مطالب
تهیه خروجی RSS در برنامه‌های ASP.NET MVC
در این مطلب با کتابخانه تهیه شده جهت تولید فیدهای RSS سایت جاری آشنا خواهید شد. در این کتابخانه مسایل زیر لحاظ شده است:
1) تهیه یک ActionResult جدید به نام FeedResult برای سازگاری و یکپارچگی بهتر با ASP.NET MVC
2) اعمال زبان فارسی به خروجی نهایی (این مورد حداقل در IE محترم شمرده می‌شود و فید را، راست به چپ نمایش می‌دهد)
3) اعمال جهت‌های rtl و ltr به متون فارسی یا انگلیسی به صورت خودکار؛ به نحوی که خروجی نهایی در تمام فیدخوان‌ها یکسان به نظر می‌رسد.
4) اعمال کاراکتر یونیکد RLE به صورت خودکار به عناوین فارسی (این مساله سبب می‌شود تا عنوان‌های ترکیبی متشکل از حروف و کلمات فارسی و انگلیسی، در فیدخوان‌هایی که متون را، راست به چپ نمایش نمی‌دهند، صحیح و بدون مشکل نمایش داده شود.)
5) نیازی به کتابخانه اضافی خاصی ندارد و پایه آن فضای نام System.ServiceModel.Syndication دات نت است.
6) تنظیم صحیح ContentEncoding و ContentType جهت نمایش بدون مشکل متون فارسی

سورس کامل این کتابخانه به همراه یک مثال استفاده از آن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:

توضیحاتی در مورد نحوه استفاده از آن

کتابخانه کمکی MvcRssHelper به صورت یک پروژه Class library جدا تهیه شده است. بنابراین تنها کافی است ارجاعی را به اسمبلی آن به پروژه خود اضافه کنید. البته این پروژه برای MVC4 کامپایل شده است؛ اما با MVC3 هم قابل کامپایل است. فقط باید ارجاع به اسمبلی System.Web.Mvc.dll را حذف و نمونه MVC3 آن‌را جایگزین کنید.
پس از اضافه کردن ارجاعی به اسمبلی آن، اکشن متد فید شما یک چنین امضایی را باید بازگشت دهد:
 FeedResult(string feedTitle, IList<FeedItem> rssItems, string language = "fa-IR")
آیتم اول، نام فید است. مورد دوم، لیست عناوینی است که قرار است در فید ظاهر شوند. برای مثال، هر بار 20 آیتم آخر مطالب سایت را گزارش‌گیری کرده و به فرمت لیستی از FeedItemها باید ارائه دهید. FeedItem هم یک چنین ساختاری دارد و در اسمبلی MvcRssHelper قرار گرفته:
using System;

namespace MvcRssHelper
{
    public class FeedItem
    {
        public string Title { set; get; }
        public string AuthorName { set; get; }
        public string Content { set; get; }
        public string Url { set; get; }
        public DateTime LastUpdatedTime { set; get; }
    }
}
دو نکته در اینجا حائز اهمیت است:
الف) تاریخ استاندارد یک فید میلادی است نه شمسی. به همین جهت DateTime در اینجا ظاهر شده است.
ب) Url آدرسی است به مطلب متناظر در سایت و باید یک آدرس مطلق مثلا شروع شده با http باشد.


یک مثال از استفاده آن

فرض کنید مدل مطالب سایت ما به نحو زیر است:
using System;

namespace MvcRssApplication.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string AuthorName { set; get; }
        public string Body { set; get; }
        public DateTime Date { set; get; }
    }
}
و یک منبع داده فرضی (کوئری از بانک اطلاعاتی یا استفاده از یک ORM یا ... موارد دیگر) نهایتا تعدادی رکورد را در اختیار ما خواهد گذاشت:
using System;
using System.Collections.Generic;
using MvcRssApplication.Models;

namespace MvcRssApplication.DataSource
{
    public static class BlogItems
    {
        public static IList<Post> GetLastBlogPostsList()
        {
            var results = new List<Post>();
            for (int i = 1; i < 21; i++)
            {
                results.Add(new Post
                {
                     AuthorName = "شخص " + i,
                     Body = "مطلب " + i,
                     Date = DateTime.Now.AddDays(-i),
                     Id = i,
                     Title = "عنوان "+i
                });
            }
            return results;
        }
    }
}
اکنون برای نمایش این اطلاعات به صورت یک فید، تنها کافی است به صورت زیر عمل کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
using MvcRssApplication.DataSource;
using MvcRssApplication.Models;
using MvcRssHelper;

namespace MvcRssApplication.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        const int Min15 = 900;

        [OutputCache(Duration = Min15)]
        public ActionResult Index()
        {
            var list = BlogItems.GetLastBlogPostsList();
            var feedItemsList = mapPostsToFeedItems(list);
            return new FeedResult("فید مطالب سایت ما", feedItemsList);
        }

        private List<FeedItem> mapPostsToFeedItems(IList<Post> list)
        {
            var feedItemsList = new List<FeedItem>();
            foreach (var item in list)
            {
                feedItemsList.Add(new FeedItem
                {
                    AuthorName = item.AuthorName,
                    Content = item.Body,
                    LastUpdatedTime = item.Date,
                    Title = item.Title,
                    //این آدرس باید مطلق باشد به نحو زیر
                    Url = this.Url.Action(actionName: "Details", controllerName: "Post", routeValues: new { id = item.Id }, protocol: "http")
                });
            }
            return feedItemsList;
        }
    }
}
توضیحات
BlogItems.GetLastBlogPostsList منبع داده فرضی ما است. در ادامه باید این اطلاعات را به صورت لیستی از FeedItemها در آوریم. می‌توانید از AutoMapper استفاده کنید یا در این مثال ساده، نحوه انجام کار را در متد mapPostsToFeedItems ملاحظه می‌کنید.
نکته مهم بکارگرفته شده در متد mapPostsToFeedItems، استفاده از Url.Action برای تولید آدرس‌هایی مطلق متناظر با کنترلر نمایش مطالب سایت است.
پس از اینکه feedItemsList نهایی به صورت پویا تهیه شد، تنها کافی است  return new FeedResult را به نحوی که ملاحظه می‌کنید فراخوانی کنیم تا خروجی حاصل به صورت یک فید RSS نمایش داده شود و قابل استفاده باشد. ضمنا جهت کاهش بار سرور می‌توان از OutputCache نیز به مدتی مشخص استفاده کرد.
مطالب
چگونه یک اسکریپت گریس مانکی بنویسیم؟

گریس مانکی یکی از افزونه‌های فایرفاکس است که توسط آن می‌توان اسکریپت‌هایی را بر روی صفحات وب در حال مشاهده، جهت تغییر آن‌ها اجرا کرد. این نوع تغییرات بیشتر در جهت بالا بردن کارآیی یا خوانایی سایت‌ها صورت می‌گیرد. مثلا بررسی وجود لینک‌های ارائه شده در یک صفحه وب (قبل از اینکه به آن‌ها رجوع کنیم، مشخص شود که آیا وجود دارند یا خیر) و هزاران مثال شبیه به این که در سایت اسکریپت‌های آن قابل دریافت هستند.
گریس مانکی به خودی خود کار خاصی را انجام نمی‌دهد و فقط میزبان اجرایی اسکریپت‌هایی است که برای آن تهیه شده اند. به این اسکریپت‌ها user scripts گفته می‌شود و جهت تهیه آن‌ها از زبان جاوا اسکریپت استفاده می‌گردد.
مطابق اصول نامگذاری آن، فایل این اسکریپت‌ها حتما باید به .user.js ختم شود تا توسط افزونه گریس مانکی قابل شناسایی باشد.

اسکریپت سلام دنیای گریس مانکی!
// ==UserScript==
// @name Hello World
// @namespace http://diveintogreasemonkey.org/download/
// @description example script to alert "Hello world!" on every page
// @include *
// @exclude http://diveintogreasemonkey.org/*
// @exclude http://www.diveintogreasemonkey.org/*
// ==/UserScript==
alert('Hello world!');

فرمت کلی و آناتومی یک اسکریپت گریس مانکی مطابق چند سطر فوق است. در ابتدا نامی را که برای اسکریپت مشخص کرده‌اید، ذکر خواهید نمود. سپس فضای نام آن مشخص می‌گردد. این فضای نام یک آدرس وب خواهد بود (مثلا سایت شخصی شما) . به این طریق گریس مانکی می‌تواند اسکریپت‌های هم نام را بر اساس این فضاهای نام مختلف مدیریت کند. سپس توضیحات مربوط به اسکریپت ارائه می‌شود. در قسمت include مشخص خواهید کرد که این اسکریپت بر روی چه سایت‌ها و آدرس‌هایی اجرا شود و در قسمت exclude سایت‌های صرفنظر شونده را تعیین خواهید نمود. در مثال فوق، اسکریپت بر روی تمامی سایت‌ها اجرا خواهد شد، منهای دو سایت و زیر سایت‌هایی که در قسمت exclude مشخص شده‌اند.
در پایان مثلا نام آن‌را hello.user.js خواهیم گذاشت (همانطور که ذکر شد قسمت user.js آن باید رعایت شود). برای نصب آن فقط کافی است این فایل را به درون پنجره فایر فاکس کشیده و رها کنیم (drag & drop).

استفاده از jQuery در اسکریپت‌های گریس مانکی

عمده کاربردهای اسکریپت‌های گریس مانکی در جهت اعمال تغییرات بر روی document object model صفحه (DOM) هستند. کتابخانه jQuery اساسا برای این منظور تهیه و بهینه سازی شده است.

مثال:
فرض کنید قصد داریم به نتایج خروجی جستجوی گوگل، fav icon سایت‌های یافت شده را اضافه کنیم (در کنار هر لینک، آیکون سایت مربوطه را نمایش دهیم). گوگل این‌کار را انجام نداده است. اما ما علاقمند هستیم که این قابلیت را اضافه کنیم!
// ==UserScript==
// @name Google FavIcon
// @namespace http://userscripts.org
// @description Shows favicon for Google searches results
// @include http://*.google.*/search?*

// ==/UserScript==

loadJquery();

$(document).ready(function(){
$("h3.r > a.l").each(function(){
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");
var domain = href.replace(/<\S[^><]*>/g, "").split('/')[2];
var image = '<img src="http://' + domain + '/favicon.ico" style="border:0;padding-right:4px;" />';
//GM_log(">image:> " + image);
$(this).prepend(image);
});

});

نحوه پیاده سازی تابع loadJquery را در سورس مربوطه می‌توانید مشاهده نمائید.
دریافت سورس این مثال

در اینجا ابتدا لینک‌های حاصل از جستجو پیدا می‌شوند. سپس نام دومین مربوطه استخراج می‌گردد (با استفاده از regular expressions) و در ادامه از این نام دومین یک آدرس استاندارد http://domain/favico.ico ساخته شده و از آن یک تگ img درست می‌شود. در آخر این تگ به قبل از لینک‌های گوگل اضافه می‌شود.

شاید سؤال بپرسید از کجا مشخص شد که باید به دنبال h3.r > a.l گشت؟ به تصویر زیر دقت نمائید (نمایی است از یکی از توانایی‌های افزونه fireBug فایرفاکس).



هنگامیکه صفحه بارگذاری شد، بر روی آیکون سوسک موجود در status bar فایرفاکس کلیک کنید تا FireBug ظاهر شود (البته من اینجا سوسک دیدم شاید موجود دیگری باشد :) )
سپس بر روی دکمه inspect در نوار ابزار آن کلیک کنید. در همین حال اشاره‌گر ماوس را به یکی از لینک‌های نتیجه جستجوی گوگل نزدیک کنید. بلافاصله تگ‌ها و کلاس‌های مورد استفاده آن به شکل زیبایی ظاهر خواهند شد. به این صورت صرفه جویی قابل ملاحظه‌ای در وقت صورت خواهد گرفت.

نتیجه اجرای اسکریپت فوق (پس از نصب) به صورت زیر است:



نکته: نحوه دیباگ کردن اسکریپت‌های گریس مانکی

اگر نیاز به مشاهده مقدار متغیرها در لحظه اجرای اسکریپت داشتید، یکی از راه‌حل‌های موجود استفاده از تابع GM_log مربوط به API گریس مانکی است که خروجی آن‌را در قسمت messages مربوط به error console فایرفاکس می‌توان دید.



مطالب
کار با شیوه‌نامه‌های تصاویر در بوت استرپ 4
بوت استرپ 4 به همراه کلاس‌های کمکی مفیدی برای کار با تصاویر نیز می‌باشد؛ مانند:
- کلاس img-fluid که سبب ایجاد تصاویر واکنشگرا می‌شود. به این معنا که اگر این کلاس به تصویری انتساب داده شد، عرض آن با عرض container آن، تطابق پیدا می‌کند.
- کلاس rounded-dir برای گرد کردن گوشه‌های تصاویر کاربرد دارد. در اینجا ذکر dir اختیاری است و می‌تواند مقادیر زیر را داشته باشد:
top, right, bottom, left, circle
همچنین اگر تصویری دارای گوشه‌های گرد است (توسط کلاس css دیگری تنظیم شده‌است)، می‌توان با اعمال کلاس rounded-0، آن‌را لغو کرد.
- کلاس img-thumbnail نیز تصویری را با گوشه‌های گرد و همچنین با حاشیه‌ای به ضخامت 1px، ایجاد می‌کند.
- کلاس‌های float-left و float-right حالت پیش‌فرض نمایش inline تصاویر را لغو کرده و آن‌ها را در جهت‌های دلخواهی نمایش می‌دهند.
- اگر حالت نمایش تصویر inline است، می‌توان مانند متون با استفاده از کلاس text-center، آن‌ها را در میانه‌ی container، نمایش داد.
- اگر تصویر به صورت block نمایش داده می‌شود (display:block)، کلاس mx-auto می‌تواند آن‌را در میانه‌ی container نمایش دهد.


مثالی از تصاویر واکنشگرا

<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="testimonials">
            <h2>Testimonials</h2>
            <figure>
                <img class="img-fluid" src="images/testimonial-johnb.jpg" alt="John B Photo">
                <figcaption>The staff at Wisdom worked tirelessly to determine
                    why our three-year old Golden Retriever, Roxie, started
                    going into sudden kidney failure. They stabilized her and
                    provided fluids until her kidneys were again functioning
                    normally.</figcaption>
            </figure>
        </section>
    </div>
</body>
در اینجا با اعمال کلاس img-fluid به یک تصویر، سبب خواهیم شد تا عرض آن با عرض container تطابق پیدا کند:


همانطور که مشاهده می‌کنید، این کلاس، یک تصویر بزرگ را متناسب با عرض دربرگیرنده‌ی آن، نمایش می‌دهد.


مثال تصویر با گوشه‌های گرد

در همین مثال اگر بخواهیم گوشه‌های تصویر را گرد کنیم، فقط کافی است کلاس rounded را نیز به آن اضافه کنیم:
<img class="img-fluid rounded" src="images/testimonial-johnb.jpg" alt="John B Photo">
با این خروجی:



مثال تصویر با گوشه‌های گرد در جهتی خاص

و یا اگر جهتی را نیز به آن اعمال کنیم:
<img class="img-fluid rounded-top" src="images/testimonial-johnb.jpg" alt="John B Photo">
برای مثال فقط  گوشه‌های بالای آن گرد می‌شوند:


و یا نتیجه‌ی اعمال جهت دایره‌ای به تصویر:
<img class="img-fluid rounded-circle" src="images/testimonial-johnb.jpg" alt="John B Photo">
بیضی شکلی به صورت زیر است:



مثال نمایش تصویر در گوشه‌ای خاص از صفحه

اگر بخواهیم تصویر را برای مثال در سمت چپ صفحه نمایش دهیم:
<img class="img-fluid rounded-circle float-left" width="200px"
                    src="images/testimonial-lorraines.jpg" alt="Lorraine Photo">
خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:


برای نمایش تصویر در وسط صفحه:
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="testimonials">
            <h2>Testimonials</h2>
            <figure class="text-center">
                <img class="img-fluid rounded-circle" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="McPhersons Photo" width="200px">
                <figcaption>When Samantha, our Siamese cat, began sleeping all
                    the time and urinating excessively, we brought her to see
                    the specialists at Wisdom. Now, two years later, Samantha
                    is still free from any complications of diabetes, and her
                    blood sugar regularly tests normal.</figcaption>
            </figure>
        </section>
    </div>
</body>
در اینجا با استفاده از کلاس text-center، تصویر را به میانه‌ی صفحه منتقل کرده‌ایم.



کار با عناصر figure جهت نمایش بهتر تصاویر و متون ذیل آن‌ها

برای کار بهتر با عناصر figure در بوت استرپ، ابتدا کلاس figure را به آن‌ها انتساب می‌دهیم. سپس می‌توان کلاس figure-img را به تصاویر داخل آن‌ها افزود. این مورد سبب می‌شود تا تصاویر با اندکی فاصله نسبت به متن داخل آن نمایش داده شوند. در آخر می‌توان به figcaption، کلاس figure-caption را افزود تا رنگ و فاصله‌ی مناسبی را به آن اعمال کند:
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="testimonials">
            <h2>Testimonials</h2>
            <figure class="figure">
                <img class="img-fluid figure-img rounded" src="images/testimonial-lorraines.jpg"
                    alt="Lorraine Photo">
                <figcaption class="figure-caption">Wisdom Pet Medicine is the
                    only clinic around that
                    will even book pet fish for appointments. When our 13-year
                    old Comet goldfish, McAllister, turned from silvery white
                    to an angry red, we called around, urgently trying to find
                    a veterinarian who could help. Wisdom not only got us in
                    the same day, but also was able to diagnose McAllister as
                    having a severe case of septicemia.</figcaption>
            </figure>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی:


کلاس  figure-img سبب شده‌است تا تصویر، با متن، اندکی فاصله پیدا کند. همچنین کلاس figure-caption، متن ذیل تصویر را اندکی روشن‌تر نمایش می‌دهد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_03.zip
نظرات مطالب
استفاده ازExpressionها جهت ایجاد Strongly typed view در ASP.NET MVC
با تشکر از شما. حالت پیشرفته‌تر این مساله، کار با مدل‌های تو در تو هست. برای مثال:
    public class CompanyModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string CompanyName { get; set; }
        public string CompanyAbbr { get; set; }

        public Product Product { set; get; }
    }

    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
    }
در اینجا اگر بخواهیم Product.Id را بررسی کنیم:
var data = PropertyExtensions.PropertyName<CompanyModel>(x => x.Product.Id);
فقط Id آن دریافت می‌شود.
راه حلی که از کدهای EF برای این مساله استخراج شده به صورت زیر است (نمونه‌اش متد Include تو در تو بر روی چند خاصیت):
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace PropertyExtensionsApp
{
    public class PropertyHelper : ExpressionVisitor
    {
        private Stack<string> _stack;
        public string GetNestedPropertyPath(Expression expression)
        {
            _stack = new Stack<string>();
            Visit(expression);
            return _stack.Aggregate((s1, s2) => s1 + "." + s2);
        }

        protected override Expression VisitMember(MemberExpression expression)
        {
            if (_stack != null)
                _stack.Push(expression.Member.Name);
            return base.VisitMember(expression);
        }

        public string GetNestedPropertyName<TEntity>(Expression<Func<TEntity, object>> expression)
        {
            return GetNestedPropertyPath(expression);
        }
    }
}
در این حالت خواهیم داشت:
var name = new PropertyHelper().GetNestedPropertyName<CompanyModel>(x => x.Product.Id);
که خروجی Product.Id را بر می‌گرداند.
مطالب
تهیه گزارشات Crosstab به کمک LINQ

در گزارشات Crosstab، ردیف‌های یک گزارش، تبدیل به ستون‌های آن می‌شوند؛ به همین جهت به آن‌ها Pivot tables هم می‌گویند.
برای مثال فرض کنید که قصد دارید گزارش تعداد ساعت کارکرد را به ازای هر پروژه در طول چند ماه تعیین کنید. گزارش متداول از این نوع اطلاعات، یک لیست بلند بالای بی‌مفهوم است. این گزارش تشکیل شده از صدها رکورد به ازای کارکنان مختلف در پروژه‌های مختلف و ... هیچ ارزش آماری خاصی ندارد. یک گزارش بدوی است. زمانیکه این گزارش را تبدیل به حالت crosstab می‌کنیم، اولین ستون فقط یک شماره پروژه خواهد بود و ستون‌های بعدی، مثلا نام ماه‌ها و مقادیر آن‌ها هم جمع کارکرد افراد بر روی یک پروژه مشخص.

مثال اول) تهیه گزارش Crosstab جمع هزینه‌های واحدهای مختلف به تفکیک ماه

کلاس هزینه‌های زیر را در نظر بگیرید که به کمک آن می‌توان به ازای هر واحد یا دپارتمان در تاریخ‌های متفاوت، هزینه‌ای را مشخص ساخت:

using System;

namespace Pivot.Sample1
{
public class Expense
{
public DateTime Date { set; get; }
public string Department { set; get; }
public decimal Expenses { set; get; }
}
}

با توجه به این کلاس، یک منبع داده آزمایشی جهت تهیه گزارشات، می‌تواند به صورت زیر باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Pivot.Sample1
{
public class ExpenseDataSource
{
public static IList<Expense> ExpensesDataSource()
{
return new List<Expense>
{
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Computer", Expenses = 100 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Math", Expenses = 200 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Physics", Expenses = 150 },

new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Computer", Expenses = 75 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Math", Expenses = 150 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Physics", Expenses = 130 },

new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Computer", Expenses = 90 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Math", Expenses = 95 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Physics", Expenses = 100 }
};
}
}
}

و اگر این لیست را به همین شکلی که هست نمایش دهیم، خروجی زیر را خواهیم داشت:


که ... خروجی مطلوبی نیست. در اینجا ما فقط 9 رکورد داریم؛ اما در عمل به ازای هر روز، یک رکورد می‌تواند وجود داشته باشد و این لیست طولانی، هیچ ارزش آماری خاصی ندارد. می‌خواهیم سرستون‌های گزارش ما مطابق جدول زیر باشند:


یعنی اگر سه ماه را در نظر بگیریم با هر تعداد رکورد، فقط سه ردیف به ازای هر ماه باید حاصل شود و ستون‌های دیگر هم نام بخش‌ها یا واحدهای موجود باشند.
برای رسیدن به این خروجی Crosstab، می‌توان کوئری LINQ زیر را به کمک امکانات گروه بندی اطلاعات آن تهیه کرد:

using System.Collections;
using System.Linq;

namespace Pivot.Sample1
{
public class PivotTable
{
public static IList ExpensesCrossTab()
{
return ExpenseDataSource
.ExpensesDataSource()
.GroupBy(t =>
new
{
Year = t.Date.Year,
Month = t.Date.Month
})
.Select(myGroup =>
new
{
//Year = myGroup.Key.Year,
Month = myGroup.Key.Month,
ComputerDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Computer").Sum(x => x.Expenses),
MathDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Math").Sum(x => x.Expenses),
PhysicsDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Physics").Sum(x => x.Expenses)
})
.ToList();
}
}
}

که اینبار خروجی زیر را تولید می‌کند.


اگر علاقمند باشید که مثال فوق را در برنامه‌ی LINQPad آزمایش کنید، این فایل را دریافت نموده و در آن برنامه باز نمائید.


مثال دوم) تهیه لیست Crosstab حضور و غیاب افراد در طول یک هفته

کلاس StudentStat را جهت ثبت اطلاعات حضور یک دانشجو، می‌توان به شکل زیر تعریف کرد:

using System;

namespace Pivot.Sample2
{
public class StudentStat
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public DateTime Date { set; get; }
public bool IsPresent { set; get; }
}
}

و بر همین اساس یک منبع داده فرضی جهت انجام گزارشات می‌تواند به نحو زیر تهیه شود:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Pivot.Sample2
{
public class StudentsStatDataSource
{
public static IList<StudentStat> CreateMonthlyReportDataSource()
{
var result = new List<StudentStat>();
var rnd = new Random();

for (int day = 1; day < 6; day++)
{
for (int student = 1; student < 6; student++)
{
result.Add(new StudentStat
{
Id = student,
Date = new DateTime(2011, 11, day),
IsPresent = rnd.Next(-1, 1) == 0 ? true : false,
Name = "student " + student
});
}
}

return result;
}
}
}

خروجی این گزارش هم در این حالت ساده با 5 دانشجو و فقط 5 روز، 25 رکورد خواهد بود:


که ... این هم آنچنان از لحاظ آماری مطلوب و مفهوم نیست. می‌خواهیم سطرهای این گزارش همانند لیست واقعی حضورغیاب، فقط از نام افراد تشکیل شود و همچنین ستون‌ها مثلا شماره یا نام روزهای یک هفته یا ماه باشند. مثلا به شکل زیر:


برای رسیدن به این خروجی Crosstab، مثلا می‌توان از کوئری LINQ زیر کمک گرفت که بر اساس شماره دانشجویی اطلاعات را گروه بندی کرده است:

using System.Collections;
using System.Linq;

namespace Pivot.Sample2
{
public class PivotTable
{
public static IList StudentsStatCrossTab()
{
return StudentsStatDataSource
.CreateWeeklyReportDataSource()
.GroupBy(x =>
new
{
x.Id
})
.Select(myGroup =>
new
{
myGroup.Key.Id,
Name = myGroup.First().Name,
Day1IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 1).First().IsPresent,
Day2IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 2).First().IsPresent,
Day3IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 3).First().IsPresent,
Day4IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 4).First().IsPresent,
Day5IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 5).First().IsPresent,
PresentsCount = myGroup.Where(x => x.IsPresent).Count(),
AbsentsCount = myGroup.Where(x => !x.IsPresent).Count()
})
.ToList();
}
}
}

و این کوئری خروجی زیر را تولید می‌کند که از هر لحاظ نسبت به لیست قبلی مفهوم‌تر است:


فایل LINQPad این مثال را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.

نظرات مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت پنجم - نوشتن آزمون‌های واحد
یک نکته‌ی تکمیلی: روش آزمایش کردن یک کنترلر MVC

فرض کنید می‌خواهید یک قطعه کد به شکل زیر را آزمایش کنید:
public class WeatherForecastController : ControllerBase
اگر از روش فوق استفاده کنید، آزمون واحد در سطر زیر با شکست مواجه می‌شود:
Assert.IsTrue(outputCompilation.GetDiagnostics().IsEmpty)
چون این سطر، بیانگر خطاهای کامپایلر است که خالی نیست و نتوانسته ارجاعات پروژه را بازیابی کند. برای رفع این مشکل، در متد کمکی RunGenerators که تهیه شد، باید ارجاعات زیر را به ارجاعات موجود، اضافه کرد:
references = references.Concat(new[]
        {
            MetadataReference.CreateFromFile(typeof(ControllerBase).GetTypeInfo().Assembly.Location),
            MetadataReference.CreateFromFile(typeof(IActionResult).GetTypeInfo().Assembly.Location)
        });
و همچنین جهت شناسایی آن‌ها باید تعریف زیر را نیز به فایل csproj. پروژه‌ی آزمون واحد، اضافه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
    <ItemGroup>
        <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App"/>
    </ItemGroup>
</Project>
به علاوه می‌توان نوع خروجی را هم بجای یک برنامه‌ی کنسول، به یک dll. تغییر داد:
new CSharpCompilationOptions(OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary)
مطالب
کار با شیوه‌نامه‌های فرم‌ها در بوت استرپ 4
بوت استرپ، به همراه کلاس‌هایی است، برای نمایش زیباتر فرم‌ها، که شامل کلاس‌های اعتبارسنجی و حتی کنترل نحوه‌ی چیدمان و اندازه‌ی آن‌ها نیز می‌شود.


ایجاد فرم‌های مقدماتی، با بوت استرپ 4

بوت استرپ به همراه کلاس‌هایی مانند form-group و form-control است که از آن‌ها می‌توان برای ایجاد یک فرم مقدماتی استفاده کرد. در ابتدا مثال غیر تزئین شده‌ی زیر را در نظر بگیرید:
<body>
    <div class="container">
        <h2>Medical Questionnaire</h2>
        <form>
            <fieldset>
                <legend>Owner Info</legend>
                <div>
                    <label for="ownername">Owner name</label>
                    <input type="text" id="ownername" placeholder="Your Name">
                </div>
                <div>
                    <label for="owneremail">Email address</label>
                    <input type="email" id="owneremail" aria-describedby="emailHelp"
                        placeholder="Enter email">
                    <small id="emailHelp">We'll never share your email</small>
                </div>
            </fieldset>

            <fieldset>
                <legend>Pet Info</legend>
                <div>
                    <label for="petname">Pet name</label>
                    <input type="text" id="petname" placeholder="Your Pet's name">
                </div>
                <div>
                    <label for="pettype">Pet type</label>
                    <select id="pettype">
                        <option>Choose</option>
                        <option value="cat">Dog</option>
                        <option value="cat">Cat</option>
                        <option value="bird">Other</option>
                    </select>
                </div>
                <div>
                    <label for="reasonforvisit">Reason for today's visit</label>
                    <textarea id="reasonforvisit" rows="3"></textarea>
                </div>
                <div>
                    <label>Has your pet been spayed or neutered?</label>
                    <label><input type="radio" name="spayneut" value="yes"
                            checked> Yes</label>
                    <label><input type="radio" name="spayneut" value="no"> No</label>
                </div>
                <div>
                    <label>Has the pet had any of the following in the past 30
                        days</label>
                    <label><input type="checkbox"> Abdominal pain</label>
                    <label><input type="checkbox"> Lack of appetite</label>
                    <label><input type="checkbox"> Weakness</label>
                </div>
            </fieldset>
            <button type="submit">Submit</button>
        </form>

    </div><!-- content container -->
</body>
که چنین خروجی ابتدایی را نیز به همراه دارد:


در ادامه شروع می‌کنیم به تزئین کردن این فرم، با کلاس‌های بوت استرپ 4:
- ابتدا به fieldsetهای تعریف شده، کلاس form-goup را انتساب می‌دهیم. این مورد سبب می‌شود تا اندکی فاصله بین آن‌ها ایجاد شود.
- سپس به تمام divهایی که المان‌ها را در بر گرفته‌اند نیز کلاس form-group را اعمال می‌کنیم.
با اینکار فاصله‌ی مناسبی بین المان‌های تعریف شده‌ی در صفحه ایجاد می‌شود:


- در ادامه به تمام المان‌های input، select و textarea (منهای checkboxها) کلاس form-control را نسبت می‌دهیم:


با اینکار، ظاهر این المان‌ها بسیار شکیل‌تر شده‌است و همچنین این فرم واکنشگرا نیز می‌باشد.

- پس از آن، تمام المان‌های label را انتخاب کرده و کلاس form-control-label را به آن‌ها انتساب می‌دهیم. هرچند با اینکار ظاهر فعلی فرم تغییری نمی‌کند، اما چنین تعریفی برای فعالسازی کلاس‌های اعتبارسنجی ضروری است.
اگر به هر دلیلی نخواستید این برچسب‌ها را نمایش دهید، می‌توانید از کلاس sr-only استفاده کنید که صرفا سبب نمایش آن‌ها به screen readers می‌شود.
- ذیل فیلد ورود ایمیل، متنی وجود دارد. این متن را با کلاس‌های form-text text-muted مزین می‌کنیم:


- به دکمه‌ی پایین صفحه نیز کلاس‌های btn btn-primary را اضافه می‌کنیم که در مطلب «بررسی شیوه‌نامه‌های المان‌های پر کاربرد بوت استرپ 4» بیشتر به آن‌ها پرداختیم.


مزین سازی checkboxها و radio-buttonها در بوت استرپ 4

روش مزین سازی checkboxها و radio-buttonها در بوت استرپ، با سایر المان‌ها اندکی متفاوت است:
<div class="form-check">
    <label class="form-check-label">
        <input class="form-check-input" type="checkbox">
        Lack of appetite
    </label>
</div>
در اینجا تفاوتی نمی‌کند که بخواهیم با checkboxها کار کنیم و یا radio-buttonها، هر دوی این المان‌ها ابتدا داخل یک div با کلاس form-check قرار می‌گیرند. سپس برچسب آن‌ها دارای کلاس form-check-label می‌شود و در آخر به خود این المان‌های input، کلاس form-check-input اضافه خواهد شد.

یک نکته: اگر نیاز است این المان‌ها کنار یکدیگر نمایش داده شوند، می‌توان بر روی div آن‌ها از کلاس‌های form-check form-check-inline استفاده کرد. در این حالت اگر می‌خواهید برچسب برای مثال radio-button تعریف شده، در یک سطر و گزینه‌ها آن در سطری دیگر باشند، از کلاس d-block بر روی این برچسب استفاده کنید:
<div class="form-group">
    <label class="d-block">Has your pet been spayed or
        neutered?</label>
    <div class="form-check form-check-inline">
        <label class="form-check-label">
            <input class="form-check-input" type="radio" name="spayneut"
                   value="yes" checked>
            Yes
        </label>
    </div>
    <div class="form-check form-check-inline">
        <label class="form-check-label">
            <input class="form-check-input" type="radio" name="spayneut"
                   value="no"> No
        </label>
    </div>
</div>
با این خروجی:



کلاس‌های کنترل اندازه و اعتبارسنجی المان‌های فرم‌های بوت استرپ 4

- با استفاده از کلاس form-control-sm می‌توان اندازه‌ی فیلدهای input را با ارتفاع کوچکتری نمایش داد و یا توسط کلاس form-control-lg می‌توان آن‌ها را بزرگتر کرد.
- کلاس form-inline سبب می‌شود تا یک form-group به صورت inline نمایش داده شود. یعنی برچسب و کنترل‌های درون آن، در طی یک سطر نمایش داده خواهند شد. در این حالت، نیاز به کلاس‌های Margin مانند mx-sm-2 خواهد بود تا فاصله‌ی بین کنترل‌ها را بتوان کنترل کرد.
- برای نمایش نتایج اعتبارسنجی کنترل‌ها:
  - اگر کل فرم اعتبارسنجی شده‌است، کلاس was-validated را به المان form اضافه کنید.
  - اگر اعتبارسنجی کنترلی با موفقیت روبرو شود، کلاس is-valid و اگر خیر کلاس is-invalid را به آن نسبت دهید.
  - اگر می‌خواهید پیام خاصی را پس از موفقیت اعتبارسنجی نمایش دهید، آن‌را درون یک div با کلاس valid-feedback قرار دهید و یا برعکس از کلاس invalid-feedback استفاده کنید.
  - برای تغییر رنگ برچسب المان‌ها نیز از کلاس‌های text-color همانند قبل استفاده کنید؛ مانند text-success.

یک مثال:
<div class="form-group">
    <label for="owneremail" class="text-success">Email address</label>
    <input class="form-control is-valid" type="email" id="owneremail"
        aria-describedby="emailHelp" placeholder="Enter email">
    <small class="form-text text-muted" id="emailHelp">We'll
        never share your email</small>
    <div class="valid-feedback">
        Looks good!
    </div>
</div>
با این خروجی:



تغییر نحوه‌ی چیدمان عناصر فرم‌ها در بوت استرپ 4

فرم زیر را در نظر بگیرید:


قصد داریم با استفاده از کلاس‌های ویژه‌ی بوت استرپ 4، آن‌را دو ستونی کنیم؛ به طوریکه برچسب‌ها در یک ستون و فیلدهای ورودی، در ستونی دیگر نمایش داده شوند. همچنین این فرم واکنشگرا نیز باشد؛ به این معنا که این دو ستونی شدن، فقط در اندازه‌های پس از md رخ دهد:
<body>
    <div class="container">
        <h2>Medical Questionnaire</h2>
        <form>
            <fieldset class="form-group">
                <legend>Owner Info</legend>
                <div class="form-group row">
                    <label class="form-control-label col-md-2 col-form-label text-md-right"
                        for="ownername">Owner</label>
                    <div class="col-md-10">
                        <input class="form-control" type="text" id="ownername"
                            placeholder="Your Name">
                    </div>
                </div>
                <div class="form-group row">
                    <label class="form-control-label col-md-2 col-form-label text-md-right"
                        for="owneremail">Address</label>
                    <div class="col-md-10">
                        <input class="form-control" type="text" id="owneremail"
                            placeholder="Address">
                    </div>
                </div>
                <div class="form-group row">
                    <div class="form-group col-6 offset-md-2">
                        <label class="form-control-label sr-only" for="ownercity">City</label>
                        <input class="form-control" type="text" id="ownercity"
                            placeholder="City">
                    </div>
                    <div class="form-group col-md-4 col-6">
                        <label class="form-control-label sr-only" for="ownerzip">Zip</label>
                        <input class="form-control" type="text" id="ownerzip"
                            placeholder="Zip">
                    </div>
                </div>

                <div class="form-group row">
                    <div class="offset-md-2 col-md-10">
                        <button class="btn btn-primary" type="submit">Submit</button>
                    </div>
                </div>
            </fieldset>
        </form>
    </div>
</body>
با این خروجی در اندازه‌ی پس از md:


توضیحات:
برای ستونی کردن فرم‌ها، ابتدا کلاس row، به form-group قرار گرفته‌ی داخل container اصلی اضافه می‌شود:
                <div class="form-group row">
                    <label class="form-control-label col-md-2 col-form-label text-md-right"
                        for="ownername">Owner</label>
                    <div class="col-md-10">
                        <input class="form-control" type="text" id="ownername"
                            placeholder="Your Name">
                    </div>
                </div>
سپس توسط کلاس col-md-2 تعریف شده‌ی بر روی برچسب، سبب خواهیم شد تا در اندازه‌ی صفحه‌ی بیش از md، این برچسب در یک ستون با عرض دو واحد قرار گیرد. در یک چنین حالتی، ذکر col-form-label نیز ضروری است. همچنین اگر مایل باشیم تا این برچسب، در سمت راست این ستون قرار گیرد، می‌توان از کلاس واکنشگرای text-md-right استفاده کرد.
پس از آن نوبت به تعریف ستون فیلد تعریف شده‌است که با ایجاد یک div و تعریف تعداد واحدی را که به خود اختصاص می‌دهد (col-md-10)، انجام می‌شود.

در اینجا برچسب‌های فیلدهای city و zip با کلاس sr-only مشخص شده‌اند. به همین جهت فقط به screen readers نمایش داده می‌شوند.
<div class="form-group row">
   <div class="form-group col-6 offset-md-2">
   <label class="form-control-label sr-only" for="ownercity">City</label>
   <input class="form-control" type="text" id="ownercity"placeholder="City">
</div>
در یک چنین حالتی، برای اینکه این فیلدها در ستون دوم ظاهر شوند، از کلاس offset-md-2 استفاده شده‌است. از این offset برای تراز کردن دکمه، با ستون دوم نیز استفاده کرده‌ایم:
<div class="form-group row">
    <div class="offset-md-2 col-md-10">
        <button class="btn btn-primary" type="submit">Submit</button>
    </div>
</div>

ایجاد گروهی از ورودی‌ها در بوت استرپ 4

برای افزودن آیکن‌هایی به فیلدهای ورودی، از روش ایجاد گروهی از ورودی‌ها در بوت استرپ 4 استفاده می‌شود:
<div class="form-group">
    <label class="form-control-label" for="donationamt">
        Donation Amount
    </label>
    <div class="input-group">
        <div class="input-group-prepend">
            <span class="input-group-text">$</span>
        </div>
        <input type="text" class="form-control" id="donationamt"
            placeholder="Amount">
        <div class="input-group-append">
            <span class="input-group-text">.00</span>
        </div>
    </div>
</div>
در مثال فوق، روش تعریف یک input-group را مشاهده می‌کنید. داخل آن یک input-group-prepend و سپس input-group-text تعریف می‌شود که می‌تواند شامل یک متن و یا آیکن باشد. اگر نیاز به تعریف دکمه‌ای وجود داشت، از این کلاس استفاده نکنید. با این خروجی:


در بوت استرپ 4، کلاس‌های input-group-addon و input-group-btn  بوت استرپ 3 حذف و با کلاس‌های input-group-prepend و input-group-append جایگزین شده‌اند. از prepend برای قرار دادن آیکنی پیش از فیلد ورودی و از append همانند مثال فوق، برای قرار دادن آیکنی اختیاری پس از فیلد ورودی استفاده می‌شود.

نمونه‌ی متداول دیگر آن، نحوه‌ی تعریف ویژه‌ی فیلد جستجوی سایت، در منوی راهبری آن است:
    <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <div class="navbar-brand d-none d-sm-inline-block">
                Wisdom Pet Medicine
            </div>
            <div class="navbar-nav mr-auto">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Testimonials</a>
            </div>
            <form class="form-inline d-none d-md-inline-block">
                <div class="input-group">
                    <label for="search" class="form-control-label sr-only"></label>
                    <input type="text" id="search" class="form-control"
                        placeholder="Search ...">
                    <div class="input-group-append">
                        <button class="btn btn-outline-light" type="submit">Go</button>
                    </div>
                </div>
            </form>
        </div>
    </nav>
با این خروجی که در آن دکمه، توسط کلاس input-group-append، با فیلد ورودی کنار آن، یکپارچه به نظر می‌رسد:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_10.zip
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت چهارم - اعمال تغییرات در داده‌ها
نوع دیگری از کوئری‌های پرکاربرد، کوئری‌های مرتبط با ثبت، حذف و ویرایش اطلاعات هستند که در این قسمت آن‌ها را بررسی می‌کنیم. البته این مثال‌ها از یکسری مثال کوئری‌های مرتبط با PostgreSQL، به EF-Core تبدیل و ترجمه شده‌اند. به همین جهت تطابق یک به یکی در اینجا وجود نداشته و روش شیءگرایی که ORMها برای کار با داده‌ها بکار می‌گیرند، الزاما کوئری‌های یکسانی را تولید نمی‌کنند؛ اما نتیجه‌ی نهایی آن‌ها یکی است.


مثال 1: افزودن ردیفی به یک جدول بانک اطلاعاتی

امکان و ویژگی جدیدی به نام SPA قرار است به مجموعه اضافه شود. اطلاعات آن که شامل موارد ذیل است، نیاز است به جدول facilities اضافه شود:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
اگر قرار باشد چنین کاری را توسط دستورات SQL انجام دهیم، عموما به یکی از دو روش زیر عمل می‌شود:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
-- OR
insert into facilities values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
که معادل آن در EF-Core به صورت زیر است:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });
context.SaveChanges();
ابتدا وهله‌ای از موجودیت Facility به DbSet مرتبط با آن اضافه می‌شود و در آخر SaveChanges فراخوانی خواهد شد تا کوئری متناظر با آن ساخته شده و به بانک اطلاعاتی اعمال شود.


مثال 2: افزودن چندین ردیف از اطلاعات به یک جدول بانک اطلاعاتی

همان مثال قبلی را درنظر بگیرید. اینبار می‌خواهیم دو ردیف را به آن اضافه کنیم:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
facid: 10, Name: 'Squash Court 2', membercost: 3.5, guestcost: 17.5, initialoutlay: 5000, monthlymaintenance: 80.
معادل کدهای SQL چنین عملی، می‌تواند کوئری زیر باشد:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values
        (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800),
        (10, 'Squash Court 2', 3.5, 17.5, 5000, 80);
و روش انجام آن در EF-Core تفاوتی با مثال قبلی ندارد:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });

context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Squash Court 2",
                    MemberCost = 3.5M,
                    GuestCost = 17.5M,
                    InitialOutlay = 5000,
                    MonthlyMaintenance = 80
                });
context.SaveChanges();
در اینجا می‌توان به هر تعدادی که نیاز است وهله‌های جدیدی از Facility را به context افزودن و سپس SaveChanges را در آخر کار فراخوانی کرد. اینکه EF-Core دستورات insert معادل را به یکباره و یا به صورت مجزایی اجرا می‌کند، به مفهومی به نام batching مرتبط است. اطلاعات بیشتر


مثال 3: افزودن اطلاعات محاسبه شده به یک جدول بانک اطلاعاتی

اطلاعات زیر را درنظر بگیرید:
Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
در مثال اصلی عنوان شده که می‌خواهیم ID آن‌را یکی بیشتر از ردیف قبلی ثبت کنیم. در EF-Core و تنظیمات موجودیت‌هایی که داریم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);
چون ستون ID به صورت خود افزایش یابنده معرفی شده‌است که از صفر شروع می‌شود و به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی یکی یکی افزایش می‌یابد، نیازی به حل این مساله وجود ندارد. چون ID افزایش یابنده را خود بانک اطلاعاتی محاسبه می‌کند. همچنین به همین علت در مثال‌های قبلی نیز ID را به صورت مستقیمی مقدار دهی نکردیم. اگر نیاز به انجام چنین کاری وجود داشته باشد (ذکر صریح ID خاصی)، با توجه به طراحی بانک اطلاعاتی حاصل از این تنظیمات:
CREATE TABLE [dbo].[Facilities](
[FacId] [int] IDENTITY(0,1) NOT NULL,
--- ...
 CONSTRAINT [PK_Facilities] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[FacId] ASC
);
باید مانند مثال ثبت اطلاعات اولیه‌ی در بانک اطلاعاتی در قسمت اول این سری، از روش SET IDENTITY_INSERT Facilities ON استفاده کرد تا بتوان مجوز ثبت دستی این ID کنترل شده‌ی توسط بانک اطلاعاتی را پیدا کرد.


مثال 4: به روز رسانی اطلاعاتی از پیش موجود

می‌خواهیم مقدار InitialOutlay دومین زمین تنیس را از 8000 موجود به 10000 تغییر دهیم. با توجه به اینکه ID این زمین شماره 1 است، در حالت متداول SQL نویسی، به کدهای زیر خواهیم رسید:
update facilities
    set initialoutlay = 10000
    where facid = 1;
که معادل EF-Core آن به صورت زیر است:
var facility1 = context.Facilities.Find(1);
facility1.InitialOutlay = 10000;
context.SaveChanges();
این دستورات کوئری مشابهی را تولید نمی‌کنند. ابتدا موجودیت متناظر با ID شماره‌ی 1 از بانک اطلاعاتی واکشی شده و سپس مقدار خاصیتی از آن تغییر کرده‌است. در آخر SaveChanges بر روی آن فراخوانی می‌شود.
EF-Core برای اینکه بتواند تغییرات اعمالی به یک شیء را محاسبه کند، نیاز دارد تا آن شیء را به نحوی در سیستم change tracking خودش موجود داشته باشد. هر نوع کوئری که در EF-Core نوشته می‌شود و به همراه متد AsNoTracking نیست، خروجی تک تک اشیاء حاصل از آن پیش از ارائه‌ی نهایی، وارد سیستم change tracking آن می‌شوند. یعنی اگر مقادیر خواص این اشیاء را تغییر داده و بر روی آن‌ها SaveChanges را فراخوانی کنیم، کوئری‌های متناظر با به روز رسانی تنها این خواص تغییر یافته به صورت خودکار محاسبه شده و به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
فراخوانی متد AsNoTracking بر روی کوئری‌های EF-Core، تولید پروکسی‌های change tracking را غیرفعال می‌کند. یک چنین کوئری‌هایی صرفا کاربردهای گزارشگیری فقط خواندنی را دارند و نسبت به کوئری‌های معمولی، سریعتر و با مصرف حافظه‌ی کمتری هستند. بنابراین نتایج حاصل از کوئری‌های متداول EF-Core، به صورت پیش‌فرض (یعنی بدون داشتن متد AsNoTracking) هم خواندنی و هم نوشتنی با قابلیت اعمال به بانک اطلاعاتی هستند.


مثال 5: به روز رسانی چندین ردیف و چندین جدول در یک زمان

می‌خواهیم مقادیر MemberCost  و GuestCost دو زمین تنیس را به 6 و 30 تغییر دهیم. روش انجام اینکار با SQL نویسی معمولی به صورت زیر است:
update cd.facilities
    set
        membercost = 6,
        guestcost = 30
    where facid in (0,1);
اما همانطور که عنوان شد در EF-Core ابتدا باید اشیاء متناظر با این زمین‌های تنیس را در سیستم change tacking موجود داشت و سپس نسبت به ویرایش آن‌ها اقدام نمود. یکی از روش‌های وارد کردن اشیاء به سیستم change tacking، نوشتن کوئری‌های بدون متد AsNoTracking است و سپس به روز رسانی نتایج حاصل از آن‌ها که اکنون توسط پروکسی‌های change tracking محصور شده‌اند و در آخر فراخوانی SaveChanges بر روی context جاری:
int[] facIds = { 0, 1 };
var tennisCourts = context.Facilities.Where(x => facIds.Contains(x.FacId)).ToList();
foreach (var tennisCourt in tennisCourts)
{
     tennisCourt.MemberCost = 6;
     tennisCourt.GuestCost = 30;
}

context.SaveChanges();


مثال 6: به روز رسانی اطلاعات یک ردیف بر اساس اطلاعات ردیفی دیگر

می‌خواهیم هزینه‌ی دومین زمین تنیس را به نحوی ویرایش کنیم که 10 درصد بیشتر از هزینه‌ی اولین زمین تنیس باشد.
روش پیشنهادی انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
update cd.facilities facs
    set
        membercost = (select membercost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0),
        guestcost = (select guestcost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0)
    where facs.facid = 1;
در EF-Core می‌توان اشیاء متناظر با این دو زمین تنیس را ابتدا واکشی کرد، سپس تغییر داد و در نهایت ذخیره کرد:
var fac0 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 0).First();
var fac1 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 1).First();
fac1.MemberCost = fac0.MemberCost * 1.1M;
fac1.GuestCost = fac0.GuestCost * 1.1M;

context.SaveChanges();


مثال 7: حذف تمام اطلاعات یک جدول

می‌خواهیم تمام اطلاعات جدول bookings را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
delete from bookings
اما ... این تک کوئری، معادلی را در EF-Core استاندارد ندارد. چون EF-Core نیاز دارد مدام تمام اطلاعات ویرایشی/حذف و به روز رسانی را در context و سیستم change tracking خودش داشته باشد، ابتدا باید توسط یک کوئری لیست اشیاء مدنظر را تهیه کرد و سپس آن‌را به متد RemoveRange معرفی کرد تا حذف تک تک آن‌ها که شامل صدها کوئری خواهد شد، صورت گیرد:
context.Bookings.RemoveRange(context.Bookings.ToList());
context.SaveChanges();
این روش سریع نیست؛ اما کار می‌کند!
البته هستند کتابخانه‌های ثالثی (^ و ^) که انجام به روز رسانی دسته‌ای و یا حذف دسته‌ای از رکوردها را تنها با یک کوئری SQL میسر می‌کنند؛ اما ... هنوز جزئی از EF استاندارد نشده‌اند و مهم‌ترین مشکل احتمالی این روش‌ها، همگام نبودن context و سیستم change tacking، با نتیجه‌ی حاصل از به روز رسانی یکباره‌ی صدها ردیف است.



مثال 8: حذف یک کاربر از جدول کاربران

می‌خواهیم کاربر شماره‌ی 37 را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی به صورت زیر است:
delete from members where memid = 37;
و در EF-Core برای انجام اینکار می‌توان ابتدا شیء متناظر با کاربر 37 را از طریق یک کوئری به سیستم change tracking وارد کرد و سپس آن‌را حذف نمود:
var mem37 = context.Members.Where(x => x.MemId == 37).First();
context.Members.Remove(mem37);

context.SaveChanges();

یک نکته: امکان ساده‌تر حذف یک ردیف با داشتن ID آن

کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی، یک روش وارد کردن شیءای به context و سیستم change tacking آن است. در این حالت عموما فرض بر این است که ID شیء را نمی‌دانیم. اما اگر این ID مانند مثال جاری از پیش مشخص بود، نیازی نیست تا ابتدا از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و کل شیء را در حافظه وارد کرد. در این حالت خاص می‌توان با استفاده از روش زیر، این ID را وارد سیستم tracking کرد و سپس حالت آن‌را به Deleted تغییر داد و در آخر آن‌را ذخیره کرد:
var entry = context.Entry(new Member { MemId = 37 });
entry.State = EntityState.Deleted;
context.SaveChanges();
در کدهای فوق می‌توان سطر entry.State = EntityState.Deleted را با context.Remove(entry) نیز جایگزین کرد و هر دو به یک معنا هستند.
روش فوق چنین کوئری‌هایی را ایجاد می‌کند:
SET NOCOUNT ON;
DELETE FROM [Members]
WHERE [MemId] = @p0;
SELECT @@ROWCOUNT;


مثال 9: حذف بر اساس یک sub-query

می‌خواهیم تمام کاربرانی را که هیچگاه رزروی را انجام نداده‌اند، حذف کنیم.
این مورد نیز با SQL نویسی مستقیم نیز توسط یک کوئری دسته‌ای قابل انجام است:
delete from members where memid not in (select memid from cd.bookings);
اما همانطور که عنوان شد، EF-Core این نوع اعمال ویرایش دسته‌ای را در طی یک تک کوئری پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت ابتدا آن‌ها را توسط یک کوئری به context وارد کرده و سپس حذف می‌کنیم:
var mems = context.Members.Where(x =>
  !context.Bookings.Select(x => x.MemId).Contains(x.MemId)).ToList();
context.Members.RemoveRange(mems);

context.SaveChanges();


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 20 - کار با فرم‌ها - بخش 8 - استفاده از یک کامپوننت ثالث HTML Editor
در این قسمت می‌خواهیم بجای دریافت اطلاعات توضیحات یک اتاق، توسط یک text area متداول، برای مثال از Quill rich text editor استفاده کنیم. برای این منظور می‌توان از کامپوننت Blazor محصور کننده‌ی آن به نام Blazored TextEditor کمک گرفت.


نصب کامپوننت Blazored TextEditor

ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را با اجرای دستور زیر، به پروژه‌ی Blazor خود اضافه کرد:
dotnet add package Blazored.TextEditor
و همچنین کتابخانه‌ی اصلی quill را نیز در مسیر wwwroot/lib/quill نصب می‌کنیم:
libman install quill --provider unpkg --destination wwwroot/lib/quill
سپس به فایل Pages\_Host.cshtml مراجعه کرده و ابتدا مداخل تعریف فایل‌های CSS آن‌را اضافه می‌کنیم:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/quill/dist/quill.snow.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/quill/dist/quill.bubble.css" rel="stylesheet" />
و در ادامه سه مدخل اسکریپتی زیر را نیز به قسمت پیش از بسته شدن تگ body، اضافه می‌کنیم:
 <script src="lib/quill/dist/quill.min.js"></script>
<script src="_content/Blazored.TextEditor/quill-blot-formatter.min.js"></script>
<script src="_content/Blazored.TextEditor/Blazored-BlazorQuill.js"></script>
<script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
اگر برنامه‌ی مورد نظر از نوع Blazor WASM است، این تنظیمات به فایل wwwroot\index.html منتقل می‌شوند.

و در آخر جهت سهولت کار با این کامپوننت می‌توان فضای نام آن‌را به فایل BlazorServer.App\_Imports.razor به صورت زیر اضافه کرد:
@using Blazored.TextEditor


استفاده از کامپوننت Blazored.TextEditor در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor

می‌خواهیم در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor مثال این سری، بجای کامپوننت InputTextArea مورد استفاده، از یک HTML Editor استفاده کنیم:
<div class="form-group">
    <label>Details</label>
    @*<InputTextArea @bind-Value="HotelRoomModel.Details" class="form-control"></InputTextArea>*@
    <BlazoredTextEditor @ref="@QuillHtml">
        <ToolbarContent>
            <select class="ql-header">
                <option selected=""></option>
                <option value="1"></option>
                <option value="2"></option>
                <option value="3"></option>
                <option value="4"></option>
                <option value="5"></option>
            </select>
            <span class="ql-formats">
                <button class="ql-bold"></button>
                <button class="ql-italic"></button>
                <button class="ql-underline"></button>
                <button class="ql-strike"></button>
            </span>
            <span class="ql-formats">
                <select class="ql-color"></select>
                <select class="ql-background"></select>
            </span>
            <span class="ql-formats">
                <button class="ql-list" value="ordered"></button>
                <button class="ql-list" value="bullet"></button>
            </span>
            <span class="ql-formats">
                <button class="ql-link"></button>
            </span>
        </ToolbarContent>
        <EditorContent>
        </EditorContent>
    </BlazoredTextEditor>
</div>
- در اینجا قسمت محتوای EditorContent مثال آن‌را خالی کرده‌ایم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، این تعریف به همراه یک ارجاع به وهله‌ای از آن نیز هست:
<BlazoredTextEditor @ref="@QuillHtml">
به همین جهت نیاز است فیلد متناظر با آن‌را در قسمت کدهای کامپوننت، به صورت زیر تعریف کرد:
@code
{
   private BlazoredTextEditor QuillHtml;
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر می‌رسیم:


برای تغییر اندازه و مقدار placeholder پیش‌فرض آن، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="form-group pb-4" style="height:250px;">
    <label>Details</label>
    <BlazoredTextEditor @ref="@QuillHtml" Placeholder="Please enter the room's detail">


تنظیم و دریافت متن نمایشی HTML Editor

مطابق مستندات این کامپوننت، روش تنظیم متن نمایشی آن، به کمک متد LoadHTMLContent است. به همین جهت متد زیر را به کدهای کامپوننت جاری اضافه می‌کنیم:
    private async Task SetHTMLAsync()
    {
        if(!string.IsNullOrEmpty(HotelRoomModel.Details))
        {
            await QuillHtml.LoadHTMLContent(HotelRoomModel.Details);
        }
    }
بنابراین روش متداول two-way binding در اینجا کار نمی‌کند و باید متن این ادیتور را به نحو فوق تنظیم کرد و برای مثال در زمان بارگذاری اولیه‌ی این کامپوننت و در حالت ویرایش، متن دریافتی از بانک اطلاعاتی را به ادیتور فوق ارسال نمود:
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        if (Id.HasValue)
        {
            // Update Mode
            Title = "Update";
            HotelRoomModel = await HotelRoomService.GetHotelRoomAsync(Id.Value);
            await SetHTMLAsync();
        }

        // ... 
    }
و یا در زمان ثبت اولیه و یا حتی در حالت ویرایش اطلاعات در متد HandleHotelRoomUpsert، با استفاده از متد GetHTML آن، خاصیت HotelRoomModel.Details را مقدار دهی اولیه کرد:
    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
       // ...

       // Create Mode
       HotelRoomModel.Details = await QuillHtml.GetHTML();

       // ...
    }

مشکل! ادیتور در زمان ویرایش یک رکورد، اطلاعات پیشین را نمایش نمی‌دهد!

پس از اعمال تغییرات فوق، برنامه را اجرا می‌کنیم. سپس یک اتاق جدید را اضافه کرده و در لیست نمایش اتاق‌ها، گزینه‌ی ویرایش آن‌را انتخاب می‌کنیم. در این حالت هرچند کار مقدار دهی HotelRoomModel.Details در زمان ثبت اطلاعات انجام شده، اما ... در زمان ویرایش چیزی نمایش داده نمی‌شود و تغییراتی را که به متد رویدادگردان OnInitializedAsync اضافه کرده‌ایم، عمل نمی‌کنند.
در این مورد در قسمت بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها توضیحاتی ابتدایی ارائه شد:
«رویدادهای OnAfterRender و OnAfterRenderAsync

پس از هر بار رندر کامپوننت، این متدها فراخوانی می‌شوند. در این مرحله کار بارگذاری کامپوننت، دریافت اطلاعات و نمایش آن‌ها به پایان رسیده‌است. یکی از کاربردهای آن، آغاز کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی است که برای کار، نیاز به DOM را دارند؛ مانند نمایش یک modal بوت استرپی.»

بنابراین در این حالت خاص که ادیتور جاوا اسکریپتی مورد استفاده، پس از رندر کامل UI نمایش داده می‌شود، قرار دادن متد SetHTML در روال رویدادگردان OnInitializedAsync کار نخواهد کرد و باید آن‌را به روال رویدادگردان OnAfterRender انتقال دهیم:
protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
{
   await SetHTMLAsync();
}
پس از این تغییرات هم باز متن وارد شده‌ی در قسمت توضیحات، در حالت ویرایش نمایش داده نمی‌شود! علت آن‌را نیز در مطلب بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها بررسی کردیم: «یک نکته: هر تغییری که در مقادیر فیلدها در این رویدادها صورت گیرند، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در مرحله‌ی آخر رندر UI قرار دارند.» به همین جهت نیاز به فراخوانی دستی StateHasChanged وجود دارد:
    private async Task SetHTMLAsync()
    {
        if(!string.IsNullOrEmpty(HotelRoomModel.Details))
        {
            await QuillHtml.LoadHTMLContent(HotelRoomModel.Details);
            StateHasChanged();
        }
    }


مشکل! اگر در این حالت سعی کنیم متنی را در ادیتور وارد کنیم، میسر نیست و همچنین CPU Usage سیستم به 100 درصد رسیده‌است!

علت اینجا است که فراخوانی StateHasChanged، هر چند سبب رندر مجدد UI می‌شود، اما چون در پایان کار رندر قرار داریم، یک حلقه‌ی بی‌نهایت را سبب خواهد شد. به همین جهت باید در متد OnAfterRenderAsync، بر اساس پارامتر firstRender، از رندرهای بعدی جلوگیری کرد:
    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (!firstRender)
        {
            return;
        }

        while (true)
        {
            try
            {
                await SetHTMLAsync();
                break;
            }
            catch
            {
                await Task.Delay(100); // Quill needs some time to load
            }
        }
    }
در اینجا هم مدیریت firstRender را مشاهده می‌کنید، تا دیگر یک حلقه‌ی بی‌نهایت رخ ندهد و هم حلقه‌ای را جهت منتظر ماندن تا بارگذاری کامل Quill در این مثال. این افزونه‌ی جاوا اسکریپتی، حتی پس از پایان رندر کامپوننت هم نیاز به مدت زمانی دارد تا بتواند کامل بارگذاری شده و قابل استفاده شود.



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-20.zip
مطالب
مدیریت رجیستری در #C

رجیستری یک پایگاه داده‌ی سیستمی است که برنامه‌ها، اجزای سیستم و اطلاعات پیکربندی در آن ذخیره و بازیابی می‌شود. داده‌های ذخیره شده در رجیستری مطابق با نسخه ویندوز فرق می‌کنند. نرم‌افزارها برای بازیابی، تغییر و پاک کردن رجیستری از API ‌های مختلفی استفاده می‌کنند. خوشبختانه .NET نیز امکانات لازم برای مدیریت رجیستری را فراهم کرده است.

در صورت رخداد خطا در رجیستری، امکان خراب شدن ویندوز وجود دارد در نتیجه با احتیاط عمل کنید و قبل از هر کاری  از رجیستری پشتیبان تهیه نمایید. قبل از شروع به کدنویسی قدری با ساختار رجیستری آشنا شویم تا در ادامه قادر به درک مفاهیم باشیم.

ساختار رجیستری

رجیستری اطلاعات را در ساختار درختی نگاه می‌دارد. هر گره در درخت، یک کلید ( key ) نامیده می‌شود. هر کلید می‌تواند شامل چندین زیرکلید ( subkey ) و چندین مقدار ( value ) باشد. در برخی موارد، وجود یک کلید تمام اطلاعاتی است که نرم افزار بدان نیاز دارد و در برخی موارد، برنامه کلید را باز کرده و مقادیر مربوط به آن کلید را می‌خواند. یک کلید می‌تواند هر تعداد مقدار داشته باشد و مقادیر به هر شکلی می‌توانند باشند. هر کلید شامل یک یا چند کاراکتر است. نام کلیدها نمی‌توانند کاراکتر “\” را داشته باشند. نام هر زیرکلید یکتاست و وابسته به کلیدی است که در سلسله مراتب، بلافاصله بالای آن می‌آید. نام کلیدها باید انگلیسی باشند اما مقادیر را به هر زبانی می‌توان نوشت. در زیر یک نمونه از ساختار رجیستری را مشاهده می‌کنید که در نرم‌افزار registry editor به نمایش در آمده است.

هر کدام از درخت‌های زیر my computer یک کلید است. HKEY_LOCAL_MACHINE دارای زیرکلید‌هایی مثل HARDWARE ، SAM و SECURITY است. هر مقدار شامل یک اسم، نوع و داده‌های درون آن است. برای مثال MaxObjectNumber از مقادیر زیرکلید HKEY_LOCAL_MACHINE\HARDWARE\DEVICEMAP\VIDEO است. داده‌های درون هر مقدار می‌تواند از انواع باینری، رشته‌ای و عددی باشد؛ برای مثال MaxObjectNumber یک عدد ۳۲ بیتی است.

محدودیت‌های فنی برای نوع و اندازه‌ی اطلاعاتی که در رجیستری ذخیره می‌گردد، وجود دارد. برنامه‌ها باید اطلاعات اولیه و پیکربندی را در رجیستری نگه دارند وسایر داده‌ها را در جای دیگر ذخیره کنند. معمولا داده‌های بیش‌تر از یک یا دو کیلوبایت باید در یک فایل ذخیره شوند و با استفاده از یک کلید در رجیستری به آن فایل رجوع کرد. برای حفظ فضای ذخیره سازی باید داده‌های شبیه به هم در یک ساختار جمع آوری گردند و ساختار را به عنوان یک مقدار ذخیره کرد؛ به جای آن که هر عضو ساختار را به عنوان یک کلید ذخیره کرد. ذخیره سازی اطلاعات به صورت باینری این امکان را می‌دهد که اطلاعات را در یک مقدار ذخیره کنید.

اطلاعات رجیستری در پیج فایل ( Page File ) ذخیره می‌شوند. پیج فایل ناحیه‌ای از حافظه RAM است که می‌تواند در زمانی که استفاده نمی‌شود به Hard منتقل شود. اندازه‌ی پیج فایل به وسیله‌ی مقدار PagedPoolSize در کلید HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Control\Session Manager\Memory Management مطابق با جدول زیر تنظیم می‌گردد.

مقدار

توضیحات

0×00000000

سیستم یک مقدار بهینه را تعیین می‌کند

0x1–0x20000000

یک اندازه مشخص برحسب بایت که در این بازه باشد

0xFFFFFFFF

سیستم بیش‌ترین مقدار ممکن را تشخیص می‌دهد

کلیدهای از پیش تعریف شده

یک برنامه قبل از آن که اطلاعاتی را در رجیستری درج کند باید یک کلید را باز کند. برای باز کردن یک کلید می‌توان از سایر کلیدهایی که باز هستند، استفاده کرد. سیستم کلیدهایی را از پیش تعریف کرده که همیشه باز هستند. در ادامه کلیدهای از پیش تعریف شده را قدری بررسی می‌کنیم.

HKEY_CLASSES_ROOT

زیرشاخه‌های این کلید، انواع اسناد و خصوصیات مربوط به آن‌ها را مشخص می‌کنند. این شاخه نباید در یک سرویس یا برنامه‌ای که کاربران متعدد دارد، مورد استفاده قرار گیرد.

HKEY_CURRENT_USER

زیرشاخه‌های این کلید، تنظیمات مربوط به کاربر جاری را مشخص می‌کنند. این تنظیمات شامل متغیرهای محیطی، اطلاعات درباره‌ی برنامه‌ها، رنگ‌ها، پرینترها، ارتباطات شبکه و تنظیمات برنامه‌هاست. به طور مثال مایکروسافت اطلاعات مربوط به برنامه‌های خود را در کلید HKEY_CURRENT_USER\Software\Microsoft ذخیره می‌کند. هر کدام از برنامه‌ها یک زیرکلید در کلید مزبور را به خود اختصاص داده‌اند. این شاخه نیز نباید در یک سرویس یا برنامه‌ای که کاربران متعدد دارد، مورد استفاده قرار گیرد.

HKEY_LOCAL_MACHINE

زیرشاخه‌های این کلید، وضعیت فیزیکی کامپیوتر را مشخص می‌کنند که شامل حافظه‌ی سیستم، سخت‌افزار و نرم‌افزارهای نصب شده بر روی سیستم، اطلاعات پیکربندی، تنظیمات ورود به سیستم، اطلاعات امنیتی شبکه و اطلاعات دیگر سیستم است.

HKEY_USERS

زیرشاخه‌های این کلید، پیکربندی کاربران پیش فرض، جدید، جاری سیستم و به طور کلی همه‌ی کاربران را مشخص می‌کند.

HKEY_CURRENT_CONFIG

زیرشاخه‌های این کلید، اطلاعاتی درباره وضعیت سخت‌افزار کامپیوتر در اختیار ما می‌گذارند. در واقع این کلید نام مستعاری برای کلید HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Hardware Profiles\Current است که در ویندوزهای قبل از ۳.۵۱ NT وجود نداشته است.

کندوهای رجیستری

یک کندو ( Hive ) یک گروه از کلیدها، زیرکلیدها و مقادیر در رجیستری است که یک مجموعه از فایل‌های پشتیبان را به همراه دارد. در هنگام بوت ویندوز، اطلاعات از این فایل‌ها استخراج می‌شوند. شما هم چنین می‌توانید با استفاده از Import در منوی فایل registry editor به صورت دستی این کار را انجام دهید. زمانی که ویندوز را خاموش می‌کنید، اطلاعات کندوها در فایل‌های پشتیبان نوشته می‌شوند. شما می‌توانید این کار را به طور دستی با Export در منوی فایل registry editor نیز انجام دهید.

فایل‌های پشتیبان همه کندوها به جز HKEY_CURRENT_USER در شاخه‌ی Windows Root\System32\config قرار دارند. فایل‌های پشتیبان HKEY_CURRENT_USER در شاخه‌ی System Root\Documents and Settings\Username قرار دارند. پسوند فایل‌ها در این شاخه‌ها، نوع داده‌هایی که در بر دارند را نشان می‌دهند. در جدول زیر برخی کندوها و فایل‌های پشتیبانشان آمده است.

کندوی رجیستری

فایل‌های پشتیبان

HKEY_CURRENT_CONFIG

System, System.alt, System.log, System.sav

HKEY_CURRENT_USER

Ntuser.dat, Ntuser.dat.log

HKEY_LOCAL_MACHINE\SAM

Sam, Sam.log, Sam.sav

HKEY_LOCAL_MACHINE\Security

Security, Security.log, Security.sav

HKEY_LOCAL_MACHINE\Software

Software, Software.log, Software.sav

HKEY_LOCAL_MACHINE\System

System, System.alt, System.log, System.sav

HKEY_USERS\.DEFAULT

Default, Default.log, Default.sav

هر زمان که یک کاربر به کامپیوتر وارد می‌شود، یک کندوی جدید با فایل‌های مجزا برای آن کاربر ساخته می‌شود که کندوی پروفایل کاربر نام دارد. یک کندوی کاربر، اطلاعاتی شامل تنظیمات برنامه‌های کاربر، تصویر زمینه، ارتباطات شبکه و پرینترها را در بر دارد. کندوهای پروفایل کاربر در کلید HKEY_USERS قرار دارند. مسیر فایل‌های پشتیبان این کندوها در کلید HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\ProfileList\SID\ ProfileImagePath مشخص شده است. مقدار ProfileImagePath مسیر پروفایل کاربر و نام کاربر را مشخص می‌کند.

دسته بندی اطلاعات


قبل از قرار دادن اطلاعات در رجیستری باید آن‌ها را به دو دسته اطلاعات کامپیوتر و اطلاعات کاربر تقسیم کرد. با این تقسیم بندی، چندین کاربر می‌توانند از یک برنامه استفاده کنند و یا اطلاعات را بر روی شبکه قرار دهند. زمانی که یک برنامه نصب می‌شود، باید اطلاعات کامپیوتری خود را در شاخه فرضی
HKEY_LOCAL_MACHINE\Software\MyCompany\MyProduct\1.0 به گونه‌ای تعریف کند که نام شرکت، نام محصول و نسخه برنامه به خوبی مشخص گردند و هم چنین اطلاعات مربوط به کاربران را در شاخه فرضی HKEY_CURRENT_USER\Software\MyCompany\MyProduct\1.0 نگاه دارد.

باز کردن، ساختن و بستن کلیدها


قبل از آن که بتوانیم یک اطلاعات را در رجیستری درج کنیم، باید یک کلید بسازیم و یا یک کلید موجود را باز کنیم. یک برنامه همیشه به یک کلید به عنوان زیرکلیدی از یک کلید باز رجوع می‌کند. کلیدهای از پیش تعریف شده همیشه باز هستند.

کلاس‌های تعریف شده برای کار با رجیستری در فضانام Microsoft.Win32 قرار دارند. کلاس Microsoft.Win32.Registry مربوط به کلاس‌های از پیش تعریف شده و کلاس Microsoft.Win32.RegistryKey برای کار با رجیستری است. برای باز کردن یک کلید از متد RegistryKey.OpenSubKey استفاده می‌کنیم. به یاد داشته باشید که کلیدهای از پیش تعریف شده همیشه باز هستند و نیازی به باز کردن ندارند. برای ساختن یک کلید از متد RegistryKey.CreateSubKey استفاده می‌کنیم. دقت کنید زیرکلیدی که می‌خواهید بسازید، باید به یک کلید باز رجوع کند. برای خاتمه دسترسی به یک کلید، باید آن را ببندیم. برای بستن یک کلید از متد RegistryKey.Close استفاده می‌کنیم.

اکنون که با ساختار رجیستری و کلاس‌های مربوطه در .NET برای کار با رجیستری آشنا شدیم، به کدنویسی می‌پردازیم.

ساختن یک زیرکلید جدید

برای ساختن یک زیرکلید جدید از متد RegistryKey.CreateSubKey به صورت زیر استفاده می‌کنیم.

public RegistryKey CreateSubKey( string subkey);

subkey نام و مسیر کلیدی که می‌خواهید بسازید را مشخص می‌کند که معمولا به فرم فرضی key name\Company Name\Application Name\version است. این متد یک زیرکلید را برمی‌گرداند و در صورت بروز خطا مقدار null را برمی‌گرداند و یک exception را فرا می‌خواند. خطا به دلایلی چون عدم داشتن مجوز، وجود نداشتن مسیر درخواستی و غیره رخ می‌دهد. برای بررسی exception ‌ها می‌توانید از بلوک try-catch استفاده کنید.

RegistryKey MyReg = Registry .CurrentUser.CreateSubKey( "SOFTWARE\\SomeCompany\\SomeApp\\SomeVer" );
مثال فوق یک زیرکلید جدید در مسیر تعیین شده در شاخه‌ی HKEY_CURRENT_USER می‌سازد.

برای دست یابی به کلیدهای از پیش تعریف شده از کلاس Registry مطابق جدول زیر استفاده می‌کنیم.

فیلد

کلید

ClassesRoot

HKEY_CLASSES_ROOT

CurrentUser

HKEY_CURRENT_USER

LocalMachine

HKEY_LOCAL_MACHINE

Users

HKEY_USERS

CurrentConfig

HKEY_CURRENT_CONFIG

چند نکته حائز اهمیت است. اگر یک زیرکلید با نام مشابه در مسیر تعیین شده وجود داشته باشد، هیچ کلیدی ساخته نمی‌شود. حقیقت آن است که از متد CreateSubKey برای باز کردن یک کلید نیز می‌توانیم استفاده کنیم. متد CreateSubKey زیرکلید را همیشه در حالت ویرایش بازمی‌گرداند. متد CreateSubKey دو پارامتر دیگر به عنوان ورودی دریافت می‌کند که از دو کلاس RegistryKeyPermissionCheck و RegistryOptions استفاده می‌کند. RegistryKeyPermissionCheck مشخص می‌کند که درخت زیرکلید، فقط خواندنی یا قابل ویرایش باشد. RegistryOptions مشخص می‌کند که اطلاعات کلید فقط در حافظه‌ی اصلی باشد و دیگر به کندوها منتقل نشود یعنی به طور موقتی باشد یا به طور پیش فرض دائمی باشد.

باز کردن زیرکلید موجود


برای باز کردن یک زیرکلید موجود از متد
RegistryKey.OpenSubKey به دو صورت استفاده می‌کنیم.
public RegistryKey OpenSubKey( string name);
public RegistryKey OpenSubKey( string name, bool writable);
صورت اول، کلید را در حالت فقط خواندنی باز می‌کند و صورت دوم، اگر writable ، true باشد کلید را در حالت ویرایش باز می‌کند و اگر false باشد کلید را در حالت فقط خواندنی باز می‌کند. در هر دو صورت name ، نام و مسیر زیرکلیدی که می‌خواهید باز کنید را مشخص می‌کند. اگر با خطا مواجه نشوید، متد زیرکلید را برمی‌گرداند، در غیر این صورت مقدار null را برمی‌گرداند.
RegistryKey MyReg = Registry .CurrentUser.OpenSubKey( "SOFTWARE\\SomeCompany\\SomeApp\\SomeVer" , true );

مثال فوق کلید مشخص شده را در شاخه‌ی HKEY_CURRENT_USER و در حالت ویرایش باز می‌کند.

خواندن اطلاعات از رجیستری

اگر یک شیء RegistryKey سالم داشته باشید می‌توانید به مقادیر و اطلاعات درون مقادیر آن دسترسی داشته باشید. برای دست یابی به اطلاعات درون یک مقدار مشخص در کلید از متد RegistryKey.GetValue به دو صورت استفاده کنیم.

public object GetValue( string name);
public object GetValue( string name, object defaultValue);
صورت اول، اطلاعات درون مقداری با نام و مسیر name را برمی‌گرداند. اگر مقدار مذکور وجود نداشته باشد، مقدار null را برمی‌گرداند. درصورت دوم اگر مقدار خواسته شده وجود نداشته باشد، defaultValue را برمی‌گرداند. متد GetValue یک مقدار از نوع object را برمی‌گرداند در نتیجه شما برای استفاده، باید آن را به نوعی که می‌خواهید تبدیل کنید.

نوشتن اطلاعات در رجیستری


برای نوشتن اطلاعات در یک مقدار از متد
RegistryKey.SetValue به صورت زیر استفاده می‌کنیم.
public void SetValue( string name, object value);
رشته name ، نام مقداری که اطلاعات باید در آن ذخیره شود و value اطلاعاتی که باید در آن مقدار ذخیره شود را مشخص می‌کنند. چون value از نوع object است می‌توانید هر مقداری را به آن بدهید. Vallue به طور اتوماتیک به DWORD یا باینری یا رشته‌ای تبدیل می‌شود. البته یک پارامتر سومی نیز وجود دارد که از کلاس RegistryValueKind استفاده کرده و نوع اطلاعات را به طور دقیق مشخص می‌کند. برای ذخیره اطلاعات در مقدار پیش فرض ( Default ) کافی است که مقدار name را برابر string.Empty قرار دهید. هر کلید می‌تواند یک مقدار پیش فرض داشته باشد که باید نام آن مقدار را Default قرار دهید.

بستن یک کلید


زمانی که دیگر با کلید کاری ندارید و می‌خواهید تغییرات در رجیستری ثبت گردد باید فرآیندی به نام
flushing را انجام دهید. برای انجام این کار به راحتی از متد RegistryKey.Close استفاده کنید.
RegistryKey MyReg = Registry .CurrentUser.CreateSubKey( "SOFTWARE\\SomeCompany\\SomeApp\\SomeVer" );
int nSomeVal = ( int )MyReg.GetValue( "SomeVal" , 0);
MyReg.SetValue( "SomeValue" , nSomeVal + 1);
MyReg.Close();

پاک کردن یک کلید

برای پاک کردن یک زیرکلید از متد RegistryKey.DeleteSubKey به دو صورت استفاده می‌کنیم.

public void DeleteSubKey( string subkey);
public void DeleteSubKey( string subkey, bool throwOnMissingSubKey);
در صورت اول زیرکلید subkey را به شرطی حذف می‌کند که زیرکلید مذکور موجود باشد و زیرکلید دیگری در زیر آن نباشد. در صورت دوم نیز این شروط برقرار است با این تفاوت که اگر زیرکلید مذکور یافت نشود و throwOnMissingSubKey مقدار true داشته باشد یک exception فرا می‌خواند.

پاک کردن کل یک درخت


برای پاک کردن کل یک درخت با همه‌ی کلیدهای فرزند و مقادیر آن‌ها از متد
RegistryKey.DeleteSubKeyTree به دو صورت استفاده می‌کنیم.
public void DeleteSubKeyTree( string subkey);
public void DeleteSubKeyTree( string subkey, bool throwOnMissingSubKey);
دیگر با پارامترهای ارسالی در این متد آشنایی دارید و لازم به توضیح نیست.

پاک کردن یک مقدار


برای پاک کردن یک مقدار از متد
RegistryKey.DeleteValue به دو صورت زیر استفاده می‌کنیم.
public void DeleteValue( string name);
public void DeleteValue( string name, bool throwOnMissingValue);

لیست کردن زیرکلیدها

برای به دست آوردن یک لیست از همه زیرکلیدهای یک شیء RegistryKey از متد RegistryKey.GetSubKeyNames به صورت زیر استفاده می‌کنیم که یک آرایه رشته‌ای از نام زیرکلیدها را برمی‌گرداند.

public string [] GetSubKeyNames();
هم چنین می‌توانید برای شمردن تعداد زیرکلیدها از خصوصیت RegistryKey. SubKeyCount استفاده نمایید.

لیست کردن نام مقادیر


برای به دست آوردن یک لیست از همه مقادیری که در یک شیء
RegistryKey وجود دارند از متد RegistryKey.GetValueNames به صورت زیر استفاده می‌کنیم که یک آرایه رشته‌ای از نام مقادیر را برمی‌گرداند.
public string [] GetSubKeyNames();
هم چنین می‌توانید برای شمردن تعداد زیرکلیدها از خصوصیت RegistryKey.ValueCount استفاده نمایید.

ثبت تغییرات به صورت دستی


برای ثبت تغییرات یا به اصطلاح فلاش کردن به صورت دستی می‌توانید از متد
RegistryKey.Flush به صورت زیر استفاده نمایید. زمانی که از RegistryKey.Close استفاده می‌کنید فرآیند فلاش کردن به طور اتوماتیک انجام می‌گیرد.
public void Flush();