نظرات مطالب
صفحه بندی پویا در Entity Framework
در mvc هم یک هلپر برای اینکار ساخته شده است که خیلی خوب کار می‌کند.
ولی منظور من یک ماژول ساده دست ساز بود که با توجه به سایت بتوان به هر شکل دلخواهی آنرا تغییر داد. در بعضی از پروژه‌ها واقعا یک همچین چیزی بدرد می‌خورد
مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت اول
DataTables پلاگینی برای کتابخانه jQuery است. این پلاگین امکانات پیشرفته ای برای یک جدول html که حاوی داده‌ها است اضافه می‌کند، و همچنین عملیات صفحه بندی، جستجو، مرتب سازی داده‌ها را در سمت کاربر انجام می‌دهد.

به طور خلاصه می‌توانید امکانات متعدد این پلاگین را در زیر مشاهده کنید:
  • صفحه بندی داده‌ها با تعداد رکوردهای قابل تغییر در هر صفحه (variable length pagination)
  • فیلتر کردن داده‌های بایند شده به جدول (on-the-fly filtering)
  • مرتب سازی داده‌ها بر اساس ستون‌های مختلف با قابلیت تشخیص نوع داده ستون (Multi-column sorting with data type detection)
  • تغییر اندازه ستون‌ها به صورت هوشمند (Smart handling of column widths)
  • نمایش داده‌ها در جدول از اکثر data source‌ها (DOM، یک آرایه جاوا اسکریپتی، یک فایل، یا با استفاده از پردازش سمت سروری (سی شارپ، php و غیره) )
  • قابلیت جهانی شدن یا منطبق شدن با زبان‌های مختلف دنیا (Fully Internationalisable)
  • قابلیت تعویض theme آن با استفاده از jQuery UI ThemeRoller
  • وجود داشتن 2900 آزمون واحد برای آن (backed by a suite of 2900 unit test)
  • وجود داشتن پلاگین‌های متعدد برای آن
  • و رایگان بودن آن
در این مقاله شما را به طور مقدماتی با این پلاگین آشنا خواهم کرد.
برای استفاده از این پلاگین ابتدا به اینجا مراجعه کرده و آنرا به همراه مثالهای آن که در یک فایل فشرده هستند را دانلود کنید. بعد از دانلود و خارج کردن فایل دانلودی از حالت فشرده، وارد پوشه examples از آن که بشوید می‌توانید مثالهای متعدد در رابطه با این پلاگین را مشاهده نمائید.

  مثال‌های این پلاگین یکی از بهترین منابع یادگیری آن هستند. در این سری از مقالات هم از روی همین مثالها پیش میرویم. برای این کار، بعد از مراجعه به پوشه examples فایل index.html را باز کنید و مثال اول را (Zero Configuration) کلیک کنید.
 

نتیجه حاصل از اجرای مثال Zero Configuration چیزی شبیه تصویر زیر است: 
تصویر را شماره گزاری کرده ام تا بتوانم راحت‌تر آنرا برایتان تشریح کنم.
  1. داده‌های درون جدول (10 تای اول) که در قسمت tbody جدول قرار دارند
  2. قسمت thead جدول
  3. قسمت tfoot جدول
  4. اندازه صفحه (page size)
  5. کادر جستجو که در کلیه ستون‌های جدول جستجویی را انجام می‌دهد و داده‌ها بر اساس آن فیلتر می‌شوند.
  6. قابلیت مرتب سازی رکوردها بر اساس یک ستون خاص به صورت صعودی یا نزولی
  7. اطلاعات مربوط به رکوردهای جاری و تعداد کل رکوردها
  8. قابلیت تغییر صفحه با دکمه‌های previous و next

تشریح مثال Zero Configuration :

برای استفاده از این پلاگین، باید ارجاعی به کتابخانه jquery و نیز فایل jquery.dataTables.js  وجود داشته باشد. این دو فایل در زیر پوشه media/js قرار گرفته اند.
<script type="text/javascript" language="javascript" src="../../media/js/jquery.js"></script>
<script type="text/javascript" language="javascript" src="../../media/js/jquery.dataTables.js"></script>
و همچنین css‌های مربوطه به این پلاگین بدین صورت معرفی شده اند:
<style type="text/css" title="currentStyle">
    @import "../../media/css/demo_page.css";
    @import "../../media/css/demo_table.css";
</style>
در این مثال که ساده‌ترین مثال مربوط به این پلاگین است داده‌ها به صورت دستی در جدول قرار گرفته اند و روش‌های دیگر را به قسمت‌های بعد موکول می‌کنیم. اگر به source این مثال مراجعه کنید (از روی فایل اصلی و نه از طریق مرورگر) مشاهده می‌کنید که یک جدول html با id برابر با example وجود دارد که حاوی 57 سطر است (در قسمت tbody) که حاوی داده‌های جدول هستند. اما با مراجعه به source مثال از طریق مرورگر مشاهده می‌کنید تعداد این سطرها 10 تا هست و این بدین معنیه که پلاگین فقط تعداد رکوردهای مورد نیاز رو در قسمت tbody قرار می‌ده و از بقیه فاکتور می‌گیره و هر بار که کاربر به صفحه رو با دکمه‌های Previous و Next تغییر می‌ده این پلاگین قسمت tbody رو تغییر میده

این نکته هم جا نمونه که برای اعمال شدن پلاگین DataTables به یک جدول که به طور مثال id جدول example هست، به صورت زیر عمل می‌کنیم:
$(document).ready(function() {
    $('#example').dataTable();
} );


نظرات مطالب
ساخت ربات تلگرامی با #C
سلام؛ لینک رو داخل یک متغیر قرار بده بعد اضافه کن به رشته ای که میخای ارسال کنی . البته همینطوری  لینک رو هم بزاری داخل دبل کوتشین ارسالی واست انتقال میده . لینک رو به عنوان تکست میشناسه .
مطالب
راحت بگویید نه!

با توجه به وجود کار گروهی در شرکت‌های نرم افزاری، بعضی مواقع انتظارهایی از هر نوع به شما می‌رسد که ممکن است چالشی برای کارهای در دست انجام شما بوجود آورد. در این متن سعی شده این موارد بررسی و راه حلهایی برای حل مسالمت آمیز آن پیشنهاد شود. 

- در مواقعی که کار جدیدی به شما میرسد و برآوردی از زمان انجام آن ندارید قبل از دادن هر قولی زمان کوتاهی بین نیمروز تا 2 روز برای بررسی درخواست کنید که با توجه به اهمیت موضوع ممکن است در حد بیان شفاهی یک درخواست بماند و ادامه ای نداشته باشد.

- در زمانی که موارد زیاد کار جدید در پی هم به شما رسانده میشود  قبل از انجام اگر اولویت بندی دارید طبق همان لیست کارتان را جلو ببرید و با توجه به اهمیت موضوعی، کار جدید بین کارها گنجانده شود البته برای پیشرفت بهتر کار وضعیتتان را به شخص درخواست کننده بطور اجمالی توضیح دهید و بنظر در این مواقع کمی هم چاشنی گرفتاری مناسب در توضیحتان بسیار کارآمد است.

- در بین توضیحات به شخص درخواست دهنده که معمولا رئیس قسمت و یا مدیر پروژه است حتما تصمیم گیری برای ترتیب و اهمیت کارها را به او بسپارید و لیست اولویت بندی جدید دریافتی را برای خودتان نگهدارید.

- هیچگاه خودتان را بیکار نشان ندهید، در خیلی از مواقع فرد مزاحم از کم کار بودن شما منظور تعداد کارهای در دست انجام به سراغ شما میاید. بگذارید مثالی برایتان بیاورم که در واقع خاطره ای از همکاران خودمان است. رئیس بخش به X میگوید که کارتان خیلی کم شده و Y را که نوع فعالیتش (شاید سخت افزاری که دائما بین میزها و اتاقها جابجا میشود و یا یک کیس کامپیوتر را هم ممکن است جابجا کند) با شما (خاص پشت میز بنشینید و شروع به خلق قسم‌های مختلف نرم افزار کنید) سنخیتی ندارد را در کفه دیگر ترازو قرار میدهد، خوب X هم بعد از جابجایی بی مورد چند کیس به اتاقهای در دسترس از کسی بنقل از رئیس میشنود که شما یعنی X خیلی فعالیتتان زیاد است و دارید در این مجموعه سخت تلاش میکنید.

- همیشه دور و بر میز کارتان را از صندلی‌های اضافه خالی کنید و برای گوش کردن به فرد مزاحم ترجیح بدهید که او ایستاده باشد. و اگر بحث به نقطه‌هایی غیر از مسئولیت شما رسید و یا بی مورد ادامه دار شد بطوریکه مزاحم برنامه ریزی شما شد با عکس العملتان به فرد نشان بدهید که مزاحم شماست و کارتان در اهمیت بالاتری وجود دارد.

- همیشه در بیان و جواب درخواست‌ها از مکالمه بصورت زنده استفاده کنید و نه از ایمیل و یا یادداشت.

- در هنگام طولانی شدن صحبت با فرد مزاحم با تغییر در چهره مانند مالیدن چشم و یا مرتب کردن کاغذهای روی میز و نگاه کردن مدام به ساعت مچی و یا به حاشیه بردن صورت فرد در بک گراند نگاهتان با توجه خیلی بیشتر به صفحه نمایش اعلام کنید که دیگر بس است.

- اگر تا پیش از این به خلوت بودن میز کارتان اهمیت میدادید. مطمئن باشید با ادامه این رفتار کاغذهای میز شما را دیگران افزایش میدهند نه شما، پس بهتر است که شما کاغذها را آنقدرها هم کاهش ندهید و هر از چندگاهی هم کاغذها را بور بزنید.

- ما بیکار ننشسته ایم، چطور؟ بگذارید خاطره ای برایتان تعریف کنم. یکی از دوستان مسئول قسمتی از نگهداری سرورهای اداره ای را بر عهده گرفته بود و تقریبا در یک سیکل بر اساس شیفت، کابل شبکه سرور را بیرون میکشید همکار دیگر مبهوت میشد که این کار چه سودی دارد. به تلفنهای زیادی که زده میشد جواب در حال بررسی و حل مشکل هستیم داده میشد و در آخر این سوال چرا را با این جواب میداد " ما بیکار ننشسته ایم ". یعنی این تفکر باید خلق شود که شما دور از چشم دیگران هم بیکار نیستید .

- بیشتر مواقع کاری که به شما ارجاع داده میشود بصورت باز است یعنی چه؟ کار بدون تعریف دامنه ارجاع میشود و بدین معناست که روی آن فکر نشده و فقط بیان یک نیاز(خیال) تبدیل به یک دستور کتبی شده است تا در حین کار باگها از بین برود و کار مناسب از آب بیرون بیاید. چکار باید کرد هیچوقت قول زمان را در حین توضیح و ارجاع کار به کسی ندهید زیرا با بررسی کار عمق فاجعه مشخص میشود و در آن زمان است که شما میتوانید با توجه به درکتان از مسئله حجم و زمانیکه به درخواست کننده میدهید او را نیز در نسبت به مسئله آگاه میکنید و با مشورت و مشارکت او تصمیم به انجام و یا ارائه زمانبندی بدهید.

- چرخ ساز  نباشید، در حین دریافت نقش در تراژدی نرم افزار نویسی مواظب باشید که نقش گالیله و یا کریستف کلمب را بشما ندهند. ساخت سرویس و یا نوعی سند که مستنداتی غیر از چند سایت که فقط تعاریف را نشان میدهد و از توسعه خبری نباشد. چون بعد از زمانی که بر روی پروژه میگذارید شما قیم آن نرم افزار میشوید و شکست کار شکست شماست.

- توضیح فنی ممنوع، شاید برای شما مهم باشد که از چه تکنیک و یا کتابخانه هایی استفاده میکنید ولی بالاتر از شما به این موضوع اهمیت میدهند که چند ساعت باز هم میگویم چند ساعت وقت برای آن کار صرف کرده اید. یعنی هرچه بیشتر شیفتگی خود را به کتابخانه‌های تسهیل کننده مانند افزونه هایی مثل ریشارپر نشان بدهید برای فرد مقابل که ممکن است یک برنامه نویس ADO.NET باشد شما به چشم یک کلاهبردار و یا سوء استفاده گر بنظر میایید. 

اگر دوستان هم مورادی مشابه را در نظر دارند لطفا برای مشارکت در نظرات درج کنند.

پ.ن: با توجه به بعضی نظرات لازم میدونم اینو بگم که متن بالا در واقع تمثیل ادب از که آموختی بوده تا رواج بی ادبی. البته امیدوارم برداشت خواننده این نباشه که همه مجموعه رو باید سر کار گذاشت.

مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
در این قسمت می‌خواهیم انواع رویدادهای چرخه‌ی حیات یک کامپوننت را بررسی کنیم. به همین جهت ابتدا دو کامپوننت جدید Lifecycle.razor و Lifecycle‍Child.razor را به مثالی که تا این قسمت تکمیل کرده‌ایم، اضافه کرده و آن‌ها‌را به صورت زیر جهت نمایش رویدادهای چرخه‌ی حیات، تغییر می‌دهیم:

کدهای کامل کامپوننت Pages\LearnBlazor\Lifecycle.razor
@page "/lifecycle"
@using System.Threading

<div class="border">
    <h3>Lifecycles Parent Component</h3>

    <div class="border">
        <LifecycleChild CountValue="CurrentCount"></LifecycleChild>
    </div>

    <p>Current count: @CurrentCount</p>

    <button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>
    <br /><br />
    <button class="btn btn-primary" @onclick=StartCountdown>Start Countdown</button> @MaxCount
</div>

@code
{
    int CurrentCount = 0;
    int MaxCount = 5;

    private void IncrementCount()
    {
        CurrentCount++;
        Console.WriteLine("Parnet - IncrementCount is called");
    }

    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitializedAsync is called");
    }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnParameterSet is called");
    }

    protected override async Task OnParametersSetAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnParametersSetAsync is called");
    }

    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
            CurrentCount = 111;
        }
        else
        {
            CurrentCount = 999;
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRenderAsync is called");
    }

    protected override bool ShouldRender()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - ShouldRender is called");
        return true;
    }

    void StartCountdown()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - StartCountdown()");
        var timer = new Timer(TimeCallBack, null, 1000, 1000);
    }

    void TimeCallBack(object state)
    {
        if (MaxCount > 0)
        {
            MaxCount--;
            Console.WriteLine("Parnet - InvokeAsync(StateHasChanged)");
            InvokeAsync(StateHasChanged);
        }
    }
}

و کدهای کامل کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\Lifecycle‍Child.razor
<h3 class="ml-3 mr-3">Lifecycles Child Componenet</h3>

@code
{
    [Parameter]
    public int CountValue { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("  Child - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnInitializedAsync is called");
    }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        Console.WriteLine("  Child - OnParameterSet is called");
    }

    protected override async Task OnParametersSetAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnParametersSetAsync is called");
    }

    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("  Child - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnAfterRenderAsync is called");
    }

    protected override bool ShouldRender()
    {
        Console.WriteLine("  Child - ShouldRender is called");
        return true;
    }
}
و همچنین برای دسترسی به آن‌ها، مدخل منوی زیر را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="lifecycle">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Lifecycles
    </NavLink>
</li>
با توجه به اینکه برنامه‌ی جاری از نوع Blazor Server است، Console.WriteLine‌های آن، در صفحه‌ی کنسول اجرای برنامه ظاهر می‌شوند و نه در developer tools مرورگر:





رویدادهای OnInitialized و OnInitializedAsync

@code
{
    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitializedAsync is called");
    }
همانطور که در تصویر فوق نیز ملاحظه می‌کنید، اولین رویدادی که فراخوانی می‌شود، OnInitialized نام دارد و پس از آن نمونه‌ی async آن به نام OnInitializedAsync. این رویدادها زمانیکه یک کامپوننت و اجزای UI آن کاملا بارگذاری شده‌اند، فراخوانی می‌شوند. مهم‌ترین کاربرد آن‌ها، دریافت اطلاعات از سرویس‌های برنامه‌است.
در کامپوننت Lifecycle.razor، یک کامپوننت دیگر نیز به نام Lifecycle‍Child.razor فراخوانی شده‌است. در این حالت ابتدا OnInitialized کامپوننت والد فراخوانی شده‌است و پس از آن بلافاصله فراخوانی OnInitialized کامپوننت فرزند را مشاهده می‌کنیم.


رویدادهای OnParametersSet و OnParametersSetAsync

این رویدادها یکبار در زمان بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت و بار دیگر هر زمانیکه کامپوننت فرزند، پارامتر جدیدی را از طریق کامپوننت والد دریافت می‌کند، فراخوانی می‌شوند. برای نمونه کامپوننت LifecycleChild، پارامتر CurrentCount را از والد خود دریافت می‌کند:
<LifecycleChild CountValue="CurrentCount"></LifecycleChild>
هرچند این پارامتر در UI کامپوننت فرزند مثال تهیه شده استفاده نمی‌شود، اما مقدار دهی آن از طرف والد، سبب بروز رویدادهای OnParametersSet و OnParametersSetAsync خواهد شد. برای آزمایش آن اگر بر روی دکمه‌ی click me در کامپوننت والد کلیک کنیم، این رویدادهای جدید را مشاهده خواهیم کرد:
Parnet - IncrementCount is called
Parnet - ShouldRender is called
  Child - OnParameterSet is called
  Child - ShouldRender is called
Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnParametersSetAsync is called
  Child - ShouldRender is called
  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnAfterRenderAsync is called
Parnet - OnAfterRenderAsync is called
  Child - OnAfterRenderAsync is called
ابتدا متد IncrementCount کامپوننت والد فراخوانی شده‌است که سبب تغییر مقدار پارامتر CurrentCount ارسالی به کامپوننت Lifecycle‍Child می‌شود و پس از آن، رویداد OnParameterSet کامپوننت فرزند را مشاهده می‌کنید که عکس العملی است به این تغییر مقدار. یکی از کاربردهای آن، دریافت مقدار جدید پارامترهای کامپوننت و سپس به روز رسانی قسمت خاصی از UI بر اساس آن‌ها است.



رویدادهای OnAfterRender و OnAfterRenderAsync

پس از هر بار رندر کامپوننت، این متدها فراخوانی می‌شوند. در این مرحله کار بارگذاری کامپوننت، دریافت اطلاعات و نمایش آن‌ها به پایان رسیده‌است. یکی از کاربردهای آن، آغاز کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی است که برای کار، نیاز به DOM را دارند؛ مانند نمایش یک modal بوت استرپی.

یک نکته: هر تغییری که در مقادیر فیلدها در این رویدادها صورت گیرند، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در مرحله‌ی آخر رندر UI قرار دارند.

@code
{
    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
            CurrentCount = 111;
        }
        else
        {
            CurrentCount = 999;
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRenderAsync is called");
    }
}
در مثال‌های فوق، پارامتر firstRender را نیز مشاهده می‌کنید. یک کامپوننت چندین بار می‌تواند رندر شود. برای مثال هربار که توسط رویدادگردانی مقدار فیلدی را که در UI استفاده می‌شود، تغییر دهیم، کامپوننت مجددا رندر می‌شود. برای نمونه با کلیک بر روی دکمه‌ی click me، سبب تغییر مقدار فیلد CurrentCount می‌شویم. این تغییر و فراخوانی ضمنی StateHasChanged در پایان کار متد و در پشت صحنه، سبب رندر مجدد UI شده و در نتیجه‌ی آن، مقدار جدیدی را در صفحه مشاهده می‌کنیم. در اینجا اگر خواستیم بدانیم که رندر انجام شده برای بار اول است که صورت می‌گیرد یا خیر، می‌توان از پارامتر firstRender استفاده کرد.

سؤال: با توجه به مقدار دهی‌های 111 و 999 صورت گرفته‌ی در متد OnAfterRender، در اولین بار نمایش کامپوننت، چه عددی به عنوان CurrentCount نمایش داده می‌شود؟
در اولین بار نمایش صفحه، لحظه‌ای عدد 111 و سپس عدد 999 نمایش داده می‌شود. عدد 111 را در بار اول رندر و عدد 999 را در بار دوم رندر که پس از مقدار دهی پارامتر کامپوننت فرزند است، می‌توان مشاهده کرد.
اما ... اگر پس از نمایش اولیه‌ی صفحه، چندین بار بر روی دکمه‌ی click me کلیک کنیم، همواره عدد 1000 مشاهده می‌شود. علت اینجا است که تغییرات مقادیر فیلدها در متد OnAfterRender، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در این مرحله، رندر UI به پایان رسیده‌است. در اینجا فقط مقدار فیلد CurrentCount به 999 تغییر می‌کند و به همین صورت باقی می‌ماند. دفعه‌ی بعدی که بر روی دکمه‌ی click me کلیک می‌کنیم، یک واحد به آن اضافه شده و اکنون است که کار رندر UI، مجددا شروع خواهد شد (در واکشن به یک رخ‌داد و فراخوانی ضمنی StateHasChanged در پشت صحنه) و اینبار حاصل 999+1 را در UI مشاهده می‌کنیم و باز هم در پایان کار رندر، مجددا مقدار CurrentCount به 999 تغییر می‌کند که ... دیگر به UI منعکس نمی‌شود تا زمان کلیک بعدی و همینطور الی آخر.


رویدادهای StateHasChanged و ShouldRender

- اگر خروجی رویداد ShouldRender مساوی true باشد، اجازه‌ی اعمال تغییرات به UI داده خواهد شد و برعکس. بنابراین اگر حالت UI تغییر کند و خروجی این متد false باشد، این تغییرات نمایش داده نخواهند شد.
- اگر رویداد StateHasChanged فراخوانی شود، به معنای درخواست رندر مجدد UI است. کاربرد آن در مکان‌هایی است که نیاز به اطلاع رسانی دستی تغییرات UI وجود دارد؛ درست پس از زمانیکه رندر UI به پایان رسیده‌است. برای آزمایش این مورد و فراخوانی دستی StateHasChanged، کدهای تایمر زیر تهیه شده‌اند:
@page "/lifecycle"
@using System.Threading

button class="btn btn-primary" @onclick=StartCountdown>Start Countdown</button> @MaxCount

@code
{
    int MaxCount = 5;

    void StartCountdown()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - StartCountdown()");
        var timer = new Timer(TimeCallBack, null, 1000, 1000);
    }

    void TimeCallBack(object state)
    {
        if (MaxCount > 0)
        {
            MaxCount--;
            Console.WriteLine("Parnet - InvokeAsync(StateHasChanged)");
            InvokeAsync(StateHasChanged);
        }
    }
}
تایمر تعریف شده، یک thread timer است. یعنی callback آن بر روی یک ترد جدید و مجزای از ترد UI اجرا می‌شود. در این حالت اگر StateHasChanged را جهت اطلاع رسانی تغییر حالت UI فراخوانی نکنیم، در حین کار تایمر، هیچ تغییری را در UI مشاهده نخواهیم کرد.


یک نکته: متدهای رویدادگردان در Blazor، می‌توانند sync و یا async باشند؛ مانند متدهای OnClick و OnClickAsync زیر که هر دو پس از پایان متدها، سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged نیز می‌شوند (به این دلیل است که با کلیک بر روی دکمه‌ای، UI هم به روز رسانی می‌شود). البته متدهای رویدادگردان async، دوبار سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged می‌شوند؛ یکبار زمانیکه قسمت sync متد به پایان می‌رسد و یکبار هم زمانیکه کار فراخوانی کلی متد به پایان خواهد رسید:
<button @onclick="OnClick">Synchronous</button>
<button @onclick="OnClickAsync">Asynchronous</button>
@code{
    void OnClick()
    {
    } // StateHasChanged is called after the method

    async Task OnClickAsync()
    {
        text = "click1";
        // StateHasChanged is called here as the synchronous part of the method ends

        await Task.Delay(1000);
        await Task.Delay(2000);
        text = "click2";
    } // StateHasChanged is called after the method
}
بنابراین یکی دیگر از دلایل نیاز به فراخوانی صریح InvokeAsync(StateHasChanged) در callback تایمر تعریف شده، عدم فراخوانی خودکار آن، در پایان کار رویداد callback تایمر است.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-06.zip
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
باسلام و خسته نباشید
من نیاز به این دارم که تعداد زیادی ViewComponent رو تعریف کنم که در کل پروژه استفاده میشه بنابراین میخوام اونها رو بصورت پوشه‌های تودرتو تعریف کنم تا بتونم راحت مدیریتشون کنم. مثل مسیر زیر:
Views/Shared/Components/SubFolder1/SubFolder2/[NameOfComponent]/Default.cshtml 
ولی وقتی این کار رو می‌کنم ویوها رو در هنگام اجرا نمی‌تونه پیدا کنه؟ چکار باید بکنم؟
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
با سلام و خسته نباشید
کاملاً مشهوده که رفته رفته ViewModel ها بیشتر مورد استقبال قرار می گیرند. اما به نظر من استفاده از ViewModel ها در MVC صحیح نیست. دلیل اصلی اش اینه که ساختار MVC و اهداف اون رو تحت تأثیر قرار می ده. بقیه دلایل هم نهایتاً به همین بر می گردند.
معمولا ظاهر نرم افزارهای کاربردی تحت وب بیشتر از منطق درونی آنها تغییر می کنند. مثلا برای تنوع، یک کار ثابت رو به شکل های جدید انجام می دهند. در واقع برای یک کاری که توسط کنترلر بر روی مدل انجام می گیرد، view های جدید درست می شود. در این حالت برای اینکه بتوانیم تغییرات جدید رو اعمال کنیم، در هر بار علاوه بر اینکه باید ViewModel رو تصحیح کنیم (قطعات جدید اضافه یا حذف کنیم)، باید کنترلرهای مربوطه رو هم هماهنگ کنیم که این باعث کاهش استقلال لایه ها می شود.
دلیل محبوبیت ViewModel ها همانا سادگی آن ها و راحتی طراحی است. یعنی در یک صفحه نسبتاً پیچیده که قسمت های مختلفی دارد، خیلی زود می شه یک ViewModel درست کرد و همه قسمت های صفحه رو توش پوشش داد. اما به نظر من این بعداً مشکل ساز خواهد شد. بهتر است به دور از عجله کمی به ساختار صفحه و راه حل های جایگزین فکر کرد. به عنوان نمونه:
1- می شه از امکانات خود MVC برای انتقال اطلاعات بین کنترلر و ویو استفاده کرد. می تونیم نمونه ای از مدل رو به ویو بفرستیم و برای موارد اضافی از ViewBag استفاده کنیم. مثلاً می شه اسامی استان ها رو که به یک DropDownList بایند خواهند شد، به شکل زیر بفرستیم:
ViewBag.StatesList = new SelectList(_bll.GetStatesList(), "Id", "Title"); //ltr
2- این توضیح رو بدم که MVC ما رو تشویق می کنه که منطق نرم افزارمون رو به ماژول های کوچک تقسیم کنیم و هر ماژول رو به تنهایی مدیریت کنیم. همه جا این تقسیم بندی ها هست. اول کل ساختار نرم افزار رو به سه لایه M و V و C تقسیم می کنه. بعد View ها و کنترلر های هر مدل رو که (که در عالم واقعیت هم مستقل هستند) از هم تفکیک می کنه و یاد میده اینها هر کدوم باید تو فولدر جداگانه ای باشند. Area ها هم در همین راستا هستند. حتی در داخل کنترلر ها، هر کدوم از اکشن ها یک کار واحد کوچک رو انجام می دهند. اما ViewModel این ساختار رو می شکنه و ما رو مجبور می کنه با مفاهیم مرکب سرو کار داشته باشیم. شاید سؤال این باشه که در عمل ما صفحاتی داریم که باید چند ماهیت رو در اونها نمایش بدیم. مثلاً ممکنه در یک صفحه واحد، هم لیست دانش آموز ها رو به همراه امکانات حذف، اضافه و ویرایش داشته باشیم و هم لیست کلاس ها رو. علاوه بر اون یک فرم ارسال نظر در پایین صفحه، یک textbox برای فیلتر کردن و ... داشته باشیم. درسته که می شه با زحمت کمی یک ViewModel حاوی تمام اینها درست کرد و بعد یک View از اون ساخت و در نگاه  اول همه چی به خوبی کار کنه. ولی بهتره هر کدوم از اینها مستقلاً پیاده سازی شوند. مثلاً صفحه ای برای دانش آموزان، صفحه ای برای کلاس ها و ... غصه اون صفحه بزرگ رو هم نخورید. می شه هر کدوم از View های مستقل رو در داخل اون نمایش داد و همون ظاهر رو بدست آورد (مثلاً با استفاده از Html.Action یا Ajax). حسن بزرگی که داره اینه که هر کدوم از این قطعات در قسمت های مختلف قابل استفاده می شوند. به این ترتیب می توانیم با جابجایی آن ها در صفحات مختلف، ظاهر نرم افزارمون رو به دلخواه تغییر بدیم بدون اینکه مجبور باشیم تغییری در کنترلر ها و قسمت های دیگه ایجاد کنیم.
در کل ViewModel ها استقلال لایه ها را کاهش می دهند، شدیداً موجب افزایش کدها می شوند، قابلیت گسترش منطقی ندارند و رفته رفته بزرگتر و بزرگتر می شوند، ماژولار نیستند و ...
بنابراین استفاده از ViewModel مکروه بوده و دوری از آن احتیاط واجب است! منتظر فتوای شما در این زمینه هستم. چون به نظر من ارجحه و فصل الخطاب.
با اینکه سعی کردم کوتاه بشه نشد. ببخشید. دوستون دارم. داود زینی
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت اول - نصب پیشنیازها
به روز رسانی: ارتقاء به نگارش «2.0.0rc.0 »

برای ارتقاء به نگارش RC0، این مراحل را باید طی کنید:
1) پیش از هر کاری، پوشه‌ی node_modules قدیمی خود را حذف کنید (با تمام محتوای آن).
2) به روز رسانی فایل package.json به صورت ذیل:
{
    "name": "asp-net-mvc5x-angular2x",
    "version": "1.0.0",
    "author": "DNT",
    "description": "",
    "scripts": {
        "postinstall": "typings install"
    },
    "license": "Apache-2.0",
    "dependencies": {
        "@angular/common": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/compiler": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/core": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/http": "2.0.0-rc.0",
        "@angular/router": "2.0.0-rc.0",
        "@angular/router-deprecated": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/platform-browser": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/platform-browser-dynamic": "^2.0.0-rc.0",
        "bootstrap": "^3.3.6",
        "es6-promise": "^3.1.2",
        "es6-shim": "^0.35.0",
        "jquery": "^2.2.3",
        "reflect-metadata": "^0.1.3",
        "rxjs": "^5.0.0-beta.6",
        "systemjs": "^0.19.27",
        "zone.js": "^0.6.12"
    },
    "devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.9",
        "typings": "^0.8.1"
    },
    "repository": { }
}
به روز شده‌ی محتوای فوق، همیشه در آدرس مستندات npm packages موجود است.
3) افزودن فایلی به نام typings.json در ریشه‌ی پروژه؛ با این محتوا:
{
    "ambientDependencies": {
        "es6-shim": "github:DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/es6-shim/es6-shim.d.ts#7de6c3dd94feaeb21f20054b9f30d5dabc5efabd"
    }
}
این فایل توسط قسمت «postinstall» اسکریپت package.json نصب می‌شود. اما چون مسیر https://raw.githubusercontent.com قابل دسترسی نیست (از این طرف البته!)، موفق به دریافت آن نخواهید شد. بنابراین یک پوشه را به نام typings به ریشه‌ی سایت اضافه کنید و سپس فایل ذیل را به آن اضافه نمائید:
es6-shim.d.ts
بدون این فایل، کامپایلر TypeScript تعاریف ES 6 را مانند Map و Promise و امثال آن‌، نمی‌شناسد و پروژه را کامپایل نخواهد کرد.

اکنون یکبار فایل package.json را ذخیره کنید تا کار به روز رسانی بسته‌ها انجام شود. البته اگر بر روی این فایل کلیک راست کنید، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی restore packages هم موجود است.

4) پس از آن، چند تغییر جزئی ذیل باید در کدهای این سری، اعمال شوند:
هر جایی angular2 تعریف شده، اینبار می‌شود angular@. مثلا:
import { PipeTransform, Pipe } from '@angular/core';
فایل مسیریابی آن قرار است تغییرات کلی داشته باشد. این مورد به صورت ذیل تغییر نام یافته است:
import { RouteParams, Router } from '@angular/router-deprecated';
5) فایل main.ts (قسمت دوم) به صورت ذیل تغییر کرده‌است:
/// <reference path="../typings/es6-shim.d.ts" />
import { bootstrap } from '@angular/platform-browser-dynamic';

// Our main component
import { AppComponent } from "./app.component";

bootstrap(AppComponent);
6) تعاریف اسکریپت‌های Index.html سایت، اینبار به نحو ذیل تغییر کرده‌اند:
یک نکته: اگر می‌خواهید این تعاریف را در یک فایل razor، وارد کنید، چون @ به ابتدای پوشه‌ی angular2 اضافه شده (node_modules\@angular)، مشکل پردازشی razor را ایجاد خواهد کرد و باید escape شود. به همین جهت بجای @ بهتر است معادل آن را یعنی ("@")Html.Raw@   وارد کنید.
سپس ابتدا فایل systemjs.config.js را از اینجا دریافت کنید.
در ادامه مداخل جدید را هم در فایل index.html مثال رسمی آغازین آن بررسی کنید.

بنابراین، فایل systemjs.config.js را  به ریشه‌ی سایت اضافه کنید (از این جهت که مسیر بسته‌های node_modules را از ریشه‌ی سایت می‌خواند). سپس فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را به نحو ذیل تغییر دهید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
    <meta charset="utf-8"/>
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>

    <link href="~/node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/app/app.component.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css"/>

    <!-- 1. Load libraries -->
    <!-- IE required polyfills, in this exact order -->
    <script src="~/node_modules/es6-shim/es6-shim.min.js"></script>

    <script src="~/node_modules/zone.js/dist/zone.js"></script>
    <script src="~/node_modules/reflect-metadata/Reflect.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system.src.js"></script>

    <script src="~/systemjs.config.js"></script>

    <!-- 2. Configure SystemJS -->
    <script>
        System.import('app/main').then(null, console.error.bind(console));
    </script>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>

خلاصه‌ی سریع این موارد
الف) تغییرات آخرین بسته‌های npm را از مستندات آن پیگیری و اعمال کنید. آخرین نگارش آن همیشه در اینجا قابل دسترسی است.
ب) تغییرات index.html، فایل main.ts و مداخل آغازین آن‌را از مثال آغازین رسمی آن پیگیری و اعمال کنید.