نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 21 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 1 - افزودن قالب ابتدایی Identity
یک نکته‌ی تکمیلی: روشی برای عدم استفاده از Razor Pages جهت لاگین کاربران در برنامه‌های Blazor Server

در این سری، از razor pages به همراه قالب پیش‌فرض ASP.NET Core Identity، جهت پیاده سازی ورود کاربران به سیستم، استفاده شده‌است. یعنی کاربر یکبار از فضای Blazor Server خارج شده و وارد یک برنامه‌ی ASP.NET Core Razor Pages معمولی می‌شود؛ لاگین می‌کند (در یک ناحیه‌ی مخصوص razor pages) و سپس مجددا وارد قسمت Blazor Server می‌شود که ... تجربه‌ی کاربری مطلوبی را به همراه ندارد. علت این خروج و ورود را هم در این مطلب می‌توانید مطالعه کنید: «دستیابی به HttpContext در Blazor Server». هدف این بوده که بتوان با استفاده از HttpContext مهیای در razor pages (و نه توسط اتصال web socket یک برنامه‌ی blazor server)، کوکی‌های پس از لاگین موفق را به سمت مرورگر ارسال و ثبت کرد و درگیر مشکلات به همراه دسترسی به HttpContext در برنامه‌های Blazor server نشد.
راه دیگری هم برای مواجه شدن با این مشکل وجود دارد: حذف قسمت razor pages؛ حذف نیاز به خروج و ورود از برنامه‌ی blazor server و ... استفاده از ProtectedBrowserStorage که اکنون جزئی از blazor server استاندارد است؛ جهت ثبت اطلاعات user claims و عدم استفاده از کوکی‌ها که نیاز به دسترسی به HttpContext را دارند. اگر علاقمند به مشاهده‌ی یک مثال کامل در این زمینه هستید، می‌توانید به پروژه‌ی « BlazorServerAuthenticationAndAuthorization   » مراجعه کنید. در اینجا یک CustomAuthenticationStateProvider را به کمک ProtectedSessionStorage طراحی و استفاده کرده تا نیاز به کار با کوکی‌ها برطرف شود و دیگر نیازی به استفاده از razor pages نباشد. البته باید دقت داشت که SessionStorage محدود به tab جاری است و اگر نیاز است اطلاعات آن در تمام برگه‌های باز شده در دسترس باشد، بهتر است از ProtectedLocalStorage استفاده کرد. همچنین باید دقت داشت که چون این protected storageها برای رمزنگاری خودکار اطلاعات از ASP.NET Core data protection API استفاده می‌کنند، نکات مطلب « غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن » نیز در مورد آن‌ها صادق است.
مطالب
پیاده‌سازی الگوی Transaction Per Request در EF
قبلاً در سایت جاری در رابطه با پیاده‌سازی الگوی Context Per Request مطالبی منتشر شده است. در ادامه می‌خواهیم تمامی درخواست‌های خود را اتمیک کنیم. همانطور که قبلاً در این مطلب مطالعه کردید یکی از مزایای الگوی Context Per Request، استفاده‌ی صحیح از تراکنش‌ها می‌باشد. به عنوان مثال اگر در حین فراخوانی متد SaveChanges، خطایی رخ دهد، کلیه‌ی عملیات RollBack خواهد شد. اما حالت زیر را در نظر بگیرید:
_categoryService.AddNewCategory(category);
_uow.SaveAllChanges();

throw new InvalidOperationException();

return RedirectToAction("Index");
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، قبل از ریدایرکت شدن صفحه، یک استثناء را صادر کرده‌ایم. در این حالت، تغییرات درون دیتابیس ذخیره می‌شوند! یعنی حتی اگر یک استثناء نیز در طول درخواست رخ دهد، قسمتی از درخواست که در اینجا ذخیره‌سازی گروه محصولات است، درون دیتایس ذخیره خواهد شد؛ در نتیجه درخواست ما اتمیک نیست.
برای رفع این مشکل می‌توانیم یکسری وظایف (Tasks) را تعریف کنیم که در نقاط مختلف چرخه‌ی حیات برنامه اجرا شوند. هر کدام از این وظایف تنها کاری که انجام می‌دهند فراخوانی متد Execute خودشان است. در ادامه می‌خواهیم از این وظایف جهت پیاده‌سازی الگوی Transaction Per Request استفاده کنیم. در نتیجه اینترفیس‌های زیر را ایجاد خواهیم کرد:
public interface IRunAtInit
{
       void Execute();
}
public interface IRunAfterEachRequest
{
       void Execute(); 
}
public interface IRunAtStartUp
{
       void Execute(); 
}
public interface IRunOnEachRequest
{
       void Execute(); 
}
public interface IRunOnError
{
       void Execute(); 
}
خوب، این اینترفیس‌ها همانطور که از نامشان پیداست، همان اعمال را پیاده سازی خواهند کرد:
IRunAtInit: اجرای وظایف در زمان بارگذاری اولیه‌ی برنامه.
IRunAfterEachRequest: اجرای وظایف بعد از اینکه درخواستی فراخوانی (ارسال) شد.
IRunAtStartUp: اجرای وظایف در زمان StartUp برنامه.
IRunOnEachRequest: اجرای وظایف در ابتدای هر درخواست.
IRunOnError: اجرای وظایف در زمان بروز خطا یا استثناء‌های مدیریت نشده‌ی برنامه.
خوب، یک کلاس می‌تواند با پیاده‌سازی هر کدام از اینترفیس‌های فوق تبدیل به یک task شود. همچنین از این جهت که اینترفیس‌های ما ساده هستند و هر اینترفیس یک متد Execute دارد، عملکرد آن‌ها تنها اجرای یکسری دستورات در حالات مختلف می‌باشد.
قدم بعدی افزودن قابلیت پشتیبانی از این وظایف در برنامه‌مان است. اینکار را با پیاده‌سازی ریجستری زیر انجام خواهیم داد:
public class TaskRegistry : StructureMap.Configuration.DSL.Registry
{
        public TaskRegistry()
        {
            Scan(scan =>
            {
                scan.Assembliy("yourAssemblyName");
                scan.AddAllTypesOf<IRunAtInit>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunAtStartUp>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEachRequest>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnError>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunAfterEachRequest>();
            });
        }
}
با این کار استراکچرمپ اسمبلی معرفی شده را بررسی کرده و هر کلاسی که اینترفیس‌های ذکر شده را پیاده‌سازی کرده باشد، رجیستر می‌کند. قدم بعدی افزودن رجیستری فوق و بارگذاری آن درون کانتینرمان است:
ioc.AddRegistry(new TaskRegistry());
اکنون وظایف درون کانتینرمان بارگذاری شده‌اند. سپس نوبت به استفاده‌ی از این وظایف است. 
خوب، باید درون فایل Global.asax کدهای زیر را قرار دهیم. چون همانطور که عنوان شد وظایف ایجاد شده می‌بایستی در نقاط مختلف برنامه اجرا شوند:
protected void Application_Start()
{
   // other code
   foreach (var task in SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IRunAtInit>())
   {
                task.Execute();
    }
}
protected void Application_BeginRequest()
 {
           foreach (var task in SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IRunOnEachRequest>())
           {
                task.Execute();
           }
}
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
{
            try
            {
                foreach (var task in SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IRunAfterEachRequest>())
                {
                    task.Execute();
                }
            }
            finally
            {
                HttpContextLifecycle.DisposeAndClearAll();
                MiniProfiler.Stop();
            }
}
protected void Application_Error()
{
            foreach (var task in SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IRunOnError>())
            {
                task.Execute();
            }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، هر task در قسمت خاص خود فراخوانی خواهد شد. مثلاً IRunOnError درون رویداد Application_Error و دیگر وظایف نیز به همین ترتیب.
اکنون برنامه به صورت کامل از وظایف پشتیبانی می‌کند. در ادامه، کلاس زیر را ایجاد خواهیم کرد. این کلاس چندین اینترفیس را از اینترفیس‌های ذکر شده، پیاده‌سازی می‌کند:
public class TransactionPerRequest : IRunOnEachRequest, IRunOnError, IRunAfterEachRequest
{
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly HttpContextBase _httpContext;
        public TransactionPerRequest(IUnitOfWork uow, HttpContextBase httpContext)
        {
            _uow = uow;
            _httpContext = httpContext;
        }


        void IRunOnEachRequest.Execute()
        {
            _httpContext.Items["_Transaction"] =
                _uow.Database.BeginTransaction(System.Data.IsolationLevel.ReadCommitted);
        }

        void IRunOnError.Execute()
        {
            _httpContext.Items["_Error"] = true;
        }

        void IRunAfterEachRequest.Execute()
        {
            var transaction = (DbContextTransaction) _httpContext.Items["_Transaction"];
            if (_httpContext.Items["_Error"] != null)
            {
                transaction.Rollback();
            }
            else
            {
                transaction.Commit();
            }
        }
}
توضیحات کلاس فوق:
در کلاس TransactionPerRequest به دو وابستگی نیاز خواهیم داشت: IUnitOfWork برای کار با تراکنش‌ها و HttpContextBase برای دریافت درخواست جاری. همانطور که مشاهده می‌کنید در متد IRunOnEachRequest.Execute یک تراکنش را آغاز کرده‌ایم و در IRunAfterEachRequest.Execute یعنی در پایان یک درخواست، تراکنش را commit کرده‌ایم. این مورد را با چک کردن یک فلگ در صورت عدم بروز خطا انجام داده‌ایم. اگر خطایی نیز وجود داشته باشد، کل عملیات roll back خواهد شد. لازم به ذکر است که فلگ خطا نیز درون متد IRunOnError.Execute به true مقداردهی شده است.
خوب، پیاده‌سازی الگوی Transaction Per Request به صورت کامل انجام گرفته است. اکنون اگر برنامه را در حالت زیر اجرا کنید:
_categoryService.AddNewCategory(category);
_uow.SaveAllChanges();

throw new InvalidOperationException();

return RedirectToAction("Index");
خواهید دید که عملیات roll back شده و تغییرات در دیتابیس (در اینجا ذخیره سازی گروه محصولات) اعمال نخواهد شد.
مطالب
پیاده سازی ماژولار Autofac
یکی از مشکلاتی که در برخی از طراحی‌هایی که تا کنون دیده‌ام وجود دارد، عدم استفاده از قابلیت ماژولار نویسی تنظیمات Autofac  و عدم استفاده از Interfaceها برای ارتباط بین قسمت‌های مختلف سیستم است. به این صورت که تمام تنظیمات مربوط به Autofac را در بالاترین لایه سمت سرور خود یعنی Service یا Web انجام می‌دهند که باعث می‌شود این لایه به تمامی لایه‌های پایین خود از جمله DataAccess دسترسی مستقیم داشته باشد. در یک سیستم بزرگ به دلایل بسیار از جمله حساسیت داده‌ها، مدیریت درست بر روی قسمت‌های مختلف و یکبار نویسی هر قسمت، بهتر است تمام تغییرات از فیلتر Business و بصورت مدیریت شده بر روی داده‌های ما صورت بپذیرد. در این نوع سیستم ما نمی‌توانیم دسترسی مستقیمی را به لایه DataAccess به تمام توسعه دهندگان بدهیم و امیدوار باشیم که کسی از آن استفاده نکند. برای رفع این مشکل می‌توانیم تنظیمات قسمت Autofac را در هر لایه بصورت جداگانه انجام دهیم. به اینصورت که لایه‌های پایین‌تر اطلاعات خود را تنها در اختیار لایه‌هایی که باید به آنها دسترسی داشته باشند، قرار می‌دهند و در نهایت با تجمیع این اطلاعات در بالاترین لایه می‌توانیم بصورت کنترل شدهی از آنها استفاده کنیم. دسترسی هر قسمت نیز تنها می‌تواند از طریق Interface هایی که در اختیار سایر قسمت‌ها گذاشته می‌شود صورت بپذیرد. به این صورت می‌توان از طریق Interfaceها دسترسی‌های کنترل شده‌ای را در اختیار سایر قسمتهایی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به لایه مربوطه دسترسی دارند، قرار دهیم. در اینجا نکته دیگری را که باید در نظر بگیرید این است که هدف اصلی DI، حذف وابستگی‌های کامل و تبدیل آنها به وابستگی‌های محدود است و این عمل از طریق Interface‌ها صورت می‌پذیرد. پس قاعدتا نباید بی دلیل بصورت مستقیم از کلاسها استفاده شود، یا آنها را در اختیار سایر لایه‌ها قرار بدهیم. تمام ارتباطات می‌توانند از طریق Interface‌ها بصورت کاملا کنترل شده انجام بپذیرند.



طراحی لایه DataAccess

در این نوع طراحی، هر لایه تنها از طریق Interfaceها به لایه بالاتر از خودش سرویس می‌دهد و در مواردی که ما در نظر بگیریم، می‌توانیم به لایه‌های دیگر نیز دسترسی‌های غیر مستقیم و کنترل شده‌ای را بدهیم. بطور مثال هر کلاس Repository می‌تواند به‌صورت Internal تعریف شود؛ پس تنها در لایه DataAccess در دسترس است. برای دسترسی سایر لایه‌ها به Repository‌ها، هر Repository می‌تواند از یک IRepository (این Interface دسترسی خواندنی نوشتنی به کلاس Repository دارد) که در لایه DataAccess بصورت public تعریف شده و تنها در لایه Business قابل دسترس است و یک IRepositoryReadOnly (این Interface دسترسی فقط خواندنی به کلاس Repository دارد) که در قسمت Common تعریف شده، ارث ببرد. به این صورت همان طور که در شکل بالا نیز می‌بینید، دسترسی‌هایی که از بیرون به لایه DataAccess صورت می‌گیرد، به دو قسمت تقسیم می‌شوند: اول دسترسی کامل به IRepository که تنها از طریق Business صورت می‌پذیرد و دوم دسترسی از طریق IRepositoryReadOnly که می‌تواند از هر جایی در سیستم که به قسمت Common دسترسی دارد صورت بپذیرد (البته استفاده از IRepositoryReadOnly به سیاست‌هایی که شما در نظر می‌گیرید بستگی دارد). با این کار مطمئن می‌شوید که تغییرات تنها می‌توانند از طریق Business صورت بپذیرند. همچنین حتی در صورتیکه نیاز بدانید، یک دسترسی فقط خواندنی را نیز به توسعه دهندگان سایر قسمت‌ها داده‌اید.

حال با توجه به توضیحات فوق، تنظیمات مربوط به Autofac را در لایه DataAccess انجام می‌دهیم.


طراحی تنظیمات Autofac در لایه DataAccess

public class DataAccessSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);
            builder.RegisterType<EFContext>().As<IDbContext>();
            builder.RegisterType<UnitOfWork>().As<IUnitOfWork>();
            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
             .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Repositories"))
             .AsImplementedInterfaces();
        }
    }
همانطور که می‌بینید در این قسمت تنها تنظیمات وابستگی‌های لایه DataAccess در ماژول DataAccessSetupDependency انجام شده‌است.


طراحی لایه Business

در لایه Business نیز دسترسی‌های خود را تنها از طریق Interface هایی که کلاسهای Business از آنها ارث برده‌اند و آنها را پیاده سازی کرده‌اند، به قسمت Web می‌دهید.

طراحی تنظیمات Autofac در لایه Business

public class BusinessSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);

            builder.RegisterAssemblyModules(typeof(SqlServerDataAccess.SetupDependencies.DataAccessSetupDependency).Assembly);

            //builder.RegisterAssemblyModules(typeof(CassandraDataAccess.SetupDependecies.SetupDependency).Assembly);

            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
           .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Business.Core"))
           .AsImplementedInterfaces();

            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
            .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Business.Businesses"))
            .AsImplementedInterfaces();
        }
    }
 همانطور که می‌بینید در ماژول BusinessSetupDependency ابتدا تنظیمات وابستگی‌های موجود در لایه DataAccess بدست آمده و در ادامه سایر تنظیمات موجود در لایه Business انجام شده‌اند.


طراحی لایه Web

جمع بندی تمام تنظیمات Autofac در لایه Web

public class WebSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);
            builder.RegisterAssemblyModules(typeof(Business.SetupDependencies.BusinessSetupDependency).Assembly);
            builder.RegisterControllers(Assembly.GetExecutingAssembly());
            //سایر تنظیمات
            var container = builder.Build();
            CommonDependencyResolver.SetContainer(container);
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));

        }
    }
 public class AutofacConfig
    {
        public static void SetupContainer()
        {
             var builder = new ContainerBuilder();
            builder.RegisterAssemblyModules(Assembly.GetExecutingAssembly());
            var container = builder.Build();
            CommonDependencyResolver.SetContainer(container);
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));
        }
    }
ماژول WebSetupDependency در واقع جمع بندی از تمام وابستگی‌های لایه‌های موجود در سیستم است. بصورتیکه ابتدا تنظیمات وابستگی‌های لایه Business که خود شامل تنظیمات وابستگی‌های لایه DataAccess نیز هست، بدست می‌آیند و سپس لایه Web تنظیمات مرتبط با خودش را بر روی آنها اعمال می‌کند.

همچنین کلاس AutofacConfig مسئول جمع بندی تمام ماژول‌ها و ایجاد Container آنهاست و سپس این Container را در DependencyResolver  ثبت می‌کند. نکته‌ای را که باید در اینجا در نظر بگیرید، CommonDependencyResolver است که مسئول ثبت Container در قسمت Common است. به این صورت دیگر تنها لایه‌ای که به Container دسترسی دارد، لایه Web نیست. در واقع با ثبت Container در قسمت Common شما دسترسی کنترل شده‌ای را از Container به سایر لایه‌های سیستم  داده‌اید و در این حالت در صورتیکه لایه‌های دیگر مانند DataAccess یا Business به Container نیاز پیدا کنند، می‌توانند از طریق CommonDependencyResolver این دسترسی را داشته باشند.


جمع بندی

با طراحی ماژولار تنظیمات Autofac و استفاده از Interface‌ها برای ارتباط با دیگر قسمتها، دیگر نیازی نیست دسترسی‌های بی‌موردی از یک لایه را  به سایر قسمت‌ها داد و دیگر نیازی نیست شما نگران این باشید که ممکن است یکی  از توسعه دهندگان به‌دلایلی مانند کم تجربگی، کاری را خارج از زیرساختی که شما یا گروه پیاده سازی زیرساخت، پیاده سازی کرده‌اید انجام دهد. همه چیز آنطور که شما می‌خواهید و برنامه ریزی کرده‌اید، انجام می‌شود.
مطالب
معرفی Async Parallel.ForEach در دات نت 6
عموما زمانیکه می‌خواهیم تمام وظایف مدنظر، به صورت موازی اجرا شوند، آن‌ها را Task.WhenAll می‌کنیم. برای مثال 10 هزار درخواست HTTP را به صورت وظایفی، WhenAll می‌کنیم و ... در این حالت ... سرور ریموت، IP شما را خواهد بست! چون کنترلی بر روی تعداد وظیفه‌ی در حالت اجرای موازی وجود ندارد و یک چنین عملی، شبیه به یک حمله‌ی DDOS عمل می‌کند! برای مدیریت بهتر یک چنین مواردی، در دات نت 6 متدهای Parallel.ForEachAsync ارائه شده‌اند تا دیگر نیازی به استفاده از راه‌حل‌های ثالثی که عموما آنچنان بهینه هم نیستند، نباشد.
public static Task ForEachAsync<TSource>(IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IEnumerable<TSource> source, CancellationToken cancellationToken, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IEnumerable<TSource> source, ParallelOptions parallelOptions, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IAsyncEnumerable<TSource> source, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IAsyncEnumerable<TSource> source, CancellationToken cancellationToken, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IAsyncEnumerable<TSource> source, ParallelOptions parallelOptions, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
این مجموعه متدها از ValueTaskها بجای Taskها استفاده می‌کند تا سربار ایجاد Taskها در حلقه‌ها کاهش یابد. همچنین در اینجا degree of parallelism به صورت پیش‌فرض به تعداد هسته‌های سی‌پی تنظیم شده‌است (Environment.ProcessorCount)؛ چون عموما توسعه دهنده‌ها نمی‌دانند که چه عددی را باید برای آن انتخاب کنند. هر چند امکان تنظیم دستی آن‌ها هم وجود دارد (یکی از مهم‌ترین مشکلات کار با WhenAll).

یک مثال: در اینجا می‌خواهیم به صورت موازی، مشخصات کاربرانی از Github را توسط HttpClient دریافت کنیم. هر بار هم فقط می‌خواهیم سه وظیفه اجرا شوند و نه بیشتر
using System.Net.Http.Headers;
using System.Net.Http.Json;
 
var userHandlers = new []  { "users/VahidN", "users/shanselman", "users/jaredpar", "users/davidfowl" };
 
using HttpClient client = new()
{
    BaseAddress = new Uri("https://api.github.com"),
};
client.DefaultRequestHeaders.UserAgent.Add(new ProductInfoHeaderValue("DotNet", "6"));
 
ParallelOptions parallelOptions = new() { MaxDegreeOfParallelism = 3 };
 
await Parallel.ForEachAsync(userHandlers, parallelOptions, async (uri, token) =>
{
    var user = await client.GetFromJsonAsync<GitHubUser>(uri, token); 
    Console.WriteLine($"Name: {user.Name}\nBio: {user.Bio}\n");
});
 
public class GitHubUser
{
    public string Name { get; set; }
    public string  Bio { get; set; }
}
در این مثال، نمونه‌ای از کارکرد متد جدید Parallel.ForEachAsync را مشاهده می‌کنید که اینبار، MaxDegreeOfParallelism آن قابل تنظیم است. یعنی با تنظیم فوق، هربار فقط سه وظیفه به صورت موازی اجرا خواهند شد. البته تنظیم آن به منهای یک، همان حالت WhenAll را سبب خواهد شد؛ یعنی محدودیتی وجود نخواهد داشت.
متد Parallel.ForEachAsync، آرایه‌ای را که باید بر روی آن کار کند، دریافت می‌کند. سپس تنظیمات اجرای موازی آن‌ها را هم مشخص می‌کنیم. در ادامه آن‌ها را در دسته‌های مشخصی، به صورت موازی بر اساس منطقی که مشخص می‌کنیم، اجرا خواهد کرد.


وضعیت امکان اجرای موازی متدهای async همزمان، تا پیش از دات نت 6

<List<T به همراه متد الحاقی ForEach است که می‌تواند یک <Action<T را بر روی المان‌های این لیست، اجرا کند و ... عموما زمانیکه به وظایف async می‌رسیم، به اشتباه مورد استفاده قرار می‌گیرد:
customers.ForEach(c => SendEmailAsync(c));
مثال فوق، با اجرای حلقه‌ی زیر تفاوتی ندارد:
foreach(var c in customers)
{
    SendEmailAsync(c); // the return task is ignored
}
یعنی یک عملیات async، بدون await فراخوانی شده‌است و تا پایان عملیات مدنظر، صبر نخواهد شد. حداقل مشکل آن این است که اگر در این بین استثنایی رخ دهد، هیچگاه متوجه آن نخواهید شد و حتی می‌تواند کل پروسه‌ی برنامه را خاتمه دهد. شاید عنوان کنید که می‌شود این مشکل را به صورت زیر حل کرد:
customers.ForEach(async c => await SendEmailAsync(c));
اما ... این روش هم تفاوتی با قبل ندارد. از این لحاظ که متد ForEach یک <Action<T را دریافت می‌کند که خروجی آن void است. یعنی در نهایت با راه حل دوم، فقط یک async void ایجاد می‌شود که باز هم قابلیت صبر کردن تا پایان عملیات را ندارد. نکته‌ی مهم اینجا است که اجرای موازی آن‌ها توسط متد Parallel.ForEach نیز دقیقا همین مشکل را دارد.
تنها راه حل پذیرفته‌ی شده‌ی چنین عمل async ای، فراخوانی آن‌ها به صورت متداول زیر و بدون استفاده از متد ForEach است:
foreach(var c in customers)
{
   await SendEmailAsync(c);
}
و یا Task.WhenAll کردن آن‌ها، با علم به این موضوع که MaxDegreeOfParallelism آن قابل کنترل نیست (حداقل به صورت استاندارد و بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی). برای مثال بجای نوشتن:
foreach(var o in orders)
{
    await ProcessOrderAsync(o);
}
می‌توان آن‌را به صورت زیر درآورد:
var tasks = orders.Select(o => ProcessOrderAsync(o)).ToList();
await Task.WhenAll(tasks);
در این حالت عملیات ProcessOrderAsync را تبدیل به لیستی از وظایف مدنظر کرده و به متد Task.WhenAll ارسال می‌کنیم تا به صورت موازی اجرا شوند. اما ... اگر 10 هزار Task وجود داشته باشند، کنترلی بر روی تعداد وظایف در حال اجرای موازی وجود نخواهد داشت و این مورد نه تنها سبب بالا رفتن کارآیی نخواهد شد، بلکه می‌تواند سرور را هم با اخلال پردازشی، به علت کمبود منابع در دسترس مواجه کند.

دات نت 6، هم کنترل MaxDegreeOfParallelism را میسر کرده‌است و هم اینکه اینبار نگارش async واقعی Parallel.ForEachAsync را ارائه داده‌است تا دیگر همانند حالت قبلی Parallel.ForEach، به async void‌ها و مشکلات مرتبط با آن‌ها نرسیم.
نظرات مطالب
EF Code First #12
به این ترتیب باید پیاده سازی بشه. یک حالت عمومی است و به کلاس و شیء خاصی گره نخورده:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace Test
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public class CompareAttribute : ValidationAttribute
    {
        public CompareAttribute(string originalProperty, string confirmProperty)
        {
            OriginalProperty = originalProperty;
            ConfirmProperty = confirmProperty;
        }
        public string ConfirmProperty { get; private set; }
        public string OriginalProperty { get; private set; }
        protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext ctx)
        {
            if (value == null)
                return new ValidationResult("لطفا فیلدها را تکمیل نمائید");
            var confirmProperty = ctx.ObjectType.GetProperty(ConfirmProperty);
            if (confirmProperty == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("لطفا فیلد {0} را تعریف نمائید", ConfirmProperty));
            var confirmValue = confirmProperty.GetValue(ctx.ObjectInstance, null) as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(confirmValue))
                return new ValidationResult(string.Format("لطفا فیلد {0} را تکمیل نمائید", ConfirmProperty));
            var originalProperty = ctx.ObjectType.GetProperty(OriginalProperty);
            if (originalProperty == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("لطفا فیلد {0} را تعریف نمائید", OriginalProperty));
            var originalValue = originalProperty.GetValue(ctx.ObjectInstance, null) as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(originalValue))
                return new ValidationResult(string.Format("لطفا فیلد {0} را تکمیل نمائید", OriginalProperty));
            return originalValue == confirmValue ? ValidationResult.Success : new ValidationResult("مقادیر وارد شده یکسان نیستند");
        }
    }
}

اشتراک‌ها
معرفی پروژه DNTFrameworkCore

پروژه DNTFrameworkCore  که قصد پشتیبانی از آن را دارم، یک زیرساخت سبک وزن و توسعه پذیر با پشتیبانی از طراحی چند مستاجری با کمترین وابستگی به کتابخانه‌های ثالث می‌باشد که با تمرکز بر کاهش زمان و افزایش کیفیت توسعه بخش منطق تجاری پروژه‌های تحت وب، توسعه داده شده است. به مرور زمان مطالب و مستندات آن نیز کامل خواهد شد. برای برخی از امکانات از جمله اعتبارسنجی خودکار، مدیریت تراکنش ها، شماره گذاری خودکار و ... آزمون واحد نیز در نظر گرفته شده است  که در آینده نزدیک با تکمیل آزمون واحد بخش‌های دیگر، انتشار آنها نیز انجام خواهد شد.  

برای نصب و استفاده از بسته‌های نیوگت آن، دستورات زیر را اجرا کنید:

PM>Install-Package DNTFrameworkCore
PM>Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework
PM>Install-Package DNTFrameworkCore.Web
PM>Install-Package DNTFrameworkCore.Web.EntityFramework

به منظور بررسی دقیق‌تر امکانات آن می‌توانید پروژه TestAPI موجود در مخزن گیت هاب را بررسی کنید.

نمونه API پیاده سازی شده:

[Route("api/[controller]")]
public class
    TasksController : CrudController<ITaskService, int, TaskReadModel, TaskModel, TaskFilteredPagedQueryModel>
{
    public TasksController(ITaskService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Tasks_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Tasks_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Tasks_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Tasks_Delete;
}
معرفی پروژه DNTFrameworkCore
مطالب
تهیه گزارش در Blazor Wasm با استیمول ریپورت
 جهت تولید گزارش در Blazor Wasm، ابتدا آخرین نسخه‌ی استیمول سافت را از نیوگت دریافت کرده:
 Install-Package Stimulsoft.Reports.Blazor -Version 2021.2.4
سپس گزارشی را که با DataSource از نوع Business Objects ساخته‌ایم، در مسیر wwwroot/Reports قرار می‌دهیم. انتخاب نوع دیتاسورس اختیاری است و می‌توانیم از سایر دیتاسورس‌ها نیز استفاده کنیم.

جهت دسترسی به فایل گزارش، نیاز است فایل ریپورت، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها شود. به همین دلیل در Web Api یک متد را ساخته و در این متد، فایل گزارش را به آرایه تبدیل می‌کنیم:
[HttpGet]
[Route("GetReportFile/{fileName}")]
public async Task<IActionResult> GetReportFile(string fileName)
{
   var rootPath = _webHostEnverioment.WebRootFileProvider.GetDirectoryContents("/")
                     .FirstOrDefault(x => x.Name == "Reports")?.PhysicalPath;
   var path = Path.Combine(rootPath!, fileName);
   var bytes = await System.IO.File.ReadAllBytesAsync(path);
   return Ok(bytes);
}
و سپس در فایل Razor بوسیله HttpClient گزارش را نمایش می‌دهیم:
@page "/"
@using Stimulsoft.Base
@using Stimulsoft.Report
@using Stimulsoft.Report.Blazor
@inject HttpClient Http
<StiBlazorViewer Report="@report" />

@code
{
    private StiReport report;
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        //Create empty report object
        report = new StiReport();
        //Load report template
        // var reportBytes = await Http.GetByteArrayAsync("Reports/Report.mrt");
        report.RegBusinessObject("MyList", GetBusinessObject());
        var uri = $"/api/Report/GetReportFile/Report.mrt";
        var reportFile=await Http.GetFromJsonAsync<byte[]>(uri);
      //  var reportFile = await Http.GetByteArrayAsync("Report.mrt");
        report.Load(reportFile);
        await report.Dictionary.SynchronizeAsync();

    }

    public class BusinessEntity
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Alias { get; set; }
        public BusinessEntity(string name, string alias)
        {
            Name = name;
            Alias = alias;
        }
    }

    private System.Collections.ArrayList GetBusinessObject()
    {
        var list = new System.Collections.ArrayList();
        list.Add(new BusinessEntity("ali", "alias1"));
        list.Add(new BusinessEntity("reza", "alias2"));
        return list;
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmReport.zip   
بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC
یک نکته تکمیلی
اگر به هر دلیلی یک کلاس پایه کنترلر را ایجاد کردید که در آن ExecuteCore تحریف شده است، این متد چه با تزریق وابستگی‌ها و چه بدون آن فراخوانی نخواهد شد. (روش صحیح مدیریت این مسایل در ASP.NET MVC استفاده از فیلترها است و نه ارث بری؛ چون در طراحی ASP.NET MVC مباحث AOP به صورت خودکار توسط فیلترها پیاده سازی می‌شوند)
    public class MyBaseController : Controller
    {
        /// <summary>
        /// from http://forums.asp.net/t/1776480.aspx/1?ExecuteCore+in+base+class+not+fired+in+MVC+4+beta
        /// </summary>
        protected override bool DisableAsyncSupport
        { 
            get { return true; } 
        }

        protected override void ExecuteCore()
        {
            base.ExecuteCore();
        }
    }
برای حل این مشکل باید DisableAsyncSupport را اضافه کنید تا ExecuteCore تحریف شده، اجرا گردد (جزو تغییرات MVC4 است).
مطالب
پیاده سازی یک تامین کننده MySQL برای ASP.NET Identity
در این مقاله جایگزینی پیاده سازی پیش فرض ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. در ادامه خواهید خواند:

  • جزئیات نحوه پیاده سازی یک Storage Provider برای ASP.NET Identity
  • تشریح اینترفیس هایی که باید پیاده سازی شوند، و نحوه استفاده از آنها در ASP.NET Identity
  • ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure
  • نحوه استفاده از یک ابزار کلاینت (MySQL Workbench) برای مدیریت دیتابیس مذکور
  • نحوه جایگزینی پیاده سازی سفارشی با نسخه پیش فرض در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC
در انتهای این مقاله یک اپلیکیشن ASP.NET MVC خواهیم داشت که از ASP.NET Identity و تامین کننده سفارشی جدید استفاده می‌کند. دیتابیس اپلیکیشن MySQL خواهد بود و روی Windows Azure میزبانی می‌شود. سورس کد کامل این مثال را هم می‌توانید از این لینک دریافت کنید.


پیاده سازی یک Storage Provider سفارشی برای ASP.NET Identity

ASP.NET Identity سیستم توسعه پذیری است که می‌توانید بخش‌های مختلف آن را جایگزین کنید.در این سیستم بناهای سطح بالایی مانند Managers و Stores وجود دارند.
Managers کلاس‌های سطح بالایی هستند که توسعه دهندگان از آنها برای اجرای عملیات مختلف روی ASP.NET Identity استفاده می‌کنند. مدیریت کننده‌های موجود عبارتند از UserManager و RoleManager. کلاس UserManager برای اجرای عملیات مختلف روی کاربران استفاده می‌شود، مثلا ایجاد کاربر جدید یا حذف آنها. کلاس RoleManager هم برای اجرای عملیات مختلف روی نقش‌ها استفاده می‌شود.

Stores کلاس‌های سطح پایین‌تری هستند که جزئیات پیاده سازی را در بر می‌گیرند، مثلا اینکه موجودیت‌های کاربران و نقش‌ها چگونه باید ذخیره و بازیابی شوند. این کلاس‌ها با مکانیزم ذخیره و بازیابی تلفیق شده اند. مثلا Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework کلاسی با نام UserStore دارد که برای ذخیره و بازیابی User‌ها و داده‌های مربوطه توسط EntityFramework استفاده می‌شود.

Managers از Stores تفکیک شده اند و هیچ وابستگی ای به یکدیگر ندارند. این تفکیک بدین منظور انجام شده که بتوانید مکانیزم ذخیره و بازیابی را جایگزین کنید، بدون اینکه اپلیکیشن شما از کار بیافتد یا نیاز به توسعه بیشتر داشته باشد. کلاس‌های Manager می‌توانند با هر Store ای ارتباط برقرار کنند. از آنجا که شما از API‌های سطح بالای UserManager برای انجام عملیات CRUD روی کاربران استفاده می‌کنید، اگر UserStore را با پیاده سازی دیگری جایگزین کنید، مثلا AzureTable Storage یا MySql، نیازی به بازنویسی اپلیکیشن نیست.

در مثال جاری پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را با یک  تامین کننده MySQL جایگزین می‌کنیم.

پیاده سازی کلاس‌های Storage
برای پیاده سازی تامین کننده‌های سفارشی، باید کلاس هایی را پیاده سازی کنید که همتای آنها در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند:
  • <UserStore<TUser
  • IdentityUser
  • <RoleStore<TRole
  • IdentityRole
پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید.
Users

Roles

در مخزن پیش فرض ASP.NET Identity EntityFramework کلاس‌های بیشتری برای موجودیت‌ها مشاهده می‌کنید.

  • IdentityUserClaim
  • IdentityUserLogin
  • IdentityUserRole
همانطور که از نام این کلاس‌ها مشخص است، اختیارات، نقش‌ها و اطلاعات ورود کاربران توسط این کلاس‌ها معرفی می‌شوند. در مثال جاری این کلاس‌ها را پیاده سازی نخواهیم کرد، چرا که بارگذاری اینگونه رکوردها از دیتابیس به حافظه برای انجام عملیات پایه (مانند افزودن و حذف اختیارات کاربران) سنگین است. در عوض کلاس‌های backend store اینگونه عملیات را بصورت مستقیم روی دیتابیس اجرا خواهند کرد. بعنوان نمونه متد ()UserStore.GetClaimsAsync را در نظر بگیرید. این متد به نوبه خود متد (userClaimTable.FindByUserId(user.Id را فراخوانی می‌کند که یک کوئری روی جدول مربوطه اجرا می‌کند و لیستی از اختیارات کاربر را بر می‌گرداند.
public Task<IList<Claim>> GetClaimsAsync(IdentityUser user)
{
    ClaimsIdentity identity = userClaimsTable.FindByUserId(user.Id);
    return Task.FromResult<IList<Claim>>(identity.Claims.ToList());
}
برای پیاده سازی یک تامین کننده سفارشی MySQL مراحل زیر را دنبال کنید.
1. کلاس کاربر را ایجاد کنید، که اینترفیس IUser را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityUser : IUser
{
    public IdentityUser(){...}

    public IdentityUser(string userName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string UserName { get; set; }

    public string PasswordHash { get; set; }

    public string SecurityStamp { get; set; }
}
2. کلاس User Store را ایجاد کنید، که اینترفیس‌های IUserStore, IUserClaimStore, IUserLoginStore, IUserRoleStore و IUserPasswordStore را پیاده سازی می‌کند. توجه کنید که تنها اینترفیس IUserStore را باید پیاده سازی کنید، مگر آنکه بخواهید از امکاناتی که دیگر اینترفیس‌ها ارائه می‌کنند هم استفاده کنید.
public class UserStore : IUserStore<IdentityUser>,
                         IUserClaimStore<IdentityUser>,
                         IUserLoginStore<IdentityUser>,
                         IUserRoleStore<IdentityUser>,
                         IUserPasswordStore<IdentityUser>
{
    public UserStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityUser user){...}

    public Task<IdentityUser> FindByIdAsync(string userId){...}   
...
}
3. کلاس Role را ایجاد کنید که اینترفیس IRole را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityRole : IRole
{
    public IdentityRole(){...}

    public IdentityRole(string roleName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
4. کلاس Role Store را ایجاد کنید که اینترفیس IRoleStore را پیاده سازی می‌کند. توجه داشته باشید که پیاده سازی این مخزن اختیاری است و در صورتی لازم است که بخواهید از نقش‌ها در سیستم خود استفاده کنید.
public class RoleStore : IRoleStore<IdentityRole>                        
{
    public RoleStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityRole role){...}

    public Task<IdentityRole> FindByIdAsync(string roleId){...}   
....
}
کلاس‌های بیشتری هم وجود دارند که مختص پیاده سازی مثال جاری هستند.
  • MySQLDatabase: این کلاس اتصال دیتابیس MySql و کوئری‌ها را کپسوله می‌کند. کلاس‌های UserStore و RoleStore توسط نمونه ای از این کلاس وهله سازی می‌شوند.
  • RoleTable: این کلاس جدول Roles و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserClaimsTable: این کلاس جدول UserClaims و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserLoginsTable: این کلاس جدول UserLogins و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserRolesTable: این کلاس جدول UserRoles و عملیات CRUD مربوطه به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserTable: این کلاس جدول Users و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.

ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure

1. به پورتال مدیریتی Windows Azure وارد شوید.
2. در پایین صفحه روی NEW+ کلیک کنید و گزینه STORE را انتخاب نمایید.

در ویزارد Choose Add-on به سمت پایین اسکرول کنید و گزینه ClearDB MySQL Database را انتخاب کنید. سپس به مرحله بعد بروید.

4. راهکار Free بصورت پیش فرض انتخاب شده، همین گزینه را انتخاب کنید و نام دیتابیس را به IdentityMySQLDatabase تغییر دهید. نزدیک‌ترین ناحیه (region) به خود را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.

5. روی علامت checkmark کلیک کنید تا دیتابیس شما ایجاد شود. پس از آنکه دیتابیس شما ساخته شد می‌توانید از قسمت ADD-ONS آن را مدیریت کنید.

6. همانطور که در تصویر بالا می‌بینید، می‌توانید اطلاعات اتصال دیتابیس (connection info) را از پایین صفحه دریافت کنید.

7. اطلاعات اتصال را با کلیک کردن روی دکمه مجاور کپی کنید تا بعدا در اپلیکیشن MVC خود از آن استفاده کنیم.


ایجاد جداول ASP.NET Identity در یک دیتابیس MySQL

ابتدا ابزار MySQL Workbench را نصب کنید.
1. ابزار مذکور را از اینجا دانلود کنید.
2. هنگام نصب، گزینه Setup Type: Custom را انتخاب کنید.
3. در قسمت انتخاب قابلیت ها، گزینه‌های Applications و MySQLWorkbench را انتخاب کنید و مراحل نصب را به اتمام برسانید.
4. اپلیکیشن را اجرا کرده و روی MySQLConnection کلیک کنید تا رشته اتصال جدیدی تعریف کنید. رشته اتصالی که در مراحل قبل از Azure MySQL Database کپی کردید را اینجا استفاده کنید. بعنوان مثال:
 Connection Name: AzureDB; Host Name: us-cdbr-azure-west-b.cleardb.com; Username: <username>; Password: <password>; Default Schema: IdentityMySQLDatabase 
5. پس از برقراری ارتباط با دیتابیس، یک برگ Query جدید باز کنید. فرامین زیر را برای ایجاد جداول مورد نیاز کپی کنید.
CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`users` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `UserName` VARCHAR(45) NULL,
  `PasswordHash` VARCHAR(100) NULL,
  `SecurityStamp` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `Name` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userclaims` (
  `Id` INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
  `UserId` VARCHAR(45) NULL,
  `ClaimType` VARCHAR(100) NULL,
  `ClaimValue` VARCHAR(100) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userlogins` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `ProviderKey` VARCHAR(100) NULL,
  `LoginProvider` VARCHAR(100) NULL,
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userroles` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `RoleId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  PRIMARY KEY (`UserId`, `RoleId`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) 
on delete cascade
on update cascade,
  FOREIGN KEY (`RoleId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (`Id`)
on delete cascade
on update cascade);
6. حالا تمام جداول لازم برای ASP.NET Identity را در اختیار دارید، دیتابیس ما MySQL است و روی Windows Azure میزبانی شده.


ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC و پیکربندی آن برای استفاده از MySQL Provider

2. در گوشه سمت راست پایین صفحه روی دکمه Download Zip کلیک کنید تا کل پروژه را دریافت کنید.
3. محتوای فایل دریافتی را در یک پوشه محلی استخراج کنید.
4. پروژه AspNet.Identity.MySQL را باز کرده و آن را کامپایل (build) کنید.
5. روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add, New Project را انتخاب نمایید. پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را به IdentityMySQLDemo تغییر دهید.

6. در پنجره New ASP.NET Project قالب MVC را انتخاب کنید و تنظیمات پیش فرض را بپذیرید.

7. در پنجره Solution Explorer روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده عبارت "Identity.EntityFramework" را وارد کنید. در لیست نتایج این پکیج را انتخاب کرده و آن را حذف (Uninstall) کنید. پیغامی مبنی بر حذف وابستگی‌ها باید دریافت کنید که مربوط به پکیج EntityFramework است، گزینه Yes را انتخاب کنید. از آنجا که کاری با پیاده سازی فرض نخواهیم داشت، این پکیج‌ها را حذف می‌کنیم.

8. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Add, Reference, Solution, Projects را انتخاب کنید. در دیالوگ باز شده پروژه AspNet.Identity.MySQL را انتخاب کرده و OK کنید.

9. در پروژه IdentityMySQLDemo پوشه Models را پیدا کرده و کلاس IdentityModels.cs را حذف کنید.

10. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات ";using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را با ";using AspNet.Identity.MySQL" جایگزین کنید.

11. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات به کلاس "ApplicationUser" را با "IdentityUser" جایگزین کنید.

12. کنترلر Account را باز کنید و متد سازنده آنرا مطابق لیست زیر تغییر دهید.

public AccountController() : this(new UserManager<IdentityUser>(new UserStore(new MySQLDatabase())))
{

}

13. فایل web.config را باز کنید و رشته اتصال DefaultConnection را مطابق لیست زیر تغییر دهید.

<add name="DefaultConnection" connectionString="Database=IdentityMySQLDatabase;Data Source=<DataSource>;User Id=<UserID>;Password=<Password>" providerName="MySql.Data.MySqlClient" />

مقادیر <DataSource>, <UserId> و <Password> را با اطلاعات دیتابیس خود جایگزین کنید.


اجرای اپلیکیشن و اتصال به دیتابیس MySQL

1. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Set as Startup Project را انتخاب کنید.
2. اپلیکیشن را با Ctrl + F5 کامپایل و اجرا کنید.
3. در بالای صفحه روی Register کلیک کنید.
4. حساب کاربری جدیدی بسازید.

5. در این مرحله کاربر جدید باید ایجاد شده و وارد سایت شود.

6. به ابزار MySQL Workbench بروید و محتوای جداول IdentityMySQLDatabase را بررسی کنید. جدول users را باز کنید و اطلاعات کاربر جدید را بررسی نمایید.

برای ساده نگاه داشتن این مقاله از بررسی تمام کدهای لازم خودداری شده، اما اگر مراحل را دنبال کنید و سورس کد نمونه را دریافت و بررسی کنید خواهید دید که پیاده سازی تامین کنندگان سفارشی برای ASP.NET Identity کار نسبتا ساده ای است.

نظرات مطالب
تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی در EF Core
با تشکر از شما؛ قابلیت RowIntegrity به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.

public interface IHasRowIntegrity
{
    string Hash { get; set; }
}
internal sealed class RowIntegrityHook : PostActionHook<IHasRowIntegrity>
{
    public override string Name => HookNames.RowIntegrity;
    public override int Order => int.MaxValue;
    public override EntityState HookState => EntityState.Unchanged;

    protected override void Hook(IHasRowIntegrity entity, HookEntityMetadata metadata, IUnitOfWork uow)
    {
        metadata.Entry.Property(EFCore.Hash).CurrentValue = uow.EntityHash(entity);
    }
}
//DbContextCore : IUnitOfWork

public string EntityHash<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
{
    var row = Entry(entity).ToDictionary(p => p.Metadata.Name != EFCore.Hash &&
                                              !p.Metadata.ValueGenerated.HasFlag(ValueGenerated.OnUpdate) &&
                                              !p.Metadata.IsShadowProperty());
    return EntityHash<TEntity>(row);
}

protected virtual string EntityHash<TEntity>(Dictionary<string, object> row) where TEntity : class
{
    var json = JsonConvert.SerializeObject(row, Formatting.Indented);
    using (var hashAlgorithm = SHA256.Create())
    {
        var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(json);
        var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
        return Convert.ToBase64String(byteHash);
    }
}

با توجه به محدودیت‌هایی (منفصل بودن اشیاء از کانتکست) که در استفاده از TrackGraph در زیرساخت وجود داشت، در اینجا از خواص سایه‌ای چشم پوشی شده است.
روش فعال‌سازی آن نیز در نسخه‌های جدید به شکل زیر می‌باشد:
services.AddEFCore<ProjectDbContext>()
    .WithTrackingHook<long>()
    .WithDeletedEntityHook()
    .WithRowLevelSecurityHook<long>()
    .WithRowIntegrityHook()
    .WithNumberingHook(options =>
    {
        options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
        {
            Prefix = "Task",
            FieldNames = new[] {nameof(Task.BranchId)}
        };
    });