مطالب
Includeهای صرفنظر شده در EF Core
یکی از روش‌های Join نوشتن درEF ، استفاده از Includeها است. اما ... آیا تمام Includeهایی که تعریف شده‌اند ضروری بوده‌اند؟ آیا تمام Joinهای حاصل از Include‌های تعریف شده مورد استفاده قرار گرفته‌اند و بی‌جهت کارآیی برنامه را پایین نیاورده‌اند؟ EF Core برای مقابله با یک چنین مواردی که بسیار هم متداول هستند، پس از بررسی کوئری، سعی می‌کند Includeهای اضافی و بی‌مصرف را حذف کرده و سبب تولید Joinهای اضافی نشود.


یک مثال: بررسی تنظیمات نمایش خطاهای Includeهای صرفنظر شده

موجودیت‌های Blog و Postهای آن‌را درنظر بگیرید:
public class Blog
{
  public int BlogId { get; set; }
  public string Url { get; set; }

  public List<Post> Posts { get; set; }
}

public class Post
{
  public int PostId { get; set; }
  public string Title { get; set; }
  public string Content { get; set; }

  public int BlogId { get; set; }
  public Blog Blog { get; set; }
}

به همراه Context آن که به صورت ذیل تعریف شده‌است:
    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public BloggingContext()
        { }

        public BloggingContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        { }

        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            if (!optionsBuilder.IsConfigured)
            {
                optionsBuilder.UseSqlServer(@"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Includes;Trusted_Connection=True;");
                optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings => warnings.Log(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning));
                optionsBuilder.UseLoggerFactory(new LoggerFactory().AddConsole((message, logLevel) =>
                {
                    return true;
                    /*return logLevel == LogLevel.Debug &&
                           message.StartsWith("Microsoft.EntityFrameworkCore.Database.Command");*/
                }));
            }
        }
    }
در اینجا در تنظیمات ConfigureWarnings، نمایش IncludeIgnoredWarning نیز لحاظ شده‌است. به این ترتیب می‌توان از وقوع Includeهای صرفنظر شده مطلع شد.
همچنین ذکر UseLoggerFactory، به نحوی که مشاهده می‌کنید، یکی دیگر از روش‌های لاگ کردن خروجی‌های EF است. در اینجا اگر true تنظیم شود، تمام اتفاقات مرتبط با EF Core لاگ می‌شوند. اگر می‌خواهید تنها کوئری‌های SQL آن‌را مشاهده کنید، روش فیلتر کردن آن‌ها در سطر بعدی نمایش داده شده‌است.

در این حالت اگر کوئری ذیل را اجرا کنیم:
var blogs = context.Blogs
    .Include(blog => blog.Posts)
    .Select(blog => new
    {
       Id = blog.BlogId,
       Url = blog.Url
    })
    .ToList();
ابتدا خطای ذیل نمایش داده می‌شود:
 warn: Microsoft.EntityFrameworkCore.Query[100106]
The Include operation for navigation '[blog].Posts' is unnecessary and was ignored because the navigation is not reachable in the final query results. See https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=850303 for more information.
سپس کوئری نهایی تشکیل شده نیز به صورت ذیل است:
SELECT [blog].[BlogId] AS [Id], [blog].[Url]
FROM [Blogs] AS [blog]
همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا خبری از join به جدول posts نیست و یک کوئری ساده را تشکیل داده‌است. چون خروجی نهایی که در Select قید شده‌است، ارتباطی به جدول posts ندارد. به همین جهت، تشکیل join بر روی آن غیرضروری است و با این خطای ذکر شده می‌توان دریافت که بهتر است Include ذکر شده را از کوئری حذف کرد.


یک نکته: اگر تنظیم نمایش IncludeIgnoredWarning را به نحو ذیل به Throw تنظیم کنیم:
 optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings => warnings.Throw(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning));
اینبار برنامه با رسیدن به یک چنین کوئری‌هایی، متن اخطار ذکر شده را به صورت یک استثناء صادر خواهد کرد. این حالت در زمان توسعه‌ی برنامه می‌تواند مفید باشد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: IgnoredIncludes.zip
نظرات مطالب
EF Code First #14
- بله. در همانجا قابل تنظیم است.
- بستگی دارد به پروژه و نوع کاربرد. اگر جهت مقاصد امنیتی یا نمایشی است، این فضاهای خالی نیاز است و معنا دار.

ضمنا اگر از SQL Server استفاده می‌کنید و نوع داده‌ی مورد استفاده nvarchar است و همچنین set ansi_padding به off تنظیم شده، این trim خودکار خواهد بود (البته در حالت پیش فرض، ansi_padding خاموش نیست).
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت سوم - گردش کاری‌های متداول
در قسمت قبل، دو عمل متداول نحوه‌ی ایجاد و اجرای یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core را بررسی کردیم. در ادامه می‌خواهیم معادل سایر اعمالی را که می‌توان با نگارش کامل ویژوال استودیو انجام داد، در VSCode نیز برشماریم.


کار با IDE و حرکت بین کدها

در ادامه‌، همان پروژه‌ای را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، مجددا با وارد شدن به پوشه‌ی آن و اجرای دستور . code، توسط VSCode باز خواهیم کرد. سپس فایل Program.cs آن‌را باز کنید. فرض کنید در سطر ذیل آن:
 .UseStartup<Startup>()
می‌خواهیم به نحو ساده‌تری به کلاس Startup آن مراجعه کنیم. برای اینکار دو روش وجود دارد:
الف) اشاره‌گر ماوس را به آن نزدیک کنید و سپس دکمه‌ی Ctrl را نگه دارید. به این ترتیب واژه‌ی Startup تبدیل به یک لینک خواهد شد که با کلیک بر روی آن می‌توان به کلاس Startup رسید.
ب) روش دوم، قرار دادن اشاره‌گر متنی بر روی واژه Startup و سپس فشردن دکمه‌ی F12 است. این گزینه بر روی منوی کلیک راست بر روی این واژه نیز وجود دارد.

اگر دکمه‌ی F12 را بر روی کلاسی فشار دهید که کدهای آن در IDE وجود ندارند، یک صفحه‌ی جدید باز شده و کلاس تعریف آن‌را بر اساس ساختار و متادیتای این اسمبلی، به همراه مستندات کامل آن‌ها نمایش می‌دهد.

در این حالت اگر خواستید به مکان قبلی بازگردید فقط کافی است دکمه‌های alt + left cursor key را بفشارید.


در اینجا امکان یافتن ارجاعات به یک کلاس، مشاهده‌ی پیاده سازی‌ها و همچنین یک Refactoring به نام rename symbol نیز موجود است که با استفاده‌ی از آن، تمام ارجاعات به این کلاس در IDE نیز تغییرنام خواهند یافت.


یافتن سریع فایل‌ها در IDE

در یک پروژه‌ی بزرگ، برای یافتن سریع یک فایل، تنها کافی است دکمه‌های Ctrl+P را فشرده و در صفحه‌ی دیالوگ باز شده، قسمتی از نام آن‌را جستجو کنید:


همچنین اگر می‌خواهید محتوای فایل‌ها را جهت یافتن واژه‌ای خاص جستجو کنید، کلیدهای Ctrl+Shift+F (منوی Edit بالای صفحه و یا دومین آیکن در نوار ابزار عمودی سمت چپ صفحه) چنین امکانی را فراهم می‌کنند:



افزودن فایل‌های جدید به پروژه

فرض کنید می‌خواهیم یک کنترلر جدید را به پوشه‌ی Controllers اضافه کنیم:


برای اینکار ابتدا پوشه‌ی Controllers را انتخاب کنید. در همین حال، نوار ابزاری ظاهر می‌شود که توسط آن می‌توان در این پوشه، یک فایل جدید و یا یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرد.
اگر علاقمند به ایجاد فایل یا پوشه‌ای در ریشه‌ی پروژه باشید، باید تمام فایل‌ها و پوشه‌های موجود، در حالت انتخاب نشده قرار بگیرند. به همین جهت فقط کافی است در یک مکان خالی، در لیست فایل‌ها کلیک کنید تا فایل‌ها و پوشه‌ها از حالت انتخاب شده خارج شوند. اکنون نوار ابزار ظاهر شده‌ی افزودن فایل‌ها، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه اشاره می‌کند.

در ادامه فایل جدید AboutController.cs را در پوشه‌ی Controllers ایجاد کنید. مشاهده خواهید کرد که یک فایل کاملا خالی ایجاد شده‌است. در VSCode به ازای پسوندهای مختلف فایل‌ها، قالب‌های از پیش آماده شده‌ای برای آن‌ها درنظر گرفته نمی‌شود و نمای ابتدایی تمام آن‌ها خالی است.
اما در اینجا اگر کلمه‌ی name را تایپ کنیم، دو پیشنهاد افزودن فضای نام را ارائه می‌دهد:


اولی صرفا نام namespace را در صفحه درج خواهد کرد. دومی به یک code snippet اشاره می‌کند و کار آن ایجاد قالب یک فضای نام جدید است. برای درج آن فقط کافی است دکمه‌ی tab را بفشارید.
همین کار را در مورد class نیز می‌توان تکرار کرد و در اینجا در intellisense ظاهر شده یا می‌توان واژه‌ی class را درج کرد و یا code snippet آن‌را انتخاب نمود که یک کلاس جدید را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در VSCode نیازی نیست تا مدام دکمه‌های Ctrl+S را جهت ذخیره سازی فایل‌های تغییر کرده فشرد. می‌توان از منوی فایل، گزینه‌ی Auto Save را انتخاب کرد تا این‌کار را به صورت خودکار انجام دهد.


ایجاد Code Snippets جدید

هرچند تا اینجا با استفاده از code snippets پیش فرض فضاهای نام و کلاس‌ها، یک کلاس جدید را ایجاد کردیم، اما روش ساده‌تری نیز برای انجام این‌کارها و تکمیل کنترلر وجود دارد.
برای این منظور به منوی File -> Preferences -> User snippets مراجعه کنید و سپس از لیست ظاهر شده، زبان #C را انتخاب کنید:


به این ترتیب یک قالب جدید code snippet تولید خواهد شد. در اینجا می‌خواهیم برای تولید Actionهای یک کنترلر نیز یک code snippet جدید را تهیه کنیم:
{
    "MVC Action": {
        "prefix": "mvcAction",
        "body": [
            "public IActionResult ${1:ActionName}()",
            "{",
            " $0 ",
            " return View();",
            "}"
        ],
        "description": "Creates a simple MVC action method."
    }
}
- کدهای snippet، در داخل آرایه‌ی body درج می‌شوند. هر عضو این آرایه یک سطر از کدها را تشکیل خواهد داد.
- در این آرایه، 0$ جائی است که اشاره‌گر متنی پس از درج snippet قرار می‌گیرد و 1$ به نامی که قرار است توسط کاربر تکمیل شود، اشاره می‌کند که در اینجا یک نام پیش فرض مانند ActionName را هم می‌توان برای آن درنظر گرفت.
- در اینجا prefix نامی است که اگر در صفحه تایپ شود، منوی انتخاب این code snippet را ظاهر می‌کند:



استفاده از بسته‌های Code Snippets آماده

خوشبختانه پشتیبانی جامعه‌ی توسعه دهندگان از VSCode بسیار مطلوب است و علاوه بر افزونه‌های قابل توجهی که برای آن نوشته شده‌اند، بسته‌های Code Snippets آماده‌ای نیز جهت بالابردن سرعت کار با آن وجود دارند. برای دریافت آن‌ها، به نوار ابزار عمودی که در سمت چپ صفحه وجود دارد، مراجعه کنید و گزینه‌ی extensions آن‌را انتخاب نمائید:


در اینجا اگر aspnetcore را جستجو کنید، لیست بسته‌های code snippets برچسب گذاری شده‌ی با aspnetcore ظاهر می‌شود. در همینجا اگر یکی از آن‌ها را انتخاب کنید، در سمت راست صفحه می‌توانید توضیحات آن را نیز مشاهده و مطالعه نمائید (بدون نیاز به خروج از IDE).
برای مثال wilderminds-aspnetcore-snippets را نصب کنید. پس از آن تنها کافی است mvc6 را درون یک کلاس کنترلر تایپ نمائید تا امکانات آن ظاهر شوند:


برای نمونه پس از ایجاد یک فایل خالی کنترلر، انتخاب code snippet ایی به نام mvc6-controller، سبب ایجاد یک کنترلر کامل به همراه اکشن متدهایی پیش فرض می‌شود. بنابراین معادل قالب‌های new items در نگارش کامل ویژوال استودیو در اینجا می‌توان از Code Snippets استفاده کرد.

درکل برای یافتن مواردی مشابه، بهتر است واژه‌ی کلیدی snippets را در قسمت extensions جستجو نمائید و آن‌ها صرفا مختص به #C یا ASP.NET Core نیستند.


مدیریت ارجاعات و بسته‌های نیوگت در برنامه‌های ASP.NET Core

تا اینجا مدیریت فایل‌ها و نحوه‌ی تکمیل آن‌ها را توسط code snippets، بررسی کردیم. قدم بعدی و گردش کاری مهم مورد نیاز دیگر، نحوه‌ی افزودن ارجاعات به پروژه در VSCode است.
مدیریت ارجاعات در نگارش‌های جدید ASP.NET Core، در فایل csproj برنامه انجام می‌شوند. در اینجا است که بسته‌های نیوگت جدید، ارجاعات به پروژه‌های دیگر و حتی شماره فریم ورک مورد استفاده تعیین می‌شوند.
برای نمونه بسته‌ی نیوگت DNTPersianUtils.Core را به لیست ارجاعات آن اضافه کنید:
 <PackageReference Include="DNTPersianUtils.Core" Version="2.2.0" />
بلافاصله با انجام این تغییر و ذخیره‌ی فایل csproj، گزینه‌ی بازیابی و نصب آن نیز ظاهر می‌شود:


در اینجا با کلیک بر روی لینک و یا دکمه‌ی restore ، کار دریافت این بسته و نصب آن انجام خواهد شد.
اگر علاقمند بودید تا اینکار را در خط فرمان به صورت دستی انجام دهید، دکمه‌های Ctrl+ back-tick را فشرده، تا امکانات خط فرمان درون VSCode ظاهر شوند و سپس دستور dotnet restore را صادر کنید.

روش دوم ثبت بسته‌های نیوگت در فایل csproj، مراجعه به خط فرمان (فشردن دکمه‌های دکمه‌های Ctrl+ back-tick) و صدور دستور ذیل است:
 > dotnet add package DNTPersianUtils.Core
به این ترتیب با استفاده از امکانات dotnet-cli نیز می‌توان آخرین نگارش یک بسته‌ی نیوگت را دریافت و به صورت خودکار به پروژه اضافه نمود. اگر نگارش خاصی مدنظر است، باید توسط پرچم version-- آن‌را در انتهای دستور مشخص کرد.


دیباگ برنامه‌های ASP.NET Core در VSCode

در قسمت قبل با فرامین dotnet run و dotnet build و همچنین نحوه‌ی اجرای سریع آن‌ها آشنا شدیم. در ادامه اگر به نوار ابزار عمودی کنار صفحه‌ی آن دقت کنید، گزینه‌ی دیباگ نیز وجود دارد:


در اینجا دو نوع نحوه‌ی برپایی و اجرای برنامه را مشاهده می‌کنید که هر دو مورد در فایل vscode\launch.json. زمانیکه دیباگ پروژه را در ابتدای باز کردن آن در VSCode فعال می‌کنیم، تعریف شده‌اند.
برای بررسی آن فایل HomeController.cs را گشوده و در ابتدای متد About آن یک break point را قرار دهید (با حرکت دادن اشاره‌گر ماوس، جائیکه شماره سطرها قرار دارند، علامت درج break point ظاهر می‌شود که با کلیک بعدی، دائمی خواهد شد و برعکس):


پس از آن تنها کاری که باید انجام داد، فشردن دکمه‌ی F5 است که به معنای اجرای برنامه به همراه اتصال دیباگر به آن می‌باشد (در قسمت قبل، Ctrl+F5 را بررسی کردیم که به معنای اجرای برنامه، بدون اتصال دیباگر به آن است).
در ادامه پس از اجرای برنامه، بر روی لینک About کلیک کنید تا اکشن متد آن اجرا شود. بلافاصله کنترل کار به VSCode بازگشته و سطری که بر روی آن break-point قرار داده بودیم، ظاهر می‌شود:


اطلاعات بیشتر آن در برگه‌ی دیباگ ظاهر می‌شوند و در کل تجربه‌ی کاربری آن همانند سایر IDEهایی است که تاکنون با آن‌ها کار کرده‌اید.

یک نکته: در اینجا در داخل فایل‌های View (فایل‌های razor) نیز می‌توان break point قرار داد.


برپایی یک Watcher Build

ابزار ویژه‌ای به همراه ابزارهای Build مخصوص پروژه‌های NET Core. وجود دارد به نام watcher که تغییرات پوشه‌های برنامه را تحت نظر قرار داده و با هر تغییری، پروژه را کامپایل می‌کند. به این ترتیب به سرعت می‌توان آخرین تغییرات برنامه را در مرورگر بررسی کرد. برای نصب آن، تنظیم ذیل را به فایل csproj برنامه اضافه کنید:
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
پس از آن دکمه‌های Ctrl+ back-tick را فشرده تا امکانات خط فرمان، درون VSCode ظاهر شود و سپس دستور dotnet restore را صادر کنید.

اکنون برای استفاده‌ی از آن تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنید:
 >dotnet watch run
?[90mwatch : ?[39mStarted
Hosting environment: Production
Content root path: D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
همانطور که مشاهده می‌کنید، پروژه را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد. به علاوه از این پس با هر تغییری در فایل‌های #C پروژه، این کامپایل خودکار بوده و نیازی به تکرار این عملیات نیست.

یک نکته: اینبار برای دیباگ برنامه، باید گزینه‌ی attach را انتخاب کرد:


اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ کنار آن کلیک کنید، لیست پروسه‌های دات نتی ظاهر شده و در این حالت می‌توانید دیباگر را به پروسه‌ی dotnet exec ایی که به dll برنامه اشاره می‌کند، متصل کنید (و نه پروسه‌ی dotnet watch run که در حقیقت پروسه‌ی dotnet exec را مدیریت می‌کند).
مطالب
آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت چهارم - نوشتن آزمون‌ها و اسکریپت‌ها
اسکریپت و آزمون نویسی مقدماتی با Postman را در قسمت دوم بررسی کردیم. در این قسمت نکات و امکانات پیشرفته‌تری را در این مورد مرور خواهیم کرد.


بررسی اجزای اولین آزمایش با Postman

آزمون‌های Postman، عموما یک سری Assertion هستند؛ به این معنا که در آن‌ها، مقداری از Response دریافتی از سرور را با مقداری مشخص و مورد انتظار، مقایسه می‌کنیم:
pm.test("Status code is 200", function () {
    pm.response.to.have.status(200);
});
برای مثال اگر اجرای درخواستی موفقیت آمیز باشد، در بسیاری از موارد status code مساوی 200 از سمت سرور بازگشت داده می‌شود. بنابراین در آزمونی، مقدار status code دریافتی را با مقدار مورد انتظار 200، مقایسه می‌کنیم. در کدهای فوق، سطر pm.response‌، یک Assertion نامیده می‌شود.

چند نکته:
- آزمون‌های Postman، با متد pm.test شروع می‌شوند. هدف از آن‌، نوشتن بدنه‌ی یک آزمون متشکل از چندین Assertion است. اولین پارامتر آن، نام رشته‌ای آزمون است. پارامتر دوم آن، یک callback function است که پس از پایان درخواست جاری، اجرا می‌شود.
- روش اجرای آزمون‌ها در اینجا non-blocking است. یعنی آزمون‌های نوشته شده، به موازات هم اجرا شده و نتایج و حتی خطاهای آن‌ها بر روی یکدیگر تاثیرگذار نیستند.
- برای یک Response و اجزای مختلف آن، می‌توان چندین آزمون را نوشت و هر آزمون می‌تواند چندین Assertion را داشته باشد.
- در Postman، آزمون‌ها تنها پس از پایان اجرای درخواست‌ها، اجرا می‌شوند.
- به شیء pm.response در اینجا، response assertion API می‌گویند. توسط آن می‌توان به اجزای مختلف response مانند status code، هدرها و یا بدنه‌ی بازگشتی از سمت سرور، دسترسی یافت و برای آن‌ها یک Assertion را نوشت.


لیستی از بررسی‌های متداول، در حین نوشتن آزمون‌های Postman

تا اینجا روش بررسی status code را در حین نوشتن آزمون‌های Postman بررسی کردیم. در جدول زیر، مهم‌ترین حالاتی را که جهت بررسی خروجی یک API می‌توان مدنظر داشت، برشمرده شده‌اند:
  نوع بررسی    Response assertions 
  بررسی مقدار status code دریافتی از سرور با مقدار مورد انتظار
pm.response.to.have.status(200);
  آیا status code دریافتی، معادل یکی از مقادیر مشخص شده‌است؟ 
pm.expect(pm.response.code).to.be.oneOf([201,202]);
  آیا status name دریافتی از سرور، معادل عبارت مشخصی است؟ 
response.to.have.status("Created");
  مقایسه‌ی مقدار responseTime با مقدار مورد انتظار 
pm.expect(pm.response.responseTime).to.be.below(200);
  آیا هدر تنظیم شده‌ی توسط response، دارای کلید مورد انتظار است؟ 
pm.response.to.have.header("X-Cache");
  آیا هدر تنظیم شده‌ی توسط response، دارای کلید و مقدار مشخصی است؟ 
pm.response.to.have.header("X-Cache", "HIT");
  آیا نام یکی از کوکی‌های تنظیم شده‌ی توسط response، معادل مقدار مورد انتظار است؟ 
pm.expect(pm.cookies.has("sessionId")).to.be.true;
  آیا نام و مقدار یکی از کوکی‌های تنظیم شده‌ی توسط response، معادل مقادیر مشخصی هستند؟ 
pm.expect(pm.cookies.get("sessionId")).to.equal("abcb9s");
  آیا بدنه‌ی response، دقیقا معادل مقدار مشخص است؟ 
pm.response.to.have.body("OK");
آیا بدنه‌ی response، حاوی مقدار مشخصی است؟ 
pm.expect(pm.response.text()).to.include("Order placed.");

یک نکته: در رابط کاربری Postman، زمانیکه برگه‌ی Tests را انتخاب می‌کنیم، کنار آن لیستی از code snippets نیز قرار دارند که با کلیک بر روی آن‌ها، می‌توان حالت عمومی اکثر موارد فوق را به صورت خودکار تولید کرد:



روش بررسی اجزای خروجی با فرمت JSON از سرور

فرض کنید API شما یک چنین خروجی JSON ای را بازگشت می‌دهد:
{
  "id": 12,
  "name": "DNT",
  "isDeleted": false,
  "prefs": {
     "comments": "members",
     "voting": "disabled"
  }
}
برای نوشتن آزمون‌های Postman مخصوص به آن، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
pm.test("Your test name", function () {
    var jsonData = pm.response.json();
    pm.expect(jsonData.name).to.eql("DNT");
    pm.expect(jsonData.prefs.voting).to.eql("disabled");
    pm.expect(jsonData.isDeleted).to.eql(false);
});
متد ()pm.response.json، بدنه‌ی response را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی می‌کند که پس از آن از طریق دسترسی به خواص و یا کلیدهای آن، می‌توان مقادیر هر یک را بررسی کرد. برای مثال jsonData.name به مقدار خاصیت name اشاره می‌کند و یا jsonData.prefs.voting، روش دسترسی به خاصیت یک شیء تو در تو را بیان کرده‌است.


ساماندهی بهتر آزمون‌های نوشته شده

البته می‌توان تمام Response assertions مدنظر را داخل یک callback function نیز قرار داد، اما بهتر است هر کدام را و یا گروهی از آن‌ها را که به هم مرتبط هستند، توسط یک pm.test جدید تعریف کرد تا بتوان به ساماندهی بهتر رسید و همچنین زمانیکه این آزمون‌ها بررسی می‌شوند، گزارش بهتری را نیز مشاهده نمود. به همین جهت برای نمونه می‌توان آزمایش فوق را به دو آزمایش مجزا تبدیل کرد که در یکی ایجاد مطلب جدید و در دیگری، ویژگی‌های آن مطلب بررسی شده‌اند:
pm.test("Post should be created", function () {
    var jsonData = pm.response.json();
    pm.expect(jsonData.name).to.eql("DNT");
    pm.expect(jsonData.isDeleted).to.eql(false);
});

pm.test("Post's voting feature should be disabled", function () {
    var jsonData = pm.response.json();
    pm.expect(jsonData.prefs.voting).to.eql("disabled");
});

ساده سازی و همچنین بهبود کارآیی آزمون‌های نوشته شده

چون در اینجا چندین‌بار از ()var jsonData = pm.response.json داخل هر آزمایش استفاده شده‌است و در عمل یک شیء response نیز بیشتر وجود ندارد، می‌توان جهت کاهش این تکرار و بهبود کارآیی آزمون‌های نوشته شده، آن‌را به صورت یک ثابت، به پیش از تمام آزمایش‌ها منتقل کرد:
const jsonData = pm.response.json();

pm.test("Post should be created", function () {
    pm.expect(jsonData.name).to.eql("DNT");
    pm.expect(jsonData.isDeleted).to.eql(false);
});

pm.test("Post's voting feature should be disabled", function () {
    pm.expect(jsonData.prefs.voting).to.eql("disabled");
});
مطالب
مقایسه بین Proxy و ChannelFactory در WCF
برای ساخت یک WCF Client یا دسترسی به یک سرویس WCF دو راه وجود دارد.
  • استفاده از WCF Proxy
  • استفاده از ChannelFactory

قصد دارم طی یک مقایسه کوتاه این دو روش را بررسی کنیم:

WCF Proxy:

Proxy در واقع یک کلاس CLR است که به عنوان نماینده یک اینترفیس که از نوع  Service Contract است مورد استفاده قرار می‌گیرد. یا به زبان ساده تر، یک Proxy در واقع نماینده Service Contract ای که سمت سرور پیاده سازی شده است در سمت کلاینت خواهد بود. Proxy تمام متد یا Operation Contract‌های سمت سرور را داراست به همراه یک سری متد‌ها و خواص دیگر برای مدیریت چرخه طول عمر سرویس،  هم چنین اطلاعات مربوط به وضعیت سرویس و نحوه اتصال آن به سرور. ساخت Proxy به دو روش امکان پذیر است:

  • با استفاده از امکانات AddServiceReference موجود در Visual Studio. کافیست از پنجره معروف زیر با استفاده از یک URL سرویس مورد نظر را به پروژه سمت کلاینت خود اضافه نمایید

همچنین  می‌توانید از قسمت Advanced نیز برای تنظیمات خاص مورد نظر خود(مثل تولید کد برای متد‌های Async یا تعیین نوع Collection‌ها در هنگام انتقال داده و ...) استفاده نمایید.

  • با استفاده از SvcUtil.exe . کاربرد svcutil.exe در موارد Metadata Export، Service Validtation، XmlSerialization Type Generator و Metadata Download و ... خلاصه می‌شود. با استفاده از Vs.Net Command Promptو svcutil می‌توان به سرویس مورد نظر دسترسی داشت.مثال
    svcutil.exe /language:vb /out:generatedProxy.vb /config:app.config http://localhost:8000/ServiceModelSamples/service

ChannelFactory:

ChannelFactory یک کلاس تعبیه شده در دات نت می‌باشد که به وسیله یک اینترفیس که به عنوان تعاریف سرویس سمت سرور است یک نمونه از سرویس مورد نظر را برای ما خواهد ساخت. اما به خاظر داشته باشید از این روش زمانی می‌توان استفاده کرد که دسترسی کامل به سمت سرور و کلاینت داشته باشید.

برای آشنایی با نحوه پیاده سازی به این روش نیز می‌توانید از این مقاله کمک بگیرید.

مثال:

public static TChannel CreateChannel()
        {
            IBookService service;

            var endPointAddress = new EndpointAddress( "http://localhost:7000/service.svc" );

            var httpBinding = new BasicHttpBinding();
            
            ChannelFactory<TChannel> factory = new ChannelFactory<TChannel>( httpBinding, endPointAddress );

            instance= factory.CreateChannel();

            return instance;
        }
همان طور که مشاهده می‌کنید در این روش نیاز به یک EndpointAddress به همراه یک نمونه از نوع Binding مورد نظر دارید. نوع این Binding حتما باید با نوع نمونه ساخته شده در سمت سرور که برای هاست کردن سرویس‌ها مورد استفاده قرار گرفته است یکی باشد. این نوع‌ها می‌تواند شامل NetTcpBidning ،WShttpBinding  BasicHttpBinding ،WSDualHttpBinding، MSMQ Binding و البته چند نوع دیگر نیز باشد.
در نتیجه برای ساخت یک سرویس به روش ChannelFactory باید مراحل زیر را طی نمایید:
  • یک نمونه از WCF Binding بسازید
  • یک نمونه از کلاس EndPointAddress به همراه آدرس سرویس مورد نظر در سمت سرور بسازید(البته می‌توان این مرحله را نادیده گرفت و آدرس سرویس را مستقیما به نمونه ChannelFactory به عنوان پارامتر پاس داد)
  • یک نمونه از کلاس ChannelFactory یا استفاده از EndPointAddress بسازید
  • با استفاده از ChannelFactory یک نمونه از Channel مورد نظر را فراخوانی نمایید(فراخوانی متد CreateChannel)

تفاوت‌های دو روش

Proxy
 ChannelFactory
فقط نیاز به یک URL برای ساخت سرویس مورد نظر دارد. بقیه مراحل توسط ابزار‌های مرتبط انجام خواهد شد  
 شما نیاز به دسترسی مستقیم به اسمبلی حاوی Service Contract پروژه خود دارید.
 استفاده از این روش بسیار آسان و ساده است
 پیاده سازی آن پیچیدگی بیشتر دارد
فهم مفاهیم این روش بسیار راحت است
نیاز به دانش اولیه از مفاهیم WCF برای پیاده سازی دارد
 زمانی که میزان تغییرات در کلاس‌های مدل و Entity‌ها زیاد باشد این روش بسیار موثر است.(مدیریت تغییرات در WCF)
 زمانی که اطمینان دارید که مدل و entity‌ها پروژه زیاد تغییر نخواهند کرد و از طرفی نیاز به کد نویسی کمتر در سمت کلاینت دارید، این روش موثرتر خواهد بود
 فقط به اینترفیس هایی که دارای ServiceContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.
به تمام اینترفیس‌های تعریف شده در بخش  Contracts دسترسی داریم.
 فقط به متد‌های که دارای OperationContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.    به تمام متد‌های عمومی سرویس دسترسی داریم.  

آیا می‌توان از روش AddServiceReference تعبیه شده در Vs.Net، برای ساخت ChannelFactory استفاده کرد؟

بله! کافیست هنگام ساخت سرویس، در پنجره AddServiceReference از قسمت Advanced وارد برگه تنظیمات شوید. سپس تیک مربوط به قسمت های  Reused Type in referenced assemblies  و Reused Types in specified referenced assemblies را بزنید. بعد از لیست پایین، اسمبلی‌های مربوط به Domain Model و هم چنین Contract‌های سمت سرور را انتخاب نمایید. در این حالت شما از روش Channel Factory برای ساخت سرویس WCF استفاده کرده اید.

مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوم - معرفی کامپوننت‌ها
در قسمت قبل، پیشنیازهای کار با AngularJS 2.0 مرور و دریافت شدند. اگر مطالب آن‌را پیگیری کرده باشید، هم اکنون باید در پوشه‌ی node_modules واقع در ریشه‌ی پروژه، تمام اسکریپت‌های لازم جهت شروع به کار با AngularJS 2.0 موجود باشند.


تعاریف مداخل فایل index.html یک سایت AngularJS 2.0

پروژه‌ای که در اینجا در حال استفاده است یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x است؛ اما الزامی هم به استفاده‌ی از آن وجود ندارد. یا یک فایل index.html را به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید و یا فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را به نحو ذیل تغییر دهید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
 
    <link href="~/node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/app/app.component.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
 
    <!-- 1. Load libraries -->
    <!-- IE required polyfills, in this exact order -->
    <script src="~/node_modules/angular2/es6/dev/src/testing/shims_for_IE.js"></script>
    <script src="~/node_modules/es6-shim/es6-shim.min.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system-polyfills.js"></script>
 
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/angular2-polyfills.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system.src.js"></script>
    <script src="~/node_modules/rxjs/bundles/Rx.js"></script>
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/angular2.dev.js"></script>
 
    <!-- Required for http -->
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/http.dev.js"></script>
 
    <!-- Required for routing -->
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/router.dev.js"></script> 
 
    <!-- 2. Configure SystemJS -->
    <script>
        System.config({
            packages: {
                app: {
                    format: 'register',
                    defaultExtension: 'js'
                }
            }
        });
        System.import('app/main')
              .then(null, console.error.bind(console));
    </script>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا ابتدا تعاریف مداخل بوت استرپ و css‌های سفارشی برنامه را مشاهده می‌کنید.
سپس کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی مورد نیاز جهت کار با AngularJS 2.0 به ترتیبی که ذکر شده‌، باید تعریف شوند.
ذکر /~ در ابتدای آدرس‌ها، مختص به ASP.NET MVC است. اگر از آن استفاده نمی‌کنید، نیازی به ذکر آن هم نیست.
در ادامه تعاریف System.JS ذکر شده‌است. System.JS کار بارگذاری ماژول‌های برنامه را به عهده دارد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا به ازای هر قسمت جدید برنامه، مدخلی را در اینجا اضافه کرد و کار بارگذاری آن‌ها خودکار خواهد بود. فرمت register ایی که در اینجا ذکر شده‌است، تا ماژول‌های استاندارد با فرمت ES 6 را نیز پشتیبانی می‌کند. همچنین با ذکر و تنظیم پسوند پیش فرض به js، دیگر نیازی نخواهد بود تا در حین تعریف importها در قسمت‌های مختلف برنامه، پسوند فایل‌ها را به صورت صریح ذکر کرد. مبحث improtها مرتبط است به مفاهیم ماژول‌ها در ES 6 و همچنین TypeScript.
سطر System.import کار بارگذاری اولین ماژول برنامه را از پوشه‌ی app قرار گرفته در ریشه‌ی سایت انجام می‌دهد. این ماژول main نام دارد.


نوشتن اولین کامپوننت AngularJS 2.0

برنامه‌های AngularJS 2.0 متشکل هستند از تعدادی کامپوننت و سرویس:


 و هر کامپوننت تشکیل شده‌است از:


- یک قالب یا Template: با استفاده از HTML تعریف می‌شود و کار تشکیل View و نحوه‌ی رندر کامپوننت را مشخص می‌کند. در این Viewها با استفاده از امکانات binding و directives موجود در AngularJS 2.0 کار دسترسی به داده‌ها صورت می‌گیرد.
یک کلاس: کار این کلاس که توسط TypeScript تهیه می‌شود، فراهم آوردن کدهای مرتبط با قالب است. برای مثال این کلاس حاوی تعدادی خاصیت خواهد بود که از اطلاعات آن‌ها در View مرتبط استفاده می‌شود. همچنین این کلاس می‌تواند حاوی متدهای مورد نیاز در View نیز باشد؛ برای مثال متدی که کار نمایش یا مخفی سازی یک تصویر را با کلیک بر روی دکمه‌ای انجام می‌دهد.
- متادیتا: متادیتا (یا decorator در اینجا) به AngularJS 2.0 اعلام می‌کند که این کلاس تعریف شده، صرفا یک کلاس ساده نیست و باید به آن به صورت یک کامپوننت نگاه شود.

در ذیل، کدهای یک کامپوننت نمونه‌ی AngularJS 2.0 را مشاهده می‌کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <div>My First Component</div>
    </div>
    `
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در انتهای کدها، یک کلاس را مشاهده می‌کنید که کار تعریف خواص و متدهای مورد نیاز توسط View را انجام می‌دهد.
بلافاصله در بالای این کلاس، متد decorator ایی را به نام Component مشاهده می‌کنید. این متادیتا است که به AngularJS 2.0 اعلام می‌کند، کلاس AppComponent تعریف شده، یک کامپوننت است و نه تنها یک کلاس ساده.
در متد Component تعریف شده، قالب یا template نحوه‌ی رندر این کامپوننت را مشاهده می‌کنید.
در ابتدای این ماژول نیز کار import تعاریف مرتبط با متد ویژه‌ی Component، از هسته‌ی AngularJS 2.0 انجام شده‌است تا کامپایلر TypeScript بتواند این فایل ts را کامپایل کند.


مروری بر نحوه‌ی تعریف class در TypeScript

مرور جامع کلاس‌ها در TypeScript را در مطلب «مبانی TypeScript؛ کلاس‌ها» می‌توانید مطالعه کنید. در اینجا جهت یادآوری، خلاصه‌ای از آن‌را که نیاز داریم، بررسی خواهیم کرد:
- جهت تعریف یک کلاس، ابتدا واژه‌ی کلیدی class به همراه نام کلاس ذکر می‌شوند.
- در AngularJS 2.0 مرسوم است که نام کلاس را به صورت نام ویژگی مدنظر به همراه پسوند Component ذکر کنیم؛ مانند AppComponent مثال فوق. این نام pascal case است و با حروف بزرگ شروع می‌شود.
- همچنین مرسوم است در برنامه‌های AngularJS 2.0، کامپوننت ریشه‌ی سایت نیز AppComponent نامیده شود.
- در مثال فوق، واژه‌ی کلیدی export را نیز پیش از واژه‌ی کلیدی class مشاهده می‌کنید. به این ترتیب این کلاس خارج از ماژولی که در آن تعریف می‌شود، قابل دسترسی خواهد بود. اکنون این کلاس و فایل، تبدیل به ماژولی خواهند شد که توسط module loader معرفی شده‌ی در ابتدای بحث یا همان System.JS به صورت خودکار بارگذاری می‌شود و دیگر نیازی به تعریف مدخل script متناظر با آن در فایل index.html نخواهد بود.
- در بدنه‌ی کلاس، کار تعریف متدها و خواص مورد نیاز View صورت می‌گیرند. برای نمونه در اینجا تنها یک خاصیت «عنوان صفحه» تعریف شده‌است. در جاوا اسکریپت مرسوم است که نام خواص را camel case شروع شده با حروف کوچک تعریف کنیم. سپس نوع این خاصیت به صورت رشته‌ای تعریف شده‌است و در آخر مقدار پیش فرض این خاصیت ذکر گردیده‌است.
البته باید دقت داشت که الزامی به ذکر نوع خاصیت، در TypeScript وجود ندارد. همینقدر که مقدار پیش فرض این خاصیت رشته‌ای است، بر اساس ویژگی به نام Type inference در TypeScript، نوع این خاصیت نیز رشته‌ای درنظر گرفته خواهد شد و دیگر نمی‌توان برای مثال یک عدد را به آن انتساب داد.
- سطح دسترسی خواص تعریف شده‌ی در یک کلاس TypeScript به صورت پیش فرض public است. بنابراین در اینجا نیازی به ذکر صریح آن نبوده‌است.


مروری بر متادیتا یا decorator یک کلاس در AngularJS 2.0

خوب، تا اینجا کلاس AppComponent تعریف و همچنین export شد تا توسط system.js به صورت خودکار بارگذاری شود. اما این کلاس به خودی خود صرفا یک کلاس TypeScript ایی است و توسط AngularJS شناسایی نمی‌شود. برای معرفی این کلاس به صورت یک کامپوننت، از یک تزئین کننده یا decorator ویژه به نام Component استفاده می‌شود که بلافاصله در بالای تعریف کلاس قرار می‌گیرد؛ چیزی شبیه به data annotations یا attributes در زبان #C.
یک decorator متدی است که اطلاعاتی اضافی را به یک کلاس، اعضاء و متدهای آن و یا حتی آرگومان‌های آن متدها، الصاق می‌کند. این ویژگی قرار است به صورت استاندارد در ES 2016 یا نگارش بعدی جاوا اسکریپت حضور داشته باشد و در حال حاضر توسط TypeScript پشتیبانی شده و در نهایت به کدهای ES 5 قابل اجرای در تمام مرورگرها ترجمه می‌شود.
یک decorator همیشه با @ شروع می‌شود و AngularJS 2.0 به همراه تعدادی decorator توکار است؛ مانند Component. از آنجائیکه decorator یک متد است، همیشه به همراه یک جفت پرانتز () ذکر می‌شود و در انتهای آن نیازی به ذکر سمی‌کالن نیست. در اینجا تزئین کننده‌ی Component یک شیء را می‌پذیر که به همراه تعدادی خاصیت است. به همین جهت پارامتر آن به صورت {} ذکر شده‌است.
خاصیت selector یک کامپوننت مشخص می‌کند که نام directive متناظر با این کامپوننت چیست:
 selector: 'pm-app',
 از این نام، به صورت یک المان جدید و سفارشی HTML جهت تعریف این کامپوننت استفاده خواهیم کرد. برای مثال اگر به کدهای ابتدای بحث دقت کنید، نام pm-app به صورت ذیل و به شکل یک تگ جدید HTML استفاده شده‌است:
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
همچنین یک کامپوننت همواره به همراه یک قالب است که نحوه‌ی رندر آن‌را مشخص می‌کند:
  template:`
 <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
<div>My First Component</div>
 </div>
 `
 در اینجا از back tick مربوط به ES 6.0 که توسط TypeScript نیز پشتیبانی می‌شود، جهت تعریف یک رشته‌ی چندسطری جاوا اسکریپتی، استفاده شده‌است.
همچنین {{}} به معنای تعریف data binding است. به این ترتیب مقداری که قرار است به صورت تگ h1 رندر شود، از خاصیت pageTitle کلاس مزین شده‌ی توسط این ویژگی یا decorator تامین خواهد شد؛ یعنی مقدار پیش فرض خاصیت pageTitle در کلاس AppComponent.


import اطلاعات مورد نیاز جهت کامپایل یک فایل TypeScript

تا اینجا مفاهیم موجود در کلاس AppComponent را به همراه متادیتای آن بررسی کردیم. اما این متادیتای جدید کامپوننت، به صورت پیش فرض ناشناخته‌است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا ذیل کامپوننت، خط قرمزی جهت یادآوری عدم تعریف آن، کشیده شده‌است. در TypeScript و یا ES 6، پیش از استفاده از یک کلاس یا متد خارجی، نیاز است به module loader اعلام کنیم تا آن‌را باید از کجا تامین کند. اینکار توسط عبارت import انجام می‌شود که شبیه به عبارت using در زبان سی‌شارپ است. عبارت import جزئی از استاندارد ES 6 است و همچنین در TypeScript نیز پشتیبانی می‌شود. به این ترتیب امکان دسترسی به ویژگی‌های export شده‌ی از سایر ماژول‌ها را در ماژول فعلی (فایل فعلی در حال کار) خواهیم یافت. نمونه‌ی آن‌را با ذکر واژه‌ی کلیدی export پیش از کلاس AppComponent پیشتر ملاحظه کردید.
این ماژول‌های خارجی می‌توانند سایر ماژول‌ها و فایل‌های ts نوشته شده‌ی توسط خودمان و یا حتی اجزای AngularJS 2.0 باشند. طراحی AngularJS 2.0 نیز ماژولار است و از ماژول‌هایی مانند angular2/core، angular2/animation، angular2/http و angular2/router تشکیل شده‌است.
برای نمونه متادیتای کامپوننت، در ماژول angular2/core قرار دارد. به همین جهت نیاز است در ابتدای ماژول فعلی آن‌را import کرد:
import { Component } from 'angular2/core';
کار با ذکر واژه‌ی کلیدی import شروع می‌شود. سپس جزئی را که نیاز داریم داخل {} ذکر کرده و در آخر مسیر یافتن آن‌را مشخص می‌کنیم.


ساخت کامپوننت ریشه‌ی یک برنامه‌ی AngularJS 2.0

در ابتدای بحث که تعاریف مداخل مورد نیاز جهت اجرای یک برنامه‌ی AngularJS 2.0 ذکر شدند، عنوان شد که system.js به دنبال ماژول آغازین app/main می‌گردد.
بنابراین در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدیدی را به نام app ایجاد کنید.
سپس یک فایل TypeScript جدید را به نام app.component.ts به این پوشه اضافه کنید. قالب این نوع فایل‌ها در add new item و با جستجو typescript در دسترس است و یا حتی یک فایل متنی ساده را هم با پسوند ts ایجاد کنید، کافی است.


نامگذاری این فایل‌ها هم مرسوم است به صورت ذکر نام ویژگی به همراه یک دات و سپس ذکر کامپوننت صورت گیرد. در اینجا چون قصد داریم کامپوننت ریشه‌ی برنامه را ایجاد کنیم، نام ویژگی آن app خواهد بود و نام کامل فایل به این ترتیب app.component.ts می‌شود.
سپس محتوای این فایل را به دقیقا معادل کدهای قسمت «نوشتن اولین کامپوننت AngularJS 2.0» ابتدای بحث تغییر دهید (همان import، متادیتا و کلاس AppComponent).

تا اینجا کامپوننت ریشه‌ی برنامه ایجاد شد. اما چگونه باید از آن استفاده کنیم و چگونه AngularJS 2.0 آن‌را شناسایی می‌کند؟ به این فرآیند آغازین شناسایی و بارگذاری ماژول‌ها، اصطلاحا bootstrapping می‌گویند. تنها صفحه‌ی واقعی موجود در یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، همان فایل index.html است و سایر صفحات و محتوای آن‌ها به محتوای این صفحه‌ی آغازین اضافه یا کم خواهند شد.
<div>
    @RenderBody()
    <pm-app>Loading App...</pm-app>
</div>
در اینجا برای نمایش اولین کامپوننت تهیه شده، نام تگ selector آن که توسط متادیتای کلاس AppComponent تعریف شد، در body فایل index.html به نحو فوق به صورت یک تگ سفارشی جدید اضافه می‌شود. به آن directive نیز می‌گویند.
خوب، اکنون module loader یا system.js چگونه این pm-app یا کامپوننت ریشه‌ی برنامه را شناسایی می‌کند؟
 System.import('app/main')
این شناسایی توسط سطر System.import تعریف شده‌ی در فایل index.html انجام می‌شود. در اینجا system.js، در پوشه‌ی app واقع در ریشه‌ی سایت، به دنبال ماژول راه اندازی به نام main می‌گردد. یعنی نیاز است فایل TypeScript جدیدی را به نام main.ts به ریشه‌ی پوشه‌ی app اضافه کنیم. محتوای این فایل ویژه‌ی بوت استرپ AngularJS 2.0 به صورت ذیل است:
/// <reference path="../node_modules/angular2/typings/browser.d.ts" />
 
import { bootstrap } from "angular2/platform/browser";
 
// Our main component
import { AppComponent } from "./app.component";
 
bootstrap(AppComponent);
این فایل ویژه را نیز مانند کلاس AppComponent که پیشتر بررسی کردیم، نیاز است از انتها به ابتدا بررسی کرد.
در انتهای این فایل متد bootstrap مربوط به AngularJS 2.0 را مشاهده می‌کنید. کار آن بارگذاری اولین ماژول و کامپوننت برنامه یا همان AppComponent است.
در ادامه نیاز است AppComponent را به این ماژول معرفی کرد؛ در غیراینصورت کامپایل نخواهد شد. برای این منظور سطر import این کلاس را از فایل app.component، مشاهده می‌کنید. در اینجا نیازی به ذکر پسوند ts. فایل app.component نیست.
سپس نیاز است محل تعریف متد بوت استرپ را نیز مشخص کنیم. این متد در ماژول angular2/platform/browser قرار دارد که به عنوان اولین import این فایل ذکر شده‌است.
سطر اول، مربوط است به تعریف فایل‌های d.ts. مربوط به TypeScript جهت شناسایی نوع‌های مرتبط با AngularJS 2.0. اگر اینکار صورت نگیرد، خطاهای ذیل را در حین کامپایل فایل‌های TypeScript دریافت خواهید کرد:
 node_modules\angular2\src\core\application_ref.d.ts(171,81): error TS2304: Build: Cannot find name 'Promise'.
node_modules\angular2\src\core\change_detection\differs\default_keyvalue_differ.d.ts(23,15): error TS2304: Build: Cannot find name 'Map'.
تهیه فایل main.ts تنها یکبار صورت می‌گیرد و دیگر با آن کاری نخواهیم داشت.

تا اینجا پوشه‌ی app واقع در ریشه‌ی سایت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:



و اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم (فشردن دکمه‌ی F5)، خروجی آن در مرورگر به صورت ذیل خواهد بود:

با توجه به اینکه در حال کار با یک برنامه‌ی جاوا اسکریپتی هستیم، باز نگه داشتن developer tools مرورگر، جهت مشاهده‌ی خطاهای احتمالی ضروری است.

در اینجا اگر خطایی وجود داشته باشد، یا اطلاعات اضافی مدنظر باشد، در console لاگ خواهند شد. برای مثال در اینجا عنوان شده‌است که برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است. بهتر است برای ارائه‌ی نهایی، متد enableProdMode را در فایل index.html فراخوانی کنید.

همچنین در اینجا می‌توان HTML نهایی تزریق شده‌ی به صفحه را بهتر مشاهده کرد:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part2.zip
برای اجرای آن، ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و یکبار آن‌را ذخیره کنید تا وابستگی‌های اسکریپتی پروژه از اینترنت دریافت شوند (این موارد در قسمت قبل مرور شدند). سپس یکبار هم پروژه را Build کنید تا تمام فایل‌های ts آن کامپایل شوند و در آخر، اجرای نهایی پروژه.


خلاصه‌ی بحث

یک برنامه‌ی AngularJS 2.0 متشکل است از تعدادی کامپوننت. بنابراین کلاسی را ایجاد خواهیم کرد تا کدهای پشتیبانی کننده‌ی View این کامپوننت را تولید کند. سپس این کلاس را با متادیتایی مزین کرده و توسط آن تگ سفارشی ویژه‌ی این کامپوننت و تگ‌های HTML تشکیل دهنده‌ی این کامپوننت را به AngularJS 2.0 معرفی می‌کنیم. در اینجا در صورت نیاز وابستگی‌های تعریف این متادیتا را توسط واژه‌ی کلیدی import دریافت می‌کنیم. نام این کلاس بهتر است Pascal case بوده و با حروف بزرگ شروع شود و همچنین به صورت نام ویژگی ختم شده‌ی به کلمه‌ی Component باشد. در اینجا حتما نیاز است این کلاس export شود تا توسط module loader قابل استفاده و بارگذاری گردد. اگر View این کامپوننت نیاز به دریافت اطلاعاتی دارد، این اطلاعات به صورت خواصی در کلاس کامپوننت تعریف می‌شوند. این خواص تعریف شده‌ی با سطح دسترسی عمومی، مرسوم است به صورت camel case تعریف شوند و حروف اول آن‌ها کوچک باشد.
مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت سوم - بهبود کارآیی برنامه با تبدیل عملیات Reflection به تولید کد خودکار
همانطور که در قسمت اول این سری نیز عنوان شد، انجام عملیات Reflection عموما به همراه سربار محاسبه‌ی هرباره‌ی اطلاعات مورد نیاز آن است و اکنون می‌توان یک چنین محاسباتی را توسط Source generators، در زمان کامپایل برنامه، تامین و جزئی از خروجی نهایی کامپل شده‌ی آن کرد تا کارآیی برنامه به شدت افزایش یابد. یک نمونه مثال آن، استفاده از ویژگی Display بر روی عناصر یک enum است تا بتوان توضیحات بیشتری را جهت نمایش در UI، ارائه داد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo;

public enum Gender
{
    NotSpecified,
    [Display(Name = "مرد")] Male,
    [Display(Name = "زن")] Female
}
روش متداول جهت دسترسی به اطلاعات ویژگی Display، استفاده از Reflection به صورت زیر است:
public static class Extensions
{
    public static string GetDisplayName(this Enum value)
    {
        if (value is null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(value));

        var attribute = value.GetType().GetField(value.ToString())?
            .GetCustomAttributes<DisplayAttribute>(false).FirstOrDefault();

        if (attribute is null)
            return value.ToString();

        return attribute.GetType().GetProperty("Name")?.GetValue(attribute, null)?.ToString();
    }
}
یعنی هرجائی که در برنامه نیاز باشد تا برای مثال نام نمایشی Gender.Female محاسبه شود، باید یکبار عملیات فوق در زمان اجرا، تکرار گردد با محاسبه‌ی تمام ویژگی‌های یک عنصر enum، بررسی وجود DisplayAttribute در این بین و در صورت وجود، محاسبه‌ی مقدار خاصیت Name آن.
یعنی در اصل متد کمکی که برای اینکار نیاز داریم، چنین خروجی را دارد:
namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo
{
  public static class GenderExtensions
  {
      public static string GetDisplayName(this Gender @enum)
      {
          return @enum switch
            {
                Gender.NotSpecified => "NotSpecified",
                Gender.Male => "مرد",
                Gender.Female => "زن",
                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(@enum))
            };
      }
  }
}
مزیت این روش نسبت به Reflection، از پیش محاسبه شده بودن و سرعت بالای کار با آن است؛ اما ... باید به ازای هر enum نوشته شده، یکبار به صورت اختصاصی، تکرار شود و همچنین اگر اطلاعات enum متناظر با آن تغییر کرد، نیاز است تا این کلاس‌ها و متدهای کمکی نیز اصلاح شوند. به همین جهت است که عموما کار با Reflection ترجیح داده می‌شود؛ چون حجم کدنویسی کمتری را به همراه دارد و همچنین می‌تواند انواع و اقسام enum را پوشش دهد و عمومی است.
با ارائه‌ی Source Generators، مشکلات یاد شده دیگر وجود ندارند. یعنی کار تولید متدهای اختصاصی برای هر enum، خودکار است و همچنین به روز رسانی آنی آن‌ها با هر تغییری در enum‌ها نیز پیش‌بینی شده‌است.


تهیه‌ی تولید کننده‌ی خودکار کدی که نام نمایشی enumها را به صورت از پیش محاسبه شده ارائه می‌دهد

در قسمت قبل، با روش تهیه و استفاده از Source Generators آشنا شدیم. در اینجا نیز از همان قالب، در جهت تولید کد متد الحاقی GetDisplayName فوق، استفاده خواهیم کرد. یعنی هدف رسیدن به کلاس GenderExtensions فوق و متد GetDisplayName آن، در زمان کامپایل برنامه و به صورت خودکار است:
[Generator]
public class EnumExtensionsGenerator : ISourceGenerator
{
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {}

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
        var compilation = context.Compilation;
        foreach (var syntaxTree in compilation.SyntaxTrees)
        {
            var semanticModel = compilation.GetSemanticModel(syntaxTree);
            var immutableHashSet = syntaxTree.GetRoot()
                .DescendantNodesAndSelf()
                .OfType<EnumDeclarationSyntax>()
                .Select(enumDeclarationSyntax => semanticModel.GetDeclaredSymbol(enumDeclarationSyntax))
                .OfType<ITypeSymbol>()
                /*.Where(typeSymbol => typeSymbol.GetAttributes().Any(
                    attributeData => string.Equals(attributeData.AttributeClass?.Name, "GenerateExtensions",
                        StringComparison.Ordinal)
                ))*/
                .ToImmutableHashSet();

            foreach (var typeSymbol in immutableHashSet)
            {
                var source = GenerateEnumExtensions(typeSymbol);
                context.AddSource($"{typeSymbol.Name}Extensions.cs", source);
            }
        }
    }
کار را با ایجاد یک کلاس عمومی جدید که پیاده سازی کننده‌ی اینترفیس ISourceGenerator و مزین به ویژگی Generator است، شروع می‌کنیم. در مورد وابستگی‌های مورد نیاز یک چنین پروژه‌ای، در قسمت قبل توضیحات کافی ارائه شد.
در اینجا در متد Execute، دسترسی کاملی را به اطلاعات تهیه شده‌ی توسط کامپایلر داریم. توسط آن تمام Enumهای برنامه را یا همان EnumDeclarationSyntax را در اینجا، یافته و سپس حلقه‌ای را بر روی اطلاعات آن‌ها تشکیل داده و برای تک تک آن‌ها، توسط متد GenerateEnumExtensions، کد معادل کلاس GenderExtensions را که در این مطلب معرفی شد، تولید می‌کنیم. در پایان کار نیز این کد را توسط متد AddSource، به کامپایلر معرفی خواهیم کرد تا بلافاصله در IDE ظاهر شده و قابلیت استفاده را پیدا کند.

یک نکته: اگر می‌خواهید صرفا enumهای خاصی در این بین بررسی شوند، می‌توانید کدهای یک Attribute سفارشی را مثلا با نام فرضی [GenerateExtensions] در همینجا توسط متد context.AddSource به مجموعه سورس‌ها اضافه کنید و سپس بر اساس نام آن، در قسمت Where ایی که کامنت شده‌است، تنها اطلاعات مدنظر را فیلتر و پردازش کنید.

متدی هم که ابتدا کلاس Extensions را بر اساس نام هر Enum موجود تولید و سپس بدنه‌ی متد GetDisplayName اختصاصی آن‌را تکمیل می‌کند، به صورت زیر است:
    private string GenerateEnumExtensions(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
        return $@"namespace {typeSymbol.ContainingNamespace}
{{
  public static class {typeSymbol.Name}Extensions
  {{
      public static string GetDisplayName(this {typeSymbol.Name} @enum)
      {{
          {GenerateExtensionMethodBody(typeSymbol)}
      }}
  }}
}}";
    }

    private static string GenerateExtensionMethodBody(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
        var sb = new StringBuilder();
        sb.Append(@"return @enum switch
            {
");

        foreach (var fieldSymbol in typeSymbol.GetMembers().OfType<IFieldSymbol>())
        {
            var displayAttribute = fieldSymbol.GetAttributes()
                .FirstOrDefault(attributeData =>
                    string.Equals(attributeData.AttributeClass?.Name, "DisplayAttribute", StringComparison.Ordinal));
            if (displayAttribute is null)
            {                
                sb.AppendLine(
                    $@"                {typeSymbol.Name}.{fieldSymbol.Name} => ""{fieldSymbol.Name}"",");
            }
            else
            {
                var displayAttributeName = displayAttribute.NamedArguments
                    .FirstOrDefault(x => string.Equals(x.Key, "Name", StringComparison.Ordinal))
                    .Value;
                sb.AppendLine(
                    $@"                {typeSymbol.Name}.{fieldSymbol.Name} => ""{displayAttributeName.Value}"",");
            }
        }

        sb.Append(
            @"                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(@enum))
            };");

        return sb.ToString();
    }
در مورد روش استفاده‌ی از این source generator نیز در قسمت قبل بحث شد و فقط کافی است ارجاعی را به اسمبلی آن به پروژه‌ی مدنظر افزود و OutputItemType را به آنالایزر تنظیم کرد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests-part3.zip


سؤال: چگونه می‌توان کدهای تولید شده‌ی توسط یک Source Generator را ذخیره کرد؟

Source Generators به صورت پیش‌فرض هیچ فایلی را بر روی دیسک سخت ذخیره نمی‌کنند و تمام عملیات آن‌ها در حافظه انجام می‌شود. اگر علاقمند به مطالعه‌ی این خروجی‌های خودکار، به صورت فایل‌های واقعی هستید، نیاز به انجام تغییرات زیر در فایل csproj پروژه‌ی مصرف کننده‌ی Source Generator است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>

    <EmitCompilerGeneratedFiles>true</EmitCompilerGeneratedFiles>
    <CompilerGeneratedFilesOutputPath>Generated</CompilerGeneratedFilesOutputPath>
  </PropertyGroup>
  
  <Target Name="CleanSourceGeneratedFiles" BeforeTargets="BeforeBuild" DependsOnTargets="$(BeforeBuildDependsOn)">
    <RemoveDir Directories="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)" />
  </Target>  
  <ItemGroup>
    <!-- Exclude the output of source generators from the compilation -->
    <Compile Remove="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)/**/*.cs" />
<Content Include="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)/**" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj" 
OutputItemType="Analyzer" ReferenceOutputAssembly="false" />
  </ItemGroup>
</Project>
توضیحات:
- EmitCompilerGeneratedFiles سبب ثبت فایل‌های خودکار تولید شده، بر روی دیسک سخت می‌شود که قالب مسیر پیش‌فرض ذخیره سازی آن به صورت زیر است:
{BaseIntermediateOutpath}/generated/{Assembly}/{SourceGeneratorName}/{GeneratedFile}
- اگر می‌خواهید نام پوشه‌ی generated را تغییر دهید، می‌توان از ویژگی CompilerGeneratedFilesOutputPath استفاده کرد.
- چون این فایل‌های cs. جدید ثبت شده‌ی بر روی دیسک سخت، مجددا وارد پروسه‌ی کامپایل می‌شوند و خود Source Generator هم یک نمونه‌ی از آن‌ها‌را پیش‌تر به کامپایلر معرفی کرده‌است، برنامه دیگر به علت وجود اطلاعات تکراری، کامپایل نخواهد شد. به همین جهت نیاز است تا قسمت Compile Remove فوق را نیز معرفی کرد تا کامپایلر از پوشه‌ی Generated تنظیمی، صرفنظر کند.
- اطلاعات موجود در پوشه‌ی Generated، فقط یکبار تولید می‌شوند؛ صرفنظر از اطلاعات موجود در حافظه که همیشه به روز است. به همین جهت اگر می‌خواهید نمونه‌های به روز شده‌ی آن‌ها را نیز بر روی دیسک سخت داشته باشید، نیاز به قسمت RemoveDir تنظیمی وجود دارد.
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت چهارم - بررسی تعامل بین سیستم در حال آزمایش و وابستگی‌های آن
علاوه بر امکان تنظیم مقدار خروجی متدها، مقدار خواص و ردیابی خواص تغییر کرده، یکی دیگر از قابلیت‌های کتابخانه‌ی Moq، بررسی مورد استفاده قرار گرفتن خواص و متدهای اشیاء Mock شده‌است، که عموما به آن Behavior based testing هم می‌گویند.


Behavior Based Testing چیست؟

آزمون‌هایی را که تاکنون بررسی کردیم از نوع state based testing بودند. در این حالت ابتدا یک Mock object را ایجاد و سپس وهله‌ای از سرویس مدنظر را توسط آن تهیه می‌کنیم. در ادامه تعدادی از متدهای این سرویس را مانند متد Process کلاس LoanApplicationProcessor، فراخوانی می‌کنیم. اینکار سبب اجرای فعالیتی در این سیستم شده و به همراه آن تعاملی با اشیاء Mock شده نیز صورت می‌گیرد. در نهایت، حالت و یا نتیجه‌ای را دریافت می‌کنیم و آن‌را با حالت یا نتیجه‌ای که انتظار داریم، مقایسه خواهیم کرد. بنابراین در این روش پس از پایان اجرای سیستم در حال اجرا، حالت و نتیجه‌ی نهایی حاصل از عملکرد آن، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
در Behavior based testing نیز در ابتدا Mock objects مورد نیاز تهیه می‌شوند و سپس وهله‌ای از سرویس مدنظر را توسط آن‌ها تهیه می‌کنیم. همانند قبل، سیستم در حال بررسی را اجرا می‌کنیم (برای مثال با فراخوانی متدی در یک سرویس) تا سیستم، با اشیاء Mock شده کار کند. در این حالت دسترسی به متدی و یا خاصیتی بر روی Mock object صورت می‌گیرد. اکنون همانند روش state based testing که نتیجه‌ی عملیات را مورد بررسی قرار می‌دهد، در اینجا بررسی می‌کنیم که آیا خاصیت یا متد خاصی در Mock objectهای تنظیم شده، استفاده شده‌اند یا خیر؟ بنابراین هدف از این نوع آزمایش، بررسی تعامل بین یک سیستم و وابستگی‌های آن است.
برای مثال فرض کنید که می‌خواهیم کلاس ProductCache را بررسی و آزمایش کنیم. این کلاس از یک DB Provider واقعی برای دسترسی به اطلاعات استفاده می‌کند. برای مثال اگر محصول شماره‌ی 42 را از آن درخواست دهیم، اگر این محصول در کش موجود نباشد، ابتدا یک کوئری را به بانک اطلاعاتی صادر کرده و مقدار متناظری را دریافت می‌کند. سپس نتیجه را کش کرده و به فراخوان بازگشت می‌دهد. در اینجا می‌توان بررسی کرد که آیا محصول صحیحی از کش دریافت شده‌است یا خیر؟ (یا همان state based testing). اما اگر بخواهیم منطق کش کردن را بررسی کنیم، چطور می‌توان متوجه شد که برای مثال محصول دریافت شده مستقیما از کش دریافت شده و یا خیر از همان ابتدا از بانک اطلاعاتی واکشی شده، کش شده و سپس بازگشت داده شده‌است؟ برای این منظور می‌توان توسط کتابخانه‌ی Moq، یک نمونه‌ی mock شده‌ی DB Provider را تهیه و سپس از آن به عنوان وابستگی شیء Product Cache استفاده کرد. اکنون زمانیکه اطلاعاتی از Product Cache درخواست می‌شود، می‌توان Mock object تهیه شده را طوری تنظیم کرد تا اطلاعات مدنظر ما را بازگشت دهد. در این بین مزیت کار کردن با یک Mock object، امکان بررسی این است که آیا متدی بر روی آن فراخوانی شده‌است یا خیر؟ به این ترتیب می‌توان تعامل و رفتار Product Cache را با وابستگی آن، تحت نظر قرار داد (Behavior based testing).


بررسی فراخوانی شدن یک متد بدون پارامتر بر روی یک Mock object

در مثال این سری و در کلاس LoanApplicationProcessor و متد Process آن، فراخوانی سطر زیر را مشاهده می‌کنید:
_identityVerifier.Initialize();
اکنون می‌خواهیم آزمایشی را بنویسیم تا نشان دهد متد Initialize فوق، در صورت فراخوانی متد Process کلاس LoanApplicationProcessor، حتما فراخوانی شده‌است:
namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void InitializeIdentityVerifier()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Validate(applicant.Name, applicant.Age, applicant.Address))
                .Returns(true);

            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();
            mockCreditScorer.Setup(x => x.ScoreResult.ScoreValue.Score).Returns(110_000);

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            mockIdentityVerifier.Verify(x => x.Initialize());
        }
    }
}
تنظیم mockIdentityVerifier.Setup را در قسمت دوم این سری «تنظیم مقادیر بازگشتی متدها» بررسی کردیم.
تنظیم mockCreditScorer.Setup را نیز در قسمت سوم این سری «تنظیم مقادیر خواص اشیاء» بررسی کردیم.

در ادامه، متد Process کلاس LoanApplicationProcessor فراخوانی شده‌است. اکنون با استفاده از متد Verify کتابخانه‌ی Moq، می‌توان بررسی کرد که آیا در سیستم در حال آزمایش، متدی که توسط آن به صورت strongly typed مشخص می‌شود، فراخوانی شده‌است یا خیر؟

پس از این تنظیمات اگر متد آزمایش واحد InitializeIdentityVerifier را بررسی کنیم با موفقیت به پایان خواهد رسید. برای نمونه یکبار هم سطر فراخوانی متد Initialize را کامنت کنید و سپس این آزمایش را اجرا نمائید تا بتوان شکست آن‌را نیز مشاهده کرد.


بررسی فراخوانی شدن یک متد پارامتر دار بر روی یک Mock object

همان متد آزمون واحد InitializeIdentityVerifier را درنظر بگیرید، در انتهای آن یک سطر زیر را نیز اضافه می‌کنیم:
mockCreditScorer.Verify(x => x.CalculateScore(applicant.Name, applicant.Address));
به این ترتیب می‌توان دقیقا بررسی کرد که آیا در حین پردازش LoanApplicationProcessor، متد CalculateScore وابستگی creditScorer آن، با پارامترهایی که در آزمون فوق مشخص شده، فراخوانی شده‌است یا خیر؟
بدیهی است اگر در این بین، متد CalculateScore با هر مقدار دیگری در کلاس LoanApplicationProcessor فراخوانی شود، آزمون فوق با شکست مواجه خواهد شد. اگر در اینجا مقدار پارامترها اهمیتی نداشتند، همانند قسمت دوم می‌توان از ()<It.IsAny<string استفاده کرد.


بررسی تعداد بار فراخوانی یک متد بر روی یک Mock object

برای بررسی تعداد بار فراخوانی یک متد بر روی یک شیء Mock شده، می‌توان از پارامتر دوم متد Verify استفاده کرد:
mockCreditScorer.Verify(x => 
        x.CalculateScore(It.IsAny<string>(), applicant.Address), 
        Times.Once);
ساختار Times، دارای متدهایی مانند AtLeast ،AtMost ،Exactly و امثال آن است که انعطاف پذیری بیشتری را به آن می‌دهند.


بررسی فراخوانی Getter و Setter خواص یک شیء Mock شده

علاوه بر امکان دریافتن وقوع فراخوانی یک متد، می‌توان از خوانده شدن و یا تغییر مقدار یک خاصیت نیز توسط کتابخانه‌ی Moq مطلع شد. برای مثال در قسمتی از کدهای متد Process داریم:
if (_creditScorer.ScoreResult.ScoreValue.Score < MinimumCreditScore)
اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا Getter خاصیت Score فراخوانی شده‌است یا خیر؟
mockCreditScorer.VerifyGet(x => x.ScoreResult.ScoreValue.Score, Times.Once);
در اینجا بجای استفاده از متد Verify از متد VerifyGet برای بررسی وقوع خوانده شدن مقدار یک خاصیت می‌توان استفاده کرد.
جهت بررسی تغییر مقدار یک متغیر بر روی یک شیء Mock شده، می‌توان از متد VerifySet کمک گرفت:
mockCreditScorer.VerifySet(x => x.Count = It.IsAny<int>(), Times.Once);
به این ترتیب می‌توان دقیقا مقداری را که انتظار داریم مشخص کنیم و یا می‌توان هر مقداری را نیز توسط کلاس It، پذیرفت. البته در این مورد روش زیر برای بررسی تغییر مقدار یک خاصیت که در قسمت قبل بررسی شد، شاید روش بهتر و متداول‌تری باشد:
mockCreditScorer.SetupProperty(x => x.Count, 10);
Assert.AreEqual(11, mockCreditScorer.Object.Count);


روش بررسی فراخوانی تمام متدها و تمام خواص یک شیء Mock شده

با استفاده از متد زیر می‌توان از «نوشتن شده بودن» آزمایش مورد استفاده قرار گرفتن تمام متدها و خواص یک شیء Mock شده، مطمئن شد:
mockIdentityVerifier.VerifyNoOtherCalls();
اگر برای مثال این سطر را به انتهای متد InitializeIdentityVerifier اضافه کنیم، با شکست مواجه می‌شود و در پیام استثنای آن دقیقا عنوان می‌کند که چه مواردی هنوز فاقد آزمون واحد هستند و باید اضافه شوند:
 mockIdentityVerifier.Verify(x => x.Validate(It.IsAny<string>(),
                                                        It.IsAny<int>(),
                                                        It.IsAny<string>()));

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-4.zip
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت دوم
در ادامه‌ی قسمت اول، ده مورد دیگر از نکات کاربردی را بیان می‌کنیم.

  یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیس‌ها پیاده سازی می‌شوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نام‌ها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه می‌دانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
 public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }

دوازده. گوگل اینترفیس‌هایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیس‌ها داخل کلاس اصلی هستند:
 textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {
                
            }
        });
در کد بالا رویداد OnclickListener در خود کلاس View تعریف شده است. پس ما هم بهتر هست همین کار را بکنیم:
public class MemoryWare {

    public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }
....
}
یک نکته دیگر اینکه موقعی که یک رویداد را به یک پراپرتی set انتساب می‌دهیم، رسم این است که نام آن پراپرتی با عبارت SetOn آغاز شود و با نام اینترفیس پایان یابد:
SetOnClickListener
البته اگر کلاس شما لیستی از رویدادها را درست میکند بهتر است از عبارت Add به جای SetOn استفاده کنید و برای آن یک Remove هم قرار دهید. نمونه آن را می‌توانید در کد زیر ببینید:
 editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() {
            @Override
            public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) {

            }

            @Override
            public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) {

            }

            @Override
            public void afterTextChanged(Editable s) {

            }
        });

سیزده
. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامه‌های اندرویدی به شمار می‌آیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامه‌های ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آن‌ها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی می‌کنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو می‌شوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمی‌دانند، به مشکل برخورده‌اند.
کلاس BaseAdapter اصلی‌ترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شده‌اند و معروفترین مشتقات آن، کلاس‌های CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش داده‌اند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.


نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده می‌شود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا می‌شود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتم‌های بعدی ایجاد می‌شوند ولی باز این سوال پیش می‌آید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل می‌شود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتم‌های ایجاد شده استفاده می‌کنند و با هر اسکرولی که انجام می‌شود آیتم‌های بعدی از روی آیتم‌های قبلی که قبلا از صفحه خارج شده‌اند، ساخته می‌شوند و آیتم‌های کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما می‌رساند.
کد زیر را ببینید:
  @Override
    public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) {

        ViewHolder viewHolder=null;
        if(rowView==null)
        {
            // 1. Create inflater
            LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context
                    .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE);

            // 2. Get rowView from inflater
            rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false);
            viewHolder=new ViewHolder();
            viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName);
            rowView.setTag(viewHolder);
        }
        else
        {
            viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag();
        }
        viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName());
        viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context));
        viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black));

        return rowView;
    }
کد بالا ابتدا بررسی میکند که آیا convertView نال است یا خیر. اگر نال بود به این معنا است که کش برای شما چیزی نداشته است و باید آیتم جدیدی را بسازید. پس اشیاء موجود در آن را در حافظه می‌آورید و مقداردهی می‌کنید. ولی اگر برابر نال نباشد، یعنی کش حاوی یک سری آیتم است که قبلا ایجاد شده‌اند. پس نیاز به inflate کردن مجدد ندارد و میتوانید  همان را مستقیما مورد استفاده قرار دهید و با مقادیر جدید آن را ست کنید.
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آن‌ها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را می‌خوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازش‌ها و حافظه، می‌کنید.

چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو می‌شود و اجرای آن خاتمه می‌یابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده می‌کنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال می‌رود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName);

if(file.CanWrite())
{
  .....
}
کد بالا را به طور صحیح بازنویسی می‌کنیم:
File file=new File(sdcardPath);

if(file.CanWrite())
{
file=new File(sdcardPath,filePath);
  .....
}
اگر هنگام تست این کد مشکلی نداشتید، دلیل بر صحت کد نیست. بلکه بنابر تجربه شخصی من، زمانی این مشکل پیش آمده بود که روی چند گوشی تست شده و بعدها مشکل در گوشی پیش آمده بود که هم مدل و دقیقا مشابه یکی از گوشی‌های تستی بود.

پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
بررسی‌ها در استک اورفلو نشان می‌دهد که برنامه نویسان، گزارش عملکرد اشتباهی را از این متد دارند. ولی حقیقت این است که این متد به هیچ عنوان مقدار اشتباهی را بر نمی‌گرداند. بلکه منطق آن متفاوت از چیزی است که شما فکر می‌کنید. وقتی ما صحبت از حافظه خارجی برای یک گوشی میکنیم، منظور همان کارت حافظه‌ای است که به طور جداگانه داخل گوشی قرار داده‌ایم و انتظار داریم متد بالا آدرس و مدخل همین کارت را برای ما فراهم کند. ولی در کمال تعجب می‌بینیم که آدرس حافظه داخلی برگردانده می‌شود. پس باید ببینیم اندروید از  آن چه انتظاری دارد؟
هر برنامه‌ای که در اندروید نصب می‌شود در مسیر
/Data/Data
یک دایرکتوری با نام خود دارد مثل:
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
این دایرکتوری تنها متعلق به این برنامه بوده و کسی جز Root به آن دسترسی ندارد. اندروید این دایرکتوری را به عنوان حافظه داخلی در نظر میگیرد که برای کار با آن نیاز به هیچ آدرس دهی نیست. ولی در کنار این دایرکتوری حافظه داخلی خود گوشی که در آن انبوه فایل‌های خود را ذخیره می‌کنید هم هست که اندروید آن را حافظه خارجی می‌پندارد. حال آن حافظه‌ای را که شما جداگانه به صورت یک کارت یا USB OTG متصل میکنید، به عنوان حافظه خارجی در نظر نمیگیرد. در صورتی که شما چنین انتظاری را دارید، برای حل این مشکل بهتر است از کدهای موجود مثل کد زیر استفاده کنید:
    /**
     * it will returns sd path for you
     *  <p>
     *  <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/>
     * </p>
     * @return
     */
    public  List<String> GetExternalMounts() {
        final List<String> out = new ArrayList<>();
        String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*";
        String s = "";
        try {
            final Process process = new ProcessBuilder().command("mount")
                    .redirectErrorStream(true).start();
            process.waitFor();
            final InputStream is = process.getInputStream();
            final byte[] buffer = new byte[1024];
            while (is.read(buffer) != -1) {
                s = s + new String(buffer);
            }
            is.close();
        } catch (final Exception e) {
            e.printStackTrace();
        }

        // parse output
        final String[] lines = s.split("\n");
        for (String line : lines) {
            if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) {
                if (line.matches(reg)) {
                    String[] parts = line.split(" ");
                    for (String part : parts) {
                        if (part.startsWith("/"))
                            if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold"))
                                if(new File(part).canWrite())
                                    out.add(part);
                    }
                }
            }
        }
        return out;
    }

شانزده.
یکی از روش‌های انتقال اطلاعات بین اکتیویتی‌ها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId);
startActivity(notesIntent);
و در مقصد:
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
در این حالت بهتر است با این رشته‌ها نیز همانند مورد شماره دو در قسمت اول رفتار شود تا نیازی به نوشتن و تکرار این نام‌ها نباشد. ولی با یک نگاه به استانداردهای نوشته شده در خود اندروید و بسیاری از کتابخانه‌های ثالث در می‌یابیم که بهترین روش این است که این کلید‌ها را به صورت متغیرهای ایستا در خود اکتیویتی ذخیره کنیم؛ در این حالت هر کلید در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است. نمونه‌ای از این استفاده را می‌توانید در کتابخانه FilePicker مشاهده کنید:
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);

هفده.
قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روش‌های دیگر استفاده می‌شود:
  • برای ثابت‌ها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
  • برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
  • برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
نمونه ای از این نامگذاری که توسط مستندات گوگل سفارش شده است:
public class MyClass {
    public static final int SOME_CONSTANT = 42;
    public int publicField;
    private static MyClass sSingleton;
    int mPackagePrivate;
    private int mPrivate;
    protected int mProtected;
}

هجده:
قاعده نظم و ترتیب در import‌ها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
  1. نام پکیج‌های ارائه شده توسط گوگل
  2. نام پکیج‌های ثالث
  3. نام پکیج‌های موجود در java و javax
  4. پکیج‌های موجود در پکیج اصلی
البته رعایت این قاعده کمی سخت و عموما بدون اجراست ولی نگران نباشید. از آنجایی که ادیتور از طرف jet brains ارائه شده‌است و عمل import به طور خودکار صورت میگیرد و با ابزارهای دیگری که در دل این ادیتور قرار گرفته است، این عمل به طور خودکار انجام می‌گیرد.

نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیری‌های شخصی و تیمی در آن راحت‌تر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر می‌باشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
البته این متدهای دسترسی بسته به فیلد بودن و متد بودن نیز تغییر میکند. به عنوان مثال ابتدا فیلدها در نظر گرفته می‌شوند و سپس متدها و ...
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر می‌توانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در اینجا شما امکان تعاریف این ترتیب‌ها را دارید. البته بهتر هست در حالت پیش فرض باشد تا حالتی عمومی بین افراد مختلف برقرار باشد.

در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوک‌های کامنت method start و method end قرار گرفته اند.

 همچنین شامل گزینه‌های دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک می‌کند تا متدهایی را که رونویسی می‌شوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاس‌های اندرویدی مثل اکتیویتی‌ها و فرگمنت‌ها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینه‌ها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعده‌ای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.

قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار می‌باشد که تازه اندروید استادیو را باز کرده‌اند و مشغول کدنویسی می‌باشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense  ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
حالا با تایپ هر کلمه، دستورات و آبجکت‌هایی را که شامل آن کلمات باشند، به شما نمایش داده خواهند شد.