مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
در حین کار با ارتباطات بین اشیاء و جداول، دانستن یک سری از نکات می‌توانند در کم کردن تعداد رفت و برگشت‌های به سرور مؤثر واقع شده و نهایتا سبب بالا رفتن سرعت برنامه شوند. از این دست می‌توان به یک سری نکات ریز همراه با primary-keys و foreign-keys اشاره کرد که در ادامه به آن‌ها پرداخته خواهد شد.
در ابتدا کلا‌س‌های مدل و Context برنامه را به شکل زیر درنظر بگیرید:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;

namespace TestKeys
{
    public class Bill
    {
        public int Id { get; set; }
        public decimal Amount { set; get; }
        public virtual Account Account { get; set; }
    }

    public class Account
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Bill> Bills { get; set; }
        public DbSet<Account> Accounts { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var a1 = new Account { Name = "a1" };
            var a2 = new Account { Name = "a2" };

            var bill1 = new Bill { Amount = 100, Account = a1 };
            var bill2 = new Bill { Amount = 200, Account = a2 };

            context.Bills.Add(bill1);
            context.Bills.Add(bill2);
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void Start()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
                Console.WriteLine(bill1.Amount);
            }
        }
    }
}

در اینجا کلاس صورتحساب و حساب مرتبط به آن تعریف شده‌اند. سپس به کمک DbContext این دو کلاس در معرض دید EF Code first قرار گرفته‌اند و در کلاس Configuration نحوه آغاز بانک اطلاعاتی به همراه تعدادی رکورد اولیه مشخص شده است.


نحوه صحیح مقدار دهی کلید خارجی در EF Code first

تا اینجا یک روال متداول را مشاهده کردیم. اکنون سؤال این است که اگر بخواهیم اولین رکورد صورتحساب ثبت شده توسط متد Seed را ویرایش کرده و مثلا حساب دوم را به آن انتساب دهیم، بهینه‌ترین روش چیست؟ بهینه‌ترین در اینجا منظور روشی است که کمترین تعداد رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را داشته باشد. همچنین فرض کنید در صفحه ویرایش، اطلاعات حساب‌ها در یک Drop down list شامل نام و id آ‌ن‌ها نیز وجود دارد.

روش اول:
using (var ctx = new MyContext())
{
     var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
     var a2 = new Account { Id = 2, Name = "a2" };
     bill1.Account = a2;
     ctx.SaveChanges();
}
این روش مخصوص تازه واردهای EF Code first است و آنطور که مدنظر آن‌ها است کار نمی‌کند.
به کمک متد Find اولین رکورد یافت شده و سپس بر اساس اطلاعات drop down در دسترس، یک شیء جدید حساب را ایجاد و سپس تغییرات لازم را اعمال می‌کنیم. در نهایت اطلاعات را هم ذخیره خواهیم کرد.
این روش به ظاهر کار می‌کنه اما حاصل آن ذخیره رکورد حساب سومی با id=3 در بانک اطلاعاتی است و سپس انتساب آن به اولین صورتحساب ثبت شده.
نتیجه: Id را دستی مقدار دهی نکنید؛ تاثیری ندارد. زیرا اطلاعات شیء جدید حساب، در سیستم tracking مرتبط با Context جاری وجود ندارد. بنابراین EF آن‌را به عنوان یک شیء کاملا جدید درنظر خواهد گرفت، صرفنظر از اینکه Id را به چه مقداری تنظیم کرده‌اید.

روش دوم:
using (var ctx = new MyContext())
{
    var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
    var a2 = ctx.Accounts.Find(2);
    bill1.Account = a2;
    ctx.SaveChanges();
}
اینبار بر اساس Id دریافت شده از Drop down list، شیء حساب دوم را یافته و به صورتحساب اول انتساب می‌دهیم. این روش درست کار می‌کند؛ اما ... بهینه نیست. فرض کنید شیء جاری دارای 5 کلید خارجی است. آیا باید به ازای هر کلید خارجی یکبار از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت؟
مگر نه این است که اطلاعات نهایی ذخیره شده در بانک اطلاعاتی متناظر با حساب صورتحساب جاری، فقط یک عدد بیشتر نیست. بنابراین آیا نمی‌شود ما تنها همین عدد متناظر را بجای دریافت کل شیء به صورتحساب نسبت دهیم؟
پاسخ: بله. می‌شود! ادامه آن در روش سوم.

روش سوم:
در اینجا بهترین کار و یکی از best practices طراحی مدل‌های EF این است که طراحی کلاس صورتحساب را به نحو زیر تغییر دهیم:
public class Bill
{
        public int Id { get; set; }
        public decimal Amount { set; get; }

        [ForeignKey("AccountId")]
        public virtual Account Account { get; set; }
        public int AccountId { set; get; }
}
به این ترتیب هم navigation property که سبب تعریف رابطه بین دو شیء و همچنین lazy loading اطلاعات آن می‌شود پابرجا خواهد بود و هم توسط خاصیت جدید AccountId که توسط ویژگی ForeignKey معرفی شده است، ویرایش اطلاعات آن دقیقا همانند کار با یک بانک اطلاعاتی واقعی خواهد شد.
اینبار به کمک خاصیت متناظر با کلید خارجی جدول، مقدار دهی و ویرایش کلید‌های خارجی یک شیء به سادگی زیر خواهد بود؛ خصوصا بدون نیاز به رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی جهت دریافت اطلاعات متناظر با اشیاء تعریف شده به صورت navigation property :

using (var ctx = new MyContext())
{
    var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
    bill1.AccountId = 2;
    ctx.SaveChanges();
}


وارد کردن یک شیء به سیستم Tracking

در قسمت قبل عنوان شد که Id را دستی مقدار دهی نکنید، چون تاثیری ندارد. سؤال: آیا می‌شود این شیء ویژه تعریف شده را به سیستم Tracking وارد کرد؟
پاسخ: بلی. به نحو زیر:
using (var ctx = new MyContext())
{
     var a2 = new Account { Id = 2, Name = "a2_a2" };
     ctx.Entry(a2).State = System.Data.EntityState.Modified;
     ctx.SaveChanges();
}
در اینجا شیء حساب دوم را به صورت دستی و بدون واکشی از بانک اطلاعاتی ایجاد کرده‌ایم. بنابراین از دیدگاه Context جاری هیچ ارتباطی به بانک اطلاعاتی نداشته و یک شیء جدید درنظر گرفته می‌شود (صرفنظر از Id آن). اما می‌توان این وضعیت را تغییر داد. فقط کافی است State آن‌را به نحوی که ملاحظه می‌کنید به Modified تغییر دهیم. اکنون اگر اطلاعات این شیء را ذخیره کنیم، دقیقا حساب با id=2 در بانک اطلاعاتی ویرایش خواهد شد و نه اینکه حساب جدیدی ثبت گردد.

 
مطالب
تغییر اندازه تصاویر #2
در ادامه مطلب تغییر اندازه تصاویر #1 ، در این پست می‌خواهیم نحوه تغییر اندازه تصاویر را در زمان درخواست کاربر بررسی کنیم.

در پست قبلی بررسی کردیم که کاربر می‌تواند در دوحالت تصاویر دریافتی از کاربران سایت را تغییر اندازه دهد، یکی در زمان ذخیره سازی تصاویر بود و دیگری در زمانی که کاربر درخواست نمایش یک تصویر را دارد.

خوب ابتدا فرض می‌کنیم برای نمایش تصاویر چند حالت داریم مثلا کوچک، متوسط، بزرگ و حالت واقعی (اندازه اصلی).
البته دقت نمایید که این طبقه بندی فرضی بوده و ممکن است برای پروژه‌های مختلف این طبقه بندی متفاوت باشد. (در این پست قصد فقط اشنایی با تغییر اندازه تصاویر است و شاید کد به درستی refactor نشده باشد).
برای تغییر اندازه تصاویر در زمان اجرا یکی از روش ها، می‌تواند استفاده از Handler باشد. خوب برای ایجاد Handler ابتدا در پروژه وب خود بروی پروژه راست کلیک کرده، و گزینه New Item را برگزینید، و در پنجره ظاهر شده مانند تصویر زیر گزینه Generic Handler  را انتخاب نمایید.

پس از ایجاد هندلر، فایل کد آن مانند زیر خواهد بود، ما باید کدهای خود را در متد ProcessRequestبنویسیم.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;

namespace PWS.UI.Handler
{
    /// <summary>
    /// Summary description for PhotoHandler
    /// </summary>
    public class PhotoHandler : IHttpHandler
    {

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write("Hello World");
        }

        public bool IsReusable
        {
            get
            {
                return false;
            }
        }
    }
}

خوب برای نوشتن کد در این مرحله ما باید چند کار انجام دهیم.
1- گرفتن پارامتر‌های ورودی کاربر جهت تغییر سایز از طریق روش‌های انتقال مقادیر بین صفحات (در اینجا استفاده از Query String ).
2-بازیابی تصویر از دیتابیس یا از دیسک به صورت یک آرایه بایتی.
3- تغییر اندازه تصویر مرحله 2 و ارسال تصویر به خروجی.
using System;
using System.Data.SqlClient;
using System.Diagnostics;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Drawing.Imaging;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Web;

namespace PWS.UI.Handler
{
    /// <summary>
    /// Summary description for PhotoHandler
    /// </summary>
    public class PhotoHandler : IHttpHandler
    {

        /// <summary>
        /// بازیابی تصویر اصلی از بانک اطلاعاتی
        /// </summary>
        /// <param name="photoId">کد تصویر</param>
        /// <returns></returns>
        private byte[] GetImageFromDatabase(int photoId)
        {
            using (var connection = new SqlConnection("ConnectionString"))
            {
                using (var command = new SqlCommand("Select Photo From tblPhotos Where Id = @PhotoId", connection))
                {
                    command.Parameters.Add(new SqlParameter("@PhotoId", photoId));
                    connection.Open();
                    var result = command.ExecuteScalar();
                    return ((byte[])result);
                }
            }
        }

        /// <summary>
        /// بازیابی فایل از دیسک
        /// </summary>
        /// <param name="photoId">با فرض اینکه نام فایل این است</param>
        /// <returns></returns>
        private byte[] GetImageFromDisk(string photoId /* or somting */)
        {
                using (var sourceStream = new FileStream("Original File Path + id", FileMode.Open, FileAccess.Read))
                {
                    return StreamToByteArray(sourceStream);
                }
        }

        /// <summary>
        /// Streams to byte array.
        /// </summary>
        /// <param name="inputStream">The input stream.</param>
        /// <returns></returns>
        /// <exception cref="System.ArgumentException"></exception>
        static byte[] StreamToByteArray(Stream inputStream)
        {
            if (!inputStream.CanRead)
            {
                throw new ArgumentException();
            }

            // This is optional
            if (inputStream.CanSeek)
            {
                inputStream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
            }

            var output = new byte[inputStream.Length];
            int bytesRead = inputStream.Read(output, 0, output.Length);
            Debug.Assert(bytesRead == output.Length, "Bytes read from stream matches stream length");
            return output;
        }

        /// <summary>
        /// Enables processing of HTTP Web requests by a custom HttpHandler that implements the <see cref="T:System.Web.IHttpHandler" /> interface.
        /// </summary>
        /// <param name="context">An <see cref="T:System.Web.HttpContext" /> object that provides references to the intrinsic server objects (for example, Request, Response, Session, and Server) used to service HTTP requests.</param>
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            // Set up the response settings
            context.Response.ContentType = "image/jpeg";
            context.Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.Public);
            context.Response.BufferOutput = false;

            // مرحله اول
            int size = 0;
            switch (context.Request.QueryString["Size"])
            {
                case "S":
                    size = 100; //100px
                    break;
                case "M":
                    size = 198; //198px
                    break;
                case "L":
                    size = 500; //500px
                    break;
            }
            byte[] changedImage;
            var id = Convert.ToInt32(context.Request.QueryString["PhotoId"]);
            byte[] sourceImage = GetImageFromDatabase(id);
            // یا
            //byte[] sourceImage = GetImageFromDisk(id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture));

            //مرحله 2
            if (size != 0)  //غیر از حالت واقعی تصویر
            {
                changedImage = Helpers.ResizeImageFile(sourceImage, size, ImageFormat.Jpeg);
            }
            else
            {
                changedImage = (byte[])sourceImage.Clone();
            }

            // مرحله 3
            if (changedImage == null) return;
            context.Response.AddHeader("Content-Length", changedImage.Length.ToString(CultureInfo.InvariantCulture));
            context.Response.BinaryWrite(changedImage);
        }

        public bool IsReusable
        {
            get
            {
                return false;
            }
        }
    }
}
در این هندلر ما چند متد اضافه کردیم.
1- متد GetImageFromDatabase: این متد یک کد تصویر را گرفته و آن را از بانک اطلاعاتی بازیابی میکند. (در صورتی که تصویر در بانک ذخیره شده باشد)
2- متد GetImageFromDisk: این متد نام تصویر (با فرض اینکه یک عدد می‌باشد) را به عنوان پارامتر گرفته و آنرا بازیابی می‌کند (در صورتی که تصویر در دیسک ذخیره شده باشد.)
3- متد StreamToByteArray: زمانی که تصویر از فایل خوانده می‌شود به صورت Stream است این متد یک Stream را گرفته و تبدیل به یک آرایه بایتی می‌کند.

در نهایت در متد ProcessRequestتصویر خوانده شده با توجه به پارامترهای ورودی تغییر اندازه داده شده و در نهایت به خروجی نوشته می‌شود.

برای استفاده این هندلر، کافی است در توصیر خود به عنوان مسیر رشته ای شبیه زیر وارد نمایید:
PhotoHandler.ashx?PhotoId=10&Size=S

مانند

<img src='PhotoHandler.ashx?PhotoId=10&Size=S' alt='تصویر ازمایشی' />
پ.ن : هرچند می‌توانستیم کد هارا بهبود داده و خیلی بهینه‌تر بنویسیم اما هدف فقط اشنایی با عمل تغییر اندازه تصویر در زمان اجرا بود، امیدوارم اساتید من ببخشن.

نظرات اقای موسوی تا حدودی اعمال شد و در پست تغییراتی انجام شد.
موفق وموید باشید

نظرات مطالب
واژه‌های کلیدی جدید and، or و not در C# 9.0
معادل‌های string.IsNullOrEmpty در C# 9.0 جهت اطلاع و آشنایی با Syntax جدید؛ اگر جائی آن‌ها را دیدید!
using System;

namespace CS9Features
{
    public static class ModernizingACodebase
    {
        public static void PropertyPatternToReplaceIsNullorEmpty1()
        {
            string hello = null;

            // Old approach
            if (!string.IsNullOrEmpty(hello))
            {
                Console.WriteLine($"{hello} has {hello.Length} letters.");
            }

            // New approach, with a property pattern
            if (hello is { Length: > 0 })
            {
                Console.WriteLine($"{hello} has {hello.Length} letters.");
            }
        }

        public static void PropertyPatternToReplaceIsNullorEmpty2()
        {
            // For arrays
            var greetings = new string[2];
            greetings[0] = "Hello world";
            greetings = null;

            // Old approach
            if (greetings != null && !string.IsNullOrEmpty(greetings[0]))
            {
                Console.WriteLine($"{greetings[0]} has {greetings[0].Length} letters.");
            }

            // New approach
            if (greetings?[0] is { Length: > 0 } hi)
            {
                Console.WriteLine($"{hi} has {hi.Length} letters.");
            }
        }
    }
}
برای مطالعه‌ی بیشتر
مطالب
مدیریت Join در NHibernate 3.0

مباحث eager fetching/loading (واکشی حریصانه) و lazy loading/fetching (واکشی در صورت نیاز، با تاخیر، تنبل) جزو نکات کلیدی کار با ORM های پیشرفته بوده و در صورت عدم اطلاع از آن‌ها و یا استفاده‌ی ناصحیح از هر کدام، باید منتظر از کار افتادن زود هنگام سیستم در زیر بار چند کاربر همزمان بود. به همین جهت تصور اینکه "با استفاده از ORMs دیگر از فراگیری SQL راحت شدیم!" یا اینکه "به من چه که پشت صحنه چه اتفاقی می‌افته!" بسی مهلک و نادرست است!
در ادامه به تفصیل به این موضوع پرداخته خواهد شد.

ابزار مورد نیاز

در این مطلب از برنامه‌ی NHProf استفاده خواهد شد.
اگر مطالب NHibernate این سایت را دنبال کرده باشید، در مورد لاگ کردن SQL تولیدی به اندازه‌ی کافی توضیح داده شده یا حتی یک ماژول جمع و جور هم برای مصارف دم دستی نوشته شده است. این موارد شاید این ایده را به همراه داشته باشند که چقدر خوب می‌شد یک برنامه‌ی جامع‌تر برای این نوع بررسی‌ها تهیه می‌شد. حداقل SQL نهایی فرمت می‌شد (یعنی برنامه باید مجهز به یک SQL Parser تمام عیار باشد که کار چند ماهی هست ...؛ با توجه به اینکه مثلا NHibernate از افزونه‌های SQL ویژه بانک‌های اطلاعاتی مختلف هم پشتیبانی می‌کند، مثلا T-SQL مایکروسافت با یک سری ریزه کاری‌های منحصر به MySQL متفاوت است)، یا پس از فرمت شدن، syntax highlighting به آن اضافه می‌شد، در ادامه مشخص می‌کرد کدام کوئری‌ها سنگین‌تر هستند، کدامیک نشانه‌ی عدم استفاده‌ی صحیح از ORM مورد استفاده است، چه مشکلی دارد و از این موارد.
خوشبختانه این ایده‌ها یا آرزوها با برنامه‌ی NHProf محقق شده است. این برنامه برای استفاده‌ی یک ماه اول آن رایگان است (آدرس ایمیل خود را وارد کنید تا یک فایل مجوز رایگان یک ماهه برای شما ارسال گردد) و پس از یک ماه، باید حداقل 300 دلار هزینه کنید.


واکشی حریصانه و غیرحریصانه چیست؟

رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).


چگونه واکشی حریصانه و غیرحریصانه را در NHibernate 3.0 تنظیم کنیم؟

در NHibernate اگر تنظیم خاصی را تدارک ندیده و خواص جداول خود را به صورت virtual معرفی کرده باشید، تنظیم پیش فرض دریافت اطلاعات همان lazy loading است. به مثالی در این زمینه توجه بفرمائید:

مدل برنامه:
مدل برنامه همان مثال کلاسیک مشتری و سفارشات او می‌باشد. هر مشتری چندین سفارش می‌تواند داشته باشد. هر سفارش به یک مشتری وابسته است. هر سفارش نیز از چندین قلم جنس تشکیل شده است. در این خرید، هر جنس نیز به یک سفارش وابسته است.


using System.Collections.Generic;
namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Customer
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Order> Orders { get; set; }
}
}

using System;
using System.Collections.Generic;
namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Order
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual DateTime OrderDate { set; get; }
public virtual Customer Customer { get; set; }
public virtual IList<OrderItem> OrderItems { set; get; }
}
}

namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class OrderItem
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual Product Product { get; set; }
public virtual int Quntity { get; set; }
public virtual Order Order { set; get; }
}
}

namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Product
{
public virtual int Id { set; get; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual decimal UnitPrice { get; set; }
}
}

که جداول متناظر با آن به صورت زیر خواهند بود:
    create table Customers (
CustomerId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
primary key (CustomerId)
)

create table Orders (
OrderId INT IDENTITY NOT NULL,
OrderDate DATETIME null,
CustomerId INT null,
primary key (OrderId)
)

create table OrderItems (
OrderItemId INT IDENTITY NOT NULL,
Quntity INT null,
ProductId INT null,
OrderId INT null,
primary key (OrderItemId)
)

create table Products (
ProductId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
UnitPrice NUMERIC(19,5) null,
primary key (ProductId)
)

alter table Orders
add constraint fk_Customer_Order
foreign key (CustomerId)
references Customers

alter table OrderItems
add constraint fk_Product_OrderItem
foreign key (ProductId)
references Products

alter table OrderItems
add constraint fk_Order_OrderItem
foreign key (OrderId)
references Orders

همچنین یک سری اطلاعات آزمایشی زیر را هم در نظر بگیرید: (بانک اطلاعاتی انتخاب شده SQL CE است)

SET IDENTITY_INSERT [Customers] ON;
GO
INSERT INTO [Customers] ([CustomerId],[Name]) VALUES (1,N'Customer1');
GO
SET IDENTITY_INSERT [Customers] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [Products] ON;
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (1,N'Product1',1000.00000);
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (2,N'Product2',2000.00000);
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (3,N'Product3',3000.00000);
GO
SET IDENTITY_INSERT [Products] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [Orders] ON;
GO
INSERT INTO [Orders] ([OrderId],[OrderDate],[CustomerId]) VALUES (1,{ts '2011-01-07 11:25:20.000'},1);
GO
SET IDENTITY_INSERT [Orders] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [OrderItems] ON;
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (1,10,1,1);
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (2,5,2,1);
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (3,20,3,1);
GO
SET IDENTITY_INSERT [OrderItems] OFF;
GO

دریافت اطلاعات :
می‌خواهیم نام کلیه محصولات خریداری شده توسط مشتری‌ها را به همراه نام مشتری و زمان خرید مربوطه، نمایش دهیم (دریافت اطلاعات از 4 جدول بدون join نویسی):

var list = session.QueryOver<Customer>().List();

foreach (var customer in list)
{
foreach (var order in customer.Orders)
{
foreach (var orderItem in order.OrderItems)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}:{2}", customer.Name, order.OrderDate, orderItem.Product.Name);
}
}
}

خروجی به صورت زیر خواهد بود:
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product1
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product2
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product3
اما بهتر است نگاهی هم به پشت صحنه عملیات داشته باشیم:



همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا اطلاعات از 4 جدول مختلف دریافت می‌شوند اما ما Join ایی را ننوشته‌ایم. ORM هرجایی که به اطلاعات فیلدهای جداول دیگر نیاز داشته، به صورت مستقیم به آن جدول مراجعه کرده و یک کوئری، حاصل این عملیات خواهد بود (مطابق تصویر جمعا 6 کوئری در پشت صحنه برای نمایش سه سطر خروجی فوق اجرا شده است).
این حالت فقط و فقط با تعداد رکورد کم بهینه است (و به همین دلیل هم تدارک دیده شده است). بنابراین اگر برای مثال قصد نمایش اطلاعات حاصل از 4 جدول فوق را در یک گرید داشته باشیم، بسته به تعداد رکوردها و تعداد کاربران همزمان برنامه (خصوصا در برنامه‌های تحت وب)، بانک اطلاعاتی باید بتواند هزاران هزار کوئری رسیده حاصل از lazy loading را پردازش کند و این یعنی مصرف بیش از حد منابع (IO بالا، مصرف حافظه بالا) به همراه بالا رفتن CPU usage و از کار افتادن زود هنگام سیستم.
کسانی که پیش از این با SQL نویسی خو گرفته‌اند احتمالا الان منابع موجود را در مورد نحوه‌ی نوشتن Join در NHibernate زیر و رو خواهند کرد؛ زیرا پیش از این آموخته‌اند که برای دریافت اطلاعات از دو یا چند جدول مرتبط باید Join نوشت. اما همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، اگر با جزئیات کار با NHibernate آشنا شویم، نیازی به Join نویسی نخواهیم داشت. اینکار را خود ORM در پشت صحنه باید و می‌تواند مدیریت کند. اما چگونه؟
در NHibernate 3.0 با معرفی QueryOver که جایگزینی از نوع strongly typed همان ICriteria API قدیمی است، یا با معرفی Query که همان LINQ to NHibernate می‌باشد، متدی به نام Fetch نیز تدارک دیده شده است که استراتژی‌های lazy loading و eager loading را به سادگی توسط آن می‌توان مشخص نمود.

مثال: دریافت اطلاعات با استفاده از QueryOver

var list = session
.QueryOver<Customer>()
.Fetch(c => c.Orders).Eager
.Fetch(c => c.Orders.First().OrderItems).Eager
.Fetch(c => c.Orders.First().OrderItems.First().Product).Eager
.List();

foreach (var customer in list)
{
foreach (var order in customer.Orders)
{
foreach (var orderItem in order.OrderItems)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}:{2}", customer.Name, order.OrderDate, orderItem.Product.Name);
}
}
}

پشت صحنه:



اینبار فقط یک کوئری حاصل عملیات بوده و join ها به صورت خودکار با توجه به متدهای Fetch ذکر شده که حالت eager loading آن‌ها صریحا مشخص شده است، تشکیل شده‌اند (6 بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی به یکبار تقلیل یافت).

نکته 1: نتایج تکراری
اگر حاصل join آخر را نمایش دهیم، نتایجی تکراری خواهیم داشت که مربوط است به مقدار دهی customer با سه وهله از شیء مربوطه تا بتواند واکشی حریصانه‌ی مجموعه اشیاء فرزند آن‌را نیز پوشش دهد. برای رفع این مشکل یک سطر TransformUsing باید اضافه شود:
...
.TransformUsing(NHibernate.Transform.Transformers.DistinctRootEntity)
.List();


دریافت اطلاعات با استفاده از LINQ to NHibernate3.0
برای اینکه بتوان متدهای Fetch ذکر شده را به LINQ to NHibernate 3.0 اعمال نمود، ذکر فضای نام NHibernate.Linq ضروری است. پس از آن خواهیم داشت:
var list = session
.Query()
.FetchMany(c => c.Orders)
.ThenFetchMany(o => o.OrderItems)
.ThenFetch(p => p.Product)
.ToList();

اینبار از FetchMany، سپس ThenFetchMany (برای واکشی حریصانه مجموعه‌های فرزند) و در آخر از ThenFetch استفاده خواهد شد.

همانطور که ملاحظه می‌کنید حاصل این کوئری، با کوئری قبلی ذکر شده یکسان است. هر دو، اطلاعات مورد نیاز از دو جدول مختلف را نمایش می‌دهند. اما یکی در پشت صحنه شامل چندین و چند کوئری برای دریافت اطلاعات است، اما دیگری تنها از یک کوئری Join دار تشکیل شده است.


نکته 2: خطاهای ممکن
ممکن است حین تعریف متدهای Fetch در زمان اجرا به خطاهای Antlr.Runtime.MismatchedTreeNodeException و یا Specified method is not supported و یا موارد مشابهی برخورد نمائید. تنها کاری که باید انجام داد جابجا کردن مکان بکارگیری extension methods است. برای مثال متد Fetch باید پس از Where در حالت استفاده از LINQ ذکر شود و نه قبل از آن.

مطالب
Roslyn #5
بررسی Semantic Models

همانطور که از قسمت قبل به‌خاطر دارید، برای دسترسی به اطلاعات semantics، نیاز به یک context مناسب که همان Compilation API است، می‌باشد. این context دارای اطلاعاتی مانند دسترسی به تمام نوع‌های تعریف شده‌ی توسط کاربر و متادیتاهای ارجاعی، مانند کلاس‌های پایه‌ی دات نت فریم‌ورک است. بنابراین پس از ایجاد وهله‌ای از Compilation API، کار با فراخوانی متد GetSemanticModel آن ادامه می‌یابد. در ادامه با مثال‌هایی، کاربرد این متد را بررسی خواهیم کرد.


ساختار جدید Optional

خروجی‌های تعدادی از متدهای Roslyn با ساختار جدیدی به نام Optional ارائه می‌شوند:
    public struct Optional<T>
    {
        public bool HasValue { get; }
        public T Value { get; }
    }
این ساختار که بسیار شبیه است به ساختار قدیمی <Nullable<T، منحصر به Value types نیست و Reference types را نیز شامل می‌شود و بیانگر این است که آیا یک Reference type، واقعا مقدار دهی شده‌است یا خیر؟


دریافت مقادیر ثابت Literals

فرض کنید می‌خواهیم مقدار ثابت ; int x = 42 را دریافت کنیم. برای اینکار ابتدا باید syntax tree آن تشکیل شود و سپس نیاز به یک سری حلقه و if و else و همچنین بررسی نال بودن بسیاری از موارد است تا به نود مقدار ثابت 42 برسیم. سپس متد GetConstantValue مربوط به GetSemanticModel را بر روی آن فراخوانی می‌کنیم تا به مقدار واقعی آن که ممکن است در اثر محاسبات جاری تغییر کرده باشد، برسیم.
اما روش بهتر و توصیه شده، استفاده از CSharpSyntaxWalker است که در انتهای قسمت سوم معرفی شد:
class ConsoleWriteLineWalker : CSharpSyntaxWalker
{
    public ConsoleWriteLineWalker()
    {
        Arguments = new List<ExpressionSyntax>();
    }
 
    public List<ExpressionSyntax> Arguments { get; }
 
    public override void VisitInvocationExpression(InvocationExpressionSyntax node)
    {
        var member = node.Expression as MemberAccessExpressionSyntax;
        var type = member?.Expression as IdentifierNameSyntax;
        if (type != null && type.Identifier.Text == "Console" && member.Name.Identifier.Text == "WriteLine")
        {
            if (node.ArgumentList.Arguments.Count == 1)
            {
                var arg = node.ArgumentList.Arguments.Single().Expression;
                Arguments.Add(arg);
                return;
            }
        }
 
        base.VisitInvocationExpression(node);
    }
}
اگر به کدهای ادامه‌ی بحث دقت کنید، قصد داریم مقادیر ثابت آرگومان‌های Console.WriteLine را استخراج کنیم. به همین جهت در این SyntaxWalker، نوع Console و متد WriteLine آن مورد بررسی قرار گرفته‌اند. اگر این نود دارای یک تک آرگومان بود، آین آرگومان استخراج شده و به لیست آرگومان‌های خروجی این کلاس اضافه می‌شود.
در ادامه نحوه‌ی استفاده‌ی از این SyntaxWalker را ملاحظه می‌کنید. در اینجا ابتدا سورس کدی حاوی یک سری Console.WriteLine که دارای تک آرگومان‌های ثابتی هستند، تبدیل به syntax tree می‌شود. سپس از روی آن CSharpCompilation تولید می‌گردد تا بتوان به اطلاعات semantics دسترسی یافت:
static void getConstantValue()
{
    // Get the syntax tree.
    var code = @"
                using System;
 
                class Foo
                {
                    void Bar(int x)
                    {
                        Console.WriteLine(3.14);
                        Console.WriteLine(""qux"");
                        Console.WriteLine('c');
                        Console.WriteLine(null);
                        Console.WriteLine(x * 2 + 1);
                    }
                }
                ";
 
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(code);
    var root = tree.GetRoot();
 
    // Get the semantic model from the compilation.
    var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof(object).Assembly.Location);
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib);
    var model = comp.GetSemanticModel(tree);
 
    // Traverse the tree.
    var walker = new ConsoleWriteLineWalker();
    walker.Visit(root);
 
 
    // Analyze the constant argument (if any).
    foreach (var arg in walker.Arguments)
    {
        var val = model.GetConstantValue(arg);
        if (val.HasValue)
        {
            Console.WriteLine(arg + " has constant value " + (val.Value ?? "null") + " of type " + (val.Value?.GetType() ?? typeof(object)));
        }
        else
        {
            Console.WriteLine(arg + " has no constant value");
        }
    }
}
در ادامه با استفاده از CSharpCompilation و متد GetSemanticModel آن به SemanticModel جاری دسترسی خواهیم یافت. اکنون SyntaxWalker را وارد به حرکت بر روی ریشه‌ی syntax tree سورس کد آنالیز شده می‌کنیم. به این ترتیب لیست آرگومان‌های متدهای Console.WriteLine بدست می‌آیند. سپس با فراخوانی متد model.GetConstantValue بر روی هر آرگومان دریافتی، مقادیر آن‌ها با فرمت <Optional<T استخراج می‌شوند.
خروجی نمایش داده شده‌ی توسط برنامه به صورت ذیل است:
 3.14 has constant value 3.14 of type System.Double
"qux" has constant value qux of type System.String
'c' has constant value c of type System.Char
null has constant value null of type System.Object
x * 2 + 1 has no constant value


درک مفهوم Symbols

اینترفیس ISymbol در Roslyn، ریشه‌ی تمام Symbolهای مختلف مدل سازی شده‌ی در آن است که تعدادی از آن‌ها را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:


API کار با Symbols بسیار شبیه به API کار با Reflection است با این تفاوت که در زمان آنالیز کدها رخ می‌دهد و نه در زمان اجرای برنامه. همچنین در Symbols API امکان دسترسی به اطلاعاتی مانند locals, labels و امثال آن نیز وجود دارد که با استفاده از Reflection زمان اجرای برنامه قابل دسترسی نیستند. برای مثال فضاهای نام در Reflection صرفا به صورت رشته‌ای، با دات جدا شده از نوع‌های آنالیز شده‌ی توسط آن است؛ اما در اینجا مطابق تصویر فوق، یک اینترفیس مجزای خاص خود را دارد. جهت سهولت کار کردن با Symbols، الگوی Visitor با معرفی کلاس پایه‌ی SymbolVisitor نیز پیش بینی شده‌است.
static void workingWithSymbols()
{
    // Get the syntax tree.
    var code = @"
                using System;
 
                class Foo
                {
                    void Bar(int x)
                    {
                        // #insideBar
                    }
                }
 
                class Qux
                {
                    protected int Baz { get; set; }
                }
                ";
 
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(code);
    var root = tree.GetRoot();
 
    // Get the semantic model from the compilation.
    var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof(object).Assembly.Location);
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib);
    var model = comp.GetSemanticModel(tree);
 
    // Traverse enclosing symbol hierarchy.
    var cursor = code.IndexOf("#insideBar");
    var barSymbol = model.GetEnclosingSymbol(cursor);
    for (var symbol = barSymbol; symbol != null; symbol = symbol.ContainingSymbol)
    {
        Console.WriteLine(symbol);
    }
 
    // Analyze accessibility of Baz inside Bar.
    var bazProp = ((CompilationUnitSyntax)root)
        .Members.OfType<ClassDeclarationSyntax>()
        .Single(m => m.Identifier.Text == "Qux")
        .Members.OfType<PropertyDeclarationSyntax>()
        .Single();
    var bazSymbol = model.GetDeclaredSymbol(bazProp);
    var canAccess = model.IsAccessible(cursor, bazSymbol);
}
یکی از کاربردهای مهم Symbols API دریافت اطلاعات Symbols نقطه‌ای خاص از کدها می‌باشد. برای مثال در محل اشاره‌گر ادیتور، چه Symbols ایی تعریف شده‌اند و از آن‌ها در مباحث ساخت افزونه‌های آنالیز کدها زیاد استفاده می‌شود. نمونه‌ای از آن‌را در قطعه کد فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا با استفاده از متد GetEnclosingSymbol، سعی در یافتن Symbols قرار گرفته‌ی در ناحیه‌ی insideBar# کدهای فوق داریم؛ با خروجی ذیل که نام demo.exe آن از نام CSharpCompilation آن گرفته شده‌است:
 Foo.Bar(int)
Foo
<global namespace>
Demo.exe
Demo, Version=0.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null


همچنین در ادامه‌ی کد، توسط متد IsAccessible قصد داریم بررسی کنیم آیا Symbol قرار گرفته در محل کرسر، دسترسی به خاصیت protected کلاس Qux را دارد یا خیر؟ که پاسخ آن خیر است.


آشنایی با Binding symbols

یکی از مراحل کامپایل کد، binding نام دارد و در این مرحله است که اطلاعات Symbolic هر نود از Syntax tree دریافت می‌شود. برای مثال در اینجا مشخص می‌شود که این x، آیا یک متغیر محلی است، یا یک فیلد و یا یک خاصیت؟
مثال ذیل بسیار شبیه است به مثال getConstantValue ابتدای بحث، با این تفاوت که در حلقه‌ی آخر کار از متد GetSymbolInfo استفاده شده‌است:
static void bindingSymbols()
{
    // Get the syntax tree.
    var code = @"
                using System;
 
                class Foo
                {
                    private int y;
 
                    void Bar(int x)
                    {
                        Console.WriteLine(x);
                        Console.WriteLine(y);
 
                        int z = 42;
                        Console.WriteLine(z);
 
                        Console.WriteLine(a);
                    }
                }";
 
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(code);
    var root = tree.GetRoot();
 
    // Get the semantic model from the compilation.
    var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof(object).Assembly.Location);
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib);
    var model = comp.GetSemanticModel(tree);
 
    // Traverse the tree.
    var walker = new ConsoleWriteLineWalker();
    walker.Visit(root);
 
    // Bind the arguments.
    foreach (var arg in walker.Arguments)
    {
        var symbol = model.GetSymbolInfo(arg);
        if (symbol.Symbol != null)
        {
            Console.WriteLine(arg + " is bound to " + symbol.Symbol + " of type " + symbol.Symbol.Kind);
        }
        else
        {
            Console.WriteLine(arg + " could not be bound");
        }
    }
}
با این خروجی:
 x is bound to int of type Parameter
y is bound to Foo.y of type Field
z is bound to z of type Local
a could not be bound
در مثال فوق، با استفاده از Syntax Walker طراحی شده در ابتدای بحث که کار استخراج آرگومان‌های متدهای Console.WriteLine را انجام می‌دهد، قصد داریم بررسی کنیم، هر آرگومان به چه Symbol ایی بایند شده‌است و نوعش چیست؟ برای مثال Console.WriteLine اول که از پارامتر x استفاده می‌کند، نوع x مورد استفاده‌اش چیست؟ آیا فیلد است، متغیر محلی است یا یک پارامتر؟ این اطلاعات را با استفاده از متد model.GetSymbolInfo می‌توان استخراج کرد.
مطالب
نوشتن پرس و جو در Entity Framework‌ با استفاده از LINQ To Entity قسمت سوم
اجرای پرس و جو روی داده‌های به هم مرتبط (Related Data)
اگر به موجودیت Customer دقت کنید دارای خصوصیتی با نام Orders می‌باشد که از نوع <IList<Order هست یعنی دارای لیستی از Order هاست بنابراین یک رابطه یک به چند بین Customer و Order وجود دارد. در ادامه به بررسی نحوه پرس و جو کردن روی داده‌های به هم مرتبط خواهیم پرداخت.
ابتدا به کد زیر دقت کنید:
private static void Query10()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customers = context.Customers;
        foreach (var customer in customers)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family);
            foreach (var order in customer.Orders)
            {
                Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date);
            }
        }
    }
}
اگر کد بالا را اجرا کنید هنگام اجرای حلقه داخلی با خطای زیر مواجه خواهید شد:
System.InvalidOperationException: There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first
همانطور که قبلا اشاره شد EF با اجرای یک پرس و جو به یکباره داده‌ها را باز نمی‌گرداند بنابراین در حلقه اصلی که روی Customers زده شده است با هر پیمایش یک customer از Database فراخوانی می‌شود درنتیجه DataReader تا پایان یافتن حلقه باز می‌ماند. حال آنکه حلقه داخلی نیز برای خواندن Order‌ها نیاز به اجرای یک پرس و جو دارد بنابراین DataReader ای جدید باز می‌شود و در نتیجه با خطایی مبنی بر اینکه DataReader دیگری باز است، مواجه می‌شویم. برای حل این مشکل می‌بایست جهت باز بودن چند DataReader همزمان، کد زیر را به ConnectionString اضافه کنیم
MultipleActiveResultSets = true
که با این تغییر کد بالا به درستی اجرا می‌شود. 
در بارگذاری داده‌های به هم مرتبط EF سه روش را در اختیار ما قرار می‌دهد:
  •  Lazy Loading
  • Eager Loading
  • Explicit Loading
که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
Lazy Loading: در این روش داده‌های مرتبط در صورت نیاز با یک پرس وجوی جدید که به صورت اتوماتیک توسط EF ساخته می‌شود، گرفته خواهند شد. کد زیر را در نظر بگیرید:
private static void Query11()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customer = context.Customers.First();

        Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family);
        foreach (var order in customer.Orders)
        {
            Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date);
        }
    }
}
اگر این کد را اجرا کنید خواهید دید که یک بار پرس و جویی مبنی بر دریافت اولین Customer روی database زده خواهد شد و پس از چاپ آن در ادامه برای نمایش Order‌های این Customer پرس و جوی دیگری زده خواهد شد. در حقیقت پرس و جوی اول فقط Customer را بازگشت می‌دهد و در ادامه،  اول حلقه، جایی که نیاز به Order‌های این Customer می‌شود EF پرس و جو دوم را بصورت هوشمندانه و اتوماتیک اجرا می‌کند. به این روش بارگذاری داده‌های مرتبط Lazy Loading گفته می‌شود که به صورت پیش فرض در EF فعال است.
برای غیرفعال کردن این روش، کد زیر را اجرا کنید:
context.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
EF از dynamic proxy برای Lazy Loading استفاده می‌کند. به این صورت که در زمان اجرا کلاسی جدید که از کلاس POCO مان ارث برده است، ساخته می‌شود. این کلاس proxy می‌باشد و در آن navigation property‌ها بازنویسی شده‌اند و کمی منطق برای خواندن داده‌های وابسته اضافه شده است.
برای ایجاد dynamic proxy شروط زیر لازم است:
کلاس POCO می‌بایست public بوده و sealed نباشد.
Navigation property‌ها می‌بایست virtual باشد.
در صورتیکه هرکدام از این دو شرط برقرار نباشند کلاس proxy ساخته نمی‌شود و Lazy Loading حتی در صورت فعال بودن انجام نخواهد شد. مثلا اگر پراپرتی Orders در کلاس Customer مان virtual نباشد.  در شروع حلقه کد بالا پرس و جوی جدید اجرا نشده و در نتیجه مقدار این پراپرتی null خواهد ماند.
Lazy Loading به ما در عدم بارگذاری داده‌های مرتبط که به آنها نیازی نداریم، کمک می‌کند. اما در صورتیکه به داده‌های مرتبط نیاز داشته باشیم "مسئله Select n+1" پیش خواهد آمد که باید این مسئله را مد نظر داشته باشیم.
مسئله Select n+1: کد زیر را در نظر بگیرد
private static void Query12()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customers = context.Customers;
        foreach (var customer in customers)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family);
            foreach (var order in customer.Orders)
            {
                Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date);
            }
        }
    }
}
هنگام اجرای کد بالا یک پرس و جو برای خواندن Customer‌ها زده خواهد شد و به ازای هر Customer یک پرس و جوی دیگر برای گرفتن Order‌ها زده خواهد شد. در این صورت پرس و جوی اول ما اگر n مشتری را برگرداند، n پرس و جو نیز برای گرفتن Order‌ها زده خواهد شد که روهم n+1 دستور Select می‌شود. این تعداد پرس و جو موجب عدم کارایی می‌شود و برای رفع این مسئله نیاز به امکانی جهت بارگذاری هم زمان داده‌های مرتبط مورد نیاز خواهد بود. این امکان با استفاده از Eager Loading برآورده می‌شود.

روش Eager Loading: هنگامی که در یک پرس و جو نیاز به بارگذاری همزمان داده‌های مرتبط نیز باشد، از این روش استفاده می‌شود. برای این منظور از متد Include استفاده می‌شود که ورودی آن navigation property مربوطه می‌باشد. این پارامتر ورودی را همانطور که در کد زیر مشاهده می‌کنید، می‌توان به صورت string و یا Lambda Expression مشخص کرد.
دقت شود که برای حالت Lambda Expression بایدSystem.Data.Entity به using‌ها اضافه شود.
private static void Query13()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customers = context.Customers.Include(c => c.Orders);
        //var customers = context.Customers.Include("Orders");
        foreach (var customer in customers)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family);
            foreach (var order in customer.Orders)
            {
                Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date);
            }
        }
}
در این صورت یک پرس و جو به صورت join اجرا خواهد شد.
اگر داده‌های مرتبط در چند سطح باشند، می‌‌توان با دادن مسیر داده‌های مرتبط اقدام به بارگذاری آنها کرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
context.OrderDetails.Include(o => o.Order.Customer)
در پرس و جوی بالا به ازای هر OrderDetail داده‌های مرتبط Order و Customer آن بارگذاری می‌شود.
context.Orders.Include(o => o.OrderDetail.Select(od => od.Product))
در پرس و جوی بالا به ازای هر Order لیست  OrderDetail ها و برای هر OrderDetail داده مرتبط Product آن بارگذاری می‌شود.
context.Orders.Include(o => o.Customer).Include(o => o.OrderDetail)
در پرس و جوی بالا به ازای هر Order داده‌های مرتبط  OrderDetail  و Customer آن بارگذاری می‌شود.

روش Explicit Loading: این روش مانند Lazy Loading می‌باشد که می‌توان داده‌های مرتبط را جداگانه فراخوانی کرد اما نه به صورت اتوماتیک توسط  EF بلکه به صورت صریح توسط خودمان انجام می‌شود. این روش حتی اگر navigation property‌های ما virtual نباشند نیز قابل انجام است. برای انجام این روش از متد DbContext.Entry استفاده می‌شود.
private static void Query14()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customer = context.Customers.First(c => c.Family == "Jamshidi");

        context.Entry(customer).Collection(c => c.Orders).Load();

        foreach (var order in customer.Orders)
        {
            Console.WriteLine(order.Date);
        }
    }
}
در پرس و جوی بالا تمام Order‌های یک Customer به صورت جدا گرفته شده است برای این منظور از چون Orders یک لیست می‌باشد، از متد Collection استفاده شده است.
private static void Query15()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var order = context.Orders.First();

        context.Entry(order).Reference(o => o.Customer).Load();

        Console.WriteLine(order.Customer.FullName);
    }
}
در پرس و جوی بالا Customer یک Order صراحتا و به صورت جداگانه از database گرفته شده است.
با توجه به دو مثال بالا مشخص است که اگر داده مرتبط ما به صورت لیست است از Collection و درغیر این صورت از Reference استفاده می‌شود.
در صورتیکه بخواهیم ببینیم آیا داده‌ی مرتبط مان بازگذاری شده است یا خیر، از خصوصیت IsLoaded به صورت زیر استفاده می‌کنیم:
if (context.Entry(order).Reference(o => o.Customer).IsLoaded)
    context.Entry(order).Reference(o => o.Customer).Load();
و در آخر اگر بخواهیم روی داده‌های مرتبط پرس و جو اجرا کنیم نیز این قابلیت وجود دارد. برای این منظور از Query استفاده می‌کنیم.
private static void Query16()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customer = context.Customers.First(c => c.Family == "Jamshidi");

        IQueryable<Order> query = context.Entry(customer).Collection(c => c.Orders).Query();

        var order = query.First();
    }
}

مطالب
وادار کردن EF Code first به ساخت بانک اطلاعاتی پیش از شروع به کار برنامه
یکی از مواردی که در EF Code First سبب سردرگمی تازه‌کاران می‌شود (بارها در کامنت‌های سایت مطرح شده)، فراخوانی متد Database.SetInitializer و ... عدم تشکیل بانک اطلاعاتی در این لحظه است. تنها کاری که توسط متد Database.SetInitializer صورت می‌گیرد، مشخص سازی استراتژی نحوه آغاز بانک اطلاعاتی است و نه اجرای آن استراتژی.
این اجرا تا زمانیکه اولین کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال نشود مثلا فراخوانی context.Entity.Find، به تعویق خواهد افتاد. به همین جهت برای وادار کردن EF به ساخت بانک اطلاعاتی و یا اعمال تغییرات جدید به آن، می‌توان از نکته زیر استفاده کرد:
protected void Application_Start() {
     //...
     Database.SetInitializer(...همانند سابق...);
     using (var context = new MyContext()) {
          context.Database.Initialize(force: true);
     } 
     //...
}
در اینجا در روال آغاز برنامه و پیش از اینکه رابط کاربری نمایان شود، توسط متد context.Database.Initialize، سبب اجرای اجباری استراتژی آغاز بانک اطلاعاتی خواهیم شد.
 
مطالب دوره‌ها
لغو اعمال غیرهمزمان
دات نت 4.5 روش عمومی را جهت لغو اعمال غیرهمزمان طولانی اضافه کرده‌است. برای مثال اگر نیاز است تا چندین عمل با هم انجام شوند تا کار مشخصی صورت گیرد و یکی از آن‌ها با شکست مواجه شود، ادامه‌ی عملیات با سایر وظایف تعریف شده، بی‌حاصل است. لغو اعمال در برنامه‌های دارای رابط کاربری نیز حائز اهمیت است. برای مثال یک کاربر ممکن است تصمیم بگیرد تا عملیاتی طولانی را لغو کند.


مدل لغو اعمال

پایه لغو اعمال، توسط مکانیزمی به نام CancellationToken پیاده سازی شده‌است و آن‌را به عنوان یکی از آرگومان‌های متدهایی که لغو اعمال را پشتیبانی می‌کنند، مشاهده خواهید کرد. به این ترتیب یک عمل خاص می‌تواند دریابد چه زمانی لغو آن درخواست شده‌است. البته باید دقت داشت که این عملیات بر مبنای ایده‌ی ‌همه یا هیچ است. به این معنا که یک درخواست لغو را بار دیگر نمی‌توان لغو کرد.


یک مثال استفاده از CancellationToken

کدهای زیر، یک فایل حجیم را از مکانی به مکانی دیگر کپی می‌کنند. برای این منظور از متد CopyToAsync که در دات نت 4.5 اضافه شده‌است، استفاده کرده‌ایم؛ زیرا از مکانیزم لغو عملیات پشتیبانی می‌کند.
using System;
using System.IO;
using System.Threading;

namespace Async08
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var source = @"c:\dir\file.bin";
            var target = @"d:\dir\file.bin";
            using (var inStream = File.OpenRead(source))
            {
                using (var outStream = File.OpenWrite(target))
                {
                    using (var cts = new CancellationTokenSource())
                    {
                        var task = inStream.CopyToAsync(outStream, bufferSize: 4059, cancellationToken: cts.Token);
                        Console.WriteLine("Press 'c' to cancel.");
                        var key = Console.ReadKey().KeyChar;
                        if (key == 'c')
                        {
                            Console.WriteLine("Cancelling");
                            cts.Cancel();
                        }
                        Console.WriteLine("Wating...");
                        task.ContinueWith(t => { }).Wait();
                        Console.WriteLine("Status: {0}", task.Status);
                    }
                }
            }
        }
    }
}
کار با تعریف CancellationTokenSource شروع می‌شود. چون از نوع IDisposable است، نیاز است توسط عبارت using، جهت پاکسازی منابع آن، محصور گردد. سپس در اینجا اگر کاربر کلید c را فشار دهد، متد لغو توکن تعریف شده فراخوانی خواهد شد. این توکن نیز به عنوان آرگومان به متد CopyToAsync ارسال شده‌است.
علت استفاده از ContinueWith در اینجا این است که اگر یک task لغو شود، فراخوانی متد Wait بر روی آن سبب بروز استثناء می‌گردد. به همین جهت توسط ContinueWith یک Task خالی ایجاد شده و سپس بر روی آن Wait فراخوانی گردیده‌است.
همچنین باید دقت داشت که سازنده‌ی CancellationTokenSource امکان دریافت زمان timeout عملیات را نیز دارد. به علاوه متد CancelAfter نیز برای آن طراحی شده‌است. نمونه‌ی دیگری از تنظیم timeout را در قسمت قبل با معرفی متد Task.Delay و استفاده از آن با Task.WhenAny مشاهده کردید.


لغو ظاهری وظایفی که لغو پذیر نیستند

فرض کنید متدی به نام GetBitmapAsync با پارامتر cancellationToken طراحی نشده‌است. در این حالت کاربر قصد دارد با کلیک بر روی دکمه‌ی لغو، عملیات را خاتمه دهد. یک روش حل این مساله، استفاده از متد ذیل است:
    public static class CancellationTokenExtensions
    {
        public static async Task UntilCompletionOrCancellation(Task asyncOp, CancellationToken ct)
        {
            var tcs = new TaskCompletionSource<bool>();
            using (ct.Register(() => tcs.TrySetResult(true)))
            {
                await Task.WhenAny(asyncOp, tcs.Task);
            }
        }
    }
در اینجا از روش Task.WhenAny استفاده شده‌است که در آن دو task ترکیب شده‌اند. Task اول همان وظیفه‌ای اصلی است و task دوم، از یک TaskCompletionSource حاصل شده‌است. اگر کاربر دستور لغو را صادر کند، callback ثبت شده توسط این توکن، اجرا خواهد شد. بنابراین در اینجا TrySetResult به true تنظیم شده و یکی از دو Task معرفی شده در WhenAny خاتمه می‌یابد.
این مورد هر چند task اول را واقعا لغو نمی‌کند، اما سبب خواهد شد تا کدهای پس از await UntilCompletionOrCancellation اجرا شوند.


طراحی متدهای غیرهمزمان لغو پذیر

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
    public class CancellationTokenTest
    {
        public static void Run()
        {
            var cts = new CancellationTokenSource();
            Task.Run(async () => await test(), cts.Token);
            Console.ReadLine();
            cts.Cancel();
            Console.WriteLine("Cancel...");
            Console.ReadLine();
        }

        private static async Task test()
        {
            while (true)
            {
                await Task.Delay(1000);
                Console.WriteLine("Test...");
            }
        }
    }
در اینجا cancellationToken متد Task.Run تنظیم شده‌است. همچنین پس از فراخوانی آن، اگر کاربر کلیدی را فشار دهد، متد Cancel این توکن فراخوانی خواهد شد. اما .... خروجی برنامه به صورت زیر است:
Test...
Test...
Test...
 
Cancel...
Test...
Test...
Test...
Test...
بله. وظیفه‌ی شروع شده، لغو شده‌است اما متد test آن هنوز مشغول به کار است.
روش اول حل این مشکل، معرفی پارامتر CancellationToken به متد test و سپس بررسی مداوم خاصیت IsCancellationRequested آن می‌باشد:
public class CancellationTokenTest
    {
        public static void Run()
        {
            var cts = new CancellationTokenSource();
            Task.Run(async () => await test(cts.Token), cts.Token);
            Console.ReadLine();
            cts.Cancel();
            Console.WriteLine("Cancel...");
            Console.ReadLine();
        }

        private static async Task test(CancellationToken ct)
        {
            while (true)
            {
                await Task.Delay(1000, ct);
                Console.WriteLine("Test...");

                if (ct.IsCancellationRequested)
                {
                    break;
                }
            }
            Console.WriteLine("Test cancelled");
        }
    }
در اینجا اگر متد cts.Cancel فراخوانی شود، مقدار خاصیت ct.IsCancellationRequested مساوی true شده و حلقه خاتمه می‌یابد.
روش دوم لغو عملیات، استفاده از متد Register است. هر زمان که توکن لغو شود، callback آن فراخوانی خواهد شد:
        private static async Task test2(CancellationToken ct)
        {
            bool isRunning = true;

            ct.Register(() =>
            {
                isRunning = false;
                Console.WriteLine("Query cancelled");
            });

            while (isRunning)
            {
                await Task.Delay(1000, ct);
                Console.WriteLine("Test...");
            }
            Console.WriteLine("Test cancelled");
        }
این روش خصوصا برای حالت‌هایی مفید است که در آن‌ها از متدهایی استفاده می‌شود که خودشان امکان لغو شدن را نیز دارند. به این ترتیب دیگر نیازی نیست مدام بررسی کرد که آیا مقدار IsCancellationRequested مساوی true شده‌است یا خیر. هر زمان که callback ثبت شده در متد Register فراخوانی شد، یعنی عملیات باید خاتمه یابد.
مطالب
امکان اجرای خودکار کدها در زمان بارگذاری اولیه‌ی یک اسمبلی در C# 9.0
C# 9.0 به همراه قابلیت جدیدی است به نام «module initializer» که در اصل متدی است که در زمان بارگذاری اولیه‌ی یک اسمبلی، به صورت خودکار اجرا می‌شود. عملکرد آن شبیه به سازنده‌های static کلاس‌ها است؛ اما بجای اعمال به یک کلاس، اینبار به کل اسمبلی اعمال می‌شود. این قابلیت از روزهای ابتدایی طراحی CLR وجود خارجی داشته‌، اما در C# 9.0، امکان استفاده‌ی عمومی از آن فراهم شده‌است.


روش تعریف یک module initializer

در مثال زیر، قالب ابتدایی یک ModuleInitializer را مشاهده می‌کنید:
namespace CS9Features
{
    using System.Runtime.CompilerServices;

    internal static class TestModuleInitializer
    {
        [ModuleInitializer]
        public static void MyModuleInitializer()
        {
            // put your module initializer here
        }
    }
}
متدی که قرار است به عنوان module initializer معرفی شود، باید مزین به ویژگی [ModuleInitializer] باشد و همچنین این متد باید دارای ویژگی‌های زیر نیز باشد:
- باید استاتیک باشد.
- باید بدون پارامتر باشد.
- باید خروجی آن void باشد.
- نباید به صورت جنریک تعریف شود.
- این متد باید در همان اسمبلی، قابل دسترسی باشد؛ یعنی سطح دسترسی آن باید یا public و یا internal باشد.
- نباید local function باشد.


می‌توان بیش از یک ModuleInitializer را در یک اسمبلی تعریف کرد

به مثال زیر دقت کنید:
namespace CS9Features
{
    using System.Runtime.CompilerServices;

    internal static class TestModuleInitializer
    {
        [ModuleInitializer]
        public static void MyModuleInitializer1()
        {
            // put your module initializer here
        }

        [ModuleInitializer]
        public static void MyModuleInitializer2()
        {
            // put your module initializer here
        }
    }
}
در اینجا بیش از یک متد ModuleInitializer تعریف شده‌اند. اگر بر روی ابتدای هر کدام از این متدها یک break-point را قرار دهید، مشاهده خواهید کرد که کدهای آن‌ها پیش از شروع متد Main برنامه اجرا می‌شوند. همچنین نحوه‌ی اجرای این متدها همواره مشخص و ترتیبی است؛ از بالا به پایین.
این مورد یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های module initializer‌ها با سازنده‌های static است. ترتیب اجرای سازنده‌های static مشخص نیست و بر اساس کدهای کلاینت و زمان دسترسی به کلاس‌های مختلف، سازنده‌ی استاتیک کلاس A می‌تواند پس از سازنده‌ی استاتیک کلاس B اجرا شود و یا برعکس. اما همواره نحوه‌ی اجرای module initializer‌ها مشخص و ترتیبی است و همچنین نیازی به فراخوانی آن‌ها توسط هیچ کلاینتی نیست.


موارد کاربرد module initializer‌ها

نمونه‌ی بسیار پرکاربرد module initializer ها، اجرای کدهایی پیش از شروع به اجرای آزمون‌های خودکار یک برنامه‌است؛ مانند کدهایی که یک بانک اطلاعاتی را ایجاد و مقدار دهی اولیه می‌کنند و پس از آن قرار است آزمایش‌های برنامه بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص، اجرا شوند.
مطالب
SQL Instance
ممکن است کاربر بر روی سیستم خود نسخه‌های مختلفی از SQL Server را نصب کرده باشد. برای مثال SQL Express, SQL 2005, SQL 2008. و یا نسخه ای خاص (مثلا 2012) را چند بار روی سیستم خود نصب کرده باشد. SQL برای تفکیک این نسخه‌ها و نصب‌ها از مفهومی با عنوان Instance استفاده می‌کند. یعنی به هر نسخه نصب شده نامی یکتا می‌دهد تا بتوان به تفکیک به آنها دسترسی داشت.
برای اتصال به این نسخه‌ها باید در بخش آدرس سرور، از ترکیب نام سیستم و نام Instance به این شکل استفاده کرد:  SystemName\Instance
بعضی مواقع لازم است که لیست Instance‌های نصب شده روی سیستم کاربر را به دست آوریم. ADO.NET کلاسی به همین منظور تعبیه کرده که شبکه را جستجو کرده و SQL Instance‌های مختلف را که قابل دسترسی هستند را برای شما لیست می‌کند. استفاده از این کلاس بسیار ساده است:
using System.Data.Sql;

class Program
{
  static void Main()
  {
    // Retrieve the enumerator instance and then the data.
    SqlDataSourceEnumerator instance =
      SqlDataSourceEnumerator.Instance;
    System.Data.DataTable table = instance.GetDataSources();

    // Display the contents of the table.
    DisplayData(table);

    Console.WriteLine("Press any key to continue.");
    Console.ReadKey();
  }

  private static void DisplayData(System.Data.DataTable table)
  {
    foreach (System.Data.DataRow row in table.Rows)
    {
      foreach (System.Data.DataColumn col in table.Columns)
      {
        Console.WriteLine("{0} = {1}", col.ColumnName, row[col]);
      }
      Console.WriteLine("============================");
    }
  }
}

البته با توجه به اینکه شبکه را جستجو می‌کند در نرم افزار شما وقفه خواهد انداخت. خوب اگه بخواهیم Instance‌های نصب شده روی سیستم کاربر را پیدا کنیم چی؟ ساده‌ترین و سریعترین راه استفاده از رجیستری سیستم است. نام Instance‌ها در رجیستری ویندوز در آدرس زیر قابل دسترسی است:
HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Microsoft SQL Server\Instance Names

برای استفاده از این کلید در c# می‌توان از کد زیر کمک بگیرید:
            var key = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\Microsoft SQL Server\Instance Names");

            foreach (string sk in key.GetSubKeyNames())
            {
                var rkey = key.OpenSubKey(sk);
                foreach (string s in rkey.GetValueNames())
                {
                    MessageBox.Show("Sql instance name:" + s);
                }
            }
فقط دو نکته قابل توجه است. برنامه باید در Any CPU کامپایل شود تا در سیستم‌های 64 بیتی بتوانید به محل درست رجیستری دسترسی پیدا کنید. چون نرم افزارهای 32 بیت در ویندوز 64 بیت در سیستم wow64 اجرا می‌شود که دسترسی به رجیستری آن در آدرس wow64 هر قسمت رجیستری است. بنابراین کد فوق در حالت Any CPU و غیر فعال بودن Prefer 32-bit قسمت Build در Properties برنامه به درستی اجرا می‌شود.
نکته: Default Instance در SQL مقدار MSSQLSERVER  می‌باشد.