مطالب
OpenCVSharp #1
معرفی OpenCV

پردازش تصاویر علمی است برای پیاده سازی الگوریتم‌های مختلفی بر روی تصاویر دیجیتال؛ برای مثال تشخیص خودکار شماره‌ی پلاک خودروهای وارد شده‌ی به محدوده‌ی طرح ترافیک، تا تشخیص چهره‌ی افراد، در گوشی‌های همراه. پردازش تصاویر، در صنایع مختلف، علوم پزشکی و همچنین نظامی، کاربردهای بسیاری دارند.
برای انجام این کار، کتابخانه‌های بسیار زیادی طراحی شده‌اند؛ اما در این بین OpenCV جایگاه خاصی دارد. این کتابخانه‌ی بسیار مشهور سورس باز، جهت پردازش تصاویر در سیستم عامل‌های مختلفی مانند Windows, Mac, Linux, Android و iOS بکار می‌رود.


محصور کننده‌های OpenCV مخصوص دات نت

تا امروز محصور کننده‌های زیادی جهت استفاده‌ی از کتابخانه‌ی OpenCV در دات نت طراحی شده‌اند که تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها به شرح زیر هستند:

الف) Emgu CV
این کتابخانه، یکی از مشهورترین محصور کننده‌های OpenCV است و دارای مجوزی دوگانه می‌باشد. برای کارهای سورس باز، مجوز GPL دارد (یعنی باید کارتان را سورس باز کنید) و برای کارهای تجاری باید مجوز آن‌را بخرید. البته باید توجه داشت که مجوز کتابخانه‌ی اصلی OpenCV از نوع BSD است و این محدودیت‌ها را ندارد.

ب) OpenCvSharp
کتابخانه‌ی OpenCvSharp دارای مجوز BSD است (همانند کتابخانه‌ی اصلی OpenCV) و محدودیتی برای استفاده ندارد. هر دو نوع مدل برنامه نویسی OpenCV را که شامل متدهای C و ++C آن‌است، پشتیبانی می‌کند و در طراحی آن سعی شده‌است که بیشترین نزدیکی به طراحی اصلی OpenCV وجود داشته باشد. همچنین این کتابخانه چندسکویی بوده و با Mono لینوکسی نیز سازگار است و از دات نت 2 به بعد را نیز پشتیبانی می‌کند. جامعه‌ی کاربری آن فعال است و مدام به روز می‌شود.

ج) SharperCV
دیگر نگهداری نمی‌شود.

د) OpenCVDotNet 
آخرین تاریخ به روز رسانی آن سال 2007 است.

ه) DirectCV
آخرین تاریخ به روز رسانی آن سال 2011 است.


در این بین یکی از بهترین انتخاب‌ها، کتابخانه‌ی OpenCvSharp ژاپنی است. مجوز استفاده‌ی از آن محدود نیست. به روز رسانی مرتب و منظمی دارد و API آن طوری طراحی شده‌است که به سادگی بتوانید مثال‌های C و ++C کتابخانه‌ی OpenCV را تبدیل به معادل‌های #C کنید.


نصب OpenCvSharp

برای نصب کتابخانه‌ی OpenCvSharp می‌توان از بسته‌های نیوگت آن کمک گرفت. این کتابخانه به همراه دو بسته‌ی نیوگت ارائه می‌شود.
اگر فرمان ذیل را صادر کنید
 PM> Install-Package OpenCvSharp-AnyCPU
علاوه بر اسمبلی‌های دات نتی OpenCVSharp، کتابخانه‌ی native مربوط به OpenCV سازگار با نگارش ارائه شده را نیز دریافت خواهید کرد.
و اگر دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package OpenCvSharp-WithoutDll
به این معنا است که تنها اسمبلی‌های دات نتی OpenCVSharp را دریافت می‌کنید. در این حالت نیاز است به سایت OpenCV مراجعه و بسته‌های کامپایل شده‌ی آن‌را دریافت کنید. سپس فایل‌های dll موجود در پوشه‌ی opencv\build\x64\vc12\bin را برای مثال به پوشه‌ی bin پروژه‌ی خود کپی نمائید.

روش توصیه شده‌ی در اینجا، همان نصب بسته‌ی نیوگت OpenCvSharp-AnyCPU است. به این ترتیب نگارش‌های X86 و X64 کتابخانه‌ی OpenCV سازگار با OpenCvSharp را نیز دریافت خواهید کرد.


نکته‌ای در مورد ارائه‌ی نهایی پروژه‌های مبتنی بر OpenCV

OpenCV یک کتابخانه‌ی native ویندوز است و دات نتی نیست . بنابراین DLL‌های آن باید بسته به معماری CPU جاری، انتخاب شوند. یعنی اگر برنامه‌ی دات نتی خود را در حالت Any CPU کامپایل می‌کنید، این برنامه در یک سیستم 64 بیتی، 64 بیتی رفتار می‌کند و در یک سیستم 32 بیتی، 32 بیتی. بنابراین باید دقت داشت که اگر سیستم جاری 64 بیتی است و می‌خواهید از اسمبلی‌های X86 مربوط به OpenCV استفاده کنید، برنامه با پیام استثنای یافت نشدن OpenCV و BadImageFormatException کرش خواهد کرد. بسته‌ی نیوگت OpenCvSharp-AnyCPU  شامل هر دو معماری X86 و X64 است و هر دو سری DLLهای OpenCV را به همراه دارد.
همچنین OpenCV تحت ویندوز، توسط کامپایلر ویژوال ++C، کامپایل شده‌است. به همین جهت در این حالت، علاوه بر نصب دات نت، نیاز است VC++ redistributable packages را نیز بر روی کامپیوتر کلاینت نصب کرد.
پس از نصب بسته‌ی نیوگت OpenCvSharp-AnyCPU اگر به پوشه‌ی bin برنامه‌ی خود مراجعه کنید، پوشه‌ی جدید dll را نیز می‌توان مشاهده کرد. داخل این پوشه، دو پوشه‌ی X86 و X64 وجود دارند که حاوی DLLهای اصلی OpenCV می‌باشند. در این پوشه‌ها اگر برای مثال فایلی به نام msvcp120.dll را یافتید، یعنی این نگارش از OpenCV نیاز به بسته‌های مخصوص VC++ 12 دارد.

رعایت این دو نکته بسیار مهم است؛ در غیر اینصورت برنامه‌ی شما آغاز نخواهد شد.


اولین برنامه‌ی OpenCVSharp


پس از نصب بسته‌ی نیوگت OpenCvSharp-AnyCPU، مقدمات نصب OpenCV به پایان می‌رسد. در ادامه یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و کدهای ذیل را به آن اضافه کنید:
using OpenCvSharp;
 
namespace OpenCVSharpSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var img = Cv.CreateImage(new CvSize(128, 128), BitDepth.U8, 1);
 
            for (var y = 0; y < img.Height; y++)
            {
                for (var x = 0; x < img.Width; x++)
                {
                    Cv.Set2D(img, y, x, x + y);
                }
            }
 
            Cv.NamedWindow("window");
            Cv.ShowImage("window", img);
            Cv.WaitKey();
            Cv.DestroyWindow("window");
 
            Cv.ReleaseImage(img);
        }
    }
}
این خروجی را دریافت خواهید کرد:


در این مثال یک تصویر 128*128 ایجاد شده و سپس با گرادیانی از رنگ خاکستری پر می‌شود. در ادامه یک پنجره‌ی native مخصوص OpenCV ایجاد شده و این تصویر در آن نمایش داده می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت هفتم- امن سازی Web API
تا اینجا بجای قرار دادن مستقیم قسمت مدیریت هویت کاربران، داخل یک یا چند برنامه‌ی مختلف، این دغدغه‌ی مشترک (common concern) بین برنامه‌ها را به یک برنامه‌ی کاملا مجزای دیگری به نام Identity provider و یا به اختصار IDP منتقل و همچنین دسترسی به کلاینت MVC برنامه‌ی گالری تصاویر را نیز توسط آن امن سازی کردیم. اما هنوز یک قسمت باقی مانده‌است: برنامه‌ی کلاینت MVC، منابع خودش را از یک برنامه‌ی Web API دیگر دریافت می‌کند و هرچند دسترسی به برنامه‌ی MVC امن شده‌است، اما دسترسی به منابع برنامه‌ی Web API آن کاملا آزاد و بدون محدودیت است. بنابراین امن سازی Web API را توسط IDP، در این قسمت پیگیری می‌کنیم. پیش از مطالعه‌ی این قسمت نیاز است مطلب «آشنایی با JSON Web Token» را مطالعه کرده و با ساختار ابتدایی یک JWT آشنا باشید.


بررسی Hybrid Flow جهت امن سازی Web API

این Flow را پیشتر نیز مرور کرده بودیم. تفاوت آن با قسمت‌های قبل، در استفاده از توکن دومی است به نام access token که به همراه identity token از طرف IDP صادر می‌شود و تا این قسمت از آن بجز در قسمت «دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران از طریق UserInfo Endpoint» استفاده نکرده بودیم.


در اینجا، ابتدا برنامه‌ی وب، یک درخواست اعتبارسنجی را به سمت IDP ارسال می‌کند که response type آن از نوع code id_token است (یا همان مشخصه‌ی Hybrid Flow) و همچنین تعدادی scope نیز جهت دریافت claims متناظر با آن‌ها در این درخواست ذکر شده‌اند. در سمت IDP، کاربر با ارائه‌ی مشخصات خود، اعتبارسنجی شده و پس از آن IDP صفحه‌ی اجازه‌ی دسترسی به اطلاعات کاربر (صفحه‌ی consent) را ارائه می‌دهد. پس از آن IDP اطلاعات code و id_token را به سمت برنامه‌ی وب ارسال می‌کند. در ادامه کلاینت وب، توکن هویت رسیده را اعتبارسنجی می‌کند. پس از موفقیت آمیز بودن این عملیات، اکنون کلاینت درخواست دریافت یک access token را از IDP ارائه می‌دهد. اینکار در پشت صحنه و بدون دخالت کاربر صورت می‌گیرد که به آن استفاده‌ی از back channel هم گفته می‌شود. یک چنین درخواستی به token endpoint، شامل اطلاعات code و مشخصات دقیق کلاینت جاری است. به عبارتی نوعی اعتبارسنجی هویت برنامه‌ی کلاینت نیز می‌باشد. در پاسخ، دو توکن جدید را دریافت می‌کنیم: identity token و access token. در اینجا access token توسط خاصیت at_hash موجود در id_token به آن لینک می‌شود. سپس هر دو توکن اعتبارسنجی می‌شوند. در این مرحله، میان‌افزار اعتبارسنجی، هویت کاربر را از identity token استخراج می‌کند. به این ترتیب امکان وارد شدن به برنامه‌ی کلاینت میسر می‌شود. در اینجا همچنین access token ای نیز صادر شده‌است.
اکنون علاقمند به کار با Web API برنامه‌ی کلاینت MVC خود هستیم. برای این منظور access token که اکنون در برنامه‌ی MVC Client در دسترس است، به صورت یک Bearer token به هدر ویژه‌ای با کلید Authorization اضافه می‌شود و به همراه هر درخواست، به سمت API ارسال خواهد شد. در سمت Web API این access token رسیده، اعتبارسنجی می‌شود و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، دسترسی به منابع Web API صادر خواهد شد.


امن سازی دسترسی به Web API

تنظیمات برنامه‌ی IDP
برای امن سازی دسترسی به Web API از کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs در سطح IDP شروع می‌کنیم. در اینجا باید یک scope جدید مخصوص دسترسی به منابع Web API را تعریف کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
            };
        }
هدف آن داشتن access token ای است که در قسمت Audience آن، نام این ApiResource، درج شده باشد؛ پیش از اینکه دسترسی به API را پیدا کند. برای تعریف آن، متد جدید GetApiResources را به صورت فوق به کلاس Config اضافه می‌کنیم.
پس از آن در قسمت تعریف کلاینت، مجوز درخواست این scope جدید imagegalleryapi را نیز صادر می‌کنیم:
AllowedScopes =
{
  IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
  IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile,
  IdentityServerConstants.StandardScopes.Address,
  "roles",
  "imagegalleryapi"
},
اکنون باید متد جدید GetApiResources را به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Startup.cs معرفی کنیم که توسط متد AddInMemoryApiResources به صورت زیر قابل انجام است:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.AddIdentityServer()
             .AddDeveloperSigningCredential()
             .AddTestUsers(Config.GetUsers())
             .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
             .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
             .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
        }

تنظیمات برنامه‌ی MVC Client
اکنون نوبت انجام تنظیمات برنامه‌ی MVC Client در فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs است. در اینجا در متد AddOpenIdConnect، درخواست scope جدید imagegalleryapi را صادر می‌کنیم:
options.Scope.Add("imagegalleryapi");

تنظیمات برنامه‌ی Web API
اکنون می‌خواهیم مطمئن شویم که Web API، به access token ای که قسمت Audience آن درست مقدار دهی شده‌است، دسترسی خواهد داشت.
برای این منظور به پوشه‌ی پروژه‌ی Web API در مسیر src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و دستور زیر را صادر کنید تا بسته‌ی نیوگت AccessTokenValidation نصب شود:
dotnet add package IdentityServer4.AccessTokenValidation
اکنون کلاس startup در سطح Web API را در فایل src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp\Startup.cs به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
using IdentityServer4.AccessTokenValidation;

namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: IdentityServerAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
               .AddIdentityServerAuthentication(options =>
               {
                   options.Authority = Configuration["IDPBaseAddress"];
                   options.ApiName = "imagegalleryapi";
               });
متد AddAuthentication یک defaultScheme را تعریف می‌کند که در بسته‌ی IdentityServer4.AccessTokenValidation قرار دارد و این scheme در اصل دارای مقدار Bearer است.
سپس متد AddIdentityServerAuthentication فراخوانی شده‌است که به آدرس IDP اشاره می‌کند که مقدار آن‌را در فایل appsettings.json قرار داده‌ایم. از این آدرس برای بارگذاری متادیتای IDP استفاده می‌شود. کار دیگر این میان‌افزار، اعتبارسنجی access token رسیده‌ی به آن است. مقدار خاصیت ApiName آن، به نام API resource تعریف شده‌ی در سمت IDP اشاره می‌کند. هدف این است که بررسی شود آیا خاصیت aud موجود در access token رسیده به مقدار imagegalleryapi تنظیم شده‌است یا خیر؟

پس از تنظیم این میان‌افزار، اکنون نوبت به افزودن آن به ASP.NET Core request pipeline است:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            app.UseAuthentication();
محل فراخوانی UseAuthentication باید پیش از فراخوانی app.UseMvc باشد تا پس از اعتبارسنجی درخواست، به میان‌افزار MVC منتقل شود.

اکنون می‌توانیم اجبار به Authorization را در تمام اکشن متدهای این Web API در فایل ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs فعالسازی کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {


ارسال Access Token به همراه هر درخواست به سمت Web API

تا اینجا اگر مراحل اجرای برنامه‌ها را طی کنید، مشاهده خواهید کرد که برنامه‌ی MVC Client دیگر کار نمی‌کند و نمی‌تواند از فیلتر Authorize فوق رد شود. علت اینجا است که در حال حاضر، تمامی درخواست‌های رسیده‌ی به Web API، فاقد Access token هستند. بنابراین اعتبارسنجی آن‌ها با شکست مواجه می‌شود.
برای رفع این مشکل، سرویس ImageGalleryHttpClient را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم تا در صورت وجود Access token، آن‌را به صورت خودکار به هدرهای ارسالی توسط HttpClient اضافه کند:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.Configuration;
using Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect;

namespace ImageGallery.MvcClient.Services
{
    public interface IImageGalleryHttpClient
    {
        Task<HttpClient> GetHttpClientAsync();
    }

    /// <summary>
    /// A typed HttpClient.
    /// </summary>
    public class ImageGalleryHttpClient : IImageGalleryHttpClient
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public ImageGalleryHttpClient(
            HttpClient httpClient,
            IConfiguration configuration,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _httpClient = httpClient;
            _configuration = configuration;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }

        public async Task<HttpClient> GetHttpClientAsync()
        {
            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
            var accessToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                _httpClient.SetBearerToken(accessToken);
            }

            _httpClient.BaseAddress = new Uri(_configuration["WebApiBaseAddress"]);
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

            return _httpClient;
        }
    }
}
اسمبلی این سرویس برای اینکه به درستی کامپایل شود، نیاز به این وابستگی‌ها نیز دارد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Http" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Authentication.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect" Version="5.2.0.0" />
    <PackageReference Include="IdentityModel" Version="3.9.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا با استفاده از سرویس IHttpContextAccessor، به HttpContext جاری درخواست دسترسی یافته و سپس توسط متد GetTokenAsync، توکن دسترسی آن‌را استخراج می‌کنیم. سپس این توکن را در صورت وجود، توسط متد SetBearerToken به عنوان هدر Authorization از نوع Bearer، به سمت Web API ارسال خواهیم کرد.
البته پس از این تغییرات نیاز است به کنترلر گالری مراجعه و از متد جدید GetHttpClientAsync بجای خاصیت HttpClient قبلی استفاده کرد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از لاگین، دسترسی به Web API امن شده، برقرار شده و برنامه بدون مشکل کار می‌کند.


بررسی محتوای Access Token

اگر بر روی سطر if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken)) در سرویس ImageGalleryHttpClient یک break-point را قرار دهیم و محتویات Access Token را در حافظه ذخیره کنیم، می‌توانیم با مراجعه‌ی به سایت jwt.io، محتویات آن‌را بررسی نمائیم:


که در حقیقت این محتوا را به همراه دارد:
{
  "nbf": 1536394771,
  "exp": 1536398371,
  "iss": "https://localhost:6001",
  "aud": [
    "https://localhost:6001/resources",
    "imagegalleryapi"
  ],
  "client_id": "imagegalleryclient",
  "sub": "d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7",
  "auth_time": 1536394763,
  "idp": "local",  
  "role": "PayingUser",
  "scope": [
    "openid",
    "profile",
    "address",
    "roles",
    "imagegalleryapi"
  ],
  "amr": [
    "pwd"
  ]
}
در اینجا در لیست scope، مقدار imagegalleryapi وجود دارد. همچنین در قسمت audience و یا aud نیز ذکر شده‌است. بنابراین یک چنین توکنی قابلیت دسترسی به Web API تنظیم شده‌ی ما را دارد.
همچنین اگر دقت کنید، Id کاربر جاری در خاصیت sub آن قرار دارد.


مدیریت صفحه‌ی عدم دسترسی به Web API

با اضافه شدن scope جدید دسترسی به API در سمت IDP، این مورد در صفحه‌ی دریافت رضایت کاربر نیز ظاهر می‌شود:


در این حالت اگر کاربر این گزینه را انتخاب نکند، پس از هدایت به برنامه‌ی کلاینت، در سطر response.EnsureSuccessStatusCode استثنای زیر ظاهر خواهد شد:
An unhandled exception occurred while processing the request.
HttpRequestException: Response status code does not indicate success: 401 (Unauthorized).
 System.Net.Http.HttpResponseMessage.EnsureSuccessStatusCode()
برای اینکه این صفحه‌ی نمایش استثناء را با صفحه‌ی عدم دسترسی جایگزین کنیم، می‌توان پس از دریافت response از سمت Web API، به StatusCode مساوی Unauthorized = 401 به صورت زیر عکس‌العمل نشان داد:
        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            var httpClient = await _imageGalleryHttpClient.GetHttpClientAsync();
            var response = await httpClient.GetAsync("api/images");

            if (response.StatusCode == System.Net.HttpStatusCode.Unauthorized ||
                response.StatusCode == System.Net.HttpStatusCode.Forbidden)
            {
                return RedirectToAction("AccessDenied", "Authorization");
            }
            response.EnsureSuccessStatusCode();


فیلتر کردن تصاویر نمایش داده شده بر اساس هویت کاربر وارد شده‌ی به سیستم

تا اینجا هرچند دسترسی به API امن شده‌است، اما هنوز کاربر وارد شده‌ی به سیستم می‌تواند تصاویر سایر کاربران را نیز مشاهده کند. بنابراین قدم بعدی امن سازی API، عکس العمل نشان دادن به هویت کاربر جاری سیستم است.
برای این منظور به کنترلر ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs سمت API مراجعه کرده و Id کاربر جاری را از لیست Claims او استخراج می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet()]
        public async Task<IActionResult> GetImages()
        {
            var ownerId = this.User.Claims.FirstOrDefault(claim => claim.Type == "sub").Value;
اگر به قسمت «بررسی محتوای Access Token» مطلب جاری دقت کنید، مقدار Id کاربر در خاصیت sub این Access token قرار گرفته‌است که روش دسترسی به آن‌را در ابتدای اکشن متد GetImages فوق ملاحظه می‌کنید.
مرحله‌ی بعد، مراجعه به ImageGallery.WebApi.Services\ImagesService.cs و تغییر متد GetImagesAsync است تا صرفا بر اساس ownerId دریافت شده کار کند:
namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class ImagesService : IImagesService
    {
        public Task<List<Image>> GetImagesAsync(string ownerId)
        {
            return _images.Where(image => image.OwnerId == ownerId).OrderBy(image => image.Title).ToListAsync();
        }
پس از این تغییرات، اکشن متد GetImages سمت API چنین پیاده سازی را پیدا می‌کند که در آن بر اساس Id شخص وارد شده‌ی به سیستم، صرفا لیست تصاویر مرتبط با او بازگشت داده خواهد شد و نه لیست تصاویر تمام کاربران سیستم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet()]
        public async Task<IActionResult> GetImages()
        {
            var ownerId = this.User.Claims.FirstOrDefault(claim => claim.Type == "sub").Value;
            var imagesFromRepo = await _imagesService.GetImagesAsync(ownerId);
            var imagesToReturn = _mapper.Map<IEnumerable<ImageModel>>(imagesFromRepo);
            return Ok(imagesToReturn);
        }
اکنون اگر از برنامه‌ی کلاینت خارج شده و مجددا به آن وارد شویم، تنها لیست تصاویر مرتبط با کاربر وارد شده، نمایش داده می‌شوند.

هنوز یک مشکل دیگر باقی است: سایر اکشن متدهای این کنترلر Web API همچنان محدود به کاربر جاری نشده‌اند. یک روش آن تغییر دستی تمام کدهای آن است. در این حالت متد IsImageOwnerAsync زیر، جهت بررسی اینکه آیا رکورد درخواستی متعلق به کاربر جاری است یا خیر، به سرویس تصاویر اضافه می‌شود:
namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class ImagesService : IImagesService
    {
        public Task<bool> IsImageOwnerAsync(Guid id, string ownerId)
        {
            return _images.AnyAsync(i => i.Id == id && i.OwnerId == ownerId);
        }
و سپس در تمام اکشن متدهای دیگر، در ابتدای آن‌ها باید این بررسی را انجام دهیم و در صورت شکست آن return Unauthorized را بازگشت دهیم.
اما روش بهتر انجام این عملیات را که در قسمت بعدی بررسی می‌کنیم، بر اساس بستن دسترسی ورود به اکشن متدها بر اساس Authorization policy است. در این حالت اگر کاربری مجوز انجام عملیاتی را نداشت، اصلا وارد کدهای یک اکشن متد نخواهد شد.


ارسال سایر User Claims مانند نقش‌ها به همراه یک Access Token

برای تکمیل قسمت ارسال تصاویر می‌خواهیم تنها کاربران نقش خاصی قادر به انجام اینکار باشند. اما اگر به محتوای access token ارسالی به سمت Web API دقت کرده باشید، حاوی Identity claims نیست. البته می‌توان مستقیما در برنامه‌ی Web API با UserInfo Endpoint، برای دریافت اطلاعات بیشتر، کار کرد که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید، اما مشکل آن زیاد شدن تعداد رفت و برگشت‌های به سمت IDP است. همچنین باید درنظر داشت که فراخوانی مستقیم UserInfo Endpoint جهت برنامه‌ی MVC client که درخواست دریافت access token را از IDP می‌دهد، متداول است و نه برنامه‌ی Web API.
برای رفع این مشکل باید در حین تعریف ApiResource، لیست claim مورد نیاز را هم ذکر کرد:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
            };
        }
در اینجا ذکر claimTypes است که سبب خواهد شد نقش کاربر جاری به توکن دسترسی اضافه شود.

سپس کار با اکشن متد CreateImage در سمت API را به نقش PayingUser محدود می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public async Task<IActionResult> CreateImage([FromBody] ImageForCreationModel imageForCreation)
        {
همچنین در این اکشن متد، پیش از فراخوانی متد AddImageAsync نیاز است مشخص کنیم OwnerId این تصویر کیست تا رکورد بانک اطلاعاتی تصویر آپلود شده، دقیقا به اکانت متناظری در سمت IDP مرتبط شود:
var ownerId = User.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == "sub").Value;
imageEntity.OwnerId = ownerId;
// add and save.
await _imagesService.AddImageAsync(imageEntity);

نکته‌ی مهم: در اینجا نباید این OwnerId را از سمت برنامه‌ی کلاینت MVC به سمت برنامه‌ی Web API ارسال کرد. برنامه‌ی Web API باید این اطلاعات را از access token اعتبارسنجی شده‌ی رسیده استخراج و استفاده کند؛ از این جهت که دستکاری اطلاعات اعتبارسنجی نشده‌ی ارسالی به سمت Web API ساده‌است؛ اما access tokenها دارای امضای دیجیتال هستند.

در سمت کلاینت نیز در فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Views\Shared\_Layout.cshtml نمایش لینک افزودن تصویر را نیز محدود به PayingUser می‌کنیم:
@if(User.IsInRole("PayingUser"))
{
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
علاوه بر آن، در کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs نیاز است فیلتر Authorize زیر نیز به اکشن متد نمایش صفحه‌ی AddImage اضافه شود تا فراخوانی مستقیم آدرس آن در مرورگر، توسط سایر کاربران میسر نباشد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public IActionResult AddImage()
        {
            return View();
        }
این مورد را باید به متد AddImage در حالت دریافت اطلاعات از کاربر نیز افزود تا اگر شخصی مستقیما با این قسمت کار کرد، حتما سطح دسترسی او بررسی شود:
[HttpPost]
[Authorize(Roles = "PayingUser")]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> AddImage(AddImageViewModel addImageViewModel)

برای آزمایش این قسمت یکبار از برنامه خارج شده و سپس با اکانت User 1 که PayingUser است به سیستم وارد شوید. در ادامه از منوی بالای سایت، گزینه‌ی Add an image را انتخاب کرده و تصویری را آپلود کنید. پس از آن، این تصویر آپلود شده را در لیست تصاویر صفحه‌ی اول سایت، مشاهده خواهید کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
iTextSharp و نمایش صحیح تاریخ در متنی راست به چپ

خروجی PDF زیر را در نظر بگیرید:

مشکلی را در آن مشاهده می‌کنید؟ اصل آن یا صحیح آن باید به شکل زیر باشد:


و این وارونه نمایش دادن‌ها، دقیقا مشکلی است که حین کار با iTextSharp برای نمایش متنی مثلا به همراه یک تاریخ شمسی وجود دارد. البته این مشکل هم اساسا به خود استاندارد یونیکد برمی‌گرد که یک سری کاراکتر را «کاراکتر ضعیف» معرفی کرده؛ برای مثال کاراکتر اسلش بکار رفته در یک تاریخ هم از این دست است. بنابراین PDF تولیدی توسط iTextSharp از دید استاندارد یونیکد مشکلی ندارد، زیرا یک «نویسه ضعیف» مثل اسلش نمی‌تواند جهت را تغییر دهد؛ مگر اینکه از یک «نویسه قوی» برای دستکاری آن استفاده شود. برای مثال این نویسه‌ها قوی هستند:

U+202A:   LEFT-TO-RIGHT EMBEDDING (LRE) 
U+202B:   RIGHT-TO-LEFT EMBEDDING (RLE)
U+202D:   LEFT-TO-RIGHT OVERRIDE (LRO)
U+202E:   RIGHT-TO-LEFT OVERRIDE (RLO)
U+202C:   POP DIRECTIONAL FORMATTING (PDF)

برای رسیدن به تصویر صحیح نمایش داده شده در بالا، متد FixWeakCharacters زیر را تهیه کرده‌ام که حداقل با iTextSharp جواب می‌ده:

using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace RleTests
{
class Program
{
const char RightToLeftEmbedding = (char)0x202B;
const char PopDirectionalFormatting = (char)0x202C;

static string FixWeakCharacters(string data)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;
var weakCharacters = new[] { @"\", "/", "+", "-", "=", ";", "$" };
foreach (var weakCharacter in weakCharacters)
{
data = data.Replace(weakCharacter, RightToLeftEmbedding + weakCharacter + PopDirectionalFormatting);
}
return data;
}

static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\Arial.ttf");
Font tahoma = FontFactory.GetFont("Arial", BaseFont.IDENTITY_H);

var table1 = new PdfPTable(1);
table1.WidthPercentage = 100;

var pdfCell = new PdfPCell
{
RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
Border = 0,
Phrase = new Phrase(FixWeakCharacters(
"تاریخ: " + "1390/11/18" + Environment.NewLine +
"شماره پروژه: " + "1/2/3/4/56" + Environment.NewLine +
"اسلش: " + " 12/A/13 " + Environment.NewLine +
"بک اسلش: " + " 12\\13\\14 " + Environment.NewLine +
"مساوی و جمع: " + " 2+3=5 " + Environment.NewLine +
"سمی کولون: " + " 2=1+1; " + Environment.NewLine +
"دلار: " + "12$" + Environment.NewLine +
"کاما: " + "12,34,67" + Environment.NewLine +
"نقطه: " + "12.34" + Environment.NewLine +
"پرانتز: " + "متن (ساده)"
),
tahoma)
};

table1.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table1);

}

Process.Start("Test.pdf");
}
}
}

از این نوع مشکلات حین کار با HTML هم هست؛ وارونه نمایش داده شدن تاریخ فارسی در بین یک متن راست به چپ. البته در آنجا راه حل زیر هم توصیه شده (بدون نیاز به دستکاری نویسه‌ها):

<span dir="ltr" style="display:inline">1390/11/19</span>

مطالب
iTextSharp و نمایش صحیح تاریخ در متنی راست به چپ

خروجی PDF زیر را در نظر بگیرید:

مشکلی را در آن مشاهده می‌کنید؟ اصل آن یا صحیح آن باید به شکل زیر باشد:


و این وارونه نمایش دادن‌ها، دقیقا مشکلی است که حین کار با iTextSharp برای نمایش متنی مثلا به همراه یک تاریخ شمسی وجود دارد. البته این مشکل هم اساسا به خود استاندارد یونیکد برمی‌گردد که یک سری کاراکتر را «کاراکتر ضعیف» معرفی کرده؛ برای مثال کاراکتر اسلش بکار رفته در یک تاریخ هم از این دست است. بنابراین PDF تولیدی توسط iTextSharp از دید استاندارد یونیکد مشکلی ندارد، زیرا یک «نویسه ضعیف» مثل اسلش نمی‌تواند جهت را تغییر دهد؛ مگر اینکه از یک «نویسه قوی» برای دستکاری آن استفاده شود. برای مثال این نویسه‌ها قوی هستند:

U+202A:   LEFT-TO-RIGHT EMBEDDING (LRE) 
U+202B:   RIGHT-TO-LEFT EMBEDDING (RLE)
U+202D:   LEFT-TO-RIGHT OVERRIDE (LRO)
U+202E:   RIGHT-TO-LEFT OVERRIDE (RLO)
U+202C:   POP DIRECTIONAL FORMATTING (PDF)

برای رسیدن به تصویر صحیح نمایش داده شده در بالا، متد FixWeakCharacters زیر را تهیه کرده‌ام که حداقل با iTextSharp جواب می‌ده:

using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace RleTests
{
class Program
{
const char RightToLeftEmbedding = (char)0x202B;
const char PopDirectionalFormatting = (char)0x202C;

static string FixWeakCharacters(string data)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;
var weakCharacters = new[] { @"\", "/", "+", "-", "=", ";", "$" };
foreach (var weakCharacter in weakCharacters)
{
data = data.Replace(weakCharacter, RightToLeftEmbedding + weakCharacter + PopDirectionalFormatting);
}
return data;
}

static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\Arial.ttf");
Font tahoma = FontFactory.GetFont("Arial", BaseFont.IDENTITY_H);

var table1 = new PdfPTable(1);
table1.WidthPercentage = 100;

var pdfCell = new PdfPCell
{
RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
Border = 0,
Phrase = new Phrase(FixWeakCharacters(
"تاریخ: " + "1390/11/18" + Environment.NewLine +
"شماره پروژه: " + "1/2/3/4/56" + Environment.NewLine +
"اسلش: " + " 12/A/13 " + Environment.NewLine +
"بک اسلش: " + " 12\\13\\14 " + Environment.NewLine +
"مساوی و جمع: " + " 2+3=5 " + Environment.NewLine +
"سمی کولون: " + " 2=1+1; " + Environment.NewLine +
"دلار: " + "12$" + Environment.NewLine +
"کاما: " + "12,34,67" + Environment.NewLine +
"نقطه: " + "12.34" + Environment.NewLine +
"پرانتز: " + "متن (ساده)"
),
tahoma)
};

table1.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table1);

}

Process.Start("Test.pdf");
}
}
}

از این نوع مشکلات حین کار با HTML هم هست؛ وارونه نمایش داده شدن تاریخ فارسی در بین یک متن راست به چپ. البته در آنجا راه حل زیر هم توصیه شده (بدون نیاز به دستکاری نویسه‌ها):

<span dir="ltr" style="display:inline">1390/11/19</span>

مطالب
نوشتن افزونه برای مرورگرها: قسمت اول : کروم
افزونه چیست؟
افزونه‌ها جزء مهمترین قسمت‌های یک مرورگر توسعه پذیر به شمار می‌آیند. افزونه‌ها سعی دارند تا قابلیت هایی را به مرورگر شما اضافه کنند. افزونه‌ها از آخرین فناوری‌های html,CSS و جاوااسکریپت تا به آنجایی که مرورگر آن‌ها را پشتیبانی کند، استفاده می‌کنند.
در این سری سعی خواهیم کرد برای هر مرورگر شناخته شده، یک افزونه ایجاد کنیم و ابتدا از آنجا که خودم از کروم استفاده می‌کنم، اولین افزونه را برای کروم خواهم نوشت.

این افزونه قرار است چه کاری انجام دهد؟
کاری که برای این افزونه تدارک دیده‌ام این است: موقعی‌که سایت dotnettips.info به روز شد مرا آگاه کند. این آگاه سازی را از طریق یک نوتیفیکیشن به اطلاع کاربر میرسانیم. صفحه تنظیمات این افزونه شامل گزینه‌های "آخرین مطالب"،"نظرات آخرین مطالب"،"آخرین اشتراک ها"و"آخرین نظرات اشتراک ها" خواهد بود که به طور پیش فرض تنها گزینه اول فعال خواهد بود و همچنین یک گزینه نیز برای وارد کردن یک عدد صحیح جهت اینکه به افزونه بگوییم هر چند دقیقه یکبار سایت را چک کن. چک کردن سایت هم از طریق فید RSS صورت می‌گیرد.

فایل manifest.json
این فایل برای ذخیره سازی اطلاعاتی در مورد افزونه به کار می‌رود که شامل نام افزونه، توضیح کوتاه در مورد افزونه و ورژن و ... به کار می‌رود که همه این اطلاعات در قالب یا فرمت json نوشته می‌شوند و در بالاترین حد استفاده برای تعریف اهداف افزونه و اعطای مجوز به افزونه از آن استفاده می‌کنیم. این فایل بخش‌های زیر را در یک افزونه تعریف می‌کند که به مرور با آن آشنا می‌شویم.


کد زیر را در فایل manifest.json می‌نویسیم:
{
  "manifest_version": 2,

  "name": "Dotnettips Updater",
  "description": "This extension keeps you updated on current activities on dotnettips.info",
  "version": "1.0",
  "icons": { "16": "icon.png",
           "48": "icon.png",
          "128": "icon.png" },

  "browser_action": {
    "default_icon": "icon.png",
    "default_popup": "popup.html"
  },
  "permissions": [
    "activeTab",
    "https://www.dntips.ir"
  ]
}
اطلاعات اولیه شامل نام و توضیح و ورژن افزونه است. ورژن برنامه برای به روزآوری افزونه بسیار مهم است. موقعی که ورژن جدیدی از افزونه ارائه شود، گوگل وب استور اعلان آپدیت جدیدی را برای افزونه میکند. آیکن قسمت‌های مختلف افزونه هم با icons مشخص می‌شود که در سه اندازه باید ارائه شوند و البته اگه اندازه آن نباشد scale می‌شود. قسمت بعدی تعریف UI برنامه هست که گوگل کروم، به آن Browser Action می‌گوید. در اینجا یک آیکن و همچنین یک صفحه اختصاصی برای تنظیمات افزونه معرفی می‌کنیم. این آیکن کنار نوار آدرس نمایش داده می‌شود و صفحه popup موقعی نشان داده می‌شود که کاربر روی آن کلیک می‌کند. آیکن‌ها برای browser action در دو اندازه 19 و 38 پیکسلی هستند و در صورتی که تنها یک آیکن تعریف شود، به صورت خودکار عمل scale و تغییر اندازه صورت می‌گیرد. برای تعیین عکس برای هر اندازه می‌توانید کد را به صورت زیر بنویسید:
"default_icon": {                    // optional
            "19": "images/icon19.png",           // optional
            "38": "images/icon38.png"            // optional
          }
قسمت popup برای نمایش تنظیمات به کار می‌رود و درست کردن این صفحه همانند صفحه همیشگی html هست و خروجی آن روی پنجره popup افزونه رندر خواهد شد.
گزینه default_title نیز یکی از دیگر خصیصه‌های مهم و پرکاربرد این قسمت هست که متن tooltip می‌باشد و موقعی که که کاربر، اشاره‌گر را روی آیکن ببرد نمایش داده می‌شود و در صورتی که نوشته نشود، کروم نام افزونه را نمایش می‌دهد؛ برای همین ما هم چیزی ننوشتیم.

صفحات پس‌زمینه
اگر بخواهید برای صفحه popup کد جاوااسکریت بنویسید یا از jquery استفاده کنید، مانند هر صفحه‌ی وبی که درست می‌کنید آن را کنار فایل popup قرار داده و در popup آنها را صدا کرده و از آن‌ها استفاده کنید. ولی برای پردازش هایی که نیاز به UI وجود ندارد، می‌توان از صفحات پس زمینه استفاده کرد. در این حالت ما دو نوع صفحه داریم:
  1. صفحات مصر یا Persistent Page
  2. صفحات رویدادگرا یا Events Pages
اولین نوع صفحه، همواره فعال و در حال اجراست و دومی موقعی فعال می‌شود که به استفاده از آن نیاز است. گوگل توصیه می‌کند که  تا جای ممکن از نوع دوم استفاده شود تا  مقدار حافظه مصرفی  حفظ شود  و کارآیی مروگر بهبود بخشیده شود. کد زیر یک صفحه پس زمینه را از نوع رویدادگرا می‌سازد. به وضوح روشن است در صورتی که خاصیت Persistent با true مقداردهی شود، این صفحه مصرانه در تمام وقت باز بودن مرورگر، فعال خواهد بود:
"background": {
    "scripts": ["background.js"],
    "persistent": false
}

Content Script یا اسکریپت محتوا
در صورتی که بخواهید با هر صفحه‌ای که باز یا رفرش می‌شود، به DOM آن دسترسی پیدا کنید، از این خصوصیت استفاده کنید. در کد زیر برای پردازش اطلاعات DOM از فایل جاوااسکریپت بهره برده و در قسمت matches می‌گویید که چه صفحاتی باید از این کد استفاده کنند که در اینجا از پروتکل‌های HTTP استفاده میشود و اگر مثلا نوع FTP یا file صدا زده شود کد مورد نظر اجرا نخواهد شد. در مورد اینکه matches چگونه کار می‌کند و چگونه می‌توان آن را نوشت، از این صفحه استفاده کنید.
"content_scripts": [
    {
        "matches": ["http://*/*", "https://*/*"],
        "js": ["content.js"]
    }
]

آغاز کدنویسی (رابط‌های کاربری)


اجازه دهید بقیه موارد را در حین کدنویسی تجربه کنیم و هر آنچه ماند را بعدا توضیح خواهیم داد. در اینجا من از یک صفحه با کد HTML زیر بهره برده ام که یک فرم دارد به همراه چهار چک باکس و در نهایت یک دکمه جهت ذخیره مقادیر. نام صفحه را popup.htm گذاشته ام و یک فایل popup.js هم دارم که در آن کد jquery نوشتم. قصد من این است که بتوان یک action browser به شکل زیر درست کنم:


کد html آن به شرح زیر است:
<html>
<head>
<meta charset="utf-8"/>

<script src="jquery.min.js"></script> <!-- Including jQuery -->
<script type="text/javascript" src="popup.js"></script>
</head>
<body style="direction:rtl;width:250px;">
<form >
<input type="checkbox" id="chkarticles" value="" checked="true">آخرین مطالب سایت</input><br/>
<input type="checkbox" id="chkarticlescomments" value="" >آخرین نظرات مطالب سایت</input><br/>
<input type="checkbox" id="chkshares" value="" >آخرین اشتراک‌های سایت</input><br/>
<input type="checkbox"  id="chksharescomments" value="" >آخرین نظرات اشتراک‌های سایت</input><br/>
<input id="btnsave" type="button" value="ذخیره تغییرات" />
    <div id="messageboard" style="color:green;"></div>
</form>

</body>
</html>
کد popup.js هم به شرح زیر است:
$(document).ready(function () {
    $("#btnsave").click(function() {
        var articles = $("#chkarticles").is(':checked');
        var articlesComments = $("#chkarticlescomments").is(':checked');
        var shares = $("#chkshares").is(':checked');
        var sharesComments = $("#chksharescomments").is(':checked');

        chrome.storage.local.set({ 'articles': articles, 'articlesComments': articlesComments, 'shares': shares, 'sharesComments': sharesComments }, function() {
            $("#messageboard").text( 'تنظیمات جدید اعمال شد');
        });
    });
});
در کد بالا موقعی که کاربر بر روی دکمه ذخیره، کلیک کند رویداد کلیک jquery فعال شده و مقادیر چک باکس‌ها را در متغیرهای مربوطه نگهداری می‌کند. نهایتا با استفاده از کلمه کلیدی کروم به ناحیه ذخیره سازی داده‌های کروم دست پیدا کرده و درخواست ذخیره مقادیر چک باکس را بر اساس ساختار نام و مقدار، ذخیره می‌کنیم و بعد از اعمال، توسط یک تابع callback به کاربر اعلام می‌کنیم که اطلاعات ذخیره شده است.
اولین مورد جدیدی که در بالا دیدیم، کلمه‌ی کلیدی chrome است. کروم برای توسعه دهندگانی که قصد نوشتن افزونه دارند api هایی را تدارک دیده است که میتوانید با استفاده از آنها به قسمت‌های مختلف مرورگر مثل بوک مارک یا تاریخچه فعالیت‌های مرورگر و ... دست پیدا کنید. البته برای اینکار باید در فایل manifest.json هم مجوز اینکار را درخواست نماییم. این ویژگی باید برای برنامه نویسان اندروید آشنا باشد. برای آشنایی هر چه بیشتر با مجوزها این صفحه را ببینید.
برای دریافت مجوز، کد زیر را به manifest اضافه می‌کنیم:
"permissions": [
    "storage"
  ]
مجوزی که در بالا درخواست کرده‌ایم مجوز دسترسی به ناحیه ذخیره سازی است. بعد از کلمه کلیدی chrome، کلمه‌ی local آمده است و می‌گوید که باید داده‌ها به صورت محلی و لوکال ذخیره شوند ولی اگر میخواهید داده‌ها در گوگل سینک شوند، باید به جای لوکال از کلمه کلیدی sync استفاده کنید یعنی:
chrome.storage.sync.set
فایل manifest نهایی:
{
  "manifest_version": 2,

  "name": "Dotnettips Updater",
  "description": "This extension keeps you updated on current activities on dotnettips.info",
  "version": "1.0",

  "browser_action": {
    "default_icon": "icon.png",
    "default_popup": "popup.html"
  },
  "permissions": [
    "storage"
  ]
}
الان باید 4 فایل داشته باشید: فایل آیکن، popup.htm,popup.js و manifest.json. همه را داخل یک دایرکتوری قرار داده و در مروگر کروم به قسمت extensions بروید و گزینه Developer mode را فعال کنید تا یک تستی از کد نوشته شده بگیریم. گزینه Load Unpacked Extension را بزنید و آدرس دایرکتوری ایجاد شده را به آن بدهید.
chrome://extensions

الان باید مانند تصویر بالا یک آیکن کنار نوار آدرس یا به قول گوگل، Omni box ببینید. گزینه‌ها را تیک بزنید و روی دکمه ذخیره کلیک کنید. باید پیام مقادیر ذخیره شدند، نمایش پیدا کند. الان یک مشکل وجود دارد؛ داده‌ها ذخیره می‌شوند ولی موقعی که دوباره تنظیمات افزونه را باز کنید حالت اولیه نمایش داده میشود. پس باید تنظیمات ذخیره شده را خوانده و به آن‌ها اعمال کنیم. کد زیر را جهت دریافت مقادیر ذخیره شده می‌نویسیم. اینبار به جای استفاده از متد set از متد get استفاده می‌کنیم. به صورت آرایه، رشته نام مقادیر را درخواست می‌کنیم و در تابع callback، مقادیر به صورت آرایه برای ما برگشت داده می‌شوند.
    chrome.storage.local.get(['articles', 'articlesComments', 'shares', 'sharesComments'], function ( items) {
        console.log(items[0]);
        $("#chkarticles").attr("checked", items["articles"]);
        $("#chkarticlescomments").attr("checked", items["articlesComments"]);
        $("#chkshares").attr("checked", items["shares"]);
        $("#chksharescomments").attr("checked", items["sharesComments"]);

    });
حالا برای اینکه افزونه‌ی شما متوجه تغییرات شود، به تب extensions رفته و در لیست افزونه‌ها به دنبال افزونه خود بگردید و گزینه Reload را انتخاب نمایید تا افزونه تغییرات را متوجه شود و صفحه را تست کنید.

Page Action
روش دیگر برای ارائه یک رابط کاربری، page action هست. این روش دقیقا مانند روش قبلی است، ولی جای آیکن عوض می‌شود. قبلا بیرون از نوار آدرس بود، ولی الان داخل نوار آدرس قرار می‌گیرد. جالب‌ترین نکته در این مورد این است که این آیکن در ابتدا مخفی شده است و شما تصمیم می‌گیرید که این آیکن چه موقع نمایش داده شود. مثلا آیکن RSS تنها موقعی نمایش داده می‌شود که وب سایتی که باز شده است، دارای محتوای RSS باشد یا بوک مارک کردن یک آدرس برای همه‌ی سایت‌ها باز باشد و سایر موارد.
کد زیر نحوه‌ی تعریف یک page action را در manifest نشان می‌دهد. ما در این مثال یک page action را به طور موقت اضافه می‌کنیم و موقعی هم آن را نشان میدهیم که سایت dotnettips.info باز باشد. دلیل اینکه موقت اضافه می‌کنیم این است که باید یکی از دو گزینه رابط کاربری که تا به حال گفتیم، استفاده شود. در غیر این صورت کروم در هنگام خواندن فایل manifest در هنگام افزودن افزونه به مرورگر، پیام خطا خواهد داد و این مطلب را به شما گوشزد می‌کند. پس نمی‌توان دو گزینه را همزمان داشت و من میخواهم افزونه را در حالت browser action ارائه کنم. پس در پروژه نهایی، این مطلب page action نخواهد بود. برای داشتن یک page action کد زیر را در manifest بنویسید.
  "page_action": {
    "default_icon": {
        "19": "images/icon19.png",
        "38": "images/icon38.png"
    },
    "default_popup": "popup.html"
گزینه page action تعریف شد حالا باید کاری کنیم تا هر موقع صفحه‌ای باز می‌شود چک کند آیا سایت مورد نظر است یا خیر، اینکار را توسط صفحه‌ی پردازشی انجام می‌دهیم. پس تکه کد زیر را هم به manifest اضافه می‌کنیم:
"background": {
    "scripts": ["page_action_validator.js"]
}

تا اینجا فایل جاوااسکریپت معرفی شد که کد زیر را دارد و در پس زمینه شروع به اجرا می‌کند.
function UrlValidation(tabId, changeInfo, tab) {
if (tab.url.indexOf('dotnettips.info') >-1) {
chrome.pageAction.show(tabId);
}
};
chrome.tabs.onUpdated.addListener(UrlValidation);
چون از api در این کد بهره برده‌ایم و آن هم مدیریت بر روی تب هاست، پس باید مجوز آن هم گرفته شود. کلمه "tabs" را در قسمت permissions اضافه کنید.
یک listener برای tabها ایجاد کرده‌ایم که اگر تب جدید ایجاد شد، یا تب قبلی به آدرس جدیدی تغییر پیدا کرد تابع UrlValidation را اجرا کند و در این تابع چک می‌کنیم که اگر url این تب شامل نام وب سایت می‌شود، page action روی این تب ظاهر شود. پس از انجام تغییرات، مجددا افزونه را بارگذاری می‌کنیم و تغییرات اعمال شده را می‌بینیم. سایت dotnettips را باز کنید یا صفحه را مجددا رفرش کنید تا تغییر اعمال شده را ببینید.

تغییرات موقت را حذف و کدها را به حالت قبلی یعنی browser action بر میگردانم.

OmniBox
omnibox یک کلمه کلیدی است که در نوار آدرس مرورگر وارد می‌شود و در واقع می‌توانیم آن را نوع دیگری از رابط کاربری بنامیم. موقعی که شما کلمه کلیدی رزرو شده را وارد می‌کنید، در نوار آدرس کلماتی نشان داده میشود که کاربر میتواند یکی از آن‌ها را انتخاب کند تا عملی انجام شود. ما هم قرار است این کار را انجام دهیم. به این مثال دقت کنید:
میخواهیم موقعی که کاربرکلمه net. را تایپ می‌کند، 5 عبارت آخرین مطالب و آخرین اشتراک‌ها و آخرین نظرات مطالب و آخرین نظرات اشتراک‌ها و صفحه اصلی سایت نمایش داده شود و با انتخاب هر کدام، کاربر به سمت آن صفحه هدایت شود.
برای افزودن کلمه کلیدی در manifest خطوط زیر را اضافه کنید:
"omnibox": { "keyword" : ".net" }
با نوشتن خط بالا کلمه net. در مرورگر یک کلمه‌ی کلیدی به حساب خواهد آمد و موقعی که کاربر این کلمه را وارد کند، در سمت راست نوشته خواهد شد. در این حالت باید کلید تب را بزند تا به محیط دستوری آن برود.

در این حین می‌توانیم همزمان با تایپ کاربر، دستوراتی را به آن نشان بدهیم. من دوست دارم موقعی که کاربر حرفی را وارد کرد، لیستی از نام صفحات نوشته شود.

 
 برای اینکار باید کدنویسی کنیم ، پس یک فایل پس زمینه را به manifest معرفی کنید:
"background": {
    "scripts": ["omnibox.js"]
در فایل ominbox.js دستوراتی که مرتبط با omnibox است را می‌نویسیم و کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
chrome.omnibox.onInputChanged.addListener(function(text, suggest) {
    suggest([
  {content: ".net tips Home Page", description: "صفحه اصلی"},
      {content: ".net tips Posts", description: "آخرین مطالب"},
      {content: ".net tips News", description: "آخرین نظرات مطالب"},
      {content: ".net tips Post Comments", description: "آخرین اشتراک ها"},
      {content: ".net tips News Comments", description: "آخرین نظرات اشتراک ها"}
    ]);
});
chrome.omnibox شامل 4 رویداد می‌شود:
 onInputStarted   بعد از اینکه کاربر کلمه کلیدی را وارد کرد اجرا می‌شود
onInputChanged 
  بعد از وارد کردن کلمه کلیدی هربار که کاربر تغییری در ورودی نوارد آدرس می‌دهد اجرا می‌شود.
 onInputEntered   کاربر ورودی خود را تایید می‌کند. مثلا بعد از وارد کردن، کلید enter را می‌فشارد
 onInputCancelled  کاربر از وارد کردن ورودی منصرف شده است؛ مثلا کلید ESC را فشرده است. 
با نوشتن chrome.omnibox.onInputChanged.addListener ما یک listener ساخته‌ایم تا هر بار کاربر ورودی را تغییر داد، یک تابع callback که دو آرگومان را دارد، صدا بزند. این آرگومان‌ها یکی متن ورودی‌است و دیگری آرایه‌ی suggest که شما با تغییر آرایه می‌توانید عباراتی که همزمان با تایپ به کاربر پیشنهاد می‌شود را نشان دهید. البته می‌توانید با تغییر کد کاری کنید تا بر اساس حروفی که تا به حال تایپ کرده‌اید، دستورات را نشان دهد؛ ولی من به دلیل اینکه 5 دستور بیشتر نبود و کاربر راحت باشد، چنین کاری نکردم. همچنین وقتی شما برای هر یک description تعریف کنید، به جای نام پیشنهادی، توضیح آن را نمایش می‌دهد.
حالا وقت این است که کد زیر را جهت اینکه اگر کاربر یکی از کلمات پیشنهادی را انتخاب کرد، به صفحه‌ی مورد نظر هدایت شود، اضافه کنیم:
chrome.omnibox.onInputEntered.addListener(function (text) {

var location="";
    switch(text)
{
case ".net tips Posts":
location="https://www.dntips.ir/postsarchive";
break;
case ".net tips News":
location="https://www.dntips.ir/newsarchive";
break;
case ".net tips Post Comments":
location="https://www.dntips.ir/commentsarchive";
break;
case".net tips News Comments":
location="https://www.dntips.ir/newsarchive/comments";
break;
default:
location="https://www.dntips.ir/";
}

    chrome.tabs.getSelected(null, function (tab) {
        chrome.tabs.update(tab.id, { url: location });
    });
});
ابتدا یک listener برای روی رویداد onInputEntered قرار داده تا وقتی کاربر عبارت وارد شده را تایید کرد، اجرا شود. در مرحله بعد چک می‌کنیم که عبارت وارد شده چیست و به ازای هر عبارت مشخص شده، آدرس آن صفحه را در متغیر location قرار می‌دهیم. در نهایت با استفاده از عبارت chrome.tabs.getSelected تب انتخابی را به یک تابع callback بر میگردانیم. اولین آرگومان windowId است، برای زمانی که چند پنجره کروم باز است که می‌توانید وارد نکنید تا پنجره فعلی و تب فعلی محسوب شود. برای همین نال رد کردیم. در تابع برگشتی، شیء tab شامل اطلاعات کاملی از آن تب مانند url و id و title می‌باشد و در نهایت با استفاده از دستور chrome.tabs.update اطلاعات تب را به روز می‌کنیم. آرگومان اول id تب را میدهیم تا بداند کدام تب باید تغییر کند و آرگومان بعدی می‌توانید هر یک از ویژگی‌های تب از قبیل آدرس فعلی یا عنوان آن و ... را تغییر دهید که ما آدرس آن را تغییر داده ایم.

Context Menu
یکی دیگر از رابط‌های کاربری، منوی کانتکست هست که توسط chrome.contextmenus ارائه می‌شود و به مجوز "contextmenus" نیاز دارد. فعال سازی منوی کانتکست در قسمت‌های زیر ممکن است:
all, page, frame, selection, link, editable, image, video, audio 
من گزینه‌ی dotenettips.info را برای باز کردن سایت، به Contextmenus اضافه می‌کنم. کد را در فایلی به اسم contextmenus.js ایجاد می‌کنم و در قسمت background آن را معرفی می‌کنم. برای باز کردن یک تب جدید برای سایت، نیاز به chrome.tabs داریم که البته  نیاز به مجوز tabs هم داریم.
محتوای فایل contextmenus.js
var root = chrome.contextMenus.create({
    title: 'Open .net tips',
    contexts: ['page']
}, function () {
    var Home= chrome.contextMenus.create({
        title: 'Home',
        contexts: ['page'],
        parentId: root,
        onclick: function (evt) {
            chrome.tabs.create({ url: 'https://www.dntips.ir' })
        }
    });
var Posts = chrome.contextMenus.create({
        title: 'Posts',
        contexts: ['page'],
        parentId: root,
        onclick: function (evt) {
            chrome.tabs.create({ url: 'https://www.dntips.ir/postsarchive/' })
        }
    });
});
در کد بالا یک گزینه به context menu اضافه میشود و دو زیر منو هم دارد که یکی صفحه‌ی اصلی سایت را باز میکند و دیگری هم صفحه‌ی مطالب سایت را باز می‌کند.

تا به اینجا ما قسمت ظاهری کار را آماده کرده ایم و به دلیل اینکه مطلب طولانی نشود، این مطلب را در دو قسمت ارائه خواهیم کرد. در قسمت بعدی نحوه خواندن RSS و اطلاع رسانی و دیگر موارد را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax
یکی از سوالات رایجی که زیاد پرسیده می‌شود این است که چطور باید یک تصویر را به همراه فیلدهای دیگر به سمت سرور ارسال کرد. اکثر مثال‌های آپلود عکس بدین صورت هستند که از یک کتابخانه پویا استفاده می‌کنند که همان لحظه عکس را به سمت سرور ارسال میکنند. ولی یک مثال و کاربرد بسیار ساده این است که من میخواهم اطلاعات فرم و عکس Input File را به همراه یکدیگر همزمان ارسال نمایم که اتفاقا این مسئله به شدت هم اتفاق می‌افتد. برای مثال شما اطلاعات یک دانش آموز را وارد سیستم میکنید که به صورت ایجکسی به سمت سرور ارسال می‌شوند و حالا نیاز است که تصویر دانش آموز هم وارد سیستم شود که ارسال این تصویر نیز از طریق یک input File رخ می‌دهد. نحوه کار با یک input File در سمت سرور در سایت جاری پرداخته شده است که برای پرهیز از تکرار از آن خودداری میکنم.

XMLHttpRequest رابطی است که به شما امکان نقل و انتقالات را از سمت کاربر، به سمت سرور و سپس دریافت پاسخ آن را می‌دهد. این رابط طوری طراحی شده‌است که دیگر برای این جابجایی نیازی به بارگزاری مجدد کل صفحه نباشد و قسمتی از اطلاعات صفحات به روز شوند، مزاحمتی برای کاربر ایجاد نشود. به همین دلیل از این رابط، در پشت صحنه‌های عملیات ایجکسی استفاده زیادی می‌شود. در این مقاله با استفاده از خصوصیتی به نام request.IsAjax بررسی می‌شود که آیا درخواست رسیده به سرور از نوع ایجکسی است یا خیر. اگر به سورس نوشته شده این متد نگاه دقیق‌تری بیندازیم، متوجه می‌شویم کاری که این متد انجام می‌دهد، در واقع در یک خط خلاصه می‌شود و آن بررسی هدری برای وجود درخواست از نوع XMLHttpRequest است:
return request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest";
برای اطلاعات بیشتر در مورد این رابط، خصوصیت‌ها، متدهایش و پشتیبانی سایر مرورگرها از این خواص، بهتر است به صفحه مستندات موزیلا نگاهی بیندازید.

یکی از متدهای این رابط، متد ارسال آن (send) می‌باشد که میتواند رابطی به نام formData را انتقال دهد و این رابط از نوع مجموعه‌ای از کلید و مقدارهاست. این رابط زمانی به کار گرفته می‌شود که انکدینگ فرم خود را بر روی multipart/form-data قرار داده باشید. این ساختار می‌تواند توسط دستور for of بررسی گردد. برای آشنایی بیشتر با متدهای آن این صفحه را مطالعه فرمایید.
هنگام ارسال فایل در حالت postback، ما فرم را بر روی multipart قرار می‌دهیم تا امکان ارسال آن توسط formData مهیا شود. ولی از آنجاکه ما از ایجکس استفاده می‌کنیم، بهتر است که خودمان مستقیما از این ساختار استفاده کنیم.

بخشی از فرم Html
<div>
  <label>تصویر</label>
  <div>
    <input id="picture" type="file" data-buttonText="انتخاب تصویر">
  </div>
</div>

<div>
  <label>کد ملی</label>
  <div>
    <input id="txtNationalCode" required="" maxlength="10" type="text">
  </div>
</div>

<div>
  <label>نام</label>
  <div>
    <input id="txtName" type="text" maxlength="50" required="">
  </div>
</div>

<div class="form-group">
  <div class="col-sm-4 col-sm-offset-2">
    <button class="btn btn-primary" id="btnSubmit" type="submit">ذخیره</button>
    <button class="btn btn-white" id="btnClear" type="submit">لغو</button>
  </div>
</div>
برای زیباسازی  کار، برای المان input File در بالا، از کتابخانه Bootstrap FileStyle استفاده شده‌است.
سپس کد جی کوئری زیر را می‌نویسیم:
 var formData = new FormData();
        formData.append('FirstName', $("#txtName").val());
        formData.append('NationalCode', $("#txtNationalCode").val());

        jQuery.each($('#picture')[0].files, function (i, file) {
            formData.append('picture-'+i, file);
        });

 $.ajax({
            type: "POST",
            dataType: "json",
            url: address,
            data: formData,
            success:
                function (data) {
                //.....

                },
            error:
                function (data) {
                  //......
                }
        });
در کد بالا ابتدا یک شیء FormData ایجاد می‌شود و سپس کلیدو مقدارهایی نیز به آن انتساب داده می‌شوند. در صورتیکه Input File شما، امکان آپلود چندین فایل همزمان را می‌دهد، می‌توانید با استفاده از حلقه‌ی مورد نظر، یکی یکی آن‌ها را به این شیء اضافه کنید و به ترتیب اسامی pictue-0 ,picture-1 و ... به آن‌ها انتساب داده می‌شود. در نهایت تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که روال همیشگی را طی کنید و این شیء را به عنوان data، در اختیار متد ajax قرار دهید تا ارسال شود.

توجه به این نکته ضروری است و با توجه کدهایی که در نت دیدم و بسیاری از آن حتی به عنوان پاسخ صحیح در نظر گرفته شده بودند این است که شیء FormData شامل هیچ سازنده‌ای نیست و باید با استفاده از متد append آن‌ها را اضافه کنید.
مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
در قسمت قبل، اولین کامپوننت React خود را ایجاد کردیم و سپس جزئیات بیشتری از عبارات JSX را مانند نحوه‌ی تعریف المان‌های مختلف و تنظیم مقادیر ویژگی‌های آن‌را بررسی کردیم. در ادامه‌ی همان مثال، در این قسمت، نحوه‌ی نمایش لیست‌ها و تعریف و مدیریت رویدادها را در کامپوننت‌های React، بررسی می‌کنیم.


نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در کامپوننت‌های React

فرض کنید می‌خواهیم لیستی از تگ‌ها را رندر کنیم. برای این منظور ابتدا داده‌های مرتبط را به خاصیت state کامپوننت، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };
اکنون می‌خواهیم tags را توسط المان‌های ul و ui رندر کنیم. اگر با Angular کار کرده باشید، به همراه یک دایرکتیو ngFor است که توسط آن می‌توان یک حلقه را در قالب جاری، پیاده سازی و رندر کرد. اما در React و عبارات JSX، چیزی به نام مفهوم حلقه‌ها وجود خارجی ندارد؛ چون JSX یک templating engine نیست. فقط بیان ساده‌ی المان‌هایی است که قرار است توسط کامپایلر Babel به کدهای جاوا اسکریپتی ترجمه شوند. بنابراین اکنون این سؤال وجود دارد که چگونه می‌توان لیستی از عناصر را در اینجا رندر کرد؟
در مطلب «React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2» در مورد متد Array.map بحث شد. در اینجا می‌توان توسط متد map، هر المان آرایه‌ی تگ‌ها را به یک المان React تبدیل و سپس رندر کرد:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        <ul>
          {this.state.tags.map(tag => (
            <li>{tag}</li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
در این مثال، داخل المان ul، با یک {} شروع می‌کنیم تا بتوان به صورت پویا به مقدار آرایه‌ی this.state.tags دسترسی پیدا کرد. سپس متد map را بر روی این آرایه فراخوانی می‌کنیم. متد map، هر عضو آرایه‌ی tags را به callback function آن ارسال کرده و خروجی آن‌را به صورت یک عبارت JSX که در نهایت به یک المان جاوا اسکریپتی خالص ترجمه خواهد شد، تبدیل می‌کند. این فرآیند سبب رندر لیست tags می‌شود:


هرچند اکنون لیستی از تگ‌ها در مرورگر رندر شده‌اند، اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، یک اخطار نیز درج شده‌است. علت اینجا است که React نیاز دارد تا بتواند هر آیتم رندر شده را به صورت منحصربفردی شناسایی کند. هدف این است که بتواند در صورت تغییر state هر المان در DOM مجازی خودش، خیلی سریع تشخیص دهد که چه چیزی تغییر کرده و فقط کدام قسمت خاص را باید در DOM اصلی، درج و به روز رسانی کند. برای رفع این مشکل، ویژگی key را به هر المان li در کدهای فوق اضافه می‌کنیم:
<li key={tag}>{tag}</li>
البته در مثال ما تگ‌ها منحصربفرد هستند؛ بنابراین استفاده‌ی از آن‌ها به عنوان key، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. در یک برنامه‌ی مفصل‌تر، تگ‌ها می‌توانند شیء بوده و هر شیء دارای خاصیت id باشد که در این حالت فرضی می‌توان از tag.id به عنوان key استفاده کرد. همچنین باید دانست که این key فقط نیاز است در لیست ul، منحصربفرد باشد و نیازی نیست تا در کل DOM منحصربفرد باشد.


رندر شرطی عناصر در کامپوننت‌های React

در اینجا می‌خواهیم اگر تگی وجود نداشت، پیام متناسبی ارائه شود؛ در غیراینصورت لیست تگ‌ها همانند قبل نمایش داده شود (رندر شرطی یا conditional rendering). برای انجام اینکار در React، برخلاف Angular، دارای دایرکتیوهای ساختاری if/else نیستیم؛ چون همانطور که عنوان شد، JSX یک templating engine نیست. به همین جهت برای رندر شرطی المان‌ها در React، باید از همان جاوا اسکریپت خالص کمک بگیریم:
  renderTags() {
    if (this.state.tags.length === 0) {
      return <p>There are no tags!</p>;
    }

    return (
      <ul>
        {this.state.tags.map(tag => (
          <li key={tag}>{tag}</li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
یک روش حل این مساله، نوشتن متدی است که به همراه یک if/else است. در اینجا اگر آرایه‌ی تگ‌ها، دارای عنصری نبود، یک پاراگراف متناظر نمایش داده می‌شود، در غیراینصورت همان قسمت رندر لیست تگ‌ها را که توسعه دادیم، بازگشت می‌دهیم. بنابراین این متد، دو خروجی JSX را بسته به شرایط مختلف می‌تواند داشته باشد. سپس از این متد به صورت {()this.renderTags} در متد render اصلی استفاده می‌کنیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        {this.renderTags()}
      </div>
    );
  }
برای آزمایش آن هم یکبار آرایه‌ی tags را به نحو زیر خالی کنید:
  state = {
    count: 0,
    tags: []
  };

روش دوم حل این نوع مساله‌ها، استفاده از روش زیر است؛ در این حالت خاص، فقط یک if را داریم، بدون وجود قسمت else:
{this.state.tags.length === 0 && "Please create a new tag!"}
ابتدا شرط مدنظر نوشته می‌شود، سپس پیامی را که باید در این حالت ارائه شود، پس از && می‌نویسیم. در مثال فوق اگر آرایه‌ی tags خالی باشد، پیامی نمایش داده می‌شود.
اما این روش چگونه کار می‌کند؟! در اینجا && را به دو مقدار مشخص اعمال کرده‌ایم. یکی حاصل یک مقایسه است و دیگری یک مقدار رشته‌ای مشخص. در جاوا اسکریپت برخلاف سایر زبان‌های برنامه نویسی، می‌توان && را بین دو مقدار غیر Boolean نیز اعمال کرد. در جاوا اسکریپت، یک رشته‌ی خالی به false تعبیر می‌شود و اگر تنها دارای یک حرف باشد، true درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه در ترکیب 'true && 'Hi، هر دو قسمت به true تفسیر می‌شوند. در این حالت موتور جاوا اسکریپت، دومین عبارت (آخرین عبارت && شده) را بازگشت می‌دهد. همچنین در جاوا اسکریپت عدد صفر به false تفسیر می‌شود. بنابراین ترکیب true && 'Hi' && 1 مقدار 1 را بازگشت می‌دهد؛ چون عدد 1 هم از دیدگاه جاوا اسکریپت به true تفسیر خواهد شد.


مدیریت رخ‌دادها در React


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، رخ‌دادهای استاندارد DOM، دارای خواص معادل React ای نیز هستند. برای مثال زمانیکه می‌نویسیم onClick، دقیقا متناظر است با یک خاصیت المان React در عبارات JSX. بنابراین این نام‌ها حساس به کوچکی و بزرگی حروف نیز هستند.
روش تعریف متدهای رخ‌دادگردان در اینجا، با ذکر فعل handle شروع می‌شود:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!");
  }
سپس ارجاعی از این متد را (نه فراخوانی آن‌را)، به خاصیت برای مثال onClick ارسال می‌کنیم:
<button
    onClick={this.handleIncrement}
    className="btn btn-secondary btn-sm"
>
    Increment
</button>
اگر دقت کنید، onClick، ارجاع this.handleIncrement را دریافت کرده‌است (یعنی بدون () ذکر شده‌است) و نه فراخوانی این متد را (با ذکر ()).
اکنون اگر این فایل را ذخیره کرده و خروجی را در مرورگر بررسی کنیم، با هربار کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، یک console.log صورت می‌گیرد.

در ادامه می‌خواهیم در این رخ‌دادگردان، مقدار this.state.count را افزایش دهیم. برای این منظور ابتدا مقدار this.state.count را به نحو زیر لاگ می‌کنیم:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
پس از ذخیره‌ی فایل و اجرای برنامه، اینبار با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بلافاصله خطای «Uncaught TypeError: Cannot read property 'state' of undefined» در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود. عنوان می‌کند که شیء this در این متد، undefined است؛ بنابراین امکان خواندن خاصیت state از آن وجود ندارد.


bind مجدد شیء this در رخ‌دادگردان‌های React

در مورد this و bind مجدد آن در مطلب «React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1» مفصل بحث کردیم و در اینجا می‌خواهیم از نتایج آن استفاده کنیم.
همانطور که مشاهده کردید، در متد رویدادگران handleIncrement، به شیء this دسترسی نداریم. چرا؟ چون this در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی، متفاوت رفتار می‌کند. بسته به اینکه یک متد یا تابع، چگونه فراخوانی می‌شود، this می‌تواند اشیاء متفاوتی را بازگشت دهد. اگر تابعی به عنوان یک متد و جزئی از یک شیء فراخوانی شود، this در این حالت همواره ارجاعی را به آن شیء باز می‌گرداند. اما اگر آن تابع به صورت متکی به خود فراخوانی شد، به صورت پیش‌فرض ارجاعی را به شیء سراسری window مرورگر، بازگشت می‌دهد و اگر strict mode فعال باشد، تنها undefined را بازگشت می‌دهد. به همین جهت است که در اینجا خطای undefined بودن this را دریافت می‌کنیم.
یک روش حل این مشکل که پیشتر نیز در مورد آن توضیح دادیم، استفاده از متد bind است:
  constructor() {
    super();
    console.log("constructor", this);
    this.handleIncrement = this.handleIncrement.bind(this);
  }
زمانیکه شیءای از نوع کلاس جاری ایجاد می‌شود، متد constructor آن نیز فراخوانی خواهد شد. در این مرحله دسترسی کاملی به شیء this وجود دارد که نمونه‌ی آن‌را با console.log نوشته شده می‌توانید آزمایش کنید. در اینجا چون کامپوننت جاری از کلاس Component مشتق شده‌است، پیش از دسترسی به شیء this، نیاز است سازنده‌ی کلاس پایه توسط متد super فراخوانی شود. اکنون که به this دسترسی داریم، می‌توان توسط متد bind، مقدار شیء this شیءای دیگر مانند this.handleIncrement را تنظیم مجدد کنیم (متدها نیز در جاوا اسکریپت شیء هستند). خروجی آن، یک وهله‌ی جدید از شیء handleIncrement است که this آن اینبار به وهله‌ای از شیء جاری اشاره می‌کند. به همین جهت خروجی آن‌را به this.handleIncrement انتساب می‌دهیم تا مشکل تعریف نشده بودن this آن برطرف شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بجای this.state.count لاگ شده، مقدار آن که صفر است، در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود.


این یک روش است که کار می‌کند؛ اما کمی طولانی است و به ازای هر روال رویدادگردانی باید دقیقا به همین نحو تکرار شود. روش دیگر، تبدیل متد handleIncrement به یک arrow function است و همانطور که در قسمت دوم این سری نیز بررسی کردیم، arrow functionها، this شیء جاری را بازنویسی نمی‌کنند؛ بلکه آن‌را به ارث می‌برند. بنابراین ابتدا کدهای سازنده‌ی فوق را حذف می‌کنیم (چون دیگر نیازی به آن‌ها نیست) و سپس متد handleIncrement سابق را به صورت زیر، تبدیل به یک arrow function می‌کنیم:
  handleIncrement = () => {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
به این ترتیب با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مجددا همان خروجی تصویر قبلی را دریافت می‌کنیم؛ این روش ساده‌تر و تمیزتر است و نیازی به rebind دستی تک تک رویدادگردان‌های کامپوننت جاری در این حالت وجود ندارد.


به روز رسانی state در کامپوننت‌های React

اکنون که در روال رویدادگردان handleIncrement به شیء this و سپس مقدار this.state.count آن دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌خواهیم با هربار کلیک بر روی این دکمه، یک واحد مقدار آن‌را افزایش داده و در UI نمایش دهیم.
در React، خواص شیء state را جهت نمایش آن‌ها در UI، مستقیما تغییر نمی‌دهیم. به عبارت دیگر نوشتن یک چنین کدی در React برای به روز رسانی UI، مرسوم نیست:
  handleIncrement = () => {
    this.state.count++;
  };
اگر تغییر فوق را اعمال و سپس برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment ... اتفاقی رخ نمی‌دهد! رفتار React با Angular متفاوت است و در اینجا هرچند توسط فراخوانی {()this.formatCount} کار نمایش خاصیت count انجام می‌شود، اما به ظاهر، تغییرات مقدار count، به عبارات JSX متصل نیست. در کامپوننت‌های Angular اگر مقدار خاصیتی را تغییر دهید و اگر این خاصیت در قالب آن کامپوننت، به آن خاصیت bind شده باشد، شاهد به روز رسانی آنی UI خواهید بود (Change Detection آنی و به ازای هر تغییری)؛ اما در React خیر. هرچند در همان Angular هم توصیه می‌شود که از حالت changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush برای رسیدن به حداکثر کارآیی نمایشی کامپوننت‌ها استفاده شود؛ حالت OnPush در Angular، به روش تشخیص تغییرات React که در ادامه توضیح داده می‌شود، بیشتر شبیه است.

در کدهای فوق هرچند با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مقدار count افزایش یافته‌است، اما React از وقوع این تغییرات مطلع نیست. به همین جهت است که هیچ تغییری را در UI برنامه مشاهده نمی‌کنید.
با اجرای قطعه کد فوق، یک چنین اخطاری نیز در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:
  Line 33:5:  Do not mutate state directly. Use setState()  react/no-direct-mutation-state

برای رفع این مشکل باید از یکی از متدهای به ارث برده شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component، به نام setState استفاده کرد. به این ترتیب به React اعلام می‌کنیم که state تغییر کرده‌است (فعالسازی Change Detection، فقط در صورت نیاز). سپس React شروع به محاسبه‌ی تغییرات کرده و در نتیجه قسمت‌های متناظری از UI را برای هماهنگ سازی DOM مجازی خودش با DOM اصلی، به روز رسانی می‌کند.
زمانیکه از متد setState استفاده می‌کنیم، شیءای را باید به صورت یک پارامتر به آن ارسال کنیم. در این حالت مقادیر آن یا به خاصیت state جاری اضافه می‌شوند و یا در صورت از پیش موجود بودن، همان خواص را بازنویسی می‌کنند:
  handleIncrement = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
در اینجا به متد this.setState که از قسمت extends Component جاری به ارث رسیده‌است، یک شیء را با خاصیت count و مقدار جدیدی، ارسال می‌کنیم.
در این مرحله، فایل جاری را ذخیره کرده و پس از بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید. اینبار ... کار می‌کند! چون React از تغییرات مطلع شده‌است:


وقتی state تغییر می‌کند، چه اتفاقاتی رخ می‌دهند؟

با فراخوانی متد this.setState، به React اعلام می‌کنیم که state یک کامپوننت قرار است تغییر کند. سپس React فراخوانی مجدد متد Render را در صف اجرایی خودش قرار می‌دهد تا در زمانی در آینده، اجرا شود؛ این فراخوانی async است. کار متد render، بازگشت یک المان جدید React است. در اینجا DOM مجازی React از چند المان، به صورت یک div و دو فرزند دکمه و span تشکیل شده‌است. در این حالت یک DOM مجازی قدیمی نیز از قبل (پیش از اجرای مجدد متد render) وجود دارد. در این لحظه، React این دو DOM مجازی را کنار هم قرار می‌دهد و محاسبه می‌کند که در اینجا دقیقا کدام المان‌ها نسبت به قبل تغییر کرده‌اند. برای نمونه در اینجا تشخیص می‌دهد که span است که تغییر کرده، چون مقدار count، توسط آن نمایش داده می‌شود. در این حالت از کل DOM اصلی، تنها همان span تغییر کرده را به روز رسانی می‌کند و نه کل DOM را (و نه اعمال مجدد کل المان‌های حاصل از متد render را).
این مورد را می‌توان به نحو زیر آزمایش و مشاهده کرد:
در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد:



ارسال پارامترها به متدهای رویدادگردان

تا اینجا متد handleIncrement، بدون پارامتر تعریف شده‌است. فرض کنید در یک برنامه‌ی واقعی قرار است با کلیک بر روی این دکمه، id یک محصول را نیز به handleIncrement، منتقل و ارسال کنیم. اما در onClick={this.handleIncrement} تعریف شده، یک ارجاع را به متد handleIncrement داریم. بنابراین برای حل این مساله نمی‌توان از روشی مانند onClick={this.handleIncrement(1)} استفاده کرد که در آن عدد فرضی 1 به صورت آرگومان متد handleIncrement ذکر شده‌است.
یک روش حل این مساله، تعریف متد دومی است که متد handleIncrement پارامتر دار را فراخوانی می‌کند:
  doHandleIncrement = () => {
    this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" });
  };
و در این حالت برای مثال متد handleIncrement یک شیء را پذیرفته‌است:
  handleIncrement = product => {
    console.log(product);
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
سپس بجای تعریف onClick={this.handleIncrement}، از متد doHandleIncrement استفاده خواهیم کرد؛ یعنی onClick={this.doHandleIncrement}

هرچند این روش کار می‌کند، اما بیش از اندازه طولانی شده‌است. راه حل بهتر، استفاده از یک inline function است:
onClick={() => this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" })}
یعنی کل arrow function مربوط به doHandleIncrement را داخل onClick قرار می‌دهیم و چون یک سطری است، نیازی به ذکر {} و سمی‌کالن انتهای آن‌را هم ندارد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part02.zip
مطالب
انواع روش‌های خلاقانه تولید رشته‌های تصادفی
حتما برای شما هم پیش آمده‌است که در پروژه‌ای نیاز داشتید تا رشته‌ای تصادفی را تولید کنید. کد تصادفی میتواند کاربردهایی چون تولید رمز، تولید شناسه، تولید url ، تولید کد فعال سازی و مواردی از این قبیل را داشته باشد.
احتمالا برای ساخت کد یا رشته تصادفی، اولین چیزی که به ذهن شما می‌رسد، استفاده از کلاس random می‌باشد. اما روش‌های خلاقانه و جالب زیادی وجود دارند که برای این کار استفاده می‌شوند. در اینجا می‌خواهیم تعدادی از آنها را با هم بررسی کنیم.


روش‌های تولید اعداد یا رشته تصادفی: 

1- معمول‌ترین روش تولید یک کد شش رقمی با استفاده از کلاس random 

[TestMethod]
public void TestRandomClass()
{
    var code = new Random().Next(100000, 999999);
    Assert.IsTrue(code.ToString().Length == 6);
}

2- تولید با استفاده کلاس Random و Enumerable
[TestMethod]
public void TestRandomWithEnumerable()
{
    var chars = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ0123456789";
    var random = new Random();
    var result = new string(
        Enumerable.Repeat(chars, 6)
        .Select(s => s[random.Next(s.Length)])
        .ToArray());
    Assert.IsTrue(result.Length == 6);
}
البته بدیهی هست که در قسمت chars می‌توانید هر نوع کاراکتری را قرار دهید و کد نهایی بر آن مبنا تولید می‌شود. مثلا می‌توانید فقط اعداد را مشخص کنید و در این حالت رشته‌ی خروجی فقط شامل رقم خواهد بود. اگر خواستید رشته‌ی طولانی‌تری را تولید کنید، کافی ست طول مورد نیاز را با عدد 6 در کد بالا جایگزین کنید.
مثلا برای تولید رمز عبور از لیست زیر می‌تونید استفاده کنید:
var chars = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ0123456789abcdefghijklmnopqrstuwxyz~!@#$%^&*";

3- تولید کد با استفاده از guid
Guid.NewGuid().ToString().Replace("-", string.Empty).Substring(0, 6);
یا
Guid.NewGuid().ToString("n").Substring(0, 6);
کد ("ToString("n کاراکترهای غیرعددی را از رشته‌ی مورد نظر حذف میکند.

4 - تولید با استفاده از کلاس RNGCryptoServiceProvider 
بعضی‌ها روش‌های ویژه را می‌پسندند. البته استفاده از این کلاس مزایا و معایب خودش را دارد. از نظر سرعت نسبت به کلاس random پایین‌تر هست، چون محاسبات بیشتری دارد.
public static string GetUniqueKey(int maxSize)
        {
            char[] chars = new char[62];
            chars =
            "abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();
            byte[] data = new byte[1];
            using (RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider())
            {
                crypto.GetNonZeroBytes(data);
                data = new byte[maxSize];
                crypto.GetNonZeroBytes(data);
            }
            StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
            foreach (byte b in data)
            {
                result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
            }
            return result.ToString();
        }
    }

5 - استفاده از متد Path.GetRandomFileName 
کاربرد اصلی این متد در واقع تولید نام فایلی تصادفی است؛ ولی از آن برای تولید رشته هم استفاده میکنند. 
متد Path.GetRandomFileName  در پشت صحنه از همان کلاس RNGCryptoServiceProvider  برای تولید نام فایل استفاده میکند.
public string Get8CharacterRandomString()
{
    string path = Path.GetRandomFileName();
    path = path.Replace(".", ""); // Remove period.
    return path.Substring(0, 6);  // Return 6 character string
}

6- تولید کد با استفاده از کلاس random و linq
var chars = "abcdefghijklmnopqrstuvwxyz123456789".ToArray();
string pw = Enumerable.Range(0, passwordLength)
                      .Aggregate(
                          new StringBuilder(),
                          (sb, n) => sb.Append((chars[random.Next(chars.Length)])),
                          sb => sb.ToString());

نتیجه
مطمئنا روش‌های زیادی برای تولید رشته تصادفی وجود دارند و البته همه شباهت‌هایی نیز دارند و در لایه‌های یایین‌تر، دارای اصولی مشترک هستند.موارد بالا فقط روش‌های متفاوت تولید کد نهایی را نشان می‌دهند که شما بسته به نیاز خود میتوانید از آنها استفاده کنید.
شما چه روش‌هایی را برای این کار می‌شناسید؟

مطالب
اعمال کنترل دسترسی پویا در پروژه‌های ASP.NET Core با استفاده از AuthorizationPolicyProvider سفارشی

در مطلب «سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا» به طور مفصل به قضیه کنترل دسترسی پویا در ASP.NET Core Identity پرداخته شده‌است؛ در این مطلب روش دیگری را بررسی خواهیم کرد.

مشخص می‌باشد که بدون وابستگی به روش خاصی، خیلی ساده می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

services.AddAuthorization(options =>
{
    options.AddPolicy("View Projects", 
        policy => policy.RequireClaim(CustomClaimTypes.Permission, "projects.view"));
});
با یک ClaimType مشخص برای دسترسی‌ها، یک سیاست جدید را تعریف کرده و برای استفاده از آن نیز همانند قبل به شکل زیر می‌توان عمل کرد:
[Authorize("View Projects")]
public IActionResult Index(int siteId)
{
    return View();
}
روشی یکپارچه و بدون نیاز به کوچکترین سفارشی سازی؛ ولی در مقیاس بزرگ تعریف سیاست‌ها برای تک تک دسترسی‌های مورد نیاز، قطعا آزار دهنده خواهد بود. خبر خوب اینکه زیرساخت احراز هویت و کنترل دسترسی در ASP.NET Core مکانیزمی برای خودکار کردن فرآیند تعریف options.AddPolicy‌ها در کلاس آغازین برنامه، ارائه داده‌است که دقیقا یکی از موارد استفاده‌ی آن، راه حلی می‌باشد برای همین مشکلی که مطرح شد.
Using a large range of policies (for different room numbers or ages, for example), so it doesn’t make sense to add each individual authorization policy with an AuthorizationOptions.AddPolicy call. 


کار با پیاده سازی واسط IAuthorizationPolicyProvider شروع می‌شود؛ یا شاید ارث بری از DefaultAuthorizationPolicyProvider رجیستر شده‌ی در سیستم DI و توسعه آن هم کافی باشد.

public class AuthorizationPolicyProvider : DefaultAuthorizationPolicyProvider
{
    public AuthorizationPolicyProvider(IOptions<AuthorizationOptions> options)
        : base(options)
    {
    }

    public override Task<AuthorizationPolicy> GetPolicyAsync(string policyName)
    {
        if (!policyName.StartsWith(PermissionAuthorizeAttribute.PolicyPrefix, StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            return base.GetPolicyAsync(policyName);
        }

        var permissionNames = policyName.Substring(PermissionAuthorizeAttribute.PolicyPrefix.Length).Split(',');

        var policy = new AuthorizationPolicyBuilder()
            .RequireClaim(CustomClaimTypes.Permission, permissionNames)
            .Build();

        return Task.FromResult(policy);
    }
}

متد GetPolicyAsync موظف به یافتن و بازگشت یک Policy ثبت شده می‌باشد؛ با این حال می‌توان با بازنویسی آن و با استفاده از وهله‌ای از AuthorizationPolicyBuilder، فرآیند تعریف سیاست درخواست شده را که احتمالا در تنظیمات آغازین پروژه تعریف نشده و پیشوند مدنظر را نیز دارد، خوکار کرد. در اینجا امکان ترکیب کردن چندین دسترسی را هم خواهیم داشت که برای این منظور می‌توان دسترسی‌های مختلف را به صورت comma separated به سیستم معرفی کرد. 

نکته‌ی مهم در تکه کد بالا مربوط است به PolicyPrefix که با استفاده از آن مشخص کرده‌ایم که برای هر سیاست درخواستی، این فرآیند را طی نکند و موجب اختلال در سیستم نشود. 


پس از پیاده سازی واسط مطرح شده، لازم است این پیاده سازی جدید را به سیستم DI هم معرفی کنید:

services.AddSingleton<IAuthorizationPolicyProvider, AuthorizationPolicyProvider>();


خوب، تا اینجا فرآیند تعریف سیاست‌ها به صورت خودکار انجام شد. در ادامه نیاز است با تعریف یک فیلتر Authorization، بتوان لیست دسترسی‌های مورد نظر برای اکشنی خاص را نیز مشخص کرد تا در متد GetPolicyAsync فوق، کار ثبت خودکار سیاست دسترسی متناظر با آن‌را توسط فراخوانی متد policyBuilder.RequireClaim، انجام دهد تا دیگر نیازی به تعریف دستی و جداگانه‌ی آن، در کلاس آغازین برنامه نباشد. برای این منظور به شکل زیر عمل خواهیم کرد:

    public class PermissionAuthorizeAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        internal const string PolicyPrefix = "PERMISSION:";

        /// <summary>
        /// Creates a new instance of <see cref="AuthorizeAttribute"/> class.
        /// </summary>
        /// <param name="permissions">A list of permissions to authorize</param>
        public PermissionAuthorizeAttribute(params string[] permissions)
        {
            Policy = $"{PolicyPrefix}{string.Join(",", permissions)}";
        }
    }

همانطور که مشخص می‌باشد، رشته PERMISSION به عنوان پیشوند رشته تولیدی از لیست اسامی دسترسی‌ها، استفاده شده‌است و در پراپرتی Policy قرار داده شده‌است. این بار برای کنترل دسترسی می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

[PermissionAuthorize(PermissionNames.Projects_View)]
public IActionResult Get(FilteredQueryModel query)
{
   //...
}
[PermissionAuthorize(PermissionNames.Projects_Create)]
public IActionResult Post(ProjectModel model)
{
   //...
}

برای مثال در اولین فراخوانی فیلتر PermissionAuthorize فوق، مقدار ثابت PermissionNames.Projects_View به عنوان یک Policy جدید به متد GetPolicyAsync کلاس AuthorizationPolicyProvider سفارشی ما ارسال می‌شود. چون دارای پیشوند «:PERMISSION» است، مورد پردازش قرار گرفته و توسط متد policyBuilder.RequireClaim به صورت خودکار به سیستم معرفی و ثبت خواهد شد.


همچنین راه حل مطرح شده برای مدیریت دسترسی‌های پویا، در gist به اشتراک گذاشته شده «موجودیت‌های مرتبط با مدیریت دسترسی‌های پویا» را نیز مد نظر قرار دهید.

مطالب
تعیین تعداد ردیف در صفحه جداول خودکار iTextSharp

پیشنیاز : «تکرار خودکار سرستون‌های یک جدول در صفحات مختلف، توسط iTextSharp»
همانطور که در مطلب پیشنیاز عنوان شده ذکر گردید، iTextSharp امکان درج خودکار header و footer به علاوه محاسبه خودکار تعداد ردیف‌های یک جدول در یک صفحه را بر اساس طول و اندازه محتوای هر ردیف، دارد. برای مثال یک صفحه ممکن است 2 ردیف شود و یک صفحه 20 ردیف. تمام این‌ها را به صورت خودکار محاسبه می‌کند و بسیار عالی است. (این امکان مهمی است که خیلی از ابزارهای گزارشگیری موجود هنوز با آن مشکل دارند)
اما اگر فرض را بر این بگذاریم که اندازه سلول‌ها و در نتیجه طول هر ردیف ثابت است و مثلا تمام صفحات نهایتا از یک تعداد ردیف مشخص تشکیل خواهند شد، خاصیتی را به نام number of rows یا rows count و امثال آن‌را ندارد که مثلا به آن گفت، من در هر صفحه فقط 5 ردیف را می‌خواهم نمایش دهم و نه 20 ردیف را.
روش حل این مساله را در ادامه ملاحظه خواهید کرد و یک نکته‌ی خیلی ساده و مستند نشده دارد!

using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace RowsCountSample
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var table1 = new PdfPTable(3);
table1.HeaderRows = 2;
table1.FooterRows = 1;

//header row
var headerCell = new PdfPCell(new Phrase("header"));
headerCell.Colspan = 3;
headerCell.HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER;
table1.AddCell(headerCell);

//footer row
var footerCell = new PdfPCell(new Phrase("footer"));
footerCell.Colspan = 3;
footerCell.HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER;
table1.AddCell(footerCell);

//adding some rows
for (int i = 0; i < 70; i++)
{
//adds a new row
table1.AddCell(new Phrase("Cell[0], Row[" + i + "]"));
table1.AddCell(new Phrase("Cell[1], Row[" + i + "]"));
table1.AddCell(new Phrase("Cell[2], Row[" + i + "]"));

//sets the number of rows per page
if (i > 0 && table1.Rows.Count % 7 == 0)
{
pdfDoc.Add(table1);
table1.DeleteBodyRows();
pdfDoc.NewPage();
}
}

pdfDoc.Add(table1);
}

//open the final file with adobe reader for instance.
Process.Start("Test.pdf");
}
}
}

نکته جدید این مثال، قسمت زیر است:


if (i > 0 && table1.Rows.Count % 7 == 0)
{
pdfDoc.Add(table1);
table1.DeleteBodyRows();
pdfDoc.NewPage();
}

هر زمان که table1 به صفحه اضافه شود، header و footer هم اضافه خواهند شد، اما اگر BodyRows آن حذف نشود،‌ دفعه‌ی دومی که این table به صفحه اضافه می‌شود، شامل ردیف‌های مثلا یک تا 10 خواهد بود بجای 6 تا 10 .