مطالب
روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن‌ متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core
یک نمونه روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x را در مطلب «نحوه ایجاد یک نقشه‌ی سایت پویا با استفاده از قابلیت Reflection» می‌توانید ملاحظه کنید. استفاده‌ی از این روش با ASP.NET Core الزاما به پاسخ مناسبی نخواهد رسید؛ چون در اینجا POCO controllers هم اضافه شده‌اند. به علاوه می‌توان اسمبلی‌های دیگری را در زمان آغاز برنامه به تنظیمات AddMvc اضافه کرد و تمام آن‌ها هم می‌توانند حاوی کنترلرها و ویووها خاص خودشان باشند. روش بهتر این است که از خود ASP.NET Core سؤال کنیم چه مواردی را به عنوان کنترلر تشخیص داده‌ای؟ در ادامه این نکته را بیشتر بررسی خواهیم کرد.


معرفی سرویس IActionDescriptorCollectionProvider در ASP.NET Core

فرض کنید می‌خواهیم لیست تمام کنترلرهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core را با ساختار ذیل تهیه کنیم که شامل نام کنترلر، نام اکشن متد و نام ناحیه‌ی متناظر با آن (در صورت تنظیم) می‌باشد:
public class MvcActionViewModel
{
    public string ControllerName { get; set; }
 
    public string ActionName { get; set; }
 
    public string AreaName { get; set; } 
}
یکی از سرویس‌های از پیش ثبت شده‌ی ASP.NET Core که لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای تشخیص داده شده‌ی توسط آن را به همراه دارد، سرویس IActionDescriptorCollectionProvider می‌باشد. برای شروع به کار با آن، ابتدا این سرویس را به سازنده‌ی یک کلاس دلخواه تزریق می‌کنیم:
public interface IMvcActionsDiscoveryService
{
    ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; }
}
 
public class MvcActionsDiscoveryService : IMvcActionsDiscoveryService
{
    public MvcActionsDiscoveryService(IActionDescriptorCollectionProvider actionDescriptorCollectionProvider)
    {
        var actionDescriptors = actionDescriptorCollectionProvider.ActionDescriptors.Items;
        foreach (var actionDescriptor in actionDescriptors)
        {
            var descriptor = actionDescriptor as ControllerActionDescriptor;
            if (descriptor == null)
            {
                continue;
            }
 
            var controllerTypeInfo = descriptor.ControllerTypeInfo;
            var actionMethodInfo = descriptor.MethodInfo;
            MvcActions.Add(new MvcActionViewModel
            {
                ControllerName = descriptor.ControllerName,
                ActionName = descriptor.ActionName,
                AreaName = controllerTypeInfo.GetCustomAttribute<AreaAttribute>()?.RouteValue
            });
        }
    }
 
    public ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; } = new HashSet<MvcActionViewModel>(); 
}
توضیحات:
- در کلاس آغازین برنامه نیازی به ثبت سرویس IActionDescriptorCollectionProvider نیست و اینکار پیشتر توسط خود ASP.NET Core انجام شده‌است.
- این provider حاوی لیست اطلاعات تمام اکشن متدهای ثبت شده‌ی توسط ASP.NET Core است. در اینجا تنها کافی است حلقه‌ای را بر روی لیست آیتم‌های آن تشکیل داده و سپس مقادیر ControllerName و یا ActionName را بدست بیاوریم.
- اگر نیاز به اطلاعات بیشتری از کنترلر و اکشن متد جاری در حال بررسی توسط حلقه‌ی تهیه شده بود، می‌توان از ControllerTypeInfo و MethodInfo آن استفاده کرد. این TypeInfoها با استفاده از Reflection، امکان دسترسی به اطلاعاتی مانند ویژگی‌های اعمال شده‌ی به کنترلر یا اکشنی خاص را میسر می‌کنند. برای مثال در اینجا توسط اطلاعات نوع یک کنترلر در حال بررسی توانسته‌ایم متد GetCustomAttribute را فراخوانی کرده و سپس بررسی کنیم که آیا دارای ویژگی جدید Area هست یا خیر؟ و اگر بله، مقدار RouteValue آن را که در حقیقت مقدار یا نام Area آن کنترلر است، بازگشت می‌دهیم.


نحوه‌ی استفاده از سرویس IMvcActionsDiscoveryService تهیه شده

اگر دقت کرده باشید اطلاعات لیست MvcActions، در سازنده‌ی این کلاس مقدار دهی شده‌اند. علت اینجا است که اگر این کلاس را به صورت singleton ثبت کنیم، تنها یکبار در طول عمر برنامه و در همان آغاز کار، این لیست پر شده و سپس کش خواهد شد. بنابراین دسترسی‌های بعدی به MvcActions، شامل فراخوانی سازنده‌ی این کلاس نخواهند بود:
public static class MvcActionsDiscoveryServiceExtensions
{
    public static IServiceCollection AddMvcActionsDiscoveryService(this IServiceCollection services)
    {
        services.AddSingleton<IMvcActionsDiscoveryService, MvcActionsDiscoveryService>();
        return services;
    }
}
پس از تعریف متد الحاقی کمکی فوق برای افزودن سرویس تهیه شده به صورت singleton، برای ثبت آن در برنامه و در کلاس آغازین آن، خواهیم داشت:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvcActionsDiscoveryService();
}
در ادامه هر کنترلری و یا سرویس دیگری که نیاز به اطلاعات تمامی اکشن متدهای برنامه داشت، می‌تواند سرویس IMvcActionsDiscoveryService را به سازنده‌ی خود تزریق کرده و سپس از اطلاعات لیست MvcActions استفاده کند. این کاملترین لیستی که می‌توان تهیه کرد؛ زیرا زیرساخت ASP.NET Core نیز از همین سرویس IActionDescriptorCollectionProvider استفاده می‌کند.
مطالب
امکان استفاده‌ی از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core در Blazor SSR برای رمزگشایی خودکار پارامترهای دریافتی

در Blazor می‌توان مسیریابی‌های پارامتری را به صورت زیر نیز تعریف کرد:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

که در اینجا EditId، یک پارامتر مسیریابی از نوع int تعریف شده و به صورت زیر در کدهای صفحه‌ی مرتبط، قابل دسترسی است:

[Parameter] public int? EditId { set; get; }

int تعریف شده‌ی در این مسیریابی، یک routing constraint و یا یک قید مسیریابی محسوب می‌شود و استفاده‌ی از آن، چنین مزایایی را به همراه دارد:

- در این حالت فقط EditId های عددی پردازش می‌شوند و اگر رشته‌ای دریافت شود، کاربر با خروجی از نوع 404 و یا «یافت نشد»، مواجه خواهد شد.

- امکان اعتبارسنجی مقادیر دریافتی، پیش از ارسال آن‌ها به صفحه و پردازش صفحه.

قیود پیش‌فرض تعریف شده‌ی در Blazor

اگر به مستندات مسیریابی Blazor مراجعه کنیم، به‌نظر فقط این موارد را می‌توان به‌عنوان قیود پارامترهای مسیریابی تعریف کرد:

bool, datetime, decimal, double, float, guid, int, long, nonfile 

و ... توضیحاتی در مورد اینکه آیا امکان بسط آن‌ها وجود دارند یا خیر، فعلا در مستندات رسمی آن، ذکر نشده‌اند.

در Blazor 8x می‌توان از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core نیز استفاده کرد!

ASP.NET Core سمت سرور، به همراه امکان سفارشی سازی قیودمسیریابی خود نیز هست که آن‌را می‌توان به کمک اینترفیسIRouteConstraint پیاده سازی کرد:

namespace Microsoft.AspNetCore.Routing  
{  
    public interface IRouteConstraint  
    {  
        bool Match(  
            HttpContext httpContext,  
            IRouter route,  
            string routeKey,  
            RouteValueDictionary values,  
            RouteDirection routeDirection);  
    }  
} 

جالب اینجا است که می‌توان این نمونه‌های سفارشی را حداقل در نگارش جدید Blazor 8x SSR نیز استفاده کرد؛ هرچند در مستندات رسمی Blazor هنوز به آن‌ اشاره‌ای نشده‌است.

در امضای متد Match فوق، دو پارامتر routeKey و values آن بیش از مابقی مهم هستند:

- routeKey مشخص می‌کند که الان کدام پارامتر مسیریابی (مانند EditId در این مطلب) در حال پردازش است.

- values، یک دیکشنری است که کلید هر عضو آن، پارامتر مسیریابی و مقدار آن، مقدار دریافتی از URL جاری است.

- اگر این متد مقدار true را برگرداند، یعنی مسیریابی وارد شده‌ی به آن، با موفقیت پردازش و اعتبارسنجی شده و می‌توان صفحه‌ی مرتبط را نمایش داد؛ در غیراینصورت، کاربر پیام یافت نشدن آن صفحه و مسیر درخواستی را مشاهده می‌کند.

پیاده سازی یک قید سفارشی رمزگشایی پارامترهای مسیریابی

فرض کنید قصد ندارید که پارامترهای مسیریابی ویرایش رکوردهای خاصی را دقیقا بر اساس Id متناظر عددی آن‌ها در بانک اطلاعاتی، نمایش دهید؛ برای مثال نمی‌خواهید دقیقا آدرس post/edit/1 را به کاربر نمایش دهید؛ چون نمایش این اعداد عموما ساده و ترتیبی، حدس زدن آن‌ها را ساده‌ کرده و ممکن است در آینده مشکلات امنیتی را به همراه داشته باشد.

می‌خواهیم از آدرس‌های متداول و ساده‌ی عددی زیر:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

به آدرس رمزنگاری شده‌ی زیر برسیم:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

اگر به این آدرس جدید دقت کنید، در اینجا از نام قید جدیدی به نام encrypt استفاده شده‌است که جزو قیود پیش‌فرض سیستم مسیریابی Blazor نیست. روش تعریف آن به صورت زیر است:

using System.Globalization;
using DNTCommon.Web.Core;

namespace Blazor8xSsrComponents.Utils;

public class EncryptedRouteConstraint(IProtectionProviderService protectionProvider) : IRouteConstraint
{
    public const string Name = "encrypt";

    public bool Match(HttpContext? httpContext,
        IRouter? route,
        string routeKey,
        RouteValueDictionary values,
        RouteDirection routeDirection)
    {
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(routeKey);
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(values);

        if (!values.TryGetValue(routeKey, out var routeValue))
        {
            return false;
        }

        var valueString = Convert.ToString(routeValue, CultureInfo.InvariantCulture);
        values[routeKey] = string.IsNullOrEmpty(valueString) ? null : protectionProvider.Decrypt(valueString);

        return true;
    }
}

توضیحات:

- در قیود سفارشی می‌توان سرویس‌ها را به سازنده‌ی کلاس تزریق کرد و برای مثال از سرویس IProtectionProviderService که در کتابخانه‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده، برای رمزگشایی اطلاعات رسیده، استفاده کرده‌ایم.

- یک نام را هم برای آن درنظر گرفته‌ایم که از این نام در فایل Program.cs به صورت زیر استفاده می‌شود:

builder.Services.Configure<RouteOptions>(opt =>
{
    opt.ConstraintMap.Add(EncryptedRouteConstraint.Name, typeof(EncryptedRouteConstraint));
});

یعنی زمانیکه سیستم مسیریابی به قید جدیدی به نام encrypt می‌رسد:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

آن‌را در لیست ConstraintMap ای که به نحو فوق به سیستم معرفی شده، جستجو می‌کند. اگر این نام یافت شد، سپس کلاس EncryptedRouteConstraint متناظر را نمونه سازی کرده و در جهت پردازش مسیر رسیده، مورد استفاده قرار می‌دهد.

- در کلاس EncryptedRouteConstraint و متد Match آن، مقدار رشته‌ای EditId دریافت شده‌ی از طریق آدرس جاری درخواستی، رمزگشایی شده و بجای مقدار فعلی رمزنگاری شده‌ی آن درج می‌شود. همین اندازه برای مقدار دهی خودکار پارامتر EditId ذیل در صفحات مرتبط، کفایت می‌کند:

[Parameter] public string? EditId { set; get; }

یعنی دیگر نیازی نیست تا در صفحات مرتبط، کار رمزگشایی EditId، به صورت دستی انجام شود.

مطالب
چگونگی رسیدگی به Null property در AutoMapper

AutoMapper کتابخانه‌ای برای نگاشت اطلاعات یک شیء به شی‌ءایی دیگر به صورت خودکار می‌باشد.

در این مقاله چگونگی رسیدگی به Null property را در AutoMapper   بررسی خواهیم کرد. فرض کنید شیء منبع دارای یک خاصیت Null  است و می‌خواهید به وسیله Automaper شیء منبع را به مقصد نگاشت نمایید. اما می‌خواهید در صورت Null بودن شیء مبدا، یک مقدار پیش فرض برای شیء مقصد در نظر گرفته شود .

برای نمونه کلاسuser   را که در آن از کلاس Address یک خاصیت تعریف شده، در نظر بگیرید. اگر مقدار آدرس در شیء منبع خالی بود شاید شما بخواهید مقدار آن را به صورت empty string و یا با یک مقدار پیش فرض در مقصد مقدار دهی کنید.

همانند مثال زیر : 

public class UserSource
{
  public Address Address{get;set;}
}
 
public class UserDestination
{
  public string Address{get;set;}
}
ابتدا نگاشت‌ها را تعریف می‌کنیم:
AutoMapper.Mapper.CreateMap<UserSource, UserDestination>()
          .ForMember(dest => dest.Address
          , opt => opt.NullSubstitute("Address not found")
          );
کد بالا نشان دهنده تبدیل Address به Address است ولی دارای متد اختیاری NullSubstitute می‌باشد و بیانگر این است که اگر آدرس شیء منبع Null بود، مقدار پیش فرضی را برای شیء مقصد در نظر بگیرد. در انتها  می‌توان نگاشت را در برنامه متناسب با نیاز خود انجام داد:
var model = AutoMapper.Mapper.Map<UserSource, UserDestination>(user);
var models = AutoMapper.Mapper.Map<IEnumerable<UserSource>, IEnumerable<UserDestination>>(users);
نظرات مطالب
وی‍‍ژگی های پیشرفته ی AutoMapper - قسمت دوم
ممنون از راهنماییتون . 
یک سوال دیگه هم برام پیش اومد: اگه نحوه ارتباط کلاس‌ها به صورت زیر باشه:
 public class Kala
    {
        [Key]
        public int Kala_id { get; set; }
        
        [DisplayName("نام کالا")]
        public string Name { get; set; }

        [DisplayName("قیمت خرید")]
        public double Fee_Kharid { get; set; }
     
        public virtual Brand Brand { get; set; }
        
        public ICollection<Anbar_Kala> Anbar_Kalas { get; set; }
    }

 public class Anbar_Kala
    {
        [ForeignKey("Anbar_Id")]
        public virtual Anbar Anbar { get; set; }
        public int Anbar_Id { get; set; }

        [ForeignKey("Kala_Id")]
        public virtual Kala Kala{ get; set; }
        public int Kala_Id { get; set; }

        [DisplayName("تعداد")]
        public int Tedad { get; set; } //تعداد کالاها در هر انبار
    }

public class KalaViewModel 
    {
        public int Kala_Id { get; set; }
        public string  Name { get; set; }
        public double Fee_Kharid { get; set; }
        public string Brand_Name { get; set; }
        public int Tedad { get; set; }
    }

//controller
        var kala = _Kala_Service.GetAllKalas();
        var tedad= _Anbar_Kala_Service.GetAllAnbar_Kalas();

        var kalaviewmodel = EntityMapper.Map<List<KalaViewModel>>(kala, tedad);


protected override void Configure()
        {
        Mapper.CreateMap<Kala, KalaViewModel>()
       .ForMember(des => des.Brand_Name, op => op.MapFrom(src => src.Brand.Brand_Name));
              
       Mapper.CreateMap<Anbar_Kala, KalaViewModel>(); // این نگاشت باید به چه صورتی باشد؟
      .ForMember(des =>des.Kala_Id, op=>op.Ignore();     
        }
تو شرایط فوق که نحوه ارتباط کلاس‌ها به صورت عکس حالت قبله، اگر به صورت بالا نگاشت صورت بگیره، قبل از نگاشت پراپرتی‌ها نال نیستند ولی بعد از نگاشت باز هم پارامترهای مربوط به کلاس کالا که در  Modelview قرار دارند Null میشوند.
مطالب
آشنایی با جنریک‌ها #1
طبق این معرفی ، جنریک‌ها باعث می‌شوند که نوع داده‌ای (data type) المان‌های برنامه در زمان استفاده از آن‌ها در برنامه مشخص شوند. به عبارت دیگر، جنریک به ما اجازه می‌دهد کلاس‌ها یا متدهایی بنویسیم که می‌توانند با هر نوع داده‌ای کار کنند.

نکاتی از جنریک‌ها:
  • برای به حداکثر رسانی استفاده مجدد از کد، type safety و کارایی است.
  • بیشترین استفاده مشترک از جنریک‌ها جهت ساختن کالکشن کلاس‌ها (collection classes) است.
  • تا حد ممکن از جنریک کالکشن کلاسها (generic collection classes) جدید فضای نام System.Collections.Generic بجای کلاس‌هایی مانند ArrayList در فضای نام System.Collections استفاده شود.
  • شما می‌توانید اینترفیس جنریک ، کلاس جنریک ، متد جنریک و عامل جنریک سفارشی خودتان تهیه کنید.
  • جنریک کلاس‌ها، ممکن است در دسترسی به متدهایی با نوع داده‌ای خاص محدود شود.
  • بوسیله reflection، می‌توانید اطلاعاتی که در یک جنریک در زمان اجرا (run-time) قرار دارد بدست آورید.
انواع جنریک ها:
  1. کلاس‌های جنریک
  2. اینترفیس‌های جنریک
  3. متدهای جنریک
  4. عامل‌های جنریک
در قسمت اول به معرفی کلاس جنریک می‌پردازیم.

کلاس‌های جنریک
کلاس جنریک یعنی کلاسی که می‌تواند با چندین نوع داده کار کند برای آشنایی با این نوع کلاس به کد زیر دقت کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace GenericApplication
{
    public class MyGenericArray<T>
    {
        // تعریف یک آرایه از نوع جنریک
        private T[] array;

        public MyGenericArray(int size)
        {
            array = new T[size + 1];
        }

        // بدست آوردن یک آیتم جنریک از آرایه جنریک
        public T getItem(int index)
        {
            return array[index];
        }

        // افزودن یک آیتم جنریک به آرایه جنریک
        public void setItem(int index, T value)
        {
            array[index] = value;
        }
    }
}
در کد بالا کلاسی تعریف شده است که می‌تواند بر روی آرایه‌هایی از نوع داده‌ای مختلف عملیات درج و حذف را انجام دهد. برای تعریف کلاس جنریک کافی است عبارت <T> بعد از نام کلاس خود اضافه کنید، سپس همانند سایر کلاس‌ها از این نوع داده ای در کلاس استفاده کنید. در مثال بالا یک آرایه از نوع T تعریف شده است که این نوع، در زمان استفاده مشخص خواهد شد. (یعنی در زمان استفاده از کلاس مشخص خواهد شد که چه نوع آرایه ای ایجاد می‌شود)
در کد زیر نحوه استفاده از کلاس جنریک نشان داده شده است، همانطور که مشاهده می‌کنید نوع کلاس int و char در نظر گرفته شده است (نوع کلاس، زمان استفاده از کلاس مشخص می‌شود) و سپس آرایه هایی از نوع int و char ایجاد شده است و 5 آیتم از نوع int و char به آرایه‌های هم نوع افزوده شده است. 
class Tester
{
        static void Main(string[] args)
        {
            // تعریف یک آرایه از نوع عدد صحیح
            MyGenericArray<int> intArray = new MyGenericArray<int>(5);

            // افزودن اعداد صحیح به آرایه ای از نوع عدد صحیح
            for (int c = 0; c < 5; c++)
            {
                intArray.setItem(c, c*5);
            }

            // بدست آوردن آیتم‌های آرایه ای از نوع عدد صحیح
            for (int c = 0; c < 5; c++)
            {
                Console.Write(intArray.getItem(c) + " ");
            }
            Console.WriteLine();

            // تعریف یک آرایه از نوع کاراکتر
            MyGenericArray<char> charArray = new MyGenericArray<char>(5);

            // افزودن کاراکترها به آرایه ای از نوع کاراکتر
            for (int c = 0; c < 5; c++)
            {
                charArray.setItem(c, (char)(c+97));
            }

            // بدست آوردن آیتم‌های آرایه ای از نوع کاراکتر
            for (int c = 0; c< 5; c++)
            {
                Console.Write(charArray.getItem(c) + " ");
            }
            Console.WriteLine();
            Console.ReadKey();
        }
}
زمانی که کد بالا اجرا می‌شود خروجی زیر بدست می‌آید:
0 5 10 15 20
a b c d e
مطالب
سری بررسی SQL Smell در EF Core - استفاده از مدل Entity Attribute Value - بخش اول
یکی از چالش‌های دیتابیس‌های رابطه‌ایی، ذخیره‌سازی داده‌هایی با ساختار داینامیک است. در حالت عادی، یک جدول مجموعه‌ایی از موجودیت‌ها است. هر موجودیت نیز شامل یکسری ویژگی‌های (Attributes) مشخص می‌باشد. اما شرایطی را در نظر بگیرید که تعداد این ویژگی‌ها به صورت مشخص و ثابتی نباشد؛ یعنی برای هر موجودیت، ویژگی‌های متفاوتی داشته باشیم. یک روش پیاده‌سازی اینچنین سناریوهایی، استفاده از مدلی با نام Entity Attribute Value است. در این روش ستون‌های داینامیک را درون یک جدول جنریک تعریف خواهیم کرد. به عنوان مثال برای ذخیره‌سازی اطلاعات اشخاص، در حالت نرمال، یک جدول با ساختار مشخصی خواهیم داشت: 
create table Employees
(
   Id int auto_increment
   primary key,
   FirstName text null,
   LastName text null,
   DateOfBirth timestamp not null
);
تعریف جدول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهد بود:
public class Employee
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public DateTimeOffset DateOfBirth { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Employee> Employees { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
    {
        options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection"));
    }
}


اما در مدل EAV، خواص داینامیک را به درون جدول دومی منتقل خواهیم کرد:

create table EmployeeEav
(
   Id int auto_increment
   primary key
);

create table EmployeeAttributes
(
  Id int auto_increment
  primary key,
  EmployeeId int not null,
  AttributeName text null,
  AttributeValue text null,
  constraint FK_EmployeeAttributes_EmployeeEav_EmployeeId
  foreign key (EmployeeId) references EmployeeEav (Id)
  on delete cascade
);

create index IX_EmployeeAttributes_EmployeeId
on EmployeeAttributes (EmployeeId);

تعریف جداول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهند بود:

public class EmployeeEav
{
    public int Id { get; set; }
    public virtual ICollection<EmployeeAttribute> Attributes { get; set; }
}

public class EmployeeAttribute
{
    public int Id { get; set; }
    public virtual EmployeeEav Employee { get; set; }
    public int EmployeeId { get; set; }
    public string AttributeName { get; set; }
    public string AttributeValue { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{

    public DbSet<EmployeeEav> EmployeeEav { get; set; }
    public DbSet<EmployeeAttribute> EmployeeAttributes { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
    {
        options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection"));
    }
}



درون این جدول دوم، سه فیلد اصلی داریم: یکی به عنوان Entity که در اینجا یک ارجاع را به جدول EmployeeEav دارد. یک فیلد به عنوان Attribute که برای تعیین نام ویژگی داینامیک استفاده می‌شود و در نهایت یک Value که برای ذخیره‌سازی مقدار ویژگی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین به این نوع طراحی، Entity Attribute Value گفته می‌شود. مزیت اصلی این روش، انعطاف زیاد آن است در واقع می‌توانیم N تعداد ویژگی را برای Entity موردنظرمان داشته باشیم. اما این روش یک SQL Smell است و اشکالات زیادی را به همراه دارد:

  • کوئری گرفتن در این روش سخت است
یکی از مشکلات اصلی این روش این است امکان کوئری گرفتن از جدول ویژگی‌ها را سخت میکند. در واقع این روش به store everything, query nothing معروف است. مثلاً فرض کنید می‌خواهیم لیست کارمندانی را که تاریخ تولدشان ۲۵ سال پیش است، واکشی کنیم. در حالت عادی با تعداد ستون ثابت می‌توانیم به راحتی اینکار را انجام دهیم:
SELECT `e`.`Id`, `e`.`DateOfBirth`, `e`.`FirstName`, `e`.`LastName`
FROM `Employees` AS `e`
WHERE `e`.`DateOfBirth` > @__endDate_0
کوئری LINQ کد فوق اینچنین شکلی خواهد داشت:
var endDate = DateTimeOffset.Now.AddYears(Convert.ToInt32(-25));
var normalTypes = dbContext.Employees.Where(x => x.DateOfBirth > endDate).ToList();
اما در مدل EAV نوشتن کوئری فوق خیلی سخت‌تر خواهد بود: 
SELECT MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'FirstName'
                   THEN AttributeValue
    END)        AS FirstName,
       MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'LastName'
                   THEN AttributeValue
           END) AS LastName,
       MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'DateOfBirth'
                   THEN AttributeValue
           END) AS DateOfBirth
FROM efcoresample.EmployeeAttributes
WHERE EmployeeId IN (SELECT EmployeeId
                     FROM efcoresample.EmployeeAttributes
                     WHERE AttributeName = 'DateOfBirth'
                       AND AttributeValue > DATE_SUB(CURRENT_DATE(), INTERVAL 25 YEAR))
  AND AttributeName IN ('FirstName', 'LastName', 'DateOfBirth')
GROUP BY EmployeeId;
همچنین کوئری LINQ آن نیز به همان اندازه سخت میباشد: 
string[] columnNames = {"FirstName", "LastName", "DateOfBirth"};
var employees = dbContext.EmployeeAttributes
    .Where(x => 
                dbContext.EmployeeAttributes
                    .Where(i => i.AttributeName == "DateOfBirth")
                    .Select(eId => eId.EmployeeId).Contains(x.EmployeeId) &&
                columnNames.Contains(x.AttributeName))
    .GroupBy(x => x.EmployeeId)
    .Select(g => new
    {
        FirstName = g.Max(f => f.AttributeName == "FirstName" ? f.AttributeValue : ""),
        LastName = g.Max(f => f.AttributeName == "LastName"? f.AttributeValue : ""),
        DateOfBirth = g.Max(f => f.AttributeName == "DateOfBirth"? f.AttributeValue : ""),
        Id = g.Key
    })
    .ToList()
    .Where(x => DateTime.ParseExact(x.DateOfBirth, "yyyy-MM-dd", CultureInfo.InvariantCulture) > DateTime.Now.AddYears(-25));

  • امکان تعریف فیلدهای اجباری را نخواهیم داشت
در حالت نرمال و ساختاریافته، برای هرکدام از فیلدها می‌توانیم الزامی و یا اختیاری بودن آنها را به راحتی با NOT NULL تعیین کنیم. اما در مدل EAV این امکان را نخواهیم داشت. 

  • امکان تعیین نوع ستون‌ها را نخواهیم داشت
در حالت نرمال به راحتی می‌توانیم نوع فیلد موردنظر را تعیین کنیم. اما در مدل EAV به دلیل ماهیت داینامیک ستون‌ها، این امکان را نداریم. ستون AttributeValue همزمان ممکن است تاریخ، عددی، اعشاری و… باشد در نتیجه چون از ورودی مطمئن نیستیم، مجبوریم تایپ آن را به رشته تنظیم کنیم. 

  • امکان تعریف کلیدهای خارجی را نخواهیم داشت
در مدل EAV نمی‌توانیم صحت دیتا را تضمین کنیم؛ زیرا امکان تعریف کلید خارجی را نخواهیم داشت.

بنابراین بهتر است تا حد امکان از مدل EAV استفاده نشود؛ مگر اینکه در شرایطی خاص، مجبور به استفاده‌ی از آن باشید. به عنوان مثال برنامه‌ی شما قرار است قابلیت ایمپورت هر نوع فایل CSV را داشته باشد. هر فایل هم ممکن است به تعداد نامشخصی، یکسری ستون را داشته باشد. در این شرایط می‌توانید با در نظر گرفتن موارد فوق، از مدل مطرح شده استفاده کنید.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 1 - برپایی تنظیمات اولیه
در ادامه‌ی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» اگر بخواهیم مباحث اعتبارسنجی کاربران و ASP.NET Identity مخصوص آن‌را بررسی کنیم، نیاز است ابتدا مباحث Entity framework Core 1.0 را بررسی کنیم. به همین جهت در طی چند قسمت مباحث پایه‌ای کار با EF Core 1.0 را در ASP.NET Core 1.0، بررسی خواهیم کرد. بنابراین پیشنیاز ضروری این مباحث، مطالعه‌ی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» است و در آن از مباحثی مانند چگونگی کار با فایل‌های کانفیگ جدید، تزریق وابستگی‌ها و سرویس‌ها، فعال سازی سرویس Logging، فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها و ... در ASP.NET Core 1.0 استفاده خواهد شد.


EF Core چیست؟

EF Core یک ORM یا object-relational mapper چندسکویی است که امکان کار با بانک‌های اطلاعاتی مختلف را از طریق اشیاء دات نتی میسر می‌کند. توسط آن قسمت عمده‌ی کدهای مستقیم کار با بانک‌های اطلاعاتی حذف شده و تبدیل به کدهای دات نتی می‌شوند. مزیت این لایه‌ی Abstraction اضافی (لایه‌ای بر روی کدهای مستقیم لایه ADO.NET زیرین)، امکان تعویض بانک اطلاعاتی مورد استفاده، تنها با تغییر کدهای آغازین برنامه‌است؛ بدون نیاز به تغییری در سایر قسمت‌های برنامه. همچنین کار با اشیاء دات نتی و LINQ، مزایایی مانند تحت نظر قرار گرفتن کدها توسط کامپایلر و برخورداری از ابزارهای Refactoring پیشرفته را میسر می‌کنند. به علاوه SQL خودکار تولیدی توسط آن نیز همواره پارامتری بوده و مشکلات حملات تزریق SQL در این حالت تقریبا به صفر می‌رسند (اگر مستقیما SQL نویسی نکنید و صرفا از LINQ استفاده کنید). مزیت دیگر همواره پارامتری بودن کوئری‌ها، رفتار بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی با آن‌ها همانند رویه‌های ذخیره شده است که به عدم تولید Query plan‌های مجزایی به ازای هر کوئری رسیده منجر می‌شود که در نهایت سبب بالا رفتن سرعت اجرای کوئری‌ها و مصرف حافظه‌ی کمتری در سمت سرور بانک اطلاعاتی می‌گردد.


تفاوت EF Core با نگارش‌های دیگر Entity framework در چیست؟

سورس باز بودن
EF از نگارش‌های آخر آن بود که سورس باز شد؛ اما EF Core از زمان نگارش‌های پیش نمایش آن به صورت سورس باز در GitHub قابل دسترسی است.

چند سکویی بودن
EF Core برخلاف EF 6.x (آخرین نگارش مبتنی بر Full Framework آن)، نه تنها چندسکویی است و قابلیت اجرای بر روی Mac و لینوکس را نیز دارا است، به علاوه امکان استفاده‌ی از آن در انواع و اقسام برنامه‌های دات نتی مانند UWP یا Universal Windows Platform و Windows phone که پیشتر با EF 6.x میسر نبود، وجود دارد. لیست این نوع سکوها و برنامه‌های مختلف به شرح زیر است:
 • All .NET application (Console, ASP.NET 4, WinForms, WPF)
 • Mac and Linux applications (Mono)
 • UWP (Universal Windows Platform)
 • ASP.NET Core applications
 • Can use EF Core in Windows phone and Windows store app

افزایش تعداد بانک‌های اطلاعاتی پشتیبانی شده
در EF Full یا EF 6.x، هدف اصلی، تنها کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌‌ای بود و همچنین مایکروسافت صرفا نگارش‌های مختلف SQL Server را به صورت رسمی پشتیبانی می‌کرد و برای سایر بانک‌های اطلاعاتی دیگر باید از پروایدرهای ثالث استفاده کرد.
در EF Core علاوه بر افزایش تعداد پروایدرهای رسمی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL هم اضافه شده‌است؛ به همراه پروایدر ویژه‌‌ای به نام In Memory جهت انجام ساده‌تر Unit testing. کاری که با نگارش‌های پیشین EF به سادگی و از روز اول پشتیبانی نمی‌شد.

حذف و یا عدم پیاده سازی تعدادی از قابلیت‌های EF 6.x
اگر موارد فوق جزو مهم‌ترین مزایای کار با EF Core باشند، باید درنظر داشت که به علت حذف و یا تقلیل یافتن یک سری از ویژگی‌ها در NET Core.، مانند Reflection (جهت پشتیبانی از دات نت در سکوهای مختلف کاری و خصوصا پشتیبانی از حالتی که کامپایلر مخصوص برنامه‌های UWP نیاز دارد تمام نوع‌ها را همانند زبان‌های C و ++C، در زمان کامپایل بداند)، یک سری از قابلیت‌های EF 6.x مانند Lazy loading هنوز در EF Core پشتیبانی نمی‌شوند. لیست کامل و به روز شده‌ی این موارد را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.
بنابراین امکان انتقال برنامه‌های EF 6.x به EF Core 1.0 عموما وجود نداشته و نیاز به بازنویسی کامل دارند. هرچند بسیاری از مفاهیم آن با EF Code First یکی است.


برپایی تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0

برای نصب تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، جهت کار با مشتقات SQL Server (و SQL LocalDB) نیاز است سه بسته‌ی ذیل را نصب کرد (از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console):
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools -Pre
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
البته در این قسمت صرفا از بسته‌ی اول که جهت اتصال به SQL Server است استفاده می‌کنیم. بسته‌های دیگر را در قسمت‌های بعد، برای به روز رسانی اسکیمای بانک اطلاعاتی (مباحث Migrations) و مباحث scaffolding استفاده خواهیم کرد.
پس از اجرای سه دستور فوق، تغییرات مداخل فایل project.json برنامه به صورت ذیل خواهند بود:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": "1.0.0-preview2-final",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": "1.0.0"
    }
}
این مداخلی که توسط نیوگت اضافه شده‌اند، نیاز به اصلاح دارند؛ به این صورت:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "type": "build"
        },
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": {
            "version": "1.0.0",
            "type": "build"
        }
    },

    "tools": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "imports": [
                "portable-net45+win8"
            ]
        }   
   }
}
نیاز است در قسمت dependencies مشخص کنیم که ابزارهای اضافه شده مخصوص build هستند و نه اجرای برنامه. همچنین قسمت tools را باید با Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools مقدار دهی کرد تا بتوان از این ابزار در خط فرمان، جهت اجرای فرامین migrations استفاده کرد.
بنابراین از همین ابتدای کار، بدون مراجعه‌ی به Package Manager Console، چهار تغییر فوق را به فایل project.json اعمال کرده و آن‌را ذخیره کنید؛ تا کار به روز رسانی و نصب بسته‌ها، به صورت خودکار و همچنین صحیحی انجام شود.


فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌های EF Core 1.0

در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها» با تعدادی از اینگونه صفحات آشنا شدیم. برای EF Core نیز بسته‌ی مخصوصی به نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore وجود دارد که امکان فعال سازی صفحه‌ی نمایش خطاهای بانک اطلاعاتی را میسر می‌کند. بنابراین ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و این بسته را اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore": "1.0.0"
    }
}
سپس می‌توان متد جدید UseDatabaseErrorPage را در متد Configure کلاس آغازین برنامه، فراخوانی کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   if (env.IsDevelopment())
   {
      app.UseDatabaseErrorPage();
   }
با فعال سازی این صفحه، اگر در حین توسعه‌ی برنامه و اتصال به بانک اطلاعاتی، خطایی رخ دهد، بجای مشاهده‌ی یک صفحه‌ی خطای عمومی (اگر UseDeveloperExceptionPage را فعال کرده باشید)، اینبار ریز جزئیات بیشتری را به همراه توصیه‌هایی از طرف تیم EF مشاهده خواهید کرد.


تعریف اولین Context برنامه و مشخص سازی رشته‌ی اتصالی آن


در این تصویر، زیر ساخت نگاشت‌های EF Core را مشاهده می‌کنید. در سمت چپ، ظرفی را داریم به نام DB Context که در برگیرنده‌ی Db Setها است. در سمت راست که بیانگر ساختار کلی یک بانک اطلاعاتی است، معادل این‌ها را مشاهده می‌کنیم. هر Db Set به یک جدول بانک اطلاعاتی نگاشت خواهد شد و متشکل است از کلاسی به همراه یک سری خواص که این‌ها نیز به فیلدها و ستون‌های آن جدول در سمت بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شوند.
بنابراین برای شروع کار، پوشه‌ای را به نام Entities به پروژه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه می‌کنیم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class Person
    {
        public int PersonId { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}
کلاس Person بیانگر ساختار جدول اشخاص بانک اطلاعاتی است. برای اینکه این کلاس را تبدیل و نگاشت به یک جدول کنیم، نیاز است آن‌را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار دهیم و اینکار در کلاسی که از DbContex مشتق می‌شود، صورت خواهد گرفت:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
    }
}
بنابراین در ادامه کلاس جدید ApplicationDbContext را که از کلاس پایه DbContext مشتق می‌شود تعریف کرده و سپس کلاس Person را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم.
سازنده‌ی این کلاس نیز به نحو خاصی تعریف شده‌است. اگر به سورس‌های EF Core مراجعه کنیم، کلاس پایه‌ی DbContext دارای دو سازنده‌ی با و بدون پارامتر است:
protected DbContext()
   : this((DbContextOptions) new DbContextOptions<DbContext>())
{
}

public DbContext([NotNull] DbContextOptions options)
{
  // …
}
اگر از سازنده‌ی بدون پارامتر استفاده کنیم و برای مثال در کلاس ApplicationDbContext فوق، به طور کامل سازنده‌ی تعریف شده را حذف کنیم، باید به نحو ذیل تنظیمات بانک اطلاعاتی را مشخص کنیم:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"... connection string ...");
        }
    }
}
در این حالت باید متد OnConfiguring را override و یا بازنویسی کنیم، تا بتوان از اول مشخص کرد که قرار است از پروایدر SQL Server استفاده کنیم و ثانیا رشته‌ی اتصالی به آن چیست.
اما چون در یک برنامه‌ی ASP.NET Core، کار ثبت سرویس مربوط به EF Core، در کلاس آغازین برنامه انجام می‌شود و در آنجا به سادگی می‌توان به خاصیت Configuration برنامه دسترسی یافت و توسط آن رشته‌ی اتصالی را دریافت کرد، مرسوم است از سازنده‌ی با پارامتر DbContext به نحوی که در ابتدا عنوان شد، استفاده شود.
بنابراین در ادامه، پس از مطالعه‌ی مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» به فایل appsettings.json مراجعه کرده و تنظیمات رشته‌ی اتصالی برنامه را به صورت ذیل در آن مشخص می‌کنیم:
{
    "ConnectionStrings": {
        "ApplicationDbContextConnection": "Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbCore2016;Integrated Security = true"
    }
}
باید دقت داشت که نام این مداخل کاملا اختیاری هستند و در نهایت باید در کلاس آغازین برنامه به صورت صریحی مشخص شوند.
در اینجا به وهله‌ی پیش فرض SQL Server اشاره شده‌است؛ از حالت اعتبارسنجی ویندوزی SQL Server استفاده می‌شود و بانک اطلاعاتی جدیدی به نام TestDbCore2016 در آن مشخص گردیده‌است.

پس از تعریف رشته‌ی اتصالی، متد OnConfiguring را از کلاس ApplicationDbContext حذف کرده و از همان نگارش دارای سازنده‌ی با پارامتر آن استفاده می‌کنیم. برای اینکار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و توسط متد AddDbContext این Context را به سرویس‌های ASP.NET Core معرفی می‌کنیم:
    public class Startup
    {
        public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

        public Startup(IHostingEnvironment env)
        {
            var builder = new ConfigurationBuilder()
                                .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                                .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                                .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
            Configuration = builder.Build();
        }

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
            {
                options.UseSqlServer(Configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]);
            });
در اینجا جهت یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» نحوه‌ی وهله سازی خاصیت Configuration که در متد UseSqlServer مورد استفاده قرار گرفته‌است، نیز ذکر شده‌است.
بنابراین قسمت options.UseSqlServer را یا در اینجا مقدار دهی می‌کنید و یا از طریق بازنویسی متد OnConfiguring کلاس Context برنامه.


یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه وجود دارد

با توجه به اینکه Context برنامه را به صورت یک سرویس به ASP.NET Core معرفی کردیم، امکان تزریق وابستگی‌ها نیز در آن وجود دارد. یعنی بجای روش فوق، می‌توان IConfigurationRoot را به سازنده‌ی کلاس Context برنامه نیز تزریق کرد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        private readonly IConfigurationRoot _configuration;

        public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        //{
        //}

        public DbSet<Person> Persons { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(_configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]);
        }
    }
}
با توجه به اینکه IConfigurationRoot در کلاس ConfigureServices به صورت Singleton، به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه معرفی شده‌است، از آن در تمام کلاس‌های برنامه که تحت نظر سیستم تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core هستند، می‌توان استفاده کرد.
در این حالت متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، چنین شکلی را پیدا می‌کند و ساده می‌شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>();


یک نکته: امکان تزریق ApplicationDbContext به تمام کلاس‌های برنامه وجود دارد

همینقدر که ApplicationDbContext را به عنوان سرویسی در ConfigureServices تعریف کردیم، امکان تزریق آن در اجزای مختلف یک برنامه‌ی ASP.NET Core نیز وجود دارد:
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تزریق DB Context برنامه را به یک کنترلر مشاهده می‌کنید. البته هرچند تزریق یک کلاس مشخص به این شکل، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد و هنوز این کنترلر دقیقا وابسته‌است به پیاده سازی خاص کلاس ApplicationDbContext، اما ... در کل امکان آن هست.

در این حالت پس از اجرای برنامه، خطای ذیل را مشاهده خواهیم کرد:


علت اینجا است که هنوز این بانک اطلاعاتی ایجاد نشده‌است و همچنین ساختار جداول را به آن منتقل نکرده‌ایم که این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور خواهیم کرد.
مطالب دوره‌ها
نگاشت خواص محاسبه شده به کمک AutoMapper و DelegateDecompiler
فرض کنید مدل متناظر با جدول بانک اطلاعاتی دانشجویان، به صورت ذیل تعریف شده‌است و دارای یک فیلد محاسباتی است:
public class Student
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required]
    [StringLength(450)]
    public string LastName { get; set; }
 
    [Required]
    [StringLength(450)]
    public string FirstName { get; set; }
 
    [NotMapped]
    public string FullName
    {
        get
        {
            return LastName + ", " + FirstName;
        }
    }
}
فیلد محاسباتی FullName را نمی‌توان در کوئری‌های EF بکار برد؛ زیرا کوئری‌های LINQ نوشته شده در اینجا باید قابلیت ترجمه‌ی به SQL را داشته باشند و چون در بانک اطلاعاتی برنامه، فیلدی به نام FullName وجود ندارد، نمی‌توان FullName را مورد استفاده قرار داد.


تبدیل خواص محاسباتی به کوئری‌های SQL به کمک DelegateDecompiler

هر «نمی‌توانی» را می‌توان تبدیل به یک پروژه‌ی ابتکاری کرد! و اینکار توسط پروژه‌ای به نام DelegateDecompiler انجام شده‌‌است.
کوئری متداول ذیل، قابل اجرا نیست و با یک استثناء متوقف می‌شود؛ زیرا همانطور که عنوان شد، FullName قابل تبدیل به SQL نیست.
 var fullNames = context.Students.Select(x => x.FullName).ToList();
اما اگر همین کوئری را توسط  DelegateDecompiler بازنویسی کنیم:
 var fullNames = context.Students.Select(x => x.FullName).Decompile().ToList();
بدون مشکل اجرا می‌شود. اینبار FullName به صورت ذیل تبدیل به عبارت SQL معادلی خواهد شد:
SELECT
           [Extent1].[LastName] + N', ' + [Extent1].[FirstName] AS [C1]
FROM [dbo].[Students] AS [Extent1]

برای استفاده‌ی از DelegateDecompiler دو کار باید انجام شود:
الف) خاصیت محاسباتی مدنظر را با ویژگی Computed مزین کنید:
[NotMapped]
[Computed]
public string FullName
ب) از متد الحاقی Decompile در کوئری تهیه شده استفاده نمائید.


استفاده از DelegateDecompiler به همراه AutoMapper

فرض کنید ViewModel ایی که قرار است به کاربر نمایش داده شود، ساختار ذیل را دارد:
public class StudentViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string FullName { get; set; }
}
کوئری ذیل که از Project To مخصوص AutoMapper جهت نگاشت اطلاعات دریافتی از بانک اطلاعاتی به StudentViewModel استفاده می‌کند، با توجه به اینکه کار نوشتن Select را به صورت خودکار بر اساس خاصیت FullName انجام می‌دهد، قابلیت اجرای بر روی بانک اطلاعاتی را نخواهد داشت:
 var students = context.Students.Project().To<StudentViewModel>().ToList();
برای رفع این مشکل تنها کافی است از متد Decompile کتابخانه‌ی DelegateDecompiler به نحو ذیل استفاده کنیم:
var students = context.Students
    .Project()
    .To<StudentViewModel>()
    .Decompile()
    .ToList();
اینبار کوئری ارسال شده‌ی به بانک اطلاعاتی، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[LastName] + N', ' + [Extent1].[FirstName] AS [C1]
FROM [dbo].[Students] AS [Extent1]

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #20
در یک View اگر قسمت‌های مختلف صفحه نیاز به مدل‌های متفاوتی دارند باید (بهتر است) از ViewModel استفاده کنید. برای نمونه اگر ViewModel شما به صورت زیر تعریف شده‌است و Model1 و Model2 هم هر کدام یک کلاس مجزا هستند:
public class MyViewModel
{
    public Model1 Model1 { set; get; }
    public Model2 Model2 { set; get; }
}
با این اکشن متد:
public ActionResult Index()
{
    var model = new MyViewModel();
    return View(model);
}
در یک View به نحو ذیل قابل استفاده خواهد بود:
@model Models.MyViewModel

@Html.EditorFor(model=>model.Model1)
<br />
@Html.EditorFor(model=>model.Model2)
مطالب
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 2#
در ادامه مطلب پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 1# به تشریح مابقی کلاس‌های برنامه می‌پردازیم.

با توجه به تجزیه و تحلیل انجام شده تمامی اشیا از کلاس پایه به نام Shape ارث بری دارند حال به توضیح کد‌های این کلاس می‌پردازیم. (به دلیل اینکه توضیحات این کلاس در دو پست نوشته خواهد شد برای این کلاس‌ها از partial class استفاده شده است)
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Net;
 
namespace PWS.ObjectOrientedPaint.Models
{
    /// <summary>
    /// Shape (Base Class)
    /// </summary>
    public abstract partial class Shape
    {
        #region Fields (1)

        private Brush _backgroundBrush;

        #endregion Fields

        #region Properties (16)

        /// <summary>
        /// Gets or sets the brush.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The brush.
        /// </value>
        public Brush BackgroundBrush
        {
            get { return _backgroundBrush ?? (_backgroundBrush = new SolidBrush(BackgroundColor)); }
            private set
            {
                _backgroundBrush = value ?? new SolidBrush(BackgroundColor);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the color of the background.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The color of the background.
        /// </value>
        public Color BackgroundColor { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the end point.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The end point.
        /// </value>
        public PointF EndPoint { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the color of the fore.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The color of the fore.
        /// </value>
        public Color ForeColor { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the height.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The height.
        /// </value>
        public float Height
        {
            get
            {
                return Math.Abs(StartPoint.Y - EndPoint.Y);
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    EndPoint = new PointF(EndPoint.X, StartPoint.Y + value);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets a value indicating whether this instance is fill.
        /// </summary>
        /// <value>
        ///   <c>true</c> if this instance is fill; otherwise, <c>false</c>.
        /// </value>
        public bool IsFill { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets a value indicating whether this instance is selected.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// <c>true</c> if this instance is selected; otherwise, <c>false</c>.
        /// </value>
        public bool IsSelected { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets my pen.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// My pen.
        /// </value>
        public Pen Pen
        {
            get
            {
                return new Pen(ForeColor, Thickness);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the type of the shape.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The type of the shape.
        /// </value>
        public ShapeType ShapeType { get; protected set; }

        /// <summary>
        /// Gets the size.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The size.
        /// </value>
        public SizeF Size
        {
            get
            {
                return new SizeF(Width, Height);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the start point.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The start point.
        /// </value>
        public PointF StartPoint { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the thickness.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The thickness.
        /// </value>
        public byte Thickness { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the width.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The width.
        /// </value>
        public float Width
        {
            get
            {
                return Math.Abs(StartPoint.X - EndPoint.X);
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    EndPoint = new PointF(StartPoint.X + value, EndPoint.Y);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the X.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The X.
        /// </value>
        public float X
        {
            get
            {
                return StartPoint.X;
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    StartPoint = new PointF(value, StartPoint.Y);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the Y.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The Y.
        /// </value>
        public float Y
        {
            get
            {
                return StartPoint.Y;
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    StartPoint = new PointF(StartPoint.X, value);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the index of the Z.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The index of the Z.
        /// </value>
        public int Zindex { get; set; }

        #endregion Properties
        }
}


ابتدا به تشریح خصوصیات کلاس می‌پردازیم:
خصوصیات:
  • BackgroundColor: در صورتی که شی مورد نظر به صورت توپررسم شود، این خاصیت رنگ پس زمینه شی را مشخص می‌کند.
  • BackgroundBrush: خاصیتی است که با توجه به خاصیت BackgroundColor یک الگوی پر کردن  زمینه شی می‌سازد.
  • StartPoint: نقطه شروع شی را در خود نگهداری می‌کند.
  • EndPoint: نقطه انتهای شی را در خود نگهداری می‌کند. (قبلا گفته شد که هر شی را در صورتی که در یک مستطیل فرض کنیم یک نقطه شروع و یک نقطه پایان دارد)
  • ForeColor: رنگ قلم ترسیم شی مورد نظر را تعیین می‌کند.
  • Height: ارتفاع شی مورد نظر را تعیین می‌کند ( این خصوصیت اختلاف عمودی StartPoint.Y و EndPoint.Y را محاسبه می‌کند و در زمان مقدار دهی EndPoint جدیدی ایجاد می‌کند).
  • Width: عرض شی مورد نظر را تعیین می‌کند ( این خصوصیت اختلاف افقیStartPoint.X و EndPoint.X را محاسبه می‌کند و در زمان مقدار دهی EndPoint جدیدی ایجاد می‌کند).
  • IsFill: این خصوصیت تعیین کننده توپر و یا توخالی بودن شی است.
  • IsSelected: این خاصیت تعیین می‌کند که آیا شی انتخاب شده است یا خیر (در زمان انتخاب شی چهار مربع کوچک روی شی رسم می‌شود).
  • Pen: قلم خط ترسیم شی را مشخص می‌کند. (قلم با ضخامت دلخواه)
  • ShapeType: این خصوصیت نوع شی را مشخص می‌کند (این خاصیت بیشتر برای زمان پیش نمایش ترسیم شی در زمان اجراست البته به نظر خودم اضافه هست اما راه بهتری به ذهنم نرسید)
  • Size: با استفاده از خصوصیات Height و Width ایجاد شده و تعیین کننده Size شی است.
  • Thickness: ضخامت خط ترسیمی شی را مشخص می‌کند، این خاصیت در خصوصیت Pen استفاده شده است.
  • X: مقدار افقی نقطه شروع شی را تعیین می‌کند در واقع StartPoint.X را برمی‌گرداند (این خاصیت اضافی بوده و جهت راحتی کار استفاده شده می‌توان آن را ننوشت).
  • Y: مقدار عمودی نقطه شروع شی را تعیین می‌کند در واقع StartPoint.Y را برمی‌گرداند (این خاصیت اضافی بوده و جهت راحتی کار استفاده شده می‌توان آن را ننوشت).
  • Zindex: در زمان ترسیم اشیا ممکن است اشیا روی هم ترسیم شوند، در واقع Zindex تعیین کننده عمق شی روی بوم گرافیکی است.

در پست بعدی به توضیح متدهای این کلاس می‌پردازیم.