مطالب
دریافت و نمایش فایل‌های PDF در برنامه‌های Blazor WASM
زمانیکه قرار است با فایل‌های باینری واقع در سمت سرور کار کنیم، اگر اکشن متدهای ارائه دهنده‌ی آن‌ها محافظت شده نباشند، برای نمایش و یا دریافت آن‌ها تنها کافی است از آدرس مستقیم این منابع استفاده کرد و در این حالت نیازی به رعایت هیچ نکته‌ی خاصی نیست. اما اگر اکشن متدی در سمت سرور توسط فیلتر Authorize محافظت شده باشد و روش محافظت نیز مبتنی بر کوکی‌ها نباشد، یعنی این کوکی‌ها در طی درخواست‌های مختلف، به صورت خودکار توسط مرورگر به سمت سرور ارسال نشوند، آنگاه نیاز است با استفاده از HttpClient برنامه‌های Blazor WASM، درخواست دسترسی به منبعی را به همراه برای مثال JSON Web Tokens کاربر به سمت سرور ارسال کرد و سپس فایل باینری نهایی را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت نمود. در این حالت با توجه به ماهیت Ajax ای این این عملیات، برای نمایش و یا دریافت این فایل‌های محافظت شده در مرورگر، نیاز به دانستن نکات ویژه‌ای است که در این مطلب به آن‌ها خواهیم پرداخت.



کدهای سمت سرور دریافت فایل PDF

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، نکته‌ی خاصی را به همراه نداشته و صرفا یک فایل PDF ساده (محتوای باینری) را بازگشت می‌دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class ReportsController : ControllerBase
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetPdfReport()
        {
            //TODO: create the `sample.pdf` report file on the server

            return File(virtualPath: "~/app_data/sample.pdf",
                        contentType: "application/pdf",
                        fileDownloadName: "sample.pdf");
        }
    }
}
که در نهایت با آدرس api/Reports/GetPdfReport در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته: استفاده مستقیم از کتابخانه‌های تولید PDF در برنامه‌های سمت کاربر Blazor منطقی نیست؛ چون به ازای هر کاربر، گاهی از اوقات مجبور به ارسال بیش از 8 مگابایت اضافی مختص به فایل‌های dll. آن کتابخانه‌ی تولید PDF خواهیم شد. بنابراین بهتر است تولید PDF را در سمت سرور و در اکشن متدهای Web API انجام داد و سپس فایل نهایی تولیدی را در برنامه‌ی سمت کلاینت، دریافت و یا نمایش داد. به همین جهت در این مثال خروجی نهایی یک چنین عملیات فرضی را توسط یک اکشن متد Web API ارائه داده‌ایم که در بسیاری از موارد حتی می‌تواند توسط فیلتر Authorize نیز محافظت شده باشد.


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند. حاصل آن، یک URL ویژه‌است مانند blob:https://localhost:5001/03edcadf-89fd-48b9-8a4a-e9acf09afd67 که گشودن آن در مرورگر، یا سبب نمایش آن تصویر و یا دریافت مستقیم فایل خواهد شد.
در برنامه‌های Blazor نیاز است اینکار را توسط JS Interop آن انجام داد؛ از این جهت که API تولید یک Blob URL، صرفا توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل دسترسی است. به همین جهت فایل جدید Client\wwwroot\site.js را با محتوای زیر ایجاد کرده و همچنین مدخل آن‌را در به انتهای فایل Client\wwwroot\index.html، پیش از بسته شدن تگ body، اضافه می‌کنیم:
window.JsBinaryFilesUtils = {
  createBlobUrl: function (byteArray, contentType) {
    // The byte array in .NET is encoded to base64 string when it passes to JavaScript.
    const numArray = atob(byteArray)
      .split("")
      .map((c) => c.charCodeAt(0));
    const uint8Array = new Uint8Array(numArray);
    const blob = new Blob([uint8Array], { type: contentType });
    return URL.createObjectURL(blob);
  },
  downloadFromUrl: function (fileName, url) {
    const anchor = document.createElement("a");
    anchor.style.display = "none";
    anchor.href = url;
    anchor.download = fileName;
    document.body.appendChild(anchor);
    anchor.click();
    document.body.removeChild(anchor);
  },
  downloadBlazorByteArray: function (fileName, byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.downloadFromUrl(fileName, blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  printFromUrl: function (url) {
    const iframe = document.createElement("iframe");
    iframe.style.display = "none";
    iframe.src = url;
    document.body.appendChild(iframe);
    if (iframe.contentWindow) {
      iframe.contentWindow.print();
    }
  },
  printBlazorByteArray: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.printFromUrl(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  showUrlInNewTab: function (url) {
    window.open(url);
  },
  showBlazorByteArrayInNewTab: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.showUrlInNewTab(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
};
توضیحات:
- زمانیکه در برنامه‌های Blazor با استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync آرایه‌ای از بایت‌های یک فایل باینری را دریافت می‌کنیم، ارسال آن به کدهای جاوااسکریپتی به صورت یک رشته‌ی base64 شده صورت می‌گیرد (JS Interop اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد). به همین جهت در متد createBlobUrl روش تبدیل این رشته‌ی base64 دریافتی را به آرایه‌ای از بایت‌ها، سپس به یک Blob و در آخر به یک Blob URL، مشاهده می‌کنید.  این Blob Url اکنون آدرس موقتی دسترسی به آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی توسط مرورگر است. به همین جهت می‌توان از آن به عنوان src بسیاری از اشیاء HTML استفاده کرد.
- متد downloadFromUrl، کار دریافت یک Url و سپس دانلود خودکار آن‌را انجام می‌دهد. اگر به یک anchor استاندارد HTML، ویژگی download را نیز اضافه کنیم، با کلیک بر روی آن، بجای گشوده شدن این Url، مرورگر آن‌را دریافت خواهد کرد. متد downloadFromUrl کار ساخت لینک و تنظیم ویژگی‌های آن و سپس کلیک بر روی آن‌را به صورت خودکار انجام می‌دهد. از متد downloadFromUrl زمانی استفاده کنید که منبع مدنظر، محافظت شده نباشد و Url آن به سادگی در مرورگر قابل گشودن باشد.
- متد downloadBlazorByteArray همان کار متد downloadFromUrl را انجام می‌دهد؛ با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد downloadFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.
- متد printFromUrl که جهت دسترسی به منابع محافظت نشده طراحی شده‌است، Url یک منبع را دریافت کرده، آن‌را به یک iframe اضافه می‌کند و سپس متد print را بر روی این iframe به صورت خودکار فراخوانی خواهد کرد تا سبب ظاهر شدن صفحه‌ی پیش‌نمایش چاپ شود.
- printBlazorByteArray همان کار متد printFromUrl را انجام می‌دهد؛  با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد printFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.


تهیه‌ی متدهایی الحاقی جهت کار ساده‌تر با JsBinaryFilesUtils

پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils فوق، می‌توان با استفاده از کلاس زیر که به همراه متدهایی الحاقی جهت دسترسی به امکانات آن است، کار با متدهای دریافت، نمایش و چاپ فایل‌های باینری را ساده‌تر کرد و از تکرار کدها جلوگیری نمود:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils
{
    public static class JsBinaryFilesUtils
    {
        public static ValueTask<string> CreateBlobUrlAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeAsync<string>("JsBinaryFilesUtils.createBlobUrl", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask DownloadFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string fileName, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadFromUrl", fileName, url);
        }

        public static ValueTask DownloadBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            string fileName, byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadBlazorByteArray",
                    fileName, byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask PrintFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printFromUrl", url);
        }

        public static ValueTask PrintBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printBlazorByteArray", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask ShowUrlInNewTabAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showUrlInNewTab", url);
        }

        public static ValueTask ShowBlazorByteArrayInNewTabAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showBlazorByteArrayInNewTab", byteArray, contentType);
        }
    }
}


اصلاح Content Security Policy سمت سرور جهت ارائه‌ی محتوای blob

پس از دریافت فایل PDF به صورت یک blob، با استفاده از متد URL.createObjectURL می‌توان آدرس موقت محلی را برای دسترسی به آن تولید کرد و یک چنین آدرس‌هایی به صورت blob:http تولید می‌شوند. در این حالت در Content Security Policy سمت سرور، نیاز است امکان دسترسی به تصاویر و همچنین اشیاء از نوع blob را نیز آزاد معرفی کنید:
img-src 'self' data: blob:
default-src 'self' blob:
object-src 'self' blob:
در غیراینصورت مرورگر، نمایش یک چنین تصاویر و یا اشیایی را سد خواهد کرد.


نمایش فایل PDF دریافتی از سرور، به همراه دکمه‌های دریافت، چاپ و نمایش آن در صفحه‌ی جاری

در ادامه کدهای کامل مرتبط با تصویری را که در ابتدای بحث مشاهده کردید، ملاحظه می‌کنید:
@page "/"

@using BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils

@inject IJSRuntime JSRuntime
@inject HttpClient HttpClient

<h1>Display PDF Files</h1>
<button class="btn btn-info" @onclick="handlePrintPdf">Print PDF</button>
<button class="btn btn-primary ml-2" @onclick="handleShowPdf">Show PDF</button>
<button class="btn btn-success ml-2" @onclick="handleDownloadPdf">Download PDF</button>

@if(!string.IsNullOrWhiteSpace(PdfBlobUrl))
{
    <section class="card mb-5 mt-3">
        <div class="card-header">
            <h4>using iframe</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <iframe title="PDF Report" width="100%" height="600" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType"></iframe>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using object</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <object data="@PdfBlobUrl" aria-label="PDF Report" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%"></object>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using embed</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <embed aria-label="PDF Report" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%">
        </div>
    </section>
}

@code
{
    private const string ReportUrl = "/api/Reports/GetPdfReport";
    private const string PdfContentType = "application/pdf";

    private string PdfBlobUrl;

    private async Task handlePrintPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `PrintFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.PrintBlazorByteArrayAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleDownloadPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `DownloadFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.DownloadBlazorByteArrayAsync("report.pdf", byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleShowPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `ReportUrl` as the `src` of the `iframe` directly.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        PdfBlobUrl = await JSRuntime.CreateBlobUrlAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    // Tips:
    // 1- How do I enable/disable the built-in pdf viewer of FireFox
    // https://support.mozilla.org/en-US/kb/disable-built-pdf-viewer-and-use-another-viewer
    // 2- How to configure browsers to use the Adobe PDF plug-in to open PDF files
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/kb/pdf-browser-plugin-configuration.html
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/using/display-pdf-in-browser.html
    // 3- Microsoft Edge is gaining new PDF reader features within the Windows 10 Fall Creator’s Update (version 1709).
}
توضیحات:
- پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils و متدهای الحاقی متناظر با آن، اکنون تنها کافی است با  استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync، فایل PDF ارائه شده‌ی توسط یک اکشن متد را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت و سپس به متدهای چاپ (PrintBlazorByteArrayAsync) و دریافت (DownloadBlazorByteArrayAsync) آن ارسال کنیم.
- در مورد نمایش آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی، وضعیت کمی متفاوت است. ابتدا باید توسط متد CreateBlobUrlAsync، آدرس موقتی این آرایه را در مرورگر تولید کرد و سپس این آدرس را برای مثال به src یک iframe انتساب دهیم تا PDF را با استفاده از امکانات توکار مرورگر، نمایش دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmShowBinaryFiles.zip
مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت دوم
در مطلب «طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول» با ساختار کلی یک پروژه‌ی افزونه‌ی پذیر ASP.NET MVC آشنا شدیم. پس از راه اندازی آن و مدتی کار کردن با این نوع پروژه‌ها، این سؤال پیش خواهد آمد که ... خوب، اگر هر افزونه تصاویر یا فایل‌های CSS و JS اختصاصی خودش را بخواهد داشته باشد، چطور؟ موارد عمومی مانند بوت استرپ و جی‌کوئری را می‌توان در پروژه‌ی پایه قرار داد تا تمام افزونه‌ها به صورت یکسانی از آن‌ها استفاده کنند، اما هدف، ماژولار شدن برنامه است و جدا کردن فایل‌های ویژه‌ی هر پروژه، از پروژ‌ه‌ای دیگر و همچنین بالا بردن سهولت کار تیمی، با شکستن اجزای یک پروژه به صورت افزونه‌هایی مختلف، بین اعضای یک تیم. در این قسمت نحوه‌ی مدفون سازی انواع فایل‌های استاتیک افزونه‌ها را درون فایل‌های DLL آن‌ها بررسی خواهیم کرد. به این ترتیب دیگر نیازی به ارائه‌ی مجزای آن‌ها و یا کپی کردن آن‌ها در پوشه‌های پروژه‌ی اصلی نخواهد بود.


مدفون سازی فایل‌های CSS و JS هر افزونه درون فایل DLL آن

به solution جاری، یک class library جدید را به نام MvcPluginMasterApp.Common اضافه کنید. از آن جهت قرار دادن کلاس‌های عمومی و مشترک بین افزونه‌ها استفاده خواهیم کرد. برای مثال قصد نداریم کلاس‌های سفارشی و عمومی ذیل را هربار به صورت مستقیم در افزونه‌ای جدید کپی کنیم. کتابخانه‌ی Common، امکان استفاده‌ی مجدد از یک سری کدهای تکراری را در بین افزونه‌ها میسر می‌کند.
این پروژه برای کامپایل شدن نیاز به بسته‌ی نیوگت ذیل دارد:
 PM> install-package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.
پس از این مقدمات، کلاس ذیل را به این پروژه‌ی class library جدید اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text;
using System.Web.Optimization;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Common.WebToolkit
{
    public class EmbeddedResourceTransform : IBundleTransform
    {
        private readonly IList<string> _resourceFiles;
        private readonly string _contentType;
        private readonly Assembly _assembly;
 
        public EmbeddedResourceTransform(IList<string> resourceFiles, string contentType, Assembly assembly)
        {
            _resourceFiles = resourceFiles;
            _contentType = contentType;
            _assembly = assembly;
        }
 
        public void Process(BundleContext context, BundleResponse response)
        {
            var result = new StringBuilder();
 
            foreach (var resource in _resourceFiles)
            {
                using (var stream = _assembly.GetManifestResourceStream(resource))
                {
                    if (stream == null)
                    {
                        throw new KeyNotFoundException(string.Format("Embedded resource key: '{0}' not found in the '{1}' assembly.", resource, _assembly.FullName));
                    }
 
                    using (var reader = new StreamReader(stream))
                    {
                        result.Append(reader.ReadToEnd());
                    }
                }
            }
 
            response.ContentType = _contentType;
            response.Content = result.ToString();
        }
    }
}
اگر با سیستم bundling & minification کار کرده باشید، با تعاریفی مانند ("new Bundle("~/Plugin1/Scripts آشنا هستید. سازنده‌ی کلاس Bundle، پارامتر دومی را نیز می‌پذیرد که از نوع IBundleTransform است. با پیاده سازی اینترفیس IBundleTransform می‌توان محل ارائه‌ی فایل‌های استاتیک CSS و JS را بجای فایل سیستم متداول و پیش فرض، به منابع مدفون شده‌ی در اسمبلی جاری هدایت و تنظیم کرد.
کلاس فوق در اسمبلی معرفی شده به آن، توسط متد GetManifestResourceStream به دنبال فایل‌ها و منابع مدفون شده گشته و سپس محتوای آن‌ها را بازگشت می‌دهد.
اکنون برای استفاده‌ی از آن، به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Plugin1 مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Common فوق اضافه نمائید. سپس در فایل Plugin1.cs، متد RegisterBundles آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    {
        public EfBootstrapper GetEfBootstrapper()
        {
            return null;
        }
 
        public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "Plugin 1",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "NewsArea" })
            };
        }
 
        public void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            var executingAssembly = Assembly.GetExecutingAssembly();
            // Mostly the default namespace and assembly name are the same
            var assemblyNameSpace = executingAssembly.GetName().Name;
            var scriptsBundle = new Bundle("~/Plugin1/Scripts",
                new EmbeddedResourceTransform(new List<string>
                {
                    assemblyNameSpace + ".Scripts.test1.js"
                }, "application/javascript", executingAssembly));
            if (!HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                scriptsBundle.Transforms.Add(new JsMinify());
            }
            bundles.Add(scriptsBundle);
            var cssBundle = new Bundle("~/Plugin1/Content",
                new EmbeddedResourceTransform(new List<string>
                {
                    assemblyNameSpace + ".Content.test1.css"
                }, "text/css", executingAssembly));
            if (!HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                cssBundle.Transforms.Add(new CssMinify());
            }
            bundles.Add(cssBundle);
            BundleTable.EnableOptimizations = true;
        }
 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
        }
 
        public void RegisterServices(IContainer container)
        {
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی کار با کلاس سفارشی EmbeddedResourceTransform را مشاهده می‌کنید. ابتدا فایل‌های js و سپس فایل‌های css برنامه به سیستم Bundling برنامه اضافه شده‌اند.
این فایل‌ها به صورت ذیل در پروژه تعریف گردیده‌اند:


همانطور که مشاهده می‌کنید، باید به خواص هر کدام مراجعه کرد و سپس Build action آن‌ها را به embedded resource تغییر داد، تا در حین کامپایل، به صورت خودکار در قسمت منابع اسمبلی ذخیره شوند.

یک نکته‌ی مهم
اینبار برای مسیردهی منابع، باید بجای / فایل سیستم، از «نقطه» استفاده کرد. زیرا منابع با نام‌هایی مانند namespace.folder.name در قسمت resources یک اسمبلی ذخیره می‌شوند:



مدفون سازی تصاویر ثابت هر افزونه درون فایل DLL آن

مجددا به اسمبلی مشترک MvcPluginMasterApp.Common مراجعه کرده و اینبار کلاس جدید ذیل را به آن اضافه کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.Web;
using System.Web.Routing;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Common.WebToolkit
{
    public class EmbeddedResourceRouteHandler : IRouteHandler
    {
        private readonly Assembly _assembly;
        private readonly string _resourcePath;
        private readonly TimeSpan _cacheDuration;
 
        public EmbeddedResourceRouteHandler(Assembly assembly, string resourcePath, TimeSpan cacheDuration)
        {
            _assembly = assembly;
            _resourcePath = resourcePath;
            _cacheDuration = cacheDuration;
        }
 
        IHttpHandler IRouteHandler.GetHttpHandler(RequestContext requestContext)
        {
            return new EmbeddedResourceHttpHandler(requestContext.RouteData, _assembly, _resourcePath, _cacheDuration);
        }
    }
 
    public class EmbeddedResourceHttpHandler : IHttpHandler
    {
        private readonly RouteData _routeData;
        private readonly Assembly _assembly;
        private readonly string _resourcePath;
        private readonly TimeSpan _cacheDuration;
 
        public EmbeddedResourceHttpHandler(
            RouteData routeData, Assembly assembly, string resourcePath, TimeSpan cacheDuration)
        {
            _routeData = routeData;
            _assembly = assembly;
            _resourcePath = resourcePath;
            _cacheDuration = cacheDuration;
        }
 
        public bool IsReusable
        {
            get { return false; }
        }
 
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var routeDataValues = _routeData.Values;
            var fileName = routeDataValues["file"].ToString();
            var fileExtension = routeDataValues["extension"].ToString();
 
            var manifestResourceName = string.Format("{0}.{1}.{2}", _resourcePath, fileName, fileExtension);
            var stream = _assembly.GetManifestResourceStream(manifestResourceName);
            if (stream == null)
            {
                throw new KeyNotFoundException(string.Format("Embedded resource key: '{0}' not found in the '{1}' assembly.", manifestResourceName, _assembly.FullName));
            }
 
            context.Response.Clear();
            context.Response.ContentType = "application/octet-stream";
            cacheIt(context.Response, _cacheDuration);
            stream.CopyTo(context.Response.OutputStream);
        }
 
        private static void cacheIt(HttpResponse response, TimeSpan duration)
        {
            var cache = response.Cache;
 
            var maxAgeField = cache.GetType().GetField("_maxAge", BindingFlags.Instance | BindingFlags.NonPublic);
            if (maxAgeField != null) maxAgeField.SetValue(cache, duration);
 
            cache.SetCacheability(HttpCacheability.Public);
            cache.SetExpires(DateTime.Now.Add(duration));
            cache.SetMaxAge(duration);
            cache.AppendCacheExtension("must-revalidate, proxy-revalidate");
        }
    }
}
تصاویر پروژه‌ی افزونه نیز به صورت embedded resource در اسمبلی آن قرار خواهند گرفت. به همین جهت باید سیستم مسیریابی را پس درخواست رسیده‌ی جهت نمایش تصاویر، به منابع ذخیره شده‌ی در اسمبلی آن هدایت نمود. اینکار را با پیاده سازی یک IRouteHandler سفارشی، می‌توان به نحو فوق مدیریت کرد.
این IRouteHandler، نام و پسوند فایل را دریافت کرده و سپس به قسمت منابع اسمبلی رجوع، فایل مرتبط را استخراج و سپس بازگشت می‌دهد. همچنین برای کاهش سربار سیستم، امکان کش شدن منابع استاتیک نیز در آن درنظر گرفته شده‌است و هدرهای خاص caching را به صورت خودکار اضافه می‌کند.
سیستم bundling نیز هدرهای کش کردن را به صورت خودکار و توکار اضافه می‌کند.

اکنون به تعاریف Plugin1 مراجعه کنید و سپس این IRouteHandler سفارشی را به نحو ذیل به آن معرفی نمائید:
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    { 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            //todo: add custom routes.
 
            var assembly = Assembly.GetExecutingAssembly();
            // Mostly the default namespace and assembly name are the same
            var nameSpace = assembly.GetName().Name;
            var resourcePath = string.Format("{0}.Images", nameSpace);
 
            routes.Insert(0,
                new Route("NewsArea/Images/{file}.{extension}",
                    new RouteValueDictionary(new { }),
                    new RouteValueDictionary(new { extension = "png|jpg" }),
                    new EmbeddedResourceRouteHandler(assembly, resourcePath, cacheDuration: TimeSpan.FromDays(30))
                ));
        } 
    }
}
در مسیریابی تعریف شده، تمام درخواست‌های رسیده‌ی به مسیر NewsArea/Images به EmbeddedResourceRouteHandler هدایت می‌شوند.
مطابق تعریف آن، file و extension به صورت خودکار جدا شده و توسط routeData.Values در متد ProcessRequest کلاس EmbeddedResourceHttpHandler قابل دسترسی خواهند شد.
پسوندهایی که توسط آن بررسی می‌شوند از نوع png یا jpg تعریف شده‌اند. همچنین مدت زمان کش کردن هر منبع استاتیک تصویری به یک ماه تنظیم شده‌است.


استفاده‌ی نهایی از تنظیمات فوق در یک View افزونه

پس از اینکه تصاویر و فایل‌های css و js را به صورت embedded resource تعریف کردیم و همچنین تنظیمات مسیریابی و bundling خاص آن‌ها را نیز مشخص نمودیم، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن‌ها در یک View است:
@{
    ViewBag.Title = "From Plugin 1";
}
@Styles.Render("~/Plugin1/Content")
 
<h2>@ViewBag.Message</h2>
 
<div class="row">
    Embedded image:
    <img src="@Url.Content("~/NewsArea/Images/chart.png")" alt="clock" />
</div>
 
@section scripts
{
    @Scripts.Render("~/Plugin1/Scripts")
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف فایل‌های CSS و JS ارائه شده‌ی توسط سیستم Bundling را مشاهده می‌کنید.
همچنین مسیر تصویر مشخص شده‌ی در آن، اینبار یک NewsArea اضافه‌تر دارد. فایل اصلی تصویر، در مسیر Images/chart.png قرار گرفته‌است اما می‌خواهیم این درخواست‌ها را به مسیریابی جدید {NewsArea/Images/{file}.{extension هدایت کنیم. بنابراین نیاز است به این نکته نیز دقت داشت.

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان به سه نکته در آن دقت داشت:


الف) alert اجرا شده از فایل js مدفون شده خوانده شده‌است.
ب) رنگ قرمز متن (تگ h2) از فایل css مدفون شده، گرفته شده‌است.
ج) تصویر نمایش داده شده، همان تصویر مدفون شده‌ی در فایل DLL برنامه است.
و هیچکدام از این فایل‌ها، به پوشه‌های پروژه‌ی اصلی برنامه، کپی نشده‌اند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
 MvcPluginMasterApp-Part2.zip
مطالب
استفاده از قالب ویژوال استودیو 2013 برای برنامه‌های ویندوز فرم
در این نوشتار قصد داریم تا Theme ویژوال استودیو 2013 را برای برنامه‌های ویندوز شبیه سازی کنیم. در مرحله اول یک پروژه از نوع ClassLibrary می‌سازیم و پس از آن یک کلاس که از کلاس ToolStripProfessionalRenderer ارث بری کند را ایجاد می‌کنیم. در اینجا ما نام کلاس را BlueMenuStrip انتخاب می‌کنیم. از این کلاس برای تغییر رنگ منوها استفاده می‌شود. سپس متد OnRenderMenuItemBackground آن‌را Override می‌کنیم. 
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;

namespace Navasser.Theme.VisualStudio
{
    public class BlueMenuStrip:ToolStripProfessionalRenderer
    {
        protected override void OnRenderMenuItemBackground(ToolStripItemRenderEventArgs e)
        {
            var borderColor = ColorTranslator.FromHtml("#E5C365");//Menu Item Border
            var selectedMenuBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FDF4BF");//Menu Item Background
            var menuOpenedBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#EAF0FF");
            var borderPen = new Pen(borderColor);   

            if (e.Item.Selected)//اگر آیتمی از منوها انتخاب شد
            {
                var selectedMenuBrush = new SolidBrush(selectedMenuBackColor);
                var selectedItemBounds = new Rectangle(Point.Empty, e.Item.Size);//اقدام به پر کردن یک مستطیل به اندازه ابعاد آیتم انتخاب شده می‌کند
                e.Graphics.FillRectangle(selectedMenuBrush,selectedItemBounds);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen,0,0,selectedItemBounds.Width-1,selectedItemBounds.Height-1);// بوردر آیتم را رسم میکند
                e.Item.BackColor = menuOpenedBackColor;
            }
            else
            {
                base.OnRenderMenuItemBackground(e);
                e.ToolStrip.BackColor = ColorTranslator.FromHtml("#EAF0FF");
            }           
        }     
    }
}
تکه کد بالا فقط برای تغییر رنگ زمینه‌ی منوها بکار می‌رود. اما برای تغییر رنگ ToolStrip‌ها یک کلاس جدید ایجاد می‌کنیم که از کلاس ToolStripProfessionalRenderer ارث بری کرده باشد و متدهای OnRenderToolStripBackground و OnRenderButtonBackground  آن‌را Override میکنیم.
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;

namespace Navasser.Theme.VisualStudio
{
    public class BlueToolStrip : ToolStripProfessionalRenderer
    {
        protected override void OnRenderToolStripBackground(ToolStripRenderEventArgs e)
        {
            var toolStripBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#D6DBE9");
            var toolStripBrush = new SolidBrush(toolStripBackColor);
            e.Graphics.FillRectangle(toolStripBrush,0,0,e.AffectedBounds.Width + 10,e.AffectedBounds.Height);
        }

        protected override void OnRenderButtonBackground(ToolStripItemRenderEventArgs e)
        {
            var borderColor = ColorTranslator.FromHtml("#E5C365");//For border
            var selectedToolItemBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FDF4BF");
            var selectedItemBrush = new SolidBrush(selectedToolItemBackColor);
            var pressedItemBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FFF29D");
            var pressedItemBrush = new SolidBrush(pressedItemBackColor);
            var borderPen = new Pen(borderColor);            

            if (e.Item.Selected)
            {
                e.Graphics.FillRectangle(selectedItemBrush,0,0,e.Item.Width,e.Item.Height);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen,0,0,e.Item.Width-1,e.Item.Height-1);
            }

            if (e.Item.Pressed)
            {
                e.Graphics.FillRectangle(pressedItemBrush, 0, 0, e.Item.Width, e.Item.Height);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen, 0, 0, e.Item.Width - 1, e.Item.Height - 1);
            }
        }
    }
}
سپس Dll ایجاد شده را در برنامه خود Reference دهید و از Themeهای ایجاد شده استفاده نمایید. نتیجه‌ی کدهای بالا به شکل زیر است:


 همچنین می‌توانید برای انتخاب رنگ‌های دلخواه خودتان از ابزار ColorSchemer Studio استفاده کنید.

مطالب
نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery
هر از چندگاهی سؤال «این مثال jQuery رو نمی‌تونم اجرا یا باز سازی کنم» در این سایت یا سایت‌های مشابه تکرار می‌شوند. بنابراین بهتر است نحوه عیب یابی برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery را یکبار با هم مرور کنیم. در اینجا، مثال تهیه یک Image Slider را که پیشتر در سایت مطرح شده است، به نحوی دیگر بررسی خواهیم کرد:
1) فراموش می‌کنیم تا اسکریپت اصلی jQuery را به درستی پیوست و مسیردهی کنیم.
2) مسیر Generic handler دیگری را ذکر می‌کنیم.
3) مسیرهای تصاویری را که Image slider باید نمایش دهد، کاملا بی‌ربط ذکر می‌کنیم.
4) خروجی JSON نامربوطی را بازگشت می‌دهیم.
5) یکبار هم یک استثنای عمدی دستی را در بین کدها قرار خواهیم داد.

و ... بعد سعی می‌کنیم با استفاده از Firebug عیوب فوق را یافته و اصلاح کنیم؛ تا به یک برنامه قابل اجرا برسیم.


معرفی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

یک برنامه ASP.NET Empty web application را آغاز کنید. سپس سه پوشه Scripts، Content و Images را به آن اضافه نمائید. در این پوشه‌ها، اسکریپت‌های نمایش دهنده تصاویر، Css آن و تصاویری که قرار است نمایش داده شوند، قرار می‌گیرند:


سپس یک فایل default.aspx و یک فایل OrbitHandler.ashx را نیز به پروژه با محتویات ذیل اضافه کنید: (در این دو فایل، 5 مورد مشکل ساز یاد شده لحاظ شده‌اند)
محتویات فایل OrbitHandler.ashx.cs مطابق کدهای ذیل است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace OrbitWebformsTest
{
    public class Picture
    {
        public string Title { set; get; }
        public string Path { set; get; }
    }

    public class OrbitHandler : IHttpHandler
    {
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = /*"Images/" + name*/ name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = /*new JavaScriptSerializer().Serialize(items)*/ string.Empty;
            throw new InvalidDataException("همینطوری");
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }

        public bool IsReusable
        { 
            get { return false; } 
        }
    }
}
در اینجا جهت سهولت دموی برنامه (و همچنین امکان باز تولید آن توسط خوانندگان)، از بانک اطلاعاتی استفاده نشده و عمدا از یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه کمک گرفته شده است. تصاویر برنامه در پوشه Images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. بنابراین توسط متد PicturesDataSource، فایل‌های این پوشه را یافته و مطابق ساختار کلاس Picture بازگشت می‌دهیم. نهایتا این اطلاعات به ظاهر قرار است با فرمت JSON بازگشت داده شوند تا بتوان نتیجه را توسط افزونه Orbit استفاده کرد.

همچنین کدهای صفحه ASPX ایی که قرار است (به ظاهر البته) از این Generic handler استفاده کند به نحو ذیل است:
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="OrbitWebformsTest._default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <link href="Content/orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Script/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.orbit-1.2.3.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="featured">
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.Path + '" alt="' + b.Title + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
خوب! اگر پروژه را اجرا کنیم، کار نمی‌کند. یک مستطیل مشکی رنگ در کنار صفحه ظاهر شده و همین! حالا چکار باید کرد؟


مراحل عیب یابی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

ابتدا برنامه را در فایرفاکس باز کرده و سپس افزونه Firebug را با کلیک بر روی آیکن آن، بر روی سایت فعال می‌کنیم. سپس یکبار بر روی دکمه F5 کلیک کنید تا مجددا مراحل بارگذاری سایت تحت نظر افزونه Firebug فعال شده، طی شود.


اولین موردی که مشهود است، نمایش عدد 3، کنار آیکن فایرباگ می‌باشد. این عدد به معنای وجود خطاهای اسکریپتی در کدهای ما است.
برای مشاهده این خطاها، بر روی برگه Console آن کلیک کنید: 


بله. مشخص است که مسیر دهی فایل jquery-1.5.1.min.js صحیح نبوده و همین مساله سبب بروز خطاهای اسکریپتی گردیده است. برای اصلاح آن سطر زیر را در برنامه تغییر دهید:
 <script src="Scripts/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
پیشتر پوشه Script ذکر شده بود که باید تبدیل به Scripts شود.

مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید. اینبار در برگه Console و یا در برگه شبکه فایرباگ، خطای یافت نشدن Generic handler نمایان می‌شوند:


برای رفع آن به فایل default.aspx مراجعه و بجای معرفی Handler.ashx، نام OrbitHandler.ashx را وارد کنید.
مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید.


اگر به برگه کنسول دقت کنیم، بروز استثناء در کدها تشخیص داده شده و همچنین در برگه Response پاسخ دریافتی از سرور، جزئیات صفحه خطای بازگشتی از آن نیز قابل بررسی و مشاهده است.
اینبار به فایل OrbitHandler.ashx.cs مراجعه کرده و سطر throw new InvalidDataException را حذف می‌کنیم. در ادامه برنامه را کامپایل و مجددا اجرا خواهیم کرد.



با اجرای مجدد سایت، تبادل اطلاعات صحیحی با فایل OrbitHandler.ashx برقرار شده است، اما خروجی خاصی قابل مشاهده نیست. بنابراین بازهم سایت کار نمی‌کند.
برای رفع این مشکل، متد ProcessRequest را به نحو ذیل تغییر خواهیم داد:
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(items);            
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }
برنامه را کامپایل کرده و اجرا می‌کنیم. برنامه اجرا می‌شود، اما باز هم کار نمی‌کند. مشکل از کجاست؟


بله. تمام تنظیمات به نظر درست هستند، اما در برگه شبکه فایرباگ تعدادی خطای 404 و یا «یافت نشد»، مشاهده می‌شوند. مشکل اینجا است که مسیرهای بازگشت داده شده توسط متد Directory.GetFiles، مسیرهای مطلقی هستند؛ مانند c:\path\images\01.jpg و جهت نمایش در یک وب سایت مناسب نمی‌باشند. برای تبدیل آن‌ها به مسیرهای نسبی، اینبار کدهای متد تهیه منبع داده را به نحو ذیل ویرایش می‌کنیم:
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = "Images/" + name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }
در این کدها فقط قسمت Path ویرایش شده است تا به مسیر پوشه Images واقع در ریشه سایت اشاره کند.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل کار خواهد کرد.

بنابراین در اینجا مشاهده کردیم که اگر «برنامه‌ای مبتنی بر jQuery کار نمی‌کند»، چگونه باید قدم به قدم با استفاده از فایرباگ و امکانات آن، به خطاهایی که گزارش می‌دهد و یا مسیرهایی را که یافت نشد بیان می‌کند، دقت کرد تا بتوان برنامه را عیب یابی نمود.


سؤال مهم: اجرای کدهای jQuery Ajax فوق، چه تغییری را در صفحه سبب می‌شوند؟

اگر به برگه اسکریپت‌ها در کنسول فایرباگ مراجعه کنیم، امکان قرار دادن breakpoint بر روی سطرهای کدهای جاوا اسکریپتی نمایش داده شده نیز وجود دارد:


در اینجا همانند VS.NET می‌توان برنامه را در مرورگر اجرا کرده و تگ‌های تصویر پویای تولید شده را پیش از اضافه شدن به صفحه، مرحله به مرحله بررسی کرد. به این ترتیب بهتر می‌توان دریافت که آیا src بازگشت داده شده از سرور فرمت صحیحی دارد یا خیر و آیا به محل مناسبی اشاره می‌کند یا نه. همچنین در برگه HTML آن، عناصر پویای اضافه شده به صفحه نیز بهتر مشخص هستند:

نظرات مطالب
ایجاد کپچایی (captcha) سریع و ساده در ASP.NET MVC 5
با سلام و با تشکر؛ با اجازه بنده کد فوق رو کامل‌تر کردم و یک سری کد جدید بهش اضافه کردم و برخی بخش‌ها رو هم تغییر داده ام:
1- به جای سوال ، بنده یک عبارت رو نمایش میدم
2- ارسال دیتا از طریق کوئری استرینگ که باعث میشه سشن دیگه نیاز نباشه و از مصرف حافظه رو تا حد زیادی کاسته بشه.
البته این مورد برای سایت‌های پربازدید خیلی قابل لمس است و ممکنه روی سایت‌های معمولی تفاوت زیادی احساس نشه.
3- ارسال داده بصورت هش شده ، که این رو بنده خودم با یک کلاس دست ساز معمولی به روش TripleDes انجام داده ام که دوستان به هر روشی می‌تونن داده هاشون رو هش کنن.
4- یکم حروف رو چرخوندم و فاصله بین حروف رو هم طوری تنظیم کردم که در عرض تصویر پخش بشن (از کل عرض تصویر استفاده بشه)
* شایان ذکر است که به نظر من روش فوق در ایجاد نویز‌های دایره ای بسیار زیبا بود، چون همیشه همه جا با یک سری خط ساده نویز ایجاد می‌کنن ولی روش فوق واقعا خلاقانه و قشنگ بود :)
ساختار کنترلر ریکپچای من :
public class CaptchaController : Controller
    {
        private static readonly Brush ForeColor = Brushes.Black;
        private const string FontName = "tahoma";
        private const int FontSize = 14;
        private const int Width = 130;
        private const int Height = 35;

        [HttpGet]
        public ActionResult Image(string cc)
        {
            if (string.IsNullOrEmpty(cc) || string.IsNullOrWhiteSpace(cc))
                return null;

            var captchaData = CustomHashing.DecryptTpl(cc);

            var rand = new Random((int)DateTime.Now.Ticks);

            // image stream
            FileContentResult img = null;

            using (var mem = new MemoryStream())
            using (var bmp = new Bitmap(Width, Height))
            using (var mtrx = new Matrix())
            using (var gfx = Graphics.FromImage((Image)bmp))
            {
                gfx.TextRenderingHint = TextRenderingHint.ClearTypeGridFit;
                gfx.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                gfx.FillRectangle(Brushes.White, new Rectangle(0, 0, bmp.Width, bmp.Height));

                //add noise
                int rn, xn, yn;
                var pen = new Pen(Color.Yellow);

                for (int i = 1; i < 10; i++)
                {
                    pen.Color = Color.FromArgb((rand.Next(0, 255)), (rand.Next(0, 255)), (rand.Next(0, 255)));

                    rn = rand.Next(0, (130 / 3));
                    xn = rand.Next(0, 130);
                    yn = rand.Next(0, 30);

                    gfx.DrawEllipse(pen, xn - rn, yn - rn, rn, rn);
                }

                //add chars
                #region draw pic

                float x = 1, y = 1;
                int degree = 10;

                for (int i = 0; i < captchaData.Length; i++)
                {
                    mtrx.Reset();

                    x = (float)(Width * (0.19 * i));

                    y = (float)(Height * 0.19);

                    degree = rand.Next(-25, 25);

                    if (i == 0 && degree > 20)
                    {
                        x += (FontSize + 5);
                        y -= 15;
                    }

                    mtrx.RotateAt(degree, new PointF(x, y));

                    gfx.Transform = mtrx;

                    gfx.DrawString(captchaData[i].ToString(), new Font(FontName, FontSize), ForeColor, x, y);

                    gfx.ResetTransform();
                }
                #endregion

                //render as Jpeg
                bmp.Save(mem, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                img = this.File(mem.GetBuffer(), "image/Jpeg");
            }

            return img;
        }
برای استفاده هم داریم :
@{
    var r = new Web.Tools.CustomRandom();
    string hash = Web.Tools.CustomHashing.EncryptTpl(r.CraeteCapchaNumericData(4));
} 

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>test Index</title>
</head>
<body>
<div>

    <img src="@Url.Action("Image", "Captcha", new { cc = hash })" />

</div>
</body>
</html>
محتوای کلاس CustomRandom :
این کلاس به تعداد مورد نیاز کاراکتر عددی/عددی-حروفی می‌سازه و به شما تحویل میده
public class CustomRandom
 {
        /// <summary>
        /// ساخت یک عبارت عددی رندوم
        /// </summary>
        public string CraeteCapchaNumericData(int length)
        {
            var rnd = new Random((int) DateTime.Now.Ticks);
            var temp = new StringBuilder();

            for (var i = 0; i < length; i++)
                temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(49, 58)));

            return temp.ToString();
        }

        /// <summary>
        /// ساخت یک عبارت رندوم
        /// </summary>
        public string CreateRandomName(int length)
        {
            var rnd = new Random((int) DateTime.Now.Ticks);
            var temp = new StringBuilder();
            var flag = 1;

            for (var i = 0; i < length; i++)
            {
                flag = rnd.Next(0, 15);

                if (flag < 5)
                    temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(97, 123))); // lower
                else if (flag >= 5 && flag < 10)
                    temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(49, 58))); // numeric
                else
                    temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(65, 91))); // biger
            }

            return temp.ToString();
        } 
}
همانطور که گفتم پیاده سازی متد های DecryptTpl   و EncryptTpl  کلاس CustomHashing   رو به خود دوستان واگذار می‌کنم تا با هر الگوریتمی که دوست دارن این کار رو انجام بدن. (^)
امیدوارم کد بنده به دوستان کمک کنه.
موفق باشید
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت سوم

در ادامه، تعاریف سایر موجودیت‌های سیستم ثبت سفارشات و نگاشت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

کلاس Product تعریف شده در فایل جدید Product.cs در پوشه domain برنامه:

namespace NHSample1.Domain
{
public class Product
{
public int Id { get; set; }
public string Name { get; set; }
public decimal UnitPrice { get; set; }
public bool Discontinued { get; set; }
}
}
کلاس ProductMapping تعریف شده در فایل جدید ProductMapping.cs (توصیه شده است که به ازای هر کلاس یک فایل جداگانه در نظر گرفته شود)، در پوشه Mappings برنامه:

using FluentNHibernate.Mapping;
using NHSample1.Domain;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class ProductMapping : ClassMap<Product>
{
public ProductMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(p => p.Id).GeneratedBy.HiLo("1000");
Map(p => p.Name).Length(50).Not.Nullable();
Map(p => p.UnitPrice).Not.Nullable();
Map(p => p.Discontinued).Not.Nullable();
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، روش تعریف آن‌ها همانند شیء Customer است که در قسمت‌های قبل بررسی شد و نکته جدیدی ندارد.
آزمون واحد بررسی این نگاشت نیز همانند مثال قبلی است.
کلاس ProductMapping_Fixture را در فایل جدید ProductMapping_Fixture.cs به پروژه UnitTests خود (که ارجاعات آن‌را در قسمت قبل مشخص کردیم) خواهیم افزود:

using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class ProductMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_product()
{
new PersistenceSpecification<Product>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1001)
.CheckProperty(p => p.Name, "Apples")
.CheckProperty(p => p.UnitPrice, 10.45m)
.CheckProperty(p => p.Discontinued, true)
.VerifyTheMappings();
}
}
}
و پس از اجرای این آزمون واحد، عبارات SQL ایی که به صورت خودکار توسط این ORM جهت بررسی عملیات نگاشت صورت خواهند گرفت به صورت زیر می‌باشند:

ProductMapping_Fixture.can_correctly_map_product : Passed
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 10.45, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: SELECT product0_.Id as Id1_0_, product0_.Name as Name1_0_, product0_.UnitPrice as UnitPrice1_0_, product0_.Discontinued as Disconti4_1_0_ FROM "Product" product0_ WHERE product0_.Id=@p0;@p0 = 1001

در ادامه تعریف کلاس کارمند، نگاشت و آزمون واحد آن به صورت زیر خواهند بود:

using System;
namespace NHSample1.Domain
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string LastName { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
}
}


using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class EmployeeMapping : ClassMap<Employee>
{
public EmployeeMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(e => e.Id).GeneratedBy.Assigned();
Map(e => e.LastName).Length(50);
Map(e => e.FirstName).Length(50);
}
}
}


using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class EmployeeMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_employee()
{
new PersistenceSpecification<Employee>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1001)
.CheckProperty(p => p.FirstName, "name1")
.CheckProperty(p => p.LastName, "lname1")
.VerifyTheMappings();
}
}
}
خروجی SQL حاصل از موفقیت آزمون واحد آن:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Employee" (LastName, FirstName, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 'lname1', @p1 = 'name1', @p2 = 1001
NHibernate: SELECT employee0_.Id as Id4_0_, employee0_.LastName as LastName4_0_, employee0_.FirstName as FirstName4_0_ FROM "Employee" employee0_ WHERE employee0_.Id=@p0;@p0 = 1001

همانطور که ملاحظه می‌کنید، این آزمون‌های واحد 4 مرحله را در یک سطر انجام می‌دهند:
الف) ایجاد یک وهله از کلاس Employee
ب) ثبت اطلاعات کارمند در دیتابیس
ج) دریافت اطلاعات کارمند در وهله‌ای جدید از شیء Employee
د) و در پایان بررسی می‌کند که آیا شیء جدید ایجاد شده با شیء اولیه مطابقت دارد یا خیر

اکنون در ادامه پیاده سازی سیستم ثبت سفارشات، به قسمت جالب این مدل می‌رسیم. قسمتی که در آن ارتباطات اشیاء و روابط one-to-many تعریف خواهند شد. تعاریف کلاس‌های OrderItem و OrderItemMapping را به صورت زیر در نظر بگیرید:

کلاس OrderItem تعریف شده در فایل جدید OrderItem.cs واقع شده در پوشه domain پروژه:
که در آن هر سفارش (order) دقیقا از یک محصول (product) تشکیل می‌شود و هر محصول می‌تواند در سفارشات متعدد و مختلفی درخواست شود.

namespace NHSample1.Domain
{
public class OrderItem
{
public int Id { get; set; }
public int Quantity { get; set; }
public Product Product { get; set; }
}
}
کلاس OrderItemMapping تعریف شده در فایل جدید OrderItemMapping.cs :

using FluentNHibernate.Mapping;
using NHSample1.Domain;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class OrderItemMapping : ClassMap<OrderItem>
{
public OrderItemMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(oi => oi.Id).GeneratedBy.Assigned();
Map(oi => oi.Quantity).Not.Nullable();
References(oi => oi.Product).Not.Nullable();
}
}
}
نکته جدیدی که در این کلاس نگاشت مطرح شده است، واژه کلیدی References می‌باشد که جهت بیان این ارجاعات و وابستگی‌ها بکار می‌رود. این ارجاع بیانگر یک رابطه many-to-one بین سفارشات و محصولات است. همچنین در ادامه آن Not.Nullable ذکر شده است تا این ارجاع را اجباری نمائید (در غیر اینصورت سفارش غیر معتبر خواهد بود).
نکته‌ی دیگر مهم آن این مورد است که Id در اینجا به صورت یک کلید تعریف نشده است. یک آیتم سفارش داده شده، موجودیت به حساب نیامده و فقط یک شیء مقداری (value object) است و به خودی خود امکان وجود ندارد. هر وهله از آن تنها توسط یک سفارش قابل تعریف است. بنابراین id در اینجا فقط به عنوان یک index می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و فقط توسط شیء Order زمانیکه یک OrderItem به آن اضافه می‌شود، مقدار دهی خواهد شد.

اگر برای این نگاشت نیز آزمون واحد تهیه کنیم، به صورت زیر خواهد بود:

using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class OrderItemMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_order_item()
{
var product = new Product
{
Name = "Apples",
UnitPrice = 4.5m,
Discontinued = true
};

new PersistenceSpecification<OrderItem>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1)
.CheckProperty(p => p.Quantity, 5)
.CheckReference(p => p.Product, product)
.VerifyTheMappings();
}
}
}

مشکل! این آزمون واحد با شکست مواجه خواهد شد، زیرا هنوز مشخص نکرده‌ایم که دو شیء Product را که در قسمت CheckReference فوق برای این منظور معرفی کرده‌ایم، چگونه باید با هم مقایسه کرد. در مورد مقایسه نوع‌های اولیه و اصلی مانند int و string و امثال آن مشکلی نیست، اما باید منطق مقایسه سایر اشیاء سفارشی خود را با پیاده سازی اینترفیس IEqualityComparer دقیقا مشخص سازیم:

using System.Collections;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
public class CustomEqualityComparer : IEqualityComparer
{
public bool Equals(object x, object y)
{
if (ReferenceEquals(x, y)) return true;
if (x == null || y == null) return false;

if (x is Product && y is Product)
return (x as Product).Id == (y as Product).Id;

if (x is Customer && y is Customer)
return (x as Customer).Id == (y as Customer).Id;

if (x is Employee && y is Employee)
return (x as Employee).Id == (y as Employee).Id;

if (x is OrderItem && y is OrderItem)
return (x as OrderItem).Id == (y as OrderItem).Id;


return x.Equals(y);
}

public int GetHashCode(object obj)
{
//شاید وقتی دیگر
return obj.GetHashCode();
}
}
}
در اینجا فقط Id این اشیاء با هم مقایسه شده است. در صورت نیاز تمامی خاصیت‌های این اشیاء را نیز می‌توان با هم مقایسه کرد (یک سری از اشیاء بکار گرفته شده در این کلاس در ادامه بحث معرفی خواهند شد).
سپس برای بکار گیری این کلاس جدید، سطر مربوط به استفاده از PersistenceSpecification به صورت زیر تغییر خواهد کرد:

new PersistenceSpecification<OrderItem>(Session, new CustomEqualityComparer())

پس از این تغییرات و مشخص سازی نحوه‌ی مقایسه دو شیء سفارشی، آزمون واحد ما پاس شده و خروجی SQL تولید شده آن به صورت زیر می‌باشد:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 4.5, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 5, @p1 = 1001, @p2 = 1
NHibernate: SELECT orderitem0_.Id as Id0_1_, orderitem0_.Quantity as Quantity0_1_, orderitem0_.Product_id as Product3_0_1_, product1_.Id as Id3_0_, product1_.Name as Name3_0_, product1_.UnitPrice as UnitPrice3_0_, product1_.Discontinued as Disconti4_3_0_ FROM "OrderItem" orderitem0_ inner join "Product" product1_ on orderitem0_.Product_id=product1_.Id WHERE orderitem0_.Id=@p0;@p0 = 1

قسمت پایانی کار تعاریف کلاس‌های نگاشت، مربوط به کلاس Order است که در ادامه بررسی خواهد شد.

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace NHSample1.Domain
{
public class Order
{
public int Id { set; get; }
public DateTime OrderDate { get; set; }
public Employee Employee { get; set; }
public Customer Customer { get; set; }
public IList<OrderItem> OrderItems { get; set; }
}
}
نکته‌ی مهمی که در این کلاس وجود دارد استفاده از IList جهت معرفی مجموعه‌ای از آیتم‌های سفارشی است (بجای List و یا IEnumerable که در صورت استفاده خطای type cast exception در حین نگاشت حاصل می‌شد).

using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class OrderMapping : ClassMap<Order>
{
public OrderMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(o => o.Id).GeneratedBy.GuidComb();
Map(o => o.OrderDate).Not.Nullable();
References(o => o.Employee).Not.Nullable();
References(o => o.Customer).Not.Nullable();
HasMany(o => o.OrderItems)
.AsList(index => index.Column("ListIndex").Type<int>());
}
}
}
در تعاریف نگاشت این کلاس نیز دو ارجاع به اشیاء کارمند و مشتری وجود دارد که با References مشخص شده‌اند.
قسمت جدید آن HasMany است که جهت تعریف رابطه one-to-many بکار گرفته شده است. یک سفارش رابطه many-to-one با یک مشتری و همچنین کارمندی که این رکورد را ثبت می‌کند، دارد. در اینجا مجموعه آیتم‌های یک سفارش به صورت یک لیست بازگشت داده می‌شود و ایندکس آن به ستونی به نام ListIndex در یک جدول دیتابیس نگاشت خواهد شد. نوع این ستون، int می‌باشد.

using System;
using System.Collections.Generic;
using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class OrderMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_an_order()
{
{
var product1 =
new Product
{
Name = "Apples",
UnitPrice = 4.5m,
Discontinued = true
};
var product2 =
new Product
{
Name = "Pears",
UnitPrice = 3.5m,
Discontinued = false
};

Session.Save(product1);
Session.Save(product2);

var items = new List<OrderItem>
{
new OrderItem
{
Id = 1,
Quantity = 100,
Product = product1
},
new OrderItem
{
Id = 2,
Quantity = 200,
Product = product2
}
};

var customer = new Customer
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

var employee =
new Employee
{
FirstName = "name1",
LastName = "lname1"
};



var order = new Order
{
Customer = customer,
Employee = employee,
OrderDate = DateTime.Today,
OrderItems = items
};

new PersistenceSpecification<Order>(Session, new CustomEqualityComparer())
.CheckProperty(o => o.OrderDate, order.OrderDate)
.CheckReference(o => o.Customer, order.Customer)
.CheckReference(o => o.Employee, order.Employee)
.CheckList(o => o.OrderItems, order.OrderItems)
.VerifyTheMappings();
}
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد آزمون واحد، نیاز به مشخص سازی منطق مقایسه اشیاء سفارش، مشتری و آیتم‌های سفارش داده شده نیز وجود دارد که پیشتر در کلاس CustomEqualityComparer معرفی شدند؛ درغیر اینصورت این آزمون واحد با شکست مواجه می‌شد.
متد آزمون واحد فوق کمی طولانی است؛ زیرا در آن باید تعاریف انواع و اقسام اشیاء مورد استفاده را مشخص نمود (و ارزش کار نیز دقیقا در همینجا مشخص می‌شود که بجای SQL نوشتن، با اشیایی که توسط کامپایلر تحت نظر هستند سر و کار داریم).
تنها نکته جدید آن استفاده از CheckList برای بررسی IList تعریف شده در قسمت قبل است.

خروجی SQL این آزمون واحد پس از اجرا و موفقیت آن به صورت زیر است:

OrderMapping_Fixture.can_correctly_map_an_order : Passed
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 3, @p1 = 2
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 4.5, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Pears', @p1 = 3.5, @p2 = False, @p3 = 1002
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 2002
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 4, @p1 = 3
NHibernate: INSERT INTO "Employee" (LastName, FirstName, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 'lname1', @p1 = 'name1', @p2 = 3003
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 100, @p1 = 1001, @p2 = 1
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 200, @p1 = 1002, @p2 = 2
NHibernate: INSERT INTO "Order" (OrderDate, Employee_id, Customer_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 2009/10/10 12:00:00 ق.ظ, @p1 = 3003, @p2 = 2002, @p3 = 0
NHibernate: UPDATE "OrderItem" SET Order_id = @p0, ListIndex = @p1 WHERE Id = @p2;@p0 = 0, @p1 = 0, @p2 = 1
NHibernate: UPDATE "OrderItem" SET Order_id = @p0, ListIndex = @p1 WHERE Id = @p2;@p0 = 0, @p1 = 1, @p2 = 2
NHibernate: SELECT order0_.Id as Id1_2_, order0_.OrderDate as OrderDate1_2_, order0_.Employee_id as Employee3_1_2_, order0_.Customer_id as Customer4_1_2_, employee1_.Id as Id4_0_, employee1_.LastName as LastName4_0_, employee1_.FirstName as FirstName4_0_, customer2_.Id as Id2_1_, customer2_.FirstName as FirstName2_1_, customer2_.LastName as LastName2_1_, customer2_.AddressLine1 as AddressL4_2_1_, customer2_.AddressLine2 as AddressL5_2_1_, customer2_.PostalCode as PostalCode2_1_, customer2_.City as City2_1_, customer2_.CountryCode as CountryC8_2_1_ FROM "Order" order0_ inner join "Employee" employee1_ on order0_.Employee_id=employee1_.Id inner join "Customer" customer2_ on order0_.Customer_id=customer2_.Id WHERE order0_.Id=@p0;@p0 = 0
NHibernate: SELECT orderitems0_.Order_id as Order4_2_, orderitems0_.Id as Id2_, orderitems0_.ListIndex as ListIndex2_, orderitems0_.Id as Id0_1_, orderitems0_.Quantity as Quantity0_1_, orderitems0_.Product_id as Product3_0_1_, product1_.Id as Id3_0_, product1_.Name as Name3_0_, product1_.UnitPrice as UnitPrice3_0_, product1_.Discontinued as Disconti4_3_0_ FROM "OrderItem" orderitems0_ inner join "Product" product1_ on orderitems0_.Product_id=product1_.Id WHERE orderitems0_.Order_id=@p0;@p0 = 0

تا اینجای کار تعاریف اشیاء ، نگاشت آن‌ها و همچنین بررسی صحت این نگاشت‌ها به پایان می‌رسد.

نکته:
دیتابیس برنامه را جهت آزمون‌های واحد برنامه، از نوع SQLite ساخته شده در حافظه مشخص کردیم. اگر علاقمند باشید که database schema تولید شده توسط NHibernate را مشاهده نمائید، در متد SetupContext کلاس FixtureBase که در قسمت قبل معرفی شد، سطر آخر را به صورت زیر تغییر دهید، تا اسکریپت دیتابیس نیز به صورت خودکار در خروجی اس کیوال آزمون واحد لحاظ شود (پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که schema ساخته شده، نمایش داده شود یا خیر):

SessionSource.BuildSchema(Session, true);
پس از این تغییر و انجام مجدد آزمون واحد، اسکریپت دیتابیس ما به صورت زیر خواهد بود (که جهت ایجاد یک دیتابیس SQLite می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد):

drop table if exists "OrderItem"

drop table if exists "Order"

drop table if exists "Customer"

drop table if exists "Product"

drop table if exists "Employee"

drop table if exists hibernate_unique_key

create table "OrderItem" (
Id INTEGER not null,
Quantity INTEGER not null,
Product_id INTEGER not null,
Order_id INTEGER,
ListIndex INTEGER,
primary key (Id)
)

create table "Order" (
Id INTEGER not null,
OrderDate DATETIME not null,
Employee_id INTEGER not null,
Customer_id INTEGER not null,
primary key (Id)
)

create table "Customer" (
Id INTEGER not null,
FirstName TEXT not null,
LastName TEXT not null,
AddressLine1 TEXT not null,
AddressLine2 TEXT,
PostalCode TEXT not null,
City TEXT not null,
CountryCode TEXT not null,
primary key (Id)
)

create table "Product" (
Id INTEGER not null,
Name TEXT not null,
UnitPrice NUMERIC not null,
Discontinued INTEGER not null,
primary key (Id)
)

create table "Employee" (
Id INTEGER not null,
LastName TEXT,
FirstName TEXT,
primary key (Id)
)

create table hibernate_unique_key (
next_hi INTEGER
)
البته اگر مستندات SQLite را مطالعه کرده باشید می‌دانید که مفهوم کلید خارجی در این دیتابیس وجود دارد اما اعمال نمی‌شود! (برای اعمال آن باید تریگر نوشت) به همین جهت در این اسکریپت تولیدی خبری از کلید خارجی نیست.

برای اینکه از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده کنیم، در همان متد SetupContext کلاس مذکور، سطر اول را به صورت زیر تغییر دهید (نوع دیتابیس اس کیوال سرور 2008 مشخص شده و سپس رشته اتصالی به دیتابیس ذکر گردیده است):

var cfg = Fluently.Configure().Database(
// SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ShowSql()
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true")
);

اکنون اگر مجددا آزمون واحد را اجرا نمائیم، اسکریپت تولیدی به صورت زیر خواهد بود (در اینجا مفهوم استقلال برنامه از نوع دیتابیس را به خوبی می‌توان درک کرد):

if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3EF88858466CFBF7]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[OrderItem]'))
alter table [OrderItem] drop constraint FK3EF88858466CFBF7


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3EF888589F32DE52]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[OrderItem]'))
alter table [OrderItem] drop constraint FK3EF888589F32DE52


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3117099B1EBA72BC]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[Order]'))
alter table [Order] drop constraint FK3117099B1EBA72BC


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3117099BB2F9593A]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[Order]'))
alter table [Order] drop constraint FK3117099BB2F9593A


if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[OrderItem]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [OrderItem]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Order]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Order]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Customer]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Customer]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Product]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Product]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Employee]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Employee]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'hibernate_unique_key') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table hibernate_unique_key

create table [OrderItem] (
Id INT not null,
Quantity INT not null,
Product_id INT not null,
Order_id INT null,
ListIndex INT null,
primary key (Id)
)

create table [Order] (
Id INT not null,
OrderDate DATETIME not null,
Employee_id INT not null,
Customer_id INT not null,
primary key (Id)
)

create table [Customer] (
Id INT not null,
FirstName NVARCHAR(50) not null,
LastName NVARCHAR(50) not null,
AddressLine1 NVARCHAR(50) not null,
AddressLine2 NVARCHAR(50) null,
PostalCode NVARCHAR(10) not null,
City NVARCHAR(50) not null,
CountryCode NVARCHAR(2) not null,
primary key (Id)
)

create table [Product] (
Id INT not null,
Name NVARCHAR(50) not null,
UnitPrice DECIMAL(19,5) not null,
Discontinued BIT not null,
primary key (Id)
)

create table [Employee] (
Id INT not null,
LastName NVARCHAR(50) null,
FirstName NVARCHAR(50) null,
primary key (Id)
)

alter table [OrderItem]
add constraint FK3EF88858466CFBF7
foreign key (Product_id)
references [Product]

alter table [OrderItem]
add constraint FK3EF888589F32DE52
foreign key (Order_id)
references [Order]

alter table [Order]
add constraint FK3117099B1EBA72BC
foreign key (Employee_id)
references [Employee]

alter table [Order]
add constraint FK3117099BB2F9593A
foreign key (Customer_id)
references [Customer]

create table hibernate_unique_key (
next_hi INT
)
که نکات ذیل در مورد آن جالب توجه است:
الف) جداول مطابق نام کلاس‌های ما تولید شده‌اند.
ب) نام فیلدها دقیقا مطابق نام خواص کلاس‌های ما تشکیل شده‌اند.
ج) Id ها به صورت primary key تعریف شده‌اند (از آنجائیکه ما در هنگام تعریف نگاشت‌ها، آن‌ها را از نوع identity مشخص کرده بودیم).
د) رشته‌ها به نوع nvarchar با اندازه 50 نگاشت شده‌اند.
ه) کلیدهای خارجی بر اساس نام جدول با پسوند _id تشکیل شده‌اند.




ادامه دارد ...


مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت پنجم - پیاده سازی ورود و خروج از سیستم
پس از راه اندازی IdentityServer، نوبت به امن سازی برنامه‌ی Mvc Client توسط آن می‌رسد و اولین قسمت آن، ورود به سیستم و خروج از آن می‌باشد.


بررسی اجزای Hybrid Flow

در قسمت سوم در حین «انتخاب OpenID Connect Flow مناسب برای یک برنامه‌ی کلاینت از نوع ASP.NET Core» به این نتیجه رسیدیم که Flow مناسب یک برنامه‌ی Mvc Client از نوع Hybrid است. در اینجا هر Flow، شروع به ارسال درخواستی به سمت Authorization Endpoint می‌کند؛ با یک چنین قالبی:
https://idpHostAddress/connect/authorize? 
client_id=imagegalleryclient 
&redirect_uri=https://clientapphostaddress/signin-oidcoidc 
&scope=openid profile 
&response_type=code id_token 
&response_mode=form_post
&nonce=63626...n2eNMxA0
- در سطر اول، Authorization Endpoint مشخص شده‌است. این آدرس از discovery endpoint که یک نمونه تصویر محتوای آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید، استخراج می‌شود.
- سپس client_id جهت تعیین برنامه‌ای که درخواست را ارسال می‌کند، ذکر شده‌است؛ از این جهت که یک IDP جهت کار با چندین نوع کلاینت مختلف طراحی شده‌است.
- redirect_uri همان Redirect Endpoint است که در سطح برنامه‌ی کلاینت تنظیم می‌شود.
- در مورد scope در قسمت قبل در حین راه اندازی IdentityServer توضیح دادیم. در اینجا برنامه‌ی کلاینت، درخواست scopeهای openid و profile را داده‌است. به این معنا که نیاز دارد تا Id کاربر وارد شده‌ی به سیستم و همچنین Claims منتسب به او را در اختیار داشته باشد.
- response_type نیز به code id_token تنظیم شده‌است. توسط response_type، نوع Flow مورد استفاده مشخص می‌شود. ذکر code به معنای بکارگیری Authorization code flow است. ذکر id_token و یا id_token token هر دو به معنای استفاده‌ی از implicit flow است. اما برای مشخص سازی Hybrid flow یکی از سه مقدار code id_token و یا code token و یا code id_token token با هم ذکر می‌شوند:


- در اینجا response_mode مشخص می‌کند که اطلاعات بازگشتی از سمت IDP که توسط response_type مشخص شده‌اند، با چه قالبی به سمت کلاینت بازگشت داده شوند که می‌تواند از طریق Form POST و یا URI باشد.


در Hybrid flow با response_type از نوع code id_token، ابتدا کلاینت یک درخواست Authentication را به Authorization Endpoint ارسال می‌کند (با همان قالب URL فوق). سپس در سطح IDP، کاربر برای مثال با ارائه‌ی کلمه‌ی عبور و نام کاربری، تعیین اعتبار می‌شود. همچنین در اینجا IDP ممکن است رضایت کاربر را از دسترسی به اطلاعات پروفایل او نیز سؤال بپرسد (تحت عنوان مفهوم Consent). سپس IDP توسط یک Redirection و یا Form POST، اطلاعات authorization code و identity token را به سمت برنامه‌ی کلاینت ارسال می‌کند. این همان اطلاعات مرتبط با response_type ای است که درخواست کرد‌ه‌ایم. سپس برنامه‌ی کلاینت این اطلاعات را تعیین اعتبار کرده و در صورت موفقیت آمیز بودن این عملیات، اکنون درخواست تولید توکن هویت را به token endpoint ارسال می‌کند. برای این منظور کلاینت سه مشخصه‌ی authorization code ،client-id و client-secret را به سمت token endpoint ارسال می‌کند. در پاسخ یک identity token را دریافت می‌کنیم. در اینجا مجددا این توکن تعیین اعتبار شده و سپس Id کاربر را از آن استخراج می‌کند که در برنامه‌ی کلاینت قابل استفاده خواهد بود. این مراحل را در تصویر زیر می‌توانید ملاحظه کنید.
البته اگر دقت کرده باشید، یک identity token در همان ابتدای کار از Authorization Endpoint دریافت می‌شود. اما چرا از آن استفاده نمی‌کنیم؟ علت اینجا است که token endpoint نیاز به اعتبارسنجی client را نیز دارد. به این ترتیب یک لایه‌ی امنیتی دیگر نیز در اینجا بکار گرفته می‌شود. همچنین access token و refresh token نیز از همین token endpoint قابل دریافت هستند.




تنظیم IdentityServer جهت انجام عملیات ورود به سیستم بر اساس جزئیات Hybrid Flow

برای افزودن قسمت لاگین به برنامه‌ی MVC قسمت دوم، نیاز است تغییراتی را در برنامه‌ی کلاینت و همچنین IDP اعمال کنیم. برای این منظور کلاس Config پروژه‌ی IDP را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    ClientId = "imagegalleryclient",
                    AllowedGrantTypes = GrantTypes.Hybrid,
                    RedirectUris = new List<string>
                    {
                        "https://localhost:5001/signin-oidc"
                    },
                    PostLogoutRedirectUris = new List<string>
                    {
                        "https://localhost:5001/signout-callback-oidc"
                    },
                    AllowedScopes =
                    {
                        IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
                        IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile
                    },
                    ClientSecrets =
                    {
                        new Secret("secret".Sha256())
                    }
                }
             };
        }
    }
}
در اینجا بجای بازگشت لیست خالی کلاینت‌ها، یک کلاینت جدید را تعریف و تکمیل کرده‌ایم.
- ابتدا نام کلاینت را مشخص می‌کنیم. این نام و عنوان، در صفحه‌ی لاگین و Consent (رضایت دسترسی به اطلاعات پروفایل کاربر)، ظاهر می‌شود.
- همچنین نیاز است یک Id دلخواه را نیز برای آن مشخص کنیم؛ مانند imagegalleryclient در اینجا.
- AllowedGrantTypes را نیز به Hybrid Flow تنظیم کرده‌ایم. علت آن‌را در قسمت سوم این سری بررسی کردیم.
- با توجه به اینکه Hybrid Flow از Redirectها استفاده می‌کند و اطلاعات نهایی را به کلاینت از طریق Redirection ارسال می‌کند، به همین جهت آدرس RedirectUris را به آدرس برنامه‌ی Mvc Client تنظیم کرده‌ایم (که در اینجا بر روی پورت 5001 کار می‌کند). قسمت signin-oidc آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد.
- در قسمت AllowedScopes، لیست scopeهای مجاز قابل دسترسی توسط این کلاینت مشخص شده‌اند که شامل دسترسی به ID کاربر و Claims آن است.
- به ClientSecrets نیز جهت client authenticating نیاز داریم.


تنظیم برنامه‌ی MVC Client جهت انجام عملیات ورود به سیستم بر اساس جزئیات Hybrid Flow

برای افزودن قسمت لاگین به سیستم، کلاس آغازین پروژه‌ی MVC Client را به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                options.DefaultScheme = "Cookies";
                options.DefaultChallengeScheme = "oidc";
            }).AddCookie("Cookies")
              .AddOpenIdConnect("oidc", options =>
              {
                  options.SignInScheme = "Cookies";
                  options.Authority = "https://localhost:6001";
                  options.ClientId = "imagegalleryclient";
                  options.ResponseType = "code id_token";
                  //options.CallbackPath = new PathString("...")
                  //options.SignedOutCallbackPath = new PathString("...")
                  options.Scope.Add("openid");
                  options.Scope.Add("profile");
                  options.SaveTokens = true;
                  options.ClientSecret = "secret";
                  options.GetClaimsFromUserInfoEndpoint = true;
              });
این قسمت تنظیمات، سمت کلاینت OpenID Connect Flow را مدیریت می‌کند.

- ابتدا با فراخوانی AddAuthentication، کار تنظیمات میان‌افزار استاندارد Authentication برنامه‌های ASP.NET Core انجام می‌شود. در اینجا DefaultScheme آن به Cookies تنظیم شده‌است تا عملیات Sign-in و Sign-out سمت کلاینت را میسر کند. سپس DefaultChallengeScheme به oidc تنظیم شده‌است. این مقدار با Scheme ای که در ادامه آن‌را تنظیم خواهیم کرد، تطابق دارد.

- سپس متد AddCookie فراخوانی شده‌است که authentication-Scheme را به عنوان پارامتر قبول می‌کند. به این ترتیب cookie based authentication در برنامه میسر می‌شود. پس از اعتبارسنجی توکن هویت دریافتی و تبدیل آن به Claims Identity، در یک کوکی رمزنگاری شده برای استفاده‌های بعدی ذخیره می‌شود.

- در آخر تنظیمات پروتکل OpenID Connect را ملاحظه می‌کنید. به این ترتیب مراحل اعتبارسنجی توسط این پروتکل در اینجا که Hybrid flow است، پشتیبانی خواهد شد.  اینجا است که کار درخواست Authorization، دریافت و اعتبارسنجی توکن هویت صورت می‌گیرد. اولین پارامتر آن authentication-Scheme است که به oidc تنظیم شده‌است. به این ترتیب اگر قسمتی از برنامه نیاز به Authentication داشته باشد، OpenID Connect به صورت پیش‌فرض مورد استفاده قرار می‌گیرد. به همین جهت DefaultChallengeScheme را نیز به oidc تنظیم کردیم. در اینجا SignInScheme به Cookies تنظیم شده‌است که با DefaultScheme اعتبارسنجی تطابق دارد. به این ترتیب نتیجه‌ی موفقیت آمیز عملیات اعتبارسنجی در یک کوکی رمزنگاری شده ذخیره خواهد شد. مقدار خاصیت Authority به آدرس IDP تنظیم می‌شود که بر روی پورت 6001 قرار دارد. تنظیم این مسیر سبب خواهد شد تا این میان‌افزار سمت کلاینت، به discovery endpoint دسترسی یافته و بتواند مقادیر سایر endpoints برنامه‌ی IDP را به صورت خودکار دریافت و استفاده کند. سپس ClientId تنظیم شده‌است که باید با مقدار تنظیم شده‌ی آن در سمت IDP یکی باشد و همچنین مقدار ClientSecret در اینجا نیز باید با ClientSecrets سمت IDP یکی باشد. ResponseType تنظیم شده‌ی در اینجا با AllowedGrantTypes سمت IDP تطابق دارد که از نوع Hybrid است. سپس دو scope درخواستی توسط این برنامه‌ی کلاینت که openid و profile هستند در اینجا اضافه شده‌اند. به این ترتیب می‌توان به مقادیر Id کاربر و claims او دسترسی داشت. مقدار CallbackPath در اینجا به RedirectUris سمت IDP اشاره می‌کند که مقدار پیش‌فرض آن همان signin-oidc است. با تنظیم SaveTokens به true امکان استفاده‌ی مجدد از آن‌ها را میسر می‌کند.

پس از تکمیل قسمت ConfigureServices و انجام تنظیمات میان‌افزار اعتبارسنجی، نیاز است این میان‌افزار را نیز به برنامه افزود که توسط متد UseAuthentication انجام می‌شود:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            app.UseAuthentication();

پس از این تنظیمات، با اعمال ویژگی Authorize، دسترسی به کنترلر گالری برنامه‌ی MVC Client را صرفا محدود به کاربران وارد شده‌ی به سیستم می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
    // .... 
   
        public async Task WriteOutIdentityInformation()
        {
            var identityToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.IdToken);
            Debug.WriteLine($"Identity token: {identityToken}");

            foreach (var claim in User.Claims)
            {
                Debug.WriteLine($"Claim type: {claim.Type} - Claim value: {claim.Value}");
            }
        }
در اینجا علاوه بر اعمال فیلتر Authorize به کل اکشن متدهای این کنترلر، یک اکشن متد جدید دیگر را نیز به انتهای آن اضافه کرده‌ایم تا صرفا جهت دیباگ برنامه، اطلاعات دریافتی از IDP را در Debug Window، برای بررسی بیشتر درج کند. البته این روش با Debug Window مخصوص Visual Studio کار می‌کند. اگر می‌خواهید آن‌را در صفحه‌ی کنسول dotnet run مشاهده کنید، بجای Debug باید از ILogger استفاده کرد.

فراخوانی متد GetTokenAsync با پارامتر IdToken، همان Identity token دریافتی از IDP را بازگشت می‌دهد. این توکن با تنظیم SaveTokens به true در تنظیمات AddOpenIdConnect که پیشتر انجام دادیم، قابل استخراج از کوکی اعتبارسنجی برنامه شده‌است.
این متد را در ابتدای اکشن متد Index فراخوانی می‌کنیم:
        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            await WriteOutIdentityInformation();
            // ....


اجرای برنامه جهت آزمایش تنظیمات انجام شده

برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.

اکنون که هر سه برنامه با هم در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید:


در این حالت چون فیلتر Authorize به کل اکشن متدهای کنترلر گالری اعمال شده، میان‌افزار Authentication که در فایل آغازین برنامه‌ی کلاینت MVC تنظیم شده‌است، وارد عمل شده و کاربر را به صفحه‌ی لاگین سمت IDP هدایت می‌کند (شماره پورت آن 6001 است). لاگ این اعمال را هم در برگه‌ی network مرورگر می‌تواند مشاهده کنید.

در اینجا نام کاربری و کلمه‌ی عبور اولین کاربر تعریف شده‌ی در فایل Config.cs برنامه‌ی IDP را که User 1 و password است، وارد می‌کنیم. پس از آن صفحه‌ی Consent ظاهر می‌شود:


در اینجا از کاربر سؤال می‌پرسد که آیا به برنامه‌ی کلاینت اجازه می‌دهید تا به Id و اطلاعات پروفایل و یا همان Claims شما دسترسی پیدا کند؟
فعلا گزینه‌ی remember my design را انتخاب نکنید تا همواره بتوان این صفحه را در دفعات بعدی نیز مشاهده کرد. سپس بر روی گزینه‌ی Yes, Allow کلیک کنید.
اکنون به صورت خودکار به سمت برنامه‌ی MVC Client هدایت شده و می‌توانیم اطلاعات صفحه‌ی اول سایت را کاملا مشاهده کنیم (چون کاربر اعتبارسنجی شده‌است، از فیلتر Authorize رد خواهد شد).


همچنین در اینجا اطلاعات زیادی نیز جهت دیباگ برنامه لاگ می‌شوند که در آینده جهت عیب یابی آن می‌توانند بسیار مفید باشند:


با دنبال کردن این لاگ می‌توانید مراحل Hybrid Flow را مرحله به مرحله با مشاهده‌ی ریز جزئیات آن بررسی کنید. این مراحل به صورت خودکار توسط میان‌افزار Authentication انجام می‌شوند و در نهایت اطلاعات توکن‌های دریافتی به صورت خودکار در اختیار برنامه برای استفاده قرار می‌گیرند. یعنی هم اکنون کوکی رمزنگاری شده‌ی اطلاعات اعتبارسنجی کاربر در دسترس است و به اطلاعات آن می‌توان توسط شیء this.User، در اکشن متدهای برنامه‌ی MVC، دسترسی داشت.


تنظیم برنامه‌ی MVC Client جهت انجام عملیات خروج از سیستم

ابتدا نیاز است یک لینک خروج از سیستم را به برنامه‌ی کلاینت اضافه کنیم. برای این منظور به فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مراجعه کرده و لینک logout را در صورت IsAuthenticated بودن کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم، نمایش می‌دهیم:
<div class="navbar-collapse collapse">
    <ul class="nav navbar-nav">
        <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="Index">Home</a></li>
        <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
        @if (User.Identity.IsAuthenticated)
        {
            <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="Logout">Logout</a></li>
        }
    </ul>
</div>


شیء this.User، هم در اکشن متدها و هم در Viewهای برنامه، جهت دسترسی به اطلاعات کاربر اعتبارسنجی شده، در دسترس است.
این لینک به اکشن متد Logout، در کنترلر گالری اشاره می‌کند که آن‌را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task Logout()
        {
            // Clears the  local cookie ("Cookies" must match the name of the scheme)
            await HttpContext.SignOutAsync("Cookies");
            await HttpContext.SignOutAsync("oidc");
        }
در اینجا ابتدا کوکی Authentication حذف می‌شود. نامی که در اینجا انتخاب می‌شود باید با نام scheme انتخابی مرتبط در فایل آغازین برنامه یکی باشد.
سپس نیاز است از برنامه‌ی IDP نیز logout شویم. به همین جهت سطر دوم SignOutAsync با پارامتر oidc را مشاهده می‌کنید. بدون وجود این سطر، کاربر فقط از برنامه‌ی کلاینت logout می‌شود؛ اما اگر به IDP مجددا هدایت شود، مشاهده خواهد کرد که در آن سمت، هنوز نام کاربری او توسط IDP شناسایی می‌شود.


بهبود تجربه‌ی کاربری Logout

پس از logout، بدون انجام یکسری از تنظیمات، کاربر مجددا به برنامه‌ی کلاینت به صورت خودکار هدایت نخواهد شد و در همان سمت IDP متوقف می‌شد. برای بهبود این وضعیت و بازگشت مجدد به برنامه‌ی کلاینت، اینکار را یا توسط مقدار دهی خاصیت SignedOutCallbackPath مربوط به متد AddOpenIdConnect می‌توان انجام داد و یا بهتر است مقدار پیش‌فرض آن‌را به تنظیمات IDP نسبت داد که پیشتر در تنظیمات متد GetClients آن‌را ذکر کرده بودیم:
PostLogoutRedirectUris = new List<string>
{
     "https://localhost:5001/signout-callback-oidc"
},
با وجود این تنظیم، اکنون IDP می‌داند که پس از logout، چه آدرسی را باید به کاربر جهت بازگشت به سیستم قبلی ارائه دهد:


البته هنوز یک مرحله‌ی انتخاب و کلیک بر روی لینک بازگشت وجود دارد. برای حذف آن و خودکار کردن Redirect نهایی آن، می‌توان کدهای IdentityServer4.Quickstart.UI را که در قسمت قبل به برنامه‌ی IDP اضافه کردیم، اندکی تغییر دهیم. برای این منظور فایل src\IDP\DNT.IDP\Quickstart\Account\AccountOptions.cs را گشوده و سپس فیلد AutomaticRedirectAfterSignOut را که false است، به true تغییر دهید.

 
تنظیمات بازگشت Claims کاربر به برنامه‌ی کلاینت

به صورت پیش‌فرض، Identity Server اطلاعات Claims کاربر را ارسال نمی‌کند و Identity token صرفا به همراه اطلاعات Id کاربر است. برای تنظیم آن می‌توان در سمت تنظیمات IDP، در متد GetClients، زمانیکه new Client صورت می‌گیرد، خاصیت AlwaysIncludeUserClaimsInIdToken هر کلاینت را به true تنظیم کرد؛ اما ایده خوبی نیست. Identity token از طریق Authorization endpoint دریافت می‌شود. در اینجا اگر این اطلاعات از طریق URI دریافت شود و Claims به Identity token افزوده شوند، به مشکل بیش از حد طولانی شدن URL نهایی خواهیم رسید و ممکن است از طرف وب سرور یک چنین درخواستی برگشت بخورد. به همین جهت به صورت پیش‌فرض اطلاعات Claims به Identity token اضافه نمی‌شوند.
در اینجا برای دریافت Claims، یک endpoint دیگر در IDP به نام UserInfo endpoint درنظر گرفته شده‌است. در این حالت برنامه‌ی کلاینت، مقدار Access token دریافتی را که به همراه اطلاعات scopes متناظر با Claims است، به سمت UserInfo endpoint ارسال می‌کند. باید دقت داشت زمانیکه Identity token دوم از Token endpoint دریافت می‌شود (تصویر ابتدای بحث)، به همراه آن یک Access token نیز صادر و ارسال می‌گردد. اینجا است که میان‌افزار oidc، این توکن دسترسی را به سمت UserInfo endpoint ارسال می‌کند تا user claims را دریافت کند:


در تنظیمات سمت کلاینت AddOpenIdConnect، درخواست openid و profile، یعنی درخواست Id کاربر و Claims آن وجود دارند:
options.Scope.Add("openid");
options.Scope.Add("profile");
برای بازگشت آن‌ها به سمت کلاینت، درخواست دریافت claims از UserInfo Endpoint را در سمت کلاینت تنظیم می‌کنیم:
options.GetClaimsFromUserInfoEndpoint = true;
همین اندازه تنظیم میان‌افزار oidc، برای انجام خودکار کل گردش کاری یاد شده کافی است.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه با هم در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core
API کار با کوکی‌ها نیز در ASP.NET Core نسبت به نگارش‌های دیگر تغییریافته‌است که در ادامه این موارد را بررسی خواهیم کرد. همچنین با کمک مطلب «تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.» یک تامین کنند‌ه‌ی سفارشی کوکی‌های رمزنگاری شده را نیز ایجاد می‌کنیم.


خلاصه‌ای از روش‌های کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core

ایجاد یک کوکی جدید
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestCookiesController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            this.Response.Cookies.Append("key", "value", new CookieOptions
            {
                HttpOnly = true,
                Path = this.Request.PathBase.HasValue ? this.Request.PathBase.ToString() : "/",
                Secure = this.Request.IsHttps
            });
 
            return Content("OK!");
        }
    }
}
کوکی جدید را می‌توان توسط متد Append مجموعه‌ی کوکی‌ها، به Response اضافه کرد:


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، طول عمر این کوکی، به سشن تنظیم شده‌است و با پایان سشن جاری مرورگر (بسته شدن کل مرورگر)، این کوکی نیز غیرمعتبر شده و به صورت خودکار حذف خواهد شد. برای تعیین عمر دقیق یک کوکی می‌توان از خاصیت Expires شیء CookieOptions که در مثال فوق مقدار دهی نشده‌است، استفاده کرد؛ مانند:
 Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddDays(2)

خواندن محتویات کوکی ذخیره شده

پس از ثبت کوکی در Response، خواندن آن در Request بعدی به شکل زیر است:
 var value = this.Request.Cookies["key"];
در این حالت اگر کلید درخواستی در مجموعه‌ی کوکی‌ها یافت نشد، نال بازگشت داده می‌شود.
شیء this.Request.Cookies از نوع IRequestCookieCollection است:
    public interface IRequestCookieCollection : IEnumerable<KeyValuePair<string, string>>, IEnumerable
    {
        string this[string key] { get; }
        ICollection<string> Keys { get; }
        bool ContainsKey(string key);
        bool TryGetValue(string key, out string value);
    }
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای دریافت مقدار یک کوکی یا می‌توان از indexer آن مانند مثال فوق و یا از متد TryGetValue استفاده کرد.
در مستندات آن عنوان شده‌است که در حالت استفاده‌ی از indexer، درصورت یافت نشدن کلید، string.Empty بازگشت داده می‌شود (که آزمایشات null را نمایش می‌دهند). اما در حالت استفاده‌ی از TryGetValue بر اساس خروجی bool آن دقیقا می‌توان مشخص کرد که آیا این کوکی وجود داشته‌است یا خیر.
در اینجا همچنین متد ContainsKey نیز جهت بررسی وجود یک کلید، در مجموعه‌ی کلیدها نیز پیش بینی شد‌ه‌است.
بنابراین بهتر است جهت یافتن مقادیر کوکی‌ها از روش ذیل استفاده کرد:
string cookieValue;
if (this.Request.Cookies.TryGetValue(key, out cookieValue))
{
   // TODO: use the cookieValue
}
else
{
  // this cookie doesn't exist.
}

حذف کوکی‌های موجود

در اینجا متد Delete نیز پیش بینی شده‌است که باید بر روی کوکی‌های Response فراخوانی شود:
 this.Response.Cookies.Delete("key");
کار آن افزودن یک کوکی دیگر با همین کلید، اما منقضی شده‌است؛ تا مرورگر را مجبور به حذف آن کند. در اینجا در صورت نیاز می‌توان به عنوان پارامتر دوم، CookieOptions این کوکی جدید را نیز تنظیم کرد.


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، در صورت عدم تنظیم CookieOptions، این کوکی جدید اضافه شده، دارای تاریخ انقضای 1970 است که سبب خواهد شد تا توسط مرورگر، غیرمعتبر درنظر گرفته شده و حذف شود.


طراحی یک تامین کننده‌ی کوکی‌های امن

پس از آشنایی با مقدمات کوکی‌ها و همچنین «بررسی تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.»، اکنون می‌توان یک تامین کننده‌ی کوکی‌های رمزنگاری شده را برای ASP.NET Core به نحو ذیل طراحی کرد:
public interface ISecureCookiesProvider
{
    void Add(HttpContext context, string token, string value);
    bool Contains(HttpContext context, string token);
    string GetValue(HttpContext context, string token);
    void Remove(HttpContext context, string token);
}
 
public class SecureCookiesProvider : ISecureCookiesProvider
{
    private readonly IProtectionProvider _protectionProvider;
 
    public SecureCookiesProvider(IProtectionProvider protectionProvider)
    {
 
        _protectionProvider = protectionProvider;
    }
 
    public void Add(HttpContext context, string token, string value)
    {
        value = _protectionProvider.Encrypt(value);
        context.Response.Cookies.Append(token, value, getCookieOptions(context));
    }
 
    public bool Contains(HttpContext context, string token)
    {
        return context.Request.Cookies.ContainsKey(token);
    }
 
    public string GetValue(HttpContext context, string token)
    {
        string cookieValue;
        if (!context.Request.Cookies.TryGetValue(token, out cookieValue))
        {
            return null;
        }
        return _protectionProvider.Decrypt(cookieValue);
    }
 
    public void Remove(HttpContext context, string token)
    {
        if (context.Request.Cookies.ContainsKey(token))
        {
            context.Response.Cookies.Delete(token);
        }
    }
 
    /// <summary>
    /// Expires at the end of the browser's session.
    /// </summary>
    private CookieOptions getCookieOptions(HttpContext context)
    {
        return new CookieOptions
        {
            HttpOnly = true,
            Path = context.Request.PathBase.HasValue ? context.Request.PathBase.ToString() : "/",
            Secure = context.Request.IsHttps
        };
    }
}
- نکاتی را که در ابتدای مطلب در مورد ثبت و خواندن و حذف کوکی‌ها مطالعه کردید، به این کلاس اضافه شده‌اند. با این تغییر که پیش از ذخیر‌ه‌ی مقدار کوکی، این مقدار رمزنگاری می‌شود و همچنین پس از خواندن آن، رمزگشایی خواهد شد.
- در این تامین کننده‌ی کوکی‌های امن، IProtectionProvider تزریقی به سازنده‌ی کلاس را در مطلب «تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.» پیشتر ملاحظه کرده‌اید.
- در اینجا برای ثبت سرویس جدید، تنظیمات ابتدایی برنامه چنین شکلی را پیدا می‌کنند و پس از آن می‌توان سرویس ISecureCookiesProvider را به کنترلرهای برنامه تزریق و استفاده کرد:
public class Startup
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.TryAddSingleton<IProtectionProvider, ProtectionProvider>();
        services.TryAddSingleton<ISecureCookiesProvider, SecureCookiesProvider>();
- چون در کلاس SecureCookiesProvider، خاصیت Expires تنظیم نشده‌است، طول عمر این کوکی‌ها محدود است به مدت زمان باز بودن مرورگر. بنابراین در صورت نیاز این مورد را تغییر دهید.
مطالب
EF Code First #3

بررسی تعاریف نگاشت‌ها به کمک متادیتا در EF Code first

در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشت‌ها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدل‌های زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب می‌تواند داشته باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}

به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته می‌شود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاس‌های شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص می‌کنند، به پروژه اضافه نمائید.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;

namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}

public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});

base.Seed(context);
}
}
}

به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:

<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره می‌کند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).

یک نکته:
مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاس‌های مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژه‌ها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت می‌کنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلی‌های EF و data annotations داشته باشند.

در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاس‌های دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}

تا زمانیکه وهله‌ای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]


CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO

توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شده‌اند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشته‌ها به nvarchar از نوع max نگاشت شده‌اند و null پذیر می‌باشند.
- خاصیت تصویر که با آرایه‌ای از بایت‌ها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاس‌ها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل می‌کند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام می‌شود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شده‌اند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم می‌توانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.


مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first

1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نام‌های ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، می‌توان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آن‌را به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:

public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }

و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمی‌کند EF باشد یا سایر فریم ورک‌های دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا می‌کند.


2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر می‌گردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.


3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند و جزو اسمبلی‌ پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونه‌ای از تعریف این‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آن‌ها در یک سطر نیز می‌باشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:

[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }

ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگی‌ها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.

ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشته‌ها به کار می‌رود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC‌ دارد از این جهت که Client side validation آن‌را نیز فعال می‌کند.


4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند. بنابراین اگر تعاریف مدل‌های شما در پروژه Class library جداگانه‌ای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آن‌را در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئری‌های تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:

[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project

توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را می‌توان تعیین کرد:

[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }

به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر می‌گردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column می‌توان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع می‌شود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص می‌گردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، می‌توان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.

نکته‌ای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شده‌اند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)


نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first می‌توان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاس‌هایی را که از هم ارث بری کرده‌اند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاس‌های بازیکن و مربی از آن ارث بری می‌کنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار می‌گیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط می‌شوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاس‌های بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل می‌شوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانه‌ای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.

توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشت‌ها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از توانایی‌های Fluent API را شامل می‌شود.



5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگی‌ها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شده‌اند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }

زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده می‌شود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئری‌های update و delete ایی که توسط EF صادر می‌شوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد Find بر اساس primary key عمل می‌کند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن‌ تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:

exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
که خروجی آن به صورت زیر است:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'

در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامه‌ای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده می‌کند، فاقد اعتبار شده‌اند.

ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی می‌توان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونه‌ای از آن‌را در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp می‌کند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آن‌را دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1

از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را می‌توان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامه‌های چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.


6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آن‌ها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، می‌توانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }

DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:

public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}

تا اینجا حالت‌های None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، می‌توان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کرده‌اید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفته‌اید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم می‌توان آن‌را از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).

همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):

[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

بدیهی است نیازی نیست تا آن‌را به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped می‌توان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمی‌توان در کوئری‌های EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئری‌ها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.


7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف می‌کنید، اما قصد ندارید این‌ها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. می‌خواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }

[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}

سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:

public InterestComponent Interests { set; get; }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و هم‌خانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...

در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شده‌اند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آن‌ها منطقی‌تر شده‌اند.

یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدل‌های برنامه عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهله‌ای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شده‌اند یا خیر) نخواهد داد.


8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، می‌توانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز می‌توان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }

در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف می‌شود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.


9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده می‌شود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}

این دو کلاس همانند کلاس‌های User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت می‌کنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

این مثال ویژه‌ای است از کتابخانه‌ای که کتاب‌های آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته‌ شده‌اند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد می‌کند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط می‌توان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:

public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون می‌داند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت می‌کند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.




مطالب
چگونگی کار با Chart Webpart
بی شک استفاده از نمودار‌ها (چارت) روش بسیار مناسبی برای نمایش اطلاعات به صورت یکجا به کاربران می‌باشد و به درک بهتر مطلب کمک بسیار می‌کند . در شیرپوینت وب پارت قدرتمندی به همین نام وجود دارد که امکانات بسیاری را به شما خواهد داد . در این پست قصد دارم مروری بر امکانات این وب پارت داشته باشم .
قبل از شروع به یک لیست نیاز داریم که اطلاعات را جهت نمایش از آنجا بخوانیم (من این لیست را قبلا ساخته ام و روی آن مثال را بیان می‌کنم ) 

پس از ساخت این لیست داده هایی را برای آزمایش وارد کرده و صفحه ای که می‌خواهیم در آنجا chart را ایجاد کنیم باز می‌کنیم :
 صفحه را در حالت ویرایش قرار داده و Chart Web Part را انتخاب می‌کنیم : 

پس از فشردن دکمه Add کمی صبور باشید تا صفحه بارگذاری شود و تصویر زیر برای شما نمایش داده شود (داده‌های نمایش داده شده آزمایشی و تصادفی هستند و با بازآوری صفحه تغییر میکنند): 

همانطور که مشاهده میکنید دو دکمه در بالای این نمودار نمایش داده شده است (در قسمت تنظیمات web part هم می‌توانید ارجاع‌های لازم به این لینک‌ها را بیابید ) : 


Data & Appearance برای مدیریت منبع داده‌های نمودار و نحوه نمایش داده‌ها که دو لینک اصلی در آن وجود دارد : 

Advanced Propertes برای مدیریت قسمت‌های دیگر از قبیل جزییات رنگ بندی و زمینه و ...

 

یک نمونه از فرم تنظیمات :
 


برای شروع به کار از قسمت Data & Appearance گزینه Connect chart to Data را انتخاب می‌کنیم : 

همانطور که مشاهده می‌کنید (در قدم اول) می‌توانید داده‌های خود را از قسمت‌های مختلف با نمودار بایند کنید : در اینجا همانطور که در ابتدا گفته شد از لیست استفاده می‌کنم (گزینه دوم) :
در لیست‌های نمایش داده شده مانند تصویر زیر می‌توانید مسیر سایت را انتخاب نموده و نام لیست را مشخص کنید : 

در قدم بعد پیش نمایشی برای شما از داده‌ها نمایش داده می‌شود (به همراه توضیحاتی در مورد فیلتر کردن اطلاعات و ستون ها) بعد از زدن Next وارد مرحله آخر می‌شویم : 

همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید می‌توانید مشخص کنید که داده‌های محور‌های نمودار از کدام ستون‌ها داده را بگیرند و در صورت نیاز به عملیات گروه بندی می‌توانید آن را اعمال کنید : 


در دیگر قسمت‌های این فرم می‌توانید تنظیمات دیگری را انجام دهید برای مثال در قسمت Other Fields می‌توانید برای آیتم‌های روی نمودار یک لینک یا Tooltip تعریف کنید . 

پس از زدن دکمه Finish خروجی زیر را خواهید دید : 

حال می‌توانید از قسمت Customize Your Chart به ویرایش نحوه نمایش داده‌ها بپردازید 

همانطور که مشاهده میکنید در این قسمت می‌توانید نوع نمودار را بسته به نیاز خود انتخاب نمایید ، ویژکی‌های نمایشی آن را تغییر داده و برای نمودار خود ویژکی‌های 3 بعدی تنظیم کنید .

(برای نمایش بهتر خاصیت group by را از نمودار حذف کردم ) . نوع نمایش را مانند زیر تغییر می‌دهم : 

در این قسمت Theme نمایشی نمودار و نوع نمایش ستون‌ها و درصد transparency بودن ستون را بعلاوه طول و عرض اندازه نمودار و نوع خروجی نمایش داده شده در صفحه می‌توانید تنظیم کنید . روی Next کلیک می‌کنم تا وارد دیگر تنظیمات شود از جمله عنوان نمودار و راهنمای آن : 

در قسمت بالا تنظیمات عنوان برای نمودار قابل اجرا می‌باشد و در قسمت زیرین ، توضیحات و اختصارات راهنمای نمودار قابل تنظیم است . در این قسمت حتی می‌توانید راهنما را داخل خود نمودار انداخته (Dock to chart Area ) و موقعیت آن را مشخص کنید . کار تقریبا تمام شد . روی Finish کلیک کنید .

حال با رجوع به قسمت Advanced Propertes می‌توانید روی ظاهر این نمودار بیشتر کار کنید . این یک نمونه ساده از خروجی کار با این قسمت است :