مطالب
استفاده از افزونه‌ی jsTree در ASP.NET MVC
jsTree  یکی از افزونه‌های بسیار محبوب jQuery جهت نمایش ساختارهای سلسله مراتبی، خود ارجاع دهنده و تو در تو است. روش ابتدایی استفاده از آن تعریف یک سری ul و li ثابت در صفحه و سپس فراخوانی این افزونه بر روی آن‌ها است که سبب نمایش درخت‌واره‌ا‌ی این اطلاعات خواهد شد. روش پیشرفته‌تر آن به همراه کار با داده‌های JSON و دریافت پویای اطلاعات از سرور است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


دریافت افزونه‌ی jsTree

برای دریافت افزونه‌ی jsTree می‌توان به مخزن کد آن در Github مراجعه کرد و همچنین مستندات آن‌را در سایت jstree.com قابل مطالعه هستند.


تنظیمات مقدماتی jsTree

در این مطلب فرض شده‌است که فایل jstree.min.js، در پوشه‌ی Scripts و فایل‌های CSS آن در پوشه‌ی Content\themes\default کپی شده‌اند.
به این ترتیب layout برنامه چنین شکلی را خواهد یافت:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/themes/default/style.min.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jstree.min.js"></script>
</head>
<body dir="rtl">
    @RenderBody()
    
    @RenderSection("scripts", required: false)
</body>
</html>

نمایش راست به چپ اطلاعات

در کدهای این افزونه به تگ body و ویژگی dir آن برای تشخیص راست به چپ بودن محیط دقت می‌شود. به همین جهت این تعریف را در layout فوق ملاحظه می‌کنید. برای مثال اگر به فایل jstree.contextmenu.js (موجود در مجموعه سورس‌های این افزونه) مراجعه کنید، یک چنین تعریفی قابل مشاهده است:
 right_to_left = $("body").css("direction") === "rtl";

تهیه ساختاری جهت ارائه‌ی خروجی JSON

با توجه به اینکه قصد داریم به صورت پویا با این افزونه کار کنیم، نیاز است بتوانیم ساختار سلسله مراتبی مدنظر را با فرمت JSON ارائه دهیم. در ادامه کلاس‌هایی که معادل فرمت JSON قابل قبول توسط این افزونه را تولید می‌کنند، ملاحظه می‌کنید:
using System.Collections.Generic;

namespace MvcJSTree.Models
{
    public class JsTreeNode
    {
        public string id { set; get; } // نام این خواص باید با مستندات هماهنگ باشد
        public string text { set; get; }
        public string icon { set; get; }
        public JsTreeNodeState state { set; get; }
        public List<JsTreeNode> children { set; get; }
        public JsTreeNodeLiAttributes li_attr { set; get; }
        public JsTreeNodeAAttributes a_attr { set; get; }

        public JsTreeNode()
        {
            state = new JsTreeNodeState();
            children = new List<JsTreeNode>();
            li_attr = new JsTreeNodeLiAttributes();
            a_attr = new JsTreeNodeAAttributes();
        }
    }

    public class JsTreeNodeAAttributes
    {
        // به هر تعداد و نام اختیاری می‌توان خاصیت تعریف کرد
        public string href { set; get; }
    }

    public class JsTreeNodeLiAttributes
    {
        // به هر تعداد و نام اختیاری می‌توان خاصیت تعریف کرد
        public string data { set; get; }
    }

    public class JsTreeNodeState
    {
        public bool opened { set; get; }
        public bool disabled { set; get; }
        public bool selected { set; get; }

        public JsTreeNodeState()
        {
            opened = true;
        }
    }
}
در اینجا به چند نکته باید دقت داشت:
- هر چند اسامی مانند a_attr، مطابق اصول نامگذاری دات نت نیستند، ولی این نام‌ها را تغییر ندهید. زیرا این افزونه دقیقا به همین نام‌ها و با همین املاء نیاز دارد.
- id، می‌تواند دقیقا معادل id یک رکورد در بانک اطلاعاتی باشد. Text عنوان گره‌ای (node) است که نمایش داده می‌شود. icon در اینجا مسیر یک فایل png است جهت نمایش در کنار عنوان هر گره. توسط state می‌توان مشخص کرد که زیر شاخه‌ی جاری به صورت باز نمایش داده شود یا بسته. به کمک خاصیت children می‌توان زیر شاخه‌ها را تا هر سطح و تعدادی که نیاز است تعریف نمود.
- خاصیت‌های li_attr و a_attr کاملا دلخواه هستند. برای مثال در اینجا دو خاصیت href و data را در کلاس‌های مرتبط با آن‌ها مشاهده می‌کنید. می‌توانید در اینجا به هر تعداد ویژگی سفارشی دیگری که جهت تعریف یک گره نیاز است، خاصیت اضافه کنید.

ساده‌ترین مثالی که از ساختار فوق می‌تواند استفاده کند، اکشن متد زیر است:
        [HttpPost]
        public ActionResult GetTreeJson()
        {
            var nodesList = new List<JsTreeNode>();

            var rootNode = new JsTreeNode
            {
                id = "dir",
                text = "Root 1",
                icon = Url.Content("~/Content/images/tree_icon.png"),
                a_attr = { href = "http://www.bing.com" }
            };
            nodesList.Add(rootNode);

            nodesList.Add(new JsTreeNode
            {
                id = "test1",
                text = "Root 2",
                icon = Url.Content("~/Content/images/tree_icon.png"),
                a_attr = { href = "http://www.bing.com" }
            });

            return Json(nodesList, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در ابتدا لیست گره‌ها تعریف می‌شود و سپس برای نمونه در این مثال، دو گره تعریف شده‌اند و در ادامه با فرمت JSON در اختیار افزونه قرار گرفته‌اند.
بنابراین ساختارهای خود ارجاع دهنده‌ را به خوبی می‌توان با این افزونه وفق داد.


فعال سازی اولیه سمت کلاینت افزونه jsTree

برای استفاد‌ه‌ی پویای از این افزونه در سمت کلاینت، فقط نیاز به یک DIV خالی است:
 <div id="jstree">
</div>
سپس jstree را بر روی این DIV فراخوانی می‌کنیم:
            $('#jstree').jstree({
                "core": {
                    "multiple": false,
                    "check_callback": true,
                    'data': {
                        'url': '@getTreeJsonUrl',
                        "type": "POST",
                        "dataType": "json",
                        "contentType": "application/json; charset=utf8",
                        'data': function (node) {
                            return { 'id': node.id };
                        }
                    },
                    'themes': {
                        'variant': 'small',
                        'stripes': true
                    }
                },
                "types": {
                    "default": {
                        "icon": '@Url.Content("~/Content/images/bookmark_book_open.png")'
                    },
                },
                "plugins": ["contextmenu", "dnd", "state", "types", "wholerow", "sort", "unique"],
                "contextmenu": {
                    "items": function (o, cb) {
                        var items = $.jstree.defaults.contextmenu.items();
                        items["create"].label = "ایجاد زیر شاخه";
                        items["rename"].label = "تغییر نام";
                        items["remove"].label = "حذف";
                        var cpp = items["ccp"];
                        cpp.label = "ویرایش";
                        var subMenu = cpp["submenu"];
                        subMenu["copy"].label = "کپی";
                        subMenu["paste"].label = "پیست";
                        subMenu["cut"].label = "برش";
                        return items;
                    }
                }
            });
توضیحات

- multiple : false به این معنا است که نمی‌خواهیم کاربر بتواند چندین گره را با نگه داشتن دکمه‌ی کنترل انتخاب کند.
- check_callback : true کدهای مرتبط با منوی کلیک سمت راست ماوس را فعال می‌کند.
- در قسمت data کار تبادل اطلاعات با سرور جهت دریافت فرمت JSON ایی که به آن اشاره شد، انجام می‌شود. متغیر getTreeJsonUrl یک چنین شکلی را می‌تواند داشته باشد:
 @{
ViewBag.Title = "Demo";
var getTreeJsonUrl =  Url.Action(actionName: "GetTreeJson", controllerName: "Home");
}
- در قسمت themes مشخص کرده‌ایم که از قالب small آن به همراه نمایش یک درمیان پس زمینه‌ی روشن و خاکستری استفاده شود. قالب large نیز دارد.
- در قسمت types که مرتبط است با افزونه‌ای به همین نام، آیکن پیش فرض یک نود جدید ایجاد شده را مشخص کرده‌ایم.
- گزینه‌ی plugins، لیست افزونه‌های اختیاری این افزونه را مشخص می‌کند. برای مثال contextmenu منوی کلیک سمت راست ماوس را فعال می‌کند، dnd همان کشیدن و رها کردن گره‌ها است در زیر شاخه‌های مختلف. افزونه‌ی state، انتخاب جاری کاربر را در سمت کلاینت ذخیره و در مراجعه‌ی بعدی او بازیابی می‌کند. با ذکر افزونه‌ی wholerow سبب می‌شویم که انتخاب یک گره، معادل انتخاب یک ردیف کامل از صفحه باشد. افزونه‌ی sort کار مرتب سازی خودکار اعضای یک زیر شاخه را انجام می‌دهد. افزونه‌ی unique سبب می‌شود تا در یک زیر شاخه نتوان دو عنوان یکسان را تعریف کرد.
- در قسمت contextmenu نحوه‌ی بومی سازی گزینه‌های منوی کلیک راست ماوس را مشاهده می‌کنید. در حالت پیش فرض، عناوینی مانند create، rename و امثال آن نمایش داده می‌شوند که به نحو فوق می‌توان آن‌را تغییر داد.

با همین حد تنظیم، این افزونه کار نمایش سلسله مراتبی اطلاعات JSON ایی دریافت شده از سرور را انجام می‌دهد.


ذخیره سازی گره‌های جدید و تغییرات سلسله مراتب پویای تعریف شده در سمت سرور

همانطور که عنوان شد، اگر افزونه‌ی اختیاری contextmenu را فعال کنیم، امکان افزودن، ویرایش و حذف گره‌ها و زیر شاخه‌ها را خواهیم یافت. برای انتقال این تغییرات به سمت سرور، باید به نحو ذیل عمل کرد:
            $('#jstree').jstree({
              // تمام تنظیمات مانند قبل
            }).on('delete_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('create_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('rename_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('move_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('copy_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('changed.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('dblclick.jstree', function (e) {
                })
                .on('select_node.jstree', function (e, data) {
                });
در اینجا نحوه‌ی تحت کنترل قرار دادن رخ‌دادهای مختلف این افزونه را مشاهده می‌کنید. برای مثال در callback مرتبط با delete_node کار حذف یک گره اطلاع رسانی می‌شود. create_node مربوط است به ایجاد یک گره یا زیر شاخه‌ی جدید. rename_node پس از تغییر نام یک گره فراخوانی خواهد شد. move_node مربوط است به کشیدن و رها کردن یک گره در یک زیر شاخه‌ی دیگر. copy_node برای copy/paste یک گره تعریف شده‌است. Changed یک callback عمومی است. dblclick برای عکس العمل نشان دادن به رخ‌داد دوبار کلیک کردن بر روی یک گره می‌تواند بکار گرفته شود. select_node با انتخاب یک گره فعال می‌شود.
در تمام این حالات، جایی که data در اختیار ما است، می‌توان یک چنین ساختار جاوا اسکریپتی را برای ارسال به سرور طراحی کرد:
        function postJsTreeOperation(operation, data, onDone, onFail) {
            $.post('@doJsTreeOperationUrl',
                {
                    'operation': operation,
                    'id': data.node.id,
                    'parentId': data.node.parent,
                    'position': data.position,
                    'text': data.node.text,
                    'originalId': data.original ? data.original.id : data.node.original.id,
                    'href': data.node.a_attr.href
                })
                .done(function (result) {
                    onDone(result);
                })
                .fail(function (result) {
                    alert('failed.....');
                    onFail(result);
                });
        }
به این ترتیب در سمت سرور می‌توان id یک گره، متن تغییر یافته آن، والد گره و بسیاری از مشخصات دیگر را دریافت و ثبت کرد. پس از تعریف متد postJsTreeOperation فوق، آن‌را باید به callbackهایی که پیشتر معرفی شدند، اضافه کرد؛ برای مثال:
                .on('create_node.jstree', function (e, data) {
                    postJsTreeOperation('CreateNode', data,
                        function (result) {
                            data.instance.set_id(data.node, result.id);
                        },
                        function (result) {
                            data.instance.refresh();
                        });
                })
در اینجا متد postJsTreeOperation، یک Operation خاص را مانند CreateNode (تعریف شده در enum ایی به نام JsTreeOperation در سمت سرور) به همراه data، به سرور post می‌کند.
و معادل سمت سرور دریافت کننده‌ی این اطلاعات، اکشن متد ذیل می‌تواند باشد:
        [HttpPost]
        public ActionResult DoJsTreeOperation(JsTreeOperationData data)
        {
            switch (data.Operation)
            {
                case JsTreeOperation.CopyNode:
                case JsTreeOperation.CreateNode:
                    //todo: save data
                    var rnd = new Random(); // آی دی رکورد پس از ثبت در بانک اطلاعاتی دریافت و بازگشت داده شود
                    return Json(new { id = rnd.Next() }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                case JsTreeOperation.DeleteNode:
                    //todo: save data
                    return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                case JsTreeOperation.MoveNode:
                    //todo: save data
                    return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                case JsTreeOperation.RenameNode:
                    //todo: save data
                    return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                default:
                    throw new InvalidOperationException(string.Format("{0} is not supported.", data.Operation));
            }
        }
که در آن ساختار JsTreeOperationData به نحو ذیل تعریف شده‌است:
namespace MvcJSTree.Models
{
    public enum JsTreeOperation
    {
        DeleteNode,
        CreateNode,
        RenameNode,
        MoveNode,
        CopyNode
    }

    public class JsTreeOperationData
    {
        public JsTreeOperation Operation { set; get; }
        public string Id { set; get; }
        public string ParentId { set; get; }
        public string OriginalId { set; get; }
        public string Text { set; get; }
        public string Position { set; get; }
        public string Href { set; get; }
    }
}
این ساختار دقیقا با اعضای شیء جاوا اسکریپتی که متد postJsTreeOperation به سمت سرور ارسال می‌کند، تطابق دارد.
در اینجا Href را نیز مشاهده می‌کنید. همانطور که عنوان شد، اعضای JsTreeNodeAAttributes اختیاری هستند. بنابراین اگر این اعضاء را تغییر دادید، باید خواص JsTreeOperationData و همچنین اعضای شیء تعریف شده در postJsTreeOperation را نیز تغییر دهید تا با هم تطابق پیدا کنند.


چند نکته‌ی تکمیلی

اگر می‌خواهید که با دوبار کلیک بر روی یک گره، کاربر به href آن هدایت شود، می‌توان از کد ذیل استفاده کرد:
               var selectedData;
               // ...
                .on('dblclick.jstree', function (e) {
                    var href = selectedData.node.a_attr.href;
                    alert('selected node: ' + selectedData.node.text + ', href:' + href);

                    // auto redirect
                    if (href) {
                        window.location = href;
                    }

                    // activate edit mode
                    //var inst = $.jstree.reference(selectedData.node);
                    //inst.edit(selectedData.node);
                })
                .on('select_node.jstree', function (e, data) {
                    //alert('selected node: ' + data.node.text);
                    selectedData = data;
                });
در callback مرتبط با select_node می‌توان به گره انتخابی درستی یافت. سپس می‌توان این گره را در callback متناظر با dblclick برای یافتن href و مقدار دهی window.location که معادل redirect سمت کاربر است، بکار برد.
حتی اگر خواستید که با دوبار کلیک بر روی یک گره، گزینه‌ی ویرایش آن فعال شود، کدهای آن را به صورت کامنت مشاهده می‌کنید.


مثال کامل این بحث را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcJSTree.zip
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت اول - موجودیت‌های پایه و DbContext برنامه
سلام وقت بخیر. چگونه میتوان کد زیر یا کد مشابهی را به اینترفیس unitofwork  پروژه اضافه کرد.
using System.Linq.Expressions; 
 
public class ContextWithExtensionExample
{
   public void DoSomeContextWork(DbContext context)
   {
      var uni = new Unicorn();
      context.Set<Unicorn>().AddIfNotExists(uni , x => x.Name == "James");
   }
}

public static class DbSetExtensions
{
    public static T AddIfNotExists<T>(this DbSet<T> dbSet, T entity, Expression<Func<T, bool>> predicate = null) where T : class, new()
    {
       var exists = predicate != null ? dbSet.Any(predicate) : dbSet.Any();
       return !exists ? dbSet.Add(entity) : null;
    }
}
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهاردهم - امکان استفاده از کامپوننت‌های Blazor در برنامه‌های ASP.NET Core 8x
ASP.NET Core 8x به همراه یک IResult جدید به‌نام RazorComponentResult است که توسط آن می‌توان در Endpoint‌های Minimal-API و همچنین اکشن متدهای MVC، از کامپوننت‌های Blazor، خروجی گرفت. این خروجی نه فقط static یا به عبارتی SSR، بلکه حتی می‌تواند تعاملی هم باشد. در این مطلب، جزئیات فعالسازی و استفاده از این IResult جدید را در یک برنامه‌ی Minimal-API بررسی می‌کنیم.


ایجاد یک برنامه‌ی Minimal-API جدید در دات نت 8

پروژه‌ای را که در اینجا پیگیری می‌کنیم، بر اساس قالب استاندارد تولید شده‌ی توسط دستور dotnet new webapi تکمیل می‌شود.


ایجاد یک صفحه‌ی Blazor 8x به همراه مسیریابی و دریافت پارامتر

در ادامه قصد داریم که یک کامپوننت جدید را به نام SsrTest.razor در پوشه‌ی جدید Components\Tests ایجاد کرده و برای آن مسیریابی از نوع page@ هم تعریف کنیم. یعنی نه‌فقط قصد داریم آن‌را توسط RazorComponentResult رندر کنیم، بلکه می‌خواهیم اگر آدرس آن‌را در مرورگر هم وارد کردیم، قابل دسترسی باشد.
به همین جهت یک پوشه‌ی جدید را به نام Components در ریشه‌ی پروژه‌ی Web API جاری ایجاد می‌کنیم، با این محتوا:
برای ایده گرفتن از محتوای مورد نیاز، به «معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8» قسمت دوم این سری مراجعه کرده و برای مثال قالب ساده‌ترین حالت ممکن را توسط دستور زیر تولید می‌کنیم (در یک پروژه‌ی مجزا، خارج از پروژه‌ی جاری):
dotnet new blazor --interactivity None
پس از اینکار، محتویات پوشه‌ی Components آن‌را مستقیما داخل پوشه‌ی پروژه‌ی Minimal-API جاری کپی می‌کنیم. یعنی در نهایت در این پروژه‌ی جدید Web API، به فایل‌های زیر می‌رسیم:
- فایل Imports.razor_ ساده شده برای سهولت کار با فضاهای نام در کامپوننت‌های Blazor (فضاهای نامی را که در آن وجود ندارند و مرتبط با پروژه‌ی دوم هستند، حذف می‌کنیم).
- فایل App.razor، برای تشکیل نقطه‌ی آغازین برنامه‌ی Blazor.
- فایل Routes.razor برای معرفی مسیریابی صفحات Blazor تعریف شده.
- پوشه‌ی Layout برای معرفی فایل MainLayout.razor که در Routes.razor استفاده شده‌است.

و ... یک فایل آزمایشی جدید به نام Components\Tests\SsrTest.razor با محتوای زیر:
@page "/ssr-page/{Data:int}"

<PageTitle>An SSR component</PageTitle>

<h1>An SSR component rendered by a Minimal-API!</h1>

<div>
    Data: @Data
</div>

@code {

    [Parameter]
    public int Data { get; set; }

}
این فایل، می‌تواند پارامتر Data را از طریق فراخوانی مستقیم آدرس فرضی http://localhost:5227/ssr-page/2 دریافت کند و یا ... از طریق خروجی جدید RazorComponentResult که توسط یک Endpoint سفارشی ارائه می‌شود:




تغییرات مورد نیاز در فایل Program.cs برنامه‌ی Web-API برای فعالسازی رندر سمت سرور Blazor

در ادامه کل تغییرات مورد نیاز جهت اجرای این برنامه را مشاهده می‌کنید:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

// ...

builder.Services.AddRazorComponents();

// ...

// http://localhost:5227/ssr-component?data=2
// or it can be called directly http://localhost:5227/ssr-page/2
app.MapGet("/ssr-component",
           (int data = 1) =>
           {
               var parameters = new Dictionary<string, object?>
                                {
                                    { nameof(SsrTest.Data), data },
                                };
               return new RazorComponentResult<SsrTest>(parameters);
           });

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>();
app.Run();

// ...
توضیحات:
- همین اندازه تغییر در جهت فعالسازی رندر سمت سرور کامپوننت‌های Blazor در یک برنامه‌ی ASP.NET Core کفایت می‌کند. یعنی اضافه شدن:
AddRazorComponents ،UseAntiforgery و MapRazorComponents
- در اینجا نحوه‌ی ارسال پارامترها را به یک RazorComponentResult نیز مشاهده می‌کنید.
- در حالت فراخوانی از طریق مسیر endpoint (یعنی فراخوانی مسیر http://localhost:5227/ssr-component در مثال فوق)، خود کامپوننت فراخوانی شده، بدون layout تعریف شده‌ی در فایل App.razor، رندر می‌شود. علت اینجا است که layout برنامه به همراه کامپوننت Router و RouteView آن فعال می‌شود که این دو هم مختص به صفحات دارای مسیریابی Blazor هستند و برای رندر کامپوننت‌های خالص آن بکار گرفته نمی‌شوند. خروجی RazorComponentResult تنها یک static SSR خالص است؛ مگر اینکه فایل blazor.web.js را نیز بارگذاری کند.

یک نکته: اگر در حالت رندر توسط RazorComponentResult، علاقمند به استفاده‌ی از layout هستید، می‌توان از کامپوننت LayoutView داخل یک کامپوننت فرضی به صورت زیر استفاده کرد؛ اما این مورد هم شامل اطلاعات فایل App.razor نمی‌شود:
<LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
    <PageTitle>Home</PageTitle>

    <h2>Welcome to your new app.</h2>
</LayoutView>


سؤال: آیا در این حالت کامپوننت‌های تعاملی هم کار می‌کنند؟

پاسخ: بله. فقط برای ایده گرفتن، یک نمونه پروژه‌ی تعاملی Blazor 8x را در ابتدا ایجاد کنید و قسمت‌های اضافی AddRazorComponents و MapRazorComponents آن‌را در اینجا کپی کنید؛ یعنی برای مثال جهت فعالسازی کامپوننت‌های تعاملی Blazor Server، به این دو تغییر زیر نیاز است:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

// ...
همچنین باید دقت داشت که امکانات تعاملی، به دلیل وجود و دسترسی به یک سطر ذیل که در فایل Components\App.razor واقع شده، اجرایی می‌شوند:
<script src="_framework/blazor.web.js"></script>
و همانطور که عنوان شد، اگر از روش new RazorComponentResult استفاده می‌شود، باید این سطر را به صورت دستی اضافه‌کرد؛ چون به همراه رندر layout تعریف شده‌ی در فایل App.razor نیست. برای مثال فرض کنید کامپوننت معروف Counter را به صورت زیر داریم که حالت رندر آن به InteractiveServer تنظیم شده‌است:
@rendermode InteractiveServer

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @_currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int _currentCount;

    private void IncrementCount()
    {
        _currentCount++;
    }

}
در این حالت پس از تعریف endpoint زیر، خروجی آن فقط یک صفحه‌ی استاتیک SSR خواهد بود و دکمه‌ی Click me آن کار نمی‌کند:
// http://localhost:5227/server-interactive-component
app.MapGet("/server-interactive-component", () => new RazorComponentResult<Counter>());
علت اینجا است که اگر به سورس HTML رندر شده مراجعه کنیم، خبری از درج اسکریپت blazor.web.js در انتهای آن نیست. به همین جهت برای مثال فایل جدید CounterInteractive.razor را به صورت زیر اضافه می‌‌کنیم که ساختار آن شبیه به فایل App.razor است:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>Interactive server component</title>
    <base href="/"/>
</head>
<body>
   <h1>Interactive server component</h1>

   <Counter/>

  <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>
</html>
و هدف اصلی از آن، تشکیل یک قالب و درج اسکریپت blazor.web.js در انتهای آن است.
سپس تعریف endpoint متناظر را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
// http://localhost:5227/server-interactive-component
app.MapGet("/server-interactive-component", () => new RazorComponentResult<CounterInteractive>());
اینبار به علت بارگذاری فایل blazor.web.js، امکانات تعاملی کامپوننت Counter فعال شده و قابل استفاده می‌شوند.


سؤال: آیا می‌توان این خروجی static SSR کامپوننت‌های بلیزر را در سرویس‌های یک برنامه ASP.NET Core هم دریافت کرد؟

منظور این است که آیا می‌توان از یک کامپوننت Blazor، به همراه تمام پیشرفت‌های Razor در آن که در Viewهای MVC قابل دسترسی نیستند، به‌شکل یک رشته‌ی خالص، خروجی گرفت و برای مثال از آن به‌عنوان قالب پویای محتوای ایمیل‌ها استفاده کرد؟
پاسخ: بله! زیر ساخت RazorComponentResult که از سرویس HtmlRenderer استفاده می‌کند، بدون نیاز به برپایی یک endpoint هم قابل دسترسی است:
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;

namespace WebApi8x.Services;

public class BlazorStaticRendererService
{
    private readonly HtmlRenderer _htmlRenderer;

    public BlazorStaticRendererService(HtmlRenderer htmlRenderer) => _htmlRenderer = htmlRenderer;

    public Task<string> StaticRenderComponentAsync<T>() where T : IComponent
        => RenderComponentAsync<T>(ParameterView.Empty);

    public Task<string> StaticRenderComponentAsync<T>(Dictionary<string, object?> dictionary) where T : IComponent
        => RenderComponentAsync<T>(ParameterView.FromDictionary(dictionary));

    private Task<string> RenderComponentAsync<T>(ParameterView parameters) where T : IComponent =>
        _htmlRenderer.Dispatcher.InvokeAsync(async () =>
                                             {
                                                 var output = await _htmlRenderer.RenderComponentAsync<T>(parameters);
                                                 return output.ToHtmlString();
                                             });
}
برای کار با آن، ابتدا باید سرویس فوق را به صورت زیر ثبت و معرفی کرد:
builder.Services.AddScoped<HtmlRenderer>();
builder.Services.AddScoped<BlazorStaticRendererService>();
و سپس یک نمونه مثال فرضی نحوه‌ی تزریق و فراخوانی سرویس BlazorStaticRendererService به صورت زیر است که در آن روش ارسال پارامترها هم بررسی شده‌است:
app.MapGet("/static-renderer-service-test",
           async (BlazorStaticRendererService renderer, int data = 1) =>
           {
               var parameters = new Dictionary<string, object?>
                                {
                                    { nameof(SsrTest.Data), data },
                                };
               var html = await renderer.StaticRenderComponentAsync<SsrTest>(parameters);
               return Results.Content(html, "text/html");
           });

کدهای کامل این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: WebApi8x.zip
مطالب
امنیت در LINQ to SQL

سؤال: LINQ to SQL تا چه میزان در برابر حملات تزریق SQL امن است؟
جواب کوتاه: بسیار زیاد!

توضیحات:
string query = @"SELECT * FROM USER_PROFILE
WHERE LOGIN_ID = '"+loginId+@"' AND PASSWORD = '"+password+@"'";
گاهی از اوقات هر چقدر هم در مورد خطرات کوئری‌هایی از نوع فوق مقاله نوشته شود کافی نیست و باز هم شاهد این نوع جمع زدن‌ها و نوشتن کوئری‌هایی به شدت آسیب پذیر در حالت استفاده از ADO.Net کلاسیک هستیم. مثال فوق یک نمونه کلاسیک از نمایش آسیب پذیری در مورد تزریق اس کیوال است. یا نمونه‌ی بسیار متداول دیگری از این دست که با ورودی خطرناک می‌تواند تا نمایش کلیه اطلاعات تمامی جداول موجود هم پیش برود:
protected void btnSearch_Click(object sender, EventArgs e)
{
String cmd = @"SELECT [CustomerID], [CompanyName], [ContactName]
FROM [Customers] WHERE CompanyName ='" + txtCompanyName.Text
+ @"'";

SqlDataSource1.SelectCommand = cmd;

GridView1.Visible = true;
}
در اینجا فقط کافی است مهاجم با تزریق عبارت SQL مورد نظر خود، کوئری اولیه را کاملا غیرمعتبر کرده و از یک جدول دیگر در سیستم کوئری تهیه کند!
راه حلی که برای مقابله با آن در دات نت ارائه شده نوشتن کوئری‌های پارامتری است و در این حالت کار encoding اطلاعات ورودی به صورت خودکار توسط فریم ورک مورد استفاده انجام خواهد شد؛ همچنین برای مثال اس کیوال سرور، execution plan این نوع کوئری‌های پارامتری را همانند رویه‌های ذخیره شده، کش کرده و در دفعات آتی فراخوانی آن‌ها به شدت سریعتر عمل خواهد کرد. برای مثال:
SqlCommand cmd = new SqlCommand("SELECT UserID FROM Users WHERE UserName=@UserName AND Password=@Password");
cmd.Parameters.Add(new SqlParameter("@UserName", System.Data.SqlDbType.NVarChar, 255, UserName));
cmd.Parameters.Add(new SqlParameter("@Password", System.Data.SqlDbType.NVarChar, 255, Password));
dr = cmd.ExecuteReader();
if (dr.Read()) userId = dr.GetInt32(dr.GetOrdinal("UserID"));
زمانیکه از کوئری پارامتری استفاده شود، مقدار پارامتر، هیچگاه فرصت و قدرت اجرا پیدا نمی‌کند. در این حالت صرفا به آن به عنوان یک مقدار معمولی نگاه خواهد شد و نه جزء قابل تغییر بدنه کوئری وارد شده که در حالت جمع زدن رشته‌ها همانند اولین کوئری معرفی شده، تا حد انحراف کوئری به یک کوئری دلخواه مهاجم قابل تغییر است.

اما در مورد LINQ to SQL چطور؟
این سیستم به صورت پیش فرض طوری طراحی شده است که تمام کوئری‌های SQL نهایی حاصل از کوئری‌های LINQ نوشته شده توسط آن، پارامتری هستند. به عبارت دیگر این سیستم به صورت پیش فرض برای افرادی که دارای حداقل اطلاعات امنیتی هستند به شدت امنیت بالایی را به همراه خواهد آورد.
برای مثال کوئری LINQ زیر را در نظر بگیرید:
var products = from p in db.products
where p.description.StartsWith(_txtSearch.Text)
select new
{
p.description,
p.price,
p.stock

};
اکنون فرض کنید کاربر به دنبال کلمه sony باشد، آنچه که بر روی اس کیوال سرور اجرا خواهد شد، دستور زیر است (ترجمه نهایی کوئری فوق به زبان T-SQL) :
exec sp_executesql N'SELECT [t0].[description], [t0].[price], [t0].[stock]
FROM [dbo].[products] AS [t0]
WHERE [t0].[description] LIKE @p0',N'@p0 varchar(5)',@p0='sony%'
برای لاگ کردن این عبارات SQL یا می‌توان از SQL profiler استفاده نمود و یا خاصیت log زمینه مورد استفاده را باید مقدار دهی کرد:
 db.Log = Console.Out;
و یا می‌توان بر روی کوئری مورد نظر در VS.Net یک break point قرار داد و سپس از debug visualizer مخصوص آن استفاده نمود.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، کوئری نهایی تولید شده پارامتری است و در صورت ورود اطلاعات خطرناک در پارامتر p0 ، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و صرفا رکوردی بازگشت داده نمی‌شود.

و یا همان مثال کلاسیک اعتبار سنجی کاربر را در نظر بگیرید:
public bool Validate(string loginId, string password)
{
DataClassesDataContext db = new DataClassesDataContext();

var validUsers = from user in db.USER_PROFILEs
where user.LOGIN_ID == loginId
&& user.PASSWORD == password
select user;

if (validUsers.Count() > 0) return true;
else return false;
}
کوئری نهایی T-SQL تولید شده توسط این ORM از کوئری LINQ فوق به شکل زیر است:
SELECT [t0].[LOGIN_ID], [t0].[PASSWORD]
FROM [dbo].[USER_PROFILE] AS [t0]
WHERE ([t0].[LOGIN_ID] = @p0) AND ([t0].[PASSWORD] = @p1)
و این کوئری پارامتری نیز در برابر حملات تزریق اس کیوال امن است.

تذکر مهم هنگام استفاده از سیستم LINQ to SQL :

اگر با استفاده از LINQ to SQL مجددا به روش قدیمی اجرای مستقیم کوئری‌های SQL خود همانند مثال زیر روی بیاورید (این امکان نیز وجود دارد)، نتیجه این نوع کوئری‌های حاصل از جمع زدن رشته‌ها، پارامتری "نبوده" و مستعد به تزریق اس کیوال هستند:
string sql = "select * from Trade where DealMember='" + this.txtParams.Text + "'";
var trades = driveHax.ExecuteQuery<Trade>(sql);
در اینجا باید در نظر داشت که اگر شخصی مجددا بخواهد از این نوع روش‌های کلاسیک استفاده کند شاید همان ADO.Net کلاسیک برای او کافی باشد و نیازی به تحمیل سربار یک ORM را به سیستم نداشته باشد. در این حالت برنامه از type safety کوئری‌های LINQ نیز محروم شده و یک لایه بررسی مقادیر و پارامترها را توسط کامپایلر نیز از دست خواهد داد.

اما روش صحیحی نیز در مورد بکارگیری متد ExecuteQuery وجود دارد. استفاده از این متد به شکل زیر مشکل را حل خواهد کرد:
IEnumerable<Customer> results = db.ExecuteQuery<Customer>(
"SELECT contactname FROM customers WHERE city = {0}", "Tehran");
در این حالت، پارامترهای بکارگرفته شده (همان {0} ذکر شده در کوئری) به صورت خودکار به پارامترهای T-SQL ترجمه خواهند شد و مشکل تزریق اس کیوال برطرف خواهد شد (به عبارت دیگر استفاده از +، علامت مستعد بودن به تزریق اس کیوال است و بر عکس).

Vote on iDevCenter
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
من اگر بخوام یک لیست در صفحه‌ی اصلی داشته باشم که آخرین مطالب سایت رو نشون بده، که شامل آخرین مطالب هر پلاگین مانند اخبار و مقالات و ... باشه، چطور میتونم اطلاعات رو از پلاگین‌ها بگیرم تا اصول پلاگین بیس به هم نریزه؟
آیا میشه توی این کلاس NewsPlugin، مانند این کد که با GetMenuItem   آدرس پلاگین رو بدست آوردیم، بتونیم به بانک متصل شده و لیست اطلاعات پلاگین رو هم داشته باشیم!    
@using MvcPluginMasterApp.IoCConfig
@using MvcPluginMasterApp.PluginsBase
@{
    var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
}

@foreach (var plugin in plugins)
{
    var menuItem = plugin.GetMenuItem(this.Request.RequestContext);
    <li>
        <a href="@menuItem.Url">@menuItem.Name</a>
    </li>
}

مطالب
Functional Programming - قسمت چهارم - برخورد با Exception ها
چنانچه قسمت‌های قبلی سری آموزش برنامه نویسی تابعی Functional Programming را مطالعه نکرده‌اید، پیشنهاد میکنم قبلا آن‌ها را  (+  و  +  و  +) قبل از شروع بخوانید. در این قسمت قرار است تاثیر استثناءها (exception) را بر روی کدها بررسی کرده و راهکاری را از جنس functional برایش ارائه کنیم. 



Exception و خوانایی کد

تکه کد زیر را در نظر بگیرید: یک Action معمولی در Asp.Net MVC که یک نام را دریافت کرده و یک کارمندرا ایجاد میکند:

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    try { 
        ValidateName(name);
        // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
        }
    catch (ValidationException ex) 
    { 
        return View("خطا", ex.Message);
    }
}

private void ValidateName(string name) { 
    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند خالی باشد");

    if (name.Length > 100) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند طولانی باشد");
}

در این قطعه کد، در متد ValidateName، در صورت معتبر نبودن ورودی، یک Exception رخ میدهد و بلاک کد try/catch، این exception را دریافت کرده و خطای مناسبی را به کاربر نشان خواهد داد. تا اینجا ظاهرا همه چیز مرتب است و مشکلی ندارد! احتمالا کد‌های مشابه به این کد را زیاد دیده‌اید. در اینجا متد ValidateName، صادق نیست. در قسمت اول، در مورد Honesty صحبت کردیم. به عبارت ساده‌تر شما از امضای این متد نمی‌توانید به نوع خروجی و کاری که قرار است انجام دهد، پی ببرید. در واقع شما همیشه باید پیاده سازی متد را گوشه‌ای، در ذهن خود داشته باشید و برای اطمینان از کاری که متد انجام میدهد، همیشه باید به بدنه‌ی متد برگردیم. اگر به‌خاطر داشته باشید، توابع برنامه نویسی را به توابع ریاضی تشبیه کردیم. پس میتوانیم بگوییم: 

به عبارت دیگر وقتی از exception‌ها برای کنترل flow برنامه استفاده میکنید، مشابه کاری را انجام می‌دهید که دستور GOTO انجام می‌داد. این دستور در روش‌های قبل از برنامه نویسی ساخت یافته وجود داشت و توسط یک دانشمند هلندی به نام آقای دیکسترا حذف شد. وقتی از دستور GOTO یا JUMP استفاده میکنیم، فهمیدن flow برنامه پیچیدگی‌های زیادی را خواهد داشت. چراکه فراخوانی قطعه‌های کد و متد‌ها، وابستگی شدیدی خواهند داشت و البته میتوان گفت استفاده از exception‌ها برای کنترل جریان برنامه، می‌توانند از GOTO هم بد‌تر باشند؛ چرا که exception میتواند از لایه‌های مختلف کد نیز عبور کند.

امیدوارم تا اینجا به یک عقیده‌ی مشترک رسیده باشیم. خوب راهکار چیست؟ تصور کنید که تکه کد بالا را به صورت زیر تبدیل کنیم: 

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    string error = ValidateName(name);

 if (error != string.Empty) 
        return View("خطا", error);
    // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
}

private string ValidateName(string name) { 

    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        return "نام نمی‌تواند خالی باشد";

    if (name.Length > 100) 
        return "طول نام نمی‌تواند بیشتر از 100 کاراکتر باشد";

    return string.Empty;
}

با refactor ای که انجام دادیم، متد ValidateName را به یک تابع ریاضی تبدیل کردیم. به این معنا که هر آنچه را که از امضای متد، مشخص است، انجام می‌دهد و در این حالت چیزی مخفی نیست. توجه داشته باشید که این راهکار نهایی ما نیست و لطفا مقاله را تا انتها بخوانید!  



موارد استفاده Exception

با همه‌ی بدی‌هایی که از Exception‌ها گفتیم، با این حساب پس چه زمانی از آن استفاده کنیم؟

  1. Exception‌ها واقعا برای موارد استثنائی هستند.
  2. Exception‌ها برای شرایطی هستند که به معنای واقعی یک باگ باشند.
  3. منتظر رخ دادن Exception نباشیم! 

در توضیح مورد سوم، در اعتبار سنجی داده‌های کاربر (Validation) انتظار داده‌ی نادرستی را می‌توان داشت، پس نمی‌توانیم آن را یک حالت استثنایی بدانیم. معماری زیر را در نظر بگیرید


دیتایی که به API ما ارسال خواهد شد، همیشه شامل عملیات Filter یا به عبارتی Validation است و از آنجایی که می‌توان انتظار استفاده‌ی نادرست یا دیتای نادرست را داشت، نمیتوانیم این را حالتی از استثنائات در نظر بگیریم؛ ولی بر خلاف آن، وقتی در دامین پروژه و ارتباط بین دامین‌های مختلف، دیتایی رد و بدل می‌شود که معتبر نیست، میتوانیم آن را جزء استثناء‌ها در نظر بگیریم. به مثال زیر دقت کنید:

public ActionResult UpdateEmployee(int employeeId, string name) { 
    string error = ValidateName(name);
    
    if (error != string.Empty) 
        return View("Error", error);
    
    Employee employee = GetEmployee(employeeId); 
    employee.UpdateName(name);
}

public class Employee { 

    public void UpdateName(string name){

        if (name == null) 
            throw new ArgumentNullException();
        
        // ادامه کد‌ها }
}

در قطعه کد بالا تصور این است که کلاس Employee و متد UpdateName خارج از دامین می‌باشند. همانطورکه مشاهده میکنید، ما در action controller، از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کردیم و سپس آن را به متد UpdateName ارجاع دادیم. ولی اگه به بدنه‌ی متد UpdateName دقت کنید، می‌بینید که مجددا از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کرده‌ایم و در صورت خالی بودن، یک Exception را صادر میکنیم! به این مدل چک کردن‌ها در دامین‌های مختلف، معمولا guard clause گفته می‌شود و یک نوع قرارداد بین برنامه نویس هاست. اگر طبق تعریفی که بالاتر ارائه کردیم هم چک کنیم، میتوانیم حدس بزنیم که خالی بودن نام، نشان یک باگ در نرم افزار است! 



مفهوم fail fast

تا اینجا متوجه شدیم که از exception‌ها باید در شرایط استثنائی استفاده کنیم. خوب با توجه به این مساله، چه طور میتوانیم آن‌ها را Handle کنیم؟ این سؤال ما را به مفهومی به نام fail fast می‌رساند. این مفهوم به ما میگوید:

  • کار جاری را به محض یک اتفاق استثنائی باید متوقف کنیم.
  • رعایت این نکته در نهایت ما را به یک نرم افزار پایدار خواهد رساند.


برای درک هر چه بهتر این موضوع، بیایید به عکس این حالت نگاه کنیم؛ اصطلاحا Fail Silently.

متد زیر را ببینید: 

public void ProcessItems(List<Item> items) { 

    foreach (Item item in items) { 
        try { 
            Process(item);
 } 
        catch (Exception ex) 
        { 
            Logger.Log(ex);
 }
 }
 }

در قطعه کد بالا، در نگاه اول احتمالا حس نرم افزار پایدار‌تر و بدون خطا را خواهیم داشت. اما در واقع اینطور نیست. احتمال اینکه خطا از چشم برنامه نویس به دور باشد و بعد از اجرا باعث شود که یکپارچگی داده‌ها را به هم بریزد وجود دارد. در واقع هیچ راهی برای زمانیکه این عملیات نباید انجام شود، در نظر گرفته نشده‌است. طبق صحبت‌هایی که بالا‌تر داشتیم، شرایط غیر منتظره، در واقع یک باگ در نرم افزار است و هیچ مزیتی در جلوگیری از وقوع این باگ بدون حل مشکل نیست!

به صور خلاصه مهم‌ترین مزیت Fail Fast را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:

  • مسیر رسیدن به خطا‌ها سر راست‌تر می‌شود.
  • نرم افزار به پایداری مناسبی خواهد رسید.
  • از اعتبار دیتای ذخیره شده اطمینان خواهیم داشت.


کجا exception‌ها را به دام بیندازیم؟

در یکی از حالت‌های زیر:

  • لاگ کردن
  • متوقف کردن عملیات
  • هیچ گاه در بلاک catch هیچ منطقی را پیاده نکنید.


حالت دیگر در استفاه از کتابخانه‌های دیگران (3rd parties) است. به طور مثال در استفاده از EF ممکن است به دلیل عدم برقراری ارتباط با دیتابیس، خطایی را دریافت کنید. در این حالت با توجه به نکات فوق، با این استثنائات برخورد کنید:

  • جلوی این نوع استثنائات را در پایین‌ترین حد ممکن در کد خود بگیرید.
  • Exception هایی را catch کنید که میدانید در حالت استثناء، چه کاری را می‌توانید انجام دهید.


این به این معنی میباشد که به صورت کلی همه نوع Exception ای را به صورت کلی نگیرید و نوع Exception اختصاصی را در بلاک catch قرار دهید. الان که قرار شد در بعضی از حالت‌ها جلوی استثنائات را بگیریم، خوب است ببینیم چطور باید اینکار را انجام بدیم.

قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:

public void CreateCustomer(string name) { 
    Customer customer = new Customer(name); 
    bool result = SaveCustomer(customer);
    if (!result) { 
        MessageBox.Show("Error connecting to the database. Please try again later.");
    }
}

private bool SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 
        using (MyContext context = new MyContext()) { 
            context.Customers.Add(customer);
         context.SaveChanges();
        } 
        return true;
    }
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            return false; 
        else 
            throw;
    }
}

همانطور که مشاهده میکنید، در حالتیکه خطایی از نوع DbUpdateException رخ میدهد، مقدار بازگشتی متد را برابر با false میکنیم. اما مشکلی که وجود دارد این است که این‌کار به اندازه‌ی کافی خوانا نیست. همچنین honest بودن متد را نقض کرده‌ایم. به علاوه مشکل بزرگتر دیگر این است که ما با بازگرداندن یک مقدار bool، میتوانیم به متد بالاتر اطلاع بدهیم که کار مورد نظر انجام شده یا نه، اما در مورد دلیل انجام نشدن آن، هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. پیشنهاد من برای مقدار بازگشتی متد‌هایی که احتمال انجام نشدن کاری در آن‌ها می‌رود، استفاده از یک نوع اختصاصی می‌باشد.

در اینجا من این نوع را با نام کلاس Result معرفی میکنم. انتظاری که از این نوع اختصاصی داریم:

  • Honest بودن متد را نگه دارد.
  • خروجی متد را به همراه وضعیت اجرا شدن برگرداند.
  • شکل یکسانی را برای خطا‌ها داشته باشد.
  • فقط جلوی خطا‌های غیر منتظره را بگیرد.


برای مثال کد بالا را به شکل زیر refactor می‌کنیم:

private Result SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 

        using (var context = new MyContext()) { 

            context.Customers.Add(customer); 
            context.SaveChanges();
 } 

        return Result.Ok();
    } 
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            Result.Fail(ErrorType.DatabaseIsOffline);

        if (ex.Message.Contains("IX_Customer_Name")) 
            return Result.Fail(ErrorType.CustomerAlreadyExists);

        throw;
    }
}

به عبارتی با این روش میتوانیم از انجام شدن/نشدن عملیات اطمینان حاصل کنیم و خروجی/دلیل انجام نشدن را نیز میتوانیم برگردانیم.

اگر به امضای متد‌های زیر نگاه کنیم، می‌توانیم آن‌ها را طبق الگوی CQS دسته‌بندی کنیم: 

به عنوان نمونه یک پیاده سازی از این کلاس را در اینجا  قرار داده‌ام. قطعا میتوانیم پیاده سازی‌های بهتری را از این کلاس داشته باشیم. خوشحال می‌شوم که نظرات خود رو با ما به اشتراک بگذارید. امیدوارم که این قسمت و صحبت‌هایی که در مورد استثنائات داشتیم، توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایتان بدهد. در ادامه‌ی این سری مطالب، مفاهیم پارادایم برنامه نویسی تابعی را بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

مطالب
خواندن اطلاعات از فایل اکسل با استفاده از LinqToExcel
در این مقاله مروری سریع و کاربردی خواهیم داشت بر توانایی‌های مقدماتی LinqToExcel
در ابتدا می‌بایست LinqToExcel را از طریق NuGet به پروژه افزود.
PM> Install-Package LinqToExcel
و یا از طریق solution Explorer گزینه Manage NuGet Packages 

اکنون فایل اکسل ذیل را در نظر بگیرید.

روش خواندن اطلاعات از فایل اکسل فوق تحت فرامین Linq و با مشخص کردن نام sheet مورد نظر  توسط شئ ExcelQueryFactory  بصورت زیر است.

 string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            var persons = from a in excel.Worksheet(sheetName) select a;
            foreach (var a in persons)
            {
                MessageBox.Show(a["Name"]+" "+a["Family"]);
            }


در صورتیکه بخواهیم انتقال اطلاعات فایل اکسل به جداول بانک اطلاعاتی مانند Sql Server بطور مثال با روش EF Entity Framework را انجام دهیم کلاس زیر با نام person را فرض نمایید.

 public class Person
        {
            public string Name { get; set; }
            public string Family { get; set; }
        }
باید بدانید که بصورت پیشفرض سطر اول از فایل اکسل به عنوان نام ستون انتخاب می‌شود و می‌بایست جهت نگاشت با نام property‌های کلاس ما دقیقاً همنام باشد.

 string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
            var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            var persons = from a in excel.Worksheet<Person>(sheetName) select a;
            foreach (var a in persons)
            {
                MessageBox.Show(a.Name+" "+a.Family);
            }
  اگر فایل اکسل ما ستون‌های بیشتری داشته باشد تنها ستونهای همنام با propertyهای کلاس ما به کلاس نگاشت پیدا می‌کند و سایر ستونها نادیده گرفته می‌شود.
در صورتیکه نام ستونهای فایل اکسل(سطر اول) با نام property‌های کلاس یکسان نباشد جهت نگاشت آنها در کلاس می‌توان از متد AddMapping استفاده نمود.
 

 string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
            var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            excel.AddMapping("Name","نام");
            excel.AddMapping("Family", "نام خانوادگی");
            var persons = from a in excel.Worksheet<Person>(sheetName) select a;
            foreach (var a in persons)
            {
                MessageBox.Show(a.Name+" "+a.Family);
            }

در کدهای بالا در صورتی که sheetName قید نشود بصورت پیشفرض Sheet1 از فایل اکسل  انتخاب می‌شود.

var persons = from a in excel.Worksheet<Person>() select a;
همچنین می‌توان از اندیس جهت مشخص نمودن Sheet مورد نظر استفاده نمود که اندیس‌ها از صفر شروع می‌شوند.

var persons = from a in excel.Worksheet<Person>(0) select a;
توسط متد GetWorksheetNames می توان نام sheet‌ها را بدست آورد.

public IEnumerable<string> getWorkSheets()
{
string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
    
    var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);

    return excel.GetWorksheetNames();
}
و توسط متد GetColumnNames   می توان نام ستونها را بدست آورد.  

var SheetColumnNames = excel.GetColumnNames(sheetName);
همانطور که می‌بینید با روش توضیح داده شده در این مقاله به راحتی از فرامین Linq مانند where می‌توان در انتخاب اطلاعات از فایل اکسل استفاده نمود و سپس نتیجه را به جداول مورد نظر انتقال داد.
نظرات مطالب
استفاده از خواص راهبری در EF Code first جهت ساده سازی کوئر‌ی‌ها
به محض رسیدن به foreach اول اطلاعات از بانک اطلاعاتی واکشی میشوند، طبق آموزش سری ef و قسمت اول اون، قاعدتا نباید برای foreach دوم از کش سطح اول استفاده بکنه و دیگه به بانک رفت و برگشت نزنه ؟ چون شما گفتید که دو بار رفت و برگشت خواهیم داشت. سطح اول کش برای foreach دوم در اینجا کار نخواهد کرد ؟ 
نظرات مطالب
بررسی بهبودهای پروسه‌ی Build در دات‌نت 8

یک نکته‌ی تکمیلی: چگونه تاریخ Build را به اسمبلی برنامه اضافه کنیم؟

شاید علاقمند باشید که بجای نمایش شماره نگارش برنامه، تاریخ Build آن‌را در قسمتی خاص، نمایش دهید. برای اینکار می‌توان یک ویژگی جدید را به صورت زیر به اسمبلی برنامه اضافه کرد:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Assembly)]
public sealed class BuildDateAttribute : Attribute
{
    public BuildDateAttribute(string buildDateTime) => BuildDateTime = buildDateTime;

    public string BuildDateTime { get; }
}

تا در زمان کامپایل برنامه، فایل obj\Debug\net8.0\DntSite.Web.AssemblyInfo.cs را به این صورت تکمیل کند:

using System;
using System.Reflection;

[assembly: DNTCommon.Web.Core.BuildDateAttribute("1403.05.28.15.17")]
[assembly: System.Reflection.AssemblyCompanyAttribute("DntSite.Web")]
[assembly: System.Reflection.AssemblyConfigurationAttribute("Debug")]

مقدار دهی این این ویژگی جدید، در زمان Build و توسط تنظیمات زیر در فایل csproj. برنامه انجام می‌شود:

<Project>
  <ItemGroup>
        <AssemblyAttribute Include="DNTCommon.Web.Core.BuildDateAttribute">
            <_Parameter1>$([System.DateTime]::Now.ToString("yyyy.MM.dd.HH.mm"))</_Parameter1>
        </AssemblyAttribute>
  </ItemGroup>

با استفاده از AssemblyAttribute می‌توان پارامترهای دلخواهی را به ویژگی Include شده، ارسال کرد؛ برای مثال، تاریخ جاری سیستم را. اگر تعداد پارامترهای سازنده بیشتر بود، می‌توان Parameter2_ و Parameter3_ و ... را هم تنظیم کرد.

همین اندازه تنظیم برای اضافه شدن خودکار این ویژگی جدید به اسمبلی نهایی برنامه کافی است (و همانطور که عنوان شد، محل درج خودکار اولیه‌ی آن، در فایل AssemblyInfo.cs پوشه‌ی obj برنامه‌است). برای خواندن و نمایش آن هم می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

public static class BuildDateAttributeExtensions
{
    public static string? GetBuildDateTime(this Assembly? assembly) =>
        assembly?.GetCustomAttribute<BuildDateAttribute>()?.BuildDateTime ??
        assembly?.GetName().Version?.ToString();
}

برای نمونه می‌توان اطلاعات BuildDateAttribute اسمبلی جاری را به صورت زیر استخراج کرد:

private static string? GetVersionInfo() => Assembly.GetExecutingAssembly().GetBuildDateTime();
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت پنجم - اعمال تجمعی - بخش اول
امکان انجام محاسبات تجمعی، یکی از مواردی است که قدرت بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را نمایش می‌دهد. توسط این نوع کوئری‌ها از محدوده‌ی CRUD (ثبت/ویرایش/به روز رسانی) خارج شده و وارد دنیای تصمیم‌گیری‌ها می‌شویم. تعداد مثال‌های اعمال تجمعی این سری قابل توجه‌است. به همین جهت در دو قسمت ارائه می‌شوند.


مثال 1: چه تعداد امکانات، توسط این مجموعه ارائه می‌شود؟
var count = context.Facilities.Count();
برای شمارش ساده‌ی تعداد ردیف‌های یک کوئری، از متد Count استفاده می‌شود که به صورت زیر ترجمه خواهد شد:



مثال 2: چه تعداد امکانات گران قیمتی توسط این مجموعه ارائه می‌شود؟
می‌خواهیم تعداد امکاناتی را بیابیم که guestcost آن‌ها بزرگتر یا مساوی 10 است.
var count = context.Facilities.Count(x => x.GuestCost >= 10);
این گزارش نسبت به مثال قبلی، یک Where را بیشتر دارد که می‌توان این شرط را در همان متد Count نیز ذکر کرد؛ با این خروجی نهایی:



مثال 3: هر کاربر چه تعدادی کاربر دیگری را توصیه کرده‌است؟
خروجی این گزارش بر اساس recommendedby و count باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID افراد.
var members = context.Members
                        .Where(member => member.RecommendedBy != null)
                        .GroupBy(member => member.RecommendedBy)
                        .Select(group => new
                        {
                            RecommendedBy = group.Key,
                            Count = group.Count()
                        })
                        .OrderBy(result => result.RecommendedBy)
                        .ToList();
در دو مثال قبل، تنها یک حاصل عددی را از گزارشات دریافت کردیم. اما در اینجا نیاز است به ازای هر شخص، تعداد توصیه شده‌های او محاسبه شوند. به همین جهت نیاز است اطلاعات را به ازای هر شخص مجزا، گروه بندی کرد و سپس متد Count را بر روی این گروه ویژه اعمال نمود و همینطور برای مابقی گروه‌ها. در اینجا GroupBy بر روی خاصیت RecommendedBy انجام شده‌است. این خاصیت در Select بعدی، همان group.Key استفاده شده‌است.



مثال 4: تعداد slots رزرو شد‌ه‌ی به ازای هر کدام از امکانات موجود را نمایش دهید.
جهت یادآوری از قسمت اول: «هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.»
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID هر امکان موجود.
var facilities = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در این گزارش بجای استفاده از متد Count، از متد Sum استفاده شده‌است. چون می‌خواهیم جمع slots را به ازای هر امکان موجود محاسبه کنیم، ابتدا گروه‌های مجزای این امکانات را تشکیل می‌دهیم و سپس Sum را به هر گروهی، به صورت مجزایی اعمال می‌کنیم. در اینجا group.Key دقیقا همان booking.FacId است و در متد Sum، امکان دسترسی به خواص booking نیز وجود دارد.



مثال 5: تعداد slots رزرو شد‌ه‌ی در ماه September 2012 را به ازای هر کدام از امکانات موجود، نمایش دهید.
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID تعداد slots.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 01);
var date2 = new DateTime(2012, 10, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.TotalSlots)
                                    .ToList();
این گزارش تنها یک قسمت Where را نسبت به گزارش قبلی بیشتر دارد و این Where باید دقیقا پیش‌از گروه بندی اطلاعات اعمال شود. به عبارتی ابتدا باید ردیف‌های اصلی گزارش مشخص باشند تا بتوان آن‌ها را گروه بندی کرد.



مثال 6: محاسبه کنید در سال 2012 و به ازای هر ماه مجزای آن، چه تعداد slots رزرو شده‌اند.
خروجی این گزارش بر اساس facid, month, Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID و شماره‌ی ماه.
var date1 = new DateTime(2012, 01, 01);
var date2 = new DateTime(2013, 01, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime.Month })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.FacId,
                                        group.Key.Month,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                        .ThenBy(result => result.Month)
                                    .ToList();
دو نکته‌ی جدید در این گزارش نسبت به مثال‌های قبلی وجود دارند:
الف) می‌توان گروه بندی را بر روی بیش از یک ستون اعمال کرد. در این حالت در Select بعدی، group.Key به کل شیء گروه بندی شده‌، اشاره می‌کند.
ب) روش انتخاب ماه میلادی از یک خاصیت DateTime و گروه بندی بر اساس آن

که به صورت زیر ترجمه می‌شود:



مثال 7: چه تعداد کاربر مجموعه، حداقل یکبار امکاناتی را رزرو کرده‌اند؟

var count = context.Bookings.Select(booking => booking.MemId).Distinct().Count();
هدف از این گزارش، رسیدن به COUNT DISTINCT است.
- (*)COUNT یعنی بازگشت تعداد ردیف‌های نهایی گزارش.
- COUNT(address) یعنی بازگشت تعداد آدرس‌های غیرنال، در کل ردیف‌های نهایی گزارش.
- COUNT(DISTINCT address) یعنی بازگشت تعداد آدرس‌های غیرمشابه در کل ردیف‌های نهایی گزارش.

  COUNT DISTINCT را EF-Core به صورت ترکیبی از یک sub-query ترجمه می‌کند:



مثال 8: امکاناتی را لیست کنید که بیش از 1000 slots رزرو شده دارند.
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID هر امکان موجود.
var facilities = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .Where(result => result.TotalSlots > 1000)
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در مثال‌های قبل، از Where جهت تشکیل تعداد ردیف‌های اصلی گزارش و سپس گروه بندی آن‌ها استفاده کردیم. در اینجا می‌خواهیم Where را بر روی نتیجه‌ی حاصل از گروه بندی اعمال کنیم. در کوئری LINQ فوق، خواص قابل دسترسی پس از Select نهایی، همان‌هایی هستند که توسط آن ارائه می‌شوند. این نوع Whereها در SQL حاصل به Having ترجمه خواهند شد:



مثال 9: میزان فروش کل هر امکان موجود را محاسبه کنید.
خروجی این گزارش بر اساس name, revenue باشد و مرتب شده‌ی بر اساس میزان فروش. بخاطر داشته باشید که میزان فروش کاربران ثبت نام شده با کاربران مهمان یکی نیست.
 var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
همانند تمام گروه بندی‌ها، ابتدا باید ردیف‌های اصلی گزارش را تشکیل داد و سپس بر روی آن‌ها گروه بندی نهایی را اعمال نمود. به همین جهت در ابتدا خاصیت محاسباتی Revenue را بر اساس کاربران مهمان با ID مساوی صفر و کاربران اصلی مجموعه، تشکیل داده و گروه بندی را به نام هر مجموعه اعمال می‌کنیم. سپس جمع Revenue محاسبه شده را به ازای هر گروه محاسبه کرده و نتیجه را بازگشت می‌دهیم.



مثال 10: کدامیک از امکانات موجود، میزان فروشی کمتر از 1000 داشته‌اند؟
خروجی این گزارش بر اساس name, revenue باشد و مرتب شده‌ی بر اساس میزان فروش. بخاطر داشته باشید که میزان فروش کاربران ثبت نام شده با کاربران مهمان یکی نیست.
var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .Where(result => result.TotalRevenue < 1000)
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
این مورد نیز همانند گزارش 9 است که یک Where به نتیجه‌ی حاصل از آن اعمال شده که در خروجی نهایی به Having ترجمه می‌شود:



مثال 11: کدامیک از امکانات موجود، بیشترین slots رزرو شده را دارد؟

var item = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderByDescending(result => result.TotalSlots)
                                    .FirstOrDefault();
ساده‌ترین روش حل این مساله، گروه بندی اطلاعات بر اساس هر امکان موجود و سپس محاسبه‌ی TotalSlots هرکدام، به صورت مجزایی است. در ادامه ردیف‌های حاصل را بر اساس TotalSlots محاسبه شده، به صورت نزولی مرتب می‌کنیم. اولین ردیفی که در بالای گزارش قرار می‌گیرد همان FacId ای است که بیشترین TotalSlots را دارد.



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.