مطالب
چگونه یک ایمیل مفید خودکار را طراحی کنیم؟

از آنجائیکه مدتی قسمتی از کارم مرتبط بود به طراحی ایمیل‌های خودکار برای برنامه‌های تهیه شده (مثلا، ایمیل‌های مرحله به مرحله یک گردش کاری ... اطلاع رسانی‌های خودکار از وضعیت داده‌ها،‌ گزارشاتی از برنامه‌ها که به صورت خبرنامه‌های ایمیلی در بازه‌های زمانی مشخصی به اشخاص مشخص شده ارسال می‌شد و غیره)، لازم می‌دونم خلاصه‌ای از تجربیات برخورد با کاربران را در این مورد در ادامه ذکر کنم، شاید مفید باشد.

1) حتما در انتهای ایمیل خودکار ارسالی، ساعت و تاریخ شمسی ارسال پیام را نیز ذکر کنید.
عموما از آنجائیکه سیستم استاندارد ارسال ایمیل بر اساس تاریخ میلادی است و تقریبا تمام کلاینت‌های دریافت ایمیل موجود نیز توانایی شمسی سازی تاریخ دریافت و ارسال ایمیل را ندارند (مگر با یک سری افزونه و یا دستکاری در سیستم عامل که آنچنان خوشایند و مرسوم نیست)، ذکر تاریخ شمسی در انتهای پیام بسیار مفید خواهد بود و در اکثر اوقات استناد به ایمیل‌های دریافت شده بر اساس تاریخ دریافت آن‌ها است.

2) سعی کنید از بکارگیری عناوین (subject) ثابت جهت ارسال ایمیل‌های خودکار پرهیز کنید.
دقیقا یادم میاد زمانیکه برای مدیر عامل شرکتی سه بار پشت سرهم ایمیلی با یک عنوان ارسال شده بود بنده را بازخواست کردند که چرا برنامه‌ی شما ایمیل تکراری ارسال می‌کند!
بله، سعی می‌کنند محتوا را از روی عنوان ایمیل حدس بزنند و زمانیکه یک عنوان ثابت را برای ایمیل‌های خودکار خود انتخاب کردید، تکراری به نظر خواهند رسید یا حتی ممکن است به اشتباه پیش از خوانده شدن حذف شوند.
برای مثال فرض کنید ایمیل ارجاع کاری را قرار است به صورت خودکار ارسال کنید. انتخاب عنوان ثابت برای مثال "ارجاع کار جدید" اشتباه است! این عنوان باید بر اساس نوع کار هر بار به صورت پویا متغیر باشد؛ مثلا: "ارجاع کار جدید: از طرف : ... ، موضوع: ... ، درجه اهمیت: ..." که این سه نقطه‌ها باید توسط برنامه هر بار پر شوند.

3) هر چه می‌توانید اطلاعات بیشتری را توسط یک ایمیل خودکار منتقل کنید.
مورد قبل را در نظر بگیرید. ذکر "ارجاع کار جدید ..." در عنوان و سپس مجددا ذکر همین عنوان به عنوان بدنه‌ی ایمیل خودکار به زودی ایمیل‌های شما را تبدیل به نوعی Spam آزار دهنده خواهد کرد. کار جدیدی ارجاع شده است؟ آیا می‌توان خلاصه‌ای از این کار را به همراه ایمیل نیز ارسال کرد تا کاربر حتما برای مشاهده‌ی ریز جزئیات کار به برنامه مراجعه نکند و این ایمیل واقعا ارزش مطالعه را داشته باشد و سبب تسریع در انجام کارها شود؟
برای مثال ذکر کلی این مورد که درخواست مرخصی جدیدی را باید تائید یا رد کنید، کافی نیست. ریز جزئیات مرخصی را هم به همراه ایمیل ارسال کنید.

4) ایمیل شما باید حاوی لینکی جهت باز کردن برنامه‌ی تحت وب مرتبط نیز باشد.
کاری ارجاع شده است؟ بهتر است لینک پویایی را جهت هدایت کاربر به صفحه‌ی مرتبط رسیدگی به همان کار ارجاعی ارسال کنید. به این صورت زحمت او را کمتر کرده و یک مرحله گزارش گیری را حذف خواهید کرد. یا حداقل یک محل مراجعه‌ی کلی بعدی را به این صورت می‌توان ارائه داد.

5) از بکارگیری قسمت from ایی مانند DoNotReply@Site.Com خودداری کنید.
کاربر دریافت کننده‌ی ایمیل باید بداند که در صورت وجود مشکل باید به کجا مراجعه کند؟ چه کسی این ایمیل را ارسال کرده؟
هرچند برنامه به صورت خودکار تمام قسمت‌های این ایمیل ارسالی را تهیه می‌کند اما اگر خبرنامه‌ی تنظیم شده‌ای نیست، حتما شخص ارسال کننده‌ای دارد. یا حداقل یک ایمیل عمومی را برای این مورد تنظیم کنید (ایمیلی که وجود خارجی داشته و هر از چندگاهی بررسی می‌شود).

6) رنگ زمینه و اندازه‌ی قلم مناسبی را انتخاب کنید.
دقیقا برای هر کدام از موارد ذکر شده چندین بار مشکل داشته‌ام! عموما کسانی که ایمیل‌ها را دریافت می‌کنند سن و سال دار هستند. بنابراین انتخاب فونت tahoma با اندازه‌ی 8 یا pt 7 سبب توبیخ زود هنگام شما خواهد شد!
همچنین هر چه ساده‌تر بهتر. دقیقا مشکلات از زمانی آغاز می‌شوند که طرحی را انتخاب کنید یا رنگی را برای زمینه بکار ببرید. اینجا است که هر روز یک سلیقه‌ی تحمیلی را باید پذیرا باشید.

7) دقیقا مشخص کنید که ایمیل دریافتی آیا رونوشت‌ است یا خیر!
همان مبحث ارجاع کار را در نظر بگیرید. پس از اینکه سیستم راه اندازی شد، مدیر یکی از قسمت‌ها چند روز بعد این درخواست را "حتما" ارسال خواهد کرد: رونوشت تمام کارهای ارجاعی به کلیه پرسنل بخش و همچنین ریز اقدامات آن‌ها باید برای بنده نیز ارسال شود.
در اینجا تنها افزودن قسمت CC به ایمیل‌های خودکار کفایت نمی‌کند. حتما به صورت درشت در بالای ایمیل، قبل از شروع بدنه ذکر کنید که ایمیل دریافتی یک رونوشت است. در غیر اینصورت باید پاسخگوی علت دریافت ایمیل‌هایی باشید که به درخواست خودشان CC شده است!

8) از ایمیل‌های خودکار برنامه log تهیه کنید.
بارها به این مساله برخورد کرده‌ام که اشخاص برای شانه خالی کردن از انجام کار محوله، سعی در تخریب کار شما خواهند داشت. خیلی ساده عنوان می‌کنند که ایمیلی را دریافت نکرده‌اند. حالا شما بیاید ثابت کنید که اگر سیستم مشکل داشت کلا برای هیچ کسی ایمیل ارسال نمی‌شد، نه فقط برای شما. در اینگونه مواقع وجود یک لاگ از ایمیل‌ها (ثبت در بانک اطلاعاتی) و ارجاع به آن‌ها بسیار راه گشا است.

9) راهی را برای خلاص شدن از شر دریافت ایمیل‌های خودکار نیز پیش بینی کنید!
همان مورد 7 را در نظر بگیرید. دو روز اول خیلی ذوق خواهند کرد! روز سوم وقتی انبوهی از ایمیل‌ها را دریافت کردند، مشکل شما هم شروع خواهد شد. بنابراین امکان تنظیم دریافت یا عدم دریافت ایمیل را حتما در برنامه قرار دهید. یا حداقل نحوه‌ی ایجاد یک پوشه جدید و فیلتر کردن ایمیل‌های رسیده و هدایت خودکار آن‌ها به این پوشه‌ی جدید را آموزش دهید.


خوب! حالا به نظر شما این ایمیل خودکار ارسالی سایت IDevCenter که اخیرا اضافه شده است چه نمره‌ای را کسب می‌کند؟



- تاریخ شمسی در انتهای ایمیل ندارد.
- عنوان‌ها ثابت هستند.
- هیچ جزئیاتی ارائه نشده است.
- لینک مرتبط دارد.
- قسمت from مناسبی دارد.
- ساده است؛ خوب است! فقط اندازه قلم آن بهتر است یک شماره بزرگتر شود.
- بحث رونوشت اینجا مورد ندارد.
- بحث لاگ ... شخصی است.
- امکان تنظیم دریافت ایمیل پیش بینی شده است.
نمره از 7 : 3.5

مطالب
مقدار دهی کلیدهای خارجی در NHibernate و Entity framework

ORM های NHibernate و Entity framework روش‌های متفاوتی را برای به روز رسانی کلید خارجی با حداقل رفت و برگشت به دیتابیس ارائه می‌دهند که در ادامه معرفی خواهند شد.

صورت مساله:
فرض کنید می‌خواهیم برنامه‌ای را بنویسیم که ریز پرداخت‌های روزانه‌ی ما را ثبت کند. برای اینکار حداقل به یک جدول گروه‌های اقلام خریداری شده، یک جدول حساب‌های تامین کننده‌ی مخارج، یک جدول فروشنده‌ها و نهایتا یک جدول صورتحساب‌های پرداختی بر اساس جداول ذکر شده نیاز خواهد بود.

الف) بررسی مدل برنامه



در اینجا جهت تعریف ویژگی‌ها یا Attributes تعریف شده در این کلاس‌ها از NHibernate validator استفاده شده (+). مزیت اینکار هم علاوه بر اعتبارسنجی سمت کلاینت (پیش از تبادل اطلاعات با بانک اطلاعاتی)، تولید جداولی با همین مشخصات است. برای مثال Fluent NHibernate بر اساس ویژگی Length تعریف شده با طول حداکثر 120 ، یک فیلد nvarchar با همین طول را ایجاد می‌کند.

public class Account
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Category
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 130, Message = "طول نام باید بین 3 و 130 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Payee
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Bill
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNull]
public virtual Account Account { get; set; }

[NotNull]
public virtual Category Category { get; set; }

[NotNull]
public virtual Payee Payee { get; set; }

[NotNull]
public virtual decimal Amount { set; get; }

[NotNull]
public virtual DateTime BillDate { set; get; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 1, Max = 500, Message = "طول توضیحات باید بین 1 و 500 کاراکتر باشد")]
public virtual string Description { get; set; }
}




ب) ساختار جداول متناظر (تولید شده به صورت خودکار توسط Fluent NHibernate در اینجا)


در مورد نحوه‌ی استفاده از ویژگی AutoMapping و همچنین تولید خودکار ساختار بانک اطلاعاتی از روی جداول در NHibernate قبلا توضیح داده شده است. البته بدیهی است که ترکیب مقاله‌ی Validation و آشنایی با AutoMapping در اینجا جهت اعمال ویژگی‌ها باید بکار گرفته شود که در همان مقاله‌ی Validation مفصل توضیح داده شده است.
نکته‌ی مهم database schema تولیدی، کلید‌های خارجی (foreign key) تعریف شده بر روی جدول Bills است (همان AccountId، CategoryId و PayeeId تعریف شده) که به primary key جداول متناظر اشاره می‌کند.
    create table Accounts (
AccountId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (AccountId)
)

create table Bills (
BillId INT IDENTITY NOT NULL,
Amount DECIMAL(19,5) not null,
BillDate DATETIME not null,
Description NVARCHAR(500) not null,
AccountId INT not null,
CategoryId INT not null,
PayeeId INT not null,
primary key (BillId)
)

create table Categories (
CategoryId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(130) not null,
primary key (CategoryId)
)

create table Payees (
PayeeId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (PayeeId)
)

alter table Bills
add constraint fk_Account_Bill
foreign key (AccountId)
references Accounts

alter table Bills
add constraint fk_Category_Bill
foreign key (CategoryId)
references Categories

alter table Bills
add constraint fk_Payee_Bill
foreign key (PayeeId)
references Payees

ج) صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها

صفحات ثبت گروه‌های اقلام، حساب‌ها و فروشنده‌ها، نکته‌ی خاصی ندارند. چون این جداول وابستگی خاصی به جایی نداشته و به سادگی اطلاعات آن‌ها را می‌توان ثبت یا به روز کرد.
صفحه‌ی مشکل در این مثال، همان صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها است که از سه کلید خارجی به سه جدول دیگر تشکیل شده است.
عموما برای طراحی این نوع صفحات، کلیدهای خارجی را با drop down list نمایش می‌دهند و اگر در جهت سهولت کار کاربر قدم برداشته شود، باید از یک Auto complete drop down list استفاده کرد تا کاربر برنامه جهت یافتن آیتم‌های از پیش تعریف شده کمتر سختی بکشد.



اگر از Silverlight یا WPF استفاده شود، امکان بایند یک لیست کامل از اشیاء با تمام خواص مرتبط به آن‌ها وجود دارد (هر رکورد نمایش داده شده در دراپ داون لیست، دقیقا معادل است با یک شیء متناظر با کلاس‌های تعریف شده است). اگر از ASP.NET استفاده شود (یعنی یک محیط بدون حالت که پس از نمایش یک صفحه دیگر خبری از لیست اشیاء بایند شده وجود نخواهد داشت و همگی توسط وب سرور جهت صرفه جویی در منابع تخریب شده‌اند)، بهتر است datatextfield را با فیلد نام و datavaluefield را با فیلد Id مقدار دهی کرد تا کاربر نهایی، نام را جهت ثبت اطلاعات مشاهده کند و برنامه از Id موجود در لیست جهت ثبت کلیدهای خارجی استفاده نماید.
و نکته‌ی اصلی هم همینجا است که چگونه؟! چون ما زمانیکه با یک ORM سر و کار داریم، برای ثبت یک رکورد در جدول Bills باید یک وهله از کلاس Bill را ایجاد کرده و خواص آن‌را مقدار دهی کنیم. اگر به تعریف کلاس Bill مراجعه کنید، سه خاصیت آن از نوع سه کلاس مجزا تعریف شده است. به به عبارتی با داشتن فقط یک id از رکوردهای این کلاس‌ها باید بتوان سه وهله‌ی متناظر آن‌ها را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس به این خواص انتساب داد:

var newBill = new Bill
{
Account = accountRepository.GetByKey(1),
Amount = 1,
BillDate = DateTime.Now,
Category = categoryRepository.GetByKey(1),
Description = "testestest...",
Payee = payeeRepository.GetByKey(1)
};
یعنی برای ثبت یک رکورد در جدول Bills فوق، چهار بار رفت و برگشت به دیتابیس خواهیم داشت:
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با گروه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با فروشند‌ه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با حساب‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار هم ثبت نهایی اطلاعات در بانک اطلاعاتی

متد GetByKey فوق همان متد session.Get استاندارد NHibernate است (چون به primary key ها از طریق drop down list دسترسی داریم، به سادگی می‌توان بر اساس متد Get استاندارد ذکر شده عمل کرد).

SQL نهایی تولیدی هم به صورت واضحی این مشکل را نمایش می‌دهد (4 بار رفت و برگشت؛ سه بار select یکبار هم insert نهایی):
SELECT account0_.AccountId as AccountId0_0_, account0_.Name as Name0_0_
FROM Accounts account0_ WHERE account0_.AccountId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT category0_.CategoryId as CategoryId2_0_, category0_.Name as Name2_0_
FROM Categories category0_ WHERE category0_.CategoryId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT payee0_.PayeeId as PayeeId3_0_, payee0_.Name as Name3_0_
FROM Payees payee0_ WHERE payee0_.PayeeId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:48:33 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند (stored procedures) احتمالا الان خواهند گفت؛ ما که گفتیم این روش کند است! سربار زیادی دارد! فقط کافی است یک SP بنویسید و کل عملیات را با یک رفت و برگشت انجام دهید.
اما در ORMs نیز برای انجام این مورد در طی یک حرکت یک ضرب راه حل‌هایی وجود دارد که در ادامه بحث خواهد شد:

د) پیاده سازی با NHibernate
برای حل این مشکل در NHibernate با داشتن primary key (برای مثال از طریق datavaluefield ذکر شده)، بجای session.Get از session.Load استفاده کنید.
session.Get یعنی همین الان برو به بانک اطلاعاتی مراجعه کن و رکورد متناظر با کلید اصلی ذکر شده را بازگشت بده و یک شیء از آن را ایجاد کن (حالت‌های دیگر دسترسی به اطلاعات مانند استفاده از LINQ یا Criteria API یا هر روش مشابه دیگری نیز در اینجا به همین معنا خواهد بود).
session.Load یعنی فعلا دست نگه دار! مگر در جدول نهایی نگاشت شده، اصلا چیزی به نام شیء مثلا گروه وجود دارد؟ مگر این مورد واقعا یک فیلد عددی در جدول Bills بیشتر نیست؟ ما هم که الان این عدد را داریم (به کمک عناصر دراپ داون لیست)، پس لطفا در پشت صحنه یک پروکسی برای ایجاد شیء مورد نظر ایجاد کن (uninitialized proxy to the entity) و سپس عملیات مرتبط را در حین تشکیل SQL نهایی بر اساس این عدد موجود انجام بده. یعنی نیازی به رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی نیست. در این حالت اگر SQL نهایی را بررسی کنیم فقط یک سطر زیر خواهد بود (سه select ذکر شده حذف خواهند شد):
INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:58:22 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

ه) پیاده سازی با Entity framework

Entity framework زمانیکه بانک اطلاعاتی فوق را (به روش database first) به کلاس‌های متناظر تبدیل/نگاشت می‌کند، حاصل نهایی مثلا در مورد کلاس Bill به صورت خلاصه به شکل زیر خواهد بود:
public partial class Bill : EntityObject
{
public global::System.Int32 BillId {set;get;}
public global::System.Decimal Amount {set;get;}
public global::System.DateTime BillDate {set;get;}
public global::System.String Description {set;get;}
public global::System.Int32 AccountId {set;get;}
public global::System.Int32 CategoryId {set;get;}
public global::System.Int32 PayeeId {set;get;}
public Account Account {set;get;}
public Category Category {set;get;}
}
به عبارتی فیلدهای کلیدهای خارجی، در تعریف نهایی این کلاس هم مشاهده می‌شوند. در اینجا فقط کافی است سه کلید خارجی، از نوع int مقدار دهی شوند (و نیازی به مقدار دهی سه شیء متناظر نیست). در این حالت نیز برای ثبت اطلاعات، فقط یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم داشت.

مطالب
چرا TypeScript؟
زبان TypeScript به عنوان superset زبان JavaScript ارائه شده‌است و هدف آن، strong typing و ارائه‌ی قابلیت‌های پیشرفته‌ی زبان‌های شیءگرا، جهت نوشتن برنامه‌های کلاینت و سرور، با کمترین میزان خطاها است. زبان TypeScript چندسکویی و سورس باز است و در نهایت به نگارشی از JavaScript کامپایل می‌شود که با تمام مرورگرهای فعلی سازگاری دارد و یا در سمت سرور بدون مشکلی توسط NodeJS قابل درک است.
- TypeScript زبان توصیه شده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های AngularJS 2 است و همچنین با سایر کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی مانند ReactJS و jQuery نیز سازگاری دارد. بنابراین اگر قصد دارید به AngularJS 2 مهاجرت کنید، اکنون فرصت خوبی است تا زبان TypeScript را نیز بیاموزید. همچنین WinJS نیز با TypeScript نوشته شده‌است.
- superset زبان JavaScript بودن به این معنا است که تمام کدهای جاوا اسکریپتی موجود، به عنوان کد معتبر TypeScript نیز شناخته می‌شوند و همین مساله مهاجرت به آن‌را ساده‌تر می‌کند. زبان‌های دیگری مانند Dart و یا CoffeeScript ، نسبت به JavaScript بسیار متفاوت به نظر می‌رسند؛ اما Syntax زبان TypeScript شباهت بسیار زیادی به جاوا اسکریپت و خصوصا ES 6 دارد. در اینجا تنها کافی است پسوند فایل‌های js را به ts تغییر دهید و از آن‌ها به عنوان کدهای معتبر TypeScript استفاده کنید.
- strong typing و معرفی نوع‌ها، کدهای نهایی نوشته شده را امن‌تر می‌کنند. به این ترتیب کامپایلر، پیش از اینکه کدهای شما در زمان اجرا به خطا بر بخورند، در زمان کامپایل، مشکلات موجود را گوشزد می‌کند. همچنین وجود نوع‌ها، سرعت توسعه را با بهبود ابزارهای مرتبط با برنامه نویسی، افزایش می‌دهند؛ از این جهت که مفهوم مهمی مانند Intellisense، با وجود نوع‌ها، پیشنهادهای بهتر و دقیق‌تری را ارائه می‌دهد. همچنین ابزارهای Refactoring نیز در صورت وجود نوع‌ها بهتر و دقیق‌تر عمل می‌کنند. این موارد مهم‌ترین دلایل طراحی TypeScript جهت توسعه و نگهداری برنامه‌های بزرگ نوشته شده‌ی با JavaScript هستند.
- Syntax زبان TypeScript به شدت الهام گرفته شده از زبان سی‌شارپ است. به همین جهت اگر با این زبان آشنایی دارید، درک مفاهیم TypeScript برایتان بسیار ساده خواهد بود.
- بهترین قسمت TypeScript، کامپایل شدن آن به ES 5 است (به این عملیات Transpile هم می‌گویند). در زبان TypeScript به تمام امکانات پیشرفته‌ی ES 6 مانند کلاس‌ها و ماژول‌ها دسترسی دارید، اما کد نهایی را که تولید می‌کند، می‌تواند ES 5 ایی باشد که هم اکنون تمام مرورگرهای عمده آن‌را پشتیبانی می‌کنند. با تنظیمات کامپایلر TypeScript، امکان تولید کدهای ES 3 تا ES 5 و همچنین ES 6 نیز وجود دارد. نمونه‌ی آنلاین این ترجمه را در TypeScript playground می‌توانید مشاهده کنید.
- TypeScript چندسکویی است. امکانات و کامپایلر این زبان، برای ویندوز، مک و لینوکس طراحی شده‌اند.
- TypeScript سورس باز است. طراحان اصلی آن، همان طراحان زبان سی‌شارپ در مایکروسافت هستند و هم اکنون این زبان به صورت سورس باز توسط این شرکت توسعه داده شده و در GitHub نگهداری می‌شود.


آماده سازی محیط‌های کار با TypeScript

برای کار با TypeScript، یک ادیتور متنی ساده، به همراه کامپایلر آن کفایت می‌کند. اما همانطور که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین دلایل وجودی TypeScript، بهبود ابزارهای برنامه نویسی مرتبط با JavaScript است و اگر قرار باشد صرفا از یک ادیتور متنی ساده استفاده شود، فلسفه‌ی وجودی آن زیر سؤال می‌رود.

نصب TypeScript در ویژوال استودیو

در نگارش‌های جدید ویژوال استودیو، از VS 2013 Update 2 به بعد، قسمت ویژه‌ی TypeScript نیز قابل مشاهده‌است. البته این قسمت با به روز رسانی‌های TypeScript، نیاز به به روز رسانی دارد. به همین جهت به سایت رسمی آن مراجعه کرده و بسته‌های جدید مخصوص VS 2013 و یا 2015 آن‌را دریافت و نصب کنید.


همچنین افزونه‌ی Web Essentials نیز امکانات بیشتری را جهت کار با TypeScript به همراه دارد و امکان مشاهده‌ی خروجی جاوا اسکریپت تولیدی را در حین کار با فایل TypeScript فعلی میسر می‌کند. در سمت چپ صفحه TypeScript را خواهید نوشت و در سمت راست، خروجی JavaScript نهایی را بلافاصله مشاهده می‌کنید.


تصویر فوق مربوط به VS 2015 است. همچنین گزینه‌ی افزودن یک فایل و آیتم جدید نیز امکان افزودن فایل‌های TS را به همراه دارد.


نصب و تنظیم TypeScript در ویژوال استودیو کد

ویژوال استودیو کد، نگارش رایگان، سورس باز و چندسکویی ویژوال استودیو است که بر روی ویندوز، مک و لینوکس قابل اجرا است. ویژوال استودیو کد نیز به همراه پشتیبانی بسیار خوبی از TypeScript است، تا حدی که تمام ارائه‌های معرفی Anugular 2 توسط تیم مربوطه‌ی آن از گوگل، توسط ویژوال استودیو کد و یکپارچگی آن با TypeScript انجام شدند.


ویژوال استودیو کد بر مبنای فولدرها کار می‌کند و با گشودن یک پوشه در آن (با کلیک بر روی دکمه‌ی open folder آن)، امکان کار کردن با آن پوشه و فایل‌های موجود در آن را خواهیم یافت.
نکته‌ی مهم اینجا است که پس از نصب VS Code، برای فایل‌های با پسوند ts بلافاصله Intellisense مرتبط نیز مهیا است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. همچنین قابلیت‌های type safety این زبان نیز در این ادیتور به نحو واضحی مشخص هستند:


در ادامه ابتدا یک پوشه‌ی جدید خالی را ایجاد کنید و سپس این پوشه را در VS Code باز نمائید (از طریق منوی فایل، گزینه‌ی گشودن پوشه). سپس ماوس را بر روی نام این پوشه حرکت دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، دکمه‌ی new file ظاهر می‌شود. در اینجا می‌توانید فایل جدیدی را به نام test.ts اضافه کنید.
در ادامه با فشردن دکمه‌های ctrl+shift+p، امکان انتخاب یک task runner را جهت کامپایل فایل‌های ts خواهیم داشت:


در اینجا ابتدا عبارت task< را وارد کنید و سپس از منوی باز شده، گزینه‌ی rub build task را انتخاب کنید:


پس از آن، در بالای صفحه مشاهده خواهید کرد که عنوان شده: «هنوز هیچ task runner ایی برای اینکار تنظیم نشده‌است»


برای این منظور بر روی دکمه‌ی configure task runner تصویر فوق که با رنگ آبی مشخص شده‌است، کلیک کنید. به این ترتیب یک فایل جدید به نام task.json ایجاد می‌شود که در پوشه‌ای به نام vscode. در ریشه‌ی پروژه (یا همان پوشه‌ی جاری) قرار می‌گیرد:


فایل task.json دارای تعاریفی است که کامپایلر TypeScript یا همان tsc را فعال می‌کند:
{
"version": "0.1.0",

// The command is tsc. Assumes that tsc has been installed using npm install -g typescript
"command": "tsc",

// The command is a shell script
"isShellCommand": true,

// Show the output window only if unrecognized errors occur.
"showOutput": "silent",

// args is the HelloWorld program to compile.
"args": ["HelloWorld.ts"],

// use the standard tsc problem matcher to find compile problems
// in the output.
"problemMatcher": "$tsc"
}
محتوای پیش فرض و ابتدایی این فایل را در قطعه کد فوق مشاهده می‌کنید. این فایل json را جهت تنظیمات کامپایلر TypeScript پروژه‌ی جاری، ویرایش خواهیم کرد. در این فایل دکمه‌ی ctrl+space را بفشارید. بلافاصله منوی تکمیل کننده‌ی این فایل ظاهر می‌شود. از ترکیب ctrl+space در قسمت‌های مختلف این فایل جهت دریافت توصیه‌های بیشتری نیز می‌توان استفاده کرد.
در اینجا قسمتی که نیاز به تنظیم دارد، خاصیت args است. مقادیر آن، پارامترهایی هستند که به کامپایلر typescript ارسال می‌شوند. برای نمونه آن‌را به صورت ذیل تغییر دهید:
"args": [
         "--target", "ES5",
         "--outdir", "js",
         "--sourceMap",
         "--watch",
         "test.ts"
    ],
پارامتر و سوئیچ target مشخص می‌کند که خروجی تولیدی باید با فرمت ES 5 باشد. همچنین فایل‌های js تولیدی را در پوشه‌ی js در ریشه‌ی پروژه یا پوشه‌ی جاری قرار دهد. پارامتر sourceMap مشخص می‌کند که علاوه بر فایل‌های js، فایل‌های map که بیانگر نگاشت بین فایل‌های ts و js هستند نیز تولید شوند. این فایل‌ها برای دیباگ برنامه بسیار مفید هستند. پارامتر watch، کلیه‌ی تغییرات پوشه‌ی جاری را تحت نظر قرار داده و به صورت خودکار کار کامپایل را انجام می‌دهد. در آخر نیز فایل و یا فایل‌های ts مدنظر ذکر می‌شوند.
برای اجرای کامپایلر، ابتدا از منوی view گزینه‌ی toggle output را انتخاب کنید تا بتوان خروجی نهایی کامپایلر را مشاهده کرد. سپس گزینه‌ی view->command pallet و اجرا tasks< را انتخاب کنید. در ادامه همانند مرحله‌ی قبل، یعنی گزینه‌ی run build task را اجرا کنید (که خلاصه‌ی این عملیات ctrl+shift+B است).

به این ترتیب پوشه‌ی js که در خاصیت args مشخص کردیم، تولید می‌شود:


البته این خطا هم در قسمت output نمایش داده می‌شود:
 error TS5023: Unknown option 'watch'
Use the '--help' flag to see options.

علت اینجا است که در تنظیمات فوق، خاصیت command به tsc تنظیم شده‌است و همانطور که در کامنت آن عنوان شده‌است، کامپایلر typescript را از طریق دستور npm install -g typescript دریافت می‌کند و نیازی به ذکر مسیر آن در اینجا نیست. بنابراین لازم است تا با npm و نصب typescript از طریق آن آشنا شد و به این ترتیب کامپایلر آن‌را به روز کرد تا دستور watch را شناسایی کند.


نصب TypeScript از طریق npm

همانطور که عنوان شد، TypeScript چندسکویی است و این مورد را از طریق npm یا NodeJS package manager انجام می‌دهد. برای این منظور به آدرس https://nodejs.org/en   مراجعه کرده و فایل نصاب آن‌را مخصوص سیستم عامل خود دریافت و سپس نصب کنید. Node.js یک runtime سمت سرور اجرای برنامه‌های جاوا اسکریپتی است. از آنجائیکه TypeScript در نهایت به JavaScript تبدیل می‌شود، استفاده از node.js انتخاب مناسبی جهت اجرا و توزیع آن در تمام سیستم عامل‌ها بوده‌است.
پس از نصب node.js، از package manager آن که npm نام دارد، جهت نصب TypeScript استفاده می‌شود. چون node.js به Path و مسیرهای اصلی ویندوز اضافه می‌شود، تنها کافی است دستور npm install -g typescript را در خط فرمان صادر کنید. در اینجا سوئیچ g به معنای global و دسترسی عمومی است.


همانطور که در این تصویر مشخص است، پس از صدور دستور نصب TypeScript، نگارش 1.8.9 آن نصب شده‌است. اما زمانیکه کامپایلر tsc را با پارامتر version اجرا می‌کنیم، شماره نگارش قدیمی 1.0.3.0 را نمایش می‌دهد. برای رفع این مشکل به مسیر C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs\TypeScript مراجعه کرده و پوشه‌ی 1.0 را به 1.0-old تغییر نام دهید.


اکنون اگر مجددا بررسی کنیم، نگارش صحیح قابل مشاهده است:


پس از این تغییرات اگر مجددا به VS Code باز گردیم و ctrl+shift+B را صادر کنیم (جهت اجرای مجدد task runner و اجرای tsc تنظیم شده) ، پیام ذیل مشاهده می‌شود:
 15:33:52 - Compilation complete. Watching for file changes.
به این معنا که اینبار پارامتر watch را شناسایی کرده‌است و دیگر از کامپایلر قدیمی tsc استفاده نمی‌کند. برای آزمایش آن، از منوی view گزینه‌ی split editor را انتخاب کنید و سپس در سمت چپ فایل test.ts و در سمت راست، فایل test.js کامپایل شده را باز کنید:


در اینجا چون پارامتر watch فعال شده‌است، هر تغییری که در فایل ts داده شود، بلافاصله کامپایل شده و در فایل js منعکس خواهد شد.


تنظیم VS Code جهت دیباگ کدهای TypeScript

در نوار ابزار کنار صفحه‌ی VS Code، بر روی دکمه‌ی دیباگ کلیک کنید:


سپس بر روی دکمه‌ی چرخ‌دنده‌ی موجود که کار انجام تنظیمات را توسط آن می‌توان ادامه داد، کلیک کنید. بلافاصله منویی ظاهر می‌شود که درخواست انتخاب محیط دیباگ را دارد:


در اینجا node.js را انتخاب کنید. با اینکار فایل جدیدی دیگری به نام launch.json به پوشه‌ی vscode. اضافه می‌شود. اگر به این فایل دقت کنید دو خاصیت name به نام‌های Launch و Attach در آن موجود هستند. این نام‌ها در یک دراپ داون، در کنار دکمه‌ی start دیباگ نیز ظاهر می‌شوند:


- در فایل launch.json، باید خاصیت "program": "${workspaceRoot}/app.js" را ویرایش کرد و app.js آن‌را به test.ts مثال جاری تغییر داد.
- سپس خاصیت "sourceMaps" آن نیز باید تغییر کرده و جهت استفاده‌ی از source mapهای تولیدی به true تنظیم شود.
- در آخر باید مسیر پوشه‌ی خروجی js را نیز تنظیم کرد: "outDir": "${workspaceRoot}/js"
همچنین باید دقت داشت چون externalConsole به false تنظیم شده‌است، خروجی این کنسول به output ویژوال استودیوکد منتقل می‌شود.

اکنون اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ start کلیک کنید (دکمه‌ی F5)، امکان دیباگ سطر به سطر کد TypeScript را خواهید یافت:



فایل‌های نهایی json یاد شده‌ی در متن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
 VSCodeTypeScript.zip
مطالب
قبل از رفع باگ، برای آن تست بنویسید

از دقت کردن در نحوه اداره پروژه‌های خوب و بزرگ در سطح دنیا، می‌توان به نکات آموزنده‌ای رسید. برای مثال NHibernate را درنظر بگیرید. این پروژه شاید روز اول کپی مطابق اصل نمونه جاوای آن بوده، اما الان از خیلی از جهات یک سر و گردن از آن بالاتر است. پشتیبانی LINQ را اضافه کرده، خودش Syntax جدیدی را به نام QueryOver ارائه داده و همچنین معادلی را جهت حذف فایل‌های XML به کمک امکانات جدید زبان‌های دات نتی مانند lambda expressions ارائه کرده. خلاصه این تیم، فقط یک کپی کار نیست. پایه رو از یک جایی گرفته اما سبب تحول در آن شده. از اهداف پروژه‌های سورس باز هم همین است: برای هر کاری چرخ را از صفر ابداع نکنید.

اگر به نحوه اداره کلی پروژه NHibernate‌ دقت کنید یک مورد مشهود است:
  • تمام گزارش‌های باگ بدون Unit test ندید گرفته می‌شوند.
  • از کلیه بهبودهای ارائه شده (وصله‌ها یا patch ها) بدون Unit test صرفنظر می‌شود.
  • از کلیه موارد جدید ارائه شده بدون Unit test هم صرفنظر خواهد شد.

بنابراین اگر در issue tracker این تیم رفتید و گفتید: «سلام، اینجا این مشکل هست»، خیالتان راحت باشد که ندید گرفته خواهید شد.

سؤال : چرا این‌ها اینطور رفتار می‌کنند؟!
- وجود Unit test دقیقا مشخص می‌کند که چه قسمت یا قسمت‌هایی به گزارش باگ شما مرتبط هستند. نیازی نیست حتما بتوانید یک خطا را با جملات ساده شرح دهید. این مساله خصوصا در پروژه‌های بین المللی حائز اهمیت است. ضعف زبان انگلیسی همه جا هست. همینقدر که توانسته‌اید برای آن یک Unit test بنویسید که مثلا در این عملیات با این ورودی،‌ نتیجه قرار بوده بشود 10 و مثلا شده 5 یا حتی این Exception صادر شده که باید کنترل شود، یعنی مشکل را کاملا مشخص کرده‌اید.
- وجود Unit tests ، انجام Code review و همچنین Refactoring را تسهیل می‌بخشند. در هر دو حالت یاد شده، هدف تغییر کارکرد سیستم نیست؛ هدف بهبود کیفیت کدهای موجود است. بنابراین دست به یک سری تغییرات زده خواهد شد. اما سؤال اینجا است که از کجا باید مطمئن شد که این تغییرات، سیستم را به هم نریخته‌اند. پروژه‌ی جاری چند سال است که در حال توسعه است. قسمت‌های زیادی به آن اضافه شده. با نبود Unit tests ممکن است بعضی از قسمت‌ها زاید یا احمقانه به نظر برسند.
- بهترین مستندات کدهای تهیه شده، Unit tests آن هستند. برای مثال علاقمند هستید که NHibernate را یاد بگیرید؟ هرچه می‌گردید مثال‌های کمی را در اینترنت در این زمینه پیدا می‌کنید؟ وقت خودتان را تلف نکنید! این پروژه بالای 2000 آزمون واحد دارد. هر کدام از این آزمون‌ها نحوه‌ی بکارگیری قسمت‌های مختلف را به نحوی کاربردی بیان می‌کنند.
- وجود Unit tests از پیدایش مجدد باگ‌ها جلوگیری می‌کنند. اگر آزمون واحدی وجود نداشته باشد، امروز کدی اضافه می‌شود. فردا همین کد توسط عده‌ای دیگر زاید تشخیص داده شده و حذف می‌شود! بنابراین احتمال بروز مجدد این خطا در آینده وجود خواهد داشت. با وجود Unit tests، فلسفه وجودی هر قسمتی از کدهای موجود پروژه دقیقا مشخص می‌شود و در صورت حذف آن‌، با اجرای آزمون‌های خودکار سریعا می‌توان به کمبودهای حاصل پی‌برد.

اشتراک‌ها
روش نصب PLV8 روی PostgreSQL

Installing plv8 On All Platforms 


What Is plv8? 

V8 is a JavaScript engine written by Google. plv8, sometimes written as "PL/v8", is a Procedural Language wrapper around V8 that lets you write PostgreSQL stored procedures in JavaScript. 

 
روش نصب PLV8 روی PostgreSQL