مطالب دوره‌ها
لغو اعمال غیرهمزمان
دات نت 4.5 روش عمومی را جهت لغو اعمال غیرهمزمان طولانی اضافه کرده‌است. برای مثال اگر نیاز است تا چندین عمل با هم انجام شوند تا کار مشخصی صورت گیرد و یکی از آن‌ها با شکست مواجه شود، ادامه‌ی عملیات با سایر وظایف تعریف شده، بی‌حاصل است. لغو اعمال در برنامه‌های دارای رابط کاربری نیز حائز اهمیت است. برای مثال یک کاربر ممکن است تصمیم بگیرد تا عملیاتی طولانی را لغو کند.


مدل لغو اعمال

پایه لغو اعمال، توسط مکانیزمی به نام CancellationToken پیاده سازی شده‌است و آن‌را به عنوان یکی از آرگومان‌های متدهایی که لغو اعمال را پشتیبانی می‌کنند، مشاهده خواهید کرد. به این ترتیب یک عمل خاص می‌تواند دریابد چه زمانی لغو آن درخواست شده‌است. البته باید دقت داشت که این عملیات بر مبنای ایده‌ی ‌همه یا هیچ است. به این معنا که یک درخواست لغو را بار دیگر نمی‌توان لغو کرد.


یک مثال استفاده از CancellationToken

کدهای زیر، یک فایل حجیم را از مکانی به مکانی دیگر کپی می‌کنند. برای این منظور از متد CopyToAsync که در دات نت 4.5 اضافه شده‌است، استفاده کرده‌ایم؛ زیرا از مکانیزم لغو عملیات پشتیبانی می‌کند.
using System;
using System.IO;
using System.Threading;

namespace Async08
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var source = @"c:\dir\file.bin";
            var target = @"d:\dir\file.bin";
            using (var inStream = File.OpenRead(source))
            {
                using (var outStream = File.OpenWrite(target))
                {
                    using (var cts = new CancellationTokenSource())
                    {
                        var task = inStream.CopyToAsync(outStream, bufferSize: 4059, cancellationToken: cts.Token);
                        Console.WriteLine("Press 'c' to cancel.");
                        var key = Console.ReadKey().KeyChar;
                        if (key == 'c')
                        {
                            Console.WriteLine("Cancelling");
                            cts.Cancel();
                        }
                        Console.WriteLine("Wating...");
                        task.ContinueWith(t => { }).Wait();
                        Console.WriteLine("Status: {0}", task.Status);
                    }
                }
            }
        }
    }
}
کار با تعریف CancellationTokenSource شروع می‌شود. چون از نوع IDisposable است، نیاز است توسط عبارت using، جهت پاکسازی منابع آن، محصور گردد. سپس در اینجا اگر کاربر کلید c را فشار دهد، متد لغو توکن تعریف شده فراخوانی خواهد شد. این توکن نیز به عنوان آرگومان به متد CopyToAsync ارسال شده‌است.
علت استفاده از ContinueWith در اینجا این است که اگر یک task لغو شود، فراخوانی متد Wait بر روی آن سبب بروز استثناء می‌گردد. به همین جهت توسط ContinueWith یک Task خالی ایجاد شده و سپس بر روی آن Wait فراخوانی گردیده‌است.
همچنین باید دقت داشت که سازنده‌ی CancellationTokenSource امکان دریافت زمان timeout عملیات را نیز دارد. به علاوه متد CancelAfter نیز برای آن طراحی شده‌است. نمونه‌ی دیگری از تنظیم timeout را در قسمت قبل با معرفی متد Task.Delay و استفاده از آن با Task.WhenAny مشاهده کردید.


لغو ظاهری وظایفی که لغو پذیر نیستند

فرض کنید متدی به نام GetBitmapAsync با پارامتر cancellationToken طراحی نشده‌است. در این حالت کاربر قصد دارد با کلیک بر روی دکمه‌ی لغو، عملیات را خاتمه دهد. یک روش حل این مساله، استفاده از متد ذیل است:
    public static class CancellationTokenExtensions
    {
        public static async Task UntilCompletionOrCancellation(Task asyncOp, CancellationToken ct)
        {
            var tcs = new TaskCompletionSource<bool>();
            using (ct.Register(() => tcs.TrySetResult(true)))
            {
                await Task.WhenAny(asyncOp, tcs.Task);
            }
        }
    }
در اینجا از روش Task.WhenAny استفاده شده‌است که در آن دو task ترکیب شده‌اند. Task اول همان وظیفه‌ای اصلی است و task دوم، از یک TaskCompletionSource حاصل شده‌است. اگر کاربر دستور لغو را صادر کند، callback ثبت شده توسط این توکن، اجرا خواهد شد. بنابراین در اینجا TrySetResult به true تنظیم شده و یکی از دو Task معرفی شده در WhenAny خاتمه می‌یابد.
این مورد هر چند task اول را واقعا لغو نمی‌کند، اما سبب خواهد شد تا کدهای پس از await UntilCompletionOrCancellation اجرا شوند.


طراحی متدهای غیرهمزمان لغو پذیر

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
    public class CancellationTokenTest
    {
        public static void Run()
        {
            var cts = new CancellationTokenSource();
            Task.Run(async () => await test(), cts.Token);
            Console.ReadLine();
            cts.Cancel();
            Console.WriteLine("Cancel...");
            Console.ReadLine();
        }

        private static async Task test()
        {
            while (true)
            {
                await Task.Delay(1000);
                Console.WriteLine("Test...");
            }
        }
    }
در اینجا cancellationToken متد Task.Run تنظیم شده‌است. همچنین پس از فراخوانی آن، اگر کاربر کلیدی را فشار دهد، متد Cancel این توکن فراخوانی خواهد شد. اما .... خروجی برنامه به صورت زیر است:
Test...
Test...
Test...
 
Cancel...
Test...
Test...
Test...
Test...
بله. وظیفه‌ی شروع شده، لغو شده‌است اما متد test آن هنوز مشغول به کار است.
روش اول حل این مشکل، معرفی پارامتر CancellationToken به متد test و سپس بررسی مداوم خاصیت IsCancellationRequested آن می‌باشد:
public class CancellationTokenTest
    {
        public static void Run()
        {
            var cts = new CancellationTokenSource();
            Task.Run(async () => await test(cts.Token), cts.Token);
            Console.ReadLine();
            cts.Cancel();
            Console.WriteLine("Cancel...");
            Console.ReadLine();
        }

        private static async Task test(CancellationToken ct)
        {
            while (true)
            {
                await Task.Delay(1000, ct);
                Console.WriteLine("Test...");

                if (ct.IsCancellationRequested)
                {
                    break;
                }
            }
            Console.WriteLine("Test cancelled");
        }
    }
در اینجا اگر متد cts.Cancel فراخوانی شود، مقدار خاصیت ct.IsCancellationRequested مساوی true شده و حلقه خاتمه می‌یابد.
روش دوم لغو عملیات، استفاده از متد Register است. هر زمان که توکن لغو شود، callback آن فراخوانی خواهد شد:
        private static async Task test2(CancellationToken ct)
        {
            bool isRunning = true;

            ct.Register(() =>
            {
                isRunning = false;
                Console.WriteLine("Query cancelled");
            });

            while (isRunning)
            {
                await Task.Delay(1000, ct);
                Console.WriteLine("Test...");
            }
            Console.WriteLine("Test cancelled");
        }
این روش خصوصا برای حالت‌هایی مفید است که در آن‌ها از متدهایی استفاده می‌شود که خودشان امکان لغو شدن را نیز دارند. به این ترتیب دیگر نیازی نیست مدام بررسی کرد که آیا مقدار IsCancellationRequested مساوی true شده‌است یا خیر. هر زمان که callback ثبت شده در متد Register فراخوانی شد، یعنی عملیات باید خاتمه یابد.
مطالب
استخراج متن از فایل‌های PDF توسط iTextSharp
پیشنیاز
نحوه ذخیره شدن متن در فایل‌های PDF

حتما نیاز است پیشنیاز فوق را یکبار مطالعه کنید تا علت خروجی‌های متفاوتی را که در ادامه ملاحظه خواهید نمود، بهتر مشخص شوند. همچنین فایل PDF ایی که مورد بررسی قرار خواهد گرفت، همان فایلی است که توسط متد writePdf ذکر شده در پیشنیاز تهیه شده است.

دو کلاس متفاوت برای استخراج متن از فایل‌های PDF در iTextSharp وجود دارند:
الف) SimpleTextExtractionStrategy

using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using iTextSharp.text.pdf.parser;

namespace TestReaders
{
    class Program
    {
        private static void readPdf1()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
               var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new SimpleTextExtractionStrategy());
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text);
            }
            reader.Close();
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            readPdf1();
        }
    }
}
مثال فوق، متن موجود در تمام صفحات یک فایل PDF را در فایل‌های txt جداگانه‌ای ثبت می‌کند. برای نمونه اگر از PDF پیشنیاز یاد شده استفاده کنیم، خروجی آن به نحو زیر خواهد بود:
 Test
ld Wor llo He
Hello People
علت آن نیز پیشتر بررسی گردید. متن، در این فایل ویژه در مختصات خاصی ترسیم شده است. حاصل از دیدگاه خواننده نهایی بسیار خوانا است؛ اما خروجی hello world متنی جالبی از آن استخراج نمی‌شود. SimpleTextExtractionStrategy دقیقا بر اساس همان عملگر‌های Tj و همچنین منابع صفحه، عبارات را یافته و سر هم می‌کند.


ب) LocationTextExtractionStrategy

همان مثال قبل را درنظر بگیرید، اینبار به شکل زیر:
        private static void readPdf2()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new LocationTextExtractionStrategy());
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text);
            }
            reader.Close();
        }
کلاس LocationTextExtractionStrategy هوشمند‌تر عمل کرده و بر اساس عملگرهای هندسی یک فایل PDF، سعی می‌کند جملات و حروف را کنار هم قرار دهد و در نهایت خروجی متنی بهتری را تولید کند. برای نمونه اینبار خروجی متنی حاصل به صورت زیر خواهد بود:
 Test
Hello World
Hello People
این خروجی با آنچه که در صفحه نمایش داده می‌شود تطابق دارد.


استخراج متون فارسی از فایل‌های PDF توسط iTextSharp

روش‌های فوق با PDFهای فارسی هم کار می‌کنند اما خروجی حاصل آن مفهوم نیست و نیاز به پردازش ثانوی دارد. ابتدا مثال زیر را درنظر بگیرید:
        static void writePdf2()
        {
            using (var document = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(document, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                document.Open();

                FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");
                var tahoma = FontFactory.GetFont("tahoma", BaseFont.IDENTITY_H);

                ColumnText.ShowTextAligned(
                            canvas: writer.DirectContent,
                            alignment: Element.ALIGN_CENTER,
                            phrase: new Phrase("تست می‌شود", tahoma),
                            x: 100,
                            y: 100,
                            rotation: 0,
                            runDirection: PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                            arabicOptions: 0);                
            }

            Process.Start("test.pdf");
        }
از متد فوق، برای تولید یک فایل PDF که متنی فارسی را نمایش می‌دهد استفاده خواهیم کرد. اگر متد readPdf2 را که به همراه LocationTextExtractionStrategy تعریف شده است، بر روی فایل حاصل فراخوانی کنیم، خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
ﺩﻮﺷﻲﻣ ﺖﺴﺗ
برای تبدیل آن به یونیکد خواهیم داشت:
        private static void readPdf2()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new LocationTextExtractionStrategy());                
                text = Encoding.UTF8.GetString(Encoding.UTF8.GetBytes(text));
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text, Encoding.UTF8);
            }
            reader.Close();
        }
اکنون خروجی ثبت شده در فایل متنی حاصل به صورت زیر است:
 ﺩﻮﺷﻲﻣ ﺖﺴﺗ
دقیقا به همان نحوی است که iTextSharp و اکثر تولید کننده‌های PDF فارسی از آن استفاده می‌کنند و اصطلاحا چرخاندن حروف یا تولید Glyph mirrors صورت می‌گیرد. روش‌های زیادی برای چرخاندن حروف وجود دارند. در ادامه از روشی استفاده خواهیم کرد که خود ویندوز در کارهای داخلی‌اش از آن استفاده می‌کند:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using System.Linq;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Security;

namespace TestReaders
{
    [SuppressUnmanagedCodeSecurity]
    class GdiMethods
    {
        [DllImport("GDI32.dll")]
        public static extern bool DeleteObject(IntPtr hgdiobj);

        [DllImport("gdi32.dll", CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
        public static extern uint GetCharacterPlacement(IntPtr hdc, string lpString, int nCount, int nMaxExtent, [In, Out] ref GcpResults lpResults, uint dwFlags);

        [DllImport("GDI32.dll")]
        public static extern IntPtr SelectObject(IntPtr hdc, IntPtr hgdiobj);
    }

    [StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
    struct GcpResults
    {
        public uint lStructSize;
        [MarshalAs(UnmanagedType.LPTStr)]
        public string lpOutString;
        public IntPtr lpOrder;
        public IntPtr lpDx;
        public IntPtr lpCaretPos;
        public IntPtr lpClass;
        public IntPtr lpGlyphs;
        public uint nGlyphs;
        public int nMaxFit;
    }

    public class UnicodeCharacterPlacement
    {
        const int GcpReorder = 0x0002;
        GCHandle _caretPosHandle;
        GCHandle _classHandle;
        GCHandle _dxHandle;
        GCHandle _glyphsHandle;
        GCHandle _orderHandle;

        public Font Font { set; get; }

        public string Apply(string lines)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(lines))
                return string.Empty;

            return Apply(lines.Split('\n')).Aggregate((s1, s2) => s1 + s2);
        }

        public IEnumerable<string> Apply(IEnumerable<string> lines)
        {
            if (Font == null)
                throw new ArgumentNullException("Font is null.");

            if (!hasUnicodeText(lines))
                return lines;

            var graphics = Graphics.FromHwnd(IntPtr.Zero);
            var hdc = graphics.GetHdc();
            try
            {
                var font = (Font)Font.Clone();
                var hFont = font.ToHfont();
                var fontObject = GdiMethods.SelectObject(hdc, hFont);
                try
                {
                    var results = new List<string>();
                    foreach (var line in lines)
                        results.Add(modifyCharactersPlacement(line, hdc));
                    return results;
                }
                finally
                {
                    GdiMethods.DeleteObject(fontObject);
                    GdiMethods.DeleteObject(hFont);
                    font.Dispose();
                }
            }
            finally
            {
                graphics.ReleaseHdc(hdc);
                graphics.Dispose();
            }
        }

        void freeResources()
        {
            _orderHandle.Free();
            _dxHandle.Free();
            _caretPosHandle.Free();
            _classHandle.Free();
            _glyphsHandle.Free();
        }

        static bool hasUnicodeText(IEnumerable<string> lines)
        {
            return lines.Any(line => line.Any(chr => chr >= '\u00FF'));
        }

        void initializeResources(int textLength)
        {
            _orderHandle = GCHandle.Alloc(new int[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _dxHandle = GCHandle.Alloc(new int[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _caretPosHandle = GCHandle.Alloc(new int[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _classHandle = GCHandle.Alloc(new byte[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _glyphsHandle = GCHandle.Alloc(new short[textLength], GCHandleType.Pinned);
        }

        string modifyCharactersPlacement(string text, IntPtr hdc)
        {
            var textLength = text.Length;
            initializeResources(textLength);
            try
            {
                var gcpResult = new GcpResults
                {
                    lStructSize = (uint)Marshal.SizeOf(typeof(GcpResults)),
                    lpOutString = new String('\0', textLength),
                    lpOrder = _orderHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpDx = _dxHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpCaretPos = _caretPosHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpClass = _classHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpGlyphs = _glyphsHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    nGlyphs = (uint)textLength,
                    nMaxFit = 0
                };
                var result = GdiMethods.GetCharacterPlacement(hdc, text, textLength, 0, ref gcpResult, GcpReorder);
                return result != 0 ? gcpResult.lpOutString : text;
            }
            finally
            {
                freeResources();
            }
        }
    }
}
از کلاس فوق در هر برنامه‌ای که راست به چپ را به نحو صحیحی پشتیبانی نمی‌کند، می‌توان استفاده کرد؛ خصوصا برنامه‌های گرافیکی.
در اینجا برای اصلاح متد readPdf2 خواهیم داشت:
        private static void readPdf2()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new LocationTextExtractionStrategy());
                text = Encoding.UTF8.GetString(Encoding.UTF8.GetBytes(text));
                text = new UnicodeCharacterPlacement
                {
                    Font = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12)
                }.Apply(text);
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text, Encoding.UTF8);
            }
            reader.Close();
        }
اگر خروجی متد اصلاح شده فوق را بررسی کنیم، دقیقا به «تست می‌شود» خواهیم رسید.

سؤال: آیا این روش با تمام PDFهای فارسی کار می‌کند؟
پاسخ: خیر! همانطور که در پیشنیاز مطلب جاری عنوان شد، در یک حالت خاص، PDF writer می‌تواند شماره Glyphها را کاملا عوض کرده و در فایل PDF نهایی ثبت کند. خروجی حاصل در برنامه Adobe reader خوانا است، چون نمایش را بر اساس اطلاعات هندسی Glyphها انجام می‌دهد؛ اما خروجی متنی آن به نوعی obfuscated است چون مثلا حرف A آن به کاراکتر مرسوم دیگری نگاشت شده است.
مطالب
تهیه قالب برای ایمیل‌های ارسالی یک برنامه ASP.Net

فرض کنید ایمیل اطلاع رسانی برنامه ASP.Net شما قرار است ایمیل زیر را پس از تکمیل یک فرم ارسال کند.


برای ارسال این قالب که مطابق تصویر هر بار باید سه برچسب آن تغییر کند چه راهی را پیشنهاد می‌دهید؟

راه اول: (راه متداول)
این فرم را در یک html editor درست کرده و جای سه برچسب را خالی می‌گذاریم. سپس html مورد نظر را در تابع ارسال ایمیل خود به صورت یک رشته تعریف نموده و جاهای خالی را پر خواهیم کرد. مثلا:
            string Name = "علی";
string Desc = "منابع مورد نیاز";
int Number = 10;
string content =
"<div dir=\"rtl\" style=\"text-align: right; font-family:Tahoma; font-size:9pt\">" +
"با سلام<br />" +
"احتراما آقای/خانم" +
Name +
"&nbsp;درخواست چاپ" +
Desc +
"&nbsp;دارای" +
Number +
"&nbsp;صفحه را داده‌اند. لطفا جهت تائید درخواست ایشان به برنامه مراجعه بفرمائید.<br />" +
"<br />" +
"با تشکر</div>";

ایرادات:
  • الف) امکان مشاهده شکل نهایی تا زمانیکه ایمیل مورد نظر را دریافت نکرده باشیم، وجود ندارد.
  • ب) اعمال تغییرات جدید به این فرمت رشته‌ای مشکل است. همیشه استفاده از ابزارهای بصری برای بهبود کار کمک بزرگی هستند که در این حالت از آن‌ها محروم خواهیم شد.
  • ج)اگر تغییر رسیده جدید، درخواست اضافه کردن لیست پرینت‌های قبلی این شخص بود چه باید کرد؟ آیا جدول مورد نظر را باید به صورت دستی ایجاد و باز هم به صورت یک رشته به این مجموعه اضافه کرد؟ در این حالت از کنترل‌های استانداردی مانند GridView و امثال آن محروم خواهیم شد.
  • د) هر بار تغییر، نیاز به recompile برنامه دارد.
بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، نگهداری این روش مشکل است.

راه دوم: استفاده از قالب‌ها

خوشبختانه در ASP.Net امکان رندر کردن کنترل‌ها به صورت یک string‌ نیز موجود است. در مثال ما نیاز است تا چندین کنترل در کنار هم قرار گیرند تا شکل نهایی را ایجاد کنند. بنابراین می‌توان تمام آنها را در یک یوزر کنترل قرار داد. سپس باید کل یوزر کنترل را به صورت یک رشته، رندر کرد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

اگر قالب فوق را بخواهیم در یک یوزر کنترل طراحی کنیم، سورس صفحه html یوزر کنترل به صورت زیر خواهد بود (فایل WebUserControl1.ascx) :
<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="WebUserControl1.ascx.cs"
Inherits="testWebForms87.WebUserControl1" %>
<div dir="rtl" style="text-align: right; font-family:Tahoma; font-size:9pt">
با سلام<br />
احتراما آقای/خانم
<asp:Label ID="lblName" runat="server"></asp:Label>
&nbsp;درخواست چاپ
<asp:Label ID="lblDesc" runat="server"></asp:Label>
&nbsp;دارای
<asp:Label ID="lblNumber" runat="server"></asp:Label>
&nbsp;صفحه را داده‌اند. لطفا جهت تائید درخواست ایشان به برنامه مراجعه بفرمائید.<br />
<br />
با تشکر</div>

همچنین می‌توان مقادیر برچسب‌ها را از طریق خواصی که برای یوزر کنترل تعریف خواهیم کرد، در تابع ارسال ایمیل خود مقدار دهی نمائیم. در این حالت در سورس صفحه یوزر کنترل داریم (فایل WebUserControl1.ascx.cs) :
        public string Name { get; set; }
public int Number { get; set; }
public string Desc { get; set; }

protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
lblNumber.Text = Number.ToString();
lblName.Text = Name;
lblDesc.Text = Desc;
}

تا اینجا طراحی اولیه محتوای ایمیل به پایان می‌رسد. دیگر از آن رشته کذایی خبری نیست و همچنین می‌توان از designer ویژوال استودیو برای طراحی بصری قالب مورد نظر استفاده کرد که این مزیت بزرگی است و در آینده اگر نیاز به تغییر متن ایمیل ارسالی وجود داشت، تنها کافی است فایل ascx ما ویرایش شود (بدون نیاز به کامپایل مجدد پروژه). یا در اینجا به سادگی برای مثال می‌توان یک GridView را تعریف، طراحی و bind کرد.

مرحله بعد، رندر کردن خودکار این یوزر کنترل و سپس تبدیل محتوای حاصل به یک رشته است. برای این منظور از تابع زیر می‌توان کمک گرفت (برای مثال تعریف شده در کلاس دلخواه CLoadUC) :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Web;
using System.Web.UI;

/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
public static string RenderUserControl(string path,
List<KeyValuePair<string,object>> properties)
{
Page pageHolder = new Page();

UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);

Type viewControlType = viewControl.GetType();

foreach (var pair in properties)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);

if (property != null)
{
property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}

pageHolder.Controls.Add(viewControl);
StringWriter output = new StringWriter();
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, output, false);
return output.ToString();
}

ماخذ اصلی تابع فوق این آدرس است.
که البته تابع نهایی آنرا کمی اصلاح کردم تا بتوان لیستی از خواص پابلیک یک یوزر کنترل را به آن پاس کرد و محدود به یک خاصیت نبود.
اکنون استفاده از یوزر کنترلی که تاکنون طراحی کرده‌ایم به سادگی زیر است:
            List<KeyValuePair<string, object>> lst =
new List<KeyValuePair<string, object>>
{
new KeyValuePair<string, object>("Name", "علی"),
new KeyValuePair<string, object>("Number", 10),
new KeyValuePair<string, object>("Desc", "منابع مورد نیاز")
};

string content = CLoadUC.RenderUserControl("WebUserControl1.ascx", lst);

ابتدا لیستی از خواص پابلیک یوزر کنترل تهیه شده و مقدار دهی می‌شوند . سپس مسیر فایل یوزر کنترل به همراه این لیست به تابع رندر کردن نهایی پاس خواهند شد. حاصل، رشته‌ html محتوای ایمیل ما را تشکیل خواهد داد.

مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش سوم
در بخش‌های پیشین ( بخش اول و بخش دوم) به خوبی با اصول و روش مسیریابی (Routing) در AngularJS آشناشدیم. در این بخش می‌خواهم به برخی جزئیات درباره مسیریابی بپردازم.
اولین موضوع، تغییراتی است که از نسخه 1.2 به بعد در روش استفاده از سرویس مسیریابی در AngularJS بوجود آمده است. از نسخه 1.2 سرویس مسیریابی از هسته اصلی AngularJS خارج شد و برای استفاده از امکانات این سرویس باید  فایل angular-route.js و یا angular-route.min.js را به صفحه خود بیفزاییم:  
<script src="~/Scripts/angular.min.js"></script>
<script src="~/Scripts/angular-route.min.js"></script>
سپس باید هنگام تعریف ماژول، ngRoute را به عنوان وابستگی تزریق کنیم: 
var app = angular.module("mainApp", ['ngRoute']);
روش Controller as در AngularJS که از نسخه 1.2 به بعد امکان استفاده از آن وجود دارد قبلا معرفی شده است. با پاس کردن خصوصیت controllerAs به متد when می‌توان از viewای استفاده کرد که در آن از این روش استفاده شده است.
.when('/controllerAS', {
    controller:      'testController',
    controllerAs:    'tCtrl',
    template:        '<div>{{tCtrl.Title}}</div>'
})
 باقی ماجرا مانند گذشته است. 
موضوع دیگری که پرداختن به آن می‌تواند مفید باشد، بررسی بیشتر متد when است. وقتی در متد config ماژول از routeProvider$ استفاده می‌کنیم، داریم سرویس route$ را تنظیم، مقداردهی اولیه، و نمونه گیری می‌کنیم. درواقع با استفاده از متدهای when و otherwise داریم سرویس route$ را مقداردهی اولیه می‌کنیم (برای آشنایی با تقاوت factory، service و provider کلیک کنید ). خوب! جریان این مقادیری که به عنوان پارامتر به این متدها پاس می‌کنیم چیست؟
متد when به این صورت تعریف شده است:
when(string path, object route)

 پارامتر path در بخش‌های قبل به اندازه کافی معرفی شده است. پارامتر route یک شی است شامل اطلاعاتی که با تطبیق آدرس صفحه با پارامتر path، به  route.current$  مقداردهی می‌شود (حالا باید متوجه شده باشید که روال افزودن داده‌های سفارشی به سیستم مسیریابی و دسترسی به آن‌ها که در بخش دوم مطرح شد به چه شکل کار می‌کند). این شی می‌تواند خصوصیات از قبل تعریف شده‌ای داشده باشد که در ادامه آن‌ها را مرور می‌کنیم:
controller: می‌تواند یک رشته شامل نام کنترلر از قبل تعریف شده، یا یک تابع به عنوان تابع کنترلر باشد.
controllerAs: رشته‌ای شامل نام مستعار کنترلر.
template: رشته‌ای شامل قالب html، و یا تابعی که قالب html را بازمی‌گرداند. این خصوصیت بر templateUrl اولویت دارد. اگر مقدار این خصوصیت یک تابع باشد، routeParams$ به عنوان پارامتر ورودی به آن پاس می‌شود.
templateUrl: رشته‌ای شامل مسیر فایل قالب html، و یا تابعی که این رشته را بازمی‌گرداند. اگر مقدار این خصوصیت یک تابع باشد، routeParams$ به عنوان پارامتر ورودی به آن پاس می‌شود.
redirectTo: مقداری برای به روز رسانی  location$، و فراخوانی روال مسیر یابی. این مقدار می‌تواند یک رشته، و یا تابعی که یک رشته را بازمی‌گرداند باشد. اگر مقدار این خصوصیت یک تابع باشد، این پارامترها به آن پاس می‌شود:
  •  routeParams$ برای دسترسی به پارامترهای آمده در آدرس صفحه جاری.
  • ()location.path$ جاری به صورت یک رشته.
  • ()location.search$ جاری به صورت یک شی.
caseInsensitiveMatch: یک مقدار منطقی است که مشخص می‌کند بزرگ و کوچک بودن حروف در تطبیق آدرس صفحه با پارامتر route در نظر گرفته بشود یا نه. مقدار پیشفرض این خصوصیت false است. یعنی در همه مثالهایی که تا کنون زده شده، اگر بزرگ و کوچه بودن حروف آدرس صفحه با مقدار مشخص شده برای پارامتر route متفاوت باشد، روال مسیریابی انجام نخواهد شد. برای رفع این مشکل کافی است مقدار این خصوصیت را true قرار دهیم. برای مثال، مسیر 'controllerAS/' که بالاتر تعریف کرده‌ایم را درنظر بگیرید. اگر www.mySite.com/#/ControllerAS را وارد کنیم، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و در واقع این آدرس با route مشخص شده تطبیق پیدا نمی‌کند. اگر بخواهیم کوچک و بزرگ بودن حروف در نظر گرفته نشود، کافیست به این ترتیب عمل کنیم:
.when('/controllerAS', {
    controller:      'testController',
    controllerAs:    'tCtrl',
    template:        '<div>{{tCtrl.Title}}</div>',
    caseInsensitiveMatch: true
})
resolve: نگاشتی از وابستگی‌هایی که می‌خواهیم به کنترلر تزریق شود. قبلا مفهوم promise توضیح داده شده است . اگر هر یک از این وابستگی‌ها یک promise باشد، مسیریاب تا resolve شدن همه آن‌ها یا reject شدن یکی از آن‌ها منتظر می‌ماند. در صورتی که همه promiseها resolve شوند، رخداد routeChangeSuccess$، و در صورتی که یکی از آن‌ها reject شود رخداد routeChangeError$ اجرا می‌شود. یکی از کاربردهای resolve زمانیست که بخواهید جلوی تغییر محتویات صفحه، پیش از بارگذاری داده‌ای که از سمت سرور درخواست کرده‌اید را بگیرید. 
$routeProvider
    .when('/resolveTest',
        {
            resolve: {
                // این وابستگی بلافاصله بازمی‌گردد
                person: function () {
                    return {
                        name: "Hamid Saberi",
                        email: "Hamid.Saberi@Gmail.com"
                    }
                },
                // بازمی‌گرداند promise این وابستگی یک
                // شدن آن به تاخیر می‌افتد resolve پس تغییر مسیر تا 
                currentDetails: function ($http) {
                    return $http({
                        method: 'Get',
                        url: '/current_details'
                    });
                },
                //می‌توانیم از یک وابستگی در وابستگی دیگر استفاده کنیم
                facebookId: function ($http, currentDetails) {
                    $http({
                        method: 'GET',
                        url: 'http://facebook.com/api/current_user',
                        params: {
                            email: currentDetails.data.emails[0]
                        }
                    })
                },
                // بارگذاری فایل‌های اسکریپت مورد نیاز
                fileDeps:function($q, $rootScope){
                    var deferred = $q.defer();
                    var dependencies =
                    [
                        'controllers/AboutViewController.js',
                        'directives/some-directive.js'
                    ];
 
                    //$Script.js بارگذاری وابستگی‌ها با استفاده از 
                    $script(dependencies, function(){
                        // همه وابستگی‌ها بارگذاری شده اند
                        $rootScope.$apply(function(){
                            deferred.resolve();
                        });
                    });
 
                    return deferred.promise;
                }
            },
            controller: function ($scope, person, currentDetails, facebookId) {
                this.Person = person;
            },
            controllerAs: 'rtCtrl',
            template: '<div>{{rtCtrl.Person.name}}</div>',
            caseInsensitiveMatch: true
        })

مطالب
بازسازی کد: گسترش امکانات کلاس های غریبه
هیچ کلاسی کامل نیست. در مواقع زیادی ممکن است یک کلاس نیاز به متدی داشته باشد که در آن وجود ندارد. در چنین شرایطی اگر سورس کلاس را در دست داشته باشیم به راحتی می‌توان رفتار مورد نظر را به آن اضافه کرد. اما اگر از کلاسهایی استفاده می‌کنیم که سورس آنها در دست نیست، حل این مورد کمی مشکل خواهد بود. برای مدیریت و رفع این مورد، دو بازسازی کد وجود دارند که به جهت همسویی این دو، آنها را در یک نوشتار پوشش می‌دهیم.
نیاز به متد جدید در یک کلاس خاص، نیازی مکرر در توسعه نرم افزار است. معمولا اگر این نیاز فقط در یک مورد بوجود بیاید موضوع خیلی سخت نیست و می‌توان در بدنه متد استفاده کننده، منطق را پیاده سازی کرد. اما زمانیکه تعداد استفاده‌ها از متد مورد نیاز بیشتر از یک بار باشد، کپی کردن روال آن کار درستی نیست و باید متدی برای این روال ایجاد کرد؛ اما کجا؟ 

ایجاد متد بیرونی  

در این روش در کلاس استفاده کننده، متدی برای نیاز جدید ساخته می‌شود. به طور مثال به تکه کد زیر توجه نمایید. در این مثال نیاز داریم در شیء نشان دهنده تاریخ، به روز بعد برسیم. برای این منظور می‌توانیم تکه کدی به صورت زیر داشته باشیم:  
DateTime newStart = new DateTime(previousEnd.Year, previousEnd.Month, previousEnd.Day + 1);
زمانیکه بدست آوردن روز بعدی در جاهای زیادی از کد نیاز باشد، باید این روال را در متدی پیاده سازی کرد. این متد می‌تواند بدنه‌ای به صورت زیر داشته باشد:  
private static DateTime NextDay(DateTime now) 
{ 
      return new DateTime(now.Year, now.Month, now.Day + 1); 
}

ایجاد کلاس توسعه دهنده برای کلاس غریبه 

زمانیکه تعداد متدهای جدید مورد نیاز روی یک کلاس غریبه کم است، روش اول روش قابل قبولی است. اما در مواردی تعداد متدهای جدید مورد نیاز زیاد می‌شوند. در چنین شرایطی بهتر است کلاسی را برای توسعه امکانات کلاس غریبه ایجاد کنیم و متدهای مورد نظر را در آن بنویسیم.
برای ایجاد این کلاس نیز دو روش وجود دارد:
روش اول: ارث بری از کلاس غریبه. این روش در شرایطی که کلاس غریبه به صورت sealed باشد، جواب نخواهد داد. به طور مثال تکه کد زیر را در نظر بگیرید. در این تکه کد با فرض این که کد کلاس Person در دست نیست و نیاز است متدی برای دریافت سن فرد، بر اساس سال تولد او به کلاس اضافه شود.  
public class MyPerson : Person 
{ 
    public int GetAge() 
    { 
        return 0; 
    } 
}
یکی از اشکالات این روش این است که برای استفاده از این کلاس و متد تعریف شده در آن، باید تمامی موارد مورد نیاز متد جدید را از کلاس Person، به نوع کلاس جدید تغییر داد. این تغییر در مقاطعی نیاز به Cast یا ایجاد شیء جدیدی با نوع جدیدی منجر خواهد شد.
روش دوم: ساختن wrapper به دور شیء کلاس غریبه. در این روش کلاسی ایجاد می‌شود و شیء‌ای از کلاس غریبه در آن ساخت شده و تمامی متدهای کلاس غریبه در آن تعریف می‌شوند. این متدها صرفا امر هدایت فرخوانی به متدهای کلاس اصلی را انجام می‌دهند. سپس متدهای جدیدی در این کلاس تعریف و پیاده سازی می‌شوند. برای ایجاد امکان محاسبه سن فرد می‌توان کلاسی را مانند کلاس زیر نوشت:  
public class PersonWrapper 
{ 
    private readonly Person _person; 
    public PersonWrapper(Person person) 
    { 
        _person = person; 
    } 
    public int GetAge() 
    { 
        return 0; 
    } 
}
دقت کنید که در این روش پیاده سازی نیز تمامی خصوصیات و متدهای کلاس اصلی در کلاس wrapper وجود خواهند داشت. استفاده از این کلاس به صورت زیر خواهد بود:  
var person = new Person(); 
var wrapper = new PersonWrapper(person); 
wrapper.GetAge();
در زبان برنامه نویسی سی شارپ امکانی به نام extension method وجود دارد که هدف آن پیاده سازی همین طراحی از طریق امکانات زبان است. برای مطالعه بیشتر این مبحث در زبان سی شارپ می‌توانید به اینجا مراجعه نمایید.  
مطالب دوره‌ها
استفاده از IL Code Weaving برای تولید ویژگی‌های تکراری مورد نیاز در WCF
با استفاده از IL Code Weaving علاوه بر مدیریت اعمال تکراری پراکنده در سراسر برنامه مانند ثبت وقایع، مدیریت استثناءها، کش کردن داده‌ها و غیره، می‌توان قابلیتی را به کدهای موجود نیز افزود. برای مثال یک برنامه معمول WCF را درنظر بگیرید.
using System.Runtime.Serialization;

namespace AOP03.DataContracts
{
    [DataContract]
    public class User
    {
        [DataMember]
        public int Id { set; get; }

        [DataMember]
        public string Name { set; get; }
    }
}
نیاز است کلاس‌ها و خواص آن توسط ویژگی‌های DataContract و DataMember مزین شوند. در این بین نیز اگر یکی فراموش گردد، کار دیباگ برنامه مشکل خواهد شد و در کل حجم بالایی از کدهای تکراری در اینجا باید در مورد تمام کلاس‌های مورد نیاز انجام شود. در ادامه قصد داریم تولید این ویژگی‌ها را توسط PostSharp انجام دهیم. به عبارتی یک پوشه خاص به نام DataContracts را ایجاد کرده و کلاس‌های خود را به نحوی متداول و بدون اعمال ویژگی خاصی تعریف کنیم. در ادامه پس از کامپایل آن، به صورت خودکار با ویرایش کدهای IL توسط PostSharp، ویژگی‌های لازم را به اسمبلی نهایی اضافه نمائیم.


تهیه DataContractAspect جهت اعمال خودکار ویژگی‌های DataContract و DataMember

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.Runtime.Serialization;
using PostSharp.Aspects;
using PostSharp.Extensibility;
using PostSharp.Reflection;

namespace AOP03
{
    [Serializable]
    //این ویژگی تنها نیاز است به کلاس‌ها اعمال شود
    [MulticastAttributeUsage(MulticastTargets.Class)]
    public class DataContractAspect : TypeLevelAspect, IAspectProvider
    {
        public IEnumerable<AspectInstance> ProvideAspects(object targetElement)
        {
            var targetType = (Type)targetElement; //همان نوعی است که ویژگی جاری به آن اعمال خواهد شد

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاکانترکت
            var introduceDataContractAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataContractAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاممبر
            var introduceDataMemberAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataMemberAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //در اینجا کار اعمال ویژگی دیتاکانترکت به کلاسی که به عنوان پارامتر متد جاری
            //دریافت شده انجام خواهد شد
            yield return new AspectInstance(targetType, introduceDataContractAspect);

            //مرحله بعد کار اعمال ویژگی دیتاممبر به خواص کلاس است
            foreach (var property in targetType.GetProperties(BindingFlags.Public |
                                                          BindingFlags.DeclaredOnly |
                                                          BindingFlags.Instance))
            {
                if (property.CanWrite)
                    yield return new AspectInstance(property, introduceDataMemberAspect);
            }
        }
    }
}
توضیحات مرتبط با قسمت‌های مختلف این Aspect سفارشی، به صورت کامنت در کدهای فوق ارائه شده‌اند.
برای اعمال آن به سراسر برنامه تنها کافی است به فایل AssemblyInfo.cs پروژه مراجعه و سپس سطر زیر را به آن اضافه کنیم:
 [assembly: DataContractAspect(AttributeTargetTypes = "AOP03.DataContracts.*")]
به این ترتیب در زمان کامپایل پروژه، Aspect تعریف شده به تمام کلاس‌های موجود در فضای نام AOP03.DataContracts اعمال خواهند شد.

در این حالت اگر کلیه ویژگی‌های کلاس User فوق را حذف و برنامه را کامپایل کنیم، با مراجعه به برنامه ILSpy می‌توان صحت اعمال ویژگی‌ها را به کمک PostSharp بررسی کرد:
 

نظرات مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
بهبودهای نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر در NET Core 3.0 Preview 7.

پس از نصب SDK جدید، نحوه‌ی فعالسازی این قابلیت در فایل csproj، به صورت زیر درآمده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>

این موارد در Preview 7 جدید هستند:
1) امکان اضافه کردن قید جدید notnull در حین تعریف نوع‌های جنریک
    interface IDoStuff<TIn, TOut> where TIn : notnull where TOut : notnull
    {
        TOut DoStuff(TIn input);
    }

2) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پیش» بررسی کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

ویژگی AllowNull به فراخوان‌ها امکان ارسال نال را حتی اگر مجاز نباشد، می‌دهد.  این ویژگی جدید در فضای نام System.Diagnostics.CodeAnalysis تعریف شده‌است. برعکس آن ویژگی DisallowNull، سبب خواهد شد تا فراخوان‌ها حتی در صورت مجاز بودن نیز نتوانند نال ارسال کنند.
using System;
using System.Diagnostics.CodeAnalysis;

namespace ConsoleApp
{
    public class MyClass
    {
        private string _innerValue = string.Empty;

        [AllowNull]
        public string MyValue
        {
            get
            {
                return _innerValue;
            }
            set
            {
                _innerValue = value ?? string.Empty;
            }
        }
    }
در مثال فوق ویژگی AllowNull سبب می‌شود تا در قسمت setter امکان دریافت نال نیز میسر شود؛ برای مثال جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی برنامه.
دو ویژگی یاد شده را می‌توان بر روی پارامترهای متدها، پارامترهایی از نوع in و ref، فیلدها، خواص و ایندکسرها اعمال کرد.

3) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پس» بررسی کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

دو ویژگی جدید MaybeNull و NotNull کار پس بررسی نال پذیری را انجام می‌دهند:
    public class MyArray
    {
        // Result is the default of T if no match is found
        [return: MaybeNull]
        public static T Find<T>(T[] array, Func<T, bool> match)
        {
            //...
        }

        // Never gives back a null when called
        public static void Resize<T>([NotNull] ref T[]? array, int newSize)
        {
            //...
        }
    }
در این مثال، متد Find با تعریف ویژگی return: MaybeNull، ممکن است نال برگرداند. برای مثال اگر چیزی یافت نشد، default را بر گرداند.
در متد Resize، پارامتر array، می‌تواند نال دریافت کند، چون نال‌پذیر تعریف شده‌است؛ اما چون به ویژگی NotNull مزین است، حاصل تغییرات بر روی آن (خروجی از متد، از طریق پارامتری از نوع ref) نمی‌تواند نال باشد.

دو ویژگی یاد شده را می‌توان بر روی خروجی متدها، پارامترهایی از نوع out و ref، فیلدها، خواص و ایندکسرها اعمال کرد.

4) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پس» بررسی «شرطی» کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در مثال‌های زیر کاربردهای دو ویژگی شرطی جدید NotNullWhen و MaybeNullWhen را مشاهده می‌کنید:
    public class MyString
    {
        // True when 'value' is null
        public static bool IsNullOrEmpty([NotNullWhen(false)] string? value)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [NotNullWhen(false)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر IsNullOrEmpty مقدار false را بر‌گرداند، مقدار value ارسال شده‌ی به آن، نال نیست.

    public class MyVersion
    {
        // If it parses successfully, the Version will not be null.
        public static bool TryParse(string? input, [NotNullWhen(true)] out Version? version)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [NotNullWhen(true)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر TryParse مقدار true را بر‌گرداند، مقدار version خروجی آن، نال نیست.

    public class MyQueue<T>
    {
        // 'result' could be null if we couldn't Dequeue it.
        public bool TryDequeue([MaybeNullWhen(false)] out T result)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [MaybeNullWhen(false)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر TryDequeue مقدار false را برگرداند، مقدار result خروجی آن، می‌تواند نال هم باشد.

5) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای شرط گذاشتن بین ورودی و خروجی، در حین کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در متد زیر، هم خروجی و هم ورودی آن می‌توانند نال باشند. اما می‌خواهیم اگر path نال نباشد، اطمینان حاصل کنیم که استفاده کننده می‌داند، خروجی این متد، حتما نال نخواهد بود:
    class MyPath
    {
        [return: NotNullIfNotNull("path")]
        public static string? GetFileName(string? path)
        {
            //...
        }
    }
برای انجام یک چنین اطلاع رسانی‌هایی می‌توان از ویژگی جدید NotNullIfNotNull استفاده کرد. از آن می‌توان برای مزین سازی خروجی متدها و یا پارامترهایی از نوع ref استفاده کرد.

6) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای بررسی سیلان برنامه، در حین کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در اینجا نحوه‌ی استفاده از دو ویژگی جدید DoesNotReturn و DoesNotReturnIf را مشاهده می‌کنید:
    internal static class ThrowHelper
    {
        [DoesNotReturn]
        public static void ThrowArgumentNullException(ExceptionArgument arg)
        {
            //...
        }
    }
اگر متد ThrowArgumentNullException در جائی فراخوانی شود، سبب بروز یک استثناء می‌شود. استفاده از DoesNotReturn سبب می‌شود تا به کامپایلر اعلام کند، پس از این نقطه، دیگر نیازی به بررسی نال بودن اشیاء نیست؛ چون آن قطعه از کد، غیرقابل اجرا و رسیدن می‌شود. این ویژگی را تنها بر روی متدها می‌توان قرار داد.

    public static class MyAssertionLibrary
    {
        public static void MyAssert([DoesNotReturnIf(false)] bool condition)
        {
            //...
        }
    }
اگر متد MyAssert فراخوانی شود و ورودی آن false باشد، یک استثناء را صادر می‌کند. با بکارگیری ویژگی [DoesNotReturnIf(false)] این موضوع را به کامپایلر اعلام کرده و از آن درخواست می‌کنیم تا کار بررسی نال بودن اشیاء را از آن سطر به بعد، انجام ندهد. این ویژگی را تنها بر روی پارامترها می‌توان اعمال کرد.
مطالب
SQL Server CE و ثبت متون طولانی در EF Code first
زمانیکه در EF Code first تعریف خاصیتی به نحو زیر باشد
public string Content { get; set; }
در حین کار با SQL Server به صورت خودکار به nvarchar max نگاشت می‌شود. اما همین تعریف در SQL Server CE به nvarchar 4000 نگاشت خواهد شد؛ چون این بانک اطلاعاتی نوع‌های max دار را پشتیبانی نمی‌کند.
بنابراین اگر هدف، ثبت اطلاعات در فیلدی از نوع ntext در این بانک اطلاعاتی باشد باید به یکی از دو روش زیر عمل کرد:
[MaxLength]
public string Content { get; set; }
بله. فقط کافی است یک MaxLength را بالای خاصیت قرار داد (بدون تعیین طول آن) تا به صورت خودکار در SQL Server CE به ntext نگاشت شود و یا می‌توان نوع ستون را صریحا تعیین کرد:
[Column(TypeName = "ntext")]
public string Text { get; set; }
روش اول بهتر است از این جهت که با بانک‌های اطلاعاتی مختلف سازگاری بهتری دارد. برای مثال نوع ntext در SQL Server کامل، منسوخ شده درنظر گرفته می‌شود اما اگر از ویژگی MaxLength در اینجا استفاده گردد به صورت خودکار به nvarchar max نگاشت خواهد شد و در SQL Server CE به ntext .
بنابراین قید MaxLength بر روی خواصی که قرار است حاوی متونی طولانی باشند، می‌تواند به عنوان یک کار مفید جهت سازگاری با بانک‌های مختلف، به شمار آید.
 
مطالب
استفاده از Flash Uploader در ASP.NET MVC
چندسال قبل یک کنترل آپلود فایل در برنامه‌های ASP.NET Web forms در سایت Code projects منتشر شد که من در چند پروژه از آن استفاده کردم.
در ادامه نحوه سازگار سازی این مجموعه را با ASP.NET MVC مرور خواهیم کرد:

الف) سورس‌های اصلی Flash کنترل ارسال فایل‌ها
اگر علاقمند به تغییر اطلاعاتی در فایل فلش نهایی هستید به پوشه OriginalFlashSource پروژه پیوست شده مراجعه کنید. در اینجا برای مثال یک سری از برچسب‌های آن فارسی شده‌اند و کامپایل مجدد.


ب) مزیت استفاده از Flash uploader
با استفاده از Flash uploader امکان انتخاب چندین فایل با هم وجود دارد. همچنین در صفحه دیالوگ انتخاب فایل‌ها دقیقا می‌توان پسوند فایل‌های مورد نظر را نیز تعیین کرد. این دو مورد در حالت ارسال معمولی فایل‌ها به سرور و استفاده از امکانات معمولی HTML وجود ندارند. به علاوه امکان نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها و همچنین حذف کلی لیست و حذف یک آیتم از لیست را هم درنظر بگیرید.



ج) معادل کنترل Web forms را در ASP.NET MVC به شکل زیر می‌توان تهیه کرد:

@helper AddFlashUploader(
                string uploadUrl,
                string queryParameters,
                string flashUrl,
                int totalUploadSizeLimit = 0,
                int uploadFileSizeLimit = 0,
                string fileTypes = "",
                string fileTypeDescription = "",
                string onUploadComplete = "")
    {      
        onUploadComplete = string.IsNullOrEmpty(onUploadComplete) ? "" : "completeFunction=" + onUploadComplete;
        queryParameters = Server.UrlEncode(queryParameters);        
        fileTypes = string.IsNullOrEmpty(fileTypes) ? "" : "&fileTypes=" + Server.UrlEncode(fileTypes);
        fileTypeDescription = string.IsNullOrEmpty(fileTypeDescription) ? "" : "&fileTypeDescription=" + Server.UrlEncode(fileTypeDescription);
        var totalUploadSizeLimitData = totalUploadSizeLimit > 0 ? "&totalUploadSize=" + totalUploadSizeLimit : "";
        var uploadFileSizeLimitData = uploadFileSizeLimit > 0 ? "&fileSizeLimit=" + uploadFileSizeLimit : "";
        var flashVars = onUploadComplete + fileTypes + fileTypeDescription + totalUploadSizeLimitData + uploadFileSizeLimitData + "&uploadPage=" + uploadUrl + "?" + queryParameters;
    <object classid="clsid:d27cdb6e-ae6d-11cf-96b8-444553540000" codebase="http://fpdownload.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=9,0,0,0"
        width="575" height="375" id="fileUpload" align="middle">
        <param name="allowScriptAccess" value="sameDomain" />
        <param name="movie" value="@flashUrl" />
        <param name="quality" value="high" />
        <param name="wmode" value="transparent">
        <param name=FlashVars value="@flashVars">
        <embed src="@flashUrl"
               FlashVars="@flashVars" 
               quality="high" 
               wmode="transparent" 
               width="575" 
               height="375" 
               name="fileUpload" 
               align="middle" 
               allowScriptAccess="sameDomain" 
               type="application/x-shockwave-flash" 
               pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
    </object>                        
}
این اطلاعات در فایلی به نام FlashUploadHelper.cshtml در پوشه App_Code قرار خواهند گرفت.


د) نحوه استفاده از HTML helper فوق:

@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var uploadUrl = Url.Action("Uploader", "Home");
    var flashUrl = Url.Content("~/Content/FlashUpload/FlashFileUpload.swf");
}
<h2>
    Flash Uploader</h2>
<div style="background: #E0EBEF;">
    @FlashUploadHelper.AddFlashUploader(
                uploadUrl: uploadUrl,
                queryParameters: "User=Vahid&Id=تست",
                flashUrl: flashUrl,
                fileTypeDescription: "Images",
                fileTypes: "*.gif; *.png; *.jpg; *.jpeg",
                uploadFileSizeLimit: 0,
                totalUploadSizeLimit: 0,
                onUploadComplete: "alert('انجام شد');")
</div>
با کدهای کنترلری معادل:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcFlashUpload.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult Uploader(string User, string Id, IEnumerable<HttpPostedFileBase> FileData)
        {
            var queryParameter1 = User;
            var queryParameter2 = Id;
            // ...

            foreach (var file in FileData)
            {
                if (file.ContentLength > 0)
                {
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/App_Data/Uploads"), fileName);
                    file.SaveAs(path);
                }
            }

            return Content(" ");
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا uploadUrl، مسیر اکشن متدی است که قرار است اطلاعات فایل‌ها را دریافت کند. queryParameters اختیاری است. اگر تعریف شود تعدادی کوئری استرینگ دلخواه را می‌تواند به متد Uploader ارسال کند. برای نمونه در اینجا User و Id ارسال شده‌اند یا هر نوع کوئری استرینگ دیگری که مدنظر است.
flashUrl مسیر فایل SWF را مشخص می‌کند. در اینجا فایل FlashFileUpload.swfدر پوشه Content/FlashUpload قرار گرفته است.
fileTypeDescription برچسبی است که نوع فایل‌های قابل انتخاب را به کاربر نمایش می‌دهد و fileTypes نوع‌های مجاز قابل ارسال را دقیقا مشخص می‌کند.
پارامترهای uploadFileSizeLimit و totalUploadSizeLimit در صورتیکه مساوی صفر وارد شوند، به معنای عدم محدودیت اندازه در فایل‌ها و جمع حجم ارسالی در هر بار است.
استفاده از پارامتر onUploadComplete اختیاری است. در اینجا می‌توان پس از پایان عملیات از طریق جاوا اسکریپت عملیاتی را انجام داد. برای مثال اگر خواستید کاربر را به صفحه خاصی هدایت کنید، window.locationرا مقدار دهی نمائید.
در متد Uploader کنترلر فوق، پارامترهای User و id اختیاری بوده و بر اساس queryParameters متد FlashUploadHelper.AddFlashUploader مشخص می‌شوند. اما نام FileData نباید تغییری کند؛ از این لحاظ که دقیقا همین نام در فایل فلش، مورد استفاده قرار گرفته است.
در اکشن متد دریافت فایل‌ها، لیستی از فایل‌های ارسالی به سرور دریافت شده و سپس بر این اساس می‌توان آن‌ها را در مکانی مشخص ذخیره نمود.


دریافت پروژه
MvcFlashUploader.zip
مطالب
ASP.NET MVC #20

تهیه گزارشات تحت وب به کمک WebGrid

WebGrid از ASP.NET MVC 3.0 به صورت توکار به شکل یک Html Helper در دسترس می‌باشد و هدف از آن ساده‌تر سازی تهیه گزارشات تحت وب است. البته این گرید، تنها گرید مهیای مخصوص ASP.NET MVC نیست و پروژه MVC Contrib یا شرکت Telerik نیز نمونه‌های دیگری را ارائه داده‌اند؛ اما از این جهت که این Html Helper، بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی در دسترس است، بررسی آن ضروری می‌باشد.


صورت مساله

لیستی از کارمندان به همراه حقوق ماهیانه آن‌ها در دست است. اکنون نیاز به گزارشی تحت وب، با مشخصات زیر می‌باشد:
1- گزارش باید دارای صفحه بندی بوده و هر صفحه تنها 10 ردیف را نمایش دهد.
2- سطرها باید یک در میان دارای رنگی متفاوت باشند.
3- ستون حقوق کارمندان در پایین هر صفحه، باید دارای جمع باشد.
4- بتوان با کلیک بر روی عنوان هر ستون، اطلاعات را بر اساس ستون انتخابی، مرتب ساخت.
5- لینک‌های حذف یا ویرایش یک ردیف نیز در این گزارش مهیا باشد.
6- لیست تهیه شده، دارای ستونی به نام «ردیف» نیست. این ستون را نیز به صورت خودکار اضافه کنید.
7- لیست نهایی اطلاعات، دارای ستونی به نام مالیات نیست. فقط حقوق کارمندان ذکر شده است. ستون محاسبه شده مالیات نیز باید به صورت خودکار در این گزارش نمایش داده شود. این ستون نیز باید دارای جمع پایین هر صفحه باشد.
8- تمام اعداد این گزارش در حین نمایش باید دارای جدا کننده سه رقمی باشند.
9- تاریخ‌های موجود در لیست، میلادی هستند. نیاز است این تاریخ‌ها در حین نمایش شمسی شوند.
10- انتهای هر صفحه گزارش باید بتوان برچسب «صفحه y/n» را مشاهده کرد. n در اینجا منظور تعداد کل صفحات است و y شماره صفحه جاری می‌باشد.
11- انتهای هر صفحه گزارش باید بتوان برچسب «رکوردهای y تا x از n» را مشاهده کرد. n در اینجا منظور تعداد کل رکوردها است.
12- نام کوچک هر کارمند، ضخیم نمایش داده شود.
13- به ازای هر شماره کارمندی، یک تصویر در پوشه images سایت وجود دارد. برای مثال images/id.jpg. ستونی برای نمایش تصویر متناظر با هر کارمند نیز باید اضافه شود.
14- به ازای هر کارمند، تعدادی پروژه هم وجود دارد. پروژه‌های متناظر را توسط یک گرید تو در تو نمایش دهید.


راه حل به کمک استفاده از WebGrid

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس مدل‌های زیر را به آن اضافه نمائید (یک کارمند که می‌تواند تعداد پروژه منتسب داشته باشد):

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication17.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime AddDate { get; set; }
public double Salary { get; set; }
public IList<Project> Projects { get; set; }
}
}

namespace MvcApplication17.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

سپس منبع داده نمونه زیر را به پروژه اضافه کنید. به عمد از ORM‌ خاصی استفاده نشده تا بتوانید پروژه جاری را به سادگی در یک پروژه آزمایشی جدید،‌ تکرار کنید.
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication17.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
var rnd = new Random();
for (int i = 1; i <= 1000; i++)
{
list.Add(new Employee
{
Id = i + 1000,
FirstName = "fName " + i,
LastName = "lName " + i,
AddDate = DateTime.Now.AddYears(-rnd.Next(1, 10)),
Salary = rnd.Next(400, 3000),
Projects = CreateRandomProjects()
});
}
return list;
}

private static IList<Project> CreateRandomProjects()
{
var list = new List<Project>();
var rnd = new Random();
for (int i = 0; i < rnd.Next(1, 7); i++)
{
list.Add(new Project
{
Id = i,
Name = "Project " + i
});
}
return list;
}
}
}


در ادامه یک کنترلر جدید را با محتوای زیر اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication17.Models;

namespace MvcApplication17.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpPost]
public ActionResult Delete(int? id)
{
return RedirectToAction("Index");
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int? id)
{
return View();
}

[HttpGet]
public ActionResult Index(string sort, string sortdir, int? page = 1)
{
var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
return View(list);
}
}
}

علت تعریف متد index با پارامترهای sort و غیره به URLهای خودکاری از نوع زیر بر می‌گردد:

http://localhost:3034/?sort=LastName&sortdir=ASC&page=3

همانطور که ملاحظه می‌کنید، گرید رندر شده، از یک سری کوئری استرینگ برای مشخص سازی صفحه جاری، یا جهت مرتب سازی (صعودی و نزولی بودن آن) یا فیلد پیش فرض مرتب سازی، کمک می‌گیرد.

سپس یک View خالی را نیز برای متد Index ایجاد کنید. تا اینجا تنظیمات اولیه پروژه انجام شد.
کدهای کامل View را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

@using System.Globalization
@model IList<MvcApplication17.Models.Employee>

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

@helper WebGridPageFirstItem(WebGrid grid)
{
@(((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1));
}

@helper WebGridPageLastItem(WebGrid grid)
{
if (grid.TotalRowCount < (grid.PageIndex + 1 * grid.RowsPerPage))
{
@grid.TotalRowCount;
}
else
{
@((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage);
}
}

<h2>Employees List</h2>

@{
var grid = new WebGrid(
source: Model,
canPage: true,
rowsPerPage: 10,
canSort: true,
defaultSort: "FirstName"
);
var salaryPageSum = 0;
var taxPageSum = 0;
var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

<div id="container">
@grid.GetHtml(
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style",
htmlAttributes: new { id = "MyGrid" },
mode: WebGridPagerModes.All,
columns: grid.Columns(
grid.Column(header: "#",
style: "text-align-center-col",
format: @<text>@(rowIndex++)</text>),
grid.Column(columnName: "FirstName", header: "First Name",
format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>,
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(columnName: "LastName", header: "Last Name"),
grid.Column(header: "Image",
style: "text-align-center-col",
format: @<text><img alt="@item.Id" src="@Url.Content("~/images/" + @item.Id + ".jpg")" /></text>),
grid.Column(columnName: "AddDate", header: "Start",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
int ym = item.AddDate.Year;
int mm = item.AddDate.Month;
int dm = item.AddDate.Day;
var persianCalendar = new PersianCalendar();
int ys = persianCalendar.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ms = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ds = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
return ys + "/" + ms.ToString("00") + "/" + ds.ToString("00");

}),
grid.Column(columnName: "Salary", header: "Salary",
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
},
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(header: "Tax", canSort: true,
format: item =>
{
var tax = item.Salary * 0.2;
taxPageSum += tax;
return string.Format("${0:n0}", tax);
}),
grid.Column(header: "Projects", columnName: "Projects",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
var subGrid = new WebGrid(
source: item.Projects,
canPage: false,
canSort: false
);
return subGrid.GetHtml(
htmlAttributes: new { id = "MySubGrid" },
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style"
);
}),
grid.Column(header: "",
style: "text-align-center-col",
format: item => @Html.ActionLink(linkText: "Edit", actionName: "Edit",
controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id },
htmlAttributes: null)),
grid.Column(header: "",
format: @<form action="/Home/Delete/@item.Id" method="post"><input type="submit"
onclick="return confirm('Do you want to delete this record?');"
value="Delete"/></form>),
grid.Column(header: "", format: item => item.GetSelectLink("Select"))
)
)

<strong>Page:</strong> @(grid.PageIndex + 1) / @grid.PageCount,
<strong>Records:</strong> @WebGridPageFirstItem(@grid) - @WebGridPageLastItem(@grid) of @grid.TotalRowCount

@*
@if (@grid.HasSelection)
{
@RenderPage("~/views/path/_partial_view.cshtml", new { Employee = grid.SelectedRow })
}
*@
</div>

@section script{
<script type="text/javascript">
$(function () {
$('#MyGrid tbody:first').append(
'<tr class="total-row"><td></td>\
<td></td><td></td><td></td>\
<td><strong>Total:</strong></td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @salaryPageSum)</td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @taxPageSum)</td>\
<td></td><td></td><td></td></tr>');
});
</script>
}


توضیحات ریز جزئیات View فوق


تعریف ابتدایی شیء WebGrid و مقدار دهی آن
در ابتدا نیاز است یک وهله از شیء WebGrid را ایجاد کنیم. در اینجا می‌توان تنظیم کرد که آیا نیاز است اطلاعات نمایش داده شده دارای صفحه بندی (canPage) خودکار باشند؟ منبع داده (source) کدام است. در صورت فعال سازی صفحه بندی خودکار، چه تعداد ردیف (rowsPerPage) در هر صفحه نمایش داده شود. آیا نیاز است بتوان با کلیک بر روی سر ستون‌ها، اطلاعات را بر اساس فیلد متناظر با آن مرتب (canSort) ساخت؟ همچنین در صورت نیاز به مرتب سازی، اولین باری که گرید نمایش داده می‌شود، بر اساس چه فیلدی (defaultSort) باید مرتب شده نمایش داده شود:

@{ 
var grid = new WebGrid(
source: Model,
canPage: true,
rowsPerPage: 10,
canSort: true,
defaultSort: "FirstName"
);
var salaryPageSum = 0;
var taxPageSum = 0;
var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

در اینجا همچنین سه متغیر کمکی هم تعریف شده که از این‌ها برای تهیه جمع ستون‌های حقوق و مالیات و همچنین نمایش شماره ردیف جاری استفاده می‌شود. فرمول نحوه محاسبه اولین ردیف هر صفحه را هم ملاحظه می‌کنید. شماره ردیف‌های بعدی، rowIndex++ خواهند بود.


تعریف رنگ و لعاب گرید نمایش داده شده
در ادامه به کمک متد grid.GetHtml، رشته‌ای معادل اطلاعات HTML صفحه جاری، بازگشت داده می‌شود. در اینجا می‌توان یک سری خواص تکمیلی را تنظیم نمود. برای مثال:
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style",
htmlAttributes: new { id = "MyGrid" },

هر کدام از این رشته‌ها در حین رندر نهایی گرید،‌ تبدیل به یک class خواهند شد. برای نمونه:

<div id="container">
<table class="webgrid" id="MyGrid">
<thead>
<tr class="webgrid-header">

به این ترتیب با اندکی ویرایش css سایت، می‌توان انواع و اقسام رنگ‌ها را به سطرها و ستون‌های گرید نهایی اعمال کرد. برای مثال اطلاعات زیر را به فایل css سایت اضافه نمائید:

/* Styles for WebGrid
-----------------------------------------------------------*/
.webgrid
{
width: 100%;
margin: 0px;
padding: 0px;
border: 0px;
border-collapse: collapse;
font-family: Tahoma;
font-size: 9pt;
}

.webgrid a
{
color: #000;
}

.webgrid-header
{
padding: 0px 5px;
text-align: center;
border-bottom: 2px solid #739ace;
height: 20px;
border-top: 2px solid #D6E8FF;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-header th
{
background-color: #eaf0ff;
border-right: 1px solid #ddd;
}

.webgrid-footer
{
padding: 6px 5px;
text-align: center;
background-color: #e8eef4;
border-top: 2px solid #3966A2;
height: 25px;
border-bottom: 2px solid #D6E8FF;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-alternating-row
{
height: 22px;
background-color: #f2f2f2;
border-bottom: 1px solid #d2d2d2;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-row-style
{
height: 22px;
border-bottom: 1px solid #d2d2d2;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-selected-row
{
font-weight: bold;
}

.text-align-center-col
{
text-align: center;
}

.total-row
{
background-color:#f9eef4;
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، رنگ‌های ردیف‌ها، هدر و فوتر گرید و غیره در اینجا تنظیم می‌شوند.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در تعاریف گرید، htmlAttributes هم مقدار دهی شده است. در اینجا به کمک یک anonymously typed object، مقدار id گرید مشخص شده است. از این id در حین کار با jQuery‌ استفاده خواهیم کرد.


تعیین نوع Pager
پارامتر دیگری که در متد grid.GetHtml تنظیم شده است، mode: WebGridPagerModes.All می‌باشد. WebGridPagerModes یک enum با محتوای زیر است و توسط آن می‌توان نوع Pager گرید را تعیین کرد:

[Flags]
public enum WebGridPagerModes
{
Numeric = 1,
//
NextPrevious = 2,
//
FirstLast = 4,
//
All = 7,
}

نحوه تعریف ستون‌های گرید
اکنون به مهم‌ترین قسمت تهیه گزارش رسیده‌ایم. در اینجا با مقدار دهی پارامتر columns، نحوه نمایش اطلاعات ستون‌های مختلف مشخص می‌گردد. مقداری که باید در اینجا تنظیم شود، آرایه‌ای از نوع WebGridColumn می‌باشد و مرسوم است به کمک متد کمکی grid.Columns،‌ اینکار را انجام داد.
متد کمکی grid.Column، یک وهله از شیء WebGridColumn را بر می‌گرداند و از آن برای تعریف هر ستون استفاده خواهیم کرد. توسط پارامتر columnName آن،‌ نام فیلدی که باید اطلاعات ستون جاری از آن اخذ شود مشخص می‌شود. به کمک پارامتر header،‌ عبارت سرستون متناظر تنظیم می‌گردد. پارامتر format، مهم‌ترین و توانمندترین پارامتر متد grid.Column است:

grid.Column(columnName: "FirstName", header: "First Name",
format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>,
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(columnName: "LastName", header: "Last Name"),

پارامتر format، به نحو زیر تعریف شده است:

Func<dynamic, object> format

به این معنا که هر بار پیش از رندر سطر جاری، زمانیکه قرار است سلولی رندر شود، یک شیء dynamic در اختیار شما قرار می‌گیرد. این شیء dynamic یک رکورد از اطلاعات Model جاری است. به این ترتیب به اطلاعات تمام سلول‌های ردیف جاری دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس هر نوع پردازشی را که لازم بود، انجام دهید (شبیه به فرمول نویسی در ابزارهای گزارش سازی، اما اینبار با کدهای سی شارپ) و مقدار فرمت شده نهایی را به صورت یک رشته بر گردانید. این رشته نهایتا در سلول جاری درج خواهد شد.
اگر از پارامتر فرمت استفاده نشود، همان مقدار فیلد جاری بدون تغییری رندر می‌گردد.
حداقل به دو نحو می‌توان پارامتر فرمت را مقدار دهی کرد:

format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>
or
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
}

مستقیما از توانمندی‌های Razor استفاده کنید. مثلا یک تگ کامل را بدون نیاز به محصور سازی آن بین "" شروع کنید. سپس @item به وهله‌ای از رکورد در دسترس اشاره می‌کند که در اینجا وهله‌ای از شیء کارمند است.
و یا همانند روشی که برای محاسبه جمع حقوق هر صفحه مشاهده می‌کنید، مستقیما از lambda expressions برای تعریف یک anonymous delegate استفاده کنید.


نحوه اضافه کردن ستون ردیف
ستون ردیف، یک ستون محاسبه شده (calculated field) است:

grid.Column(header: "#",
style: "text-align-center-col",
format: @<text>@(rowIndex++)</text>),

نیازی نیست حتما یک grid.Column، به فیلدی در کلاس کارمند اشاره کند. مقدار سفارشی آن را به کمک پارامتر format تعیین خواهیم کرد. هر بار که قرار است یک ردیف رندر شود، یکبار این پارامتر فراخوانی خواهد شد. فرمول محاسبه rowIndex ابتدای صفحه را نیز پیشتر ملاحظه نمودید.


نحوه اضافه کردن ستون سفارشی تصاویر کارمندها
ستون تصویر کارمندها نیز مستقیما در کلاس کارمند تعریف نشده است. بنابراین می‌توان آن‌را با مقدار دهی صحیح پارامتر format ایجاد کرد:

grid.Column(header: "Image",
style: "text-align-center-col",
format: @<text><img alt="@item.Id" src="@Url.Content("~/images/" + @item.Id + ".jpg")" /></text>),


در این مثال، تصاویر کارمندها در پوشه images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. به همین جهت از متد Url.Content برای مقدار دهی صحیح آن استفاده کردیم. به علاوه در اینجا @item.Id به Id رکورد در حال رندر اشاره می‌کند.


نحوه تبدیل تاریخ‌ها به تاریخ شمسی
در ادامه بازهم به کمک پارامتر format، یک وهله از شیء dynamic اشاره کننده به رکورد در حال رندر را دریافت می‌کنیم. سپس فرصت خواهیم داشت تا بر این اساس، فرمول نویسی کنیم. دست آخر هم رشته مورد نظر نهایی را بازگشت می‌دهیم:

grid.Column(columnName: "AddDate", header: "Start",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
int ym = item.AddDate.Year;
int mm = item.AddDate.Month;
int dm = item.AddDate.Day;
var persianCalendar = new PersianCalendar();
int ys = persianCalendar.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ms = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ds = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
return ys + "/" + ms.ToString("00") + "/" + ds.ToString("00");
}),


اضافه کردن ستون سفارشی مالیات
در کلاس کارمند، خاصیت حقوق وجود دارد اما مالیات خیر. با توجه به آن می‌توانیم به کمک پارامتر format، به اطلاعات شیء dynamic در حال رندر دسترسی داشته باشیم. بنابراین به اطلاعات حقوق دسترسی داریم و سپس با کمی فرمول نویسی، مقدار نهایی مورد نظر را بازگشت خواهیم داد. همچنین در اینجا می‌توان نحوه بازگشت مقدار حقوق را به صورت رشته‌ای حاوی جدا کننده‌های سه رقمی نیز مشاهده کرد:

grid.Column(columnName: "Salary", header: "Salary",
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
},
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(header: "Tax", canSort: true,
format: item =>
{
var tax = item.Salary * 0.2;
taxPageSum += tax;
return string.Format("${0:n0}", tax);
}),


اضافه کردن گردید‌های تو در تو
متد Grid.GetHtml، یک رشته را بر می‌گرداند. بنابراین در هر چند سطح که نیاز باشد می‌توان یک گرید را بر اساس اطلاعات دردسترس رندر کرد و سپس بازگشت داد:

grid.Column(header: "Projects", columnName: "Projects",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
var subGrid = new WebGrid(
source: item.Projects,
canPage: false,
canSort: false
);
return subGrid.GetHtml(
htmlAttributes: new { id = "MySubGrid" },
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style"
);
}),


در اینجا کار اصلی از طریق پارامتر format شروع می‌شود. سپس به کمک item.Projects به لیست پروژه‌های هر کارمند دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس یک گرید جدید را تولید کرد و سپس رشته معادل با آن را به کمک متد subGrid.GetHtml دریافت و بازگشت می‌دهیم. این رشته در سلول جاری درج خواهد شد. به نوعی یک گزارش master detail یا sub report را تولید کرده‌ایم.


اضافه کردن دکمه‌های ویرایش، حذف و انتخاب
هر سه دکمه ویرایش، حذف و انتخاب در ستون‌هایی سفارشی قرار خواهند گرفت. بنابراین مقدار دهی header و format متد grid.Column کفایت می‌کند:

grid.Column(header: "",
style: "text-align-center-col",
format: item => @Html.ActionLink(linkText: "Edit", actionName: "Edit",
controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id },
htmlAttributes: null)),
grid.Column(header: "",
format: @<form action="/Home/Delete/@item.Id" method="post"><input type="submit"
onclick="return confirm('Do you want to delete this record?');"
value="Delete"/></form>),
grid.Column(header: "", format: item => item.GetSelectLink("Select"))


نکته جدیدی که در اینجا وجود دارد متد item.GetSelectLink می‌باشد. این متد جزو متدهای توکار گرید است و کار آن بازگشت دادن شیء grid.SelectedRow می‌باشد. این شیء پویا، حاوی اطلاعات رکورد انتخاب شده است. برای مثال اگر نیاز باشد این اطلاعات به صفحه‌ای ارسال شود، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:

@if (@grid.HasSelection)
{
@RenderPage("~/views/path/_partial_view.cshtml", new { Employee = grid.SelectedRow })
}


نمایش برچسب‌های صفحه x از n و رکوردهای x تا y از z
در یک گزارش خوب باید مشخص باشد که صفحه جاری، کدامین صفحه از چه تعداد صفحه کلی است. یا رکوردهای صفحه جاری چه بازه‌ای از تعداد رکوردهای کلی را تشکیل می‌دهند. برای این منظور چند متد کمکی به نام‌های WebGridPageFirstItem و WebGridPageLastItem تهیه شده‌اند که آن‌ها را در ابتدای View ارائه شده، مشاهده نمودید:

<strong>Page:</strong> @(grid.PageIndex + 1) / @grid.PageCount, 
<strong>Records:</strong> @WebGridPageFirstItem(@grid) - @WebGridPageLastItem(@grid) of @grid.TotalRowCount

نمایش جمع ستون‌های حقوق و مالیات در هر صفحه
گرید توکار همراه با ASP.NET MVC در این مورد راه حلی را ارائه نمی‌دهد. بنابراین باید اندکی دست به ابتکار زد. مثلا:

@section script{
<script type="text/javascript">
$(function () {
$('#MyGrid tbody:first').append(
'<tr class="total-row"><td></td>\
<td></td><td></td><td></td>\
<td><strong>Total:</strong></td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @salaryPageSum)</td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @taxPageSum)</td>\
<td></td><td></td><td></td></tr>');
});
</script>
}

در این مثال به کمک jQuery با توجه به اینکه id گرید ما MyGrid است، یک ردیف سفارشی که همان جمع محاسبه شده است، به tbody جدول نهایی تولیدی اضافه می‌شود. از tbody:first هم در اینجا استفاده شده است تا ردیف اضافه شده به گریدهای تو در تو اعمال نشود.
سپس فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را گشوده و از section تعریف شده، برای مقدار دهی master page سایت، استفاده نمائید:

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
@RenderSection("script", required: false)
</head>