نظرات اشتراک‌ها
زبان برنامه نویسی Erlang
NodeJS یک فریم ورک سمت سرور بر پایه زبان جاوا اسکرپیت می‌باشد. قبلا جاوا اسکریپت فقط توسط مفسرهای مرورگرهای وب تفسیر می‌شد (یعنی فقط می‌تونستیم باهاش کدهای سمت کاربر بنویسیم)، اما حالا با NodeJs می‌تونید کدنویسی سمت سرور کنید. از طرفی چون با جاوا اسکریپت کدنویسی می‌کنید قابلیت استقلال از پلتفرم رو براتون به ارمغان میاره. ارتباط بین سرور و کلاینت موقعی که از NodeJs در طرف سرور استفاده می‌کنید دو طرفه هست، بدین معنی که علاوه بر اینکه کلاینت می‌تونه به سرور درخواست بده بعد سرور به درخواست اون پاسخ بده، سرور هم می‌تونه بدون داده شدن یک درخواست توسط کلاینت داده ای رو به طرف کلاینت ارسال کنه.

زبان Erlang در سال 1986 توسط شرکت Ericson سوئد به منظور استفاده در سرور‌های switching تلفن ساخته شد. این زبان توسط تیمی به سرپرستی  Joe Armstrong معرفی شد تا بتواند از برنامه‌های توزیع‌شده، مقاوم در برابر خطا، بلادرنگ و بی‌وقفه پشتیبانی کند. بعدها این زبان به شکل متن‌باز در اختیار عموم قرار گرفت. یکی از روش‌های برنامه نویسی که توسط این برنامه میشه ازش استفاده کرد، روش تابعی (Functional Programming) هست. این روش قبلا وجود داشت و مدتی هم از مد افتاد، ولی با اومدن پردازنده‌های چند هسته ای استفاده از زبان‌های برنامه نویسی که میشه با اونها تابعی نوشت از سر گرفته شد و حتی مایکروسافت در سال 2010 زبان برنامه نویسی #F رو معرفی کرد. یکی از قابلیتهای زبانهای تابعی سرعت اجرا شدن کدهای اونها هست که اونها رو از زبانهای امری مثل #C و Java جدا می‌کنه.

Scala هم یک زبان برنامه نویسی همه منظوره هست که ویژگی هایی رو از زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا داره و همچنین توسط اون میشه برنامه نویسی تابعی انجام داد. از اون به عنوان جانشینی برای جاوا یاد می‌کنند چون قابلتهای اضافه بر جاوا رو داره.
نظرات مطالب
امکان استفاده‌ی از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core در Blazor SSR برای رمزگشایی خودکار پارامترهای دریافتی

در یک پروژه دات نت 8 با بک اند api و فرانت blazor wasm با توجه به نیاز مندیهای زیر چه راه حلی پیشنهاد میشه؟

1- تبدیل id از نوع int درهمه مدلهای برگشتی به یک مقدار غیر قابل حدس توسط کاربر

2- دریافت مدل یا کوئری استرینگ شامل Id و تبدیل آن به مقدار اصلی

فرض براین است که قصد استفاده از Guid به عنوان کلید اصلی جداول را بخاطر مشکلاتی نظیر حجم جدوال و ایندکس گذاری و... رو نداریم.

نظرات مطالب
کار با Kendo UI DataSource
باسلام و خسته نباشید

زمانی که میخوام داخل web api اطلاعات رو از داخل دیتابیس ارسال کنم بدون مشکل تمامی اطلاعات رو میاره مثلا به این شکل
DatabaseContext db = new DatabaseContext();
        [HttpGet]
        public IEnumerable<News> Get()
        {
            db.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;

            var lst = db.Newses.ToList();
            return lst;

        }

اما چطور باید جدول رابطه ای رو بفرستم و اون طرف در ویوو دریافت کنم مثلا زمانی که اینطور می‌فرستم خطا میگیره
DatabaseContext db = new DatabaseContext();
        [HttpGet]
        public IEnumerable<News> Get()
        {
            db.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;

            var lst = db.Newses.Include("Types").ToList();
            return lst;

        }

ممنون میشم راهنمایی کنید.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دوم - ایجاد ساختار اولیه‌ی مثال این سری
در این قسمت قصد داریم ساختار مقدماتی مثال این سری را که لیستی از تصاویر آپلود شده‌ی توسط کاربران مختلف را نمایش می‌دهد، بدون افزودن مباحث امنیتی و سطوح دسترسی کاربران وارد شده‌ی به سیستم، تشکیل دهیم. در قسمت‌های بعدی، به تدریج آن‌را با قابلیت‌های مختلف IdentityServer 4x یکپارچه خواهیم کرد. در اینجا فرض بر این است که حداقل SDK نگارش 2.1.401 را پیشتر نصب کرده‌اید.


بررسی ساختار WebAPI مقدماتی مثال این سری


این پروژه‌ی مقدماتی که هنوز قسمت‌های اعتبارسنجی به آن اضافه نشده‌اند، از دو قسمت WebApi و MvcClient تشکیل می‌شود.
کار قسمت WebApi، ارائه‌ی یک Restful-API برای کار با گالری تصاویر است. برای اجرای آن وارد پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp شده و ابتدا فایل restore.bat و سپس dotnet_run.bat را اجرا کنید.
در این حالت برنامه بر روی پورت 7001 در دسترس خواهد بود:


این پورت نیز در فایل Properties\launchSettings.json تنظیم شده‌است تا با پورت کلاینت MVC تهیه شده، تداخل نکند.
کار این سرویس، ارائه‌ی ImagesController است که توسط آن می‌توان لیستی از تصاویر موجود، اطلاعات یک تصویر و همچنین کار ثبت، ویرایش و حذف تصاویر را انجام داد.
در این Solution، رکوردهای تصاویری که در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شوند، یک چنین ساختاری را دارند:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace ImageGallery.WebApi.DomainClasses
{
    public class Image
    {
        [Key]
        public Guid Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string Title { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(200)]
        public string FileName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(50)]
        public string OwnerId { get; set; }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا OwnerId نیز در نظر گرفته شده‌است تا بتوان پس از اعمال مباحث اعتبارسنجی، تصاویر را از کاربری خاص دریافت و همچنین صرفا تصاویر متعلق به او را به آن کاربر خاص نمایش داد.
در این قسمت توسط کلاس ImageConfiguration کار مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی به کمک متد HasData مربوط به EF Core 2.1 صورت گرفته‌است و به این ترتیب می‌توان برنامه را برای نمایش مقدماتی جاری، بدون داشتن سیستم اعتبارسنجی و مفاهیم کاربران، نمایش داد.
این قسمت از Solution، به نحو زیر تشکیل شده‌است:
- ImageGallery.WebApi.DataLayer
در اینجا کار تشکیل DbContext برنامه و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی و تنظیمات Migrations قرار گرفته‌اند.
- ImageGallery.WebApi.DomainClasses
در این پروژه کلاس‌های موجودیت‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی قرار می‌گیرند.
- ImageGallery.WebApi.Mappings
این پروژه کار تهیه نگاشت‌های AutoMapper برنامه را انجام می‌دهد؛ نگاشت‌هایی بین Models و DomainClasses که در ImagesController از آن‌ها استفاده می‌شود.
- ImageGallery.WebApi.Models
در این پروژه همان DTO's پروژه قرار گرفته‌اند. جهت رعایت مسایل امنیتی نباید کلاس موجودیت Image فوق را مستقیما در معرض دید API عمومی قرار داد. به همین جهت تعدادی Model در اینجا تعریف شده‌اند که هم برای ثبت، ویرایش و حذف اطلاعات بکار می‌روند و هم جهت گزارشگیری از رکوردهای موجود جدول تصاویر.
- ImageGallery.WebApi.Services
در این پروژه کار با DbContext انجام شده و توسط آن اطلاعات تصاویر به بانک اطلاعاتی اضافه شده و یا واکشی می‌شوند.
- ImageGallery.WebApi.WebApp
این پروژه، همان پروژه‌ی اصلی است که سایر قسمت‌های یاد شده را در کنار هم قرار داده و به صورت یک Restful-API ارائه می‌دهد.



بررسی ساختار MvcClient مقدماتی مثال این سری

پس از اجرای WebAPI و آماده بودن آن جهت استفاده، اکنون یک کلاینت ASP.NET Core MVC را جهت کار با امکانات ImagesController آن، تدارک دیده‌ایم.
برای اجرای آن وارد پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp شده و ابتدا فایل restore.bat و سپس dotnet_run.bat را اجرا کنید.
در این حالت برنامه بر روی پورت 5001 در دسترس خواهد بود:


این پورت نیز در فایل Properties\launchSettings.json تنظیم شده‌است.


در اینجا نمایی از اجرای این برنامه را مشاهده می‌کنید که لیستی از تصاویر را توسط GalleryController، از سرویس ImagesController مربوط به WebAPI، دریافت کرده و سپس نمایش می‌دهد. در این لیست تصاویر تمام کاربران با هم نمایش داده شده‌اند و هنوز امکان فیلتر کردن آن‌ها بر اساس کاربران وارد شده‌ی به سیستم را نداریم که در قسمت‌های بعدی آن‌ها را تکمیل خواهیم کرد.

این قسمت از Solution به نحو زیر تشکیل شده‌است:
- ImageGallery.MvcClient.Services
در اینجا یک Typed HTTP Client مخصوص NET Core 2.1. را تهیه کرده‌ایم. این سرویس جهت دسترسی به آدرس https://localhost:7001 که WebAPI برنامه در آن قرار دارد، تشکیل شده‌است. روش ثبت مخصوص آن‌را نیز در فایل آغازین پروژه‌ی MvcClient.WebApp توسط متد services.AddHttpClient ملاحظه می‌کنید.
- ImageGallery.MvcClient.ViewModels
مدل‌های متناظر با ساختار Viewهای Razor برنامه‌ی وب، در اینجا قرار می‌گیرند.
- ImageGallery.MvcClient.WebApp
این پروژه، همان پروژه‌ی اصلی است که سایر قسمت‌های یاد شده را در کنار هم قرار داده و به صورت یک برنامه‌ی MVC قابل مرور در مرورگر، ارائه می‌دهد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن ابتدا باید پروژه‌ی WebApi.WebApp را اجرا کنید و سپس پروژه‌ی MvcClient.WebApp.
نظرات مطالب
مدیریت سفارشی سطوح دسترسی کاربران در MVC
نقش‌های کاربران در کش نگهداری نمیشه . اونها در کوکی‌ها ذخیره میشن برای بهینه کردن و کم کردن فشار از روی سیستم در ازای دسترسی هر با به پایگاه داده .  با مشخص کردن cacherolesincookie مربوط به rolemanager در web.config....
 

و اینکه یک سیستم مجوزهای 5000 کاربر یا حتی 5 میلیون کاربر رو در کش ذخیره کنه برای من هم نه حتی ناملموس بلکه یک اشتباه محض هست چون بعد از یک مدت با برخورد مدیران it سرور و suspend شدن مواجه میشیم ... کار CacheManager که ازش حرف زدم ذخیره کردن مجوز‌های اکشن هاست در حافظه که با هر بار Request برای اکشن دیگه نریم و مجوزهای اون رو از پایگاه داده بخونیم . شما بر فرض 100 اکشن مدیریتی دارید که هر کدوم هم 10 مجوز براشون مشخص شده در کل حساب بشه چیز زیادی نمیشه ولی در عوض سرعت  بالا رو در قبال نرفتن به پایگاه داده براتون به ارمغان میاره.

اینکه بیان کردید به ازای هر درخواست پایگاه داده مورد اشاره قرار بگیره  خیلی رو کارایی سیستم تاثیر منفی میزاره . به استناد گفته‌ی خودتون 5000 کاربر داریم که بر فرض در ثانیه در بدبینانه‌ترین حالت ممکن 100 درخواست ارسال میکنند . یعنی ما باید در هر ثانیه برای استخراج سطوح هر اکشن 100 بار به بانک اطلاعاتی مراجعه کنیم ؟ حال فرض کنید این درخواست‌ها در ثانیه 5000 تا و کاربران ما 5 میلیون تا باشن ... به نظرم این سیستم قبل از پیاده سازی شکستش قطعیه ...
اشتراک‌ها
Bulk delete و Bulk update در Entity framework
در Entity framework به کمک امکانات LINQ، نمی‌توان چندین رکورد را با هم (یکجا) حذف کرد یا به روز رسانی نمود. برای مثال دستوراتی مانند Delete from tbl1 where id>3 و یا update tbl1 set f1=2 where id>3 معادلی در LINQ to EF ندارند. برای انجام اینگونه امور یا باید رویه ذخیره شده نوشت و سپس آن‌را در EF فراخوانی کرد؛ یا دستورات SQL خام را مستقیما بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرد و یا باید حلقه‌ای را تشکیل داد و موارد موجود را یک به یک ویرایش یا حذف نمود. مورد آخر خصوصا از لحاظ کارآیی به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.
البته اکثر ORMهای موجود از Bulk operations پشتیبانی نمی‌کنند و این مورد منحصر به EF نیست. علت آن هم به مشکل بودن هماهنگ سازی Context و بانک اطلاعاتی، پس از Bulk operations بر می‌گردد. برای مثال در یک کوئری حذف پیچیده، هماهنگ سازی سطح اول کش یا Tracking API با رکوردهای باقی مانده در بانک اطلاعاتی کار ساده‌ای نیست و اگر اینکار به نحو صحیحی صورت نگیرد، کاربران در حین ذخیره سازی اطلاعات ممکن است با خطاهای همزمانی متوقف شوند (چون هنوز رکوردهای حذف شده در سطح اول کش یا Context وجود دارند، ORM تصور می‌کند کاربر دیگری اطلاعات را حذف کرده است و یک استثنای همزمانی را صادر خواهد کرد).


معرفی Entity Framework Extended Library

کتابخانه «Entity Framework Extended Library» تعدادی متد الحاقی را به EF جهت اعمال Bulk delete و Bulk update سازگار با کوئری‌های تهیه شده به وسیله امکانات LINQ to EF، اضافه می‌کند. البته این کتابخانه امکانات دیگری مانند Future Queries (یکی کردن چند کوئری متفاوت LINQ جهت اجرا در یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی)، Query Result Cache (سطح دوم کش) را نیز به همراه دارد.
Bulk delete و Bulk update در Entity framework
نظرات مطالب
روش‌هایی برای بهبود قابلیت دیباگ بسته‌های NuGet
- کتابخانه‌ای که ذکر کردید، از روش symbol server نیوگت استفاده می‌کند (که در بحث جاری مطرح شده) و نه قرار دادن فایل‌های pdb در بسته‌ی نیوگت. به همین جهت ارتباطی به issue ای که ارسال کردید و در مورد pdbهای embedded هست، ندارد و فایل‌های pdb دریافتی از symbol server، در پوشه‌ی bin کپی نمی‌شوند و در صورت دریافت، سراسری هستند (ذخیره در کش عمومی سیستم و بارگذاری مجدد از همان کش).
- هدف از source link این هست که بتوان قطعه کد کتابخانه‌ی ثالثی را در حین دیباگ مشاهده کرد. هدف از pdb دریافتی از nuget هم این است که اگر در حین کار با کتابخانه‌ای به استثنائی رسیدید، اطلاعات دیباگ بیشتری مانند شماره سطر کدهای مرتبط با آن کتابخانه را نمایش دهد و هر دو مورد هم بدون هیچ تنظیم اضافه‌تری در فایل csproj، با VSCode کار می‌کنند.

یک مثال با VSCode:
فایل launch.json پروژه به این صورت تغییر کرد (بر اساس توضیحات انتهای مطلب):
{
    // Use IntelliSense to find out which attributes exist for C# debugging
    // Use hover for the description of the existing attributes
    // For further information visit https://github.com/OmniSharp/omnisharp-vscode/blob/master/debugger-launchjson.md
    "version": "0.2.0",
    "configurations": [
        {
            "name": ".NET Core Launch (console)",
            "type": "coreclr",
            "request": "launch",
            "preLaunchTask": "build",
            // If you have changed target frameworks, make sure to update the program path.
            "program": "${workspaceFolder}/bin/Debug/netcoreapp3.1/EFCoreDbFunctionsSample.dll",
            "args": [],
            "cwd": "${workspaceFolder}",
            // For more information about the 'console' field, see https://aka.ms/VSCode-CS-LaunchJson-Console
            "console": "internalConsole",
            "stopAtEntry": false,
            "justMyCode": false,
            "symbolOptions": {
                "searchMicrosoftSymbolServer": true
            },
            "suppressJITOptimizations": true,
            "env": {
                "COMPlus_ZapDisable": "1"
            }
        },
        {
            "name": ".NET Core Attach",
            "type": "coreclr",
            "request": "attach",
            "processId": "${command:pickProcess}"
        }
    ]
}
در این زمان با فشردن دکمه‌ی F5 در VSCode، کار دریافت symbols از symbols server شروع می‌شود (و کمی طول می‌کشد و در لاگ پروژه، مراحل آن کاملا مشخص هست). در این حالت فایل‌های pdb را هم داخل پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp3.1 کپی نمی‌کند و در کش سراسری nuget در سیستم قرار می‌دهد تا به ازای هر پروژه، این اطلاعات تکراری حجیم (به ازای هر dll مرتبط با پروژه، یک فایل pdb حجیم از symbol server دریافت خواهد شد)، دریافت نشوند:
Loaded 'C:\Program Files\dotnet\shared\Microsoft.NETCore.App\3.1.8\System.Private.CoreLib.dll'. Symbols loaded.
Loaded 'D:\Prog\1399\EFCoreDbFunctionsSample\bin\Debug\netcoreapp3.1\EFCoreDbFunctionsSample.dll'. Symbols loaded.
.
.
.
Loaded 'D:\Prog\1399\EFCoreDbFunctionsSample\bin\Debug\netcoreapp3.1\EFCoreSecondLevelCacheInterceptor.dll'. Symbols loaded.
.
.
.
همانطور که مشاهده می‌کنید، Symbols مربوط به کتابخانه‌ی ثالث استفاده شده هم بارگذاری شده‌اند.

در مورد سورس لینک:
قرار دادن یک break-point روی یک سطر:


و سپس زمانیکه در حالت دیباگ (همان فشردن دکمه‌ی F5 در VSCode)، به این سطر رسیدیم، فشردن دکمه‌ی F11، تا سورس متناظر بارگذاری شود:

مطالب
ایجاد Attribute برای کامپوننت های Angular2
شما در انگیولار میتوانید با استفاده از روش‌های databinding برای یک تگ، خواصی را مقداردهی کنید. کد زیر یک نمونه از این خواص هاست:
<img [src]="...." />
و از طریق دایرکتیوهای موجود در انگیولار هم به شکل زیر عمل می‌کنید:
<img [ngClass]='..' />
تمامی این حالات از قبل در انگیولار تعریف شده و شما میتوانید از آن‌ها استفاده کنید. ولی اگر بخواهیم یک ویژگی دلخواه را تعریف کنیم، این کار توسط دایرکتیوها امکان پذیر است و به این نوع دایرکتیوها، Attribute Directive میگویند.
import { Directive, ElementRef, OnInit } from '@angular/core';

@Directive({
    selector: '[appHighlight]',
})
export class HighlightDirective implements OnInit {

    _dval = 'green';

    constructor(private _ref: ElementRef) {
    }

    ngOnInit(): void {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = this._dval;
    }
}
در کد بالا یک دایرکتیو ایجاد کرده‌ایم و در سازنده آن نوع ElementRef را دریافت میکنیم. این نکته به ما نشان میدهد که این دایرکتیو باید داخل یک تگ، استفاده شود، تا بتواند تگ مورد نظر را از این طریق برای ما بازگرداند. وقتی که تگ مورد  نظر را دریافت کردیم، از طریق رخ‌دادگردان OnInit، ویژگی رنگ پس زمینه را به مقدار پیش فرضی که رنگ سبز در آن تعریف شده است، تنظیم میکنیم و از این پس اگر این دایرکتیو بر روی هر تگی قرار بگیرد، رنگ پس زمینه آن سبز خواهد بود:
<span appHighlight>Attibute Directive</span>
لازم است که دایرکتیو تعریف شده در بالا، به فایل AppModules معرفی شود تا استفاده از آن در کامپوننت‌ها میسر گردد. خروجی نهایی به شکل زیر نمایش داده می‌شود:

حال ممکن است که بخواهید به این ویژگی مقداری را نسبت دهید و از طریق این مقدار، عملیات مورد نظر را انجام دهید. به عنوان نمونه در اینجا میخواهیم رنگ پس زمینه را در همان تگ معرفی کنیم:

پس کلاس دایرکتیو را به شکل زیر بازنویسی میکنیم:

import { Directive, ElementRef, OnInit } from '@angular/core';

@Directive({
    selector: '[appHighlight]',
    inputs: ["hc"]
})
export class HighlightDirective implements OnInit {

    hc: string;
    _dval = 'green';

    constructor(private _ref: ElementRef) {
    }

    ngOnInit(): void {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = this.hc || this._dval;
    }
}
در اینجا ما متغیری را به نام hc که مخفف highlightColor می‌باشد، تعریف میکنیم و سپس از طریق خصوصیت inputs در بالا آن را به یک ورودی برای کلاس تبدیل میکنیم تا از این طریق بتوانیم آن‌را مقداردهی نماییم.
معرفی کردن یک فیلد به عنوان ورودی در انگیولار، از دو طریق امکان پذیر است:
1. در اولین حالت شما متغیری را تعریف میکنید و آن متغیر را همانند کد بالا داخل ویژگی inputs متادیتای Directive معرفی میکنید.
2. در شیوه بعد که در این مقاله هم ذکر شده است میتوانید از طریق متادیتایی به نام Input@ اینکار را انجام دهید:
@Input() hc:string;

اینکه از کدام شیوه استفاده کنید تفاوتی ندارد و به خودتان بستگی دارد. ولی شیوه‌ی اول به دلیل اینکه همه یکجا تعریف می‌شوند، نظم بهتری داشته و در یک نگاه میتوان ورودی‌ها را تشخیص داد؛ ولی در شیوه‌ی دوم باید کل کلاس را برای یافتن آن‌ها مشاهده کرد.
مزیت روش دوم این است که در حین کدنویسی بسیار راحت است تا در همانجا ورودی را تعریف کنیم؛ به جای اینکه مرتب به ابتدای کلاس بازگردیم تا آن را تعریف کنیم.
this._ref.nativeElement.style.backgroundColor=this.hc || this._dval;
در رخ‌دادگردان هم به این شکل کد را تغییر دادیم تا اگر مقدار ورودی، دریافت شده‌است، آن را به عنوان مقدار اصلی در نظر بگیرد و در غیر اینصورت اگر نال بود، همان مقدار پیش فرض را انتساب دهد.
<h1 appHighlight [hc]="'red'">
  َApp Works!
</h1>
در خط بالا ابتدا دایرکتیو تعیین شده و سپس نام متغیر ورودی داده می‌شود. اگر قرار باشد ورودی‌های بیشتری داشته باشید مقداردهی آن به شکل زیر خواهد بود:
<h1 appHighlight [hc]="'red'"  [hc2]="....."  [hc3]="....."   ....>
  App Works! 
</h1>

گاهی اوقات ممکن است بخواهید عمل مورد نظر را بر اساس رویدادهای یک المان انجام دهید. پس کلاس را مجددا بازنویسی کرده و کدهای جدید را به آن اضافه میکنیم:
import { Directive, ElementRef, OnInit } from '@angular/core';

@Directive({
    selector: '[appHighlight]',
    inputs: ["hc"],
    host: {
        '(mouseenter)': 'onMouseEnter()',
        '(mouseleave)': 'onMouseLeave()',
    }
})
export class HighlightDirective implements OnInit {
    hc: string;
    _dval = 'green';
    constructor(private _ref: ElementRef) {}

    ngOnInit(): void {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = this.hc || this._dval;
    }

    onMouseEnter() {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = 'blue';
    }

    onMouseLeave() {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = 'pink';
    }
}
در بخش host دو رویداد را تعریف کرده و به متدهای کلاس اعمال میکنیم و در این حالت موقعیکه ماوس بر روی المان میرود، رنگ المان آبی شده و موقعیکه ماوس از روی المان کنار می‌رود، رنگ صورتی جایگزین آن می‌شود.
مطالب
تعیین اعتبار یک GUID در دات نت

GUID یا Globally unique identifier یک عدد صحیح 128 بیتی است (بنابراین 2 به توان 128 حالت را می‌توان برای آن درنظر گرفت). از لحاظ آماری تولید دو GUID یکسان تقریبا صفر می‌باشد. به همین جهت از آن با اطمینان می‌توان به عنوان یک شناسه منحصربفرد استفاده کرد. برای مثال اگر به لینک‌های دانلود فایل‌ها از سایت مایکروسافت دقت کنید، این نوع GUID ها را به وفور می‌توانید ملاحظه نمائید. یا زمانیکه قرار است فایلی را که بر روی سرور آپلود شده، ذخیره نمائیم، می‌توان نام آن‌را یک GUID درنظر گرفت بدون اینکه نگران باشیم آیا فایل آپلود شده بر روی یکی از فایل‌های موجود overwrite می‌شود یا خیر. یا مثلا استفاده از آن در سناریوی بازیابی کلمه عبور در یک سایت. هنگامیکه کاربری درخواست بازیابی کلمه عبور فراموش شده خود را داد، یک GUID برای آن تولید کرده و به او ایمیل می‌زنیم و در آخر آن‌را در کوئری استرینگی دریافت کرده و با مقدار موجود در دیتابیس مقایسه می‌کنیم. مطمئن هستیم که این عبارت قابل حدس زدن نیست و همچنین یکتا است.

برای تولید GUID ها در دات نت می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد و خروجی‌های دلخواهی را با فرمت‌های مختلفی دریافت کرد:

System.Guid.NewGuid().ToString() = 81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff
System.Guid.NewGuid().ToString("N") = 489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2
System.Guid.NewGuid().ToString("D") = 119201d9-84d9-4126-b93f-be6576eedbfd
System.Guid.NewGuid().ToString("B") = {fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}
System.Guid.NewGuid().ToString("P") = (eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)

تمام این‌ها خیلی هم خوب! اما همان سناریوی مشخص ساختن یک فایل با GUID و یا بازیابی کلمه عبور فراموش شده را درنظر بگیرید. یکی از اصول امنیتی مهم، تعیین اعتبار ورودی کاربر است. چگونه باید یک GUID را به صورت مؤثری تعیین اعتبار کرد و مطمئن شد که کاربر از این راه قصد تزریق اس کیوال را ندارد؟
دو روش برای انجام اینکار وجود دارد
الف) عبارت دریافت شده را به new Guid پاس کنیم. اگر ورودی غیرمعتبر باشد، یک exception تولید خواهد شد.
ب) استفاده از regular expressions جهت بررسی الگوی عبارت وارد شده

پیاده سازی این دو را در کلاس زیر می‌توان ملاحظه نمود:
using System;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace sample
{
/// <summary>
/// بررسی اعتبار یک گوئید
/// </summary>
public static class CValidGUID
{
/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="guidString">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsGuid(this string guidString)
{
if (string.IsNullOrEmpty(guidString)) return false;

bool bResult;
try
{
Guid g = new Guid(guidString);
bResult = true;
}
catch
{
bResult = false;
}

return bResult;
}

/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="input">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsValidGUID(this string input)
{
return !string.IsNullOrEmpty(input) &&
new Regex(@"^(\{{0,1}([0-9a-fA-F]){8}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){12}\}{0,1})$").IsMatch(input);
}
}

}

سؤال: آیا متدهای فوق ( extension methods ) درست کار می‌کنند و واقعا نیاز ما را برآورده خواهند ساخت؟ به همین منظور، آزمایش واحد آن‌ها را نیز تهیه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using sample;

namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class TestCValidGUID
{

/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsGuid1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}


/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsValidGUID1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}
}

}

نتیجه این آزمایش به صورت زیر است:



همانطور که ملاحظه می‌کنید حالت دوم یعنی استفاده از عبارات باقاعده دو حالت را نمی‌تواند بررسی کند (مطابق الگوی بکار گرفته شده که البته قابل اصلاح است)، اما روش معمولی استفاده از new Guid ، تمام فرمت‌های تولید شده توسط دات نت را پوشش می‌دهد.


مطالب
EF Code First #14

ردیابی تغییرات در EF Code first

EF از DbContext برای ذخیره اطلاعات مرتبط با تغییرات موجودیت‌های تحت کنترل خود کمک می‌گیرد. این نوع اطلاعات توسط Change Tracker API جهت بررسی وضعیت فعلی یک شیء، مقادیر اصلی و مقادیر تغییر کرده آن در دسترس هستند. همچنین در اینجا امکان بارگذاری مجدد اطلاعات موجودیت‌ها از بانک اطلاعاتی جهت اطمینان از به روز بودن آن‌ها تدارک دیده شده است. ساده‌ترین روش دستیابی به این اطلاعات، استفاده از متد context.Entry می‌باشد که یک وهله از موجودیتی خاص را دریافت کرده و سپس به کمک خاصیت State خروجی آن، وضعیت‌هایی مانند Unchanged یا Modified را می‌توان به دست آورد. علاوه بر آن خروجی متد context.Entry، دارای خواصی مانند CurrentValues و OriginalValues نیز می‌باشد. OriginalValues شامل مقادیر خواص موجودیت درست در لحظه اولین بارگذاری در DbContext برنامه است. CurrentValues مقادیر جاری و تغییر یافته موجودیت را باز می‌گرداند. به علاوه این خروجی امکان فراخوانی متد GetDatabaseValues را جهت بدست آوردن مقادیر جدید ذخیره شده در بانک اطلاعاتی نیز ارائه می‌دهد. ممکن است در این بین، خارج از Context جاری، اطلاعات بانک اطلاعاتی توسط کاربر دیگری تغییر کرده باشد. به کمک GetDatabaseValues می‌توان به این نوع اطلاعات نیز دست یافت.
حداقل چهار کاربرد عملی جالب را از اطلاعات موجود در Change Tracker API می‌توان مثال زد که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.


کلاس‌های مدل مثال جاری

در اینجا یک رابطه many-to-one بین جدول هزینه‌های اقلام خریداری شده یک شخص و جدول فروشندگان تعریف شده است:

using System;

namespace EF_Sample09.DomainClasses
{
public abstract class BaseEntity
{
public int Id { get; set; }

public DateTime CreatedOn { set; get; }
public string CreatedBy { set; get; }

public DateTime ModifiedOn { set; get; }
public string ModifiedBy { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample09.DomainClasses
{
public class Bill : BaseEntity
{
public decimal Amount { set; get; }
public string Description { get; set; }

public virtual Payee Payee { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample09.DomainClasses
{
public class Payee : BaseEntity
{
public string Name { get; set; }

public virtual ICollection<Bill> Bills { set; get; }
}
}


به علاوه همانطور که ملاحظه می‌کنید، این کلاس‌ها از یک abstract class به نام BaseEntity مشتق شده‌اند. هدف از این کلاس پایه تنها تامین یک سری خواص تکراری در کلاس‌های برنامه است و هدف از آن، مباحث ارث بری مانند TPH، TPT و TPC نیست.
به همین جهت برای اینکه این کلاس پایه تبدیل به یک جدول مجزا و یا سبب یکی شدن تمام کلاس‌ها در یک جدول نشود، تنها کافی است آن‌را به عنوان DbSet معرفی نکنیم و یا می‌توان از متد Ignore نیز استفاده کرد:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample09.DomainClasses;

namespace EF_Sample09.DataLayer.Context
{
public class Sample09Context : MyDbContextBase
{
public DbSet<Bill> Bills { set; get; }
public DbSet<Payee> Payees { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}



الف) به روز رسانی اطلاعات Context در صورتیکه از متد context.Database.ExecuteSqlCommand مستقیما استفاده شود

در قسمت قبل با متد context.Database.ExecuteSqlCommand برای اجرای مستقیم عبارات SQL بر روی بانک اطلاعاتی آشنا شدیم. اگر این متد در نیمه کار یک Context فراخوانی شود، به معنای کنار گذاشتن Change Tracker API می‌باشد؛ زیرا اکنون در سمت بانک اطلاعاتی اتفاقاتی رخ داده‌اند که هنوز در Context جاری کلاینت منعکس نشده‌اند:

using System;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample09.DataLayer.Context;
using EF_Sample09.DomainClasses;

namespace EF_Sample09
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample09Context, Configuration>());

using (var db = new Sample09Context())
{
var payee = new Payee { Name = "فروشگاه سر کوچه" };
var bill = new Bill { Amount = 4900, Description = "یک سطل ماست", Payee = payee };
db.Bills.Add(bill);

db.SaveChanges();
}

using (var db = new Sample09Context())
{
var bill1 = db.Bills.Find(1);
bill1.Description = "ماست";

db.Database.ExecuteSqlCommand("Update Bills set Description=N'سطل ماست' where id=1");
Console.WriteLine(bill1.Description);

db.Entry(bill1).Reload(); //Refreshing an Entity from the Database
Console.WriteLine(bill1.Description);

db.SaveChanges();
}
}
}
}

در این مثال ابتدا دو رکورد به بانک اطلاعاتی اضافه می‌شوند. سپس توسط متد db.Bills.Find، اولین رکورد جدول Bills بازگشت داده می‌شود. در ادامه، خاصیت توضیحات آن به روز شده و سپس با استفاده از متد db.Database.ExecuteSqlCommand نیز بار دیگر خاصیت توضیحات اولین رکورد به روز خواهد شد.
اکنون اگر مقدار bill1.Description را بررسی کنیم، هنوز دارای مقدار پیش از فراخوانی db.Database.ExecuteSqlCommand می‌باشد، زیرا تغییرات سمت بانک اطلاعاتی هنوز به Context مورد استفاده منعکس نشده است.
در اینجا برای هماهنگی کلاینت با بانک اطلاعاتی، کافی است متد Reload را بر روی موجودیت مورد نظر فراخوانی کنیم.



ب) یکسان سازی ی و ک اطلاعات رشته‌ای دریافتی پیش از ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی

یکی از الزامات برنامه‌های فارسی، یکسان سازی ی و ک دریافتی از کاربر است. برای این منظور باید پیش از فراخوانی متد SaveChanges نهایی،‌ مقادیر رشته‌ای کلیه موجودیت‌ها را یافته و به روز رسانی کرد:

using System;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using System.Reflection;
using EF_Sample09.DataLayer.Toolkit;
using EF_Sample09.DomainClasses;

namespace EF_Sample09.DataLayer.Context
{
public class MyDbContextBase : DbContext
{
public void RejectChanges()
{
foreach (var entry in this.ChangeTracker.Entries())
{
switch (entry.State)
{
case EntityState.Modified:
entry.State = EntityState.Unchanged;
break;

case EntityState.Added:
entry.State = EntityState.Detached;
break;
}
}
}

public override int SaveChanges()
{
applyCorrectYeKe();
auditFields();
return base.SaveChanges();
}

private void applyCorrectYeKe()
{
//پیدا کردن موجودیت‌های تغییر کرده
var changedEntities = this.ChangeTracker
.Entries()
.Where(x => x.State == EntityState.Added || x.State == EntityState.Modified);

foreach (var item in changedEntities)
{
if (item.Entity == null) continue;

//یافتن خواص قابل تنظیم و رشته‌ای این موجودیت‌ها
var propertyInfos = item.Entity.GetType().GetProperties(
BindingFlags.Public | BindingFlags.Instance
).Where(p => p.CanRead && p.CanWrite && p.PropertyType == typeof(string));

var pr = new PropertyReflector();

//اعمال یکپارچگی نهایی
foreach (var propertyInfo in propertyInfos)
{
var propName = propertyInfo.Name;
var val = pr.GetValue(item.Entity, propName);
if (val != null)
{
var newVal = val.ToString().Replace("ی", "ی").Replace("ک", "ک");
if (newVal == val.ToString()) continue;
pr.SetValue(item.Entity, propName, newVal);
}
}
}
}

private void auditFields()
{
// var auditUser = User.Identity.Name; // in web apps
var auditDate = DateTime.Now;
foreach (var entry in this.ChangeTracker.Entries<BaseEntity>())
{
// Note: You must add a reference to assembly : System.Data.Entity
switch (entry.State)
{
case EntityState.Added:
entry.Entity.CreatedOn = auditDate;
entry.Entity.ModifiedOn = auditDate;
entry.Entity.CreatedBy = "auditUser";
entry.Entity.ModifiedBy = "auditUser";
break;

case EntityState.Modified:
entry.Entity.ModifiedOn = auditDate;
entry.Entity.ModifiedBy = "auditUser";
break;
}
}
}
}
}


اگر به کلاس Context مثال جاری که در ابتدای بحث معرفی شد دقت کرده باشید به این نحو تعریف شده است (بجای DbContext از MyDbContextBase مشتق شده):
public class Sample09Context : MyDbContextBase
علت هم این است که یک سری کد تکراری را که می‌توان در تمام Contextها قرار داد، بهتر است در یک کلاس پایه تعریف کرده و سپس از آن ارث بری کرد.
تعاریف کامل کلاس MyDbContextBase را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
در اینجا کار با تحریف متد SaveChanges شروع می‌شود. سپس در متد applyCorrectYeKe کلیه موجودیت‌های تحت نظر ChangeTracker که تغییر کرده باشند یا به آن اضافه شده‌ باشند، یافت شده و سپس خواص رشته‌ای آن‌ها جهت یکسانی سازی ی و ک، بررسی می‌شوند.


ج) ساده‌تر سازی به روز رسانی فیلدهای بازبینی یک رکورد مانند DateCreated، DateLastUpdated و امثال آن بر اساس وضعیت جاری یک موجودیت

در کلاس MyDbContextBase فوق، کار متد auditFields، مقدار دهی خودکار خواص تکراری تاریخ ایجاد، تاریخ به روز رسانی، شخص ایجاد کننده و شخص تغییر دهنده یک رکورد است. به کمک ChangeTracker می‌توان به موجودیت‌هایی از نوع کلاس پایه BaseEntity دست یافت. در اینجا اگر entry.State آن‌ها مساوی EntityState.Added بود، هر چهار خاصیت یاد شده به روز می‌شوند. اگر حالت موجودیت جاری، EntityState.Modified بود، تنها خواص مرتبط با تغییرات رکورد به روز خواهند شد.
به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در حین ثبت یا ویرایش اطلاعات برنامه نگران این چهار خاصیت باشیم؛ زیرا به صورت خودکار مقدار دهی خواهند شد.


د) پیاده سازی قابلیت لغو تغییرات در برنامه

علاوه بر این‌ها در کلاس MyDbContextBase، متد RejectChanges نیز تعریف شده است تا بتوان در صورت نیاز، حالت موجودیت‌های تغییر کرده یا اضافه شده را به حالت پیش از عملیات، بازگرداند.