مطالب
تهیه‌ی کارت با فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp
فرض کنید که می‌خواهید برای کاربری پس از ثبت اطلاعاتش در سایت، کارتی به فرمت PDF صادر کنید تا آن را دریافت و سپس چاپ کند. حتما از این دست موارد زیاد مشاهده کرده اید؛ مانند دریافت کارت ورود به جلسات امتحانی، کارت ورود به همایش‌ها و کنسرت‌های موسیقی و ...

برای تهیه فایل PDF، به غیر از کتابخانه‌های گزارش گیری تجاری، می‌توان از کتابخانه‌ی iTextSharp که گزینه‌ای سورس باز، با کیفیت و محبوب است، استفاده کرد. متاسفانه این کتابخانه دارای محیط گرافیکی طراحی گزارش نیست و کار با آن فقط از طریق کدنویسی میسر است که صد البته انعطاف پذیری و پویایی قابل توجهی را برای تهیه‌ی گزارش نسبت به ابزار‌های طراحی گرافیکی، در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. البته می‌توان از برنامه‌ی Open Office برای طراحی قالب گزارش نیز استفاده کرد، اما من پس از استفاده، به کیفیت و انعطاف پذیری و امکانات مورد نظرم نتوانستم دست یابم و تصمیم گرفتم برای تهیه‌ی کارت، مستقیما با iTextSharp کد نویسی انجام دهم.

در این مقاله به نحوه‌ی تهیه یک کارت به فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp خواهیم پرداخت که این کتابخانه به فناوری خاصی گره نخورده است و در تمامی برنامه‌های ASP.NET ، WPF، Windows Form و در کل هر کجا که دات نت فریمورک در دسترس است، قابل استفاده می‌باشد.

فرض کنید کارتی به شکل زیر می‌خواهیم بسازیم (تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع آوری شده‌اند):


طبق این عکس، طرح بندی کارت مورد نظر به این شکل است که در بالای کارت باید آرم سازمان، عنوان در وسط و عکس فرد در سمت چپ باشد و در ادامه نام و مشخصات فرد درج شده باشند. همچنین عکسی به صورت شفاف، تمام پس زمینه کارت را پوشانده است.

 فرقی نمی‌کند که تکنولوژی مورد استفاده شما چیست، برای سادگی کار این مثال را با یک Console Application آغاز کنید. برای نصب iTextSharp نیز فرمان زیر را در کنسول NuGet وارد کنید:
Install-Package iTextSharp


شروع کار با iTextSharp

معمولا برای کار با iText یک سری روال تکراری از قبیل انتخاب نام فایل نهایی، تعریف فونت، سایز کاغذ، حاشیه بندی و ... را باید طی کنید که کدهای آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:

            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();
-  در اینجا سایز کارت، بر روی کاغذ A6 در حالت افقی قرار داده شده است. بدیهی است که مطابق نیاز خودتان می‌توانید این سایز را تغییر دهید.
-  تابع GetFont یک تابع کمکی است که در سورس نهایی ارائه شده است و نکته تعریف فونت در iTextSharp  در آن رعایت شده است.
 - بقیه موارد نیز جزء الزامات کار با این کتابخانه است.


برای درج عکس به صورت شفاف در پس زمینه کارت باید از کد زیر استفاده کرد:

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);
 

چیدمان و طرح بندی بندی عناصر در iTextSharp

برای طراحی کارت یا کلا کار طراحی، باید با نحوه‌ی قرار دادن و طرح بندی عناصر مثل تصاویر و نوشته‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای این کار، آشنا شوید. خوشبختانه در iText برای این کار ابزارهای خوبی وجود دارد.

حتما با تگ Table در HTML آشنایی دارید. در سال‌های دور، حتی کل صفحه‌ی وب را به وسیله‌ی Table ساختار دهی می‌کردند. در iTextSharp نیز کلاسی به نام PdfPTable در دسترس است که می‌توان از آن به عنوان قالبی برای قرار دادن عناصر، در صفحه استفاده کرد. این Table همانند هر جدولی دارای یک سری سطر و ستون است که می‌توانیم عناصر مورد نظرمان مثل تصویر و نوشته و... را در آن قرار دهیم. 

همانطور که از تگ Table در HTML می‌توان برای رسم جدول و قرار دادن عناصر در سطر و ستون‌های آن استفاده کرد، در iText نیز می‌توان از کلاس PdfPTable برای ترسیم جدول و از متد AddCell آن برای افزودن سلول به آن استفاده کرد. کار با کلاس PdfPTable نیز ساده است. کافی هست به هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، در سازنده‌اش تعداد ستون‌های جدول را ذکر کنید. سپس با استفاده از متد AddCell آن، پارامتری از جنس PdfPCell برای آن ارسال کنید تا به جدول، سلول جدیدی اضافه شود و در صورتیکه تعداد سلول‌های جدید، از تعداد ستون‌های تعریف شده بیشتر شود، iText به صورت خودکار سلول‌های اضافی را به ردیف جدیدی منتقل می‌کند. البته برای افزودن سطر و ستون، روش‌های دیگری نیز هست؛ ولی گویا  روش مرجح همین روش است.  کلاس PdfPCell که نقش سلول‌های جدول را بازی می‌کند، نیز می‌تواند شامل متن، تصویر و یا حتی یک جدول تودرتو باشد.
  
در ادامه کدهای جدول بالایی کارت شامل لوگوی دانشگاه، عنوان مسابقات و عکس فرد را مشاهده می‌کنید:
            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);
-  در ابتدا یک جدول سه ستونه تعریف شده است. تعداد ستون‌ها در هنگام نمونه سازی از کلاس PdfPTable، در سازنده‌ی آن ذکر شده است.
-  در iText برای کار با تصاویر، باید از کلاس Image و متد GetInstance فراهم شده توسط خود کتابخانه استفاده کرد. سپس این تصویر را باید به عنوان پارامتر به سلول جدول ارسال کرد.
-  به کمک متد AddCell، می‌توان به جدول، سلول اضافه کرد و به صورت خودکار سلول‌های جدیدی که از تعداد ستون‌ها بیشتر می‌شوند، به سطر جدید منتقل می‌شوند.
-  اگر می‌خواهید در سلولی متنی نمایش دهید، از کلاس Phrase و تعیین صریح فونت آن استفاده کنید؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است متون فارسی نمایش داده نشود.
-  در انتها هم جدول مورد نظر را باید به شی doc از جنس کلاس Document تعریف شده اضافه کرد.
 
بدیهی هست که اطلاعات شخص مثل نام، نام خانوادگی و ... را نیز باید در یک جدول چهار ستونه قرار داد و نکته‌ی خاص اضافه‌تری ندارد. 

حال اگر بیاییم این تکه کدها را کنار هم قرار بدهیم به کدی قابل اجرا خواهیم رسید.
ابتدا کلاسی را که در برگیرنده‌ی اطلاعات فرد است، تعریف می‌کنیم:
    public class UserModel
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string StudentNumber { get; set; }
        public string NationalCode { get; set; }
        public string UniversityName { get; set; }
        public string ImagePath { get; set; }
    }
 
- سپس کلاس CardReport را که اصل و اساس بحث ما بود، تعریف می‌کنیم.
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using Font = iTextSharp.text.Font;
using Image = iTextSharp.text.Image;
using Rectangle = iTextSharp.text.Rectangle;

namespace ITextSharpCardSample
{
    public class CardReport
    {
        public static void Generate(UserModel userModel, string competitionImagePath, string universityLogoPath)
        {
            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);


            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);


            // جدول مشخصات شرکت کننده مثل نام و نام خانوادگی
            var infoTable = new PdfPTable(4)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
                SpacingBefore = 15,
            };

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.FirstName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام خانوادگی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.LastName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("شماره\nدانشجویی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.StudentNumber, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کد ملی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.NationalCode, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("واحد دانشگاهی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.UniversityName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            // دو سلول بعدی صرفا جهت تکمیل شدن یک ردیف است تا عملکرد صحیح خود را داشته باشد
            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            int[] infoTableColumnsWidth = { 20, 15, 20, 15 };

            infoTable.SetWidths(infoTableColumnsWidth);

            doc.Add(infoTable);

            doc.Close();
        }

        private static Font GetFont()
        {
            const string fontName = "Iranian Sans";

            if (FontFactory.IsRegistered(fontName))
                return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);

            var fontPath = "Fonts/irsans.ttf"; // مسیر فونت

            FontFactory.Register(fontPath);

            return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
        }

    }

}
نکته: حتما به تعریف فونت در پوشه‌ی Fonts و عکس‌ها در پوشه Images توجه فرمایید.

و در انتها نحوه‌ی استفاده از کلاس CardReport در یک برنامه‌ی Console: 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var userModel = new UserModel
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "احمدی",
                NationalCode = "1234567890",
                StudentNumber = "23242342",
                UniversityName = "آزاد",
                ImagePath = "Images/avatar.jpg"
            };

            CardReport.Generate(userModel, "Images/competition_logo.jpg", "Images/university_logo.png");

            System.Diagnostics.Process.Start("card.pdf");

        }
    }
     
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت نهم
net framework. شامل Framework Class Library یا به اختصار FCL است. FCL مجموعه‌ای از dll اسمبلی‌هایی است که صدها و هزاران نوع در آن تعریف شده‌اند و هر نوع تعدادی کار انجام می‌دهد. همچنین مایکروسافت کتابخانه‌های اضافه‌تری را چون azure و Directx نیز ارائه کرده است که باز هر کدام شامل نوع‌های زیادی می‌شوند. این کتابخانه به طور شگفت آوری باعث سرعت و راحتی توسعه دهندگان در زمینه فناوری‌های مایکروسافت گشته است.

تعدادی از فناوری‌هایی که توسط این کتابخانه پشتیبانی می‌شوند در زیر آمده است:

Web Service: این فناوری اجازه‌ی ارسال و دریافت پیام‌های تحت شبکه را به خصوص بر روی اینترنت، فراهم می‌کند و باعث ارتباط جامع‌تر بین برنامه‌ها و فناوری‌های مختلف می‌گردد. در انواع جدیدتر WCF و Web Api نیز به بازار ارائه شده‌اند.

webform و MVC : فناوری‌های تحت وب که باعث سهولت در ساخت وب سایت‌ها می‌شوند که وب فرم رفته رفته به سمت منسوخ شدن پیش می‌رود و در صورتی که قصد دارید طراحی وب را آغاز کنید توصیه میکنم از همان اول به سمت MVC بروید.

Rich Windows GUI Application : برای سهولت در ایجاد برنامه‌های تحت وب حالا چه با فناوری WPF یا فناوری قدیمی و البته منسوخ شده Windows Form.
Windows Console Application: برای ایجاد برنامه‌های ساده و بدون رابط گرافیکی.
Windows Services: شما می‌توانید یک یا چند سرویس تحت ویندوز را که توسط Service Control Manager یا به اختصار SCM کنترل می‌شوند، تولید کنید.
Database stored Procedure: نوشتن stored procedure بر روی دیتابیس‌هایی چون sql server و اوراکل و ... توسط فریم ورک دات نت مهیاست.
Component Libraray: ساخت اسمبلی‌های واحدی که می‌توانند با انواع مختلفی از موارد بالا ارتباط برقرار کنند.
Portable Class Libary : این نوع پروژه‌ها شما را قادر می‌سازد تا کلاس‌هایی با قابلیت انتقال پذیری برای استفاده در سیلور لایت، ویندوز فون و ایکس باکس و فروشگاه ویندوز و ... تولید کنید.

ازآنجا که یک کتابخانه شامل زیادی نوع می‌گردد سعی شده است گروه بندی‌های مختلفی از آن در قالبی به اسم فضای نام namespace تقسیم بندی گردند که شما آشنایی با آن‌ها دارید. به همین جهت فقط تصویر زیر را که نمایشی از فضای نام‌های اساسی و مشترک و پرکاربرد هستند، قرار می‌دهم.

در CLR مفهومی به نام Common Type System یا CTS وجود دارد که توضیح می‌دهد نوع‌ها باید چگونه تعریف شوند و چگونه باید رفتار کنند که این قوانین از آنجایی که در ریشه‌ی CLR نهفته است، بین تمامی زبان‌های دات نت مشترک می‌باشد. تعدادی از مشخصات این CTS در زیر آورده شده است ولی در آینده بررسی بیشتری روی آنان خواهیم داشت:

  • فیلد
  • متد
  • پراپرتی
  • رویدادها

CTS همچنین شامل قوانین زیادی در مورد وضعیت کپسوله سازی برای اعضای یک نوع دارد:

  • private
  • public
  • Family یا در زبان‌هایی مثل سی ++ و سی شارپ با نام protected شناخته می‌شود.
  • family and assembly: این هم مثل بالایی است ولی کلاس مشتق شده باید در همان اسمبلی باشد. در زبا‌ن‌هایی چون سی شارپ و ویژوال بیسیک، چنین امکانی پیاده سازی نشده‌است و دسترسی به آن ممکن نیست ولی در IL Assembly چنین قابلیتی وجود دارد.
  • Assembly یا در بعضی زبان‌ها به نام internal شناخته می‌شود.
  • Family Or Assembly: که در سی شارپ با نوع Protected internal شناخته می‌شود. در این وضعیت هر عضوی در هر اسمبلی قابل ارث بری است و یک عضو فقط می‌تواند در همان اسمبلی مورد استفاده قرار بگیرد.

موارد دیگری که تحت قوانین CTS هستند مفاهیم ارث بری، متدهای مجازی، عمر اشیاء و .. است.

یکی دیگر از ویژگی‌های CTS این است که همه‌ی نوع‌ها از نوع شیء Object که در فضای نام system قرار دارد ارث بری کرده‌اند. به همین دلیل همه‌ی نوع‌ها حداقل قابلیت‌هایی را که یک نوع object ارئه میدهد، دارند که به شرح زیر هستند:

  • مقایسه‌ی دو شیء از لحاظ برابری.
  • به دست آوردن هش کد برای هر نمونه از یک شیء
  • ارائه‌ای از وضعیت شیء به صورت رشته ای
  • دریافت نوع شیء جاری
CLS
وجود COM‌ها به دلیل ایجاد اشیاء در یک زبان متفاوت بود تا با زبان دیگر ارتباط برقرار کنند. در طرف دیگر CLR هم بین زبان‌های برنامه نویسی یکپارچگی ایجاد کرده است. یکپارچگی زبان‌های برنامه نویسی علل زیادی دارند. اول اینکه رسیدن به هدف یا یک الگوریتم خاص در زبان دیگر راحت‌تر از زبان پایه پروژه است. دوم در یک کار تیمی که افراد مختلف با دانش متفاوتی حضور دارند و ممکن است زیان هر یک متفاوت باشند.
برای ایجاد این یکپارچگی، مایکروسافت سیستم CLS یا Common Language Specification را راه اندازی کرد. این سیستم برای تولیدکنندگان کامپایلرها جزئیاتی را تعریف می‌کند که کامپایلر آن‌ها را باید با حداقل ویژگی‌های تعریف شده‌ی CLR، پشتیبانی کند.


CLR/CTS مجموعه‌ای از ویژگی‌ها را شامل می‌شود و گفتیم که هر زبانی بسیاری از این ویژگی‌ها را پشتیبانی می‌کند ولی نه کامل. به عنوان مثال برنامه نویسی که قصد کرده از IL Assembly استفاده کند، قادر است از تمامی این ویژگی‌هایی که CLR/CTS ارائه می‌دهند، استفاده کند ولی تعدادی دیگر از زبان‌ها مثل سی شارپ و فورترن و ویژوال بیسیک تنها بخشی از آن را استفاده می‌کنند و CLS حداقل ویژگی که بین همه این زبان‌ها مشترک است را ارائه می‌کند.
شکل زیر را نگاه کنید:

یعنی اگر شما دارید نوع جدیدی را در یک زبان ایجاد می‌کنید که قصد دارید در یک زبان دیگر استفاده شود، نباید از امتیازات ویژه‌ای که آن زبان در اختیار شما می‌گذارد و به بیان بهتر CLS آن‌ها را پشتیبانی نمی‌کند، استفاده کنید؛ چرا که کد شما ممکن است در زبان دیگر مورد استفاده قرار نگیرد.

به کد زیر دقت کنید. تعدادی از کدها سازگاری کامل با CLS دارند که به آن‌ها CLS Compliant گویند و تعدادی از آن‌ها non-CLS-Compliant هستند یعنی با CLS سازگاری ندارند ولی استفاده از خاصیت [(assembly: CLSCompliant(true]  باعث می‌شود که تا کامپایلر از پشتیبانی و سازگاری این کدها اطمینان کسب کند و در صورت وجود، از اجرای آن جلوگیری کند. با کمپایل کد زیر دو اخطار به ما میرسد.
using System;

// Tell compiler to check for CLS compliance
[assembly: CLSCompliant(true)]

namespace SomeLibrary {

// Warnings appear because the class is public
public sealed class SomeLibraryType {

// Warning: Return type of 'SomeLibrary.SomeLibraryType.Abc()'
// is not CLS­compliant
public UInt32 Abc() { return 0; }

// Warning: Identifier 'SomeLibrary.SomeLibraryType.abc()'
// differing only in case is not CLS­compliant
public void abc() { }

// No warning: this method is private
private UInt32 ABC() { return 0; }
}
}

اولین اخطار اینکه یکی از متدها یک عدد صحیح بدون علامت unsigned integer را بر می‌گرداند که همه‌ی زبان‌ها آن را پشتیبانی نمی‌کنند و خاص بعضی از زبان هاست.
دومین اخطار اینکه دو متد یکسان وجود دارند که در حروف بزرگ و کوچک تفاوت دارند. ولی زبان هایی چون ویژوال بیسیک نمی‌توانند تفاوتی بین دو متد abc و ABC بیابند.

نکته‌ی جالب اینکه اگر شما کلمه public را از جلوی نام کلاس بردارید تمامی این اخطارها لغو می‌شود. به این خاطر که این‌ها اشیای داخلی آن اسمبلی شناخته شده و قرار نیست از بیرون به آن دسترسی صورت بگیرد. عضو خصوصی کد بالا را ببینید؛ کامنت بالای آن می‌گوید که چون خصوصی است هشداری نمی‌گیرد، چون قرار نیست در زبان مقصد از آن به طور مستقیم استفاده کند.
برای دیدن قوانین CLS به این صفحه مراجعه فرمایید.

سازگاری با کدهای مدیریت نشده
در بالا در مورد یکپارچگی و سازگاری کدهای مدیریت شده توسط CLS صحبت کردیم ولی در مورد ارتباط با کدهای مدیریت نشده چطور؟
مایکروسافت موقعیکه CLR را ارئه کرد، متوجه این قضیه بود که بسیاری از شرکت‌ها توانایی اینکه کدهای خودشون را مجددا طراحی و پیاده سازی کنند، ندارند و خوب، سورس‌های مدیریت نشده‌ی زیادی هم موجود هست که توسعه دهندگان علاقه زیادی به استفاده از آن‌ها دارند. در نتیجه مایکروسافت طرحی را ریخت که CLR هر دو قسمت کدهای مدیریت شده و نشده را پشتیبانی کند. دو نمونه از این پشتیبانی را در زیر بیان می‌کنیم:
یک. کدهای مدیریت شده می‌توانند توابع مدیریت شده را در قالب یک dll صدا زده و از آن‌ها استفاده کنند.
دو. کدهای مدیریت شده می‌توانند از کامپوننت‌های COM استفاده کنند: بسیاری از شرکت‌ها از قبل بسیاری از کامپوننت‌های COM را ایجاد کرده بودند که کدهای مدیریت شده با راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. ولی اگر دوست دارید روی آن‌ها کنترل بیشتری داشته باشید و آن کدها را به معادل CLR تبدیل کنید؛ میتوانید از ابزار کمکی که مایکروسافت همراه فریم ورک دات نت ارائه کرده است استفاده کنید. نام این ابزار TLBIMP.exe می‌باشد که از Type Library Importer گرفته شده است.

سه. اگر کدهای مدیریت نشده‌ی زیادتری دارید شاید راحت‌تر باشد که برعکس کار کنید و کدهای مدیریت شده را در در یک برنامه‌ی مدیریت نشده اجرا کنید. این کدها می‌توانند برای مثال به یک Activex یا shell Extension تبدیل شده و مورد استفاده قرار گیرند. ابزارهای TLBEXP .exe و RegAsm .exe برای این منظور به همراه فریم ورک دات نت عرضه شده اند.
سورس کد Type Library Importer را میتوانید در کدپلکس بیابید.
در ویندوز 8 به بعد مایکروسافت API جدید را تحت عنوان WinsowsRuntime یا winRT ارائه کرده است . این api یک سیستم داخلی را  از طریق کامپوننت‌های com ایجاد کرده و به جای استفاده از فایل‌های کتابخانه‌ای، کامپوننت‌ها api هایشان را از طریق متادیتاهایی بر اساس استاندارد ECMA که توسط تیم دات نت طراحی شده است معرفی می‌کنند.
زیبایی این روش اینست که کد نوشته شده در زبان‌های دات نت  می‌تواند به طور مداوم با api‌های winrt ارتباط برقرار کند. یعنی همه‌ی کارها توسط CLR انجام می‌گیرد بدون اینکه لازم باشد از ابزار اضافی استفاده کنید. در آینده در مورد winRT بیشتر صحبت می‌کنیم.
 
سخن پایانی: ممنون از دوستان عزیز بابت پیگیری مطالب تا بدینجا. تا این قسمت فصل اول کتاب با عنوان اصول اولیه CLR بخش اول مدل اجرای CLR به پایان رسید.
ادامه‌ی مطالب بعد از تکمیل هر بخش در دسترس دوستان قرار خواهد گرفت.
مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت پنجم - اعتبارسنجی تنظیمات آغازین برنامه
در برنامه‌های ASP.NET Core، امکان دریافت تنظیمات برنامه از منابع مختلفی مانند فایل‌های JSON وجود دارد که در نگارش‌های اخیر آن، امکان اعتبارسنجی اطلاعات آن‌ها به صورت توکار نیز اضافه شده‌است؛ مانند:
services.AddOptions<BearerTokensOptions>()
           .Bind(configuration.GetSection("BearerTokens"))
           .Validate(bearerTokens =>
          {
                 return bearerTokens.AccessTokenExpirationMinutes < bearerTokens.RefreshTokenExpirationMinutes;
          }, "RefreshTokenExpirationMinutes is less than AccessTokenExpirationMinutes. Obtaining new tokens using the refresh token should happen only if the access token has expired.");
اما این امکان در مقایسه با امکاناتی که FluentValidation در اختیار ما قرار می‌دهد، بسیار ابتدایی به نظر می‌رسد. به همین جهت در این قسمت قصد داریم امکانات اعتبارسنجی کتابخانه‌ی FluentValidation را در حین آغاز برنامه، جهت تعیین اعتبار اطلاعات فایل کانفیگ آن، مورد استفاده قرار دهیم.


معرفی تنظیمات برنامه

فرض کنید فایل appsettings.json برنامه یک چنین محتوایی را دارد:
{
  "ApiSettings": {
    "AllowedEndpoints": [
      {
        "Name": "Service 1",
        "Timeout": 30,
        "Url": "http://service1.site.com"
      },
      {
        "Name": "Service 2",
        "Timeout": 10,
        "Url": "https://service2.site.com"
      }
    ]
  }
}

ایجاد مدل‌های معادل تنظیمات JSON برنامه

بر اساس تعاریف JSON فوق، می‌توان به مدل‌های زیر رسید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class AllowedEndpoint
    {
        public string Name { get; set; }
        public int Timeout { get; set; }
        public Uri Url { get; set; }
    }

    public class ApiSettings
    {
        public IEnumerable<AllowedEndpoint> AllowedEndpoints { get; set; }
    }
}
که نحوه‌ی معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<ApiSettings>(Configuration.GetSection(nameof(ApiSettings)));
و پس از آن در هر قسمتی از برنامه با تزریق <IOptions<ApiSettings می‌توان به اطلاعات تنظیمات برنامه دسترسی یافت.


تعریف شرط‌های اعتبارسنجی مدل‌های تنظیمات برنامه

پس از مدلسازی تنظیمات برنامه و همچنین اتصال آن به <IOptions<ApiSettings، اکنون می‌خواهیم این مدل‌ها، شرایط زیر را برآورده کنند:
- باید مدخل ApiSettings در فایل تنظیمات برنامه وجود خارجی داشته باشد.
- می‌خواهیم AllowedEndpoint‌ها نامدار بوده و هر نام نیز منحصربفرد باشد.
- مقادیر timeout‌ها باید بین 1 و 90 تعریف شده باشند.
- تمام URLها باید منحصربفرد باشند.
- تمام URLها باید HTTPS باشند.

برای این منظور می‌توان تنظیمات زیر را توسط Fluent Validation تعریف کرد:
using System;
using System.Linq;
using FluentValidation;
using FluentValidationSample.Models;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class ApiSettingsValidator : AbstractValidator<ApiSettings>
    {
        public ApiSettingsValidator()
        {
            RuleFor(apiSetting => apiSetting).NotNull()
            .WithMessage("مدخل ApiSettings تعریف نشده‌است.");

            RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints).NotNull().NotEmpty()
            .WithMessage("مدخل AllowedEndpoints تعریف نشده‌است.");

            When(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints != null,
            () =>
                {
                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => endpoints.GroupBy(endpoint => endpoint.Name).Count() == endpoints.Count())
                        .WithMessage("نام‌های سرویس‌ها باید منحصربفرد باشند.");

                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => !endpoints.Any(endpoint => endpoint.Timeout > 90 || endpoint.Timeout < 1))
                        .WithMessage("مقدار timeout باید بین 1 و 90 باشد");

                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => endpoints.GroupBy(endpoint => endpoint.Url.ToString().ToLower()).Count() == endpoints.Count())
                        .WithMessage("آدرس‌های سرویس‌ها باید منحصربفرد باشند.");

                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => endpoints.All(endpoint => endpoint.Url.Scheme.Equals("https", StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase)))
                        .WithMessage("تمام آدرس‌ها باید HTTPS باشند.");
                });
        }
    }
}
که در اینجا نکات زیر قابل ملاحظه هستند:
- چگونه می‌توان از تعریف و وجود یک مدخل فایل JSON، اطمینان حاصل کرد (اعمال RuleFor به کل مدل).
- چگونه می‌توان اگر مدخلی تعریف شده بود، آنگاه برای آن اعتبارسنجی خاصی را تعریف کرد (متد When).
- چگونه می‌توان شرایط سفارشی خاصی را مانند بررسی منحصربفرد بودن‌ها، بررسی کرد (متد Must).


یکپارچه کردن اعتبارسنجی کتابخانه‌ی FluentValidation با اعتبارسنجی توکار مدل‌های تنظیمات برنامه توسط ASP.NET Core

در ابتدای بحث، امکان تعریف متد Validate را که از نگارش ASP.NET Core 2.2 اضافه شده‌است، مشاهده کردید:
services.AddOptions<BearerTokensOptions>()
           .Bind(configuration.GetSection("BearerTokens"))
           .Validate(bearerTokens =>
          {
                 return bearerTokens.AccessTokenExpirationMinutes < bearerTokens.RefreshTokenExpirationMinutes;
          }, "RefreshTokenExpirationMinutes is less than AccessTokenExpirationMinutes. Obtaining new tokens using the refresh token should happen only if the access token has expired.");
می‌توان این متد را با پیاده سازی اینترفیس توکار IValidateOptions نیز به سیستم ارائه داد:
namespace Microsoft.Extensions.Options
{
    public interface IValidateOptions<TOptions> where TOptions : class
    {
        ValidateOptionsResult Validate(string name, TOptions options);
    }
}
و اگر سرویس پیاده سازی کننده‌ی آن‌را با طول عمر Transient به سیستم اضافه کردیم، به صورت خودکار جهت اعتبارسنجی TOptions، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. TOptions در این مثال همان ApiSettings است.
در ادامه یک نمونه پیاده سازی جنریک IValidateOptions استاندارد ASP.NET Core را مشاهده می‌کنید:
using System.Linq;
using FluentValidation;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class AppConfigValidator<TOptions> : IValidateOptions<TOptions> where TOptions : class
    {
        private readonly IValidator<TOptions> _validator;

        public AppConfigValidator(IValidator<TOptions> validator)
        {
            _validator = validator;
        }

        public ValidateOptionsResult Validate(string name, TOptions options)
        {
            if (options is null)
            {
                return ValidateOptionsResult.Fail("Configuration object is null.");
            }

            var validationResult = _validator.Validate(options);
            return validationResult.IsValid
                ? ValidateOptionsResult.Success
                : ValidateOptionsResult.Fail(validationResult.Errors.Select(error => error.ToString()));
        }
    }
}
همانطور که در قسمت دوم این سری این نیز بررسی کردیم، یکی از روش‌های اجرای اعتبارسنجی‌های FluentValidation، کار با اینترفیس IValidator آن است که در اینجا به سازنده‌ی این کلاس تزریق شده‌است. سپس در متد Validate این سرویس، با فراخوانی آن، کار اعتبارسنجی وهله‌ی دریافتی options صورت گرفته و اگر خطایی وجود داشته باشد، بازگشت داده می‌شود.
در آخر روش معرفی آن به سیستم به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<ApiSettings>(Configuration.GetSection(nameof(ApiSettings)));
            services.AddTransient<IValidateOptions<ApiSettings>, AppConfigValidator<ApiSettings>>();
به این ترتیب هرگاه در برنامه یک چنین تعریفی را داشته باشیم که از طریق IOptions، تنظیمات برنامه را دریافت می‌کند:
namespace FluentValidationSample.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        private readonly ApiSettings _apiSettings;

        public HomeController(IUsersService usersService, IOptions<ApiSettings> apiSettings)
        {
            _usersService = usersService;
            _apiSettings = apiSettings.Value;
        }
اگر در سیستم یک <IValidateOptions<ApiSettings متناظر با <IOptions<ApiSettings ثبت شده باشد (مانند تنظیمات متد ConfigureServices فوق)، هرگاه که فراخوانی apiSettings.Value صورت گیرد، قبل از هرکاری متد Validate سرویس پیاده سازی کننده‌ی IValidateOptions متناظر، فراخوانی شده و اگر خطای اعتبارسنجی وجود داشته باشد، به صورت یک استثناء بازگشت داده می‌شود؛ مانند:
An unhandled exception occurred while processing the request.
OptionsValidationException: تمام آدرس‌ها باید HTTPS باشند.


کدهای کامل این سری را تا این قسمت از اینجا می‌توانید دریافت کنید: FluentValidationSample-part05.zip
مطالب
Attribute Routing در ASP.NET MVC 5
Routing مکانیزم مسیریابی ASP.NET MVC است، که یک URI را به یک اکشن متد نگاشت می‌کند. MVC 5 نوع جدیدی از مسیر یابی را پشتیبانی میکند که Attribute Routing یا مسیریابی نشانه ای نام دارد. همانطور که از نامش پیداست، مسیریابی نشانه ای از Attribute‌ها برای این امر استفاده میکند. این روش به شما کنترل بیشتری روی URI‌های اپلیکیشن تان می‌دهد.
مدل قبلی مسیریابی (conventional-routing) هنوز کاملا پشتیبانی می‌شود. در واقع می‌توانید هر دو تکنیک را بعنوان مکمل یکدیگر در یک پروژه استفاده کنید.
در این پست قابلیت‌ها و گزینه‌های اساسی مسیریابی نشانه ای را بررسی میکنیم.
  • چرا مسیریابی نشانه ای؟
  • فعال سازی مسیریابی نشانه ای
  • پارامتر‌های اختیاری URI و مقادیر پیش فرض
  • پیشوند مسیر ها
  • مسیر پیش فرض
  • محدودیت‌های مسیر ها
      • محدودیت‌های سفارشی
  • نام مسیر ها
  • ناحیه‌ها (Areas)


چرا مسیریابی نشانه ای

برای مثال یک وب سایت تجارت آنلاین بهینه شده اجتماعی، می‌تواند مسیرهایی مانند لیست زیر داشته باشد:
  • {productId:int}/{productTitle}
نگاشت می‌شود به: (ProductsController.Show(int id
  • {username}
نگاشت می‌شود به: (ProfilesController.Show(string username
  • {username}/catalogs/{catalogId:int}/{catalogTitle}
نگاشت می‌شود به: (CatalogsController.Show(string username, int catalogId
در نسخه قبلی ASP.NET MVC، قوانین مسیریابی در فایل RouteConfig.cs تعریف می‌شدند، و اشاره به اکشن‌های کنترلرها به نحو زیر انجام می‌شد:
routes.MapRoute(
    name: "ProductPage",
    url: "{productId}/{productTitle}",
    defaults: new { controller = "Products", action = "Show" },
    constraints: new { productId = "\\d+" }
);
هنگامی که قوانین مسیریابی در کنار اکشن متدها تعریف می‌شوند، یعنی در یک فایل سورس و نه در یک کلاس پیکربندی خارجی، درک و فهم نگاشت URI‌ها به اکشن‌ها واضح‌تر و راحت می‌شود. تعریف مسیر قبلی، می‌تواند توسط یک attribute ساده بدین صورت نگاشت شود:
[Route("{productId:int}/{productTitle}")]
public ActionResult Show(int productId) { ... }

فعال سازی Attribute Routing

برای فعال سازی مسیریابی نشانه ای، متد MapMvcAttributeRoutes را هنگام پیکربندی فراخوانی کنید.
public class RouteConfig
{
    public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
    {
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
        routes.MapMvcAttributeRoutes();
    }
}
همچنین می‌توانید مدل قبلی مسیریابی را با تکنیک جدید تلفیق کنید.
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
    routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
    routes.MapMvcAttributeRoutes();
 
    routes.MapRoute(
        name: "Default",
        url: "{controller}/{action}/{id}",
        defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
    );
}

پارامترهای اختیاری URI و مقادیر پیش فرض

می توانید با اضافه کردن یک علامت سوال به پارامترهای مسیریابی، آنها را optional یا اختیاری کنید. برای تعیین مقدار پیش فرض هم از فرمت parameter=value استفاده می‌کنید.
public class BooksController : Controller
{
    // eg: /books
    // eg: /books/1430210079
    [Route("books/{isbn?}")]
    public ActionResult View(string isbn)
    {
        if (!String.IsNullOrEmpty(isbn))
        {
            return View("OneBook", GetBook(isbn));
        }
        return View("AllBooks", GetBooks());
    }
 
    // eg: /books/lang
    // eg: /books/lang/en
    // eg: /books/lang/he
    [Route("books/lang/{lang=en}")]
    public ActionResult ViewByLanguage(string lang)
    {
        return View("OneBook", GetBooksByLanguage(lang));
    }
}
در این مثال، هر دو مسیر books/ و books/1430210079/ به اکشن متد "View" نگاشت می‌شوند، مسیر اول تمام کتاب‌ها را لیست میکند، و مسیر دوم جزئیات کتابی مشخص را لیست می‌کند. هر دو مسیر books/lang/ و books/lang/en/ به یک شکل نگاشت می‌شوند، چرا که مقدار پیش فرض این پارامتر en تعریف شده.



پیشوند مسیرها (Route Prefixes)

برخی اوقات، تمام مسیرها در یک کنترلر با یک پیشوند شروع می‌شوند. بعنوان مثال:
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg: /reviews
    [Route("reviews")]
    public ActionResult Index() { ... }
    // eg: /reviews/5
    [Route("reviews/{reviewId}")]
    public ActionResult Show(int reviewId) { ... }
    // eg: /reviews/5/edit
    [Route("reviews/{reviewId}/edit")]
    public ActionResult Edit(int reviewId) { ... }
}
همچنین می‌توانید با استفاده از خاصیت [RoutePrefix] یک پیشوند عمومی برای کل کنترلر تعریف کنید:
[RoutePrefix("reviews")]
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg.: /reviews
    [Route]
    public ActionResult Index() { ... }
    // eg.: /reviews/5
    [Route("{reviewId}")]
    public ActionResult Show(int reviewId) { ... }
    // eg.: /reviews/5/edit
    [Route("{reviewId}/edit")]
    public ActionResult Edit(int reviewId) { ... }
}
در صورت لزوم، می‌توانید برای بازنویسی (override) پیشوند مسیرها از کاراکتر ~ استفاده کنید:
[RoutePrefix("reviews")]
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg.: /spotlight-review
    [Route("~/spotlight-review")]
    public ActionResult ShowSpotlight() { ... }
 
    ...
}

مسیر پیش فرض

می توانید خاصیت [Route] را روی کنترلر اعمال کنید، تا اکشن متد را بعنوان یک پارامتر بگیرید. این مسیر سپس روی تمام اکشن متدهای این کنترلر اعمال می‌شود، مگر آنکه یک [Route] بخصوص روی اکشن‌ها تعریف شده باشد.
[RoutePrefix("promotions")]
[Route("{action=index}")]
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg.: /promotions
    public ActionResult Index() { ... }
 
    // eg.: /promotions/archive
    public ActionResult Archive() { ... }
 
    // eg.: /promotions/new
    public ActionResult New() { ... }
 
    // eg.: /promotions/edit/5
    [Route("edit/{promoId:int}")]
    public ActionResult Edit(int promoId) { ... }
}

محدودیت‌های مسیر ها

با استفاده از Route Constraints می‌توانید نحوه جفت شدن پارامتر‌ها در قالب مسیریابی را محدود و کنترل کنید. فرمت کلی {parameter:constraint} است. بعنوان مثال:
// eg: /users/5
[Route("users/{id:int}"]
public ActionResult GetUserById(int id) { ... }
 
// eg: users/ken
[Route("users/{name}"]
public ActionResult GetUserByName(string name) { ... }
در اینجا، مسیر اول تنها در صورتی انتخاب می‌شود که قسمت id در URI یک مقدار integer باشد. در غیر اینصورت مسیر دوم انتخاب خواهد شد.
جدول زیر constraint‌ها یا محدودیت هایی که پشتیبانی می‌شوند را لیست می‌کند.
 مثال  توضیحات  محدودیت
 {x:alpha}  کاراکترهای الفبای لاتین را تطبیق (match) می‌دهد (a-z, A-Z).  alpha
 {x:bool}  یک مقدار منطقی را تطبیق می‌دهد.  bool
 {x:datetime}  یک مقدار DateTime را تطبیق می‌دهد.  datetime
 {x:decimal}  یک مقدار پولی را تطبیق می‌دهد.  decimal
 {x:double}  یک مقدار اعشاری 64 بیتی را تطبیق می‌دهد.  double
 {x:float}  یک مقدار اعشاری 32 بیتی را تطبیق می‌دهد.  float
 {x:guid}  یک مقدار GUID را تطبیق می‌دهد.  guid
 {x:int}  یک مقدار 32 بیتی integer را تطبیق می‌دهد.  int
 {(x:length(6}
{(x:length(1,20}
 رشته ای با طول تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  length
 {x:long}  یک مقدار 64 بیتی integer را تطبیق می‌دهد.  long
 {(x:max(10}  یک مقدار integer با حداکثر مجاز را تطبیق می‌دهد.  max
 {(x:maxlength(10}  رشته ای با حداکثر طول تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  maxlength
 {(x:min(10}  مقداری integer با حداقل مقدار تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  min
 {(x:minlength(10}  رشته ای با حداقل طول تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  minlength
 {(x:range(10,50}  مقداری integer در بازه تعریف شده را تطبیق می‌دهد.  range
 {(${x:regex(^\d{3}-\d{3}-\d{4}  یک عبارت با قاعده را تطبیق می‌دهد.  regex

توجه کنید که بعضی از constraint ها، مانند "min" آرگومان‌ها را در پرانتز دریافت می‌کنند.
می توانید محدودیت‌های متعددی روی یک پارامتر تعریف کنید، که باید با دونقطه جدا شوند. بعنوان مثال:
// eg: /users/5
// but not /users/10000000000 because it is larger than int.MaxValue,
// and not /users/0 because of the min(1) constraint.
[Route("users/{id:int:min(1)}")]
public ActionResult GetUserById(int id) { ... }
مشخص کردن اختیاری بودن پارامتر ها، باید در آخر لیست constraints تعریف شود:
// eg: /greetings/bye
// and /greetings because of the Optional modifier,
// but not /greetings/see-you-tomorrow because of the maxlength(3) constraint.
[Route("greetings/{message:maxlength(3)?}")]
public ActionResult Greet(string message) { ... }

محدودیت‌های سفارشی

با پیاده سازی قرارداد IRouteConstraint می‌توانید محدودیت‌های سفارشی بسازید. بعنوان مثال، constraint زیر یک پارامتر را به لیستی از مقادیر قابل قبول محدود می‌کند:
public class ValuesConstraint : IRouteConstraint
{
    private readonly string[] validOptions;
    public ValuesConstraint(string options)
    {
        validOptions = options.Split('|');
    }
 
    public bool Match(HttpContextBase httpContext, Route route, string parameterName, RouteValueDictionary values, RouteDirection routeDirection)
    {
        object value;
        if (values.TryGetValue(parameterName, out value) && value != null)
        {
            return validOptions.Contains(value.ToString(), StringComparer.OrdinalIgnoreCase);
        }
        return false;
    }
}
قطعه کد زیر نحوه رجیستر کردن این constraint را نشان می‌دهد:
public class RouteConfig
{
    public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
    {
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
        var constraintsResolver = new DefaultInlineConstraintResolver();
 
        constraintsResolver.ConstraintMap.Add("values", typeof(ValuesConstraint));
 
        routes.MapMvcAttributeRoutes(constraintsResolver);
    }
}
حالا می‌توانید این محدودیت سفارشی را روی مسیرها اعمال کنید:
public class TemperatureController : Controller
{
    // eg: temp/celsius and /temp/fahrenheit but not /temp/kelvin
    [Route("temp/{scale:values(celsius|fahrenheit)}")]
    public ActionResult Show(string scale)
    {
        return Content("scale is " + scale);
    }
}

نام مسیر ها

می توانید به مسیرها یک نام اختصاص دهید، با این کار تولید URI‌ها هم راحت‌تر می‌شوند. بعنوان مثال برای مسیر زیر:
[Route("menu", Name = "mainmenu")]
public ActionResult MainMenu() { ... }
می‌توانید لینکی با استفاده از Url.RouteUrl تولید کنید:
<a href="@Url.RouteUrl("mainmenu")">Main menu</a>

ناحیه‌ها (Areas)

برای مشخص کردن ناحیه ای که کنترلر به آن تعلق دارد می‌توانید از خاصیت [RouteArea] استفاده کنید. هنگام استفاده از این خاصیت، می‌توانید با خیال راحت کلاس AreaRegistration را از ناحیه مورد نظر حذف کنید.
[RouteArea("Admin")]
[RoutePrefix("menu")]
[Route("{action}")]
public class MenuController : Controller
{
    // eg: /admin/menu/login
    public ActionResult Login() { ... }
 
    // eg: /admin/menu/show-options
    [Route("show-options")]
    public ActionResult Options() { ... }
 
    // eg: /stats
    [Route("~/stats")]
    public ActionResult Stats() { ... }
}
با این کنترلر، فراخوانی تولید لینک زیر، رشته "Admin/menu/show-options/" را بدست میدهد:
Url.Action("Options", "Menu", new { Area = "Admin" })
به منظور تعریف یک پیشوند سفارشی برای یک ناحیه، که با نام خود ناحیه مورد نظر متفاوت است می‌توانید از پارامتر AreaPrefix استفاده کنید. بعنوان مثال:
[RouteArea("BackOffice", AreaPrefix = "back-office")]
اگر از ناحیه‌ها هم بصورت مسیریابی نشانه ای، و هم بصورت متداول (که با کلاس‌های AreaRegistration پیکربندی می‌شوند) استفاده می‌کنید باید مطمئن شوید که رجیستر کردن نواحی اپلیکیشن پس از مسیریابی نشانه ای پیکربندی می‌شود. به هر حال رجیستر کردن ناحیه‌ها پیش از تنظیم مسیرها بصورت متداول باید صورت گیرد. دلیل آن هم مشخص است، برای اینکه درخواست‌های ورودی بدرستی با مسیرهای تعریف شده تطبیق داده شوند، باید ابتدا attribute routes، سپس area registration و در آخر default route رجیستر شوند. بعنوان مثال:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
    routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
    routes.MapMvcAttributeRoutes();
 
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();
 
    routes.MapRoute(
        name: "Default",
        url: "{controller}/{action}/{id}",
        defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
    );
}

مطالب
تهیه‌ی گزارش از آخرین ارائه‌های یک پروژه در GitHub
چندی قبل مطلب «اطلاع از بروز رسانی نرم افزار ساخته شده» را در سایت جاری مطالعه کردید. در این روش بسیار متداول، شماره نگارش‌های جدید برنامه در یک فایل XML و مانند آن قرار می‌گیرند و برنامه هربار این فایل را جهت یافتن شماره‌های مندرج در آن اسکن می‌کند. اگر پروژه‌ی شما سورس باز است و در GitHub هاست شده، روش دیگری نیز برای یافتن این اطلاعات وجود دارد. در GitHub می‌توان از طریق آدرسی به شکل https://api.github.com/repos/user_name/project_name/releases به اطلاعات آخرین ارائه‌های یک پروژه (قرار گرفته در برگه‌ی releases آن) با فرمت JSON دسترسی یافت (یک مثال). در ادامه قصد داریم روش استفاده‌ی از آن‌را بررسی کنیم.


ساختار JSON ارائه‌های یک پروژه در GitHub

ساختار کلی اطلاعات ارائه‌های یک پروژه در GitHub چنین شکلی را دارد:
[
  {
    release_info,
    "assets": [
      {
      }
    ]
  }
]
در اینجا آرایه‌ای از اطلاعات ارائه‌ی یک پروژه ارسال می‌شود. هر ارائه نیز دارای دو قسمت است: لینکی به صفحه‌ی اصلی release در GitHub و سپس آرایه‌ای به نام assets که در آن اطلاعات فایل‌های پیوستی مانند نام فایل، آدرس، اندازه و امثال آن قرار گرفته‌اند.



تهیه‌ی کلاس‌های معادل فرمت JSON ارائه‌های برنامه در GitHub

اگر بخواهیم قسمت‌های مهم خروجی JSON فوق را تبدیل به کلاس‌های معادل دات نتی کنیم، به دو کلاس ذیل خواهیم رسید:
using Newtonsoft.Json;
using System;

namespace ApplicationAnnouncements
{
    public class GitHubProjectRelease
    {
        [JsonProperty(PropertyName = "url")]
        public string Url { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "assets_url")]
        public string AssetsUrl { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "upload_url")]
        public string UploadUrl { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "html_url")]
        public string HtmlUrl { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "id")]
        public int Id { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "tag_name")]
        public string TagName { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "target_commitish")]
        public string TargetCommitish { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "name")]
        public string Name { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "body")]
        public string Body { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "draft")]
        public bool Draft { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "prerelease")]
        public bool PreRelease { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "created_at")]
        public DateTime CreatedAt { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "published_at")]
        public DateTime PublishedAt { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "assets")]
        public Asset[] Assets { get; set; }
    }

    public class Asset
    {
        [JsonProperty(PropertyName = "url")]
        public string Url { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "id")]
        public int Id { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "name")]
        public string Name { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "label")]
        public string Label { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "content_type")]
        public string ContentType { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "state")]
        public string State { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "size")]
        public int Size { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "download_count")]
        public int DownloadCount { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "created_at")]
        public DateTime CreatedAt { get; set; }

        [JsonProperty(PropertyName = "updated_at")]
        public DateTime UpdatedAt { get; set; }
    }
}
در اینجا از ویژگی JsonProperty جهت معرفی نام‌های واقعی خواص ارائه شده‌ی توسط GitHub استفاده کرده‌ایم.
پس از تشکیل این کلاس‌ها، مرحله‌ی بعد، دریافت اطلاعات JSON از آدرس API ارائه‌های پروژه در GitHub و سپس نگاشت آن‌ها می‌باشد:
using (var webClient = new WebClient())
{
    webClient.Headers.Add("user-agent", "DNTProfiler");
    var jsonData = webClient.DownloadString(url);
    var gitHubProjectReleases = JsonConvert.DeserializeObject<GitHubProjectRelease[]>(jsonData);

    foreach (var release in gitHubProjectReleases)
    {
       foreach (var asset in release.Assets)
       {
           // …
       }
    }
}
حین کار با WebClient یا هر روش دیگری که برای دریافت اطلاعات از وب استفاده می‌کنید، حتما نیاز است user-agent را ذکر کرد. در غیر اینصورت GitHub درخواست شما را برگشت خواهد زد. پس از دریافت اطلاعات JSON، با استفاده از متد JsonConvert.DeserializeObject کتابخانه‌ی JSON.NET، می‌توان آن‌ها را تبدیل به آرایه‌ای از GitHubProjectRelease کرد.

یک نکته: اگر به صفحه‌ی اصلی ارائه‌های یک پروژه در GitHub دقت کنید، شماره‌ی تعداد بار دریافت یک ارائه مشخص نشده‌است. در این API، عدد DownloadCount، بیانگر تعداد بار دریافت پروژه‌ی شما است.
مطالب
ایجاد فرم جستجوی پویا با استفاده از Expression ها
در مواردی نیاز است کاربر را جهت انتخاب فیلدهای مورد جستجو آزاد نگه داریم. برای نمونه جستجویی را در نظر بگیرید که کاربر قصد دارد: "دانش آموزانی که نام آنها برابر علی است و شماره دانش آموزی آنها از 100 کمتر است" را پیدا کند در شرایطی که فیلدهای نام و شماره دانش آموزی و عمل گر کوچک‌تر را خود کاربر به دلخواه برگزیرده.
روش‌های زیادی برای پیاده سازی این نوع جستجوها وجود دارد. در این مقاله سعی شده گام‌های ایجاد یک ساختار پایه برای این نوع فرم‌ها و یک ایجاد فرم نمونه بر پایه ساختار ایجاد شده را با استفاده از یکی از همین روش‌ها شرح دهیم.
اساس این روش تولید عبارت Linq بصورت پویا با توجه به انتخاب‌های کاربرمی باشد.
1-  برای شروع یک سلوشن خالی با نام DynamicSearch ایجاد می‌کنیم. سپس ساختار این سلوشن را بصورت زیر شکل می‌دهیم.


در این مثال پیاده سازی در قالب ساختار MVVM در نظر گرفته شده. ولی محدودتی از این نظر برای این روش قائل نیستیم.
2-  کار را از پروژه مدل آغاز می‌کنیم. جایی که ما برای سادگی کار، 3 کلاس بسیار ساده را به ترتیب زیر ایجاد می‌کنیم:
namespace DynamicSearch.Model
{
    public class Person
    {
        public Person(string name, string family, string fatherName)
        {
            Name = name;
            Family = family;
            FatherName = fatherName;
        }

        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public string FatherName { get; set; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace DynamicSearch.Model
{
    public class Teacher : Person
    {
        public Teacher(int id, string name, string family, string fatherName)
            : base(name, family, fatherName)
        {
            ID = id;
        }

        public int ID { get; set; }

        public override string ToString()
        {
            return string.Format("Name: {0}, Family: {1}", Name, Family);
        }
    }
}

namespace DynamicSearch.Model
{
    public class Student : Person
    {
        public Student(int stdId, Teacher teacher, string name, string family, string fatherName)
            : base(name, family, fatherName)
        {
            StdID = stdId;
            Teacher = teacher;
        }

        public int StdID { get; set; }
        public Teacher Teacher { get; set; }
    }
}
3- در پروژه سرویس یک کلاس بصورت زیر ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using DynamicSearch.Model;

namespace DynamicSearch.Service
{
    public class StudentService
    {
        public IList<Student> GetStudents()
        {
            return new List<Student>
                {
                    new Student(1,new Teacher(1,"Ali","Rajabi","Reza"),"Mohammad","Hoeyni","Sadegh"),
                    new Student(2,new Teacher(2,"Hasan","Noori","Mohsen"),"Omid","Razavi","Ahmad"),
                };
        }
    }
}
4- تا اینجا تمامی داده‌ها صرفا برای نمونه بود. در این مرحله ساخت اساس جستجو گر پویا را شرح می‌دهیم.
جهت ساخت عبارت، نیاز به سه نوع جزء داریم:
-اتصال دهنده عبارات ( "و" ، "یا")
-عملوند (در اینجا فیلدی که قصد مقایسه با عبارت مورد جستجوی کاربر را داریم)
-عملگر ("<" ، ">" ، "=" ، ....)

برای ذخیره المان‌های انتخاب شده توسط کاربر، سه کلاس زیر را ایجاد می‌کنیم (همان سه جزء بالا):
using System;
using System.Linq.Expressions;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public class AndOr
    {
        public AndOr(string name, string title,Func<Expression,Expression,Expression> func)
        {
            Title = title;
            Func = func;
            Name = name;
        }

        public string Title { get; set; }
        public Func<Expression, Expression, Expression> Func { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}

using System;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public class Feild : IEquatable<Feild>
    {
        public Feild(string title, Type type, string name)
        {
            Title = title;
            Type = type;
            Name = name;
        }

        public Type Type { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public bool Equals(Feild other)
        {
            return other.Title == Title;
        }
    }
}

using System;
using System.Linq.Expressions;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public class Operator
    {
        public enum TypesToApply
        {
            String,
            Numeric,
            Both
        }

        public Operator(string title, Func<Expression, Expression, Expression> func, TypesToApply typeToApply)
        {
            Title = title;
            Func = func;
            TypeToApply = typeToApply;
        }

        public string Title { get; set; }
        public Func<Expression, Expression, Expression> Func { get; set; }
        public TypesToApply TypeToApply { get; set; }
    }
}
توسط کلاس زیر یک سری اعمال متداول را پیاده سازی کرده ایم و پیاده سازی اضافات را بعهده کلاس‌های ارث برنده از این کلاس گذاشته ایم:

using System.Collections.ObjectModel;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
    public abstract class SearchFilterBase<T> : BaseViewModel
    {
        protected SearchFilterBase()
        {
            var containOp = new Operator("شامل باشد", (expression, expression1) => Expression.Call(expression, typeof(string).GetMethod("Contains"), expression1), Operator.TypesToApply.String);
            var notContainOp = new Operator("شامل نباشد", (expression, expression1) =>
            {
                var contain = Expression.Call(expression, typeof(string).GetMethod("Contains"), expression1);
                return Expression.Not(contain);
            }, Operator.TypesToApply.String);
            var equalOp = new Operator("=", Expression.Equal, Operator.TypesToApply.Both);
            var notEqualOp = new Operator("<>", Expression.NotEqual, Operator.TypesToApply.Both);
            var lessThanOp = new Operator("<", Expression.LessThan, Operator.TypesToApply.Numeric);
            var greaterThanOp = new Operator(">", Expression.GreaterThan, Operator.TypesToApply.Numeric);
            var lessThanOrEqual = new Operator("<=", Expression.LessThanOrEqual, Operator.TypesToApply.Numeric);
            var greaterThanOrEqual = new Operator(">=", Expression.GreaterThanOrEqual, Operator.TypesToApply.Numeric);

            Operators = new ObservableCollection<Operator>
                {
                      equalOp, 
                      notEqualOp,
                      containOp,
                      notContainOp,
                      lessThanOp,
                      greaterThanOp,
                      lessThanOrEqual,
                      greaterThanOrEqual,
                };


            SelectedAndOr = AndOrs.FirstOrDefault(a => a.Name == "Suppress");
            SelectedFeild = Feilds.FirstOrDefault();
            SelectedOperator = Operators.FirstOrDefault(a => a.Title == "=");
        }

        public abstract IQueryable<T> GetQuarable();

        public virtual ObservableCollection<AndOr> AndOrs
        {
            get
            {
                return new ObservableCollection<AndOr>
                    {
                        new AndOr("And","و", Expression.AndAlso), 
                        new AndOr("Or","یا",Expression.OrElse),
                        new AndOr("Suppress","نادیده",(expression, expression1) => expression),
                    };
            }
        }
        public virtual ObservableCollection<Operator> Operators
        {
            get { return _operators; }
            set { _operators = value; NotifyPropertyChanged("Operators"); }
        }
        public abstract ObservableCollection<Feild> Feilds { get; }

        public bool IsOtherFilters
        {
            get { return _isOtherFilters; }
            set { _isOtherFilters = value; }
        }
        public string SearchValue
        {
            get { return _searchValue; }
            set { _searchValue = value; NotifyPropertyChanged("SearchValue"); }
        }
        public AndOr SelectedAndOr
        {
            get { return _selectedAndOr; }
            set { _selectedAndOr = value; NotifyPropertyChanged("SelectedAndOr"); NotifyPropertyChanged("SelectedFeildHasSetted"); }
        }
        public Operator SelectedOperator
        {
            get { return _selectedOperator; }
            set { _selectedOperator = value; NotifyPropertyChanged("SelectedOperator"); }
        }
        public Feild SelectedFeild
        {
            get { return _selectedFeild; }
            set
            {
                Operators = value.Type == typeof(string) ? new ObservableCollection<Operator>(Operators.Where(a => a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.Both || a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.String)) : new ObservableCollection<Operator>(Operators.Where(a => a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.Both || a.TypeToApply == Operator.TypesToApply.Numeric));
                if (SelectedOperator == null)
                {
                    SelectedOperator = Operators.FirstOrDefault(a => a.Title == "=");
                }

                NotifyPropertyChanged("SelectedOperator");
                NotifyPropertyChanged("SelectedFeild");
                _selectedFeild = value;
                NotifyPropertyChanged("SelectedFeildHasSetted");
            }
        }
        public bool SelectedFeildHasSetted
        {
            get
            {
                return SelectedFeild != null &&
                       (SelectedAndOr.Name != "Suppress" || !IsOtherFilters);
            }
        }

        private ObservableCollection<Operator> _operators;
        private Feild _selectedFeild;
        private Operator _selectedOperator;
        private AndOr _selectedAndOr;
        private string _searchValue;
        private bool _isOtherFilters = true;
    }
}
توضیحات: در این ویو مدل پایه سه لیست تعریف شده که برای دو تای آنها پیاده سازی پیش فرضی در همین کلاس دیده شده ولی برای لیست فیلدها پیاده سازی به کلاس ارث برنده واگذار شده است.

در گام بعد، یک کلاس کمکی برای سهولت ساخت عبارات ایجاد می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using AutoMapper;

namespace DynamicSearch.ViewModel.Base
{
  public static  class ExpressionExtensions
    {
        public static List<T> CreateQuery<T>(Expression whereCallExpression, IQueryable entities)
        {
            return entities.Provider.CreateQuery<T>(whereCallExpression).ToList();
        }

        public static MethodCallExpression CreateWhereCall<T>(Expression condition, ParameterExpression pe, IQueryable entities)
        {
            var whereCallExpression = Expression.Call(
                typeof(Queryable),
                "Where",
                new[] { entities.ElementType },
                entities.Expression,
                Expression.Lambda<Func<T, bool>>(condition, new[] { pe }));
            return whereCallExpression;
        }

        public static void CreateLeftAndRightExpression<T>(string propertyName, Type type, string searchValue, ParameterExpression pe, out Expression left, out Expression right)
        {
            var typeOfNullable = type;
            typeOfNullable = typeOfNullable.IsNullableType() ? typeOfNullable.GetTypeOfNullable() : typeOfNullable;
            left = null;

            var typeMethodInfos = typeOfNullable.GetMethods();
            var parseMethodInfo = typeMethodInfos.FirstOrDefault(a => a.Name == "Parse" && a.GetParameters().Count() == 1);

            var propertyInfos = typeof(T).GetProperties();
            if (propertyName.Contains("."))
            {
                left = CreateComplexTypeExpression(propertyName, propertyInfos, pe);
            }
            else
            {
                var propertyInfo = propertyInfos.FirstOrDefault(a => a.Name == propertyName);
                if (propertyInfo != null) left = Expression.Property(pe, propertyInfo);
            }

            if (left != null) left = Expression.Convert(left, typeOfNullable);

            if (parseMethodInfo != null)
            {
                var invoke = parseMethodInfo.Invoke(searchValue, new object[] { searchValue });
                right = Expression.Constant(invoke, typeOfNullable);
            }
            else
            {
                //type is string
                right = Expression.Constant(searchValue.ToLower());
                var methods = typeof(string).GetMethods();
                var firstOrDefault = methods.FirstOrDefault(a => a.Name == "ToLower" && !a.GetParameters().Any());
                if (firstOrDefault != null) left = Expression.Call(left, firstOrDefault);
            }
        }

        public static Expression CreateComplexTypeExpression(string searchFilter, IEnumerable<PropertyInfo> propertyInfos, Expression pe)
        {
            Expression ex = null;
            var infos = searchFilter.Split('.');
            var enumerable = propertyInfos.ToList();
            for (var index = 0; index < infos.Length - 1; index++)
            {
                var propertyInfo = infos[index];
                var nextPropertyInfo = infos[index + 1];
                if (propertyInfos == null) continue;
                var propertyInfo2 = enumerable.FirstOrDefault(a => a.Name == propertyInfo);
                if (propertyInfo2 == null) continue;
                var val = Expression.Property(pe, propertyInfo2);
                var propertyInfos3 = propertyInfo2.PropertyType.GetProperties();
                var propertyInfo3 = propertyInfos3.FirstOrDefault(a => a.Name == nextPropertyInfo);
                if (propertyInfo3 != null) ex = Expression.Property(val, propertyInfo3);
            }

            return ex;
        }

        public static Expression AddOperatorExpression(Func<Expression, Expression, Expression> func, Expression left, Expression right)
        {
            return func.Invoke(left, right);
        }

        public static Expression JoinExpressions(bool isFirst, Func<Expression, Expression, Expression> func, Expression expression, Expression ex)
        {
            if (!isFirst)
            {
                return func.Invoke(expression, ex);
            }

            expression = ex;
            return expression;
        }
    }
}
5- ایجاد کلاس فیلتر جهت معرفی فیلدها و معرفی منبع داده و ویو مدلی ارث برنده از کلاس‌های پایه ساختار، جهت ایجاد فرم نمونه:

using System.Collections.ObjectModel;
using System.Linq;
using DynamicSearch.Model;
using DynamicSearch.Service;
using DynamicSearch.ViewModel.Base;

namespace DynamicSearch.ViewModel
{
    public class StudentSearchFilter : SearchFilterBase<Student>
    {
        public override ObservableCollection<Feild> Feilds
        {
            get
            {
                return new ObservableCollection<Feild>
                    {
                        new Feild("نام دانش آموز",typeof(string),"Name"), 
                         new Feild("نام خانوادگی دانش آموز",typeof(string),"Family"),
                        new Feild("نام خانوادگی معلم",typeof(string),"Teacher.Name"),
                        new Feild("شماره دانش آموزی",typeof(int),"StdID"),
                    };
            }
        }

        public override IQueryable<Student> GetQuarable()
        {
            return new StudentService().GetStudents().AsQueryable();
        }
    }
}
6- ایجاد ویو نمونه:

در نهایت زمل فایل موجود در پروژه ویو:

<Window x:Class="DynamicSearch.View.MainWindow"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
        xmlns:viewModel="clr-namespace:DynamicSearch.ViewModel;assembly=DynamicSearch.ViewModel"
        xmlns:view="clr-namespace:DynamicSearch.View"
        mc:Ignorable="d" 
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
    <Window.Resources>
        <viewModel:StudentSearchViewModel x:Key="StudentSearchViewModel" />
        <view:VisibilityConverter x:Key="VisibilityConverter" />
    </Window.Resources>
    <Grid   DataContext="{StaticResource StudentSearchViewModel}">
        <WrapPanel Orientation="Vertical">
            <DataGrid AutoGenerateColumns="False" Name="asd" CanUserAddRows="False" ItemsSource="{Binding BindFilter}">
                <DataGrid.Columns>
                    <DataGridTemplateColumn>
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <ComboBox MinWidth="100"  DisplayMemberPath="Title" ItemsSource="{Binding AndOrs}" Visibility="{Binding IsOtherFilters,Converter={StaticResource VisibilityConverter}}"
                                          SelectedItem="{Binding SelectedAndOr,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                    <DataGridTemplateColumn >
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <ComboBox IsEnabled="{Binding SelectedFeildHasSetted}" MinWidth="100"   DisplayMemberPath="Title" ItemsSource="{Binding Feilds}" SelectedItem="{Binding SelectedFeild,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged }"/>
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                    <DataGridTemplateColumn>
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <ComboBox MinWidth="100"  DisplayMemberPath="Title" ItemsSource="{Binding Operators}" IsEnabled="{Binding SelectedFeildHasSetted}"
                                          SelectedItem="{Binding SelectedOperator,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                    <DataGridTemplateColumn Width="*">
                        <DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate DataType="{x:Type viewModel:StudentSearchFilter}">
                                <TextBox IsEnabled="{Binding SelectedFeildHasSetted}" MinWidth="200" Text="{Binding SearchValue,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}"/>
                                <!--<TextBox Text="{Binding SearchValue,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}"/>-->
                            </DataTemplate>
                        </DataGridTemplateColumn.CellTemplate>
                    </DataGridTemplateColumn>
                </DataGrid.Columns>
            </DataGrid>

            <Button Content="+" HorizontalAlignment="Left" Command="{Binding AddFilter}"/>
            <Button Content="Result" Command="{Binding ExecuteSearchFilter}"/>
            <DataGrid ItemsSource="{Binding Results}">
                
            </DataGrid>
        </WrapPanel>
    </Grid>
</Window>
در این مقاله، هدف معرفی روند ایجاد یک جستجو گر پویا با قابلیت استفاده مجدد بالا بود و عمدا از توضیح جزء به جزء کدها صرف نظر شده. علت این امر وجود منابع بسیار راجب ابزارهای بکار رفته در این مقاله و سادگی کدهای نوشته شده توسط اینجانب می‌باشد.


برخی منابع جهت آشنایی با Expression ها:
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb882637.aspx
انتخاب پویای فیلد‌ها در LINQ 
http://www.persiadevelopers.com/articles/dynamiclinqquery.aspx


نکته: کدهای نوشته شده در این مقاله، نسخه‌های نخستین هستند و طبیعتا جا برای بهبود بسیار دارند. دوستان می‌توانند در این امر به بنده کمک کنند.


پیشنهادات جهت بهبود:
- جداسازی کدهای پیاده کننده منطق از ویو مدل‌ها جهت افزایش قابلیت نگهداری کد و سهولت استفاده در سایر ساختارها
- افزودن توضیحات به کد
- انتخاب نامگذاری‌های مناسب تر

DynamicSearch.zip
 
مطالب
لیست کردن ایمیل‌های موجود در Global address list

Global Address List یا به اختصار GAL و یا همان Microsoft Exchange Global Address Book ، حاوی اطلاعات تمامی کاربران تعریف شده در Exchange server مایکروسافت است و زمانیکه outlook در شبکه به exchange server متصل می‌شود، کاربران می‌توانند با کمک آن لیست اعضاء را مشاهده کرده ، یک یا چند نفر را انتخاب نموده و به آن‌ها ایمیل ارسال کنند (شکل زیر):


نیاز بود تا این لیست تعریف شده در مایکروسافت اکسچنج، با اطلاعات یک دیتابیس مقایسه شوند که آیا این اطلاعات مطابق رکوردهای موجود تعریف شده یا خیر.
بنابراین اولین قدم، استخراج email های موجود در GAL بود (دسترسی به همین برگه‌ی email address که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید از طریق برنامه نویسی) که خلاصه آن تابع زیر است:
جهت استفاده از آن ابتدا باید یک ارجاع به کتابخانه COM ایی به نام Microsoft Outlook Object Library اضافه شود.

using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Interop.Outlook;

namespace GAL
{
//add a reference to Microsoft Outlook 12.0 Object Library
class COutLook
{
public struct User
{
public string Name;
public string Email;
}

public static List<User> ExchangeServerEmailAddresses(string userName)
{
List<User> res = new List<User>();
//Create Outlook application
Application outlookApp = new Application();
//Get Mapi NameSpace and Logon
NameSpace ns = outlookApp.GetNamespace("MAPI");
ns.Logon(userName, Missing.Value, false, true);

//Get Global Address List
AddressLists addressLists = ns.AddressLists;
AddressList globalAddressList = addressLists["Global Address List"];
AddressEntries entries = globalAddressList.AddressEntries;
foreach (AddressEntry entry in entries)
{
ExchangeUser user = entry.GetExchangeUser();
if (user != null && user.PrimarySmtpAddress != null && entry.Name != null)
res.Add(new User
{
Name = entry.Name,
Email = user.PrimarySmtpAddress
});
}

ns.Logoff();

// Clean up.
outlookApp = null;
ns = null;
addressLists = null;
globalAddressList = null;
entries = null;

return res;
}
}
}
و نحوه استفاده از آن هم به صورت زیر می‌تواند باشد:

List<COutLook.User> data = COutLook.ExchangeServerEmailAddresses("nasiri");
foreach (var list in data)
{
//....
}
در اینجا Nasiri نام کاربری شخص در دومین است (کاربر جاری لاگین کرده در سیستم).
تنها نکته‌ی مهم این کد، مهیا نبودن فیلد ایمیل در شیء AdderssEntry است که باید از طریق متد GetExchangeUser آن اقدام شود.


مطالب
اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC
اگر مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» را مطالعه کرده باشید، قسمتی از آن، به فرم‌ها و همچنین جلب توجه کاربران به فیلدها، برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی اختصاص داشت. در مطلب جاری قصد داریم تا این موارد را به یک فرم ASP.NET MVC که به صورت پیش فرض از jQuery Validator برای اعتبارسنجی استفاده می‌کند، اعمال کنیم تا حالت نمایشی پیش فرض این فرم‌ها و همچنین خطاهای اعتبارسنجی آن، با Twitter Bootstrap همخوانی پیدا کند.

مدل برنامه

using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Models
{
    public class User
    {
        [DisplayName("نام")]
        [Required(ErrorMessage="لطفا نام را تکمیل کنید")]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("نام خانوادگی")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا نام خانوادگی را تکمیل کنید")]
        public string LastName { set; get; }
    }
}
در اینجا یک مدل ساده را به همراه دو خاصیت و اعتبارسنجی‌های ساده مرتبط با آن‌ها، مشاهده می‌کنید.

کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using Mvc4TwitterBootStrapTest.Models;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(User user)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                if (user.Name != "Vahid")
                {
                    this.ModelState.AddModelError("", "لطفا مشکلات را برطرف کنید!");
                    this.ModelState.AddModelError("Name", "نام فقط باید وحید باشد!");
                    return View(user);
                }
                // todo: save ...
                return RedirectToAction("Index");
            }
            return View(user);
        }
    }
}
کنترلر برنامه نیز نکته مهمی نداشته و بیشتر برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی سفارشی این مثال طراحی شده است.

طراحی View سازگار با Twitter bootstrap

@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "تعریف کاربر";
}
@using (Html.BeginForm("Index", "Home", FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    <fieldset>
        <legend>تعریف کاربر</legend>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(x => x.Name, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.TextBoxFor(x => x.Name)
                @Html.ValidationMessageFor(x => x.Name, null, new { @class = "help-inline" })
            </div>
        </div>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(x => x.LastName, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.TextBoxFor(x => x.LastName)
                @Html.ValidationMessageFor(x => x.LastName, null, new { @class = "help-inline" })
            </div>
        </div>
        <div class="form-actions">
            <button type="submit" class="btn btn-primary">
                ارسال</button>
        </div>
    </fieldset>
}
در اینجا View متناظر با اکشن متد Index را ملاحظه می‌کنید که نکات ذیل به آن اعمال شده است:
1) کلاس form-horizontal به فرم جاری اضافه شده است تا در ادامه بتوانیم برچسب‌ها را در کنار تکست باکس‌ها به صورت افقی نمایش دهیم.
2) به ValidationSummary کلاس‌های alert alert-error alert-block انتساب داده شده‌اند تا نمایش خطای کلی یک فرم، متناسب با Twitter bootstrap شود.
3) هر خاصیت، با یک div دارای کلاس control-group محصور شده است.
4) هر برچسب دارای کلاس control-label است.
5) به هر ValidationMessageFor کلاس help-inline انتساب داده شده است.
6) کنترل‌های ورودی برنامه در divایی با کلاس controls محصور شده‌اند.
7) قسمت دکمه فرم، در div ایی با کلاس form-actions قرار گرفته تا یک زمینه خاکستری در اینجا ظاهر شود.
8) دکمه فرم، با کلاس btn خاص bootstrap تزئین شده.

در این حالت به شکل فوق خواهیم رسید. همانطور که ملاحظه می‌کنید در صورتیکه بر روی دکمه ارسال کلیک شود، همان رنگ‌های متداول jQuery Validator ظاهر می‌شوند و کل ردیف همانند روش‌های متداول Twitter bootstrap دارای رنگ قرمز انتساب یافته توسط کلاس error نخواهد شد.

برای رفع این مشکل باید اندکی اسکریپت نویسی کرد:
@section javaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $.validator.setDefaults({
            highlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                } else {
                    $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error');
                }
                $(element).trigger('highlated');
            },
            unhighlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                } else {
                    $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success');
                }
                $(element).trigger('unhighlated');
            }
        });

        $(function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.control-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('error');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
کاری که در اینجا انجام شده، تغییر پیش فرض‌های jQuery Validator جهت سازگار سازی آن با کلاس error مرتبط با bootstrap است. همچنین در حالت postback و نمایش خطاهای سفارشی، قسمت بررسی field-validation-error انجام شده و در صورت یافتن موردی، سطر مرتبط با آن، با کلاس error مزین می‌شود.

اینبار در حالت اعتبار سنجی، به شکل ذیل خواهیم رسید:

و یا اگر کاربر فیلد را تکمیل کند، رنگ فیلد و ردیف تعیین اعتبار شده، سبز می‌شود:

و در حالت خطاهای سفارشی سمت سرور، پس از postback، شکل زیر نمایش داده می‌شود:


مطالب
مقایسه value type و reference type
در سی شارپ دو نوع class و struct وجود دارد که تقریباً مشابه یکدیگرند در حالیکه یکی از آنها-value type و دیگری reference-type است.

struct چیست؟
structها مشابه classها هستند با این تفاوت که structها finalizer ندارند و از ارث بری پشتیبانی نمی‌کنند. structها کاملا مشابه classها تعریف می‌شوند و در تعریف آنها از کلمه کلیدی struct استفاده می‌شود. آنها شامل فیلدها، متدها، خصوصیت‌ها نیز می‌شوند. در زیر نحوه تعریف آن را مشاهده می‌کنید: 

struct Point
{
   private int x, y;             // private fields
 
   public Point (int x, int y)   // constructor
   {
         this.x = x;
         this.y = y;
   }

   public int X                  // property
   {
         get {return x;}
         set {x = value;}
   }

   public int Y
   {
         get {return y;}
         set {y = value;}
   }
}

value type و reference type
تفاوت دیگری که بین class و struct، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است  آن است که classها reference-type و structها value-type هستند و در زمان اجرا با آنها متفاوت رفتار می‌شود و در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم.
وقتی یک وهله از value-type ایجاد شود، یک فضای خالی از حافظه‌ی اصلی (RAM) برای ذخیره سازی مقدار آن تخصیص داده می‌شود. نوع‌های اصلی مانند int, float, bool و char از نوع value type هستند. در ضمن سرعت دسترسی به آنها بسیار بالاست.
ولی وقتی یک وهله از reference-type ایجاد شود، یک فضا برای object و فضایی دیگر برای اشاره‌گر به آن شیء در حافظه اصلی ذخیره می‌شود. در واقع دو فضا از حافظه برای ذخیره سازی آنها اشغال می‌شود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point p1 = new Point();         // Point is a *struct*
Form f1 = new Form();           // Form is a *class*
نکته: Point از نوع struct و Form از نوع reference است. در مورد اول، یک فضا از حافظه برای p1 تخصیص داده می‌شود و در مورد دوم، دو فضا از حافظه اصلی یکی برای ذخیره کردن اشاره‌گر f1 برای اشاره به Form object و دیگری برای ذخیره کردن Form object تخصیص داده می‌شود.
Form f1;                        // Allocate the reference
f1 = new Form();                // Allocate the object
به قطعه کد زیر دقت کنید:
Point p2 = p1;
Form f2 = f1;
همانطور که قبلاً گفته شد p2، یک نوع struct است بنابراین در مورد اول مقدار p2 یک کپی از مقدار p1 خواهد بود ولی در مورد دوم، آدرس f1 را درون f2 کپی می‌کنیم در واقع f1 و f2 به یک شیء اشاره خواهند کرد. (یک شیء با 2 اشاره گر)
در سی شارپ، پارامترها (بصورت پیش فرض) بصورت یک کپی از آنها به متدها ارسال می‌شوند، یعنی اگر پارامتر از نوع value-type باشد یک کپی از آن وهله و اگر پارامتر reference-type یک کپی از آدرس ارسال خواهد شد. برای توضیح بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (myPoint, myForm);                // Test is a method defined below
 
void Test (Point p, Form f)
{
      p.X = 100;                       // No effect on MyPoint since p is a copy
      f.Text = "Hello, World!";        // This will change myForm’s caption since
                                       // myForm and f point to the same object
      f = null;                        // No effect on myForm
}
انتساب null به f درون متد Test هیچی اثری بر روی آدرس myForm ندارد چون f، یک کپی از آدرس myForm است.
حال می‌توانیم روش پیش فرض را با افزودن کلمه کلید ref تغییر دهیم.  وقتی از ref استفاده کنیم متد با پارامترهای فراخوانی کننده (caller's arguments) بصورت مستقیم در تعامل است در کد زیر می‌توانیم تصور کنیم که پارامترهای p و f متد Test همان متغیرهای myPoint و myForm است.
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (ref myPoint, ref myForm);        // pass myPoint and myForm by reference
 
void Test (ref Point p, ref Form f)
{
      p.X = 100;                       // This will change myPoint’s position
      f.Text = “Hello, World!”;        // This will change MyForm’s caption
      f = null;                        // This will nuke the myForm variable!
}
در کد بالا انتساب null به f باعث تهی شدن myForm می‌شود بدلیل اینکه متد مستقیماً به آن دسترسی داشته است.

تخصیص حافظه
CLR اشیاء را در دو قسمت ذخیره می‌کند:
  1. stack یا پشته
  2. heap
ساختار stack یا پشته first-in last-out است که دسترسی به آن سریع است. زمانی که متدی فراخوانی می‌شود، CLR پشته را نشانه گذاری می‌کند. سپس متد data را به پشته جهت اجرا push می‌کند و زمانی که اجرایش به اتمام رسید، CLR پشته را تا محل نشانه گذاری شده مرحله قبل، پاک می‌کند (pop).
ولی ساختار heap بصورت تصادفی است. یعنی اشیاء در محل‌های تصادفی قرار داده می‌شوند بهمین دلیل آنها دارای 2 سربار memory manager و garbage-collector هستند.
برای آشنایی با نحوه استفاده پشته و heap به کد زیر توجه کنید:
void CreateNewTextBox()
{
      TextBox myTextBox = new TextBox();             // TextBox is a class
}
در این متد، ما یک متغیر محلی ایجاد کرده ایم که به یک شیء اشاره می‌کند.

پشته همیشه برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • قسمت reference متغیرهای محلی و پارامترهای از نوع reference-typed (مانند myTextBox)
  • متغیرهای محلی و پارامترهای متد از نوع value-typed (مانند integer, bool, char, DateTime و ...)
همچنین از heap برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • محتویات شیء از نوع reference-typed
  • هر چیزی که قرار است در شیء از نوع reference-typed ذخیره شود.

آزادسازی حافظه در heap

در کد بالا وقتی اجرای متد CreateNewTextBox به اتمام برسد متغیر myTextBox از دید (Scope) خارج می‌شود. بنابراین از پشته نیز خارج می‌شود ولی با خارج شدن myTextBox از پشته چه اتفاقی برای TextBox object رخ خواهد داد؟! پاسخ در garbage-collector نهفته است. garbage-collector بصورت خودکار عملیات پاکسازی heap را انجام می‌دهد و اشیائی که اشاره گر معتبر ندارند را حذف می‌نماید. در حالت کلی اگر شیء از حافظه خارج شد باید منابع سایر قسمت‌های اشغال شده توسط آن هم آزاد شود، که این آزاد سازی بعهده garbage-collector است.

حال آزاد سازی برای کلاسهایی که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کنند به دو صورت انجام می‌شود:

  1. دستی: با فراخوانی متد Dispose میسر است.
  2. خودکار: افزودن شیء به Net Container. مانند Form, Panel, TabPage یا UserControl. این نگهدارندها این اطمینان را به ما می‌دهند در صورتیکه آنها از حافظه خارج شدند کلیه عضوهای آن هم از حافظه خارج شوند.

برای آزادسازی دستی می‌توانیم مانند کدهای زیر عمل کنیم:

using (Stream s = File.Create ("myfile.txt"))

{
   ...
}
یا
Stream s = File.Create ("myfile.txt");

try
{
   ...
}

finally
{
   if (s != null) s.Dispose();
}


مثالی از Windows Forms
فرض کنید قصد داریم فونت و اندازه یک ویندوز فرم را تغییر دهیم.

Size s = new Size (100, 100);          // struct = value type
Font f = new Font (“Arial”,10);        // class = reference type

Form myForm = new Form();

myForm.Size = s;
myForm.Font = f;
توجه کنید که ما در کد بالا از اعضای myForm استفاده کردیم نه از کلاسهای Font و Size که این دو گانگی قابل قبول است. حال به تصویر زیر که به پیاده سازی کد بالا اشاره دارد توجه کنید.

همانطور که مشاهد می‌کنید محتویات s و آدرس f را در Form object ذخیره کرده ایم که نشان می‌دهد تغییر در s برروی فرم تغییر ایجاد نمی‌کند ولی تغییر در f باعث ایجاد تغییر فرم می‌شود. Form object دو اشاره گر به Font object دارد.

In-Line Allocation (تخصیص درجا)
در قبل گفته شد برای ذخیره متغیرهای محلی از نوع value-typed از پشته استفاده می‌شود آیا شیء Size جدید هم در پشته ذخیره می‌شود؟ خیر، بدلیل اینکه آن متغیر محلی نیست و در شیء دیگر ذخیره می‌شود (در مثال بالا در یک فرم ذخیره شده است) که آن شیء هم در heap ذخیره شده است پس شیء جدید Size هم در heap ذخیر می‌شود که به این نوع ذخیره سازی In-Line گفته می‌شود.

تله (Trap)
فرض کنید کلاس Form بشکل زیر تعریف شده است:
class Form
{
      // Private field members
      Size size;
      Font font;

      // Public property definitions
      public Size Size
      {
            get    { return size; }
            set    { size = value; fire resizing events }
      }

      public Font Font
      {
            get    { return font;  }
            set    { font = value; }
      }
}
حال ما قصد داریم ارتفاع آن را دو برابر کنیم، بنابراین از کد زیر استفاده می‌کنیم:
myForm.ClientSize.Height = myForm.ClientSize.Height * 2;
ولی با خطای کامپایلر زیر روبرو می‌شویم:
Cannot modify the return value of 'System.Windows.Forms.Form.ClientSize' because it is not a variable
علت چیست؟ بدلیل اینکه myForm.ClientSize شیء Size که از نوع Struct است را بر می‌گرداند و این Struct از نوع value-typed است و این شیء یک کپی از اندازه فرم است و ما همزمان قصد دو برابر نمودن آن کپی را داریم که کامپایلر خطای بالا را نمایش می‌دهد.

برای توضیح بیشتر می‌توانید به این سوال مراجعه کنید و در تکمیل آن این لینک را هم بررسی کنید.

پس بنابراین کد بالا را به کد زیر اصلاح می‌کنیم:
myForm.ClientSize = new Size (myForm.ClientSize.Width, myForm.ClientSize.Height * 2);
برای اصلاح خطای کامپایلر، ما باید یک شیء جدیدی را برای اندازه فرم تخصیص بدهیم.
مطالب
کمی درباره httpmodule
قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
public void Init(HttpApplication app)
{
   app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
}

public void Dispose(){ }
همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
 BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

کد زیر را در نظر بگیرید:
کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
 public class UrlPath : IHttpModule
    {
        public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
            app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
        }

        public void Dispose()
        {

        }

         void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             
             HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
             app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;

             if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
             {
                 app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
             }

         }
         void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
             string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
             Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
             
         } 
    }
حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
  <httpModules>
     <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
   </httpModules>
اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
<system.webServer>
  
    <modules>
      <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
    </modules>
</system.webServer>
حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

Global.asax و HttpModule
اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.