مطالب
ارتقاء به Entity framework 6 و استفاده از بانک‌های اطلاعاتی غیر از SQL Server
برای ارتقاء برنامه‌های قدیمی به EF 6 (که با دات نت 4 به بعد سازگار است) دو حالت استفاده از نیوگت را در حین افزودن ارجاعات لازم به کتابخانه‌های مرتبط با EF باید مدنظر داشت:
الف) از نیوگت استفاده کرده‌اید
در این حالت فقط کافی است کنسول پاورشل نیوگت را در VS.NET گشوده و دستور update-package را صادر کنید. (1) به صورت خودکار آخرین نگارش EF دریافت شده و (2) همچنین فایل کانفیگ برنامه برای افزودن و به روز رسانی تعاریف مرتبط با نگارش 6 به روز گردیده و (3) همچنین اسمبلی اضافی و قدیمی System.Data.Entity.dll نیز حذف خواهد شد.

ب) اگر از نیوگت استفاده نکرده‌اید
ابتدا یک فایل متنی ساده را به نام packages.config با محتوای ذیل به پروژه خود اضافه کنید.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
  <package id="EntityFramework" version="5.0.0" targetFramework="net40" />
</packages>
سپس بر روی نام Solution در VS.NET کلیک راست کرده و گزینه فعال سازی Restore بسته‌های نیوگت را فعال کنید (انتخاب گزینه Enable NuGet Package Restore). در ادامه یکبار برنامه را Build کنید تا پوشه packages به صورت خودکار از اینترنت دریافت و بازسازی شود. اکنون دستور update-package را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید. همان مراحل قسمت الف تکرار خواهند شد.

لازم به ذکر است، اگر پروژه شما از چندین زیر پروژه تشکیل شده است که هر کدام نیز ارجاعی را به اسمبلی EF دارند، باید فایل packages.config فوق را به این زیر پروژه‌ها نیز اضافه کنید. دستور update-package، زیر پروژه‌ها را نیز اسکن کرده و تمام ارجاعات لازم را به صورت خودکار به روز می‌کند. همچنین اسمبلی‌های قدیمی اضافی را نیز حذف خواهد کرد. به این ترتیب با تداخل نگارش‌های قدیمی و جدید EF مواجه نخواهید شد.


مشکلاتی که ممکن است با آن‌ها مواجه شوید:

الف) برنامه کامپایل نمی‌شود
تنها تغییری که جهت کامپایل برنامه باید انجام دهید، استفاده از فضاهای نام جدید بجای فضاهای قدیمی موجود در اسمبلی منسوخ و حذف شده System.Data.Entity.dll است. خود VS.NET قابلیت یافتن فضاهای نام مرتبط را دارد و یا اگر از Resharper نیز استفاده می‌کنید، این قابلیت بهبود یافته است. در کل مثلا System.Data.EntityState شده است System.Data.Entity.EntityState و امثال آن که به روز رسانی آن‌ها نکته خاصی ندارد .


ب) پروایدر بانک اطلاعاتی مورد استفاده یافت نمی‌شود
به صورت پیش فرض فقط پروایدر SQL Server به همراه بسته EF 6 است. حتی پروایدر SQL Server CE نیز با آن ارائه نمی‌شود. اگر از SQL Server CE استفاده کرده‌اید، باید دستور ذیل را نیز پس از نصب EF 6 صادر کنید:
 PM> Install-Package EntityFramework.SqlServerCompact
تا با خطای ذیل مواجه نشوید:
 No Entity Framework provider found for the ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SqlServerCe.4.0'.
Make sure the provider is registered in the 'entityFramework' section of the application config file.
See http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=260882 for more information.
استفاده از نیوگت به روشی که عنوان شد، فایل کانفیگ برنامه شما را جهت افزودن تعاریف پروایدرهای لازم، به روز می‌کند و این مورد در EF 6 الزامی است (حتما باید تعریف پروایدر در فایل کانفیگ موجود باشد).


ج) خطای عدم وجود کلید خارجی جدول Migration را دریافت می‌کنید
 The foreign key constraint does not exist. [ PK_dbo.__MigrationHistory ]
تا EF 5 نام کلید اصلی جدول MigrationHistory به صورت PK___MigrationHistory می‌باشد.
 ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK___MigrationHistory] PRIMARY KEY ([MigrationId]);
در EF 6 این نام شده است PK_dbo.__MigrationHistory
برای حل این مشکل تنها کافی است دستورات ذیل را یکبار بر روی بانک اطلاعاتی خود صادر کنید تا نام مورد نظر به عنوان کلید اصلی جدول migration اضافه شود؛ در غیراینصورت اصلا برنامه اجرا نخواهد شد:
 ALTER TABLE [__MigrationHistory] drop CONSTRAINT [PK___MigrationHistory];
ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK_dbo.__MigrationHistory] PRIMARY KEY (MigrationId);
البته یکبار برنامه را اجرا کنید. اگر خطای نبود کلید اصلی یاد شده صادر شد، آنگاه دو دستور فوق را اجرا نمائید.
مطالب
تزریق وابستگی‌ها فراتر از کلاس‌ها در برنامه‌های Angular
عموما تزریق وابستگی‌های کلاس‌ها، در برنامه‌های Angular صورت می‌گیرند. برای مثال در یک NgModule در قسمت providers آن نام کلاسی را معرفی می‌کنیم و سپس می‌توان این کلاس را به سازنده‌ی کامپوننت‌ها تزریق کرد و از امکانات آن استفاده کرد. اما سیستم تزریق وابستگی‌های Angular محدود به تزریق وهله‌های کلاس‌ها نیست و می‌توان قسمت providers را با یک سری شیء تعریف شده‌ی با {} نیز مقدار دهی کرد. در اینجا می‌توان یک token را به یک وابستگی انتساب داد.


انواع providers در Angular

سیستم تزریق وابستگی‌های Angular، تامین کننده‌های ذیل را نیز به همراه دارد:
 - تامین کننده‌ی مقادیر که با useValue مشخص می‌شود.
 - تامین کننده‌ی Factory‌ها که با useFactory تعریف خواهد شد.
 - تامین کننده‌ی کلاس‌ها که با useClass تعریف می‌شود.
 - تامین کننده‌ی کلاس‌هایی با نام‌های مستعار که توسط useExisting مشخص می‌شود.

یک تامین کننده مشخص می‌کند که سیستم تزریق کننده‌ی وابستگی‌ها، با درخواست توکن/کلیدی مشخص، چه وابستگی را باید وهله سازی کند.


تزریق وابستگی‌هایی از نوع ثوابت در برنامه‌های Angular

فرض کنید برنامه‌ی Angular شما در مسیر دیگری نسبت به Web API سمت سرور آن قرار دارد. به همین جهت در تمام سرویس‌های برنامه نیاز به تعریف مسیر پایه‌ی Web API مانند API_BASE_HREF را خواهید داشت. یک روش حل این مساله، تعریف این ثابت به صورت یک وابستگی و سپس تزریق آن به کلاس‌های سرویس‌ها و یا کامپوننت‌های برنامه است:
@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    InjectionBeyondClassesRoutingModule
  ],
  declarations: [TestProvidersComponent],
  providers: [
    { provide: "API_BASE_HREF", useValue: "http://localhost:5000" },
    { provide: "APP_BASE_HREF", useValue: document.location.pathname },
    { provide: "IS_PROD", useValue: true },
    { provide: "APIKey", useValue: "XYZ1234ABC" },
    { provide: "Random", useValue: Math.random() },
    {
      provide: "emailApiConfig", useValue: Object.freeze({
        apiKey: "email-key",
        context: "registration"
      })
    },
    { provide: "languages", useValue: "en", multi: true },
    { provide: "languages", useValue: "fa", multi: true }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
- در اینجا چندین مثال از تکمیل قسمت providers یک ماژول را با شیء‌های token دار provide مشاهده می‌کنید. هر provide یک token را مشخص می‌کند که از آن جهت دریافت مقدار وابستگی منتسب به آن استفاده خواهد شد.
- در این مثال، حالت‌های مختلفی از تامین کننده‌ی useValue را نیز مشاهده می‌کنید. انتساب یک رشته، یک مقدار boolean و یا یک مقدار که در زمان انتساب محاسبه خواهد شد مانند Math.random.
- همچنین در اینجا می‌توان در قسمت useValue مانند emailApiConfig، یک شیء را نیز تعریف کرد. علت استفاده‌ی از Object.freeze، تعریف این شیء به صورت read only است.
- در حین تعریف provideها اگر کلید توکن بکار رفته یکی باشد، آخرین مقدار، مابقی را بازنویسی می‌کند؛ مانند حالت languages که در اینجا دوبار تعریف شده‌است. اما با ذکر خاصیت multi، می‌توان به کلید languages به صورت یک آرایه دسترسی یافت و در این حالت مقادیر آن بازنویسی نمی‌شوند.

اکنون برای استفاده‌ی از این توکن‌های تعریف شده توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
import { Component, OnInit, Inject } from "@angular/core";
import { inject } from "@angular/core/testing";

@Component({
  selector: "app-test-providers",
  templateUrl: "./test-providers.component.html",
  styleUrls: ["./test-providers.component.css"]
})
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject("API_BASE_HREF") public apiBaseHref: string,
    @Inject("APP_BASE_HREF") public appBaseHref: string,
    @Inject("IS_PROD") public isProd: boolean,
    @Inject("APIKey") public apiKey: string,
    @Inject("Random") public random: string,
    @Inject("emailApiConfig") public emailApiConfig: any,
    @Inject("languages") public languages: string[]
  ) { }

  ngOnInit() {
  }
}
در اینجا هر توکن توسط ویژگی Inject به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است. از این جهت آن‌ها را public تعریف کرده‌ایم که بتوان در قالب این کامپوننت، به مقادیر تزریق شده، دسترسی یافت:
<h1>
  Injection Beyond Classes
</h1>
<div class="alert alert-info">
  <ul>
    <li>API_BASE_HREF: {{apiBaseHref}}</li>
    <li>APP_BASE_HREF: {{appBaseHref}}</li>
    <li>IS_PROD: {{isProd}}</li>
    <li>APIKey: {{apiKey}}</li>
    <li>Random-1: {{random}}</li>
    <li>Random-2: {{random}}</li>
    <li>emailApiConfig {{emailApiConfig | json}}</li>
    <li>languages: {{languages | json}}</li>
  </ul>
</div>
با این خروجی:


در اینجا همانطور که مشاهده می‌کنید، languages از نوع multi: true به یک آرایه تبدیل شده‌است و یا emailApiConfig نیز یک شیء است که توسط کلیدهای آن می‌توان به مقادیر متناظر آن دسترسی یافت. Random نیز تنها یکبار دریافت شده‌است و مهم نیست که چندبار صدا زده شود؛ همواره مقدار آن مساوی اولین مقداری است که در زمان انتساب دریافت می‌کند.


تزریق تنظیمات برنامه توسط تامین کننده‌ی مقادیر

یک نمونه از تزریق شیء emailApiConfig: any را در مثال فوق ملاحظه کردید. روش بهتر و نوع دار آن به صورت ذیل است. ابتدا یک فایل جدید thismodule.config.ts یا app.config.ts را ایجاد می‌کنیم:
import { InjectionToken } from "@angular/core";

export let APP_CONFIG = new InjectionToken<string>("this.module.config");

export interface IThisModuleConfig {
  apiEndpoint: string;
}

export const ThisModuleConfig: IThisModuleConfig = {
  apiEndpoint: "http://localhost:45043/api/"
};
تاکنون توکن‌های تعریف شده را توسط یک رشته‌ی ثابت مانند "API_BASE_HREF" تعریف کردیم. مشکل این روش، امکان تداخل آن‌ها در یک برنامه‌ی بزرگ است. به همین جهت روش توصیه شده، قرار دادن این کلید داخل یک InjectionToken است تا همواره بتوان به یک توکن منحصربفرد در طول عمر برنامه دست یافت که نمونه‌ی آن‌را در تعریف APP_CONFIG مشاهده می‌کنید. در برنامه اگر دو new InjectionToken، با یک سازنده‌ی یکسان تعریف شوند، با هم مساوی نخواهند بود و توکن نهایی آن منحصربفرد است:
import { InjectionToken } from '@angular/core';
export const EmailService1 = new InjectionToken<string>("EmailService");
export const EmailService2 = new InjectionToken<string>("EmailService");
console.log(EmailService1 === EmailService2); // false

سپس نوع تنظیمات را توسط اینترفیس IThisModuleConfig تعریف کرده‌ایم (که نسبت به استفاده‌ی از any یک پیشرفت محسوب می‌شود). در آخر وهله‌ای از این اینترفیس را به نحوی که مشاهده می‌کنید export کرده‌ایم.

اکنون نحوه‌ی تعریف تزریق وابستگی از نوع IThisModuleConfig در یک NgModule به صورت ذیل است:
import { ThisModuleConfig, APP_CONFIG } from "./thismodule.config";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: APP_CONFIG, useValue: ThisModuleConfig }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
اینبار توکن تعریف شده توسط InjectionToken مشخص شده‌است و مقدار آن توسط ThisModuleConfig تامین خواهد شد.

در آخر، تزریق آن به سازنده‌ی یک کامپوننت بر اساس توکن APP_CONFIG و از نوع مشخص اینترفیس آن خواهد بود:
import { IThisModuleConfig, APP_CONFIG } from "./../thismodule.config";
@Component()
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) public config: IThisModuleConfig
  ) { }

  ngOnInit() {
  }

}


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی Factory ها

تا اینجا useValue را بررسی کردیم. نوع دیگر تامین کننده‌های قابل تعریف، useFactory هستند:
@NgModule({
  providers: [
    // ------ useFactory
    { provide: "BASE_URL", useFactory: getBaseUrl },
    { provide: "RandomFactory", useFactory: randomFactory }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }

export function getBaseUrl() {
  return document.getElementsByTagName("base")[0].href;
}

export function randomFactory() {
  return Math.random();
}
در اینجا روش استفاده‌ی از useFactory را مشاهده می‌کنید. کار کرد آن با useValue دقیقا یکی است؛ یک توکن را مشخص می‌کنیم و سپس مقداری به آن نسبت داده می‌شود. اما در اینجا می‌توان یک متد را که بیانگر نحوه‌ی تامین این مقدار است نیز مشخص کرد و نسبت به حالت useValue که تنها یک مقدار ثابت و مشخص را دریافت می‌کند، انعطاف پذیری بیشتر دارد و می‌توان منطق سفارشی خاصی را نیز در اینجا پیاده سازی کرد.

روش استفاده‌ی از آن نیز همانند توکن‌های useValue است که توسط ویژگی Inject مشخص می‌شوند:
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject("BASE_URL") public baseUrl: string,
    @Inject("RandomFactory") public randomFactory: string
  ) { }

حالت useFactory علاوه بر امکان دریافت یک منطق سفارشی توسط یک function، امکان دریافت یک سری وابستگی را نیز دارد. فرض کنید کلاس سرویس خودرو به صورت زیر تعریف شده‌است که دارای وابستگی از نوع HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن است:
import { HttpClient } from "@angular/common/http";
import { Injectable } from "@angular/core";

@Injectable()
export class CarService {

  constructor(private http: HttpClient) { }

}
در این حالت useFactory آن جهت تامین پارامتر سازنده‌ی  new CarService، به همراه متدی خواهد بود که پارامتری از نوع HttpClient را دریافت می‌کند:
import { CarService } from "./car.service";
import { HttpClient } from "@angular/common/http";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useFactory
    { provide: "Car_Service", useFactory: carServiceFactory, deps: [HttpClient] }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }

export function carServiceFactory(http: HttpClient) {
  return new CarService(http);
}
در اینجا برای تامین این پارامتر سازنده، خاصیت دیگری به نام deps قابل تعریف است که می‌تواند یک یا چند سرویس و وابستگی را تزریق و تامین کند. برای مثال سرویس HttpClient در اینجا توسط deps: [HttpClient] تزریق شده‌است.


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی کلاس‌ها

تا اینجا useValue و useFactory را بررسی کردیم. نوع دیگر تامین کننده‌های قابل تعریف، useClass هستند. در حالت استفاده‌ی useClass، نام یک نوع مشخص می‌شود و سپس Angular وهله‌ای از آن‌را تامین خواهد کرد. در این حالت اگر این وابستگی دارای پارامترهای تزریق شده‌ای در سازنده‌ی آن باشد، آن‌ها نیز به صورت خودکار وهله سازی می‌شوند.
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useClass
    { provide: "Car_Service_Name1", useClass: CarService },
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
این حالت دقیقا معادل تعریف متداول سرویس ذیل است؛ با این تفاوت که توکن آن مساوی مقدار سفارشی Car_Service_Name1 است:
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
        CarService
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی کلاس‌هایی با نام‌های مستعار

چگونه می‌توان دو تامین کننده را برای کلاسی مشابه، با توکن‌هایی متفاوت ایجاد کرد؟ در این حالت از useExisting استفاده می‌شود:
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useClass
    { provide: "Car_Service_Name1", useClass: CarService },
    // ------ useExisting
    { provide: "Car_Service_Token2", useExisting: "Car_Service_Name1" },
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
در اینجا CarService توسط دو توکن مختلف در معرض دید قرار گرفته‌است. باید دقت داشت که درخواست "Car_Service_Token2" دقیقا همان وهله‌ی ایجاد شده‌ی توسط توکن "Car_Service_Name1" را بازگشت می‌دهد و وهله‌ی جدیدی در این حالت ایجاد نخواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات اشتراک‌ها
غروب StructureMap
- StructureMap برای دوره‌ی پیش از NET Core. طراحی شده‌است. کل این دوره به زودی کنار گذاشته می‌شود (و در حال حاضر در مرحله‌ی نگهداری به سر می‌برد و نه توسعه‌ی فعال؛ هرچند این نوع تغییرات بنیادین، در ابتدا با نفی و ناباوری همراه هستند، اما پس از مدتی چاره‌ای بجز وفق یافتن نخواهید داشت).
- ASP.NET Core و در اصل NET Core.، به همراه یک سیستم تزریق وابستگی‌های توکار و یکپارچه هست که امکانات آن برای اکثر پروژه‌ها کافی است؛ سورس باز است و همچنین توسط مایکروسافت توسعه داده شده و نگهداری می‌شود. به همین جهت این روند بازنشستگی IoC Containers ثالث، در مورد سایر کتابخانه‌های مشابه هم به زودی اتفاق خواهد افتاد.
مطالب دوره‌ها
بررسی جزئیات تزریق وابستگی‌ها در قالب پروژه WPF Framework
در قالب طراحی شده، نه در کدهای Viewهای اضافه شده و نه در ViewModelها، اثری از کدهای مرتبط با تزریق وابستگی‌ها و یا حتی وهله سازی ViewModel مرتبط با یک View مشاهده نمی‌شود. در ادامه قصد داریم جزئیات پیاده سازی آن‌را مرور کنیم.

مدیریت خودکار وهله سازی ViewModelها

اگر به فایل MVVM\ViewModelFactory.cs قرار گرفته در پروژه Common مراجعه کنید، کدهای کلاسی که کار وهله سازی ViewModelها را انجام می‌دهد، مشاهده خواهید کرد:
using System.Windows;
using StructureMap;

namespace WpfFramework1999.Common.MVVM
{
    /// <summary>
    /// Stitches together a view and its view-model
    /// </summary>
    public class ViewModelFactory
    {
        private readonly FrameworkElement _control;

        /// <summary>
        /// سازنده کلاس تزریق وابستگی‌ها به ویوو مدل و وهله سازی آن
        /// </summary>
        /// <param name="control">وهله‌ای از شیءایی که باید کار تزریق وابستگی‌ها در آن انجام شود</param>
        public ViewModelFactory(FrameworkElement control)
        {
            _control = control;
        }

        /// <summary>
        /// وهله متناظر با ویوو مدل
        /// </summary>
        public IViewModel ViewModelInstance { get; private set; }

        /// <summary>
        /// کار تزریق خودکار وابستگی‌ها و وهله سازی ویوو مدل مرتبط انجام خواهد شد
        /// </summary>        
        public void WireUp()
        {
            var viewName = _control.GetType().Name;
            var viewModelName = string.Concat(viewName, "ViewModel"); //قرار داد نامگذاری ما است

            if (!_control.IsLoaded)
            {
                _control.Loaded += (s, e) =>
                {
                    setDataContext(viewModelName);
                };
            }
            else
            {
                setDataContext(viewModelName);
            }
        }

        private void setDataContext(string viewModelName)
        {
            //کار تزریق خودکار وابستگی‌ها و وهله سازی ویوو مدل مرتبط انجام خواهد شد
            ViewModelInstance = ObjectFactory.TryGetInstance<IViewModel>(viewModelName);
            if (ViewModelInstance == null) // این صفحه ویوو مدل ندارد
                return;

            _control.DataContext = ViewModelInstance;
        }
    }
}
در این کلاس، یک وهله از صفحه‌ای که توسط کاربر درخواست شده‌است، در سازنده کلاس دریافت گردیده و سپس در متد WireUp، بر اساس قرارداد نامگذاری که پیشتر نیز عنوان شد، ViewModel متناظر با نام View از IoC Container استخراج و وهله سازی می‌گردد. سپس این وهله به DataContext صفحه انتساب داده می‌شود.
چند سؤال مهم:
- IoC Container از کجا می‌داند که ViewModelها در کجا قرار دارند؟
- این کلاس ViewModelFactory چگونه به وهله‌ای از یک صفحه درخواستی توسط کاربر دسترسی پیدا می‌کند و در کجا؟


IoC Container از کجا می‌داند که ViewModelها در کجا قرار دارند؟

اگر بحث سری جاری را از ابتدا دنبال کرده باشید، عنوان شد که ViewModelها را در این قالب، باید مشتق شده از کلاس پایه‌ای به نام BaseViewModel تهیه کنیم. برای مثال:
/// <summary>
/// ویوو مدل افزودن و مدیریت کاربران
/// </summary>
public class AddNewUserViewModel : BaseViewModel
این کلاس پایه که در فایل MVVM\BaseViewModel.cs پروژه Common قرار دارد، به نحو زیر آغاز شده است:
/// <summary>
/// کلاس پایه ویوو مدل‌های برنامه که جهت علامتگذاری آن‌ها برای سیم کشی‌های تزریق وابستگی‌های برنامه نیز استفاده می‌شود
/// </summary>
public abstract class BaseViewModel : DataErrorInfoBase, INotifyPropertyChanged, IViewModel
اگر دقت کنید در اینجا اینترفیس IViewModel نیز ذکر شده است. این اینترفیس برای علامتگذاری ViewModelها و یافتن خودکار آن‌ها توسط IoC Container مورد استفاده درنظر گرفته شده است. اگر به فایل Core\IocConfig.cs پروژه Infrastructure مراجعه کنید، چنین تنظیمی را در آن مشاهده خواهید نمود:
// Add all types that implement IView into the container,
// and name each specific type by the short type name.
scan.AddAllTypesOf<IViewModel>().NameBy(type => type.Name);
به این ترتیب StructureMap با اسکن اسمبلی Infrastructure کلیه کلاس‌های پیاده سازی کننده IViewModel را یافته و سپس آن‌ها را بر اساس نام متناظری که دارند، ذخیره می‌کند. با این تنظیم، اکنون در کلاس ViewModelFactory یک چنین کدی کار خواهد کرد:
 //کار تزریق خودکار وابستگی‌ها و وهله سازی ویوو مدل مرتبط انجام خواهد شد
ViewModelInstance = ObjectFactory.TryGetInstance<IViewModel>(viewModelName);


کلاس ViewModelFactory چگونه به وهله‌ای از یک صفحه درخواستی توسط کاربر دسترسی پیدا می‌کند و در کجا؟

در اینجا قسمتی از کدهای فایل Core\FrameFactory.cs قرار گرفته در پروژه Infrastructure را ملاحظه می‌کنید:
namespace WpfFramework.Infrastructure.Core
{
    /// <summary>
    /// ایجاد یک کنترل فریم سفارشی که قابلیت تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار دارد
    /// به همراه اعمال مسایل راهبری برنامه که از منوی اصلی دریافت می‌شوند
    /// </summary>
    public class FrameFactory : Frame
    {
        /// <summary>
        /// در اینجا می‌شود به وهله‌ای از صفحه‌ای که قرار است اضافه گردد دسترسی یافت
        /// </summary>
        protected override void OnContentChanged(object oldContent, object newContent)
        {
            base.OnContentChanged(oldContent, newContent);

            var newPage = newContent as FrameworkElement;
            if (newPage == null)
                return;

            _currentViewModelFactory = new ViewModelFactory(newPage);
            _currentViewModelFactory.WireUp(); //کار تزریق وابستگی‌ها و وهله سازی ویوو مدل مرتبط انجام خواهد شد
        }
    }
}
در این کلاس، یک Frame سفارشی را طراحی کرده‌ایم؛ از این جهت که بتوان متد OnContentChanged آن‌را تحریف کرد. در این متد، newContent دقیقا وهله‌ای از صفحه جدیدی است که توسط کاربر درخواست شده‌است. خوب ... این وهله را داریم، بنابراین تنها کافی است آن‌را به کلاس ViewModelFactory ارسال کنیم و متد WireUp آن‌را بر روی وهله کلاس صفحه درخواستی فراخوانی نمائیم. به این ترتیب، صفحه‌ای نمایش داده خواهد شد که DataContext آن با وهله‌ای از ViewModel متناظر مقدار دهی شده‌است. از این جهت که این وهله سازی توسط IoC Container صورت می‌گیرد، کلیه وابستگی‌های تعریف شده در سازنده کلاس ViewModel نیز به صورت خودکار وهله سازی و مقدار دهی خواهند شد.

نهایتا فراخوانی متد IocConfig.Init، در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه، در آغاز برنامه قرار گرفته است.
مطالب
React 16x - قسمت 31 - React Hooks - بخش 2 - مقایسه حالت‌های مختلف مدیریت حالت با useState Hook
در قسمت قبل، با useState Hook آشنا شدیم. همچنین چندین مثال را در مورد نحوه‌ی تعریف تکی و یا چندتایی آن در یک کامپوننت تابعی، با انواع و اقسام داده‌های مختلف، بررسی کردیم؛ اما بهتر است از کدام حالت استفاده شود؟ آیا بهتر است به ازای هر خاصیت state، یکبار useState Hook جدیدی را تعریف کنیم و یا بهتر است همانند کامپوننت‌های کلاسی، یک شیء کامل را به همراه چندین خاصیت، به یک تک useState Hook معرفی کنیم؟


پیاده سازی یک فرم لاگین با استفاده از چندین useState Hook

در ابتدا، یک مثال کاربردی‌تر را به کمک useState Hook‌ها پیاده سازی می‌کنیم. در اینجا هر المان فرم را به یک useState Hook مجزا، متصل کرده‌ایم. کدهای کامل این کامپوننت را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { useState } from "react";

export default function Login() {
  const [username, setUsername] = useState("");
  const [password, setPassword] = useState("");
  const [user, setUser] = useState(null);

  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    const userData = {
      username,
      password
    };
    setUser(userData);

    setUsername("");
    setPassword("");
  };

  return (
    <>
      <h2 className="mt-3">Login</h2>
      <form onSubmit={handleSubmit}>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input
            type="text"
            name="username"
            id="username"
            onChange={event => setUsername(event.target.value)}
            value={username}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input
            type="password"
            name="password"
            id="password"
            onChange={event => setPassword(event.target.value)}
            value={password}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <button type="submit">Submit</button>
      </form>

      {user && JSON.stringify(user, null, 2)}
    </>
  );
}
توضیحات:
- اگر دقت کرده باشید، اینبار این کامپوننت تابعی را به صورت متداول ()function Login تعریف کرده‌ایم. مزیت یک چنین تعریفی، امکان export در محل آن می‌باشد:
export default function Login() {
و دیگر برخلاف حالت استفاده‌ی از arrow function‌ها برای تعریف کامپوننت‌های تابعی، نیازی نیست تا این export را جداگانه در این ماژول درج کرد.
به علاوه وجود واژه‌ی default در اینجا سبب می‌شود که برای import آن، بتوان از هر نام دلخواهی استفاده کرد و در اینجا اجباری به استفاده‌ی از نام Login وجود ندارد که نمونه‌ی استفاده‌ی از آن در فایل index.js، می‌تواند به صورت زیر باشد:
import App from "./components/part02/Login";
- همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، useState Hook‌ها را با هر نوع داده‌ی دلخواهی می‌توان مقدار دهی اولیه کرد؛ برای مثال با یک int و یا یک object. همچنین الزامی هم به تعریف فقط یک useState Hook وجود ندارد و هر قسمتی از state را می‌توان توسط یک useState Hook مجزا، تعریف و مدیریت کرد.
- فرم لاگین تعریف شده، از یک فیلد نام کاربری و یک فیلد کلمه‌ی عبور تشکیل شده‌است.
- اکنون می‌خواهیم اطلاعات دریافت شده‌ی از کاربر را در state کامپوننت جاری منعکس کنیم. به همین جهت، کار با import متد useState شروع می‌شود. سپس به ازای هر فیلد در فرم، یک state مجزا را تعریف می‌کنیم:
const [username, setUsername] = useState("");
const [password, setPassword] = useState("");
- اکنون برای به روز رسانی مقادیر درج شده‌ی در state‌های تعریف شده بر اساس اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر، از رویداد onChange استفاده می‌کنیم؛ برای مثال:
<input type="text" name="username" id="username"
       onChange={event => setUsername(event.target.value)}
       value={username}
        className="form-control"
/>
در اینجا تابع مدیریت کننده‌ی رویداد onChange، به صورت inline تعریف شده‌است. پیشتر اگر با کامپوننت‌های کلاسی می‌خواستیم اینکار را انجام دهیم، نیاز به clone شیء state، دسترسی به خاصیت متناظر با نام فیلد تعریف شده‌ی در آن به صورت پویا، به روز رسانی آن و در آخر به روز رسانی state با مقدار جدید شیء state می‌بود. اما در اینجا نیازی به دانستن نام المان و یا نام خاصیتی نیست.
- پس از به روز رسانی state، می‌خواهیم در حین submit فرم، این اطلاعات را برای مثال به صورت یک شیء، به سمت سرور ارسال کنیم. به همین جهت نیاز است رویداد onSubmit فرم را  مدیریت کرد. در این متد ابتدا از post back معمول آن به سمت سرور جلوگیری می‌شود و سپس بر اساس متغیرهای تعریف شده‌ی در state، یک شیء را ایجاد کرده‌ایم:
  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    const userData = {
      username,
      password
    };
    setUser(userData);

    setUsername("");
    setPassword("");
  };
همچنین چون در پایین فرم نیز می‌خواهیم این اطلاعات را به صورت JSON نمایش دهیم:
{user && JSON.stringify(user, null, 2)}
 یک state مجزا را هم برای این شیء تعریف:
const [user, setUser] = useState(null);
 و در handleSubmit، به روز رسانی کرده‌ایم.

- دو سطر بعدی را که در انتهای handleSubmit مشاهده می‌کنید، روشی است برای خالی کردن المان‌های فرم، پس از ارسال اطلاعات فرم، برای مثال به backend server. البته این حالت فقط برای حالتی نیاز است که فرم قرار نباشد به آدرس دیگری Redirect شود. برای خالی کردن المان‌های فرم، المان‌های آن‌را باید تبدیل به controlled elements کرد که اینکار با مقدار دهی value آن‌ها توسط value={username} صورت گرفته‌است. به این ترتیب محتوای این المان‌ها با اطلاعاتی که در state داریم، قابل کنترل می‌شوند.


پیاده سازی فرم ثبت نام با استفاده از تنها یک useState Hook

مثال دوم این مطلب نیز در مورد مدیریت المان‌های یک فرم توسط useState Hook است؛ با این تفاوت که در اینجا تنها یک شیء، کل state را تشکیل می‌دهد. کدهای کامل این مثال را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { useState } from "react";

const initialFormState = {
  username: "",
  email: "",
  password: ""
};

export default function Register() {
  const [form, setForm] = useState(initialFormState);
  const [user, setUser] = useState(null);

  const handleChange = event => {
    setForm({
      ...form,
      [event.target.name]: event.target.value
    });
  };

  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    setUser(form);
    setForm(initialFormState);
  };

  return (
    <>
      <h2 className="mt-3">Register</h2>
      <form onSubmit={handleSubmit}>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input
            type="text"
            name="username"
            id="username"
            onChange={handleChange}
            value={form.username}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="email">Email</label>
          <input
            type="email"
            name="email"
            id="email"
            onChange={handleChange}
            value={form.email}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input
            type="password"
            name="password"
            id="password"
            onChange={handleChange}
            value={form.password}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <button type="submit" className="btn btn-primary">
          Submit
        </button>
      </form>

      {user && JSON.stringify(user, null, 2)}
    </>
  );
}
توضیحات:
- فرم ثبت نام فوق از سه فیلد نام کاربری، ایمیل و کلمه‌ی عبور تشکیل شده‌است.
- اینبار نحوه‌ی تشکیل state مرتبط با این سه فیلد را بسیار شبیه به حالت مدیریت state در کامپوننت‌های کلاسی، تعریف کرده‌ایم؛ که تنها با یک تک شیء، انجام می‌شود و نام آن‌را form در نظر گرفته‌ایم:
const [form, setForm] = useState({ username: "",  email: "", password: ""});
- اکنون باید راهی را بیابیم تا این خواص شیء form را بر اساس ورودی‌های کاربر، به روز رسانی کنیم. به همین جهت رویداد onChange این ورودی را به متغیر handleChange که متد منتسب به آن، این تغییرات را ردیابی می‌کند، متصل می‌کنیم:
<input type="text" name="username" id="username"
       onChange={handleChange} value={form.username}
       className="form-control" />
متد رویدادگردان منتسب به handleChange نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const handleChange = event => {
    setForm({
      ...form,
      [event.target.name]: event.target.value
    });
  };
این متد بر اساس name المان‌های ورودی عمل می‌کند (در مثال اول این قسمت، نیازی به دانستن نام المان‌ها نبود). زمانیکه یک شیء را به صورت [event.target.name]: event.target.value تعریف می‌کنیم، یعنی قرار است نام خاصیت این شیء را به صورت پویا تعریف کنیم و مقدار آن نیز از target.value شیء رویداد رسیده، تامین می‌شود. سپس این شیء جدید، با فراخوانی متد setForm، سبب به روز رسانی شیء form موجود در state می‌شود.
- علت وجود spread operator تعریف شده‌ی در اینجا یعنی form...، این است که در حالت استفاده‌ی از useState، برخلاف حالت کار با کامپوننت‌های کلاسی، خواص اضافه شده‌ی به state، به شیء نهایی به صورت خودکار اضافه نمی‌شوند و باید کار یکی سازی را توسط spread operator انجام داد. برای مثال فرض کنید که کاربر، فیلد نام کاربری را ابتدا ثبت می‌کند. بنابراین در این لحظه، شیء ارسالی به setForm، فقط دارای خاصیت username خواهد شد. اکنون اگر در ادامه، کاربر فیلد ایمیل را تکمیل کند، اینبار فقط خاصیت ایمیل در این شیء قرار خواهد گرفت (یا مقدار قبلی را به روز رسانی می‌کند) و از سایر خواص صرفنظر می‌شود؛ مگر اینکه توسط spread operator، سایر خواص پیشین موجود در شیء form را نیز در اینجا لحاظ کنیم، تا اطلاعاتی را از دست نداده باشیم.
بنابراین به صورت خلاصه در روش سنتی کار با کامپوننت‌های کلاسی، فراخوانی متد this.setState کار merge خواص را انجام می‌دهد؛ اما در اینجا فقط کار replace صورت می‌گیرد و باید کار merge خواص یک شیء را به صورت دستی و توسط یک spread operator انجام دهیم. البته در قسمت قبل چون تمام خواص شیء تعریف شده‌ی در state را با هم به روز رسانی می‌کردیم:
    setMousePosition({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
نیازی به تعریف spread operator نبود؛ اما در مثال جاری، هربار فقط یک خاصیت به روز رسانی می‌شود.

- سایر فیلدهای فرم نیز به همین روش onChange={handleChange}، به متد رویدادگردان فوق متصل می‌شوند.
- در پایان برای مدیریت رخ‌داد ارسال فرم، handleSubmit را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    setUser(form);
    setForm(initialFormState);
  };
در اینجا برخلاف مثال اول، دیگر نیازی به تشکیل دستی یک شیء جدید برای ارسال به سرور وجود ندارد و هم اکنون اطلاعات کل شیء form، در اختیار برنامه است.
- همچنین چون در پایین فرم نیز می‌خواهیم این اطلاعات را به صورت JSON نمایش دهیم:
{user && JSON.stringify(user, null, 2)}
 یک state مجزا را هم برای این شیء تعریف:
const [user, setUser] = useState(null);
 و در handleSubmit، آن‌را با فراخوانی متد setUser، به روز رسانی کرده‌ایم.
- برای پاک کردن المان‌های فرم، پس از submit آن، ابتدا نیاز است این المان‌ها را تبدیل به controlled elements کرد که اینکار با مقدار دهی value آن‌ها توسط برای مثال  value={form.username} صورت گرفته‌است. به این ترتیب محتوای این المان‌ها با اطلاعاتی که در state داریم، قابل کنترل می‌شوند. اکنون اگر setForm را با یک شیء خالی مقدار دهی کنیم، به صورت خودکار المان‌های فرم را پاک می‌کند. برای اینکار بجای تعریف شیء موجود در state به صورت inline:
const [form, setForm] = useState({ username: "",  email: "", password: ""});
می‌توان آن‌را خارج از تابع کامپوننت قرار داد:
const initialFormState = {
  username: "",
  email: "",
  password: ""
};

export default function Register() {
  const [form, setForm] = useState(initialFormState);
و سپس آن‌را به عنوان مقدار اولیه، به صورت setForm(initialFormState)، فراخوانی کرد؛ تا سبب پاک شدن المان‌های فرم شود.


مقایسه‌ی روش‌های مختلف مدیریت state توسط useState Hook

همانطور که مشاهده کردید، با useState Hook، به انعطاف پذیری بیشتری برای مدیریت حالت، نسبت به روش سنتی کامپوننت‌های کلاسی رسیده‌ایم. در حالت تعریف یک useState به ازای هر فیلد، روش تعریف رویدادگردان‌ها و همچنین تبدیل المان‌ها به المان‌های کنترل شده، نسبت به روش تعریف تنها یک useState به ازای کل فرم، ساده‌تر و قابل درک‌تر است. اما زمانیکه نیاز به پاک کردن المان‌های فرم باشد، روش کار کردن با یک تک شیء، ساده‌تر است. درکل بهتر است برای خواص غیرمرتبط state، به ازای هر کدام، یک useState را تعریف کرد و برای یک فرم، همان روش قرار دادن اطلاعات تمام المان‌ها در یک شیء، برای کار با فرم‌های طولانی‌تر، سریع‌تر و قابلیت مدیریت ساده‌تری را به همراه دارد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-02.zip
مطالب
با HttpHandler بیشتر آشنا شوید
در  مقاله قبل توضیح دادیم که وظیفه httphandler رندر و پردازش خروجی یک درخواست هست؛ حالا در این مقاله قصد داریم که مفهوم httphandler را بیشتر بررسی کنیم.

HttpHandler
برای تهیه‌ی یک httphandler، باید کلاسی را بر اساس اینترفیس IHttpHandler پیاده سازی کنیم و بعدا آن را در web.config برنامه معرفی کنیم. برای پیاده سازی این اینترفیس، به یک متد به اسم ProcessRequest با یک پارامتر از نوع HttpContext و یک پراپرتی به اسم IsReusable نیاز داریم که مقدار برگشتی این پراپرتی را false بگذارید؛ بعدا خواهم گفت چرا اینکار را می‌کنیم. نحوه‌ی پیاده‌سازی یک httphandler به شکل زیر است:
public class MyHttpHandler : IHttpHandler
{
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {        
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}
با استفاده از شیء context می‌توان به دو شیء httpresponse و httprequest دسترسی داشت. تکه کد زیر مثالی است در مورد نحوه‌ی تغییر در محتوای سایت:
public class MyHttpHandler : IHttpHandler
{
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
        HttpResponse response = context.Response;
        HttpRequest request = context.Request;

        response.Write("Every Page has a some text like this");
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}
بگذارید همین کد ساده را در وب کانفیگ معرفی کنیم:
<system.web>
  <httpHandlers>
      <add verb="*" path="*.aspx" type="MyHttpHandler"/>
  </httpHandlers>
</system.web>
اگر نسخه IIS شما همانند نسخه‌ی من باشد، نباید هیچ تغییری مشاهده کنید؛ زیرا کد بالا فقط در مورد نسخه‌ی IIS6 صدق می‌کند و برای نسخه‌های IIS 7 به بعد باید به شیوه زیر عمل کنید:
<configuration>
  <system.web>
    <httpHandlers>

  <add name="myhttphandler" verb="*" path="*.aspx" type="MyHttpHandler"/>

    </httpHandlers>
  </system.web>
</configuration>
خروجی نهایی باید تنها این متن باشد: Every Page has a some text like this 
گزینه Type که نام کلاس می‌باشد و اگر کلاس داخل یک فضای نام قرار گرفته باشد، باید اینطور نوشت : namespace.ClassName  
گزینه verb شامل مقادیری چون Get,Post,Head,Putو Delete می‌باشد و httphandler را فقط برای این نوع درخواست‌ها اجرا می‌کند و در صورتیکه بخواهید چندتا از آن‌ها را استفاده کنید، با , از هم جدا می‌شوند. مثلا Get,post و درصورتیکه همه‌ی گزینه‌ها را بخواهید علامت * را میتوان استفاده کرد. 
 گزینه‌ی path این امکان را به شما می‌دهد که مسیر و نوع فایل‌هایی را که قصد دارید روی آن‌ها فقط اجرا شود، مشخص کنید و ما در قطعه کد بالا گفته‌ایم که تنها روی فایل‌هایی با پسوند aspx اجرا شود و چون مسیری هم ذکر نکردیم برای همه‌ی مسیرها قابل اجراست. یکی از مزیت‌های دادن پسوند این است که می‌توانید پسوندهای اختصاصی داشته باشید. مثلا پسوند RSS برای فیدهای وب سایتتان. بسیاری از برنامه نویسان به جای استفاده از صفحات aspx از ashx استفاده می‌کنند که به مراتب سبک‌تر از aspx هست و شامل بخش ui نمی‌شود و نتیجه خروجی آن بر اساس کدی که می‌نویسید مشخص می‌شود که میتواند صفحه متنی یا عکس یا xml یا ... باشد. در اینجا در مورد ساخت صفحات ashx توضیح داده شده است. 

  IHttpHandlerFactory
کار این اینترفیس پیاده سازی یک کلاس است که خروجی آن یک کلاس از نوع IHttpHandler هست. اگر دقت کنید در مثال‌های قبلی ما برای معرفی یک هندلر در وب کانفیگ یک سری path را به آن میدادیم و برای نمونه aspx.* را معرفی می‌کردیم؛ یعنی این هندلر را بر روی همه‌ی فایل‌های aspx اجرا کن و اگر دو یا چند هندلر در وب کانفیگ معرفی کنیم و برای همه مسیر aspx را قرار بدهیم، یعنی همه این هندلرها باید روی صفحات aspx اجرا گردند ولی در httphandlerfactory، ما چند هندلر داریم و میخواهیم فقط یکی از آن‌ها بر روی صفحات aspx انجام بگیرد، پس ما یک هندلرفکتوری را برای صفحات aspx معرفی می‌کنیم و در حین اجرا تصمیم می‌گیریم که کدام هندلر را ارسال کنیم.
اجازه بدهید نوشتن این نوع کلاس را آغاز کنیم،ابتدا دو هندلر به نام‌های httphandler1 و httphandler2 می‌نویسیم :
public class MyHttpHandler1 :IHttpHandler
{
   
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
        HttpResponse response = context.Response;
        response.Write("this is httphandler1");
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}

public class MyHttpHandler2 : IHttpHandler
{

    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
        HttpResponse response = context.Response;
        response.Write("this is httphandler2");
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}
سپس کلاس MyFactory را بر اساس اینترفیس IHttpFactory پیاده سازی می‌کنیم و باید دو متد برای آن صدا بزنیم؛ یکی که هندلر انتخابی را بر میگرداند و دیگری هم برای رها کردن یا آزادسازی یک هندلر هست که در این مقاله کاری با آن نداریم. عموما GC دات نت در این زمینه کارآیی خوبی دارد. در قسمت هندلرهای غیرهمزمان به طور مختصر خواهیم گفت که GC چطور آن‌ها را مدیریت می‌کند. کد زیر نمونه کلاسی است که توسط IHttpFactory پیاده سازی شده است:
public class MyFactory : IHttpHandlerFactory
{
    public IHttpHandler GetHandler(HttpContext context, string requestType, string url, string pathTrasnlated)
    {
        
    }

    public void ReleaseHandler(IHttpHandler handler)
    {
        
    }
}
در متد GetHandler چهار آرگومان وجود دارند که به ترتیب برای موارد زیر به کار می‌روند:
 Context یک شی از کلاس httpcontext که دسترسی ما را برای اشیاء سروری چون response,request,session و... فراهم می‌کند.
 RequestType  مشخص می‌کند که درخواست صفحه به چه صورتی است. این گزینه برای مواردی است که verb بیش از یک مورد را حمایت می‌کند. برای مثال دوست دارید یک هندلر را برای درخواست‌های Get ارسال کنید و هندلر دیگر را برای درخواست‌های نوع Post
 URL مسیر مجازی virtual Path صفحه صدا زده شده 
 PathTranslated مسیر فیزیکی صفحه درخواست کننده را ارسال می‌کند. 
متد GetHandler را بدین شکل می‌نویسیم و میخواهیم همه صفحات aspx هندلر شماره یک را انتخاب کنند و صفحات aspx که نامشان با t شروع می‌شوند، هندلر  شماره دو را انتخاب کند:
 public IHttpHandler GetHandler(HttpContext context, string requestType, string url, string pathTrasnlated)
    {
        string handlername = "MyHttpHandler1";
        if(url.Substring(url.LastIndexOf("/")+1).StartsWith("t"))
        {
            handlername = "MyHttpHandler2";
        }

        try
        {
            return (IHttpHandler) Activator.CreateInstance(Type.GetType(handlername));
        }
        catch (Exception e) 
        {
            throw new HttpException("Error: " + handlername, e);
        }
    }

    public void ReleaseHandler(IHttpHandler handler)
    {
        
    }
}
شی Activator که برای ساخت اشیاء با انتخاب بهترین constructor موجود بر اساس یک نوع Type مشخص به کار می‌رود و خروجی Object را می‌گرداند؛ با یک تبدیل ساده، خروجی به قالب اصلی خود باز میگردد. برای مطالعه بیشتر در مورد این کلاس به اینجا و اینجا مراجعه کنید.
نحوه‌ی تعریف factory در وب کانفیگ مانند قبل است و فقط باید در Type به جای نام هندلر نام فکتوری را نوشت. برنامه را اجرا کنید تا نتیجه آن را ببینیم:
تصویر زیر نتیجه صدا زده شدن فایل default.aspx است:

تصویر زیر نتیجه صدا زده شدن فایل Tours_List.aspx است:

AsyncHttpHandlers
برای اینکه کار این اینترفیس را درک کنید بهتر هست اینجا را مطالعه کنید. در اینجا به خوبی تفاوت متدهای همزمان و غیرهمزمان توضیح داده شده است.
متن زیر خلاصه‌ترین و بهترین توضیح برای این پرسش است، چرا غیرهمزمان؟
در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد. 
موقعی که اینترفیس IHttpAsyncHandler را ارث بری کنید (این اینترفیس نیز از IHttpHandler ارث بری کرده است و دو متد اضافه‌تر دارد)، باید دو متد دیگر را نیز پیاده سازی کنید:
 public IAsyncResult BeginProcessRequest(HttpContext context, AsyncCallback callback, object obj)
    {
        
    }

    public void EndProcessRequest(IAsyncResult result)
    {
        
    }
پراپرتی ISResuable هم موقعی که true برگشت بدهد، باعث می‌شود pooling فعال شده و این هندلر در حافظه باقی بماند و تمامی درخواست‌ها از طریق همین یک نمونه اجرا شوند.
به زبان ساده‌تر، این پراپرتی می‌گوید اگر چندین درخواست از طرف کلاینت‌ها برسد، توسط یک نمونه یا instance از هندلر پردازش خواهند شد؛ چون به طور پیش فرض موقعی که تمام درخواست‌های از pipeline بگذرند، هندلر‌ها توسط httpapplication در یک لیست بازیافت قرار گرفته و همه‌ی آن‌ها با null مقداردهی می‌شوند تا از حافظه پاک شوند ولی اگر این پراپرتی true برگرداند، هندلر مربوطه نال نشده و برای پاسخگویی به درخواست‌های بعدی در حافظه خواهد ماند.
مهمترین مزیت این گزینه، این می‌باشد که کاآیی سیستم را بالا می‌برد و اشیا کمتری به GC پاس می‌شوند. ولی یک عیب هم دارد که این تردهایی که ایجاد می‌کند، امنیت کمتری دارند و باید توسط برنامه نویس این امنیت بالاتر رود. این پراپرتی را در مواقعی که با هندلرهای همزمان کار می‌کنید برابر با false بگذارید چون این گزینه بیشتر بر روی هندلرهای غیرهمزمان اثر دارد و هم اینکه بعضی‌ها توصیه می‌کنند که false بگذارید چون GC مدیریت خوبی در مورد هندلرها دارد و هم این که ارزش یافتن باگ در کد را ندارد.
بر میگردیم سراغ کد نویسی هندلر غیر همزمان. در آخرین قطعه کد نوشته شده، ما دو متد دیگر را پیاده سازی کردیم که یکی از آن‌ها BeginProcessRequest  است و خروجی آن کلاسی است که از اینترفیس IAsyncResult  ارث بری کرده است. پس یک کلاس با ارث بری از این اینترفیس می‌نویسیم و در این کلاس نیاز است که 4 پراپرتی را پیاده سازی کنیم که این کلاس به شکل زیر در خواهد آمد:
public class AsynchOperation : IAsyncResult
{
    private bool _completed;
    private Object _state;
    private AsyncCallback _callback;
    private HttpContext _context;

    bool IAsyncResult.IsCompleted { get { return _completed; } }
    WaitHandle IAsyncResult.AsyncWaitHandle { get { return null; } }
    Object IAsyncResult.AsyncState { get { return _state; } }
    bool IAsyncResult.CompletedSynchronously { get { return false; } }
}
متدهای private اجباری نیستند؛ ولی برای ذخیره مقادیر get و set نیاز است. همانطور که از اسامی آن‌ها پیداست مشخص است که برای چه کاری ساخته شده اند.
خب اجازه بدهید یک تابع سازنده به آن برای مقداردهی اولیه این متغیرهای خصوصی داشته باشیم:
   public AsynchOperation(AsyncCallback callback, HttpContext context, Object state)
    {
        _callback = callback;
        _context = context;
        _state = state;
        _completed = false;
    }
همانطور که می‌بینید موارد موجود در متد BeginProcessRequest را تحویل می‌گیریم تا اطلاعات درخواستی مربوطه را داشته باشیم و مقدار _Completed را هم برابر با false قرار می‌دهیم. سپس نوبت این می‌رسد که ما درخواست را در صف pool قرار دهیم. برای همین تکه کد زیر را اضافه می‌کنیم: 
   public void StartAsyncWork()
    {
        ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(StartAsyncTask),null);
    }
با اضافه شدن درخواست به صف، هر موقع درخواست‌های قبلی تمام شوند و callback خودشان را ارسال کنند، نوبت درخواست‌های جدیدتر هم میرسد. StartAsyncTask هم متدی است که وظیفه‌ی اصلی پردازش درخواست را به دوش دارد و موقعی که نوبت درخواست برسد، کدهای این متد اجرا می‌گردد که ما در اینجا مانند مثال اول روی صفحه چیزی نوشتیم:
 private void StartAsyncTask(Object workItemState)
    {

        _context.Response.Write("<p>Completion IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");

        _context.Response.Write("Hello World from Async Handler!");
        _completed = true;
        _callback(this);
    }
دو خط اول اطلاعات را چاپ کرده و در خط سوم متغیر _completed را true کرده و در آخر این درخواست را فراخوانی مجدد می‌کنیم تا بگوییم که کار این درخواست پایان یافته‌است؛ پس این درخواست را از صف بیرون بکش و درخواست بعدی را اجرا کن.
نهایتا کل این کلاس را در متد BeginProcessRequest  صدا بزنید:
context.Response.Write("<p>Begin IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");
        AsynchOperation asynch = new AsynchOperation(callback, context, obj);
        asynch.StartAsyncWork();
        return asynch;
کل کد مربوطه : (توجه:کدها از داخل سایت msdn برداشته شده است و اکثر کدهای موجود در نت هم به همین قالب می‌نویسند)
public class MyHttpHandler : IHttpAsyncHandler
{
    public IAsyncResult BeginProcessRequest(HttpContext context, AsyncCallback callback, object obj)
    {
        context.Response.Write("<p>Begin IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");
        AsynchOperation asynch = new AsynchOperation(callback, context, obj);
        asynch.StartAsyncWork();
        return asynch;
    }

    public void EndProcessRequest(IAsyncResult result)
    {
        
    }
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
       throw new InvalidOperationException(); 

    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}

public class AsynchOperation : IAsyncResult
{
    private bool _completed;
    private Object _state;
    private AsyncCallback _callback;
    private HttpContext _context;

    bool IAsyncResult.IsCompleted { get { return _completed; } }
    WaitHandle IAsyncResult.AsyncWaitHandle { get { return null; } }
    Object IAsyncResult.AsyncState { get { return _state; } }
    bool IAsyncResult.CompletedSynchronously { get { return false; } }

    public AsynchOperation(AsyncCallback callback, HttpContext context, Object state)
    {
        _callback = callback;
        _context = context;
        _state = state;
        _completed = false;
    }


    public void StartAsyncWork()
    {
        
        ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(StartAsyncTask),null);

    }
    private void StartAsyncTask(Object workItemState)
    {

        _context.Response.Write("<p>Completion IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");

        _context.Response.Write("Hello World from Async Handler!");
        _completed = true;
        _callback(this);
    }

آشنایی با فایل ASHX
در مطالب بالاتر به فایل‌های Ashx اشاره کردیم. این فایل به نام Generic Web Handler شناخته می‌شوند و می‌توانید با Add New Item این نوع فایل‌ها را اضافه کنید. این فایل شامل هیچ UI ایی نمی‌باشد و فقط شامل بخش کد می‌باشد. برای همین نسبت به aspx سبک‌تر بوده و شامل یک directive به اسم  WebHandler@ است.
مایکروسافت در MSDN نوشته است که httphandler‌ها در واقع فرآیندهایی هستند (به این فرایندها بیشتر End Point می‌گویند) که در پاسخ به درخواست‌های رسیده شده توسط asp.net application اجرا می‌شوند و بیشترین درخواست هایی هم که می‌رسد از نوع صفحات Aspx می‌باشد و موقعی که کاربری درخواست صفحه‌ی aspx می‌کند هندلرهای مربوط به page اجرا می‌شوند.
در متن بالا به خوبی روشن هست که ashx به دلیل نداشتن UI، تعداد کمتری از handlerها را در مسیر Pipeline قرار می‌دهند و اجرای آن‌ها سریعتر است. غیر از این دو هندلر aspx و ashx، هندلر توکار دیگری چون asmx که مختص وب سرویس هست و axd مربوط به اعمال trace نیز وجود دارند.

در این لینک که در بالاتر هم درج شده بود یک نمونه هندلر برای نمایش تصویر نوشته است. اگر تصاویرتان را بدین صورت اجرا کنید می‌توان جلوی درخواست‌های رسیده از وب سایت‌های دیگر را سد کرد. برای مثال یک نفر مطالب شما را کپی می‌کند و در داخل وبلاگ یا وب سایتش می‌گذارد و شما در اینجا درخواست‌های رسیده خارج از وب سایت خود را لغو خواهید کرد و تصاویر کپی شده نمایش داده نخواهند شد.