مطالب
هزینه استفاده از دات نت فریم ورک چقدر است؟

سؤالی از طریق ایمیل از من پرسیده شده که ترجیح می‌دهم آن‌را به صورت باز در اینجا پاسخ دهم. اگر فرض کنیم همین فردا مجبور شویم برای عمده‌ی کارهای خود لایسنس تهیه کنیم، آیا می‌توان از ابزارهای موجود دات نت در یک شرکت تازه تاسیس (startup) استفاده کرد؟ آیا هزینه‌ی کار با ویندوز واقعا بالا است؟ آیا ...
همچنین عموم تازه واردان به این جمع هم از لیست امکانات رایگان مهیا که فقط پس از خرید یک لایسنس اولیه ویندوز در اختیار آن‌ها خواهند بود، بی‌اطلاع هستند. بنابراین بد نیست این‌ها را با هم لیست کنیم.

سؤال: هزینه استفاده از دات نت فریم ورک چقدر است؟
پاسخ: رایگان است! از زمان ارائه ویندوز سرور 2003 به بعد، دات نت فریم ورک به عنوان یکی از کامپوننت‌های اصلی ویندوز عرضه می‌شود و هر شخصی که مجوز اصلی استفاده از ویندوز را خریده باشد، به صورت خودکار مجوز استفاده از دات نت فریم ورک را هم خواهد داشت و نیازی نیست بابت آن هزینه‌ی خاصی را متقبل شود. برای مثال ویندوز سرور 2003 ، دات نت 1.1 سرخود است و ویندوز 7 و ویندوز سرور 2008 ، دات نت سه و نیم سرخود هستند.

سؤال: آیا برای توسعه‌ی دات نت حتما نیاز است تا ویژوال استودیوی چند هزار دلاری را خرید؟!
پاسخ: خیر! ویژوال استودیو، نسخه‌های مختلفی دارد و حتما نیازی نیست تا از نسخه‌ی ultimate آن استفاده کنید. برای مثال نسخه‌ی Express آن که توسط خود مایکروسافت ارائه شده، رایگان است (+). مهم‌ترین تفاوت آن با نسخه‌ی ultimate در این است که افزونه پذیر نیست و این مورد شاید برای خیلی‌ها اصلا اهمیتی نداشته باشد چون عموما افزونه‌های بد نوشته شده، باعث ناپایداری IDE می‌شوند یا مثلا نسخه‌ی ultimate به همراه MSTests جهت انجام ساده‌تر unit testing‌ ارائه شده که در نسخه‌ی Express وجود ندارد، این هم مهم نیست چون فریم ورک‌های سورس باز آزمون واحد دیگری مانند Nunit ، MBUnit و غیره هم وجود دارند که اصلا نیازی به هیچ IDE‌ خاصی جهت کار ندارند و مسایلی از این دست. یا برای سورس کنترل می‌شود از SVN ، Git ، مرکوریال و غیره هم همیشه استفاده کرد. این‌ها هم مستقل هستند از نوع IDE مورد استفاده.

همچنین یک گروه مستقل، IDE دیگری را به نام SharpDevelop تهیه کر‌ده‌اند که بسیار با کیفیت بوده و از همه مهم‌تر سورس باز است و رایگان. خیلی‌ها از کنترل‌های این IDE در پروژه‌های خودشون استفاده می‌کنند (مثل syntax highlighting همراه آن و غیره)

در کنار تمام این‌ها، هیچ وقت دقت کرده‌اید که در پوشه دات نت نصب شده در ویندوز چه چیزهایی یافت می‌شوند؟! مثلا به آدرس C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319 مراجعه کنید. فایل csc.exe همان کامپایلر خط فرمان سی شارپ است. کاری هم که IDE ها انجام می دهند این است که لیست فایل‌های شما رو به صورت آرگومان به این برنامه ارسال می‌کنند. این اتوماسیون به صورت دستی هم میسر است. IDE شما می‌شود مثلا برنامه رایگان notepad++ ایی که syntax highlighting تمام زبان‌های دات نتی را پشتیبانی می‌کند. ساده‌ترین سیستم build شما یک فایل bat خواهد بود که csc.exe را مدیریت می‌کند.

علاوه بر تمام این‌ها، MonoDevelop را هم اضافه کنید. این IDE ، نسخه‌ی ویندوزی هم دارد.

سؤال: من شنیدم دات نت فقط با SQL Server کار می‌کنه. این هم که گرونه؟!
پاسخ: خیر! نسخه‌ی رایگان SQL server به نام SQL Server express هم موجود است و در نسخه‌ی 2008 R2 آن محدودیت حجم بانک اطلاعاتی آن به 10 گیگ رسیده که برای اکثر کارها تا چند سال کافی است (+).
ضمنا قبلا در مورد لیست بانک‌های اطلاعاتی قابل استفاده توسط دات نت فریم ورک مطلب نوشتم و در سایت موجود است. بنابراین دات نت اصلا به SQL Server محدود نیست (+).

سؤال: دات نت سورس بسته است! نه این اصلا خوب نیست؛ آینده نداره!
پاسخ: خیر. سورس کامل دات نت فریم ورک تحت مجوز‌های MS-PL و MS-RSL چندسالی هست که منتشر شده و این مجوز (MS-PL) جزو مجوزهای معتبر و پذیرفته شده سورس باز است (+).
لینک دریافت

خبر مرتبط

ضمنا کارهای سورس باز مایکروسافت به این یک قلم ختم نمی‌شود. برای مثال به سایت CodePlex مراجعه کنید تا سورس کامل ASP.NET MVC نگارش 3 را دریافت کنید(+)، همینطور مجموعه کنترل‌های WPF و Silverlight و غیره‌ای که تهیه‌ کرده‌اند (+) و بسیاری موارد دیگر.

سؤال: دات نت که فقط روی ویندوز اجرا میشه. نه؛ این خوب نیست!
پاسخ: خیر! پروژه‌ای سابقا تحت عنوان Mono وجود دارد/داشت (+) که توسط شرکت ناول اداره می‌شد و کار آن انتقال دات نت به لینوکس و سایر سکوهای کاری بود. پس از فروخته شدن ناول، این پروژه به ظاهر متوقف شد، اما تیم اصلی آن تحت نام دیگری به نام زاماریان (+) دوباره شروع به کار کرده و جالب اینجا است که تا دات نت 4 را هم تحت لینوکس پشتیبانی می‌کند(+). جهت اطلاع ASP.NET رو به صورت کامل می‌تونید تحت لینوکس اجرا کنید (+). همچنین سایر موارد پشتیبانی شده رو.


سؤال: وضعیت بازار کار دات نت در ایران چطور است؟
پاسخ: آقای محبی برنامه‌ای رو درست کرده‌اند به نام کارویس که من مدتی است مشترک فید آن هستم تا حدودا از نیازهای عمومی بازار کار برنامه نویسی ایران اطلاع کسب کنم (+). نکته‌ی جالبی که در فید این برنامه مشخص است، درخواست بالای نیاز به برنامه نویس دات نت در کشور است. بالای 80 درصد آگهی‌ها نیاز به برنامه نویس دات نت دارند.


در کنار تمام این مباحث، بحث «هزینه یادگیری و آموزش» را هم اضافه کنید. شاید یکی بیاد بگه CPP فلان، اون یکی بهمان! ولی این سؤالات هم برای من نوعی که تیم گوگل کروم نوشته شده با CPP رو مدیریت نمی‌کنم (و به قول اونطرف آبی‌ها یک Average Joe هستم!) مهم هستند:
- چندتا کتاب فارسی آموزشی خوب در این زمینه در کشور موجود است. من یادم میاد اولین کتاب VC منتشر شده در کشور پس از 450 صفحه به شما یاد می‌داد چطور با MFC دکمه به صفحه اضافه کنید، چطور منو درست کنید و همین! این شد برنامه نویسی CPP!
- چند عدد انجمن رفع اشکال فعال را که تاریخ آخرین به روز رسانی و پرسش و پاسخ آن‌ها مثلا دیروز بوده را در مورد زبان xyz می‌توان یافت؟
- اگر به مشکل برخوردم، کسی هست به داد من برسه؟ چه زمانی؟! مثلا هفته بعد یا تا آخر امروز؟
- چندتا وبلاگ فعال در این زمینه موجود است؟ آیا هستند کسانی که در این زمینه‌ها فعالانه مطلب منتشر کنند؟ اطلاع رسانی کنند؟
- اگر کارمند برنامه نویس شرکتی امروز قهر کرد، مدیر بخش توسعه تا چه زمانی می‌تونه یک نفر رو جایگزین اون کنه؟ مثلا تا آخر ماه یا تا آخر سال؟! اون هم با چه کیفیتی؟ با چه دستمزدی؟
و اینجا است که وضعیت دات نت در ایران بسیار مطلوب‌تر از موارد مشابه به نظر می‌رسد. از نظر تعداد کتاب فارسی مهیا، تعداد انجمن، تعداد وبلاگ فعال و غیره.

مطالب
محصولات آموزشی سایت Tekpub

سایت Tekpub محصولات آموزشی خودش رو به مدت فقط 24 ساعت به صورت رایگان در دسترس علاقمندان قرار داده. شامل دوره‌های کامل ASP.NET MVC ، Entity framework و غیره. بشتابید!



مطالب
با کمک link blog ها در زمان خود صرفه جویی کنید

این مطلب در حقیقت خلاصه و چکیده‌ی RSS‌ خوانی‌های دو سال اخیر بنده است.
برخلاف فوروم‌های ایرانی که سعی می‌کنند نقش تمام رسانه‌ها را به صورت یکجا بازی کنند، برای مشاهده مقالات جدید یا اخبار به روز فناوری‌های مرتبط، راهی بجر وبلاگ خواندن وجود ندارد (یک استثناء اینجا وجود دارد و آن‌هم مباحث وارز است. در این یک مورد هم بیشتر فوروم‌های خارجی فعال هستند تا وبلاگ‌های آن‌ها).
خوب، در ابتدا هر سایتی که به نظر با کیفیت است به لیست RSS reader ما اضافه می‌شود و همینطور هر روز این لیست بیشتر و بیشتر خواهد شد. ابتدا روزی نیم ساعت RSS خوانی خواهید داشت بعد می‌شود روزی 2 ساعت و بعد از یک مدتی هم از کنترل خارج می‌شود.
در لابلای تمام این سایت‌هایی که من الان جمع آوری کرده‌ام و تعدادشان به چند هزار(!) می‌رسد، چند سایت (حدود 30 سایت) هستند که اصطلاحا link blog نام دارند و به صورتی پیوسته، خلاصه‌ی مفید وبلاگ‌های روز را ارائه می‌دهند (که پشتکار آن‌ها قابل ستایش است).
اکنون کار من بجای روزی چند ساعت زیر و رو کردن مطالب RSS feed وبلاگ‌هایی که ثبت کرده‌ام، صرفا به مرور سریع این link blog ها خلاصه می‌شود و انصافا گنجینه‌ای با ارزش هستند (خصوصا از این جهت که کار دست بوده و خودکار تهیه نمی‌شوند).
برای import ساده‌ی این لیست، فایل opml آن‌ها ‌را از آدرس زیر می‌توانید دریافت کنید.


این مجموعه برای راه اندازی یک سایت خبری کفایت می‌کند ...

مطالب
انتشار VS2010

یکی دو روزی هست که VS2010 منتشر شده و در این مطلب خلاصه‌ای از لینک‌های مفید مرتبط را جمع آوری کرده‌ام که در ادامه ملاحظه خواهید کرد:

دریافت فایل ISO اصلی
این فایل ISO منتشر شده، نسخه‌ی نهایی است و تنها تفاوت آن با نگارش اصلی منتشر شده برای دارندگان اکانت‌های MSDN ، عدم درج سریال در فایل setup.sdb آن است. تصاویر زیر متعلق است به دارندگان اکانت‌های MSDN و همانطور که مشاهده می‌کنید، محل وارد کردن سریالی که یافته‌اید، در فایل setup.sdb است. پس از آن نگارش Trial به صورت کامل نصب خواهد شد.








خلاصه‌ای از تازه‌ها و موارد مرتبط با VS2010 و دات نت 4

راستی! ReSharper 5.0 هم در همین زمان منتشر شده است.

مطالب
پیش بینی وضعیت دنیای برنامه نویسی در 5 سال آینده

در 5 سال آینده مواردی که در ادمه برشمرده خواهند شد، نقش بسیار مهمی را در دنیای برنامه نویسی و جهت گیری‌های آن ایفا خواهند کرد (برای مثال اگر برای شما این سؤال مطرح است که هدف از WCF ، REST services ، سیلورلایت 3 و غیره چیست، این مقاله‌ی کوتاه را مطالعه نمائید) :

الف) Object Relational Mapping
ORM یکی از بازیگرهای واضح خواهد بود. خصوصا پروژه‌ای مانند Fluent NHibernate با ویژگی‌های زیر:
  • سابقه‌ای 10 ساله (قسمت عمده‌ای از این سابقه به دنیای جاوا بر می‌گردد)
  • امکان استفاده از انواع و اقسام دیتابیس‌ها توسط آن
  • پشتیبانی از Linq
  • و ...

ب) نرم افزار به عنوان سرویس ( Software as a Service یا SaaS )
نرم افزار به عنوان سرویس یک مفهوم تجاری است که در آن مصرف کننده بر اساس نیازهایش هزینه‌ی یک نرم افزار را خواهد پرداخت. بر این اساس برنامه نویسی در زمینه‌های طراحی و مدیریت دست خوش تغییرات عمده‌ای می‌شود. شاید نیازی به ذکر نباشد که حتی مایکروسافت نیز در حال برنامه ریزی برای این نوع از توسعه است.
پرداختن به SaaS نیازمند یک سری از ویژگی‌ها است:
  • سادگی توسعه و دستیابی: در این مدل تجاری، استفاده و دسترسی به نرم افزار مورد نظر باید بسیار ساده باشد. بر این اساس برنامه‌های تحت وب، یا برنامه‌های هاست شده توسط مرورگرها (مانند سیلورلایت) محبوبیت بیش از پیشی را خواهند یافت.
  • قابلیت تنظیم و ماژولار بودن برنامه‌ها: در این مدل نیاز است تا کاربر تنها هزینه‌ی ماژول‌هایی را بپردازد که به آن‌ها نیاز دارد و این امر سبب بازنگری در طراحی و توسعه‌ی برنامه‌های موجود خواهد شد.
  • نیاز به زیر ساخت بهینه و سریعی خواهد بود: از آنجائیکه کاربران بسیار ساده می‌توانند از یک برنامه به برنامه و شرکتی دیگر رجوع کنند، برای بقا باید جنگید! نیاز به زیر ساخت‌هایی وجود خواهد داشت که توسط آن‌ها بتوان نیازهای کاربران را در حداقل زمان ممکن برآورده کرد و این موارد نیاز به آموختن یکی از فریم ورک‌های مطرح موجود را خواهد داشت به همراه آموختن مباحث مدیریت پروژه، آشنایی با آزمون‌های واحد، کنترل کیفیت ، یکپارچگی مداوم و امثال آن.

ج) پردازش ابری
پردازش ابری شبیه به آن‌چیزی که مایکروسافت Azure ارائه می‌دهد، نیز یکی از نتایج مفهوم تجاری SaaS است. تمرکز پردازش ابری بر روی ارائه‌ی وب سرورها، مکان‌های ذخیره داده و امثال آن است. به این صورت شما دیگر درگیر تهیه و پرداخت هزینه جهت راه اندازی دیتاسنتر ویژه‌ی خود نخواهید شد و بسیاری از هزینه‌های شما کاهش خواهند یافت. بهره برداری تجاری گسترده از این روش با توجه به توسعه‌ی فریم ورک‌های ویژه‌ی این نوع پردازش‌ها، آموزش و غیره ، بین سال‌های 2010 و 2015 شروع خواهد شد.

د) اجرای موازی
پردازش ابری اثرات خاص خودش را بر روی دنیای نرم افزار و برنامه نویسی خواهد گذاشت. این طبیعت توزیع شده سبب خواهد شد که در آینده از برنامه نویسی‌های چند ریسمانی و مسایل همزمانی حاصل از آن‌ها بیشتر بشنوید و نهایتا معماری برنامه‌ها به سمت استفاده از روش‌های زیر سوق خواهند یافت:
REST services;
Message-based distributed architectures, i.e.: see NServiceBus, Mass Transit or Rhino Service Bus



ه) برنامه‌های غنی وب یا Rich Internet Applications
Rich Internet Applications یا RIA نقش مهمی را در SaaS بازی خواهند کرد و هدفگیری مایکروسافت در این باره ارائه Silverlight 3.0‌ و Microsoft .NET RIA Services است. هر چند این موارد راه طولانی (یکی دو ساله) را در پیش خواهند داشت تا به حد استانداردهای لازم برسند اما حرکت‌های مهمی در این زمینه به شمار می‌روند.

برداشتی آزاد از Development in 5 Years Would be Affected by

مطالب
وضعیت فناوری‌های مرتبط با دات نت از دیدگاه مرگ و زندگی!

مطلبی که در ذیل آورده شده صرفا یک برداشت شخصی است بر اساس نقل قول‌ها و بررسی وضعیت اعضای تیم‌های مرتبط با فناوری‌های مختلف بکار گرفته شده در دات نت فریم ورک و ... نه رسمی!

ADO.NET ، DataSet ، DataTable و امثال آن: مرده! (مرده به معنای اینکه دیگر توسعه‌ی جدی نخواهد یافت)
ADO.NET‌ اولین فناوری دسترسی به داده‌ها در دات نت فریم ورک بود/است. مدل طراحی آن هم بر اساس امکانات زبان‌های آن زمان (زمان شروع به کار دات نت) بود (و تا دات نت 4 هم تغییر عمده‌ای نکرده). برای مثال در زمان ارائه اولین نگارش آن خبری از Generics نبود (در دات نت 2 اضافه شد)؛ یا LINQ وجود نداشت (در دات نت سه و سه و نیم اضافه و تکمیل شد). به همین جهت طراحی آن در حال حاضر (با وجود دات نت 4) بوی ماندگی می‌دهد (مانند استفاده از دیتاست و دیتاتیبل) و با ORM های مایکروسافت جهت استفاده از امکانات Generics و LINQ جایگزین شده‌ است.
البته این مورد تنها مورد مرده‌ای است که "باید" یاد گرفت؛ مهم نیست که ORMs ارائه شده‌اند. مهم این است که زیر ساخت تمام ORM های نوشته شده برای دات نت همین ADO.NET خام است.


LINQ to SQL : مرده!
مایکروسافت با این فناوری ORM های خودش را شروع کرد اما بعد از مدتی دید که بهتر است یک نسخه‌ی عمومی‌تر با پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی دیگر مانند اوراکل، MySQL و غیره را نیز ارائه دهد. همینجا بود که آن‌را خیلی ساده با Entity framework جایگزین کرد و در roadmap ارائه شده صراحتا EF به عنوان راه حل توصیه شده دسترسی به داده‌های مایکروسافت اعلام شده است (+). حالا این وسط دیگر مهم نیست شما پروژه نوشته بودید یا هر چی. دیگر منتظر تغییرات خاصی در LINQ to SQL نباشید. فقط یک سری رفع باگ و نگهداری پروژه را شاهد خواهید بود. البته در همان زمان خیلی زود تکذیب کردند که LINQ to SQL مرده اما برای نمونه آقای Damien که عضو اصلی تیم LINQ to SQL بودند، اکنون در تیم XBOX مشغول به کار هستند! (+) تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل!

ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که LINQ != LINQ to SQL ؛ به عبارتی LINQ به خودی خود فقط یک language feature است.


Windows Forms یا به اختصار WinForms : مرده!
به نظر مظلوم‌تر از این یکی در دات نت یافت نمی‌شود! همین چند وقت پیش یکی از اعضای مایکروسافت این نظر سنجی رو برگزار کرده بود که "ما چکار کنیم که شما راحت‌تر از WinForms به WPF مهاجرت کنید؟!" (+)
در قاموس WPF ، ویندوز فرمز یعنی Canvas panel ؛ به عبارتی صلب‌ترین حالت طراحی رابط کاربری و این انتقال و مهاجرت هرچند برای کسانی که عمری را روی آن گذاشته‌اند، دردناک خواهد بود اما با وجود توانایی‌های WPF چیزی را از دست نخواهند داد. سیستم Layout (طرح بندی) در WinForms و همچنین دلفی، بر اساس قراردهی اشیاء در مختصات مطلقی در صفحه است. مثلا این دکمه‌ی خاص در آن نقطه‌ی معلوم قرار می‌گیرد و همین. این روش طرح بندی یکی از چندین روش طرح بندی در WPF است که اصطلاحا Canvas نام دارد. توصیه اکید و مطلق در WPF آن است که از Canvas فقط برای طراحی اشیاء گرافیکی پیچیده استفاده کنید و نه طراحی رابط کاربر. چرا؟ چون برای مثال در Silverlight که برادر کوچکتر WPF محسوب می‌شود، رابط کاربری آن باید بتواند همانند HTML انعطاف پذیر باشد و با اندازه‌های مختلف مرورگر یا اندازه‌ی قلم‌های بزرگتر هماهنگ شده و مقاومت کند، بدون اینکه از ریخت بیفتد و این مورد را سایر سیستم‌های طرح بندی رابط کاربر (منهای Canvas یا همان سیستم طرح بندی WinForms) ارائه می‌دهند. مورد دیگری که در WPF و Silverlight بسیار حائز اهمیت است ، Content Controls می‌باشد. چقدر خوب می‌شد بتوان داخل یک کنترل، کلا یک سیستم طرح بندی را تعریف کرد و اشیاء دلخواهی را داخل آن قرار داد. مثلا ToolTip پیش فرض وجود دارد. بسیار هم خوب. بنده علاقه دارم، متن عنوان آن ضخیم باشد. کنار آن یک تصویر کوچک و در سمت چپ آن متن قرار گیرد. برای انجام اینکار در WPF لازم نیست تا شما منتظر نگارش بعدی دات نت باشید که دست اندرکاران مربوطه با افتخار در یک سند 50 صفحه‌ای توضیح دهند که چگونه می‌توان اینکار را انجام داد. یک سیستم طرح بندی را اضافه کنید. موارد ذکر شده را در آن تعریف کنید. بدون استفاده از هیچ نوع کامپوننتی یا بدون منتظر ماندن تا نگارش بعدی این محصولات، به مقصود خود رسیده‌اید.


ASP.NET Web forms : داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه!
از زمانیکه ASP.NET MVC آمد نسخه‌ی Web forms تقریبا فراموش شد. به وبلاگ اسکات گاتری یا Haacked و سایر اعضای اصلی دات نت که مراجعه کنید در سه سال اخیر در حد تعداد انگشتان یک دست هم در مورد Web forms مطلب ننوشته‌اند. تمام تمرکز و نوآوری‌ها بر روی MVC متمرکز شده و حتی در نسخه‌ی 4 دات نت هم فقط یک سری صافکاری مختصر را در Web forms شاهد بودیم مثلا نام کنترل‌ها را خودتان هم در زمان رندر نهایی می‌توانید تعیین کنید! یا لطفا کردند و قسمتی از url routing موجود در ASP.NET MVC را به ASP.NET web forms 4 هم قرض دادند (این مورد شاید مهم‌ترین تغییر قابل ذکر در ASP.Net web forms 4 است).
البته این رو هم اضافه کنم که ASP.NET MVC‌ واقعا قابل احترام است؛ هدف از آن جدا سازی لایه‌های برنامه با الگوهای استاندارد صنعتی (و نه هر روش برنامه نویسی چند لایه من درآوردی)، ترویج کد نویسی بهتر، ترویج Unit testing ، رفع یک سری مشکلات ASP.NET Web forms (مثلا از ViewState های حجیم دیگر خبری نیست) و امثال آن است.
برای نمونه توجه شما را به مطلبی که آقای Dino Sposito در مورد ASP.NET Webforms نوشته جلب می‌کنم: (+)
به صورت خلاصه ایشان عنوان کرده زمان طراحی ASP.NET Webforms در 10 سال قبل، هدف ما انتقال ساده‌تر برنامه نویس‌های VB به محیط وب بود. به همین جهت دست به اختراع postback ، viewState ، کنترل‌های سمت سرور و غیره زدیم. (بنابراین تاکید تمام این‌ها این است که webforms فناوری دهه قبل "بود" و الان بنابر نیازهای جدید دست به طراحی مجدد زده‌ایم)

در مورد "پایان پروژه ASP.NET Ajax Control Toolkit" هم قبلا مطلب نوشته بودم و این یکی واقعا official است!


و در پایان باید متذکر شد که فلان فناوری مرده یا داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه اصلا مهم نیست. هنوز هم هستند سازمان‌هایی که برنامه‌های نوشته شده با ASP کلاسیک (نگارش قبل از ASP.NET Web forms) خود را دارند و خیلی هم از آن راضی هستند!
این موارد رو از این جهت نوشتم که اگر می‌خواهید تازه به این جمع وارد شوید دقیقا بدانید باید روی چه مواردی بیشتر وقت بگذارید و یادگیری کدامیک صرفا اتلاف وقت خواهند بود (مثلا EF بر LINQ to SQL ارجح است و اگر امروز می‌خواهید شروع کنید با EF شروع کنید، یا دیگر کم کم با وجود WPF ، بازار کاری برای WinForms نخواهد بود).

مطالب
تفاوت‌های یک برنامه نویس کارمند با یک برنامه نویس علاقمند

اگر در یک محیط کاری به برنامه نویس‌ها دقت کنید دو گروه را به وضوح می‌توان تمایز داد. کسانی که برنامه نویسی می‌کنند تا اموراتشان بگذرد و کسانی که واقعا علاقمند به کارشان و دنیای برنامه نویسی هستند. به گروه اول می‌توان IT worker نام داد و گروه دوم را Software developer نامید.
جدول ذیل تفاوت‌های این دو گروه را بر می‌شمارد:

IT Workers Software developers
عموما 5 تا 9 ساعت در یک شرکت کار می‌کنند. عموما 5 تا 9 ساعت در یک شرکت کار کرده و پس از مراجعت به منزل بر روی پروژه‌های شخصی کار می‌کنند.
با اینکه هنوز در همان شرکت مشغول به کار است همیشه مشغول نق زدن است. احتمالا شاید بتواند همان موقعیت کاری را در یک شرکت دیگر نیز کسب کند. تا زمانیکه شغل فعلی برای او جذابیت دارد به آن ادامه خواهد داد و ترسی از حضور در شرکت‌های دیگر ندارد.
تنها محل یادگیری او همان پروژه‌هایی است که در شرکت وجود دارند یا مشغول به کار بر روی آن‌ها است. دید کاری و آموزشی او تنها به همین موارد خلاصه می‌شود. به صورت مداوم مشغول خواندن بلاگ‌ها، کتاب‌های جدید و فراگیری نحوه‌ی استفاده از برنامه‌های جدید می‌باشد.
عموما و اکثریت آن‌ها فقط به خاطر کلاس کاری به این رشته روی آورده‌اند و نه اصل کار مربوطه. به شدت علاقمند به بهبود روش‌های توسعه کاری و همچنین بهبود وضعیت خویش هستند.
اگر احتمالا بلاگی داشته باشند تنها به توضیح همان نق زدن‌های رایج در محیط کار می‌پردازند. از بلاگ خود در جهت توضیح تجارب کاری و کمک به ارتقای سایر همکاران خود استفاده می‌کنند.
اگر دانشی را کسب می‌کنند تنها محل عرضه‌ی آن جهت پز دادن پیش مدیر پروژه خواهد بود. بسیار با معلومات اما افتاده حال هستند.
از تغییرات مداوم دنیای IT که در آن قرار دارند هراسان هستند. مدام نق می‌زنند که مگر فاکس پروی 2.6 چه مشکلی دارد که باید از NHibernate استفاده کنند؟!
این نوع افراد همیشه می‌گویند که وقت ندارند مطالب جدید را بیاموزند و میل به تحجر و مقاومت در برابر تغییرات در آن‌ها بسیار زیاد است.
در تغییرات روی داده در دنیای IT سهیم بوده و جزئی از آن هستند.
زمانیکه قرار است یک قطعه کد اس کیوال را نمایش دهند از یک برچسب ساده یا یک تکست باکس استفاده می‌کنند. در حدی که فقط به قولی برنامه "کار کند". در همان حدی کار می‌کنند که به آن‌ها حقوق می‌دهند. نه بیشتر. چند روز وقت می‌گذارند و با روش‌های مختلف syntax highlighting و نمایش زیبای کد آشنا می‌شوند تا کاری را که ارائه می‌دهند مزه‌ی غذای مانده‌ی چند روز قبل را ندهد.

برای مطالعه بیشتر
+ و + و +

مطالب
زیباتر کد بنویسیم

داشتن آگاهی در مورد ساختارهای داده‌‌ها، الگوریتم‌ها و یا عملگرهای بیتی بسیار عالی است و یا تسلط بر نحوه‌ی کارکرد ابزارهایی مانند SharePoint و امثال آن این روزها ضروری است. اما باید در نظر داشت، کدی که امروز تهیه می‌شود شاید فردا یا ماه دیگر یا چند سال بعد نیاز به تغییر داشته باشد، بنابراین دانش زیبا نوشتن یک قطعه کد که خواندن آن‌را ساده‌تر می‌کند و در آینده افرادی که از آن نگهداری خواهند کرد زیاد "زجر" نخواهند کشید، نیز ضروری می‌باشد. (اگر کامنت‌های سایت را خوانده باشید یکی از دوستان پیغام گذاشته بود، اگر به من بگویند یک میلیون بگیرید و برنامه فعلی را توسعه دهید یا رفع اشکال کنید، حاضرم 10 هزارتومان بگیرم و آن‌را از صفر بنویسم! متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که ناشی از عدم خوانا بودن کدهای نوشته شده می‌باشد.)
در ادامه یک سری از اصول زیبا نویسی کدها را بررسی خواهیم کرد.


1- سعی کنید میزان تو در تو بودن کدهای خود را محدود کنید.
لطفا به مثال زیر دقت نمائید:

void SetA()
{
if(a == b)
{
foreach(C c in cs)
{
if(c == d)
{
a = c;
}
}
}
}

توصیه شده است فقط یک سطح تو در تو بودن را در یک تابع لحاظ کنید. تابع فوق 4 سطح تو رفتگی را نمایش می‌دهد (برای رسیدن به a=c باید چهار بار از tab استفاده کنید). برای کاهش این تعداد سطح می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

void SetA()
{
if(a != b)
return;

foreach(C c in cs)
a = GetValueOfA(c);
}

TypeOfA GetValueOfA(C c)
{
if(c == d)
return c;

return a;
}

خواناتر نشد؟!

افزونه‌های CodeRush و refactor pro مجموعه‌ی DevExpress از لحاظ مباحث refactoring در ویژوال استودیو حرف اول را می‌زنند. فقط کافی است برای مثال قطعه کد if داخلی را انتخاب کنید، بلافاصله سه نقطه زیر آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن امکان استخراج یک تابع از آن‌را برای شما به سرعت فراهم خواهد کرد.



مثالی دیگر:

if (foo) {
if (bar) {
// do something
}
}

به صورت زیر هم قابل نوشتن است (جهت کاهش میزان nesting):

if (foo && bar) {
// do something
}

افزونه‌ی Resharper امکان merge خودکار این نوع if ها را به همراه دارد.



و یا یک مثال دیگر:
میزان تو در تو بودن این تابع جاوا اسکریپتی را ملاحظه نمائید:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(!findShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!findInShape(flags, point, attribute)) {
if(!findFromGuide(flags,point) {
if(list.count() > 0 && flags == 1) {
doSomething();
}
}
}
}
}
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت با همان کارآیی اما بسیار خواناتر:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(findShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findInShape(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findFromGuide(flags,point) {
return;
}

if (!(list.count() > 0 && flags == 1)) {
return;
}

doSomething();
}

2- نام‌های با معنایی را برای متغیرها وتوابع خود انتخاب کنید.
با وجود پیشرفت‌های زیادی که در طراحی و پیاده سازی IDE ها صورت گرفته و با بودن ابزارهای تکمیل سازی خودکار متن تایپ شده در آن‌ها، این روزها استفاده از نام‌های بلند برای توابع یا متغیرها مشکل ساز نیست و وقت زیادی را تلف نخواهد کرد. برای مثال به نظر شما اگر پس از یک سال به کدهای زیر نگاه کنید کدامیک خود توضیح دهنده‌تر خواهند بود (بدون مراجعه به مستندات موجود)؟

void UpdateBankAccountTransactionListWithYesterdaysTransactions()
//or?
void UpdateTransactions()

3- تنها زمانی از کامنت‌ها استفاده کنید که لازم هستند.
اگر مورد 2 را رعایت کرده باشید، کمتر به نوشتن کامنت نیاز خواهد بود. از توضیح موارد بدیهی خودداری کنید، زیرا آن‌ها بیشتر سبب اتلاف وقت خواهند شد تا کمک به افراد دیگر یا حتی خود شما. همچنین هیچگاه قطعه کدی را که به آن نیاز ندارید به صورت کامنت شده به مخزن کد در یک سیستم کنترل نگارش ارسال نکنید.

//function thisReallyHandyFunction() {
// someMagic();
// someMoreMagic();
// magicNumber = evenMoreMagic();
// return magicNumber;
//}

زمانیکه از ورژن کنترل استفاده می‌کنید نیازی به کامنت کردن قسمتی از کد که شاید در آینده قرار است مجددا به آن بازگشت نمود، نیست. این نوع سطرها باید از کد شما حذف شوند. تمام سیستم‌های ورژن کنترل امکان revert و بازگشت به قبل را دارند و اساسا این یکی از دلایلی است که از آن‌ها استفاده می‌شود!
به صورت خلاصه جهت نگهداری سوابق کدهای قدیمی باید از سورس کنترل استفاده کرد و نه به صورت کامنت قرار دادن آن‌ها.

از کامنت‌های نوع زیر پرهیز کنید که بیشتر سبب رژه رفتن روی اعصاب خواننده می‌شود تا کمک به او! (خواننده را بی‌سواد فرض نکنید)

// Get the student's id
thisId = student.getId();

کامنت زیر بی معنی است!

// TODO: This is too bad. FIX IT!

اگر شخص دیگری به آن مراجعه کند نمی‌داند که منظور چیست و دقیقا مشکل کجاست. شبیه به افرادی که به فوروم‌ها مراجعه می‌کنند و می‌گویند برنامه کار نمی کند و همین! طرف مقابل علم غیب ندارد که مشکل شما را حدس بزند! به توضیحات بیشتری نیاز است.


4- عدم استفاده از عبارات شرطی بی‌مورد هنگام بازگشت دادن یک مقدار bool:
مثال زیر را درنظر بگیرید:

if (foo>bar) {
return true;
} else {
return false;
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت:

return foo>bar;

5- استفاده از متغیرهای بی مورد:
برای مثال:

Something something = new Something(foo);
return something;

که می‌شود آ‌ن را به صورت زیر هم نوشت:

return new Something(foo);

البته یکی از خاصیت‌های استفاده از افزونه‌ی Resharper ویژوال استودیو، گوشزد کردن و اصلاح خودکار موارد 4 و 5 است.



6- در نگارش‌های جدید دات نت فریم ورک استفاده از ArrayList منسوخ شده است. بجای آن بهتر است از لیست‌های جنریک استفاده شود. کدی که در آن از ArrayList استفاده می‌شود طعم دات نت فریم ورک 1 را می‌دهد!

7- لطفا بین خطوط فاصله ایجاد کنید. ایجاد فواصل مجانی است!

دو تابع جاوا اسکریپتی زیر را (که در حقیقت یک تابع هستند) در نظر بگیرید:

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));
firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);
radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);
baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);
p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);
pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code
}

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));

firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);

radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);

baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);

p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);

pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code

}

کدامیک خواناتر است؟
استفاده از فاصله بین خطوط در تابع دوم باعث بالا رفتن خوانایی آن شده است و این طور به نظر می‌رسد که سطرهایی با عملکرد مشابه در یک گروه کنار هم قرار گرفته‌اند.

8- توابع خود را کوتاه کنید.
یک تابع نباید بیشتر از 50 سطر باشد (البته در این مورد بین علما اختلاف هست!). اگر بیشتر شد بدون شک نیاز به refactoring داشته و باید به چند قسمت تقسیم شود تا خوانایی کد افزایش یابد.
به صورت خلاصه یک تابع فقط باید یک کار را انجام دهد و باید بتوان عملکرد آن‌را در طی یک جمله توضیح داد.

9- از اعداد جادویی در کدهای خود استفاده نکنید!
کد زیر هیچ معنایی ندارد!

if(mode == 3){ ... }
else if(mode == 4) { ... }

بجای این اعداد بی مفهوم باید از enum استفاده کرد:

if(mode == MyEnum.ShowAllUsers) { ... }
else if(mode == MyEnum.ShowOnlyActiveUsers) { ... }

10- توابع شما نباید تعداد پارامتر زیادی داشته باشند
اگر نیاز به تعداد زیادی پارامتر ورودی وجود داشت (بیش از 6 مورد) از struct و یا کلاس جهت معرفی آن‌ها استفاده کنید.

مطالب
آناتومی یک گزارش خطای خوب
به مشکلی در برنامه‌ای برخورده‌اید؟ کتابخانه‌ای کار نمی‌کند؟ خطایی را دریافت کرده‌اید؟ برنامه کامپایل نمی‌شود؟ برنامه آنطور که مدنظر شما است رفتار نمی‌کند؟ برای طرح این مسایل، صرف عنوان کردن «برنامه کار نمی‌کنه» یا «خطا می‌ده» منزلت خودتان را تا حد یک کاربر عادی تازه کار تنزل داده‌اید. در ادامه ساختار یک گزارش خطای خوب را بررسی خواهیم کرد، تا شما را سریعتر به مقصودتان برساند و همچنین کار پیگیری برنامه نویس یا برنامه نویس‌های مسئول را نیز مقداری ساده‌تر کند.


کارهای لازم پیش از طرح سؤال
- سعی کنید انجمن‌های مرتبط را یکبار بررسی و جستجو کنید.
- عین خطای دریافتی را در گوگل جستجو کنید. اگر از برنامه‌ها یا کتابخانه‌های معروف و متداول استفاده می‌کنید، یکی از مزیت‌های مهم کار با آن‌ها، «تنها نبودن» است! یقین داشته باشید خطایی را که دریافت کرده‌اید پیشتر توسط ده‌ها نفر دیگر در سایت‌های مختلف مطرح شده‌اند و بالاخره با بررسی آن‌ها می‌توان به پاسخ رسید.
- شاید راهنمای برنامه در این مورد خاص مطلبی را عنوان کرده است.

و ... به صورت خلاصه باید بتوانید به این سؤال پاسخ دهید: «خودت چکار کردی؟». حداقل نشان دهید که فرد حاضر و آماده طلبی نیستید و پیشتر یک حداقل تقلایی را انجام داده‌اید.


کجا باید سؤال پرسید؟
- اگر به انجمنی برای طرح سؤال خود مراجعه کرده‌اید، حتما زیر شاخه صحیحی را انتخاب کنید تا سؤال شما بسته نشود یا کلا حذف نگردد. برای مثال سؤال ASP.NET را در بخش سی‌شارپ نپرسید یا برعکس یا اگر سایتی مقاله‌ای را منتشر کرده، ذیل آن در مورد نحوه بک آپ گرفتن از اکانت توئیتر خود سؤال نپرسید!
- اگر پاسخی را دریافت کردید، ادامه بحث را ذیل همان مطلب پیگیری کنید و مجددا مطلب جدیدی را ایجاد نکنید.
- اگر تا نیم ساعت بعد جوابی را دریافت نکردید، کل بخش‌های یک سایت را با ارسال پیام خود اسپم نکنید. یکبار ارسال یک سؤال کافی است. اکثر این سایت‌ها حالت یک «چت آفلاین» را دارند. به این معنا که ابتدا پیغام خود را می‌گذارید، اگر مدتی بعد (ممکن است چند ساعت بعد) شخصی آن‌را مشاهده کرد و قادر به پاسخ دهی بود، به شما کمک خواهد کرد. بنابراین اگر سریعا به جواب نرسیدید، نه کل سایت را اسپم کنید و نه ... شروع به رفتارهای ناشایست کنید. اینکار با فریاد کشیدن وسط یک جمع تفاوتی ندارد. اشخاص مرتبط همواره آنلاین نیستند؛ ضمنا ممکن است واقعا پاسخی برای یک سؤال نداشته باشند. منصف باشید.
- از ایمیل‌های خصوصی افراد یا قسمت پیام‌های خصوصی سایت‌ها برای ارسال سؤالات شخصی استفاده نکنید. ایمیل خصوصی، مخصوص کارهای شخصی است. قسمت پیام‌های خصوصی یک سایت عموما مخصوص رسیدگی به مشکلات کاربری است. این تصور را نداشته باشید که اشخاص مشاور شخصی رایگان پروژه‌های تجاری شما هستند.
- بهترین محل برای پرسیدن سؤالات مرتبط با یک پروژه خاص، mailing list یا انجمن گفتگو و یا issue tracker آن پروژه است. وقت خودتان را با ارسال خطاهای یک پروژه خاص، در یک انجمن عمومی و همه منظوره تلف نکنید. کمی جستجو کنید که سایت اصلی پروژه کجا است. بعد دقت کنید آیا جایی برای پرسش و پاسخ دارد یا خیر. اکثر پروژه‌های خوب، مکانی را جهت جمع آوری بازخوردهای پروژه خود، اختصاص می‌دهند.


چطور باید سؤال پرسید؟
سؤال فنی خوب پرسیدن هم یک هنر است؛ که تعدادی از مشخصه‌های مهم آن‌را در ذیل مرور خواهیم کرد:
- عنوان مناسبی را برای سؤال خود انتخاب کنید. «لطفا کمک کنید» یا «من مشکل دارم» یا «مشکل در پروژه»، عموما واکنش‌های تندی را به همراه دارند؛ و تا حد ارسال اسپم در یک سایت بی‌کیفیت تلقی می‌شوند. ضمن اینکه انتخاب عنوان‌های مناسب، جستجوهای بعدی را در سایت ساده می‌کنند و کمک بزرگی خواهند بود به افراد بعدی.
- محیطی را که خطا در آن رخ داده است، توضیح دهید. ذکر IIS تنها کافی نیست. کدام نگارش آن؟ در کدام ویندوز؟
برای مثال شماره نگارش کتابخانه یا نرم افزار مورد استفاده را ذکر کنید. شاید خطایی که گرفته‌اید در نگارش بعدی آن برطرف شده است.
ذکر شماره نگارش VS.NET یا شماره نگارش دات نت مورد استفاده، سیستم عامل و کلا توصیف محیط بروز خطا، عموما بسیار مفید هستند.
- حتما کل خطای دریافت شده را ارسال کنید. اگر در یک برنامه C خطایی حاصل شود، احتمالا شکلی مانند Error 0xABCD را دارد. اما استثناءهای دات نت به همراه stack trace و حتی شماره سطر خطای حاصل نیز هستند. همین مساله می‌تواند به خطایابی نهایی بسیار کمک کند.
- سؤال خود را طوری مطرح کنید که شخص مقابل بتواند آن‌را در کمترین زمان ممکن «باز تولید» کند. برای مثال ذکر خطای دریافتی بسیار خوب است. اگر داده‌ای که سبب بروز این خطا شده است را هم ارسال کنید، مفید‌تر خواهد بود؛ یا اگر دستور پاور شل خاصی در کنسول نیوگت خطا می‌دهد، صرفا عنوان نکنید که جواب نگرفته‌اید. چه دستوری را اجرا کرده‌اید؟ چه خطایی را دریافت کرده‌اید؟ ساختار پروژه شما چیست؟ آیا شخص مقابل می‌تواند بر اساس اطلاعاتی که ارائه دادید یک آزمایش شخصی را تدارک ببیند؟ آیا می‌تواند آن‌را با توضیحات شما مجددا تولید کند؟
زمان باز تولید خطا را هم مدنظر داشته باشید. برای مثال اگر بتوانید قطعه کدی را ارائه دهید که در کمترین زمان ممکن، صرفا با کپی و پیست آن در VS.NET قابل کامپایل باشد، بسیاری علاقمند به پاسخگویی به شما خواهند شد. در غیراینصورت آنچنان انتظار نداشته باشید که شخص پاسخ دهنده وقت زیادی را برای رسیدگی به جزئیات سؤال شما صرف کند؛ یا مدتی مشغول به تهیه یک مثال جدید بر مبنای توضیحات شما شود.
حجم کدهای ارسالی شما نیز در اینجا مهم هستند. کل پروژه خود را ارسال نکنید! سعی کنید یک مثال کوچک را که بتواند سریعا خطای مدنظر شما را بازتولید کند، ارسال کنید و نه بیشتر. همچنین کدهایی که برای اجرا نیاز به GUI نداشته باشند نیز در این حالت اولویت دارند.
و به صورت خلاصه، خودتان را بجای پاسخ دهنده قرار دهید. آیا با چند جمله‌ای که ارائه داده‌اید، می‌توان انتظار پاسخی را داشت یا خیر.
- ایمیل شخصی خود را در انتهای پیام ارسال نکنید. کسی اهمیتی نمی‌دهد! اگر سؤال شما پاسخی داشته باشد، همانجا دریافت خواهید کرد و نه در میل باکس شخصی.
- املاء و انشای متنی را که ارسال می‌کنید، یکبار بررسی کنید. اگر برای شما اهمیتی ندارد که چه کلمات و جمله بندی را باید بکار برد، برای شخص مقابل هم آنچنان اهمیتی نخواهد داشت که زیاد وقت صرف کند.
- از بکار بردن smileyهای بیش از حد یا قرار دادن تعداد علامت تعجب‌های بیش از حد خودداری کنید. این موارد عموما به مسخره کردن شخص مقابل تفسیر می‌شوند.
- در بدو امر فریاد نکشید که «باگ» پیدا کرده‌اید؛ خصوصا اگر به mailing list اختصاصی یک پروژه پیامی را ارسال می‌کنید. چون اگر مشکل شما واقعا باگ نباشد، بیشتر یک توهین تلقی خواهد شد و در دفعات بعدی پاسخ دادن به شما به صورت ضمنی مؤثر خواهند بود؛ یا جواب نمی‌گیرید و یا جدی گرفته نخواهید شد.  
- هدف از کاری را که مشغول به انجام آن بود‌ه‌اید را نیز ذکر کنید. ذکر خطای دریافتی بسیار مفید است اما اگر بتوانید یک دید کلی را نسبت به کاری که مشغول به آن بوده‌اید، ایجاد کنید، شاید پاسخ بهتری را دریافت کنید. برای مثال جهت رسیدن به هدف و مقصود شما بهتر است از روش دیگری استفاده کنید.
- پس از اینکه پیامی را دریافت کردید، یک حداقل واکنشی را ارسال کنید. مثلا خوب بود؛ کمک کرد و یا مفید نبود. همین واکنش‌ها در آینده به کمک نتایج جستجوهای انجام شده خواهند آمد و اشخاص بعدی حداقل خواهند دانست که پاسخ داده شده صحیح بوده است یا خیر.

و همیشه بخاطر داشته باشید: تمام خدماتی که سایت‌های عمومی به شما ارائه می‌دهند «یک لطف» است و حقی را برای شما ایجاد نمی‌کنند. این اشخاص از شما پول نمی‌گیرند تا به سؤالات شما پاسخ دهند یا تبدیل به مشاور خصوصی رایگان شما شوند. می‌توانید محیط را برای این اشخاص، با اندکی احترام، ملایمت و انصاف، دلپذیرتر کنید.
مطالب
مدیریت کوکی ها با jQuery
در گذشته نه چندان دور، کوکی‌ها نقش اصلی را در مدیریت کاربران ، و ذخیره اطلاعات کاربران ایفا می‌کردند. ولی بعد از کشف شدن باگ امنیتی ( که ناشی از اشتباه برنامه نویس بود ) در کوکی ها، برای مدتی کنار گذاشته شدند و اکثر اطلاعات کاربران در session  های سمت سرور ذخیره می‌شد.
ذخیره اطلاعات زیاد و نه چندان مهم کاربران در session  های سمت سرور ، بار زیادی را به سخت افزار تحمیل می‌کرد. بعد از این، برنامه نویسان به سمتی استفاده متعادل از هرکدام این‌ها ( کوکی و سشن) رفتند.
اکثر دوستان با مدیریت سمت سرور کوکی‌ها آشنایی دارند ، بنده قصد دارم در اینجا با استفاده از یک پلاگین جی کوئری مدیریت کوکی‌ها را نمایش دهم.
در این برنامه ما از پلاگی jQuery.cookie استفاده می‌کنیم که شما می‌توانید با مراجعه به صفحه این پلاگین اطلاعات کاملی از این پلاگین به دست بیاورید.
کار با این پلاگین بسیار ساده است.
ابتدا فایل پلاگین را به صفحه خودتون اضافه می‌کنید.
<script src="/path/to/jquery.cookie.js"></script>
حالا خیلی راحت می‌توانید با این دستور یک مقدار را در کوکی قرار دهید.
$.cookie('the_cookie', 'the_value');
و برای گرفتن کوکی نوشته شده هم به این صورت عمل می‌کنید.
$.cookie('the_cookie'); // => "the_value"
همان طور که دیدید کار بسیار ساده ای است. ولی قدرت این پلاگین در option  هایی است که در اختیار ما قرار می‌دهد.
مثلا شما می‌توانید انتخاب کنید این کوکی برای چند روز معتبر باشد ، و یا اطلاعات را به صورت json ذخیره و بازیابی کنید، و حتی option  های دیگری برای بحث امنیت کوکی شما.
برای درک بهتر  از قطعه کدی که کمی پیچیده‌تر از مثال منبع است، استفاده می‌کنیم.

به کد زیر توجه کنید :
JavaScript :
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#write').click(function () {
                $.cookie('data', '{"iri":"Iran","usa":"United States"}', { expires: 365, json: true });
                alert('Writed');
            });

            $('#show').click(function () {
                var obj = jQuery.parseJSON($.cookie('data'));
                alert(obj.iri);
            });

            $('#remove').click(function () {
                $.removeCookie('data');
            });
        })
    </script>
HTML :
<body>
    <a href="#" id="write">Write</a>
    <br />
    <a href="#" id="show">Show</a>
    <br />
    <a href="#" id="remove">Remove</a>
</body>
در اینجا ما سه لینک داریم که هر کدام برای ما عملی را نمایش میدهند.
توضیحات کد :
            $('#write').click(function () {
                $.cookie('data', '{"iri":"Iran","usa":"United States"}', { expires: 365, json: true });
                alert('Writed');
            });

با کلیک بر روی لینک Write کوکی data با مقدار مشخص پر می‌شود.
دقت داشته باشید که این مقدار از نوع json انتخاب شده است و در انتها نیز این را مشخص کرده ایم ، همچنین اعلام کرده ایم که این کوکی برای 365 روز معتبر است.
حالا مرورگر خودتان را ببندید و دوباره باز کنید.
این بار بر روی Show کلیک می‌کنیم :
            $('#show').click(function () {
                var obj = jQuery.parseJSON($.cookie('data'));
                alert(obj.iri);
با کلیک بر روی لینک Show  مقدار از کوکی خوانده می‌شود و نمایش داده می‌شود. دقت کنید ، به دلیل اینکه مقدار ذخیره شده ما از نوع json  است باید دوباره این مقدار را pars کنیم تا به مقادیر property آن دسترسی داشته باشیم.
همچنین شما می‌توانید خیلی راحت کوکی ساخته شده را از بین ببرید :
            $('#remove').click(function () {
                $.removeCookie('data');
            });
و یا این که کوکی را برابر null قرار دهید.
نکته ای که باید رعایت کنید و در این مثال هم نیامده است ، این است که ، هنگامی که شما می‌خواهید object ی که با کد تولید کرده اید در کوکی قرار بدهید ، باید از متد JSON.stringify  استفاده کنید و مقدار را به این صورت در کوکی قرار دهید.
$.cookie('data', JSON.stringify(jsonobject), { expires: 365, json: true });
که در اینجا jsonobject ، ابجکتی است که شما تولید کرده اید و قصد ذخیره آن را دارید.
من از این امکان در نسخه بعدی این پروژه استفاده کرده ام ، و به کمک این پلاگین ساده اما مفید ، وب سایت هایی که کاربر نتایج آن را مشاهده کرده است در کوکی کاربر ذخیره می‌کنم تا در مراجعه بعدی میزان تغییرات رنکینگ‌های وب سایت ای در خواست شده را ، به کاربر نمایش دهم. نسخه بعد all-ranks.com تا آخر هفته آینده در سرور اختصاصی ( و نه این هاست رایگان (!)) قرار می‌گیرد و به مرور قسمت هایی که در این پروژه پیاده سازی شده (پلاگین‌های جی کوئری و کد‌های سرور ) در اینجا شرح می‌دهم.
امیدوارم تونسته باشم مطلب مفید و مناسبی  به شما دوستان عزیزم انتقال بدم.