مطالب
تقویم شمسی کاملا Native برای Blazor
یکی از مزایای Blazor، استفاده از دانش C# / HTML / CSS (که خیلی از ما اینها را هم اکنون بلد هستیم) برای نوشتن برنامه‌های وب (SPA / PWA)، برنامه‌های Android / iOS / Windows و وب‌سایت‌هایی با قابلیت Pre Rendering و SEO Friendly است. با یک بار کدنویسی به کمک Blazor، ولی با Configuration‌های متفاوت می‌توان خروجی‌های مختلفی را برای پلتفرم‌های مختلف گرفت؛ برای مثال Blazor Hybrid خروجی Android / iOS / Windows و Blazor Web Assembly خروجی PWA / SPA و در نهایت Blazor Static خروجی وب سایت می‌دهد. به علاوه حالت Blazor Server نیز وجود دارد که امروزه بزرگ‌ترین مزیت آن، Development experience فوق‌العاده‌اش هست که در آن با استفاده از Hot Reload، می‌توان تغییرات در فایل‌های SCSS / C# / Razor را به صورت آنی، بدون نیاز به Build مجدد، رفرش کردن و از دست دادن State مشاهده نمود. امکان استفاده از Nuget Packageهای DotNet ای در Android / iOS / Windows / Web در کنار امکان استفاده از امکانات Native هر پلتفرم نیز از دیگر مزایای این روش است.

اما یکی از موانع استفاده‌ی جدی از Blazor در پروژه‌های داخلی، نبود تقویم شمسی است که سبک بوده و پیش نیاز خاصی جز خود Blazor نداشته باشد. یک راه حل جدید برای حل این مشکل، استفاده از Bit Components است که اخیرا به صورت Open Source ارائه شده است. شما می‌توانید Repository مربوطه را Fork نموده، Clone نمایید، به فولدر src بروید و با ویژال استودیو، Bit.Client.Web.BlazorUI.sln را باز کنید و سورس کامپوننت‌ها را به همراه تست‌های خودکار آن ببینید.
در سایت مربوطه نیز می‌توانید دمویی از بیش از ۲۷ کامپوننت را شامل File uploader، Drop Down، Date Picker، Color Picker، Tree list و... مشاهده کنید که هر کدام دارای Documentation کامل بوده و آماده به استفاده در پروژه‌های شما هستند.
برای استفاده از Bit Components در پروژه خود، ابتدا Package مربوطه را نصب نمایید و سپس فایل js و css مربوطه را نیز به index.html یا Host.cshtml یا Layout.cshtml اضافه کنید (بسته به تنظیمات پروژه‌تان).
در Bit Components جز معدود مواردی که چند خطی با JavaScript توسعه داده شده‌است، کمپوننت‌ها با C# / Razor / CSS توسعه داده شده‌اند. این روش نسبت به روش‌هایی که بر روی کمپوننت‌های کاملا JavaScript ای، اصطلاحا Wrapper ایجاد می‌کنند، دارای دو مزیت سرعت بالاتر و تضمین کار کردن آن در حالت‌های مختلف مانند Pre Rendering است.
<link href="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/styles/bit.blazorui.min.css" rel="stylesheet" />
<script src="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/scripts/bit.blazorui.min.js"></script>  
همچنین در فایل Imports.razor نیز using زیر را اضافه کنید
@using Bit.Client.Web.BlazorUI
به همین سادگی! حال برای تست، از Bit Button به صورت زیر استفاده کنید و اگر درست بود، می‌توانید سراغ کامپوننت‌های پیچیده‌تر همچون Date Picker بروید.
<BitButton>Hello!</BitButton>
برای Bit Date Picker نیز در razor خود یک Property یا Field برای نگه‌داری Date انتخاب شده داشته باشید (برای مثال به اسم BirthDate) که لازم است از جنس DateTimeOffset باشد (دقت کنید، نمایش و گرفتن تاریخ به شمسی یا میلادی می‌تواند باشد که این بر اساس Culture جاری سیستم است (توضیحات اضافه‌تر در قسمت پایانی مقاله)، ولی در نهایت شما DateTimeOffset میلادی انتخاب شده را خواهید داشت)
<BitDatePicker SelectedDate="@BirthDate"></BitDatePicker>
این کامپوننت دارای تنظیمات بسیاری است که می‌توانید در این صفحه آنها را مطالعه و در پروژه خود تست نمایید. اما بد نیست در مورد قسمت Culture Info که کمی پیچیده‌تر است، توضیحاتی داشته باشیم.
در C# .NET، کلاس CultureInfo، وظیفه نگهداری مواردی چون چند زبانگی، تقویم‌های مختلف (اعم از شمسی و...)، موارد مربوط به ارز (برای مثال علامت $ یا ریال و...) را به عهده دارد. از جمله مزایای BitDatePicker، سازگاری با CultureInfo است، به نحوی که CultureInfo.CurrentUICulture هر چه که باشد، بر اساس آن عمل می‌کند. بنابراین می‌توانید در Program.cs پروژه Blazor خود بنویسید:
CultureInfo.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
و وقتی BitDatePicker در یکی از صفحات باشد، چون fa-IR از Persian Calendar استفاده می‌کند، پس تقویم به صورت شمسی نمایش داده می‌شود.

سوال اول: اگر بخواهیم در کل سیستم، تقویم شمسی باشد، ولی در یکی از صفحات میلادی چه؟ خب می‌توانیم در آن صفحه، به شکل زیر از BitDatePicker استفاده کنیم:
<BitDatePicker Culture="@(new System.Globalization.CultureInfo("en-US"))" />

سوال دوم: تقویم شمسی نمایش داده شده، اسامی ماه‌ها را به صورت فینگلیش نمایش می‌دهد و یا اسامی خلاصه شده روزها صحیح نیست!
این به خود BitDatePicker ربطی ندارد، بلکه به CultureInfo فارسی خود dotnet مرتبط است، اما شما چگونه می‌توانید این مورد را بهبود بدید؟
شما می‌توانید ابتدا با
var cultureInfo = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR")
یک CultureInfo فارسی قابل ویرایش بسازید، برای مثال بنویسید
cultureInfo.DateTimeFormat.MonthNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };  
یک نمونه پیاده‌سازی کامل در اینجا
در ادامه لازم هست چه Culture Info ای را که خودتان سفارشی سازی کرده‌اید، یا Culture Info‌های سیستمی را در CultureInfo.CurrentUICulture قرار بدهید تا BitDatePicker از آن پیروی کند.
در صورت بروز هر گونه مشکلی یا درخواست اضافه شدن امکانی، در repo مربوطه روی GitHub می‌توانید یک issue را ثبت کنید.
مطالب
نمایش تاریخ بر حسب تعداد روزهای گذشته
در بیشتر وب سایت‌های شاهد نمایش تاریخ بر حسب تعداد روز/ ماه و یا سال گذشته شده از آن تاریخ هستیم. برای نمونه در سایت جاری تاریخ را بر همین اساس نمایش می‌دهند. نمونه‌ای از آن مانند «در ‫۲ سال قبل، چهار شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۱، ساعت ۰۳:۳۵» می‌باشد. در این مقاله قصد دارم کدهایی را جهت انجام این کار ارائه کنم. در این مثال که در ادامه شاهد آن خواهیم بود، از یک پروژه‌ی Win form ساده، جهت نمایش بهتر استفاده کرده‌ام.
جهت اینکه درک کد و یا توضیح آن نیز ساده‌تر صورت بگیرد، به نظرم ابتدا متد‌های مورد استفاده و کلاس‌هایی را که از آنها استفاده کرده‌ام، معرفی کنم بهتر باشد:
از کلاس Persiancalender جهت گرفتن روز/ماه و سال استفاده شده و سه متد به شرح زیر دارد:
GetHour : از این متد برای گرفتن ساعت تاریخ مورد نظر استفاده می‌شود. کد این متد به صورت زیر است:
 public string GetHour(DateTime lastdate)
        {
            PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
            string result = " ساعت " + (((pc.GetHour(lastdate)) < 10) ? ("0" + pc.GetHour(lastdate).ToString()) : (pc.GetHour(lastdate)).ToString()) + ":" + (((pc.GetMinute(lastdate)) < 10) ? ("0" + pc.GetMinute(lastdate).ToString()) : (pc.GetMinute(lastdate)).ToString());
            return result;
        }
توضیح: اگر ساعت یا دقیقه تک رقمی باشد، یعنی کمتر از 10، برای نمایش بهتر آن یک صفر را به ابتدای آن اضافه می‌کنیم. یعنی ساعت 1:5 تبدیل می‌شود به 01:05
متد getDay : از این متد برای گرفتن نام روز مورد نظر استفاده می‌شود. ورودی این متد یک enum  از نوع DayOfWeek است:
public string getDay(DayOfWeek day)
        {
            string Result = "";
            switch (day)
            {
                case DayOfWeek.Friday:
                    Result = "جمعه";
                    break;
                case DayOfWeek.Monday:
                    Result = "دوشنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Saturday:
                    Result = "شنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Sunday:
                    Result = "یکشنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Thursday:
                    Result = "پنج شنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Tuesday:
                    Result = "سه شنبه";

                    break;
                case DayOfWeek.Wednesday:
                    Result = "چهارشنبه";
                    break;
                default:
                    break;
            }
            return Result;
        }
و در هر جایی نیاز به گرفتن تاریخ باشد، به صورت زیر عمل خواهیم کرد:
getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate))
pc یک متغییر از نوع persianclander می‌باشد.
متد GetMounth : همانطور که از نام این متد معلوم است، کار آن بازگشت نام ماه مورد استفاد است. کد آن نیز به صورت زیر می‌باشد:
public string GetMounth(int month)
        {
            string[] monthInYear = {"فروردین","اردیبهشت","خرداد","تیر","مرداد","شهریور","مهر","آبان","آذر","دی","بهمن","اسفند" };
            return monthInYear[month-1];
        }
وجود -1 در هنگام return به این دلیل است که زمانیکه قصد دریافت شماره ماه را از شیء PersianClander داشته باشیم، از یک شروع می‌شود. یعنی برای ماه اسفند مقدار 12 و برای ماه فروردین مقدار 1 و در یک آرایه، ایندکس‌ها از صفر شروع می‌شوند.
و اما کد کامل آن برای تبدیل تاریخ، به صورت رشته مورد نظر، به صورت زیر است:
private void btnGetDate_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            DateTime LastDate = DateTime.Parse(txtLastDate.Text);
            TimeSpan ts = DateTime.Now - LastDate;
            PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
            int DifferenceYear = DateTime.Now.Year - LastDate.Year;
            int DiffernceMounth = DateTime.Now.Month - LastDate.Month;
            if(DateTime.Now.Month>LastDate.Month)
                DiffernceMounth = DateTime.Now.Month - LastDate.Month; 
            else
            DiffernceMounth=LastDate.Month-DateTime.Now.Month;
            int DifferenceDays = ts.Days;

            StringBuilder Result = new System.Text.StringBuilder("");
           
            if(DifferenceYear>0)
            {
                Result.Append(DifferenceYear.ToString() + " سال پیش"+" ، "+getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate))+" "+pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString()+" " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate))+" " +pc.GetYear(LastDate)+GetHour(LastDate));
            }
            else if(DiffernceMounth>0)
            {
                Result.Append(DiffernceMounth.ToString() + " ماه پیش" + " ، " + getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate)) + " " + pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString() + " " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate)) + " " + pc.GetYear(LastDate) + GetHour(LastDate));
            }
            else if(DifferenceDays>0)
                Result.Append(DifferenceDays.ToString() + " روز پیش" + " ، " + getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate)) + " " + pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString() + " " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate)) + " " + pc.GetYear(LastDate) + GetHour(LastDate));
            else if(DifferenceDays==0)
                Result.Append(" امروز" + " ، " + getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate)) + " " + pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString() + " " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate)) + " " + pc.GetYear(LastDate) + GetHour(LastDate));

            lblResult.Text = Result.ToString();
        }
کد زیر برای دریافت تعداد اختلاف بین ماه‌ها، از تاریخی گذشته تا تاریخ جاری است:
if(DateTime.Now.Month>LastDate.Month)
                DiffernceMounth = DateTime.Now.Month - LastDate.Month; 
            else
            DiffernceMounth=LastDate.Month-DateTime.Now.Month;
چرا از if استفاده شده است؟ فرض کنید تاریخ امروز 2/12/2015 باشد و تاریخی که قصد تبدیل آن را داریم :10/12/2014 است. تعداد اختلافی که بین تعداد ماه‌ها است 8 ماه است و اگر این بررسی چک کردن بزرگ بودن آن دو انجام نشود، مقدار 8- را بر میگرداند که برای کار ما نادرست است.
نمونه‌ای از این تبدیل :
مطالب
تولید فایل‌های اکسل حرفه‌ای بدون نیاز به نصب مجموعه‌ی آفیس

عموما بر روی سرورهای برنامه‌های وب، نرم افزار خاصی نصب نمی‌شود. برای مثال اگر نیاز به تولید فایل اکسل بر روی سرور باشد، سرور دار بعید است که آفیس را برای شما نصب کند و همچنین مایکروسافت هم این یک مورد را اصلا توصیه و پشتیبانی نمی‌کند (ایجاد چندین وهله از برنامه آفیس (تعامل با اشیاء COM) بر روی سرور توسط یک برنامه‌ی وب چند کاربره).
اگر سایت‌ها را هم جستجو کنید پر است از مقالاتی مانند تبدیل GridView به اکسل ... که تنها هنر آن‌ها انتخاب قسمت table مانند GridView و رندر کردن آن در مرورگر با پسوندی به نام xls یا xlsx است. به عبارتی فایل نهایی تولید شده استاندارد نیست. فقط یک html table است با پسوند xls/xlsx که برنامه‌ی اکسل می‌داند به چه صورتی باید آن‌را باز کند (که گاها در این بین فارسی سازی آن مشکل ساز می‌شود). این فایل نهایی تولیدی عاری است از امکانات پیشرفته‌ و حرفه‌ای اکسل. برای مثال اضافه کردن فرمول به آن، تبدیل اطلاعات به نمودارهای اکسل به صورت خودکار، داشتن فایلی با چندین work sheet‌ مختلف، اعمال قالب‌های مختلف، صفحه بندی بهتر و غیره.
مایکروسافت از سال 2007 تولید فایل‌های آفیس را با معرفی استاندارد OpenXML که توسط مؤسسه ایزو هم پذیرفته شده، بسیار ساده‌تر کرده است. OpenXML SDK‌ در دسترس است و توسط آن می‌توان فایل‌های اکسل حرفه‌ای را بدون نیاز به نصب مجموعه‌ی آفیس تولید کرد. کار کردن با OpenXML SDK هم در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد اما آن هم ریزه کاری‌های خاص خودش را دارد که نمونه‌ای از آن‌را در مطلب "تولید فایل Word بدون نصب MS Word بر روی سرور" می‌توانید مشاهده کنید. به عبارتی این مجموعه جهت نوشتن کتابخانه‌های ویژه‌ی شما باز است ...
در این بین یکی از حرفه‌ای‌ترین کتابخانه‌هایی که امکانات تولید فایل‌های اکسل را به کمک OpenXML SDK‌ سهولت می‌بخشد، کتابخانه‌ی سورس باز EPPlus است:


مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از آن:
می‌خواهیم یک DataTable را به یک فایل اکسل واقعی (نه یک html table با پسوند xlsx) تبدیل کنیم با این شرایط که یکی از قالب‌های جدید آفیس به آن اعمال شود؛ جمع کل یکی از ستون‌ها توسط اکسل محاسبه گردیده و همچنین عرض دقیق ستون‌ها نیز در برنامه تنظیم گردد. نموداری نیز به صورت خودکار این اطلاعات را نمایش دهد:




using System.Data;
using System.IO;
using OfficeOpenXml;
using OfficeOpenXml.Drawing.Chart;
using OfficeOpenXml.Style;
using OfficeOpenXml.Table;

namespace EPPlusTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var newFile = new FileInfo("Test.xlsx");
if (newFile.Exists)
{
newFile.Delete();
}

//ایجاد یک سری اطلاعات دلخواه
var table = createDt();

using (var package = new ExcelPackage(newFile))
{
// اضافه کردن یک ورک شیت جدید
ExcelWorksheet worksheet = package.Workbook.Worksheets.Add("مخارج");

//اضافه کردن یک جدول جدید از دیتاتیبل دریافتی
worksheet.Cells["A1"].LoadFromDataTable(table, true, TableStyles.Dark9);

//نمایش جمع ستون هزینه‌های ماه‌ها
var tbl = worksheet.Tables[0];
//زیر آخرین ردیف یک سطر اضافه می‌کند
tbl.ShowTotal = true;
//فرمول نحوه‌ی محاسبه جمع ستون انتساب داده می‌شود
tbl.Columns[1].TotalsRowFunction = RowFunctions.Sum;

//تعیین عرض ستون‌های جدول
worksheet.Column(1).Width = 14;
worksheet.Column(2).Width = 12;

//تنظیم متن هدر
worksheet.HeaderFooter.oddHeader.CenteredText = "مثالی از نحوه‌ی استفاده از ایی پی پلاس";

//می‌خواهیم سرستون‌ها در وسط ستون قرار گیرند
worksheet.Cells["A1"].Style.HorizontalAlignment = ExcelHorizontalAlignment.Center;
worksheet.Cells["B1"].Style.HorizontalAlignment = ExcelHorizontalAlignment.Center;

//افزودن یک نمودار جدید به شیت جاری
var chart = worksheet.Drawings.AddChart("chart1", eChartType.Pie3D);
chart.Title.Text = "نمودار هزینه‌های سال";
chart.SetPosition(Row: 2, RowOffsetPixels: 5, Column: 3, ColumnOffsetPixels: 5);
chart.SetSize(PixelWidth: 320, PixelHeight: 360);
chart.Series.Add("B2:B13", "A2:A13");
chart.Style = eChartStyle.Style26;

//تنظیم یک سری خواص فایل نهایی
package.Workbook.Properties.Title = "مثالی از ایی پی پلاس";
package.Workbook.Properties.Author = "وحید";
package.Workbook.Properties.Subject = "ایجاد فایل اکسل بدون نرم افزار اکسل";

//تنظیم نحوه‌ی نمایش فایل زمانیکه در نرم افزار اکسل گشوده می‌شود
worksheet.View.PageLayoutView = true;
worksheet.View.RightToLeft = true;

// ذخیر سازی کلیه موارد اعمالی در فایل
package.Save();
}
}

private static DataTable createDt()
{
var table = new DataTable("مخارج");
table.Columns.Add("ماه", typeof(string));
table.Columns.Add("هزینه", typeof(decimal));

table.Rows.Add("فروردین", 100);
table.Rows.Add("اردیبهشت", 250);
table.Rows.Add("خرداد", 80);
table.Rows.Add("تیر", 300);
table.Rows.Add("مرداد", 200);
table.Rows.Add("شهریور", 150);
table.Rows.Add("مهر", 250);
table.Rows.Add("آبان", 200);
table.Rows.Add("آذر", 400);
table.Rows.Add("دی", 100);
table.Rows.Add("بهمن", 130);
table.Rows.Add("اسفند", 80);
return table;
}
}
}

مطالب
آموزش QUnit #3
در قسمت‌های قبلی با مفهوم تست واحد و کتابخانه quint آشنا شدید و مثالی را نیز با هم بررسی کردیم. در ادامه به قابلیت‌های بیشتر این کتابخانه می‌پردازیم.

توابع اعلان نتایج:
qunit سه تابع را جهت اعلان نتایج تست واحد فراهم نموده است
تابع ok:
تابع پایه‌ای تست واحد، دو پارامتر را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و در صورتیکه بررسی نتیجه پارامتر اول برابر true باشد، تست با موفقیت روبرو شده است. پارامتر دوم برای نمایش یک پیام است. در مثال زیر حالت‌های مختلف آن بررسی شده است. مقادیر true، non-empty string به معنی موفقیت و مقادیر false،0،NaN،""،null و undefined به معنی شکست تست می‌باشد. در واقع خروجی تایع ارسالی به اعلان ok یکی از نتایج بالا می‌تواند باشد.
//ok( truthy [, message ] )

test( "ok test", function() {
  ok( true, "true succeeds" );
  ok( "non-empty", "non-empty string succeeds" );
 
  ok( false, "false fails" );
  ok( 0, "0 fails" );
  ok( NaN, "NaN fails" );
  ok( "", "empty string fails" );
  ok( null, "null fails" );
  ok( undefined, "undefined fails" );
});

تابع equal:
این اعلان یک مقایسه ساده بین پارامتر اول و دوم تایع می‌باشد که شرط برابری(==) را بررسی می‌نماید. وقتی مقدار اول و دوم برابر باشند، اعلان موفقیت و در غیر این صورت، تست با شکست رویرو شده و هر دو پارامتر نمایش داده می‌شوند.
//equal( actual, expected [, message ] )

test( "equal test", function() {
  equal( 0, 0, "Zero; equal succeeds" );
  equal( "", 0, "Empty, Zero; equal succeeds" );
  equal( "", "", "Empty, Empty; equal succeeds" );
  equal( 0, 0, "Zero, Zero; equal succeeds" );
 
  equal( "three", 3, "Three, 3; equal fails" );
  equal( null, false, "null, false; equal fails" );
});
زمانی که می‌خواهید مؤکداً شرط === را بررسی نمایید از ()strictEqual استفاده کنید.

تایع deepEqual:
تکمیل شده دو تایع قبل می‌باشد و حتی امکان مقایسه دو شی را نیز با هم دارا است. علاوه بر این، امکان مقایسه NaN، تاریخ، عبارات باقاعده، آرایه‌ها و توابع نیز وجود دارند.
//deepEqual( actual, expected [, message ] )

test( "deepEqual test", function() {
  var obj = { foo: "bar" };
 
  deepEqual( obj, { foo: "bar" }, "Two objects can be the same in value" );
});
در صورتیکه نمی‌خواهید محتوای دو مقدار را با هم مقایسه کنید، از equal استفاده نمایید اما عموما deepEqual انتخاب بهتری می‌باشد.

تست عملیات کاربر:
گاهی لازم است رویداد‌هایی که از عملیات کاربران صدا زده می‌شوند تست شوند. در این موارد با صدا زدن تابع trigger جی‌کوئری، تابع مورد نظر را تست نمایید. به مثال زیر توجه نمایید:
function KeyLogger( target ) {
  if ( !(this instanceof KeyLogger) ) {
    return new KeyLogger( target );
  }
  this.target = target;
  this.log = [];
 
  var self = this;
 
  this.target.off( "keydown" ).on( "keydown", function( event ) {
    self.log.push( event.keyCode );
  });
}
این مثال یک گزارش دهنده است و در صورتیکه کاربر، کلیدی را فشار دهد، کد آن را گزارش می‌دهد و در آرایه log ذخیره می‌نماید. حال لازم است بصورت دستی این رویداد را صدا زده و تایع را تست کنیم. تست را بصورت زیر می‌نویسیم:
test( "keylogger api behavior", function() {
 
  var event,
      $doc = $( document ),
      keys = KeyLogger( $doc );
 
  // trigger event
  event = $.Event( "keydown" );
  event.keyCode = 9;
  $doc.trigger( event );
 
  // verify expected behavior
  equal( keys.log.length, 1, "a key was logged" );
  equal( keys.log[ 0 ], 9, "correct key was logged" );
 
});

برای این کار تابع KeyLogger را با شی document جی کوئری صدا زدیم و نتیجه را در متغییر keys قرار داده‌ایم. بعد رویداد keydown را با کد 9 پرکرده تایع  trigger متغییر doc$ را با مقدار event صدا زده‌ایم که در واقع بصورت دستی، یک رویداد اتفاق افتاده است. در آخر هم با اعلان equal تست واحد را انجام داده‌ایم.

مطالب
چگونه یک الگوی طراحی را انتخاب و اعمال کنیم؟

با توجه به اینکه الگوهای طراحی زیادی وجود دارند، چگونه می­‌توانید مناسب­ترین الگوی طراحی را برای حل مسئله خود انتخاب کنید و مهم­تر اینکه چگونه آن را اعمال نمایید؟ برای پاسخ به این سوال، رهنمودهای زیر را همیشه در نظر داشته باشید:

-  شما نمی­‌توانید یک الگو را به کار بگیرید مگر آنکه آن را به خوبی فهمیده باشید. بنابراین در اولین گام باید اصول و الگوهای طراحی را هم به شکل انتزاعی و هم به شکل واقعی خوانده و تمرین کنید. دقت کنید که یک الگو را به شکل­‌های مختلفی می­توان پیاده سازی کرد. هر چه پیاده سازی­‌های بیشتری ببینید، به هدف و چگونگی استفاده از آن بهتر مسلط می­‌شوید.

- آیا می­‌خواهید با استفاده از یک الگوی طراحی، برنامه خود را پیچیده‌­تر کنید؟ این معمول است که توسعه دهندگان برای حل هر مسئله از الگوهای طراحی استفاده می­کنند. ابتدا هزینه و فایده پیاده سازی یک الگو را ارزیابی کرده، سپس اقدام به استفاده کنید. همیشه قاعده KISS  را به خاطر داشته باشید.

- مسئله خود را تعمیم دهید. پیامدهای مسئله خود را با دید انتزاعی و سطح بالا بررسی کنید. به یاد داشته باشید که الگوهای طراحی، راه حل­های سطح بالا برای مسائل سطح بالا هستند. بنابراین روی پیامدهای جزئی یا وابسته به دامین مسئله خود تمرکز نکنید.

- به الگوهای مشابه و هم گروه نگاه کنید. اگر قبلا از یک الگو استفاده کرده‌­اید بدین معنی نیست برای هر مسئله­‌ای آن الگو درست است.

- هر چیزی که تغییر می­کند را بسته بندی کنید. ببینید که چه چیزی در برنامه کاربردی شما ممکن است تغییر کند.  اگر شما می­دانید که یک الگوریتم اعمال تخفیف ممکن است به مرور زمان تغییر کند، به دنبال الگویی باشید که تغییرات در آن الگوریتم را بدون تاثیر بر سایر قسمت­های برنامه کاربردی انجام دهید.

- وقتی که یک الگو را انتخاب کردید، از زبان الگو در کنار زبان دامین برای نام گذاری کلاس­ها استفاده کنید. برای مثال اگر ازالگوی Strategy  استفاده می‌­کنید تا هزینه حمل و نقل کالا توسط شرکت FedEx را محاسبه کند، از نام FedExShippingCostStrategy استفاده کنید. با استفاده از زبان مشترک بین الگو طراحی و مدل دامین، کد برنامه برای شما و دیگران خواناتر و قابل فهم‌­تر می­گردد.

- همیشه منظور هر الگو را در ذهن خود مرور کنید و هنگام برخورد با یک مسئله به دنبال مناسب‌­ترین الگو بگردید. یک تمرین یادگیری عالی  شناسایی الگوهای طراحی در فریم ورک .Net است. برای مثال، ASP.Net Cache از الگوی Singleton استفاده می­کند و کلاس Guid از الگوی Factory بهره می‌­برد.

تا به حال شما باید هدف و الگوریتم استفاده از الگوهای طراحی را درک کرده باشید. در ادامه  با لایه بندی برنامه کاربردی آشنا می­‌شوید و سپس نحوه استفاده از این الگوها در لایه­‌های مختلف را فرا خواهید گرفت.  

نظرات مطالب
تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی در EF Core
با تشکر از شما؛ قابلیت RowIntegrity به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.

public interface IHasRowIntegrity
{
    string Hash { get; set; }
}
internal sealed class RowIntegrityHook : PostActionHook<IHasRowIntegrity>
{
    public override string Name => HookNames.RowIntegrity;
    public override int Order => int.MaxValue;
    public override EntityState HookState => EntityState.Unchanged;

    protected override void Hook(IHasRowIntegrity entity, HookEntityMetadata metadata, IUnitOfWork uow)
    {
        metadata.Entry.Property(EFCore.Hash).CurrentValue = uow.EntityHash(entity);
    }
}
//DbContextCore : IUnitOfWork

public string EntityHash<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
{
    var row = Entry(entity).ToDictionary(p => p.Metadata.Name != EFCore.Hash &&
                                              !p.Metadata.ValueGenerated.HasFlag(ValueGenerated.OnUpdate) &&
                                              !p.Metadata.IsShadowProperty());
    return EntityHash<TEntity>(row);
}

protected virtual string EntityHash<TEntity>(Dictionary<string, object> row) where TEntity : class
{
    var json = JsonConvert.SerializeObject(row, Formatting.Indented);
    using (var hashAlgorithm = SHA256.Create())
    {
        var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(json);
        var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
        return Convert.ToBase64String(byteHash);
    }
}

با توجه به محدودیت‌هایی (منفصل بودن اشیاء از کانتکست) که در استفاده از TrackGraph در زیرساخت وجود داشت، در اینجا از خواص سایه‌ای چشم پوشی شده است.
روش فعال‌سازی آن نیز در نسخه‌های جدید به شکل زیر می‌باشد:
services.AddEFCore<ProjectDbContext>()
    .WithTrackingHook<long>()
    .WithDeletedEntityHook()
    .WithRowLevelSecurityHook<long>()
    .WithRowIntegrityHook()
    .WithNumberingHook(options =>
    {
        options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
        {
            Prefix = "Task",
            FieldNames = new[] {nameof(Task.BranchId)}
        };
    });

نظرات مطالب
خلاصه‌ای کوتاه در مورد WinRT
- بحث وب که سرجای خودش همانند سابق هست و هیچ فرقی نمی‌کند. برنامه‌های ASP.NET روی سرور اجرا می‌شوند و عموما روی سرور بجز یک سری سرویس‌های ویندوز NT‌ ، هیچ نرم افزار دیگری نصب نخواهد شد. مثلا IIS یا مثلا SQL Server و در همین حد. حتی عموما سرورها حتی مونیتور هم ندارند و با ریموت دسکتاپ یک سری کارهای مدیریتی آن‌ها را انجام می‌دهند و این کارها هم طوری نیست که هر روز تغییر کند. یکبار سرور تنظیم می‌شود که حداقل یکسال یا بیشتر کار کند. این مورد اصلا تغییری نخواهد داشت. بحث سمت سرور است. بنابراین سرمایه گذاری روی ASP.NET خوب است و شامل این بحث ویندوز 8 یا ویندوزهای بعدی نمی‌شود؛ چون این‌ها (WinRT) سمت کاربر محسوب می‌شوند.
- از این جهت که رابط‌های کاربری مبتنی بر WinRT ، یا بر پایه XAML است یا HTML/CSS ، یادگیری WPF و یا سیلورلایت (که قسمتی از WPF را به ارث برده) مفید خواهند بود؛ از این لحاظ که پایه رابط کاربری هر دوی این‌ها هم XAML است و اساسا طراحی XAML از اینجا به WinRT منتقل شده.

کلا برای برنامه نویس‌های دات نت WinRT مثل یک سری اسمبلی جدید است که اضافه شده و یک سری اسمبلی از آن‌ها گرفته شده. هیچ تفاوت دیگری از لحاظ اصول برنامه نویسی نمی‌کند. یک سری فضای نام جدید و کلاس جدید دارید. یک سری از کلاس‌های پیشین به دلیل محدودیت‌های امنیتی، دیگر در WinRT قابل استفاده نیست. مثلا همینطوری دیگه نمی‌تونید هر جایی فایل جدید درست کنید، یک سری آداب و اصول خاص خودش را دارد.
ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که WinRT یک سیستم همه منظوره نیست و ... بین خودمان باشد بیشتر در سطح دسکتاپ برای کارهای شیک و چشم نواز و برنامه‌های فانتزی طراحی شده. اصل کارهای برنامه‌های تجاری باز هم بر اساس همان سیستم‌های وب و یا دسکتاپ سابق خواهد بود.

- یادگیری سی++ همیشه مفید است. حتی در کره مریخ هم تاجایی که اطلاع دارم (!) یک کامپایلر سی++ وجود دارد و می‌شود با آن برنامه‌ی Hello world را کامپایل کرد. اگر باور ندارید از این لینوکسی‌ها بپرسید!
نظرات مطالب
یکسان سازی "ی" و "ک" دریافتی در حین استفاده از WCF RIA Services
سلام مهندس نصیری
خسته نباشید و دستمریزاد
اما اینکار که شما گفتین هم یه مشکل جدید دیگه را به وجود میاره و اون اینه که « ک » در مرتب سازی بعد از « ی » قرار میگیره! « ک » در جای خودش قرار میگیره یعنی بعد از حرف «ق».
این میتونه خیلی از کاربران را در خیلی از برنامه‌ها دچار مشکل کنه. یعنی خیلی وقتها (بخصوص کارمندان اداری) کار سرچ را توسط برنامه انجام نمیدن و در یک دیتاگرید اطلاعات لود شده را می‌بینن و با چشم دنبالش میگردن (من اینو در خیلی از برنامه‌ها و خیلی از ادارات و سازمان‌ها دیده‌م، حتی در خیلی از برنامه‌های حسابداری و فروش)
حالا فرض کنید کاربر داره دنبال یک نام و یا یک محصول میگرده که با حرف « ک » شروع شده ولی هرچی لیست را حول و حوش « ق » و « م » بالا و پایین می‌کنه چیزی نمیبینه و باید بدونه که لازمه به انتهای لیست بره تا اونایی را با حرف « ک » شروع شده‌ن بتونه پیدا کنه!
مشکل وقتی بدتر میشه که بدونیم این شکل از مرتب سازی فقط مورد حرف اول نیست و هرجایی از کلمه که حرف « ک » وجود داشته باشه، اگر کلمات دیری شبیه اون هم وجود داشته باشن، اون کلمه که « ک » داره به انتهای لیست میره (در محدودۀ همون کلمات) و این خودش میتونه ریپورت‌های خروجی برنامه را اگر بر حسب اون فیلد مرتب شده باشن دچار اشکال کنه و اگه پرینت هم لازم باشه مشکل کم‌کم بزرگتر و پیچیده‌تر هم میشه.

خلاصه اینکه همونطور که خودتون توی مطلب قبلی هم نوشتین باید راهکاری اندیشیده بشه که سیستم‌ها (بخصوص پایگاه‌های داده) این حروف را یکی در نظر بگیرن، ولی تا حصول این مقصود که چندان هم نزدیک بنظر نمیرسه، شخصاً فکر میکنم بجای تبدیل تمام « ک » ها (کاف عربی) به « ک » (کاف فارسی) بهتره که همۀ اونها را به « ک » عربی تبدیل کنیم و برای نمایش اوناه از فونتهای فارسی که « ک » را بصورت « ک » نشون میدن استفاده کنیم ولی در مورد «ی» یای فارسی اولویت داره.

نظرات و پیشنهادات دیگر شما و باقی دوستان را با اشتیاق دنبال میکنم.
مطالب
NHibernate 3.0 و عدم وابستگی مستقیم به Log4Net

اولین موردی که پس از دریافت NHibernate 3.0 ممکن است به چشم بخورد، نبود اسمبلی Log4Net است. مطابق درخواست‌های کاربران، ارجاع مستقیم به این کتابخانه حذف شده و با یک اینترفیس عمومی به نام IInternalLogger جایگزین گشته است (قرار گرفته در فضای نام NHibernate.Logging). به این صورت می‌توان از انواع و اقسام کتابخانه‌های ثبت وقایع نوشته شده برای دات نت استفاده کرد؛ مانند: log4net، Nlog، EntLib Logging و غیره.
البته لازم به ذکر است که همان روش قبلی استفاده از Log4Net هنوز هم پشتیبانی می‌شود (بدون نیاز به تغییر خاصی در کدهای خود)، زیرا پیاده سازی اینترفیس جدید IInternalLogger برای استفاده از آن به صورت پیش فرض توسط NHibernate انجام شده است.

یک مثال:

کتابخانه‌ی سورس باز Common.Logging واقع شده در سورس فورج، در واقع یک logging abstraction framework است. به این معنا که تا به حال کتابخانه‌‌های ثبت وقایع مختلف و متعددی برای دات نت فریم ورک نوشته شده است و هر کدام راه و روش و پیاده سازی خاص خود را دارند. کتابخانه‌ی Common.Logging لایه‌ای است عمومی بر روی تمام این کتابخانه‌ها مانند Log4Net، Enterprise Library Logging ، Nlog و غیره که برنامه‌ی شما را از وابستگی مستقیم به هر کدام از موارد ذکر شده رها می‌سازد.
اکنون با توجه به وجود اینترفیس IInternalLogger در NHibernate 3.0 ، تنها کافی است این اینترفیس جهت استفاده از کتابخانه‌ی Common.Logging پیاده سازی شود (abstraction اندر abstraction !). البته نیازی نیست اینکار انجام شود، زیرا پیشتر توسط پروژه‌ی NHibernate.Logging در سایت کدپلکس اینکار صورت گرفته است.
بنابراین تنها کاری که باید انجام داد این است که :
الف) ارجاعاتی را به اسمبلی‌های Common.Logging.dll (واقع در سورس فورج) و NHibernate.Logging.CommonLogging.dll (واقع در کدپلکس) به پروژه‌ی خود اضافه کنید.
ب) ارجاعی را نیز به اسمبلی کتابخانه‌ی ثبت وقایع مورد نظر خود نیز باید اضافه نمائید (مثلا NLog).
ج) سپس باید چند سطر زیر را به فایل app.config خود اضافه کنید:

<appSettings>
<add key="nhibernate-logger"
value="NHibernate.Logging.CommonLogging.CommonLoggingLoggerFactory, Hibernate.Logging.CommonLogging"/>
</appSettings>

NHibernate.Logging.CommonLogging.dll وقایع داخلی NHibernate را با پیاده سازی IInternalLogger به Common.Logging.dll منتقل می‌کند. سپس Common.Logging.dll این وقایع را به زبان کتابخانه‌ی ثبت وقایع مورد نظر ترجمه خواهد کرد.

اطلاعات بیشتر: (+)

مطالب
دریافت اطلاعات از سایت‌های غیر استاندارد

اساسا از آنجائیکه ما در یک دنیای کامل زندگی نمی‌کنم و بقولی همه چیزمان باید با همه چیزمان جور دربیاید، ممکن است هنگام استفاده از یک httpWebRequest به خطای زیر برخورد کرده و عملیات دریافت اطلاعات متوقف شود:

The server committed a protocol violation. Section=ResponseHeader Detail=CR must be followed by LF

و یا حالتی دیگر:

The underlying connection was closed: The server committed an HTTP protocol violation.

بعضی از وب سروها ممکن است پاسخ ارسالی خود را دقیقا مطابق سطر به سطر RFC های مربوطه ارائه ندهند و کلاس httpWebRequest دات نت هم تعارفی با آن‌ها نداشته و به دلایل امنیتی پردازش پاسخ دریافتی را نیمه کاره رها می‌کند.
برای مثال content-length دقیقا باید به همین شکل ارسال شود و اگر به صورت content length (با یک فاصله در میان کلمات ارسال گردد) به عنوان یک HTTP response split attack در نظر گرفته شده و خطاهای HTTP protocol violation حاصل می‌شوند.

اما می‌توان آگاهانه دات نت فریم ورک را وادار کرد که از این مساله چشم پوشی کند و این نوع سایت‌ها را نیز بررسی و دریافت نماید. برای این منظور در فایل app.config برنامه ویندوزی خود و یا web.config یک برنامه تحت وب، چند سطر زیر را اضافه کنید:

<configuration>
<system.net>
<settings>
<httpWebRequest useUnsafeHeaderParsing="true" />
</settings>
</system.net>
</configuration>