مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت ششم
در پنج قسمت گذشته به نحوه نصب و راه اندازی Xamarin برای توسعه هر سه پلتفرم Android / iOS / Windows پرداختیم. حال با داشتن محیطی آماده برای کد زدن و تست، می‌توانیم به آموزش کد نویسی بپردازیم.
ابتدا بد نیست نگاهی به ساختار XamApp بیاندازیم. این پروژه‌ی مثال، خود از چهار قسمت تشکیل شده‌است:
XamApp | XamApp.Android | XamApp.UWP | XamApp.iOS
در خود XamApp درصد زیادی (گاهی تا 95%) از کد پروژه پیاده سازی می‌شود که بین سه پلتفرم مشترک است و شامل ظاهر فرم‌ها و منطق برنامه می‌شود. در پاره‌ای از مواقع، لازم می‌شود که از امکانات هر پلتفرم استفاده کنیم و در این صورت به سراغ پروژه‌های Android - iOS - Windows می‌رویم. نه تنها امکانات هر پلتفرم را در همان زبان CSharp و Visual Studio می‌توانید استفاده کنید، بلکه Documentation مربوطه به زبان CSharp برای تک تک امکانات سیستم عامل‌ها وجود دارد و اصلا لازم نیست برای فراگیری نحوه کار AR Kit در iOS به سراغ مستندات Apple بروید و یا برای کار با Intent در Android سری به سایت گوگل بزنید!
برای پیاده سازی UI از XAML استفاده می‌کنیم. XAML خود XML است، به همراه کلی امکانات هیجان انگیز که سعی می‌کنیم بجای ارائه یک توضیح کلی، به مرور و با معرفی امکاناتش، شما را با ماهیت خود XAML آشنا کنیم.
در XAML، همه چیز Tag هست (<>). برای مثال برای ایجاد یک دکمه داریم:
<Button Text="This is a test button" />
در XAML هر تگ، معادل یک کلاس CSharp ای است. در نتیجه ما کلاس Button هم داریم. همچنین Text در مثال بالا به این معنا است که کلاس Button دارای یک Property با نام Text است.

عناصر UI خود به سه دسته تقسیم می‌شوند. Page - Layout - Control
Page‌ها که شامل Content Page - MasterDetail Page - Tabbed Page و ... می‌شوند، صفحات برنامه را تشکیل می‌دهند. Content Page، ساده‌ترین نوع صفحه‌است که کل صفحه نمایش را پر می‌کند و همان طور که از اسمش بر می‌آید، Content ای برای نمایش دارد.

Tabbed Page نیز چندین Tab را نمایش می‌دهد که هر ‌Tab خود یک Content Page است. Carousel Page نیز همانند Tabbed Page است، ولی با Swipe کردن به چپ و راست می‌شود بین صفحات چرخید. هر دوی اینها Multi Page محسوب می‌شوند. MasterDetail نیز این امکان را می‌دهد که از بغل منویی برای Swipe کردن وجود داشته باشد. در نهایت Navigation Page محتوای یک Content Page را نمایش می‌دهد، ولی در بالای آن Navigation Bar دارد؛ شامل دکمه بازگشت به صفحه قبل و Title صفحه جاری و ...


علاوه بر Page ها، Layout‌ها نیز وجود دارند. برای مثال، Stack Layout برای چینش خطی (افقی یا عمودی) استفاده می‌شود. Grid برای ساختار شبکه‌ای استفاده می‌شود و Flex Layout عملکردی مشابه با Flex در وب دارد.

برای مثال، در صورتی که بخواهید چهار دکمه را هم اندازه با هم نمایش دهید، دارید:

    <Grid>
        <Button Text="1" Grid.Row="0" Grid.Column="0" />
        <Button Text="2" Grid.Row="0" Grid.Column="1" />
        <Button Text="3" Grid.Row="1" Grid.Column="0" />
        <Button Text="4" Grid.Row="1" Grid.Column="1" />
    </Grid>


در نهایت کنترل‌ها را داریم. برای مثال Label، Button و ... هر کدام از اینها نقشی را ایفا می‌کنند و امکاناتی دارند.

پس Page داریم، داخل Page از Layout استفاده می‌کنیم برای چینش کلی صفحه و در نهایت از کنترل‌های Image، ListView، Button و ... استفاده می‌کنیم تا ظاهر فرم تکمیل شود.


هر Page علاوه بر ظاهر خود، دارای یک منطق نیز هست. منطق، کاری است که آن فرم انجام می‌دهد. برای مثال فرم لاگین می‌تواند یک Stack Layout عمودی باشد، شامل یک Entry برای گرفتن نام کاربری، یک Entry برای گرفتن رمز عبور، که IsPassword آن True است و در نهایت یک دکمه که برای انجام عمل لاگین است.

در قسمت منطق که با CSharp نوشته می‌شود، ما یک Property از جنس string برای نگه داشتن نام کاربری داریم. یک Property از جنس string برای نگه داشتن رمز عبور و یک Command که عمل لاگین را انجام دهد. Property اول با نام UserName به Text آن Entry اول وصل می‌شود (به اصطلاح Bind می‌شود) و همین طور Property دوم با نام Password نیز به Text آن Entry دوم که IsPassword اش True بود وصل می‌شود و در نهایت Command لاگین به دکمه لاگین وصل می‌شود.


برای زدن ظاهر فرم لاگین، در پروژه XamApp روی فولدر Views راست کلیک نموده و از منوی Add به New Item رفته و Content Page را می‌زنیم. نام آن را LoginView.xaml می‌گذاریم که داخل تگ Content Page خواهیم داشت:

    <StackLayout Orientation="Vertical">
        <Entry Placeholder="User name" Text="{Binding UserName}" />
        <Entry IsPassword="True" Placeholder="Password" Text="{Binding Password}" />
        <Button Command="{Binding LoginCommand}" Text="Login" />
    </StackLayout>

برای زدن منطق، در پروژه XamApp روی فولدر ViewModels راست کلیک نموده و از منوی Add گزینه Class را انتخاب کرده و نام آن را LoginViewModel.cs می‌گذاریم که در داخل آن خواهیم داشت:

public class LoginViewModel : BitViewModelBase
{
        public string UserName { get; set; }

        public string Password { get; set; }

        public BitDelegateCommand LoginCommand { get; set; }

        public LoginViewModel()
        {
            LoginCommand = new BitDelegateCommand(Login);
        }

        public async Task Login()
        {
            // Login implementation ...
        }
}

BitDelegateCommand در این مثال، وظیفه اجرای متد Login را به عهده دارد و آن را اجرا می‌کند؛ زمانیکه کاربر روی دکمه لاگین Click یا Tap کند.


برای این که Content Page جدید، یعنی LoginView به همراه منطق آن، یعنی LoginViewModel در برنامه نشان داده شوند، لازم است با Navigation به آن صفحه برویم. برای این کار، ابتدا باید این زوج را رجیستر کنیم. برای این کار به متد RegisterTypes در کلاس App رفته (زیر فایل App.xaml یک فایل App.xaml.cs است) و خط زیر را به آن اضافه می‌کنیم:

containerRegistry.RegisterForNav<LoginView, LoginViewModel>("Login");

حال در متد OnInitializedAsync در چند خط بالاتر داریم:

await NavigationService.NavigateAsync("/Login", animated: false);

این سطر باعث می‌شود که Navigation Service که همان طور که از اسمش بر می‌آید، کارش Navigation بین صفحات است، صفحه لاگین را باز کند.

هم اکنون پروژه XamApp بروز شده و دارای این مثال است. در صورتی که آن را الآن Clone کنید و یا در صورتی که از قبل گرفته بودید، دستور git pull را برای گرفتن آخرین تغییرات بزنید، می‌توانید این کدها رو داخل پروژه داشته باشید.

برنامه را اجرا کنید و در متد Login، یک Break point بگذارید. سپس برنامه را اجرا کنید. User Name و Password را پر کنید و بر روی دکمه لاگین بزنید. خواهید دید که متد لاگین اجرا می‌شود و User Name و Password با مقادیری که نوشته بودید، پر شده‌اند.

هنوز موارد زیادی برای آموزش باقی مانده، اما با این توضیحات می‌توانید در محیط توسعه‌ای که آماده کرده‌اید، فرم‌هایی ساده را پیاده سازی کنید و برایشان منطق‌هایی ساده را بنویسید و به برنامه بگویید که در ابتدای اجرا آن، صفحه را برای شما باز کند. در قسمت بعدی، به صورت عمیق‌تر وارد UI می‌شویم.

مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت دهم - Lazy loading
می‌خواهیم زمان نمایش اولین قالب برنامه را به حداقل برسانیم تا تاثیر روانی بهتری را بر روی کاربرانی که برنامه را اجرا می‌کنند، بگذاریم. برای این منظور در Angular، از Lazy loading استفاده می‌شود. همچنین این فریم ورک به همراه قابلیت پیش بارگذاری ماژول‌ها نیز هست تا سایر مسیرهای درخواستی را نیز با سرعت هرچه تمام‌تر نمایش دهد.
زمانیکه کاربری برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب را در مرورگر باز می‌کند، ابتدا فایل index.html را در پاسخ دریافت خواهد کرد. این فایل تعاریف مداخل مورد نیاز برای رندر آن‌را مانند فایل‌های جاوا اسکریپت و CSS، به همراه دارد. سپس این فایل‌ها توسط مرورگر از سرور دریافت می‌شوند. در این حالت با پردازش این فایل‌ها، کامپوننت ریشه‌ی سایت بارگذاری می‌شود. پس از پایان آن، قالب این کامپوننت به کاربر نمایش داده خواهد شد. بنابر سرعت دریافت فایل‌ها توسط کاربر، این آغاز می‌تواند اندکی کند باشد. البته با رعایت نکات گفته‌ی شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه» می‌توان این حجم را توسط AoT و Tree-Shaking به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش داد. به علاوه با فعالسازی Lazy loading می‌توان قسمت‌های مختلف برنامه را تبدیل به یک سری Bundle کرد که در زمان درخواست، بارگذاری می‌شوند. به این ترتیب حجم فایل‌های ابتدایی که باید از سرور دریافت شوند بسیار کمتر شده و به علاوه با کاهش این حجم، مرورگر نیز باید میزان کمتری از کدها را در جهت نمایش اولین کامپوننت، پردازش و اجرا کند. در این حالت زمانیکه کاربری شروع به پیمایش مسیر یک ماژول خاص را می‌کند، آنگاه فایل‌های مرتبط با آن از سرور دریافت و در مرورگر پردازش می‌شوند. بنابراین اگر کاربری به قسمتی دسترسی ندارد، نیازی هم به دریافت فایل‌های آن نخواهد داشت؛ چون کار به فعالسازی مسیریابی آن ماژول نمی‌رسد.


آماده شدن جهت Lazy loading

پیش از Lazy loading یک قسمت از برنامه (که به آن async routing هم می‌گویند)، این قسمت باید دارای شرایطی باشد:
 - این قسمت از برنامه حتما باید در یک ماژول تعریف شده باشد. از این جهت که Lazy loading، لیست کامپوننت‌های قید شده‌ی در تعریف یک ماژول را بارگذاری می‌کند.
 - تمام مسیرهای این ماژول باید در ذیل یک مسیر والد، گروه بندی شده باشند. از این جهت که Lazy loading فقط بر روی مسیر ریشه‌ی والد تنظیم و بارگذاری می‌شود.
 - این ماژول نباید در هیچ ماژول دیگری import شده باشد. اگر این ماژول ارجاعی را در سایر ماژول‌ها داشته باشد، هیچ راهی بجز دریافت و کامپایل کامل آن توسط Angular وجود نخواهد داشت.


در مثال جاری این سری:
 - تمام ویژگی‌های قسمت مدیریت محصولات، داخل ماژول product.module.ts تعریف شده‌اند. بنابراین اولین شرط Lazy loading آن برقرار است.
 - در فایل product-routing.module.ts، کار گروه بندی مسیریابی‌ها ذیل یک والد مشخص انجام شده‌است (همان قسمت ششم این سری). بنابراین شرط دوم lazy loading این ماژول نیز پیشتر پیاده سازی شده‌است.
 - اما اگر به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کنیم، ارجاعی به این ماژول در قسمت imports آن وجود دارد. بنابراین باید این ارجاع را حذف کنیم. در غیراینصورت کار دریافت کامل آن به همراه سایر ماژول‌های برنامه، در همان ابتدای کار صورت خواهد گرفت.
بنابراین در فایل src\app\app.module.ts، ابتدا import فایل آن‌را از ابتدای ماژول حذف و سپس ارجاع به نام کلاس کامپوننت ProductModule را نیز حذف می‌کنیم. در این حالت اگر از طریق منوی سایت سعی در دسترسی به این مسیرها کنیم، خطای 404 را دریافت خواهیم کرد؛ چون اکنون برنامه اطلاعاتی را در مورد نحوه‌ی مسیریابی قسمت محصولات برنامه، ندارد.

 
Lazy loading یک ماژول

برای بارگذاری غیرهمزمان یک ماژول و یا همان Lazy loading، می‌توان از خاصیت loadChildren تنظیمات مسیریابی، استفاده کرد:
{
   path: 'products',
   loadChildren:'app/product/product.module#ProductModule'
},
مقدار خاصیت loadChildren به صورت ذکر مسیر ماژول مرتبط به همراه یک # و سپس ذکر نام کلاس ماژول آن انجام می‌شود. مسیری هم که در اینجا ذکر می‌شود بر اساس محل قرارگیری فایل index.html، مقدار دهی شود.
با این تنظیم، زمانیکه مسیر ریشه‌ی produtcs درخواست شد، کار بارگذاری ماژول آن صورت گرفته و تنظیمات مسیریابی آن به سیستم اضافه می‌شود. به علاوه کار فعالسازی و نمایش کامپوننت آن را نیز انجام خواهد داد.

به همین منظور فایل src\app\app-routing.module.ts را گشوده و تنظیم فوق را به آن اضافه می‌کنیم:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: 'products', loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule' },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
در این حالت اگر دستور ng serve -o را صادر کنید، خروجی آن اندکی متفاوت خواهد بود:
chunk    {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 165 kB {4} [initial]
chunk    {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 32.7 kB {3} [initial] [rendered]
chunk    {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 129 kB {4} [initial]
chunk    {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.72 MB [initial] [rendered]
chunk    {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry]
chunk    {5} 5.chunk.js, 5.chunk.js.map 51.1 kB {1} [rendered]
مورد {5} با فعالسازی lazy loading به لیست فایل‌های موجود اضافه شده‌است. این فایلی است که تنها درصورت درخواست مسیر نمایش لیست محصولات، توسط مرورگر دریافت خواهد شد و هیچ ارجاع مستقیمی به آن در فایل index.html تولیدی نهایی وجود ندارد.

به علاوه اگر در منوی سایت بر روی لینک نمایش لیست محصولات کلیک کنیم، هنوز خروجی نمایش داده نمی‌شود (هرچند خطای 404 را هم دریافت نمی‌کنیم). علت اینجا است که اگر به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کنیم، تعریف این مسیر ریشه، در این فایل نیز وجود دارد:
const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],
    children: [   ]
  }
];
بنابراین اکنون برای دسترسی به آن باید مسیر products/products را درخواست داد. به همین جهت، path و canActivate آن‌را حذف کرده و هر دو را به فایل src\app\app-routing.module.ts منتقل می‌کنیم:
import { AuthGuard } from './user/auth.guard';

const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    canActivate: [AuthGuard]
  },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

یک نکته: اکنون تنظیمات مسیریابی فایل src\app\product\product-routing.module.ts چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const routes: Routes = [
  {
    path: '',
    component: ProductListComponent
  },
  {
    path: ':id',
    component: ProductDetailComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  },
  {
    path: ':id/edit',
    component: ProductEditComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService },
    canDeactivate: [ProductEditGuard],
    children: [
      { path: '', redirectTo: 'info', pathMatch: 'full' },
      { path: 'info', component: ProductEditInfoComponent },
      { path: 'tags', component: ProductEditTagsComponent }
    ]
  }
];
تنظیمات مسیر والد به طور کامل حذف شده‌اند. به علاوه دیگر نیازی به ذکر خاصیت children آن نیست و تمام تنظیمات مسیریابی فرزندان، داخل [] اصلی قرار گرفته‌اند. همچنین دیگر نیازی به الحاق AuthGuard در ابتدای importهای این ماژول نیست؛ چون به فایل src\app\app-routing.module.ts منتقل شده‌است.

در این حالت اگر مسیر نمایش لیست محصولات را درخواست دهیم، مشاهده خواهیم کرد فایل 5.chunk.js که حاوی اطلاعات این ماژول است، به صورت مجزایی بارگذاری شده (lazy loading) و سپس با فعال شدن محافظ مسیر آن، صفحه‌ی لاگین نمایش داده می‌شود:


این بارگذاری با تاخیر و در صورت نیاز، به دو علت آغاز برنامه را سریعتر می‌کند:
الف) مرورگر اطلاعی از وجود فایل 5.chunk.js در ابتدای کار نداشته و آن‌را بارگذاری نمی‌کند (دریافت حجم کمتر، در آغاز نمایش برنامه).
ب) چون حجم کمتری از کدهای جاوا اسکریپت توسط مرورگر در آغاز کار دریافت می‌شود، کار پردازش و اجرای آن‌ها نیز بسیار سریعتر خواهد شد.


بررسی محافظ canLoad

تعدادی از محافظ‌های مسیرها را در قسمت قبل بررسی کردیم. هنگامیکه کامپوننت‌ها به صورت lazy loading فعالسازی شده و قالب آن‌ها نمایش داده می‌شوند، می‌توان از محافظ مسیر دیگری به نام canLoad نیز استفاده کرد و هدف از آن، بررسی منطقی، پیش از فعالسازی یک مسیر غیرهمزمان است. بنابراین اگر این محافظ false را برگرداند، حتی فایل‌های اسکریپت این ماژول، بارگذاری اولیه نیز نخواهد شد. به این ترتیب کسانیکه دسترسی به یک مسیر را نداشته باشند، فایل‌های اسکریپت متناظر با آن‌را نیز دریافت نخواهند کرد.

در مثال جاری، اگر به برگه‌ی network ابزار developer مرورگر دقت کنید، با درخواست نمایش مسیر لیست محصولات، ابتدا فایل js آن دریافت می‌شود که حاوی اطلاعات تمام کامپوننت‌ها و قالب‌های مرتبط با این مسیر است و سپس صفحه‌ی login نمایش داده خواهد شد. بنابراین اگر کاربر به این قسمت دسترسی نداشته باشد، فایل js آن بی‌جهت دریافت و بارگذاری شده‌است. برای بهبود این وضعیت می‌توان نمایش لاگین را پیش از بارگذاری فایل js این ماژول فعالسازی کرد و این مورد هدف اصلی محافظ canLoad است.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، می‌توان AuthGuard را طوری تنظیم کرد که علاوه بر پیاده سازی CanActivate، اینترفیس CanLoad را نیز پیاده سازی کند:
import { ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, CanActivate, Router, CanLoad, Route } from '@angular/router';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate, CanLoad {

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
    return this.checkLoggedIn(state.url);
  }

  canLoad(route: Route): boolean {
    return this.checkLoggedIn(route.path);
  }

 // … the same as before

}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد canLoad بر خلاف متد canActivate دسترسی به سرویس‌های اطلاعات مسیریابی و وضعیت مسیریابی را ندارد؛ از این جهت که هنوز در این مرحله، ماژول درخواستی حاوی تنظیمات مسیریابی، بارگذاری و فعالسازی نشده‌است.

مرحله‌ی بعد، تغییر فایل src\app\app-routing.module.ts و جایگزین کردن تعریف فعلی canActivate با canLoad است:
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    canLoad: [AuthGuard]
  },
پس از این تغییر، برنامه را مجدا اجرا کرده و صفحه را refresh کنید. سپس برگه‌ی network ابزار developers را نیز باز نگه دارید. اکنون بر روی لینک نمایش لیست محصولات کلیک کنید. مشاهده خواهید کرد که در این حالت صفحه‌ی لاگین، بدون بارگذاری ماژول Js ایی نمایش داده می‌شود. در ادامه اگر لاگین کنیم، آنگاه فایل js این ماژول توسط مرورگر دریافت شده و بارگذاری می‌شود.


پیش بارگذاری ماژول‌ها

با فعالسازی lazy loading، ماژول‌های مورد نیاز کاربر دیگر به همراه فایل‌های js ابتدایی برنامه که در فایل index.html ارجاع مستقیمی به آن‌ها دارند، ارائه نمی‌شوند و تنها در صورت درخواست مشاهده‌ی مسیری، کار بارگذاری آن‌ها توسط برنامه صورت خواهد گرفت. همین مساله می‌تواند در بار اول نمایش این ماژول‌ها تاخیر کوتاهی را سبب شود. به همین جهت قابلیت پیش بارگذاری ماژول‌ها نیز در سیستم مسیریاب Angular پیش بینی شده‌است. به این قابلیت preloading و یا eager lazy loading نیز می‌گویند. در این حالت برنامه در پشت صحنه، کار پیش واکشی ماژول‌ها را انجام می‌دهد و زمانیکه کاربری مسیری را درخواست می‌دهد، آْن مسیر را بدون درنگ مشاهده خواهد کرد.
بدیهی است این قابلیت نباید برای ماژول‌هایی که قرار است توسط کاربرانی خاص مشاهده شوند فعال شود و هدف آن دسترسی سریع به ماژول‌های پرکاربرد برنامه‌است.

در اینجا سه استراتژی پیش بارگذاری ماژول‌ها میسر است:
 - No preloading که حالت پیش فرض است.
 - Preload all سبب پیش بارگذاری تمام قسمت‌های lazy load برنامه می‌شود.
 - Custom که اجازه‌ی تعریف یک استراتژی سفارشی را می‌دهد.

برای مثال برای فعالسازی حالت Preload all، باید به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال کنیم:
import { Routes, RouterModule, PreloadAllModules } from '@angular/router';

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(
    routes,
    { enableTracing: true, preloadingStrategy: PreloadAllModules  /*, useHash: true*/ }
  )],
در اینجا نحوه‌ی تنظیم preloadingStrategy را به PreloadAllModules مشاهده می‌کنید. در این حالت پس از آغاز ابتدایی برنامه، مسیریاب بلافاصله تمام مسیرهای lazy load را در پشت صحنه بارگذاری می‌کند.

یک نکته: وجود محافظ canLoad، هر نوع استراتژی prealoading را غیرفعال می‌کند. اما prealoading با سایر انواع محافظ‌ها کار می‌کند.
بنابراین برای آزمایش تنظیم  preloadingStrategy: PreloadAllModules، تعریف canLoad را به canActivate تغییر دهید.


تعریف استراتژی‌های سفارشی پیش بارگذاری ماژول‌ها

اگر نیاز به یک استراتژی پیش بارگذاری بهتر از هیچ یا همه باشد، می‌توان یک استراتژی سفارشی را نیز تدارک دید و ایجاد آن سه مرحله‌ی ایجاد سرویس مرتبط، ثبت آن سرویس در ماژول و در آخر تنظیم مسیریابی را به همراه دارد.
برای این منظور ابتدا دستور ذیل را صادر کنید تا قالب ابتدایی سرویس SelectiveStrategy ایجاد شود:
 >ng g s SelectiveStrategy -m app.module
که سبب تولید و به روز رسانی فایل‌های ذیل در پوشه‌ی src\app خواهد شد (چون مرتبط است به کل برنامه):
 installing service
  create src\app\selective-strategy.service.spec.ts
  create src\app\selective-strategy.service.ts
  update src\app\app.module.ts
در این حالت لیست providers فایل app.module.ts نیز به صورت خودکار تکمیل می‌گردد.

سپس کدهای SelectiveStrategyService را به نحو ذیل تغییر دهید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Route, PreloadingStrategy } from '@angular/router';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/observable/of';

@Injectable()
export class SelectiveStrategyService implements PreloadingStrategy {

  preload(route: Route, load: Function): Observable<any> {
    if (route.data && route.data['preload']) {
      return load();
    }
    return Observable.of(null);
  }
}
- این سرویس ویژه باید اینترفیس PreloadingStrategy را پیاده سازی کند. سپس باید متد اجباری preload آن‌را افزود و تکمیل نمود.
- پارامتر اول این متد، اطلاعاتی را در مورد مسیر جاری در اختیار ما قرار می‌دهد و دومین پارامتر آن متدی است که کار preloading را انجام می‌دهد.
- در اینجا است که تصمیم می‌گیریم ماژولی را preload کنیم یا خیر. برای نمونه در اینجا از خاصیت data مسیریابی استفاده شده‌است. این خاصیت نیز به یک مقدار ثابت اشاره می‌کند (قسمت «ارسال اطلاعات ثابت به مسیرهای مختلف برنامه» قسمت چهارم). برای مثال نام دلخواه آن‌را preload گذاشته‌ایم و اگر مقدار آن به true تنظیم شده بود، آنگاه این مسیر preload خواهد شد. فراخوانی متد load در اینجا به معنای preloading این مسیر است. در غیراینصورت null را بازگشت می‌دهیم.


در ادامه نیاز است در فایل src\app\app-routing.module.ts، بجای معرفی PreloadAllModules، این استراتژی سفارشی خود را معرفی کرد:
import { SelectiveStrategyService } from './selective-strategy.service';

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(
    routes,
    { enableTracing: true, preloadingStrategy: SelectiveStrategyService
     /*, preloadingStrategy: PreloadAllModules*/  /*, useHash: true*/ }
  )],
و همچنین تعریف مسیریابی برنامه به این صورت تغییر می‌کند:
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    //canLoad: [AuthGuard] 
    canActivate: [AuthGuard],
    data: { preload: true }
  },
در اینجا نحوه‌ی مقدار دهی خاصیت data را به اطلاعات ثابت preload: true مشاهده می‌کنید. این اطلاعاتی است که در سرویس SelectiveStrategy سفارشی ما بررسی شده و بر اساس آن در مورد پیش بارگذاری این مسیر تصمیم‌گیری می‌شود.

برای آزمایش آن، برنامه را مجدا اجرا کرده و صفحه را refresh کنید. سپس برگه‌ی network ابزار developers را نیز باز نگه دارید. مشاهده خواهید کرد که علاوه بر فایل‌های js اصلی برنامه که در فایل index.html ارجاعی را دارند، فایل 5.chunk.js نیز پیش بارگذاری شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-09.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
تقویم شمسی کاملا Native برای Blazor
یکی از مزایای Blazor، استفاده از دانش C# / HTML / CSS (که خیلی از ما اینها را هم اکنون بلد هستیم) برای نوشتن برنامه‌های وب (SPA / PWA)، برنامه‌های Android / iOS / Windows و وب‌سایت‌هایی با قابلیت Pre Rendering و SEO Friendly است. با یک بار کدنویسی به کمک Blazor، ولی با Configuration‌های متفاوت می‌توان خروجی‌های مختلفی را برای پلتفرم‌های مختلف گرفت؛ برای مثال Blazor Hybrid خروجی Android / iOS / Windows و Blazor Web Assembly خروجی PWA / SPA و در نهایت Blazor Static خروجی وب سایت می‌دهد. به علاوه حالت Blazor Server نیز وجود دارد که امروزه بزرگ‌ترین مزیت آن، Development experience فوق‌العاده‌اش هست که در آن با استفاده از Hot Reload، می‌توان تغییرات در فایل‌های SCSS / C# / Razor را به صورت آنی، بدون نیاز به Build مجدد، رفرش کردن و از دست دادن State مشاهده نمود. امکان استفاده از Nuget Packageهای DotNet ای در Android / iOS / Windows / Web در کنار امکان استفاده از امکانات Native هر پلتفرم نیز از دیگر مزایای این روش است.

اما یکی از موانع استفاده‌ی جدی از Blazor در پروژه‌های داخلی، نبود تقویم شمسی است که سبک بوده و پیش نیاز خاصی جز خود Blazor نداشته باشد. یک راه حل جدید برای حل این مشکل، استفاده از Bit Components است که اخیرا به صورت Open Source ارائه شده است. شما می‌توانید Repository مربوطه را Fork نموده، Clone نمایید، به فولدر src بروید و با ویژال استودیو، Bit.Client.Web.BlazorUI.sln را باز کنید و سورس کامپوننت‌ها را به همراه تست‌های خودکار آن ببینید.
در سایت مربوطه نیز می‌توانید دمویی از بیش از ۲۷ کامپوننت را شامل File uploader، Drop Down، Date Picker، Color Picker، Tree list و... مشاهده کنید که هر کدام دارای Documentation کامل بوده و آماده به استفاده در پروژه‌های شما هستند.
برای استفاده از Bit Components در پروژه خود، ابتدا Package مربوطه را نصب نمایید و سپس فایل js و css مربوطه را نیز به index.html یا Host.cshtml یا Layout.cshtml اضافه کنید (بسته به تنظیمات پروژه‌تان).
در Bit Components جز معدود مواردی که چند خطی با JavaScript توسعه داده شده‌است، کمپوننت‌ها با C# / Razor / CSS توسعه داده شده‌اند. این روش نسبت به روش‌هایی که بر روی کمپوننت‌های کاملا JavaScript ای، اصطلاحا Wrapper ایجاد می‌کنند، دارای دو مزیت سرعت بالاتر و تضمین کار کردن آن در حالت‌های مختلف مانند Pre Rendering است.
<link href="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/styles/bit.blazorui.min.css" rel="stylesheet" />
<script src="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/scripts/bit.blazorui.min.js"></script>  
همچنین در فایل Imports.razor نیز using زیر را اضافه کنید
@using Bit.Client.Web.BlazorUI
به همین سادگی! حال برای تست، از Bit Button به صورت زیر استفاده کنید و اگر درست بود، می‌توانید سراغ کامپوننت‌های پیچیده‌تر همچون Date Picker بروید.
<BitButton>Hello!</BitButton>
برای Bit Date Picker نیز در razor خود یک Property یا Field برای نگه‌داری Date انتخاب شده داشته باشید (برای مثال به اسم BirthDate) که لازم است از جنس DateTimeOffset باشد (دقت کنید، نمایش و گرفتن تاریخ به شمسی یا میلادی می‌تواند باشد که این بر اساس Culture جاری سیستم است (توضیحات اضافه‌تر در قسمت پایانی مقاله)، ولی در نهایت شما DateTimeOffset میلادی انتخاب شده را خواهید داشت)
<BitDatePicker SelectedDate="@BirthDate"></BitDatePicker>
این کامپوننت دارای تنظیمات بسیاری است که می‌توانید در این صفحه آنها را مطالعه و در پروژه خود تست نمایید. اما بد نیست در مورد قسمت Culture Info که کمی پیچیده‌تر است، توضیحاتی داشته باشیم.
در C# .NET، کلاس CultureInfo، وظیفه نگهداری مواردی چون چند زبانگی، تقویم‌های مختلف (اعم از شمسی و...)، موارد مربوط به ارز (برای مثال علامت $ یا ریال و...) را به عهده دارد. از جمله مزایای BitDatePicker، سازگاری با CultureInfo است، به نحوی که CultureInfo.CurrentUICulture هر چه که باشد، بر اساس آن عمل می‌کند. بنابراین می‌توانید در Program.cs پروژه Blazor خود بنویسید:
CultureInfo.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
و وقتی BitDatePicker در یکی از صفحات باشد، چون fa-IR از Persian Calendar استفاده می‌کند، پس تقویم به صورت شمسی نمایش داده می‌شود.

سوال اول: اگر بخواهیم در کل سیستم، تقویم شمسی باشد، ولی در یکی از صفحات میلادی چه؟ خب می‌توانیم در آن صفحه، به شکل زیر از BitDatePicker استفاده کنیم:
<BitDatePicker Culture="@(new System.Globalization.CultureInfo("en-US"))" />

سوال دوم: تقویم شمسی نمایش داده شده، اسامی ماه‌ها را به صورت فینگلیش نمایش می‌دهد و یا اسامی خلاصه شده روزها صحیح نیست!
این به خود BitDatePicker ربطی ندارد، بلکه به CultureInfo فارسی خود dotnet مرتبط است، اما شما چگونه می‌توانید این مورد را بهبود بدید؟
شما می‌توانید ابتدا با
var cultureInfo = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR")
یک CultureInfo فارسی قابل ویرایش بسازید، برای مثال بنویسید
cultureInfo.DateTimeFormat.MonthNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };  
یک نمونه پیاده‌سازی کامل در اینجا
در ادامه لازم هست چه Culture Info ای را که خودتان سفارشی سازی کرده‌اید، یا Culture Info‌های سیستمی را در CultureInfo.CurrentUICulture قرار بدهید تا BitDatePicker از آن پیروی کند.
در صورت بروز هر گونه مشکلی یا درخواست اضافه شدن امکانی، در repo مربوطه روی GitHub می‌توانید یک issue را ثبت کنید.
مطالب
معرفی کتاب NHibernate 3 Beginners Guide, Aug 2011

در بیشتر مواردی که یک تکنولوژی جدید را برای یادگیری انتخاب می‌کنیم در اولین فرصت سراغ منابع آنلاین از قبیل کتابها و یا ویدئوهای موجود بر روی نت می‌رویم و در این بین ممکن است با محدودیت هایی از قبیل کیفیت بد اتصال به اینترنت و یا حجم مربوط به فایلهای موجود مواجه شویم. خوب چاره و نکته در اینجاست که با انتخاب یک کتاب مفید در این زمینه می‌توان تا حدود زیادی این محدویت‌ها را برطرف کرد. در ادامه  برای شروع کار با NHibernate  که روز به روز در حال توسعه است، میتوان کتاب  زیر را شروع بسیار خوبی برای کار دانست: 

NHibernate 3 Beginners Guide, Aug 2011 

در این کتاب بصورتی بسیار جامع از ابتدایی‌ترین مسئله تا فنی‌ترین مسائلی که  در هر پروژه‌ی‌ عملی هر توسعه دهنده ای با هر سطحی امکان مواجه شدن با این مشکلات را دارد به تفصیل بررسی شده. این کتاب شامل 12 فصل بوده که مطالب آن به شرح زیر ارائه شده است:
1- فصل اول – نگاه اولیه:
  • NHibernate چیست
  • موارد تازه در آخرین نسخه NHibernate
  • چرا ما استفاده کنیم و چه کسانی دیگری استفاده میکنند
  • زمانیکه به مشکل برخوردیم از کجا کمک بگیریم یا حتی نسخه ای تجاری تهیه کنیم
2- فصل دوم – اولین مثال کامل:
  • آماده سازی سیستم برای توسعه برنامه‌ها با استفاده از NHibernate
  • ایجاد یک مدل ساده از مشکل موجود
  • ایجاد بانک و برپایی یک نگاشت (Map) بین مدل و بانک
  • نوشتن و خواندن داده از و به بانک
  • بحث در مورد بدست آوردن نتیجه معادل بدون استفاده از NHibernate و یا ORM دیگر
3- فصل سوم - ایجاد یک مدل:
  • مدل چیست؟
  • عوامل اصلی موجود در ایجاد یک مدل چیست؟
  • چطور میتوان مدل ساخت؟
4- فصل چهارم – ایجاد شمای بانک:
  • یادگیری جدول چیست؟
  • یادگیری چطور جدولها به هم مرتبط شود؟
  • بحث در مورد  استراتژی‌های تحمیلی ای که کدام داده میتواند ذخیره شود
  • نمایش امکانات موجود برای بهبود کارایی دسترسی به داده
  • ایجاد بانک داده برای سیستم سفارش (Ordering System)
5- فصل پنجم - نگاشت مدل به بانک داده:
  • بدست آوردن یک درک درست درباره نگاشت و پیش نیازهای آن
  • بحث در مورد ریزه کاری‌های چهار تکنیک پر استفاده معمول نگاشت
  • توصیف و توسعه قراردادها برای کاهش تقلا در کدنویسی
  • ایجاد خودکار اسکریپت برای ایجاد شمای بانک دیتا از روی نگاشت مان
  • توصیف و نگاشت مدل دامنه سیستم سفارش مان
6- فصل ششم – وهله‌ها و تراکنش ها
  • بحث در مورد اشیاء وهله و تراکنش
  • معرفی شیء session factory
  • پیاده سازی برنامه ای که دیتا ذخیره و بازخوانی میکند
  • تجزیه و تحلیل متدهای گوناگون برای مدیریت وهله‌ها در پر استفاده‌ترین انواع برنامه
7- فصل هفتم - آزمایش کردن، نمایه سازی، نظارت، واقع نگاری
  • پیاده سازی یک بستر پایه برای ساخت آزمایش ساده کد دسترسی به بانک داده
  • ایجاد آزمایش‌ها برای تایید کد دسترسی به بانک داده مان
  • تجزیه و تحلیل ارتباط بین NHibernate و بانک داده
  • پیکربندی NHibernate برای واقع نگاری داده‌های مورد توجه
8- فصل هشتم - پیکر بندی
  • بحث در مورد پیکربندی قبل از شروع
  • آشنا شدن با لیست مولفه‌های NHibernate که میتوان پیکربندی کرد
  • یادگیری چهار روش متفاوت پیکربندی که چگونه میتوان در برنامه هایمان استفاده کرد
9- فصل نهم – نوشتن پرس و جو
  • یادگیری چگونگی استفاه از (LINQ (Language Integrated Query در NHibernate  برای دریافت داده
  • پرس و جو با استفاده از criteria query API
  • استفاده از گویش object-oriented اصلی SQL بنام Hibernate Query Language HQL
  • بحث در مورد موجودیت هایی با خواصی که توان lazy load دارند
  • مقابله با بارگذاری حریصانه با lazy loading بطوریکه بصورت دسته ای از پرس و جو بنظر آید
10- فصل دهم – اعتبار سنجی داده برای نگهداری (ذخیره)
11- فصل یازدهم – اشتباهات متداول – چیزهایی برای جلوگیری
 

 

 
نظرات مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
مرحله
معادل آن در پروژه‌های قدیمی MVC 5
  ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017  
 یک پروژه‌ی جدید Web API را ایجاد کنید. 
  تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI  
 به این موارد نیازی نخواهید داشت. چون پروژه‌های MVC 5 برخلاف ASP.NET Core، پوشه‌هایی را که دستی به آن اضافه نکنید، به صورت خودکار به پروژه اضافه نمی‌کند. بنابراین فایل‌های Angular-CLI را به Solution Explorer وارد نکنید و بهترین روش کار کردن با آن‌ها از طریق VSCode است. در اینجا برای back-end (کار با Web API) از VS کامل استفاده کنید و برای front-end از VSCode. 
  افزودن یک کنترلر Web API جدید  
 کلیات آن با MVC 5 یکی است. 
  تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular  
 معادل قسمت URL Rewrite آن، از نکته‌ی web.config مطلب «مسیریابی در Angular - قسمت اول - معرفی»، قسمت «تفاوت بین آدرس‌های HTML 5 و Hash-based» استفاده کنید. 
  ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری
 یکی هست. 
  تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot  
 یکی هست. فقط شاید علاقمند باشید مسیر "" (پوشه‌ی ریشه) را بجای wwwroot تنظیم کنید. 
 فراخوانی کنترلر Web API برنامه در برنامه‌ی Angular CLI  
 یکی هست. 
  نصب وابستگی‌های برنامه‌ی Angular CLI  
 یکی هست. 
  روش اول اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI  
 یکی هست. 
  روش دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI  
 در اینجا نیازی به آن نیست ولی در کل مطالعه‌ی نکات آن مفید است.
 فایل‌های bat ارائه شده و یا روش NPM Task Runner در نظرات   یکی هستند. 
مسیرراه‌ها
سیستم مدیریت محتوای DNTCms
  • قسمت اول - طراحی و پیاده سازی موجودیت‌های وبلاگ
  • قسمت دوم - طراحی و پیاده سازی موجودیت‌های وبلاگ (ادامه) ، پیغام خصوصی و اخبار
  • قسمت سوم - طراحی و پیاده سازی موجودیت‌های انجمن 
  • قسمت چهارم - طراحی و پیاده سازی موجودیت‌های انجمن (ادامه) و سیستم نظرسنجی
  • قسمت پنجم - طراحی و پیاده سازی موجودیت‌های کلکسیون‌ها ، بخش آگهی‌ها ، سیستم لاگ عملیات کاربران و مدل‌های سیستمی
  • قسمت ششم - طراحی و پیاده سازی موجودیت‌های لاگ آماری ، لاگ فعالیت ، سیستم اطلاع رسانی و صفحات داینامیک 
مطالب
طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت سوم
قابلیت‌های یک Flex Container در بوت استرپ 4

یک Flex Container متداول به این صورت کار می‌کند:

این کلاس‌ها که موارد داخل پرانتز آن‌ها اختیاری است، المان را تبدیل به یک المان Flexbox می‌کنند. حالت نمایشی پیش‌فرض آن‌ها block است؛ اما اگر نیاز بود می‌توان آن‌ها را تبدیل به in-line نیز کرد. بنابراین ساده‌ترین Flex Container را می‌توان با افزودن کلاس d-flex ایجاد کرد.

بر روی یک Flex Container می‌توان کلاس‌های تعیین جهت را نیز تعریف کرد:

به این ترتیب می‌توان آیتم‌ها را به صورت ردیف‌ها و یا ستون‌هایی، نمایش داد. مقدار row در اینجا به صورت پیش‌فرض اعمال می‌شود. بنابراین ذکر کلاس خالی flex به معنای قرار دادن المان‌ها در طی چندین ردیف در صفحه است. در اینجا استفاده‌ی از reverse، نمایش المان‌ها را از راست به چپ میسر می‌کند.

در یک Flex Container امکان تعیین ترتیب عناصر نیز وجود دارد:

این مورد را در مطلب «طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت دوم » بررسی کردیم. کلاس order را علاوه بر ستون‌ها، بر روی هر دربرگیرنده‌ای که دارای کلاس d-flex است نیز می‌توان اعمال کرد.

همچنین امکان تنظیم فواصل بین آیتم‌ها نیز در یک Flex Container پیش بینی شده‌است:

برای مثال استفاده‌ی از مقدار تراز center، روش بسیار مناسبی برای قرار دادن عناصر، در میانه‌ی افقی صفحه است. این مورد را نیز در قسمت قبل بررسی کردیم.

می‌توان نحوه‌ی Wrap المان‌ها را بر اساس فضای خالی در یک Flex Container به صورت زیر تنظیم کرد:

که در اینجا دو مقدار wrap و nowrap قابل تنظیم است. در حالت wrap، اگر آیتم‌ها با اندازه‌ی خودشان در ردیف جاری جا نشدند، به سطر یا سطرهای بعدی منتقل خواهند شد. حالت پیش‌فرض nowrap است.

برای تغییر تراز عمودی المان‌ها در یک Flex Container از کلاس align-content استفاده می‌شود:

این مورد را نیز در قسمت قبل بررسی کردیم و همانند کار با ستون‌ها می‌باشد.


یک مثال: بررسی ویژگی‌های یک Flex Container

<head>
    <style>
        .item {
          background: #f0ad4e;
          text-align: center;
          width: 150px;
          height: 30px;
          border: 1px solid white;
        }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container bg-danger">
        <div class="bg-info" style="height:100vh">
            <div class="item">Exotic</div>
            <div class="item">Grooming</div>
            <div class="item">Health</div>
            <div class="item">Nutrition</div>
            <div class="item">Pests</div>
            <div class="item">Vaccinations</div>
        </div>
    </div>
</body>
در اینجا ارتفاع container به 100vh تنظیم شده‌است تا کل view-port را پوشش دهد و رنگ آن نیز به bg-info تنظیم شده‌است تا بتوان تغییر محل تراز عمودی را بهتر مشاهده کرد.
در ابتدا کلاس d-flex را به div داخل container اضافه می‌کنیم:
<div class="bg-info d-flex" style="height:100vh">
بلافاصله مشاهده خواهیم کرد که عناصر تعریف شده در طی یک ردیف از چپ به راست نمایش داده می‌شوند:


و اگر جهت این Flex Container را به صورت صریح مشخص کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-column" style="height:100vh">
آیتم‌های درون آن به صورت یک ستون نمایش داده می‌شوند:


و یا اگر بخواهیم آیتم‌ها را از راست به چپ به صورت یک ردیف نمایش دهیم می‌توان از flex-row-reverse استفاده کرد:

<div class="bg-info d-flex flex-row-reverse" style="height:100vh">


و اگر بجای row در این حالت column را مقدار دهی کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-column-reverse" style="height:100vh">


آیتم‌ها از پایین صفحه شروع خواهند شد. البته در این مثال break-point از نوع sm نیز ذکر شده‌است تا پس از گذر از این اندازه‌ی صفحه، چنین اتفاقی رخ دهد.

و یا اگر بخواهیم آیتم‌ها از راست به چپ در طی یک ردیف، پس از اندازه‌ی صفحه‌ی sm و همچنین در میانه‌ی صفحه ظاهر شوند، می‌توان از کلاس justify-content استفاده کرد:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center"
     style="height:100vh">
با این خروجی:


و اگر wrap را فعال کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center flex-wrap"
     style="height:100vh">


اگر آیتم‌ها با اندازه‌ی اصلی خودشان، در ردیف جاری جا نشدند، به سطرهای بعدی منتقل خواهند شد.
اگر nowrap را فعال کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center flex-nowrap"
     style="height:100vh">
سعی می‌کند در ردیف جاری، آیتم‌ها را تا حد ممکن کوچک کرده و نمایش دهد:


و با فعالسازی align-content-start، تمام آیتم‌ها را به سمت بالای صفحه هدایت می‌کند و align-content-end، آن‌ها را از پایین صفحه شروع خواهد کرد:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center flex-wrap align-content-start"
     style="height:100vh">



کنترل آیتم‌های قرار گرفته‌ی درون یک Flex Container در بوت استرپ 4

علاوه بر امکان کنترل ویژگی‌های یک Flex Container، اجزای قرار گرفته‌ی درون آن‌ها را نیز می‌توان کنترل کرد و اینکار توسط کلاس align-self میسر است:


این مورد نیز همانند توضیحات کلاس align-self اعمالی به ستون‌ها است که در قسمت قبل بررسی کردیم.

به علاوه در اینجا امکان تعریف floating elements نیز مسیر است که شبیه به دسترسی به امکانات CSS در بوت استرپ است با امکان تنظیم break-points:

فرض کنید به تمام آیتم‌های داخل Flex Container کلاس float-left را اضافه کرده‌ایم. در این حالت Container قابلیت ردیابی اندازه‌ی این آیتم‌ها را از دست می‌دهد. به همین جهت با اعمال کلاس clearfix بوت استرپ به container، مجددا امکان ردیابی این آیتم‌ها را پیدا می‌کند.


کلاس‌های تعریف margin و padding در بوت استرپ 4

در بوت استرپ 4 کلاس‌های ویژه‌ای برای ایجاد margin و padding بین عناصر در نظر گرفته شده‌اند که خلاصه‌ی آن‌ها فرمول زیر است:

ابتدا با تعریف یک خاصیت شروع می‌شود؛ مانند m یا p، برای کنترل margin و padding. سپس لبه‌ای که باید به آن اعمال شود بدون فاصله و یا - ذکر می‌شود؛ مانند mt به معنای margin-top. در این فرمول x به معنای اعمال همزمان به چپ و راست است و y به معنای اعمال همزمان به بالا و پایین و اگر می‌خواهید آیتم‌های کناری آیتم جاری را به دو طرف لبه‌ها هدایت کنید از mx-auto استفاده کنید.
در اینجا امکان اعمال یک break-point اختیاری نیز وجود دارد. در آخر اندازه ذکر می‌شود که بین 0 تا 5 متغیر است.

یک مثال: اعمال کلاس‌های padding و margin بوت استرپ 4

<head>
    <style>
        .item {
          background: #f0ad4e;
          text-align: center;
          border: 1px solid white;
        }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container bg-danger">
        <div class="bg-info d-flex">
            <div class="item">Exotic</div>
            <div class="item">Grooming</div>
            <div class="item bg-danger ml-3 my-sm-3 pb-3 pt-5">Health</div>
            <div class="item">Nutrition</div>
            <div class="item">Pests</div>
            <div class="item">Vaccinations</div>
        </div>
    </div>
</body>
در اینجا به آیتم Health یک margin-left با اندازه‌ی 3، یک margin بالا و پایین فعال شونده‌ی پس از sm با اندازه‌ی 3، یک padding پایین با اندازه‌ی 3 و یک padding بالا با اندازه‌ی 5 اضافه شده‌است؛ با این خروجی:



نمایش و مخفی سازی عناصر در بوت استرپ 4

کلاس invisible سبب می‌شود تا المانی در صفحه نمایش داده نشود، اما این المان همچنان فضای اختصاصی خود را خواهد داشت. کلاس visible به معنای نمایان بودن المانی تنها برای screen readers است (دستگاه‌های کمکی معلول‌ها).
اما روش اصلی نمایش و یا مخفی سازی عناصر در بوت استرپ 4، استفاده از خاصیت display است:

برای مثال با انتساب کلاس d-sm-none به المانی، می‌توان سبب مخفی شدن آن پس از گذر از sm شد.


امکان تعیین اندازه‌ی عناصر در بوت استرپ 4

بوت استرپ 4 تعدادی کلاس ویژه را برای تعیین اندازه‌ی عناصر نیز افزوده‌است:


در اینجا w=width، h=height، mw=max-height و mh=max-height است با مقادیر 25، 50، 75 و 100 و مقدار پیش‌فرض آن 100 است (یعنی پوشاندن کل container).


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_06.zip
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت هفتم
در قسمت ششم، یک صفحه ساده برای لاگین نوشتیم که عملا کار خاصی نمی‌کرد. حال می‌خواهیم در این قسمت روی UI آن کمی کار کنیم. دقت کنید که هدف این قسمت، آموزش زیبا سازی صفحات نیست؛ بلکه هدف، آشنایی شما با تنظیمات مهم UI است.
صفحه Login ای که در قسمت قبل نوشته شد، خود یک Content Page است و دارای یک Stack Layout با چینش عمودی است. داخل آن دو Entry برای گرفتن نام و نام کاربری وجود دارد و یک Button.
مشکلی که صفحه لاگین دارد این است که اگر در یک تبلت 10 اینچی هم باز شود، عرض Entry‌ها و Button هم 10 اینچ می‌شوند که ما قطعا این را نمی‌خواهیم. اینکه چه می‌خواهیم خود یک سوال است! ولی یکی از راه‌های متداول و آسان که برای صفحه لاگین هم قابلیت استفاده دارد این است که از المان‌های صفحه درخواست می‌شود مثلا 5 سانتی متر باشند. حال اگر صفحه نمایش بیشتر از 5 سانتی متر فضا داشت، دلیلی و ارزشی برای بیشتر بزرگ شدن المان‌های روی صفحه نیست. البته اگر صفحه نمایش کوچک‌تر از 5 سانتی متر هم باشد، اینکه المان‌های روی صفحه اصرار به 5 سانتی متر ماندن کنند، نتیجه جالبی نخواهد داشت! برای دستیابی به بهترین نتیجه، شما می‌توانید از WidthRequest و HeightRequest استفاده کنید. وقتی WidthRequest را برابر با 5 سانتی متر قرار دهید، در واقع دارید درخواست می‌کنید که این مقدار شود. اگر فضا بیشتر شود، المان مربوطه بزرگ‌تر از 5 سانتی متر نخواهد شد. اگر فضا کل فضایی که دارد، کمتر از 5 سانتی متر باشد و مثلا 4 سانتی متر باشد، آن هم 4 سانتی متر خواهد شد.
برای شروع سؤال پیش می‌آید که این WidthRequest را به کدامیک از Tag‌ها بدهیم؟ Content Page یا Stack Layout یا هر کدام از Entry‌ها و Button لاگین؟ اساسا وظیفه Layout به عهده Page نیست. در اکثر مواقع، اینکار با خود Stack Layout انجام می‌شود ( یا در سایر مثال‌ها با Grid - Flex Layout و ... ) تنظیم WidthRequest برابر با 5 سانتی متر، آن هم برای تک تک Entry‌ها و Button مربوطه هم اساسا ایده جالبی نیست.
برای این که Width Request برابر با 5 سانتی متر شود، باید به آن مقدار 320 داده شود. هر 64 تا می‌شود یک سانتی متر و 320 = 64 * 5
اگر Width Request را در مثال Login برابر با 320 قرار دهید، می‌بینید که کوچک نمی‌شود و کماکان کل فضای صفحه را می‌گیرد! علت این است که هر المان روی صفحه، از جمله Stack Layout، علاوه بر WidthRequest و HeightRequest که عرض و طول Child را نسبت به Parent مشخص می‌کند، دارای VerticalOptions و HorizontalOptions نیز هست. VerticalOptions و HorizontalOptions در کنار WidthRequest و HeightRequest، رابطه بین یک Parent و Child را مشخص می‌کنند (در این مثال رابطه بین Content Page و Stack Layout به عنوان Parent و Child). به صورت پیش فرض هر Child ( در اینجا Stack Layout ) به صورت عمودی و افقی Parent اش ( در اینجا Content Page ) را Fill می‌کند. علت پیش فرض بودن این رفتار این است که کمترین سربار ممکن را از لحاظ Performance دارد و خیلی از جاها هم مفید است. در اینجا چون Stack Layout قصد دارد Parent خود را Fill کند، دیگر WidthRequest برایش معنی ندارد. در ادامه من VerticalOptions را برابر با Start و HorizontalOptions را برابر با Center می کنم. این باعث می‌شود که Stack Layout ما از لحاظ عمودی در بالا و از لحاظ افقی در وسط Content Page قرار بگیرد و بیش از پنج سانتی متر بزرگ نشود و در صورتیکه Content Page خود فضای کمی داشته باشد ( مثلا در یک گوشی موبایل با صفحه نمایش خیلی کوچک باشد )، Stack Layout حتی از پنج سانتی متر کوچک‌تر هم می‌شود.
دقت کنید که دو Entry و Button داخل Stack Layout نیز Fill هستند، پس داخل Parent خود یعنی Stack Layout را پر می‌کنند. اگر به Stack Layout یک Background دهید، درک بهتری از آن چه که دارد اتفاق می‌افتد، خواهید داشت.
<StackLayout
      BackgroundColor="LightYellow"
      HorizontalOptions="Center"
      Orientation="Vertical"
      VerticalOptions="Start"
      WidthRequest="320">

مشکل دیگری که وجود دارد این است که اگر بابت کمبود فضا، Stack Layout کوچکتر از 5 سانتی متر شود، از بغل، کامل، به کناره‌های Parent خود می‌چسبد که اصلا جالب نیست. برای رفع این مشکل می‌توانیم از Padding (حاشیه داخلی) و Margin (حاشیه خارجی) استفاده کنیم. در عکس زیر، Background مربوط به Content Page را قرمز و Stack Layout را آبی کرده‌ایم. با اختصاص دادن یک سانتی متر (64) به Padding و نیم سانت به Margin، می‌توانید در عکس زیر تاثیر آن را ببینید:

در سمت راست، بالا و چپ Stack Layout، به اندازه نیم سانت حاشیه قرمز می‌بینید که تاثیر Margin است. همچنین المان‌های داخل Stack Layout نیز هر کدام یک سانت از اطراف فاصله دارند که تاثیر Padding است. در پایین Stack Layout، تا جایی که Content Page بزرگ شود، فضای قرمز می‌بینید، نیم سانت از این فضای قرمز به خاطر Margin بوده، ولی باقی مربوط به این است که VerticalOptions را برای Stack Layout، بر روی Start تنظیم کرده‌ایم که باعث می‌شود Stack Layout بالای Content Page قرار بگیرد و زیر آن تماما قرمز شود. حتی اگر "عرض" صفحه نمایش بزرگتر از عکس قبلی می‌بود، فضای قرمز از راست و چپ بیشتر می‌شد که نیم سانت آن بابت Margin بوده و بیشتر از آن مربوط به HorizontalOptions است که برای Stack Layout روی Center تنظیم شده.

با توجه به اینکه Page - Layout - Control‌ها در Android-iOS-Windows به معادل‌های Native خود تبدیل می‌شوند و برای مثال ظاهر Button در این سه پلتفرم متفاوت است، ممکن است Padding ای که به یک کنترل داده ایم و در اندروید خوب به نظر می‌رسد، در iOS مقدار دیگری را لازم داشته باشد. مثلا در Android مقدار 2 و در iOS مقدار 3 لازم داشته باشد. یا ممکن است این مقدار به ازای این که در موبایل، تبلت یا دسکتاپ باشیم، لازم باشد که متفاوت باشد. در Xaml ما دو امکان OnPlatform و OnIdiom را داریم که هر Property اعم از Font Size - Padding - Text و ... را می‌توان به ازای هر شرایطی با مقداری متفاوت مقدار دهی نمود. برای مثال داریم:

<StackLayout
        Margin="{OnPlatform Android=3,
                            iOS='0,0,20,0',
                            UWP='2'}"
        Padding="{OnIdiom Default=2,
                          Tablet=3}" ...

البته Property‌های مهم دیگری نیز در UI تاثیر گذار هستند. برای مثال Opacity برای تنظیم شفافیت، FlowDirection برای تنظیم Right to left و Left to right بودن و خیلی Property‌های دیگه که به مرور و با بیشتر کار کردن با Xamarin Forms با آن‌ها آشنا می‌شوید.

در قسمت بعدی به نوشتن منطق می‌پردازیم؛ نحوه نمایش دادن خطا و رفتن از صفحه‌ای به صفحه‌ی دیگر.