مطالب
تبدیل شدن زبان C# 9.0 به یک زبان اسکریپتی با معرفی ویژگی Top Level Programs
اگر به قالب ابتدایی یک برنامه‌ی کنسول #C دقت کنیم، همواره به ساختار استاندارد زیر می‌رسیم:
using System;

namespace CS9Features
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("Hello World!");
        }
    }
}
در اینجا یک سری import، به همراه تعریف فضای نام، تعریف کلاس و تعریف متد Main وجود دارند ... تا بتوان یک سطر Hello World را در کنسول نمایش داد. در این حالت اگر تازه شروع به یادگیری زبان #C کرده باشید، مفاهیم زیادی را باید در جهت درک آن فرا بگیرید؛ برای مثال static چیست؟ args چیست؟ کاربرد فضای نام چیست و غیره. کاری که در C# 9.0 انجام شده، امکان حذف تمام این عوامل در جهت نمایش تک سطر Hello World است که به آن top level programs و یا top level statements گفته می‌شود.


تبدیل قالب پیش‌فرض برنامه‌های کنسول به یک Top level program

در C# 9.0 می‌توان تمام سطرهای فوق را به دو سطر زیر تقلیل داد و خلاصه کرد:
using System;

Console.WriteLine("Hello World!");
این قطعه کد بدون هیچگونه مشکلی در C# 9.0 کامپایل می‌شود و به این ترتیب زبان #C را تبدیل و یا شبیه به یک «زبان اسکریپتی» ساده می‌کند.


روش استفاده از متدهای async در Top level programs

زمانیکه نقطه‌ی آغازین برنامه را تبدیل به یک top level program کردیم، دیگر دسترسی مستقیمی را به متد Main نداریم تا آن‌را async Task دار معرفی کنیم و پس از آن بتوانیم به سادگی با متدهای async کار کنیم. برای رفع این مشکل، کامپایلر فقط کافی است یک await را در قطعه کد شما پیدا کند. خودش به صورت خودکار متد Main غیرهمزمانی را جهت اجرای کدها، تشکیل می‌دهد. به همین جهت برای کار با کدهای async در اینجا، نیاز به تنظیم خاصی نیست و قطعه کد زیر که در آن متد MyMethodAsync را اجرا می‌کند، بدون مشکل کامپایل و اجرا خواهد شد:
using System;
using System.Threading.Tasks;

await MyMethodAsync();
Console.WriteLine("Hello World!");

static async Task MyMethodAsync()
{
   await Task.Yield();
}


روش دسترسی به args در Top level programs

همانطور که در قطعه کد ابتدایی این مطلب مشخص است، متد Main به همراه پارامتر string[] args نیز هست. اما اکنون در Top level programs که فاقد متد Main هستند، چگونه می‌توان به این آرگومان‌های ارسالی توسط کاربر دسترسی یافت؟
پاسخ: پارامتر args نیز هنوز در اینجا قابل دسترسی است؛ فقط به ظاهر مخفی است:
using System;

Console.WriteLine(args[0]);


ارائه‌ی return codes به فراخون در Top level programs

بعضی از برنامه‌های کنسول در انتهای متد Main خود برای مثال return 0 و یا return 1 را دارند؛ که اولی به معنای موفقیت عملیات و دومی به معنای شکست عملیات است. در top level programs نیز می‌توان این return‌ها را در انتهای کار قید کرد:
using System;
Console.WriteLine($"Hello world!");
return 1;
که یک چنین خروجی نهایی را توسط کامپایلر تولید می‌کند:
// <Program>$
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

[CompilerGenerated]
internal static class <Program>$
{
   private static int <Main>$(string[] args)
   {
     Console.WriteLine("Hello world!");
     return 1;
   }
}


امکان تعریف کلاس‌ها و متدها در Top level programs

در تک فایل program.cs برنامه، در حین کار با Top level programs محدودیتی از لحاظ تعریف متدها، کلاس‌ها و غیره نیست؛ یک مثال:
using System;

var greeter = new Greeter();

var helloTeacher = greeter.Greet("teacher");
var helloStudents = SayHello("students");

Console.WriteLine(helloTeacher);
Console.WriteLine(helloStudents);

static string SayHello(string name)
{
    return "Hello, " + name;
}

public class Greeter
{
    public string Greet(string name)
    {
        return "Hello, " + name;
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت کار اسکریپتی با زبان #C، امکان استفاده‌ی از کلاس‌ها و یا متدها نیز وجود دارد؛ اما با یک شرط: این تعاریف باید پس از Top-level statements قرار گیرند. یعنی اگر متد و کلاس تعریف شده را به بالای فایل انتقال دهید، به خطای کامپایلر زیر خواهید رسید:
Top-level statements must precede namespace and type declarations. [CS9Features]csharp(CS8803)


سطوح دسترسی به کلاس‌ها و متدهای تعریف شده‌ی در Top level programs

اگر قطعه کد مثال قبل را کامپایل کنیم، نمونه‌ی دی‌کامپایل شده‌ی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

[CompilerGenerated]
internal static class <Program>$
{
  private static void <Main>$(string[] args)
  {
   Greeter greeter = new Greeter();
   string helloTeacher = greeter.Greet("teacher");
   string helloStudents = SayHello("students");
   Console.WriteLine(helloTeacher);
   Console.WriteLine(helloStudents);

   static string SayHello(string name)
   {
    return "Hello, " + name;
   }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، کامپایلر نه فقط نام متدها را تغییر داده‌است، بلکه سطوح دسترسی به آن‌ها را یا private و یا internal تعریف کرده‌است. به این معنا که کلاس‌ها و متدهای تعریف شده‌ی در Top level programs در سایر کتابخانه‌ها و یا برنامه‌ها، قابل استفاده و دسترسی نیستند. البته کلاس public class Greeter به همان صورت public باقی می‌ماند و سطح دسترسی آن تغییری نمی‌کند.


نوع متدهای تعریف شده‌ی در Top level programs

مثال زیر را که یک top level program است، درنظر بگیرید:
using System;

Foo();

var x = 3;

int result = AddToX(4);
Console.WriteLine(result);

static void Foo()
{
    Console.WriteLine("Foo");
}

int AddToX(int y)
{
    return x + y;
}
متد AddToX که static نیست، امکان دسترسی به متغیر x را یافته‌است. با توجه به اینکه متد Main هم static است، چطور چنین چیزی ممکن شده‌است؟
پاسخ: متدهایی که در top level programs تعریف می‌شوند در حقیقت از نوع local functions هستند که در ابتدا در C# 7.0 معرفی شدند و سپس در C# 8.0 امکان تعریف نمونه‌های static آن‌ها نیز میسر شد.
قطعه کد فوق در اصل به صورت زیر کامپایل می‌شود که متدهای AddToX و Foo در آن داخل متد Main تشکیل شده، به صورت local function تعریف شده‌اند:
// <Program>$
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

[CompilerGenerated]
internal static class <Program>$
{
   private static void <Main>$(string[] args)
   {
     Foo();
     int x = 3;
     int result = AddToX(4);
     Console.WriteLine(result);

     int AddToX(int y)
     {
       return x + y;
     }

     static void Foo()
     {
       Console.WriteLine("Foo");
     }
   }
}
فقط یک local function از نوع static، دسترسی به متغیرهای تعریف شده‌ی در متد Main را ندارد.
مطالب
تهیه خروجی PDF و اکسل از حاصل جستجوی پویای jqGrid به کمک PDF Report
پیشنیازها
- صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
- فعال سازی و پردازش جستجوی پویای jqGrid در ASP.NET MVC
- سفارشی سازی عناصر صفحات پویای افزودن و ویرایش رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
- آشنایی با کتابخانه‌ی PDF Report


اضافه کردن دکمه‌ی خروجی به jqGrid

برای تهیه خروجی از jqGrid نیاز است بدانیم، اکنون در چه صفحه‌ای از اطلاعات قرار داریم؟ بر روی چه ستونی، مرتب سازی صورت گرفته‌است؟ بر روی کدام فیلدها با چه مقادیری جستجو انجام شده‌است؟ تا ... بتوانیم بر این مبنا، منبع داده‌ی موجود را فیلتر کرده و لیست نهایی را تبدیل به گزارش کنیم. گزارشی که دقیقا با اطلاعاتی که کاربر در صفحه مشاهده می‌کند، تطابق داشته باشد.
خوشبختانه تمام این سؤالات توسط متد توکار excelExport در سمت سرور قابل دریافت است:
@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
    $(document).ready(function () {
        $('#list').jqGrid({
            caption: "آزمایش ششم",
                 // مانند قبل
            }).navGrid(
                 // مانند قبل
                    }).jqGrid('navButtonAdd', '#pager', {
                        caption: "", buttonicon: "ui-icon-print", title: "خروجی پی دی اف",
                        onClickButton: function () {
                            $("#list").jqGrid('excelExport', { url: '@Url.Action("GetProducts", "Home")' });
                        }
                    });
        });
    </script>
}

در اینجا توسط متد navButtonAdd یک دکمه‌ی جدید را اضافه کرده‌ایم که کلیک بر روی آن سبب فراخوانی متد excelExport و ارسال اطلاعات گزارش به url تنظیم شده‌است. باید دقت داشت که این اطلاعات از طریق Http Get به سرور ارسال می‌شوند و دقیقا اجزای آن همان اجزای جستجوی پویای jqGrid است:
public ActionResult GetProducts(string sidx, string sord, int page, int rows,
                                             bool _search, string searchField, string searchString,
                                             string searchOper, string filters, string oper)
با این تفاوت که یک oper نیز به مجموعه‌ی پارامترهای ارسالی به سرور اضافه شده‌است. این oper در اینجا با excel مقدار دهی می‌شود.
البته چون تعداد این پارامترها بیش از اندازه شده‌است، بهتر است آن‌ها را تبدیل به یک کلاس کرد:
namespace jqGrid06.Models
{
    public class JqGridRequest
    {
        public string sidx { set; get; }
        public string sord { set; get; }
        public int page { set; get; }
        public int rows { set; get; }
        public bool _search { set; get; }
        public string searchField { set; get; }
        public string searchString { set; get; }
        public string searchOper { set; get; }
        public string filters { set; get; }
        public string oper { set; get; }
    }
}
و متد جستجوی پویا را به نحو ذیل بازنویسی نمود:
        public ActionResult GetProducts(JqGridRequest request)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;

            var pageIndex = request.page - 1;
            var pageSize = request.rows;
            var totalRecords = list.Count;
            var totalPages = (int)Math.Ceiling(totalRecords / (float)pageSize);

            var productsQuery = list.AsQueryable();

            productsQuery = new JqGridSearch().ApplyFilter(productsQuery, request, this.Request.Form);
            productsQuery = productsQuery.OrderBy(request.sidx + " " + request.sord);

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(request.oper))
            {
                productsQuery = productsQuery
                                    .Skip(pageIndex * pageSize)
                                    .Take(pageSize);
            }
            else if (request.oper == "excel")
            {
                productsQuery = productsQuery
                                    .Skip(pageIndex * pageSize);
            }

            var productsList = productsQuery.ToList();

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(request.oper) && request.oper == "excel")
            {
                new ProductsPdfReport().CreatePdfReport(productsList);
            }

            var productsData = new JqGridData
            {
                Total = totalPages,
                Page = request.page,
                Records = totalRecords,
                Rows = (productsList.Select(product => new JqGridRowData
                {
                    Id = product.Id,
                    RowCells = new List<string>
                    {
                        product.Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
                        product.Name,
                        product.AddDate.ToPersianDate(),
                        product.Price.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
                    }
                })).ToArray()
            };

            return Json(productsData, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

توضیحات:
اکثر قسمت‌های این متد با متدی که در مطلب «فعال سازی و پردازش جستجوی پویای jqGrid در ASP.NET MVC» مشاهده کردید یکی است؛ برای مثال order by آن با استفاده از کتابخانه‌ی Dynamic LINQ به صورت پویا عمل می‌کند و متد ApplyFilter، کار تهیه where پویا را انجام می‌دهد.
فقط در اینجا بررسی و پردازش پارامتر oper نیز اضافه شده‌است. اگر این پارامتر مقدار دهی شده باشد، یعنی نیاز است کل اطلاعات را واکشی کرد؛ زیرا می‌خواهیم گزارش گیری کنیم و نه اینکه صرفا اطلاعات یک صفحه را به کاربر بازگشت دهیم. همچنین در اینجا List نهایی فیلتر شده به یک گزارش Pdf Report ارسال می‌شود. این گزارش چون نهایتا اطلاعات را در مرورگر کاربر Flush می‌کند، کار به اجرای سایر قسمت‌ها نخواهد رسید و همینجا گزارش نهایی تهیه می‌شود.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid06.7z
 
مطالب
بخش دوم - بررسی امکانات (کلاس ها و متدهای) کتابخانه Gridify
در بخش قبل، به چند نمونه کلی از امکانات کتابخانه Gridify اشاره کردیم. در این مقاله به معرفی کلاس‌ها و متدهای این کتابخانه میپردازیم.

GridifyQuery
از این کلاس برای اعمال تنظیمات مورد نیاز در متدهای ارائه شده توسط Gridify استفاده میشود. در ادامه به خصیصه (پراپرتی)های این کلاس میپردازیم.
  • Filter : یک پراپرتی از نوع string است که درصورت مقداردهی آن، بر روی لیست خروجی ما عملیات فیلترینگ اعمال میشود. مثال :
Filter = "Name==Ali,Age>>10";
  • SortBy : یک پراپرتی از نوع string است که درصورت مقداردهی آن، بر روی لیست خروجی ما عملیات چیدمان یا سورتینگ با استفاده از نام فیلد انجام میشود. مثال : 
SortBy = "Age";
  • IsSortAsc: یک پراپرتی از نوع bool است که مشخص کننده چیدمان به صورت نزولی و یا صعودی است.
  • Page : یک پراپرتی از نوع عددی short است. از این پراپرتی برای عملیات Pagination یا صفحه بندی استفاده میشود که مشخص کننده شماره صفحه درخواستی است.
  • PageSize : یک پراپرتی از نوع عددی int است که برای مشخص کردن تعداد رکورد در هر صفحه استفاده میشود.
وارد کردن این اطلاعات هنگام استفاده از کتابخانه Gridify الزامی نیست؛ به همین جهت تنها در صورت مقداردهی، از این اطلاعات استفاده میشود. درصورتیکه هیچ اطلاعاتی در این پراپرتی‌ها وجود نداشته باشد، به صورت پیش فرض توسط Gridify نادیده گرفته میشود. البته استثنایی برای اکستنشن متد Gridify و GridifyAsync وجود دارد، به دلیل اینکه خروجی این دو متد یک کلاس <Paging<T است. در صورت اینکه مقداری برای پراپرتی‌های Page و PageSize وارد نشده باشد، به صورت پیش فرض اطلاعات Page 1 با DefaultPageSize را بازمیگرداند که مقدار پیش فرض آن 10 میباشد. با استفاده از تغییر فیلد استاتیک DefaultPageSize میتوان این عدد نیز را تغییر داد.


متد‌های الحاقی یا IQueryable  Extensions 
برای استفاده از کتابخانه Gridify نیازی به ساخت هیچ کلاسی نیست و صرفا امکانات اینترفیس IQueryable را گسترش میدهد.
 ApplyFiltering  از این متد برای اعمال فیلترینگ روی یک IQueryable استفاده میشود. این متد یک رشته متنی (string) ویا یک GridifyQuery دریافت کرده و پس از اعمال فیلترینگ یک IQueryable بازمیگرداند.
 ApplyOrdering  از این متد برای اعمال چیدمان یا Sorting روی یک IQueryable استفاده میشود. پس از اعمال چیدمان، یک IQueryable را بازمیگرداند.
 ApplyPaging از این متد برای اعمال صفحه بندی (Pagination) استفاده میشود. پس از اعمال صفحه بندی یک IQueryable را بازمیگرداند. 
 ApplyOrderingAndPaging   از این متد برای اعمال همزمان چیدمان و صفحه بندی استفاده میشود که یک IQueryable را باز میگرداند. 
ApplyFilterAndOrdering  از این متد برای اعمال همزمان فیلترینگ و چیدمان استفاده میشود که یک IQueryalbe را باز میگرداند.
 ApplyEverything   از این متد برای اعمال عملیات صفحه بندی، چیدمان و فیلترینگ استفاده میشود که یک IQueryable را باز میگرداند.
 GridifyQueryable   این متد مشابه ApplyEverything است که مقدار یک <QueryablePaging<T را برمیگرداند و دارای یک خصیصه اضافی TotalItems است که در عملیات صفحه بندی عموما نیاز داریم. (تعداد کل رکورد‌های موجود در پایگاه داده، با توجه به فیلتر اعمال شده)
 Gridify  متدهای قبلی فقط به query موجود ما یکسری شرط را اضافه میکردند. ولی مسئولیت اجرای query به عهده ما بود. (مثلا با استفاده از ToList.). متد Gridify تمامی شرط‌ها را باتوجه به GridifyQuery دریافتی اعمال کرده، سپس اطلاعات را بارگذاری کرده و یک <Paging<T را بازمیگرداند که کاملا قابل استفاده و بهینه شده برای دیتاگرید‌ها میباشد.


متد‌های الحاقی GridifyQuery:
 GetFilteringExpression   این متد expression معادل فیلتر string نوشته شده شما را برمیگرداند که میتوانید از آن به طور مثال در متد Where در Linq استفاده نمایید. 
 GetOrderingExpression   این متد expression انتخاب فیلد برای Orderby و OrderByDescending را باتوجه به مقدار وارد شده در فیلد SortBy بازمیگرداند.

Filtering Operators:
با علائم پشتیبانی شده در Gridify برای اعمال فیلترینگ در زیر آشنا میشویم.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، برای اعمال فیلترینگ‌های پیچیده میتوانیم از چهار اپراتور , | ( )  استفاده کنیم. به همین جهت اگر نیاز داشتید که در مقدار جستجوی خود از این علائم استفاده کنید، باید قبل از هرکدام از آنها، علامت \ را اضافه کنید. 

 مثال رج‌اکس escape character در JavaScript  : 

let esc = (v) => v.replace(/([(),|])/g, '\\$1')

مثال #‍C : 

var value = "(test,test2)";
var esc = Regex.Replace(value, "([(),|])", "\\$1" ); // esc = \(test\,test2\)  

در بخش بعد با امکانات Mapper توکار Gridify و شخصی سازی آن آشنا خواهیم شد.

مطالب
React 16x - قسمت 19 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران
تمام فرم‌های تعریف شده، نیاز به اعتبارسنجی اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربران خود را دارند. ابتدا اعتبارسنجی اطلاعات را در حین ارسال فرم و سپس آن‌را همزمان با ورود اطلاعات، بررسی می‌کنیم.


اصول کلی طراحی یک اعتبارسنج ساده

در قسمت قبل، تمام اطلاعات فرم لاگین را درون شیء account خاصیت state قرار دادیم. در اینجا نیز شبیه به چنین شیءای را برای ذخیره سازی خطاهای اعتبارسنجی فیلدهای فرم، تعریف می‌کنیم:
class LoginForm extends Component {
  state = {
    account: { username: "", password: "" },
    errors: {
      username: "Username is required"
    }
  };
خاصیت errors تعریف شده، یک شیء را باز می‌گرداند که حاوی اطلاعات و خطاهای مرتبط با اعتبارسنجی فیلدهای مشکل دار است. بنابراین نام خواص این شیء، با نام فیلدهای فرم تطابق دارند. کار کردن با یک شیء هم جهت یافتن خطاهای یک فیلد مشخص، ساده‌تر است از کار کردن با یک آرایه؛ از این جهت که نیازی به جستجوی خاصی در این شیء نبوده و با استفاده از روش دسترسی پویای به خواص یک شیء جاوا اسکریپتی مانند errors["username"]، می‌توان خطاهای مرتبط با هر فیلد را به سادگی نمایش داد.
البته در ابتدای کار، خاصیت errors را با یک شیء خالی ({}) مقدار دهی می‌کنیم و سپس در متد مدیریت ارسال فرم به سرور:
  validate = () => {
    return { username: "Username is required." };
  };

  handleSubmit = e => {
    e.preventDefault();

    const errors = this.validate();
    console.log("Validation errors", errors);
    this.setState({ errors });
    if (errors) {
      return;
    }

    // call the server
    console.log("Submitted!");
  };
- ابتدا خروجی متد validate سفارشی را بررسی می‌کنیم که خروجی آن، خطاهای ممکن است.
- اگر خطایی وجود داشت، به مرحله‌ی بعد که ارسال فرم به سمت سرور می‌باشد، نخواهیم رسید و کار را با یک return، خاتمه می‌دهیم.
- علت فراخوانی متد setState در اینجا، درخواست رندر مجدد فرم، با توجه به خطاهای اعتبارسنجی ممکنی است که به خاصیت errors، اضافه یا به روز رسانی کرده‌ایم.
- نمونه‌ای از خروجی متد validate را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید که تشکیل شده‌است از یک شیء، که هر خاصیت آن، به نام یک فیلد موجود در فرم، اشاره می‌کند.


پیاده سازی یک اعتبارسنج ساده

در اینجا یک نمونه پیاده سازی ساده و ابتدایی منطق اعتبارسنجی فیلدهای فرم را ملاحظه می‌کنید:
  validate = () => {
    const { account } = this.state;

    const errors = {};
    if (account.username.trim() === "") {
      errors.username = "Username is required.";
    }

    if (account.password.trim() === "") {
      errors.password = "Password is required.";
    }

    return Object.keys(errors).length === 0 ? null : errors;
  };
- ابتدا توسط Object Destructuring، خاصیت account شیء منتسب به خاصیت state کامپوننت را دریافت می‌کنیم، تا مدام نیاز به نوشتن this.state.account نباشد.
- سپس یک شیء خالی error را تعریف کرده‌ایم.
- در ادامه با توجه به اینکه مقادیر المان‌های فرم در state وجود دارند، خالی بودن آن‌ها را بررسی می‌کنیم. اگر خالی بودند، یک خاصیت جدید را با همان نام المان مورد بررسی، به شیء errors اضافه کرده و پیام خطایی را درج می‌کنیم.
- در نهایت این شیء errors و یا نال را (در صورت عدم وجود خطایی) بازگشت می‌دهیم.

برای آزمایش آن، پس از اجرای برنامه، یکبار بدون وارد کردن اطلاعاتی، بر روی دکمه‌ی Login کلیک کنید؛ یکبار هم با وارد کردن اطلاعاتی در فیلدهای مختلف. در این بین کنسول توسعه دهندگان مرورگر را نیز جهت مشاهده‌ی شیء‌های error لاگ شده، بررسی نمائید.



نمایش خطاهای اعتبارسنجی فیلدهای فرم

در قسمت قبل، کامپوننت جدید src\components\common\input.jsx را جهت کاهش کدهای تکراری تعاریف المان‌های ورودی، ایجاد کردیم. در اینجا نیز می‌توان کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی را قرار داد:
import React from "react";

const Input = ({ name, label, value, error, onChange }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input
        value={value}
        onChange={onChange}
        id={name}
        name={name}
        type="text"
        className="form-control"
      />
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Input;
- در اینجا ابتدا خاصیت error را به لیست خواص مورد انتظار از شیء props، اضافه کرده‌ایم.
- سپس با توجه به نکته‌ی «رندر شرطی عناصر در کامپوننت‌های React» در قسمت 5، اگر error مقداری داشته باشد و به true تفسیر شود، آنگاه به صورت خودکار، div ای که دارای کلاس‌های بوت استرپی اخطار است به همراه متن خطا، رندر خواهد شد؛ در غیراینصورت هیچ div ای به صفحه اضافه نمی‌شود.
- اکنون متد رندر کامپوننت فرم لاگین را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
  render() {
    const { account, errors } = this.state;
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        <Input
          name="username"
          label="Username"
          value={account.username}
          onChange={this.handleChange}
          error={errors.username}
        />
        <Input
          name="password"
          label="Password"
          value={account.password}
          onChange={this.handleChange}
          error={errors.password}
        />
        <button className="btn btn-primary">Login</button>
      </form>
    );
  }
در ابتدای متد رندر، با استفاده از Object Destructuring، خاصیت errors شیء منتسب به خاصیت state کامپوننت را دریافت کرده‌ایم. سپس با استفاده از آن، ویژگی جدید error را که به تعریف کامپوننت Input اضافه کردیم، در دو فیلد username و password، مقدار دهی می‌کنیم.

تا اینجا اگر تغییرات را ذخیره کرده و برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی Login، خطاهای اعتبارسنجی به صورت زیر ظاهر می‌شوند:


در این حالت اگر هر دو فیلد را تکمیل کرده و بر روی دکمه‌ی لاگین کلیک کنیم، به خطای زیر در کنسول توسعه دهندگان مرورگر می‌رسیم:
loginForm.jsx:55 Uncaught TypeError: Cannot read property 'username' of null
at LoginForm.render (loginForm.jsx:55)
علت اینجاست که چون فرم اعتبارسنجی شده و مشکلی وجود نداشته‌است، خروجی متد validate در این حالت، null است. بنابراین دیگر نمی‌توان به خاصیت برای مثال username آن دسترسی یافت. برای رفع این مشکل در متد handleSubmit، جائیکه errors را در خاصیت state به روز رسانی می‌کنیم، اگر errors نال باشد، بجای آن یک شیء خالی را بازگشت می‌دهیم:
this.setState({ errors: errors || {} });
این قطعه کد، به این معنا است که اگر errors مقدار دهی شده بود، از آن استفاده کن، در غیراینصورت {} (یک شیء خالی جاوا اسکریپتی) را بازگشت بده.


اعتبارسنجی فیلدهای یک فرم در حین ورود اطلاعات در آن‌ها

تا اینجا نحوه‌ی اعتبارسنجی فیلدهای ورودی را در حین submit بررسی کردیم. شبیه به همین روش را به حالت onChange و متد handleChange فرم لاگین که در قسمت قبل تکمیل کردیم نیز می‌توان اعمال کرد:
  handleChange = ({ currentTarget: input }) => {
    const errors = { ...this.state.errors }; //cloning an object
    const errorMessage = this.validateProperty(input);
    if (errorMessage) {
      errors[input.name] = errorMessage;
    } else {
      delete errors[input.name];
    }

    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account[input.name] = input.value;

    this.setState({ account, errors });
  };
- ابتدا شیء errors را clone می‌کنیم؛ چون می‌خواهیم خواصی را به آن کم و زیاد کرده و سپس بر اساس آن مجددا state را به روز رسانی کنیم.
- سپس اینبار فقط نیاز داریم اعتبار اطلاعات ورودی یک فیلد را بررسی کنیم و متد validate فعلی، فیلدهای کل فرم را با هم تعیین اعتبار می‌کند. به همین جهت متد جدید validateProperty را به صورت زیر تعریف می‌کنیم. اگر این متد خروجی داشت، خاصیت متناظر با آن‌را در شیء errors به روز رسانی می‌کنیم؛ در غیراینصورت این خاصیت را از شیء errors حذف می‌کنیم تا پیام اشتباهی را نمایش ندهد. در نهایت توسط متد setState، مقدار خاصیت errors را با شیء errors جاری به روز رسانی می‌کنیم:
  validateProperty = ({ name, value }) => {
    if (name === "username") {
      if (value.trim() === "") {
        return "Username is required.";
      }
      // ...
    }

    if (name === "password") {
      if (value.trim() === "") {
        return "Password is required.";
      }
      // ...
    }
  };
در متد validateProperty، خواص name و value از شیء input ارسالی به آن استخراج شده‌اند و سپس بر اساس آن‌ها کار اعتبارسنجی صورت می‌گیرد.

پس از ذخیره سازی این تغییرات، برای آزمایش آن، یکبار حرف a را بجای username وارد کنید و سپس آن‌را حذف کنید. بلافاصله پیام خطای مرتبطی نمایش داده خواهد شد و اگر مجددا عبارتی را وارد کنیم، این پیام محو می‌شود که معادل قسمت delete در کدهای فوق است.


معرفی Joi


تا اینجا، هدف نمایش ساختار یک اعتبارسنج ساده بود. این روش مقیاس پذیر نیست و در ادامه آن‌را با یک کتابخانه‌ی اعتبارسنجی بسیار پیشرفته به نام Joi، جایگزین خواهیم کرد که نمونه مثال‌های آن‌را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید:
const Joi = require('@hapi/joi');
const schema = Joi.object({
    username: Joi.string().alphanum().min(3).max(30).required(),
    password: Joi.string().pattern(/^[a-zA-Z0-9]{3,30}$/),
    email: Joi.string().email({ minDomainSegments: 2, tlds: { allow: ['com', 'net'] } })
});
schema.validate({ username: 'abc', birth_year: 1994 });
ایده‌ی اصلی Joi، تعریف یک اسکیما برای object جاوا اسکریپتی خود است. در این اسکیما، تمام خواص شیء مدنظر ذکر شده و سپس توسط fluent api آن، نیازمندی‌های اعتبارسنجی هرکدام ذکر می‌شوند. برای مثال username باید رشته‌ای بوده، تنها از حروف و اعداد تشکیل شود. حداقل طول آن، 3 و حداکثر طول آن، 30 باشد و همچنین ورود آن نیز اجباری است. با استفاده از pattern آن می‌توان عبارات باقاعده را ذکر کرد و یا با متدهایی مانند email، از قالب خاص مقدار یک خاصیت، اطمینان حاصل کرد.

برای نصب آن، پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستورات زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install @hapi/joi --save
> npm i --save-dev @types/hapi__joi
که در نهایت سبب نصب کتابخانه‌ی node_modules\@hapi\joi\dist\joi-browser.min.js خواهند شد و همچنین TypeScript definitions آن‌را نیز نصب می‌کنند که بلافاصله سبب فعالسازی intellisense مخصوص آن در VSCode خواهد شد. بدون نصب types آن، پس از تایپ Joi.، از مزایای تکمیل خودکار fluent api آن توسط VSCode، برخوردار نخواهیم بود.

سپس به کامپوننت فرم لاگین مراجعه کرده و در ابتدای آن، Joi را import می‌کنیم:
import Joi from "@hapi/joi";
پس از آن، اسکیمای شیء account را تعریف خواهیم کرد. اسکیما نیازی نیست جزئی از state باشد؛ چون قرار نیست تغییر کند. به همین جهت آن‌را به صورت یک خاصیت جدید در سطح کلاس کامپوننت تعریف می‌کنیم:
  schema = {
    username: Joi.string()
      .required()
      .label("Username"),
    password: Joi.string()
      .required()
      .label("Password")
  };
خاصیت اسکیما را با یک شیء با ساختار از نوع Joi.object، که خواص آن، با خواص شیء account مرتبط با فیلدهای فرم لاگین، تطابق دارد، تکمیل می‌کنیم. مقدار هر خاصیت نیز با Joi. شروع شده و سپس نوع و محدودیت‌های مدنظر اعتبارسنجی را می‌توان تعریف کرد که در اینجا هر دو مورد باید رشته‌ای بوده و به صورت اجباری وارد شوند. توسط متد label، برچسب نام خاصیت درج شده‌ی در پیام خطای نهایی را می‌توان تنظیم کرد. اگر از این متد استفاده نشود، از همان نام خاصیت ذکر شده استفاده می‌کند.
سپس ابتدای متد validate قبلی را به صورت زیر بازنویسی می‌کنیم:
  validate = () => {
    const { account } = this.state;
    const validationResult = Joi.object(this.schema).validate(account, {
      abortEarly: false
    });
    console.log("validationResult", validationResult);
ابتدا مقدار خاصیت account، از شیء state استخراج شده‌است که حاوی شیءای با اطلاعات نام کاربری و کلمه‌ی عبور است. سپس این شیء را به متد validate خاصیت اسکیمایی که تعریف کردیم، ارسال می‌کنیم. Joi، اعتبارسنجی را به محض یافتن خطایی، متوقف می‌کند. به همین جهت تنظیم abortEarly آن به false صورت گرفته‌است تا تمام خطاهای اعتبارسنجی را نمایش دهد.
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و بدون ورود اطلاعاتی، بر روی دکمه‌ی لاگین کلیک کنیم، خروجی زیر در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، خروجی Joi، یک شیء است که اگر دارای خاصیت error بود، یعنی خطای اعتبارسنجی رخ‌داده‌است. سپس باید خاصیت آرایه‌ای details این شیء error را جهت یافتن خواص مشکل دار بررسی کرد. هر خاصیت در اینجا با path مشخص می‌شود. بنابراین قدم بعدی، تبدیل این ساختار، به ساختار شیء errors موجود در state کامپوننت جاری است تا مابقی برنامه بتواند بدون تغییری از آن استفاده کند.


نگاشت شیء دریافتی از Joi، به شیء errors موجود در state کامپوننت لاگین

خاصیت error شیء دریافتی از متد validate کتابخانه‌ی Joi، تنها زمانی ظاهر می‌شود که خطایی وجود داشته باشد. همچنین خاصیت details آن نیز آرایه‌ا‌ی از اشیاء با خواص message و path است. این path نیز یک آرایه است که اولین المان آن، نام خاصیت در حال بررسی است. اکنون می‌خواهیم این آرایه را تبدیل به یک شیء قابل درک برای برنامه کنیم:
  validate = () => {
    const { account } = this.state;
    const validationResult = Joi.object(this.schema).validate(account, {
      abortEarly: false
    });
    console.log("validationResult", validationResult);

    if (!validationResult.error) {
      return null;
    }

    const errors = {};
    for (let item of validationResult.error.details) {
      errors[item.path[0]] = item.message;
    }
    return errors;
  };
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا خاصیت error، تنظیم شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، کار این متد به پایان می‌رسد. سپس حلقه‌ای را بر روی آرایه‌ی details، تشکیل می‌دهیم تا شیء errors مدنظر ما را با خاصیت دریافتی از path و پیام دریافتی متناظری تکمیل کند. در آخر این شیء errors با ساختار مدنظر خود را بازگشت می‌دهیم.

اکنون اگر تغییرات را ذخیره کرده و برنامه را اجرا کنیم، همانند قبل می‌توان خطاهای اعتبارسنجی در حین submit را مشاهده کرد:



بازنویسی متد validateProperty توسط Joi

تا اینجا متد validate ساده و ابتدایی خود را با استفاده از امکانات کتابخانه‌ی Joi، بازنویسی کردیم. اکنون نوبت بازنویسی متد اعتبارسنجی در حین تایپ اطلاعات است:
  validateProperty = ({ name, value }) => {
    const userInputObject = { [name]: value };
    const propertySchema = Joi.object({ [name]: this.schema[name] });
    const { error } = propertySchema.validate(userInputObject, {
      abortEarly: true
    });
    return error ? error.details[0].message : null;
  };
تفاوت این متد با متد validate، در اعتبارسنجی تنها یک خاصیت از شیء account موجود در state است؛ به همین جهت نمی‌توان کل this.state.account را به متد validate کتابخانه‌ی Joi ارسال کرد. بنابراین نیاز است بر اساس name و value رسیده‌ی از کاربر، یک شیء جدید را به صورت پویا تولید کرد. در اینجا روش تعریف { [name]: value } به computed properties معرفی شده‌ی در ES6 اشاره می‌کند. اگر در حین تعریف یک شیء، برای مثال بنویسیم {"username:"value}، این username به صورت "username" ثابتی تفسیر می‌شود و پویا نیست. اما در ES6 می‌توان با استفاده از [] ها، تعریف نام یک خاصیت را پویا کرد که نمونه‌ای از آن‌را در userInputObject و همچنین propertySchema مشاهده می‌کنید.
تا اینجا بجای this.state.account که به کل فرم اشاره می‌کند، شیء اختصاصی‌تر userInputObject را ایجاد کرده‌ایم که معادل اطلاعات فیلد ورودی کاربر است. یک چنین نکته‌ای را در مورد schema نیز باید رعایت کرد. در اینجا نمی‌توان اعتبارسنجی را با this.schema شروع کرد؛ چون این شیء نیز به اطلاعات کل فرم اشاره می‌کند و نه تک فیلدی که هم اکنون در حال کار با آن هستیم. بنابراین نیاز است یک Joi.object جدید را بر اساس name رسیده، از this.schema کلی، استخراج و تولید کرد؛ مانند propertySchema که مشاهده می‌کنید.
اکنون می‌توان متد validate این شیء اسکیمای جدید را فراخوانی کرد و خاصیت error شیء حاصل از آن‌را توسط Object Destructuring، استخراج نمود. در اینجا abortEarly به true تنظیم شده‌است (البته حالت پیش‌فرض آن است و نیازی به ذکر صریح آن نیست). علت اینجا است که نمایش خطاهای بیش از اندازه به کاربر، برای او گیج کننده خواهند بود؛ به همین جهت هربار، اولین خطای حاصل را به او نمایش می‌دهیم.


غیرفعالسازی دکمه‌ی submit در صورت شکست اعتبارسنجی‌های فرم

در ادامه می‌خواهیم دکمه‌ی submit فرم لاگین، تا زمانیکه اعتبارسنجی آن با موفقیت به پایان برسد، غیرفعال باشد:
 <button disabled={this.validate()} className="btn btn-primary">
 Login
</button>
ویژگی disabled را اگر به true تنظیم کنیم، این دکمه را غیرفعال می‌کند. در اینجا متد validate تعریف شده، نال و یا یک شیء را بازگشت می‌دهد. اگر نال را بازگشت دهد، در جاوااسکریپت به false تفسیر شده و دکمه را فعال می‌کند و برعکس؛ مانند تصویر حاصل زیر:


فراخوانی setState‌های تعریف شده‌ی در متدهای رویدادگردان این فرم هستند که سبب رندر مجدد کامپوننت شده و در این بین در متد رندر، کار بررسی مجدد مقدار نهایی متد validate صورت می‌گیرد تا بر اساس آن، فعال یا غیرفعال بودن دکمه‌ی Login، مشخص شود.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-19.zip
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت ششم - کار با User Claims
از Claims جهت ارائه‌ی اطلاعات مرتبط با هویت هر کاربر و همچنین Authorization استفاده می‌شود. برای مثال درنگارش‌های قبلی ASP.NET، مفاهیمی مانند «نقش‌ها» وجود دارند. در نگارش‌های جدیدتر آن، «نقش‌ها» تنها یکی از انواع «User Claims» هستند. در قسمت‌های قبل روش تعریف این Claims را در IDP و همچنین تنظیمات مورد نیاز جهت دریافت آن‌ها را در سمت برنامه‌ی Mvc Client بررسی کردیم. در اینجا مطالب تکمیلی کار با User Claims را مرور خواهیم کرد.


بررسی Claims Transformations

می‌خواهیم Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP را به یکسری Claims که کار کردن با آن‌ها در برنامه‌ی MVC Client ساده‌تر است، تبدیل کنیم.
زمانیکه اطلاعات Claim، توسط میان‌افزار oidc دریافت می‌شود، ابتدا بررسی می‌شود که آیا دیکشنری نگاشت‌ها وجود دارد یا خیر؟ اگر بله، کار نگاشت‌ها از یک claim type به claim type دیگر انجام می‌شود.
برای مثال لیست claims اصلی بازگشت داده شده‌ی توسط IDP، پس از تبدیلات و نگاشت‌های آن در برنامه‌ی کلاینت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
Claim type: sid - Claim value: f3940d6e58cbb576669ee49c90e22cb1
Claim type: http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
Claim type: http://schemas.microsoft.com/identity/claims/identityprovider - Claim value: local
Claim type: http://schemas.microsoft.com/claims/authnmethodsreferences - Claim value: pwd
Claim type: given_name - Claim value: Vahid
Claim type: family_name - Claim value: N
در ادامه می‌خواهیم نوع‌های آن‌ها را ساده‌تر کنیم و آن‌ها را دقیقا تبدیل به همان claim typeهایی کنیم که در سمت IDP تنظیم شده‌اند. برای این منظور به فایل src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs مراجعه کرده و سازنده‌ی آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public Startup(IConfiguration configuration)
        {
            Configuration = configuration;
            JwtSecurityTokenHandler.DefaultInboundClaimTypeMap.Clear();
        }
در اینجا جدول نگاشت‌های پیش‌فرض Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP به Claims سمت کلاینت، پاک می‌شود.
در ادامه اگر مجددا لیست claims را پس از logout و login، بررسی کنیم، به این صورت تبدیل شده‌است:
• Claim type: sid - Claim value: 91f5a09da5cdbbe18762526da1b996fb
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: idp - Claim value: local
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N
اکنون این نوع‌ها دقیقا با آن‌چیزی که IDP ارائه می‌دهد، تطابق دارند.


کار با مجموعه‌ی User Claims

تا اینجا لیست this.User.Claims، به همراه تعدادی Claims است که به آن‌ها نیازی نداریم؛ مانند sid که بیانگر session id در سمت IDP است و یا idp به معنای identity provider می‌باشد. حذف آن‌ها حجم کوکی نگهداری کننده‌ی آن‌ها را کاهش می‌دهد. همچنین می‌خواهیم تعدادی دیگر را نیز به آن‌ها اضافه کنیم.
علاوه بر این‌ها میان‌افزار oidc، یکسری از claims دریافتی را راسا فیلتر و حذف می‌کند؛ مانند زمان منقضی شدن توکن و امثال آن که در عمل واقعا به تعدادی از آن‌ها نیازی نداریم. اما می‌توان این سطح تصمیم گیری فیلتر claims رسیده را نیز کنترل کرد. در تنظیمات متد AddOpenIdConnect، خاصیت options.ClaimActions نیز وجود دارد که توسط آن می‌توان بر روی حذف و یا افزوده شدن Claims، کنترل بیشتری را اعمال کرد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
// ...
              .AddOpenIdConnect("oidc", options =>
              {
  // ...
                  options.ClaimActions.Remove("amr");
                  options.ClaimActions.DeleteClaim("sid");
                  options.ClaimActions.DeleteClaim("idp");
              });
        }
در اینجا فراخوانی متد Remove، به معنای حذف فیلتری است که کار حذف کردن خودکار claim ویژه‌ی amr را که بیانگر نوع authentication است، انجام می‌دهد (متد Remove در اینجا یعنی مطمئن شویم که amr در لیست claims باقی می‌ماند). همچنین فراخوانی متد DeleteClaim، به معنای حذف کامل یک claim موجود است.

اکنون اگر پس از logout و login، لیست this.User.Claims را بررسی کنیم، دیگر خبری از sid و idp در آن نیست. همچنین claim از نوع amr نیز به صورت پیش‌فرض حذف نشده‌است:
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: amr - Claim value: pwd
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N

افزودن Claim جدید آدرس کاربر

برای افزودن Claim جدید آدرس کاربر، به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // identity-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<IdentityResource> GetIdentityResources()
        {
            return new List<IdentityResource>
            {
                new IdentityResources.OpenId(),
                new IdentityResources.Profile(),
                new IdentityResources.Address()
            };
        }
در اینجا در لیست Resources، گزینه‌ی IdentityResources.Address نیز اضافه شده‌است که به Claim آدرس مرتبط است.
همین مورد را به لیست AllowedScopes متد GetClients نیز اضافه می‌کنیم:
AllowedScopes =
{
    IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
    IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile,
    IdentityServerConstants.StandardScopes.Address
},
در آخر Claim متناظر با Address را نیز به اطلاعات هر کاربر، در متد GetUsers، اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static List<TestUser> GetUsers()
        {
            return new List<TestUser>
            {
                new TestUser
                {
// ...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
// ...
                        new Claim("address", "Main Road 1")
                    }
                },
                new TestUser
                {
// ...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
// ...
                        new Claim("address", "Big Street 2")
                    }
                }
            };
        }
تا اینجا تنظیمات IDP برای افزودن Claim جدید آدرس به پایان می‌رسد.
پس از آن به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs مراجعه می‌کنیم تا درخواست این claim را به لیست scopes میان‌افزار oidc اضافه کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
// ...
              .AddOpenIdConnect("oidc", options =>
              {
   // ...
                  options.Scope.Add("address");
   // …
   options.ClaimActions.DeleteClaim("address");
              });
        }
همچنین می‌خواهیم مطمئن شویم که این claim درون claims identity قرار نمی‌گیرد. به همین جهت DeleteClaim در اینجا فراخوانی شده‌است تا این Claim به کوکی نهایی اضافه نشود تا بتوانیم همواره آخرین مقدار به روز شده‌ی آن‌را از UserInfo Endpoint دریافت کنیم.

یک نکته: فراخوانی DeleteClaim بر روی address غیر ضروری است و می‌شود این سطر را حذف کرد. از این جهت که اگر به سورس OpenID Connect Options مایکروسافت مراجعه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که میان‌افزار اعتبارسنجی استاندارد ASP.NET Core، تنها تعداد معدودی از claims را نگاشت می‌کند. به این معنا که هر claim ای که در token وجود داشته باشد، اما اینجا نگاشت نشده باشد، در claims نهایی حضور نخواهند داشت و address claim یکی از این‌ها نیست. بنابراین در لیست نهایی this.User.Claims حضور نخواهد داشت؛ مگر اینکه مطابق همین سورس، با استفاده از متد options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey، یک نگاشت جدید را برای آن تهیه کنیم و البته چون نمی‌خواهیم آدرس در لیست claims وجود داشته باشد، این نگاشت را تعریف نخواهیم کرد.


دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران از طریق UserInfo Endpoint

همانطور که در قسمت قبل با بررسی «تنظیمات بازگشت Claims کاربر به برنامه‌ی کلاینت» عنوان شد، میان‌افزار oidc با UserInfo Endpoint کار می‌کند که تمام عملیات آن خودکار است. در اینجا امکان کار با آن از طریق برنامه نویسی مستقیم نیز جهت دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران، وجود دارد. برای مثال شاید به دلایل امنیتی نخواهیم آدرس کاربر را در لیست Claims او قرار دهیم. این مورد سبب کوچک‌تر شدن کوکی متناظر با این اطلاعات و همچنین دسترسی به اطلاعات به روزتری از کاربر می‌شود.
درخواستی که به سمت UserInfo Endpoint ارسال می‌شود، باید یک چنین فرمتی را داشته باشد:
GET idphostaddress/connect/userinfo
Authorization: Bearer R9aty5OPlk
یک درخواست از نوع GET و یا POST است که به سمت آدرس UserInfo Endpoint ارسال می‌شود. در اینجا ذکر Access token نیز ضروری است. از این جهت که بر اساس scopes ذکر شده‌ی در آن، لیست claims درخواستی مشخص شده و بازگشت داده می‌شوند.

اکنون برای دریافت دستی اطلاعات آدرس از IDP و UserInfo Endpoint آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت IdentityModel را به پروژه‌ی Mvc Client اضافه کنیم:
dotnet add package IdentityModel
توسط این بسته می‌توان به DiscoveryClient دسترسی یافت و به کمک آن آدرس UserInfo Endpoint را استخراج می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> OrderFrame()
        {
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();

            var userInfoClient = new UserInfoClient(metaDataResponse.UserInfoEndpoint);

            var accessToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            var response = await userInfoClient.GetAsync(accessToken);
            if (response.IsError)
            {
                throw new Exception("Problem accessing the UserInfo endpoint.", response.Exception);
            }

            var address = response.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == "address")?.Value;
            return View(new OrderFrameViewModel(address));
        }
در اینجا یک اکشن متد جدید را جهت سفارش نگارش قاب شده‌ی تصاویر گالری اضافه کرده‌ایم. کار این اکشن متد، دریافت آخرین آدرس شخص از IDP و سپس ارسال آن به View متناظر است. برای این منظور ابتدا یک DiscoveryClient را بر اساس آدرس IDP تشکیل داده‌ایم. حاصل آن متادیتای این IDP است که یکی از مشخصات آن UserInfoEndpoint می‌باشد. سپس بر این اساس، UserInfoClient را تشکیل داده و Access token جاری را به سمت این endpoint ارسال می‌کنیم. حاصل آن، آخرین Claims کاربر است که مستقیما از IDP دریافت شده و از کوکی جاری کاربر خوانده نمی‌شود. سپس از این لیست، مقدار Claim متناظر با address را استخراج کرده و آن‌را به View ارسال می‌کنیم.
OrderFrameViewModel ارسالی به View، یک چنین شکلی را دارد:
namespace ImageGallery.MvcClient.ViewModels
{
    public class OrderFrameViewModel
    {
        public string Address { get; } = string.Empty;

        public OrderFrameViewModel(string address)
        {
            Address = address;
        }
    }
}
و View متناظر با این اکشن متد در آدرس Views\Gallery\OrderFrame.cshtml به صورت زیر تعریف شده‌است که آدرس شخص را نمایش می‌دهد:
@model ImageGallery.MvcClient.ViewModels.OrderFrameViewModel
<div class="container">
    <div class="h3 bottomMarginDefault">Order a framed version of your favorite picture.</div>
    <div class="text bottomMarginSmall">We've got this address on record for you:</div>
    <div class="text text-info bottomMarginSmall">@Model.Address</div>
    <div class="text">If this isn't correct, please contact us.</div>
</div>

سپس به Shared\_Layout.cshtml مراجعه کرده و لینکی را به این اکشن متد و View، اضافه می‌کنیم:
<li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از login، یک چنین خروجی قابل مشاهده است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، آدرس شخص به صورت مستقیم از UserInfo Endpoint دریافت و نمایش داده شده‌است.


بررسی Authorization مبتنی بر نقش‌ها

تا اینجا مرحله‌ی Authentication را که مشخص می‌کند کاربر وار شده‌ی به سیستم کیست، بررسی کردیم که اطلاعات آن از Identity token دریافتی از IDP استخراج می‌شود. مرحله‌ی پس از ورود به سیستم، مشخص کردن سطوح دسترسی کاربر و تعیین این مورد است که کاربر مجاز به انجام چه کارهایی می‌باشد. به این مرحله Authorization می‌گویند و روش‌های مختلفی برای مدیریت آن وجود دارد:
الف) RBAC و یا Role-based Authorization و یا تعیین سطوح دسترسی بر اساس نقش‌های کاربر
در این حالت claim ویژه‌ی role، از IDP دریافت شده و توسط آن یکسری سطوح دسترسی کاربر مشخص می‌شوند. برای مثال کاربر وارد شده‌ی به سیستم می‌تواند تصویری را اضافه کند و یا آیا مجاز است نگارش قاب شده‌ی تصویری را درخواست دهد؟
ب) ABAC و یا Attribute based access control روش دیگر مدیریت سطوح دسترسی است و عموما آن‌را نسبت به حالت الف ترجیح می‌دهند که آن‌را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.

در اینجا روش «تعیین سطوح دسترسی بر اساس نقش‌های کاربر» را بررسی می‌کنیم. برای این منظور به تنظیمات IDP در فایل src\IDP\DNT.IDP\Config.cs مراجعه کرده و claims جدیدی را تعریف می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static List<TestUser> GetUsers()
        {
            return new List<TestUser>
            {
                new TestUser
                {
//...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
//...
                        new Claim("role", "PayingUser")
                    }
                },
                new TestUser
                {
//...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
//...
                        new Claim("role", "FreeUser")
                    }
                }
            };
        }
در اینجا دو نقش FreeUser و PayingUser به صورت claimهایی جدید به دو کاربر IDP اضافه شده‌اند.

سپس باید برای این claim جدید یک scope جدید را نیز به قسمت GetIdentityResources اضافه کنیم تا توسط client قابل دریافت شود:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<IdentityResource> GetIdentityResources()
        {
            return new List<IdentityResource>
            {
                // ...
                new IdentityResource(
                    name: "roles",
                    displayName: "Your role(s)",
                    claimTypes: new List<string>() { "role" })
            };
        }
چون roles یکی از scopeهای استاندارد نیست، آن‌را به صورت یک IdentityResource سفارشی تعریف کرده‌ایم. زمانیکه scope ای به نام roles درخواست می‌شود، لیستی از نوع claimTypes بازگشت داده خواهد شد.

همچنین باید به کلاینت مجوز درخواست این scope را نیز بدهیم. به همین جهت آن‌را به AllowedScopes مشخصات Client نیز اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
// ...
                    AllowedScopes =
                    {
// ...
                        "roles"
                    }
// ...
                }
             };
        }

در ادامه قرار است تنها کاربری که دارای نقش PayingUser است،  امکان دسترسی به سفارش نگارش قاب شده‌ی تصاویر را داشته باشد. به همین جهت به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی کلاینت مراجعه کرده و درخواست scope نقش‌های کاربر را به متد تنظیمات AddOpenIdConnect اضافه می‌کنیم:
options.Scope.Add("roles");

برای آزمایش آن، یکبار از برنامه خارج شده و مجددا به آن وارد شوید. اینبار در صفحه‌ی consent، از کاربر مجوز دسترسی به نقش‌های او نیز سؤال پرسیده می‌شود:


اما اگر به لیست موجود در this.User.Claims در برنامه‌ی کلاینت مراجعه کنیم، نقش او را مشاهده نخواهیم کرد و به این لیست اضافه نشده‌است:
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: amr - Claim value: pwd
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N

همانطور که در نکته‌ای پیشتر نیز ذکر شد، چون role جزو لیست نگاشت‌های OpenID Connect Options مایکروسافت نیست، آن‌را به صورت خودکار به لیست claims اضافه نمی‌کند؛ دقیقا مانند آدرسی که بررسی کردیم. برای رفع این مشکل و افزودن نگاشت آن در متد تنظیمات AddOpenIdConnect، می‌توان از متد MapUniqueJsonKey به صورت زیر استفاده کرد:
options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey(claimType: "role", jsonKey: "role");
برای آزمایش آن، یکبار از برنامه خارج شده و مجددا به آن وارد شوید. اینبار لیست this.User.Claims به صورت زیر تغییر کرده‌است که شامل role نیز می‌باشد:
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: amr - Claim value: pwd
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N
• Claim type: role - Claim value: PayingUser


استفاده از نقش تعریف شده جهت محدود کردن دسترسی به سفارش تصاویر قاب شده

در ادامه قصد داریم لینک درخواست تصاویر قاب شده را فقط برای کاربرانی که دارای نقش PayingUser هستند، نمایش دهیم. به همین جهت به فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@if(User.IsInRole("PayingUser"))
{
   <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
در این حالت از متد استاندارد User.IsInRole برای بررسی نقش کاربر جاری استفاده شده‌است. اما این متد هنوز نمی‌داند که نقش‌ها را باید از کجا دریافت کند و اگر آن‌را آزمایش کنید، کار نمی‌کند. برای تکمیل آن به فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs مراجعه کرده تنظیمات متد AddOpenIdConnect را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
options.TokenValidationParameters = new TokenValidationParameters
{
    NameClaimType = JwtClaimTypes.GivenName,
    RoleClaimType = JwtClaimTypes.Role,
};
TokenValidationParameters نحوه‌ی اعتبارسنجی توکن دریافتی از IDP را مشخص می‌کند. همچنین مشخص می‌کند که چه نوع claim ای از token دریافتی  از IDP به RoleClaimType سمت ASP.NET Core نگاشت شود.
اکنون برای آزمایش آن یکبار از سیستم خارج شده و مجددا به آن وارد شوید. پس از آن لینک درخواست نگارش قاب شده‌ی تصاویر، برای کاربر User 1 نمایان خواهد بود و نه برای User 2 که FreeUser است.

البته هرچند تا این لحظه لینک نمایش View متناظر با اکشن متد OrderFrame را امن کرده‌ایم، اما هنوز خود این اکشن متد به صورت مستقیم با وارد کردن آدرس https://localhost:5001/Gallery/OrderFrame در مرورگر قابل دسترسی است. برای رفع این مشکل به کنترلر گالری مراجعه کرده و دسترسی به اکشن متد OrderFrame را توسط فیلتر Authorize و با مقدار دهی خاصیت Roles آن محدود می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public async Task<IActionResult> OrderFrame()
        {
خاصیت Roles فیلتر Authorize، می‌تواند چندین نقش جدا شده‌ی توسط کاما را نیز دریافت کند.
برای آزمایش آن، توسط مشخصات کاربر User 2 به سیستم وارد شده و آدرس https://localhost:5001/Gallery/OrderFrame را مستقیما در مرورگر وارد کنید. در این حالت یک چنین تصویری نمایان خواهد شد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، علاوه بر عدم دسترسی به این اکشن متد، به صفحه‌ی Account/AccessDenied که هنوز در برنامه‌ی کلاینت تعریف نشده‌است، هدایت شده‌ایم. به همین جهت خطای 404 و یا یافت نشد، نمایش داده شده‌است.
برای تغییر مقدار پیش‌فرض صفحه‌ی عدم دسترسی، ابتدا Controllers\AuthorizationController.cs را با این محتوا ایجاد می‌کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

public class AuthorizationController : Controller
{
    public IActionResult AccessDenied()
    {
        return View();
    }
}
سپس View آن‌را در فایل Views\Authorization\AccessDenied.cshtml به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد که لینک به logout نیز در آن وجود دارد:
<div class="container">
    <div class="h3">Woops, looks like you're not authorized to view this page.</div>
    <div>Would you prefer to <a asp-controller="Gallery" asp-action="Logout">log in as someone else</a>?</div>
</div>

اکنون نیاز است تا این آدرس جدید را به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs معرفی کنیم.
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // ...
            }).AddCookie("Cookies", options =>
              {
                  options.AccessDeniedPath = "/Authorization/AccessDenied";
              })
// ...
آدرس جدید Authorization/AccessDenied باید به تنظیمات AddCookie اضافه شود تا توسط سیستم شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. علت اینجا است که role claims، از کوکی رمزنگاری شده‌ی برنامه استخراج می‌شوند. به همین جهت تنظیم آن مرتبط است به AddCookie.
برای آزمایش آن، یکبار از برنامه خارج شده و مجددا با اکانت User 2 به آن وارد شوید و آدرس https://localhost:5001/Gallery/OrderFrame را مستقیما در مرورگر وارد کنید. اینبار تصویر زیر که همان آدرس جدید تنظیم شده‌است نمایش داده خواهد شد:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
Data Contracts and Circular References
تشریح مسئله : در DataContractSerializer  قابلیتی به عنوان سریالایز کردن object‌ها به صورت درختی وجود داردکه اصطلاحا به اون  Circular References گفته می‌شود در این پست قصد دارم روش پیاده سازی، به همراه مزایای استفاده از این روش رو توضیح بدم.
نکته : آشنایی با مفاهیم اولیه WCF برای درک بهتر مطالب الزامی است.
در ابتدا لازم است تا مدل برنامه را تعریف کنیم. ابتدا یک پروژه از نوع WCF Service Application ایجاد کنید و مدل زیر را بسازید.

#Employee
   [DataContract]
    public class Employee
    {
        [DataMember]
        public string Name { get; set; }

        [DataMember]
        public Employee Manager { get; set; }
    }
#Department
[DataContract]
    public class Department
    {
        [DataMember]
        public string DeptName { get; set; }

        [DataMember]
        public List<Employee> Staff { get; set; }
    }
در مدل Employee یک خاصیت از نوع خود کلاس Employee وجود دارد که برای پیاده سازی مدل به صورت درختی است. در مدل Department هم لیستی از کارمندان دپارتمان را ذخیره می‌کنیم و قصد داریم این مدل رو از سمت سرور به کلاینت انتقال دهیم و نوع سریالایز کردن WCF رو در این مورد مشاهده کنیم. ابتدا سرویس و Contract مربوطه را می‌نویسیم.

#Contract
  [ServiceContract]
    public interface IDepartmentService
    {
        [OperationContract]
        Department GetOneDepartment();
    }
#Service
public class DepartmentService : IDepartmentService
    {
        public Department GetOneDepartment()
        {
            List<Employee> listOfEmployees = new List<Employee>();

              var masoud = new Employee() { Name = "Masoud" };
              var saeed = new Employee() { Name = "Saeed", Manager = masoud };
              var peyman = new Employee() { Name = "Peyman", Manager = saeed };
              var mostafa = new Employee() { Name = "Mostafa", Manager = saeed };

              return new Department() { DeptName = "IT", Staff = new List<Employee>() { masoud, saeed, peyman, mostafa } };
        }
    }
همانطور که در سرویس بالا مشخص است لیستی از کارمندان ساخته شده که خود این لیست به صورت درختی است و بعضی از کارمندان به عنوان مدیر کارمند دیگر تعیین شد است. حال برای دریافت اطلاعات سمت کلاینت یک پروژه از نوع Console ایجاد کنید و از روش AddServiceReference سرویس مورد نظر را اضافه کنید و کد‌های زیر را در کلاس Program کپی کنید.
 class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            DepartmentServiceClient client = new DepartmentServiceClient();

            var result = client.GetOneDepartment();
            WriteDataToFile( result );

            Console.ReadKey();
        }

        private static void WriteDataToFile( Department data )
        {
            DataContractSerializer dcs = new DataContractSerializer( typeof( Department ) );
            var ms = new MemoryStream();
            dcs.WriteObject( ms, data );
            ms.Seek( 0, SeekOrigin.Begin );
            var sr = new StreamReader( ms );
            var xml = sr.ReadToEnd();
            string filePath = @"d:\\data.xml";
            if ( !File.Exists( filePath ) )
            {
                File.Create( filePath );
            }         
                using ( TextWriter writer = new StreamWriter( filePath ) )
                {
                    writer.Write( xml );
                }                      
        }
یک متد به نام WriteDataToFile نوشتم که اطلاعات Department رو به فرمت Xml در فایل ذخیره می‌کند. بعد از اجرای برنامه خروجی مورد نظر در فایل Xml به صورت زیر است.
<Department xmlns="http://schemas.datacontract.org/2004/07/Service" xmlns:i="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance">
  <Name>IT</Name>
  <Staff>
    <Employee>
      <Manager i:nil="true"/>
      <Name>Masoud</Name>
    </Employee>
    <Employee>
      <Manager>
        <Manager i:nil="true"/>
        <Name>Masoud</Name>
      </Manager>
      <Name>Saeed</Name>
    </Employee>
    <Employee>
      <Manager>
        <Manager>
          <Manager i:nil="true"/>
          <Name>Masoud</Name>
        </Manager>
        <Name>Saeed</Name>
      </Manager>
      <Name>Peyman</Name>
    </Employee>
    <Employee>
      <Manager>
        <Manager>
          <Manager i:nil="true"/>
          <Name>Masoud</Name>
        </Manager>
        <Name>Saeed</Name>
      </Manager>
      <Name>Mostafa</Name>
    </Employee>
  </Staff>
</Department>
در فایل بالا مشاهده می‌کنید که تعداد تکرار Masoud به اندازه تعداد استفاده اون در Department است. در این قسمت قصد داریم که از Circular Referencing موجود در DataContractSerializer استفاده کنیم. برای این کار کافیست از خاصیت IsReference موجود در DataContract استفاده کنیم. پس مدل Employee به صورت زیر تغییر میباید:
   [DataContract( IsReference = true )]
    public class Employee
    {
        [DataMember]
        public string Name { get; set; }

        [DataMember]
        public Employee Manager { get; set; }
    }
پروژه رو دوباره Run کنید و فایل xml ساخته شده به صورت زیر تغییر می‌کند.
<Department xmlns="http://schemas.datacontract.org/2004/07/Service" xmlns:i="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance">
  <Name>IT</Name>
  <Staff>
    <Employee z:Id="i1" xmlns:z="http://schemas.microsoft.com/2003/10/Serialization/">
      <Manager i:nil="true"/>
      <Name>Masoud</Name>
    </Employee>
    <Employee z:Id="i2" xmlns:z="http://schemas.microsoft.com/2003/10/Serialization/">
      <Manager z:Ref="i1"/>
      <Name>Saeed</Name>
    </Employee>
    <Employee z:Id="i3" xmlns:z="http://schemas.microsoft.com/2003/10/Serialization/">
      <Manager z:Ref="i2"/>
      <Name>Peyman</Name>
    </Employee>
    <Employee z:Id="i4" xmlns:z="http://schemas.microsoft.com/2003/10/Serialization/">
      <Manager z:Ref="i2"/>
      <Name>Mostafa</Name>
    </Employee>
  </Staff>
</Department>
کاملا واضح است که تعداد Masoud به عنوان Employee فقط یک بار است و از z:ref برای ارتباط بین Object‌ها استفاده می‌شود. در این روش فقط یک بار هر object سریالاز می‌شود و هر جا که نیاز به استفاده از object مربوطه باشد فقط یک ارجاع به آن خواهد شد.
مزایا :استفاده از این روش در هنگام عمل سریالایز داده‌های زیاد و زمانی که  تعداد Object‌های موجود در ObjectGraph  زیاد باشد باعث افزایش کارایی و سرعت انجام عملیات سریالایز می‌شود.
مطالب
تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core
ASP.NET Core به همراه زیر ساختی‌است جهت خارج کردن امکانات Caching درون حافظه‌ای آن از سرور جاری و انتقال آن به سرورهای دیگر جهت کاهش بار سرور و برنامه. این کش توزیع شده را می‌توان به عنوان زیرساختی برای مدیریت سشن‌ها، مدیریت اطلاعات کش و همچنین مدیریت کوکی‌های حجیم ASP.NET Core Identity نیز بکار گرفت. برای مثال بجای ارسال یک کوکی حجیم بالای 5 کیلوبایت به کلاینت، فقط ID رمزنگاری شده‌ی آن‌را ارسال کرد و اصل کوکی را در داخل دیتابیس ذخیره و بازیابی نمود. این مساله هم مقیاس پذیری برنامه را افزایش خواهد داد و هم امنیت آن‌را با عدم ارسال اصل محتوای کوکی به سمت کلاینت‌ها و یا ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها در بانک اطلاعاتی، مشکلات راه اندازی مجدد برنامه را به طور کامل برطرف می‌کنند و در این حالت بازیابی Application pool و یا کرش برنامه و یا ری استارت شدن کل سرور، سبب از بین رفتن سشن‌های کاربران نخواهند شد. بنابراین آشنایی با نحوه‌ی راه اندازی این امکانات، حداقل از بعد امنیتی بسیار مفید هستند؛ حتی اگر سرور ذخیره کننده‌ی این اطلاعات، همان سرور و بانک اطلاعاتی اصلی برنامه باشند.


پیشنیازهای کار با کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server

برای کار با کش توزیع شده‌ی با قابلیت ذخیره سازی در یک بانک اطلاعاتی SQL Server، نیاز است دو بسته‌ی ذیل را به فایل project.json برنامه اضافه کرد:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlServer": "1.1.0"
    },
    "tools": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlConfig.Tools": "1.1.0-preview4-final"
    }
}
وابستگی که در قسمت dependencies ذکر شده‌است، کلاس‌های اصلی کار با کش توزیع شده را به برنامه اضافه می‌کند. ذکر وابستگی قسمت tools، اختیاری است و کار آن، ایجاد جدول مورد نیاز برای ذخیره سازی اطلاعات، در یک بانک اطلاعاتی SQL Server می‌باشد.


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار sql-cache

پس از افزودن و بازیابی ارجاعات فوق، با استفاده از خط فرمان، به پوشه‌ی جاری برنامه وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet sql-cache create "Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;" "dbo" "AppSqlCache"
توضیحات:
- در اینجا می‌توان هر نوع رشته‌ی اتصالی معتبری را به انواع و اقسام بانک‌های SQL Server ذکر کرد. برای نمونه در مثال فوق این رشته‌ی اتصالی به یک بانک اطلاعاتی از پیش ایجاد شده‌ی LocalDB اشاره می‌کند. نام دلخواه این بانک اطلاعاتی در اینجا sql_cache ذکر گردیده و نام دلخواه جدولی که قرار است این اطلاعات را ثبت کند AppSqlCache تنظیم شده‌است و dbo، نام اسکیمای جدول است:


در اینجا تصویر ساختار جدولی را که توسط ابزار dotnet sql-cache ایجاد شده‌است، مشاهده می‌کنید. اگر خواستید این جدول را خودتان دستی ایجاد کنید، یک چنین کوئری را باید بر روی دیتابیس مدنظرتان اجرا نمائید:
CREATE TABLE AppSqlCache (
    Id                         NVARCHAR (449)  COLLATE SQL_Latin1_General_CP1_CS_AS NOT NULL,
    Value                      VARBINARY (MAX) NOT NULL,
    ExpiresAtTime              DATETIMEOFFSET  NOT NULL,
    SlidingExpirationInSeconds BIGINT          NULL,
    AbsoluteExpiration         DATETIMEOFFSET  NULL,
    CONSTRAINT pk_Id PRIMARY KEY (Id)
);

CREATE NONCLUSTERED INDEX Index_ExpiresAtTime
    ON AppSqlCache(ExpiresAtTime);


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار Migrations در EF Core

زیر ساخت کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server هیچگونه وابستگی به EF Core ندارد و تمام اجزای آن توسط Async ADO.NET نوشته شده‌اند. اما اگر خواستید قسمت ایجاد جدول مورد نیاز آن‌را به ابزار Migrations در EF Core واگذار کنید، روش کار به صورت زیر است:
- ابتدا یک کلاس دلخواه جدید را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
    public class AppSqlCache
    {
        public string Id { get; set; }
        public byte[] Value { get; set; }
        public DateTimeOffset ExpiresAtTime { get; set; }
        public long? SlidingExpirationInSeconds { get; set; }
        public DateTimeOffset? AbsoluteExpiration { get; set; }
    }
- سپس تنظیمات ایجاد جدول متناظر با آن را به نحو ذیل تنظیم نمائید:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        public virtual DbSet<AppSqlCache> AppSqlCache { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<AppSqlCache>(entity =>
            {
                entity.ToTable(name: "AppSqlCache", schema: "dbo");
                entity.HasIndex(e => e.ExpiresAtTime).HasName("Index_ExpiresAtTime");
                entity.Property(e => e.Id).HasMaxLength(449);
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
            });
        }
    }
به این ترتیب این جدول جدید به صورت خودکار در کنار سایر جداول برنامه ایجاد خواهند شد.
البته این مورد به شرطی است که بخواهید از یک دیتابیس، هم برای برنامه و هم برای ذخیره سازی اطلاعات کش استفاده کنید.


معرفی تنظیمات رشته‌ی اتصالی و نام جدول ذخیره سازی اطلاعات کش به برنامه

پس از ایجاد جدول مورد نیاز جهت ذخیره سازی اطلاعات کش، اکنون نیاز است این اطلاعات را به برنامه معرفی کرد. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و متد الحاقی AddDistributedSqlServerCache را بر روی مجموعه‌ی سرویس‌های موجود فراخوانی کنید؛ تا سرویس‌های این کش توزیع شده نیز به برنامه معرفی شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDistributedSqlServerCache(options =>
    {
        options.ConnectionString = @"Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;";
        options.SchemaName = "dbo";
        options.TableName = "AppSqlCache";
    });
باتوجه به توزیع شده بودن این کش، هیچ الزامی ندارد که ConnectionString ذکر شده‌ی در اینجا با رشته‌ی اتصالی مورد استفاده‌ی توسط EF Core یکی باشد (هرچند مشکلی هم ندارد).


آزمایش کش توزیع شده‌ی تنظیمی با فعال سازی سشن‌ها

سشن‌ها را همانند نکات ذکر شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions» فعال کنید و سپس مقداری را در آن بنویسید:
public IActionResult Index()
{
   HttpContext.Session.SetString("User", "VahidN");
   return Json(true);
}

public IActionResult About()
{
   var userContent = HttpContext.Session.GetString("User");
   return Json(userContent);
}
اکنون از جدول AppSqlCache کوئری بگیرید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، سیستم سشن اینبار بجای حافظه، به صورت خودکار از جدول بانک اطلاعاتی SQL Server تنظیم شده‌، برای ذخیره سازی اطلاعات خود استفاده کرده‌است.


کار با کش توزیع شده از طریق برنامه نویسی

همانطور که در مقدمه‌ی بحث نیز عنوان شد، استفاده‌ی از زیر ساخت کش توزیع شده منحصر به استفاده‌ی از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها نیست و از آن می‌توان جهت انواع و اقسام سناریوهای مختلف مورد نیاز استفاده کرد. در این حالت روش دسترسی به این زیر ساخت، از طریق اینترفیس IDistributedCache است. زمانیکه متد AddDistributedSqlServerCache را فراخوانی می‌کنیم، در حقیقت کار ثبت یک چنین سرویسی به صورت خودکار انجام خواهد شد:
 services.Add(ServiceDescriptor.Singleton<IDistributedCache, SqlServerCache>());
به عبارتی کلاس SqlServerCache به صورت singleton به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه شده‌است و برای دسترسی به آن تنها کافی است اینترفیس IDistributedCache را به کنترلرها و یا سرویس‌های برنامه تزریق و از امکانات آن استفاده کنیم.

در اینجا یک نمونه از این تزریق وابستگی و سپس استفاده‌ی از متدهای Set و Get اینترفیس IDistributedCache را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Caching.Distributed;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class CacheTestController : Controller
    {
        readonly IDistributedCache _cache;
        public CacheTestController(IDistributedCache cache)
        {
            _cache = cache;
        }
 
        public IActionResult SetCacheData()
        {
            var time = DateTime.Now.ToLocalTime().ToString();
            var cacheOptions = new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpiration = DateTime.Now.AddYears(1)
 
            };
            _cache.Set("Time", Encoding.UTF8.GetBytes(time), cacheOptions);
            return View();
        }
 
        public IActionResult GetCacheData()
        {
            var time = Encoding.UTF8.GetString(_cache.Get("Time"));
            ViewBag.data = time;
            return View();
        }
 
        public bool RemoveCacheData()
        {
            _cache.Remove("Time");
            return true;
        }
    }
}
در ابتدای بحث که ساختار جدول ذخیره سازی اطلاعات کش را بررسی کردیم، فیلد value آن یک چنین نوعی را دارد:
  Value  VARBINARY (MAX) NOT NULL,
که در سمت کدهای دات نتی، به شکل آرایه‌ای از بایت‌ها قابل بیان است.
  public byte[] Value { get; set; }
به همین جهت متد Set آن مقدار مدنظر را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها قبول می‌کند.
در این حالت اگر برنامه را اجرا و مسیر http://localhost:7742/CacheTest/SetCacheData را فراخوانی کنیم، اطلاعات ذخیره شده‌ی با کلید Test را می‌توان در بانک اطلاعاتی مشاهده کرد:



Tag helper مخصوص کش توزیع شده

در ASP.NET Core، می‌توان از یک Tag Helper جدید به نام distributed-cache برای کش سمت سرور توزیع شده‌ی محتوای قسمتی از یک View به نحو ذیل استفاده کرد:
<distributed-cache name="MyCacheItem2" expires-sliding="TimeSpan.FromMinutes(30)">
    <p>From distributed-cache</p>
    @DateTime.Now.ToString()
</distributed-cache>
که اطلاعات آن در بانک اطلاعاتی به نحو ذیل ذخیره می‌شود:


در اینجا name به صورت هش شده به صورت کلید کش مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس محتوای تگ distributed-cache رندر شده، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها گردیده و در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌گردد.
ذکر name در اینجا اجباری است و باید دقت داشت که چون به عنوان کلید بازیابی کش مورد استفاده قرار خواهد گرفت، نباید به اشتباه در قسمت‌های دیگر برنامه با همین نام وارد شود. در غیر اینصورت دو قسمتی که name یکسانی داشته باشند، یک محتوا را نمایش خواهند داد.
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت دوم

به‌روزرسانی فایلهای Resource در زمان اجرا

یکی از ویژگیهای مهمی که در پیاده سازی محصول با استفاده از فایلهای Resource باید به آن توجه داشت، امکان بروز رسانی محتوای این فایلها در زمان اجراست. از آنجاکه احتمال اینکه کاربران سیستم خواهان تغییر این مقادیر باشند بسیار زیاد است، بنابراین درنظر گرفتن چنین ویژگی‌ای برای محصول نهایی میتواند بسیار تعیین کننده باشد. متاسفانه پیاده سازی چنین امکانی درباره فایلهای Resource چندان آسان نیست. زیرا این فایلها همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد پس از کامپایل به صورت اسمبلی‌های ستلایت (Satellite Assembly) درآمده و دیگر امکان تغییر محتوای آنها بصورت مستقیم و به آسانی وجود ندارد.

نکته: البته نحوه پیاده سازی این فایلها در اسمبلی نهایی (و در حالت کلی نحوه استفاده از هر فایلی در اسمبلی نهایی) در ویژوال استودیو توسط خاصیت Build Action تعیین میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به این خاصیت به اینجا رجوع کنید.

یکی از روشهای نسبتا من‌درآوردی که برای ویرایش و به روزرسانی کلیدهای Resource وجود دارد بدین صورت است:
- ابتدا باید اصل فایلهای Resource به همراه پروژه پابلیش شود. بهترین مکان برای نگهداری این فایلها فولدر App_Data است. زیرا محتویات این فولدر توسط سیستم FCN (همان File Change Notification) در ASP.NET رصد نمیشود.
نکته: علت این حساسیت این است که FCN در ASP.NET تقریبا تمام محتویات فولدر سایت در سرور (فولدر App_Data یکی از معدود استثناهاست) را تحت نظر دارد و رفتار پیشفرض این است که با هر تغییری در این محتویات، AppDomain سایت Unload میشود که پس از اولین درخواست دوباره Load میشود. این اتفاق موجب از دست دادن تمام سشن‌ها و محتوای کش‌ها و ... میشود (اطلاعات بیشتر و کاملتر درباره نحوه رفتار FCN در اینجا).
- سپس با استفاده یک مقدار کدنویسی امکاناتی برای ویرایش محتوای این فایلها فراهم شود. ازآنجا که محتوای این فایلها به صورت XML ذخیره میشود بنابراین براحتی میتوان با امکانات موجود این ویژگی را پیاده سازی کرد. اما در فضای نام System.Windows.Forms کلاسهایی وجود دارد که مخصوص کار با این فایلها طراحی شده اند که کار نمایش و ویرایش محتوای فایلهای Resource را ساده‌تر میکند. به این کلاسها در قسمت قبلی اشاره کوتاهی شده بود.
- پس از ویرایش و به روزرسانی محتوای این فایلها باید کاری کنیم تا برنامه از این محتوای تغییر یافته به عنوان منبع جدید بهره بگیرد. اگر از این فایلهای Rsource به صورت embed استفاده شده باشد در هنگام build پروژه محتوای این فایلها به صورت Satellite Assembly در کنار کتابخانه‌های دیگر تولید میشود. اسمبلی مربوط به هر زبان هم در فولدری با عنوان زبان مربوطه ذخیره میشود. مسیر و نام فایل این اسمبلی‌ها مثلا به صورت زیر است:
bin\fa\Resources.resources.dll
بنابراین در این روش برای استفاده از محتوای به روز رسانی شده باید عملیات Build این کتابخانه دوباره انجام شود و کتابخانه‌های جدیدی تولید شود. راه حل اولی که به ذهن میرسد این است که از ابزارهای پایه و اصلی برای تولید این کتابخانه‌ها استفاده شود. این ابزارها (همانطور که در قسمت قبل نیز توضیح داده شد) عبارتند از Resource Generator و Assembly Linker. اما استفاده از این ابزارها و پیاده سازی روش مربوطه سختتر از آن است که به نظر می‌آید. خوشبختانه درون مجموعه عظیم دات نت ابزار مناسبتری برای این کار نیز وجود دارد که کار تولید کتابخانه‌های موردنظر را به سادگی انجام میدهد. این ابزار با عنوان Microsoft Build شناخته میشود که در اینجا توضیح داده شده است. 

خواندن محتویات یک فایل resx.
همانطور که در بالا توضیح داده شد برای راحتی کار میتوان از کلاس زیر که در فایل System.Windows.Forms.dll قرار دارد استفاده کرد:
System.Resources.ResXResourceReader
این کلاس چندین کانستراکتور دارد که مسیر فایل resx. یا استریم مربوطه به همراه چند گزینه دیگر را به عنوان ورودی میگیرد. این کلاس یک Enumator دارد که یک شی از نوع IDictionaryEnumerator برمیگرداند. هر عضو این enumerator از نوع object است. برای استفاده از این اعضا ابتدا باید آنرا به نوع DictionaryEntry تبدیل کرد. مثلا بصورت زیر:
private void TestResXResourceReader()
{
  using (var reader = new ResXResourceReader("Resource1.fa.resx"))
  {
    foreach (var item in reader)
    {
      var resource = (DictionaryEntry)item;
      Console.WriteLine("{0}: {1}", resource.Key, resource.Value);
    }
  }
}
همانطور که ملاحظه میکنید استفاده از این کلاس بسیار ساده است. ازآنجاکه DictionaryEntry یک struct است، به عنوان یک راه حل مناسبتر بهتر است ابتدا کلاسی به صورت زیر تعریف شود:
public class ResXResourceEntry
{
  public string Key { get; set; }
  public string Value { get; set; }
  public ResXResourceEntry() { }
  public ResXResourceEntry(object key, object value)
  {
    Key = key.ToString();
    Value = value.ToString();
  }
  public ResXResourceEntry(DictionaryEntry dictionaryEntry)
  {
    Key = dictionaryEntry.Key.ToString();
    Value = dictionaryEntry.Value != null ? dictionaryEntry.Value.ToString() : string.Empty;
  }
  public DictionaryEntry ToDictionaryEntry()
  {
    return new DictionaryEntry(Key, Value);
  }
}
سپس با استفاده از این کلاس خواهیم داشت:
private static List<ResXResourceEntry> Read(string filePath)
{
  using (var reader = new ResXResourceReader(filePath))
  {
    return reader.Cast<object>().Cast<DictionaryEntry>().Select(de => new ResXResourceEntry(de)).ToList();
  }
}
حال این متد برای استفاده‌های آتی آماده است.

نوشتن در فایل resx.
برای نوشتن در یک فایل resx. میتوان از کلاس ResXResourceWriter استفاده کرد. این کلاس نیز در کتابخانه System.Windows.Forms در فایل System.Windows.Forms.dll قرار دارد:
System.Resources.ResXResourceWriter
متاسفانه در این کلاس امکان افزودن یا ویرایش یک کلید به تنهایی وجود ندارد. بنابراین برای ویرایش یا اضافه کردن حتی یک کلید کل فایل باید دوباره تولید شود. برای استفاده از این کلاس نیز میتوان به شکل زیر عمل کرد:
private static void Write(IEnumerable<ResXResourceEntry> resources, string filePath)
{
  using (var writer = new ResXResourceWriter(filePath))
  {
    foreach (var resource in resources)
    {
      writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
    }
  }
}
در متد فوق از همان کلاس ResXResourceEntry که در قسمت قبل معرفی شد، استفاده شده است. از متد زیر نیز میتوان برای حالت کلی حذف یا ویرایش استفاده کرد:
private static void AddOrUpdate(ResXResourceEntry resource, string filePath)
{
  var list = Read(filePath);
  var entry = list.SingleOrDefault(l => l.Key == resource.Key);
  if (entry == null)
  {
    list.Add(resource);
  }
  else
  {
    entry.Value = resource.Value;
  }
  Write(list, filePath);
}
در این متد از متدهای Read و Write که در بالا نشان داده شده‌اند استفاده شده است.

حذف یک کلید در فایل resx.
برای اینکار میتوان از متد زیر استفاده کرد:
private static void Remove(string key, string filePath)
{
  var list = Read(filePath);
  list.RemoveAll(l => l.Key == key); 
  Write(list, filePath);
}
در این متد، از متد Write که در قسمت معرفی شد، استفاده شده است.

راه حل نهایی
قبل از بکارگیری روشهای معرفی شده در این مطلب بهتر است ابتدا یکسری قرارداد بصورت زیر تعریف شوند:
- طبق راهنماییهای موجود در قسمت قبل یک پروژه جداگانه با عنوان Resources برای نگهداری فایلهای resx. ایجاد شود.
- همواره آخرین نسخه از محتویات موردنیاز از پروژه Resources باید درون فولدری با عنوان Resources در پوشه App_Data قرار داشته باشد.
- آخرین نسخه تولیدی از محتویات موردنیاز پروژه Resource در فولدری با عنوان Defaults در مسیر App_Data\Resources برای فراهم کردن امکان "بازگرداندن به تنظیمات اولیه" وجود داشته باشد.
برای فراهم کردن این موارد بهترین راه حل استفاده از تنظیمات Post-build event command line است. اطلاعات بیشتر درباره Build Eventها در اینجا.

برای اینکار من از دستور xcopy استفاده کردم که نسخه توسعه یافته دستور copy است. دستورات استفاده شده در این قسمت عبارتند از:
xcopy $(ProjectDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources /e /y /i /exclude:$(ProjectDir)excludes.txt
xcopy $(ProjectDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources\Defaults /e /y /i /exclude:$(ProjectDir)excludes.txt
xcopy $(ProjectDir)$(OutDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources\Defaults\bin /e /y /i 
در دستورات فوق آرگومان e/ برای کپی تمام فولدرها و زیرفولدرها، y/ برای تایید تمام کانفیرم ها، و i/ برای ایجاد خودکار فولدرهای موردنیاز استفاده میشود. آرگومان exclude/ نیز همانطور که از نامش پیداست برای خارج کردن فایلها و فولدرهای موردنظر از لیست کپی استفاده میشود. این آرگومان مسیر یک فایل متنی حاوی لیست این فایلها را دریافت میکند. در تصویر زیر یک نمونه از این فایل و مسیر و محتوای مناسب آن را مشاهده میکنید:

با استفاده از این فایل excludes.txt فولدرهای bin و obj و نیز فایلهای با پسوند user. و vspscc. (مربوط به TFS) و نیز خود فایل excludes.txt از لیست کپی دستور xcopy حذف میشوند و بنابراین کپی نمیشوند. درصورت نیاز میتوانید گزینه‌های دیگری نیز به این فایل اضافه کنید.
همانطور که در اینجا اشاره شده است، در تنظیمات Post-build event command line یکسری متغیرهای ازپیش تعریف شده (Macro) وجود دارند که از برخی از آنها در دستوارت فوق استفاده شده است:
(ProjectDir)$ : مسیر کامل و مطلق پروژه جاری به همراه یک کاراکتر \ در انتها
(SolutionDir)$ : مسیر کامل و مطلق سولوشن به همراه یک کاراکتر \ در انتها
(OutDir)$ : مسیر نسبی فولدر Output پروژه جاری به همراه یک کاراکتر \ در انتها

نکته: این دستورات باید در Post-Build Event پروژه Resources افزوده شوند.

با استفاده از این تنظیمات مطمئن میشویم که پس از هر Build آخرین نسخه از فایلهای موردنیاز در مسیرهای تعیین شده کپی میشوند. درنهایت با استفاده از کلاس ResXResourceManager که در زیر آورده شده است، کل عملیات را ساماندهی میکنیم:
public class ResXResourceManager
{
  private static readonly object Lock = new object();
  public string ResourcesPath { get; private set; }
  public ResXResourceManager(string resourcesPath)
  {
    ResourcesPath = resourcesPath;
  }
  public IEnumerable<ResXResourceEntry> GetAllResources(string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    return Read(resourceFilePath);
  }
  public void AddOrUpdateResource(ResXResourceEntry resource, string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    AddOrUpdate(resource, resourceFilePath);
  }
  public void DeleteResource(string key, string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    Remove(key, resourceFilePath);
  }
  private string GetResourceFilePath(string resourceCategory)
  {
    var extension = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.TwoLetterISOLanguageName == "en" ? ".resx" : ".fa.resx";
    var resourceFilePath = Path.Combine(ResourcesPath, resourceCategory.Replace(".", "\\") + extension);
    return resourceFilePath;
  }
  private static void AddOrUpdate(ResXResourceEntry resource, string filePath)
  {
    var list = Read(filePath);
    var entry = list.SingleOrDefault(l => l.Key == resource.Key);
    if (entry == null)
    {
      list.Add(resource);
    }
    else
    {
      entry.Value = resource.Value;
    }
    Write(list, filePath);
  }
  private static void Remove(string key, string filePath)
  {
    var list = Read(filePath);
    list.RemoveAll(l => l.Key == key); 
    Write(list, filePath);
  }
  private static List<ResXResourceEntry> Read(string filePath)
  {
    lock (Lock)
    {
      using (var reader = new ResXResourceReader(filePath))
      {
        var list = reader.Cast<object>().Cast<DictionaryEntry>().ToList();
        return list.Select(l => new ResXResourceEntry(l)).ToList();
      }
    }
  }
  private static void Write(IEnumerable<ResXResourceEntry> resources, string filePath)
  {
    lock (Lock)
    {
      using (var writer = new ResXResourceWriter(filePath))
      {
        foreach (var resource in resources)
        {
          writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
        }
      }
    }
  }
}
در این کلاس تغییراتی در متدهای معرفی شده در قسمتهای بالا برای مدیریت دسترسی همزمان با استفاده از بلاک lock ایجاد شده است.
با استفاده از کلاس BuildManager عملیات تولید کتابخانه‌ها مدیریت میشود. (در مورد نحوه استفاده از MSBuild در اینجا توضیحات کافی آورده شده است):
public class BuildManager
{
  public string ProjectPath { get; private set; }
  public BuildManager(string projectPath)
  {
    ProjectPath = projectPath;
  }
  public void Build()
  {
    var regKey = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\MSBuild\ToolsVersions\4.0");
    if (regKey == null) return;
    var msBuildExeFilePath = Path.Combine(regKey.GetValue("MSBuildToolsPath").ToString(), "MSBuild.exe");
    var startInfo = new ProcessStartInfo
    {
      FileName = msBuildExeFilePath,
      Arguments = ProjectPath,
      WindowStyle = ProcessWindowStyle.Hidden
    };
    var process = Process.Start(startInfo);
    process.WaitForExit();
  }
}
درنهایت مثلا با استفاده از کلاس ResXResourceFileManager مدیریت فایلهای این کتابخانه‌ها صورت میپذیرد:
public class ResXResourceFileManager
{
  public static readonly string BinPath = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().GetName().CodeBase.Replace("file:///", ""));
  public static readonly string ResourcesPath = Path.Combine(BinPath, @"..\App_Data\Resources");
  public static readonly string ResourceProjectPath = Path.Combine(ResourcesPath, "Resources.csproj");
  public static readonly string DefaultsPath = Path.Combine(ResourcesPath, "Defaults");
  public static void CopyDlls()
  {
    File.Copy(Path.Combine(ResourcesPath, @"bin\debug\Resources.dll"), Path.Combine(BinPath, "Resources.dll"), true);
    File.Copy(Path.Combine(ResourcesPath, @"bin\debug\fa\Resources.resources.dll"), Path.Combine(BinPath, @"fa\Resources.resources.dll"), true);
    Directory.Delete(Path.Combine(ResourcesPath, "bin"), true);
    Directory.Delete(Path.Combine(ResourcesPath, "obj"), true);
  }
  public static void RestoreAll()
  {
    RestoreDlls();
    RestoreResourceFiles();
  }
  public static void RestoreDlls()
  {
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, @"bin\Resources.dll"), Path.Combine(BinPath, "Resources.dll"), true);
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, @"bin\fa\Resources.resources.dll"), Path.Combine(BinPath, @"fa\Resources.resources.dll"), true);
  }
  public static void RestoreResourceFiles(string resourceCategory)
  {
    RestoreFile(resourceCategory.Replace(".", "\\"));
  }
  public static void RestoreResourceFiles()
  {
    RestoreFile(@"Global\Configs");
    RestoreFile(@"Global\Exceptions");
    RestoreFile(@"Global\Paths");
    RestoreFile(@"Global\Texts");

    RestoreFile(@"ViewModels\Employees");
    RestoreFile(@"ViewModels\LogOn");
    RestoreFile(@"ViewModels\Settings");

    RestoreFile(@"Views\Employees");
    RestoreFile(@"Views\LogOn");
    RestoreFile(@"Views\Settings");
  }

  private static void RestoreFile(string subPath)
  {
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, subPath + ".resx"), Path.Combine(ResourcesPath, subPath + ".resx"), true);
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, subPath + ".fa.resx"), Path.Combine(ResourcesPath, subPath + ".fa.resx"), true);
  }
}
در این کلاس از مفهومی با عنوان resourceCategory برای استفاده راحتتر در ویوها استفاده شده است که بیانگر فضای نام نسبی فایلهای Resource و کلاسهای متناظر با آنهاست که براساس استانداردها باید برطبق مسیر فیزیکی آنها در پروژه باشد مثل Global.Texts یا Views.LogOn. همچنین در متد RestoreResourceFiles نمونه هایی از مسیرهای این فایلها آورده شده است.
پس از اجرای متد Build از کلاس BuildManager، یعنی پس از build پروژه Resource در زمان اجرا، باید ابتدا فایلهای تولیدی به مسیرهای مربوطه در فولدر bin برنامه کپی شده سپس فولدرهای تولیدشده توسط msbuild، حذف شوند. این کار در متد CopyDlls از کلاسResXResourceFileManager انجام میشود. هرچند در این قسمت فرض شده است که فایل csprj. موجود برای حالت debug تنظیم شده است.
نکته: دقت کنید که در این قسمت بلافاصله پس از کپی فایلها در مقصد با توجه به توضیحات ابتدای این مطلب سایت Restart خواهد شد که یکی از ضعفهای عمده این روش به شمار میرود.
سایر متدهای موجود نیز برای برگرداندن تنظیمات اولیه بکار میروند. در این متدها از محتویات فولدر Defaults استفاده میشود.
نکته: درصورت ساخت دوباره اسمبلی و یا بازگرداندن اسمبلی‌های اولیه، از آنجاکه وب‌سایت Restart خواهد شد، بنابراین بهتر است تا صفحه جاری بلافاصله پس از اتمام عملیات،دوباره بارگذاری شود. مثلا اگر از ajax برای اعمال این دستورات استفاده شده باشد میتوان با استفاده از کدی مشابه زیر در پایان فرایند صفحه را دوباره بارگذاری کرد:
window.location.reload();

در قسمت بعدی راه حل بهتری با استفاده از فراهم کردن پرووایدر سفارشی برای مدیریت فایلهای Resource ارائه میشود.
مطالب
امکان ساخت برنامه‌های دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
در این مطلب، روش ساخت یک برنامه‌ی دسکتاپ چندسکویی Blazor 6x را که امکان به اشتراک گذاری کدهای خود را با یک برنامه‌ی WinForms دارد، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد برنامه‌های ابتدایی مورد نیاز

در ابتدا دو پوشه‌ی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد می‌کنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا می‌کنیم تا دو برنامه‌ی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامه‌ی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریم‌ورک 4x باشد.


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

چون می‌خواهیم کدهای برنامه‌ی BlazorServerApp ما در برنامه‌ی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایل‌های اصلی آن‌را به یک پروژه‌ی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه‌، یک پوشه‌ی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا می‌کنیم.


انتقال فایل‌های پروژه‌ی Blazor به پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

در ادامه این فایل‌ها را از پروژه‌ی BlazorServerApp به پروژه‌ی BlazorClassLibrary منتقل می‌کنیم:
- کل پوشه‌ی Data
- کل پوشه‌ی Pages
- کل پوشه‌ی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشه‌ی wwwroot

پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانه‌ی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایل‌های اضافه شده را کامپایل کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">
  <PropertyGroup>
    <AddRazorSupportForMvc>true</AddRazorSupportForMvc>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App" />
  </ItemGroup>
</Project>
- چون برنامه از نوع Blazor Server است، ارجاعی به AspNetCore را نیاز دارد و همچنین برای فایل‌های cshtml آن نیز باید AddRazorSupportForMvc را به true تنظیم کرد.
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آن‌را که به BlazorServerApp قبلی اشاره می‌کنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
@using BlazorClassLibrary
@using BlazorClassLibrary.Shared
- این تغییر فضای نام جدید، شامل ابتدای فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Host.cshtml انتقالی هم می‌شود:
@namespace BlazorClassLibrary.Pages
- چون wwwroot را نیز به class library منتقل کرده‌ایم، جهت اصلاح مسیر فایل‌های css استفاده شده‌ی در برنامه، فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Layout.cshtml را گشوده و تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<link rel="stylesheet" href="_content/BlazorClassLibrary/css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
<link href="_content/BlazorClassLibrary/css/site.css" rel="stylesheet" />
در مورد این مسیر ویژه، در مطلب «روش ایجاد پروژه‌ها‌ی کتابخانه‌ای کامپوننت‌های Blazor» بیشتر بحث شده‌است.


پس از این تغییرات، برای اینکه برنامه‌ی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژه‌ی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
اکنون جهت آزمایش برنامه‌ی Blazor Server، یکبار دستور dotnet run را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم تا مطمئن شویم انتقالات صورت گرفته، سبب کار افتادن آن نشده‌اند.


ویرایش برنامه‌ی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor

تا اینجا برنامه‌ی Blazor Server ما تمام فایل‌های مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت می‌کند و بدون مشکل اجرا می‌شود. در ادامه می‌خواهیم کار هاست این class lib را در برنامه‌ی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کامپوننت جدید WebView را به پروژه‌ی WinForms اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>
</Project>

در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
namespace WinFormsApp;

partial class Form1
{
    private void InitializeComponent()
    {
      this.blazorWebView1 = new Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView();

      this.SuspendLayout();

      this.blazorWebView1.Anchor = ((System.Windows.Forms.AnchorStyles)((((System.Windows.Forms.AnchorStyles.Top | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Bottom) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Left) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Right)));
      this.blazorWebView1.Location = new System.Drawing.Point(13, 181);
      this.blazorWebView1.Name = "blazorWebView1";
      this.blazorWebView1.Size = new System.Drawing.Size(775, 257);
      this.blazorWebView1.TabIndex = 20;
      this.Controls.Add(this.blazorWebView1);

      this.components = new System.ComponentModel.Container();
      this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
      this.ClientSize = new System.Drawing.Size(800, 450);
      this.Text = "Form1";

      this.ResumeLayout(false);
    }

     private Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView blazorWebView1;
}
کامپوننت WebView را نمی‌توان از طریق toolbox به فرم اضافه کرد؛ به همین جهت باید فایل فوق را به نحوی که مشاهده می‌کنید، اندکی ویرایش نمود.


هاست برنامه‌ی Blazor در برنامه‌ی WinForm

پس از تغییرات فوق، نیاز است فایل‌های wwwroot را از پروژه‌ی class lib به پروژه‌ی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایل‌ها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژه‌ی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
  
  <ItemGroup>
    <Content Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </Content>
  </ItemGroup>
  
</Project>
Sdk این فایل تغییر کرده‌است تا بتواند از wwwroot ذکر شده استفاده کند. همچنین به ازای هر Build، فایل‌های واقع در wwwroot به خروجی کپی خواهند شد.
در ادامه داخل این پوشه‌ی wwwroot که از پروژه‌ی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no" />
    <title>Blazor WinForms app</title>
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="WinFormsApp.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

<body>
    <div id="app"></div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="">Reload</a>
        <a>🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.webview.js"></script>
</body>

</html>
- ساختار این فایل بسیار شبیه به ساختار فایل برنامه‌های Blazor WASM است؛ با این تفاوت که در انتهای آن از blazor.webview.js کامپوننت webview استفاده می‌شود.
- همچنین در این فایل باید مداخل css.‌های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.

مرحله‌ی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
using System;
using System.Windows.Forms;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using BlazorServerApp.Data;
using BlazorClassLibrary;

namespace WinFormsApp;

public partial class Form1 : Form
{
private readonly AppState _appState = new();

    public Form1()
    {
        var serviceCollection = new ServiceCollection();
        serviceCollection.AddBlazorWebView();
        serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
        serviceCollection.AddSingleton<WeatherForecastService>();

        InitializeComponent();

        blazorWebView1.HostPage = @"wwwroot\index.html";
        blazorWebView1.Services = serviceCollection.BuildServiceProvider();
        blazorWebView1.RootComponents.Add<App>("#app");

        //blazorWebView1.Dock = DockStyle.Fill;
    }
}


نکته‌ی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
System.IO.FileNotFoundException: The system cannot find the file specified. (0x80070002)

در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویس‌های مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین می‌کنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شده‌است. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامه‌ی Blazor هستند.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


اکنون برنامه‌ی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شده‌است و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.


تعامل بین برنامه‌ی WinForm و برنامه‌ی Blazor


می‌خواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامه‌ی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده می‌کنید:
serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
 که چنین محتوایی را دارد:
 namespace BlazorServerApp.Data;

public class AppState
{
   public int Counter { get; set; }
}
این سرویس را به نحو زیر نیز به فایل Program.cs پروژه‌ی Blazor Server اضافه می‌کنیم:
builder.Services.AddSingleton<AppState>();
سپس در فایل Counter.razor آن‌را تزریق کرده و به نحو زیر به ازای هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، مقدار آن‌را اضافه می‌کنیم:
@inject BlazorServerApp.Data.AppState AppState

// ...


@code {

    private void IncrementCount()
    {
       // ...
       AppState.Counter++;
    }
}
با توجه به Singleton بودن آن و هاست برنامه‌ی Blazor توسط WinForms، یک وهله از این سرویس، هم در برنامه‌ی Blazor و هم در برنامه‌ی WinForms قابل دسترسی است. برای نمونه یک دکمه را به فرم برنامه‌ی WinForm اضافه کرده و در روال رویدادگردان کلیک آن، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
private void button1_Click(object sender, EventArgs e)
{
   MessageBox.Show(
     owner: this,
     text: $"Current counter value is: {_appState.Counter}",
     caption: "Counter");
}
در اینجا می‌توان با استفاده از وهله‌ی سرویس به اشتراک گذاشته شده، به مقدار تنظیم شده‌ی در برنامه‌ی Blazor دسترسی یافت.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
مطالب
EF Code First #6

ادامه بررسی Fluent API جهت تعریف نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی

در قسمت‌های قبل با استفاده از متادیتا و data annotations جهت بررسی نحوه نگاشت اطلاعات کلاس‌ها به جداول بانک اطلاعاتی آشنا شدیم. اما این موارد تنها قسمتی از توانایی‌های Fluent API مهیا در EF Code first را ارائه می‌دهند. یکی از دلایل آن هم به محدود بودن توانایی‌های ذاتی Attributes بر می‌گردد. برای مثال حین کار با Attributes امکان استفاده از متغیرها یا lambda expressions و امثال آن وجود ندارد. به علاوه شاید عده‌ای علاقمند نباشند تا کلاس‌های خود را با data annotations شلوغ کنند.

در قسمت دوم این سری، مروری مقدماتی داشتیم بر Fluent API. در آنجا ذکر شد که امکان تعریف نگاشت‌ها به کمک توانایی‌های Fluent API به دو روش زیر میسر است:
الف) می‌توان از متد protected override void OnModelCreating در کلاس مشتق شده از DbContext کار را شروع کرد.
ب) و یا اگر بخواهیم کلاس Context برنامه را شلوغ نکنیم بهتر است به ازای هر کلاس مدل برنامه، یک کلاس mapping مشتق شده از EntityTypeConfiguration را تعریف نمائیم. سپس می‌توان این کلاس‌ها را در متد OnModelCreating یاد شده، توسط متد modelBuilder.Configurations.Add جهت استفاده و اعمال، معرفی کرد.

کلاس‌های مدلی را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، همان کلاس‌های User و Project قسمت سوم هستند و هدف این قسمت بیشتر تطابق Fluent API با اطلاعات ارائه شده در قسمت سوم است؛ برای مثال در اینجا چگونه باید از خاصیتی صرفنظر کرد، مسایل همزمانی را اعمال نمود و امثال آن.
بنابراین یک پروژه جدید کنسول را آغاز نمائید. سپس با کمک NuGet ارجاعات لازم را به اسمبلی‌های EF اضافه نمائید.
در پوشه Models این پروژه، سه کلاس تکمیل شده زیر، از قسمت سوم وجود دارند:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample03.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }

public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
public byte[] RowVersion { set; get; }
public InterestComponent Interests { set; get; }

public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

using System;

namespace EF_Sample03.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
public byte[] RowVesrion { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample03.Models
{
public class InterestComponent
{
public string Interest1 { get; set; }
public string Interest2 { get; set; }
}
}


سپس یک پوشه جدید به نام Mappings را به پروژه اضافه نمائید. به ازای هر کلاس فوق، یک کلاس جدید را جهت تعاریف اطلاعات نگاشت‌ها به کمک Fluent API اضافه خواهیم کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample03.Models;

namespace EF_Sample03.Mappings
{
public class InterestComponentConfig : ComplexTypeConfiguration<InterestComponent>
{
public InterestComponentConfig()
{
this.Property(x => x.Interest1).HasMaxLength(450);
this.Property(x => x.Interest2).HasMaxLength(450);
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample03.Models;

namespace EF_Sample03.Mappings
{
public class ProjectConfig : EntityTypeConfiguration<Project>
{
public ProjectConfig()
{
this.Property(x => x.Description).IsMaxLength();
this.Property(x => x.RowVesrion).IsRowVersion();
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample03.Models;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample03.Mappings
{
public class UserConfig : EntityTypeConfiguration<User>
{
public UserConfig()
{
this.HasKey(x => x.Id);
this.Property(x => x.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
this.ToTable("tblUser", schemaName: "guest");
this.Property(p => p.AddDate).HasColumnName("CreateDate").HasColumnType("date").IsRequired();
this.Property(x => x.Name).HasMaxLength(450);
this.Property(x => x.LastName).IsMaxLength().IsConcurrencyToken();
this.Property(x => x.Email).IsFixedLength().HasMaxLength(255); //nchar(128)
this.Property(x => x.Photo).IsOptional();
this.Property(x => x.RowVersion).IsRowVersion();
this.Ignore(x => x.FullName);
}
}
}

توضیحاتی در مورد کلاس‌های تنظیمات نگاشت‌های خواص به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی

نظم بخشیدن به تعاریف نگاشت‌ها
همانطور که ملاحظه می‌کنید، جهت نظم بیشتر پروژه و شلوغ نشدن متد OnModelCreating کلاس Context برنامه، که در ادامه کدهای آن معرفی خواهد شد، به ازای هر کلاس مدل، یک کلاس تنظیمات نگاشت‌ها را اضافه کرده‌ایم.
کلاس‌های معمولی نگاشت‌ها ازکلاس EntityTypeConfiguration مشتق خواهند شد و جهت تعریف کلاس InterestComponent به عنوان Complex Type، اینبار از کلاس ComplexTypeConfiguration ارث بری شده است.

تعیین طول فیلدها
در کلاس InterestComponentConfig، به کمک متد HasMaxLength، همان کار ویژگی MaxLength را می‌توان شبیه سازی کرد که در نهایت، طول فیلد nvarchar تشکیل شده در بانک اطلاعاتی را مشخص می‌کند. اگر نیاز است این فیلد nvarchar از نوع max باشد، نیازی به تنظیم خاصی نداشته و حالت پیش فرض است یا اینکه می‌توان صریحا از متد IsMaxLength نیز برای معرفی nvarchar max استفاده کرد.

تعیین مسایل همزمانی
در قسمت سوم با ویژگی‌های ConcurrencyCheck و Timestamp آشنا شدیم. در اینجا اگر نوع خاصیت byte array بود و نیاز به تعریف آن به صورت timestamp وجود داشت، می‌توان از متد IsRowVersion استفاده کرد. معادل ویژگی ConcurrencyCheck در اینجا، متد IsConcurrencyToken است.

تعیین کلید اصلی جدول
اگر پیش فرض‌های EF Code first مانند وجود خاصیتی به نام Id یا ClassName+Id رعایت شود، نیازی به کار خاصی نخواهد بود. اما اگر این قراردادها رعایت نشوند،‌ می‌توان از متد HasKey (که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس UserConfig فوق مشاهده می‌کنید)، استفاده کرد.

تعیین فیلدهای تولید شده توسط بانک اطلاعاتی
به کمک متد HasDatabaseGeneratedOption،‌ می‌توان مشخص کرد که آیا یک فیلد Identity است و یا یک فیلد محاسباتی ویژه و یا هیچکدام.

تعیین نام جدول و schema آن
اگر نیاز است از قراردادهای نامگذاری خاصی پیروی شود، ‌می‌توان از متد ToTable جهت تعریف نام جدول متناظر با کلاس جاری استفاده کرد. همچنین در اینجا امکان تعریف schema نیز وجود دارد.

تعیین نام و نوع سفارشی فیلدها
همچنین اگر نام فیلدها نیز باید از قراردادهای دیگری پیروی کنند، می‌توان آن‌ها را به صورت صریح توسط متد HasColumnName معرفی کرد. اگر نیاز است این خاصیت به نوع خاصی در بانک اطلاعاتی نگاشت شود، باید از متد HasColumnType کمک گرفت. برای مثال در اینجا بجای نوع datetime، از نوع ویژه date استفاده شده است.

معرفی فیلدها به صورت nchar بجای nvarchar
برای نمونه اگر قرار است هش کلمه عبور در بانک اطلاعاتی ذخیره شود، چون طول آن ثابت می‌باشد، توصیه شده‌است که بجای nvarchar از nchar برای تعریف آن استفاده شود. برای این منظور تنها کافی است از متد IsFixedLength استفاده شود. در این حالت طول پیش فرض 128 برای فیلد درنظر گرفته خواهد شد. بنابراین اگر نیاز است از طول دیگری استفاده شود، می‌توان همانند سابق از متد HasMaxLength کمک گرفت.
ضمنا این فیلدها همگی یونیکد هستند و با n شروع شده‌اند. اگر می‌خواهید از varchar یا char استفاده کنید، می‌توان از متد IsUnicode با پارامتر false استفاده کرد.

معرفی یک فیلد به صورت null پذیر در سمت بانک اطلاعاتی
استفاده از متد IsOptional، فیلد را در سمت بانک اطلاعاتی به صورت فیلدی با امکان پذیرش مقادیر null معرفی می‌کند.
البته در اینجا به صورت پیش فرض byte arrayها به همین نحو معرفی می‌شوند و تنظیم فوق صرفا جهت ارائه توضیحات بیشتر در نظر گرفته شد.

صرفنظر کردن از خواص محاسباتی در تعاریف نگاشت‌ها
با توجه به اینکه خاصیت FullName به صورت یک خاصیت محاسباتی فقط خواندنی، در کدهای برنامه تعریف شده است، با استفاده از متد Ignore، از نگاشت آن به بانک اطلاعاتی جلوگیری خواهیم کرد.


معرفی کلاس‌های تعاریف نگاشت‌ها به برنامه

استفاده از کلاس‌های Config فوق خودکار نیست و نیاز است توسط متد modelBuilder.Configurations.Add معرفی شوند:

using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample03.Mappings;
using EF_Sample03.Models;

namespace EF_Sample03.DataLayer
{
public class Sample03Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new InterestComponentConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new ProjectConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new UserConfig());

//modelBuilder.ComplexType<InterestComponent>();
//modelBuilder.Ignore<InterestComponent>();

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}

public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample03Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample03Context context)
{
base.Seed(context);
}
}
}

در اینجا کلاس Context برنامه مثال جاری را ملاحظه می‌کنید؛ به همراه کلاس Configuration مهاجرت خودکار که در قسمت‌های قبل بررسی شد.
در متد OnModelCreating نیز می‌توان یک کلاس را از نوع Complex معرفی کرد تا برای آن در بانک اطلاعاتی جدول جداگانه‌ای تعریف نشود. اما باید دقت داشت که اینکار را فقط یکبار می‌توان انجام داد؛ یا توسط کلاس InterestComponentConfig و یا توسط متد modelBuilder.ComplexType. اگر هر دو با هم فراخوانی شوند، EF یک استثناء را صادر خواهد کرد.

و در نهایت، قسمت آغازین برنامه اینبار به شکل زیر خواهد بود که از آغاز کننده MigrateDatabaseToLatestVersion (قسمت چهارم این سری) نیز استفاده کرده است:

using System;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample03.DataLayer;

namespace EF_Sample03
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample03Context, Configuration>());

using (var db = new Sample03Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
if (project1 != null)
{
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}
}

ضمنا رشته اتصالی مورد استفاده تعریف شده در فایل کانفیک برنامه نیز به صورت زیر تعریف شده است:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample03Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
/connectionStrings>


در قسمت‌های بعد مباحث پیشرفته‌تری از تنظیمات نگاشت‌ها را به کمک Fluent API، بررسی خواهیم کرد. برای مثال روابط ارث بری، many-to-many و ... چگونه تعریف می‌شوند.