مطالب
کاهش پیچیدگی؛ قسمت اول: الگوی مورد خاص (Special Case Pattern)
مهمترین دستاورد  الگوی شیء نال ( Null Object Pattern ) این است که جریان کنترل (branch ) برای شاخه مثبت و منفی یکسان است و هیچگونه انشعاب شرطی بر اساس آزمون‌های null وجود ندارد. شی‌ءهای حقیقی دارای یک سری از رفتار‌ها هستند؛ ولی Null Object معمولا هیچ کاری را انجام نمی‌دهد. 

Null Object دارای هیچگونه اطلاعاتی نیست. اگر ما یک برنامه تجارت داشتیم که در آن درخواست خرید، Null Object را برگرداند، در واقع تمام سر نخ‌هایی را که چرا عملیات با شکست مواجه شد‌ه‌است، کنار می‌گذاریم. آیا این مبلغ در حساب کاربری کاربر کافی نیست و یا آیا آیتمی موجود نیست؟ 

در این مقاله حالت‌هایی را که الگوی طراحی Null Object، قادر به تشخیص آنها نیست را به وسیله الگوی طراحی Special case رفع می‌کنیم.


 الگوی طراحی Special Case 

گاهی از اوقات پیش خواهد آمد که ما تسلیم شده و شیءای را برمی‌گردانیم که خودش نشان دهنده خطاست. اما همه شکست‌ها یکسان نیستند. در ابتدا، کاربر ممکن است واجد شرایط انجام خرید نباشد. اما اگر واجد شرایط باشد، آیتم مورد نظر ممکن است در انبار نباشد. در صورت موجود بودن در انبار، حساب کاربر ممکن است مبلغ کافی نداشته باشد.

بجای برگشت دادن شیء Null در تمام این موارد، ما می‌توانیم نتیجه را اصلاح کنیم و اساسا هر بار یک شیء مختلف را بازگردانیم. اینها هنوز هم نوعی از اشیاء Null هستند؛ ولی اینبار دارای معانی هستند. یکی از انها برای «حساب کاربری ناکافی» است، یکی دیگر برای «سایت در دست تعمیر و نگهداری» است و یا یکی دیگر از آنها «موجود نبودن در انبار» خواهد بود. 

چنین اشیائی به موارد خاص ( Special Case ) اشاره می‌کنند. ما می‌توانیم اشیاء مورد خاص ( Special Case ) را به عنوان نتایج واقعی عملیات بسازیم. فقط اگر تمام بررسی‌های کسب و کار به پایان برسند و عملیات موفقیت آمیز باشد، آنگاه شیء واقعی نتیجه را باز می‌گردانیم.


نمونه‌ای از پیاده سازی موارد خاص

این بخشی از رابط کاربری است که توسط سرویس‌های برنامه کاربردی اجرا می‌شود:

public interface IApplicationServices
{
    ...
    IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName);
}

لایه نمایش انتظار دارد که لایه نرم افزار یک ویو مدل به خصوصی را برای آن تولید کند. در حال حاضر ما یک سناریوی موفقیت آمیز را داریم که در آن ویو مدل شامل اطلاعات واقعی از خرید است و چندین سناریوی شکست. 

 اگرعملیات خرید با هر کدام از شرایط زیر مواجه شود به شکست می‌انجامد:

       1)  سایت در دست تعمیر و نگهداری باشد.

       2)  کاربر ثبت نشده و یا فعال نیست.

       3) آیتمی موجود نیست و یا وجود ندارد.

       4)  موجودی کاربر کم باشد.

 برای هر یک از این موارد یک کلاس خاص را ایجاد می‌کنیم که رابط کاربری IReceiptViewModel را پیاده سازی خواهد کرد. 
public class DownForMaintenance: IReceiptViewModel
{
}
این ویو مدل نشان دهنده این می‌باشد که سایت در دست تعمیر و نگهداری است. در حال حاضر هیچ اطلاعات اضافی همراه آن نیست؛ اما بعدها می‌توانیم بعضی از ویژگی‌های آن را اضافه کنیم. برای مثال زمان برآورد که سایت چه زمانی دوباره باز می‌شود. 
public class InvalidUser: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }

    public InvalidUser(string userName)
    {
        this.UserName = userName;
    }
}
این کلاس برای مواقعی که کاربر وجود نداشته باشد و یا غیر فعال باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینبار شیء مورد خاص (Special case) دارای اطلاعات اضافی مانند نام کاربری که خرید آن شکست خورده است، می‌باشد. 
توجه داشته باشید موارد خاص InvalidUser زمانی تولید می‌شوند که حالت DownForMaintenance را با موفقیت گذرانده باشیم. این دقیقا همان لحظه‌ای است که برنامه ما می‌داند کاربر وارد سیستم شده‌است. 
این قاعده کلی در الگوی طراحی مورد خاص ( Special case ) است. همانطور که از طریق منطق دامنه ( Domain Logic ) پیشرفت می‌کنید، اطلاعات بیشتری جمع آوری می‌شود که هر کدام از آنها برای تولید یک مورد مورد خاص با ارزش‌تر، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
public class OutOfStock: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public OutOfStock(string userName, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
این ویو مدل نشان دهنده این است که آیتمی موجود نیست. اینبار ما نام کاربری و نام آیتم (معتبر) را می‌دانیم. این شیء شامل اطلاعاتی است که آیتم مشخص شده توسط کاربر ثبت شده موجود در انبار موجود نیست. 
public class InsufficientFunds: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public decimal Amount { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public InsufficientFunds(string userName, decimal amount, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.Amount = amount;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
در نهایت، این مدل اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که کاربری خاص، موجودی کافی برای پرداخت اقلام درخواستی را ندارد. بازگشت یک مورد خاص ( Special case) بجای Null Object ساده که حاوی اطلاعات اضافی نیست، به ما اجازه می‌دهد که اطلاعات قابل تامل‌تری را به کاربر بازگشت دهیم.

مثال استفاده از موارد خاص ( Special case)
با این حال ما تعدادی از کلاس‌های مورد خاص را پیاده سازی کرده‌ایم که هر کدام برای سناریوهای منفی در برنامه است. در هر موردی که ما شیء null یا Null را استفاده می‌کردیم وآن را بازگشت می‌دادیم، اکنون دیگر فقط مورد خاص را ایجاد و باز می‌گردانیم.
public class ApplicationServices: IApplicationServices
{
    ...
    public IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName)
    {
        if (IsDownForMaintenance())
            return new DownForMaintenance();
        return this.domain.Purchase(Session.LoggedInUserName, itemName);
    }

    private bool IsDownForMaintenance()
    {
        return File.Exists("maintenance.lock");
    }
}
این پیاده سازی سرویس نرم افزاری است که می‌تواند برای موارد تعمیر و نگهداری در مواردی که برنامه در دست نیست، بازگرداننده شود. در غیر این صورت سرویس برنامه، سرویس  دامین را فراخوانی کرده و شیءای را که آنجا تولید می‌شود، بازگشت می‌دهد. 
در داخل سرویس دامنه، مسائل ممکن است بسیار پیچیده‌تر باشند که در اینجا پیاده سازی شده است:
public class DomainServices: IDomainServices
{
    public IReceiptViewModel Purchase(string userName, string itemName)
    {
        User user = this.userRepository.Find(userName);
        if (user == null)
            return new InvalidUser(userName);

        Account account = this.accountRepository.FindByUser(user);
        return this.Purchase(user, account, itemName);
    }

    private IReceiptViewModel Purchase(User user, Account account, string itemName)
    {
        Product item = this.productRepository.Find(itemName);
        if (item == null)
            return new OutOfStock(user.UserName, itemName);

        ReceiptDto receipt = user.Purchase(item);
        MoneyTransaction transaction = account.Withdraw(receipt.Price);
        if (transaction == null)
            return new InsufficientFunds(user.UserName, receipt.Price, itemName);

        return receipt;
    }
}
در این مورد، اگر در سرویس‌های دامنه، چیزی اشتباه برآورده شود، موارد خاصی را باز می‌گردانند. فقط در پایان اجرا، اگر همه چیز خوب پیش رود، سرویس دامنه یک شیء واقعی را بازگشت خواهد داد.
به این ترتیب زمانیکه کاربر درخواست خریدی را می‌کند، خدمات برنامه و دامنه، اطلاعات و اتفاقات لازم را به لایه نمایش ارسال می‌کنند. اگر خرید با خطا رو به رو شد، لایه نمایش یک شیء را که حاوی تمام داده‌های موجود در مورد دلایل شکست است، دریافت می‌کند. اگر خرید با موفقیت باشد، لایه نمایش یک شیء را دریافت خواهد کرد که قادر به نمایش آن به کاربر خواهد بود.

نتیجه گیری
الگوی طراحی مورد خاص، مکمل ایده الگوی Null Object است. در بسیاری از موارد، Null Object واقعا قابل اجرا نیست؛ زیرا اطلاعاتی را درباره آنکه چرا هیچ خاصیت خاصی تولید نمی‌شود، ارائه نمی‌دهد. special case شیء خاصی است که اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهد.
نتیجه این پیچیدگی در کد این است که تماس گیرنده مجبور به انجام if-then-else بر اساس اینکه آیا شیء null یا غیر null است، دیگر نیست. رفرنس‌ها همیشه غیر Null خواهند بود. تنها تفاوت قابل ملاحظه‌ای که بین الگوهای Null Object و Special case وجود دارد این است که الگوی خاص ( Special Case) رفتارهای پیچیده‌تری را از خود نشان می‌دهد. از این رو، الگوی مورد خاص را می‌توان به سناریوهای پیچیده‌تری اعمال کرد که تماس گیرنده را از منطق if-then-else محافظت می‌کند. 
مطالب
ASP.NET MVC #12

تولید خودکار فرم‌های ورود و نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC بر اساس اطلاعات مدل‌ها

در الگوی MVC، قسمت M یا مدل آن یک سری ویژگی‌های خاص خودش را دارد:
شما را وادار نمی‌کند که مدل را به نحو خاصی طراحی کنید. شما را مجبور نمی‌کند که کلاس‌های مدل را برای نمونه همانند کلاس‌های کنترلرها، از کلاس خاصی به ارث ببرید. یا حتی در مورد نحوه‌ی دسترسی به داده‌ها نیز، نظری ندارد. به عبارتی برنامه نویس است که می‌تواند بر اساس امکانات مهیای در کل اکوسیستم دات نت، در این مورد آزادانه تصمیم گیری کند.
بر همین اساس ASP.NET MVC یک سری قرارداد را برای سهولت اعتبار سنجی یا تولید بهتر رابط کاربری بر اساس اطلاعات مدل‌ها، فراهم آورده است. این قراردادها هم چیزی نیستند جز یک سری metadata که نحوه‌ی دربرگیری اطلاعات را در مدل‌ها توضیح می‌دهند. برای دسترسی به آن‌ها پروژه جاری باید ارجاعی را به اسمبلی‌های System.ComponentModel.DataAnnotations.dll و System.Web.Mvc.dll داشته باشد (که VS.NET به صورت خودکار در ابتدای ایجاد پروژه اینکار را انجام می‌دهد).

یک مثال کاربردی

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در پوشه مدل‌های آن، مدل اولیه‌ای را با محتوای زیر ایجاد نمائید:

using System;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public decimal Salary { set; get; }
public string Address { set; get; }
public bool IsMale { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

سپس یک کنترلر جدید را هم به نام EmployeeController با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication8.Models;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class EmployeeController : Controller
{
public ActionResult Create()
{
var employee = new Employee { AddDate = DateTime.Now };
return View(employee);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و یک View ساده را برای آن ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به صورت زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication8.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Create";
}

<h2>Create An Employee</h2>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "Employee"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Save" />
}

اکنون اگر پروژه را اجرا کرده و مسیر http://localhost/employee/create را وارد نمائید، یک صفحه ورود اطلاعات تولید شده به صورت خودکار را مشاهده خواهید کرد. متد Html.EditorForModel بر اساس اطلاعات خواص عمومی مدل، یک فرم خودکار را تشکیل می‌دهد.
البته فرم تولیدی به این شکل شاید آنچنان مطلوب نباشد، از این جهت که برای مثال Id را هم لحاظ کرده، در صورتیکه قرار است این Id توسط بانک اطلاعاتی انتساب داده شود و نیازی نیست تا کاربر آن‌را وارد نماید. یا مثلا برچسب AddDate نباید به این شکل صرفا بر اساس نام خاصیت متناظر با آن تولید شود و مواردی از این دست. به عبارتی نیاز به سفارشی سازی کار این فرم ساز توکار ASP.NET MVC وجود دارد که ادامه بحث جاری را تشکیل خواهد داد.



سفارشی سازی فرم ساز توکار ASP.NET MVC با کمک Metadata خواص

برای اینکه بتوان نحوه نمایش فرم خودکار تولید شده را سفارشی کرد، می‌توان از یک سری attribute و data annotations توکار دات نت و ASP.NET MVC استفاده کرد و نهایتا این metadata توسط فریم ورک، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برای مثال:

using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
//[ScaffoldColumn(false)]

[HiddenInput(DisplayValue=false)]
public int Id { set; get; }

public string Name { set; get; }

[DisplayName("Annual Salary ($)")]
public decimal Salary { set; get; }

public string Address { set; get; }

[DisplayName("Is Male?")]
public bool IsMale { set; get; }

[DisplayName("Start Date")]
[DataType(DataType.Date)]
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی HiddenInput از نمایش عمومی خاصیت Id جلوگیری خواهیم کرد یا توسط ویژگی DisplayName، برچسب دلخواه خود را به عناصر فرم تشکیل شده، انتساب خواهیم داد. اگر نیاز باشد تا خاصیتی کلا از رابط کاربری حذف شود می‌توان از ویژگی ScaffoldColumn با مقدار false استفاده کرد. یا توسط DataType، مشخص کرده‌ایم که نوع ورودی فقط قرار است Date باشد و نیازی به قسمت Time آن نداریم.
DataType شامل نوع‌های از پیش تعریف شده دیگری نیز هست. برای مثال اگر نیاز به نمایش TextArea بود از مقدار MultilineText، ‌استفاده کنید:

[DataType(DataType.MultilineText)]

یا برای نمایش PasswordBox از مقدار Password می‌توان کمک گرفت. اگر نیاز دارید تا آدرس ایمیلی به شکل یک لینک mailto نمایش داده شود از مقدار EmailAddress استفاده کنید. به کمک مقدار Url، متن خروجی به صورت خودکار تبدیل به یک آدرس قابل کلیک خواهد شد.
اکنون اگر پروژه را مجددا کامپایل کنیم و به آدرس ایجاد یک کارمند جدید مراجعه نمائیم، با رابط کاربری بهتری مواجه خواهیم شد.



سفارشی سازی ظاهر فرم ساز توکار ASP.NET MVC

در ادامه اگر بخواهیم ظاهر این فرم را اندکی سفارشی‌تر کنیم، بهتر است به سورس صفحه تولیدی در مرورگر مراجعه کنیم. در اینجا یک سری عناصر HTML محصور شده با div را خواهیم یافت. هر کدام از این‌ها هم با classهای css خاص خود تعریف شده‌اند. بنابراین اگر علاقمند باشیم که رنگ و قلم و غیره این موارد تغییر دهیم، تنها کافی است فایل css برنامه را ویرایش کنیم و نیازی به دستکاری مستقیم کدهای برنامه نیست.



انتساب قالب‌های سفارشی به خواص یک شیء

تا اینجا در مورد نحوه سفارشی سازی رنگ، قلم، برچسب و نوع داده‌های هر کدام از عناصر نهایی نمایش داده شده، توضیحاتی را ملاحظه نمودید.
در فرم تولیدی نهایی، خاصیت bool تعریف شده به صورت خودکار به یک checkbox تبدیل شده است. چقدر خوب می‌شد اگر امکان تبدیل آن مثلا به RadioButton انتخاب مرد یا زن بودن کارمند ثبت شده در سیستم وجود داشت. برای اصلاح یا تغییر این مورد، باز هم می‌توان از متادیتای خواص، جهت تعریف قالبی خاص برای هر کدام از خواص مدل استفاده کرد.
به پوشه Views/Shared مراجعه کرده و یک پوشه جدید به نام EditorTemplates را ایجاد نمائید. بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه «Create as a partial view» را انتخاب نمائید و نام آن‌را هم مثلا GenderOptions وارد کنید. همچنین گزینه «Create a strongly typed view» را نیز انتخاب کنید. مقدار Model class را مساوی bool وارد نمائید. فعلا یک hello داخل این صفحه جدید وارد کرده و سپس خاصیت IsMale را به نحو زیر تغییر دهید:

[DisplayName("Gender")]
[UIHint("GenderOptions")]
public bool IsMale { set; get; }

توسط ویژگی UIHint، می‌توان یک خاصیت را به یک partial view متصل کرد. در اینجا خاصیت IsMale به partial view ایی به نام GenderOptions متصل شده است. اکنون اگر برنامه را کامپایل و اجرا کرده و آدرس ایجاد یک کارمند جدید را ملاحظه کنید، بجای Checkbox باید یک hello نمایش داده شود.
محتویات این Partial view هم نهایتا به شکل زیر خواهند بود:

@model bool
<p>@Html.RadioButton("", false, !Model) Female</p>
<p>@Html.RadioButton("", true, Model) Male</p>

در اینجا Model که از نوع bool تعریف شده، به خاصیت IsMale اشاره خواهد کرد. دو RadioButton هم برای انتخاب بین حالت زن و مرد تعریف شده‌اند.

یا یک مثال جالب دیگر در این زمینه می‌تواند تبدیل enum به یک Dropdownlist باشد. در این حالت partial view ما شکل زیر را خواهد یافت:

@model Enum
@Html.DropDownListFor(m => m, Enum.GetValues(Model.GetType())
.Cast<Enum>()
.Select(m => {
string enumVal = Enum.GetName(Model.GetType(), m);
return new SelectListItem() {
Selected = (Model.ToString() == enumVal),
Text = enumVal,
Value = enumVal
};
}))

و برای استفاده از آن، از ویژگی زیر می‌توان کمک گرفت (مزین کردن خاصیتی از نوع یک enum دلخواه، جهت تبدیل خودکار آن به یک دراپ داون لیست):

[UIHint("Enum")]


سایر متدهای کمکی تولید و نمایش خودکار اطلاعات از روی اطلاعات مدل‌های برنامه

متدهای دیگری نیز در رده‌ی Templated helpers قرار می‌گیرند. اگر از متد Html.EditorFor استفاده کنیم، از تمام این اطلاعات متادیتای تعریف شده نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که در قسمت قبل (قسمت 11) نیز توضیح داده شد، صفحه استاندارد Add view در VS.NET به همراه یک سری قالب تولید فرم‌های Create و Edit هم هست که دقیقا کد نهایی تولیدی را بر اساس همین متد تولید می‌کند.
استفاده از Html.EditorFor انعطاف پذیری بیشتری را به همراه دارد. برای مثال اگر یک طراح وب، طرح ویژه‌ای را در مورد ظاهر فرم‌های سایت به شما ارائه دهد، بهتر است از این روش استفاده کنید. اما خروجی نهایی Html.EditorForModel به کمک تعدادی متادیتا و اندکی دستکاری CSS، از دیدگاه یک برنامه نویس بی نقص است!
به علاوه، متد Html.DisplayForModel نیز مهیا است. بجای اینکه کار تولید رابط کاربری اطلاعات نمایش جزئیات یک شیء را انجام دهید، اجازه دهید تا متد Html.DisplayForModel اینکار را انجام دهد. سفارشی سازی آن نیز همانند قبل است و بر اساس متادیتای خواص انجام می‌شود. در این حالت، مسیر پیش فرض جستجوی قالب‌های UIHint آن، Views/Shared/DisplayTemplates می‌باشد. همچنین Html.DisplayFor نیز جهت کار با یک خاصیت مدل تدارک دیده شده است. البته باید درنظر داشت که استفاده از پوشه Views/Shared اجباری نیست. برای مثال اگر از پوشه Views/Home/DisplayTemplates استفاده کنیم، قالب‌های سفارشی تهیه شده تنها جهت Viewهای کنترلر home قابل استفاده خواهند بود.
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که جهت سفارشی سازی نحوه نمایش خودکار اطلاعات می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، DisplayFormat است. برای مثال اگر مقدار خاصیت در حال نمایش نال بود، می‌توان مقدار دیگری را نمایش داد:

[DisplayFormat(NullDisplayText = "-")]

یا اگر علاقمند بودیم که فرمت اطلاعات در حال نمایش را تغییر دهیم، به نحو زیر می‌توان عمل کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}")]

مقدار DataFormatString در پشت صحنه در متد string.Format مورد استفاده قرار می‌گیرد.
و اگر بخواهیم که این ویژگی در حالت تولید فرم ویرایش نیز درنظر گرفته شود، می‌توان خاصیت ApplyFormatInEditMode را نیز مقدار دهی کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}", ApplyFormatInEditMode = true)]



بازنویسی قالب‌های پیش فرض تولید فرم یا نمایش اطلاعات خودکار ASP.NET MVC

یکی دیگر از قرارداهای بکارگرفته شده در حین استفاده از قالب‌های سفارشی، استفاده از نام اشیاء می‌باشد. مثلا در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates، اگر یک Partial view به نام String.cshtml وجود داشته باشد، از این پس نحوه رندر کلیه خواص رشته‌ای تمام مدل‌ها، بر اساس محتوای فایل String.cshtml مشخص می‌شود؛ به همین ترتیب در مورد datetime و سایر انواع مهیا.
برای مثال اگر خواستید تمام تاریخ‌های میلادی دریافتی از بانک اطلاعاتی را شمسی نمایش دهید، فقط کافی است یک فایل datetime.cshtml سفارشی را تولید کنید که Model آن تاریخ میلادی دریافتی است و نهایتا کار این Partial view، رندر تاریخ تبدیل شده به همراه تگ‌های سفارشی مورد نظر می‌باشد. در این حالت نیازی به ذکر ویژگی UIHint نیز نخواهد بود و همه چیز خودکار است.
به همین ترتیب اگر نام مدل ما Employee باشد و فایل Partial view ایی به نام Employee.cshtml در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates قرار گیرد، متد Html.DisplayForModel به صورت پیش فرض از محتوای این فایل جهت رندر اطلاعات نمایش جزئیات شیء Employee استفاده خواهد کرد.
داخل Partial viewهای سفارشی تعریف شده به کمک خاصیت ViewData.TemplateInfo.FormattedModelValue مقدار نهایی فرمت شده قابل استفاده را فراهم می‌کند. این مورد هم از این جهت حائز اهمیت است که نیازی نباشد تا ویژگی DisplayFormat را به صورت دستی پردازش کنیم. همچنین اطلاعات ViewData.ModelMetadata نیز دراینجا قابل دسترسی هستند.



سؤال: Partial View چیست؟

همانطور که از نام Partial view بر‌می‌آید، هدف آن رندر کردن قسمتی از صفحه است به همراه استفاده مجدد از کدهای تولید رابط کاربری در چندین و چند View؛ چیزی شبیه به User controls در ASP.NET Web forms البته با این تفاوت که Page life cycle و Code behind و سایر موارد مشابه آن در اینجا حذف شده‌اند. همچنین از Partial viewها برای به روز رسانی قسمتی از صفحه حین فراخوانی‌های Ajaxایی نیز استفاده می‌شود. مهم‌ترین کاربرد Partial views علاوه بر استفاده مجدد از کدها، خلوت کردن Viewهای شلوغ است جهت ساده‌تر سازی نگهداری آن‌ها در طول زمان (یک نوع Refactoring فایل‌های View محسوب می‌شوند).
پسوند این فایل‌ها نیز بسته به موتور View مورد استفاده تعیین می‌شود. برای مثال حین استفاده از Razor، پسوند Partial views همان cshtml یا vbhtml می‌باشد. یا اگر از web forms view engine استفاده شود، پسوند آن‌ها ascx است (همانند User controls در وب فرم‌ها).
البته چون در حالت استفاده از موتور Razor، پسوند View و Partial viewها یکی است، مرسوم شده است که نام Partial viewها را با یک underline شروع کنیم تا بتوان بین این دو تمایز قائل شد.
اگر این فایل‌ها را در پوشه Views/Shared تعریف کنیم، در تمام Viewها قابل استفاده خواهند بود. اما اگر مثلا در پوشه Views/Home آن‌هارا قرار دهیم، تنها در Viewهای متعلق به کنترلر Home، قابل بکارگیری می‌باشند.
Partial views را نیز می‌توان strongly typed تعریف کرد و به این ترتیب با مشخص سازی دقیق نوع model آن، علاوه بر بهره‌مندی از Intellisense خودکار، رندر آن‌را نیز تحت کنترل کامپایلر قرار داد.
مقدار Model در یک View بر اساس اطلاعات مدلی که به آن ارسال شده است تعیین می‌گردد. اما در یک Partial view که جزئی از یک View را نهایتا تشکیل خواهد داد، بر اساس مقدار ارسالی از طریق View معین می‌گردد.

یک مثال
در ادامه قصد داریم کد حلقه نمایش لیستی از عناصر تولید شده توسط VS.NET را به یک Partial view منتقل و Refactor کنیم.
ابتدا یک منبع داده فرضی زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Id = 1, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-3), Name = "Emp-01", Salary = 3000},
new Employee { Id = 2, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-2), Name = "Emp-02", Salary = 2000},
new Employee { Id = 3, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-1), Name = "Emp-03", Salary = 1000}
};
}
}
}

سپس از آن در یک کنترلر برای بازگشت لیستی از کارکنان استفاده خواهیم کرد:

public ActionResult EmployeeList()
{
var list = new Employees().CreateEmployees();
return View(list);
}

View متناظر با این متد را هم با کلیک راست بر روی متد، انتخاب گزینه Add view و سپس ایجاد یک strongly typed view از نوع کلاس Employee، ایجاد خواهیم کرد.
در ادامه قصد داریم بدنه حلقه زیر را refactor کنیم و آن‌را به یک Parial view منتقل نمائیم تا View ما اندکی خلوت‌تر و مفهوم‌تر شود:

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id })
</td>
</tr>
}

سپس بر روی پوشه Views/Employee کلیک راست کرده و گزینه Add|View را انتخاب کنید. در اینجا نام _EmployeeItem را وارد کرده و همچنین گزینه Create as a partial view و create a strongly typed view را نیز انتخاب کنید. نوع مدل هم Employee خواهد بود. به این ترتیب فایل زیر تشکیل خواهد شد:
\Views\Employee\_EmployeeItem.cshtml

ابتدای نام فایل‌را با underline شروع کرده‌ایم تا بتوان بین Viewها و Partial views تفاوت قائل شد. همچنین این Partial view چون داخل پوشه Employee تعریف شده، فقط در Viewهای کنترلر Employee در دسترس خواهد بود.
در ادامه کل بدنه حلقه فوق را cut کرده و در این فایل جدید paste نمائید. مرحله اول refactoring یک view به همین نحو آغاز می‌شود. البته در این حالت قادر به استفاده از Partial view نخواهیم بود چون اطلاعاتی که به این فایل ارسال می‌گردد و مدلی که در دسترس آن است از نوع Employee است و نه لیستی از کارمندان. به همین جهت باید item را با Model جایگزین کرد:

@model MvcApplication8.Models.Employee

<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id = Model.Id })
</td>
</tr>


سپس برای استفاده از این Partial view در صفحه نمایش لیست کارمندان خواهیم داشت:

@foreach (var item in Model) {
@Html.Partial("_EmployeeItem", item)
}

متد Html.Partial، اطلاعات یک Partial view را پردازش و تبدیل به یک رشته کرده و در اختیار Razor قرار می‌دهد تا در صفحه نمایش داده شود. پارامتر اول آن نام Partial view مورد نظر است (نیازی به ذکر پسوند فایل نیست) و پارامتر دوم، اطلاعاتی است که به آن ارسال خواهد شد.
متد دیگری هم وجود دارد به نام Html.RenderPartial. کار این متد نوشتن مستقیم در Response است، برخلاف Html.Partial که فقط یک رشته را بر می‌گرداند.



نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه

Html.Partial بر اساس اطلاعات مدل ارسالی از یک کنترلر، کار رندر قسمتی از آن‌را در یک View خاص عهده دار خواهد شد. اما اگر بخواهیم مثلا در یک صفحه یک قسمت را به نمایش آخرین اخبار و یک قسمت را به نمایش آخرین وضعیت آب و هوا اختصاص دهیم، از روش دیگری به نام RenderAction می‌توان کمک گرفت. در اینجا هم دو متد Html.Action و Html.RenderAction وجود دارند. اولی یک رشته را بر می‌گرداند و دومی اطلاعات را مستقیما در Response درج می‌کند.

یک مثال:
کنترلر جدیدی را به نام MenuController به پروژه اضافه کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class MenuController : Controller
{
[ChildActionOnly]
public ActionResult ShowMenu(string options)
{
return PartialView(viewName: "_ShowMenu", model: options);
}
}
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا قصد داریم یک partial view که نامش با underline شروع می‌شود را اضافه کنیم. مثلا با محتوای زیر ( با توجه به اینکه مدل ارسالی از نوع رشته‌ای است):

@model string

<ul>
<li>
@Model
</li>
</ul>

حین فراخوانی متد Html.Action، یک متد در یک کنترلر فراخوانی خواهد شد (که شامل ارائه درخواست و طی سیکل کامل پردازشی آن کنترلر نیز خواهد بود). سپس آن متد با بازگشت دادن یک PartialView، اطلاعات پردازش شده یک partial view را به فراخوان بازگشت می‌دهد. اگر نامی ذکر نشود، همان نام متد در نظر گرفته خواهد شد. البته از آنجائیکه در این مثال در ابتدای نام Partial view یک underline قرار دادیم، نیاز خواهد بود تا این نام صریحا ذکر گردد (چون دیگر هم نام متد یا ActionName آن نیست). ویژگی ChildActionOnly سبب می‌شود تا این متد ویژه تنها از طریق فراخوانی Html.Action در دسترس باشد.
برای استفاده از آن هم در Viewایی دیگر خواهیم داشت:

@Html.Action(actionName: "ShowMenu", controllerName: "Menu", 
routeValues: new { options = "some data..." })

در اینجا هم پارامتر ارسالی به کمک anonymously typed objects مشخص و مقدار دهی شده است.


سؤال مهم: چه تفاوتی بین RenderPartial و RenderAction وجود دارد؟ به نظر هر دو یک کار را انجام می‌دهند، هر دو مقداری HTML را پس از پرداش به صفحه تزریق می‌کنند.
پاسخ: اگر View والد، دارای کلیه اطلاعات لازم جهت نمایش اطلاعات Partial view است، از RenderPartial استفاده کنید. به این ترتیب برخلاف حالت RenderAction درخواست جدیدی به ASP.NET Pipeline صادر نشده و کارآیی نهایی بهتر خواهد بود. صرفا یک الحاق ساده به صفحه انجام خواهد شد.
اما اگر برای رندر کردن این قسمت از صفحه که قرار است اضافه شود، نیاز به دریافت اطلاعات دیگری خارج از اطلاعات مهیا می‌باشد، از روش RenderAction استفاده کنید. برای مثال اگر در صفحه جاری قرار است لیست پروژه‌ها نمایش داده شود و در کنار صفحه مثلا منوی خاصی باید قرار گیرد، اطلاعات این منو در View جاری فراهم نیست (و همچنین مرتبط به آن هم نیست). بنابراین از روش RenderAction برای حل این مساله می‌توان کمک گرفت.
به صورت خلاصه برای نمایش اطلاعات تکراری در صفحات مختلف سایت در حالتیکه این اطلاعات از قسمت‌های دیگر صفحه ایزوله است (مثلا نمایش چند ویجت مختلف در صفحه)، روش RenderAction ارجحیت دارد.


یک نکته
فراخوانی متدهای RenderAction و RenderPartial در حین کار با Razor باید به شکل فراخوانی یک متد داخل {} باشند:

@{ Html.RenderAction("About"); }
And not @Html.RenderAction("About")

علت این است که @ به تنهایی به معنای نوشتن در Response است. متد RenderAction هم خروجی ندارد و مستقیما در Response اطلاعات خودش را درج می‌کند. بنابراین این دو با هم همخوانی ندارند و باید به شکل یک متد معمولی با آن رفتار کرد.
اگر حجم اطلاعاتی که قرار است در صفحه درج شود بالا است، متدهای RenderAction و RenderPartial نسبت به Html.Action و Html.Partial کارآیی بهتری دارند؛ چون یک مرحله تبدیل کل اطلاعات به رشته و سپس درج نتیجه در Response، در آن‌ها حذف شده است.


مطالب
تبدیل یک View به رشته و بازگشت آن به همراه نتایج JSON حاصل از یک عملیات Ajax ایی در ASP.NET MVC

ممکن است بخواهیم در پاسخ یک تقاضای Ajax ایی، اگر عملیات در سمت سرور با موفقیت انجام شد، خروجی یک Controller action را به کاربر نهایی نشان دهیم. در چنین سناریویی لازم است که بتوانیم خروجی یک action را بصورت رشته برگردانیم. در این مقاله به این مسئله خواهیم پرداخت .
فرض کنید در یک سیستم وبلاگ ساده قصد داریم امکان کامنت گذاشتن بصورت
Ajax را پیاده سازی کنیم. یک ایده عملی و کارآ این است: بعد از اینکه کاربر متن کامنت را وارد کرد و دکمه‌ی ارسال کامنت را زد، تقاضا به سمت سرور ارسال شود و اگر سرور پیغام موفقیت را صادر کرد، متن نوشته شده توسط کاربر را به کمک کدهای JavaScript و در همان سمت کلاینت بصورت یک کادر کامنت جدید به محتوای صفحه اضافه کنیم. بنده در اینجا برای اینکه بتوانم اصل موضوع مورد بحث را توضیح دهم، از یک سناریوی جایگزین استفاده می‌کنم؛ کاربر موقعیکه دکمه ارسال را زد، تقاضا به سرور ارسال میشود. سرور بعد از انجام عملیات، تحت یک شی  JSON هم نتیجه‌ی انجام عملیات و هم محتوای HTML نمایش کامنت جدید در صفحه را به سمت کلاینت ارسال خواهد کرد و کلاینت در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، آن محتوا را به صفحه اضافه می‌کند.

با توجه به توضیحات داده شده، ابتدا یک شیء نیاز داریم تا بتوانیم توسط آن نتیجه‌ی عملیات Ajax ایی را بصورت  JSON به سمت کلاینت ارسال کنیم:

public class MyJsonResult
{
  public bool success { set; get; }
  public bool HasWarning { set; get; }
  public string WarningMessage { set; get; }
  public int errorcode { set; get; }
public string message {set; get; }   public object data { set; get; }  }

سپس به متدی نیاز داریم که کار تبدیل نتیجه‌ی action را به رشته، انجام دهد:

public static string RenderViewToString(ControllerContext context,
    string viewPath,
    object model = null,
    bool partial = false) 
{
    ViewEngineResult viewEngineResult = null;
    if (partial) viewEngineResult = ViewEngines.Engines.FindPartialView(context, viewPath);
    else viewEngineResult = ViewEngines.Engines.FindView(context, viewPath, null);
    if (viewEngineResult == null) throw new FileNotFoundException("View cannot be found.");
    var view = viewEngineResult.View;
    context.Controller.ViewData.Model = model;
    string result = null;
    using(var sw = new StringWriter()) {
        var ctx = new ViewContext(context, view, context.Controller.ViewData, context.Controller.TempData, sw);
        view.Render(ctx, sw);
        result = sw.ToString();
    }
    return result;
}
در اینجا موتور View را بر اساس اطلاعات یک View، مدل و سایر اطلاعات Context جاری کنترلر، وادار به تولید معادل رشته‌ای آن می‌کنیم.

فرض کنیم در سمت Controller هم از کدی شبیه به این استفاده میکنیم:
public JsonResult AddComment(CommentViewModel model) {
    MyJsonResult result = new MyJsonResult() {
        success = false;
    };
    if (!ModelState.IsValid) {
        result.success = false;
        result.message = "لطفاً اطلاعات فرم را کامل وارد کنید";
        return Json(result);
    }
    try {
        Comment theComment = model.toCommentModel();
        //EF service factory
        Factory.CommentService.Create(theComment);
        Factory.SaveChanges();
        result.data = Tools.RenderViewToString(this.ControllerContext, "/views/posts/_AComment", model, true);
        result.success = true;
    } catch (Exception ex) {
        result.success = false;
        result.message = "اشکال زمان اجرا";
    }
    return Json(result);
}

و در سمت کلاینت برای ارسال Form به صورت Ajax ایی خواهیم داشت:

@using (Ajax.BeginForm("AddComment", "posts", 
new AjaxOptions()
{
   HttpMethod = "Post", 
   OnSuccess = "AddCommentSuccess", 
   LoadingElementId = "AddCommentLoading"
}, new { id = "frmAddComment", @class = "form-horizontal" }))
{ 
    @Html.HiddenFor(m => m.PostId)
    <label for="fname">@Texts.ContactName</label> 
    <input type="text" id="fname" name="FullName" class="form-control" placeholder="@Texts.ContactName ">
    <label for="email">@Texts.Email</label> 
    <input type="email" id="InputEmail" name="email" class="form-control" placeholder="@Texts.Email">
    <br><textarea name="C_Content" cols="60" rows="10" class="form-control"></textarea><br>
    <input type="submit" value="@Texts.SubmitComments" name="" class="btn btn-primary">
    <div class="loading-mask" style="display:none">@Texts.LoadingMessage</div>
}
در اینجا در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، متد جاوا اسکریپتی AddCommentSuccess فراخوانی خواهد شد.
باید توجه شود Texts در اینجا یک Resource هست که به منظور نگهداری کلمات استفاده شده در سایت، برای زبانهای مختلف استفاده می‌شود (رجوع شود به مفهوم بومی سازی در Asp.net) .

و در قسمت script ‌ها داریم:

<script type="text/javascript">
  function AddCommentSuccess(jsData) {
   if (jsData && jsData.message)
    alert(jsData.message);
   if (jsData && jsData.success) {
    document.getElementById("frmAddComment").reset();
      //افزودن کامنت جدید ساخته شده توسط کاربر به لیست کامنتهای صفحه
    $("#divAllComments").html(jsData.data + $("#divAllComments").html());    
   }
  }
</script>
متد AddCommentSuccess اطلاعات شیء JSON بازگشتی از کنترلر را دریافت و سپس پیام آن‌را در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، به DIV ایی با id مساوی divAllComments اضافه می‌کند.

مطالب
فشرده سازی اطلاعات در SQL server 2008

علاوه بر فشرده سازی خودکار بک آپ‌ها که پیشتر در مورد آن‌ها صحبت شد، اس کیوال سرور 2008 دو نوع فشرده سازی دیگر را نیز پشتیبانی می‌کند:

Row Compression :

حالت row compression نحوه‌ی ذخیره سازی فیزیکی داده‌ها را تغییر می‌دهد. فعال سازی آن اثرات زیر را خواهد داشت:
الف) متادیتای هر رکورد را حداقل می‌کند (منظور از متادیتا اطلاعاتی مانند اطلاعات ستون‌ها، طول و آفست و غیره است)
ب) داده‌های عددی و رشته‌هایی با طول ثابت، به صورت اطلاعاتی با طول متغیر ذخیره خواهند شد، درست مانند varchar ها.

برای ایجاد جدولی که row compression در آن به صورت پیش‌فرض فعال است، می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد:
CREATE TABLE MyTable
(
ID int identity Primary key,
Name char(100),
Email char(100)
)
WITH (DATA_COMPRESSION = Row);

GO
و اگر جدول موجودی را می‌خواهید تغییر داده و این خاصیت را بر روی آن فعال نمائید، روش زیر را اعمال کنید:
Alter TABLE MyTable REBUILD WITH (DATA_COMPRESSION=Row, MAXDOP=2);
در اینجا MAXDOP مشخص می‌کند که از چند CPU باید برای فشرده سازی استفاده شود. (اگر جدولی حجیم دارید، به این صورت می‌توان عملیات فشرده سازی را سریعتر به پایان رساند)


Page Compression :

در روش دوم فشرده سازی اطلاعات در اس‌کیوال سرور 2008 ، که مهم‌ترین حالت موجود نیز می‌باشد، اطلاعات مشترک، بین سطرهای یک صفحه به اشتراک گذاشته می‌شوند. این روش از فناوری‌های زیر استفاده می‌کند:
الف) روش row compression که در مورد آن صحبت شد جزئی از این روش است.
ب) Prefix Compression : به ازای هر ستون در یک صفحه، Prefix های تکراری یافت شده و در هدر مخصوص فشرده سازی ذخیره می‌شوند (محل این هدر پس از هدر صفحه است). سپس هرجایی که به این Prefix ها اشاره شده‌باشد، عدد منحصربفرد شناسایی کننده آن‌ها نسبت داده می‌شود.
ج) Dictionary Compression : در این حالت مقادیر تکراری یک صفحه جستجو شده و در هدر فشرده سازی صفحه ذخیره می‌شوند. حالت Prefix Compression فقط به یک ستون منحصر می‌شود اما Dictionary Compression به کل صفحه اعمال می‌گردد.

برای فعال سازی آن در یک جدول جدید به روش زیر می‌توان عمل نمود:
CREATE TABLE MyTable
(
ID int identity Primary key,
Name char(100),
Email char(100)
)
WITH (DATA_COMPRESSION = Page);
و برای اعمال آن به جدولی موجود از روش زیر می‌توان استفاده کرد:

Alter TABLE MyTable REBUILD WITH (DATA_COMPRESSION=Page, MAXDOP=2);
یک سری رویه‌های ذخیره شده سیستمی جدید نیز برای محاسبه حجم جداول، پیش و پس از فشرده سازی (بدون فشرده سازی واقعی) نیز در این نگارش گنجانده شده‌اند که به شرح زیر هستند:
-- بررسی اینکه چه میزان فضا با اعمال فشرده سازی صفحات قابل صرفه جویی خواهد بود
EXEC sp_estimate_data_compression_savings 'schemaname', 'TableName', NULL, NULL, 'PAGE';

-- بررسی اینکه چه میزان فضا با اعمال فشرده سازی ردیف‌ها قابل صرفه جویی خواهد بود
EXEC sp_estimate_data_compression_savings 'schemaname', 'TableName', NULL, NULL, 'ROW';

بنابراین قبل از اینکه فشرده سازی را فعال نمائید، ابتدا بررسی کنید آیا واقعا میزان قابل توجهی اطلاعات فشرده خواهند شد و نتیجه حاصل رضایت بخش است یا خیر. همچنین باید درنظر داشت که جداول و یا ایندکس‌هایی که read و write بالایی دارند برای این منظور مناسب نیستند. برای یافتن آن‌ها کوئری زیر را اجرا کنید:

USE dbName;
SELECT objectname = OBJECT_NAME(s.object_id),
indexname = i.name,
i.index_id,
reads = range_scan_count + singleton_lookup_count,
'leaf_writes' = leaf_insert_count + leaf_update_count + leaf_delete_count,
'leaf_page_splits' = leaf_allocation_count,
'nonleaf_writes' = nonleaf_insert_count + nonleaf_update_count +
nonleaf_delete_count,
'nonleaf_page_splits' = nonleaf_allocation_count
FROM sys.dm_db_index_operational_stats (DB_ID(), NULL, NULL, NULL) AS s
INNER JOIN sys.indexes AS i
ON i.object_id = s.object_id
WHERE OBJECTPROPERTY(s.object_id, 'IsUserTable') = 1
AND i.index_id = s.index_id
ORDER BY
leaf_writes DESC,
nonleaf_writes DESC

و جهت تکمیل مبحث می‌توان به مقاله بسیار جامع زیر که اخیرا توسط مایکروسافت منتشر شده است رجوع نمود:



مطالب
React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2
در قسمت قبل، بخشی از تازه‌های ES6 را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، بررسی کردیم. در این قسمت نیز سایر موارد مهم باقیمانده را بررسی می‌کنیم.

در اینجا نیز برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-03
> cd sample-03
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
همچنین چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


متد Array.map

در برنامه‌های مبتنی بر React، از متد Array.map برای رندر لیست‌ها استفاده می‌شود و نمونه‌های بیشتری از آن‌را در قسمت‌های بعدی مشاهده خواهید کرد.
فرض کنید آرایه‌ای از رنگ‌ها را داریم. اکنون می‌خواهیم لیستی را به صورت <li>color</li> به ازای هر آیتم آن، تشکیل دهیم:
const colors = ["red", "green", "blue"];
برای این منظور می‌توان از متد map بر روی این آرایه به نحو زیر استفاده کرد:
const items = colors.map(function(color) {
  return "<li>" + color + "</li>";
});
console.log(items);
متد map یک callback function را دریافت می‌کند که با هر بار فراخوانی آن، یک عنصر از عناصر آرایه را دریافت کرده، آن‌را تغییر شکل داده و بازگشت می‌دهد (چیزی شبیه به متد Select در LINQ).
این مثال را توسط arrow functions نیز می‌توان بازنویسی کرد:
const items2 = colors.map(color => "<li>" + color + "</li>");
console.log(items2);
ابتدا function را حذف می‌کنیم. سپس { return } را تبدیل به یک <= خواهیم کرد. چون تک پارامتری است، نیازی به ذکر پرانتز color وجود ندارد. همچنین نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست؛ چون کل بدنه‌ی این تابع، یک سطر return بیشتر نیست.

یک مرحله‌ی دیگر هم می‌توانیم این قطعه کد را زیباتر کنیم؛ جمع زدن رشته‌ها در ES6 معادل بهتری پیدا کرده‌است که template literals نام دارد:
const items3 = colors.map(color => `<li>${color}</li>`);
console.log(items3);
در اینجا بجای ' و یا " از حرف back-tick استفاده می‌شود. سپس قالب کلی رشته‌ی خود را مشخص می‌کنیم و جائیکه قرار است متغیری را درج کنیم، از {}$ استفاده می‌کنیم که بسیار شبیه به ویژگی string interpolation در #C است. فقط برخلاف آن، حرف $ در ابتدای رشته قرار نمی‌گیرد و باید دقیقا پیش از متغیر مدنظر تعریف شود.


Object Destructuring

فرض کنید شیء آدرس را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
const address = {
  street: "street 1",
  city: "city 1",
  country: "country 1"
};
اکنون می‌خواهیم خواص آن‌را به متغیرهایی نسبت دهیم. یک روش متداول آن به صورت زیر است:
const street1 = address.street;
const city1 = address.city;
const country1 = address.country;
برای کاهش این حجم کد تکراری که با .address شروع می‌شود، می‌توان از ویژگی Object Destructuring استفاده کرد:
const { street, city, country } = address;
این تک سطر، دقیقا با سه سطر قبلی که نوشتیم، عملکرد یکسانی دارد. ابتدا متغیرهای مدنظر، داخل {} قرار می‌گیرند و سپس کل شیء آدرس به آن‌ها نسبت داده خواهد شد.
در اینجا باید نام متغیرهای تعریف شده با نام خواص شیء آدرس یکی باشند. همچنین ذکر تمامی این متغیرها نیز ضرورتی ندارد و برای مثال اگر فقط نیاز به street بود، می‌توان تنها آن‌را ذکر کرد.
اگر خواستیم نام متغیر دیگری را بجای نام خواص شیء آدرس انتخاب کنیم، می‌توان از یک نام مستعار ذکر شده‌ی پس از : استفاده کرد:
const { street: st } = address;
console.log(st);


Spread Operator

فرض کنید دو آرایه‌ی زیر را داریم:
const first = [1, 2, 3];
const second = [4, 5, 6];
و می‌خواهیم آن‌ها را با هم ترکیب کنیم. یک روش انجام اینکار توسط متد concat آرایه‌ها است:
const combined = first.concat(second);
console.log(combined);

در ES6 با استفاده از عملگر ... که spread نیز نام دارد، می‌توان قطعه کد فوق را به صورت زیر بازنویسی کرد:
 const combined2 = [...first, ...second];
console.log(combined2);
ابتدا یک آرایه‌ی جدید را ایجاد می‌کنیم. سپس تمام عناصر اولین آرایه را در آن گسترده می‌کنیم و بعد از آن، تمام عناصر دومین آرایه را.

شاید اینطور به نظر برسد که بین دو راه حل ارائه شده آنچنانی تفاوتی نیست. اما مزیت قطعه کد دوم، سهولت افزودن المان‌های جدید، به هر قسمتی از آرایه است:
 const combined2 = [...first, "a", ...second, "b"];
console.log(combined2);

کاربرد دیگر عملگر spread امکان clone ساده‌ی یک آرایه‌است:
const clone = [...first];
console.log(clone);

به علاوه امکان اعمال آن به اشیاء نیز وجود دارد:
const firstObject = { name: "User 1" };
const secondObject = { job: "Job 1" };
const combinedObject = { ...firstObject, ...secondObject, location: "Here" };
console.log(combinedObject);
در اینجا تمام خواص شیء اول و دوم با هم ترکیب و همچنین یک خاصیت اختیاری نیز ذکر شده‌است. خروجی نهایی آن چنین شیءای خواهد بود:
 {name: "User 1", job: "Job 1", location: "Here"}

و امکان clone اشیاء توسط آن هم وجود دارد:
const clonedObject = { ...firstObject };
console.log(clonedObject);


کلاس‌ها در ES 6

قطعه کد کلاسیک زیر را که کار ایجاد اشیاء را در جاوا اسکریپت انجام می‌دهد، در نظر بگیرید:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log("walk");
  }
};

const person2 = {
  name: "User 2",
  walk() {
    console.log("walk");
  }
};
ابتدا یک شیء person را با دو عضو، ایجاد کرده‌ایم. اکنون برای ایجاد یک شیء person دیگر، باید دقیقا همان قطعه کد را تکرار کنیم. به همین جهت برای حذف کدهای تکراری، نیاز به قالبی برای ایجاد اشیاء داریم و اینجا است که از کلاس‌ها استفاده می‌شود:
class Person {
  constructor(name) {
    this.name = name;
  }

  walk() {
    console.log("walk");
  }
}
برای تعریف یک کلاس ES6، با واژه‌ی کلیدی class شروع می‌کنیم. نام یک کلاس با حروف بزرگ شروع می‌شود (pascal case) و اگر برای نمونه این نام قرار است دو قسمتی باشد، به مانند CoolPerson عمل می‌کنیم. در مرحله‌ی بعد، متد walk را از تعریف شیء شخص، به کلاس شخص انتقال داده‌ایم. سپس متد ویژه‌ی constructor را در اینجا تعریف کرده‌ایم. توسط آن زمانیکه یک نمونه از این کلاس ساخته می‌شود، پارامتری را دریافت و به یک خاصیت جدید در آن کلاس که توسط this.name تعریف شده‌است، انتساب می‌دهیم.
باید دقت داشت که  class Person تنها یک قالب است و const person ای که پیشتر تعریف شد، یک شیء. برای اینکه از روی قالب تعریف شده‌ی Person، یک شیء را ایجاد کنیم، به صورت زیر توسط واژه‌ی کلیدی new عمل می‌شود:
const person3 = new Person("User 3");
console.log(person3.name);
person3.walk();
در اینجا اگر دقت کنید، عبارت Person("User 3") شبیه به فراخوانی یک متد است. این متد دقیقا همان متد ویژه‌ی constructor ای است که تعریف کردیم. اکنون توسط شیء person3، می‌توان به خاصیت name و یا متد walk آن دسترسی یافت.

یک نکته: در جاوا اسکریپت، کلاس‌ها نیز شیء هستند! از این جهت که کلاس‌ها در جاوا اسکریپت صرفا یک بیان نحوی زیبای تابع constructor هستند و توابع در جاوا اسکریپت نیز شیء می‌باشند!


ارث بری کلاس‌ها در ES6

فرض کنید می‌خواهیم کلاس Teacher را به نحو زیر تعریف کنیم:
class Teacher {
  teach() {
    console.log("teach");
  }
}
این کلاس دارای متد teach است؛ اما تمام معلم‌ها باید بتوانند راه هم بروند. همچنین قصد نداریم متد walk کلاس Person را هم با توجه به اینکه Teacher یک Person نیز هست، در اینجا تکرار کنیم. یک روش حل این مشکل، استفاده از ارث‌بری کلاس‌ها است که با افزودن extends Person به نحو زیر میسر می‌شود:
class Teacher extends Person {
  teach() {
    console.log("teach");
  }
}
پس از این تعریف، اگر بخواهیم توسط واژه‌ی کلیدی new، یک شیء را بر اساس این کلاس تهیه کنیم، در VSCode، تقاضای ثبت یک سازنده نیز می‌شود:


علت اینجا است که کلاس Teacher، نه فقط متد walk کلاس Person را به ارث برده‌است، بلکه سازنده‌ی آن‌را نیز به ارث می‌برد:
const teacher = new Teacher("User 4");
اکنون می‌توان با استفاده از شیء معلم ایجاد شده، نه فقط به متدهای کلاس Teacher دسترسی یافت، بلکه امکان دسترسی به خواص و متدهای کلاس پایه‌ی Person نیز در اینجا وجود دارد:
console.log(teacher.name);
teacher.teach();
teacher.walk();

در ادامه فرض کنید علاوه بر ذکر نام، نیاز به ذکر مدرک معلم نیز در سازنده‌ی کلاس وجود دارد:
class Teacher extends Person {
  constructor(name, degree) {}
در این حالت اگر به کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر مراجعه کنید، خطای زیر را مشاهده خواهید کرد:
 Uncaught ReferenceError: Must call super constructor in derived class before accessing 'this' or returning from derived constructor
عنوان می‌کند که نیاز است متد ویژه‌ی super را در سازنده‌ی سفارشی کلاس Teacher فراخوانی کنیم. در ES6، فراخوانی سازنده‌ی کلاس پایه، در سازنده‌های سفارشی کلاس‌های مشتق شده‌ی از آن، اجباری است:
class Teacher extends Person {
  constructor(name, degree) {
    super(name);
    this.degree = degree;
  }

  teach() {
    console.log("teach");
  }
}
با اینکار، مقدار دهی خاصیت name کلاس پایه نیز صورت خواهد گرفت. در اینجا همچنین تعریف خاصیت جدید degree و مقدار دهی آن‌را نیز مشاهده می‌کنید. در ادامه باید این پارامتر دوم سازنده را نیز در حین نمونه سازی از کلاس Teacher تعریف کنیم:
const teacher = new Teacher("User 4", "MSc");

در برنامه‌های React، هر زمانیکه یک کامپوننت جدید تعریف می‌شود، کلاس آن، از کلاس پایه‌ی کامپوننت، ارث بری خواهد کرد. به این ترتیب می‌توان به تمام امکانات این کلاس پایه، بدون نیاز به تکرار آن‌ها در کلاس‌های مشتق شده‌ی از آن، دسترسی یافت.


ماژول‌ها در ES 6

تا اینجا اگر مثال‌ها را دنبال کرده باشید، تمام آن‌ها را داخل همان فایل index.js درج کرده‌ایم. به این ترتیب کم کم دارد مدیریت این فایل از دست خارج می‌شود. امکان تقسیم کدهای index.js به چندین فایل، مفهوم ماژول‌ها را در ES6 تشکیل می‌دهد. برای این منظور قصد داریم هر کلاس تعریف شده را به یک فایل جداگانه که ماژول نامیده می‌شود، منتقل کنیم. از کلاس Person شروع می‌کنیم و آن‌را به فایل جدید person.js و کلاس Teacher را به فایل جدید teacher.js منتقل می‌کنیم.
البته اگر از افزونه‌های VSCode استفاده می‌کنید، اگر کرسر را بر روی نام کلاس قرار دهید، یک آیکن لامپ مانند ظاهر می‌شود. با کلیک بر روی آن، منویی که شامل گزینه‌ی move to a new file هست، برای انجام ساده‌تر این عملیات (ایجاد یک فایل جدید js، سپس انتخاب و cut کردن کل کلاس و در آخر کپی کردن آن در این فایل جدید) پیش‌بینی شده‌است.

هرچند این عملیات تا به اینجا خاتمه یافته به نظر می‌رسد، اما نیاز به اصلاحات زیر را نیز دارد:
- هنگام کار با ماژول‌ها، اشیاء تعریف شده‌ی در آن به صورت پیش‌فرض، خصوصی و private هستند و خارج از آن‌ها قابل دسترسی نمی‌باشند. به این معنا که class Teacher ما که اکنون در یک ماژول جدید قرار گرفته‌است، توسط سایر قسمت‌های برنامه قابل مشاهده و دسترسی نیست.
- برای public تعریف کردن یک کلاس تعریف شده‌ی در یک ماژول، نیاز است آن‌را export کنیم. انجام این کار نیز ساده‌است. فقط کافی است واژه‌ی کلیدی export را به پیش از class اضافه کنیم:
 export class Teacher extends Person {
- اگر افزونه‌ی eslint را نصب کرده باشید، اکنون در فایل یا ماژول جدید teacher.js، زیر کلمه‌ی Person خط قرمز کشیده‌است و عنوان می‌کند که کلاس Person را نمی‌شناسد:


برای رفع این مشکل، باید این وابستگی را import کرد:
import { Person } from "./Person";

export class Teacher extends Person {
در اینجا شیء Person، از فایل محلی واقع شده‌ی در پوشه‌ی جاری Person.js تامین می‌شود. نیازی به ذکر پسوند فایل در اینجا نیست.

- مرحله‌ی آخر، اصلاح فایل index.js است؛ چون اکنون تعاریف Person و Teacher را نمی‌شناسد.
import { Person } from "./Person";
import { Teacher } from "./Teacher";
دو سطر فوق را نیز به ابتدای فایل index.js اضافه می‌کنیم تا بتوان new Person و new Teacher نوشته شده‌ی در آن‌را کامپایل کرد.


Exportهای پیش‌فرض و نامدار در ES6

اشیاء تعریف شده‌ی در یک ماژول، به صورت پیش‌فرض private هستند؛ مگر اینکه export شوند. برای مثال export class Teacher و یا export function xyz. به این‌ها named exports گویند. حال اگر ماژول ما تنها یک شیء عمومی شده را داشت (کلاس‌ها هم شیء هستند!)، می‌توان از واژه‌ی کلیدی default نیز در اینجا استفاده کرد:
 export default class Teacher extends Person {
پس از این دیگر نیازی به ذکر {} در حین import چنین شیءای نخواهد بود:
 import Teacher from "./Teacher";

در ادامه اگر یک export نامدار دیگر را به این ماژول اضافه کنیم (مانند تابع testTeacher):
import { Person } from "./Person";

export function testTeacher() {
  console.log("Test Teacher");
}

export default class Teacher extends Person {
نحوه‌ی import آن به صورت زیر تغییر می‌کند:
 import Teacher, { testTeacher } from "./Teacher";
یک default export و یک named export را در اینجا داریم که اولی بدون {} و دومی با {} تعریف شده‌است. این الگویی است که در برنامه‌های React زیاد دیده می‌شود؛ مانند:
import React, { Component } from 'react';

یک نکته: اگر در VSCode داخل {}، دکمه‌های ctrl+space را فشار دهید، می‌توانید منوی exportهای ماژول تعریف شده را مشاهده کنید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-03.zip
نظرات مطالب
OpenCVSharp #17
 خیلی ممنون؛ من خودم چند ماه قبل داشتم یه سیستم تشخیص و شناسایی چهره با کمک این سایت مینوشتم... که خوب متاسفانه نتیجه خوبی نگرفتم به این خاطر که بعضی چهره‌ها رو به اشتباه تشخیص می‌داد... البته تعداد گروههای عکس هایی که من Train کردم زیاد بود شاید به این خاطر اشتباه تشخیص می‌داد... فک کنم در حدود 50 گروه بود که در هر گروه 10 عکس برای Train وجود داشت.
به نظر شما بهترین Library برای تشخیص و شناسایی چهره چیه؟ و اینکه این درست است که اگر تعداد گروههای Train زیاد باشه احتمال تشخیص صحیح کم میشه یا اینکه من یه جای کار اشتباه کردم؟ 
مطالب
طراحی یک گرید با jQuery Ajax و ASP.NET MVC به همراه پیاده سازی عملیات CRUD

هدف، ارائه راه‌حلی برای نمایش جدولی اطلاعات، جستجو، مرتب سازی و صفحه بندی و همچنین انجام عملیات ثبت، ویرایش و حذف بر روی آنها به صورت Ajaxای در بخش back office نرم افزار می‌باشد.

پیش نیازها:

ایده کار به این شکل می‌باشد که برای نمایش اطلاعات به صورت جدولی با قابلیت‌های مذکور، لازم است یک اکشن Index برای نمایش اولیه و صفحه اول اطلاعات صفحه بندی شده و اکشن متدی به نام List برای پاسخ به درخواست‌های صفحه بندی، مرتب سازی، تغییر تعداد آیتم‌ها در هر صفحه و همچنین جستجو، داشته باشیم که این اکشن متد List، بعد از واکشی اطلاعات مورد نظر از منبع داده، آنها را به همراه اطلاعاتی که در کوئری استرینگ درخواست جاری وجود دارد در قالب یک PartialView به کلاینت ارسال کند.


ایجاد مدل‌های پایه

همانطور که در مقاله «طراحی و پیاده سازی ServiceLayer به همراه خودکارسازی Business Validationها» مطرح شد، برای پیاده سازی متدهای GetPagedList در ApplicationService‌ها از الگوی Request/Response استفاده می‌کنیم. برای این منظور واسط و کلاس‌های زیر را خواهیم داشت:

واسط IPagedQueryModel

    public interface IPagedQueryModel
    {
        int Page { get; set; }
        int PageSize { get; set; }

        /// <summary>
        ///     Expression of Sorting.
        /// </summary>
        /// <example>
        ///     Examples:
        ///     "Name_ASC"
        /// </example>
        string SortExpression { get; set; }
    }

این واسط قراردادی می‌باشد برای نوع و نام پارامترهایی که توسط کلاینت به سرور ارسال می‌شود. پراپرتی SortExpression آن، نام و ترتیب مرتب سازی را مشخص می‌کند؛ برای این منظور FieldName_ASC و FieldName_DESC به ترتیب برای حالات مرتب سازی صعودی و نزولی براساس FieldName مقدار دهی خواهد شد.

برای جلوگیری از تکرار این خصوصیات در مدل‌های کوئری مربوط به موجودیت‌ها، میتوان کلاس پایه‌ای به شکل زیر در نظر گرفت که پیاده ساز واسط بالا می‌باشد:

  public class PagedQueryModel : IPagedQueryModel, IShouldNormalize
    {
        public int Page { get; set; }
        public int PageSize { get; set; }

        /// <summary>
        ///     Expression of Sorting.
        /// </summary>
        /// <example>
        ///     Examples:
        ///     "Name_ASC"
        /// </example>
        public string SortExpression { get; set; }

        public virtual void Normalize()
        {
            if (Page < 1)
                Page = 1;

            if (PageSize < 1)
                PageSize = 10;

            if (SortExpression.IsEmpty())
                SortExpression = "Id_DESC";
        }
    }

مدل بالا علاوه بر پیاده سازی واسط IPagedQueryModel، پیاده ساز واسط IShouldNormalize نیز می‌باشد؛ دلیل وجود چنین واسطی در مقاله «طراحی و پیاده سازی ServiceLayer به همراه خودکارسازی Business Validationها» توضیح داده شده است:

پیاده سازی واسط IShouldNormalize باعث خواهد شد که قبل از اجرای خود متد، این نوع پارامترها با استفاده از یک Interceptor شناسایی شده و متد Normalize آنها اجرا شود.

کلاس PagedQueryResult

    public class PagedQueryResult<TModel>
    {
        public PagedQueryResult()
        {
            Items = new List<TModel>();
        }
        public IEnumerable<TModel> Items { get; set; }
        public long TotalCount { get; set; }
    }

دلیل وجود کلاس بالا در مقاله «طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت اول - پیاده سازی سمت سرور» توضیح داده شده است:

عموما ساختار اطلاعات صفحه بندی شده، شامل تعداد کل آیتم‌های تمام صفحات (خاصیت TotalItems) و تنها اطلاعات ردیف‌های صفحه‌ی جاری درخواستی (خاصیت Items) است و چون در اینجا این Items از هر نوعی می‌تواند باشد، بهتر است آن‌را جنریک تعریف کنیم.

کلاس PagedListModel

همانطور که در اول بحث توضیح داده شد، لازم است اطلاعاتی را که کلاینت از طریق کوئری استرینگ برای صفحه بندی و ... ارسال کرده بود نیز به PartialView ارسال کنیم. این قسمت کار ایده اصلی این روش را در بر می‌گیرد؛ اگر نخواهیم اطلاعات کوئری استرینگ دریافتی از کلاینت را دوباره به PartialView ارسال کنیم، مجبور خواهیم بود تمام کارهای مربوط به تشخیص آیکن مرتب سازی ستون‌های جدول، ریست کردن المنت‌های مربوط به صفحه بندی و مرتب سازی را در در زمان انجام جستجو  و یکسری کارهای از این قبل را در سمت کلاینت مدیریت کنیم که هدف مقاله جاری پیاده سازی این روش نمی‌باشد.

    public class PagedListModel<TModel>
    {
        public IPagedQueryModel Query { get; set; }

        public PagedQueryResult<TModel> Result { get; set; }
    }

پراپرتی Query در برگیرنده پارامتر ورودی اکشن متد List می‌باشد که پراپرتی‌های آن با مقادیر موجود در کوئری استرینگ درخواست جاری مقدار دهی شده‌اند؛ البته بدون وجود کلاس بالا نیز به کمک ViewBag می‌شود این اطلاعات ترکیبی را به ویو ارسال کرد که پیشنهاد نمی‌شود.


متد GetPagedListAsync موجود در CrudApplicationService

    public abstract class CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel,
        TPagedQueryModel, TDynamicQueryModel> : ApplicationService,
        ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, TPagedQueryModel, TDynamicQueryModel>
        where TEntity : Entity, new()
        where TCreateModel : class
        where TEditModel : class, IModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IModel
        where TPagedQueryModel : PagedQueryModel, new()
        where TDynamicQueryModel : DynamicQueryModel

    {

        #region Properties

        protected IQueryable<TEntity> UnTrackedEntitySet => EntitySet.AsNoTracking();
        public IUnitOfWork UnitOfWork { get; set; }
        public IMapper Mapper { get; set; }
        protected IDbSet<TEntity> EntitySet => UnitOfWork.Set<TEntity>();

        #endregion

        #region ICrudApplicationService Members

        #region Methods

        public virtual async Task<PagedQueryResult<TModel>> GetPagedListAsync(TPagedQueryModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var query = ApplyFiltering(model);

            var totalCount = await query.LongCountAsync().ConfigureAwait(false);

            var result = query.ProjectTo<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider);

            result = result.ApplySorting(model);
            result = result.ApplyPaging(model);

            return new PagedQueryResult<TModel>
            {
                Items = await result.ToListAsync().ConfigureAwait(false),
                TotalCount = totalCount
            };
        }
        #endregion

        #endregion

        #region Protected Methods

        /// <summary>
        ///     Apply Filtering To GetPagedList and GetPagedListAsync
        /// </summary>
        /// <param name="model"></param>
        /// <returns></returns>
        protected virtual IQueryable<TEntity> ApplyFiltering(TPagedQueryModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            return UnTrackedEntitySet;
        }
        #endregion
    }

در بدنه این متد، ابتدا عملیات جستجو توسط متد ApplyFiltering انجام می‌شود. این متد به صورت پیش فرض هیچ شرطی را بر روی کوئری ارسالی به منبع داده اعمال نمی‌کند؛ مگر اینکه توسط زیر کلاس‌ها بازنویسی شود و فیلترهای مورد نیاز اعمال شوند. سپس تعداد کل آیتم‌های فیلتر شده محاسبه شده و بعد از عملیات Projection، مرتب سازی و صفحه بندی انجام می‌گیرد. برای مباحث مرتب سازی و صفحه بندی از دو متد زیر کمک گرفته شده‌است:

    public static class QueryableExtensions
    {
        public static IQueryable<TModel> ApplySorting<TModel>(this IQueryable<TModel> query, IPagedQueryModel request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));
            Guard.ArgumentNotNull(query, nameof(query));

            return query.OrderBy(request.SortExpression.Replace('_', ' '));
        }

        public static IQueryable<TModel> ApplyPaging<TModel>(this IQueryable<TModel> query, IPagedQueryModel request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));
            Guard.ArgumentNotNull(query, nameof(query));

            return request != null
                ? query.Page((request.Page - 1) * request.PageSize, request.PageSize)
                : query;
        }
    }

به منظور مرتب سازی از کتابخانه  System.Liq.Dynamic کمک گرفته شده‌است.

نکته: مشخص است که این روش، وابستگی به وجود متد GetPagedListAsync ندارد و صرفا برای تشریح ارتباط مطالبی که قبلا منتشر شده بود، مطرح شد.


پیاده سازی اکشن متدهای Index و List

public partial class RolesController : BaseController
{
    #region Fields
        private readonly IRoleService _service;
        private readonly ILookupService _lookupService;

        #endregion

    #region Constractor
        public RolesController(IRoleService service,  ILookupService lookupService)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(service, nameof(service));
            Guard.ArgumentNotNull(lookupService, nameof(lookupService));

            _service = service;
            _lookupService = lookupService;
        }
        #endregion

    #region Index / List
    [HttpGet]
    public virtual async Task<ActionResult> Index()
    {
        var query = new RolePagedQueryModel();
        var result = await _service.GetPagedListAsync(query).ConfigureAwait(false);

        var pagedList = new PagedListModel<RoleModel>
        {
            Query = query,
            Result = result
        };

        var model = new RoleIndexViewModel
        {
            PagedListModel = pagedList,
            Permissions = _lookupService.GetPermissions()
        };
        return View(model);
    }
    [HttpGet, AjaxOnly, NoOutputCache]
    public virtual async Task<ActionResult> List(RolePagedQueryModel query)
    {
        var result = await _service.GetPagedListAsync(query).ConfigureAwait(false);

        var model = new PagedListModel<RoleModel>
        {
            Query = query,
            Result = result
        };

        return PartialView(MVC.Administration.Roles.Views._List, model);
    }
    #endregion
}

به عنوان مثال در بالا کنترلر مربوط به گروه‌های کاربری را مشاهده می‌کنید. به دلیل اینکه علاوه بر مباحث صفحه بندی و مرتب سازی، امکان جستجو بر اساس نام و دسترسی‌های گروه کاربری را نیز نیاز داریم، لازم است مدل زیر را ایجاد کنیم:

    public class RolePagedQueryModel : PagedQueryModel
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Permission { get; set; }
    }

در این مورد خاص لازم است لیست دسترسی‌های موجود درسیستم به صورت لیستی برای انتخاب در فرم جستجو مهیا باشد. فرم جستجو در ویو مربوط به اکشن Index قرار می‌گیرد و قرار نیست به همراه پارشال ویو List_ در هر درخواستی از سرور دریافت شود. لذا لازم است مدلی برای ویو Index در نظر بگیریم که به شکل زیر می‌باشد:

    public class RoleIndexViewModel
    {   
        public RoleIndexViewModel()
        {
            Permissions = new List<LookupItem>();
        }
        public IReadOnlyList<LookupItem> Permissions { get; set; }
        public PagedListModel<RoleModel> PagedListModel { get; set; }
    }

پراپرتی PagedListModel در برگیرنده اطلاعات مربوط به نمایش اولیه جدول اطلاعات می‌باشد و پراپرتی Permissions لیست دسترسی‌های موجود درسیستم را به ویو منتقل خواهد کرد. اگر ویو ایندکس شما به داده اضافه ای نیاز ندارد، از ایجاد مدل بالا صرف نظر کنید.


ویو Index.cshtml

@model RoleIndexViewModel

@{
    ViewBag.Title = L("Administration.Views.Role.Index.Title");
    ViewBag.ActiveMenu = AdministrationMenuNames.RoleManagement;
}

<div class="row">
    <div class="col-md-12">
        <div id="filterPanel" class="panel-collapse collapse" role="tabpanel" aria-labelledby="filterPanel">
            <div class="panel panel-default margin-bottom-5">

                <div class="panel-body">
                    @using (Ajax.BeginForm(MVC.Administration.Roles.List(),
new AjaxOptions { UpdateTargetId = "RolesList", HttpMethod = "GET" }, new { id = "filterForm", data_submit_on_reset = "true" }))
                    {
                        <div class="row">
                            <div class="col-md-3">
                                <input type="text" name="Name" class="form-control" value="" placeholder="@L("Administration.Role.Fields.Name")" />
                            </div>
                            <div class="col-md-3">
                                @Html.DropDownList("Permission", Model.Permissions.ToSelectListItems(), L("Administration.Views.Role.FilterBy.Permission"),new {@class="form-control"})
                            </div>
                            <div class="col-md-3">

                                <button type="submit"
                                        role="button"
                                        class="btn btn-info">
                                    @L("Commands.Filter")
                                </button>
                                <button type="reset"
                                        role="button"
                                        class="btn btn-default">
                                    <i class="fa fa-close"></i>
                                    @L("Commands.Reset")
                                </button>
                            </div>
                        </div>
                    }
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>
</div>

<div class="row">
    <div class="col-md-12" id="RolesList">
        @{Html.RenderPartial(MVC.Administration.Roles.Views._List, Model.PagedListModel);}
    </div>
</div>

فرم جستجو باید دارای ویژگی data_submit_on_reset با مقدار "true" باشد. به منظور پاکسازی فرم جستجو و ارسال درخواست جستجو با فرمی خالی از داده، برای بازگشت به حالت اولیه از تکه کد زیر استفاده خواهد شد:

  $(document).on("reset", "form[data-submit-on-reset]",
            function () {
                var form = this;
                setTimeout(function () {
                    $(form).submit();
                });
            });

در ادامه پارشال ویو List_ با داده ارسالی به ویو Index، رندر شده و کار نمایش اولیه اطلاعات به صورت جدولی به اتمام می‌رسد.


پارشال ویو List.cshtml_

@model PagedListModel<RoleModel>
@{
    Layout = null;
    var rowNumber = (Model.Query.Page - 1) * Model.Query.PageSize + 1;
    var refreshUrl = Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(new RouteValueDictionary(Model.Query.ToDictionary())));
}

<div class="panel panel-default margin-bottom-5">
    <table class="table table-bordered table-hover" id="RolesListTable" data-ajax-refresh-url="@refreshUrl" data-ajax-refresh-update="#RolesList">
        <thead>
            <tr>
                <th style="width: 5%;">
                    #
                </th>
                <th class="col-md-3 sortable">
                    @Html.SortableColumn("Name", L("Administration.Role.Fields.Name"), Model.Query, "RolesList", routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)))
                </th>
                <th class="col-md-3 sortable">
                    @Html.SortableColumn("DisplayName", L("Administration.Role.Fields.DisplayName"), Model.Query, "RolesList", routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)))
                </th>
                <th class="col-md-3 sortable">
                    @Html.SortableColumn("IsDefault", L("Administration.Role.Fields.IsDefault"), Model.Query, "RolesList", routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)))
                </th>
               
                <th style="width: 5%;"></th>
            </tr>
        </thead>

        <tbody>
           @foreach (var role in Model.Result.Items)
            {
                <tr>
                    <td>@(rowNumber++.ToPersianNumbers())</td>
                    <td>@role.Name</td>
                    <td>@role.DisplayName</td>
                    <td class="text-center">@Html.DisplayFor(a => role.IsDefault)</td>
                    <td class="text-center operations">
                      
                        <div class="btn-group">

                            <span class="fa fa-ellipsis-h dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" aria-haspopup="true" aria-expanded="false"></span>
                            <ul class="dropdown-menu dropdown-menu-left">
                                <li>
                                    <a href="#"
                                       role="button"
                                       data-ajax="true"
                                       data-ajax-method="GET"
                                       data-ajax-update="#main-modal div.modal-content"
                                       data-ajax-url="@Url.Action(MVC.Administration.Roles.Edit(role.Id))"
                                       data-toggle="modal"
                                       data-target="#main-modal">
                                        <i class="fa fa-pencil"></i>
                                        @L("Commands.Edit")
                                    </a>
                                </li>
                                <li>
                                    <a href="#"
                                       role="button"
                                       id="delete-@role.Id"
                                       data-delete-url="@Url.Action(MVC.Administration.Roles.Delete())"
                                       data-delete-model='{"Id":"@role.Id","RowVersion":"@Convert.ToBase64String(role.RowVersion)"}'>
                                        <i class="fa fa-trash"></i>
                                        @L("Commands.Delete")
                                    </a>
                                </li>
                            </ul>
                        </div>
                    </td>
                </tr>
            }
        </tbody>
    </table>

</div>

<div class="row">
    <div class="col-md-8">
        @Html.Pager(Model, "RolesList", routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)))
        @Html.PageSize("RolesList", Model.Query, routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)), new { @class = "margin-right-5" }, "filterForm")
        @Html.Refresh("RolesList", Model.Query, routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)), L("Commands.Refresh"))
    </div>
</div>

به ترتیب  فایل بالا را بررسی می‌کنیم:

    var refreshUrl = Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(new RouteValueDictionary(Model.Query.ToDictionary())));

refreshUrl برای ارسال درخواست به اکشن متد List در نظر گرفته شده‌است که در کوئری استرینگ مربوط به خود، اطلاعاتی (مرتب سازی، شماره صفحه، اطلاعات جستجو و همچنین تعداد آیتم‌های موجود در هر صفحه) را دارد که حالت فعلی گرید را می‌توانیم دوباره از سرور درخواست کنیم.

<table class="table table-bordered table-hover" id="RolesListTable" data-ajax-refresh-url="@refreshUrl" data-ajax-refresh-update="#RolesList">

دو ویژگی data-ajax-refresh-url و data-ajax-refresh-update برای جدولی که لازم است عملیات CRUD را پشتیبانی کند، لازم می‌باشد. در قسمت دوم به استفاده از این دو ویژگی در هنگام عملیات ثبت، ویرایش و حذف خواهیم پرداخت.

<th class="col-md-3 sortable">
    @Html.SortableColumn("Name", L("Administration.Role.Fields.Name"), Model.Query, "RolesList", routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)))
</th>

ستونی که امکان مرتب سازی را دارد باید th آن، کلاس sortable را داشته باشد. همچنین باید از هلپری که پیاده سازی آن را در ادامه خواهیم دید، استفاده کنیم. این هلپر، نام فیلد، عنوان ستون، مدل Query و همچین یک urlFactory را در قالب یک ‎Func<RouteValueDictionary,string>‎ دریافت می‌کند.


پیاده سازی هلپر SortableColumn

        public static MvcHtmlString SortableColumn(this HtmlHelper html, string columnName,
            string columnDisplayName, IPagedQueryModel queryModel, string updateTargetId, Func<RouteValueDictionary, string> urlFactory)
        {
            var dictionary = queryModel.ToDictionary();

            var routeValueDictionary = new RouteValueDictionary(dictionary)
            {
                ["SortExpression"] = !queryModel.SortExpression.StartsWith(columnName)
                    ? $"{columnName}_DESC" : queryModel.SortExpression.EndsWith("DESC")
                        ? $"{columnName}_ASC" : queryModel.SortExpression.EndsWith("ASC")
                            ? string.Empty : $"{columnName}_DESC"
            };

            var url = urlFactory(routeValueDictionary);

            var aTag = new TagBuilder("a");
            aTag.Attributes.Add("href", "#");
            aTag.Attributes.Add("data-ajax", "true");
            aTag.Attributes.Add("data-ajax-method", "GET");
            aTag.Attributes.Add("data-ajax-update", updateTargetId.StartsWith("#") ? updateTargetId : $"#{updateTargetId}");
            aTag.Attributes.Add("data-ajax-url", url);
            aTag.InnerHtml = columnDisplayName;

            var iconCssClass = !queryModel.SortExpression.StartsWith(columnName)
                ? "fa-sort"
                : queryModel.SortExpression.EndsWith("DESC")
                    ? "fa-sort-down"
                    : "fa-sort-up";

            var iTag = new TagBuilder("i");
            iTag.AddCssClass($"fa {iconCssClass}");

            return new MvcHtmlString($"{aTag}\n{iTag}");
        }

ابتدا مدل Query با متد الحاقی زیر تبدیل به دیکشنری می‌شود. این کار از این جهت مهم است که پراپرتی‌های لیست موجود در مدل Query، لازم است به فرم خاصی به سرور ارسال شوند که در تکه کد زیر مشخص می‌باشد.

public static IDictionary<string, object> ToDictionary(this object source)
{
    return source.ToDictionary<object>();
}

public static IDictionary<string, T> ToDictionary<T>(this object source)
{
    if (source == null)
        throw new ArgumentNullException(nameof(source));

    var dictionary = new Dictionary<string, T>();

    foreach (PropertyDescriptor property in TypeDescriptor.GetProperties(source))
    {
        AddPropertyToDictionary(property, source, dictionary);
    }
    return dictionary;
}

private static void AddPropertyToDictionary<T>(PropertyDescriptor property, object source,
    IDictionary<string, T> dictionary)
{
    var value = property.GetValue(source);

    var items = value as IEnumerable;

    if (items != null && !(items is string))
    {
        var i = 0;
        foreach (var item in items)
        {
            dictionary.Add($"{property.Name}[{i++}]", (T)item);
        }
    }
    else if (value is T)
    {
        dictionary.Add(property.Name, (T)value);
    }

}

در متد بالا، از TypeDescriptor که یکی دیگر از ابزار‌های دسترسی به متا دیتای انوع داده‌ای است، استفاده شده و خروجی نهایی آن یک دیکشنری با کلیدهایی با اسامی پراپرتی‌های وهله ورودی می‌باشد.

در ادامه پیاده سازی هلپر SortableColumn، از دیکشنری حاصل، یک وهله از RouteValueDictionary ساخته می‌شود. در زمان رندر شدن PartialView لازم است مشخص شود که برای دفعه بعدی که بر روی این ستون کلیک می‌شود، باید چه مقداری با پارامتر SortExpression موجود در کوئری استرینگ ارسال شود. از این جهت برای پشتیبانی ستون، از حالت‌های مرتب سازی صعودی، نزولی و برگشت به حالت اولیه بدون مرتب سازی، کد زیر را خواهیم داشت:

var routeValueDictionary = new RouteValueDictionary(dictionary)
{
    ["SortExpression"] = !queryModel.SortExpression.StartsWith(columnName)
        ? $"{columnName}_DESC" : queryModel.SortExpression.EndsWith("DESC")
            ? $"{columnName}_ASC" : queryModel.SortExpression.EndsWith("ASC")
                ? string.Empty : $"{columnName}_DESC"
};

در ادامه urlFactory با routeValueDictionary حاصل، Invoke می‌شود تا url نهایی برای مرتب سازی‌های بعدی را  از طریق یک لینک تزئین شده با data اتریبیوت‌های Unobtrusive Ajax در th مربوطه قرار دهیم.

برای مباحث صفحه بندی، بارگزاری مجدد و تغییر تعداد آیتم‌ها در هر صفحه، از سه هلپر زیر کمک خواهیم گرفت:

<div class="row">
    <div class="col-md-8">
        @Html.Pager(Model, "RolesList", routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)))
        @Html.PageSize("RolesList", Model.Query, routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)), new { @class = "margin-right-5" }, "filterForm")
        @Html.Refresh("RolesList", Model.Query, routeValueDictionary => Url.Action(MVC.Administration.Roles.List().AddRouteValues(routeValueDictionary)), L("Commands.Refresh"))
    </div>
</div>


پیاده سازی هلپر Pager

public static MvcHtmlString Pager<TModel>(this HtmlHelper html, PagedListModel<TModel> model,
        string updateTargetId, Func<RouteValueDictionary, string> urlFactory)
{
    return html.PagedListPager(
        new StaticPagedList<TModel>(model.Result.Items, model.Query.Page, model.Query.PageSize,
            (int)model.Result.TotalCount), page =>
       {
           var dictionary = model.Query.ToDictionary();
           var routeValueDictionary = new RouteValueDictionary(dictionary) { ["Page"] = page };
           return urlFactory(routeValueDictionary);
       }, PagedListRenderOptions.EnableUnobtrusiveAjaxReplacing(
            new PagedListRenderOptions
            {
                DisplayLinkToFirstPage = PagedListDisplayMode.Always,
                DisplayLinkToLastPage = PagedListDisplayMode.Always,
                DisplayLinkToPreviousPage = PagedListDisplayMode.Always,
                DisplayLinkToNextPage = PagedListDisplayMode.Always,
                MaximumPageNumbersToDisplay = 6,
                DisplayItemSliceAndTotal = true,
                DisplayEllipsesWhenNotShowingAllPageNumbers = true,
                ItemSliceAndTotalFormat = $"تعداد کل: {model.Result.TotalCount.ToPersianNumbers()}",
                FunctionToDisplayEachPageNumber = page => page.ToPersianNumbers(),
            },
            new AjaxOptions
            {
                AllowCache = false,
                HttpMethod = "GET",
                InsertionMode = InsertionMode.Replace,
                UpdateTargetId = updateTargetId
            }));
}

در متد بالا از کتابخانه PagedList.Mvc استفاده شده‌است. یکی از overload‌های متد PagedListPager آن، یک پارامتر از نوع Func<int, string>‎ به نام generatePageUrl را دریافت می‌کند که امکان شخصی سازی فرآیند تولید لینک به صفحات بعدی و قبلی را به ما می‌دهد. ما نیز از این امکان برای افزودن اطلاعات موجود در مدل Query، به کوئری استرینگ لینک‌های تولیدی استفاده کردیم و صرفا برای لینک‌های ایجادی لازم بود مقادیر پارامتر Page موجود در کوئری استرینگ تغییر کند که در کد بالا مشخص می‌باشد.


پیاده سازی هلپر PageSize

public static MvcHtmlString PageSize(this HtmlHelper html, string updateTargetId, IPagedQueryModel queryModel, Func<RouteValueDictionary, string> urlFactory, object htmlAttributes = null, string filterFormId = null, params int[] numbers)
{
    if (numbers.Length == 0)
        numbers = new[] { 10, 20, 30, 50, 100 };

    var dictionary = queryModel.ToDictionary();

    var routeValueDictionary = new RouteValueDictionary(dictionary)
    {
        [nameof(IPagedQueryModel.Page)] = 1
    };
    routeValueDictionary.Remove(nameof(IPagedQueryModel.PageSize));

    var url = urlFactory(routeValueDictionary);

    var formTag = new TagBuilder("form");
    formTag.Attributes.Add("action", url);
    formTag.Attributes.Add("method", "GET");
    formTag.Attributes.Add("data-ajax", "true");
    formTag.Attributes.Add("data-ajax-method", "GET");
    formTag.Attributes.Add("data-ajax-update", updateTargetId.StartsWith("#") ? updateTargetId : $"#{updateTargetId}");
    formTag.Attributes.Add("data-ajax-url", url);

    if (htmlAttributes != null)
        formTag.MergeAttributes(HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes));

    formTag.AddCssClass("form-inline inline");

    var items = numbers.Select(number =>
        new SelectListItem
        {
            Value = number.ToString(),
            Text = number.ToString().ToPersianNumbers(),
            Selected = queryModel.PageSize == number
        });

    formTag.InnerHtml = html.DropDownList(nameof(IPagedQueryModel.PageSize), items, new { @class = "form-control page-size", onchange = "$(this.form).submit();" }).ToString();

    if (filterFormId.IsEmpty()) return new MvcHtmlString($"{formTag}");

    // ReSharper disable once MustUseReturnValue
    var scriptBlock = $"<script type=\"text/javascript\"> if(window.jQuery){{$('form#{filterFormId}').find('input[name=\"{nameof(IPagedQueryModel.PageSize)}\"]').remove();\n $('form#{filterFormId}').append(\"<input type='hidden' name='{nameof(IPagedQueryModel.PageSize)}' value='{queryModel.PageSize}'/>\")}}</script>";

    return new MvcHtmlString($"{formTag}\n{scriptBlock}");
}

ایده کار به این صورت است که یک المنت select، درون یک المنت form قرار می‌گیرد و در زمان change آن، فرم مربوطه submit می‌شود.

    formTag.InnerHtml = html.DropDownList(nameof(IPagedQueryModel.PageSize), items, new { @class = "form-control page-size", onchange = "$(this.form).submit();" }).ToString();

در زمان تغییر تعداد نمایشی آیتم‌ها در هر صفحه، لازم است حالت فعلی گرید حفظ شود و صرفا پارامتر Page ریست شود.


نکته مهم: در این طراحی اگر فرم جستجویی دارید، در زمان جستجو هیچیک از پارامتر‌های مربوط به صفحه بندی و مرتب سازی به سرور ارسال نخواهند شد (در واقع ریست می‌شوند) و کافیست یک درخواست GET معمولی با ارسال محتویات فرم به سرور صورت گیرد؛ ولی لازم است PageSize تنظیم شده، در زمان اعمال فیلتر نیز به سرور ارسال شود. از این جهت اسکریپتی برای ایجاد یک input مخفی در فرم جستجو نیز هنگام رندر شدن PartialView در صفحه تزریق می‌شود.

  var scriptBlock = $"<script type=\"text/javascript\"> if(window.jQuery){{$('form#{filterFormId}').find('input[name=\"{nameof(IPagedQueryModel.PageSize)}\"]').remove();\n $('form#{filterFormId}').append(\"<input type='hidden' name='{nameof(IPagedQueryModel.PageSize)}' value='{queryModel.PageSize}'/>\")}}</script>";


پیاده سازی هلپر Refresh

public static MvcHtmlString Refresh(this HtmlHelper html, string updateTargetId, IPagedQueryModel queryModel,
    Func<RouteValueDictionary, string> urlFactory, string label = null)
{
    var dictionary = queryModel.ToDictionary();

    var routeValueDictionary = new RouteValueDictionary(dictionary);

    var url = urlFactory(routeValueDictionary);

    var aTag = new TagBuilder("a");
    aTag.Attributes.Add("href", "#");
    aTag.Attributes.Add("role", "button");
    aTag.Attributes.Add("data-ajax", "true");
    aTag.Attributes.Add("data-ajax-method", "GET");
    aTag.Attributes.Add("data-ajax-update", updateTargetId.StartsWith("#") ? updateTargetId : $"#{updateTargetId}");
    aTag.Attributes.Add("data-ajax-url", url);
    aTag.AddCssClass("btn btn-default");

    var iTag = new TagBuilder("i");
    iTag.AddCssClass("fa fa-refresh");

    aTag.InnerHtml = $"{iTag} {label}";

    return new MvcHtmlString(aTag.ToString());
}

متد بالا نیز به مانند refreshUrl که پیشتر مطرح شد، برای بارگزاری مجدد حالت فعلی گرید استفاده می‌شود و از این جهت است که مقادیر مربوط به کلیدهای routeValueDictionary  را تغییر نداده‌ایم.


روش دیگر برای مدیریت این چنین کارهایی، استفاده از یک المنت form و قرادادن کل گرید به همراه یک سری input مخفی معادل با پارامترهای دریافتی اکشن متد List و مقدار دهی آنها در زمان کلیک بر روی دکمه‌های صفحه بندی، بارگزاری مجدد، دکمه اعمال فیلتر و لیست آبشاری تنظیم تعداد آیتم‌ها، درون آن نیز میتواند کار ساز باشد؛ اما در زمان پیاده سازی خواهید دید که پیاده سازی آن خیلی سرراست، به مانند پیاده سازی موجود در مطلب جاری نخواهد بود. 

در قسمت دوم، به پیاده سازی عملیات ثبت، ویرایش و حذف برپایه مودال‌های بوت استرپ و افزونه Unobtrusive Ajax خواهیم پرداخت.
کدهای کامل قسمت جاری، بعد از انتشار قسمت دوم، در مخزن گیت هاب شخصی قرار خواهد گرفت.

مطالب
اصول طراحی شیء گرا: OO Design Principles - قسمت سوم

اصل هفتم: Liskove Substitution Principle

"ارث بری باید به صورتی باشد که زیر نوع را بتوان بجای ابر نوع استفاده کرد"

این اصل می‌گوید اگر قرار است از ارث بری استفاده شود، نحوه‌ی استفاده باید بدین گونه باشد که اگر یک شیء از کلاس والد ( Base-Parent-Super type ) داشته باشیم، باید بتوان آن را با شیء کلاس فرزند ( Sub Type-Child ) بدون هیچ گونه تغییری در منطق کد استفاده کننده از شیء مورد نظر، تغییر داد. به زبان ساده باید بتوان شیء فرزند را جایگزین شیء والد کرد.

نکته مهم: این اصل در مورد عکس این رابطه صحبتی نمی‌کند و دلیل آن هم منطق طراحی می‌باشد. تصور کنید که شیء ای داشته باشید که از یک کلاس والد، ارث برده باشد. نوشتن  کدی که شیء والد را بتوان جایگزین شیء فرزند کرد، بسیار سخت است؛ چرا که منطق متکی بر کلاس فرزند بسیار وابسته به جزییات کلاس فرزند است. در غیر این صورت وجود شیء فرزند، کم اهمیت میباشد.

با رعایت این اصل، میتوانیم در مواقعی که شروط مرتبط با کلاس فرزند را نداریم و یک سری منطق و قیود کلی مرتبط با کلاس والد را داریم، از شیء کلاس والد استفاده نماییم و وظیفه  نمونه گیری (instantiation ) آن را به یک کلاس دیگر محول کنیم. به مثال زیر توجه کنید:

 public class Parent
    {
        public string Name { get; set; }
        public int X { get; set; }
        public int Y { get; set; }
        public Parent()
        {
            X = Y = 0;
        }
        public virtual void Move()
        {
            X += 5;
            Y += 5;
        }
        public void Shoot() { }
        public virtual void Pass() { } 
    }
    public class Child1 : Parent
    {
        public override void Move()
        {
            X += 10;
            Y += 10;
        }
    }
    public class Child2 : Parent
    {
        public override void Move()
        {
            X += 20;
            Y += 20;
        }
    }
    public enum State
    {
        Start,
        Move,
        Shoot,
        Pass
    }
    public class Creator
    {
        public static Parent GetInstance(bool? condition)
        {
            if (condition == null)
            {
                return new Parent();
            }
            if (condition == true)
            {
                return new Child1();
            }
            else
            {
                return new Child2();
            }
        }
    }
    public class Context
    {
        public void SetState(ref State s)
        {
            s = State.Move;
        }
        public void Main()
        {
            State state =State.Start;
            
            // در مورد نوع این شیء چیزی نمیدانیم و وابسته به شرایط نوع آن متغیر است
            // در حقیقت شیء کلاس فرزند را جای شیء کلاس والد  قرار می‌دهیم و نه بالعکس

            Parent obj = Creator.GetInstance(null);
            
            // منطق برنامه وضعیت را تغییر می‌دهد
            SetState(ref state);

            // قواعد کلی و عمومی که بدون در نظر گرفتن کلاس (نوع) شیء بر آن اعمال می‌شود
            switch (state)
            {
                case State.Move:
                    obj.Move();
                    break;
                case State.Shoot:
                    obj.Shoot();
                    break;
                case State.Pass:
                    obj.Pass();
                    break;
                default:
                    break;
            }           
        }
    }

همانطور که در کدها نیز توضیح داده‌ام، کلاس‌های فرزند را جایگزین کلاس والد کرده‌ایم. اگر می‌خواستیم عکس رابطه را (شیء والد را به شیء فرزند انتقال دهیم) اعمال کنیم باید تغییر زیر را ایجاد میکردیم که با خطا روبرو خواهد شد:

Child1 obj = Creator.GetInstance(null);



اصل هشتم: Interface segregation

"واسط‌های کوچک بهتر از واسط‌های حجیم است"

این اصل به ما می‌گوید در تعریف واسط‌های متعدد خساست به خرج ندهیم و بجای آنکه یک واسط اصلی با وظیفه‌های بسیار داشته باشیم، بهتر است واسط‌های متعددی با وظیفه‌های کمتر داشته باشیم. برای درک این اصل ساده به عقب برمیگردیم، جایی که نیاز به واسط را توضیح دادیم. واسط، نقش تعریف پروتکل را دارد. اگر قرار باشد واسطی بزرگ با چندین مسئولیت داشته باشیم، آنگاه تعریف مستحکمی را از وظیفه‌ی واسط ارائه نداده‌ایم. لذا هر کلاس پیاده ساز این واسط، برخی وظیفه‌هایی را که نیاز به آن ندارد، باید تعریف و پیاده سازی کند. به مثال زیر نگاه کنید:

 public interface IHuman
    {
        void Move();
        void Eat();
        void LevelUp();
        void FireBullet();
    }
    public class Player : IHuman
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }
    public class Enemy : IHuman
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }
    public class Citizen : IHuman
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }

در این مثال که مربوط به مدل یک بازی با نقش‌های بازیکن، دشمن و شهروند (بی گناه!) است، طراحی به گونه‌ای است که دشمن و شهروند، توابعی را که نیاز ندارند، باید پیاده سازی کنند. در دشمن: Eat(), LevelUp() و در شهروند: Eat(), LevelUp(), FireBullet() . لذا واسط IHuman یک واسط کلی با وظیفه‌های متعدد است.

در مدل بهبود یافته که کلاس‌ها با پسوند Better بازنویسی شده‌اند داریم:

public interface IMovable { void Move(); }
    public interface IEatable { void Eat(); }
    public interface IPlayer { void LevelUp(); }
    public interface IShooter { void FireBullet(); }
    public class PlayerBetter : IPlayer, IMovable, IEatable, IShooter
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }
    public class EnemyBetter : IMovable, IShooter
    {
        public void FireBullet() { }
        public void Move() { }
    }
    public class CitizenBetter : IMovable
    {
        public void Move() { }
    }

در اینجا برای هر وظیفه یک واسط تعریف کرده ایم که باعث قوی شدن معنای هر واسط می‌شود.



اصل نهم: Dependency inversion

"وابستگی بین ماژول‌ها  را به وابستگی آن‌ها به انتزاع (واسط) تغییر بده"

این اصل که نمود آن را در الگو‌های طراحی dependency injection و factory میبینیم، میگوید که ماژول‌های بالادست (ماژول استفاده کننده ماژول پایین دست) به جای آنکه ارجاع مستقیمی را به ماژول‌های پایین دست داشته باشند، به انتزاعی (واسط) ارجاع بدهند که ماژول پایین دست آنرا پیاده سازی می‌کند یا به ارث میبرد. در واقع این اصل برای از بین بردن وابستگی قوی بین ماژول‌های بالا دست و پایین دست، به میدان آمده است. دو حکم اصلی از این اصل بر می‌آید:

الف – ماژول‌های بالا دست نباید وابسته به ماژول‌های پایین دست باشند. هر دو باید وابسته به انتزاع (واسط) باشند. وابستگی ماژول بالا دست از نوع ارجاع و وابستگی ماژول پایین دست از نوع ارث بری است.

ب – انتزاع نباید وابسته به جزییات باشد، بلکه جزییات باید وابسته به انتزاع باشد. یعنی در پیاده سازی منطق برنامه (که جزییات محسوب می‌شود) باید از واسط‌ها یا کلاس‌های انتزاعی استفاده کنیم و همچنین در نوشتن کلاس‌های انتزاعی نباید هیچ گونه ارجاعی را به کلاس‌های جزیی داشته باشیم.

در مثال زیر با نمونه‌ای از طراحی ناقض این اصل روبرو هستیم:

public class Controller
    {
        public Service Service { get; set; }
        public Controller()
        {
            // کنترلر باید نحوه نمونه گیری را بداند (ورودی‌های لازم) و این از وظایف آن خارج است
            Service = new Service(1);
        }
        public void DoWork()
        {
            Service.RunService();
        }
    }

    public class Service
    {
        public int State { get; set; }
        public Service(int s)
        {
            State = s;
        }
        public void RunService() { }
    }

در این مثال کلاس کنترلر، ماژول بالادست و کلاس سرویس، ماژول پایین دست محسوب میگردد. در ادامه طراحی مطلوب را نیز ارائه داده‌ام:

public class ControllerBetter
    {
        // ارجاع به واسط باعث انعطاف و کاهش وابستگی شده است
        public IService Service { get; set; }
        public ControllerBetter(IService service)
        {
            // یک کلاس دیگر وظیفه ارسال سرویس به سازنده کلاس کنترلر را دارد 
            // و مسئولیت نمونه گیری را از دوش کنترلر برداشته است
            Service = service;
        }
        public void DoWork()
        {
            Service.RunService();
        }
    }
    // کاهش وابستگی با تعریف واسط و تغییر وابستگی مستقیم بین کنترلر و سرویس
    public interface IService
    {
        void RunService();
    }
    // وابستگی جزییات به انتزاع
    public class ServiceBetter : IService
    {
        public int State { get; set; }
        public ServiceBetter(int s)
        {
            State = s;
        }
        public void RunService() { }
    }

نحوه بهبود طراحی را در توضیحات داخل کد مشاهده میکنید. در مقاله بعدی به اصول GRASP خواهم پرداخت. 

مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش سوم (پایانی)
در بخش پیشین  به بررسی جزئی‌تر ایجاد پایگاه داده و همچنین توسعه Custom Filter Attribute پرداختیم که وظیفه تایید صلاحیت کاربر جاری و بررسی دسترسی وی به API Method مورد نظر را بررسی می‌کرد. در این مقاله به این بحث می‌پردازیم که در Filter Attribute توسعه داده شده، قصد داریم یک سرویس Access Control ایجاد نماییم.
این سرویس وظیفه تمامی اعمال مربوط به نقش‌ها و دسترسی‌های کاربر را بر عهده خواهد داشت. این سرویس به صورت زیر تعریف می‌گردد:
public class AccessControlService
{
        private DbContext db;

        public AccessControlService()
        {
            db = new DbContext();
        }

        public IEnumerable<Permission> GetUserPermissions(string userId)
        {
            var userRoles = this.GetUserRoles(userId);
            var userPermissions = new List<Permission>();
            foreach (var userRole in userRoles)
            {
                foreach (var permission in userRole.Permissions)
                {
                    // prevent duplicates
                    if (!userPermissions.Contains(permission))
                        userPermissions.Add(permission);
                }
            }
            return userPermissions;
        }
        public IEnumerable<Role> GetUserRoles(string userId)
        {
            return db.Users.FirstOrDefault(x => x.UserId == userId).Roles.ToList();
        }

        public bool HasPermission(string userId, string area, string control)
        {
            var found = false;
            var userPermissions = this.GetUserPermissions(userId);
            var permission = userPermissions.FirstOrDefault(x => x.Area == area && x.Control == control);
            if (permission != null)
                found = true;
            return found;
        }
{
همانطور که ملاحظه می‌کنید، ما سه متد GetUserPermissions، GetUserRoles و HasPermission را توسعه داده‌ایم. حال اینکه بر حسب نیاز، می‌توانید متدهای بیشتری را نیز به این سرویس اضافه نمایید. متد اول، وظیفه‌ی واکشی تمامی permissionهای کاربر را عهده دار می‌باشد. متد GetUserRoles نیز تمامی نقش‌های کاربر را در سیستم، بازمی‌گرداند و در نهایت متد سوم، همان متدی است که ما در Filterattribute از آن استفاده کرد‌ه‌ایم. این متد با دریافت پارامترها و بازگردانی یک مقدار درست یا نادرست، تعیین می‌کند که کاربر جاری به آن محدوده دسترسی دارد یا خیر.
تمامی حداقل‌هایی که برای نگارش سمت سرور نیاز بود، به پایان رسید. حال به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه این سطوح دسترسی را با سمت کاربر همگام نماییم. به طوری که به عنوان مثال اگر کاربری حق دسترسی به ویرایش مطالب یک سایت را ندارد، دکمه مورد نظر که او را به آن صفحه هدایت می‌کند نیز نباید به وی نشان داده شود. سناریویی که ما برای این کار در نظر گرفته‌ایم، به این گونه می‌باشد که در هنگام ورود کاربر، لیستی از تمامی دسترسی‌های او به صورت JSON به سمت کلاینت ارسال می‌گردد. حال وظیفه مدیریت نمایش یا عدم نمایش المان‌های صفحه، بر عهده زبان سمت کلاینت، یعنی AngularJs خواهد بود. بنابراین در ابتدایی‌ترین حالت، ما نیاز به یک کنترلر و متد Web API داریم تا لیست دسترسی‌های کاربر را بازگرداند. این کنترلر در حال حاضر شامل یک متد است. اما بر حسب نیاز، می‌توانید متدهای بیشتری را به کنترلر اضافه نمایید.
    [RoutePrefix("َAuth/permissions")]
    public class PermissionsController : ApiController
    {
        private AccessControlService _AccessControlService = null;
        public PermissionsController()
        {
            _AccessControlService = new AccessControlService();
        }

        [Route("GetUserPermissions")]
        public async Task<IHttpActionResult> GetUserPermissions()
        {
            if (!User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return Unauthorized();
            }
            return Ok(_AccessControlService.GetPermissions(User.Identity.GetCurrentUserId()));
        }        
    }
در متد فوق ما از متد سرویس Access Control که لیست تمامی permissionهای کاربر را باز می‌گرداند، کمک گرفتیم. متد GetUserPermissions پس از ورود کاربر توسط کلاینت فراخوانی می‌گردد و لیست تمامی دسترسی‌ها در سمت کلاینت، در rootScope انگیولار ذخیره سازی می‌گردد. حال نوبت به آن رسیده که به بررسی عملیات سمت کلاینت بپردازیم.

توسعه سرویس‌ها و فرآیندهای سمت وب کلاینت AngularJS

در ابتدا در سمت کلاینت نیاز به سرویسی داریم که دسترسی‌های سمت سرور را دریافت نماید. از این رو ما نام این سرویس را permissionService می‌نامیم.
'use strict';
angular.module('App').factory('permissionService', ['$http', '$q', function ($http, $q) {

    var _getUserPermissions = function () {
        return $http.get(serviceBaseUrl + '/api/permissions/GetUserPermissions/');
    }

    var _isAuthorize = function (area, control) {
        return _.some($scope.permissions, { 'area': area, 'control': control });
    }

    return {
        getUserPermissions: _getUserPermissions,
        isAuthorize: _isAuthorize
    };
}]);
اگر بخواهیم مختصری درباره‌ی این سرویس صحبت کنیم، متد اول که یک دستور GET ساده است و لیست دسترسی‌ها را از PermissionController دریافت می‌کند. متد بعدی که در آینده بیشتر با آن آشنا می‌شویم، عملیات تایید صلاحیت کاربر را به ناحیه مورد نظر، انجام می‌دهد (همان مثال دسترسی به دکمه ویرایش مطلب در یک صفحه). در این متد برای جستجوی لیست permissions از کتابخانه‌ای با نام Lodash کمک گرفته‌ایم. این کتابخانه کاری شبیه به دستورات Linq را در کالکشن‌ها و آرایه‌های جاوااسکریپتی، انجام می‌دهد. متد some یک مقدار درست یا نادرست را بازمی‌گرداند. بازگردانی مقدار درست، به این معنی است که کاربر به ناحیه‌ی مورد نظر اجازه‌ی دسترسی را خواهد داشت.
حال باید متد‌های این سرویس را در کنترلر لاگین فراخوانی نماییم. در این مرحله ما از rootScope dependency استفاده می‌کنیم. برای نحوه‌ی عملکرد rootScope میتوانید به مقاله‌ای در این زمینه در وب سایت toddomotto مراجعه کنید. در این مقاله ویژگی‌ها و اختلاف‌های scope و rootScope به تفصیل بیان شده است. مقاله‌ای دیگر در همین زمینه نوشته شده است که در انتهای مقاله به بررسی چند نکته در مورد کدهای مشترک پرداخته شده‌است. تکه کد زیر، متد login را نمایش می‌دهد که در loginController قرار گرفته است و ما در آن از نوشتن کل بلاک loginController چشم پوشی کرده‌ایم. متد savePermissions تنها یک کار را انجام می‌دهد و آن هم این است که در ابتدا، به سرویس permissionService متصل شده و تمامی دسترسی‌ها را واکشی می‌نماید و پس از آن، آنها را درون rootScope قرار می‌دهد تا در تمامی کنترلرها قابل دسترسی باشد.
    $scope.login = function () {
        authService.login($scope.loginData).then(function (response) {
            savePermissions();
            $location.path('/userPanel');
        },
         function (err) {
             $scope.message = err.error_description;
         });
    };

    var savePermissions = function () {
        permissionService.getUserPermissions().then(function (response) {
            $rootScope.permissions = response.data;
        },
        function (err) {
        });
    }
}

   حال تمامی اطلاعات دسترسی، در سمت کلاینت نیز قابل دسترسی می‌باشد. تنها کاری که نیاز است، broadCast کردن متد isAuthorize است که آن هم باید در rootScope قرار بگیرد. ما برای این انتساب یک راهکار را ارائه کرده‌ایم. معماری سیستم کلاینت به این صورت است که تمامی کنترلرها درون یک parentController قرار گرفته‌اند. از این رو می‌توان در parentController این انتساب (ایجاد دسترسی عمومی برایisAuthorize) صورت گیرد. برای این کار در parentController تغییرات زیر صورت می‌گیرد:
App.controller('parentController', ['$rootScope', '$scope', 'authService', 'permissionService', function ($rootScope, $scope, authService, permissionService) {
        $scope.authentication = authService.authentication;

        // isAuthorize Method
        $scope.isAuthorize = permissionService.isAuthorize();

        // rest of codes
}]);
در کد فوق ما isAuthorize را درون scope قرار داده‌ایم. دلیل آن هم این است که هر چه که در scope قرار بگیرد، تمامی کنترلر‌های child نیز به آن دسترسی خواهند داشت. البته ممکن است که این بهترین نوع پیاده سازی برای به اشتراک گذاری یک منبع نباشد.
 در گام بعدی کافیست المان‌های صفحه را بر اساس همین دسترسی‌ها فعال یا غیر فعال کنیم. برای این کار از دستور ng-if میتوان استفاده کرد. برای این کار به مثال زیر توجه کنید:
<div ng-controller="childController">
    <div ng-if="isAuthorize('articles', 'edit')" >
    <!-- the block that we want to not see unauthorize person -->
    </div>
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، تمامی المان‌ها را می‌توان با دستور ساده ng-if، از دید کاربران بدون صلاحیت، پنهان نمود. البته توجه داشته باشید که شما نمی‌توانید تنها به پنهان کردن این اطلاعات اکتفا کنید. بلکه باید تمامی متدهای کنترلرهای سمت سرور را هم با همین روش (فیلتر کردن با Filter Attribute) بررسی نمایید. به ازای هر درخواست کاربر باید بررسی شود که او به منبع مورد نظر دسترسی دارد یا خیر.
تنها نکته‌ای که باقی می‌ماند این است که طول عمر scope و rootScope چقدر است؟! برای پاسخ به این سوال باید بگوییم هر بار که صفحه refresh می‌شود، تمامی مقادیر scope و rootScope خالی می‌شوند. برای این کار هم یک راهکار خیلی ساده (و شاید کمی ناشیانه) در نظر گرفته شده‌است. میتوان بلاک مربوط به پر کردن rootScope.permissions را که در loginController نوشته شده بود، به درون parentController انتقال داد و آن را با استفاده از emit اجرا کرد و در حالت عادی، در هنگام refresh شدن صفحه نیز چون parentController در اولین لحظه اجرا می‌شود، میتوان تمامی مقادیر rootScope.permissions را دوباره از سمت سرور دریافت کرد.
مطالب دوره‌ها
نگاهی به SignalR Clients
در قسمت قبل موفق به ایجاد اولین Hub خود شدیم. در ادامه، برای تکمیل برنامه نیاز است تا کلاینتی را نیز برای آن تهیه کنیم.
مصرف کنندگان یک Hub می‌توانند انواع و اقسام برنامه‌های کلاینت مانند jQuery Clients و یا حتی یک برنامه کنسول ساده باشند و همچنین Hubهای دیگر نیز قابلیت استفاده از این امکانات Hubهای موجود را دارند. تیم SignalR امکان استفاده از Hubهای آن‌را در برنامه‌های دات نت 4 به بعد، برنامه‌های WinRT، ویندوز فون 8، سیلورلایت 5، jQuery و همچنین برنامه‌های CPP نیز مهیا کرده‌اند. به علاوه گروه‌های مختلف نیز با توجه به سورس باز بودن این مجموعه، کلاینت‌های iOS Native، iOS via Mono و Android via Mono را نیز به این لیست اضافه کرده‌اند.


بررسی کلاینت‌های jQuery

با توجه به پروتکل مبتنی بر JSON سیگنال‌آر، استفاده از آن در کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی همانند jQuery نیز به سادگی مهیا است. برای نصب آن نیاز است در کنسول پاور شل نوگت، دستور زیر را صادر کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.JS
برای نمونه به solution پروژه قبل، یک برنامه وب خالی دیگر را اضافه کرده و سپس دستور فوق را بر روی آن اجرا نمائید. در این حالت فقط باید دقت داشت که فرامین بر روی کدام پروژه اجرا می‌شوند:


با استفاده از افزونه SignalR jQuery، به دو طریق می‌توان به یک Hub اتصال برقرار کرد:
الف) استفاده از فایل proxy تولید شده آن (این فایل، در زمان اجرای برنامه تولید می‌شود و یا امکان استفاده از آن به کمک ابزارهای کمکی نیز وجود دارد)
نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل ملاحظه کردید؛ همان فایل تولید شده در مسیر /signalr/hubs برنامه. به نوعی به آن Service contract نیز گفته می‌شود (ارائه متادیتا و قراردادهای کار با یک سرویس Hub). این فایل همانطور که عنوان شد به صورت پویا در زمان اجرای برنامه ایجاد می‌شود.
امکان تولید آن توسط برنامه کمکی signalr.exe نیز وجود دارد؛ برای دریافت آن می‌توان از طریق NuGet اقدام کرد (بسته Microsoft.AspNet.SignalR.Utils) که نهایتا در پوشه packages قرار خواهد گرفت. نحوه استفاده از آن نیز به صورت زیر است:
 Signalr.exe ghp http://localhost/
در این دستور ghp مخفف generate hub proxy است و نهایتا فایلی را به نام server.js تولید می‌کند.

ب) بدون استفاده از فایل proxy و به کمک روش late binding (انقیاد دیر هنگام)

برای کار با یک Hub از طریق jQuery مراحل ذیل باید طی شوند:
1) ارجاعی به Hub باید مشخص شود.
2) روال‌های رخدادگردان تنظیم گردند.
3) اتصال به Hub برقرار گردد.
4) متدی فراخوانی شود.

در اینجا باید دقت داشت که امکانات Hub به صورت خواص
 $.connection
در سمت کلاینت جی‌کوئری، در دسترس خواهند بود. برای مثال:
 $.connection.chatHub
و نام‌های بکارگرفته شده در اینجا مطابق روش‌های متداول نام گذاری در جاوا اسکریپت، camel case هستند.

خوب، تا اینجا فرض بر این است که یک پروژه خالی ASP.NET را آغاز و سپس فرمان نصب Microsoft.AspNet.SignalR.JS را نیز همانطور که عنوان شد، صادر کرده‌اید. در ادامه یک فایل ساده html را به نام chat.htm، به این پروژه جدید اضافه کنید (برای استفاده از کتابخانه جاوا اسکریپتی SignalR الزامی به استفاده از صفحات کامل پروژه‌های وب نیست).
<!DOCTYPE>
<html>
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.0.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="http://localhost:1072/signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <div>
        <input id="txtMsg" type="text" /><input id="send" type="button" value="send msg" />
        <ul id="messages">
        </ul>
    </div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var chat;
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند
            chat = $.connection.chat; //این نام مستعار پیشتر توسط ویژگی نام هاب تنظیم شده است
            chat.client.hello = function (message) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#messages").append("<li>" + message + "</li>");
            };
            $.connection.hub.start(/*{ transport: 'longPolling' }*/); // فاز اولیه ارتباط را آغاز می‌کند

            $("#send").click(function () {
                // Hub's `SendMessage` should be camel case here
                chat.server.sendMessage($("#txtMsg").val());
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
کدهای آن‌را به نحو فوق تغییر دهید.
توضیحات:
همانطور که ملاحظه می‌کنید ابتدا ارجاعاتی به jquery و jquery.signalR-1.0.1.min.js اضافه شده‌اند. سپس نیاز است مسیر دقیق فایل پروکسی هاب خود را نیز مشخص کنیم. اینکار با تعریف مسیر signalr/hubs انجام شده است.
<script src="http://localhost:1072/signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
در ادامه توسط تنظیم connection.hub.logging سبب خواهیم شد تا اطلاعات بیشتری در javascript console مرورگر لاگ شود.
سپس ارجاعی به هاب تعریف شده، تعریف گردیده است. اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، توسط ویژگی HubName، نام chat را برگزیدیم. بنابراین connection.chat ذکر شده دقیقا به این هاب اشاره می‌کند.
سپس سطر chat.client.hello مقدار دهی شده است. متد hello، متدی dynamic و تعریف شده در سمت هاب برنامه است. به این ترتیب می‌توان به پیام‌های رسیده از طرف سرور گوش فرا داد. در اینجا، این پیام‌ها، به li ایی با id مساوی messages اضافه می‌شوند.
سپس توسط فراخوانی متد connection.hub.start، فاز negotiation شروع می‌شود. در اینجا حتی می‌توان نوع transport را نیز صریحا انتخاب کرد که نمونه‌ای از آن را به صورت کامنت شده جهت آشنایی با نحوه تعریف آن مشاهده می‌کنید. مقادیر قابل استفاده در آن به شرح زیر هستند:
 - webSockets
- forverFrame
- serverSentEvents
- longPolling
سپس به رویدادهای کلیک دکمه send گوش فرا داده و در این حین، اطلاعات TextBox ایی با id مساوی txtMsg را به متد SendMessage هاب خود ارسال می‌کنیم. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در سمت کلاینت، تعریف متد SendMessage باید camel case باشد.

اکنون به صورت جداگانه یکبار برنامه hub را در مرورگر باز کنید. سپس بر روی فایل chat.htm کلیک راست کرده و گزینه مشاهده آن را در مرورگر نیز انتخاب نمائید (گزینه View in browser منوی کلیک راست).

خوب! پروژه کار نمی‌کند! برای اینکه مشکلات را بهتر بتوانید مشاهده کنید نیاز است به JavaScript Console مرورگر خود مراجعه نمائید. برای مثال در مرورگر کروم دکمه F12 را فشرده و برگه Console آن‌را باز کنید. در اینجا اعلام می‌کند که فاز negotiation قابل انجام نیست؛ چون مسیر پیش فرضی را که انتخاب کرده است، همین مسیر پروژه دومی است که اضافه کرده‌ایم (کلاینت ما در پروژه دوم قرار دارد و نه در همان پروژه اول هاب).
برای اینکه مسیر دقیق hub را در این حالت مشخص کنیم، سطر زیر را به ابتدای کدهای جاوا اسکریپتی فوق اضافه نمائید:
 $.connection.hub.url = 'http://localhost:1072/signalr'; //چون در یک پروژه دیگر قرار داریم
اکنون اگر مجدا سعی کنید، باز هم برنامه کار نمی‌کند و پیام می‌دهد که امکان دسترسی به این سرویس از خارج از دومین آن میسر نیست. برای اینکه این مجوز را صادر کنیم نیاز است تنظیمات مسیریابی پروژه هاب را به نحو ذیل ویرایش نمائیم:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Routing;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR02
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs(new HubConfiguration
            {
                EnableCrossDomain = true
            });
        }
    }
}
با تنظیم EnableCrossDomain به true اینبار فاز‌های آغاز ارتباط با سرور برقرار می‌شوند:
 SignalR: Auto detected cross domain url. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: Negotiating with 'http://localhost:1072/signalr/negotiate'. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: SignalR: Initializing long polling connection with server. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: Attempting to connect to 'http://localhost:1072/signalr/connect?transport=longPolling&connectionToken…NRh72omzsPkKqhKw2&connectionData=%5B%7B%22name%22%3A%22chat%22%7D%5D&tid=3' using longPolling. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: Longpolling connected jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
مطابق این لاگ‌ها ابتدا فاز negotiation انجام می‌شود. سپس حالت long polling را به صورت خودکار انتخاب می‌کند.

در برگه شبکه، مطابق شکل فوق، امکان آنالیز اطلاعات رد و بدل شده مهیا است. برای مثال در حالتیکه سرور پیام دریافتی را به کلیه کلاینت‌ها ارسال می‌کند، نام متد و نام هاب و سایر پارامترها در اطلاعات به فرمت JSON آن به خوبی قابل مشاهده هستند.

یک نکته:
اگر از ویندوز 8 (یعنی IIS8) و VS 2012 استفاده می‌کنید، برای استفاده از حالت Web socket، ابتدا فایل وب کانفیگ برنامه را باز کرده و در قسمت httpRunTime، مقدار ویژگی targetFramework را بر روی 4.5 تنظیم کنید. اینبار اگر مراحل negotiation را بررسی کنید در همان مرحله اول برقراری اتصال، از روش Web socket استفاده گردیده است.


تمرین 1
به پروژه ساده و ابتدایی فوق یک تکست باکس دیگر به نام Room را اضافه کنید؛ به همراه دکمه join. سپس نکات قسمت قبل را در مورد الحاق به یک گروه و سپس ارسال پیام به اعضای گروه را پیاده سازی نمائید. (تمام نکات آن با مطلب فوق پوشش داده شده است و در اینجا باید صرفا فراخوانی متدهای عمومی دیگری در سمت هاب، صورت گیرد)

تمرین 2
در انتهای قسمت دوم به نحوه ارسال پیام از یک هاب به هابی دیگر اشاره شد. این MonitorHub را ایجاد کرده و همچنین یک کلاینت جاوا اسکریپتی را نیز برای آن تهیه کنید تا بتوان اتصال و قطع اتصال کلیه کاربران سیستم را مانیتور و مشاهده کرد.


پیاده سازی کلاینت jQuery بدون استفاده از کلاس Proxy

در مثال قبل، از پروکسی پویای مهیای در آدرس signalr/hubs استفاده کردیم. در اینجا قصد داریم، بدون استفاده از آن نیز کار برپایی کلاینت را بررسی کنیم.
بنابراین یک فایل جدید html را مثلا به نام chat_np.html به پروژه دوم برنامه اضافه کنید. سپس محتویات آن‌را به نحو زیر تغییر دهید:
<!DOCTYPE>
<html>
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.0.1.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <div>
        <input id="txtMsg" type="text" /><input id="send" type="button" value="send msg" />
        <ul id="messages">
        </ul>
    </div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {                        
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند

            var connection = $.hubConnection();
            connection.url = 'http://localhost:1072/signalr'; //چون در یک پروژه دیگر قرار داریم
            var proxy = connection.createHubProxy('chat');

            proxy.on('hello', function (message) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#messages").append("<li>" + message + "</li>");
            });

            $("#send").click(function () {
                // Hub's `SendMessage` should be camel case here
                proxy.invoke('sendMessage', $("#txtMsg").val());
            });

            connection.start();
        });
    </script>
</body>
</html>
در اینجا سطر مرتبط با تعریف مسیر اسکریپت‌های پویای signalr/hubs را دیگر در ابتدای فایل مشاهده نمی‌کنید. کار تشکیل proxy اینبار از طریق کدنویسی صورت گرفته است. پس از ایجاد پروکسی، برای گوش فرا دادن به متدهای فراخوانی شده از طرف سرور از متد proxy.on و نام متد فراخوانی شده سمت سرور استفاده می‌کنیم و یا برای ارسال اطلاعات به سرور از متد proxy.invoke به همراه نام متد سمت سرور استفاده خواهد شد.


کلاینت‌های دات نتی SignalR
تا کنون Solution ما حاوی یک پروژه Hub و یک پروژه وب کلاینت جی‌کوئری است. به همین Solution، یک پروژه کلاینت کنسول ویندوزی را نیز اضافه کنید.
سپس در خط فرمان پاور شل نوگت دستور زیر را صادر نمائید تا فایل‌های مورد نیاز به پروژه کنسول اضافه شوند:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Client
در اینجا نیز باید دقت داشت تا دستور بر روی default project صحیحی اجرا شود (حالت پیش فرض، اولین پروژه موجود در solution است).
پس از نصب آن اگر به پوشه packages مراجعه کنید، نگارش‌های مختلف آن‌را مخصوص سیلورلایت، دات نت‌های 4 و 4.5، WinRT و ویندوز فون8 نیز می‌توانید در پوشه Microsoft.AspNet.SignalR.Client ملاحظه نمائید. البته در ابتدای نصب، انتخاب نگارش مناسب، بر اساس نوع پروژه جاری به صورت خودکار صورت می‌گیرد.
مدل برنامه نویسی آن نیز بسیار شبیه است به حالت عدم استفاده از پروکسی در حین استفاده از jQuery که در قسمت قبل بررسی گردید و شامل این مراحل است:
1) یک وهله از شیء HubConnection را ایجاد کنید.
2) پروکسی مورد نیاز را جهت اتصال به Hub از طریق متد CreateProxy تهیه کنید.
3) رویدادگردان‌ها را همانند نمونه کدهای جاوا اسکریپتی قسمت قبل، توسط متد On تعریف کنید.
4) به کمک متد Start، اتصال را آغاز نمائید.
5) متدها را به کمک متد Invoke فراخوانی نمائید.

using System;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Client.Hubs;

namespace SignalR02.WinClient
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var hubConnection = new HubConnection(url: "http://localhost:1072/signalr");
            var chat = hubConnection.CreateHubProxy(hubName: "chat");

            chat.On<string>("hello", msg => {
                Console.WriteLine(msg);
            });

            hubConnection.Start().Wait();

            chat.Invoke<string>("sendMessage", "Hello!");

            Console.WriteLine("Press a key to terminate the client...");
            Console.Read();
        }
    }
}
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید که از لحاظ طراحی آنچنان تفاوتی با نمونه ذهنی جاوا اسکریپتی ندارد.

نکته مهم
کلیه فراخوانی‌هایی که در اینجا ملاحظه می‌کنید غیرهمزمان هستند.
به همین جهت پس از متد Start، متد Wait ذکر شده‌است تا در این برنامه ساده، پس از برقراری کامل اتصال، کار invoke صورت گیرد و یا زمانیکه callback تعریف شده توسط متد chat.On فراخوانی می‌شود نیز این فراخوانی غیرهمزمان است و خصوصا اگر نیاز است رابط کاربری برنامه را در این بین به روز کنید باید به نکات به روز رسانی رابط کاربری از طریق یک ترد دیگر دقت داشت.