مطالب
ساخت فرم های generic در WPF و Windows Application
آیا می‌توان در یک پروژه های  Windows App یا WPF، یک فرم پایه به صورت generic تعریف کنیم و سایر فرم‌ها بتوانند از آن ارث ببرند؟ در این پست به تشریح و بررسی این مسئله  خواهیم پرداخت.
در پروژه هایی به صورت Smart UI کد نویسی شده اند و یا حتی قصد انجام پروژه با تکنولوژی‌های WPF یا Windows Application را دارید و نیاز دارید که فرم‌های خود را به صورت generic بسازید این مقاله به شما کمک خواهد کرد.
#Windows Application
یک پروژه از نوع Windows Application ایجاد می‌کنیم و یک فرم به نام FrmBase در آن خواهیم داشت. یک Label در فرم قرار دهید  و مقدار Text آن را فرم اصلی قرار دهید.
در فرم مربوطه، فرم را به صورت generic تعریف کنید. به صورت زیر:
public partial class FrmBase<T> : Form where T : class 
    {
        public FrmBase()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }

بعد باید همین تغییرات را در فایل FrmBase.designer.cs هم اعمال کنیم:
partial class FrmBase<T> where T : class 
    {
        /// <summary>
        /// Required designer variable.
        /// </summary>
        private System.ComponentModel.IContainer components = null;

        /// <summary>
        /// Clean up any resources being used.
        /// </summary>
        /// <param name="disposing">true if managed resources should be disposed; otherwise, false.</param>
        protected override void Dispose( bool disposing )
        {
            if ( disposing && ( components != null ) )
            {
                components.Dispose();
            }
            base.Dispose( disposing );
        }

        #region Windows Form Designer generated code

        /// <summary>
        /// Required method for Designer support - do not modify
        /// the contents of this method with the code editor.
        /// </summary>
        private void InitializeComponent()
        {
            this.label1 = new System.Windows.Forms.Label();
            this.SuspendLayout();
            // 
            // label1
            // 
            this.label1.AutoSize = true;
            this.label1.Location = new System.Drawing.Point(186, 22);
            this.label1.Name = "label1";
            this.label1.Size = new System.Drawing.Size(51, 13);
            this.label1.TabIndex = 0;
            this.label1.Text = "فرم اصلی";
            // 
            // FrmBase
            // 
            this.AutoScaleDimensions = new System.Drawing.SizeF(6F, 13F);
            this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
            this.ClientSize = new System.Drawing.Size(445, 262);
            this.Controls.Add(this.label1);
            this.Name = "FrmBase";
            this.Text = "Form1";
            this.ResumeLayout(false);
            this.PerformLayout();

        }

        #endregion

        private System.Windows.Forms.Label label1;
    }
یک فرم جدید بسازید و نام آن را FrmTest بگذارید. این فرم باید از FrmBase ارث ببرد. خب این کار را به صورت زیر انجام می‌دهیم:
public partial class FrmTest : FrmBase<String>
    {
        public FrmTest()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
پروژه را اجرا کنید. بدون هیچ گونه مشکلی برنامه اجرا می‌شود وفرم مربوطه را در حالت اجرا مشاهده خواهید کرد. اما اگر قصد باز کردن فرم FrmTest را در حالت design داشته باشید با خطای زیر مواجه خواهید شد:

با این که برنامه به راحتی اجرا می‌شود و خروجی آن قابل مشاهده است ولی امکان نمایش فرم در حالت design وجود ندارد. متاسفانه در Windows App‌ها برای تعریف فرم‌ها به صورت generic یا این مشکل روبرور هستیم. تنها راه موجود برای حل این مشکل استفاده از یک کلاس کمکی است. به صورت زیر:

    public partial class FrmTest : FrmTestHelp
    {
        public FrmTest()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }

    public class FrmTestHelp : FrmBase<String>
    {
    }
مشاهده می‌کنید که بعد از اعمال تغییرات بالا فرم FrmTest به راحتی Load می‌شود و در حالت designer هم می‌تونید از آن استفاده کنید.
#WPF
در پروژه‌های WPF ، راه حلی برای این مشکل در نظر گرفته شده است. در WPF، برای Window یا UserControl پایه نمی‌توان Designer داشت. ابتدا باید فرم پایه را به صورت زیر ایجاد کنیم:
public class WindowBase<T> : Window where T : class
{
}
در این مرحله یک Window بسازید که از WindowBase ارث ببرد:
public partial class MainWindow: WindowBase<String>
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
در WPF باید تعاریف موجود برای Xaml و Code Behind یکی باشد. در نتیجه باید تغییرات زیر را در فایل Xaml نیز اعمال کنید:
<local:WindowBase x:Class="GenericWindows.MainWindow" 
x:TypeArguments="sys:String" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:local="clr-namespace:GenericWindows" xmlns:sys="clr-namespace:System;assembly=mscorlib" Title="MainWindow" Height="350" Width="525"> <Grid> </Grid> </local:WindowBase>
همان طور که می‌بیینید در ابتدای فایل به جای Window از local:WindowBase استفاده شده است. این نشان دهنده این است که فرم پایه برای این Window از نوع WindowBase است. برای مشخص کردن نوع generic هم می‌تونید از x:TypeArguments استفاده کنید که در این جا نوع آن را String انتخاب کردم.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
گزارش برای کاغذ های از پیش طراحی شده
در MainTablePreferences ، متد table.ShowHeaderRow را تنظیم کنید. همچنین نوع عرض ستون‌ها را هم در table.ColumnsWidthsType به ثابت تغییر بدید. سپس زمانیکه یک AddColumn تعریف می‌شود، column.Width رو بر اساس اندازه عرض یک ستون تنظیم کنید. 
مطالب
مدیریت خروجی نال از اکشن متدهای برنامه‌های ASP.NET Core
فرض کنید اکشن متد Web API شما قرار است اطلاعات رکوردی را بازگشت دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace Core3xWebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class HomeController : ControllerBase
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult<string> Get()
        {
            return null;
        }
    }
}
و در این حالت خاص، خروجی کوئری مدنظر، نال است. اگر کلاینت سعی کند این اطلاعات را دریافت نماید، با تصویر/خروجی زیر مواجه خواهد شد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، هیچ خروجی تولید نشده و تنها به تنظیم status-code مساوی 204 که به معنای no content است، اکتفا کرده‌است.


چرا از کشن متدهای ASP.NET Core نمی‌توان خروجی نال گرفت؟

فرمت خروجی اکشن متدها در ASP.NET Core بر اساس output formatter‌های متفاوتی مانند JSON ،XML و غیره، تعیین می‌شود. اما زمانیکه به نال می‌رسد، از یک output formatter خاص به نام HttpNoContentOutputFormatter کمک می‌گیرد. کار آن تبدیل null، به خروجی مخصوصی است که توضیح داده شد. به این معنا که هیچگاه خروجی نال برنامه، برای مثال به نحو متداولی تبدیل به یک خروجی استاندارد JSON نمی‌شود و این مساله برای Http Client‌های مختلفی که منتظر یک خروجی استاندارد هستند (مانند انواع برنامه‌های تک صفحه‌ای وب)، عموما مساله ساز است؛ چون هر status-code دیگری بجز 200 را به صورت بروز یک خطا تفسیر می‌کنند که در حالت فوق، فقط به معنای نبود اطلاعات است و نه بروز خطایی.


چگونه خروجی نال را به همان شکلی که هست بازگشت دهیم؟

HttpNoContentOutputFormatter به همراه خاصیت TreatNullValueAsNoContent نیز هست که اگر در ابتدای تنظیمات برنامه به false تنظیم شود، دیگر مقادیر نال را به خروجی no content تبدیل نمی‌کند:
namespace Core3xWebApi
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllers(options =>
            {
                // remove formatter that turns nulls into 204 - No Content responses
                // this formatter breaks SPA's Http response JSON parsing
                options.OutputFormatters.RemoveType<HttpNoContentOutputFormatter>();
                options.OutputFormatters.Insert(0, new HttpNoContentOutputFormatter
                {
                    TreatNullValueAsNoContent = false
                });
            });
        }
پس از این تغییر، اگر برنامه‌ی سمت کلاینت، سعی در دریافت اطلاعاتی از API فوق کند، اینبار یک خروجی استاندارد JSON را که در آن null درج شده‌است، دریافت خواهد کرد؛ به همراه status-code مساوی 200 که در سمت کلاینت، به یک خطا نگاشت نخواهد شد (اگر کوئری ما خروجی ندارد، دلیل بر بروز خطایی نبوده؛ فقط اطلاعاتی برای نمایش نیست):

مطالب
اثبات قانون مشاهده‌گر در برنامه نویسی
امروز حین کدنویسی به یک مشکل نادر برخورد کردم. کلاسی پایه داشتم (مثلا Person) که یک سری کلاس دیگر از آن ارث بری میکردند (مثلا کلاس‌های Student و Teacher).در اینجا در کلاس پایه بصورت اتوماتیک یک ویژگی(Property) را روی کلاس‌های مشتق شده مقدار دهی میکردم؛ مثلا به این شکل:
 public class Person
    {      
        public Person()
        {
            personId= this.GetType().Name + (new Random()).Next(1, int.MaxValue);          
        }
     }
سپس در یک متد مجموعه‌ای از Studentها و teacher‌ها را ایجاد کرده و به لیستی از Person‌ها اضافه میکنم:
var student1=new Student(){Name="Iraj",Age=21};
var student1=new Student(){Name="Nima",Age=20};
var student1=new Student(){Name="Sara",Age=25};
var student1=new Student(){Name="Mina",Age=22};
var student1=new Student(){Name="Narges",Age=26};
var teacher1=new Student(){Name="Navaei",Age=45};
var teacher2=new Student(){Name="Imani",Age=50};
اما در نهایت اتفاقی که رخ میداد این بود که PersonId همه Student‌ها یکسان می‌شد ولی قضیه به همین جا ختم نشد؛ وقتی خط به خط برنامه را Debug و مقادیر را Watch می‌کردم، مشاهده می‌کردم که PersonId به درستی ایجاد می‌شود.
در فیزیک نوین اصلی هست به نام عدم قطعیت هایزنبرگ که به زبان ساده میتوان گفت نحوه رخداد یک اتفاق، با توجه به وجود یا عدم وجود یک مشاهده‌گر خارجی نتیجه‌ی متفاوتی خواهد داشت.
کم کم داشتم به وجود قانون مشاهده‌گر در برنامه نویسی هم ایمان پیدا میکردم که این کد فقط در صورتیکه آنرا مرحله به مرحله بررسی کنم جواب خواهد داد!
جالب اینکه زمانیکه personId  را نیز ایجاد میکردم، یک دستور برای دیدن خروجی نوشتم مثل این
 public class Person
    {      
        public Person()
        {
            personId= this.GetType().Name + (new Random()).Next(1, int.MaxValue);  
            Debug.Print(personId)       
        }
     }
در این حالت نیز دستورات درست عمل میکردند و personId متفاوتی ایجاد می‌شد!
قبل از خواندن ادامه مطلب شما هم کمی فکر کنید که مشکل کجاست؟
 این مشکل ربطی به قانون مشاهده‌گر و یا دیگر قوانین فیزیکی نداشت. بلکه بدلیل سرعت بالای ایجاد وهله ها(instance) از کلاسی‌های مطروحه (مثلا در زمانی کمتر از یک میلی ثانیه) زمانی در بازه یک کلاک CPU رخ می‌داد.
هر نوع ایجاد کندی (همچون نمایش مقادیر در خروجی) باعث می‌شود کلاک پردازنده نیز تغییر کند و عدد اتفاقی تولید شده فرق کند.
همچنین برای حل این مشکل میتوان از کلاس تولید کننده اعداد اتفاقی، شبیه زیر استفاده کرد:
using System;
using System.Threading;

public static class RandomProvider
{    
    private static int seed = Environment.TickCount;

    private static ThreadLocal<Random> randomWrapper = new ThreadLocal<Random>(() =>
        new Random(Interlocked.Increment(ref seed))
    );

    public static Random GetThreadRandom()
    {
        return randomWrapper.Value;
    }
}

مطالب
مدیریت درخواست‌های شرطی در ASP.NET MVC
فرض کنید کنید هدرهای کش کردن عناصر پویا و یا ثابت سایت را برای مدتی مشخص تنظیم کرده‌اید.
سؤال: مرورگر چه زمانی از کش محلی خودش استفاده خواهد کرد (بدون ارسال درخواستی به سرور) و چه زمانی مجددا از سرور درخواست دریافت مجدد این عنصر کش شده را می‌کند؟
برای پاسخ دادن به این سؤال نیاز است با مفهومی به نام Conditional Requests (درخواست‌های شرطی) آشنا شد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


درخواست‌های شرطی

مرورگرهای وب دو نوع درخواست شرطی و غیر شرطی را توسط پروتکل HTTP و HTTPS ارسال می‌کنند. دراینجا، زمانی یک درخواست غیرشرطی ارسال می‌شود که نسخه‌ی ذخیره شده‌ی محلی منبع مورد نظر، مهیا نباشد. در این حالت، اگر منبع درخواستی در سرور موجود باشد، در پاسخ ارسالی خود وضعیت 200 یا HTTP/200 OK را باز می‌گرداند. اگر هدرهای دیگری نیز مانند کش کردن منبع در اینجا تنظیم شده باشند، مرورگر نتیجه‌ی دریافتی را برای استفاده‌ی بعدی ذخیره خواهد کرد.
در بار دومی که منبع مفروضی درخواست می‌گردد، مرورگر ابتدا به کش محلی خود نگاه خواهد کرد. همچنین در این حالت نیاز دارد که بداند این کش معتبر است یا خیر؟ برای بررسی این مورد ابتدا هدرهای ذخیره شده به همراه منبع، بررسی می‌شوند. پس از این بررسی اگر مرورگر به این نتیجه برسد که کش محلی معتبر است، دیگر درخواستی را به سرور ارسال نخواهد کرد.
اما در آینده اگر مدت زمان کش شدن تنظیم شده توسط هدرهای مرتبط، منقضی شده باشد (برای مثال با توجه به max-age هدر کش شدن منبع)، مرورگر هنوز هم درخواست کاملی را برای دریافت نسخه‌ی جدید منبع مورد نیاز، به سرور ارسال نمی‌کند. در اینجا ابتدا یک conditional request را به وب سرور ارسال می‌کند (یک درخواست شرطی). این درخواست شرطی تنها دارای هدرهای If-Modified-Since و یا If-None-Match است و هدف از آن سؤال پرسیدن از وب سرور است که آیا این منبع خاص، در سمت سرور اخیرا تغییر کرده‌است یا خیر؟ اگر پاسخ سرور خیر باشد، باز هم از همان کش محلی استفاده خواهد شد و مجددا درخواست کاملی برای دریافت نمونه‌ی جدیدتر منبع مورد نیاز، به سرور ارسال نمی‌گردد.
پاسخی که سرور جهت مشخص سازی عدم تغییر منابع خود ارسال می‌کند، با هدر HTTP/304 Not Modified مشخص می‌گردد (این پاسخ هیچ body خاصی نداشته و فقط یک سری هدر است). اما اگر منبع درخواستی اخیرا تغییر کرده باشد، پاسخ HTTP/200 OK را در هدر بازگشت داده شده، به مرورگر بازخواهد گرداند (یعنی محتوا را مجددا دریافت کن).


چه زمانی مرورگر درخواست‌های شرطی If-Modified-Since را به سرور ارسال می‌کند؟

اگر یکی از شرایط ذیل برقرار باشد، مرورگر حتی اگر تاریخ کش شدن منبع ویژه‌ای به 10 سال بعد تنظیم شده باشد، مجددا یک درخواست شرطی را برای بررسی اعتبار کش محلی خود به سرور ارسال می‌کند:
الف) کش شدن بر اساس هدر خاصی به نام vary صورت گرفته‌است (برای مثال بر اساس id یا نام یک فایل).
ب) اگر نحوه‌ی هدایت به صفحه‌ی جاری از طریق META REFRESH باشد.
ج) اگر از طریق کدهای جاوا اسکریپتی، دستور reload صفحه صادر شود.
د) اگر کاربر دکمه‌ی refresh را فشار دهد.
ه) اگر قسمتی از صفحه توسط پروتکل HTTP و قسمتی دیگر از آن توسط پروتکل HTTPS ارائه شود.
و ... اگر بر اساس هدر تاریخ مدت زمان کش شدن منبع، زمان منقضی شدن آن فرا رسیده باشد.


مدیریت درخواست‌های شرطی در ASP.NET MVC

تا اینجا به این نکته رسیدیم که قرار دادن ویژگی Output cache بر روی یک اکشن متد، الزاما به معنای کش شدن آن تا مدت زمان تعیین شده نخواهد بود و مرورگر ممکن است (در یکی از 6 حالت ذکر شده فوق) توسط ارسال هدر If-Modified-Since ، سعی در تعیین اعتبار کش محلی خود کند و اگر پاسخ 304 را از سرور دریافت نکند، حتما نسبت به دریافت مجدد و کامل آن منبع اقدام خواهد کرد.
سؤال: چگونه می‌توان هدر If-Modified-Since را در ASP.NET MVC مدیریت کرد؟
پاسخ: اگر از فیلتر OutputCache استفاده می‌کنید، به صورت خودکار هدر Last-Modified را اضافه می‌کند؛ اما این مورد کافی نیست.
در ادامه یک کنترلر و اکشن متد GetImage آن‌را ملاحظه می‌کنید که تصویری را از مسیر app_data/images خوانده و بازگشت می‌دهد. همچنین این تصویر بازگشت داده شده را نیز با توجه به OutputCache آن به مدت یک ماه کش می‌کند.
using System.IO;
using System.Web.Mvc;

namespace MVC4Basic.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        const int AMonth = 30 * 86400;

        [OutputCache(Duration = AMonth, VaryByParam = "name")]
        public ActionResult GetImage(string name)
        {
            name = Path.GetFileName(name);
            var path = Server.MapPath(string.Format("~/app_data/images/{0}", name));
            var content = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
            return File(content, "image/png", name);
        }
    }
}
با این View که تصویر خود را توسط اکشن متد GetImage تهیه می‌کند:
 <img src="@Url.Action("GetImage","Home", new { name = "test.png"})"/>
در سطر اول متد GetImage، یک break point قرار دهید و سپس برنامه را توسط VS.NET اجرا کنید.
بار اول که صفحه‌ی اول برنامه درخواست می‌شود، یک چنین هدرهایی رد و بدل خواهند شد (توسط ابزار‌های توکار مرورگر وب کروم تهیه شده‌‌است؛ همان دکمه‌ی F12 معروف):
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:200 OK

Response Headers
Cache-Control:public, max-age=2591916
Expires:Sat, 31 May 2014 12:45:55 GMT
Last-Modified:Thu, 01 May 2014 12:45:55 GMT
چون status code آن مساوی 200 است، بنابراین دریافت کامل فایل صورت خواهد گرفت. فیلتر OutputCache نیز مواردی مانند Cache-Control، Expires و Last-Modified را اضافه کرده‌است.

در همین حال اگر صفحه را ریفرش کنیم (فشردن دکمه‌ی F5)، اینبار هدرهای حاصل چنین شکلی را پیدا می‌کنند:
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:304 Not Modified

Request Headers
If-Modified-Since:Thu, 01 May 2014 12:45:55 GMT
در اینجا چون یکی از حالات صدور درخواست‌های شرطی (ریفرش صفحه) رخداده است، هدر If-Modified-Since نیز در درخواست حضور دارد. پاسخ آن از طرف وب سرور (و نه برنامه؛ چون اصلا متد کش شده‌ی GetImage دیگر اجرا نخواهد شد و به break point داخل آن نخواهیم رسید)، 304 یا تغییر نکرده‌است. بنابراین مرورگر مجددا درخواست دریافت کامل فایل را نخواهد داد.

در ادامه بجای اینکه صفحه را ریفرش کنیم، یکبار دیگر در نوار آدرس آن، دکمه‌ی Enter را فشار خواهیم داد تا آدرس موجود در آن (ریشه سایت) مجددا در حالت معمولی دریافت شود.
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:200 OK (from cache)
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار پاسخ نمایش داده شده 200 است اما در ادامه‌ی آن ذکر شده‌است from cache. یعنی درخواستی را به سرور برای دریافت فایل ارسال نکرده است. عدم رسیدن به break point داخل متد GetImage نیز مؤید آن است.

مشکل! مرورگر را ببندید، تا کار دیباگ برنامه خاتمه یابد. مجددا برنامه را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که ... اجرای برنامه در Break point قرار گرفته در سطر اول متد GetImage متوقف می‌شود. چرا؟! مگر قرار نبود تا یک ماه دیگر کش شود؟! هدر رد و بدل شده نیز Status Code:200 OK کامل است (که سبب دریافت کامل فایل می‌شود).
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:200 OK

Request Headers
If-Modified-Since:Thu, 01 May 2014 12:45:55 GMT
راه حل: هدر If-Modified-Since را باید برای اولین بار فراخوانی اکشن متدی که حاصل آن نیاز است کش شود، خودمان و به صورت دستی مدیریت کنیم (فیلتر OutputCache این‌کار را انجام نمی‌دهد). به نحو ذیل:
using System;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Web.Mvc;

namespace MVC4Basic.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        const int AMonth = 30 * 86400;

        [OutputCache(Duration = AMonth, VaryByParam = "name")]
        public ActionResult GetImage(string name)
        {
            name = Path.GetFileName(name);
            var path = Server.MapPath(string.Format("~/app_data/images/{0}", name));

            var lastWriteTime = System.IO.File.GetLastWriteTime(path);
            this.Response.Cache.SetLastModified(lastWriteTime.ToUniversalTime());

            var header = this.Request.Headers["If-Modified-Since"];
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(header))
            {
                DateTime isModifiedSince;
                if (DateTime.TryParse(header, out isModifiedSince) && isModifiedSince > lastWriteTime)
                {
                    return new HttpStatusCodeResult(HttpStatusCode.NotModified);
                }
            }

            var content = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
            return File(content, "image/png", name);
        }
    }
}
در این حالت اگر مرورگر هدر If-Modified-Since را ارسال کرد، یعنی آدرس درخواستی هم اکنون در کش آن موجود است؛ فقط نیاز دارد تا شما پاسخ دهید که آیا آخرین تاریخ تغییر فایل درخواستی، از زمان آخرین درخواست صورت گرفته از سایت شما، تغییری کرده‌است یا خیر؟ اگر خیر، فقط کافی است 304 یا HttpStatusCode.NotModified را بازگشت دهید (بدون نیاز به بازگشت اصل فایل).
برای امتحان آن همانطور که عنوان شد فقط کافی است یکبار مرورگر خود را کاملا بسته و مجددا برنامه را اجرا کنید.
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:304 Not Modified

Request Headers
If-Modified-Since:Thu, 01 May 2014 13:43:32 GMT

موارد کاربرد
اکثر فید خوان‌های معروف نیز ابتدا هدر If-Modified-Since  را ارسال می‌کنند و سپس (اگر چیزی تغییر کرده بود) محتوای فید شما را دریافت خواهند کرد. بنابراین برای کاهش بار برنامه و هچنین کاهش میزان انتقال دیتای سایت، مدیریت آن در حین ارائه محتوای پویای فیدها نیز بهتر است صورت گیرد. همچنین هر جایی که قرار است فایلی به صورت پویا به کاربران ارائه شود؛ مانند مثال فوق.


تبدیل این کدها به روش سازگار با ASP.NET MVC

ما در اینجا رسیدیم به یک سری کد تکراری if و else که باید در هر اکشن متدی که OutputCache دارد، تکرار شود. روش AOP وار آن در ASP.NET MVC، تبدیل این کدها به یک فیلتر با قابلیت استفاده‌ی مجدد است:
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method, AllowMultiple = false)]
    public sealed class SetIfModifiedSinceAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        public string Parameter { set; get; }
        public string BasePath { set; get; }

        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var response = filterContext.RequestContext.HttpContext.Response;
            var request = filterContext.RequestContext.HttpContext.Request;

            var path = getPath(filterContext);
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
            {
                response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.NotFound;
                filterContext.Result = new EmptyResult();
                return;
            }

            var lastWriteTime = File.GetLastWriteTime(path);
            response.Cache.SetLastModified(lastWriteTime.ToUniversalTime());

            var header = request.Headers["If-Modified-Since"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(header)) return;
            DateTime isModifiedSince;
            if (DateTime.TryParse(header, out isModifiedSince) && isModifiedSince > lastWriteTime)
            {
                response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.NotModified;
                response.SuppressContent = true;
                filterContext.Result = new EmptyResult();
            }
        }

        string getPath(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            if (!filterContext.ActionParameters.ContainsKey(Parameter)) return string.Empty;
            var name = filterContext.ActionParameters[Parameter] as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) return string.Empty;

            var path = Path.GetFileName(name);
            path = filterContext.HttpContext.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}", BasePath, path));
            return !File.Exists(path) ? string.Empty : path;
        }
    }
در اینجا توسط filterContext، می‌توان به مقادیر پارامترهای ارسالی به یک اکشن متد، توسط filterContext.ActionParameters دسترسی پیدا کرد. بر این اساس می‌توان مقدار پارامتر نام فایل درخواستی را یافت. سپس مسیر کامل آن‌را بازگشت داد. اگر فایل موجود باشد، هدر If-Modified-Since درخواست، استخراج می‌شود. اگر این هدر تنظیم شده باشد، آنگاه بررسی خواهد شد که تاریخ تغییر فایل درخواستی جدیدتر است یا قدیمی‌تر از آخرین بار مرور سایت توسط مرورگر.

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
        [SetIfModifiedSince(Parameter = "name", BasePath = "~/app_data/images/")]
        [OutputCache(Duration = AMonth, VaryByParam = "name")]
        public ActionResult GetImage(string name)
        {
            name = Path.GetFileName(name);
            var path = Server.MapPath(string.Format("~/app_data/images/{0}", name));
            var content = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
            return File(content, "image/png", name);
        }
البته بدیهی است اگر منطق ارسال 304 بر اساس تاریخ تغییر فایل باشد، روش فوق جواب خواهد داد. برای مثال اگر این منطق بر اساس تاریخ ثبت شده در دیتابیس است، قسمت محاسبه‌ی lastWriteTime را باید مطابق روش مطلوب خود تغییر دهید.


خلاصه‌ی بحث
چون فیلتر OutputCache در ASP.NET MVC، هدر If-Modified-Since را پردازش نمی‌کند (از این جهت که پردازش آن برای نمونه در مثال فوق وابسته به منطق خاصی است و عمومی نیست)، اگر با هر بار گشودن سایت خود مشاهده کردید، تصاویر پویایی که قرار بوده یک ماه کش شوند، دوباره از سرور درخواست می‌شوند (البته به ازای هرباری که مرورگر از نو اجرا می‌شود و نه در دفعات بعدی که صفحات سایت با همان وهله‌ی ابتدایی مرور خواهند شد)، نیاز است خودتان دسترسی کار پردازش هدر If-Modified-Since را انجام داده و سپس status code 304 را در صورت نیاز، ارسال کنید.
و در حالت عمومی، طراحی سیستم caching محتوای پویای شما بدون پردازش هدر If-Modified-Since ناقص است (تفاوتی نمی‌کند که از کدام فناوری سمت سرور استفاده می‌کنید).
 

برای مطالعه بیشتر
Understanding Conditional Requests and Refresh
Use If-Modified-Since header in ASP.NET 
Make your browser cache the output of an HttpHandler
304 Your images from a database
Conditional GET
Website Performance with ASP.NET - Part4 - Use Cache Headers
ASP.NET MVC 304 Not Modified Filter for Syndication Content
مطالب
آموزش فایرباگ - #4 - JavaScript Development
در قسمت قبل با توابع خط فرمان آشنا شدیم . در این قسمت با توابع کنسول آشنا خواهیم شد .

فایرباگ یک متغییر عمومی به نام console دارد که به همه‌ی صفحات باز شده در فایرفاکس اضافه می‌کند . این شیء متدهایی دارد که بوسیله آن‌ها می‌توانیم عملیاتی در برنامه مان انجام داده و اطلاعاتی را در کنسول چاپ کنیم .

بعضی از این متدها عملکردی مشابه متدهای خط فرمان ( که در قسمت قبل شرح داده شدند ، ) دارند که از توضیح مجدد آن‌ها اجتناب می‌کنیم .

توابع کنسول - Console API :

توجه : همانند قسمت قبل ، در این قسمت هم برای همراه شدن با تست‌ها ، کد صفحه‌ی زیر را ذخیره کنید و برای اجرای کدها ، آن‌ها را در قسمت خط فرمان ( در تب کنسول ) قرار بدهید و دکمه‌ی Run ( یا Ctrl + Enter ) را بزنید .
<input type="button" onclick="startTrace('Some Text')" value="startTrace" />
<input type="button" onclick="startError()" value="test Error" />

<script type="text/javascript">
    function startTrace(str) {
        return method1(100, 200);
    }
    function method1(arg1, arg2) {
        return method2(arg1 + arg2 + 100);
    }
    function method2(arg1) {
        var var1 = arg1 / 100;
        return method3(var1);
    }
    function method3(arg1) {
        console.trace();
        var total = arg1 * 100;
        return total;
    }

    function testCount() {
        // do something
        console.count("testCount() Calls Count .");
    }

    function startError() {
        testError();
    }

    function testError() {
        var errorObj = new Error();
        errorObj.message = "this is a test error";
        console.exception(errorObj);
    }

    function testFunc() {
        var t = 0;
        for (var i = 0; i < 100; i++) {
            t += i;
        }
    }
</script>
  • console.log(object[,object,...])

    این دستور یک پیغام در کنسول چاپ می‌کند .
    console.log("This is a log message!");
    نتیجه :



    این دستور را می‌توانیم به شکل‌های مختلفی فراخوانی کنیم .
    مثلا :
    console.log(1 , "+" , 2 , "=", (1+2));
    نتیجه :


    در این دستور می‌توانیم از چند حرف جایگزین هم استفاده کنیم .


    مثال :

    console.log("Firebug 1.0 beta was %s in December %i.","released",2006);
    نتیجه :


    عملکرد 3 جایگزین نخست با توجه با مثال قبل مشخص شد . پس به سراغ جایگزین %o و %c می‌رویم .
    اگر در رشته‌ی مورد نظر ، یک شیء ( تابع ، آرایه ، ... ) برای جایگزین %o ارسال کنیم ، در خروجی آن شیء بصورت لینک نمایش داده می‌شود که با کلیک بروی آن ، فایرباگ آن شیء را در تب مناسبش Inspect می‌کند .
    مثال :
    console.log("this is a test functin : %o",testFunc);

    نتیجه :



    و زمانی که بروی لینک testFunc کلیک کنیم :



    یک ترفند : بوسیله جایگزین %o توانستیم به تابع مورد نظر لینک بدهیم . اگر بجای جایگزین %o از %s استفاده کنیم ، می‌توانیم بدنه‌ی تابع را ببینیم :
    console.log("this is a test functin : %s",testFunc);
    نتیجه :




    توسط جایگزین %c هم می‌توانید خروجی را فرمت کنید .

    console.log("%cThis is a Style Formatted Log","color:green;text-decoration:underline;");

    نتیجه :


  • console.debug(object[, object, ...])
  • console.info(object[, object, ...])
  • console.warn(object[, object, ...])
  • console.error(object[, object, ...])

    مشابه با دستور log عمل می‌کنند با این تفاوت که خروجی را با استایل متفاوتی نمایش می‌دهند .
    همچنین هر یک از این دستورات ، توسط دکمه‌های همنام در کنسول قابل فیلتر شدن هستند .



  • console.assert(expression[, object, ...])

    چک می‌کند که عبارت ارسال شده true هست یا نه . اگر true نبود ، پیغام وارد شده را چاپ و یک استثناء ایجاد می‌کند .
    console.assert(1==1,"this is a test error");
    console.assert(1!=1,"this is a test error");

    نتیجه :



  • console.clear()
  • console.dir(object)
  • console.dirxml(node)
  • console.profile([title])
  • console.profileEnd()

  • این توابع معادل توابع همنامشان در خط فرمان هستند که در قسمت قبل با عملکردشان آشنا شدیم .

  • console.trace()

    با این متد می‌توانید پی ببرید که از کجا و توسط چه متدهایی برنامه به قسمت trace رسیده . برای درک بهتر مجددا اسکریپت صفحه‌ی تست این مقاله را بررسی کنید ( جایی که متد trace قرار داده شده است ) .
    اکنون صفحه‌ی تست را باز کنید و بروی دکمه‌ی startTrace کلیک کنید . خروجی ظاهر شده در کنسول را از پایین به بالا بررسی کنید .


    حتما متوجه شدید که متد method3 چگونه در کدهایمان فراخوانی شده است !؟
    ابتدا با کلیک بروی دکمه‌ی startTrace ، متد startTrace اجرا شده و به همین ترتیب متد startTrace متد method1 ، متد method1 هم متد method2 و در نهایت method2 متد method3 را فراخوانی کرده است .
    دستور trace زمانی که در حال بررسی کدهای برنامه نویسان دیگر هستید ، بسیار می‌تواند به شما کمک کند .

  • console.group(object[, object, ...])

    با این دستور می‌توانید لاگ‌های کنسول را بصورت تو در تو گروه بندی کنید .
    console.group("Group1");
    console.log("Log in Group1");
    console.group("Group2");
    console.log("Log in Group2");
    console.group("Group3");
    console.log("Log in Group3");
    نتیجه :



  • console.groupCollapsed(object[, object, ...])

    این دستور معادل دستور قبلی است با این تفاوت که هنگام ایجاد ، گروه را جمع می‌کند .

  • console.groupEnd()

    به آخرین گروه بندی ایجاد شده خاتمه می‌دهد .

  • console.time(name)

    یک تایمر با نام داده شده ایجاد می‌کند . زمانی که نیاز دارید زمان طی شده بین 2 نقطه را اندازه گیری کنید ، این تابع مفید خواهد بود .

  • console.timeEnd(name)

    تایمر همنام را متوقف و زمان طی شده را چاپ می‌کند .
    console.time("TestTime");
    var t = 1;
    for (var i = 0; i < 100000; i++) { t *= (i + t) }
    console.timeEnd("TestTime");
    نتیجه :


  • console.timeStamp()

    توضیحات کامل را از اینجا دریافت کنید .

  • console.count([title])

    تعداد دفعات فراخوانی شدن کدی که این متد در آنجا قرار دارد را چاپ می‌کند .
    البته ظاهرا در ورژن 10.0.1 که بنده با آن کار می‌کنم ، این دستور بی عیب کار نمی‌کند . زیرا بجای آنکه در هربار فراخوانی ، در همان خط تعداد فراخوانی را نمایش بدهد ، فقط اولین لاگ را آپدیت می‌کند .


  • console.exception(error-object[, object, ...])

    یک پیغام خطا را به همراه ردیابی کامل اجرای کدها تا زمان رویداد خطا ( مانند متد trace ) چاپ می‌کند .
    در صفحه‌ی تست این متد را اجرا کنید :
    startError();
    نتیجه :

     توجه کنید که ما برای مشاهده‌ی عملکرد صحیح این دستور ، آن را در تابع testError قرار دادیم و بوسیله تابع startError آن فراخوانی کردیم .

  • console.table(data[, columns])

    بوسیله این دستور می‌توانید مجموعه ای از اطلاعات را بصورت جدول بندی نمایش بدهید .
    این متد از متدهای جدیدی است که در فایرباگ قرار داده شده است .


    برای اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید .

منابع :
مطالب
ارسال PingBack در ASP.NET
Pingback یکی از روش‌های اطلاع رسانی به سایت‌های دیگر در مورد لینک دادن به آن‌ها در سایت خود است. برای مثال من لینکی از یکی از مطالب شما را در متن جاری خودم قرار می‌دهم. سپس به وسیله‌ی ارسال یک ping، در مورد انجام اینکار به شما اطلاع رسانی می‌کنم. حاصل آن عموما قسمت معروف ping-backs سایت‌ها است. این مورد نیز یکی از روش‌های مؤثر SEO در گرفتن backlink است و تبلیغ محتوا.
کار کردن با پروتکل Ping-back آنچنان ساده نیست؛ از این جهت که تبادل ارتباطات آن با پروتکل XML-RPC انجام می‌شود. XML-RPC نیز توسط PHP کارها بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ بجای استفاده از پروتکل‌های استاندارد وب سرویس‌ها مانند Soap و امثال آن. پیاده سازی‌های ابتدایی Pingback نیز مرتبط است به Wordpress معروف که با PHP تهیه شده‌است. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به جزئیات پیاده سازی ارسال ping-back توسط برنامه‌های ASP.NET.


یافتن آدرس وب سرویس سایت پذیرای Pingback

اولین قدم در پیاده سازی Pingback، یافتن آدرسی است که باید اطلاعات مورد نظر را به آن ارسال کرد. این آدرس عموما به دو طریق ارائه می‌شود:
الف) در هدری به نام x-pingback و یا pingback
ب) در قسمتی از کدهای HTML صفحه به شکل
 <link rel="pingback" href="pingback server">
برای مثال اگر به وبلاگ‌های MSDN دقت کنید، هدر x-pingback را می‌توانید در خروجی وب سرور آن‌ها مشاهده کنید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، نیاز است Response header را آنالیز کنیم.
        private Uri findPingbackServiceUri()
        {
            var request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(_targetUri);
            request.UserAgent = UserAgent;
            request.Timeout = Timeout;
            request.ReadWriteTimeout = Timeout;
            request.Method = WebRequestMethods.Http.Get;
            request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate;
            using (var response = request.GetResponse() as HttpWebResponse)
            {
                if (response == null) return null;

                var url = extractPingbackServiceUriFormHeaders(response);
                if (url != null)
                    return url;

                if (!isResponseHtml(response))
                    return null;

                using (var reader = new StreamReader(response.GetResponseStream()))
                {
                    return extractPingbackServiceUriFormPage(reader.ReadToEnd());
                }
            }
        }

        private static Uri extractPingbackServiceUriFormHeaders(WebResponse response)
        {
            var pingUrl = response.Headers.AllKeys.FirstOrDefault(header =>
                                header.Equals("x-pingback", StringComparison.OrdinalIgnoreCase) ||
                                header.Equals("pingback", StringComparison.OrdinalIgnoreCase));

            return getValidAbsoluteUri(pingUrl);
        }

        private static Uri extractPingbackServiceUriFormPage(string content)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(content)) return null;
            var regex = new Regex(@"(?s)<link\srel=""pingback""\shref=""(.+?)""", RegexOptions.IgnoreCase);
            var match = regex.Match(content);
            return (!match.Success || match.Groups.Count < 2) ? null : getValidAbsoluteUri(match.Groups[1].Value);
        }

        private static Uri getValidAbsoluteUri(string url)
        {
            Uri absoluteUri;
            return string.IsNullOrWhiteSpace(url) || !Uri.TryCreate(url, UriKind.Absolute, out absoluteUri) ? null : absoluteUri;
        }

        private static bool isResponseHtml(WebResponse response)
        {
            var contentTypeKey = response.Headers.AllKeys.FirstOrDefault(header =>
                                        header.Equals("content-type", StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
            return !string.IsNullOrWhiteSpace(contentTypeKey) &&
                    response.Headers[contentTypeKey].StartsWith("text/html", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        }
نحوه‌ی استخراج آدرس سرویس Pingback یک سایت را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
targetUri، آدرسی است از یک سایت دیگر که در سایت ما درج شده‌است. زمانیکه این صفحه را درخواست می‌کنیم، response.Headers.AllKeys حاصل می‌تواند حاوی کلید x-pingback باشد یا خیر. اگر بلی، همینجا کار پایان می‌یابد. فقط باید مطمئن شد که این آدرس مطلق است و نه نسبی. به همین جهت در متد getValidAbsoluteUri، بررسی بر روی UriKind.Absolute انجام شده‌است.
اگر هدر فاقد کلید x-pingback باشد، قسمت ب را باید بررسی کرد. یعنی نیاز است محتوای Html صفحه را برای یافتن link rel=pingback بررسی کنیم. همچنین باید دقت داشت که پیش از اینکار نیاز است حتما بررسی isResponseHtml صورت گیرد. برای مثال در سایت شما لینکی به یک فایل 2 گیگابایتی SQL Server درج شده‌است. در این حالت نباید ابتدا 2 گیگابایت فایل دریافت شود و سپس بررسی کنیم که آیا محتوای آن حاوی link rel=pingback است یا خیر. اگر محتوای ارسالی از نوع text/html بود، آنگاه کار دریافت محتوای لینک انجام خواهد شد.


ارسال Ping به آدرس سرویس Pingback

اکنون که آدرس سرویس pingback یک سایت را یافته‌ایم، کافی است ping ایی را به آن ارسال کنیم:
        public void Send()
        {
            var pingUrl = findPingbackServiceUri();
            if (pingUrl == null)
                throw new NotSupportedException(string.Format("{0} doesn't support pingback.", _targetUri.Host));

            sendPing(pingUrl);
        }

        private void sendPing(Uri pingUrl)
        {
            var request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(pingUrl);
            request.UserAgent = UserAgent;
            request.Timeout = Timeout;
            request.ReadWriteTimeout = Timeout;
            request.Method = WebRequestMethods.Http.Post;
            request.ContentType = "text/xml";
            request.ProtocolVersion = HttpVersion.Version11;
            makeXmlRpcRequest(request);
            using (var response = (HttpWebResponse)request.GetResponse())
            {
                response.Close();
            }
        }

        private void makeXmlRpcRequest(WebRequest request)
        {
            var stream = request.GetRequestStream();
            using (var writer = new XmlTextWriter(stream, Encoding.ASCII))
            {
                writer.WriteStartDocument(true);
                writer.WriteStartElement("methodCall");
                writer.WriteElementString("methodName", "pingback.ping");
                writer.WriteStartElement("params");

                writer.WriteStartElement("param");
                writer.WriteStartElement("value");
                writer.WriteElementString("string", Uri.EscapeUriString(_sourceUri.ToString()));
                writer.WriteEndElement();
                writer.WriteEndElement();

                writer.WriteStartElement("param");
                writer.WriteStartElement("value");
                writer.WriteElementString("string", Uri.EscapeUriString(_targetUri.ToString()));
                writer.WriteEndElement();
                writer.WriteEndElement();

                writer.WriteEndElement();
                writer.WriteEndElement();
            }
        }
اینبار HttpWebRequest تشکیل شده از نوع post است و نه get. همچنین مقداری را که باید ارسال کنیم نیاز است مطابق پروتکل XML-RPC باشد. برای کار با XML-RPC در دات نت یا می‌توان از کتابخانه‌ی Cook Computing's XML-RPC.Net استفاده کرد و یا مطابق کدهای فوق، دستورات آن‌را توسط یک XmlTextWriter کنار هم قرار داد و نهایتا در درخواست Post ارسالی درج کرد.
در اینجا sourceUri آدرس صفحه‌ای در سایت ما است که targetUri ایی (آدرسی از سایت دیگر) در آن درج شده‌است. در یک pinback، صرفا این دو آدرس به سرویس دریافت کننده‌ی pingback ارسال می‌شوند.
سپس سایت دریافت کننده‌ی ping، ابتدا sourceUri را دریافت می‌کند تا عنوان آن‌را استخراج کند و همچنین بررسی می‌کند که آیا targetUri، در آن درج شده‌است یا خیر (آیا spam است یا خیر)؟
تا اینجا اگر این مراحل را کنار هم قرار دهیم به کلاس Pingback ذیل خواهیم رسید:
Pingback.cs


نحوه‌ی استفاده از کلاس Pingback تهیه شده

کار ارسال Pingback عموما به این نحو است: هر زمانیکه مطلبی یا یکی از نظرات آن، ثبت یا ویرایش می‌شوند، نیاز است Pingbackهای آن ارسال شوند. بنابراین تنها کاری که باید انجام شود، استخراج لینک‌های خارجی یک صفحه و سپس فراخوانی متد Send کلاس فوق است.
یافتن لینک‌های یک محتوا را نیز می‌توان مانند متد extractPingbackServiceUriFormPage فوق، توسط یک Regex انجام داد و یا حتی با استفاده از کتابخانه‌ی معروف HTML Agility Pack:
var doc = new HtmlWeb().Load(url);
var linkTags = doc.DocumentNode.Descendants("link");
var linkedPages = doc.DocumentNode.Descendants("a")
                                  .Select(a => a.GetAttributeValue("href", null))
                                  .Where(u => !String.IsNullOrEmpty(u));
نظرات مطالب
ایجاد کپچایی (captcha) سریع و ساده در ASP.NET MVC 5
با تشکر از پست خوبتون
فقط مساله ای که برای من اتفاق افتاد این بود که زمانی که دکمه مربوط به بازسازی کپچا رو می‌زدم تصویر از کش خونده می‌شد و تصویر جدید نمایش داده نمی‌شد که برای حل این موضوع کافیست کد ایجکس برای آپدیت کپچا توسط دکمه refresh را به صورت زیر بنویسید:
jQuery('#refresh').on({
                'click': function () {
                    var random = new Date();
                    jQuery.ajax({
                        url: '@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")',
                        type: "GET",
                        data: null,
                        success: function (result) {
                            jQuery("#imgcpatcha").attr("src", "/Captcha/CaptchaImage?" + random + result);
                        }
                    });
                }
                });
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت ششم - غنی سازی اطلاعات Swagger
در ادامه‌ی بررسی نکات مرتبط با Minimal API's در دات نت 6، در این قسمت به افزودن متادیتای قابل درک توسط Open API و Swagger خواهیم پرداخت. معادل این نکات را در MVC، در سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» پیشتر مشاهده کرده‌اید.


معادل IActionResult در Minimal API's

در Minimal API's دیگر خبری از IActionResult‌ها نیست؛ اما بجای آن IResult را داریم. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم بدنه‌ی lambda expression دو endpoint ای را که تا این مرحله توسعه دادیم، تبدیل به دو متد مجزای private کنیم:
public class AuthorModule : IModule
{
    public IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints)
    {
        endpoints.MapGet("/api/authors",
            async (IMediator mediator, CancellationToken ct) => await GetAllAuthorsAsync(mediator, ct));

        endpoints.MapPost("/api/authors",
            async (IMediator mediator, AuthorDto authorDto, CancellationToken ct) =>
                await CreateAuthorAsync(authorDto, mediator, ct));

        return endpoints;
    }

    private static async Task<IResult> CreateAuthorAsync(AuthorDto authorDto, IMediator mediator, CancellationToken ct)
    {
        var command = new CreateAuthorCommand { AuthorDto = authorDto };
        var author = await mediator.Send(command, ct);
        return Results.Ok(author);
    }

    private static async Task<IResult> GetAllAuthorsAsync(IMediator mediator, CancellationToken ct)
    {
        var request = new GetAllAuthorsQuery();
        var authors = await mediator.Send(request, ct);
        return Results.Ok(authors);
    }
}
در اینجا خروجی متدها، از نوع IResult شده‌است و برای تهیه‌ی یک چنین خروجی می‌توان از کلاس استاتیک توکار جدیدی به نام Results، استفاده کرد که برای مثال بجای return OK پیشین، اینبار به همراه Results.Ok است. یکی از مزیت‌های مهم استفاده‌ی از کلاس Results، مشخص کردن صریح نوع Status Code بازگشتی از endpoint است (برای مثال Ok یا 200 در اینجا) و در کل شامل این متدها می‌شود:
Challenge, Forbid, SignIn, SignOut, Content, Text,
Json, File, Bytes, Stream, Redirect, LocalRedirect, StatusCode
NotFound, Unauthorized, BadRequest, Conflict, NoContent, Ok
UnprocessableEntity, Problem, ValidationProblem, Created
CreatedAtRoute, Accepted, AcceptedAtRoute

یک مثال: استفاده از متد Results.Problem جهت بازگشت پیام خطایی به کاربر:
try
{
    return Results.Ok(await data.GetUsers());
}
catch (Exception ex)
{

    return Results.Problem(ex.Message);
}


ساده سازی تعاریف هندلرهای endpoints در Minimal API's

تا اینجا هندلرهای یک endpoint را تبدیل به متدهایی مستقل کردیم و به صورت زیر فراخوانی شدند:
endpoints.MapGet("/api/authors",
async (IMediator mediator, CancellationToken ct) => await GetAllAuthorsAsync(mediator, ct));
این مورد را حتی به صورت زیر نیز می‌توان ساده کرد:
endpoints.MapGet("/api/authors", GetAllAuthorsAsync);
endpoints.MapPost("/api/authors", CreateAuthorAsync);
یعنی تنها ذکر نام متد پیاده سازی کننده‌ی هندلر هم در اینجا کفایت می‌کند.


غنی سازی اطلاعات Open API در Minimal API's

در اینجا چون با کنترلرها و اکشن متدها کار نمی‌کنیم، نمی‌توانیم اطلاعات تکمیلی Open API را از طریق بکارگیری attributes مخصوص آن‌ها اضافه کنیم. اولین تغییری که در Minimal API's جهت دریافت متادیتای endpoints قابل مشاهده‌است، چند سطر زیر است:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
        builder.Services.AddSwaggerGen();

        // ...
متد AddEndpointsApiExplorer که جزئی از قالب استاندارد پروژه‌های Minimal API's است، کار ثبت سرویس‌های توکار خواندن متادیتای endpoints را انجام می‌دهد و این متادیتاها اینبار توسط یکسری متد الحاقی قابل تعریف هستند:
public class AuthorModule : IModule
{
    public IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints)
    {
        endpoints.MapGet("/api/authors",
                async (IMediator mediator, CancellationToken ct) => await GetAllAuthorsAsync(mediator, ct))
            .WithName("GetAllAuthors")
            .WithDisplayName("Authors")
            .WithTags("Authors")
            .Produces(500);

        endpoints.MapPost("/api/authors",
                async (IMediator mediator, AuthorDto authorDto, CancellationToken ct) =>
                    await CreateAuthorAsync(authorDto, mediator, ct))
            .WithName("CreateAuthor")
            .WithDisplayName("Authors")
            .WithTags("Authors")
            .Produces(500);

        return endpoints;
    }
نمونه‌ای از این متدهای الحاقی را که جهت تعریف متادیتای مورد نیاز Open API بکار می‌روند، در مثال فوق مشاهده می‌کنید و سرویس‌های AddEndpointsApiExplorer، کار خواندن اطلاعات تکمیلی این متدها را انجام می‌دهند.
البته اگر تا اینجا برنامه را اجرا کنید، برای مثال نام‌هایی که تعریف شده‌اند، در Swagger ظاهر نمی‌شوند. برای رفع این مشکل می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
builder.Services.AddSwaggerGen(options =>
{
   options.SwaggerDoc("v1", new OpenApiInfo { Title = builder.Environment.ApplicationName, Version = "v1" });
   options.TagActionsBy(ta => new List<string> { ta.ActionDescriptor.DisplayName! });
});
این تغییر علاوه بر تنظیم نام و نگارش رابط کاربری Swagger، سبب می‌شود تا هر دو endpoint تعریف شده، ذیل DisplayName تنظیمی به نام Author ظاهر شوند:



تغییر خروجی endpoints از مدل دومین، به یک Dto

در endpoints فوق، اطلاعات دریافتی از کاربر، یک dto است که توسط AutoMapper به مدل دومین، نگاشت می‌شود. اینکار خصوصا از دیدگاه امنیتی جهت رفع مشکلی به نام mass assignment و عدم مقدار دهی خودکار خواصی از مدل اصلی که نباید مقدار دهی شوند، بسیار مفید است. در حین بازگشت اطلاعات به کاربر نیز باید چنین رویه‌ای درنظر گرفته شود. برای مثال مدل User می‌تواند به همراه آدرس ایمیل و کلمه‌ی عبور هش شده‌ی او نیز باشد و نباید API ما این اطلاعات را بازگشت دهد. بازگشتی از آن باید بسیار کنترل شده و صرفا بر اساس نیاز مصرف کننده تنظیم شود. به همین جهت یک Dto مخصوص را نیز برای بازگشت اطلاعات از سرور اضافه می‌کنیم تا اطلاعات مشخصی را بازگشت دهد:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public record AuthorGetDto
{
    public int Id { get; init; }
    public string Name { get; init; } = default!;
    public string? Bio { get; init; }
    public DateTime DateOfBirth { get; init; }
}
البته از آنجائیکه خاصیت Name این Dto، معادلی را در مدل Author ندارد تا کار نگاشت آن به صورت خودکار صورت گیرد، باید این نگاشت را به صورت دستی به نحو زیر به AuthorProfile اضافه کرد تا از طریق FullName مدل Author تامین شود:
public class AuthorProfile : Profile
{
    public AuthorProfile()
    {
        CreateMap<AuthorDto, Author>().ReverseMap();
        CreateMap<Author, AuthorGetDto>()
            .ForMember(dest => dest.Name, opt => opt.MapFrom(src => src.FullName));
    }
}
پس از این تغییر، نیاز است قسمت‌های زیر نیز در برنامه تغییر کنند:
الف) دستور و هندلر ایجاد نویسنده
public class CreateAuthorCommand : IRequest<AuthorGetDto>
در امضای دستور CreateAuthor، خروجی به Dto جدید تغییر می‌کند. بنابراین باید این تغییر در هندلر آن نیز منعکس شود:
- ابتدا نوع خروجی این هندلر نیز به AuthorGetDto تنظیم می‌شود:
public class CreateAuthorCommandHandler : IRequestHandler<CreateAuthorCommand, AuthorGetDto>
- سپس نوع بازگشتی متد Handle آن تغییر می‌کند:
public async Task<AuthorGetDto> Handle(CreateAuthorCommand request, CancellationToken cancellationToken)
- در آخر بجای return toAdd قبلی، با استفاده از AutoMapper، کار نگاشت شیء مدل Authore به شیء Dto جدید را انجام می‌دهیم:
return _mapper.Map<AuthorGetDto>(toAdd);

ب) کوئری و هندلر بازگشت لیست نویسنده‌ها
public class GetAllAuthorsQuery : IRequest<List<AuthorGetDto>>
در امضای کوئری بازگشت لیست نویسنده‌ها، خروجی به لیستی از Dto جدید تغییر می‌کند که این مورد باید به هندلر آن هم اعمال شود. بنابراین در ابتدا نوع خروجی این هندلر نیز به AuthorGetDto تنظیم می‌شود و سپس نوع بازگشتی متد Handle آن تغییر می‌کند. در آخر با استفاده از AutoMapper، لیست دریافتی از نوع مدل به لیستی از نوع Dto تبدیل خواهد شد:
public class GetAllAuthorsHandler : IRequestHandler<GetAllAuthorsQuery, List<AuthorGetDto>>
{
    private readonly MinimalBlogDbContext _context;
    private readonly IMapper _mapper;

    public GetAllAuthorsHandler(MinimalBlogDbContext context, IMapper mapper)
    {
        _context = context ?? throw new ArgumentNullException(nameof(context));
        _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
    }

    public async Task<List<AuthorGetDto>> Handle(GetAllAuthorsQuery request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        var authors = await _context.Authors.ToListAsync(cancellationToken);
        return _mapper.Map<List<AuthorGetDto>>(authors);
    }
}
بعد از این تغییرات می‌توان با استفاده از متد الحاقی Produces، متادیتای نوع خروجی دقیق endpoints را هم مشخص کرد:
endpoints.MapGet("/api/authors",
                async (IMediator mediator, CancellationToken ct) => await GetAllAuthorsAsync(mediator, ct))
            .WithName("GetAllAuthors")
            .WithDisplayName("Authors")
            .WithTags("Authors")
            .Produces<List<AuthorGetDto>>()
            .Produces(500);

endpoints.MapPost("/api/authors",
                async (IMediator mediator, AuthorDto authorDto, CancellationToken ct) =>
                    await CreateAuthorAsync(authorDto, mediator, ct))
            .WithName("CreateAuthor")
            .WithDisplayName("Authors")
            .WithTags("Authors")
            .Produces<AuthorGetDto>()
            .Produces(500);
که اطلاعات آن در قسمت schema ظاهر خواهد شد:



پوشه بندی Features


تا اینجا تمام فایل‌های متعلق به ویژگی Authors را در همان پوشه اصلی آن قرار داده‌ایم. در ادامه می‌توان به ازای هر ویژگی خاص، 4 پوشه‌ی Commands مخصوص Commands الگوی CQRS، پوشه‌ی Models مخصوص تعریف DTO's، پوشه‌ی Profiles مخصوص افزودن پروفایل‌های AutoMapper و پوشه‌ی Queries مخصوص تعریف کوئری‌های الگوی CQRS را به نحوی که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید، به پروژه‌ی API اضافه کنیم.


پیاده سازی ویژگی Blogs

این پیاده سازی چون به همراه نکات جدیدی نیست و به همراه تعریف ماژول اصلی ویژگی، endpoints و الگوی CQRS ای است که تاکنون بحث شد، کدهای آن، به همراه کدهای پروژه‌ی اصلی این پروژه که از قسمت اول قابل دریافت است، ارائه شده‌است.
نظرات مطالب
بررسی مفهوم Event bubbling در جی کوئری و تاثیر آن بر کارآیی کدهای نوشته شده
اجرای یک هندلر مستقیم هیچ برتری از لحاظ سرعت (که در توضیحات لینک مربوطه گفته شده) نسبت به هندلرهای delegate ندارد. در واقع مگر مقایسه بر فرض مثال 10000 شرط در یک رویداد چقدر زمان میبرد که بخواهیم حرف از مقایسه سرعت بزنیم؟ در حالیکه اگر 10000 هندلر مستقیم برای رویداد اشیا مختلف نوشته شود میزان زیادی حافظه مصرف شده و بار کاری پردازنده هم بالا خواهد رفت.
برای درک بهتر موضوع یک صفحه ایجاد کنید و در آن یک جدول با 10000 سطر قرار دهید. (می توانید این سطرها را با اسکریپت بسازید) بعد در هر بار ساختن سطر جدید یک هندلر به رویداد کلیک سطر بایند کنید. سپس میزان حافظه مصرفی و زمان CPU Load را اندازه گیری کنید.
برای مبحث سرعت هم روی یک سطر کلیک کنید و زمان اجرای هندلر را اندازه گیری کنید.
سپس همین آزمایش را فقط با یک delegate انجام دهید و موارد بالا را اندازه گیری کنید تا ببینید آیا زمان و سرعتی که از آن صحبت می‌شود ارزش مقایسه دارد یا خیر.