نظرات مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
با سلام 
من در خصوص همین مطلب با این امضا‌های یکسان زیر مشکل مقدار Null دارم. در اکشن report  مقدار درست پاس می‌شه ولی توی LoadReportSnapshot مقدار نال دریافت می‌شود.  
        public virtual   ActionResult Report(Guid personId)
        {
                      return View();
        }

        public virtual  ActionResult LoadReportSnapshot(Guid personId)
        {
          var person = _bossService.GetPersonViewModel(personId);
+ tempdata هم کار نکرد. اونم نال میشه در صورتیکه هیچ read یا redirect ای صورت نگرفته.  
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید.
مطالب
Kendo UI MVVM
پیشنیازها
- «استفاده از Kendo UI templates »
- «اعتبار سنجی ورودی‌های کاربر در Kendo UI»
- «فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid» جهت آشنایی با نحوه‌ی تعریف DataSource ایی که می‌تواند اطلاعات را ثبت، حذف و یا ویرایش کند.


در این مطلب قصد داریم به یک چنین صفحه‌ای برسیم که در آن در ابتدای نمایش، لیست ثبت نام‌های موجود، از سرور دریافت و توسط یک Kendo UI template نمایش داده می‌شود. سپس امکان ویرایش و حذف هر ردیف، وجود خواهد داشت، به همراه امکان افزودن ردیف‌های جدید. در این بین مدیریت نمایش لیست ثبت نام‌ها توسط امکانات binding توکار فریم ورک MVVM مخصوص Kendo UI صورت خواهد گرفت. همچنین کلیه اعمال مرتبط با هر ردیف نیز توسط data binding دو طرفه مدیریت خواهد شد.



Kendo UI MVVM

الگوی MVVM یا Model-View-ViewModel که برای اولین بار جهت کاربردهای WPF و Silverlight معرفی شد، برای ساده سازی اتصال تغییرات کنترل‌های برنامه به خواص ViewModel یک View کاربرد دارد. برای مثال با تغییر عنصر انتخابی یک DropDownList در یک View، بلافاصله خاصیت متصل به آن که در ViewModel برنامه تعریف شده‌است، مقدار دهی و به روز خواهد شد. هدف نهایی آن نیز جدا سازی منطق کدهای UI، از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کاربر است. برای این منظور کتابخانه‌هایی مانند Knockout.js به صورت اختصاصی برای این کار تهیه شده‌اند؛ اما Kendo UI نیز جهت یکپارچگی هرچه تمامتر اجزای آن، دارای یک فریم ورک MVVM توکار نیز می‌باشد. طراحی آن نیز بسیار شبیه به Knockout.js است؛ اما با سازگاری 100 درصد با کل مجموعه.
پیاده سازی الگوی MVVM از 4 قسمت تشکیل می‌شود:
- Model که بیانگر خواص متناظر با اشیاء رابط کاربری است.
- View همان رابط کاربری است که به کاربر نمایش داده می‌شود.
- ViewModel واسطی است بین Model و View. کار آن انتقال داده‌ها و رویدادها از View به مدل است و در حالت binding دوطرفه، عکس آن نیز صحیح می‌باشد.
- Declarative data binding جهت رهایی برنامه نویس‌ها از نوشتن کدهای هماهنگ سازی اطلاعات المان‌های View و خواص ViewModel کاربرد دارد.

در ادامه این اجزا را با پیاده سازی مثالی که در ابتدای بحث مطرح شد، دنبال می‌کنیم.


تعریف Model و ViewModel

در سمت سرور، مدل ثبت نام برنامه چنین شکلی را دارد:
namespace KendoUI07.Models
{
    public class Registration
    {
        public int Id { set; get; }
        public string UserName { set; get; }
        public string CourseName { set; get; }
        public int Credit { set; get; }
        public string Email { set; get; }
        public string Tel { set; get; }
    }
}
در سمت کاربر، این مدل را به نحو ذیل می‌توان تعریف کرد:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var model = kendo.data.Model.define({
                id: "Id",
                fields: {
                    Id: { type: 'number' }, // leave this set to 0 or undefined, so Kendo knows it is new.
                    UserName: { type: 'string' },
                    CourseName: { type: 'string' },
                    Credit: { type: 'number' },
                    Email: { type: 'string' },
                    Tel: { type: 'string' }
                }
            });
        });
    </script>
و ViewModel برنامه در ساده‌ترین شکل آن اکنون چنین تعریفی را خواهد یافت:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var viewModel = kendo.observable({
                accepted: false,
                course: new model()
            });
        });
    </script>
یک viewModel در Kendo UI به صورت یک observable object تعریف می‌شود که می‌تواند دارای تعدادی خاصیت و متد دلخواه باشد. هر خاصیت آن به یک عنصر HTML متصل خواهد شد. در اینجا این اتصال دو طرفه است؛ به این معنا که تغییرات UI به خواص viewModel و برعکس منتقل و منعکس می‌شوند.


اتصال ViewModel به View برنامه

تعریف فرم ثبت نام را در اینجا ملاحظه می‌کنید. فیلدهای مختلف آن بر اساس نکات اعتبارسنجی HTML 5 با ویژگی‌های خاص آن، مزین شده‌اند. جزئیات آن‌را در مطلب «اعتبار سنجی ورودی‌های کاربر در Kendo UI» پیشتر بررسی کرده‌ایم.
اگر به تعریف هر فیلد دقت کنید، ویژگی data-bind جدیدی را هم ملاحظه خواهید کرد:
    <div id="coursesSection" class="k-rtl k-header">
        <div class="box-col">
            <form id="myForm" data-role="validator" novalidate="novalidate">
                <h3>ثبت نام</h3>
                <ul>
                    <li>
                        <label for="Id">Id</label>
                        <span id="Id" data-bind="text:course.Id"></span>
                    </li>
                    <li>
                        <label for="UserName">نام</label>
                        <input type="text" id="UserName" name="UserName" class="k-textbox"
                               data-bind="value:course.UserName"
                               required />
                    </li>
                    <li>
                        <label for="CourseName">دوره</label>
                        <input type="text" dir="ltr" id="CourseName" name="CourseName" required
                               data-bind="value:course.CourseName" />
                        <span class="k-invalid-msg" data-for="CourseName"></span>
                    </li>
                    <li>
                        <label for="Credit">مبلغ پرداختی</label>
                        <input id="Credit" name="Credit" type="number" min="1000" max="6000"
                               required data-max-msg="عددی بین 1000 و 6000" dir="ltr"
                               data-bind="value:course.Credit"
                               class="k-textbox k-input" />
                        <span class="k-invalid-msg" data-for="Credit"></span>
                    </li>
                    <li>
                        <label for="Email">پست الکترونیک</label>
                        <input type="email" id="Email" dir="ltr" name="Email"
                               data-bind="value:course.Email"
                               required class="k-textbox" />
                    </li>
                    <li>
                        <label for="Tel">تلفن</label>
                        <input type="tel" id="Tel" name="Tel" dir="ltr" pattern="\d{8}"
                               required class="k-textbox"
                               data-bind="value:course.Tel"
                               data-pattern-msg="8 رقم" />
                    </li>
                    <li>
                        <input type="checkbox" name="Accept"
                               data-bind="checked:accepted"
                               required />
                        شرایط دوره را قبول دارم.
                        <span class="k-invalid-msg" data-for="Accept"></span>
                    </li>
                    <li>
                        <button class="k-button"
                                data-bind="enabled: accepted, click: doSave"
                                type="submit">
                            ارسال
                        </button>
                        <button class="k-button" data-bind="click: resetModel">از نو</button>
                    </li>
                </ul>
                <span id="doneMsg"></span>
            </form>
        </div>
برای اتصال ViewModel تعریف شده به ناحیه‌ی مشخص شده با DIV ایی با Id مساوی coursesSection، می‌توان از متد kendo.bind استفاده کرد.
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var model = kendo.data.Model.define({
            // ...
            });

            var viewModel = kendo.observable({
            // ...
            });

            kendo.bind($("#coursesSection"), viewModel);
        });
    </script>
به این ترتیب Kendo UI به بر اساس تعریف data-bind یک فیلد، برای مثال تغییرات خواص course.UserName را به text box نام کاربر منتقل می‌کند و همچنین اگر کاربر اطلاعاتی را در این text box وارد کند، بلافاصله این تغییرات در خاصیت course.UserName منعکس خواهند شد.
<input type="text" id="UserName" name="UserName" class="k-textbox"
       data-bind="value:course.UserName"
       required />

بنابراین تا اینجا به صورت خلاصه، مدلی را توسط متد kendo.data.Model.define، معادل مدل سمت سرور خود ایجاد کردیم. سپس وهله‌ای از این مدل را به صورت یک خاصیت جدید دلخواهی در ViewModel تعریف شده توسط متد kendo.observable در معرض دید View برنامه قرار دادیم. در ادامه اتصال ViewModel و View، با فراخوانی متد kendo.bind انجام شد. اکنون برای دریافت تغییرات کنترل‌های برنامه، تنها کافی است ویژگی‌های data-bind ایی را به آن‌ها اضافه کنیم.
در ناحیه‌ی تعریف شده توسط متد kendo.bind، کلیه خواص ViewModel در دسترس هستند. برای مثال اگر به تعریف ViewModel دقت کنید، یک خاصیت دیگر به نام accepted با مقدار false نیز در آن تعریف شده‌است (این خاصیت چون صرفا کاربرد UI داشت، در model برنامه قرار نگرفت). از آن برای اتصال checkbox تعریف شده، به button ارسال اطلاعات، استفاده کرده‌ایم:
<input type="checkbox" name="Accept"
       data-bind="checked:accepted"
       required />

<button class="k-button"
        data-bind="enabled: accepted, click: doSave"
        type="submit">
       ارسال
</button>
برای مثال اگر کاربر این checkbox را انتخاب کند، مقدار خاصیت accepted، مساوی true خواهد شد. تغییر مقدار این خاصیت، توسط ViewModel بلافاصله در کل ناحیه coursesSection منتشر می‌شود. به همین جهت ویژگی enabled: accepted که به معنای مقید بودن فعال یا غیرفعال بودن دکمه بر اساس مقدار خاصیت accepted است، دکمه را فعال می‌کند، یا برعکس و برای انجام این عملیات نیازی نیست کدنویسی خاصی را انجام داد. در اینجا بین checkbox و button یک سیم کشی برقرار است.


ارسال داده‌های تغییر کرده‌ی ViewModel به سرور

تا اینجا 4 جزء اصلی الگوی MVVM که در ابتدای بحث عنوان شد، تکمیل شده‌اند. مدل اطلاعات فرم تعریف گردید. ViewModel ایی که این خواص را به المان‌های فرم متصل می‌کند نیز در ادامه اضافه شده‌است. توسط ویژگی‌های data-bind کار Declarative data binding انجام می‌شود.
در ادامه نیاز است تغییرات ViewModel را به سرور، جهت ثبت، به روز رسانی و حذف نهایی منتقل کرد.
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var model = kendo.data.Model.define({
                //...
            });

            var dataSource = new kendo.data.DataSource({
                type: 'json',
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/registrations",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    },
                    create: {
                        url: "api/registrations",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: "POST"
                    },
                    update: {
                        url: function (course) {
                            return "api/registrations/" + course.Id;
                        },
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: "PUT"
                    },
                    destroy: {
                        url: function (course) {
                            return "api/registrations/" + course.Id;
                        },
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: "DELETE"
                    },
                    parameterMap: function (data, type) {
                        // Convert to a JSON string.  Without this step your content will be form encoded.
                        return JSON.stringify(data);
                    }
                },
                schema: {
                    model: model
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown);
                },
                change: function (e) {
                    // فراخوانی در زمان دریافت اطلاعات از سرور و یا تغییرات محلی
                    viewModel.set("coursesDataSourceRows", new kendo.data.ObservableArray(this.view()));
                }
            });

            var viewModel = kendo.observable({
                //...
            });

            kendo.bind($("#coursesSection"), viewModel);
            dataSource.read(); // دریافت لیست موجود از سرور در آغاز کار
        });
    </script>
در اینجا تعریف DataSource کار با منبع داده راه دور ASP.NET Web API را مشاهده می‌کنید. تعاریف اصلی آن با تعاریف مطرح شده در مطلب «فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid» یکی هستند. هر قسمت آن مانند read، create، update و destory به یکی از متدهای کنترلر ASP.NET Web API اشاره می‌کنند. حالت‌های update و destroy بر اساس Id ردیف انتخابی کار می‌کنند. این Id را باید در قسمت model مربوط به اسکیمای تعریف شده، دقیقا مشخص کرد. عدم تعریف فیلد id، سبب خواهد شد تا عملیات update نیز در حالت create تفسیر شود.


متصل کردن DataSource به ViewModel

تا اینجا DataSource ایی جهت کار با سرور تعریف شده‌است؛ اما مشخص نیست که اگر رکوردی اضافه شد، چگونه باید اطلاعات خودش را به روز کند. برای این منظور خواهیم داشت:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#coursesSection").kendoValidator({
                // ...
            });

            var model = kendo.data.Model.define({
                // ...
            });

            var dataSource = new kendo.data.DataSource({
                // ...
            });

            var viewModel = kendo.observable({
                accepted: false,
                course: new model(),
                doSave: function (e) {
                    e.preventDefault();
                    console.log("this", this.course);
                    var validator = $("#coursesSection").data("kendoValidator");
                    if (validator.validate()) {
                        if (this.course.Id == 0) {
                            dataSource.add(this.course);
                        }
                        dataSource.sync(); // push to the server
                        this.set("course", new model()); // reset controls
                    }
                },
                resetModel: function (e) {
                    e.preventDefault();
                    this.set("course", new model());
                }            
             });

            kendo.bind($("#coursesSection"), viewModel);
            dataSource.read(); // دریافت لیست موجود از سرور در آغاز کار
        });
    </script>
همانطور که در تعاریف تکمیلی viewModel مشاهده می‌کنید، اینبار دو متد جدید دلخواه doSave و resetModel را اضافه کرده‌ایم.
در متد doSave، ابتدا بررسی می‌کنیم آیا اعتبارسنجی فرم با موفقیت انجام شده‌است یا خیر. اگر بله، توسط متد add منبع داده، اطلاعات فرم جاری را توسط شیء course که هم اکنون به تمامی فیلدهای آن متصل است، اضافه می‌کنیم. در اینجا بررسی شده‌است که آیا Id این اطلاعات صفر است یا خیر. از آنجائیکه از همین متد برای به روز رسانی نیز در ادامه استفاده خواهد شد، در حالت به روز رسانی، Id شیء ثبت شده، از طرف سرور دریافت می‌گردد. بنابراین غیر صفر بودن این Id به معنای عملیات به روز رسانی است و در این حالت نیازی نیست کار بیشتری را انجام داد؛ زیرا شیء متناظر با آن پیشتر به منبع داده اضافه شده‌است.
استفاده از متد add صرفا به معنای مطلع کردن منبع داده محلی از وجود رکوردی جدید است. برای ارسال این تغییرات به سرور، از متد sync آن می‌توان استفاده کرد. متد sync بر اساس متد add یک درخواست POST، بر اساس شیءایی که Id غیر صفر دارد، یک درخواست PUT و با فراخوانی متد remove بر روی منبع داده، یک درخواست DELETE را به سمت سرور ارسال می‌کند.
متد دلخواه  resetModel سبب مقدار دهی مجدد شیء course با یک وهله‌ی جدید از شیء model می‌شود. همینقدر برای پاک کردن تمامی کنترل‌های صفحه کافی است.

تا اینجا دو متد جدید را در ViewModel برنامه تعریف کرده‌ایم. در مورد نحوه‌ی اتصال آن‌ها به View، به کدهای دو دکمه‌ی موجود در فرم دقت کنید:
<button class="k-button"
        data-bind="enabled: accepted, click: doSave"
        type="submit">
       ارسال
</button>
<button class="k-button" data-bind="click: resetModel">از نو</button>
این متدها نیز توسط ویژگی‌های data-bind به هر دکمه نسبت داده شده‌اند. به این ترتیب برای مثال با کلیک کاربر بر روی دکمه‌ی submit، متد doSave موجود در ViewModel فراخوانی می‌شود.


مدیریت سمت سرور ثبت، ویرایش و حذف اطلاعات

در حالت ثبت، متد Post توسط آدرس مشخص شده در قسمت create منبع داده، فراخوانی می‌گردد. نکته‌ی مهمی که در اینجا باید به آن دقت داشت، نحوه‌ی بازگشت Id رکورد جدید ثبت شده‌است.  اگر این تنظیم صورت نگیرد، Id رکورد جدید را در لیست، مساوی صفر مشاهده خواهید کرد و منبع داده این رکورد را همواره به عنوان یک رکورد جدید، مجددا به سرور ارسال می‌کند.
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Net.Http;
using System.Web.Http;
using KendoUI07.Models;

namespace KendoUI07.Controllers
{
    public class RegistrationsController : ApiController
    {
        public HttpResponseMessage Delete(int id)
        {
            var item = RegistrationsDataSource.LatestRegistrations.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            if (item == null)
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.NotFound);

            RegistrationsDataSource.LatestRegistrations.Remove(item);
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, item);
        }

        public IEnumerable<Registration> Get()
        {
            return RegistrationsDataSource.LatestRegistrations;
        }

        public HttpResponseMessage Post(Registration registration)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.BadRequest);

            var id = 1;
            var lastItem = RegistrationsDataSource.LatestRegistrations.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }
            registration.Id = id;
            RegistrationsDataSource.LatestRegistrations.Add(registration);

            // ارسال آی دی مهم است تا از ارسال رکوردهای تکراری جلوگیری شود
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, registration);
        }

        [HttpPut] // Add it to fix this error: The requested resource does not support http method 'PUT'
        public HttpResponseMessage Update(int id, Registration registration)
        {
            var item = RegistrationsDataSource.LatestRegistrations
                                        .Select(
                                            (prod, index) =>
                                                new
                                                {
                                                    Item = prod,
                                                    Index = index
                                                })
                                        .FirstOrDefault(x => x.Item.Id == id);
            if (item == null)
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.NotFound);


            if (!ModelState.IsValid || id != registration.Id)
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.BadRequest);

            RegistrationsDataSource.LatestRegistrations[item.Index] = registration;
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK);
        }
    }
}
در اینجا بیشتر امضای این متدها مهم هستند، تا منطق پیاده سازی شده در آن‌ها. همچنین بازگشت Id رکورد جدید، توسط متد Post نیز بسیار مهم است و سبب می‌شود تا DataSource بداند با فراخوانی متد sync آن، باید عملیات Post یا create انجام شود یا Put و update.


نمایش آنی اطلاعات ثبت شده در یک لیست

ردیف‌های اضافه شده به منبع داده را می‌توان بلافاصله در همان سمت کلاینت توسط Kendo UI Template که قابلیت کار با ViewModelها را دارد، نمایش داد:
    <div id="coursesSection" class="k-rtl k-header">
        <div class="box-col">
            <form id="myForm" data-role="validator" novalidate="novalidate">
                           <!--فرم بحث شده در ابتدای مطلب-->
            </form>
        </div>
        <div id="results">
            <table class="metrotable">
                <thead>
                    <tr>
                        <th>Id</th>
                        <th>نام</th>
                        <th>دوره</th>
                        <th>هزینه</th>
                        <th>ایمیل</th>
                        <th>تلفن</th>
                        <th></th>
                        <th></th>
                    </tr>
                </thead>
                <tbody data-template="row-template" data-bind="source: coursesDataSourceRows"></tbody>
                <tfoot data-template="footer-template" data-bind="source: this"></tfoot>
            </table>
            <script id="row-template" type="text/x-kendo-template">
                <tr>
                    <td data-bind="text: Id"></td>
                    <td data-bind="text: UserName"></td>
                    <td dir="ltr" data-bind="text: CourseName"></td>
                    <td>
                        #: kendo.toString(get("Credit"), "c0") #
                    </td>
                    <td data-bind="text: Email"></td>
                    <td data-bind="text: Tel"></td>
                    <td><button class="k-button" data-bind="click: deleteCourse">حذف</button></td>
                    <td><button class="k-button" data-bind="click: editCourse">ویرایش</button></td>
                </tr>
            </script>
            <script id="footer-template" type="text/x-kendo-template">
                <tr>
                    <td colspan="3"></td>
                    <td>
                        جمع کل: #: kendo.toString(totalPrice(), "c0") #
                    </td>
                    <td colspan="2"></td>
                    <td></td>
                    <td></td>
                </tr>
            </script>
        </div>
    </div>
در ناحیه‌ی coursesSection که توسط متد kendo.bind به viewModel برنامه متصل شده‌است، یک جدول را برای نمایش ردیف‌های ثبت شده توسط کاربر اضافه کرده‌ایم. thead آن بیانگر سر ستون جدول است. قسمت tbody و tfoot این جدول توسط دو Kendo UI Template مقدار دهی شد‌ه‌اند. هر کدام نیز منبع داده‌اشان را از view model دریافت می‌کنند. در row-template معادل خواص شیء course را مشاهده می‌کنید. در footer-template متد totalPrice برای نمایش جمع ستون هزینه اضافه شده‌است. بنابراین مطابق این قسمت از View، به یک خاصیت جدید coursesDataSourceRows و سه متد deleteCourse، editCourse و totalPrice نیاز است:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            // ...
            var viewModel = kendo.observable({
                accepted: false,
                course: new model(),
                coursesDataSourceRows: new kendo.data.ObservableArray([]),
                doSave: function (e) {
                       // ...
                },
                resetModel: function (e) {
                      // ...
                },
                totalPrice: function () {
                    var sum = 0;
                    $.each(this.get("coursesDataSourceRows"), function (index, item) {
                        sum += item.Credit;
                    });
                    return sum;
                },
                deleteCourse: function (e) {
                    // the current data item is passed as the "data" field of the event argument
                    var course = e.data;
                    dataSource.remove(course);
                    dataSource.sync(); // push to the server
                },
                editCourse: function(e) {
                    // the current data item is passed as the "data" field of the event argument
                    var course = e.data;
                    this.set("course", course);
                }
            });

            kendo.bind($("#coursesSection"), viewModel);
            dataSource.read(); // دریافت لیست موجود از سرور در آغاز کار
        });
    </script>
نحوه‌ی اتصال خاصیت جدید coursesDataSourceRows که به عنوان منبع داده ردیف‌های row-template عمل می‌کند، به این صورت است:
- ابتدا خاصیت دلخواه coursesDataSourceRows به viewModel اضافه می‌شود تا در ناحیه‌ی coursesSection در دسترس قرار گیرد.
- سپس اگر به انتهای تعریف DataSource دقت کنید، داریم:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var dataSource = new kendo.data.DataSource({
                //...
                change: function (e) {
                    // فراخوانی در زمان دریافت اطلاعات از سرور و یا تغییرات محلی
                    viewModel.set("coursesDataSourceRows", new kendo.data.ObservableArray(this.view()));
                }
            });
        });
    </script>
متد change آن، هر زمانیکه اطلاعاتی در منبع داده تغییر کنند یا اطلاعاتی به سمت سرور ارسال یا دریافت گردد، فراخوانی می‌شود. در همینجا فرصت خواهیم داشت تا خاصیت coursesDataSourceRows را جهت نمایش اطلاعات موجود در منبع داده، مقدار دهی کنیم. همین مقدار دهی ساده سبب اجرای row-template برای تولید ردیف‌های جدول می‌شود. استفاده از new kendo.data.ObservableArray سبب خواهد شد تا اگر اطلاعاتی در فرم برنامه تغییر کند، این اطلاعات بلافاصله در لیست گزارش برنامه نیز منعکس گردد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI07.zip
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 4 - انواع داده‌ها
انواع داده‌ها، جنبه‌ی ضروری هر زبان برنامه نویسی هستند و Rust نیز از این قاعده مستثنا نیست. در Rust از انواع داده برای تعریف نوع داده‌ای که یک متغیر می‌تواند نگه دارد استفاده می‌شود. این مقاله رایج‌ترین انواع داده در Rust را پوشش می‌دهد، از جمله:
  • Boolean
  • Unsigned int
  • Signed int
  • Floating point numbers
  • Char
  • String types
  • Arrays
  • Tuples
  • Type aliasing

Boolean
در Rust، نوع داده بولین با کلمه کلیدی bool نشان داده می‌شود. این نوع داده، فقط می‌تواند دو مقدار داشته باشد: true یا false و معمولاً در دستورات شرطی و حلقه‌ها برای کنترل جریان یک برنامه استفاده می‌شود.
 let is_rust_awesome: bool = true;

Unsigned int
  اعداد صحیح بدون علامت در Rust با کلمه کلیدی u و سپس تعداد بیت‌هایی که عدد صحیح باید داشته باشد، نشان داده می‌شوند. به عنوان مثال، u8 یک عدد صحیح بدون علامت 8 بیتی را نشان می‌دهد. محدوده‌ی یک عدد صحیح بدون علامت از 0 تا 2^n - 1 است که n تعداد بیت‌ها است.
 let x: u8 = 255;

Signed int
  اعداد صحیح علامت‌دار در Rust با کلمه‌ی کلیدی i و سپس تعداد بیت‌هایی که عدد صحیح باید داشته باشد، نشان داده می‌شوند. به عنوان مثال، i32، یک عدد صحیح علامت‌دار  32 بیتی را نشان می‌دهد. محدوده یک عدد صحیح علامت‌دار از -2^(n-1) تا 2^(n-1) - 1 است که n تعداد بیت‌ها است.
 let x: i32 = -2147483648;

Floating point numbers
  اعداد ممیز شناور در Rust با کلمات کلیدی f32 یا f64 نشان داده می‌شوند که به ترتیب مخفف اعداد ممیز شناور 32 بیتی و 64 بیتی هستند. این نوع داده‌ها برای نمایش اعداد واقعی با اعشار استفاده می‌شوند.
let x: f32 = 3.14;

Char
نوع داده char در Rust، نشان دهنده یک کاراکتر یونیکد است؛ برخلاف رشته‌هایی که با گیومه‌های دوتایی (") نشان داده می‌شوند.
let c: char = 'a';

String types
  در Rust دو نوع رشته وجود دارد: String و str. نوع String، یک نوع رشته‌ای heap-allocated و قابل رشد است؛ در حالیکه str (تلفظ "string slice") یک نوع رشته‌ای است که به یک برش از یک رشته در حافظه اشاره می‌کند:
let s1: String = String::from("hello");
let s2: &str = "world";

Arrays
آرایه‌ها در Rust، مجموعه‌هایی با اندازه‌ی ثابت از عناصر از یک نوع هستند. آنها با براکت مربع ([]) و نوع عناصر داخل آرایه نشان داده می‌شوند.
let arr: [i32; 5] = [1, 2, 3, 4, 5];

Tuples
تاپل‌ها در Rust، مجموعه‌ای از عناصر از انواع مختلف هستند. آنها با پرانتز (()) و انواع عناصر داخل تاپل نشان داده می‌شوند.
let tup: (i32, f64, u8) = (500, 6.4, 1);

Type aliasing
  تایپ aliasing در Rust، به شما امکان می‌دهد تا نام جدیدی را به یک نوع موجود بدهید. این می‌تواند برای خوانایی بیشتر کد یا ساده کردن انواع پیچیده مفید باشد.
type Age = u32;
let age: Age = 30;
مطالب
نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap
پس از آشنایی با طرحبندی صفحات و امکانات متداول Twitter Bootstrap، در این قسمت به کامپوننت‌ها و اجزای تعاملی آن مانند منوها، برگه‌ها و امثال آن خواهیم پرداخت.

منوهای پایین افتادنی (Dropdown menus) در Twitter Bootstrap

برای کار با منوها، حداقل نیازهایی که باید به صفحه اضافه شوند، فایل css مرتبط با Twitter Bootstrap، فایل اسکریپت‌های جی‌کوئری و فایل bootstrap.min.js است.
در ادامه، ساختار متداول یک منوی نمونه ایجاد شده را ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <div class="dropdown">
                    <a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">منوی پایین افتادنی 
                    <span  class="caret"></span></a>
                    <ul class="dropdown-menu">
                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                        <li><a href="http://www.site3.com">site3</a></li>
                        <li class="divider"></li>
                        <li class="dropdown-submenu"><a href="#">سایر موارد</a>
                            <ul class="dropdown-menu">
                                <li><a href="http://www.site4.com">site4</a></li>
                                <li><a href="http://www.site5.com">site5</a></li>
                            </ul>
                        </li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا به یک div، کلاس dropdown نسبت داده شده است؛ از این جهت که می‌توان این منو را به انواع و اقسام المان‌های صفحه نیز نسبت داد. به این ترتیب، منو از محل قرارگیری این المان باز خواهد شد. در ادامه روال متداول تعریف منو را در Bootstrap، ملاحظه می‌کنید. کلاس dropdown-toggle سبب خواهد شد تا با کلیک ماوس بر روی لینک، منو ظاهر شود. کلاس caret نیز سبب نمایش مثلث رو به پایین، جهت مشخص سازی وجود منو در این محل خاص، تعریف شده است.
المان‌های منو، توسط لیست‌ها تعریف می‌شوند. این لیست باید با کلاس dropdown-menu شروع شود. سپس هر عضو این لیست، یک آیتم منو را تشکیل خوهد داد. اگر نیاز به خط جدا کننده‌ای در این میان باشد، باید از کلاس divider استفاده کرد.
در اینجا همچنین امکان تعریف منوهای تو در تو نیز وجود دارد. برای اینکار تنها کافی است یک لیست دیگر را در این میان اضافه کرد. کلاس dropdown-submenu به عضو لیست دربرگیرنده زیر منو، اضافه می‌شود. زیر منو نیز دارای کلاس dropdown-menu خواهد بود.

چند نکته تکمیلی در مورد منوها:
- همانطور که در قسمت بررسی دکمه‌های Bootstrap نیز عنوان شد، برای تبدیل یک المان به دکمه فقط کافی است کلاس btn را به آن انتساب دهیم. در اینجا نیز می‌توان کلاس لینک منوی پایین افتادنی را به صورت btn btn-primary dropdown-toggle تعریف کرد تا ظاهر آن تبدیل به یک دکمه Bootstrap شود.
- در اولین div مثال فوق، کلاس dropdown ذکر شده است. می‌توان این کلاس را به dropup تغییر داد تا نحوه باز شدن منوی تعریف شده رو به بالا باشد؛ بجای رو به پایین.
- برای ساخت split button که تشکیل شده است از دو دکمه اصلی و دکمه کوچکی در کنار آن که یک زیرمنو را نمایش می‌دهد، باید به نحو زیر عمل کرد:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <div class="btn-group">
                    <a class="btn btn-primary" href="#">Split button</a> <a class="btn btn-primary dropdown-toggle"
                        data-toggle="dropdown" href="#"><span class="caret"></span></a>
                    <ul class="dropdown-menu">
                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>
تنها نکته‌ای که در اینجا نسبت به حالت قبل اضافه شده است، استفاده از کلاس btn-group است. این کلاس سبب می‌شود تا دکمه‌های تعریف شده در کنار هم به شکل یک toolbar مرتب شوند.



تعریف برگه‌ها در Twitter Bootstrap

برای تعریف منوهای راهبری سایت به شکل برگه، کار با استفاده از کلاس nav و تعریف یک لیست ساده شروع می‌شود:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <h2>
                Navigational menus
            </h2>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-tabs">
                    <li class="nav-header">nav nav-tabs</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-tabs nav-stacked">
                    <li class="nav-header">nav nav-tabs nav-stacked</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-pills">
                    <li class="nav-header">nav nav-pills</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-list">
                    <li class="nav-header">nav nav-list</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                    <li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">Menu
                        ...<span class="caret"></span></a>
                        <ul class="dropdown-menu">
                            <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                            <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                        </ul>
                    </li>
                </ul>
            </div>
        </div>
    </div>


- اضافه شدن کلاس nav، بولت‌های لیست را حذف و ویژگی تغییر رنگ زمینه هر یک از عناصر لیست را با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آن فعال می‌کند.
- برای اعمال اشکال مختلف به کلاس nav، می‌توان از سایر کلاس‌های مرتبط استفاده کرد. اگر از nav-tabs استفاده شود، این لیست عمودی تبدیل به یک لیست افقی خواهد شد. اگر کلاس active به یکی از آیتم‌های آن نسبت داده شود (بیانگر صفحه جاری)، این گزینه حالت انتخاب شده را پیدا می‌کند.
- در هر حالت، برای تبدیل چیدمان افقی به عمودی، از کلاس nav-stacked استفاده نمائید.
- کلاس nav-pills، برای نمایش عنصر فعال، از یک مستطیل با گوشه‌های گرد استفاده می‌کند.
- اگر می‌خواهید این گوشه‌ها گرد نباشند، از nav-list استفاده کنید.
- در هر کدام از حالت‌ها می‌توان از یک گزینه اختیاری با کلاس nav-header برای نمایش متنی خاکستری بالای منوی راهبری استفاده کرد.
- همانطور که در آخرین لیست اضافه شده در مثال فوق ملاحظه می‌کنید، امکان تعریف منوهای پایین افتادنی در اینجا نیز میسر است. در این حالت کلاس li تعریف شده باید dropdown تعریف شود. مابقی نکات آن مانند قبل است.


تعریف یک Tab به همراه محتوای برگه‌های آن در داخل یک صفحه

در حالت تعریف منوهای راهبری فوق، هر عنصر برگه‌های تعریف شده به یک صفحه جدید لینک شده بود. اگر نیاز باشد تا هر برگه، محتوایی داخل همان صفحه داشته باشد باید به نحو ذیل عمل کرد:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <div class="tabbable">
                    <ul class="nav nav-tabs">
                        <li class="active"><a data-toggle="tab" href="#tab1">Home</a></li>
                        <li><a data-toggle="tab" href="#tab2">About</a></li>
                    </ul>
                    <div class="tab-content">
                        <div class="tab-pane active" id="tab1">
                            data ... data ...
                        </div>
                        <div class="tab-pane" id="tab2">
                            data2 ... data2 ...
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا کار با کلاس tabbable شروع می‌شود. سپس از یک لیست با کلاس nav nav-tabs برای تعریف سرتیترهای برگه‌ها استفاده می‌کنیم.
اگر به مثال فوق دقت کنید، اینبار hrefهای تعریف شده به tab1 و tab2 اشاره می‌کنند. ایندو در حقیقت id محتوای متناظر هستند که در قسمت div ایی با کلاس tab-content به div هایی با id مساوی tab1 و tab2 انتساب داده شده‌اند.


شیوه دوم تعریف منوی راهبری سایت به کمک Twitter Bootstrap

اگر علاقمند باشید که منوی راهبری بالای سایت دارای یک حاشیه به همراه مسایل طراحی واکنش‌گرا باشد، می‌توان از کامپوننت navbar مجموعه Bootstrap استفاده کرد:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <nav class="navbar navbar-inverse">
                    <div class="navbar-inner">
                        <a href="/" class="brand">نام سایت در اینجا</a> 
                        <a class="btn btn-navbar" data-toggle="collapse" data-target=".nav-collapse">
                            <span class="icon-bar"></span>
                            <span class="icon-bar"></span>
                            <span class="icon-bar"></span>
                        </a>
                        <div class="nav-collapse collapse">
                            <ul class="nav">
                                <li><a href="/about">درباره</a></li>
                                <li><a href="/contact">تماس</a></li>
                                <li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">Menu
                                    ...<span class="caret"></span></a>
                                    <ul class="dropdown-menu">
                                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                                    </ul>
                                </li>
                            </ul>
                            <form class="navbar-search pull-right input-append" action="/search">
                            <input class="span2" type="search" />
                            <button class="btn" type="button">
                                جستجو</button>
                            </form>
                        </div>
                    </div>
                </nav>
            </div>
        </div>
    </div>


navbar نیز همانند بسیاری از کامپوننت‌های Bootstrap، بر اساس ul و liها کار می‌کند. در ابتدای کار، کلاس nav را به تگ ul انتساب می‌دهیم. این مورد با مباحث قسمت قبلی در مورد تدارک برگه‌ها، تفاوتی نمی‌کند. به این ترتیب بولت‌های لیست حذف شده و همچنین تغییر رنگ پس زمینه، با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آیتم‌ها را سبب می‌شود. سپس کل این ul و li ها، داخل تگ nav قرار می‌گیرند با کلاسی مساوی navbar. تا اینجا لیست عمودی تبدیل به یک لیست افقی می‌شود.
در ادامه برای اضافه کردن حاشیه‌ای به اطراف این منوی راهبری و تمایز آن از سایر قسمت‌های صفحه، یک div با کلاس navbar-inner را اضافه خواهیم کرد.
عموما مرسوم است که در منوی راهبری اصلی سایت، نام سایت یا متنی مشخص نیز در قسمتی از این منو ظاهر شود. برای انجام اینکار، کافی است یک لینک را با کلاس brand اضافه کنیم.
این موارد، اصول کلی تهیه یک منوی راهبری اصلی سایت را توسط Bootstrap بیان می‌کنند. در ادامه به چند نکته تکمیلی خواهیم پرداخت:
- اگر به تگ nav، کلاس navbar-static-top را اضافه کنیم، فاصله بین منو و اطراف صفحه را حذف می‌کند.
- اگر علاقمند هستیم که منوی بالای صفحه حتی با اسکرول به پایین محتوای نمایش داده شده، همواره نمایان باشد و بر روی محتوا قرار گیرد، می‌توان به تگ nav، کلاس navbar-fixed-top را اضافه کرد. یا اگر نیاز است این منو در پایین صفحه به صورت ثابت نمایش داده شود از navbar-fixed-bottom می‌شود استفاده کرد.
در این حالت خاص ممکن است منو، قسمتی از ابتدای محتوای صفحه را مخفی کند و این محتوا زیر منو واقع شود. برای بهبود آن باید margin-top مرتبط با body را مقدار دهی کنید (حدود 40px کافی است).
- استفاده از کلاس navbar-inverse (همانند مثال فوق)، سبب معکوس شدن رنگ زمینه منوی راهبری می‌شود.
- همچنین در اینجا نیز می‌توان یک dropdown-menu را به نحوی که ملاحظه می‌کنید، به منوی اصلی سایت افزود.
- امکان قرار دادن فرم‌های خاصی مانند فرم جستجو نیز در منوی راهبری وجود دارد. در این حالت از کلاس navbar-search مانند مثال فوق استفاده خواهد شد. کلاس pull-right این المان را به سمت راست صفحه (در اینجا به سمت چپ با توجه به RTL بودن قالب)، هدایت می‌کند و کلاس input-append سبب می‌شود تا دکمه و تکست باکس تعریف شده در یک سطر و کنار هم قرارگیرند تا ظاهر بهتری حاصل شود. در حالت کلی کلاس navbar-form نیز برای این نوع فرم‌ها درنظر گرفته شده است.
- اگر دقت کرده باشید، کل محتوای منو، به همراه فرم تعریف شده، در یک div با کلاس nav-collapse قرار گرفته است. هدف از اینکار ناپدید شدن خودکار قسمت‌های طولانی یا نچندان مهم، در حین مرور سایت با اندازه‌های مرورگر کوچکتر مانند مرورگرهای موبایل است. همچنین اگر بخواهیم در این حالت که قسمت‌هایی ناپدید شده‌اند، یک دکمه با سه سطر که بیانگر منویی مخفی است را نمایش دهیم می‌توان از کلاس btn-navbar استفاده کرد؛ که نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید. این دکمه بر اساس data-target مشخص شده، سبب مخفی یا ظاهر شدن قسمتی از صفحه می‌گردد.




تعیین موقعیت کاربر در صفحه به کمک breadcrumbs در Bootstrap

    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <ul class="breadcrumb">
                    <li><a href="/level1">سطح یک</a> <span class="divider">/</span></li>
                    <li><a href="/level2">سطح دو</a> <span class="divider">/</span></li>
                    <li class="active">سطح سه</li>
                </ul>
            </div>
        </div>
    </div>
عموما مرسوم است در یک سایت چند سطحی، موقعیت جاری کاربر، به نحوی به او اعلام شود. یکی از این روش‌ها استفاده از breadcrumbs است که نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید.
- در اینجا نیز برای تعریف breadcrumbs از ul و li استفاده شده است به همراه کلاس breadcrumb.
- برای ایجاد فاصله و نمایش یک خط جداکننده، از کلاس divider کمک گرفته شده است.
- صفحه جاری با کلاس active مشخص گردیده؛ بدون تعریف لینک.


تعریف قسمت صفحه بندی یک لیست یا گرید به کمک Bootstrap

<div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <div class="pagination pagination-centered pagination-large">
                    <ul>
                        <li class="disabled"><a href="#">Prev</a></li>
                        <li class="active"><a href="/page/1">1</a></li>
                        <li><a href="/page/2">2</a></li>
                        <li><a href="/page/3">3</a></li>
                        <li><a href="/page/4">4</a></li>
                        <li><a href="#">Next</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

برای نمایش زیباتر قسمت صفحه بندی یک لیست یا گرید می‌توان از یک سری ul و li مزین شده با کلاس pagination استفاده کرد. کلاس pagination-centered، آن‌را در وسط صفحه قرار خواهد داد (حالت‌های چپ و راست نیز وجود دارند). کلاس pagination-large، این قسمت را اندکی بزرگتر از معمول نمایش می‌دهد.
در اینجا کلاس disabled، سبب غیرفعال نمایش داده شدن لینک به یک صفحه و کلاس active، بیانگر نمایش صفحه جاری است.


نمایش برچسب‌ها و اعلانات با زمینه‌های مختلف به کمک Bootstrap

برای نمایش برچسب‌های کوتاه با زمینه‌ای متفاوت از کلاس label استفاده می‌شود. افزودن کلاس‌هایی مانند  label-success و امثال آن که در مثال ذیل ذکر شده‌اند، رنگ‌های متفاوتی را سبب خواهند شد. برای گرد کردن بیش از حد گوشه این برچسب‌ها از کلاس badge استفاده می‌شود.
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <section>
                    <ul class="unstyled">
                        <li><span class="label">پیش فرض</span></li>
                        <li><span class="label label-success">موفقیت آمیز</span></li>
                        <li><span class="label label-warning">اخطار</span></li>
                        <li><span class="label label-importatnt">مهم است</span></li>
                        <li><span class="label label-info">اطلاعات</span></li>
                        <li><span class="label label-inverse">رنگ معکوس</span></li>
                    </ul>
                </section>
                <section>
                    <ul class="unstyled">
                        <li><span class="badge">پیش فرض</span></li>
                        <li><span class="badge badge-success">موفقیت آمیز</span></li>
                        <li><span class="badge badge-warning">اخطار</span></li>
                        <li><span class="badge badge-importatnt">مهم است</span></li>
                        <li><span class="badge badge-info">اطلاعات</span></li>
                        <li><span class="badge badge-inverse">رنگ معکوس</span></li>
                    </ul>
                </section>
                <div>
                    <div class="alert">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-danger">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-info">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-success">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-error">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای نمایش اعلانی به کاربر می‌توان از کلاس alert استفاده کرد. افزودن کلاس‌هایی مانند alert-danger، رنگ‌های متفاوتی را ارائه خواهند داد و اگر علاقمندید که کاربر بتواند این اخطار را با کلیک بر روی دکمه ضربدر کنار آن حذف کند، از یک دکمه با کلاس close و data-dismiss مساوی alert استفاده کنید. این اطلاعات به صورت خودکار توسط اسکریپت‌های bootstrap پردازش می‌شوند.
مطالب
نمایش یک پیغام به کاربر در ASP.Net

عموما در برنامه‌های وب مرسوم است که پیغام به کاربر را در همان لابلای html صفحه نمایش می‌دهند. مثلا یک برچسب و سپس تنظیم متن آن در کد برنامه به صورت پویا.
با استفاده از پلاگین‌های jQuery این‌کار را به صورت شکیل‌تری می‌توان انجام داد. برای مثال:


پلاگین کم حجمی برای این منظور موجود است به نام jQuery Notice (یکی از چند ده نمونه موجود)
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function()
{
jQuery.noticeAdd({
text: 'پیغامی به کاربر',
stay: false
});
});
</script>
کمی این پلاگین را اصلاح کردم تا مشکل عدم نمایش آن هنگام اسکرول طولانی صفحه در IE حل شود (به صورت پیش فرض با فایرفاکس مشکلی ندارد). برای مثال این div را در نظر بگیرید:
<div id="myElement" style="position: absolute">This stays at the top</div>
قصد داریم مکان آن‌را در بالای صفحه ثابت کنیم (حتی با یک اسکرول طولانی مانند تصویر فوق، باز هم همان بالا باقی بماند و قابل مشاهده باشد).
با استفاده از jQuery این‌کار به صورت زیر قابل انجام است:
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function()
{
$(window).scroll(function() {
$('#myElement').css('top', $(this).scrollTop() + "px");
});
});
</script>
زمانیکه scroll ایی در window جاری صورت ‌گیرد، div ایی با id مساوی myElement یافت شده و سپس مقدار top آن تنظیم شده و در بالای صفحه نمایش داده می‌شود.

ولی این روش جهت نمایش پیغامی پویا به کاربر مشکل دارد.
نیاز است به ازای هر پیغام پویا یکبار به نحوی این اسکریپت به صفحه تزریق شود که روش انجام کار در ASP.Net به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Web.UI;
using System.Web;

public class CAddJqueryNotice
{
/// <summary>
/// نمایش یک پیغام بر اساس پلاگین نوتیس
/// </summary>
/// <param name="title">عنوان</param>
/// <param name="msg">پیغام</param>
/// <param name="rtl">راست به چپ؟</param>
/// <param name="duration">مدت زمان نمایش</param>
/// <param name="autoHide">به صورت خودکار بسته شود؟</param>
public static void Show(string title, string msg, bool rtl, int duration, bool autoHide)
{
string scriptBlock
= string.Format(@"<script type=""text/javascript"">
$(document).ready(function() {{
jQuery.noticeAdd({{
text: '<b>{0}</b><br/><div align=left dir={1}>{2}</div>',
stay: {3},
stayTime: {4}
}});
}});
</script>",
title,
(rtl ? "rtl" : "ltr"),
msg,
(autoHide ? "false" : "true"),
duration);

if (HttpContext.Current == null || HttpContext.Current.Handler == null) return;
Page page = HttpContext.Current.Handler as Page;
if (page != null)
page.ClientScript.RegisterStartupScript(
page.GetType(),
"script" + new Guid().ToString("N"),
scriptBlock,
false);
}

}
از آنجائیکه در یک کلاس دیگر خارج از صفحه اصلی مشغول به کار هستیم، دسترسی مستقیم به شیء Page و سپس متد ClientScript.RegisterStartupScript آن جهت تزریق اسکریپت خود به صفحه نداریم. اما با استفاده از HttpContext.Current.Handler می‌توان به این مقصود رسید و مشکل حل می‌شود.

برای آزمایش آن یک دکمه را در صفحه قرار داده و در روال رخ‌داد گردان کلیک آن کد زیر را اضافه کنید:
CAddJqueryNotice.Show( "لطفا دوباره سعی کنید", "مشکلی رخ داده است", true, 2000, true);

بدیهی است قبل از استفاده از کد فوق، باید چند سطر زیر را به هدر master page سایت خود اضافه کنید:
<script src="jquery-1.3.2.js" type="text/javascript"></script>
<link href="jquery.notice.css" type="text/css" media="screen" rel="stylesheet" />
<script src="jquery.notice.js" type="text/javascript"></script>

نظرات مطالب
سفارشی سازی Header و Footer در PdfReport
سلام
اول باید تشکر کنم بابت این ابزار که زحمتشو کشیدید.
میخواستم ببینم چطور میشه به AcroForm رو داخل footer گذاشت؟
مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
یکی از ارکان لاینفک سیستم‌های سازمانی در هر پلتفرمی، چه وب و چه دسکتاپ و ... گزارش گیری از اطلاعات موجود و جزو ساختار حیاتی آن است. از آنجا که حتی ممکن است این گزارشات در هر دوره نیاز به تغییرات داشته باشند و گزارش‌های پویایی باشند؛ این نیاز احساس می‌شود که از یک برنامه گزارش ساز مناسب بهره ببریم. یکی از گزارش سازهای محبوب به خصوص در ایران که حتی نماینده رسمی آن هم در ایران وجود دارد، گزارش ساز StimulSoft Report است.

دارا بودن امکانات بسیار قدرتمند و پشتیبانی از محیط فارسی و همچنین پشتیبانی آن‌ها جهت پاسخگویی به سوالات، چه از طریق ایمیل یا چت، از نقاط قوت این ابزار به شمار می‌روند. در جدول مقایسات می‌توانید تفاوت نسخه‌های موجود این گزارش ساز را مشاهده کنید. برای استفاده در MVC از نسخه وب آن استفاده میکنیم.

در این مقاله قصد داریم با نحوه راه ندازی این ابزار در وب (MVC) آشنا شویم که شامل مباحث زیر می‌شود:
  1. استفاده از EF به عنوان منبع داده و ارسال آن‌ها به سمت گزارش ساز
  2. نحوه طراحی فایل MRT و بایند کردن داده‌های اطلاعاتی و ایجاد جدول
  3. استفاده از امکانات فایل خروجی ، چاپ و پیش نمایش و...
  4. بررسی Direction جهت استفاده در محیط‌های فارسی زبان
  5. نحوه ارسال اطلاعات بین دو اکشن متفاوت


طراحی فایل MRT

فایل MRT در واقع یک قالب (Template) خالی از مقادیر متغیر است که در StimulSoft Studio به طراحی آن میپردازیم و در برنامه خود، این مقادیر متغیر را با اطلاعات دلخواه خود جایگزین می‌کنیم. تصویر زیر یک نمونه از یک گزارش خالی است که ابتدا آن را طراحی کرده و سپس در برنامه آن را مورد استفاده قرار می‌دهیم:

برای اینکه فایل MRT بتواند دیتاهای لازمی را که به آن پاس میدهیم، بخواند و در جای مشخص شده قرار بدهد، باید یک BussinessObject برای آن ایجاد کنیم. بعد از اینکه یک گزارش جدید ایجاد کردید، در سمت راست به قسمت Dictionary بروید و در قسمت BussinessObject گزینه NewBussinessObject را انتخاب کنید. یک نام و نام مستعار که عموما هم یکی است، برای آن انتخاب کنید. در زیر همان پنجره شما می‌توانید ستون‌های اطلاعاتی خود را تعریف کنید. در اینجا من میخواهم اطلاعات یک راننده را به همراه خودروی وی، نشان دهم. برای همین، من دو موجودیت راننده و خودروی راننده را دارم. پس اسم Business Object را DriverReport میگذارم و ستون‌های اطلاعاتی فقط راننده (بدون در نظر گرفتن خودروی وی) را وارد میکنم.

در همین کادر بالا شما میتوانید تصیم بگیرید که آیا میخواهید اطلاعات خودرو را به همراه دیگرستون‌های اطلاعاتی راننده، ایجاد کنید یا اینکه برای خودرو یک نوع مجزا انتخاب کنید. اگر تنها یک خودرو برای راننده باشد، شاید راحت‌تر باشید همانند اطلاعات راننده با آن رفتار کنید. ولی اگر مثلا بخواهید خودروی‌های گذشته راننده را هم جز لیست داشته باشید، بهتر است یک  Business Object جدید متعلق و زیر مجموعه Business Object راننده ایجاد کنید. در اینجا چون تنها یک خودرو است، من آن اطلاعات آن را به همراه راننده، ارسال میکنم. شکل زیر ساختار درختی از گزارش بالاست:

شکل زیر هم یک ساختار دیگر از یک گزارش است که شامل Business object‌های مختلف می‌شود: 

سپس همین فیلدها را به سمت صفحه خالی بکشانید. با دو بار کلیک روی فیلدهای قرار گرفته در صفحه، با نحوه بایند کردن مقادیر آشنا می‌شوید؛ هر فیلدی که قرار است دیتای آن بایند شود، باید به شکل زیر در بخش Expression پنجره باز شده، نوشته شود:

{driverReport.LastName}
در صورتیکه قرار است Business Object به شکل یک لیست ارسال شود؛ مثلا لیست رانندگان یا حتی لیست خودروهایی که یک راننده از گذشته تا کنون داشته است، می‌توانید به جای درگ کردن فیلد به درون صفحه، خود Business Object را درگ کنید تا از روی آن یک جدول درست شود و با ارسال یک لیست به سمت آن و به ازای هر آیتم از این لیست یک سطر داشته باشید.

در دیکشنری همچنین انواع دیگری از فیلدها نیز به چشم میخورد:
متغیرها: این نوع فیلد یک متغیر است که به طور جداگانه میتواند مقداردهی شود و از آن بیشتر برای ارسال داده‌های تکی چون تصاویر، تاریخ شمسی و ... میتوان استفاده کرد.
متغیرهای سیستمی: این نوع متغیرها توسط خود گزارش ساز به طور مستقیم پر می‌شوند که شامل شماره صفحه، تاریخ و زمان، تعداد صفحات، مقادیر دو ارزشی (آیا صفحه آخر گزارش است؟) و ... می‌شود.
توابع: گزارش ساز شامل یک سری توابع آماده برای اعمال تغییرات بر روی داده‌ها میباشد که در دسته‌های مختلفی چون کار با رشته‌ها، زمان، ریاضیات و... قرار گرفته‌اند.
بعد از تکمیل آن، فایل MRT را ذخیره و در یک دایرکتوری در ساختار پروژه قرار دهید.

راه اندازی گزارش ساز در ASP.Net MVC

اولین کاری که می‌کنیم، ورود سه dll اصلی به پروژه است:

Stimulate.Base

Stimulate.Report

Stimulate.Report.MVC

در مرحله بعد یک متد ساخته و یک ویوو را برای صفحه گزارش گیری ایجاد می‌کنیم:

public ActionResult Report(int id)
{
   return View();
}
در ویوی مربوطه کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
@Html.Stimulsoft().StiMvcViewer(new StiMvcViewerOptions()
{
   
    Localization = "~/content/reports/fa.xml",
    Actions =
        {
        
            GetReportSnapshot = "LoadReportSnapshot",
            ViewerEvent = "ViewerEvent",
            ExportReport = "ExportReport",
            PrintReport = "PrintReport",
        }
 }

در نسخه‌های دو سال اخیر، استفاده از این Helper تفاوت‌هایی در نحوه استفاده از خصوصیت‌های آن کرده است. در این روش جدید، پراپرتی‌ها دسته بندی شده و برای دسترسی به هر کدام باید به بخش آن مراجعه کنید؛ مثلا پراپرتی‌های Action، در دسته Actions قرار گرفته‌اند یا خصوصیت‌های ظاهری در دسته Appearance، یا گزینه‌های مرتبط با خروجی گرفتن‌ها، در دسته Export قرار گرفته‌اند و الی آخر که در نسخه‌های پیشین، کد بالا را به شکل زیر،  با پیشوند نام دسته می‌نوشتیم:
@Html.Stimulsoft().StiMvcViewer(new StiMvcViewerOptions()
{
   
    Localization = "~/content/reports/fa.xml",
            ActionGetReportSnapshot = "LoadReportSnapshot",
            ActionViewerEvent = "ViewerEvent",
            ActionExportReport = "ExportReport",
            ActionPrintReport = "PrintReport",
            
}
خصوصیت GetReportSnapshot نام یک اکشن متد است که کار ارسال دیتا را به گزارش ساز، انجام میدهد. باقی خصوصیت‌ها را در ادامه بررسی میکنیم. پس متد LoadReportSnapshot را ایجاد می‌کنم و کدهای زیر را در ادامه آن می‌نویسیم:

بعد از آن لازم است دیتا‌ها را از طریق EF خوانده و به یک مدل جدید که بر اساس اطلاعات گزارش شماست و قرار است گزارش شما این پراپرتی‌ها را بشناسد، به طور دستی یا با استفاده یک کتابخانه mapping مثل automapper انتقال دهید. یا حتی می‌توانید مانند کد زیر از ساختاری ناشناس استفاده کنید. در کد زیر، من به صورت تمرینی اطلاعات یک راننده و خودروی او را انتقال میدهم:
var driver = new
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                NationalCode = "12500000000",
                FatherName = "حسین",
                Model = "نام خودرو",
                MotorNumber = 415244,
                ProductionYear = 1394,
                Capacity = 4
                
};
اگر اطلاعات خودرو را هم به صورت مجزا BussinessObject ساخته‌اید باید آن را به شکل زیر تعریف کنید ( با فرض اینکه نام BussinessObject در گزارش، با نام car تعریف شده باشد):
var driver = new
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                NationalCode = "12500000000",
                FatherName = "حسین",
                car = new
                {
                    Model = "نام خودرو",
                    MotorNumber = 415244,
                    ProductionYear = 1394,
                    Capacity = 4
                }
};
بعد از اینکه دیتاهای لازم را بر اساس فرمت دلخواه خود آماده کردیم، باید آن‌ها را به سمت گزارش ساز ارسال کنیم:
var report = new StiReport();
            report.Load(Server.MapPath("~/Content/Reports/driver.mrt"));
            report.RegBusinessObject("driverReport", driver);
            report.Dictionary.Variables.Add("today", DateTime.Today.ToPersianString(PersianDateTimeFormat.Date));
در مرحله اول یک وهله از شیء StiReport را می‌سازیم و فایل گزارشی را که در مرحله قبل ساختیم، به آن معرفی میکنیم. سپس داده‌های لازم را به آن انتقال می‌دهیم. پارامتر اول نام BussinessObject اصلی یعنی driverReport را وارد می‌کنیم و پارامتر دوم هم، همان اطلاعات گزارش است. خط بعدی هم یک متغیر است که من در گزارش تعریف کرده‌ام و در اینجا آن را با تاریخ شمسی امروز پر میکنم. توجه داشته باشید که انتقال اطلاعات حتما باید بعد از استفاده از متد Load باشد؛ در غیر اینصورت انتقالی انجام نخواهد شد. اینکه صرفا شما وهله‌ای از شیء StiReport بسازید و مقادیر را بدون ترتیب پر کنید، کفایت نمی‌کند. یعنی ترتیب زیر یک ترتیب کاملا اشتباه است:
var report = new StiReport();
            report.RegBusinessObject("driverReport", driver);
            report.Dictionary.Variables.Add("today", DateTime.Today.ToPersianString(PersianDateTimeFormat.Date));
           report.Load(Server.MapPath("~/Content/Reports/driver.mrt"));
چیزی که بعدا در خروجی می‌بینید، یک صفحه گزارش بدون مقدار است.
پس کد کامل ما برای ایجاد یک گزارش به شکل زیر می‌شود:
 public ActionResult LoadReportSnapshot()
{
  var driver = new
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                NationalCode = "12500000000",
                FatherName = "حسین",
                Model = "نام خودرو",
                MotorNumber = 415244,
                ProductionYear = 1394,
                Capacity = 4

            };

            var report = new StiReport();
            report.Load(Server.MapPath("~/Content/Reports/driver.mrt"));
            report.RegBusinessObject("driverReport", driver);
            report.Dictionary.Variables.Add("today", DateTime.Today.ToPersianString(PersianDateTimeFormat.Date));
return StiMvcViewer.GetReportSnapshotResult(HttpContext, report);
}
همه خطوط، همان قبلی هاست که بررسی کردیم؛ بجز خط آخر که یک ActionResult اختصاصی است که در آن نحوه انتقال اطلاعات به گزارش ساز پیاده سازی شده است و تنها کاری که باید بکنیم این است که شیء گزارش ایجاد شده در بالا را به آن پاس دهیم.

اگر دوباره در ویو مربوطه، به سراغ helper برویم می‌بینیم که سه اکشن متد دیگر وجود دارند که در زیر، به ترتیب با نحوه کار آن‌ها و کد اکشن متد آن‌ها اشاره میکنیم:
Viewer Events : این اکشن متد که تنها یک خط ActionResult استاتیک را فراخوانی می‌کند، جهت مدیریت رویدادهای گزارش چون: زوم، صفحه بندی گزارش، خروجی‌ها و چاپ می‌باشد و وجود آن در گزارش از الزامات است.
 public virtual ActionResult ViewerEvent()
 {
            return StiMvcViewer.ViewerEventResult();
 }

PrintReport: برای مدیریت و ارسال گزارشات به دستگاه چاپ می‌باشد. این اطلاعات از طریق شی HttpContext به سمت اکشن متد ارسال شده و توسط PrintReportResult آن را دریافت می‌کند.
public virtual ActionResult PrintReport()
        {
            return StiMvcViewer.PrintReportResult(this.HttpContext);
        }

ExportReport: گزارش ساز استیمول به شما اجاز میدهد در فرمت‌های گوناگونی چون xlsx,docx,pptx,pdf,rtf و ... از گزارش خود خروجی بگیرید. اطلاعات گزارش از طریق شی HttpContext به سمت اکشن متد ارسال شده و توسط ExportReportResult  دریافت می‌شود. 
 public virtual ActionResult ExportReport()
        {
            return StiMvcViewer.ExportReportResult(this.HttpContext);
        }
حال اگر برنامه را اجرا کنید، باید گزارشی به شکل زیر نمایش داده شود و مقادیر در جای خود شکل گرفته باشند. ولی مشکلی  که ممکن است این گزارش داشته باشد این است که برای فارسی، حالت راست به چپ را ندارد.


 البته خوشبختانه این مشکل  در حالت پیش نمایش و چاپ و خروجی‌ها دیده نمی‌شود و فقط مختص نمایش روی فرم Html است. برای حل این مشکل ممکن است از گزینه یا پراپرتی RightToLeft، در بخش Appearance موجود در helper استفاده کنید که البته استفاده از آن مانند تصویر بالا، فقط محدود به container گزارش و نوار ابزار آن می‌شود. برای حل این مشکل کافی است کد css زیر را به صفحه گزارش اضافه کنید تا مشکل حل شود:
.stiMvcViewerReportPanel table{
    direction:ltr !important;
}
مجددا گزارش را ایجادکنید تا گزارش را به طور صحیحی مشاهده کنید:

حال حتما پیش خود میگویید که این روش برای اطلاعات ایستا و تمرینی مناسب است و من چگونه باید پارامترهای ارسالی به اکشن متد Report را به اکشن متد LoadReportSnapshot ارسال کنم. برای این منظور استفاده از SessionState‌ها زیاد توصیه شده‌است:
 public virtual ActionResult Report(int id)
        {
            TempData["id"]=id;
            return View();
        }

         public virtual ActionResult LoadReportSnapshot()
        {
            var driverId = (int)TempData ["id"];
              //.....
        }
  ولی این روش مشکلات زیادی را دارد. اول اینکه اگر کاربر چند گزارش جداگانه را پشت سر هم باز کند، به دلیل اینکه گزارش مدتی طول می‌کشد باز شود، همه گزارش‌ها آخرین گزارش درخواستی خواهند بود و دوم اینکه مقداری از حافظه سرور را هم بی جهت اشغال میکند. ولی برای کار با استیمول به هیچ یک از این کارها نیازی نیست، چون خود استیمول به طور خودکار پارامترهای ارسالی را انتقال می‌دهد. یعنی کد باید به شکل زیر نوشته شود:
public virtual ActionResult Report(int id)
        {
    
            return View();
        }

         public virtual ActionResult LoadReportSnapshot(int id)
        {
             //.....
        }
همین مقدار کد برای ارسال پارمترها کفایت میکند و مابقی کار را به stimul بسپارید.

نکته بسیار مهم: گزارش ساز استیمول متاسفانه شامل تنظیم پیش فرض نامناسبی است که عملیات کش را بر روی گزارش‌ها اعمال می‌کند. به عنوان مثال تصور کنید من صفحه گزارش شخصی به نام «وحید نصیری» را باز میکنم و در تب دیگر گزارش شخص دیگری با نام «علی یگانه مقدم» را باز میکنم. حال اگر کاربر به سراغ تب آقای نصیری برود و بخواهد چاپ یا خروجی درخواست کند، اشتباها با گزارش علی یگانه مقدم روبرو خواهد شد که این اتفاق به دلیل کش شدن رخ میدهد. برای غیر فعال کردن این قابلیت پیش فرض، کد زیر را در Helper اضافه کنید:
Server =
    {
        GlobalReportCache = false
    }
مطالب
ASP.NET MVC #1

چرا ASP.NET MVC ؟

با وجود فریم ورک پخته‌ای به نام ASP.NET web forms، اولین سؤالی که حین سوئیچ به ASP.NET MVC مطرح می‌شود این است: «برای چی؟». بنابراین تا به این سؤال پاسخ داده نشود، هر نوع بحث فنی در این مورد بی فایده است.

مزایای ASP.NET MVC نسبت به ASP.NET web forms

1) سادگی نوشتن آزمون‌های واحد
مهم‌ترین دلیل استفاده از ASP.NET MVC صرفنظر از تمام دلایل دیگر، بحث طراحی ویژه آن جهت ساده سازی تهیه آزمون‌های واحد است. مشکل اصلی نوشتن آزمون‌های واحد برای برنامه‌های ASP.NET web forms، درگیر شدن مستقیم با تمام جزئیات طول عمر یک صفحه است. به علاوه فایل‌های code behind هر چند به ظاهر کدهای منطق یک صفحه را از کدهای HTML مانند آن جدا می‌کنند اما در عمل حاوی ارجاعات مستقیمی به تک تک عناصر بصری موجود در صفحه هستند (حس غلط جدا سازی کدها از اجزای یک فرم). اگر قرار باشد برای این وب فرم‌ها و صفحات، آزمون واحد بنویسیم باید علاوه بر شبیه سازی چرخه طول عمر صفحه و همچنین رخدادهای رسیده، کار وهله سازی تک تک عناصر بصری را نیز عهده دار شویم. اینجا است که ASP.NET web forms گزینه‌ی مطلوبی برای این منظور نخواهد بود و اگر نوشتن آزمون واحد برای آن غیرممکن نباشد، به همین دلایل آنچنان مرسوم هم نیست.
البته شاید بپرسید که این مساله چه اهمیتی دارد؟ امکان نوشتن ساده‌تر آزمون‌های واحد مساوی است با امکان ساده‌تر اعمال تغییرات به یک پروژه بزرگ. تغییرات در پروژه‌های بزرگی که آزمون واحد ندارند واقعا مشکل است. یک قسمت را تغییر می‌دهید، 10 قسمت دیگر به هم می‌ریزند. اینجا است که مدام باید به کارفرما گفت: «نه!»، «نمیشه!» یا به عبارتی «نمی‌تونم پروژه رو جمع کنم!» چون نمی‌تونم سریع برآورد کنم که این تغییرات کدام قسمت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند، کجا به هم ریخت. من باید خودم سریع بتونم مشخص کنم با این تغییر جدید چه قسمت‌هایی به هم ریخته تا اینکه دو روز بعد زنگ بزنند: «باز جایی رو تغییر دادی، یکجای دیگر کار نمی‌کنه!»

2) دستیابی به کنترل بیشتر بر روی اجزای فریم ورک
در طراحی ASP.NET MVC همه‌جا interface ها قابل مشاهد هستند. همین مساله به معنای افزونه پذیری اکثر قطعات تشکیل دهنده ASP.NET MVC است؛ برخلاف ASP.NET web forms. برای مثال تابحال چندین view engine، routing engine و غیره توسط برنامه نویس‌های مستقل برای ASP.NET MVC طراحی شده‌اند که هیچکدام با ASP.NET web forms میسر نیست. برای مثال از view engine پیش فرض آن خوشتان نمی‌آید؟ عوضش کنید! سیستم اعتبار سنجی توکار آن‌را دوست ندارید؟ آن‌را با یک نمونه بهتر تعویض کنید و الی آخر ...
به علاوه طراحی بر اساس interface ها یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد و آن هم ساده سازی mocking (تقلید) آن‌ها است جهت ساده سازی نوشتن آزمون‌های واحد.

3) سرعت بیشتر اجرا
ASP.NET MVC یک سری از قابلیت‌های ذاتی ASP.NET web forms را مانند ViewState حذف کرده است. اگر وب را جستجو کنید، برنامه نویس‌های ASP.NET web forms مدام از این مساله شکایت دارند و راه‌ حل‌های مختلفی را جهت حذف یا فشرده سازی آن ارائه می‌دهند. ViewState در ابتدای امر جهت شبیه سازی محیط دسکتاپ در وب درنظر گرفته شده بود و مهاجرت ساده‌تر برنامه نویس‌های VB6 به وب، اما واقعیت این است که اگر یک برنامه نویس ASP.NET web forms به اندازه آن توجهی نداشته باشد، ممکن است حجم آن در یک صفحه پیچیده تا 500 کیلوبایت یا بیشتر هم برسد. همین مساله بر روی سرعت دریافت و اجرا تاثیر گذار خواهد بود.

4) کنترل‌های ASP.NET web forms آنچنان آش دهن‌سوزی هم نیستند!
خوب، ViewState حذف شده، بنابراین اکثر کنترل‌های ASP.NET web forms هم کاربرد آنچنانی در ASP.NET MVC نخواهند داشت؛ اما واقعیت این است که اکثر اوقات اگر شروع به سفارشی سازی یک کنترل توکار ASP.NET web forms کنید تا مطابق نیازهای کاری شما رفتار کند، پس از مدتی به یک کنترل کاملا از نو بازنویسی شده خواهید رسید! بنابراین در ابتدای امر تا 80 درصد کار اینطور به نظر می‌رسد که به عجب سرعت بالایی در توسعه دست یافته‌ایم، اما هنگامیکه قرار است این 20 درصد پایانی را پر کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که این کنترل‌ها با این وضع ابتدایی که دارند قابل استفاده نیستند و نیاز به دستکاری قابل ملاحظه‌ای دارند تا نیازهای واقعی کاری را برآورده کنند.

5) کنترل کامل بر روی HTML نهایی تولیدی
اگر علاقمند به کار با jQuery باشید، مدام نیاز خواهید تا با ID کنترل‌ها و عناصر صفحه کار کنید. پیشتر ASP.NET web forms این ID را یک طرفه و به صورت مقدار منحصربفردی تولید می‌کرد که جهت کار با فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی عموما مشکل ساز بود. البته ASP.NET web forms در نگارش‌های جدید خود مشکل عدم امکان مقدار دهی ClientId سفارشی را برای کنترل‌های وب خود برطرف کرده است و این مورد را می‌توان دستی هم تنظیم کرد ولی در کل باز هم آنچنان کنترلی رو خروجی HTML نهایی کنترل‌های تولیدی نیست مگر اینکه مانند مورد چهارم یاد شده یک کنترل را از صفر بازنویسی کنید!
همچنین اگر باز هم بیشتر با jQuery و ASP.NET web forms کار کرده باشید می‌دانید که jQuery آنچنان سنخیتی با ViewState و Postback وب فرم‌ها ندارد و همین مساله عموما مشکل‌زا است. علاوه بر آن اخیرا مایکروسافت توسعه ASP.NET Ajax خود را تقریبا در حالت تعلیق و واگذار شده به شرکت‌های ثالث درآورده است و توصیه آن‌ها استفاده از jQuery Ajax است. اینجا است که مدل ASP.NET MVC سازگاری کاملی را با jQuery Ajax دارد هم از لحاظ نبود ViewState و هم از جنبه‌ی کنترل کامل بر روی markup نهایی تولیدی.
یا برای مثال خروجی پیش فرض یک GridView، جدول HTML ایی است که این روزها همه‌جا علیه آن صحبت می‌شود. البته یک سری آداپتور CSS friendly برای اکثر این کنترل‌ها موجود است و ... باز هم دستکاری بیش از حد کنترل‌های پیش فرض جهت رسیدن به خروجی دلخواه. تمام این‌ها را در ASP.NET MVC می‌شود با معادل‌های بسیار باکیفیت افزونه‌های jQuery جایگزین کرد و از همه مهم‌تر چون ViewState و مفاهیمی مانند PostBack حذف شده، استفاده از این افزونه‌ها مشکل ساز نخواهد بود.

6) استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی
طراحی اصلی ASP.NET web forms مربوط است به دوران دات نت یک؛ زمانیکه نه Generics وجود داشت، نه LINQ و نه آنچنان مباحث TDD یا استفاده از ORMs متداول بود. برای مثال شاید ایجاد یک strongly typed web form الان کمی دور از ذهن به نظر برسد، زمانیکه اصل آن بر مبنای بکارگیری گسترده datatable و dataset بوده است (با توجه به امکانات زبان‌های دات نتی در آن دوران). بنابراین اگر علاقمند هستید که این امکانات جدید را بکاربگیرید، ASP.NET MVC برای استفاده از آن‌ها طراحی شده است!

7) از ASP.NET web forms ساده‌تر است
طراحی ASP.NET MVC بر اساس ایده Convention over configuration است. به این معنا که اجزای آن بر اساس یک سری قرار داد در کنار هم مشغول به کار هستند. مشخص است View باید کجا باشد، نام کنترلرها چگونه باید تعیین شوند و قرار داد مرتبط به آن چیست، مدل باید کجا قرار گیرد، قرار داد پردازش آدرس‌های صفحات سایت به چه نحوی است و الی آخر. خلاصه در بدو امر با یک فریم ورک حساب شده که شما را در مورد نحوه استفاده صحیح از آن راهنمایی می‌کند، مواجه هستید.
به همین ترتیب هر پروژه MVC دیگری را هم که مشاهده کنید، سریع می‌توانید تشخیص دهد قراردادهای بکارگرفته شده در آن چیست. بنابراین اگر قرار است ASP.NET را امروز شروع کنید و هیچ سابقه‌ای هم از وب فرم‌ها ندارید، یک راست با ASP.NET MVC شروع کنید.

8) محدود به پیاده سازی مایکروسافت نیست
پیاده سازی‌های مستقلی هم از ASP.NET MVC توسط اشخاص و گروه‌های خارج از مایکروسافت وجود دارد: ^، ^، ^، ^ و ...


و در پایان یکی دیگر از دلایل سوئیچ به ASP.NET MVC ، «یاد گرفتن یک چیز جدید است» یا به عبارتی فرا گرفتن یک روش دیگر برای حل مسایل، هیچگاه ضرری را به همراه نخواهد داشت که هیچ، بلکه باعث بازتر شدن میدان دید نیز خواهد گردید.


یک دیدگاه دیگر
ASP.NET MVC برای شما مناسب نخواهد بود اگر ...
1) با پلی‌مرفیزم مشکل دارید.
ASP.NET MVC پر است از interfaces، abstract classes، virtual methods و امثال آن. بنابراین اگر تازه کار هستید، ابتدا باید مفاهیم شیءگرایی را تکمیل کنید.

2) اگر نمی‌توانید فریم ورک خودتون رو بر پایه ASP.NET MVC بنا کنید!
ASP.NET MVC برخلاف وب فرم‌ها به همراه آنچنان تعداد بالایی کنترل و افزونه از پیش مهیا شده نیست. در بدو امر شما فقط یک سری url helper، html helper و ajax helper ساده را خواهید دید؛ این نقطه ضعف ASP.NET MVC نیست. عمدا به این نحو طراحی شده است. همانطور که عنوان شد اکثر اجزای این فریم ورک قابل تعویض است. بنابراین دست شما را باز گذاشته است تا با پیاده سازی این اینترفیس‌ها، امکانات جدیدی را خلق کنید. البته پس از این چندین و چند سال که از ارائه آن می‌گذرد، به اندازه کافی افزونه برای ASP.NET MVC طراحی شده است که به هیچ عنوان احساس کمبود نکنید یا اینکه نیازی هم نداشته باشید تا آنچنان فریم ورک خاصی را بر پایه ASP.NET MVC تهیه کنید. برای مثال پروژه MvcContrib موجود است یا شرکت telerik یک مجموعه سورس باز کامل مخصوص ASP.NET MVC را ارائه داده است و الی آخر.

3) اگر نمی‌توانید از کتابخانه‌های سورس باز استفاده کنید.
همانطور که عنوان شد ASP.NET MVC به همراه کوهی از کنترل‌ها ارائه نشده است. اکثر افزونه‌های آن سورس باز هستند و کار با آن‌ها هم دنیای خاص خودش را دارد. چگونه باید کتابخانه‌های مناسب را پیدا کرد، کجا سؤال پرسید، کجا باگ گزارش داد، چگونه مشارکت کرد و غیره. خلاصه منتظر یک بسته شکیل حاضر و آماده نباید بود. خود ASP.NET MVC هم تحت مجوز MSPL به صورت سورس باز در دسترس است.


و یک نکته تکمیلی
مایکروسافت مدتی است شروع کرده به پرورش و زمزمه ایده «یک ASP.NET واحد». به عبارتی قصد دارند در یکی دو نگارش بعد، این دو (وب فرم و MVC) را یکی کنند. هم اکنون اگر مطالب وبلاگ‌ها را مطالعه کنید زیرساخت آن به نام ASP.NET Web API آماده شده است و در مرحله بتا است. نکته جالب اینجا است که این Web API امکان تعریف یکپارچه و مستقیم کنترلر‌های MVC را در وب فرم‌ها میسر می‌کند. ولی باز هم نام آن Controller است یعنی جزئی از ASP.NET MVC و کسی می‌تواند از آن استفاده کند که با MVC‌ مشکلی نداشته باشد. بنابراین یادگیری MVC هیچ ضرری نخواهد داشت و جای دوری نخواهد رفت!



مطالب
Design Pattern: Factory

الگوهای طراحی، سندها و راه حلهای از پیش تعریف شده و تست شده‌ای برای مسائل و مشکلات روزمره‌ی برنامه نویسی می‌باشند که هر روزه ما را درگیر خودشان می‌کنند. هر چقدر مقیاس پروژه وسیعتر و تعداد کلاسها و اشیاء بزرگتر باشند، درگیری برنامه نویس و چالش برای مرتب سازی و خوانایی برنامه و همچنین بالا بردن کارآیی و امنیت افزون‌تر می‌شود. از همین رو استفاده از ساختارهایی تست شده برای سناریوهای یکسان، امری واجب تلقی می‌شود.

الگوهای طراحی از لحاظ سناریو، به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند:

1- تکوینی: هر چقدر تعداد کلاسها در یک پروژه زیاد شود، به مراتب تعداد اشیاء ساخته شده از آن نیز افزوده شده و پیچیدگی و درگیری نیز افزایش می‌یابد. راه حل‌هایی از این دست، تمرکز بر روی مرکزیت دادن به کلاسها با استفاده از رابط‌ها و کپسوله نمودن (پنهان سازی) اشیاء دارد. 

2- ساختاری: گاهی در پروژه‌ها پیش می‌آید که می‌خواهیم ارتباط بین دو کلاس را تغییر دهیم. از این رو امکان از هم پاشی اجزایِ دیگر پروژه پیش می‌آید. راه حلهای ساختاری، سعی در حفظ انسجام پروژه در برابر این دست از تغییرات را دارند.

3- رفتاری: گاهی بنا به مصلحت و نیاز مشتری، رفتار یک کلاس می‌بایستی تغییر نماید. مثلا چنانچه کلاسی برای ارائه صورتحساب داریم و در آن میزان مالیات 30% لحاظ شده است، حال این درصد باید به عددی دیگر تغییر کند و یا پایگاه داده به جای مشاهده‌ی تعدادِ معدودی گره از درخت، حال می‌بایست تمام گره‌ها را ارائه نماید.


الگوی فکتوری:

الگوی فکتوری در دستهء اول قرار می‌گیرد. من در اینجا به نمونه‌ای از مشکلاتی که این الگو حل می‌نماید، اشاره می‌کنم:

فرض کنید یک شرکت بزرگ قصد دارد تا جزییات کامل خرید هر مشتری را با زدن دکمه چاپ ارسال نماید. چنین شرکت بزرگی بر اساس سیاستهای داخلی، بر حسب میزان خرید، مشتریان را به چند گروه مشتری معمولی و مشتری ممتاز تقسیم می‌نماید. در نتیجه نمایش جزییات برای آنها با احتساب میزان تخفیف و به عنوان مثال تعداد فیلدهایی که برای آنها در نظر گرفته شده است، تفاوت دارد. بنابراین برای هر نوع مشتری یک کلاس وجود دارد.


یک راه این است که با کلیک روی دکمه‌ی چاپ، نوع مشتری تشخیص داده شود و به ازای نوع مشتری، یک شیء از کلاس مشخص شده برای همان نوع ساخته شود.

 

 

            // Get Customer Type from Customer click on Print Button
            int customerType = 0;

            // Create Object without instantiation
            object obj;


            //Instantiate obj according to customer Type
            if (customerType == 1)
            {
                obj = new Customer1();
            }
            else if (customerType == 2)
            {
                obj = new Customer2();
            }
            // Problem:
            //          1: Scattered New Keywords
            //          2: Client side is aware of Customer Type

 همانگونه که مشاهده می‌نمایید در این سبک کدنویسی غیرحرفه‌ای، مشکلاتی مشهود است که قابل اغماض نیستند. در ابتدا سمت کلاینت دسترسی مستقیم به کلاسها دارد و همانگونه که در شکل بالا قابل مشاهده است کلاینت مستقیما به کلاس وصل است. مشکل دوم عدم پنهان سازی کلاس از دید مشتری است.

راه حل: این مشکل با استفاده از الگوی فکتوری قابل حل است. با استناد به الگوی فکتوری، کلاینت تنها به کلاس فکتوری و یک اینترفیس دسترسی دارد و کلاسهای فکتوری و اینترفیس، حق دسترسی به کلاسهای اصلی برنامه را دارند.

گام نخست: در ابتدا یک class library  به نام Interface ساخته و در آن یک کلاس با نام ICustomer  می سازیم   که متد Report() را معرفی می‌نماید.

  //Interface

namespace Interface
{
    public interface ICustomer
    {
        void Report();
    }
}

گام دوم: یک class library  به نام MainClass  ساخته و با Add Reference کلاس Interface را اضافه نموده، در آن دو کلاس با نام Customer1, Customer2 می‌سازیم و using Interface را Import می‌نماییم. هر دو کلاس از ICustomer  ارث می‌برند و  سپس متد Report() را در هر دو کلاس Implement می‌نماییم.

// Customer1
using System;
using Interface;

namespace MainClass
{
    public class Customer1 : ICustomer
    {
        public void Report()
        {           
            Console.WriteLine("این گزارش مخصوص مشتری نوع اول است");           
        }
    }
}

//Customer2
using System;
using Interface;

namespace MainClass
{
   public class Customer2 : ICustomer
    {
        public void Report()
        {           
            Console.WriteLine("این گزارش مخصوص مشتری نوع دوم است");           
        }
    }
}

گام سوم: یک class library  به نام FactoryClass  ساخته و با Add Reference کلاس Interface, MainClass را اضافه نموده، در آن یک کلاس با نام clsFactory  می سازیم و using Interface, using MainClass را Import می‌نماییم. پس از آن یک متد با نام getCustomerType ساخته که ورودی آن نوع مشتری از نوع int است و خروجی آن از نوع Interface-ICustomer و بر اساس کد نوع مشتری object را از کلاس Customer1 و یا Customer2 می‌سازیم و آن را return می نماییم.

//Factory
using System;
using Interface;
using MainClass;

namespace FactoryClass
{
    public class clsFactory
    {
        static public ICustomer getCustomerType(int intCustomerType)
        {
            ICustomer objCust;
            if (intCustomerType == 1)
            {
                objCust = new Customer1();
            }
            else if (intCustomerType == 2)
            {
                objCust = new Customer2();
            }
            else
            {
                return null;
            }
            return objCust;
        }
    }
}

گام چهارم (آخر): در قسمت UI   Client، کد نوع مشتری را از کاربر دریافت کرده و با Add Reference کلاس Interface, FactoryClass را اضافه نموده (دقت نمایید هیچ دسترسی به کلاس‌های اصلی وجود ندارد)، و using Interface,  using FactoryClass را Import می‌نماییم. از clsFactory تابع  getCustomerType را فراخوانی نموده (به آن کد نوع مشتری را پاس می‌دهیم) و خروجی آن را که از نوع اینترفیس است به یک object از نوع ICustomer  نسبت می‌دهیم. سپس از این object  متد Report را فراخوانی می‌نماییم. همانطور که از شکل و کدها مشخص است، هیچ رابطه ای بین UI(Client) و کلاسهای اصلی برقرار نیست.

//UI (Client)
using System;
using FactoryClass;
using Interface;

namespace DesignPattern
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            int intCustomerType = 0;
            ICustomer objCust;
            Console.WriteLine("نوع مشتری را وارد نمایید");           
            intCustomerType = Convert.ToInt16(Console.ReadLine());
            objCust = clsFactory.getCustomerType(intCustomerType);
            objCust.Report();
            Console.ReadLine();
        }
    }
}

مطالب
استایل دهی به ستون های header در WebGrid

Webgrid  گرید توکار asp.net mvc 3 است که در سری آموزش‌های mvc جناب نصیری به خوبی بررسی شده است . WebGrid از طریق مجموعه ای از خواص امکان استایل دهی به ستون‌ها و ردیف‌ها را به توسعه دهنده می‌دهد . اما در این بخش مشکلی وجود دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت . کدهای زیر را در نظر بگیرید

مدل‌ها :

    public class Customer
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public string Email { get; set; }

        public string Website { get; set; }

        public string Phone { get; set; }
    }

    public class Customers
    {
        public IList<Customer> GetList()
        {
            return new List<Customer>()
            {
                new Customer()
                {
                     Id=1,
                     Name="mohsen.d",
                     Email="email@domain.com",
                     Website="domain.com",
                     Phone="213214321"
                }
            };
        }

        public IList<Customer> GetEmptyList()
        {
            return new List<Customer>();
        }
    }
و کنترلر :
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult List()
        {
            var model = new Customers().GetList();
            return View(model);
        }

        public ActionResult EmptyList()
        {
            var model = new Customers().GetEmptyList();
            return View("list", model);
        }
    }

تابع کمکی برای ایجاد گرید :

@helper GenerateList(IEnumerable<object> items, List<WebGridColumn> columns)
{
    var grid = new WebGrid(items);
    
    <div>  
        @grid.GetHtml(
                        tableStyle: "list",
                        headerStyle: "list-header",
                        footerStyle: "list-footer",
                        alternatingRowStyle: "list-alt",
                        selectedRowStyle: "list-selected",
                        rowStyle: "list-row",
                        htmlAttributes: new { id = "listItems" },
                        mode: WebGridPagerModes.All,
                        columns: columns
    )

    </div>
}
view :
@model IEnumerable<WebGridHeaderStyle.Models.Customer>

@{
    ViewBag.Title = "List";
}

<h2>List</h2>

@_List.GenerateList(
    Model,
    new List<WebGridColumn>()
    {
        new WebGridColumn(){
         ColumnName="Id",
         Header="Id",
         Style="list-small-field"
        },
        new WebGridColumn(){
         ColumnName="Name",
         Header="Name",
         Style="list-long-field"
        },
        new WebGridColumn(){
         ColumnName="Email",
         Header="Email",
         Style="list-mid-field"
        },
        new WebGridColumn(){
         ColumnName="Website",
         Header="Website",
         Style="list-mid-field"
        },
        new WebGridColumn(){
         ColumnName="Phone",
         Header="Phone",
         Style="list-mid-field"
        }
    }
)
ابتدا به مسیر Home/List می‌رویم

خوب چندان بد نیست . با استفاده از استایل‌های تعریف شده برای فیلدها و ردیف‌ها ، لیست ساختار مناسبی دارد . اما حالا به Home/EmptyList  می رویم :

همانطور که می‌بینید استایل هایی که برای هر ستون تعریف کرده بودیم اعمال نشده اند. مشکل هم همین جاست . WebGrid استایل تعریف شده را تنها به ستون‌های درون tbody اعمال میکند و thead از این تنظیمات بی نصیب می‌ماند ( WebGrid از table برای ساختن لیست استفاده می‌کند ) و در زمانی که رکوردی وجود نداشته باشد فرمت طراحی شده اعمال نمی‌شود .

در وب ترفندهایی را برای این مشکل پیدا کردم که اصلا جالب نبودند . در نهایت راه حل زیر به نظرم رسید :

در زمان ساختن گرید ، استایل‌های تعریف شده را در یک فیلد hidden ذخیره و سپس با استفاده از jquery این استایل‌ها را به ستون‌های header اعمال می‌کنیم .

تابع ساختن فیلد hidden :

@helper SetHeaderColumnsStyle(IEnumerable<WebGridColumn> columns)
{
    var styles = new List<string>();
    
    foreach(var col in columns)
    {
        styles.Add(col.Style);
    }
    
    <input id="styles" type="hidden" value="@string.Join("#",styles)" />
}
این تابع را در تابع کمکی ساخت گرید فراخوانی می‌کنیم :
@SetHeaderColumnsStyle(columns)
و در view کد javascript  زیر را اضافه می‌کنیم :
<script>

    $(document).ready(function () {

        var styles = $("#styles").attr("value").split('#');

        var $cols = $("#listItems th");

        $cols.each(function (i) {
            $(this).addClass(styles[i]);
        });
    });
</script>
  حال اگر صفحه را بارگذاری کنید با اینکه رکوردی وجود ندارد اما ساختار گرید به همان شکل تعریف شده باقی مانده است .

  پروژه نمونه را می‌توانید از اینجا دانلود کنید .