مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 5

یکی دیگر از تکنیک‌های Refactoring بسیار متداول، «حذف کدهای تکراری» است. کدهای تکراری هم عموما حاصل بی‌حوصلگی یا تنبلی هستند و برنامه نویس نیاز دارد در زمانی کوتاه، حجم قابل توجهی کد تولید کند؛ که نتیجه‌اش مثلا به صورت زیر خواهد شد:

using System;

namespace Refactoring.Day4.RemoveDuplication.Before
{
public class PersonalRecord
{
public DateTime DateArchived { get; private set; }
public bool Archived { get; private set; }

public void ArchiveRecord()
{
Archived = true;
DateArchived = DateTime.Now;
}

public void CloseRecord()
{
Archived = true;
DateArchived = DateTime.Now;
}
}
}

Refactoring ما هم در اینجا عموما به انتقال کدهای تکراری به یک متد مشترک خلاصه می‌شود:

using System;

namespace Refactoring.Day4.RemoveDuplication.After
{
public class PersonalRecord
{
public DateTime DateArchived { get; private set; }
public bool Archived { get; private set; }

public void ArchiveRecord()
{
switchToArchived();
}

public void CloseRecord()
{
switchToArchived();
}

private void switchToArchived()
{
Archived = true;
DateArchived = DateTime.Now;
}
}
}


اهمیت حذف کدهای تکراری:
- اگر باگی در این کدهای تکراری یافت شود، همه را در سراسر برنامه باید اصلاح کنید (زیرا هم اکنون همانند یک ویروس به سراسر برنامه سرایت کرده‌است) و احتمال فراموشی یک قسمت هم ممکن است وجود داشته باشد.
- اگر نیاز به بهبود یا تغییری در این قسمت‌های تکراری وجود داشت، باز هم کار برنامه نویس به شدت زیاد خواهد بود.

ابزارهای کمکی:
واقعیت این است که در قطعه کد کوتاه فوق، یافتن قسمت‌های تکراری بسیار ساده بوده و با یک نگاه قابل تشخیص است؛ اما در برنامه‌های بزرگ خیر. به همین منظور تعداد قابل توجهی برنامه‌ی کمکی جهت تشخیص کدهای تکراری پروژه‌ها تابحال تولید شده‌اند؛ مانند CopyPasteKiller، Clone detective و غیره.

علاوه بر این‌ها نگارش بعدی ویژوال استودیو (نگارش 11) حاوی ابزار Code Clone Detection توکاری است (+) و همچنین یک لیست قابل توجه دیگر را در این زمینه در این پرسش و پاسخ می‌توانید بیابید: (+)

نظرات مطالب
بومی سازی منابع در پروژه‌های ASP.NET Core Web API
بر اساس اهدافی که این مطلب دنبال می‌کند، مشکلی مشاهده نشد. (هدف از این مطلب هم فقط استفاده از یک منبع اشتراکی هست وکار با Web API (ذکر شده در عنوان مطلب و مقدمه‌ی مطلب)؛ که اساسا ویژگی Display برای آن معنایی ندارد و مخصوص MVC هست و صفحات Razor. همچنین اگر قرار باشد دوبار این تعریف نام خاصیت انجام شود (یکبار پارامتری و یکبار در ویژگی Display)، اساسا چه نیازی به تعریف دوم هست؟ همان نام را بجای پارامتر قرار دادن بهتر هست و پارامتری کار کردن در اینجا هیچ مزیتی ندارد)
مدل مثال جاری به این صورت تغییر کرد: ( مثال کامل Core3xSharedResource-V2.zip )
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Core3xSharedResource.Models.Account
{
    public class RegisterModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "Please enter an email address")] // -->> from the shared resources
        [EmailAddress(ErrorMessage = "Please enter a valid email address")] // -->> from the shared resources
        public string Email { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "The {0} field is required")]
        [Display(Name = "User Name")]
        public string UserName { get; set; }
    }
}
نام خاصیت یکبار پارامتری تعریف شده و یکبار قرار است از ویژگی Display دریافت شود (یک کار اضافی و بی‌مفهوم در Web API که Viewهای آن قرار است توسط React یا Angular تامین شوند و نه الزاما توسط صفحات Razor که می‌توانند با ویژگی Display کار کنند)؛ با این مداخل متناظر جدید در فایل منبع اشتراکی:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <data name="Please enter an email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیلی را وارد کنید</value>
  </data>
  <data name="Please enter a valid email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیل معتبری را وارد کنید</value>
  </data>
  <data name="The {0} field is required" xml:space="preserve">
    <value>{0} را تکمیل کنید</value>
  </data>
  <data name="User Name" xml:space="preserve">
    <value>نام کاربری</value>
  </data>
</root>
پس از ارسال یک Post خالی به سمت اکشن متد یکی از کنترلرهای مثال، این خروجی کاملا بومی سازی شده قابل مشاهده‌است:

ضمن اینکه اگر کسی بخواهد کار جدی اعتبارسنجی را در Web API انجام دهد بهتر است از Fluent Validation استفاده کند (که تبدیل به یک استاندارد برای آن شده‌است).

نظرات مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت ششم - تکمیل مستندات محافظت از API
یک نکته‌ی تکمیلی: نشان دادن لیست API‌ها در swagger فقط برای کاربرانی که لاگین کرده اند

در هنگام توسعه‌ی پروژه شاید برای شما مهم باشد که لیست api‌های شما برای افرادی که لاگین نکرده‌اند، قابل مشاهده نباشد. برای این منظور ابتدا باید سه کتابخانه مربوط به swagger را نصب نمایید:
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore" Version="4.0.1" />
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore.Annotations" Version="4.0.1" />
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore.Filters" Version="4.5.2" />
سپس یک کلاس را همراه با دو اکستنشن متد برای کانفیگ swagger میسازیم :
    public static class ServiceCollectionExtensions
    {
        public static void AddCustomSwagger(this IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(options =>
            {
                options.EnableAnnotations();
                options.DocumentFilter<AuthenticationDocumentFilter>();
                options.SwaggerDoc("v1", new Info { Version = "v1", Title = "Test API" });
            });
        }
        public static void UseSwaggerAndUI(this IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseSwagger();
            app.UseSwaggerUI(options =>
            {
                options.DocExpansion(DocExpansion.None);
                options.SwaggerEndpoint("/swagger/v1/swagger.json", "Test API Docs");
            });
        }
    }
در متد AddSwaggerGen از DocumentFilter استفاده کرده‌ایم. با استفاده از Document FIlter‌ها میتوانید خروجی api‌ها را در swagger، توسعه دهید. DocumentFilter که از نوع جنریک است، یک کلاس را به عنوان تایپ قبول میکند که باید از اینترفیس IDocumentFilter ارث بری کرده باشد. اینترفیس IDocumentFilter حاوی یک متد Apply است که دارای دو ورودی از نوع SwaggerDocument  و DocumentFilterContext میباشد. کلاس SwaggerDocument  مستندات api‌ها را در اختیار شما قرار میدهد و میتوانید آنهارا تغییر دهید.
سپس کلاس AuthenticationDocumentFilter را پیاده سازی میکنیم:
  public class AuthenticationDocumentFilter : IDocumentFilter
    {
        private readonly IHttpContextAccessor httpContextAccessor;

        public AuthenticationDocumentFilter(IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            this.httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }

        public void Apply(SwaggerDocument swaggerDoc, DocumentFilterContext context)
        {
            if (!httpContextAccessor.HttpContext.User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                swaggerDoc.Definitions = new Dictionary<string, Schema>();
                swaggerDoc.Paths = new Dictionary<string, PathItem>();
            }
        }
    }
در کلاس AuthenticationDocumentFilter از IHttpContextAccessor برای دسترسی به هویت کاربر استفاده کرده ایم که بعدا باید در متد ConfigureService متد AddHttpContextAccessor را جهت دسترسی به IHttpContextAccessor فراخوانی کنیم. در ادامه اگر کاربر لاگین نکرده باشد، تمامی api‌ها پاک شده و در سمت کاربر هیچ api ای مشاهده نمیشود.
در صورت نیاز میتوان مشخص کرد کدام نوع api هارا نشان ندهد؛ به عنوان مثال Post و Put را نشان ندهد :
        public void Apply(SwaggerDocument swaggerDoc, DocumentFilterContext context)
        {
            if (!httpContextAccessor.HttpContext.User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                foreach (var item in swaggerDoc.Paths)
                {
                    item.Value.Post = null;
                    item.Value.Put = null;
                }
            }
        }
در ادامه برای ثبت سرویس‌ها در کلاس StartUp 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddHttpContextAccessor();
            services.AddAuthorization();
            services.AddAuthentication(CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
                .AddCookie(options=>
            {
                options.AccessDeniedPath = "/Login";
                options.Cookie.HttpOnly = true;
                options.LoginPath = "/Login";
                options.LogoutPath = "/Login";
                options.ExpireTimeSpan = TimeSpan.FromDays(15);
                options.SlidingExpiration = true;
                options.Cookie.IsEssential = true;
                options.ReturnUrlParameter = "returnUrl";
            });
            services.AddMvc();
            services.AddCustomSwagger();
        }
و اضافه کردن میان افزار swagger :
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
            app.UseAuthentication();
            app.UseSwaggerAndUI();
            app.UseMvc(routes =>
            {
                routes.MapRoute(
                          name: "default",
                          template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
            });
        }
مطالب
توابع تعمیم یافته در #C
از توابع تعمیم یافته می‌توان برای توسعه توابع هر کلاس یا اینترفیسی استفاده کرد. یعنی می‌‎توان یک تابع را به هر کلاسی اضافه کرد.

قبل از C# 3.0  فقط می‌شد یک کلاس را از طریق ارث‌بری از آن توسعه داد و به کلاس مهروموم شده یاSealed  نیز نمی‌شد تابعی افزود که البته ممکن است بگویید که این کار قوانین شیءگرایی را نقض می‌کند اما در پاسخ باید گفت که توابع تعمیم یافته به اعضاء خصوصی کلاسی که تعمیم می‌یابد، دسترسی ندارند.

تعمیم یک کلاس در خارج از بدنه کلاس انجام می‌شود و این کار می‎تواند در فضای نام همان کلاس یا خارج از آن انجام شود و شکل کلی آن به صورت زیر است

 public static class  ExtendingClassName
 {
      public static ReturnType MethodName(this   ExtendedMethod  arg)
      {
           //دستورات درون متد
          Return ReturnType;
      } 
 } 
توجه کنید که:
  1. کلاس توسعه‌دهنده و تابع توسه‌دهنده باید استاتیک باشند.
  2. در داخل آرگومان تابع، کلمه کلیدی this  استفاده می‌‎‎شود.
  3. بعد از this عنوان کلاسی که قصد توسعه آن را داریم، ذکر می‌کنیم.
  4. در هرجا که خواستیم از قابلیت تعمیم داده شده استفاده کنیم باید فضای نام مربوط به آن را ذکر کنیم.
  5. با کلمه کلیدی static  نمی‎توان کلاسی با متدهایvirtual  ، abstract  و override را توسعه داد. 

مثلا اگر قصد داریم به کلاس String  تابع AddPrefix  را اضافه کنیم به این شکل عمل می‌‎کنیم :

public static class  ExtendingString
{
  public static  string  AddPrefix(this   string  arg)
  {
     return String.Format("prefix{0}",arg);
  } 
} 

که نحوه استفاده از آن به شکل زیر است: 

string  s = "Student";
Console.WriteLine(s.AddPrefix());

و خروجی آن نمایش prefixStudent است. 

اگر بخواهیم عبارت پیشوند را از طریق آرگومان ارسال کنیم به این شکل عمل می‎کنیم: 

public static class ExtendingString   
{
    public static string AddPrefix(this   string arg, string prefix)
    {
         return String.Format("{0}{1}", prefix, arg);
     }
} 

که نحوه استفاده از آن به شکل زیر است: 

var  s = "Student";
Console.WriteLine(s.AddPrefix("tbl"));

و خروجی آن نمایش tblStudent است.

به عنوان مثال دوم کلاس زیر را در نظر بگیرید: 

public class Test 
{
     public int AddOne(int val)
     {
         return val + 1;
     }
  }

اگر بخواهیم کلاس فوق را توسعه داده و متد دیگری مثلا با عنوان AddTwo اضافه کنیم، کلاس توسعه دهنده را به این شکل می‌نویسیم:

public static class ExtendingTest   
{
     public static int AddTwo(this   Test  arg, int val)
     {
         return val + 2;
     }
}

و روش استفاده از آن بصورت زیر است: 

static void Main(string[] args)
{
       var x = new Test();
       Console.WriteLine(x.AddOne(10));
       Console.WriteLine(x.AddTwo(10));
       Console.Read();
}
مطالب دوره‌ها
کار با AutoMapper زمانیکه نوع منبع داده مورد استفاده مشخص نیست
در سناریوهای متداول نگاشت اشیاء، مشخص است که نوع ViewModel برنامه چیست و معادل Model آن کدام است. اما حالت‌هایی مانند کار با anonymous objects و یا data reader و data table و امثال آن نیز وجود دارند که در این حالت‌ها، نوع منبع داده‌ی مورد استفاده، شیء مشخصی نیست که بتوان آن‌را در قسمت CreateMap مشخص کرد. برای مدیریت یک چنین حالت‌هایی، متد DynamicMap طراحی شده‌است.

مثال اول: تبدیل یک DataTable به لیست جنریک معادل

فرض کنید یک DataTable را با ساختار و داده‌های ذیل در اختیار داریم:
var dataTable = new DataTable("SalaryList");
dataTable.Columns.Add("User", typeof (string));
dataTable.Columns.Add("Month", typeof (int));
dataTable.Columns.Add("Salary", typeof (decimal));
 
var rnd = new Random();
for (var i = 0; i < 200; i++)
  dataTable.Rows.Add("User " + i, rnd.Next(1, 12), rnd.Next(400, 2000));
نوع این DataTable کاملا پویا است و می‌تواند هربار در قسمت‌های مختلف برنامه تعریف متفاوتی داشته باشد.
در ادامه معادل کلاس ساختار ستون‌های این DataTable را به صورت ذیل تهیه می‌کنیم.
public class SalaryList
{
  public string User { set; get; }
  public int Month { set; get; }
  public decimal Salary { set; get; }
}
اکنون می‌خواهیم اطلاعات DataTable را به لیستی جنریک از SalaryList نگاشت کنیم. برای اینکار تنها کافی است از متد DaynamicMap استفاده نمائیم:
var salaryList = AutoMapper.Mapper.DynamicMap<IDataReader, List<SalaryList>>(dataTable.CreateDataReader());
منبع داده را از نوع IDataReader بر اساس متد CreateDataReader مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب AutoMapper قادر خواهد بود تا اطلاعات این DataTable را به صورت خودکار پیمایش کند. سپس مقصد را نیز لیست جنریکی از کلاس SalaryList تعیین کرده‌ایم. مابقی کار را متد DynamicMap انجام می‌دهد.
کار با AutoMapper نسبت به راه حل‌های Reflection متداول بسیار سریعتر است. زیرا AutoMapper از مباحث Fast reflection به صورت توکار استفاده می‌کند.


مثال دوم: تبدیل لیستی از اشیاء anonymous به لیستی جنریک

در اینجا قصد داریم یک شیء anonymous را به شیء معادل SalaryList آن نگاشت کنیم. این‌کار را نیز می‌توان توسط متد DynamicMap انجام داد:
var anonymousObject = new
{
  User = "User 1",
  Month = 1,
  Salary = 100000
};
var salary = Mapper.DynamicMap<SalaryList>(anonymousObject);
و یا نمونه‌ی دیگر آن تبدیل یک لیست anonymous به معادل جنریک آن است که به نحو ذیل قابل انجام است:
var anonymousList = new[]
{
  new
  {
   User = "User 1",
   Month = 1,
   Salary = 100000
  },
  new
  {
   User = "User 2",
   Month = 1,
   Salary = 300000
  }
};
var salaryList = anonymousList.Select(item => Mapper.DynamicMap<SalaryList>(item)).ToList();
این نکته در مورد حاصل کوئری‌های LINQ یا IQueryable‌ها نیز صادق است.


مثال سوم: نگاشت پویا به یک اینترفیس

فرض کنید یک چنین اینترفیسی، در برنامه تعریف شده‌است و همچنین دارای هیچ نوع پیاده سازی هم در برنامه نیست:
public interface ICustomerService
{
  string Code { get; set; }
  string Name { get; set; }
}
اکنون قصد داریم یک شیء anonymous را به آن نگاشت کنیم:
var anonymousObject = new
{
  Code = "111",
  Name = "Test 1"
};
var result = Mapper.DynamicMap<ICustomerService>(anonymousObject);
در این حالت خاص، AutoMapper با استفاده از یک Dynamic Proxy به نام LinFu (که با اسمبلی آن Merge شده‌است)، پیاده سازی پویایی را از اینترفیس مشخص شده تهیه کرده و سپس کار نگاشت را انجام می‌دهد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: 
AM_Sample05.zip
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی
فعال سازی تنظیمات مسیریابی

یکی دیگر از تغییرات عمده‌ی ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، نحوه‌ی مدیریت مسیریابی‌های سیستم است. در نگارش‌های قبلی مبتنی بر HTTP Moduleها، مسیریابی‌ها توسط یک HTTP Module مخصوص، با pipeline اصلی ASP.NET یکپارچه شده‌اند و زمانیکه مسیر درخواستی با تنظیمات سیستم تطابق داشته باشد، پردازش کار به HTTP Handler مخصوص ASP.NET MVC منتقل می‌شود:


اما در ASP.NET Core مبتنی بر میان افزارها، زیر ساخت مسیریابی به صورت زیر تغییر کرده‌است:


میان افزار ASP.NET MVC را که در قسمت قبل فعال کردیم، باید بتواند کنترلر و اکشن متد متناظر با URL درخواستی را مشخص کند. این تصمیم گیری نیز بر اساس تنظیماتی به نام Routing انجام می‌شود. در قسمت قبل، حالت ساده و پیش فرض این تنظیمات را مورد استفاده قرار دادیم
 app.UseMvcWithDefaultRoute();
که مطابق سورس ASP.NET Core، معادل است با فراخوانی متد app.UseMvc، با قالب پیش فرضی به صورت زیر:
    public static IApplicationBuilder UseMvcWithDefaultRoute(this IApplicationBuilder app)
    {
      if (app == null)
        throw new ArgumentNullException("app");
      return app.UseMvc((Action<IRouteBuilder>) (routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}")));
    }
قالب مشخص شده‌ی در اینجا به ASP.NET MVC می‌گوید که از کدام قسمت‌های URL باید نام کلاس کنترلر (کلاس ویژه‌ای که به کلمه‌ی Controller ختم می‌شود) و نام اکشن متد متناظر با آن‌را انتخاب کند (اکشن متد، متدی است عمومی در آن کلاس).
روش دیگر معرفی این تنظیمات، استفاده از Attribute routing است:
 [Route("[controller]/[action]")]


مسیریابی‌های قراردادی

در قسمت قبل، یک POCO Controller را به صورت ذیل تعریف کردیم و این کنترلر، بدون تعریف هیچ نوع مسیریابی خاصی در دسترس بود:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class HomeController
  {
   public string Index()
   {
    return "Running a POCO controller!";
   }
  }
}
علت کار کردن مسیریابی آن نیز به ذکر متد app.UseMvcWithDefaultRoute در کلاس آغازین برنامه بر می‌گردد و همانطور که عنوان شد، این فراخوانی را می‌توان با فراخوانی واضح‌تر ذیل جایگزین کرد:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
});
پارامتر این متد که جایگزین متد ConfigureRoutes، در نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC شده‌است، از نوع IRouteBuilder می‌باشد.
در این تعاریف، هر کدام از قسمت‌های قرارگرفته‌ی داخل {}، مشخص کننده‌ی قسمتی از URL دریافتی بوده و نام‌های controller و action در اینجا جزو نام‌های از پیش مشخص شده هستند و برای نگاشت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال اگر آدرس home/index/ درخواست شد، برنامه به کلاس HomeController و متد عمومی Index آن هدایت می‌شود. همچنین قسمت آخر این پردازش به ?id ختم شده‌است. وجود  ?، به معنای اختیاری بودن این پارامتر است و اگر در URL ذکر شود، به پارامتر id این اکشن متد، نگاشت خواهد شد. مواردی که پس از = ذکر شده‌اند، مقادیر پیش فرض مسیریابی هستند. برای مثال اگر صرفا آدرس home/ درخواست شود، مقدار اکشن متد آن با مقدار پیش فرض index جایگزین خواهد شد و اگر تنها مسیر / درخواست شود، کنترل Home و اکشن متد Index آن پردازش می‌شوند.
در اینجا به هر تعدادی که نیاز است می‌توان متدهای routes.MapRoute را فراخوانی و استفاده کرد؛ اما ترتیب تعریف آن‌ها حائز اهمیت است. هر مسیریابی که در ابتدای لیست اضافه شود، حق تقدم بالاتری خواهد داشت و هر تطابقی با یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، در همان سطح سبب خاتمه‌ی پردازش سایر مسیریابی‌ها می‌شود.


استفاده از Attributes برای تعریف مسیریابی‌ها

بجای تعریف قرار دادهای پیش فرض مسیریابی در کلاس آغازین برنامه، می‌توان از ویژگی Route نیز استفاده کرد. هرچند روش تعریف مسیریابی‌های قراردادی، از نگارش‌های آغازین ASP.NET MVC به همراه آن بوده‌اند، اما با زیاد شدن تعداد کنترلرها و مسیریابی‌های سفارشی هر کدام، اینبار با نگاه کردن به یک کنترلر، سریع نمی‌توان تشخیص داد که چه مسیریابی‌های خاصی به آن مرتبط هستند. برای ساده سازی مدیریت برنامه‌های بزرگ و ساده سازی تعاریف مسیریابی‌های خاص آن‌ها، استفاده از ویژگی Route نیز به ASP.NET MVC اضافه شده‌است.
یک مثال: کنترلر About را درنظر بگیرید:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class AboutController : Controller
  {
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
این کلاس و کنترلر، به صورت پیش فرض نیاز به تعریف هیچ نوع مسیریابی جدیدی ندارد. همان مسیریابی پیش فرض ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، تمام متدهای عمومی آن یا همان اکشن متدهای آن‌را پوشش می‌دهد. برای مثال جهت رسیدن به اکشن متد SiteName آن، می‌توان آدرس /About/SiteName/ را درخواست داد.
اما اگر آدرس /About/ را درخواست دهیم چطور؟ چون در مسیریابی پیش فرض، تعریف {action=Index} را داریم، یعنی هر زمانیکه در URL درخواستی، قسمت action آن ذکر نشد، آن‌را با index جایگزین کن و این کنترلر دارای متد Index نیست. در ادامه اگر بخواهیم متد Hello را تبدیل به متد پیش فرض این کنترلر کنیم، می‌توان با استفاده از ویژگی Route به صورت ذیل عمل کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("About")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("SiteName")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
در اینجا با اولین Route تعریف شده، مشخص کرده‌ایم که اگر قسمت اول URL درخواستی معادل about بود، پردازش برنامه باید به این کنترلر هدایت شود. بدیهی است الزامی به یکی بودن نام Route، با نام کنترلر، وجود ندارد. همچنین Route تعریف شده‌ی با رشته‌ی خالی، به معنای مسیریابی پیش فرض است. یعنی اگر آدرس /about/ درخواست داده شد، اکشن متد پیش فرض آن، متد Hello خواهد بود. در این حالت، ذکر Route بعدی برای اکشن متد SiteName الزامی است و اگر این‌کار صورت نگیرد، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 AmbiguousActionException: Multiple actions matched. The following actions matched route data and had all constraints satisfied:

Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.Hello (Core1RtmEmptyTest)
Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.SiteName (Core1RtmEmptyTest)
که عنوان کرده‌است در این حالت مشخص نیست که اکشن متد پیش فرض، کدام است.

روش بهتر و refactoring friendly آن نیز به صورت ذیل است:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("[controller]")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("[action]")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
عموما مرسوم است که نام مسیریابی کنترلر همان نام کنترلر باشد و نام مسیریابی اکشن متد، همان نام اکشن متد مربوطه. به همین جهت می‌توان از توکن‌های ویژه‌ی [controller] و [action] نیز در اینجا استفاده کرد که دقیقا به همان نام کنترلر و اکشن متد متناظر با آن‌ها تفسیر خواهند شد. مزیت این‌کار این است که در صورت تغییر نام متدها یا کنترلرها، دیگر نیازی نیست تا نام‌های تعریف شده‌ی در ویژگی‌های Route را نیز تغییر داد.

یک نکته: در حین تعریف مسیریابی یک کنترلر می‌توان پیشوندهایی را نیز ذکر کرد؛ برای مثال:
 [Route("api/[controller]")]
وجود api در اینجا به این معنا است که از این پس تنها آدرس /api/about/ پردازش خواهد شد و اگر صرفا آدرس /about/ درخواست شود، با خطای 404 و یا یافت نشد، کار خاتمه می‌یابد.


تعریف قیود، برای مسیریابی‌های تعریف شده

فرض کنید به کنترلر About فوق، اکشن متد ذیل را که یک خروجی JSON را بازگشت می‌دهد، اضافه کرده‌ایم:
//[Route("/Users/{userid}")]
[Route("Users/{userid}")]
public IActionResult GetUsers(int userId)
{
    return Json(new { userId = userId });
}
در اینجا تعریف مسیریابی آن با users/ و user معانی کاملا متفاوتی را دارند. اگر مسیریابی Users/{userid}/ را تعریف کنیم، یعنی مسیر ذیل از ریشه‌ی سایت باید درخواست شود: http://localhost:7742/users/1
و اگر مسیریابی Users/{userid} را تعریف کنیم، یعنی این مسیریابی پس از ذکر کنترلر about، به عنوان یک اکشن متد آن مفهوم پیدا می‌کند:
http://localhost:7742/about/users/1
در هر دو حالت، ذکر پارامتر userid الزامی است (چون با ? مشخص نشده‌است)؛ مانند:
[Route("/Users/{userid:int?}")]
در اینجا اگر بخواهیم نوع پارامتر درخواستی را نیز دقیقا مشخص و مقید کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 [Route("Users/{userid:int}")]
اگر این کار را انجام ندهیم، با درخواست مسیر http://localhost:7742/dnt/about/users/test مقدار صفر به userId ارسال می‌شود (چون پارامتر test عددی نیست). اگر تنظیم فوق را انجام دهیم، کاربر خطای 404 را دریافت می‌کند.

قیودی را که در اینجا می‌توان ذکر کرد به شرح زیر هستند:
• alpha - معادل است با  (a-z, A-Z).
• bool - برای تطابق با مقادیر بولی.
• datetime - برای تطابق با تاریخ میلادی.
• decimal - برای تطابق با ورودی‌های اعشاری.
• double - برای تطابق با اعداد اعشاری 64 بیتی.
• float - برای تطابق با اعداد اعشاری 32 بیتی.
• guid - برای تطابق با GUID ها
• int - برای تطابق با اعداد صحیح 32 بیتی.
• length - برای تعیین طول رشته.
• long - برای تطابق با اعداد صحیح 64 بیتی.
• max - برای ذکر حداکثر مقدار یک عدد صحیح.
• maxlength - جهت ذکر حداکثر طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• min - برای ذکر حداقل مقدار یک عدد صحیح.
• minlength - جهت ذکر حداقل طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• range - ذکر بازه‌ی اعداد صحیح مجاز.
• regex - ذکر یک عبارت با قاعده جهت مشخص سازی الگوی قابل پذیرش.

برای ترکیب چندین قید مختلف نیز می‌توان از : استفاده کرد:
 [Route("/Users/{userid:int:max(1000):min(10)}")]


ذکر نام Route برای ساده سازی تعریف آدرسی به آن

در حین تعریف یک Route می‌توان نام دلخواهی را نیز به آن انتساب داد (همانند نام default مسیریابی ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name="GetUserById")]
مزیت آن این است که اکنون برای اشاره‌ی به این مسیریابی خاص می‌توان از این نام تعریف شده استفاده کرد:
 string uri = Url.Link("GetUserById", new { userid = 1 });
پارامتر اول ذکر شده، نام مسیریابی و پارامتر دوم، پارامترهای مرتبط با این مسیریابی هستند.


مشخص سازی ترتیب پردازش مسیریابی‌ها

ترتیب مسیریابی‌های ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، همان ترتیب افزوده شدن و ذکر آن‌ها است.
در اینجا می‌توان از خاصیت order نیز استفاده کرد و اعداد کوچکتر، ابتدا پردازش می‌شوند (مقدار پیش فرض آن نیز صفر است):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name = "GetUserById", Order = 1)]


امکان تعریف قیود سفارشی

اگر قیودی که تا اینجا ذکر شدند، برای کار شما مناسب نبودند و نیاز بود تا الگوریتم خاصی را جهت محدود سازی دسترسی به یک مسیریابی خاص پیاده سازی کنید، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
  public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
  {
   public bool Match(HttpContext httpContext, IRouter route, string routeKey, RouteValueDictionary values,
    RouteDirection routeDirection)
   {
    object value;
    if (!values.TryGetValue(routeKey, out value) || value == null)
    {
      return false;
    }
 
    long longValue;
    if (value is long)
    {
      longValue = (long)value;
      return longValue != 10;
    }
 
    var valueString = Convert.ToString(value, CultureInfo.InvariantCulture);
    if (long.TryParse(valueString, NumberStyles.Integer,
      CultureInfo.InvariantCulture, out longValue))
    {
      return longValue != 10;
    }
    return false;
   }
  }
}
در اینجا یک کلاس جدید را که اینترفیس IRouteConstraint را پیاده سازی می‌کند تعریف کرده‌ایم:
public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
سپس در متد match آن بررسی کرده‌ایم که اگر userid=10 بود، خطای 404 صادر شود.
در آخر برای ثبت و معرفی آن باید به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مراجعه کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRouting(options =>options.ConstraintMap.Add("Custom", typeof(CustomRouteConstraint)));
پس از آن، این نام جدید ثبت شده‌ی در اینجا، به نحو ذیل قابل استفاده است:
 [Route("/Users/{userid:int:custom}")]
به این ترتیب userid باید از نوع int بوده و همچنین قید custom را نیز پوشش دهد (یعنی userid=10 نباشد).

یک نکته:  اگر به سورس ASP.NET Core مراجعه کنید ، تمام قیودی را که پیشتر نام بردیم (مانند int، guid و امثال آن) نیز به همین روش تعریف و پیشتر ثبت شده‌اند.


معرفی بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.SpaServices

مسیریابی‌های پیش فرض ASP.NET Core با مسیریابی‌های برنامه‌های SPA مانند AngularJS (و امثال آن) تداخل دارند؛ از این جهت که درخواست‌های رسیده‌ی به سرور، ابتدا به موتور پردازشی ASP.NET وارد می‌شوند و اگر یافت نشدند، کاربر با پیام 404 مواجه خواهد شد و دیگر در اینجا برنامه به مسیریابی خاص مثلا AngularJS 2.0 هدایت نمی‌شود.
برای این موارد مرسوم است که یک fallback route را در انتهای مسیریابی‌های موجود اضافه کنند (به آن catch all هم می‌گویند)
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapRoute(
   name: "spa-fallback",
   template: "{*url}",
   defaults: new { controller = "Home", action = "Index" });
});
در اینجا هر درخواستی که با مسیریابی default تطابق نداشت، توسط الگوی عمومی {url*} پردازش می‌شود و این پردازش در نهایت سبب راه اندازی برنامه‌ی SPA می‌گردد. اما مشکل اینجا است که برای فایل‌های استاتیک غیرموجود مانند تصاویر، فایل‌های js و css نیز خروجی HTML ایی خواهیم داشت؛ بجای خروجی 404 و یافت نشد.
برای حل این مشکل مایکروسافت بسته‌ای را به نام Microsoft.AspNetCore.SpaServices ارائه داده است.
برای افزودن آن بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.SpaServices را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
       //same as before  
       "Microsoft.AspNetCore.SpaServices": "1.0.0-beta-000007"
 },
پس از بازیابی و نصب آن، اکنون catch all را حذف کرده و با یک سطر routes.MapSpaFallbackRoute ذیل جایگزین کنید:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapSpaFallbackRoute("spa-fallback", new { controller = "Home", action = "Index" });
});
و برای یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» در AngularJS 2.0، علاوه بر عمومی کردن پوشه‌ی wwwroot توسط UseFileServer نیاز است پوشه‌ی node_modules را هم با تنظیمات ذیل عمومی کرد و در معرض دید عموم قرار داد (جایی که بسته‌های node.js نصب می‌شوند):
// Serve wwwroot as root
app.UseFileServer();
 
// Serve /node_modules as a separate root (for packages that use other npm modules client side)
app.UseFileServer(new FileServerOptions
{
  // Set root of file server
  FileProvider = new PhysicalFileProvider(Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "node_modules")),
  // Only react to requests that match this path
  RequestPath = "/node_modules",
  // Don't expose file system
  EnableDirectoryBrowsing = false
});
مطالب
ایجاد قابلیت قالب یا Theme در ASP.NET MVC
در این مقاله قصد داریم قابلیت ایجاد قالب را در پروژه‌های ASP.NET MVC، فراهم کنیم تا ظاهر سایت یا به اصطلاح  قالب سایت از طریق فایل کانفیگ تغییر کند. همانطور که می‌دانید معماری ASP.NET MVC براساس قراردادهای پیش فرض، قابل تعویض و تغییر طراحی شده است. یکی از این قراردادها، نحوه‌ی پیدا کردن یک view برای کنترلر و اکشن‌های آن است که به صورت زیر در ViewEngine تعریف شده‌است: 
ViewEngine.ViewLocationFormats= "~/Views/{controller}/{action}.cshtml"
در ادامه قصد داریم این مسیر یابی پیش فرض را طوری تغییر دهیم تا در پوشه‌ی themes پروژه و زیرپوشه‌ای با نام قالب که از فایل کانفیگ خوانده می‌شود نیز به دنبال view مرتبط با کنترلر و اکشن بگردد: 
"~/Themes/{ThemeName}/Views/{controller}/{action}.cshtml"
 برای راحتی کار، یک Extension Method برای اینترفیس پایه viewEngin  تعریف می‌کنیم: 
   public static void Themeable(this VirtualPathProviderViewEngine engine)
        {
            var ThemePath = "~/Themes";
            var ThemeName = WebConfigurationManager.AppSettings["MvcTheme"];
            if (string.IsNullOrEmpty(ThemeName))
                return;

            var themeFolder = HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/", ThemePath, ThemeName));
            if (!Directory.Exists(themeFolder))
                throw new DirectoryNotFoundException(string.Format("Theme folder not exists: {0}/{1}}", ThemePath,
                    ThemeName));

            var newViewLocations = new[]
            {
                string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"),
                string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),
                 
                // vb.net :
                // string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"),
                // string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),
            };
            engine.ViewLocationFormats = newViewLocations;
            engine.PartialViewLocationFormats = newViewLocations;
        }
سپس در فایل کانفیگ، نام قالب را وارد کنید: 
  <appSettings>
 ...
    <add key="MvcTheme" value="Test1" />
  </appSettings>
و در فایل Global.asax، قابلیت فراخوانی قالب را فعال کنید:
ViewEngines.Engines.OfType<RazorViewEngine>().Single().Themeable();
حالا کافی است محتویات views اصلی را به پوشه‌ی views  قالب مورد نظر کپی کرده و فایل _ViewStart.cshtml را اصلاح کنید، بطوریکه که به فایل layout  داخل پوشه قالب اشاره کند: 
@{
    // Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    Layout = "~/themes/test1/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
تا اینجای کار را اگر امتحان کنید، همه چیز درست است؛ مگر اینکه بخواهید از Bundling استفاده کنید. اگر بخواهید از css و اسکریپت‌های اصلی پروژه استفاده کنید، می‌توانید از همان  bundle‌های اصلی، در داخل layout و سایر viewهای قالب استفاده کنید. ولی اینکار نمی‌تواند کاربردی باشد؛ چون ساختار و اجزای هر قالب می‌تواند کاملا مجزا باشد. مثلا در یک قالب از  بوت استرپ استفاده می‌کنیم و در قالبی دیگر از UI Fabric مایکروسافت استفاده می‌کنیم. به همین دلیل، دست به کار می‌شویم و یک Bundling داینامیک را طراحی می‌کنیم:
ابتدا مدل زیر را تعریف کنید:
    public class ThemeBundle
    {
        public BundleType BundleType { get; set; }
        public string VirtualPath { get; set; }
        public string[] Urls { get; set; }
    }

    public enum BundleType
    {
        Style, Script
    }
در داخل هر پوشه‌ی قالب، به دنبال فایل ThemeBundle.json می‌گردیم تا تعاریف Bundling را از آن بخوانیم و در داخل پروژه استفاده کنیم.
توسط کد زیر bundleها را از محل پوشه‌ی قالب، فراخوانی می‌کنیم:
public static void RegisterThemeBundels(BundleCollection bundles)
        {
            var ThemePath = "~/Themes";
            var ThemeName = WebConfigurationManager.AppSettings["MvcTheme"];
            var ThemeBundleFileName = "ThemeBundle.json";

        List<ThemeBundle> list;

            try
            {
                JavaScriptSerializer jss = new JavaScriptSerializer();
                var jsonaddress =
                    System.Web.HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/{2}", ThemePath, ThemeName, ThemeBundleFileName));
                var json = System.IO.File.ReadAllText(jsonaddress);
                  list = jss.Deserialize<List<ThemeBundle>>(json);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                throw new Exception(string.Format("Cannot read {0}. see more error in inner exception.", ThemeBundleFileName), ex);
            }

            foreach (var themeBundle in list)
            {
                switch (themeBundle.BundleType)
                {
                    case BundleType.Script:
                        bundles.Add(new ScriptBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    case BundleType.Style:
                        bundles.Add(new StyleBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    default:
                        throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(themeBundle.BundleType));
                }
            }
        }
دستور فراخوانی bundle‌ها در صورتیکه نام قالب در فایل کانفیگ تعریف شده باشد:
    public class BundleConfig
    {        
        public static void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            if (MvcTheme.ThemeName != null)
            {
                MvcTheme.RegisterThemeBundels(bundles); 
                return;
            }

            bundles.Add(new ScriptBundle("~/bundles/jquery").Include(
                        "~/Scripts/jquery-{version}.js"));

            bundles.Add(new ScriptBundle("~/bundles/jqueryval").Include(
                        "~/Scripts/jquery.validate*"));
...
}
}
فایل ThemeBundle.json قالب test1 را بصورت زیر تعریف می‌کنیم:
[
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/jquery",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/jquery-1.10.2.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/jqueryval",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/jquery.validate.js",
               "~/themes/test1/js/jquery.validate.unobtrusive.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/modernizr",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/modernizr-2.6.2.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Script",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/js/bootstrap",
    "Urls": [ "~/themes/test1/js/bootstrap.js",
              "~/themes/test1/js/respond.js" ]
  },
  {
    "BundleType": "Style",
    "VirtualPath": "~/themes/test1/css/css",
    "Urls": [ "~/themes/test1/css/bootstrap.css",
              "~/themes/test1/css/site.css" ]
  }
]
در نهایت ساختار پوشه‌ی قالب به صورت زیر می‌باشد:
 Themes
├───Test1
│    │ThemeBundle.json
│    ├───Css
│    ├───Fonts
│    ├───Images
│    ├───Js
│    └───Views
├───Test2
│    │ThemeBundle.json
│    ├───Css
│    ├───Fonts
│    ├───Images
│    ├───Js
│    └───Views
 کد کامل و نهایی :
  public static class MvcTheme
    {
 
        public static string ThemeName { get; }
        public static string ThemePath { get; set; }
        private const string AppSettingName = "MvcTheme";
        private const string ThemeBundleFileName = "ThemeBundle.json";

        static MvcTheme()
        {
            ThemePath = "~/Themes";
            ThemeName = WebConfigurationManager.AppSettings[AppSettingName];
        }

        public static void Themeable(this VirtualPathProviderViewEngine engine)
        {
            if (string.IsNullOrEmpty(ThemeName))
                return;

            var themeFolder = HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/", ThemePath, ThemeName));
            if (!Directory.Exists(themeFolder))
                throw new DirectoryNotFoundException(string.Format("Theme folder not exists: {0}/{1}}", ThemePath,
                    ThemeName));

            var newViewLocations = new[]
            { 
                string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"), 
                string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.cshtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),
                              
                // vb.net :
                // string.Format("{0}/{1}/Views/{2}/{3}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{1}", "{0}"),
                // string.Format("{0}/{1}/Views/Shared/{2}.vbhtml", ThemePath, ThemeName, "{0}"),

            };
            engine.ViewLocationFormats = newViewLocations;
            engine.PartialViewLocationFormats = newViewLocations; 
        }

        public static void RegisterThemeBundels(BundleCollection bundles)
        {
            if(ThemeName == null)
                return;

            var list = ReadThemeBundles();

            foreach (var themeBundle in list)
            {
                switch (themeBundle.BundleType)
                {
                    case BundleType.Script:
                        bundles.Add(new ScriptBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    case BundleType.Style:
                        bundles.Add(new StyleBundle(themeBundle.VirtualPath).Include(
                            themeBundle.Urls));
                        break;
                    default:
                        throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(themeBundle.BundleType));
                }
            }
        }

        public static List<ThemeBundle> ReadThemeBundles()
        {
            try
            {
                JavaScriptSerializer jss = new JavaScriptSerializer();
                var jsonaddress =
                    System.Web.HttpContext.Current.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}/{2}", ThemePath, ThemeName, ThemeBundleFileName));
                var json = System.IO.File.ReadAllText(jsonaddress);
                var list = jss.Deserialize<List<ThemeBundle>>(json);

                return list;
            }
            catch (Exception ex)
            {
                throw new Exception(string.Format("Cannot read {0}. see more error in inner exception.", ThemeBundleFileName), ex);
            }
        }
    }

    public class ThemeBundle
    {
        public BundleType BundleType { get; set; }
        public string VirtualPath { get; set; }
        public string[] Urls { get; set; }
    }

    public enum BundleType
    {
        Style, Script
    }
- نکته یک: با حذف مقدار نام قالب در فایل کانفیگ، به راحتی به حالت پیش فرض asp.net mvc بر میگردید.
- نکته دو: نام bundle را حتما هم عمق با آدرس قالب تعریف کنید تا وقتی فایل css  به پوشه‌ی images  یا فونت مجاور خود اشاره می‌کند، آدرس دهی معتبر باشد.
- نکته سه: اگر از RazorGenerator استفاده می‌کنید، در فایل RazorGeneratorMvcStart متد ()Themeable را بر روی engine آن صدا بزنید. 
مطالب
MVVM و الگوی ViewModel Locator

اگر ViewModel را همان فایل code behind عاری از ارجاعاتی به اشیاء بصری بدانیم، یک تفاوت مهم را علاوه بر مورد ذکر شده نسبت به Code behind متداول خواهد داشت: وهله سازی آن باید دستی انجام شود و خودکار نیست.
اگر به ابتدای کلاس‌های code behind‌ دقت کنید همیشه واژه‌ی partial قابل رویت است، به این معنا که این کلاس در حقیقت جزئی از همان کلاس متناظر با XAML ایی است که مشاهده می‌کنید؛ یا به عبارتی با آن یکی است. فقط جهت زیبایی یا مدیریت بهتر، در دو کلاس قرار گرفته‌اند اما واژه کلیدی partial این‌ها را نهایتا به صورت یکسان و یکپارچه‌ای به کامپایلر معرفی خواهد کرد. بنابراین وهله سازی code behind هم خودکار خواهد بود و به محض نمایش رابط کاربری،‌ فایل code behind آن هم وهله سازی می‌شود؛ چون اساسا و در پشت صحنه، از دیدگاه کامپایلر تفاوتی بین این دو وجود ندارد.

اکنون سؤال اینجا است که آیا می‌توان با ViewModel ها هم همین وهله سازی خودکار را به محض نمایش یک View متناظر، پیاده سازی کرد؟
البته صحیح آن این است که عنوان شود ViewModel متناظر با یک View و نه برعکس. چون روابط در الگوی MVVM از View به ViewModel به Model است و نه حالت عکس؛ مدل نمی‌داند که ViewModel ایی وجود دارد. ViewModel هم از وجود View ها در برنامه بی‌خبر است و این «بی‌خبری‌ها» اساس الگوهایی مانند MVC ، MVVM ، MVP‌ و غیره هستند. به همین جهت شاعر در وصف ViewModel فرموده‌اند که:

ای در درون برنامه‌ام و View از تو بی خبر_________وز تو برنامه‌ام پر است و برنامه از تو بی خبر :)

پاسخ:
بله. برای این منظور الگوی دیگری به نام ViewModel Locator طراحی شده است؛ روش‌های زیادی برای پیاده سازی این الگو وجود دارند که ساده‌ترین آن‌ها مورد زیر است:
فرض کنید ViewModel ساده زیر را قصد داریم به کمک الگوی ViewModel Locator به View ایی تزریق کنیم:

namespace WpfViewModelLocator.ViewModels
{
public class MainWindowViewModel
{
public string SomeText { set; get; }
public MainWindowViewModel()
{
SomeText = "Data ...";
}
}
}

برای این منظور ابتدا کلاس ViewModelLocatorBase زیر را تدارک خواهیم دید:

using WpfViewModelLocator.ViewModels;

namespace WpfViewModelLocator.ViewModelLocator
{
public class ViewModelLocatorBase
{
public MainWindowViewModel MainWindowVm
{
get { return new MainWindowViewModel(); }
}
}
}

در اینجا یک وهله از کلاس MainWindowViewModel توسط خاصیتی به نام MainWindowVm در دسترس قرار خواهد گرفت. برای اینکه بتوان این کلاس را در تمام Viewهای برنامه قابل دسترسی کنیم، آن‌را در App.Xaml تعریف خواهیم کرد:

<Application x:Class="WpfViewModelLocator.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:vml="clr-namespace:WpfViewModelLocator.ViewModelLocator"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
<vml:ViewModelLocatorBase x:Key="ViewModelLocatorBase" />
</Application.Resources>
</Application>

اکنون فقط کافی است در View خود DataContext را به نحو زیر مقدار دهی کنیم تا در زمان اجرا به صورت خودکار بتوان به خاصیت MainWindowVm یاد شده دسترسی یافت:

<Window x:Class="WpfViewModelLocator.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Grid DataContext="{Binding Path=MainWindowVm, Source={StaticResource ViewModelLocatorBase}}">
<TextBlock Text="{Binding SomeText}" VerticalAlignment="Top" Margin="5" />
</Grid>
</Window>

در مورد ViewModel ها و Viewهای دیگر هم به همین ترتیب خواهد بود. یک وهله از آن‌ها به کلاس ViewModelLocatorBase اضافه می‌شود. سپس Binding Path مرتبط به DataContext به نام خاصیتی که در کلاس ViewModelLocatorBase مشخص خواهیم کرد، Bind خواهد شد.

روش دوم:
اگر در اینجا بخواهیم Path را حذف کنیم و فقط دسترسی عمومی به ViewModelLocatorBase را ذکر کنیم، باید یک Converter نوشت (چون به این ترتیب می‌توان به اطلاعات Binding در متد Convert دسترسی یافت). سپس یک قرار داد را هم تعریف خواهیم کرد؛ به این صورت که ما در Converter به نام View دسترسی پیدا می‌کنیم (از طریق ریفلکشن). سپس نام viewModel ایی را که باید به دنبال آن گشت مثلا ViewName به علاوه کلمه ViewModel در نظر خواهیم گرفت. در حقیقت یک نوع Convection over configuration است:

using System;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Windows.Data;

namespace WpfViewModelLocator.ViewModelLocator
{
public class ViewModelLocatorBaseConverter : IValueConverter
{
public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
{
//مقدار در اینجا همان مشخصات ویوو است
if (value == null) return null;
string viewTypeName = value.GetType().Name;

//قرار داد ما است
//ViewModel Name = ViewName + "ViewModel"
string viewModelName = string.Concat(viewTypeName, "ViewModel");

//یافتن اسمبلی که حاوی ویوو مدل ما است
var asms = AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies();
var viewModelAsmName = "WpfViewModelLocator"; //نام پروژه مرتبط
var viewModelAsm = asms.Where(x => x.FullName.Contains(viewModelAsmName)).First();

//یافتن این کلاس ویوو مدل مرتبط
var viewModelType = viewModelAsm.GetTypes().Where(x => x.FullName.Contains(viewModelName)).FirstOrDefault();
if (viewModelType == null)
throw new InvalidOperationException(string.Format("Could not find view model '{0}'", viewModelName));

//وهله سازی خودکار آن
return Activator.CreateInstance(viewModelType);
}

public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

کار این تبدیلگر بسیار ساده و واضح است. Value‌ دریافتی، وهله‌ای از view است. پس به این ترتیب می‌توان نام آن‌را یافت. سپس قرارداد ویژه خودمان را اعمال می‌کنیم به این ترتیب که ViewModel Name = ViewName + "ViewModel" و سپس به دنبال اسمبلی که حاوی این نام است خواهیم گشت. آن‌را یافته، کلاس مرتبط را در آن پیدا می‌کنیم و در آخر، به صورت خودکار آن‌را وهله سازی خواهیم کرد.
اینبار تعریف عمومی این Conveter در فایل App.Xaml به صورت زیر خواهد بود:

<Application x:Class="WpfViewModelLocator.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:vml="clr-namespace:WpfViewModelLocator.ViewModelLocator"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
<vml:ViewModelLocatorBaseConverter x:Key="ViewModelLocatorBaseConverter" />
</Application.Resources>
</Application>

و استفاده‌ی آن در تمام View های برنامه به شکل زیر می‌باشد (بدون نیاز به ذکر هیچ نام خاصی و بدون نیاز به کلاس ViewModelLocatorBase یاد شده در ابتدای مطلب):

<Window x:Class="WpfViewModelLocator.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
DataContext="{Binding RelativeSource={RelativeSource Self},
Converter={StaticResource ViewModelLocatorBaseConverter}}"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Grid>
<TextBlock Text="{Binding SomeText}" VerticalAlignment="Top" Margin="5" />
</Grid>
</Window>


نظرات مطالب
مدیریت سفارشی سطوح دسترسی کاربران در MVC
گاهی اوقات مشکل از اینجا است که ما به صرف شنیده‌ها و پس زمینه‌های فکری، پیچیده‌ترین روش‌ها رو پیاده سازی می‌کنیم تا اون پس زمینه‌ی فکری رو سرکوب کنیم. پایگاه‌های داده‌ی امروزی بسیار قدرتمند و پخته هستند و اگر قرار هست با یک Connection اضافه کل سیستم زیر سوال بره، بهتره بساط اون پایگاه داده جمع بشه.
من فکر می‌کنم باید حالت‌های دیگه ای رو هم بررسی کنی. مثلاً اینکه تغییر در  نقش کاربر بوده یا مجوزهای نقش. اگر کاربر در حین پر کردن یک فرم AJAXیی مجوزش گرفته شد چه واکنشی باید رخ بده؟ آیا تمامی این بررسی‌ها و پیاده سازی اونها، به ایجاد یک ارتباط ساده و واکشی مجوز جاری کاربر برای درخواست برتری دارند؟
اگر امکانش رو داری، یک بررسی زمانی بین اون سیستم مدیریت Cache (با در نظر گرفتن تمامی حالت ها) و ایجاد ارتباط ساده با پایگاه داده برای بررسی داشتن مجوز کاربر انجام بده. 
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 20 - بررسی تغییرات فیلترها
پیشنیازها

- فیلترها در MVC
- ASP.NET MVC #15


فیلترها در ASP.NET MVC، امکان اجرای کدهایی را پیش و یا پس از مرحله‌ی خاصی از طول اجرای pipeline آن فراهم می‌کنند. کلیات فیلترها در ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC (پیشنیازهای فوق) تفاوت چندانی را ندارد و بیشتر تغییراتی مانند نحوه‌ی معرفی سراسری آن‌ها، اکشن فیلترهای Async و یا تزریق وابستگی‌ها در آن‌ها، جدید هستند.


امکان تعریف فیلترهای Async در ASP.NET Core

حالت کلی تعریف یک فیلتر در ASP.NET MVC که در ASP.NET Core نیز همچنان معتبر است، پیاده سازی اینترفیس کلی IActionFilter می‌باشد که توسط آن می‌توان به مراحل پیش و پس از اجرای قطعه‌ای از کدهای برنامه دسترسی پیدا کرد:
namespace FiltersSample.Filters
{
    public class SampleActionFilter : IActionFilter
    {
        public void OnActionExecuting(ActionExecutingContext context)
        {
            // انجام کاری پیش از اجرای اکشن متد
        }

        public void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
        {
            // انجام کاری پس از اجرای اکشن متد
        }
    }
}
در اینجا اینترفیس IAsyncActionFilter نیز معرفی شده‌است که توسط آن می‌توان فراخوانی‌های غیرهمزمان و async را نیز مدیریت کرد:
namespace FiltersSample.Filters
{
    public class SampleAsyncActionFilter : IAsyncActionFilter
    {
        public async Task OnActionExecutionAsync(
            ActionExecutingContext context,
            ActionExecutionDelegate next)
        {
            // انجام کاری پیش از اجرای اکشن متد
            await next();
            // انجام کاری پس از اجرای اکشن متد
        }
    }
}
به کامنت‌های نوشته شده‌ی در بدنه‌ی متد OnActionExecutionAsync دقت کنید. در اینجا کدهای پیش از await next معادل OnActionExecuting و کدهای پس از await next معادل OnActionExecuted حالت همزمان و یا همان حالت متداول هستند. بنابراین جایی که اکشن متد اجرا می‌شود، همان await next است.

یک نکته: توصیه شده‌است که تنها یکی از حالت‌های همزمان و یا غیرهمزمان را پیاده سازی کنید و نه هر دوی آن‌ها را. اگر هر دوی این‌ها را در طی یک کلاس پیاده سازی کنید (تک کلاسی که هر دوی اینترفیس‌های IActionFilter و IAsyncActionFilter را با هم پیاده سازی می‌کند)، تنها نگارش Async آن توسط ASP.NET Core فراخوانی و استفاده خواهد شد. همچنین مهم نیست که اکشن متد شما Async هست یا خیر؛ برای هر دو حالت می‌توان از فیلترهای async نیز استفاده کرد.


ساده سازی تعریف فیلترها

اگر مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشید، می‌دانید که عموما کسی از این اینترفیس‌های کلی برای پیاده سازی فیلترها استفاده نمی‌کند. روش کار با ارث بری از یکی از فیلترهای از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET MVC صورت می‌گیرد؛ از این جهت که این فیلترها که در اصل همین اینترفیس‌ها را پیاده سازی کرده‌اند، یک سری جزئیات توکار protected را نیز به همراه دارند که با ارث بری از آن‌ها می‌توان به امکانات بیشتری دسترسی پیدا کرد و کدهای ساده‌تر و کم حجم‌تری را تولید نمود:
ActionFilterAttribute
ExceptionFilterAttribute
ResultFilterAttribute
FormatFilterAttribute
ServiceFilterAttribute
TypeFilterAttribute

برای مثال در اینجا فیلتری را مشاهده می‌کنید که با ارث بری از فیلتر توکار ResultFilterAttribute، سعی در تغییر Response برنامه و افزودن هدری به آن کرده‌است:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
namespace FiltersSample.Filters
{
    public class AddHeaderAttribute : ResultFilterAttribute
    {
        private readonly string _name;
        private readonly string _value;
        public AddHeaderAttribute(string name, string value)
        {
            _name = name;
            _value = value;
        }

        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext context)
        {
            context.HttpContext.Response.Headers.Add(
                _name, new string[] { _value });
            base.OnResultExecuting(context);
        }
    }
}
و برای استفاده‌ی از این فیلتر جدید خواهیم داشت:
[AddHeader("Author", "DNT")]
public class SampleController : Controller
{
    public IActionResult Index()
    {
        return Content("با فایرباگ هدر خروجی را بررسی کنید");
    }
}


نحوه‌ی تعریف میدان دید فیلترها

نحوه‌ی دید فیلترها در اینجا نیز همانند سابق، سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
الف) اعمال شده‌ی به یک اکشن متد.
ب) اعمال شده‌ی به یک کنترلر که به تمام اکشن متدهای آن کنترلر اعمال خواهد شد.
ج) حالت تعریف سراسری و این مورد محل تعریف آن به کلاس آغازین برنامه منتقل شده‌است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.Filters.Add(typeof(SampleActionFilter)); // by type
        options.Filters.Add(new SampleGlobalActionFilter()); // an instance
    });
}
در اینجا دو روش معرفی فیلترهای سراسری را در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مشاهده می‌کنید:
الف) اگر توسط ارائه‌ی new ClassName معرفی شوند، یعنی وهله سازی را خودتان قرار است مدیریت کنید و در این حالت تزریق وابستگی‌هایی صورت نخواهند گرفت.
ب) اگر توسط typeof معرفی شوند، یعنی این وهله سازی توسط IoC Container توکار ASP.NET Core انجام خواهد شد و طول عمر آن Transient است. یعنی به ازای هربار نیاز به آن، یکبار وهله سازی خواهد شد.


ترتیب اجرای فیلترها

توسط خاصیت Order می‌توان ترتیب اجرای چندین فیلتر اجرا شده‌ی به یک اکشن متد را مشخص کرد. اگر این مقدار منفی وارد شود:
 [MyFilter(Name = "Method Level Attribute", Order=-1)]
این فیلتر پیش از فیلترهای سراسری و همچنین فیلترهای اعمال شده‌ی در سطح کلاس اجرا می‌شود.


تزریق وابستگی‌ها در فیلترها

فیلترهایی که به صورت ویژگی‌ها یا Attributes تعریف می‌شوند و قرار است به کنترلرها و یا اکشن متدها به صورت مستقیم اعمال شوند، نمی‌توانند دارای وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود باشند. این محدودیتی است که توسط زبان‌های برنامه نویسی اعمال می‌شود و نه ASP.NET Core. اگر ویژگی قرار است پارامتری در سازنده‌ی خود داشته باشد، هنگام تعریف و اعمال آن، این پارامترها باید مشخص بوده و تعریف شوند. به همین جهت آنچنان با تزریق وابستگی‌های از طریق سازنده‌ی کلاس قابل مدیریت نیستند. برای رفع این نقصیه، راه‌حل‌های متفاوتی در ASP.NET Core پیشنهاد و طراحی شده‌اند:
الف) استفاده‌ی از ServiceFilterAttribute
[ServiceFilter(typeof(AddHeaderFilterWithDi))]
public IActionResult Index()
{
   return View();
}
ویژگی جدید ServiceFilter، نوع کلاس فیلتر را دریافت می‌کند و سپس هر زمانیکه نیاز به اجرای این فیلتر خاص بود، کار وهله سازی‌های وابستگی‌های آن، در پشت صحنه توسط IoC Container توکار ASP.NET Core انجام خواهد شد.
همچنین باید دقت داشت که در این حالت ثبت کلاس فیلتر در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه الزامی است.
 services.AddScoped<AddHeaderFilterWithDi>();
در غیراینصورت استثنای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 System.InvalidOperationException: No service for type 'FiltersSample.Filters.AddHeaderFilterWithDI' has been registered.

ب) استفاده از TypeFilterAttribute
[TypeFilter(typeof(AddHeaderAttribute),  Arguments = new object[] { "Author", "DNT" })]
public IActionResult Hi(string name)
{
   return Content($"Hi {name}");
}
فیلتر و ویژگی TypeFilter بسیار شبیه است به عملکرد ServiceFilter، با این تفاوت که:
- نیازی نیست تا وابستگی آن‌را در متد ConfigureServices ثبت کرد (هرچند وابستگی‌های خود را از DI Container دریافت می‌کنند).
- امکان دریافت پارامترهای اضافی سازنده‌ی کلاس مدنظر را نیز دارند.


یک مثال تکمیلی: لاگ کردن تمام استثناءهای مدیریت نشده‌ی یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0

می‌توان با سفارشی سازی فیلتر توکار ExceptionFilterAttribute، امکان ثبت وقایع را توسط فریم ورک توکار Logging اضافه کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
    public class CustomExceptionLoggingFilterAttribute : ExceptionFilterAttribute
    {
        private readonly ILogger<CustomExceptionLoggingFilterAttribute> _logger;
        public CustomExceptionLoggingFilterAttribute(ILogger<CustomExceptionLoggingFilterAttribute> logger)
        {
            _logger = logger;
        }
 
        public override void OnException(ExceptionContext context)
        {
            _logger.LogInformation($"OnException: {context.Exception}");
            base.OnException(context);
        }
    }
}
و برای ثبت سراسری آن در کلاس آغازین برنامه خواهیم داشت:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.Filters.Add(typeof(CustomExceptionLoggingFilterAttribute));
در اینجا از typeof استفاده شده‌است تا کار تزریق وابستگی‌های این فیلتر به صورت خودکار انجام شود.
در ادامه با این فرض که پیشتر تنظیمات ثبت وقایع صورت گرفته‌است:
public void Configure(ILoggerFactory loggerFactory)
{
   loggerFactory.AddDebug(minLevel: LogLevel.Debug);
اکنون اگر یک چنین اکشن متدی فراخوانی شود:
public IActionResult GetData()
{
  throw new Exception("throwing an exception!");
}
در پنجره‌ی دیباگ ویژوال استودیو، این استثناء قابل مشاهده خواهد بود: