مطالب
طراحی و پیاده سازی مکانیزم مدیریت Transactionها در ServiceLayer

هدف ارائه راه حلی برای مدیریت Transactionها به عنوان یک Cross Cutting Concern، توسط ApplicationServiceها می‌باشد. 

پیش نیازها:

پیش فرض ما این است که شما از EF به عنوان OR-Mapper استفاده می‌کنید و الگوی Context Per Request را پیاده سازی کرده اید یا از طریق پیاده سازی الگوی Container Per Request به داشتن Context یکتا برای هر درخواست رسیده اید.
کتابخانه StructureMap.Mvc5 پیاده سازی از الگوی Container Per Request را با استفاده از امکانات Nested Container مربوط به StructureMap ارائه می‌دهد. اشیاء موجود در Nested Container طول عمر Singleton دارند.

ایده کار به این صورت هست که توسط یک Interceptor، به هنگام ورود به متد موجود در یک ApplicationService که با TransactionalAttribute تزئین شده است، یک تراکنش ایجاد شده و بعد از اتمام کار متد مورد نظر، در صورت عدم بروز استثناء، Commit و در غیر این صورت Rollback شود. حال اگر یک متد تراکنشی، داخل خود از متد تراکنشی دیگری استفاده کند، صرفا متد بیرونی تراکنش را ایجاد می‌کند و متد داخلی از همان تراکنش استفاده خواهد کرد و اصطلاحا  این تراکنش به صورت Ambient Transaction می باشد. 


واسط ITransaction

    public interface ITransaction : IDisposable
    {
        void Commit();
        void Rollback();
    }

واسط بالا 3 متد را که برای مدیریت تراکنش لازم می‌باشد، در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد.


واسط IUnitOfWork

    public interface IUnitOfWork : IDisposable
    {
        ...

        ITransaction BeginTransaction(IsolationLevel isolationLevel = IsolationLevel.Snapshot);
        ITransaction Transaction { get; }
        IDbConnection Connection { get; }
        bool HasTransaction { get; }
    }

اعضای جدید واسط IUnitOfWork کاملا مشخص هستند.

پیاده سازی واسط ITransaction، توسط یک Nested Type در دل کلاس DbContextBase انجام می‌گیرد.

 public abstract class DbContextBase : DbContext
    {
        ...

        #region Fields
        
        private ITransaction _currenTransaction;

        #endregion

        #region NestedTypes

        private class DbContextTransactionAdapter : ITransaction
        {
            private DbContextTransaction _transaction;

            public DbContextTransactionAdapter(DbContextTransaction transaction)
            {
                Guard.NotNull(transaction, nameof(transaction));

                _transaction = transaction;
            }

            public void Commit()
            {
                _transaction?.Commit();
            }

            public void Rollback()
            {
                if (_transaction?.UnderlyingTransaction.Connection != null)
                    _transaction.Rollback();
            }

            public void Dispose()
            {
                _transaction?.Dispose();
                _transaction = null;
            }
        }

        #endregion

        #region Public Methods
        ...

        public ITransaction BeginTransaction(IsolationLevel isolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted)
        {
            if (_currenTransaction != null) return _currenTransaction;

            return _currenTransaction = new DbContextTransactionAdapter(Database.BeginTransaction(isolationLevel));
        }
        #endregion

        #region Properties
        ...

        public ITransaction Transaction => _currenTransaction;
        public IDbConnection Connection => Database.Connection;
        public bool HasTransaction => _currenTransaction != null;

        #endregion
}

public class ApplicationDbContext : DbContextBase, IUnitOfWork, ITransientDependency
{
     
}

کلاس DbContextTransactionAdapter همانطور که از نام آن مشخص می‌باشد، پیاده سازی از الگوی Adapter برای وفق دادن DbContextTransaction با واسط ITransaction، می‌باشد. متد BeginTransaction در صورتی که تراکنشی برای وهله جاری DbContext ایجاد نشده باشد، تراکنشی را ایجاد کرده و فیلد currentTransaction_ را نیز مقدار دهی می‌کند. 


TransactionalAttribute

    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method | AttributeTargets.Class)]
    public sealed class TransactionalAttribute : Attribute
    {
        public IsolationLevel IsolationLevel { get; set; } = IsolationLevel.ReadCommitted;
        public TimeSpan? Timeout { get; set; }
    }

TransactionInterceptor

    public class TransactionInterceptor : ISyncInterceptionBehavior
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;

        public TransactionInterceptor(IUnitOfWork unitOfWork)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
        }
        public IMethodInvocationResult Intercept(ISyncMethodInvocation methodInvocation)
        {
            var transactionAttribute = GetTransactionaAttributeOrNull(methodInvocation.InstanceMethodInfo);

            if (transactionAttribute == null || _unitOfWork.HasTransaction) return methodInvocation.InvokeNext();

            using (var transaction = _unitOfWork.BeginTransaction(transactionAttribute.IsolationLevel))
            {
                var result = methodInvocation.InvokeNext();

                if (result.Successful)
                    transaction.Commit();
                else
                {
                    transaction.Rollback();
                }

                return result;
            }
        }

        private static TransactionalAttribute GetTransactionaAttributeOrNull(MemberInfo methodInfo)
        {
            var transactionalAttribute =
                ReflectionHelper.GetAttributesOfMemberAndDeclaringType<TransactionalAttribute>(
                    methodInfo
                ).FirstOrDefault();

            return transactionalAttribute;
        }
    }

واسط ISyncInterceptionBehavior، مربوط می‌شود به کتابخانه جانبی دیگری که برای AOP توسط تیم StructureMap به نام StructureMap.DynamicInterception ارائه شده‌است. در متد Intercept، ابتدا چک می‌شود که که آیا این متد با TransactionAttribute تزئین شده و طی درخواست جاری برای Context جاری تراکنشی ایجاد نشده باشد؛ سپس تراکنش جدیدی ایجاد شده و بدنه اصلی متد اجرا می‌شود و نهایتا در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، تراکنش مورد نظر Commit می‌شود.

در آخر لازم است این Interceptor در تنظیمات اولیه StructureMap به شکل زیر معرفی شود:

Policies.Interceptors(new DynamicProxyInterceptorPolicy(
                type => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(type), typeof(AuthorizationInterceptor), typeof(TransactionInterceptor), typeof(ValidationInterceptor)));



نکته: فرض کنید در بدنه اکشن متد یک کنترلر ASP.NET MVC یا ASP.NET Core، دو متد تراکنشی فراخوانی شود؛ در این صورت شاید لازم باشد که این دو متد طی یک تراکنش واحد به جای تراکنش‌های مجزا، اجرا شوند؛ بنابراین نیاز است از الگوی Transaction Per Request استفاده شود. برای این کار می‌توان یک ActionFilterAttribute سفارشی ایجاد کرد که ایجاد کننده تراکنش باشد و متدهای داخلی که هر کدام جدا تراکنشی بودند، نیز از تراکنش ایجاد شده استفاده کنند.

مطالب
بررسی واژه کلیدی static

تفاوت بین یک کلاس استاتیک، متدی استاتیک و یا متغیر عضو استاتیک چیست؟ چه زمانی باید از آن‌ها‌ استفاده کرد و لزوم بودن آن‌ها‌ چیست؟
برای پاسخ دادن به این سؤالات باید از نحوه‌ی تقسیم بندی حافظه شروع کرد.
RAM برای هر نوع پروسه‌ای که در آن بارگذاری می‌شود به سه قسمت تقسیم می‌گردد: Stack ، Heap و Static (استاتیک در دات نت در حقیقت قسمتی از Heap است که به آن High Frequency Heap نیز گفته می‌شود).
این قسمت استاتیک حافظه، محل نگهداری متدها و متغیرهای استاتیک است. آن متدها و یا متغیرهایی که نیاز به وهله‌ای از کلاس برای ایجاد ندارند، به صورت استاتیک ایجاد می‌گردند. در سی شارپ از واژه کلیدی static برای معرفی آن‌ها کمک گرفته می‌شود. برای مثال:

class MyClass
{
public static int a;
public static void DoSomething();
}
در این مثال برای فراخوانی متد DoSomething نیازی به ایجاد یک وهله جدید از کلاس MyClass نمی‌باشد و تنها کافی است بنویسیم:

MyClass.DoSomething(); // and not -> new MyClass().DoSomething();
نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که متدهای استاتیک تنها قادر به استفاده از متغیرهای استاتیک تعریف شده در سطح کلاس هستند. علت چیست؟
به مثال زیر دقت نمائید:

class MyClass
{
// non-static instance member variable
private int a;
//static member variable
private static int b;
//static method
public static void DoSomething()
{
//this will result in compilation error as “a” has no memory
a = a + 1;
//this works fine since “b” is static
b = b + 1;
}
}
در این مثال اگر متد DoSomething را فراخوانی کنیم، تنها متغیر b تعریف شده، در حافظه حضور داشته (به دلیل استاتیک معرفی شدن) و چون با روش فراخوانی MyClass.DoSomething هنوز وهله‌ای از کلاس مذکور ایجاد نشده، به متغیر a نیز حافظه‌ای اختصاص داده نشده است و نامعین می‌باشد.
بر این اساس کامپایلر نیز از کامپایل شدن این کد جلوگیری کرده و خطای لازم را گوشزد خواهد کرد.

اکنون تعریف یک کلاس به صورت استاتیک چه اثری را خواهد داشت؟
با تعریف یک کلاس به صورت استاتیک مشخص خواهیم کرد که این کلاس تنها حاوی متدها و متغیرهای استاتیک می‌باشد. امکان ایجاد یک وهله از آن‌ها وجود نداشته و نیازی نیز به این امر ندارند. این کلاس‌ها امکان داشتن instance variables را نداشته و به صورت پیش فرض از نوع sealed به حساب خواهند آمد و امکان ارث بری از آن‌ها نیز وجود ندارد. علت این امر هم این است که یک کلاس static هیچ نوع رفتاری را تعریف نمی‌کند.

پس با این تفاسیر چرا نیاز به یک کلاس static ممکن است وجود داشته باشد؟
همانطور که عنوان شد یک کلاس استاتیک هیچ نوع رفتاری را تعریف نمی‌کند بنابراین بهترین مکان است برای تعریف متدهای کمکی که به سایر اعضای کلاس‌های ما وابستگی نداشته، عمومی بوده، مستقل و متکی به خود هستند. عموما متدهای کمکی در یک برنامه به صورت مکرر فراخوانی شده و نیاز است تا به سرعت در دسترس قرار داشته باشند و حداقل یک مرحله ایجاد وهله کلاس در اینجا برای راندمان بیشتر حذف گردد.
برای مثال متدی را در نظر بگیرید که بجز اعداد، سایر حروف یک رشته را حذف می‌کند. این متد عمومی است، وابستگی به سایر اعضای یک کلاس یا کلاس‌های دیگر ندارد. بنابراین در گروه متدهای کمکی قرار می‌گیرد. اگر از افزونه‌ی ReSharper‌ استفاده نمائید، این نوع متدها را به صورت خودکار تشخیص داده و راهنمایی لازم را جهت تبدیل آ‌ن‌ها به متد‌های استاتیک ارائه خواهد داد.

با کلاس‌های استاتیک نیز همانند سایر کلاس‌های یک برنامه توسط JIT compiler رفتار می‌شود، اما با یک تفاوت. کلاس‌های استاتیک فقط یکبار هنگام اولین دسترسی به آن‌ها ساخته شده و در قسمت High Frequency Heap حافظه قرار می‌گیرند. این قسمت از حافظه تا پایان کار برنامه از دست garbage collector‌ در امان است (بر خلاف garbage-collected heap‌ یا object heap که جهت instance classes مورد استفاده قرار می‌گیرد)


نکته:
در برنامه‌های ASP.Net از بکارگیری متغیرهای عمومی استاتیک برحذر باشید (از static fields و نه static methods). این متغیرها بین تمامی کاربران همزمان یک برنامه به اشتراک گذاشته شده و همچنین باید مباحث قفل‌گذاری و امثال آن‌را در محیط‌های چند ریسمانی هنگام کار با آن‌ها رعایت کرد (thread safe نیستند).

مطالب
کار با اسناد در RavenDb 4، ثبت و ویرایش
اگر تا بحال با بانک‌های NoSql کار کرده و لذت برده‌اید، به شما پیشنهاد میکنم حتما RavenDb را هم امتحان کنید، تا لذت استفاده از NoSql را چندین برابر حس کنید! RavenDb یک بانک اطلاعاتی NoSql از نوع DocumentStore است که به‌صورت متن باز توسعه داده می‌شود و مخزن کد آن در Github موجود است. از ویژگی‌های بارز RavenDb نسبت به سایر DocumentStoreها، Transactional بودن میباشد و در نسخه‌ی 4 بصورت کامل از Net Core. پشتیبانی میکند. برای آشنایی بیشتر با NoSql میتوانید از مقالات موجود در گروه NoSql استفاده کنید و برای آشنایی با RavenDb از دوره ای که در سایت وجود دارد استفاده نمایید(دوره مربوط به نسخه‌ی 3.5 می‌باشد).
از بارز‌ترین ویژگی‌های NoSqlها توانایی آن‌ها در ذخیره‌ی اطلاعات، بدون توجه به اسکیمای آن هاست؛ پس هر نوع مدلی که ما برای ذخیره اطلاعات نرم افزار تعریف میکنیم، فقط برای درک بهتر ما هست و بس!

با این مقدمه مدل‌های زیر را برای شروع کار داریم:
Public Class User
{
        public string Id { get; set; }
        public string PhoneNumber { get; set; }
        public Dictionary<string, App> Apps { get; set; }
}
public class App
{
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string UserName { get; set; }
        public List<string> Roles { get; set; }
        public List<String> Messages { get; set; }
        public String AdressId { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; } = true;
        [JsonIgnore]
        public string DisplayName => $"{FirstName} {LastName}";
}

در این مدل، هر کاربر با یک شماره تماس میتواند در چندین برنامه ثبت شود و اطلاعات او در هر برنامه هم میتواند متفاوت باشد.
برای اتصال به RavenDb، به DocumentStore و برای ارسال درخواست‌ها به سمت سرور، به DocumentSession نیاز داریم. نمونه سازی DocumentStore هزینه‌بر بوده و باید در طی اجرای نرم افزار فقط یکبار(Singleton) نمونه سازی شود. DocumentSession بسیار سبک بوده و باید به ازای هر درخواست که به سمت سرور RavenDb ارسال میگردد یک بار نمونه سازی شده و بعد از آن نابود شود. پس برای استفاده در ASP.NET Core به این پیاده سازی در Startup میرسیم:
services.AddSingleton<IDocumentStore>(serviceProvider =>
{
      var store = new DocumentStore()
      {
            Urls = new[] { "http://192.168.1.10:8080" },
            Database = "AccountingSystem",
      }.Initialize();
      return store;
});

services.AddScoped<IAsyncDocumentSession>(serviceProvider =>
{
      var store = serviceProvider.GetRequiredService<IDocumentStore>();
      return store.OpenAsyncSession();
});

حال در تمام بخش‌های نرم افزار می‌توانیم DocumentSession استفاده کنیم.
برای ذخیره سازی مدل در RavenDb از کد زیر استفاده می‌کنیم:
var user = new User
{
      PhoneNumber = user.PhoneNumber
};
user.Apps.Add(appCode, new ActiveApp
{
       FirstName = "عبدالصالح",
       LastName = "کاشانی",
       UserName = abdossaleh,
       IsActive = true,
       RolesId = new List<string>{"Admin"}
});
await _documentSession.StoreAsync(user);
await _documentSession.SaveChangesAsync()

این ساده‌ترین کاری هست که میتوانیم انجام دهیم. بلافاصله بعد از استفاده از متد StoreAsync و بدون رفت و برگشتی به سرور، ویژگی Id برای user مقداردهی می‌شود و توضیح این رفتار هم پیشتر گفته شده است. با فراخوانی متد SaveChangesAsync تغییرات اتفاق افتاده در DocumentSession برای ذخیره سازی به سمت سرور ارسال می‌شوند. بله! الگوی Repository و UnitOfWork.
حال برای دریافت همین مدل، در صورتیکه Id آن را در اختیار داشته باشیم، از متد LoadAsync استفاده میکنیم.
var user = await _documentSession.LoadAsync<User>("Users/131-A");
با لود شدن کاربر، این Entity تحت نظر قرار میگیرد و اگر تغییری در هر کدام از ویژگی‌های آن صورت گیرد و متد SaveChangesAsync فراخوانی شود، کل مدل برای به‌روزرسانی به سمت سرور ارسال میشود. کل مدل و این به معنای بار اضافی در شبکه هست. البته در مدل‌های کوچک بهتر است که همین کار را انجام دهیم. ولی در اینجا به عمد مدلی را انتخاب کرده‌ایم که اطلاعات زیادی را در خود نگهداری میکند و ارسال تمام آن به ازای یک تغییر کوچک به صرفه نیست! خوشبختانه RavenDb برای حل این مشکل امکانات جالبی را در اختیار ما قرار داده که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

Patching
به معنای تغییر دادن قسمتی از سند که شامل تغییر مقادیر، اضافه یا حذف یک ویژگی، ایجاد تغییرات در لیست و ... می‌باشد. با استفاده از متدهای Patch سند، میتوانیم بدون نیاز به لود سند و تغییر و ذخیره آن، قسمتی از سند را ویرایش کنیم. عملیات Patch، سمت سرور اجرا می‌شوند. برای مثال برای تغییر شماره تماس، از متد زیر استفاده می‌کنیم:
_documentSession.Advanced.Patch<User, string>("Users/131-A",
      u => u.PhoneNumber
      , "09131110000");
که مدلی را که میخواهیم تغییر دهیم، به همراه نوع ویژگی مورد نظر برای تغییر، دریافت میکند و بعد از آن، به ترتیب Id سند مورد نظر، ویژگی مورد نظر برای اعمال تغییر و مقدار را میگیرد و با فراخوانی SaveChangesAsync این تغییرات اعمال می‌شوند. نکته‌ای که باید توجه کنید این است که اگر مدلی را لود کردید و در فیلدهای آن تغییری ایجاد نموده‌اید، دیگر نمیتوانید از Patch یا Defer (توضیح داده میشود) استفاده کنید. به عبارت دیگر در هر درخواست یا باید از سیستم Tracking خود RavenDb استفاده کنید و یا از Patching!
برای اضافه کردن یک آیتم به لیست،  از Patch بصورت زیر استفاده میکنیم:
_documentSession.Advanced.Patch<User, string>("Users/131-A",
      u => u.Apps["59"].RolesId
      , r => r.Add("Admin"));

برای اضافه کردن مقداری به یک مقدار عددی در RavenDb، از متد Increment بصورت زیر استفاده میکنیم:
 _documentSession.Advanced.Increment<User, int>("Users/131-A", x => x.TestProp, 10);
متد Patch برای کارهای ساده‌ی اینچنین بسیار کاربردی می‌باشد؛ ولی برای کارهای پیشرفته‌تر کارآیی ندارد. به همین دلیل متد Defer در کنار آن معرفی شده‌است که فوق العاده کاربردی ولی اصطلاحا non-typed است و تحت نظارت Compiler نیست. برای مثال اضافه کردن یک مقدار به Dictionary ما، از طریق Patch امکان ندارد. اما اینکار با استفاده از متد Defer و کدهای JavaScript به‌سادگی زیر می‌باشد:
_documentSession.Advanced.Defer(new PatchCommandData("Users/131-A", null,
                              new PatchRequest()
                              {
                                    Script = $@"this.Apps[args.appCode] = args.app",
                                    Values =
                                         {
                                              {"appCode", appCode},
                                              {"app", new ActiveApp
                                                   {
                                                        FirstName = "عبدالصالح",
                                                        LastName = "کاشانی",
                                                        UserName = abdossaleh,
                                                        RolesId = new List<string>{"Admin"}
                                                    }
                                              }
                                          }
                              }, null));
متد Defer شناسه‌ی سند مورد نظر را گرفته و اسکریپت ما را با آرگومان‌های ارسالی، بر روی سند اعمال میکند. Defer دسترسی کاملی را به ما برای تغییر در سند میدهد. برای نمونه میتوانیم آیتمی را به مکان خاصی از لیست اضافه کنیم (برای کوتاه‌تر شدن اسکریپت‌ها فقط بخش Script و Value را ذکر میکنم):
Script = "this.Apps[args.app].Roles.splice(args.index,0,args.role)",
Values =
        {
            {
                "index": 1 // مکانی که میخواهیم عملیات انجام شود
                "app", 59
                "role", "User"
            }
        }
this در اینجا به سند جاری اشاره میکند.
از همین روش میتوانیم برای ویرایش کردن یک آیتم هم استفاده کنیم. برای مثال اگر مقدار 0 را در متد splice به یک تغییر دهیم، عملیات ویرایش صورت می‌گیرد (در واقع حذف آیتم در مکان index و درج آیتم جدید در همان مکان):
splice(args.index,1,args.role)
و برای حذف تمام آیتم‌های لیست جز یک آیتم خاص، از کد زیر استفاده میکنیم:
Script = @"this.Roles= this.Apps[args.app].Roles.filter(role=> role != args.role);",
        Values =
        {
            {"app", 59}
            {"role", "User"}
        }
همانطور که مشاهده می‌کنید به راحتی می‌توانیم کدهای جاوا اسکریپتی خود را در Defer استفاده کنیم. اما این قدرت زیاد، امکان اشتباه در کدهای ما را زیاد میکند چرا که تحت کنترل کامپایلر نیست.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 8 - فعال سازی ASP.NET MVC
پیشنیازهای بحث (از قسمت 8 به بعد این سری)
اگر پیشتر سابقه‌ی کار کردن با ASP.NET MVC را ندارید، نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید؛ از این جهت که این سری از مطالب «ارتقاء» نام دارند و نه «بازنویسی مجدد». دراینجا بیشتر تفاوت‌ها و روش‌های تبدیل کدهای قدیمی، به جدید را بررسی خواهیم کرد؛ تا اینکه بخواهیم تمام مطالبی را که وجود دارند از صفر بازنویسی کنیم.


فعال سازی ASP.NET MVC

تا اینجا خروجی برنامه را صرفا توسط میان افزار app.Run نمایش دادیم. اما در نهایت می‌خواهیم یک برنامه‌ی ASP.NET MVC را برفراز ASP.NET Core 1.0 اجرا کنیم و این قابلیت نیز به صورت پیش فرض غیرفعال است. برای فعال سازی آن نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت آن‌را نصب کرد. سپس سرویس‌های مرتبط با آن‌را ثبت و معرفی نمود و در آخر میان افزار خاص آن‌را فعال کرد.


نصب وابستگی‌های ASP.NET MVC

برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.Mvc را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
 {
    "dependencies": {
      //same as before  
      "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0"
 },


تنظیم سرویس‌ها و میان افزارهای ASP.NET MVC

پس از نصب بسته‌ی نیوگت ASP.NET MVC، دو تنظیم ذیل در فایل آغازین برنامه، برای شروع به کار با ASP.NET MVC کفایت می‌کنند:
الف) ثبت یکجای سرویس‌های ASP.NET MVC
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

ب) معرفی میان افزار ASP.NET MVC
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseFileServer();
   app.UseMvcWithDefaultRoute();
در مورد متد UseFileServer در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» بیشتر بحث شد.
در اینجا دو متد UseMvc و UseMvcWithDefaultRoute را داریم. اولی، امکان تعریف مسیریابی‌های سفارشی را میسر می‌کند و دومی به همراه یک مسیریابی پیش فرض است.


افزودن اولین کنترلر برنامه و معرفی POCO Controllers


در ویژوال استودیو بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و پوشه‌ی جدیدی را به نام کنترلر اضافه کنید (تصویر فوق). سپس به این پوشه کلاس جدید HomeController را با این محتوا اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class HomeController
    {
        public string Index()
        {
            return "Running a POCO controller!";
        }
    }
}
در ادامه برای اینکه فایل index.html موجود در پوشه‌ی wwwroot بجای محتوای اکشن متد Index ما نمایش داده نشود (با توجه به تقدم و تاخر میان افزارهای ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه)، این فایل را حذف کره و یا تغییر نام دهید.
سپس برنامه را اجرا کنید. این خروجی باید قابل مشاهده باشد:


اگر با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC کار کرده باشید، تفاوت این کنترلر با آن‌ها، در عدم ارث بری آن از کلاس پایه‌ی Controller است. به همین جهت به آن POCO Controller نیز می‌گویند (plain old C#/CLR object).
در ASP.NET Core، همینقدر که یک کلاس public غیر abstract را که نامش به Controller ختم شود، داشته باشید و این کلاس در اسمبلی باشد که ارجاعی را به وابستگی‌های ASP.NET MVC داشته باشد، به عنوان یک کنترلر معتبر شناخته شده و مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در نگارش‌های قبلی، شرط ارث بری از کلاس پایه Controller نیز الزامی بود؛ اما در اینجا خیر. هدف از آن نیز کاهش سربارهای وهله سازی یک کنترلر است. اگر صرفا می‌خواهید یک شیء را به صورت JSON بازگشت دهید، شاید وهله سازی یک کلاس ساده، بسیار بسیار سریعتر از نمونه سازی یک کلاس مشتق شده‌ی از Controller، به همراه تمام وابستگی‌های آن باشد.

 البته هنوز هم مانند قبل، کنترلرهای مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Controller قابل تعریف هستند:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class AboutController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return Content("Hello from DNT!");
        }
    }
}
با این خروجی:


تفاوت دیگری را که ملاحظه می‌کنید، خروجی IActionResult بجای ActionResult نگارش‌های قبلی است. در اینجا هنوز هم ActionResult را می‌توان بکار برد و اینبار ActionResult، پیاده سازی پیش فرض اینترفیس IActionResult است.
و اگر بخواهیم در POCO Controllers شبیه به return Content فوق را پیاده سازی کنیم، نیاز است تا تمام جزئیات را از ابتدا پیاده سازی کنیم (چون کلاس پایه و ساده ساز Controller در اختیار ما نیست):
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class HomeController
    {
        [ActionContext]
        public ActionContext ActionContext { get; set; }
 
        public HttpContext HttpContext => ActionContext.HttpContext;
 
        public string Index()
        {
            return "Running a POCO controller!";
        }
 
        public IActionResult About()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = "Hello from DNT!",
                ContentType = "text/plain; charset=utf-8"
            };
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار بجای return Content ساده، باید وهله سازی شیء ContentResult از ابتدا صورت گیرد؛ به همراه تمام جزئیات آن.
به علاوه در اینجا نحوه‌ی دسترسی به HttpContext را هم مشاهده می‌کنید. ویژگی ActionContext سبب تزریق اطلاعات آن به کنترلر جاری شده و سپس از طریق آن می‌توان به HttpContext و تمام قابلیت‌های آن دسترسی یافت.
اینجا است که می‌توان میزان سبکی و سریعتر بودن POCO Controllers را احساس کرد. شاید در کنترلری نیاز به این وابستگی‌ها نداشته باشید. اما زمانیکه کنترلری از کلاس پایه‌ی Controller مشتق می‌شود، تمام این وابستگی‌ها را به صورت پیش فرض و حتی در صورت عدم استفاده، در اختیار خواهد داشت و این در اختیار داشتن یعنی وهله سازی شدن تمام وابستگی‌های مرتبط با شیء پایه‌ی Controller. به همین جهت است که POCO Controllers بسیار سبک‌تر و سریع‌تر از کنترلرهای متداول مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Controller عمل می‌کنند.
مطالب
تقسیم جدول در Entity Framework Code First
سناریو هایی هستند که در آن ها، تعداد ستون‌های یک جدول، بیش از اندازه زیاد می‌شوند و یا آن جدول حاوی فیلدهایی هست که منابع زیادی مصرف می‌کنند، به مانند فیلدهای متنی طولانی یا عکس. معمولا متوجه می‌شویم که در اکثر مواقع، به هنگام واکشی اطلاعات آن جدول، احتیاجی به داده‌های آن فیلد‌ها نداریم و با واکشی بی مورد آن ها، سربار اضافه ای به سیستم تحمیل می‌کنیم، چرا که این داده‌ها ، منابع حافظه ای ما را به هدر می‌دهند.
برای مثال، جدول Post مدل بلاگ را در نظر بگیرید که در آن دو فیلد Body و Image تعریف شده اند.فیلد Body از نوع nvarchar max و فیلد Image از نوع varbinary max است و بدیهی است که این دو داده، به هنگام واکشی حافظه‌ی زیادی مصرف می‌کنند.موارد بسیاری وجود دارند که ما به اطلاعات این دو فیلد احتیاجی نداریم از جمله: نمایش پست‌های پر بازدید، پسته هایی که اخیرا ارسال شده اند و اصولا ما فقط به چند فیلد جدول Post احتیاج داریم  و نه همه‌ی آن ها.
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual string  Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
    }
}

دلیل اینکه در مدل فوق، تمامی خواص به صورت virtual تعریف شده اند، فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر است. اگر دستور زیر را برای واکشی اطلاعات post با id=1 انجام دهیم: 

            using (var context = new MyDbContext())
            {
                var post = context.Posts.Find(1);
            }
خروجی زیر را در SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1

همان طور که مشاهده می‌کنید، با اجرای دستور فوق تمامی فیلد‌های جدول Posts که id آن‌ها برابر 1 بود واکشی شدند، ولی من تنها به فیلدهای Id و Title آن احتیاج داشتم. خب شاید بگویید که من به سادگی با projection، این مشکل را حل می‌کنم و تنها از فیلد هایی که به آن‌ها احتیاج دارم، کوئری می‌گیرم. همه‌ی این‌ها درست، اما projection هم مشکلات خود را دارد،به صورت پیش فرض، نوع بدون نام بر می‌گرداند و اگر بخواهیم این گونه نباشد، باید مقادیر آن را به یک کلاس(مثلا viewmodel) نگاشت کنیم و کلی مشکل دیگر.
راه حل دیگری که برای حل این مشکل ارائه می‌شود و برای نرمال سازی جداول نیز کاربرد دارد این است که، جدول Posts را به دو جدول مجزا که با یکدیگر رابطه‌ی یک به یک دارند تقسیم کنیم، فیلد‌های پر مصرف را در یک جدول و فیلدهای حجیم و کم مصرف را در جدول دیگری تعریف کنیم و سپس یک رابطه‌ی یک به یک بین آن دو برقرار می‌کنیم.
به  طور مثال این کار را بر روی جدول Posts ، به شکل زیر انجام شده است:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual PostMetaData PostMetaData { get; set; }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaData
    {
        public virtual int PostId { get; set; }
        public virtual string Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
        public virtual Post Post { get; set; }
    }
}
همان طور که می‌بینید، خواص حجیم به جدول دیگری به نام PostMetaData منتقل شده و با تعریف خواص راهبری ارجاعی در هر دو کلاس،رابطه‌ی یک به یک بین آن‌ها برقرار شده است.جز الزامات تعریف روابط یک به یک این است که، با استفاده از Fluent API یا Data Annotations ، طرف‌های Depenedent و Principal، صریحا به EF معرفی شوند.

namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
اولین نکته ای که باید به آن توجه شود، این است که در کلاس PostMetaData، قوانین پیش فرض EF برای تعیین کلید اصلی نقض شده است و به همین دلیل، صراحتا با استفاده از متد HasKey ، کلید اصلی به EF معرفی شده است. نکته‌ی مهم دیگری که به آن باید توجه شود این است که هر دو سر رابطه به صورت Required تعریف شده است. دلیل این موضوع هم با توجه به مطلبی که قرار است گفته شود،کمی جلوتر خواهید فهمید. حال اگر تعاریف DbSet‌ها را نیز اصلاح کنیم و دستور زیر را اجرا کنیم:

var post = context.Posts.Find(1);
خروجی sql زیر را مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
خیلی خوب! دیگر خبری از  فیلدهای اضافی Body و Image نیست. دلیل اینکه در اینجا join  بین دو جدول مشاهده نمی‌شود، قابلیت lazy loading است، که با virtual تعریف کردن خواص راهبری حاصل شده است. پس lazy loading در اینجا واقعا مفید است.
اما راه حل ذکر شده نیز کاملا بدون ایراد نیست. مشکل اساسی آن تعدد تعداد جداول آن است. آیا جدول Post ، واقعا احتیاج به چنین سطح نرمال سازی و تبدیل آن به دو جدول مجزا را داشت؟ مطمئنا خیر. آیا واقعا راه حلی وجود دارد که ما در سمت کد‌های خود با دو موجودیت مجزا کار کنیم، در صورتی که در دیتابیس این دو موجودیت، ساختار یک جدول را تشکیل دهند. در اینجا روشی مطرح می‌شود به نام تقسیم جدول (Table Splitting).
برای انجام این کار فقط چند تنظیم ساده لازم است:
1) فیلد‌های موجودیت مورد نظر را به موجودیت‌های کوچکتر، نگاشت می‌کنیم.
2) بین موجودیت‌های کوچک تر، رابطه‌ی یک به یک که هر دو سر رابطه Required هستند، رابطه برقرار می‌کنم.
3) با استفاده از Fluent API یا DataAnnotations، تمامی موجودیت‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت می‌کنیم.
برای مثال، تنظیمات Fluent برای کلاس Post و PostMetaData که رابطه‌ی بین آن‌ها یک به یک است را مشاهده می‌کنید:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostConfig : EntityTypeConfiguration<Post>
    {
        public PostConfig()
        {
            ToTable("Posts");
        }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            ToTable("Posts");
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
نکته مهم این است که در هر دو کلاس(حتی کلاس Post) باید با استفاده از متد ToTable، کلاس‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت کنیم. در نتیجه با استفاده از متد ToTable در هر دو موجودیت، آنها در دیتابیس به جدولی به نام  Posts نگاشت خواهند شد. تصویر زیر پس از اجرای برنامه، بیان گر این موضوع خواهد بود.

اگر دستورات زیر را اجرا کنید:


var post = context.Posts.Find(1);
Console.WriteLine(post.PostMetaData.Body);
خروجی زیر را در  SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:
برای متد Find خروجی زیر:
 
exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
و برای post.PostMetaData.Body دستور sql زیر را مشاهده می‌کنید:

exec sp_executesql N'SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @EntityKeyValue1',N'@EntityKeyValue1 int',@EntityKeyValue1=1
دلیل این که در اینجا ،دو دستور sql به دیتابیس ارسال شده است، فعال بودن ویژگی lazy loading ،به دلیل virtual  تعریف کردن خواص راهبری موجودیت‌ها است.
حال اگر بخواهیم با یک رفت و آمد به دیتابیس کلیه اطلاعات را واکشی کنیم، می‌توانیم از Eager Loading استفاده کنیم:
 
var post = context.Posts.Include(x => x.PostMetaData).SingleOrDefault(x => x.Id == 1);
که خروجی sql آن نیز به شکل زیر است:

SELECT 
[Limit1].[Id] AS [Id], 
[Limit1].[Title] AS [Title], 
[Limit1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent2].[Id] AS [Id1], 
[Extent2].[Body] AS [Body], 
[Extent2].[Image] AS [Image]
FROM   (SELECT TOP (2) [Extent1].[Id] AS [Id], [Extent1].[Title] AS [Title], [Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE 1 = [Extent1].[Id] ) AS [Limit1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Posts] AS [Extent2] ON [Limit1].[Id] = [Extent2].[Id]
در نتیجه با کمک این تکنیک توانستیم، با چند موجودیت، در قالب یک جدول رفتار کنیم و از مزیت‌های آن همچون lazy loading، نیز بهره مند شویم.

دریافت کد‌های این بخش: SplittingTable-Sample.rar 
مطالب
توابع تعمیم یافته در #C
از توابع تعمیم یافته می‌توان برای توسعه توابع هر کلاس یا اینترفیسی استفاده کرد. یعنی می‌‎توان یک تابع را به هر کلاسی اضافه کرد.

قبل از C# 3.0  فقط می‌شد یک کلاس را از طریق ارث‌بری از آن توسعه داد و به کلاس مهروموم شده یاSealed  نیز نمی‌شد تابعی افزود که البته ممکن است بگویید که این کار قوانین شیءگرایی را نقض می‌کند اما در پاسخ باید گفت که توابع تعمیم یافته به اعضاء خصوصی کلاسی که تعمیم می‌یابد، دسترسی ندارند.

تعمیم یک کلاس در خارج از بدنه کلاس انجام می‌شود و این کار می‎تواند در فضای نام همان کلاس یا خارج از آن انجام شود و شکل کلی آن به صورت زیر است

 public static class  ExtendingClassName
 {
      public static ReturnType MethodName(this   ExtendedMethod  arg)
      {
           //دستورات درون متد
          Return ReturnType;
      } 
 } 
توجه کنید که:
  1. کلاس توسعه‌دهنده و تابع توسه‌دهنده باید استاتیک باشند.
  2. در داخل آرگومان تابع، کلمه کلیدی this  استفاده می‌‎‎شود.
  3. بعد از this عنوان کلاسی که قصد توسعه آن را داریم، ذکر می‌کنیم.
  4. در هرجا که خواستیم از قابلیت تعمیم داده شده استفاده کنیم باید فضای نام مربوط به آن را ذکر کنیم.
  5. با کلمه کلیدی static  نمی‎توان کلاسی با متدهایvirtual  ، abstract  و override را توسعه داد. 

مثلا اگر قصد داریم به کلاس String  تابع AddPrefix  را اضافه کنیم به این شکل عمل می‌‎کنیم :

public static class  ExtendingString
{
  public static  string  AddPrefix(this   string  arg)
  {
     return String.Format("prefix{0}",arg);
  } 
} 

که نحوه استفاده از آن به شکل زیر است: 

string  s = "Student";
Console.WriteLine(s.AddPrefix());

و خروجی آن نمایش prefixStudent است. 

اگر بخواهیم عبارت پیشوند را از طریق آرگومان ارسال کنیم به این شکل عمل می‎کنیم: 

public static class ExtendingString   
{
    public static string AddPrefix(this   string arg, string prefix)
    {
         return String.Format("{0}{1}", prefix, arg);
     }
} 

که نحوه استفاده از آن به شکل زیر است: 

var  s = "Student";
Console.WriteLine(s.AddPrefix("tbl"));

و خروجی آن نمایش tblStudent است.

به عنوان مثال دوم کلاس زیر را در نظر بگیرید: 

public class Test 
{
     public int AddOne(int val)
     {
         return val + 1;
     }
  }

اگر بخواهیم کلاس فوق را توسعه داده و متد دیگری مثلا با عنوان AddTwo اضافه کنیم، کلاس توسعه دهنده را به این شکل می‌نویسیم:

public static class ExtendingTest   
{
     public static int AddTwo(this   Test  arg, int val)
     {
         return val + 2;
     }
}

و روش استفاده از آن بصورت زیر است: 

static void Main(string[] args)
{
       var x = new Test();
       Console.WriteLine(x.AddOne(10));
       Console.WriteLine(x.AddTwo(10));
       Console.Read();
}
نظرات مطالب
مفاهیم برنامه نویسی ـ مروری بر پروپرتی‌ها
تشکر فراوان از نظر حضرتعالی.
بله صحیح می‌فرمایید. اما کار با این کلاس تمام نشده است و صرفاً مثالی ساده برای بیان مفاهیم پایه ای مورد نظر در مقاله است. در چنین مثالی نباید ذهن خواننده را درگیر مسائلی نمود که مورد هدف بحث نیست. ضمناً هر مقاله دارای یک جامعه هدف است. اگرچه می‌تواند برای افراد دیگر هم مفید واقع شود اما باید دانسته‌های جامعه هدف خود را مد نظر داشته باشد. برای خواننده ای که در حال آشنایی با مفهوم پروپرتی است، صدور یک استثنا و مفاهیم مربوطه نیاز به بحثی جدا دارد.
مطالب
گوگل ریدر و افزودن توضیحات

اگر به گوگل ریدر دقت کرده باشید، دو گزینه‌ی به اشتراک گذاری دارد: share و share with note .


اگر گزینه‌ی share with note را انتخاب کرده و توضیحی را ارسال یا اضافه کنیم، این توضیحات، به فید از نوع Atom اشتراک‌ها هم اضافه می‌شود. مثلا:

<?xml version="1.0"?>
<feed xmlns:media="http://search.yahoo.com/mrss/"
xmlns:gr="http://www.google.com/schemas/reader/atom/"
xmlns:idx="urn:atom-extension:indexing"
xmlns="http://www.w3.org/2005/Atom"
idx:index="no"
gr:dir="ltr">

...

<entry gr:crawl-timestamp-msec="1316627782108">
...
<gr:annotation>
<content type="html">text-text-text</content>
<author>
<name>Vahid</name>
</author>
</gr:annotation>
...
</entry>

...

</feed>



این افزونه استاندارد نیست و همانطور که در قسمت xmlns:gr اطلاعات فوق مشخص است، در فضای نام http://www.google.com/schemas/reader/atom/ معنا پیدا می‌کند. از دات نت سه و نیم به بعد هم کلاسی جهت خواندن فیدهای استاندارد وجود دارد (تعریف شده در فضای نام System.ServiceModel.Syndication). اما چگونه می‌توان این افزونه‌ی غیر استاندارد را با کمک امکانات توکار دات نت خواند؟
روش کار با استفاده از ElementExtensions هر آیتم یک فید است؛ به صورت زیر :

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.ServiceModel.Syndication;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;

namespace Linq2Rss
{
public class RssEntry
{
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public string Link { set; get; }
public DateTime PublicationDate { set; get; }
public string Author { set; get; }
public string BlogName { set; get; }
public string BlogAddress { set; get; }
public string Annotation { set; get; }
}

public static class AtomReader
{
private static string getAtomAnnotation(this SyndicationElementExtensionCollection items)
{
if (!items.Any()) return string.Empty;
var item = items.Where(x => x.OuterName.ToLowerInvariant() == "annotation").FirstOrDefault();
if (item == null) return string.Empty;

var element = item.GetObject<XElement>();
var content = element.Element("{http://www.w3.org/2005/Atom}content");
return content == null ? string.Empty : content.Value;
}

public static IList<RssEntry> GetEntries(string feedUrl)
{
using (var reader = XmlReader.Create(feedUrl))
{
var feed = SyndicationFeed.Load(reader);
if (feed == null) return null;

return feed.Items.Select(x =>
new RssEntry
{
Title = x.Title.Text,
Author = x.Authors.Any() ? x.Authors.First().Name : string.Empty,
Description = x.Content == null ? string.Empty : ((TextSyndicationContent)x.Content).Text,
Link = x.Links.Any() ? x.Links.First().Uri.AbsoluteUri : string.Empty,
PublicationDate = x.PublishDate.UtcDateTime,
BlogName = x.SourceFeed.Title.Text,
BlogAddress = x.SourceFeed.Links.Any() ? x.SourceFeed.Links.First().Uri.AbsoluteUri : string.Empty,
Annotation = x.ElementExtensions.getAtomAnnotation()

}).ToList();
}
}
}
}

در این مثال به کمک متد الحاقی getAtomAnnotation، مجموعه‌ی SyndicationElementExtensionCollection هر آیتم یک فید بررسی شده، در بین این‌ها، موردی که از نوع annotation باشد انتخاب و سپس content آن استخراج می‌گردد.


نکته‌ای دیگر:
اکثر کلاس‌های موجود در فضاهای نام مرتبط با XML در دات نت امکان خواندن اطلاعات را از یک Uri هم دارند؛ مانند مثال فوق و متد XmlReader.Create بکارگرفته شده در آن. اما اگر بخواهیم حین خواندن اطلاعات، یک پروکسی را نیز به پروسه جاری اضافه کنیم، به نظر خاصیت یا متدی جهت انجام اینکار وجود ندارد. برای رفع این مشکل می‌توان یک پروکسی سراسری را تعریف کرد. تنها کافی است خاصیت System.Net.WebRequest.DefaultWebProxy مقدار دهی شود. پس از آن به صورت خودکار بر روی کل برنامه تاثیر خواهد گذاشت.


مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

مطالب
Angular Material 6x - قسمت چهارم - نمایش پویای اطلاعات تماس‌ها
در قسمت قبل، یک لیست ثابت item 1/item 2/… را در sidenav نمایش دادیم. در این قسمت می‌خواهیم این لیست را با اطلاعات دریافت شده‌ی از سرور، پویا کنیم و همچنین با کلیک بر روی هر کدام، جزئیات آن‌ها را نیز در قسمت main-content نمایش دهیم.



تهیه سرویس اطلاعات پویای برنامه

سرویس Web API ارائه شده‌ی توسط ASP.NET Core در این برنامه، لیست کاربران را به همراه یادداشت‌های آن‌ها به سمت کلاینت باز می‌گرداند و ساختار موجودیت‌های آن‌ها به صورت زیر است:

موجودیت کاربر که یک رابطه‌ی one-to-many را با UserNotes دارد:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MaterialAspNetCoreBackend.DomainClasses
{
    public class User
    {
        public User()
        {
            UserNotes = new HashSet<UserNote>();
        }

        public int Id { set; get; }
        public DateTimeOffset BirthDate { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string Avatar { set; get; }
        public string Bio { set; get; }

        public ICollection<UserNote> UserNotes { set; get; }
    }
}
و موجودیت یادداشت‌های کاربر که سر دیگر رابطه را تشکیل می‌دهد:
using System;

namespace MaterialAspNetCoreBackend.DomainClasses
{
    public class UserNote
    {
        public int Id { set; get; }
        public DateTimeOffset Date { set; get; }
        public string Title { set; get; }

        public User User { set; get; }
        public int UserId { set; get; }
    }
}
در نهایت اطلاعات ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی توسط سرویس کاربران:
    public interface IUsersService
    {
        Task<List<User>> GetAllUsersIncludeNotesAsync();
        Task<User> GetUserIncludeNotesAsync(int id);
    }
در اختیار کنترلر Web API برنامه، برای ارائه‌ی به سمت کلاینت، قرار می‌گیرد:
namespace MaterialAspNetCoreBackend.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class UsersController : Controller
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public UsersController(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(usersService));
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> Get()
        {
            return Ok(await _usersService.GetAllUsersIncludeNotesAsync());
        }

        [HttpGet("{id:int}")]
        public async Task<IActionResult> Get(int id)
        {
            return Ok(await _usersService.GetUserIncludeNotesAsync(id));
        }
    }
}
کدهای کامل لایه سرویس، تنظیمات EF Core و تنظیمات ASP.NET Core این قسمت را از پروژه‌ی پیوستی انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، در مسیر زیر
 https://localhost:5001/api/users
یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


و آدرس https://localhost:5001/api/users/1 صرفا مشخصات اولین کاربر را بازگشت می‌دهد.


تنظیم محل تولید خروجی Angular CLI

ساختار پوشه بندی پروژه‌ی جاری به صورت زیر است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، کلاینت Angular در یک پوشه‌است و برنامه‌ی سمت سرور ASP.NET Core در پوشه‌ای دیگر. برای اینکه خروجی نهایی Angular CLI را به پوشه‌ی wwwroot پروژه‌ی وب کپی کنیم، فایل angular.json کلاینت Angular را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
"build": {
          "builder": "@angular-devkit/build-angular:browser",
          "options": {
            "outputPath": "../MaterialAspNetCoreBackend/MaterialAspNetCoreBackend.WebApp/wwwroot",
تنظیم این outputPath به wwwroot پروژه‌ی وب سبب خواهد شد تا با صدور فرمان زیر:
 ng build --no-delete-output-path --watch
برنامه‌ی Angular در حالت watch (گوش فرا دادان به تغییرات فایل‌ها) کامپایل شده و سپس به صورت خودکار در پوشه‌ی MaterialAspNetCoreBackend.WebApp/wwwroot کپی شود. به این ترتیب پس از اجرای برنامه‌ی ASP.NET Core توسط دستور زیر:
 dotnet watch run
 این برنامه‌ی سمت سرور، در همان لحظه هم API خود را ارائه خواهد داد و هم هاست برنامه‌ی Angular می‌شود.
بنابراین دو صفحه‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی ng build (را با پارامترهای یاد شده در پوشه‌ی MaterialAngularClient) و در دومی dotnet watch run را در پوشه‌ی MaterialAspNetCoreBackend.WebApp اجرا نمائید.
هر دو دستور در حالت watch اجرا می‌شوند. مزیت مهم آن این است که اگر تغییر کوچکی را در هر کدام از پروژه‌ها ایجاد کردید، صرفا همان قسمت کامپایل می‌شود و در نهایت سرعت کامپایل نهایی برنامه به شدت افزایش خواهد یافت.


تعریف معادل‌های کلاس‌های موجودیت‌های سمت سرور، در برنامه‌ی Angular

در ادامه پیش از تکمیل سرویس دریافت اطلاعات از سرور، نیاز است معادل‌های کلاس‌های موجودیت‌های سمت سرور خود را به صورت اینترفیس‌هایی تایپ‌اسکریپتی تعریف کنیم:
ng g i contact-manager/models/user
ng g i contact-manager/models/user-note
این دستورات دو اینترفیس خالی کاربر و یادداشت‌های او را در پوشه‌ی جدید models ایجاد می‌کنند. سپس آن‌ها را به صورت زیر و بر اساس تعاریف سمت سرور آن‌ها، تکمیل می‌کنیم:
محتویات فایل contact-manager\models\user-note.ts :
export interface UserNote {
  id: number;
  title: string;
  date: Date;
  userId: number;
}
محتویات فایل contact-manager\models\user.ts :
import { UserNote } from "./user-note";

export interface User {
  id: number;
  birthDate: Date;
  name: string;
  avatar: string;
  bio: string;

  userNotes: UserNote[];
}


ایجاد سرویس Angular دریافت اطلاعات از سرور

ساختار ابتدایی سرویس دریافت اطلاعات از سرور را توسط دستور زیر ایجاد می‌کنیم:
 ng g s contact-manager/services/user --no-spec
که سبب ایجاد فایل user.service.ts در پوشه‌ی جدید services خواهد شد:
import { Injectable } from "@angular/core";

@Injectable({
  providedIn: "root"
})
export class UserService {

  constructor() { }
}
قسمت providedIn آن مخصوص Angular 6x است و هدف از آن کم حجم‌تر کردن خروجی نهایی برنامه‌است؛ اگر از سرویسی که تعریف شده، در برنامه جائی استفاده نشده‌است. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا آن‌را به صورت دستی در قسمت providers ماژول جاری ثبت و معرفی کرد.
کدهای تکمیل شده‌ی UserService را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { HttpClient, HttpErrorResponse } from "@angular/common/http";
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable, throwError } from "rxjs";
import { catchError, map } from "rxjs/operators";

import { User } from "../models/user";

@Injectable({
  providedIn: "root"
})
export class UserService {

  constructor(private http: HttpClient) { }

  getAllUsersIncludeNotes(): Observable<User[]> {
    return this.http
      .get<User[]>("/api/users").pipe(
        map(response => response || []),
        catchError((error: HttpErrorResponse) => throwError(error))
      );
  }

  getUserIncludeNotes(id: number): Observable<User> {
    return this.http
      .get<User>(`/api/users/${id}`).pipe(
        map(response => response || {} as User),
        catchError((error: HttpErrorResponse) => throwError(error))
      );
  }
}
در اینجا از pipe-able operators مخصوص RxJS 6x استفاده شده که در مطلب «ارتقاء به Angular 6: بررسی تغییرات RxJS» بیشتر در مورد آن‌ها بحث شده‌است.
- متد getAllUsersIncludeNotes، لیست تمام کاربران را به همراه یادداشت‌های آن‌ها از سرور واکشی می‌کند.
- متد getUserIncludeNotes صرفا اطلاعات یک کاربر را به همراه یادداشت‌های او از سرور دریافت می‌کند.


بارگذاری و معرفی فایل svg نمایش avatars کاربران به Angular Material

بسته‌ی Angular Material و کامپوننت mat-icon آن به همراه یک MatIconRegistry نیز هست که قصد داریم از آن برای نمایش avatars کاربران استفاده کنیم.
در قسمت اول، نحوه‌ی «افزودن آیکن‌های متریال به برنامه» را بررسی کردیم که در آنجا آیکن‌های مرتبط، از فایل‌های قلم، دریافت و نمایش داده می‌شوند. این کامپوننت، علاوه بر قلم آیکن‌ها، از فایل‌های svg حاوی آیکن‌ها نیز پشتیبانی می‌کند که یک نمونه از این فایل‌ها در مسیر wwwroot\assets\avatars.svg فایل پیوستی انتهای مطلب کپی شده‌است (چون برنامه‌ی وب ASP.NET Core، هاست برنامه است، این فایل را در آنجا کپی کردیم).
ساختار این فایل svg نیز به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<svg width="512" height="512" viewBox="0 0 512 512" xmlns="http://www.w3.org/2000/svg"
     xmlns:xlink="http://www.w3.org/1999/xlink">
    <defs>
    <svg viewBox="0 0 128 128" height="100%" width="100%" 
             pointer-events="none" display="block" id="user1" >
هر svg تعریف شده‌ی در آن دارای یک id است. از این id به عنوان نام avatar کاربرها استفاده خواهیم کرد. نحوه‌ی فعالسازی آن نیز به صورت زیر است:
ابتدا به فایل contact-manager-app.component.ts مراجعه و سپس این کامپوننت آغازین ماژول مدیریت تماس‌ها را با صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { Component } from "@angular/core";
import { MatIconRegistry } from "@angular/material";
import { DomSanitizer } from "@angular/platform-browser";

@Component()
export class ContactManagerAppComponent {

  constructor(iconRegistry: MatIconRegistry, sanitizer: DomSanitizer) {
    iconRegistry.addSvgIconSet(sanitizer.bypassSecurityTrustResourceUrl("assets/avatars.svg"));
  }
  
}
MatIconRegistry جزئی از بسته‌ی angular/material است که در ابتدای کار import شده‌است. متد addSvgIconSet آن، مسیر یک فایل svg حاوی آیکن‌های مختلف را دریافت می‌کند. این مسیر نیز باید توسط سرویس DomSanitizer در اختیار آن قرار گیرد که در کدهای فوق روش انجام آن‌را ملاحظه می‌کنید. در مورد سرویس DomSanitizer در مطلب «نمایش HTML در برنامه‌های Angular» بیشتر بحث شده‌است.
در اینجا در صورتیکه فایل svg شما دارای یک تک آیکن است، روش ثبت آن به صورت زیر است:
iconRegistry.addSvgIcon(
      "unicorn",
      this.domSanitizer.bypassSecurityTrustResourceUrl("assets/unicorn_icon.svg")
    );
که در نهایت کامپوننت mat-icon، این آیکن را به صورت زیر می‌تواند نمایش دهد:
 <mat-icon svgIcon="unicorn"></mat-icon>

یک نکته: پوشه‌ی node_modules\material-design-icons به همراه تعداد قابل ملاحظه‌ای فایل svg نیز هست.


نمایش لیست کاربران در sidenav

در ادامه به فایل sidenav\sidenav.component.ts مراجعه کرده و سرویس فوق را به آن جهت دریافت لیست کاربران، تزریق می‌کنیم:
import { User } from "../../models/user";
import { UserService } from "../../services/user.service";

@Component()
export class SidenavComponent implements OnInit {

  users: User[] = [];

  constructor(private userService: UserService) {  }

  ngOnInit() {
    this.userService.getAllUsersIncludeNotes()
      .subscribe(data => this.users = data);
  }
}
به این ترتیب با اجرای برنامه و بارگذاری sidenav، در رخ‌داد OnInit آن، کار دریافت اطلاعات کاربران و انتساب آن به خاصیت عمومی users صورت می‌گیرد.

اکنون می‌خواهیم از این اطلاعات جهت نمایش پویای آن‌ها در sidenav استفاده کنیم. در قسمت قبل، جای آن‌ها را در منوی سمت چپ صفحه به صورت زیر با اطلاعات ایستا مشخص کردیم:
    <mat-list>
      <mat-list-item>Item 1</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 2</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 3</mat-list-item>
    </mat-list>
اگر به مستندات mat-list مراجعه کنیم، در میانه‌ی صفحه، navigation lists نیز ذکر شده‌است که می‌تواند لیستی پویا را به همراه لینک به آیتم‌های آن نمایش دهد و این مورد دقیقا کامپوننتی است که در اینجا به آن نیاز داریم. بنابراین فایل sidenav\sidenav.component.html را گشوده و mat-list فوق را با mat-nav-list تعویض می‌کنیم:
    <mat-nav-list>
      <mat-list-item *ngFor="let user of users">
        <a matLine href="#">
          <mat-icon svgIcon="{{user.avatar}}"></mat-icon> {{ user.name }}
        </a>
      </mat-list-item>
    </mat-nav-list>
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی قابل مشاهده است:


که در اینجا علاوه بر لیست کاربران که از سرویس Users دریافت شده، آیکن avatar آن‌ها که از فایل assets/avatars.svg بارگذاری شده نیز قابل مشاهده است.


اتصال کاربران به صفحه‌ی نمایش جزئیات آن‌ها

در mat-nav-list فوق، فعلا هر کاربر به آدرس # لینک شده‌است. در ادامه می‌خواهیم با کمک سیستم مسیریابی، با کلیک بر روی نام هر کاربر، در سمت راست صفحه جزئیات او نیز نمایش داده شود:
    <mat-nav-list>
      <mat-list-item *ngFor="let user of users">
        <a matLine [routerLink]="['/contactmanager', user.id]">
          <mat-icon svgIcon="{{user.avatar}}"></mat-icon> {{ user.name }}
        </a>
      </mat-list-item>
    </mat-nav-list>
در اینجا با استفاده از routerLink، هر کاربر را بر اساس Id او، به صفحه‌ی جزئیات آن شخص، متصل کرده‌ایم. البته این مسیریابی برای اینکه کار کند باید به صورت زیر به فایل contact-manager-routing.module.ts اضافه شود:
const routes: Routes = [
  {
    path: "", component: ContactManagerAppComponent,
    children: [
      { path: ":id", component: MainContentComponent },
      { path: "", component: MainContentComponent }
    ]
  },
  { path: "**", redirectTo: "" }
];
البته اگر تا اینجا برنامه را اجرا کنید، با نزدیک کردن اشاره‌گر ماوس به نام هر کاربر، آدرسی مانند https://localhost:5001/contactmanager/1 در status bar مرورگر ظاهر خواهد شد، اما با کلیک بر روی آن، اتفاقی رخ نمی‌دهد.
این مشکل دو علت دارد:
الف) چون ContactManagerModule را به صورت lazy load تعریف کرده‌ایم، دیگر نباید در لیست imports فایل AppModule ظاهر شود. بنابراین فایل app.module.ts را گشوده و سپس تعریف ContactManagerModule را هم از قسمت imports بالای صفحه و هم از قسمت imports ماژول حذف کنید؛ چون نیازی به آن نیست.
ب) برای مدیریت خواندن id کاربر، فایل main-content\main-content.component.ts را گشوده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { ActivatedRoute } from "@angular/router";

import { User } from "../../models/user";
import { UserService } from "../../services/user.service";

@Component({
  selector: "app-main-content",
  templateUrl: "./main-content.component.html",
  styleUrls: ["./main-content.component.css"]
})
export class MainContentComponent implements OnInit {

  user: User;
  constructor(private route: ActivatedRoute, private userService: UserService) { }

  ngOnInit() {
    this.route.params.subscribe(params => {
      this.user = null;

      const id = params["id"];
      if (!id) {
        return;
      }

      this.userService.getUserIncludeNotes(id)
        .subscribe(data => this.user = data);
    });
  }
}
در اینجا به کمک سرویس ActivatedRoute و گوش فرادادن به تغییرات params آن در ngOnInit، مقدار id مسیر دریافت می‌شود. سپس بر اساس این id، با کمک سرویس کاربران، اطلاعات این تک کاربر از سرور دریافت و به خاصیت عمومی user نسبت داده خواهد شد.
اکنون می‌توان از اطلاعات این user دریافتی، در قالب این کامپوننت و یا همان فایل main-content.component.html استفاده کرد:
<div *ngIf="!user">
  <mat-spinner></mat-spinner>
</div>
<div *ngIf="user">
  <mat-card>
    <mat-card-header>
      <mat-icon mat-card-avatar svgIcon="{{user.avatar}}"></mat-icon>
      <mat-card-title>
        <h2>{{ user.name }}</h2>
      </mat-card-title>
      <mat-card-subtitle>
        Birthday {{ user.birthDate | date:'d LLLL' }}
      </mat-card-subtitle>
    </mat-card-header>
    <mat-card-content>
      <mat-tab-group>
        <mat-tab label="Bio">
          <p>
            {{user.bio}}
          </p>
        </mat-tab>
        <!-- <mat-tab label="Notes"></mat-tab> -->
      </mat-tab-group>
    </mat-card-content>
  </mat-card>
</div>
در اینجا از کامپوننت mat-spinner برای نمایش حالت منتظر بمانید استفاده کرده‌ایم. اگر user نال باشد، این spinner نمایش داده می‌شود و برعکس.


همچنین mat-card را هم بر اساس مثال مستندات آن، ابتدا کپی و سپس سفارشی سازی کرده‌ایم (اگر دقت کنید، هر کامپوننت آن سه برگه‌ی overview، سپس API و در آخر Example را به همراه دارد). این روشی است که همواره می‌توان با کامپوننت‌های این مجموعه انجام داد. ابتدا مثالی را در مستندات آن پیدا می‌کنیم که مناسب کار ما باشد. سپس سورس آن‌را از همانجا کپی و در برنامه قرار می‌دهیم و در آخر آن‌را بر اساس اطلاعات خود سفارشی سازی می‌کنیم.



نمایش جزئیات اولین کاربر در حین بارگذاری اولیه‌ی برنامه

تا اینجای کار اگر برنامه را از ابتدا بارگذاری کنیم، mat-spinner قسمت نمایش جزئیات تماس‌ها ظاهر می‌شود و همانطور باقی می‌ماند، با اینکه هنوز موردی انتخاب نشده‌است. برای رفع آن به کامپوننت sidnav مراجعه کرده و در لحظه‌ی بارگذاری اطلاعات، اولین مورد را به صورت دستی نمایش می‌دهیم:
import { Router } from "@angular/router";

@Component()
export class SidenavComponent implements OnInit, OnDestroy {

  users: User[] = [];
  
  constructor(private userService: UserService, private router: Router) {
  }

  ngOnInit() {
    this.userService.getAllUsersIncludeNotes()
      .subscribe(data => {
        this.users = data;
        if (data && data.length > 0 && !this.router.navigated) {
          this.router.navigate(["/contactmanager", data[0].id]);
        }
      });
  }
}
در اینجا ابتدا سرویس Router به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس زمانیکه کار دریافت اطلاعات تماس‌ها پایان یافت و this.router.navigated نبود (یعنی پیشتر هدایت به آدرسی صورت نگرفته بود؛ برای مثال کاربر آدرس id داری را ریفرش نکرده بود)، اولین مورد را توسط متد this.router.navigate فعال می‌کنیم که سبب تغییر آدرس صفحه از https://localhost:5001/contactmanager به https://localhost:5001/contactmanager/1 و باعث نمایش جزئیات آن می‌شود.

البته روش دیگر مدیریت این حالت، حذف کدهای فوق و تبدیل کدهای کامپوننت main-content به صورت زیر است:
let id = params['id'];
if (!id) id = 1;
در اینجا اگر id انتخاب نشده باشد، یعنی اولین بار نمایش برنامه است و خودمان id مساوی 1 را برای آن در نظر می‌گیریم.


بستن خودکار sidenav در حالت نمایش موبایل

اگر اندازه‌ی صفحه‌ی نمایشی را کوچکتر کنیم، قسمت sidenav در حالت over نمایان خواهد شد. در این حالت اگر آیتم‌های آن‌را انتخاب کنیم، هرچند آن‌ها نمایش داده می‌شوند، اما زیر این sidenav مخفی باقی خواهند ماند:


بنابراین در جهت بهبود کاربری این قسمت بهتر است با کلیک کاربر بر روی sidenav و گزینه‌های آن، این قسمت بسته شده و ناحیه‌ی زیر آن نمایش داده شود.
در کدهای قالب sidenav، یک template reference variable برای آن به نام sidenav درنظر گرفته شده‌است:
<mat-sidenav #sidenav
برای دسترسی به آن در کدهای کامپوننت خواهیم داشت:
import { MatSidenav } from "@angular/material";

@Component()
export class SidenavComponent implements OnInit, OnDestroy {

  @ViewChild(MatSidenav) sidenav: MatSidenav;
اکنون که به این ViewChild دسترسی داریم، می‌توانیم در حالت نمایشی موبایل، متد close آن‌را فراخوانی کنیم:
  ngOnInit() {
    this.router.events.subscribe(() => {
      if (this.isScreenSmall) {
        this.sidenav.close();
      }
    });
  }
در اینجا با مشترک this.router.events شدن، متوجه‌ی کلیک کاربر و نمایش صفحه‌ی جزئیات آن می‌شویم. در قسمت سوم این مجموعه نیز خاصیت isScreenSmall را بر اساس ObservableMedia مقدار دهی کردیم. بنابراین اگر کاربر بر روی گزینه‌ای کلیک کرده بود و همچنین اندازه‌ی صفحه در حالت موبایل قرار داشت، sidenav را خواهیم بست تا بتوان محتوای زیر آن‌را مشاهده کرد:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-03.zip
برای اجرای آن:
الف) ابتدا به پوشه‌ی src\MaterialAngularClient وارد شده و فایل‌های restore.bat و ng-build-dev.bat را اجرا کنید.
ب) سپس به پوشه‌ی src\MaterialAspNetCoreBackend\MaterialAspNetCoreBackend.WebApp وارد شده و فایل‌های restore.bat و dotnet_run.bat را اجرا کنید.
اکنون برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی است.