مطالب
راه اندازی سرور Git با استفاده از Bonobo Git Server و انتقال از ساب ورژن به گیت
تا چندی پیش شاید برای استفاده‌ی از گیت و راه اندازی سرور عملیاتی آن در ویندوز، مشکلاتی مانند سبک راه اندازی آن که لینوکسی و کامندی بود، مانعی برای استفاده بود. ولی با استفاده از Bonobo Git Server که با ASP.NET MVC نوشته شده‌است و بصورت مدفون شده (embedded) از گیت استفاده می‌کند، راه انداختن سرور گیت خیلی آسان و با مراحلی خیلی کمتر و پسندیده‌تر، قابل انجام است. من تا مدتی قبل، برای استفاده‌ی شخصی به مدتی طولانی از Subversion برای نگهداری تاریخچه‌ی پروژه‌ها استفاده و حتی مثالهایی را که می‌نوشتم در این سرور ذخیره می‌کردم. ولی با توجه به سرعت فوق العاده‌ای که گیت داشت و نیز یکپارچگی که با آن در داخل ویژوال استودیو به‌وجود آمده، شاید بد نباشد حتی برای استفاده‌ی شخصی و بصورت تیم تک نفره هم این سورس کنترلر قوی را انتخاب کرد.
برای این منظور ابتدا آخرین نسخه‌ی  Bonobo Git Server را از آدرس مخرن آن دریافت می‌کنید و با توجه ویندوز، پیشنیاز‌های آن را نصب می‌کنیم:
- نصب و راه اندازی IIS
- نصب دات نت فریمورک 4.5
- نصب ASP.NET MVC نسخه 4.0
مانند هاست کردن یه برنامه وب ASP.NET محتوای آن را هاست میکنیم:
 همانطور که در تصویر زیر می‌بینید، این برنامه از فولدر App_Data بصورت پیش فرض برای نگهداری گیت و مخازن آن استفاده کرده است :

این سرور در فایل config.xml قرار گرفته در فولدر App_Data، تنظیمات مربوط به فراخوانی‌هایی را که در داخل برنامه‌ی وب به گیت می‌دهد، ذخیره می‌کند؛ از جمله در آن مشخص می‌شود که فولدر نگهداری مخازن کجا قرار گرفته‌است. من برای استفاده، این آدرس را به درایوی غیر از درایو ویندوز تغییر دادم:
<?xml version="1.0"?>
<Configuration xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance">
  <AllowAnonymousPush>false</AllowAnonymousPush>
  <Repositories>D:\GitRepo</Repositories>
  <AllowUserRepositoryCreation>true</AllowUserRepositoryCreation>
  <AllowAnonymousRegistration>false</AllowAnonymousRegistration>
  <DefaultLanguage>en-US</DefaultLanguage>
  <IsCommitAuthorAvatarVisible>true</IsCommitAuthorAvatarVisible>
</Configuration>
و در ادامه باید در این فولدر، به کاربر IIS دسترسی خواندن و نوشتن داد:

حالا آدرس مربوط به سرور وب آن را در مرورگر وارد می‌کنیم و با کاربر admin و کلمه‌ی عبور admin وارد سیستم می‌شویم.

قابلیت جالبی که در اینجا به نظر من خیلی مهم بود، استخراج تاریخچه‌ی کامل ساب ورژن توسط گیت و انتقال همه آنها به مخزن گیت است که تنها با یک خط فرمان انجام پذیر است. برای اینکار مخرنی را در گیت ساخته و آدرس .git آن را برای اجرای فرمان نگه می‌داریم:

البته نصب گیت برای ویندوز برای صدور فرمان انتقال به گیت الزامی است که می‌توانید از این آدرس آن‌را دانلود و نصب کنید.

پس از آن در 2 مرحله مخرن ساب ورژن را به گیت انتقال می‌دهیم:

1- استخراج آن در یک مخزن لوکال

2- افزودن به سرور گیت (که راه اندازی شده)

برای استخراج مخزنی از ساب ورژن به یک مخزن لوکال گیت، یک فولدر خالی را ایجاد می‌کنیم. سپس با خط فرمان به آن وارد می‌شویم و بعد فرمان زیر را اجرا می‌کنیم:

در ادامه نام کاربری و کلمه‌ی عبور را وارد می‌کنیم. البته به صورت پیش فرض، نام کاربری جاری ویندوز را در نظر می‌گیرد و بعد نام کاربری و کلمه‌ی عبور سرویس ساب ورژن را می‌پرسد و حالا گیت کارش را شروع میکند:


پس از اتمام کار با توجه به مقاله‌ی «مراحل ارسال یک پروژه‌ی Visual Studio به GitHub» برای کار با گیت در ویژوال استودیو، می‌توان به کار با گیت بصورت ریموت ادامه دهید.

و اما نکته‌ی آخر: من برای استفاده از این سرور مجبور بودم که نام localhost را با نام mehdi-pc جابجا کنم تا بتوانم از طریق یک کامپیوتر دیگر با سورس کنترل کار کنم و طی جستجوهایی که در اینترنت کردم، این کار بصورت کامند و فرمان‌های شبه لینوکسی انجام پذیر بود. ولی راهی را همچون این مقاله «مشکل در جابجایی پروژه‌های svn» پیدا کردم که بنظرم آن‌را مرتبط با موضوع می‌دانم و گفتن آن را خالی از لطف نمی‌بینم.

فایل config در واقع فایل کانفیگ داخل مخزن لوکال است؛ یعنی داخل فولدر .git و بصورت متنی ذخیره شده است:

طبق انتظار قسمتی از فایل که در زیر آمده، مربوط به مشخصات اتصال به سرور ریموت میباشد:

[remote "origin"]
url = http://mehdi-pc:8551/NewsService.git
fetch = +refs/heads/*:refs/remotes/origin/*

البته باید بسیار با دقت این تغییر را ایجاد کنید و مطمئن باشید که آدرس را بطور صحیح و به یک مخزن درست گیت تغییر می‌دهید.

مطالب
مقایسه پروژه های Web Site و Web Application در Visual Studio
 در ویژوال استودیو می‌توانید پروژه‌ی Web Application و یا Web Site ایجاد نمایید. شما Web Application را با گزینه‌ی New Project ایجاد و با Open Project باز می‌کنید؛ ولی Web Site را با گزینه‌ی New Web Site ایجاد و با Open Web Site باز می‌نمایید. قبل از ساخت یک پروژه‌ی جدید وب لازم است از تفاوت‌های این دو نوع، آگاهی کسب کرده و در انتخاب نوع پروژه دقت نمایید؛ چرا که تغییر و تبدیل یک نوع به نوع دیگر، علاوه بر سختی، موجب اتلاف زمان شده و پروژه را مستعد خطا خواهد کرد.

نکته:
برای ایجاد یک پروژه‌ی جدید مایکروسافت Web Application را به شما پیشنهاد می‌دهد. هرچند در این مبحث، مطالبی را مبنی بر فواید Web Site معرفی خواهد کرد، ولی اکثر توسعه دهندگان وب که Web Site را برگزیده اند سرانجام مضراتی از آن را می‌یابند که سنگینی آن بیشتر از فوایدش است. برای مثال تمامی خصیصه‌های (feature فیچر) ASP.net لزومآ برای وب سایت در دسترس نخواهند بود؛ مثلآ از ویژوال استودیوی 2012 به بعد، ابزاری برای تولید پروژه‌های وب وجود دارد که فقط برای Web Application در اختیار خواهد بود (برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید مطلب Creating an ASP.net Web Project in Visual Studio  را مطالعه نمایید). 

سناریو :

سناریویی که مبنی برا انتخاب Web Application می‌باشد به شرح زیر است:
· شما نیاز به استفاده از Edit And Continue در دیباگر ویژوال استودیو دارید.
· تمامی کدها، فایل‌ها و کلاس‌هایی که با صفحات ASP.net مرتبط هستند، برای تست بصورت واحد و یکپارچه در نظر گرفته می‌شوند.
· شما برای کلاس‌هایی که وابسته به صفحات هستند و همچنین برای کنترل‌ها و کلاس‌های منحصر آن باید ارجاع داشته باشید.
· وابستگی در حالتی که چندین پروژه‌ی مرتبط به هم را دارید توسط شما مشخص می‌شود.
· برای کل سایت در هنگام کامپایل فقط یک اسمبلی ساخته می‌شود.
· کنترل نام اسمبلی‌ها و همچنین شمارهی ورژن ایجاد شده‌ی برای پروژه در دست شماست.
· برای کامپایل پروژه می‌توانید MSBuild و یا Team Build را انتخاب کنید؛ برای مثال می‌توانید مراحل Prebuild یا Postbuild را مشخص کنید.
· نیازی به قرار دادن سورس برنامه روی سرور نیست.

سناریویی که مبنی برا انتخاب Web Site می‌باشد به شرح زیر است:
· یک پروژه در بر دارنده‌ی  کدهای #C و هم کدهای Visual Basic می‌باشد ( درحالیکه بصورت پیشفرض در Web Application فایل پروژه بر مبنای زبان برنامه‌ی شما کامپایل می‌شود، هرچند می‌توان این حالت پیشفرض را تغییر داد؛ ولی این امر می‌تواند اندکی مشکل باشد).
· شما می‌توانید سایت ایجاد شده را بصورت Real Time توسط FTP  باز نموده و آپدیت نمایید.
· برای توزیع (deploy) پروژه مجبور به کامپایل صریح آن نیستید.
· اگر پروژه را کامپایل نمایید کامپایلر به ازای هر صفحه و یا هر پوشه، یک فایل اسمبلی جداگانه خواهد ساخت.
· برای تغییر یک فایل به تنهایی می‌توانید فقط آنرا تغییر داده و بر روی سرور قرار دهید.
· حتی بعد از کامپایل هم می‌توانید صفحات ASP.net  را بدون نیاز به کامپایل دوباره‌ی کل سایت تغییر داده و جایگزین نمایید.
· سورس کامل پروژه برای اجرا باید روی سرور قرار گیرد.

تفاوت‌ها در یک نگاه:

زمینه 
  پروژه‌های Web Application     پروژه‌های Web Site 
  ساختار فایل پروژه    فایل برنامه (.csproj / vbproj) دربردارنده اطلاعاتی از جمله لیست فایل‌ها و رفرنس‌ها پروژه به پروژه دیگر خواهد بود.    هیچ فایل برنامه ای وجود ندارد و تمامی فایل هایی که داخل پوشه می‌باشند جزو فایل‌های سایت شناخته می‌شوند. 
  کامپایل  · شما پروژه را در سیستم خود کامپایل می‌کنید.
· بصورت پیشفرض کامپایل کد‌ها در یک اسمبلی قرار می‌گیرد. 
  · سورس کدها بصورت اتوماتیک در سرور توسط Asp.net  با اولین درخواست کامپایل میشوند.
(البته شما می‌توانید کامپایل را در سیستم خود نیز انجام دهید)
· بصورت پیشفرض کامپایل برای هر کلاس یک اسمبلی جدا می‌سازد. 
فضا‌های نام  Namespace‌ها بصورت صریح در صفحات و کلاس‌ها و کنترل‌ها افزوده می‌شود.  هیچ namespace ای بصورت پیشفرض اضافه نمی‌شود (شما می‌توانید بصورت دستی آنها را اضافه کنید) 
توزیع
اسمبلی تولید شده در مرحله کامپایل را روی سرور قرار می‌دهید
اکثر مراحل کامپایل توسط ابزارهای ارائه شده ویژوال استودیو انجام می‌شود. 
کل سورس پروژه روی سرور قرار میگیرد.
اکثر مراحل کامپایل توسط ابزارهای ارائه شده ویژوال استودیو انجام می‌شود. 

ساختار فایل پروژه:
پروژه‌های Web Application از فایل پروژه ویژوال استودیو ( .csproj / .vbproj ) برای نگهداری اطلاعات پروژه استفاده می‌کنند. با این امکان می‌توان فایل‌هایی را که در پروژه دخیل هستند و یا باید کامپایل شوند، به تفکیک مشخص کرد.
در مورد Web Site تمامی فایل‌هایی که در داخل پوشه‌ی برنامه قرار دارند، به صورت پیش فرض جزیی از برنامه تلقی شده و کامپایل خواهند شد و برای اینکه فایلی را بخواهید مستثنا کنید یا باید آنرا حذف کنید و یا پسوند آنرا به نامی که توسط سرور IIS قابل شناسایی نیست تغییر دهید.

فایده‌ی فایل پروژه یعنی همان ( .csproj / .vbproj ) در Web Application :
می‌توان فایلی را به طور موقت از برنامه حذف کرد، بدون نگرانی از آنکه فایل بصورت کلی حذف شود. چرا که فایل در ساختار برنامه باقیست. برای مثال اگر صفحه‌ای برای توزیع آماده نیست، می‌توانید به راحتی آن‌را از برنامه خارج کنید ( Exclude ) و برنامه را کامپایل نمایید و بعد از اینکه این صفحه هم آماده شد، دوباره آن را وارد پروژه نمایید ( include ) که اهمیت این امر در مواردی که از برنامه‌های کنترل سورس استفاده می‌کنید، دوچندان می‌شود.

فایده‌ی عدم استفاده از فایل پروژه‌ی برنامه در Web Site :
شما مجبور به کنترل و شخصی سازی ساختار فایل برنامه در ویژوال استودیو نیستید و به راحتی هر فایل یا صفحه‌ای را که می‌خواهید، با کپی کردن به پوشه و یا حذف کردن از آن توسط فایل اکسپلورر انجام می‌دهید.

کامپایل:
برای برنامه‌های Web Application شما بصورت معمول پروژه را Build می‌نمایید و تمامی کد‌های صفحات و همچنین کلاس‌ها به صورت یک فایل اسمبلی در پوشه‌ی bin ذخیره می‌گردد.
برای Web Site شما مجبور به کامپایل دستی پروژه نیستید و می‌توانید از Batch-Compile استفاده کنید و همچنین به ازای هر صفحه و کلاسریال شما یک فایل اسمبلی خواهید داشت.

مزایای کامپایل در Web Application :
· می‌توانید از MSBuild استفاده کنید.
· می‌توانید خصیصه‌های اسمبلی، از جمله نام و ورژن را به راحتی مدیریت نمایید.
· کامپایل قبل از توزیع برنامه این مزیت را دارد که کاربران مجبور نیستند منتظر کامپایل برنامه در سرور باشند.
· مدیریت دقیقی بر روی فایل‌ها و ساختار برنامه و همچنین کلاس‌ها و ارجاعات خواهید داشت.

مزایای کامپایل در Web Site  :
· می‌توانید هر صفحه‌ای را که نیاز دارید بدون در نظر گرفتن آماده شدن دیگر صفحات تست و اجرا نمایید.
· آپدیت و جایگزینی فایل‌ها به راحتی صورت می‌گیرد؛ چرا که اسمبلی تمام فایل‌ها بصورت منحصر همان صفحه ایجاد خواهد شد.
· ایجاد شدن چند اسمبلی می‌تواند در برخی پروژه‌ها به نفع برنامه بوده و performance  را بالا ببرد. برای مثال در حالتیکه یک سایت با صفحات زیاد دارید و برخی صفحات به نسبت دیگر صفحات خیلی کمتر درخواست می‌شوند.

نکته:
هیچ فرقی بین Web Application ,  و web Site از نظر performance  وجود ندارد مگر درحالت ذکر شده در بالا و در سایت‌های خیلی بزرگ.

توزیع : ( Deployment )
در web Site کل فایل‌های پروژه را بر روی سرور قرار می‌دهید؛ درحالی که در Web Application  فایل‌های برنامه بصورت اسمبلی‌ها ( .dll ) روی سرور قرار می‌گیرند. همین امر می‌تواند در برخی حالت‌ها مثلآ زمانی که از هاست share شده استفاده می‌کنید، خیال شما را از بابت سورس برنامه مطمئن سازد.
برای Web Site نیز این مزیت وجود دارد که برای انجام تغییرات کوچک مجبور به کامپایل و آپلود دوباره‌ی کل پروژه نیستید.


ماخذ

 
مطالب
روش نصب اندروید 10 بر روی گوشی‌های قدیمی سامسونگ
چند سال قبل یک گوشی Samsung galaxy J7 را که به صورت پیش‌فرض به همراه اندروید 6 است، تهیه کردم. الان حدود دو هفته‌ای است که اندروید 10 را از طریق LineageOS بر روی این گوشی نصب کرده‌ام که در ادامه روش نصب آن‌را برای علاقمندان توضیح خواهم داد.


LineageOS چیست؟

یکی از مهم‌ترین مزایای استفاده از گوشی‌های اندرویدی نسبت به iOS ای، آزادی نصب نرم افزار و خصوصا سیستم عامل‌های مختلف بر روی آن‌ها است. در حال حاضر، محبوب‌ترین و پر استفاده‌ترین نگارش آزاد اندروید که مستقل از گوگل عمل می‌کند، LineageOS نام‌دارد (لی‌نی‌ایج OS) که پیشتر با نام‌های CyanogenMod و قبل از آن، Cyanogen (سیانوژن) ارائه می‌شد. یکی از مهم‌ترین مزایای آن، امکان نصب آخرین نگارش اندروید بر روی گوشی‌هایی است که دیگر پشتیبانی رسمی نمی‌شوند و خط تولید آن‌ها خاتمه یافته‌است.
به LineageOS یک Custom ROM هم گفته می‌شود. ROM مخفف read-only memory است و دقیقا جائی‌است که هسته‌ی Android در آن مشغول به کار است. بنابراین منظور از Custom ROM، همان نگارش سفارشی از Android است. به عملیات نصب LineageOS در اصطلاح Flashing هم گفته می‌شود که به معنای بازنویسی قسمتی از یک نرم‌افزار، با نرم‌افزار دیگری است.


پیشنیازهای ضروری نصب LineageOS

- داشتن یک گوشی یا تبلت سازگار با آن (متاسفانه سایت lineageos.org با IP ایرانی باز نمی‌شود)
- دسترسی به یک کابل USB مخصوص گوشی
- داشتن یک کامپیوتر دسکتاپ و یا لپ‌تاپ
- دسترسی به اینترنت
- زمان! ... (انجام این عملیات برای من در بار اول، حدودا یک روز طول کشید! (صرف نظر از تحقیقات یک هفته‌ای روش انجام آن) البته نه به علت طولانی بودن زمان نصب آن، بلکه به علت وجود نکات ریزی که در هیچ مستنداتی، به صورت مدون پیدا نخواهید کرد و عدم آشنایی با آن‌ها ممکن است سبب بروز حمله‌ی قلبی، به علت در دست داشتن سخت افزاری شود که هم اکنون کل آن‌را فرمت کرده‌اید و ... راهنماهای ارائه شده‌ی در اینترنت هم بر روی آن کار نمی‌کنند! به یک چنین سخت افزاری، brick یا «پاره آجر» هم گفته می‌شود!)


دریافت Custom ROM سازگار با گوشی یا تبلت

مرحله‌ی اول نصب LineageOS، دریافت Custom ROM آن است. برای این منظور به آدرس download.lineageos.org مراجعه کرده و ابتدا از منوی سمت چپ صفحه، گوشی خود را پیدا کنید و سپس با انتخاب آن، امکان دریافت ROM مخصوص آن‌را خواهید یافت.

نکته‌ی مهم! متاسفانه در اولین دریافت من از این سایت، به علت ناقص بودن دانلود، فایل دریافتی به همراه CRC Error بود و در زمان نصب فایل zip آن، خطای کلی e1001 ظاهر شد و نه هیچ چیز دیگری. این لحظه واقعا لحظه‌ای است که ممکن است عرق سرد بر روی پیشانی شما ظاهر شود! به صورت اتفاقی با بررسی فایل zip آن بر روی کامپیوتر متوجه شدم که فایل، ناقص دریافت شده. به همین جهت پیش از شروع به نصب، فایل zip را در یک برنامه‌ی باز کننده‌ی آن‌ها مانند winrar و یا 7-zip باز کرده و بر روی دکمه‌ی test آن‌ها کلیک کنید. اگر خطایی را گزارش ندادند، شروع به ادامه‌ی مراحل نصب کنید.


دریافت فایل Recovery سفارشی

در اینجا نیاز است با دو واژه‌ی جدید bootloader و recovery آشنا شد. زمانیکه گوشی خودتان را روشن می‌کنید، اولین نرم افزاری که حتی پیش از سیستم عامل اجرا می‌شود، bootloader نام دارد که کار آن آغاز سایر پروسه‌ها است. بعد از بارگذاری بوت‌لودر، برنامه‌ی دیگری به نام recovery، کار بارگذاری سیستم عامل را انجام می‌دهد. بوت‌لودر و recovery پیش‌فرض اندروید، اجازه‌ی نصب یک custom ROM را نمی‌دهند. به همین جهت نیاز است این برنامه‌ی recovery را با یک نمونه‌ی سفارشی بازنویسی کرد که این نمونه‌ی سفارشی در اینجا TWRP نام دارد و نمونه‌ی مخصوص گوشی خود را می‌توانید با جستجوی در لیست https://twrp.me/Devices دریافت کنید. ابتدا نوع گوشی و سپس مدل آن‌را یافته و سپس در صفحه‌ای که ظاهر می‌شود، بر روی download link آن کلیک کنید تا لیست فایل‌های موجود ظاهر شوند. در ابتدا آخرین نگارش موجود را دریافت کنید.

یک تجربه! متاسفانه آخرین نگارش TWRP دریافت شده، بر روی گوشی من کار نکرد و پس از نصب آن، مدام وارد همان سیستم عامل قبلی، با ارائه‌ی پیام «Recovery is NOT SEANDROID Enforcing» می‌شد و هیچ تاثیری را نداشت. در این حالت نصب نگارش قدیمی‌تر 3.3.1، کار کرد. بنابراین بهتر است چندین نگارش آن‌را دریافت کنید؛ تا در صورت لزوم بتوانید یکی یکی، آن‌ها را آزمایش کنید.


دریافت Google Apps

LineageOS به همراه برنامه‌های گوگل، مانند play store و امثال این‌ها نیست. به همین جهت نیاز است آن‌ها را از آدرس https://opengapps.org دریافت کنید. در اینجا دقت داشته باشید که چه چیزی را انتخاب می‌کنید! برای نمونه برای گوشی من گزینه‌های ARM، نگارش 10 و pico انتخاب شدند و سپس کلیک بر روی دکمه‌ی دانلود. گزینه‌ی pico، یکی از کم حجم‌ترین نگارش‌ها است و همینقدر برای شروع به کار، کافی است. نگارش را 10 انتخاب می‌کنیم چون می‌خواهیم اندروید 10 را نصب کنیم و انتخاب معماری CPU گوشی هم مهم است. با استفاده از برنامه‌ای مانند device info، به برگه‌ی CPU آن مراجعه کرده و CPU Type گوشی خود را دقیق بررسی کنید. اگر مانند گوشی من، 32bit بود، باید ARM را انتخاب کنید و اگر 64bit بود، گزینه‌ی ARM64 را انتخاب کنید و اگر یک گوشی قدیمی را مانند ASUS دارید، ممکن است CPU آن از نوع intel و x86 باشد.



دریافت برنامه‌ی فعالسازی دسترسی root

اگر می‌خواهید دسترسی root هم داشته باشید (این گزینه اختیاری است و من آن‌را نصب نکردم)، در نگارش‌های قبلی LineageOS از برنامه‌ای به نام SU برای انجام اینکار استفاده می‌شد. این برنامه دیگر نگهداری نمی‌شود و نباید آن‌را به همراه آخرین نگارش LineageOS نصب کرد (خیلی مهم!)؛ وگرنه گوشی شما را حتما به هم خواهد ریخت. برنامه‌ی جایگزین آن Magisk نام دارد که باز هم من آن‌را توصیه نمی‌کنم! چون اگر به انجمن‌های LineageOS مراجعه کنید، مشاهده شده‌است که پس از نصب به روز رسانی‌های جدید هفتگی LineageOS، ممکن است به علت عدم سازگاری با Magisk، سیستم عامل گوشی شما بالا نیاید و در یک حلقه‌ی بی‌پایان قرار بگیرید. به همین جهت بهتر است از این گزینه صرفنظر کنید.



آماده سازی گوشی برای اتصال USB و اجرای فرامین بر روی آن

مرحله‌ی بعد، نصب برنامه‌ی recovery سفارشی است. برای اینکار نیاز است گوشی خود را توسط سیم USB، به یک کامپیوتر متصل کرده و سپس توسط برنامه‌ای خاص که در ادامه معرفی می‌شود، برنامه‌ی TWRP را بر روی آن نصب کرد. به همین جهت به قسمت «تنظیمات» گوشی اندرویدی خود رفته و گزینه‌ی «درباره‌ی دستگاه (About)» را پیدا کنید. سپس بر روی شماره‌ی build آن «Build Number»، هفت بار ضربه بزنید. اینکار سبب می‌شود تا یک منوی مخفی به نام «Developer Mode» یا «گزینه‌های توسعه دهندگان/برنامه نویسان»، به لیست منوهای تنظیمات سیستم عامل فعلی اضافه شود. پس از فعال شدن «Developer Mode»، به این گزینه وارد شده و دو گزینه‌ی زیر را در آن فعال کنید:
- USB debugging
- OEM unlocking

اکنون اگر گوشی خود را از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل کنید، یک دیالوگ باکس پرسشی، در اندروید جاری ظاهر می‌شود که درخواست دسترسی به ADB را از شما سؤال می‌پرسد. گزینه‌ی «Always Allow From This Computer» را انتخاب کرده و با کلیک بر روی OK، این دسترسی را فعال کنید.



دریافت برنامه‌های انتقال اطلاعات به گوشی اندرویدی

پس از دریافت فایل‌های مورد نیاز (TWRP.img, firmware.zip و gapps.zip)، اکنون نوبت به نصب TWRP.img است تا برنامه‌ی recovery پیش‌فرض گوشی را با یک نمونه‌ی سفارشی که امکان نصب custom ROM را میسر می‌کند، بازنویسی کنیم. بر روی گوشی‌های سامسونگ، برنامه‌ی ODIN یک چنین قابلیتی را به همراه دارد.


البته اگر کمی جستجو کنید، به دستورات زیر هم خواهید رسید که توسط برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot قابل اجرا هستند:
adb devices
adb reboot bootloader
fastboot devices
fastboot flash recovery TWRP.img
fastboot reboot-bootloader
من تمام این دستورات را آزمایش کردم و بر روی گوشی سامسونگ کار نکردند! اما ODIN کار کرد.
البته برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot، برنامه‌ی بسیار مفیدی است و در ادامه کاربردهایی از آن‌را مطالعه خواهید کرد.


بررسی امنیتی مهم! آیا فایل ROM دریافت شده، بر روی گوشی من نصب می‌شود؟!

در ادامه پیش از نصب، یکبار گوشی را فرمت می‌کنیم. در این حال اگر در حین نصب، پیام سازگار نبودن فایل ROM را دریافت کنیم، بسیار دیر است! به همین جهت پس از نصب برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot، به پوشه‌ی آن وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید (با این فرض که گوشی شما از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل است و همچنین دسترسی دیباگی را هم که در گوشی عنوان شد، داده‌اید):
adb devices
adb shell getprop ro.product.device
adb shell getprop ro.build.product
دستور اول، adb server را اجرا کرده و سیستم شما را به گوشی متصل می‌کند. همچنین یک id را هم نمایش می‌دهد که نشان از موفقیت آمیز بودن اتصال دارد. دو دستور بعدی، شماره دستگاه و مدل آن‌را بازگشت می‌دهند. این خروجی‌ها را به دقت بخاطر بسپرید.
سپس فایل custom ROM دریافت شده را باز کرده و به پوشه‌ی «META-INF\com\google\android» آن وارد شوید. در اینجا فایل متنی updater-script را باز کنید. برای مثال در مورد گوشی من، چنین سطری در ابتدای آن درج شده:
assert(getprop("ro.product.device") == "j7elte" || getprop("ro.build.product") == "j7elte"
|| abort("E3004: This package is for device: j7elte; this device is " + getprop("ro.product.device") + "."););
این سطر، دقیقا بررسی می‌کند که اگر خاصیت‌های ro.build.product یا ro.product.device مساوی j7elte نبودند، کل عملیات نصب، abort شود.
بنابراین حتما پیش از مطالعه و اجرای ادامه‌ی بحث، مقادیر این ویژگی‌ها را با سطر اول فایل updater-script انطباق دهید تا اگر یکی نبودند، به اشتباه گوشی خود را فرمت نکنید!
البته در جائی دیدم که عده‌ای برای «خوراندن» rom سفارشی دریافت شده، این سطر بررسی را از فایل یاد شده، پاک کرده و سپس فایل zip جدیدی را تولید و نصب کرده‌اند. بهتر است اینکار را نکنید و با جستجوی دقیق مطمئن شوید که یک چنین تغییری، برای سیستم شما مشکلی را ایجاد نمی‌کند!


بازنویسی برنامه‌ی recovery گوشی توسط ODIN

پس از دریافت برنامه‌ی odin، نیاز است گوشی خود را خاموش کنید. فرض بر این است که پیشتر حداقل از contacts خود پشتیبان تهیه کرده‌اید. چون از این قسمت به بعد، به مراحل بدون بازگشتی قدم خواهیم گذاشت و قرار است گوشی را کاملا فرمت کنیم!
پس از خاموش کردن گوشی، اکنون نیاز است گوشی را در حالت download بالا بیاوریم. برای اینکار سه دکمه‌ی Volume Down + Home + Power با هم بفشارید. بنابراین ابتدا دکمه‌ی «کاهش صدا» را نگه دارید و رها نکنید، سپس دکمه‌ی home را نگه دارید و رها نکنید و در آخر دکمه‌ی power را نگه دارید تا گوشی به حالت ویژه‌ی download وارد شود.
البته در ابتدا یک صفحه‌ی اخطار را نمایش می‌دهد که در آن درج شده برای ادامه نیاز است دکمه‌ی «افزایش صدا» را بفشارید.


پس از ظاهر شدن تصویر فوق، اینبار دکمه‌ی «افزایش صدا» را بفشارید تا وارد حالت دانلود شوید. در اینجا «حالت دانلود» یعنی گوشی قابلیت دریافت فایلی را پیدا کرده‌است.


پس از بالا آوردن گوشی در حالت دانلود، برنامه‌ی odin را باز کنید:


- در اینجا در قسمت AP، فایل tar مربوط به TWRP را انتخاب کنید.
- سپس در برگه‌ی options، تیک گزینه‌ی Auto reboot را بردارید (بسیار مهم!). اگر این تیک را برندارید، پس از کار نوشتن برنامه‌ی recovery سفارشی، گوشی شما reboot شده و ... وارد برنامه‌ی recovery ... نمی‌شود! چون سیستم امنیتی توکار اندروید، آن‌را با نمونه‌ی اصلی جایگزین می‌کند!
- اکنون بر روی دکمه‌ی start کلیک کنید تا کار بازنویسی شروع شود.

پس از پایان بازنویسی برنامه‌ی recovery، باید وارد این برنامه‌ی جدید بشویم که روش ورود به آن به صورت زیر است:
پس از پایان بازنویسی، در بعضی از گوشی‌ها در همین حالت که گوشی، حالت download را نمایش می‌دهد، اگر ترکیب کلید‌های «Volume Up + Power + Home» را بفشارید (اینبار دکمه‌ی «افزایش صدا» است و نه کاهش صدا)، وارد این برنامه‌ی recovery جدید می‌شوید. اما در مورد گوشی من چنین چیزی رخ نداد. در این حالت تنها روشی که پاسخ داد، «خارج کردن باطری گوشی» بود (در همین حالتی که صفحه‌ی آبی رنگ download نمایش داده می‌شود، باطری را خارج کنید)؛ چون حتی در حالت خاموش کردن معمولی هم برنامه‌ی recovery سفارشی را پاک و نمونه‌ی اصلی را جایگزین می‌کرد!
سپس سیستم را به صورت معمولی روشن نکنید. اینبار نیاز است وارد منوی recovery شویم. بنابراین مجددا باطری را قرار داده و اینبار با فشردن ترکیب کلید‌های «Volume Up + Power + Home» به منوی جدید recovery وارد خواهیم شد.


مرحله‌ی آخر! نصب سیستم عامل جدید و برنامه‌های گوگل

تا اینجا باید وارد منوی recovery جدید شده باشید. روش خارج کردن باطری را هم فراموش نکنید! (چون اگر سیستم به صورت معمولی ری‌استارت شود، یا حتی به صورت معمولی خاموش شود، برنامه‌ی recovery سفارشی را بی‌اثر کرده و پاک می‌کند)
- پس از بارگذاری برنامه، پیام «Swipe to Allow Modifications» ظاهر می‌شود. برای این منظور، فلش آبی رنگ ظاهر شده را به سمت راست بکشید تا بتوانید وارد برنامه شوید.
- اکنون این مراحل را طی کنید:

الف) انتخاب Wipe


در اینجا در ابتدا گزینه‌ی Format Data را انتخاب کنید.


سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار فرمت کردن سیستم شروع شود.
در ادامه در همین قسمت گزینه‌ی Advanced Wipe را انتخاب کرده (همیشه با انتخاب دکمه‌ی back می‌توان به منوی اصلی و گزینه‌های آن رسید) و Dalvik / ART Cache,Data, System, Cache, Internal storage را انتخاب کنید. سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار پاک کردن سیستم شروع شود. در اینجا همه چیز را منهای SD Card، پاک خواهیم کرد. بدون انجام اینکار، وارد یک حلقه‌ی بی‌نهایت خواهید شد و سیستم اصلی پس از نصب، راه اندازی نمی‌شود (آزمایش کردم!).


ب) انتقال فایل‌های Custom ROM و GApps به گوشی

اکنون به کامپیوتر خود و پوشه‌ی محل نصب برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید تا فایل‌ها به گوشی منتقل شوند:
adb devices
adb push LINEAGE.zip /sdcard/
adb push GAPPS.zip /sdcard/
دو نکته:
1- فایل‌های custom ROM و GApps دریافت شده را به درون پوشه‌ی Minimal_ADB_Fastboot کپی کنید. در اینجا منظور از LINEAGE.zip نام کاملی مانند lineage-17.1-20210114-nightly-j7elte-signed.zip است که دریافت کرده‌اید و همچنین منظور از GAPPS.zip، نام کاملی مانند open_gapps-arm-10.0-pico-20210116.zip است.
2- برای اجرای این دستورات، نیازی به داشتن یک sdcard نیست. نامی که در اینجا ذکر شده، فقط یک نام پوشه‌ی جدید، در گوشی شما است که قرار است در ادامه فایل‌ها را از آن انتخاب کنیم.

یک نکته‌ی تکمیلی: در حالت منوی recovery و بعد از پاک کردن همه چیز، اگر فولدرهای گوشی در windows explorer مشخص نیستند، باید آن‌ها را mount کرد تا بشود فایل‌ها را به آن‌ها کپی کرد (روش دوم کپی کردن فایل‌ها به گوشی). اگر به منوی ابتدایی TWRP دقت کنید، یک گزینه‌ی mount هم دارد که دقیقا برای همین منظور است. پوشه‌ها را که mount کردید، در windows explorer جهت کپی کردن معمولی ظاهر می‌شوند.


ج) نصب نهایی سیستم عامل و برنامه‌های گوگل

پیش از هر کاری به گزینه‌ی Settings در برنامه‌ی TWRP مراجعه کرده و در برگه‌ی General آن، تیک زیر را بر دارید: Prompt to install TWRP app if not installed!

اکنون که فایل‌های custom ROM و GApps به گوشی کپی شدند، از منوی اصلی TWRP، اینبار گزینه‌ی Install را انتخاب کنید (همانطور که عنوان شد، در اینجا همیشه دکمه‌ی back، برای بازگشت به صفحه‌ی اصلی کار می‌کند).


اگر از طریق دستورات adb فایل‌ها را به پوشه‌ی sdcard منتقل کرده باشید، به صورت خودکار اولین فایل انتخاب شده همان فایل ROM است. سپس بر روی دکمه‌ی «Add more zips» کلیک کرده و فایل zip مربوط به GApps را انتخاب کنید. در بالای صفحه «two of max 10 File queued» باید ظاهر شده باشد (مهم) که به معنای تعداد فایل‌های موجود در صف نصب است. اکنون فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار نصب شروع شود.
پس از پایان نصب این دو برنامه، یکبار بر روی دکمه‌ی Wipe cache/dalvik کلیک کنید (به همراه به سمت راست کشیدن دکمه‌ی فلش آبی پایین صفحه) و سپس بر روی دکمه‌ی Reboot System تا ... وارد  اندروید 10 شوید!

یک نکته: در اینجا در حین reboot سؤال می‌پرسد که آیا نیاز است TWRP را نیز به صورت جداگانه‌ای نصب کند. عنوان کنید، خیر.


چگونه به روز رسانی‌های LineageOS را نصب کنیم؟

LineageOS هفته‌ای یکبار، آخرین به روز رسانی‌های اندروید را توزیع می‌کند. برای نصب آن‌ها پیامی را ظاهر کرده و امکان دانلود را فراهم می‌کند. پس از دانلود، اگر بر روی دکمه‌ی install کلیک کنید، به صورت خودکار شما را وارد منوی recovery فوق می‌کند (و نه نصب خودکار). در اینجا تنها کاری را که باید انجام دهید، انتخاب گزینه‌ی install است و سپس انتخاب پوشه‌ی data/lineageos_updates که محل قرار گیری این فایل zip دریافت شده‌است. با انتخاب فایل zip، مراحل نصب آن مانند قبل است. پس از پایان نصب، یکبار بر روی دکمه‌ی پاک کردن کش dalvik کلیک کنید و سپس بر روی reboot. کش dalvik همواره به صورت خودکار توسط اندروید ساخته می‌شود و پاک کردن آن مشکلی را ایجاد نمی‌کند.
پس از راه اندازی مجدد سیستم، به منوی Settings>about phone>lineageOS مراجعه کرده و فایل zip قدیمی را حذف کنید (در همان صفحه‌ای که پیام دریافت و نصب را نمایش می‌داد، اکنون پیام delete ظاهر شده‌است).
نظرات مطالب
روش نصب اندروید 10 بر روی گوشی‌های قدیمی سامسونگ
روش اصلاح daylight saving time در سیستم عامل اندروید


باتوجه به اینکه از امسال دیگر تغییر ساعت بهاری و تابستانی را نداریم، از ابتدای سال، سیستم عامل‌های اندرویدی، یک ساعت جلوتر را نمایش می‌دهند که در ابتدا تصور بر این بود که مشکل از اپراتورهاست، اما اینطور نیست! ساعت ارسالی توسط آن‌ها صحیح است. مشکل از قدیمی بودن بانک اطلاعاتی tzdata سیستم عامل‌های اندرویدی است.

نگارش جدید و کامپایل شده‌ی این فایل‌ها را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: tzdata-new.zip

محل ذخیره شدن بانک اطلاعاتی time-zones در اندروید

بسته به نگارش اندروید شما، یکی از مکان‌های زیر، محل ذخیره سازی دو فایل tzdata و tz_version است:
/data/misc/zoneinfo/tzdata
/system/usr/share/zoneinfo
/apex/com.android.tzdata/etc/tz/tzdata
برای مثال بر روی اندروید 10 من (که روش نصب آن در این مطلب آمده)، مسیر آخری، مسیر اصلی و تاثیرگذار است.


مشکل! به روز رسانی مسیرهای سیستمی اندروید، نیاز به دسترسی root دارند!

تا اینجا مشخص شد که برای رفع مشکل time-zone و به روز رسانی اطلاعات آن، باید دو فایل tzdata و tz_version را در مسیرهای یاد شده، بازنویسی کنیم؛ اما ... اندروید چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد!
در سیستم عامل LineageOS 17.1 ای که من نصب کردم، می‌توان با نصب برنامه‌ی معروف Magisk، دسترسی روت پیدا کرد. روش نصب آن هم به صورت زیر است:
1) فایل apk آن‌را از این آدرس دریافت کرده و پسوند آن‌را به zip. تغییر دهید.
2) سیستم را ری‌استارت کرده و رفتن به گزینه‌ی recovery را انتخاب کنید تا پس از ری‌استارت سیستم، وارد برنامه‌ی TWRP شویم (که روش نصب آن در مطلب جاری بحث شده).
3) در برنامه‌ی TWRP، گزینه‌ی install را انتخاب و سپس فایل zip. برنامه‌ی magisk را انتخاب و نصب کنید.
4) پس از نصب، یکبار هم کش را پاک کنید (Wipe cache/dalvik).
5) در آخر بر روی دکمه‌ی Reboot System تا ... وارد اندروید شوید.
 6) پس از راه اندازی سیستم، برنامه‌ی Magisk را اجرا کنید تا مرحله‌ی آخر نصب آن به پایان برسد (یکسری از فایل‌ها را نیاز دارد تا از اینترنت دریافت و نصب کند؛ این نصب، از github و به صورت خودکار است).

پس از نصب magisk، برنامه‌ی total commander را هم نصب کنید. به محض اجرای آن، پیام درخواست دسترسی root آن هم ظاهر می‌شود (این برنامه‌ی magisk هست که این درخواست را تشخیص داده و مدیریت می‌کند) و نیاز است این دسترسی را بدهید تا بتوان:
 1) به مسیر file system root و سپس apex/com.android.tzdata/etc/tz/tzdata وارد شد و دو فایل موجود و قدیمی tzdata و tz_version را به نحو متداولی پاک کرد.
 2) سپس دو فایل جدید tzdata و tz_version را (که لینک دریافت آن کمی بالاتر ارائه شد) به سیستم خود منتقل کنید (همانند تمام فایل‌های دیگر از طریق usb) و در آخر با استفاده از total commander ای که اکنون دسترسی root هم دارد، این فایل‌ها را به مسیر یاد شده، کپی کنید.
 3) اکنون سیستم را ری‌استارت کنید تا تنظیمات جدید خوانده شوند (همانند تصویر زیر، که در آن منطقه زمانی جدید 3:30+ قابل مشاهده‌است):

یک نکته: « Magisk-Modules-Repo / Systemless_TZData » در صورت به روز شدن، این کار نصب دستی tzdata را به صورت خودکار انجام می‌دهد که در زمان نگارش این مطلب، هنوز به‌روز نشده.

مطالب
مفاهیم پایه سیستم های کنترل نسخه؛ قسمت سوم : جمع بندی
در اولین قسمت این سری، گیت و در قسمت دوم ، SVN را بررسی کردیم؛ در این مقاله قصد داریم یک جمع بندی از این دو مقاله داشته باشیم.
احتمالا در مورد این دو سیستم حرف‌های زیادی شنیده‌اید و احتمالا بیشتر آن‌ها در مورد گیت نظر مساعدتری داشته‌اند؛ ولی تفاوت‌هایی بین این دو سیستم هست که باید به نسبت هدف و نیازی که دارید آن را مشخص کنید. یکی از اصلی‌ترین این تفاوت‌ها این است که svn یک سیستم مرکزی است؛ ولی گیت اینگونه نیست که در ادامه تفاوت این دو مورد را تشریح می‌کنیم.
یک. SVN یک مخزن مرکزی دارد که همه‌ی تغییراتی که روی کپی‌ها انجام می‌شود، باید به سمت مخزن مرکزی Commit یا ارسال شوند. ولی در سیستم گیت یک سیستم مرکزی وجود ندارد و هر مخزنی که fork یا Clone می‌شود، یک مخزن جداگانه به حساب می‌آید و Commit شدن تنها به مخزن کپی شده صورت میگیرد و در صورت pull request ادغام با مخزن اولیه خودش صورت میگیرد.
دو. گیت به نسبت svn از پیچیدگی بیشتری برخوردار است؛ ولی برای پروژه‌های بزرگتر که کاربران زیادی با آن کار می‌کنند و احتمال شاخه بندی‌های زیادتر، در آن وجود دارد بهتر عمل می‌کند. موقعی که یک پروژه یا تیم کوچکی روی آن کار می‌کنند به دلیل commit شدن مستقیمی که svn دارد، کار راحت‌تر و آسان‌تر صورت می‌گیرد ولی با زیاد شدن کاربران و حجم کار، گیت کارآیی بالاتری دارد.
سه. از آن جا که گیت نیاز به fork شدن دارد و یک مخزن کاملا مجزا از پروژه اصلی تولید می‌کند؛ سرعت بهتری نسبت به svn که یک کپی از زیر مجموعه ساختار اصلی ایجاد می‌کند دارد.
چهار. شاخه بندی یک مفهوم اصلی و مهم در گیت به شمار می‌آید که اکثر کاربران همه روزه از آن استفاده می‌کنند و این اجازه را می‌دهد که که تغییرات و تاریخچه فعالیت هر کاربر را بر روی هر شاخه، جداگانه ببینیم. در svn پیاده سازی شاخه‌ها یا تگ‌ها سخت و مشکل است. همچنین شاخه بندی کار در svn به شکل سابق با کپی کردن صورت گرفته که گاهی اوقات به دلایلی که در قسمت قبل گفتیم، باعث ناسازگاری می‌گردد.
پنج. حجم مخازن گیت به نسبت svn خیلی کمتر است برای نمونه پروژه موزیلا 30 درصد حجم کمتری در مخزن گیت دارد. یکی از دلایلی که svn حجم بیشتری میگیرد این است که به ازای هر فایل دو فایل موجود است یکی که همان فایل اصلی است که کاربر با آن کار می‌کند و دیگری یک فایل دیگر در شاخه svn. است که برای کمک به عملیاتی چون وضعیت، تفاوت ها، ثبت تغییرات به کار می‌رود. در صورتی که در آن سمت، گیت، تنها به یک فایل شاخص 100 بایتی برای هر  دایرکتوری کاری نیاز دارد
شش. گیت عملیات کاربری را به جز fetch و push، خیلی سریع انجام میدهد. این عملیات شامل یافتن تفاوت‌ها، نمایش تاریخچه، ثبت تغییرات، ادغام شاخه‌ها و جابجایی بین شاخه‌ها می‌گردد.
هفت. در سیستم SVN به دلیل ساختار درختی که دارد، می‌توانید زیر مجموعه‌ی یک مخزن را بررسی کنید ولی در سیستم گیت اینکار امکان پذیر نیست. البته باید به این نکته توجه داشت که برای یک پروژه‌ی بزرگ شما مجبور هستید همیشه کل مخزن را دانلود کنید. حتی اگر تنها نسخه‌ی خاصی از این زیرمجموعه را در نظر داشته باشید. به همین علت در شهرهایی که اینترنت گرانقیمت و یا سرعت پایین عرضه می‌شود، گیت به صرفه‌تر است و زمان کمتری برای دانلود آن می‌ برد.
موارد تعریف شده زیر طبق گفته ویکی سایت Kernel.Org ذکر می‌شود:
  • گیت از سیستم SVN سریعتر عمل می‌کند.
  • در سیستم گیت هر شاخه بندی کل تاریخچه خود را به دنبال دارد.
  • فایل git که تنظیمات مخزن داخلش قرار دارد، ساختار ساده‌ای دارد و به راحتی می‌توان در صورت ایجاد مشکل، آن را حل کرد و به ندرت هم پیش می‌آید که مشکلی برایش پیش بیاید.
  • پشتیبانی گیری از یک سیستم مرکزی مثل SVN راحت‌تر از پشتیبانی گیری از پوشه‌های توزیع شده در مخزن گیت است.
  • ابزارهای کاربری svn تا به الان پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. پلاگین‌ها و برنامه‌های بیشتری نسبت به سیستم گیت دارد. یکی از معروفترین این پلاگین‌ها، ابزار  tortoisesvn  است (البته ابزارهای گیت امروز رشد چشمگیرتری داشته اند که در قسمت اول نمونه‌های آن ذکر شد).
  • سیستم svn برای نسخه بندی و تشخیص تفاوت‌ها از یک سیستم ساده اعداد ترتیبی استفاده می‌کند که اولین ثبت با شماره یک آغاز شده و به ترتیب ادامه می‌یابد و برای کاربران هم خواندنش راحت است و هم قابل پیش بینی است. به همین جهت برای بررسی تاریخچه‌ها و دیگر گزارش‌ها تا حدی راحت عمل می‌کند. در سیستم شاخه بندی این سیستم شماره گذاری چندان مطلوب نیست و متوجه نمی‌شوید که این شاخه از کجا نشات گرفته است. در حال حاضر برای پروژه‌ی موزیلا این عدد به 6 رقم رسیده است ولی در آن سمت، سیستم گیت از هش SH-1 استفاده می‌کند که یک رشته 40 کاراکتری است و 8 رقم اول آن به منشاء اشاره می‌کند که باعث می‌شود متوجه بشویم که این شاخه از کجا آمده است ولی از آنجا که این عدد یکتا ترتیبی نیست، برای خواندن و گزارشگیری‌هایی که در SVN راحت صورت می‌گیرد، در گیت ممکن نیست یا مشکل است.
  • گیت رویدادهای ادغام و شاخه بندی را بهتر انجام می‌دهد.

مطالب
Strong Name
نام قوی (Strong Name یا به‌صورت مخفف SN) تکنولوژی‌ای است که با ورود دانت نت معرفی شده و امکانات متنوعی را در زمینه حفاظت از هویت اسمبلی فراهم کرده است. اما بسیاری از برنامه‌نویسان به اشتباه آن را به‌عنوان ابزاری برای فعال‌سازی امنیت می‌پندارند، درصورتی‌که «نام قوی» درواقع یک تکنولوژی تعیین «هویتِ منحصربه‌فرد» اسمبلی‌ها است. یک نام قوی حاوی مجموعه‌ای از مشخصات یک اسمبلی (شامل نام ساده، نسخه و داده‌های کالچر (culture) آن در صورت وجود) به‌همراه یک کلید عمومی و یک امضای دیجیتال است. در زیر یک نمونه از یک اسمبلی دارای نام قوی را مشاهده می‌کنید:
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31BF3856AD364E35
این نام با استفاده از داده‌های موجود در فایل اصلی یک اسمبلی و نیز یک کلید خصوصی تولید می‌شود. (فایل اصلی اسمبلی فایلی است که حاوی مانیفست اسمبلی است که این مانیفست خود شامل عنوان و هش‌کدهای تمام فایل‌هایی است که اسمبلی را می‌سازند. دات نت از MultiFile Assembly پشتیبانی می‌کند. برای مدیریت این نوع از اسمبلی‌ها می‌توان از (Assembly Linker (al.exe استفاده کرد. البته درحال حاضر امکان توسعه این نوع از اسمبلی‌ها در ویژوال استودیو موجود نیست.) در sdkهای مایکروسافت ابزارهایی برای تولید نام‌های قوی برای اسمبلی‌ها وجود دارد که در ادامه در مورد نحوه استفاده از یک مورد از آن‌ها توضیح داده خواهد شد.
اسمبلی‌هایی که نام‌های قوی یکسانی دارند همانند و یکسان هستند. با اختصاص دادن یک نام قوی به یک اسمبلی می‌توان اطمینان حاصل کرد که نام آن منحصربه‌فرد خواهد شد. به‌طور کلی نام‌های قوی نیازمندی‌های زیر را برطرف می‌کنند:
- نام‌های قوی منحصربه‌فرد بودن نام یک اسمبلی را براساس جفت‌کلیدهای یکتا فراهم می‌کنند. هیچ‌کس دیگری امکان تولید همان اسمبلی‌ای را که شما تولید کرده‌اید ندارد، زیرا اسمبلی‌ای که با یک کلید خصوصی تولید شده است نسبت به اسمبلی دیگری که با یک کلید خصوصی دیگر تولید شده است نام متفاوتی خواهد داشت چون کلید عمومی متناظر با این کلید خصوصی بخشی از نام قوی نهایی تولید شده خواهد بود.
- نام‌های قوی از خط تولید نسخه‌های یک اسمبلی محافظت می‌کنند. یک نام قوی اطمینان می‌دهد تا شخص دیگری نتواند نسخه دیگری از اسمبلی شما را تولید کند. مصرف‌کنندگان می‌توانند مطمئن باشند که نسخه‌ای از اسمبلی را که بارگذاری می‌کنند از همان توزیع‌کننده اسمبلی می‌آید که این نسخه از اسمبلی را تولید کرده است.
- نام‌های قوی بررسی هویت مستحکمی را فراهم می‌کنند. عبور از دروازه امنیتی دات نت فریمورک نشان‌دهنده این است که محتوای اسمبلی پس از تولید آن تغییر نکرده است.
هنگامی‌که به یک اسمبلیِ دارای نام قوی در اسمبلی دیگری ریفرنس داده می‌شود، تا زمانی که به اسمبلی مقصد نیز یک نام قوی داده نشود نمی‌توان در نهایت از مزایای یک نام قوی بهره برد. درواقع در دنیای دات نت به اسمبلی‌های دارای نام قوی تنها می‌توان اسمبلی‌هایی ریفرنس داد که خود نیز دارای نام قوی هستند.
نام قوی یک تکنولوژی براساس اصول کریپتوگرافی و امضاهای دیجیتال است که ایده پایه‌ای آن را می‌توان در تصویر زیر دید:

برای استفاده از این تکنولوژی ابتدا نیاز است تا یک جفت‌کلید عمومی/خصوصی (توسط ادمین، منبع گواهی‌نامه‌ها، یک بانک یا یک ابزار خاص) فراهم شود تا از آن برای اینکریپشن استفاده شود. سپس داده‌های موردنظر (هر داده کلی که قصد ارسال و توزیع آن را داریم مثل یک اسمبلی) با استفاده از یک الگوریتم هش‌کردن (مثل MD5، SHA یا ترکیبی از آن‌ها، هرچند MD5 توصیه نمی‌شود) پردازش شده و یک هش‌کد مخصوص تولید می‌شود. این هش‌کد با استفاده از کلید خصوصی دردسترس اینکریپت می‌شود و به عنوان یک امضای دیجیتال به همراه داده موردنظر ارسال یا توزیع می‌شود. در سمت مصرف کننده که با استفاده از یک روش خاص و امن به کلید عمومی دسترسی پیدا کرده است عملیات دیکریپت کردن این امضای دیجیتال با استفاده از کلید عمومی انجام شده و هش‌کد مربوطه بدست می‌آید. همچنین عملیات تولید هش‌کد با استفاده از داده‌ها در سمت مصرف کننده انجام شده و هش‌کد داده‌ها نیز دوباره با استفاده از همان الگوریتم استفاده شده در سمت توزیع‌کننده تولید می‌شود. سپس این دو مقدار محاسبه شده در سمت مصرف‌کننده با یکدیگر مقایسه شده و درصورت برابر بودن می‌توان اطمینان حاصل کرد همان داده‌ای که توزیع کننده در اصل ارسال کرده بدون تغییر به دست مصرف کننده رسیده است. درواقع ویژگی اینکریپت/دیکریپت کردن داده‌ها توسط جفت‌کلید این است که به‌صورت یکطرفه بوده و داده‌های اینکریپت شده با استفاده از یک کلید خصوصی را تنها با استفاده از کلید عمومی همان کلید خصوصی می‌توان بدرستی دیکریپت کرد.

1. تولید و مدیریت جفت‌کلیدهای قوی- نام‌گذاری‌شده (Strongly Named Key Pairs)

همان‌طور که در قسمت قبل اشاره شد برای نام‌گذاری قوی یک اسمبلی به یک کلید عمومی (public key) و یک کلید خصوصی (private key) که در مجموع به آن یک جفت کلید (key pair) می‌گویند، نیاز است.برای این‌کار می‌توان با استفاده از برنامه sn.exe (عنوان کامل آن Microsoft .Net Framework Strong Name Utility است) یک جفت کلید تولید کرده و آن را در یک فایل و یا در CSP (یا همان cryptographic service provider) ذخیره کرد. هم‌چنین این‌کار را می‌توان توسط ویژوال استودیو نیز انجام داد. امکان موردنظر در فرم پراپرتی یک پروژه و در تب Signing آن وجود دارد.

نکته: یک CSP عنصری از API کریپتوگرافی ویندوز (Win32 CryptoAPI) است که سرویس‌هایی چون اینکریپشن، دیکریپشن، و تولید امضای دیجیتال را فراهم می‌کند. این پرووایدرها هم‌چنین تسهیلاتی برای مخازن کلیدها فراهم می‌کنند که از اینکریپشن‌های قوی و ساختار امنیتی سیستم عامل (سیستم امنیتی و دسترسی کاربران ویندوز) برای محافظت از تمام کلیدهای کریپتوگرافی ذخیره شده در مخزن استفاده می‌کند. به‌طور خلاصه و مفید می‌شود اشاره کرد که می‌توان کلیدهای کریپتوگرافی را درون یک مخزن کلید CSP ذخیره کرد و تقریبا مطمئن بود که تا زمانی‌که هیچ‌کس کلمه عبور سیستم عامل را نداند، این کلیدها امن خواهند ماند. برای کسب اطلاعات بیشتر به داده‌های CryptoAPI در اسناد SDK سیستم عامل خود مراجعه کنید.

برنامه sn به همراه SDKهای ویندوز نصب می‌شود. البته با نصب ویژوال استودیو تمام SDKهای موردنیاز مطابق با نسخه‌های موجود، نصب خواهد شد. مسیر نسخه 4 و 32 بیتی این برنامه در سیستم عامل Windows 7 به‌صورت زیر است:

C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\v7.0A\Bin\NETFX 4.0 Tools\sn.exe

با استفاده از آرگومان k همانند دستور زیر یک جفت‌کلید جدید تولید شده و در فایل MyKeys.snk در ریشه درایو d: ذخیره می‌شود:

sn –k d:\MyKeys.snk

نکته: به بزرگی و کوچکی حروف سوییچ‌های دستورات برنامه sn دقت کنید!

این کار یک جفت کلید کریپتوگرافی 1024 بیتی به‌صورت تصادفی تولید می‌کند. این دستور را باید در خط فرمانی (Command Prompt) اجرا نمود که مسیر فایل sn.exe را بداند. برای راحتی کار می‌توان از خط فرمان ویژوال استودیو (Visual Studio Command Prompt) استفاده کرد.

نکته: اجرای عملیات فوق در یک شرکت یا قسمت توسعه یک شرکت، تنها یک بار نیاز است زیرا تمام اسمبلی‌های تولیدی تا زمانی‌که عناوین ساده متمایزی دارند می‌توانند از یک جفت کلید مشترک استفاده کنند.

نکته: هرچند که می‌توان از پسوندهای دیگری نیز برای نام فایل حاوی جفت کلید استفاده کرد، اما توصیه می‌شود از همین پسوند snk. استفاده شود.

فایل تولید شده حاوی هر دو کلید «عمومی» و «خصوصی» است. می‌توان با استفاده از دستور زیر کلید عمومی موجود در فایل mykeys.snk را استخراج کرده و در فایل mypublickey.snk ذخیره کرد:

sn –p d:\mykeys.snk d:\mypublickey.snk

 با استفاده از فایل حاوی کلید عمومی می‌توان با استفاده از دستور زیر کلید عمومی موجود در آن را بدست آورد:
sn -tp MyPublicKey.snk

 مقدار نمایش داده در انتهای تصویر فوق به‌عنوان «توکِن کلید عمومی» (Public key Token) درواقع 8 بایت پایانی کد هش‌شده کریپتوگرافیِ محاسبه‌شده از کلید عمومی است. چون خود کلید عمومی همان‌طور که مشاهده می‌شود بسیار طولانی است، دات‌نت‌فریمورک معمولا از این توکِن برای نمایش آن و ریفرنس دادن اسمبلی‌ها استفاده می‌کند. نیازی نیست تا راز این کلیدها توسط توسعه‌دهنده حفظ شود! پس از نام‌گذاری قوی اسمبلی (که در ادامه توضیح داده می‌شود) کامپایلر با استفاده از کلید خصوصی فراهم شده یک امضای دیجیتالی (یک کد اینکریپت شده) با استفاده از داده‌های «مانیفست اسمبلی» تولید می‌کند. در ادامه کامپایلر این «امضای دیجیتال» و «کلید عمومی» را درون اسمبلی قرار می‌دهد تا مصرف‌کننده‌های اسمبلی بتوانند این امضای دیجیتال را تایید کنند. حفظ کردن «کلید خصوصی» بسیار مهم است! اگر کسی به کلید خصوصی اسمبلی دست یابد می‌تواند با استفاده از آن نسخه‌ای تغییریافته از اسمبلی را امضا کرده و در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دهد. مصرف‌کنندگان نیز بدون اینکه متوجه شوند می‌توانند از این نسخه تغییر یافته با همان توکِن کلید عمومی که در اختیار دارند استفاده کنند. درحال حاضر روشی برای فهمیدن این تغییر وجود ندارد. اگر کلید خصوصی لو رفت، باید یک جفت کلید دیگر تولید و با استفاده از کلید خصوصی جدید اسمبلی را دوباره امضا کرد و در اختیار مصرف‌کنندگان قرار داد. هم‌چنین باید مشتریانِ اسمبلی را از این تغییر آگاه ساخت و کلید عمومی مورد اطمینان را در اختیار آن‌ها قرار داد.
نکته: معمولا گروه کوچکی از افراد مورد اطمینان (که دسترسی امضای اسمبلی را دارند: signing authority) مسئولیت کلیدهای نامگذاری قوی یک شرکت را بر عهده دارند و برای امضای تمام اسمبلی‌ها قبل از ریلیز نهایی آن‌ها مسئول هستند.
قابلیت امضای تاخیری اسمبلی (که در ادامه بحث می‌شود) تسهیلاتی را برای بهره‌برداری راحت‌تر از این روش و جلوگیری از توزیع کلیدهای خصوصی میان تمام توسعه‌دهندگان را فراهم می‌کند.
یکی از روش‌هایی که sn برای افزایش امنیت کلیدها ارائه می‌دهد، استفاده از مخزن کلید CSP است. پس از تولید فایل حاوی جفت کلید، می‌توان با استفاده از دستور زیر این کلیدها را درون CSP با نام MyStrongNameKeys ذخیره کرد:
sn -i MyKeys.snk MyStrongNameKeys
سپس می‌توان فایل حاوی جفت کلید را حذف کرد.

نکته مهمی که درباره مخازن کلید CSP باید بدان اشاره کرد این است که این مخازن شامل مخازن تعریف‌شده توسط «کاربر» و نیز مخازن «سیستمی» است. سیستم امنیتی ویندوز به کابران اجازه دسترسی به مخازنی غیر از مخازن خودشان و مخازن سیستمی را نمی‌دهد. برنامه sn به‌صورت پیش‌فرض کلیدها را درون مخازن سیستمی ذخیره می‌کند. بنابراین هر کسی که بتواند به سیستم لاگین کند و نیز از نام مخزن مربوطه آگاه باشد، به‌راحتی می‌تواند اسمبلی شما را امضا کند! برای اینکه ابزار sn کلیدها را در مخازن کاربری ذخیره کند باید از دستور زیر استفاده کرد:
sn –m n
برای برگرداند تنظیم به ذخیره در مخازن سیستمی نیز باید از دستور زیر استفاده کرد:
sn –m y

 برای حذف کلیدها از مخزن می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
sn -d MyStrongNameKeys

2. نام‌گذاری قوی یک اسمبلی
نام‌گذاری قوی یک اسمبلی به دلایل زیادی انجام می‌شود:
- برای اینکه اسمبلی شناسه‌ای منحصربه‌فرد داشته باشد، تا کاربران بتوانند مجوزهای ویژه‌ای را در حین تنظیم سیاست‌های امنیتی دسترسی به کد اعمال کنند.
- تا اسمبلی را نتوان تغییر داده و سپس به عنوان اسمبلی اصلی توزیع نمود.
- تا اسمبلی بتواند نسخه‌گذاری (Versioning) و سیاست‌های نسخه‌گذاری را پشتیبانی کند.
- تا بتوان اسمبلی را در GAC (همان Global Assembly Cache که در مسیر %windir%\assembly قرار دارد) ذخیره کرده و آن را بین چند اپلیکیشن به اشتراک گذاشت.
برای نام‌گذاری قوی اسمبلی با استفاده از خط فرمان کامپایلر #C باید از سوییچهای keyfile/ و یا keycontainer/ استفاده کنید.
 

csc /keyfile:d:\mykeys.snk /out:"C:\Projects\ClassLibrary1\Class1.exe" "C:\Projects\ClassLibrary1\Class1.cs" 

نکته: برای استفاده از این ویژگی در ویژوال استودیو، باید در تب Signing در تنظیمات پروژه گزینه Sign the Assembly را انتخاب کرد. سپس می‌توان فایل حاوی جفت کلیدهای تولیدشده را انتخاب یا فایل جدیدی تولید کرد. البته ویژوال استودیو تا نسخه 2010 امکانی جهت استفاده از مخازن CSP را ندارد.

روش ساده دیگر استفاده از attributeهای سطح اسمبلی است:
[assembly:AssemblyKeyFileAttribute("MyKeys.snk")]
3. بررسی اینکه آیا یک اسمبلی قوی-نام‌گذاری‌شده تغییر یافته یا خیر
زمانی‌که CLR در زمان اجرا یک اسمبلی قوی-نام‌گذاری‌شده را بارگذاری می‌کند:
-ابتدا با استفاده از کلید عمومی (که در خود اسمبلی ذخیره شده است) هش‌کد اینکریپت‌شده که در زمان کامپایل محاسبه شده (یا همان امضای دیجیتال که این نیز درون خود اسمبلی ذخیره شده است) را دیکریپت می‌کند. (هش‌کد زمان کامپایل)
-پس از آن هش‌کد اسمبلی را با استفاده از داده‌های مانیفست اسمبلی محاسبه می‌کند. (هش‌کد زمان اجرا)
-سپس این دو مقدار بدست آمده (هش‌کد زمان کامپایل و هش‌کد زمان اجرا) را با یکدیگر مقایسه می‌کند. این عملیات مقایسه و تایید مشخص می‌کند که آیا اسمبلی پس از امضا دچار تغییر شده است یا خیر!
اگر یک اسمبلی نتواند عملیات تایید نام قوی را پشت سر بگذارد، CLR پیغام خطایی به نمایش خواهد گذاشت. این خطا یک اکسپشن از نوع System.IO.FileLoadException با پیغام Strong name validation failed خواهد بود. با استفاده از ابزار sn نیز می‌توان یک اسمبلی قوی-نام‌گذاری شده را تایید کرد. برای مثال برای تایید اسمبلی MyAsm.exe می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
sn –vf MyAsm.exe

سوییچ v موجب تایید نام قوی اسمبلی شده و سوییچ f برنامه را مجبور به بررسی صحت نام قوی اسمبلی می‌کند، حتی اگر این امکان قبلا برای اسمبلی غیرفعال شده باشد. (با استفاده از سویج Vr مثل دستور sn –Vr MyAsm.exe می‌توان عملیات تایید نام قوی یک اسمبلی خاص را غیرفعال کرد). اگر اسمبلی تغییر کرده باشد و نتواند آزمون فوق را پشت سر بگذارد خطایی به شکل زیر نمایش داده می‌شود:
Microsoft (R) .NET Framework Strong Name Utility Version 2.0.50727.42
Copyright (C) Microsoft Corporation. All rights reserved.
Failed to verify assembly --
Strong name validation failed for assembly MyAsm.exe'.
4. امضای تاخیری (Delay Sign) یک اسمبلی
درصورتی‌که بخواهیم یک اسمبلی را امضا کنیم اما نخواهیم تمام اعضای تیم توسعه به کلید خصوصی مربوطه دسترسی داشته باشند باید از تکنیک امضای با تاخیر اسمبلی استفاده کنیم. ابتدا باید کلید عمومی تولیدشده برای اسمبلی را استخراج کرده و آنرا توزیع کنیم. با توجه به توضیحات داده شده در بخش اول، به اسمبلی خود یک نام قوی اختصاص دهید. هم‌چنین اسمبلی خود را با استفاده از سویج delaysign/ باید کامپایل کنید. سپس با استفاده از سوییچ Vr برنامه sn عملیات تایید اسمبلی خود را غیرفعال کنید.
نکته: برای استفاده از این امکان در ویژوال استودیو باید گزینه Delay sign only را در تب Signing از پراپرتی پروژه انتخاب کرد.

 اسمبلی‌هایی که ریفرنسی به اسمبلی‌های نام‌گذاری قوی شده دارند، حاوی توکِن کلید عمومی آن اسمبلی‌ها نیز هستند. این بدین معنی است که این گونه اسمبلی‌ها بایستی قبل از ریفرنس داده شدن امضا شده باشند. در یک محیط توسعه که اسمبلی‌ها مرتبا کامپایل می‌شوند نیاز است تا تمام توسعه دهندگان و آزمایش‌کنندگان به جفت‌کلیدهای موجود دسترسی داشته باشند (یک ریسک امنیتی بزرگ). به جای توزیع کلید خصوصی، دات‌نت‌فریمورک مکانیزمی به نام امضای تاخیری (delay-signing) فراهم کرده است، که به شما اجازه می‌دهد تا یک اسمبلی را به‌صورت ناکامل (ناقص) امضا کنید. اسمبلی «ناقص-نام‌گذاریِ قوی شده»! حاوی کلید عمومی و توکِن کلید عمومی است که برای ریفرنس دادن اسمبلی نیاز است، اما تنها حاوی مکانِ خالیِ امضای دیجیتالی است که توسط کلید خصوصی تولید می‌شود. پس از کامل شدن توسعة برنامه، فرد مسئول امضای اسمبلی‌ها (signing authority - شخصی که مسئول امنیت و حفظ جفت‌کلیدهاست) اسمبلی‌‌های حاوی امضای تاخیری را دوباره امضا می‌کند، تا نام‌گذاریِ قوی آن اسمبلی کامل شود. برای امضای تاخیری یک اسمبلی تنها نیاز به کلید عمومی آن است، که هیچ ریسک امنیتی‌ای برای آن وجود ندارد. برای استخراج کلید عمومی یک جفت کلید همان‌طور که قبلا اشاره شده است، می‌توان از دستورات زیر استفاده کرد:
sn –p d:\MyKeys.snk d:\MyPublicKey.snk
sn –pc MyKeysContainer d:\MyPublicKey.snk
با داشتن فایل حاوی کلید عمومی، و با استفاده از از دستور کامپایل زیر می‌توان اسمبلی را امضای تاخیری کرد:
csc.exe /delaysign /keyfile:d:\MyPublicKey.snk /out:d:\MyAsm.exe d:\Class1.cs
نکته: برای امضای اسمبلی‌های چندفایلی (multifile assembly) باید از Assembly Linker (نام فایل اجرایی آن al.exe است) استفاده کرد. این ابزار نیز مانند ابزار sn.exe در sdkهای ویندوز یافت می‌شود. دستوری که باید برای امضای این نوع اسمبلی‌های به‌کار برد به‌صورت زیر است:
al /out:<assembly name> <module name> /keyfile:<file name>
از آنجاکه درهنگام بارگذاری اسمبلی، CLR اسمبلی را به عنوان یک اسمبلی قوی نام‌گذاری شده درنظر می‌گیرد، همان‌طور که قبلا اشاره شده، سعی می‌کند تا صحت آن را بررسی و تایید کند. اما چون اسمبلی با امضای تاخیری هنوز امضا نشده است، باید CLR را جوری تنظیم کنید تا تایید اعتبار این اسمبلی را در کامپیوتر جاری انجام ندهد. این کار را همان‌طور که در بالا توضیح داده شد، می‌توان با دستور زیر انجام داد:
sn –Vr d:\MyAsm.exe

از لحاظ فنی این دستور اسمبلی موردنظر را در لیست «صرف‌نظر از تایید اسمبلی» ثبت (register) می‌کند. دقت کنید که دستور فوق را باید در تمام سیستم‌هایی که قرار است به نحوی با این اسمبلی سروکار داشته باشند اجرا کنید!
نکته: تا زمانی‌که با استفاده از دستور فوق عملیات تایید اعتبار اسمبلی‌های امضای تاخیری شده را غیرفعال نکنید امکان اجرا یا بارگذاری آن اسمبلی‌ها و نیز دیباگ سورس‌کدهای آن را نخواهید داشت!
پس از تکمیل فاز توسعه باید اسمبلی را دوباره امضا کنید تا نام‌گذاری قوی کامل شود. برنامه sn به شما این امکان را می‌دهد تا بدون تغییر سورس‌کد اسمبلی خود یا کامپایل دوباره آن عملیات امضای دوباره آنرا انجام دهید. اما برای این‌کار شما باید به کلید خصوصی آن (در واقع به فایل حاوی جفت‌کلید مربوطه) دسترسی داشته باشید. برای امضای دوباره می‌توان از دستورات زیر استفاده کرد:
sn –R d:\MyAsm.exe MyKeys.snk
sn –R d:\MyAsm.exe MyKeysContainer

با استفاده از این دستور برنامه sn شروع به محاسبه هش‌کد زمان کامپایل می‌کند و درنهایت مقدار اینکریپت‌شده را درون اسمبلی ذخیره می‌کند.
نکته: هنگام استفاده از اسمبلی‌های با امضای تاخیری، امکان مقایسه بیلدهای مختلف یک اسمبلی خاص برای اطمینان از اینکه تنها در امضای دیجیتال با هم فرق دارند، معمولا مفید است. این مقایسه تنها وقتی امکان‌پذیر است که اسمبلی موردنظر با استفاده از سوییچ R دوباره امضا شود. برای مقایسه دو اسمبلی می‌توان از سوییچ D استفاده کرد:
sn –D assembly1 assembly2
پس از امضای دوباره اسمبلی می‌توان عملیات تایید آنرا که قبلا غیرفعال شده است، با استفاده از دستور زیر دوباره فعال کرد:
sn –Vu d:\MyAsm.exe

دستور فوق اسمبلی موردنظر را از لیست «صرفنظر از تایید اسمبلی» حذف (Unregister) می‌کند.
نکته: درصورتی‌که بخواهید یک اسمبلی را قبل از امضای دوباره (و یا در حالت کلی، قبل از اینکه اسمبلی دارای یک نام قوی کامل شده باشد) اجرا یا از آن به عنوان یک ریفرنس استفاده کنید، بدون اینکه آن را به لیست «صرفنظر از تایید اسمبلی» اضافی کنید،  با خطای زیر مواجه خواهید شد: 

برای فعال‌سازی تایید اسمبلی برای تمامی اسمبلی‌هایی که این ویژگی برای آنان غیرفعال شده است، می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
sn –Vx
برای لیست کردن اسمبلی‌هایی که تایید آنان غیرفعال شده است، می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
sn –Vl
نکته: در دات‌نت 1.0 و 1.1 کامپایلر #C فاقد سوییچ delaysign/ است. برای استفاده از امکان امضای تاخیری اسمبلی می‌توان از attribute سطح اسمبلی System.Reflection.AssemblyDelaySignAttribute استفاده کرد. همچنین می‌شود از ابزار لینکر اسمبلی (al.exe) که از این سوییچ پشتیبانی می‌کند استفاده کرد.
نکته: ابزارهای obfuscating که برای پیچیده‌کردن کد IL اسمبلی تولیدی به‌منظور جلوگیری از عملیات تولید دوباره کد (مثل کاری که برنامه Reflector انجام می‌دهد) به‌کار می‌روند، به دلیل تغییراتی که در محتوای اسمبلی ایجاد می‌کنند، درصورتیکه برای اسمبلی‌های دارای نام قوی استفاده شوند موجب ازکار افتادن آن‌ها می‌شوند. بنابراین یا باید آن‌ها را در سیستم‌هایی استفاده کرد که آن اسمبلی موردنظر در لیست صرفنظر از تایید اسمبلی ثبت شده باشد یا اینکه اسمبلی مربوطه را دوباره با استفاده از روش‌های توضیح داده‌شده (مثلا با استفاده از دستور sn –R myAsm.dll MyKeys.snk) برای تخصیص نام قوی جدید امضا کرد. الگوی معمولی که برای استفاده از obfuscating برای اسمبلی‌های دارای نام قوی استفاده می‌شود به‌صورت زیر است:
- ساخت اسمبلی با امضای تاخیری
- افزودن اسمبلی به لیست صرفنظر از تایید اسمبلی (sn -Vr)
- دیباگ و تست اسمبلی
- obfuscate کردن اسمبلی
- دیباگ و تست اسمبلی obfuscate شده
- امضای دوباره اسمبلی (sn -R)
الگوی ساده‌تر دیگری نیز برای این منظور استفاده می‌شود که به‌صورت زیر است:
- تولید اسمبلی بدون استفاده از تنظیمات امضای تاخیری
- دیباگ و تست اسمبلی
- obfuscate اسمبلی
- امضای دوباره اسمبلی (sn -R)
- دیباگ و تست دوباره نسخه obfuscate شده

5. مدیریت کش عمومی اسمبلی‌ها (Global Assembly Cache)
با استفاده از توضیحات این بخش می‌توان اسمبلی‌ها را به GAC اضافه و یا از درون آن حذف کرد. این کار با استفاده از برنامه gacutil.exe انجام می‌شود. مسیر نسخه 4 و 32 بیتی این برنامه به‌صورت زیر است:
C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\v7.0A\Bin\NETFX 4.0 Tools\gacutil.exe
این برنامه به‌همراه SDK ویندوز و یا به‌همراه ویژوال استودیو در مسیری مشابه نشانی بالا نصب می‌شود. همانند توضیحات داده‌شده در مورد برنامه sn.exe، برای راحتی کار می‌توانید از خط فرمان ویژه‌ای که ویژوال استودیو در اختیار شما قرار می‌دهد استفاده کنید. البته قبل از اجرای هر دستوری مطمئن شوید که خط فرمان شما با استفاده از مجوز مدیریتی (Administrator) اجرا شده است! تنها اسمبلی‌های دارای نام قوی می‌توانند در GAC نصب شوند. بنابراین قبل افزودن یک اسمبلی به GAC باید طبق راهنمایی‌های موجود در قسمت‌های قبلی آن را به‌صورت قوی نام‌گذاری کرد. برای افزودن یک اسمبلی با نام MyAsm.dll می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /i c:\MyAsm.dll

درصورتی‌که اسمبلی موردنظر دارای نام قوی نباشد، خطایی به صورت زیر نمایش داده خواهد شد:

می‌توان نسخه‌های متفاوتی از یک اسمبلی (با نام یکسان) را با استفاده از این ابزار در GAC رجیستر کرد و آن‌ها را در کنار یکدیگر برای استفاده در نرم‌افزارهای گوناگون در اختیار داشت. برای حذف یک اسمبلی از GAC و یا به اصطلاح uninstall کردن آن می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /u MyAsm
نکته: دقت کنید که در این دستور تنها از نام اسمبلی استفاده شده است و نه نام فایل حاوی آن!

دستور فوق تمام نسخه‌های اسمبلی MyAsm موجود در GAC را حذف خواهد کرد. برای حذف نسخه‌ای خاص باید از دستوری مشابه زیر استفاده کرد:
gacutil /u MyAsm,Version=1.3.0.5
برای مشاهده تمام اسمبلی‌های نصب شده در GAC می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /l

همان‌طور که مشاهده می‌کنید دستور فوق فهرستی بسیار طولانی از تمام اسمبلی‌های نصب‌شده در GAC را به‌همراه لیست اسمبلی‌هایی که در کش ngen به فرم باینری پیش‌کامپایل (Precompiled) شده‌اند، نمایش می‌دهد. برای تعیین اینکه آیا اسمبلی موردنظر در GAC نصب شده است می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /l MyAsm

نکته: دات‌نت از GAC تنها در زمان اجرا استفاده می‌کند. بنابراین کامپایلر #C به‌صورت خودکار درون GAC را برای یافتن ریفرنس‌های یک اسمبلی جستجو نخواهد کرد. در زمان توسعه، کامپایلر #C به یک نسخه لوکال از ریفرنس‌های مذکور نیاز خواهد داشت. برای حل این مشکل می‌توان یک نسخه از این ریفرنس‌ها را به مسیر اسمبلی کپی کرد (در ویژوال استودیو می‌توان از خاصیت Copy Local ریفرنس‌ها استفاده کرد) یا با استفاده از سوییچ lib/ کامپایلر، مسیری را که می‌تواند این ریفرنس‌ها را در آن بیابد معرفی کرد (کاری که ویژوال استودیو به‌صورت خودکار انجام می‌دهد).
نکته: نکته‌ای که در پایان باید اشاره کرد این است که تکنولوژی نام قوی برای بحث امنیت کد اسمبلی (مثلا برای جلوگیری از مهندسی معکوس IL و تغییر آن) بوجود نیامده است زیرا حذف این نام‌های قوی کار سختی نیست. بلکه هدف اصلی این تکنولوژی جلوگیری از تغییرات مخفی خرابکارانه و محرمانه اسمبلی توزیع شده و توزیع این نسخه‌های دستکاری شده به جای نسخه اصلی است. در زیر ابزارها و روش‌هایی که می‌توانند برای حذف کامل نام قوی یک اسمبلی به‌کار روند آورده شده است.
البته باید به این نکته اشاره کرد که در صورت حذف نام قوی یک اسمبلی (یا همان حذف امضای دیجیتال درون آن) تمامی اسمبلی‌هایی که قبل از حذف نام قوی به آن ریفرنس داشتند از کار خواهند افتاد. یعنی درواقع تمامی آن اسمبلی‌ها برای ریفرنس دادن به این اسمبلی با نام جدید (نامی که دیگر قوی نیست) باید آپدیت شوند. هم‌چنین درصورتی‌که اسمبلی‌هایی که قبل از حذف نام قوی به اسمبلی موردنظر ما ریفرنس داشتند، خود نام قوی داشته باشند با حذف نام قوی، آنها از کار خواهند افتاد. چون اسمبلی‌های دارای نام قوی تنها می‌توانند از اسمبلی‌های دارای نام قوی ریفرنس داشته باشند. بنابراین برای کارکردن برنامه موردنظر باید نام قوی تمامی اسمبلی‌های درگیر را حذف کرد!
منابع استفاده شده در تهیه این مطلب:
مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت اول معماری امنیتی اندروید) :: بخش سوم
همانطور که در مطالب قبلی توضیح داده شد، اندروید بر روی هسته‌ی لینوکس نگارش 2.6 به بالا اجرا می‌شود. در این مطلب قصد داریم تا نگاهی به معماری امنیتی اندروید داشته باشیم.
Privilege Separation به چه معناست؟
هسته‌ی اندروید یک مدل جداسازی امتیازی (Privilege separation) را در زمان اجرای برنامه‌های کاربردی اجرا می‌کند. این مورد به این معنا است که مانند سیستم یونیکس، سیستم‌عامل اندروید به یک برنامه نیاز دارد تا تنها با شناسه‌ی کاربر خود و شناسه‌ی گروه خاص خودش اجرا شود. بخش‌های معماری سیستم اندروید به این روش از هم جدا شده‌اند. Privilege Separation یک ویژگی امنیتی مهم است؛ زیرا رایج‌ترین انواع حملات را انکار می‌کند و در نتیجه یکی از اولویت‌های یک برنامه می‌باشد. از آنجایی که عملیات جداسازی امتیازی را هسته انجام می‌دهد، لذا این مورد یکی از مباحث پر اهمیت در طراحی هسته می‌باشد که به شدت مورد توجه خواهد بود. تنها فلسفه پشت این طرح این است که اطمینان حاصل شود، هیچ برنامه‌ی کاربردی نمی‌تواند به کد یا داده‌های دیگر برنامه‌ها و یا به دستگاه کاربر و یا خود سیستم نفوذ کند. یک برنامه ممکن است مستقیما از فهرست تماس دستگاه یا تقویم خوانده نشود! این ویژگی همچنین به عنوان sandboxing شناخته می‌شود.
Permissions چگونه کار می‌کند؟
اجازه دهید با یک مثال ساده توضیح دهم: ما برنامه‌ای را داریم که صدا را ضبط کرده و آن‌را از طریق میکروفن دستگاه پخش می‌کند. برای اینکه برنامه به‌درستی کار کند، توسعه دهنده باید یک درخواست دسترسی به RECORD_AUDIO را برای اجازه دسترسی به ضبط صدا، در فایل AndroidManifest.xml بفرستد. این کار به برنامه ما اجازه می‌دهد تا از مؤلفه‌های سیستم که ضبط صدا را کنترل می‌کنند، استفاده کنیم. یک سؤال اینجا مطرح می‌شود که «چه کسی تصمیم می‌گیرد که این دسترسی داده شود یا اینکه تکذیب شود؟»
فقط و فقط هسته‌ی اندروید به کاربر نهایی اجازه می‌دهد تا این فرآیند تایید نهایی را انجام دهد؛ نه هیچ سیستم دیگر یا کاربر دیگری! زمانیکه کاربر، برنامه ما را نصب می‌کند، این کار او را تشویق می‌کند تا این عملیات را انجام دهد. به این نکته دقت کنید که عجله ای برای این دسترسی وجود ندارد و هر زمانیکه برنامه نصب شد، اتفاق خواهد افتاد و این مجوز دسترسی تنها در زمان نصب به کاربر داده می‌شود نه قبل از آن. (به تصویر زیر دقت کنید)

 اگر ما درخواست خود را برای دسترسی به RECORD_AUDIO ثبت نکنیم یا اگر صاحب دستگاه تائید نکند که پس از درخواست ما اجازه استفاده از آن را بدهد، آنگاه یک استثناء به حافظه‌ی مجازی (VM) داده خواهد شد و برنامه با شکست روبرو می‌شود. این مفهوم برای توسعه دهنده‌است که بداند در خواستی را صادر کرده است یا خیر؟ پس برای درخواست مجوز مورد نظر باید برچسب زیر، در فایل AndroidManifest.xml درج شود.
<uses-permission android:name="android.permission.RECORD_AUDIO" />

Application Code Signing
هر برنامه‌ی کاربردی که بر روی سیستم‌عامل اندروید اجرا می‌شود، باید امضاء شود. اندروید از گواهی توسعه دهندگان فردی برای شناسایی آن‌ها و ایجاد روابط اعتمادسازی استفاده می‌کند که در میان کاربردهای مختلفی که در سیستم‌عامل اجرا می‌شوند پیاده می‌شود. 
سیستم‌عامل مجاز به اجرای برنامه‌ای بدون امضاء نخواهد بود. 
استفاده‌ی از یک مرجع، برای صدور امضای یک برنامه لازم نیست؛ چرا که سیستم امنیتی اندروید تنها از یک امضای تک گانه که توسعه دهنده در برنامه قرار داده‌است پیروی می‌کند! مجوزهای کنترلی برنامه مانند امضاء در طول نصب برنامه از طریق هسته‌ی اندروید بررسی شده و ضمانت و تایید خواهند شد. تمامی این فرآیندها به صورت خودکار و بلادرنگ در پشت پرده به سرعت اتفاق می‌افتند! در این صورت اگر گواهی اعتماد (certificate) توسط توسعه دهنده منقضی شود و یا به نحوی مورد اطمینان برای دستگاه نباشد، تمامی عملیات‌های ذکر شده بر روی برنامه به صورت عادی، ادامه خواهند یافت.
نظرات مطالب
معرفی Xamarin و مزیت‌های استفاده از آن
بنظر من در صورتی که بحث Cross Platform بودن مد نظر نباشه, برای برنامه‌های اندرویدی, زامارین مزیت خاصی نسبت به اندروید استودیو نداره و اصلا امکانات اندروید استودیو با توجه به IDE بسیار قدرتمند شرکت JetBrains فوق العاده کاربردی هست. برای نمونه ابزار Lint کمک شایانی به آنالیز کد میکنه...
حتی برای کسانی که Java کار نکرده اند و #C کار کرده اند(مثل بنده) براحتی قابل استفاده است. چرا که پایه و اساس جاوا و سی شارپ بسیار شبیه بهم میباشد. سی شارپ را بیشتر می‌پسندم ولی در مجموع اندروید استودیو را ترجیح میدهم. 
در مورد حجم apk نیز باید بگویم این offset سه الی چهار مگابایتی برای برنامه‌های کوچک بسیار زیاد است و کاملا نامناسب برای مارکتهای داخلی. چرا که کاربران حجم بالا را نمی‌پسندند. مگر اینکه نرم افزار گیم با گرافیک بالا باشد تا این چند مگابایت قابل اغماض باشد.
با توجه به اینکه تیم گوگل برای اندروید استودیو بروزرسانی‌های تقریبا هفتگی ارائه میدهند بعید میدانم در زمینه پلتفرم برنامه نویسی اندروید, زامارین بتواند cutting edge باشد. 
در مجموع بنظر بنده برای هر پلتفرم بهتر است از ابزار بومی خود آن استفاده گردد. اندروید استودیو و جاوا برای اندروید, اِکس کد و سوئیفت برای iOS و ویژوال استودیو و سی شارپ برای ویندوز.
مطالب
یکپارچه سازی TortoiseSVN و YouTrack
پیش نیاز
اگر در مورد TortoiseSVN و سورس کنترل اطلاعات پایه ندارید، کتاب  مدیریت فایلهای یک پروژه نرم افزاری با استفاده از Subversion  آقای نصیری را مطالعه کنید و همچنین سیستم پیگیری خطای  YouTrack را نگاهی بیاندازید (البته اگر اطلاعی ندارید).

مقدمه
هنگام کار روی یک پروژه، باگ ها، وظیفه‌ها و موضوعاتی به شما واگذار می‌شود که باید انها را انجام دهید. هنگام commit کردن تغییرات، برای مشخص شدن اینکه تغییرات مربوط به کدام Bug-Id بوده است بود است باید سیستم Bug/Issue Tracker رو با سورس کنترل یکپارچه کنیم. 

یکپارچه سازی TortoiseSVN و YouTrack
1- روی یک نسخه کاری پروژه راست کلیک، از منوی TortoiseSVN گزینه Properties را انتخاب کنید.

گزینه Properties در TortoiseSVN

2- از پنجر باز شده دکمه New، گزینه Other را انتخاب کنید. در پنجره باز شده از منوی کشویی مربوط به Property Name، مقادیر خصلت‌های زیر را تنظیم کنید:
bugtraq:url : آدرس YouTrack Sever که به این صورت وارد می‌شود: %http://localhost:8080/issue/%BUGID
bugtraq:message : درو اقع الگویی پیامی هست که برای نگهداری Bug-Id استفاده می‌شود و باید شامل کلمه %BUGID% باشد. مثلا: %Issue: %BUGID
bugtraq:number : مقدار این خصلت را false وارد کنید؛ چون Bug-Idهای‌های YouTrack می‌توانند شامل عدد و حروف باشند.

دیالوگ Propeties


بعد از اینکه این سه خصلت را مقداردهی کرید، تغییرات را Commit کنید. همانطور که می‌بینید یک Textbox (بالا، سمت راست) اضافه شده که محل وارد کردن Bug-Id مربوط به تغییرات است. از این پس، می‌توانید Bug-Id یا Issue-Id‌های مربوط به هر تغییرات را در آن Textbox وارد کنید.


همچنین تغییرات در پلاگین AnkhSVN در ویژال استودیو نیز اعمال می‌شود:


اکنون، در متن commitها شماره Bud-Id نیز ذکر شده است.


نکته 1: اگر YouTrack روی یک سرور نصب هست، بجای localhost نام کامپیوتر سرور یا آی پی آن را وارد کنید. پورت 8080 نیز بصورت پیش فرض است و اگر هنگام نصب آن را تغییر داده اید، اینجا نیز آنرا تغییر دهید.
نکته 2: خصلت bugtraq:message یک الگوی پیام از شما می‌گیرد؛ یعنی الگو را تحت هر شکلی می‌توان وارد کرد. بعنوان مثال الگو را به این شکل وارد کنید: "برای مشاهده جزئیات بیشتر به Bug-Id شماره %BUGID% مراجعه کنید."
نکته 3: اگر خصلت bugtraq:number مقدارش true باشد، برای وارد کردن Bug-Id فقط از عدد می‌توانید استفاده کنید. بصورت پیش فرض مقدار این خصلت true است.
نکته 4: می‌توانید این تنظیمات را در یک فایل Export کنید و در بقیه پروژه ها، با یک مرحله و بسادگی آنرا Import کنید.
خصلت‌های دیگری نیز می‌توان برروی مخزن کد اعمال کرد که از حوزه این مقاله خارج است. همچنین تنظمیات اختیاری جانبی دیگری نیز برای یکپارچه سازی وجود دارند. برای دیدن این تنظمیات روی نسخه کاری راست کلیک، از منوی TortoiseSVN گزینه Properties را انتخاب کنید و از پنجره باز شده روی دکمه New و گزینه ( Bugtraq (Issue tracker integration  را انتخاب کنید.

برای اطلاعات بیشتر در مورد این تنظیمات، داکیومنت یکپارچه سازی با سیستم‌های Bug tracking / Issue Tracking  را مطالعه کنید. 
بازخوردهای دوره
نگاهی به انواع Aspects موجود در کتابخانه PostSharp
- بحث در مورد AOP بدون ذکر نامی از PostSharp بی‌معنا بود. به همین جهت چند قسمتی به آن اختصاص داده شد. حداقل از لحاظ بحث مفهومی ارزشمند است.
- در سازمان‌ها امکان تشکیل یک مخزن نیوگت محلی وجود دارد. یعنی فقط کافی است یکی از سیستم‌ها تبدیل به مخزن شود و بقیه از آن استفاده کنند. اطلاعات بیشتر در اینجا
- پیشنهاد من استفاده از پروژه‌های سورس باز مشابهی است مانند Fody. یک نمونه از کاربرد آن‌را در ادامه این دوره بررسی کرده‌ایم: «معرفی پروژه NotifyPropertyWeaver ». امکانات زیادی دارد. یا اینکه اصلا از IL Weaving استفاده نکنید و از dynamic proxy مطرح شده مانند پروژه castle core که در قسمت‌های قبل بررسی شد، استفاده نمائید.
- post sharp زمانیکه از طریق نیوگت نصب می‌شود، خودش را در سیستم build ویژوال استودیو مرتبط با پروژه جاری ثبت می‌کند. پس از اینکه dll یا فایل exe شما توسط VS.NET تولید شد، به صورت خودکار کار post sharp آغاز شده و کدهای IL اضافی پیاده سازی کننده aspects مدنظر را به اسمبلی‌های برنامه اضافه می‌کند.