نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
برای افزودن لیست Claims کاربر موجود در بانک اطلاعاتی به لیست Claims کاربر وارد شده‌ی توسط اکتیو دایرکتوری، باید از یک IClaimsTransformation سفارشی استفاده کنید تا این نگاشت را انجام دهد (نمونه‌اش در مطلب « سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت چهارم - User Claims » به نحو دیگری استفاده شده‌است):
public class ApplicationClaimsTransformation : IClaimsTransformation
{
}
پیاده سازی کامل آن در اینجا
و برای ثبت آن:
services.AddScoped<IClaimsTransformation, ApplicationClaimsTransformation>();
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت اول - موجودیت‌های پایه و DbContext برنامه
در پروژه‌های Single Page Application برای اعتبار سنجی بهتر است Asp.net core Identity استفاده کنیم یا از اعتبارسنجی‌های بر طبق jwt؟ آیا می‌شود گفت اعتبار سنجی‌های بر طبق jwt  خیلی سریع‌تر و قدرتمند‌تر از Asp.net core Identity  هستنند؟ به نظر میرسه امکان سفارشی کردن jwt  خیلی بهتر از Asp.net core Identity قابل انجام هست.
مطالب
دادن «حق فراموش شدن» به کاربران در ASP.NET Core Identity 2.1
برنامه‌هایی که بخواهند سازگار با GDPR باشند، باید اصل 17 ام آن را که حق فراموش شدن است «Right to erasure ('right to be forgotten') »، پیاده سازی کنند؛ به علاوه اشخاص باید بتوانند اطلاعات شخصی خودشان را نیز بدون درنگ از آن سایت دریافت کنند. به عبارتی اگر شخصی در سایت شما ثبت نام کرد، باید قسمتی را هم در آن درنظر بگیرید که کاربر با فشردن یک کلیک، بتواند اکانت فعلی خودش را برای همیشه محو و نابود کند؛ بدون اینکه اثری از آن باقی بماند. همچنین پیش از این عمل نیز باید بتواند با کلیک بر روی یک دکمه، کلیه اطلاعات شخصی خودش را دانلود و ذخیره کند. از زمان ASP.NET Core Identity 2.1، هر دو مورد جزئی از این فریم ورک شده‌اند:



روش پیاده سازی دریافت اطلاعات شخصی در ASP.NET Core Identity 2.1

اگر به IdentityUser نگارش‌های اخیر ASP.NET Core Identity دقت کنید، شامل ویژگی جدید PersonalData نیز هست:
public class IdentityUser<TKey> where TKey : IEquatable<TKey>
{
   [PersonalData]
   public virtual TKey Id { get; set; }
PersonalData یک نشانه‌گذار است و هدف از آن، مشخص کردن خواصی است که شخص می‌تواند درخواست دریافت اطلاعات مرتبط با آن‌ها را بدهد.
سپس زمانیکه در تصویر فوق بر روی دکمه‌ی download کلیک کرد، ابتدا توسط userManager.GetUserAsync، اطلاعات کاربر جاری از بانک اطلاعاتی دریافت شده و سپس حلقه‌ای بر روی تمام خواص شیء IdentityUser تشکیل می‌شود. در اینجا هر کدام که مزین به PersonalDataAttribute بود، مقدارش دریافت شده و به دیکشنری personalData اضافه می‌شود.
var personalData = new Dictionary<string, string>();
var personalDataProps = typeof(TUser).GetProperties().Where(
    prop => Attribute.IsDefined(prop, typeof(PersonalDataAttribute)));
foreach (var p in personalDataProps)
{
    personalData.Add(p.Name, p.GetValue(user)?.ToString() ?? "null");
}
در آخر این اطلاعات با فرمت JSON، جهت دریافت به کاربر ارائه خواهد شد:
Response.Headers.Add("Content-Disposition", "attachment; filename=PersonalData.json");
return new FileContentResult(Encoding.UTF8.GetBytes(JsonConvert.SerializeObject(personalData)), "text/json");


روش پیاده سازی دادن «حق فراموش شدن» به کاربران

اگر به تصویر ارسال شده دقت کنید، یک دکمه‌ی Delete نیز در آن قرار دارد. کار آن، حذف واقعی و فیزیکی کاربر جاری و تمام اطلاعات وابسته‌ی به او از بانک اطلاعاتی است. این دکمه نیز بدون هیچ واسطی در اختیار خود کاربر قرار گرفته‌است. یعنی به این صورت نیست که ابتدا فرمی را پر کند و سپس شخص دیگری اکانت او را حذف کند.
روش پیاده سازی آن نیز به صورت زیر است:
var user = await _userManager.GetUserAsync(User);
if (user == null)
{
    return NotFound($"Unable to load user with ID '{_userManager.GetUserId(User)}'.");
}

RequirePassword = await _userManager.HasPasswordAsync(user);
if (RequirePassword)
{
    if (!await _userManager.CheckPasswordAsync(user, Input.Password))
    {
        ModelState.AddModelError(string.Empty, "Password not correct.");
        return Page();
    }
}
برای اینکه کاربر بتواند درخواست حذف اکانت خود را صادر کند، باید ابتدا کلمه‌ی عبور خود را نیز وارد کند. همانطور که مشاهده می‌کنید توسط متد CheckPasswordAsync سرویس userManager، کار صحت کلمه‌ی عبور درخواستی بررسی می‌شود. سپس سطر زیر، اکانت او را حذف می‌کند:
var result = await _userManager.DeleteAsync(user);
موجودیت کاربر با سایر موجودیت‌های دیگری که در ارتباط است، به صورت OnDelete(DeleteBehavior.Cascade) تنظیم شده‌است. یعنی اگر این کاربر حذف شود، تمام اطلاعات او در سایر جداول وابسته نیز به صورت خودکار حذف خواهند شد.
و در آخر، کوکی جاری شخص لاگین شده را نیز حذف می‌کند تا برای همیشه با او خداحافظی کند!
await _signInManager.SignOutAsync();

 

پ.ن.
ما در این سایت هیچگاه شما را فراموش نخواهیم کرد!
اشتراک‌ها
مدل پیکره بندی جدید در ASP.NET CORE

ASPNET Core has a lot of changes compared with the others versions of ASP.NET. One change I want to highlight is the new way to configure settings. With previous versions, this configuration was made by using the common file web.config, but this file simply doesn’t exist anymore in ASP.NET Core. Instead, a new easy way to declare and access to the settings is provided. Let’s take a look. 

مدل پیکره بندی جدید در ASP.NET CORE
نظرات مطالب
بررسی ساختارهای جدید DateOnly و TimeOnly در دات نت 6
پشتیبانی از انواع داده‌ایی DateOnly, TimeOnly در EF8 اضافه شده است (برای پروایدر SQL Server):
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.Logging;


await using var context = new MyDbContext();
await context.Database.EnsureDeletedAsync();
await context.Database.EnsureCreatedAsync();

context.Users.Add(new User
{
    Name = "John Doe",
    Birthday = new(1980, 1, 20),
    ShiftStart = new (8, 0),
    ShiftLength = TimeSpan.FromHours(8)
});
await context.SaveChangesAsync();

public class MyDbContext : DbContext
{
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        optionsBuilder.UseSqlServer(@"...")
            .LogTo(Console.WriteLine, LogLevel.Information)
            .EnableSensitiveDataLogging();
    }
    public DbSet<User> Users { get; set; }
}

public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public required string Name { get; set; }
    public DateOnly Birthday { get; set; }
    public TimeOnly ShiftStart { get; set; }
    public TimeSpan ShiftLength { get; set; }
}
با این DDL:
CREATE TABLE [Users] (
    [Id] int NOT NULL IDENTITY,
    [Name] nvarchar(max) NULL,
    [Birthday] date NOT NULL,
    [ShiftStart] time NOT NULL,
    [ShiftLength] time NOT NULL,
    CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY ([Id])
);

نظرات مطالب
جلوگیری از ورود همزمان کاربران با نام کاربری و رمز عبور یکسان
با تشکر بابت مقاله مفیدی که منتشر کردید.
خودم هم قصد داشتم مطلبی درباره موضوع مرتبط به این مقاله (SecurityStamp) منتشر کنم که الان با توضیحات کامل شما دیگه لزومی نمی‌بینم این کار را انجام دهم.
فقط باید توجه داشت که مقدار دهی Interval با 
TimeSpan.FromMinutes(0)
به معنای کوئری زدن در هر درخواست از دیتابیس برای رفرش کردن نقش‌های کاربر نیز میباشد. حال اگر سیستم بزرگ بوده و علاوه بر گروه‌های کاربری ، دارای سیستم دسترسی‌ها داینامیک هم باشد امکان دارد زمان گزارش گیری کمی افزایش یابد و با تعداد زیاد کاربران  این عمل به صرفه نخواهد بود.
کاری که خودم در پروژه <<طراحی فریمورکی برای کار با Asp.net MVC و EF >> انجام دادم به این صورت است که یک فیلد به نام IsChangedPermissions در کلاس کاربر قرار دادم تا هر وقت دسترسی‌ها او تغییر کند این فیلد را با مقدار true مقدار دهی کنم و  با این صورت لازم نیست در هر درخواست دسترسی‌های کاربر از دیتابیس واکشی شوند . و اگر لازم بود اکانت کاربر را به صورت آنی غیر فعال کنیم کافیست فیلد SecurityStamp او را با متد یاد شده در مطلب تغییر دهیم که این امر با توجه به مقدار دهی interval با مقدار 0 ، سبب خروج کاربر مورد نظر از حساب خود خواهد شد.
البته لازم است بعد از چک کردن فیلد IsChangedPermissions ، اگر مقدار true را در برداشت آن را false مقدار دهی کنیم تا برای درخواست‌های بعدی مشکلی پیش نیاید.
برای این منظور یک SecurityStampValidator شخصی سازی شده در نظر گرفتم که قسمت مد نظر برای تغییر به صورت زیر است:
 if (validate)
                {
                    var manager = context.OwinContext.GetUserManager<ApplicationUserManager>();
                    var userId = getUserIdCallback(context.Identity);
                    if (manager != null)
                    {
                        var user = await manager.FindByIdAsync(userId).WithCurrentCulture();
                        var reject = true;
                        // Refresh the identity if the stamp matches, otherwise reject
                        if (user != null && manager.SupportsUserSecurityStamp)
                        {
                            var securityStamp =
                                context.Identity.FindFirstValue(Constants.DefaultSecurityStampClaimType);
                            if (securityStamp == await manager.GetSecurityStampAsync(userId).WithCurrentCulture())
                            {
                                reject = false;
                                // Regenerate fresh claims if possible and resign in
                                if (user.IsChangedPermissions && regenerateIdentityCallback != null)
                                {
                                    var identity = await regenerateIdentityCallback.Invoke(manager, user).WithCurrentCulture();
مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت پنجم - محافظت از مسیرها
در قسمت سوم، کار ورود به سیستم و امکان مشاهده‌ی صفحه‌ی محافظت شده‌ی پس از لاگین را پیاده سازی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم امکان دسترسی به مسیر http://localhost:4200/protectedPage را کنترل کنیم. تا اینجا اگر کاربر بدون لاگین کردن نیز این مسیر را درخواست کند، می‌تواند حداقل ساختار ابتدایی آن‌را مشاهده کند که باید مدیریت شود و این مدیریت دسترسی می‌تواند بر اساس وضعیت لاگین کاربر و همچنین نقش‌های او در سیستم باشد:


طراحی بخش‌هایی از این قسمت، از پروژه‌ی «کنترل دسترسی‌ها در Angular با استفاده از Ng2Permission» ایده گرفته شده‌اند.


استخراج اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم از توکن دسترسی او

یکی از روش‌های دسترسی به اطلاعات کاربر در سمت کلاینت، مانند نقش‌های او، تدارک متدی در سمت سرور و بازگشت Claims او به سمت کلاینت است:
public IActionResult Get()
{ 
    var user = this.User.Identity as ClaimsIdentity; 
    var config = new 
    { 
        userName = user.Name, 
        roles = user.Claims.Where(x => x.Type == ClaimTypes.Role).Select(x => x.Value).ToList() 
    }; 
    return Ok(config); 
}
 اما با توجه به اینکه در زمان لاگین، نقش‌های او (و سایر Claims دلخواه) نیز به توکن دسترسی نهایی اضافه می‌شوند، می‌توان این کوئری گرفتن مدام از سرور را تبدیل به روش بسیار سریعتر استخراج آن‌ها از توکنی که هم اکنون در کش مرورگر ذخیره شده‌است، کرد.
همچنین باید دقت داشت چون این توکن دارای امضای دیجیتال است، کوچکترین تغییری در آن در سمت کاربر، سبب برگشت خوردن خودکار درخواست ارسالی به سمت سرور می‌شود (یکی از مراحل اعتبارسنجی کاربر در سمت سرور، اعتبارسنجی توکن دریافتی (قسمت cfg.TokenValidationParameters) و همچنین بررسی خودکار امضای دیجیتال آن است). بنابراین نگرانی از این بابت وجود ندارد.
اگر اطلاعات کاربر در سمت سرور تغییر کنند، با اولین درخواست ارسالی به سمت سرور، رخ‌داد OnTokenValidated وارد عمل شده و درخواست ارسالی را برگشت می‌زند (در مورد پیاده سازی سمت سرور این مورد، در مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» بیشتر بحث شده‌است). در این حالت کاربر مجبور به لاگین مجدد خواهد شد که این مورد سبب به روز رسانی خودکار اطلاعات توکن‌های ذخیره شده‌ی او در مرورگر نیز می‌شود.

اگر از قسمت دوم این سری به‌خاطر داشته باشید، توکن decode شده‌ی برنامه، چنین شکلی را دارد:
{
  "jti": "d1272eb5-1061-45bd-9209-3ccbc6ddcf0a",
  "iss": "http://localhost/",
  "iat": 1513070340,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid",
  "DisplayName": "وحید",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber": "709b64868a1d4d108ee58369f5c3c1f3",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": [
    "Admin",
    "User"
  ],
  "nbf": 1513070340,
  "exp": 1513070460,
  "aud": "Any"
}
به همین جهت متدی را برای تبدیل این اطلاعات به شیء کاربر، ایجاد خواهیم کرد و در سراسر برنامه از این اطلاعات آماده، برای تعیین دسترسی او به قسمت‌های مختلف برنامه‌ی سمت کلاینت، استفاده می‌کنیم.
برای این منظور اینترفیس src\app\core\models\auth-user.ts را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
export interface AuthUser {
  userId: string;
  userName: string;
  displayName: string;
  roles: string[];
}
پس از آن متد getAuthUser را جهت استخراج خواص ویژه‌ی توکن دسترسی decode شده‌ی فوق، به صورت ذیل به سرویس Auth اضافه می‌کنیم:
  getAuthUser(): AuthUser {
    if (!this.isLoggedIn()) {
      return null;
    }

    const decodedToken = this.getDecodedAccessToken();
    let roles = decodedToken["http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role"];
    if (roles) {
      roles = roles.map(role => role.toLowerCase());
    }
    return Object.freeze({
      userId: decodedToken["http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier"],
      userName: decodedToken["http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name"],
      displayName: decodedToken["DisplayName"],
      roles: roles
    });
  }
کار با این متد بسیار سریع است و نیازی به رفت و برگشتی به سمت سرور ندارد؛ چون تمام اطلاعات استخراجی توسط آن هم اکنون در کش سریع مرورگر کلاینت موجود هستند. استفاده‌ی از متد Object.freeze هم سبب read-only شدن این خروجی می‌شود.
همچنین در اینجا تمام نقش‌های دریافتی، تبدیل به LowerCase شده‌اند. با اینکار مقایسه‌ی بعدی آن‌ها با نقش‌های درخواستی، حساس به بزرگی و کوچکی حروف نخواهد بود.


تعریف نقش‌های دسترسی به مسیرهای مختلف سمت کلاینت

مرسوم است اطلاعات اضافی مرتبط با هر مسیر را به خاصیت data آن route انتساب می‌دهند. به همین جهت به فایل dashboard-routing.module.ts مراجعه کرده و نقش‌های مجاز به دسترسی به مسیر protectedPage را به خاصیت data آن به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
import { ProtectedPageComponent } from "./protected-page/protected-page.component";
import { AuthGuardPermission } from "../core/models/auth-guard-permission";

const routes: Routes = [
  {
    path: "protectedPage",
    component: ProtectedPageComponent,
    data: {
      permission: {
        permittedRoles: ["Admin"],
        deniedRoles: null
      } as AuthGuardPermission
    }
  }
];
که در اینجا ساختار اینترفیس AuthGuardPermission، در فایل جدید app\core\models\auth-guard-permission.ts به صورت ذیل تعریف شده‌است:
export interface AuthGuardPermission {
  permittedRoles?: string[];
  deniedRoles?: string[];
}
به این ترتیب هر قسمتی از برنامه که نیاز به اطلاعات سطوح دسترسی مسیری را داشت، ابتدا به دنبال route.data["permission"] خواهد گشت (کلیدی به نام permission در خاصیت data یک مسیر) و سپس اطلاعات آن‌را بر اساس ساختار اینترفیس AuthGuardPermission، تحلیل می‌کند.
در اینجا تنها باید یکی از خواص permittedRoles  (نقش‌های مجاز به دسترسی/صدور دسترسی فقط برای این نقش‌های مشخص، منهای مابقی) و یا deniedRoles (نقش‌های غیرمجاز به دسترسی/دسترسی همه‌ی نقش‌های ممکن، منهای این نقش‌های تعیین شده)، مقدار دهی شوند.


افزودن کامپوننت «دسترسی ندارید» به ماژول Authentication

در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری به مسیری دسترسی نداشت، به صورت خودکار به صفحه‌ی «دسترسی ندارید» هدایت شود. به همین جهت این کامپوننت را به صورت ذیل به ماژول authentication اضافه می‌کنیم:
>ng g c Authentication/AccessDenied
با این خروجی که سبب درج خودکار آن در قسمت declaration فایل authentication.module نیز می‌شود:
 AccessDenied
  create src/app/Authentication/access-denied/access-denied.component.html (32 bytes)
  create src/app/Authentication/access-denied/access-denied.component.ts (296 bytes)
  create src/app/Authentication/access-denied/access-denied.component.css (0 bytes)
  update src/app/Authentication/authentication.module.ts (550 bytes)
سپس به فایل authentication-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را نیز اضافه می‌کنیم:
import { LoginComponent } from "./login/login.component";
import { AccessDeniedComponent } from "./access-denied/access-denied.component";

const routes: Routes = [
  { path: "login", component: LoginComponent },
  { path: "accessDenied", component: AccessDeniedComponent }
];
قالب access-denied.component.html را نیز به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
<h1 class="text-danger">
  <span class="glyphicon glyphicon-ban-circle"></span> Access Denied
</h1>
<p>Sorry! You don't have access to this page.</p>
<button class="btn btn-default" (click)="goBack()">
  <span class="glyphicon glyphicon-arrow-left"></span> Back
</button>

<button *ngIf="!isAuthenticated" class="btn btn-success" [routerLink]="['/login']"
  queryParamsHandling="merge">
  Login
</button>
که دکمه‌ی Back آن به کمک سرویس Location، صورت ذیل پیاده سازی شده‌است:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { Location } from "@angular/common";

import { AuthService } from "../../core/services/auth.service";

@Component({
  selector: "app-access-denied",
  templateUrl: "./access-denied.component.html",
  styleUrls: ["./access-denied.component.css"]
})
export class AccessDeniedComponent implements OnInit {

  isAuthenticated = false;

  constructor(
    private location: Location,
    private authService: AuthService
  ) {
  }

  ngOnInit() {
    this.isAuthenticated = this.authService.isLoggedIn();
  }

  goBack() {
    this.location.back(); // <-- go back to previous location on cancel
  }
}


در اینجا اگر کاربر به سیستم وارد نشده باشد، دکمه‌ی لاگین نیز به او نمایش داده می‌شود. همچنین وجود "queryParamsHandling="merge در لینک مراجعه‌ی به صفحه‌ی لاگین، سبب خواهد شد تا query string موجود در صفحه نیز حفظ شود و به صفحه‌ی لاگین انتقال پیدا کند. در صفحه‌ی لاگین نیز جهت پردازش این نوع کوئری استرینگ‌ها، تمهیدات لازم درنظر گرفته شده‌اند.
دکمه‌ی back آن نیز توسط سرویس توکار Location واقع در مسیر angular/common@ پیاده سازی شده‌است.


ایجاد یک محافظ مسیر سمت کلاینت برای بررسی وضعیت کاربر جاری و همچنین نقش‌های او

پس از تعریف متد getAuthUser و استخراج اطلاعات کاربر از توکن دسترسی دریافتی که شامل نقش‌های او نیز می‌شود، اکنون می‌توان متد بررسی این نقش‌ها را نیز به سرویس Auth اضافه کرد:
  isAuthUserInRoles(requiredRoles: string[]): boolean {
    const user = this.getAuthUser();
    if (!user || !user.roles) {
      return false;
    }
    return requiredRoles.some(requiredRole => user.roles.indexOf(requiredRole.toLowerCase()) >= 0);
  }

  isAuthUserInRole(requiredRole: string): boolean {
    return this.isAuthUserInRoles([requiredRole]);
  }
متد some در جاوا اسکریپت شبیه به متد Any در C# LINQ عمل می‌کند. همچنین در مقایسه‌ی صورت گرفته، با توجه به اینکه user.roles را پیشتر به LowerCase تبدیل کرد‌یم، حساسیتی بین نقش Admin و admin و کلا کوچکی و بزرگی نام نقش‌ها وجود ندارد.
اکنون در هر قسمتی از برنامه که نیاز به بررسی امکان دسترسی یک کاربر به نقش یا نقش‌هایی خاص وجود داشته باشد، می‌توان AuthService را به سازنده‌ی ‌آن تزریق و سپس از متد فوق جهت بررسی نهایی، استفاده کرد.

در ادامه یک Route Guard جدید را در مسیر app\core\services\auth.guard.ts ایجاد می‌کنیم. کار آن بررسی خودکار امکان دسترسی به یک مسیر درخواستی است:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { CanActivate, Router, ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot } from "@angular/router";

import { AuthService } from "./auth.service";
import { AuthGuardPermission } from "../models/auth-guard-permission";

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate {
  constructor(private authService: AuthService, private router: Router) { }

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot) {

    if (!this.authService.isLoggedIn()) {
      this.showAccessDenied(state);
      return false;
    }

    const permissionData = route.data["permission"] as AuthGuardPermission;
    if (!permissionData) {
      return true;
    }

    if (Array.isArray(permissionData.deniedRoles) && Array.isArray(permissionData.permittedRoles)) {
      throw new Error("Don't set both 'deniedRoles' and 'permittedRoles' in route data.");
    }

    if (Array.isArray(permissionData.permittedRoles)) {
      const isInRole = this.authService.isAuthUserInRoles(permissionData.permittedRoles);
      if (isInRole) {
        return true;
      }

      this.showAccessDenied(state);
      return false;
    }

    if (Array.isArray(permissionData.deniedRoles)) {
      const isInRole = this.authService.isAuthUserInRoles(permissionData.deniedRoles);
      if (!isInRole) {
        return true;
      }

      this.showAccessDenied(state);
      return false;
    }
  }

  private showAccessDenied(state: RouterStateSnapshot) {
    this.router.navigate(["/accessDenied"], { queryParams: { returnUrl: state.url } });
  }
}
در اینجا در ابتدا وضعیت لاگین کاربر بررسی می‌گردد. این وضعیت نیز از طریق سرویس Auth که به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است، تامین می‌شود. اگر کاربر هنوز لاگین نکرده باشد، به صفحه‌ی عدم دسترسی هدایت خواهد شد.
سپس خاصیت permission اطلاعات مسیر استخراج می‌شود. اگر چنین مقداری وجود نداشت، همینجا کار با موفقیت خاتمه پیدا می‌کند.
در آخر وضعیت دسترسی به نقش‌های استخراجی deniedRoles و permittedRoles که از اطلاعات مسیر دریافت شدند، توسط متد isAuthUserInRoles سرویس Auth بررسی می‌شوند.

در متد showAccessDenied کار ارسال آدرس درخواستی (state.url) به صورت یک کوئری استرینگ (queryParams) با کلید returnUrl به صفحه‌ی accessDenied صورت می‌گیرد. در این صفحه نیز دکمه‌ی لاگین به همراه "queryParamsHandling="merge است. یعنی کامپوننت لاگین برنامه، کوئری استرینگ returnUrl را دریافت می‌کند:
 this.returnUrl = this.route.snapshot.queryParams["returnUrl"];
 و پس از لاگین موفق، در صورت وجود این کوئری استرینگ، هدایت خودکار کاربر، به مسیر returnUrl پیشین صورت خواهد گرفت:
if (this.returnUrl) {
   this.router.navigate([this.returnUrl]);
} else {
   this.router.navigate(["/protectedPage"]);
}

محل معرفی این AuthGuard جدید که در حقیقت یک سرویس است، در ماژول Core، در قسمت providers آن، به صورت ذیل می‌باشد:
import { AuthGuard } from "./services/auth.guard";

@NgModule({
  providers: [
    AuthGuard
  ]
})
export class CoreModule {}
در آخر برای اعمال این Guard جدید، به فایل dashboard-routing.module.ts مراجعه کرده و خاصیت canActivate را مقدار دهی می‌کنیم:
import { ProtectedPageComponent } from "./protected-page/protected-page.component";
import { AuthGuardPermission } from "../core/models/auth-guard-permission";
import { AuthGuard } from "../core/services/auth.guard";

const routes: Routes = [
  {
    path: "protectedPage",
    component: ProtectedPageComponent,
    data: {
      permission: {
        permittedRoles: ["Admin"],
        deniedRoles: null
      } as AuthGuardPermission
    },
    canActivate: [AuthGuard]
  }
];
به این ترتیب با درخواست این مسیر، پیش از فعالسازی و نمایش آن، توسط AuthGuard معرفی شده‌ی به آن، کار بررسی وضعیت کاربر و نقش‌های او که از خاصیت permission خاصیت data دریافت می‌شوند، صورت گرفته و اگر عملیات تعیین اعتبار اطلاعات با موفقیت به پایان رسید، آنگاه کاربر مجوز دسترسی به این قسمت از برنامه را خواهد یافت.

اگر قصد آزمایش آن‌را داشتید، فقط کافی است بجای نقش Admin، مثلا Admin1 را در permittedRoles مقدار دهی کنید، تا صفحه‌ی access denied را در صورت درخواست مسیر protectedPage، بتوان مشاهده کرد.




کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد. 

مطالب
استفاده از LocalDb در IIS، قسمت دوم: مالکیت وهله ها
در قسمت قبلی این مقاله گفتیم که دو خاصیت از LocalDb هنگام استفاده از Full IIS باعث بروز خطا می‌شوند:

  • LocalDb نیاز دارد که پروفایل کاربر بارگذاری شده باشد
  • بصورت پیش فرض وهله LocalDb متعلق به یک کاربر بوده، و خصوصی است

در قسمت قبل دیدیم چگونه باید پروفایل کاربر را بدرستی بارگذاری کنیم. در این مقاله به مالکیت وهله‌ها (instance ownership) می‌پردازیم.


مشکل وهله خصوصی

در پایان قسمت قبلی، اپلیکیشن وب را در این حالت رها کردیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید با خطای زیر مواجه هستیم:

System.Data.SqlClient.SqlException: Cannot open database "OldFashionedDB" requested by the login. The login failed.
Login failed for user 'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0'. 

این بار پیغام خطا واضح و روشن است. LocalDb با موفقیت اجرا شده و اپلیکیشن وب هم توانسته به آن وصل شود، اما این کانکشن سپس قطع شده چرا که دسترسی به وهله جاری وجود نداشته است. اکانت ApplicationPoolIdentity (در اینجا IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0) نتوانسته به دیتابیس LocalDb وارد شود، چرا که دیتابیس مورد نظر در رشته اتصال اپلیکیشن (OldFashionedDB) وجود ندارد. عجیب است، چرا که وصل شدن به همین دیتابیس با رشته اتصال جاری در ویژوال استودیو با موفقیت انجام می‌شود.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید از ابزار SQL Server Object Explorer استفاده شده است. این ابزار توسط SQL Server Data Tools معرفی شد و در نسخه‌های بعدی ویژوال استودیو هم وجود دارد و توسعه یافته است. چطور ممکن است ویژوال استودیو براحتی بتواند به دیتابیس وصل شود، اما اپلیکیشن وب ما با همان رشته اتصال نمی‌تواند دیتابیس را باز کند؟ در هر دو صورت رشته اتصال ما بدین شکل است:

Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پاسخ این است که در اینجا، دو وهله از LocalDb وجود دارد. بر خلاف وهله‌های SQL Server Express که بعنوان سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند، وهله‌های LocalDb بصورت پروسس‌های کاربری (user processes) اجرا می‌شوند. هنگامی که کاربران مختلفی سعی می‌کنند به LocalDb متصل شوند، برای هر کدام از آنها پروسس‌های مجزایی اجرا خواهد شد. هنگامی که در ویژوال استودیو به localdb)\v11.0) وصل می‌شویم، وهله ای از LocalDb ساخته شده و در حساب کاربری ویندوز جاری اجرا می‌شود. اما هنگامی که اپلیکیشن وب ما در IIS می‌خواهد به همین دیتابیس وصل شود، وهله دیگری ساخته شده و در ApplicationPoolIdentity اجرا می‌شود. گرچه ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو از یک رشته اتصال استفاده می‌کنند، اما در عمل هر کدام به وهله‌های متفاوتی از LocalDb دسترسی پیدا خواهند کرد. پس مسلما دیتابیسی که توسط وهله ای در ویژوال استودیو ساخته شده است، برای اپلیکیشن وب ما در IIS در دسترس نخواهد بود.

یک مقایسه خوب از این وضعیت، پوشه My Documents در ویندوز است. فرض کنید در ویژوال استودیو کدی بنویسیم که در این پوشه یک فایل جدید می‌سازد. حال اگر با حساب کاربری دیگری وارد ویندوز شویم و به پوشه My Documents برویم این فایل را نخواهیم یافت. چرا که پوشه My Documents برای هر کاربر متفاوت است. بهمین شکل، وهله‌های LocalDb برای هر کاربر متفاوت است و به پروسس‌ها و دیتابیس‌های مختلفی اشاره می‌کنند.

به همین دلیل است که اپلیکیشن وب ما می‌تواند بدون هیچ مشکلی روی IIS Express اجرا شود و دیتابیس را باز کند. چرا که IIS Express درست مانند LocalDb یک پروسس کاربری است. IIS Express توسط ویژوال استودیو راه اندازی می‌شود و روی حساب کاربری جاری اجرا می‌گردد، پس پروسس آن با پروسس خود ویژوال استودیو یکسان خواهد بود و هر دو زیر یک اکانت کاربری اجرا خواهند شد.


راه حل ها

درک ماهیت مشکل جاری، راه حال‌های مختلفی را برای رفع آن بدست می‌دهد. از آنجا که هر راه حل مزایا و معایب خود را دارد، بجای معرفی یک راه حال واحد چند راهکار را بررسی می‌کنیم.


رویکرد 1: اجرای IIS روی کاربر جاری ویندوز

اگر مشکل، حساب‌های کاربری مختلف است، چرا خود IIS را روی کاربر جاری اجرا نکنیم؟ در این صورت ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو به یک وهله از LocalDb وصل خواهند شد و همه چیز بدرستی کار خواهد کرد. ایجاد تغییرات لازم نسبتا ساده است. IIS را اجرا کنید و Application Pool مناسب را انتخاب کنید، یعنی همان گزینه که برای اپلیکیشن شما استفاده می‌شود.

قسمت Advanced Settings را باز کنید:

روی دکمه سه نقطه کنار خاصیت Identity کلیک کنید تا پنجره Application Pool Identity باز شود:

در این قسمت می‌توانید از حساب کاربری جاری استفاده کنید. روی دکمه Set کلیک کنید و نام کاربری و رمز عبور خود را وارد نمایید. حال اگر اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید، همه چیز باید بدرستی اجرا شود.

خوب، معایب این رویکرد چیست؟ مسلما اجرای اپلیکیشن وب روی اکانت کاربری جاری، ریسک‌های امنیتی متعددی را معرفی می‌کند. اگر کسی بتواند اپلیکیشن وب ما را هک کند، به تمام منابع سیستم که اکانت کاربری جاری به آنها دسترسی دارد، دسترسی خواهد داشت. اما اجرای اپلیکیشن مورد نظر روی ApplicationPoolIdentity امنیت بیشتری را ارائه می‌کند، چرا که اکانت‌های ApplicationPoolIdentity دسترسی بسیار محدود‌تری به منابع سیستم محلی دارند. بنابراین استفاده از این روش بطور کلی توصیه نمی‌شود، اما در سناریو‌های خاصی با در نظر داشتن ریسک‌های امنیتی می‌تواند رویکرد خوبی باشد.


رویکرد 2: استفاده از وهله مشترک

یک راه حال دیگر استفاده از قابلیت instance sharing است. این قابلیت به ما این امکان را می‌دهد تا یک وهله LocalDb را بین کاربران یک سیستم به اشتراک بگذاریم. وهله به اشتراک گذاشته شده، توسط یک نام عمومی (public name) قابل دسترسی خواهد بود.

ساده‌ترین راه برای به اشتراک گذاشتن وهله‌های LocalDb استفاده از ابزار SqlLocalDB.exe است. بدین منظور Command Prompt را بعنوان مدیر سیستم باز کنید و فرمان زیر را اجرا نمایید:

sqllocaldb share v11.0 IIS_DB
این فرمان وهله خصوصی LocalDb را با نام عمومی IIS_DB به اشتراک می‌گذارد. حال تمام کاربران سیستم می‌توانند با آدرس localdb)\.\IIS_DB) به این وهله وصل شوند. این فرمت آدرس دهی سرور دیتابیس، مشخص می‌کند که از یک وهله shared استفاده می‌کنیم. رشته اتصال جدید مانند لیست زیر خواهد بود:

Data Source=(localdb)\.\IIS_DB;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پیش از آنکه اپلیکیشن وب ما بتواند به این وهله متصل شود، باید لاگین‌های مورد نیاز برای ApplicationPoolIdentity را ایجاد کنیم. راه اندازی وهله ساده است، کافی است دیتابیس را در SQL Server Object Explorer باز کنید. این کار اتصالی به دیتابیس برقرار می‌کند و آن را زنده نگاه می‌دارد. برای ایجاد لاگین مورد نظر، می‌توانیم در SQL Server Object Explorer یک کوئری اجرا کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

اسکریپت بالا به اکانت ApplicationPoolIdentity سطح دسترسی کامل می‌دهد. در صورت امکان بهتر است از سطوح دسترسی محدود‌تری استفاده کنید، مثلا دسترسی به دیتابیس یا جداولی مشخص. حالا می‌توانید اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید و همه چیز بدون خطا باید کار کند.

معایب این روش چیست؟ مشکل اصلی در این رویکرد این است که پیش از آنکه اپلیکیشن ما بتواند به وهله مشترک دسترسی داشته باشد، باید وهله مورد نظر را راه اندازی و اجرا کنیم. بدین منظور، حساب کاربری ویندوزی که مالکیت وهله را دارد باید به آن وصل شود و کانکشن را زنده نگه دارد، در غیر اینصورت وهله LocalDb قابل دسترسی نخواهد بود.


رویکرد 3: استفاده از SQL Server Express

از آنجا که نسخه کامل SQL Server Express بعنوان یک سرویس ویندوزی اجرا می‌شود، شاید بهترین راه استفاده از همین روش باشد. کافی است یک نسخه از SQL Server Express را نصب کنیم، دیتابیس مورد نظر را در آن بسازیم و سپس به آن متصل شویم. برای این کار حتی می‌توانید از ابزار جدید SQL Server Data Tools استفاده کنید، چرا که با تمام نسخه‌های SQL Server سازگار است. در صورت استفاده از نسخه‌های کامل تر، رشته اتصال ما بدین شکل تغییر خواهد کرد:

Data Source=.\SQLEXPRESS;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True
مسلما در این صورت نیز، لازم است اطمینان حاصل کنیم که ApplicationPoolIdentity به وهله SQL Server Express دسترسی کافی دارد. برای این کار می‌توانیم از اسکریپت قبلی استفاده کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

حال اجرای مجدد اپلیکیشن باید با موفقیت انجام شود. استفاده از این روش مسلما امکان استفاده از LocalDb را از ما می‌گیرد. ناگفته نماند که وهله‌های SQL Server Express همیشه در حال اجرا خواهند بود چرا که بصورت سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند. همچنین استفاده از این روش ممکن است شما را با مشکلاتی هم مواجه کند. مثلا خرابی رجیستری ویندوز می‌تواند SQL Server Express را از کار بیاندازد و مواردی از این دست. راهکار‌های دیگری هم وجود دارند که در این مقاله به آنها نپرداختیم. مثلا می‌توانید از AttachDbFilename استفاده کنید یا از اسکریپت‌های T-SQL برای استفاده از وهله خصوصی ASP.NET کمک بگیرید. اما این روش‌ها دردسر‌های زیادی دارند، بهمین دلیل از آنها صرفنظر کردیم.


مطالعه بیشتر درباره LocalDb