بازخوردهای پروژه‌ها
ایجاد یک گزارش تمام صفحه از چارت بدون رکورد
سلام جناب نصیری
 می خواستم در باره ایجاد یک گزارش که فقط یک تمام صفحه از چارت باشد من رو راهنمایی بفرمایید 
با تشکر. 
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت هفتم
در قسمت ششم، یک صفحه ساده برای لاگین نوشتیم که عملا کار خاصی نمی‌کرد. حال می‌خواهیم در این قسمت روی UI آن کمی کار کنیم. دقت کنید که هدف این قسمت، آموزش زیبا سازی صفحات نیست؛ بلکه هدف، آشنایی شما با تنظیمات مهم UI است.
صفحه Login ای که در قسمت قبل نوشته شد، خود یک Content Page است و دارای یک Stack Layout با چینش عمودی است. داخل آن دو Entry برای گرفتن نام و نام کاربری وجود دارد و یک Button.
مشکلی که صفحه لاگین دارد این است که اگر در یک تبلت 10 اینچی هم باز شود، عرض Entry‌ها و Button هم 10 اینچ می‌شوند که ما قطعا این را نمی‌خواهیم. اینکه چه می‌خواهیم خود یک سوال است! ولی یکی از راه‌های متداول و آسان که برای صفحه لاگین هم قابلیت استفاده دارد این است که از المان‌های صفحه درخواست می‌شود مثلا 5 سانتی متر باشند. حال اگر صفحه نمایش بیشتر از 5 سانتی متر فضا داشت، دلیلی و ارزشی برای بیشتر بزرگ شدن المان‌های روی صفحه نیست. البته اگر صفحه نمایش کوچک‌تر از 5 سانتی متر هم باشد، اینکه المان‌های روی صفحه اصرار به 5 سانتی متر ماندن کنند، نتیجه جالبی نخواهد داشت! برای دستیابی به بهترین نتیجه، شما می‌توانید از WidthRequest و HeightRequest استفاده کنید. وقتی WidthRequest را برابر با 5 سانتی متر قرار دهید، در واقع دارید درخواست می‌کنید که این مقدار شود. اگر فضا بیشتر شود، المان مربوطه بزرگ‌تر از 5 سانتی متر نخواهد شد. اگر فضا کل فضایی که دارد، کمتر از 5 سانتی متر باشد و مثلا 4 سانتی متر باشد، آن هم 4 سانتی متر خواهد شد.
برای شروع سؤال پیش می‌آید که این WidthRequest را به کدامیک از Tag‌ها بدهیم؟ Content Page یا Stack Layout یا هر کدام از Entry‌ها و Button لاگین؟ اساسا وظیفه Layout به عهده Page نیست. در اکثر مواقع، اینکار با خود Stack Layout انجام می‌شود ( یا در سایر مثال‌ها با Grid - Flex Layout و ... ) تنظیم WidthRequest برابر با 5 سانتی متر، آن هم برای تک تک Entry‌ها و Button مربوطه هم اساسا ایده جالبی نیست.
برای این که Width Request برابر با 5 سانتی متر شود، باید به آن مقدار 320 داده شود. هر 64 تا می‌شود یک سانتی متر و 320 = 64 * 5
اگر Width Request را در مثال Login برابر با 320 قرار دهید، می‌بینید که کوچک نمی‌شود و کماکان کل فضای صفحه را می‌گیرد! علت این است که هر المان روی صفحه، از جمله Stack Layout، علاوه بر WidthRequest و HeightRequest که عرض و طول Child را نسبت به Parent مشخص می‌کند، دارای VerticalOptions و HorizontalOptions نیز هست. VerticalOptions و HorizontalOptions در کنار WidthRequest و HeightRequest، رابطه بین یک Parent و Child را مشخص می‌کنند (در این مثال رابطه بین Content Page و Stack Layout به عنوان Parent و Child). به صورت پیش فرض هر Child ( در اینجا Stack Layout ) به صورت عمودی و افقی Parent اش ( در اینجا Content Page ) را Fill می‌کند. علت پیش فرض بودن این رفتار این است که کمترین سربار ممکن را از لحاظ Performance دارد و خیلی از جاها هم مفید است. در اینجا چون Stack Layout قصد دارد Parent خود را Fill کند، دیگر WidthRequest برایش معنی ندارد. در ادامه من VerticalOptions را برابر با Start و HorizontalOptions را برابر با Center می کنم. این باعث می‌شود که Stack Layout ما از لحاظ عمودی در بالا و از لحاظ افقی در وسط Content Page قرار بگیرد و بیش از پنج سانتی متر بزرگ نشود و در صورتیکه Content Page خود فضای کمی داشته باشد ( مثلا در یک گوشی موبایل با صفحه نمایش خیلی کوچک باشد )، Stack Layout حتی از پنج سانتی متر کوچک‌تر هم می‌شود.
دقت کنید که دو Entry و Button داخل Stack Layout نیز Fill هستند، پس داخل Parent خود یعنی Stack Layout را پر می‌کنند. اگر به Stack Layout یک Background دهید، درک بهتری از آن چه که دارد اتفاق می‌افتد، خواهید داشت.
<StackLayout
      BackgroundColor="LightYellow"
      HorizontalOptions="Center"
      Orientation="Vertical"
      VerticalOptions="Start"
      WidthRequest="320">

مشکل دیگری که وجود دارد این است که اگر بابت کمبود فضا، Stack Layout کوچکتر از 5 سانتی متر شود، از بغل، کامل، به کناره‌های Parent خود می‌چسبد که اصلا جالب نیست. برای رفع این مشکل می‌توانیم از Padding (حاشیه داخلی) و Margin (حاشیه خارجی) استفاده کنیم. در عکس زیر، Background مربوط به Content Page را قرمز و Stack Layout را آبی کرده‌ایم. با اختصاص دادن یک سانتی متر (64) به Padding و نیم سانت به Margin، می‌توانید در عکس زیر تاثیر آن را ببینید:

در سمت راست، بالا و چپ Stack Layout، به اندازه نیم سانت حاشیه قرمز می‌بینید که تاثیر Margin است. همچنین المان‌های داخل Stack Layout نیز هر کدام یک سانت از اطراف فاصله دارند که تاثیر Padding است. در پایین Stack Layout، تا جایی که Content Page بزرگ شود، فضای قرمز می‌بینید، نیم سانت از این فضای قرمز به خاطر Margin بوده، ولی باقی مربوط به این است که VerticalOptions را برای Stack Layout، بر روی Start تنظیم کرده‌ایم که باعث می‌شود Stack Layout بالای Content Page قرار بگیرد و زیر آن تماما قرمز شود. حتی اگر "عرض" صفحه نمایش بزرگتر از عکس قبلی می‌بود، فضای قرمز از راست و چپ بیشتر می‌شد که نیم سانت آن بابت Margin بوده و بیشتر از آن مربوط به HorizontalOptions است که برای Stack Layout روی Center تنظیم شده.

با توجه به اینکه Page - Layout - Control‌ها در Android-iOS-Windows به معادل‌های Native خود تبدیل می‌شوند و برای مثال ظاهر Button در این سه پلتفرم متفاوت است، ممکن است Padding ای که به یک کنترل داده ایم و در اندروید خوب به نظر می‌رسد، در iOS مقدار دیگری را لازم داشته باشد. مثلا در Android مقدار 2 و در iOS مقدار 3 لازم داشته باشد. یا ممکن است این مقدار به ازای این که در موبایل، تبلت یا دسکتاپ باشیم، لازم باشد که متفاوت باشد. در Xaml ما دو امکان OnPlatform و OnIdiom را داریم که هر Property اعم از Font Size - Padding - Text و ... را می‌توان به ازای هر شرایطی با مقداری متفاوت مقدار دهی نمود. برای مثال داریم:

<StackLayout
        Margin="{OnPlatform Android=3,
                            iOS='0,0,20,0',
                            UWP='2'}"
        Padding="{OnIdiom Default=2,
                          Tablet=3}" ...

البته Property‌های مهم دیگری نیز در UI تاثیر گذار هستند. برای مثال Opacity برای تنظیم شفافیت، FlowDirection برای تنظیم Right to left و Left to right بودن و خیلی Property‌های دیگه که به مرور و با بیشتر کار کردن با Xamarin Forms با آن‌ها آشنا می‌شوید.

در قسمت بعدی به نوشتن منطق می‌پردازیم؛ نحوه نمایش دادن خطا و رفتن از صفحه‌ای به صفحه‌ی دیگر. 

مطالب
فارسی نویسی و iTextSharp

شرح یک سری سعی و خطا!
سعی اول:
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var chunk = new Chunk("آزمایش");
pdfDoc.Add(chunk);
}
}
}
}

نتیجه:



بله! هیچی!

مشکل از کجاست؟
در iTextSharp بر اساس نوع فونت انتخابی و encoding مرتبط،‌ نحوه‌ی رندر سازی حروف مشخص می‌شود:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، فونت پایه متنی که قرار است اضافه شود، null است.

سعی دوم:
اینبار فونت را تنظیم می‌کنیم:
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

var chunk = new Chunk("آزمایش",tahomaFont);
pdfDoc.Add(chunk);
}
}
}
}

توضیحات:
متد BaseFont.CreateFont می‌تواند مسیری از فونت مورد نظر را دریافت کند. این حالت خصوصا برای برنامه‌های وب که ممکن است فونت مورد نظر آن‌ها در سرور نصب نشده باشد، بسیار مفید است و لزومی ندارد که الزاما فونت مورد استفاده در پوشه fonts‌ ویندوز نصب شده باشد.
نکات مهم دیگر بکار گرفته شده در این متد، استفاده از BaseFont.IDENTITY_H و BaseFont.EMBEDDED است. به این صورت encoding متن، جهت نوشتن متون غیر Ansi تنظیم می‌شود و در این حالت حتما باید فونت را در فایل، مدفون (embed) نمود. از این لحاظ که عموما این نوع فونت‌ها در سیستم‌های کاربران نصب نیستند.

نتیجه:



بد نیست! حداقل حروف نمایش داده شدند؛ اما نیاز است تا چرخانده یا معکوس شوند. برای انجام خودکار آن حداقل دو کار را می‌توان انجام داد.

الف) استفاده از ColumnText و اعمال تنظیمات راست به چپ آن
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

ColumnText ct = new ColumnText(pdfWriter.DirectContent);
ct.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
ct.SetSimpleColumn(100, 100, 500, 800, 24, Element.ALIGN_RIGHT);

var chunk = new Chunk("آزمایش", tahomaFont);

ct.AddElement(chunk);
ct.Go();
}
}
}
}

توضیحات:
در اینجا یک ColumnTex جدید تعریف و سپس خصوصیات این ستون تنظیم شده، به همراه RunDirection آن که اصل قضیه است. سپس chunk تعریف شده را به این ستون اضافه کرده‌ایم.

نتیجه:



بله! کار کرد!

ب) استفاده از PdfTable و اعمال تنظیمات راست به چپ آن
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

PdfPTable table = new PdfPTable(numColumns: 1);
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
table.ExtendLastRow = true;

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell(new Phrase("آزمایش", tahomaFont));
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

table.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table);
}
}
}
}

در حین استفاده از PdfTable هم لازم است تا RunDirection مربوط به خود جدول و همچنین هر سلول اضافه شده به آن به RTL تنظیم شوند.

این نکات در هر جایی که با این کتابخانه سر و کار داریم باید اعمال شوند. برای مثال:

افزودن Header به صفحات Pdf :
افزودن header در نگارش‌های جدید iTextSharp شامل نکته استفاده از کلاس PdfPageEventHelper به شرح زیر است (و مثال‌هایی را که در وب پیدا خواهید کرد، هیچکدام با آخرین نگارش موجود iTextSharp کار نمی‌کنند):
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class PageEvents : PdfPageEventHelper
{
Font _font;
public PageEvents()
{
var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
_font = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);
}

public override void OnStartPage(PdfWriter writer, Document document)
{
base.OnStartPage(writer, document);

PdfPTable table = new PdfPTable(numColumns: 1);
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell(new Phrase("سر صفحه در صفحه: " + writer.PageNumber, _font));
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
pdfCell.HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER;

table.AddCell(pdfCell);
document.Add(table);
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfWriter.PageEvent = new PageEvents();
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

PdfPTable table = new PdfPTable(numColumns: 1);
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
table.ExtendLastRow = true;

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell(new Phrase("آزمایش", tahomaFont));
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

table.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table);

pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}

نتیجه:



تنها نکته‌ای که اینجا اضافه شده، تعریف کلاس PageEvents است که از کلاس PdfPageEventHelper مشتق شده است. در این کلاس می‌توان یک سری متد کلاس پایه را تحریف کرد و header و footer و غیره را اضافه نمود. سپس جهت اضافه کردن آن، pdfWriter.PageEvent باید مقدار دهی شود.
در اینجا هم اگر نوع فونت، encoding و PdfTable به همراه RunDirection آن اضافه نمی‌شد، یا چیزی در header صفحه قابل مشاهده نبود یا متن مورد نظر معکوس نمایش داده می‌شد.

مطالب
Angular Material 6x - قسمت دوم - معرفی Angular Flex layout
در این سری قصد داریم یک برنامه‌ی ساده‌ی دفترچه تلفن را توسط Angular 6x و کامپوننت‌های متریال آن ایجاد کنیم؛ اما Grid جزئی از بسته‌ی Angular Material نیست. بنابراین برای طرحبندی برنامه و قرار دادن المان‌های مختلف در مکان‌های تعیین شده‌ی صفحه، از Angular FlexBox Module استفاده خواهیم کرد که محصور کننده‌ی CSS 3 FlexBox است.


آشنایی با Flex Layout Box Model

برای طراحی ظاهر یک برنامه‌ی وب نیاز است عناصر آن‌را در مکان‌های مختلفی از صفحه قرار داد که به آن Layout گفته می‌شود. برای این منظور عموما 4 روش ذیل مرسوم هستند:
1. Table
2. Float, position, clear
3. CSS Grids
4. FlexBox CSS

امروزه دیگر آنچنان روش‌های 1 و 2 به صورت مستقیم مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. CSS Grid روش نهایی طراحی Layout در آینده خواهد بود و در حال حاضر تعداد مرورگرهایی که از آن پشتیبانی می‌کنند، قابل توجه نیست؛ اما از FlexBox در IE 11، کروم 21 و فایرفاکس 22 به بعد پشتیبانی می‌شود.


FlexBox CSS، سیلان المان‌های قرار گرفته‌ی در داخل آن‌را سبب می‌شود. در اینجا یک container اصلی وجود دارد که در برگیرنده‌ی المان‌ها است. در تصویر فوق دو محور را مشاهده می‌کنید. محور افقی از چپ به راست ادامه پیدا می‌کند. محور عمودی نحوه‌ی ارتباط عناصر را مشخص می‌کند.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چه تفاوتی بین یک Grid و FlexBox CSS وجود دارد؟ در یک Grid طراحی دو بعدی سطرها و ستون وجود دارد. اما به FlexBox باید به صورت سیلان یک بعدی سلول‌ها نگاه کرد. برای مثال عناصر قرار گرفته‌ی درون Container یا به صورت افقی درون آن گسترده شده و قرار می‌گیرند و یا به صورت عمودی.


نحوه‌ی تفکر و کارکرد با FlexBox چگونه است؟

در اینجا باید به دو مفهوم دقت داشت:
الف) سیلان عناصر درون Container که می‌تواند افقی و یا عمودی باشد.
ب) اندازه‌ی المان‌ها که می‌تواند ثابت و یا نسبی باشد.

یک Container، جهت سیلان عناصر درون آن‌را مشخص می‌کند. المان‌های آن، اندازه، فاصله‌ی از یکدیگر و ترتیب قرارگیری را ارائه می‌دهند. یک flex container می‌تواند شامل چندین flex container تو در تو نیز باشد.


نحوه‌ی سیلان عناصر در FlexBox چگونه است؟

برای نمونه طرحبندی متداول ذیل را درنظر بگیرید:


نحوه تفکر در مورد طراحی این طرحبندی، باید از بیرون به درون و از بالا به پایین (سیلان عمودی) باشد:


سپس نحوه‌ی سیلان عناصر درون Containerهای تعریف شده را مشخص می‌کنیم. برای مثال اولین Container دارای سیلان افقی از چپ به راست خواهد بود که عنصر سوم آن به دلیل اندازه‌های مشخص دو عنصر قبلی، به سطر دوم منتقل شده‌است.


در ادامه به قسمت میانی می‌رسیم که آن نیز دارای سیلان افقی از چپ به راست است:


در اینجا نیز می‌توان سه Container را متصور شد که وسطی دارای سیلان افقی از راست به چپ است و مواردی که بر اساس اندازه‌ی آن‌ها در یک سطر جا نشده‌اند، به سطر بعدی منتقل خواهند شد:


و تمام این سیلان‌ها و انتقال به سطرهای بعدی بر اساس اندازه‌ی المان‌ها صورت می‌گیرد:


البته در این تصویر یک ایراد هم وجود دارد. با توجه به اینکه در ناحیه‌ی میانی سه Container تعریف خواهند شد. Container ایی که در میان آن قرار می‌گیرد، دارای سیلان خاص خودش است و اندازه‌های آن باید نسبت به این Container تعریف شوند و نه نسبت به کل ناحیه‌ی میانی. یعنی بجای اینکه 50 درصد، 25، 25 و 50 درصد را داشته باشیم، این‌ها در اصل 100 درصد، 50 و 50 درصد و سپس 100 درصد هستند.


معرفی کتابخانه‌ی Angular Flex Layout

برای کار با Flex CSS نیاز است:
- مقدار زیادی کد CSS نوشت.
- نیاز به درک عمیقی از Flex Box دارد.
- نیاز است با باگ‌های مرورگرها و تفاوت‌های پیاده سازی‌های آن‌ها در مورد FlexBox آشنا بود.
- نیاز به Prefixing دارد.
- برای Angular طراحی نشده‌است.

جهت رفع این مشکلات و محدودیت‌ها، تیم Angular کتابخانه‌ای را به نام Angular Flex Layout مخصوص نگارش‌های جدید Angular طراحی کرده‌است. این کتابخانه مستقل از Angular Material است اما عموما به همراه آن استفاده می‌شود.

مزایای کار با کتابخانه‌ی Angular flex layout
- یک کتابخانه‌ی متکی به خود و مستقل است و برای کار با آن الزامی به استفاده‌ی از Angular Material نیست.
- به همراه هیچ فایل CSS جانبی ارائه نمی‌شود.
- پیاده سازی TypeScript ایی دارد. در اصل یک سری directives مخصوص Angular است که با TypeScript نوشته شده‌است.
- به صورت پویا و inline تمام CSSهای مورد نیاز را تولید و تزریق می‌کند.
- به همراه یک API استاتیک است و همچنین یک API واکنشگرا
- با Angular CLI نیز یکپارچه شده‌است.


نصب و تنظیم کتابخانه‌ی Angular Flex layout

برای نصب این کتابخانه، در ریشه‌ی پروژه دستور زیر را صادر کنید:
 npm install @angular/flex-layout --save
سپس ماژول آن‌را باید به shared.module.ts اضافه کرد:
import { FlexLayoutModule } from "@angular/flex-layout";

@NgModule({
  imports: [
    FlexLayoutModule
  ],
  exports: [
    FlexLayoutModule
  ]
})
export class SharedModule {
}


کار با API استاتیک Angular Flex layout

API استاتیک Angular Flex layout شامل این مزایا و مشخصات است:
- به صورت یکسری دایرکتیو Angular طراحی شده‌است که به HTML قالب کامپوننت‌ها اضافه می‌شود.
- از data binding پشتیبانی می‌کند.
- CSS نهایی را به صورت پویا و inline تولید و به صفحه تزریق می‌کند. Inline CSS تزریق شده به ویژگی‌های styles هر المان تزریق می‌شوند و موارد مشابه را در صورت وجود بازنویسی می‌کنند.
- از تشخیص تغییرات پشتیبانی می‌کند.
- به همراه ویژگی‌های fxHide و fxShow است.
- کارآیی مطلوبی دارد.

در اینجا برای تعریف container اصلی از دایرکتیوهای زیر استفاده می‌شود:
- fxLayout جهت‌های flex را مشخص می‌کند.
<div fxLayout="row" 
     fxLayout.xs="column"></div>
- fxLayout می‌تواند دارای مقداری مانند row، column و row-reverse و column-reverse باشد. برای مثال مقدار row-reverse‌، نمایش از راست به چپ را سبب می‌شود.
- fxLayoutWrap مشخص می‌کند که آیا المان‌ها باید به سطر و یا ستون بعدی منتقل شوند یا خیر؟
<div fxLayoutWrap></div>
- fxLayoutGap فاصله‌ی بین المان‌ها را مشخص می‌کند.
<div fxLayoutGap="10px"></div>
- fxLayoutAlign نحوه‌ی چیدمان المان را تعیین می‌کند.
<div fxLayoutAlign="start stretch"></div>

چند مثال:


و یا حالت راست به چپ آن به صورت زیر است:


و برای تعریف آیتم‌های قرار گرفته‌ی درون containers می‌توان از دایرکتیوهای زیر استفاده کرد:
- fxflex برای تعیین اندازه و flex المان‌ها
<div fxFlex="1 2 calc(15em + 20px)"></div>
در اینجا سه مقداری که ذکر می‌شوند (و یا تنها یک مقدار) چنین معنایی را به همراه دارند:
 fxFlex="grow shrink basis"
و یا
 fxFlex="basis"
- grow به این معنا است که آیتم جاری در صورت وجود فضا (طراحی واکنشگرا و واکنش نشان دادن به اندازه‌ی صفحه)، نسبت به سایر المان‌ها تا چه اندازه‌ای می‌تواند بزرگ شود.
- shrink به این معنا است که اگر به اندازه‌ی کافی فضا وجود نداشت، این المان نسبت به سایر المان‌های دیگر تا چه اندازه‌ای می‌تواند کوچک شود.
- basis به معنای اندازه‌ی پیش‌فرض المان است.

در اینجا اندازه‌ها برحسب پیکسل، درصد و یا calcs, em, cw, vh می‌توانند تعیین شوند. همچنین یک سری نام مستعار مانند grow, initial, auto, none, nogrow, noshrink هم قابل استفاده هستند.

- fxflexorder برای تعیین ترتیب قرارگیری یک المان
<div fxFlexOrder="2"></div>
-  fxflexoffset برای تعیین فاصله یک المان از container آن
 <div fxFlexOffset="20px"></div>
-  fxflexAlign برای تعیین محل قرارگیری المان
 <div fxFlexAlign="center"></div>
- fxflexfill برای تعیین اینکه این المان کل ردیف یا ستون را پر خواهد کرد
 <div fxFlexFill></div>

چند مثال:


در اینجا سه نمایشی را که در ذیل تعریف div‌ها مشاهده می‌کنید بر اساس تغییر اندازه‌ی صفحه حاصل شده‌اند. چون آیتم دوم دارای مقدار grow مساوی 5 است، به همین جهت با تغییر اندازه‌ی صفحه و دسترسی به مقدار فضای بیشتر، بزرگ‌تر شده‌است.

یک مثال کامل
اگر علاقمند باشید تا توانمندی‌های angular flex layout را در قالب یک مثال کامل مشاهده کنید، به آدرس زیر مراجعه نمائید:
https://tburleson-layouts-demos.firebaseapp.com/#/docs
در این مثال با تغییر گزینه‌‌های مختلف، کد معادل angular flex layout آن نیز تولید می‌شود.
همچنین wiki خود پروژه نیز به همراه مثال‌های بیشتری است:
https://github.com/angular/flex-layout/wiki



کار با API واکنشگرای Angular Flex layout


در طراحی واکنشگرا، container و عناصر داخل آن بر اساس تغییرات اندازه‌ی صفحه و یا اندازه‌ی وسیله‌ی نمایشی، تغییر اندازه و همچنین موقعیت می‌دهند و این تغییرات بر اساس انطباق با viewport وسیله‌ی نمایشی صورت می‌گیرند. به همین جهت برای طراحی واکنشگرا نیاز به Flex CSS و همچنین Media Query است. نوشتن Medial Query و ترکیب آن با Flex CSS کار مشکلی است. به همین جهت Angular Flex layout به همراه یک API واکنشگرا نیز هست که در پشت صحنه Flex CSS را بر اساس طراحی متریال و Medial Queries مورد استفاده قرار می‌دهد.
اگر علاقمند هستید تا اندازه‌های واکنشگرای استاندارد متریال را ملاحظه کنید، می‌توانید به آدرس زیر مراجعه نمائید (قسمت Breakpoint system آن):
https://material.io/design/layout/responsive-layout-grid.html#breakpoints
برای مثال هر اندازه‌ای کمتر از 600px در گروه extra small قرار می‌گیرد (با مخفف xs). از 600px تا 1024px در بازه‌ی small (با مخفف sm)، از 1024px تا 1440px در بازه‌ی medium (با مخفف md) و از 1440px تا 1920px در بازه‌ی large (با مخفف lg) و بیشتر از آن در بازه‌ی xlrage قرار می‌گیرند (با مخفف xl). این اعداد و بازه‌ها، پایه‌ی طراحی API واکنشگرای Angular Flex layout هستند. به همین جهت نام این بازه‌ها در این API به صورت مخفف xs, sm, md, lg, xl درنظر گرفته شده‌اند و مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین اگر اندازه‌های مدنظر از این بازه‌ها کمتر باشند، می‌توان از lt-sm, lt-md, lt-lg, lt-xl نیز استفاده کرد. در اینجا lt به معنای less than است و یا اگر بازه‌های مورد نیاز بیش از این اندازه‌ها باشند می‌توان با gt-xs, gt-sm, gt-md, gt-lg کار کرد. در اینجا gt به معنای greater than است.
به این مخفف‌ها «media query alias» هم گفته می‌شود و اکنون که لیست آن‌ها مشخص است، تنها کافی است آن‌ها را به API استاتیکی که پیشتر بررسی کردیم، اضافه کنیم. برای مثال:
fxLayout.sm = "..."
fxLayoutAlign.md = "..."
fxHide.gt-sm = "..."
برای نمونه فرض کنید یک چنین طرحبندی دسکتاپی را داریم:


معادل طراحی آن با API استاتیک Angular Flex Layout به صورت زیر است:

که در اینجا دو container را ملاحظه می‌کنید. ابتدا Container بیرونی جهت ارائه‌ی ستونی از سه المان اضافه شده‌است. سپس یک Container میانی برای  تعریف ردیفی از سه المان تعریف شده‌است. توسط روش "fxFlex="grow shrink basis نیز اندازه‌های آن‌ها مشخص شده‌اند.

اکنون که این طرحبندی دسکتاپ را داریم، چگونه باید آن‌را تبدیل به طرحبندی موبایل، مانند شکل زیر کنیم؟


برای اینکار ابتدا fxLayout.xs را به سطر میانی اضافه می‌کنیم تا هرگاه به این اندازه رسیدیم، بجای ردیف، تبدیل به ستون شود. سپس توسط fxFlexOrder.xs، در اندازه‌ی xs، محل قرارگیری المان‌های این ستون را هم مشخص می‌کنیم:


همانطور که ملاحظه می‌کنید کار کردن با این API بسیار ساده‌است و نیازی به کارکردن مستقیم با Media Queries و یا برنامه نویسی مستقیم ندارد و تمام آن در قالب HTML یک کامپوننت قابل پیاده سازی است.
یک نکته: مثال کاملی که پیشتر در این بحث مطرح شد، به همراه مثال واکنشگرا نیز هست که برای مشاهده‌ی اثر آن‌ها بهتر است اندازه‌ی مرورگر را کوچک و بزرگ کنید.


مخفی کردن و یا نمایش قسمتی از صفحه بر اساس اندازه‌ی آن

علاوه بر media query alias هایی که عنوان شد، امکان نمایش و یا مخفی سازی قسمت‌های مختلف صفحه بر اساس اندازه‌ی صفحه‌ی نمایشی نیز هست:
 <div fxShow fxHide.xs="false" fxHide.lg="true"></div>
در اینجا fxShow سبب نمایش این div در حالت عادی می‌شود (پیش‌فرض آن xl، md و sm است). اما اگر اندازه‌ی صفحه lg باشد، fxHide.lg تنظیم شده‌ی به true سبب مخفی سازی آن خواهد شد و در اندازه‌ی xs مجددا نمایش داده می‌شود.


تغییر اندازه‌ی قسمتی از صفحه بر اساس اندازه‌ی آن

در مثال زیر اگر اندازه‌ی صفحه gt-sm باشد (بیشتر از small)، اندازه‌ی این div به 100 درصد بجای 50 درصد حالت‌های دیگر، تنظیم می‌شود:
 <div fxFlex="50%" fxFlex.gt-sm="100%"></div>

حالت‌های ویژه‌ی طراحی واکنشگرا در Angular Flex Layout

در API واکنشگرای آن حالت‌های ویژه‌ی fxshow, fxhide, ngclass  و  ngstyle نیز درنظر گرفته شده‌اند که امکان فعالسازی آن‌ها در اندازه‌های مختلف صفحه مسیر است:
<div fxShow [fxShow.xs]="isVisibleOnMobile()"></div>
<div fxHide [fxHide.gt-sm]="isVisibleOnDesktop()"></div>
<div [ngClass.sm]="{'fxClass-sm': hasStyle}" ></div>
<div [ngStyle.xs]="{color: 'blue'}"></div>


امکان کار با API واکنشگرا از طریق برنامه نویسی

برای این منظور می‌توان از سرویس ObservableMedia مانند مثال زیر استفاده کرد:


در اینجا به فعالسازی یک بازه‌ی خاص گوش فرا خواهیم داد. برای مثال اگر اندازه‌ی صفحه xs بود، سبب بارگذاری محتوای خاص مرتبط با موبایل خواهیم شد.



برای مطالعه‌ی بیشتر
قسمت‌های عمده‌ای از مطلب جاری، از ویدیوی زیر که توسط نویسنده‌ی اصلی angular flex layout تهیه شده‌است، گردآوری شدند.
 
بازخوردهای پروژه‌ها
شماره صفحه در هدر سفارشی و خروجی اکسل
سلام
با تشکر از پروژه مفیدتون؛ من مثال ها، درخواست‌های راهنمایی و بازخوردهای پروژه رو دیدم ولی هنوز نتونستم جواب دو تا سوال زیر رو پیدا کنم:
  1. چطوری در CustomHeader میتونم شماره صفحه بذارم؟ [1]
  2. چطوری میشه فایل جداگانه اکسل رو بدون ضمیمه شدن در ایجاد کرد؟ (یعنی کلاس  ExportToExcel رو بدون نیاز به ایجاد فایل Pdf استفاده کرد؟)
[1]: کدی که نوشتم:
private static Action<PagesHeaderBuilder> CreateCustomHeader(ReportHeader reportHeader)
{
    return
        header => header.XHtmlHeader(rptHeader =>
        {
            rptHeader.PageHeaderProperties(new XHeaderBasicProperties
            {
                ShowBorder = true,
                PdfFont = header.PdfFont,
                RunDirection = PdfRunDirection.RightToLeft,
            });
            rptHeader.AddPageHeader(pageHeader => CreateHeaderHtml(reportHeader));
        });
}
ReportHeader: یک کلاس هست که از بیرون میگیرم برای ساختن هدر و فقط شامل رشته هایی است که قراره در هدر قرار بگیرند.
CreateHeaderHtml:   بر اساس  ReportHeader  فقط یک رشته Html می‌سازد و مشکلم همین جاست که چطور صفحه جاری رو میشه به این متد ارسال کرد.
* متاسفانه از  InlineProviders   و CustomHeaderFooterPdfReport   هم نتونستم در این زمینه کمک بگیرم.
---
با تشکر
مطالب
بررسی معادل‌های LINQ to Objects در TypeScript
اگر برنامه نویس NET. باشید، پس از مدتی کار با LINQ، در سایر زبان‌های دیگر نیز به دنبال این قابلیت فوق العاده‌ی functional یا تابعی خواهید گشت. در این مطلب، خلاصه‌ای از متدهای توکار جاوا اسکریپت را که می‌توانند معادل‌هایی برای متدهای LINQ to Objects دات نت باشند، بررسی خواهیم کرد.


تدارک ساختار ابتدایی این مطلب

در اینجا اینترفیسی را که بیانگر ساختار شیء شخص است، به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
export interface Person {
  name: string;
  age: number;
}
سپس آرایه‌ای را بر اساس این شیء تدارک خواهیم دید:
export class LinqTestsComponent {

  people: Person[] = [
    { name: "User 4", age: 27 },
    { name: "User 5", age: 42 },
    { name: "User 6", age: 8 },
    { name: "User 1", age: 20 },
    { name: "User 2", age: 35 },
    { name: "User 3", age: 78 }
  ];

}
در ادامه تمام اعمال مدنظر را بر روی این آرایه انجام می‌دهیم.
همچنین سه متد ذیل را نیز برای لاگ کردن عنوان آزمایش، نمایش محتوای آرایه‌ی اصلی و نمایش نتیجه‌ی آزمایش، به این کلاس اضافه می‌کنیم:
  logTitle(title: string) {
    console.log(`%c${title}`, "background: #222; color: #bada55");
  }

  logOriginalArray() {
    console.log(`original this.people:${JSON.stringify(this.people)}`);
  }

  logResult(message: string, result: any) {
    console.log(`${message}:${JSON.stringify(result)}`);
  }


معادل متد Where در TypeScript

متد filter که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Where، جهت فیلتر کردن عناصر بر اساس یک خاصیت، یا چندین خاصیت باشد:
  equivalentToWhere() {
    const youngerThan40 = this.people.filter(person => person.age < 40); // ECMAScript 5
    this.logResult("People younger than 40", youngerThan40);

    // Filtering on Multiple Criteria
    const youngsters = this.people.filter(
      person => person.age < 40 && person.name.toLocaleLowerCase().indexOf("user") !== -1);
    this.logResult("Users younger than 40", youngsters);
  }
با این خروجی
People younger than 40:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]

Users younger than 40:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از arrow functions ES6 را نیز جهت ساده سازی تعریف callback متد filter مشاهده می‌کنید که نمایش آن بسیار شبیه به عبارات LINQ در دات نت است.


معادل متد Any در TypeScript

متد some که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Any باشد. اگر یکی از عناصر آرایه، بر اساس شرط تعیین شده یافت شود، این متد مقدار true را باز می‌گرداند:
  equivalentToAny() {

    const anyUnder40 = this.people.some(person => person.age < 40); // ECMAScript 5
    this.logResult("Are any people under 40?", anyUnder40); // true

    // Filtering on Criteria Matching any Object Properties
    const filterBy = "user";
    const anyUsers = this.people.filter(person =>
      Object.keys(person).some(property => {
        let value = (<any>person)[property];
        if (typeof value === "string") {
          value = value.toLocaleLowerCase();
        }
        return value.toString().indexOf(filterBy) !== -1;
      })
    );
    this.logResult("anyUsers", anyUsers);
  }
با این خروجی:
Are any people under 40?:true
anyUsers:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78}
]
در مثال اول، بررسی شده‌است که آیا شخصی با سن کمتر از 40 در این لیست وجود دارد؟
در مثال دوم، جستجویی بر روی تمام خواص شیء شخص انجام شده‌است. در اینجا توسط متد Object.keys، لیست خواص شیء یافت شده‌است. سپس بر روی این لیست توسط متد some، بررسی شده‌است که آیا خاصیت رشته‌ای وجود دارد که مساوی عبارت filterBy باشد؟ حاصل این بررسی به عنوان شرط متد filter جهت بازگشت آرایه‌ی متناظری از اشخاص یافت شده، استفاده شده‌است.


معادل متد ‍Contains در TypeScript

متد includes که جزو متدهای توکار ES7 است، می‌تواند معادلی برای متد Contains باشد و کار آن بررسی وجود عنصری در یک لیست است:
  equivalentToContains() {

    const searchElement: Person = { name: "User 4", age: 27 };
    const containsUser4 = this.people.includes(searchElement); // ECMAScript 2016 = ECMAScript 7
    this.logResult("Contains searchElement", containsUser4); // false -> only compares by reference and not by value.

    const indexOfUser4 = this.people.indexOf(searchElement); // ECMAScript 5
    this.logResult("indexOfUser4", indexOfUser4); // -1 -> only compares by reference and not by value.

    const stringifiedObj = JSON.stringify(searchElement);
    const includesUser4 = this.people.some(person => JSON.stringify(person) === stringifiedObj);
    this.logResult("includesUser4", includesUser4); // true -> compares by by value.
  }
در اینجا باید دقت داشت که اگر آرایه‌ی مدنظر رشته‌ای و یا عددی باشد، متد includes نتیجه‌ی مطلوبی را بازگشت می‌دهد. اما چون در اینجا وجود یک شیء را در لیست اشخاص بررسی می‌کنیم، این مقایسه بر اساس ارجاع عناصر خواهد بود و نتیجه‌ی نهایی یافت شدن آن، منفی است (شیء searchElement هیچ ارجاعی را در آرایه‌ی اشخاص ندارد، هرچند ظاهر آن شبیه به یکی از عناصر آن است). حتی متد indexOf نیز به همین صورت عمل می‌کند.
یکی از روش‌های مقایسه‌ی بر اساس تمام مقادیر خواص یک شیء، استفاده از متد JSON.stringify است که اگر آن‌را با متد some ترکیب کنیم، می‌توان به نتیجه‌ی مطلوبی رسید:
Contains searchElement:false
indexOfUser4:-1
includesUser4:true


معادل متد ‍All در TypeScript

متد every که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد All باشد و کار آن بررسی صحت شرط اعمالی، بر روی تک تک عناصر لیست است. اگر این بررسی با موفقیت صورت گرفت، مقدار true را بازگشت می‌دهد:
  equivalentToAll() {
    const allUnder30 = this.people.every(person => person.age < 30); // ECMAScript 5
    this.logResult("Are all people under 30?", allUnder30); // false
  }
با این خروجی:
 Are all people under 30?:false


معادل متدهای First و FirstOrDefault در TypeScript

می‌توان از متدهای filter و یا find بومی ES5 و ES 6 برای شبیه سازی متدهای First  (یافتن اولین عنصر درخواستی در یک لیست) و  FirstOrDefault استفاده کرد:
  equivalentToFirstOrDefault() {
    const vahidOrDefault = this.people.filter(item => item.name === "Vahid")[0] || null; // ECMAScript 5
    this.logResult("vahidOrDefault", vahidOrDefault);

    const user1OrDefault = this.people.find(item => item.name === "User 1") || null; // ECMAScript 2015 = ECMAScript 6
    this.logResult("user1OrDefault", user1OrDefault);
  }
متد filter، در صورت برآورده نشدن شرط آن، یک آرایه‌ی خالی را بازگشت می‌دهد که مقدار [0] آن، undefined است. بنابراین ترکیب آن با null ||، سبب بازگشت نال، در صورت خالی بودن آرایه می‌شود؛ یا همان حالت OrDefault (یا بازگشت مقدار پیش فرض، یا نال در اینجا). متد find نیز در صورت نیافتن عنصر درخواستی، مقدار undefined را بازگشت می‌دهد.


معادل متد FindIndex در TypeScript

متد findIndex که جزو متدهای توکار ES6 است، می‌تواند معادلی برای متد FindIndex در جهت یافتن ایندکس عنصری در یک لیست، بر اساس شرط درخواستی، باشد.
  equivalentToFindIndex() {
    const index = this.people.findIndex(person => person.age === 8); // ECMAScript 2015 = ECMAScript 6
    this.logResult("index of the user with age 8", index)
  }
با این خروجی:
 index of the user with age 8:2


معادل متد Select در TypeScript

متد map که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Select، برای تغییر شکل نهایی خروجی یک لیست باشد:
  equivalentToSelect() {
    const names = this.people.map(person => person.name); // ECMAScript 5
    this.logResult("Selected the names of people", names);
  }
برای مثال در اینجا در لیست اشخاص، تنها خاصیت name آن‌ها، انتخاب و بازگشت داده شده‌است:
 Selected the names of people:["User 4","User 5","User 6","User 1","User 2","User 3"]


معادل متد Aggregate در TypeScript

متد reduce که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند شبیه به متد Aggregate عمل کند و لیستی از عناصر را به یک مقدار کاهش دهد:
  equivalentToAggregate() {
    // ECMAScript 5
    const aggregate = this.people.reduce((person1, person2) => {
      return { name: "", age: person1.age + person2.age };
    });
    this.logResult("Aggregate age", aggregate.age); // { age: 210 }
  }
با این خروجی:
 Aggregate age:210


معادل متد ForEach در TypeScript

متد forEach که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد ForEach باشد که روشی functional برای پیمودن عناصر یک لیست است:
  equivalentToForEach() {
    // ECMAScript 5
    this.people.forEach(person => {
      this.logResult("person", person);
    });
  }
با این خروجی:
 person:{"name":"User 4","age":27}
 person:{"name":"User 5","age":42}
 person:{"name":"User 6","age":8}
 person:{"name":"User 1","age":20}
 person:{"name":"User 2","age":35}
 person:{"name":"User 3","age":78}


معادل متد OrderBy در TypeScript

متد sort که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد OrderBy باشد که جهت مرتب سازی عناصر یک لیست از آن استفاده می‌شود:
    // ECMAScript 5
    let orderedByAgeAscending = this.people.sort((person1, person2) => {
      const a = person1.age;
      const b = person2.age;
      return a > b ? 1 : -1;
    });
    this.logResult("Ordered by age ascending", orderedByAgeAscending);
متد sort یک callback را می‌پذیرد و هر بار دو آیتم در حال مرتب سازی را به آن ارسال می‌کند. در این حالت اگر خروجی این callback:
 - مساوی صفر باشد، تغییری را به وجود نمی‌آورد.
 - کمتر از صفر باشد، اولین عنصر را قبل از دومین عنصر قرار می‌دهد.
 - بیشتر از صفر باشد، دومین عنصر را پس از اولین عنصر قرار می‌دهد.

منطق مقایسه‌ی فوق را به صورت ذیل نیز می‌توان خلاصه کرد:
    orderedByAgeAscending = this.people.sort((person1, person2) => person1.age - person2.age);
    this.logResult("Ordered by age ascending", orderedByAgeAscending);
با این خروجی:
Ordered by age ascending:[
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 3","age":78}
]
و یا اگر بخواهیم این لیست را بر اساس نام اشخاص مرتب سازی کنیم، به منطق ذیل خواهیم رسید:
    const orderedByName = this.people.sort((person1, person2) => {
      // name1.localeCompare(name2) // is case insensitive
      // or use toUpperCase() to ignore character casing
      const name1 = person1.name.toUpperCase();
      const name2 = person2.name.toUpperCase();
      return name1 > name2 ? 1 : -1;
    })
    this.logResult("Ordered by name", orderedByName);
    this.logOriginalArray();
با این خروجی:
Ordered by name:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]

original this.people:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]
نکته‌ی مهم: همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد sort نه فقط یک خروجی مرتب شده را بازگشت داده‌است، بلکه اصل آرایه را نیز درجا مرتب سازی کرده‌است و ترتیب عناصر این آرایه، دیگر با آرایه‌ی قبلی و اصلی یکی نیست.


امکان ترکیب زنجیروار متدهای کار بر روی لیست‌ها در TypeScript

همانند LINQ، در اینجا نیز می‌توان متدهای فوق را به صورت زنجیروار بر روی یک لیست فراخوانی و اجرا کرد:
  chainFunctionCalls() {
    const namesOfPeopleOver30OrderedDesc =
      this.people
        .filter(person => person.age > 30)
        .map(person => person.name)
        .sort((name1, name2) => {
          // name1.localeCompare(name2) // is case insensitive
          // or use toUpperCase() to ignore character casing
          name1 = name1.toUpperCase();
          name2 = name2.toUpperCase();
          return name2 > name1 ? 1 : -1;
        });
    this.logResult("the names of all people over 30 ordered by name descending", namesOfPeopleOver30OrderedDesc);
  }
با این خروجی:
 the names of all people over 30 ordered by name descending:["User 5","User 3","User 2"]
در اینجا ابتدا اشخاص بالای 30 سال فیلتر شده‌اند. سپس فقط خاصیت رشته‌ای نام آن‌ها انتخاب شده‌است و در آخر این نام‌ها به صورت نزولی مرتب شده‌اند.


معادل متد Skip در TypeScript

متد splice که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند شبیه به متد Skip عمل کند. این متد آرایه‌ای را بازگشت می‌دهد که حاوی عناصری است که پس از تعداد ذکر شده، در آرایه‌ی اصلی وجود دارند:
  equivalentToSkip() {
    const skip2 = this.people.splice(2); // ECMAScript 5
    this.logResult("skip2 -> the deleted elements", skip2);
    this.logOriginalArray();
  }
با این خروجی:
skip2 -> the deleted elements:[
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]

original this.people:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]
کار واقعی متد splice، حذف عناصر باقیمانده‌ی در آرایه‌است و خروجی آن دقیقا لیست موارد حذف شده‌است. به همین جهت است که در نتیجه‌ی فوق، اکنون آرایه‌ی اصلی تنها دارای دو عضو باقیمانده است (و دیگر با آرایه‌ی اصلی و ابتدایی یکی نیست).
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت سوم - غنی سازی کامپوننت‌ها
در قسمت قبل، مقدمه‌ای بر نحوه‌ی تعریف یک کامپوننت در AngularJS 2.0 عنوان شد و همچنین نحوه‌ی بوت استرپ و آغاز اینگونه برنامه‌ها بررسی گردید. در این قسمت می‌خواهیم امکانات پیشرفته‌تری از کامپوننت‌ها را بررسی کنیم.


روش‌های مختلف تعریف خاصیت template در یک کامپوننت

در قسمت قبل، روش تعریف inline یک template را مشاهده کردید:
template:`
          <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
               <div>My First Component</div>
          </div>
 `
در اینجا رشته‌ی قالب نهایی این View، در همان تعاریف متادیتای Component قرار گرفته‌است (روش inline). اگر این رشته تک سطری باشد، از روش متداول ذکر "" برای تعریف رشته‌ها در جاوا اسکریپت استفاده می‌شود و اگر این رشته چند سطری باشد، از back tick مربوط به ES 6 مانند مثال فوق کمک گرفته خواهد شد. استفاده از back ticks و رشته‌های چند سطری، نحوه‌ی تعریف قالب‌های inline را خواناتر می‌کند.
هر چند این روش تعریف قالب‌ها، مزیت سادگی و امکان مشاهده‌ی View را به همراه کدهای مرتبط با آن، در یک فایل میسر می‌کند، اما به دلیل رشته‌ای بودن، مزیت کار کردن با ادیتورهای وب، مانند داشتن intellisense، فرمت خودکار کدها و بررسی syntax را از دست خواهیم داد و با بیشتر شدن حجم این رشته، این مشکلات بیشتر نمایان خواهند شد.
به همین جهت قابلیت دیگری به نام linked template نیز در اینجا درنظر گرفته شده‌است:
 templateUrl: 'product-list.component.html'
در این حالت، محتوای قالب، به یک فایل html مجزا منتقل شده و سپس لینک آن در خاصیت دیگری از متادیتای Component به نام templateUrl ذکر می‌شود.


ساخت کامپوننت نمایش لیست محصولات

در ادامه می‌خواهیم کامپوننتی را طراحی کنیم که آرایه‌ای از محصولات را نمایش می‌دهد. در اینجا مرسوم است هر ویژگی برنامه، در یک پوشه‌ی مجزا قرار گیرد. به همین جهت در ادامه‌ی مثال قسمت قبل که پوشه‌ی app را به ریشه‌ی پروژه اضافه کردیم و سپس main.ts راه انداز و کامپوننت ریشه‌ی سایت یا app.component.ts را در آن تعریف کردیم، در داخل همین پوشه‌ی app، پوشه‌ی جدیدی را به نام products اضافه می‌کنیم. سپس به این پوشه‌ی جدید محصولات، فایل جدیدی را به نام product-list.component.html اضافه کنید. از این فایل جهت تعریف قالب کامپوننت لیست محصولات استفاده خواهیم کرد. در اینجا نیز مرسوم است نام قالب یک Component را به صورت نام ویژگی ختم شده‌ی به کلمه‌ی Component، با پسوند html تعریف کنیم.


پس از اضافه شدن فایل product-list.component.html، محتوای آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
<div class='panel panel-default'>
    <div class='panel-heading'>
        {{pageTitle}}
    </div>
    <div class='panel-body'>
        <div class='row'>
            <div class='col-md-2'>Filter by:</div>
            <div class='col-md-4'>
                <input type='text' />
            </div>
        </div>
        <div class='row'>
            <div class='col-md-6'>
                <h3>Filtered by: </h3>
            </div>
        </div>
        <div class='table-responsive'>
            <table class='table'>
                <thead>
                    <tr>
                        <th>
                            <button class='btn btn-primary'>
                                Show Image
                            </button>
                        </th>
                        <th>Product</th>
                        <th>Code</th>
                        <th>Available</th>
                        <th>Price</th>
                        <th>5 Star Rating</th>
                    </tr>
                </thead>
                <tbody>
 
                </tbody>
            </table>
        </div>
    </div>
</div>
در اینجا قصد داریم داخل پنل بوت استرپ 3، لیستی از محصولات را به صورت یک جدول نمایش دهیم. همچنین می‌خواهیم قابلیت جستجوی داخل این لیست را نیز فراهم کنیم. فعلا شکل کلی این قالب را به نحو فوق تهیه می‌کنیم. قسمت tbody جدول آن را که قرار است لیست محصولات را رندر کند، در ادامه‌ی بحث تکمیل خواهیم کرد.
تنها نکته‌ی AngularJS 2.0 قالب فوق، اتصال به pageTitle است که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل با معرفی اولین کامپوننت مشاهده کرده‌اید.

در ادامه نیاز است برای این قالب و view، یک کامپوننت را طراحی کنیم که متشکل است از یک کلاس TypeScript ایی مزین شده به Component. بنابراین فایل ts جدیدی را به نام product-list.component.ts به پوشه‌ی App\products اضافه کنید؛ با این محتوا:
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    selector: 'pm-products',
    templateUrl: 'app/products/product-list.component.html'
})
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
}


با جزئیات نحوه‌ی تعریف یک کامپوننت در قسمت قبل در حین معرفی کامپوننت‌ها آشنا شدیم. در اینجا کلاس ProductListComponent با واژه‌ی کلیدی export همراه است تا توسط module loader برنامه قابلیت بارگذاری را پیدا کند. همچنین خاصیت عمومی pageTitle نیز در آن تعریف شده‌است تا در قالب مرتبط مورد استفاده قرار گیرد.
سپس این کلاس، با decorator ویژه‌ای به نام Component مزین شده‌است تا AngularJS 2.0 بداند که هدف از تعریف آن، ایجاد یک کامپوننت جدید است. مقدار selector آن که تشکیل دهنده‌ی یک تگ HTML سفارشی متناظر با آن خواهد شد، به pm-products تنظیم شده‌است و اینبار بجای تعریف inline قالب آن به صورت یک رشته، از خاصیت templateUrl جهت معرفی مسیر فایل html قالبی که پیشتر آماده کردیم، کمک گرفته شده‌است.


نمایش کامپوننت لیست محصولات در صفحه‌ی اصلی سایت

خوب، تا اینجا یک کامپوننت جدید را به نام لیست محصولات، ایجاد کردیم؛ اما چگونه باید آن‌را نمایش دهیم؟
در قسمت قبل که کامپوننت ریشه‌ی برنامه یا AppComponent را تعریف کردیم، نام selector آن را pm-app درنظر گرفتیم و در نهایت این directive سفارشی را به نحو ذیل در body صفحه‌ی اصلی سایت نمایش دادیم:
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
اما این روش، تنها برای root component سایت مناسب است. برای سایر کامپوننت‌های غیر ریشه‌ای (یعنی تمام کامپوننت‌ها)، سه مرحله‌ی زیر باید طی شوند:
الف) تگ سفارشی این دایرکتیو جدید را به کامپوننت ریشه‌ی سایت یا همان AppComponent اضافه می‌کنیم. بنابراین فایل app.component.ts را گشوده و سپس selector کامپوننت لیست محصولات را به قالب آن اضافه کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <pm-products></pm-products>
    </div>
    `
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، تگ جدید pm-products بر اساس نام selector کامپوننت لیست محصولات، به قالب کامپوننت ریشه‌ی سایت اضافه شده‌است.
ب) تا اینجا یک دایرکتیو جدید را به نام pm-products به یک کامپوننت دیگر اضافه کرده‌ایم. اما این کامپوننت نمی‌داند که اطلاعات آن‌را باید از کجا تامین کند. برای این منظور خاصیت جدیدی را به نام directives به لیست خاصیت‌های Component ریشه‌ی سایت اضافه می‌کنیم. این خاصیت، آرایه‌ای از دایرکتیوهای سفارشی را قبول می‌کند:
 directives: [ProductListComponent]
ج) بلافاصله که این تغییر را اعمال کنید، در ادیتور TypeScript ایی موجود، ذیل کلمه‌ی ProductListComponent خط قرمز کشیده خواهد شد. چون هنوز مشخص نکرده‌ایم که این شیء جدید باید از کدام ماژول تامین شود و ناشناخته‌است. بنابراین import مربوطه را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import { Component } from 'angular2/core';
import { ProductListComponent } from './products/product-list.component';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <pm-products></pm-products>
    </div>
    `,
    directives: [ProductListComponent]
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
کدهای فوق، کد نهایی کامپوننت ریشه‌ی سایت هستند که به آن selector جدیدی به نام pm-products اضافه شده‌است. سپس directive متناظر آن به لیست دایرکتیوهای کامپوننت جاری اضافه شده و در نهایت این دایرکتیو، از ماژول مرتبط با آن import شده‌است.

این سه مرحله، مراحلی هستند که جهت افزودن هر دایرکتیو جدید به کامپوننتی مشخص، باید طی شوند.

خوب، اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی را می‌توان مشاهده کرد:


یک نکته
اگر برنامه را اجرا کردید و خروجی را مشاهده نکردید، مطمئن شوید که فایل‌های ts شما کامپایل شده‌اند. فشردن دکمه‌ی ctrl+s مجدد در این فایل‌ها، سبب کامپایل مجدد آن‌ها می‌شوند و یا انتخاب گزینه‌ی Build و سپس ReBuild solution نیز همینکار را انجام می‌دهد.


غنی سازی کامپوننت‌های AngularJS 2.0 با data-binding

در AngularJS 2.0 عملیات binding، کار مدیریت ارتباطات بین یک کلاس کامپوننت و قالب آن‌را انجام می‌دهد. نمونه‌ای از آن‌را پیشتر با خاصیت pageTitle و سپس نمایش آن در قالب کامپوننت متناظر با آن کلاس، مشاهده کرده‌اید. همچنین در اینجا یک قالب می‌تواند متدهای داخل کلاس کامپوننت خود را توسط رخدادها نیز فراخوانی کند.
به نحوه‌ی نمایش {{pageTitle}} اصطلاحا interpolation می‌گویند. در اینجا خاصیت pageTitle اطلاعات خود را از کلاس کامپوننت دریافت می‌کند. به این نوع binding، انقیاد یک طرفه یا one-way binding نیز گفته می‌شوند؛ از خاصیت کلاس شروع شده و به قالب خاتمه می‌یابد.
ویژگی interpolation فراتر است از صرفا نمایش یک خاصیت و می‌تواند حاوی محاسبات نیز باشد:
{{'Title: ' + pageTitle}}
{{2*20+1}}
و یا حتی در آن می‌توان متدی از کلاس کامپوننت را نیز فراخوانی کرد. در مثال زیر فرض شده‌است که متد getTitle، در کلاس متناظر با کامپوننت این قالب، تعریف شده‌است:
{{'Title: ' + getTitle()}}
کار interpolation درج عبارت محاسبه شده‌ی نهایی بین المان‌های html است؛ مانند:
 <h1>{{pageTitle}}</h1>
و یا حتی می‌توان این مقدار نهایی را به خواص المان‌های html نیز نسبت داد:
 <h1 innerText={{pageTitle}}></h1>
در این مثال خاصیت innerText المان h1 توسط interpolation مقدار دهی شده‌است.

بنابراین به صورت خلاصه هر زمانیکه نیاز به نمایش اطلاعات فقط خواندنی (one-way binding) داریم، ابتدا خاصیتی را در کلاس کامپوننت تعریف کرده و سپس مقدار این خاصیت را توسط interpolation، در قالب کامپوننت درج می‌کنیم. حین استفاده از interpolation نیازی به ذکر "" نیست.
در مورد مباحث تکمیلی binding در قسمت‌های بعدی بیشتر بحث خواهیم کرد.


افزودن منطقی سفارشی به قالب یک کامپوننت

دایرکتیوها به صورت المان‌ها و یا ویژگی‌های سفارشی HTML، قابلیت توسعه‌ی امکانات پیش فرض آن‌را دارند. در اینجا می‌توان دایرکتیوهای سفارشی خود را تولید کرد (مانند pm-products فوق) و یا از دایرکتیوهای توکار AngularJS 2.0 استفاده کرد. برای مثال ngIf* و ngFor* جزو structural directives توکار AngularJS 2.0 هستند. ستاره‌ای که پیش از نام این دایرکتیوها قرار گرفته‌است، آن‌‌ها را در گروه structural directives قرار می‌دهد.
کار دایرکتیوهای ساختاری، تغییر ساختار یا همان view کامپوننت‌ها است؛ با افزودن، حذف و یا تغییر المان‌های HTML تعریف شده‌ی در صفحه.

بررسی ngIf*

فایل قالب product-list.component.html را گشوده و تعریف جدول آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
 <table class='table' *ngIf='products && products.length'>
کار ngIf* نمایش یا عدم نمایش قسمتی از DOM یا document object model بر اساس برآورده شدن منطقی است که توسط آن بررسی می‌شود. اگر حاصل عبارتی که به ngIf* انتساب داده می‌شود به false تعبیر شود، آن المان و فرزندان آن از DOM حذف می‌شوند و اگر این عبارت به true تعبیر شود، آن المان و فرزندانش مجددا به DOM اضافه خواهند شد.
برای نمونه عبارت انتساب داده شده‌ی به ngIf* در مثال فوق به این معنا است که اگر خاصیت و آرایه‌ی products در کلاس کامپوننت این قالب تعریف شده بود و همچنین دارای اعضایی نیز بود، آنگاه این جدول را نمایش بده.
برای آزمایش آن، فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت عمومی آرایه‌ی products را به نحو ذیل به آن اضافه کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    selector: 'pm-products',
    templateUrl: 'app/products/product-list.component.html'
})
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    products: any[] = [
        {
            "productId": 2,
            "productName": "Garden Cart",
            "productCode": "GDN-0023",
            "releaseDate": "March 18, 2016",
            "description": "15 gallon capacity rolling garden cart",
            "price": 32.99,
            "starRating": 4.2,
            "imageUrl": "app/assets/images/garden_cart.png"
        },
        {
            "productId": 5,
            "productName": "Hammer",
            "productCode": "TBX-0048",
            "releaseDate": "May 21, 2016",
            "description": "Curved claw steel hammer",
            "price": 8.9,
            "starRating": 4.8,
            "imageUrl": "app/assets/images/rejon_Hammer.png"
        }
    ];
}
فعلا چون اینترفیسی را برای شیء محصول تعریف نکرده‌ایم، نوع این آرایه را any یا همان حالت پیش فرض جاوا اسکریپت تعریف می‌کنیم.
همچنین فعلا در اینجا اطلاعات را بجای دریافت از سرور، توسط آرایه‌ی مشخصی از اشیاء تعریف کرده‌ایم. این موارد را در قسمت‌های بعدی بهبود خواهیم بخشید.

اکنون که خاصیت عمومی products تعریف شده‌است، امکان استفاده‌ی از ngIf* ایی که پیشتر تعریف کردیم، میسر شده‌است. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، قسمت table header تصویر قبلی نمایش سایت، هنوز نمایان است. یعنی ngIf* تعریف شده کار می‌کند؛ چون خاصیت products تعریف شده‌است و همچنین دارای اعضایی است.
برای آزمایش بیشتر، خاصیت products را کامنت کنید و یکبار نیز فایل ts آن‌را ذخیره کنید تا فایل js متناظر با آن کامپایل شود. سپس مجددا برنامه را اجرا کنید. در این حالت دیگر نباید هدر جدول نمایان باشد؛ چون products تعریف نشده‌است.


بررسی ngFor*

تا اینجا بر اساس داشتن لیستی از محصولات یا عدم آن، جدول متناظری را نمایش داده و یا مخفی کردیم. اما این جدول هنوز فاقد ردیف‌های نمایش اعضای آرایه‌ی products است.
برای این منظور مجددا فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سپس بدنه‌ی جدول را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td></td>
        <td>{{ product.productName }}</td>
        <td>{{ product.productCode }}</td>
        <td>{{ product.releaseDate }}</td>
        <td>{{ product.price }}</td>
        <td>{{ product.starRating }}</td>
    </tr>
</tbody>
یکی دیگر از دایرکتیوهای ساختاری، ngFor* نام دارد. کار آن تکرار قسمتی از DOM، به ازای تک تک عناصر لیست انتساب داده شده‌ی به آن است.
بنابراین ابتدا قسمتی از عناصر HTML را طوری کنار هم قرار می‌دهیم که جمع آن‌ها یک تک آیتم را تشکیل دهند. سپس با استفاده از ngFor* به AngularJS 2.0 اعلام می‌کنیم که این قطعه را به ازای عناصر لیست دریافتی، تکرار و رندر کند.
برای نمونه در مثال فوق می‌خواهیم ردیف‌های جدول تکرار شوند. بنابراین هر ردیف را به عنوان یک قطعه‌ی تکرار شونده‌ی توسط ngFor* مشخص می‌کنیم. به این ترتیب این ردیف و عناصر فرزند آن، به ازای تک تک محصولات موجود در آرایه‌ی products، تکرار خواهند شد.
علامت # در اینجا (product#) یک متغیر محلی را تعریف می‌کند که تنها در قالب جاری قابل استفاده خواهد بود و همچنین فقط در فرزندان tr تعریف شده قابل دسترسی هستند.
به علاوه در اینجا بجای in از of استفاده شده‌است. این of از ES 6 گرفته شده‌است. زمانیکه از حلقه‌ی جدید for...of استفاده می‌شود، متغیر محلی product حاوی یک عنصر از لیست product خواهد بود؛ اما اگر از حلقه‌ی قدیمی for...in استفاده می‌شد، تنها ایندکس عددی این عناصر در دسترس قرار می‌گرفتند. به همین جهت است که در این حلقه، اکنون product.productName به نام محصول آن عنصر آرایه‌ی دریافتی اشاره می‌کند و قابل استفاده است.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part3.zip


خلاصه‌ی بحث

از inline templateها جهت معرفی قالب‌های کوتاه استفاده می‌شود. در اینجا از "" برای معرفی قالب یک سطری و یا از back tickهای ES 6، برای تعریف قالب‌های چندسطری استفاده خواهد شد. برای قالب‌های مفصل‌تر، بهتر است Linked templateها استفاده شود؛ با پشتیبانی کامل ادیتورهای موجود از لحاظ تکمیل و بررسی کدها.
برای استفاده از یک کامپوننت در کامپوننتی دیگر، نام selector آن‌را به صورت یک المان جدید HTML در قالب دیگری ذکر کرده و سپس با استفاده از خاصیت directives، نام کلاس متناظر با آن‌را نیز ذکر می‌کنیم. همچنین کار import ماژول آن نیز باید در ابتدای فایل صورت گیرد.
جهت غنی سازی قالب‌ها و کامپوننت‌ها و نمایش اطلاعات فقط خواندنی می‌توان از binding یک طرفه‌ی ویژه‌ای به نام interpolation استفاده کرد. کار آن اتصال یک خاصیت عمومی کلاس کامپوننت، به قالب آن است. interpolation توسط {{}} تعریف می‌شود و می‌تواند شامل محاسبات نیز باشد.
همچنین در ادامه‌ی بحث، نحوه‌ی کار با دو دایرکتیو توکار ساختاری AngularJS 2.0 را نیز بررسی کردیم. این دایرکتیوهای ساختاری نیاز است با ستاره شروع شوند و عبارت انتساب داده شده‌ی به آن‌ها باید داخل "" قرار گیرد (برخلاف interpolation که نیازی به اینکار ندارد). از ngIf* برای حذف یا افزودن یک المان و فرزندان آن از/به DOM استفاده می‌شود. اگر عبارت منتسب به آن به true ارزیابی شود، این المان از صفحه حذف خواهد شد. از ngFor* برای تکرار المانی مشخص به همراه فرزندان آن به تعداد اعضای لیستی که برای آن تعیین می‌گردد، استفاده می‌شود. متغیر محلی این پیمایشگر با # مشخص شده و حلقه‌ی آن با of بجای in تعریف می‌شود.
مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server

مقدمه

SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار می‌کند. در وضعیت‌های پیچیده ای که فعالیت‌ها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام می‌شود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.

1- تراکنش چیست؟

تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی می‌شود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده می‌شود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B می‌فروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل می‌شود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمی‌شود.


2- خواص تراکنش

هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر می‌باشند:


2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)

یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.
اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی می‌شود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.

2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)

سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار می‌شود.
در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام می‌گیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت می‌نماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین می‌کند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی می‌کند. خاصیت سازگاری تضمین می‌کند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنش‌های ناقص را نشان نمی‌دهد.

2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)

تفکیک موجب می‌شود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنش‌های دیگری که در سیستم انجام می‌گیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین می‌کند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنش‌های دیگری است که در سیستم به مبادله سهام می‌پردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی می‌کند، مفید است.

2-4- پایداری (Durability)

پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار می‌ماند. اغلب سیستم‌های مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیت‌های تغییر دهنده‌ی داده‌ها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین می‌کنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجه‌ی آن را منعکس سازد.

3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):

3-1- Dirty Read:

زمانی روی می‌دهد که تراکنشی رکوردی را می‌خواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.
 اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمی‌آید.

3-2- Non-Repeatable Read:

زمانی ایجاد می‌شود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش می‌خوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر داده‌ها را تغییر می‌دهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.

3-3- Phantoms:

با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانی‌های جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.

3-4- Lost Update:

زمانی روی می‌دهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته می‌شود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی می‌شود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که داده‌ها را می‌خوانید و زمانی که می‌خواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.

4- منابع قابل قفل شدن

6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آن‌ها سلسله مراتبی را تشکیل می‌دهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity  کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:
•  Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی می‌دهد.
•  Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
•  Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
•  Page: همه داده‌ها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
•  Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلید‌ها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
•  (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار می‌گیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل می‌کند.

5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد

اگر تعداد آیتم‌های قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتم‌های قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفل‌ها در واقع باعث کاهش عملکرد می‌شود، و می‌تواند باعث شود قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).
هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش می‌یابد و قفل‌های سطح پایین‌تر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.

6- حالات قفل (Lock Modes):

همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.

6-1- (Shared Locks (S:

زمانی استفاده می‌شود، که فقط باید داده‌ها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lock‌های دیگر سازگار است، البته قفل‌های دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام می‌دهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.

6-2- (Exclusive Locks (X:

این قفل‌ها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمی‌توان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمی‌دهند.
این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری می‌کند.

6-3- (Update Locks (U:

این قفل ‌ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.
برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را می‌خواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lock‌های دیگر را از تولید شدن باز می‌دارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lock‌ها سازگار هستند.

6-4- Intent Locks:

با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمی‌دانند چه قفلی را در سطح پایین‌تر داشته اید. این قفل‌ها کارایی را افزایش می‌دهند و 3 نوع هستند:

6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:

Shared Lock در نقطه پایین‌تری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال می‌شود.

6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:

همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایین‌تر است.

6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:

Shared Lock در پایین  سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح داده‌ها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock می‌شود.

6-5- Schema Locks:

به دو شکل هستند:

6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:

تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارت‌های Create، Alter و Drop نمی‌توانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.

6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:

بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارت‌های Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.

6-6- (Bulk Update Locks (BU:

این قفل‌ها بارگذاری موازی داده‌ها را امکان پذیر می‌کنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل می‌شود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را می‌توان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.

7- سطوح جداسازی (Isolation Level):

7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):

با Read Committed همه Shared Lock‌های ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد می‌شوند. به طور خلاصه قفل‌های مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد می‌شوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمی‌ماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام می‌دهد که داده‌ها را اصلاح می‌کند (Insert، Delete و Update) قفل‌ها برای مدت تراکنش نگه داشته می‌شوند.
با این سطح پیش فرض، می‌توانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read می‌تواند روی دهد.

7-2- Read Uncommitted:

خطرناک‌ترین گزینه از میان تمامی گزینه‌ها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام می‌کنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمی‌کنیم.
می‌توانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز  NOLOCK در پرس و جو‌ها بدست آورید.

7-3- Repeatable Read:

سطح جداسازی را تا حدودی افزایش می‌دهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم می‌کند.
پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش می‌تواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد می‌کند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.

7-4- Serializable:

این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری می‌کند به جز برای Lost Update.
این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده می‌شود، برای پایگاه داده فراهم می‌کند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل می‌کند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا می‌کردند، این گونه می‌شد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی می‌شود.

7-5- Snapshot:

جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده  باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)
Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمی‌کند. تفاوت اصلی آن‌ها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمان‌های متفاوت تشخیص می‌دهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا می‌کنند، دیده می‌شود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده می‌شود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی داده‌ها دقیقاً مشاهده می‌شوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفل‌ها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفل‌های خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار  و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم می‌کند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.