مطالب
ارسال خطاهای رخ‌داده‌ی در برنامه‌های سمت کلاینت Blazor WASM، به تلگرام
هر زمانیکه در سمت کلاینت، استثناء یا خطایی رخ می‌دهد، کاربر با نوار زرد رنگی در پایین صفحه، از آن مطلع می‌شود؛ اما برنامه نویس چطور؟! به همین جهت در این مطلب قصد داریم تمام خطاهای رخ داده‌ی در برنامه‌ی سمت کلاینت را لاگ کرده و به سرور تلگرام ارسال کنیم. مزیت کار کردن با تلگرام، دسترسی به سروری است که تقریبا همواره در دسترس است و برخلاف بانک اطلاعاتی برنامه که ممکن است در لحظه‌ی بروز خطا، خودش سبب ساز اصلی باشد و قادر به ثبت اطلاعات خطاهای رسیده‌ی از سمت کلاینت نباشد، چنین مشکلی را با تلگرام نداریم (مانند همان جمله‌ی معروف: «بک‌آپ سروری که روی همان سرور گرفته می‌شود، بک آپ نام ندارد!»). همچنین بررسی و حذف گزارش‌های رسیده‌ی به آن نیز بسیار ساده‌است و می‌توان این گزارش‌ها را مستقل از سرور برنامه و از طریق وسایل مختلفی مانند گوشی‌های همراه، تبلت‌ها و غیره نیز بررسی کرد.




نحوه‌ی نمایش خطاها در برنامه‌های Blazor

در حین توسعه‌ی برنامه‌های Blazor، اگر استثنائی رخ دهد، نوار زرد رنگی در پایین صفحه، ظاهر می‌شود که امکان هدایت توسعه دهنده را به کنسول مرورگر، برای مشاهده‌ی جزئیات بیشتر آن خطا را دارد. در حالت توزیع برنامه، این نوار زرد رنگ تنها به ذکر خطایی رخ داده‌است اکتفا کرده و گزینه‌ی راه اندازی مجدد برنامه را با ریفرش کردن مرورگر، پیشنهاد می‌دهد. سفارشی سازی آن هم در فایل wwwroot/index.html در قسمت زیر صورت می‌گیرد:
<div id="blazor-error-ui">
    An unhandled error has occurred.
    <a href="" class="reload">Reload</a>
    <a class="dismiss">🗙</a>
</div>
که شیوه نامه‌های پیش‌فرض آن در فایل wwwroot/css/app.css قرار دارند. در حالت عادی المان blazor-error-ui به همراه یک display: none است که از نمایش آن جلوگیری می‌کند. اما در زمان بروز خطایی، فریم‌ورک آن‌را به صورت display: block نمایش می‌دهد.


نحوه‌ی مدیریت استثناءها در برنامه‌های Blazor

توصیه شده‌است که کار مدیریت استثناءها باید توسط توسعه دهنده صورت گیرد و بهتر است جزئیات آن‌ها و یا stack-trace آن‌ها را به کاربر نمایش نداد؛ تا مبادا اطلاعات حساسی فاش شوند و یا کاربر مهاجم بتواند توسط آن‌ها اطلاعات ارزشمندی را از نحوه‌ی عملکرد برنامه بدست آورد.
برخلاف برنامه‌های ASP.NET Core که دارای یک middleware pipeline هستند و برای مثال توسط آن‌ها می‌توان مدیریت سراسری خطاهای رخ‌داده را انجام داد، چنین ویژگی در برنامه‌های Blazor وجود ندارد؛ چون در اینجا مرورگر است که هاست برنامه بوده و processing pipeline آن‌را تشکیل می‌دهد.
اما ... اگر استثنائی مدیریت نشده در یک برنامه‌ی Blazor رخ‌دهد، این استثناء در ابتدا توسط یک ILogger، لاگ شده و سپس در کنسول مرورگر نمایش داده می‌شود. در اینجا Console Logging Provider، تامین کننده‌ی پیش‌فرض سیستم ثبت وقایع برنامه‌های Blazor است. به همین جهت استثناءهای مدیریت نشده‌ی برنامه را می‌توان در کنسول توسعه دهندگان مرورگر نیز مشاهده کرد. برای مثال اگر سطح لاگ ارائه شده LogLevel.Error باشد، به صورت خودکار به معادل console.error ترجمه می‌شود.
بنابراین اگر در برنامه‌ی Blazor جاری یک ILoggerProvider سفارشی را تهیه و آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم، می‌توان از تمام وقایع سیستم (هر قسمتی از آن که از ILogger استفاده می‌کند)، منجمله تمام خطاهای رخ‌داده (و مدیریت نشده) مطلع شد و برای مثال آن‌ها را به سمت Web API برنامه، جهت ثبت در بانک اطلاعاتی و یا نمایش در برنامه‌ی تلگرام، ارسال کرد و این دقیقا همان کاری است که قصد داریم در ادامه انجام دهیم.


نوشتن یک ILoggerProvider سفارشی جهت ارسال رخ‌دادها برنامه‌ی سمت کلاینت، به یک Web API

برای ارسال تمام وقایع برنامه‌ی کلاینت به سمت سرور، نیاز است یک ILoggerProvider سفارشی را تهیه کنیم که شروع آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Net.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class ClientLoggerProvider : ILoggerProvider
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly WebApiLoggerOptions _options;
        private readonly NavigationManager _navigationManager;

        public ClientLoggerProvider(
                IServiceProvider serviceProvider,
                IOptions<WebApiLoggerOptions> options,
                NavigationManager navigationManager)
        {
            if (serviceProvider is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(serviceProvider));
            }

            if (options is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(options));
            }

            _httpClient = serviceProvider.CreateScope().ServiceProvider.GetRequiredService<HttpClient>();
            _options = options.Value;
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
        }

        public ILogger CreateLogger(string categoryName)
        {
            return new WebApiLogger(_httpClient, _options, _navigationManager);
        }

        public void Dispose()
        {
        }
    }
}
توضیحات:
زمانیکه قرار است یک لاگر سفارشی را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم، روش آن به صورت زیر است:
using System;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public static class ClientLoggerProviderExtensions
    {
        public static ILoggingBuilder AddWebApiLogger(this ILoggingBuilder builder)
        {
            if (builder == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(builder));
            }

            builder.Services.AddSingleton<ILoggerProvider, ClientLoggerProvider>();
            return builder;
        }
    }
}
باید کلاسی را داشته باشیم مانند ClientLoggerProvider که یک ILoggerProvider را پیاده سازی می‌کند و نحوه‌ی ثبت آن نیز باید حتما Singleton باشد. مزیت معرفی ILoggerProvider به این نحو، امکان دسترسی به سرویس‌های برنامه در سازنده‌ی کلاس ClientLoggerProvider است و در این حالت دیگر نیاز به نوشتن new ClientLoggerProvider نبوده و خود سیستم تزریق وابستگی‌ها، سازنده‌های ClientLoggerProvider را تامین می‌کند.
در کلاس ClientLoggerProvider فوق، سه وابستگی تزریق شده را مشاهده می‌کنید:
public ClientLoggerProvider(
                IServiceProvider serviceProvider,
                IOptions<WebApiLoggerOptions> options,
                NavigationManager navigationManager)
با استفاده از IServiceProvider می‌توان به HttpClient برنامه دسترسی یافت. از این جهت که چون HttpClient به صورت پیش‌فرض با طول عمر Scoped به سیستم معرفی شده، امکان تزریق مستقیم آن به سازنده‌ی یک ILoggerProvider از نوع Singleton وجود ندارد. به همین جهت از IServiceProvider برای تامین آن استفاده خواهیم کرد. مابقی موارد مانند IOptions که تنظیمات این لاگر را فراهم می‌کند و یا NavigationManager استاندارد برنامه که امکان دسترسی به Url جاری را میسر می‌کند، به صورت پیش‌فرض دارای طول عمر Singleton هستند و می‌توان آن‌ها را بدون مشکل، به سازنده‌ی لاگر سفارشی، تزریق کرد.
مهم‌ترین قسمت ILoggerProvider سفارشی، متد CreateLogger آن است که یک ILogger را بازگشت می‌دهد:
public ILogger CreateLogger(string categoryName)
{
   return new WebApiLogger(_httpClient, _options, _navigationManager);
}
بنابراین در ادامه نیاز است، یک ILogger سفارشی را نیز پیاده سازی کنیم:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class WebApiLogger : ILogger
    {
        private readonly WebApiLoggerOptions _options;
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly NavigationManager _navigationManager;

        public WebApiLogger(HttpClient httpClient, WebApiLoggerOptions options, NavigationManager navigationManager)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
            _options = options ?? throw new ArgumentNullException(nameof(options));
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
        }

        public IDisposable BeginScope<TState>(TState state) => default;

        public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) => logLevel >= _options.LogLevel;

        public void Log<TState>(
            LogLevel logLevel,
            EventId eventId,
            TState state,
            Exception exception,
            Func<TState, Exception, string> formatter)
        {
            if (!IsEnabled(logLevel))
            {
                return;
            }

            if (formatter is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(formatter));
            }

            try
            {
                ClientLog log = new()
                {
                    LogLevel = logLevel,
                    EventId = eventId,
                    Message = formatter(state, exception),
                    Exception = exception?.Message,
                    StackTrace = exception?.StackTrace,
                    Url = _navigationManager.Uri
                };
                _httpClient.PostAsJsonAsync(_options.LoggerEndpointUrl, log);
            }
            catch
            {
                // don't throw exceptions from the logger
            }
        }
    }
}
نحوه‌ی عملکرد این ILogger سفارشی بسیار ساده‌است:
- متد IsEnabled آن مشخص می‌کند که چه سطحی از رخ‌دادهای سیستم را باید لاگ کند. این سطح را نیز از تنظیمات برنامه دریافت می‌کند:
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class WebApiLoggerOptions
    {
        public string LoggerEndpointUrl { set; get; }

        public LogLevel LogLevel { get; set; } = LogLevel.Information;
    }
}
در این تنظیمات مشخص می‌کنیم که Url مربوط به اکشن متد Web API ما که قرار است اطلاعات به سمت آن ارسال شوند، چیست؟ همچنین حداقل سطح لاگ مدنظر را نیز باید مشخص کنیم. اطلاعات آن توسط فایل Client\wwwroot\appsettings.json با این محتوای فرضی قابل تنظیم است:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    }
  },
  "WebApiLogger": {
    "LogLevel": "Warning",
    "LoggerEndpointUrl": "/api/logs"
  }
}
و همچنین باید کلاس WebApiLoggerOptions را به نحو زیر در کلاس Program برنامه به سیستم تزریق وابستگی‌ها، معرفی کرد تا <IOptions<WebApiLoggerOptions قابلیت تزریق به سازنده‌ی تامین کننده‌ی لاگر را پیدا کند:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.Configure<WebApiLoggerOptions>(options => builder.Configuration.GetSection("WebApiLogger").Bind(options));
            // …
        }
    }
}
- متد لاگ این لاگر سفارشی، پیام نهایی قابل ارسال به سمت Web API را تشکیل داده و توسط متد httpClient.PostAsJsonAsync آن‌را ارسال می‌کند. به همین جهت ساختار لاگ مدنظر را در فایل Shared\ClientLog.cs به صورت زیر تعریف کرده‌ایم که بین برنامه‌ی کلاینت و سرور، مشترک است:
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Shared
{
    public class ClientLog
    {
        public LogLevel LogLevel { get; set; }

        public EventId EventId { get; set; }

        public string Message { get; set; }

        public string Exception { get; set; }

        public string StackTrace { get; set; }

        public string Url { get; set; }
    }
}
این اطلاعاتی است که کلاینت به ازای رخ‌دادی خاص، جمع آوری کرده و به سمت سرور ارسال می‌کند.

در آخر هم کار ثبت متد ()AddWebApiLogger که معرفی ILoggerProvider سفارشی ما را انجام می‌دهد، به صورت زیر خواهد بود:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            builder.Services.Configure<WebApiLoggerOptions>(options => builder.Configuration.GetSection("WebApiLogger").Bind(options));
            builder.Services.AddLogging(configure =>
            {
                configure.AddWebApiLogger();
            });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
تا اینجا اگر هر نوع استثنای مدیریت نشده‌ای در برنامه‌ی Blazor WASM رخ دهد، چون سطح لاگ آن بالاتر از Warning تنظیم شده‌ی در فایل Client\wwwroot\appsettings.json است:
public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) => logLevel >= _options.LogLevel;
به صورت خودکار به سمت کنترلر api/logs ارسال خواهد شد. بنابراین مرحله‌ی بعدی، تکمیل کنترلر یاد شده‌است.


ایجاد سرویسی برای ارسال لاگ‌های برنامه به سمت تلگرام

پیش از اینکه کار تکمیل کنترلر api/logs را در برنامه‌ی Web API انجام دهیم، ابتدا در همان برنامه‌ی Web API، سرویسی را برای ارسال لاگ‌های رسیده به سمت تلگرام، تهیه می‌کنیم. علت اینکه این قسمت را به برنامه‌ی سمت سرور محول کرده‌ایم، شامل موارد زیر است:
- درست است که می‌توان کتابخانه‌های مرتبط با تلگرام را به برنامه‌ی سی‌شارپی Blazor خود اضافه کرد، اما هر وابستگی سمت کلاینتی، سبب حجیم‌تر شدن توزیع نهایی برنامه خواهد شد که مطلوب نیست.
- برای کار با تلگرام نیاز است توکن اتصال به آن‌را در یک محل امن، نگهداری کرد. قرار دادن این نوع اطلاعات حساس، در برنامه‌ی سمت کلاینتی که تمام اجزای آن از مرورگر قابل استخراج و بررسی است، کار اشتباهی است.
- ارسال اطلاعات لاگ برنامه‌ی سمت کلاینت به Web API، مزیت لاگ سمت سرور آن‌را مانند ثبت در یک فایل محلی، ثبت در بانک اطلاعاتی و غیره را نیز میسر می‌کند و صرفا محدود به تلگرام نیست.

برای ارسال اطلاعات به تلگرام، سرویس سمت سرور زیر را تهیه می‌کنیم:
using System;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;
using Telegram.Bot;
using Telegram.Bot.Types.Enums;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server.Services
{
    public class TelegramLoggingBotOptions
    {
        public string AccessToken { get; set; }
        public string ChatId { get; set; }
    }

    public interface ITelegramBotService
    {
        Task SendLogAsync(ClientLog log);
    }

    public class TelegramBotService : ITelegramBotService
    {
        private readonly string _chatId;
        private readonly TelegramBotClient _client;

        public TelegramBotService(IOptions<TelegramLoggingBotOptions> options)
        {
            _chatId = options.Value.ChatId;
            _client = new TelegramBotClient(options.Value.AccessToken);
        }

        public async Task SendLogAsync(ClientLog log)
        {
            var text = formatMessage(log);
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return;
            }

            await _client.SendTextMessageAsync(_chatId, text, ParseMode.Markdown);
        }

        private static string formatMessage(ClientLog log)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(log.Message))
            {
                return string.Empty;
            }

            var sb = new StringBuilder();
            sb.Append(toEmoji(log.LogLevel))
                .Append(" *")
                .AppendFormat("{0:hh:mm:ss}", DateTime.Now)
                .Append("* ")
                .AppendLine(log.Message);

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(log.Exception))
            {
                sb.AppendLine()
                    .Append('`')
                    .AppendLine(log.Exception)
                    .AppendLine(log.StackTrace)
                    .AppendLine("`")
                    .AppendLine();
            }

            sb.Append("*Url:* ").AppendLine(log.Url);
            return sb.ToString();
        }

        private static string toEmoji(LogLevel level) =>
            level switch
            {
                LogLevel.Trace => "⬜️",
                LogLevel.Debug => "🟦",
                LogLevel.Information => "⬛️️️",
                LogLevel.Warning => "🟧",
                LogLevel.Error => "🟥",
                LogLevel.Critical => "❌",
                LogLevel.None => "🔳",
                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(level), level, null)
            };
    }
}
توضیحات:
- برای کار با API تلگرام، از کتابخانه‌ی معروف Telegram.Bot استفاده کرده‌ایم که به صورت زیر، وابستگی آن به برنامه‌ی Web API اضافه می‌شود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Telegram.Bot" Version="15.7.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- این سرویس برای کار کردن، نیاز به تنظیمات زیر را دارد:
    public class TelegramLoggingBotOptions
    {
        public string AccessToken { get; set; }
        public string ChatId { get; set; }
    }
- برای دریافت AccessToken، در برنامه‌ی تلگرام خود، بات مخصوصی را به نام https://t.me/botfather یافته و سپس آن‌را استارت کنید:


پس از شروع این بات، ابتدا دستور newbot/ را صادر کنید. سپس یک نام را از شما می‌پرسد. نام دلخواهی را وارد کنید. در ادامه یک نام منحصربفرد را جهت شناسایی این بات خواهد پرسید. پس از دریافت آن، توکن خود را همانند تصویر فوق، مشاهده می‌کنید.

- مرحله‌ی بعد تنظیم ChatId است. نحوه‌ی کار برنامه به این صورت است که پیام‌ها را به این بات سفارشی خود ارسال کرده و این بات، آن‌ها را به کانال اختصاصی ما هدایت می‌کند. بنابراین یک کانال جدید را ایجاد کنید. ترجیحا بهتر است این کانال خصوصی باشد. سپس کاربر test_2021_logs_bot@ (همان نام منحصربفرد بات که حتما باید با @ شروع شود) را به عنوان عضو جدید کانال خود اضافه کنید. در اینجا عنوان می‌کند که این کاربر چون بات است، باید دسترسی ادمین را داشته باشد که دقیقا این دسترسی را نیز باید برقرار کنید تا بتوان توسط این بات، پیامی را به کانال اختصاصی خود ارسال کرد.
بنابراین تا اینجا یک کانال خصوصی را ایجاد کرده‌ایم که بات جدید test_2021_logs_bot@ عضو با دسترسی ادمین آن است. اکنون باید Id این کانال را بیابیم. برای اینکار بات دیگری را به نام JsonDumpBot@ یافته و استارت کنید. سپس در کانال خود یک پیام آزمایشی جدید را ارسال کنید و در ادامه این پیام را به بات JsonDumpBot@ ارسال کنید (forward کنید). همان لحظه‌ای که کار ارسال پیام به این بات صورت گرفت، Id کانال خود را در پاسخ آن می‌توانید مشاهده کنید:


در این تصویر مقدار forward_from_chat:id همان ChatId تنظیمات برنامه‌ی شما است.

در آخر این اطلاعات را در فایل Server\appsettings.json قرار می‌دهیم:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    }
  },
  "AllowedHosts": "*",
  "TelegramLoggingBot": {
    "AccessToken": "1826…",
    "ChatId": "-1001…" 
  }
}
که نحوه‌ی ثبت و معرفی آن‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی Web API، به صورت زیر است:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<TelegramLoggingBotOptions>(options =>
                            Configuration.GetSection("TelegramLoggingBot").Bind(options));
            services.AddSingleton<ITelegramBotService, TelegramBotService>();

            // ...
        }

        // ...
    }
}
سرویس ITelegramBotService را با طول عمر Singleton معرفی کرده‌ایم. چون new TelegramBotClient ای که در سازنده‌ی آن صورت می‌گیرد:
    public class TelegramBotService : ITelegramBotService
    {
        private readonly string _chatId;
        private readonly TelegramBotClient _client;

        public TelegramBotService(IOptions<TelegramLoggingBotOptions> options)
        {
            _chatId = options.Value.ChatId;
            _client = new TelegramBotClient(options.Value.AccessToken);
        }
باید فقط یکبار در طول عمر برنامه انجام شود و از این پس، هر بار که متد client.SendTextMessageAsync_ آن فراخوانی می‌گردد، پیامی به سمت بات و سپس کانال اختصاصی ما ارسال می‌شود.


ایجاد کنترلر Logs، جهت دریافت لاگ‌های رسیده‌ی از سمت کلاینت

مرحله‌ی آخر کار بسیار ساده‌است. سرویس تکمیل شده‌ی ITelegramBotService را به سازنده‌ی کنترلر Logs تزریق کرده و سپس متد SendLogAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم تا لاگی را که از کلاینت دریافت کرده، به سمت تلگرام هدایت کند:
using System;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorWasmTelegramLogger.Server.Services;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class LogsController : ControllerBase
    {
        private readonly ILogger<LogsController> _logger;
        private readonly ITelegramBotService _telegramBotService;

        public LogsController(ILogger<LogsController> logger, ITelegramBotService telegramBotService)
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _telegramBotService = telegramBotService;
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> PostLog(ClientLog log)
        {
            // TODO: Save the client's `log` in the database

            _logger.Log(log.LogLevel, log.EventId, log.Url + Environment.NewLine + log.Message);

            await _telegramBotService.SendLogAsync(log);

            return Ok();
        }
    }
}


آزمایش برنامه

برای آزمایش برنامه، برای مثال در فایل Client\Pages\Counter.razor یک استثنای عمدی مدیریت نشده را قرار داده‌ایم:
@page "/counter"

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;

        throw new InvalidOperationException("This is an exception message from the client!");
    }
}
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و سپس بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، همان تصویر ابتدای مطلب را که حاصل از ارسال جزئیات این استثنای مدیریت نشده به سمت تلگرام است، مشاهده خواهیم کرد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmTelegramLogger.zip
مطالب
RadioButtonList در ASP.NET MVC

برای تهیه یک RadioButtonList نیز می‌توان از همان نکته‌ی CheckBoxList استفاده کرد: نام عناصر radio button اضافه شده به صفحه را یکسان وارد می‌کنیم. به این ترتیب یک گروه تشکیل خواهد شد و زمانیکه اطلاعات این عناصر به سرور ارسال می‌شود، اینبار بجای یک آرایه، تنها مقدار کنترل انتخاب شده، ارسال می‌گردد. یک مثال:
یک پروژه جدید و خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر Home و View خالی Index را نیز ایجاد نمائید. محتویات این دو را به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>HandleForm1 (Normal)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm1", controllerName: "Home"))
{
@:your favorite tech: <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: ".NET", isChecked: true) @:DOTNET <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: "JAVA", isChecked: false) @:JAVA <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: "PHP", isChecked: false) @:PHP <br />
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm1(string tech)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

در اینجا سه RadioButton با نامی یکسان در صفحه اضافه شده‌اند. سپس داخل متد HandleForm1 یک breakpoint قرار دهید. اکنون برنامه را اجرا کنید و فرم را به سرور ارسال نمائید. پارامتر tech با value عنصر انتخابی مقدار دهی خواهد شد.

تهیه یک RadioButtonList عمومی

اطلاعات فوق را می‌توان تبدیل به یک HtmlHelper با قابلیت استفاده مجدد نیز نمود:

@helper RadioButtonList(string groupName, IEnumerable<System.Web.Mvc.SelectListItem> items)
{
<div class="RadioButtonList">
@foreach (var item in items)
{
@item.Text
<input type="radio" name="@groupName"
value="@item.Value"
@if (item.Selected) { <text>checked="checked"</text> }
/>
<br />
}
</div>
}

برای مثال یک فایل را در مسیر app_code\Helpers.cshtml ایجاد کرده و اطلاعات فوق را به آن اضافه نمائید.
اینبار برای استفاده از آن خواهیم داشت:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Tags = new[]
{
new SelectListItem { Text = ".NET", Value = "Val1", Selected = true },
new SelectListItem { Text = "JAVA", Value = "Val2", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "PHP", Value = "Val3", Selected = false }
};
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm2(string preferredTechnology)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<fieldset>
<legend>HandleForm2 (Helper)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm2", controllerName: "Home"))
{
@:your favorite tech: <br />
@Helpers.RadioButtonList("preferredTechnology", (SelectListItem[])ViewBag.Tags)
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

متد سفارشی تهیه شده، یک آرایه از SelectListItem ها را دریافت کرده و به صورت خودکار تبدیل به RadioButtonList می‌کند. بر اساس نام آن می‌توان به مقدار انتخاب شده ارسالی به سرور در کنترلر مرتبط، دسترسی یافت.


تهیه یک Templated helper سفارشی

در عمل زمانیکه با مدل‌ها کار می‌کنیم و اطلاعات برنامه قرار است Strongly typed باشند، مرسوم است لیستی از انتخاب‌ها را به صورت یک enum تعریف کنند. برای مثال مدل زیر را به برنامه اضافه کنید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication23.Models
{
public enum Gender
{
[Display(Name = "مرد")]
Male,
[Display(Name = "زن")]
Female,
}

public class User
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(Name = "نام")]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "جنسیت")]
[UIHint("EnumRadioButtonList")]
public Gender Gender { set; get; }
}
}

قصد داریم یک Templated helper سفارشی را به نام EnumRadioButtonList، ایجاد کنیم تا در زمان فراخوانی متد Html.EditorForModel، به صورت خودکار enum تعریف شده را به صورت یک RadioButtonList نمایش دهد.
برای این منظور فایل جدید Views\Shared\EditorTemplates\EnumRadioButtonList.cshtml را به برنامه اضافه کنید. محتوای آن‌را به نحو زیر تغییر دهید:

@using System.ComponentModel.DataAnnotations
@using System.Globalization
@model Enum
@{
Func<Enum, string> getDescription = enumItem =>
{
var type = enumItem.GetType();
var memInfo = type.GetMember(enumItem.ToString());
if (memInfo != null && memInfo.Any())
{
var attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false);
if (attrs != null && attrs.Any())
return ((DisplayAttribute)attrs[0]).GetName();
}
return enumItem.ToString();
};

var listItems = Enum.GetValues(Model.GetType())
.OfType<Enum>()
.Select(enumItem =>
new SelectListItem()
{
Text = getDescription(enumItem),
Value = enumItem.ToString(),
Selected = enumItem.Equals(Model)
});

string prefix = ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix;
ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix = string.Empty;

int index = 0;
foreach (var li in listItems)
{
string fieldName = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "{0}_{1}", prefix, index++);
<div class="editor-radio">
@Html.RadioButton(prefix, li.Value, li.Selected, new { @id = fieldName })
@Html.Label(fieldName, li.Text)
</div>
}

ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix = prefix;
}

در اینجا به کمک Reflection به اطلاعات enum دریافتی دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس می‌توان نام عناصر آن‌را یافت و تبدیل به یک RadioButtonList کرد. البته کار به همینجا ختم نمی‌شود. در این بین باید دقت داشت که ممکن است از ویژگی Display (مانند مدل نمونه فوق) بر روی تک تک عناصر یک enum نیز استفاده شود. به همین جهت این مورد نیز باید پردازش گردد.
نهایتا برای استفاده از این Templated helper سفارشی، کنترلر و View برنامه را به نحو زیر می‌توان تغییر داد:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication23.Models;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var user = new User { Id = 1, Name = "name 1", Gender = Gender.Male };
return View(user);
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm3(User user)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

@model MvcApplication23.Models.User
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>HandleForm3 (EditorForModel)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm3", controllerName: "Home"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

برای استفاده از یک templated helper سفارشی چندین روش وجود دارد:
الف) همانند مثال فوق از ویژگی UIHint استفاده شود.
ب) نام فایل را به enum.cshtml تغییر دهیم. به این ترتیب از این پس کلیه enumها در صورت استفاده از متد Html.EditorForModel، به صورت خودکار تبدیل به یک RadioButtonList می‌شوند.
ج) متد زیر نیز همین کار را انجام می‌دهد:
@Html.EditorFor(model => model.EnumProperty, "EnumRadioButtonList")


نظرات مطالب
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 3#
با اجازه دوست عزیزم مهندس فتح الهی
من به نظرم Helpers رو اگه به شکل زیر Re factor کنیم بهتر باشه :)
اول یه کلاس تعریف می‌کنیم و اطلاعات لازم برای ترسیم پیش نمایش رو تو اون کلاس میزاریم
public class ShapeSpecification
    {
        public PointF StartPoint{get;set;}
        public PointF EndPoint{get;set;}
        public Color ForeColor{get;set;}
        public byte Thickness{get;set;}
        public bool IsFill{get;set;}
        public Brush BackgroundBrush{get;set;}
    }
یه کلاس دیگه هم نقاط ابتدا و انتها و طول و عرض رو تو خودش داره
public class StartPoints
    {
        public float XPoint { get; set; }
        public float YPoint { get; set; }
        public float Width { get; set; }
        public float Height { get; set; }
    }
حالا یه اینترفیس تعریف می‌کنیم که فقط یه متد داره به نام   Draw
 public interface IPeiview
    {
        void Draw(ShapeSpecification shapeScepification);
    }
حالا می‌رسیم به کلاس Helpers اصلیمون که میتونه هم استاتیک باشه و هم معمولی به دو شکل زیر
public class Helpers
    {
        private readonly IPeiview peiview;

        public Helpers(IPeiview peiview)
        {
            this.peiview = peiview;
        }

        public void Draw(ShapeSpecification shapeSpecification)
        {
            peiview.Draw(shapeSpecification);
        }
    }
 public static  class Helpers
    {

        public static void Draw(ShapeSpecification shapeSpecification, IPeiview peiview)
        {
            peiview.Draw(shapeSpecification);
        }
    }
که فقط یه متد ساده Draw داره و اونم تابع Draw اینترفیسی که بش دادیم رو صدا میزینه
یه کلاس دیگه هم تعریف میکنیم که مسئولیتش تشخیص بوم‌های چهارگانه است برای شروع نقطه‌ی ترسیم
public static class AreaParser
    {
        public static StartPoints Parse(PointF startPoint, PointF endPoint)
        {
            var startPoints = new StartPoints();

            startPoints.Width = Math.Abs(endPoint.X - startPoint.X);
            startPoints.Height = Math.Abs(endPoint.Y - startPoint.Y);

            if (startPoint.X <= endPoint.X && startPoint.Y <= endPoint.Y)
            {
                startPoints.XPoint = startPoint.X;
                startPoints.YPoint = startPoint.Y;
            }

            else if (startPoint.X >= endPoint.X && startPoint.Y >= endPoint.Y)
            {
                startPoints.XPoint = endPoint.X;
                startPoints.YPoint = endPoint.Y;
            }

            else if (startPoint.X >= endPoint.X && startPoint.Y <= endPoint.Y)
            {
                startPoints.XPoint = endPoint.X;
                startPoints.YPoint = startPoint.Y;
            }

            else if (startPoint.X <= endPoint.X && startPoint.Y >= endPoint.Y)
            {
                startPoints.XPoint = startPoint.X;
                startPoints.YPoint = endPoint.Y;
            }
            return startPoints;
        }
    }
نکته: این کلاس رو اگه با Func ایجاد کنیم خیلی بهتر و تمیزتر  وقشنکتر هم میشد که من می‌گزرم فعلا ازش
حالا ما هر شکل جدید که اضافه کنیم به پروژه Paint خودمون و قصد پیش نمایش اونو داشته باشیم فقط کافیه یه کلاس برا پیش نمایشش ایجاد کنیم که کلاس Ipreview رو Implement کنه و متد Draw مخصوص به خودش را داشته باشه و از شر Swith‌های طولانی خلاص میشیم مثلا من برای دایره اینکارو کردم
public class CirclePreview:IPeiview
    {
        private readonly Graphics graphics;

        public CirclePreview(Graphics graphics)
        {
            this.graphics = graphics;
        }
        public void Draw(ShapeSpecification shapeScepification)
        {
            var startPoints = AreaParser.Parse(shapeScepification.StartPoint, shapeScepification.EndPoint);

            float raduis = Math.Max(startPoints.Width, startPoints.Height);

            if (shapeScepification.IsFill)
                this.graphics.FillEllipse(shapeScepification.BackgroundBrush, startPoints.XPoint, startPoints.YPoint, raduis, raduis);
            else
                this.graphics.DrawEllipse(new Pen(shapeScepification.ForeColor, shapeScepification.Thickness), startPoints.XPoint, startPoints.YPoint, raduis, raduis);
        }
    }


مطالب
آموزش Cache در ASP.NET Core - (قسمت دوم : EasyCaching)
در قسمت اول، درمورد سیستم Cache پیش‌فرض موجود در Asp.Net Core و مزیت‌ها و معایب آن گفتیم. اگر قسمت اول را نخواندید، قسمت اول مقاله را میتوانید از این لینک بخوانید. 
 در این قسمت میخواهیم یک پکیج محبوب و کاربردی را برای پیاده سازی کش، در Asp.Net Core را بررسی کنیم.
در دنیای امروز، برنامه نویسی پکیج‌ها و فریمورک‌ها، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند؛ بطوریکه در بسیاری از این موارد، استفاده از این پکیج‌ها، عمل عاقلانه‌تری نسبت به دوباره نویسی فیچر‌های مربوطه است. برای عمل کشینگ در Asp.Net Core نیز پکیج‌های فوق‌العاده‌ای وجود دارند که در این مقاله، به بررسی و استفاده پکیج این میپردازیم.
در این پکیج، هر یک از متد‌های موجود در عملیات کشینگ، بصورت بهینه‌ای تعریف شده و قابل استفاده‌اند. سیستمی که این پکیج برای کش کردن داده‌ها استفاده میکند، همان سیستم کش Asp.Net Core هست و به‌نوعی، سوار بر این سیستم، قابلیت‌های بیشتر و بهتری را ارائه میدهد و این متد‌ها شامل موارد زیر هستند:
  1.  Get/GetAsync(with data retriever)
  2.  Get/GetAsync(without data retriever)
  3.  Set/SetAsync
  4.  Remove/RemoveAsync
  5.  ~~Refresh/RefreshAsync (was removed)~~
  6.  RemoveByPrefix/RemoveByPrefixAsync
  7.  SetAll/SetAllAsync
  8.  GetAll/GetAllAsync
  9.  GetByPrefix/GetByPrefixAsync
  10.  RemoveAll/RemoveAllAsync
  11.  GetCount
  12.  Flush/FlushAsync
  13.  TrySet/TrySetAsync
  14.  GetExpiration/GetExpirationAsync

مفهوم استفاده از این متد‌ها، با همان مفهوم متد‌های کش در core، برابری میکند که در قسمت اول این مقاله به آن پرداختیم. همانطور که می‌بینید، این پکیج از Async Method‌‌ها هم پشتیبانی میکند و میتوانید کش‌های خود را بصورت Async بنویسید.
یکی از قابلیت‌های دیگر این پکیج، سازگاری آن با انواع Cache Provider‌های موجود است. بطور خلاصه Cache Provider‌ها، همان ارائه دهندگان حافظه‌ی Ram، در قالب‌ها و ابزارهای مختلف هستند. برخی از این‌ها با داشتن الگوریتم‌های بهینه‌تر، سرعت بالاتری از رد و بدل کردن اطلاعات در Ram را در اختیار ما قرار میدهند و Local بودن یا Distributed بودن را کنترل میکنند. Cache provider‌های گوناگونی وجود دارند که هریک به شکلی کار میکند؛ برای مثال شما میتوانید با Provider ای مستقیما با خود Ram، برای Get و Set کردن کش‌های خود در ارتباط باشید و یا در روشی دیگر، از یک دیتابیس(Redis)، جدا از دیتابیس اصلی برنامه که حافظه مصرفی آن Ram هست و منابع حافظه شما را نیز مدیریت میکند، برای کش‌های خود استفاده کنید و اطلاعات را بصورت ایندکس گذاری شده در Ram ذخیره کنید که به سرعت واکشی آن می‌افزاید.

بطور کل Cache Provider هایی که پکیج EasyCaching با آن‌ها سازگار است شامل موارد زیر است:
  1. In-Memory
  2. Memcached
  3. Redis(Based on StackExchange.Redis)
  4. Redis(Based on csredis)
  5. SQLite
  6. Hybrid
  7. Disk
  8. LiteDb

یکی دیگر از مزیت‌های این پکیج، سازگاری آن با Serializer‌های مختلف است. همانطور که میدانید دیتا‌های ورودی و خروجی در برنامه، نیاز به Serialize شدن دارند. وقتی میخواهید دیتایی را در دیتابیس ذخیره کنید، آن را در قالب یک شی (Model) از کاربر دریافت میکنید و شما باید برای ذخیره این دیتا، اطلاعات درون شیء را به قالبی که قابل ذخیره شدن باشد، در آورید که این عمل Serialize نام دارد. دقیقا برعکس این روند، بعد از واکشی اطلاعات از دیتابیس، اطلاعات را در قالب اشیایی که قابل نمایش به کاربر باشد (DeSerialize) در میاوریم.
در کش کردن هم چیزی که شما با آن سروکار دارید، دیتا است؛ پس برای ذخیره و واکشی این دیتا، از هر حافظه‌ای، چه دیتابیس و چه Ram، باید از یک Serializer استفاده کنید تا عملیات Serialize و DeSerialize را برایتان انجام دهد. Serializer‌های مختلفی وجود دارند که بصورت پکیج‌هایی ارائه شده‌اند و اما Serializer هایی که سیستم EasyCaching آن‌هارا پشتیبانی میکند، شامل موارد ذیل هستند:
  1. BinaryFormatter
  2. MessagePack
  3. Newtonsoft.Json
  4. Protobuf
  5. System.Text.Json

در ادامه به پیاده سازی کش، با استفاده از EasyCaching در سه Provider مختلف از این پکیج می‌پردازیم.

 1_ پروایدر InMemory :
پروایدر InMemory، یک سیستم Local Caching را برای ما به وجود میاورد. در قسمت قبلی مقاله سیستم‌های Local(InMemory) و Distributed را بررسی کردیم و تفاوت‌های میان آن‌ها را گفتیم.

برای استفاده از پروایدر InMemory در EasyCaching باید پکیج زیر را نصب کنید: 
Install-Package EasyCaching.InMemory
در مرحله بعد، کانفیگ‌های مربوط به این پکیج را در کلاس Startup برنامه خود میاوریم. راحت‌ترین روش افزودن این پکیج به Startup، صرفا افزودن حالت پیشفرض آن به متد ConfigureServices است که به شرح زیر عمل میکنیم: 
  services.AddEasyCaching(options =>
 {
       // use memory cache with a simple way
        options.UseInMemory();
 }
این حالت از کانفیگ، پکیج تنظیمات پیش‌فرض خود پکیج را برای برنامه قرار میدهد؛ شما میتوانید با استفاده از option‌های دیگری که در متد ()UseInMemory وجود دارند، تنظیمات شخصی سازی شده از سیستم کشینگ خود را اعمال کنید. 
و تمام. هم اکنون میتوان با استفاده از اینترفیس IEasyCachingProvider که این سرویس در اختیارمان قرار داده و عمل تزریق وابستگی آن در کلاس‌ها و کنترلر‌های مان دیتای در حال عبور را کش کنیم. متد‌های موجود در این اینترفیس به شرح زیر میباشد : 
// تنظیم یک کش با کلید - مقدار - زمان انقضا
void Set<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);
Task SetAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);

// تنظیم یک کش با مقدار و زمان انقضا که تایپ مقدار از نوع دیکشنری هست و کلید دیکشنری بعنوان کلید کش قرار میگیرد
void SetAll<T>(IDictionary<string, T> value, TimeSpan expiration);
Task SetAllAsync<T>(IDictionary<string, T> value, TimeSpan expiration);

// تنظیم یک کش با کلید - مقدار - زمان انقضا
// اگر کلیدی همنام وجود داشته باشد مقدار نادرست و در غیر اینصورت مقدار نادرست را برمیگرداند
bool TrySet<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);
Task<bool> TrySetAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);
 
// گرفتن یک کش با کلید
CacheValue<T> Get<T>(string cacheKey);
Task<CacheValue<T>> GetAsync<T>(string cacheKey);

// 
CacheValue<T> Get<T>(string cacheKey, Func<T> dataRetriever, TimeSpan expiration);
Task<CacheValue<T>> GetAsync<T>(string cacheKey, Func<Task<T>> dataRetriever, TimeSpan expiration);
 
// گرفتن یک کش با چند کاراکتر پیشین کلید آن
// برای مثال یک کلید با نام
// MyKey
// تنها با داشتن چند حرف اول 
// MyK
// میتوانیم این کش را دریافت کنیم
IDictionary<string, CacheValue<T>> GetByPrefix<T>(string prefix);
Task<IDictionary<string, CacheValue<T>>> GetByPrefixAsync<T>(string prefix);

// 
IDictionary<string, CacheValue<T>> GetAll<T>(IEnumerable<string> cacheKeys);
Task<IDictionary<string, CacheValue<T>>> GetAllAsync<T>(IEnumerable<string> cacheKeys);

// گرفتن تعداد کش‌های با کاراکتر‌های پیشین کلید که میان چند کلید یکسان است 
int GetCount(string prefix = "");
Task<int> GetCountAsync(string prefix = "");

// گرفتن زمان انقضا باقیمانده از یک کش با کلید آن
TimeSpan GetExpiration(string cacheKey);
Task<TimeSpan> GetExpirationAsync(string cacheKey);

// حذف کردن یک کش با کلید
void Remove(string cacheKey);
Task RemoveAsync(string cacheKey);

// حذف کردن یک کش با چند کاراکتر پیشین کلید
void RemoveByPrefix(string prefix);
Task RemoveByPrefixAsync(string prefix);
 
// حذف کردن چند کش با لیستی از کلید‌ها void RemoveAll(IEnumerable<string> cacheKeys);
Task RemoveAllAsync(IEnumerable<string> cacheKeys);

// بررسی وجود یا عدم وجود یک کش با کلید
bool Exists(string cacheKey);
Task<bool> ExistsAsync(string cacheKey);

// حذف کردن همه کش‌ها void Flush();
Task FlushAsync();

همانطور که قبلا گفته شد، سیستم کش، با دیتا مرتبط است و نیازمند یک Object Serializer جهت Serialize کردن اطلاعات ورودی و ذخیره آن در Target Storage مشخص شده است. پکیج EasyCaching برای Provider‌های خود، یک Object Serializer پیش‌فرض قرار داده‌است و تا وقتی که شما آن را طبق نیازی خاص، بصورت سفارشی تغییر نداده باشید، از آن استفاده میکند.
در میان پنج Serializer معرفی شده که EasyCaching آن‌ها را پشتیبانی میکند، BinaryFormatter بصورت پیش‌فرض در همه‌ی Provider‌ها برقرار است و تا وقتی یک Serializer انتخابی به EasyCaching معرفی نکنید، این پکیج از این Serializer استفاده میکند.
برای استفاده از Serializer‌های دیگری که معرفی شده میتوانید از لینک‌های زیر کمک بگیرید :

2 - پروایدر Redis :
ردیس، یک دیتابیس Key Value محور هست که محل ذخیره سازی آن Ram است و اطلاعات، بصورت موقت در آن ذخیره میشوند. بطور خلاصه، Key Value یعنی یکبار کلید و مقداری برای آن کلید تعریف میشود و هر وقت نام کلید تعریف شده، صدا زده شد، مقدار نسبت داده شده به آن، در اختیار ما قرار میگیرد. برای مثال کلید "Name" و مقدار "James". با این انتساب، هروقت "Name" فراخوانده شود، مقدار "James" را خواهیم داشت. سیستم Key Value بخاطر عدم پیچیدگی و سادگی‌ای که دارد، بسیار سریع عمل میکند و همچنین ایندکس گذاری‌هایی که ردیس روی دیتا‌ها انجام میدهد، باعث افزایش سرعت آن نیز خواهد شد که ردیس را به سریع‌ترین دیتابیس Key Value دنیا تبدیل کرده.
در اینجا با توجه به قابلیت هایی که ردیس داراست، یکی از بهترین گزینه‌ها برای انتخاب بعنوان فضای ذخیره سازی کش‌ها بصورت Distributed است.
برای استفاده از این دیتابیس قدرتمند ابتدا باید از طریق یکی از روش‌های معمول اقدام به نصب آن کنید. میتوانید فایل نصبی را از وبسایت رسمی آن دانلود کنید و یا یا با استفاده از Docker اقدام به نصب آن نمایید.
پس از نصب این دیتابیس روی سیستم خود ، برای استفاده از آن در EasyCaching ابتدا باید پکیج مورد نیاز را نصب کنید. 
Install-Package EasyCaching.Redis
ادامه کار به همان سادگی پروایدر قبلی هست و فقط کافیست EasyCaching و option ردیس را به کلاس Startup اضافه کنید. 
 services.AddEasyCaching(option =>
{
       option.UseRedis(config =>
      {
             config.DBConfig.Endpoints.Add(new ServerEndPoint("127.0.0.1", 6379));
      });
});
با استفاده از متد UseRedis شما قابلیت استفاده از ردیس را در EasyCaching فعال میکنید و سپس باید اطلاعات Host و Port ردیس نصب شده‌ی روی سیستم خود را به این متد معرفی کنید.
اگر ردیس را بدون تنظیمات شخصی سازی شده و در همان حالت پیش‌فرض خودش نصب کرده باشید، Host و Port شما مانند نمونه بالا 127.0.0.1 و 6379 خواهد بود و نیازی به تغییر نیست.
در مرحله بعد برای استفاده از پروایدر ردیس ، اینترفیس IRedisCachingProvider در سرتاسر برنامه در دسترس خواهد بود. این اینترفیس علاوه بر اینکه متد‌های اصلی موجود در EasyCaching را ساپورت کرده ، بخاطر ساختار دیتابیسی که خود ردیس در اختیار ما قرار میدهد قابلیت‌های بیشتری نیز اراعه خواهد داد. این قابلیت‌ها خصیصه‌های ردیس هست چرا که این دیتابیس هم دقیقا شبیه به ساختار سیستم کش Key , Value را پشتیبانی میکند و در پی آن قابلیت هایی برای مدیریت بهتر کلید‌ها و مقادیر اراعه میدهد.
اینترفیس IRedisCachingProvider شامل تعداد زیادی از متد‌ها برای پشتیبانی از قابلیت‌های ردیس است که در ادامه همه آنهارا نام برده و برخی را توضیح مختصری خواهیم داد:
  • متد‌های Keys 
// حذف کردن یک کلید در صورت وجود
bool KeyDel(string cacheKey);
Task<bool> KeyDelAsync(string cacheKey);

// تنظیم تاریخ انتضا به یک کلید موجود بر حسب ثانیه
bool KeyExpire(string cacheKey, int second);
Task<bool> KeyExpireAsync(string cacheKey, int second);

// بررسی وجود یا عدم وجود یک کلید
bool KeyExists(string cacheKey);
Task<bool> KeyExistsAsync(string cacheKey);

// گرفتن زمان انتقضا باقیمانده یک کلید
long TTL(string cacheKey);
Task<long> TTLAsync(string cacheKey);

// جستجو بین همه کلید‌ها براساس فیلتر شامل بودن نام کلید از مقدار ورودی
List<string> SearchKeys(string cacheKey, int? count = null);
  • متد‌های String 
// افزودن یک عدد (پیشقرض 1) به مقدار نوع عددی یک کلید
long IncrBy(string cacheKey, long value = 1);
Task<long> IncrByAsync(string cacheKey, long value = 1);

// افزودن یک عدد (پیشقرض 1) به مقدار نوع عددی یک کلید
double IncrByFloat(string cacheKey, double value = 1);
Task<double> IncrByFloatAsync(string cacheKey, double value = 1);

// تنظیم یک کلید و مقدار وقتی مقدار از نوع رشته باشد
bool StringSet(string cacheKey, string cacheValue, TimeSpan? expiration = null, string when = "");
Task<bool> StringSetAsync(string cacheKey, string cacheValue, TimeSpan? expiration = null, string when = "");

// گرفتن کلید و مقدار آن وقتی مقدار از نوع رشته باشد
string StringGet(string cacheKey);
Task<string> StringGetAsync(string cacheKey);

// گرفتن تعداد کاراکتر‌های مقدار یک کلید وقتی مقدار از نوع رشته باشد
long StringLen(string cacheKey);
Task<long> StringLenAsync(string cacheKey);

// جایگزاری یک رشته درون رشته مقدار یک کلید بعد از شماره کاراکتر مشخص شده در ورودی برای مثال 
// "Hello World"
// 6 , jack
// "Hello jack"
long StringSetRange(string cacheKey, long offest, string value);
Task<long> StringSetRangeAsync(string cacheKey, long offest, string value);

// گرفتن یک بازه از رشته مقدار یک کلید با شماره کاراکتر شروع و پایان
string StringGetRange(string cacheKey, long start, long end);
Task<string> StringGetRangeAsync(string cacheKey, long start, long end);
  • متد‌های Hashes
// شما میتوانید دو کلید با نام‌های یکسان داشته باشید که در کلید تایپ دیکشنری مقدار خود باهم متفاوت هستند
bool HMSet(string cacheKey, Dictionary<string, string> vals, TimeSpan? expiration = null);
Task<bool> HMSetAsync(string cacheKey, Dictionary<string, string> vals, TimeSpan? expiration = null);

// شما میتوانید دو کلید با نام‌های یکسان داشته باشید که در ورودی فیلد باهم متفاوت هستند
bool HSet(string cacheKey, string field, string cacheValue);
Task<bool> HSetAsync(string cacheKey, string field, string cacheValue);

// بررسی وجود یا عدم وجود یک کلید و فیلد
bool HExists(string cacheKey, string field);
Task<bool> HExistsAsync(string cacheKey, string field);

// حذف کردن کلید‌های همنام موجود با همه فیلد‌های متفاوت در حالت پیشفرض مگر اینکه کلید و نام فیلد را بهمراه آن مشخص کنید
long HDel(string cacheKey, IList<string> fields = null);
Task<long> HDelAsync(string cacheKey, IList<string> fields = null);

// گرفتن مقدار با نام کلید و نام فیلد
string HGet(string cacheKey, string field);
Task<string> HGetAsync(string cacheKey, string field);

// گرفتن فیلد و مقدار با کلید
Dictionary<string, string> HGetAll(string cacheKey);
Task<Dictionary<string, string>> HGetAllAsync(string cacheKey);

//  افزودن یک عدد (پیشقرض 1) به مقدار نوع عددی یک کلید و فیلد
long HIncrBy(string cacheKey, string field, long val = 1);
Task<long> HIncrByAsync(string cacheKey, string field, long val = 1);

// گرفتن فیلد‌های متفاوت یک کلید
List<string> HKeys(string cacheKey);
Task<List<string>> HKeysAsync(string cacheKey);

// گرفتن تعداد فیلد‌های متفاوت یک کلید
long HLen(string cacheKey);
Task<long> HLenAsync(string cacheKey);

// گرفتن مقادیر یک کلید بدون در نظر گرفتن فیلد‌های متفاوت
List<string> HVals(string cacheKey);
Task<List<string>> HValsAsync(string cacheKey);

// گرفتن مقدار دیکشنری با کلید و نام فیلد‌ها Dictionary<string, string> HMGet(string cacheKey, IList<string> fields);
Task<Dictionary<string, string>> HMGetAsync(string cacheKey, IList<string> fields);
  • متد‌های List
// گرفتن یک مقدار از لیست مقادیر با شماره ایندکس آن
T LIndex<T>(string cacheKey, long index);
Task<T> LIndexAsync<T>(string cacheKey, long index);

// گرفتن تعداد مقادیر در لیست یک کلید
long LLen(string cacheKey);
Task<long> LLenAsync(string cacheKey);

// گرفتن اولین مقدار از مقادیر یک لیست در یک کلید
T LPop<T>(string cacheKey);
Task<T> LPopAsync<T>(string cacheKey);

// ایجاد یک کلید که لیستی از مقادیر را پشتیبانی میکند و میتوانید هر بار مقدار جدید به لیست آن اضافه کنید
long LPush<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);
Task<long> LPushAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);

// گرفتن مقادیر یک لیست از داده بر اساس شماره ایندکس شروع و پایان برای مثال مقادیر ۳ تا ۷ از ۱۰ مقدار
List<T> LRange<T>(string cacheKey, long start, long stop);
Task<List<T>> LRangeAsync<T>(string cacheKey, long start, long stop);

// حذف کردن مقادیر یک لیست بر اساس تعداد وارد شده که بعد از مقدار وارد شده شروع به شمارش میشود
long LRem<T>(string cacheKey, long count, T cacheValue);
Task<long> LRemAsync<T>(string cacheKey, long count, T cacheValue);

// افزودن یک مقدار به لیستی از مقادیر یک کلید با گرفتن شماره ایندکس
bool LSet<T>(string cacheKey, long index, T cacheValue);
Task<bool> LSetAsync<T>(string cacheKey, long index, T cacheValue);

// بررسی میکند که لیست مقداری برای شماره ایندکس شروع و پایان درون خودش دارد یا خیر
bool LTrim(string cacheKey, long start, long stop);
Task<bool> LTrimAsync(string cacheKey, long start, long stop);

//  https://redis.io/commands/lpushx
long LPushX<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<long> LPushXAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/linsert
long LInsertBefore<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);
Task<long> LInsertBeforeAsync<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/linsert
long LInsertAfter<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);
Task<long> LInsertAfterAsync<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/rpushx
long RPushX<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<long> RPushXAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/rpush
long RPush<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);
Task<long> RPushAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);

// https://redis.io/commands/rpop
T RPop<T>(string cacheKey);
Task<T> RPopAsync<T>(string cacheKey);
  • متد‌های Set
// https://redis.io/commands/SAdd
long SAdd<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues, TimeSpan? expiration = null);
Task<long> SAddAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues, TimeSpan? expiration = null);
       
// https://redis.io/commands/SCard
long SCard(string cacheKey);
Task<long> SCardAsync(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/SIsMember
bool SIsMember<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<bool> SIsMemberAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/SMembers
List<T> SMembers<T>(string cacheKey);
Task<List<T>> SMembersAsync<T>(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/SPop
T SPop<T>(string cacheKey);
Task<T> SPopAsync<T>(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/SRandMember
List<T> SRandMember<T>(string cacheKey, int count = 1);
Task<List<T>> SRandMemberAsync<T>(string cacheKey, int count = 1);

// https://redis.io/commands/SRem
long SRem<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues = null);
Task<long> SRemAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues = null);
  • متد‌های Stored Set
// https://redis.io/commands/ZAdd
long ZAdd<T>(string cacheKey, Dictionary<T, double> cacheValues);
Task<long> ZAddAsync<T>(string cacheKey, Dictionary<T, double> cacheValues);
       
// https://redis.io/commands/ZCard       
long ZCard(string cacheKey);
Task<long> ZCardAsync(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/ZCount
long ZCount(string cacheKey, double min, double max);
Task<long> ZCountAsync(string cacheKey, double min, double max);

// https://redis.io/commands/ZIncrBy
double ZIncrBy(string cacheKey, string field, double val = 1);
Task<double> ZIncrByAsync(string cacheKey, string field, double val = 1);

// https://redis.io/commands/ZLexCount
long ZLexCount(string cacheKey, string min, string max);
Task<long> ZLexCountAsync(string cacheKey, string min, string max);

// https://redis.io/commands/ZRange
List<T> ZRange<T>(string cacheKey, long start, long stop);
Task<List<T>> ZRangeAsync<T>(string cacheKey, long start, long stop);

// https://redis.io/commands/ZRank
long? ZRank<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<long?> ZRankAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/ZRem
long ZRem<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);
Task<long> ZRemAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);

// https://redis.io/commands/ZScore
double? ZScore<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<double?> ZScoreAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);
  • متد‌های Hyperloglog
// https://redis.io/commands/PfAdd
bool PfAdd<T>(string cacheKey, List<T> values);
Task<bool> PfAddAsync<T>(string cacheKey, List<T> values);

// https://redis.io/commands/PfCount
long PfCount(List<string> cacheKeys);
Task<long> PfCountAsync(List<string> cacheKeys);

// https://redis.io/commands/PfMerge
bool PfMerge(string destKey, List<string> sourceKeys);
Task<bool> PfMergeAsync(string destKey, List<string> sourceKeys);
  • متد‌های Geo
// https://redis.io/commands/GeoAdd
long GeoAdd(string cacheKey, List<(double longitude, double latitude, string member)> values);
Task<long> GeoAddAsync(string cacheKey, List<(double longitude, double latitude, string member)> values);

// https://redis.io/commands/GeoDist
double? GeoDist(string cacheKey, string member1, string member2, string unit = "m");
Task<double?> GeoDistAsync(string cacheKey, string member1, string member2, string unit = "m");

// https://redis.io/commands/GeoHash
List<string> GeoHash(string cacheKey, List<string> members);
Task<List<string>> GeoHashAsync(string cacheKey, List<string> members);

// https://redis.io/commands/GeoPos
List<(decimal longitude, decimal latitude)?> GeoPos(string cacheKey, List<string> members);
Task<List<(decimal longitude, decimal latitude)?>> GeoPosAsync(string cacheKey, List<string> members);
برای اطلاعات بیشتر از متد‌های دیگر موجود در ردیس میتوانید از این لینک استفاده کنید. 

3 - پروایدر Hybrid :
این پروایدر، روشی از کشینگ را مابین local caching و distributed caching، ارائه میدهد و میتوانید از یک پروایدر Local مثل InMemory و پروایدر Distributed مثل Redis، همزمان باهم استفاده کنید که در یک کانال باهم و در راستای هم کار میکنند.
اما سوال اینجاست که این قابلیت دقیقا چه کاری انجام میدهد؟
همانطور که قبلا گفته شد، کش In-Memory سرعت بالاتری نسبت به کش Distributed دارد؛ اما دچار معایبی در حالت چند سروری هست که این معایب از جمله حذف شدن دیتای یک سرور، در صورت Down شدن آن، Sync نبودن کش سرور‌ها باهم دیگر و دو نسخه، کش کردن دیتا در هر سرور و موارد دیگری که میتوان نام برد. اما از طرفی کش Distributed مشکلات چند سروری را با قرار دادن یک مرکزیت واحد کش در حافظه شبکه شده سرور‌ها برطرف میکند و اطلاعات سرور‌ها، از یک منبع خوانده میشود و طبعا مشکلات In-Memory را نخواهیم داشت؛ اما به دلیل رد و بدل شدن دیتا در محیط شبکه و عمل Serialize , Deserialize که هنگام عبور دیتا روی آن صورت میگیرد، بخشی از سرعت، کاهش خواهد یافت و درنهایت Performance کمتری را نسبت به In-Memory ارائه میدهد.
حالا برای اینکه بتوانیم سیستم کش خودمان را طوری طراحی کنیم که عیب‌های (Local)In-Memory و Distributed را نداشته باشیم و بتوانیم از هریک به شکلی درست استفاده کنیم که هم اطلاعاتمان Sync باشد و هم از سرعت بالای In-Memory برخوردار شویم، میتوانیم از پروایدر Hybrid استفاده کنیم. 

شیوه کار این پروایدر به این صورت است که وقتی برنامه برای بار اول به کش In-Memory درخواستی را ارسال میکند و کش مورد نظر در آن وجود ندارد، برنامه یک درخواست دیگر را به کش Distributed ارسال میکند و دیتای مورد نظر را به کاربر بازگشت میدهد و علاوه بر آن یک کپی از کش آن دیتا، در کش In-Memory هم ایجاد میکند. با این ساختار از دفعات بعد که کاربر درخواستی را ارسال کند، دیتای درخواستی در In-Memory نیز موجود خواهد بود و سریع‌تر از بار اول پاسخ را ارسال خواهد کرد.
از طرفی نیز وقتی کاربر دیتای جدیدی را ذخیره میکند، ابتدا آن دیتا در In-Memory کش شده و سپس با درخواست خود پروایدر، در کش Distributed هم اعمال میشود تا در نهایت دیتابیس نیز آن را ذخیره کند.
وقتی این اتفاق می‌افتد، پروایدر Hybrid با کمک پکیج Bus.Redis به کش In-Memory سرور‌های دیگر دستور Pull کردن دیتا کش‌های جدید را ارسال میکند و در نهایت همه سرور‌ها نیز به کمک Distributed مرکزی باهم Sync خواهند بود.

برای فعال سازی این پروایدر باید پکیج‌های زیر را در برنامه خود نصب کنید: 
Install-Package EasyCaching.HybridCache
Install-Package EasyCaching.InMemory
Install-Package EasyCaching.Redis
Install-Package EasyCaching.Bus.Redis
در این مجموعه از پکیج‌ها، از یک پروایدر Local(InMemory) و یک پروایدر distributed(Redis) استفاده شده و همانطور که گفته شد، مدیریت هماهنگ سازی این دو، توسط پکیج دیگری بنام EasyCaching.Bus.Redis صورت میگیرد.

تنظیمات فعالسازی این پروایدر هم متشکل از تنظیمات دو پروایدر In-Memory و Redis، بعلاوه معرفی این دو به هم در متد UseHybrid خواهد بود. 
   services.AddEasyCaching(option =>
       // local
       option.UseInMemory("c1");

       // distributed
       option.UseRedis(config =>
                config.DBConfig.Endpoints.Add(new ServerEndPoint("127.0.0.1", 6379));
       }, "c2");

       // combine local and distributed
        option.UseHybrid(config =>
                 // specify the local cache provider name after v0.5.4
                   config.LocalCacheProviderName = "c1"
                // specify the distributed cache provider name after v0.5.4
                   config.DistributedCacheProviderName = "c2"
        });

          // use redis bus
           .WithRedisBus(busConf =>
                   busConf.Endpoints.Add(new ServerEndPoint("127.0.0.1", 6379));
           });
});
برای استفاده از این پروایدر، متفاوت با پروایدر‌های قبلی، باید اینترفیس IHybridCachingProvider را فراخوانی کنیم. متد‌های موجود در این اینترفیس، همان متدهایی است که در اینترفیس IEasyCachingProvider وجود دارند و از نظر نام متد و روش استفاده، تفاوتی میان آن نیست.

 پیشنهاد شخصی در Distributed Cache‌ها 
همانطور که گفته شد Distributed کش‌ها، گزینه مناسب‌تری برای برنامه‌های چند سروری هستند؛ اما در این حالت مواردی مثل Round Trip شبکه و جابجایی اطلاعات در این محیط بعلاوه Serialize , Deserialize هایی که باید انجام شوند دلیلی میشود تا سرعت آن در پاسخ به درخواست‌های برنامه، نسبت به حالت تک سروری(In-Memory) کمتر باشد. Hybrid Provider یکی از روش‌های حل این مشکل بوده که معرفی کردیم. اما برای اینکه تیر خلاص را به پیکره سیستم Distributed Cache خود بزنید و تریک فنی آخر را نیز روی آن اجرا کنید، پیشنهاد میکنم از پکیج EasyCaching.Extensions.EasyCompressor که بر پایه پکیج EasyCaching نوشته شده استفاده کنید. این پکیج، اطلاعات را قبل از کش شدن، فشرده سازی میکند و حجم اطلاعات را به طور محسوسی کاهش میدهد که میزان فضای اشغالی Ram را کم کرده و همچنین عمل جابجایی اطلاعات را نیز تسریع می‌بخشد. میتوانید از این پکیج هم در Redis و هم در Hybrid استفاده کنید. چگونگی استفاده از آن نیز در لینک Github ذکر شده موجود است.

معرفی پروژه
تا اینجا با مفاهیمی که برای شروع استفاده حرفه‌ای از کش در پروژه‌تان نیاز بود، آشنا شدید. در پروژه‌های واقعی، میتوانیم از این سیستم به روش‌های مختلفی در سطوح مختلفی از برنامه استفاده کنیم؛ برای مثال کد‌های مربوط به عملیات کش را میتوان بصورت ساده‌ای در هر کنترلر تزریق و در اکشن‌ها استفاده کرد؛ یا از لایه کنترلر، آن را به لایه سرویس منتقل کرد. در روشی دیگر میتوانیم یک Attribute را برای این عمل در نظر بگیریم و یا اینکه آن را بصورت یک Middleware اختصاصی در برنامه پیاده کنیم. 
در این پروژه علاوه بر اینکه سعی کرده‌ام استفاده از Provider‌های معرفی شده را در محیط واقعی‌تر پیاده سازی کنم، در هر پروژه از این Solution، کش را به شیوه‌ای متفاوت در لایه‌های مختلفی از برنامه قرار داده‌ام تا شما همراهان بتوانید طبق نیازتان از روشی مناسب و بهینه در پروژه‌های واقعی خود از آن استفاده کنید.
مطالب
کنترل نوع‌های داده با استفاده از EF در SQL Server
ورود سیستم‌های ORM مانند EF تحولی عظیم در در مباحث کار و تغییرات بر روی داده‌ها یا Data Manipulation بود. به طور خلاصه اصلی‌ترین هدف یک ORM، ایجاد فرامین شیء گرا به جای فرامین رابطه‌ای است؛ ولی در این بین نکات دیگری هم مد نظر گرفته شده‌است که یکی از آن‌ها پشتیبانی از چندین دیتابیس هست تا توسعه گران از یک سیستم واحد جهت اتصال به همه‌ی دیتابیس‌ها استفاده کنند و نیازی به دانش اضافه و سیستم جداگانه‌ای برای هر دیتابیس نباشد؛ مانند ADO که در دات نت به چندین دسته نقسیم شده بود و هم اینکه در صورتی که تمایلی به تغییر دیتابیس در آینده داشتید، کدها برای توسعه باز باشند و نیازی به تغییر سیستم نباشد.
ولی اگر کمی بیشتر به دنیای واقعی وارد شویم گاهی اوقات نیاز است که تنها بر روی یک دیتابیس فعالیت کنیم و یک دیتابیس نیاز است تا حد ممکن بهینه طراحی شود تا کارآیی بانک در حال حاضر و به خصوص در آینده تا حدی تضمین شود.
من همیشه در مورد EF یک نظری داشتم و آن اینست که با اینکه یک ORM، یک هدف مهم را در نظر دارد و آن اینست که تا حد ممکن استانداردهایی را که بین تمامی دیتابیس‌ها مشترک است، رعایت کند، ولی باز قابل قبول است اگر بگوییم که کاربران EF انتظار داشته باشند تا اطلاعات بیشتری در مورد sql server در آن نهفته باشد. از یک سو هر دو محصول مایکروسافت هستند و از سوی دیگر مطمئنا توسعه گران محصولات دات نت بیش از هر چیزی به sql server نگاه ویژه‌تری دارند. پس مایکروسافت در کنار حفظ آن ویژگی‌های مشترک، باید به حفظ استانداردهای جدایی برای sql server هم باشد.

تعدادی از برنامه نویسان در هنگام ایجاد Domain Model کم لطفی‌های زیادی را می‌کنند که یکی از آن‌ها عدم کنترل نوع داده‌های خود است. مثلا برای رشته‌ها هیچ محدودیتی را در نظر نمی‌گیرند. شاید در سمت کلاینت اینکار را انجام می‌دهند؛ ولی نکته‌ی مهم در طرف دیتابیس است که چگونه تعریف می‌شود. در این حالت (nvarchar(MAX در نظر گرفته میشود که به معنی اشاره به منطقه دوگیگابایتی از اطلاعات است. در نکات بعدی، قصد داریم این مرحله را یک گام به جلوتر پیش ببریم و آن هم ایجاد نوع داده‌های بهینه‌تر در Sql Server است.

نکته مهم: بدیهی است که تغییرات زیر، ORM شما را تنها به sql server مقید می‌کند که بعدها در صورت تغییر دیتابیس نیاز به حذف موارد زیر را خواهید داشت؛ در غیر اینصورت به مشکل عدم ایجاد دیتابیس برخواهید خورد.

اولین مورد مهم بحث تاریخ و زمان است؛ وقتی ما یک نوع داده را تنها DateTime در نظر بگیریم، در Sql Server هم همین نوع داده وجود دارد و انتخاب میشود. ولی اگر شما واقعا نیازی به این نوع داده نداشته باشید چطور؟ در حال حاضر من بر روی یک برنامه‌ی کارخانه کار میکنم که بخش کارمندان و گارگران آن سه داده زمانی زیر را شامل می‌شود:
        public DateTime BirthDate { get; set; }
        public DateTime HireDate { get; set; }
        public DateTime? LeaveDate { get; set; }

حال به جدول زیر نگاه کنید که هر نوع داده چه مقدار فضا را به خود اختصاص می‌دهد:
  SmallDateTime   4 بایت
  DateTime  8 بایت
  DateTime2  6 تا 8 بایت
  DateTimeOffset   8 تا 10 بایت
  Date  3 بایت
  Time  3 تا 5 بایت

از این جدول چه می‌فهمید؟ با یک نگاه می‌توان فهمید که ساختار بالای من باید 24 بایت گرفته باشد؛ برای ساختاری که هم تاریخ و هم زمان (ساعت) را پشتیبانی می‌کند. ولی با نگاه دقیق‌تر به نام پراپرتی‌ها این نکته روشن می‌شود که ما یک گپ Gap (فضای بیهوده) داریم چون زمان تولد، استخدام و ترک سازمان اصلا نیازی به ساعت ندارند و همان تاریخ کافی است. یعنی نوع Date با حجم کلی 9 بایت؛ که در نتیجه 15 بایت صرفه جویی در یک رکورد صورت خواهد گرفت.

پس کد بالا را به شکل زیر تغییر می‌دهم:

          [Column(TypeName = "date")]
        public DateTime BirthDate { get; set; }

        [Column(TypeName = "date")]
        public DateTime HireDate { get; set; }

        [Column(TypeName = "date")]
        public DateTime? LeaveDate { get; set; }
خصوصیت Column از نسخه 4.5دات نت فریم ورک اضافه شده و در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema قرار گرفته است.
نوع‌هایی که در بالا با سایز متغیر هستند، به نسبت دقتی که برای آن تعیین می‌کنید، سایز می‌گیرند. مثل (time(0 که 3 بایت از حافظه را می‌گیرد. در صورتی که time معرفی کنید، به جای اینکه از شیء DateTime استفاده کنید، از شی Timespan استفاده کنید، تا در پشت صحنه از نوع داده time استفاده کند. در این حالت حداکثر حافظه یعنی 5 بایت را برخواهد داشت و بهترین حالت ممکن این هست که نیاز خود را بسنجید و خودتان دقت آن را مشخص کنید. دو شکل زیر نحوه‌ی تعریف نوع زمان را مشخص می‌کنند. یکی حالت پیش فرض و دیگری انتخاب دقت:
     public class Testtypes
    {
           public TimeSpan CloseTime { get; set; }
            public TimeSpan CloseTime2 { get; set; }
    }
   public class TestConfig : EntityTypeConfiguration<Testtypes>
    {
        public TestConfig()
        {
            this.Property(x => x.CloseTime2).HasPrecision(3);
        }
    }
در تکه کد بالا همه از نوع time تعریف می‌شوند ولی در خصوصیت شماره یک نهایت استفاده از نوع تایم یعنی (time(7 مشخص می‌شود. ولی در خصوصیت بعدی چون در کانفیگ دقت آن را مشخص کرده‌ایم از نوع (time(3 تعریف می‌شود.

مورد دوم در مورد داده‌های اعشاری است:
بسیاری از برنامه نویسان تا آنجا که دیده‌ام از نوع float و single و double برای اعداد اعشاری استفاده می‌کنند ولی باید دید که در آن سمت دیتابیس، برای این نوع داده‌ها چه اتفاقی می‌افتد. نوع float در دات نت، با نوع single برابری میکند؛ هر دو یک نام جدا دارند، ولی در واقع یکی هستند. عموما برنامه نویسان به طور کلی بیشتر از همان single استفاده می‌کنند و برای انتساب برای این دو نوع هم حتما باید حرف f را بعد از عدد نوشت:
float flExample=23.2f;
باید توجه کنید که اگر مثلا float انتخاب کردید، تصور نکنید که همان float در دیتابیس خواهد بود. این دو متفاوت هستند تبدیلات به شکل زیر رخ می‌دهد:
//real
public float FloatData { get; set; }
//real
public Single SingleData { get; set; }
//float
public double DoubleData { get; set; }
  همه نوع‌های بالا اعداد اعشاری هستند که به صورت تقریبی و به صورت نماد اعشاری ذخیره می‌گردند و برای به دست آوردن مقدار ذخیره شده، هیچ تضمینی نیست همان عددی که وارد شده است بازگردانده شود. اگر تا به حال در برنامه هایتان به چنین مشکلی برنخوردید دلیلش اعداد اعشاری کوچک بوده است. ولی با بزرگتر شدن عدد، این تفاوت به خوبی دیده می‌شود. 
حالا اگر بخواهیم اعداد اعشاری را به طور دقیق ذخیره کنیم، مجبور به استفاده از نوع decimal هستیم. در دات نت آنچنان محدودیتی بر سر استفاده‌ی از آن نداریم. ولی در سمت سرور داده‌ها بهتر هست برای آن تدابیری اندیشیده شود. هر عدد دسیمال از دقت و مقیاس تشکیل می‌شود. دقت آن تعداد ارقامی است که در عدد وجود دارد و مقیاس آن تعداد ارقام اعشاری است. به عنوان مثال عدد زیر دقتش 7 و مقیاسش 3 است:
4235.254
در صورتی که عدد اعشاری را به دسیمال نسبت دهیم باید حرف m را بعد از عدد وارد کنیم:
decimal d1=4545.112m;
برای اعداد صحیح نیازی نیست.
برای تعیین نوع دسیمال از  fluent api استفاده می‌کنیم:
modelBuilder.Entity<Class>().Property(object => object.property).HasPrecision(7, 3);
کد زیر برای خصوصیت شماره یک، دقت 18 و مقیاس 2 را در نظر می‌گیرد و دومین خصوصیت طبق آنچه که برایش تعریف کرده ایم دقت 7 و مقیاس 3 است:
     public class Testtypes
    {
        public Decimal Decimal1 { get; set; }
        public Decimal Decimal2 { get; set; }

     }

 public class TestConfig : EntityTypeConfiguration<Testtypes>
    {
        public TestConfig()
        {
            this.Property(x => x.Decimal2).HasPrecision(7, 3);
        }
    }

مورد سوم مبحث رشته هاست
:
کدهای زیر را مطالعه فرمایید:
[StringLength(25)]
public string FirstName { get; set; }

[StringLength(30)]
[Column(TypeName = "varchar")]
public string EnProductTitle { get; set; }


public string ArticleContent { get; set; }
[Column(TypeName = "varchar(max)")]
public string ArticleContentEn { get; set; }
اولین رشته بالا (نام) را به محدوده‌ای از کاراکترها محدود کرده‌ایم. به طور پیش فرض تمامی رشته‌ها به صورت nvarchar در نظر گرفته می‌شوند. بدین ترتیب در رشته نام کوچک (nvarchar(25 در نظر گرفته خواهد شد. حال اگر بخواهیم فقط حروف انگلیسی پشتیبانی شوند، مثلا نام فنی کالا را بخواهید وارد کنید، بهتر هست که نوع آن به طرز صحیحی تعریف شود که در کد بالا با استفاده از خصوصیت Column نوع varchar را معرفی می‌کنم. بدین ترتیب تعریف نهایی نوع به شکل (varchar(30 خواهد بود. استفاده از fluentApi‌ها هم در این رابطه به شکل زیر است:
this.Property(e => e.EnProductTitle).HasColumnType("VARCHAR").HasMaxLength(30);
برای مواردی که محدوده‌ای تعریف نشود (nvarchar(MAX در نظر گرفته میشود مانند پراپرتی ArticleContent بالا. ولی اگر قصد دارید فقط حروف اسکی پشتیبانی گردند، مثلا متن انگلیسی مقاله را نیز نگه می‌دارید بهتر هست که نوع آن بهیته‌ترین حالت در نظر گرفته شود که برای پراپرتی ArticleContentEn نوع (varchar(MAX تعریف کرده‌ایم. 
همانطور که گفتیم پیش فرض رشته‌ها nvarchar است، در صورتی که دوست دارید این پیش فرض را تغییر دهید روش زیر را دنبال کنید:
modelBuilder.Properties<string>().Configure(c => c.HasColumnType("varchar"));


//=========== یا

modelBuilder.Properties<string>().Configure(c => c.IsUnicode(false));


جهت تکمیل بحث نیز هر کدام از متغیرهای عددی در سی شارپ معادل نوع‌های زیر در Sql Server هستند:
//tinyInt
public byte Age { get; set; }

//smallInt
public Int16 OldInt { get; set; }

//int
public int Int32 { get; set; }

//Bigint
public Int64 HighNumbers { get; set; }

مطالب
امکان داشتن خروجی‌های Covariant در C# 9.0
در زبان #C، زمانیکه از کلاسی ارث‌بری می‌شود، امکان بازنویسی متدهای کلاس پایه، در صورت معرفی آن‌ها به صورت virtual و یا abstract، وجود دارد؛ اما در این بازنویسی‌ها، تغییر نوع خروجی این متدها مجاز نیست. این محدودیت در C# 9.0 با معرفی Covariant returns برداشته شده‌است؛ با یک شرط: نوع جدید این خروجی، باید covariant نوع اصلی متدی باشد که از کلاس پایه‌ی آن ارث‌بری شده‌است.


وضعیت خروجی متدهای بازنویسی شده تا پیش از C# 9.0

برای توضیح بهتر Covariant returns، نیاز است مثال زیر را بررسی کنیم:
public abstract class Product
{
  public string Name { get; set; }
  public abstract ProductOrder Order(int quantity);
}

public class Book : Product
{
  public string ISBN { get; set; }
  public override ProductOrder Order(int quantity) =>
new BookOrder { Quantity = quantity, Product = this };
}

public class ProductOrder
{
  public int Quantity { get; set; }
}

public class BookOrder : ProductOrder
{
  public Book Product { get; set; }
}
در اینجا یک کلاس abstract و پایه‌ی Product وجود دارد که می‌توان متد abstract سفارش دهی آن‌را در کلاس‌های مشتق شده‌ی از آن، مانند Book، بازنویسی کرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید، در کلاس Book، تنها خروجی که برای متد Order بازنویسی شده می‌توان درنظر گرفت، همانی است که در کلاس پایه‌ی Product تعریف شده‌است و قابل تغییر نیست؛ یعنی همان ProductOrder.
همچنین در حین استفاده‌ی از این کلاس‌ها، تبدیل خروجی متد Order، به BookOrder ضروری است:
var book = new Book
{
  Name = "My book",
  ISBN = "11-1-12-22-0"
};
BookOrder orderBook = (BookOrder)book.Order(1);


امکان تغییر خروجی متدهای بازنویسی شده در C# 9.0

در C# 9.0 با مجاز اعلام شدن خروجی‌های covariant، می‌توان تغییرات زیر را به کدهای فوق اعمال کرد:
public class Book : Product
{
  public string ISBN { get; set; }
  public override BookOrder Order(int quantity) =>
      new BookOrder { Quantity = quantity, Product = this };
}
چون کلاس BookOrder از ProductOrder تعریف شده‌ی در کلاس پایه مشتق شده‌است (مفهوم covariant بودن خروجی متد)، می‌توان در C# 9.0 آن‌را به عنوان خروجی متد Order بازنویسی شده‌ی در کلاس Book، تنظیم کرد.
مزایای این ویژگی:
- داشتن یک خروجی مختص و متناسب با کلاس کتاب، مانند BookOrder؛ بجای ارائه‌ی یک خروجی بسیار عمومی ProductOrder.
- نیاز به کار با Generics را برای اینگونه اختصاصی سازی‌ها منتفی می‌کند.
- با این تغییر، دیگر نیازی به تبدیل نوع خروجی متد Order یک کتاب نیست و سطر سفارش دهی را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:
BookOrder orderBook = book.Order(1);
مطالب
ایجاد «خواص الحاقی»
حتما با متدهای الحاقی یا Extension methods آشنایی دارید؛ می‌توان به یک شیء، که حتی منبع آن در دسترس ما نیست، متدی را اضافه کرد. سؤال: در مورد خواص چطور؟ آیا می‌شود به وهله‌ای از یک شیء موجود از پیش طراحی شده، یک خاصیت جدید را اضافه کرد؟
احتمالا شاید عنوان کنید که با اشیاء dynamic می‌توان چنین کاری را انجام داد. اما سؤال در مورد اشیاء غیر dynamic است.
یا نمونه‌ی دیگر آن Attached Properties در برنامه‌های مبتنی بر Xaml هستند. می‌توان به یک شیء از پیش موجود Xaml، خاصیتی را افزود که البته پیاده سازی آن منحصر است به همان نوع برنامه‌ها.


راه حل پیشنهادی

یک Dictionary را ایجاد کنیم تا ارجاعی از اشیاء، به عنوان کلید، در آن ذخیره شده و سپس key/valueهایی به عنوان value هر شیء، در آن ذخیره شوند. این key/valueها همان خواص و مقادیر آن‌ها خواهند بود. هر چند این راه حل به خوبی کار می‌کند اما ... مشکل نشتی حافظه دارد.
شیء Dictionary یک ارجاع قوی را از اشیاء، درون خودش نگه داری می‌کند و تا زمانیکه در حافظه باقی است، سیستم GC مجوز رهاسازی منابع آن‌ها را نخواهد یافت؛ چون عموما این نوع Dictionaryها باید استاتیک تعریف شوند تا طول عمر آن‌ها با طول عمر برنامه یکی گردد. بنابراین اساسا اشیایی که به این نحو قرار است پردازش شوند، هیچگاه dispose نخواهند شد. راه حلی برای این مساله در دات نت 4 به صورت توکار به دات نت فریم ورک اضافه شده‌است؛ به نام ساختار داده‌ای ConditionalWeakTable.


معرفی ConditionalWeakTable

ConditionalWeakTable جزو ساختارهای داده‌ای کمتر شناخته شده‌ی دات نت است. این ساختار داده، اشاره‌گرهایی را به ارجاعات اشیاء، درون خود ذخیره می‌کند. بنابراین چون ارجاعاتی قوی را به اشیاء ایجاد نمی‌کند، مانع عملکرد GC نیز نشده و برنامه در دراز مدت دچار مشکل نشتی حافظه نخواهد شد. هدف اصلی آن ایجاد ارتباطی بین CLR و DLR است. توسط آن می‌توان به اشیاء دلخواه، خواصی را افزود. به علاوه طراحی آن به نحوی است که thread safe است و مباحث قفل گذاری بر روی اطلاعات، به صورت توکار در آن پیاده سازی شده‌است. کار DLR فراهم آوردن امکان پیاده سازی زبان‌های پویایی مانند Ruby و Python برفراز CLR است. در این نوع زبان‌ها می‌توان به وهله‌هایی از اشیاء موجود، خاصیت‌های جدیدی را متصل کرد.
به صورت خلاصه کار ConditionalWeakTable ایجاد نگاشتی است بین وهله‌هایی از اشیاء CLR (اشیایی غیرپویا) و خواصی که به آن‌ها می‌توان به صورت پویا انتساب داد. در کار GC اخلال ایجاد نمی‌کند و همچنین می‌توان به صورت همزمان از طریق تردهای مختلف، بدون مشکل با آن کار کرد.


پیاده سازی خواص الحاقی به کمک ConditionalWeakTable

در اینجا نحوه‌ی استفاده از ConditionalWeakTable را جهت اتصال خواصی جدید به وهله‌های موجود اشیاء مشاهده می‌کنید:
using System.Collections.Generic;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace ConditionalWeakTableSamples
{
    public static class AttachedProperties
    {
        public static ConditionalWeakTable<object,
            Dictionary<string, object>> ObjectCache = new ConditionalWeakTable<object,
                Dictionary<string, object>>();

        public static void SetValue<T>(this T obj, string name, object value) where T : class
        {
            var properties = ObjectCache.GetOrCreateValue(obj);

            if (properties.ContainsKey(name))
                properties[name] = value;
            else
                properties.Add(name, value);
        }

        public static T GetValue<T>(this object obj, string name)
        {
            Dictionary<string, object> properties;
            if (ObjectCache.TryGetValue(obj, out properties) && properties.ContainsKey(name))
                return (T)properties[name];
            return default(T);
        }

        public static object GetValue(this object obj, string name)
        {
            return obj.GetValue<object>(name);
        }
    }
}
ObjectCache تعریف شده از نوع استاتیک است؛ بنابراین در طول عمر برنامه زنده نگه داشته خواهد شد، اما اشیایی که به آن منتسب می‌شوند، خیر. هرچند به ظاهر در متد GetOrCreateValue، یک وهله از شیءایی موجود را دریافت می‌کند، اما در پشت صحنه صرفا IntPtr یا اشاره‌گری به این شیء را ذخیره سازی خواهد کرد. به این ترتیب در کار GC اخلالی صورت نخواهد گرفت و شیء مورد نظر، تا پایان کار برنامه به اجبار زنده نگه داشته نخواهد شد.


کاربرد اول

اگر با ASP.NET کار کرده باشید حتما با IPrincipal آشنایی دارید. خواصی مانند Identity یک کاربر در آن ذخیره می‌شوند.
سؤال: چگونه می‌توان یک خاصیت جدید به نام مثلا Disclaimer را به وهله‌ای از این شیء افزود:
    public static class ISecurityPrincipalExtension
    {
        public static bool Disclaimer(this IPrincipal principal)
        {
            return principal.GetValue<bool>("Disclaimer");
        }

        public static void SetDisclaimer(this IPrincipal principal, bool value)
        {
            principal.SetValue("Disclaimer", value);
        }
    }
در اینجا مثالی را از کاربرد کلاس AttachedProperties فوق مشاهده می‌کنید. توسط متد SetDisclaimer یک خاصیت جدید به نام Disclaimer به وهله‌ای از شیءایی از نوع  IPrincipal  قابل اتصال است. سپس توسط متد  Disclaimer قابل دستیابی خواهد بود.

اگر صرفا قرار است یک خاصیت به شیءایی متصل شود، روش ذیل نیز قابل استفاده می‌باشد (بجای استفاده از دیکشنری از یک کلاس جهت تعریف خاصیت اضافی جدید استفاده شده‌است):
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace ConditionalWeakTableSamples
{
    public static class PropertyExtensions
    {
        private class ExtraPropertyHolder
        {
            public bool IsDirty { get; set; }
        }

        private static readonly ConditionalWeakTable<object, ExtraPropertyHolder> _isDirtyTable
                = new ConditionalWeakTable<object, ExtraPropertyHolder>();

        public static bool IsDirty(this object @this)
        {
            return _isDirtyTable.GetOrCreateValue(@this).IsDirty;
        }

        public static void SetIsDirty(this object @this, bool isDirty)
        {
            _isDirtyTable.GetOrCreateValue(@this).IsDirty = isDirty;
        }
    }
}


کاربرد دوم

ایجاد Id منحصربفرد برای اشیاء برنامه.
فرض کنید در حال نوشتن یک Entity framework profiler هستید. طراحی فعلی سیستم Interception آن به نحو زیر است:
public void Closed(DbConnection connection, DbConnectionInterceptionContext interceptionContext)
{
}
سؤال: اینجا رویداد بسته شدن یک اتصال را دریافت می‌کنیم؛ اما ... دقیقا کدام اتصال؟ رویداد Opened را هم داریم اما چگونه این اشیاء را به هم مرتبط کنیم؟ شیء DbConnection دارای Id نیست. متد GetHashCode هم الزامی ندارد که اصلا پیاده سازی شده باشد یا حتی یک Id منحصربفرد را تولید کند. این متد با تغییر مقادیر خواص یک شیء می‌تواند مقادیر متفاوتی را ارائه دهد. در اینجا می‌خواهیم به ازای ارجاعی از یک شیء، یک Id منحصربفرد داشته باشیم تا بتوانیم تشخیص دهیم که این اتصال بسته شده، دقیقا کدام اتصال باز شده‌است؟
راه حل: خوب ... یک خاصیت Id را به اشیاء موجود متصل کنید!
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace ConditionalWeakTableSamples
{
    public static class UniqueIdExtensions
    {
        static readonly ConditionalWeakTable<object, string> _idTable = 
                                    new ConditionalWeakTable<object, string>();

        public static string GetUniqueId(this object obj)
        {
            return _idTable.GetValue(obj, o => Guid.NewGuid().ToString());
        }

        public static string GetUniqueId(this object obj, string key)
        {
            return _idTable.GetValue(obj, o => key);
        }
    }
}
در اینجا مثالی دیگر از پیاده سازی و استفاده از ConditionalWeakTable را ملاحظه می‌کنید. اگر در کش آن ارجاعی به شیء مورد نظر وجود داشته باشد، مقدار Guid آن بازگشت داده می‌شود؛ اگر خیر، یک Guid به ارجاعی از شیء، انتساب داده شده و سپس بازگشت داده می‌شود. به عبارتی به صورت پویا یک خاصیت UniqueId به وهله‌هایی از اشیاء اضافه می‌شوند. به این ترتیب به سادگی می‌توان آن‌ها را ردیابی کرد و تشخیص داد که اگر این Guid پیشتر جایی به اتصال باز شده‌ای منتسب شده‌است، در چه زمانی و در کجا بسته شده است یا اصلا ... خیر. جایی بسته نشده‌است.


برای مطالعه بیشتر
The Conditional Weak Table: Enabling Dynamic Object Properties
How to create mixin using C# 4.0
Disclaimer Page using MVC
Extension Properties Revised
Easy Modeling
Providing unique ID on managed object using ConditionalWeakTable
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت سیزدهم- فعالسازی اعتبارسنجی دو مرحله‌ای
در انتهای «قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل»، کار «اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است» انجام شد. اما این مورد یک مشکل امنیتی را هم ممکن است ایجاد کند. اگر IDP ثالث، ایمیل اشخاص را تعیین اعتبار نکند، هر شخصی می‌تواند ایمیل دیگری را بجای ایمیل اصلی خودش در آنجا ثبت کند. به این ترتیب یک مهاجم می‌تواند به سادگی تنها با تنظیم ایمیل کاربری مشخص و مورد استفاده‌ی در برنامه‌ی ما در آن IDP ثالث، با سطح دسترسی او فقط با دو کلیک ساده به سایت وارد شود. کلیک اول، کلیک بر روی دکمه‌ی external login در برنامه‌ی ما است و کلیک دوم، کلیک بر روی دکمه‌ی انتخاب اکانت، در آن اکانت لینک شده‌ی خارجی است.
برای بهبود این وضعیت می‌توان مرحله‌ی دومی را نیز به این فرآیند لاگین افزود؛ پس از اینکه مشخص شد کاربر وارد شده‌ی به سایت، دارای اکانتی در IDP ما است، کدی را به آدرس ایمیل او ارسال می‌کنیم. اگر این ایمیل واقعا متعلق به این شخص است، بنابراین قادر به دسترسی به آن، خواندن و ورود آن به برنامه‌ی ما نیز می‌باشد. این اعتبارسنجی دو مرحله‌ای را می‌توان به عملیات لاگین متداول از طریق ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبور در IDP ما نیز اضافه کرد.


تنظیم میان‌افزار Cookie Authentication

مرحله‌ی اول ایجاد گردش کاری اعتبارسنجی دو مرحله‌ای، فعالسازی میان‌افزار Cookie Authentication در برنامه‌ی IDP است. برای این منظور به کلاس Startup آن مراجعه کرده و AddCookie را اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public const string TwoFactorAuthenticationScheme = "idsrv.2FA";

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // ...

            services.AddAuthentication()
                .AddCookie(authenticationScheme: TwoFactorAuthenticationScheme)
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }


اصلاح اکشن متد Login برای هدایت کاربر به صفحه‌ی ورود اطلاعات کد موقتی

تا این مرحله، در اکشن متد Login کنترلر Account، اگر کاربر، اطلاعات هویتی خود را صحیح وارد کند، به سیستم وارد خواهد شد. برای لغو این عملکرد پیش‌فرض، کدهای HttpContext.SignInAsync آن‌را حذف کرده و با Redirect به اکشن متد نمایش صفحه‌ی ورود کد موقتی ارسال شده‌ی به آدرس ایمیل کاربر، جایگزین می‌کنیم.
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class AccountController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> Login(LoginInputModel model, string button)
        {
    // ... 

            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (await _usersService.AreUserCredentialsValidAsync(model.Username, model.Password))
                {
                    var user = await _usersService.GetUserByUsernameAsync(model.Username);
                    
                    var id = new ClaimsIdentity();
                    id.AddClaim(new Claim(JwtClaimTypes.Subject, user.SubjectId));
                    await HttpContext.SignInAsync(scheme: Startup.TwoFactorAuthenticationScheme, principal: new ClaimsPrincipal(id));

                    await _twoFactorAuthenticationService.SendTemporaryCodeAsync(user.SubjectId);

                    var redirectToAdditionalFactorUrl =
                        Url.Action("AdditionalAuthenticationFactor",
                            new
                            {
                                returnUrl = model.ReturnUrl,
                                rememberLogin = model.RememberLogin
                            });                   

                    // request for a local page
                    if (Url.IsLocalUrl(model.ReturnUrl))
                    {
                        return Redirect(redirectToAdditionalFactorUrl);
                    }

                    if (string.IsNullOrEmpty(model.ReturnUrl))
                    {
                        return Redirect("~/");
                    }

                    // user might have clicked on a malicious link - should be logged
                    throw new Exception("invalid return URL");
                }

                await _events.RaiseAsync(new UserLoginFailureEvent(model.Username, "invalid credentials"));
                ModelState.AddModelError("", AccountOptions.InvalidCredentialsErrorMessage);
            }

            // something went wrong, show form with error
            var vm = await BuildLoginViewModelAsync(model);
            return View(vm);
        }
- در این اکشن متد، ابتدا مشخصات کاربر، از بانک اطلاعاتی بر اساس نام کاربری او، دریافت می‌شود.
- سپس بر اساس Id این کاربر، یک ClaimsIdentity تشکیل می‌شود.
- در ادامه با فراخوانی متد SignInAsync بر روی این ClaimsIdentity، یک کوکی رمزنگاری شده را با scheme تعیین شده که با authenticationScheme تنظیم شده‌ی در کلاس آغازین برنامه تطابق دارد، ایجاد می‌کنیم.
 await HttpContext.SignInAsync(scheme: Startup.TwoFactorAuthenticationScheme, principal: new ClaimsPrincipal(id));
سپس کد موقتی به آدرس ایمیل کاربر ارسال می‌شود. برای این منظور سرویس جدید زیر را به برنامه اضافه کرده‌ایم:
    public interface ITwoFactorAuthenticationService
    {
        Task SendTemporaryCodeAsync(string subjectId);
        Task<bool> IsValidTemporaryCodeAsync(string subjectId, string code);
    }
- کار متد SendTemporaryCodeAsync، ایجاد و ذخیره‌ی یک کد موقتی در بانک اطلاعاتی و سپس ارسال آن به کاربر است. البته در اینجا، این کد در صفحه‌ی Console برنامه لاگ می‌شود (یا هر نوع Log provider دیگری که برای برنامه تعریف کرده‌اید) که می‌توان بعدها آن‌را با کدهای ارسال ایمیل جایگزین کرد.
- متد IsValidTemporaryCodeAsync، کد دریافت شده‌ی از کاربر را با نمونه‌ی موجود در بانک اطلاعاتی مقایسه و اعتبار آن‌را اعلام می‌کند.


ایجاد اکشن متد AdditionalAuthenticationFactor و View مرتبط با آن

پس از ارسال کد موقتی به کاربر، کاربر را به صورت خودکار به اکشن متد جدید AdditionalAuthenticationFactor هدایت می‌کنیم تا این کد موقتی را که به صورت ایمیل (و یا در اینجا با مشاهده‌ی لاگ برنامه)، دریافت کرده‌است، وارد کند. همچنین returnUrl را نیز به این اکشن متد جدید ارسال می‌کنیم تا بدانیم پس از ورود موفق کد موقتی توسط کاربر، او را باید در ادامه‌ی این گردش کاری به کجا هدایت کنیم. بنابراین قسمت بعدی کار، ایجاد این اکشن متد و تکمیل View آن است.
ViewModel ای که بیانگر ساختار View مرتبط است، چنین تعریفی را دارد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    public class AdditionalAuthenticationFactorViewModel
    {
        [Required]
        public string Code { get; set; }

        public string ReturnUrl { get; set; }

        public bool RememberLogin { get; set; }
    }
}
که در آن، Code توسط کاربر تکمیل می‌شود و دو گزینه‌ی دیگر را از طریق مسیریابی و هدایت به این View دریافت خواهد کرد.
سپس اکشن متد AdditionalAuthenticationFactor در حالت Get، این View را نمایش می‌دهد و در حالت Post، اطلاعات آن‌را از کاربر دریافت خواهد کرد:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    public class AccountController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult AdditionalAuthenticationFactor(string returnUrl, bool rememberLogin)
        {
            // create VM
            var vm = new AdditionalAuthenticationFactorViewModel
            {
                RememberLogin = rememberLogin,
                ReturnUrl = returnUrl
            };

            return View(vm);
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> AdditionalAuthenticationFactor(
            AdditionalAuthenticationFactorViewModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return View(model);
            }

            // read identity from the temporary cookie
            var info = await HttpContext.AuthenticateAsync(Startup.TwoFactorAuthenticationScheme);
            var tempUser = info?.Principal;
            if (tempUser == null)
            {
                throw new Exception("2FA error");
            }

            // ... check code for user
            if (!await _twoFactorAuthenticationService.IsValidTemporaryCodeAsync(tempUser.GetSubjectId(), model.Code))
            {
                ModelState.AddModelError("code", "2FA code is invalid.");
                return View(model);
            }

            // login the user
            AuthenticationProperties props = null;
            if (AccountOptions.AllowRememberLogin && model.RememberLogin)
            {
                props = new AuthenticationProperties
                {
                    IsPersistent = true,
                    ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.Add(AccountOptions.RememberMeLoginDuration)
                };
            }

            // issue authentication cookie for user
            var user = await _usersService.GetUserBySubjectIdAsync(tempUser.GetSubjectId());
            await _events.RaiseAsync(new UserLoginSuccessEvent(user.Username, user.SubjectId, user.Username));
            await HttpContext.SignInAsync(user.SubjectId, user.Username, props);

            // delete temporary cookie used for 2FA
            await HttpContext.SignOutAsync(Startup.TwoFactorAuthenticationScheme);

            if (_interaction.IsValidReturnUrl(model.ReturnUrl) || Url.IsLocalUrl(model.ReturnUrl))
            {
                return Redirect(model.ReturnUrl);
            }

            return Redirect("~/");
        }
توضیحات:
- فراخوانی HttpContext.SignInAsync با اسکیمای مشخص شده، یک کوکی رمزنگاری شده را در اکشن متد Login ایجاد می‌کند. اکنون در اینجا با استفاده از متد HttpContext.AuthenticateAsync و ذکر همان اسکیما، می‌توانیم به محتوای این کوکی رمزنگاری شده دسترسی داشته باشیم و از طریق آن، Id کاربر را استخراج کنیم.
- اکنون که این Id را داریم و همچنین Code موقتی نیز از طرف کاربر ارسال شده‌است، آن‌را به متد IsValidTemporaryCodeAsync که پیشتر در مورد آن توضیح دادیم، ارسال کرده و اعتبارسنجی می‌کنیم.
- در آخر این کوکی رمزنگاری شده را با فراخوانی متد HttpContext.SignOutAsync، حذف و سپس یک کوکی جدید را بر اساس اطلاعات هویت کاربر، توسط متد HttpContext.SignInAsync ایجاد و ثبت می‌کنیم تا کاربر بتواند بدون مشکل وارد سیستم شود.


View متناظر با آن نیز در فایل src\IDP\DNT.IDP\Views\Account\AdditionalAuthenticationFactor.cshtml، به صورت زیر تعریف شده‌است تا کد موقتی را به همراه آدرس بازگشت پس از ورود آن، به سمت سرور ارسال کند:
@model AdditionalAuthenticationFactorViewModel

<div>
    <div class="page-header">
        <h1>2-Factor Authentication</h1>
    </div>

    @Html.Partial("_ValidationSummary")

    <div class="row">
        <div class="panel panel-default">
            <div class="panel-heading">
                <h3 class="panel-title">Input your 2FA code</h3>
            </div>
            <div class="panel-body">
                <form asp-route="Login">
                    <input type="hidden" asp-for="ReturnUrl" />
                    <input type="hidden" asp-for="RememberLogin" />

                    <fieldset>
                        <div class="form-group">
                            <label asp-for="Code"></label>
                            <input class="form-control" placeholder="Code" asp-for="Code" autofocus>
                        </div>

                        <div class="form-group">
                            <button class="btn btn-primary">Submit code</button>
                        </div>
                    </fieldset>
                </form>

            </div>
        </div>
    </div>
</div>

آزمایش برنامه جهت بررسی اعتبارسنجی دو مرحله‌ای

پس از طی این مراحل، اعتبارسنجی دو مرحله‌ای در برنامه فعال شده‌است. اکنون برای آزمایش آن، برنامه‌ها را اجرا می‌کنیم. پس از لاگین، صفحه‌ی زیر نمایش داده می‌شود:


همچنین کد موقتی این مرحله را نیز در لاگ‌های برنامه مشاهده می‌کنید:


پس از ورود آن، کار اعتبارسنجی نهایی آن انجام شده و سپس بلافاصله به برنامه‌ی MVC Client هدایت می‌شویم.


اضافه کردن اعتبارسنجی دو مرحله‌ای به قسمت ورود از طریق تامین کننده‌های هویت خارجی

دقیقا همین مراحل را نیز به اکشن متد Callback کنترلر ExternalController اضافه می‌کنیم. در این اکشن متد، تا قسمت کدهای مشخص شدن user آن که از اکانت خارجی وارد شده‌است، با قبل یکی است. پس از آن تمام کدهای لاگین شخص به برنامه را از اینجا حذف و به اکشن متد جدید AdditionalAuthenticationFactor در همین کنترلر منتقل می‌کنیم.




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET MVC به برنامه
در پروژه خود می‌توانیم StructureMap را به گونه‌ایی تنظیم کنیم که کار تزریق لایه‌های انتزاعی ASP.NET را نیز انجام دهد؛ مثلاً CurrentHttpContext و یا داده‌های مربوط به مسیریابی و...
به عنوان مثال در برنامه شما ممکن است کدهای زیر چندین و چند بار تکرار شده باشند:
var userId= User.Identity.GetUserId();
var user = _context.Users.Find(userId);

var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
کدهای فوق به این معنی است که پروژه‌ی شما به صورت کامل به سیستم ASP.NET Identity گره خورده است. خوب، این حالت زمانی پیچیده‌تر خواهد شد که در آینده بخواهید به یک سیستم Identity جدیدتر مهاجرت کنید.
در ادامه نحوه‌ی تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET را بررسی خواهیم کرد. ابتدا یک کلاس رجستری را به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class CommonASPNETRegistry : StructureMap.Configuration.DSL.Registry
{
        public CommonASPNETRegistry()
        {
            For<IIdentity>().Use(() => HttpContext.Current.User.Identity);
            // Other dependencies
        }
}
در کد فوق همانطور که مشخص است، یک کلاس ریجستری ایجاد کرده‌ایم (Registry در واقع یکی از مفاهیم مربوط به استراکچرمپ می‌باشد که امکان ماژولار کردن تنظیمات را درون کلاس‌هایی مجزا، در اختیارمان قرار می‌دهد). درون سازنده‌ی این کلاس گفته‌ایم: زمانیکه درخواستی برای اینترفیس IIdentity داده شد، یک وهله از HttpContext.Current.User.Identity را در اختیار درخواست کننده قرار بده.
لازم به ذکر است می‌توانستیم از وابستگی‌های عنوان شده نیز بدون تزریق کردن آنها درون کنترلرها نیز استفاده کنیم. اما ریجستر کردن آنها این امکان را در اختیارمان قرار می‌دهد تا در هر جایی از برنامه‌مان بتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم. در ادامه خواهید دید که دسترسی آسان به آنها می‌تواند خیلی مفید واقع شود؛ همچنین امکان تست کردن نیز آسانتر خواهد شد.
قدم بعدی افزودن Registry ایجاد شده به تنظیمات IoC Containerمان است:
public static class SmObjectFactory
{
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // Other settings
                ioc.AddRegistry(new CommonASPNETRegistry());
                
            });
        }
}
اکنون به سادگی می‌توانیم از وابستگی‌های عنوان شده در برنامه‌مان استفاده کنیم. برای استفاده‌ی از آن، مثال اول را در نظر بگیرید "یافتن کاربر فعلی". همانطور که عنوان شد، استفاده از کدهایی شبیه به حالت زیر جهت یافتن کاربر جاری در برنامه ممکن است چندین بار تکرار شده باشد:
var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
خوب، برای حل این مشکل اینترفیس زیر را اضافه می‌کنیم:
public interface ICurrentUser
{
        ApplicationUser User { get; }
}
پیاده‌سازی آن نیز به این صورت خواهد بود:
public class CurrentUser : ICurrentUser
{
        private readonly IIdentity _identity;
        private readonly IApplicationUserManager _userManager;
        private ApplicationUser _user;
        public CurrentUser(IIdentity identity, IApplicationUserManager userManager)
        {
            _identity = identity;
            _userManager = userManager;
        }
        public ApplicationUser User
        {
            get { return _user ?? (_user = _userManager.FindById(int.Parse(_identity.GetUserId()))); }
        }
}
درون کلاس فوق به اینترفیس IIdentity جهت ارائه آی‌دی کاربر جاری و اینترفیس IApplicationUserManager جهت یافتن اطلاعات کاربر نیاز خواهیم داشت. همانطور که مشاهده می‌کنید فیلد user_ در صورتیکه از قبل موجود باشد، برگردانده خواهد شد؛ در غیر اینصورت آن را از کانتکست مربوطه واکشی خواهد کرد.
اکنون با استفاده از روش فوق نه تنها درون کنترلرهایمان بلکه در هر جایی از برنامه‌مان می‌توانیم به کاربر جاری دسترسی داشته باشیم. همچنین در آینده نیز به راحتی می‌توانیم از سیستم ASP.NET Identity به هر سیستم دیگری سوئیچ کنیم.
برای استفاده از اینترفیس فوق نیز به این صورت عمل خواهیم کرد:
public class HomeController : BaseController
{
    private readonly ICurrentUser _currentUser;
    public HomeController(ICurrentUser user)
    {
        _user = user;
    }
    public ActionResult Index()
    {
        // user
        var user = _currentUser.User;
        // user id
        var userId = _currentUser.User.Id;
    }
}

مطالب
تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core
ASP.NET Core به همراه زیر ساختی‌است جهت خارج کردن امکانات Caching درون حافظه‌ای آن از سرور جاری و انتقال آن به سرورهای دیگر جهت کاهش بار سرور و برنامه. این کش توزیع شده را می‌توان به عنوان زیرساختی برای مدیریت سشن‌ها، مدیریت اطلاعات کش و همچنین مدیریت کوکی‌های حجیم ASP.NET Core Identity نیز بکار گرفت. برای مثال بجای ارسال یک کوکی حجیم بالای 5 کیلوبایت به کلاینت، فقط ID رمزنگاری شده‌ی آن‌را ارسال کرد و اصل کوکی را در داخل دیتابیس ذخیره و بازیابی نمود. این مساله هم مقیاس پذیری برنامه را افزایش خواهد داد و هم امنیت آن‌را با عدم ارسال اصل محتوای کوکی به سمت کلاینت‌ها و یا ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها در بانک اطلاعاتی، مشکلات راه اندازی مجدد برنامه را به طور کامل برطرف می‌کنند و در این حالت بازیابی Application pool و یا کرش برنامه و یا ری استارت شدن کل سرور، سبب از بین رفتن سشن‌های کاربران نخواهند شد. بنابراین آشنایی با نحوه‌ی راه اندازی این امکانات، حداقل از بعد امنیتی بسیار مفید هستند؛ حتی اگر سرور ذخیره کننده‌ی این اطلاعات، همان سرور و بانک اطلاعاتی اصلی برنامه باشند.


پیشنیازهای کار با کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server

برای کار با کش توزیع شده‌ی با قابلیت ذخیره سازی در یک بانک اطلاعاتی SQL Server، نیاز است دو بسته‌ی ذیل را به فایل project.json برنامه اضافه کرد:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlServer": "1.1.0"
    },
    "tools": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlConfig.Tools": "1.1.0-preview4-final"
    }
}
وابستگی که در قسمت dependencies ذکر شده‌است، کلاس‌های اصلی کار با کش توزیع شده را به برنامه اضافه می‌کند. ذکر وابستگی قسمت tools، اختیاری است و کار آن، ایجاد جدول مورد نیاز برای ذخیره سازی اطلاعات، در یک بانک اطلاعاتی SQL Server می‌باشد.


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار sql-cache

پس از افزودن و بازیابی ارجاعات فوق، با استفاده از خط فرمان، به پوشه‌ی جاری برنامه وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet sql-cache create "Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;" "dbo" "AppSqlCache"
توضیحات:
- در اینجا می‌توان هر نوع رشته‌ی اتصالی معتبری را به انواع و اقسام بانک‌های SQL Server ذکر کرد. برای نمونه در مثال فوق این رشته‌ی اتصالی به یک بانک اطلاعاتی از پیش ایجاد شده‌ی LocalDB اشاره می‌کند. نام دلخواه این بانک اطلاعاتی در اینجا sql_cache ذکر گردیده و نام دلخواه جدولی که قرار است این اطلاعات را ثبت کند AppSqlCache تنظیم شده‌است و dbo، نام اسکیمای جدول است:


در اینجا تصویر ساختار جدولی را که توسط ابزار dotnet sql-cache ایجاد شده‌است، مشاهده می‌کنید. اگر خواستید این جدول را خودتان دستی ایجاد کنید، یک چنین کوئری را باید بر روی دیتابیس مدنظرتان اجرا نمائید:
CREATE TABLE AppSqlCache (
    Id                         NVARCHAR (449)  COLLATE SQL_Latin1_General_CP1_CS_AS NOT NULL,
    Value                      VARBINARY (MAX) NOT NULL,
    ExpiresAtTime              DATETIMEOFFSET  NOT NULL,
    SlidingExpirationInSeconds BIGINT          NULL,
    AbsoluteExpiration         DATETIMEOFFSET  NULL,
    CONSTRAINT pk_Id PRIMARY KEY (Id)
);

CREATE NONCLUSTERED INDEX Index_ExpiresAtTime
    ON AppSqlCache(ExpiresAtTime);


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار Migrations در EF Core

زیر ساخت کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server هیچگونه وابستگی به EF Core ندارد و تمام اجزای آن توسط Async ADO.NET نوشته شده‌اند. اما اگر خواستید قسمت ایجاد جدول مورد نیاز آن‌را به ابزار Migrations در EF Core واگذار کنید، روش کار به صورت زیر است:
- ابتدا یک کلاس دلخواه جدید را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
    public class AppSqlCache
    {
        public string Id { get; set; }
        public byte[] Value { get; set; }
        public DateTimeOffset ExpiresAtTime { get; set; }
        public long? SlidingExpirationInSeconds { get; set; }
        public DateTimeOffset? AbsoluteExpiration { get; set; }
    }
- سپس تنظیمات ایجاد جدول متناظر با آن را به نحو ذیل تنظیم نمائید:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        public virtual DbSet<AppSqlCache> AppSqlCache { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<AppSqlCache>(entity =>
            {
                entity.ToTable(name: "AppSqlCache", schema: "dbo");
                entity.HasIndex(e => e.ExpiresAtTime).HasName("Index_ExpiresAtTime");
                entity.Property(e => e.Id).HasMaxLength(449);
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
            });
        }
    }
به این ترتیب این جدول جدید به صورت خودکار در کنار سایر جداول برنامه ایجاد خواهند شد.
البته این مورد به شرطی است که بخواهید از یک دیتابیس، هم برای برنامه و هم برای ذخیره سازی اطلاعات کش استفاده کنید.


معرفی تنظیمات رشته‌ی اتصالی و نام جدول ذخیره سازی اطلاعات کش به برنامه

پس از ایجاد جدول مورد نیاز جهت ذخیره سازی اطلاعات کش، اکنون نیاز است این اطلاعات را به برنامه معرفی کرد. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و متد الحاقی AddDistributedSqlServerCache را بر روی مجموعه‌ی سرویس‌های موجود فراخوانی کنید؛ تا سرویس‌های این کش توزیع شده نیز به برنامه معرفی شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDistributedSqlServerCache(options =>
    {
        options.ConnectionString = @"Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;";
        options.SchemaName = "dbo";
        options.TableName = "AppSqlCache";
    });
باتوجه به توزیع شده بودن این کش، هیچ الزامی ندارد که ConnectionString ذکر شده‌ی در اینجا با رشته‌ی اتصالی مورد استفاده‌ی توسط EF Core یکی باشد (هرچند مشکلی هم ندارد).


آزمایش کش توزیع شده‌ی تنظیمی با فعال سازی سشن‌ها

سشن‌ها را همانند نکات ذکر شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions» فعال کنید و سپس مقداری را در آن بنویسید:
public IActionResult Index()
{
   HttpContext.Session.SetString("User", "VahidN");
   return Json(true);
}

public IActionResult About()
{
   var userContent = HttpContext.Session.GetString("User");
   return Json(userContent);
}
اکنون از جدول AppSqlCache کوئری بگیرید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، سیستم سشن اینبار بجای حافظه، به صورت خودکار از جدول بانک اطلاعاتی SQL Server تنظیم شده‌، برای ذخیره سازی اطلاعات خود استفاده کرده‌است.


کار با کش توزیع شده از طریق برنامه نویسی

همانطور که در مقدمه‌ی بحث نیز عنوان شد، استفاده‌ی از زیر ساخت کش توزیع شده منحصر به استفاده‌ی از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها نیست و از آن می‌توان جهت انواع و اقسام سناریوهای مختلف مورد نیاز استفاده کرد. در این حالت روش دسترسی به این زیر ساخت، از طریق اینترفیس IDistributedCache است. زمانیکه متد AddDistributedSqlServerCache را فراخوانی می‌کنیم، در حقیقت کار ثبت یک چنین سرویسی به صورت خودکار انجام خواهد شد:
 services.Add(ServiceDescriptor.Singleton<IDistributedCache, SqlServerCache>());
به عبارتی کلاس SqlServerCache به صورت singleton به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه شده‌است و برای دسترسی به آن تنها کافی است اینترفیس IDistributedCache را به کنترلرها و یا سرویس‌های برنامه تزریق و از امکانات آن استفاده کنیم.

در اینجا یک نمونه از این تزریق وابستگی و سپس استفاده‌ی از متدهای Set و Get اینترفیس IDistributedCache را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Caching.Distributed;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class CacheTestController : Controller
    {
        readonly IDistributedCache _cache;
        public CacheTestController(IDistributedCache cache)
        {
            _cache = cache;
        }
 
        public IActionResult SetCacheData()
        {
            var time = DateTime.Now.ToLocalTime().ToString();
            var cacheOptions = new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpiration = DateTime.Now.AddYears(1)
 
            };
            _cache.Set("Time", Encoding.UTF8.GetBytes(time), cacheOptions);
            return View();
        }
 
        public IActionResult GetCacheData()
        {
            var time = Encoding.UTF8.GetString(_cache.Get("Time"));
            ViewBag.data = time;
            return View();
        }
 
        public bool RemoveCacheData()
        {
            _cache.Remove("Time");
            return true;
        }
    }
}
در ابتدای بحث که ساختار جدول ذخیره سازی اطلاعات کش را بررسی کردیم، فیلد value آن یک چنین نوعی را دارد:
  Value  VARBINARY (MAX) NOT NULL,
که در سمت کدهای دات نتی، به شکل آرایه‌ای از بایت‌ها قابل بیان است.
  public byte[] Value { get; set; }
به همین جهت متد Set آن مقدار مدنظر را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها قبول می‌کند.
در این حالت اگر برنامه را اجرا و مسیر http://localhost:7742/CacheTest/SetCacheData را فراخوانی کنیم، اطلاعات ذخیره شده‌ی با کلید Test را می‌توان در بانک اطلاعاتی مشاهده کرد:



Tag helper مخصوص کش توزیع شده

در ASP.NET Core، می‌توان از یک Tag Helper جدید به نام distributed-cache برای کش سمت سرور توزیع شده‌ی محتوای قسمتی از یک View به نحو ذیل استفاده کرد:
<distributed-cache name="MyCacheItem2" expires-sliding="TimeSpan.FromMinutes(30)">
    <p>From distributed-cache</p>
    @DateTime.Now.ToString()
</distributed-cache>
که اطلاعات آن در بانک اطلاعاتی به نحو ذیل ذخیره می‌شود:


در اینجا name به صورت هش شده به صورت کلید کش مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس محتوای تگ distributed-cache رندر شده، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها گردیده و در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌گردد.
ذکر name در اینجا اجباری است و باید دقت داشت که چون به عنوان کلید بازیابی کش مورد استفاده قرار خواهد گرفت، نباید به اشتباه در قسمت‌های دیگر برنامه با همین نام وارد شود. در غیر اینصورت دو قسمتی که name یکسانی داشته باشند، یک محتوا را نمایش خواهند داد.