مطالب
چرا TypeScript؟
زبان TypeScript به عنوان superset زبان JavaScript ارائه شده‌است و هدف آن، strong typing و ارائه‌ی قابلیت‌های پیشرفته‌ی زبان‌های شیءگرا، جهت نوشتن برنامه‌های کلاینت و سرور، با کمترین میزان خطاها است. زبان TypeScript چندسکویی و سورس باز است و در نهایت به نگارشی از JavaScript کامپایل می‌شود که با تمام مرورگرهای فعلی سازگاری دارد و یا در سمت سرور بدون مشکلی توسط NodeJS قابل درک است.
- TypeScript زبان توصیه شده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های AngularJS 2 است و همچنین با سایر کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی مانند ReactJS و jQuery نیز سازگاری دارد. بنابراین اگر قصد دارید به AngularJS 2 مهاجرت کنید، اکنون فرصت خوبی است تا زبان TypeScript را نیز بیاموزید. همچنین WinJS نیز با TypeScript نوشته شده‌است.
- superset زبان JavaScript بودن به این معنا است که تمام کدهای جاوا اسکریپتی موجود، به عنوان کد معتبر TypeScript نیز شناخته می‌شوند و همین مساله مهاجرت به آن‌را ساده‌تر می‌کند. زبان‌های دیگری مانند Dart و یا CoffeeScript ، نسبت به JavaScript بسیار متفاوت به نظر می‌رسند؛ اما Syntax زبان TypeScript شباهت بسیار زیادی به جاوا اسکریپت و خصوصا ES 6 دارد. در اینجا تنها کافی است پسوند فایل‌های js را به ts تغییر دهید و از آن‌ها به عنوان کدهای معتبر TypeScript استفاده کنید.
- strong typing و معرفی نوع‌ها، کدهای نهایی نوشته شده را امن‌تر می‌کنند. به این ترتیب کامپایلر، پیش از اینکه کدهای شما در زمان اجرا به خطا بر بخورند، در زمان کامپایل، مشکلات موجود را گوشزد می‌کند. همچنین وجود نوع‌ها، سرعت توسعه را با بهبود ابزارهای مرتبط با برنامه نویسی، افزایش می‌دهند؛ از این جهت که مفهوم مهمی مانند Intellisense، با وجود نوع‌ها، پیشنهادهای بهتر و دقیق‌تری را ارائه می‌دهد. همچنین ابزارهای Refactoring نیز در صورت وجود نوع‌ها بهتر و دقیق‌تر عمل می‌کنند. این موارد مهم‌ترین دلایل طراحی TypeScript جهت توسعه و نگهداری برنامه‌های بزرگ نوشته شده‌ی با JavaScript هستند.
- Syntax زبان TypeScript به شدت الهام گرفته شده از زبان سی‌شارپ است. به همین جهت اگر با این زبان آشنایی دارید، درک مفاهیم TypeScript برایتان بسیار ساده خواهد بود.
- بهترین قسمت TypeScript، کامپایل شدن آن به ES 5 است (به این عملیات Transpile هم می‌گویند). در زبان TypeScript به تمام امکانات پیشرفته‌ی ES 6 مانند کلاس‌ها و ماژول‌ها دسترسی دارید، اما کد نهایی را که تولید می‌کند، می‌تواند ES 5 ایی باشد که هم اکنون تمام مرورگرهای عمده آن‌را پشتیبانی می‌کنند. با تنظیمات کامپایلر TypeScript، امکان تولید کدهای ES 3 تا ES 5 و همچنین ES 6 نیز وجود دارد. نمونه‌ی آنلاین این ترجمه را در TypeScript playground می‌توانید مشاهده کنید.
- TypeScript چندسکویی است. امکانات و کامپایلر این زبان، برای ویندوز، مک و لینوکس طراحی شده‌اند.
- TypeScript سورس باز است. طراحان اصلی آن، همان طراحان زبان سی‌شارپ در مایکروسافت هستند و هم اکنون این زبان به صورت سورس باز توسط این شرکت توسعه داده شده و در GitHub نگهداری می‌شود.


آماده سازی محیط‌های کار با TypeScript

برای کار با TypeScript، یک ادیتور متنی ساده، به همراه کامپایلر آن کفایت می‌کند. اما همانطور که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین دلایل وجودی TypeScript، بهبود ابزارهای برنامه نویسی مرتبط با JavaScript است و اگر قرار باشد صرفا از یک ادیتور متنی ساده استفاده شود، فلسفه‌ی وجودی آن زیر سؤال می‌رود.

نصب TypeScript در ویژوال استودیو

در نگارش‌های جدید ویژوال استودیو، از VS 2013 Update 2 به بعد، قسمت ویژه‌ی TypeScript نیز قابل مشاهده‌است. البته این قسمت با به روز رسانی‌های TypeScript، نیاز به به روز رسانی دارد. به همین جهت به سایت رسمی آن مراجعه کرده و بسته‌های جدید مخصوص VS 2013 و یا 2015 آن‌را دریافت و نصب کنید.


همچنین افزونه‌ی Web Essentials نیز امکانات بیشتری را جهت کار با TypeScript به همراه دارد و امکان مشاهده‌ی خروجی جاوا اسکریپت تولیدی را در حین کار با فایل TypeScript فعلی میسر می‌کند. در سمت چپ صفحه TypeScript را خواهید نوشت و در سمت راست، خروجی JavaScript نهایی را بلافاصله مشاهده می‌کنید.


تصویر فوق مربوط به VS 2015 است. همچنین گزینه‌ی افزودن یک فایل و آیتم جدید نیز امکان افزودن فایل‌های TS را به همراه دارد.


نصب و تنظیم TypeScript در ویژوال استودیو کد

ویژوال استودیو کد، نگارش رایگان، سورس باز و چندسکویی ویژوال استودیو است که بر روی ویندوز، مک و لینوکس قابل اجرا است. ویژوال استودیو کد نیز به همراه پشتیبانی بسیار خوبی از TypeScript است، تا حدی که تمام ارائه‌های معرفی Anugular 2 توسط تیم مربوطه‌ی آن از گوگل، توسط ویژوال استودیو کد و یکپارچگی آن با TypeScript انجام شدند.


ویژوال استودیو کد بر مبنای فولدرها کار می‌کند و با گشودن یک پوشه در آن (با کلیک بر روی دکمه‌ی open folder آن)، امکان کار کردن با آن پوشه و فایل‌های موجود در آن را خواهیم یافت.
نکته‌ی مهم اینجا است که پس از نصب VS Code، برای فایل‌های با پسوند ts بلافاصله Intellisense مرتبط نیز مهیا است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. همچنین قابلیت‌های type safety این زبان نیز در این ادیتور به نحو واضحی مشخص هستند:


در ادامه ابتدا یک پوشه‌ی جدید خالی را ایجاد کنید و سپس این پوشه را در VS Code باز نمائید (از طریق منوی فایل، گزینه‌ی گشودن پوشه). سپس ماوس را بر روی نام این پوشه حرکت دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، دکمه‌ی new file ظاهر می‌شود. در اینجا می‌توانید فایل جدیدی را به نام test.ts اضافه کنید.
در ادامه با فشردن دکمه‌های ctrl+shift+p، امکان انتخاب یک task runner را جهت کامپایل فایل‌های ts خواهیم داشت:


در اینجا ابتدا عبارت task< را وارد کنید و سپس از منوی باز شده، گزینه‌ی rub build task را انتخاب کنید:


پس از آن، در بالای صفحه مشاهده خواهید کرد که عنوان شده: «هنوز هیچ task runner ایی برای اینکار تنظیم نشده‌است»


برای این منظور بر روی دکمه‌ی configure task runner تصویر فوق که با رنگ آبی مشخص شده‌است، کلیک کنید. به این ترتیب یک فایل جدید به نام task.json ایجاد می‌شود که در پوشه‌ای به نام vscode. در ریشه‌ی پروژه (یا همان پوشه‌ی جاری) قرار می‌گیرد:


فایل task.json دارای تعاریفی است که کامپایلر TypeScript یا همان tsc را فعال می‌کند:
{
"version": "0.1.0",

// The command is tsc. Assumes that tsc has been installed using npm install -g typescript
"command": "tsc",

// The command is a shell script
"isShellCommand": true,

// Show the output window only if unrecognized errors occur.
"showOutput": "silent",

// args is the HelloWorld program to compile.
"args": ["HelloWorld.ts"],

// use the standard tsc problem matcher to find compile problems
// in the output.
"problemMatcher": "$tsc"
}
محتوای پیش فرض و ابتدایی این فایل را در قطعه کد فوق مشاهده می‌کنید. این فایل json را جهت تنظیمات کامپایلر TypeScript پروژه‌ی جاری، ویرایش خواهیم کرد. در این فایل دکمه‌ی ctrl+space را بفشارید. بلافاصله منوی تکمیل کننده‌ی این فایل ظاهر می‌شود. از ترکیب ctrl+space در قسمت‌های مختلف این فایل جهت دریافت توصیه‌های بیشتری نیز می‌توان استفاده کرد.
در اینجا قسمتی که نیاز به تنظیم دارد، خاصیت args است. مقادیر آن، پارامترهایی هستند که به کامپایلر typescript ارسال می‌شوند. برای نمونه آن‌را به صورت ذیل تغییر دهید:
"args": [
         "--target", "ES5",
         "--outdir", "js",
         "--sourceMap",
         "--watch",
         "test.ts"
    ],
پارامتر و سوئیچ target مشخص می‌کند که خروجی تولیدی باید با فرمت ES 5 باشد. همچنین فایل‌های js تولیدی را در پوشه‌ی js در ریشه‌ی پروژه یا پوشه‌ی جاری قرار دهد. پارامتر sourceMap مشخص می‌کند که علاوه بر فایل‌های js، فایل‌های map که بیانگر نگاشت بین فایل‌های ts و js هستند نیز تولید شوند. این فایل‌ها برای دیباگ برنامه بسیار مفید هستند. پارامتر watch، کلیه‌ی تغییرات پوشه‌ی جاری را تحت نظر قرار داده و به صورت خودکار کار کامپایل را انجام می‌دهد. در آخر نیز فایل و یا فایل‌های ts مدنظر ذکر می‌شوند.
برای اجرای کامپایلر، ابتدا از منوی view گزینه‌ی toggle output را انتخاب کنید تا بتوان خروجی نهایی کامپایلر را مشاهده کرد. سپس گزینه‌ی view->command pallet و اجرا tasks< را انتخاب کنید. در ادامه همانند مرحله‌ی قبل، یعنی گزینه‌ی run build task را اجرا کنید (که خلاصه‌ی این عملیات ctrl+shift+B است).

به این ترتیب پوشه‌ی js که در خاصیت args مشخص کردیم، تولید می‌شود:


البته این خطا هم در قسمت output نمایش داده می‌شود:
 error TS5023: Unknown option 'watch'
Use the '--help' flag to see options.

علت اینجا است که در تنظیمات فوق، خاصیت command به tsc تنظیم شده‌است و همانطور که در کامنت آن عنوان شده‌است، کامپایلر typescript را از طریق دستور npm install -g typescript دریافت می‌کند و نیازی به ذکر مسیر آن در اینجا نیست. بنابراین لازم است تا با npm و نصب typescript از طریق آن آشنا شد و به این ترتیب کامپایلر آن‌را به روز کرد تا دستور watch را شناسایی کند.


نصب TypeScript از طریق npm

همانطور که عنوان شد، TypeScript چندسکویی است و این مورد را از طریق npm یا NodeJS package manager انجام می‌دهد. برای این منظور به آدرس https://nodejs.org/en   مراجعه کرده و فایل نصاب آن‌را مخصوص سیستم عامل خود دریافت و سپس نصب کنید. Node.js یک runtime سمت سرور اجرای برنامه‌های جاوا اسکریپتی است. از آنجائیکه TypeScript در نهایت به JavaScript تبدیل می‌شود، استفاده از node.js انتخاب مناسبی جهت اجرا و توزیع آن در تمام سیستم عامل‌ها بوده‌است.
پس از نصب node.js، از package manager آن که npm نام دارد، جهت نصب TypeScript استفاده می‌شود. چون node.js به Path و مسیرهای اصلی ویندوز اضافه می‌شود، تنها کافی است دستور npm install -g typescript را در خط فرمان صادر کنید. در اینجا سوئیچ g به معنای global و دسترسی عمومی است.


همانطور که در این تصویر مشخص است، پس از صدور دستور نصب TypeScript، نگارش 1.8.9 آن نصب شده‌است. اما زمانیکه کامپایلر tsc را با پارامتر version اجرا می‌کنیم، شماره نگارش قدیمی 1.0.3.0 را نمایش می‌دهد. برای رفع این مشکل به مسیر C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs\TypeScript مراجعه کرده و پوشه‌ی 1.0 را به 1.0-old تغییر نام دهید.


اکنون اگر مجددا بررسی کنیم، نگارش صحیح قابل مشاهده است:


پس از این تغییرات اگر مجددا به VS Code باز گردیم و ctrl+shift+B را صادر کنیم (جهت اجرای مجدد task runner و اجرای tsc تنظیم شده) ، پیام ذیل مشاهده می‌شود:
 15:33:52 - Compilation complete. Watching for file changes.
به این معنا که اینبار پارامتر watch را شناسایی کرده‌است و دیگر از کامپایلر قدیمی tsc استفاده نمی‌کند. برای آزمایش آن، از منوی view گزینه‌ی split editor را انتخاب کنید و سپس در سمت چپ فایل test.ts و در سمت راست، فایل test.js کامپایل شده را باز کنید:


در اینجا چون پارامتر watch فعال شده‌است، هر تغییری که در فایل ts داده شود، بلافاصله کامپایل شده و در فایل js منعکس خواهد شد.


تنظیم VS Code جهت دیباگ کدهای TypeScript

در نوار ابزار کنار صفحه‌ی VS Code، بر روی دکمه‌ی دیباگ کلیک کنید:


سپس بر روی دکمه‌ی چرخ‌دنده‌ی موجود که کار انجام تنظیمات را توسط آن می‌توان ادامه داد، کلیک کنید. بلافاصله منویی ظاهر می‌شود که درخواست انتخاب محیط دیباگ را دارد:


در اینجا node.js را انتخاب کنید. با اینکار فایل جدیدی دیگری به نام launch.json به پوشه‌ی vscode. اضافه می‌شود. اگر به این فایل دقت کنید دو خاصیت name به نام‌های Launch و Attach در آن موجود هستند. این نام‌ها در یک دراپ داون، در کنار دکمه‌ی start دیباگ نیز ظاهر می‌شوند:


- در فایل launch.json، باید خاصیت "program": "${workspaceRoot}/app.js" را ویرایش کرد و app.js آن‌را به test.ts مثال جاری تغییر داد.
- سپس خاصیت "sourceMaps" آن نیز باید تغییر کرده و جهت استفاده‌ی از source mapهای تولیدی به true تنظیم شود.
- در آخر باید مسیر پوشه‌ی خروجی js را نیز تنظیم کرد: "outDir": "${workspaceRoot}/js"
همچنین باید دقت داشت چون externalConsole به false تنظیم شده‌است، خروجی این کنسول به output ویژوال استودیوکد منتقل می‌شود.

اکنون اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ start کلیک کنید (دکمه‌ی F5)، امکان دیباگ سطر به سطر کد TypeScript را خواهید یافت:



فایل‌های نهایی json یاد شده‌ی در متن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
 VSCodeTypeScript.zip
مطالب
چگونه نرم افزارهای تحت وب سریعتری داشته باشیم؟ قسمت هفتم
قسمت ششم 

20.اسکریپت در پایین صفحه
لینک‌های مربوطه به javascript‌های خود را تا جای ممکن در پایین صفحه قرار دهید. وقتی parser مرورگر به فایل‌های javascript می‌رسد، تمامی فعالیت‌ها را متوقف کرده و سعی در دانلود و سپس اجرای آن دارد. برخلاف اینکه مرورگرها امکان دانلود چند فایل را به صورت همزمان از سرور دارند، هنگامی که به اسکریپت‌ها می‌رسند، تنها یک فایل را دانلود می‌کنند. یعنی اجرای برنامه و دانلودهای مرتبط با صفحه شما متوقف شده و پس از دانلود و اجرای اسکریپت اجرای آنها ادامه پیدا می‌کند. این مسئله وقتی نمود بیشتری پیدا می‌کند که شما فایل هغای اسکریپت با حجم و تعداد بالا در برنامه خود استفاده می‌کنید.
برای فرار از این مشکل می‌توانید تگهای مربوط به اسکریپت را در آخر صفحات خود بگذارید. فقط دقت کنید اگر نیاز است که قبل از نمایش صفحه تغییری ذر DOM ایجاد کنید، باید حتما اسکریپت‌های مربوطه را بالای صفحه قرار دهید.
روش دیگر دانلود فایل‌های اسکریپت به وسیله AJAX است که انشاء الله در آینده مقاله ای در این رابطه خواهم نوشت.

21.CDN
CDN یا Content Delivery Network سرورهای توزیع شده ای در سطح دنیا هستند که یک نسخه از برنامه شما برای اجرا بر روی آن قرار دارد. هنگامی که کاربر می‌خواهد به سایت شما دسترسی پیدا کند به صورت خودکار به نزدیکترین سرور منتقل می‌شود تا بتواند سرعت بیشتری را تجربه کند. علاوه بر این CDN باعث بالانس شدن بار ترافیک شبکه شما شده خط حملات D.O.S و D.D.O.S را به حداقل می‌رساند.

زمانیکه شما یک سیستم CDN را فعال میکنید تاثیر آن بصورت زیر خواهد بود:
۱- شبکه توزیع محتوا یا همان CDN تمامی سرورهای شبکه جهانی اینترنت را پوشش میدهد. بنابراین زمانیکه شما این سیستم را برای سایت خود فعال میکنید اطلاعات شما بر روی تمامی این سرورها کپی و ذخیره میشود و زمانیکه یک بازدیدکننده به سایت یا وبلاگ شما وارد میشود محتوای سایت شامل تصاویر و متون را از نزدیک‌ترین سرور نزدیک به خود دریافت میکند و مستقیما به هاست یا سرور شما متصل نمیشود. این کار موجب بهبودی چشمگیر در عملکرد سایت شما خواهد شد.
۲- CDN تمام اطلاعات ثابت شما مانند تصاویر، کدهای CSS و javascript، mp3، pdf و فایلهای ویدئویی شما را پشتیبانی میکند و تنها اطلاعاتی که قابل تغییر و بروزرسانی هستند مانند متون و کدهای HTML از سرور اصلی شما فراخوان میشوند. با این کار مصرف پهنای باند هاست شما کاهش یافته و هزینه ای که سالانه برای آن میپردازید کاهش چشمگیری خواهد داشت.
۳- تفاوت سرعت و عملکرد برای خودتان یا افرادی که در نزدیکی سرور اصلی شما هستند تفاوت زیادی نخواهد داشت ولی برای کسانی که ار نقاط مختلف جهان به سایت شما وارد میشوند این افزایش سرعت ناشی از CDN کاملا محسوس خواهد بود، با توجه به اینکه سایتهای ایرانی معمولا سرور و هاست خود را از خارج و کشورهایی مانند آلمان و آمریکا تهیه میکنند و عموم بازدیدکنندگان از داخل کشور هستند استفاده از CDN میتواند بسیار موثر باشد. برای تعیین تاثیر CDN بر سرعت سایت میتوانید عملکرد خود را با ابزارهایی مانند Pingdom و GTmetrix بعد و قبل از فعال سازی CDN بررسی و مقایسه کنید. 
ابزارها، تکنیک‌ها و روش‌های متفاوتی برای راه اندازی CDN وجود دارد که نیازمند مقاله ای مجزا می‌باشد.
مطالب
تعیین اعتبار یک checkBoxList با کمک jQuery

checkBoxList جزو کنترل‌هایی در ASP.Net است که نمی‌توان RequiredFieldValidator استاندارد را بر آن اعمال کرد. به عبارتی اگر نیاز بود حداقل یک آیتم چک باکس لیست حتما توسط کاربر انتخاب شود، راه حل آماده‌ای برای آن وجود ندارد. پیاده سازی این‌کار با استفاده از jQuery به سادگی میسر است که در ادامه آن‌را مرور خواهیم کرد.

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="CheckBoxListValidator._Default" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
//<![CDATA[
function CheckItems(sender, args) {
//Get the total nuumber of selected CheckBoxes
var num = jQuery("table#<%=CheckBoxList1.ClientID%> input:checked").length;
args.IsValid = num > 0;
}
//]]>
</script>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
<asp:CheckBoxList ID="CheckBoxList1" runat="server">
<asp:ListItem>item1</asp:ListItem>
<asp:ListItem>item2</asp:ListItem>
</asp:CheckBoxList>
<asp:CustomValidator ClientValidationFunction="CheckItems" ID="ValidateIt"
runat="server" ErrorMessage="(*)"> </asp:CustomValidator>
<asp:Button ID="Button1" runat="server" />
</div>
</form>
</body>
</html>

توضیحات:
یک CustomValidator استاندارد را به فرم اضافه کرده‌ایم تا توسط تابعی که به ClientValidationFunction آن معرفی می‌شود، کار اعتبار سنجی سمت کاربر را انجام دهد. این تابع یا همان CheckItems مثال فوق، امضای استاندارد و آشنایی دارد. اگر تعیین اعتبار صورت گرفته باشد، باید args.IsValid در آن به true تنظیم شود یا بر عکس.
اصل قضیه هم، همین یک سطر کد زیر است:

var num = jQuery("table#<%=CheckBoxList1.ClientID%> input:checked").length;
کار این سطر که از جی‌کوئری استفاده می‌کند، پیدا کردن جدولی است که ID آن مساوی آی دی سمت کلاینت چک باکس لیست ما است (ASP.Net یک چک باکس لیست را به صورت یک جدول حاوی چک باکس‌ها رندر می‌کند). سپس در همان ناحیه مشغول به جستجوی چک باکس‌هایی می‌شود که تیک خورده‌اند. نهایتا تعداد آن‌ها را بر می‌گرداند.

مطالب
نمایش خودکار آیکون لینک‌های سایت‌های خارجی با استفاده از jQuery

اگر دقت کرده باشید در کنار هر لینک خارجی (هر لینک ختم شده به خارج از سایت) در این وبلاگ، آیکون آن سایت هم به صورت خودکار نمایش داده می‌شود. از نظر من جالب بوده (خصوصا جهت مشخص کردن وجود یک لینک در میان انبوهی متن، یا برای نمایش لیستی از لینک‌ها)، نظر شما رو نمی‌دونم!
این‌کار در ادامه‌ی مطلبی است که در مورد نوشتن اسکریپت‌های گریس مانکی چندی قبل منتشر کردم. البته بهبود یافته‌ی آن است. برای ایجاد یک چنین قابلیتی در سایت فقط کافی است چند سطر اسکریپت زیر را به هدر سایت خود اضافه کنید.

<script src='http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jquery/1.2.6/jquery.min.js' type='text/javascript' />
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function(){
$("a").each(function(){
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");
// see if the link is external
if (href && href.match(/^http/))
if (!href.match(document.domain)) {
var domain = href.replace(/<\S[^><]*>/g, "").split('/')[2];
var image = '<img src="http://' + domain +
'/favicon.ico" width="0" ' +
' onload="this.width=16;this.height=16;this.style.paddingLeft=\'3px\';this.style.paddingRight=\'1px\';" ' +
' style="border:0" ' +
' onerror="this.src=\'http://vahid.nasiri.googlepages.com/weblink.gif\';" />';
$(this).prepend(image);
}
});
});
</script>

توضیحاتی در مورد جزئیات برنامه نویسی آن:
با استفاده از jQuery ، زمانیکه document ما ready شد ( document.ready )، تمام لینک‌های موجود در صفحه را پیدا می‌کنیم (یک به یک). سپس مقدار href آن‌ها را می‌خوانیم (ببینید با jQuery انجام این نوع کارها چقدر ساده شده است). اکنون روی لینک دریافت شده باید پردازش صورت گیرد و نام دومین آن جدا شود (اگر ختم به خارج از سایت بود). سپس بر اساس این دومین ، یک تگ img منتهی به آیکون آن سایت طراحی و نمایش داده خواهد شد (به قبل از لینک اضافه می‌شود).
عموما هر پروژه‌ای هر چند کوچک و به ظاهر کم اهمیت، نکات خاصی را به همراه دارد.
برای مثال، در ابتدای کار width=0 در نظر گرفته نشد. مشکلی را که ایجاد کرد این بود که یک سایت ممکن است اصلا favicon.ico نداشته باشد. فایرفاکس محترم اصلا به روی مبارک هم نخواهد آورد و شما متوجه نخواهید شد که در صفحه کمبود تصویری وجود دارد. اما در IE حتما جای خالی آیکون و تصویر به نحوه واضحی گوشزد می‌شود. بنابراین در ابتدای کار قرار نیست چیزی را نمایش دهیم (width=0). سپس در رخ‌داد onload تگ img، اگر تصویر واقعا وجود داشت و بارگذاری شد، طول و عرض آن‌را 16 در 16 قرار خواهیم داد (این مورد هم لازم است. چون بعضی از سایت‌ها اندازه‌های بسیار بزرگی را برای آیکون خود در نظر می‌گیرند که اصلا مقصود ما را برآورده نخواهند کرد).
این مورد (عدم نمایش تصاویری که وجود ندارند) مشکلی را که در ادامه ایجاد خواهد کرد، عدم یکنواختی در سایت است. یک سری از لینک‌های خارجی آیکون دارند و یک سری خیر. نکته جالبی که در مورد تگ img وجود دارد رخ‌داد onerror آن است. اگر مرورگر نتواند تصویر مورد نظر را پیدا یا بارگذاری کند، این روال رخ‌داد‌ گردان فراخوانی می‌شود. همینجا از موقعیت استفاده شده و src تصویر جاری به یک آیکون مشخص و از قبل تعیین شده تنظیم می‌شود.

مطالب
Performance در AngularJS قدم چهارم
امیدوارم از مقالات قبلی لذت برده باشید. در این مقاله می‌خواهم در مورد $watch صحبت کنم.

سوال اول: $watch چیست و چه کاربردی دارد؟
$watch همان عملکرد Watching در AngularJS را انجام می‌دهد؛ ولی کاربردهای جالبی دارد. به کد زیر دقت کنید.
var errorChat=false;
$scope.$watch(function () {
     return errorChat;
}, function (newValue, oldValue) {
     if(newValue ==true){
          alert('قسمت محاوره سامانه با مشکل روبرو شده است لطفا با مدیریت تماس بگیرید')
     }                        
});
فرض کنید سناریوی پروژه به این صورت است که ما قسمت‌های مختلفی را در صفحه داریم و یکی از این قسمت‌ها، چت روم می‌باشد. می‌خواهیم در صورتیکه خطای اتصال و یا هر نوع خطایی در این قسمت بود، با پیغامی به کاربر گزارش داده شود. ما از متغیر errorChat برای این کار استفاده کرده‌ایم. با فرض اینکه در توابع دیگر در صورتیکه خطایی وجود داشته باشد، مقدار این متغیر را true می‌کند و ما بر حسب رصد این متغیر پیغام خطا را نمایش می‌دهیم. 

سوال دوم: این کد به نحوه احسن کار می‌کند؛ پس مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست بعد از اینکه متغیر errorChat مقدار true گرفت و ما هشدار را نمایش دادیم، باز این متغییر رصد می‌شود که لزومی به این کار نیست (فرض ما بر این است که بعد از بروز خطا دیگر قسمت چت روم کار نخواهد کرد) و متوقف کردن این متغیر باعث می‌شود Performance در نهایت بهتر شود. خوب برای اینکه رصد این متغییر را متوقف کنیم از کد زیر استفاده می‌کنیم. به کد زیر توجه کنید:
var errorChat=false;
var stop=$scope.$watch(function () {
     return errorChat;
}, function (newValue, oldValue) {
     if(newValue ==true){
          stop();
          alert('قسمت محاوره سامانه با مشکل روبرو شده است لطفا با مدیریت تماس بگیرید')
     }                        
});
خوب؛ فکر کنم تفاوت این دو کد با هم روشن است. ما یک متغییر stop به کد اضافه کردیم. این متغیر با تابع متوقف کننده $watch مربوط به errorChat پر می‌شود و در نهایت با اجرای این تابع، عمل watching متغییر errorChat متوقف می‌شود. اگر با setInterval یا setTimeout در Javascript کار کرده باشید، شباهت این موردها را متوجه خواهید شد.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت دهم - مبانی Blazor - بخش 7 - مسیریابی
تعدادی پرسش و پاسخ تکمیلی مباحث مسیریابی

چگونه می‌توان DateTime را به عنوان پارامتر مسیریابی ارسال کرد؟
Blazor از پارامترهایی از نوع DateTime، در حین مسیریابی پشتیبانی می‌کند؛ با این شرط که قید datetime در حین مسیریابی صریحا ذکر شود:
@page "/route/{parameter:datetime}"
یک مثال: کامپوننت index.razor که سبب هدایت به سمت کامپوننت دیگری به همراه ارسال پارامتری از نوع DateTime می‌شود:
@page "/"
@inject NavigationManager NavManager
<button @onclick="CurrentTime">Current Time</button>
@code {
    public void CurrentTime()
    {
        NavManager.NavigateTo("/time/" + DateTime.Now);
    }
}
و کامپوننت Time.razor که قادر است این DateTime را دریافت کرده و به یک پارامتر، Bind کند:
@page "/time/{param:datetime}"
<h3>Time</h3>
<p>@Param</p>
@code {
    [Parameter]
    public DateTime Param { get; set; }
}


چگونه می‌توان به عنوان صفحه‌ی جاری دسترسی یافت؟
برای اینکار نیاز است از JavaScript interop استفاده کرد. ابتدا برای مثال تابع عمومی getTitle را که بر اساس DOM API مرورگر کار می‌کند، تهیه می‌کنیم:
window.getTitle = () => {
   return document.title;
};
سپس می‌توان از آن در یک کامپوننت Blazor به صورت زیر استفاده کرد:
@page "/"
@inject IJSRuntime jsRuntime
<h2>Page Title: @Title</h2>
<button class="btn btn-primary" @onclick="@GetTitle">Get Title</button>
@code {
public string Title = "";
    
    public async void GetTitle()
    {
            Title = await jsRuntime.InvokeAsync<string>("getTitle");
     }
}

چگونه می‌توان مسیری را از طریق کدهای برنامه در یک برگه‌ی مجزای مرورگر باز کرد؟
در اینجا نیز می‌توان با استفاده از JavaScript interop، متد استاندارد open مرورگر را فراخوانی کرد و پارامتر اول آن‌را به url مدنظر و پارامتر بعدی آن‌را به blank_ تنظیم کرد تا مرورگر آدرس درخواستی را در یک برگه‌ی جدید باز کند:
@inject IJSRuntime jsRuntime

<button @onclick="NavigateToNewTab">New Tab Navigation</button>
@code {
public async Task NavigateToNewTab()
    {
        string url = "/counter";
        await jsRuntime.InvokeAsync<object>("open", url, "_blank");
    }
}
مطالب
آشنایی با Bower
با توجه به رشد روز افزون وب و مراحل تکامل برنامه نویسی آن ، نیاز به ابزارهایی که نصب ، به روز رسانی و مدیریت کتابخانه‌ها و ابزارهای جانبی استفاده شده در پروژه‌ها را بطور خودکار انجام دهند بیش از پیش احساس میشود. Bower یکی از ابزارهایی است که برای کمک به این امر معرفی شده است.
bower  
Bower چیست؟
Bower یک package manager برای فن آوری‌های سمت کلاینت است.توانایی نصب ، جستجو و حذف کتابخانه‌های Javascript،HTML،CSS دارد.

مزایا
:
  1. نصب ابزارها و کتابخانه‌ها توسط  یک خط فرمان!
  2. به جای اینکه در سایتهای مختلف ورژن کتابخانه‌ها را پیگیری کنید و update شدن یا نشدن آنها را بررسی نمایید(مثلا آیا  jQueryمورد استفاده درپروژه ، آخرین نسخه است؟) ، با استفاده از Bower در کمترین زمان ممکن این کار را انجام دهید.
  3. نصب آفلاین. وقتی کتابخانه ای برای اولین بار نصب شود کش شده و دفعات بعد برای نصب همان کتابخانه(و البته همان ورژن) از کش استفاده خواهد کرد.(مگر اینکه کاربر صراحتا کش را خالی کرده باشد).
  4. نصب کتابخانه‌های وابسته. اگر کتابخانه ای وابسته به کتابخانه‌های دیگر باشد (مثل وابستگی Twitter Bootstrap به jQuery)، بطور خودکار وابستگی‌ها نیز نصب می‌گردند.
مراحل نصب :
قبل از نصب باید دو ابزار زیر در سیستم نصب شده باشند:
  1. Nodejs  
  2. Git  : برخی از کتابخانه‌ها باید از مخزن Git واکشی شوند.
نصب Bower :
در خط فرمان دستور زیر را اجرا نمایید:
 npm install -g bower 
دستور بالا Bower را بصورت global نصب خواهد کرد و اکنون میتوان کتابخانه‌های مختلف را نصب نمود.

نصب کتابخانه ها:

برای نصب کتابخانه‌ها از دستور زیر استفاده می‌شود:
bower install <package>
برای مثال برای نصب کتابخانه angularjs باید دستور زیر را اجرا نمود:
 bower install angular 
یا jQuery:
 bower install jquery 
ممکن است نیاز باشد تا ورژن خاصی از یک کتابخانه را نصب کنید که در این صورت باید مانند مثال زیر عمل کرد:
bower install <package>#<version>
bower install jquery#1.7.0
دستور فوق نسخه 1.7.0 jQuery را نصب خواهد کرد.

پس از اجرای دستور، در مسیر جاری فولدری به نام bower_components ایجاد شده و کتابخانه‌ها در آن قرار می‌گیرند.

bower_components/
jquery/
   README.md
   bower.json
   component.json
   composer.json
   jquery-migrate.js
   jquery-migrate.min.js
   jquery.js
   jquery.min.js
   jquery.min.map
   package.json

و در نهایت نحوه استفاده:
<script type="text/javascript" src="bower_components/jquery/jquery.js"></script>

جستجو در کتابخانه ها:
Bower امکان جستجو در کتابخانه‌های ثبت شده را می‌دهد. مثال:
bower search bootstrap
Search results:
bootstrap git://github.com/twbs/bootstrap.git
angular-bootstrap git://github.com/angular-ui/bootstrap-bower.git
sass-bootstrap git://github.com/jlong/sass-twitter-bootstrap.git  
مطالب
بررسی angular.bootstrap
در پست‌های قبلی با مفهوم ng-app آشنا شدید. دایرکتیو ng-app برای استفاده از راه انداز خودکار فریم ورک Angular (معروف به auto-bootstrap) استفاده می‌شود. در حالت پیش فرض، به ازای هر سند Html فقط می‌توان یک ماژول در Angular تعریف کرد. در سند مربوطه اولین المانی که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان عنصر ریشه در نظر گرفته می‌شود و تمام عناصر تعریف شده در محدوده این دایرکتیو قایل استفاده برای ماژول مورد نظر خواهد بود. سایر عناصر حتی اگر ng-app یکسان داشته باشند نادیده گرفته می‌شوند.
ابتدا یک مثال زیر را به روش auto-bootstrap بررسی  می‌کنیم:
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
       <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
در کنترلر مورد نظر نیز تعاریف به صورت زیر خواهد بود:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});
در مثال بالا دو تگ div وجود دارد که به صورت مشترک با استفاده از دایرکتیو ng-app به یک ماژول اشاره می‌کنند. طبق گفته‌ها بالا در روش auto-bootstrap اولین عنصری که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان محدوده ماژول مورد استفاده قرار خواهد گرفت در نتیجه سایر المان‌ها (در اینجا منظور تگ div دوم است)نادیده گرفته خواهند شد.  پس خروجی به صورت زیر می‌شود:

اما اگر قصد داشته باشیم که در یک سند html دو نقطه شروع تعریف کنیم در حالی که هر کدام از یک منبع داده استفاده نمایند باید bootstrap برنامه را به صورت دستی تعیین کرد. برای این کار کافیست از دستور angular.bootstrap به صورت زیر استفاده نماییم:
پیاده سازی مثال بالا
<div id="myAppContainer1">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div id="myAppContainer2">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
اولین تغییر مورد نظر این است که، دایرکتیو ng-app  حذف شد و به جای آن id برای تگ div تعیین کردیم. در فایل کنترلر مورد نظر نیز تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer1"), ["myApp"]);

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer2"), ["myApp"]);
با استفاده از دستور angular.bootstrap می‌توان بر اساس id تعیین شده تگ مورد نظر در سند را به دست آورد و ماژول مورد نظر را به آن نسبت داد.

خروجی مثال بالا:


برخلاف حالت قبل هر دو نقطه شروع به یک منبع داده اشاره می‌کنند و محدودیت حالت قبل برطرف می‌شود.
مطالب
SharePoint Client object Model
دو روش اصلی برای دسترسی به داده‌ها از طریق برنامه نویسی در SharePoint وجود دارند. روش اول استفاده از SharePoint API روی سرور است. زمانیکه شما کدی را مستقیم روی سرور SharePoint  اجرا می‌کنید، SharePoint API کنترل کامل تمام جنبه‌های شیرپوینت و داده‌ها را در اختیار شما می‌گذارد. اگر برنامه شما روی سرور اجرا نمی‌شود و نیاز به دسترسی به داده‌های شیرپوینت دارد، لازم است از SharePoint web services استفاده کنید. web services امکاناتی مشابه SharePoint  API را در اختیار شما می‌گذارد؛ هرچند همه امکانات را پوشش نمی‌دهد.

در SharePoint 2010 گزینه دیگری در برنامه نویسی، برای دسترسی به داده‌های SharePoint تدارک دیده شده است: Client Object Model. این یک روش جدید، در برنامه نویسی شیرپوینت است. اگرچه استفاده از web services، پوشش وسیعی از امکانات شیرپوینت را به شما می‌دهد، اما برنامه نویسی به روش Client Object Model و API با استفاده از web services بسیار متفاوت است. استفاده از web services کار را برای شما سخت خواهد کرد و لازم است دو روش برنامه نویسی کاملا مختلف را بیاموزید. همچنین فراخوانی web services با JavaScript پیچیده است و نیازمند ساخت و دستکاری XML‌های فراوان است. Client Object Model تمام این مسائل را حل و برنامه نویسی سمت client را راحت کرده است.

در واقع Client Object Model سه Object Model جدا از هم است:
 نسخه: .NET CLR برای ساخت WinForms, Windows Presentation Foundation (WPF), console applications
 نسخه Silverlight : برای کا با هر دو حالت داخل in-browser و out-of-browser Silverlight applications
 نسخه JavaScript : کدهای Ajax و jQuery را قادر می‌سازد تا داده‌های شیرپوینت را فراخوانی کنند

یکی از سوالاتی که در مورد Client Object Model پیش می‌آید، این است که چه کارهایی را با آن می‌شود انجام داد؟ Client Object Model امکان دسترسی به بیشتر اشیاء رایج را مانند sites, webs, content types, lists, folders, navigations فراهم می‌کند. این اشیا با اسم‌های مشابه در Client Object Model وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند.



 در زیر یک مثال ساده از استفاده‌های Client Object Model را توضیح خواهم داد که لیست‌های موجود در سایت را در خروجی نمایش می‌دهد.
1- در Visual Studio یک پروژه Console application ایجاد کنید.
2- بر روی References کلیک راست کرده Add Reference را انتخاب کنید. از مسیر زیر
 C:\Program Files\Common Files\Microsoft Shared\Web Server Extensions\14\ISAPI
دو فایل زیر را اضافه کنید
 Microsoft.SharePoint.dll
Microsoft.SharePoint.Client.Runtime.dll

static void Main(string[] args)
        {
            var ctx = new ClientContext(@"http://localhost");
            var web = ctx.Web;
            var lists = web.Lists;
            ctx.Load(lists,
                l => l.Include
                    (list => list.Title).Where
                    (list => list.BaseType == BaseType.GenericList));
            ctx.ExecuteQuery();
            foreach (var list in lists)
                Console.WriteLine(list.Title);
            Console.ReadLine();
}
مطالب
روش بهینه‌ی بررسی خالی بودن مجموعه‌ها و آرایه‌ها در NET 5.0.
پیشتر مطلب «Count یا Any » را در این سایت مطالعه کرده‌اید که در پایان آن این نتیجه گیری صورت گرفته‌است:
«از این پس حین استفاده از انواع و اقسام لیست‌ها، آرایه‌ها، IEnumerable‌ها و امثال آن‌ها، جهت بررسی خالی بودن یا نبودن آن‌ها تنها از متد Any فراهم شده توسط LINQ استفاده نمائید.»

اکنون پس از سال‌ها، قصد داریم صحت این مساله را با NET 5.0. بررسی کنیم که آیا هنوز هم متد Any، بهترین متد بررسی خالی بودن مجموعه‌ها و آرایه‌های NET 5.0. است یا خیر؟


نحوه‌ی بررسی کارآیی روش‌های مختلف خالی بودن مجموعه‌ها و آرایه‌ها در C# 9.0

در ابتدا یک لیست، یک Enumerable و یک آرایه را به صورت زیر مقدار دهی می‌کنیم و هر سه‌ی این‌ها می‌توانند نال هم باشند:
private IList<int>? _idsList;
private IEnumerable<int>? _idsEnumerable;
private int[]? _idsArray;

[GlobalSetup]
public void Setup()
{
    _idsEnumerable = Enumerable.Range(0, 10000);
    _idsList = _idsEnumerable.ToList();
    _idsArray = _idsEnumerable.ToArray();
}

اکنون که C# 9.0 در اختیار ما است به همراه pattern matching و همچنین Null Conditional Operator و غیره، می‌توان روش‌های زیر را برای بررسی خالی بودن این مجموعه‌ها و آرایه‌ها بکار گرفت:
1- استفاده از Null coalescing برای بررسی نال بودن مجموعه و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
var list = _idsList ?? new List<int>();
if (list.Any() is false) { }

2- استفاده از pattern matching برای بررسی نال بودن مجموعه و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList is null || _idsList.Any() is false) { }

3- استفاده از روش سنتی مقایسه‌ی مستقیم با null و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList == null || _idsList.Any() is false) { }

4- استفاده از Null Conditional Operator برای بررسی نال بودن و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList?.Any() is false) { }

5- استفاده از pattern matching برای بررسی مقدار خاصیت Count یک لیست یا آرایه. البته Enumerable‌ها به همراه این خاصیت نیستند و یا باید آن‌ها را به لیست و یا آرایه تبدیل کرد و یا می‌توان متد ()Count آن‌ها را فراخوانی نمود:
if (_idsList is { Count: > 0 } is false) { }

6- استفاده از Null Conditional Operator برای بررسی نال بودن و سپس استفاده از مقدار خاصیت Count لیست، برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList?.Count == 0) { }

7- استفاده از روش سنتی مقایسه‌ی مستقیم با null و سپس استفاده از مقدار خاصیت Count لیست، برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList == null || _idsList.Count == 0) { }


کدهای کامل این بررسی به صورت زیر هستند: AnyCountBenchmark.zip

ابتدا ارجاعی به BenchmarkDotNet به برنامه اضافه شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
    <Nullable>enable</Nullable>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.12.1" />
  </ItemGroup>
</Project>

و سپس کدهای زیر، بررسی کارآیی روش‌های مختلف تعیین خالی بودن مجموعه‌ها را انجام می‌دهند:
using BenchmarkDotNet.Running;

namespace AnyCountBenchmark
{
    public static class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
#if DEBUG
            System.Console.WriteLine("Please set the project's configuration to Release mode first.");
#else
            BenchmarkRunner.Run<Scenarios>();
#endif
        }
    }
}

به همراه سناریوهای مختلف زیر:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;
using BenchmarkDotNet.Order;

namespace AnyCountBenchmark
{
    [SimpleJob(RuntimeMoniker.NetCoreApp50)]
    [Orderer(SummaryOrderPolicy.FastestToSlowest, MethodOrderPolicy.Declared)]
    [RankColumn]
    public class Scenarios
    {
        private IList<int>? _idsList;
        private IEnumerable<int>? _idsEnumerable;
        private int[]? _idsArray;

        [GlobalSetup]
        public void Setup()
        {
            _idsEnumerable = Enumerable.Range(0, 10000);
            _idsList = _idsEnumerable.ToList();
            _idsArray = _idsEnumerable.ToArray();
        }

        #region Any_With_Null_coalescing
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Null_coalescing()
        {
            var list = _idsList ?? new List<int>();
            if (list.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Null_coalescing()
        {
            var array = _idsArray ?? Array.Empty<int>();
            if (array.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Null_coalescing()
        {
            var enumerable = _idsEnumerable ?? Enumerable.Empty<int>();
            if (enumerable.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Any_With_Is_Null_Check
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Is_Null_Check()
        {
            if (_idsList is null || _idsList.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Is_Null_Check()
        {
            if (_idsArray is null || _idsArray.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Is_Null_Check()
        {
            if (_idsEnumerable is null || _idsEnumerable.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Any_Any_With_Null_Equality_Check
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsList == null || _idsList.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsArray == null || _idsArray.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsEnumerable == null || _idsEnumerable.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Any_With_Null_Conditional_Operator
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsList?.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsArray?.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsEnumerable?.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Count_With_Pattern_Matching
        [Benchmark]
        public void List_Count_With_Pattern_Matching()
        {
            if (_idsList is { Count: > 0 } is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Length_With_Pattern_Matching()
        {
            if (_idsArray is { Length: > 0 } is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Count_With_Pattern_Matching()
        {
            var list = _idsEnumerable?.ToList();
            if (list is { Count: > 0 } is false) { }
        }
        #endregion

        #region Count_With_Null_Conditional_Operator
        [Benchmark]
        public void List_Count_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsList?.Count == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Length_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsArray?.Length == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Count_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsEnumerable?.Count() == 0) { }
        }
        #endregion

        #region Count_With_Null_Equality_Check
        [Benchmark]
        public void List_Count_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsList == null || _idsList.Count == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Length_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsArray == null || _idsArray.Length == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Count_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsEnumerable == null || _idsEnumerable.Count() == 0) { }
        }
        #endregion
    }
}
یکبار اجرای آن، نتیجه‌ی زیر را به همراه داشت:


نتایج حاصل:

- بررسی خالی بودن آرایه‌ها، بسیار سریعتر از بررسی خالی بودن لیست‌ها و این مورد نیز سریعتر از Enumerable‌ها است.
- اگر از آرایه‌ها و یا لیست‌ها استفاده می‌کنید، بررسی خاصیت Length و یا خاصیت Count آن‌ها، بسیار سریعتر از بکارگیری متد Any بر روی آن‌ها است.
- اگر از Enumerableها استفاده می‌کنید، استفاده از متد Any بر روی آن‌ها، بسیار سریعتر از بکارگیری متد ()Count و یا تبدیل آن‌ها به لیست و سپس بررسی خاصیت Count آن‌ها است.
- بررسی نال بودن با pattern matching یا همان is null، نسبت به روشی سنتی استفاده‌ی از null ==، سریعتر است. علت آن‌را در مطلب «روش ترجیح داده شده‌ی مقایسه مقادیر اشیاء با null از زمان C# 7.0 به بعد» می‌توانید مطالعه کنید.

بنابراین برای بررسی خالی بودن آرایه‌ها و لیست‌ها، بهتر است از خاصیت Length و یا Count آن‌ها استفاده کرد و برای Enumerableها از متد ()Any.