مطالب
مشکل ی و ک فارسی و عربی در یک دیتابیس اس کیوال سرور

دیروز به من اطلاع دادند که در یکی از برنامه‌ها دو تا گروه "تاسیسات مکانیکی" پیدا شده!!
تاسیسات مکانیکی
تاسیسات مکانیکی

استاندارد این شرکت، استفاده از kbdfa.dll مخصوص و نسبتا قدیمی است. بنابراین استاندارد مورد استفاده همان ی و ک عربی است. (کاری ندارم خوب است یا بد، یا باید اینطور باشد یا نه، بحث این است که فعلا اینطور است و قرار نیست چیزی عوض بشود!)
در مثال فوق، ی و ک عبارت دوم فارسی است. یعنی نصب kbdfa.dll روی ویندوز تازه نصب شده، فراموش شده بوده.

راه حل‌ها:
الف) قبل از ثبت، یکسان سازی صورت گیرد. یعنی اجرای متدی شبیه به متد زیر بر روی هر ورودی متنی فارسی:

public string SafeFarsiStr(string input)
{
return input.Replace("ی", "ی").Replace("ک", "ک");
}

ب) خوب، الان که این یکسان سازی صورت نگرفته چه باید کرد؟
اسکریپتی را تهیه کرده‌ام (مخصوص SQL Server 2005 به بعد) به صورت زیر که این تبدیل را برای شما انجام می‌دهد.
به صورت خودکار تمامی فیلدهای متنی کلیه جداول دیتابیس جاری شما را یافته و ی و ک آن‌ها را یکسان می‌کند. البته همانطور که عرض شد، مطابق استاندارد این شرکت و استفاده از فایل kbdfa.dll قدیمی مورد استفاده، تمام ی و ک های فارسی به عربی تبدیل می‌شوند.

--اسکریپتی برای یک دست سازی ی و ک در تمامی رکوردهای تمامی جداول دیتابیس جاری
-- اسکریپت زیر ی و ک فارسی را به عربی تبدیل می‌کند
-- در صورت نیاز به حالت عکس ، جای مقادیر عددی یونیکد را تعویض نمائید

USE TestDb;

DECLARE @Table NVARCHAR(MAX),
@Col NVARCHAR(MAX)

DECLARE Table_Cursor CURSOR
FOR
--پیدا کردن تمام فیلدهای متنی تمام جداول دیتابیس جاری
SELECT a.name, --table
b.name --col
FROM sysobjects a,
syscolumns b
WHERE a.id = b.id
AND a.xtype = 'u' --User table
AND (
b.xtype = 99 --ntext
OR b.xtype = 35 -- text
OR b.xtype = 231 --nvarchar
OR b.xtype = 167 --varchar
OR b.xtype = 175 --char
OR b.xtype = 239 --nchar
)

OPEN Table_Cursor FETCH NEXT FROM Table_Cursor INTO @Table,@Col
WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
EXEC (
'update [' + @Table + '] set [' + @Col +
']= REPLACE(REPLACE(CAST([' + @Col +
'] as nvarchar(max)) , NCHAR(1740), NCHAR(1610)),NCHAR(1705),NCHAR(1603)) '
)

FETCH NEXT FROM Table_Cursor INTO @Table,@Col
END CLOSE Table_Cursor DEALLOCATE Table_Cursor

توضیحات و نکاتی در مورد اسکریپت فوق:
الف) برای آشنایی با انواع XType Datatype مورد استفاده در کوئری فوق به این آدرس مراجعه نمائید.
ب) همانطور که در مطالب قبلی این وبلاگ نیز ذکر شد، امکان استفاده از تابع replace بر روی فیلدهای text و ntext وجود ندارد. هیچ اشکالی ندارد! تمام آن‌ها به nvarchar از نوع max دار cast شده و این مشکل به این صورت حل می‌شود.
ج) اس کیوال سرور اجازه تعریف یک جدول یا فیلد را به صورت متغیر بکار رفته در یک کوئری T-SQL نمی‌دهد. برای حل این موضوع باید عبارت SQL مورد نظر را به صورت یک رشته درآورد و سپس exec کرد.
د) مجبور شدم از معاد‌ل‌های عددی برای دقت بیشتر کار استفاده کنم



(در کل از تابع UNICODE اس کیوال سرور برای بدست آوردن این اعداد می‌توان استفاده کرد)

تذکر: این اسکریپت بر روی یک دیتابیس کاری تست شده و نتیجه رضایت بخش بوده؛ اما اگر شما روزی خواستید از آن استفاده کنید، حتما full backup را قبل از اجرای آن فراموش نکنید و پس از اجرا، تابع SafeFarsiStr فوق را برای ادامه کار حتما لحاظ نمائید یا از یک kbdfa.dll هماهنگ استفاده کنید.


مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 2
پیش نیاز این مطلب، قسمت قبل آن است. در قسمت قبل، یک کلاس جنریک را به نام BaseDto ایجاد کردیم که با ارث بری Dto‌های پروژه از این کلاس، علاوه بر متد‌های ToEntity و FromEntity جهت ساده سازی عملیات نگاشت، Mapping‌های لازم بین Dto‌ها و Entity‌های مربوطه، توسط Reflection به صورت خودکار انجام می‌شد.
در این قسمت می‌خواهیم مکانیزم Mapping خودکار را کمی تغییر داده و قابلیت سفارشی سازی Mapping‌ها را فراهم کنیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این  ریپازیتوری  مشاهده کنید. 
ابتدا یک اینترفیس را به نام IHaveCustomMapping به نحو زیر ایجاد می‌کنیم.
public interface IHaveCustomMapping
{
    void CreateMappings(AutoMapper.Profile profile);
}
هر کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی کند، در متد CreateMappings آن، یک شیء از نوع Profile را دریافت می‌کند و می‌تواند تمامی کانفیگ Mapping‌های دلخواه را اعمال کند.
به عنوان مثال کلاس زیر، Mapping لازم برای PostDto و Post را درون متد CreateMappings خود اعمال می‌کند.
public class PostDtoMapping : IHaveCustomMapping
{
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        profile.CreateMap<PostDto, Post>().ReverseMap();
    }
}
اکنون لازم است تدبیری بیاندیشیم تا کلاس‌هایی را که از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند، به AutoMapper معرفی کنیم. در واقع باید کلاس‌های مذکور (مانند PostDtoMapping) را یافته، یک وهله از آنها را ایجاد کنیم، سپس متد CreateMappings آنها فراخوانی کرده و شیء ای از نوع Profile را به عنوان ورودی به آن پاس دهیم.
بدین منظور کلاسی را به نام CustomMappingProfile به نحو زیر تعریف می‌کنیم.
public class CustomMappingProfile : Profile
{
    public CustomMappingProfile(IEnumerable<IHaveCustomMapping> haveCustomMappings)
    {
        foreach (var item in haveCustomMappings)
            item.CreateMappings(this);
    }
}
  • این کلاس از AutoMapper.Profile ارث بری کرده‌است.
  • درون سازنده‌ی خود لیستی از اشیاء اینترفیس IHaveCustomMapping را دریافت کرده و بر روی آنها گردش می‌کند.
  • و متد CreateMappings هرکدام را فراخوانی کرده و خودش (this : شی جاری) را (که از نوع Profile شده) به عنوان پارامتر ورودی پاس می‌دهد.
اکنون کلاس AutoMapperConfiguration قسمت قبل را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(config =>
        {
            config.AddCustomMappingProfile();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.AddCustomMappingProfile(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        //Find all classes that implement IHaveCustomMapping inteface and create new instance of each
        var list = allTypes.Where(type => type.IsClass && !type.IsAbstract &&
            type.GetInterfaces().Contains(typeof(IHaveCustomMapping)))
            .Select(type => (IHaveCustomMapping)Activator.CreateInstance(type));

        //Create a new automapper Profile for this list to create mapping then add to the config
        var profile = new CustomMappingProfile(list);
        config.AddProfile(profile);
    }
}
  • توضیحات متد های InitializeAutoMapper و AddCustomMappingProfile، مشابه مطلب قبل است و لازم به ذکر مجدد نیست.
  • متد AddCustomMappingProfile آرایه‌ای از اسمبلی‌ها را دریافت و سپس تمامی نوع‌های قابل دسترس آنها را (ExportedTypes) واکشی می‌کند.
  • سپس توسط شرط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند فیلتر می‌شوند. 
  • سپس توسط متد Activator.CreateInstance، وهله‌ای از آنها ایجاد و به نوع IHaveCustomMapping تبدیل می‌شوند و نهایتا لیستی از اشیاء وهله سازی شده را باز می‌گرداند.
  • سپس وهله‌ای از نوع CustomMappingProfile (که مسئول اعمال Mapping‌های اشیاء دریافتی است و قبلا بررسی کردیم) ایجاد می‌کنیم و لیست مذکور را به سازنده آن پاس می‌دهیم.
  • نهایتا profile ساخته شده (حاوی تمامی Mapping‌های اعمال شده) را توسط متد config.AddProfile به AutoMapper معرفی می‌کنیم (در این لحظه تمامی Mapping‌های تعریف شده داخل profile، به AutoMapper اعمال می‌شوند).
توسط این مکانیزم، هر کلاسی که اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی کرده باشد، به صورت خودکار یافت شده و Mapping به آنها اعمال می‌شود. حال می‌توان این مکانیزم را با BaseDto قسمت قبل ترکیب کرده و کلاس BaseDto را به نحو زیر اصلاح کنیم.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey> : IHaveCustomMapping
        where TEntity : BaseEntity<TKey>
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to a new entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to an exist entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    /// <summary>
    /// Maps the specified entity to a new dto object.
    /// </summary>
    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }

    //Get automapper Profile then create mapping and ignore unmapped properties
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        var mappingExpression = profile.CreateMap<TDto, TEntity>();

        var dtoType = typeof(TDto);
        var entityType = typeof(TEntity);

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }

        //Pass mapping expressin to customize mapping in concrete class
        CustomMappings(mappingExpression.ReverseMap());
    }

    //Concrete class can override this method to customize mapping
    public virtual void CustomMappings(IMappingExpression<TEntity, TDto> mapping)
    {
    }
}
  • کلاس جنریک BaseDto، متدCreateMappings اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی می‌کند.
  • درون این متد، Mapping بین دو نوع TDto و TEntity، توسط ()<profile.CreateMap<TDto, TEntity کانفیگ می‌شود.
  • مانند مطلب قبل، خواصی را که نباید نگاشت شوند، توسط Reflection یافته و Ignore می‌کنیم.
  • سپس Mapping برعکس را توسط ReverseMap اعمال کرده و به متد زیرین آن که virtual نیز است، پاس می‌دهیم.
متد CustomMappings ای که به صورت virtual تعریف شده‌است، این امکان را به ما می‌دهد که در کلاس‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند، در صورت لزوم آن را بازنویسی (override) کرده و سفارشی سازی دلخواه‌مان را بر روی Mapping دریافتی اعمال کنیم.
مثال: کلاس PostDto زیر از BaseDto ارث بری کرده و چون سفارشی سازی‌ای لازم دارد، متد CustomMappings والد خود را override کرده است.
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
    public string FullTitle { get; set; } //=> custom mapping for "Title (Category.Name)"
        
    public override void CustomMappings(IMappingExpression<Post, PostDto> mapping)
    {
        mapping.ForMember(
                dest => dest.FullTitle,
                config => config.MapFrom(src => $"{src.Title} ({src.Category.Name})"));
    }
}
  • این کلاس، خاصیتی به نام FullTitle دارد که معادلی (خاصیت همنامی) در کلاس Post برای آن وجود ندارد و قرار است مقدار ترکیبی حاصل از Title و Category.Name را نمایش دهد. 
  • به همین جهت متد CustomMappings را باز نویسی کرده، شیء mapping را دریافت و سفارشی سازی لازم را روی آن انجام داده‌ایم.
  • توسط متد ForMember مشخص کرده‌ایم که مقدار خاصیت FullTitle باید حاصلی از ترکیب Title و Category.Name به نحو مشخص شده باشد ( توسط متد MapFrom).
پس در این روش علاوه بر امکانات BaseDto و Mapping خودکار، امکان سفارشی سازی دلخواه را نیز خواهیم داشت.
برای کوئری گرفتن از دیتابیس نیز و تبدیل آنها به لیستی از Dto‌ها می‌توان از متد ProjectTo بر روی IQueryable استفاده کرد و حتی شرط Where را بر روی کوئری Dto‌ها اعمال کرد مانند زیر:
List<PostDto> list =
    //ProjectTo method select only needed properties (of PostDto) not all properties
    //Also select only needed property of navigations (like Post.Category.Name) not all unlike Include
    //This ability called "Projection"
    await _applicationDbContext.Posts.ProjectTo<PostDto>()
    //We can also use Where on IQuerable<PostDto>
    .Where(p => p.Title.Contains("test") || p.CategoryName.Contains("test"))
    .ToListAsync();
  • متد ProjectTo کوئری post را به IQueryable ای از postDto تبدیل می‌کند (این قابلیت Projection نامیده می‌شود).
  • نگاشت خودکار خواص موجود در postDto توسط AutoMapper به صورت خودکار انجام می‌شود و فقط خواص لازم برای postDto واکشی می‌شوند (نه همه خواص در جدول post، که این به لحاظ کارآیی بهتر است).
  • همچنین اگر خواصی را داخل Navigation Property‌ها مانند CategoryName داشته باشیم، موقع کوئری گرفتن از دیتابیس، آنها نیز اعمال شده و فقط خواص لازم از Category واکشی می‌شوند (فقط خاصیت Name، بر خلاف Include که همه ستون‌ها را واکشی می‌کند).
  • همچنین می‌توان بر روی خواص Dto شرط Where را قرار داد مانند p.CategoryName.Contains("test") و تماما به کوئری SQL معادل آن ترجمه و اجرا می‌شوند.
مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
معرفی کتابخانه stateless به عنوان جایگزین سبک وزنی برای Windows workflow foundation

کتابخانه سورس باز Stateless، برای طراحی و پیاده سازی «ماشین‌های حالت گردش کاری مانند» تهیه شده و مزایای زیر را نسبت به Windows workflow foundation دارا است:
- جمعا  30 کیلوبایت است!
- تمام اجزای آن سورس باز است.
- دارای API روان و ساده‌ای است.
- امکان تبدیل UML state diagrams، به نمونه معادل Stateless بسیار ساده و سریع است.
- به دلیل code first بودن، کار کردن با آن برای برنامه نویس‌ها ساده‌تر بوده و افزودن یا تغییر اجزای آن با کدنویسی به سادگی میسر است.

دریافت کتابخانه Stateless از Google code و یا از NuGet


پیاده سازی مثال کلید برق با Stateless

در ادامه همان مثال ساده  کلید برق قسمت قبل را با Stateless پیاده سازی خواهیم کرد:
using System;
using Stateless;

namespace StatelessTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                string on = "On", off = "Off";
                var space = ' ';

                var onOffSwitch = new StateMachine<string, char>(initialState: off);

                onOffSwitch.Configure(state: off).Permit(trigger: space, destinationState: on);
                onOffSwitch.Configure(state: on).Permit(trigger: space, destinationState: off);

                Console.WriteLine("Press <space> to toggle the switch. Any other key will raise an error.");

                while (true)
                {
                    Console.WriteLine("Switch is in state: " + onOffSwitch.State);
                    var pressed = Console.ReadKey(true).KeyChar;
                    onOffSwitch.Fire(trigger: pressed);
                }
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine("Exception: " + ex.Message);
                Console.WriteLine("Press any key to continue...");
                Console.ReadKey(true);
            }
        }
    }
}
کار با ایجاد یک وهله از ماشین حالت (new StateMachine) آغاز می‌شود. حالت آغازین آن (initialState) مطابق مثال قسمت قبل، مساوی off است.
امضای کلاس StateMachine را در ذیل مشاهده می‌کنید؛ جهت توضیح آرگومان‌های جنریک string و char معرفی شده در مثال:
public class StateMachine<TState, TTrigger>
که اولی بیانگر نوع حالات قابل تعریف است و دومی نوع رویداد قابل دریافت را مشخص می‌کند.
برای مثال در اینجا حالات روشن و خاموش، با رشته‌های on و off مشخص شده‌اند و رویداد قابل قبول دریافتی، کاراکتر فاصله است.
سپس نیاز است این ماشین حالت را برای معرفی رویدادهایی (trigger در اینجا) که سبب تغییر حالت آن می‌شوند، تنظیم کنیم. اینکار توسط متدهای Configure و Permit انجام خواهد شد. متد Configure، یکی از حالات از پیش تعیین شده را جهت تنظیم، مشخص می‌کند و سپس در متد Permit تعیین خواهیم کرد که بر اساس رخدادی مشخص (برای مثال در اینجا فشرده شدن کلید space) وضعیت حالت جاری، به وضعیت جدیدی (destinationState) منتقل شود.
نهایتا این ماشین حالت در یک حلقه بی‌نهایت مشغول به کار خواهد شد. برای نمونه یک Thread پس زمینه (BackgroundWorker) نیز می‌تواند همین کار را در برنامه‌های ویندوزی انجام دهد.


یک نکته
علاوه بر روش‌های یاد شده‌ی تشخیص الگوی ماشین حالت که در قسمت قبل بررسی شدند، مورد refactoring انبوهی از if و elseها و یا switchهای بسیار طولانی را نیز می‌توان به این لیست افزود.



استفاده از Stateless Designer برای تولید کدهای ماشین حالت

کتابخانه Stateless دارای یک طراح و Code generator بصری سورس باز است که آن‌را به شکل افزونه‌ای برای VS.NET می‌توانید در سایت Codeplex دریافت کنید. این طراح از کتابخانه GLEE برای رسم گراف استفاده می‌کند.

کار مقدماتی با آن به نحو زیر است:
الف) فایل StatelessDesignerPackage.vsix را از سایت کدپلکس دریافت و نصب کنید. البته نگارش فعلی آن فقط با VS 2012 سازگار است.
ب) ارجاعی را به اسمبلی stateless به پروژه خود اضافه نمائید (به یک پروژه جدید یا از پیش موجود).
ج) از منوی پروژه، گزینه Add new item را انتخاب کرده و سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه جدید Stateless state machine را انتخاب و به پروژه اضافه نمائید.
کار با این طراح، با ادیت XML آن شروع می‌شود. برای مثال گردش کاری ارسال و تائید یک مطلب جدید را در بلاگی فرضی، به نحو زیر وارد نمائید:
<statemachine xmlns="http://statelessdesigner.codeplex.com/Schema">
  <settings>
    <itemname>BlogPostStateMachine</itemname>
    <namespace>StatelessTests</namespace>
    <class>public</class>
  </settings>
  <triggers>     
    <trigger>Save</trigger>
    <trigger>RequireEdit</trigger>
    <trigger>Accept</trigger>
    <trigger>Reject</trigger>
  </triggers>
  <states>     
    <state start="yes">Begin</state>
    <state>InProgress</state>     
    <state>Published</state>      
    <state>Rejected</state>      
  </states>
  <transitions>
    <transition trigger="Save" from="Begin" to="InProgress" />

    <transition trigger="Accept" from="InProgress" to="Published" />
    <transition trigger="Reject" from="InProgress" to="Rejected" />

    <transition trigger="Save" from="InProgress" to="InProgress" />

    <transition trigger="RequireEdit" from="Published" to="InProgress" />
    <transition trigger="RequireEdit" from="Rejected" to="InProgress" />
  </transitions>
</statemachine>
حاصل آن گراف زیر خواهد بود:


به علاوه کدهای زیر که به صورت خودکار تولید شده‌اند:
using Stateless;

namespace StatelessTests
{
  public class BlogPostStateMachine
  {
    public delegate void UnhandledTriggerDelegate(State state, Trigger trigger);
    public delegate void EntryExitDelegate();
    public delegate bool GuardClauseDelegate();

    public enum Trigger
    {
      Save,
      RequireEdit,
      Accept,
      Reject,
    }

    public enum State
    {
      Begin,
      InProgress,
      Published,
      Rejected,
    }

    private readonly StateMachine<State, Trigger> stateMachine = null;

    public EntryExitDelegate OnBeginEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnBeginExit = null;
    public EntryExitDelegate OnInProgressEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnInProgressExit = null;
    public EntryExitDelegate OnPublishedEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnPublishedExit = null;
    public EntryExitDelegate OnRejectedEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnRejectedExit = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = null;
    public UnhandledTriggerDelegate OnUnhandledTrigger = null;

    public BlogPost()
    {
      stateMachine = new StateMachine<State, Trigger>(State.Begin);
      stateMachine.Configure(State.Begin)
        .OnEntry(() => { if (OnBeginEntry != null) OnBeginEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnBeginExit != null) OnBeginExit(); })
        .PermitIf(Trigger.Save, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave != null) return GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.InProgress)
        .OnEntry(() => { if (OnInProgressEntry != null) OnInProgressEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnInProgressExit != null) OnInProgressExit(); })
        .PermitIf(Trigger.Accept, State.Published , () => { if (GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept != null) return GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept(); return true; } )
        .PermitIf(Trigger.Reject, State.Rejected , () => { if (GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject != null) return GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject(); return true; } )
        .PermitReentryIf(Trigger.Save , () => { if (GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave != null) return GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.Published)
        .OnEntry(() => { if (OnPublishedEntry != null) OnPublishedEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnPublishedExit != null) OnPublishedExit(); })
        .PermitIf(Trigger.RequireEdit, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit != null) return GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.Rejected)
        .OnEntry(() => { if (OnRejectedEntry != null) OnRejectedEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnRejectedExit != null) OnRejectedExit(); })
        .PermitIf(Trigger.RequireEdit, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit != null) return GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit(); return true; } )
      ;
      stateMachine.OnUnhandledTrigger((state, trigger) => { if (OnUnhandledTrigger != null) OnUnhandledTrigger(state, trigger); });
    }

    public bool TryFireTrigger(Trigger trigger)
    {
      if (!stateMachine.CanFire(trigger))
      {
        return false;
      }
      stateMachine.Fire(trigger);
      return true;
    }

    public State GetState
    {
      get
      {
        return stateMachine.State;
      }
    }
  }
}
توضیحات:

ماشین حالت فوق دارای چهار حالت شروع، در حال بررسی، منتشر شده و رد شده است. معمول است که این چهار حالت را به شکل یک enum معرفی کنند که در کدهای تولیدی فوق نیز به همین نحو عمل گردیده و public enum State معرف چهار حالت ذکر شده است. همچنین رویدادهای ذخیره، نیاز به ویرایش، ویرایش، تائید و رد نیز توسط public enum Trigger معرفی شده‌اند.
در قسمت Transitions، بر اساس یک رویداد (Trigger در اینجا)، انتقال از یک حالت به حالتی دیگر را سبب خواهیم شد.
تعاریف اصلی تنظیمات ماشین حالت، در سازنده کلاس BlogPostStateMachine انجام شده است. این تعاریف نیز بسیار ساده هستند. به ازای هر حالت، یک Configure داریم. در متدهای OnEntry و OnExit هر حالت، یک سری callback function فراخوانی خواهند شد. برای مثال در حالت Rejected یا Approved می‌توان ایمیلی را به ارسال کننده مطلب جهت یادآوری وضعیت رخ داده، ارسال نمود.
متدهای PermitIf سبب انتقال شرطی، به حالتی دیگر خواهند شد. برای مثال رد یا تائید یک مطلب نیاز به دسترسی مدیریتی خواهد داشت. این نوع موارد را توسط delgateهای Guard ایی که برای مدیریت شرط‌ها ایجاد کرده است، می‌توان تنظیم کرد. PermitReentryIf سبب بازگشت مجدد به همان حالت می‌گردد. برای مثال ویرایش و ذخیره یک مطلب در حال انتشار، سبب تائید یا رد آن نخواهد شد؛ صرفا عملیات ذخیره صورت گرفته و ماشین حالت مجددا در همان مرحله باقی خواهد ماند.

نحوه استفاده از ماشین حالت تولیدی:
همانطور که عنوان شد، حداقل استفاده از ماشین‌های حالت، refactoing انبوهی از if و else‌ها است که در حالت مدیریت یک چنین گردش‌های کاری باید تدارک دید.
namespace StatelessTests
{
    public class BlogPostManager
    {
        private BlogPostStateMachine _stateMachine;
        public BlogPostManager()
        {
            configureWorkflow();
        }

        private void configureWorkflow()
        {
            _stateMachine = new BlogPostStateMachine();

            _stateMachine.GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave = () => { return UserCanPost; };
            _stateMachine.OnBeginExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };

            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept = () => { return UserIsAdmin; };
            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject = () => { return UserIsAdmin; };
            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave = () => { return UserHasEditRights; };
            _stateMachine.OnInProgressExit = () => { /* save data + save state + send an email to user */ };

            _stateMachine.OnPublishedExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };
            _stateMachine.GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = () => { return UserHasEditRights; };

            _stateMachine.OnRejectedExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };
            _stateMachine.GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = () => { return UserHasEditRights; };
        }

        public bool UserIsAdmin
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is an admin.
            }
        }

        public bool UserCanPost
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is authenticated
            }
        }

        public bool UserHasEditRights
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is owner or admin
            }
        }

        // User actions
        public void Save() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Save); }
        public void RequireEdit() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.RequireEdit); }

        // Admin actions        
        public void Accept() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Accept); }
        public void Reject() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Reject); }
    }
}
در کلاس فوق، نحوه استفاده از ماشین حالت تولیدی را مشاهده می‌کنید. در delegateهای Guard، سطوح دسترسی انجام عملیات بررسی خواهند شد. برای مثال، از بانک اطلاعاتی بر اساس اطلاعات کاربر جاری وارد شده به سیستم اخذ می‌گردند. در متدهای Exit هر مرحله، کارهای ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی، ذخیره سازی حالت (مثلا در یک فیلد که بعدا قابل بازیابی باشد) صورت می‌گیرد و در صورت نیاز ایمیلی به اشخاص مختلف ارسال خواهد شد.
برای به حرکت درآوردن این ماشین، نیاز به یک سری اکشن متد نیز می‌باشد. تعدادی از این موارد را در انتهای کلاس فوق ملاحظه می‌کنید. کد نویسی آن‌ها در حد فراخوانی متد TryFireTrigger ماشین حالت است.

یک نکته:
ماشین حالت تولیدی به صورت پیش فرض در حالت State.Begin قرار دارد. می‌توان این مورد را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس مقدار دهی نمود تا با هر بار وهله سازی ماشین حالت دقیقا مشخص باشد که در چه مرحله‌ای قرار داریم و TryFireTrigger بتواند بر این اساس تصمیم‌گیری کند که آیا مجاز است عملیاتی را انجام دهد یا خیر.
مطالب
ایجاد فرم جستجوی پویا با استفاده از Expression ها
در مواردی نیاز است کاربر را جهت انتخاب فیلدهای مورد جستجو آزاد نگه داریم. برای نمونه جستجویی را در نظر بگیرید که کاربر قصد دارد: "دانش آموزانی که نام آنها برابر علی است و شماره دانش آموزی آنها از 100 کمتر است" را پیدا کند در شرایطی که فیلدهای نام و شماره دانش آموزی و عمل گر کوچک‌تر را خود کاربر به دلخواه برگزیرده.
روش‌های زیادی برای پیاده سازی این نوع جستجوها وجود دارد. در این مقاله سعی شده گام‌های ایجاد یک ساختار پایه برای این نوع فرم‌ها و یک ایجاد فرم نمونه بر پایه ساختار ایجاد شده را با استفاده از یکی از همین روش‌ها شرح دهیم.
اساس این روش تولید عبارت Linq بصورت پویا با توجه به انتخاب‌های کاربرمی باشد.
1-  برای شروع یک سلوشن خالی با نام DynamicSearch ایجاد می‌کنیم. سپس ساختار این سلوشن را بصورت زیر شکل می‌دهیم.


در این مثال پیاده سازی در قالب ساختار MVVM در نظر گرفته شده. ولی محدودتی از این نظر برای این روش قائل نیستیم.
2-  کار را از پروژه مدل آغاز می‌کنیم. جایی که ما برای سادگی کار، 3 کلاس بسیار ساده را به ترتیب زیر ایجاد می‌کنیم:
namespace DynamicSearch.Model
{
    public class Person
    {
        public Person(string name, string family, string fatherName)
        {
            Name = name;
            Family = family;
            FatherName = fatherName;
        }

        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public string FatherName { get; set; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace DynamicSearch.Model
{
    public class Teacher : Person
    {
        public Teacher(int id, string name, string family, string fatherName)
            : base(name, family, fatherName)
        {
            ID = id;
        }

        public int ID { get; set; }

        public override string ToString()
        {
            return string.Format("Name: {0}, Family: {1}", Name, Family);
        }
    }
}

namespace DynamicSearch.Model
{
    public class Student : Person
    {
        public Student(int stdId, Teacher teacher, string name, string family, string fatherName)
            : base(name, family, fatherName)
        {
            StdID = stdId;
            Teacher = teacher;
        }

        public int StdID { get; set; }
        public Teacher Teacher { get; set; }
    }
}
3- در پروژه سرویس یک کلاس بصورت زیر ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using DynamicSearch.Model;

namespace DynamicSearch.Service
{
    public class StudentService
    {
        public IList<Student> GetStudents()
        {
            return new List<Student>
                {
                    new Student(1,new Teacher(1,"Ali","Rajabi","Reza"),"Mohammad","Hoeyni","Sadegh"),
                    new Student(2,new Teacher(2,"Hasan","Noori","Mohsen"),"Omid","Razavi","Ahmad"),
                };
        }
    }
}
4- تا اینجا تمامی داده‌ها صرفا برای نمونه بود. در این مرحله ساخت اساس جستجو گر پویا را شرح می‌دهیم.
جهت ساخت عبارت، نیاز به سه نوع جزء داریم:
-اتصال دهنده عبارات ( "و" ، "یا")
-عملوند (در اینجا فیلدی که قصد مقایسه با عبارت مورد جستجوی کاربر را داریم)
-عملگر ("<" ، ">" ، "=" ، ....)

برای ذخیره المان‌های انتخاب شده توسط کاربر، سه کلاس زیر را ایجاد می‌کنیم (همان سه جزء بالا):
using System;
using System.Linq.Expressions;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public class AndOr
    {
        public AndOr(string name, string title,Func<Expression,Expression,Expression> func)
        {
            Title = title;
            Func = func;
            Name = name;
        }

        public string Title { get; set; }
        public Func<Expression, Expression, Expression> Func { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}

using System;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public class Feild : IEquatable<Feild>
    {
        public Feild(string title, Type type, string name)
        {
            Title = title;
            Type = type;
            Name = name;
        }

        public Type Type { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public bool Equals(Feild other)
        {
            return other.Title == Title;
        }
    }
}

using System;
using System.Linq.Expressions;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public class Operator
    {
        public enum TypesToApply
        {
            String,
            Numeric,
            Both
        }

        public Operator(string title, Func<Expression, Expression, Expression> func, TypesToApply typeToApply)
        {
            Title = title;
            Func = func;
            TypeToApply = typeToApply;
        }

        public string Title { get; set; }
        public Func<Expression, Expression, Expression> Func { get; set; }
        public TypesToApply TypeToApply { get; set; }
    }
}
توسط کلاس زیر یک سری اعمال متداول را پیاده سازی کرده ایم و پیاده سازی اضافات را بعهده کلاس‌های ارث برنده از این کلاس گذاشته ایم:

using System.Collections.ObjectModel;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public abstract class SearchFilterBase<T> : BaseViewModel
    {
        protected SearchFilterBase()
        {
            var containOp = new Operator("شامل باشد", (expression, expression1) => Expression.Call(expression, typeof(string).GetMethod("Contains"), expression1), Operator.TypesToApply.String);
            var notContainOp = new Operator("شامل نباشد", (expression, expression1) =>
            {
                var contain = Expression.Call(expression, typeof(string).GetMethod("Contains"), expression1);
                return Expression.Not(contain);
            }, Operator.TypesToApply.String);
            var equalOp = new Operator("=", Expression.Equal, Operator.TypesToApply.Both);
            var notEqualOp = new Operator("<>", Expression.NotEqual, Operator.TypesToApply.Both);
            var lessThanOp = new Operator("<", Expression.LessThan, Operator.TypesToApply.Numeric);
            var greaterThanOp = new Operator(">", Expression.GreaterThan, Operator.TypesToApply.Numeric);
            var lessThanOrEqual = new Operator("<=", Expression.LessThanOrEqual, Operator.TypesToApply.Numeric);
            var greaterThanOrEqual = new Operator(">=", Expression.GreaterThanOrEqual, Operator.TypesToApply.Numeric);

            Operators = new ObservableCollection<Operator>
                {
                      equalOp, 
                      notEqualOp,
                      containOp,
                      notContainOp,
                      lessThanOp,
                      greaterThanOp,
                      lessThanOrEqual,
                      greaterThanOrEqual,
                };


            SelectedAndOr = AndOrs.FirstOrDefault(a => a.Name == "Suppress");
            SelectedFeild = Feilds.FirstOrDefault();
            SelectedOperator = Operators.FirstOrDefault(a => a.Title == "=");
        }

        public abstract IQueryable<T> GetQuarable();

        public virtual ObservableCollection<AndOr> AndOrs
        {
            get
            {
                return new ObservableCollection<AndOr>
                    {
                        new AndOr("And","و", Expression.AndAlso), 
                        new AndOr("Or","یا",Expression.OrElse),
                        new AndOr("Suppress","نادیده",(expression, expression1) => expression),
                    };
            }
        }
        public virtual ObservableCollection<Operator> Operators
        {
            get { return _operators; }
            set { _operators = value; NotifyPropertyChanged("Operators"); }
        }
        public abstract ObservableCollection<Feild> Feilds { get; }

        public bool IsOtherFilters
        {
            get { return _isOtherFilters; }
            set { _isOtherFilters = value; }
        }
        public string SearchValue
        {
            get { return _searchValue; }
            set { _searchValue = value; NotifyPropertyChanged("SearchValue"); }
        }
        public AndOr SelectedAndOr
        {
            get { return _selectedAndOr; }
            set { _selectedAndOr = value; NotifyPropertyChanged("SelectedAndOr"); NotifyPropertyChanged("SelectedFeildHasSetted"); }
        }
        public Operator SelectedOperator
        {
            get { return _selectedOperator; }
            set { _selectedOperator = value; NotifyPropertyChanged("SelectedOperator"); }
        }
        public Feild SelectedFeild
        {
            get { return _selectedFeild; }
            set
            {
                Operators = value.Type == typeof(string) ? new ObservableCollection<Operator>(Operators.Where(a => a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.Both || a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.String)) : new ObservableCollection<Operator>(Operators.Where(a => a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.Both || a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.Numeric));
                if (SelectedOperator == null)
                {
                    SelectedOperator = Operators.FirstOrDefault(a => a.Title == "=");
                }

                NotifyPropertyChanged("SelectedOperator");
                NotifyPropertyChanged("SelectedFeild");
                _selectedFeild = value;
                NotifyPropertyChanged("SelectedFeildHasSetted");
            }
        }
        public bool SelectedFeildHasSetted
        {
            get
            {
                return SelectedFeild != null &&
                       (SelectedAndOr.Name != "Suppress" || !IsOtherFilters);
            }
        }

        private ObservableCollection<Operator> _operators;
        private Feild _selectedFeild;
        private Operator _selectedOperator;
        private AndOr _selectedAndOr;
        private string _searchValue;
        private bool _isOtherFilters = true;
    }
}
توضیحات: در این ویو مدل پایه سه لیست تعریف شده که برای دو تای آنها پیاده سازی پیش فرضی در همین کلاس دیده شده ولی برای لیست فیلدها پیاده سازی به کلاس ارث برنده واگذار شده است.

در گام بعد، یک کلاس کمکی برای سهولت ساخت عبارات ایجاد می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using AutoMapper;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
  public static  class ExpressionExtensions
    {
        public static List<T> CreateQuery<T>(Expression whereCallExpression, IQueryable entities)
        {
            return entities.Provider.CreateQuery<T>(whereCallExpression).ToList();
        }

        public static MethodCallExpression CreateWhereCall<T>(Expression condition, ParameterExpression pe, IQueryable entities)
        {
            var whereCallExpression = Expression.Call(
                typeof(Queryable),
                "Where",
                new[] { entities.ElementType },
                entities.Expression,
                Expression.Lambda<Func<T, bool>>(condition, new[] { pe }));
            return whereCallExpression;
        }

        public static void CreateLeftAndRightExpression<T>(string propertyName, Type type, string searchValue, ParameterExpression pe, out Expression left, out Expression right)
        {
            var typeOfNullable = type;
            typeOfNullable = typeOfNullable.IsNullableType() ? typeOfNullable.GetTypeOfNullable() : typeOfNullable;
            left = null;

            var typeMethodInfos = typeOfNullable.GetMethods();
            var parseMethodInfo = typeMethodInfos.FirstOrDefault(a => a.Name == "Parse" && a.GetParameters().Count() == 1);

            var propertyInfos = typeof(T).GetProperties();
            if (propertyName.Contains("."))
            {
                left = CreateComplexTypeExpression(propertyName, propertyInfos, pe);
            }
            else
            {
                var propertyInfo = propertyInfos.FirstOrDefault(a => a.Name == propertyName);
                if (propertyInfo != null) left = Expression.Property(pe, propertyInfo);
            }

            if (left != null) left = Expression.Convert(left, typeOfNullable);

            if (parseMethodInfo != null)
            {
                var invoke = parseMethodInfo.Invoke(searchValue, new object[] { searchValue });
                right = Expression.Constant(invoke, typeOfNullable);
            }
            else
            {
                //type is string
                right = Expression.Constant(searchValue.ToLower());
                var methods = typeof(string).GetMethods();
                var firstOrDefault = methods.FirstOrDefault(a => a.Name == "ToLower" && !a.GetParameters().Any());
                if (firstOrDefault != null) left = Expression.Call(left, firstOrDefault);
            }
        }

        public static Expression CreateComplexTypeExpression(string searchFilter, IEnumerable<PropertyInfo> propertyInfos, Expression pe)
        {
            Expression ex = null;
            var infos = searchFilter.Split('.');
            var enumerable = propertyInfos.ToList();
            for (var index = 0; index < infos.Length - 1; index++)
            {
                var propertyInfo = infos[index];
                var nextPropertyInfo = infos[index + 1];
                if (propertyInfos == null) continue;
                var propertyInfo2 = enumerable.FirstOrDefault(a => a.Name == propertyInfo);
                if (propertyInfo2 == null) continue;
                var val = Expression.Property(pe, propertyInfo2);
                var propertyInfos3 = propertyInfo2.PropertyType.GetProperties();
                var propertyInfo3 = propertyInfos3.FirstOrDefault(a => a.Name == nextPropertyInfo);
                if (propertyInfo3 != null) ex = Expression.Property(val, propertyInfo3);
            }

            return ex;
        }

        public static Expression AddOperatorExpression(Func<Expression, Expression, Expression> func, Expression left, Expression right)
        {
            return func.Invoke(left, right);
        }

        public static Expression JoinExpressions(bool isFirst, Func<Expression, Expression, Expression> func, Expression expression, Expression ex)
        {
            if (!isFirst)
            {
                return func.Invoke(expression, ex);
            }

            expression = ex;
            return expression;
        }
    }
}
5- ایجاد کلاس فیلتر جهت معرفی فیلدها و معرفی منبع داده و ویو مدلی ارث برنده از کلاس‌های پایه ساختار، جهت ایجاد فرم نمونه:

using System.Collections.ObjectModel;
using System.Linq;
using DynamicSearch.Model;
using DynamicSearch.Service;
using DynamicSearch.ViewModel.Base;

namespace DynamicSearch.ViewModel
{
    public class StudentSearchFilter : SearchFilterBase<Student>
    {
        public override ObservableCollection<Feild> Feilds
        {
            get
            {
                return new ObservableCollection<Feild>
                    {
                        new Feild("نام دانش آموز",typeof(string),"Name"), 
                         new Feild("نام خانوادگی دانش آموز",typeof(string),"Family"),
                        new Feild("نام خانوادگی معلم",typeof(string),"Teacher.Name"),
                        new Feild("شماره دانش آموزی",typeof(int),"StdID"),
                    };
            }
        }

        public override IQueryable<Student> GetQuarable()
        {
            return new StudentService().GetStudents().AsQueryable();
        }
    }
}
6- ایجاد ویو نمونه:

در نهایت زمل فایل موجود در پروژه ویو:

<Window x:Class="DynamicSearch.View.MainWindow"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
        xmlns:viewModel="clr-namespace:DynamicSearch.ViewModel;assembly=DynamicSearch.ViewModel"
        xmlns:view="clr-namespace:DynamicSearch.View"
        mc:Ignorable="d" 
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
    <Window.Resources>
        <viewModel:StudentSearchViewModel x:Key="StudentSearchViewModel" />
        <view:VisibilityConverter x:Key="VisibilityConverter" />
    </Window.Resources>
    <Grid   DataContext="{StaticResource StudentSearchViewModel}">
        <WrapPanel Orientation="Vertical">
            <DataGrid AutoGenerateColumns="False" Name="asd" CanUserAddRows="False" ItemsSource="{Binding BindFilter}">
                <DataGrid.Columns>
                    <DataGridTemplateColumn>
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <ComboBox MinWidth="100"  DisplayMemberPath="Title" ItemsSource="{Binding AndOrs}" Visibility="{Binding IsOtherFilters,Converter={StaticResource VisibilityConverter}}"
                                          SelectedItem="{Binding SelectedAndOr,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                    <DataGridTemplateColumn >
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <ComboBox IsEnabled="{Binding SelectedFeildHasSetted}" MinWidth="100"   DisplayMemberPath="Title" ItemsSource="{Binding Feilds}" SelectedItem="{Binding SelectedFeild,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged }"/>
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                    <DataGridTemplateColumn>
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <ComboBox MinWidth="100"  DisplayMemberPath="Title" ItemsSource="{Binding Operators}" IsEnabled="{Binding SelectedFeildHasSetted}"
                                          SelectedItem="{Binding SelectedOperator,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                    <DataGridTemplateColumn Width="*">
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <TextBox IsEnabled="{Binding SelectedFeildHasSetted}" MinWidth="200" Text="{Binding SearchValue,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}"/>
                                <!--<TextBox Text="{Binding SearchValue,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}"/>-->
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                </DataGrid.Columns>
            </DataGrid>

            <Button Content="+" HorizontalAlignment="Left" Command="{Binding AddFilter}"/>
            <Button Content="Result" Command="{Binding ExecuteSearchFilter}"/>
            <DataGrid ItemsSource="{Binding Results}">
                
            </DataGrid>
        </WrapPanel>
    </Grid>
</Window>
در این مقاله، هدف معرفی روند ایجاد یک جستجو گر پویا با قابلیت استفاده مجدد بالا بود و عمدا از توضیح جزء به جزء کدها صرف نظر شده. علت این امر وجود منابع بسیار راجب ابزارهای بکار رفته در این مقاله و سادگی کدهای نوشته شده توسط اینجانب می‌باشد.


برخی منابع جهت آشنایی با Expression ها:
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb882637.aspx
انتخاب پویای فیلد‌ها در LINQ 
http://www.persiadevelopers.com/articles/dynamiclinqquery.aspx


نکته: کدهای نوشته شده در این مقاله، نسخه‌های نخستین هستند و طبیعتا جا برای بهبود بسیار دارند. دوستان می‌توانند در این امر به بنده کمک کنند.


پیشنهادات جهت بهبود:
- جداسازی کدهای پیاده کننده منطق از ویو مدل‌ها جهت افزایش قابلیت نگهداری کد و سهولت استفاده در سایر ساختارها
- افزودن توضیحات به کد
- انتخاب نامگذاری‌های مناسب تر

DynamicSearch.zip
 
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت نهم - محافظ‌های مسیرها
جهت مقاصد امنیتی، اعتبارسنجی کاربران و یا تحت نظر قرار دادن مسیرها، نیاز است بتوان بررسی کرد که آیا پیمایش یک مسیر، مجاز است یا خیر؟ برای پیاده سازی یک چنین ویژگی‌هایی در Angular، مفهوم Route Guards یا محافظ‌های مسیرها پیش بینی شده‌است که شامل چندین نوع محافظ می‌شوند:
 - canActivate : جهت محافظت دسترسی به یک مسیر
 -  canActivateChild: برای محافظت دسترسی به یک Child Route
 - canDeactivate : برای جلوگیری کردن از ترک مسیر جاری و هدایت به مسیری دیگر (برای مثال جهت نمایش پیام «هنوز اطلاع تغییر یافته را ذخیره نکرده‌اید»)
 - canLoad : برای جلوگیری از مسیریابی غیرهمزمان (async routing) که در قسمت بعدی بررسی خواهد شد
 - resolve: برای پیش واکشی اطلاعات، پیش از نمایش مسیر (که آن‌را در قسمت چهارم این سری بررسی کردیم)


لزوم استفاده‌ی از محافظ‌های مسیرها


گاهی از اوقات می‌خواهیم دسترسی به یک مسیر را محدود به کاربران وارد شده‌ی به سیستم کنیم و یا مسیرهایی را داشته باشیم که تنها توسط گروه خاصی از کاربران قابل دسترسی باشند. همچنین در بسیاری از اوقات نیاز است به کاربران اخطارهایی را پیش از ترک یک مسیر نمایش دهیم. برای مثال پیش از ترک صفحه‌ی ویرایش اطلاعاتی که دارای اطلاعات ذخیره نشده‌است، بهتر است پیامی را جهت یادآوری این مساله نمایش دهیم. برای پیاده سازی هر کدام از این قابلیت‌ها از یک محافظ مسیر ویژه استفاده می‌شود.


ترتیب اجرای محافظ‌های مسیرها

مسیریاب سیستم، ابتدا محافظ canDeactivate را اجرا می‌کند تا مشخص شود که آیا کاربر می‌تواند مسیر جاری را ترک کند یا خیر؟ سپس اگر مسیریابی تعریف شده غیرهمزمان باشد، محافظ canLoad اجرا می‌شود. پس از آن محافظ canActivateChild بررسی می‌شود. در ادامه محافظ canActivate اجرا می‌گردد. در پایان کار بررسی محافظ‌های موجود، کار بررسی محافظ resolve‌، جهت پیش واکشی اطلاعات مسیر درخواستی، انجام خواهد شد.
در اینجا اگر یکی از محافظ‌ها مقدار false را برگرداند، پردازش مابقی آن‌ها لغو خواهد شد و کار هدایت کاربر به مسیر درخواستی، خاتمه می‌یابد.


مراحل ساخت و اعمال یک محافظ مسیر

ساخت و اعمال یک محافظ مسیر شامل سه مرحله است:
الف) یک محافظ مسیر عموما به صورت یک سرویس جدید پیاده سازی می‌شود:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { CanActivate } from '@angular/router';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate {
    canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {

    }
}
در اینجا برای اینکه این سرویس به صورت یک محافظ مسیر عمل کند، نیاز است نوع محافظ مدنظر را نیز پیاده سازی نماید؛ مانند CanActivate در اینجا. پس از آن باید متد مرتبط با این اینترفیس که در اینجا canActivate است، پیاده سازی شود. اگر این متد false را برگرداند، سبب لغو هدایت کاربر به آن مسیر خواهد شد و این متد می‌تواند خروجی پیچیده‌تری مانند یک Observable را نیز داشته باشد. اگر یک چنین نوع خروجی درنظر گرفته شود، فراخوان آن، تا پایان کار این Observable صبر خواهد کرد.

ب) از آنجائیکه محافظ‌ها، سرویس هستند، نیاز است تعریف کلاس آن‌ها را در قسمت providers ماژول مرتبط نیز ذکر کنیم تا در برنامه قابل دسترسی شوند. باید دقت داشت که برخلاف سایر سرویس‌ها، امکان تعریف محافظ‌ها صرفا در سطح یک ماژول مسیر است و نه در سطح یک کامپوننت. به این ترتیب مسیریاب می‌تواند به آن، در طی هدایت کاربر به مسیر درخواستی، دسترسی پیدا کند.

ج) پس از آن برای فعالسازی یک محافظ مسیر، آن‌را به عنوان یک خاصیت جدید، به تنظیمات مسیریابی اضافه خواهیم کرد. نام این خاصیت دقیقا مساوی با نوع محافظی است که تعریف شده‌است. برای مثال اگر محافظ تعریف شده از نوع CanActivate است، نام خاصیتی که ذکر خواهد شد، canActivate می‌باشد. مقدار آن نیز می‌تواند آرایه‌ای از سرویس‌هایی از این نوع باشد.

امکان به اشتراک گذاشتن یک محافظ بین چندین مسیر نیز وجود دارد. فرض کنید می‌خواهیم تمام مسیرهای مربوط به محصولات را محافظت کنیم. در این حالت می‌توان محافظ را به تک تک Child routes موجود اعمال کرد و یا می‌توان محافظ را به والد آن‌ها نیز اعمال کنیم تا به صورت خودکار سبب محافظت از فرزندان آن نیز شویم.


یک مثال: ساخت محافظ canActivate‌

جهت بررسی شرط یا شرایطی پیش از فعال سازی یک مسیر درخواستی، از محافظ‌هایی از نوع canActivate می‌توان استفاده کرد. این نوع محافظ‌ها عموما جهت اعتبارسنجی کاربران و محدود سازی دسترسی آن‌ها به قسمت‌های مختلف برنامه استفاده می‌شوند. این نوع محافظ‌ها حتی با تغییر پارامترهای مسیریابی نیز فعال شده و بررسی می‌شوند.

در ادامه‌ی مثال این سری می‌خواهیم کاربران را پیش از دسترسی به قسمت‌های مختلف مرتبط با محصولات، وادار به لاگین کنیم. برای این منظور دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng g guard user/auth -m user/user.module
به این ترتیب تغییرات ذیل در ماژول کاربران رخ خواهند داد:
 installing guard
  create src\app\user\auth.guard.spec.ts
  create src\app\user\auth.guard.ts
  update src\app\user\user.module.ts
در اینجا قالب ابتدایی کلاس سرویس AuthGuard ایجاد می‌شود (در فایل auth.guard.ts) و همچنین اگر به سطر آخر آن دقت کنید، این سرویس را به قسمت providers ماژول کاربران (در فایل user.module.ts) نیز افزوده‌است.

در ادامه کدهای این محافظ را به صورت ذیل تکمیل کنید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, CanActivate, Router } from '@angular/router';

import { AuthService } from './auth.service';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate {

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) { }

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
    return this.checkLoggedIn(state.url);
  }

  checkLoggedIn(url: string): boolean {
    if (this.authService.isLoggedIn()) {
      return true;
    }
    this.authService.redirectUrl = url;
    this.router.navigate(['/login']);
    return false;
  }
}
خاصیت redirectUrl نیز به کلاس سرویسAuthService ، جهت به اشتراک گذاری اطلاعات، اضافه شده‌است:
export class AuthService {
   currentUser: IUser;
   redirectUrl: string;

توضیحات:

این سرویس چون از نوع CanActivate است، این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌است و همچنین متد canActivate آن‌را نیز به همراه دارد:
export class AuthGuard implements CanActivate {
    canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
در اینجا از ActivatedRouteSnapshot می‌توان اطلاعات مسیرجاری، مانند پارامترهای آن‌را بدست آورد. پارامتر RouterStateSnapshot نیز وضعیت مسیریابی را بازگشت می‌دهد. برای مثال state.url، حاوی آدرس کامل مسیر درخواستی به صورت یک رشته است که از آن در اینجا جهت حفظ و به اشتراک گذاری مسیر اولیه‌ی درخواستی استفاده شده‌است. خاصیت route.url حاوی آرایه‌ای از URL segments است.

یک نکته: هرچند در اینجا می‌توان به پارامتر id مسیر، مانند route.params['id'] در صورت نیاز دسترسی یافت، اما امکان دسترسی به اطلاعات از پیش واکشی شده مانند route.data['product'] وجود ندارد. علت آن‌را نیز در قسمت «ترتیب اجرای محافظ‌های مسیرها» ابتدای بحث جاری، بررسی کردیم: محافظ resolve در انتهای کار پردازش تمام محافظ‌های موجود فراخوانی می‌شود.

در متد canActivate می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا کاربر، لاگین کرده‌است یا خیر؟ اگر بله، تنها کافی است true را بازگشت دهیم تا کار این محافظ پایان یابد. در غیراینصورت false را بازگشت داده و همچنین سبب هدایت کاربر به صفحه‌ی لاگین می‌شویم.
به همین منظور سرویس AuthService را به سازنده‌ی این کلاس تزریق کرده‌ایم تا بتوانیم به متد isLoggedIn آن دسترسی پیدا کنیم (این سرویس را در قسمت دوم این سری تکمیل کردیم).
این متد نیز به صورت ذیل تعریف شده‌است:
isLoggedIn(): boolean {
   return !this.currentUser;
}
در اینجا استفاده‌ی از ! سبب بازگشت true، در صورت نال نبودن شیء کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم می‌شود.

در ادامه برای استفاده‌ی از این محافظ مسیر، به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل اعمال خواهیم کرد:
import { AuthGuard } from './../user/auth.guard';

const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],
    children: [    ]
  }
];
در قسمت ششم، کار گروه بندی مسیرها را انجام دادیم. اکنون در اینجا نمونه‌ای از استفاده‌ی از آن‌را مشاهده می‌کنید. بجای اینکه AuthGuard  را به تک تک مسیرهای فرزند تعریف شده‌ی محصولات، اعمال کنیم، آن‌را به والد این مسیر اعمال کرده‌ایم تا به صورت خودکار به تمام فرزندان آن نیز اعمال شود.

اکنون برنامه را با دستور ng s -o ساخته و اجرا کنید. سپس بر روی لینک لیست محصولات و یا افزودن یک محصول جدید کلیک کنید. بلافاصله صفحه‌ی لاگین را مشاهده خواهید کرد.


به خاطر سپاری و بازیابی مسیر درخواستی کاربر پس از لاگین

در اینجا اگر کاربر بر روی لینک افزودن یک محصول جدید کلیک کند، صفحه‌ی لاگین را مشاهده خواهد کرد. اما پس از لاگین، همواره به مسیر لیست محصولات هدایت می‌شود و در این حالت مسیر درخواستی اولیه فراموش خواهد شد. برای رفع این مشکل نیاز است آدرس درخواستی کاربر را نیز ذخیره و بازیابی کرد. به همین جهت خاصیت this.authService.redirectUrl = url را در متد checkLoggedIn محافظ تعریف شده مقدار دهی کردیم. در اینجا از سرویس Auth، برای به اشتراک گذاری اطلاعات با محافظ‌های مسیر استفاده کرده‌ایم. طول عمر یک سرویس، singleton است. بنابراین تنها یک وهله از آن در طول عمر برنامه وجود خواهد داشت. به این ترتیب با ذخیره‌ی اطلاعاتی در آن، این اطلاعات در تمام برنامه قابل دسترسی خواهد شد.
با توجه به این نکته، اکنون به فایل src\app\user\login\login.component.ts مراجعه کرده و قسمت this.router.navigate آن‌را به صورت ذیل بهبود خواهیم بخشید:
      if (this.authService.login(userName, password)) {
        if (this.authService.redirectUrl) {
          this.router.navigateByUrl(this.authService.redirectUrl);
        } else {
          this.router.navigate(['/products']);
        }
      }
در اینجا بررسی می‌شود که آیا پیشتر خاصیت redirectUrl پس از لاگین مقدار دهی شده‌است یا خیر؟ اگر بله، از متد navigateByUrl جهت هدایت به آن مسیر استفاده خواهد شد.

در ادامه برای آزمایش آن، پس از اجرای برنامه، صفحه‌ی افزودن یک محصول جدید را درخواست دهید. سپس لاگین کنید. اکنون مشاهده خواهید کرد که برنامه مسیر درخواستی پیش از لاگین را به خاطر سپرده‌است.


بررسی محافظ canActivateChild

این محافظ نیز شبیه به محافظ canActivate است؛ با این تفاوت که تنها زمانی فعالسازی خواهد شد که فرزند یک مسیر قرار است نمایش داده شود و نه خود مسیر اصلی.
محافظ canActivateChild با تغییر قسمت child یک مسیر فعالسازی می‌شود؛ حتی اگر این تغییر در حد تغییر پارامترهای آن مسیر باشد. اما باید درنظر داشت که اگر تنها قسمت child یک مسیر تغییر کند، دیگر محافظ canActivate مجددا اجرا نخواهد شد.

یک مثال: اگر کاربر در حال مشاهده‌ی صفحه‌ی لیست محصولات باشد و بر روی لینک مشاهده‌ی یک محصول کلیک کند، تنها قسمت child مسیر تغییر می‌کند. در این حالت canActivate مسیر اصلی دیگر اجرا نخواهد شد؛ اما تمام محافظ‌های canActivateChild مرتبط مجددا اجرا خواهند شد.


بررسی محافظ canDeactivate

محافظ canDeactivate پیش از ترک یک مسیر، فعالسازی و بررسی می‌شود. عموما از آن جهت بررسی وضعیت اطلاعات ذخیره نشده و اطلاع رسانی به کاربر، پیش از ترک مسیر جاری استفاده استفاده می‌گردد. این محافظ با هر تغییری در آدرس جاری مسیر، بررسی می‌شود. بدیهی است این تغییر صرفا درون یک برنامه‌ی Angular معنا پیدا می‌کند و نه هدایت به سایتی دیگر.
در حال حاضر در مثال جاری این سری، اگر کاربر، تغییری را در صفحه‌ی ویرایش اطلاعات ایجاد کند و بدون کلیک بر روی دکمه‌ی Save به صفحه‌ی دیگری مراجعه کند، این اطلاعات تغییر یافته، از دست خواهند رفت. برای رفع این مشکل می‌توان محافظ canDeactivate ایی را برای آن طراحی کرد. به همین جهت دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng g guard product/ProductEdit -m product/product.module
تا سبب انجام تغییرات ذیل در ماژول محصولات شود:
 installing guard
  create src\app\product\product-edit.guard.spec.ts
  create src\app\product\product-edit.guard.ts
  update src\app\product\product.module.ts
در اینجا علاوه بر ایجاد قالب ابتدایی محافظ ProductEdit، سبب به روز رسانی قسمت providers ماژول محصولات نیز شده‌است.

امضای ابتدایی یک محافظ CanDeactivate به صورت ذیل است:
export  class ProductEditGuard implements CanDeactivate<ProductEditComponent> {
    canDeactivate(component: ProductEditComponent): boolean {
اینترفیس CanDeactivate جنریک بوده و پارامتر جنریک آن نوع کامپوننتی را که قرار است از این محافظ استفاده کند، مشخص می‌کند. سپس نوع پارامتر متد canDeactivate آن بر اساس نوع پارامتر جنریک، تعیین می‌گردد.
اکنون این محافظ نیاز دارد تا بداند که آیا کامپوننت ویرایش محصولات، دارای اطلاعات ذخیره نشده‌ای هست یا خیر؟ چون کامپوننت ویرایش محصولات، به عنوان پارامتر به متد canDeactivate آن ارسال شده‌است، بنابراین می‌تواند به خواص و متد‌های عمومی آن کلاس نیز دسترسی پیدا کند. به همین جهت تغییرات ذیل را به کامپوننت ویرایش محصولات در فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.ts اعمال می‌کنیم:
  get product(): IProduct {
    return this.currentProduct;
  }
  set product(value: IProduct) {
    this.currentProduct = value;
    // Clone the object to retain a copy
    this.originalProduct = Object.assign({}, value);
  }

  get isDirty(): boolean {
    return JSON.stringify(this.originalProduct) !== JSON.stringify(this.currentProduct);
  }
در اینجا یک کپی از اصل محصول در حال ویرایش، برای مقایسه‌ی آن با محصول جاری در حال ویرایش، نگهداری می‌شود. به این ترتیب خاصیت isDirty می‌تواند مشخص کند که آیا تغییری بر روی خواص این شیء صورت گرفته‌است یا خیر؟ استفاده از متد JSON.stringify، یکی از ساده‌ترین روش‌هایی است که از آن می‌توان جهت مقایسه‌ی تمام خواص دو شیء استفاده کرد. البته چون در اینجا ترتیب خواص این دو شیء یکی است، این روش کار می‌کند.
برای اینکه این امر میسر شود، خاصیت product به حالت get/set دار تغییر یافته‌است تا بتوان کپی اولیه‌ی محصول را جهت مقایسه، نگهداری کرد. استفاده از متد Object.assign سبب ایجاد یک کپی از شیء اولیه شده و به این صورت دو وهله‌ی غیرمشترک را خواهیم داشت. اگر value مستقیما به originalProduct  انتساب داده می‌شد، در این حالت هر دوی currentProduct و originalProduct به یک شیء اشاره می‌کردند.

اکنون می‌توان از این خاصیت جدید کامپوننت ویرایش محصولات، در محافظ ترک صفحه‌ی آن استفاده کرد:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { CanDeactivate } from '@angular/router';

import { ProductEditComponent } from './product-edit/product-edit.component';

@Injectable()
export class ProductEditGuard implements CanDeactivate<ProductEditComponent> {

  canDeactivate(component: ProductEditComponent): boolean {
    if (component.isDirty) {
      let productName = component.product.productName || 'New Product';
      return confirm(`Navigate away and lose all changes to ${productName}?`);
    }
    return true;
  }
}
در اینجا اگر فرم، تغییر یافته و هنوز ذخیره نشده باشد، خاصیت isDirty برقرار شده و سبب نمایش یک دیالوگ confirm می‌شود. اگر کاربر آن‌را تائید کند، آنگاه مسیر درخواستی جدید فعال می‌شود. در غیراینصورت، هدایت به مسیر جدید لغو خواهد شد.

در آخر برای استفاده‌ی از این محافظ جدید، باید آن‌را به تنظیمات مسیریابی برنامه اضافه کنیم. به همین جهت به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کرده و این محافظ را به والد مسیریابی ویرایش یک محصول اضافه می‌کنیم:
import { ProductEditGuard } from './product-edit.guard';

const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],    
    children: [
      {
        path: '',
        component: ProductListComponent
      },
      {
        path: ':id',
        component: ProductDetailComponent,
        resolve: { product: ProductResolverService }
      },
      {
        path: ':id/edit',
        component: ProductEditComponent,
        resolve: { product: ProductResolverService },
        canDeactivate: [ ProductEditGuard ],
        children: [
          { path: '', redirectTo: 'info', pathMatch: 'full' },
          { path: 'info', component: ProductEditInfoComponent },
          { path: 'tags', component: ProductEditTagsComponent }
        ]
      }
    ]
  }
];
با افزودن canDeactivate به والد ویرایش محصولات، از هر دو child route تعریف شده محافظت می‌کند.


برای آزمایش آن، به صفحه‌ی ویرایش یکی از محصولات مراجعه کرده و تغییری را ایجاد کنید. سپس درخواست مشاهده‌ی صفحه‌ی دیگری را با کلیک بر روی یکی از لینک‌های منوی برنامه ارائه دهید. بلافاصله دیالوگ confirm ظاهر خواهد شد (تصویر فوق).

مشکل! در همین حالت بر روی دکمه‌ی Ok کلیک کنید تا اطلاعات ذخیره نشده را از دست داده و به مسیر دیگری هدایت شویم. مجددا همین پروسه را تکرار کنید. اینبار اگر بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید، باز هم دیالوگ confirm ظاهر می‌شود. علت اینجا است که شیء محصول اصلی و جاری، پس از ذخیره سازی به حالت اولیه بازگشت داده نشده‌اند. برای این منظور متد reset را به کامپوننت ویرایش اطلاعات اضافه کرده:
reset(): void {
    this.dataIsValid = null;
    this.currentProduct = null;
    this.originalProduct = null;
  }
و سپس آن‌را به متد onSaveComplete، اضافه می‌کنیم:
  onSaveComplete(message?: string): void {
    if (message) {
      this.messageService.addMessage(message);
    }
    this.reset();

    // Navigate back to the product list
    this.router.navigate(['/products']);
  }


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-08.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
عدم امکان تغییر اطلاعات مدل در HTML Helpers پس از Postback در ASP.NET MVC
یک مثال ساده برای شرح مساله
در اینجا مدل User، کنترلری به نام Home و View متناظر با آن را ملاحظه می‌کنید:
namespace ModelStateTest.Models
{
    public class User
    {
        public string Email { set; get; }
    }
}

using System.Web.Mvc;
using ModelStateTest.Models;

namespace ModelStateTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(User model)
        {           
            model.Email = "?";
            return View(model);
        }
    }
}

@model ModelStateTest.Models.User

@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@using (Html.BeginForm()) {
    @Html.ValidationSummary(true)

    <fieldset>
        <legend>User</legend>

        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Email)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.Email)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Email)
        </div>

        <p>
            <input type="submit" value="Create" />
        </p>
    </fieldset>
}
نکته‌ای که در اینجا مدنظر است، سطر زیر می‌باشد:
 model.Email = "?";
پیش از اینکه برنامه را اجرا کنید، به نظر شما پس از postback به سرور، چه اطلاعاتی در Html.EditorFor تعریف شده در View برنامه نمایش داده خواهد شد؟
احتمالا عنوان می‌کنید که خوب ... همان مقدار علامت سؤال انتساب داده شده. اما ... اینچنین نیست! دقیقا همان مقداری که در حین Postback به سرور ارسال شده، نمایش داده می‌شود.
این مورد نکته‌ای است که عدم آشنایی با آن ممکن است چندین ساعت را به دیباگ یک برنامه اختصاص دهد، بدون اینکه نتیجه مفیدی حاصل شود.

مطابق نظر طراحان اصلی ASP.NET MVC، اینکار و این رفتار، دقیقا به همین نحو صحیح است و باگ نیست.
«فرض کنید در فیلدی عددی، کاربر عبارت «تست» را وارد کرده است. نیاز است در خطای اعتبار سنجی پس از Postback به او عنوان کنیم، لطفا بجای «تست»، عدد وارد کنید. چون خاصیت متناظر قید شده در مدل، عددی است، مقدار «تست» وارد شده را از دست خواهیم داد. به همین جهت همان مقدار اولیه وارد شده را در HTML Helpers پس از Postback حفظ می‌کنیم.»


راه حل‌های ممکن، برای به روز رسانی وضعیت مدل پس از Postback

الف) استفاده از متد ModelState.Clear
این متد کلیه داده‌های موجود در ModelState را منجمله خطاهای حاصل از اعتبارسنجی، حذف می‌کند. در این حالت مطابق مثال فوق پس از Postback، مقدار علامت سؤال نسبت داده شده به خاصیت ایمیل، نمایش داده خواهد شد.

ب) استفاده از متد ModelState.Remove
 this.ModelState.Remove("Email");
این حالت نیز مانند حالت الف است، با این تفاوت که اطلاعات اعتبار سنجی و سایر موارد مرتبط را حذف نمی‌کند.

ج) عدم استفاده از HTML Helpers
این مورد را فقط با متدهای کمکی For دار، مانند Html.EditorFor مشاهده خواهید کرد. اگر نحوه تعریف را به شکل زیر تغییر دهیم، نیازی به استفاده از متد ModelState.Remove نخواهد بود. البته، مزیت‌های استفاده از HTML Helpers دارای متدهای For دار را که Strongly typed هستند، از دست می‌دهیم.
 <input type="text" name="Email" id="Email" value="@Model.Email" />
مطالب
ردیابی تغییرات در Entity Framework، بخش اول
همان طور که می‌دانید، Entity Framework  تغییراتی را که بر روی اشیا انجام می‌دهید، ردیابی می‌کند. بدیهی است که EF از طریق ردیابی این تغییرات است که می‌تواند تغییرات انجام شده را شناسایی کند و آن‌ها را در مواقع مورد نیاز مانند ذخیره‌ی تغییرات  (DbContext.SaveChanges)، بر روی پایگاه داده اعمال  کند. شما می‌توانید به اطلاعات این ردیاب تغییر و اعمال مرتبط به آن از طریق ویژگی  DbContext.ChangeTracker دسترسی پیدا کنید. 
در این مقاله بیشتر سعی به بررسی مفاهیم ردیابی و روش هایی که EF برای ردیابی تغییرات استفاده می‌کند، بسنده می‌کنم و بررسی  API‌های مختلف آن را به مقاله ای دیگر موکول می‌کنم.
به طور کلی EF از دو روش برای ردیابی تغییرات رخ داده شده در اشیا استفاده می‌کند:
1) ردیابی تغییر عکس فوری! (Snapshot change tracking) 
2) پروکسی‌های ردیابی تغییر  (Change tracking proxies)

 ردیابی تغییر عکس فوری

به نظر من، اسم مناسبی برای این روش انتخاب کرده اند و دقیقا بیان گر کاری است که  EF انجام می‌دهد. در حالت عادی کلاس‌های دامین ما یا همان کلاس‌های POCO، هیچ منطق و کدی را برای مطلع ساختن EF از تغییراتی که در آن‌ها رخ می‌دهد پیاده سازی نکرده اند. چون هیچ راهی برای EF، برای مطلع شدن از تغییرات رخ داده وجود ندارد، EF راه جالبی را بر می‌گزیند. EF هر گاه شیئی را می‌بیند از مقادیر ویژگی‌های آن یک عکس فوری می‌گیرد! و آن‌ها را در حافظه ذخیره می‌کند.این عمل هنگامی که یک شی از پرس و جو (query) حاصل می‌شود، و یا شیئی را به DbSet اضافه می‌کنیم رخ می‌دهد.
زمانی که EF می‌خواهد بفهمد که چه تغییراتی رخ داده است، مقادیر کنونی موجود در کلیه اشیا را اسکن می‌کند و با مقادیری که در عکس فوری ذخیره کرده است مقایسه می‌کند و متوجه تغییرات رخ داده می‌شود. این فرآیند اسکن کردن کلیه اشیا زمانی رخ می‌دهد که متد DetectChanges ویژگی DbSet.ChangeTracker صدا زده شود.

 پروکسی‌های ردیابی تغییر

پروکسی‌های ردیابی تغییر، مکانیزم دیگری برای ردیابی تغییرات EF است و به EF این اجازه را می‌دهد تا از تغییرات رخ داده، مطلع شود.
اگر به یاد داشته باشید در مباحث Lazy loading نیز از واژه پروکسی‌های پویا استفاده شد. پروکسی‌های ردیابی تغییر نیز با استفاده از همان مکانیزم کار می‌کنند و علاوه بر فراهم کردن Lazy loading ،این امکان را می‌دهند تا تغییرات را به Context انتقال دهند.
برای استفاده از پروکسی‌های ردیابی تغییر، شما باید ساختار کلاس‌های خود را به گونه ای تغییر دهید، تا EF بتواند در زمان اجرا، نوع پویایی را که هریک، از کلاس‌های POCO شما مشتق می‌شوند ایجاد کند، و تک تک ویژگی‌های آن‌ها را تحریف (override) کند.
این نوع پویا که به عنوان پروکسی پویا نیز شناخته می‌شود، منطقی را در ویژگی‌های تحریف شده شامل می‌شود، تا EF را از تغییرات صورت گرفته در ویژگی هایش مطلع سازد.
 برای بیان ادامه‌ی مطلب، من مدل یک دفترچه تلفن ساده را به شرح زیر در نظر گرفتم که روابط مهم و اساسی در آن در نظر گرفته شده است. 
namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public DateTime BirthDate { get; set; }
        public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; }
        public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class PersonInfo
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Note { get; set; }
        public string Major { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public enum PhoneType
    {
        Home,
        Mobile,
        Work
    }

    public class PhoneNumber
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Number { get; set; }
        public PhoneType PhoneType { get; set; }
        public virtual Person Person { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Address
    {
        public int Id { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string Street { get; set; }
        public virtual ICollection<Person> Persons { get; set; }
    }
}
طبق کلاس‌های فوق ، ما تعدادی شخص ، اطلاعات شخص ، شماره تلفن و آدرس داریم. رابطه‌ی بین شخص و اطلاعات آن شخص یک به یک، شخص و آدرس  چند به چند  و شخص با شماره تلفن یک به چند است. همچنین به این نکته توجه داشته باشید که  کلیه کلاس‌های فوق به صورت public تعریف، و کلیه خواص راهبری (navigation properties) به صورت virtual تعریف شده اند. دلیل این کار هم این است که این دو مورد، جز الزامات، برای فعال سازی Lazy loading هستند. 
تعریف کلاس context نیز به شکل زیر است:

namespace EntitySample1.DataLayer
{
    public class PhoneBookDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
        public DbSet<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public DbSet<Address> Addresses { get; set; }

    }
}

استفاده از ردیابی تغییر عکس فوری

ردیابی تغییر عکس فوری، وابسته به این است که EF بفهمد، چه زمانی تغییرات رخ داده است. رفتار پیش فرض DbContext API ، این هست که به صورت خودکار بازرسی لازم را در نتیجه‌ی رخداد‌های DbContext انجام دهد. DetectChanges تنها اطلاعات مدیریت حالت context، که وظیفه‌ی انعکاس تغییرات صورت گرفته به پایگاه داده را دارد، به روز نمی‌کند، بلکه اصلاح رابطه(ralationship) ترکیبی از خواص راهبری مرجع ، مجموعه ای  و کلید‌های خارجی را انجام می‌دهد. این خیلی مهم خواهد بود که درک روشنی داشته باشیم از این که چگونه و چه زمانی تغییرات تشخیص داده می‌شوند،چه چیزی باید از آن انتظار داشته باشیم و چگونه کنترلش کنیم.

چه زمانی تشخیص خودکار تغییرات اجرا می‌شود؟

متد DetectChanges کلاس ObjectContext، از EF نسخه‌ی 4 به عنوان بخشی از الگوی ردیابی تغییر عکس فوری اشیای POCO ،در دسترس بوده است. تفاوتی که در مورد DataContext.ChangeTracker.DetectChanges( در حقیقت ObjectContext.DetectChanges فراخوانی می‌شود) وجود دارد این است که، رویداد‌های خیلی بیشتری وجود دارند که به صورت خودکار DetectChanges را فراخوانی می‌کنند.
لیستی از متدهایی که باعث انجام عمل تشخیص تغییرات (DetectChanges)، می‌شوند را  در ادامه مشاهده می‌کنید:
• DbSet.Add
• DbSet.Find
• DbSet.Remove
• DbSet.Local
• DbSet.SaveChanges
• فراخوانی Linq Query از DbSet
• DbSet.Attach
• DbContext.GetValidationErrors
• DbContext.Entry
• DbChangeTracker.Entries

 
کنترل زمان فراخوانی DetectChanges

بیشترین زمانی که EF احتیاج به فهمیدن تغییرات دارد، در زمان SaveChanges است، اما حالت‌های زیاد دیگری نیز هست. برای مثال، اگر ما از ردیاب تغییرات، درخواست وضعیت فعلی یک شی را بکنیم،EF احتیاج به اسکن کردن و بررسی تغییرات رخ داده را دارد. همچنین وضعیتی را در نظر بگیرید که شما از پایگاه داده یک شماره تلفن را واکشی می‌کنید و سپس آن را به مجموعه شماره تلفن‌های یک شخص جدید اضافه می‌کنید.آن شماره تلفن اکنون تغییر کرده است، چرا که انتساب آن به یک شخص جدید،خاصیت PersonId آن را تغییر داده است. ولی EF برای اینکه بفهمد تغییر رخ داده است(یا حتی نداده است) ، احتیاج به اسکن کردن همه‌ی اشیا Person دارد.
بیشتر عملیاتی که بر روی DbContext API انجام می‌دهید، موجب فراخوانی DetectChanges می‌شود. در بیشتر موارد DetectChanges به اندازه کافی سریع هست تا باعث ایجاد مشکل کارایی نشود. با این حال ممکن است ، شما تعداد خیلی زیادی اشیا در حافظه داشته باشید، و یا تعداد زیادی عملیات در DbContext ، در مدت خیلی کوتاهی انجام دهید، رفتار تشخیص خودکار تغییرات ممکن است، باعث نگرانی‌های کارایی شود. خوشبختانه گزینه ای برای خاموش کردن رفتار تشخیص خودکار تغییرات وجود دارد و هر زمانی که می‌دانید لازم است، می‌توانید آن را به صورت دستی فراخوانی کنید.
 EF بر مبنای این فرض ساخته شده است که شما ، در صورتی که در فراخوانی آخرین API، موجودیتی تغییر پیدا کرده است، قبل از فراخوانی API جدید، باید DetectChanges صدا زده شود. این شامل فراخوانی DetectChanges، قبل از اجرای هر query نیز می‌شود.اگر این عمل ناموفق یا نابجا انجام شود،ممکن است عواقب غیر منتظره ای در بر داشته باشد. DbContext انجام این وظیفه را بر عهده گرفته است و به همین دلیل به طور پیش فرض تشخیص تغییرات خودکار آن فعال است.

نکته:
تشخیص اینکه چه زمانی احتیاج به فراخوانی DetectChanges است،آن طور که ساده و بدیهی به نظر می‌آید نیست. تیم EF شدیدا توصیه کرده اند که فقط، وقتی با مشکلات عدم کارایی روبرو شدید، تشخیص تغییرات را به حالت دستی در بیاورید.همچنین توصیه شده که در چنین مواقعی، تشخیص خودکار تغییرات را فقط برای قسمتی از کد که با کارایی پایین مواجه شدید خاموش کنید و پس از اینکه اجرای آن قسمت از کد تمام شد،دوباره آن را روشن کنید.

برای خاموش یا روشن کردن تشخیص خودکار تغییرات، باید متغیر بولین DbContext.Configuration.AutoDetectChangesEnabled را تنظیم کنید.
در مثال زیر، ما در متد ManualDetectChanges، تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و تاثیرات آن را بررسی کرده ایم.

        private static void ManualDetectChanges()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false; // turn off Auto Detect Changes

                var p1 = context.Persons.Single(p => p.FirstName == "joe");

                p1.LastName = "Brown";

                Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State);

                context.ChangeTracker.DetectChanges(); // call detect changes manually

                Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State);
            }
        }

در کدهای بالا ابتدا تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و سپس یک شخص با نام joe را از دیتابیس فراخواندیم و سپس نام خانوادگی آن را به Brown تغییر دادیم. سپس در خط بعد، وضعیت فعلی موجودیت p1 را از context جاری پرسیدیم. در خط بعدی، DetectChanges را به صورت دستی صدا زده ایم و دوباره همان پروسه را برای به دست آوردن وضیعت شی p1، انجام داده ایم. همان طور که می‌بینید ، برای به دست آوردن وضعیت فعلی شی مورد نظر از متد Entry متعلق به ChangeTracker API استفاده می‌کنیم، که در آینده مفصل در مورد آن بحث خواهد شد. اگر شما متد Main را با صدا زدن ManualDetectChanges ویرایش کنید ، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

Before DetectChanges: Unchanged
After DetectChanges: Modified

همان طور که انتظار می‌رفت، به دلیل خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، context قادر به تشخیص تغییرات صورت گرفته در شی p1 نیست، تا زمانی که متد DetectChanges را به صورت دستی صدا بزنیم. دلیل این که در دفعه اول، ما نتیجه‌ی غلطی مشاهده می‌کنیم، این است که ما قانون را نقض کرده ایم و قبل از صدا زدن هر API ، متد DetectChanges را صدا نزده ایم. خوشبختانه چون ما در اینجا وضعیت یک شی را بررسی کردیم، با عوارض جانبی آن روبرو نشدیم.

نکته: به این نکته توجه داشته باشید که متد Entry به صورت خودکار، DetectChanges را فراخوانی می‌کند. برای اینکه دانسته بخواهیم این رفتار را غیر فعال کنیم، باید AutoDetectChangesEnabled را غیر فعال کنیم.
در مثال فوق ،خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، برای ما مزیتی به همراه نداشت و حتی ممکن بود برای ما دردسر ساز شود. ولی حالتی را  در نظر بگیرید که ما یک سری API را فراخوانی می‌کنیم ،بدون این که در این بین ،در حالت اشیا تغییری ایجاد کنیم.در نتیجه می‌توانیم از فراخوانی‌های بی جهت DetectChanges جلوگیری کنیم.
 
در متد AddMultiplePersons مثال بعدی، این کار را نشان داده ام:

        private static void AddMultiplePerson()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;

                context.Persons.Add(new Person
                    {
                        FirstName = "brad",
                        LastName = "watson",
                        BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                    });

                context.Persons.Add(new Person
                {
                    FirstName = "david",
                    LastName = "brown",
                    BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                });

                context.Persons.Add(new Person
                {
                    FirstName = "will",
                    LastName = "smith",
                    BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                });

                context.SaveChanges();

            }
        }
در مثال بالا ما از فراخوانی چهار DetectChanges غیر ضروری که شامل DbSet.Add و SaveChanges می‌شود، جلوگیری کرده ایم.

استفاده از DetectChanges برای فراخوانی اصلاح رابطه


DetectChanges همچنین مسئولیت انجام اصلاح رابطه ، برای هر رابطه ای که تشخیص دهد تغییر کرده است را دارد.اگر شما بعضی از روابط را تغییر دادید و مایل بودید تا همه‌ی خواص راهبری و خواص کلید خارجی را منطبق کنید، DetectChanges این کار را برای شما انجام می‌دهد. این قابلیت می‌تواند برای سناریوهای data-binding که در آن ممکن است در رابط کاربری(UI) یکی از خواص راهبری (یا حتی یک کلید خارجی) تغییر کند، و شما بخواهید که خواص دیگری این رابطه به روز شوند و تغییرات را نشان دهند، مفید واقع شود.
متد DetectRelationshipChanges در مثال زیر از DetectChanges برای انجام اصلاح رابطه استفاده می‌کند.
 
        private static void DetectRelationshipChanges()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {

                var phone1 = context.PhoneNumbers.Single(x => x.Number == "09351234567");

                var person1 = context.Persons.Single(x => x.FirstName == "will");

                person1.PhoneNumbers.Add(phone1);

                Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName);

                context.ChangeTracker.DetectChanges(); // ralationships fix-up

                Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName);
            }
        }

در اینجا ابتدا ما شماره تلفنی را از دیتابیس لود می‌کنیم. سپس شخص دیگری را نیز با نام will از دیتابیس می‌خوانیم. قصد داریم شماره تلفن خوانده شده را به این شخص نسبت دهیم و مجموعه شماره تلفن‌های وی اضافه کنیم و ما این کار را با افزودن phone1 به مجموعه شماره تلفن‌های person1 انجام داده ایم. چون ما از اشیای POCO استفاده کرده ایم،EF  نمی‌فهمد که ما این تغییر را ایجاد کرده ایم و در نتیجه کلید خارجی PersonId شی phone1 را اصلاح نمی‌کند. ما می‌توانیم تا زمانی صبر کنیم تا متدی مثل SaveChanges، متد DetectChanges را فراخوانی کند،ولی اگر بخواهیم این عمل در همان لحظه انجام شود، می‌توانیم DetectChanges را دستی صدا بزنیم.

اگر ما متد Main را با اضافه کردن فرخوانی DetectRealtionShipsChanges تغییر بدهیم و آن را اجرا کنیم، نتیجه زیر را مشاهده می‌کنید:

Before DetectChanges: david
After DetectChanges: will

تا قبل از فراخوانی تشخیص تغییرات(DetectChanegs)، هنوز phone1 منتسب به شخص قدیمی(david) بوده، ولی پس از فراخوانی DetectChanges ، اصلاح رابطه رخ داده و همه  چیز با یکدیگر منطبق می‌شوند.

فعال سازی و کار با پروکسی‌های ردیابی تغییر

اگر پروفایلر کارایی شما، فراخوانی‌های بیش از اندازه DetectChnages را به عنوان یک مشکل شناسایی کند، و یا شما ترجیح می‌دهید که اصلاح رابطه به صورت بلادرنگ صورت گیرد ، ردیابی تغییر پروکسی‌های پویا، به عنوان گزینه ای دیگر مطرح می‌شود.فقط با چند تغییر کوچک در کلاس‌های POCO، EF قادر به ساخت پروکسی‌های پویا خواهد بود.پروکسی‌های ردیابی تغییر به EF اجازه ردیابی تغییرات در همان لحظه ای که ما تغییری در اشیای خود می‌دهیم را می‌دهند و همچنین امکان انجام اصلاح رابطه را در هر زمانی که تغییرات روابط را تشخیص دهد، دارد.
برای اینکه پروکسی ردیابی تغییر بتواند ساخته شود، باید قوانین زیر رعایت شود:
 
• کلاس باید public باشد و seald نباشد.
• همه‌ی خواص(properties) باید virtual تعریف شوند.
• همه‌ی خواص باید getter و setter با سطح دسترسی public داشته باشند.
• همه‌ی خواص راهبری مجموعه ای باید نوعشان، از نوع ICollection<T> تعریف شوند.


کلاس Person مثال خود را به گونه ای بازنویسی کرده ایم که تمام قوانین فوق را پیاده سازی کرده باشد.

نکته: توجه داشته باشید که ما دیگر در داخل سازنده کلاس ،کدی نمی‌نویسیم و منطقی  که باعث نمونه سازی اولیه خواص راهبری می‌شدند، را پیاده سازی نمی‌کنیم. این پروکسی ردیاب تغییر، همه‌ی خواص راهبری مجموعه ای را تحریف کرده و ار نوع مجموعه ای مخصوص خود(EntityCollection<T>) استفاده می‌کند. این نوع مجموعه ای، هر تغییری که در این مجموعه صورت می‌گیرد را زیر نظر گرفته و به ردیاب تغییر گزارش می‌دهد. اگر تلاش کنید تا نوع دیگری مانند List<T> که معمولا در سازنده کلاس از آن استفاده می‌کردیم را به آن انتساب دهیم، پروکسی، استثنایی را پرتاب می‌کند.

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Person
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string FirstName { get; set; }
        public virtual string LastName { get; set; }
        public virtual DateTime BirthDate { get; set; }
        public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; }
        public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
همان طور که در مباحث مربوط به Lazy loading نیز مشاهده کردید،EF زمانی پروکسی‌های پویا را برای یک کلاس ایجاد می‌کند که یک یا چند خاصیت راهبری آن با virtual علامت گذاری شده باشند.آن پروکسی‌ها که از کلاس مورد نظر، مشتق شده اند، به خواص راهبری virtual امکان می‌دهند تا به صورت lazy لود شوند.پروکسی‌های ردیابی تغییر نیز به همان شکل در زمان اجرا ایجاد می‌شوند، با این تفاوت که این پروکسی ها، امکانات بیشتری دارند.
با این که احتیاجات رسیدن به پروکسی‌های ردیابی تغییر خیلی ساده هستند، اما ساده‌تر از آن ها، فراموش کردن یکی از آن هاست.حتی از این هم ساده‌تر می‌شود که در آینده تغییری در آن کلاس‌ها ایجاد کنید و ناخواسته یکی از آن قوانین را نقض کنید.به این خاطر، فکر خوبیست که یک آزمون واحد نیز اضافه کنیم تا مطمئن شویم که EF توانسته، پروکسی ردیابی تغییر را ایجاد کند یا نه.
در مثال زیر یک متد نوشته شده که این مورد را مورد آزمایش قرار می‌دهد. همچنین فراموش نکنید که فضای نام System.Data.Object.DataClasses را به using‌های خود اضافه کنید.
 
        private static void TestForChangeTrackingProxy()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var person = context.Persons.First();
                var isProxy = person is IEntityWithChangeTracker;
                Console.WriteLine("person is a proxy: {0}", isProxy);
            }
        }
زمانی که EF ، پروکسی پویا برای ردیابی تغییر ایجاد می‌کند، اینترفیس IentityWithChangeTrackerرا پیاده سازی  خواهد کرد.متد تست در مثال بالا، نمونه ای از Person را با دریافت آن از دیتابیس ایجاد می‌کند و سپس آن را با اینترفیس ذکر شده چک می‌کند تا مطمئن شود که Person ، توسط پروکسی ردیابی تغییر احاطه شده است. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که چک کردن این که EF ، کلاس پروکسی ای که از کلاس ما مشتق شده است ایجاد کرده است یا نه،کفایت نمی‌کند، چرا که پروکسی‌های Lazy Loading نیز چنین کاری انجام می‌دهند. در حقیقت آن چیزی که سبب می‌شود EF به تغییرات صورت گرفته به صورت بلادرنگ گوش دهد،حضور IEntityWithChangeTracker است.
اکنون متد ManualDetectChanges را که کمی بالاتر بررسی کرده ایم را در نظر بگیرید و کد context.ChangeTracker.DetectChanges آن را حذف کنید و بار دیگر آن را فرا بخوانید  و نتیجه را مشاهده کنید:
 
Before DetectChanges: Modified
After DetectChanges: Modified
این دفعه،EF از تغییرات صورت گرفته آگاه است،حال چه DetectChanges فراخوانده شود یا نشود.

اکنون متد DetectRelationshipChanges را ویرایش کرده و برنامه را اجرا کنید:

Before DetectChanges: will
After DetectChanges: will
این بار می‌بینیم که EF، تغییر رابطه را تشخیص داده و اصلاح رابطه را بدون فراخوانی DetectChanges انجام داده است.

نکته: زمانی که شما از پروکسی‌های ردیابی تغییر استفاده می‌کنید،احتیاجی به غیرفعال کردن تشخیص خودکار تغییرات نیست. DetectChanges برای همه اشیایی که تغییرات را به صورت بلادرنگ گزارش می‌دهند،فرآیند تشخیص تغییرات را انجام نمی‌دهد. بنابراین فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر،برای رسیدن به مزایای کارایی بالا در هنگام عدم استفاده از DetectChanges کافی است. در حقیقت زمانی که EF، یک پروکسی ردیابی پیدا می‌کند، از مقادیر خاصیت ها، عکس فوری نمی‌گیرد. همچنین DetectChanges این را نیز می‌داند که نباید تغییرات موجودیت هایی که عکسی از مقادیر اصلی آنها ندارد را اسکن کند.

تذکر: اگر شما موجودیت هایی داشته باشید که شامل انواع پیچیده(Complex Types) می‌شوند،EF هنوز هم از ردیابی تغییر عکس فوری، برای خواص موجود در نوع پیچیده استفاده می‌کند، و از این جهت لازم است کهEF، برای نمونه‌ی نوع پیچیده، پروکسی ایجاد نمی‌کند.شما هنوز هم، تشخیص خودکار تغییرات خواصی که مستقیما درون آن موجودیت(Entity) تعریف شده اند را دارید، ولی تغییرات رخ داده درون نوع پیچیده، فقط از طریق DetectChanges قابل تشخیص است.

چگونگی اطمینان از اینکه نمونه‌های جدید ، پروکسی‌ها را دریافت خواهند کرد

EF به صورت خودکار برای نتایج حاصل از کوئری هایی که شما اجرا می‌کنید، پروکسی‌ها را ایجاد می‌کند. با این حال اگر شما فقط از سازنده‌ی کلاس POCO خود برای ایجاد نمونه‌ی جدید استفاده کنید،دیگر پروکسی‌ها ایجاد نخواهند شد.بدین منظور برای دریافت پروکسی ها، شما باید از متد DbSet.Create برای دریافت نمونه‌های جدید آن موجودیت استفاده کنید.
نکته: اگر شما، پروکسی‌های ردیابی تغییر را برای موجودیتی از مدلتان فعال کرده باشید،هنوز هم می‌توانید،نمونه‌های فاقد پروکسی آن موجودیت را ایجاد و بیافزایید.خوشبختانه EF با موجودیت‌های پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه(set) کار می‌کند.شما باید آگاه باشید که ردیابی خودکار تغییرات و یا اصلاح رابطه، برای نمونه هایی که پروکسی هایی ردیابی تغییر نیستند، قابل استفاده نیستند.داشتن مخلوطی از نمونه‌های پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه، می‌تواند گیج کننده باشد.بنابر این عموما توصیه می‌شود که برای ایجاد نمونه‌های جدید از DbSet.Create استفاده کنید، تا همه‌ی موجودیت‌های موجود در مجموعه، پروکسی‌های ردیابی تغییر باشند.
متد CreateNewProxies را به برنامه‌ی خود اضافه کرده و آن را اجرا کنید.

        private static void CreateNewProxies()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var phoneNumber = new PhoneNumber { Number = "987" };

                var davidPersonProxy = context.Persons.Create();
                davidPersonProxy.FirstName = "david";
                davidPersonProxy.PhoneNumbers.Add(phoneNumber);

                Console.WriteLine(phoneNumber.Person.FirstName);
            }
        }

خروجی مثال فوق david خواهد بود.همان طور که می‌بینید با استفاده از context.Persons.Create، نمونه‌ی ساخته شده، دیگر شی POCO نیست، بلکه davidPersonProxy، از جنس پروکسی ردیابی تغییر است و تغییرات آن به طور خودکار ردیابی شده و رابطه آن نیز به صورت خودکار اصلاح  می‌شود.در اینجا نیز با افزودن phoneNumber به شماره تلفن‌های davidPersonProxy، به طور خودکار رابطه‌ی بین phoneNumber و davidPersonPeroxy بر قرار شده است. همان طور که می‌دانید این عملیات بدون استفاده از پروکسی‌های ردیابی تغییرات امکان پذیر نیست و موجب بروز خطا می‌شود.


ایجاد نمونه‌های پروکسی برای انواع مشتق شده

اورلود جنریک دیگری برای DbSet.Create وجود  دارد که برای نمونه سازی کلاس‌های مشتق شده در مجموعه ما استفاده می‌شود .برای مثال، فراخوانی Create بر روی مجموعه‌ی Persons ،نمونه ای از کلاس Person را  بر می‌گرداند.ولی ممکن است کلاس هایی در مجموعه‌ی Persons وجود داشته باشند، که از آن مشتق شده باشند، مانند Student. برای دریافت نمونه‌ی پروکسی Student، از اورلود جنریک Create استفاده می‌کنیم.

var newStudent = context.Persons.Create<Student>();
واکشی موجودیت‌ها بدون ردیابی تغییرات

تا به این جای کار باید متوجه شده باشید که ردیابی تغییرات، فرآیندی ساده و بدیهی نیست و مقداری سربار در کار است. در بعضی از بخش‌های برنامه تان، احتمالا داده‌ها را به صورت فقط خواندنی در اختیار کاربران قرار می‌دهید و چون اطلاعات هیچ وقت تغییر نمی‌کنند، شما می‌خواهید که سربار ناشی از ردیابی تغییرات را حذف کنید.
خوشبختانه EF شامل متد AsNoTracking است که می‌توان از آن برای اجرای کوئری‌های بدون ردیابی استفاده کرد.یک کوئری بدون ردیابی، یک کوئری ساده هست که نتایج آن توسط context برای تشخیص تغییرات ردیابی نخواهد شد.

متد PrintPersonsWithoutChangeTracking را به برنامه اضافه کنید و آن را اجرا کنید: 
 
        private static void PrintPersonsWithoutChangeTracking()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var persons = context.Persons.AsNoTracking().ToList();

                foreach (var person in persons)
                {
                    Console.WriteLine(person.FirstName);
                }

            }
        }
در مثال بالا از متد AsNoTracking برای گرفتن کوئری فاقد ردیابی استفاده کردیم تا محتویات مجموعه Persons را دریافت کنیم. در نهایت با یک حلقه‌ی foreach، نتایج را بر روی کنسول به نمایش در آوردیم.به دلیل اینکه، این یک کوئری بدون ردیابی هست، context دیگر تغییراتی که روی Persons رخ می‌دهد را ردیابی نمی‌کند.در نتیجه اگر شما یکی از خواص یکی از Persons را تغییردهید و SaveChanges را صدا بزنید، تغییرات به دیتابیس ارسال نمی‌شوند.

نکته: واکشی داده‌ها بدون ردیابی تغییرات،معمولا وقتی باعث افزایش قابل توجه کارایی می‌شود که بخواهیم تعداد خیلی زیادی داده  را به صورت فقط خواندنی نمایش دهیم. اگر برنامه‌ی شما داده ای را تغییر می‌دهد و می‌خواهد آن را ذخیره کند، باید از AsNoTracking استفاده نکنید.

AsNoTracking یک متد الحاقی است، که در <IQueryable<T تعریف شده است، در نتیجه شما می‌توانید از آن، در کوئری‌های LINQ نیز استفاده کنید. شما می‌توانید از AsNoTracking، در انتهای DbSet ،در خط from کوئری استفاده کنید.

var query = from p in context.Persons.AsNoTracking()
                            where p.FirstName == "joe"
                            select p;

شما همچنین از AsNoTracking می‌توانید برای تبدیل یک کوئری LINQ موجود، به یک کوئری فاقد ردیابی استفاده کنید. این نکته را به یاد داشته باشید که فقط AsNoTracking بر روی کوئری، فرانخوانده شده است، بلکه متغیر query را با نتیجه‌ی حاصل از فراخوانی AsNoTracking بازنویسی(override)  کرده است و این، از این جهت لازم است که AsNoTracking ،تغییری در کوئری ای که بر روی آن فراخوانده شده نمی‌دهد، بلکه یک کوئری جدید بر می‌گرداند. 

 
                var query = from p in context.Persons
                            where p.FirstName == "joe"
                            select p;
                query = query.AsNoTracking();
نکته: به دلیل اینکه AsNoTracking یک متد الحاقی است، شما احتیاج به افزودن فضای نام System.Data.Entity به فضا‌های نام خود دارید.

منبع: ترجمه ای آزاد از کتاب Programming Entity Framework: DbContext
اشتراک‌ها
استفاده از MVVM در ASP.NET Core

Open source MVVM framework for ASP.NET Core and OWIN 

View

@viewModel DotvvmDemo.CalculatorViewModel, Dotvvm
    
<p>
    Enter the first number: 
    <dot:TextBox Text="{value: Number1}" />
</p>
<p>
    Enter the second number: 
    <dot:TextBox Text="{value: Number2}" />
</p>
<p>
    <dot:Button Text="Calculate" Click="{command: Calculate()}" />
</p>
<p>
    The result is: {{value: Result}}
</p>

ViewModel

using System;
    
namespace DotvvmDemo 
{
    public class CalculatorViewModel 
    {
            
        public int Number1 { get; set; }
            
        public int Number2 { get; set; }
            
        public int Result { get; set; }
            
        public void Calculate() 
        {
            Result = Number1 + Number2;
        }
    }
}


استفاده از MVVM در ASP.NET Core
مطالب
ایجاد ابزارهای سراسری ویژه NET Core.
از زمان ارائه نگارش net core 2.1.، ابزارهای سراسری (Global tools) نیز معرفی شدند. استفاده از این ابزارها در محیط cli در جهت آسان‌تر شدن و سریعتر شدن وظایف، صورت می‌پذیرد. net core sdk. مربوطه، تمامی امکانات لازم از جهت ایجاد، حذف و به روزرسانی ابزارها را از طریق nuget شامل می‌گردد. تعداد بسیار زیادی از این ابزارها در حال حاضر ایجاد شده‌اند که در لیست زیر، تعدادی از آن‌ها را معرفی میکنیم و سپس به نحوه‌ی ایجاد این نوع ابزارها میپردازیم.
  • dotnet-ignore : این ابزار جهت دریافت فایل‌های gitignore. کاربرد داشته و از یک مخزن عمومی گیت هاب جهت دریافت این فایل‌ها استفاده میکند. این مخزن شامل انواع قالب‌های gitignore در پروژه‌های متفاوت میباشد. با استفاده از این ابزار، ایجاد فایل gitignore راحت‌تر و سریعتر امکانپذیر میباشد.
  • dotnet-serve : میزبانی و نمایش لیست فایل‌های استاتیک محلی و اجرای آن‌ها را در بستر http، فراهم مینماید.
  • dotnet-cleanup : جهت پاکسازی محیط بیلد مانند دایرکتوری‌های bin و obj میباشد. همان کار گزینه clean در منوی بیلد را بازی میکند.
  • dotnet-warp : این ابزار در واقع پروژه Warp است که برای ایجاد یک تک فایل اجرایی جهت انتقال راحت‌تر فایل پروژه صورت میگیرد که همه وابستگی‌های آن در همان تک فایل قرار میگیرد.
  • Amazon.ECS.Tools Amazon.ElasticBeanstalk.Tools  و  Amazon.Lambda.Tools  : این ابزارها که به صورت رسمی از طرف آمازون ارائه شده‌اند که جهت deploy شدن راحت‌تر پروژه به محیط‌های توسعه وب آمازون مورد استفاده قرار میگیرند.
جهت مشاهده لیست کامل این ابزارها، به این مخزن گیت هاب مراجعه نمایید. نام ابزار و همچنین لینک‌ها و توضیحات هر کدام، در این مخزن موجود است. همچنین جهت اضافه شدن ابزاری که در لیست نیست، از طریق ایجاد issue یا pull request لیست را به روزرسانی نمایید.

نحوه‌ی نصب، حذف و به روزرسانی ابزارهای سراسری
جهت نصب یک ابزار، از دستور زیر استفاده میکنیم:
dotnet tool install -g dotnet-ignore
سوییچ g به معنای نصب سراسری ابزار و افزوده شدن آن به متغیرهای محیطی PATH میباشد که به راحتی در هر مسیری از محیط کنسول در دسترس خواهد بود و به مسیر dotnet/tools/. محدود نخواهد بود.
جهت مشاهده لیست تمامی ابزاهای سراسری نصب شده بر روی سیستم میتوانید از کامند زیر استفاده نمایید:
dotnet tool list -g
نحوه به روزرسانی ابزار و ارتقا آن به آخرین نسخه پایدار، با دستور زیر میباشد:
dotnet tool update -g dotnet-ignore
دستور حذف:
dotnet tool uninstall -g dotnet-ignore

ایجاد یک ابزار سراسری
جهت ساخت یک ابزار سراسری نیاز است تا یک پروژه را از نوع کنسول ایجاد نمایید و سپس به فایل csproj، خطوط زیر را اضافه کنید:
<PropertyGroup>
    <PackAsTool>true</PackAsTool>
    <ToolCommandName>dotnet-mytool</ToolCommandName>
    <PackageOutputPath>./nupkg</PackageOutputPath>
</PropertyGroup>
گزینه PackAsTool، امکان تبدیل فایل اجرایی شما را به یک ابزار سراسری فراهم میکند. دو گزینه بعدی که اختیاری است، به ترتیب شامل نام ابزار سراسری است که در صورت ذکر نشدن نام فایل پروژه، بدون پسوند csproj. میباشد و سومین مورد نیز مسیر قرارگیری فایل ابزار سراسری به عنوان یک بسته nuget میباشد.
جهت ساخته شدن فایل، ابتدا یکبار پروژه را بیلد کرده و پس از اجرای دستور dotnet pack، فایل پکیج در مسیر ذکر شده ساخته میشود و آماده انتقال به مخازن nuget میباشد. جهت تست و اجرای ابزار بر روی سیستم خود قبل از عرضه نهایی نیاز است تا با دستور زیر آن را بر روی سیستم خود نصب و آزمایش نمایید:
dotnet tool install --global --add-source ./nupkg globaltools
سوییچ global که در بالاتر نیز توضیح داده شد، باعث نصب سراسری ابزار میگردد و سوییچ add-source که بعد از آن مسیر فایل ابزار، آمده است، به این معنا است که به صورت موقت، این دایرکتوری یا مسیر را به عنوان مخزن nuget  شناسایی کرده تا امکان یافتن بسته در آن مسیر مهیا گردد و سپس نام پروژه در پایان ذکر میگردد. در آخر جهت اطمینان از نصب میتوانید ابزار را صدا بزنید:
dotnet-mytool
با توجه به اینکه اصل مطلب گفته در رابطه با ایجاد یک ابزار سراسری در اینجا به پایان میرسد، ولی ایجاد یک ابزار خط فرمانی نیازمند یک سری کدنویسی‌ها جهت ایجاد کامندها و سوییچ‌ها و راهنمای مربوط به آن نیز میباشد. بدین جهت کتابخانه زیر را نصب نمایید:
https://www.nuget.org/packages/McMaster.Extensions.CommandLineUtils
این کتابخانه شامل کلاس هایی جهت ایجاد یک ابزار خط فرمانی راحت‌تر میباشد.

ایجاد یک ابزار عمومی جهت یادداشت نویسی
برای استفاده از این کتابخانه، یک پروژه از نوع کنسول را با نام globaltools ایجاد نمایید و کتابخانه‌ی بالا را نصب نمایید. سپس به ازای هر کامند، یک کلاس را ایجاد میکنیم. ابتدا جهت ایجاد کامندی با نام NewNote یک کلاس را به همین نام میسازیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }
    }
با مزین کردن کلاس به ویژگی command، این کلاس را یک کامند معرفی کرده و شرحی از کاری که این کامند را انجام میدهد، نیز وارد می‌کنیم. این شرح بعدا در ابزار تولید شده به عنوان متن راهنما به کار می‌رود. سپس پراپرتی‌هایی را که با ویژگی option مزین گشته‌اند، به عنوان سوییچ معرفی میکنیم. همچنین میتوان از DataAnotation‌ها نیز جهت اعتبار سنجی نیز استفاده نمود. 
بعد از ایجاد موارد بالا، نیاز است که اکشنی که باید این کامند را اجرا کند، به آن اضافه کرد. جهت افزودن این اکشن، یک متد را با نام OnExecute، به بدنه این کلاس اضافه می‌کنیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }

        public void OnExecute(IConsole console)
        {

            var dir = GetBaseDirectory();
            if(!Directory.Exists(dir))
            {
                Directory.CreateDirectory(dir);
            }
            var filePath = Path.Combine(dir, Title + ".txt");
            File.WriteAllText(filePath, Body);
            console.WriteLine("the note is saved");
        }
    }
در پارامتر این متد، یک اینترفیس با نام IConsole جهت ارتباط با محیط کنسول دیده میشود که در پایان عملیات، پیام «یادداشت ذخیره شد» توسط آن چاپ میگردد. کار این متد به طور خلاصه این است که مسیر اجرایی ابزار جاری را دریافت کرده و سپس در یک دایرکتوری با نام notes، برای هر یادداشت یک فایل ایجاد شده و محتوای دریافتی از کاربر داخل آن قرار میگرد و نام هر فایل، موضوع یادداشتی است که کاربر وارد کرده‌است. متد GetBaseDirectory که مسیر ذخیره یادداشت‌ها را بر میگرداند، در کلاس BaseClass با محتوای زیر قرار گرفته است:
public class BaseClass
    {
        protected string GetBaseDirectory(){
            var baseDirectory = Environment.CurrentDirectory;
            return (Path.Combine(baseDirectory, "notes"));
        }
    }

کامند بعدی، لیست یادداشت‌های ثبت شده‌است:
public class List:BaseClass
    {
        [Option(Description="search a phrase in notes title")]
        public string Grep{ get; set; }
        public void OnExecute(IConsole console)
        {
            try
            {
                var baseDirectory = GetBaseDirectory();

                var dir = new DirectoryInfo(baseDirectory);
                var files = dir.GetFiles();
                foreach(var file in files)
                {
                    if(!String.IsNullOrEmpty(Grep) && !file.Name.Contains(Grep))
                        continue;

                    console.WriteLine(Path.GetFileNameWithoutExtension(file.Name));
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                console.WriteLine(e.Message);
            }
        }
    }
کار این کلاس، بازگردانی لیستی از یادداشت‌های ثبت شده است که حاوی سوییچ grep برای فیلتر کردن اسامی یادداشت هاست.
کلاس بعدی show نیز جهت نمایش کلاس بر اساس عنوان یادداشت است:
[Command(Description="show contnet of note")]
    public class Show:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }


        public void OnExecute(IConsole console){
            var baseDirectory = GetBaseDirectory();
            var file = Path.Combine(baseDirectory, Title+".txt");

            if(!File.Exists(file))
            {
                console.WriteLine("The Note NotFound...");
                return;
            }
            console.WriteLine(File.ReadAllText(file));

        }
    }
در صورتیکه یادداشت مورد نظر وجود نداشته باشد، با پیام The Note NotFound کار به پایان میرسد.
بعد از اتمام کامندهای مربوطه، به کلاس program رفته و برای آن نیز ویژگی command را اضافه می‌کنیم و همچنین ویژگی subCommand را جهت معرفی کامندهایی که در برنامه در دسترس کاربر قرار میگیرند، اضافه میکنیم:
    [Command(Description="An Immediate Note Saver")]
    [Subcommand(typeof(NewNote),typeof(List),typeof(Show))]
    class Program
    {
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }

        public int OnExecute(CommandLineApplication app, IConsole console)
        {
            console.WriteLine("You must specify a subcommand.");
            console.WriteLine();
            app.ShowHelp();
            return 1;
        }
    }
از آنجا که کلاس Program نیز به ویژگی command مزین شده‌است، متد OnExecute را اضافه می‌کنیم. تنها تفاوت این متد با متدهای قبلی، در نوع خروجی آن است که هر مقدار غیر از صفر، به منزله خطا میباشد. در این حالت چون کاربر کامندی را صادر نکرده است، ابتدا به کاربر اجباری بودن کامند را گوشزد کرده و سپس از طریق متد ShowHelp، راهنمای کار با ابزار را به او نشان داده و سپس کد یک را به منزله رخ دادن خطا یا اعلام شرایط غیرعادی بازمیگردانیم. نوع خروجی متد OnExecute در صورتی که void باشد، به معنای مقدار 0 میباشد که در کلاس‌های قبلی از آن استفاده کرده‌ایم.
در نهایت متد Main را نیز به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }
تکه کد CommandLineApplication.Execute آرگومان‌های ورودی را دریافت کرده و کامند مورد نظر را شناسایی میکند و همچنین مقدار عددی که از آن جهت return شدن استفاده می‌کند، همان عددهای صفر و غیر صفر میباشد که در بالا توضیح داده شده است.

نمونه استفاده از ابزار نهایی
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "sample1" -b "this is body"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "test1" -b "this is body of another note"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list
sample1
test1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list -g sa
sample1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes show -t sample1
this is body
در ابزار بالا کامند new-note به صورت جدا از هم با خط تیره مشخص شده‌است. دلیل این امر نیز جداشدن این کلمات در نام کلاس با حروف بزرگ است. در صورتیکه قصد ندارید نام کامندها با خط تیره از هم جدا شوند، باید نام کلاس را از NewNote به Newnote تغییر دهید.
نظرات مطالب
EF Code First #2
با سلام و تشکر

سوال اول:
این قسمت آخری را که فرمودید:
"در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی
مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی
برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاست‌های اشتراکی بسیار مرسوم است،
دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود."

من متوجه نشدم! ما در هاستهای اشتراکی مثلا از طریق پنل پلسک یک بانک به همراه یک کاربر به نام فرضی user1 ایجاد می کنم و در کانشکن استرینگ هم با همین نام کاربری متصل می شویم. حال منظور شما از کاربر خاص یعنی چه کسی؟
این scheme که نام آنرا someUser گذاشتید، مربوط به چه کسی است و از کجا آمده است؟


سوال دوم:
آیا در مورد بانک Membership پیش فرض مایکروسافت و تلفیق آن با بانک اصلی برنامه در EF راه کاری اندیشیده شده؟
بنده هیچ وقت از این امکان به جهت دو دسته شدن جداول و ساختار بانکم استفاده نکردم ولی با توجه به یکپارچه شدن آن با ASP.NET MVC کم کم دارم متقاعد می شوم که به جای منطق Membership خودم از این امکان استفاده کنم، نظر شما در مورد منطق Membership برنامه ای که با EF و MVC نوشته می شود چیست؟