مطالب
لینک‌های هفته دوم دی

وبلاگ‌ها ، سایت‌ها و مقالات ایرانی (داخل و خارج از ایران)


ASP. Net


طراحی و توسعه وب


PHP


اس‌کیوال سرور


سی شارپ


SharePoint

عمومی دات نت


ویندوز


مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی


متفرقه


مطالب
SignalR
چند وقتی هست که در کنار بدنه اصلی دات‌نت فریم‌ورک چندین کتابخونه به صورت متن‌باز در حال توسعه هستند. این مورد در ASP.NET بیشتر فعاله و مثلا دو کتابخونه SignalR و WebApi توسط خود مایکروسافت توسعه داده میشه.
SignalR همونطور که در سایت بسیار خلاصه و مفید یک صفحه‌ای! خودش توضیح داده شده (^) یک کتابخونه برای توسعه برنامه‌های وب «زمان واقعی»! (real-time web) است:
Async library for .NET to help build real-time, multi-user interactive web applications.
برنامه‌های زمان واقعی به صورت خلاصه و ساده به‌صورت زیر تعریف میشن (^):
The real-time web is a set of technologies and practices that enable users to receive information as soon as it is published by its authors, rather than requiring that they or their software check a source periodically for updates.
یعنی کاربر سیستم ما بدون نیاز به ارسال درخواستی صریح! برای دریافت آخرین اطلاعات به روز شده در سرور، در برنامه کلاینتش از این تغییرات آگاه بشه. مثلا برنامه‌هایی که برای نمایش نمودارهای آماری داده‌ها استفاده میشه (بورس، قیمت ارز و طلا و ...) و یا مهمترین مثالش میتونه برنامه «چت» باشه. متاسفانه پروتوکل HTTP مورد استفاده در وب محدودیت‌هایی برای پیاده‌سازی این گونه برنامه‌ها داره. روش‌های گوناگونی برای پیاده‌سازی برنامه‌های زمان واقعی در وب وجود داره که کتابخونه SignalR فعلا از موارد زیر استفاده میکنه:
  1. تکنولوژی جدید WebSocket (^) که خوشبختانه پشتیبانی کاملی از اون در دات نت 4.5 (چهار نقطه پنج! نه چهار و نیم!) وجود داره. اما تمام مرورگرها و تمام وب سرورها از این تکنولوژی پشتیبانی نمیکنند و تنها برخی نسخه‌های جدید قابلیت استفاده از آخرین ورژن WebSocket رو دارند که میشه به کروم 16 به بالا و فایرفاکس 11 به بالا و اینترنت اکسپلورر 10 اشاره کرد (برای استفاده از این تکنولوژی در ویندوز نیاز به IIS 8.0 است که متاسفانه فقط در ویندوز 8.0 موجوده):
    Chrome 16, Firefox 11 and Internet Explorer 10 are currently the only browsers supporting the latest specification (RFC 6455).
  2.  یه روش دیگه Server-sent Events نام داره که داده‌های جدید رو به فرم رویدادهای DOM به سمت کلاینت میفرسته(^).
  3. روش دیگه‎‌ای که موجوده به Forever Frame معروفه که در این روش یک iframe مخفی درون کد html مسئول تبادل داده‌هاست. این iframe مخفی به‌صورت یک بلاک Chunked (^) به سمت کلاینت فرستاده میشه. این iframe که مسئول رندر داده‌های جدید در سمت کلاینت هست ارتباط خودش رو با سرور تا ابد! (برای همین بهش forever میگن) حفظ میکنه. هر وقت رویدادی سمت سرور رخ میده با استفاده از این روش داده‌ها به‌صورت تگ‌های script به این فریم مخفی فرستاده می‌شوند و چون مرورگرها محتوای html رو به صورت افزایشی (incrementally) رندر میکنن بنابراین این اسکریپتها به‌ترتیب زمان دریافت اجرا می‌شوند. (البته ظاهرا عبارت forever frame در صنعت عکاسی! معروف‌تره بنابراین در جستجو در زمینه این روش ممکنه کمی مشکل داشته باشین) (^).
  4. روش آخر که در کتابخونه SignalR ازش استفاده میشه long-polling نام داره. در روش polling معمولی پس از ارسال درخواست توسط کلاینت، سرور بلافاصله نتیجه حاصله رو به سمت کلاینت میفرسته و ارتباط قطع میشه. بنابراین برای داده‌های جدید درخواست جدیدی باید به سمت سرور فرستاده بشه که تکرار این روش باعث افزایش شدید بار بر روی سرور و کاهش کارآمدی اون می‌شه. اما در روش long-polling پس از برقراری ارتباط کلاینت با سرور این ارتباط تا مدت زمان معینی (که توسط یه مقدار تایم اوت مشخص میشه و مقدار پیش‌فرضش 2 دقیقه است) برقرار میمونه. بنابراین کلاینت میتونه بدون ایجاد مشکلی در کارایی، داده‌های جدید رو از سرور دریافت کنه. به این روش در برنامه‌نویسی وب اصطلاحا برنامه‌نویسی کامت (Comet Programming) میگن (^ ^).
(البته روش‌های دیگری هم برای پیاده‌سازی برنامه‌های زمان اجرا وجود داره مثل کتابخونه node.js که جستجوی بیشتر به خوانندگان واگذار میشه)
SignalR برای برقراری ارتباط ابتدا بررسی میکنه که آیا هر دو سمت سرور و کلاینت قابلیت پشتیبانی از WebSocket رو دارند. در غیراینصورت سراغ روش Server-sent Events میره. اگر باز هم موفق نشد سعی به برقراری ارتباط با روش forever frame میکنه و اگر باز هم موفق نشد در آخر سراغ long-polling میره.
با استفاده از SignalR شما میتونین از سرور، متدهایی رو در سمت کلاینت فراخونی کنین. یعنی درواقع با استفاده از کدهای سی شارپ میشه متدهای جاوااسکریپت سمت کلاینت رو صدا زد!
بطور خلاصه در این کتابخونه دو کلاس پایه وجود داره:
  1. کلاس سطح پایین PersistentConnection
  2. کلاس سطح بالای Hub
علت این نامگذاری به این دلیله که کلاس سطح پایین پیاده‌سازی پیچیده‌تر و تنظیمات بیشتری نیاز داره اما امکانات بیشتری هم در اختیار برنامه‌نویس قرار می‌ده.
خوب پس از این مقدمه نسبتا طولانی برای دیدن یک مثال ساده میتونین با استفاده از نوگت (Nuget) مثال زیر رو نصب و اجرا کنین (اگه تا حالا از نوگت استفاده نکردین قویا پیشنهاد میکنم که کار رو با دریافتش از اینجا آغاز کنین) :
PM> Install-Package SignalR.Sample
پس از کامل شدن نصب این مثال اون رو اجرا کنین. این یک مثال فرضی ساده از برنامه نمایش ارزش آنلاین سهام برخی شرکتهاست. میتونین این برنامه رو همزمان در چند مرورگر اجرا کنین و نتیجه رو مشاهده کنین.
حالا میریم سراغ یک مثال ساده. میخوایم یک برنامه چت ساده بنویسیم. ابتدا یک برنامه وب اپلیکیشن خالی رو ایجاد کرده و با استفاده از دستور زیر در خط فرمان نوگت، کتابخونه SignalR رو نصب کنین:
PM> Install-Package SignalR
پس از کامل شدن نصب این کتابخونه، ریفرنس‌های زیر به برنامه اضافه میشن:
Microsoft.Web.Infrastructure
Newtonsoft.Json
SignalR
SignalR.Hosting.AspNet
SignalR.Hosting.Common
برای کسب اطلاعات مختصر و مفید از تمام اجزای این کتابخونه به اینجا مراجعه کنین.
همچنین اسکریپت‌های زیر به پوشه Scripts اضافه میشن (این نسخه‌ها مربوط به زمان نگارش این مطلب است):
jquery-1.6.4.js
jquery.signalR-0.5.1.js
بعد یک کلاس با نام SimpleChat به برنامه اضافه و محتوای زیر رو در اون وارد کنین:
using SignalR.Hubs;
namespace SimpleChatWithSignalR
{
  public class SimpleChat : Hub
  {
    public void SendMessage(string message)
    {
      Clients.reciveMessage(message);
    }
  }
} 
دقت کنین که این کلاس از کلاس Hub مشتق شده و همچنین خاصیت Clients از نوع dynamic است. (در مورد جزئیات این کتابخونه در قسمت‌های بعدی توضیحات مفصل‌تری داده میشه)
سپس یک فرم به برنامه اضافه کرده و محتوای زیر رو در اون اضافه کنین:
<input type="text" id="msg" />
<input type="button" value="Send" id="send" /><br />
<textarea id='messages' readonly="true" style="height: 200px; width: 200px;"></textarea>
<script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/jquery.signalR-0.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
  var chat = $.connection.simpleChat;
  chat.reciveMessage = function (msg) {
   $('#messages').val($('#messages').val() + "-" + msg + "\r\n"); 
  };
  $.connection.hub.start();
  $('#send').click(function () {
    chat.sendMessage($('#msg').val());
  });
</script>
همونطور که میبینین برنامه چت ما آماده شد! حالا برنامه رو اجرا کنین و با استفاده از دو مرورگر مختلف نتیجه رو مشاهده کنین.
نکته کلیدی کار SignalR در خط زیر نهفته است:
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
اگر محتوای آدرس فوق رو دریافت کنین می‌بینین که موتور این کتابخانه تمامی متدهای موردنیاز در سمت کلاینت رو با استفاده از کدهای جاوااسکریپت تولید کرده. البته در این کد تولیدی از نامگذاری camel Casing استفاده میشه، بنابراین متد SendMessage در سمت سرور به‌صورت sendMessage در سمت کلاینت در دسترسه.
امیدوارم تا اینجا تونسته باشم علاقه شما به استفاده از این کتابخونه رو جلب کرده باشم. در قسمت‌های بعد موارد پیشرفته‌تر این کتابخونه معرفی میشه.
اگه علاقه‌مند باشین میتونین از این ویکی اطلاعات بیشتری بدست بیارین.


به روز رسانی
در دوره‌ای به نام SignalR در سایت، به روز شده‌ای این مباحث را می‌توانید مطالعه کنید.
مطالب
الگوی سردر Facade Pattern
یکی از الگوهای ساختاری Gang Of Four، استفاده از الگوی Facade است که پیچیدگی‌های یک سیستم را مخفی می‌سازد و با ارائه یک پیاده سازی ساده‌تر، استفاده از آن و تست آن را راحت‌تر می‌سازد. این الگو یک کلاس یا یک سیستمی را با متدها و رویدادهایی ساده، در اختیار ما قرار می‌دهد و در یک لحظه، تنها با یک کلاس واحد سر و کله می‌زنیم. احتمالا بسیاری از شما از این الگو استفاده کرده‌اید، ولی شاید با اسم آن آشنا نبوده‌اید.

کار این کلاس در واقع ترکیب کلاس‌ها و کتابخانه‌های کاری مشخص است که نیاز به ارتباط با یکدیگر را دارند. به عنوان مثال یک برنامه کتابخانه، برای وظیفه‌ای چون امانت یک کتاب نیاز است تا چندین کلاس مختلف را با یکدیگر به کار بگیرد که این وظایف شامل موارد زیر می‌باشند:
  1. بررسی وجود کتاب
  2. بررسی تعداد موجود یک کتاب در کتابخانه
  3. بررسی وضعیت امانی کتاب (آیا کتاب در دست کسی از قبل امانت است؟ یا کتاب برای امانت آزاد است؟)
  4. در صورتی که کتابی بیش از زمان مورد نظر در دست کسی امانت است، با یک پیامک از او بخواهیم که کتاب را بازگرداند.
تمامی موارد بالا تنها قسمتی از انجام یک عمل ساده هستند که در یک گروه جای می‌گیرند؛ ولی در واقع از چندین کلاس جدا مثل کلاس کتاب، امانت، سیستم پیامکی و ... استفاده شده است . الگوی Facade به ما کمک می‌کند تا پیچیدگی و تعداد خطوط اجرا را در سطوح بالاتر مخفی سازیم و تنها با صدا زدن یک یا چند متد ساده، کار را به اتمام برسانیم. این کار باعث کاهش کد و خوانایی برنامه در سطوح بالاتر می‌شود.

در کد زیر ما قصد داریم نمونه‌ای از اجرای این الگو را ببینیم. ابتدا سه کلاس اطلاعاتی زیر را ایجاد می‌کنیم:
کلاس کتاب Book:
    class Book
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public bool IsLoanable { get; set; }
    }

کلاس کاربر User
 class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public  string CellPhoneNumber { get; set; }
    }

کلاس امانت Loan
  class Loan
    {
       public DateTime ExpiredDate { get; set; }
        public User User { get; set; }
    }

بعد از آن سه کلاس را برای مدیریت کتاب، مدیریت امانت و مدیریت پیامکی، ایجاد می‌کنیم:
کلاس کتاب BookManager:
 class BookManager
    {
        public Book GetBook(int id)
        {
                return new Book()
                {
                    Id=id,
                    Title = "a book",
                    Quantity = 3,
                    IsLoanable = true
                };
        }
    }
کلاس بالا یک کتاب را با موجودی سه عدد بازمی‌گرداند که خاصیت IsLoanable آن می‌گوید کتاب را برای بردن به خانه امانت می‌دهند؛ ولی اگر کتاب به فرض یک کتاب مرجع باشد باید False برگرداند تا از امانت آن خودداری شود.

کلاس LoanManager برای مدیریت امانت‌ها
 public int IsLoan(int bookId)
        {
            return 2;
        }

        public List<Loan> GetLoans(int bookId)
        {
            return new List<Loan>()
            {
                new Loan()
                {
                    ExpiredDate = DateTime.Now.AddDays(-15),
                    User = new User()
                {
                    Id = 2,
                    Title = "User1",
                    CellPhoneNumber = "342342424"
                }
                },
                new Loan()
                {
                    ExpiredDate = DateTime.Now.AddDays(5),
                    User = new User()
                        {
                            Id = 56,
                            Title = "User56",
                            CellPhoneNumber = "324324324324"
                        }
                }
            };
        }
این کلاس شامل دو متد است که اولین متد آن کد کتاب را دریافت می‌کند و تعداد افرادی را که در حال حاضر نسخه‌های مختلف آن را به امانت برده‌اند، برمی‌گرداند. در کد بالا عدد دو بازگردانده می‌شود که میگوید از نسخه‌های موجود این کتاب در کتابخانه، دوتای آن‌ها به امانت برده شده‌اند. در متد دوم، کد کتاب داده شده و امانت‌های فعلی آن کتاب که همان دو عدد بالا می‌باشد را برگشت می‌دهد.

در نهایت سومی کلاس مدیریتی برای پیامک هاست:
   class SmsManager
    {
        public void SendMessage(string number)
        {
            Console.WriteLine("please take back the book to the library : "+number);
        }
    }

و در کلاس Facade داریم
    class FacadeBookLoan
    {
        private readonly BookManager _bookManager;
        private readonly LoanManager _loanManager;
        private readonly SmsManager _smsManager;
        public FacadeBookLoan()
        {
            _bookManager = new BookManager();
            _loanManager=new LoanManager();
            _smsManager=new SmsManager();
        }

        public int IsLoanable(int bookId)
        {
            var book = _bookManager.GetBook(2);
            if (book == null)
                return -2;
            if (!book.IsLoanable)
                return -1;
            var howManyBookIsLoaned = _loanManager.IsLoan(bookId);

            if(howManyBookIsLoaned>0) ManageLoaners(bookId);

            return book.Quantity - howManyBookIsLoaned;
        }

        private void ManageLoaners(int bookId)
        {
            var loans = _loanManager.GetLoans(bookId);

            foreach (var loan in loans)
            {
                if (loan.ExpiredDate > DateTime.Now)
                {
                    _smsManager.SendMessage(loan.User.CellPhoneNumber);
                }
            }
        }
    }
در این کلاس متد IsLoanable چک می‌کند که آیا کتاب قابل امانت هست یا خیر. در اینجا مرحله به مرحله، وجود کتاب و قابلیت امانت کتاب بررسی شده و در صورت نتیجه، کد وضعیت -1 یا -2 بازگردانده می‌شوند و در مرحله بعد تعداد نسخه‌های آن کتاب که در حال حاضر در دست امانت هستند، بررسی می‌شوند. اگر کتابی در درست امانت باشد، متد خصوصی صدا زده شده و به کاربرانی که بیش از مدت معینی یک نسخه از کتاب را داشته‌اند، پیامک می‌زند که کتاب را بازگردانید؛ چرا که نسخه‌ها در حال کاهش هستند و در مرحله بعد تعداد نسخه‌های موجود از آن کتاب را در کتابخانه باز می‌گرداند که در این مثال تنها یک نسخه از آن کتاب در کتابخانه موجود است و دو تای آن‌ها در دست امانت هستند که یکی از امانت دارها 15 روز است کتاب را در تاریخ معینی تحویل نداده است.

کد بدنه اصلی برنامه:
var myfacade=new FacadeBookLoan();
var loansCount= myfacade.IsLoanable(2);
Console.WriteLine(loansCount > 0 ? "you can loan the book" : "you can't loan the book");
خروجی برنامه:
please take back the book to the library : 324324324324
you can loan the book
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 1 - زبان برنامه نویسی Rust چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم؟
 زبان برنامه نویسی Rust چیست؟

Rust یک زبان برنامه نویسی سیستمی است که برای ارائه‌ی عملکرد و کنترل یک زبان سطح پایین و در عین حال ارائه high-level abstractions و تضمین safety، طراحی شده‌است. این یک زبان منبع باز است که در ابتدا توسط موزیلا توسعه داده شد و اکنون توسط جامعه‌ی بزرگی از توسعه دهندگان نگهداری می‌شود.
سینتکس Rust شبیه به ++C است. زبان برنامه نویسی Rust با ارائه memory safety, thread safety, and zero-cost abstractions  باعث می‌شود کمتر مستعد خطاهای برنامه نویسی رایج باشد. فلسفه‌ی این زبان، "Fearless Concurrency" است؛ به این معنا که طراحی شده‌است تا توسعه دهندگان را قادر به نوشتن کدهای همزمان، بدون ترس از ایجاد خطاهای مرتبط با حافظه کند.


چرا باید از Rust استفاده کنیم؟

دلیل اصلی محبوبیت Rust در بین توسعه دهندگان، ویژگی‌های منحصر به فرد آن است؛ از جمله:
 
Memory Safety: ایمنی حافظه، ویژگی اصلی Rust است. Rust از سیستم ownership و borrowing برای اطمینان از تخصیص و آزادسازی صحیح حافظه استفاده می‌کند. سیستم ownership، مالکیت منابع را ردیابی می‌کند؛ در حالیکه سیستم borrowing دسترسی به منابع را برای جلوگیری از چندین مرجع تغییرپذیر، محدود می‌کند. این باعث می‌شود، کد Rust قابل اعتمادتر باشد و کمتر مستعد خطاهای مربوط به حافظه، مانند عدم ارجاع اشاره‌گر تهی و سرریز بافر باشد.

Thread Safety: مدیریت thread safety را از طریق ownership و borrowing انجام میدهد. سیستم ownership تضمین می‌کند که فقط یک رشته می‌تواند در یک زمان، مالک یک منبع باشد و از data races جلوگیری می‌کند. سیستم borrowing دسترسی به منابع را محدود می‌کند تا از چندین مرجع قابل تغییر جلوگیری کند که می‌توانند باعث data races شوند.

Zero-Cost Abstractions: در بسیاری از زبان‌های برنامه‌نویسی، استفاده از abstractions مانند higher-order functions ، closures یا generics می‌تواند هزینه‌ی عملکردی داشته باشد. این مورد به این دلیل است که abstractions باید به کد ماشین ترجمه شود تا بتواند بر روی CPU اجرا شود. با این حال، سیستم abstractions بدون هزینه‌ی Rust تضمین می‌کند که هیچ هزینه‌ی عملکردی با استفاده از این انتزاع‌ها وجود ندارد.


نتیجه گیری

Rust یک زبان برنامه نویسی برای سیستم‌های مدرن است که memory safety, thread safety, and zero-cost abstractions را فراهم می‌کند. ویژگی‌ها و مزایای منحصر به فرد Rust نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی، آن را به گزینه‌ای عالی برای ساخت سیستم‌های با کارآیی بالا، ایمن و همزمان تبدیل کرده‌است. syntax، پشتیبانی از پلتفرم‌های مختلف و جامعه‌ی رو به رشد Rust، آن را به زبانی ایده‌آل، برای توسعه دهندگانی که می‌خواهند نرم افزاری قوی و قابل اعتماد بسازند، تبدیل کرده‌است. 
مطالب
کامپوننت‌ها در AngularJS 1.5 - قسمت دوم - مسیریابی
در این قسمت به معرفی سیستم مسیریاب در Angular 1.5 خواهیم پرداخت. قبل از معرفی این سیستم ابتدا سیستم مسیریاب اصلی در Angular را بررسی خواهیم کرد.

مروری بر مسیریابی در AngularJS
برای استفاده از مسیریاب اصلی Angular کافی است از دایرکتیو ویژه‌ایی با نام ng-view به همراه یکسری تنظیمات پیکربندی استفاده کنیم. به عنوان مثال اگر آدرس صفحه با home/ مطابقت داشته باشد، تمپلیت home.html توسط دایرکتیو ng-view بارگذاری خواهد شد. برای فعال‌سازی این سیستم ابتدا باید پکیج angular-route را به پروژه مثال قسمت قبل اضافه کنید:
bower install angular-route --save
در ادامه لازم است وابستگی فوق را به صفحه‌ی index.html اضافه نمائید:
<script src="bower_components/angular-route/angular-route.min.js" type="text/javascript"></script>
اکنون درون صفحه به جای نمایش مستقیم کامپوننت، از دایرکتیو ng-view استفاده خواهیم کرد:
<div class="col-md-9">
                <ng-view></ng-view>
</div>

 همچنین مقدار فیلد url کامپوننت dntWidget را به صورت زیر تغییر دهید:
      model.panel = {
          title: "Panel Title",
          items: [
              {
                  title: "Home", url: "#/home"
              },
              {
                  title: "Articles", url: "#/articles"
              },
              {
                  title: "Authors", url: "#/authors"
              }
          ]
      };

در ادامه باید سیستم مسیریاب را به عنوان یک وابستگی به اپلیکیشن معرفی کنیم:
var module = angular.module("dntModule", ["ngRoute"]);
اکنون می‌توانیم پیکربندی موردنظر جهت هدایت آدرس‌ها به تمپلیت‌های مربوطه را بنویسیم:
module.config(function ($routeProvider) {
        $routeProvider
            .when("/home", { template: "<app-home></app-home>" })
            .when("/articles", { template: "<app-articles></app-articles>" })
            .when("/authors", { template: "<app-authors></app-authors>" })
            .otherwise({ redirectTo: "/home" });
    });

همانطور که مشاهده می‌کنید به route provider اعلام کرده‌ایم که در صورت مطابقت داشتن آدرس URL با هر کدام از حالت‌های فوق، تمپلیت متناسب با آن را نمایش بدهد. در نهایت توسط otherwise اگر آدرس، با هیچکدام از حالت‌های تعریف شده مطابقت نداشت، کاربر به آدرس home/ هدایت خواهد شد. 
نکته‌ایی که در کد فوق وجود دارد این است که سیستم مسیریاب اصلی Angular تا اینجا هیچ اطلاعی از وجود کامپوننت‌ها ندارد، اما می‌داند یک تمپلیت چیست. بنابراین از تمپلیت، جهت نمایش یک کامپوننت استفاده خواهد کرد.
برای ایجاد کامپوننت‌های فوق نیز می‌توانید آن را به صورت زیر ایجاد کنید:
module.component("appHome", {
        template: `
        <hr><div>
            <div>Panel heading = HomePage</div>
            <div>
                HomePage
            </div>
        </div>`
    });
    module.component("appArticles", {
        template: `
        <hr><div>
            <div>Panel heading = Articles</div>
            <div>
                Articles
            </div>
        </div>`
    });
    module.component("appAuthors", {
        template: `
        <hr><div>
            <div>Panel heading = Authors</div>
            <div>
                Authors
            </div>
        </div>`
    });

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، خواهید دید که به صورت پیش‌فرض به آدرس home/# هدایت خواهیم شد. زیرا آدرسی برای root، درون route configuration تعریف نکرده‌ایم:

اکنون توسط لینک‌های تعریف شده می‌توانیم به راحتی درون تمپلیت‌ها، پیمایش کنیم. همانطور که عنوان شد تا اینجا مسیریاب پیش‌فرض Angular هیچ اطلاعی از کامپوننت‌ها ندارد؛ بلکه آنها را با کمک template، به صورت غیر مستقیم، درون صفحه نمایش داده‌ایم.


معرفی Component Router

مزیت این روتر این است که به صورت اختصاصی برای کار با کامپوننت‌ها طراحی شده است. بنابراین دیگر نیازی به استفاده از template درون route configuration نیست. برای استفاده از این روتر ابتدا باید پکیج آن را نصب کنیم:

bower install angular-component-router --save

سپس وابستگی فوق را با روتر پیش‌فرضی که در مثال قبل بررسی کردیم، جایگزین خواهیم کرد:

<script src="bower_components/angular-component-router/angular_1_router.js"></script>

همچنین درون فایل module.js به جای وابستگی ngRoute از ngComponentrouter استفاده خواهیم کرد:

var module = angular.module("dntModule", ["ngComponentRouter"]);

در ادامه به جای تمامی route configurations قبلی، اینبار یک کامپوننت جدید را به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:

module.component("appHome", {
        template: `
        <hr>
        <div>
            <div>Panel heading = HomePage</div>
            <div>
                HomePage
            </div>
        </div>`
    });

همانطور که مشاهده می‌کنید برای پاسخ‌گویی به تغییرات URL، مقدار routeConfig$ را مقداردهی کرده‌ایم. در اینجا به جای بارگذاری تمپلیت، خود کامپوننت، در هر یک از ruleهای فوق بارگذاری خواهد شد. برای حالت otherwise نیز از سینتکس **/ استفاده کرده‌ایم.

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت زیر است:

<div class="container">
    <div class="row">
        <div class="col-md-3">
            <hr>
            <dnt-widget></dnt-widget>
        </div>
        <div class="col-md-9">
            <ng-outlet></ng-outlet>
        </div>
    </div>
</div>

لازم به ذکر است دیگر نباید از دایرکتیو  ng-view استفاده کنیم؛ زیرا این دایرکتیو برای استفاده از روتر اصلی طراحی شده است. به جای آن از دایرکتیو ng-outlet استفاده شده است. این کامپوننت به عنوان یک کامپوننت top level عمل خواهد کرد. بنابراین درون صفحه‌ی index.html از کامپوننت فوق استفاده خواهیم کرد:

<html ng-app="dntModule">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Using Angular 1.5 Component Router</title>
    <link rel="stylesheet" href="bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.css">
    <link rel="stylesheet" href="bower_components/font-awesome/css/font-awesome.min.css">
</head>
<body>
    
    <dnt-app></dnt-app>

    <script src="bower_components/angular/angular.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="bower_components/angular-component-router/angular_1_router.js"></script>
    <script src="scripts/module.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="scripts/dnt-app.component.js"></script>
    <script src="scripts/dnt-widget.component.js"></script>
</body>
</html>

در نهایت باید جهت فعال‌سازی سیستم مسیریابی جدید، سرویس زیر را همراه با نام کامپوننت فوق ریجستر کنیم:

module.value("$routerRootComponent", "dntApp");

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید خواهید دید که همانند قبل، کار خواهد کرد. اما اینبار از روتر جدید و سازگار با کامپوننت‌ها استفاده می‌کند.

کدهای این قسمت را نیز از اینجا می‌توانید دریافت کنید. 

مطالب دوره‌ها
به روز رسانی غیرهمزمان قسمتی از صفحه به کمک jQuery در ASP.NET MVC
یک صفحه شلوغ و سنگین را در نظر بگیرید. برای مثال قرار است ابتدا مطلب خاصی در سایت نمایش یابد و سپس ادامه صفحه که شامل انبوهی از لیست نظرات مرتبط با آن مطلب است به صورت غیرهمزمان و Ajax ایی بدون توقف پردازش صفحه، در فرصتی مناسب از سرور دریافت و به صفحه اضافه گردد (به روز رسانی قسمتی از صفحه در فرصت مناسب). در این حالت چون نمایش اولیه صفحه سریع صورت می‌گیرد، کاربر نهایی آنچنان احساس کند بودن بازکردن صفحات سایت را نخواهد داشت. در ادامه نحوه پیاده سازی این روش را به کمک jQuery Ajax بررسی خواهیم کرد.

مدل و کنترلر برنامه

namespace jQueryMvcSample07.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}

using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample07.Models;
using jQueryMvcSample07.Security;

namespace jQueryMvcSample07.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش یک منوی ساده در ابتدای کار
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult ShowSynchronous()
        {
            var model = getModel();
            return View(model); //نمایش همزمان
        }

        private static BlogPost getModel()
        {
            //شبیه سازی یک عملیات طولانی
            System.Threading.Thread.Sleep(3000);
            var model = new BlogPost
            {
                Title = "عنوان ... ",
                Body = "مطلب... "
            };
            return model;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult ShowAsynchronous()
        {
            return View(); //نمایش ابتدایی صفحه
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult RenderAsynchronous()
        {
            //دریافت اطلاعات به صورت غیرهمزمان
            var model = getModel();
            return PartialView(viewName: "_Post", model: model);
        }
    }
}
مدل برنامه، بیانگر ساختار اطلاعات مطلبی است که قرار است نمایش یابد.
در کنترلر Home، ابتدا اکشن متد Index آن فراخوانی شده و در این حالت دو لینک زیر نمایش داده می‌شوند:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    نمایش اطلاعات به صورت همزمان و غیرهمزمان</h2>
<ul>
    <li>
        @Html.ActionLink(linkText: "نمایش همزمان", actionName: "ShowSynchronous", controllerName: "Home")
    </li>
    <li>
        @Html.ActionLink(linkText: "نمایش غیر همزمان", actionName: "ShowAsynchronous", controllerName: "Home")
    </li>
</ul>
لینک اول، به اکشن متد ShowSynchronous اشاره می‌کند و لینک دوم به اکشن متد ShowAsynchronous.
در هر دو صفحه نهایتا از یک Partial View به نام _Post.cshtml برای نمایش اطلاعات استفاده خواهد شد:
@model jQueryMvcSample07.Models.BlogPost
<fieldset>
    <legend>@Model.Title</legend>
    @Model.Body
</fieldset>
زمانیکه کاربر بر روی لینک نمایش همزمان کلیک می‌کند، به صفحه زیر هدایت می‌شود:
@model jQueryMvcSample07.Models.BlogPost
@{
    ViewBag.Title = "ShowSynchronous";
}

<h2>نمایش همزمان</h2>
@{ Html.RenderPartial("_Post", Model); }
این صفحه، یک صفحه متداول است و اطلاعات آن دقیقا در زمان نمایش صفحه اخذ شده و چون در اینجا از یک Sleep عمدی برای تولید اطلاعات استفاده گردیده است، نمایش آن حداقل سه ثانیه طول خواهد کشید.
در حالتیکه کاربر بر روی لینک نمایش غیرهمزمان کلیک می‌کند، صفحه زیر را مشاهده خواهد کرد:
@{
    ViewBag.Title = "ShowAsynchronous";
    var loadInfoUrl = Url.Action(actionName: "RenderAsynchronous", controllerName: "Home");
}
<h2>
    نمایش غیر همزمان</h2>
<div id="info" align="center">
</div>
<div id="progress" align="center" style="display: none">
    <br />
    <img src="@Url.Content("~/Content/images/loadingAnimation.gif")" alt="loading..."  />
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#progress").css("display", "block");
            $.ajax({
                type: "POST",
                url: '@loadInfoUrl',
                complete: function (xhr, status) {
                    var data = xhr.responseText;
                    if (xhr.status == 403) {
                        window.location = "/login";
                    }
                    else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                        alert('خطایی رخ داده است');
                    }
                    else {
                        $("#progress").css("display", "none");
                        $("#info").html(data);
                    }
                }
            });
        });
    </script>
}
نمایش ابتدایی این صفحه بسیار سریع است. در ابتدای کار progress bar ایی فعال شده و سپس از طریق jQuery Ajax درخواست دریافت اطلاعات رندر شده اکشن متدی به نام RenderAsynchronous به سرور ارسال می‌شود. چون عملیات Ajax غیرهمزمان است، کاربر نیازی نیست تا رندر شدن کامل صفحه ابتدا صبر کند و سپس کل صفحه به او نمایش داده شود. در اینجا ابتدا صفحه به صورت کامل نمایان شده و سپس درخواستی Ajax ایی به سرور ارسال می‌گردد. در پایان عملیات، Partial View یاد شده رندر گردیده و در div ایی با id مساوی info نمایش داده می‌شود.
به این ترتیب می‌توان حس سریع بودن سایت را زمانیکه قسمتی از صفحه نیاز به زمان بیشتری برای نمایش اطلاعات دارد، به کاربر منتقل کرد.

دریافت پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample07.zip 
مطالب
تبدیل پلاگین‌های jQuery‌ به کنترل‌های ASP.Net

امروز داشتم یک سری از پلاگین‌های jQuery را مرور می‌کردم، مورد زیر به نظرم واقعا حرفه‌ای اومد و کمبود آن هم در بین کنترل‌های استاندارد ASP.Net محسوس است:
Masked Input Plugin
استفاده از آن به صورت معمولی بسیار ساده است. فقط کافی است اسکریپت‌های jQuery و سپس این افزونه به هدر صفحه اضافه شوند و بعد هم مطابق صفحه usage آن عمل کرد.
خیلی هم عالی! ولی این شیوه‌ی متداول کار در ASP.Net نیست. آیا بهتر نیست این مجموعه را تبدیل به یک کنترل کنیم و از این پس به سادگی با استفاده از Toolbox ویژوال استودیو آن‌را به صفحات اضافه کرده و بدون درگیر شدن با دستکاری سورس html صفحه، از آن استفاده کنیم؟ به‌عبارتی دیگر یکبار باید با جزئیات درگیر شد، آنرا بسته بندی کرد و سپس بارها از آن استفاده نمود. (مفاهیم شیءگرایی)

برای این‌کار، یک پروژه جدید ایجاد ASP.Net server control را آغاز نمائید (به نام MaskedEditCtrl).



به صورت پیش فرض یک قالب استاندارد ایجاد خواهد شد که کمی نیاز به اصلاح دارد. نام کلاس را به MaskedEdit تغییر خواهیم داد و همچنین در قسمت ToolboxData نیز نام کنترل را به MaskedEdit ویرایش می‌کنیم.
برای اینکه مجبور نشویم یک کنترل کاملا جدید را از صفر ایجاد کنیم، خواص و توانایی‌های اصلی این کنترل را از TextBox استاندارد به ارث خواهیم برد. بنابراین تا اینجای کار داریم:
namespace MaskedEditCtrl
{
[DefaultProperty("MaskFormula")]
[ToolboxData("<{0}:MaskedEdit runat=server></{0}:MaskedEdit>")]
[Description("MaskedEdit Control")]
public class MaskedEdit : TextBox

{

سپس باید رویداد OnPreRender را تحریف (override) کرده و در آن همان اعمالی را که هنگام افزودن اسکریپت‌ها به صورت دستی انجام می‌دادیم با برنامه نویسی پیاده سازی کنیم. چند نکته ریز در اینجا وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد.
از ASP.Net 2.0 به بعد، امکان قرار دادن فایل‌های اسکریپت و یا تصاویر همراه یک کنترل، درون فایل dll آن بدون نیاز به توزیع مجزای آنها به صورت WebResource مهیا شده است. برای این منظور اسکریپت‌های jQuery و افزونه mask edit را به پروژه اضافه نمائید. سپس به قسمت خواص آنها (هر دو اسکریپت) مراجعه کرده و build action آنها را به Embedded Resource تغییر دهید (شکل زیر):



از این پس با کامپایل پروژه، این فایل‌ها به صورت resource به dll ما اضافه خواهند شد. برای تست این مورد می‌توان به برنامه reflector مراجعه کرد (تصویر زیر):



پس از افزودن مقدماتی اسکریپت‌ها و تعریف آنها به صورت resource ، باید آنها را در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).

[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.min.js", "text/javascript")]
[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js", "text/javascript")]

نکته مهم: همانطور که ملاحظه می‌کنید نام فضای نام پروژه (namespace) باید به ابتدای اسکریپت‌های معرفی شده اضافه شود.

پس از آن نوبت به افزودن این اسکریپت‌ها به صورت خودکار در هنگام نمایش کنترل است. برای این منظور داریم:
        protected override void OnPreRender(EventArgs e)
{
base.OnPreRender(e);

//adding .js files
if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("jquery_base"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.min.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("jquery_base", scriptUrl);
}

if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("edit_ctrl"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("edit_ctrl", scriptUrl);
}

if (!Page.ClientScript.IsStartupScriptRegistered("MaskStartup" + this.ID))
{
// Form the script to be registered at client side.
StringBuilder sbStartupScript = new StringBuilder();
sbStartupScript.AppendLine("jQuery(function($){");
sbStartupScript.AppendLine("$(\"#" + this.ClientID + "\").mask(\"" + MaskFormula + "\");");
sbStartupScript.AppendLine("});");
Page.ClientScript.RegisterStartupScript(typeof(Page),
"MaskStartup" + this.ID, sbStartupScript.ToString(), true);
}

}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، ابتدا WebResource دریافت شده و سپس به صفحه اضافه می‌شود. در آخر مطابق راهنمای افزونه mask edit عمل شد. یعنی اسکریپت مورد نظر را ساخته و به صفحه اضافه کردیم.

نکته جاوا اسکریپتی: علت استفاده از this.ClientID جهت معرفی نام کنترل جاری این است که هنگامیکه کنترل توسط یک master page رندر شود، ID آن توسط موتور ASP.Net کمی تغییر خواهد کرد. برای مثال myTextBox‌ به ctl00_ContentPlaceHolder1_myTextBox تبدیل خواهد شد و اگر صرفا this.ID ذکر شده باشد دیگر دسترسی به آن توسط کدهای جاوا اسکریپت مقدور نخواهد بود. بنابراین از ClientID جهت دریافت ID نهایی رندر شده توسط ASP.Net کمک می‌گیریم.

در اینجا MaskFormula مقداری است که هنگام افزودن کنترل به صفحه می‌توان تعریف کرد.

[Description("MaskedEdit Formula such as 99/99/9999")]
[Bindable(true), Category("MaskedEdit"), DefaultValue(0)]
public string MaskFormula
{
get
{
if (ViewState["MaskFormula"] == null) ViewState["MaskFormula"] = "99/99/9999";
return (string)ViewState["MaskFormula"];
}
set { ViewState["MaskFormula"] = value; }

}

این خاصیت public هنگام نمایش در Visual studio به شکل زیر درخواهد آمد:



نکته مهم: در اینجا حتما باید از view state جهت نگهداری مقدار این خاصیت استفاده کرد تا در حین post back ها مقادیر انتساب داده شده حفظ شوند.

اکنون پروژه را کامپایل کنید. برای افزودن کنترل ایجاد شده به toolbox می‌توان مطابق تصویر عمل کرد:



نکته: برای افزودن آیکون به کنترل (جهت نمایش در نوار ابزار) باید: الف) تصویر مورد نظر از نوع bmp باشد با اندازه 16 در16 pixel . ب) باید آنرا به پروژه افزود و build action آن را به Embedded Resource تغییر داد. سپس آنرا در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).

[assembly: System.Web.UI.WebResource("MaskedEditCtrl.MaskedEdit.bmp", "img/bmp")]

کنترل ما پس از افزوده شدن، شکل زیر را خواهد داشت:


جهت دریافت سورس کامل و فایل بایناری این کنترل، اینجا کلیک کنید.


مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت اول
در مقاله قبل در مورد نحوه ذخیره سازی در حافظه نوشتیم و به user mode و kernel mode اشاراتی کردیم که می‌توانید به آن رجوع کنید.
در این سری مقالات قصد داریم به بررسی اجزا و روند کاری موجود در IIS بپردازیم که چگونه IIS کار می‌کند و شامل چه بخش هایی می‌شود. مطمئنا آشنایی با این بخش‌ها در روند شناسایی رفتارهای وب اپلیکیشن‌ها و واکنش‌های سرور، کمک زیادی به ما خواهد کرد. در اینجا نسخه IIS7 را به عنوان مرجع در نظر گرفته‌ایم.
وب سرور IIS در عبارت مخفف Internet information services به معنی سرویس‌های اطلاعاتی اینترنت می‌باشد. IIS شامل کامپوننت‌های زیادی است که هر کدام ازآن‌ها کار خاصی را انجام میدهند؛ برای مثال گوش دادن به درخواست‌های ارسال شده به سرور، مدیریت فرآیندها Process و خواندن فایل‌های پیکربندی Configuration؛ این اجزا شامل protocol listener ،Http.sys و WSA و .. می‌شوند.
Protocol Listeners
این پروتکل‌ها به درخواست‌های رسیده گوش کرده و آن‌ها را مورد پردازش قرار می‌دهند و پاسخی را به درخواست کننده، ارسال می‌کنند. هر listener بر اساس نوع پروتکل متفاوت هست. به عنوان مثال کلاینتی، درخواست صفحه‌ای را می‌کند و http listener که به آن Http.sys می‌گویند به آن پاسخ می‌دهد. به طور پیش فرض http.sys به درخواست‌های http و https گوش فرا می‌دهد، این کامپوننت از IIS6 اضافه شده است ولی در نسخه 7 از SSL نیز پشتیبانی می‌کند.
Http.sys یا Hypertext transfer protocol stack
کار این واحد در سه مرحله دریافت درخواست، ارسال آن به واحد پردازش IIS و ارسال پاسخ به کلاینت است؛ قبل از نسخه 6 از Winsock یا windows socket api  که یک کامپوننت user-mod بود استفاده می‌شد ولی Http.sys یک کامپوننت Kernel-mod هست.

Http.sys مزایای زیر را به همراه دارد:

  • صف درخواست مد کرنل: به خاطر اینکه کرنل مستقیما درخواست‌ها را به پروسه‌های مربوطه میفرستد و اگر پروسه موجود نباشد، درخواست را در صف گذاشته تا بعدا پروسه مورد نظر آن را از صف بیرون بکشد.
  • برای درخواست‌ها یک پیش پردازش و همچنین اعمال فیلترهای امنیتی اعمال می‌گردد. 
  • عملیات کش کردن تماما در محیط کرنل مد صورت می‌گیرد؛ بدون اینکه به حالت یوزرمد سوییچ کند. مد کرنل دسترسی بسیار راحت و مستقیمی را برای استفاده از منابع دارد و لازم نیست مانند مد کاربر به لایه‌های زیرین، درخواست کاری را بدهد؛ چرا که خود مستقیما وارد عمل می‌شود و برداشته شدن واسط در سر راه، موجب افزایش عمل caching می‌شود. همچنین دسترسی به کش باعث می‌شود که مستقیما پاسخ از کش به کاربر برسد و توابع پردازشی در حافظه بارگذاری نشوند. البته این کش کردن محدودیت هایی را هم به همراه دارد:
    1. کش کرنل به صورت پیش فرض بر روی صفحات ایستا فعال شده است؛ نه برای صفحاتی با محتوای پویا که البته این مورد قابل تغییر است که نحوه این تغییر را پایینتر توضیح خواهیم داد.
    2. اگر آدرس درخواستی شامل کوئری باشد صفحه کش نخواهد شد:    http://www.site.info/postarchive.htm?id=25 
    3. برای پاسخ ازمکانیزم‌های فشرده سازی پویا استفاده شده باشد مثل gzip کش نخواهد شد
    4. صفحه درخواست شده صفحه اصلی سایت باشد کش نخواهد شد :   http://www.dotnettip.info ولی اگر درخواست بدین صورت باشه http://www.domain.com/default.htm  کش خواهد کرد.
    5. درخواست به صورت ناشناس anonymous نباشد  و نیاز به authentication داشته باشد کش نخواهد شد (یعنی در هدر شامل گزینه authorization می‌باشد).
    6. درخواست باید از نوع نسخه http1 به بعد باشد.
    7. اگر درخواست شامل Entity-body باشد کش نخواهد کرد.
    8. درخواست شامل If-Range/Range header باشد کش نمی‌شود.
    9. کل حجم response بییشتر از اندازه تعیین شده باشد کش نخواهد گردید، این اندازه در کلید ریجستری UriMaxUriBytes قرار دارد. اطلاعات بیشتر
    10. اندازه هدر بیشتر از اندازه تعیین شده باشد که عموما اندازه تعیین شده یک کیلو بایت است.
    11. کش پر باشد، کش انجام نخواهد گرفت.
    برای فعال سازی کش کرنل راهنمای زیر را دنبال کنید:
    گزینه output cache را در IIS، فعال کنید و سپس گزینه Add را بزنید. کادر add cache rule که باز شود، از شما میخواهد یکی از دو نوع کش مد کاربر و مد کرنل را انتخاب کنید و  مشخص کنید چه نوع فایل‌هایی (مثلا aspx) از این قوانین پیروری کنند و مکانیزم کش کردن به سه روش جلوگیری از کش کردن، کش زمان دار و کش بر اساس آخرین تغییر فایل انجام گردد.


    برای تعیین مقدار سایز کش response که در بالا اشاره کردیم می‌توانید در همان پنجره، گزینه edit feature settings را انتخاب کنید.


    این قسمت از مطلب که به نقل از مقاله  آقای Karol Jarkovsky در این آدرس است یک سری تست هایی با نرم افزار(Web Capacity Analysis Tool (WCAT  گرفته است که به نتایج زیر دست پیدا کرده است:
    Kernel Cache Disabled    4 clients/160 threads/30 sec      257 req/sec
    Kernel Cache Enabled     4 clients/160 threads/30 sec      553 req/sec 
    همانطور که می‌بینید نتیجه فعال سازی کش کرنل پاسخ به بیش از دو برابر درخواست در حالت غیرفعال آن است که یک عدد فوق العاده به حساب میاد.
    برای اینکه خودتان هم تست کرده باشید در این آدرس  برنامه را دانلود کنید و به دنبال فایل request.cfg بگردید و از صحت پارامترهای server و url اطمینان پیدا کنید. در گام بعدی 5 پنجره خط فرمان باز کرده و در یکی از آن‌ها دستور netsh http show cachestate را بنویسید تا تمامی وروردی‌های entry که در کش کرنل ذخیره شده اند لیست شوند. البته در اولین تست کش را غیرفعال کنید و به این ترتیب نباید چیزی نمایش داده شود. در همان پنجره فرمان wcctl –a localhost –c config.cfg –s request.cfg  را زده تا کنترلر برنامه در وضعیت listening قرار بگیرد. در 4 پنجره دیگر فرمان wcclient localhost از شاخه کلاینت را نوشته تا تست آغاز شود. بعد از انجام تست به شاخه نصب کنترلر WCAT رفته و فایل log را بخوانید و اگر دوباره دستور نمایش کش کرنل را بزنید باید خالی باشد. حالا کش را فعال کنید و دوباره عملیات تست را از سر بگیرید و اگر دستور netsh را ارسال کنید باید کش کرنل دارای ورودی باشد.
    برای تغییرات در سطح http.sys می‌توانید از ریجستری کمک بگیرید. در اینجا تعداد زیادی از تنظیمات ذخیره شده در ریجستری برای http.sys لیست شده است.
    مطالب
    احراز هویت مبتنی بر فرم در شیرپوینت
    از دغدغه‌های همیشگی در راه اندازی پرتال‌های مبتنی بر شیرپوینت سیستم احراز هویت آن است. این سیستم بصورت پیش فرض بر مبنای Windows Authentication است و ناگفته پیداست این نوع احراز هویت تنها در شبکه‌های محلی کاربرد دارد آنهم در صورتی که همه کاربران و سطوح دسترسی، بدرستی در AD تعریف شده باشد و نیز
    یک سری مشکلات دیگر که بیشتر به توسعه شیرپوینت در شرکت و انتقال آن و انطباق آن با محیط پروژه برمیگردد.
    به عبارت دیگر شما به عنوان یک توسعه دهنده ویا نَصاب(!) شیرپوینت خیلی نباید درگیر سیستم احراز هویت پیش فرض مشتری بشوید. برای اینکار بهترین گزینه استفاده از احراز هویت بر مبنای فرم (Form Based Authentication - FBA) است که برای ما برنامه نویسان Asp.net بسیار آشناست؛ سیستم احراز هویتی خوش دست و فراگیر با قاعده‌های مشخص.

    متاسفانه اکثر راهکارهایی که در وب پیرامون راه اندازی FBA در شیرپوینت معرفی شده‌اند دارای اشکالات ریز و درشتی هستند و یا اینکه یک یا چند گام از فرایند را توضیح نداده‌اند و معمولا در پایان یکجای کار لنگ میزند و FBA بخوبی عملیاتی نمیشود.
    بر همین اساس بر آن شدم تا با بررسی چندتا از این مقالات موجود و نیز تجربه عملی خودم این راهکارها را ترکیب کنم که نتیجه اش فرایند شش مرحله ای زیر شده است. 
     برای راه اندازی FBA بر روی SharePoint 2010 باید مراحل زیر را به ترتیب انجام داد.
    1. ساخت بانک اطلاعاتی FBA بر روی MSSQL
    بانک اطلاعاتی FBA ساختار مشخصی از جداول و SP‌ها دارد که تا حد امکان بهتر است در ساختار پیش فرض آن تغییری ایجاد نکنیم. برای ایجاد این بانک کافی است به محل نصب دات نت فریم 2.0 که بصورت پیش فرض در مسیر"C:\Windows\Microsoft.NET\Framework64\v2.0.50727 " قرار دارد  بروید و روی فایل "aspnet_regsql.exe "  کلیک کنید و مراحل نصب را تا آخر پیش بروید.

    در ادامه MSSQL را باز کنید و مطئمن شوید که بانک FBA به درستی ایجاد شده باشد.

    2.وارد IIS شده و در بخش روت سرور ،توجه شود که حتما این تغییرات در روت سرور اعمال شود تا همه سایت‌ها از آن ارث بری کنند و تنظیمات شما یکسان در همه Web Application‌ها اعمال شود.
    این مرحله  Connection String و Role provider و Membership provider مورد نظرتان را اضافه کنید. 

    موقع اضافه کردن Provider‌‌ها باید توجه داشت که Application Name برابر "/" قرار داده شود.

     3.به بخش مدیریت شیرپوینت رفته و یک WebApplication جدید ایجاد کنید.

    توجه داشت که در بخش Authentication بایدگزینه    Claims Authentication را انتخاب کنید. 

    و نیز برای تنظیمات مربوط به FBA باید نام Provider هایی را که در مرحله قبل ایجاده کرده بودید را در این بخش قرار دهید.
    اگر پرتال شما بازدید کننده‌های ناشناس(بازدید کنندگانی که عضو نیستند و در سیستم FBA نام کاربری ندارند) را نیز پشتیبانی میکند باید گزینه اول(Allow anonymous) را Yes کنید.
    اگر تمایلی ندارید که دیگر احراز هویت مبتنی بر ویندوز فعال باشد تیک Enable Windows Authentication را بردارید.

     

    4.حال دوباره سراغ IIS میرویم و روی وب جدیدی که ایجاد کرده ایم کلیک میکنیم و سپس روی آیکون Net Users  کلیک میکنیم

     اگر با پیغامی مبنی بر تعیین Provider پیش فرض مواجه شدیم مقادیر پیش فرض Provider‌ها را برابر با نام Provider هایی که خودمان تعریف کرده ایم قرار میدهیم. 

    در ادامه چند کاربر و رول هم به عنوان کاربران اولیه و مدیران پرتال ایجاد میکنیم .

     

    5.حال دوباره به بخش مدیریت برمیگردیم و یک Site Collection جدید روی Web Application مورد نظر ایجاد میکنیم.

    در اینجا بهتر است مدیر اول را از کاربران ویندوزی انتخاب کرد و مدیر دوم را از بخش کاربران FBA

    نکته بی ربط:اگر تمپلتی از قبل برای سایتتان دارید در بخش انتخاب نوع سایت بعد از انتخاب زبان باید به تب سوم(Custom) بروید و تنها گزینه موجود را انتخاب کنید.با این کار در مراحل بعد تمپلت مورد نظرتان را در سایت آپلود میکنید و آن را بر سایت جاری اعمال میکنید.
     در این مرحله بعد از ایجاد موفقیت آمیز Site collection دوباره به IIS سری بزنید و پس از انتخاب Web Application مورد نظر بروی Authentication کلیک کنید و مطمئن شوید که Form Authentication مقدارش Enable میباشد. در این بخش اگر هر دو حالت Form Base Authentication و Windows Authentication فعال باشد IIS در گوشه سمت راست به شما خطایی نمایش میدهد مبنی بر اینکه شما نباید هر دو حالت را همزمان فعال کنید. البته خیلی این تذکر را جدی نگیرید و بکارتان ادامه دهید و در نهایت بعد از اینکه مراحل را کامل انجام دادید و از اجرای کامل FBA اطمینان حاصل نمودید،میتوانید برگردید و حالت Windows Authentication را غیر فعال کنید.
     6.تنظیمات STS:
    علاوه بر تنظیمات مربوط به بخش Web Application باید تنظیمات FBA را روی Application سرویس‌ها نیز انجام داد تا سرویس‌های WCF نیز پشتیبانی از FBA را بپذیرند. برای تنظیمات این بخش روی Security Token Service Application که زیر مجموعه SharePoint Web Services قرار دارد کلیک کنید.

     
    در ادامه تنها کافی است Connection string را جهت اتصال به بانکی که در ابتدا ساختیم ایجاد کرده و Provider‌ها را نیز مطابق قبل اضافه کنیم. فقط توجه شود Connection string و Provider‌ها همنام قبلی‌ها نباشند ولی Application Name همچنان برابر با "/" مقدار دهی شود.
    هیچ تغییر دیگری در این Application ایجاد نشود.مثلا Authentication به هیچ وجه تغییر نکند و در حالت ویندوزی باقی بماند.
    کار تقریبا به پایان رسیده است،میتوانید در پرتال لاگین کنید!
    آنچنانکه که در تصویر می‌بینید هر دو حالت ویندوزی و FBA برای احراز هویت فعال می‌باشد.

     پی نوشت:
    1.همانطور که احتمالا متوجه شده اید این آموزش با راهکارهای حاضر یک سری تفاوت‌ها داشت که عمده‌ترین آن عدم تغییر در بخش احراز هویت مدیریت شیرپوینت بود. علت این امر نیز به این خاطر است که اساسا هر کاربری به این بخش دسترسی ندارد و تنها مدیر سیستم است که باید به این بخش دسترسی داشته باشد، بر همین اساس ترجیح میدهم احراز هویت آن به همان شکل اولیه(Windows Authentication ) باقی بماند.
    2.در این نوشته من از شرح تنظیمات و نکات ریز و بدیهی خوداری کردم با این پیش فرض که خواننده مطلب، بر اصول پایه شیرپوینت و Asp.net آگاهی دارد. در غیر این صورت بهتر است از لینک هایی مرجع زیر کمک بگیرید.
    مطالب
    بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
    EF Code first هربار در حین آغاز اجرای برنامه و اولین کوئری که به بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند، کار تشخیص روابط بین کلاس‌ها و همچنین نگاشت آن‌ها را به بانک اطلاعاتی، انجام می‌دهد. این مورد شاید با تعداد کم کلاس‌ها آنچنان به نظر نرسد، اما اگر تعداد کلاس‌های شما به بالای 200 عدد رسید، زمان آغاز برنامه آزار دهنده خواهد شد. راه حلی برای این مساله وجود دارد به نام ایجاد Viewهای متناظر با نگاشت‌ها و سپس کامپایل آن به عنوان جزئی از برنامه، که در ادامه نحوه انجام این‌کار را مرور خواهیم کرد.

    بررسی ساختار pre-generated views

    برای کامپایل نگاشت‌های EF در خود برنامه (بجای تولید پویای هربار آن‌ها)، ابتدا باید فایل edmx متناظر با مدل‌ها و روابط بین آن‌ها تشکیل شود:
        var ms = new MemoryStream();
        using (var writer = XmlWriter.Create(ms))
        {
            EdmxWriter.WriteEdmx(new Context(), writer);
        }
    پس از اینکه edmx تشکیل شد، باید از ساختار فشرده آن سه جزء زیر را استخراج کرد:
    الف) ssdl : storageModels
    ب) csdl : conceptualModels
    ج) msl : mappings

    اینکار را به صورت زیر می‌توان انجام داد:
        var xDoc = XDocument.Load(ms);
    
        var ssdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
        var csdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
        var msl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
    پس از آن باید محتوای این سه جزء را توسط متد Save هر کدام، در فایل‌های xml ایی ذخیره کرد و توسط ابزاری به نام EdmGen.exe که جزئی از  ویژوال استودیو است، فایل Context.Views.cs را تولید، به برنامه اضافه و سپس کامپایل کرد:
     EdmGen.exe /mode:ViewGeneration /incsdl:Context.csdl  /inmsl:Context.msl /inssdl:Context.ssdl /outviews:Context.Views.cs
    بهتر است این پروسه هر بار که قرار است ارائه نهایی برنامه صورت گیرد، انجام شود.

    علاوه بر این‌ها اگر علاقمند باشید که کار فایل EdmGen را شبیه سازی کنید، کلاس زیر این‌کار را انجام داده و قادر است خروجی vb یا cs متناظری را نیز تولید کند:
    using System;
    using System.Data.Entity;
    using System.Data.Entity.Design;
    using System.Data.Entity.Infrastructure;
    using System.Data.Mapping;
    using System.Data.Metadata.Edm;
    using System.IO;
    using System.Linq;
    using System.Xml;
    using System.Xml.Linq;
    
    namespace EfUtils
    {
        public static class PreGeneratedViewsWriter
        {
            public static void CreatePreGeneratedViewsFile(
                    this DbContext contextInstance,
                    LanguageOption language = LanguageOption.GenerateCSharpCode,
                    string viewsFile = "Context.Views.cs",
                    string edmxFile = "context.edmx",
                    string ssdlFile = "context.ssdl.xml",
                    string csdlFile = "context.csdl.xml",
                    string mslFile = "context.msl.xml")
            {
                using (var contextViewsMemoryStream = new MemoryStream())
                {
                    using (var edmxMemoryStream = new MemoryStream())
                    {
                        var edmx = createEdmx(contextInstance, edmxFile, edmxMemoryStream);
                        var mappingItemCollection = createMappingItemCollection(ssdlFile, csdlFile, mslFile, edmx);
                        generateViews(language, viewsFile, contextViewsMemoryStream, mappingItemCollection);
                    }
                }
            }
    
            private static void generateViews(LanguageOption language, string viewsFile, MemoryStream contextViewsMemoryStream, StorageMappingItemCollection mappingItemCollection)
            {
                var viewGenerator = new EntityViewGenerator // It's defined in System.Data.Entity.Design.dll
                {
                    LanguageOption = language
                };
                using (var streamWriter = new StreamWriter(contextViewsMemoryStream))
                {
                    var errors = viewGenerator.GenerateViews(mappingItemCollection, streamWriter).ToList();
    
                    if (errors.Any())
                        throw new InvalidOperationException(errors.First().Message);
    
                    contextViewsMemoryStream.Position = 0;
                    using (var reader = new StreamReader(contextViewsMemoryStream))
                    {
                        var codeData = reader.ReadToEnd();
                        File.WriteAllText(viewsFile, codeData);
                    }
                }
            }
    
            private static StorageMappingItemCollection createMappingItemCollection(string ssdlFile, string csdlFile, string mslFile, XDocument edmx)
            {
                var ssdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
                ssdl.Save(ssdlFile);
                var storeItemCollection = new StoreItemCollection(new[] { ssdl.CreateReader() });
    
                var csdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
                csdl.Save(csdlFile);
                var edmItemCollection = new EdmItemCollection(new[] { csdl.CreateReader() });
    
                var msl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
                msl.Save(mslFile);
    
                var mappingItemCollection = new StorageMappingItemCollection(edmItemCollection, storeItemCollection, new[] { msl.CreateReader() });
                return mappingItemCollection;
            }
    
            private static XDocument createEdmx(DbContext contextInstance, string edmxFile, MemoryStream edmxMemoryStream)
            {
                var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
                using (var writer = XmlWriter.Create(edmxMemoryStream, settings))
                {
                    EdmxWriter.WriteEdmx(contextInstance, writer);
                }
                File.WriteAllBytes(edmxFile, edmxMemoryStream.ToArray());
    
                edmxMemoryStream.Position = 0;
                var edmx = XDocument.Load(edmxMemoryStream);
                return edmx;
            }
        }
    }
    در اینجا همان مراحلی که عنوان شد، تکرار می‌شود. فایل edmx متناظر با وهله‌ای از DbContext برنامه، تولید شده و سه جزء آن استخراج می‌شوند. سپس این موارد به EntityViewGenerator موجود در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll ارسال شده و کد نهایی متناظر قابل کامپایل در برنامه تولید می‌گردد.
    پس از تولید فایل Context.Views.cs یا Context.Views.vb، آن‌را به پروژه اضافه کنید.
    اینبار نحوه استفاده از آن باید به صورت زیر باشد:
     Database.SetInitializer<MyContext>(null);
     از این جهت که تمام اطلاعات لازم جهت آغاز کار، در فایل تولیدی Context.Views وجود دارد و اکنون جزئی از فایل اجرایی برنامه است و نیازی به تکرار ساخت مجدد پویای آن نیست.

    مرجع:
    Entity Framework Code First View Generation Templates On Visual Studio Code Gallery