بازخوردهای پروژه‌ها
مشکل در خودکار کردن تعاریف DbSet ها در EF Code first
با سلام عرض ادب مدل های  جدیدی که به پروژه اضافه میکنم به دیتابیس اضافه نمیشه در صورتیکه تمامی قواعد ذکر شده را من رعایت کردم 
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

   

من مقاله زیر را هم مطالعه کردم
خودکار کردن تعاریف DbSetها در EF Code first
مدل تعریفی من به صورت زیر می‌باشد
namespace Decision.DomainClasses.Entities
{
   

    /// <summary>
    /// انوع استعلام
    /// </summary>
    public class ResearchType:BaseEntity
    {
      

        /// <summary>
        /// نوع استعلام
        /// </summary>
        public int Title { get; set; }

        /// <summary>
        /// وضعیت نمایش
        /// </summary>
        public bool  IsActive { get; set; }


    }
    }


مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
پس از بررسی نحوه‌ی انجام تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core و همچنین آشنایی با مهاجرت‌های آن، مرحله‌ی بعد، مرحله‌ی مدلسازی داده‌ها است و اولین مرحله‌ی آن، نحوه‌ی تعیین کلید اصلی جداول است که در این زمینه، EF Core پیشرفت‌هایی قابل ملاحظه‌ای را نسبت به EF 6.x داشته‌است. در EF 6.x تنها دو حالت کلیدهای اصلی خود افزاینده که توسط بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شوند و یا تولید کلید اصلی در سمت کلاینت و توسط برنامه، پشتیبانی می‌شوند. در EF Core، مواردی مانند Sequence و Alternate keys نیز اضافه شده‌اند.


پیش فرض‌های تعیین کلید اصلی در EF Core

به صورت پیش فرض هر خاصیتی که به نام Id و یا type name>Id> باشد، به عنوان primary key تفسیر خواهد شد؛ مانند:
public class Car
{
    public string Id { get; set; }
و یا
public class Car
{
   public string CarId { get; set; }
در مثال اول، نام خاصیت، Id است و در مثال دوم، جمع نام کلاس به همراه Id ذکر شده‌است. یک چنین مواردی، نیازی به تنظیم اضافه‌تری ندارند.


نحوه‌ی تعیین کلید اصلی به صورت صریح

اگر یکی از دو حالت فوق برقرار نباشند، باید کلید اصلی را به نحو صریحی مشخص کرد.
الف) از طریق ویژگی‌ها
public class Car
{
   [Key]
   public string LicensePlate { get; set; }
در اینجا چون LicensePlate نه Id نام دارد و نه جمع نام کلاس به همراه Id است، باید به نحو صریحی توسط ویژگی Key مشخص شود.
ب) با استفاده از روش Fluent API
public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Car> Cars { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
         modelBuilder.Entity<Car>()
                 .HasKey(c => c.LicensePlate);
    }
 }
روش تنظیم کلید اصلی به صورت صریح، از طریق کدنویسی است که به آن Fluent API یا API روان هم گفته می‌شود. برای اینکار باید متد OnModelCreating کلاس Context برنامه را بازنویسی کرد و سپس از طریق متد HasKey، نام خاصیت کلید اصلی را ذکر نمود.


پیشنیاز کار با ویژگی‌ها در EF Core

در اسمبلی که مدل‌های موجودیت‌ها شما قرار دارند، نیاز است وابستگی System.ComponentModel.Annotations به فایل project.json پروژه اضافه شود، تا ویژگی‌هایی مانند Key، شناسایی و قابل استفاده شوند:
{
   "dependencies": {
          "System.ComponentModel.Annotations": "4.1.0"
   }
}


تعیین کلید ترکیبی و یا Composite key

اگر نیاز است چندین خاصیت را به صورت کلید اصلی معرفی کرد که به آن composite key هم می‌گویند، تنها روش ممکن، استفاده از Fluent API و به صورت زیر است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
                       .HasKey(c => new { c.State, c.LicensePlate });
}
در قسمت HasKey می‌توان چندین خاصیت را نیز جهت تعیین کلید ترکیبی مشخص کرد.


روش‌های مختلف تولید خودکار مقادیر خواص

حالت پیش فرض تولید مقدار فیلدهای Id عددی، همان حالت خود افزاینده‌ای است که توسط بانک اطلاعاتی کنترل می‌شود و یا کلید اصلی که از نوع Guid تعیین شود نیز به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی در حین عملیات Add، مقدار دهی می‌شود (با استفاده از الگوریتم Guid سری در SQL Server).
 اگر این حالات مطلوب شما نیست، حالت‌های سه گانه‌ی ذیل را می‌توان استفاده کرد:

الف) هیچ داده‌ی خودکاری تولید نشود
برای اینکار می‌توان با استفاده از ویژگی DatabaseGenerated و تنظیم مقدار آن به None، جلوی تولید خودکار کلید اصلی را گرفت. در این حالت باید هم در حین عملیات Add و هم در حین عملیات Update، مقادیر را خودتان مقدار دهی کنید:
public class Blog
{
    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
    public int BlogId { get; set; }

    public string Url { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.BlogId)
           .ValueGeneratedNever();
}

ب) تولید داده‌های خودکار فقط در حالت Add
حالت Add به این معنا است که داده‌های خواص مشخصی، برای موجودیت‌های «جدید»، به صورت خودکار تولید خواهند شد. اینکه آیا واقعا این مقادیر به صورت خودکار تولید می‌شوند یا خیر، صرفا وابسته‌است به بانک اطلاعاتی در حال استفاده. برای مثال SQL Server برای نوع‌های Guid، به صورت خودکار با کمک الگوریتم SQL Server sequential GUID، کار مقدار دهی یک چنین فیلدهایی را انجام می‌دهد.
این فیلدها باید توسط ویژگی DatabaseGenerated و با مقدار Identity مشخص شوند. در اینجا Identity به معنای فیلدهایی است که به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند و الزاما به کلید اصلی اشاره نمی‌کنند. برای مثال در موجودیت ذیل، خاصیت تاریخ ثبت رکورد، از نوع Identity مشخص شده‌است. به این معنا که در حین ثبت اولیه‌ی رکورد آن، نیازی نیست تا خاصیت Inserted را مقدار دهی کرد. اما اینکه آیا SQL Server یک چنین کاری را به صورت خودکار انجام می‌دهد، پاسخ آن خیر است. SQL server فقط برای فیلدهای عددی و Guid ایی که با DatabaseGeneratedOption.Identity مزین شده باشند، مقادیر متناظری را به صورت خودکار تولید می‌کند. برای حالت DateTime نیاز است، مقدار پیش فرض فیلد را صریحا مشخص کرد که توسط ویژگی‌ها میسر نیست و فقط fluent API از آن پشتیبانی می‌کند.
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }

   [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Identity)]
   public DateTime Inserted { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.Inserted)
           .ValueGeneratedOnAdd();
}
برای تعیین مقدار پیش فرض خاصیت Inserted به نحوی که توسط SQL Server به صورت خودکار مقدار دهی شود، می‌توان از متد HasDefaultValueSql به نحو ذیل استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
        .Property(b => b.Inserted)
        .HasDefaultValueSql("getdate()");
}
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس Blog درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? Inserted).

یک نکته: در حالت DatabaseGeneratedOption.Identity و یا ValueGeneratedOnAdd فوق، اگر مقداری به این نوع فیلدها انتساب داده شده باشد که با مقدار پیش فرض آن‌ها (property.ClrType.GetDefaultValue) متفاوت باشد، از این مقدار جدید، بجای تولید مقداری خودکار، استفاده خواهد شد. برای مثال مقدار پیش فرض رشته‌ها، نال، مقادیر عددی، صفر و برای Guid مقدار Guid.Empty است. اگر هر مقدار دیگری بجای این‌ها به فیلدهای فوق انتساب داده شوند، از آن‌ها استفاده می‌شود.

ج) تولید داده‌های خودکار در هر دو حالت Add و Update
تولید داده‌ها در حالت‌های Add و Update به این معنا است که یک چنین خواصی، همواره با فراخوانی متد SaveChanges، دارای مقدار خودکار جدیدی خواهند شد و نیازی نیست در کدها مقدار دهی شوند. برای مشخص سازی این نوع خواص، از ویژگی DatabaseGenerated با مقدار Computed و یا متد ValueGeneratedOnAddOrUpdate در حالت Fluent API می‌توان استفاده کرد:
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }

    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Computed)]
    public DateTime LastUpdated { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
       .Property(b => b.LastUpdated)
       .ValueGeneratedOnAddOrUpdate();
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تولید خودکار مقادیر فیلدها فقط در حالت‌های int و Guid انجام می‌شود (که برای مثال SQL Server از آن‌ها پشتیبانی می‌کند). در مثال فوق، خاصیت LastUpdated از نوع DateTime اینگونه تعریف شده‌است و SQL Server برای یک چنین فیلدهای خاصی، مقدار خودکاری را تولید نکرده و به دنبال مقدار پیش فرض آن می‌گردد. بنابراین در اینجا نیز باید مشخص سازی HasDefaultValueSql("getdate()") را که در قسمت قبل عنوان کردیم، صراحتا در قسمت تنظیمات Fluent API ذکر و تنظیم کرد.

تذکر: در اینجا نیز همانند حالت ValueGeneratedOnAdd، اگر این خواص مشخص شده، دارای مقدار متفاوتی با مقدار پیش فرض آن‌ها باشند، از این مقادیر جدید بجای تولید خودکار مقادیر استفاده خواهد شد.


خواص محاسباتی (Computed Columns) و تفاوت آن‌ها با DatabaseGeneratedOption.Computed

خواص محاسباتی (Computed Columns)، خواصی هستند که مقادیر آن‌ها در بانک اطلاعاتی محاسبه می‌شوند و کاملا متفاوت هستند با DatabaseGeneratedOption.Computed که مفهوم دیگری دارد. DatabaseGeneratedOption.Computed به این معنا است که این فیلد خاص، با هر بار فراخوانی SaveChanges باید مقدار محاسبه شده‌ی جدیدی را داشته باشد و روش تولید این مقدار خودکار، یا بر اساس Guidهای سری است، یا توسط فیلدهای خود افزاینده‌ی عددی و یا از طریق مقادیر پیش فرضی مانند getdate در حین ثبت یا به روز رسانی، مقدار دهی می‌شوند. اما خواص محاسباتی، یکی از امکانات «گزارشگیری سریع» SQL Server هستند و به نحو ذیل، تنها توسط Fluent API قابل تنظیم می‌باشند:
public class Person
{
    public int PersonId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
}

public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Person> People { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
          modelBuilder.Entity<Person>()
              .Property(p => p.DisplayName)
               .HasComputedColumnSql("[LastName] + ', ' + [FirstName]");
     }
 }
در اینجا فیلد DisplayName یک فیلد محاسباتی بوده و از حاصل جمع دو فیلد دیگر در سمت دیتابیس تشکیل می‌شود. این نگاشت و محاسبه چون در سمت بانک اطلاعاتی انجام می‌شود، بازدهی بیشتری دارد نسبت به حالتی که ابتدا دو فیلد به کلاینت منتقل شده و سپس در این سمت جمع زده شوند.


امکان تعریف Sequence در EF Core 1.0

Sequence قابلیتی است که به SQL Server 2012 اضافه شده‌است و توضیحات بیشتر آن‌را در مطلب «نحوه ایجاد Sequence و استفاده آن در Sql Server 2012» می‌توانید مطالعه کنید.
در EF Core، امکان مدلسازی Sequence نیز پیش بینی شده‌است. آن‌ها به صورت پیش فرض در مدل‌ها ذکر نمی‌شوند و همچنین وابستگی به جدول خاصی ندارند. به همین جهت امکان تعریف آن‌ها صرفا توسط Fluent API وجود دارد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
     modelBuilder.HasSequence<int>("OrderNumbers", schema: "shared") 
           .StartsAt(1000).IncrementsBy(5);

     modelBuilder.Entity<Order>()
         .Property(o => o.OrderNo)
         .HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR shared.OrderNumbers");
}
پس از اینکه یک Sequence  تعریف شد، می‌توان برای نمونه از آن جهت تولید مقادیر پیش فرض ستون‌ها استفاده کرد.
در مثال فوق، ابتدا یک Sequence نمونه به نام OrderNumbers تعریف شده‌است که از عدد 1000 شروع شده و واحد افزایش آن 5 است. سپس از این نام در قسمت مقدار پیش فرض ستون OrderNo استفاده شده‌است.

و یا از Sequence ‌ها می‌توان برای تعیین مقدار پیش فرض Primary key بجای حالت identity خود افزایش یابنده استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.HasSequence<int>("PrimaryKeyWithSequenceSequence");
    modelBuilder.Entity<PrimaryKeyWithSequence>(entity =>
     {
       entity.Property(e => e.PrimaryKeyWithSequenceId).HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR [PrimaryKeyWithSequenceSequence]");
     });
}
در اینجا یک توالی از نوع int تعریف شده و سپس هربار که قرار است رکوردی درج شود، مقدار id آن به صورت خودکار از طریق کوئری Select NEXT VALUE FOR
[PrimaryKeyWithSequenceSequence] دریافت و سپس بجای فیلد id درج می‌شود.

به این روش الگوریتم Hi-Low هم می‌گویند که یکی از مهم‌ترین اهداف آن داشتن یک سری Id منحصربفرد، جهت بالابردن سرعت insertها در یک batch است. در حالت عادی insertها، ابتدا یک insert انجام می‌شود، سپس کوئری گرفته شده و آخرین Id درج شده به کلاینت بازگشت داده می‌شود. این روش، برای انجام تنها یک insert، سریع است. اما برای batch insert، به شدت کارآیی پایینی دارد. به همین جهت دسترسی به بازه‌ای از اعداد منحصربفرد، پیش از شروع به insert تعداد زیادی رکورد، سرعت نهایی کار را بالا می‌برد.


نحوه‌ی تعریف ایندکس‌ها در EF Core 1.0

برای افزودن ایندکس‌ها به EF Core 1.0، تنها روش میسر، استفاده از Fluent API است (و برخلاف EF 6.x از روش data annotations فعلا پشتیبانی نمی‌کند؛ هرچند API جدید آن نسبت به EF 6.x بسیار واضح‌تر است و با ابهامات کمتر).
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
      modelBuilder.Entity<Blog>()
          .HasIndex(b => b.Url)
          .HasName("Index_Url");
اگر قسمت HasName را ذکر نکنید، نام آن <IX_<type name>_<property name درنظر گرفته می‌شود و برای اینکه ایندکس منحصربفردی را تعریف کنید، می‌توان متد IsUnique را به انتهای این زنجیره اضافه کرد:
 modelBuilder.Entity<Blog>().HasIndex(b => b.Url).HasName("Index_Url").IsUnique();
همچنین می‌توان همانند composite keys، در اینجا نیز ترکیبی از خواص را به صورت یک ایندکس معرفی نمود:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .HasIndex(idx => new { idx.FirstName, idx.LastName })
   .IsUnique();
در این حالت اگر HasName ذکر نشود، نام آن همانند الگویی است که پیشتر عنوان شد؛ با این تفاوت که قسمت property name آن، جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ خواهد بود.

یک نکته: اگر از پروایدر SQL Server استفاده می‌کنید، می‌توان متد الحاقی ویژه‌ای را به نام ForSqlServerIsClustered نیز برای تعریف clustered indexes، در این زنجیره ذکر کرد.


امکان تعریف Alternate Keys در EF Core 1.0

به Unique Constraints در EF Core، نام Alternate Keys را داده‌اند و این مورد نیز تنها از طریق Fluent API قابل تنظیم است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
     .HasAlternateKey(c => c.LicensePlate)
     .HasName("AlteranteKey_LicensePlate");
}
برای یک Alternate Key به صورت خودکار هم ایندکس ایجاد می‌شود و هم اینکه این ایندکس منحصربفرد خواهد بود.
اگر متد HasName در اینجا ذکر نشود، نام پیش فرض آن  <type name>_<property name> خواهد بود و اگر همانند composite keys و یا ایندکس‌های ترکیبی، چند خاصیت ذکر شوند، قسمت property name به جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ تنظیم می‌شود.
برای نمونه اگر یک Alternate Key ترکیبی را به صورت ذیل تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Person>()
     .HasAlternateKey(x => new { x.FirstName, x.LastName });
در قسمت مهاجرت‌هایی که قرار است به بانک اطلاعاتی اعمال شوند، به یک UniqueConstraint ترجمه می‌شود:
 table.UniqueConstraint("AK_Persons_FirstName_LastName", x => new { x.FirstName, x.LastName });


سؤال: یک Unique Constraint با Unique Index چه تفاوتی دارد؟

در پشت صحنه، پیاده سازی یک Unique Constraint با Unique Index تفاوتی ندارند. فقط از دیدگاه روشن‌تر شدن مقصود، استفاده‌ی از Unique Constraint ترجیح داده می‌شود.
البته از دیدگاه بانک اطلاعاتی پیاده سازی کننده نیز برای نمونه SQL Server، این تفاوت‌ها وجود دارند:
الف) یک Unique Constraint را نمی‌توان غیرفعال کرد؛ برخلاف Unique Indexها.
ب) Unique Constraint‌ها موارد اضافه‌تری را مانند FILLFACTOR و IGNORE_DUP_KEY نیز می‌توانند تنظیم کنند.
ج) امکان تعریف فیلترها برای Unique Indexها وجود دارد؛ برخلاف Unique Constraint ها.

که البته از دیدگاه EF، این سه مورد اهمیتی ندارند و بیشتر روشن‌تر شدن مقصود، هدف اصلی آن‌ها است.
اشتراک‌ها
ساده ترین راه برای پیاده سازی GetHashCode

In .NET Core 2.1 a new struct was added. It’s called  System.HashCode  and it makes generating hash codes super convenient. Have a look at this class. 

class Person
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

public override int GetHashCode() => HashCode.Combine(FirstName, LastName);
}
ساده ترین راه برای پیاده سازی GetHashCode
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: روش اعتبارسنجی مقایسه‌ی مقدار دو ورودی
در برنامه‌های Blazor بهتر است از ویژگی جدید [CompareProperty] بجای [Compare] استفاده شود که جزئی از بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Components.DataAnnotations.Validation است. (این مورد در Blazor 5x جزئی از همان ویژگی Compare اصلی شده و دیگر به آن نیازی نیست )
public class EditEmployeeModel 
{
    public string Email { get; set; }

    [CompareProperty("Email", 
        ErrorMessage = "Email and Confirm Email must match")]
    public string ConfirmEmail { get; set; }
}
مطالب
WF:Windows Workflow #۵
در این قسمت به پیاده سازی یک فرآیند سفارش ساده می‌پردازیم. ابتدا یک پروژه از نوع Workflow Console Application را ایجاد کرده و نام آن را Order Process می‌گذاریم و سپس کلاس‌های زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
public class OrderItem
    {
        public int OrderItemID { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public string ItemCode { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public Order()
        {
            Items = new List<OrderItem>();
        }
        public int OrderID { get; set; }        
        public string Description { get; set; }         
        public decimal TotalWeight { get; set; }         
        public string ShippingMethod { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; } 
    }
در اینجا دوکلاس تعریف شده است؛ یکی به نام OrderItem می‌باشد که شامل اطلاعات مربوط به میزان سفارش بوده و دیگری کلاس Order می‌باشد که شامل مشخصات سفارش است. سپس فایل OrderWF.xaml را باز کرده و شروع به ساخت فرآیند مورد نظر می‌کنیم. ابتدا یک Sequence را به درون صفحه کشیده و پس از آن در قسمت Arguments دو متغییر را تعریف می‌کنیم. یکی به نام TotalAmount و از نوع Decimal و Out می‌باشد و دیگری به نام OrderInfo که از نوع کلاس Order و In می‌باشد. سپس  یک کنترل WriteLine را به آن اضافه می‌کنیم و در خاصیت Text آن رشته "Order Received" را قرار می‌دهیم. در ادامه یک کنترل Assign را در زیر آن قرار داده و مقدار متغییر TotalAmount را مساوی صفر وارد می‌کنیم.

نکته : برای اینکه نوع متغییر OrderInfo را از نوع کلاس Order قرار دهیم٬ ابتدا DropDown مربوطه را انتخاب کرده و گزینه Browse For Type را انتخاب می‌کنیم تا پنجره مورد نظر باز شود و از طریق آن، کلاس مورد نظر را انتخاب می‌کنیم. اگر در این قسمت کلاس مورد نظر یافت نشد، نیاز است ابتدا عمل Build Project را یک بار انجام دهیم.

 بعضی از کنترل‌های Workflow در قسمت Toolbox موجود نمی‌باشند. از جمله این کنترل‌ها می‌توان به کنترل Add اشاره کرد. برای استفاده از این کنترل، ابتدا باید آن را به لیست کنترل‌ها اضافه نمود. جهت این امر٬ ابتدا در قسمت Toolbox یک Tab جدید را با نام دلخواه ایجاد کرده و سپس بر روی Tab کلیک راست نموده و گزینه Choose Items را انتخاب می‌کنیم. سپس از قسمت System.Activities.Components کنترل Add را انتخاب کرده و سپس بر روی دکمه OK کلیک می‌نمائیم. حال کنترل Add به لیست کنترل‌ها در Tab مورد نظر اضافه شده است.
در ادامه یک کنترل Switch را به فرایند خود اضافه کرده و مقدار T آن را برابر String قرار می‌دهیم؛ زیرا نوع داده‌ای که در قسمت Expression کنترل Switch قرار می‌گیرد، از نوع رشته می‌باشد. پس از اضافه کردن کنترل مورد نظر، کد زیر را به قسمت Expression کنترل اضافه خواهیم کرد:
OrderInfo.ShippingMethod
سپس در کنترل Switch، بر روی قسمت Add new case کلیک کرده و رشته‌های مورد نظر را اضافه می‌کنیم که شامل  "" NextDay"" و  ""2ndDay"" می‌باشند. اکنون در بدنه هر دو Case، کنترل Add را اضافه می‌کنیم. در هنگام اضافه کردن باید برای سه خصوصیت، نوع مشخص شود و نوع هر سه را برابر Decimal قرار می‌دهیم.
در ادامه کنترل Add را انتخاب کرده و به خاصیت Right آنها به ترتیب مقدار های 10.0m و 15.0m را اضافه می‌کنیم و برای خصوصیت Result هر دو کنترل، متغیر TotalAmount را انتخاب می‌کنیم. سپس یک کنترل Assign را به صفحه اضافه کرده و در قسمت To، متغییر  TotalAmount را قرار می‌دهیم و در قسمت Value کد زیر را:
TotalAmount + (OrderInfo.TotalWeight * 0.50m) 
و در آخر با ستفاده از کنترل WriteLine به چاپ محتوای متغییر TotalAmount می‌پر‌دازیم.

اکنون برای اینکه بتوانیم برنامه را اجرا کنیم، کد زیر را به کلاس Program.cs اضافه می‌کنیم:
static void Main(string[] args)
        {
            Order myOrder = new Order
            {
                OrderID = 1,
                Description = "Need some stuff",
                ShippingMethod = "2ndDay",
                TotalWeight = 100
            };
            IDictionary<String, object> input = new Dictionary<String, Object>
            {
                { "OrderInfo",myOrder}
            };
            IDictionary<String, Object> output = WorkflowInvoker.Invoke(new OrderWF(), input);
            Decimal total = (Decimal)output["TotalAmount"];
            Console.WriteLine("Workflow returned ${0} for my order total", total);
            Console.WriteLine("Press ENTER to exit"); 
            Console.ReadLine();

            //Activity workflow1 = new OrderWF();
            //WorkflowInvoker.Invoke(workflow1);
        }
در اینجا علت استفاده از IDictionary، نوع خروجی متد Invoke می‌باشد. در ادامه به کامل کردن این مثال پرداخته می‌شود.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
در ادامه قصد داریم از سرویس زیر که در قسمت قبل تکمیل شد، در یک برنامه‌ی Blazor Server استفاده کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}


تعریف کامپوننت‌های ابتدایی نمایش لیست اتاق‌ها و ثبت و ویرایش آن‌ها


در ابتدا کامپوننت‌های خالی نمایش لیست اتاق‌ها و همچنین فرم خالی ثبت و ویرایش آن‌ها را به همراه مسیریابی‌های مرتبط، ایجاد می‌کنیم. به همین جهت ابتدا داخل پوشه‌ی Pages، پوشه‌ی جدید HotelRoom را ایجاد کرده و فایل جدید HotelRoomList.razor را با محتوای ابتدایی زیر، به آن اضافه می‌کنیم.
@page "/hotel-room"

<div class="row mt-4">
    <div class="col-8">
        <h4 class="card-title text-info">Hotel Rooms</h4>
    </div>
    <div class="col-3 offset-1">
        <NavLink href="hotel-room/create" class="btn btn-info">Add New Room</NavLink>
    </div>
</div>

@code {

}
این کامپوننت در مسیر hotel-room/ قابل دسترسی خواهد بود. بر این اساس، به کامپوننت Shared\NavMenu.razor مراجعه کرده و مدخل منوی آن‌را تعریف می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="hotel-room">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Hotel Rooms
    </NavLink>
</li>

تا اینجا صفحه‌ی ابتدایی نمایش لیست اتاق‌ها، به همراه یک دکمه‌ی افزودن اتاق جدید نیز هست. به همین جهت فایل جدید Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor را به همراه مسیریابی hotel-room/create/ برای تعریف کامپوننت ابتدایی ثبت و ویرایش اطلاعات اتاق‌ها، اضافه می‌کنیم:
@page "/hotel-room/create"

<h3>HotelRoomUpsert</h3>

@code {

}
- واژه‌ی Upsert در مورد فرمی بکاربرده می‌شود که هم برای ثبت اطلاعات و هم برای ویرایش اطلاعات از آن استفاده می‌شود.
- NavLink تعریف شده‌ی در کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها، به مسیریابی کامپوننت فوق اشاره می‌کند.


ایجاد فرم ثبت یک اتاق جدید

برای ثبت یک اتاق جدید نیاز است به مدل UI آن که همان HotelRoomDTO تعریف شده‌ی در قسمت قبل است، دسترسی داشت. به همین جهت در پروژه‌ی BlazorServer.App، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس جهت سراسری اعلام کردن فضای نام آن، یک سطر زیر را به انتهای فایل BlazorServer.App\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Models
اکنون می‌توانیم کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor را به صورت زیر تکمیل کنیم:
@page "/hotel-room/create"

<div class="row mt-2 mb-5">
    <h3 class="card-title text-info mb-3 ml-3">@Title Hotel Room</h3>
    <div class="col-md-12">
        <div class="card">
            <div class="card-body">
                <EditForm Model="HotelRoomModel">
                    <div class="form-group">
                        <label>Name</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.Name" class="form-control"></InputText>
                    </div>
                </EditForm>
            </div>
        </div>
    </div>
</div>

@code
{
    private HotelRoomDTO HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();
    private string Title = "Create";
}
توضیحات:
- در برنامه‌های Blazor، کامپوننت ویژه‌ی EditForm را بجای تگ استاندارد form، مورد استفاده قرار می‌دهیم.
- این کامپوننت، مدل فرم را از فیلد HotelRoomModel که در قسمت کدها تعریف کردیم، دریافت می‌کند. کار آن تامین اطلاعات فیلدهای فرم است.
- سپس در EditForm تعریف شده، بجای المان استاندارد input، از کامپوننت InputText برای دریافت اطلاعات متنی استفاده می‌شود. با bind-value@ در قسمت چهارم این سری بیشتر آشنا شدیم و کار آن two-way data binding است. در اینجا هر اطلاعاتی که وارد می‌شود، سبب به روز رسانی خودکار مقدار خاصیت HotelRoomModel.Name می‌شود و برعکس.

یک نکته: در قسمت قبل، مدل UI را از نوع رکورد C# 9.0 و init only تعریف کردیم. رکوردها، با EditForm و two-way databinding آن سازگاری ندارند (bind-value@ در اینجا) و بیشتر برای کنترلرهای برنامه‌های Web API که یکبار قرار است کار وهله سازی آن‌ها در زمان دریافت اطلاعات از کاربر صورت گیرد، مناسب هستند و نه با فرم‌های پویای Blazor. به همین جهت به پروژه‌ی BlazorServer.Models مراجعه کرده و نوع آن‌ها را به کلاس و init‌ها را به set معمولی تغییر می‌دهیم تا در فرم‌های Blazor هم قابل استفاده شوند.

تا اینجا کامپوننت ثبت اطلاعات یک اتاق جدید، چنین شکلی را پیدا کرده‌است:



تکمیل سایر فیلدهای فرم ورود اطلاعات اتاق

پس از تعریف فیلد ورود اطلاعات نام اتاق، سایر فیلدهای متناظر با HotelRoomDTO را نیز به صورت زیر به EditForm تعریف شده اضافه می‌کنیم که در اینجا از InputNumber برای دریافت اطلاعات عددی و از InputTextArea، برای دریافت اطلاعات متنی چندسطری استفاده شده‌است:
<EditForm Model="HotelRoomModel">
    <div class="form-group">
        <label>Name</label>
        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.Name" class="form-control"></InputText>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Occupancy</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.Occupancy" class="form-control"></InputNumber>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Rate</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.RegularRate" class="form-control"></InputNumber>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Sq ft.</label>
        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.SqFt" class="form-control"></InputText>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Details</label>
        <InputTextArea @bind-Value="HotelRoomModel.Details" class="form-control"></InputTextArea>
    </div>
    <div class="form-group">
        <button class="btn btn-primary">@Title Room</button>
        <NavLink href="hotel-room" class="btn btn-secondary">Back to Index</NavLink>
    </div>
</EditForm>
با این خروجی:



تعریف اعتبارسنجی‌های فیلدهای یک فرم Blazor

در حین تعریف یک فرم، برای واکنش نشان دادن به دکمه‌ی submit، می‌توان رویداد OnSubmit را به کامپوننت EditForm اضافه کرد که سبب فراخوانی متدی در قسمت کدهای کامپوننت جاری خواهد شد؛ مانند فراخوانی متد HandleHotelRoomUpsert در مثال زیر:
<EditForm Model="HotelRoomModel" OnSubmit="HandleHotelRoomUpsert">
</EditForm>

@code
{
    private HotelRoomDTO HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();

    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {

    }
}
هرچند HotelRoomDTO تعریف شده به همراه تعریف اعتبارسنجی‌هایی مانند Required است، اما اگر بر روی دکمه‌ی submit کلیک کنیم، متد HandleHotelRoomUpsert فراخوانی می‌شود. یعنی روال رویدادگردان OnSubmit، صرفنظر از وضعیت اعتبارسنجی مدل فرم، همواره با submit فرم، اجرا می‌شود.
اگر این مورد، مدنظر نیست، می‌توان بجای OnSubmit، از رویداد OnValidSubmit استفاده کرد. در این حالت اگر اعتبارسنجی مدل فرم با شکست مواجه شود، دیگر متد HandleHotelRoomUpsert فراخوانی نخواهد شد. همچنین در این حالت می‌توان خطاهای اعتبارسنجی را نیز در فرم نمایش داد:
<EditForm Model="HotelRoomModel" OnValidSubmit="HandleHotelRoomUpsert">
    <DataAnnotationsValidator />
    @*<ValidationSummary />*@
    <div class="form-group">
        <label>Name</label>
        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.Name" class="form-control"></InputText>
        <ValidationMessage For="()=>HotelRoomModel.Name"></ValidationMessage>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Occupancy</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.Occupancy" class="form-control"></InputNumber>
        <ValidationMessage For="()=>HotelRoomModel.Occupancy"></ValidationMessage>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Rate</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.RegularRate" class="form-control"></InputNumber>
        <ValidationMessage For="()=>HotelRoomModel.RegularRate"></ValidationMessage>
    </div>
- در اینجا قسمت‌های تغییر کرده را مشاهده می‌کنید که به همراه درج DataAnnotationsValidator و ValidationMessage‌ها است.
- کامپوننت DataAnnotationsValidator، اعتبارسنجی مبتنی بر data annotations را مانند [Required]، در دامنه‌ی دید یک EditForm فعال می‌کند.
- اگر خواستیم تمام خطاهای اعتبارسنجی را به صورت خلاصه‌ای در بالای فرم نمایش دهیم، می‌توان از کامپوننت ValidationSummary استفاده کرد.
- و یا اگر خواستیم خطاها را به صورت اختصاصی‌تری ذیل هر تکست‌باکس نمایش دهیم، می‌توان از کامپوننت ValidationMessage کمک گرفت. خاصیت For آن از نوع <Expression<System.Func تعریف شده‌است که اجازه‌ی تعریف strongly typed نام خاصیت در حال اعتبارسنجی را به صورتی که مشاهده می‌کنید، میسر می‌کند.



ثبت اولین اتاق هتل

در ادامه می‌خواهیم روال رویدادگردان HandleHotelRoomUpsert را مدیریت کنیم. به همین جهت نیاز به کار با سرویس IHotelRoomService ابتدای بحث خواهد بود. بنابراین در ابتدا به فایل BlazorServer.App\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام سرویس‌های برنامه را اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Services
اکنون امکان تزریق IHotelRoomService را که در قسمت قبل پیاده سازی و به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کردیم، پیدا می‌کنیم:
@page "/hotel-room/create"

@inject IHotelRoomService HotelRoomService
@inject NavigationManager NavigationManager


@code
{
    private HotelRoomDTO HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();
    private string Title = "Create";

    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
        var roomDetailsByName = await HotelRoomService.IsRoomUniqueAsync(HotelRoomModel.Name);
        if (roomDetailsByName != null)
        {
            //there is a duplicate room. show an error msg.
            return;
        }

        var createdResult = await HotelRoomService.CreateHotelRoomAsync(HotelRoomModel);
        NavigationManager.NavigateTo("hotel-room");
    }
}
در اینجا در ابتدا، سرویس IHotelRoomService به کامپوننت جاری تزریق شده و سپس از متدهای IsRoomUniqueAsync و CreateHotelRoomAsync آن، جهت بررسی منحصربفرد بودن نام اتاق و ثبت نهایی اطلاعات مدل برنامه که به فرم جاری به صورت دو طرفه‌ای متصل است، استفاده کرده‌ایم. در نهایت پس از ثبت اطلاعات، کاربر به صفحه‌ی نمایش لیست اتاق‌ها، توسط سرویس توکار NavigationManager، هدایت می‌شود.

اگر پیشتر با ASP.NET Web Forms کار کرده باشید (اولین روش توسعه‌ی برنامه‌های وب در دنیای دات نت)، مدل برنامه نویسی Blazor Server، بسیار شبیه به کار با وب فرم‌ها است؛ البته بر اساس آخرین تغییرات دنیای دانت نت مانند برنامه نویسی async، کار با سرویس‌ها، تزریق وابستگی‌های توکار و غیره.


نمایش لیست اتاق‌های ثبت شده


تا اینجا موفق شدیم اطلاعات یک مدل اعتبارسنجی شده را در بانک اطلاعاتی ثبت کنیم. مرحله‌ی بعد، نمایش لیست اطلاعات ثبت شده‌ی در بانک اطلاعاتی است. بنابراین به کامپوننت HotelRoomList.razor مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@page "/hotel-room"

@inject IHotelRoomService HotelRoomService

<div class="row mt-4">
    <div class="col-8">
        <h4 class="card-title text-info">Hotel Rooms</h4>
    </div>
    <div class="col-3 offset-1">
        <NavLink href="hotel-room/create" class="btn btn-info">Add New Room</NavLink>
    </div>
</div>

<div class="row mt-4">
    <div class="col-12">
        <table class="table table-bordered table-hover">
            <thead>
                <tr>
                    <th>Name</th>
                    <th>Occupancy</th>
                    <th>Rate</th>
                    <th>
                        Sqft
                    </th>
                    <th>

                    </th>
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                @if (HotelRooms.Any())
                {
                    foreach (var room in HotelRooms)
                    {
                        <tr>
                            <td>@room.Name</td>
                            <td>@room.Occupancy</td>
                            <td>@room.RegularRate.ToString("c")</td>
                            <td>@room.SqFt</td>
                            <td></td>
                        </tr>
                    }
                }
                else
                {
                    <tr>
                        <td colspan="5">No records found</td>
                    </tr>
                }
            </tbody>
        </table>
    </div>
</div>

@code
{
    private List<HotelRoomDTO> HotelRooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await foreach(var room in HotelRoomService.GetAllHotelRoomsAsync())
        {
            HotelRooms.Add(room);
        }
    }
}
توضیحات:
- متد GetAllHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌های ثبت شده را بازگشت می‌دهد. البته خروجی آن از نوع <IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO است که از زمان C# 8.0 ارائه شد و روش کار با آن اندکی متفاوت است. IAsyncEnumerable‌ها را باید توسط await foreach پردازش کرد.
- همانطور که در مطلب بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها نیز عنوان شد، متدهای رویدادگران OnInitialized و نمونه‌ی async آن برای دریافت اطلاعات از سرویس‌ها طراحی شده‌اند که در اینجا نمونه‌ای از آن‌را مشاهده می‌کنید.
- پس از تشکیل لیست اتاق‌ها، حلقه‌ی foreach (var room in HotelRooms) تعریف شده، ردیف‌های آن‌را در UI نمایش می‌دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-14.zip
مطالب
روشی سریع برای ایجاد RSS و Sitemap در ASP.NET MVC
برای مطالعه روش‌های بدست آوردن خروجی xml مربوط به Rss و Sitemap،  میتوانید از مقالات مشخص شده استفاده کنید .[اینجا] و [اینجا].

در صورتیکه طراحی شما بر اساس MVC صورت گرفته است، در کمتر از چند دقیقه و در سه مرحله میتوانید پرونده Rss و Sitemap را برای همیشه ببندید. 

پیش از تشریح مراحل، به ساختار این دو فایل توجه کنید. 

مراحل کار : 

مرحله 1. ایجاد نوع(Type) مورد نیاز برای ایجاد Xml ‌های فوق

مرحله 2 . ایجاد کنترلر XML

مرحله 3. ایجاد مسیریابی(Routing)


مرحله 1 : ابتدا یک کلاس به منظور شکل دهی به اطلاعات، بر اساس خواسته‌های xml مرتبط با RSS و Sitemap تشکیل دهید:

public class PostToXml
    {
        
        public int PostId { get; set; }

        public string title { get; set; }

        public string link { get; set; }
        
        public string description { get; set; }

        public Nullable<DateTime> pubDate { get; set; }

      
    }

مرحله 2 : یک کنترلر به نام xml ایجاد کنید و اکشن متدهای زیر را درون آن قرار دهید :

       public ContentResult RSS()
        {
            
            var items = GetRssFeed();
            var rss = new XDocument(new XDeclaration("1.0", "utf-8", "yes"),
              new XElement("rss",
                new XAttribute("version", "2.0"),
                  new XElement("channel",
                    new XElement("title", "آخرین مطالب سایت"),
                    new XElement("link", "http://" + Request.Url.Host+"/rss"),
                    new XElement("description", "آخرین مطالب سایت من"),
                    new XElement("copyright","(c)" + DateTime.Now.Year + ", نام سایت من.تمامی حقوق محفوظ است"),
                  from item in items
                  select
                  new XElement("item",
                    new XElement("title", item.title),
                    new XElement("description", item.description),
                    new XElement("link", item.link),
                    new XElement("pubDate", item.pubDate)

                  )
                )
              )
            );
            return Content(rss.ToString(), "text/xml");
        }



        public ContentResult Sitemap()
        {
            XNamespace ns = "http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9";
            var items = GetLinks();
            var sitemap = new XDocument(new XDeclaration("1.0", "utf-8", "yes"),
                new XElement(ns + "urlset",
                    from item in items
                    select
                    new XElement("url",
                      new XElement("loc", item.link),
                      new XElement("changefreq", "monthly"),
                      new XElement("priority", "0.5")
                      )
                    )
                  );
            return Content(sitemap.ToString(), "text/xml");
        }


        public IEnumerable<PostToXml> GetRssFeed()
        {
          // یک کوئری که لیستی از تایپ مشخص شده به ما بدهد
        }

         public IEnumerable<PostToXml> GetLinks()
        {
            // یک کوئری که لیستی از تایپ مشخص شده به ما بدهد
        }

این کنترلر دارای دو اکشن متد Rss و Sitemap است و این اکشن‌ها وظیفه‌ی ایجاد فایل‌های Xml را به عهده دارند. مواد اولیه این xml ‌ها از دو متد GetRssFeed و GetLinks تهیه می‌شوند. ما این مواد را در تمپلیت Rss و Sitemap جایگذاری خواهیم کرد. (به کمک دو اکشن متد Rss و Sitemap )

کافیست لیستی از مواردی را که می‌خواهیم در Rss یا Sitemap ثبت شوند، تهیه کنیم. این لیست بر اساس شکل تنظیم دیتابیس و مسیریابی سایت، می‌تواند پیچیده و یا ساده باشد. (به کمک کوئری گرفتن با linq و یا اضافه کردن مستقیم آدرس‌ها به لیست و یا ترکیبی از هر دو مورد) برای درک بهتر موضوع، لطفا تصویر موجود در ابتدای مقاله را مشاهده نمایید.

مرحله 3 : در مرحله آخر کافیست دو مورد زیر را به فایل RoutConfig.cs بیافزایید: 

routes.MapRoute(
              "Sitemap", "sitemap",
              new { controller = "XML", action = "Sitemap" });
 routes.MapRoute(
              "RSS", "rss",
               new { controller = "XML", action = "RSS" });

به کمک آدرس‌های زیر می‌توانید به آنچه که تهیه کرده‌اید دسترسی داشته باشید :

http://domain.com/rss
http://domain.com/sitemap  

فایل پروژه را دریافت کنید :

MVC_RSS_Sitemap-43ad3c6681734b34b91deaaabcdba871.rar 

مطالب
آموزش ایجاد برنامه های چند زبانه در WPF
با گسترش استفاده از کامپیوتر در بسیاری از امور روزمره انسان‌ها سازگار بودن برنامه‌ها با سلیقه کاربران به یکی از نیاز‌های اصلی برنامه‌های کامپیوتری تبدیل شده است. بدون شک زبان و فرهنگ یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد ارتباط نزدیک بین برنامه و کاربر به شمار می‌رود و نقشی غیر قابل انکار در میزان موفقیت یک برنامه به عهده دارد. از این رو در این نوشته تلاش بر آن است تا یکی از ساده‌ترین و در عین حال کارا‌ترین راه‌های ممکن برای ایجاد برنامه‌های چند زبانه با استفاده از تکنولوژی WPF آموزش داده شود.

مروری بر روش‌های موجود
همواره روش‌های مختلفی برای پیاده سازی یک ایده در دنیای نرم افزار وجود دارد که هر روش را می‌توان بر حسب نیاز مورد استفاده قرار داد. در برنامه‌های مبتنی بر WPF معمولا از دو روش عمده برای این منظور استفاده می‌شود:

1-استفاده از فایل‌های resx
در این روش که برای Win App نیز استفاده می‌شود، اطلاعات مورد نیاز برای هر زبان به شکل جدول هایی دارای کلید و مقدار در داخل یک فایل .resx نگهداری می‌شود و در زمان اجرای برنامه بر اساس انتخاب کاربر اطلاعات زبان مورد نظر از داخل فایل  resx خوانده شده و نمایش داده می‌شود. یکی از ضعف هایی که این روش در عین ساده بودن دارد این است که همه اطلاعات مورد نیاز داخل assembly اصلی برنامه قرار می‌گیرد و امکان افزودن زبان‌های جدید بدون تغییر دادن برنامه اصلی ممکن نخواهد بود.

2-استفاده از فایل‌های csv که به فایل‌های dll تبدیل می‌شوند
در این روش با استفاده از ابزار‌های موجود در کامپایلر WPF برای هر کنترل یک property به نام Uid ایجاد شده و مقدار دهی می‌شود. سپس با ابزار دیگری ( که جزو ابزار‌های کامپایلر محسوب نمی‌شود ) از فایل csproj پروژه یک خروجی اکسل با فرمت csv ایجاد می‌شود که شامل Uid‌های کنترل‌ها و مقادیر آن‌ها است. پس از ترجمه متون مورد نظر به زبان مقصد با کمک ابزار دیگری فایل اکسل مورد نظر به یک net assembly تبدیل می‌شود و داخل پوشه ای با نام culture استاندارد ذخیره می‌شود. ( مثلا برای زبان فارسی نام پوشه fa-IR خواهد بود ). زمانی که برنامه اجرا می‌شود بر اساس culture ای که در سیستم عامل انتخاب شده است و در صورتی که برای آن culture فایل dll ای موجود باشد، زبان مربوط به آن culture را load خواهد کرد. با وجود این که این روش مشکل روش قبلی را ندارد و بیشتر با ویژگی‌های WPF سازگار است اما پروسه ای طولانی برای انجام کار‌ها دارد و به ازای هر تغییری باید کل مراحل هر بار تکرار شوند. همچنین مشکلاتی در نمایش برخی زبان‌ها ( از جمله فارسی ) در این روش مشاهده شده است.

روش سوم!
روش سوم اما کاملا بر پایه WPF و در اصطلاح WPF-Native می‌باشد. ایده از آنجا ناشی شده است که برای ایجاد skin در برنامه‌های WPF استفاده می‌شود. در ایجاد برنامه‌های Skin-Based به این شیوه عمل می‌شود که skin‌های مورد نظر به صورت style هایی در داخل ResourceDictionary ‌ها قرار می‌گیرند. سپس آن ResourceDictionary به شکل dll کامپایل می‌شود. در برنامه اصلی نیز همه کنترل‌ها style هایشان را به شکل dynamic resource از داخل یک ResourceDictionary مشخص شده load می‌کنند. حال کافی است برای تغییر skin فعلی، ResourceDictionary  مورد نظر از dll مشخص load شود و ResourceDictionary ای که در حال حاضر در برنامه از آن استفاده می‌شود با ResourceDictionary ای که load شده جایگزین شود. کنترل‌ها مقادیر جدید را از ResourceDictionary جدید به شکل کاملا خودکار دریافت خواهند کرد.
به سادگی می‌توان از این روش برای تغییر زبان برنامه نیز استفاده کرد با این تفاوت که این بار، به جای Style ها، String‌های زبان‌های مختلف را درون resource‌ها نگهداری خواهیم کرد.

یک مثال ساده
در این قسمت نحوه پیاده سازی این روش با ایجاد یک نمونه برنامه ساده که دارای دو زبان انگلیسی و فارسی خواهد بود آموزش داده می‌شود.
ابتدا یک پروژه WPF Application در Visual Studio 2010 ایجاد کنید. در MainWindow سه کنترل Button قرار دهید و یک ComboBox که قرار است زبان‌های موجود را نمایش دهد و با انتخاب یک زبان، نوشته‌های درون Button‌ها متناسب با آن تغییر خواهند کرد.

توجه داشته باشید که برای Button‌ها نباید به صورت مستقیم مقداری به Content شان داده شود. زیرا مقدار مورد نظر از داخل ResourceDictionary که خواهیم ساخت به شکل dynamic گرفته خواهد شد. پس در این مرحله یک ResourceDictionary به پروژه اضافه کرده و در آن resource هایی به شکل string ایجاد می‌کنیم. هر resource دارای یک Key می‌باشد که بر اساس آن، Button مورد نظر، مقدار آن Resource را load خواهد کرد. فایل ResourceDictionary را
Culture_en-US.xaml نامگذاری کنید و مقادیر مورد نظر را به آن اضافه نمایید.  

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <system:String x:Key="button1">Hello!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">How Are You?</system:String>
    <system:String x:Key="button3">Are You OK?</system:String>
 
</ResourceDictionary>

دقت کنید که namespace ای که کلاس string در آن قرار دارد به فایل xaml اضافه شده است و پیشوند system به آن نسبت داده شده است.

با افزودن یک ResourceDictionary به پروژه، آن ResourceDictionary به MergedDictionary کلاس App اضافه می‌شود. بنابراین فایل App.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<Application x:Class="BeRMOoDA.WPF.LocalizationSample.App"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             StartupUri="MainWindow.xaml">
    <Application.Resources>
 
        <ResourceDictionary>
            <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
                <ResourceDictionary Source="Culture_en-US.xaml"/>
            </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        </ResourceDictionary>
 
    </Application.Resources>
</Application>

برای اینکه بتوانیم محتوای Button‌های موجود را به صورت داینامیک و در زمان اجرای برنامه، از داخل Resource‌ها بگیریم، از DynamicResource استفاده می‌کنیم.

<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button1}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button2}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button3}" />

بسیار خوب! اکنون باید شروع به ایجاد یک ResourceDictionary برای زبان فارسی کنیم و آن را به صورت یک فایل dll کامپایل نماییم.
برای این کار یک پروژه جدید در قسمت WPF از نوع User control ایجاد می‌کنیم و نام آن را Culture_fa-IR_Farsi قرار می‌دهیم. لطفا شیوه نامگذاری را رعایت کنید چرا که در ادامه به آن نیاز خواهیم داشت.
پس از ایجاد پروژه فایل UserControl1.xaml را از پروژه حذف کنید و یک ResourceDictionary با نام Culture_fa-IR.xaml اضافه کنید. محتوای آن را پاک کنید و محتوای فایل Culture_en-US.xaml را از پروژه قبلی به صورت کامل در فایل جدید کپی کنید. دو فایل باید ساختار کاملا یکسانی از نظر key برای Resource‌های موجود داشته باشند. حالا زمان ترجمه فرا رسیده است! رشته‌های دلخواه را ترجمه کنید و پروژه را build نمایید. 
پس از ترجمه فایل Culture_fa-IR.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        <ResourceDictionary Source="Culture_fa-IR_Farsi.xaml"/>
    </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
    <system:String x:Key="button1">سلام!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">حالت چطوره؟</system:String>
    <system:String x:Key="button3">خوبی؟</system:String>
</ResourceDictionary>
خروجی این پروژه یک فایل با نام Culture_fa-IR_Farsi.dll خواهد بود که حاوی یک ResourceDictionary برای زبان فارسی می‌باشد.

در ادامه میخواهیم راهکاری ارئه دهیم تا بتوان فایل‌های dll مربوط به زبان‌ها را در زمان اجرای برنامه اصلی، load کرده و نام زبان‌ها را در داخل ComboBox ای که داریم نشان دهیم. سپس با انتخاب هر زبان در ComboBox، محتوای Button‌ها بر اساس زبان انتخاب شده تغییر کند.
برای سهولت کار، نام فایل‌ها را به گونه ای انتخاب کردیم که بتوانیم ساده‌تر به این هدف برسیم. نام هر فایل از سه بخش تشکیل شده است:
Culture_[standard culture notation]_[display name for this culture].dll
یعنی اگر فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را در نظر بگیریم، Culture نشان دهنده این است که این فایل مربوط به یک culture می‌باشد. fa-IR نمایش استاندارد culture برای کشور ایران و زبان فارسی است و Farsi هم مقداری است که می‌خواهیم در ComboBox برای این زبان نمایش داده شود.
پوشه ای با نام Languages در کنار فایل اجرایی برنامه اصلی ایجاد کنید و فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را درون آن کپی کنید. تصمیم داریم همه dll‌های مربوط به زبان‌ها را داخل این پوشه قرار دهیم تا مدیریت آن‌ها ساده‌تر شود. 
برای مدیریت بهتر فایل‌های مربوط به زبان‌ها یک کلاس با نام CultureAssemblyModel خواهیم ساخت که هر instance از آن نشانگر یک فایل زبان خواهد بود. یک کلاس با این نام به پروژه اضافه کنید و property‌های زیر را در آن تعریف نمایید:

public class CultureAssemblyModel
    {
        //the text will be displayed to user as language name (like Farsi)
        public string DisplayText { get; set; }
        //name of .dll file (like Culture_fa-IR_Farsi.dll)
        public string Name { get; set; }
        //standar notation of this culture (like fa-IR)
        public string Culture { get; set; }
        //name of resource dictionary file inside the loaded .dll (like Culture_fa-IR.xaml)
        public string XamlFileName { get; set; }
    }
اکنون باید لیست culture‌های موجود را از داخل پوشه languages خوانده و نام آنها را در ComboBox نمایش دهیم.
برای خواندن لیست culture‌های موجود، لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها ایجاد کرده و با استفاده از متد LoadCultureAssmeblies، آن را پر می‌کنیم.

//will keep information about loaded assemblies
public List<CultureAssemblyModel> CultureAssemblies { get; set; }
 
//loads assmeblies in languages folder and adds their info to list
 void LoadCultureAssemblies()
 {
      //we should be sure that list is empty before adding info (do u want to add some cultures more than one? of course u dont!)
      CultureAssemblies.Clear();
      //creating a directory represents applications directory\languages
      DirectoryInfo dir = new DirectoryInfo(System.IO.Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location) + "\\languages");
      //getting all .dll files in the language folder and its sub dirs. (who knows? maybe someone keeps each culture file in a seperate folder!)
      var assemblies = dir.GetFiles("*.dll", SearchOption.AllDirectories);
      //for each found .dll we will create a model and set its properties and then add to list  for (int i = 0; i < assemblies.Count(); i++)
      {
string name = assemblies[i].Name;
  CultureAssemblyModel model = new CultureAssemblyModel() { DisplayText = name.Split('.', '_')[2], Culture = name.Split('.', '_')[1], Name = name  , XamlFileName =name.Substring(0, name.LastIndexOf(".")) + ".xaml" }; CultureAssemblies.Add(model); } }
پس از دریافت اطلاعات culture‌های موجود، زمان نمایش آن‌ها در ComboBox است. این کار بسیار ساده است، تنها کافی است ItemsSource آن را با لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها که ساختیم، مقدار دهی کنیم.

comboboxLanguages.ItemsSource = CultureAssemblies;
البته لازم به ذکر است که برای نمایش فقط نام هر CultureAssemblyModel در ComboBox، باید ItemTemplate مناسبی برای ComboBox ایجاد کنیم. در مثال ما ItemTemplate به شکل زیر خواهد بود:

<ComboBox HorizontalAlignment="Left" Margin="10" VerticalAlignment="Top" MinWidth="100" Name="comboboxLanguages">
            <ComboBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <Label Content="{Binding DisplayText}"/>
                </DataTemplate>
            </ComboBox.ItemTemplate>
</ComboBox>
توجه داشته باشید که با وجود اینکه فقط نام را در ComboBox نشان می‌دهیم، اما باز هم هر آیتم از ComboBox یک instance از نوع CultureAssemblyModel می‌باشد.

در مرحله بعد، قرار است متدی بنویسیم که اطلاعات زبان انتخاب شده را گرفته و با جابجایی ResourceDictionary ها، زبان برنامه را تغییر دهیم.
متدی با نام LoadCulture در کلاس App ایجاد می‌کنیم که یک CultureAssemblyModel به عنوان ورودی دریافت کرده و ResourceDictionary داخل آن را load می‌کند و آن را با ResourceDictionary فعلی موجود در App.xaml جابجا می‌نماید.
با این کار، Button هایی که قبلا مقدار Content خود را از Resource‌های موجود دریافت می‌کردند، اکنون از Resource‌های جابجا شده خواهند گرفت و به این ترتیب زبان انتخاب شده بر روی برنامه اعمال می‌شود.

//loads selected culture
 public void LoadCulture(CultureAssemblyModel culture)
 {
     //creating a FileInfo object represents .dll file of selected cultur
     FileInfo assemblyFile = new FileInfo("languages\\" + culture.Name);
     //loading .dll into memory as a .net assembly
     var assembly = Assembly.LoadFile(assemblyFile.FullName);
     //getting .dll file name
     var assemblyName = assemblyFile.Name.Substring(0, assemblyFile.Name.LastIndexOf("."));
     //creating string represents structure of a pack uri (something like this: /{myassemblyname;component/myresourcefile.xaml}
     string packUri = string.Format(@"/{0};component/{1}", assemblyName, culture.XamlFileName);
     //creating a pack uri
     Uri uri = new Uri(packUri, UriKind.Relative);
     //now we have created a pack uri that represents a resource object in loaded assembly
     //and its time to load that as a resource dictionary (do u remember that we had resource dictionary in culture assemblies? don't u?)
     var dic = Application.LoadComponent(uri) as ResourceDictionary;
     dic.Source = uri;
     //here we will remove current merged dictionaries in our resource dictionary and add recently-loaded resource dictionary as e merged dictionary
     var mergedDics = this.Resources.MergedDictionaries;
     if (mergedDics.Count > 0)
          mergedDics.Clear();
     mergedDics.Add(dic);
 }
برای ارسال زبان انتخاب شده به این متد، باید رویداد SelectionChanged را برای ComboBox مدیریت کنیم:

void comboboxLanguages_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
 {
     var selectedCulture = (CultureAssemblyModel)comboboxLanguages.SelectedItem;
     App app = Application.Current as App;
     app.LoadCulture(selectedCulture);
 }

کار انجام شد!
از مزیت‌های این روش می‌توان به WPF-Native بودن، سادگی در پیاده سازی، قابلیت load کردن هر زبان جدیدی در زمان اجرا بدون نیاز به کوچک‌ترین تغییر در برنامه اصلی و همچنین پشتیبانی کامل از نمایش زبان‌های مختلف از جمله فارسی اشاره کرد. 





مطالب
EF Code First #9

تنظیمات ارث بری کلاس‌ها در EF Code first


بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر SQL، تنها روابطی از نوع «has a» یا «دارای» را پشتیبانی می‌کنند؛ اما در دنیای شیءگرا روابطی مانند «is a» یا «هست» نیز قابل تعریف هستند. برای توضیحات بیشتر به مدل‌های زیر دقت نمائید:


using System;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public abstract class Person
{
public int Id { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime DateOfBirth { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}

در این مدل‌ها که بر اساس ارث بری از کلاس شخص، تهیه شده‌اند؛ بازیکن، یک شخص است. مربی نیز یک شخص است؛ و به این ترتیب خوانده می‌شوند:

Coach "is a" Person
Player "is a" Person

در EF Code first سه روش جهت کار با این نوع کلاس‌ها و کلا ارث بری وجود دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

الف) Table per Hierarchy یا TPH

همانطور که از نام آن نیز پیدا است، کل سلسله مراتبی را که توسط ارث بری تعریف شده است، تبدیل به یک جدول در بانک اطلاعاتی می‌کند. این حالت، شیوه برخورد پیش فرض EF Code first با ارث بری کلاس‌ها است و نیاز به هیچگونه تنظیم خاصی ندارد.
برای آزمایش این مساله، کلاس Context را به نحو زیر تعریف نمائید و سپس اجازه دهید تا EF بانک اطلاعاتی معادل آن‌را تولید کند:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Context
{
public class Sample05Context : DbContext
{
public DbSet<Person> People { set; get; }
}
}

ساختار جدول تولید شده آن همانند تصویر زیر است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام کلاس‌های مشتق شده از کلاس شخص را تبدیل به یک جدول کرده است؛ به علاوه یک فیلد جدید را هم به نام Discriminator به این جدول اضافه نموده است. برای درک بهتر عملکرد این فیلد، چند رکورد را توسط برنامه به بانک اطلاعاتی اضافه می‌کنیم. حاصل آن به شکل زیر خواهد بود:


از فیلد Discriminator جهت ثبت نام کلاس‌های متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF حین کار با اشیاء دقیقا می‌داند که چگونه باید خواص متناظر با کلاس‌های مختلف را مقدار دهی کند.
به علاوه اگر به ساختار جدول تهیه شده دقت کنید، مشخص است که در حالت TPH، نیاز است فیلدهای متناظر با کلاس‌های مشتق شده از کلاس پایه، همگی null پذیر باشند. برای نمونه فیلد Number که از نوع int تعریف شده، در سمت بانک اطلاعاتی نال پذیر تعریف شده است.
و برای کوئری نوشتن در این حالت می‌توان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:

db.People.OfType<Coach>().FirstOrDefault(x => x.LastName == "Coach L1")


سفارشی سازی نحوه نگاشت TPH

همانطور که عنوان شد، TPH‌ نیاز به تنظیمات خاصی ندارد و حالت پیش فرض است؛ اما برای مثال می‌توان بر روی مقادیر و نوع ستون Discriminator تولیدی، کنترل داشت. برای این منظور باید از Fluent API به نحو زیر استفاده کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));
}
}
}

در اینجا توسط متد Map، نام فیلد discriminator به PersonType تغییر کرده. همچنین چون مقدار پیش فرض تعیین شده توسط متد HasValue عددی است، نوع این فیلد در سمت بانک اطلاعاتی به int null تغییر می‌کند.


ب) Table per Type یا TPT

در حالت TPT، به ازای هر کلاس موجود در سلسله مراتب تعیین شده، یک جدول در سمت بانک اطلاعاتی تشکیل می‌گردد.
در جداول متناظر با Sub classes، تنها همان فیلدهایی وجود خواهند داشت که در کلاس‌های هم نام وجود دارد و فیلدهای کلاس پایه در آن‌ها ذکر نخواهد گردید. همچنین این جداول دارای یک Primary key نیز خواهند بود (که دقیقا همان کلید اصلی جدول پایه است که به آن Shared primary key هم گفته می‌شود). این کلید اصلی، به عنوان کلید خارجی اشاره کننده به کلاس یا جدول پایه نیز تنظیم می‌گردد:


برای تنظیم این نوع ارث بری، تنها کافی است ویژگی Table را بر روی Sub classes قرار داد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Coaches")]
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Players")]
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}

یا اگر حالت Fluent API را ترجیح می‌دهید، همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، معادل ویژگی Table در اینجا، متد ToTable است.

ج) Table per Concrete type یا TPC

در تعاریف ارث بری که تاکنون بررسی کردیم، مرسوم است کلاس پایه را از نوع abstract تعریف کنند. به این ترتیب هدف اصلی، Sub classes تعریف شده خواهند بود؛ چون نمی‌توان مستقیما وهله‌ای را از کلاس abstract تعریف شده ایجاد کرد.
در حالت TPC، به ازای هر sub class غیر abstract، یک جدول ایجاد می‌شود. هر جدول نیز حاوی فیلدهای کلاس پایه می‌باشد (برخلاف حالت TPT که جداول متناظر با کلاس‌های مشتق شده، تنها حاوی همان خواص و فیلدهای کلاس‌های متناظر بودند و نه بیشتر). به این ترتیب عملا جداول تشکیل شده در بانک اطلاعاتی، از وجود ارث بری در سمت کدهای ما بی‌خبر خواهند بود.


برای پیاده سازی TPC نیاز است از Fluent API استفاده شود:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PersonConfig : EntityTypeConfiguration<Person>
{
public PersonConfig()
{
// for TPC
this.Property(x => x.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.None);
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));

// for TPT
//this.ToTable("Coaches");

//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Coaches");
});
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));

// for TPT
//this.ToTable("Players");

//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Players");
});
}
}
}

ابتدا نوع فیلد Id از حالت Identity خارج شده است. این مورد جهت کار با TPC ضروری است در غیراینصورت EF هنگام ثبت، به مشکل بر می‌خورد، از این لحاظ که برای دو شیء، به یک Id خواهد رسید و امکان ثبت را نخواهد داد. بنابراین در یک چنین حالتی استفاده از نوع Guid برای تعریف primary key شاید بهتر باشد. بدیهی است در این حالت باید Id را به صورت دستی مقدار دهی نمود.
در ادامه توسط متد MapInheritedProperties، به همان مقصود لحاظ کردن تمام فیلدهای ارث بری شده در جدول حاصل، خواهیم رسید. همچنین نام جداول متناظر نیز ذکر گردیده است.


سؤال : از این بین، بهتر است از کدامیک استفاده شود؟

- برای حالت‌های ساده از TPH استفاده کنید. برای مثال یک بانک اطلاعاتی قدیمی دارید که هر جدول آن 200 تا یا شاید بیشتر فیلد دارد! امکان تغییر طراحی آن هم وجود ندارد. برای اینکه بتوان به حس بهتری حین کارکردن با این نوع سیستم‌های قدیمی رسید، می‌شود از ترکیب TPH و ComplexTypes (که در قسمت‌های قبل در مورد آن بحث شد) برای مدیریت بهتر این نوع جداول در سمت کدهای برنامه استفاده کرد.
- اگر علاقمند به استفاده از روابط پلی‌مرفیک هستید ( برای مثال در کلاسی دیگر، ارجاعی به کلاس پایه Person وجود دارد) و sub classes دارای تعداد فیلدهای کمی هستند، از TPH استفاده کنید.
- اگر تعداد فیلدهای sub classes زیاد است و بسیار بیشتر است از کلاس پایه، از روش TPT استفاده کنید.
- اگر عمق ارث بری و تعداد سطوح تعریف شده بالا است، بهتر است از TPC استفاده کنید. حالت TPT از join استفاده می‌کند و حالت TPC از union برای تشکیل کوئری‌ها کمک خواهد گرفت
نظرات مطالب
آشنایی با مفاهیم نوع داده Enum و توسعه آن - قسمت دوم
وقتی کلاس Description در   فضای نام  System.ComponentModel وجود داره دلیلی نداره  کلاس مشابه ای تعریف کنیم.
بخاطر اینکه مصرف کننده محض نباشیم یک متد الحاقی به نام ()GetEnumList اضافه کردم که لیست اعضای یک Enum  رو برای استفاده در کمبو باکس و ... بر می‌گرودنه :
ابتدا کلاس زیر به کلاس ExtensionMethodCls اضافه می‌کنیم :
 public class EnumObject
        {
            public Enum ValueMember { get; set; }
            public int intValueMember
            {
                get { return int.Parse(ValueMember.ToString("D")); }
            }
            public string stringValueMember
            {
                get { return ValueMember.ToString(""); }
            }
            public string DisplayMember
            {
                get { return ValueMember.GetDescription(); }
            }
        }
و متد الحاقی زیر رو برای گرفتن لیست تعریف می‌کنیم:
      public static List<EnumObject> GetEnumList(this Enum enu)
        {
            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enu.GetType().GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }
نحوه استفاده  :
          comboBox1.DataSource = Grade.VeryGood.GetEnumList();
          comboBox1.DisplayMember = "DisplayMember";
          comboBox1.ValueMember = "ValueMember";
همون طوری که در کد بالا می‌بینید برای گرفتن لیست مجبور شدیم یکی از اعضای enum  رو انتخاب کنیم (Grade.VeryGood.GetEnumList()) شاید انتخاب یکی از اعضا و بعد درخواست لیست اعضا رو کردن کار قشنگی نباشه به همین دلیل متد زیر رو تعریف کردیم :
        public static List<EnumObject> EnumToList<T>()
        {
            Type enumType = typeof(T);
            if (enumType.BaseType != typeof(Enum))
                throw new ArgumentException("T must be of type System.Enum");

            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enumType.GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }
نحوه استفاده :
    comboBox1.DataSource =ExtensionMethodCls.EnumToList<Grade>();
          comboBox1.DisplayMember = "DisplayMember";
          comboBox1.ValueMember = "ValueMember";
کد کامل :
 public static class ExtensionMethodCls
    {
        public class EnumObject
        {
            public Enum ValueMember { get; set; }
            public int intValueMember
            {
                get { return int.Parse(ValueMember.ToString("D")); }
            }
            public string stringValueMember
            {
                get { return ValueMember.ToString(""); }
            }
            public string DisplayMember
            {
                get { return ValueMember.GetDescription(); }
            }
        }
 
    

        public static List<EnumObject> EnumToList<T>()
        {
            Type enumType = typeof(T);
            if (enumType.BaseType != typeof(Enum))
                throw new ArgumentException("T must be of type System.Enum");

            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enumType.GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }

        public static List<EnumObject> GetEnumList(this Enum enu)
        {
            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enu.GetType().GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }

        public static string GetDescription(this Enum enu)
        {

            Type type = enu.GetType();

            MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

            if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
            {

                object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(DescriptionAttribute), false);

                if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                    return ((DescriptionAttribute)attrs[0]).Description;
            }

            return enu.ToString();

        }
    }