نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
پس از آزمایش مشکلی مشاهده نشد.
همانطور که عنوان شد، کل اطلاعات داخل document ready به داخل یک متد مجزا منتقل شد:
        function loadGrid() {
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش اول",
                // .....
            });
        } 
و سپس فراخوانی آن توسط یک دکمه:
<button onclick="loadGrid()">Load Grid</button>
مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
پیش از شروع به کار توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor، باید با مبانی Razor آشنایی داشت. Razor امکان ترکیب کدهای #C و HTML را در یک فایل میسر می‌کند. دستور زبان آن از @ برای سوئیچ بین کدهای #C و HTML استفاده می‌کند. کدهای Razor را می‌توان در فایل‌های cshtml. نوشت که عموما مخصوص صفحات و Viewها هستند و یا در فایل‌های razor. که برای توسعه‌ی کامپوننت‌های Balzor بکار گرفته می‌شوند. در اینجا مهم نیست که پسوند فایل مورد استفاده چیست؛ چون اصول razor بکار گرفته شده در آن‌ها یکی است. البته در اینجا تاکید ما بیشتر بر روی فایل‌های razor. است که در برنامه‌های مبتنی بر Blazor بکار گرفته می‌شوند.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای پیاده سازی و اجرای مثال‌های این قسمت، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm --hosted در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد.

یک نکته: دستور فوق به همراه یک سری پارامتر اختیاری مانند hosted-- نیز هست. برای مشاهده‌ی لیست آن‌ها دستور dotnet new blazorwasm --help را صادر کنید. برای مثال ذکر پارامتر hosted-- سبب می‌شود تا یک ASP.NET Core host نیز برای Blazor WebAssembly app ایجاد شده تولید شود.

حالت hosted-- آن یک چنین ساختاری را دارد که از سه پروژه و پوشه‌ی Client ،Server و Shared تشکیل می‌شود:


در اینجا یک پروژه‌ی خالی WASM ایجاد شده که برخلاف حالت معمولی dotnet new blazorwasm که در قسمت قبل آن‌را بررسی کردیم، دیگر از فایل استاتیک wwwroot\sample-data\weather.json در آن خبری نیست. بجای آن، یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core Web API را در پوشه‌ی جدید Server ایجاد کرده که کار ارائه‌ی اطلاعات این سرویس آب و هوا را انجام می‌دهد و برنامه‌ی WASM ایجاد شده، این اطلاعات را توسط HTTP Client خود، از سرور Web API دریافت می‌کند.

بنابراین اگر مدل برنامه‌ای که قصد دارید تهیه کنید، ترکیبی از یک Web API و WASM است، روش hosted--، آغاز آن‌را بسیار ساده می‌کند.

نکته: روش اجرای این نوع برنامه‌ها با اجرای دستور dotnet run در داخل پوشه‌ی Server پروژه، انجام می‌شود. با اینکار هم سرور ASP.NET Core آغاز می‌شود و هم برنامه‌ی WASM توسط آن ارائه می‌گردد. در این حالت اگر آدرس https://localhost:5001 را در مرورگر باز کنیم، هم قسمت‌های بدون نیاز به سرور پروژه‌ی WASM قابل دسترسی است (مانند کار با شمارشگر آن) و هم قسمت دریافت اطلاعات از سرور آن، در منوی Fetch Data.


شروع به کار با Razor

پس از ایجاد یک پروژه‌ی جدید WASM، به فایل Client\Pages\Index.razor آن مراجعه کرده و محتوای پیش‌فرض آن‌را بجز سطر اول زیر، حذف می‌کنیم:
@page "/"
این سطر، بیانگر مسیریابی منتهی به کامپوننت جاری است. یعنی با گشودن برنامه‌ی WASM در مرورگر و مراجعه به ریشه‌ی سایت، محتوای این کامپوننت را مشاهده خواهیم کرد.
در فایل‌های razor. می‌توان ترکیبی از کدهای #C و HTML را نوشت. برای مثال:
@page "/"

<p>Hello, @name</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";
}
در اینجا قصد داریم مقدار یک متغیر را در یک پاراگراف درج کنیم. به همین جهت برای تعریف آن و شروع به کدنویسی می‌توان با تعریف یک قطعه کد که در فایل‌های razor با code@ شروع می‌شود، اینکار را انجام داد. در این قطعه کد، نوشتن هر نوع کد #C ای مجاز است که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با تعریف یک متغیر مشاهده می‌کنید. اکنون برای درج مقدار این متغیر در بین کدهای HTML از حرف @ استفاده می‌کنیم؛ مانند name@ در اینجا. نمونه‌ای از خروجی تغییرات فوق را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:


یک نکته: با توجه به اینکه تغییرات زیادی را در فایل جاری اعمال خواهیم کرد، بهتر است برنامه را با دستور dotnet watch run اجرا کرد، تا این تغییرات را تحت نظر قرار داده و آن‌ها را به صورت خودکار کامپایل کند. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود به ازای هر تغییر، یکبار دستور dotnet run اجرا شود.

در زمان درج متغیرهای #C در بین کدهای HTML توسط razor، استفاده از تمام متدهای الحاقی زبان #C نیز مجاز هستند؛ مانند:
 <p>Hello, @name.ToUpper()</p>
بنابراین درج حرف @ در بین کدهای HTML به این معنا است که به کامپایلر razor اعلام می‌کنیم، پس از این حرف، هر عبارتی که قرار می‌گیرد، یک عبارت معتبر #C است.

یا حتی می‌توان یک متد جدید را مانند CustomToUpper در قطعه کد razor، تعریف کرد و از آن به صورت زیر استفاده نمود:
@page "/"

<p>Hello, @name.ToUpper()</p>
<p>Hello, @CustomToUpper(name)</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";

    string CustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
}
در این مثال‌ها، ابتدای عبارت #C تعریف شده با حرف @ شروع می‌شود و انتهای آن‌را خود کامپایلر razor بر اساس بسته شدن تگ p تعریف شده، تشخیص می‌دهد. اما اگر قصد داشته باشیم برای مثال جمع دو عدد را در اینجا محاسبه کنیم چطور؟
<p>Let's add 2 + 2 : @2 + 2 </p>
در این حالت امکان تشخیص ابتدا و انتهای عبارت #C توسط کامپایلر میسر نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از پرانتزها استفاده کرد:
<p>Let's add 2 + 2 : @(2 + 2) </p>
نمونه‌ی دیگر نیاز به تعریف ابتدا و انتهای یک قطعه کد، در حین تعریف مدیریت کنندگان رویدادها است:
<button @onclick="@(()=>Console.WriteLine("Test"))">Click me</button>
در اینجا onclick@ مشخص می‌کند که با کلیک بر روی این دکمه قرار است قطعه کد #C ای اجرا شود. سپس با استفاده از ()@ محدوده‌ی این قطعه کد، مشخص می‌شود و اکنون در داخل آن می‌توان یک anonymous function را تعریف کرد که خروجی آن را در قسمت console ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا اگر از Console.WriteLine("Test")@ استفاده می‌شد، به معنای انتساب یک رشته‌ی محاسبه شده به رویداد onclick بود که مجاز نیست.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
@page "/"

<button @onclick="@WriteLog">Click me 2</button>

@code
{
    void WriteLog()
    {
        Console.WriteLine("Test");
    }
}
می‌توان یک متد void را تعریف کرد و سپس فقط نام آن‌را توسط @ به onlick انتساب داد. ذکر این نام، اشاره‌گری خواهد بود به متد اجرا نشده‌ی WriteLog. در این حالت اگر نیاز به ارسال پارامتری به متد WriteLog بود، چطور؟
@page "/"

<button @onclick="@(()=>WriteLogWithParam("Test 3"))">Click me 3</button>

@code
{
    void WriteLogWithParam(string value)
    {
        Console.WriteLine(value);
    }
}
در این حالت نیز می‌توان از روش بکارگیری anonymous function‌ها برای تعریف پارامتر استفاده کرد.

یک نکته: اگر به اشتباه بجای WriteLogWithParam، همان WriteLog قبلی را بنویسیم، کامپایلر (در حال اجرای توسط دستور dotnet watch run) خطای زیر را نمایش می‌دهد؛ پیش از اینکه برنامه در مرورگر اجرا شود:
BlazorRazorSample\Client\Pages\Index.razor(12,25): error CS1501: No overload for method 'WriteLog' takes 1 arguments


امکان تعریف کلاس‌ها در فایل‌های razor.

در فایل‌های razor.، محدود به تعریف یک سری متدها و متغیرهای ساده نیستیم. در اینجا امکان تعریف کلاس‌ها نیز وجود دارد و همچنین می‌توان از کلاس‌های خارجی (کلاس‌هایی که خارج از فایل razor جاری تعریف شده‌اند) نیز استفاده کرد.
@page "/"

<p>Hello, @StringUtils.MyCustomToUpper(name)</p>

@code
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
برای نمونه در اینجا یک کلاس کمکی را جهت تعریف متد MyCustomToUpper، اضافه کرده‌ایم. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این متد را در پاراگراف تعریف شده، مشاهده می‌کنید که همانند کار با کلاس و متدهای متداول #C است.
البته این کلاس را تنها می‌توان داخل همین کامپوننت استفاده کرد. برای اینکه بتوان از امکانات این کلاس، در سایر کامپوننت‌ها نیز استفاده کرد، می‌توان آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد. اگر به تصویر ابتدای مطلب جاری دقت کنید، سه پروژه ایجاد شده‌است:
الف) پروژه‌ی کلاینت: که همان WASM است.
ب) پروژه‌ی سرور: که یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API ارائه کننده‌ی سرویس و API آب و هوا است و همچنین هاست کننده‌ی WASM ما.
ج) پروژه‌ی Shared: کدهای این پروژه، بین هر دو پروژه به اشتراک گذاشته می‌شوند و برای مثال محل مناسبی است برای تعریف DTO ها. برای نمونه WeatherForecast.cs قرار گرفته‌ی در آن، DTO یا data transfer object سرویس API برنامه است که قرار است به کلاینت بازگشت داده شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا این تعاریف را در پروژه‌های سرور و کلاینت تکرار کنیم و می‌توان کدهای اینگونه را به اشتراک گذاشت.
کاربرد دیگر آن تعریف کلاس‌های کمکی است؛ مانند StringUtils فوق. به همین به پروژه‌ی Shared مراجعه کرده و کلاس StringUtils را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم (و یا حتی می‌توان این قطعه کد را داخل یک پوشه‌ی جدید، در همان پروژه‌ی WASM نیز قرار داد):
namespace BlazorRazorSample.Shared
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyNewCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
اگر به فایل‌های csproj دو پروژه‌ی سرور و کلاینت جاری مراجعه کنیم، از پیش، مدخلی را به فایل Shared\BlazorRazorSample.Shared.csproj دارند. بنابراین جهت معرفی این اسمبلی به آن‌ها، نیاز به کار خاصی نیست و از پیش، ارجاعی به آن تعریف شده‌است.

پس از آن روش استفاده‌ی از این کلاس کمکی خارجی اشتراکی به صورت زیر است:
@page "/"

@using BlazorRazorSample.Shared

<p>Hello, @StringUtils.MyNewCustomToUpper(name)</p>
ابتدا فضای نام این کلاس را با استفاده از using@ مشخص می‌کنیم و سپس امکان دسترسی به امکانات آن میسر می‌شود.

یک نکته: می‌توان به فایل Client\_Imports.razor مراجعه و مدخل زیر را به انتهای آن اضافه کرد:
@using BlazorRazorSample.Shared
به این ترتیب دیگر نیازی به ذکر این using@ تکراری، در هیچکدام از فایل‌های razor. پروژه‌ی کلاینت نخواهد بود؛ چون تعاریف درج شده‌ی در فایل Client\_Imports.razor سراسری هستند.


کار با حلقه‌ها در فایل‌های razor.

همانطور که عنوان شد، یکی از کاربردهای پروژه‌ی Shared، امکان به اشتراک گذاشتن مدل‌ها، در برنامه‌های کلاینت و سرور است. برای مثال یک پوشه‌ی جدید Models را در این پروژه ایجاد کرده و کلاس MovieDto را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorRazorSample.Shared.Models
{
    public class MovieDto
    {
        public string Title { set; get; }

        public DateTime ReleaseDate { set; get; }
    }
}
سپس به فایل Client\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام این پوشه را اضافه می‌کنیم؛ تا دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های razor. برنامه‌ی کلاینت نباشد:
@using BlazorRazorSample.Shared.Models
اکنون می‌خواهیم لیستی از فیلم‌ها را در فایل Client\Pages\Index.razor نمایش دهیم:
@page "/"

<div>
    <h3>Movies</h3>
    @foreach(var movie in movies)
    {
        <p>Title: <b>@movie.Title</b></p>
        <p>ReleaseDate: @movie.ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
    }
</div>

@code
{
    List<MovieDto> movies = new List<MovieDto>
    {
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 1",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 2",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-2)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 3",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-3)
        }
    };
}
در اینجا در ابتدا لیستی از MovieDto‌ها در قسمت code@ تعریف شده و سپس روش استفاده‌ی از یک حلقه‌ی foreach سی‌شارپ را در کدهای razor نوشته شده، مشاهده می‌کنید که این خروجی را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در حین تعریف فیلدهای code@، امکان استفاده‌ی از var وجود ندارد؛ مگر اینکه از آن بخواهیم در داخل بدنه‌ی یک متد استفاده کنیم.

و یا نمونه‌ی دیگری از حلقه‌های #‍C مانند for را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:
    @for(var i = 0; i < movies.Count; i++)
    {
        <div style="background-color: @(i % 2 == 0 ? "blue" : "red")">
            <p>Title: <b>@movies[i].Title</b></p>
            <p>ReleaseDate: @movies[i].ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
        </div>
    }
در اینجا روش تغییر پویای background-color هر ردیف را نیز به کمک کدهای razor، مشاهده می‌کنید. اگر شماره‌ی ردیفی زوج بود، با آبی نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت با قرمز. در اینجا نیز از ()@ برای تعیین محدوده‌ی کدهای #C نوشته شده، کمک گرفته‌ایم.


نمایش شرطی عبارات در فایل‌های razor.

اگر به مثال توکار Client\Pages\FetchData.razor مراجعه کنیم (مربوط به حالت host-- که در ابتدای مطلب عنوان شد)، کدهای زیر قابل مشاهده هستند:
@page "/fetchdata"
@using BlazorRazorSample.Shared
@inject HttpClient Http

<h1>Weather forecast</h1>

<p>This component demonstrates fetching data from the server.</p>

@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
            <tr>
                <th>Date</th>
                <th>Temp. (C)</th>
                <th>Temp. (F)</th>
                <th>Summary</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var forecast in forecasts)
            {
                <tr>
                    <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                    <td>@forecast.TemperatureC</td>
                    <td>@forecast.TemperatureF</td>
                    <td>@forecast.Summary</td>
                </tr>
            }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private WeatherForecast[] forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        forecasts = await Http.GetFromJsonAsync<WeatherForecast[]>("WeatherForecast");
    }

}
در این مثال، روش کار با یک سرویس تزریق شده‌ی async که قرار است از Web API اطلاعاتی را دریافت کند، مشاهده می‌کنید. در اینجا برخلاف مثال قبلی ما، از روال رویدادگردان OnInitializedAsync برای مقدار دهی لیست یا آرایه‌ای از اطلاعات وضعیت هوا استفاده شده‌است (و نه به صورت مستقیم در یک فیلد قسمت code@). این مورد جزو life-cycle‌های کامپوننت‌های razor است که در قسمت‌های بعد بیشتر بررسی خواهد شد. متد OnInitializedAsync برای بارگذاری اطلاعات یک سرویس از راه دور استفاده می‌شود و در اولین بار اجرای کامپوننت فراخوانی خواهد شد. نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، نال بودن فیلد forecasts در زمان رندر اولیه‌ی کامپوننت جاری است؛ از این جهت که کار دریافت اطلاعات از سرور زمان‌بر است ولی رندر کامپوننت، به صورت آنی صورت می‌گیرد. در این حالت زمانیکه نوبت به اجرای foreach (var forecast in forecasts)@ می‌رسد، برنامه با یک استثنای نال بودن forecasts، متوقف خواهد شد؛ چون هنوز کار OnInitializedAsync به پایان نرسیده‌است:


 برای رفع این مشکل، ابتدا یک if@ مشاهده می‌شود، تا نال بودن forecasts را بررسی کند:
@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
و همچنین عبارت در حال بارگذاری را نمایش می‌دهد. سپس در قسمت else آن، نمایش اطلاعات دریافت شده را توسط یک حلقه‌ی foreach مشاهده می‌کنید. با مقدار دهی forecasts در متد OnInitializedAsync، مجددا کار رندر جدول انجام خواهد شد.


روش نمایش عبارات HTML در فایل‌های razor.

فرض کنید عنوان اول فیلم مثال جاری، به همراه یک تگ HTML هم هست:
new MovieDto
{
   Title = "<i>Movie 1</i>",
   ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
},
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی آن دقیقا به صورت <Title: <i>Movie 1</i خواهد بود. این مورد به دلایل امنیتی انجام شده‌است. اگر پیشتر تگ‌های HTML را تمیز کرده‌اید و مطمئن هستید که خطری را ایجاد نمی‌کنند، می‌توانید با استفاده از روش زیر، آن‌ها را رندر کرد:
<p>Title: <b>@((MarkupString)movie.Title)</b></p>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-03.zip
برای اجرای آن وارد پوشه‌ی Server شده و دستور dotnet run را اجرا کنید.
نظرات مطالب
معرفی پروژه فروشگاهی Iris Store
موقع کلیک روی تاریخ، قیمت و تخفیف که به صورت x-editable هستند این پیغام خطا در کنسول کروم و فایرفاکس ظاهر می‌شود:


...... 
Uncaught TypeError: Cannot read property 'settings' of undefined

در کامنت‌ها به راه حل اشاره شده است:
Issues with Jquery unobtrusive 

راه حل :
$('#username').on('shown', function() {
    var $innerForm = $(this).data('editable').input.$input.closest('form');
    var $outerForm = $innerForm.parents('form').eq(0);
    $innerForm.data('validator', $outerForm.data('validator'));
});
مطالب
React 16x - قسمت 22 - ارتباط با سرور - بخش 1 - برپایی تنظیمات
هر برنامه‌ی وب، دارای یک frontend و یک backend است. تا اینجا، تمام تمرکز این سری، بر روی پیاده سازی frontend بود و هیچکدام از برنامه‌هایی را که تکمیل کردیم، تبادل اطلاعاتی را با وب سرویس‌های backend نداشتند؛ اما به عنوان یک توسعه دهنده‌ی React، نیاز است با نحوه‌ی ارتباط با سرور آشنایی داشت که در طی چند قسمت به آن می‌پردازیم.


ایجاد برنامه‌ی backend ارائه دهنده‌ی REST API

در اینجا یک برنامه‌ی ساده‌ی ASP.NET Core Web API را جهت تدارک سرویس‌های backend، مورد استفاده قرار می‌دهیم. هرچند این مورد الزامی نبوده و اگر علاقمند بودید که مستقل از آن کار کنید، حتی می‌توانید از سرویس آنلاین JSONPlaceholder نیز برای این منظور استفاده کنید که یک Fake Online REST API است. کار آن ارائه‌ی یک سری endpoint است که به صورت عمومی از طریق وب قابل دسترسی هستند. می‌توان به این endpintها درخواست‌های HTTP خود را مانند GET/POST/DELETE/UPDATE ارسال کرد و از آن اطلاعاتی را دریافت نمود و یا تغییر داد. به هر کدام از این endpointها یک API گفته می‌شود که جهت آزمایش برنامه‌ها بسیار مناسب هستند. برای نمونه در قسمت resources آن اگر به آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts مراجعه کنید، می‌توان لیستی از مطالب را با فرمت JSON مشاهده کرد. کار آن ارائه‌ی آرایه‌ای از اشیاء جاوا اسکریپتی قابل استفاده‌ی در برنامه‌های frontend است. بنابراین زمانیکه یک HTTP GET را به این endpoint ارسال می‌کنیم، آرایه‌ای از اشیاء مطالب را دریافت خواهیم کرد. همین endpoint، امکان تغییر این اطلاعات را توسط برای مثال HTTP Delete نیز میسر کرده‌است.

اگر علاقمندید بودید می‌توانید از JSONPlaceholder استفاده کنید و یا در ادامه دقیقا ساختار همین endpoint ارائه‌ی مطالب آن‌را با ASP.NET Core Web API نیز پیاده سازی می‌کنیم (برای مطالعه‌ی قسمت «ارتباط با سرور» اختیاری است و از هر REST API مشابهی که توسط nodejs یا PHP و غیره تولید شده باشد نیز می‌توان استفاده کرد):

مدل مطالب
namespace sample_22_backend.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        public int UserId { set; get; }
    }
}
ساختار این مدل، با ساختار مدل مطالب JSONPlaceholder یکی درنظر گرفته شده‌است، تا مطلب قابلیت پیگیری بیشتری را پیدا کند.


منبع داده‌ی فرضی مطالب

برای ارائه‌ی ساده‌تر برنامه، یک منبع داده‌ی درون حافظه‌ای را به همراه یک سرویس، در اختیار کنترلر مطالب، قرار می‌دهیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using sample_22_backend.Models;

namespace sample_22_backend.Services
{
    public interface IPostsDataSource
    {
        List<Post> GetAllPosts();
        bool DeletePost(int id);
        Post AddPost(Post post);
        bool UpdatePost(int id, Post post);
        Post GetPost(int id);
    }

    /// <summary>
    /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
    /// </summary>
    public class PostsDataSource : IPostsDataSource
    {
        private readonly List<Post> _allPosts;

        public PostsDataSource()
        {
            _allPosts = createDataSource();
        }

        public List<Post> GetAllPosts()
        {
            return _allPosts;
        }

        public Post GetPost(int id)
        {
            return _allPosts.Find(x => x.Id == id);
        }

        public bool DeletePost(int id)
        {
            var item = _allPosts.Find(x => x.Id == id);
            if (item == null)
            {
                return false;
            }

            _allPosts.Remove(item);
            return true;
        }

        public Post AddPost(Post post)
        {
            var id = 1;
            var lastItem = _allPosts.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }

            post.Id = id;
            _allPosts.Add(post);
            return post;
        }

        public bool UpdatePost(int id, Post post)
        {
            var item = _allPosts
                .Select((pst, index) => new { Item = pst, Index = index })
                .FirstOrDefault(x => x.Item.Id == id);
            if (item == null || id != post.Id)
            {
                return false;
            }

            _allPosts[item.Index] = post;
            return true;
        }

        private static List<Post> createDataSource()
        {
            var list = new List<Post>();
            var rnd = new Random();
            for (var i = 1; i < 10; i++)
            {
                list.Add(new Post { Id = i, UserId = rnd.Next(1, 1000), Title = $"Title {i} ...", Body = $"Body {i} ..." });
            }
            return list;
        }
    }
}
در این سرویس، نیازمندی‌های کنترلر مطالب مانند ارائه لیست تمام مطالب، نمایش اطلاعات یک مطلب، به روز رسانی، ایجاد و حذف یک مطلب، تدارک دیده شده‌اند. سپس از این سرویس در کنترلر زیر استفاده می‌کنیم:


کنترلر Web API برنامه‌ی backend

using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using sample_22_backend.Models;
using sample_22_backend.Services;

namespace sample_22_backend.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class PostsController : ControllerBase
    {
        private readonly IPostsDataSource _postsDataSource;

        public PostsController(IPostsDataSource postsDataSource)
        {
            _postsDataSource = postsDataSource;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<List<Post>> GetPosts()
        {
            return _postsDataSource.GetAllPosts();
        }

        [HttpGet("{id}")]
        public ActionResult<Post> GetPost(int id)
        {
            var post = _postsDataSource.GetPost(id);
            if (post == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(post);
        }

        [HttpDelete("{id}")]
        public ActionResult DeletePost(int id)
        {
            var deleted = _postsDataSource.DeletePost(id);
            if (deleted)
            {
                return Ok();
            }
            return NotFound();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<Post> CreatePost([FromBody]Post post)
        {
            post = _postsDataSource.AddPost(post);
            return CreatedAtRoute(nameof(GetPost), new { post.Id }, post);
        }

        [HttpPut("{id}")]
        public ActionResult<Post> UpdatePost(int id, [FromBody]Post post)
        {
            var updated = _postsDataSource.UpdatePost(id, post);
            if (updated)
            {
                return Ok(post);
            }
            return NotFound();
        }
    }
}
این کنترلر که در مسیر شروع شده‌ی با https://localhost:5001/api قرار می‌گیرد، جهت پشتیبانی از افعال مختلف HTTP مانند Get/Post/Delete/Update طراحی شده‌است که در ادامه، در برنامه‌ی React خود از آن‌ها استفاده خواهیم کرد. پس از ایجاد این پروژه‌ی web api، یک نمونه خروجی آن در مسیر https://localhost:5001/api/posts، به صورت زیر خواهد بود:


البته نمایش فرمت شده‌ی JSON در مرورگر کروم، نیاز به نصب این افزونه را دارد.


ایجاد ساختار ابتدایی برنامه‌ی ارتباط با سرور

در اینجا برای بررسی کار با سرور، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-22-frontend
> cd sample-22-frontend
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سپس فایل app.js را به شکل زیر تکمیل می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  handleAdd = () => {
    console.log("Add");
  };

  handleUpdate = post => {
    console.log("Update", post);
  };

  handleDelete = post => {
    console.log("Delete", post);
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <button className="btn btn-primary mt-1 mb-1" onClick={this.handleAdd}>
          Add
        </button>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Update</th>
              <th>Delete</th>
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.posts.map(post => (
              <tr key={post.id}>
                <td>{post.title}</td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-info btn-sm"
                    onClick={() => this.handleUpdate(post)}
                  >
                    Update
                  </button>
                </td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                    onClick={() => this.handleDelete(post)}
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default App;
که حاصل آن، یک دکمه، برای افزودن مطلبی جدید، به همراه جدولی است از مطالب که قصد داریم در ادامه، اطلاعات آن‌را از سرور دریافت کرده و حذف و یا به روز رسانی کنیم:



نگاهی به انواع و اقسام HTTP Client‌های مهیا

در ادامه نیاز خواهیم داشت تا از طریق برنامه‌های React خود، درخواست‌های HTTP را به سمت سرور (یا همان برنامه‌ی backend) ارسال کنیم، تا بتوان اطلاعاتی را از آن دریافت کرد و یا تغییری را در اطلاعات موجود، ایجاد نمود. همانطور که پیشتر نیز در این سری عنوان شد، React برای این مورد نیز راه‌حل توکاری را به همراه ندارد و تنها کار آن، رندر کردن View و مدیریت DOM است. البته شاید این مورد یکی از مزایای کار با React نیز باشد! چون در این حالت می‌توانید از کتابخانه‌هایی که خودتان ترجیح می‌دهید، نسبت به کتابخانه‌هایی که به شما ارائه/تحمیل (!) می‌شوند (مانند برنامه‌های Angular) آزادی انتخاب کاملی را داشته باشید. برای مثال هرچند Angular به همراه یک HTTP Module توکار است، اما تاکنون چندین بار بازنویسی از ابتدا شده‌است! ابتدا با یک کتابخانه‌ی HTTP مقدماتی شروع کردند. بعدی آن‌را منسوخ شده اعلام و با یک ماژول جدید جایگزین کردند. بعد در نگارشی دیگر، چون این کتابخانه وابسته‌است به RxJS و خود RxJS نیز بازنویسی کامل شد، روش کار کردن با این HTTP Module نیز مجددا تغییر پیدا کرد! بنابراین اگر با Angular کار می‌کنید، باید کارها را آنگونه که Angular می‌پسندد، انجام دهید؛ اما در اینجا خیر و آزادی انتخاب کاملی برقرار است.
بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در React، برای برقراری ارتباط با سرور، چه باید کرد؟ در اینجا آزاد هستید برای مثال از Fetch API جدید مرورگرها و یا روش Ajax ای مبتنی بر XML قدیمی‌تر آن‌ها، استفاده کنید (اطلاعات بیشتر) و یا حتی اگر علاقمند باشید می‌توانید از محصور کننده‌های آن مانند jQuery Ajax استفاده کنید. بنابراین اگر با jQuery Ajax راحت هستید، به سادگی می‌توانید از آن در برنامه‌های React نیز استفاده کنید. اما ... ما در اینجا از یک کتابخانه‌ی بسیار محبوب و قدرتمند HTTP Client، به نام Axios (اکسیوس/ یک واژه‌ی یونانی به معنای «سودمند») استفاده خواهیم کرد که فقط تعداد بار دانلود هفتگی آن، 6 میلیون بار است!


نصب Axios در برنامه‌ی React این قسمت

برای نصب کتابخانه‌ی Axios، در ریشه‌ی پروژه‌ی React این قسمت، دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
> npm install --save axios
پس از برپایی این مقدمات، ادامه‌ی مطلب «ارتباط با سرور» را در قسمت بعدی پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-frontend-part-01.zip و sample-22-backend-part-01.zip
مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش اول
یکی از مهمترین قسمت‌های برنامه، کار با داده‌های بانک اطلاعاتی (یا در کل منابع اطلاعاتی) است. اینکه چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و آن‌ها را در یک قالب کاربر پسند به کاربران برنامه نشان دهیم. افزودن شیء DataContext و مفاهیمی چون DataBinding باعث ارتباط سریع‌تر و راحت‌تری با منبع داده‌ها شده است. همچنین این قابلیت وجود دارد که هر گونه به روز آوری در اطلاعات دریافت شده، شما را با خبر سازد تا بتوانید طبق آن چه که می‌خواهید اطلاعات نمایشی را به روز کنید. در این مقاله به نحوه‌ی ارتباط بین منبع داده با DataContext و سپس کنترل‌هایی را چون Grid و ListBox و ... در رابطه با این منابع داده بررسی می‌کنیم.

در مورد بررسی ارتباط با داده‌ها در WPF باید سه مورد را بشناسیم:

  • DataContext: این شیء اتصالش را به منبع داده‌ها برقرار کرده و هر موقع داده‌ای را نیاز داریم، از طریق این شیء تامین می‌شود.
  • DataBinding: یک واسطه بین DataContext و هر آن چیزی است که قرار است از داده‌ها تغذیه کند. در تعریفی رسمی‌تر می‌گوییم: روشی ساده و قدرتمند بوده و واسطی است بین مدل تجاری و رابط کاربری. هر زمانی که داده‌ای تغییر کند، ما را آگاه می‌سازد که می‌تواند یک ارتباط یک طرفه یا دو طرفه باشد.
  • DataTemplate: نحوه‌ی فرمت بندی و نمایش داده‌ها را تعیین می‌کند.
ابتدا کار را با یک مثال ساده آغاز می‌کنیم. قصد داریم فرمی را که در قسمت قبلی ساختیم، با استفاده از یک منبع داده پر کنیم:
ابتدا قبل از هر چیزی کلاس فرم قبلی را پیاده سازی می‌کنیم. در این پیاده سازی از یک enum برای انتخاب زمینه‌های کاری هم کمک گرفته ایم و هچنین با یک متد ایستا، منبع داده‌ی تک رکوردی را جهت تست برنامه آماده کرده‌ایم:
   public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person
    {
        public string Name { get; set; }

        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }
        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                Date = DateTime.Now
            };
        }
    }

حالا لازم است که این منبع داده را در اختیار DataContext بگذاریم. وارد بخش کد نویسی شده و در سازنده‌ی پنجره کد زیر را می‌نویسیم:
 DataContext = Person.GetPerson();
public partial class MainWindow : Window
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            DataContext = Person.GetPerson();
        }  
    }
با این کار، ارتباط شما با منبع داده آغاز می‌شود و طبق درخواست‌هایی که از DataBinding به آن می‌رسد، اطلاعات را تحویل DataBinding می‌دهد. برای نمایش داده‌ها در کنترل‌ها و استفاده از DataBinding، به سراغ خصوصیات وابسته می‌رویم. در حال حاضر فعلا برنامه را با دو کنترل عکس و نام که رشته‌ای هستند آغاز می‌کنیم؛ چون بقیه‌ی کنترل‌ها کمی متفاوت هستند.
همانطور که می‌دانید متن کنترل TextBox توسط خصوصیت Text پر می‌شود و برای همین در این خصوصیت می‌نویسیم:
Text="{Binding Name}"
علامت {} را باز کرده و در ابتدا نام Binding را می‌آوریم. سپس بعد از یک فاصله، نام پراپرتی کلاسی را که حاوی اطلاعات مدنظر است، می‌نویسیم و بدین صورت اتصال برقرار می‌شود. برای کنترل عکس هم وضعیت به همین صورت است:
Source="{Binding ImageName}"
حال برنامه را اجرا کرده و دو کنترل textbox و Image را بررسی می‌کنیم:


کلمه‌ی Leo داخل کادر متنی قرار گرفته و عکس اینبار به صورت ایستا خوانده نشده، بلکه نام عکس از طریق یک منبع داده برای آن فراهم شده است.

اطلاع از به روزرسانی در منبع داده‌ها:
حال این نکته پیش می‌آید که اگر همین اطلاعات دریافت شده در مدل منبع داده تغییر کند، چگونه می‌توانیم از این موضوع مطلع شده و همین اطلاعات به روز شده را که نمایش داده‌ایم، تغییر دهیم. بنابراین جهت اطلاع از این مورد، کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

کار را از یک کلاس آغاز می‌کنیم. از اینترفیس INotifyPropertyChanged ارث بری کرده و در آن یک رویداد و یک متد را تعریف می‌کنیم و کمی در هم در تعریف Property‌ها دست می‌بریم. فعلا اینکار را فقط برای پراپرتی Name انجام می‌دهیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string property)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }
در کد بالا یک رویداد از نوع PropertyChangedEventHandler تعریف می‌کنیم که وظیفه‌ی به روزآوری را به عهده دارد؛ ولی صدا زدن این رویداد بر عهده‌ی ماست و خود به خود صدا زده نمی‌شود. پس نیاز است متدی را فراهم کرده تا بدانیم که چه خصوصیتی تغییر یافته‌است و از آن طریق رویداد را فراخوانی کنیم و به رویداد بگوییم که کدام پراپرتی تغییر کرده است. این متد را OnpropertyChanged می‌نامیم که آرگومان ورودی آن نام خصوصیتی است که تغییر یافته است و پس از ارزیابی از صحت آن، رویداد را Invoke می‌کنیم.
در بخش Setter آن خصوصیت هم باید این متد را صدا زده و نام خصوصیت را به آن پاس بدهیم تا موقعی که مدل تغییر پیدا کرد، بگوید که خصوصیت Name بوده است که تغییر کرده است.
برای اینکه بدانیم کد واقعا کار می‌کند و تستی بر آن زده باشیم، فعلا دکمه‌ی Save را به Change تغییر می‌دهیم و کد داخل پنجره را بدین صورت تغییر می‌دهیم:
  public partial class MainWindow : Window
    {
        private Person person;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

        }

        private void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            person.Name = "Leonardo Decaperio";
        }  
    }

متغیر کلاسی را از حالت محلی Local به عمومی Global تغییر دادم که از طریق دکمه‌ی منبع داده در دسترس باشد. حال در رویداد دکمه نام بازیگر را تغییر می‌دهم. برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه کلیک کنید. باید بعد از یک لحظه‌ی کوتاه، نام بازیگر از Leo به Leonardo Decaperio تغییر کند.
این کد واقعا کدی مفید جهت به روزرسانی است ولی مشکلی دارد که نام پراپرتی باید به صورت String به آن پاس شود که در یک برنامه بزرگ این مورد یک مشکل خواهد شد و اگر نام خصوصیت تغییر کند باید نام داخل آن هم تغییر کند؛ پس کد را به شکل دیگری بازنویسی می‌کنیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        } 

  private void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string property="")
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }

در متد OnPropertyChanged در کنار پارامتر اول، ویژگی attribute به نام CallerMemberName را که در فضای نام system.runtime.compilerservice قرار دارد استفاده می‌کنیم (دات نت 4.5). این ویژگی، نام پراپرتی یا متدی که متد OnpropertyChnaged را صدا زده است، به دست می‌آورد. پارامتر اول را هم اختیاری می‌کنیم که سیستم بر ورود پارامتر اجباری نداشته باشد و نهایتا در هر پراپرتی تنها لازم است همانند بالا، خط زیر ذکر شود:
OnPropertyChanged();
اگر الان یک تست از آن بگیرید، می‌بینید که بدون مشکل کار می‌کند. حالا همین متد را در setter تمام پراپرتی‌هایی که دوست دارید از تغییر آن‌ها آگاه شوید قرار دهید.
کد این قسمت
در قسمت‌های آینده به بررسی تبدیل مقادیر و framework element و کنترل‌ها می‌پردازیم.
مطالب
استفاده از واژه‌نامه آنلاین babylon در فایرفاکس

مطلبی را امروز در حین جستجو در سایت اسکریپت‌های گریس مانکی دیدم که محض اطلاعات عمومی بد نیست :)

ابتدا گریس مانکی را نصب کنید :)
https://addons.mozilla.org/en-US/firefox/addon/748
یکبار فایرفاکس را ببندید و باز کنید.
اکنون به آدرس زیر رفته و بر روی دکمه install this script در بالای صفحه کلیک کنید:
http://userscripts.org/scripts/show/9671
بعد از نصب آن، به آدرس زیر مراجعه کنید و همین عملیات را تکرار کنید یعنی install this script
http://userscripts.org/scripts/show/36230
خوب، الان دکمه F4 را فشار دهید. یک صفحه مشکی در پائین صفحه باز خواهد شد. (با فشردن مجدد F4 حذف خواهد شد)
تذکر: اگر با فشردن دکمه F4 تغییری را مشاهده نکردید، یکبار فایرفاکس را ببندید و باز کنید تا اسکریپت‌ها کاملا بارگذاری شوند.
بر روی babylon.persian کلیک کنید تا زرد شود (فعال شود)
اکنون بر روی هر کلمه‌ای در صفحه دوبار کلیک کنید تا انتخاب شود، بلافاصله معنای فارسی آنرا در پائین صفحه خواهید دید.

شایان ذکر است که نیازی به نصب babylon نیست و مستقل عمل می‌کند.

نکته: برای زیاد کردن ارتفاع آن بر روی فلش به سمت بالا کلیک کنید، ماوس را نگه داشته و به سمت بالا حرکت دهید (یا برعکس به سمت پائین)




اسکریپت‌های جالبی را با گریس مانکی بر روی فایرفاکس اجرا می‌کنند. (اگر لینک‌های سایت رو پیگیری کرده باشید تشخیص سالم بودن لینک‌های رپید شیر در یک صفحه واقعا کارآمد بود و نمونه‌های بی‌شماری که در سایت اسکریپت‌های آن می‌توانید پیدا کنید یا از آنها ایده بگیرید)

مطالب
بخش سوم - بررسی امکانات و کدنویسی در کامپایلر Svelte
در بخش‌های قبل تا حدودی با کامپایلر Svelte و ساختار فایل‌های آن آشنا شدیم. در این بخش با چند مثال قصد دارم امکاناتی را که Svelte در اختیارمان قرار میدهد، شرح دهم. 

Dynamic attributes : 
در بخش قبل دیدیم که با استفاده از علامت ( آکولاد {} ) میتوانیم مقادیر موجود در تگ اسکریپت را در html خود رندر کنیم. ولی از این علامت میتوان برای مقدار دهی attribute‌ها هم استفاده کرد. 
<script>
let src = 'https://svelte.dev/tutorial/image.gif';
let name = 'Rick Astley';
</script>

<img src={src} alt="{name} dancing">
اگر این کد را در بدنه کامپوننت خود یعنی همان فایل App.svelte قرار دهیم، به درستی کار خواهد کرد و مقدار‌های متغیر‌های src و name، در تگ img ما قرار خواهند گرفت. چند نکته در اینجا وجود دارد که بهتر است به آنها اشاره کنم.

  • نکته اول : اگر در تگ img مقدار alt را وارد نکنیم و یا alt در این تگ وجود نداشته باشد، یک هشدار توسط کامپایلر svelte برای ما با عنوان <img> element should have an alt attribute> ایجاد میشود. زمان ساخت یک برنامه بسیار مهم است تا قوانین نوشتن یک کد html خوب را رعایت کنیم تا برای تمامی کاربران احتمالی برنامه قابل استفاده باشد. در همین مثال با ایجاد یک هشدار Svelte تلاش میکند که ما را از اشتباه در نوشتن کد html مطلع سازد.

  • نکته دوم : اگر نام یک آبجکت تعریف شده و یک attribute، برابر باشد میتوانیم از نسخه کوتاه شده یا Shorthand attributes در svelte استفاده کنیم. به طور مثال در مثال بالا میتوانیم از کد زیر در خط 6 استفاده کنیم.
<img {src} alt="{name} dancing">


Nested components :
همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، همه‌چیز در svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشود. در یک برنامه واقعی درست نیست که تمامی کد برنامه را مستقیما در کامپوننت اولیه برنامه بنویسیم. به جای آن بهتر است هر بخش از وبسایت، کامپوننت مجزایی داشته باشد تا کدها و استایل‌ها و html ما نظم و خوانایی بیشتری پیدا کنند.
یک فایل دیگر را در کنار کامپوننت App.svelte که در بخش قبلی ایجاد کرده بودیم، به نام Nested.svelte ایجاد کنید و در آن کد زیر را قرار دهید.
<script>
  export let siteName = "dotnettips";
</script>

<p>this is a nested component for third tutorial on {siteName}</p>
در این مرحله ما یک کامپوننت جدید را ایجاد کردیم که برای نمایش آن باید به App.svelte اضافه شود. برای انجام اینکار محتوای App.svelte را به کد زیر تغییر دهید.
<script>
  import Nested from "./Nested.svelte";

  export let name;
</script>

<h1>Hello {name}!</h1>

<Nested siteName="dotnettips.info" />
که در نهایت چنین خروجی خواهیم داشت. 
 Hello world!

this is a nested component for third tutorial on dotnettips.info


در مثال بالا ما یک کامپوننت جدید را ایجاد کرده و از طریق دستور import به App.svelte اضافه کردیم. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، نحوه مقدار دهی props در کامپوننت‌ها است. اگر به خط 9 دقت کنیم، کامپوننت ما از طریق تگ جدیدی با نام (Nested) به بدنه html برنامه اضافه شده است که یک attribute به نام siteName دارد. siteName متغیر export شده در کامپوننت Nested.svelte است که در کامپوننت‌ها به این صورت مقدار دهی میشود. قبلا نحوه مقدار دهی این خصیصه‌ها را در فایل‌های جاوا اسکریپت مشاهده کرده بودیم. نکته دیگری که باید به آن دقت داشت این است که خصیصه siteName مقدار پیش فرض dotnettips را در Nested.svelte به خود اختصاص داده بود. به همین جهت اگر ما siteName را هنگام استفاده از کامپوننت مقدار دهی نکنیم، از مقدار پیش فرض خود استفاده خواهد کرد. ولی اینجا ما با مقدار دهی آن، siteName را به dotnettips.info تغییر داده‌ایم.

نکته مهم : دقت داشته باشید کامپوننت‌های شما همیشه باید با حروف بزرگ شروع شوند؛ به طور مثال در صورت نوشتن <nested/> محتوای کامپوننت نمایش داده نخواهد شد. svelte، از طریق زیر نظر گرفتن حروف کوچک و بزرگ در ابتدای تگ‌ها، بین تگ‌های html و کامپوننت‌ها تمایز قائل میشود.



Spread  props :

تا اینجا به صورت خلاصه با props یا خصیصه‌ها آشنا شده‌اید و دیدیم که با export کردن یک متغیر در یک کامپوننت، میتوانیم آن را هنگام استفاده مقدار دهی نماییم. برای اینکه تمرینی هم باشد با توجه به مطالبی که تاکنون گفته شده، پروژه‌ی جدیدی را ایجاد کنید و محتوای App.svelte را مانند کد زیر تغییر دهید.

<script>
import Info from './Info.svelte';

const pkg = {
name: 'svelte',
version: 3,
speed: 'blazing',
website: 'https://svelte.dev'
};
</script>

<Info name={pkg.name} version={pkg.version} speed={pkg.speed} website={pkg.website}/>

همانطور که در خط دوم کد می‌بینید، کامپوننتی به نام Info.svelte به این بخش اضافه شده‌است. این کامپوننت را با محتوای زیر ایجاد نمایید:

<script>
export let name;
export let version;
export let speed;
export let website;
</script>

<p>
The <code>{name}</code> package is {speed} fast.
Download version {version} from <a href="https://www.npmjs.com/package/{name}">npm</a>
and <a href={website}>learn more here</a>
</p>

اگر برنامه را اجرا کنید یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد: 

 The svelte  package is  blazing  fast. Download version  3  from  npm  and  learn more here
در این مثال در کامپوننت info.svelte حدودا تعداد زیادی متغیر export شده داریم که دقیقا همنام با آنها در App.svelte یک آبجکت به نام pkg مقدار دهی شده‌است (خط 4-9). در این شرایط نیازی به نوشتن تک تک خصیصه‌ها مانند کاری که در خط 12 کردیم نیست. خیلی ساده میتوانیم از امکانات ES6 برای destruct کردن این آبجکت و ست کردن این خصیصه‌ها استفاده کنیم؛ به این صورت : 
<Info {...pkg}/>



مروری کوتاه بر مدیریت Event ها  در svelte:
قدرت اصلی svelte، واکنش پذیر بودن آن است. به این معنی که همیشه DOM را با وضعیت یا state برنامه هماهنگ نگه میدارد. یکی از مواردی که بطور مثال این امکان را به خوبی نمایش میدهد، event‌ها هستند. 
به مثال زیر توجه کنید:
<script>
  let count = 0;

  function handleClick() {
    count += 1;
  }
</script>

<p>Count : {count}</p>
<button on:click={handleClick}>
  Clicked {count} {count === 1 ? 'time' : 'times'}
</button>
در مثال بالا در خط 10، یک button را ایجاد کردیم که به متد click آن یک function اختصاص داده شده که در خط 4 تعریف کرده بودیم. برای bind کردن یک event در svelte از on: استفاده میکنیم. البته دقت کنید که در خط 10، نام function بدون پرانتز نوشته شده‌است؛ چرا که ما قصد اجرای آن را نداریم و صرفا میخواهیم این فانکشن پس از کلیک شدن بر روی button اجرا شود. در خط 5 هم در بدنه فانکشن خود که پس از هر کلیک اجرا خواهد شد، یک واحد به متغیر count اضافه میکنیم. در خطوط 9 و 11 هم مقدار count را نمایش داده‌ایم. 
در بخش‌های بعد به جزئیات کار با event‌ها بیشتر میپردازیم.

واکنش پذیری یا Reactivity در svelte :
svelte به صورت خودکار DOM را پس از اینکه وضعیت کامپوننت یا آبجکت‌های شما تغییر کند، آپدیت میکند؛ ولی در این بین چندین حالت وجود دارند که به صورت خودکار svelte از تغییر وضعیت کامپوننت شما آگاه نمیشود. 
عملگر :$
به مثال زیر توجه کنید. 
<script>
let count = 0;
let doubled = count * 2;

function handleClick() {
count += 1;
}
</script>

<button on:click={handleClick}>
Clicked {count} {count === 1 ? 'time' : 'times'}
</button>

<p>{count} doubled is {doubled}</p>
در این مثال در خط سوم متغیر doubled تعریف شده که قرار است دو برابر count را در خود نگه دارد. اگر این کد را اجرا نمایید، متوجه خواهید شد که مقدار double پس از تغییر count، تغییری نخواهد کرد. چرا که بر خلاف سایر فریم ورک‌ها، مانند react برای بهبود performance برنامه، svelte از Virtual-DOM استفاده نمیکند و این امر سبب میشود که کل کدهای کامپوننت ما در هر بار تغییر، در وضعیت بخشی از آن، مجددا اجرا نشود و مستقیما بخش مورد نظر در DOM تغییر کند. این امر سبب شده از نظر performance در کامپوننت‌های پیچیده که به طور مثال از انیمیشن یا visualisation‌ها استفاده میکنند، کامپوننت‌های svelte چندین برابر پرسرعت‌تر از سایر فریم ورک‌های مشابه عمل کند. ولی اگر بخواهیم که مقدار doubled آپدیت شود چه کاری باید کرد؟ 
راهکار اول مقدار دهی doubled در function مرتبط است، چرا که svelte همیشه به عملگر مساوی = در کد جاوا اسکریپت نگاه میکند. ولی این راهکار در مثال بالا منطقی به نظر نمی‌آید چرا که وظیفه متد ما صرفا دو برابر کردن مقدار count است.
راهکار دوم استفاده از عملگر :$  قبل از تعریف متغیر میباشد که به نظر راهکار مناسب‌تری است. پس در کد بالا فقط لازم است خط سوم را به کد زیر تغییر دهیم تا برنامه بدرستی مقدار doubled را پس از تغییر count محاسبه کند. 
$: doubled = count * 2;
به این طریق میتوانیم متغیر خود را وادار کنیم درصورت تغییر مقادیر، در سمت راست مساوی، مقدار doubled را مجددا محاسبه نماید.

استفاده از این عملگر در svelte به تعریف متغیر‌ها محدود نمیشود. ما هر جائیکه نیاز به واکنش پذیری نسبت به کامپوننت‌ها یا متغیر‌های خود داشتیم، میتوانیم از این عملگر استفاده کنیم. به طور مثال برای لاگ کردن اطلاعات، هر بار که مقدار count تغییر کرد میتوانیم از کد زیر استفاده کنیم. 
$: console.log(`the count is ${count}`);
همچنین میتوانیم به آسانی گروهی از فعالیت‌ها را با هم واکنش پذیر کنیم. مثال :
$: {
  console.log(`the count is ${count}`);
  alert(`I SAID THE COUNT IS ${count}`);
}
حتی میتوان از این عملگر قبل از بلاک‌های کد، مانند if یا for استفاده کرد. مثال:
$: if (count >= 10) {
     alert(`count is dangerously high!`);
     count = 9;
}

واکنش پذیری در آرایه‌ها و آبجکت‌ها : 
به مثال زیر توجه کنید:
<script>
  let numbers = [1, 2, 3, 4];

  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers.push(newNumber);
  }

  $: sum = numbers.reduce((t, n) => t + n, 0);
</script>

<p>{numbers.join(' + ')} = {sum}</p>

<button on:click={addNumber}>Add a number</button>

در مثال بالا پس از هر کلیک، یک عدد به آرایه numbers اضافه میشود؛ ولی در خط 11 که این آرایه را نمایش میدهیم، مقدار آن تغییر نخواهد کرد! همانطور که قبلا اشاره کرده بودم svelte برای اینکه متوجه شود تغییری در آبجکت‌های ما صورت گرفته است، به مشاهده عملگر مساوی در کدهای ما میپردازد و چون اینجا در خط 6، ما از متد push آرایه برای افزودن مقداری جدید به آن درحال استفاده هستیم svelte واکنشی به این تغییر ندارد. برای رفع این مشکل دو راهکار وجود دارد. 
راهکار اول استفاده از عملگر مساوی و reassign کردن مقدار آبجکت یا متغیر مورد نظر است به این صورت : 
  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers.push(newNumber);
    numbers = numbers;
  }
راهکار دوم استفاده از امکانات ES6 جاوا اسکریپت است برای افزودن مقدار جدید به آرایه که چون در این روش از مساوی استفاده میکنیم، تغییرات در numbers واکنش پذیر خواهد بود. به این صورت : 
  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers = [...numbers, newNumber];
  }

مروری بر Two way bindings :
فرض کنید قصد داریم که یک input برای دریافت نام در صفحه قرار داده و در متغیری به نام name ذخیره کنیم. سپس این متغیر را در صفحه نشان دهیم. برای انجام اینکار حدودا با توجه به مطالبی که تا الان آموخته‌ایم میتوان کد زیر را تولید کرد : 
<script>
  let name = "";
  function updateName(event) {
    name = event.target.value;
  }
</script>

<h4>My Name Is {name}</h4>
<input value={name} on:input={updateName} />
در خط 9 یک input به کامپوننت خود اضافه کردیم و مقدار value آن را به متغیر name نسبت دادیم. تا اینجا فقط اگر name تغییری کند آن را در input میتوانیم نمایش دهیم ولی پس از تایپ در این input به صورت خودکار مقدار name آپدیت نمیشود چون ما در این حالت از One way binding درحال استفاده هستیم. به همین جهت یک متد برای آپدیت مقدار name توسط input هم باید مینوشتیم که اگر دقت کنید در کد فوق از ایونت input تگ input در خط 11 به همین منظور استفاده شده‌است. در خط سوم اینبار متد ما یک پارامتر هم به نام event دارد. به طور پیش فرض میتوانیم همیشه از طریق این پارامتر به ایونت آبجکت مبداء که فانکشن را صدا زده است، دسترسی داشته باشیم که خیلی ساده از طریق این ایونت در خط 4 مقدار name را پس تغییر در input آپدیت میکنیم. 
شاید کد بالا کاری که خواستیم را انجام داده باشد. ولی پیاده سازی Two way binding به شکلی که نوشتیم ساده نیست و مشکلات خاص خودش را دارد. خبر خوب این است که svelte این امکان را به صورت توکار محیا کرده است. 
برای اتصال یک attribute به یک متغیر یا آبجکت به صورت دو طرفه از کلمه :bind قبل از نام attribute در svelte استفاده میشود. مثال بالا را اگر با استفاده از این توضیح بازنویسی کنیم، به این کد خواهیم رسید:
<script>
  let name = "";
</script>

<h4>My Name Is {name}</h4>
<input bind:value={name} />
همانطور که مشاهده میکنید دیگر نیازی به نوشتن یک فانکشن مجزا و گرفتن اطلاعات از طریق پارامتر ایونت نیست و به سادگی مقدار value به متغیر name به صورت دو طرفه متصل شده است.


expressing logic :
html امکانی برای پیاده سازی منطق برنامه، برخلاف svelte ندارد. در ادامه با syntax پیاده سازی منطق برنامه در کنار کدهای html در svelte آشنا میشویم. 

If blocks
برای نوشتن If در svelte از if# در میان دو آکولاد {} استفاده میشود و برای پایان دادن به آن از if/ در میاد دو آکولاد. به این صورت : 
{#if condition}
    <!-- you html codes ...  -->
{/if}
به مثال زیر توجه کنید : 
در این مثال قصد داریم پس از کلیک بر روی کلید لاگین، وضعیت کاربر را لاگین شده قرار دهیم و کلید لاگین را مخفی کنیم. سپس کلید دیگری برای خروج از برنامه به نام logout را نمایش دهیم که با کلیک بر روی آن کاربر logout شود و مجددا کلید لاگین نمایش داده شود. برای شبیه سازی این سناریو از کد زیر میتوانیم استفاده کنیم :
<script>
let user = { loggedIn: false };

function toggle() {
user.loggedIn = !user.loggedIn;
}
</script>

{#if user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log out
</button>
{/if}

{#if !user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log in
</button>
{/if}
کدهای داخل اسکریپت که چندان نیازی به توضیح ندارند و صرفا برای toggle کردن وضعیت کاربر هستند. ولی در خطوط 9 - 13 و 15 - 19 طریقه نوشتن if در svelte را با یک مثال واقعی مشاهده میکنید.
در مثال بالا دو شرط با یک مقدار مشابه true/false نوشته شده است که بهتر بود مانند سایر زبان‌های برنامه نویسی از else در اینجا استفاده میشد. در ادامه با نحوه نوشتن else در svelte آشنا خواهیم شد.
Else blocks
برای نوشتن else در svelte از else: در میاد دو آکولاد {} بین یک block مانند if میتوانیم استفاده کنیم. به این صورت :
{#if condition}
    <!-- you html code when condition is true -->
{:else}
    <!-- you html code when condition is false -->
{/if}
باز نویسی دو if block در مثال بالا با استفاده از else : 
{#if user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log out
</button>
{:else}
<button on:click={toggle}>
Log in
</button>
{/if}

همینطور شما میتوانید از else if هم استفاده نمایید. به این صورت : 
{#if condition}
    <!-- you html code when condition is true -->
{:else if condition2}
    <!-- you html code when condition2 is true -->
{:else}
    <!-- you html code when condition and condition2 are false -->
{/if}

نکته تکمیلی : در svelte علامت # همیشه به معنای شروع یک بلاک کد است و علامت / به معنای پایان بلاک. همینطور علامت : نشان دهنده ادامه بلاک کد است. شاید در ابتدا کمی گیج کننده به نظر بیاید ولی در مثال‌های بعدی بیشتر با این علائم آشنا میشویم.

each blocks : 
برای حرکت در میان لیستی از اطلاعات در svelte میتوانیم از each# استفاده نماییم و مانند بلاک if برای خاتمه دادن به آن از each/ استفاده میشود. همینطور از کلمه کلیدی as هم برای دسترسی به هر آیتم در لیست استفاده میشود. به این صورت : 
{#each list as item}
      <!-- you html code per each item in list -->
{/each}
به مثال زیر توجه کنید : 
<script>
let cats = [
{ id: 'J---aiyznGQ', name: 'Keyboard Cat' },
{ id: 'z_AbfPXTKms', name: 'Maru' },
{ id: 'OUtn3pvWmpg', name: 'Henri The Existential Cat' }
];
</script>

<h1>The Famous Cats of YouTube</h1>

<ul>
{#each cats as cat}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={cat.id}">
{cat.name}
</a></li>
{/each}
</ul>
در خط 2 ما یک آرایه از گربه‌ها را تعریف کرده ایم و در خط 11 با استفاده از each به ازای هر کدام از آیتم‌های داخل این آرایه یک تگ li ایجاد میکنیم که لینک مرتبط با آن آیتم را نمایش میدهد. البته کد فوق را به شکل دیگری با استفاده از امکانات destructing جاوا اسکریپت هم میتوانستیم بنویسیم. به این صورت : 
<ul>
{#each cats as {id,name}}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={id}">
{name}
</a></li>
{/each}
</ul>
در این حالت ابتدا id و name به صورت مجزا destruct شده اند و میتوانیم مانند مثال بالا از آنها بدون نوشتن نام آیتم استفاده کنیم . مانند خط 4 کد بالا.
همینطور در each بلاک‌ها امکان دریافت ایندکس جاری آیتم از طریق آرگومان دوم هم وجود دارد. به این صورت : 
<ul>
{#each cats as { id, name }, i}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={id}">
{i + 1}: {name}
</a></li>
{/each}
</ul>
اگر به کد فوق دقت کنید درخط 2 مقدار i ایندکس آیتم جاری آرایه ما یعنی همان cats است.


نکته : در این بخش من سعی کردم تا حدودی به ترتیب بخش آموزشی خود وبسایت Svelte، موارد را بیان کنم؛ ولی با توجه به اینکه شاید دوستان ترجیح بدهند روش آموزشی خود  آن وبسایت که امکان تغییر و نوشتن کد را هم محیا کرده است، امتحان کنند  لینک آن  را به اشتراک میگذارم. 
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
راه حل: نباید این‌کار را انجام دهید.
علت:
- اگر افزونه‌ای قرار هست برنامه‌ی اصلی را تغدیه کند - مثلا اعتبارسنجی - نام آن افزونه نیست و نباید به صورت افزونه تعریف شود. برنامه‌ی اصلی بجز بارگذاری افزونه‌ها هیچ کار دیگری قرار نیست با جزئیات آن‌ها به صورت مستقیم انجام دهد.
- اگر افزونه‌ای وابسته‌است به افزونه‌ی دیگر، نام اینکار افزونه نویسی نیست.
- شما قبل از اینکه بخواهید وارد این مبحث شوید، نیاز است کمی در مورد برنامه‌های افزونه پذیر موجود (در حالت کلی) مطالعه کنید و بررسی کنید که مثلا اگر یک برنامه‌ی پخش music افزونه پذیر است، افزونه‌ی A آن که توسط فرد X تهیه شده، آیا قرار است از امکانات افزونه‌ی B که توسط فرد Y تهیه شده‌است، استفاده کند؟ چنین کاری اساسا بی‌مفهوم است و طراحی افزونه پذیر نام ندارد. آیا افزونه‌ی A فایرفاکس از افزونه‌ی B آن استفاده می‌کند و به آن وابسته‌‌است؟ خیر.
- اگر قرار هست افزونه‌ها به یک سری اطلاعات مشترک دسترسی پیدا کنند، این اطلاعات باید مشترک باشند و مستقل از هر کدام از افزونه‌ها.

در مثالی که ارائه شد، اگر هدف کوئری گرفتن از لیست خبرهای یک کاربر است، این کار فقط باید در افزونه‌ی News انجام شود (چون اگر قرار باشد سایر افزونه‌ها به ریز اطلاعات news دسترسی داشته باشند که ضرورتی به افزونه تعریف کردن آن نبود) و به این صورت:
 var userNewsList =  _news.Include(x=>x.User).Where(x=>x.UserId == 1).ToList();
مطالب
نمایش اخطارها و پیام‌های بوت استرپ به کمک TempData در ASP.NET MVC
در بوت استرپ برای نمایش اعلانی به کاربر، از کلاس alert می‌توان استفاده کرد. برای نمایش این اعلان کافی است محتوای خود را درون یک div با کلاس alert قرار دهیم: 
<div class="alert">
    نمایش اعلانات
</div>

تعدادی کلاس دیگر نیز جهت استفاده از رنگ‌های مختلف نیز توسط بوت استرپ ارائه شده است: 

همچنین اگر مایل بودید می‌توانید با افزودن یک دکمه با کلاس close و ویژگی data-dismiss مساوی alert، امکان بستن پیام را در اختیار کاربر قرار دهید: 

<div class="alert alert-warning alert-dismissable">
  <button type="button" class="close" data-dismiss="alert" aria-hidden="true">&times;</button>
  نمایش اعلان
</div>

در ادامه قصد داریم این پیام را بعد از ثبت اطلاعات، به کاربر نمایش دهیم. یعنی در داخل کد، امکان صدا زدن این نوع پیام‌ها را داشته باشیم.

ابتدا کلاس‌های زیر را تعریف می‌کنیم:

کلاس Alert

public class Alert
{
        public const string TempDataKey = "TempDataAlerts";
        public string AlertStyle { get; set; }
        public string Message { get; set; }
        public bool Dismissable { get; set; }
}

در کلاس فوق خصوصیت یک alert را تعریف کرده‌ایم (از خاصیت TempDataKey جهت پاس دادن alert‌ها به view استفاده می‌کنیم).

  کلاس AlertStyles
public class AlertStyles
{
        public const string Success = "success";
        public const string Information = "info";
        public const string Warning = "warning";
        public const string Danger = "danger";
}
کلاس فوق نیز جهت نگهداری اسامی کلاس‌های alert، مورد استفاده قرار می‌گیرد. قدم بعدی، استفاده از کلاس‌های فوق و انتقال alerts توسط TempData به داخل viewها می‌باشد. برای جلوگیری از زیاد شدن حجم کدهای تکراری داخل کنترلرها و همچنین به عنوان یک Best practice، یک کنترلر Base را برای اینکار تعریف می‌کنیم و متدهای موردنیاز را داخل آن می‌نویسیم:
public class BaseController : Controller
{
        public void Success(string message, bool dismissable = false)
        {
            AddAlert(AlertStyles.Success, message, dismissable);
        }

        public void Information(string message, bool dismissable = false)
        {
            AddAlert(AlertStyles.Information, message, dismissable);
        }

        public void Warning(string message, bool dismissable = false)
        {
            AddAlert(AlertStyles.Warning, message, dismissable);
        }

        public void Danger(string message, bool dismissable = false)
        {
            AddAlert(AlertStyles.Danger, message, dismissable);
        }

        private void AddAlert(string alertStyle, string message, bool dismissable)
        {
            var alerts = TempData.ContainsKey(Alert.TempDataKey)
                ? (List<Alert>)TempData[Alert.TempDataKey]
                : new List<Alert>();

            alerts.Add(new Alert
            {
                AlertStyle = alertStyle,
                Message = message,
                Dismissable = dismissable
            });

            TempData[Alert.TempDataKey] = alerts;
        }
}
از متدهایی که به صورت عمومی تعریف شده‌اند جهت ارسال پیام به view استفاده می‌کنیم. متد AddAlert نیز جهت ایجاد لیستی از پیام‌ها(Alert) مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ زیرا ممکن است بخواهید هم زمان از چندین متد عمومی فوق استفاده کنید، یعنی چندین پیام را به کاربر نمایش دهید. 

نکته: در کد فوق از TempData جهت پاس دادن شیء alerts استفاده کرده‌ایم. TempData به صورت short-lived عمل می‌کند به دو دلیل: 1- بلافاصله بعد از خوانده شدن، حذف خواهد شد. 2- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت. از TempData جهت پاس دادن داده‌ها از درخواست فعلی به درخواست بعدی (redirect از یک صفحه به صفحه دیگر) استفاده می‌شود. یعنی در زمان redirect سعی می‌کند داده‌های بین redirectها را در خود نگه دارد. اگر از ViewBag و ViewData استفاده می‌کردیم داده‌های داخل آنها بلافاصله بعد از redirect شدن null می‌شدند.
به طور مثال اکشن متد زیر را در نظر بگیرید:
public ActionResult Index()
        {
            var userInfo = new
            {
                Name = "Sirwan",
                LastName = "Afifi",
            };
 
            ViewData["User"] = userInfo;
            ViewBag.User = userInfo;
            TempData["User"] = userInfo;

            return RedirectToAction("About");
        }
view :
@{
    ViewBag.Title = "About";
}

<h1>Tempdata</h1><p>@TempData["User"]</p>
<h1>ViewData</h1><p>@ViewData["User"]</p>
<h1>ViewBag</h1><p>@ViewBag.User</p>
اگر کد فوق را تست کنید خواهید دید که در خروجی تنها اطلاعات داخل TempData نمایش داده می‌شود.
معمولاً برای ارسال داده‌های خطاها از TempData استفاده می‌شود.

اکنون در هر کنترلری که می‌خواهید پیامی را به صورت alert، پس از ثبت اطلاعات به کاربر نمایش دهید، باید از کنترلر BaseController  ارث‌بری کنید:
public class NewsController : BaseController
{
readonly INewsService _newsService;
        readonly IUnitOfWork _uow;
        public NewsController(INewsService newsService, IUnitOfWork uow)
        {
            _newsService = newsService;
            _uow = uow;
        }
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [ValidateInput(false)]
        public ActionResult Create(News news)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                _newsService.AddNews(news);
                _uow.SaveChanges();
                Success(string.Format("خبر با عنوان  <b>{0}</b> با موفقیت ذخیره گردید!", news.Title), true);
                return RedirectToAction("Index");
            }
            Danger("خطا در هنگام ثبت اطلاعات ");
            return View(news);
        }
        [HttpPost]
        public ActionResult Delete(int id)
        {
            _newsService.DeleteNewsById(id);
            _uow.SaveChanges();
            Danger("اطلاعات مورد نظر با موفقیت حذف گردید!", true);
            return RedirectToAction("Index");
        }
}

نمایش پیام‌ها 
برای نمایش پیام‌ها یک partial view با نام _Alerts در مسیر Views\Shared ایجاد می‌کنیم: 
@{
    var alerts = TempData.ContainsKey(Alert.TempDataKey)
                ? (List<Alert>)TempData[Alert.TempDataKey]
                : new List<Alert>();

    if (alerts.Any())
    {
        <hr />
    }

    foreach (var alert in alerts)
    {
        var dismissableClass = alert.Dismissable ? "alert-dismissable" : null;
        <div class="alert alert-@alert.AlertStyle @dismissableClass">
            @if (alert.Dismissable)
            {
                <button type="button" class="close" data-dismiss="alert" aria-hidden="true">&times;</button>
            }
            @Html.Raw(alert.Message)
        </div>
    }
}
در کد فوق، ابتدا شیء alerts را از TempData دریافت کرده‌ایم و توسط یک حلقه foreach، داخل آن به ازای هر آیتم، آن را پیمایش می‌کنیم و در نهایت کد html متناظر با هر alert را در خروجی نمایش می‌دهیم.
اکنون جهت استفاده از partial view فوق در جایی که می‌خواهید پیام نمایش داده شود partial view فوق را فراخوانی کنید (به عنوان مثال داخل فایل Layout): 
<div>
                    @{ Html.RenderPartial("_Alerts"); }
                    @RenderBody()
</div>

مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت دوم
پس از تهیه ساختار اولیه‌ی بلاگی مبتنی بر ember.js در قسمت قبل، در ادامه قصد داریم امکانات تعاملی را به آن اضافه کنیم. بنابراین کار را با تعریف کنترلرها که تعیین کننده‌ی رفتار برنامه هستند، ادامه می‌دهیم.


اضافه کردن دکمه‌ی More info به صفحه‌ی About و مدیریت کلیک بر روی آن

فایل Scripts\Templates\about.hbs را گشوده و سپس محتوای فعلی آن را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<h2>About Ember Blog</h2>

<p>Bla bla bla!</p>

<button class="btn btn-primary" {{action 'showRealName' }}>more info</button>
در ember.js اگر قصد مدیریت عملی را که قرار است توسط کلیک بر روی المانی رخ دهد، داشته باشیم، می‌توان از handlebar helper ایی به نام action استفاده کرد. سپس برای تهیه کدهای مرتبط با آن، این اکشن را باید در کنترلر متناظر با route جاری (مسیریابی about) اضافه کنیم.
به همین جهت فایل جدید Scripts\Controllers\about.js را در پوشه‌ی کنترلرهای سمت کاربر اضافه کنید (نام آن با نام مسیریابی یکی است)؛ با این محتوا:
Blogger.AboutController = Ember.Controller.extend({
  actions: {
   showRealName: function () {
    alert("You clicked at showRealName of AboutController.");
   }
  }
});
کنترلرها به صورت یک خاصیت جدید به شیء Application برنامه اضافه می‌شوند. مطابق اصول نامگذاری ember.js، نام خاصیت کنترلر با حروف بزرگ متناظر با route آن شروع می‌شود و به نام Controller ختم خواهد شد. به این ترتیب ember.js هرگاه قصد پردازش مسیریابی about را داشته باشد، می‌داند که باید از کدام شیء جهت پردازش اعمال کاربر استفاده کند.
در ادامه این خاصیت را با تهیه یک زیرکلاس از کلاس پایه Controller تهیه شده توسط ember.js مقدار دهی می‌کنیم. به این ترتیب به کلیه امکانات این کلاس پایه دسترسی خواهیم داشت؛ به علاوه می‌توان ویژگی‌های سفارشی را نیز به آن افزود. برای مثال در اینجا در قسمت actions آن، دقیقا مطابق نام اکشنی که در فایل about.hbs تعریف کرده‌ایم، یک متد جدید اضافه شده‌است.

پس از تعریف کنترلر about.js نیاز است مدخل متناظر با آن‌را به فایل index.html برنامه نیز در انتهای تعاریف موجود، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/Controllers/about.js" type="text/javascript"></script>

اکنون یکبار برنامه را اجرا کرده و در صفحه‌ی about بر روی دکمه‌ی more info کلیک کنید.



اضافه کردن دکمه‌ی ارسال پیام خصوصی به صفحه‌ی ‍Contact و مدیریت کلیک بر روی آن

در ادامه به قالب فعلی Scripts\Templates\contact.hbs یک دکمه را جهت ارسال پیام خصوصی اضافه می‌کنیم.
<h1>Contact</h1>
<div class="row">
  <div class="col-md-6">
   <p>
    Want to get in touch?
    <ul>
      <li>{{#link-to 'phone'}}Phone{{/link-to}}</li>
      <li>{{#link-to 'email'}}Email{{/link-to}}</li>
    </ul>
   </p>
 
   <p>
    Or, click here to send a secret message:
   </p>
   <button class="btn btn-primary" {{action 'sendMessage' }}>Send message</button>
  </div>
  <div class="col-md-6">
   {{outlet}}
  </div>
</div>
سپس برای مدیریت اکشن جدید sendMessage نیاز است کنترلر آن‌را نیز تعریف کنیم. با توجه به نام مسیریابی جاری، نام این کنترلر نیز contact خواهد بود. برای این منظور ابتدا فایل جدید Scripts\Controllers\contact.js را اضافه نمائید؛ با این محتوا:
Blogger.ContactController = Ember.Controller.extend({
  actions: {
   sendMessage: function () {
    var message = prompt('Type your message here:');
   }
  }
});
همچنین مدخل متناظر با فایل contact.js نیز باید به صفحه‌ی index.html اضافه شود:
 <script src="Scripts/Controllers/contact.js" type="text/javascript"></script>


نمایش تصویری تعاملی در صفحه‌ی about

تا اینجا با نحوه‌ی تعریف اکشن‌ها در قالب‌ها و مدیریت آن‌ها توسط کنترلرهای متناظر آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم با اصول binding اطلاعات در ember.js آشنا شویم. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم دکمه‌ای را در صفحه‌ی about قرار داده و با کلیک بر روی آن، لوگوی ember.js را که به صورت یک تصویر مخفی در صفحه قرار دارد، نمایان کنیم. برای اینکار نیاز است خاصیتی را در کنترلر متناظر، تعریف کرده و سپس آن‌را به template جاری bind کرد.
برای این منظور فایل Scripts\Templates\about.hbs را گشوده و تعاریف موجود آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<h2>About Ember Blog</h2>
<p>Bla bla bla!</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'showRealName' }}>more info</button>
 
{{#if isAuthorShowing}}
<button class="btn btn-warning" {{action 'hideAuthor' }}>Hide Image</button>
<p><img src="Content/images/ember-productivity-sm.png"></p>
{{else}}
<button class="btn btn-info" {{action 'showAuthor' }}>Show Image</button>
{{/if}}
در اینجا بر اساس مقدار خاصیت isAuthorShowing تصمیم گیری خواهد شد که آیا تصویر لوگوی ember.js نمایش داده شود یا خیر. همچنین دو اکشن نمایش و مخفی کردن تصویر نیز اضافه شده‌اند که با کلیک بر روی هر کدام، سبب تغییر وضعیت خاصیت isAuthorShowing خواهیم شد.
کنترلر about (فایل Scripts\Controllers\about.js) جهت مدیریت این خاصیت جدید، به همراه دو اکشن تعریف شده، اینبار به نحو ذیل تغییر خواهد یافت:
Blogger.AboutController = Ember.Controller.extend({
  isAuthorShowing: false,
  actions: {
   showRealName: function () {
    alert("You clicked at showRealName of AboutController.");
   },
   showAuthor: function () {
    this.set('isAuthorShowing', true);
   },
   hideAuthor: function () {
    this.set('isAuthorShowing', false);
   }
  }
});
ابتدا خاصیت isAuthorShowing به کنترلر اضافه شده‌است. از این خاصیت بار اولی که مسیر http://localhost:25918/#/about توسط کاربر درخواست می‌شود، استفاده خواهد شد.
سپس در دو متد showAuthor و hideAuthor که به اکشن‌های دو دکمه‌ی جدید تعریف شده در قالب about متصل خواهند شد، نحوه‌ی تغییر مقدار خاصیت isAuthorShowing را توسط متد set ملاحظه می‌کنید.
این قسمت مهم‌ترین تفاوت ember.js با jQuery است. در jQuery مستقیما المان‌های صفحه در همانجا تغییر داده می‌شوند. در ember.js منطق مدیریت کننده‌ی رابط کاربری و کدهای قالب متناظر با آن از هم جدا شده‌اند تا بتوان یک برنامه‌ی بزرگ را بهتر مدیریت کرد. همچنین در اینجا مشخص است که هر قسمت و هر فایل، چه ارتباطی با سایر اجزای تعریف شده دارد و چگونه به هم متصل شده‌اند و اینبار شاهد انبوهی از کدهای جاوا اسکریپتی مخلوط بین المان‌های HTML صفحه نیستیم.



نمایش پیامی به کاربر پس از ارسال پیام خصوصی در صفحه‌ی تماس با ما

قصد داریم ویژگی مشابهی را به صفحه‌ی contact نیز اضافه کنیم. اگر کاربر بر روی دکمه‌ی ارسال پیام کلیک کرد، پیام تشکری به همراه عددی ویژه به او نمایش خواهیم داد.
برای این‌کار قالب Scripts\Templates\contact.hbs را به نحو ذیل تکمیل کنید:
<h1>Contact</h1>
<div class="row">
  <div class="col-md-6">
   <p>
    Want to get in touch?
    <ul>
      <li>{{#link-to 'phone'}}Phone{{/link-to}}</li>
      <li>{{#link-to 'email'}}Email{{/link-to}}</li>
    </ul>
   </p>
   {{#if messageSent}}
   <p>
    Thank you. Your message has been sent.
    Your confirmation number is {{confirmationNumber}}.
   </p>
   {{else}}
   <p>
    Or, click here to send a secret message:
   </p>
   <button class="btn btn-primary" {{action 'sendMessage' }}>Send message</button>
   {{/if}}
  </div>
  <div class="col-md-6">
   {{outlet}}
  </div>
</div>
در آن شرط بررسی if messageSent اضافه شده‌است؛ به همراه نمایش confirmationNumber در انتهای پیام تشکر.


برای تعریف منطق مرتبط با این خواص، به کنترلر contact واقع در فایل Scripts\Controllers\contact.js مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
Blogger.ContactController = Ember.Controller.extend({
  messageSent: false,
  actions: {
   sendMessage: function () {
    var message = prompt('Type your message here:');
    if (message) {
      this.set('confirmationNumber', Math.round(Math.random() * 100000));
      this.set('messageSent', true);
    }
   }
  }
});
همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار اولیه خاصیت messageSent مساوی false است. بنابراین در قالب contact.hbs قسمت else شرط نمایش داده می‌شود. اگر کاربر پیامی را وارد کند، خاصیت confirmationNumber به یک عدد اتفاقی و خاصیت messageSent به true تنظیم خواهد شد. به این ترتیب اینبار به صورت خودکار پیام تشکر به همراه عددی اتفاقی، به کاربر نمایش داده می‌شود.



بنابراین به صورت خلاصه، کار کنترلر، مدیریت منطق نمایشی برنامه است و برای اینکار حداقل دو مکانیزم را ارائه می‌دهد: اکشن‌ها و خواص. اکشن‌ها بیانگر نوعی رفتار هستند؛ برای مثال نمایش یک popup و یا تغییر مقدار یک خاصیت. مقدار خواص را می‌توان مستقیما در صفحه نمایش داد و یا از آن‌ها جهت پردازش عبارات شرطی و نمایش قسمت خاصی از قالب جاری نیز می‌توان کمک گرفت.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_02.zip