نظرات مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت اول
سلام؛ من سعی کردم این کدها رو تست کنم بنابراین قدم به قدم پیش رفتم. بعد وظیفه رو به شکل زیر فراخوانی کردم
 protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            Interface1 myTask = new HelloSchedule();
            myTask.Run();
        }
دو بار web application رو اجرا کردم و نتیجه به شکل زیر بود
Message from HelloJob 6/19/2014 10:40:15 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 10:40:25 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 10:40:35 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 10:40:45 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 10:40:55 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 11:24:36 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 11:24:45 AM
Message from HelloJob 6/19/2014 11:24:55 AM
یعنی دفعه اول 5 بار وظیفه اجرا شده دفعه دوم 3 بار.
ولی هدف من از اعمال زمانبندی اینه که بی نهایت بار وظیفه اجرا بشه، به طور مثال در یک سایت آگهی شبیه ایستگاه، مثلاً دو روز قبل از انقضای آگهی به فرد اطلاع داده بشه که آگهی شما داره منقضی میشه.
البته من در لوکال تست کردم.
من بهتر از
Application_Start
جایی برای فراخوانی پیدا نکردم.
 لطفاً راهنمایی کنید.
مطالب
پیاده سازی PWA در Angular
امروزه طراحی اپلیکیشن‌های موبایل بخش زیادی از جامعه را در برگرفته است و روز به روز در حال توسعه میباشند. موازی با رشد روز افزون و نیاز بیشتر به این اپلیکیشن‌ها فریمورک‌های زیادی نیز  ابداع شده اند. از جمله این فریم ورک‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

Ionic  , react native , flutter , xamarin ….

دیگر لازم نیست برای طراحی اپلیکیشن خود حتما از زبان‌های native  استفاده کنید. بیشتر فریم ورک‌های معرفی شده جاوا اسکریپتی میباشند.

 
مزایای نوشتن یک اپلیکیشن با  فریم ورک‌ها:

1-  نوشتن کد به مراتب آسانتر است.
۲- چون اکثر فریم ورک‌ها، فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی هستند، سرعت بالایی هنگام run کردن برنامه دارند ولی در build آخر و خروجی نهایی بر روی پلتفرم، این سرعت کندتر می‌شود.
۳- cossplatform بودن. با طراحی یک اپلیکیشن برای یک پلتفرم می‌توان همزمان برای پلتفرم‌های دیگر خروجی گرفت.


معایب:

۱- برنامه نویس را محدود  میکند.
۲- سرعت اجرای پایینی دارد.
۳- حجم برنامه به مراتب بالاتر میباشد.
۴- از منابع سخت افزاری بیشتری استفاده می‌کند.

اگر شما هم میخواهید از فریم ورک‌ها برای طراحی اپلیکیشن استفاده کنید در اینجا  می‌توانید اطلاعات بیشتری را درباره هر کدام از فریم ورک‌ها ببینید. هر کدام از این فریم ورک‌ها دارای مزایا معایب و همچنین رزومه کاری خوب می‌باشند. بیشتر فریم ورک‌های بالا در رندر آخر، همان کد native را تولید می‌کنند؛ مثلا اگر برنامه‌ای را با react native بنویسید، میتوانید همان برنامه را بر روی اندروید استودیو و کد native بالا بیارید. توضیحات  بالا مقایسه فریم ورک‌های Cross Platform با زبان‌های native بود. اما در این مقاله قصد آشنایی با تکنولوژی جدیدی را داریم که شما را قادر می‌سازد یک وب اپلیکیشن را با آن طراحی کنید.


 pwa چیست؟

pwa مخفف Progressive Web Apps است و یک تکنولوژی برای طراحی وب اپلیکیشن‌های تحت مرورگر میباشد. شما با pwa میتوانید اپلیکیشن خود را بر روی پلتفرم‌های مختلفی اجرا کنید، طوری که کاربران متوجه نشوند با یک صفحه‌ی وبی دارند کار میکنند. شاید شما هم فکر کنید این کار را هم میتوان با html ,css و responsive کردن صفحه انجام داد! ولی اگر بخواهید کاربر متوجه استفاده‌ی از یک صفحه‌ی وبی نشود، باید حتما از pwa استفاده کنید! برای مثال یک صفحه‌ی وبی معمولی حتما باید در بستر اینترنت اجرا شود، ولی با pwa با یکبار وصل شدن به اینترنت و کش کردن داده‌ها، برای بار دوم دیگر نیازی به اینترنت ندارد و میتواند به صورت offline  کار کند. شما حتی با pwa می‌توانید اپلیکیشن را در background اجرا کنید و notification ارسال کنید.


مزیت pwa

۱- یکی از مزیت‌های مهم pwa، حالت offline آن میباشد که حتی با قطع اینترنت، شما میتوانید همچنان با اپلیکیشن کار کنید.
۲- با توجه به اینکه شما در حقیقت با یک صفحه‌ی وبی کار میکنید، دیگر نیازی به دانلود و نصب ندارید.
۳- امکان به‌روز رسانی کردن، بدون اعلام کردن نسخه جدید.
۴- از سرعت بسیار زیادی برخوردار است.
۵- چون pwa از پروتکل https استفاده می‌کند، دارای امنیت بالایی میباشد.


معایب

۱- محدود به مرورگر می‌باشد.
۲- هرچند امروزه اکثر مرورگر‌ها pwa را پشتیبانی میکنند، ولی در بعضی از مرورگر‌ها و مرورگر‌های با ورژن پایین، pwa پشتیبانی نمیشود.
3- نمیتوان یک برنامه‌ی مبتنی بر os را نوشت و محدود به مرورگر میباشد


چند نکته درباره pwa

1- برای pwa  لزومی ندارد حتما از فریم ورک‌های spa استفاده کنید. شما از هر فریم ورک Client Side ای می‌توانید استفاده کنید.
۲- چون صفحات شما در پلتفرم‌های مختلف و با صفحه نمایش‌های مختلفی اجرا می‌شود، باید صفحات به صورت کاملا responsive شده طراحی شوند.
۳- باید از پروتکل https استفاده کنید.

ما در این مقاله از فریم ورک angular  استفاده  خواهیم کرد.

قبل از شروع، با شیوه کار pwa آشنا خواهیم شد. یکی از قسمت‌های مهم  Service Worker ،pwa میباشد که از جمله کش کردن، notification فرستادن و اجرای پردازش‌ها در پس زمینه را بر عهده دارد.


با توجه به شکل بالا، Service Worker مانند یک لایه‌ی نرم افزاری مابین کلاینت و سرور قرار دارد که درخواست‌های داده شده از کلاینت را در صورت اتصال به اینترنت، ارسال کرده و مجددا response را برگشت میدهد‌. اگر به هر دلیلی اینترنت قطع باشد، درخواست به صورت آفلاین به کش مرورگر که توسط proxy ساخته شده است، فرستاده میشود و response را برگشت میدهد.


چند نکته  در رابطه با Service Worker

- نباید برای  نگهداری داده global از Service Worker استفاد کرد. برای استفاده از داده‌های Global میتوان از Local Storage یا IndexedDB استفاده کرد.
- service worker  به dom دسترسی ندارند.


 سناریو

 قبل از شروع، سناریوی پروژه را تشریح خواهیم کرد. رکن اصلی یک برنامه‌ی وب، UI آن میباشد و قصد داریم کاربران را متوجه کار با یک صفحه‌ی وبی نکنیم. قالبی که ما در این مثال در نظر گرفتیم خیلی شبیه به یک اپلیکیشن پلتفرم اندرویدی میباشد. یک کاربر با کشیدن منوی کشویی میتواند گزینه‌های خود را انتخاب نمایند. اولین گزینه‌ای که قصد پیاده سازی آن را داریم، ثبت کاربران میباشد. بعد از ثبت کاربران در یک Component جدا، کاربران را در یک جدول نمایش خواهیم داد.


 قبل از شروع لازم است به چند نکته زیر توجه کرد

1-  سرویس crud را به صورت کامل در پروژه قرار خواهیم داد، ولی چون از حوصله‌ی مقاله خارج است، فقط ثبت کاربران و نمایش کاربران را پیاده سازی خواهیم کرد.
2 - هر اپلیکیشنی قطعا نیاز به یک وب سرویس دارد که واسط بین دیتابیس و اپلیکیشن باشد. ولی ما چون در این مثال به عنوان front end کار قصد طراحی  اپلیکیشن را داریم، برای حذف back end از firebase استفاده خواهیم کرد و مستقیما از انگولار به دیتابیس firebase کوئری خواهیم زد.


 شروع به کار

پیش نیاز‌های یک پروژه‌ی انگیولاری را بر روی سیستم خود فراهم کنید. ما در این مثال از یک template آماده انگیولاری استفاده خواهیم کرد. پس برای اینکه با جزئیات و طراحی ui درگیر نشویم، از لینک github پروژه را دریافت کنید.
سپس وارد root پروژه شوید و با دستور زیر پکیج‌های پروژه را نصب کنید:
 npm install
پس از نصب پکیج‌ها، با دستور ng serve، پروژه را اجرا کنید.

پس از اجرا باید خروجی بالا را داشته باشید. می‌خواهیم یکی از قابلیت‌های pwa را بررسی کنیم. بر روی صفحه کلیک راست کرده و وارد inspect شوید. وارد تب Application  شوید و Service Worker را انتخاب کنید.
 


قبل از اینکه کاری را انجام دهید، چند بار صفحه را refresh کنید! صفحه بدون هیچ تغییری refresh میشود. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید.
این بار صفحه No internet به معنی قطع بودن اینترنت نمایش داده میشود و شما دیگر نمی‌توانید بر روی اپلیکیشن خود فعالیتی داشته باشید! 


نصب pwa  بر روی پروژه

برای اضافه کردن pwa به پروژه وارد ریشه‌ی پروژه شوید و دستور زیر را وارد کنید:
 ng add @angular/PWA
پس از  اجرای دستور بالا، تغییراتی در پروژه لحاظ میشود از جمله در فایل‌هایindex.html,app-module,angular.json، همچنین یک پوشه‌ی جدید به نام icons در assets و دو فایل جیسونی زیر به روت پروژه اضافه شده‌اند:
 Manifest.json : اگر محتویات فایل را مشاهده کرده باشید، شامل تنظیمات فنی وب اپلیکیشن می‌باشد؛ از جمله Home Screen Icon و نام وب اپلیکیشن و سایر تنظیمات دیگر.
 Nsgw-config.json : این فایل نسبت به فایل manifest فنی‌تر میباشد و بیشتر به کانفیگ مد آفلاین و کش کردن مرتبط میشود. در ادامه با این فایل بیشتر کار داریم.

بعد از نصب pwa  بر روی پروژه، همه تنظیمات به صورت خودکار انجام می‌شود. البته می‌توانید تنظیمات مربوط به کش کردن داده‌ها را به صورت پیشرفته‌تر کانفیگ کنید.


  اجرا کردن وب اپلیکیشن

 برای اجرا کردن و نمایش خروجی از وب اپلیکیشن، ابتدا باید از پروژه build گرفت. با استفاده از دستور زیر از پروژه خود build بگیرید:
 ng build -- prod
سپس  با دستور زیر وارد پوشه‌ای که فایل‌های Build  شده در آن قرار دارند، شوید:
 cd dist/Web Application  Pwa
بعد با دستور زیر برنامه را اجرا کنید:
 Http-server -o
اگر چنانچه با دستور بالا به خطا برخوردید، با دستور زیر پکیج npm آن را نصب کنید:
 npm i http-server
اگر تا به اینجای کار درست پیش رفته باشید، پروژه را بدون هیچ تغییری مشاهده خواهیم کرد. inspect گرفته و وارد تب Application شوید. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید! اینبار برنامه بدون هیچ مشکلی کار میکند. حتی شما میتوانید در کنسول، برنامه را به صورت کامل stop کنید.


برسی فایل Nsgw-config.json 

وارد فایل Nsgw-config.json شوید: 

"$schema": "./node_modules/@angular/service-worker/config/schema.json",
  "index": "/index.html",
  "assetGroups": [
    {
      "name": "app",
      "installMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/favicon.ico",
          "/index.html",
          "/*.css",
          "/*.js"
        ]
      }
    }, {
      "name": "assets",
      "installMode": "lazy",
      "updateMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/assets/**",
          "/*.(eot|svg|cur|jpg|png|webp|gif|otf|ttf|woff|woff2|ani)"
        ]
      }

    }
  ],
  "dataGroups": [
    {
      "name": "api-performance",
      "urls": [
        "https://api/**"
      ],
      "cacheConfig": {
        "strategy": "performance",
        "maxSize": 100,
        "maxAge": "3d"
      }
    }
  ]
}
 این فایل مربوط به کش کردن داده‌ها میباشند و میتواند شامل چند object زیر باشد. مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد:
  ۱- assetGroups : کش کردن اطلاعات مربوط به اپلیکیشن
  ۲- Index : کش کردن  فایل مربوط به index.html
  ۳-  assetGroups : کش کردن فایل‌های مربوط به asset، شامل فایل‌های js، css  و  غیره
  ۴- dataGroups : این object مربوط به وقتی است که برنامه در حال اجرا است. میتوان داده‌های در حال اجرای اپلیکیشن را کش کرد. داده‌ی در حال اجرا میتواند شامل فراخوانی apiها باشد. برای مثال فرض کنید شما در حالت کار کردن online با اپلیکیشن، لیستی از اسامی کاربران را از api گرفته و نمایش میدهید. وقتی دفعه‌ی بعد در حالت offline  اپلیکیشن را باز کنیم، اگر api را کش کرده باشیم، اپلیکیشن داده‌ها را از کش فراخوانی میکند. این عمل درباره post کردن داده‌ها هم صدق میکند.

خود dataGroups شامل چند object زیر میباشد:
  ۱- name :  یک نام انتخابی برای Groups  میباشد.
 ۲- urls  : شامل آرایه‌ای از آدرس‌ها میباشد. میتوان آدرس یک دومین را همراه با کل apiها به صورت زیر کش کرد:
"https://api/**"
۳- cacheConfig  : که شامل
  ۱- maxSize  : حداکثر تعداد کش‌های مربوط به Groups .
  ۲- maxAge  : حداکثر  lifetime مربوط به کش.
  ۳- strategy  : که میتواند یکی از مقادیر freshness به معنی Network-First یا performance  به معنی Cache-First باشد.


 پیاده سازی پیغام نمایش به‌روزرسانی جدید وب اپلیکیشن

در اپلیکیشن‌های native  وقتی به‌روزرسانی جدیدی برای app اعلام میشود، در فروشگاهای اینترنتی پیغامی مبنی بر به‌روزرسانی جدید app برای کاربران ارسال میشود که کاربران میتوانند app خود را به‌روزرسانی کنند. ولی در pwa تنها با یک رفرش صفحه میتوان اپلیکیشن را به جدیدترین امکانات به‌روزرسانی کرد! برای اینکه بتوانیم با هر تغییر، پیغامی را جهت به‌روزرسانی نسخه یا هر  پیغامی دیگری را نمایش دهیم، از کد زیر استفاده میکنم:
if(this.swUpdate.isEnabled)
    {
      this.swUpdate.available.subscribe(()=> {

        if(confirm("New Version available.Load New Version?")){
          window.location.reload();
        }
      })
    }


وصل شدن به دیتابیس

برای اینکه بتوانیم یک وب اپلیکیشن کامل را طراحی کنیم، قطعا نیاز به دیتابیس داریم. برای دیتابیس از firebase استفاده میکنیم. قبل از شروع، وارد سایت firebase  شوید. پس از لاگین، بر روی Add Project کلیک کنید. بعد از انتخاب نام مناسب، create Project را انتخاب کنید. ساختار دیتابیس‌های firebase  شبیه nosqlها می‌باشد و بر پایه‌ی json کار میکنند. پس از ساخت پروژه و دریافت کد جاواسکریپتی زیر شروع به طراحی فیلد‌های دیتابیس خواهیم کرد.


در منوی سمت چپ، بر روی database کلیک کنید و یک دیتابیس را در حالت test mode  ایجاد نماید. سپس یک collection را به نام user ایجاد کرده و فیلد‌های زیر را به آن اضافه کنید:
Age :number
Fullname :string
Mobile : string
مرحله‌ی بعد، config پروژه‌ی انگیولاری میباشد. وارد  vscode شوید و با دستور زیر پکیج firebase را اضافه کنید:
  npm install --save firebase @angular/fire
سپس وارد appmodule شوید و آن‌را به صورت زیر کانفیگ کنید:

@NgModule({
  declarations: [AppComponent, RegisterComponent,AboutComponent, UserListComponent],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    HttpClientModule,
    SharedModule,
    AppRoutingModule,
    AngularFireModule.initializeApp(environmentFirebase.firebase),
    AngularFireDatabaseModule,
    ServiceWorkerModule.register('ngsw-worker.js', { enabled: environment.production }),
  ],
  providers: [FirebaseService],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule {}
خط ۱۰ مربوط به pwa است که هنگام نصب pwa اضافه شده‌است و خط ۸ و مربوط به apiKey فایربیس میباشد. می‌شود گفت environmentFirebase.firebase شبیه  connection string می‌باشد که به صورت زیر کانفیگ شده است:
export const environment ={
   production: true,
   firebase: {
     apiKey: "AIz×××××××××××××××××××××××××××××××××8",
     authDomain: "pwaangular-6c041.firebaseapp.com",
     databaseURL: "https://pwaangular-6c041.firebaseio.com",
     projectId: "pwaangular-6c041",
     storageBucket: "pwaangular-6c041.appspot.com",
     messagingSenderId: "545522081966"
   }

}

FirebaseService در قسمت providers مربوط به سرویس crud میباشد. اگر وارد فایل مربوطه شوید، چند عمل اصلی به صورت زیر در آن پیاده سازی شده است:

import { Injectable } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs';
import * as firebase from 'firebase';
import { AngularFireDatabase } from '@angular/fire/database';
import { HttpClient } from '@angular/common/http';
import { map } from 'rxjs/operators';
import { ThrowStmt } from '@angular/compiler';
@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class FirebaseService {

  ref = firebase.firestore().collection('users');
  constructor(public db: AngularFireDatabase,public _http:HttpClient) { 
 
  }

  getUsers(): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.onSnapshot((querySnapshot) => {
        let User = [];
        querySnapshot.forEach((doc) => {
          let data = doc.data();
          User.push({
            key: doc.id,
            fullname: data.fullname,
            age: data.age,
            mobile: data.mobile
          });
        });
        observer.next(User);
      });
    });
  }

  getUser(id: string): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).get().then((doc) => {
        let data = doc.data();
        observer.next({
          key: doc.id,
          title: data.title,
          description: data.description,
          author: data.author
        });
      });
    });
  }

  postUser(user): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      
      this.ref.add(user).then((doc) => {
        observer.next({
          key: doc.id,
        });
      });
    });
  }

  updateUser(id: string, data): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).set(data).then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

  deleteUser(id: string): Observable<{}> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).delete().then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

getDataOnApi(){
  return this._http.get('https://site.com/api/General/Getprovince')
  .pipe(
      map((res: Response) => {
return res;

      })
  );
}

getOnApi(){
  return  this._http.get("https://site.com/api/General/Getprovince",).pipe(
    map((response:any) => {
       
return  response
    } )
    );
}
}
اگر دقت کرده باشید، خیلی شبیه به کد نویسی سمت سرور میباشد.

با دستورات زیر میتوانید مجددا پروژه را اجرا کنید:
ng build --prod
cd dist/Pwa-WepApp
Http-server -o


تست وب اپلیکیشن بر روی پلتفرم‌های مختلف

برای اینکه بتوانیم خروجی وب اپلیکیشن را بر روی پلتفرم‌های مختلفی تست کنیم، میتوانیم آن را آپلود کرده و مثل یک سایت اینترنتی، با وارد کردن دومین، وارده پروژه شد. ولی کم هزینه‌ترین راه، استفاده از ابزار ngrok میباشد. میتوانید توسط این مقاله پروژه خودتان در لوکال بر روی https سوار کنید.

نکته! توجه کنید apiهای مربوط به firebase را نمیتوان کش کرد.


کد‌های مربوط به این قسمت را میتوانید از این repository دریافت کنید .
مطالب
بررسی سرویس های on$ و emit$ و broadcast$ در AngularJs
در این پست درباره به اشتراک گذاری داده‌ها بین کنترلر‌های Angular بحث شد. اما استفاده از Factory و Service فقط زمانی کاربرد دارد که بخواهیم یک منبع داده مشخص را در اختیار مصرف کننده قرار دهیم. اگر قصد داشته باشم بر اساس شرایط خاص، داده یا داده‌های مشخصی در سایر کنترلر‌ها تغییر پیدا کنند چه باید کرد؟ به زبان ساده‌تر برای ایجاد ارتباط بین کنترلرها به طوری که از تغییرات یکدیگر باخبر باشند چه راهکارهایی وجود دارد. on$ و emit$ و broadcast$ برای این منظور تعبیه شده اند.
برای شرح موارد بالا بهترین روش بررسی یک مثال است:

emit$:
دو کنترلر به نام‌های FirstCtrl و SecondCtrl داریم. FirstCtrl به عنوان والد کنترلر Second است(در این مورد در این پست توضیح داده شده است).
پس فایل html نیز به صورت زیر خواهد بود:
<body ng-app>
  <div ng-controller="FirstCtrl">
    <p>{{title}}</p>
    <div ng-controller="SecondCtrl">
      <button ng-click="onUpdate()">Update First Ctrl Title</button>
    </div>
  </div>
</body>
قصد داریم با کلیک بر روی دکمه Update در کنترلر Second، مقدار خاصیت title در FirstCtrl به روز رسانی شود. اگر دقت کرده باشید حرکت رویداد از پایین به بالاست درنتیجه برای این کار باید از سرویس emit$ استفاده کنیم. کافیست در کنترلر دوم (Second) کد زیر را وارد نمایید:
function ChildCtrl($scope){
  $scope.onUpdate = function(){
    this.$emit("Update_Title", "Good Bye");
  };
}
به وسیله سرویس emit$ می‌‌توان از بروز یک رویداد در کنترلر جاری خبر داد. اگر کنترلر والد یک handler برای این رویداد داشته باشد، می‌تواند مقدار جدید را دریافت نماید. برای  تعریف handler باید از سرویس on$ استفاده کرد. کد‌های کنترلر First را به صورت زیر تغییر دهید.
function FirstCtrl($scope){
 $scope.title= "Hello";
  
 $scope.$on("Update_Title", function(event, message){
   $scope.title= message;   
 });
}
»سرویس on$ برای تعریف handler برای رویداد مورد نظر استفاده می‌شود.
»پارامتر دوم سرویس on$ برابر با مقدار جدید ارسال شده توسط سرویس emit$ است.
»نام رویدادی که به عنوان پارامتر به on$ پاس داده می‌شود باید برابر با نام رویداد پاس داده شده به emit$ باشد.
»می‌توان چندین پارامتر را با استفاده از emit$ ارسال کرد و در سرویس on$ با تعریف متغیر به تعداد پارامتر‌ها مقادیر آن‌ها را دریافت نمود.

broadcast$
همان طور که مشاهده کردید SecondCtrl در محدوده FirstCtrl تعریف شده است. در نتیجه به راحتی با استفاده از سرویس emit$ توانستیم یک رویداد را منتشر نماییم. اما نکته مهم این است که اگر قصد داشته باشیم یک رویداد را از کنترلر والد (در این جا FirstCtrl است) منتشر نماییم به طوری که در کنترلر‌های فرزند قابل دریافت باشد(حرکت رویداد بالا به پایین است)، باید از broadcast$ استفاده کنیم.
»broadcast$ فقط از نظر کاربرد با emit$ متفاوت است و در پیاده سازی کاملا مشابه هستند.
یک مثال:
function ParentCtrl($scope){
 $scope.foo = "Hello";  
 
 $scope.$on("UPDATE_PARENT", function(event, message){
   $scope.title= message;
   
   $scope.$broadcast("DO_BIDDING", {
     buttonTitle : "Taken over",
     onButtonClick : function(){
       $scope.title= "HAHA this button no longer works!";
     }
   });
 });
}

function ChildCtrl($scope){
  $scope.buttonTitle = "Update Parent";
  $scope.onButtonClick = function(){    
    this.$emit("UPDATE_PARENT", "Updated");
  };
  
  $scope.$on("DO_BIDDING", function(event, data){
    for(var i in data){
      $scope[i] = data[i];
    }
  });  
}
مشاهده خروجی مثال 

اگر حالت فرزند و والد بین کنترلر‌ها نباشد چه؟
 در این حالت باید rootScope$ را به کنترلر مورد نظر تزریق نمایید و سپس با استفاده از سرویس broadcast$ یا emit$ رویدادتان را منتشر کنید. مثال:
'use strict';
angular.module('myAppControllers', [])
  .controller('FirstCtrl', function ($rootScope) {

    $rootScope.$broadcast('UPDATE_ALL'); 
    
    Or

    $rootScope.$emit('UPDATE_ALL'); 
});

نکته:
از آن جا که حرکت بالا به پایین event bubbling بسیار هزینه برتر است نسبت به حرکت پایین به بالا در نتیجه سعی کنید تا جای ممکن از rootScope$.$broadcast استفاده نکنید. در این جا توضیح کاملی درباره دلایل عدم استفاده از rootScope$.$broadcast داده شده است.
هم چنین می‌توانید یک مثال Live را نیز برای مقایسه بین emit$ و broadcast$ در این جا مشاهده کنید.


مطالب
نمایش Breadcrumbs در برنامه‌های Angular
داشتن Breadcrumbs یکی از گزینه‌های مفید بهبود کاربری هر سایتی است و در برنامه‌های Angular با کوئری گرفتن از سیستم مسیریابی آن می‌توان به سادگی آن‌ها را تولید کرد.



ایجاد ساختاری برای نگهداری آرایه‌ی breadcrumbs

کامپوننت نمایش breadcrumbs را در مسیر src\app\core\bread-crumb ایجاد می‌کنیم. یعنی قصد داریم آن‌را به CoreModule برنامه اضافه کنیم؛ از این جهت که کامپوننت آن، تکمیل کننده‌ی app.component است و هر کامپوننتی که تنها در این کامپوننت ویژه بکار رود، محل تعریف آن در CoreModule خواهد بود.
به همین جهت کامپوننت bread-crumb را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
 ng g c core/bread-crumb
که تعاریف آن در فایل src\app\core\core.module.ts در قسمت exports و declarations درج خواهد شد:
import { BreadCrumbComponent } from "./bread-crumb/bread-crumb.component";

@NgModule({
  imports: [CommonModule, RouterModule],
  exports: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    BreadCrumbComponent
  ],
  declarations: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    BreadCrumbComponent
  ]
})
export class CoreModule {}
و سپس اینترفیس bread-crumb.ts را در مسیر src\app\core\bread-crumb\bread-crumb.ts به نحو زیر تعریف می‌کنیم:
export interface BreadCrumb {
  label: string;
  url: string;
};
برچسب و url، دو حداقل پیش‌فرض نمایش قطعات منوی breadcrumbs هستند.


تکمیل کامپوننت Breadcrumb

کدهای کامل کامپوننت Breadcrumb را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { Component, OnInit, ViewEncapsulation } from "@angular/core";
import { ActivatedRoute, NavigationEnd, Router } from "@angular/router";
import { BreadCrumb } from "./bread-crumb";
import { Observable } from "rxjs/Observable";

@Component({
  selector: "app-bread-crumb",
  templateUrl: "./bread-crumb.component.html",
  styleUrls: ["./bread-crumb.component.css"],
  encapsulation: ViewEncapsulation.None
})
export class BreadCrumbComponent implements OnInit {

  breadcrumbs$: Observable<BreadCrumb[]>;

  constructor(private activatedRoute: ActivatedRoute, private router: Router) { }

  ngOnInit() {
    this.breadcrumbs$ = this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .map(event => event ? this.buildBreadCrumbs(this.activatedRoute.root) : []);
  }

  buildBreadCrumbs(route: ActivatedRoute, url: string = "", breadcrumbs: Array<BreadCrumb> = []): Array<BreadCrumb> {
    const routeDataBreadCrumbKey = "breadcrumb";
    const routeConfig = route.routeConfig;
    const path = routeConfig && routeConfig.path !== undefined ? routeConfig.path : "";

    let label = path;
    if (url === "") {
      label = "Home";
    } else if (routeConfig && routeConfig.data !== undefined) {
      label = routeConfig.data[routeDataBreadCrumbKey];
    }

    const nextUrl = `${url}${path}/`;
    const breadcrumb: BreadCrumb = {
      label: label,
      url: nextUrl
    };
    console.log("breadcrumb", { path: path, label: label, url: nextUrl, route: route });
    const newBreadcrumbs = [...breadcrumbs, breadcrumb];
    if (route.firstChild) {
      return this.buildBreadCrumbs(route.firstChild, nextUrl, newBreadcrumbs);
    }
    return newBreadcrumbs;
  }

}
توضیحات:
در اینجا در ابتدای کار، مشترک رخ‌داد NavigationEnd سیستم مسیریابی خواهیم شد:
  ngOnInit() {
    this.breadcrumbs$ = this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .map(event => event ? this.buildBreadCrumbs(this.activatedRoute.root) : []);
  }
هر زمانیکه رخ‌داد مرور صفحه‌ی جاری به پایان رسید، بر اساس مسیر ریشه‌ی آن، متد buildBreadCrumbs فراخوانی می‌شود. این متد، یک متد بازگشتی است. از این جهت که مسیر جاری می‌تواند حاصل مرور یک مسیر والد و سپس چندین مسیر تو در توی فرزند و والد آن باشد. برای نمونه ممکن است مانند تصویر ابتدای بحث، مسیریابی شما به صورت ذیل تعریف شده باشد:
const routes: Routes = [
  {
    path: "breadCrumbTest",
    data: { breadcrumb: "Parent1" },
    children: [
      {
        path: "", component: Parent1Component
      },
      {
        path: "Parent1Child1",
        data: { breadcrumb: "Parent1-Child1" },
        children: [
          {
            path: "", component: Parent1Child1Component
          },
          {
            path: "Parent1Child1Child1", component: Parent1Child1Child1Component,
            data: { breadcrumb: "Parent1-Child1 Child1" }
          }
        ]
      }
    ]
  }
];
در اینجا چندین مسیر والد و فرزند تو در تو را مشاهده می‌کنید.
بر اساس قراردادی که در کامپوننت نمایش bread-crumbs درنظر گرفته‌ایم، عنوان هر مسیر در خاصیت data آن با کلید breadcrumb درج می‌شود:
 data: { breadcrumb: "Parent1-Child1 Child1" }
مقدار این خاصیت را به صورت ذیل در متد buildBreadCrumbs می‌خوانیم:
  buildBreadCrumbs(route: ActivatedRoute, url: string = "", breadcrumbs: Array<BreadCrumb> = []): Array<BreadCrumb> {
    const routeDataBreadCrumbKey = "breadcrumb";
    const routeConfig = route.routeConfig;
    const path = routeConfig && routeConfig.path !== undefined ? routeConfig.path : "";

    let label = path;
    if (url === "") {
      label = "Home";
    } else if (routeConfig && routeConfig.data !== undefined) {
      label = routeConfig.data[routeDataBreadCrumbKey];
    }
برای بار اول فراخوانی متد بازگشتی buildBreadCrumbs، مقدار url خالی است. به همین جهت برچسب home را به آن نسبت خواهیم داد. در بار بعدی، اطلاعات path و data مسیر فعال شده را از شیء route.routeConfig استخراج کرده و توسط آن یک bread-crumb جدید را ایجاد می‌کنیم:
    const nextUrl = `${url}${path}/`;
    const breadcrumb: BreadCrumb = {
      label: label,
      url: nextUrl
    };
سپس اگر این مسیر فرزندی را داشته باشد، مقدار خاصیت route.firstChild آن نال نبوده و می‌توان متد بازگشتی را در همینجا با فراخوانی متد جاری تشکیل داد:
    const newBreadcrumbs = [...breadcrumbs, breadcrumb];
    if (route.firstChild) {
      return this.buildBreadCrumbs(route.firstChild, nextUrl, newBreadcrumbs);
    }
    return newBreadcrumbs;
علت استفاده‌ی از روش [breadcrumb, breadcrumbs...] بجای استفاده از متد push آرایه، مربوط است به
 encapsulation: ViewEncapsulation.None
در مورد ViewEncapsulation در مطلب «بررسی استراتژی‌های تشخیص تغییرات در برنامه‌های Angular» بیشتر بحث کرده‌ایم و تنظیم آن به None، کارآیی برنامه را با کاهش کار سیستم ردیابی تغییرات Angular، بهبود می‌بخشد.


تکمیل قالب نمایش Breadcrumbs

پس از تکمیل BreadCrumbComponent، اکنون قالب آن به صورت ذیل تعریف می‌شود:
<ol class="breadcrumb">
  <li *ngFor="let breadcrumb of breadcrumbs$ | async" class="breadcrumb-item">
    <a [routerLink]="[breadcrumb.url]">{{ breadcrumb.label }}</a>
  </li>
</ol>
در اینجا بر روی آرایه‌ی تشکیل شده‌ی توسط متد buildBreadCrumbs، یک حلقه ایجاد شده و عناصر آن نمایش داده می‌شوند. چون خاصیت عمومی breadcrumbs به صورت یک Observable تعریف شده‌است، در اینجا استفاده از async pipe را نیز در این حلقه مشاهده می‌کنید:
   breadcrumbs$: Observable<BreadCrumb[]>;


نمایش نهایی BreadCrumbs

در پایان کافی است به فایل app.component.html مراجعه کرده و selector کامپوننت نمایش bread crumbs را در آن درج کنیم:
<div class="container">
  <app-bread-crumb></app-bread-crumb>
  <router-outlet></router-outlet>
</div>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 2
لطفا قسمت اول را در اینجا مطالعه بفرمائید

گام سوم: افزودن یک button
در این مرحله یک button را به صفحه html اضافه می‌کنیم. button زمانی فعال می‌شود که هیچ متنی در فیلد input موجود نباشد. زمانی که کاربر بر روی دکمه کلیک می‌کند نام Meysam Khoshbakht را در کادر قرمز رنگ می‌نویسد.
تگ <button> را بصورت زیر در زیر فیلد input ایجاد کنید
...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
  <div>
    <button id="generateButton">Aye! Gimme a name!</button>
  </div>
</div>
...
در زیر دستور import و بصورت top-level متغیر زیر را تعریف کنید تا یک ButtonElement در داخل آن قرار دهیم.
import 'dart:html';

ButtonElement genButton;
توضیحات
- ButtonElement یکی از انواع المنت‌های DOM می‌باشد که در کتابخانه dart:html قرار دارد
- اگر متغیری مقداردهی نشده باشد بصورت پیش فرض با null مقداردهی می‌گردد
به منظور مدیریت رویداد کلیک button کد زیر را به تابع main اضافه می‌کنیم
void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
  genButton = querySelector('#generateButton');
  genButton.onClick.listen(generateBadge);
}
جهت تغییر محتوای کادر قرمز رنگ تابع top-level زیر را به piratebadge.dart اضافه می‌کنیم
...

void setBadgeName(String newName) {
  querySelector('#badgeName').text = newName;
}
جهت مدیریت رویداد کلیک button تابع زیر را بصورت top-level اضافه می‌کنیم
...

void generateBadge(Event e) {
  setBadgeName('Meysam Khoshbakht');
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، با فشردن button تابع generateBadge فراخوانی میشود و این تابع نیز با فراخوانی تابع setBadgeName محتوای badge یا کادر قرمز رنگ را تغییر می‌دهد. همچنین می‌توانیم کد موجود در updateBadge مربوط به رویداد input فیلد input را بصورت زیر تغییر دهیم
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
}
جهت بررسی پر بودن فیلد input می‌توانیم از یک if-else بصورت زیر استفاده کنیم که با استفاده از توابع رشته ای پر بودن فیلد را بررسی می‌کند.
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
  if (inputName.trim().isEmpty) {
    // To do: add some code here.
  } else {
    // To do: add some code here.
  }
}
توضیحات
- کلاس String شامل توابع و ویژگی‌های مفیدی برای کار با رشته‌ها می‌باشد. مثل trim که فواصل خالی ابتدا و انتهای رشته را حذف می‌کند و isEmpty که بررسی می‌کند رشته خالی است یا خیر.
- کلاس String در کتابخانه dart:core قرار دارد که بصورت خودکار در تمامی برنامه‌های دارت import می‌شود
حال جهت مدیریت وضعیت فعال یا غیر فعال بودن button کد زیر را می‌نویسیم
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
  if (inputName.trim().isEmpty) {
    genButton..disabled = false
             ..text = 'Aye! Gimme a name!';
  } else {
    genButton..disabled = true
             ..text = 'Arrr! Write yer name!';
  }
}
توضیحات
- عملگر cascade یا آبشاری (..)، به شما اجازه می‌دهد تا چندین عملیات را بر روی اعضای یک شی انجام دهیم. اگر به کد دقت کرده باشید با یک بار ذکر نام متغیر genButton ویژگی‌های disabled و text را مقدار دهی نمودیم که موجب تسریع و کاهش حجم کد نویسی می‌گردد.
همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input و خالی کردن آن وضعیت button را بررسی کنید. همچنین با کلیک بر روی button نام درج شده در badge را مشاهده کنید.
 

گام چهارم: ایجاد کلاس PirateName

در این مرحله فقط کد مربوط به فایل dart را تغییر میدهیم. ابتدا کلاس PirateName را ایجاد می‌کنیم. با ایجاد نمونه ای از این کلاس، یک نام بصورت تصادفی انتخاب می‌شود و یا نامی بصورت اختیاری از طریق سازنده انتخاب می‌گردد.

نخست کتابخانه dart:math را به ابتدای فایل dart اضافه کنید

import 'dart:html';

import 'dart:math' show Random;

توضیحات

- با استفاده از کلمه کلیدی show، شما می‌توانید فقط کلاسها، توابع و یا ویژگی‌های مورد نیازتان را import کنید.

- کلاس Random یک عدد تصادفی را تولید می‌کند

در انتهای فایل کلاس زیر را تعریف کنید

...

class PirateName {
}

در داخل کلاس یک شی از کلاس Random ایجاد کنید

class PirateName {
  static final Random indexGen = new Random();
}

توضیحات

- با استفاده از static یک فیلد را در سطح کلاس تعریف می‌کنیم که بین تمامی نمونه‌های ایجاد شده از کلاس مشترک می‌باشد

- متغیرهای final فقط خواندنی می‌باشند و غیر قابل تغییر هستند.

- با استفاده از new می‌توانیم سازنده ای را فراخوانی نموده و نمونه ای را از کلاس ایجاد کنیم

دو فیلد دیگر از نوع String و با نام‌های _firstName و _appelation به کلاس اضافه می‌کنیم

class PirateName {
  static final Random indexGen = new Random();
  String _firstName;
  String _appellation;
}

متغیرهای خصوصی با (_) تعریف می‌شوند. Dart کلمه کلیدی private را ندارد.

دو لیست static به کلاس فوق اضافه می‌کنیم که شامل لیستی از name و appelation می‌باشد که می‌خواهیم آیتمی را بصورت تصادفی از آنها انتخاب کنیم.

class PirateName {
  ...
  static final List names = [
    'Anne', 'Mary', 'Jack', 'Morgan', 'Roger',
    'Bill', 'Ragnar', 'Ed', 'John', 'Jane' ];
  static final List appellations = [
    'Jackal', 'King', 'Red', 'Stalwart', 'Axe',
    'Young', 'Brave', 'Eager', 'Wily', 'Zesty'];
}

کلاس List می‌تواند شامل مجموعه ای از آیتم‌ها می‌باشد که در Dart تعریف شده است.

سازنده ای را بصورت زیر به کلاس اضافه می‌کنیم

class PirateName {
  ...
  PirateName({String firstName, String appellation}) {
    if (firstName == null) {
      _firstName = names[indexGen.nextInt(names.length)];
    } else {
      _firstName = firstName;
    }
    if (appellation == null) {
      _appellation = appellations[indexGen.nextInt(appellations.length)];
    } else {
      _appellation = appellation;
    }
  }
}

توضیحات

- سازنده تابعی همنام کلاس می‌باشد

- پارامترهایی که در {} تعریف می‌شوند اختیاری و Named Parameter می‌باشند. Named Parameter‌ها پارمترهایی هستند که جهت مقداردهی به آنها در زمان فراخوانی، از نام آنها استفاده می‌شود.

- تابع nextInt() یک عدد صحیح تصادفی جدید را تولید می‌کند.

- جهت دسترسی به عناصر لیست از [] و شماره‌ی خانه‌ی لیست استفاده می‌کنیم.

- ویژگی length تعداد آیتم‌های موجود در لیست را بر می‌گرداند.

در این مرحله یک getter برای دسترسی به pirate name ایجاد می‌کنیم

class PirateName {
  ...
  String get pirateName =>
    _firstName.isEmpty ? '' : '$_firstName the $_appellation';
}

توضیحات

- Getter‌ها متدهای خاصی جهت دسترسی به یک ویژگی به منظور خواندن مقدار آنها می‌باشند.

- عملگر سه گانه :? دستور میانبر عبارت شرطی if-else می‌باشد

- $ یک کاراکتر ویژه برای رشته‌های موجود در Dart می‌باشد و می‌تواند محتوای یک متغیر یا ویژگی را در رشته قرار دهد. در رشته '$_firstName the $_appellation' محتوای دو ویژگی _firstName و _appellation در رشته قرار گرفته و نمایش می‌یابند.

- عبارت (=> expr;) یک دستور میانبر برای { return expr; } می‌باشد.

تابع setBadgeName را بصورت زیر تغییر دهید تا یک پارامتر از نوع کلاس PirateName را به عنوان پارامتر ورودی دریافت نموده و با استفاده از Getter مربوط به ویژگی pirateName، مقدار آن را در badge name نمایش دهد.

void setBadgeName(PirateName newName) {
  querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName;
}

تابع updateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا یک نمونه از کلاس PirateName را با توجه به مقدار ورودی کاربر در فیلد input تولید نموده و تابع setBadgeName رافراخوانی نماید. همانطور که در کد مشاهده می‌کنید پارامتر ورودی اختیاری firstName در زمان فراخوانی با ذکر نام پارامتر قبل از مقدار ارسالی نوشته شده است. این همان قابلیت Named Parameter می‌باشد.

void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  
  setBadgeName(new PirateName(firstName: inputName));
  ...
}

تابع generateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا به جای نام ثابت Meysam Khoshbakht، از کلاس PirateName به منظور ایجاد نام استفاده کند. همانطور که در کد می‌بینید، سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس PirateName فراخوانی شده است.

void generateBadge(Event e) {
  setBadgeName(new PirateName());
}

همانند گام سوم برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید.

نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
Html.TreeView فقط برای Asp کارایی داره. اگر بخواهیم در Blazor سرور TreeView داشته باشیم چه کنیم؟ استفاده از جاوا اسکریپت هم محدودیت‌های خاص خودش رو داره ولی اگر نخواهیم از کتابخانه‌های لایسنس دار مثل Telerik استفاده کنیم شما چه روشی را پیشنهاد میدین.
مطالب
React 16x - قسمت 23 - ارتباط با سرور - بخش 2 - شروع به کار با Axios
پس از نصب Axios در قسمت قبل، جزئیات کار با آن‌را در این بخش مرور می‌کنیم.


دریافت اطلاعات از سرور، توسط Axios

- ابتدا به پوشه‌ی sample-22-backend ای که در قسمت قبل ایجاد کردیم، مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید، تا endpointهای REST Api آن، قابل دسترسی شوند. برای مثال باید بتوان به مسیر https://localhost:5001/api/posts در مرورگر دسترسی یافت (و یا همانطور که عنوان شد، از آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts نیز می‌توانید استفاده کنید؛ چون ساختار یکسانی دارند).

-سپس در برنامه‌ی React ای که در قسمت قبل ایجاد کردیم، فایل app.js آن‌را گشوده و ابتدا کتابخانه‌ی Axios را import می‌کنیم:
import axios from "axios";
در قسمت 9 که Lifecycle hooks را در آن بررسی کردیم، عنوان شد که در اولین بار نمایش یک کامپوننت، بهترین مکان دریافت اطلاعات از سرور و سپس به روز رسانی UI، متد componentDidMount است. به همین جهت میانبر cdm را در VSCode نوشته و دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم تا به صورت خودکار این متد را ایجاد کند. در ادامه این متد را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
  componentDidMount() {
    const promise = axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    console.log(promise);
  }
متد axios.get، کار دریافت اطلاعات از سرور را انجام می‌دهد و اولین آرگومان آن، URL مدنظر است. این متد، یک Promise را بازگشت می‌دهد. یک Promise، شیءای است که نتیجه‌ی یک عملیات async را نگهداری می‌کند و یک عملیات async، عملیاتی است که قرار است در آینده تکمیل شود. زمانیکه یک HTTP GET را ارسال می‌کنیم، وقفه‌ای تا زمان بازگشت اطلاعات از سرور وجود خواهد داشت و این عملیات، آنی نیست. بنابراین حالت آغازین یک Promise، در وضعیت pending قرار می‌گیرد. پس از پایان عملیات async، این وضعیت به یکی از حالات resolved (در حالت موفقیت آمیز بودن عملیات) و یا rejected (در حالت شکست عملیات) تغییر پیدا می‌کند.



تنظیمات CORS مخصوص React در برنامه‌های ASP.NET Core 3x

همانطور که مشاهده می‌کنید، پس از ذخیره سازی تغییرات، با اجرای برنامه، این Promise در حالت pending قرار گرفته و همچنین پس از پایان آن، حاوی نتیجه‌ی عملیات نیز می‌باشد که در اینجا rejected است. علت شکست عملیات را در سطر بعدی آن ملاحظه می‌کنید که عنوان کرده‌است «CORS policy» مناسبی در سمت سرور، برای این درخواست وجود ندارد؛ چرا؟ چون برنامه‌ی React ما در مسیر http://localhost:3000/ اجرا می‌شود و برنامه‌ی Web API در مسیر دیگری https://localhost:5001/ که شماره‌ی پورت این‌دو یکی نیست. به همین جهت عنوان می‌کند که نیاز است در سمت سرور، هدرهای خاصی برای پردازش این نوع درخواست‌های با Origin متفاوت وجود داشته باشد، تا مرورگر اجازه‌ی دسترسی به آن‌را بدهد. برای رفع این مشکل، برنامه‌ی sample-22-backend را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
ابتدا تنظیمات AddCors را با تعریف یک CORS policy جدید مخصوص آدرس http://localhost:3000، به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه اضافه می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddCors(options =>
    {
       options.AddPolicy("ReactCorsPolicy",
          builder => builder
            .AllowAnyMethod()
            .AllowAnyHeader()
            .WithOrigins("http://localhost:3000")
            .AllowCredentials()
            .Build());
    });
    services.AddSingleton<IPostsDataSource, PostsDataSource>();
    services.AddControllers();
}
سپس میان‌افزار آن‌را با فراخوانی UseCors که باید بین UseRouting و UseEndpoints تعریف شود، فعال می‌کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
      app.UseDeveloperExceptionPage();
    }

    app.UseHttpsRedirection();

    app.UseRouting();

    //app.UseAuthentication();
    //app.UseAuthorization();

    app.UseCors("ReactCorsPolicy");

    app.UseAuthorization();

    app.UseEndpoints(endpoints =>
    {
       endpoints.MapControllers();
    });
}
اکنون اگر صفحه‌ی برنامه‌ی React را ریفرش کنیم، به نتیجه‌ی زیر خواهیم رسید:


اینبار Promise بازگشت داده شده، در حالت resolved قرار گرفته‌است که به معنای موفقیت آمیز بودن عملیات async است. وجود [[PromiseStatus]] به معنای یک internal property است که توسط dot notation قابل دسترسی نیست. در اینجا [[PromiseValue]] نیز یک internal property غیرقابل دسترسی است که نتیجه‌ی عملیات (response دریافتی از سرور) در آن قرار می‌گیرد. برای مثال در data آن، آرایه‌ی مطالب دریافتی از سرور، قابل مشاهده‌است و یا status=200 به معنای موفقیت آمیز بودن پردازش درخواست، از سمت سرور است.

البته زمانیکه درخواست افزودن رکورد جدیدی را به سمت سرور ارسال می‌کنیم، می‌توان دو درخواست را در برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر، مشاهده کرد:


در اولین درخواست، Request Method: OPTIONS را داریم که دقیقا مرتبط است با بررسی CORS توسط مرورگر.


دریافت اطلاعات شیء response از یک Promise و نمایش آن

همانطور که عنوان شد، [[PromiseValue]] نیز یک internal property غیرقابل دسترسی است. بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان به اطلاعات آن دسترسی یافت؟
این شیء Promise، دارای متدی است به نام then است که نتیجه‌ی عملیات async را بازگشت می‌دهد. البته این روش قدیمی کار کردن با Promiseها است و ما از آن در اینجا استفاده نخواهیم کرد. در جاوا اسکریپت مدرن، می‌توان از واژه‌ی کلیدی await برای دسترسی به شیء response دریافتی از سرور، استفاده کرد:
  async componentDidMount() {
    const promise = axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    console.log(promise);
    const response = await promise;
    console.log(response);
  }
هر جائیکه از واژه‌ی کلیدی await استفاده می‌شود، متد جاری را باید با واژه‌ی کلیدی async نیز مزین کرد. پس از این تغییرات، اکنون شیء response، حاوی اطلاعات اصلی و واقعی دریافتی از سرور است؛ برای مثال خاصیت data آن، حاوی آرایه‌ی مطالب می‌باشد:



البته قطعه کد نوشته شده، صرفا جهت توضیح مراحل مختلف عملیات، به این صورت چند مرحله‌ای نوشته شد، وگرنه می‌توان واژه‌ی کلیدی await را پیش از فراخوانی متدهای Axios نیز قرار داد:
  async componentDidMount() {
    const response = await axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    console.log(response);
  }
با توجه به اینکه اطلاعات اصلی شیء response، در خاصیت data آن قرار دارد، می‌توان با استفاده از Object Destructuring، خاصیت data آن‌را دریافت و سپس تغییر نام داد:
class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  async componentDidMount() {
    const { data: posts } = await axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    this.setState({ posts }); // = { posts: posts }
  }
پس از مشخص شدن آرایه‌ی posts دریافتی از سرور، اکنون می‌توان با فراخوانی متد setState و به روز رسانی خاصیت posts آن، سبب رندر مجدد این کامپوننت و در نتیجه نمایش اطلاعات نهایی شد:



ایجاد یک مطلب جدید توسط Axios

در برنامه‌ی React ای ایجاد شده، یک دکمه‌ی Add نیز برای افزودن مطلبی جدید درنظر گرفته شده‌است. در یک برنامه‌ی واقعی‌تر، معمولا فرمی وجود دارد و نتیجه‌ی آن در حین submit، به سمت سرور ارسال می‌شود. در اینجا این سناریو را شبیه سازی خواهیم کرد:
const apiEndpoint = "https://localhost:5001/api/posts";

class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  async componentDidMount() {
    const { data: posts } = await axios.get(apiEndpoint);
    this.setState({ posts });
  }

  handleAdd = async () => {
    const newPost = {
      title: "new Title ...",
      body: "new Body  ...",
      userId: 1
    };
    const { data: post } = await axios.post(apiEndpoint, newPost);
    console.log(post);

    const posts = [post, ...this.state.posts];
    this.setState({ posts });
  };
توضیحات:
- چون قرار است از آدرس https://localhost:5001/api/posts در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنیم، فعلا آن‌را به صورت یک ثابت تعریف کرده و در متدهای get و post استفاده کردیم.
- در متد منتسب به خاصیت handleAdd، یک شیء جدید post را با ساختاری مشابه آن ایجاد کرده‌ایم. این شیء جدید، دارای Id نیست؛ چون قرار است از سمت سرور پس از ثبت در بانک اطلاعاتی دریافت شود.
- سپس این شیء جدید را توسط متد post کتابخانه‌ی Axios، به سمت سرور ارسال کرده‌ایم. این متد نیز یک Promise را باز می‌گرداند. به همین جهت از واژه‌ی کلیدی await برای دریافت نتیجه‌ی واقعی آن استفاده شده‌است. همچنین هر زمانیکه await داریم، نیاز به ذکر واژه‌ی کلیدی async نیز هست. اینبار این واژه باید پیش از قسمت تعریف پارامتر متد قرار گیرد و نه پیش از نام handleAdd؛ چون handleAdd در واقع یک خاصیت است که متدی به آن انتساب داده شده‌است.
- نتیجه‌ی دریافتی از متد axios.post را اینبار به post، بجای posts تغییر نام داده‌ایم و همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، خاصیت id آن در سمت سرور مقدار دهی شده‌است:


- در آخر برای افزودن این رکورد، به مجموعه‌ی رکوردهای موجود، از روش spread operator استفاده کرده‌ایم تا ابتدا شیء post دریافتی از سمت سرور درج شود و سپس مابقی اعضای آرایه‌ی posts موجود در state، در این آرایه گسترده شده و یک آرایه‌ی جدید را تشکیل دهند. سپس این آرایه‌ی جدید را جهت به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، به روز رسانی UI، به متد setState ارسال کرده‌ایم، که نتیجه‌ی آن درج این رکورد جدید، در ابتدای لیست است:


 
به روز رسانی اطلاعات در سمت سرور

در اینجا پیاده سازی متد put را مشاهده می‌کنید:
  handleUpdate = async post => {
    post.title = "Updated";
    const { data: updatedPost } = await axios.put(
      `${apiEndpoint}/${post.id}`,
      post
    );
    console.log(updatedPost);

    const posts = [...this.state.posts];
    const index = posts.indexOf(post);
    posts[index] = { ...post };
    this.setState({ posts });
  };
- با کلیک بر روی دکمه‌ی update هر ردیف نمایش داده شده، شیء post آن ردیف را در اینجا دریافت و سپس برای مثال خاصیت title آن‌را به مقداری جدید به روز رسانی می‌کنیم.
- اکنون امضای متد axios.put هرچند مانند متد post است، اما متد Update تعریف شده‌ی در سمت API سرور، یک چنین مسیری را نیاز دارد api/Posts/{id}. به همین جهت ذکر id مطلب، در URL نهایی نیز ضروری است.
- در اینجا نیز از واژه‌های await و async برای دریافت نتیجه‌ی واقعی عملیات put و همچنین عملیات گذاری این متد به صورت async، استفاده شده‌است.
- در آخر، ابتدا آرایه‌ی posts موجود در state را clone می‌کنیم. چون می‌خواهیم در آن، در ایندکسی که شیء post جاری قرار دارد، مقدار به روز رسانی شده‌ی آن‌را قرار دهیم. سپس این آرایه‌ی جدید را جهت به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، به روز رسانی UI، به متد setState ارسال کرده‌ایم:



حذف اطلاعات در سمت سرور

برای حذف اطلاعات در سمت سرور، نیاز است یک HTTP Delete را به آن ارسال کنیم که اینکار را می‌توان توسط متد axios.delete انجام داد. URL ای را که دریافت می‌کند، شبیه به URL ای است که برای حالت put ایجاد کردیم:
  handleDelete = async post => {
    await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);

    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts });
  };
پس از به روز رسانی وضعیت سرور، در چند سطر بعدی، کار فیلتر سمت کلاینت مطالبی را انجام می‌دهیم که id مطلب حذف شده، در آن‌ها نباشد. سپس state را جهت به روز رسانی UI، با این آرایه‌ی جدید posts، به روز رسانی می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-backend-part-02.zip و sample-22-frontend-part-02.zip
نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
مطلب فوق نه وابستگی خاصی به وب فرم‌ها دارد و نه ASP.NET MVC. ویو آن یک فایل HTML ساده‌است و سمت سرور آن فقط یک کنترلر ASP.NET Web API که با تمام مشتقات ASP.NET سازگار است. در این حالت یک نفر می‌تواند ASP.NET نگارش خودش را خلق کند؛ بدون اینکه نگران جزئیات وب فرم‌ها باشد یا ASP.NET MVC. ضمنا دانش جاوا اسکریپتی آن هم قابل انتقال است؛ چون اساسا Kendo UI برای فناوری سمت سرور خاصی طراحی نشده‌است و حالت اصل آن با PHP، Java و امثال آن هم کار می‌کند.
مطالب
معرفی برنامه jQueryPad

jQueryPad برنامه‌ای است قابل حمل و کم حجم برای تمرین و همچنین آزمایش سریع اسکریپت‌های مبتنی بر jQuery . می‌توان در قسمت سمت چپ آن قطعه‌ کد HTML ‌ایی را نوشت و در TextBox سمت راست آن، قطعه‌ کد جاوا اسکریپتی مبتنی بر jQuery . سپس با فشردن دکمه F5 بلافاصله نتیجه‌ی ترکیب این دو در پایین صفحه نمایش داده می‌شود.



اگر نیاز به استفاده از نگارش خاصی از jQuery را داشتید می‌توان فایل js موجود در پوشه‌ی template آن‌را تغییر داد.
کار انجام شده شبیه به برنامه‌ی LINQ-Pad است؛ البته برنامه‌ی LINQ-Pad در نگارش تجاری آن دارای intellisense هم هست.

مطالب
SignalR
چند وقتی هست که در کنار بدنه اصلی دات‌نت فریم‌ورک چندین کتابخونه به صورت متن‌باز در حال توسعه هستند. این مورد در ASP.NET بیشتر فعاله و مثلا دو کتابخونه SignalR و WebApi توسط خود مایکروسافت توسعه داده میشه.
SignalR همونطور که در سایت بسیار خلاصه و مفید یک صفحه‌ای! خودش توضیح داده شده (^) یک کتابخونه برای توسعه برنامه‌های وب «زمان واقعی»! (real-time web) است:
Async library for .NET to help build real-time, multi-user interactive web applications.
برنامه‌های زمان واقعی به صورت خلاصه و ساده به‌صورت زیر تعریف میشن (^):
The real-time web is a set of technologies and practices that enable users to receive information as soon as it is published by its authors, rather than requiring that they or their software check a source periodically for updates.
یعنی کاربر سیستم ما بدون نیاز به ارسال درخواستی صریح! برای دریافت آخرین اطلاعات به روز شده در سرور، در برنامه کلاینتش از این تغییرات آگاه بشه. مثلا برنامه‌هایی که برای نمایش نمودارهای آماری داده‌ها استفاده میشه (بورس، قیمت ارز و طلا و ...) و یا مهمترین مثالش میتونه برنامه «چت» باشه. متاسفانه پروتوکل HTTP مورد استفاده در وب محدودیت‌هایی برای پیاده‌سازی این گونه برنامه‌ها داره. روش‌های گوناگونی برای پیاده‌سازی برنامه‌های زمان واقعی در وب وجود داره که کتابخونه SignalR فعلا از موارد زیر استفاده میکنه:
  1. تکنولوژی جدید WebSocket (^) که خوشبختانه پشتیبانی کاملی از اون در دات نت 4.5 (چهار نقطه پنج! نه چهار و نیم!) وجود داره. اما تمام مرورگرها و تمام وب سرورها از این تکنولوژی پشتیبانی نمیکنند و تنها برخی نسخه‌های جدید قابلیت استفاده از آخرین ورژن WebSocket رو دارند که میشه به کروم 16 به بالا و فایرفاکس 11 به بالا و اینترنت اکسپلورر 10 اشاره کرد (برای استفاده از این تکنولوژی در ویندوز نیاز به IIS 8.0 است که متاسفانه فقط در ویندوز 8.0 موجوده):
    Chrome 16, Firefox 11 and Internet Explorer 10 are currently the only browsers supporting the latest specification (RFC 6455).
  2.  یه روش دیگه Server-sent Events نام داره که داده‌های جدید رو به فرم رویدادهای DOM به سمت کلاینت میفرسته(^).
  3. روش دیگه‎‌ای که موجوده به Forever Frame معروفه که در این روش یک iframe مخفی درون کد html مسئول تبادل داده‌هاست. این iframe مخفی به‌صورت یک بلاک Chunked (^) به سمت کلاینت فرستاده میشه. این iframe که مسئول رندر داده‌های جدید در سمت کلاینت هست ارتباط خودش رو با سرور تا ابد! (برای همین بهش forever میگن) حفظ میکنه. هر وقت رویدادی سمت سرور رخ میده با استفاده از این روش داده‌ها به‌صورت تگ‌های script به این فریم مخفی فرستاده می‌شوند و چون مرورگرها محتوای html رو به صورت افزایشی (incrementally) رندر میکنن بنابراین این اسکریپتها به‌ترتیب زمان دریافت اجرا می‌شوند. (البته ظاهرا عبارت forever frame در صنعت عکاسی! معروف‌تره بنابراین در جستجو در زمینه این روش ممکنه کمی مشکل داشته باشین) (^).
  4. روش آخر که در کتابخونه SignalR ازش استفاده میشه long-polling نام داره. در روش polling معمولی پس از ارسال درخواست توسط کلاینت، سرور بلافاصله نتیجه حاصله رو به سمت کلاینت میفرسته و ارتباط قطع میشه. بنابراین برای داده‌های جدید درخواست جدیدی باید به سمت سرور فرستاده بشه که تکرار این روش باعث افزایش شدید بار بر روی سرور و کاهش کارآمدی اون می‌شه. اما در روش long-polling پس از برقراری ارتباط کلاینت با سرور این ارتباط تا مدت زمان معینی (که توسط یه مقدار تایم اوت مشخص میشه و مقدار پیش‌فرضش 2 دقیقه است) برقرار میمونه. بنابراین کلاینت میتونه بدون ایجاد مشکلی در کارایی، داده‌های جدید رو از سرور دریافت کنه. به این روش در برنامه‌نویسی وب اصطلاحا برنامه‌نویسی کامت (Comet Programming) میگن (^ ^).
(البته روش‌های دیگری هم برای پیاده‌سازی برنامه‌های زمان اجرا وجود داره مثل کتابخونه node.js که جستجوی بیشتر به خوانندگان واگذار میشه)
SignalR برای برقراری ارتباط ابتدا بررسی میکنه که آیا هر دو سمت سرور و کلاینت قابلیت پشتیبانی از WebSocket رو دارند. در غیراینصورت سراغ روش Server-sent Events میره. اگر باز هم موفق نشد سعی به برقراری ارتباط با روش forever frame میکنه و اگر باز هم موفق نشد در آخر سراغ long-polling میره.
با استفاده از SignalR شما میتونین از سرور، متدهایی رو در سمت کلاینت فراخونی کنین. یعنی درواقع با استفاده از کدهای سی شارپ میشه متدهای جاوااسکریپت سمت کلاینت رو صدا زد!
بطور خلاصه در این کتابخونه دو کلاس پایه وجود داره:
  1. کلاس سطح پایین PersistentConnection
  2. کلاس سطح بالای Hub
علت این نامگذاری به این دلیله که کلاس سطح پایین پیاده‌سازی پیچیده‌تر و تنظیمات بیشتری نیاز داره اما امکانات بیشتری هم در اختیار برنامه‌نویس قرار می‌ده.
خوب پس از این مقدمه نسبتا طولانی برای دیدن یک مثال ساده میتونین با استفاده از نوگت (Nuget) مثال زیر رو نصب و اجرا کنین (اگه تا حالا از نوگت استفاده نکردین قویا پیشنهاد میکنم که کار رو با دریافتش از اینجا آغاز کنین) :
PM> Install-Package SignalR.Sample
پس از کامل شدن نصب این مثال اون رو اجرا کنین. این یک مثال فرضی ساده از برنامه نمایش ارزش آنلاین سهام برخی شرکتهاست. میتونین این برنامه رو همزمان در چند مرورگر اجرا کنین و نتیجه رو مشاهده کنین.
حالا میریم سراغ یک مثال ساده. میخوایم یک برنامه چت ساده بنویسیم. ابتدا یک برنامه وب اپلیکیشن خالی رو ایجاد کرده و با استفاده از دستور زیر در خط فرمان نوگت، کتابخونه SignalR رو نصب کنین:
PM> Install-Package SignalR
پس از کامل شدن نصب این کتابخونه، ریفرنس‌های زیر به برنامه اضافه میشن:
Microsoft.Web.Infrastructure
Newtonsoft.Json
SignalR
SignalR.Hosting.AspNet
SignalR.Hosting.Common
برای کسب اطلاعات مختصر و مفید از تمام اجزای این کتابخونه به اینجا مراجعه کنین.
همچنین اسکریپت‌های زیر به پوشه Scripts اضافه میشن (این نسخه‌ها مربوط به زمان نگارش این مطلب است):
jquery-1.6.4.js
jquery.signalR-0.5.1.js
بعد یک کلاس با نام SimpleChat به برنامه اضافه و محتوای زیر رو در اون وارد کنین:
using SignalR.Hubs;
namespace SimpleChatWithSignalR
{
  public class SimpleChat : Hub
  {
    public void SendMessage(string message)
    {
      Clients.reciveMessage(message);
    }
  }
} 
دقت کنین که این کلاس از کلاس Hub مشتق شده و همچنین خاصیت Clients از نوع dynamic است. (در مورد جزئیات این کتابخونه در قسمت‌های بعدی توضیحات مفصل‌تری داده میشه)
سپس یک فرم به برنامه اضافه کرده و محتوای زیر رو در اون اضافه کنین:
<input type="text" id="msg" />
<input type="button" value="Send" id="send" /><br />
<textarea id='messages' readonly="true" style="height: 200px; width: 200px;"></textarea>
<script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/jquery.signalR-0.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
  var chat = $.connection.simpleChat;
  chat.reciveMessage = function (msg) {
   $('#messages').val($('#messages').val() + "-" + msg + "\r\n"); 
  };
  $.connection.hub.start();
  $('#send').click(function () {
    chat.sendMessage($('#msg').val());
  });
</script>
همونطور که میبینین برنامه چت ما آماده شد! حالا برنامه رو اجرا کنین و با استفاده از دو مرورگر مختلف نتیجه رو مشاهده کنین.
نکته کلیدی کار SignalR در خط زیر نهفته است:
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
اگر محتوای آدرس فوق رو دریافت کنین می‌بینین که موتور این کتابخانه تمامی متدهای موردنیاز در سمت کلاینت رو با استفاده از کدهای جاوااسکریپت تولید کرده. البته در این کد تولیدی از نامگذاری camel Casing استفاده میشه، بنابراین متد SendMessage در سمت سرور به‌صورت sendMessage در سمت کلاینت در دسترسه.
امیدوارم تا اینجا تونسته باشم علاقه شما به استفاده از این کتابخونه رو جلب کرده باشم. در قسمت‌های بعد موارد پیشرفته‌تر این کتابخونه معرفی میشه.
اگه علاقه‌مند باشین میتونین از این ویکی اطلاعات بیشتری بدست بیارین.


به روز رسانی
در دوره‌ای به نام SignalR در سایت، به روز شده‌ای این مباحث را می‌توانید مطالعه کنید.