نظرات مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #1

شما در مطلبتون با ضدالگو شروع کردید و عنوان کردید که روش code behind یک سری مشکلاتی رو داره. سؤال من هم این بود که آیا صرفا تعریف چند ماژول جدید می‌تواند ضمانتی باشد بر رفع مشکل code behind یا اینکه با این ماژول‌ها هم نهایتا همان مشکل قبل پابرجا است یا می‌تواند پابرجا باشد.

ضمن اینکه تعریف شما از لایه دقیقا چی هست؟ به نظر فقط تعریف یک اسمبلی در اینجا لایه نام گرفته.

مطالب
ASP.NET MVC #14

آشنایی با نحوه معرفی تعاریف طرحبندی سایت به کمک Razor

ممکن است یک سری از اصطلاحات را در قسمت‌های قبل مانند master page در لابلای توضیحات ارائه شده، مشاهده کرده باشید. این نوع مفاهیم برای برنامه نویس‌های ASP.NET Web forms آشنا است (و اگر با Web forms view engine‌ در ASP.NET MVC کار کنید، دقیقا یکی است؛ البته با این تفاوت که فایل code behind آن‌ها حذف شده است). به همین جهت در این قسمت برای تکمیل بحث، مروری خواهیم داشت بر نحوه‌ی معرفی جدید آن‌ها توسط Razor.
در یک پروژه جدید ASP.NET MVC و در پوشه Views\Shared\_Layout.cshtml آن، فایل Layout آن،‌ مفهوم master page را دارد. در این نوع فایل‌ها، زیر ساخت مشترک تمام صفحات سایت قرار می‌گیرند:

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>

<body>
@RenderBody()
</body>
</html>

اگر دقت کرده باشید، در هیچکدام از فایل‌های Viewایی که تا این قسمت به پروژه‌های مختلف اضافه کردیم، تگ‌هایی مانند body، title و امثال آن وجود نداشتند. در ASP.NET مرسوم است کلیه اطلاعات تکراری صفحات مختلف سایت را مانند تگ‌های یاد شده به همراه منویی که باید در تمام صفحات قرار گیرد یا footer‌ مشترک بین تمام صفحات سایت، به یک فایل اصلی به نام master page که در اینجا layout نام گرفته، Refactor کنند. به این ترتیب حجم کدها و markup تکراری که باید در تمام Viewهای سایت قرار گیرند به حداقل خواهد رسید.
برای مثال محل قرار گیری تعاریف Content-Type تمام صفحات و همچنین favicon سایت، بهتر است در فایل layout باشد و نه در تک تک Viewهای تعریف شده:

<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
<link rel="shortcut icon" href="@Url.Content("~/favicon.ico")" type="image/x-icon" />


در کدهای فوق یک نمونه پیش فرض فایل layout را مشاهده می‌کنید. در اینجا توسط متد RenderBody، محتوای رندر شده یک View درخواستی، به داخل تگ body تزریق خواهد شد.
تا اینجا در تمام مثال‌های قبلی این سری، فایل layout در Viewهای اضافه شده معرفی نشد. اما اگر برنامه را اجرا کنیم باز هم به نظر می‌رسد که فایل layout اعمال شده است. علت این است که در صورت عدم تعریف صریح layout در یک View، این تعریف از فایل Views\_ViewStart.cshtml دریافت می‌گردد:

@{
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

فایل ViewStart، محل تعریف کدهای تکراری است که باید پیش از اجرای هر View مقدار دهی یا اجرا شوند. برای مثال در اینجا می‌شود بر اساس نوع مرورگر،‌ layout خاصی را به تمام Viewها اعمال کرد. مثلا یک layout‌ ویژه برای مرورگرهای موبایل‌ها و layout ایی دیگر برای مرورگرهای معمولی. امکان دسترسی به متغیرهای تعریف شده در یک View در فایل ViewStart از طریق ViewContext.ViewData میسر است.
ضمن اینکه باید درنظر داشت که می‌توان فایل ViewStart را در زیر پوشه‌های پوشه اصلی View نیز قرار داد. مثلا اگر فایل ViewStart ایی در پوشه Views/Home قرار گرفت، این فایل محتوای ViewStart اصلی قرار گرفته در ریشه پوشه Views را بازنویسی خواهد کرد.
برای معرفی صریح فایل layout، تنها کافی است مسیر کامل فایل layout را در یک View مشخص کنیم:

@{
ViewBag.Title = "Index";
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<h2>Index</h2>

اهمیت این مساله هم در اینجا است که یک سایت می‌تواند چندین layout یا master page داشته باشد. برای نمونه یک layout برای صفحات ورود اطلاعات؛ یک layout خاص هم مثلا برای صفحات گزارش گیری نهایی سایت.
همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، در ASP.NET حرف ~ به معنای ریشه سایت است که در اینجا ابتدای محل جستجوی فایل layout را مشخص می‌کند.
به این ترتیب زمانیکه یک کنترلر، View خاصی را فراخوانی می‌کند، کار از فایل Views\Shared\_Layout.cshtml شروع خواهد شد. سپس View درخواستی پردازش شده و محتوای نهایی آن، جایی که متد RenderBody قرار دارد، تزریق خواهد شد.
همچنین مقدار ViewBag.Title ایی که در فایل View تعریف شده، در فایل layout جهت رندر مقدار تگ title استفاده می‌شود (انتقال یک متغیر از View به یک فایل master page؛ کلاس layout، مدل View ایی را که قرار است رندر کند به ارث می‌برد).

یک نکته:
در نگارش سوم ASP.NET MVC امکان بکارگیری حرف ~ به صورت مستقیم در حین تعریف یک فایل js یا css وجود ندارد و حتما باید از متد سمت سرور Url.Content کمک گرفت. در نگارش چهارم ASP.NET MVC، این محدودیت برطرف شده و دقیقا همانند متغیر Layout ایی که در بالا مشاهده می‌کنید، می‌توان بدون نیاز به متد Url.Content، مستقیما از حرف ~ کمک گرفت و به صورت خودکار پردازش خواهد شد.


تزریق نواحی ویژه یک View در فایل layout

توسط متد RenderBody، کل محتوای View درخواستی در موقعیت تعریف شده آن در فایل Layout، رندر می‌شود. این ویژگی به نحو یکسانی به تمام Viewها اعمال می‌شود. اما اگر نیاز باشد تا view بتواند محتوای markup قسمت ویژه‌ای از master page را مقدار دهی کند، می‌توان از مفهومی به نام Sections استفاده کرد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
<div id="menu">
@if (IsSectionDefined("Menu"))
{
RenderSection("Menu", required: false);
}
else
{
<span>This is the default ...!</span>
}
</div>
<div id="body">
@RenderBody()
</div>
</body>
</html>

در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا قسمتی به نام Menu در View جاری که باید رندر شود وجود دارد یا خیر. اگر بله، توسط متد RenderSection، آن قسمت نمایش داده خواهد شد. در غیراینصورت، محتوای پیش فرضی را در صفحه قرار می‌دهد. البته اگر از متد RenderSection با آرگومان required: false استفاده شود، درصورتیکه View جاری حاوی قسمتی به نام مثلا menu نباشد، تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد. اگر این آرگومان را حذف کنیم، یک استثنای عدم یافت شدن ناحیه یا قسمت مورد نظر صادر می‌گردد.
نحوه‌ی تعریف یک Section در Viewهای برنامه به شکل زیر است:
@{
ViewBag.Title = "Index";
//Layout = null;
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
<h2>
Index</h2>
@section Menu{
<ul>
<li>item 1</li>
<li>item 2</li>
</ul>
}

برای مثال فرض کنید که یکی از Viewهای شما نیاز به دو فایل اضافی جاوا اسکریپت برای اجرای صحیح خود دارد. می‌توان تعاریف الحاق این دو فایل را در قسمت header فایل layout قرار داد تا در تمام Viewها به صورت خودکار لحاظ شوند. یا اینکه یک section سفارشی را به نحو زیر در آن View خاص تعریف می‌کنیم:

@section JavaScript
{
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/SomeScript.js")" />;
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/AnotherScript.js")" />;
}

سپس کافی است جهت تزریق این کدها به header تعریف شده در master page مورد نظر، یک سطر زیر را اضافه کرد:

@RenderSection("JavaScript", required: false)

به این ترتیب، اگر view ایی حاوی تعریف قسمت JavaScript نبود، به صورت خودکار شامل تعاریف الحاق اسکریپت‌های یاد شده نیز نخواهد گردید. در نتیجه دارای حجمی کمتر و سرعت بارگذاری بالاتری نیز خواهد بود.



مدیریت بهتر فایل‌ها و پوشه‌های یک برنامه ASP.NET MVC به کمک Areas

به کمک قابلیتی به نام Areas می‌توان یک برنامه بزرگ را به چندین قسمت کوچکتر تقسیم کرد. هر کدام از این نواحی، دارای تعاریف مسیریابی، کنترلرها و Viewهای خاص خودشان هستند. به این ترتیب دیگر به یک برنامه‌ی از کنترل خارج شده ASP.NET MVC که دارای یک پوشه Views به همراه صدها زیر پوشه است، نخواهیم رسید و کنترل این نوع برنامه‌های بزرگ ساده‌تر خواهد شد.
برای مثال یک برنامه بزرگ را درنظر بگیرید که به کمک قابلیت Areas، به نواحی ویژه‌ای مانند گزارشگیری، قسمت ویژه مدیریتی، قسمت کاربران، ناحیه بلاگ سایت، ناحیه انجمن سایت و غیره، تقسیم شده است. به علاوه هر کدام از این نواحی نیز هنوز می‌توانند از اطلاعات ناحیه اصلی برنامه مانند master page آن استفاده کنند. البته باید درنظر داشت که فایل viewStart به پوشه جاری و زیر پوشه‌های آن اعمال می‌شود. اگر نیاز باشد تا اطلاعات این فایل به کل برنامه اعمال شود، فقط کافی است آن‌را به یک سطح بالاتر، یعنی ریشه سایت منتقل کرد.


نحوه افزودن نواحی جدید
افزودن یک Area جدید هم بسیار ساده است. بر روی نام پروژه در VS.NET کلیک راست کرده و سپس گزینه Add|Area را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده، نام دلخواهی را وارد نمائید. مثلا نام Reporting را وارد نمائید تا ناحیه گزارشگیری برنامه از قسمت‌های دیگر آن مستقل شود. پس از افزودن یک Area جدید، به صورت خودکار پوشه جدیدی به نام Areas به ریشه سایت اضافه می‌شود. سپس داخل آن، پوشه‌ی دیگری به نام Reporting اضافه خواهد شد. پوشه reporting اضافه شده هم دارای پوشه‌های Model، Views و Controllers خاص خود می‌باشد.
اکنون که پوشه Areas به ریشه سایت اضافه شده است، با کلیک راست بر روی این پوشه نیز گزینه‌ی Add|Area در دسترس می‌باشد. برای نمونه یک ناحیه جدید دیگر را به نام Admin به سایت اضافه کنید تا بتوان امکانات مدیریتی سایت را از سایر قسمت‌های آن مستقل کرد.


نحوه معرفی تعاریف مسیریابی نواحی تعریف شده
پس از اینکه کار با Areas را آغاز کردیم، نیاز است تا با نحوه‌ی مسیریابی آن‌ها نیز آشنا شویم. برای این منظور فایل Global.asax.cs قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در متد Application_Start، متدی به نام AreaRegistration.RegisterAllAreas، کار ثبت و معرفی تمام نواحی ثبت شده را به فریم ورک، به عهده دارد. کاری که در پشت صحنه انجام خواهد شد این است که به کمک Reflection تمام کلاس‌های مشتق شده از کلاس پایه AreaRegistration به صورت خودکار یافت شده و پردازش خواهند شد. این کلاس‌ها هم به صورت پیش فرض به نام SomeNameAreaRegistration.cs در ریشه اصلی هر Area توسط VS.NET تولید می‌شوند. برای نمونه فایل ReportingAreaRegistration.cs تولید شده، حاوی اطلاعات زیر است:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication11.Areas.Reporting
{
public class ReportingAreaRegistration : AreaRegistration
{
public override string AreaName
{
get
{
return "Reporting";
}
}

public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
{
context.MapRoute(
"Reporting_default",
"Reporting/{controller}/{action}/{id}",
new { action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
);
}
}
}

توسط AreaName، یک نام منحصربفرد در اختیار فریم ورک قرار خواهد گرفت. همچنین از این نام برای ایجاد پیوند بین نواحی مختلف نیز استفاده می‌شود.
سپس در قسمت RegisterArea، یک مسیریابی ویژه خاص ناحیه جاری مشخص گردیده است. برای مثال تمام آدرس‌های ناحیه گزارشگیری سایت باید با http://localhost/reporting آغاز شوند تا مورد پردازش قرارگیرند. سایر مباحث آن هم مانند قبل است. برای مثال در اینجا نام اکشن متد پیش فرض، index تعریف شده و همچنین ذکر قسمت id نیز اختیاری است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، تعاریف مسیریابی و اطلاعات پیش فرض آن منطقی هستند و آنچنان نیازی به دستکاری و تغییر ندارند. البته اگر دقت کرده باشید مقدار نام controller پیش فرض، مشخص نشده است. بنابراین بد نیست که مثلا نام Home یا هر نام مورد نظر دیگری را به عنوان نام کنترلر پیش فرض در اینجا اضافه کرد.


تعاریف کنترلر‌های هم نام در نواحی مختلف
در ادامه مثال جاری که دو ناحیه Admin و Reporting به آن اضافه شده، به پوشه‌های Controllers هر کدام، یک کنترلر جدید را به نام HomeController اضافه کنید. همچنین این HomeController را در ناحیه اصلی و ریشه سایت نیز اضافه نمائید. سپس برای متد پیش فرض Index هر کدام هم یک View جدید را با کلیک راست بر روی نام متد و انتخاب گزینه Add view، اضافه کنید. اکنون برنامه را به همین نحو اجرا نمائید. اجرای برنامه با خطای زیر متوقف خواهد شد:

Multiple types were found that match the controller named 'Home'. This can happen if the route that services this
request ('{controller}/{action}/{id}') does not specify namespaces to search for a controller that matches the request.
If this is the case, register this route by calling an overload of the 'MapRoute' method that takes a 'namespaces' parameter.

The request for 'Home' has found the following matching controllers:
MvcApplication11.Areas.Admin.Controllers.HomeController
MvcApplication11.Controllers.HomeController

فوق العاده خطای کاملی است و راه حل را هم ارائه داده است! برای اینکه مشکل ابهام یافتن HomeController برطرف شود، باید این جستجو را به فضاهای نام هر قسمت از نواحی برنامه محدود کرد (چون به صورت پیش فرض فضای نامی برای آن مشخص نشده، کل ناحیه ریشه سایت و زیر مجموعه‌های آن‌را جستجو خواهد کرد). به همین جهت فایل Global.asax.cs را گشوده و متد RegisterRoutes آن‌را مثلا به نحو زیر اصلاح نمائید:

public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
, namespaces: new[] { "MvcApplication11.Controllers" }
);
}

آرگومان چهارم معرفی شده، آرایه‌ای از نام‌های فضاهای نام مورد نظر را جهت یافتن کنترلرهایی که باید توسط این مسیریابی یافت شوند، تعریف می‌کند.
اکنون اگر مجددا برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل View متناظر با متد Index کنترلر Home نمایش داده خواهد شد.
البته این مشکل با نواحی ویژه و غیر اصلی سایت وجود ندارد؛ چون جستجوی پیش فرض کنترلرها بر اساس ناحیه است.
در ادامه مسیر http://localhost/Admin/Home را نیز در مرورگر وارد کنید. سپس بر روی صفحه در مروگر کلیک راست کرده و سورس صفحه را بررسی کنید. مشاهده خواهید کرد که master page یا فایل layout ایی به آن اعمال نشده است. علت را هم در ابتدای بحث Areas مطالعه کردید. فایل Views\_ViewStart.cshtml در سطحی که قرار دارد به ناحیه Admin اعمال نمی‌شود. آن‌را به ریشه سایت منتقل کنید تا layout اصلی سایت نیز به این قسمت اعمال گردد. البته بدیهی است که هر ناحیه می‌تواند layout خاص خودش را داشته باشد یا حتی می‌توان با مقدار دهی خاصیت Layout نیز در هر view، فایل master page ویژه‌ای را انتخاب و معرفی کرد.


نحوه ایجاد پیوند بین نواحی مختلف سایت
زمانیکه پیوندی را به شکل زیر تعریف می‌کنیم:
@Html.ActionLink(linkText: "Home", actionName: "Index", controllerName: "Home")

یعنی ایجاد لینکی در ناحیه جاری. برای اینکه پیوند تعریف شده به ناحیه‌ای خارج از ناحیه جاری اشاره کند باید نام Area را صریحا ذکر کرد:

@Html.ActionLink(linkText: "Home", actionName: "Index", controllerName: "Home",
routeValues: new { Area = "Admin" } , htmlAttributes: null)


همین نکته را باید حین کار با متد RedirectToAction نیز درنظر داشت:
public ActionResult Index()
{
return RedirectToAction("Index", "Home", new { Area = "Admin" });
}


مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
در قسمت قبل، اولین کامپوننت React خود را ایجاد کردیم و سپس جزئیات بیشتری از عبارات JSX را مانند نحوه‌ی تعریف المان‌های مختلف و تنظیم مقادیر ویژگی‌های آن‌را بررسی کردیم. در ادامه‌ی همان مثال، در این قسمت، نحوه‌ی نمایش لیست‌ها و تعریف و مدیریت رویدادها را در کامپوننت‌های React، بررسی می‌کنیم.


نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در کامپوننت‌های React

فرض کنید می‌خواهیم لیستی از تگ‌ها را رندر کنیم. برای این منظور ابتدا داده‌های مرتبط را به خاصیت state کامپوننت، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };
اکنون می‌خواهیم tags را توسط المان‌های ul و ui رندر کنیم. اگر با Angular کار کرده باشید، به همراه یک دایرکتیو ngFor است که توسط آن می‌توان یک حلقه را در قالب جاری، پیاده سازی و رندر کرد. اما در React و عبارات JSX، چیزی به نام مفهوم حلقه‌ها وجود خارجی ندارد؛ چون JSX یک templating engine نیست. فقط بیان ساده‌ی المان‌هایی است که قرار است توسط کامپایلر Babel به کدهای جاوا اسکریپتی ترجمه شوند. بنابراین اکنون این سؤال وجود دارد که چگونه می‌توان لیستی از عناصر را در اینجا رندر کرد؟
در مطلب «React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2» در مورد متد Array.map بحث شد. در اینجا می‌توان توسط متد map، هر المان آرایه‌ی تگ‌ها را به یک المان React تبدیل و سپس رندر کرد:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        <ul>
          {this.state.tags.map(tag => (
            <li>{tag}</li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
در این مثال، داخل المان ul، با یک {} شروع می‌کنیم تا بتوان به صورت پویا به مقدار آرایه‌ی this.state.tags دسترسی پیدا کرد. سپس متد map را بر روی این آرایه فراخوانی می‌کنیم. متد map، هر عضو آرایه‌ی tags را به callback function آن ارسال کرده و خروجی آن‌را به صورت یک عبارت JSX که در نهایت به یک المان جاوا اسکریپتی خالص ترجمه خواهد شد، تبدیل می‌کند. این فرآیند سبب رندر لیست tags می‌شود:


هرچند اکنون لیستی از تگ‌ها در مرورگر رندر شده‌اند، اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، یک اخطار نیز درج شده‌است. علت اینجا است که React نیاز دارد تا بتواند هر آیتم رندر شده را به صورت منحصربفردی شناسایی کند. هدف این است که بتواند در صورت تغییر state هر المان در DOM مجازی خودش، خیلی سریع تشخیص دهد که چه چیزی تغییر کرده و فقط کدام قسمت خاص را باید در DOM اصلی، درج و به روز رسانی کند. برای رفع این مشکل، ویژگی key را به هر المان li در کدهای فوق اضافه می‌کنیم:
<li key={tag}>{tag}</li>
البته در مثال ما تگ‌ها منحصربفرد هستند؛ بنابراین استفاده‌ی از آن‌ها به عنوان key، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. در یک برنامه‌ی مفصل‌تر، تگ‌ها می‌توانند شیء بوده و هر شیء دارای خاصیت id باشد که در این حالت فرضی می‌توان از tag.id به عنوان key استفاده کرد. همچنین باید دانست که این key فقط نیاز است در لیست ul، منحصربفرد باشد و نیازی نیست تا در کل DOM منحصربفرد باشد.


رندر شرطی عناصر در کامپوننت‌های React

در اینجا می‌خواهیم اگر تگی وجود نداشت، پیام متناسبی ارائه شود؛ در غیراینصورت لیست تگ‌ها همانند قبل نمایش داده شود (رندر شرطی یا conditional rendering). برای انجام اینکار در React، برخلاف Angular، دارای دایرکتیوهای ساختاری if/else نیستیم؛ چون همانطور که عنوان شد، JSX یک templating engine نیست. به همین جهت برای رندر شرطی المان‌ها در React، باید از همان جاوا اسکریپت خالص کمک بگیریم:
  renderTags() {
    if (this.state.tags.length === 0) {
      return <p>There are no tags!</p>;
    }

    return (
      <ul>
        {this.state.tags.map(tag => (
          <li key={tag}>{tag}</li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
یک روش حل این مساله، نوشتن متدی است که به همراه یک if/else است. در اینجا اگر آرایه‌ی تگ‌ها، دارای عنصری نبود، یک پاراگراف متناظر نمایش داده می‌شود، در غیراینصورت همان قسمت رندر لیست تگ‌ها را که توسعه دادیم، بازگشت می‌دهیم. بنابراین این متد، دو خروجی JSX را بسته به شرایط مختلف می‌تواند داشته باشد. سپس از این متد به صورت {()this.renderTags} در متد render اصلی استفاده می‌کنیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        {this.renderTags()}
      </div>
    );
  }
برای آزمایش آن هم یکبار آرایه‌ی tags را به نحو زیر خالی کنید:
  state = {
    count: 0,
    tags: []
  };

روش دوم حل این نوع مساله‌ها، استفاده از روش زیر است؛ در این حالت خاص، فقط یک if را داریم، بدون وجود قسمت else:
{this.state.tags.length === 0 && "Please create a new tag!"}
ابتدا شرط مدنظر نوشته می‌شود، سپس پیامی را که باید در این حالت ارائه شود، پس از && می‌نویسیم. در مثال فوق اگر آرایه‌ی tags خالی باشد، پیامی نمایش داده می‌شود.
اما این روش چگونه کار می‌کند؟! در اینجا && را به دو مقدار مشخص اعمال کرده‌ایم. یکی حاصل یک مقایسه است و دیگری یک مقدار رشته‌ای مشخص. در جاوا اسکریپت برخلاف سایر زبان‌های برنامه نویسی، می‌توان && را بین دو مقدار غیر Boolean نیز اعمال کرد. در جاوا اسکریپت، یک رشته‌ی خالی به false تعبیر می‌شود و اگر تنها دارای یک حرف باشد، true درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه در ترکیب 'true && 'Hi، هر دو قسمت به true تفسیر می‌شوند. در این حالت موتور جاوا اسکریپت، دومین عبارت (آخرین عبارت && شده) را بازگشت می‌دهد. همچنین در جاوا اسکریپت عدد صفر به false تفسیر می‌شود. بنابراین ترکیب true && 'Hi' && 1 مقدار 1 را بازگشت می‌دهد؛ چون عدد 1 هم از دیدگاه جاوا اسکریپت به true تفسیر خواهد شد.


مدیریت رخ‌دادها در React


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، رخ‌دادهای استاندارد DOM، دارای خواص معادل React ای نیز هستند. برای مثال زمانیکه می‌نویسیم onClick، دقیقا متناظر است با یک خاصیت المان React در عبارات JSX. بنابراین این نام‌ها حساس به کوچکی و بزرگی حروف نیز هستند.
روش تعریف متدهای رخ‌دادگردان در اینجا، با ذکر فعل handle شروع می‌شود:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!");
  }
سپس ارجاعی از این متد را (نه فراخوانی آن‌را)، به خاصیت برای مثال onClick ارسال می‌کنیم:
<button
    onClick={this.handleIncrement}
    className="btn btn-secondary btn-sm"
>
    Increment
</button>
اگر دقت کنید، onClick، ارجاع this.handleIncrement را دریافت کرده‌است (یعنی بدون () ذکر شده‌است) و نه فراخوانی این متد را (با ذکر ()).
اکنون اگر این فایل را ذخیره کرده و خروجی را در مرورگر بررسی کنیم، با هربار کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، یک console.log صورت می‌گیرد.

در ادامه می‌خواهیم در این رخ‌دادگردان، مقدار this.state.count را افزایش دهیم. برای این منظور ابتدا مقدار this.state.count را به نحو زیر لاگ می‌کنیم:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
پس از ذخیره‌ی فایل و اجرای برنامه، اینبار با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بلافاصله خطای «Uncaught TypeError: Cannot read property 'state' of undefined» در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود. عنوان می‌کند که شیء this در این متد، undefined است؛ بنابراین امکان خواندن خاصیت state از آن وجود ندارد.


bind مجدد شیء this در رخ‌دادگردان‌های React

در مورد this و bind مجدد آن در مطلب «React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1» مفصل بحث کردیم و در اینجا می‌خواهیم از نتایج آن استفاده کنیم.
همانطور که مشاهده کردید، در متد رویدادگران handleIncrement، به شیء this دسترسی نداریم. چرا؟ چون this در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی، متفاوت رفتار می‌کند. بسته به اینکه یک متد یا تابع، چگونه فراخوانی می‌شود، this می‌تواند اشیاء متفاوتی را بازگشت دهد. اگر تابعی به عنوان یک متد و جزئی از یک شیء فراخوانی شود، this در این حالت همواره ارجاعی را به آن شیء باز می‌گرداند. اما اگر آن تابع به صورت متکی به خود فراخوانی شد، به صورت پیش‌فرض ارجاعی را به شیء سراسری window مرورگر، بازگشت می‌دهد و اگر strict mode فعال باشد، تنها undefined را بازگشت می‌دهد. به همین جهت است که در اینجا خطای undefined بودن this را دریافت می‌کنیم.
یک روش حل این مشکل که پیشتر نیز در مورد آن توضیح دادیم، استفاده از متد bind است:
  constructor() {
    super();
    console.log("constructor", this);
    this.handleIncrement = this.handleIncrement.bind(this);
  }
زمانیکه شیءای از نوع کلاس جاری ایجاد می‌شود، متد constructor آن نیز فراخوانی خواهد شد. در این مرحله دسترسی کاملی به شیء this وجود دارد که نمونه‌ی آن‌را با console.log نوشته شده می‌توانید آزمایش کنید. در اینجا چون کامپوننت جاری از کلاس Component مشتق شده‌است، پیش از دسترسی به شیء this، نیاز است سازنده‌ی کلاس پایه توسط متد super فراخوانی شود. اکنون که به this دسترسی داریم، می‌توان توسط متد bind، مقدار شیء this شیءای دیگر مانند this.handleIncrement را تنظیم مجدد کنیم (متدها نیز در جاوا اسکریپت شیء هستند). خروجی آن، یک وهله‌ی جدید از شیء handleIncrement است که this آن اینبار به وهله‌ای از شیء جاری اشاره می‌کند. به همین جهت خروجی آن‌را به this.handleIncrement انتساب می‌دهیم تا مشکل تعریف نشده بودن this آن برطرف شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بجای this.state.count لاگ شده، مقدار آن که صفر است، در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود.


این یک روش است که کار می‌کند؛ اما کمی طولانی است و به ازای هر روال رویدادگردانی باید دقیقا به همین نحو تکرار شود. روش دیگر، تبدیل متد handleIncrement به یک arrow function است و همانطور که در قسمت دوم این سری نیز بررسی کردیم، arrow functionها، this شیء جاری را بازنویسی نمی‌کنند؛ بلکه آن‌را به ارث می‌برند. بنابراین ابتدا کدهای سازنده‌ی فوق را حذف می‌کنیم (چون دیگر نیازی به آن‌ها نیست) و سپس متد handleIncrement سابق را به صورت زیر، تبدیل به یک arrow function می‌کنیم:
  handleIncrement = () => {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
به این ترتیب با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مجددا همان خروجی تصویر قبلی را دریافت می‌کنیم؛ این روش ساده‌تر و تمیزتر است و نیازی به rebind دستی تک تک رویدادگردان‌های کامپوننت جاری در این حالت وجود ندارد.


به روز رسانی state در کامپوننت‌های React

اکنون که در روال رویدادگردان handleIncrement به شیء this و سپس مقدار this.state.count آن دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌خواهیم با هربار کلیک بر روی این دکمه، یک واحد مقدار آن‌را افزایش داده و در UI نمایش دهیم.
در React، خواص شیء state را جهت نمایش آن‌ها در UI، مستقیما تغییر نمی‌دهیم. به عبارت دیگر نوشتن یک چنین کدی در React برای به روز رسانی UI، مرسوم نیست:
  handleIncrement = () => {
    this.state.count++;
  };
اگر تغییر فوق را اعمال و سپس برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment ... اتفاقی رخ نمی‌دهد! رفتار React با Angular متفاوت است و در اینجا هرچند توسط فراخوانی {()this.formatCount} کار نمایش خاصیت count انجام می‌شود، اما به ظاهر، تغییرات مقدار count، به عبارات JSX متصل نیست. در کامپوننت‌های Angular اگر مقدار خاصیتی را تغییر دهید و اگر این خاصیت در قالب آن کامپوننت، به آن خاصیت bind شده باشد، شاهد به روز رسانی آنی UI خواهید بود (Change Detection آنی و به ازای هر تغییری)؛ اما در React خیر. هرچند در همان Angular هم توصیه می‌شود که از حالت changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush برای رسیدن به حداکثر کارآیی نمایشی کامپوننت‌ها استفاده شود؛ حالت OnPush در Angular، به روش تشخیص تغییرات React که در ادامه توضیح داده می‌شود، بیشتر شبیه است.

در کدهای فوق هرچند با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مقدار count افزایش یافته‌است، اما React از وقوع این تغییرات مطلع نیست. به همین جهت است که هیچ تغییری را در UI برنامه مشاهده نمی‌کنید.
با اجرای قطعه کد فوق، یک چنین اخطاری نیز در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:
  Line 33:5:  Do not mutate state directly. Use setState()  react/no-direct-mutation-state

برای رفع این مشکل باید از یکی از متدهای به ارث برده شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component، به نام setState استفاده کرد. به این ترتیب به React اعلام می‌کنیم که state تغییر کرده‌است (فعالسازی Change Detection، فقط در صورت نیاز). سپس React شروع به محاسبه‌ی تغییرات کرده و در نتیجه قسمت‌های متناظری از UI را برای هماهنگ سازی DOM مجازی خودش با DOM اصلی، به روز رسانی می‌کند.
زمانیکه از متد setState استفاده می‌کنیم، شیءای را باید به صورت یک پارامتر به آن ارسال کنیم. در این حالت مقادیر آن یا به خاصیت state جاری اضافه می‌شوند و یا در صورت از پیش موجود بودن، همان خواص را بازنویسی می‌کنند:
  handleIncrement = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
در اینجا به متد this.setState که از قسمت extends Component جاری به ارث رسیده‌است، یک شیء را با خاصیت count و مقدار جدیدی، ارسال می‌کنیم.
در این مرحله، فایل جاری را ذخیره کرده و پس از بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید. اینبار ... کار می‌کند! چون React از تغییرات مطلع شده‌است:


وقتی state تغییر می‌کند، چه اتفاقاتی رخ می‌دهند؟

با فراخوانی متد this.setState، به React اعلام می‌کنیم که state یک کامپوننت قرار است تغییر کند. سپس React فراخوانی مجدد متد Render را در صف اجرایی خودش قرار می‌دهد تا در زمانی در آینده، اجرا شود؛ این فراخوانی async است. کار متد render، بازگشت یک المان جدید React است. در اینجا DOM مجازی React از چند المان، به صورت یک div و دو فرزند دکمه و span تشکیل شده‌است. در این حالت یک DOM مجازی قدیمی نیز از قبل (پیش از اجرای مجدد متد render) وجود دارد. در این لحظه، React این دو DOM مجازی را کنار هم قرار می‌دهد و محاسبه می‌کند که در اینجا دقیقا کدام المان‌ها نسبت به قبل تغییر کرده‌اند. برای نمونه در اینجا تشخیص می‌دهد که span است که تغییر کرده، چون مقدار count، توسط آن نمایش داده می‌شود. در این حالت از کل DOM اصلی، تنها همان span تغییر کرده را به روز رسانی می‌کند و نه کل DOM را (و نه اعمال مجدد کل المان‌های حاصل از متد render را).
این مورد را می‌توان به نحو زیر آزمایش و مشاهده کرد:
در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد:



ارسال پارامترها به متدهای رویدادگردان

تا اینجا متد handleIncrement، بدون پارامتر تعریف شده‌است. فرض کنید در یک برنامه‌ی واقعی قرار است با کلیک بر روی این دکمه، id یک محصول را نیز به handleIncrement، منتقل و ارسال کنیم. اما در onClick={this.handleIncrement} تعریف شده، یک ارجاع را به متد handleIncrement داریم. بنابراین برای حل این مساله نمی‌توان از روشی مانند onClick={this.handleIncrement(1)} استفاده کرد که در آن عدد فرضی 1 به صورت آرگومان متد handleIncrement ذکر شده‌است.
یک روش حل این مساله، تعریف متد دومی است که متد handleIncrement پارامتر دار را فراخوانی می‌کند:
  doHandleIncrement = () => {
    this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" });
  };
و در این حالت برای مثال متد handleIncrement یک شیء را پذیرفته‌است:
  handleIncrement = product => {
    console.log(product);
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
سپس بجای تعریف onClick={this.handleIncrement}، از متد doHandleIncrement استفاده خواهیم کرد؛ یعنی onClick={this.doHandleIncrement}

هرچند این روش کار می‌کند، اما بیش از اندازه طولانی شده‌است. راه حل بهتر، استفاده از یک inline function است:
onClick={() => this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" })}
یعنی کل arrow function مربوط به doHandleIncrement را داخل onClick قرار می‌دهیم و چون یک سطری است، نیازی به ذکر {} و سمی‌کالن انتهای آن‌را هم ندارد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part02.zip
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک
همانطور که در قسمت قبل، با معرفی مقدماتی Middlewareها عنوان شد، تمام قابلیت‌های یک برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند؛ مگر آنکه Middlewareهای مخصوص آن‌ها را به صورت دستی و با آگاهی کامل، به کلاس آغازین برنامه اضافه کنید. در این قسمت قصد داریم تعداد دیگری از این Middlewareهای توکار را مورد بررسی قرار دهیم.


فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک در برنامه‌های ASP.NET Core 1.0

در مورد پوشه‌ی جدید wwwroot در «قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution» مطالبی عنوان شدند. جهت یادآوری:
اگر فایل Program.cs را بررسی کنید، یک چنین تعاریفی را مشاهده خواهید کرد:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        var host = new WebHostBuilder()
            .UseKestrel()
            .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
            .UseIISIntegration()
            .UseStartup<Startup>()
            .Build();
 
        host.Run();
    }
}
در کدهای فوق، سطر UseContentRoot، پوشه‌ی خاصی را به نام content root معرفی می‌کند که در اینجا به همان پوشه‌ی اصلی برنامه اشاره می‌کند و پوشه‌ی wwwroot از مسیر content root/wwwroot خوانده می‌شود که جهت ارائه‌ی تمام فایل‌های عمومی برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد (مانند تصاویر، فایل‌های JS ،CSS و امثال آن). هدف این است که کدهای سمت سرور برنامه (قرار گرفته در content root) از کدهای عمومی آن (قرار گرفته در پوشه‌ی ویژه‌ی content root/wwwroot) جدا شده و به این ترتیب احتمال نشتی اطلاعات سمت سرور به حداقل برسد.

یک مثال: زمانیکه فایل استاتیک images/banner3.svg در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرد، با آدرس http://localhost:9189/images/banner3.svg توسط عموم قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته‌ی امنیتی مهم
در برنامه‌های ASP.NET Core، هنوز فایل web.config را نیز مشاهده می‌کنید. این فایل تنها کاربردی که در اینجا دارد، تنظیم ماژول AspNetCoreModule برای IIS است تا IIS static file handler آن، راسا اقدام به توزیع فایل‌های یک برنامه‌ی ASP.NET Core نکند. بنابراین توزیع این فایل را بر روی سرورهای IIS فراموش نکنید. همچنین بهتر است در ویندوزهای سرور، به قسمت Modules feature مراجعه کرده و StaticFileModule را از لیست ویژگی‌های موجود حذف کرد.


نصب Middleware مخصوص پردازش فایل‌های استاتیک

در قسمت قبل با نحوه‌ی نصب و فعال سازی middleware مخصوص WelcomePage آشنا شدیم. روال کار در اینجا نیز دقیقا به همان صورت است:
الف) نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.StaticFiles
برای اینکار می‌توان بر روی گره‌ی references کلیک راست کرده و سپس از منوی ظاهر شده،‌گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کرد. سپس ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و در اینجا نام Microsoft.AspNetCore.StaticFiles را جستجو کرده و سپس نصب کنید.


انجام این کارها معادل افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json است و سپس ذخیره‌ی آن که کار بازیابی بسته‌ها را به صورت خودکار آغاز می‌کند:
 "dependencies": {
   // same as before
    "Microsoft.AspNetCore.StaticFiles": "1.0.0"
},
ب) معرفی Middleware پردازش فایل‌های استاتیک
برای اینکار به فایل Startup.cs مراجعه کرده و سطر UseStaticFiles را به متد Configure اضافه کنید (به UseWelcomePage هم دیگر نیازی نداریم):
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }
 
    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseStaticFiles();
        //app.UseWelcomePage();
 
        app.Run(async context =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
        });
    }
}

یک مثال: بر روی پوشه‌ی wwwroot کلیک راست کرده و گزینه‌ی add->new item را انتخاب کنید. سپس یک HTML page جدید را به نام index.html به این پوشه اضافه کنید.
با این محتوا:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>Hello World</title>
</head>
<body>
    Hello World!
</body>
</html>
در این حالت برنامه را اجرا کنید. خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:


که این خروجی دقیقا خروجی app.Run برنامه است و نه محتوای فایل index.html ایی که اضافه کردیم.
در ادامه اگر مسیر کامل این فایل را (http://localhost:7742/index.html) درخواست دهیم، آنگاه می‌توان خروجی این فایل استاتیک را مشاهده کرد:


این رفتار اندکی متفاوت است نسبت به نگارش‌های قبلی ASP.NET که فایل index.html را به عنوان فایل پیش فرض، درنظر می‌گرفت و محتوای آن‌را نمایش می‌داد. منظور از فایل پیش فرض، فایلی است که با درخواست ریشه‌ی یک مسیر، به کاربر ارائه داده می‌شود و index.html یکی از آن‌ها است.
برای رفع این مشکل، نیاز است Middleware مخصوص آن‌را به نام Default Files نیز به برنامه معرفی کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseDefaultFiles();
   app.UseStaticFiles();
در این حالت است که با درخواست ریشه‌ی سایت، فایل پیش فرض آن نمایش داده خواهد شد:


فعال سازی Default Files، سبب جستجوی یکی از 4 فایل ذیل به صورت پیش فرض می‌شود (اگر تنها ریشه‌ی پوشه‌ای درخواست شود):
default.htm
default.html
index.htm
index.html

اگر خواستید فایل سفارشی خاص دیگری را معرفی کنید، نیاز است پارامتر DefaultFilesOptions آن‌را مقدار دهی نمائید:
 // Serve my app-specific default file, if present.
DefaultFilesOptions options = new DefaultFilesOptions();
options.DefaultFileNames.Clear();
options.DefaultFileNames.Add("mydefault.html");
app.UseDefaultFiles(options);


ترتیب معرفی Middlewares مهم است

در قسمت قبل، در حین معرفی تفاوت‌های Middlewareها با HTTP Modules، عنوان شد که اینبار برنامه نویس می‌تواند بر روی ترتیب اجرای Middlewareها کنترل کاملی داشته باشد و این ترتیب معادل است با ترتیب معرفی آن‌ها در متد Configure، به نحوی که مشاهده می‌کنید. برای آزمایش این مطلب، متد معرفی middleware فایل‌های پیش فرض را پس از متد معرفی فایل‌های استاتیک قرار دهید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
  app.UseStaticFiles();
  app.UseDefaultFiles();
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، به این خروجی خواهید رسید:


بله. اینبار تعریف فایل‌های پیش فرض، هیچ تاثیری نداشته و درخواست ریشه‌ی سایت، بدون ذکر صریح نام فایلی، مجددا به app.Run ختم شده‌است.


توزیع فایل‌های استاتیک خارج از wwwroot

همانطور که در ابتدای بحث عنوان شد، با فعال سازی UseStaticFiles به صورت پیش فرض مسیر content root/wwwroot در معرض دید دنیای خارج قرار می‌گیرد و توسط وب سرور قابل توزیع خواهد شد:
○ wwwroot
   § css
   § images
   § ...
○ MyStaticFiles
   § test.png
اما اگر قصد داشته باشیم تا تصویر test.png موجود در پوشه‌ی MyStaticFiles خارج از wwwroot را نیز عمومی کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان از پارامتر StaticFileOptions متد UseStaticFiles به نحو ذیل جهت معرفی پوشه‌ی MyStaticFiles استفاده کرد:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
    RequestPath = new PathString("/StaticFiles")
});
در این حالت، مسیر دسترسی عمومی به این فایل، به صورت  http://<app>/StaticFiles/test.png خواهد بود (بر مبنای RequestPath تنظیم شده).


فعال سازی مشاهده‌ی مرور فایل‌های استاتیک بر روی سرور


فرض کنید پوشه‌ی تصاویر را به پوشه‌ی عمومی wwwroot اضافه کرده‌ایم. برای فعال سازی مرور محتوای این پوشه می‌توان از Middleware دیگری به نام DirectoryBrowser استفاده کرد:
app.UseDirectoryBrowser(new DirectoryBrowserOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
    RequestPath = new PathString("/MyImages")
});
بعد از انجام اینکار به خطای ذیل خواهید رسید:
 Unable to resolve service for type 'System.Text.Encodings.Web.HtmlEncoder' while attempting to activate 'Microsoft.AspNetCore.StaticFiles.DirectoryBrowserMiddleware'.
برای رفع آن، سرویس آن نیز باید به متد ConfigureServices اضافه شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDirectoryBrowser();
}
در این حالت پس از اجرای برنامه، اگر مسیر http://localhost:7742/myimages را درخواست دهید (MyImages از RequestPath تنظیم شده، گرفته می‌شود)، به تصویر ذیل خواهید رسید:


مشکل! در این حالت که DirectoryBrowser را فعال کرده‌ایم، اگر بر روی لینک فایل تصویر نمایش داده شده کلیک کنیم، باز پیام Hello DNT یا اجرای app.Run را شاهد خواهیم بود.
به این دلیل که UseStaticFiles پیش فرض، مسیر درخواستی MyImages را که بر روی file system وجود ندارد، نمی‌شناسد. برای رفع این مشکل تنها کافی است مسیریابی این Request Path خاص را نیز فعال کنیم:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
    RequestPath = new PathString("/MyImages")
});


بررسی خلاصه‌ی تنظیماتی که به فایل آغازین برنامه اضافه شدند

تا اینجا اگر توضیحات را قدم به قدم دنبال و اجرا کرده باشید، یک چنین تنظیماتی را خواهید داشت:
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.FileProviders;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDirectoryBrowser();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseDefaultFiles();
 
            app.UseStaticFiles(); // For the wwwroot folder
 
            // For the files outside of the wwwroot
            app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
                RequestPath = new PathString("/StaticFiles")
            });
 
            // For DirectoryBrowser
            app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
                RequestPath = new PathString("/MyImages")
            });
 
            app.UseDirectoryBrowser(new DirectoryBrowserOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
                RequestPath = new PathString("/MyImages")
            });
 
            //app.UseWelcomePage();
 
            app.Run(async context =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
            });
        }
    }
}
services.AddDirectoryBrowser برای فعال سازی مرور پوشه‌ها اضافه شده‌است.
UseDefaultFiles کار فعال سازی شناسایی فایل‌های پیش فرضی مانند index.html را در صورت ذکر نام ریشه‌ی یک پوشه، انجام می‌دهد.
اولین UseStaticFiles تعریف شده، تمام مسیرهای فیزیکی ذیل wwwroot را عمومی می‌کند.
دومین UseStaticFiles تعریف شده، پوشه‌ی MyStaticFiles واقع در خارج از wwwroot را عمومی می‌کند.
سومین UseStaticFiles تعریف شده، پوشه‌ی فیزیکی wwwroot\images را به مسیر درخواست‌های MyImages نگاشت می‌کند (http://localhost:7742/myimages) تا توسط DirectoryBrowser تعریف شده، قابل استفاده شود.
در آخر هم DirectoryBrowser تعریف شده‌است.


یک نکته‌ی امنیتی مهم
یک چنین قابلیتی (مرور فایل‌های درون یک پوشه) به صورت پیش فرض بر روی تمام IIS‌ها به دلایل امنیتی غیرفعال است. به همین جهت بهتر است Middleware فوق را هیچگاه استفاده نکنید و به این قسمت صرفا از دیدگاه اطلاعات عمومی نگاه کنید.


ساده سازی تعاریف توزیع فایل‌های استاتیک

Middleware دیگری به نام FileServer کار تعریف توزیع فایل‌های استاتیک را ساده می‌کند. اگر آن‌را تعریف کنید:
 app.UseFileServer();
اینکار به معنای تعریف یکباره‌ی UseStaticFiles و UseDefaultFiles، با ترتیب صحیح آن‌ها است.
اگر خواستید DirectoryBrowsing آن‌را نیز فعال کنید، پارامتر ورودی آن‌را به true مقدار دهی کنید (که به صورت پیش فرض غیرفعال است):
 app.UseFileServer(enableDirectoryBrowsing: true);
همچنین در اینجا می‌توانید مسیر پوشه‌ی MyStaticFiles خارج از wwwroot را نیز با مقدار دهی پارامتر FileServerOptions آن، مشخص کنید:
app.UseFileServer(new FileServerOptions
    {
        FileProvider = new PhysicalFileProvider(
            Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
        RequestPath = new PathString("/StaticFiles"),
        EnableDirectoryBrowsing = false
    });


توزیع فایل‌های ناشناخته

اگر به سورس ASP.NET Core 1.0 دقت کنید، کلاسی را به نام FileExtensionContentTypeProvider خواهید یافت. این‌ها پسوندها و mime typeهای متناظری هستند که توسط ASP.NET Core شناخته شده و توزیع می‌شوند. برای مثال اگر فایلی را به نام test.xyz به پوشه‌ی wwwroot اضافه کنید، درخواست آن توسط کاربر، به Hello DNT ختم می‌شود؛ چون در این کلاس پایه، پسوند xyz تعریف نشده‌است.
برای رفع این مشکل و تکمیل این لیست می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 // Set up custom content types -associating file extension to MIME type
var provider = new FileExtensionContentTypeProvider();
provider.Mappings[".xyz"] = "text/html";
 
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ContentTypeProvider = provider
}) ; // For the wwwroot folder
در اینجا ابتدا همان کلاس پایه FileExtensionContentTypeProvider را نمونه سازی می‌کنیم و سپس به دیکشنری آن، پسوند و mime type ویژه‌ی خود را اضافه می‌کنیم. سپس این provider را می‌توان به خاصیت ContentTypeProvider پارامتر StaticFileOptions آن نسبت داد. اکنون این فایل با پسوند xyz، قابل شناسایی می‌شود:


و یا اگر خواستید کمی تمیزتر کار کنید، بهتر است از کلاس پایه FileExtensionContentTypeProvider ارث بری کرده و سپس در سازنده‌ی این کلاس، خاصیت Mappings را ویرایش نمود:
public class XyzContentTypeProvider : FileExtensionContentTypeProvider
{
    public XyzContentTypeProvider()
    {
        this.Mappings.Add(".xyz", "text/html");
    }
}
و برای استفاده‌ی از آن خواهیم داشت:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ContentTypeProvider = new XyzContentTypeProvider()
}) ; // For the wwwroot folder

روش دیگر مدیریت این مساله، تنظیم مقدار خاصیت ServeUnknownFileTypes به true است:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ServeUnknownFileTypes = true,
    DefaultContentType = "image/png"
});
در اینجا هر پسوند شناخته نشده‌ای با mime type تصویر png، توزیع خواهد شد. البته از لحاظ امنیتی توصیه شده‌است که چنین کاری را انجام ندهید و از این تنظیم عمومی نیز صرفنظر کنید.
مطالب
کتابخانه GMap.Net
نقشه گوگل در حال حاضر یکی از محبوب‌ترین و کاملترین نقشه‌های جهان است و امکانات خوبی هم دارد. در این راستا بسیاری از مردم سعی در استفاده از این نقشه‌ها و امکانات آن‌ها دارند. به همین دلیل گوگل در بسته‌های api خود نیز این مورد را گنجانده است. ولی استفاده از این api مستلزم نوشتن کدهای جاوا اسکرپیتی و شناخت توابع و ثابت‌های api گوگل است. اما در هر صورت این مستندات مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

سال گذشته بود که به بررسی کتابخانه‌های موجود برای دات نت که به ساخت نقشه‌های گوگل (+ ) می‌پردازند پرداختم. ولی مشکلی که وجود داشت، همه آن‌ها در نهایت یک تصویر jpeg تحویل می‌دادند. ولی من می‌خواستم نقشه‌ی من زنده و واکنشگرا باشد تا کاربر بتواند روی آن حرکت کند، زوم کند، مارکر‌ها را جابجا کند و امکانات دیگری که در این نقشه در دسترس است را داشته باشد. برای همین شروع به ساخت یک class library کردم تا کاربر بتواند در محیط سی شارپ، تنظیمات را با اسامی قابل شناخت و یک intellisense قدرتمند بنویسد و در نهایت بر اساس اطلاعات کاربر، این کدها به صورت جاوا اسکریپت تولید شود. می‌توانید سورس نهایی کتابخانه‌ی GMap.Net را در گیت هاب، به همراه یک پروژه‌ی نمونه ببینید.

پروژه‌ی وابسته این کتابخانه،  MS Ajax Minifier جهت کم حجم کردن کدهای جاوا اسکریپت است. در مورد این کتابخانه در سایت جاری بحث شده است.
برای نصب این کتابخانه می‌توانید از طریق دستور زیر در Nuget عمل کنید:
Install-Package GMap.Net

در این کتابخانه مواردی که مورد توجه قرار گرفته است، تنظیمات نقشه و بعد از آن overlay‌ها هستند که شامل مارکرها و اشکال مختلف می‌باشند. این اشکال شامل رسم مستطیل بر روی نقشه، چند ضلعی‌ها و ... نیز می‌شوند.

برای شروع نیاز است که یک نمونه از کلاس GoogleMapApi را ایجاد کنید. بعد از آن با استفاده از خصوصیت SetLocation، مختصات مرکز نقشه را تنظیم نمایید. سپس با استفاده از خصوصیات دیگر نیز می‌توانید نقشه را تنظیم نمایید. تعدادی از این خصوصیات مثل SetZoomVisibility هستند که با استفاده از آن می‌توانید تنظیمات زوم را روی نقشه پیاده سازی کنید. البته فعال کردن این گزینه به تنهایی کافی نیست و باید از طریق خصوصیت ZoomControlOption پیکربندی کنترل زوم را نیز اینجام دهید که این پیکربندی شامل موقعیت قرارگیری کنترل‌های زوم و اندازه‌ی دکمه‌ها می‌باشد و مابقی تنظیمات هم بدین شکل هستند:

به غیر از تنظیمات نقشه، Overlayهای زیر در این کلاس پشتیبانی می‌شوند:
عنوان
توضیحات
 Marker  یک نشانه گذار که برای مشخص کردن یک محل بر روی نقشه به کار می‌رود. این علامت گذار شامل خصوصیت‌هایی چون نقطه‌ی قرارگیری، آیکن، عنوان و انیمیشنی برای نحوه‌ی نمایش آن می‌باشد. همچنین شامل یک خصوصیت دیگر از نوع InfoWindow است که به شما امکان نمایش یک پنجره‌ی توضیحات را نیز بر روی مارکر می‌دهد. این محتوا می‌تواند به صورت HTML نمایش یابد.
 Circle  در صورتیکه بخواهید ناحیه‌ای دایره‌ای شکل را بر روی نقشه مشخص کنید، کاربرد دارد. با دادن نقطه‌ی مرکزی و شعاع می‌توانید دایره را ترسیم کنید. همچنین شامل خصوصیات ظاهری چون رنگ داخل و حاشیه‌ها و میزان شفافیت نیز می‌باشد.
 Rectangle  به رسم یک مستطیل می‌پردازد و تنها لازم است دو مختصات را به آن بدهید و بر اساس این دو نقطه، ناحیه‌ی مستطیلی شکل ترسیم می‌گردد. در صورتیکه نقاط بیشتری را به آن اضافه کنید، فقط دوتای اولی در نظر گرفته می‌شوند. این گزینه شامل خصوصیات ظاهری نیز می‌گردد.
 Polyline  برای ترسیم مسیرها به صورت چند ضلعی به کار می‌رود و الزامی به بستن مسیرها نیست. دارای خصوصیات ظاهری نیز می‌باشد.
 
polygon
کاملا شبیه Ployline است؛ با این تفاوت که یک چند ضلعی بسته است و می‌تواند داخل آن با رنگ پر باشد. برای بستن این چند ضلعی لازم نیست تا کاری انجام دهید. خود کلاس، نقطه‌ی اول و آخر را به هم وصل می‌کند.

خصوصیات آیتم‌های بالا، شامل موارد زیر می‌شود:

 نام خصوصیت
توضیحات
 Id  در سازنده‌ی هر کدام به طور اجباری قرار گرفته است. این id برای زمانی است که بخواهید با استفاده از جاوااسکرپیت با آن ارتباط برقرار کنید.
 Editable  با فعال کردن این خاصیت، به کاربر این اجازه را می‌دهید که بتواند روی Overlay ویرایش انجام دهد.
 StrokeWeight  ضخامت لبه‌ها را مشخص می‌کند.
 StrokeColor  رنگ لبه را مشخص می‌کند.
 StrokeOpacity  میزان شفافیت لبه را بین 0 تا 1 مشخص می‌کند.
 FillColor  بعضی از المان‌ها مانند چند ضلعی‌های بسته و مستطیل که ناحیه‌ی داخلی دارند، شامل این گزینه هستند و رنگ داخل این ناحیه را مشخص می‌کنند.
 FillOpacity  میزان شفافیت خصوصیت بالا را از 0 تا 1 مشخص می‌کند.
 Points  با استفاده از این خاصیت می‌توانید مختصات را با استفاده از کلاس Location به آن اضافه کنید. برای دایره خصوصیت Point وجود دارد.
 Radius  برای دایره کاربرد دارد. با مقدار نوع Int می‌توانید شعاع آن را مقدار دهی کنید.
کد زیر و تصویر زیر نمونه‌ای از کاربرد این کلاس است:
public class MiladTower
    {
        public GoogleMapApi TestMarker()
        {
            var map=new GoogleMapApi(true);
            var location = new Location(35.7448416, 51.3753212);
            map.SetLocation(location);
            map.SetZoom(17);
            map.SetMapType(MapTypes.ROADMAP);
            map.SetBackgroundColor(Color.Aqua);
            map.ZoomControlVisibilty(true);
            map.ZoomOptions = new zoomControlOptions()
            {
                Position = Position.TOP_LEFT,
                ZoomStyle = ZoomStyle.SMALL
            };
  

            Marker marker=new Marker("mymarker1");
            marker.InfoWindow=new InfoWindow("iw1")
            {
                Content = "<b>Milad Tower</b><i>in Tehran</i><br/>Milad Tower is the highest tower in iran,many people and tourists visit it each year, but it's so expensive that i cant afford it as iranian citizen<br/>please see more info at  <a href=\"https://en.wikipedia.org/wiki/Milad_Tower\"><img width='16px' height='16px' src='https://en.wikipedia.org/favicon.ico'/>wikipedia</a>"
            };
            marker.MarkerPoint = location;
            map.Markers.Add(marker);

            var circle=new CircleMarker("mymarker2");
            circle.FillColor = Color.Green;
            circle.FillOpacity = 0.6f;
            circle.StrokeColor = Color.Red;
            circle.StrokeOpacity = 0.8f;
            circle.Point = location;
            circle.Radius = 30;
            circle.Editable = true;
            circle.StrokeWeight = 3;
            map.Circles.Add(circle);

            Rectangle rect=new Rectangle("rect1");
            rect.FillColor = Color.Black;
            rect.FillOpacity = 0.4f;
            rect.Points.Add(new Location(35.74728723483808, 51.37550354003906));
            rect.Points.Add(new Location(35.74668641224311, 51.376715898513794));
            map.Rectangles.Add(rect);

            Polyline polyline=new Polyline("poly1");
            polyline.Points.Add(new Location(35.74457043569041, 51.373915672302246));
            polyline.Points.Add(new Location(35.74470976097927, 51.37359380722046));
            polyline.Points.Add(new Location(35.744378863020074, 51.37337923049927));
            polyline.StrokeColor = Color.Blue;
            polyline.StrokeWeight = 2;
            map.Polylines.Add(polyline);

            Polygon polygon=new Polygon("poly2");
            polygon.Points.Add(new Location(35.746494844665094, 51.374655961990356));
            polygon.Points.Add(new Location(35.74635552250061, 51.37283205986023));
            polygon.Points.Add(new Location(35.74598109297522, 51.372681856155396));
            polygon.Points.Add(new Location(35.7454934611854, 51.37361526489258));
            polygon.FillColor = Color.Black;
            polygon.FillOpacity = 0.5f;
            polygon.StrokeColor = Color.Gray;
            polygon.StrokeWeight = 1;
            map.Polygons.Add(polygon);

            return map;
        }
    }
بعد از ایجاد چنین کلاسی نیاز است تا آن را در ویوو ترسیم کنیم. ابتدا یک div برای ناحیه‌ی نقشه ایجاد می‌کنیم و سپس خروجی متد ShowMapForMVC را در ناحیه‌ی Head صفحه چاپ می‌کنیم. این خروجی به طور خودکار یک MVCHTMLString را بر می‌گرداند. در صورتیکه از وب فرم استفاده می‌کنید، می‌توانید از گزینه‌ی ShowMap استفاده کنید.
@section javascript
{
    @{
        var map = new MiladTower().TestMarker();
        @map.ShowMapForMvc("mapdiv")
    }
}
<br/><br/>
<div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>

در نهایت نقشه‌ی زیر نمایش داده می‌شود:


کم حجم کردن کدها
در صورتیکه به سورس صفحه نگاهی بیندازید، می‌بینید که کدهای جاوا اسکریپت، داخل صفحه نوشته شده‌اند. اگر بخواهید برای کم حجم‌تر شدن کد، عملیات minify را انجام دهید، با true شدن خصوصیت minified با استفاده از کتابخانه‌ی وابسته‌اش (MS Ajax Minifier)  اینکار را انجام می‌دهد.

انتقال کدها به یک فایل خارجی
بسیاری از ما برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت، از یک فایل خارجی استفاده می‌کنیم. برای داشتن این قابلیت می‌توانید به جای ShowMapForMVC متد CallJs را صدا بزنید تا کتابخانه api گوگل را صدا بزند و سپس در یک اکشن متد، متد GiveJustJS را صدا بزنید و طبق مقاله‌ی موجود در سایت جاری محتوای آن را برگردانید و به عنوان یک فایل JS به این اکشن متد لینک بدهید. کدهای زیر به شما نحوه‌ی این کار را نشان می‌دهند:
ابتدا در یک اکشن متد، کد زیر را وارد می‌کنیم:
    public ActionResult MiladJs()
        {
            var output = new MiladTower().TestMarker().GiveJustJs("mapdiv");
            Response.ContentType = "text/javascript";
            return Content(output);
        }

بعد از آن در ویووی مربوطه کد زیر را داریم:
@section javascript
{
    @{
        var map = new MiladTower().TestMarker();
        @map.CallJs()
        <script type="text/javascript" src="@Url.Action("MiladJs","Home")"></script>
    }   
}
<br/><br/>
<div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>
بدین ترتیب کدهای شما داخل یک فایل خارجی قرار می‌گیرند.


نحوه‌ی کارکرد این کتابخانه
برای آشنایی با نحوه‌ی کارکرد آن باید بدانید که اساس کار این کتابخانه string interpolation است. این کتابخانه کلاسی را به صورت Partial دارد که بین چندین فایل تقسیم شده است و هر یک از فایل‌ها، با نام محتوای آن نامگذاری شده‌اند. Public methods متدهای عمومی، private methods متدهای خصوصی، Constants یا ثابت‌ها که حاوی تمام دستورات جاوا اسکریپتی هستند و در نهایت خود کلاس اصلی GoogleMapApi که حاوی کدهای اجرایی و تشکیل کد جاوا اسکریپت می‌باشد. در کنار کلاس اصلی، کلاس‌های Overlay هم قرار دارند که شامل اطلاعات اشیاء روی نقشه‌ها هستند؛ مثل مارکرها و چندضلعی‌ها و ... و در نهایت یک سری کلاس و نوع شمارشی Enum شامل خصوصیت‌هایی که برای تنظیمات و پیکربندی نقشه به کار می‌روند.
کلاس GoogleMapApi برای ایجاد کدها، داده‌هایی را که برای هر کلاس در نظر گرفته‌اید، با استفاده از interpolation و ثابت‌های حاوی کد جاوا اسکریپت، در یک رشته‌ی جدید قرار می‌دهند و این رشته‌ها با اتصال درست در موقعیت خود، کد نهایی جاوا اسکریپت را تولید می‌کنند.
مطالب
سازگار کردن لینک‌های قدیمی یک سایت با ساختار جدید آن در ASP.NET MVC
اگر پیشتر سایتی را در آدرس مشخصی در اینترنت داشته‌اید و اکنون تنها نرم افزار آن تغییر کرده است، اما نحوه ارائه خدمات آن خیر، لازم است بتوانید شرایط ذیل را مدیریت کنید:
- موتورهای جستجو مدام اطلاعات قبلی خود را به روز می‌کنند. اگر آدرس قبلی مقاله‌ای در سایت شما http://site/year/month/day/title بوده، برای نمونه گوگل هر از چندگاهی مجددا به این آدرس مراجعه می‌کند تا حداقل مطمئن شود وجود خارجی دارد یا خیر (این نکته را از لاگ‌های خطای سایت استخراج کردم).
- سایت‌های زیادی هستند که پیشتر به سایت شما و مطالب آن لینک داده‌اند. نمی‌توانید از آن‌ها درخواست کنید لطفا بانک اطلاعاتی خود را به روز کنید.
- اگر فید قبلی سایت شما http://site/feeds/posts بوده و اکنون چیز دیگری است، باز هم نمی‌توانید از همه درخواست کنید اطلاعات خود را به روز کنند. عده‌ای اینکار را خواهند کرد و تعداد زیادی هم خیر.

برای مدیریت یک چنین مواردی می‌توان از امکانات مسیریابی موجود در ASP.NET MVC استفاده کرد؛ که نمونه‌ای عملی از آن‌را جهت سازگاری سایت جاری با هاست قبلی آن (بلاگر) در ادامه مطالعه خواهید نمود:

الف) سازگار سازی لینک‌های قدیمی برچسب‌های سایت با ساختار جدید آن
در بلاگر آدرس‌های برچسب‌ها، به صورت http://site/search/label/name تعریف شده است. در سایت جاری برچسب‌ها توسط کنترلر Tag مدیریت می‌شوند. برای هدایت آدرس‌های قدیمی (موجود در موتورهای جستجو یا ثبت شده در سایت‌هایی که به ما لینک داده‌اند) می‌توان از تعریف مسیریابی ذیل در فایل global.asax استفاده کرد:
routes.MapRoute(
                "old_bloger_tags_list", // Route name
                "search/label/{name}", // URL with parameters
                new { controller = "Tag", action = "Index", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );
به این ترتیب به صورت خودکار تمامی آدرس‌های شروع شده با http://site/search/label پالایش شده و سپس قسمت name آن‌ها جدا سازی می‌شود. این نام به متدی به نام Index در کنترلر Tag که دارای پارامتری به نام name است ارسال خواهد شد.

ب) از دست ندادن خوانندگان قدیمی فیدهای سایت
دو نوع فید کلی در بلاگر وجود دارد: http://site/feeds/posts/default و http://site/feeds/comments/default؛ اما در سایت جاری فیدها توسط کنترلری به نام Feed ارائه می‌شوند. برای سازگار سازی آدرس‌های قدیمی و هدایت آن‌ها به صورت خودکار به کنترلر فید می‌توان از دو تعریف مسیریابی ذیل استفاده کرد:
routes.MapRoute(
                "old_bloger_posts_feeds_list", // Route name
                "feeds/posts/default", // URL with parameters
                new { controller = "Feed", action = "Posts", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );

routes.MapRoute(
                "old_bloger_comments_feeds_list", // Route name
                "feeds/comments/default", // URL with parameters
                new { controller = "Feed", action = "Comments", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );            
در اینجا دو آدرس ذکر شده به کنترلر Feed و متدهای Posts و Comments آن هدایت خواهند شد و به این نحو کاربران قدیمی سایت هیچگونه تغییری را احساس نکرده و باز هم فیدخوان‌های آن‌ها، بدون مشکل کار خواهند کرد.

ج) پردازش لینک‌های قدیمی مطالب سایت و هدایت آن‌ها به آدرس‌های جدید
این مورد اندکی مشکل‌تر از موارد قبلی است:
routes.MapRoute(
                "old_bloger_post_urls",
                "{yyyy}/{mm}/{title}",
                new { controller = "Post", action = "OldBloggerLinks" },
                new { yyyy = @"\d{4}", mm = @"\d{1,2}" }
            );
برای نمونه آدرس مقاله‌ای مانند http://site/2012/05/ef-code-first-15.html را درنظر بگیرید. سه قسمت سال، ماه و عنوان آن، حائز اهمیت هستند. این‌ها را در اینجا به کنترلر Post و متد OldBloggerLinks آن هدایت خواهیم کرد. همچنین برای سال و ماه آن نیز قید تعریف شده است. سال عددی 4 رقمی است و ماه عددی یک تا دو رقمی.
کدهای متد OldBloggerLinks را در اینجا مشاهده می‌کنید:
        public virtual ActionResult OldBloggerLinks(int yyyy, int mm, string title)
        {
            var oldUrl = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "https://www.dntips.ir/{0}/{1}/{2}", yyyy, mm.ToString("00"), title);
            var blogPost = _blogPostsService.FindBlogPost(oldUrl);
            if (blogPost != null)
                return RedirectToActionPermanent(actionName: ActionNames.Index, controllerName: MVC.Post.Name,
                                                 routeValues: new { id = blogPost.Id, name = blogPost.Title.GetPostSlug() });
            return this.Redirect("/");
        }
در اینجا چون ساختار لینک‌ها کلا تغییر کرده است، ابتدا بر اساس پارامترهای دریافت شده، لینک قدیمی بازسازی می‌شود. سپس به بانک اطلاعاتی مراجعه شده و لینک قدیمی به همراه شماره مطلب مرتبط با آن یافت می‌شود (یک فیلد oldUrl برای مطالب قدیمی در بانک اطلاعاتی وجود دارد). در آخر هم به کمک متد  RedirectToActionPermanent آدرس رسیده به آدرس جدید مطلب در سایت ترجمه و هدایت خواهد شد. Permanent بودن آن برای به روز رسانی خودکار اطلاعات موتورهای جستجو مفید است.


نتیجه گیری
به کمک امکانات مسیریابی توکار ASP.NET MVC می‌توان ساختار قدیمی یک سایت را به ساختار جدید آن ترجمه کرد. به این ترتیب لینک‌های قدیمی ثبت شده در صدها سایت اینترنتی که به سایت ما اشاره می‌کنند، مجددا بدون مشکل قابل استفاده بوده و همچنین موتورهای جستجو نیز امکان به روز رسانی اطلاعات خود را خواهند یافت.

مطالب
تهیه‌ی کارت با فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp
فرض کنید که می‌خواهید برای کاربری پس از ثبت اطلاعاتش در سایت، کارتی به فرمت PDF صادر کنید تا آن را دریافت و سپس چاپ کند. حتما از این دست موارد زیاد مشاهده کرده اید؛ مانند دریافت کارت ورود به جلسات امتحانی، کارت ورود به همایش‌ها و کنسرت‌های موسیقی و ...

برای تهیه فایل PDF، به غیر از کتابخانه‌های گزارش گیری تجاری، می‌توان از کتابخانه‌ی iTextSharp که گزینه‌ای سورس باز، با کیفیت و محبوب است، استفاده کرد. متاسفانه این کتابخانه دارای محیط گرافیکی طراحی گزارش نیست و کار با آن فقط از طریق کدنویسی میسر است که صد البته انعطاف پذیری و پویایی قابل توجهی را برای تهیه‌ی گزارش نسبت به ابزار‌های طراحی گرافیکی، در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. البته می‌توان از برنامه‌ی Open Office برای طراحی قالب گزارش نیز استفاده کرد، اما من پس از استفاده، به کیفیت و انعطاف پذیری و امکانات مورد نظرم نتوانستم دست یابم و تصمیم گرفتم برای تهیه‌ی کارت، مستقیما با iTextSharp کد نویسی انجام دهم.

در این مقاله به نحوه‌ی تهیه یک کارت به فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp خواهیم پرداخت که این کتابخانه به فناوری خاصی گره نخورده است و در تمامی برنامه‌های ASP.NET ، WPF، Windows Form و در کل هر کجا که دات نت فریمورک در دسترس است، قابل استفاده می‌باشد.

فرض کنید کارتی به شکل زیر می‌خواهیم بسازیم (تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع آوری شده‌اند):


طبق این عکس، طرح بندی کارت مورد نظر به این شکل است که در بالای کارت باید آرم سازمان، عنوان در وسط و عکس فرد در سمت چپ باشد و در ادامه نام و مشخصات فرد درج شده باشند. همچنین عکسی به صورت شفاف، تمام پس زمینه کارت را پوشانده است.

 فرقی نمی‌کند که تکنولوژی مورد استفاده شما چیست، برای سادگی کار این مثال را با یک Console Application آغاز کنید. برای نصب iTextSharp نیز فرمان زیر را در کنسول NuGet وارد کنید:
Install-Package iTextSharp


شروع کار با iTextSharp

معمولا برای کار با iText یک سری روال تکراری از قبیل انتخاب نام فایل نهایی، تعریف فونت، سایز کاغذ، حاشیه بندی و ... را باید طی کنید که کدهای آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:

            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();
-  در اینجا سایز کارت، بر روی کاغذ A6 در حالت افقی قرار داده شده است. بدیهی است که مطابق نیاز خودتان می‌توانید این سایز را تغییر دهید.
-  تابع GetFont یک تابع کمکی است که در سورس نهایی ارائه شده است و نکته تعریف فونت در iTextSharp  در آن رعایت شده است.
 - بقیه موارد نیز جزء الزامات کار با این کتابخانه است.


برای درج عکس به صورت شفاف در پس زمینه کارت باید از کد زیر استفاده کرد:

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);
 

چیدمان و طرح بندی بندی عناصر در iTextSharp

برای طراحی کارت یا کلا کار طراحی، باید با نحوه‌ی قرار دادن و طرح بندی عناصر مثل تصاویر و نوشته‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای این کار، آشنا شوید. خوشبختانه در iText برای این کار ابزارهای خوبی وجود دارد.

حتما با تگ Table در HTML آشنایی دارید. در سال‌های دور، حتی کل صفحه‌ی وب را به وسیله‌ی Table ساختار دهی می‌کردند. در iTextSharp نیز کلاسی به نام PdfPTable در دسترس است که می‌توان از آن به عنوان قالبی برای قرار دادن عناصر، در صفحه استفاده کرد. این Table همانند هر جدولی دارای یک سری سطر و ستون است که می‌توانیم عناصر مورد نظرمان مثل تصویر و نوشته و... را در آن قرار دهیم. 

همانطور که از تگ Table در HTML می‌توان برای رسم جدول و قرار دادن عناصر در سطر و ستون‌های آن استفاده کرد، در iText نیز می‌توان از کلاس PdfPTable برای ترسیم جدول و از متد AddCell آن برای افزودن سلول به آن استفاده کرد. کار با کلاس PdfPTable نیز ساده است. کافی هست به هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، در سازنده‌اش تعداد ستون‌های جدول را ذکر کنید. سپس با استفاده از متد AddCell آن، پارامتری از جنس PdfPCell برای آن ارسال کنید تا به جدول، سلول جدیدی اضافه شود و در صورتیکه تعداد سلول‌های جدید، از تعداد ستون‌های تعریف شده بیشتر شود، iText به صورت خودکار سلول‌های اضافی را به ردیف جدیدی منتقل می‌کند. البته برای افزودن سطر و ستون، روش‌های دیگری نیز هست؛ ولی گویا  روش مرجح همین روش است.  کلاس PdfPCell که نقش سلول‌های جدول را بازی می‌کند، نیز می‌تواند شامل متن، تصویر و یا حتی یک جدول تودرتو باشد.
  
در ادامه کدهای جدول بالایی کارت شامل لوگوی دانشگاه، عنوان مسابقات و عکس فرد را مشاهده می‌کنید:
            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);
-  در ابتدا یک جدول سه ستونه تعریف شده است. تعداد ستون‌ها در هنگام نمونه سازی از کلاس PdfPTable، در سازنده‌ی آن ذکر شده است.
-  در iText برای کار با تصاویر، باید از کلاس Image و متد GetInstance فراهم شده توسط خود کتابخانه استفاده کرد. سپس این تصویر را باید به عنوان پارامتر به سلول جدول ارسال کرد.
-  به کمک متد AddCell، می‌توان به جدول، سلول اضافه کرد و به صورت خودکار سلول‌های جدیدی که از تعداد ستون‌ها بیشتر می‌شوند، به سطر جدید منتقل می‌شوند.
-  اگر می‌خواهید در سلولی متنی نمایش دهید، از کلاس Phrase و تعیین صریح فونت آن استفاده کنید؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است متون فارسی نمایش داده نشود.
-  در انتها هم جدول مورد نظر را باید به شی doc از جنس کلاس Document تعریف شده اضافه کرد.
 
بدیهی هست که اطلاعات شخص مثل نام، نام خانوادگی و ... را نیز باید در یک جدول چهار ستونه قرار داد و نکته‌ی خاص اضافه‌تری ندارد. 

حال اگر بیاییم این تکه کدها را کنار هم قرار بدهیم به کدی قابل اجرا خواهیم رسید.
ابتدا کلاسی را که در برگیرنده‌ی اطلاعات فرد است، تعریف می‌کنیم:
    public class UserModel
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string StudentNumber { get; set; }
        public string NationalCode { get; set; }
        public string UniversityName { get; set; }
        public string ImagePath { get; set; }
    }
 
- سپس کلاس CardReport را که اصل و اساس بحث ما بود، تعریف می‌کنیم.
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using Font = iTextSharp.text.Font;
using Image = iTextSharp.text.Image;
using Rectangle = iTextSharp.text.Rectangle;

namespace ITextSharpCardSample
{
    public class CardReport
    {
        public static void Generate(UserModel userModel, string competitionImagePath, string universityLogoPath)
        {
            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);


            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);


            // جدول مشخصات شرکت کننده مثل نام و نام خانوادگی
            var infoTable = new PdfPTable(4)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
                SpacingBefore = 15,
            };

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.FirstName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام خانوادگی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.LastName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("شماره\nدانشجویی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.StudentNumber, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کد ملی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.NationalCode, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("واحد دانشگاهی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.UniversityName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            // دو سلول بعدی صرفا جهت تکمیل شدن یک ردیف است تا عملکرد صحیح خود را داشته باشد
            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            int[] infoTableColumnsWidth = { 20, 15, 20, 15 };

            infoTable.SetWidths(infoTableColumnsWidth);

            doc.Add(infoTable);

            doc.Close();
        }

        private static Font GetFont()
        {
            const string fontName = "Iranian Sans";

            if (FontFactory.IsRegistered(fontName))
                return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);

            var fontPath = "Fonts/irsans.ttf"; // مسیر فونت

            FontFactory.Register(fontPath);

            return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
        }

    }

}
نکته: حتما به تعریف فونت در پوشه‌ی Fonts و عکس‌ها در پوشه Images توجه فرمایید.

و در انتها نحوه‌ی استفاده از کلاس CardReport در یک برنامه‌ی Console: 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var userModel = new UserModel
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "احمدی",
                NationalCode = "1234567890",
                StudentNumber = "23242342",
                UniversityName = "آزاد",
                ImagePath = "Images/avatar.jpg"
            };

            CardReport.Generate(userModel, "Images/competition_logo.jpg", "Images/university_logo.png");

            System.Diagnostics.Process.Start("card.pdf");

        }
    }
     
اشتراک‌ها
مواردی که در Entity Framework Core 7.0 اضافه خواهد شد

Plan for Entity Framework Core 7.0

در این لینک، لیستی از مواردی که در EF Core 7 اضافه خواهد شد را می‌توانید ملاحظه کنید.

از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به Distributed transactions   اشاره کرد.

همچنین اسم EF Core 7 بصورت خلاصه EF7 نامیده می‌شود.

مواردی که در Entity Framework Core 7.0 اضافه خواهد شد
نظرات مطالب
معرفی ASP.NET Identity
  • منظور دیتابیس سیستم عضویت است، همانطور که گفته شد این دیتابیس توسط EF ساخته می‌شود، بنابراین جداول، فیلدها و دیگر موارد را میتوانید سفارشی کنید.
  • همانطور که از امضای این متد مشخص است، عملیات بصورت Async پردازش می‌شوند. برای اطلاعات بیشتر به  این لینک نمونه مراجعه کنید.