مطالب
مقدمه‌ای بر تزریق وابستگی‌ها درASP.NET Core
ASP.NET Core با ذهنیت پشتیبانی و استفاده از تزریق وابستگی‌ها ایجاد شده‌است. اپلیکیشن‌های ASP.NET Core از سرویس‌های ذاتی فریم ورک که داخل متدهای کلاس Startup پروژه تزریق شده‌اند و همچنین سرویس‌های اپلیکیشن که تنظیمات خاص آنها در پروژه انجام گرفته است، استفاده می‌کنند. سرویس کانتینر پیش فرض ارائه شده توسط ASP.NET Core، مجموعه‌ای حداقلی از ویژگی‌ها را ارائه می‌کند و هدف آن جایگزینی با دیگر فریم ورک‌های تزریق وابستگی نمی‌باشد.

مشاهده یا دانلود کدهای مقاله


تزریق وابستگی چیست؟

تزریق وابستگی (DI) تکنیکی برای دستیابی به اتصال شل بین اشیاء و همکاران اشیاء و وابستگی‌های بین آنها می‌باشد. یک شیء برای انجام وظایف خود، بجای اینکه اشیاء همکار خود را به صورت مستقیم نمونه سازی کند، یا از ارجاعات استاتیک استفاده نماید، می‌تواند از اشیائی که برایش تامین شده‌است، استفاده کند. در اغلب موارد کلاس‌ها، وابستگی‌های خود را از طریق سازنده‌ی خود درخواست می‌کنند، که به آنها اجازه می‌دهد اصل وابستگی صریح را رعایت کنند (Explicit Dependencies Principle). این روش را «تزریق در سازنده» می‌نامند.
از آنجا که در طراحی کلاس‌ها با استفاده از DI، نمونه سازی مستقیم، توسط کلاس‌ها و به صورت Hard-coded انجام نمی‌گیرد، وابستگی بین اشیاء کم شده و پروژه‌ای با اتصالات شل به دست می‌آید. با این کار اصل وابستگی معکوس (Dependency Inversion Principle) رعایت می‌شود. بر اساس این اصل، ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین خود وابسته باشند؛ بلکه هر دو باید به کلاس‌هایی انتزاعی وابسته باشند. اشیاء بجای ارجاع به پیاده سازی‌های خاص کلاس‌های همکار خود، کلاس‌های انتزاعی، معمولاٌ اینترفیس آنها را درخواست می‌کنند و هنگام نمونه سازی از آنها (داخل متد سازنده) کلاس پیاده سازی شده برایشان تامین می‌شود. خارج کردن وابستگی‌‎های مستقیم از کلاس‌ها و تامین پیاده سازی‌های این اینترفیس‌ها به صورت پارامتر‌هایی برای کلاس‌ها، یک مثال از الگوی طراحی استراتژی (Strategy design pattern) می‌باشد.

در حالتیکه کلاس‌ها به تعداد زیادی کلاس وابستگی داشته باشند و برای اجرا شدن، نیاز به تامین وابستگی‌هایشان داشته باشند، بهتر است یک کلاس اختصاصی، برای نمونه سازی این کلاس‌ها با وابستگی‌های مورد نیاز آنها، در سیستم وجود داشته باشد. این کلاس نمونه ساز را کانتینرIoC، یا کانتینر DI یا به طور خلاصه کانتینر می‌نامند ( Inversion of Control (IoC) ). کانتینر در اصل یک کارخانه می‌باشد که وظیفه‌ی تامین نمونه‌هایی از کلاس‌هایی را که از آن درخواست می‌شود، انجام می‌دهد. اگر یک کلاس تعریف شده، وابستگی به کلاس‌های دیگر داشته باشد و کانتینر برای ارائه وابستگی‌های کلاس تعریف شده تنظیم شده باشد، هر موقع نیاز به یک نمونه از این کلاس وجود داشته باشد، به عنوان بخشی از کار نمونه سازی از کلاس مورد نظر، کلاس‌های وابسته‌ی آن نیز ایجاد می‌شوند (همه‌ی کارهای مربوط به نمونه سازی کلاس خاص و کلاس‌های وابسته به آن توسط کانتینر انجام می‌گیرد). به این ترتیب، می‌توان وابستگی‌های بسیار پیچیده و تو در توی موجود در سیستم را بدون نیاز به هیچگونه نمونه سازی hard-code شده، برای کلاس‌ها فراهم کرد. کانتینرها علاوه بر ایجاد اشیاء و وابستگی‌های موجود در آنها، معمولا طول عمر اشیاء در اپلیکیشن را نیز مدیریت می‌کنند.
ASP.NET Core یک کانتینر بسیار ساده را به نام اینترفیس IServiceProvider  ارائه داده است که به صورت پیش فرض از تزریق وابستگی در سازنده‌ی کلاس‌ها پشتیبانی می‌کند و همچنین ASP.NET برخی از سرویس‌های خود را از طریق DI در دسترس قرار داده است. کانتینرASP.NET، یک اشاره‌گر به کلاس‌هایی است که به عنوان سرویس عمل می‌کنند. در ادامه‌ی این مقاله، سرویس‌ها به کلاس‌هایی گفته می‌شود که به وسیله‌ی کانتینر ASP.NET Core مدیریت می‌شوند. شما می‌توانید سرویس ConfigureServices کانتینر را در داخل کلاس Startup پروژه خود پیکربندی کنید.


تزریق وابستگی از طریق متد سازنده‌ی کلاس

تزریق وابستگی از طریق متد سازنده، مستلزم آن است که سازنده‌ی کلاس مورد نظر عمومی باشد. در غیر این صورت، اپلیکیشن شما استثنای InvalidOperationException  را با پیام زیر نشان می‌دهد:
 A suitable constructor for type 'YourType' could not be located. Ensure the type is concrete and services are registered for all parameters of a public constructor.

تزریق از طریق متد سازنده مستلزم آن است که تنها یک سازنده‌ی مناسب وجود داشته باشد. البته Overload سازنده امکان پذیر است؛ ولی باید تنها یک متد سازنده وجود داشته باشد که آرگومان‌های آن توسط DI قابل ارائه باشند. اگر بیش از یکی وجود داشته باشد، سیستم استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان می‌دهد:
 Multiple constructors accepting all given argument types have been found in type 'YourType'. There should only be one applicable constructor.

سازندگان می‌توانند آرگومان‌هایی را از طریق DI دریافت کنند. برای این منظور آرگومان‌های این سازنده‌ها باید مقدار پیش فرضی را داشته باشند. به مثال زیر توجه نمایید:
// throws InvalidOperationException: Unable to resolve service for type 'System.String'...
public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title)
{
    _characterRepository = characterRepository;
    _title = title;
}

// runs without error
public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title = "Characters")
{
    _characterRepository = characterRepository;
    _title = title;
}


استفاده از سرویس ارائه شده توسط فریم ورک

متد ConfigureServices در کلاس Startup، مسئول تعریف سرویس‌هایی است که سیستم از آن استفاده می‌کند. از جمله‌ی این سرویس‌ها می‌توان به ویژگی‌های پلتفرم مانند EF Core و ASP.NET Core MVC اشاره کرد. IServiceCollection که به ConfigureServices ارائه می‌شود، سرویس‌های زیر را تعریف می‌کند (که البته بستگی به نوع پیکربندی هاست دارد):

  نوع سرویس    طول زندگی 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment  
 Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IApplicationLifetime     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartup     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.Server.IServer     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Options.IConfigureOptions     Transient 
    Microsoft.Extensions.ObjectPool.ObjectPoolProvider     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartupFilter     Transient 
    System.Diagnostics.DiagnosticListener     Singleton 
    System.Diagnostics.DiagnosticSource     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Options.IOptions     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Http.IHttpContextFactory     Transient 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.Builder.IApplicationBuilderFactory     Transient 
    Microsoft.Extensions.Logging.ILogger     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Logging.ILoggerFactory  
 Singleton 

در زیر نمونه ای از نحوه‌ی اضافه کردن سرویس‌های مختلف را به کانتینر، با استفاده از متدهای الحاقی مانند AddDbContext، AddIdentity و AddMvc، مشاهده می‌کنید:

// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // Add framework services.
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
        options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")));

    services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
        .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
        .AddDefaultTokenProviders();

    services.AddMvc();

    // Add application services.
    services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
    services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
}
ویژگی‌ها و میان افزار‌های ارائه شده توسط ASP.NET، مانند MVC، از یک قرارداد، با استفاده از متد الحاقی AddServiceName برای ثبت تمام سرویس‌های مورد نیاز این ویژگی پیروی می‌کنند.


ثبت سرویس‌های اختصاصی

شما می‌توانید سرویس‌های اپلیکیشن خودتان را به ترتیبی که در تکه کد زیر مشاهده می‌کنید، ثبت نمایید. اولین نوع جنریک، نوعی است که از کانتینر درخواست خواهد شد و معمولا به شکل اینترفیس می‌باشد. نوع دوم، نوع پیاده سازی شده‌ای است که به وسیله‌ی کانتینر، نمونه سازی خواهد شد و کانتینر برای درخواست‌های از نوع اول، این نمونه از  تایپ را ارائه خواهد کرد:
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();

نکته:
هر متد الحاقی <services.Add<ServiceName، سرویس‌هایی را اضافه و پیکربندی می‌کند. به عنوان مثال services.AddMvc نیازمندی‌های سرویس MVC را اضافه می‌کند. توصیه می‌شود شما هم با افزودن متدهای الحاقی در فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection این قرارداد را رعایت نمائید. این کار باعث کپسوله شدن ثبت گروهی سرویس‌ها می‌شود.
متد AddTransient، برای نگاشت نوع‌های انتزاعی به سرویس‌های واقعی که نیاز به نمونه سازی به ازای هر درخواست دارند، استفاده می‌شود. در اصطلاح، طول عمر سرویس‌ها در اینجا مشخص می‌شوند. در ادامه گزینه‌های دیگری هم برای طول عمر سرویس‌ها تعریف خواهند شد. خیلی مهم است که برای هر یک از سرویس‌های ثبت شده، طول عمر مناسبی را انتخاب نمایید. آیا برای هر کلاس که سرویسی را درخواست می‌کند، باید یک نمونه‌ی جدید ساخته شود؟ آیا فقط یک نمونه در طول یک درخواست وب مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ یا باید از یک نمونه‌ی واحد برای طول عمر کل اپلیکیشن استفاده شود؟
در مثال ارائه شده‌ی در این مقاله، یک کنترلر ساده به نام CharactersController وجود دارد که نام کاراکتری را نشان می‌دهد. متد Index، لیست کنونی کاراکترهایی را که در اپلیکیشن ذخیره شده‌اند، نشان می‌دهد. در صورتیکه این لیست خالی باشد، تعدادی به آن اضافه می‌کند. توجه داشته باشید، اگرچه این اپلیکیشن از Entity Framework Core و ClassDataContext برای داده‌های مانا استفاده می‌کند، هیچیکدام از آنها در کنترلر ظاهر نمی‌شوند. در عوض، مکانیزم دسترسی به داده‌های خاص، در پشت یک اینترفیس (ICharacterRepository) مخفی شده است (طبق الگوی طراحی ریپازیتوری). یک نمونه از ICharacterRepository از طریق سازنده درخواست می‌شود و به یک فیلد خصوصی اختصاص داده می‌شود، سپس برای دسترسی به کاراکتر‌ها در صورت لزوم استفاده می‌شود:
public class CharactersController : Controller
{
    private readonly ICharacterRepository _characterRepository;

    public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository)
    {
        _characterRepository = characterRepository;
    }

    // GET: /characters/
    public IActionResult Index()
    {
        PopulateCharactersIfNoneExist();
        var characters = _characterRepository.ListAll();

        return View(characters);
    }

    private void PopulateCharactersIfNoneExist()
    {
        if (!_characterRepository.ListAll().Any())
        {
            _characterRepository.Add(new Character("Darth Maul"));
            _characterRepository.Add(new Character("Darth Vader"));
            _characterRepository.Add(new Character("Yoda"));
            _characterRepository.Add(new Character("Mace Windu"));
        }
    }
}

ICharacterRepository دو متد مورد نیاز کنترلر برای کار با نمونه‌های Character را تعریف می‌کند:
using System.Collections.Generic;
using DependencyInjectionSample.Models;

namespace DependencyInjectionSample.Interfaces
{
    public interface ICharacterRepository
    {
        IEnumerable<Character> ListAll();
        void Add(Character character);
    }
}
این اینترفیس با نوع واقعی CharacterRepository پیاده سازی شده است که در زمان اجرا استفاده می‌شود:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using DependencyInjectionSample.Interfaces;

namespace DependencyInjectionSample.Models
{
    public class CharacterRepository : ICharacterRepository
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;

        public CharacterRepository(ApplicationDbContext dbContext)
        {
            _dbContext = dbContext;
        }

        public IEnumerable<Character> ListAll()
        {
            return _dbContext.Characters.AsEnumerable();
        }

        public void Add(Character character)
        {
            _dbContext.Characters.Add(character);
            _dbContext.SaveChanges();
        }
    }
}
توجه داشته باشید که CharacterRepository یک ApplicationDbContext را در سازنده‌ی خود درخواست می‌کند. همانطور که مشاهده می‌شود هر وابستگی درخواست شده، به نوبه خود وابستگی‌های دیگری را درخواست می‌کند. تزریق وابستگی‌هایی به شکل زنجیره‌ای، همانند این مثال غیر معمول نیست. کانتینر مسئول resolve (نمونه سازی) همه‌ی وابستگی‌های موجود در گراف وابستگی و بازگرداندن سرویس کاملا resolve شده می‌باشد.

نکته
ایجاد شیء درخواست شده و تمامی اشیاء مورد نیاز شیء درخواست شده را گراف شیء می‌نامند. به همین ترتیب مجموعه‌ای از وابستگی‌هایی را که باید resolve شوند، به طور معمول، درخت وابستگی یا گراف وابستگی می‌نامند.

در مورد مثال مطرح شده، ICharacterRepository و به نوبه خود ApplicationDbContext باید با سرویس‌های خود در کانتینر ConfigureServices و کلاس Startup ثبت شوند. ApplicationDbContext با فراخوانی متد <AddDbContext<T پیکربندی می‌شود. کد زیر ثبت کردن نوع CharacterRepository را نشان می‌دهد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
        options.UseInMemoryDatabase()
    );

    // Add framework services.
    services.AddMvc();

    // Register application services.
    services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>();
    services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>();
    services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
    services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>();
    services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty));
    services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
}
کانتکست انتیتی فریم ورک، با استفاده از متدهای کمکی که در تکه کد بالا نشان داده شده است، باید با طول عمر Scoped به کانتینر سرویس‌ها افزوده شود. این کار می‌تواند به صورت اتوماتیک انجام گیرد. همه‌ی ریپازیتوری‌هایی که از Entity Framework استفاده می‌کنند، باید از یک طول عمر مشابه استفاده کنند.

هشدار
خطر بزرگی را که باید در نظر گرفت، resolve کردن سرویس Scoped از طول عمر singleton می‌باشد. در صورت انجام این کار، احتمال دارد که سرویس‌ها وارد حالت نادرستی شوند.

سرویس‌هایی که وابستگی‌های دیگری هم دارند، باید آنها را در کانتینر ثبت کنند. اگر سازنده‌ی سرویس نیاز به یک primitive به عنوان ورودی داشته باشد، می‌توان با استفاده از الگوی گزینه‌ها و پیکربندی (options pattern and configuration)، ورودی‌های مناسبی را به سازنده‌ها منتقل کرد.


طول عمر سرویس‌ها و گزینه‌های ثبت

سرویس‌های ASP.NET را می‌توان با طول عمرهای زیر پیکربندی کرد:
Transient: سرویس‌هایی با طول عمر Transient، در هر زمان که درخواست می‌شوند، مجددا ایجاد می‌شوند. این طول عمر برای سرویس‌های سبک و بدون حالت مناسب می‌باشند.
Scoped: سرویس‌هایی با طول عمر Scoped، تنها یکبار در طی هر درخواست ایجاد می‌شوند.
Singleton: سرویس‌هایی با طول عمر Singleton، برای اولین باری که درخواست می‌شوند (یا اگر در ConfigureServices نمونه‌ای را مشخص کرده باشید) ایجاد می‌شوند و درخواست‌های آتی برای این سرویس‌ها از همان نمونه‌ی ایجاد شده استفاده می‌کنند. اگر اپلیکیشن شما درخواست رفتار singleton را داشته باشد، پیشنهاد می‌شود که سرویس کانتینر را برای مدیریت طول عمر سرویس مورد نیاز پیکربندی کنید و خودتان الگوی طراحی singleton را پیاده سازی نکنید.

سرویس‌ها به چندین روش می‌توانند در کانتینر ثبت شوند. چگونگی ثبت کردن یک سرویس پیاده سازی شده برای یک نوع، در بخش‌های پیشین توضیح داده شده است. علاوه بر این، یک کارخانه را می‌توان مشخص کرد، که برای ایجاد نمونه بر اساس تقاضا استفاده شود. رویکرد سوم، ایجاد مستقیم نمونه‌ای از نوع مورد نظر است که در این حالت کانتینر اقدام به ایجاد یا نابود کردن نمونه نمی‌کند.

به منظور مشخص کردن تفاوت بین این طول عمرها و گزینه‌های ثبت کردن، یک اینترفیس ساده را در نظر بگیرید که نشان دهنده‌ی یک یا چند operation است و یک شناسه‌ی منحصر به فرد operation را از طریق OperationId نشان می‌دهد. برای مشخص شدن انواع طول عمرهای درخواست شده، بسته به نحوه‌ی پیکربندی طول عمر سرویس مثال زده شده، کانتینر، نمونه‌ی یکسان یا متفاوتی را از سرویس، به کلاس درخواست کننده ارائه می‌دهد.  ما برای هر طول عمر، یک نوع را ایجاد می‌کنیم:

using System;

namespace DependencyInjectionSample.Interfaces
{
    public interface IOperation
    {
        Guid OperationId { get; }
    }

    public interface IOperationTransient : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationScoped : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationSingleton : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationSingletonInstance : IOperation
    {
    }
}
ما این اینترفیس‌ها را با استفاده از یک کلاس واحد به نام Operation پیاده سازی کرده‌ایم. سازنده‌ی این کلاس، یک Guid به عنوان ورودی می‌گیرد؛ یا اگر Guid برایش تامین نشد، خودش یک Guid جدید را می‌سازد.
سپس در ConfigureServices، هر نوع با توجه به طول عمر مورد نظر، به کانتینر افزوده می‌شود:
services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>();
services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>();
services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>();
services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty));
services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
توجه داشته باشید که سرویس IOperationSingletonInstance، از یک نمونه‌ی خاص، با شناسه‌ی شناخته شده‌ی Guid.Empty استفاده می‌کند (این Guid فقط شامل اعداد صفر می‌باشد). بنابراین زمانیکه این تایپ مورد استفاده قرار می‌گیرد، کاملا واضح است. تمام این سرویس‌ها وابستگی‌های خود را به صورت پراپرتی نمایش می‌دهند. بنابراین می‌توان آنها را در View نمایش داد.

using DependencyInjectionSample.Interfaces;

namespace DependencyInjectionSample.Services
{
    public class OperationService
    {
        public IOperationTransient TransientOperation { get; }
        public IOperationScoped ScopedOperation { get; }
        public IOperationSingleton SingletonOperation { get; }
        public IOperationSingletonInstance SingletonInstanceOperation { get; }

        public OperationService(IOperationTransient transientOperation,
            IOperationScoped scopedOperation,
            IOperationSingleton singletonOperation,
            IOperationSingletonInstance instanceOperation)
        {
            TransientOperation = transientOperation;
            ScopedOperation = scopedOperation;
            SingletonOperation = singletonOperation;
            SingletonInstanceOperation = instanceOperation;
        }
    }
}
برای نشان دادن طول عمر اشیاء، در بین درخواست‌های جداگانه‌ی یک اپلیکیشن، مثال ذکر شده شامل کنترلر OperationsController می‌باشد که هر کدام از انواع IOperation و همچنین OperationService را درخواست می‌کند. سپس اکشن Index تمام مقادیر OperationId کنترل کننده و سرویس‌ها را نمایش می‌دهد:
using DependencyInjectionSample.Interfaces;
using DependencyInjectionSample.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace DependencyInjectionSample.Controllers
{
    public class OperationsController : Controller
    {
        private readonly OperationService _operationService;
        private readonly IOperationTransient _transientOperation;
        private readonly IOperationScoped _scopedOperation;
        private readonly IOperationSingleton _singletonOperation;
        private readonly IOperationSingletonInstance _singletonInstanceOperation;

        public OperationsController(OperationService operationService,
            IOperationTransient transientOperation,
            IOperationScoped scopedOperation,
            IOperationSingleton singletonOperation,
            IOperationSingletonInstance singletonInstanceOperation)
        {
            _operationService = operationService;
            _transientOperation = transientOperation;
            _scopedOperation = scopedOperation;
            _singletonOperation = singletonOperation;
            _singletonInstanceOperation = singletonInstanceOperation;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            // viewbag contains controller-requested services
            ViewBag.Transient = _transientOperation;
            ViewBag.Scoped = _scopedOperation;
            ViewBag.Singleton = _singletonOperation;
            ViewBag.SingletonInstance = _singletonInstanceOperation;

            // operation service has its own requested services
            ViewBag.Service = _operationService;
            return View();
        }
    }
}

حالا دو درخواست جداگانه برای این کنترلر ساخته شده است:



به تفاوت‌های موجود در مقادیر OperationId در یک درخواست و بین درخواستها توجه کنید:
-  OperationId اشیاء Transient همیشه متفاوت می‌باشند. چون یک نمونه جدید برای هر کنترلر و هر سرویس ایجاد شده‌است.
- اشیاء Scoped در یک درخواست، یکسان هستند؛ اما در درخواست‌های مختلف متفاوت می‌باشند.
- اشیاء Singleton برای هر شی‌ء و هر درخواست (صرف نظر از اینکه یک نمونه در ConfigureServices ارائه شده است) یکسان می‌باشند.


درخواست سرویس

در ASP.NET سرویس‌های موجود در یک درخواست HttpContext از طریق مجموعه RequestServices قابل مشاهده می‌باشد.


RequestServices نشان دهنده‌ی سرویس‌هایی است که شما به عنوان بخشی از اپلیکیشن خود، آنها را پیکربندی و درخواست می‌کنید. هنگامیکه اشیاء اپلیکیشن شما وابستگی‌های خود را مشخص می‌کنند، این وابستگی‌ها با استفاده از نوع‌های موجود در RequestServices برآورده می‌شوند و نوع‌های موجود در ApplicationServices در این مرحله مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.
به طور کلی، شما نباید مستقیما از این خواص استفاده کنید و بجای آن، نوع‌های کلاس خود را توسط سازنده‌ی کلاس، درخواست کنید و اجازه دهید فریم ورک این وابستگی‌ها را تزریق کند. این کار باعث به‌وجود آمدن کلاس‌هایی با قابلیت آزمون‌پذیری بالاتر و اتصالات شل‌تر بین آنها می‌شود.


نکته
درخواست وابستگی‌ها با استفاده از پارامترهای کلاس سازنده، بر روش کار با مجموعه‌ی RequestServices ارجحیت دارد.


طراحی سرویس‌ها برای تزریق وابستگی‌ها

شما باید سرویس‌های خود را طوری طراحی کنید که از تزریق وابستگی‌ها برای ارتباطات خود استفاده نمایند. این کار باعث کاهش استفاده از فراخوانی‌های متدهای استاتیک (متدهای استاتیک، حالت دار می‌باشند و استفاده‌ی زیاد از آنها باعث به وجود آمدن بوی بد کدی به نام static cling، می‌شود) و همچنین از بین رفتن نیاز به نمونه سازی مستقیم کلاس‌های وابسته داخل سرویس‌ها، می‌شود. هر موقع بخواهید بین new کردن یک کلاس، یا درخواست دادن آن از طریق تزریق وابستگی، یکی را انتخاب کنید، این اصطلاح را به یاد بیاورید،  New is Glue. با پیروی از اصول SOLID طراحی شیء گرا، به طور طبیعی کلاس‌های شما تمایل به کوچک بودن، کارا و قابل تست بودن را دارند.
اگر متوجه شدید که کلاس‌های شما تمایل دارند تا تعداد وابستگی‌های زیادی به آنها تزریق شود، چه باید بکنید؟ به طور کلی این مشکل نشانه‌ای است از نقض  Single Responsibility Principle یا SRP است و احتمالا کلاس‌های شما وظایف بیش از اندازه‌ای را دارند. در این گونه موارد تلاش کنید مقداری از وظایف کلاس را به یک کلاس جدید منتقل کنید. در نظر داشته باشید که کلاس‌های کنترلر باید به مسائل UI تمرکز کنند و قوانین کسب و کار و جزئیات دسترسی به داده‌ها باید در کلاس‌هایی جداگانه و مرتبط با خود قرار داشته باشند.
به طور خاص برای دسترسی به داده ، شما می‌توانید DbContext را به کنترلر‌های خود تزریق کنید (با فرض اینکه شما EF را به کانتینر سرویس ConfigureServices اضافه کرده‌اید). بعضی از توسعه دهندگان به جای تزریق مستقیم DbContext از یک اینترفیس ریپازیتوری استفاده می‌نمایند. می‌توانید با استفاده از یک اینترفیس برای کپسوله کردن منطق دسترسی به داده‌ها در یک مکان، تعداد تغییرات مورد نیاز را در صورت تغییر دیتابیس، به حداقل برسانید.


تخریب سرویس ها

سرویس کانتینر برای نوع‌های IDisposable که خودش ایجاد کرده‌است، متد Dispose را فراخوانی خواهد کرد. با این حال، اگر شما خودتان نمونه‌ای را به صورت دستی نمونه سازی و به کانتینر اضافه کرده باشید، سرویس کانتینر آنرا dispose نخواهد کرد.

مثال:
// Services implement IDisposable:
public class Service1 : IDisposable {}
public class Service2 : IDisposable {}
public class Service3 : IDisposable {}

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // container will create the instance(s) of these types and will dispose them
    services.AddScoped<Service1>();
    services.AddSingleton<Service2>();

    // container did not create instance so it will NOT dispose it
    services.AddSingleton<Service3>(new Service3());
    services.AddSingleton(new Service3());
}

نکته:
در نسخه 1.0، کانتینر برای تمام اشیاء از نوع IDisposable از جمله اشیائی که خودش ایجاد نکرده بود، متد dispose را فراخوانی می‌کرد.


سرویس‌های کانتینر جانشین

کانتینر موجود در net core. به منظور تامین نیازهای اساسی فریم ورک ایجاد شده‌است و تعداد زیادی از اپلیکیشن‌ها از آن استفاده می‌کنند. با این حال، توسعه دهندگان می‌توانند کانتینرهای مورد نظر خود را جایگزین آن کنند. متد ConfigureServices به طور معمول مقدار void را بر می‌گرداند. اما با تغییر امضای آن به نوع بازگشتیIServiceProvider، می‌توان سرویس کانتینر متفاوتی را در اپلیکیشن پیکربندی کرد. سرویس‌های کانتینر IOC مختلفی برای NET. وجود دارند؛ در مثال زیر، Autofac استفاده شده است.
در ابتدا بسته‌های زیر را نصب کنید:
Autofac
Autofac.Extensions.DependencyInjection
سپس کانتینر را در ConfigureServices پیکربندی کنید و  IServiceProvider را به عنوان خروجی بازگردانید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    // Add other framework services

    // Add Autofac
    var containerBuilder = new ContainerBuilder();
    containerBuilder.RegisterModule<DefaultModule>();
    containerBuilder.Populate(services);
    var container = containerBuilder.Build();
    return new AutofacServiceProvider(container);
}


توصیه ها

هنگام کار با تزریق وابستگی‌ها، توصیه‌های ذیر را در نظر داشته باشید:
- DI برای اشیایی که دارای وابستگی پیچیده هستند، مناسب می‌باشد. کنترلرها، سرویس‌ها، آداپتورها و ریپازیتوری‌ها، نمونه‌هایی از این اشیاء هستند که می‌توانند به DI اضافه شوند.
- از ذخیره‌ی داده‌ها و پیکربندی مستقیم در DI اجتناب کنید. به عنوان مثال، معمولا سبد خرید کاربر نباید به سرویس کانتینر اضافه شود. پیکربندی باید از مدل گزینه‌ها استفاده کند. همچنین از اشیاء "data holder"، که فقط برای دسترسی دادن به اشیاء دیگر ایجاد شده‌اند، نیز اجتناب کنید. در صورت امکان بهتر است شیء واقعی مورد نیاز DI درخواست شود.
- از دسترسی استاتیک به سرویس‌ها اجتناب شود.
- از نمونه سازی مستقیم سرویس‌ها در کد برنامه خود اجتناب کنید.
- از دسترسی استاتیک به HttpContext اجتناب کنید.

توجه
مانند هر توصیه‌ی دیگری، ممکن است شما با شرایطی مواجه شوید که مجبور به نقض هر یک از این توصیه‌ها شوید. اما این موارد استثناء بسیار نادر می‌باشند و رعایت این نکات یک عادت برنامه نویسی خوب محسوب می‌شود.

مرجع: Introduction to Dependency Injection in ASP.NET Core
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
بازخوردها و خطاها پس از نصب :
بنده سرور مجازی 2008 رو مورد آزمایش قرار دادم :
با خطای 502.5 مواجه شدم


که طبق نکاتی که در لینک پایین تصویر وجود داشت :

Hosting bundle not installed or server not restarted

  • Browser: 502.3 Bad Gateway: There was a connection error while trying to route the request.
  • Application Log: Process ‘0’ failed to start. Port = PORT, Error Code = ‘-2147024894’.
  • ASP.NET Core Module Log: Log file created but empty 

و تغییری که در فایل webconfig جهت log کردن انجام دادم مورد زیر از توضیحات بالا مشاهده شد :
ASP.NET Core Module Log: Log file created but empty

که پس از Restart ویندوز سرور - مشکل خالی بودن فایل‌های لاگ برطرف شد و اینبار در فایل‌های لاگ با متن خطای زیر مواجه شدم:
 Failed to load the dll from [C:\Program Files\dotnet\host\fxr\1.0.1\hostfxr.dll], HRESULT: 0x80070057

در حال حاضر در صدد رفع این مشکل هستم.
مطالب
آموزش فایرباگ - #4 - JavaScript Development
در قسمت قبل با توابع خط فرمان آشنا شدیم . در این قسمت با توابع کنسول آشنا خواهیم شد .

فایرباگ یک متغییر عمومی به نام console دارد که به همه‌ی صفحات باز شده در فایرفاکس اضافه می‌کند . این شیء متدهایی دارد که بوسیله آن‌ها می‌توانیم عملیاتی در برنامه مان انجام داده و اطلاعاتی را در کنسول چاپ کنیم .

بعضی از این متدها عملکردی مشابه متدهای خط فرمان ( که در قسمت قبل شرح داده شدند ، ) دارند که از توضیح مجدد آن‌ها اجتناب می‌کنیم .

توابع کنسول - Console API :

توجه : همانند قسمت قبل ، در این قسمت هم برای همراه شدن با تست‌ها ، کد صفحه‌ی زیر را ذخیره کنید و برای اجرای کدها ، آن‌ها را در قسمت خط فرمان ( در تب کنسول ) قرار بدهید و دکمه‌ی Run ( یا Ctrl + Enter ) را بزنید .
<input type="button" onclick="startTrace('Some Text')" value="startTrace" />
<input type="button" onclick="startError()" value="test Error" />

<script type="text/javascript">
    function startTrace(str) {
        return method1(100, 200);
    }
    function method1(arg1, arg2) {
        return method2(arg1 + arg2 + 100);
    }
    function method2(arg1) {
        var var1 = arg1 / 100;
        return method3(var1);
    }
    function method3(arg1) {
        console.trace();
        var total = arg1 * 100;
        return total;
    }

    function testCount() {
        // do something
        console.count("testCount() Calls Count .");
    }

    function startError() {
        testError();
    }

    function testError() {
        var errorObj = new Error();
        errorObj.message = "this is a test error";
        console.exception(errorObj);
    }

    function testFunc() {
        var t = 0;
        for (var i = 0; i < 100; i++) {
            t += i;
        }
    }
</script>
  • console.log(object[,object,...])

    این دستور یک پیغام در کنسول چاپ می‌کند .
    console.log("This is a log message!");
    نتیجه :



    این دستور را می‌توانیم به شکل‌های مختلفی فراخوانی کنیم .
    مثلا :
    console.log(1 , "+" , 2 , "=", (1+2));
    نتیجه :


    در این دستور می‌توانیم از چند حرف جایگزین هم استفاده کنیم .


    مثال :

    console.log("Firebug 1.0 beta was %s in December %i.","released",2006);
    نتیجه :


    عملکرد 3 جایگزین نخست با توجه با مثال قبل مشخص شد . پس به سراغ جایگزین %o و %c می‌رویم .
    اگر در رشته‌ی مورد نظر ، یک شیء ( تابع ، آرایه ، ... ) برای جایگزین %o ارسال کنیم ، در خروجی آن شیء بصورت لینک نمایش داده می‌شود که با کلیک بروی آن ، فایرباگ آن شیء را در تب مناسبش Inspect می‌کند .
    مثال :
    console.log("this is a test functin : %o",testFunc);

    نتیجه :



    و زمانی که بروی لینک testFunc کلیک کنیم :



    یک ترفند : بوسیله جایگزین %o توانستیم به تابع مورد نظر لینک بدهیم . اگر بجای جایگزین %o از %s استفاده کنیم ، می‌توانیم بدنه‌ی تابع را ببینیم :
    console.log("this is a test functin : %s",testFunc);
    نتیجه :




    توسط جایگزین %c هم می‌توانید خروجی را فرمت کنید .

    console.log("%cThis is a Style Formatted Log","color:green;text-decoration:underline;");

    نتیجه :


  • console.debug(object[, object, ...])
  • console.info(object[, object, ...])
  • console.warn(object[, object, ...])
  • console.error(object[, object, ...])

    مشابه با دستور log عمل می‌کنند با این تفاوت که خروجی را با استایل متفاوتی نمایش می‌دهند .
    همچنین هر یک از این دستورات ، توسط دکمه‌های همنام در کنسول قابل فیلتر شدن هستند .



  • console.assert(expression[, object, ...])

    چک می‌کند که عبارت ارسال شده true هست یا نه . اگر true نبود ، پیغام وارد شده را چاپ و یک استثناء ایجاد می‌کند .
    console.assert(1==1,"this is a test error");
    console.assert(1!=1,"this is a test error");

    نتیجه :



  • console.clear()
  • console.dir(object)
  • console.dirxml(node)
  • console.profile([title])
  • console.profileEnd()

  • این توابع معادل توابع همنامشان در خط فرمان هستند که در قسمت قبل با عملکردشان آشنا شدیم .

  • console.trace()

    با این متد می‌توانید پی ببرید که از کجا و توسط چه متدهایی برنامه به قسمت trace رسیده . برای درک بهتر مجددا اسکریپت صفحه‌ی تست این مقاله را بررسی کنید ( جایی که متد trace قرار داده شده است ) .
    اکنون صفحه‌ی تست را باز کنید و بروی دکمه‌ی startTrace کلیک کنید . خروجی ظاهر شده در کنسول را از پایین به بالا بررسی کنید .


    حتما متوجه شدید که متد method3 چگونه در کدهایمان فراخوانی شده است !؟
    ابتدا با کلیک بروی دکمه‌ی startTrace ، متد startTrace اجرا شده و به همین ترتیب متد startTrace متد method1 ، متد method1 هم متد method2 و در نهایت method2 متد method3 را فراخوانی کرده است .
    دستور trace زمانی که در حال بررسی کدهای برنامه نویسان دیگر هستید ، بسیار می‌تواند به شما کمک کند .

  • console.group(object[, object, ...])

    با این دستور می‌توانید لاگ‌های کنسول را بصورت تو در تو گروه بندی کنید .
    console.group("Group1");
    console.log("Log in Group1");
    console.group("Group2");
    console.log("Log in Group2");
    console.group("Group3");
    console.log("Log in Group3");
    نتیجه :



  • console.groupCollapsed(object[, object, ...])

    این دستور معادل دستور قبلی است با این تفاوت که هنگام ایجاد ، گروه را جمع می‌کند .

  • console.groupEnd()

    به آخرین گروه بندی ایجاد شده خاتمه می‌دهد .

  • console.time(name)

    یک تایمر با نام داده شده ایجاد می‌کند . زمانی که نیاز دارید زمان طی شده بین 2 نقطه را اندازه گیری کنید ، این تابع مفید خواهد بود .

  • console.timeEnd(name)

    تایمر همنام را متوقف و زمان طی شده را چاپ می‌کند .
    console.time("TestTime");
    var t = 1;
    for (var i = 0; i < 100000; i++) { t *= (i + t) }
    console.timeEnd("TestTime");
    نتیجه :


  • console.timeStamp()

    توضیحات کامل را از اینجا دریافت کنید .

  • console.count([title])

    تعداد دفعات فراخوانی شدن کدی که این متد در آنجا قرار دارد را چاپ می‌کند .
    البته ظاهرا در ورژن 10.0.1 که بنده با آن کار می‌کنم ، این دستور بی عیب کار نمی‌کند . زیرا بجای آنکه در هربار فراخوانی ، در همان خط تعداد فراخوانی را نمایش بدهد ، فقط اولین لاگ را آپدیت می‌کند .


  • console.exception(error-object[, object, ...])

    یک پیغام خطا را به همراه ردیابی کامل اجرای کدها تا زمان رویداد خطا ( مانند متد trace ) چاپ می‌کند .
    در صفحه‌ی تست این متد را اجرا کنید :
    startError();
    نتیجه :

     توجه کنید که ما برای مشاهده‌ی عملکرد صحیح این دستور ، آن را در تابع testError قرار دادیم و بوسیله تابع startError آن فراخوانی کردیم .

  • console.table(data[, columns])

    بوسیله این دستور می‌توانید مجموعه ای از اطلاعات را بصورت جدول بندی نمایش بدهید .
    این متد از متدهای جدیدی است که در فایرباگ قرار داده شده است .


    برای اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید .

منابع :
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
- پروژه DNT Identity یک قسمت لاگر و گزارشگیری از اطلاعات آن دارد. مراجعه کنید به آن تا جزئیات خطای داخلی برنامه را مشاهده کنید. همچنین اگر برنامه‌ی وب را در حالت dotnet watch run هم اجرا کنید، این خطاها در کنسول لاگ می‌شوند.
- پورت 4200 مرتبط است به «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular» و پورت 5000 هم مرتبط است به پورت آزمایشی سرور اجرای کننده‌ی برنامه (dotnet watch run).
نظرات مطالب
آموزش ساخت و کار با subdomain در حالت لوکال هاست
مراحل کلی کار به این شکل است:
1- باز کردن فایل hosts و نوشتن کدهای زیر (البته شما می‌توانید هر اسم دلخواهی وارد نمایید)
 127.0.0.1 localhost
127.0.0.1 mysite.com
127.0.0.1 master.mysite.com
127.0.0.1 store1.mysite.com
127.0.0.1 store2.mysite.com
127.0.0.1 store3.mysite.com
127.0.0.1 store4.mysite.com
127.0.0.1 store5.mysite.com
127.0.0.1 store6.mysite.com
127.0.0.1 store7.mysite.com
127.0.0.1 store8.mysite.com
127.0.0.1 store9.mysite.com
2- اضافه کردن کد‌های زیر به قسمت binding در فایل applicationHosts.config از مسیر نصب IISExpress
 <bindings>
<!--<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:localhost" />-->
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:master.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store1.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store2.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store3.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store4.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store5.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store6.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store7.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store8.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store9.mysite.com" />
  </bindings>
3- باید برای IIS این آدرس‌ها را رجیستر کرد در غیر این صورت در زمان اجرا با خطا مواجه می‌شویم
برای این کار ابتدا cmd را با دسترسی مدیریتی اجرا کنید و با استفاده از دستور زیر می‌توان تک تک دامنه‌ها را رجیستر کرد:
 netsh http add urlacl url=http://mysite.com:80/ user=everyone
netsh http add urlacl url=http://master.mysite.com:80/ user=everyone
.
.
.
netsh http add urlacl url=http://store9.mysite.com:80/ user=everyone
در این صورت با اجرای پروژه سایت شما با آدرس‌های mysite.com و زیر دامنه‌های آن در دسترس خواهد بود.
پ.ن: در صورتی که نمی‌خواهید از پورت 80 استفاده کنید میتوانید به جای 80 پورت دلخواه خود را وارد نمایید. در این صورت از طریق آدرس mysite.com:mportnumber در دسترس خواهد بود  
مطالب
Zen Coding در Visual Studio 2012
Zen Coding روشی سریع برای نوشتن کدهای HTML با استفاده از گرامر selector‌های CSS است. این روش برای اولین بار در سال 2009 توسط Sergey Chikuyonok  معرفی شد و در طول این مدت، تبدیل به روشی عالی برای نوشتن کد‌های HTML تکراری و یکنواخت شده است.
برای استفاده از این روش در ویژوال استادیو 2012، احتیاج به نصب افزونه‌ی محبوب و پر طرفدار Web Essentials است. این افزونه که توسط  Mads Kristensen  توسعه پیدا کرده است،؛ علاوه بر Zen Coding ، ویژگی‌های بسیار زیادی در زمینه‌ی توسعه وب به ویژوال استادیو اضافه می‌کند و توصیه‌ی اکید دارم که حتما این افزونه‌ی فوق العاده را نصب کنید و از امکانات دیگر آن بهره برید. 
گرامر Zen Coding، یک سری عملگر دارد که مرجعی از همه‌ی آن‌ها را در زیر مشاهده می‌کنید.
#   ایجاد خاصیت id 
.    ایجاد خاصیت class
[]  ایجاد خاصیت دلخواه
<  ایجاد عنصر فرزند
+  ایجاد عنصر برادر یا خواهر (Sibling)
^  رجوع به والد
*  تکثیر کننده‌ی عنصر است. هر عنصری را می‌تواند n بار تکرار کند
$  با شمارنده جایگزین می‌شود
$$  با شمارنده دارای padding جایگزین می‌شود
{}  متن داخل آکولاد را در عنصر مورد نظر قرار می‌دهد
()  امکان گروه بندی عبارات را می‌دهد.
lorem  اطلاعات ساختگی برای آزمایش برنامه ایجاد می‌کند
مشخص است که بسیاری از عملگر‌ها با selector‌های CSS یکسان اند. قبل از اینکه به بررسی دقیق‌تر هر کدام از این عملگر‌ها بپردازیم، دو مثال را با هم بررسی می‌کنیم تا به قدرت آن پی ببریم.
 پس از نصب افزونه‌ی Web Essentials ، یک صفحه‌ی html یا cshtml و یا هر قسمتی که بتوان در آن کد html  نوشت را گشوده و سپس کد زیر را در آن بنویسید و در نهایت کلید Tab را فشار دهید. 
table#tblUsers.table.table-striped.table-bordered.table-hover>thead>tr>th{row}+th{Name}+th{Last Name}+th{Operations}^^tbody>tr*6>(td{row}+td{FirstName}+td{LastName}+td>button.btn.btn-primary{Edit}+button.btn.btn-danger{Delete})
پس از فشردن کلید Tab، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد: 
<table id="tblUsers" class="table table-striped table-bordered table-hover">
        <thead>
            <tr>
                <th>row</th>
                <th>Name</th>
                <th>Last Name</th>
                <th>Operations</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button>Edit</button>
                    <button>Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
        </tbody>
    </table>
به نظر پیچیده می‌آید و حتما با خودتان می‌گویید که همان HTML خام را بنویسم، راحت‌تر هستم. شاید الان برای شما پیچیده به نظر آید ولی اگر تا انتهای این مقاله را مطالعه کنید، این قول را به شما می‌دهم که برای شما نوشتن این گونه کدها بسیار ساده خواهد بود و بعید به نظر می‌آید که شما دیگر HTML را به شیوه‌های قدیمی بنویسید، همان طور که بنده نیز با چند بار آزمون و خطا، توانستم کد بالا را بنویسیم.
یک مثال دیگر می‌تواند به این شکل باشد:
ul>li[ng-repeat="user in Users"]>p[ng-bind="{{user.UserName}}"]+a{Details}
که خروجی زیر را در بر دارد:
<ul>
        <li ng-repeat="user in Users">
            <p ng-bind="{{user.UserName}}"></p>
            <a href="">Details</a>
        </li>
</ul>
از کدهای بالا این نتیجه را می‌توان گرفت که Zen Coding؛ بسیار انعطاف پذیر، ساده و قدرتمند است.
در ادامه نگاهی دقیق‌تر به عملگرهای استفاده شده در کدهای بالا می‌اندازیم.
 
خواص id (#) و class (.)
به مانند گرامر CSS، به راحتی می‌توانید id یا class خاصی را به عنصر مورد نظر نسبت دهید:
<!-- Type this -->
div.container

<!-- Creates this -->
<div class="container"></div>
<!-- Type this -->
ul#userList

<!-- Creates this -->
<ul id="userList"></ul>
<!-- Type this -->
div.container#wrapper

<!-- Creates this -->
<div class="container" id="wrapper"></div>
<!-- Type this -->
button.btn.btn-primary

<!-- Creates this -->
<button class="btn btn-primary"></button>
نکته: اگر شما عنصر مورد نظری را که می‌خواهید بر روی آن کلاس و یا آیدی را اعمال کنید، مشخص نکنید به طور پیش فرض، Zen Coding آن عنصر را div در نظر می‌گیرد.
مثال:
<!-- Type this -->
.container

<!-- Creates this -->
<div class="container"></div>
< عناصر فرزند (Child Elements)
با استفاده از عملگر (<)، عنصر مورد نظر و عناصر فرزند درون آن را می‌توانید ایجاد کنید.
<!-- Type this -->
div.container>div#header

<!-- Creates this -->
<div class="container">
        <div id="header"></div>
</div>
<!-- Type this -->
div.navbar>div.navbar-inner>ul.navbar

<!-- Creates this -->
<div class="navbar">
        <div class="navbar-inner">
            <ul class="navbar"></ul>
        </div>
</div>

[] خواص سفارشی (Custom Attributes)
با نوشتن خاصیت سفارشی خود درون براکت []، به راحت می‌توانید آن عنصر و خاصیت سفارشی مورد نظر خود را ایجاد کنید.
<!-- Type this -->
div[title]

<!-- Creates this -->
<div title=""></div>
و یا  اگر بخواهید چندین خاصیت را به صورت همزمان اعمال کنید:
<!-- Type this -->
input[type="text" placeholder="First Name"]

<!-- Creates this -->
<input type="text" value="" placeholder="First Name" />
<!-- Type this -->
ul[ng-repeat="user in Users"]>li[ng-model="user.FirstName"]

<!-- Creates this -->
<ul ng-repeat="user in Users">
        <li ng-model="user.FirstName"></li>
</ul>

{} متن (Text)

این عملگر، متن مورد نظر شما را داخل عنصر قرار می‌دهد.

<!-- Type this -->
div>h1{My Title}

<!-- Creates this -->
<div>
      <h1>My Title</h1>
</div>

+ عناصر خواهر و برادر (Siblings Elements)
با قرار دادن عملگر + ، عناصر خواهر و برادر را ایجاد کنید.
<!-- Type this -->
form>input[type="text"]+input[type="checkbox"]

<!-- Creates this -->
<form>
        <input type="text" value="" />
        <input type="checkbox" value="" />
</form>
<!-- Type this -->
div#header>img+h1{Title}

<!-- Creates this -->
<div id="header">
        <img src="" alt="" />
        <h1>Title</h1>
</div>

 ^  بالا رفتن از عناصر (Climbing Elements)
این عملگر تقریبا برعکس عملگر < عمل می‌کند. با عملگر ^ شما می‌توانید به والد یک عنصر تا هر تعداد سطحی که بخواهید برسید. اگر شما به طور مثال بخواهید که دو سطح به والد بالاتر برگردید، باید از ^^ استفاده کنید. 
<!-- Type this -->
table>thead>tr>th{row}^^tbody>tr>td{row1}

<!-- Creates this -->
<table>
        <thead>
            <tr>
                <th>row</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            <tr>
                <td>row1</td>
            </tr>
        </tbody>
</table>

* تکثیر عناصر (Elements Multiplication)
با عملگر *، هر تعداد عنصر را که می‌خواهید تکثیر کنید.
<!-- Type this -->
ul>li*3>p{Hello}

<!-- Creates this -->
<ul>
        <li>
            <p>
                Hello
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                Hello
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                Hello
            </p>
        </li>
</ul>

<!-- Type this -->
(div.container>h1{title}+div.content{Some Text Here})*2

<!-- Creates this -->
<div class="container">
        <h1>title</h1>
        <div class="content">
            Some Text Here
        </div>
    </div>
    <div class="container">
        <h1>title</h1>
        <div class="content">
            Some Text Here
        </div>
</div>
$ شماره گذاری آیتم‌ها (Item Numbering)
هنگامی که شما با کمک *، از روی یک عنصر n عنصر را تکثیر می‌کنید، می‌توانید با استفاده ازعملگر $ ، به عدد متناظر با آن حلقه‌ی تکرار دست پیدا کنید.
<!-- Type this -->
ul>li*2>p{item $}

<!-- Creates this -->
<ul>
        <li>
            <p>
                item 1
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                item 2
            </p>
        </li>
</ul>
نکته: استفاده از چند عملگر $، باعث قرارگرفتن همان تعداد صفر، پیش از عدد می‌شود.
<!-- Type this -->
ul>li*2>p{item $$$}

<!-- Creates this -->
<ul>
        <li>
            <p>
                item 001
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                item 002
            </p>
        </li>
</ul>
() گروه بندی (Grouping)
گروه بندی یکی از امکانات فوق العاده‌ی Zen Coding است که به شما امکان نوشتن عبارات پیچیده را می‌دهد. کاربرد آن در مثال زیر کاملا واضح است، و به راحتی با یک عبارت، کل ساختار Dom را پیاده سازی شده است. 
<!-- Type this -->
div>(header>div)+section>(ul>li*2>a)+footer>(div>span)

<!-- Creates this -->
<div>
        <header>
            <div></div>
        </header>
        <section>
            <ul>
                <li><a href=""></a></li>
                <li><a href=""></a></li>
            </ul>
            <footer>
                <div>
                    <span></span>
                </div>
            </footer>
        </section>
</div>
Lorem داده‌های ساختگی ( Dummy Data) 
حتما بارها و بارها این اتفاق افتاده است که برای تست قالب برنامه‌ی خود، آن را با داده‌های ساختگی پر کرده باشید. معمولا شما این کار را به صورت دستی انجام می‌دادید. اما این بار عبارت lorem را نوشته و کلید Tab را فشار دهید. به طور پیش فرض برای شما 30 کلمه می‌نویسد. اگر تعداد مشخصی کلمه می‌خواهید کافی است تعداد آن را جلوی کلمه‌ی lorem بنویسید. برای مثال lorem4.
حتی از lorem می‌توانید در عبارات Zen Coding استفاده کنید: 
<!-- Type this -->
div>(h1>lorem5)+(h3>lorem3)

<!-- Creates this -->
<div>
      <h1>Lorem ipsum dolor sit amet.</h1>
      <h3>Lorem ipsum dolor.</h3>
</div>

مطالب
پیاده سازی CQRS توسط MediatR - قسمت دوم
در این مطلب قصد داریم به بررسی امکانات داخلی فریمورک MediatR بپردازیم. سورس این قسمت مقاله در این ریپازیتوری قابل دسترسی است.

نصب و راه اندازی


در ابتدا یک پروژه جدید ASP.NET Core از نوع API را ایجاد میکنیم و با استفاده از Nuget Package Manager ، پکیج MediatR را داخل پروژه نصب میکنیم:
Install-Package MediatR

بعد از نصب نیاز داریم تا نیازمندی‌های این فریمورک را داخل DI Container خود Register کنیم. اگر از DI Container پیشفرض ASP.NET Core استفاده کنیم ، کافیست پکیج متناسب آن با Microsoft.Extensions.DependencyInjection را نصب کرده و به‌راحتی نیازمندی‌های MediatR را فراهم سازیم:
Install-Package MediatR.Extensions.Microsoft.DependencyInjection
بعد از نصب کافیست این کد را به متد ConfigureServices فایل Startup.cs پروژه خود اضافه کنید تا نیازمندی‌های MediatR داخل DI Container شما Register شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddMediatR();
}

* اگر از DI Container‌های دیگری استفاده میکنید، میتوانید با استفاده از توضیحات این لینک MediatR را داخل Container مورد نظرتان Register کنید.

IRequest

همانطور که در مطلب قبل گفتیم، در CQRS متدهای برنامه به 2 قسمت Command و Query تقسیم میشوند. در MediatR اینترفیسی بنام IRequest ایجاد شده‌است و تمامی Class‌های Command/Query ما که درخواست انجام کاری را میدهند، از این interface ارث بری خواهند کرد.

دلیل نامگذاری این interface به IRequest این است که ما درخواست افزودن یک مشتری جدید را ایجاد میکنیم و قسمت دیگری از برنامه، وظیفه پاسخگویی به این درخواست را برعهده خواهد داشت.

IRequest دارای 2 Overload از نوع Generic و Non-Generic است.
پیاده سازی Non-Generic آن برای درخواست‌هایی است که Response برگشتی ندارند ( معمولا Command‌ها ) و منتظر جوابی از سمت آن‌ها نیستیم و پیاده سازی Generic آن، نوع Response ای را که بعد از پردازش درخواست برگشت داده میشود، مشخص میسازد.

برای مثال قصد داریم مشتری جدیدی را در برنامه خود ایجاد کنیم. کلاس Customer به این صورت تعریف شده است:
public class Customer
{
    public int Id { get; set; }

    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public DateTime RegistrationDate { get; set; }
}

و Dto متناسب با آن نیز به این صورت تعریف شده است :
public class CustomerDto
{
    public int Id { get; set; }

    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public string RegistrationDate { get; set; }
}

افزودن مشتری، یک Command است؛ زیرا باعث افزودن رکوردی جدیدی به دیتابیس و تغییر State برنامه میشود. کلاس جدیدی به اسم CreateCustomerCommand ایجاد کرده و از IRequest ارث بری میکنیم و نوع Response برگشتی آن را CustomerDto قرار میدهیم:
public class CreateCustomerCommand : IRequest<CustomerDto>
{
    public CreateCustomerCommand(string firstName, string lastName)
    {
        FirstName = firstName;
        LastName = lastName;
    }

    public string FirstName { get; }

    public string LastName { get; }
}

کلاس CreateCustomerCommand نیازمندی‌های خود را از طریق Constructor مشخص میسازد. برای ایجاد کردن یک مشتری حداقل چیزی که لازم است، Firstname و Lastname آن است و بعد از ارسال مقادیر مورد نیاز به سازنده این کلاس، مقادیر بدلیل get-only بودن قابل تغییر نیستند.
در اینجا مفهوم immutability بطور کامل رعایت شده است.

Immutability


IRequestHandler


هر Request نیاز به یک Handler دارد تا آن را پردازش کند. در MediatR کلاس‌هایی که وظیفه پردازش یک IRequest را دارند، از اینترفیس IRequestHandler ارث بری کرده و متد Handle آن را پیاده سازی میکنند. اگر متد شما Synchronous است میتوانید از کلاس RequestHandler بطور مستقیم ارث بری کنید.

در ادامه مثال قبلی، کلاسی به اسم CreateCustomerCommandHandler ایجاد و از IRequestHandler ارث بری میکنیم و منطق افزودن مشتری به دیتابیس را پیاده سازی میکنیم:
public class CreateCustomerCommandHandler : IRequestHandler<CreateCustomerCommand, CustomerDto>
{
    readonly ApplicationDbContext _context;
    readonly IMapper _mapper;

    public CreateCustomerCommandHandler(ApplicationDbContext context, IMapper mapper)
    {
        _context = context;
        _mapper = mapper;
    }

    public async Task<CustomerDto> Handle(CreateCustomerCommand createCustomerCommand, CancellationToken cancellationToken)
    {
        Customer customer = _mapper.Map<Customer>(createCustomerCommand);

        await _context.Customers.AddAsync(customer, cancellationToken);
        await _context.SaveChangesAsync(cancellationToken);

        return _mapper.Map<CustomerDto>(customer);
    }
}

ورودی اول IRequestHandler، کلاسی است که درخواست، آن را پردازش خواهد کرد و پارامتر ورودی دوم، کلاسی است که در نتیجه پردازش بعنوان Response برگشت داده خواهد شد.

همانطور که میبینید در این Handler از DbContext مربوط به Entity Framework برای ثبت اطلاعات داخل دیتابیس و IMapper مربوط به AutoMapper برای نگاشت CreateCustomerCommand به Customer استفاده شده است.

تنظیمات Profile مربوط به AutoMapper ما به این صورت است تا در هنگام نگاشت CreateCustomerCommand ، مقدار RegistrationDate مربوط به Customer برابر با زمان فعلی قرار داده شود و برای نگاشت Customer به CustomerDto نیز ، تاریخ RegistrationDate با فرمتی قابل فهم به کاربران نمایش داده شود :
public class DomainProfile : Profile
{
    public DomainProfile()
    {
        CreateMap<CreateCustomerCommand, Customer>()
            .ForMember(c => c.RegistrationDate, opt =>
                opt.MapFrom(_ => DateTime.Now));

        CreateMap<Customer, CustomerDto>()
            .ForMember(cd => cd.RegistrationDate, opt =>
                opt.MapFrom(c => c.RegistrationDate.ToShortDateString()));
    }
}

در نهایت با inject کردن اینترفیس IMediator به کنترلر خود و فرستادن یک درخواست POST به این اکشن، درخواست ایجاد مشتری را توسط متد Send میدهیم :
[HttpPost]
public async Task<IActionResult> CreateCustomer([FromBody] CreateCustomerCommand createCustomerCommand)
{
    CustomerDto customer = await _mediator.Send(createCustomerCommand);
    return CreatedAtAction(nameof(GetCustomerById), new { customerId = customer.Id }, customer);
}

همانطور که میبینید ما در اینجا فقط درخواست، فرستاده‌ایم و وظیفه پیدا کردن Handler این درخواست را فریمورک MediatR برعهده گرفته‌است و ما هیچ جایی بطور مستقیم Handler خود را صدا نزده ایم. ( Hollywood Principle: Don't Call Us, We Call You )


روند پیاده سازی Query‌ها نیز دقیقا شبیه به Command است و نمونه‌ای از آن داخل ریپازیتوری ذکر شده‌ی در ابتدای مطلب وجود دارد.
اینترفیس IMediator علاوه بر متد Send ، دارای متد دیگری بنام Publish نیز هست که وظیفه Raise کردن Event‌ها را برعهده دارد که در مقالات بعدی از آن استفاده خواهیم کرد.

چند نکته :
1- در نامگذاری Command‌ها، کلمه Command در انتهای نام آن‌ها آورده میشود؛ مثال: CreateCustomerCommand
2- در نامگذاری Query‌ها، کلمه Query در انتهای نام آن‌ها آورده میشود؛ مثال : GetCustomerByIdQuery
3- در نامگذاری Handler‌ها، از ترکیب Command/Query + Handler استفاده میکنیم؛ مثال : CreateCustomerCommandHandler, GetCustomerByIdQueryHandler
4- در این قسمت Request‌های ما بدون هیچ Validation ای وارد Handler هایشان میشدند که این نیاز اکثر برنامه‌ها نیست. در قسمت بعدی با استفاده از Fluent Validation پارامترهای Request هایمان را بطور خودکار اعتبارسنجی میکنیم.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و یکم

آغاز فصل سوم:

در فصل گذشته در مورد بسته بندی و توزیع اسمبلی‌ها، بررسی‌هایی را انجام دادیم. در این نوع توزیع، فرض ما بر این بود که دسترسی به اسمبلی‌ها، از طریق دایرکتوری خود اپلیکیشن می‌باشد؛ ولی برای اسمبلی‌های عمومی، صحبتی به میان نیاوردیم. در این فصل، ما تمرکز خود را برای توزیع اسمبلی‌های عمومی می‌گذاریم. اسمبلی‌های عمومی این قابلیت را می‌دهند که از طریق چند اپلیکیشن قابل دسترسی باشند. ساده‌ترین و قابل دسترس‌ترین نمونه‌ی این اسمبلی‌ها، اسمبلی‌های خود دات نت فریم ورک هستند؛ یا نمونه‌ی دیگر، شرکت‌های ثالثی مثل تلریک، که برای استفاده‌ی دیگر برنامه نویسان اسمبلی می‌سازند.

مشکلی که در توزیع اسمبلی‌های عمومی وجود دارد این است که شما باید این اطمینان را کسب کنید که اسمبلی شما، همیشه همان اسمبلی خواهد بود و تغییری در آن رخ نخواهد داد. فرض کنید که شما از یک اسمبلی که توسط شرکت تلریک تهیه شده است استفاده کرده‌اید و برنامه‌ی شما به خوبی با آن کار می‌کند. ولی چه اتفاقی می‌افتد که اگر برنامه‌ی دیگری بعد از شما نصب شود و از همان اسمبلی، منتها از نسخه‌ی دیگر آن استفاده می‌کند؟ بله برنامه‌ی شما احتمال زیادی دارد که در این حالت به مشکل بر بخورد یا اینکه شخص دیگری یک اسمبلی دیگری همنام اسمبلی و هم نسخه‌ی اسمبلی شما تولید می‌کند. برای رفع این مشکلات مایکروسافت تمهیداتی را اندیشیده است که ما به آن می‌گوییم «اسمبلی با نام قوی Strong Name Assembly».

اسمبلی‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: اسمبلی‌های با نام قوی و اسمبلی هایی با نام ضعیف ( این مورد در مستندات مایکروسافت نیست و توسط نویسنده‌ی کتاب، این اصطلاح ایجاد شده است).

در قسمت دوم گفتیم که اسمبلی‌ها از قسمت‌هایی چون جداول مانیفست، هدرها، متادیتاها و ... تشکیل می‌شوند. اسمبلی‌های نام قوی هم به همین شکل هستند. فقط توسط جفت کلید عمومی و خصوصی محافظت و امضا می‌شوند که برای ناشر، یک کلید منحصر به فرد را ایجاد می‌کنند و به ناشر این اطمینان را می‌دهند که اگر جفت کلیدی را که در دست شما است، به کسی ندهید، هیچ کس دیگری نمی‌تواند اسمبلی را با مشخصات اسمبلی شما امضاء کند.

حال یک اسمبلی نام قوی، دارای چهار خصوصیت است: نام اسمبلی بدون پسوند، نگارش، فرهنگ (Culture) و کلید عمومی.

از آنجا که خود کلید عمومی بسیار بزرگ می‌باشد، ما برای استفاده‌ی راحت‌تر، از توکن کلید عمومی استفاده می‌کنیم که طول کمتری دارد. توکن کلید عمومی، یک مقدار هش شده است که از کلید عمومی به دست می‌آید:

"MyTypes, Version=1.0.8123.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089"
"MyTypes, Version=1.0.8123.0, Culture="en­US", PublicKeyToken=b77a5c561934e089" 
"MyTypes, Version=2.0.1234.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089"
"MyTypes, Version=1.0.8123.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b03f5f7f11d50a3a"

استفاده از فضای نام

System.Reflection.AssemblyName

به شما اجازه‌ی ساخت و دریافت اطلاعاتی را از اسمبلی‌ها می‌دهد؛ هر نوع اطلاعاتی را که شامل 4 خصوصیت بالا می‌شود، به شما می‌دهد.

از آنجا که مطالب مربوطه به  امضاء کردن اسمبلی، در سایت جاری موجود می‌باشند، این مباحث را می‌توانید از طریق این مقاله "نام قوی" دنبال کنید تا در این باره گزافه گویی نکرده باشیم .

مکانیزم اعمال این امضاء بدین شکل است که بعد از ساخت فایل PE که شامل مانیفست است، کل محتویات آن ( به جز امضاهای شناسایی و هدر (Checksum) و اطلاعات مربوط به نام قوی) هش می‌شوند و سپس این مقدا هش شده توسط کلید خصوصی امضاء می‌شود و در همان PE، در بخش هش نشده‌ای به نام Reserved Section ذخیره می‌گردند و در نهایت CLR Header برای ارتباط با این بخش آپدیت می‌شود. 

تصویر زیر توضیح بند بالا را نشان می‌دهد:

 

مختصری در مورد GAC

اگر مقاله‌ی بالا را خوانده باشید، الان باید بدانید که GAC، وظیفه‌ی رجیستر و توزیع اسمبلی نام قوی را بر عهده دارد؛ ولی چرا باید اینکار را به GAC، واگذار کنیم؟ فرض کنید دو اسمبلی با نام‌های dotnettips.dll وجود دارند. اگر قرار باشد هر دو داخل یک دایرکتوری قرار بگیرند، مسلما اسمبلی دوم بر روی اسمبلی اولی overwrite خواهد شد. درنتیجه کاری که GAC انجام می‌دهد، جلوگیری از این اتفاق است و GAC مدیریت می‌کند که در داخل مسیر
%SystemRoot%\Microsoft.NET\Assembly
زیرشاخه هایی ایجاد شوند و اسمبلی‌ها در آن‌ها قرار بگیرند.

هر اسمبلی را که توزیع می‌کنید، حتما حداقل به یک اسمبلی نام قوی ارجاع خواهد داشت؛ دلیل این گفته هم وجود فضای نام system.object در اسمبلی mscorlib است. برای همین، موقعیکه شما با csc، کامپایل می‌کنید، از سوئیچ reference استفاده می‌شود تا ارجاعی را به نام اسمبلی مورد نظر داشته باشد. اگر نام اسمبلی به طور کامل به همراه مسیر ذکر شود که مستقیما از همانجا فراخوانی می‌شود؛ در غیر این صورت مسیرهای زیر مورد بررسی قرار می‌گیرند:
  1. مسیر پوشه‌ی کاری برنامه
  2. مسیر کامپایلر CSC
  3. هر مسیری که با سوئیچ lib به کامپایلر معرفی کرده باشید.
  4. هر مسیری که با متغیرهای Lib Environment مشخص شده باشند.
بنابراین اگر شما مثلا از یک اسمبلی مانند system.drawing استفاده کرده باشید، کمپایلر به طور خودکار دستور زیر را صادر می‌کند:
/reference:System.Drawing.dll
و همانطور که گفته شد، کامپایلر شروع به اسکن دایرکتوری‌ها می‌کند و در نهایت آن را در مسیر خود کامپایلر، یعنی مورد 2 پیدا می‌کند. برنامه کمپایل می‌شود، ولی این اسمبلی همان اسمبلی نیست که برنامه در زمان اجرا، مورد استفاده قرار می‌دهد؛ چون این اسمبلی یک اسمبلی نام قوی است و انتظار می‌رود تا در مسیر مورد تایید GAC یافت شود. به همین دلیل است که موقع نصب دات نت فریم ورک، از هر اسمبلی، دو نسخه بر روی سیستم کپی می‌شود. یکی در مسیر کامپایل و دیگری برای GAC.
در ضمن اسمبلی‌های موجود در مسیر کامپایلر به هیچ عنوان اهمیتی به نوع ماشین نمی‌دهند؛ چون متادیتاهای اسمبلی آن‌ها اهمیت دارند نه کد IL آن‌ها. کد IL فقط در زمان اجرا، برای ما اهمیت دارد و در زمان کامپایل، همان متادیتا کفایت می‌کند و در نهایت برنامه موقع اجرا، با توجه به نوع ماشین x86,x36,ARM، اسمبلی مورد نیاز خود را از طریق GAC فراهم می‌کند که هر یک از اسمبلی‌های مخصوص هر ماشین، توسط GAC، در داخل زیر شاخه‌های مخصوص خود قرار گرفته‌اند.
مطالب
بخش سوم - بررسی امکانات و کدنویسی در کامپایلر Svelte
در بخش‌های قبل تا حدودی با کامپایلر Svelte و ساختار فایل‌های آن آشنا شدیم. در این بخش با چند مثال قصد دارم امکاناتی را که Svelte در اختیارمان قرار میدهد، شرح دهم. 

Dynamic attributes : 
در بخش قبل دیدیم که با استفاده از علامت ( آکولاد {} ) میتوانیم مقادیر موجود در تگ اسکریپت را در html خود رندر کنیم. ولی از این علامت میتوان برای مقدار دهی attribute‌ها هم استفاده کرد. 
<script>
let src = 'https://svelte.dev/tutorial/image.gif';
let name = 'Rick Astley';
</script>

<img src={src} alt="{name} dancing">
اگر این کد را در بدنه کامپوننت خود یعنی همان فایل App.svelte قرار دهیم، به درستی کار خواهد کرد و مقدار‌های متغیر‌های src و name، در تگ img ما قرار خواهند گرفت. چند نکته در اینجا وجود دارد که بهتر است به آنها اشاره کنم.

  • نکته اول : اگر در تگ img مقدار alt را وارد نکنیم و یا alt در این تگ وجود نداشته باشد، یک هشدار توسط کامپایلر svelte برای ما با عنوان <img> element should have an alt attribute> ایجاد میشود. زمان ساخت یک برنامه بسیار مهم است تا قوانین نوشتن یک کد html خوب را رعایت کنیم تا برای تمامی کاربران احتمالی برنامه قابل استفاده باشد. در همین مثال با ایجاد یک هشدار Svelte تلاش میکند که ما را از اشتباه در نوشتن کد html مطلع سازد.

  • نکته دوم : اگر نام یک آبجکت تعریف شده و یک attribute، برابر باشد میتوانیم از نسخه کوتاه شده یا Shorthand attributes در svelte استفاده کنیم. به طور مثال در مثال بالا میتوانیم از کد زیر در خط 6 استفاده کنیم.
<img {src} alt="{name} dancing">


Nested components :
همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، همه‌چیز در svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشود. در یک برنامه واقعی درست نیست که تمامی کد برنامه را مستقیما در کامپوننت اولیه برنامه بنویسیم. به جای آن بهتر است هر بخش از وبسایت، کامپوننت مجزایی داشته باشد تا کدها و استایل‌ها و html ما نظم و خوانایی بیشتری پیدا کنند.
یک فایل دیگر را در کنار کامپوننت App.svelte که در بخش قبلی ایجاد کرده بودیم، به نام Nested.svelte ایجاد کنید و در آن کد زیر را قرار دهید.
<script>
  export let siteName = "dotnettips";
</script>

<p>this is a nested component for third tutorial on {siteName}</p>
در این مرحله ما یک کامپوننت جدید را ایجاد کردیم که برای نمایش آن باید به App.svelte اضافه شود. برای انجام اینکار محتوای App.svelte را به کد زیر تغییر دهید.
<script>
  import Nested from "./Nested.svelte";

  export let name;
</script>

<h1>Hello {name}!</h1>

<Nested siteName="dotnettips.info" />
که در نهایت چنین خروجی خواهیم داشت. 
 Hello world!

this is a nested component for third tutorial on dotnettips.info


در مثال بالا ما یک کامپوننت جدید را ایجاد کرده و از طریق دستور import به App.svelte اضافه کردیم. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، نحوه مقدار دهی props در کامپوننت‌ها است. اگر به خط 9 دقت کنیم، کامپوننت ما از طریق تگ جدیدی با نام (Nested) به بدنه html برنامه اضافه شده است که یک attribute به نام siteName دارد. siteName متغیر export شده در کامپوننت Nested.svelte است که در کامپوننت‌ها به این صورت مقدار دهی میشود. قبلا نحوه مقدار دهی این خصیصه‌ها را در فایل‌های جاوا اسکریپت مشاهده کرده بودیم. نکته دیگری که باید به آن دقت داشت این است که خصیصه siteName مقدار پیش فرض dotnettips را در Nested.svelte به خود اختصاص داده بود. به همین جهت اگر ما siteName را هنگام استفاده از کامپوننت مقدار دهی نکنیم، از مقدار پیش فرض خود استفاده خواهد کرد. ولی اینجا ما با مقدار دهی آن، siteName را به dotnettips.info تغییر داده‌ایم.

نکته مهم : دقت داشته باشید کامپوننت‌های شما همیشه باید با حروف بزرگ شروع شوند؛ به طور مثال در صورت نوشتن <nested/> محتوای کامپوننت نمایش داده نخواهد شد. svelte، از طریق زیر نظر گرفتن حروف کوچک و بزرگ در ابتدای تگ‌ها، بین تگ‌های html و کامپوننت‌ها تمایز قائل میشود.



Spread  props :

تا اینجا به صورت خلاصه با props یا خصیصه‌ها آشنا شده‌اید و دیدیم که با export کردن یک متغیر در یک کامپوننت، میتوانیم آن را هنگام استفاده مقدار دهی نماییم. برای اینکه تمرینی هم باشد با توجه به مطالبی که تاکنون گفته شده، پروژه‌ی جدیدی را ایجاد کنید و محتوای App.svelte را مانند کد زیر تغییر دهید.

<script>
import Info from './Info.svelte';

const pkg = {
name: 'svelte',
version: 3,
speed: 'blazing',
website: 'https://svelte.dev'
};
</script>

<Info name={pkg.name} version={pkg.version} speed={pkg.speed} website={pkg.website}/>

همانطور که در خط دوم کد می‌بینید، کامپوننتی به نام Info.svelte به این بخش اضافه شده‌است. این کامپوننت را با محتوای زیر ایجاد نمایید:

<script>
export let name;
export let version;
export let speed;
export let website;
</script>

<p>
The <code>{name}</code> package is {speed} fast.
Download version {version} from <a href="https://www.npmjs.com/package/{name}">npm</a>
and <a href={website}>learn more here</a>
</p>

اگر برنامه را اجرا کنید یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد: 

 The svelte  package is  blazing  fast. Download version  3  from  npm  and  learn more here
در این مثال در کامپوننت info.svelte حدودا تعداد زیادی متغیر export شده داریم که دقیقا همنام با آنها در App.svelte یک آبجکت به نام pkg مقدار دهی شده‌است (خط 4-9). در این شرایط نیازی به نوشتن تک تک خصیصه‌ها مانند کاری که در خط 12 کردیم نیست. خیلی ساده میتوانیم از امکانات ES6 برای destruct کردن این آبجکت و ست کردن این خصیصه‌ها استفاده کنیم؛ به این صورت : 
<Info {...pkg}/>



مروری کوتاه بر مدیریت Event ها  در svelte:
قدرت اصلی svelte، واکنش پذیر بودن آن است. به این معنی که همیشه DOM را با وضعیت یا state برنامه هماهنگ نگه میدارد. یکی از مواردی که بطور مثال این امکان را به خوبی نمایش میدهد، event‌ها هستند. 
به مثال زیر توجه کنید:
<script>
  let count = 0;

  function handleClick() {
    count += 1;
  }
</script>

<p>Count : {count}</p>
<button on:click={handleClick}>
  Clicked {count} {count === 1 ? 'time' : 'times'}
</button>
در مثال بالا در خط 10، یک button را ایجاد کردیم که به متد click آن یک function اختصاص داده شده که در خط 4 تعریف کرده بودیم. برای bind کردن یک event در svelte از on: استفاده میکنیم. البته دقت کنید که در خط 10، نام function بدون پرانتز نوشته شده‌است؛ چرا که ما قصد اجرای آن را نداریم و صرفا میخواهیم این فانکشن پس از کلیک شدن بر روی button اجرا شود. در خط 5 هم در بدنه فانکشن خود که پس از هر کلیک اجرا خواهد شد، یک واحد به متغیر count اضافه میکنیم. در خطوط 9 و 11 هم مقدار count را نمایش داده‌ایم. 
در بخش‌های بعد به جزئیات کار با event‌ها بیشتر میپردازیم.

واکنش پذیری یا Reactivity در svelte :
svelte به صورت خودکار DOM را پس از اینکه وضعیت کامپوننت یا آبجکت‌های شما تغییر کند، آپدیت میکند؛ ولی در این بین چندین حالت وجود دارند که به صورت خودکار svelte از تغییر وضعیت کامپوننت شما آگاه نمیشود. 
عملگر :$
به مثال زیر توجه کنید. 
<script>
let count = 0;
let doubled = count * 2;

function handleClick() {
count += 1;
}
</script>

<button on:click={handleClick}>
Clicked {count} {count === 1 ? 'time' : 'times'}
</button>

<p>{count} doubled is {doubled}</p>
در این مثال در خط سوم متغیر doubled تعریف شده که قرار است دو برابر count را در خود نگه دارد. اگر این کد را اجرا نمایید، متوجه خواهید شد که مقدار double پس از تغییر count، تغییری نخواهد کرد. چرا که بر خلاف سایر فریم ورک‌ها، مانند react برای بهبود performance برنامه، svelte از Virtual-DOM استفاده نمیکند و این امر سبب میشود که کل کدهای کامپوننت ما در هر بار تغییر، در وضعیت بخشی از آن، مجددا اجرا نشود و مستقیما بخش مورد نظر در DOM تغییر کند. این امر سبب شده از نظر performance در کامپوننت‌های پیچیده که به طور مثال از انیمیشن یا visualisation‌ها استفاده میکنند، کامپوننت‌های svelte چندین برابر پرسرعت‌تر از سایر فریم ورک‌های مشابه عمل کند. ولی اگر بخواهیم که مقدار doubled آپدیت شود چه کاری باید کرد؟ 
راهکار اول مقدار دهی doubled در function مرتبط است، چرا که svelte همیشه به عملگر مساوی = در کد جاوا اسکریپت نگاه میکند. ولی این راهکار در مثال بالا منطقی به نظر نمی‌آید چرا که وظیفه متد ما صرفا دو برابر کردن مقدار count است.
راهکار دوم استفاده از عملگر :$  قبل از تعریف متغیر میباشد که به نظر راهکار مناسب‌تری است. پس در کد بالا فقط لازم است خط سوم را به کد زیر تغییر دهیم تا برنامه بدرستی مقدار doubled را پس از تغییر count محاسبه کند. 
$: doubled = count * 2;
به این طریق میتوانیم متغیر خود را وادار کنیم درصورت تغییر مقادیر، در سمت راست مساوی، مقدار doubled را مجددا محاسبه نماید.

استفاده از این عملگر در svelte به تعریف متغیر‌ها محدود نمیشود. ما هر جائیکه نیاز به واکنش پذیری نسبت به کامپوننت‌ها یا متغیر‌های خود داشتیم، میتوانیم از این عملگر استفاده کنیم. به طور مثال برای لاگ کردن اطلاعات، هر بار که مقدار count تغییر کرد میتوانیم از کد زیر استفاده کنیم. 
$: console.log(`the count is ${count}`);
همچنین میتوانیم به آسانی گروهی از فعالیت‌ها را با هم واکنش پذیر کنیم. مثال :
$: {
  console.log(`the count is ${count}`);
  alert(`I SAID THE COUNT IS ${count}`);
}
حتی میتوان از این عملگر قبل از بلاک‌های کد، مانند if یا for استفاده کرد. مثال:
$: if (count >= 10) {
     alert(`count is dangerously high!`);
     count = 9;
}

واکنش پذیری در آرایه‌ها و آبجکت‌ها : 
به مثال زیر توجه کنید:
<script>
  let numbers = [1, 2, 3, 4];

  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers.push(newNumber);
  }

  $: sum = numbers.reduce((t, n) => t + n, 0);
</script>

<p>{numbers.join(' + ')} = {sum}</p>

<button on:click={addNumber}>Add a number</button>

در مثال بالا پس از هر کلیک، یک عدد به آرایه numbers اضافه میشود؛ ولی در خط 11 که این آرایه را نمایش میدهیم، مقدار آن تغییر نخواهد کرد! همانطور که قبلا اشاره کرده بودم svelte برای اینکه متوجه شود تغییری در آبجکت‌های ما صورت گرفته است، به مشاهده عملگر مساوی در کدهای ما میپردازد و چون اینجا در خط 6، ما از متد push آرایه برای افزودن مقداری جدید به آن درحال استفاده هستیم svelte واکنشی به این تغییر ندارد. برای رفع این مشکل دو راهکار وجود دارد. 
راهکار اول استفاده از عملگر مساوی و reassign کردن مقدار آبجکت یا متغیر مورد نظر است به این صورت : 
  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers.push(newNumber);
    numbers = numbers;
  }
راهکار دوم استفاده از امکانات ES6 جاوا اسکریپت است برای افزودن مقدار جدید به آرایه که چون در این روش از مساوی استفاده میکنیم، تغییرات در numbers واکنش پذیر خواهد بود. به این صورت : 
  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers = [...numbers, newNumber];
  }

مروری بر Two way bindings :
فرض کنید قصد داریم که یک input برای دریافت نام در صفحه قرار داده و در متغیری به نام name ذخیره کنیم. سپس این متغیر را در صفحه نشان دهیم. برای انجام اینکار حدودا با توجه به مطالبی که تا الان آموخته‌ایم میتوان کد زیر را تولید کرد : 
<script>
  let name = "";
  function updateName(event) {
    name = event.target.value;
  }
</script>

<h4>My Name Is {name}</h4>
<input value={name} on:input={updateName} />
در خط 9 یک input به کامپوننت خود اضافه کردیم و مقدار value آن را به متغیر name نسبت دادیم. تا اینجا فقط اگر name تغییری کند آن را در input میتوانیم نمایش دهیم ولی پس از تایپ در این input به صورت خودکار مقدار name آپدیت نمیشود چون ما در این حالت از One way binding درحال استفاده هستیم. به همین جهت یک متد برای آپدیت مقدار name توسط input هم باید مینوشتیم که اگر دقت کنید در کد فوق از ایونت input تگ input در خط 11 به همین منظور استفاده شده‌است. در خط سوم اینبار متد ما یک پارامتر هم به نام event دارد. به طور پیش فرض میتوانیم همیشه از طریق این پارامتر به ایونت آبجکت مبداء که فانکشن را صدا زده است، دسترسی داشته باشیم که خیلی ساده از طریق این ایونت در خط 4 مقدار name را پس تغییر در input آپدیت میکنیم. 
شاید کد بالا کاری که خواستیم را انجام داده باشد. ولی پیاده سازی Two way binding به شکلی که نوشتیم ساده نیست و مشکلات خاص خودش را دارد. خبر خوب این است که svelte این امکان را به صورت توکار محیا کرده است. 
برای اتصال یک attribute به یک متغیر یا آبجکت به صورت دو طرفه از کلمه :bind قبل از نام attribute در svelte استفاده میشود. مثال بالا را اگر با استفاده از این توضیح بازنویسی کنیم، به این کد خواهیم رسید:
<script>
  let name = "";
</script>

<h4>My Name Is {name}</h4>
<input bind:value={name} />
همانطور که مشاهده میکنید دیگر نیازی به نوشتن یک فانکشن مجزا و گرفتن اطلاعات از طریق پارامتر ایونت نیست و به سادگی مقدار value به متغیر name به صورت دو طرفه متصل شده است.


expressing logic :
html امکانی برای پیاده سازی منطق برنامه، برخلاف svelte ندارد. در ادامه با syntax پیاده سازی منطق برنامه در کنار کدهای html در svelte آشنا میشویم. 

If blocks
برای نوشتن If در svelte از if# در میان دو آکولاد {} استفاده میشود و برای پایان دادن به آن از if/ در میاد دو آکولاد. به این صورت : 
{#if condition}
    <!-- you html codes ...  -->
{/if}
به مثال زیر توجه کنید : 
در این مثال قصد داریم پس از کلیک بر روی کلید لاگین، وضعیت کاربر را لاگین شده قرار دهیم و کلید لاگین را مخفی کنیم. سپس کلید دیگری برای خروج از برنامه به نام logout را نمایش دهیم که با کلیک بر روی آن کاربر logout شود و مجددا کلید لاگین نمایش داده شود. برای شبیه سازی این سناریو از کد زیر میتوانیم استفاده کنیم :
<script>
let user = { loggedIn: false };

function toggle() {
user.loggedIn = !user.loggedIn;
}
</script>

{#if user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log out
</button>
{/if}

{#if !user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log in
</button>
{/if}
کدهای داخل اسکریپت که چندان نیازی به توضیح ندارند و صرفا برای toggle کردن وضعیت کاربر هستند. ولی در خطوط 9 - 13 و 15 - 19 طریقه نوشتن if در svelte را با یک مثال واقعی مشاهده میکنید.
در مثال بالا دو شرط با یک مقدار مشابه true/false نوشته شده است که بهتر بود مانند سایر زبان‌های برنامه نویسی از else در اینجا استفاده میشد. در ادامه با نحوه نوشتن else در svelte آشنا خواهیم شد.
Else blocks
برای نوشتن else در svelte از else: در میاد دو آکولاد {} بین یک block مانند if میتوانیم استفاده کنیم. به این صورت :
{#if condition}
    <!-- you html code when condition is true -->
{:else}
    <!-- you html code when condition is false -->
{/if}
باز نویسی دو if block در مثال بالا با استفاده از else : 
{#if user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log out
</button>
{:else}
<button on:click={toggle}>
Log in
</button>
{/if}

همینطور شما میتوانید از else if هم استفاده نمایید. به این صورت : 
{#if condition}
    <!-- you html code when condition is true -->
{:else if condition2}
    <!-- you html code when condition2 is true -->
{:else}
    <!-- you html code when condition and condition2 are false -->
{/if}

نکته تکمیلی : در svelte علامت # همیشه به معنای شروع یک بلاک کد است و علامت / به معنای پایان بلاک. همینطور علامت : نشان دهنده ادامه بلاک کد است. شاید در ابتدا کمی گیج کننده به نظر بیاید ولی در مثال‌های بعدی بیشتر با این علائم آشنا میشویم.

each blocks : 
برای حرکت در میان لیستی از اطلاعات در svelte میتوانیم از each# استفاده نماییم و مانند بلاک if برای خاتمه دادن به آن از each/ استفاده میشود. همینطور از کلمه کلیدی as هم برای دسترسی به هر آیتم در لیست استفاده میشود. به این صورت : 
{#each list as item}
      <!-- you html code per each item in list -->
{/each}
به مثال زیر توجه کنید : 
<script>
let cats = [
{ id: 'J---aiyznGQ', name: 'Keyboard Cat' },
{ id: 'z_AbfPXTKms', name: 'Maru' },
{ id: 'OUtn3pvWmpg', name: 'Henri The Existential Cat' }
];
</script>

<h1>The Famous Cats of YouTube</h1>

<ul>
{#each cats as cat}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={cat.id}">
{cat.name}
</a></li>
{/each}
</ul>
در خط 2 ما یک آرایه از گربه‌ها را تعریف کرده ایم و در خط 11 با استفاده از each به ازای هر کدام از آیتم‌های داخل این آرایه یک تگ li ایجاد میکنیم که لینک مرتبط با آن آیتم را نمایش میدهد. البته کد فوق را به شکل دیگری با استفاده از امکانات destructing جاوا اسکریپت هم میتوانستیم بنویسیم. به این صورت : 
<ul>
{#each cats as {id,name}}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={id}">
{name}
</a></li>
{/each}
</ul>
در این حالت ابتدا id و name به صورت مجزا destruct شده اند و میتوانیم مانند مثال بالا از آنها بدون نوشتن نام آیتم استفاده کنیم . مانند خط 4 کد بالا.
همینطور در each بلاک‌ها امکان دریافت ایندکس جاری آیتم از طریق آرگومان دوم هم وجود دارد. به این صورت : 
<ul>
{#each cats as { id, name }, i}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={id}">
{i + 1}: {name}
</a></li>
{/each}
</ul>
اگر به کد فوق دقت کنید درخط 2 مقدار i ایندکس آیتم جاری آرایه ما یعنی همان cats است.


نکته : در این بخش من سعی کردم تا حدودی به ترتیب بخش آموزشی خود وبسایت Svelte، موارد را بیان کنم؛ ولی با توجه به اینکه شاید دوستان ترجیح بدهند روش آموزشی خود  آن وبسایت که امکان تغییر و نوشتن کد را هم محیا کرده است، امتحان کنند  لینک آن  را به اشتراک میگذارم. 
مطالب
آشنایی با LibMan در پروژه‌های ASP.NET Core
مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت
پروژه‌های جدیدی که با استفاده از قالب پیش‌فرض ایجاد می‌شوند، شامل یک پوشه با نام lib، در شاخه‌ی wwwroot هستند که حاوی این فایل‌ها می‌باشند:


اینها به عنوان حداقل‌های ایجاد یک وب اپلیکیشن، برای قالب انتخاب شده در نظر گرفته شده‌اند. اما فرض کنید بعد از مدتی می‌خواهیم ورژن bootstrap استفاده شده در پروژه را ارتقاء دهیم؛ در این حالت چندین انتخاب داریم:

  • دانلود مستقیم فایل موردنیاز و جایگزین کردن آن با نسخه‌ی فعلی
  • حذف پوشه‌ی wwwroot/lib و نصب مجدد پوشه‌ها از طریق NPM یا Yarn
  • استفاده از bower و سفارشی‌سازی مسیر قرار گرفتن فایل‌ها توسط browerrc.

روش اول، به نسبت ساده‌تر است؛ اما مشکل اینجاست که همه چیز به صورت دستی انجام خواهد گرفت. یعنی برای نسخه‌های بعدی همین روال باید مجدداً انجام شود. در روش دوم نیز مشکل اینجاست که مسیر قرار گرفتن پکیج‌های پروژه، از این به بعد node_modules خواهند بود و نیاز به یک تنظیم اضافی در فایل Startup.cs و مطلع کردن ASP.NET Core برای serve کردن فایل‌های سمت کلاینت است همچنین نیاز خواهد بود که تمامی ارجاعات داخل فایل Layout.cshtmlـ نیز از lib به node_modules تغییر پیدا کنند. در نهایت روش آخر نیز به دلیل منسوخ شدن bower پیشنهاد نمی‌شود.

استفاده از LibMan 
LibMan یک قابلیت جدید است که از نسخه‌ی Visual Studio 2017 برای مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت اضافه شده است. این ابزار به صورت cross platform تهیه شده است؛ یعنی در خارج از Visual Studio نیز قابل استفاده می‌باشد. در واقع این ابزار را می‌توانیم به صورت Globally روی سیستم خود نصب کنیم و از طریق خط فرمان همانند NPM از آن استفاده کنیم.  

نصب و استفاده از LibMan
این ابزار ابتدا توسط Mads Kristensen با عنوان Client-Side Library Installer به صورت یک افزونه برای Visual Studio 2015 توسعه داده شد که در نهایت تیم ASP.NET این ابزار را  به صورت توکار به Visual Studio 2017 اضافه کرد. در نتیجه اگر از نسخه‌ی 2017 ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، برای استفاده از این ابزار نیاز به نصب پکیج خاصی نخواهید داشت. برای استفاده از این ابزار در سیستم‌عامل‌های به غیر از ویندوز نیز یک CLI تهیه شده است که از طریق خط فرمان قابل استفاده می‌باشد. برای نصب این ابزار کافی است ابتدا آن را به صورت سراسری نصب کنید:
dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli

قدم بعدی اضافه کردن فایلی با عنوان libman.json درون پروژه است. برای افزودن این فایل کافی است دستور زیر را در خطر فرمان وارد کنید:
libman init

با صدور فرمان فوق فایل مربوطه درون پروژه ایجاد می‌شود که در واقع یک فایل json ساده برای مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت است:
{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": []
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، می‌توانیم منبع دریافت پکیج‌‌ها را نیز تعیین کنیم که در حالت پیش‌فرض بر روی cdnjs تنظیم شده‌است و در واقع یک Content Delivery Network برای تعداد بیشماری پکیج سمت کلاینت است. درون آرایه‌ی libraries نیز می‌توانیم پکیج‌های موردنیاز خود را وارد کنیم. حتی برای هر پکیج هم می‌توانیم provider را override نمائیم. فرض کنید می‌خواهیم کتابخانه‌ی bootstrap را به پروژه اضافه کنیم. در اینحالت کافی است دستور زیر را برای نصب پکیج مربوطه صادر نمائیم:
libman install bootstrap@4.3.1 --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap

در نهایت فایل libman.json چنین ساختاری پیدا خواهد کرد:
{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": [
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "bootstrap@4.3.1",
      "destination": "wwwroot/lib/bootstrap"
    }
  ]
}

برای نصب مجدد پکیج هم می‌توانید از دستور libman restore استفاده کنید؛ در این حالت دقیقا مانند Nuget، پکیج‌ها از روی فایل libman.json از provider مربوطه دانلود و به پروژه اضافه خواهند شد. در ادامه لیست دستورات موجود را مشاهده می‌کنید: