نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 19 - کار با فرم‌ها - بخش 7 - نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server
خلاصه‌ی بحث جاری به روشی دیگر (مدیریت صحیح طول عمر DbContext در برنامه‌های Blazor Server)

یک روش دیگر مدیریت طول عمر Context در برنامه‌های Blazor Server که تمام نکات این بحث را به نحو ساده‌ای پوشش می‌دهد، به صورت زیر است:
الف) حتما بجای AddDbContext از AddDbContextFactory که در مطلب فوق توضیح داده شد، استفاده کنید تا بتوان هرجائیکه نیاز است یک Context جدید را به صورت دستی ایجاد کرد، تا از به اشتراک گذاری آن و مشکلات مرتبط با طول عمر اینگونه Contextها، مصون ماند:
// Do NOT do this anymore
//services.AddDbContext(o => o.UseSQlite("filename.db"));

// But instead do this:
services.AddDbContextFactory(o => o.UseSQlite("filename.db"));
ب) سپس بجای انواع و اقسام روش‌های مدیریت طول عمر Scoped و سپس Dispose کردن‌ها، آن‌ها را در سرویس‌های برنامه به نحو زیر پیاده سازی و ساده کنید:
public class MyService
{
   private readonly IDbContextFactorey _contextFactory;

   public MyService(IDbContextFactory contextFactory)
   {
      _contextFactory = contextFactory;
   }

   // create a new context for each operation / unit of work
   public async Task DoSomethingAsync()
   {
      using (var ctx = _contextFactory.CreateDbContext())
      {
         // this using clause contains your unit of work
      }
   }
}
در این حالت با استفاده از IDbContextFactory تزریقی، هر جائیکه که نیاز هست، یک Context جدید و همچنین Scoped، ایجاد و همانجا هم در پایان کار، تخریب و Dispose می‌شود و نیازی به پیاده سازی سرویس‌های IDisposable ندارد. این روشی است که در مثال‌های خود مایکروسافت هم مشاهده می‌شود. سپس کار کردن با سرویس فوق، نیازی به نکات مرتبط با inherits OwningComponentBase ندارد و کاملا به همراه injectهای عادی و متداول است. همچنین هم مطمئن هستیم، Context ای که در هر متد استفاده می‌شود، کاملا جدید و غیر اشتراکی است و در پایان کار همان متد، حتما Dispose می‌شود.
نظرات مطالب
EF Code First #2
در SQL Server برای کار با بانک اطلاعاتی یک سری سطوح امنیتی وجود دارد. عنوان کردید که من یک نام کاربری دارم و پسود و از آن در رشته اتصالی استفاده می‌کنیم. بله. این درسته. اما این فقط ابتدای کار است. زمانیکه کاربری در SQL Server تعریف می‌شود یک سری سطح دسترسی را می‌شود به آن داد یا از آن گرفت. مثلا دسترسی اجرای SPها را نداشته باشد؛ دسترسی drop بانک اطلاعاتی را نداشته باشد؛ یا امکان فراخوانی delete را نداشته باشد. برای اینکه این موارد را بهتر مدیریت کنند یک schema تعریف می‌شود که در حقیقت قالبی است جهت مشخص سازی این سطوح دسترسی. dbo یکی از این قالب‌ها است که جزو مجموعه بالاترین سطوح دسترسی است. در هاست‌های اشتراکی که به مسایل امنیتی اهمیت می‌دهند امکان نداره به شما دسترسی dbo بدن. بله شما نام کاربری و کلمه عبور دارید اما schema سفارشی شما ممکن است دسترسی drop یا create بانک اطلاعاتی رو نداشته باشه (که در هاست‌های خوب ندارید).
این مساله چه مشکلی رو ایجاد می‌کنه؟
اگر کوئری پیش فرض شما select * from dbo.table1 باشد، در یک هاست اشتراکی با سطح دسترسی بالا که به شما دسترسی drop و create یک بانک اطلاعاتی رو نداده، دیگر اجرا نخواهد شد چون dbo نیستید. ضمنا روش صحیح و توصیه شده کار با SQL Server نیز ذکر schema در کوئری‌ها است زیرا سرعت اجرا را بالا می‌برد از این لحاظ که اگر آن‌را ذکر نکنید، SQL Server مجبور خواهد شد دست به سعی و خطا بزند. اما با ذکر آن یک راست از سطح دسترسی صحیح استفاده می‌شود. EF هم از همین روش استفاده می‌کنه. بنابراین لازم است schema رو اینجا در صورت مساوی نبودن با dbo حتما ذکر کرد و گرنه کوئری‌های شما دیگر اجرا نخواهند شد، چون دسترسی dbo رو ندارید.
مطالب
مزیت‌های استفاده از رویه‌های ذخیره شده؛ واقعیت یا توهم؟!

متن زیر یک سری نکات و یا شاید توهماتی را مطرح می‌کند که در مورد رویه‌های ذخیره شده در اس کیوال سرور رایج هستند.

1- رویه‌های ذخیره شده در مقابل SQL Injection مقاوم هستند. کوئری‌های Ad hoc همیشه این آسیب پذیری را به همراه دارند.
نادرست است! رویه‌های ذخیره شده‌ای که رشته‌ها را به صورت پارامتر دریافت کرده و آن‌ها را به صورت یک عبارت sql اجرا می‌کنند، آسیب پذیر هستند. اگر هنگام استفاده از کوئری‌های Ad hoc از پارامترها استفاده شود، در برابر حملات SQL Injection مصون خواهید بود.

2- execution plan رویه‌های ذخیره شده کش می‌شوند اما این Plan برای کوئری‌های Ad hoc هر بار محاسبه و تولید می‌گردد.
نادرست است! اس کیوال سرور تا این اندازه بی هوش نیست! اگر execution plan ایی موجود باشد حتما استفاده خواهد شد و برای موتور اس کیوال سرور اصلا اهمیتی ندارد که کوئری در حال اجرا از یک رویه ذخیره شده صادر شده است یا از یک کوئری Ad hoc . رویه‌های ذخیره شده پیش کامپایل شده نیستند و مانند تمامی کوئری‌های دیگر در زمان اجرا کامپایل می‌شوند.

3- زمانیکه از رویه ذخیره شده استفاده می‌کنید همه چیز را در یک مکان به صورت متمرکز و مجتمع خواهید داشت (مدیریت بهتر)
نادرست است! در یک مکان متمرکز در اختیار شما نیستند. برنامه جای خود را دارد و رویه‌های ذخیره شده در دیتابیس در جای دیگری قرار دارند و برای مثال اگر قرار باشد یک پارامتر را به رویه ذخیره شده خود اضافه کنید، کدهای شما نیز باید تغییر کنند.

4- می‌توان از یک رویه ذخیره شده استفاده مجدد کرد (در نقاط مختلف یک کد) و اعمال تغییرات تنها در یک مکان (دیتابیس) باید صورت گیرد.
هر چند این مورد درست است، اما باید دقت داشت که اگر چندین برنامه از این رویه ذخیره شده استفاده می‌کنند نباید تغییرات شما باعث از کار افتادن سایر برنامه‌ها شوند.

5- می‌توان رویه ذخیره شده را بدون نیاز به توزیع مجدد برنامه تغییر داد.
این مورد تا حدودی صحیح است. اگر تنها بحث بهینه سازی و امثال آن مطرح باشد صحیح است اما اگر واقعا نیاز به تغییر یک کوئری در رویه ذخیره شده وجود داشته باشد به احتمال زیاد برنامه نیز باید دستخوش تغییراتی گردد تا این دو با هم هماهنگ شوند.

نظر شما چیست؟


مطالب
React 16x - قسمت 18 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - دریافت ورودی‌ها از کاربر
تقریبا تمام برنامه‌ها نیاز دارند فرم‌های مخصوصی را داشته باشند. به همین جهت در این قسمت، برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها را که تا این مرحله تکمیل کردیم، با افزودن تعدادی فرم بهبود می‌بخشیم؛ مانند فرم لاگین، فرم ثبت نام، فرمی برای ثبت و ویرایش فیلم‌ها و یک فرم جستجوی سریع در لیست فیلم‌های موجود.


ایجاد فرم لاگین

فرم لاگینی را که به برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌های تکمیل شده‌ی تا قسمت 17، اضافه خواهیم کرد، یک فرم بوت استرپی است و می‌توانید جزئیات بیشتر مزین سازی المان‌های این نوع فرم‌ها را با کلاس‌های بوت استرپ، در مطلب «کار با شیوه‌نامه‌های فرم‌ها در بوت استرپ 4» مطالعه کنید.
در ابتدا فایل جدید src\components\loginForm.jsx را ایجاد کرده و سپس توسط میان‌برهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت جدید LoginForm را ایجاد می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";


class LoginForm extends Component {
  render() {
    return <h1>Login</h1>;
  }
}

export default LoginForm;
در ادامه یک Route جدید را در فایل app.js برای این فرم، با مسیر login/ و کامپوننت LoginForm، در ابتدای Switch موجود، تعریف می‌کنیم:
import LoginForm from "./components/loginForm";
//...

function App() {
  return (
    <React.Fragment>
      <NavBar />
      <main className="container">
        <Switch>
          <Route path="/login" component={LoginForm} />
          <Route path="/movies/:id" component={MovieForm} />
          // ...
        </Switch>
      </main>
    </React.Fragment>
  );
}
پس از تعریف این مسیریابی، نیاز است لینک آن‌را نیز به منوی راهبری سایت اضافه کنیم. به همین جهت در فایل navBar.jsx که آن‌را در قسمت قبل تکمیل کردیم، در انتهای لیست موجود و پس از Rentals، لینک لاگین را نیز قرار می‌دهیم:
<NavLink className="nav-item nav-link" to="/login">
   Login
</NavLink>
که در نهایت حاصل این تغییرات، به صورت زیر در مرورگر ظاهر می‌شود:


اکنون نوبت به افزودن فرم بوت استرپی لاگین به فایل loginForm.jsx رسیده‌است:
import React, { Component } from "react";


class LoginForm extends Component {
  render() {
    return (
      <form>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input id="username" type="text" className="form-control" />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input id="password" type="password" className="form-control" />
        </div>
        <button className="btn btn-primary">Login</button>
      </form>
    );
  }
}

export default LoginForm;
توضیحات:
- ابتدا المان form به صفحه اضافه می‌شود.
- سپس هر ورودی، داخل یک div با کلاس form-group، محصور می‌شود. کار آن تبدیل یک برچسب و فیلد ورودی، به یک گروه از ورودی‌های بوت استرپ است.
- در اینجا هر برچسب دارای یک ویژگی for است. اما چون قرار است عبارات jsx، به معادل‌های جاوا اسکریپتی ترجمه شوند، نمی‌توان از واژه‌ی کلیدی for در اینجا استفاده کرد. به همین جهت از معادل react ای آن که htmlFor است، در کدهای فوق استفاده کرده‌ایم؛ شبیه به نکته‌ای که در مورد تبدیل ویژگی class به className وجود دارد. مقدار هر ویژگی htmlFor نیز به id فیلد ورودی متناظر با آن تنظیم می‌شود. به این ترتیب اگر کاربر بر روی این برچسب کلیک کرده و آن‌را انتخاب کند، فیلد متناظر با آن، دارای focus می‌شود.
- فیلدهای ورودی نیز دارای کلاس form-control هستند.

با این خروجی نهایی در مرورگر:



مدیریت ارسال فرم‌ها

به صورت پیش فرض و استاندارد، دکمه‌ی افزوده شده‌ی به المان form، سبب ارسال اطلاعات آن به سرور و سپس بارگذاری کامل صفحه می‌شود. این رفتاری نیست که در یک برنامه‌ی SPA مدنظر باشد. برای مدیریت این حالت، می‌توان از رخ‌داد onSubmit هر المان فرم، استفاده کرد:
class LoginForm extends Component {
  handleSubmit = e => {
    console.log("handleSubmit", e);
    e.preventDefault();

    // call the server
  };

  render() {
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
      //...
در اینجا یک متد رویدادگردان را برای رخ‌داد onSubmit تعریف کرده‌ایم که توسط آن رخ‌داد جاری، دریافت و متد preventDefault آن فراخوانی می‌شود تا دیگر پس از کلیک بر روی دکمه‌ی submit، حالت پیش‌فرض و استاندارد full page reload و post back به سمت سرور، رخ ندهد.


دسترسی مستقیم به المان‌های فرم‌ها

پس از فراخوانی متد preventDefault، کار مدیریت ارسال فرم به سرور را باید خودمان مدیریت کنیم و دیگر رخ‌داد full post back استاندارد به سمت سرور را نخواهیم داشت. در جاوا اسکریپت خالص برای دریافت مقادیر وارد شده‌ی توسط کاربر می‌توان نوشت:
const username = document.getElementById("username").value;
اما در React و کدهای یک کامپوننت، نباید ارجاع مستقیمی را به شیء document و DOM اصلی مرورگر داشته باشیم. در برنامه‌های React هیچگاه نباید با شیء document کار کرد؛ چون کل فلسفه‌ی آن ایجاد یک abstraction بر فراز DOM اصلی مرورگر است که به آن DOM مجازی گفته می‌شود. به این ترتیب مدیریت برنامه و همچنین آزمون نویسی برای آن نیز ساده‌تر می‌شود. اما اگر واقعا نیاز به دسترسی به یک المان DOM در React وجود داشت، چه باید کرد؟
برای دسترسی به یک المان DOM در React، باید یک reference را به آن نسبت داد. برای این منظور یک خاصیت جدید را در سطح کلاس کامپوننت، ایجاد کرده و آن‌را با React.RefObject، مقدار دهی اولیه می‌کنیم:
class LoginForm extends Component {
  username = React.createRef();
سپس ویژگی ref المان مدنظر را به این RefObject تنظیم می‌کنیم:
<input
  ref={this.username}
  id="username"
  type="text"
  className="form-control"
/>
اکنون زمان submit فرم، اگر نیاز به مقدار username وجود داشت، می‌توان توسط خاصیت ارجاعی username تعریف شده، به خاصیت current آن که DOM element مدنظر را بازگشت می‌دهد، دسترسی یافت و مانند مثال زیر، مقدار آن‌را مورد استفاده قرار داد:
  handleSubmit = e => {
    e.preventDefault();

    // call the server
    const username = this.username.current.value;
    console.log("handleSubmit", username);
  };

البته در حالت کلی باید استفاده‌ی از RefObjectها را به حداقل رساند (راه حل بهتری برای دریافت ورودی‌ها وجود دارد) و جاهائی از آن‌ها استفاده کرد که واقعا راه حل دیگری وجود ندارد؛ مانند تنظیم focus بر روی یک المان DOM. در این حالت حتما باید ارجاعی را از آن المان DOM در دسترس داشت و یا برای پویانمایی (animation) نیز مجبور به استفاده‌ی از RefObjectها هستیم.
برای نمونه روش تنظیم focus بر روی یک فیلد ورودی توسط RefObjectها به صورت زیر است:
class LoginForm extends Component {
  username = React.createRef();

  componentDidMount = () => {
    this.username.current.focus();
  };
در life-cycle hook ای به نام componentDidMount که پس از رندر کامپوننت در DOM فراخوانی می‌شود، می‌‌توان توسط RefObject تعریف شده، به شیء current که معادل DOM Element متناظر است، دسترسی یافت و سپس متد focus آن‌را فراخوانی کرد. در این حالت در اولین بار نمایش فرم، یک چنین تصویری حاصل می‌شود:


البته روش بهتری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. المان‌های JSX دارای ویژگی autoFocus نیز هستند که دقیقا همین کار را انجام می‌دهد:
<input
  autoFocus
  ref={this.username}
  id="username"
  type="text"
  className="form-control"
/>
برای آزمایش آن، قطعه کد componentDidMount را کامنت کرده و برنامه را اجرا کنید.


تبدیل المان‌های فرم‌ها به Controlled elements

در بسیاری از اوقات، فرم‌های ما state خود را از سرور دریافت می‌کنند. فرض کنید که در حال ایجاد یک فرم ثبت اطلاعات فیلم‌ها هستیم. در این حالت باید بر اساس id فیلم، اطلاعات آن را از سرور دریافت و در state ذخیره کرد؛ سپس فیلدهای فرم را بر اساس آن مقدار دهی اولیه کرد. برای نمونه در فرم لاگین می‌توان state را با شیء account، به صورت زیر مقدار دهی اولیه کرد:
class LoginForm extends Component {
  state = {
    account: { username: "", password: "" }
  };
تا اینجا فیلدهای فرم لاگین، از این state مطلع نبوده و تغییرات داده‌های ورودی در آن‌ها، به شیء account منعکس نمی‌شوند. علت اصلی هم اینجا است که هر کدام از فیلدهای ورودی در React، دارای state خاص خود بوده و مستقل از state کامپوننت جاری هستند. برای رفع این مشکل باید آن‌ها را تبدیل به controlled element هایی کرد که دارای state خاص خود نبوده، تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق props دریافت می‌کنند و تغییرات در داده‌های خود را از طریق صدور رخ‌دادهایی اطلاع رسانی می‌کنند. برای اینکار باید مراحل زیر طی شوند:
ابتدا ویژگی value فیلد برای مثال username را به خاصیت username شیء account موجود در state متصل می‌کنیم:
<input 
  value={this.state.account.username}
به این ترتیب دیگر این المان، state خاص خود را نداشته و از طریق props، مقادیر خود را دریافت می‌کند. تا اینجا username، به رشته‌ی خالی دریافتی از شیء state و خاصیت account آن، به صورت یک طرفه متصل شده‌است. یعنی زمانیکه فرم نمایش داده می‌شود، دارای یک مقدار خالی است. برای اینکه تغییرات رخ‌داده‌ی در این المان را به state منعکس کرد، باید رخ‌داد change آن‌را مدیریت نمود. به این ترتیب زمانیکه کاربری اطلاعاتی را در اینجا وارد می‌کند، رخ‌داد change صادر شده و پس از آن می‌توان اطلاعات وارد شده را دریافت و state را به روز رسانی کرد. به روز رسانی state نیز سبب رندر مجدد فرم می‌شود. بنابراین فیلدهای ورودی، با اطلاعات state جدید، به روز رسانی و رندر می‌شوند. به همین جهت ابتدا رویداد onChange را به فیلد username اضافه کرده:
<input 
  value={this.state.account.username}
  onChange={this.handleChange}
و متد مدیریت کننده‌ی آن‌را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
  handleChange = e => {
    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account.username = e.currentTarget.value;
    this.setState({ account });
  };
در اینجا، هدف به روز رسانی this.state.account، بر اساس رخ‌داد رسیده (پارامتر e) است و چون نمی‌توان state را مستقیما به روز رسانی کرد، ابتدا یک clone از آن را تهیه می‌کنیم. سپس توسط e.currentTarget به المان در حال به روز رسانی دسترسی یافته و مقدار آن‌را به مقدار خاصیت username انتساب می‌دهیم. در آخر state را بر اساس این تغییرات، به روز رسانی می‌کنیم. این انعکاس در state را توسط افزونه‌ی react developer tools هم می‌توان مشاهده کرد:



مدیریت دریافت اطلاعات چندین فیلد ورودی

تا اینجا موفق شدیم اطلاعات state را به تغییرات فیلد username در فرم لاگین متصل کنیم؛ اما فیلد password را چگونه باید مدیریت کرد؟ برای اینکه تمام این مراحل را مجددا تکرار نکنیم، می‌توان از مقدار دهی پویای خواص در جاوا اسکریپت که توسط [] انجام می‌شود استفاده کرد:
  handleChange = e => {
    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account[e.currentTarget.name] = e.currentTarget.value;
    this.setState({ account });
  };
البته برای اینکه این قطعه کد کار کند، نیاز است ویژگی name فیلدهای ورودی را نیز تنظیم کرد تا e.currentTarget.name، به نام یکی از خواص شیء account تعریف شده‌ی در state اشاره کند. برای نمونه فیلد کلمه‌ی عبور، ابتدا دارای ویژگی value متصل به خاصیت password شیء account موجود در state می‌شود. سپس تغییرات آن توسط رویداد onChange، به متد handleChange منتقل شده و خاصیت name آن نیز مقدار دهی شده‌است تا مقدار دهی پویای خواص، در این متد میسر شود:
<input
  id="password"
  name="password"
  value={this.state.account.password}
  onChange={this.handleChange}
  type="password"
  className="form-control"
/>
که در نهایت سبب مقدار دهی صحیح state، با هر دو فیلد تغییر یافته می‌شود:


یک نکته: می‌توان توسط Object Destructuring، تکرار e.currentTarget را حذف کرد:
  handleChange = ({ currentTarget: input }) => {
    const account = { ...this.state.account }; //cloning an object
    account[input.name] = input.value;
    this.setState({ account });
  };
ما از شیء e دریافتی، تنها به خاصیت currentTarget آن نیاز داریم. بنابراین آن‌را از طریق Object Destructuring در همان پارامتر ورودی متد جاری دریافت کرده و سپس آن‌را به نام input، تغییر نام می‌دهیم.


آشنایی با خطاهای متداول دریافتی در حین کار با فرم‌ها

فرض کنید خاصیت username را از شیء account موجود در state حذف کرده‌ایم. در زمان نمایش ابتدایی فرم، خطایی را دریافت نخواهیم کرد، اما اگر اطلاعاتی را در آن وارد کنیم، بلافاصله در کنسول توسعه دهندگان مرورگر چنین اخطاری ظاهر می‌شود:
Warning: A component is changing an uncontrolled input of type text to be controlled.
Input elements should not switch from uncontrolled to controlled (or vice versa).
Decide between using a controlled or uncontrolled input element for the lifetime of the component.
More info: https://fb.me/react-controlled-components
چون خاصیت username را حذف کرده‌ایم، اینبار که در textbox مقداری را وارد می‌کنیم، سبب انتساب undefined و یا null به مقدار المان خواهد شد. در این حالت React چنین المانی را به صورت controlled element درنظر نمی‌گیرد و دارای state خاص خودش خواهد بود. به همین جهت عنوان می‌کند که بین یک المان کنترل شده و نشده، یکی را انتخاب کنید.
دقیقا چنین اخطاری را با ورود null/undefined بجای "" در حین مقدار دهی اولیه‌ی username در شیء account نیز دریافت خواهیم کرد:
Warning: `value` prop on `input` should not be null.
Consider using an empty string to clear the component or `undefined` for uncontrolled components.
بنابراین به عنوان یک قاعده در فرم‌های React، المان‌های یک فرم را باید توسط یک "" مقدار دهی اولیه کرد و یا با مقداری که از سمت سرور دریافت می‌شود.


ایجاد یک کامپوننت ورود اطلاعات با قابلیت استفاده‌ی مجدد

هر چند در پیاده سازی فعلی سعی کردیم با بکارگیری مقداردهی پویای خواص اشیاء، تکرار کدها را کاهش دهیم، اما باز هم به ازای هر فیلد ورودی باید این مسایل تکرار شوند:
- ایجاد یک div با کلاس‌های بوت استرپی.
- ایجاد label و همچنین فیلد ورودی.
- در اینجا مقدار htmlFor باید با مقدار id فیلد ورودی یکی باشد.
- مقدار دهی ویژگی‌های value و onChange نیز باید تکرار شوند.

بنابراین بهتر است این تعاریف را استخراج و به یک کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد منتقل کرد. به همین جهت فایل جدید src\components\common\input.jsx را در پوشه‌ی common ایجاد کرده و سپس توسط میانبرهای imrc و sfc، این کامپوننت تابعی بدون حالت را تکمیل می‌کنیم:
import React from "react";

const Input = ({ name, label, value, onChange }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input
        value={value}
        onChange={onChange}
        id={name}
        name={name}
        type="text"
        className="form-control"
      />
    </div>
  );
};

export default Input;
در اینجا کل تگ div مرتبط با username را از کامپوننت فرم لاگین cut کرده و در اینجا در قسمت return، قرار داده‌ایم. سپس شروع به تبدیل مقادیر قبلی به مقادیری که قرار است از props تامین شوند، کرده‌ایم. یا می‌توان props را به عنوان آرگومان این متد تعریف کرد و یا می‌توان توسط Object Destructuring، خواصی را که از props نیاز داریم، در پارامتر متد Input ذکر کنیم که این روش چون به نوعی اینترفیس کامپوننت را نیز مشخص می‌کند و همچنین کدهای تکراری دسترسی به props را به حداقل می‌رساند، تمیزتر و با قابلیت نگهداری بالاتری است. برای مثال هر جائیکه نام username استفاده شده بود، با خاصیت name جایگزین شده و بجای برچسب از label، بجای مقدار username از متغیر value و بجای رخ‌داد تعریف شده نیز onChange قرار گرفته‌است.

سپس به کامپوننت فرم لاگین بازگشته و ابتدا آن‌را import می‌کنیم:
import Input from "./common/input";
اکنون متد رندر ماژول src\components\loginForm.jsx، به صورت زیر با درج دو Input، خلاصه می‌شود که دیگر در آن خبری از تگ‌ها و کدهای تکراری نیست:
  render() {
    const { account } = this.state;
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        <Input
          name="username"
          label="Username"
          value={account.username}
          onChange={this.handleChange}
        />
        <Input
          name="password"
          label="Password"
          value={account.password}
          onChange={this.handleChange}
        />
        <button className="btn btn-primary">Login</button>
      </form>
    );


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  sample-18.zip
مطالب
روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت
اگر در کدهای خود قطعه کد ذیل را دارید:
using(var client = new HttpClient())
{
   // do something with http client
}
استفاده‌ی از using در اینجا، نه‌تنها غیرضروری و اشتباه است، بلکه سبب از کار افتادن زود هنگام برنامه‌ی شما با صدور استثنای ذیل خواهد شد:
 Unable to connect to the remote server
System.Net.Sockets.SocketException: Only one usage of each socket address (protocol/network address/port) is normally permitted.


HttpClient خود را Dispose نکنید

کلاس HttpClient اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کند. بنابراین روش استفاده‌ی اصولی آن باید به صورت ذیل و با پیاده سازی خودکار رهاسازی منابع مرتبط با آن باشد:
using (var client = new HttpClient())
{
       var result = await client.GetAsync("http://example.com/");
}
اما در این حال فرض کنید به همین روش تعدادی درخواست را ارسال کرده‌اید:
for (int i = 0; i < 10; i++)
{
      using (var client = new HttpClient())
      {
            var result = await client.GetAsync("http://example.com/");
            Console.WriteLine(result.StatusCode);
      }
}
مشکل این روش، در ایجاد سوکت‌های متعددی است که حتی پس از بسته شدن برنامه نیز باز، باقی خواهند ماند:
  TCP    192.168.1.6:13996      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:13997      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:13998      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:13999      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:14000      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:14001      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:14002      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:14003      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:14004      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
  TCP    192.168.1.6:14005      93.184.216.34:http     TIME_WAIT
این یک نمونه‌ی خروجی برنامه‌ی فوق، توسط دستور netstat «پس از بسته شدن کامل برنامه» است.

بنابراین اگر برنامه‌ی شما تعداد زیادی کاربر دارد و یا تعداد زیادی درخواست را به روش فوق ارسال می‌کند، سیستم عامل به حد اشباع ایجاد سوکت‌های جدید خواهد رسید.
این مشکل نیز ارتباطی به طراحی این کلاس و یا زبان #C و حتی استفاده‌ی از using نیز ندارد. این رفتار، رفتار معمول سیستم عامل، با سوکت‌های ایجاد شده‌است. TIME_WAIT ایی را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، به معنای بسته شدن اتصال از طرف برنامه‌ی ما است؛ اما سیستم عامل هنوز منتظر نتیجه‌ی نهایی، از طرف دیگر اتصال است که آیا قرار است بسته‌ی TCP ایی را دریافت کند یا خیر و یا شاید در بین راه تاخیری وجود داشته‌است. برای نمونه ویندوز به مدت 240 ثانیه یک اتصال را در این حالت حفظ خواهد کرد، که مقدار آن نیز در اینجا تنظیم می‌شود:
 [HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Services\Tcpip\Parameters\TcpTimedWaitDelay]

بنابراین روش توصیه شده‌ی کار با HttpClient، داشتن یک وهله‌ی سراسری از آن در برنامه و عدم Dispose آن است. HttpClient نیز thread-safe طراحی شده‌است و دسترسی به یک شیء سراسری آن در برنامه‌های چند ریسمانی مشکلی را ایجاد نمی‌کند. همچنین Dispose آن نیز غیرضروری است و پس از پایان برنامه به صورت خودکار توسط سیستم عامل انجام خواهد شد.


تمام اجزای HttpClient به صورت Thread-safe طراحی نشده‌اند

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که روش صحیح کار کردن با HttpClient، نیاز به داشتن یک وهله‌ی Singleton از آن‌را در سراسر برنامه دارد و Dispose صریح آن، بجز اشباع سوکت‌های سیستم عامل و ناپایدار کردن تمام برنامه‌هایی که از آن سرویس می‌گیرند، حاصلی را به همراه نخواهد داشت. در این بین مطابق مستندات HttpClient، استفاده‌ی از متدهای ذیل این کلاس thread-safe هستند:
CancelPendingRequests
DeleteAsync
GetAsync
GetByteArrayAsync
GetStreamAsync
GetStringAsync
PostAsync
PutAsync
SendAsync
اما تغییر این خواص در کلاس HttpClient به هیچ عنوان thread-safe نبوده و در برنامه‌های چند ریسمانی و چند کاربری، مشکل ساز می‌شوند:
BaseAddress
DefaultRequestHeaders
MaxResponseContentBufferSize
Timeout
بنابراین در طراحی کلاس مدیریت کننده‌ی HttpClient برنامه‌ی خود نیاز است به ازای هر BaseAddress‌، یک HttpClient خاص آن‌را ایجاد کرد و HttpClientهای سراسری نمی‌توانند BaseAddress‌های خود را نیز به اشتراک گذاشته و تغییری را در آن ایجاد کنند.


استفاده‌ی سراسری و مجدد از HttpClient، تغییرات DNS را متوجه نمی‌شود

با طراحی یک کلاس مدیریت کننده‌ی سراسری HttpClient با طول عمر Singelton، به یک مشکل دیگر نیز برخواهیم خورد: چون در اینجا از اتصالات، استفاده‌ی مجدد می‌شوند، دیگر تغییرات DNS را لحاظ نخواهند کرد.
برای حل این مشکل، در زمان ایجاد یک HttpClient سراسری، به ازای یک BaseAddress مشخص، باید از ServicePointManager کوئری گرفته و زمان اجاره‌ی اتصال آن‌را دقیقا مشخص کنیم:
var sp = ServicePointManager.FindServicePoint(new Uri("http://thisisasample.com"));
sp.ConnectionLeaseTimeout = 60*1000; //In milliseconds
با این‌کار هرچند هنوز هم از اتصالات استفاده‌ی مجدد می‌شود، اما این استفاده‌ی مجدد، نامحدود نبوده و مدت معینی را پیدا می‌کند.


طراحی یک کلاس، برای مدیریت سراسری وهله‌های HttpClient‌

تا اینجا به صورت خلاصه به نکات ذیل رسیدیم:
- HttpClient باید به صورت یک وهله‌ی سراسری Singleton مورد استفاده قرار گیرد. هر وهله سازی مجدد آن 35ms زمان می‌برد.
- Dispose یک HttpClient غیرضروری است.
- HttpClient تقریبا thread safe طراحی شده‌است؛ اما تعدادی از خواص آن مانند BaseAddress‌  اینگونه نیستند.
- برای رفع مشکل اتصالات چسبنده (اتصالاتی که هیچگاه پایان نمی‌یابند)، نیاز است timeout آن‌را تنظیم کرد.

بنابراین بهتر است این نکات را در یک کلاس به صورت ذیل کپسوله کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net.Http;

namespace HttpClientTips
{
    public interface IHttpClientFactory : IDisposable
    {
        HttpClient GetOrCreate(
            Uri baseAddress,
            IDictionary<string, string> defaultRequestHeaders = null,
            TimeSpan? timeout = null,
            long? maxResponseContentBufferSize = null,
            HttpMessageHandler handler = null);
    }
}

using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Net;
using System.Net.Http;
using System.Threading;

namespace HttpClientTips
{
    /// <summary>
    /// Lifetime of this class should be set to `Singleton`.
    /// </summary>
    public class HttpClientFactory : IHttpClientFactory
    {
        // 'GetOrAdd' call on the dictionary is not thread safe and we might end up creating the HttpClient more than
        // once. To prevent this Lazy<> is used. In the worst case multiple Lazy<> objects are created for multiple
        // threads but only one of the objects succeeds in creating the HttpClient.
        private readonly ConcurrentDictionary<Uri, Lazy<HttpClient>> _httpClients =
                         new ConcurrentDictionary<Uri, Lazy<HttpClient>>();
        private const int ConnectionLeaseTimeout = 60 * 1000; // 1 minute

        public HttpClientFactory()
        {
            // Default is 2 minutes: https://msdn.microsoft.com/en-us/library/system.net.servicepointmanager.dnsrefreshtimeout(v=vs.110).aspx
            ServicePointManager.DnsRefreshTimeout = (int)TimeSpan.FromMinutes(1).TotalMilliseconds;
            // Increases the concurrent outbound connections
            ServicePointManager.DefaultConnectionLimit = 1024;
        }

        public HttpClient GetOrCreate(
           Uri baseAddress,
           IDictionary<string, string> defaultRequestHeaders = null,
           TimeSpan? timeout = null,
           long? maxResponseContentBufferSize = null,
           HttpMessageHandler handler = null)
        {
            return _httpClients.GetOrAdd(baseAddress,
                             uri => new Lazy<HttpClient>(() =>
                             {
                                 // Reusing a single HttpClient instance across a multi-threaded application means
                                 // you can't change the values of the stateful properties (which are not thread safe),
                                 // like BaseAddress, DefaultRequestHeaders, MaxResponseContentBufferSize and Timeout.
                                 // So you can only use them if they are constant across your application and need their own instance if being varied.
                                 var client = handler == null ? new HttpClient { BaseAddress = baseAddress } :
                                               new HttpClient(handler, disposeHandler: false) { BaseAddress = baseAddress };
                                 setRequestTimeout(timeout, client);
                                 setMaxResponseBufferSize(maxResponseContentBufferSize, client);
                                 setDefaultHeaders(defaultRequestHeaders, client);
                                 setConnectionLeaseTimeout(baseAddress, client);
                                 return client;
                             },
                             LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication)).Value;
        }

        public void Dispose()
        {
            foreach (var httpClient in _httpClients.Values)
            {
                httpClient.Value.Dispose();
            }
        }

        private static void setConnectionLeaseTimeout(Uri baseAddress, HttpClient client)
        {
            // This ensures connections are used efficiently but not indefinitely.
            client.DefaultRequestHeaders.ConnectionClose = false; // keeps the connection open -> more efficient use of the client
            ServicePointManager.FindServicePoint(baseAddress).ConnectionLeaseTimeout = ConnectionLeaseTimeout; // ensures connections are not used indefinitely.
        }

        private static void setDefaultHeaders(IDictionary<string, string> defaultRequestHeaders, HttpClient client)
        {
            if (defaultRequestHeaders == null)
            {
                return;
            }
            foreach (var item in defaultRequestHeaders)
            {
                client.DefaultRequestHeaders.Add(item.Key, item.Value);
            }
        }

        private static void setMaxResponseBufferSize(long? maxResponseContentBufferSize, HttpClient client)
        {
            if (maxResponseContentBufferSize.HasValue)
            {
                client.MaxResponseContentBufferSize = maxResponseContentBufferSize.Value;
            }
        }

        private static void setRequestTimeout(TimeSpan? timeout, HttpClient client)
        {
            if (timeout.HasValue)
            {
                client.Timeout = timeout.Value;
            }
        }
    }
}
در اینجا به ازای هر baseAddress جدید، یک HttpClient خاص آن ایجاد می‌شود تا در کل برنامه مورد استفاده‌ی مجدد قرار گیرد. برای مدیریت thread-safe ایجاد HttpClientها نیز از نکته‌ی مطلب «الگویی برای مدیریت دسترسی همزمان به ConcurrentDictionary» استفاده شده‌است. همچنین نکات تنظیم ConnectionLeaseTimeout و سایر خواص غیر thread-safe کلاس HttpClient نیز در اینجا لحاظ شده‌اند.

پس از تدارک این کلاس، نحوه‌ی معرفی آن به سیستم باید به صورت Singleton باشد. برای مثال اگر از ASP.NET Core استفاده می‌کنید، آن‌را به صورت ذیل ثبت کنید:
namespace HttpClientTips.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<IHttpClientFactory, HttpClientFactory>();
            services.AddMvc();
        }

اکنون، یک نمونه، نحوه‌ی استفاده‌ی از اینترفیس IHttpClientFactory تزریقی به صورت ذیل می‌باشد:
namespace HttpClientTips.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IHttpClientFactory _httpClientFactory;
        public HomeController(IHttpClientFactory httpClientFactory)
        {
            _httpClientFactory = httpClientFactory;
        }

        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            var host = new Uri("http://localhost:5000");
            var httpClient = _httpClientFactory.GetOrCreate(host);
            var responseMessage = await httpClient.GetAsync("home/about").ConfigureAwait(false);
            var responseContent = await responseMessage.Content.ReadAsStringAsync().ConfigureAwait(false);
            return Content(responseContent);
        }
سرویس IHttpClientFactory یک HttpClient را به ازای host درخواستی ایجاد کرده و در طول عمر برنامه از آن استفاده‌ی مجدد می‌کند. به همین جهت دیگر مشکل اشباع سوکت‌ها در این سیستم رخ نخواهند داد.


برای مطالعه‌ی بیشتر

You're using HttpClient wrong and it is destabilizing your software
Disposable, Finalizers, and HttpClient
Using HttpClient as it was intended (because you’re not)
Singleton HttpClient? Beware of this serious behaviour and how to fix it
Beware of the .NET HttpClient
Effectively Using HttpClient
نظرات مطالب
CAPTCHAfa
اول دیدم هر چی تست میکنم میگه صحیح نیست! ... بعد دیدم باید فاصله باشه بین دو کلمه که صحیح است! در صورتی که تو recaptcha اصلی فاضله اهمیت نداره! ... چرا اینجوریه؟!
مطالب
آزمون واحد Entity Framework به کمک چارچوب تقلید
در باب ضرورت نوشتن کدهای تست پذیر، توسعه کلاس‌های کوچک تک مسئولیتی و اهمیت تزریق وابستگی‌ها بارها و بارها بحث شده و مطلب نوشته شده است. این روز‌ها کم پیش میاید که نرم افزاری توسعه داده شود و از پایگاه داده به جهت ذخیره و بازیابی داده‌ها استفاده نکند. با گسترش و رواج ORM ها، نوشتن کدهای دسترسی به داده‌ها سهولت یافته است و استفاده از ORM در لایه‌ی سرویس که نگهدارنده‌ی منطق تجاری برنامه است، امری اجتناب ناپذیر می‌باشد. 
در این مطلب نحوه‌ی نوشتن آزمون واحد برای کلاس سرویسی که وابسته به DbContext می‌باشد، به همراه محدودیت‌ها شرح داده می‌شود.
ابتدا یک روش که که در آن مستقیما از DbContext در سرویس استفاده شده را بررسی میکنیم. در مثال زیر کلاس ProductService وظیفه‌ی برگرداندن لیست کالاها را به ترتیب نام دارد. در آن DbContext مستقیما وهله سازی شده و از آن جهت انجام تراکنش‌های دیتابیس کمک گرفته شده است:
    public class ProductService
    {
        public IEnumerable<Product> GetOrderedProducts()
        {
            using (var ctx = new Entites())
            {
                return ctx.Products.OrderBy(x => x.Name).ToList();
            }
        }
    }

برای این کلاس نمی‌توان Unit Test نوشت چرا که یک وابستگی به شی DbContext دارد و این وابستگی مستقیما درون متد GetOrderedProducts  نمونه سازی شده است. در مطالب پیشین شرح داده شد که برای تست پذیر کردن کدها باید این وابستگی‌ها را از بیرون، در اختیار کلاس مورد نظر قرار داد.
برای نوشتن تست برای کلاس ProductService حداقل دو روش در اختیار است:
- نوشتن Integration Test:
یعنی کلاس جاری را به همین شکل نگاه داریم و در تست، مستقیما به یک پایگاه داده که به منظور تست فراهم شده وصل شویم. برای سهولت مدیریت پایگاه داده می‌توان عمل درج را در یک Transaction قرار داد و پس از پایان یافتن تست Transaction را RollBack کرد. این روش مورد بحث مطلب جاری نمی‌باشد، لطفا برای آشنایی این دو مطلب را مطالعه بفرمایید:
- بهره جستن از تزریق وابستگی و نوشتن Unit Test که وابستگی به دیتابیس ندارد
یکی از قانون‌های یک آزمون واحد این است که وابستگی به منابع خارجی مثل پایگاه داده نداشته باشد. این مطلب نحوه‌ی صحیح پیاده سازی الگوی Unit of Work را شرح داده است. بعد از پیاده سازی Unit Of Work، کلاس DbContext به شرح زیر می‌شود. همانطور که مشاهده می‌کنید، اکنون DbContext یک Interface را پیاده سازی کرده است.
    public interface IUnitOfWork
    {
        IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
        int SaveAllChanges();
    }

    public class Entites : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public virtual DbSet<Product> Products { get; set; }  // This is virtual because Moq needs to override the behaviour 

        public new virtual IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class   // This is virtual because Moq needs to override the behaviour 
        {
            return base.Set<TEntity>();
        }

        public int SaveAllChanges()
        {
            return base.SaveChanges();
        }
    }
در این حالت می‌توان به جای وهله سازی مستقیم DbContext در ProductService آن را خارج از کلاس سرویس در اختیار استفاده کننده قرار داد:
    public class ProductService
    {
        private readonly IDbSet<Product> _products;
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        public ProductService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _products = _uow.Set<Product>();
        }
     public IEnumerable<Product> GetOrderedProducts()
        {
            return _products.OrderBy(x => x.Name).ToList();
        }
    }
همانطور که مشاهده می‌کنید، الان IUnitOfWork به کلاس سرویس تزریق شده و در متدها، خبری از وهله سازی یک وابستگی (DbContext) نمی‌باشد.
اکنون برای تست این سرویس می‌توان پیاده سازی دیگری را از IUnitOfWork انجام داد و در کدهای تست به سرویس مورد نظر تزریق کرد. برای سهولت این امر قصد داریم از moq به عنوان  چارچوب تقلید (Mocking framework) استفاده کنیم. برای  نصب moq  می توان از  بسته‌ی نیوگت آن بهره جست. پیشتر  مطلبی  در رابطه با چارچوب‌های تقلید در سایت نوشته شده است.
با توجه به اینکه PoductService به دیتابیس وابستگی دارد، مقصود این است که این وابستگی با ایجاد یک نمونه‌ی mock از IUnitOfWork حذف شود. برای این منظور در سازنده‌ی کلاس، تعدادی کالای درون حافظه ایجاد شده و به صورت IQueryable جایگزین DbSet شده است.
اگر به تعریف کلاس Entities که همان DbContext می‌باشد دقت کنید، مشاهده می‌شود که Products و تابع Set، هر دو به صورت Virtual تعریف شده اند. برای تغییر رفتار DbContext نیاز است در آزمون واحد، این دو با داده‌های درون حافظه کار کنند و رفتار آنها قرار است عوض شود. این تغییر رفتار از طریق چند ریختی (Polymorphism) خواهد بود.
کلاس تست در نهایت اینگونه تعریف می‌شود:
   [TestFixture]
    public class ProductServiceTest
    {
        private readonly ProductService _productService;
        public ProductServiceTest()
        {
            IQueryable<Product> data = GetRoadNetworks().AsQueryable();
            var mockSet = new Mock<DbSet<Product>>();
            mockSet.As<IQueryable<Product>>().Setup(m => m.Provider).Returns(data.Provider);
            mockSet.As<IQueryable<Product>>().Setup(m => m.Expression).Returns(data.Expression);
            mockSet.As<IQueryable<Product>>().Setup(m => m.ElementType).Returns(data.ElementType);
            mockSet.As<IQueryable<Product>>().Setup(m => m.GetEnumerator()).Returns(data.GetEnumerator());
            var context = new Mock<Entites>();
            context.Setup(c => c.Products).Returns(mockSet.Object);
            context.Setup(m => m.Set<Product>()).Returns(mockSet.Object);
            _productService = new ProductService(context.Object);
        }
        private IEnumerable<Product> GetRoadNetworks()
        {
            return new List<Product>
            {
                new Product
                {
                    Id = 1,
                    Name = "A"
                },
                new Product
                {
                    Id = 2,
                    Name = "B"
                },
                new Product
                {
                    Id = 3,
                    Name = "C"
                }
            };
        }
        [Test]
        public void GetOrderedProductTest()
        {
            IEnumerable<Product> products = _productService.GetOrderedProducts();
            List<string> names = products.Select(x => x.Name).ToList();
            var expected = new List<string> {"A", "B", "C"};
            CollectionAssert.AreEqual(names, expected);
        }
    }
همانطور که مشاهده می‌شود، در سازنده‌ی کلاس تست، یک منبع داده‌ی درون حافظه‌ای به صورت IQueryable تولید شده و پیاده سازی‌های تقلیدی از DbContext به همراه تابع Set و همچنین DbSet کالا‌ها به کمک Moq ایجاد گردیده و در اختیار ProductService قرار داده شده است.
در نهایت، در یک تست تلاش شده است تا منطق متد GerOrderedProducts مورد آزمون قرار گیرد.
محدودیت این روش:
با اینکه LINQ یک روش و سینتکس یکتا برای دسترسی به منابع داده‌ای مختلف را محیا می‌کند، اما این الزامی برای یکسان بودن نتایج، هنگام استفاده از Provider‌های مختلف LINQ نمی‌باشد. در تست نوشته شده از LINQ To Objects برای کوئری گرفتن از منبع داده استفاده شده است؛ در صورتیکه در برنامه‌ی اصلی از LINQ To Entities استفاده می‌شود و الزامی نیست که یک کوئری LINQ در دو Provider متفاوت یک رفتار را داشته باشد.
این نکته در قسمت Limitations of EF in-memory test doubles این مطلب هم شرح داده شده است.
در نهایت این پرسش به وجود می‌آید که با وجود محدودیت ذکر شده، از این روش استفاده شود یا خیر؟ پاسخ این پرسش، بسته به هر سناریو، متفاوت است.
به عنوان نمونه اگر در یک سناریو داده‌ها با یک کوئری نه چندان پیچیده از منبع داده ای گرفته می‌شود و اعمال دیگری دیگری روی نتیجه‌ی کوئری درون حافظه انجام می‌شود می‌توان این روش را قابل اعتماد قلمداد کرد.
برای مطالعه‌ی بیشتر مطالب متعددی در سایت در رابطه با تزریق وابستگی و آزمون‌های واحد نوشته شده است.