مطالب
چگونه یک عبارت sql را فرمت شده نمایش دهیم؟
در مورد کتابخانه‌ی SQLDom مطالبی را پیشتر در این سایت مطالعه کرده‌اید (^ و ^). یکی دیگر از کاربردهای آن، فرمت عبارات SQL است. برای مثال تبدیل عبارتی مانند
SELECT * FROM tb1 WHERE x1 = '12';
به نمونه‌ی فرمت شده‌ی آن:
SELECT *
FROM tb1
WHERE x1 = '12';
برای اینکار می‌توان از کلاس ذیل کمک گرفت:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom;
 
namespace SqlDomAnalyzer.Core
{
    public static class PrettyPrintTSql
    {
        public static string FormatTSql(string tSql)
        {
            IList<ParseError> errors;
            TSqlScript sqlFragment;
            using (var reader = new StringReader(tSql))
            {
                var parser = new TSql120Parser(initialQuotedIdentifiers: true);
                sqlFragment = (TSqlScript)parser.Parse(reader, out errors);
            }
 
            if (errors != null && errors.Any())
            {
                var sb = new StringBuilder();
                foreach (var error in errors)
                    sb.AppendLine(error.Message);
 
                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }
 
            var sql110ScriptGenerator = new Sql120ScriptGenerator(new SqlScriptGeneratorOptions
            {
                SqlVersion = SqlVersion.Sql120
            });
            string finalScript;
            sql110ScriptGenerator.GenerateScript(sqlFragment, out  finalScript);
            return finalScript;
        }
    }
}
در اینجا ابتدا عبارت SQL ورودی Parse شده و سپس به کتابخانه‌ی تولید اسکریپت ScriptDom ارسال می‌شود. خروجی آن، یک خروجی فرمت شده‌است.

نکته‌ی جالب دیگری که در اینجا وجود دارد، تهیه‌ی یک خروجی همواره یک شکل است. برای نمونه سه عبارت SQL زیر را در نظر بگیرید:
SELECT * from tb1 WHERE x1 = '12';
SELECT * from tb1 where x1 = '12';
select * from tb1 WHERE x1 = '12';
در اینجا در عبارت اول، from با حروف کوچک نمایش داده شده‌است. در عبارت دوم، where نیز با حروف کوچک نمایش داده شده‌است و در عبارت سوم اینکار در مورد select نیز تکرار شده‌است.
در هر سه حالت یا هر حالت قابل تصور دیگری، خروجی SQL فرمت شده‌ی حاصل یک چنین شکلی را دارد:
SELECT *
FROM tb1
WHERE x1 = '12';

موارد کاربرد آن؟
علاوه بر نمایش زیبای SQL فرمت نشده، احتمالا برنامه‌های Profiler ایی را دیده‌اید که عنوان می‌کنند قادرند عبارات SQL همانند را تشخیص دهند (جهت یافتن Lazy loading اشتباه). یک چنین خروجی یکسانی، قابلیت تهیه Hash عبارات SQL دریافتی را میسر می‌کند؛ چون دیگر اینبار مهم نیست که اجزای تشکیل دهنده‌ی یک عبارت SQL با حروف بزرگ هستند یا کوچک و فاصله‌ی بین آن‌ها چقدر است و آیا در این بین خطوط جدیدی نیز وجود دارند و امثال آن. خروجی نهایی نرمال شده‌ی توسط Sql120ScriptGenerator همواره یک شکل است. از این دو قابلیت در برنامه‌ی DNTProfiler استفاده شده‌است.
مطالب
آشنایی با Defensive programming - قسمت دوم

در ادامه یک سری از خط مشی‌های متداول در defensive programming را با هم مرور خواهیم کرد:

1- بررسی نال بودن اشیاء
سعی در استفاده از اشیاء نال، به یک NullReferenceException منتهی خواهد شد. اگر به هر دلیلی امکان نال بودن یک شیء وجود داشت، پیش از استفاده از آن، حتما این وضعیت ‌را بررسی نمائید.
بهترین ابزاری هم که برای این منظور می‌توان استفاده کرد، نگارش جدید افزونه‌ی ReSharper است که زیر شیء‌ایی را که احتمال نال بودن آن می‌رود یک خط آبی رنگ می‌کشد.



2- بررسی آرگومان‌های دریافتی
برای نمونه اگر متد شما تاریخی را بر اساس DateTime دریافت می‌کند، حتما حدود آن‌را بررسی نمائید. برای مثال دریافت تاریخ 31 اسفند از کاربر، به یک ArgumentOutOfRangeException منتهی خواهد شد. بنابراین آرگومان‌های دریافت شده باید انتظارات مربوطه را برآورده کنند و پیش از استفاده حتما بررسی گردند تا بتوان مشکلات را به کاربر به صورت واضحی گوشزد کرد. (خطای ArgumentOutOfRangeException برای کاربر نهایی بی‌معنی است)

3- وضعیت اشیاء را بررسی کنید
برای مثال بستن یک کانکشن به دیتابیس در صورت بسته بودن آن،‌ به یک InvalidOperationException منتهی می‌شود. بنابراین بهتر است ابتدا وضعیت این شیء بررسی شده و سپس عملیات خاصی بر روی آن صورت گیرد.

4- هنگام کار با آرایه‌ها دقت کنید
اگر اندیس فراخوانی شده کمتر از صفر یا بیشتر از اندازه‌ی آرایه باشد به یک IndexOutOfRangeException بر خواهید خورد. بنابراین همواره بهتر است که این بررسی پیش از بروز واقعه انجام شود.

5- مراقب الگوریتم‌های بازگشتی باشید
هر چند متدهای بازگشتی در بعضی از موارد کار راه انداز هستند اما اگر بدون دقت از آن‌ها استفاده شود ممکن است سبب ایجاد یک حلقه‌ی بی نهایت شده و نهایتا برنامه با یک StackOverFlowException خاتمه می‌یابد (این مورد در دات نت فریم ورک تنها حالتی است که با try و catch قابل مهار نیست).

6- هنگام تبدیل اشیایی از نوع object‌ مراقب باشید
اگر قصد تبدیل یک شیء را به نوعی داشته باشید که با مقدار ذخیره شده در آن مطابقت ندارد، یک InvalidCastException حاصل خواهد شد. بنابراین در اینگونه موارد بهتر است از اپراتورهای as و یا is استفاده کنید. هنگام استفاده از as اگر عملیات تبدیل با موفقیت صورت نگیرد، حاصل عملیات تنها یک شیء نال خواهد بود و استثنایی رخ نخواهد داد.

7- بجای متد Parse از TryParse استفاده کنید
برای مثال در دات نت جهت تبدیل یک رشته به مقداری عددی می‌توان از int.Parse و یا int.TryParse استفاده کرد. در حالت اول اگر عملیات تبدیل میسر نباشد حتما یک FormatException رخ خواهد داد اما در حالت دوم در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تبدیل، خروجی true خواهد بود و حاصل اصلی را با یک پارامتر از نوع out در اختیار شما قرار می‌دهد.


و به صورت خلاصه
- ورودی‌های کاربر را محدود کرده (مثلا اگر قرار است عددی را وارد کند، از یک تکست باکس عددی (masked edit controls) استفاده کنید) و یا آن‌ها را دقیقا بررسی نمائید تا احتمال بروز خطاهای بعدی را کاهش دهید.
- زمانیکه می‌توان از بروز یک exception جلوگیری کرد، بهتر است مدیریت آن‌را به قسمت catch بلاک try/catch واگذار نکرد.
- و هنگامیکه با برنامه نویسی نمی‌توانید تمامی خطاهای ممکن را پیش بینی کرده و آن‌ها را مدیریت کنید، برای مدیریت استثناء‌ها برنامه داشته باشید.

مطالب
استفاده از Re-Captcha
در اینجا استفاده از re-CAPTCHA برای ASP.Net و در اینجا برای ASP.Net MVC با استفاده از سرویس گوگل نسخه 1 آن آشنا شدید. در این مقاله می‌خواهیم توضیحاتی را در مورد دلیل استفاده و نحوه‌ی ثبت re-CAPTCHA نسخه 2 برای تکنولوژی‌های ASP.Net و ASP.Net MVC ارائه کنیم.

  reCAPTCHA چیست؟

استفاده آسان و امنیت بالا، جمله‌ای می‌باشد که گوگل در سرتیتر تعریف آن جای داده که البته عنوان «من روبات نیستم» در سرویس استفاده شده‌است. reCAPTCHA یک سرویس رایگان برای وب سایت‌های شما در جهت حفظ آن در برابر روبات‌های مخرب است و از موتور تجزیه و تحلیل پیشرفته‌ی تشخیص انسان در برابر روبات‌ها استفاده می‌نماید. reCAPTCHA را میتوان به صورت ماژول در بلاگ و یا فرم‌های ثبت نام و ... جای داد که فقط با یک کلیک هویت سنجی انجام خواهد شد. گاها ممکن است بجای کلیک از شما سوالی پرسیده شود که در این صورت می‌بایستی تصاویر مرتبط با آن سوال را تیک زده باشید.



دلیل استفاده از reCAPTCHA:

  1. گزارش روزانه از وضعیت موفقیت آمیز بودن هویت سنجی
  2. سهولت استفاده برای کاربران
  3. سهولت استفاده جهت برنامه نویسان
  4. دسترسی پذیری مناسب بدلیل وجود سؤالات تصویری و تلفظ و پخش عبارت بصورت صوتی
  5. امنیت بالا 

آیا می‌توان قالب reCAPTCHA را تغییر داد؟

جواب این سوال بله می‌باشد. این سرویس در دو قالب سفید و مشکی ارائه شده‌است که به صورت پیش فرض قالب سفید آن انتخاب می‌شود. در تصویر زیر قالب‌های این سرویس را مشاهده خواهید کرد.



زبان‌های پشتیبانی شده در این سرویس:


اضافه نمودن reCAPTCHA به سایت:

اگر قبلا در گوگل ثبت نام نموده‌اید کافیست وارد این سایت شوید و بر روی Get reCAPTCHA کلیک نمائید؛ در غیر اینصورت می‌بایستی یک حساب کاربری ایجاد نماید. بعد از ورود، به کنترل پنل هدایت خواهید شد. در نمای اول به تصویر زیر برخورد خواهید کرد که از شما ثبت سایت جدید را خواستار است:



نام، دامنه سایت و مالک را وارد و ثبت نام نماید.

پس از آنکه بر روی دکمه‌ی ثبت نام کلیک نمودید، برای شما دو کلید جدید را ثبت می‌نماید که منحصر به سایت شماست. Site Key رشته ای را داراست که در کد‌های HTML قرار خواهد گرفت و کلید بعدی Secret Key می‌باشد. ارتباط سایت شما با گوگل می‌بایستی به صورت محرمانه محفوظ بماند.


گام‌های لازم جهت نمایش سرویس در سایت:

  1. دستورات سمت کاربر
  2. دستورات سمت سرور 

دستورات سمت کاربر:

کد زیر را در قبل از بسته شدن تک <head/> قرار دهید:

<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js'></script>
کد زیر را در داخل تگ فرمی که می‌خواهید کپچا نمایش داده شود قرار دهید:
<div data-sitekey="6LdHGgwTAAAAAClKFhGthRrjBXh5AUGd4eWNCQq7"></div>

نکته: مقدار data-sitekey برابر است با رشته Site Key که گوگل برای شما ثبت نمود.



دستورات سمت سرور:

وقتی کاربر فرم حاوی کپچا را که به صورت صحیح هویت سنجی آن انجام شده باشد به سمت سرور ارسال کند، به عنوان بخشی از داده‌ی ارسال شده، یک رشته با نام g-recaptcha-response  با دستور Request دریافت خواهید کرد که به منظور بررسی اینکه آیا گوگل تایید کرده است که کاربر، یک درخواست POST ارسال نمود‌است. با این پارامترها یک مقدار json برگشت داده خواهد شد که می‌بایستی کلاسی متناظر با آن جهت خواندن ساخته شود.

با استفاده از کد زیر مقدار برگشتی Json را در کلاس مپ می‌نمائیم:
using System.Collections.Generic;
using Newtonsoft.Json;

namespace BaseConfig.Security.Captcha
{
    public class RepaptchaResponse
    {
        [JsonProperty("success")]
        public bool Success { get; set; }

        [JsonProperty("error-codes")]
        public List<string> ErrorCodes { get; set; }
    }
}

با استفاده از کلاس زیر درخواستی به گوگل ارسال شده و در صورتیکه با خطا مواجه شود با استفاده از دستور switch به آن دسترسی خواهیم یافت.
using System.Configuration;
using System.Net;
using Newtonsoft.Json;

namespace BaseConfig.Security.Captcha
{
    public class ReCaptcha
    {
        public static string _secret;

        static ReCaptcha()
        {
            _secret = ConfigurationManager.AppSettings["ReCaptchaGoogleSecretKey"];
        }

        public static bool IsValid(string response)
        {
            //secret that was generated in key value pair
            var client = new WebClient();
            var reply = client.DownloadString($"https://www.google.com/recaptcha/api/siteverify?secret={_secret}&response={response}");

            var captchaResponse = JsonConvert.DeserializeObject<RepaptchaResponse>(reply);

            // when response is false check for the error message
            if (!captchaResponse.Success)
            {
                //if (captchaResponse.ErrorCodes.Count <= 0) return View();

                //var error = captchaResponse.ErrorCodes[0].ToLower();
                //switch (error)
                //{
                //    case ("missing-input-secret"):
                //        ViewBag.Message = "The secret parameter is missing.";
                //        break;
                //    case ("invalid-input-secret"):
                //        ViewBag.Message = "The secret parameter is invalid or malformed.";
                //        break;

                //    case ("missing-input-response"):
                //        ViewBag.Message = "The response parameter is missing.";
                //        break;
                //    case ("invalid-input-response"):
                //        ViewBag.Message = "The response parameter is invalid or malformed.";
                //        break;

                //    default:
                //        ViewBag.Message = "Error occured. Please try again";
                //        break;
                //}
                return false;
            }
            // Captcha is valid
            return true;
        }
    }
}

تابع IsValid از نوع برگشتی Boolean بوده و خطایی برگشت داده نخواهد شد و از این جهت به صورت کامنت برای شما گذاشته شده که می‌توان متناظر با کد نویسی آن را تغییر دهید.
در اکشن زیر مقدار response برسی می‌شود تا خالی نباشد و همچنین مقدار آن را می‌توان با استفاده از تابع IsValid در کلاس ReCaptcha به سمت گوگل فرستاد.
        //
        // POST: /Account/Login
        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> Login(LoginPageModel model, string returnUrl)
        {
            var response = Request["g-recaptcha-response"];
            if (response != null && ReCaptcha.IsValid(response))
            {
                // 
            }
         }

گاها اتفاق می‌افتد که از دستورات Ajax برای ارسال اطلاعات به سمت سرور استفاده می‌شود که در این صورت لازم است بعد از پایان عملیات، کپچا ریفرش گردد. برای این کار می‌توان از دستور جاوا اسکریپتی زیر استفاده نمود. در صورتیکه صفحه Postback شود، کپچا مجددا ریفرش خواهد شد.

/**
 * 
 * @param {} data 
 * @returns {} 
 */
function Success(data) {
    grecaptcha.reset();
}

تا اینجا موفق شدیم تا فرم ارسالی همراه کپچا را به سمت سرور ارسال کنیم. اما ممکن است در یک صفحه از چند کپچا استفاده شود که در این صورت می‌بایستی دستورات سمت کاربر تغییر نمایند.

برای این کار دستور
<div data-sitekey="6LdHGgwTAAAAAClKFhGthRrjBXh5AUGd4eWNCQq7"></div>  
که در بالا تعریف شد، به شکل زیر تغییر خواهد کرد:

    <script>
        var recaptcha1;
        var recaptcha2;
        var myCallBack = function () {
            //Render the recaptcha1 on the element with ID "recaptcha1"
            recaptcha1 = grecaptcha.render('recaptcha1', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });

            //Render the recaptcha2 on the element with ID "recaptcha2"
            recaptcha2 = grecaptcha.render('recaptcha2', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });

            //Render the recaptcha3 on the element with ID "recaptcha3"
            recaptcha2 = grecaptcha.render('recaptcha3', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });
        };
    </script>

برای نمایش کپچا، تگ‌های div با id متناظر با recaptcha1, recaptcha2, recaptcha3 ( در این مثال از سه کپچا در صفحه استفاده شده است ) در صفحه قرار خواهند گرفت.

<div id="recaptcha1"></div>
<div id="recaptcha2"></div>
<div id="recaptcha3"></div>

کار ما تمام شد. حال اگر پروژه را اجرا نمائید، در صفحه سه کپچا مشاهده خواهید کرد.


چند زبانه کردن کپچا:

برای چند زبانه کردن کافیست با مراجعه به این لینک و یا استفاده از تصویر بالا ( زبان‌های پشتیبانی ) مقدار آن زبان را برابر با پراپرتی hl که به صورت کوئری استرینگ برای گوگل ارسال می‌گردد، استفاده نمود. کد زیر نمونه‌ی استفاده شده برای زبان‌های انگلیسی و فارسی می‌باشد که با ریسورس مقدار دهی می‌شود.
<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js?hl=@(App_GlobalResources.CP.CurrentAbbrivation)'></script>

در صورتی که از فایل ریسوس استفاده نمی‌کنید می‌توان به صورت مستقیم مقدار دهی نمائید:
<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js?hl=fa'></script>



برای دوستانی که با تکنولوژی ASP.Net کار می‌کنند، این روال هم برای آنها هم صادق می‌باشد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک نمائید.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت اول - تشکیل بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن
عموم کسانیکه برای بار اول با LINQ آشنا می‌شوند، مشکل ترجمه‌ی کوئری‌های قبلی SQL خود را به آن دارند. به همین جهت پس از چند سعی و خطا ترجیح می‌دهند تا از ORMها استفاده نکنند؛ چون در کوئری نویسی با آن‌ها مشکل دارند. در این سری، تمام مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises با EF Core و LINQ to Entities آن پیاده سازی خواهند شد تا بتواند به عنوان راهنمایی برای تازه‌کاران مورد استفاده قرار گیرد.


بررسی ساختار بانک اطلاعاتی تمرین‌های سایت PostgreSQL Exercises

بانک اطلاعاتی مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises از سه جدول با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

جدول کاربران
 CREATE TABLE cd.members
    (
       memid integer NOT NULL, 
       surname character varying(200) NOT NULL, 
       firstname character varying(200) NOT NULL, 
       address character varying(300) NOT NULL, 
       zipcode integer NOT NULL, 
       telephone character varying(20) NOT NULL, 
       recommendedby integer,
       joindate timestamp not null,
       CONSTRAINT members_pk PRIMARY KEY (memid),
       CONSTRAINT fk_members_recommendedby FOREIGN KEY (recommendedby)
            REFERENCES cd.members(memid) ON DELETE SET NULL
    );
هر کاربر در اینجا به همراه یک ID و آدرس است. همچنین به همراه اطلاعات کاربری که او را توصیه کرده‌است (یک جدول خود ارجاع دهنده‌است).


جدول امکانات قابل ارائه‌ی به کاربران
   CREATE TABLE cd.facilities
    (
       facid integer NOT NULL, 
       name character varying(100) NOT NULL, 
       membercost numeric NOT NULL, 
       guestcost numeric NOT NULL, 
       initialoutlay numeric NOT NULL, 
       monthlymaintenance numeric NOT NULL, 
       CONSTRAINT facilities_pk PRIMARY KEY (facid)
    );
در این جدول، امکاناتی مانند «زمین تنیس» و امثال آن ثبت می‌شوند؛ به همراه اطلاعاتی مانند هزینه‌ی اجاره‌ی آن توسط کاربران و یا مهمان‌ها که این دو هزینه، با هم متفاوت هستند. همچنین اطلاعاتی مانند هزینه‌ی راه‌اندازی اولیه‌ی آن‌ها، به همراه هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی هر کدام از امکانات نیز ثبت می‌شوند؛ تا در آینده بتوان یک سری محاسبات مالی را نیز در مورد امکانات مهیای مجموعه انجام داد تا مشخص شود که آیا برای مثال داشتن مجموعه‌ای خاص، مقرون به صرفه هست یا خیر.


جدول سوابق استفاده‌ی کاربران از امکانات مجموعه
CREATE TABLE cd.bookings
    (
       bookid integer NOT NULL, 
       facid integer NOT NULL, 
       memid integer NOT NULL, 
       starttime timestamp NOT NULL,
       slots integer NOT NULL,
       CONSTRAINT bookings_pk PRIMARY KEY (bookid),
       CONSTRAINT fk_bookings_facid FOREIGN KEY (facid) REFERENCES cd.facilities(facid),
       CONSTRAINT fk_bookings_memid FOREIGN KEY (memid) REFERENCES cd.members(memid)
    );
در این جدول با ثبت ID کاربر و امکاناتی را که درخواست داده، سوابق رزرو آن‌ها نگهداری می‌شوند.
هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.


تبدیل ساختار بانک اطلاعاتی سایت PostgreSQL Exercises به EF Core Code First


در این دیاگرام، دیتابیس متشکل از سه جدول یاد شده را ملاحظه می‌کنید. برای تبدیل آن‌ها به موجودیت‌های EF Core، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
        public int MemId { set; get; }

        public string Surname { set; get; }

        public string FirstName { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public int ZipCode { set; get; }

        public string Telephone { set; get; }

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

        public DateTime JoinDate { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس دقیقا بر اساس فیلدهای جدول کاربران مثال‌های سایت تهیه شده‌است. تنها تفاوت آن، داشتن خواص راهبری (navigation properties) مانند Children، Member و Bookings است که نوع روابط این موجودیت را با سایر موجودیت‌ها مشخص می‌کنند:
- خاصیت‌های Children و Recommender برای تعریف رابطه‌ی «خود ارجاعی» اضافه شده‌اند. در اینجا هر کاربر می‌تواند توسط کاربر دیگری توصیه شده باشد.
- خاصیت Bookings برای بیان رابطه‌ی یک به چند با موجودیت Booking، تعریف شده‌است؛ هر یک کاربر می‌تواند به هر تعدادی رزرو امکانات داشته باشد.


موجودیت Facility

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Facility
    {
        public int FacId { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal MemberCost { set; get; }

        public decimal GuestCost { set; get; }

        public decimal InitialOutlay { set; get; }

        public decimal MonthlyMaintenance { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
- در این جدول، خواص از نوع پولی، توسط نوع decimal معرفی شده‌اند. برای این موارد هیچگاه از double و یا float استفاده نکنید؛ اطلاعات بیشتر.
- خاصیت راهبری Bookings، بیانگر رابطه‌ی یک به چند هرکدام از امکانات مجموعه با تعداد بار و سوابق رزرو شدن آن‌ها است.


موجودیت Booking

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
        public int BookId { set; get; }

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

        public DateTime StartTime { set; get; }

        public int Slots { set; get; }
    }
}
در جدول ثبت وقایع این مجموعه، اطلاعات کاربر و اطلاعات امکانات درخواستی توسط او ثبت می‌شوند. به همین جهت دو خاصیت راهبری Facility و Member نیز به ازای هر کدام از این Idها تعریف شده‌اند. وجود آن‌ها، جوین نویسی را در آینده بسیار ساده خواهند کرد.


تنظیمات هر کدام از موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها در EF Core Code First

پس از مشخص شدن طراحی موجودیت‌ها، اکنون نیاز است ارتباطات بین آن‌ها را به EF Core، به نحو دقیق‌تری معرفی کرد و همچنین طول و یا دقت هر کدام از خواص را نیز مشخص نمود.

تنظیمات موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class MemberConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Member>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Member> builder)
        {
            builder.HasKey(member => member.MemId);
            builder.Property(member => member.MemId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(member => member.Surname).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.FirstName).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Address).HasMaxLength(300).IsRequired();
            builder.Property(member => member.ZipCode).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Telephone).HasMaxLength(20).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy);
            builder.HasOne(member => member.Recommender)
                    .WithMany(member => member.Children)
                    .HasForeignKey(member => member.RecommendedBy);

            builder.Property(member => member.JoinDate).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.JoinDate).HasName("IX_JoinDate");
            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy).HasName("IX_RecommendedBy");
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس تعاریفی که در ابتدای بحث مشاهده کردید، برای مثال طول هر کدام از فیلدهای رشته‌ای متناظر تعریف شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف رابطه‌ی خود راجاعی این موجودیت را مشاهده می‌کنید.
- دو ایندکس هم در اینجا تعریف شده‌اند که جزو اطلاعات موجود در فایل SQL این سری از مثال‌ها هستند.

نکته‌ی مهم: در اینجا یک UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1) را نیز مشاهده می‌کنید که شاید برای شما تازگی داشته باشد. فیلد ID تمام جداول این مجموعه برخلاف معمول که از 1 شروع می‌شود، از صفر شروع می‌شود و ID مساوی صفر را برای کاربران مهمان درنظر گرفته‌است. روش تعریف چنین تنظیم خاصی را توسط متد UseIdentityColumn و دو پارامتر آن در اینجا مشاهده می‌کنید. این ID مساوی صفر، نکات خاصی را هم در حین ثبت اطلاعات اولیه‌ی هر جدول، به همراه دارد که در ادامه بررسی خواهد شد.


تنظیمات موجودیت امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(facility => facility.Name).HasMaxLength(100).IsRequired();

            builder.Property(facility => facility.MemberCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.GuestCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.InitialOutlay).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.MonthlyMaintenance).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");
        }
    }
}
تنها نکته‌ی مهم این تنظیمات، ذکر دقت نوع decimal است؛ بدون تنظیم آن، EF Core در حین اجرای Migrations، اخطاری را صادر می‌کند.


تنظیمات موجودیت سوابق رزرو‌های امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class BookingConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Booking>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Booking> builder)
        {
            builder.HasKey(booking => booking.BookId);
            builder.Property(booking => booking.BookId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(booking => booking.FacId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Facility)
                    .WithMany(facility => facility.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.FacId);

            builder.Property(booking => booking.MemId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Member)
                    .WithMany(member => member.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.MemId);

            builder.Property(booking => booking.StartTime).IsRequired();

            builder.Property(booking => booking.Slots).IsRequired();

            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.FacId }).HasName("IX_memid_facid");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime }).HasName("IX_facid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.StartTime }).HasName("IX_memid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => booking.StartTime).HasName("IX_starttime");
        }
    }
}
روابط یک به چند بین امکانات و رزروها و کاربران و رزروها، در تنظیمات فوق بیان شده‌اند و ذکر آن‌ها در یک سمت رابطه کافی است.


ایجاد Context و معرفی موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها

در ادامه توسط ApplicationDbContext که از DbContext ارث‌بری می‌کند، سه موجودیت تعریف شده را در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Member> Members { get; set; }

        public DbSet<Booking> Bookings { get; set; }

        public DbSet<Facility> Facilities { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(MemberConfiguration).Assembly);
        }
    }
}
همچنین تمام تنظیماتی را که تعریف کردیم، توسط یک سطر ApplyConfigurationsFromAssembly می‌توان از اسمبلی دربرگیرنده‌ی آن‌ها خواند و به Context اضافه کرد.


اجرای Migrations جهت تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

اکنون که موجودیت‌ها، روابط بین آن‌ها و Context برنامه مشخص شدند، می‌توان با اجرای دستوارت زیر، سبب تولید کدهای Migration شد که با اجرای آن‌ها، بانک اطلاعاتی متناظری به صورت خودکار تولید می‌شود:
dotnet tool install --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet build
dotnet ef migrations add Init --context ApplicationDbContext
در نگارش EF Core 3x، نیاز است ابزار dotnet-ef را به صورت جداگانه‌ای دریافت و یا به روز رسانی کرد (دو دستور اول) و سپس دستور dotnet ef را اجرا نمود.


مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی

سایت PostgreSQL Exercises به همراه فایل SQL ایجاد جداول و مقدار دهی اولیه‌ی آن‌ها نیز هست. شاید عنوان کنید که چرا این اطلاعات به صورت متدهای HasData، به تنظیمات موجودیت‌ها اضافه نشدند؟ علت آن به همان ID مساوی صفر بر می‌گردد! در حین استفاده‌ی از متد HasData نمی‌توانید ID ای داشته باشید که مقدار آن با مقدار پیش‌فرض آن نوع، یکی باشد. برای مثال مقدار پیش فرض int، مساوی صفر است. به همین جهت حتی با تنظیم UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1)، اجازه‌ی ثبت Id مساوی صفر را نمی‌دهد؛ چون نمی‌تواند تشخیص دهد که این مقدار، یک مقدار صریح است یا خیر (^). بنابراین مجبور هستیم تا آن‌ها را به صورت معمولی ثبت کنیم:
context.Facilities.Add(new Facility { Name = "Tennis Court 1", MemberCost = 5, GuestCost = 25, InitialOutlay = 10000, MonthlyMaintenance = 200 });
// مابقی موارد
context.SaveChanges();
در این حالت، اول رکورد ثبت شده، Id مساوی صفر را خواهد داشت و مابقی هم یکی یکی افزایش می‌یابند.
این روش برای ثبت اطلاعات Facilities و Booking کار می‌کند؛ اما ... چون Idهای کاربران پشت سر هم نیست و بین آن‌ها فاصله وجود دارد، دیگر نمی‌توان از روش فوق استفاده کرد و نیاز است بتوان مقدار Id را به صورت صریحی تعیین کرد که این مورد نکات جالبی را به همراه دارد:
- در حین کار با SQL Server نیاز است دستور SET IDENTITY_INSERT Members ON را در ابتدای کار، فراخوانی کرد تا بتوان مقدار فیلد ID خود افزایش دهنده را به صورت دستی مقدار دهی کرد.
- در هر زمان، فقط یک جدول و فقط یک سشن (یک اتصال) را می‌توان توسط IDENTITY_INSERT در حالت ثبت و مقدار دهی ID آن قرار داد.
- EF Core، به ازای هر batch اطلاعاتی که ثبت می‌کند، یکبار اتصال را باز و بسته می‌کند. این مورد سبب می‌شود که فراخوانی ExecuteSqlCommand با دستور یاد شده، تاثیری نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید یک تراکنش را باز کرد، تا اتصال به بانک اطلاعاتی، در طول آن باز باقی بماند.

در اینجا برای ثبت کاربر با ID مساوی صفر، باز هم می‌توان به صورت معمولی عمل کرد:
context.Members.Add(new Member { ... });
context.SaveChanges(); // For id = 0 = Int's CLR Default Value!
چون اولین رکورد است، ID آن مساوی صفر خواهد شد. برای مابقی از روش ویژه‌ی زیر استفاده می‌کنیم:
using (var transaction = context.Database.BeginTransaction())
{
    try
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members ON");

        context.Members.Add(new Member { ... });
        // مابقی موارد

        context.SaveChanges();

        transaction.Commit();
    }
    catch
    {
        transaction.Rollback();
        throw;
    }
    finally
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members OFF");
    }
}
ابتدا یک تراکنش را بر روی context ایجاد می‌کنیم تا اتصال باز شده، در طول آن ثابت باقی بماند. اکنون اجرای دستور SET IDENTITY_INSERT، مؤثر واقع می‌شود. سپس تمام رکوردها را با ذکر ID صریح آن‌ها به context اضافه کرد، آن‌ها را ذخیره نموده و تراکنش را Commit می‌کنیم. در پایان کار هم باید دستور خاموش کردن SET IDENTITY_INSERT صادر شود.


کدهای کامل موجودیت‌های این قسمت به همراه تنظیمات آن‌ها
کدهای کامل تنظیم Context و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی
مطالب
آموزش TypeScript #1
با گسترش روز افزون زبان برنامه نویسی Javascript و استفاده هر چه بیشتر آن در تولید برنامه‌های تحت وب این زبان به یکی از قدرت‌های بزرگ در تولید برنامه‌های مبتنی بر وب تبدیل شده است. ترکیب این زبان با Css و Html5 تقریبا هر گونه نیاز برای تهیه و توسعه برنامه‌های وب را حل کرده است. جاوا اسکریپت در ابتدا برای اسکریپت نویسی سمت کلاینت برای صفحات وب ایجاد شد و برای سال‌ها به‌عنوان ابزاری برای مدیریت کردن رویدادهای صفحات وب محدود شده بود  و در نتیجه بسیاری از امکانات لازم برای برنامه‌نویسی برنامه‌های مقیاس بزرگ را به‌همراه نداشت. امروزه به قدری Javascript  توسعه داده شده است که حتی در تولید برنامه‌های Native مانند Windows Store  و برنامه‌های تحت Cloud نیز استفاده می‌شود. پیشرفت‌های صورت گرفته و اشاره شده در این حوزه موجب شد تا شاهد پیداش برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت با سایزهای بی سابقه‌ای باشیم و این بیانگر این بود که تولید برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت در مقیاس‌های بزرگ امر دشواری است و اینک TypeScript توسط غول نرم افزاری جهان پا به عرصه گذاشته که این فرآیند را آسان‌تر نماید. به کمک TypeScript می‌توان برنامه تحت JavaScript در مقیاس بزرگ تولید کرد به طوری با هر مرورگر و سیستم عاملی سازگار باشد. TypeScript از شی گرایی نیز پشتیبانی می‌کند و خروجی آن در نهایت به JavaScript کامپایل می‌شود. خیلی‌ها عقیده دارند که هدف اصلی مایکروسافت از تولید و توسعه این زبان رقابت با CoffeeScript است.  CoffeeScript یک زبان متن باز است که در سال 2009 توسط Jeremy Ashkenas ایجاد شده است و سورس آن در GitHub موجود می‌باشد. در آینده، بیشتر به مباحث مربوط به CoffeeScript و آموزش آن خواهم پرداخت.

در تصویر ذیل یک مقایسه کوتاه بین CoffeeScript و TypeScript را مشاهده می‌کنید.

با TypeScript چه چیزهایی به دست خواهیم آورد؟

یک نکته مهم این است که این زبان به خوبی در Visual Studio پشتیبانی می‌شود و قابلیت Intellisense نوشتن برنامه به این زبان را دلپذیرتر خواهد کرد و از طرفی دیگر به نظر من یکی از مهم‌ترین مزیت هایی که TypeScript در اختیار ما قرار می‌دهد این است که می‌توانیم به صورت Syntax آشنای شی گرایی کد نویسی کنیم و خیلی راحت‌تر کد‌های خود را سازمان دهی کرده و از نوشتن کد‌های تکراری اجتناب کنیم.

یکی دیگر از مزیت‌های مهم این زبان این است که این زبان از Static Typing به خوبی پشتیبانی می‌کند. این بدین معنی است که شما ابتدا باید متغیر‌ها را تعریف کرده و نوع آن‌ها را مشخص نمایید و هم چنین در هنگام پاس دادن مقادیر به پارامتر‌های توابع باید حتما به نوع داده ای آن‌ها دقت داشته باشید چون کامپایلر بین انواع داده ای در TypeScript تمایز قایل است و در صورت رعایت نکردن این مورد شما با خطا مواجه خواهید شد. این تمایز قایل شدن باعث می‌شود که برنامه هایی خواناتر داشته باشیم از طرفی باعث می‌شود که خطا یابی و نوشتن تست برای برنامه راحت‌تر و تمیزتر باشد. بر خلاف JavaScript، در TypeScript(به دلیل پشتیبانی از شی گرایی) می‌توانیم علاوه بر داشتن کلاس، اینترفیس نیز داشته باشیم و در حال حاضر مزایای استفاده از اینترفیس بر کسی پوشیده نیست.

به دلیل اینکه کد‌های TypeScript ابتدا کامپایل شده و بعد تبدیل به کد‌های JavaScript می‌شوند در نتیجه قبل از رسیدن به مرحله اجرای پروژه، ما از خطاهای موجود در کد خود مطلع خواهیم شد.

البته این نکته را نیز فراموش نخواهیم کرد که این زبان تازه متولد شده است(سال 2012 توسط Anders Hejlsberg) و همچنان در حال توسعه است و این در حال حاضر مهم‌ترین عیب این زبان می‌تواند باشد چون هنوز به پختگی سایر زبان‌های اسکریپتی در نیامده است.

در ذیل یک مثال کوچک به زبان TypeScript و JavaScript را برای مقایسه در خوانایی و راحتی کد نویسی قرار دادم:

TypeScript:

class Greeter {
    greeting: string;

    constructor (message: string) {
        this.greeting = message;
    }

    greet() {
        return "Hello, " + this.greeting;
    }
}
بعد از کامپایل کد بالا به کدی معادل زیر در JavaScript تبدیل خواهد شد:
var Greeter = (function () {
    function Greeter(message) {
        this.greeting = message;
    }
    Greeter.prototype.greet = function () {
        return "Hello, " + this.greeting;
    };
    return Greeter;
})();
توضیح چند واژه در TypeScript

Program : یک برنامه TypeScript مجموعه ای از یک یا چند Source File است. این Source File‌ها شامل کد‌های پیاده سازی برنامه هستند ولی در خیلی موارد برای خوانایی بیشتر برنامه می‌توان فقط تعاریف را در این فایل‌های سورس قرار داد.
Module: ماژول در TypeScript شبیه به مفاهیم فضای نام یا namespace در دات نت است و می‌تواند شامل چندین کلاس یا اینترفیس باشد.
Class : مشابه به مفاهیم کلاس در دات نت است و دقیقا همان مفهوم را دارد. یک کلاس می‌تواند شامل چندین تابع و متغیر با سطوح دسترسی متفاوت باشد. در TypeScript مجاز به استفاده از کلمات کلیدی public و private نیز می‌باشید. یک کلاس در Typescript می‌تواند یک کلاس دیگر را توسعه دهد(ارث بری در دات نت) و چندین اینترفیس را پیاده سازی نماید.
Interface: یک اینترفیس فقط شامل تعاریف است و پیاده سازی در آن انجام نخواهد گرفت. یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد.
Function: معادل متد در دات نت است. می‌تواند پارامتر ورودی داشته باشد و در صورت نیاز یک مقدار را برگشت دهد.
Scope: دقیقا تمام مفاهیم مربوط به محدوده فضای نام و کلاس و متد در دات نت در این جا نیز صادق است. 


آماده سازی Visual Studio برای شروع به کار
در ابتدا باید Template مربوطه به TypeScript را نصب کنید تا از طریف VS.Net بتوانیم به راحتی به این زبان کد نویسی کنیم. می‌توانید فایل نصب را از اینجا دانلود کنید. بعد از نصب از قسمت Template‌های موجود گزینه Html Application With TypeScript را انتخاب کنید

یا از قسمت Add  در پروژه‌های وب خود نظیر MVC گزینه TypeScript File را انتخاب نمایید.


در پست بعدی کد نویسی با این زبان را آغاز خواهیم کرد. 

مطالب
استفاده از JSON.NET در ASP.NET MVC
تا نگارش فعلی ASP.NET MVC، یعنی نگارش 5 آن، به صورت توکار از JavaScriptSerializer برای پردازش JSON کمک گرفته می‌شود. این کلاس نسبت به JSON.NET هم کندتر است و هم قابلیت سفارشی سازی آنچنانی ندارد. برای مثال مشکل Self referencing loop را نمی‌تواند مدیریت کند.
برای استفاده از JSON.NET در یک اکشن متد، به صورت معمولی می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
        [HttpGet]
        public ActionResult GetSimpleJsonData()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(new { id = 1 }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
در اینجا با استفاده از متد JsonConvert.SerializeObject، اطلاعات شیء مدنظر تبدیل به یک رشته شده و سپس با content type مناسبی در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
اگر بخواهیم این عملیات را کمی بهینه‌تر کنیم، نیاز است بتوانیم از استریم‌ها استفاده کرده و خروجی JSON را بدون تبدیل به رشته، مستقیما در استریم response.Output بنویسیم. با اینکار به سرعت بیشتر و همچنین مصرف منابع کمتری خواهیم رسید.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Web.Mvc;
using Newtonsoft.Json;

namespace MvcJsonNetTests.Utils
{
    public class JsonNetResult : JsonResult
    {
        public JsonNetResult()
        {
            Settings = new JsonSerializerSettings { ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Error };
        }

        public JsonSerializerSettings Settings { get; set; }

        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            if (context == null)
                throw new ArgumentNullException("context");

            if (this.JsonRequestBehavior == JsonRequestBehavior.DenyGet &&
                string.Equals(context.HttpContext.Request.HttpMethod, "GET", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                throw new InvalidOperationException("To allow GET requests, set JsonRequestBehavior to AllowGet.");
            }

            if (this.Data == null)
                return;

            var response = context.HttpContext.Response;
            response.ContentType = string.IsNullOrEmpty(this.ContentType) ? "application/json" : this.ContentType;

            if (this.ContentEncoding != null)
                response.ContentEncoding = this.ContentEncoding;

            var serializer = JsonSerializer.Create(this.Settings);
            using (var writer = new JsonTextWriter(response.Output))
            {
                serializer.Serialize(writer, Data);
                writer.Flush();
            }
        }
    }
}
اگر دقت کنید، کار با ارث بری از JsonResult توکار ASP.NET MVC شروع شده‌است. کدهای ابتدای متد ExecuteResult با کدهای اصلی JsonResult یکی هستند. فقط انتهای کار بجای استفاده از JavaScriptSerializer، از JSON.NET استفاده شده‌است.
در این حالت برای استفاده از این Action Result جدید می‌توان نوشت:
        [HttpGet]
        public ActionResult GetJsonData()
        {
            return new JsonNetResult
            {
                Data = new
                {
                    Id = 1,
                    Name = "Test 1"
                },
                JsonRequestBehavior = JsonRequestBehavior.AllowGet,
                Settings = { ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore }
            };
        }
طراحی آن با توجه به ارث بری از JsonResult اصلی، مشابه نمونه‌ای است که هم اکنون از آن استفاده می‌کنید. فقط اینبار قابلیت تنظیم Settings پیشرفته‌ای نیز به آن اضافه شده‌است.


تا اینجا قسمت ارسال اطلاعات از سمت سرور به سمت کاربر بازنویسی شد. امکان بازنویسی و تعویض موتور پردازش JSON دریافتی از سمت کاربر، در سمت سرور نیز وجود دارد. خود ASP.NET MVC به صورت استاندارد توسط کلاسی به نام JsonValueProviderFactory، اطلاعات اشیاء JSON دریافتی از سمت کاربر را پردازش می‌کند. در اینجا نیز اگر دقت کنید از کلاس JavaScriptSerializer استفاده شده‌است.
برای جایگزینی آن باید یک ValueProvider جدید را تهیه کنیم:
using System;
using System.Dynamic;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Web.Mvc;
using Newtonsoft.Json;
using Newtonsoft.Json.Converters;

namespace MvcJsonNetTests.Utils
{
    public class JsonNetValueProviderFactory : ValueProviderFactory
    {
        public override IValueProvider GetValueProvider(ControllerContext controllerContext)
        {
            if (controllerContext == null)
                throw new ArgumentNullException("controllerContext");

            if (controllerContext.HttpContext == null ||
                controllerContext.HttpContext.Request == null ||
                controllerContext.HttpContext.Request.ContentType == null)
            {
                return null;
            }

            if (!controllerContext.HttpContext.Request.ContentType.StartsWith(
                    "application/json", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                return null;
            }
            
            using (var reader = new StreamReader(controllerContext.HttpContext.Request.InputStream))
            {
                var bodyText = reader.ReadToEnd();
                return string.IsNullOrEmpty(bodyText)
                    ? null
                    : new DictionaryValueProvider<object>(
                        JsonConvert.DeserializeObject<ExpandoObject>(bodyText, new JsonSerializerSettings
                        {
                            Converters = { new ExpandoObjectConverter() }
                        }),
                        CultureInfo.CurrentCulture);
            }
        }
    }
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا اطلاعات دریافتی دارای هدر application/json است یا خیر. اگر خیر، توسط این کلاس پردازش نخواهند شد.
در ادامه، اطلاعات JSON دریافتی به شکل یک رشته‌ی خام دریافت شده و سپس به متد JsonConvert.DeserializeObject ارسال می‌شود. با استفاده از تنظیم ExpandoObjectConverter، می‌توان محدودیت کلاس JavaScriptSerializer را در مورد خواص و یا پارامترهای dynamic، برطرف کرد.
   [HttpPost]
  public ActionResult TestValueProvider(string data1, dynamic data2)
برای مثال اینبار می‌توان اطلاعات دریافتی را همانند امضای متد فوق، به یک پارامتر از نوع dynamic، بدون مشکل نگاشت کرد.

و در آخر برای معرفی این ValueProvider جدید می‌توان در فایل Global.asax.cs به نحو ذیل عمل نمود:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using MvcJsonNetTests.Utils;

namespace MvcJsonNetTests
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);

            ValueProviderFactories.Factories.Remove(
                ValueProviderFactories.Factories.OfType<JsonValueProviderFactory>().FirstOrDefault());
            ValueProviderFactories.Factories.Add(new JsonNetValueProviderFactory());
        }
    }
}
ابتدا نمونه‌ی قدیمی آن یعنی JsonValueProviderFactory حذف می‌شود و سپس نمونه‌ی جدیدی که از JSON.NET استفاده می‌کند، معرفی خواهد شد.


البته نگارش بعدی ASP.NET MVC موتور پردازشی JSON خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها دریافت می‌کند و از همان ابتدای کار قابل تنظیم و تعویض است. مقدار پیش فرض آن نیز به JSON.NET تنظیم شده‌است.


دریافت یک مثال کامل
MvcJsonNetTests.zip

مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
در مورد طراحی Self Referencing Entities پیشتر مطلبی را در این سایت مطالعه کرده‌اید .
یک مثال دیگر آن می‌تواند نظرات چند سطحی در یک سایت باشند. نحوه تعریف آن با مطالبی که در قسمت هشتم عنوان شود تفاوتی نمی‌کند؛ اما ... زمانیکه نوبت به نمایش آن فرا می‌رسد، چند نکته اضافی را باید درنظر گرفت. ابتدا مثال کامل زیر را در نظر بگیرید:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;

namespace EFGeneral
{
    public class BlogComment
    {
        public int Id { set; get; }

        [MaxLength]
        public string Body { set; get; }

        public virtual BlogComment Reply { set; get; }
        public int? ReplyId { get; set; }
        public ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<BlogComment> BlogComments { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // Self Referencing Entity
            modelBuilder.Entity<BlogComment>()
                        .HasOptional(x => x.Reply)
                        .WithMany(x => x.Children)
                        .HasForeignKey(x => x.ReplyId)
                        .WillCascadeOnDelete(false);

            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var comment1 = new BlogComment { Body = "نظر من این است که" };
            var comment12 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر اول", Reply = comment1 };
            var comment121 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", Reply = comment12 };

            context.BlogComments.Add(comment121);
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var list = ctx.BlogComments
                          //.where ...
                          .ToList() // fills the childs list too
                          .Where(x => x.Reply == null) // for TreeViewHelper                        
                          .ToList();

                if (list.Any())
                {

                }
            }
        }
    }
}

در مثال فوق کلاس نظرات به صورت خود ارجاع دهنده (خاصیت Reply به همین کلاس اشاره می‌کند) تعریف شده است تا کاربران بتوانند تا هر چند سطح لازم، به یک نظر خاص، پاسخ دهند.
در اینجا یک چنین جدولی با اطلاعاتی که ملاحظه می‌کنید تشکیل خواهند شد:


یک نظر ارائه شده و سپس دو نظر تو در توی دیگر برای این نظر ثبت شده است.

اولین نکته اضافه‌‌تری که نسبت به قسمت هشتم قابل ملاحظه است، تعریف خاصیت جدید Children به نحو زیر می‌باشد:
    public class BlogComment
    {
        // ... 
        public ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
این خاصیت تاثیری در نحوه تشکیل جدول ندارد. علت تعریف آن به توانمندی EF در پرکردن خودکار آن بر می‌گردد.
اگر به کوئری نوشته شده در متد RunTests دقت کنید، ابتدا یک ToList نوشته شده است. این مورد سبب می‌شود که تمام رکوردهای مرتبط دریافت شوند. مثلا در اینجا سه رکورد دریافت می‌شود. سپس برای اینکه حالت درختی آن حفظ شود، در مرحله بعد ریشه‌ها فیلتر می‌شوند (مواردی که reply آن‌ها null است). سپس این مورد تبدیل به list خواهد شد. اینبار اگر خروجی را بررسی کنیم، به ظاهر فقط یک رکورد است اما ... به نحو زیبایی توسط EF به شکل یک ساختار درختی، بدون نیاز به کدنویسی خاصی، منظم شده است:


سؤال:
برای نمایش این اطلاعات درختی و تو در تو در یک برنامه وب چکار باید کرد؟
تا اینجا که توانستیم اطلاعات را به نحو صحیحی توسط EF مرتب کنیم، برای نمایش آن‌ها در یک برنامه ASP.NET MVC می‌توان از یک TreeViewHelper سورس باز استفاده کرد.
البته کد آن در اصل برای استفاده از EF Code first طراحی نشده و نیاز به اندکی تغییر به نحو زیر دارد تا با EF هماهنگ شود (متد ToList و Count موجود در سورس اصلی آن باید به نحو زیر حذف و اصلاح شوند):
private void AppendChildren(TagBuilder parentTag, T parentItem, Func<T, IEnumerable<T>> childrenProperty)
        {
            var children = childrenProperty(parentItem);
            if (children == null || !children.Any())
            {
                return;
            }
//...

 
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت چهارم - تدارک مقدمات معماری بر اساس ویژگی‌ها
در معماری vertical slices با features سر و کار داریم؛ برای مثال برنامه‌ی ما دو ویژگی نویسنده‌ها و بلاگ‌ها را خواهد داشت و هر ویژگی، کاملا متکی به خود است. برای نمونه هر ویژگی می‌تواند به همراه یک ماژول باشد که به صورت مستقل، تمام سرویس‌ها، endpoints و میان‌افزارهای مورد نیاز خودش را ثبت می‌کند. در این معماری، تمام قسمت‌های مورد نیاز جهت کارکرد یک ویژگی، در کنار هم قرار می‌گیرند تا یافتن آن‌ها و درک ارتباطات بین آن‌ها ساده‌تر شود.


تعریف ساختار ماژول‌های ویژگی‌های معماری vertical slices

برای تعریف ساختار ماژولی که کار ثبت تمام نیازمندی‌های یک ویژگی را انجام می‌دهد، مانند ثبت سرویس‌ها، endpoints و میان‌افزارها، ابتدا پوشه‌ای به نام Contracts را به پروژه‌ی Api اضافه می‌کنیم؛ با این اینترفیس:
namespace MinimalBlog.Api.Contracts;

public interface IModule
{
    IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints);
}


ثبت خودکار ماژول‌های برنامه در ابتدای اجرای آن

پس از تعریف این قرارداد، اکنون می‌خواهیم هر ماژولی که در برنامه، اینترفیس فوق را پیاده سازی می‌کند، در ابتدای اجرای برنامه به صورت خودکار، یافت شده و اطلاعات آن به سیستم اضافه شود. برای این منظور متدهای الحاقی زیر را تعریف می‌کنیم:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        // ...

        builder.Services.AddAllModules(typeof(Program));

        return services;
    }

    private static void AddAllModules(this IServiceCollection services, params Type[] types)
    {
        // Using the `Scrutor` to add all of the application's modules at once.
        services.Scan(scan =>
            scan.FromAssembliesOf(types)
                .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<IModule>())
                .AsImplementedInterfaces()
                .WithSingletonLifetime());
    }
}
این کلاس ساختار ساده‌ای دارد؛ ابتدا در متد AddAllModules، اسمبلی جاری جهت یافتن کلاس‌های پیاده سازی کننده‌ی اینترفیس IModule، اسکن می‌شود؛ با استفاده از کتابخانه‌ی Scrutor.
سپس کلاس‌های ثبت شده که هم اکنون جزئی از سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه هستند، یافت شده و متد RegisterEndpoints آن‌ها فراخوانی می‌شوند تا دیگر نیازی نباشد به ازای هر ماژول، یکبار ثبت دستی این موارد در کلاس Program انجام شود.
using MinimalBlog.Api.Contracts;

namespace MinimalBlog.Api.Extensions;

public static class ModuleExtensions
{
    public static WebApplication RegisterEndpoints(this WebApplication app)
    {
        if (app == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(app));
        }

        var modules = app.Services.GetServices<IModule>();
        foreach (var module in modules)
        {
            module.RegisterEndpoints(app);
        }

        return app;
    }
}
بنابراین در ادامه به کلاس Program مراجعه کرد و متد عمومی کلاس فوق را در آن به صورت app.RegisterEndpoints فراخوانی می‌کنیم:
using MinimalBlog.Api.Extensions;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
builder.Services.AddApplicationServices(builder);

var app = builder.Build();
app.ConfigureApplication();
app.RegisterEndpoints();

app.Run();
این چند سطر، کل محتوای فایل Program.cs برنامه را تشکیل می‌دهند.


ایجاد اولین Feature برنامه؛ ویژگی نویسندگان

برای تعریف اولین ویژگی برنامه که مختص به نویسندگان است، پوشه‌های جدید Features\Authors را در برنامه‌ی Api ایجاد می‌کنیم.
- اولین کاری را که در ادامه انجام خواهیم داد، انتقال فایل AuthorDto.cs که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به درون این پوشه‌ی جدید است.
- سپس ماژول نویسندگان را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class AuthorModule : IModule
{
    public IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints)
    {
        endpoints.MapGet("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx) =>
        {
            var authors = await ctx.Authors.ToListAsync();
            return authors;
        });

        endpoints.MapPost("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx, AuthorDto authorDto) =>
        {
            var author = new Author();
            author.FirstName = authorDto.FirstName;
            author.LastName = authorDto.LastName;
            author.Bio = authorDto.Bio;
            author.DateOfBirth = authorDto.DateOfBirth;

            ctx.Authors.Add(author);
            await ctx.SaveChangesAsync();

            return author;
        });

        return endpoints;
    }
}
در اینجا ماژول نویسندگان را که با پیاده سازی قرارداد IModule تشکیل شده‌است، مشاهده می‌کنید. در متد RegisterEndpoints آن، دو endpoints تعریف شده‌ی در کلاس Program برنامه را در قسمت قبل، Cut کرده و به اینجا منتقل کرده‌ایم. بنابراین اکنون کلاس Program، دیگر به همراه تعریف مستقیم هیچ endpoint ای نیست و خلوت شده‌است. هدف از Features هم دقیقا همین است تا هر ویژگی برنامه، متکی به خود بوده و مستقل باشد؛ به همراه تمام تعاریف مورد نیاز جهت کار با آن در یک محل مشخص (مانند انتقال فایل Dto مربوط به آن، به درون همین پوشه). مزیت این روش، درک ساده‌تر اجزای مرتبط و یافتن سریعتر ارتباطات قسمت‌های یک ویژگی خاص است. در آینده اگر مشکلی رخ داد و باگی بروز پیدا کرد، دقیقا می‌دانیم که محدوده‌ای که باید مورد بررسی قرار گیرد، کجاست و این محدوده، کوچک و متکی به خود است و در بین چندین پروژه‌ی مختلف، پراکنده نشده‌است.
کار نمونه سازی و اجرای متدهای این ماژول‌ها نیز توسط متدهای الحاقی کلاس ModuleExtensions، در ابتدای اجرای برنامه به صورت خودکار انجام می‌شود و نیازی به شلوغ کردن کلاس Program برای ثبت دستی آن‌ها نیست.


افزودن AutoMapper و MediatR به پروژه‌ی Api

در ادامه برای ساده سازی کار نگاشت‌های Dtoهای برنامه به مدل‌های دومین آن، از AutoMapper استفاده خواهیم کرد؛ همچنین از MediatR نیز برای پیاده سازی الگوی CQRS که در قسمت بعدی پیگیری خواهد شد. بنابراین در ابتدا بسته‌های نیوگت این دو را به پروژه‌ی Api اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="11.0.0" />    
    <PackageReference Include="MediatR.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="10.0.1" />  
  </ItemGroup>
</Project>
سپس به کلاس ServiceCollectionExtensions مراجعه کرده و تعاریف ثبت سرویس‌های این دو را نیز اضافه می‌کنیم:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        // ...

        builder.Services.AddMediatR(typeof(Program));
        builder.Services.AddAutoMapper(typeof(Program));

        return services;
    }
}
اکنون می‌توان اولین Profile مربوط به AutoMapper را که کار نگاشت AuthorDto به Author و برعکس را انجام می‌دهد، به صورت زیر تهیه کنیم:
using AutoMapper;
using MinimalBlog.Domain.Model;

namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class AuthorProfile : Profile
{
    public AuthorProfile()
    {
        CreateMap<AuthorDto, Author>().ReverseMap();
    }
}
این فایل نیز درون پوشه‌ی Features\Authors قرار می‌گیرد.
مطالب
ثبت لینک‌های غیرتکراری
ثبت لینک‌های مختلف در یک سیستم (مثلا قسمت به اشتراک گذاری لینک‌ها) در ابتدای کار شاید ساده به نظر برسد؛ خوب، هر صفحه‌ای که یک آدرس منحصربفرد بیشتر ندارد. ما هش این لینک را محاسبه می‌کنیم و بعد روی این هش، یک کلید منحصربفرد را تعریف خواهیم کرد تا دیگر رکوردی تکراری ثبت نشود. همچنین چون این هش نیز طول کوتاهی دارد، جستجوی آن بسیار سریع خواهد بود. واقعیت این است که خیر! این روش ناکارآمدترین حالت پردازش لینک‌های مختلف است.
برای مثال لینک‌های http://www.site.com و http://www.site.com/index.htm دو هش متفاوت را تولید می‌کنند اما در عمل یکی هستند. نمونه‌ی دیگر، لینک‌های http://www.site.com/index.htm و http://www.site.com/index.htm#section1 هستند که فقط اصطلاحا در یک fragment با هم تفاوت دارند و از این دست لینک‌هایی که باید در حین ثبت یکی درنظر گرفته شوند، زیاد هستند و اگر علاقمند به مرور آن‌ها هستید، می‌توانید به صفحه‌ی URL Normalization در ویکی‌پدیا مراجعه کنید.
اگر نکات این صفحه را تبدیل به یک کلاس کمکی کنیم، به کلاس ذیل خواهیم رسید:
using System;
using System.Web;

namespace OPMLCleaner
{
    public static class UrlNormalization
    {
        public static bool AreTheSameUrls(this string url1, string url2)
        {
            url1 = url1.NormalizeUrl();
            url2 = url2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static bool AreTheSameUrls(this Uri uri1, Uri uri2)
        {
            var url1 = uri1.NormalizeUrl();
            var url2 = uri2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static string[] DefaultDirectoryIndexes = new[]
            {
                "default.asp",
                "default.aspx",
                "index.htm",
                "index.html",
                "index.php"
            };

        public static string NormalizeUrl(this Uri uri)
        {
            var url = urlToLower(uri);
            url = limitProtocols(url);
            url = removeDefaultDirectoryIndexes(url);
            url = removeTheFragment(url);
            url = removeDuplicateSlashes(url);
            url = addWww(url);
            url = removeFeedburnerPart(url);
            return removeTrailingSlashAndEmptyQuery(url);
        }

        public static string NormalizeUrl(this string url)
        {
            return NormalizeUrl(new Uri(url));
        }

        private static string removeFeedburnerPart(string url)
        {
            var idx = url.IndexOf("utm_source=", StringComparison.Ordinal);
            return idx == -1 ? url : url.Substring(0, idx - 1);
        }

        private static string addWww(string url)
        {
            if (new Uri(url).Host.Split('.').Length == 2 && !url.Contains("://www."))
            {
                return url.Replace("://", "://www.");
            }
            return url;
        }

        private static string removeDuplicateSlashes(string url)
        {
            var path = new Uri(url).AbsolutePath;
            return path.Contains("//") ? url.Replace(path, path.Replace("//", "/")) : url;
        }

        private static string limitProtocols(string url)
        {
            return new Uri(url).Scheme == "https" ? url.Replace("https://", "http://") : url;
        }

        private static string removeTheFragment(string url)
        {
            var fragment = new Uri(url).Fragment;
            return string.IsNullOrWhiteSpace(fragment) ? url : url.Replace(fragment, string.Empty);
        }

        private static string urlToLower(Uri uri)
        {
            return HttpUtility.UrlDecode(uri.AbsoluteUri.ToLowerInvariant());
        }

        private static string removeTrailingSlashAndEmptyQuery(string url)
        {
            return url
                    .TrimEnd(new[] { '?' })
                    .TrimEnd(new[] { '/' });
        }

        private static string removeDefaultDirectoryIndexes(string url)
        {
            foreach (var index in DefaultDirectoryIndexes)
            {
                if (url.EndsWith(index))
                {
                    url = url.TrimEnd(index.ToCharArray());
                    break;
                }
            }
            return url;
        }
    }
}
از این روش برای تمیز کردن و حذف فیدهای تکراری در فایل‌های OPML تهیه شده نیز می‌شود استفاده کرد. عموما فیدخوان‌های نه‌چندان با سابقه، نکات یاد شده در این مطلب را رعایت نمی‌کنند و به سادگی می‌شود در این سیستم‌ها، فیدهای تکراری زیادی را ثبت کرد.
برای مثال اگر یک فایل OPML چنین ساختار XML ایی را داشته باشد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<opml xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" version="1.0">
  <body>
    <outline text="آی تی ایرانی">
    <outline type="rss" 
                           text="‫فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراک‌ها و پروژه‌های .NET Tips" 
                           title="‫فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراک‌ها و پروژه‌های .NET Tips" 
                           xmlUrl="https://www.dntips.ir/Feed/LatestChanges"
                           htmlUrl="https://www.dntips.ir/" />
    </outline> 
  </body>
</opml>
هر outline آن‌را به کلاس زیر می‌توان نگاشت کرد:
using System.Xml.Serialization;

namespace OPMLCleaner
{
    [XmlType(TypeName="outline")]
    public class Opml
    {
        [XmlAttribute(AttributeName="text")]
        public string Text { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "title")]
        public string Title { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "type")]
        public string Type { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "xmlUrl")]
        public string XmlUrl { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "htmlUrl")]
        public string HtmlUrl { get; set; }
    }
}
برای اینکار فقط کافی است از LINQ to XML به نحو ذیل استفاده کنیم:
var document = XDocument.Load("it-92-03-01.opml");
var results = (from node in document.Descendants("outline")
                           where node.Attribute("htmlUrl") != null && node.Parent.Attribute("text") != null 
                            && node.Parent.Attribute("text").Value == "آی تی ایرانی"
                           select new Opml
                           {
                               HtmlUrl = (string)node.Attribute("htmlUrl"),
                               Text = (string)node.Attribute("text"),
                               Title = (string)node.Attribute("title"),
                               Type = (string)node.Attribute("type"),
                               XmlUrl = (string)node.Attribute("xmlUrl")
                           }).ToList();
در این حالت لیست کلیه فیدهای یک گروه را چه تکراری و غیرتکراری، دریافت خواهیم کرد. برای حذف موارد تکراری نیاز است از متد Distinct استفاده شود. به همین جهت باید کلاس ذیل را نیز تدارک دید:
using System.Collections.Generic;

namespace OPMLCleaner
{
    public class OpmlCompare : EqualityComparer<Opml>
    {
        public override bool Equals(Opml x, Opml y)
        {
            return UrlNormalization.AreTheSameUrls(x.HtmlUrl, y.HtmlUrl);                
        }

        public override int GetHashCode(Opml obj)
        {
            return obj.HtmlUrl.GetHashCode();
        }
    }
}
اکنون با کمک کلاس OpmlCompare فوق که از کلاس UrlNormalization برای تشخیص لینک‌های تکراری استفاده می‌کند، می‌توان به لیست بهتر و متعادل‌تری رسید:
 var distinctResults = results.Distinct(new OpmlCompare()).ToList();
 
مطالب
خواندن اطلاعات API فیدبرنر

مطلبی را در سایت رادیکال 2 در مورد نمایش تعداد خواننده یک فید دیدم که پیاده سازی آن با سی شارپ و xml serialization به صورت زیر است:

using System;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace Test
{
/// <summary>
/// کلاسی جهت نمایش تعداد خواننده فید وبلاگ شما
/// <example>CFeedBurner data = new CFeedBurner { FeedID = "fhphjt61bueu08k93ehujpu234" };
/// MessageBox.Show(data.Circulation().ToString());</example>
/// </summary>
class CFeedBurner
{
/// <summary>
/// آی دی فید شما زمانیکه به فید برنر لاگین کرده‌اید در تایتل صفحه مربوطه
/// </summary>
public string FeedID { get; set; }

/// <summary>
/// نگاشت فید به یک کلاس
/// </summary>
/// <returns>کلاس متناظر با فید</returns>
/// <exception cref="Exception">لطفا شماره شناسایی فید را وارد کنید</exception>
rsp deserializeFromXML()
{
if (FeedID == null)
throw new Exception("لطفا شماره شناسایی فید را وارد کنید");

XmlSerializer deserializer =
new XmlSerializer(typeof(rsp));
using (XmlReader reader = XmlReader.Create(
string.Format("https://feedburner.google.com/api/awareness/1.0/GetFeedData?id={0}", FeedID)))
{
return (rsp)deserializer.Deserialize(reader);
}
}

/// <summary>
/// دریافت تعداد خواننده فید
/// </summary>
/// <returns>آمار فید</returns>
/// <exception cref="Exception">اطلاعات فید شما قابل دریافت نیست</exception>
public int Circulation()
{
rsp data = deserializeFromXML();
if (data == null || data.feed == null || data.feed.Length == 0)
throw new Exception("اطلاعات فید شما قابل دریافت نیست");

if (data.feed[0].entry == null || data.feed[0].entry.Length == 0)
throw new Exception("اطلاعات فید شما قابل پردازش نیست");

return int.Parse(data.feed[0].entry[0].circulation);
}
}
}

کلاس rsp از فایل xml فید استاندارد سایت فیدبرنر درست شده است. روش تولید آن‌را قبلا توضیح داده بودم. به سادگی اجرای دو سطر زیر است:

xsd.exe GetFeedData.xml
xsd.exe GetFeedData.xsd /c

دریافت فایل‌های کلاس‌های نامبرده شده.