مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هشتم - مدیریت انتقال اطلاعات Pre-Rendering سمت سرور، به جزایر تعاملی
این Prerendering است که امکان رندر یک کامپوننت تعاملی را در سمت سرور میسر می‌کند تا کاربر بتواند پیش از فعال شدن قابلیت‌های پیشرفته‌ی یک کامپوننت، یک حداقل خروجی را از آن مشاهده کند و همچنین وجود آن برای موتورهای جستجو و بهبود SEO بسیار مفید است. اما ... در این بین مشکلی رخ می‌دهد که نمونه‌ی آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم: آغاز آن دوبار صورت می‌گیرد؛ یکبار در سمت سرور برای تهیه‌ی یک خروجی SSR و یکبار هم پس از فعال شدن قابلیت‌های تعاملی آن در سمت کلاینت. این آغاز دوباره، برای هر دو حالت کامپوننت‌های تعاملی Blazor Server و Blazor WASM برقرار است. راه‌حل‌هایی از نحوه‌ی مواجه شدن با یک چنین مشکلی را در قسمت قبل بررسی کردیم. راه‌حل دیگری که در این بین ارائه شده و توسط خود مایکروسافت هم در مثال‌های آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده از سرویس PersistentComponentState است که جزئیات آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


بررسی نحوه‌ی عملکرد سرویس PersistentComponentState

سرویس PersistentComponentState، در دات‌نت 6، به Blazor اضافه شد و امکان جدیدی نیست. قسمتی از این مباحث جدید SSR که به‌نظر مختص به Blazor 8x هستند، پیشتر هم وجود داشتند؛ تحت عنوان pre-rendering. برای مثال فقط کافی بودن تا در برنامه‌های Blazor Server قبلی، فایل Host.cshtml_ را به صورت زیر ویرایش کرد تا pre-rendering فعال شود:
<component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
مشکلی که در این حالت بروز می‌کرد این بود که متد OnInitializedAsync یک کامپوننت، دوبار فراخوانی می‌شد؛ یکبار در زمان pre-rendering در سمت سرور، تا HTML استاتیکی برای ارائه‌ی به مرورگر کاربر تولید شود و بار دیگر در زمان فعال شدن اتصال SignalR کامپوننت و ارائه‌ی نهایی تعاملی آن. به همین جهت، کار سنگین آغازین یک کامپوننت، دوبار انجام می‌شد که تجربه‌ی کاربری ناخوشایندی را هم به همراه داشت. برای رفع این مشکل، tag helper ویژه‌ای را به نام persist-component-state تهیه کردند که به صورت زیر به فایل host.cshtml_ اضافه می‌شد:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="WebAssemblyPrerendered" /> 
    <persist-component-state />
</body>
این tag-helper فوق است که کار درج رمزنگاری شده‌ی اطلاعات کش شده‌ی pre-rendering سمت سرور را در انتهای فایل HTML صفحه انجام می‌دهد و برای نمونه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت زیر است:
@page "/"

@implements IDisposable
@inject PersistentComponentState applicationState
@inject IUserRepository userRepository

@foreach(var user in users)
{
    <ShowUserInformation user="@item"></ShowUserInformation>
}

@code {
    private const string cachingKey = "something_unique";
    private List<User> users = new();
    private PersistingComponentStateSubscription persistingSubscription;
    
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        persistingSubscription = applicationState.RegisterOnPersisting(PersistData);

        if (applicationState.TryTakeFromJson<List<User>>(cachingKey, out var restored))
        {
            users = restored;
        }
        else 
        {
            users = await userRepository.GetAllUsers();
        }
    }

    public void Dispose()
    {
        persistingSubscription.Dispose();
    }

    private Task PersistData()
    {
        applicationState.PersistAsJson(cachingKey, users);
        return Task.CompletedTask;
    }

}
توضیحات:
- ابتدا تزریق سرویس PersistentComponentState را مشاهده می‌کنید. این همان کامپوننتی است که کار کش کردن اطلاعات را مدیریت می‌کند.
- سپس فراخوانی متد RegisterOnPersisting انجام شده‌است. متدی که توسط آن ثبت می‌شود، در حین عملیات pre-rendering فراخوانی می‌شود تا اطلاعاتی را کش کند. نحوه‌ی این کش شدن را در ادامه‌ی مطلب بررسی می‌کنیم.
- سپس فراخوانی متد TryTakeFromJson رخ‌داده‌است. اگر این متد اطلاعاتی را برگرداند، یعنی pre-rendering سمت سرور پیشتر انجام شده و اطلاعاتی کش شده، برای دریافت در سمت کلاینت، وجود داشته و نیازی به مراجعه‌ی مجدد و دوباره، به بانک اطلاعاتی نیست.
- دراینجا یک قسمت Dispose را هم مشاهده می‌کنید تا اگر کاربر به صفحه‌ی دیگری مراجعه کرد، متد ثبت شده‌ی در اینجا، از لیست مواردی که باید در حین pre-rendering سریالایز شوند، حذف گردد.

اگر از این روش استفاده نشود، به علت دوبار فراخوانی شدن متد OnInitializedAsync یک کامپوننت به همراه pre-rendering، اطلاعاتی که در حین pre-rendering کامپوننت از بانک اطلاعاتی، برای تولید محتوای استاتیک صفحه در سمت سرور دریافت شده، با فعالسازی آتی تعاملی سمت کلاینت آن کامپوننت، از دست خواهد رفت و در این حالت کلاینت باید مجددا این اطلاعات را از بانک اطلاعاتی درخواست کند. بنابراین هدف از persist-component-state، حفظ داده‌ها در بین دو رندر است؛ رندر اولی که در سمت سرور انجام می‌شود و رندر دومی که متعاقبا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.

یک نکته: به یک چنین قابلیتی در فریم‌ورک‌های دیگر «hydration» هم گفته می‌شود که در اصل یک شیء دیکشنری است که مقدار شیء حالت را در سمت سرور دریافت کرده و آن‌را در زمان فعال شدن سمت کلاینت کامپوننت، برای استفاده‌ی مجدد مهیا می‌کند.


سؤال: اطلاعات سرویس PersistentComponentState کجا ذخیره می‌شوند؟

همانطور که در مثال فوق هم مشاهده کردید، سرویس PersistentComponentState، این state را به صورت JSON ذخیره می‌کند. اما ... این اطلاعات دقیقا کجا ذخیره می‌شوند؟
برای مشاهده‌ی آن‌ها، فقط کافی است به source صفحه مراجعه کنید تا با دو مقدار مخفی رمزنگاری شده‌ی زیر در انتهای HTML صفحه مواجه شوید!
<!--Blazor-Server-Component-State:CfDJXyz->
<!--Blazor-WebAssembly-Component-State:eyJVc2Xyz->
فرمت این اطلاعات، JsonSerializer.SerializeToUtf8Bytes رمزنگاری شده‌ی توسط IDataProtectionProvider است. این هم یک روش نگهداری اطلاعات، بجای استفاده از کش مرورگر است؛ بدون نیاز به استفاده از جاوااسکریپت و کار با local storage و امثال آن.

مایکروسافت از این نوع کارها پیشتر در ASP.NET Web forms توسط ViewStateها انجام داده‌است! البته ViewStateها جهت نگهداری اطلاعات وضعیت کلاینت، به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما این Component-Stateهای مخفی، فقط یکبار توسط قسمت کلاینت خوانده می‌شوند و هدف آن‌ها ارسال اطلاعاتی به سمت سرور نیست.

یک نکته: همانطور که عنوان شد، در نگارش‌های قبلی Blazor، از تگ‌هلپری به نام persist-component-state برای درج این اطلاعات در انتهای صفحه استفاده می‌کردند. استفاده از این تگ‌هلپر در Blazor 8x منسوخ شده و به صورت خودکار داده‌های تمام سرویس‌های PersistentComponentState فعالی که توسط PersistAsJson اطلاعاتی را ذخیره می‌کنند، جمع آوری و به صورت یکجا در انتهای صفحه به صورت رمزنگاری شده، درج می‌کنند.


روش خاموش کردن Pre-rendering

برای خاموش کردن pre-rendering نیاز است پارامتر هم‌نامی را به نحو زیر با false مقدار دهی کرد:
@rendermode renderMode

@code 
{
    private static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}


بازنویسی مثال قسمت قبل با استفاده از سرویس PersistentComponentState

در قسمت قبل هرچند روش مواجه شدن با مشکل دوبار فراخوانی شدن متد آغازین یک کامپوننت را در سمت سرور و کلاینت بررسی کردیم، اما ... در نهایت دوبار مراجعه به بانک اطلاعاتی انجام می‌شود؛ یکبار در زمان pre-rendering و با مراجعه‌ی مستقیم به یک سرویس سمت سرور و یکبار دیگر هم در زمان فراخوانی httpClient.GetFromJsonAsync در سمت کلاینت برای دریافت اطلاعات مورد نیاز از یک Web API Endpoint. اگر بخواهیم اطلاعات لیست محصولات دریافتی سمت سرور را به سمت کلاینت منتقل کنیم و مجددا آن‌را از بانک اطلاعاتی دریافت نکنیم، راه‌حل سوم آن، استفاده از سرویس PersistentComponentState است.

در کدهای زیر، بازنویسی کامپوننت محصولات مشابه را مشاهده می‌کنید که کمی پیچیده‌تر شده‌است. اینبار لیست محصولات مشابه، در همان بار اول رندر کامپوننت نمایش داده می‌شوند و نه پس از کلیک بر روی دکمه‌ای. به همین جهت باید کار مدیریت دوبار فراخوانی متد رویدادگردان OnInitializedAsync را به درستی انجام داد. متد OnInitializedAsync یکبار در حین پیش‌رندر سمت سرور اجرا می‌شود و بار دیگر زمانیکه وب‌اسمبلی جاری در مرورگر به صورت کامل دریافت شده و فعال می‌شود؛ یعنی برای بار دوم، کدهای اجرایی آن سمت کلاینت هستند.
در این مثال با استفاده از سرویس PersistentComponentState، اطلاعات دریافت شده‌ی در حین pre-rendering ابتدایی رخ‌داده‌ی در سمت سرور، در متد OnPersistingAsync، کش شده و در حین فعال شدن وب‌اسمبلی مرتبط در سمت کلاینت، با استفاده از متد PersistentState.TryTakeFromJson، از کش خوانده می‌شوند و دیگر دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد نخواهیم بود.

@implements IDisposable

@inject IProductStore ProductStore
@inject PersistentComponentState PersistentState

<h3>Related products</h3>

@if (_relatedProducts == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    <div class="mt-3">
        @foreach (var item in _relatedProducts)
        {
            <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                <div class="col-sm">
                    <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price)</h5>
                </div>
            </a>
        }
    </div>
}

@code{

    private const string StateCachingKey = "products";
    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private PersistingComponentStateSubscription _persistingSubscription;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        _persistingSubscription = PersistentState.RegisterOnPersisting(OnPersistingAsync, RenderMode.InteractiveWebAssembly);

        if (PersistentState.TryTakeFromJson<IList<Product>>(StateCachingKey, out var restored))
        {
            _relatedProducts = restored;
        }
        else
        {
            await Task.Delay(500); // Simulates asynchronous loading
            _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
        }
    }

    private Task OnPersistingAsync()
    {
        PersistentState.PersistAsJson(StateCachingKey, _relatedProducts);
        return Task.CompletedTask;
    }

    public void Dispose()
    {
        _persistingSubscription.Dispose();
    }

}
در این پیاده سازی هنوز هم از سرویس IProductStore استفاده می‌شود که دو نگارش سمت سرور و سمت کلاینت آن‌را در قسمت قبل تهیه کردیم. برای مثال باتوجه به اینکه کدهای فوق در حین pre-rendering در سمت سرور اجرا می‌شوند، به صورت خودکار از نگارش سمت سرور IProductStore استفاده خواهد شد.

نکته‌ی مهم: فعلا کدهای فوق فقط برای حالت بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت درست کار می‌کنند. یعنی اگر نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت پس از وقوع پیش‌رندر سمت سرور، در مرورگر دریافت و بارگذاری کامل شود؛ اما برای دفعات بعدی مراجعه‌ی به این صفحه با استفاده از enhanced navigation و راهبری بهبود یافته که در قسمت ششم این سری بررسی کردیم ... دیگر کار نمی‌کنند و در این حالت کش شدنی رخ نمی‌دهد که در نتیجه، شاهد دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم بود و اساسا استفاده‌ی از PersistentComponentState را زیر سؤال می‌برد؛ چون در حین راهبری بهبود یافته، از آن استفاده نمی‌شود (قسمت PersistentState.TryTakeFromJson آن، هیچگاه اطلاعاتی را از کش نمی‌خواند). اطلاعات بیشتر 
مطالب
Roslyn #4
بررسی API کامپایل Roslyn

Compilation API، یک abstraction سطح بالا از فعالیت‌های کامپایل Roslyn است. برای مثال در اینجا می‌توان یک اسمبلی را از Syntax tree موجود، تولید کرد و یا جایگزین‌هایی را برای APIهای قدیمی CodeDOM و Reflection Emit ارائه داد. به علاوه این API امکان دسترسی به گزارشات خطاهای کامپایل را میسر می‌کند؛ به همراه دسترسی به اطلاعات Semantic analysis. در مورد تفاوت Syntax tree و Semantics در قسمت قبل بیشتر بحث شد.
با ارائه‌ی Roslyn، اینبار کامپایلرهای خط فرمان تولید شده مانند csc.exe، صرفا یک پوسته بر فراز Compilation API آن هستند. بنابراین دیگر نیازی به فراخوانی Process.Start بر روی فایل اجرایی csc.exe مانند یک سری کتابخانه‌های قدیمی نیست. در اینجا با کدنویسی، به تمام اجزاء و تنظیمات کامپایلر، دسترسی وجود دارد.


کامپایل پویای کد توسط Roslyn

برای کار با API کامپایل، سورس کد، به صورت یک رشته در اختیار کامپایلر قرار می‌گیرد؛ به همراه تنظیمات ارجاعاتی به اسمبلی‌هایی که نیاز دارد. سپس کار کامپایلر شروع خواهد شد و شامل مواردی است مانند تبدیل متن دریافتی به Syntax tree و همچنین تبدیل مواردی که اصطلاحا به آن‌ها Syntax sugars گفته می‌شود مانند خواص get و set دار به معادل‌های اصلی آن‌ها. در اینجا کار Semantic analysis هم انجام می‌شود و شامل تشخیص حوزه‌ی دید متغیرها، تشخیص overloadها و بررسی نوع‌های بکار رفته‌است. در نهایت کار تولید فایل باینری اسمبلی، از اطلاعات آنالیز شده صورت می‌گیرد. البته خروجی کامپایلر می‌تواند اسمبلی‌های exe یا dll، فایل XML مستندات اسمبلی و یا فایل‌های .netmudule و .winmdobj مخصوص WinRT هم باشد.
در ادامه، اولین مثال کار با Compilation API را مشاهده می‌کنید. پیشنیاز اجرای آن همان مواردی هستند که در قسمت قبل بحث شدند. یک برنامه‌ی کنسول ساده‌ی .NET 4.6 را آغاز کرده و سپس بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis را در آن نصب کنید. در ادامه کدهای ذیل را به پروژه‌ی آماده شده اضافه کنید:
static void firstCompilation()
{
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText("class Foo { void Bar(int x) {} }");
 
    var mscorlibReference = MetadataReference.CreateFromFile(typeof (object).Assembly.Location);
 
    var compilationOptions = new CSharpCompilationOptions(OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary);
 
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo")
                                .AddSyntaxTrees(tree)
                                .AddReferences(mscorlibReference)
                                .WithOptions(compilationOptions);
 
    var res = comp.Emit("Demo.dll");
 
    if (!res.Success)
    {
        foreach (var diagnostic in res.Diagnostics)
        {
            Console.WriteLine(diagnostic.GetMessage());
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی کامپایل پویای یک قطعه کد متنی سی‌شارپ را به DLL معادل آن مشاهده می‌کنید. مرحله‌ی اول اینکار، تولید Syntax tree از رشته‌ی متنی دریافتی است. سپس متد CSharpCompilation.Create یک وهله از Compilation API مخصوص #C را آغاز می‌کند. این API به صورت Fluent طراحی شده‌است و می‌توان سایر قسمت‌های آن‌را به همراه یک دات پس از ذکر متد، به طول زنجیره‌ی فراخوانی، اضافه کرد. برای نمونه در این مثال، نحوه‌ی افزودن ارجاعی را به اسمبلی mscorlib که System.Object در آن قرار دارد و همچنین ذکر نوع خروجی DLL یا DynamicallyLinkedLibrary را ملاحظه می‌کنید. اگر این تنظیم ذکر نشود، خروجی پیش فرض از نوع .exe خواهد بود و اگر mscorlib را اضافه نکنیم، نوع int سورس کد ورودی، شناسایی نشده و برنامه کامپایل نمی‌شود.
متدهای تعریف شده توسط Compilation API به یک s جمع، ختم می‌شوند؛ به این معنا که در اینجا در صورت نیاز، چندین Syntax tree یا ارجاع را می‌توان تعریف کرد.
پس از وهله سازی Compilation API و تنظیم آن، اکنون با فراخوانی متد Emit، کار تولید فایل اسمبلی نهایی صورت می‌گیرد. در اینجا اگر خطایی وجود داشته باشد، استثنایی را دریافت نخواهید کرد. بلکه باید خاصیت Success نتیجه‌ی آن‌را بررسی کرده و درصورت موفقیت آمیز نبودن عملیات، خطاهای دریافتی را از مجموعه‌ی Diagnostics آن دریافت کرد. کلاس Diagnostic، شامل اطلاعاتی مانند محل سطر و ستون وقوع مشکل و یا پیام متناظر با آن است.


معرفی مقدمات Semantic analysis

Compilation API به اطلاعات Semantics نیز دسترسی دارد. برای مثال آیا Type A قابل تبدیل به Type B هست یا اصلا نیازی به تبدیل ندارد و به صورت مستقیم قابل انتساب هستند؟ برای درک بهتر این مفهوم نیاز است یک مثال را بررسی کنیم:
        static void semanticQuestions()
        {
            var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(@"
using System;
 
class Foo
{
    public static explicit operator DateTime(Foo f)
    {
        throw new NotImplementedException();
    }
 
    void Bar(int x)
    {
    }
}");
 
            var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof (object).Assembly.Location);
            var options = new CSharpCompilationOptions(OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary);
            var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib).WithOptions(options);
            // var res = comp.Emit("Demo.dll");
 
            // boxing
            var conv1 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Int32),
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Object)
                );
 
            // unboxing
            var conv2 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Object),
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Int32)
                );
 
            // explicit reference conversion
            var conv3 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Object),
                comp.GetTypeByMetadataName("Foo")
                );
 
            // explicit user-supplied conversion
            var conv4 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetTypeByMetadataName("Foo"),
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_DateTime)
                );
        }
تا سطر CSharpCompilation.Create این مثال، مانند قبل است و تا اینجا به Compilation API دسترسی پیدا کرده‌ایم. پس از آن می‌خواهیم یک Semantic analysis مقدماتی را انجام دهیم. برای این منظور می‌توان از متد ClassifyConversion استفاده کرد. این متد یک نوع مبداء و یک نوع مقصد را دریافت می‌کند و بر اساس اطلاعاتی که از Compilation API بدست می‌آورد، می‌تواند مشخص کند که برای مثال آیا نوع کلاس Foo قابل تبدیل به DateTime هست یا خیر و اگر هست چه نوع تبدیلی را نیاز دارد؟


برای مثال نتیجه‌ی بررسی آخرین تبدیل انجام شده در تصویر فوق مشخص است. با توجه به تعریف public static explicit operator DateTime در سورس کد مورد آنالیز، این تبدیل explicit بوده و همچنین user defined. به علاوه متدی هم که این تبدیل را انجام می‌دهد، مشخص کرده‌است.
مطالب
آشنایی با SQL Server Common Table Expressions - CTE
مقدمه

تکنولوژی CTE از نسخه SQL Server 2005 رسمیت یافته است و شامل یک result set موقتی[1] است که دارای نام مشخص بوده و می­توان از آن در دستورات SELECT, INSERT, UPDATE, DELETEاستفاده کرد. همچنین از CTE می‌توان در دستور CREATE VIEW و دستور SELECT مربوط به آن استفاده کرد. در نسخه SQL Server 2008 نیز امکان استفاده از CTE در دستور MERGE فراهم شده است.
در SQL Serverاز دو نوع CTE بازگشتی[2] و غیر بازگشتی[3] پشتیبانی می­شود. در این مقاله سعی شده است نحوه تعریف و استفاده از هر دو نوع آن آموزش داده شود.

انواع روش­های ایجاد جداول موقت
برای استفاده از جداول موقتی در سرور اسکیوال، سه راه زیر وجود دارد.

روش اول: استفاده از دستوری مانند زیر است که سبب ایجاد جدول موقتی در بانک سیستمی tempdb می­شود. زمانی­که شما ارتباط خود را با سرور SQL قطع می­کنید به صورت اتوماتیک جداول موقت شما از بانک tempdb حذف می­شوند. این روش در برنامه نویسی پیشنهاد نمی­شود و فقط در کارهای موقتی و آزمایشی مناسب است.
 SELECT * INTO #temptable FROM [Northwind].[dbo].[Products]
UPDATE #temptable SET [UnitPrice] = [UnitPrice] + 10

روش دوم: استفاده از متغیر نوع Table است، که نمونه آن در مثال زیر دیده می­شود. زمانیکه از محدوده[4] جاری کد[5] خودتان خارج شوید آن متغیر نیز از حافظه پاک میشود. از این روش، عموما در کدهای Stored Procedureها و UserDefined Functionها استفاده می­شود.
DECLARE @tempTable TABLE
(
   [ProductID] [int] NOT NULL,
   [ProductName] [nvarchar](40) NOT NULL,
   [UnitPrice] [money] NULL
)
 
INSERT INTO @tempTable
SELECT
   [ProductID],
   [ProductName],
   [UnitPrice]
FROM [Northwind].[dbo].[Products]
 
UPDATE @temptable SET [UnitPrice] = [UnitPrice] + 10

روش سوم: استفاده از CTE است که مزیت­هایی نسبت به دو روش قبلی دارد و در بخش بعدی به نحوه تعریف و استفاده از آن خواهیم پرداخت.


کار با CTE
ساده ­ترین شکل تعریف یک CTE به صورت زیر است:
WITH yourName [(Column1, Column2, ...)]
AS
(
   your query
)
با کلمه WITH شروع شده و یک نام اختیاری به آن داده می­شود. سپس فهرست فیلدهای جدول موقت را درون زوج پرانتز، مشخص می­کنید. تعریف این فیلدها اختیاری است و اگر حذف شود، فیلدهای جدول موقت، مانند فیلدهای کوئری مربوطه خواهد بود.
your query شامل دستوری است که سبب تولید یک result set می­شود. قواعد تعریف این کوئری مشابه قواعد تعریف کوئری است که در دستور CREATE VIEW کاربرد دارد.


شکل کلی دستور

همانطور که از این تصویر مشخص است می­توان چندین بلوک از این ساختار را به دنبال هم تعریف نمود که با کاما از هم جدا می­شوند. در واقع یکی از کاربردهای CTE ایجاد قطعات کوچکی است که امکان استفاده مجدد را به شما داده و می­تواند سبب خواناتر شدن کدهای پیچیده شود.
یکی دیگر از کاربردهای CTE آنجایی است که شما نمی‌خواهید یک شی Viewی عمومی تعریف کنید و در عین حال می‌خواهید از مزایای Viewها بهرمند شوید.
و همچنین از کاربردهای دیگر CTE تعریف جدول موقت و استفاده از آن جدول به صورت همزمان در یک دستور است.

بعد از آنکه CTE یا CTEهای خودتان را تعریف کردید آنگاه می­توانید مانند جداول معمولی از آنها استفاده کنید. استفاده از این جداول توسط دستوری خواهد بود که دقیقا بعد از تعریف CTE نوشته می­شود.


ایجاد یک CTE غیر بازگشتی[6]

مثال اول، یک CTE غیر بازگشتی ساده را نشان میدهد.
WITH temp
AS
(
    SELECT
         [ProductName],
         [UnitPrice]
    FROM [Northwind].[dbo].[Products]
)
SELECT * FROM temp
ORDER BY [UnitPrice] DESC

مثال دوم نمونه‌­ای دیگر از یک CTE غیر بازگشتی است.
WITH orderSales (OrderID, Total)
AS
(
   SELECT
      [OrderID],
     SUM([UnitPrice]*[Quantity]) AS Total
   FROM [Northwind].[dbo].[Order Details]
   GROUP BY [OrderID]
)
SELECT
   O.[ShipCountry],
   SUM(OS.[Total]) AS TotalSales
FROM [Northwind].[dbo].[Orders] AS O INNER JOIN [orderSales] AS OS
ON O.[OrderID] = OS.[OrderID]
GROUP BY O.[ShipCountry]
ORDER BY TotalSales DESC
هدف این کوئری، محاسبه کل میزان فروش کالاها، به ازای هر کشور می­باشد. ابتدا از جدول Order Details مجموع فروش هر سفارش محاسبه شده و نتیجه آن در یک CTE به نام orderSales قرار می­گیرد و از JOIN این جدول موقت با جدول Orders محاسبه نهایی انجام شده و نتیجه­‌ای مانند این تصویر حاصل می‌شود.

نتیجه خروجی

 مثال سوم استفاده از دو CTE را به صورت همزمان نشان می­دهد:
WITH customerList
AS
(
   SELECT
      [CustomerID],
      [ContactName]
   FROM [Northwind].[dbo].[Customers]
   WHERE [Country] ='UK'
)
,orderList
AS
(
   SELECT
      [CustomerID],
      [OrderDate]
   FROM [Northwind].[dbo].[Orders]
   WHERE YEAR([OrderDate])< 2000
)
SELECT
   cl.[ContactName],
   YEAR(ol.[OrderDate]) AS SalesYear
FROM customerList AS cl JOIN orderList AS ol
ON cl.[CustomerID] = ol.[CustomerID]

مثال چهارم استفاده مجدد از یک CTE را نشان می­دهد. فرض کنید جدولی به نام digits داریم که فقط یک فیلد digit دارد و دارای 10 رکورد با مقادیر 0 تا 9 است. مانند تصویر زیر

نتیجه خروجی

حال می­خواهیم از طریق CROSS JOIN اعداد 1 تا 100 را با استفاده از مقادیر این جدول تولید کنیم. کد زیر آنرا نشان می­دهد:
WITH digitList
AS
(
   SELECT [digit] from [digits]
)
SELECT
   a.[digit] * 10 + b.[digit] + 1 AS [Digit]
FROM [digitList] AS a CROSSJOIN [digitList] AS b
در این کد یک CTE تعریف شده و دو بار مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا اگر بخواهید اعداد 1 تا 1000 را تولید کنید می­توانید سه بار از آن استفاده کنید. حاصل این دستور result setی مانند زیر است.

نتیجه

نتیجه

حتی می­توان از یک CTE در کوئری CTE بعدی مانند کد زیر استفاده کرد.
WITH CTE_1 AS
(
   ....
),
CTE_2 AS
(
   SELECT  ... FROM CTE_1 JOIN ...
)
SELECT   *
FROM FOO
LEFTJOIN  CTE_1
LEFTJOIN  CTE_2


ایجاد یک CTE بازگشتی[7]

از CTE بازگشتی برای پیمایش جداولی استفاده می­شود که رکوردهای آن دارای رابطه سلسله مراتبی یا درختی است. نمونه این جداول، جدول کارمندان است که مدیر هر کارمند نیز مشخص شده است یا جدولی که ساختار سازمانی را نشان می­دهد یا جدولی که موضوعات درختی را در خود ذخیره کرده است. یکی از مزایای استفاده از CTE بازگشتی، سرعت کار آن در مقایسه با روش­های پردازشی دیگر است.

ساختار کلی یک دستور CTE بازگشتی به صورت زیر است.
WITH cteName AS
(
   query1
   UNION ALL
   query2
)
در بدنه CTE حداقل دو عضو[8] (کوئری) وجود دارد که بایستی با یکی از عبارت­های زیر به هم متصل شوند.
UNION
UNION ALL
INTERSECT
EXCEPT

query1 شامل دستوری است که اولین سری از رکوردهای result set نهایی را تولید می­کند. اصطلاحا به این کوئری anchor memberمی­گویند.
بعد از دستور query1، حتما بایستی از UNION ALL و امثال آنها استفاده شود.
سپس query2 ذکر می­شود. اصطلاحا به این کوئری recursive member گفته می­شود. این کوئری شامل دستوری است که سطوح بعدی درخت را تولید خواهد کرد. این کوئری دارای شرایط زیر است.
  •   حتما بایستی به CTE که همان cteName است اشاره کرده و در جایی از آن استفاده شده باشد. به عبارت دیگر از رکوردهای موجود در جدول موقت استفاده کند تا بتواند رکوردهای بعدی را تشخیص دهد.
  • حتما بایستی مطمئن شوید که شرایط کافی برای پایان حلقه پیمایش رکوردها را داشته باشد در غیر این صورت سبب تولید حلقه بی پایان[9] خواهد شد.

بدنه CTE می­تواند حاوی چندین anchor member و چندین recursive member باشد ولی فقط recursive memberها هستند که به CTE اشاره می­کنند.

برای آنکه نکات فوق روشن شود به مثال­های زیر توجه کنید.
فرض کنید جدولی از کارمندان و مدیران آنها داریم که به صورت زیر تعریف و مقداردهی اولیه شده است.
IFOBJECT_ID('Employees','U')ISNOTNULL
DROPTABLE dbo.Employees
GO 

CREATETABLE dbo.Employees
(
  EmployeeID intNOTNULLPRIMARYKEY,
  FirstName varchar(50)NOTNULL,
  LastName varchar(50)NOTNULL,
  ManagerID intNULL
)

GO


INSERTINTO Employees VALUES (101,'Alireza','Nematollahi',NULL)
INSERTINTO Employees VALUES (102,'Ahmad','Mofarrahzadeh', 101)
INSERTINTO Employees VALUES (103,'Mohammad','BozorgGhommi', 102)
INSERTINTO Employees VALUES (104,'Masoud','Narimani', 103)
INSERTINTO Employees VALUES (105,'Mohsen','Hashemi', 103)
INSERTINTO Employees VALUES (106,'Aref','Partovi', 102)
INSERTINTO Employees VALUES (107,'Hosain','Mahmoudi', 106)
INSERTINTO Employees VALUES (108,'Naser','Pourali', 106)
INSERTINTO Employees VALUES (109,'Reza','Bagheri', 102)
INSERTINTO Employees VALUES (110,'Abbas','Najafian', 102)

مثال اول: می­خواهیم فهرست کارمندان را به همراه نام مدیر آنها و شماره سطح درخت نمایش دهیم. کوئری زیر نمونه‌ای از یک کوئری بر اساس CTE بازگشتی می­باشد.
WITHcteReports(EmpID, FirstName, LastName, MgrID, EmpLevel)
AS
(
SELECT EmployeeID, FirstName, LastName, ManagerID, 1
FROM Employees
WHERE ManagerID ISNULL
UNIONALL
SELECT e.EmployeeID, e.FirstName, e.LastName, e.ManagerID,r.EmpLevel + 1
FROM Employees e INNERJOINcteReports r
ON e.ManagerID = r.EmpID
)
SELECT
FirstName +' '+ LastName AS FullName,
EmpLevel,
(SELECT FirstName +' '+ LastName FROM Employees
WHERE EmployeeID = cteReports.MgrID)AS Manager
FROMcteReports
ORDERBY EmpLevel, MgrID
کوئری اول در بدنه CTE رکورد مدیری را می­دهد که ریشه درخت بوده و بالاسری ندارد و شماره سطح این رکورد را 1 در نظر می­گیرد.
کوئری دوم در بدنه CTE از یک JOIN بین Employees و cteReports استفاده کرده و کارمندان زیر دست هر کارمند قبلی (فرزندان) را بدست آورده و مقدار شماره سطح آنرا به صورت Level+1 تنظیم می­کند.
در نهایت با استفاده از CTE و یک subquery جهت بدست آوردن نام مدیر هر کارمند، نتیجه نهایی تولید می­شود.

مثال دوم: می­خواهیم شناسه یک کارمند را بدهیم و نام او و نام مدیران وی را به عنوان جواب در خروجی بگیریم.
WITHcteReports(EmpID, FirstName, LastName, MgrID, EmpLevel)
AS
(
SELECT EmployeeID, FirstName, LastName, ManagerID, 1
FROM Employees
WHERE EmployeeID = 110
UNIONALL
SELECTe.EmployeeID, e.FirstName, e.LastName, e.ManagerID,r.EmpLevel + 1
FROM Employees e INNERJOINcteReports r
ON e.EmployeeID = r.MgrID
)
SELECT
FirstName +' '+ LastName AS FullName,
EmpLevel
FROMcteReports
ORDERBY EmpLevel
اگر دقت کنید اولین تفاوت در خط اول مشاهده می­شود. در اینجا مشخص می­کند که اولین سری از رکوردها چگونه انتخاب شود. مثلا کارمندی را می­خواهیم که شناسه آن 110 باشد.
دومین تفاوت اصلی این کوئری با مثال قبلی، در قسمت دوم دیده می­شود. شما می‌خواهید مدیر (پدر) کارمندی که در آخرین پردازش در جدول موقت قرار گرفته است را استخراج کنید.

    


[1] a temporary named result set
[2] recursive
[3] nonrecursive
[4] Scope
[5]مثلا محدوده کدهای یک روال یا یک تابع
[6] nonrecursive
[7] recursive
[8] member
[9] Infinite loop
  
مطالب
استخراج تمام XPathهای یک محتوای HTMLایی به کمک کتابخانه HtmlAgilityPack
اولین قدم کار کردن با کتابخانه قدرتمند HtmlAgilityPack، داشتن XPath معتبر و متناظر با یک گره خاص می‌باشد. هرچند به ظاهر تعدادی از مرورگرها با کمک افزونه‌های خود امکان استخراج این XPathها را فراهم کرده‌اند اما ... عموما این مقادیر ارائه شده، نادرست هستند و بر روی محتوای HTML اصلی یک سایت قابل اجرا نیستند؛ علت هم به نرمال سازی‌های انجام شده بر روی محتوای یک سایت، توسط موتور مرورگر بر می‌گردد.
خود کتابخانه HtmlAgilityPack به ازای هر HtmlNode ایی که ارائه می‌دهد، خاصیت XPath معتبری را نیز به همراه دارد. در ادامه قصد داریم از این امکان توکار استفاده کرده و کلیه XPath‌های یک محتوای HTML ایی را استخراج کنیم.


پردازش تگ‌های تو در توی یک HTML به کمک کتابخانه HtmlAgilityPack

using System;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Text;
using HtmlAgilityPack;

namespace HapTests
{
    public class HtmlReader
    {
        public Action<string> ParseError { set; get; }

        public Func<HtmlNode, bool> ParserHtmlNode { set; get; }

        public void StartParsingHtml(Uri url)
        {
            using (var client = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                client.Headers.Add("user-agent", "Mozilla/5.0 (compatible; MSIE 9.0; Windows NT 6.1; WOW64; Trident/5.0)");
                StartParsingHtml(client.DownloadString(url));
            }
        }

        public void StartParsingHtml(string htmlContent)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(htmlContent))
                throw new ArgumentNullException("content");

            var doc = new HtmlDocument
            {
                OptionCheckSyntax = true,
                OptionFixNestedTags = true,
                OptionAutoCloseOnEnd = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };
            doc.LoadHtml(htmlContent);

            if (doc.ParseErrors != null && doc.ParseErrors.Any())
            {
                foreach (var error in doc.ParseErrors)
                {
                    if (ParseError != null)
                        ParseError(error.Code + " - " + error.Reason);
                }
            }

            if (!doc.DocumentNode.HasChildNodes)
                return;

            handleChildren(doc.DocumentNode.ChildNodes);
        }

        private void handleChildren(HtmlNodeCollection nodes)
        {
            foreach (var itm in nodes)
            {
                if (itm.Name.ToLower().Equals("html"))
                {
                    if (itm.Element("body") != null)
                        handleChildren(itm.Element("body").ChildNodes);
                }
                else
                    handleHtmlNode(itm);
            }
        }

        private void parserChildNodes(HtmlNode content)
        {
            foreach (var item in content.ChildNodes)
            {
                handleHtmlNode(item);
            }
        }

        private void handleHtmlNode(HtmlNode htmNode)
        {
            switch (htmNode.Name.ToLower())
            {
                case "html":
                case "body":
                    handleChildren(htmNode.ChildNodes);
                    break;

                default:
                    if (ParserHtmlNode == null)
                        throw new ArgumentNullException("ParserHtmlNode");

                    if (ParserHtmlNode(htmNode))
                        parserChildNodes(htmNode);

                    break;
            }
        }
    }
}
در اینجا کدهایی را ملاحظه می‌کنید که علاوه بر ارائه تنظیمات اولیه HtmlAgilityPack (خصوصا با درنظر گرفتن مباحث ورودی یونیکد)، به صورت بازگشتی (با توجه به اینکه الزاما مسیر یا Node خاصی مدنظر نیست)، کلیه گره‌های یک HTML را بررسی و ارائه می‌دهند.
این کد برای نوشتن مبدل‌های HTML به XYZ بسیار مناسب است. برای مثال اگر بخواهید یک مبدل HTML به PDF را تهیه کنید، کدهای ابتدایی آن همین موارد است:
new HtmlReader
{
    ParseError = error => Console.WriteLine(error),
    ParserHtmlNode = htmlNode =>
    {
        //switch(htmlNode.Name) { }
        return true; //it's a nested node.
    }
}.StartParsingHtml(html);
نمونه‌ای از نحوه استفاده از کدهای کلاس HtmlReader را ملاحظه می‌کنید.
در اینجا html، محتوای HTMLایی در حال بررسی است. ParserHtmlNode یک callback است. هر زمانیکه به یک گره HTML برخورد، آن‌را در اختیار شما قرار می‌دهد. در ادامه فرصت خواهید داشت تا برای نمونه یک swicth را تهیه کرده و مثلا به ازای تگ hr یک خط رسم کنید، به ازای تگ br یک سطر جدید را درنظر بگیرید و الی آخر. اگر خروجی این Func را true درنظر بگیرید، فرض بر این خواهد بود که گره جاری تو در تو است (حالت دنیای واقعی)؛ در غیراینصورت، یک سطح این گره، بیشتر بررسی نخواهد شد.
در این کلاس، ParseError نیز یک callback است و اگر کتابخانه HtmlAgilityPack، در حین آنالیز کدهای HTML دریافتی به خطایی برخورد، آن‌را گزارش خواهد داد.
در کلاس فوق، دو حالت برای متد StartParsingHtml در نظر گرفته شده است. در حالت اول، یک Uri یا آدرس اینترنتی دریافت و سپس آنالیز می‌گردد. در حالت دوم، فرض بر این است که محتوای کدهای HTML مدنظر به هر نحوی پیشتر تهیه شده و به صورت string موجود است.


استخراج کلیه XPathها از یک فایل HTML به کمک کتابخانه HtmlAgilityPack

اکنون که یک HTML Parser عمومی را تهیه کرده‌ایم، استخراج XPathها توسط آن کار ساده‌ای خواهد بود. یک مثال کامل را در این زمینه در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Text;
using HtmlAgilityPack;

namespace HapTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var html = 
                @"<table width='750' border='0' style='font-size: 10pt; width: 736px' class='boxcar2 gerd'>
            <tbody><tr>
            <td height='70' colspan='4' class='boxcart1 gerd'>
            <iframe width='718' scrolling='no'>
            </iframe></td>
            </tr>
            <tr>
            <td height='70' colspan='4' class='boxcart1 gerd'>
    </td>
            </tr>
            <tr>
            <td width='193' height='36' class='boxcart2 gerd'>
            <a target='_self' href='Curr.cbi.2.php'>نرخ ارز مبادله ای بانک مرکزی</a></td>
            <td width='181' height='36' class='boxcart2 gerd'>
            <a target='_self' href='Curr.cbi.php'>نرخ ارز مرجع بانک مرکزی</a></td>
            <td width='149' height='36' class='boxcart2 gerd'>
            <a target='_self' href='curv.htm'>نمودار قیمت طلا</a></td>
            <td width='199' height='36' class='boxcart2 gerd'>
            <a target='_self' href='index.php'>قیمت طلا و سکه در بازار ایران</a></td>
            </tr>
            <tr>
            <td height='48' colspan='4' class='boxcart1 gerd'>
            <p dir='rtl'><span style='font-size: 13pt;'>تابلو آنلاین قیمت جهانی طلا و نقره ( دلار 
            )</span></p></td>
            </tr>
            <tr>
            <td height='57' colspan='2' class='boxcart1 gerd'>قیمت لحظه ای هر انس 
            نقره در بازارهای جهانی<br>
            <span style='font-size: 9pt;'>
            </span></td>
            <td height='57' colspan='2' class='boxcart1 gerd'>قیمت لحظه ای هر انس 
            طلا در بازارهای جهانی<br>
            <span style='font-size: 9pt;'>
            </span></td>
            </tr>
            <tr>
            <td height='48' colspan='4' class='boxcart1 gerd'>
            <p dir='rtl'><span style='font-size: 13pt'>تابلو آنلاین قیمت طلا ، سکه 
            و نقره در بازار ایران ( ریال )</span></p>
            </td>
            </tr>
            <tr>
            <td style='direction: rtl; font-size: 8pt' colspan='4'><div align='center'>
                            <table id='gold_tbl'><tbody><tr><th>قیمت طلا</th><th>قیمت زنده</th><th>تغییر</th>
                            <th>کمترین</th><th>بیشترین</th><th>زمان</th></tr><tr><td>انس طلا <sup>دلار</sup></td>
                            <td class='s0_1'>1,375.90</td><td class='c0_1 neg'>(-0.34%) -4.70</td>
                            <td class='l0_1'>1,374.90</td><td class='h0_1'>1,380.80</td><td class='z0_1 fa'>17:53</td>
                            </tr><tr><td>مثقال طلا</td><td class='s3_2'>5,290,000</td>
                            <td class='c3_2 pos'>(1.63%) 85,000</td><td class='l3_2'>5,200,000</td><td class='h3_2'>5,320,000</td><td class='z3_2 fa'>17:50</td></tr><tr><td>گرم طلای 18</td>
                            <td class='s3_3'>1,221,200</td><td class='c3_3 pos'>(1.63%) 19,600</td><td class='l3_3'>1,200,400</td><td class='h3_3'>1,228,100</td><td class='z3_3 fa'>17:50</td>
                            </tr><tr><td>انس نقره <sup>دلار</sup></td><td class='s0_5'>21.83</td><td class='c0_5'>(0.00%) 0.00</td><td class='l0_5'>21.67</td><td class='h0_5'>21.96</td>
                            <td class='z0_5 fa'>17:53</td></tr></tbody></table><br><table id='coin_tbl'><tbody><tr><th>سکه</th><th>قیمت زنده</th><th>تغییر</th><th>کمترین</th>
                            <th>بیشترین</th><th>ارزش طلا</th><th>زمان</th></tr><tr><td>بهار آزادی</td><td class='s3_10'>12,650,000</td><td class='c3_10 pos'>(2.68%) 330,000</td>
                            <td class='l3_10'>12,320,000</td><td class='h3_10'>12,650,000</td><td class='z4_10'>11,918,400</td><td class='z3_10 fa'>16:07</td></tr><tr><td>امامی</td>
                            <td class='s3_11'>12,960,000</td><td class='c3_11 pos'>(2.61%) 330,000</td><td class='l3_11'>12,630,000</td><td class='h3_11'>13,050,000</td><td class='z4_11'>11,918,400</td>
                            <td class='z3_11 fa'>17:43</td></tr><tr><td>نیم</td><td class='s3_12'>6,880,000</td><td class='c3_12 pos'>(2.69%) 180,000</td><td class='l3_12'>6,700,000</td>
                            <td class='h3_12'>6,900,000</td><td class='z4_12'>5,959,200</td><td class='z3_12 fa'>16:08</td></tr><tr><td>ربع</td><td class='s3_13'>4,250,000</td><td class='c3_13 pos'>(2.41%) 100,000</td>
                            <td class='l3_13'>4,150,000</td><td class='h3_13'>4,300,000</td><td class='z4_13'>2,978,100</td><td class='z3_13 fa'>17:42</td></tr><tr><td>گرمی</td><td class='s3_14'>2,940,000</td>   
                            <td class='c3_14 pos'>(3.16%) 90,000</td><td class='l3_14'>2,850,000</td><td class='h3_14'>2,940,000</td><td class='z4_14'>1,465,400</td><td class='z3_14 fa'>17:40</td></tr></tbody></table></div></td>
            </tr>
            </tbody></table>
                ";

            extractXPath(html);
            test(html);
        }

        /// <summary>
        /// Converts /#comment[1] to /comment()[1] 
        /// or /#text[1] to /text()[1]
        /// </summary>
        private static string GetValidXPath(string xpath)
        {
            var index = xpath.LastIndexOf("/");
            var lastPath = xpath.Substring(index);

            if (lastPath.Contains("#"))
            {
                xpath = xpath.Substring(0, index);
                lastPath = lastPath.Replace("#", "");
                lastPath = lastPath.Replace("[", "()[");
                xpath = xpath + lastPath;
            }

            return xpath;
        }

        private static void extractXPath(string html)
        {
            var sb = new StringBuilder();
            new HtmlReader
            {
                ParseError = error => Console.WriteLine(error),
                ParserHtmlNode = htmlNode =>
                {
                    if (htmlNode is HtmlTextNode)
                    {
                        sb.AppendLine("Text NodeName: " + htmlNode.Name.Trim());
                        sb.AppendLine("InnerText: " + htmlNode.InnerText.Trim());
                    }
                    else
                    {
                        sb.AppendLine("NodeName: " + htmlNode.Name.Trim());
                        var nodeText = new StringBuilder();
                        for (int i = 0; (i < htmlNode.OuterHtml.Length && htmlNode.OuterHtml[i] != '>'); i++)
                            nodeText.Append(htmlNode.OuterHtml[i]);

                        nodeText.Append(">");

                        sb.AppendLine("Node Start: " + nodeText.ToString());
                    }

                    sb.AppendLine("XPath: " + GetValidXPath(htmlNode.XPath.Trim()));
                    sb.AppendLine(Environment.NewLine);

                    return true; //it's a nested node.
                }
            }.StartParsingHtml(html);

            File.WriteAllText("xpath.txt", sb.ToString());
            Process.Start("xpath.txt");
        }

        private static void test(string html)
        {
            var doc = new HtmlDocument
            {
                OptionCheckSyntax = true,
                OptionFixNestedTags = true,
                OptionAutoCloseOnEnd = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };
            doc.LoadHtml(html);
            var node = doc.DocumentNode.SelectSingleNode("/table[1]/tbody[1]/tr[7]/td[1]/div[1]/table[2]/tbody[1]/tr[6]/td[7]/text()[1]");
            Console.WriteLine(node.InnerText);
        }
    }
}
در این مثال html مقداری است که از یک سایت عمومی دریافت شده است.
سپس نمونه‌ای دیگر از نحوه استفاده از کلاس HtmlReader قسمت قبل را در ادامه، در متد extractXPath ملاحظه می‌کنید. در اینجا کلاس HtmlReader در یک عملیات بازگشتی، کلیه گره‌های تو در توی HTML مورد نظر را آنالیز کرده و توسط callback ایی به نام ParserHtmlNode در اختیار ما قرار می‌دهد. اکنون که این htmlNode را داریم، خاصیت XPath آن دقیقا مقداری است که به دنبالش هستیم.
در اینجا چند نکته حائز اهمیت هستند:
- با بررسی HtmlTextNode، به نودهایی خواهیم رسید که دارای مقدار متنی هستند. در غیراینصورت این گره، خود ابتدای یک سری گره تو در توی دیگر است.
- XPath بازگشتی توسط کتابخانه HtmlAgilityPack نیاز به کمی تمیز سازی دارد. اینکار در متد GetValidXPath انجام شده است.
- در متد test انتهایی، نمونه‌ای از نحوه استفاده از XPathهای استخراجی را ملاحظه می‌کنید.
Text NodeName: #text
InnerText: 17:40
XPath: /table[1]/tbody[1]/tr[7]/td[1]/div[1]/table[2]/tbody[1]/tr[6]/td[7]/text()[1]
برای نمونه سه سطر فوق، یکی از مداخل فایل نهایی تولیدی مثال جاری است. اکنون که XPath را داریم، استفاده از آن جهت استخراج مقدار InnerText مدنظر، ساده خواهد بود.
مطالب
افزودن خودکار کلاس های WebAPI و SignalR Hub به برنامه در حالت SelfHost
یکی از گزینه‌های میزبانی WebAPI و SignalR حالت SelfHost می‌باشد که روش آن قبلا در مطلب «نگاهی به گزینه‌های مختلف مهیای جهت میزبانی SignalR» توضیح داده شده است.

ابتدا نگاه کوچکی به یک مثال داشته باشیم:
هاب زیر را در نظر بگیرید.
public class MessageHub : Hub
    {
        public void NotifyAllClients()
        {
            Clients.All.Notify();
        } 
}
برای selfHsot کردن از یک برنامه‌ی کنسول استفاده می‌کنیم:
static void Main(string[] args)
        {
            const string baseAddress = "http://localhost:9000/"; // "http://*:9000/";
 
            using (var webapp = WebApp.Start<Startup>(baseAddress))
            {
                Console.WriteLine("Start app...");
 
                var hubConnection = new HubConnection(baseAddress);
                IHubProxy messageHubProxy = hubConnection.CreateHubProxy("messageHub");
 
                messageHubProxy.On("notify", () =>
                {
                    Console.WriteLine();
                    Console.WriteLine("Notified!");
                });
 
                hubConnection.Start().Wait();
 
                Console.WriteLine("Start signalr...");
 
                bool dontExit = true;
                while (dontExit)
                {
                    var key = Console.ReadKey();
                    if (key.Key == ConsoleKey.Escape) dontExit = false;
 
                    messageHubProxy.Invoke("NotifyAllClients");
                }
 
            }
        }
با کلاس start-up ذیل:
public partial class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder)
        {
            var hubConfiguration = new HubConfiguration()
            {
                EnableDetailedErrors = true
            };
 
            appBuilder.MapSignalR(hubConfiguration);
 
            appBuilder.UseCors(CorsOptions.AllowAll);
 
 
        }
    }
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، با زدن هر کلید در کنسول، یک پیغام چاپ می‌شود که نشان دهنده صحت کارکرد هاب پیام می‌باشد.
خوب؛ تا الان همه چیز درست کار میکند.

صورت مساله:
معمولا برای منظم کردن و مدیریت بهتر کدهای نرم افزار، آن‌ها را در پروژه‌های مجزا یا در واقع همان class library‌های مجزا نگاه داری میکنیم.
اکنون در برنامه‌ی فوق ، اگر کلاس messageHub را به یک class library دیگر منتقل کنیم و آن را به برنامه‌ی کنسول ارجاع دهیم و برنامه را مجدد اجرا کنیم، با خطای زیر مواجه می‌شویم:
{"StatusCode: 500, ReasonPhrase: 'Internal Server Error', Version: 1.1, Content: System.Net.Http.StreamContent, Headers:\r\n{\r\n  Date: Mon, 27 Oct 2014 09:36:48 GMT\r\n  Server: Microsoft-HTTPAPI/2.0\r\n  Content-Length: 0\r\n}"}
مشکل چیست؟
همانطور که در مطلب «نگاهی به گزینه‌های مختلف مهیای جهت میزبانی SignalR» عنوان شده‌است، «در حالت SelfHost بر خلاف روش asp.net hosting ، اسمبلی‌های ارجاعی برنامه اسکن نمی‌شوند» و طبیعتا مشکل رخ داده شده در بالا از اینجا ناشی می‌شود.

راه حل:
- این کار باید به صورت دستی انجام پذیرد. با افزودن کد زیر به ابتدای برنامه (قبل از شروع هر کدی) اسمبلی‌های مورد نظر افزوده می‌شوند:
AppDomain.CurrentDomain.Load(typeof(MessageHub).Assembly.FullName);
طبیعتا افزودن دستی هر اسمبلی مشکل و در خیلی مواقع ممکن است با خطای انسانی فراموش کردن مواجه شود!
کد خودکار زیر، میتواند تکمیل کننده‌ی راه حل بالا باشد:
class LoadAssemblyHelper
    {
        public static void Load(string searchPattern)
        {
            var path = Assembly.GetExecutingAssembly().Location;
            var entityAssemblies = Directory.GetFiles(Path.GetDirectoryName(path), searchPattern: searchPattern);
            var assemblyNames = entityAssemblies.Select(e => AssemblyName.GetAssemblyName(e)).ToList();
            assemblyNames.ToList().ForEach(e => AppDomain.CurrentDomain.Load(e));
        }
    }
و برای فراخوانی آن در ابتدای برنامه می‌نویسیم:
static void Main(string[] args)
        {
            //AppDomain.CurrentDomain.Load(typeof(MessageHub).Assembly.FullName);
            //AppDomain.CurrentDomain.Load(typeof(MessageController).Assembly.FullName);

            LoadAssemblyHelper.Load("myFramework.*.dll");

            const string baseAddress = "http://*:9000/";
            using (var webapp = WebApp.Start<Startup>(baseAddress))
            {
                ...
            }
        }

نکته‌ی مهم
 این خطا و راه حل آن، در مورد hub‌های signalr و هم controller‌های webapi صادق می‌باشد.
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
در قسمت قبل از  Func و Actionها برای ساده سازی طراحی‌های مبتنی بر اینترفیس‌هایی با یک متد استفاده کردیم. این مورد خصوصا در حالت‌هایی که قصد داریم به کاربر اجازه‌ی فرمول نویسی بر روی اطلاعات موجود را بدهیم، بسیار مفید است.

مثال دوم) به استفاده کننده از API کتابخانه خود، اجازه فرمول نویسی بدهید

برای نمونه مثال ساده زیر را درنظر بگیرید که در آن قرار است یک سری عدد که از منبع داده‌ای دریافت شده‌اند، بر روی صفحه نمایش داده شوند:
public static void PrintNumbers()
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 }; // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        Console.WriteLine(item);
    }    
}
قصد داریم به برنامه نویس استفاده کننده از کتابخانه گزارش‌سازی خود، این اجازه را بدهیم که پیش از نمایش نهایی اطلاعات، بتواند توسط فرمولی که مشخص می‌کند، فرمت اعداد نمایش داده شده را تعیین کند.
روال کار اکثر ابزارهای گزارش‌سازی موجود، ارائه یک زبان اسکریپتی جدید برای حل این نوع مسایل است. اما با استفاده از Func و ... روش‌های Code first (بجای روش‌های Wizard first)، خیلی از این رنج و دردها را می‌توان ساده‌تر و بدون نیاز به اختراع و یا آموزش زبان جدیدی حل کرد:
public static void PrintNumbers(Func<int,string> formula)
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 };  // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        var data = formula(item);
        Console.WriteLine(data);
    }    
}
اینبار با استفاده از Func، امکان فرمول نویسی را به کاربر استفاده کننده از API ساده گزارش ساز فرضی خود داده‌ایم. Func تعریف شده در اینجا یک عدد int را در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. در این بین، برنامه نویس می‌تواند هر نوع تغییر یا هر نوع فرمولی را که مایل است بر روی این عدد به کمک دستور زبان جاری مورد استفاده، اعمال کند و در آخر تنها باید نتیجه این عملیات را به صورت یک string بازگشت دهد. برای مثال:
 PrintNumbers(number => string.Format("{0:n0}",number));
البته سطر فوق ساده شده فراخوانی زیر است:
 PrintNumbers((number) =>{ return string.Format("{0:n0}",number); });
به این ترتیب اعداد نهایی با جدا کننده سه رقمی نمایش داده خواهند شد.
از این نوع طراحی، در ابزارها و کتابخانه‌های جدید گزارش سازی مخصوص ASP.NET MVC زیاد مشاهده می‌شوند.


مثال سوم) حذف کدهای تکراری برنامه

فرض کنید قصد دارید در برنامه وب خود مباحث caching را پیاده سازی کنید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }
    }
}
در هر قسمتی از برنامه که قصد داشته باشیم اطلاعاتی را در کش ذخیره کنیم، الگوی تکراری زیر باید طی شود:
var item = httpContext.Cache[key];
if (item == null)
{
    item = ReadDataFromDataSource();
    if (item == null)
          return null;

    CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
}
ابتدا باید وضعیت کش جاری بررسی شود؛ اگر اطلاعاتی در آن موجود نبود، ابتدا از منبع داده‌ای مورد نظر خوانده شده و سپس در کش درج شود.
می‌توان در این الگوی تکراری، خواندن اطلاعات را از منبع داده، به یک Func واگذار کرد و به این صورت کدهای ما به نحو زیر بازسازی خواهند شد:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }

        public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key, int durationMinutes, Func<T> ifNullRetrievalMethod)
        {
            var item = httpContext.Cache[key];
            if (item == null)
            {
                item = ifNullRetrievalMethod();
                if (item == null)
                    return default(T);

                CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
            }
            return (T)item;
        }
    }
}
و استفاده از آن نیز به نحو زیر خواهد بود:
var user = HttpContext.CacheRead(
                            "Key1",
                            15,
                            () => _usersService.FindUser(userId));
پارامتر سوم متد CacheRead به صورت خودکار تنها زمانیکه اطلاعات کش متناظری با کلید Key1 وجود نداشته باشند، اجرا شده و نتیجه در کش ثبت می‌گردد. در اینجا دیگر از if و else و کدهای تکراری بررسی وضعیت کش خبری نیست.
 
مطالب دوره‌ها
بررسی Select For XML
تعدادی افزونه‌ی T-SQL، از نگارش‌های پیشین SQL Server، جهت تولید خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای، به همراه آن بوده‌اند که در این قسمت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیاز بحث

در ادامه، از بانک اطلاعاتی معروف northwind برای تهیه کوئری‌ها استفاده خواهیم کرد. بنابراین فرض بر این است که این بانک اطلاعاتی را پیشتر به وهله‌ی جاری SQL Server خود افزوده‌اید.


بررسی FOR XML RAW

از نگارش 2005 به بعد، Select for XML علاوه بر خروجی متنی XML، توانایی تولید خروجی از نوع XML را نیز یافته است. در ادامه 4 حالت مختلف خروجی آن‌را بررسی خواهیم کرد.
 SELECT Customers.CustomerID, Orders.OrderID
FROM Customers, Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerID
FOR XML RAW
خروجی For XML Raw کوئری فوق به نحو ذیل است:
 <row CustomerID="ALFKI" OrderID="10643" />
<row CustomerID="ALFKI" OrderID="10692" />
Select for XML در اینجا به صورت خودکار، هر ردیف کوئری را تبدیل به یک المان row نموده و همچنین هر ستون کوئری را تبدیل به ویژگی‌های این المان (attributes) کرده‌است. همچنین باید دقت داشت که خروجی آن یک fragment است و دارای یک root element  مشخص نیست.

برای تغییر حالت خروجی آن می‌توان از حالت ELEMENTS استفاده کرد:
 SELECT Customers.CustomerID, Orders.OrderID
FROM Customers, Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerID
FOR XML RAW, ELEMENTS
اینبار مقادیر هر ردیف خروجی، بجای ظاهر شدن در ویژگی‌ها، به صورت یک المان نمایش داده می‌شود:
 <row>
  <CustomerID>ALFKI</CustomerID>
  <OrderID>10643</OrderID>
</row>

حالت پیشرفته‌تر FOR XML RAW را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
 SELECT Customers.CustomerID,
Orders.OrderID
FROM Customers,
Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY
Customers.CustomerID
FOR XML RAW('Customer'), ELEMENTS XSINIL, ROOT('Customers'), XMLSCHEMA('http://MyCustomers')
با استفاده از Root می‌توان Fragment حاصل را تبدیل به Document با یک Root element مشخص کرد. در قسمت Raw نیز می‌توان مقدار پیش فرض row را مقدار دهی کرد.
 <Customers>
  <Customer xmlns="http://MyCustomers">
     <CustomerID>ALFKI</CustomerID>
     <OrderID>10643</OrderID>
  </Customer>
از XSINIL برای مشخص سازی المان‌های نال استفاده می‌شود. اگر XSINIL ذکر نشود، المان‌های نال در خروجی وجود نخواهند داشت.
ذکر XMLSCHEMA، سبب می‌شود تا SQL Server به صورت خودکار XML Schema را بر اساس اطلاعات ستون‌های رابطه‌ای مورد استفاده تولید کند.
این نکات را برای FOR XML AUTO نیز می‌توان بکار برد.


بررسی FOR XML AUTO

حالت دوم بکارگیری Select for XML به همراه عبارت Auto است:
 SELECT Customers.CustomerID, Orders.OrderID
FROM Customers, Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerID
FOR XML AUTO, ELEMENTS
با خروجی ذیل:
 <Customers>
  <CustomerID>ALFKI</CustomerID>
  <Orders>
     <OrderID>10643</OrderID>
  </Orders>
  <Orders>
     <OrderID>10692</OrderID>
  </Orders>
</Customers>
در اینجا ابتدا شماره مشتری و سپس اطلاعات تمام خریدهای او ذکر می‌شوند.


بررسی For XML Explicit

اگر بخواهیم خروجی را تبدیل به ترکیبی از المان‌ها و ویژگی‌ها کنیم، می‌توان از For XML Explicit استفاده کرد:
 SELECT 1 AS Tag,
NULL AS Parent,
Customers.CustomerID AS [Customers!1!CustomerID],
NULL AS [Order!2!OrderId]
FROM Customers
UNION ALL
SELECT 2,
1,
Customers.CustomerID,
Orders.OrderID
FROM Customers,
Orders
WHERE  Customers.CustomerID = Orders.CustomerID
ORDER BY
[Customers!1!CustomerID]
FOR XML EXPLICIT
با خروجی:
 <Customers CustomerID="ALFKI">
  <Order OrderId="10643" />
  <Order OrderId="10692" />
  <Order OrderId="10702" />
  <Order OrderId="10835" />
  <Order OrderId="10952" />
  <Order OrderId="11011" />
</Customers>
برای استفاده از FOR XML EXPLICIT، باید به ازای هر سطح از سلسله مراتب مورد نظر، یک عبارت select را تهیه کرد که این‌ها نهایتا باید با هم UNION ALL شوند.
به علاوه دو ستون اضافی Tag و Parent نیز باید ذکر شوند. از این دو برای مشخص سازی سلسه مراتب استفاده می‌شوند.
!1! سبب تولید یک ویژگی در سطح اول می‌شود و !2! سبب تولید ویژگی دیگری در سطح دوم.


بررسی  FOR XML PATH

همانطور که مشاهده می‌کنید، نوشتن FOR XML EXPLICIT نسبتا طولانی و پیچیده‌است. برای ساده سازی آن از نگارش 2005 به بعد، روش For XML Path معرفی شده‌است:
 WITH XMLNAMESPACES('http://somens' AS au)
SELECT
  CustomerID AS [@au:CustomerID],
  CompanyName AS [Company/Name],
  ContactName AS [Contact/Name]  
FROM Customers
 FOR XML PATH('Customer')
با خروجی:
 <Customer xmlns:au="http://somens" au:CustomerID="ALFKI">
  <Company>
       <Name>Alfreds Futterkiste</Name>
  </Company>
  <Contact>
      <Name>Maria Anders</Name>
  </Contact>
</Customer>
در اینجا با استفاده از WITH XMLNAMESPACES یک فضای نام جدید را تعریف کرده و سپس نحوه‌ی استفاده از آن‌را توسط یک Alias مشاهده می‌کنید. در اینجا همچنین توسط Aliasها می‌توان یک مسیر مشخص را نیز تعریف کرد. رشته‌ای که در قسمت Path مشخص می‌شود، بیانگر نام المان‌های خروجی است.

یک نکته: اگر کوئری FOR XML PATH را اجرا کنید، نام ستون خروجی به صورت خودکار به XML_F5..6B  تنظیم می‌شود. علت اینجا است که در حالت پیش فرض، نوع خروجی این افزونه، استریم است و نه XML. برای تبدیل آن به نوع XML باید یک Type را اضافه کرد:
 FOR XML PATH('Customer'), Type
در این حالت خروجی FOR XML PATH قابل انتساب به یک متغیر T-SQL از نوع XML خواهد بود.
مطالب
تبدیل صفحات یک فایل PDF به تصویر، با استفاده از Acrobat SDK
با استفاده از اشیاء Com همراه با Acrobat SDK می‌توان تمام صفحات یک فایل PDF را تبدیل به تصویر کرد. این SDK به همراه نگارش کامل Adobe Acrobat نیز بر روی سیستم نصب می‌شود و یا می‌توان آن‌را به صورت جداگانه از سایت Adobe دریافت کرد.
پس از آن، برای تبدیل صفحات یک فایل PDF به تصویر، مراحل زیر باید طی شود:
الف) وهله سازی از شیء AcroExch.PDDoc
در صورتیکه SDK یاد شده بر روی سیستم نصب نباشد، این وهله سازی با شکست مواجه خواهد شد و همچنین باید دقت داشت که این SDK به همراه نگارش رایگان Adobe reader ارائه نمی‌شود.
ب) گشودن فایل PDF به کمک شیء Com وهله سازی شده (pdfDoc.Open)
ج) دریافت اطلاعات صفحه مورد نظر (pdfDoc.AcquirePage)
د) کپی این اطلاعات به درون clipboard ویندوز (pdfPage.CopyToClipboard)
به این ترتیب به یک تصویر Bmp قرار گرفته شده در clipboard ویندوز خواهیم رسید
ه) مرحله بعد تغییر ابعاد و ذخیره سازی این تصویر نهایی است.

کدهای زیر، روش انجام این مراحل را بیان می‌کنند:
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Threading;
using System.Windows.Forms;
using Acrobat; //Add a Com Object ref. to "Adobe Acrobat 10.0 Type Library" => Program Files\Adobe\Acrobat 10.0\Acrobat\acrobat.tlb
using Microsoft.Win32;

namespace PdfThumbnail.Lib
{
    public static class PdfToImage
    {
        const string AdobeObjectsErrorMessage = "Failed to create the PDF object.";
        const string BadFileErrorMessage = "Failed to open the PDF file.";
        const string ClipboardError = "Failed to get the image from clipboard.";
        const string SdkError = "This operation needs the Acrobat SDK(http://www.adobe.com/devnet/acrobat/downloads.html), which is combined with the full version of Adobe Acrobat.";

        public static byte[] PdfPageToPng(string pdfFilePath, int thumbWidth = 600, int thumbHeight = 750, int pageNumber = 0)
        {
            byte[] imageData = null;
            runJob((pdfDoc, pdfRect) =>
                {
                    imageData = pdfPageToPng(thumbWidth, thumbHeight, pageNumber, pdfDoc, pdfRect);
                }, pdfFilePath);
            return imageData;
        }

        public static void AllPdfPagesToPng(Action<byte[], int, int> dataCallback, string pdfFilePath, int thumbWidth = 600, int thumbHeight = 750)
        {
            runJob((pdfDoc, pdfRect) =>
                {
                    var numPages = pdfDoc.GetNumPages();
                    for (var pageNumber = 0; pageNumber < numPages; pageNumber++)
                    {
                        var imageData = pdfPageToPng(thumbWidth, thumbHeight, pageNumber, pdfDoc, pdfRect);
                        dataCallback(imageData, pageNumber + 1, numPages);
                    }
                }, pdfFilePath);
        }

        static void runJob(Action<CAcroPDDoc, CAcroRect> job, string pdfFilePath)
        {
            if (!File.Exists(pdfFilePath))
                throw new InvalidOperationException(BadFileErrorMessage);

            var acrobatPdfDocType = Type.GetTypeFromProgID("AcroExch.PDDoc");
            if (acrobatPdfDocType == null || !isAdobeSdkInstalled)
                throw new InvalidOperationException(SdkError);

            var pdfDoc = (CAcroPDDoc)Activator.CreateInstance(acrobatPdfDocType);
            if (pdfDoc == null)
                throw new InvalidOperationException(AdobeObjectsErrorMessage);

            var acrobatPdfRectType = Type.GetTypeFromProgID("AcroExch.Rect");
            var pdfRect = (CAcroRect)Activator.CreateInstance(acrobatPdfRectType);

            var result = pdfDoc.Open(pdfFilePath);
            if (!result)
                throw new InvalidOperationException(BadFileErrorMessage);

            job(pdfDoc, pdfRect);

            releaseComObjects(pdfDoc, pdfRect);
        }

        public static byte[] ResizeImage(this Image image, int thumbWidth, int thumbHeight)
        {
            var srcWidth = image.Width;
            var srcHeight = image.Height;
            using (var bmp = new Bitmap(thumbWidth, thumbHeight, PixelFormat.Format32bppArgb))
            {
                using (var gr = Graphics.FromImage(bmp))
                {
                    gr.SmoothingMode = SmoothingMode.HighQuality;
                    gr.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                    gr.CompositingQuality = CompositingQuality.HighQuality;
                    gr.InterpolationMode = InterpolationMode.High;

                    var rectDestination = new Rectangle(0, 0, thumbWidth, thumbHeight);
                    gr.DrawImage(image, rectDestination, 0, 0, srcWidth, srcHeight, GraphicsUnit.Pixel);

                    using (var memStream = new MemoryStream())
                    {
                        bmp.Save(memStream, ImageFormat.Png);
                        return memStream.ToArray();
                    }
                }
            }
        }

        static bool isAdobeSdkInstalled
        {
            get
            {
                return Registry.ClassesRoot.OpenSubKey("AcroExch.PDDoc", writable: false) != null;
            }
        }

        private static Bitmap pdfPageToBitmap(int pageNumber, CAcroPDDoc pdfDoc, CAcroRect pdfRect)
        {
            var pdfPage = (CAcroPDPage)pdfDoc.AcquirePage(pageNumber);
            if (pdfPage == null)
                throw new InvalidOperationException(BadFileErrorMessage);

            var pdfPoint = (CAcroPoint)pdfPage.GetSize();

            pdfRect.Left = 0;
            pdfRect.right = pdfPoint.x;
            pdfRect.Top = 0;
            pdfRect.bottom = pdfPoint.y;

            pdfPage.CopyToClipboard(pdfRect, 0, 0, 100);

            Bitmap pdfBitmap = null;
            var thread = new Thread(() =>
            {
                var data = Clipboard.GetDataObject();
                if (data != null && data.GetDataPresent(DataFormats.Bitmap))
                    pdfBitmap = (Bitmap)data.GetData(DataFormats.Bitmap);
            });
            thread.SetApartmentState(ApartmentState.STA);
            thread.Start();
            thread.Join();

            Marshal.ReleaseComObject(pdfPage);

            return pdfBitmap;
        }

        private static byte[] pdfPageToPng(int thumbWidth, int thumbHeight, int pageNumber, CAcroPDDoc pdfDoc, CAcroRect pdfRect)
        {
            var pdfBitmap = pdfPageToBitmap(pageNumber, pdfDoc, pdfRect);
            if (pdfBitmap == null)
                throw new InvalidOperationException(ClipboardError);

            var pdfImage = pdfBitmap.GetThumbnailImage(thumbWidth, thumbHeight, null, IntPtr.Zero);
            // (+ 7 for template border)
            var imageData = pdfImage.ResizeImage(thumbWidth + 7, thumbHeight + 7);
            return imageData;
        }

        private static void releaseComObjects(CAcroPDDoc pdfDoc, CAcroRect pdfRect)
        {
            pdfDoc.Close();
            Marshal.ReleaseComObject(pdfRect);
            Marshal.ReleaseComObject(pdfDoc);
        }
    }
}
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
using System;
using System.IO;
using System.Windows.Forms;
using PdfThumbnail.Lib;

namespace PdfThumbnail
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var pdfPath = Application.StartupPath + @"\test.pdf";
            PdfToImage.AllPdfPagesToPng((pageImageData, pageNumber, numPages) =>
                {
                    Console.WriteLine("Page {0}/{1}", pageNumber, numPages);
                    File.WriteAllBytes(string.Format("{0}\\page-{1}.png", Application.StartupPath, pageNumber), pageImageData);
                }, pdfPath);
        }
    }
}

کدهای این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
PdfThumbnail.zip
 
مطالب
آشنایی با جنریک‌ها #1
طبق این معرفی ، جنریک‌ها باعث می‌شوند که نوع داده‌ای (data type) المان‌های برنامه در زمان استفاده از آن‌ها در برنامه مشخص شوند. به عبارت دیگر، جنریک به ما اجازه می‌دهد کلاس‌ها یا متدهایی بنویسیم که می‌توانند با هر نوع داده‌ای کار کنند.

نکاتی از جنریک‌ها:
  • برای به حداکثر رسانی استفاده مجدد از کد، type safety و کارایی است.
  • بیشترین استفاده مشترک از جنریک‌ها جهت ساختن کالکشن کلاس‌ها (collection classes) است.
  • تا حد ممکن از جنریک کالکشن کلاسها (generic collection classes) جدید فضای نام System.Collections.Generic بجای کلاس‌هایی مانند ArrayList در فضای نام System.Collections استفاده شود.
  • شما می‌توانید اینترفیس جنریک ، کلاس جنریک ، متد جنریک و عامل جنریک سفارشی خودتان تهیه کنید.
  • جنریک کلاس‌ها، ممکن است در دسترسی به متدهایی با نوع داده‌ای خاص محدود شود.
  • بوسیله reflection، می‌توانید اطلاعاتی که در یک جنریک در زمان اجرا (run-time) قرار دارد بدست آورید.
انواع جنریک ها:
  1. کلاس‌های جنریک
  2. اینترفیس‌های جنریک
  3. متدهای جنریک
  4. عامل‌های جنریک
در قسمت اول به معرفی کلاس جنریک می‌پردازیم.

کلاس‌های جنریک
کلاس جنریک یعنی کلاسی که می‌تواند با چندین نوع داده کار کند برای آشنایی با این نوع کلاس به کد زیر دقت کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace GenericApplication
{
    public class MyGenericArray<T>
    {
        // تعریف یک آرایه از نوع جنریک
        private T[] array;

        public MyGenericArray(int size)
        {
            array = new T[size + 1];
        }

        // بدست آوردن یک آیتم جنریک از آرایه جنریک
        public T getItem(int index)
        {
            return array[index];
        }

        // افزودن یک آیتم جنریک به آرایه جنریک
        public void setItem(int index, T value)
        {
            array[index] = value;
        }
    }
}
در کد بالا کلاسی تعریف شده است که می‌تواند بر روی آرایه‌هایی از نوع داده‌ای مختلف عملیات درج و حذف را انجام دهد. برای تعریف کلاس جنریک کافی است عبارت <T> بعد از نام کلاس خود اضافه کنید، سپس همانند سایر کلاس‌ها از این نوع داده ای در کلاس استفاده کنید. در مثال بالا یک آرایه از نوع T تعریف شده است که این نوع، در زمان استفاده مشخص خواهد شد. (یعنی در زمان استفاده از کلاس مشخص خواهد شد که چه نوع آرایه ای ایجاد می‌شود)
در کد زیر نحوه استفاده از کلاس جنریک نشان داده شده است، همانطور که مشاهده می‌کنید نوع کلاس int و char در نظر گرفته شده است (نوع کلاس، زمان استفاده از کلاس مشخص می‌شود) و سپس آرایه هایی از نوع int و char ایجاد شده است و 5 آیتم از نوع int و char به آرایه‌های هم نوع افزوده شده است. 
class Tester
{
        static void Main(string[] args)
        {
            // تعریف یک آرایه از نوع عدد صحیح
            MyGenericArray<int> intArray = new MyGenericArray<int>(5);

            // افزودن اعداد صحیح به آرایه ای از نوع عدد صحیح
            for (int c = 0; c < 5; c++)
            {
                intArray.setItem(c, c*5);
            }

            // بدست آوردن آیتم‌های آرایه ای از نوع عدد صحیح
            for (int c = 0; c < 5; c++)
            {
                Console.Write(intArray.getItem(c) + " ");
            }
            Console.WriteLine();

            // تعریف یک آرایه از نوع کاراکتر
            MyGenericArray<char> charArray = new MyGenericArray<char>(5);

            // افزودن کاراکترها به آرایه ای از نوع کاراکتر
            for (int c = 0; c < 5; c++)
            {
                charArray.setItem(c, (char)(c+97));
            }

            // بدست آوردن آیتم‌های آرایه ای از نوع کاراکتر
            for (int c = 0; c< 5; c++)
            {
                Console.Write(charArray.getItem(c) + " ");
            }
            Console.WriteLine();
            Console.ReadKey();
        }
}
زمانی که کد بالا اجرا می‌شود خروجی زیر بدست می‌آید:
0 5 10 15 20
a b c d e
مطالب
C# 8.0 - Ranges & Indices
نوع Span به همراه NET Core 2.1. ارائه شد. یکی از مهم‌ترین مزایای آن امکان دسترسی به قسمتی از حافظه (توسط متد Split آن)، بدون ایجاد سربار کپی یا تخصیص مجدد حافظه‌ای برای دسترسی به آن است. قدم بعدی، بسط این قابلیت به امکانات ذاتی زبان #C است؛ تحت عنوان ویژگی Ranges که امکان دسترسی مستقیم به بازه‌ای/قسمتی از آرایه‌ها، رشته‌ها و یا Spanها را میسر می‌کند.


معرفی عملگر Hat

برای دسترسی به آخرین عضو یک آرایه عموما از روش زیر استفاده می‌شود:
var integerArray = new int[3];
var lastItem = integerArray[integerArray.Length - 1];
یعنی از آخر شروع به شمارش کرده و 1 واحد از آن کم می‌کنیم (این عدد 1 را به‌خاطر داشته باشید) و یا اگر بخواهیم از LINQ استفاده کنیم می‌توان از متد Last آن استفاده کرد:
var integerList = integerArray.ToList();
integerList.Last();
همچنین اگر بخواهیم دومین عنصر از آخر آن‌را دریافت کنیم:
var secondToLast = integerArray[integerArray.Length - 2];
نیز مجددا از آخر شروع به شمارش کرده و 2 واحد، از آن کم می‌کنیم (این عدد 2 را نیز به‌خاطر داشته باشید).

این شمردن‌های از آخر در C# 8.0 توسط ارائه‌ی عملگر hat یا همان ^ که پیشتر کار xor را انجام می‌داد (و البته هنوز هم در جای خودش همین مفهوم را دارد)، میسر شده‌است:
var lastItem = integerArray[^1];
این قطعه کد یعنی به دنبال ایندکس X، از آخر آرایه هستیم.

نکته‌ی مهم: کسانیکه شروع به آموزش برنامه نویسی می‌کنند، مدتی طول می‌کشد تا عادت کنند که اولین ایندکس یک آرایه از صفر شروع می‌شود. در اینجا باید درنظر داشت که با بکارگیری «عملگر کلاه»، آخرین ایندکس یک آرایه از «یک» شروع می‌شود و نه از صفر. برای نمونه در مثال زیر به خوبی تفاوت بین ایندکس از ابتدا و ایندکس از انتها را می‌توانید مشاهده کنید:
var words = new string[]
{
                // index from start    index from end
    "The",      // 0                   ^9
    "quick",    // 1                   ^8
    "brown",    // 2                   ^7
    "fox",      // 3                   ^6
    "jumped",   // 4                   ^5
    "over",     // 5                   ^4
    "the",      // 6                   ^3
    "lazy",     // 7                   ^2
    "dog"       // 8                   ^1
};              // 9 (or words.Length) ^0
آرایه‌ی فوق، 9 عضو دارد. در این حالت اولین عنصر آن با ایندکس صفر قابل دسترسی است. در همین حالت همین ایندکس را اگر از آخر محاسبه کنیم، 9 خواهد بود و همینطور برای مابقی.
در حالت کلی ایندکس n^ معادل sequence.Length - n است. بنابراین sequence[^0] به معنای sequence[sequence.Length] است و هر دو مورد یک index out of range exception را صادر می‌کنند.

IDE نیز با فعال سازی C# 8.0، زمانیکه به قطعه کد زیر می‌رسد، زیر words.Length - 1 خط کشیده و پیشنهاد می‌دهد که بهتر است از 1^ استفاده کنید:
Console.WriteLine($"The last word is {words[words.Length - 1]}");



معرفی نوع جدید Index

در C# 8.0 زمانیکه می‌نویسم 1^، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کرده‌ایم:
var index = new Index(value: 1, fromEnd: true);
Index indexStruct = ^1;
var indexShortHand = ^1;
Index یک struct و نوع جدید در C# 8.0 می‌باشد که در فضای نام System قرار گرفته‌است. سه سطر فوق دقیقا به یک معنا هستند و هر کدام خلاصه شده و ساده شده‌ی سطر قبلی است.
در سطر اول، پارامتر fromEnd نیز قابل تعریف است. این fromEnd با مقدار true، همان عملگر ^ در اینجا است و عدم ذکر این عملگر به معنای false بودن آن است:
int[] a = { 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 };
Console.WriteLine(a[a.Length – 2]); // will write 8 on console.
Console.WriteLine(a[^2]); // will write 8 on console.

Index i5 = 5;
Console.WriteLine(a[i5]);        //will write 5 on console.

Index i2fromEnd = ^2;
Console.WriteLine(a[i2fromEnd]); // will write 8 on console.
در این مثال دو نمونه کاربرد fromEnd با مقدار false و سپس true را ملاحظه می‌کنید. در حالتیکه Index i5 = 5 تعریف شده‌است، دسترسی به عناصر آرایه همانند قبل از ایندکس صفر و از آغاز شروع می‌شود و نه از ایندکس یک.


روش دسترسی به بازه‌ای از اعضای یک آرایه تا پیش از C# 8.0

فرض کنید آرایه‌ای از اعداد بین 1 تا 10 را به صورت زیر ایجاد کرده‌اید:
var numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
اکنون اگر بخواهیم به بازه‌ی مشخصی درون این آرایه دسترسی پیدا کنیم، می‌توان حداقل به یکی از دو روش زیر عمل کرد:
var (start, end) = (1, 7); 
var length = end - start; 

// Using LINQ 
var subset1 = numbers.Skip(start).Take(length);
 
// Or using Array.Copy 
var subset2 = new int[length];
Array.Copy(numbers, start, subset2, 0, length);
یا می‌توان برای مثال توسط LINQ، از متدهای Skip و Take آن برای جدا کردن بازه‌ای از آرایه‌ی numbers استفاده کرد و یا حتی می‌توان از روش کپی کردن آرایه‌ها به آرایه‌ای جدید نیز کمک گرفت که در هر دو حالت، مراحلی که باید طی شوند قابل توجه است. با ارائه‌ی C# 8.0، این نوع دسترسی‌ها جزئی از قابلیت‌های زبان شده‌اند.


روش دسترسی به بازه‌ای از اعضای یک آرایه در C# 8.0

در C# 8.0 برای دسترسی به بازه‌ای از عناصر یک آرایه می‌توان از range expression که به صورت x..y نوشته می‌شود، استفاده کرد. در ادامه، مثال‌هایی را از کاربردهای عبارت .. ملاحظه می‌کنید:
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
3..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2 تا المان 3 است. در اینجا به واژه‌ی «المان» دقت کنید که معادل ایندکس آن در آرایه نیست. یعنی عدد ابتدای یک بازه دقیقا به ایندکس آن در آرایه اشاره می‌کند و عدد انتهای بازه، به ایندکس ماقبل آن (از این جهت که بتوان توسط 0^، انتهای بازه را مشخص کرد؛ بدون دریافت استثنای index out of range). به همین جهت به ابتدای بازه می‌گویند inclusive و به انتهای آن exclusive:
 var fromIndexToX = myArray[1..3]; // = [Item2, Item3]
1^..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2، تا المان یکی مانده به آخر است:
var fromIndexToXFromTheEnd = myArray[1..^1]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]

ذکر انتهای بازه اجباری نیست و اگر ذکر نشود به معنای 0^ است. برای مثال ..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2، تا آخرین المان است:
var fromAnIndexToTheEnd = myArray[1..]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]

ذکر ابتدای بازه نیز اجباری نیست و اگر ذکر نشود به معنای عدد صفر است. برای مثال 3.. به معنای انتخاب بازه‌ای از اولین المان، تا سومین المان است:
 var fromTheStartToAnIndex = myArray[..3]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3" ]

اگر ابتدا و انتهای بازه ذکر نشوند، کل بازه و تمام عناصر آن بازگشت داده می‌شوند:
 var entireRange = myArray[..]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
همچنین [0^..0] نیز به معنای کل بازه است.

مثالی دیگر: بازنویسی یک حلقه‌ی for با foreach
حلقه‌ی for زیر را
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
for (int i = 1; i <= 3; i++)
{
  Console.WriteLine(myArray[i]);
}
توسط range expression می‌توان به صورت زیر بازنویسی کرد:
foreach (var item in myArray[1..4]) // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]
{
  Console.WriteLine(item);
}
بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، ذکر بازه‌ی 4..1 به صورت حلقه‌ی for (int i = 1; i < 4; i++) تفسیر می‌شود و نه حلقه‌ی for (int i = 1; i <= 4; i++)
یعنی ابتدای آن inclusive است و انتهای آن exclusive


چند مثال کاربردی و متداول از بازه‌ها

using System;
using System.Linq;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();

        static void Main()
        {
            var skip2CharactersAndTake2Characters = _numbers[2..4]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و سپس انتخاب دو عنصر
            var skipFirstAndLastCharacter = _numbers[1..^1]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و آخر
            var last3Characters = _numbers[^3..]; // انتخاب بازه‌ای شامل سه عنصر آخر
            var first4Characters = _numbers[0..4]; // دریافت بازه‌ای از 4 عنصر اول
            var rangeStartFrom2 = _numbers[2..]; // دریافت بازه‌ای شروع شده از المان دوم تا آخر
            var skipLast3Characters = _numbers[..^3]; // صرفنظر کردن از سه المان آخر
            var rangeAll = _numbers[..]; // انتخاب کل بازه
        }
    }
}


معرفی نوع جدید Range

در C# 8.0 زمانیکه می‌نویسم 4..1، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کرده‌ایم:
var range = new Range(1, 4);
Range rangeStruct = 1..4;
var rangeShortHand = 1..4;
Range نیز یک struct و نوع جدید در C# 8.0 می‌باشد که در فضای نام System قرار گرفته‌است. سه سطر فوق دقیقا به یک معنا هستند و هر کدام خلاصه شده و ساده شده‌ی سطر قبلی است.

یک مثال: استفاده از نوع جدید Range به عنوان پارامتر یک متد
using System;
using System.Linq;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
        static void Print(Range range) => Console.WriteLine($"{range} => {string.Join(", ", _numbers[range])}");

        static void Main()
        {
            Print(1..3); // 1..3 => 2, 3
            Print(..3);      // 0..3 => 1, 2, 3
            Print(3..);      // 3..^0 => 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10
            Print(1..^1);    // 1..^1 => 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9
            Print(^2..^1);   // ^2..^1 => 9
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، Range را می‌توان به عنوان پارامتر متدها نیز استفاده و بر روی آرایه‌ها اعمال کرد؛ اما با <List<T سازگار نیست.

مثالی دیگر: استفاده از Range به عنوان جایگزینی برای متد String.Substring

از Range می‌توان برای کار بر روی رشته‌ها و انتخاب قسمتی از آن‌ها نیز استفاده کرد:
Console.WriteLine("123456789"[1..4]); // Would output 234
چند مثال دیگر:
var helloWorldStr = "Hello, World!";

var hello = helloWorldStr[..5];
Console.WriteLine(hello); // Output: Hello

var world = helloWorldStr[7..];
Console.WriteLine(world); // Output: World!

var world2 = helloWorldStr[^6..]; // Take the last 6 characters
Console.WriteLine(world); // Output: World!


سؤال: زمانیکه بازه‌ای از یک آرایه را انتخاب می‌کنیم، آیا یک آرایه‌ی جدید ایجاد می‌شود، یا هنوز به همان آرایه‌ی قبلی اشاره می‌کند؟

پاسخ: یک آرایه‌ی جدید ایجاد می‌شود؛ اما می‌توان با فراخوانی متد ()array.AsSpan پیش از انتخاب یک بازه، بازه‌ای را تولید کرد که دقیقا به همان آرایه‌ی اصلی اشاره می‌کند و یک کپی جدید نیست:
var arr = (new[] { 1, 4, 8, 11, 19, 31 }).AsSpan();
var range = arr[2..5];

ref int elt1 = ref range[1];
elt1 = -1;

int copiedElement = range[2];
copiedElement = -2;

Console.WriteLine($"range[1]: {range[1]}, range[2]: {range[2]}"); // output: range[1]: -1, range[2]: 19
Console.WriteLine($"arr[3]: {arr[3]}, arr[4]: {arr[4]}"); // output: arr[3]: -1, arr[4]: 19
در این مثال، آرایه‌ی اصلی را ابتدا تبدیل به یک Span کرده‌ایم و سپس بازه‌ای از روی آن انتخاب شده‌است. به همین جهت است که زمانیکه از ref locals برای تغییر عضوی از این بازه استفاده می‌شود، این تغییر بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر می‌گذارد.