نظرات مطالب
از سرگیری مجدد، لغو درخواست و سعی مجدد دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
یک نکته‌ی تکمیلی: پشتیبانی توکار ASP.NET Core 2.0 از Range headers

فرض کنید برای آزمایش قسمت «از سرگیری مجدد» دریافت یک فایل حجیم مطلب جاری، یک چنین کدی را در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 2.0 تهیه کرده‌اید:
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult GetFile()
        {
            return PhysicalFile(@"C:\path\file.pdf", "application/pdf");
        }
در مورد PhysicalFile در مطلب «تغییرات متدهای بازگشت فایل‌ها به سمت کلاینت در ASP.NET Core» بیشتر بحث شده‌است.
اجرای این کد به همراه هدر مخصوص «Accept-Ranges: bytes » که در مطلب جاری در مورد آن بحث شد نیز هست:


یعنی دریافت فایل‌ها در ASP.NET Core 2.0 به صورت توکار از ویژگی «از سرگیری مجدد» پشتیبانی می‌کند. قابلیتی که در نگارش‌های پیشین ASP.NET (تمام نگارش‌های آن‌)، به صورت پیش‌فرض و توکار وجود نداشت و برای پیاده سازی آن می‌بایستی مقدار زیادی کد نوشته می‌شد.
در اینجا return File، FileStreamResult و VirtualFileResult نیز از ویژگی partial range requests پشتیبانی می‌کنند. همچنین حتی اگر از static files middleware آن نیز استفاده کنید، یک چنین قابلیتی را پیاده سازی کرده‌است.
به علاوه تمام متدهای بازگشت فایل، پارامتر enableRangeProcessing را نیز به همراه دارند:
var result = new FileStreamResult(readStream, contentType)
{
                LastModified = lastModified,
                EntityTag = entityTag,
                EnableRangeProcessing = true,
};

 return PhysicalFile(path, "text/plain", "downloadName.txt", lastModified, entityTag, true);

 return File(data, "text/plain", "downloadName.txt", lastModified: null, entityTag: entityTag,
    enableRangeProcessing: true);
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یک نکته‌ی تکمیلی:  ارتقاء به ASP.NET Core 2.0 

بر اساس مستندات دات نت Core 2.0،  در فایل Startup.cs، الزاما نیازی به تنظیمات ذیل
public Startup(IHostingEnvironment env)
        {
            var builder = new ConfigurationBuilder()
                .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                .AddJsonFile("appsettings.json", optional: false, reloadOnChange: true)
                .AddJsonFile($"appsettings.{env.EnvironmentName}.json", optional: true)
                .AddEnvironmentVariables();
            Configuration = builder.Build();
        }
نیست و با جایگزین کردن این قطعه کد با
public IConfiguration Configuration { get; }

public Startup(IConfiguration configuration)
{
     Configuration = configuration;
}
و سپس انجام این تغییرات
public static void Main(string[] args)
        {
            BuildWebHost(args).Run();
        }

        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseStartup<Startup>()
                .Build();
در فایل Program.cs موجب فراخوانی کلیه تنظیمات پیش فرض خواهد شد.
در واقع متد CreateDefaultBuilder این کار را انجام می‌دهد. البته همچنان امکان تنظیمات سفارشی نیز موجود است.
public static IWebHost BuildWebHost(string[] args)
{
  return WebHost.CreateDefaultBuilder()
    .ConfigureAppConfiguration((ctx, cfg) =>
    {
      cfg.SetBasePath(Directory.GetCurrentDirectory())
        .AddJsonFile("config.json", true) // require the json file!
        .AddEnvironmentVariables();
    })
    .ConfigureLogging((ctx, logging) => { }) // No logging
    .UseStartup<Startup>()
    .Build();
}

لازم به ذکر است سرویس IConfiguration از ابتدا در سیستم ثبت شده است و جهت دسترسی به تنظیمات میتوان در قسمت‌های مختلف برنامه آن را تزریق نمود.
مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
چند روز پیش در یکی از سیستم‌های مدیریتی که امکان آپلود چند تصویر وجود داشت، مسئله‌ای پیش آمد که نیاز بود تصاویر وارد شده، اندازه‌ای به یک نسبت را داشته باشند و کاربران مرتبا تصاویری با اندازه‌های مختلف را وارد میکردند که باعث میشد UI در حین نمایش تصاویر، از شکل اصلی خود دور شود. به همین دلیل امکان برش تصاویر یا Crop برای این امر احساس میشد. کتابخانه‌های مختلف و زیادی برای برش تصاویر و کار بر روی تصاویر وجود دارند، ولی این کتابخانه باید چند خصوصیت زیر را دارا باشد:

یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشی‌های همراه را نیز دارا باشد.

کتابخانه jcrop کتابخانه‌ای است که این امکانات را برای شما فراهم می‌کند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.

مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.

مرحله دوم:
 کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div>
    <!-- upload form -->
    <!-- hidden crop params -->
    <input type="hidden" id="x1" name="x1" />
    <input type="hidden" id="y1" name="y1" />
    <input type="hidden" id="x2" name="x2" />
    <input type="hidden" id="y2" name="y2" />
    <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2>
    <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div>
    <div></div>
    <div>
        <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2>
        <img id="preview" />
        <div>
            <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" />
            <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" />
            <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" />

        </div>
    </div>

</div>
در اینجا 4 عدد input به صورت مخفی قرار گرفته‌اند که مختصات برش به ترتیب در آن‌ها ذخیره می‌شوند و هنگام post یا قرار دادن در formData جهت ارسال ایجکسی نیز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. جهت input file مورد نظر برای زیبایی و پشتیبانی از عبارت فارسی دلخواه به جای «Browse» از کتابخانه  Bootstrap FileStyle استفاده شده است و رویداد Onchange آن نیز به یک تابع جاوا اسکریپتی بایند شده تا بعد از تایید تصویر، باقی عملیات برش تصویر انجام شوند.

 تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز می‌باشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.

مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader {
background-color: #DDDDDD;
border-radius: 10px 10px 0 0;
padding: 10px 0;
text-align: center;
}
.bbody {
color: #000;
overflow: hidden;
padding-bottom: 20px;
text-align: center;
background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2));
background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2');
-ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')";
background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
}
.bbody h2, .info, .error {
margin: 10px 0;
}
.step2, .error {
display: none;
}
.error {
color: red;
}
.info {
}
label {
margin: 0 5px;
}
.roundinput {
border: 1px solid #CCCCCC;
border-radius: 10px;
padding: 4px 8px;
text-align: center;
width: 150px;
}
.jcrop-holder {
display: inline-block;
}
input[type=submit] {
background: #e3e3e3;
border: 1px solid #bbb;
border-radius: 3px;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
color: #333;
padding: 8px 0 9px;
text-align: center;
text-shadow: 0 1px 0 #fff;
width: 150px;
}
input[type=submit]:hover {
background: #d9d9d9;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
color: #222;
cursor: pointer;
}
input[type=submit]:active {
background: #d0d0d0;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
color: #000;
}

مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop می‌باشد:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

var jcrop_api, boundx, boundy;
function fileSelectHandler() {

    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];

    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }

   
    var oImage = document.getElementById('preview');

    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        

        oImage.onload = function () { 
          

            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
     
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
  
                $('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2,
                    bgFade: true,
                    bgOpacity: .3, 
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
 
                    //var bounds = this.getBounds();
                    //var boundx = bounds[0];
                    //var boundy = bounds[1];

                    // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable
                    jcrop_api = this;
                });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);
}

تابع fileSelectHandler

function fileSelectHandler() {
    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];
    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }
این تابع که مستقیما به input file رویداد Onchange متصل است. فایل انتخابی آن را خوانده و نوع تصویر را بررسی میکند. اگر تصویر از نوع Jpeg یا Png نباشد، یک خطا را به کاربر نشان میدهد و با return شدن از ادامه کد جلوگیری میکنیم.
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
   var oImage = document.getElementById('preview');
    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        oImage.onload = function () {
       
            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
   
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
            $('#preview').Jcrop({

                aspectRatio: 2,
                bgFade: true, 
                bgOpacity: .3, 
                onChange: updateInfo,
                onSelect: updateInfo,
                onRelease: clearInfo
            }, function () {

                //var bounds = this.getBounds();
                //var boundx = bounds[0];
                //var boundy = bounds[1];

                jcrop_api = this;
            });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);

FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث می‌شود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش می‌دهیم. سپس متغیر jcrop_api  را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شده‌است یا خیر؟ اگر از قبل پرشده‌است باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف داده‌است و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده می‌شود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.


سپس پلاگین جی‌کوئری Jcrop را بر روی آن اعمال می‌کنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسی‌های آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما می‌توانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.

این پلاگین شامل option‌های متفاوتی در پارامتر اول است که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
پارامتر دوم aspectRatio جهت نگهداری تناسب بین پهنا و ارتفاع می‌باشد. تنظیم زیر برای تناسب 3 به دو می‌باشد.
aspectRatio:1.5
bgFade اگر با true مقدار دهی شود عملیات برش در حین تاریک شدن صفحه (محلی که جزء برش نیست) و یا بالعکس آن با یک Fade صورت خواهد گرفت.
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محل‌های تاریک را تعیین می‌کند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم می‌باشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا می‌گردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.


دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

این مختصات از طریق یک پارامتر به آن‌ها پاس می‌شود. به غیر از این چهار عدد مختصات می‌توانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست می‌آیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2)
        {

            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); 

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

 }

از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایه‌ای از بایت‌ها برش می‌دهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد می‌کنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایه‌ای از بایت‌ها بر می‌گردانیم.

تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آن‌ها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.

مطالب
5# آموزش سیستم مدیریت کد Git : استفاده به صورت محلی
در قسمت قبل با چگونگی نصب و راه‌اندازی git آشنا شدیم، در ادامه با نحوه‌ی استفاده از git به صورت local آشنا خواهیم شد.

 در ابتدای کار نیاز است تا repository خود را ایجاد کنیم. بدین منظور از طریق محیط command prompt به آدرس پوشه مورد نظر رفته و دستور git init را اجرا می‌کنیم. این کار سبب می‌شود تا پوشه git. در داخل فولدر جاری ایجاد شود. این پوشه در واقع همان repository و پوشه جاری، همان working tree ما خواهند بود. حال با استفاده از یک ادیتور نظیر notepad یک فایل متنی جدید را با نام readme1.txt در پوشه ایجاد کنید (توجه کنید در working tree، نه در پوشه git.؛ محتویات این پوشه جز در مورد برخی فایل‌ها نباید توسط کاربر تغییر کند)
 اکنون دستور زیر را اجرا کنید:
 git status
 همانطور که می‌بینید git نشان می‌دهد فایلی در working tree وجود دارد که تغییرات آن دنبال نمی‌شود:


 برای آن‌که این فایل را در repository ذخیره کنیم همانطور که قبلا گفته شد باید ابتدا آن‌را به index اضافه کنیم این کار با استفاده از دستور زیر انجام می‌شود:
 git add readme1.txt
 حال اگر مجددا دستور status را اجرا کنید می‌بینید که فایل به index یا همان stage اضافه شده‌است.

 اما توجه کنید که کار در این‌جا تمام نشده است برای آن‌که فایل در repository ذخیره شود باید از دستور commit استفاده کرد:
 
git commit
 بعد از اجرای این دستور، git ادیتور پیش‌فرضی را که در پیکربندی قبلا تعیین کردید باز می‌کند تا شما بتوانید توضیحاتی درباره commit خود بنویسید. از این توضیحات بعدا می‌توان به عنوان راهنمایی جهت دنبال کردن تغییرات فایل‌ها استفاده نمود. می‌توان از دستور زیر به منظور اجرای commit و نوشتن پیام آن به صورت همزمان استفاده نمود:
 
git commit -m “commit descriptions”
 بعد از اجرای دستور commit در صورتی‌که دستور status را اجرا نمایید خواهید دید که stage خالی شده و فایل readme1 در repository ذخیره شده است. در بعضی موارد می‌خواهیم چند فایل را همزمان به index اضافه کنیم در این مواقع می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
 git add . 
دستور فوق تمامی فایل‏های تغییر کرده و یا جدیدا اضافه شده در پوشه جاری را به stage اضافه می‏ کند. فایل readme1.txt را باز کرده و در آن تغییری دلخواه را ایجاد کنید. با اجرای دستور status می‌بینید که git به شما نشان می‌دهد فایلی تغییر یافته است. بنابراین برای ثبت تغییرات باید فایل را به stage اضافه کرد. برای اضافه کردن فایل‌های آپدیت شده، علاوه بر دستور add که در بالا گفته شد از دستور زیر نیز می‌توان استفاده کرد:
 git add -u
 سپس دستور commit را اجرا کنید تا تغییرات در repository ثبت شود. با استفاده از دستور زیر می‌توان از دستورات commit، یک log تهیه کرد:
 git log 
همانطور که در شکل زیر می‌بینید، ما دارای دو دستور commit هستیم که هر کدام از این commit‌ها توسط یک کد SHA-1 منحصر به فرد مشخص شده است

 اگر می‌خواهید مشاهده تعداد commitهای ثبت شده را در دستور log محدود کنید از دستورات زیر می‌توانید استفاده کنید:
git log --until [date]
git log --since [date]
git log -[number] 

 چگونگی حذف فایل‌ها:
 تا اینجا با نحوه چگونگی ایجاد فایل‌های جدید و یا ویرایش فایل‌های قدیمی آشنا شدید. برای حذف یک فایل می‌توان به دو صورت عمل کرد:
1) ابتدا فایل را را مستقیما حذف نموده، سپس با استفاده از دستور زیر ابتدا فایل حذف شده را به stage آورده و سپس آن را commit می‌کنیم:
git rm [filename] 
2) دستور فوق را نوشته و سپس آن را commit می‌کنیم. در این حالت خود git مدیریت حذف فایل را به عهده می‌گیرد و آن را حذف می‌کند.
 
چگونگی تغییر نام و یا جابجایی یک فایل:
برای تغییر نام و جابجایی یک فایل نیز مانند حذف، دو روش وجود دارد:
 ۱) ابتدا فایل مورد نظر را تغییر نام داده و یا جابجا می‌کنیم. در این حالت اگر status بگیریم خواهیم دید که git به ما می‌گوید فایلی با نام قبلی حذف شده و فایلی با نام جدید اضافه شده است. یعنی git تشخیص نمی‌دهد که این دو فایل یکی هستند و تنها تغییر نام داده شده است. اما به محض آن‌که فایل اول را با دستور rm حذف و فایل دوم را با دستور add اضافه کنیم، git متوجه می‌شود که این دو فایل در واقع یک فایل تغییر نام یافته هستند. البته در صورتی‌که حداقل ۵۰ درصد فایل دوم با فایل اول شباهت داشته باشد، بعد از انجام عملیات فوق از دستور commit استفاده می‌کنیم.
 ۲) در این روش از دستور زیر استفاده کرده و سپس commit را انجام می‌دهیم:
git mv [firstname][secondname] 
در ادامه مثالی را برای هر دو روش مشاهده خواهید کرد:
روش اول :


روش دوم :

 
مطالب
کش خروجی API در ASP.NET Core با Redis
در این مقاله نمی‌خواهیم به طور عمیقی وارد جزییاتی مثل توضیح Redis یا کش بشویم؛ فرض شده‌است که کاربر با این مفاهیم آشناست. به طور خلاصه کش کردن یعنی همیشه به دیتابیس یا هارددیسک برای گرفتن اطلاعاتی که می‌خواهیم و گرفتنش هم کند است، وصل نشویم و بجای آن، اطلاعات را در یک محل موقتی که گرفتنش خیلی سریعتر بوده قرار دهیم و برای استفاده به آنجا برویم و اطلاعات را با سرعت بالا بخوانیم. کش کردن هم دسته بندی‌های مختلفی دارد که بر حسب سناریوهای مختلفی که وجود دارد، کاربرد خود را دارند. مثلا ساده‌ترین کش در ASP.NET Core، کش محلی (In-Memory Cache) می‌باشد که اینترفیس IMemoryCache را اعمال می‌کند و نیازی به هیچ پکیجی ندارد و به صورت درونی در ASP.NET Core در دسترس است که برای حالت توسعه، یا حالتیکه فقط یک سرور داشته باشیم، مناسب است؛ ولی برای برنامه‌های چند سروری، نوع دیگری از کش که به اصطلاح به آن Distributed Cache می‌گویند، بهتر است استفاده شود. چند روش برای پیاده‌سازی با این ساختار وجود دارد که نکته مشترکشان اعمال اینترفیس واحد IDistributedCache می‌باشد. در نتیجه‌ی آن، تغییر ساختار کش به روش‌های دیگر، که اینترفیس مشابهی را اعمال می‌کنند، با کمترین زحمت صورت می‌گیرد. این روش‌ها به طور خیلی خلاصه شامل موارد زیر می‌باشند: 

1- Distributed Memory Cache: در واقع Distributed نیست و کش معمولی است؛ فقط برای اعمال اینترفیس IDistributedCache که امکان تغییر آن در ادامه‌ی توسعه نرم‌افزار میسر باشد، این روش توسط مایکروسافت اضافه شده‌است. نیاز به نصب پکیجی را ندارد و به صورت توکار در ASP.NET Core در دسترس است.
2- Distributed SQL Server Cache: کاربرد چندانی ندارد. با توجه به اینکه هدف اصلی از کش کردن، افزایش سرعت و عدم اتصال به دیتابیس است، استفاده از حافظه‌ی رم، بجای دیتابیس ترجیح داده می‌شود.
3- Distributed Redis Cache: استفاده از Redis که به طور خلاصه یک دیتابیس Key/Value در حافظه است. سرعت بالایی دارد و محبوب‌ترین روش بین برنامه‌نویسان است. برای اعمال آن در ASP.NET Core نیاز به نصب پکیج می‌باشد.

موارد بالا انواع زیرساخت و ساختار (Cache Provider) برای پیاده‌سازی کش می‌باشند. روش‌های مختلفی برای استفاده از این Cache Providerها وجود دارد. مثلا یک روش، استفاده مستقیم در کدهای درونی متد یا کلاسمان می‌باشد و یا در روش دیگر می‌توانیم به صورت یک Middleware این پروسه را مدیریت کنیم، یا در روش دیگر (که موضوع این مقاله است) از ActionFilterAttribute استفاده می‌کنیم. یکی از روش‌های جالب دیگر کش کردن، اگر از Entity Framework به عنوان ORM استفاده می‌کنیم، استفاده از سطح دوم کش آن (EF Second Level Cache) می‌باشد. EF دو سطح کش دارد که سطح اول آن توسط خود Context به صورت درونی استفاده می‌شود و ما می‌توانیم از سطح دوم آن استفاده کنیم. مزیت آن به نسبت روش‌های قبلی این است که نتیجه‌ی کوئری ما (که با عبارات لامبدا نوشته می‌شود) را کش می‌کند و علاوه بر امکان تنظیم زمان انقضا برای این کش، در صورت تغییر یک entity خاص (انجام عملیات Update/Insert/Delete) خود به خود، کش کوئری مربوط به آن entity پاک می‌شود تا با مقدار جدید آن جایگزین شود که روش‌های دیگر این مزیت را ندارند. در این مقاله قرار نیست در مورد این روش کش صحبت کنیم. استفاده از این روش کش به صورت توکار در EF Core وجود ندارد و برای استفاده از آن در صورتی که از EF Core قبل از ورژن 3 استفاده می‌کنید می‌توانید از پکیج  EFSecondLevelCache.Core  و در صورت استفاده از EF Core 3 از پکیج  EF Core Second Level Cache Interceptor  استفاده نمایید که در هر دو حالت می‌توان هم از Memory Cache Provider و هم از Redis Cache Provider استفاده نمود.

در این مقاله می‌خواهیم Responseهای APIهایمان را در یک پروژه‌ی Web API، به ساده‌ترین حالت ممکن کش کنیم. زیرساخت این کش می‌تواند هر کدام از موارد ذکر شده‌ی بالا باشد. در این مقاله از Redis برای پیاده‌سازی آن استفاده می‌کنیم که با نصب پکیج Microsoft.Extensions.Caching.StackExchangeRedis انجام می‌گیرد. این بسته‌ی نیوگت که متعلق به مایکروسافت بوده و روش پایه‌ی استفاده از Redis در ASP.NET Core است، اینترفیس IDistributedCache را اعمال می‌کند:
Install-Package Microsoft.Extensions.Caching.StackExchangeRedis

سپس اینترفیس IResponseCacheService را می‌سازیم تا از این اینترفیس به جای IDistributedCache استفاده کنیم. البته می‌توان از IDistributedCache به طور مستقیم استفاده کرد؛ ولی چون همه‌ی ویژگی‌های این اینترفیس را نمی‌خواهیم و هم اینکه می‌خواهیم serialize کردن نتایج API را در کلاسی که از این اینترفیس ارث‌بری می‌کند (ResponseCacheService) بیاوریم (تا آن را کپسوله‌سازی (Encapsulation) کرده باشیم تا بعدا بتوانیم مثلا بجای پکیج Newtonsoft.Json، از System.Text.Json برای serialize کردن‌ها استفاده کنیم):
public interface IResponseCacheService
    {
        Task CacheResponseAsync(string cacheKey, object response, TimeSpan timeToLive);
        Task<string> GetCachedResponseAsync(string cacheKey);
    }
یادآوری: Redis قابلیت ذخیره‌ی داده‌هایی از نوع آرایه‌ی بایت‌ها را دارد (و نه هر نوع دلخواهی را). بنابراین اینجا ما بجای ذخیره‌ی مستقیم نتایج APIهایمان (که ممکن نیست)، می‌خواهیم ابتدا آن‌ها را با serialize کردن به نوع رشته‌ای (که فرمت json دارد) تبدیل کنیم و سپس آن را ذخیره نماییم.

حالا کلاس ResponseCacheService که این اینترفیس را اعمال می‌کند می‌سازیم: 
    public class ResponseCacheService : IResponseCacheService, ISingletonDependency
    {
        private readonly IDistributedCache _distributedCache;

        public ResponseCacheService(IDistributedCache distributedCache)
        {
            _distributedCache = distributedCache;
        }

        public async Task CacheResponseAsync(string cacheKey, object response, TimeSpan timeToLive)
        {
            if (response == null) return;
            var serializedResponse = JsonConvert.SerializeObject(response);
            await _distributedCache.SetStringAsync(cacheKey, serializedResponse, new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpirationRelativeToNow = timeToLive
            });
        }

        public async Task<string> GetCachedResponseAsync(string cacheKey)
        {
            var cachedResponse = await _distributedCache.GetStringAsync(cacheKey);
            return string.IsNullOrWhiteSpace(cachedResponse) ? null : cachedResponse;
        }
    }
دقت کنید که اینترفیس IDistributedCache در این کلاس استفاده شده است. اینترفیس ISingletonDependency صرفا یک اینترفیس نشان گذاری برای اعمال خودکار ثبت سرویس به صورت Singleton می‌باشد (اینترفیس را خودمان ساخته‌ایم و آن را برای رجیستر راحت سرویس‌هایمان تنظیم کرده‌ایم). اگر نمی‌خواهید از این روش برای ثبت این سرویس استفاده کنید، می‌توانید به صورت عادی این سرویس را رجیستر کنید که در ادامه، در قسمت مربوطه به صورت کامنت شده آمده است.

حالا کدهای لازم برای رجیستر کردن Redis و تنظیمات آن را در برنامه اضافه می‌کنیم. قدم اول ایجاد یک کلاس POCO به نام RedisCacheSettings است که به فیلدی به همین نام در appsettings.json نگاشت می‌شود:
public class RedisCacheSettings
    {
        public bool Enabled { get; set; }
        public string ConnectionString { get; set; }
        public int DefaultSecondsToCache { get; set; }
    }

این فیلد را در appsettings.json هم اضافه می‌کنیم تا در استارتاپ برنامه، با مپ شدن به کلاس RedisCacheSettings، قابلیت استفاده شدن در تنظیمات Redis را داشته باشد. 
"RedisCacheSettings": {
      "Enabled": true,
      "ConnectionString": "192.168.1.107:6379,ssl=False,allowAdmin=True,abortConnect=False,defaultDatabase=0,connectTimeout=500,connectRetry=3",
      "DefaultSecondsToCache": 600
    },

  حالا باید سرویس Redis را در متد ConfigureServices، به همراه تنظیمات آن رجیستر کنیم. می‌توانیم کدهای مربوطه را مستقیم در متد ConfigureServices بنویسیم و یا به صورت یک متد الحاقی در کلاس جداگانه بنویسیم و از آن در ConfigureServices استفاده کنیم و یا اینکه از روش Installer برای ثبت خودکار سرویس و تنظیماتش استفاده کنیم. اینجا از روش آخر استفاده می‌کنیم. برای این منظور کلاس CacheInstaller را می‌سازیم: 
    public class CacheInstaller : IServiceInstaller
    {
        public void InstallServices(IServiceCollection services, AppSettings appSettings, Assembly startupProjectAssembly)
        {
            var redisCacheService = appSettings.RedisCacheSettings;
            services.AddSingleton(redisCacheService);

            if (!appSettings.RedisCacheSettings.Enabled) return;

            services.AddStackExchangeRedisCache(options =>
                options.Configuration = appSettings.RedisCacheSettings.ConnectionString);

            // Below code applied with ISingletonDependency Interface
            // services.AddSingleton<IResponseCacheService, ResponseCacheService>();
        }
    }

خب تا اینجا اینترفیس اختصاصی خودمان را ساختیم و Redis را به همراه تنظیمات آن، رجیستر کردیم. برای اعمال کش، چند روش وجود دارد که همانطور که گفته شد، اینجا از روش ActionFilterAttribute استفاده می‌کنیم که یکی از راحت‌ترین راه‌های اعمال کش در APIهای ماست. کلاس CachedAttribute را ایجاد می‌کنیم:
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method)]
    public class CachedAttribute : Attribute, IAsyncActionFilter
    {
        private readonly int _secondsToCache;
        private readonly bool _useDefaultCacheSeconds;
        public CachedAttribute()
        {
            _useDefaultCacheSeconds = true;
        }
        public CachedAttribute(int secondsToCache)
        {
            _secondsToCache = secondsToCache;
            _useDefaultCacheSeconds = false;
        }

        public async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
        {
            var cacheSettings = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<RedisCacheSettings>();

            if (!cacheSettings.Enabled)
            {
                await next();
                return;
            }

            var cacheService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<IResponseCacheService>();

            // Check if request has Cache
            var cacheKey = GenerateCacheKeyFromRequest(context.HttpContext.Request);
            var cachedResponse = await cacheService.GetCachedResponseAsync(cacheKey);

            // If Yes => return Value
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(cachedResponse))
            {
                var contentResult = new ContentResult
                {
                    Content = cachedResponse,
                    ContentType = "application/json",
                    StatusCode = 200
                };
                context.Result = contentResult;
                return;
            }

            // If No => Go to method => Cache Value
            var actionExecutedContext = await next();

            if (actionExecutedContext.Result is OkObjectResult okObjectResult)
            {
                var secondsToCache = _useDefaultCacheSeconds ? cacheSettings.DefaultSecondsToCache : _secondsToCache;
                await cacheService.CacheResponseAsync(cacheKey, okObjectResult.Value,
                    TimeSpan.FromSeconds(secondsToCache));
            }
        }

        private static string GenerateCacheKeyFromRequest(HttpRequest httpRequest)
        {
            var keyBuilder = new StringBuilder();
            keyBuilder.Append($"{httpRequest.Path}");
            foreach (var (key, value) in httpRequest.Query.OrderBy(x => x.Key))
            {
                keyBuilder.Append($"|{key}-{value}");
            }

            return keyBuilder.ToString();
        }
    }
در این کلاس، تزریق وابستگی‌های IResponseCacheService و RedisCacheSettings به روش خاصی انجام شده است و نمی‌توانستیم از روش Constructor Dependency Injection استفاده کنیم چون در این حالت می‌بایستی این ورودی در Controller مورد استفاده هم تزریق شود و سپس در اتریبیوت [Cached] بیاید که مجاز به اینکار نیستیم؛ بنابراین از این روش خاص استفاده کردیم. مورد دیگر فرمول ساخت کلید کش می‌باشد تا بتواند کش بودن یک Endpoint خاص را به طور خودکار تشخیص دهد که این متد در همین کلاس آمده است. 
 
حالا ما می‌توانیم با استفاده از attributeی به نام  [Cached]  که روی APIهای از نوع HttpGet قرار می‌گیرد آن‌ها را براحتی کش کنیم. کلاس بالا هم طوری طراحی شده (با دو سازنده متفاوت) که در حالت استفاده به صورت [Cached] از مقدار زمان پیشفرضی استفاده می‌کند که در فایل appsettings.json تنظیم شده است و یا اگر زمان خاصی را مد نظر داشتیم (مثال 1000 ثانیه) می‌توانیم آن را به صورت  [(Cached(1000]  بیاوریم. کلاس زیر نمونه‌ی استفاده‌ی از آن می‌باشد:
[Cached]
[HttpGet]
public IActionResult Get()
  {
    var rng = new Random();
    var weatherForecasts = Enumerable.Range(1, 5).Select(index => new WeatherForecast
    {
      Date = DateTime.Now.AddDays(index),
      TemperatureC = rng.Next(-20, 55),
      Summary = Summaries[rng.Next(Summaries.Length)]
    })
      .ToArray();
    return Ok(weatherForecasts);
  }
بنابراین وقتی تنظیمات اولیه، برای پیاده‌سازی این کش انجام شود، اعمال کردن آن به سادگی قرار دادن یک اتریبیوت ساده‌ی [Cached] روی هر apiی است که بخواهیم خروجی آن را کش کنیم. فقط توجه نمایید که این روش فقط برای اکشن‌هایی که کد 200 را بر می‌گردانند، یعنی متد Ok را return می‌کنند (OkObjectResult) کار می‌کند. بعلاوه اگر از اتریبیوت ApiResultFilter یا مفهوم مشابه آن برای تغییر خروجی API به فرمت خاص استفاده می‌کنید، باید در آن تغییرات کوچکی را انجام دهید تا با این حالت هماهنگ شود. 
مطالب
صفحه بندی اطلاعات در ASP.NET MVC به روش HashChange
یکی از مواردی که درپروژه‌‌ها زیاد مورد استفاده قرار میگیرد، نمایش داده‌های ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی، به صورت صفحه بندی شده به کاربر می‌باشد. قبلا در زمینه بحث Paging، مطلبی تهیه شده بود و در این مقاله قصد داریم کتابخانه‌ای را مورد بررسی قرار دهیم که علاوه بر ارسال داده به صورت Ajax ایی، بتواند همچنین پارامترهای مورد نظر را به صورت Query String نیز در آدرس بار نمایش دهد.
اگر به جستجوی گوگل دقت کرده باشید، به صورت Ajax ایی پیاده سازی شده‌است، با این تفاوت که بعد از هر تغییر درجستجوی مورد نظر، Url صفحه نیز تغییر میکند (برای مثال بعد از جستجوی عبارت dotNetTips  آدرس بار صفحه به شکل https://www.google.com/#q=dotNetTips&* تغییر می‌کند). برای پیاده سازی این ویژگی باید از تکنیکی به نام HashChange استفاده کرد. در نتیجه با این روش مشکل ارسال صفحه‌ای خاص در یک گرید برای دیگران، به صورت Ajax ایی و بدون مشکل انجام می‌شود. از این رو با توجه به داشتن Url‌های منحصر به فرد برای هر صفحه، تا حدی مشکل سئو سایت را نیز برطرف می‌کنیم.

برای استفاده از این ویژگی در ادامه قصد داریم پیاده سازی کتابخانه‌ی MvcAjaxPager را مورد بررسی قرار دهیم. ابتدا قبل از هر کاری، با استفاده از دستور زیر اقدام به نصب کتابخانه آن می‌نماییم:
 Install-Package MvcAjaxPager

در ادامه نحوه پیاده سازی آن را به همراه مثالی، مورد بررسی قرار می‌دهیم:

ابتدا یک مدل فرضی را همانند زیر تهیه می‌کنیم :
public class Topic
{
   public int Id;
   public string Title;
   public string Text;
}
و کلاسی را همانند زیر برای دریافت یک لیست از مطالب می‌نویسیم:
public class TopicService
{
    public static IEnumerable<Topic> Topics = new List<Topic>() {
       new Topic{Id=1,Title="Title 1",Text= "Text 1"},
       new Topic{Id=2,Title="Title 2",Text="Text 2"},
       new Topic{Id=3,Title="Title 3",Text="Text 3"},
       new Topic{Id=4,Title="Title 4",Text="Text 4"},
       new Topic{Id=5,Title="Title 5",Text="Text 5"},
       new Topic{Id=6,Title="Title 6",Text="Text 6"},
       new Topic{Id=7,Title="Title 7",Text="Text 7"},
       new Topic{Id=8,Title="Title 8",Text="Text 8"},
       new Topic{Id=9,Title="Title 9",Text="Text 9"},
       new Topic{Id=10,Title="Title 10",Text="Text 10"},
       new Topic{Id=11,Title="Title 11",Text="Text 11"},
       new Topic{Id=12,Title="Title 12",Text="Text 12"},
       new Topic{Id=13,Title="Title 13",Text="Text 13"},
       new Topic{Id=14,Title="Title 14",Text="Text 14"},
       new Topic{Id=15,Title="Title 15",Text="Text 15"},
       new Topic{Id=16,Title="Title 16",Text="Text 16"},
       new Topic{Id=17,Title="Title 17",Text="Text 17"},
       new Topic{Id=18,Title="Title 18",Text="Text 18"},
       new Topic{Id=19,Title="Title 19",Text="Text 19"},
       new Topic{Id=20,Title="Title 20",Text="Text 20"},
       new Topic{Id=21,Title="Title 21",Text="Text 21"},
       new Topic{Id=22,Title="Title 22",Text="Text 22"},
      };

    public static IEnumerable<Topic> GetAll()
    {
       return Topics.OrderBy(row => row.Id);
    }
}
همچنین کلاس زیر را اضافه میکنیم:
public class ListViewModel
{
   public IEnumerable<Topic> Topics { get; set; }
   public int PageIndex { get; set; }
   public int TotalItemCount { get; set; }
}
ابتدا یک کنترلر را ایجاد می‌کنیم به همراه اکشن متدی که قصد داریم لیستی از اطلاعات را به کاربر نمایش دهیم:
public ActionResult Index(int page = 1)
{
       var topics = TopicService.GetAll ();
       int totalItemCount = topics.Count();
       var model = new ListViewModel()
       {
              PageIndex = page,
              Topics = topics.OrderBy(p => p.Id).Skip((page - 1) * 10).Take(10).ToList(),
              TotalItemCount = totalItemCount
       };

       if (!Request.IsAjaxRequest())
       {
              return View(model);
       }

       return PartialView("_TopicList", model);
}
در اینجا بعد از واکشی اطلاعات، تعداد 10 رکورد را در هر صفحه نمایش می‌دهیم. 

و در Partial view مربوطه نیز داریم :
@using MvcAjaxPager
@model ListViewModel

@Html.AjaxPager(Model.TotalItemCount, 10, Model.PageIndex, "Index", "Home", null, new PagerOptions
   {
       ShowDisabledPagerItems = true,
       AlwaysShowFirstLastPageNumber = true,
       HorizontalAlign = "center",
       ShowFirstLast = false,
       CssClass = "NavigationBox",
       AjaxUpdateTargetId = "dvTopics",
       AjaxOnBegin = "AjaxStart",
       AjaxOnComplete = "AjaxStop"
   }, null, null)

<table>
    <tr>
        <th>
            @Html.DisplayName("ID")
        </th>
        <th>
            @Html.DisplayName("Title")
        </th>
        <th>
            @Html.DisplayName("Text")
        </th>
    </tr>

    @foreach (var topic in Model.Topics)
    {
        <tr>
            <td>
                @topic.Id
        </td>
        <td>
            @topic.Title
        </td>
        <td>
            @topic.Text
        </td>
    </tr>
    }
</table>

@Html.AjaxPager(Model.TotalItemCount, 10, Model.PageIndex, "Index", "Home", null, new PagerOptions
   {
       ShowDisabledPagerItems = true,
       AlwaysShowFirstLastPageNumber = true,
       HorizontalAlign = "center",
       ShowFirstLast = true,
       FirstPageText = "اولین",
       LastPageText = "آخرین",
       MorePageText = "...",
       PrevPageText = "قبلی",
       NextPageText = "بعدی",
       CssClass = "NavigationBox",
       AjaxUpdateTargetId = "dvTopics",
       AjaxOnBegin = "AjaxStart",
       AjaxOnComplete = "AjaxStop"
   }, null, null)

 حال برای استفاده از pager مورد نظر فقط کافیست متد AjaxPager آن را فراخوانی کنیم. این متد شامل 11  OverLoad مختلف هست.
در این قسمت TotalItemCount جمع کل رکورد‌ها، PageSize تعداد رکورد‌های هر صفحه و PageIndex آدرس صفحه جاری می‌باشد.

مهمترین بخش این pager  که قابلیت‌های زیادی را به کاربر می‌دهد، قسمت PagerOptions آن است و تعدادی از پارامتر‌های آن شامل AjaxOnBeginAjaxOnCompelte، AjaxOnSuccess ،  AjaxOnFailure میتوان تعیین کرد تا بعد از شروع، وقوع خطا، موفقیت و یا خاتمه عملیات جاوا اسکریپتی، اجرا شود. 

AlwaysShowFirstLastPageNumber جهت نمایش صفحه اول و آخر
FirstPageText جهت تعیین متن اولین صفحه
LastPageText جهت تعیین متن آخرین صفحه
CssClass ، Id  جهت تعیین Id خاص

و در انتها، در view مربوطه داریم:
@using MvcAjaxPager
@model ListViewModel
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    <div id="dvTopics">
        @{
            @Html.Partial("_TopicList", Model);
        }
    </div>

    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/path.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.pager-1.0.1.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript">
        $('.NavigationBox').pager();

        //pagination before start
        function AjaxStart() {
            console.log('Start AJAX call. Loading message can be shown');
        }
        // pagination - after request
        function AjaxStop() {
            console.log('Stop AJAX call. Loading message can be hidden');
        };
    </script>
</body>
</html>
در انتهای صفحه مورد نظر می‌بایست دو فایل جاوااسکریپتی jquerypager و Path را که هنگام نصب Pager، به برنامه اضافه شده اند، فراخوانی کنیم و با استفاده از CssClass  یا Id که قبلا در بخش PagerOption تعیین کردیم، آن را انتخاب و متدpager را فراخوانی کنیم.
مطالب
نحوه ارتقاء برنامه‌های موجود MVC3 به MVC4
در ادامه، مراحل ارتقاء پروژه‌های قدیمی MVC3 را به ساختار جدید پروژه‌های MVC4 مرور خواهیم کرد.

1) نصب پیشنیاز
الف) نصب VS 2012
و یا
ب) نصب بسته MVC4 مخصوص VS 2010 (این مورد جهت سرورهای وب نیز توصیه می‌شود)

پس از نصب باید به این نکته دقت داشت که پوشه‌های زیر حاوی اسمبلی‌های جدید MVC4 هستند و نیازی نیست الزاما این موارد را از NuGet دریافت و نصب کرد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies
پس از نصب پیشنیازها
2) نیاز است نوع پروژه ارتقاء یابد
به پوشه پروژه MVC3 خود مراجعه کرده و تمام فایل‌های csproj و web.config موجود را با یک ادیتور متنی باز کنید (از خود ویژوال استودیو استفاده نکنید، زیرا نیاز است محتوای فایل‌های پروژه نیز دستی ویرایش شوند).
در فایل‌های csproj (یا همان فایل پروژه؛ که vbproj هم می‌تواند باشد) عبارت
{E53F8FEA-EAE0-44A6-8774-FFD645390401}
را جستجو کرده و با
{E3E379DF-F4C6-4180-9B81-6769533ABE47}
جایگزین کنید. به این ترتیب نوع پروژه به MVC4 تبدیل می‌شود.

3) به روز رسانی شماره نگارش‌های قدیمی
سپس تعاریف اسمبلی‌های قدیمی نگارش سه MVC و نگارش یک Razor را یافته (در تمام فایل‌ها، چه فایل‌های پروژه و چه تنظیمات):
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=1.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=1.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=1.0.0.0
و این‌ها را با نگارش چهار MVC و نگارش دو Razor جایگزین کنید:
System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=2.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=2.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=2.0.0.0
این کارها را با replace in all open documents توسط notepad plus-plus به سادگی می‌توان انجام داد.

4) به روز رسانی مسیرهای قدیمی
به علاوه اگر در پروژه‌های خود از اسمبلی‌های قدیمی به صورت مستقیم استفاده شده:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 3\Assemblies
این‌ها را یافته و به نگارش MVC4 و Razor2 تغییر دهید:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies

5) به روز رسانی قسمت appSettings فایل‌های کانفیگ
در کلیه فایل‌های web.config برنامه، webpages:Version را یافته و شماره نگارش آن‌را از یک به دو تغییر دهید:
<appSettings>
  <add key="webpages:Version" value="2.0.0.0" />
  <add key="PreserveLoginUrl" value="true" />
</appSettings>
همچنین یک سطر جدید PreserveLoginUrl را نیز مطابق تنظیم فوق اضافه نمائید.

6) رسیدگی به وضعیت اسمبلی‌های شرکت‌های ثالث
ممکن است در این زمان از تعدادی کامپوننت و اسمبلی MVC3 تهیه شده توسط شرکت‌های ثالث نیز استفاده نمائید. برای اینکه این اسمبلی‌ها را وادار نمائید تا از نگارش‌های MVC4 و Razor2 استفاده کنند، نیاز است bindingRedirect‌های زیر را به فایل‌های web.config برنامه اضافه کنید (در فایل کانفیگ ریشه پروژه):
<configuration>
  <!--... elements deleted for clarity ...-->
 
  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Helpers" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Mvc" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0-3.0.0.0" newVersion="4.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.WebPages" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>
</configuration>
اکنون فایل solution را در VS.NET گشوده و یکبار گزینه rebuild را انتخاب کنید تا پروژه مجددا بر اساس اسمبلی‌های جدید معرفی شده ساخته شود.

7) استفاده از NuGet برای به روز رسانی بسته‌های نصب شده
یک سری از بسته‌های تشکیل دهنده MVC3 مانند موارد ذیل نیز به روز شده‌اند که لازم است از طریق NuGet دریافت و جایگزین شوند:
Unobtrusive.Ajax.2
Unobtrusive.Validation.2
Web.Optimization.1.0.0
و ....

برای اینکار در solution explorer روی references کلیک راست کرده و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در صفحه باز شده گزینه updates/all را انتخاب کرده و مواردی را که لیست می‌کند به روز نمائید (شامل جی کوئری، EF، structureMap و غیره خواهد بود).


8) اضافه کردن یک فضای نام جدید
بسته Web Optimization را از طریق NuGet دریافت کنید (برای یافتن آن bundling را جستجو کنید؛ نام کامل آن Microsoft ASP.NET Web Optimization Framework 1.0.0 است). این مورد به همراه پوشه MVC4 نیست و باید از طریق NuGet دریافت و نصب شود. (البته پروژه‌های جدید MVC4 شامل این مورد هستند)
در فایل وب کانفیگ، فضای نام System.Web.Optimization را نیز اضافه نمائید:
    <pages>
      <namespaces>
        <add namespace="System.Web.Optimization" />
      </namespaces>
    </pages>

پس از ارتقاء
اولین مشکلی که مشاهده شد:
بعد از rebuild به مقدار پارامتر salt که به نحو زیر در MVC3 تعریف شده بود، ایراد خواهد گرفت:
[ValidateAntiForgeryToken(Salt = "data123")]
Salt را در MVC4 منسوخ شده معرفی کرده‌اند: (^)
علت هم این است که salt را اینبار به نحو صحیحی خودشان در پشت صحنه تولید و اعمال می‌کنند. بنابراین این یک مورد را کلا از کدهای خود حذف کنید که نیازی نیست.


مشکل بعدی:
در EF 5 جای یک سری از کلاس‌ها تغییر کرده. مثلا ویژگی‌های ForeignKey، ComplexType و ... به فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema منتقل شده‌اند. در همین حد تغییر جهت کامپایل مجدد کدها کفایت می‌کند.
همچنین فایل‌های پروژه موجود را باز کرده و EntityFramework, Version=4.1.0.0 را جستجو کنید. نگارش جدید 4.4.0.0 است که باید اصلاح شود (این موارد را بهتر است توسط یک ادیتور معمولی خارج از VS.NET ویرایش کنید).
در زمان نگارش این مطلب EF Mini Profiler با EF 5 سازگار نیست. بنابراین اگر از آن استفاده می‌کنید نیاز است غیرفعالش کنید.


اولین استفاده از امکانات جدید MVC4:
استفاده از امکانات System.Web.Optimization که ذکر گردید، می‌تواند اولین تغییر مفید محسوب شود.
برای اینکه با نحوه کار آن بهتر آشنا شوید، یک پروژه جدید MVC4 را در VS.NET (از نوع basic) آغاز کنید. به صورت خودکار یک پوشه جدید را به نام App_Start به ریشه پروژه اضافه می‌کند. داخل آن فایل مثال BundleConfig قرار دارد. این کلاس در فایل global.asax برنامه نیز ثبت شده‌است. باید دقت داشت در حالت دیباگ (compilation debug=true در وب کانفیگ) تغییر خاصی را ملاحظه نخواهید کرد.
تمام این‌ها خوب؛ اما من به نحو زیر از این امکان جدید استفاده می‌کنم:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Common.WebToolkit
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            var newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
کلاس BundleConfig فوق را به مجموعه کلاس‌های کمکی خود اضافه کنید.
چند نکته مهم در این کلاس وجود دارد:
الف) توسط AsIsBundleOrderer فایل‌ها به همان ترتیبی که به سیستم اضافه می‌شوند، در حاصل نهایی ظاهر خواهند شد. حالت پیش فرض مرتب سازی، بر اساس حروف الفباء است و ... خصوصا برای اسکریپت‌هایی که ترتیب معرفی آن‌ها مهم است، مساله ساز خواهد بود.
ب)BundleTable.EnableOptimizations سبب می‌شود تا حتی در حالت debug نیز فشرده سازی را مشاهده کنید.
ج) متدهای کمکی تعریف شده این امکان را می‌دهند تا بدون نیاز به کامپایل مجدد پروژه، به سادگی در کدهای Razor بتوانید اسکریپت‌ها را اضافه کنید.

 سپس نحوه جایگزینی تعاریف قبلی موجود در فایل‌های Razor با سیستم جدید، به نحو زیر است:
@using Common.WebToolkit

<link href="@BundleConfig.AddStyleUrl("~/Content/blueprint/print", "~/Content/blueprint/print.css")" rel="stylesheet" type="text/css" media="print"/>

@BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.8.0.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js")

@BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/Site.css",
                            "~/Content/buttons.css")
پارامتر اول این متدها، سبب تعریف خودکار routing می‌شود. برای مثال اولین تعریف، آدرس خودکار زیر را تولید می‌کند:
http://site/Content/blueprint/print?v=hash
بنابراین تعریف دقیق آن مهم است. خصوصا اگر فایل‌های شما در پوشه‌ها و زیرپوشه‌های متعددی قرار گرفته نمی‌توان تمام آن‌ها را در طی یک مرحله معرفی نمود. هر سطح را باید از طریق یک بار معرفی به سیستم اضافه کرد. مثلا اگر یک زیر پوشه به نام noty دارید (Content/noty)، چون در یک سطح و زیرپوشه مجزا قرار دارد، باید نحوه تعریف آن به صورت زیر باشد:
@BundleConfig.AddStyles("~/Content/noty/css",
                                "~/Content/noty/jquery.noty.css",
                                "~/Content/noty/noty_theme_default.css")
این مورد خصوصا در مسیریابی تصاویر مرتبط با اسکریپت‌ها و شیوه نامه‌ها مؤثر است؛ وگرنه این تصاویر تعریف شده در فایل‌های CSS یافت نخواهند شد (تمام مثال‌های موجود در وب با این مساله مشکل دارند و فرض آن‌ها بر این است که کلیه فایل‌های خود را در یک پوشه، بدون هیچگونه زیرپوشه‌ای تعریف کرده‌اید).
پارامترهای بعدی، محل قرارگیری اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه هستند و همانطور که عنوان شد اینبار با خیال راحت می‌توانید ترتیب معرفی خاصی را مدنظر داشته باشید؛ زیرا توسط AsIsBundleOrderer به صورت پیش فرض لحاظ خواهد شد.

 
مطالب
الگوی سردر Facade Pattern
یکی از الگوهای ساختاری Gang Of Four، استفاده از الگوی Facade است که پیچیدگی‌های یک سیستم را مخفی می‌سازد و با ارائه یک پیاده سازی ساده‌تر، استفاده از آن و تست آن را راحت‌تر می‌سازد. این الگو یک کلاس یا یک سیستمی را با متدها و رویدادهایی ساده، در اختیار ما قرار می‌دهد و در یک لحظه، تنها با یک کلاس واحد سر و کله می‌زنیم. احتمالا بسیاری از شما از این الگو استفاده کرده‌اید، ولی شاید با اسم آن آشنا نبوده‌اید.

کار این کلاس در واقع ترکیب کلاس‌ها و کتابخانه‌های کاری مشخص است که نیاز به ارتباط با یکدیگر را دارند. به عنوان مثال یک برنامه کتابخانه، برای وظیفه‌ای چون امانت یک کتاب نیاز است تا چندین کلاس مختلف را با یکدیگر به کار بگیرد که این وظایف شامل موارد زیر می‌باشند:
  1. بررسی وجود کتاب
  2. بررسی تعداد موجود یک کتاب در کتابخانه
  3. بررسی وضعیت امانی کتاب (آیا کتاب در دست کسی از قبل امانت است؟ یا کتاب برای امانت آزاد است؟)
  4. در صورتی که کتابی بیش از زمان مورد نظر در دست کسی امانت است، با یک پیامک از او بخواهیم که کتاب را بازگرداند.
تمامی موارد بالا تنها قسمتی از انجام یک عمل ساده هستند که در یک گروه جای می‌گیرند؛ ولی در واقع از چندین کلاس جدا مثل کلاس کتاب، امانت، سیستم پیامکی و ... استفاده شده است . الگوی Facade به ما کمک می‌کند تا پیچیدگی و تعداد خطوط اجرا را در سطوح بالاتر مخفی سازیم و تنها با صدا زدن یک یا چند متد ساده، کار را به اتمام برسانیم. این کار باعث کاهش کد و خوانایی برنامه در سطوح بالاتر می‌شود.

در کد زیر ما قصد داریم نمونه‌ای از اجرای این الگو را ببینیم. ابتدا سه کلاس اطلاعاتی زیر را ایجاد می‌کنیم:
کلاس کتاب Book:
    class Book
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public bool IsLoanable { get; set; }
    }

کلاس کاربر User
 class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public  string CellPhoneNumber { get; set; }
    }

کلاس امانت Loan
  class Loan
    {
       public DateTime ExpiredDate { get; set; }
        public User User { get; set; }
    }

بعد از آن سه کلاس را برای مدیریت کتاب، مدیریت امانت و مدیریت پیامکی، ایجاد می‌کنیم:
کلاس کتاب BookManager:
 class BookManager
    {
        public Book GetBook(int id)
        {
                return new Book()
                {
                    Id=id,
                    Title = "a book",
                    Quantity = 3,
                    IsLoanable = true
                };
        }
    }
کلاس بالا یک کتاب را با موجودی سه عدد بازمی‌گرداند که خاصیت IsLoanable آن می‌گوید کتاب را برای بردن به خانه امانت می‌دهند؛ ولی اگر کتاب به فرض یک کتاب مرجع باشد باید False برگرداند تا از امانت آن خودداری شود.

کلاس LoanManager برای مدیریت امانت‌ها
 public int IsLoan(int bookId)
        {
            return 2;
        }

        public List<Loan> GetLoans(int bookId)
        {
            return new List<Loan>()
            {
                new Loan()
                {
                    ExpiredDate = DateTime.Now.AddDays(-15),
                    User = new User()
                {
                    Id = 2,
                    Title = "User1",
                    CellPhoneNumber = "342342424"
                }
                },
                new Loan()
                {
                    ExpiredDate = DateTime.Now.AddDays(5),
                    User = new User()
                        {
                            Id = 56,
                            Title = "User56",
                            CellPhoneNumber = "324324324324"
                        }
                }
            };
        }
این کلاس شامل دو متد است که اولین متد آن کد کتاب را دریافت می‌کند و تعداد افرادی را که در حال حاضر نسخه‌های مختلف آن را به امانت برده‌اند، برمی‌گرداند. در کد بالا عدد دو بازگردانده می‌شود که میگوید از نسخه‌های موجود این کتاب در کتابخانه، دوتای آن‌ها به امانت برده شده‌اند. در متد دوم، کد کتاب داده شده و امانت‌های فعلی آن کتاب که همان دو عدد بالا می‌باشد را برگشت می‌دهد.

در نهایت سومی کلاس مدیریتی برای پیامک هاست:
   class SmsManager
    {
        public void SendMessage(string number)
        {
            Console.WriteLine("please take back the book to the library : "+number);
        }
    }

و در کلاس Facade داریم
    class FacadeBookLoan
    {
        private readonly BookManager _bookManager;
        private readonly LoanManager _loanManager;
        private readonly SmsManager _smsManager;
        public FacadeBookLoan()
        {
            _bookManager = new BookManager();
            _loanManager=new LoanManager();
            _smsManager=new SmsManager();
        }

        public int IsLoanable(int bookId)
        {
            var book = _bookManager.GetBook(2);
            if (book == null)
                return -2;
            if (!book.IsLoanable)
                return -1;
            var howManyBookIsLoaned = _loanManager.IsLoan(bookId);

            if(howManyBookIsLoaned>0) ManageLoaners(bookId);

            return book.Quantity - howManyBookIsLoaned;
        }

        private void ManageLoaners(int bookId)
        {
            var loans = _loanManager.GetLoans(bookId);

            foreach (var loan in loans)
            {
                if (loan.ExpiredDate > DateTime.Now)
                {
                    _smsManager.SendMessage(loan.User.CellPhoneNumber);
                }
            }
        }
    }
در این کلاس متد IsLoanable چک می‌کند که آیا کتاب قابل امانت هست یا خیر. در اینجا مرحله به مرحله، وجود کتاب و قابلیت امانت کتاب بررسی شده و در صورت نتیجه، کد وضعیت -1 یا -2 بازگردانده می‌شوند و در مرحله بعد تعداد نسخه‌های آن کتاب که در حال حاضر در دست امانت هستند، بررسی می‌شوند. اگر کتابی در درست امانت باشد، متد خصوصی صدا زده شده و به کاربرانی که بیش از مدت معینی یک نسخه از کتاب را داشته‌اند، پیامک می‌زند که کتاب را بازگردانید؛ چرا که نسخه‌ها در حال کاهش هستند و در مرحله بعد تعداد نسخه‌های موجود از آن کتاب را در کتابخانه باز می‌گرداند که در این مثال تنها یک نسخه از آن کتاب در کتابخانه موجود است و دو تای آن‌ها در دست امانت هستند که یکی از امانت دارها 15 روز است کتاب را در تاریخ معینی تحویل نداده است.

کد بدنه اصلی برنامه:
var myfacade=new FacadeBookLoan();
var loansCount= myfacade.IsLoanable(2);
Console.WriteLine(loansCount > 0 ? "you can loan the book" : "you can't loan the book");
خروجی برنامه:
please take back the book to the library : 324324324324
you can loan the book
مطالب دوره‌ها
تراکنش‌ها در RavenDB
پیش از شروع به بحث در مورد تراکنش‌ها و نحوه مدیریت آن‌ها در RavenDB، نیاز است با مفهوم ACID آشنا شویم.

ACID چیست؟

ACID از 4 قاعده تشکیل شده است (Atomic, Consistent, Isolated, and Durable) که با کنار هم قرار دادن آن‌ها یک تراکنش مفهوم پیدا می‌کند:

الف) Atomic: به معنای همه یا هیچ
اگر تراکنشی از چندین تغییر تشکیل می‌شود، همه‌ی آن‌ها باید با موفقیت انجام شوند، یا اینکه هیچکدام از تغییرات نباید فرصت اعمال نهایی را بیابند.
برای مثال انتقال مبلغ X را از یک حساب، به حسابی دیگر درنظر بگیرید. در این حالت X ریال از حساب شخص کسر و X ریال به حساب شخص دیگری واریز خواهد شد. اگر موجودی حساب شخص، دارای X ریال نباشد، نباید مبلغی از این حساب کسر شود. مرحله اول شکست خورده است؛ بنابراین کل عملیات لغو می‌شود. همچنین اگر حساب دریافت کننده بسته شده باشد نیز نباید مبلغی از حساب اول کسر گردد و در این حالت نیز کل تراکنش باید برگشت بخورد.

ب) Consistent یا یکپارچه
در اینجا consistency علاوه بر اعمال قیود، به معنای اطلاعاتی است که بلافاصله پس از پایان تراکنشی از سیستم قابل دریافت و خواندن است.

ج) Isolated: محصور شده
اگر چندین تراکنش در یک زمان با هم در حال اجرا باشند، نتیجه نهایی با حالتی که تراکنش‌ها یکی پس از دیگری اجرا می‌شوند باید یکی باشد.

د) Durable: ماندگار
اگر سیستم پایان تراکنشی را اعلام می‌کند، این مورد به معنای 100 درصد نوشته شدن اطلاعات در سخت دیسک باید باشد.


مراحل چهارگانه ACID در RavenDB به چه نحوی وجود دارند؟

RavebDB از هر دو نوع تراکنش‌های implicit و explicit پشتیبانی می‌کند. Implicit به این معنا است که در حین استفاده معمول از RavenDB (و بدون انجام تنظیمات خاصی)، به صورت خودکار مفهوم تراکنش‌ها وجود داشته و اعمال می‌شوند. برای نمونه به متد ذیل توجه نمائید:
public void TransferMoney(string fromAccountNumber, string toAccountNumber, decimal amount) 
{
   using(var session = Store.OpenSession()) 
   {
         session.Advanced.UseOptimisticConcurrency = true;

         var fromAccount = session.Load<Account>("Accounts/" + fromAccountNumber);
         var toAccount = session.Load<Account>("Accounts/" + toAccountNumber);

         fromAccount.Balance -= amount;
         toAccount.Balance += amount;

         session.SaveChanges();
   }
}
در این متد مراحل ذیل رخ می‌دهند:
- از document store ایی که پیشتر تدارک دیده شده، جهت بازکردن یک سشن استفاده شده است.
- به سشن صراحتا عنوان شده است که از Optimistic Concurrency استفاده کند. در این حالت RavenDB اطمینان حاصل می‌کند که اکانت‌های بارگذاری شده توسط متدهای Load، تا زمان فراخوانی SaveChanges تغییر پیدا نکرده‌اند (و در غیراینصورت یک استثناء را صادر می‌کند).
- دو اکانت بر اساس Id آن‌ها از بانک اطلاعاتی واکشی می‌شوند.
- موجودی یکی تقلیل یافته و موجودی دیگر، افزایش می‌یابد.
- متد SaveChanges بر روی شی‌ء سشن فراخوانی شده است. تا زمانیکه این متد فراخوانی نشده است، کلیه تغییرات در حافظه نگهداری می‌شوند و به سرور ارسال نخواهند شد. فراخوانی آن سبب کامل شدن تراکنش و ارسال اطلاعات به سرور می‌گردد.
بنابراین شیء سشن بیانگر یک atomic transaction ماندگار و محصور شده است (سه جزء ACID تاکنون محقق شده‌اند). محصور شده بودن آن به این معنا است که:
الف) هر تغییری که در سشن اعمال می‌شود، تا پیش از فراخوانی متد SaveChanges از دید سایر تراکنش‌ها مخفی است.
ب) اگر دو تراکنش همزمان رخ دهند، تغییرات هیچکدام بر روی دیگری اثری ندارد.

اما Consistency یا یکپارچگی در RavenDB بستگی دارد به نحوه‌ی خواندن اطلاعات و این مورد با دنیای رابطه‌ای اندکی متفاوت است که در ادامه جزئیات آن‌را بیشتر بررسی خواهیم کرد.


عاقبت یک دست شدن یا eventual consistency

درک Consistency مفهوم ACID در RavenDB بسیار مهم است و عدم آشنایی با نحوه عملکرد آن می‌تواند مشکل‌ساز شود. در دنیای بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، برنامه نویس‌ها به «immediate consistency» عادت دارند (یکپارچگی آنی). به این معنا که هرگونه تغییری در بانک اطلاعاتی، پس از پایان تراکنش، بلافاصله در اختیار کلیه خوانندگان سیستم قرار می‌گیرد. در RavenDB و خصوصا دنیای NoSQL، این یکپارچگی آنی دنیای رابطه‌ای، به «eventual consistency» تبدیل می‌شود (عاقبت یک‌دست شدن). عاقبت یک دست شدن در RavenDB به این معنا است که اگر تغییری به یک سند اعمال گردیده و ذخیره شود؛ کوئری انجام شده بر روی این اطلاعات تغییر یافته ممکن است «stale data» باز گرداند. واژه stale در RavenDB به این معنا است که هنوز اطلاعاتی در دیتابیس موجود هستند که جهت تکمیل ایندکس‌ها پردازش نشده‌اند. به این مورد در قسمت بررسی ایندکس‌ها در RavenDB اشاره شد.
در RavenDB یک سری تردهای پشت صحنه، مدام مشغول به کار هستند و بدون کند کردن عملیات سیستم، کار ایندکس کردن اطلاعات را انجام می‌دهند. هر زمانیکه اطلاعاتی را ذخیره می‌کنیم، بلافاصله این تردها تغییرات را تشخیص داده و ایندکس‌ها را به روز رسانی می‌کنند. همچنین باید درنظر داشت که RavenDB جزو معدود بانک‌های اطلاعاتی است که خودش را بر اساس نحوه استفاده شما ایندکس می‌کند! (نمونه‌ای از آن‌را در قسمت ایندکس‌های پویای حاصل از کوئری‌های LINQ پیشتر مشاهده کرده‌اید)

نکته مهم
در RavenDB اگر از کوئری‌های LINQ استفاده کنیم، ممکن است به علت اینکه هنوز تردهای پشت صحنه‌ی ایندکس سازی اطلاعات، کارشان تمام نشده است، تمام اطلاعات یا آخرین اطلاعات را دریافت نکنیم (که به آن stale data گفته می‌شود). هر آنچه که ایندکس شده است دریافت می‌گردد (مفهوم عاقبت یک دست شدن ایندکس‌ها). اما اگر نیاز به یکپارچگی آنی داشتیم، متد Load یک سشن، مستقیما به بانک اطلاعاتی مراجعه می‌کند و اطلاعات بازگشت داده شده توسط آن هیچگاه احتمال stale بودن را ندارند.
بنابراین برای نمایش اطلاعات یا گزارشگیری، از کوئری‌های LINQ استفاده کنید. RavenDB خودش را بر اساس کوئری شما ایندکس خواهد کرد و نهایتا به کوئری‌هایی فوق العاده سریعی در طول کارکرد سیستم خواهیم رسید. اما در صفحه ویرایش اطلاعات بهتر است از متد Load استفاده گردد تا نیاز به مفهوم immediate consistency یا یکپارچگی آنی برآورده شود.


تنظیمات خاص کار با ایندکس سازها برای انتظار جهت اتمام کار آن‌ها

عنوان شد که اگر ایندکس سازهای پشت صحنه هنوز کارشان تمام نشده است، در حین کوئری گرفتن، هر آنچه که ایندکس شده بازگشت داده می‌شود.
در اینجا می‌توان به RavenDB گفت که تا چه زمانی می‌تواند یک کوئری را جهت دریافت اطلاعات نهایی به تاخیر بیندازد. برای اینکار باید اندکی کوئری‌های LINQ آن‌را سفارشی سازی کنیم:
RavenQueryStatistics stats;
var results = session.Query<Product>()
    .Statistics(out stats)
    .Where(x => x.Price > 10)
    .ToArray();
 
if (stats.IsStale)
{
    // Results are known to be stale
}
توسط امکانات آماری کوئری‌های LINQ در RavenDB مطابق کدهای فوق، می‌توان دریافت که آیا اطلاعات دریافت شده stale است یا خیر.
همچنین زمان انتظار تا پایان کار ایندکس ساز را نیز توسط متد Customize به نحو ذیل می‌توان تنظیم کرد:
RavenQueryStatistics stats;
var results = session.Query<Product>()
    .Statistics(out stats)
    .Where(x => x.Price > 10)
    .Customize(x => x.WaitForNonStaleResults(TimeSpan.FromSeconds(5)))
    .ToArray();
به علاوه می‌توان کلیه کوئری‌های یک documentStore را وارد به صبر کردن تا پایان کار ایندکس سازی کرد (متد Customize پیش فرضی را با WaitForNonStaleResultsAsOfLastWrite مقدار دهی و اعمال می‌کند):
 documentStore.Conventions.DefaultQueryingConsistency = ConsistencyOptions.QueryYourWrites;
این مورد در برنامه‌های وب توصیه نمی‌شود چون کل سیستم در حین آغاز کار با آن بر اساس یک documentStore سینگلتون باید کار کند و همین مساله صبر کردن‌ها، با بالا رفتن حجم اطلاعات و تعداد کاربران، پاسخ دهی سیستم را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به علاوه این تنظیم خاص بر روی کوئری‌های پیشرفته Map/Reduce کار نمی‌کند. در این نوع کوئری‌های ویژه، برای صبر کردن تا پایان کار ایندکس شدن، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
while (documentStore.DatabaseCommands.GetStatistics().StaleIndexes.Length != 0)
{
    Thread.Sleep(10);
}

مقابله با تداخلات همزمانی

با تنظیم session.Advanced.UseOptimisticConcurrency = true، اگر سندی که در حال ویرایش است، در این حین توسط کاربر دیگری تغییر کرده باشد، استثنای ConcurrencyException صادر خواهد شد. همچنین این استثناء در صورتیکه شخصی قصد بازنویسی سند موجودی را داشته باشد نیز صادر خواهد شد (شخصی بخواهد سندی را با ID سند موجودی ذخیره کند). اگر از optimistic concurrency استفاده نشود، آخرین ترد نویسنده یا به روز کننده اطلاعات، برنده خواهد شد و اطلاعات نهایی موجود در بانک اطلاعاتی متعلق به او و حاصل بازنویسی آن ترد است.
 optimistic concurrency به زبان ساده به معنای به خاطر سپردن شماره نگارش یک سند است، زمانیکه آن‌را بارگذاری می‌کنیم و سپس ارسال آن به سرور، زمانیکه قصد ذخیره آن‌را داریم. در SQL Server اینکار توسط RowVersion انجام می‌شود. در بانک‌های اطلاعاتی سندگرا چون تمایل به استفاده از HTTP در آن‌ها زیاد است (مانند RavenDB) از مکانیزمی به نام E-Tag برای این منظور کمک گرفته می‌شود. هر زمانیکه تغییری به یک سند اعمال می‌شود، E-Tag آن  به صورت خودکار افزایش خواهد یافت.
برای مثال فرض کنید کاربری سندی را با E-Tag مساوی 2 بارگذاری کرده است. قبل از اینکه این کاربر در صفحه ویرایش اطلاعات کارش با این سند خاتمه یابد، کاربر دیگری در شبکه، این سند را ویرایش کرده است و اکنون E-Tag آن مثلا مساوی 6 است. در این زمان اگر کاربر یک سعی به ذخیره سازی اطلاعات نماید، چون E-Tag سند او با E-Tag سند موجود در سرور دیگر یکی نیست، با استثنای ConcurrencyException متوقف خواهد شد.



مشکل! در برنامه‌های بدون حالت وب، چون پس از نمایش صفحه ویرایش اطلاعات، سشن RavenDB نیز بلافاصله Dispose خواهد شد، این E-Tag را از دست خواهیم داد. همچنین باید دقت داشت که سشن RavenDB به هیچ عنوان نباید در طول عمر یک برنامه باز نگهداشته شود و برای طول عمری کوتاه طراحی شده است. راه حلی که برای آن درنظر گرفته شده است، ذخیره سازی این E-Tag در بار اول دریافت آن از سشن می‌باشد. برای این منظور تنها کافی است خاصیتی را به نام Etag با ویژگی JsonIgnore (که سبب عدم ذخیره سازی آن در بانک اطلاعاتی خواهد شد) تعریف کنیم:
public class Person
{
    public string Id { get; set; }

    [JsonIgnore]
    public Guid? Etag { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
اکنون زمانیکه سندی را از بانک اطلاعاتی دریافت می‌کنیم، با استفاده از متد session.Advanced.GetEtagFor، می‌توان این Etag واقعی را دریافت کرد و ذخیره نمود:
public Person Get(string id)
{
    var person = session.Load<Person>(id);
    person.Etag = session.Advanced.GetEtagFor(person);
    return person;
}
و برای استفاده از آن ابتدا باید UseOptimisticConcurrency به true تنظیم شده و سپس در متد Store این Etag دریافتی از سرور را مشخص نمائیم:
public void Update(Person person)
{
    session.Advanced.UseOptimisticConcurrency = true;
    session.Store(person, person.Etag, person.Id);
    session.SaveChanges();
    person.Etag = session.Advanced.GetEtagFor(person);
}


تراکنش‌های صریح

همانطور که عنوان شد، به صورت ضمنی کلیه سشن‌ها، یک واحد کار را تشکیل داده و با پایان آن‌ها، تراکنش خاتمه می‌یابد. اگر به هر علتی قصد تغییر این رفتار ضمنی پیش فرض را دارید، امکان تعریف صریح تراکنش‌های نیز وجود دارد:
using (var transaction = new TransactionScope())
{
   using (var session1 = store.OpenSession())
   {
     session1.Store(new Account());
     session1.SaveChanges();
   }

   using (var session2 = store.OpenSession())
   {
     session2.Store(new Account());
     session2.SaveChanges();
   }

   transaction.Complete();
}
باید دقت داشت که پایان یک تراکنش، یک non-blocking asynchronous call است و مباحث stale data که پیشتر در مورد آن بحث شد، برقرار هستند.
مطالب
سفارشی کردن قابلیت طراحی ریپورت توسط END USER - بخش اول
در قسمتی از پروژه تجاری، برای طراحی ریپورت توسط کاربر نیاز به موضوع مطرح شده این پست داشتم و به نتایج مطلوبی در این زمینه توسط کامپوننت Stimulsoft Report.Net دست یافتم.
پروژه بنده به صورتی هست که در آن قرار است یک سری اطلاعات توسط DataTable به Report ارسال و ریپورت هم Field‌ها را که از قبل طراحی شده، روی فرم داشته باشد و کاربر فقط این امکان را داشته باشد که مکان فیلد‌ها ( یعنی مختصات ) روی صفحه A4 را با توجه به سلیقه خودش تنظیم و ذخیره نماید.

اهداف :
1.غیر فعال کردن بعضی از امکانات صفحه Design
2.اعمال یکسری تنظیمات از طریق کدنویسی (Code Behind) بر روی ریپورت
مانند : اینکه ShowGrid فعال باشه یا نه -- یا Toolbox.visible=false باشه
3.فارسی سازی محیط طراحی برای کاربر
4.ذخیره و ...

اسکرین شات : ( حالت پیشفرض بدون اعمال تغییرات Runtime )


رفرنس‌های مورد نیاز:
using Stimulsoft.Base.Services;
using Stimulsoft.Report;
using Stimulsoft.Report.Components;
using Stimulsoft.Report.Design;
using Stimulsoft.Report.Design.Toolbars;
using Stimulsoft.Report.Render;
using Stimulsoft.Report.Units;

//ایجاد یک شی از ریپورت            
StiReport report = new StiReport();
//ریست کردن تنظیمات به حالت پیشفرض
 report.Reset();
//ریست کردن تنظیمات سرویس‌های StiConfig.Reset();
//ریست کردن تنظیمات چاپ
 StiSettings.Clear();

            

            //تنظیم عنوان ریپورت به صورت دلخواه
            StiOptions.Designer.DesignerTitle = title + " طراحی فرم ";
            StiOptions.Designer.DesignerTitleText = title + " طراحی فرم ";
            //غیرفعال شدن نمایش تب کدنویسی
            StiOptions.Designer.CodeTabVisible = false;
            //فعال کردن امکان RightToLeft
            StiOptions.Designer.UseRightToLeftGlobalizationEditor = true;
            //غیرفعال شدن قابلیت تغییر نام ریپورت توسط کاربر
            StiOptions.Designer.CanDesignerChangeReportFileName = false;
            //غیر فعال کردن تشخیص اتوماتیک زبان پیش فرض UI طراحی
            StiOptions.Designer.UseSimpleGlobalizationEditor = false;

            //تنظیم تم ریپورت از حالت استاندارد به ریبون
            StiOptions.Windows.GlobalGuiStyle = StiGlobalGuiStyle.Office2010Blue;
            //فعال سازی تم ریبون
            StiOptions.Designer.IsRibbonGuiEnabled = true;
برای دسترسی به بخش Dictionary که به اطلاعات DataSoruce‌ها دسترسی می‌دهد البته برای قابلیت Design :
یک شی از StiOptions ایجاد کنید. سپس Designer و فعال و غیرفعال کردن نمایش هر بخش را و حتی تغییر آیتم‌های موجود در منوی راست کلیک هر شی، قابل تغییر خواهند بود.

پنل Dictionary از سه شاخه اصلی تشکیل می‌شود : که با دستورات زیر می‌توان نمایش این بخش‌ها را در صورت خالی بودن از داده غیر فعال نمود
BusinessObjectsCategory - DataSourcesCategory -VariablesCategory
StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyBusinessObjectsCategory = false;
StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyDataSourcesCategory = false;
StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyVariablesCategory = false;
در صفحه طراحی، 3 پنل وجود دارد :
1- Dictionary
2- Properties
3- Report Tree

که Properties نسبت به هر شیء ایی که از صفحه ریپورت انتخاب می‌کنید، تنظیمات مربوط به آن را برای ویرایش در اختیار کاربر قرار می‌دهد.
پنل Report Tree نیز از داده‌های موجود از دیتاسورس بخش Dictionary که به صورت شیء در صفحه ریپورت قرار داده شده‌اند نمایش درخت واره‌ای را در اختیار کاربر قرار می‌دهد و می‌تواند از اشیاء این درخت واره در ریپورت به صورت متعدد استفاده نماید.

می‌توان هر کدام از این پنل‌ها را ( که به صورت سرویس در Stimulsoft تعریف شده) از دید کاربر مخفی نمود یا به صورت محدود یکسری از قابلیت‌ها را در اختیار کاربر قرار داد:
//غیر فعال کردن سرویس‌های پنل
            Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiPropertiesPanelService propPanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiPropertiesPanelService.GetService();
            propPanel.ServiceEnabled = false;

            Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiDictionaryPanelService dictPanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiDictionaryPanelService.GetService();
            dictPanel.ServiceEnabled = true;
            
            Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiReportTreePanelService treePanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiReportTreePanelService.GetService();
            treePanel.ServiceEnabled = false;

            Stimulsoft.Report.Design.Toolbars.StiToolsToolbarService cpanel = Stimulsoft.Report.Design.Toolbars.StiToolsToolbarService.GetService();
            cpanel.ServiceEnabled = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AddBusinessObjectAssemblyToReferencedAssembliesAutomatically = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowProcessNullItemsInEnumerables = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseDataColumn = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseFields = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseProperties = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.CheckTableDuplication = false;
           
            

            StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForDataSource = true;
            StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForDataColumn = true;
            StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForTotal = true;
            dictPanel.ShowNewButton = false;
            dictPanel.ShowActionsButton = false;
            dictPanel.ShowBusinessObjectNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowCalcColumnNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowCategoryNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowCollapseAllMenuItem = true;
            dictPanel.ShowColumnNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowConnectionNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowContextMenu = false;
            dictPanel.ShowCreateFieldOnDoubleClick = false;
            dictPanel.ShowCreateLabel = false;
            dictPanel.ShowDataParameterNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDataSourceNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDataSourcesNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDeleteButton = false;
            dictPanel.ShowDeleteForBusinessObject = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataColumn = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataConnection = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataParameter = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataRelation = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataSource = false;
            dictPanel.ShowDeleteForVariable = false;
            dictPanel.ShowDeleteMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictMergeMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictOpenMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictSaveMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictXmlExportMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictXmlImportMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictXmlMergeMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDownButton = false;
            dictPanel.ShowEditButton = false;
            dictPanel.ShowEditForBusinessObject = false;
            dictPanel.ShowEditForDataColumn = false;
            dictPanel.ShowEditForDataConnection = false;
            dictPanel.ShowEditForDataParameter = false;
            dictPanel.ShowEditForDataRelation = false;
            dictPanel.ShowEditForDataSource = false;
            dictPanel.ShowEditForVariable = false;
            dictPanel.ShowEditMenuItem = false;
            
            dictPanel.ShowExpandAllMenuItem = true;
            dictPanel.ShowMarkUsedMenuItem = false;
            dictPanel.ShowNewButton = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForBusinessObject = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataColumn = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataConnection = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataParameter = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataRelation = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataSource = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForVariable = false;
            dictPanel.ShowPropertiesMenuItem = false;
            dictPanel.ShowRelationNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowRelationsImportMenuItem = false;
            dictPanel.ShowRemoveUnusedMenuItem = false;
            dictPanel.ShowSortItemsButton = false;
            dictPanel.ShowSynchronizeMenuItem = false;
            dictPanel.ShowUpButton = false;
            dictPanel.ShowUseAliases = true;
            dictPanel.ShowVariableNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowViewDataMenuItem = false;
یکی از قابلیت‌های خوب و کاربردی این کامپوننت پشتیبانی کامل حتی منوها از زبان فارسی می‌باشد که استفاده از این کامپوننت را در نرم افزار‌های تجاری در کشور قابل انعطاف پذیر‌تر می‌کند. برای فارسی سازی به یک فایل XML که در مسیر نصب کامپوننت قرار دارد، نیاز است.
نام فایل fa.xml می‌باشد. آن‌را در مسیر نرم افزار قرار دهید و سپس کد زیر را اضافه نمایید:
//تنظیم زبان به فارسی
StiConfig.LoadLocalization("fa.xml");