مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت اول - معرفی
مستندسازی یک API، مهم است. اگر این API عمومی باشد، نیاز به مستندات ویژه‌ی آن، امری بدیهی است و اگر عمومی نباشد، باز هم باید دارای مستندات باشد؛ از این جهت که سایر توسعه دهنده‌های یک تیم بتوانند به سادگی از آن استفاده کنند و همچنین نیازی نباشد تا یک سؤال مشخص را بارها پاسخ داد. به علاوه عدم وجود مستندات کافی در مورد یک API سبب خواهد شد تا سایر توسعه دهنده‌ها تصور کنند قابلیتی که مدنظرشان است هنوز پیاده سازی نشده‌است و خودشان شروع به توسعه‌ی آن کنند که سبب اتلاف وقت و هزینه خواهد شد. با استفاده از Swagger که «سوواَگِر» تلفظ می‌شود و یا OpenAI می‌توان این مشکل را برطرف کرد که ارائه دهنده‌ی توضیحی استاندارد از API شما می‌باشد. توسط آن می‌توان قابلیت‌های یک API را دریافت و یا نحوه‌ی تعامل با آن‌را از طریق HTTP، بررسی کرد. چون خروجی آن استاندارد است و مبتنی بر JSON و یا YAML می‌باشد، ابزارهایی نیز برای آن تهیه شده‌اند که برای نمونه می‌توانند بر مبنای آن، یک UI را طراحی و ارائه کنند. البته این ابزارهای ثالث صرفا محدود به تولید UI مستندات مبتنی بر OpenAPI نیستند، بلکه امکان تولید کد و یا آزمون‌های واحد نیز توسط آن‌ها وجود دارد.
به OpenAPI Specification عبارت Swagger Specification نیز گفته می‌شود؛ اما OpenAPI عبارتی است که باید ترجیح داده شود.


OpenAPI و Swagger

تا اینجا دریافتیم که استاندارد OpenAPI و یا Swagger، صرفا دو واژه برای انجام کاری مشابه هستند. اما در عمل Swagger تشکیل شده‌است از تعدادی ابزار سورس باز که برفراز استاندارد OpenAPI کار کرده و قابلیت‌هایی را ارائه می‌دهند؛ مانند Swagger Editor (برای تولید استاندارد)، Swagger UI (برای تولید UI مستندات)، Swagger CodeGen (برای تولید کدهای خودکار) و غیره. برای نمونه swagger-ui را می‌توانید در مخزن کد GitHub آن ملاحظه کنید.
البته این ابزارها به صورت عمومی تهیه شده‌اند. به همین جهت محصور کننده‌هایی نیز برای آن‌ها جهت یکپارچگی با ASP.NET Core، طراحی شده‌اند؛ مانند میان‌افزار Swashbuckle.AspNetCore. کار آن تولید OpenAPI Specification بر اساس ASP.NET Core 2x API شما می‌باشد که جزئیات انجام اینکار را به مرور بررسی خواهیم کرد. این کامپوننت به همراه یک swagger-ui جایگذاری شده (embedded) نیز می‌باشد که کار تهیه‌ی یک UI خودکار را بر اساس این استاندارد میسر می‌کند.
البته محصورکننده‌های متعددی برای ابزارهای Swagger، برای پروژه‌های ASP.NET Core وجود دارند که یکی دیگر از آن‌ها NSwag است. هرچند Swashbuckle.AspNetCore پرکاربردترین مورد تا به امروز بوده‌است.


ساختار نمونه برنامه‌ای که در این سری تکمیل خواهد شد


در اینجا ساختار برنامه‌ی ASP.NET Core 2.2x نمونه‌ی این سری را ملاحظه می‌کنید که هدف اصلی آن، ارائه‌ی دو کنترلر Web API برای کتاب‌ها و نویسنده‌های آن‌ها می‌باشد:


برای نمونه اگر برنامه را اجرا کنید، در مسیر https://localhost:5001/api/authors، لیست تمام نویسندگانی که به صورت اطلاعات آغازین برنامه، توسط OpenAPISwaggerDoc.DataLayer ثبت شده‌اند، قابل مشاهده‌است:


و یا کتاب‌های نویسنده‌ای خاص را در آدرسی مانند https://localhost:5001/api/authors/2902b665-1190-4c70-9915-b9c2d7680450/books می‌توان مشاهده کرد:



کدهای کامل آغازین این نمونه برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-01.zip و شامل این اجزا است:
- OpenAPISwaggerDoc.Entities: به همراه موجودیت‌های نویسنده و کتاب است.
- OpenAPISwaggerDoc.DataLayer: شامل DbContext برنامه است؛ به همراه تعدادی رکورد پیش‌فرض جهت آغاز بانک اطلاعاتی و چون DbContext را در یک پروژه‌ی مجزا قرار داده‌ایم، نیاز به IDesignTimeDbContextFactory نیز دارد که این مورد هم در این پروژه لحاظ شده‌است.
- OpenAPISwaggerDoc.Models: شامل DTOهای برنامه است. برای نگاشت این DTOها به موجودیت‌ها و برعکس، از AutoMapper استفاده شده‌است که کار این نگاشت‌ها و تعریف پروفایل متناظر با آن‌ها، در پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Profiles صورت می‌گیرد.
- OpenAPISwaggerDoc.Services: کار استفاده‌ی از لایه‌ی OpenAPISwaggerDoc.DataLayer را جهت دسترسی به بانک اطلاعاتی و کار با موجودیت‌های کتاب‌ها و نویسندگان، انجام می‌دهد. از این سرویس‌ها در دو کنترلر Web API برنامه، برای دریافت اطلاعات نویسندگان و کتاب‌های آن‌ها از بانک اطلاعاتی، استفاده می‌شود.
- OpenAPISwaggerDoc.Web: پروژه‌ی اصلی است که دو کنترلر Web API را هاست می‌کند و تنظیمات اولیه‌ی این سرویس‌ها را در کلاس Startup انجام داده و همچنین کار اعمال خودکار Migrations را نیز در کلاس Program (بالاترین سطح برنامه) تکمیل می‌کند. رشته‌ی اتصالی این برنامه، در فایل appsettings.json تعریف شده‌است و به یک بانک اطلاعاتی LocalDB اشاره می‌کند که پس از اجرای برنامه به صورت خودکار ساخته شده و مقدار دهی می‌شود.


در قسمت بعد، کار مستند سازی این API را شروع می‌کنیم.
نظرات اشتراک‌ها
خلاصه نکات SEO
روش UrlRewrite ذکر شده در کامنت‌های آن بحث با هر دو حالت وب فرم و MVC سازگار است و نهایتا به یک سایت یکپارچه و یک دست خواهید رسید.
مطالب
راهبری در Silverlight به کمک الگوی MVVM

مقدمات راهبری (Navigation) در سیلورلایت را در اینجا می‌توانید مطالعه نمائید : +
مطلبی را که در فصل فوق نخواهید یافت در مورد نحوه‌ی بکارگیری الگوی MVVM جهت پیاده سازی Navigation در یک برنامه‌ی سیلورلایت است؛ علت آن هم به این بر می‌گردد که این فصل پیش از مباحث Binding مطرح شد.

صورت مساله:
یکی از اصول MVVM این است که در ViewModel‌ نباید ارجاعی از View وجود داشته باشد (ViewModel باید در بی‌خبری کامل از وجود اشیاء UI و ارجاع مستقیم به آن‌ها طراحی شود)، اما برای پیاده سازی مباحث Navigation نیاز است به نحوی به شیء Frame قرار داده شده در صفحه‌ی اصلی یا قالب اصلی برنامه دسترسی یافت تا بتوان درخواست رهنمون شدن به صفحات مختلف را صادر کرد. اکنون چکار باید کرد؟

راه حل:
یکی از راه حل‌های جالبی که برای این منظور وجود دارد استفاده از امکانات کلاس Messenger مجموعه‌ی MVVM Light toolkit است. از طریق ViewModel برنامه، آدرس صفحه‌ی مورد نظر را به صورت یک پیغام به View مورد نظر ارسال می‌کنیم و سپس View برنامه که به این پیغام‌ها گوش فرا می‌دهد، پس از دریافت آدرس مورد نظر، نسبت به فراخوانی تابع Navigate شیء Frame رابط کاربری برنامه اقدام خواهد کرد. به این صورت ViewModel برنامه به View خود جهت اعمال راهبری برنامه، گره نخواهد خورد.

روش پیاده سازی:
ابتدا ساختار پروژه را در نظر بگیرید (این شکل دگرگون شده‌ی Solution explorer مرتبط است با productivity tools نصب شده):



در پوشه‌ی Views ، دو صفحه اضافه شده‌اند که توسط user control ایی به نام menu لیست شده و راهبری خواهند شد. مونتاژ نهایی هم در MainPage.xaml صورت می‌گیرد.
کدهای XAML‌ مرتبط با منوی ساده برنامه به شرح زیر هستند (Menu.xaml) :

<UserControl x:Class="MvvmLight6.Views.Menu"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:vm="clr-namespace:MvvmLight6.ViewModels" mc:Ignorable="d"
FlowDirection="RightToLeft" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<vm:MenuViewModel x:Key="vmMenuViewModel" />
</UserControl.Resources>
<StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMenuViewModel}}">
<HyperlinkButton Content="صفحه یک" Margin="5"
Command="{Binding DoNavigate}"
CommandParameter="/Views/Page1.xaml"
/>
<HyperlinkButton Content="صفحه دو" Margin="5"
Command="{Binding DoNavigate}"
CommandParameter="/Views/Page2.xaml"
/>
</StackPanel>
</UserControl>

کدهای ViewModel مرتبط با این View که کار Command گردانی را انجام خواهد داد به شرح زیر است:
using GalaSoft.MvvmLight.Command;
using GalaSoft.MvvmLight.Messaging;

namespace MvvmLight6.ViewModels
{
public class MenuViewModel
{
public RelayCommand<string> DoNavigate { set; get; }

public MenuViewModel()
{
DoNavigate = new RelayCommand<string>(doNavigate);
}

private static void doNavigate(string url)
{
Messenger.Default.Send(url, "MyNavigationService");
}
}
}

تمام آیتم‌های منوی فوق یک روال را صدا خواهند زد : DoNavigate . تنها تفاوت آن‌ها در CommandParameter ارسالی به RelayCommand ما است که حاوی آدرس قرارگیری فایل‌های صفحات تعریف شده است. این آدرس‌ها با کمک امکانات کلاس Messenger مجموعه‌ی MVVM light toolkit به View اصلی برنامه ارسال می‌گردند.
کدهای XAML مرتبط با MainPage.xaml به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="MvvmLight6.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:sdk="clr-namespace:System.Windows.Controls;assembly=System.Windows.Controls.Navigation"
xmlns:usr="clr-namespace:MvvmLight6.Views"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Grid.ColumnDefinitions>
<ColumnDefinition Width="*" />
<ColumnDefinition Width="268" />
</Grid.ColumnDefinitions>
<usr:Menu Grid.Column="1" />
<sdk:Frame Margin="5"
Name="frame1"
HorizontalContentAlignment="Stretch"
VerticalContentAlignment="Stretch"
Grid.Column="0" />
</Grid>
</UserControl>

و کار دریافت پیغام‌ها (یا همان آدرس صفحات جهت انجام راهبری) و عکس العمل نشان دادن به آن‌ها توسط کدهای ذیل صورت خواهد گرفت:
using System;
using GalaSoft.MvvmLight.Messaging;

namespace MvvmLight6
{
public partial class MainPage
{
public MainPage()
{
registerMessenger();
InitializeComponent();
}

private void registerMessenger()
{
Messenger.Default.Register<string>(this, "MyNavigationService", doNavigate);
}

private void doNavigate(string uri)
{
frame1.Navigate(new Uri(uri, UriKind.Relative));
}
}
}

ابتدا یک Messenger در اینجا رجیستر می‌شود و سپس به ازای هر بار دریافت پیغامی با token مساوی MyNavigationService ، متد doNavigate فراخوانی خواهد گردید.
کدهای این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
بازسازی کد: جایگزینی متغیر موقتی با پرس و جو (Replace temp with query)
زمانیکه متغیری برای نگهداری موقت نتیجه‌ی یک expression تعریف شده‌است، بهتر است expression مربوطه به متدی انتقال پیدا کرده و تمامی استفاده‌ها از متغیر موقتی با فراخوانی متد ایجاد شده جایگزین شوند. 
مشکل اصلی در ارتباط با متغیرهای محلی، ترویج ایجاد متدهای بلند توسط آنها است. مشخص است که این متغیرها در بدنه متد خود قابل استفاده هستند و تنها راه اشتراک مقدار آنها طولانی‌تر شدن متد است. اما زمانیکه این متغیرها با متد پرس و جوی مرتبط با آن جایگزین شوند، این مقدار توسط دیگر متدهای کلاس قابل دسترسی خواهد بود. این کار ایجاد متدهایی با اندازه مناسب را آسان‌تر می‌کند. 
این بازسازی کد بیشتر اوقات در کنار بازسازی استخراج متد استفاده می‌شود؛ به طوری که قبل از انجام استخراج متد، ابتدا تکلیف متغیرهای محلی مشخص می‌شود. یک نوع از متغیرهای محلی که نیاز به بررسی و تغییر خواهند داشت این دسته از متغیرهای محلی هستند.

مراحل انجام این بازسازی کد  

  • متغیر موقتی ای را که تنها یک بار مقداردهی شده است، پیدا کنید (در صورتیکه متغیر چندین بار مقداردهی شده باشد، باید بازسازی جداسازی متغیرهای موقتی را اعمال نمایید).
  • متغیر را به readonly تغییر دهید.
  • کد را کامپایل نمایید تا اطمینان حاصل کنید متغیر تنها یک بار مقداردهی شده‌است.
  • Expression سمت راست مقداردهی متغیر را به متد، منتقل نمایید. دو نکته در مورد متد تازه ایجاد شده:  
    • این متد را به صورت private تعریف نمایید. در صورتی در آینده مصرف دیگری برای آن پیدا کردید می‌توانید سطح دسترسی آن‌را آزادتر نمایید. 
    • اطمینان حاصل نمایید متد مورد نظر، شیء یا خصوصیتی را ویرایش نمی‌کند. در صورتیکه این کار را انجام می‌دهد، باید بخش ویرایش آن را از بخش پرس و جوی آن جدا نمایید (Separate query from modifier). 
  • کد را مجددا کامپایل نمایید.  
  • تمامی استفاده‌های متغیر را با فراخوانی متد ایجاد شده، تغییر دهید. 
مثال: تکه کد زیر را در نظر بگیرید  
public class OrderItem 
{ 
    private double quantity; 
    private double itemPrice; 
    public double CalculateTotal() 
    { 
        double basePrice = quantity * itemPrice; 

        if (basePrice > 1000) 
        { 
            return basePrice * 0.95; 
        } 
        else 
        { 
            return basePrice * 0.98; 
        } 
    } 
}

در این کلاس متدی برای محاسبه قیمت نهایی یک آیتم سفارش ایجاد شده‌است. با دقت در کد می‌توان تشخیص داد که متغیر basePrice یک متغیر محلی موقتی است. این تکه کد را می‌توان به صورت زیر بازسازی کرد   
public class OrderItem 
{ 
    private double quantity; 
    private double itemPrice; 
    public double CalculateTotal() 
    { 
        if (BasePrice() > 1000) 
        { 
            return BasePrice() * 0.95; 
        } 
        else 
        { 
            return BasePrice() * 0.98; 
        } 
    } 
    private double BasePrice() 
    { 
        return quantity * itemPrice; 
    } 
}
کد حاصل از بازسازی انجام شده، شامل یک متد به نام BasePrice است که مقدار قیمت پایه را بر می‌گرداند. این متد را به صورت private تعریف کردیم. اما می‌توان در صورت نیاز به override کردن آن در کلاس‌های مشتق شده‌ی احتمالی، سطح دستری آن را به مقدار مناسبی تغییر داد.  به نظر شما چه بازسازی کد دیگری را می‌توان بر روی متد CalculateTotal انجام داد؟ 

آیا این بازسازی کد تاثیر منفی بر کارآیی خواهد داشت؟ 

پاسخ سخت گیرانه به این پرسش بلی است. اما با وجود پردازنده‌های قوی حال حاضر و بهینه سازی‌های فراوانی که کامپایلرها در زمینه‌ی inlining انجام می‌دهند، این بازسازی کد تاثیر منفی شدیدی را بر روی کارایی نخواهد داشت. حتی با وجود تاثیر جزیی در کارآیی نرم افزار، تاثیر مثبتی که این بازسازی در خوانایی و قدرت مدیریت و توسعه دارد، این بازسازی را یکی از انتخاب‌های جدی اعمال بر روی کدهای مشکل دار می‌کند.  
نظرات مطالب
مدیریت سفارشی سطوح دسترسی کاربران در MVC
اقای راد من هیچوقت قصد شعار دادن بر مبنای تحلیلات ذهنیم رو نداشتم و نخواهم داشت . 
تمام حالت هایی که تا الان اشاره کردید قابل پوشش هست و در سیستم من در نظر گرفته شده و همچنان مورد تست قرار میگیره و ضعف هاش برطرف میشه . پیاده سازی یک بار انجام میشه ولی استفاده از اون بعد از پیاده سازی در هر کدوم از پروژه هایی که لازم باشه به سادگی ممکن میشه (به نظرم برنامه نویسی شیء گرا زیباست) . اگر توسعه دهندگان همون پایگاه‌های داده‌ی قدرتمند که ذکر کردید همچین طرز فکری داشتن که : (آیا تمامی این بررسی‌ها و پیاده سازی اونها، به ایجاد یک ارتباط ساده و واکشی مجوز جاری کاربر برای درخواست برتری دارند؟) ، هیچوقت قدرتمند و پخته نمیشدند ... این موضوع بر هیچکس پوشیده نیست که دسترسی مکرر به پایگاه داده برای برنامه هایی که ارزشمند هستند و سرعت و انعطاف در اونها مهمه یک نقطه‌ی ضعف هست . شاید همینجور طرز فکر باشه که باعث شده سیستم هایی که در بعضی از اماکن و سازمان هایی دولتی ما استفاده میشه بعد از جا افتادن و زیاد شدن داده‌ها واقعا کار کردن باهاشون عذاب آور و کسل کننده باشه...

انشاالله در چندین ماه اینده بعد از کامل شدن سیستم و انتشار اون میتونید بررسیش کنید اگر مایل بودید. کیت‌های توسعه‌ی اون هم به صورت سورس باز منتشر خواهد شد و در همین سایت هم معرفی میشن. به نظر من ارزشش رو داره که روی جزئیات این سیستم کار کنم و امیدوارم بتونه جای تامل داشته باشه . در اخر من رو ببخشید برادر من هیچوقت قصد جسارت نداشتم به شما و دیگر دوستان . این سایت محیط مقدسی هست چون واقعا مطالب خوبی در اون قرار میگیره امیدوارم بتونم از اطلاعات شما و دیگر دوستان استفاده کنم . یا حق
مطالب
پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری در ASP.NET Core

سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمت‌ها دسترسی دارد.

مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات خود را از آنجا دریافت می‌کنند.

 در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر می‌توانند از یک نمونه (Single Instance) از اپلیکیشن نرم‌افزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور اجرا می‌شود و به چندین کاربر سرویس می‌دهد. هر کاربر را یک Tenant می‌نامیم. می‌توان به Tenantها امکان تغییر و شخصی‌سازی بخشی از اپلیکیشن را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسب‌وکار، اما آنها نمی‌توانند کدهای اپلیکیشن را شخصی‌سازی کنند.

بدون داشتن دانش کافی، پیاده سازی معماری multi tenant می‌تواند تبدیل یه یک چالش بزرگ شود. مخصوصا در نسخه‌ی قبلی ASP.NET که یکپارچه نبودن فریم ورک‌های مختلف می‌توانست باعث ایجاد چندین پیاده سازی مختلف در برنامه شود. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شد که شما قصد داشتید در یک برنامه چندین فریم ورک مختلف مثل SignalR, MVC, Web API را مورد استفاده قرار دهید.

خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، ساده‌تر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامه‌های SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزار‌هایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحت‌تر خواهد بود.

شروع کار 

یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy  (موجود در Nuget) بدهید. 
PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
بعد از اینکار ما باید به SaasKit اطلاع دهیم که چطور مستاجر‌های ما را شناسایی کند.

شناسایی مستاجر (tenant) 

اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری می‌باشد که می‌تواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.
ابتدا به تعریف کلاس مستاجر می‌پردازیم: 
    public class AppTenant
    {
        public string Name { get; set; }
        public string[] Hostnames { get; set; }
    }
سپس از طریق پیاده سازی اینترفیس ITenantResolver  و نوشتن یک tenant resolver به SaasKit اطلاع می‌دهیم که چطور مستاجر جاری را بر اساس اطلاعات درخواست جاری شناسایی کند و در صورتیکه موفق به شناسایی شود، یک وهله از نوع <TenantContext<TTenant را بازگشت خواهد داد. 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[]
        {
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 1",
                Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" }
            },
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 2",
                Hostnames = new[] { "localhost:6002" }
            }
        });
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t =>
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return tenantContext;
        }
    }
در نظر داشته باشید که اینجا ما اطلاعات مستاجر را از روی hostname استخراج کردیم؛ اما از آنجا که شما به شیء HttpContext دسترسی کاملی دارید، می‌توانید از هر چیزی که مایل باشید استفاده کنید؛ مثل URL، اطلاعات کاربر، هدر‌های HTTP و غیره. در اینجا فعلا مشخصات مستاجر‌های خودمان را در کد نوشتیم. اما شما می‌توانید در برنامه خودتان این اطلاعات را از فایل تنظیمات برنامه و یا یک بانک اطلاعاتی دریافت کنید.
 

سیم کشی کردن 

بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشی‌های SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامه‌های ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگی‌های SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs  را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید: 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>();
    }
سپس باید میان افزار SaasKit را ثبت کنیم. کدهای زیر را به متد Configure اضافه کنید:
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        // after .UseStaticFiles()
        app.UseMultitenancy<AppTenant>();
        // before .UseMvc()
    }


دریافت مستاجر جاری 

حالا هر جا که نیاز به وهله‌ای از شیء مستاجر جاری داشتید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید: 
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppTenant tenant;
        public HomeController(AppTenant tenant)
        {
            this.tenant = tenant;
        }
    }
به عنوان مثال قصد داریم نام مستاجر را در عنوان سایت نمایش دهیم. برای اینکار ما از قابلیت جدید MVC Core یعنی تزریق سرویس‌ها به View استفاده خواهیم کرد.  در فایل Layout.cshtml_ تکه کد زیر را به بالای صفحه اضافه کنید:
    @inject AppTenant Tenant;
این کد، AppTenant را برای ما در تمامی View‌ها از طریق شی Tenant قابل دسترس می‌کند. حالا می‌توانیم در View خود از جزییات مستاجر به شکل زیر استفاده کنیم: 
    <a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>


اجرای نمونه مثال 

فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم) 
    "commands": {
      "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002",
    },
سپس کنسول را در محل ریشه پروژه باز نموده و دستور زیر را اجرا کنید: 
    dotnet run
حال اگر در مرورگر خود آدرس http://localhost:6000 را وارد کنیم، مستاجر 1 را خواهیم دید:


و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده می‌کنیم:


قابل پیکربندی کردن مستاجر ها 

از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجر‌ها در کد زیاد جالب نیست، برای همین تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیت‌های ASP.NET Core از فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجر‌ها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:

    "Multitenancy": {
      "Tenants": [
        {
          "Name": "Tenant 1",
          "Hostnames": [
            "localhost:6000",
            "localhost:6001"
          ]
        },
        {
          "Name": "Tenant 2",
          "Hostnames": [
            "localhost:6002"
          ]
        }
      ]
    }
سپس کلاسی را که بیانگر تنظیمات چند مستاجری باشد، می‌نویسیم: 
    public class MultitenancyOptions
    {
        public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; }
    }
حالا نیاز داریم که به برنامه اعلام کنیم تا تنظیمات مورد نیاز خود را از فایل appsettings.json بخواند. کد زیر را به ConfigureServices اضافه کنید: 
    services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
سپس کدهای resolver خود را جهت دریافت اطلاعات از MultitenancyOptions مطابق زیر تغییر می‌دهیم: 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants;
        public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options)
        {
            this.tenants = options.Value.Tenants;
        }
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => 
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return Task.FromResult(tenantContext);
        }
    }
برنامه را یکبار re-build کرده و اجرا کنید . 


در آخر 

اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما می‌توانید عملیات‌های بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن داده‌ای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.

_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت می‌باشد.

_ منبع: اینجا  

نظرسنجی‌ها
از مجموعه کامپوننت‌های کدام شرکت بیشتر در تولید نرم افزارهای خود استفاده می‌نمایید؟
Telerik RadControls
DevExpress DxPerience
Infragristics NetAdvantage
ComponentOne Studio
Syncfusion Studio
ComponentArt UI
کامپوننت‌های تجاری شرکت‌های دیگر
کامپوننت‌های ساخت خودم
کامپوننت‌های سورس باز
مطالب
بارگذاری یک یوزرکنترل با استفاده از جی‌کوئری

مزیت استفاده از یوزر کنترل‌ها، ماژولار کردن برنامه است. برای مثال اگر صفحه جاری شما قرار است از چهار قسمت اخبار، منوی پویا ، سخن روز و آمار کاربران تشکیل شود، می‌توان هر کدام را توسط یک یوزر کنترل پیاده سازی کرده و سپس صفحه اصلی را از کنار هم قرار دادن این یوزر کنترل‌ها تهیه نمود.
با این توضیحات اکنون می‌خواهیم یک یوزکنترل ASP.Net را توسط jQuery Ajax بارگذاری کرده و نمایش دهیم. حداقل دو مورد کاربرد را می‌توان برای آن متصور شد:
الف) در اولین باری که یک صفحه در حال بارگذاری است، قسمت‌های مختلف آن‌را بتوان از یوزر کنترل‌های مختلف خواند و تا زمان بارگذاری کامل هر کدام، یک عبارت لطفا منتظر بمانید را نمایش داد. نمونه‌ی آن‌را شاید در بعضی از CMS های جدید دیده باشید. صفحه به سرعت بارگذاری می‌شود. در حالیکه مشغول مرور صفحه جاری هستید، قسمت‌های مختلف صفحه پدیدار می‌شوند.
ب) بارگذاری یک قسمت دلخواه صفحه بر اساس درخواست کاربر. مثلا کلیک بر روی یک دکمه و امثال آن.

روش کلی کار:
1) تهیه یک متد وب سرویس که یوزر کنترل را بر روی سرور اجرا کرده و حاصل را تبدیل به یک رشته کند.
2) استفاده از متد Ajax جی‌کوئری برای فراخوانی این متد وب سرویس و افزودن رشته دریافت شده به صفحه.
بدیهی است زمانیکه متد Ajax فراخوانی می‌شود می‌توان عبارت یا تصویر منتظر بمانید را نمایش داد و پس از پایان کار این متد، عبارت (یا تصویر) را مخفی نمود.

پیاده سازی:
قسمت تبدیل یک یوزر کنترل به رشته را قبلا در مقاله "تهیه قالب برای ایمیل‌های ارسالی یک برنامه ASP.Net" مشاهده کرده‌اید. در این‌جا برای استفاده از این متد در یک وب سرویس نیاز به کمی تغییر وجود داشت (KeyValuePair ها درست سریالایز نمی‌شوند) که نتیجه نهایی به صورت زیر است. یک فایل Ajax.asmx را به برنامه اضافه کرده و سپس در صفحه Ajax.asmx.cs کد آن به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.HtmlControls;

namespace AjaxTest
{
public class KeyVal
{
public string Key { set; get; }
public object Value { set; get; }
}

/// <summary>
/// Summary description for Ajax
/// </summary>
[ScriptService]
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
public class Ajax : WebService
{
/// <summary>
/// Removes Form tags using Regular Expression
/// </summary>
private static string cleanHtml(string html)
{
return Regex.Replace(html, @"<[/]?(form)[^>]*?>", string.Empty, RegexOptions.IgnoreCase);
}

/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public string RenderUserControl(string path,
List<KeyVal> properties)
{
Page pageHolder = new Page();

UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);

viewControl.EnableViewState = false;

Type viewControlType = viewControl.GetType();

if (properties != null)
foreach (var pair in properties)
{
if (pair.Key != null)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);

if (property != null)
{
if (pair.Value != null) property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}
}

//Form control is mandatory on page control to process User Controls
HtmlForm form = new HtmlForm();

//Add user control to the form
form.Controls.Add(viewControl);

//Add form to the page
pageHolder.Controls.Add(form);

//Write the control Html to text writer
StringWriter textWriter = new StringWriter();

//execute page on server
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, textWriter, false);

// Clean up code and return html
return cleanHtml(textWriter.ToString());
}
}
}
تا این‌جا متد وب سرویسی را داریم که می‌تواند مسیر یک یوزر کنترل را به همراه خواص عمومی آن‌را دریافت کرده و سپس یوزر کنترل را رندر نموده و حاصل را به صورت HTML به شما تحویل دهد. با استفاده از reflection خواص عمومی یوزر کنترل یافت شده و مقادیر لازم به آن‌ها پاس می‌شوند.

چند نکته:
الف) وب کانفیگ برنامه ASP.Net شما اگر با VS 2008 ایجاد شده باشد مداخل لازم را برای استفاده از این وب سرویس توسط jQuery Ajax دارد در غیر اینصورت موفق به استفاده از آن نخواهید شد.
ب) هنگام بازگرداندن این اطلاعات با فرمت json = ResponseFormat.Json جهت استفاده در jQuery Ajax ، گاهی از اوقات بسته به حجم بازگردانده شده ممکن است خطایی حاصل شده و عملیات متوقف شد. این طول پیش فرض را (maxJsonLength) در وب کانفیگ به صورت زیر تنظیم کنید تا مشکل حل شود:

<system.web.extensions>
<scripting>
<webServices>
<jsonSerialization maxJsonLength="10000000"></jsonSerialization>
</webServices>
</scripting>
</system.web.extensions>

برای پیاده سازی قسمت Ajax آن برای اینکه کار کمی تمیزتر و با قابلیت استفاده مجدد شود یک پلاگین تهیه شده (فایلی با نام jquery.advloaduc.js) که سورس آن به صورت زیر است:

$.fn.advloaduc = function(options) {
var defaults = {
webServiceName: 'Ajax.asmx', //نام فایل وب سرویس ما
renderUCMethod: 'RenderUserControl', //متد وب سرویس
ucMethodJsonParams: '{path:\'\'}',//پارامترهایی که قرار است پاس شوند
completeHandler: null //پس از پایان کار وب سرویس این متد جاوا اسکریپتی فراخوانی می‌شود
};
var options = $.extend(defaults, options);

return this.each(function() {
var obj = $(this);
obj.prepend("<div align='center'> لطفا اندکی تامل بفرمائید... <img src=\"images/loading.gif\"/></div>");

$.ajax({
type: "POST",
url: options.webServiceName + "/" + options.renderUCMethod,
data: options.ucMethodJsonParams,
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
obj.html(msg.d);

// if specified make callback and pass element
if (options.completeHandler)
options.completeHandler(this);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
obj.html("امکان اتصال به سرور در این لحظه مقدور نیست. لطفا مجددا سعی کنید.");
}
});
});
};
برای اینکه با کلیات این روش آشنا شوید می‌توان به مقاله "بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net" مراجعه نمود که از ذکر مجدد آن‌ها خودداری می‌شود. همچنین در مورد نوشتن یک پلاگین جی‌کوئری در مقاله "افزونه جملات قصار jQuery" توضیحاتی داده شده است.
عمده کاری که در این پلاگین صورت می‌گیرد فراخوانی متد Ajax جی‌کوئری است. سپس به متد وب سرویس ما (که در اینجا نام آن به صورت پارامتر نیز قابل دریافت است)، پارامترهای لازم پاس شده و سپس نتیجه حاصل به یک شیء در صفحه اضافه می‌شود.
completeHandler آن اختیاری است و پس از پایان کار متد اجکس فراخوانی می‌شود. در صورتیکه به آن نیازی نداشتید یا مقدار آن را null قرار دهید یا اصلا آن‌را ذکر نکنید.

مثالی در مورد استفاده از این وب سرویس و همچنین پلاگین جی‌کوئری نوشته شده:

الف) یوزر کنترل ساده زیر را به پروژه اضافه کنید:

<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="part1.ascx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.part1" %>
<asp:Label runat="server" ID="lblData" ></asp:Label>
بدیهی است یک یوزر کنترل می‌تواند به اندازه یک صفحه کامل پیچیده باشد به همراه انواع و اقسام ارتباطات با دیتابیس و غیره.

سپس کد آن‌را به صورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Threading;

namespace TestJQueryAjax
{
public partial class part1 : System.Web.UI.UserControl
{
public string Text1 { set; get; }
public string Text2 { set; get; }

protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(3000);
if (!string.IsNullOrEmpty(Text1) && !string.IsNullOrEmpty(Text2))
lblData.Text = Text1 + "<br/>" + Text2;
}
}
}
این یوزر کنترل دو خاصیت عمومی دارد که توسط وب سرویس مقدار دهی خواهد شد و نهایتا حاصل نهایی را در یک لیبل در دو سطر نمایش می‌دهد.
عمدا یک sleep سه ثانیه‌ای در اینجا در نظر گرفته شده تا اثر آن‌را بهتر بتوان مشاهده کرد.

ب) اکنون کد مربوط به صفحه‌ای که قرار است این یوزر کنترل را به صورت غیرهمزمان بارگذاری کند به صورت زیر خواهد بود (مهم‌ترین قسمت آن نحوه تشکیل پارامترها و مقدار دهی خواص یوزر کنترل است):

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax._Default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/jquery.advloaduc.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function showAlert() {
alert('finished!');
}

//تشکیل پارامترهای متد وب سرویس جهت ارسال به آن
var fileName = 'part1.ascx';
var props = [{ 'Key': 'Text1', 'Value': 'سطر یک' }, { 'Key': 'Text2', 'Value': 'سطر 2'}];
var jsonText = JSON.stringify({ path: fileName, properties: props });

$(document).ready(function() {
$("#loadMyUc").advloaduc({
webServiceName: 'Ajax.asmx',
renderUCMethod: 'RenderUserControl',
ucMethodJsonParams: jsonText,
completeHandler: showAlert
});
});

</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="loadMyUc">
</div>
</form>
</body>

</html>
نکته:
برای ارسال صحیح و امن اطلاعات json به سرور، از اسکریپت استاندارد json2.js استفاده شد.

ابزار دیباگ:
بهترین ابزار برای دیباگ این نوع اسکریپت‌ها استفاده از افزونه فایرباگ فایرفاکس است. برای مثال مطابق تصویر زیر، یوزر کنترلی فراخوانی شده است که در سرور وجود ندارد:


دریافت مثال فوق


نظرات اشتراک‌ها
Kendo UI Q2 2012 BETA available now
- مجوزش مشکل داره. GPL هست برای حالت معمولی (خریداری نشده). GPL هم یعنی باید کار خودتون رو سورس باز کنید.
- برای ASP.NET MVC یک سری HTML Helper داره که استفاده ازش رو ساده می‌کنه (این‌ها هم رایگان نیستند؛ و باید مجوز آن‌ها خریداری شود).
- یک دوره کامل Kendo UI رو می‌تونید اینجا پیدا کنید. البته این دوره عمومی هست و از kendo ui برای استفاده در کلیه برنامه‌های وب و کلیه فناوری‌های سمت سرور مرتبط طراحی شده. یعنی از wrapper خاصی استفاده نکرده و از اصل کتابخانه جاوا اسکریپتی آن مستقیما استفاده کرده.
نظرات مطالب
مروری بر چند تجربه‌ی کاری با SQLite
- خیر. تمام نگارش‌های Access مد نظر بودند. برای نمونه به برنامه معروف زیر مراجعه کنید :
http://www.elcomsoft.com/aopr.html
- در مورد رمزنگاری هم بله. یک ماژول تجاری همانطور که عرض کردم توسط نویسنده‌ی اصلی آن فروخته می‌شود یا پروایدری که شما عنوان کردید هم با استفاده از windows crypto api ، رمزنگاری را اعمال می‌کند که در این حالت دیتابیس شما فقط منحصر به ویندوز خواهد شد و برای استفاده از آن در MONO مشکل خواهید داشت.