اشتراک‌ها
پیاده سازی احراز هویت مرکزی به کمک keycloak در برنامه‌های ASP.NET Core
Implement ASP.NET Core OpenID Connect OAuth PAR client with Keycloak using .NET Aspire

This post shows how to implement an ASP.NET Core application which uses OpenID Connect and OAuth PAR for authentication. The client application uses Keycloak as the identity provider. The Keycloak application is hosted in a docker container. The applications are run locally using .NET Aspire. This makes it really easy to develop using containers.
پیاده سازی احراز هویت مرکزی به کمک keycloak در برنامه‌های ASP.NET Core
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت اول - معرفی و ایجاد ساختار برنامه
پیشنیازها
- آشنایی با Angular CLI
- آشنایی با مسیریابی‌ها در Angular

همچنین اگر پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید، قسمت «به روز رسانی Angular CLI» ذکر شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت اول - نصب و راه اندازی» را نیز اعمال کنید. در این سری از angular/cli: 1.1.2@ استفاده شده‌است.


فناوری‌های مختلف کار با فرم‌ها در Angular

Angular (که خلاصه شده‌ی نام تمام نگارش‌های پس از Angular 2 است)، به همراه دو فناوری توکار کار با فرم‌ها است:
الف) فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها یا Template driven forms
در اینجا عمده‌ی کار تعاریف فرم‌ها، در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها به همراه data binding انجام می‌شود. کار با آن ساده‌تر است و به همراه حداقل کدنویسی در قسمت کامپوننت‌های برنامه است؛ چون two-way data binding بسیاری از مسایل را به صورت خودکار مدیریت می‌کند. همچنین این روش برای کسانیکه با Angular 1.x کار کرده باشند، آشناتر است.
ب) فرم‌های واکنشی یا Reactive forms
در اینجا نیز همانند حالت الف کار تعریف ابتدایی فرم در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها انجام می‌شود. اما در اینجا نیاز است مدل فرم را توسط کدهای TypeScript کامپوننت نیز ایجاد کرد و با قالب HTML ایی هماهنگ نمود (به همین جهت به آن model driven forms هم می‌گویند). مزیت این روش نسبت به حالت الف، سادگی Unit testing و همچنین امکان تعریف اعتبارسنجی‌های پیچیده‌است. به علاوه در این حالت می‌توان فرم‌های پویایی را نیز طراحی کرد.

ما در این سری حالت Template driven forms را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی مثال این سری

در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-template-driven-forms-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-template-driven-forms-lab --routing
به علاوه، قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید، تا بوت استرپ نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب، به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمدگویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد؛ به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا زمانیکه کاربر ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد.
همچنین مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت نیز با تعریف ** صورت گرفته‌است.

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:



افزودن ماژول فرم‌ها به برنامه

پس از ایجاد ساختار اولیه برنامه، اولین کاری را که در جهت استفاده‌ی از فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها باید انجام داد، افزودن ماژول فرم‌ها به ماژول اصلی برنامه است. برای این منظور فایل src\app\app.module.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { FormsModule } from '@angular/forms';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule
  ]
در اینجا ابتدا FormsModule، از ماژول Angular مرتبط با آن دریافت شده و سپس به لیست imports ماژول اصلی برنامه اضافه گردیده‌است.


ایجاد ماژول و کامپوننت فرم ثبت نام کارمندان

در ادامه می‌خواهیم فرم ثبت نام یک کارمند را تکمیل کنیم. بنابراین ماژول جدید کارمندان را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 >ng g m Employee -m app.module --routing
با این خروجی
 installing module
  create src\app\employee\employee-routing.module.ts
  create src\app\employee\employee.module.ts
  update src\app\app.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، فایل app.module.ts را نیز به صورت خودکار به روز رسانی کرده‌است:
import { EmployeeRoutingModule } from './employee/employee-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule,
    EmployeeRoutingModule
  ]
در اینجا EmployeeRoutingModule را به انتهای لیست imports افزوده‌است که نیاز به اندکی تغییر دارد و باید EmployeeRoutingModule را پیش از AppRoutingModule تعریف کرد. علت این است که AppRoutingModule، دارای تعریف مسیریابی ** یا catch all است که آن‌را جهت مدیریت مسیرهای یافت نشده به برنامه افزوده‌ایم. بنابراین اگر ابتدا AppRoutingModule تعریف شود و سپس EmployeeRoutingModule، هیچگاه فرصت به پردازش مسیریابی‌های ماژول کارمندان نمی‌رسد؛ چون مسیر ** پیشتر برنده شده‌است.
همچنین برای اینکه کامپوننت‌های این ماژول نیز در حین مسیریابی در دسترس باشند، نیاز است بجای EmployeeRoutingModule، خود EmployeeModule را ذکر کرد که حاوی تعاریف مسیریابی (ذکر EmployeeRoutingModule در قسمت imports آن) نیز می‌باشد. بنابراین فایل app.module.ts چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { EmployeeModule } from './employee/employee.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,    
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule 
  ]

در ادامه کامپوننت جدید ثبت یک کارمند را به این ماژول اضافه می‌کنیم:
 >ng g c employee/employee-register
با این خروجی
 installing component
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.css
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.spec.ts
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، کار به روز رسانی فایل ماژول کارمندان، جهت درج این کامپوننت جدید، در قسمت declarations فایل employee.module.ts نیز به صورت خودکار انجام شده‌است:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

@NgModule({
  declarations: [EmployeeRegisterComponent]

در ادامه می‌خواهیم قالب این کامپوننت را در منوی اصلی سایت قابل دسترسی کنیم. به همین جهت به فایل src\app\employee\employee-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی این کامپوننت را تعریف می‌کنیم:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

const routes: Routes = [
  { path: 'register', component: EmployeeRegisterComponent }
];
ابتدا کامپوننت ثبت کارمندان import شده و سپس آرایه‌ی Routes مسیری را به این کامپوننت تعریف کرده‌است.

سپس می‌خواهیم لینکی را به این مسیریابی جدید اضافه کنیم. به همین جهت به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و routerLink آن‌را اضافه می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/register']">Register</a>
      </li>
    </ul>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد (البته می‌توان پنجره‌ی کنسول ng serve را باز نگه داشت تا کار watch را به صورت خودکار انجام دهد؛ این روش سریعتر و به همراه build تدریجی است):



در قسمت بعد، ایجاد اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها را پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-01.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پنجم
همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم، کد UI و Logic پروژه مابین Android-iOS-Windows مشترک بوده و از یک کد، سه بار استفاده مجدد می‌شود. تا این جا نیز می‌دانید که چطور کد را روی ویندوز و Android تست کرده و پابلیش بگیرید. این قسمت، نوبت به iOS می‌رسد.
برای دیباگ و تست پروژه‌ها بر روی iOS چه بر روی Simulator و چه بر روی Device، نیاز به وجود یک Mac در شبکه است. حال این می‌تواند یک Mac Book Pro فیزیکی باشد یا یک Virtual Mac روی VM Ware. ابتدا به آموزش راه اندازی Mac بر روی VM Ware می‌پردازیم، سپس ادامه راه برای Mac، روی یک سخت افزار واقعی و Virtual Mac یکی است.

برای شروع لازم است فایل iso مک را دانلود کنید. من "Mac OS 10.14 iso download" را جستجو کردم به این سایت رسیدم که فایل مناسب برای دانلود را در این لینک قرار داده بود.
سپس اقدام به دانلود VM Ware کنید و چون VM Ware به صورت پیش فرض از Mac پشتیبانی نمی‌کند، VM Ware Unlocker را نیز جستجو کرده، دانلود و نصب کنید. مطمئن شوید که نسخه‌های مورد استفاده شما قدیمی نباشند. نسخه مورد استفاده بر روی سیستم من 14.1 است.
برای این که VM Ware کار کند، باید اقدام به " فعال سازی intel virtualization" هم کرده باشید که  این سایت  یکی از آموزش‌های موجود بر روی بستر اینترنت، برای این کار است. همچنین برای نصب Mac احتیاج به Apple ID دارید که رایگان است.
علاوه بر نصب Mac، لازم است روی آن XCode نیز نصب شود. رابطه مستقیمی بین نسخه ویژوال استدیو، نسخه Mac و نسخه XCode برقرار است. مثلا برای استفاده از iOS SDK 12 که آخرین نسخه است، لازم است XCode 10 داشته باشید. خود XCode 10 بر روی Mac با نسخه 10.13.6 و بالاتر نصب می‌شود و در نهایت نیاز به Visual Studio 15.8.5 به بالا است. صرف به روز رسانی ویژوال استودیو از مثلا 15.7 به 15.8.5 دردی را دوا نمی‌کند و نیاز به بروز رسانی Mac و XCode نیز هست. (تمامی این موارد را خود ویژوال استودیو چک می‌کند و در صورت لزوم خطا می‌دهد)
پس از دانلود فایل iso برای Mac و نصب و Unlock کردن VM Ware، آماده راه اندازی Mac هستید. در VM Ware از منوی File روی New virtual machine کلیک کرده و در مراحل بعدی آن iso دانلود شده را معرفی و Virtual machine را ذخیره کنید.
بهتر است برای Mac خود حدود 40GB فضای هارد SSD در نظر بگیرید. در دادن CPU و رم، دست و دل باز باشید. توجه داشته باشید که لازم است Mac به اینترنت دسترسی داشته باشد. برای بهبود سرعت Virtual Machine تان، فولدر محل ذخیره سازی فایل‌های آن و Process ای با نام vmware-vmx.exe را  در آنتی ویروس ویندوزتان Exclude کنید.
قبل از این که Mac را روشن کنید، یک فایل با پسوند vmx را در فولدر Virtual Machine تان پیدا کنید و خط زیر را به آخر آن اضافه کرده و Save کنید:
smc.version = "0"
سپس روی Mac راست کلیک نموده و از Settings > Hardware > USB Controller مقدار USB Compatibility را روی 2.0 بگذارید و تیک Show all usb input devices را نیز بزنید.
Mac را روشن کنید تا مراحل نصب آغاز شود. ابتدا از macOS Utilities، گزینه Disk Utility هارد 40 گیگا بایتی مجازی را که ساخته بودید، انتخاب و Erase کنید و سپس برنامه را بسته و Install MacOS را انتخاب کنید. در واقع هاردی را که ساخته بودید، مثل یک هارد فیزیکی بوده که پارتشن بندی نشده و غیر قابل استفاده بوده‌است. با کمک Disk Utility این هارد آماده به استفاده می‌شود.
حال به قسمت تنظیمات Mac رفته و در قسمت Energy Saver، تیک گزینه Put hard disk to sleep را بردارید. همچنین Computer Sleep و Display Sleep را روی Never بگذارید. این یک Virtual Machine است و به این تمهیدات احتیاجی ندارد. سپس از قسمت Desktop & screen saver، تنظیم کنید که هیچ وقت Screen saver را نمایش ندهد. از قسمت Security & Privacy، تیک Require password را نیز بردارید.
در Mac ترمینال (Terminal) را باز کنید و عبارت زیر را در آن اجرا کنید تا فایل‌های مخفی را نیز بتوانید مشاهده کنید. در ادامه به آن احتیاج داریم.
defaults write com.apple.finder AppleShowAllFiles YES
همچنین برای بهبود عملکرد Simulator در virtual machine که فاقد کارت گرافیک است، دستور زیر را در ترمینال وارد کنید:
defaults write com.apple.CoreSimulator.IndigoFramebufferServices FramebufferEmulationHint 1
در تنظیمات Mac، قسمت Sharing، تیک Remote Login را بزنید تا فعال شود. File Sharing را نیز بر اساس  این آموزش  برقرار کنید. سپس Mac را Re Start کنید.

برای نصب XCode دو گزینه دارید:
۱- نصب از Apple Store که نیاز به Apple ID و ابزارهای دور زدن تحریم بر روی خود Mac را دارد.
۲- دانلود مستقیم فایل xip (فایل فشرده در Mac) از  اینجا که نیاز به Apple ID دارد، ولی نیازی به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد. در مقاله‌ای جداگانه به نحوه دانلود ویژوال استودیو 2017، برای نصب روی چندین سیستم خواهم پرداخت. در کنار آن اگر فایل iso مربوط به mac و xip مربوط به xcode را نیز داشته باشید، روی سیستم دوم به بعد، نیاز به دانلود چندانی ندارید.
اگر فایل xip مربوط به XCode را مستقیما درون Mac دانلود کنید یا از Apple Store بگیرید که هیچ، ولی اگر آن را در ویندوز دانلود کرده‌اید و یا از کسی گرفته‌اید، از طریق File Sharing، آن را به Mac انتقال دهید. برای به دست آوردن IP، از طریق System Preferences به Network بروید.
برای نصب فایل xip در mac، ابتدا روی آن دو بار کلیک کنید تا extract شود. سپس در Mac از منوی Go، به Applications رفته (یا Shift و آرم ویندوز و A را با هم بفشارید) و XCode را روی آن Drag & Drop کنید؛ به طوری که یکی از برنامه‌های قسمت Applications شود.  سپس آن را باز کرده و از منوی XCode، به Preferences رفته و در تب Locations، جلوی Command Line Tools، گزینه Xcode 10 را انتخاب کنید. حالا یک Mac را درون شبکه دارید که Remote Login دارد و Command Line Tools مربوط به XCode آن نیز تنظیم شده‌است.  به هیچ روی، نیازی به کد زدن در Mac یا XCode نیست.

برای اتصال ویژوال استودیو به Mac، ابتدا پروژه مثال XamApp را باز کرده و بعد به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و به Xamarin بروید. در قسمت iOS Settings روی Pair Mac کلیک کنید و IP مربوط به Mac خود را وارد کنید. بعد از زدن نام کاربری و رمز عبور، ویژوال استودیو درخواست نصب Mono را می‌کند که روی Install کلیک کنید. پس از اتمام نصب Mono، ممکن است ویژوال استودیو گمان کند که موفق نبوده‌است! برای اطمینان، در Mac ترمینال را باز کرده و دستور mono --version را وارد نمایید. در صورتی که عبارتی شبیه به Mono JIT compiler version 5.12 را ببینید، عملا پروسه با موفقیت انجام شده است، وگرنه Mono را بر اساس  این آموزش  در Mac نصب کنید. سپس ویژوال استودیو، Xamarin.iOS را در Mac نصب می‌کند.
همچنین در صورت داشتن Apple Developer Account می‌توانید در ویژوال استودیو با آن لاگین کنید. ابتدا به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و از قسمت Xamarin به  Apple Accounts بروید. روی Install fastlane کلیک کنید و بعد User/Pass خود را وارد کنید. بدون Apple Developer Account، تست برنامه روی گوشی کمی سخت می‌شود و پابلیش و گرفتن فایل ipa بدون آن غیر ممکن است. اینها تماما سیاست‌های Apple بوده و به Xamarin ارتباطی ندارند. در مقاله آموزش App Center، به نحوه پابلیش فایل‌های Android apk و iOS ipa برای تستر‌ها و عموم مردم خواهیم پرداخت.
حال می‌توانید پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.UWP را Unload نموده و پروژه XamApp.iOS را Load کنید و پروژه XamApp.iOS را Set as start up project نموده و پس از اطمینان از انتخاب بودن iPhone Simulator و iPhone 6، برنامه را اجرا کنید.

امکان تست بر روی بر روی آخرین نسخه iOS یعنی 12 بر روی iPhone 5s تا iPhone XS Max وجود دارد. علاوه بر این می‌توانید iOS 12 را روی iPad نسل پنج و شش و iPad Air 1 و 2 و iPad Pro تست کنید. اگر قصد تست روی نسخه‌های قدیمی‌تر iOS، چون iOS 11 یا سایر دستگاه‌ها را دارید، باید ابتدا در XCode، از منوی Window به Devices and simulators بروید و در تب Simulators روی + کلیک کنید. در قسمت OS version می‌توانید نسخه‌های قدیمی‌تر را دانلود کنید یا برای Apple TV و Apple Watch نیز Simulator بسازید.

برنامه را روی iPhone 6 یا یک گوشی سبک و ساده دیگر گذاشته و برنامه را اجرا کنید و تست بگیرید. دقت کنید که Simulator روی ویندوز اجرا می‌شود و نیازی به سوئیچ مداوم بین ویندوز و Mac نیست. ولی اگر Simulator روی ویندوز از لحاظ UI ای عملکرد مناسبی را نداشت، در ویژوال استودیو به منوی Tools رفته و از Options > Xamarin > iOS settings تیک Remote simulator to Windows را بردارید که باعث می‌شود Simulator در Mac اجرا شود. در هر بار عوض کردن Simulator از گوشی ای به گوشی دیگر، پروژه را Clean - Rebuild کنید.

در سری‌های بعد که ویژوال استودیو را باز می‌کنید، از منوی Tools > iOS گزینه Pair Mac را بزنید و به Mac خود متصل شوید.


برای اینکه بتوانید روی گوشی تست بگیرید، در همین عکس بالا، به جای iPhoneSimulator، گزینه iPhone را انتخاب کنید. بهتر است گوشی به آخرین نسخه iOS آپدیت شده باشد. همچنین iTunes for windows را نصب کنید تا ابتدا ویندوز، گوشی شما را که با کابل به کامپیوتر وصل کرده‌اید بشناسد. سپس در VM Ware درخواست کنید که گوشی به جای ویندوز، به Virtual Machine مک شما وصل شود. در قسمت پایین - سمت راست VM Ware برای هر سخت افزار متصل به کامپیوتر، یک گزینه هست که آنهایی که پر رنگ هستند، سخت افزارهای متصل به Virtual Mac بوده و کمرنگ‌ها را Mac نمی‌بیند. روی سخت افزار گوشی خود کلیک کنید و Connect را بزنید. حال باید بتوانید در iTunes موجود در Mac، اطلاعات مربوط به گوشی خود را مشاهده کنید. 

به ویژوال استودیو برگشته و در قسمت Properties پروژه XamApp.iOS، به تب iOS Bundle signing رفته و ضمن انتخاب Automatic provisioning، در قسمت Team، تیم خود را انتخاب کنید. این Team را در زمان ساخت Apple Developer account ایجاد کرده‌اید و همانطور که قبلا در این آموزش گفته شد، اگر در ویژوال استودیو با آن لاگین کرده باشید، می‌توانید آن را ببینید. در صورتی که Apple Developer account ندارید، بر اساس این آموزش پیش بروید.

زمانیکه برنامه را روی گوشی اجرا می‌کنید، ممکن است در Mac دیالوگ گرفتن نام کاربری و رمز عبور کاربر Mac باز شود، پس نیم نگاهی به آن داشته باشید. پس از اولین اجرای موفق روی گوشی می‌توانید در XCode به منوی Window رفته و سپس Devices & simulators را باز کنید و گوشی خود را در قسمت Devices انتخاب کرده و تیک Connect via network را بزنید تا از این به بعد، بدون کابل نیز بتوانید روی گوشی خود تست کنید. البته گوشی، ویندوز و مک، باید در یک شبکه باشند.

نحوه پابلیش پروژه را در مقاله مربوط به App Center خواهیم نوشت. اما به صورت خلاصه حجم فایل ipa حدود 10 مگ است که شامل تمامی مواردی است که در قسمت Android توضیح دادیم و پروژه نهایی شما حجمی در همین حدود خواهد داشت و با اضافه کردن چندین فرم حجم اضافه نمی‌شود. همانطور که در قسمت توضیحات پیشرفته پروژه اندروید توضیح دادیم، اینجا نیز از AOT و LLVM برای دست‌یابی به بالاترین سرعت ممکن کدهای Native استفاده شده و کدهای اضافه از پروژه Link (حذف) می‌شوند. برای اینکار، در ویژوال استودیو iPhone - Release را انتخاب کنید و پروژه را بیلد کنید. فایل ipa درون Mac در فولدر 

Library⁩ ▸ ⁨Caches⁩ ▸ ⁨Xamarin⁩ ▸ ⁨mtbs⁩ ▸ ⁨builds⁩ ▸ ⁨XamApp.iOS⁩ ▸ ⁨e9979ba2348d1c5a87390643d62c4a1b⁩ ▸ ⁨bin⁩ ▸ ⁨iPhone⁩ ▸ Release ▸ XamApp.iOS.ipa 

ساخته می‌شود که Library فولدری در User شما بوده و مقدار Guid مربوطه، Random است. همچنین XamApp.iOS نام پروژه است.

حالت‌های متصور برای عکس بالا عبارتند از [Debug - iPhoneSimulator] و [Debug - iPhone] و [Release - iPhone] که دو تای اول برای تست روی Simulator و Device بوده و حالت سوم برای Release کردن فایل ipa. طبیعی است که تنظیم [Release - Simulator] معنی نمی‌دهد.

با توجه به اینکه محیط توسعه برنامه را آماده کرده‌ایم، از قسمت بعد، به آموزش کدنویسی خواهیم پرداخت.

مطالب
Angular Material 6x - قسمت پنجم - کار با Data Tables
در این قسمت قصد داریم اطلاعات یادداشت‌های کاربران را توسط کامپوننت mat-table نمایش دهیم که به همراه قابلیت‌هایی مانند صفحه بندی، مرتب سازی و فیلتر کردن داده‌ها است.


کامپوننت mat-table

کار کامپوننت mat-table نمایش اطلاعات در ردیف‌ها و ستون‌ها است. به همراه آن mat-paginator برای نمایش UI صفحه بندی اطلاعات، دایرکتیو matSort و mat-sort-header برای افزودن رابط کاربری مرتب سازی اطلاعات و امکان تغییر منبع داده آن برای فیلتر کردن داده‌ها، نیز وجود دارند.


افزودن کامپوننت جدید notes برای نمایش یادداشت‌های کاربران

برای نمایش لیست یادداشت‌های هر شخص، کامپوننت جدید Notes را به صورت زیر در پوشه‌ی components ایجاد می‌کنیم:
 ng g c contact-manager/components/notes --no-spec
علت اینجا است که نمی‌خواهیم کامپوننت نمایش جزئیات شخص را بیش از اندازه شلوغ کنیم. بنابراین به قالب کامپوننت main-content (فایل main-content.component.html) مراجعه کرده و selector این کامپوننت را در آنجا درج می‌کنیم:
      <mat-tab-group>
        <mat-tab label="Bio">
          <p>
            {{user.bio}}
          </p>
        </mat-tab>
        <mat-tab label="Notes">
          <app-notes [notes]="user.userNotes"></app-notes>
        </mat-tab>
      </mat-tab-group>
همانطور که ملاحظه می‌کنید app-notes در برگه‌ی دوم کامپوننت mat-tab-group درج شده‌است. همچنین قصد داریم لیست userNotes جاری را به خاصیت notes آن نیز ارسال کنیم. به همین جهت به کامپوننت notes مراجعه کرده و این ورودی را ایجاد می‌کنیم:
import { Component, Input, OnInit } from "@angular/core";
import { UserNote } from "../../models/user-note";

@Component({
  selector: "app-notes",
  templateUrl: "./notes.component.html",
  styleUrls: ["./notes.component.css"]
})
export class NotesComponent implements OnInit {

  @Input() notes: UserNote[];
فعلا جهت بررسی صحت عملکرد آن به قالب این کامپوننت (فایل notes.component.html) مراجعه کرده و آن‌را به صورت json نمایش می‌دهیم:
 <p>
  {{notes | json}}
</p>



تکمیل کامپوننت Notes توسط یک data table

در ادامه قصد داریم این اطلاعات خام را توسط یک data table نمایش دهیم. به همین جهت ابتدا به مستندات mat-table مراجعه کرده و همانند قبل، مثالی را پیدا می‌کنیم که به منظور ما نزدیک‌تر باشد. سپس کدهای آن‌را به برنامه اضافه کرده و سفارشی سازی می‌کنیم. در ابتدا مثال basic آن‌را دقیقا به همان نحوی که هست کپی کرده و سپس آن‌را تغییر می‌دهیم:
محتوای فایل notes.component.ts
import { Component, Input, OnInit } from "@angular/core";
import { MatTableDataSource } from "@angular/material";

import { UserNote } from "../../models/user-note";

@Component({
  selector: "app-notes",
  templateUrl: "./notes.component.html",
  styleUrls: ["./notes.component.css"]
})
export class NotesComponent implements OnInit {

  @Input() notes: UserNote[];

  displayedColumns = ["position", "title", "date"];
  dataSource: MatTableDataSource<UserNote>;

  constructor() { }

  ngOnInit() {
    this.dataSource = new MatTableDataSource<UserNote>(this.notes);
  }

}
در اینجا برای نمایش یک mat-table، نیاز به یک منبع داده وجود دارد که روش تعریف آن‌را توسط MatTableDataSource از نوع UserNote مشاهده می‌کنید.
سپس این منبع داده در قسمت ngOnInit بر اساس ورودی آرایه‌ی notes که از کامپوننت main-content مقدار دهی می‌شود، تامین خواهد شد.
displayedColumns نیز لیست ستون‌ها را مشخص می‌کند.

محتوای فایل notes.component.html
<div class="example-container mat-elevation-z8" fxLayout="column">
  <mat-table #table [dataSource]="dataSource">
    <ng-container matColumnDef="position">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef> No. </mat-header-cell>
      <mat-cell *matCellDef="let note"> {{note.id}} </mat-cell>
    </ng-container>

    <ng-container matColumnDef="title">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef> Title </mat-header-cell>
      <mat-cell *matCellDef="let note"> {{note.title}} </mat-cell>
    </ng-container>

    <ng-container matColumnDef="date">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef> Date </mat-header-cell>
      <mat-cell *matCellDef="let note"> {{note.date | date:'yyyy-MM-dd'}} </mat-cell>
    </ng-container>

    <mat-header-row *matHeaderRowDef="displayedColumns"></mat-header-row>
    <mat-row *matRowDef="let row; columns: displayedColumns;"></mat-row>
  </mat-table>
</div>
در اینجا ترتیب ردیف‌ها بر اساس mat-row انتهای جدول مشخص می‌شود. بنابراین مهم نیست که ng-container matColumnDef‌ها چه ترتیبی دارند.
سپس به ازای هر ستون، یک ng-container اضافه شده‌است. matColumnDef معادل نام‌های displayedColumns خواهد بود. matCellDef نیز بر اساس متغیر حلقه‌ای که بر روی منبع داده تشکیل می‌شود، تعریف خواهد شد. این تعریف امکان دسترسی به مقدار آن‌را در ادامه میسر می‌کند.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی زیر قابل مشاهده خواهد بود:


افزودن صفحه بندی به mat-table یادداشت‌های یک کاربر

اگر مجددا به مستندات mat-table مراجعه کنیم، مثالی در مورد mat-paginator نیز دارد که جهت نمایش رابط کاربری صفحه بندی مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین از مثال آن جهت تکمیل این قسمت ایده می‌گیریم:
  </mat-table>

  <mat-paginator #paginator [pageSize]="2" [pageSizeOptions]="[2, 4, 6]">
  </mat-paginator>
</div>
پس از بسته شدن تگ mat-table، کامپوننت mat-paginator به صفحه اضافه می‌شود که pageSize آن تعداد ردیف‌های در هر صفحه را مشخص می‌کند و pageSizeOptions سبب نمایش یک دراپ داون برای انتخاب تعداد ردیف‌های هر صفحه توسط کاربر خواهد شد.
در ادامه به کدهای کامپوننت مراجعه کرده و توسط ViewChild به template reference variable ایی به نام paginator دسترسی پیدا می‌کنیم:
export class NotesComponent implements OnInit, AfterViewInit {

  dataSource: MatTableDataSource<UserNote>;
  
  @ViewChild(MatPaginator) paginator: MatPaginator;

  ngAfterViewInit() {
    this.dataSource.paginator = this.paginator;
  }

}
سپس مطابق مستندات آن، این کامپوننت باید به خاصیت paginator منبع داده‌ی data table در رخ‌داد ngAfterViewInit، متصل شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، صفحه بندی فعال شده‌است:



افزودن جستجو و فیلتر کردن اطلاعات به mat-table یادداشت‌های یک کاربر

مستندات mat-table به همراه مثال filtering نیز هست که از آن جهت تکمیل این قسمت به نحو ذیل ایده خواهیم گرفت:
ابتدا فیلد ورود اطلاعات جستجو، پیش از Mat-table به قالب کامپوننت اضافه می‌شود:
<div class="example-container mat-elevation-z8" fxLayout="column">
  <div class="example-header">
    <mat-form-field>
      <input matInput (keyup)="applyFilter($event.target.value)" placeholder="Filter">
    </mat-form-field>
  </div>
سپس متد applyFilter که به ازای هر keyup فعال می‌شود، در کدهای کامپوننت به نحو زیر تکمیل خواهد شد:
  applyFilter(filterValue: string) {
    this.dataSource.filter = filterValue.trim().toLowerCase(); // MatTableDataSource defaults to lowercase matches
  }
همین اندازه تنظیم سبب فعالسازی جستجو بر روی جدول می‌شود:



افزودن مرتب سازی اطلاعات به mat-table یادداشت‌های یک کاربر

مستندات mat-table به همراه مثال sorting نیز هست که از آن جهت تکمیل این قسمت به نحو ذیل ایده خواهیم گرفت:
برای فعالسازی مرتب سازی اطلاعات، در قالب کامپوننت، به mat-table، دایرکتیو matSort و به هر ستونی که نیاز است مرتب سازی شود، دایرکتیو mat-sort-header را به mat-header‌ها اضافه می‌کنیم:
  <mat-table #table [dataSource]="dataSource" matSort>
    <ng-container matColumnDef="position">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef mat-sort-header> No. </mat-header-cell>
در کدهای کامپوننت نیز ابتدا توسط ViewChild به matSort دسترسی پیدا می‌کنیم و سپس آن‌را به خاصیت sort منبع داده در رخ‌داد ngAfterViewInit، متصل خواهیم کرد:
export class NotesComponent implements OnInit, AfterViewInit {

  dataSource: MatTableDataSource<UserNote>;
  
  @ViewChild(MatSort) sort: MatSort;

  ngAfterViewInit() {
    this.dataSource.sort = this.sort;
  }
}
نتیجه‌ی این تغییرات را در تصویر زیر با فعالسازی مرتب سازی بر روی ستون Title مشاهده می‌کنید:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-04.zip
برای اجرای آن:
الف) ابتدا به پوشه‌ی src\MaterialAngularClient وارد شده و فایل‌های restore.bat و ng-build-dev.bat را اجرا کنید.
ب) سپس به پوشه‌ی src\MaterialAspNetCoreBackend\MaterialAspNetCoreBackend.WebApp وارد شده و فایل‌های restore.bat و dotnet_run.bat را اجرا کنید.
اکنون برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی است.
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت یازدهم
در این مطلب و همینطور مطلب بعدی قرار است به مبحث لاگ فایل‌ها Logfile بپردازیم. همانطور که می‌دانید سیستم IIS مثل هر سیستم دیگری لاگ هایی دارد که به مرور زمان این لاگ‌ها میتوانند مقدار زیادی از ظرفیت دیسک سخت را به خود اختصاص بدهند و این عمل میتواند موجب بروز مشکلاتی در سرور شود. به خوبی به یاد دارم که برای یکی از مشتریانم VPS تهیه نموده بودیم و بعد از یک سال با من تماس گرفت که سایت بالا نمی‌آید و وقتی بررسی شد، دیدم که از فضای دیسک سخت چند گیگابایتی، تنها چند مگابایت به طور ناچیز فضا برایش باقی مانده است و باعث شده است سرور از کار بیفتد. پس از بررسی متوجه شدیم تمام این فضاها توسط لاگ فایل‌ها پر شده است و از آنجا که سرویس دهنده تا مبلغی را به عنوان مدیریت سرور، ماهانه دریافت نکند، مدیریت این سرور مجازی را به عهده نداشته اند که البته بعدها با انتقال به یک سرور دیگر از یک سرویس دهنده دیگر مشکلات ما در مورد سرور برای همیشه حل شد.
پس این داستان به خوبی روشن می‌کند که مدیریت این لاگ‌ها چقدر میتواند مهم و حیاتی باشد. آقای تیم وَن از تیم تحریریه مایکروسافت در بخش IIS موارد زیر را برای مدیریت لاگ‌ها بر می‌شمارد:
  • فعال سازی فشرده سازی
  • انتقال لاگ‌ها به یک سیستم راه دور
  • حذف لاگ فایل‌های قدیمی از طریق اسکریپت نویسی
  • حذف لاگ فایل‌های قدیمی توسط IIS Log File Cleaner

فشرده سازی دایرکتوری لاگ فایل ها
مسیر ذخیره لاگ فایل‌ها در آدرس زیر می‌باشد. به این آدرس رفته و Properties دایرکتوری مورد نظر  را باز کنید و در برگه‌ی General آن، گزینه‌ی Advanced را زده تا در کادر جدیدی که باز می‌شود، گزینه‌ی Compress contents to save disk space را انتخاب کنید تا محتویات در هنگام ذخیره روی دیسک سخت فشرده شوند.
%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles

این روش ساده‌ترین روش موجود برای مدیریت لاگ هاست ولی روش نهایی نیست و باز به مرور زمان این روش هم کارایی خودش را از دست خواهد داد. این روش بیشتر شبیه خرید زمان می‌باشد تا اینکه یک راه حل نهایی برای حل مشکل باشد. البته این را هم باید مدنظر داشت که موقع تیک زدن گزینه بالا عملیات فشرده سازی باعث کند شدن سرعت کامپیوتر در حین آغاز عمل ذخیره سازی لاگ فایل‌ها هم خواهد شد. پس اگر قصد چنین کاری ذا دارید در ساعاتی که سرور کمترین فشار از طرف کاربران را دارد یا اصطلاحا پیک کاری آن پایین است انجامش دهید.


انتقال لاگ فایل‌ها به یک سیستم راه دور

همانطور که در بالا اشاره کردیم محل پیش فرض ذخیره سازی لاگ‌ها درمسیر

%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles

قرار دارد و این محل ذخیره سازی برای هر سرور یا حتی یک وب سایت خاص در صفحه تنظیمات Logging مشخص شده است و شما در میتوانید این لاگ‌ها را حتی برای کل سرور یا مربوط به یک سایت خاص، به سروری دیگر انتقال دهید. این امکان می‌تواند به امنیت سیستم هم کمک فراوانی کند تا اگر دیسک محلی Local Disk هم دچار مشکل شد، باز خواندن لاگ فایل‌ها میسر باشد و با استفاده از ابزارهای تحلیل لاگ فایل ها، آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. برای تغییر محل ذخیره سازی لاگ‌ها به یک سیستم راه دور، راه حل زیر را طی کنید.

در IIS وب سایتی را که میخواهید لاگ آن انتقال یابد، انتخاب کنید؛ یا اگر لاگ کل سیستم IIS را میخواهید انتقال بدهید نام سرور را در لیست درختی انتخاب کنید و از ماژول‌های سمت راست، ماژول Logging را انتخاب کنید و در قسمت Directory که محل ذخیره سازی فعلی لاگ‌ها را نوشته شده است، به صورت UNC آدرس دهی کنید. در آدرس زیر اولی نام سرور است Contoso-server1\\ و دومی هم Logs نام پوشه‌ای که به اشتراک گذاشته شده است.


حذف لاگ فایل‌های قدیمی با استفاده از اسکریپت

با این روش میتوانید لاگ فایل هایی را که بعد از مدتی معین که دلخواه شما هست، از سیستم حذف نمایید و اگر این اسکریپت را زمان بندی خودکار نمایید، می‌توانید از مراقبت مداوم و ثابت این کار نیز رها شوید.

با ستفاده از VBScript بررسی می‌کنیم که اگر مثلا عمر لاگ فایل به 30 روز رسیده است، باید حذف شوند. خط دوم کد زیر نهایت عمر یک لاگ فایل را مشخص می‌کند:

sLogFolder = "c:\inetpub\logs\LogFiles"
iMaxAge = 30   'in days
Set objFSO = CreateObject("Scripting.FileSystemObject")
set colFolder = objFSO.GetFolder(sLogFolder)
For Each colSubfolder in colFolder.SubFolders
        Set objFolder = objFSO.GetFolder(colSubfolder.Path)
        Set colFiles = objFolder.Files
        For Each objFile in colFiles
                iFileAge = now-objFile.DateCreated
                if iFileAge > (iMaxAge+1)  then
                        objFSO.deletefile objFile, True
                end if
        Next
Next

اسکریپت بالا تمامی subfolder‌ها را برای همه سایت‌ها بررسی کرده و لاگ‌های آنان را حذف می‌کند. ولی اگر دوست دارید این عملیات را تنها به یک وب سایت محدود کنید، باید مسیر را در خط اول دقیق‌تر مشخص کنید.

برای اجرای دستی اسکریپت در cmd تایپ کنید:

cscript.exe c:\scripts\retentionscript.vbs

ولی اگر میخواهید این اسکریپت در هر دوره‌ی زمانی خاص اجرا شود، یا زمان بندی Scheduling گردد، دیگر مجبور نیستید هر بار به فکر نگهداری از لاگ‌ها باشید.


زمان بندی اجرای اسکریپت

server manager (قابل تست در ویندوزهای سرور)  را باز کرده و از منوی Tools گزینه Task Scheduler را انتخاب کنید و در قسمت Actions گزینه Create Task را انتخاب نمایید. در کادر باز شده نام "Delete Log Files " را برای مثال برگزینید و در قسمت Security هم کاربری که اجازه اجرای اسکریپت را دارد مشخص کنید.

برگه Triggers را انتخاب کرده و گزینه New را انتخاب کنید و عملیات زمان بندی را تنظیم کنید و حتما بعد از زمان بندی مطمئن باشید که تیک Enabled فعال است.

در برگه Actions هم گزینه New را انتخاب کنید؛ در کادر باز شده از لیست Start a program را انتخاب کرده و در قسمت Program\script، دستور cscript را ذکر نمایید و به عنوان آرگومان ورودی Add arguments  هم مسیر اسکریپت خود را ذکر نمایید و کادر را تایید کنید.

برای آغاز زمان بندی در لیست وظیفه‌های فعال active task pane، وظیفه ای که الان ساخته اید را اجرا کرده و به مسیر ذخیره لاگ‌ها رفته و می‌بینید که لاگ‌های مورد نظر حذف شده‌اند؛ پس از صحت اجرای اسکریپت مطمئن می‌شویم. دوباره به لیست وظایف رفته و گزینه End را بزنید تا وظیفه، در حالت Ready قرار گیرد تا از همین الان فرایند زمان بندی اجرای اسکریپت آغاز شود.


حذف لاگ فایل‌ها با استفاده از IIS Log Cleaner Tools

ساده‌ترین ابزار برای مدیریت حذف لاگ فایل هاست که هر یک ساعت یکبار اجرا شده و لاگ فایل‌های تاریخ گذشته را که زمانش را شما تعیین می‌کنید، به سمت سطل زباله که البته درستش بازیافت است Recycle Bin انتقال میدهد تا از ضرر از دست دادن لاگ‌ها جلوگیری کند که بعدا شما میتوانید آن‌ها را به صورت دستی حذف کنید. همچنین عملیات خودکار حذف را نیز می‌توان متوقف نمود.

ابتدا برنامه را از اینجا  دانلود کنید. موقعیکه برنامه را اجرا کنید، در نوتیفیکیشن taskbar می‌نشیند و برنامه با یک پیغام به شما اعلام می‌کند، این اولین بار است که برنامه را باز کرده‌اید. پس یک سر به setting آن بزنید؛ با انتخاب گزینه‌ی settings برنامه بسته شده و فایل Settings.txt برای شما باز می‌شود که مدت زمان عمر لاگ فایل و مسیر ذخیره آن‌ها، از شما پرسیده می‌شود که مقدار عمر هر لاگ فایل به طور پیش فرض 30 روز و مسیر ذخیره‌ی لاگ‌ها همان مسیر پیش فرض IIS است که اگر شما دستی آن را تغییر داده اید، با پرسیدن آن، از محل لاگ‌ها اطمینان کسب می‌کند. در صورتی که قصد تغییری را در فایل، دارید آن را تغییر داده و ذخیره کنید و برنامه را مجددا اجرا کنید.

نکات نهایی در مورد این برنامه :

  • اگر از ابزار IIS Cleaner Tool استفاده می‌کنید باید دستی سطل بازیافت را هم پاک کنید و هم اینکه میتوانید یک محدودیت حجمی برای Recycle Bin قرار دهید که اگر به یک حدی رسید، خودکار پاک کند تا مشکلی برای سیستم عامل ایجاد نشود که البته به طور پیش فرض چنین است.
  • برنامه بالا به طور پیش فرض ریشه‌ی لاگ‌ها را حذف می‌کند. پس اگر میخواهید فقط سایت خاصی را مد نظر داشته باشد، آدرس دایرکتوری آن را اضافه کنید. البته چون این برنامه فقط روی یک دایرکتوری کار می‌کند و شما چند وب سایت دارید و مثلا میخواهید سه تای آن‌ها را پاکسازی کنید، چاره‌ی جز استفاده از اسکریپت‌های با زمان بندی ندارید.
  • برنامه‌ی بالا فقط فایل هایی با پسوند log را به سطل بازیافت انتقال می‌دهد.
  • برنامه‌ی بالا یک سرویس نیست و باید به طور دستی توسط کاربر اجرا گردد. پس اگر ریست هم شد باید دستی اجرا شود یا آن را به داخل پوشه startup بکشید.
  • برنامه برای اجرایش نیاز به لاگین کاربر و مجوز نوشتن در آن پوشه را دارد تا به درستی کار کند.
در قسمت بعدی مبحث لاگ‌ها را ادامه خواهیم داد و با ماژول Logging در IIS و تنظیماتش آشنا خواهیم شد.
نظرات مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 2 - طراحی موجودیت‌های سیستم
درحال R&D در راستای حذف وابستگی به StructureMap برای تزریق وابستگی‌ها با طول عمر Tenant-Singleton، هستم. این وابستگی به دلیل کمبودهای IoC Container توکار، ایجاد شده است. 
نظرات مطالب
Dependency Injection در Asp.Net WebApi (روش اول)
مطلب شما را مطالعه کردم. تنها ایرادی که می‌توان اشاره کرد Implement کردن دستی تک تک سرویسها در Windsor Container می‌باشد. آیا راه حلی برای این موضوع هست ؟ (مطمئنا در پروژه هایی با تعداد سرویس  و کنترل زیاد مشکل ایجاد می‌کند)
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
امکانی که در قسمت "نیاز به تعویض IoC Container توکار ASP.NET Core  " در همین مقاله فرمودین رو چه کار کنیم؟ :
 • امکان اسکن اسمبلی‌های مختلف جهت یافتن اینترفیس‌ها و اتصال خودکار آن‌ها (طراحی‌های افزونه پذیر)
مطالب
یکپارچه سازی CKEditor با Lightbox
در یک پروژه من احتیاج داشتم تا عکس هایی که کاربر از طریق ckeditor آپلود می‌کنه ، به صورت خودکار با lightbox  یکپارچه شه و به صورت گالری عکس نمایش داده شود.
همان طور که می‌دونید مکانیزم عملکرد اکثر پلاگین‌های lightbox  به صورت زیر است:
<a href="orginal size of image directory"><img src="thumb(smaller size) image directory" /></a>

خب معلوم میشه که آدرس عکسی که به صورت کوچیک)اصطلاحا بند انگشتی) به نمایش در میاد باید داخل تگ img ، وآدرس عکس با سایز اصلی ، داخل تگ a قرار بگیره.

پس تقریبا معلوم شد که چه باید بکنیم.

ابتدا باید عکسی که آپلود شده را به صورت خودکار به اندازه کوچکتر تغییر ابعاد داده و سپس آدرس عکس تغییر ابعاد داده شده ، را به عنوان آدرس عکس آپلود شده به ckeditor باز گردانیم  که در شکل زیر آن را نشان داده ام:

ولی  ما فقط  آدرس  عکس تغییر ابعاد داده شده متعلق به تگ img  را ، به ckeditor  داده ایم و برای اینکه با lightbox  به خوبی کار کند، احتیاج داریم که آدرس عکس با سایز اصلی را داخل تگ  a  قرار دهیم، که در ckeditor می‌توانیم از قسمت پیوندها این کار را انجام دهیم، و همه‌ی این عملیات باید به صورت خودکار انجام شود.


خب تا اینجا خلاصه ای از آنچه باید انجام شود را گفتم.

در کل منطقی که باید پیاده شود بدین گونه است:

1-  پیاده سازی ckeditor
2-  فعال کردن قسمت آپلود عکس ckeditor
3-  آپلود کردن عکس و تغییر اندازه آن به کمک  کلاس WebImage
4-  برگرداندن آدرس عکس‌های آپلود شده به ckeditor و روش‌های پیاده سازی آن

نکات:
الف) من در اینجا از ASP.NET MVC استفاده می‌کنم .شما  نیز می‌توانید منطق پیاده سازی شده را به راحتی و با کمی تغییرات به پروژه خود اعمال کنید.
ب) کدهایی که من نوشتم 100% بهینه نیستند و کاملا هم بدون اشکال نیستند ولی  نیازهای شما را برآورده می‌کند.
ج)آدرس دادن فایل‌های من کاملا صحیح نیستند و بهتر است شما از T4MVC استفاده کنید.

مرحله اول: دانلود و پیاده سازی ckeditor در صفحه

ابتدا به سایت ckeditor.com مراجعه  و از قسمت دانلود، آن را دانلود کرده و سپس از حالت فشرده درآورده، در فولدری مثلا به نام Scripts در پروژه‌ی خود بریزید.
همان طور که می‌دانید ckeditor با یک textarea  یکپارچه میشود ، که من ساده‌ترین آن را برای شما شرح می‌دهم.
اول از همه شما باید یک فایل جاوا اسکریپت متعلق به ckeditor  را در صفحه ای که از آن می‌خواهید استفاده کنید به صفحه ضمیمه کنید. نام این فایل ckeditor.js هست که در فایل دانلودی در داخل پوشه‌ی ckeditor دیده میشود.
 
<script src="/Scripts/ckeditor/ckeditor.js" type="text/javascript"></script>
 نکته: بهتر است که این ارجاع را قبل از بسته شدن تگ body انجام دهید یعنی درست قبل از </body>.
خب فرض کنید که یک textarea به شکل زیر داریم. برای اینکه این textarea  با ckeditor  یکپارچه شود کافیست که class آن را بر روی ckeditor  قرار دهید.
<textarea id="content" name="content" class="ckeditor" ></textarea>
نکته: حتما برای textarea خود id را نیز تعیین کنید ، چون در غیر این صورت  ckeditor کار نخواهد کرد.

تا به اینجای کار توانستیم ckeditor را اجرا کنیم.
در مرحله بعد سراغ فعال سازی آپلود عکس در آن می‌رویم.

مرحله دوم: فعال سازی آپلود عکس در ckeditor

از شواهد این طور به نظر میاد که به صورت پیشفرض این امکان غیر فعال است و باید به صورت دستی آن را فعال کنیم.
 برای این کار کافیست که از مستندات ckeditor  کمک بگیریم.
خب یکی از راحت‌ترین این روش‌ها این است که قبل از بسته شدن تگ بادی فایل جاوا اسکریپت زیر را بنویسیم:
 
<script type="text/javascript">
        CKEDITOR.replace( 'content' , { filebrowserImageUploadUrl: '/Admin/UploadImage' } );
</script>
نکته اول: این خط کدی که نوشتیم مرحله اول را باطل می‌کنه یعنی احتیاج نبود که مرحله اول را طی کنیم و می‌توانستیم مستقیما از همین مرحله شروع کنیم.
توضیحات:
آرگومان اول CKEDITOR.replace که در اینجا content  است ، در واقع  id همان textarea ای هست که می‌خواهیم ckeditor  روی آن اعمال شود.
آرگومان دوم نام کنترلر و اکشن را برای آپلود فایل مشخص می‌کنه.(از منطق ASP.Net MVC استفاده کردم)
خب تا اینجا اگر تست بگیرید میبینید که قسمت زیر برایتان فعال شده.

مرحله سوم: آپلود کردن عکس و تغییر اندازه آن به کمک  کلاس WebImage

برای این که ببینم که این فرم آپلود ckeditor ، چه پارامترهایی را به اکشن متد من ارسال می‌کنه ، از فایرباگ کمک گرفتم:

همان طور که می‌یبینید به خوبی آدرس post  شدن اطلاعات به اکشن متدی که من برایش مشخص کردم را فهمیده.
اما سه پارامتر دیگر نیز به اکشن متد ما ارسال می‌کنه: CKEditor و CKeditorFuncNum و langCod
برای اینکه با این پارامتر‌های ارسالی بیشتر آشنا شوید ، توصیه می‌کنم این صفحه را ببینید.
آنچه که از این پارامتر‌ها برای ما مهم هست ، من در اکشن متد تعریفی خود لحاظ کرده ام.

خب همون طور که یپش از این گفته بودم ما نیاز داریم که عکس آپلود شده را به ابعاد کوچکتر تغییر اندازه داده  و اصطلاحا از آن به عنوان تصویر بند انگشتی استفاده کنیم. آدرس این عکس کوچک شده ، همانیست که در آدرس تگ img  قرار می‌گیره و در ابتدا به کاربر نمایش داده میشه.
برای انجام این عمل من کلاسی را برای کار کردن با عکس برایتان معرفی می‌کنم،  به نام WebImage  که  در داخل فضای نامی System.Web.Helpers  قرار گرفته است.
از طریق این کلاس می‌توان کلیه عملیات دریافت فایل آپلود شده،  ویرایش ، تغییر اندازه ، چرخاندن ، بریدن و حتی watermark کردن و در نهایت ذخیره عکس را به آسانی انجام داد.
من کدهای متد UploadImage را برایتان قرار می‌دهم که زیاد هم بهینه نیست و سپس برایتان توضیح میدهم.

public ActionResult UploadImage(string CKEditorFuncNum, string CKEditor, string langCode)
        {
            string message;  // message to display   when file upload successfully(optional)
            string thumbPath = "";  // the directory for thumb file that should resize
            var db = new MyDbContext();  // make new instance from my context
            // here logic to upload image
            // and get file path of the image
            var file = WebImage.GetImageFromRequest(); // get the uploaded file from request
            var ext = Path.GetExtension(file.FileName);  // get the path of file
            //get the file name without extension
            var fileName = Path.GetFileNameWithoutExtension(file.FileName);
            //add time to file name to avoid same name file overwrite, and then add extension to it
            fileName += DateTime.Now.ToFileTime() + ext;
            //choose the path for the original size of image
            var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/Content/UploadedImages/Default"), fileName);
            file.Save(path);  //save the original size of the image
            db.Images.Add(new Image { RealName = file.FileName, FileName = fileName, UploadDate = DateTime.Now }); // save image info to db
            db.SaveChanges();  // submit changes to db
            string defaultPath = "/Content/UploadedImages/Default/" + fileName;  //path for original size of //images
            if (file.Width > 400)  // if width of image bigger than 400 px do resize
            {
                file.Resize(400, 400, true);  //resize the image , third argument is aspect ratio
                string thumbName = "Thumb-" + fileName;  // resized image name
                //path for resized image file
                string path2 = Server.MapPath("~/Content/UploadedImages/Thumbs/" + thumbName);
                thumbPath = "/Content/UploadedImages/Thumbs/" + thumbName;
                //save resized image file
                file.Save(path2);
            }
            else
            {
                thumbPath = defaultPath;  // if the size not bigger than 400px the thumb, path = default path
            }
            // passing message success/failure
            message = "Image was saved correctly";
            // since it is an ajax request it requires this string
            //java script that return files path to ckeditor
            string output = @"<script>window.parent.CKEDITOR.tools.callFunction(" + CKEditorFuncNum + ", \"" + thumbPath + "\", \"" + message + "\");window.parent.document.getElementById('cke_145_textInput').value='" + defaultPath + "';window.parent.document.getElementById('cke_125_textInput').value=0;</script>";
            return Content(output);
        }


توضیحات:
ابتدا یه رشته  به نام message  در نظر گرفتم ، برای هنگامی که آپلود شد، ckeditor به کاربر نشان بده.
سپس منطق من به این صورت بوده که مسیری برای ذخیره سازی فایل‌های تغییر اندازه داده شده ، و نیز مسیری برای فایل‌های با اندازه اصلی در نظر گرفتم.
همچنین من در اینجا من از بانک اطلاعاتی برای ذخیره سازی اطلاعاتی از عکس استفاده کردم،  که در اینجا بحث اصلی ما نیست.
سپس به کمک WebImage.GetImageFromRequest فایل آپلود شده را دریافت کردم.این متد به اندازه کافی باهوش هست که بفهمد ، چه فایلی آپلود شده.
سپس پسوند فایل را از نام فایل جدا کردم، و تاریخ کنونی را به شکل رشته در آورده  و به انتهای نام عکس اضافه کرده تا از تکراری نبودن نام عکس‌ها مطمئن باشم.
سپس پسوند فایل را نیز دوباره به نام فایل اضافه کردم و به کمک متد Save کلاس WebImage عکس را ذخیره کردم.
سپس چک کردم که اگر عرض عکس بیشتر از 400  پیکسل هست ، آن  را تغییر اندازه  بده و ذخیره کنه، و در غیر این صورت آدرس عکسی که قرار بود تغییر اندازه داده بشه با آدرس عکس اصلی یکی میشه.


قسمت مهم:
نکته مهم اینه که ما آدرسهای عکس‌های آپلود شده را چگونه به ckeditor  برگردانیم.
همان طوری که در قسمت آخر هم مشاهده می‌کنید ، ما سه  دستور جاوا اسکریپت به مرورگر برگردوندیمم:
اولیش:

window.parent.CKEDITOR.tools.callFunction(" + CKEditorFuncNum + ", \"" + thumbPath + "\", \"" + message + "\");

در حقیقت ما در اینجا ما از api‌های ckeditor و همچنین پارامترهای ارسالی از طرف ckeditor  استفاده کردیم ، تا قسمت آدرس عکس را با آدرس عکس تغییر اندازه داده شده و کوچک شده پر می‌کنیم.
سوال؟
حالا چگونه قسمت پیوند را پر کنیم؟ این  را دیگر من پیدا نکردم ، تا دست به دامن دوست  و یا شایدم دشمن قدیمیمون جاوا اسکریپت شدم.
اول رفتم به کمک فایرباگ دیدم که id  فیلد پیوند‌ها چیه؟


همان طور که معلومه  id این فیلد cke_145_textInput  هست و به کمک یه خط js می‌توان این فیلد را با آدرس عکس آپلود شده با سایز اصلی پر کرد.
اولش من این را نوشتم:

document.getElementsById("cke_145_textInput").value = defaultPath;

اما بازم js  شروع کرد به بدقلق شدن. هرچی توی کنسول دیباگش کردم خطای null بودن را میداد. بعد از یه ساعت سرو کله زدن و تقریبا ناامید شدن ، چشمم به قسمت اول کد api خود ادیتور که اولش را با window.parent شروع کرده  افتاد ، و من هم کد خودم را به شکل زیر تغییر دادم:

window.parent.document.getElementsById("cke_145_textInput").value = defaultPath;

موفقیت در این قسمت از کد باعث شد که من دست به کد‌تر شوم و مشکل border عکس ها، که به صورت  دیفالت در IE  یا همون دشمن همیشگی وجود داره ، را حل کنم ومقدار border را به صورت پیش فرض صفر کنم. 

window.parent.document.getElementsById('cke_125_textInput').value=0;

خب همه‌ی این دردسر‌ها را ما تحمل کردیم تا به ساده‌ترین شکل ممکن هر عکسی را که آپلود شد ، برای مکانیزم lightbox  آماده کنیم و به راحتی یه گالری عکس خوب داشته باشیم.
خب حتما می‌پرسید که از چه پلاگینی برای ایجاد lightbox  استفاده کنیم:
من به شخصه پلاگین colorbox  را پیشنهاد می‌دم.
با انجام یک سرچ ساده سایتش را پیدا کنید و با مستندات و ویژگی‌های آن آشنا شوید.
یک پیشنهاد:
برای انجام سلکت زدن برای عناصری که باید پلاگین colorbox  روی آنها اعمال شوند من سلکت زدن به شیوه‌ی زیر را پیشنهاد می‌کنم:

$(".container [href$='.jpg']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });
$(".container [href$='.png']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });
$(".container [href$='.gif']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });

فرض کنید div ی که متن و عکس‌های ما را شامل میشه ، کلاسش container  باشه . با کمک [href$='.jpg']  می‌توان گفت هر لینکی که،  پسوند فایلی که به آن اشاره می‌کند، .jpg هست،  ویژگی colorbox  را به خود بگیرید.


یک پیشنهاد برای تشکیل گالری عکس:
همان طور که من در بالا اشاره کردم ، rel را بر روی  gal قرار دادم، تا هر تگی که ویژگی  rel را داشته باشد، تشکیل یک گروه برای گالری عکس را بدهد.
برای اینکه  بتوانیم این ویژگی را به عناصر مورد نظر خود اعمال کنیم ، بازم دست به دامان jQuery می‌شویم:

$(".container [href$='.jpg']").attr("rel", "gal");

خب مثل اینکه دیگر کار تمام شده و امیدوارم برای شما مفید بوده باشه.
موفق باشید...