مطالب
پیاده‌سازی میکروسرویس‌ها توسط Seneca
همانطور که در مطلب آشنایی با معماری Microservices گفته شد، Seneca یک فریم‌ورک مبتنی بر Node.js برای ساخت برنامه‌های سمت سرور بر مبنای معماری Microservices با هسته Monolithic است. در این مطلب قصد ارائه یک مثال عملی را بر اساس این فریم‌ورک ندارم. هدف، آشنایی با اجزای اصلی Seneca و چهارچوب کاری آن است.


فواید استفاده از فریم‌ورک Seneca  

  • فریم‌ورک Seneca کدنویسی برای ایجاد درخواست‌ها، ارسال پاسخ به درخواست‌های رسیده و تبدیل داده‌ها را که از روتین‌های هر سرویسی میتوانند باشند، ساده‌تر میکند.
  • فریم‌ورک Seneca با معرفی ایده Actionها و Pluginها که جلوتر توضیح داده خواهند شد، روند تبدیل کامپوننت‌های یک برنامه Monolithic را به نوع سرویسی، تسهیل میکند. روندی که به صورت عادی میتواند کاری طاقت فرسا باشد و نیاز به Refactoring زیادی دارد. 
  • سرویس‌های نوشته شده با زبانهای برنامه‌نویسی مختلف یا فریم‌ورک‌های متفاوت میتوانند با سرویس‌های نوشته شده توسط فریم‌ورک Seneca در ارتباط و تبادل باشند.


نصب فریم‌ورک Seneca

نصب Seneca تفاوتی با نصب سایر فریم‌ورک‌ها توسط npm ندارد. مثلا میشود فایلی با نام package.json را با تنظیماتی که در پی خواهد آمد داشت و با اجرای دستور npm install در خط فرمان، Seneca را نصب کرد. البته دستور نصب را باید در پوشه‌ای که فایل package.json در آن  ایجاد شده‌است، اجرا کرد.
{
    "name": "seneca-example",
    "dependencies": {
        "seneca": "0.6.5",
        "express": "latest"
    }
}
بعد برای استفاده از فریم‌ورک نصب شده باید نمونه‌ای از آن را ایجاد کنیم. 
var seneca = require("seneca")();

 Actionها

‌Actionها عملکرد بخصوصی را ارائه می‌دهند که باید به نمونه‌ای از فریم‌ورک Seneca که ایجاد کرده‌ایم، اضافه شوند. اینکه یک Action چه عملکرد بخصوصی را ارائه می‌هد، در زمان اضافه کردن آن به نمونه‌ای ایجاد شده، مشخص می‌شود. در مطلب گذشته گفته شد که برای تغییر یک برنامه Monolithic به نوع سرویسی، می‌شود فقط کامپوننت‌های دردسر ساز را تغییر داد. Actionها عملکردهای آن کامپوننت‌های مشکل ساز را به عهده خواهند گرفت. زمان اضافه کردن یک Action به نمونه‌ای از Seneca، از متد add استفاده میکنیم که دو آرگومان را دریافت میکند. اولین آرگومان، یک رشته JSON یا یک object است که هویت عملکرد Action را نشان می‌دهد و دومی در واقع یک متد Callback است و زمانیکه Action فراخوانی میشود، اجرا خواهد شد.  
seneca.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
});
seneca.add({role: "accountManagement", cmd: "register"}, function(args, respond){
});
در مثال بالا دو Action را به نمونه‌ای از Seneca اضافه کرده‌ایم. خواص role و cmd موارد بخصوصی نیستند. می‌شود آن‌ها را با  موارد دلخواه، بسته به عملکردی که از Action انتظار داریم، جایگزین کنیم. برای فراخوانی Actionهایی که اضافه کرده‌ایم، باید از متد act استفاده کنیم. البته متد act میتواند Actionهایی را که در سایر سرویس‌ها قرار دارند هم فراخوانی کند. اولین آرگومان act، برای تطبیق با الگوهایی که در زمان اضافه کردن Actionها به نمونه تنظیم شده‌اند، استفاده می‌شود. دومین آرگومان آن هم باز یک Callback است و در زمانیکه Action فراخوانی شده‌است اجرا میشود. 
seneca.act({role: "accountManagement", cmd: "register", username:
"parham", password: "12345!"}, function(error, response){
});

seneca.act({role: "accountManagement", cmd: "login", username:
"parham", password: "12345!"}, function(error, response){
});
در مثال بالا و در پارامتر اول، مشخصه‌های بیشتری نسبت به الگوی Actionهایی که اضافه کرده‌ایم، دیده می‌شود. این مسئله مشکلی ایجاد نمیکند و به هر حال Seneca تمامی الگوهای مشابه را شناسایی میکند و آن موردی که بیشترین تطبیق را دارد، فرا میخواند. 


Pluginها

  Pluginها در Seneca در واقع بسته بندیهایی از Actionهایی هستند که کاربرد مشابهی دارند. در مثال بالا دو Action داشتیم که یکی عملکرد ورود را برعهده دارد و دیگری ثبت‌نام. از آنجایی که هر دو برای بخش مدیریت کاربران تشابهاتی دارند، می‌شود آنها را در یک Plugin بسته بندی کرد. ارزش Pluginها زمانی است که می‌خواهیم آنها را توزیع کنیم. با توزیع Plugin، تمام Actionهای زیرمجموعه آن همزمان توزیع می‌شوند. Pluginها را میشود در قالب توابع یا ماژول‌ها ایجاد کرد.
function account(options){
    this.add({init: "account"}, function(pluginInfo, respond){
        console.log(options.message);
        respond();
    })  

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
     }); 

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "register"}, function(args, respond){
    });
}

seneca.use(account, {message: "Plugin Added"});
در مثال بالا از روش تابع برای ایجاد Plugin استفاده شده‌است. Plugin را ایجاد می‌کنیم و Actionهایی را که میخواهیم به Plugin اضافه شوند، توسط this اضافه می‌کنیم و در نهایت با متد use به نمونه Seneca میگوییم که از Plugin ساخته شده، استفاده کند. کلمه کلیدی This درون Plugin به نمونه‌ای از Seneca که ایجاد کرده‌ایم، ارجاع دارد. یعنی هر this.add برابر با seneca.add می‌باشد. نکته باقی مانده، Action اضافه‌ای است با مشخصه {init: "account"} که چه نقشی دارد. این Action نقش یک سازنده را برای مقداردهی اولیه، دارد. برای نمونه میشود از آن برای ارتباط با پایگاه داده، پیش از اجرا شدن سایر Actionها که نیاز به آن ارتباط دارند، استفاده کرد. مثال بالا را می‌شود با یک ماژول هم پیاده‌سازی کرد.
module.exports = function(options){
    this.add({init: "account"}, function(pluginInfo, respond){
        console.log(options.message);
        respond();
    })

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
    });

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "register"},function(args, respond){
    });

    return "account";
}  

seneca.use("./account.js", {message: "Plugin Added"});
 ماژول، نام Plugin را برگشت میدهد که با فرض بر اینکه ماژول در فایل account.js قرار دارد، با متد use به نمونه Seneca میگوییم که از Plugin ساخته شده استفاده کند.


Serviceها  

یک سرویس، یک نمونه از فریم‌ورک Seneca است که Actionهایی را برای استفاده بیرونی، در معرض شبکه قرار می‌دهد. 
var seneca = require("seneca")();
seneca.use("./account.js", {message: "Plugin Added"});
seneca.listen({port: "9090", pin: {role: "accountManagement"}});
در مثال بالا، نمونه‌ای از فریم‌ورک Seneca ایجاد شده، مجموعه‌ای از Actionها تحت یک Plugin به آن اضافه شده و در نهایت Actionهایی که در زمان ساخت و اضافه کردن آنها نقش accountManagement گرفته‌اند، برای استفاده در معرض شبکه و در بستر HTTP قرار می‌گیرند. هر دو بخش port و pin، اختیاری هستند و با صرفنظر از این دو بخش، اولا نمونه‌ی Seneca برای دریافت درخواست‌های ورودی، به درگاه پیش فرض 10101 گوش می‌دهد و ثانیا تمامی Actionهایی را که به نمونه اضافه کرده‌ایم، در معرض شبکه قرار میگیرند.
در سمت دیگر، برای اینکه سایر سرویس‌ها و برنامه‌های Monolithic قادر باشند Actionهای در معرض شکبه قرار داده شده را فراخوانی کنند، باید آنچه را که در معرض قرار داده شده، در خود ثبت کنند. برای مثال سرویس دیگری از Seneca می‌تواند از قطعه کد زیر استفاده کند.
seneca.client({port: "9090", pin: {role: "accountManagement"}});

در اینجا هم موارد port و pin اختیاری هستند. اگر سرویسی که میخواهیم ثبت کنیم در سرور دیگری باشد، بایستی خاصیت host و با مقدار آدرس IP سرور مورد نظر در زمان ثبت، اعمال شود. سوالی که باقی می‌ماند این است که یک سرویس چطور Actionی از یک سرویس دیگر را فراخوانی می‌کند؟

در بخش Actionها آمد که برای فراخوانی یک Action از متد act،  از نمونه‌ی Seneca استفاده میکنیم. رفتار Seneca به این صورت است که ابتدا بر اساس امضای Action درخواست شده، Actionهای محلی را که به سرویس جاری اضافه شده‌اند، جستجو میکند. اگر تطبیقی نیافت به سراغ Actionهای ثبت شده خارجی که دارای خاصیت pin هستند، خواهد رفت و در نهایت اگر آنجا هم موردی نیافت، برای تک تک سرویس‌هایی که آنها را ثبت کرده، اما خاصیت pin را ندارند، درخواستی را ارسال میکند.


برای اطلاعات بیشتر به بخش مستندات  فریم‌ورک Seneca رجوع کنید.

مطالب
بررسی نکات دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
HttpClient به عنوان جایگزینی برای HttpWebRequest API قدیمی، به همراه NET 4.5. ارائه شد و هدف آن یکپارچه کردن پیاده سازی‌های متفاوت موجود به همراه ارائه را‌ه‌حلی چندسکویی است که از WPF/UWP ، ASP.NET تا NET Core. و iOS/Android را نیز پشتیبانی می‌کند. تمام قابلیت‌های جدید پروتکل HTTP مانند HTTP/2 نیز از این پس تنها به همراه این API ارائه می‌شوند.
در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» با روش استفاده‌ی تک وهله‌ای آن آشنا شدیم. در این مطلب نکات ویژه‌ی دریافت فایل‌های حجیم آن‌را بررسی خواهیم کرد. بدون توجه به این نکات، یا OutOfMemoryException را دریافت خواهید کرد و یا پیش از پایان کار، با خطای Timeout این پروسه به پایان خواهد رسید.


مشکل اول: نیاز به تغییر Timeout پیش فرض

فرض کنید می‌خواهیم فایل حجیمی را با تنظیمات پیش‌فرض HttpClient دریافت کنیم:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;

namespace HttpClientTips.LargeFiles
{
    class Program
    {
        private static readonly HttpClient _client = new HttpClient();

        static async Task Main(string[] args)
        {
            var bytes = await DownloadLargeFileAsync();
        }

        public static async Task<byte[]> DownloadLargeFileAsync()
        {
            Console.WriteLine("Downloading a 4K content - too much bytes.");
            var response = await _client.GetAsync("http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv");
            var bytes = await response.Content.ReadAsByteArrayAsync();
            return bytes;
        }
    }
}
در این حالت باتوجه به اینکه Timeout پیش‌فرض HttpClient به 100 ثانیه تنظیم شده‌است، اگر سرعت دریافت بالایی را نداشته باشید و نتوانید این فایل را پیش از 2 دقیقه دریافت کنید، برنامه با استثنای TaskCancelledException متوقف خواهد شد.
بنابراین اولین تغییر مورد نیاز، تنظیم صریح Timeout آن است:
private static readonly HttpClient _client = new HttpClient
{
    Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
};


مشکل دوم: دریافت استثنای OutOfMemoryExceptions

روش دریافت پیش‌فرض اطلاعات توسط HttpClient، نگهداری و بافر تمام آن‌ها در حافظه‌ی سیستم است. این روش برای اطلاعات کم حجم، مشکلی را به همراه نخواهد داشت. بنابراین در حین دریافت فایل‌های چندگیگابایتی با آن، حتما با استثنای OutOfMemoryException مواجه خواهیم شد.
namespace HttpClientTips.LargeFiles
{
    class Program
    {
        private static readonly HttpClient _client = new HttpClient
        {
            Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
        };

        static async Task Main(string[] args)
        {
            await DownloadLargeFileAsync();
        }

        public static async Task DownloadLargeFileAsync()
        {
            Console.WriteLine("Downloading a 4K content. too much bytes.");
            var response = await _client.GetAsync("http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv");
            using (var streamToReadFrom = await response.Content.ReadAsStreamAsync())
            {
                string fileToWriteTo = Path.GetTempFileName();
                Console.WriteLine($"Save path: {fileToWriteTo}");
                using (var streamToWriteTo = File.Open(fileToWriteTo, FileMode.Create))
                {
                    await streamToReadFrom.CopyToAsync(streamToWriteTo);
                }
            }
        }
    }
}
در این حالت برای رفع مشکل، از متد ReadAsStreamAsync آن استفاده می‌کنیم. به این ترتیب بجای یک آرایه‌ی بزرگ از بایت‌ها، با استریمی از آن‌ها سر و کار داشته و به این صورت مشکل مواجه شدن با کمبود حافظه برطرف می‌شود.
مشکل: در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، تا پایان کار متد DownloadLargeFileAsync، حجم فایل دریافتی تغییری نخواهد کرد. یعنی هنوز هم کل فایل در حافظه بافر می‌شود و سپس استریم آن در اختیار FileStream نهایی برای نوشتن قرار خواهد گرفت.
علت این‌جا است که متد client.GetAsync تا زمانیکه کل Response ارسالی از طرف سرور خوانده نشود (headers + content)، عملیات را سد کرده و منتظر می‌ماند. بنابراین با این تغییرات عملا به نتیجه‌ی دلخواه نرسیده‌ایم.


دریافت اطلاعات Header و سپس استریم کردن Content

چون متد client.GetAsync تا دریافت کامل headers + content متوقف می‌ماند، می‌توان به آن اعلام کرد تنها هدر را به صورت کامل دریافت کن و سپس باقیمانده‌ی عملیات دریافت بدنه‌ی Response را به صورت Stream در اختیار ادامه‌ی برنامه قرار بده. برای اینکار نیاز است پارامتر HttpCompletionOption را تکمیل کرد:
var response = await _client.GetAsync(
                "http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv",
                HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
پارامتر HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead به متد GetAsync اعلام می‌کند که پس از خواندن هدر Response، ادامه‌ی عملیات را در اختیار سطرهای بعدی کد قرار بده و عملیات را تا پایان خواندن کامل Response در حافظه، متوقف نکن.


مشکل سوم: برنامه در دریافت سومین فایل از یک سرور هنگ می‌کند.

تعداد اتصالات همزمانی را که می‌توان توسط HttpClient به یک سرور گشود، محدود هستند. برای مثال این عدد در Full .NET Framework مساوی 2 است. بنابراین اگر اتصال سوم موازی را شروع کنیم، چون Timeout را به بی‌نهایت تنظیم کرده‌ایم، این قسمت از برنامه هیچگاه تکمیل نخواهد شد.
روش تنظیم تعداد اتصالات مجاز به یک سرور:
- در Full .NET Framework با تنظیم خاصیت ServicePointManager.DefaultConnectionLimit است که به 2 تنظیم شده‌است.
- این مورد در NET Core. توسط پارامتر HttpClientHandler و خاصیت MaxConnectionsPerServer آن تنظیم می‌شود:
private static readonly HttpClientHandler _handler = new HttpClientHandler
{
    MaxConnectionsPerServer = int.MaxValue, // default for .NET Core
    UseDefaultCredentials = true
};
private static readonly HttpClient _client = new HttpClient(_handler)
{
    Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
};
البته مقدار پیش‌فرض آن int.MaxValue است که نسبت به حالت Full .NET Framework عدد بسیار بزرگتری است.
اشتراک‌ها
معرفی DNTPersianComponents.Blazor

DNTPersianComponents.Blazor ؛ مجموعه کامپوننت‌های فارسی مخصوص Blazor

کامپوننت‌های مهیا

  • DntInputPersianDate: ورودی تاریخ شمسی به همراه امکان انتخاب آن از یک تقویم شمسی
  • DntPersianCalendar: تقویم شمسی به همراه امکان نمایش مناسبت‌های رسمی و وقایع و مناسبت‌های سفارشی
  • DntIranMap: نقشه ایران با قابلیت انتخاب استان‌ها و یا تغییر رنگ آن‌ها
  • DntInputIranCities: ورودی انتخاب نام استان‌ها و شهرستان‌های ایران
  • DntInputNumber: ورودی عددی با امکان دریافت و یا نمایش اعداد فارسی
  • DntInputCurrency: ورودی مبالغ فارسی به همراه جداکننده‌ی سه رقمی هزارها و نمایش عدد به رقم
  • DntInputFarsi و DntInputTextAreaFarsi: ورودی تمام فارسی برای مواقعی که صفحه کلید فارسی در دسترس نیست
  • DntInputText و DntInputTextArea: ورودی متنی با امکان تشخیص جهت راست به چپ و یا چپ به راست ورودی
معرفی DNTPersianComponents.Blazor
مطالب
تولید و ارسال خودکار بسته‌های NuGet پروژه‌های NET Core. به کمک AppVeyor
اگر پروژه‌ی شما به همراه توزیع بسته‌های نیوگت است، پس از مدتی، از build و آپلود دستی بسته‌های نیوگت آن‌ها خسته خواهید شد. همچنین این سؤال هم برای مصرف کنندگان بسته‌ی نیوگت شما همواره وجود خواهد داشت: «آیا بسته‌ی نهایی را که آپلود کرده، دقیقا بر اساس سورس کد موجود در مخزن کد عمومی آن تهیه شده‌است؟»
برای رفع این مشکلات، از روش‌های توسعه‌ی به همراه ابزارهای یکپارچگی مداوم استفاده می‌شود. برای نمونه، AppVeyor یکی از سرویس‌های ابری یکپارچگی مداوم (Continuous Integration و یا به اختصار CI) است. به کمک آن می‌توان یک image از ویندوز سرور را به همراه ابزارهای build، آزمایش و توزیع برنامه‌های NET. در اختیار داشت. این سرویس، مخزن کد شما را مونیتور کرده و هر زمانیکه تغییری را در آن ایجاد کردید، آن‌ها را به صورت خودکار build و در صورت موفقیت آمیز بودن این عملیات، بسته‌ی نیوگت متناظری را به سایت nuget.org ارسال می‌کند. بنابراین پس از یکپارچه کردن مخزن کد خود با این نوع سرویس‌های یکپارچگی مداوم، دیگر حتی نیازی به build دستی آن نیز نخواهید داشت. همینقدر که کدی را به مخزن کد تحت نظر، commit کنید، مابقی مراحل آن خودکار است.
به همین جهت در این مطلب قصد داریم نحوه‌ی اتصال یک مخزن کد GitHub را به سرویس یکپارچگی مداوم AppVeyor، جهت تولید خودکار بسته‌های Nuget، بررسی کنیم.




معرفی سرویس ابری AppVeyor

AppVeyor یک راه حل یکپارچگی مداوم چند سکویی است که استفاده‌ی از آن برای پروژه‌های سورس باز رایگان است و سازگاری فوق العاده‌ای را با محصولات مایکروسافت دارد. برای ورود به آن می‌توان از اکانت‌های GitHub ،BitBucket و VSTS (Visual Studio Team Services) استفاده کرد.
گردش کاری متداول یکپارچگی مداوم AppVeyor به این صورت است:
الف) با اکانت GitHub خود به آن وارد شوید.
ب) یک مخزن کد GitHub خود را به آن Import کنید.
ج) به مخزن کد GitHub خود یک فایل yml. تنظیمات مخصوص AppVeyor را اضافه کنید.
د) نظاره‌گر Build و توزیع خودکار پروژه‌ی خود باشید.


ایجاد اکانت و اتصال به مخزن کد GitHub

در ابتدا به صفحه‌ی لاگین آن مراجعه کنید. در اینجا جهت سهولت کار با GitHub و مخازن کد آن، گزینه‌ی GitHub را انتخاب کرده و توسط آن به سیستم وارد شوید:


پس از ورود موفق، گزینه‌ی new project را انتخاب کنید:


در ادامه مخزن کد GitHub و نوع عمومی آن‌را انتخاب می‌کنیم تا AppVeyor بتواند پروژه‌های آن‌را Import کند و همچنین به آن‌ها web hookهایی را اضافه کند تا با اعمال تغییراتی در سمت GitHub، کار اطلاع رسانی آن‌ها به AppVeyor به صورت خودکار صورت گیرد:


پس از آن لیست مخزن‌های کد شما در همینجا ارائه می‌شود تا بتوانید یک یا چند مورد را انتخاب کنید:


انجام تنظیمات عمومی مخزن کد

در صفحه‌ی بعدی، برگه‌ی settings و سپس از منوی کنار صفحه‌ی آن، گزینه‌ی ‌General را انتخاب کنید:


در اینجا اگر پروژه‌ی شما از نوع NET Core. است، گزینه‌ی NET Core .csproj patching. را انتخاب نمائید:


سپس در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید.


انتخاب و تنظیم محیط Build

در ادامه در برگه‌ی settings و سپس از منوی کنار صفحه‌ی آن، گزینه‌ی Environment را انتخاب کنید:


در این صفحه، worker image را بر روی VS 2017 قرار دهید و همچنین در قسمت Cached directories and files، مسیر C:\Users\appveyor\.dnx را جهت کش کردن عملیات Build و بالا بردن سرعت آن، مقدار دهی کنید. سپس در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک نمائید.

اکنون بر روی گزینه‌ی Build در منوی سمت چپ صفحه کلیک کنید. در اینجا سه حالت msbuild ،script و off را می‌توان انتخاب کرد.
- در حالت msbuild، که ساده‌ترین حالت ممکن است، فایل sln. مخزن کد، یافت شده و بر اساس آن به صورت خودکار تمام پروژه‌های این solution یکی پس از دیگری build خواهند شد. این مورد برای برنامه‌های Full .NET Framework شاید گزینه‌ی مناسبی باشد.
- حالت script برای پروژه‌های NET Core. مناسب‌تر است و در این حالت می‌توان کنترل بیشتری را بر روی build داشت. به علاوه این روش بر روی لینوکس هم کار می‌کند؛ زیرا در آنجا دسترسی به msbuild نداریم.
- حالت off به معنای خاموش کردن عملیات build است.

در اینجا گزینه‌ی cmd را جهت ورود build script انتخاب می‌کنیم:


سپس دستورات ذیل را جهت ورود به پوشه‌ی پروژه‌ی کتابخانه (جائیکه فایل csproj آن قرار دارد)، بازیابی وابستگی‌های پروژه و سپس تولید بسته‌ی نیوگتی از آن، وارد می‌کنیم:
cd ./src/DNTPersianUtils.Core
dotnet restore
dotnet pack -c release
cd ../..
در ادامه در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک نمائید.
ذکر  ../.. cd  در انتهای این دستورات ضروری است. در غیر اینصورت cd بعدی در تنظیماتی دیگر، داخل همین پوشه انجام می‌شود.


تنظیم اجرای خودکار آزمون‌های واحد


در همین صفحه، گزینه‌های settings -> tests -> script -> cmd را انتخاب و سپس دستورات زیر را وارد کرده و آن‌را ذخیره کنید:
cd ./src/DNTPersianUtils.Core.Tests
dotnet restore
dotnet test
cd ../..
به این ترتیب به صورت خودکار آزمون‌های واحد موجود در پروژه‌ی انتخابی، توسط NET Core CLI. اجرا خواهند شد.


تنظیم اطلاع رسانی خودکار از اجرای عملیات


در برگه‌ی settings -> notifications مطابق تنظیمات فوق می‌توان نوع email را جهت اطلاع رسانی شکست انجام عملیات یکپارچگی مداوم، انتخاب کرد.


آزمایش Build خودکار

برای آزمایش تنظیماتی که انجام دادیم، به برگه‌ی latest build مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی new build کلیک کنید تا اسکریپت‌های build و test فوق اجرا شوند. بدیهی است اجرای بعدی این اسکریپت‌ها خودکار بوده و به ازای هر commit به GitHub، بدون نیاز به مراجعه‌ی مستقیم به appveyor صورت می‌گیرند.



اضافه کردن نماد AppVeyor به پروژه

در تنظیمات برگه‌ی Settings، گزینه‌ی AppVeyor badge نیز در منوی سمت چپ صفحه، وجود دارد:


در اینجا همان کدهای mark down آن‌را انتخاب کرده و به ابتدای فایل readme پروژه‌ی خود اضافه کنید. برای نمونه نماد فعلی (تصویر فوق)، build failing را نمایش می‌دهد؛ چون سه آزمون واحد آن مشکل دارند و باید اصلاح شوند.
پس از رفع مشکلات پروژه و commit آن‌ها، build و اجرای خودکار آزمون‌های واحد آن توسط AppVeyor صورت گرفته و اینبار این نماد به صورت زیر تغییر می‌کند:



ارسال خودکار بسته‌ی نیوگت تولید شده به سایت nuget.org

برای ارسال خودکار حاصل Build، به سایت نیوگت، نیاز است یک API Key داشته باشیم. به همین جهت به صفحه‌ی مخصوص آن در سایت nuget پس از ورود به سایت آن، مراجعه کرده و یک کلید API جدید را صرفا برای این پروژه تولید کنید (در قسمت Available Packages بسته‌ی پیشینی را که دستی آپلود کرده بودید انتخاب کنید).
پس از کپی کردن کلید تولید شده‌ی در سایت nuget، به قسمت settings -> deployment مراجعه کرده و یک تامین کننده‌ی جدید از نوع nuget را اضافه کنید:


در اینجا API Key را ذکر خواهیم کرد. سپس در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید.

همچنین نیاز است مشخص کنیم که بسته‌های nupkg تولید شده در چه مسیری قرار دارند. به همین جهت در قسمت settings -> artifacts مسیر پوشه‌ی bin نهایی را ذکر می‌کنیم:


این مورد را نیز با کلیک بر روی دکمه‌ی Save ذخیره کنید.

اکنون اگر نگارش جدیدی را به GitHub ارسال کنیم (تغییر VersionPrefix در فایل csproj و سپس commit آن)، پس از Build پروژه، بسته‌ی نیوگت آن نیز به صورت خودکار تولید شده و به سایت nuget.org ارسال می‌شود. لاگ آن‌را در پایین صفحه‌ی برگه‌ی latest build می‌توانید مشاهده کنید.



ساده سازی مراحل تنظیمات AppVeyor

در صفحه‌ی settings‌، در منوی سمت چپ آن، گزینه‌ی export YAML نیز وجود دارد. در اینجا می‌توان تمام تنظیمات انجام شده‌ی فوق را با فرمت yml. دریافت کرد و سپس این فایل را به ریشه‌ی مخزن کد خود افزود. با وجود این فایل، دیگر نیازی به طی کردن دستی هیچکدام از مراحل فوق نیست.
برای نمونه فایل appveyor.yml نهایی مطابق با توضیحات این مطلب، چنین محتوایی را دارد:
version: 1.0.{build}
image: Visual Studio 2017
dotnet_csproj:
  patch: true
  file: '**\*.csproj'
  version: '{version}'
  package_version: '{version}'
  assembly_version: '{version}'
  file_version: '{version}'
  informational_version: '{version}'
cache: C:\Users\appveyor\.dnx
build_script:
- cmd: >-
    cd ./src/DNTPersianUtils.Core

    dotnet restore

    dotnet pack -c release

    cd ../..
test_script:
- cmd: >-
    cd ./src/DNTPersianUtils.Core.Tests

    dotnet restore

    dotnet test

    cd ../..
artifacts:
- path: ./src/DNTPersianUtils.Core/bin/release/*.nupkg
  name: NuGet
deploy:
- provider: NuGet
  api_key:
    secure: xyz
  skip_symbols: true
notifications:
- provider: Email
  to:
  - me@yahoo.com
  on_build_success: false
  on_build_failure: true
  on_build_status_changed: true
بنابراین بجای طی مراحل عنوان شده‌ی در این بحث می‌توانید یک فایل appveyor.yml را با محتوای فوق (پس از اصلاح مسیرها و نام‌ها) در ریشه‌ی پروژه‌ی خود قرار دهید و ... صرفا مخزن کد آن‌را در appveyor ثبت و import کنید. مابقی مراحل یکپارچگی مداوم آن خودکار است و نیاز به تنظیم دیگری ندارد. فقط برای آزمایش آن به برگه‌ی Latest build مراجعه کرده و یک build جدید را شروع کنید تا مطمئن شوید همه چیز به درستی کار می‌کند.
یک نکته: api_key ذکر شده‌ی در اینجا در قسمت secure، رمزنگاری شده‌است. برای تولید آن می‌توانید از مسیر https://ci.appveyor.com/tools/encrypt استفاده کنید. به این صورت مشکلی با عمومی کردن فایل appveyor.yml خود در GitHub نخواهید داشت.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
با عرض سلام و تشکر
1. در پروژه برای کلاس Product و Category، مثالی برای اعمال CRUD در سطح کنترلر ارائه نشده، یا من پیدا نکردم؟ یا چون در بحث Identity نبوده تکمیل نشده این قسمت.
در این پروژه آیا برای انجام عملیات CRUD، به روشی که در پروژه «اعتبار سنجی مبتنی بر Jwt در ASP.net Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» معرفی کردین عمل کنم ؟

2. تفاوت طراحی این دو پروژه در قسمتهای تزریق وابستگی، و دقیقا انجام عملیات CRUD در کنترلرهای سطح پروژه وب، چیست ؟

مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر
در قسمت قبل، تغییرات Migrations، در EF Core 1.0 بررسی و گردش کاری آن به همراه مثال‌هایی ارائه شدند. در این قسمت یک سری از نکات تکمیلی EF Core Migrations را بررسی خواهیم کرد.


انتقال Context و Migrations به یک اسمبلی دیگر

تا اینجا اگر مثال بررسی شده را دنبال کرده باشید، دو پوشه‌ی Entities و Migrations را به همراه فایل‌‌های موجودیت‌ها، Context برنامه و Migrations آن‌ها، در همان پروژه‌ی اصلی برنامه، خواهید داشت:


در ادامه قصد داریم بانک اطلاعاتی آزمایشی برنامه را drop کرده، پوشه‌ی Migrations را حذف و صرفا دو فایل ApplicationDbContextSeedData و DBInitialization آن‌را نگه داریم.
کلاس Person را به اسمبلی جدید Entities و کلاس ApplicationDbContext را به اسمبلی جدید DataLayer منتقل می‌کنیم:


اسمبلی جدید Core1RtmEmptyTest.Entities از نوع NET Core Class Library. است و صرفا حاوی کلاس‌های موجودیت‌های برنامه‌است.
اسمبلی جدید Core1RtmEmptyTest.DataLayer نیز از نوع NET Core Class Library. بوده و حاوی تعاریف Context برنامه، به همراه Migrations و تنظیمات آن خواهد بود.

تا اینجا با این نقل و انتقالات، نیاز است وابستگی‌های DataLayer را اصلاح کنیم. بنابراین فایل project.json آن‌را گشوده و به نحو ذیل تکمیل نمائید:
{
  "version": "1.0.0-*",

    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    },

  "frameworks": {
    "netstandard1.6": {
      "imports": "dnxcore50"
    }
  }
}
به این صورت ارجاعی به اسمبلی Core1RtmEmptyTest.Entities به پروژه اضافه شده‌است (تا کلاس Person در ApplicationDbContext شناسایی شود) به همراه وابستگی‌های EF و SQL Server که مورد نیاز Context برنامه هستند.
وابستگی Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions برای کار با IConfigurationRoot اضافه شده‌است (دسترسی به تنظیمات برنامه از طریق تزریق وابستگی‌ها).

به علاوه اکنون به پروژه‌ی وب اصلی مراجعه کرده و فایل project.json آن‌را جهت افزودن ارجاعاتی به این دو اسمبلی جدید، ویرایش کنید:
{
    "dependencies": {
        // same as before
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.DataLayer": "1.0.0-*"
    }
}
به این ترتیب Startup برنامه می‌تواند محل جدید کلاس ApplicationDbContext را شناسایی کند و برنامه کامپایل شود.


فعال سازی Migrations و قرار دادن فایل‌های آن در اسمبلی Core1RtmEmptyTest.DataLayer

در ادامه اگر مانند قسمت قبل بخواهیم مهاجرت‌ها را اضافه کنیم، به خطای ذیل خواهیم رسید:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add InitialDatabase
Your target project 'Core1RtmEmptyTest' doesn't match your migrations assembly 'Core1RtmEmptyTest.DataLayer'.
Either change your target project or change your migrations assembly.
برای حل این مشکل، بجای اینکه دستور فوق را از مسیر src\Core1RtmEmptyTest صادر کنیم که همان ریشه‌ی اصلی پروژه‌ی وب است، اینبار باید دستور را از ریشه‌ی پروژه DataLayer صادر کنیم. اما اگر چنین کاری را انجام دهیم، پیام یافتن نشدن فایل اجرایی ابزارهای خط فرمان EF را دریافت می‌کنیم:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest.DataLayer>dotnet ef migrations add InitialDatabase
No executable found matching command "dotnet-ef"
علت اینجا است که باید مجددا فایل Core1RtmEmptyTest.DataLayer\project.json را گشوده و این ابزارها را در آن فعال کنیم:
{
     // same as before

    "tools": {
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "imports": [
                "portable-net45+win8"
            ]
        }
    },

     // same as before
}
پس از فعال سازی ابزارهای EF در پروژه‌ی DataLayer، اکنون باز هم موفق به اجرای دستور فوق نخواهیم شد:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest.DataLayer>dotnet ef migrations add InitialDatabase
Could not invoke this command on the startup project 'Core1RtmEmptyTest.DataLayer'.
This preview of Entity Framework tools does not support commands on class library projects in ASP.NET Core and .NET Core applications.
عنوان می‌کند که پروژه‌ی startup را نمی‌تواند پیدا کند، برای حل این مشکل، دستور را به نحو ذیل ویرایش کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest.DataLayer>dotnet ef --startup-project ../Core1RtmEmptyTest/ migrations add InitialDatabase
Done. To undo this action, use 'dotnet ef migrations remove'
در اینجا با ذکر صریح startup-project، عملیات تولید فایل‌های Migrations با موفقیت انجام شدند:



اعمال کلاس‌های Migrations تولید شده به بانک اطلاعاتی

پس از تولید موفقیت آمیز فایل‌های مهاجرت، برای اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی، اینبار نیز دستور را از همان پوشه‌ی DataLayer با پارامتر پروژه‌ی آغازین اجرا می‌کنیم:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest.DataLayer>dotnet ef --startup-project ../Core1RtmEmptyTest/ database update
Applying migration '13950527070105_InitialDatabase'.
Done.
در اینجا نیز ذکر پارامتر startup-project جهت اجرای موفقیت آمیز دستور الزامی است.


بنابراین به صورت خلاصه

- ابتدا قسمت tools تنظیمات پروژه‌ی data layer را برای فعال سازی دستورات خط فرمان EF ویرایش کنید.
- سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی data layer وارد شوید. اینبار باید دستورات EF را از ریشه‌ی این پوشه، بجای پوشه‌ی اصلی برنامه صادر کرد.
- در اینجا دستورات افزودن مهاجرت‌ها و به روز رسانی بانک اطلاعاتی، همانند قبل هستند. فقط ذکر محل واقع شدن پوشه‌ی آغازین برنامه توسط پارامتر startup-project الزامی است.
مطالب
آشنایی و بررسی ابزار MiniProfiler
در کنار کتابخانه elmah که وظیفه ثبت تمامی خطاهای برنامه را دارد کتابخانه MiniProfiler امکان یافتن مشکلات کارایی و تنگناهای وب سایت را در اختیارمان قرار می‌دهد. دو قابلیت عمده که این ابزار فراهم می‌نمایید
  1. امکان مشاهده و بررسی کوئری‌های خام ADO.NET از قبیل SQL Server,Oracle و LINQ-to-SQL و EF/First Code و...
  2. نمایش زمان اجرای عملی صفحات
برای استفاده از این ابزار کافیست تا آن را از nuget دریافت نمایید
PM> Install-Package MiniProfiler
 در ASP.NET MVC در صفحه Layout_ قبل از بسته شدن تگ body تابع RenderIncludes را مانند زیر صدا بزنید تا در همه صفحات نمایش داده شود
@using StackExchange.Profiling;
<head>
 ..
</head>
<body>
  ...
  @MiniProfiler.RenderIncludes()
</body>
در کلاس global کد زیر را برای اجرای MiniProfiler اضافه نمایید
protected void Application_BeginRequest()
{
    if (Request.IsLocal)
    {
        MiniProfiler.Start();
    }
}

protected void Application_EndRequest()
{
    MiniProfiler.Stop();
}

برای پیکربندی MiniProfiler در web.config کد زیر را اضافه نمایید
<system.webServer>
  ...
  <handlers>
    <add name="MiniProfiler" path="mini-profiler-resources/*" verb="*" 
         type="System.Web.Routing.UrlRoutingModule"
         resourceType="Unspecified" 
         preCondition="integratedMode" />
  </handlers>
</system.webServer>
یا کتابخانه MiniProfiler.MVC را از nuget دریافت نمایید
PM> Install-Package MiniProfiler.MVC
با اضافه شدن این کتابخانه همه پیکربندی بصورت صورت خودکار انجام می‌گیرد. حال وب سایت را اجرا کنید در بالای صفحه مانند شکل زیر مدت زمان بارگذاری صفحه نمایش داده می‌شود که با کلیک بر روی آن اطلاعات بیشتری را مشاهده می‌نمایید

اگر در اکشن اجرا شده کوئری اجرا شد باشد ستونی به نام query times نمایش داده می‌شود که تعداد کوئری‌ها و مدت زمان آن را نمایش می‌دهد

حال بر روی گزینه sql کلیک کنید که صفحه دیگری باز شود و کوئری خام آن را مشاهد نمایید اگر کوئری تکرار شده باشد در کنار آن با DUPLICATE متمایز شده است

برای مشاهده کوئری‌های Entity Framework/First Code کتابخانه MiniProfiler.EF را اضافه نمایید
PM> Install-Package MiniProfiler.EF
اگر بصورت دستی MiniProfiler را پیکربندی کرده باشید می‌بایست در Application_Start دستور زیر را اجرا نمایید
protected void Application_BeginRequest()
{
    if (Request.IsLocal)
    {
        MiniProfiler.Start();
        MiniProfilerEF.Initialize();
    }
}
در حالت پبشرفته‌تر اگر قصد داشته باشید زمان یک قطعه کد را جداگانه محاسبه نمایید بصورت زیر عمل نمایید
public ActionResult Index()
{
    
    var profiler = MiniProfiler.Current;

    using (profiler.Step("Step 1"))
    {
        //code 1
    }

    using (profiler.Step("Step 2"))
    {
        //code 2
    }

    return View();
}
با این کار زمان هر step را بصورت جداگانه محاسبه می‌نماید. در ASP.NET Webforms دقیقا به همین صورت استفاده می‌شود فقط کافیست در masterpage اصلی یا اگر از masterpage استفاده نمی‌کنیم در صفحه مورد نظر تابع RenderIncludes را بصورت زیر صدا بزنیم
<%= StackExchange.Profiling.MiniProfiler.RenderIncludes() %>
امیدوارم مفید واقع شده باشد.
مطالب
Angular CLI - قسمت هفتم - اجرای آزمون‌ها
پروژه‌های Angular CLI در حالت پیش فرض آن‌ها به همراه دو نوع آزمون واحد و آزمون end to end ایجاد می‌شوند. Angular CLI از Karma برای اجرای آزمون‌های واحد استفاده می‌کند و از Protractor برای اجرای آزمون‌های end to end. برای شروع می‌توان از راهنمای آن کمک گرفت:
 > ng test --help
زمانیکه دستور ng test را اجرا می‌کنیم، به صورت خودکار تمام فایل‌های spec.ts.* را یافته و آزمون‌های واحد موجود در آن‌ها را اجرا می‌کند. این نوع فایل‌های ویژه نیز به صورت خودکار، زمانیکه اجزای مختلف Angular را توسط Angular CLI ایجاد می‌کنیم، تولید می‌شوند. به علاوه دستور ng test تغییرات این فایل‌ها را تحت نظر قرار داده و در صورت نیاز، آزمون‌های واحد را مجددا و به صورت خودکار اجرا می‌کند.


یک مثال: بررسی اجرای دستور ng test

یکی از مثال‌های بررسی شده‌ی در این سری را انتخاب و یا حتی یک برنامه‌ی جدید را توسط Angular CLI ایجاد کرده و سپس دستور ng test را در ریشه‌ی این پروژه اجرا کنید. به این ترتیب برنامه به صورت خودکار کامپایل شده و سپس به صورت خودکار آزمون‌های واحد آن‌را که در فایل‌های spec.ts‌.* قرار دارند، اجرا می‌کند. در آخر نتیجه را در مرورگر گزارش می‌دهد:


همانطور که مشخص است، 3 specs, 3 failures داریم. در اینجا می‌توان بر روی لینک Spec List کلیک کرد و لیست آزمون‌های واحد موجود را مشاهده نمود:


هر کدام از عناوین ذکر شده نیز به جزئیات مشکلات آن‌ها، لینک شده‌اند. برای مثال اگر بر روی اولین مورد کلیک کنیم، خطایی مانند «'alert' is not a known element» قابل مشاهده‌است. به این معنا که برای نمونه در قسمت قبل کامپوننت alert را به صفحه اضافه کردیم:
 <alert type="success">Alert success!</alert>
اما اجرا کننده‌ی آزمون‌های واحد اطلاعاتی در مورد آن ندارد؛ از این جهت که آزمون‌های واحد به صورت ایزوله فقط همان کامپوننت خاص برنامه را آزمایش می‌کنند و کاری به وابستگی‌های آن ندارد. به همین جهت فایل src\app\app.component.spec.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { NO_ERRORS_SCHEMA } from '@angular/core';

describe('AppComponent', () => {
  beforeEach(async(() => {
    TestBed.configureTestingModule({
      declarations: [
        AppComponent
      ],
  schemas: [NO_ERRORS_SCHEMA]
    }).compileComponents();
  }));
در اینجا ابتدا ماژول NO_ERRORS_SCHEMA معرفی شده و سپس به قسمت schemas معرفی گشته‌است.
پس از این تغییر، بلافاصله مجدد برنامه کامپایل شده و آزمون‌های واحد آن با موفقیت اجرا می‌شوند (با این فرض که هنوز پنجره‌ی اجرا کننده‌ی دستور ng test را باز نگه داشته‌اید):


تغییر افزودن schemas: [NO_ERRORS_SCHEMA] را باید در مورد تمام فایل‌های spec موجود تکرار کرد.


گزینه‌های مختلف دستور ng test

دستور ng test به همراه گزینه‌های متعددی است که شرح آن‌ها را در جدول ذیل مشاهده می‌کنید:

گزینه
 مخفف  توضیح
 code-coverage--  cc-   تولید گزارش code coverage که به صورت پیش فرض خاموش است. 
 colors--     به صورت پیش فرض فعال است و سبب نمایش رنگ‌های قرمز و سبز، برای آزمون‌های شکست خورده و یا موفق می‌شود. 
 single-run--  sr-   اجرای یکباره‌ی آزمون‌های واحد، بدون فعال سازی گزینه‌ی مشاهده‌ی مداوم تغییرات که به صورت پیش فرض خاموش است. 
 progress--     نمایش جزئیات کامپایل و اجرای آزمون‌های واحد که به صورت پیش فرض فعال است. 
 sourcemaps--  sm-   تولید فایل‌های سورس‌مپ که به صورت پیش فرض فعال است. 
 watch--
 w-   بررسی مداوم تغییرات فایل‌ها و اجرای آزمون‌های واحد به صورت خودکار که به صورت پیش فرض فعال است. 

بنابراین اجرا دستور ng test بدون ذکر هیچ گزینه‌ای به معنای اجرای مداوم آزمون‌های واحد، در صورت مشاهده‌ی تغییراتی در آن‌ها، به کمک Karma است.
همچنین دو دستور ذیل نیز به یک معنا هستند و هر دو سبب یکبار اجرای آزمون‌های واحد می‌شوند:
> ng test -sr
> ng test -w false


اجرای بررسی میزان پوشش آزمون‌های واحد

یکی از گزینه‌های ng test روشن کردن پرچم code-coverage است:
 > ng test --code-coverage
برای آزمایش آن دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه اجرا کنید (که سبب اجرای یکبار برررسی میزان پوشش آزمون‌های واحد می‌شود):
 > ng test -sr -cc
پس از اجرای این آزمون ویژه، پوشه‌ی جدیدی به نام coverage در ریشه‌ی پروژه‌ی جاری تشکیل می‌شود. فایل index.html آن‌را در مرورگر باز کنید تا بتوان گزارش تولید شده را مشاهده کرد:


کار این آزمون بررسی قسمت‌های مختلف برنامه و ارائه گزارشی است که مشخص می‌کند آیا آزمون‌های واحد نوشته شده تمام انشعابات برنامه را پوشش می‌دهند یا خیر؟ برای مثال اگر در متدی if/else دارید، آیا فقط قسمت if را پوشش داده‌اید و یا آیا قسمت else هم در آزمون‌های واحد، بررسی شده‌است.


اجرای آزمون‌های end to end

هدف از ساخت یک برنامه ... استفاده‌ی از آن توسط دیگران است؛ اینجا است که آزمون‌های end to end مفهوم پیدا می‌کنند. در آزمون‌های e2e رفتار برنامه همانند حالتی که یک کاربر از آن استفاده می‌کند، بررسی می‌شود (برای مثال باز کردن مرورگر، لاگین و مرور صفحات). برای این منظور، Angular CLI  در پشت صحنه از Protractor برای این نوع آزمون‌ها استفاده می‌کند.  
برای مشاهده‌ی راهنما و گزینه‌های مختلف مرتبط با آزمون‌های e2e، می‌توان دستور ذیل را صادر کرد:
 >ng e2e --help
البته با توجه به اینکه این دستور کار توزیع برنامه را نیز انجام می‌دهد، تمام گزینه‌های ng serve نیز در اینجا صادق هستند، به علاوه‌ی موارد ذیل:

 گزینه  مخفف توضیح
 config--  c-   به فایل کانفیگ آزمون‌های e2e اشاره می‌کند که به صورت پیش‌فرض همان protractor.conf.js واقع در ریشه‌ی پروژه‌است. 
 element-explorer--  ee-   بررسی و دیباگ protractor از طریق خط فرمان 
 serve--  s-   کامپایل و توزیع برنامه بر روی پورتی اتفاقی (حالت پیش فرض آن true است) 
 specs--  sp-   پیش فرض آن بررسی تمام specهای موجود در پروژ‌ه‌است. اگر نیاز به لغو آن باشد می‌توان از این گزینه استفاده کرد. 
 webdriver-update--  wu- به روز رسانی web driver که به صورت پیش فرض فعال است. 

بنابراین زمانیکه دستور ng e2e صادر می‌شود، به معنای کامپایل، توزیع برنامه بر روی پورتی اتفاقی و اجرای آزمون‌ها است.

از این جهت که این نوع آزمون‌ها، وابسته‌ی به جزئی خاص از برنامه نیستند، حالت عمومی داشته و فایل‌های spec آن‌ها را می‌توان در پوشه‌ی e2e واقع در ریشه‌ی پروژه، یافت. برای مثال در قسمتی از آن کار یافتن متن نمایش داده شده‌ی در صفحه‌ی اول سایت انجام می‌شود
getParagraphText() {
    return element(by.css('app-root h1')).getText();
}
و سپس در فایل spec آن بررسی می‌کند که آیا مساوی app works هست یا خیر؟
 expect(page.getParagraphText()).toEqual('app works!');

برای آزمایش آن دستور ng e2e را در ریشه‌ی پروژه صادر کنید. همچنین دقت داشته باشید که در این حالت نیاز است به اینترنت نیز متصل باشد؛ چون از chromedriver api گوگل نیز استفاده می‌کند. در غیراینصورت خطای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 Error: getaddrinfo ENOTFOUND chromedriver.storage.googleapis.com chromedriver.storage.googleapis.com:443
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت سیزدهم - امکان تعریف Sections
اگر پیشتر با فناوری‌های مرتبط با خانواده‌ی ASP.NET کار کرده باشید، با مفاهیمی مانند ContentPlaceHolder در وب‌فرم‌ها و یا RenderSection در ASP.NET MVC، برخورد داشته‌اید. دقیقا یک چنین قابلیتی نیز به Blazor 8x تحت عنوان Sections اضافه شده‌است تا توسط آن بتوان محتوای قسمتی از قالب کلی صفحه را از طریق زیر کامپوننت‌های آن تغییر داد و کنترل کرد.


کامپوننت‌های جدید SectionOutlet و SectionContent در Blazor 8x

پیاده سازی Sections در Blazor 8x به کمک دو کامپوننت جدید SectionOutlet و SectionContent میسر شده‌است و برای دسترسی به آن‌ها نیاز است ابتدا به فایل Imports.razor_ پروژه، مراجعه کرد و using زیر را به آن اضافه نمود تا این اشیاء، در کامپوننت‌های برنامه قابل شناسایی و استفاده شوند:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Sections

SectionOutlet کامپوننتی است که محتوای ارائه شده‌ی توسط کامپوننت SectionContent را رندر می‌کند (این محتوا در اصل یک RenderFragment است). ارتباط بین این دو هم توسط خواص SectionName و یا SectionId‌های متناظر، برقرار می‌شود. اگر چندین SectionContent دارای نام و یا Id یکسانی باشند، محتوای آخرین آن‌ها در SectionOutlet متناظر، رندر می‌شود.

برای مثال در فایل MainLayout.razor، تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row"/>
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>
که در آن یک SectionOutlet، با نام before-top-row اضافه شده‌است و سبب درج محتوایی پیش از لینک About می‌شود. پس از این تعریف، اکنون در هر کامپوننتی از برنامه می‌توان محتوای این قسمت را به نحو زیر تامین کرد:
<SectionContent SectionName="before-top-row">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
همانطور که مشخص است، این محتوا بر اساس نام ذکر شده‌ی متناظر با نام SectionOutlet، با آن ارتباط برقرار می‌کند.


روش تعریف یک محتوای پیش‌فرض

این محتوا، فقط زمانی تامین خواهد شد که کامپوننت در حال نمایش SectionContent، قابل مشاهده و فعال شده باشد. یعنی اگر از کامپوننت نمایش دهنده‌ی آن به صفحه‌ی دیگری رجوع کنیم، محتوای SectionOutlet مجددا خالی خواهد شد، تا زمانیکه به آدرس نمایش دهنده‌ی کامپوننت دربرگیرنده‌ی SectionContent متناظر با آن رجوع کنیم. به همین جهت اگر علاقمند به نمایش یک «محتوای پیش‌فرض» هستید، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row" />
    <SectionContent SectionName="before-top-row">
        <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
    </SectionContent>
</div>
به این ترتیب حتی اگر در لحظه‌ی نمایش کامپوننت جاری، هیچ SectionContent متناظری یافت نشد، از همان SectionContent ذیل این SectionOutlet، برای تامین محتوای آن استفاده می‌شود و اگر کامپوننتی محتوای جدیدی را تعریف کرد، چون همیشه آخرین SectionContent رندر شده، محتوای نهایی را تامین می‌کند، این محتوای جدید، جایگزین نمونه‌ی پیش‌فرض خواهد شد.


تفاوت SectionId با SectionName

کامپوننت SectionOutlet، هم می‌تواند یک SectionName را دریافت کند و هم یک SectionId را. SectionNameها، رشته‌ای هستند و تغییرات آتی آن‌ها تحت نظارت کامپایلر نیست. به همین جهت اگر نیاز به Refactoring آن‌ها است، شاید بهتر باشد از خاصیت SectionId که یک Id از نوع strongly typed را مشخص می‌کند، استفاده کنیم.
برای نمونه می‌توان مثال قبلی را به صورت زیر با استفاده از یک SectionId، بازنویسی کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionId="BeforeTopRow" />
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>

@code{

    public static SectionOutlet BeforeTopRow = new(); 
}
که در اینجا SectionId، یک فیلد استاتیک از نوع SectionOutlet است.
سپس هر کامپوننت دیگری که بخواهد از این Id استاتیک استفاده کند، روش کار آن به صورت زیر است:
<SectionContent SectionId="MainLayout.BeforeTopRow">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هفتم

مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری

ساخت یک شیء SessionFactory بسیار پر هزینه و زمانبر است. به همین جهت لازم است که این شیء یکبار حین آغاز برنامه ایجاد شده و سپس در پایان کار برنامه تخریب شود. انجام اینکار در برنامه‌های معمولی ویندوزی (WinForms ،WPF و ...)، ساده است اما در محیط Stateless وب و برنامه‌های ASP.Net ، نیاز به راه حلی ویژه وجود خواهد داشت و تمرکز اصلی این مقاله حول مدیریت صحیح سشن فکتوری در برنامه‌های ASP.Net است.

برای پیاده سازی شیء سشن فکتوری به صورتی که یکبار در طول برنامه ایجاد شود و بارها مورد استفاده قرار گیرد باید از یکی از الگوهای معروف طراحی برنامه نویسی شیء گرا به نام Singleton Pattern استفاده کرد. پیاده سازی نمونه‌ی thread safe آن که در برنامه‌های ذاتا چند ریسمانی وب و همچنین برنامه‌های معمولی ویندوزی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، در آدرس ذیل قابل مشاهده است:



از پنجمین روش ذکر شده در این مقاله جهت ایجاد یک lazy, lock-free, thread-safe singleton استفاده خواهیم کرد.

بررسی مدل برنامه

در این مدل ساده ما یک یا چند پارکینگ داریم که در هر پارکینگ یک یا چند خودرو می‌توانند پارک شوند.


یک برنامه ASP.Net را آغاز کرده و ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه نمائید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHibernate.Linq.dll
و همچنین ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

تصویر نهایی پروژه ما به شکل زیر خواهد بود:



پروژه ما دارای یک پوشه domain ، تعریف کننده موجودیت‌های برنامه جهت تهیه نگاشت‌های لازم از روی ‌آن‌ها است. سپس یک پوشه جدید را به نام NHSessionManager به آن جهت ایجاد یک Http module مدیریت کننده سشن‌های NHibernate در برنامه اضافه خواهیم کرد.

ساختار دومین برنامه (مطابق کلاس دیاگرام فوق):

namespace NHSample3.Domain
{
public class Car
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Color { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace NHSample3.Domain
{
public class Parking
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Location { get; set; }
public virtual IList<Car> Cars { get; set; }

public Parking()
{
Cars = new List<Car>();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های وب

در این قسمت قصد داریم Http Module ایی را جهت مدیریت سشن‌های NHibernate ایجاد نمائیم.

در ابتدا کلاس Config را در پوشه مدیریت سشن NHibernate با محتویات زیر ایجاد کنید:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.ExposeConfiguration(
x => x.SetProperty("current_session_context_class", "managed_web")
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample3.Domain.Car).Assembly))
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
با این کلاس در قسمت‌های قبل آشنا شده‌اید. در این کلاس با کمک امکانات Auto mapping موجود در Fluent Nhibernate (مطلب قسمت قبلی این سری آموزشی) اقدام به تهیه نگاشت‌های خودکار از کلاس‌های قرار گرفته در پوشه دومین خود خواهیم کرد (فضای نام این پوشه به دومین ختم می‌شود که در متد GetConfig مشخص است).
دو نکته جدید در متد GetConfig وجود دارد:
الف) استفاده از متد FromConnectionStringWithKey ، بجای تعریف مستقیم کانکشن استرینگ در متد مذکور که روشی است توصیه شده. به این صورت فایل وب کانفیگ ما باید دارای تعریف کلید مشخص شده در متد GetConfig به نام DbConnectionString باشد:

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true" />
</connectionStrings>
ب) قسمت ExposeConfiguration آن نیز جدید است.
در اینجا به AutoMapper خواهیم گفت که قصد داریم از امکانات مدیریت سشن مخصوص وب فریم ورک NHibernate استفاده کنیم. فریم ورک NHibernate دارای کلاسی است به نام NHibernate.Context.ManagedWebSessionContext که جهت مدیریت سشن‌های خود در پروژه‌های وب ASP.Net پیش بینی کرده است و از این متد در Http module ایی که ایجاد خواهیم کرد جهت ردگیری سشن جاری آن کمک خواهیم گرفت.

اگر متد CreateDb را فراخوانی کنیم، جداول نگاشت شده به کلاس‌های پوشه دومین برنامه، به صورت خودکار ایجاد خواهند شد که دیتابیس دیاگرام آن به صورت زیر می‌باشد:



سپس کلاس SingletonCore را جهت تهیه تنها و تنها یک وهله از شیء سشن فکتوری در کل برنامه ایجاد خواهیم کرد (همانطور که عنوان شده، ایده پیاده سازی این کلاس thread safe ، از مقاله معرفی شده در ابتدای بحث گرفته شده است):

using NHibernate;

namespace NHSessionManager
{
/// <summary>
/// lazy, lock-free, thread-safe singleton
/// </summary>
public class SingletonCore
{
private readonly ISessionFactory _sessionFactory;

SingletonCore()
{
_sessionFactory = Config.GetConfig().BuildSessionFactory();
}

public static SingletonCore Instance
{
get
{
return Nested.instance;
}
}

public static ISession GetCurrentSession()
{
return Instance._sessionFactory.GetCurrentSession();
}

public static ISessionFactory SessionFactory
{
get { return Instance._sessionFactory; }
}

class Nested
{
// Explicit static constructor to tell C# compiler
// not to mark type as beforefieldinit
static Nested()
{
}

internal static readonly SingletonCore instance = new SingletonCore();
}
}
}
اکنون می‌توان از این Singleton object جهت تهیه یک Http Module کمک گرفت. برای این منظور کلاس SessionModule را به برنامه اضافه کنید:

using System;
using System.Web;
using NHibernate;
using NHibernate.Context;

namespace NHSessionManager
{
public class SessionModule : IHttpModule
{
public void Dispose()
{ }

public void Init(HttpApplication context)
{
if (context == null)
throw new ArgumentNullException("context");

context.BeginRequest += Application_BeginRequest;
context.EndRequest += Application_EndRequest;
}

private void Application_BeginRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
ManagedWebSessionContext.Bind(HttpContext.Current, session);
session.BeginTransaction();
}

private void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = ManagedWebSessionContext.Unbind(
HttpContext.Current, SingletonCore.SessionFactory);
if (session == null) return;

try
{
if (session.Transaction != null &&
!session.Transaction.WasCommitted &&
!session.Transaction.WasRolledBack)
{
session.Transaction.Commit();
}
else
{
session.Flush();
}
}
catch (Exception)
{
session.Transaction.Rollback();
}
finally
{
if (session != null && session.IsOpen)
{
session.Close();
session.Dispose();
}
}
}
}
}
کلاس فوق کار پیاده سازی اینترفیس IHttpModule را جهت دخالت صریح در request handling pipeline برنامه ASP.Net جاری انجام می‌دهد. در این کلاس مدیریت متدهای استاندارد Application_BeginRequest و Application_EndRequest به صورت خودکار صورت می‌گیرد.
در متد Application_BeginRequest ، در ابتدای هر درخواست یک سشن جدید ایجاد و به مدیریت سشن وب NHibernate بایند می‌شود، همچنین یک تراکنش نیز آغاز می‌گردد. سپس در پایان درخواست، این انقیاد فسخ شده و تراکنش کامل می‌شود، همچنین کار پاکسازی اشیاء نیز صورت خواهد گرفت.

با توجه به این موارد، دیگر نیازی به ذکر using جهت dispose کردن سشن جاری در کدهای ما نخواهد بود، زیرا در پایان هر درخواست اینکار به صورت خودکار صورت می‌گیرد. همچنین نیازی به ذکر تراکنش نیز نمی‌باشد، چون مدیریت آن‌را خودکار کرده‌ایم.

جهت استفاده از این Http module تهیه شده باید چند سطر زیر را به وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<httpModules>
<!--NHSessionManager-->
<add name="SessionModule" type="NHSessionManager.SessionModule"/>
</httpModules>
بدیهی است اگر نخواهید از Http module استفاده کنید باید این کدها را در فایل Global.asax برنامه قرار دهید.

اکنون مثالی از نحوه‌ی استفاده از امکانات فراهم شده فوق به صورت زیر می‌تواند باشد:
ابتدا کلاس ParkingContext را جهت مدیریت مطلوب‌تر LINQ to NHibernate تشکیل می‌دهیم.

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample3.Domain;

namespace NHSample3
{
public class ParkingContext : NHibernateContext
{
public ParkingContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<Car> Cars
{
get { return Session.Linq<Car>(); }
}

public IOrderedQueryable<Parking> Parkings
{
get { return Session.Linq<Parking>(); }
}
}
}
سپس در فایل Default.aspx.cs برنامه ، برای نمونه تعدادی رکورد را افزوده و نتیجه را در یک گرید ویوو نمایش خواهیم داد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHSample3.Domain;
using NHSessionManager;

namespace NHSample3
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//Config.CreateDb();

//ثبت یک سری رکورد در دیتابیس
ISession session = SingletonCore.GetCurrentSession();

Car car1 = new Car() { Name = "رنو", Color = "مشکلی" };
session.Save(car1);
Car car2 = new Car() { Name = "پژو", Color = "سفید" };
session.Save(car2);

Parking parking1 = new Parking()
{
Location = "آدرس پارکینگ مورد نظر",
Name = "پارکینگ یک",
Cars = new List<Car> { car1, car2 }
};

session.Save(parking1);

//نمایش حاصل در یک گرید ویوو
ParkingContext db = new ParkingContext(session);
var query = from x in db.Cars select new { CarName = x.Name, CarColor = x.Color };
GridView1.DataSource = query.ToList();
GridView1.DataBind();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های غیر وب

در برنامه‌های ویندوزی مانند WinForms ، WPF و غیره، تا زمانیکه یک فرم باز باشد، کل فرم و اشیاء مرتبط با آن به یکباره تخریب نخواهند شد، اما در یک برنامه ASP.Net جهت حفظ منابع سرور در یک محیط چند کاربره، پس از پایان نمایش یک صفحه وب، اثری از آثار اشیاء تعریف شده در کدهای آن صفحه در سرور وجود نداشته و همگی بلافاصله تخریب می‌شوند. به همین جهت بحث‌های ویژه state management در ASP.Net در اینباره مطرح است و مدیریت ویژه‌ای باید روی آن صورت گیرد که در قسمت قبل مطرح شد.
از بحث فوق، تنها استفاده از کلاس‌های Config و SingletonCore ، جهت استفاده و مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری در برنامه‌های ویندوزی کفایت می‌کنند.

دریافت سورس برنامه قسمت هفتم

ادامه دارد ....