نظرات مطالب
Senior Developer به چه کسی گفته می شود؟
اکثر این موارد به خاطر داشتن اعتماد به نفس بیش از اندازه است. یا توجه به رزومه شخص، به راحتی می‌توان حدس زد که فرد آیا واقعا در جایگاه Senior Developer است یا نه؟دونستن این مطلب که جایگاه شما در بین برنامه نویسان کجاست از این نظر حائز اهمیت است که تفاوت بین حقوق دریافتی Software Developer و Senior Developer تقریبا زیاد است و قابل چشم پوشی نیست.
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش دوم

Curry and Partial methods

Curry – در ریاضیات و علوم کامپیوتر، currying روشی است برای ترجمه تابعی که آرگومان‌های متعددی می‌گیرد و به صورت ارزیابی دنباله‌ای‌است از توابع که هر کدام یک آرگومان دارند.
برای پیاده سازی آن در #C، از extension methods استفاده می‌کنیم.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< A, Func< B, Func< C, R > > > Curry< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f )
    {
        return a => b => c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از متد بالا:
Func< int, int, int, int > addNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
var f1 = addNumbers.Curry();
Func< int, Func< int, int > > f2 = f1( 3 );
Func< int, int > f3 = f2( 4 );
Console.WriteLine( f3( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:


Partial – در علوم کامپیوتر، قسمتی از یک برنامه (یا قسمتی از یک تابع برنامه) است که اشاره به روند تثبیت تعدادی از آرگومان‌ها به یک تابع و تولید تعداد آرگومان‌های کمتر تابع دیگری را می‌گویند.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< C, R > Partial< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f, A a, B b )
    {
        return c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از تابع بالا:
Func< int, int, int, int > sumNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
Func< int, int > f4 = sumNumbers.Partial( 3, 4 );
Console.WriteLine( f4( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:

WeakReference

یک ارجاع ضعیف به GC اجازه می‌دهد که یک شیء را جمع آوری کند، در عین حالی که برنامه امکان دسترسی به آن را خواهد داشت. در صورتیکه نیاز به شیء‌ای داشته باشید، می‌توانید یک ارجاع قوی را از آن داشته باشید و از جمع آوری آن توسط GC جلوگیری کنید.
var obj = new WeakReferenceTest
            {
                FirstName = "Vahid"
            };
var w = new WeakReference(obj);
obj = null;
GC.Collect();
var weakReferenceTest = w.Target as WeakReferenceTest;
if ( weakReferenceTest != null )
    Console.WriteLine( weakReferenceTest.FirstName );

Lazy<T>

برای ایجاد یک شیء بزرگ، پردازش زیاد منابع و یا اجرای یک وظیفه (task) با پردازش زیاد منابع، به خصوص در زمانیکه ایجاد و یا اجرای این فرآیند در طول عمر یک برنامه، ممکن است هرگز رخ ندهد، از Lazy استفاده می‌شود.
public abstract class ThreadSafeLazyBaseSingleton< T > where T : new()
{
    static readonly Lazy< T > lazy = new Lazy< T >( () => new T() );

    public static T Instance => lazy.Value;
}

BigInteger

نوع داده BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر (immutable type) و نمایانگر یک عدد صحیح بزرگ دلخواه است که مقدار آن در تئوری در هیچ حد و مرز حداقل و حداکثری نیست. این نوع، از دیگر انواع جدایی ناپذیر (integral types) در NET.، که دارای خصوصیت MinValue و  MaxValue هستند، متفاوت است.
var positiveString = "91389681247993671255433422114345532000000";
var negativeString = "-9031583741089631207100208803453423537140000";
var posBigInt = BigInteger.Parse( positiveString );
Console.WriteLine( posBigInt );
var negBigInt = BigInteger.Parse( negativeString );
Console.WriteLine( negBigInt );
نکته: از آنجایی که BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر و بدون حد و مرز حداقل و حداکثر است، برای بعضی از عملیات‌، اگر مقدار آن را بسیار زیاد افزایش دهید خطای OutOfMemoryException رخ می‌دهد (البته من با 1024 بار ضرب متغیر positiveString در خودش هم نتوانستم این پیام خطا را ببینم).
مطالب
Soft Delete در Entity Framework 6
برای حذف نمودن یک رکورد از دیتابیس 2 راه وجود دارد : 1- حذف به صورت فیزیکی 2- حذف به صورت منطقی ( مورد بحث این مطلب )
در حذف رکورد به صورت منطقی، طراحان دیتابیس، فیلدی را با نام‌های متفاوتی همچون Flag , IsDeleted , IsActive , و غیره، در جداول ایجاد می‌نمایند. خوب، این روش مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مثلا شما در هر پرس و جویی که ایجاد می‌نمایید، بایستی این مورد را چک نموده و رکوردهایی را فراخوانی نمایید که فیلد IsDeleted آن برابر با false باشد. و همچنین در زمان حذف رکورد، برنامه نویس بایستی از متد Update به جای حذف فیزیکی استفاده نماید که تمام این موارد حاکی از مشکلات خاص این روش است. 
در این مقاله سعی داریم که مشکلات ذکر شده در بالا را با ایجاد SoftDelete در EF 6 برطرف نماییم .*یکی از پیش نیاز‌های این پست مطالعه ( سری آموزشی EF CodeFirst ) در سایت جاری می‌باشد.
برای شروع، ما نیاز به داشتن یک Attribute برای مشخص ساختن موجودیت هایی داریم که بایستی بر روی آنها SoftDelete فعال گردد. پس برای اینکار کلاسی را به شکل زیر طراحی مینماییم:
using System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm;
public class SoftDeleteAttribute : Attribute
    {
        public string ColumnName { get; set; }
        public SoftDeleteAttribute(string column)
        {
            ColumnName = column;
        }
        public static string GetSoftDeleteColumnName(EdmType type)
        {
            MetadataProperty column = type.MetadataProperties.Where(x => x.Name.EndsWith("customannotation:SoftDeleteColumnName")).SingleOrDefault();
            return column == null ? null : (string)column.Value;
        }
    }
توضیحات کد بالا: در متد سازنده، نام فیلدی را که قرار است بر روی آن SoftDelete به صورت اتوماتیک ایجاد شود، دریافت می‌نماییم و متد GetSoftDeleteColumnName در واقع با استفاده از متادیتاهایی که بر روی فیلد‌ها وجود دارد، فیلدی که انتهای نام آن متادیتای "customannotation:SoftDeleteColumnName" را دارد، انتخاب نموده و برگشت می‌دهد.
سؤال: متادیتای  "customannotation:SoftDeleteColumnName"  از کجا آمد؟ برای پاسخ به این سوال کافیست ادامه‌ی مطلب را کامل مطالعه نمایید.
حال این Attribute برای استفاده در موجودیت‌های ما آمده است. برای استفاده کافیست به روش زیر عمل نمایید .
    [SoftDelete("IsDeleted")]
    public class TblUser 
    {        
        [Key]
        public int TblUserID { get; set; }

        [MaxLength(30)]
        public string Name { get; set; }

        public bool IsDeleted { get; set; }
    }
برای معرفی این قابلیت جدید به EF 6 کافیست در DbContext برنامه در متد OnModelCreating به نحو زیر عمل نماییم.
 protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            var Conv = new AttributeToTableAnnotationConvention<SoftDeleteAttribute, string>(
                "SoftDeleteColumnName",
                (type, attribute) => attribute.Single().ColumnName);
            modelBuilder.Conventions.Add(Conv);

        }
در واقع ما در اینجا به Ef می‌گوییم که یک Annotation جدید، با نام SoftDeleteColumnName به Entity که توسط این Attribute مزین شده است، اضافه نماید و همچنین مقدار این Annotation را نام فیلدی که در متد سازنده SoftDeleteAttribute معرفی گردیده است قرار دهد.
برای اطمینان حاصل کردن از اینکه آیا Annotation جدید به مدل برنامه اضافه شده است یا نه کافیست بر روی فایل cs کانتکست DbContext، کلیک راست نموده و در منوی نمایش داده شده گزینه‌ی EntityFramework و سپس گزینه View Entity Data Model را انتخاب نمایید . مانند تصویر زیر:

در پنجره باز شده به قسمت سوم یعنی <StorageModels> مراجعه نمایید و بایستی گزینه زیر را مشاهده نمایید .

 <EntityType Name="TblUser" customannotation:SoftDeleteColumnName="IsDeleted">

تا اینجای کار ما توانستیم یک Annotation جدید را به Ef اضافه نماییم .

در مرحله بعد بایستی به Ef دستور دهیم که در تولید Query بر روی این Entity، این مورد را نیز لحاظ کند.

برای این کار کلاسی را ایجاد می‌نماییم که از اینترفیس IDbCommandTreeInterceptor ارث بری می‌نماید. مانند کد زیر :

public class SoftDeleteInterceptor : IDbCommandTreeInterceptor
    {
        public void TreeCreated(DbCommandTreeInterceptionContext interceptionContext)
        {
            if (interceptionContext.OriginalResult.DataSpace == System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm.DataSpace.SSpace)
            {
                var QueryCommand = interceptionContext.Result as DbQueryCommandTree;
                if (QueryCommand != null)
                {
                    var newQuery = QueryCommand.Query.Accept(new SoftDeleteQueryVisitor());
                    interceptionContext.Result = new DbQueryCommandTree(QueryCommand.MetadataWorkspace, QueryCommand.DataSpace, newQuery);
                }
            }
       }
}

در ابتدا تشخیص داده می‌شود که نوع خروجی Query آیا از نوع Storage Model است . ( برای توضیحات بیشتر ) سپس پرس و جوی تولید شده را با استفاده از الگوی visitor تغییر داده و Query جدید را تولید نموده و در انتها Query جدیدی را به جای Query قبلی جایگزین می‌نماییم.

در اینجا ما نیاز به داشتن کلاس  SoftDeleteQueryVisitor  برای تغییر دادن Query و اضافه نمودن IsDeleted <>1 به Query می‌باشیم.

یک کلاس دیگری با نام  SoftDeleteQueryVisitor  به شکل زیر  به برنامه اضافه می‌نماییم.

  public class SoftDeleteQueryVisitor : DefaultExpressionVisitor
    {
        public override DbExpression Visit(DbScanExpression expression)
        {
            var column = SoftDeleteAttribute.GetSoftDeleteColumnName(expression.Target.ElementType);
            if (column!=null)
            {
                var Binding = DbExpressionBuilder.Bind(expression);
                return DbExpressionBuilder.Filter(Binding, DbExpressionBuilder.NotEqual(DbExpressionBuilder.Property(DbExpressionBuilder.Variable(Binding.VariableType, Binding.VariableName), column), DbExpression.FromBoolean(true)));
            }
            else
            {
                return base.Visit(expression);
            }
        }
    }
در متد Visit تشخیص داده می‌شود که آیا Query ساخته شده دارای customannotation:SoftDeleteColumnName است؟ چنانچه این Annotation را دارا باشد، نام فیلدی را که بالای Entity ذکر شده است، بازگشت می‌دهد و در خط بعدی، نام این فیلد را با مقدار مخالف True به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در نهایت برای اینکه EF تشخیص دهد که یک‌چنین Interceptor ایی وجود دارد، بایستی در کلاس DbContextConfig، کلاس SoftDeleteInterceptor را اضافه نماییم؛ همانند کد زیر:

 public class DbContextConfig : DbConfiguration
    {
        public DbContextConfig()
        {
             AddInterceptor(new SoftDeleteInterceptor());
        }
    }

تا اینجا در تمام Query‌های تولید شده بر روی Entity که با خاصیت SoftDelete مزین شده است، مقدار IsDeleted <> 1 را به صورت اتوماتیک اعمال می‌نماید. حتی به صورت هوشمند چنانچه این موجودیت در یک Join استفاده شده باشد این شرط را قبل از Join به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در مقاله بعدی در مورد تغییر کد Remove به کد Update توضیح داده خواهد شد.


برای مطالعه بیشتر

Entity Framework: Building Applications with Entity Framework 6

مطالب
تهیه قالب برای ارسال ایمیل‌ها در ASP.NET Core توسط Razor Viewها
برای ارسال متن ایمیل‌ها، یا می‌توان یک سری رشته را با هم جمع زد و ارسال کرد و یا یک View را به همراه ViewModel آن، طراحی و سپس این View را تبدیل به یک رشته کرد. روش دوم هم قابلیت طراحی بهتری دارد و هم نگهداری و توسعه‌ی آن ساده‌تر است. در ادامه روش تبدیل Razor Viewهای ASP.NET Core را به یک رشته، بررسی می‌کنیم.


تهیه سرویسی برای رندر کردن Razor Viewها به صورت یک رشته

در ادامه کدهای کامل سرویسی را که توسط RazorViewEngine کار رندر کردن یک View و تبدیل آن‌را به رشته انجام می‌دهد، ملاحظه می‌کنید:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using System;
 
namespace WebToolkit
{
    public static class RazorViewToStringRendererExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddRazorViewRenderer(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
            services.AddScoped<IViewRendererService, ViewRendererService>();
            return services;
        }
    }
 
    public interface IViewRendererService
    {
        Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath);
        Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model);
    }
 
    /// <summary>
    /// Modified version of: https://github.com/aspnet/Entropy/blob/dev/samples/Mvc.RenderViewToString/RazorViewToStringRenderer.cs
    /// </summary>
    public class ViewRendererService : IViewRendererService
    {
        private readonly IRazorViewEngine _viewEngine;
        private readonly ITempDataProvider _tempDataProvider;
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
 
        public ViewRendererService(
                    IRazorViewEngine viewEngine,
                    ITempDataProvider tempDataProvider,
                    IServiceProvider serviceProvider,
                    IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _viewEngine = viewEngine;
            _tempDataProvider = tempDataProvider;
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }
 
        public Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath)
        {
            return RenderViewToStringAsync(viewNameOrPath, string.Empty);
        }
 
        public async Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model)
        {
            var actionContext = getActionContext();
 
            var viewEngineResult = _viewEngine.FindView(actionContext, viewNameOrPath, isMainPage: false);
            if (!viewEngineResult.Success)
            {
                viewEngineResult = _viewEngine.GetView("~/", viewNameOrPath, isMainPage: false);
                if (!viewEngineResult.Success)
                {
                    throw new FileNotFoundException($"Couldn't find '{viewNameOrPath}'");
                }
            }
 
            var view = viewEngineResult.View;
            using (var output = new StringWriter())
            {
                var viewDataDictionary = new ViewDataDictionary<TModel>(new EmptyModelMetadataProvider(), new ModelStateDictionary())
                {
                    Model = model
                };
 
                var viewContext = new ViewContext(
                    actionContext,
                    view,
                    viewDataDictionary,
                    new TempDataDictionary(actionContext.HttpContext, _tempDataProvider),
                    output,
                    new HtmlHelperOptions());
                await view.RenderAsync(viewContext).ConfigureAwait(false);
                return output.ToString();
            }
        }
 
        private ActionContext getActionContext()
        {
            var httpContext = _httpContextAccessor?.HttpContext;
            if (httpContext != null)
            {
                return new ActionContext(httpContext, httpContext.GetRouteData(), new ActionDescriptor());
            }
 
            httpContext = new DefaultHttpContext { RequestServices = _serviceProvider };
            return new ActionContext(httpContext, new RouteData(), new ActionDescriptor());
        }
    }
}
توضیحات:
اصل این کد متعلق است به مایکروسافت در اینجا. اما در کدهای فوق سه قسمت آن بهبود یافته‌است:
الف) به سازنده‌ی کلاس، سرویس IHttpContextAccessor نیز تزریق شده‌است تا بتوان به HttpContext و اطلاعات آن دسترسی یافت. حالت پیش فرض آن، استفاده از new DefaultHttpContext است. در این حالت اگر در قالب‌های ایمیل‌های خود از Url.Action استفاده کنید، استثنای index out of range مربوط به یافت نشدن مسیریابی‌ها را دریافت خواهید کرد. علت اینجا است که new DefaultHttpContext حاوی اطلاعات مسیریابی درخواست جاری سیستم نیست. به همین جهت توسط IHttpContextAccessor در متد getActionContext، کار مقدار دهی قسمت مسیریابی صورت گرفته‌است.
ب) در کدهای مثال اصلی، فقط viewEngine.FindView ذکر شده‌است. این متد حالت‌های یافتن Viewهایی را به صورت FolderName/ViewName، پشتیبانی می‌کند. اگر بخواهیم یک مسیر کامل را مانند "Areas/Identity/Views/EmailTemplates/_RegisterEmailConfirmation.cshtml/~" ذکر کنیم، کار نمی‌کند. به همین جهت در ادامه، بررسی viewEngine.GetView نیز اضافه شده‌است تا این نقصان را پوشش دهد.
ج) یک overload اضافه‌تر هم جهت رندر یک View بدون مدل نیز به آن اضافه شده‌است.


روش استفاده‌ی از سرویس ViewRenderer

اسمبلی که این سرویس در آن تعریف می‌شود باید دارای وابستگی‌های ذیل باشد:
{ 
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor": "1.1.0"
    }
}
سپس در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، سرویس‌های مورد نیاز را اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddRazorViewRenderer();
}
کار متد AddRazorViewRenderer، افزودن سرویس‌های IViewRendererService و همچنین IHttpContextAccessor است.
پس از ثبت سرویس‌های مورد نیاز، اکنون می‌توان سرویس IViewRendererService را به سازنده‌ی کنترلرها و یا کلاس‌های برنامه تزریق و از متدهای RenderViewToStringAsync آن استفاده کرد:
public class RenderController : Controller
{
    private readonly IViewRendererService _viewRenderService;
    public RenderController(IViewRendererService viewRenderService)
    {
        _viewRenderService = viewRenderService;
    }
 
    public async Task<IActionResult> RenderInviteView()
    {
        var viewModel = new InviteViewModel
        {
            UserId = "1",
            UserName = "Vahid"
        };
        var emailBody = await _viewRenderService.RenderViewToStringAsync("EmailTemplates/Invite", viewModel).ConfigureAwait(false);
        //todo: send emailBody
        return Content(emailBody);
    }
}
برای مثال در اینجا در قالب Invite (یا فایل invite.cshtml) واقع در پوشه‌ی EmailTemplates، جهت ساخت متن ایمیل استفاده شده‌است.


چند نکته‌ی تکمیلی در مورد قالب‌های ایمیل

- پیش فرض این سرویس، یافتن Viewها در پوشه‌ی Views است؛ مانند: Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml
مگر اینکه مسیر آن‌را به صورت کامل توسط filename.cshtml/.../~ ذکر کنید و در این حالت ذکر پسوند فایل الزامی است.
- ایمیل‌ها می‌توانند دارای Layout هم باشند. برای مثال فایل Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta http-equiv="Content-Language" content="fa" />
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <style type='text/css'>
     .main {
            font-size: 9pt;
            font-family: Tahoma;
     }
    </style>
</head>
<body bgcolor="whitesmoke" style="font-size: 9pt; font-family: Tahoma; background-color: whitesmoke; direction: rtl;">
   <div class="main">@RenderBody()</div>
</body>
</html>
در اینجا RenderBody@ را مشاهده می‌کنید که محل رندر شدن ایمیل‌های برنامه است.
به علاوه در اینجا جهت ارسال ایمیل‌ها باید هر نوع شیوه نامه‌ای، به صورت صریح قید شود (inline css) و نباید فایل css ایی را لینک کنید.
- پس از اینکه فایل layout خاص ارسال ایمیل‌های خودتان را طراحی کردید، اکنون قالب یکی از ایمیل‌های برنامه، یک چنین فرمتی را پیدا می‌کند که Layout در ابتدای آن ذکر شده‌است:
 @using Sample.ViewModels
@model RegisterEmailConfirmationViewModel
@{
Layout = "~/Views/EmailTemplates/_EmailsLayout.cshtml";
}
با سلام
<br />
 اکانت شما با مشخصات ذیل ایجاد گردید:
....
- حتما تولید لینک‌ها را به صورت مطلق و نه نسبی انجام دهید. اینکار توسط قید صریح protocol صورت می‌گیرد:
 <a style="direction:ltr" href="@Url.Action("Index", "Home", values: new { area = "" }, protocol: this.Context.Request.Scheme)">@Model.EmailSignature</a>
مطالب
دسته بندی سطر های جدول
فرض کنید میخواهیم سطرهای جدول را 6 تا 6 تا سوا کنیم و به هر کدام یک عددی انتساب دهیم و هر قسم تولید شده را نیز 2 تا 2 تا سوا کنیم و بهش عدد انتساب دهیم.
به تصویر زیر توجه بفرمایید. ابتدا داده‌ها به دو دسته ششتایی تقسیم شدن(ستون ntl)، سپس هر کدام از این دسته‌ها نیز به سه دسته دوتایی تقسیم شدن(ستون  grp) هدف ما تولید دو ستون ntl و grp توسط query می‌باشد.


برای بدست آوردن مقادیر دو ستون مذکور روش‌های متنوعی وجود دارد که برخی از آنها را در انیجا پوشش میدم.
قبل از هر چیزی ابتدا جدول را ایجاد و 12 سطر زیر را در آن انتشار دهید:
CREATE TABLE T (nbr INT NOT NULL);
INSERT T VALUES (1), (2), (3), (4), (5), (6), 
                (7), (8), (9), (10), (11), (12);

روش اول:
این روش، تعمیم پذیری و پویایی ندارد و برای هر سناریویی مناسب نخواهد بود. ولی از آنجایی که دیدم کوئری زیر میتواند یک نمونه از کاربرد Ntile باشه آن را مطرح کردم.
SELECT nbr, ntl, NTILE(3) OVER(PARTITION BY ntl ORDER BY nbr) AS grp
FROM (
         SELECT nbr, NTILE(2) OVER(ORDER BY nbr) ntl
         FROM T
     ) AS D;
تابع ntile داخلی سطرهای جدول را به دو قسم تقسیم می‌کند و برای قسم اول عدد 1 و برای قسم دوم عدد 2 را در نظر می‌گیرد.
تابع ntile بیرونی بر اساس دو عدد 1و 2 گروه بندی انجام داده و هر گروه را به 3 قسمت تقسیم می‌کند. قسمت اول 1، دوم 2 و سوم 3 خواهد بود.
لازم به ذکر است که باید خارج قسمت تقسیم تعدادسطرها بر عدد ntile یک عدد صحیح باشد تا خروجی مناسب داشته باشیم. و همچنین بایستی بدانیم که تعداد سطرهای جدول چنتاست تا آن را به گونه ای تقسیم کنیم که خارج قسمت برابر شود با عدد مورد نظر ما یعنی 6.

روش دوم:
در این روش بر خلاف روش قبل که همه چیز توسط تابع بدست می‌آمد باید خودمان دست به کار شویم و فرمولی را بدست آوریم که نتیجه مورد نظر را تولید کند.
برای حل این مساله ابتدا باید سطرهای جدول را 6 تا 6 تا سوا کنیم و عناصر هر دسته را شماره گذاری کنیم (از 1 تا 6 بر اساس ترتیب مقدار nbr) سپس با کمک سایر فرمول‌ها دسته‌ها را دوتا دوتا شماره گذاری میکنیم.

به تصویر زیر توجه بفرمایید:

در کادر نارنجی رنگ همانطور که اشاره شد ما سطرهای شمارگذاری شده ای داریم که در رنج 1 تا 6 هستند. و در کادر بنفش ستون مورد نظر ما قرار دارد. ستون بنفش با کمک ستون نارنجی بدست آمده است.
اگر تقسیم صحیح را div و باقیمانده صحیح را mod بگیریم فرول‌های مورد نظر به این شرح خواهد بود:

طبق کوئری زیر ستون نارنجی(rnk1/rnk2) را به دو طریق می‌توان ایجاد نمود و ستون بنفش(grp1/grp2) را نیز به دو طریق میتوان ایجاد نمود.
SELECT nbr, rnk1, rnk2,
       (rnk1 + 1) / 2 AS grp2,
       (rnk1 - 1) / 2 + 1 AS grp2
FROM
(
SELECT nbr, 
       ROW_NUMBER() OVER(PARTITION BY (nbr + 5) / 6 ORDER BY nbr) rnk1,
       (nbr - 1) % 6 + 1 AS rnk2
FROM t
)d

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
تنظیم minheight برای سطرهای جدول
مزیت این پروژه خودکار بودن تنظیم ارتفاع یک سطر بر اساس میزان محتوای وارد شده است. چیزی که در ابزارهای گزارشگیری دیگر عموما وجود ندارد.
مطالب
فعال سازی سطح دوم کش در Fluent NHibernate

سطح اول کش در NHibernate در یک تراکنش معنا پیدا می‌کند (+)؛ اما نتایج حاصل از اعمال سطح دوم (+) آن، در اختیار تمام تراکنش‌های جاری برنامه خواهند بود. در ادامه قصد داریم نحوه فعال سازی سطح دوم کش NHibernate را توسط Fluent NHibernate بررسی کنیم.

الف) دریافت کش پروایدر
برای این منظور به صفحه اصلی آن در سایت سورس فورج مراجعه نمائید(+). اگر به علت تحریم‌ها امکان دریافت فایل‌های مرتبط را نداشتید از این برنامه استفاده کنید(+). پس از دریافت، می‌خواهیم نحوه فعال سازی NHibernate.Caches.SysCache.dll را بررسی کنیم (این اسمبلی، در برنامه‌های وب و دسکتاپ بدون مشکل کار می‌کند).

ب) اعمال به قسمت تعاریف اولیه
پس از دریافت اسمبلی NHibernate.Caches.SysCache.dll و افزودن ارجاعی به آن، اکنون نوبت به معرفی آن به تنظیمات Fluent NHibernate‌ می‌باشد. این‌کار هم بسیار ساده است:
...
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey(...))
.Cache(x => x.UseQueryCache()
.UseMinimalPuts()
.ProviderClass<NHibernate.Caches.SysCache.SysCacheProvider>())
...

ج) تعریف نوع کش در هنگام ایجاد نگاشت‌ها
اگر از ClassMap‌ها برای تعریف نگاشت‌ها استفاده می‌کنید، در انتهای تعاریف یک سطر Cache.ReadWrite را اضافه کنید.
اگر از AutoMapping استفاده می‌کنید، نیاز است تا با استفاده از IAutoMappingOverride (+) سطر یاد شده اضافه گردد؛ برای مثال:
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace NH3Test.MappingDefinitions.Domain
{
public class AccountOverrides : IAutoMappingOverride<Account>
{
public void Override(FluentNHibernate.Automapping.AutoMapping<Account> mapping)
{
mapping.Cache.ReadWrite();
}
}
}
تعریف یک سطر فوق هم مهم است؛ زیرا در غیراینصورت فقط primary key حاصل از بار اول فراخوانی کوئری‌های مرتبط کش می‌شوند؛ نه نتیجه عملیات. هرچند این مورد هم یک قدم مثبت به شمار می‌رود از این لحاظ که برای مثال تهیه نتایج کوئری بر روی فیلدی که ایندکس بر روی آن تعریف نشده است همیشه از حالت تهیه کوئری بر روی فیلد دارای ایندکس کندتر است. اما هدف ما در اینجا این است که پس از بار اول فراخوانی کوئری، بار‌های دوم و بعدی دیگر کوئری خاصی را به بانک اطلاعاتی ارسال نکرده و نتایج از کش خوانده شوند (جهت استفاده عموم کاربران در کلیه تراکنش‌های جاری برنامه).

د) اعمال متد Cacheable به کوئر‌ی‌ها
سه مرحله قبل نحوه برپایی مقدماتی سطح دوم کش را بیان می‌کنند و تنها یکبار نیاز است انجام شوند. در ادامه هر جایی که نیاز داشتیم نتایج کوئری مورد نظر کش شوند (و باید دقت داشت که این کش شدن سطح دوم به معنی در دسترس بودن نتایج آن جهت تمام کاربران برنامه در تمام تراکنش‌های جاری برنامه هستند؛ برای مثال نتایج آمار سایت که دسترسی عمومی دارد) تنها کافی است متد Cacheable را به کوئری مورد نظر اضافه کرد؛ برای مثال:
var data = session.QueryOver<Account>()
.Where(s => s.Name == "name")
.Cacheable()
.List();

ه) چگونه صحت اعمال سطح دوم کش را بررسی کنیم؟
برای بررسی این امر باید به خروجی SQL نهایی مراجعه کرد (+). سه تراکنش مجزا را تعریف کنید. در تراکنش اول یک insert ساده، در تراکنش دوم کوئری از اطلاعات قبل (به همراه اعمال متد Cacheable) و در تراکنش سوم مجددا همان کوئری تراکنش دوم را (به همراه اعمال متد Cacheable) تکرار کنید. حاصل کار تنها باید دو عبارت SQL باشند. یک مورد جهت insert و یک مورد هم select . در تراکنش سوم، از نتایج کش شده تراکنش دوم استفاده خواهد شد؛ به همین جهت دیگری کوئری سومی به بانک اطلاعاتی ارسال نخواهد شد.
اگر اعمال مورد (ج) فوق را فراموش کنید، سه کوئری را مشاهده خواهید کرد، اما کوئری سوم با کوئری دوم اندکی متفاوت خواهد بود و بهینه‌تر؛ چون به صورت هوشمند بر اساس جستجوی بر روی primary key تغییر کرده است (صرفنظر از اینکه قسمت where کوئری شما چیست).

مطالب
چقدر سی‌شارپ را می‌شناسیم؟!
هر چند که #C به عنوان یک زبان ساده برای درک و یادگیری شناخته میشود، گاهی رفتاری غیرمنتظره را حتی برای توسعه دهنده‌های با تجربه خواهد داشت. در این نوشته مروری بر بعضی از این رفتارها و توضیح دلایل پشت آن خواهیم کرد.

Value 

اگر مقدار null مدیریت نشود، میتواند باعث ایجاد نتایج نامطلوب، یا باعث از کار افتادن برنامه شود. شئ null به خودی خود مخرب نیست؛ اما اگر بخواهیم به یکی از متدها یا خاصیت‌های آن دسترسی داشته باشیم، با استثنای معروف NullReferenceException روبرو می‌شویم. برای در امان ماندن، باید همیشه اطمینان داشته باشیم که پیش از استفاده از امکانات شئ، ارجاع آن null نباشد. در قطعه کد زیر برخی از رفتارهای null value آورده شده:
// Behavior 1 
object obj = null;
bool objValueEqual = obj.Equals(null);

// Behavior 2 
object obj = null;
Type objType = obj.GetType();

// Behavior 3
string str = (string)null;
bool strType = str is string;

// Behavior 4
int num = 5;
Nullable<int> nullableNum = 5;
bool typeEqual = num.GetType() == nullableNum.GetType();

// Behavior 5
Type inType = typeof(int);
Type nullableIntType = typeof(Nullable<int>);
bool typeEqual = inType == nullableIntType;
  • در رفتار اول هرچند که متد Equals از شی null در دسترس است و با مقدار null مقایسه شده اما در زمان اجرا پیغام خطای NullReferenceException را خواهیم داشت. 
  • در رفتار دوم هم پیغام خطا را خواهیم داشت. شئ با مقدار null، در زمان اجرا هیچ نوعی را برنمیگرداند. 
  • در رفتار سوم هر چند که مقدار null صریحا به رشته تبدیل شده و برای چاپ متغیر str پیام خطایی را نخواهیم داشت، اما متغیر strType در خروجی، false خواهد بود. همانطور که در رفتار دوم گفته شد، شیء با مقدار null هیچ نوعی را برنمیگرداند. 
  • خروجی رفتار چهارم true خواهد بود. به این صورت که هر دو از نوع System.int32 خواهند بود.
  • در رفتار پنجم اگر از نوع‌ها، خروجی جداگانه بگیریم، خواهیم دیدکه نوع int از System.int32 و <Nullable<int از نوع System.Nullable`1[System.Int32] میباشند، در نتیجه خروجی false است. اشیای nullable بعد از اینکه مقداری مشخص را دریافت کردند، به صورت یک شیء غیر nullable رفتار خواهند کرد.

مدیریت مقادیر null در سربارگذاری متدها   

        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine(Method(null));
            Console.ReadLine();
        }
        private static string Method(object obj)
        {
            return "Object parameter";
        }
        private static string Method(string str)
        {
            return "String parameter";
        }
در قطعه کد بالا، فراخوانی متد سربارگذاری شده با مقدار ورودی null، باعث اجرای متدی میشود که پارامتر ورودی آن از نوع رشته است. تا زمانیکه یکی از پارامترها بتواند به دیگری تبدیل شود، برنامه بدون خطا کامپایل خواهد شد. اما اگر هیچ تبدیل نوعی بین پارامترها وجود نداشته باشد، کد کامپایل نخواهد شد. بین متدهای سربارگذاری شده، متدی که نوع پارامتر آن مشخص‌تر است، فراخوانی میشود. برای اینکه متد خاصی را مجبور به اجرا کنیم، باید مقدار null را پیش از ارسال، به نوع پارامتر آن متد تبدیل کنید.(object)null

رفتارهای ()Math.Round

var rounded = Math.Round(1.5); // 2
var rounded = Math.Round(2.5); // 2

var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.ToEven); // 2
var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.AwayFromZero); // 3

var value = 1.4f;
var rounded = Math.Round(value + 0.1f); // 1
متد Round از کلاس Math، ورودی را که عددی اعشاری است، گرد میکند. اگر مقدار اعشار کمتر از ۰.۵ باشد، به سمت پایین و اگر بیشتر از ۰.۵ باشد، به سمت بالا گرد میشود. اما اگر ورودی دقیقا مقدار اعشاری ۰.۵ را داشته باشد چطور؟ متد Round به صورت پیش‌فرض ورودی  را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند، به این دلیل خط‌های ۱ و ۲ از قطعه کد بالا، خروجی یکسان ۲ را خواهند داشت. این متد آرگومان دومی هم دارد که دو حالت MidpointRounding.ToEven و MidpointRounding.AwayFromZero را می‌توان برای آن مشخص کرد. ToEven همان رفتار پیش‌فرض متد است که ورودی را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند و از حالت AwayFromZero میشود برای گرد کردن ورودی به عدد بزرگتر استفاده کرد (خط ۵). 
در خط ۸ یک حالت خاص دیگر نیز داریم. انتظار میرود که خروجی، به نزدیکترین عدد زوج گرد شود و نتیجه ۲ باشد؛ مثل خط ۱، اما خروجی ۱ خواهد بود. وقتی ورودی‌ها را از نوع float در نظر بگیریم، مقدار 0.1f کمی کمتر از ۰.۱ خواهد بود و نتیجه محاسبه کمی کمتر از ۱.۵. برای پرهیز از این مسئله بهتر است ورودی متد Round را از نوع decimal در نظر بگیریم.
 

مقدار دهی اولیه کلاسها 

پیشنهاد میشود برای جلوگیری از وقوع استثناءها از مقدار دهی اولیه کلاسها در سازنده کلاس، بخصوص اگر سازنده استاتیک داشته باشیم، پرهیز کنیم. ترتیب مقدار دهی اولیه زمانیکه از یک کلاس یه وهله ساخته میشود، به قرار زیر است:
  • فیلدهای استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
  • سازنده استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
  • فیلدهایی از کلاس که در نمونه ساخته شده در دسترس قرار میگیرند.
  • سازنده کلاس که در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس در دسترس قرار میگیرد.
در قطعه کد زیر اگر نمونه‌ای از کلاس FailingClass ساخته شود، انتظار میرود که خطای InvalidOperationException صادر شود؛ اما برنامه با خطای TypeInitializationException متوقف میشود. در واقع در زمان اجرا به صورت خودکار خطای TypeInitializationException، خطای InvalidOperationException را پوشش میدهد. اگر بجای  InvalidOperationException یک دستور ساده WriteLine داشته باشیم، سازنده کلاس FailingClass مجال کامل شدن را خواهد داشت. اما با خطایی که داخل سازنده صادر کرده‌ایم، سازنده کلاس بدون اینکه به طور کامل به پایان برسد، متوقف خواهد شد. 
    public static class Config
    {
        public static bool ThrowException { get; set; } = true;
    }

    public class FailingClass
    {
        static FailingClass()
        {
            if (Config.ThrowException)
            {
                throw new InvalidOperationException();
            }
        }
    }
حال که میدانیم خطای اصلی که در این مواقع صادر میشود چیست، شاید بخواهیم به روش زیر آن را مدیریت کنیم.
try
{
   var failedInstance = new FailingClass();
}
catch (TypeInitializationException) { }

Config.ThrowException = false;
var instance = new FailingClass();
اگر قطعه کد بالا را بدون بخش try  اجرا کنیم، برنامه ابتدا صدور خطا را false میکند و بدون مشکل از کلاس نمونه‌ای ساخته میشود. اما اگر بخش try را داشته باشیم، هر چند که خطا در بخش try گرفته میشود و تنظیم صدور خطا false است، باز هم در خط آخر و در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس، پیام خطای TypeInitializationException خواهیم داشت. علت آن است که سازنده استاتیک کلاس فقط یک بار فراخوانی میشود و اگر در این فراخوانی خطایی رخ دهد، این خطا در اثر ایجاد سایر نمونه‌ها و یا استفاده مستقیم از کلاس، مجددا صادر خواهد شد. در نتیجه این کلاس تا زمانیکه پردازش آن در جریان است، غیرقابل استفاده خواهد بود. یک مثال دیگر از ترتیب فراخوانی‌ها را بررسی میکنیم.
public class BaseClass
{
    {
        public BaseClass()
        {
            VirtualMethod(1);
        }
        public virtual int VirtualMethod(int dividend)
        {
            return dividend / 1;
        }
    }

    public class DerivedClass : BaseClass
    {
        int divisor;
        public DerivedClass()
        {
            divisor = 1;
        }
        public override int VirtualMethod(int dividend)
        {
            return base.VirtualMethod(dividend / divisor);
        }
    }
در قطعه کد بالا هر چند که همه چیز درست به نظر میرسد، اما اگر از کلاس DerivedClass نمونه‌ای ساخته شود، با پیام خطای DivideByZeroException مواجه میشویم. علت این مشکل ترتیب مقدار دهی اولیه در کلاسهای فرزند است. ابتدا فیلدهای کلاس فرزند مقدار دهی میشوند و بعد فیلدهای کلاس پایه، بعد سازنده کلاس پایه فراخوانی میشود و پس از آن سازنده کلاس فرزند. ترتیب فراخوانی‌ها به همین جا محدود نمیشود. 
در مثال بالا متد VirtualMethod که در سازنده کلاس پایه فراخوانی شده، پیش از این که کد داخل خود را اجرا کند، متد VirtualMethod را در کلاس فرزند، فراخوانی میکند و کلاس فرزند مجالی را برای مقدار دهی متغیر divisor، در سازنده خود نخواهد داشت. در نتیجه مقدار این متغیر در متد VirtualMethod صفر خواهد ماند و باعث صدور استثناء میشود. برای پرهیز از چنین مشکلاتی بهتر است فیلدهای یک کلاس به صورت مستقیم مقدار دهی اولیه بشوند. مقدار دهی اولیه و یا فراخوانی متدهای virtual در سازنده کلاس‌ها میتواند باعث بروز رفتارهای پیش بینی نشده‌ای شوند.

چند ریختی 

 چند ریختی قابلیتی است برای کلاسهای متفاوت تا بتوانند یک اینترفیس مشابه را به صورت‌های مختلفی پیاده‌سازی کنند. اما قطعه کد زیر قاعده چند ریختی را نقض میکند. 
 class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var instance = new DerivedClass();
            var result = instance.Method();
            result = ((BaseClass)instance).Method();
            Console.WriteLine(instance + " -> " + result); // Derived Class ...  -> Method in BaseClass
            Console.ReadLine();

        }
    }

    public class BaseClass
    {
        public virtual string Method()
        {
            return "Method in BaseClass";
        }
    }

    public class DerivedClass : BaseClass
    {
        public override string ToString()
        {
            return "Derived Class ... ";
        }

        public new string Method()
        {
            return "Method in DerivedClass";
        }
    }
در خروجی کنسول هرچند که Instance همچنان وهله‌ای از DerivedClass است اما به دلیل تبدیل در خط ۷، Method کلاس DerivedClass به وسیله کلاس پایه پنهان شده و Method کلاس پایه فراخوانی میشود. در قطعه کد زیر حالت مشابه‌ای را که در بالا داشتیم، برای interface‌ها دیده میشود.
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var instance = new DerivedClass();
            var result = instance.Method(); // -> Method in DerivedClass
            result = ((IInterface)instance).Method(); // -> Method belonging to IInterface
            Console.WriteLine(result);
            Console.ReadLine();
        }
    }

    public interface IInterface
    {
        string Method();
    }

    public class DerivedClass : IInterface
    {
        public string Method()
        {
            return "Method in DerivedClass";
        }
        string IInterface.Method()
        {
            return "Method belonging to IInterface";
        }
}
هرچند که به نظر میرسد دلیلی برای استفاده از روشهای گفته شده وجود ندارد، اما اگر بخواهیم بیش از یک پیاده‌سازی را برای یک متد در یک کلاس داشته باشیم، میتواند مورد توجه قرار گیرد. بخصوص اگر نیاز باشد که پیاده‌سازی دوم خودش به طور مستقلی در کلاسی دیگر استفاده شود.

Iterators 

Iterator‌ها (تکرار شونده‌ها) ساختارهایی هستند که برای حرکت در عناصر یک collection استفاده میشوند. عموما از دستور foreach استفاده و نوع جنریک <IEnumerable<T را نمایندگی میکنند. هر چند که استفاده از آنها ساده است، اما اگر کارکرد داخلی iteratorها را درک نکنیم ممکن است به دام استفاده نادرست از آنها گرفتار شویم. در قطعه کد زیر کلاس Test صدا زده میشود و مقادیر یک تا پنج به صورت یک IEnumerable از داخل بلوک using بازگشت داده میشود. 
private IEnumerable<int> GetEnumerable(StringBuilder log)
{
     using (var test = new Test(log))
      {
          return Enumerable.Range(1, 5);
      }
}

فرض کنیم کلاس Test اینترفیس IDisposable را پیاده‌سازی کرده و در سازنده و متد Dispose خود پیامهایی را به log اضافه کند. در مثالهای واقعی، کلاس Testمیتواند اتصالی به پایگاه داده باشد و رکوردهای خوانده شده، بازگشت داده شوند. توسط حلقه زیر مقدار خروجی تابع را چاپ میکنیم.
var log = new StringBuilder();
            
foreach (var number in GetEnumerable(log))
{
     log.AppendLine($"{number}");
}
انتظار میرود که خروجی به این صورت باشد که ابتدا رشته Created (از سازنده کلاس Test) چاپ شود بعد اعداد یک تا پنج و در نهایت رشته Disposed (از متد Dispose کلاس Test). به عبارتی در ابتدای کار، بلوک using، سازنده کلاس را فراخوانی کند و بعد از اینکه بلوک به پایان کارش رسید متد Dispose کلاس فراخوانی شود. اما در واقع خروجی به صورت زیر خواهد بود. 
Created
Disposed
1
2
3
4
5
این تفاوت در دنیای واقعی مهم است؛ به اینصورت که مثلا اتصال به پایگاه داده قبل از اینکه داده‌ها خوانده شوند، بسته میشود و قطعه کد به درستی عمل نخواهد کرد. تنها راه حل، پیمایش در collection داخل using و بازگشت هر مقدار به صورت مجزا است، که در زیر آمده است.
 using (var test = new Test(log))
 {
     foreach (var i in Enumerable.Range(1,5))
     {
         yield return i;
     }
 }
فقط در این صورت است که کلاس Test بعد از اتمام کار حلقه و در زمان درست به پایان میرسد. توسط کلمه کلیدی yield و برای متدی که خروجی قابل پیمایش داشته باشد میتوان چندین مقدار را بازگشت داد. ترتیب اجرای دستورات در قطعه کد بالا به این صورت است که ابتدا نمونه‌ای از کلاس Test ایجاد میشود و سازنده کلاس فراخوانی میشود، سپس حلقه foreach به تعداد مشخص شده در Range مقادیر بازگشتی را در خروجی تابع قرار میدهد. وقتی که کار حلقه تمام شد، بلوک using دستورات را ادامه خواهد داد که برابر با خاتمه دادن به تمام نمونه‌ها و منابع استفاده شده در بلوک است؛ یعنی فراخوانی متد Dispose. با استفاده از این روش خروجی به شکل زیر خواهد بود. 
Created
1
2
3
4
5
Disposed

مطالب
بررسی Bad code smell ها: دلال یا Middle Man
دلال یا Middle man در دسته الگوهای «کدهایی بیش از اندازه وابسته به هم» قرار می‌گیرد. زمانیکه یک کلاس، تنها کاری را که انجام می‌دهد، هدایت فراخوانی به کلاس دیگری باشد، با این الگو مواجه هستیم. تشخیص این کد بد بو معمولا بسیار آسان است.  
به طور مثال:  
 public class ProductQuery 
    { 
        public dynamic GetProductsByCustomerId(int id) 
        { 
            return new ExpandoObject(); 
        } 
    } 
    public class CustomerQuery 
    { 
        private readonly ProductQuery _productQuery; 
  
        public CustomerQuery(ProductQuery productQuery) 
        { 
            _productQuery = productQuery; 
        } 
        public dynamic GetProducts(int customerId) 
        { 
            return _productQuery.GetProductsByCustomerId(customerId); 
        } 
    } 
    public static class Programm 
    { 
        static void Main(string[] args) 
        { 
            var query = new CustomerQuery(new ProductQuery()); 
            var products = query.GetProducts(1); 
        } 
    }
در کلاس ProductQuery، متدی برای دریافت تمامی محصولات مربوط به یک مشتری وجود دارد. در کلاس CustomerQuery نیز یک متد برای دریافت تمامی محصولات مشتری وجود دارد. در این مثال متد GetProducts در کلاس CustomerQuery را می‌توان «متد حسود» نیز نامید. این نوع استفاده از متد، «الگوی دلال» نیز است. زمانیکه تمامی متدهای یک کلاس به این صورت باشند، آن کلاس به عنوان دلال شناخته می‌شود.

چرا چنین بویی به راه می‌افتد  

معمولا به چند دلیل با این کد بد بو مواجه خواهیم شد: 
  • انتقال مسئولیت‌های یک کلاس به کلاسی دیگر به مرور زمان و تبدیل متدهای آن به هدایت کنندگان فراخوانی.
  • عدم تشخیص درست مسئولیت‌های یک کلاس و اجبار به افزودن هدایت کنندگان فراخوانی در کلاس‌های دیگر. این حالت معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که یک کلاس، مسئولیت‌های زیادی داشته باشد و کلاس‌های مختلف، صرفا نیاز به هدایت فراخوانی به این کلاس را داشته باشند. 
  • عدم استفاده مناسب از الگوهای طراحی. 


روش‌های اصلاح این کد بد بو  

روش کلی برای اصلاح چنین بوی بدی، حذف متدها و کلاسهای هدایت کننده فراخوانی و تغییر تمامی استفاده کنندگان از آن‌ها است. در مثال بالا می‌توان متد GetProducts از کلاس CustomerQuery را حذف و تمامی فراخوانی‌های آن را به متد GetProductsByCustomerId از کلاس ProductQuery انتقال داد، یا بلعکس.

چه کدهایی دلال نیستند 

زمانیکه کلاس هدایت کننده فرخوانی به صورت عمدی ساخته شده باشد، معمولا با چنین الگویی روبرو نیستیم. مانند استفاده از الگوهای طراحی زیر: 
  • Chain of responsibility 
  • Decorator 
  • Proxy 
  • Adapter 
هر کدام از الگوهای طراحی ذکر شده در بالا به دلایل خاصی ایجاد می‌شوند و علارغم شباهت زیاد آن‌ها با کد بد بوی دلال، شرایط مربوط به کد بد بود را دارا نمی‌باشند و معمولا نیازی به اعمال تغییری در آن‌ها نیست. با مطالعه و بررسی دقیق الگوهای طراحی می‌توان از تشخیص اشتباه این الگوی بد جلوگیری کرد.  
مطالب
ایجاد پروژه‌ی «کتابخانه» توسط Angular CLI 6.0
یکی از مواردی که با Angular CLI 6.0 به شدت ساده شده‌است، ایجاد پروژه‌های «کتابخانه» Angular است. برای مثال شاید در حین استفاده‌ی از بعضی از کتابخانه‌ی ثالث تهیه شده‌ی برای Angular با خطای ذیل مواجه شده باشید:
Please open an issue in the library repository to alert its author and ask them to 
package the library using the Angular Package Format (https://goo.gl/jB3GVv).
این خطا زمانی رخ می‌دهد که تهیه کننده‌ی کتابخانه، فرمت بسته‌های Angular را رعایت نکرده باشد و ... رعایت کردن آن نیز کار بسیار مشکلی است. نگارش 6 در پشت صحنه، پروژه‌ی موفق ng-packagr را به مجموعه‌ی CLI اضافه کرده‌است و از این پس توسط خود CLI می‌توان کتابخانه‌های استاندارد Angular را تولید کرد. این مورد، مزیت استاندارد سازی کتابخانه‌ها‌ی npm حاصل را نیز به همراه دارد. مشکلی که گاهی از اوقات به علت عدم رعایت این ساختار با بسته‌های فعلی npm مخصوص Angular وجود دارند؛ مانند خطایی که عنوان شد. برای مثال بدون استفاده‌ی از این ابزار، نیاز است مستندات چند صفحه‌ای ساخت کتابخانه‌های Angular را سطر به سطر پیاده سازی کنید که توسط CLI 6.0 به صورت خودکار ایجاد و مدیریت می‌شود.


مراحل ایجاد یک پروژه‌ی «کتابخانه» توسط Angular CLI 6.0

مرحله‌ی اول ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه، مانند قبل، توسط دستور ng new و ایجاد یک پروژه‌ی دلخواه جدید است:
 ng new my-lib-test
به همراه Angular CLI 6.0، فرمت تنظیمات آن نیز تغییر کرده‌است و مفهوم workspace به آن اضافه شده‌است که در آن می‌توان چندین پروژه را تعریف کرد.
پس از ایجاد پروژه‌ی my-lib-test توسط دستور فوق و وارد شدن به پوشه‌ی اصلی آن توسط خط فرمان، می‌توان با اجرای دستور زیر، پروژه‌های دیگری را به پروژه‌ی جاری افزود:
 ng generate application my-app-name
اما اگر در اینجا بجای ذکر application، از نام library استفاده کنیم، یک کتابخانه را بجای یک برنامه، به workspace جاری اضافه می‌کند:
 ng generate library my-lib
پس از اجرای این دستور اگر به فایل angular.json دقت کنیم، این پروژه در ذیل projects اضافه شده‌است:


همچنین یک پوشه‌ی جدید به نام projects نیز ایجاد شده و پروژه‌ی my-lib داخل آن قرار گرفته‌است.


فایل جدید public_api.ts

پس از ایجاد کتابخانه‌ی جدید «my-lib»، فایل جدیدی به نام projects\my-lib\src\public_api.ts نیز به آن اضافه شده‌است:


با این محتوا:
/*
* Public API Surface of my-lib
*/
export * from './lib/my-lib.service';
export * from './lib/my-lib.component';
export * from './lib/my-lib.module';
هر خروجی که در اینجا ذکر شود توسط استفاده کنندگان از این کتابخانه قابل دسترسی خواهد بود. برای مثال دستور «ng generate library my-lib» مطابق تصویر فوق، یک سرویس جدید را به نام my-lib.service، یک کامپوننت جدید را به نام my-lib.component و یک ماژول جدید را به نام my-lib.module به صورت پیش‌فرض ایجاد کرده و درون پوشه‌ی lib قرار داده‌است. اکنون آن‌ها را توسط فایل public_api.ts، به نحوی که مشاهده می‌کنید در معرض دید استفاده کنندگان قرار می‌دهد.
برای مثال اگر فایل جدید projects\my-lib\src\lib\my-lib.models.ts را به این کتابخانه اضافه کنیم که شامل تعدادی مدل و اینترفیس قابل دسترسی توسط استفاده کنندگان باشد، باید یک سطر زیر را به انتهای فایل public_api.ts اضافه کنیم:
 export * from './lib/my-lib.models';

این پروژه‌ی کتابخانه حتی به همراه فایل‌های package.json, tsconfig.json, tslint.json مخصوص به خود نیز می‌باشد تا بتوان آن‌ها را صرفا جهت این پروژه سفارشی سازی کرد.


ساختار my-lib.service پیش‌فرض یک پروژه‌ی کتابخانه

اگر به فایل projects\my-lib\src\lib\my-lib.service.ts دقت کنیم:
import { Injectable } from '@angular/core';

@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class MyLibService {

  constructor() { }
}
تمام قسمت‌های آن مانند قبل است، منهای 'providedIn: 'root آن. این مورد تنظیم جدیدی است که در پروژه‌های Angular 6 قابل استفاده‌است. هدف از آن، ارائه‌ی یک سرویس، بدون نیاز به ثبت صریح آن در قسمت providers یک NgModule است.
شاید بپرسید چرا؟ هدف اصلی از آن، بهبود فرآیند tree-shaking یا حذف کدهای مرده و استفاده نشده‌است. ممکن است سرویسی را تعریف کنید، اما در برنامه استفاده نشود. این حالت خصوصا در پروژه‌های کتابخانه‌های ثالث ممکن است زیاد رخ دهد. به همین جهت با ارائه‌ی این قابلیت، امکان حذف ساده‌تر سرویس‌هایی که در برنامه استفاده نشده‌اند از خروجی نهایی کامپایل شده، وجود خواهد داشت.


چگونه به پروژه‌ی کتابخانه‌ی جدید، یک کامپوننت جدید را اضافه کنیم؟

تمام دستورات Angular CLI، در اینجا نیز کار می‌کنند. تنها تفاوت آن‌ها، ذکر صریح نام پروژه‌ی مورد استفاده است:
 ng generate component show-data --project=my-lib
دستور فوق کامپوننت جدید show-data را به پروژه‌ی my-lib اضافه خواهد کرد؛ به همراه به روز رسانی خودکار فایل projects/my-lib/src/lib/my-lib.module.ts این پروژه، جهت ثبت کامپوننت اضافه شده.
البته در اینجا باید فایل my-lib.module.ts را اندکی ویرایش کرد و ShowDataComponent را به قسمت exports نیز افزود:
@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    HttpClientModule
  ],
  declarations: [MyLibComponent, ShowDataComponent],
  exports: [MyLibComponent, ShowDataComponent]
})
export class MyLibModule { }
به صورت پیش‌فرض، کامپوننت جدید را در قسمت declarations معرفی می‌کند. یک چنین کامپوننتی فقط داخل همان lib قابل استفاده‌است. اگر قرار است خارج از این lib نیز به آن دسترسی داشته باشیم، باید آن‌را در قسمت exports نیز قید کنیم.
همچنین قسمت imports آن نیز به صورت پیش‌فرض خالی است. اگر نیاز است با ngIf کار کنید، باید CommonModule را در اینجا قید کنید و اگر نیاز است تبادلات HTTP وجود داشته باشد، ذکر HttpClientModule نیز ضروری است.


مرحله‌ی ساخت پروژه

پیش از استفاده‌ی از این پروژه‌ی کتابخانه، باید آن‌را build کرد:
 ng build my-lib
در اینجا نیز دستور ng build مانند قبل است، با این تفاوت که نام پروژه‌ی کتابخانه نیز در اینجا ذکر شده‌است.
پس از اجرای این دستور، خروجی ذیل مشاهده می‌شود:
Building Angular Package
Building entry point 'my-lib'
Rendering Stylesheets
Rendering Templates
Compiling TypeScript sources through ngc
Downleveling ESM2015 sources through tsc
Bundling to FESM2015
Bundling to FESM5
Bundling to UMD
Minifying UMD bundle
Remap source maps
Relocating source maps
Copying declaration files
Writing package metadata
Removing scripts section in package.json as it's considered a potential security vulnerability.
Built my-lib
Built Angular Package!
- from: D:\my-lib-test\projects\my-lib
- to: D:\my-lib-test\dist\my-lib
همانطور که ملاحظه می‌کنید، پس از طی مراحل خاص تولید یک کتابخانه، خروجی نهایی آن‌را در پوشه‌ی dist\my-lib قرار داده‌است.


استفاده‌ی از کتابخانه‌ی تولید شده

پس از پایان موفقیت آمیز مرحله‌ی Build، اکنون نوبت به استفاده‌ی از این کتابخانه است. استفاده‌ی از آن نیز همانند تمام کتابخانه‌ها و وابستگی‌های ثالثی است که تا پیش از این از آن‌ها استفاده کرده‌ایم. برای مثال ماژول آن‌را در قسمت imports مربوط به NgModule کلاس AppModule معرفی می‌کنیم. برای این منظور به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرده و MyLibModule را به نحو ذیل اضافه می‌کنیم:
import { MyLibModule } from "my-lib";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    MyLibModule
  ]
})
export class AppModule { }
نکته‌ی مهمی که در اینجا باید به آن دقت داشت این است که هرچند در این پروژه، MyLibModule داخل پوشه‌ی projects\my-lib\src\lib قرار دارد، اما نباید مسیر نسبی آن‌را در اینجا ذکر کرد و باید صرفا نام پوشه‌ی my-lib واقع در پوشه‌ی node_modules را در اینجا در حین مسیر دهی import آن معرفی کرد (همانند تمام وابستگی‌های ثالث دیگر).
اما سؤال اینجا است که آیا این پوشه پس از build، داخل پوشه‌ی node_modules نیز کپی شده‌است؟ پاسخ آن خیر است و برای مدیریت خودکار آن، به صورت زیر عمل شده‌است:
اگر به فایل tsconfig.json اصلی و واقع در ریشه‌ی workspace دقت کنید، پس از اجرای دستور «ng generate library my-lib»، قسمت paths آن نیز به صورت خودکار ویرایش شده‌است:
{
  "compilerOptions": {
    "paths": {
      "my-lib": [
        "dist/my-lib"
      ]
    }
  }
}
معنای آن این است که هرگاه import ایی در برنامه به my-lib اشاره کند، کامپایلر TypeScript می‌داند که باید آن‌را از پوشه‌ی dist/my-lib دریافت و پردازش کند. به همین جهت در اینجا دیگر نیازی به کپی دستی این پوشه، به پوشه‌ی node_modules وجود ندارد.

برای نمونه اگر شاره‌گر ماوس را بر روی my-lib قرار دهید، به درستی مسیر خوانده شدن آن، تشخیص داده می‌شود.

به این ترتیب مسیر این import‌، چه در این پروژه‌ی محلی و چه برای کسانیکه پوشه‌ی dist/my-lib را به صورت یک بسته‌ی npm جدید دریافت کرده‌اند، یکی خواهد بود.

در ادامه اگر به فایل app.component.html مراجعه کرده و selector کامپوننت show-data را به آن اضافه کنیم:
 <lib-show-data></lib-show-data>
می‌توان محتویات این کامپوننت دریافت شده‌ی از کتابخانه را مشاهده کرد.


توزیع کتابخانه‌ی ایجاد شده برای عموم

برای اینکه این کتابخانه‌ی تولیدی را در اختیار عموم، در سایت npm قرار دهیم، ابتدا باید کتابخانه را در حالت production build تولید و سپس آن‌را publish کرد:
ng build my-lib --prod
cd dist/my-lib
npm publish
سطر اول، کتابخانه‌ی my-lib را در حالت production تواید می‌کند. سپس به پوشه‌ی فایل‌های نهایی تولید شده وارد می‌شویم و دستور npm publish را صادر می‌کنیم.
البته دستور آخر نیاز به ایجاد یک اکانت در سایت npm و وارد شدن به آن‌را دارد. جزئیات بیشتر آن در اینجا.