مطالب
ساخت Arrow در CSS - قسمت اول
تو این مطلب میخوام روش ساخت arrow رو با css آموزش بدم.حتما تا بحال modal box‌ها و خیلی دیگه از افزونه‌های jQuery رو دیدید، حتی bootstrap هم از این ویژگی برای ساخت arrow در tooltip و popover هاش استفاده میکنه.اینجا

به تصویر زیر نگاه کنید:

به طور خلاصه کل کار برای ساخت arrow کلاسی به صورت زیر هستش:

ابتدا خاصیت border برای یک مقدار اولیه با رنگ transparent مقدارهی شده و سپس مقدار border-top-color با ccc# مقداردهی شده و حتما عرض و طول باید با 0 مقداردهی بشن تا کادر اضافی حذف بشه،به این صورت:
.arrow{
    width:0;
    height:0;
    border:10px solid transparent;
    border-top-color:#ccc;
}

قرار دادن Arrorw در کادرها!
مقدمات:
-حالا که دونستیم Arrow‌ها چطور ایجاد میشن،این سوال پیش میاد که چطور از این Arrorw‌ها در ساخت tooltip‌ها میشه استفاده کرد؟
CSS به ما این اجازه رو میده که با استفاده از خاصیت content محتوا ایجاد کنیم،البته نه هر محتوایی!،و چیزی که جالبه میتونیم دقیقا مثل یه عنصر باهاش رفتار کنیم و بهش استایل مورد نظر بدیم.
-خاصیت content رو فقط میشه با انتخابگرهای after و before به کار برد.

***نکته‌ی بسیار بسیار  بسیار  مهم و حیاتی در طراحی:***
اگه به خاصیت position عنصری مقدار relative داده بشه و در داخل این عنصر،عنصری(فرزند) با خاصیت position برابر absolute ایجاد کنیم،عنصر پدر به عنوان مبدا مختصات برای عنصر فرزند عمل میکنه.(این نکته خیلی از جاها حلال مشکلات برای من بوده!)

خب حالا بریم سر موضوع اصلی،ابتدا استایل زیر رو به container مورد نظر میدیم:
#demo {
background-color: #333;
height: 100px;
position: relative;
width: 100px;
}
کاملا واضحه و نیاز به توضیح اضافی نداره،فقط به relative بودن عنصر دقت کنید.
حالا استایل پایه رو برای ایجاد Arrow برای این container ایجاد می‌کنیم:
#demo:after {
content: ' ';
height: 0;
position: absolute;
width: 0;
}
در اینجا توجه به دو نکته ضروریه:
1-ما فقط یک space به عنوان محتوا به این استایل دادیم،در واقع همینم کافیه چون ما فقط میخوایم یه بهانه داشته باشیم که با استایل دادن بهش به هدف برسیم،اگه content رو اصلا قید نکنیم،هر استایلی که ایجا بشه نادیده گرفته میشه چون نمیشه هوا رو رنگ آمیزی کرد!

2-ما خاصیت position این عنصر رو به absolute ست کردیم،پس میتونیم این عنصر رو نسبت به container جابجا کنیم.

حالا به عنصر استایل Arrow رو میدیم:
#demo:after {
content: ' ';
height: 0;
position: absolute;
width: 0;

border: 10px solid transparent;
border-top-color: #333;
}
نکته‌ی دیگه ای که تو اینجا باید بهش توجه داشت اینه که پهنای Arrow توسط border مشخص میشه،که در اینجا 20px هستش!بله 20px،درواقع 10px مربوط یک گوشه‌ی شیبدار Arrorw و 10px مربوط به گوشه‌ی دیگه میشه.
حالا که Arrow رو ایجاد کردیم و بعد از عنصر اصلی قرار دادیم،میخوایم یکم جابجاش کنیم تا به نتیجه مورد نظر برسیم:
#demo:after {
content: ' ';
height: 0;
position: absolute;
width: 0;

border: 10px solid transparent;
border-top-color: #333;

top: 100%;
left: 10px;
}
همونطور که میبینید خاصیت top به %100 که باعث میشه در پایینترین نقطه‌ی عنصر اصلی(مبدا!) قرار بگیره،و خاصیت left برابر 10px ست شده که از عنصر اصلی 10px به سمت راست حرکت کردیم(فاصله از چپ 10px) و Arrow رو در این نقطه نقاشی کردیم!

نتیجه نهایی تا اینجای کار
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت سوم - آشنایی با Redirection
در PowerShell به صورت پیش‌فرض، خروجی، PowerShell Host یا همان کنسول است. PowerShell از چندین استریم پشتیبانی میکند:
  • Success
  • Error
  • Warning
  • Verbose
  • Debug
  • Information 
برای هر کدام از استریم‌های فوق یک آی‌دی اختصاص داده شده‌است که به ترتیب از 1 تا ۶ میباشد. همچنین برای هرکدام یک cmdlet مجزا وجود دارد:
cmdlet  Name   Id
 Write-Output  Success  1
 Write-Error  Error  2
 Write-Warning  Warning  3
 Write-Verbose  Verbose  4
 Write-Debug  Debug  5
 Write-Information  Information  6

به جز دو مورد اول، بقیه cmdletها خروجی را به صورت پیش‌فرض درون کنسول نمایش نمیدهند. به عنوان مثال اسکریپت زیر را در نظر بگیرید:

Write-Output 'Output'                          
Write-Error 'This is an error'                 
Write-Warning 'This is a warning'              

Write-Verbose 'This is verbose'                
Write-Debug 'This is Debug'                    
Write-Information 'This is information'

با اجرای اسکریپت فوق خروجی زیر را خواهیم داشت:

Output
Write-Error: This is an error
WARNING: This is a warning

همانطور که مشاهده میکنید سه cmdlet فوق، خروجی را درون کنسول نمایش نداده‌اند. این رفتار توسط مفهومی تحت عنوان Action Preference قابل تنظیم است که در واقع یک Enum است با مقدار زیر:

  6  Break
رخداد به صورت عادی مدیریت شده و برنامه ادامه پیدا میکند  2  Continue
به طور کلی از رخداد صرفنظر خواهد شد؛ بدون اینکه چیزی در استریم نمایش داده شود 4  Ignore
سوال پرسیده خواهد شد که برنامه را ادامه دهد یا متوقف کند  3  Inquire
به طور کلی از رخداد صرفنظر خواهد شد    
0  SilentlyContinue
 دستور را متوقف خواهد کرد  Stop
 دستور به نوعی معلق خواهد شد 5  Suspend

بنابراین با تغییر Action Preference برای هر کدام از cmdletها میتوانیم رفتار اسکریپت قبلی را تغییر دهیم:

Write-Output 'Output'                          
Write-Error 'This is an error'                 
Write-Warning 'This is a warning'              

$VerbosePreference = 'Continue'
Write-Verbose 'This is verbose'

$DebugPreference = 'Continue'
Write-Debug 'This is Debug'  

$InformationPreference = 'Continue'
Write-Information 'This is information'

اکنون اگر اسکریپت فوق را اجرا کنید، سه خروجی آخر را نیز مشاهده خواهید کرد:

Output
Write-Error: This is an error
WARNING: This is a warning
VERBOSE: This is verbose
DEBUG: This is Debug
This is information

هر کدام از استریم‌های فوق قابل redirect شدن نیز هستند؛ برای اینکار میتوانیم از redirect operatorهایی که در PowerShell پشتیبانی میشود استفاده کنیم:

>
>>
>&1

به عنوان مثال میتوانیم تمام خطاها یا هشدارهای درون یک اسکریپت را به یک فایل منتقل کنیم:

./script.ps1 2>&1 > .\logs.txt

یا میتوانیم تمام Success streamها را به یک فایل هدایت کنیم:

.\script.ps1 > script.log

ارسال تمام Success, Warning, Errorها به یک فایل:

&{
   Write-Warning "hello"
   Write-Error "hello"
   Write-Output "hi"
} 3>&1 2>&1 > C:\Temp\redirection.log

ارسال تمام استریم‌ها به یک فایل:

.\script.ps1 *> script.log

همچنین میتوانیم استریمی را به اصطلاح suppress کنیم که در خروجی نمایش داده نشود:

./script.ps1 1> $null 2> $null

./script.ps1 *> $null

از تکنیک فوق برای drop کردن خروجی‌هایی که نمیخواهیم نمایش داده شوند، استفاده میشود. در کد فوق دو Idهای ۱ و ۲ را به متغیر ویژه‌ی null هدایت کرده‌ایم؛ همچنین میتوانستیم از یک رشته‌ی خالی نیز بجای null استفاده کنیم. در خط بعدی از * استفاده کرده‌ایم که به معنای تمامی استریم‌های موجود است؛ با اینکار چیزی در خروجی نمایش داده نخواهد شد. یک روش دیگر برای drop کردن، استفاده از دستور Out-Null است:

Get-ChildItem | Out-Null

لازم به ذکر است که این cmdlet تا قبل از نسخه ۶ خیلی کند بود؛ زیرا همانند دیگر cmdletهای درون pipeline میبایست یک ورودی (InputObject) را دریافت کند که باعث میشد هزینه‌ی پردازشی بالایی داشته باشد. اما در نسخه ۶ به بعد این مشکل رفع شده‌است و پارزر به محض رسیدن به این keyword به صورت کلی خروجی را discard میکند بدون اینکه Out-Null را فراخوانی کند؛ در واقع این cmdlet یک hint برای پارزر است. روش دیگر برای drop کردن خروجی، انتساب نتیجه یک دستور به متغییر null است:

New-Item -Type Directory -Path $path | Out-Null

$null = New-Item -Type Directory -Path $path

همچنین میتوانیم خروجی یک دستور را به void تبدیل کنیم؛ که نتیجه مشابه با تکنیک‌های فوق دارد:

[void](New-Item -Name test -ItemType Directory)

یک نکته در مورد Out-Null

در loopهای بزرگ ممکن است Out-Null حتی در PowerShell 7.x هم کند عمل کند:

PS > Measure-Command { for($i=0; $i -lt 1mb; $i++) { $i | Out-Null } } | Select-Object TotalSeconds

TotalSeconds
------------
   4.3056315


PS > Measure-Command { for($i=0; $i -lt 1mb; $i++) { $null = $i } } | Select-Object TotalSeconds

TotalSeconds
------------
   1.1210884

PS > Measure-Command { for($i=0; $i -lt 1mb; $i++) { [void]$i } } | Select-Object TotalSeconds

TotalSeconds
------------
    1.130507

PS > Measure-Command { for($i=0; $i -lt 1mb; $i++) { $i > $null } } | Select-Object TotalSeconds

TotalSeconds
------------
   1.3832427
مطالب
EF Code First #5

در قسمت قبل خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را در کلاس Configuration به true تنظیم کردیم. به این ترتیب، عملیات ساده شده، اما یک سری از قابلیت‌های ردیابی تغییرات را از دست خواهیم داد و این عملیات،‌ صرفا یک عملیات رو به جلو خواهد بود.
اگر AutomaticMigrationsEnabled را مجددا به false تنظیم کنیم و هربار به کمک دستوارت Add-Migration و Update-Database تغییرات مدل‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائیم، علاوه بر تشکیل تاریخچه این تغییرات در برنامه، امکان بازگشت به عقب و لغو تغییرات صورت گرفته نیز مهیا می‌گردد.

هدف قرار دادن مرحله‌ای خاص یا لغو آن

به همان پروژه قسمت قبل مراجعه نمائید. در کلاس Configuration آن، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را به false تنظیم کنید. سپس یک خاصیت جدید را به کلاس Project اضافه نموده و برنامه را اجرا نمائید. بلافاصله خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:

Unable to update database to match the current model because there are pending changes and 
automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based migration
or enable automatic migration. Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true
to enable automatic migration.

EF تشخیص داده است که کلاس مدل برنامه، با بانک اطلاعاتی تطابق ندارد و همچنین ویژگی مهاجرت خودکار نیز فعال نیست. بنابراین اعمال code-based migration را توصیه کرده است.
برای این منظور به کنسول پاورشل NuGet مراجعه نمائید (منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه‌ Library package manager آن و سپس انتخاب گزینه package manager console). در ادامه فرمان add-m را نوشته و دکمه tab را فشار دهید. یک منوی Auto Complete ظاهر خواهد شد که از آن‌ می‌توان فرمان add-migration را انتخاب نمود. در اینجا یک نام را هم نیاز است وارد کرد؛ برای مثال:

Add-Migration AddSomeProp2ToProject

به این ترتیب کلاس زیر را به صورت خودکار تولید خواهد کرد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp2ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp", c => c.String());
AddColumn("Projects", "SomeProp2", c => c.String());
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp2");
DropColumn("Projects", "SomeProp");
}
}
}

مدل‌های برنامه را با بانک اطلاعاتی تطابق داده و دریافته است که هنوز دو خاصیت در اینجا به بانک اطلاعاتی اضافه نشده‌اند.
از متد Up برای اعمال تغییرات و از متد Down برای بازگشت به قبل استفاده می‌گردد. نام فایل این کلاس هم طبق معمول چیزی است شبیه به timeStamp_AddSomeProp2ToProject.cs .

در ادامه نیاز است این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال شوند. به همین منظور دستور زیر را در کنسول پاورشل وارد نمائید:

Update-Database -Verbose

پارامتر Verbose آن سبب خواهد شد تا جزئیات عملیات به صورت مفصل گزارش داده شود که شامل دستورات ALTER TABLE نیز هست:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Applying explicit migrations: [201205061835024_AddSomeProp2ToProject].
Applying explicit migration: 201205061835024_AddSomeProp2ToProject.
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp] [nvarchar](max)
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp2] [nvarchar](max)
[Inserting migration history record]

اکنون مجددا یک خاصیت دیگر را مثلا به نام public string SomeProp3، به کلاس Project اضافه نمائید.
سپس همین روال باید مجددا تکرار شود. دستورات زیر را در کنسول پاورشل NuGet اجرا نمائید:

Add-Migration AddSomeProp3ToProject
Update-Database -Verbose

اینبار نیز یک کلاس جدید به نام AddSomeProp3ToProject به پروژه اضافه خواهد شد و سپس بر اساس آن، امکان به روز رسانی بانک اطلاعاتی میسر می‌گردد.

در ادامه برای مثال به این نتیجه رسیده‌ایم که نیازی به خاصیت public string SomeProp3 اضافه شده، نبوده است. روش متداول، باز هم مانند سابق است. ابتدا خاصیت را از کلاس Project حذف خواهیم کرد و سپس دو دستور Add-Migration و Update-Database را اجرا خواهیم نمود.
اما با توجه به اینکه مهاجرت خودکار را غیرفعال کرده‌ایم و هربار با فراخوانی دستور Add-Migration یک کلاس جدید، با متدهای Up و Down به پروژه، جهت نگهداری سوابق عملیات اضافه می‌شوند، می‌توان دستور Update-Database را جهت فراخوانی متد Down صرفا یک مرحله موجود نیز فراخوانی نمود.

نکته:
اگر علاقمند باشید که راهنمای مفصل پارامترهای دستور Update-Database را مشاهده کنید، تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائید:

get-help update-database -detailed

به عنوان نمونه اگر در حین فراخوانی دستور Update-Database احتمال از دست رفتن اطلاعات باشد، عملیات متوقف می‌شود. برای وادار کردن پروسه به انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی می‌توان از پارامتر Force در اینجا استفاده کرد.

در ادامه برای اینکه دستور Update-Database تنها یک مرحله مشخص را که سابقه آن در برنامه موجود است، هدف قرار دهد، باید از پارامتر TargetMigration به همراه نام کلاس مرتبط استفاده کرد:

Update-Database -TargetMigration:"AddSomeProp2ToProject" -Verbose

اگر دقت کرده باشید در اینجا AddSomeProp2ToProject بجای AddSomeProp3ToProject بکارگرفته شده است. اگر یک مرحله قبل را هدف قرار دهیم، متد Down را اجرا خواهد کرد:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Reverting migrations: [201205061845485_AddSomeProp3ToProject].
Reverting explicit migration: 201205061845485_AddSomeProp3ToProject.
DECLARE @var0 nvarchar(128)
SELECT @var0 = name
FROM sys.default_constraints
WHERE parent_object_id = object_id(N'Projects')
AND col_name(parent_object_id, parent_column_id) = 'SomeProp3';
IF @var0 IS NOT NULL
EXECUTE('ALTER TABLE [Projects] DROP CONSTRAINT ' + @var0)
ALTER TABLE [Projects] DROP COLUMN [SomeProp3]
[Deleting migration history record]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا عملیات حذف ستون SomeProp3 انجام شده است. البته این خاصیت به صورت خودکار از کدهای برنامه (کلاس Project در این مثال) حذف نمی‌شود و فرض بر این است که پیشتر اینکار را انجام داده‌اید.


سفارشی سازی کلاس‌های مهاجرت

تمام کلاس‌های خودکار مهاجرت تولید شده توسط پاورشل، از کلاس DbMigration ارث بری می‌کنند. در این کلاس امکانات قابل توجهی مانند AddColumn، AddForeignKey، AddPrimaryKey، AlterColumn، CreateIndex و امثال آن وجود دارند که در تمام کلاس‌های مشتق شده از آن، قابل استفاده هستند. حتی متد Sql نیز در آن پیش بینی شده است که در صورت نیاز به اجرای دستوارت خام SQL، می‌توان از آن استفاده کرد.
برای مثال فرض کنید مجددا همان خاصیت public string SomeProp3 را به کلاس Project اضافه کرد‌ه‌ایم. اما اینبار نیاز است حین تشکیل این فیلد در بانک اطلاعاتی، یک مقدار پیش فرض نیز برای آن درنظر گرفته شود که در صورت نال بودن مقدار خاصیت آن در برنامه، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی گردد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp3ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp3", c => c.String(defaultValue: "some data"));
Sql("Update Projects set SomeProp3=N'some data'");
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp3");
}
}
}

متد String در اینجا چنین امضایی دارد:

public ColumnModel String(bool? nullable = null, int? maxLength = null, bool? fixedLength = null, 
bool? isMaxLength = null, bool? unicode = null, string defaultValue = null, string defaultValueSql = null,
string name = null, string storeType = null)

که برای نمونه در اینجا پارامتر defaultValue آن‌را در کلاس AddSomeProp3ToProject مقدار دهی کرده‌ایم.
برای اعمال این تغییرات تنها کافی است دستور Update-Database -Verbose اجرا گردد. اینبار خروجی SQL اجرا شده آن به نحو زیر است که شامل مقدار پیش فرض نیز شده است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp3] [nvarchar](max) DEFAULT 'some data'

تعیین مقدار پیش فرض، زمانیکه یک فیلد not null تعریف شده‌است نیز می‌تواند مفید باشد. همچنین در اینجا امکان اجرای دستورات مستقیم SQL نیز وجود دارد که نمونه‌ای از آن‌را در متد Up فوق مشاهده می‌کنید.


افزودن رکوردهای پیش فرض در حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی

در قسمت‌های قبل با متد Seed که به همراه آغاز کننده‌های بانک اطلاعاتی EF ارائه شده‌اند، جهت افزودن رکوردهای اولیه و پیش فرض به بانک اطلاعاتی آشنا شدید. در اینجا نیز با تحریف متد Seed در کلاس Configuration،‌ چنین امری میسر است:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity.Migrations;

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = false;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
context.Users.AddOrUpdate(
a => a.Name,
new Models.User { Name = "Vahid", AddDate = DateTime.Now },
new Models.User { Name = "Test", AddDate = DateTime.Now });
}
}
}

متد AddOrUpdate در EF 4.3 اضافه شده است. این متد ابتدا بررسی می‌کند که آیا رکورد مورد نظر در بانک اطلاعاتی وجود دارد یا خیر. اگر خیر، آن‌را اضافه خواهد کرد در غیراینصورت، نمونه موجود را به روز رسانی می‌کند. اولین پارامتر آن، identifierExpression نام دارد. توسط آن مشخص می‌شود که بر اساس چه خاصیتی باید در مورد update یا add تصمیم‌گیری شود. دراینجا اگر نیاز به ذکر بیش از یک خاصیت وجود داشت، از anonymously type object می‌توان کمک گرفت new { p.Name, p.LastName } .


تولید اسکریپت به روز رسانی بانک اطلاعاتی

بهترین کار و امن‌ترین روش حین انجام این نوع به روز رسانی‌ها، تهیه اسکریپت SQL فرامینی است که باید بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شوند. سپس می‌توان این دستورات و اسکریپت نهایی را دستی هم اجرا کرد (که روش متداول‌تری است در محیط کاری).
برای اینکار تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائیم:
Update-Database -Verbose -Script

پس از اجرای این دستور، یک فایل اسکریپت با پسوند sql تولید شده و بلافاصله در ویژوال استودیو جهت مرور نیز گشوده خواهد شد. برای نمونه محتوای آن برای افزودن خاصیت جدید SomeProp5 به صورت زیر است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp5] [nvarchar](max)
INSERT INTO [__MigrationHistory] ([MigrationId], [CreatedOn], [Model], [ProductVersion]) VALUES
('201205060852004_AutomaticMigration', '2012-05-06T08:52:00.937Z', 0x1F8B0800000............ '4.3.1')

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در یک مرحله، جدول پروژه‌ها را به روز خواهد کرد و در مرحله بعد، سابقه آن‌را در جدول __MigrationHistory ثبت می‌کند.

یک نکته:
اگر دستور فوق را بر روی برنامه‌ای که با بانک اطلاعاتی هماهنگ است اجرا کنیم، خروجی را مشاهده نخواهیم کرد. برای این منظور می‌توان مرحله خاصی را توسط پارامتر SourceMigration هدف گیری کرد:

Update-Database -Verbose -Script -SourceMigration:"stepName"




استفاده از DB Migrations در عمل

البته این یک روش پیشنهادی و امن است:
الف) در ابتدای اجرا برنامه، پارامتر ورودی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer را به نال تنظیم کنید تا برنامه تغییری را بر روی بانک اطلاعاتی اعمال نکند.
ب) توسط دستور enable-migrations،‌ فایل‌های اولیه DB Migration را ایجاد کنید. پیش فرض‌های آن را نیز تغییر ندهید.
ج) هر بار که کلاس‌های مدل‌ برنامه تغییر کردند و پس از آن نیاز به به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی وجود داشت دو دستور زیر را اجرا کنید:
Add-Migration AddSomePropToProject
Update-Database -Verbose -Script

به این ترتیب سابقه تغییرات در برنامه نگهداری شده و همچنین بدون اجرای دستورات بر روی بانک اطلاعاتی، اسکریپت نهایی اعمال تغییرات تولید می‌گردد.
د) اسکریپت تولید شده را بررسی کرده و پس از تائید و افزودن به سورس کنترل، به صورت دستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید (مثلا توسط management studio).


اشتراک‌ها
چند نکته در مورد ساخت image های docker

  1. Use official and verified Docker Images as Base Image 
  2. Use Specific Docker Image Versions 
  3. Use Small-Sized Official Images 
  4. Optimize Caching Image Layers 
  5. Use .dockerignore file 
  6. Make use of Multi-Stage Builds 
  7. Use the Least Privileged User
  8. Scan your Images for Security Vulnerabilities  
چند نکته در مورد ساخت image های docker
اشتراک‌ها
نمونه معماری پیاده سازی شده با ASP.NET Core و Angular و DDD

Architecture with .NET Core 3.1, ASP.NET Core 3.1, Entity Framework Core 3.1, C#, Angular 9.1, Clean Code, SOLID, DDD, Code Analysis, Docker and more. 

Technologies 

  • .NET Core 3.1
  • ASP.NET Core 3.1
  • Entity Framework Core 3.1
  • C# 8.0
  • Angular 9.1
  • Typescript
  • JWT
  • FluentValidation
  • Scrutor
  • Serilog
  • Docker
  • Azure DevOps
  • ...

Practices 

  • Clean Code
  • SOLID Principles
  • DDD (Domain-Driven Design)
  • Unit of Work Pattern
  • Repository Pattern 
  • ...
نمونه معماری پیاده سازی شده با ASP.NET Core و Angular و DDD
اشتراک‌ها
پروژه های Open Source در زمینه e-commerce با ASP.NET Core

 Top 3 Open Source ASP.NET Core based e-commerce web applications


nopCommerce
 SimplCommerce
grandnode ( Powered By nopCommerce) :It’s an open source, free, cross-platform e-commerce software based on ASP.NET Core 2.2 and MongoDB — NoSQL database. You can run it on Linux, Windows, and MacOS easily. GrandNode also supports Docker, so you are able to install it just in seconds with Docker. 

پروژه های Open Source در زمینه e-commerce با ASP.NET Core
اشتراک‌ها
NET Core 3.0. و سازگاری بهتر با Docker

The team said that “most of their effort to improve the .NET Core Docker experience in the last year has been focused on .NET Core 3.0.” “This is the first release in which we’ve made substantive runtime changes to make CoreCLR much more efficient, honor Docker resource limits better by default, and offer more configuration for you to tweak”.  

NET Core 3.0. و سازگاری بهتر با Docker
اشتراک‌ها
بررسی imageهای مختلف NET. در Docker

.NET and .NET Core (and Windows!) have been getting better and better with Docker. I run Docker for Windows as it supports both Linux Containers and Windows Containers. They have both a Stable and Edge channel. The Edge (Beta) channel is regularly updated and, as a rule, gets better and better in the year I've been running it. 

بررسی imageهای مختلف NET. در Docker
اشتراک‌ها
نگاهی به Docker ها در ویندوز سرور 2016
With the release of Technical Preview 3 (TP3) for Windows Server 2016, Microsoft for the first time have enabled native Containers under the Windows platform. Integrated with this is the Docker support for Windows Server, meaning you can run Docker containers in a Windows environment 
نگاهی به Docker ها در ویندوز سرور 2016
مطالب
طراحی و پیاده سازی مکانیزم مدیریت Transactionها در ServiceLayer

هدف ارائه راه حلی برای مدیریت Transactionها به عنوان یک Cross Cutting Concern، توسط ApplicationServiceها می‌باشد. 

پیش نیازها:

پیش فرض ما این است که شما از EF به عنوان OR-Mapper استفاده می‌کنید و الگوی Context Per Request را پیاده سازی کرده اید یا از طریق پیاده سازی الگوی Container Per Request به داشتن Context یکتا برای هر درخواست رسیده اید.
کتابخانه StructureMap.Mvc5 پیاده سازی از الگوی Container Per Request را با استفاده از امکانات Nested Container مربوط به StructureMap ارائه می‌دهد. اشیاء موجود در Nested Container طول عمر Singleton دارند.

ایده کار به این صورت هست که توسط یک Interceptor، به هنگام ورود به متد موجود در یک ApplicationService که با TransactionalAttribute تزئین شده است، یک تراکنش ایجاد شده و بعد از اتمام کار متد مورد نظر، در صورت عدم بروز استثناء، Commit و در غیر این صورت Rollback شود. حال اگر یک متد تراکنشی، داخل خود از متد تراکنشی دیگری استفاده کند، صرفا متد بیرونی تراکنش را ایجاد می‌کند و متد داخلی از همان تراکنش استفاده خواهد کرد و اصطلاحا  این تراکنش به صورت Ambient Transaction می باشد. 


واسط ITransaction

    public interface ITransaction : IDisposable
    {
        void Commit();
        void Rollback();
    }

واسط بالا 3 متد را که برای مدیریت تراکنش لازم می‌باشد، در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد.


واسط IUnitOfWork

    public interface IUnitOfWork : IDisposable
    {
        ...

        ITransaction BeginTransaction(IsolationLevel isolationLevel = IsolationLevel.Snapshot);
        ITransaction Transaction { get; }
        IDbConnection Connection { get; }
        bool HasTransaction { get; }
    }

اعضای جدید واسط IUnitOfWork کاملا مشخص هستند.

پیاده سازی واسط ITransaction، توسط یک Nested Type در دل کلاس DbContextBase انجام می‌گیرد.

 public abstract class DbContextBase : DbContext
    {
        ...

        #region Fields
        
        private ITransaction _currenTransaction;

        #endregion

        #region NestedTypes

        private class DbContextTransactionAdapter : ITransaction
        {
            private DbContextTransaction _transaction;

            public DbContextTransactionAdapter(DbContextTransaction transaction)
            {
                Guard.NotNull(transaction, nameof(transaction));

                _transaction = transaction;
            }

            public void Commit()
            {
                _transaction?.Commit();
            }

            public void Rollback()
            {
                if (_transaction?.UnderlyingTransaction.Connection != null)
                    _transaction.Rollback();
            }

            public void Dispose()
            {
                _transaction?.Dispose();
                _transaction = null;
            }
        }

        #endregion

        #region Public Methods
        ...

        public ITransaction BeginTransaction(IsolationLevel isolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted)
        {
            if (_currenTransaction != null) return _currenTransaction;

            return _currenTransaction = new DbContextTransactionAdapter(Database.BeginTransaction(isolationLevel));
        }
        #endregion

        #region Properties
        ...

        public ITransaction Transaction => _currenTransaction;
        public IDbConnection Connection => Database.Connection;
        public bool HasTransaction => _currenTransaction != null;

        #endregion
}

public class ApplicationDbContext : DbContextBase, IUnitOfWork, ITransientDependency
{
     
}

کلاس DbContextTransactionAdapter همانطور که از نام آن مشخص می‌باشد، پیاده سازی از الگوی Adapter برای وفق دادن DbContextTransaction با واسط ITransaction، می‌باشد. متد BeginTransaction در صورتی که تراکنشی برای وهله جاری DbContext ایجاد نشده باشد، تراکنشی را ایجاد کرده و فیلد currentTransaction_ را نیز مقدار دهی می‌کند. 


TransactionalAttribute

    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method | AttributeTargets.Class)]
    public sealed class TransactionalAttribute : Attribute
    {
        public IsolationLevel IsolationLevel { get; set; } = IsolationLevel.ReadCommitted;
        public TimeSpan? Timeout { get; set; }
    }

TransactionInterceptor

    public class TransactionInterceptor : ISyncInterceptionBehavior
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;

        public TransactionInterceptor(IUnitOfWork unitOfWork)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
        }
        public IMethodInvocationResult Intercept(ISyncMethodInvocation methodInvocation)
        {
            var transactionAttribute = GetTransactionaAttributeOrNull(methodInvocation.InstanceMethodInfo);

            if (transactionAttribute == null || _unitOfWork.HasTransaction) return methodInvocation.InvokeNext();

            using (var transaction = _unitOfWork.BeginTransaction(transactionAttribute.IsolationLevel))
            {
                var result = methodInvocation.InvokeNext();

                if (result.Successful)
                    transaction.Commit();
                else
                {
                    transaction.Rollback();
                }

                return result;
            }
        }

        private static TransactionalAttribute GetTransactionaAttributeOrNull(MemberInfo methodInfo)
        {
            var transactionalAttribute =
                ReflectionHelper.GetAttributesOfMemberAndDeclaringType<TransactionalAttribute>(
                    methodInfo
                ).FirstOrDefault();

            return transactionalAttribute;
        }
    }

واسط ISyncInterceptionBehavior، مربوط می‌شود به کتابخانه جانبی دیگری که برای AOP توسط تیم StructureMap به نام StructureMap.DynamicInterception ارائه شده‌است. در متد Intercept، ابتدا چک می‌شود که که آیا این متد با TransactionAttribute تزئین شده و طی درخواست جاری برای Context جاری تراکنشی ایجاد نشده باشد؛ سپس تراکنش جدیدی ایجاد شده و بدنه اصلی متد اجرا می‌شود و نهایتا در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، تراکنش مورد نظر Commit می‌شود.

در آخر لازم است این Interceptor در تنظیمات اولیه StructureMap به شکل زیر معرفی شود:

Policies.Interceptors(new DynamicProxyInterceptorPolicy(
                type => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(type), typeof(AuthorizationInterceptor), typeof(TransactionInterceptor), typeof(ValidationInterceptor)));



نکته: فرض کنید در بدنه اکشن متد یک کنترلر ASP.NET MVC یا ASP.NET Core، دو متد تراکنشی فراخوانی شود؛ در این صورت شاید لازم باشد که این دو متد طی یک تراکنش واحد به جای تراکنش‌های مجزا، اجرا شوند؛ بنابراین نیاز است از الگوی Transaction Per Request استفاده شود. برای این کار می‌توان یک ActionFilterAttribute سفارشی ایجاد کرد که ایجاد کننده تراکنش باشد و متدهای داخلی که هر کدام جدا تراکنشی بودند، نیز از تراکنش ایجاد شده استفاده کنند.