نظرات مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
- لایه سرویس وابستگی به View نداره. هیچ ارجاع مستقیمی از عناصر بصری را در لایه سرویس نخواهید یافت. ViewModelها در MVC یک سری کلاس ساده دارای خاصیت ... خاصیت ... خاصیت بیشتر نیستید.
این سرویس ارائه شده چون با کلاس‌های مدل یا ViewModel ساده‌ای کار می‌کند که ارجاعی از عناصر بصری در آن نیست، در همه جا قابل استفاده است. چه View وجود داشته باشد یا خیر. کاملا مستقل از آن است و در نهایت View را تغذیه خواهد کرد؛ اما ارتباط یک طرفه است و نه دو طرفه.
عدم وابستگی به لایه بصری را در Web forms بهتر می‌شود توضیح داد. زمانیکه شما TextBox1.Text را در کدهای خود دارید، این به معنای وابستگی مستقیم است به عناصر بصری؛ نه حالتیکه یک کلاس ساده ViewModel دارای خاصیت ... خاصیت ... خاصیت را دارید که روح آن از وجود TextBox1 بی‌خبر است.
- در مورد بازگشت کلی domain model هم بحث شد؛ کمی بالاتر، خصوصا در گزارشات. این مساله سبب می‌شود که شما 20 فیلد را بازگشت داده و سپس در سمت کلاینت 3 مورد آن‌را نمایش دهید. به این ترتیب مصرف حافظه بالاتری را خواهید داشت. چون در ابتدای کار باید select تهیه شده در پشت صحنه هر چه هست و نیست را واکشی کند. سپس قصد دارید آن‌را به ViewModel نگاشت کنید. این نگاشت بهتر است همان ابتدای کار در select تهیه شده صورت گیرد؛ به این ترتیب واکشی از دیتابیس مثلا فقط به سه فیلد مورد نیاز محدود خواهد شد (با سرعت بیشتر و مصرف حافظه کمتر).
مطالب
بررسی angular.bootstrap
در پست‌های قبلی با مفهوم ng-app آشنا شدید. دایرکتیو ng-app برای استفاده از راه انداز خودکار فریم ورک Angular (معروف به auto-bootstrap) استفاده می‌شود. در حالت پیش فرض، به ازای هر سند Html فقط می‌توان یک ماژول در Angular تعریف کرد. در سند مربوطه اولین المانی که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان عنصر ریشه در نظر گرفته می‌شود و تمام عناصر تعریف شده در محدوده این دایرکتیو قایل استفاده برای ماژول مورد نظر خواهد بود. سایر عناصر حتی اگر ng-app یکسان داشته باشند نادیده گرفته می‌شوند.
ابتدا یک مثال زیر را به روش auto-bootstrap بررسی  می‌کنیم:
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
       <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
در کنترلر مورد نظر نیز تعاریف به صورت زیر خواهد بود:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});
در مثال بالا دو تگ div وجود دارد که به صورت مشترک با استفاده از دایرکتیو ng-app به یک ماژول اشاره می‌کنند. طبق گفته‌ها بالا در روش auto-bootstrap اولین عنصری که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان محدوده ماژول مورد استفاده قرار خواهد گرفت در نتیجه سایر المان‌ها (در اینجا منظور تگ div دوم است)نادیده گرفته خواهند شد.  پس خروجی به صورت زیر می‌شود:

اما اگر قصد داشته باشیم که در یک سند html دو نقطه شروع تعریف کنیم در حالی که هر کدام از یک منبع داده استفاده نمایند باید bootstrap برنامه را به صورت دستی تعیین کرد. برای این کار کافیست از دستور angular.bootstrap به صورت زیر استفاده نماییم:
پیاده سازی مثال بالا
<div id="myAppContainer1">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div id="myAppContainer2">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
اولین تغییر مورد نظر این است که، دایرکتیو ng-app  حذف شد و به جای آن id برای تگ div تعیین کردیم. در فایل کنترلر مورد نظر نیز تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer1"), ["myApp"]);

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer2"), ["myApp"]);
با استفاده از دستور angular.bootstrap می‌توان بر اساس id تعیین شده تگ مورد نظر در سند را به دست آورد و ماژول مورد نظر را به آن نسبت داد.

خروجی مثال بالا:


برخلاف حالت قبل هر دو نقطه شروع به یک منبع داده اشاره می‌کنند و محدودیت حالت قبل برطرف می‌شود.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
- از بین می‌رود. باید آن‌را در local storage ذخیره کنید.
- بله. نمونه اینکار در پروژه‌ی «پیاده سازی سیاست‌های دسترسی پویای سمت سرور و کلاینت در برنامه‌های Blazor WASM» پس از لاگین انجام شده.
- خیر؛ نیازی نیست. توکن‌ها به همراه امضای دیجیتال هستند و همچنین کلید رمزنگاری خصوصی آن بر روی سرور ذخیره می‌شود. کسی که توانسته در سمت کلاینت توکنی را تغییر دهد و آن‌را از مرحله‌ی اعتبارسنجی خودکار سمت سرور رد کند (یعنی امضای دیجیتال تغییرات انجام شده را مجددا محاسبه و به توکن اعمال کرده)، به سرور شما و کلیدهای رمزنگاری خصوصی آن دسترسی دارد؛ یک چنین شخصی نیازی به دستکاری توکنی را ندارد، چون هم اکنون دسترسی او به سرور شما کامل است! محتوای یک JWT، هرچند قابل مشاهده و مطالعه است، اما امضاء شده‌است. یک چنین محتوای امضاء شده‌ای، در جاهای حساس دیگری هم کاربرد واقعی دارد: «تهیه XML امضاء شده جهت تولید مجوز استفاده از برنامه» 
بازخوردهای پروژه‌ها
خطا هنگام اتصال
ErrorsLog.Log 
در هنگام اتصال خطایی رخ می‌دهد که در لاگ بالا قابل ملاحظه است و متعاقب اون خطاهای دیگر .
تنظیماتی که در وب کانفیگ انجام شده :
 <entityFramework>
    <interceptors>
      <interceptor type="DNTProfiler.EntityFramework.Core.DatabaseLogger, DNTProfiler.EntityFramework.Core">
        <parameters>
          <parameter value="http://localhost:14799" />
          <parameter value="|DataDirectory|\ErrorsLog.Log" />
        </parameters>
      </interceptor>
    </interceptors>
    <defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework" />
    <providers>
      <provider invariantName="System.Data.SqlClient" type="System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework.SqlServer" />
    </providers>
  </entityFramework>

توضیح :
زمانی که پورت چیزی غیر از 8080 باشه برنامه هم باز نمیشه و خطا میده و باید از فایل تنظیمات پورت رو به 8080 تغییر داد و بعد برنامه باز میشه .
مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت سوم
پس از ایجاد کنترلرها، در این قسمت سعی خواهیم کرد تا آرایه‌ای ثابت از مطالب و نظرات را در سایت نمایش دهیم. همچنین امکان ویرایش اطلاعات را نیز به این آرایه‌های جاوا اسکریپتی مدل، اضافه خواهیم کرد.


تعریف مدل سمت کاربر برنامه

فایل جدید Scripts\App\store.js را اضافه کرده و محتوای آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
var posts = [
  {
      id: '1',
      title: "Getting Started with Ember.js",
      body: "Bla bla bla 1."
  },
  {
      id: '2',
      title: "Routes and Templates",
      body: "Bla bla bla 2."
  },
  {
      id: '3',
      title: "Controllers",
      body: "Bla bla bla 3."
  }
];
 
var comments = [
    {
        id: '1',
        postId: '3',
        text: 'Thanks!'
    },
    {
        id: '2',
        postId: '3',
        text: 'Good to know that!'
    },
    {
        id: '3',
        postId: '1',
        text: 'Great!'
    }
];
در اینجا دو آرایه ثابت از اشیاء مطالب و نظرات را مشاهده می‌کنید.
سپس جهت استفاده از آن، تعریف مدخل آن‌را به فایل index.html، پیش از تعاریف کنترلرها اضافه خواهیم کرد:
 <script src="Scripts/App/store.js" type="text/javascript"></script>


ویرایش قالب مطالب برای نمایش لیستی از عناوین ارسالی

قالب فعلی Scripts\Templates\posts.hbs صرفا دارای یک سری عنوان درج شده به صورت مستقیم در صفحه است. اکنون قصد داریم آن‌را جهت نمایش لیستی از آرایه مطالب تغییر دهیم.


همانطور که در تصویر ملاحظه می‌کنید، با درخواست آدرس صفحه‌ی مطالب، router آن مسیریابی متناظری را یافته و سپس بر این اساس، template، کنترلر و مدلی را انتخاب می‌کند. به صورت پیش فرض، قالب و کنترلر انتخاب شده، مواردی هستند همنام با مسیریابی جاری. اما مقدار پیش فرضی برای model وجود ندارد و باید آن‌را به صورت دستی مشخص کرد.
برای این منظور فایل Scripts\Routes\posts.js را به پوشه‌ی routes با محتوای ذیل اضافه کنید:
Blogger.PostsRoute = Ember.Route.extend({
    controllerName: 'posts',
    renderTemplare: function () {
        this.render('posts');
    },
    model: function () {
        return posts;
    }
});
در اینجا صرفا جهت نمایش پیش فرض‌ها و نحوه‌ی کار یک route، دو خاصیت controllerName و renderTemplare آن نیز مقدار دهی شده‌اند. این دو خاصیت به صورت پیش فرض، همنام مسیریابی جاری مقدار دهی می‌شوند و نیازی به ذکر صریح آن‌ها نیست. اما خاصیت model یک مسیریابی است که باید دقیقا مشخص شود. در اینجا مقدار آن‌را به آرایه posts تعریف شده در فایل Scripts\App\store.js تنظیم کرده‌ایم. به این ترتیب مدل تعریف شده در اینجا، به صورت خودکار در کنترلر posts و قالب متناظر با آن، قابل استفاده خواهد بود.
همچنین اگر به خاطر داشته باشید، در پوشه‌ی کنترلرها فایل posts.js تعریف نشده‌است. اگر اینکار صورت نگیرد، ember.js به صورت خودکار کنترلر پیش فرضی را ایجاد خواهد کرد. در کل، یک قالب هیچگاه به صورت مستقیم با مدل کار نمی‌کند. این کنترلر است که مدل را در اختیار یک قالب قرار می‌دهد.
سپس مدخل تعریف این فایل را به فایل index.html، پس از تعاریف کنترلرها اضافه نمائید:
 <script src="Scripts/Routes/posts.js" type="text/javascript"></script>

اکنون فایل Scripts\Templates\posts.hbs را گشوده و به نحو ذیل، جهت نمایش عناوین مطالب، ویرایش کنید:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in model}}
    <li>{{post.title}}</li>
    {{/each}}
</ul>
در این قالب، حلقه‌ای بر روی عناصر model تشکیل شده و سپس خاصیت title هر عضو نمایش داده می‌شود.




نمایش لیست آخرین نظرات ارسالی

در ادامه قصد داریم تا آرایه comments ابتدای بحث را در صفحه‌ای جدید نمایش دهیم. بنابراین نیاز است تا ابتدا مسیریابی آن تعریف شود. بنابراین فایل Scripts\App\router.js را گشوده و مسیریابی جدید recent-comments را به آن اضافه کنید:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
});
سپس جهت تعیین مدل این مسیریابی جدید نیاز است تا فایل Scripts\Routes\recent-comments.js را در پوشه‌ی routes با محتوای ذیل اضافه کرد:
Blogger.RecentCommentsRoute = Ember.Route.extend({
    model: function () {
        return comments;
    }
});
در اینجا آرایه comments بازگشتی، همان آرایه‌ای است که در ابتدای بحث در فایل Scripts\App\store.js تعریف کردیم.
همچنین نیاز است تا تعریف مدخل این فایل جدید را نیز به انتهای تعاریف مداخل فایل index.html اضافه کنیم:
 <script src="Scripts/Routes/recent-comments.js" type="text/javascript"></script>

اکنون قالب application واقع در فایل Scripts\Templates\application.hbs را جهت افزودن منوی مرتبط با این مسیریابی جدید، به نحو ذیل ویرایش خواهیم کرد:
<div class='container'>
    <nav class='navbar navbar-default' role='navigation'>
        <ul class='nav navbar-nav'>
            <li>{{#link-to 'posts'}}Posts{{/link-to}}</li>
            <li>{{#link-to 'recent-comments'}}Recent comments{{/link-to}}</li>
            <li>{{#link-to 'about'}}About{{/link-to}}</li>
            <li>{{#link-to 'contact'}}Contact{{/link-to}}</li>
        </ul>
    </nav>
    {{outlet}}
</div>
و در آخر قالب جدید Scripts\Templates\recent-comments.hbs را برای نمایش لیست آخرین نظرات، با محتوای زیر اضافه می‌کنیم:
<h1>Recent comments</h1>
<ul>
  {{#each comment in model}}
    <li>{{comment.text}}</li>
  {{/each}}
</ul>
برای فعال شدن آن نیاز است تا تعریف این قالب جدید را به template loader برنامه، در فایل index.html اضافه کنیم:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments'
    ]);
</script>



نمایش مجزای هر مطلب در یک صفحه‌ی جدید

تا اینجا در صفحه‌ی اول سایت، لیست عناوین مطالب را نمایش دادیم. در ادامه نیاز است تا بتوان هر عنوان را به صفحه‌ی متناظر و اختصاصی آن لینک کرد؛ برای مثال لینکی مانند http://localhost:25918/#/posts/3 به سومین مطلب ارسالی اشاره می‌کند. Ember.js به عدد 3 در اینجا، یک dynamic segment می‌گوید. از این جهت که مقدار آن بر اساس شماره مطلب درخواستی، متفاوت خواهد بود. برای پردازش این نوع آدرس‌ها نیاز است مسیریابی ویژه‌ای را تعریف کرد. فایل Scripts\App\router.js را گشوده و سپس مسیریابی post را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
    this.resource('post', { path: 'posts/:post_id' });
});
قسمت پویای مسیریابی با یک : مشخص می‌شود.
با توجه به اینکه این مسیریابی جدید post نام گرفت (جهت نمایش یک مطلب)، به صورت خودکار، کنترلر و قالبی به همین نام را بارگذاری می‌کند. همچنین مدل خود را نیز باید از مسیریابی خاص خود دریافت کند. بنابراین فایل جدید Scripts\Routes\post.js را در پوشه‌ی routes با محتوای ذیل اضافه کنید:
Blogger.PostRoute = Ember.Route.extend({
    model: function (params) {
        return posts.findBy('id', params.post_id);
    }
});
در اینجا مدل مسیریابی post بر اساس پارامتری به نام params تعیین می‌شود. این پارامتر حاوی مقدار متغیر پویای post_id که در مسیریابی جدید post مشخص کردیم می‌باشد. در ادامه از آرایه posts تعریف شده در ابتدای بحث، توسط متد findBy که توسط Ember.js اضافه شده‌است، عنصری را که خاصیت id آن مساوی post_id دریافتی است، انتخاب کرده و به عنوان مقدار مدل بازگشت می‌دهیم.
برای مثال، جهت آدرس http://localhost:25918/#/posts/3، مقدار post_id به صورت خودکار به عدد 3 تنظیم می‌شود.

پس از آن نیاز است مدخل این فایل جدید را در صفحه‌ی index.html نیز اضافه کنیم:
 <script src="Scripts/Routes/post.js" type="text/javascript"></script>

در ادامه برای نمایش اطلاعات مدل نیاز است قالب جدید Scripts\Templates\post.hbs را با محتوای زیر اضافه کنیم:
 <h1>{{title}}</h1>
<p>{{body}}</p>
و template loader صفحه‌ی index.html را نیز باید از وجود آن باخبر کرد:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments', 'post'
    ]);
</script>

اکنون به قالب Scripts\Templates\posts.hbs مراجعه کرده و هر عنوان را به مطلب متناظر با آن لینک می‌کنیم:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in model}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، link-to امکان پذیرش id یک مطلب را به صورت متغیر نیز دارا است که سبب خواهد شد تا عناوین، به مطالب متناظر لینک شوند:


همچنین با کلیک بر روی هر عنوان نیز مطلب مرتبط نمایش داده خواهد شد:



افزودن امکان ویرایش مطالب

می‌خواهیم در صفحه‌ی نمایش جزئیات یک مطلب، امکان ویرایش آن‌را نیز فراهم کنیم. بنابراین فایل Scripts\Templates\post.hbs را گشوده و محتوای آن‌را به نحو ذیل ویرایش کنید:
<h2>{{title}}</h2>
{{#if isEditing}}
<form>
    <div class="form-group">
        <label for="title">Title</label>
        {{input value=title id="title" class="form-control"}}
    </div>
    <div class="form-group">
        <label for="body">Body</label>
        {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
    </div>
    <button class="btn btn-primary" {{action 'save' }}>Save</button>
</form>
{{else}}
<p>{{body}}</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'edit' }}>Edit</button>
{{/if}}
شبیه به این if و else را در قسمت قبل حین ایجاد صفحات about و یا contact نیز مشاهده کرده‌اید. در اینجا اگر خاصیت isEditing مساوی true باشد، فرم ویرایش اطلاعات ظاهر می‌شود و اگر خیر، محتوای مطلب جاری نمایش داده خواهد شد.
در فرم تعریف شده، المان‌های ورودی اطلاعات از handlebar helper‌های ویژه‌ی input و textarea استفاده می‌کنند؛ بجای المان‌های متداول HTML. همچنین value یکی به title و دیگری به body تنظیم شده‌است (خواص مدل ارائه شده توسط کنترلر متصل به قالب). این مقادیر نیز داخل '' قرار ندارند؛ به عبارتی در یک handlebar helper به عنوان متغیر در نظر گرفته می‌شوند. به این ترتیب اطلاعات کنترلر جاری، به این المان‌های ورودی اطلاعات به صورت خودکار bind می‌شوند و برعکس. اگر کاربر مقادیر آن‌ها را تغییر دهد، تغییرات نهایی به صورت خودکار به خواص متناظری در کنترلر جاری منعکس خواهند شد (two-way data binding).
دو دکمه نیز تعریف شده‌اند که به اکشن‌های save و edit متصل هستند.
بنابراین نیاز به یک کنترلر جدید، به نام post داریم تا بتوان رفتار قالب post را کنترل کرد. برای این منظور فایل جدید Scripts\Controllers\post.js را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
Blogger.PostController = Ember.ObjectController.extend({
    isEditing: false,
    actions: {
        edit: function () {
            this.set('isEditing', true);
        },
        save: function () {
            this.set('isEditing', false);
        }
    }
});
همچنین مدخل تعریف آن‌را نیز به فایل index.html اضافه نمائید (پس از تعاریف کنترلرهای موجود):
 <script src="Scripts/Controllers/post.js" type="text/javascript"></script>

اگر به کدهای این کنترلر دقت کرده باشید، اینبار زیرکلاسی از ObjectController ایجاد شده‌است و نه Controller، مانند مثال‌های قبل. ObjectController تغییرات رخ داده بر روی خواص مدل را که توسط کنترلر در معرض دید قالب قرار داده‌است، به صورت خودکار به مدل مرتبط نیز منعکس می‌کند (Ember.ObjectController.extend)؛ اما Controller خیر (Ember.Controller.extend). در اینجا مدل کنترلر، تنها «یک» شیء است که بر اساس id آن انتخاب شده‌است. به همین جهت از ObjectController برای ارائه two-way data binding کمک گرفته شد.
در ember.js، یک قالب تنها با کنترلر خودش دارای تبادل اطلاعات است. اگر این کنترلر از نوع ObjectController باشد، تغییرات خاصیتی در یک قالب، ابتدا به کنترلر آن منعکس می‌شود و سپس این کنترلر، در صورت یافتن معادلی از این خاصیت در مدل، آن‌را به روز خواهد کرد. در حالت استفاده از Controller معمولی، صرفا تبادل اطلاعات بین قالب و کنترلر را شاهد خواهیم بود و نه بیشتر.

در ابتدای کار مقدار خاصیت isEditing مساوی false است. این مورد سبب می‌شود تا در بار اول بارگذاری اطلاعات یک مطلب انتخابی، صرفا عنوان و محتوای مطلب نمایش داده شوند؛ به همراه یک دکمه‌ی edit. با کلیک بر روی دکمه‌ی edit، مطابق کدهای کنترلر فوق، تنها خاصیت isEditing به true تنظیم می‌شود و در این حالت، بدنه‌ی اصلی شرط if isEditing در قالب post، رندر خواهد شد.

برای مثال در ابتدا مطلب شماره یک را انتخاب می‌کنیم:


با کلیک بر روی دکمه‌ی edit، فرم ویرایش ظاهر خواهد شد:


نکته‌ی جالب آن، مقدار دهی خودکار المان‌های ویرایش اطلاعات است. در این حالت سعی کنید، عنوان مطلب جاری را اندکی ویرایش کنید:


با ویرایش عنوان، می‌توان بلافاصله مقدار تغییر یافته را در برچسب عنوان مطلب نیز مشاهده کرد. این مورد دقیقا مفهوم two-way data binding و اتصال مقادیر value هر کدام از handlebar helper‌های ویژه‌ی input و textarea را به عناصر مدل ارائه شده توسط کنترلر post، بیان می‌کند.
در این حالت در کدهای متد save، تنها کافی است که خاصیت isEditing را به false تنظیم کنیم. زیرا کلیه مقادیر ویرایش شده توسط کاربر، در همان لحظه در برنامه منتشر شده‌اند و نیاز به کار بیشتری برای اعمال تغییرات نیست.


اضافه کردن دکمه‌ی مرتب سازی بر اساس عناوین، در صفحه‌ی اول سایت

Ember.ObjectController.extend برای data bindg یک شیء کاربرد دارد. اگر قصد داشته باشیم با آرایه‌ای از اشیاء کار کنیم می‌توان از ArrayController استفاده کرد. فرض کنید در صفحه‌ی اول سایت می‌خواهیم امکان مرتب سازی مطالب را بر اساس عنوان آن‌ها اضافه کنیم. فایل Scripts\Templates\posts.hbs را گشوده و لینک Sort by title را به انتهای آن اضافه کنید:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in model}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle'}}>Sort by title</a>
در اینجا چون قصد تغییر رفتار قالب posts را توسط اکشن جدید sortByTitle داریم، نیاز است کنترلر متناظر با آن‌را نیز اضافه کنیم. برای این منظور فایل جدید Scripts\Controllers\posts.js را به پوشه‌ی کنترلرها اضافه کنید؛ با محتوای ذیل:
Blogger.PostsController = Ember.ArrayController.extend({
    sortProperties: ['id'],// مقادیر پیش فرض مرتب سازی
    sortAscending: false,
    actions: {
        sortByTitle: function () {
            this.set('sortProperties', ['title']);
            this.set('sortAscending', !this.get('sortAscending'));
        }
    }
});
sortProperties جزو خواص کلاس پایه ArrayController است. اگر مانند سطر اول به صورت مستقیم مقدار دهی شود، خاصیت یا خواص پیش فرض مرتب سازی را مشخص می‌کند. اگر مانند اکشن sortByTitle توسط متد set مقدار دهی شود، امکان مرتب سازی تعاملی و با فرمان کاربر را فراهم خواهد کرد.

در ادامه، تعریف مدخل این کنترلر جدید را نیز باید به فایل index.html، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/Controllers/posts.js" type="text/javascript"></script>

اگر برنامه را در این حالت اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی Sort by title کلیک کنید، اتفاقی رخ نمی‌دهد. علت اینجا است که ArrayController خروجی تغییر یافته خودش را توسط خاصیتی به نام arrangedContent در اختیار قالب خود قرار می‌دهد. بنابراین نیاز است فایل قالب Scripts\Templates\posts.hbs را به نحو ذیل ویرایش کرد:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in arrangedContent}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle'}}>Sort by title</a>
اینبار کلیک بر روی دکمه‌ی مرتب سازی بر اساس عناوین، هربار لیست موجود را به صورت صعودی و یا نزولی مرتب می‌کند.



یک نکته: حلقه‌ی ویژه‌ای به نام each

اگر قالب Scripts\Templates\posts.hbs را به نحو ذیل، با یک حلقه‌ی each ساده بازنویسی کنید:
<h2>Ember.js blog</h2>
<ul>
    {{#each}}
    <li>{{#link-to 'post' id}}{{title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle'}}>Sort by title</a>
هم در حالت نمایش معمولی و هم در حالت استفاده از ArrayController برای نمایش اطلاعات مرتب شده، بدون مشکل کار می‌کند و نیازی به تغییر نخواهد داشت.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_03.zip
نظرات مطالب
روشی برای محاسبه‌ی تعداد کاربران آنلاین در ASP.NET Core
ممنون از پستی که گذاشتید. 
فقط یک موردی هست، این سبک پیاده سازی شما فقط برای کاربران لاگین شده قابل استفاده است. در حالی که کاربرانی که از سایت ما دیدن می‌کنند ممکن است اکثرا لاگین نکرده باشند. 
از طرفی پروتکل HTTP، از نوع state-less هست و نمیشه فهمید که درخواست‌ها از یک شخص مشخص دریافت شده اند و جز آمار نیاریم. البته میشه با cookie این مشکل را هم تا حدودی رفع کرد. 
در حالت کلی فکر کنم استفاده از SignalR روش بهتری باشه
مطالب
چه زمانی بهتر است از Silverlight استفاده شود؟

1- نیاز به توانایی‌های موجود در برنامه‌های Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آن‌ها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامه‌های تحت وب در سازمان‌ها عدم نیاز به نصب آن‌ها و توزیع هر چه ساده‌تر اینگونه برنامه‌ها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینت‌ها از آخرین نگارش برنامه شما بهره‌مند خواهند شد (+). توزیع برنامه‌های سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژول‌های تهیه شده (فایل‌های XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر می‌سازد.

2- نیاز است تا یک برنامه‌ی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
توانایی‌های XAML به همراه یکی از زبان‌های دات نت جهت خلق جلوه‌های بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکته‌ی مهم آن‌ها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلم‌ها و قرار دادن آن‌ها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.

3- برنامه‌ی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامه‌ی وب معمولی دارد.
تمام برنامه‌های توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آن‌ها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامه‌های سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت می‌توان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامه‌ی وب متداول بی‌معنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.

4- برنامه‌ی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامه‌ها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامه‌ها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوری‌های مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامه‌ها است.

5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامه‌های متداول وب به تنگ آمده‌اید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آن‌را دارند!) و غیره). تمام این‌ها هم برای این است که بتوان تجربه‌ی کاری برنامه‌های دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامه‌ی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظه‌ای هم استفاده می‌کند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشن‌ها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مساله‌ی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامه‌های متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامه‌ی دسکتاپ سال‌های قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا می‌شود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحه‌ی وب شما، کلیه‌ی اشیاء مرتبط با آن‌را در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بی‌شماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آن‌را به عهده دارد یا حداکثر ارائه‌ی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)

6- نیاز دارید تا برنامه‌ی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمی‌کنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمه‌ی پرداخت در مرحله‌ی آخر، کار نمی‌کرد! هر چقدر روی آن کلیک می‌کردم اتفاقی نمی‌افتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونه‌ی مربوطه صورت می‌گیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.

7- نیاز است برنامه‌ی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامه‌های سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامه‌ها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن می‌توان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آن‌ها را به سرور انتقال داد.

8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایل‌های مالتی مدیا تعامل داشته و آن‌ها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای توانایی‌های مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمی‌رسد. برای مثال با استفاده از video brushes می‌توان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.

9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامه‌ی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.

10- نیاز به ایجاد برنامه‌های بازی تحت وب دارید.
به طور قطع می‌توان بازیی‌هایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازی‌هایی جدی‌تر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد (+).

11- نیاز به تولید برنامه‌ی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی می‌شود (+). همچنین برنامه‌های سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامه‌ی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژه‌ی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.

12- نیاز به تولید برنامه‌های تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایل‌های نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شده‌ی آن‌ها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده می‌کنند)، سریعتر اجرا می‌شوند (+).

13- از پیچیدگی‌های پیاده سازی برنامه‌های متداول وب خسته شده‌اید.
هنوز هم با تمام پیشرفت‌های حاصل، تولید برنامه‌های وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیت‌ها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورک‌های Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترل‌های جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه می‌دهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آن‌ها زمان قابل توجهی را طلب می‌کند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایده‌ی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامه‌ها، عملا برنامه نویس‌ها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامه‌ی پیشرفته‌ی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کرده‌اند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونه‌ی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا می‌شود.

14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژه‌ای وجود دارد.
یک برنامه‌ی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.

15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوری‌های مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامه‌ی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوری‌های سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار می‌کند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی می‌کند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبان‌های دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامه‌ی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش می‌توانند توانایی‌های خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمده‌ی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامه‌های WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب می‌شود) یا Windows phone 7‌ و غیره نیز می‌تواند بکار گرفته شود.

16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.


و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتری‌های اصلی این نوع برنامه‌ها هم بیشتر سازمان‌ها و اینترانت‌های پر سرعت و بسته‌ی آن‌ها هستند که نه نگران حجم افزونه‌ی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامه‌ی سیلورلایت شما در یک شبکه‌ی داخلی پر سرعت دارند.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #13
سلام آقای نصیری خسته نباشید
من الان واسه ثبت کاربر توی دیتابیس یه کلاس دارم به اسم CustomProfile که تمامی خصوصیت‌های یک کاربر رو توی یه شیئ از این کلاس میریزم و بعد توی کدهای لایه مدل، این شیئ رو توسط کلاس Membership و ProfileBase خود دات نت توی پایگاه داده میریزیم. الان منظور شما اینه که من باید برای ویرایش یک کلاس CustomProfile دیگه با همون مشخصات بسازم و متد اعتبار سنجی برای Username اون رو یه متد دیگه قرار بدم ؟ ببینید کدهای من اینه:
public class CustomProfile
    {
        [Required(ErrorMessage="*")]
        [StringLength(50)]
        [System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserName",
                                       controller: "User",
                                       HttpMethod = "POST",
                                       ErrorMessage = "این نام کاربری وجود دارد")]
        public string Username{ get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string Password{ get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string FirstName{ get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string LastName{ get; set; }
        
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        [StringLength(10, ErrorMessage = "کدملی باید 10 رقم باشد")]
        public string NationalCode { get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string Address { get; set; }

        [RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
                           ErrorMessage = "آدرس ایمیل معتبر نیست")]
        [System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckEmail",
                                       controller: "User",
                                       AdditionalFields = "Username",
                                       HttpMethod = "POST",
                                       ErrorMessage = "این ایمیل وجود دارد")]
        public string Email{ get; set; }

        [StringLength(11, ErrorMessage = "تلفن باید 11 رقم باشد")]
        public string PhoneNo{ get; set; }

        [StringLength(11, ErrorMessage = "موبایل باید 11 رقم باشد")]
        public string MobileNo{ get; set; }
        
        
        public string[] Roles{ get; set; }
        
        public string LastActivityDate{ get; set; }
        public string LastLoginDate { get; set; }
        public string CreationDate { get; set; }
        public bool IsLockedOut{ get; set; }
    }
این کد کلاسم بود. من توی View هام اومدم و این کلاس را به عنوان ViewModel خودم قرار دادم. و وقتی فرم Create و یا Edit رو Submit میکنم متد اعتبار سنجی من وارد عمل میشه
اینم کدViewها:
@model Sama.Models.CustomProfile
@{
    ViewBag.Title = "Create";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    
}
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "User"))
    {
        @Html.ValidationSummary(true)
     
        <fieldset>
            <legend>کاربر جدید</legend>
            <div>
                <table>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Username, "نام کاربری")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.Username)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Username)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Password, "کلمه عبور")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.PasswordFor(model => model.Password)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Password)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.FirstName, "نام")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.FirstName)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FirstName)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.LastName, "نام خانوادگی")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.LastName)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.NationalCode, "کد ملی")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.NationalCode)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.NationalCode)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Email, "ایمیل")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.Email)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Email)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.PhoneNo, "تلفن")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.PhoneNo)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneNo)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.MobileNo, "موبایل")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.MobileNo)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.MobileNo)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Address, "آدرس")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.TextAreaFor(model => model.Address, 5, 30, null)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Address)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            نقش‌ها </td>
                        <td>
                            @Helper.CheckBoxList("Roles", (List<SelectListItem>)ViewBag.Roles)
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                        </td>
                        <td>
                            <input type="submit" value="ذخیره" class="btn btn-primary" />
                        </td>
                    </tr>
                </table>
            </div>
        </fieldset>
    
    }
این View برای Create بود و برای Edit هم مشابه همینه
حالا اگر من درست متوجه شده باشم باید برای Edit ، از یک ViewModel دیگه مثلا CustomProfileEdit استفاده کنم و اونجا متد اعتبار سنجی دیگه ای تعریف کنم. منظور شما همین بود ؟
نظرات مطالب
آپلود فایل ها با استفاده از PlUpload در Asp.Net Mvc
سلام 
من یک فایل آپلودر خیلی جمع و جور میخوام که فقط یک فایل رو آپلود کنه ولی ایجکسی باشه / اگه لطف کنین راهنمایی کنین که چطوری میتونم فایل آپلود رو در MVC بتونم به صورت ajax همراه با loading  داشته باشم ممنون میشم .
نظرات مطالب
مشکل همزمانی خواندن و به روز رسانی اطلاعات در برنامه‌های وب
ممنون بابت مطلب خوب تون، در ادامه صحبت‌های شما خواستم چند مورد رو اضافه کنم

1- مشکل مطرح شده اصطلاحا Lost Update نام داره (که در مثال جاری باعث میشه یکی از بروزرسانی‌های عمل خرید گم بشه!)
این مشکل توسط Isolation Level سطوح Repeatable Read و Serializable قابل حل هست. 
جدول زیر لیست مشکلات همزمانی به ازای هر سطح از Isolation Level رو نشون میده.


2- استفاده از سطح Isolation Level بالاتر به معنی سخت گیری و احتیاط بیشتر هست و باعث افزایش میزان Blocking و متعاقبا احتمال وقوع Deadlock و نیز کاهش Performance و ظرفیت Concurrency (همزمانی) دیتابیس میشه (و بلعکس)
پس اگر مشکلی رو تونستین با Isolation Level سطح پایین‌تری مثل Repeatable Read حل کنید بهتره نسبت به اینکه Isolation Level سطح بالا‌تری مثل Serializable رو انتخاب کنین
 در تصویر زیر نحوه حل اش با Isolation Level سطح Repeatable Read رو مشاهده میکنین


3- برخلاف روش‌های دیگه، استفاده از Isolation Level سطح Repeatable Read و نیز Serializable در مثال جاری میتونه باعث وقوع Deadlock (بن بست) بشه و این بستگی به این داره که 2 تراکنش در چه نقطه ای به همزمانی میخورن
همونطور که در 2 تصویر زیر میبینین WAITFOR DELAY اولی باعث قوقع Deadlock میشه ولی دومی نمیشه
مثال وقوع Deadlock

توضیح:
اجازه بدید قبل از توضیح چرایی وقوع Deadlock مروری بر چیستی اون داشته باشیم
این مشکل زمانی پیش میاد که 2تا تراکنش مانع اجرای هم دیگه میشن و در بن بستی گیر میکنن که هیچ کدوم نمیتونن کارشون رو تموم کن. به عنوان مثال تراکنش اول قفل A رو به دست میگیره و منتظر آزاد شدن قفل B میشه در حالی که تراکنش دوم قفل B رو به دست گرفته و منتظر آزاد شدن قفل A میشه، در این حالت هر دو تراکنش منتظر اتمام کار یکدیگر هستند و در بن بستی گیر میکنن (Deadlock) که هیچ کدوم نمتونن کارشون رو تموم کنن
در این شرایط SQL Server به ناچار یکی از اون‌ها (در واقع تراکنشی که Rollback اش هزینه کمتری داره) رو به عنوان Victim (قربانی) حساب میکنه و اون رو  Rollback و سپس Kill میکنه تا حداقل دیگری بتونه به کارش ادامه بده

در Isolation Level سطح Serializable و Repeatable Read هر رکوردی که خونده (SELECT) بشه، از تغییر (UPDATE و DELETE) شدن همون رکورد توسط دیگر تراکنش‌ها جلوگیری میشه مادامی که تراکنش اول کارش تموم بشه
پس ترکنش اول مقدار balance رو SELECT میکنه، در همین حال تراکنش دوم نیز مقدار balance رو SELECT میکنه
سپس تراکنش اول میخواد مقدار balance رو UPDATE کنه ولی Block (مسدود) میشه چرا کنه همین رکورد قبلا توسط تراکنش دوم قفل شده، پس منتظر (Wait) تراکنش دوم میشه 
تراکنش دوم نیز میخواد مقدار balance رو UPDATE کنه و این هم Block (مسدود) میشه چرا کنه همین رکورد قبلا توسط تراکنش اول قفل شده، پس منتظر (Wait) تراکنش اول میشه و BOOM !! بن بست یا Deadlock رخ میده، چرا که هر دو تراکنش Block یکدیگه شدن و منتظر آزاد شدن قفل توسط دیگری هستند 

مثال عدم وقوع Deadlock

توضیح:
در این حالت اما تراکنش اول عمل SELECT و UPDATE رو زودتر از تراکنش دوم انجام میده و عمل UPDATE اش توسط تراکنش دوم بلاک (Block) نمیشه چرا که تراکنش دوم هنوز شروع نشده
دقت داشته باشین که در این مثال از WAITFOR TIME استفاده نکردیم که بخواد دقیقا در یک زمان مشخص، هر دو تراکنش رو اجرا بکنه بلکه چون دستی داریم کوئری‌ها رو اجرا میکنیم، همین تاخیر یک ثانیه ایی باعث میشه تراکنش اول کارش رو زودتر شروع کنه و فقط در میانه راه و بعد از عمل UPDATE به همزمانی بخورن

4- هینت HOLDLOCK معادل Isolation Level سطح Serializable هست، برای استفاده از سطح Repeatable Read میتونیم از هینت REPEATABLEREAD استفاده کنیم
صرفا جهت مرور:
عبارات Table Hints دستور هایی هستند که رفتار پیشفرض Query Optimizer (بهینه ساز کوئری) رو به هنگام دستورات DML (مثل SELECT/INSERT/UPDATE/DELETE) تغییر میده (override میکنن) و معمولا برای تغییر سطح قفل و Isolation Level و یا انتخاب Index دلخواه استفاده میشه


5- هینت UPDLOCK دو تا کار انجام میده
1- باعث میشه به جای قفل Shared Lock یا (S) از قفل Update Lock یا (U) بر روی رکورد‌های خوانده شده استفاده بشه
2- همانند سطح Repeatable Read و Serializable (هینت HOLDLOCK) قفل رو تا اتمام Trasanction (و نه صرفا Statement) نگه میداره (Hold میکنه) 
پس در این مثال خاص (و نه همه جا، که دلیل اون رو جلوتر بررسی میکنیم) میتونیم بدون HOLDLOCK هم انجامش بدیم و نیازی به اون نخواهیم داشت.
هینت UPDLOCK معمولا زمانی استفاده میشه که میخوایم رکورد یا رکورد هایی رو  در Statement‌های بعدی تراکنش جاری UPDATE کنیم و نمی‌خوایم در این بین تراکنش همزمان دیگری این دیتا رو تغییر بده


6- دقت داشته باشین که این تصور که چون UPDLOCK و HOLDLOCK هر دو در نگه داشتن (Hold کردن) قفل تا انتهای تراکنش (و نه Statement جاری) مشترک هستند پس به هنگام استفاده از UPDLOCK دیگر نیازی به HOLDLOCK نداریم تصور اشتباهی هست و علت ظریفی داره
یا بهتره این سوال رو اینطور مطرح کنیم که: 
پس چرا استفاده از  HOLDLOCK در کنار UPDLOCK رایج هست؟ و چه فرقی میکنه که HOLDLOCK در کنار UPDLOCK استفاده بکنیم یا خیر؟

قبل از بررسی چرایی این موضوع بهتره مروری بر روی Repeatable Read و Serializable از منظر Lock Mode‌ها (حالات قفل) داشته باشیم

سطح Repeatable Read
در این سطح قفل Shared صرفا به ازای رکورد‌های SELECT شده ایجاد میشه ولی برخلاف Read Committed قفل رو تا اتمام Transaction نگه میداره داره (Hold میکنه) - (نه به محض اتمام Statement)
در نتیجه تا پایان تراکنش جاری  از هر گونه تغییر بر روی دیتای Read شده توسط دیگر تراکنش‌های همزمان جلوگیری میکنه

سطح Serializable
این سطح مشابه سطح Repeatable Read عمل میکنه (یعنی قفل رو تا اتمام تراکنش و نه صرفا Statement جاری نگه میداره) با این تفاوت که از قفل Key-Range Lock به جای Shared Lock استفاده میکنه (البته نه همیشه و استثنا هایی هم وجود داره که جلوتر بررسی میکنیم) و کل بازه (محدوده) رکورد‌های SELECT شده بر اساس شرط WHERE رو قفل گذاری میکنه (بر خلاف Repeatable Read که صرفا به ازای رکورد‌های SELECT شده قفل ایجاد میکرد)
و بدین صورت از مشکل Phantom Read (مانند INSERT شدن رکورد جدیدی در بازه/محدوده قفل شده) جلوگیری میشه
به عنوان مثال در Serializable شرط WHERE Age BETWEEN 18 AND 35 یک قفل Key-Range Lock بر روی بازه (محدوده) 18 تا 35 گذاشته میشه و تمامی اعداد داخل این بازه رو شامل میشه (حتی اگه هیچ رکوردی در این بازه نداشته باشیم) در صورتی که Repeatable Read چون صرفا به ازای رکورد‌های SELECT شده قفل گذاری میشه، که اگه فرض کنیم هیچ رکوردی در این بازه نداریم، هیچ قفلی هم ایجاد نخواهد شد

بررسی نحوه عملکرد Serializable و استثنا‌های اون
در سطح Serializable بر اساس یکی از حالات زیر قفل ایجاد میشه
1- قفل Shared یا (S) روی کل Table
اگه جدول Index ایی نداشته باشه بر روی کل Table قفل Shared Lock یا (S) میگذاره (فرقی هم نمیکنه شرط WHERE داشته باشیم یا نه)
2- قفل Shared یا (S) روی رکورد (Row/Key)‌های Read شده
اگه شرط WHERE مون بر روی یک ستون Index باشه و مستقیما با مقدار مقایسه کنه (مثل عملگر  = یا IN) روی رکورد (Row/Key)‌های Read شده قفل Shared Lock یا (S) میگذاره
3- قفل RangeS-S روی رکورد (Row/Key)‌های Read شده
اگه شرط WHERE مون بر روی یک ستون Index باشه و دستوراتی که بازه (محدوده) رو مقایسه میکنن (مثل عملگر < و > و... یا BETWEEN) روی سطح رکورد (Row/Key) قفل Key-Range Lock یا (RangeS-S) میگذاره
4- قفل RangeS-S روی تمام رکورد‌ها (حتی Read نشده)
اگه شرط WHERE نداشته باشیم یا شرط WHERE مون بر روی یک ستون Index نباشه روی تمام رکورد‌ها (Row/Key) حتی Read نشده، قفل Key-Range Lock یا (RangeS-S) میگذاره

حال بر گردیم به سوال اولمون
در نکته قبلی (شماره 5) دیدیم که در این مثال «خاص» میتونیم بدون استفاده از HOLDLOCK در کنار UPDLOCK کارمون رو انجام بدیم
اما چی چیزی این مسئله رو «خاص» کرده؟
چون شرط WHERE مون بر روی Index جدول (یعنی فیلد user_id) هست و با عملگر (=) که مستقیما مقایسه میکنه (و نه در یک بازه - محدوده)
پس صرفا بر روی رکورد‌های Read شده (SELECT شده) قفل Shared Lock یا (S) گذاشته میشه دقیقا مانند کاری که Repeatable Read انجام میده (پس در این مورد خاص، سطح Repeatable Read و Serializable فرقی با هم ندارن)
همچنین گفتیم که هینت UPDLOCK هم عمل قفل گذاری رو صرفا بر روی رکورد‌های Read شده ایجاد میکنه (پس در این مثال خاص کاملا مشترک و شبیه هستند) و به همین دلیل هست که میتونیم بدون نیاز به HOLDLOCK در کنار UPDLOCK به همون نتیجه برسیم
در تصویر زیر Lock‌های ایجاد شده در 3 حالت رو مشاهده میکنین که هیچ تفاوتی با هم ندارن (از DMV سیستمی sys.dm_tran_locks کمک گرفتیم تا لیست Lock‌های در حال اجرا رو مشاهده کنیم)


7- چه زمانی استفاده از HOLDLOCK در کنار UPDLOCK مفید هست؟
زمانی که به Range-Key Lock نیاز داریم و میخوایم بر روی بازه (محدوده) رکورد‌های SELECT شده قفل بگذاریم (مانند Serializable) و نه صرفا خود رکورد‌های SELECT شده (مانند Repeatable Read)
در واقع شرط WHERE مون بر روی Index و توسط عملگر مساوی هایی که مستقیما مقدار رو چک میکنین (مانند عملگر = یا IN) نیست  
و چون این نکته ای ظریف و نیازمند دقت هست برنامه نویسان ترجیح میدن جهت محکم کاری بیشتر از HOLDLOCK در کنار UPDLOCK استفاده کنند و همین دلیل رایج بودنش هست