مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت اول - معرفی
مسیریابی در +Angular 2 به همراه قابلیت‌های فراوان و ویژه‌ای است که تعدادی از آن‌ها را تابحال در این سایت بررسی کرده‌ایم. مورد مقدماتی اول، نیاز به بازنویسی کامل دارد، مورد دوم جهت آشنایی با ساختار Angular CLI مفید است و مورد سوم یکی از مباحث تکمیلی آن است. به همین جهت در طی یک سری، ویژگی‌های متعدد سیستم مسیریابی +Angular 2 را از ابتدا بررسی خواهیم کرد.


مسیریابی در +Angular 2

عموما از مسیریابی جهت حرکت بین Viewهای مختلف برنامه استفاده می‌شود، اما کارهای بیشتری را نیز می‌توان با آن انجام داد؛ مانند ارسال اطلاعات، به مسیریابی‌ها، پیش بارگذاری اطلاعات، جهت نمایش در Viewها، گروه بندی و محافظت از مسیریابی‌ها، پویانمایی و انیمیشن و همچنین بهبود کارآیی، با بارگذاری async مسیرهای مختلف.
کار سیستم مسیریاب +Angular 2 زمانی شروع می‌شود که تغییری را در آدرس درخواستی از برنامه مشاهده می‌کند؛ یا از طریق درخواست آدرسی توسط مرورگر و یا هدایت به قسمتی خاص، از طریق کدنویسی. سپس مسیریاب به آرایه‌ی تنظیم شده‌ی مسیرهای سیستم مراجعه می‌کند تا بتواند تطابقی را بین آدرس درخواستی و یکی از کلیدهای تنظیم شده‌ی در آن پیدا کند. در این حالت اگر تطابقی یافت نشود، کارمسیریابی خاتمه خواهد یافت. در غیراینصورت کار ادامه یافته و سپس مسیریاب، محافظ‌های مسیر درخواستی را بررسی می‌کند تا مشخص شود که آیا کاربر مجاز به هدایت به این قسمت خاص از برنامه هست یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، مرحله‌ی بعد، پیش بارگذاری اطلاعات درخواستی جهت نمایش View مرتبط است. در ادامه کامپوننت متناظر با مسیریابی فعالسازی می‌شود. سپس قالب این کامپوننت را در قسمتی که توسط router-outlet مشخص می‌گردد، جایگذاری کرده و نمایش می‌دهد.


تعریف مسیر پایه یا Base path

اولین مرحله‌ی کار با سیستم مسیریابی +Angular 2، تعریف یک base path است. مسیرپایه، به زیرپوشه‌ای اشاره می‌کند که برنامه‌ی ما در آن قرار گرفته‌است:
 www.mysite.com/myapp
در این مثال، مسیرپایه برنامه، /myapp/ است.
مسیریاب از این مسیرپایه جهت ساخت آدرس‌های مسیریابی استفاده می‌کند. مقدار آن نیز به صورت ذیل در فایل index.html برنامه، درست پس از تگ head تعیین می‌گردد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
در اینجا با ذکر / ، به عنوان مسیرپایه، به ریشه‌ی سایت اشاره شده‌است. اگر برنامه‌ی شما قرار است در یک زیرپوشه قرار بگیرد، در این حالت نحوه‌ی تعیین این زیر پوشه به صورت ذیل خواهد بود:
<base href="/myapp/">


تعیین مسیرپایه جهت ارائه‌ی نهایی

استفاده از مسیر پایه / برای حالت توسعه و همچنین زمانیکه برنامه‌ی نهایی شما در ریشه‌ی سایت توزیع می‌شود، بسیار مناسب است. اما اگر برای حالت توسعه از مقدار / و برای حالت توزیع از مقدار /myapp/ بخواهید استفاده کنید، مدام نیاز خواهید داشت تا فایل index.html نهایی سایت را ویرایش کنید. برای این منظور Angular CLI دارای پرچمی است به نام base-href:
 > ng build --base-href /myapp/
به این ترتیب در زمان ساخت و توزیع نهایی برنامه توسط Angular CLI، کار تنظیم خودکار مسیرپایه نیز صورت خواهد گرفت.
حالت پیش فرض تولید برنامه‌های Angular توسط Angular CLI، تنظیم مسیرپایه در فایل src\index.html به صورت خودکار به / می‌باشد.


تعریف مسیریاب Angular

مسیریاب Angular در ماژولی به نام RouterModule قرار گرفته‌است و باید در ابتدای کار import شود. این ماژول شامل سرویسی است جهت هدایت کاربران به صفحات دیگر و مدیریت URLها، تنظیماتی برای تعریف جزئیات مسیریابی‌ها و تعدادی دایرکتیو که برای فعالسازی و نمایش مسیرها از آن‌ها استفاده می‌شود. برای مثال دایرکتیو RouterLink آن یک المان قابل کلیک HTML را به مسیر و کامپوننتی خاص در برنامه متصل می‌کند. RouterLinkActive، شیوه‌نامه‌ها را به لینک فعال انتساب می‌دهد و RouterOutlet محل نمایش قالب کامپوننت فعال شده را مشخص می‌کند.

یک مثال: در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-routing-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-routing-lab --routing
به علاوه قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید تا بوت استرپ نیز نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه اگر به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کنید، یک چنین محتوایی را خواهید یافت:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  {
    path: '',
    children: []
  }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا برای شروع به کار با سیستم مسیریابی، RouterModule معرفی شده‌است. ابتدا import آن‌را مشاهده می‌کنید و سپس این ماژول به قسمت imports مربوط به NgModule اضافه شده‌است.
می‌توان این قسمت را خلاصه کرد و فایل app-routing.module.ts را نیز حذف کرد و سپس import لازم و تعریف ماژول آن‌را به ماژول آغازین برنامه یا همان src\app\app.module.ts نیز منتقل کرد. اما پس از مدتی تنظیمات مسیریابی آن، فایل ماژول اصلی برنامه را بیش از اندازه شلوغ خواهند کرد. بنابراین Angular-CLI تصمیم به ایجاد یک ماژول مستقل را برای تعریف تنظیمات مسیریابی برنامه گرفته‌است. سپس تعریف آن را به فایل src\app\app.module.ts به صورت خودکار اضافه می‌کند:
import { AppRoutingModule } from './app-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    AppRoutingModule
  ],

اگر به قسمت import مربوط به NgModule فایل src\app\app-routing.module.ts دقت کنید، این ماژول به همراه متد forRoot معرفی شده‌است.
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
ماژول مسیریابی به همراه دو متد ذیل است:
الف) forRoot
- کار آن تعریف دایرکتیوهای مسیریابی، مدیریت تنظیمات مسیریابی و ثبت سرویس مسیریابی است.
- نکته‌ی مهم اینجا است که متد forRoot تنها یکبار باید در طول عمر یک برنامه تعریف شود.
- این متد آرایه‌ای از تنظیمات مسیریابی‌های تعریف شده را دریافت می‌کند.
ب) forChild
- کار آن تعریف دایرکتیوهای مسیریابی و مدیریت تنظیمات مسیریابی است؛ اما سرویس مسیریابی را مجددا ثبت نمی‌کند.
- از این متد در جهت تعریف مسیریابی‌های ماژول‌های ویژگی‌های مختلف برنامه و نظم بخشیدن به آن‌ها استفاده می‌شود.

بنابراین زمانیکه از forRoot استفاده می‌شود، سرویس مسیریابی تنها یکبار ثبت خواهد شد و تنها یک وهله از آن موجود خواهد بود. در ادامه هر کدام از ماژول‌های دیگر برنامه می‌توانند forChild خاص خودشان را داشته باشند.

اکنون تمام کامپوننت‌های قید شده‌ی در قسمت declaration، امکان دسترسی به دایرکتیوهای مسیریابی را پیدا می‌کنند. همچنین از آنجائیکه AppRoutingModule به همراه متد forRoot است، سرویس مسیریابی نیز در کل برنامه قابل دسترسی است.


تنظیمات اولیه مسیریابی برنامه

آرایه‌ی const routes: Routes فایل src\app\app-routing.module.ts در ابتدای کار خالی است. در اینجا کار تعریف URL segments و سپس اتصال آن‌ها به کامپوننت‌های متناظری جهت فعالسازی و نمایش قالب آن‌ها صورت می‌گیرد. این نمایش نیز در محل router-outlet تعریف شده‌ی در فایل src\app\app.component.html انجام می‌شود:
<h1>
  {{title}}
</h1>
<router-outlet></router-outlet>
به ازای هر router-outlet، تنها یک مسیر را در هر زمان می‌توان نمایش داد. بنابراین با فعال شدن هر کامپوننت، قالب آن، قالب کامپوننت پیشین را در router-outlet جایگزین خواهد کرد. امکان تعریف router-outletهای دیگری نیز وجود دارند که به آن‌ها secondary routes گفته می‌شود.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمد گویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد، به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent },
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا در ابتدا دو کامپوننت جدید تعریف شده، import شده‌اند.

یک نکته: افزونه‌ی auto import، کار تعریف کامپوننت‌ها را در VSCode بسیار ساده می‌کند و امکان تشکیل خودکار قسمت import را با ارائه‌ی یک intellisense به همراه دارد.

سپس کار تکمیل آرایه‌ی Routes انجام شده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، این آرایه متشکل است از اشیایی که به همراه خاصیت path و سایر پارامترهای مورد نیاز هستند.
کار خاصیت path، تعیین URL segment متناظری است که این مسیریابی را فعال می‌کند. برای مثال اولین شیء تعریف شده با آدرس‌هایی مانند www.mysite.com/welcome متناظر است.
 { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
در اغلب حالات به همراه path، خاصیت کامپوننت متناظر با آن مسیر نیز ذکر می‌شود؛ مانندWelcomeComponent ایی که در اینجا مقدار دهی شده‌است. هنگامیکه این مسیریابی فعال می‌شود، قالب این کامپوننت‌است که در router-outlet نمایش داده خواهد شد (فایل src\app\welcome\welcome.component.html).

چند نکته:
- در حین تعریف مقدار خاصیت path، هیچ / آغاز کننده‌ای تعریف نشده‌است.
- مقدار خاصیت path، حساس به کوچکی و بزرگی حروف است.
- WelcomeComponent تعریف شده، یک رشته نیست و ارجاعی را به کامپوننت مرتبط دارد. به همین جهت نیاز به import statement ابتدایی را دارد و وجود آن توسط کامپایلر بررسی می‌شود.


تعیین مسیریابی پیش فرض سایت

اما زمانیکه برنامه برای بار اول بارگذاری می‌شود، چطور؟ در این حالت هیچ URL segment ایی وجود ندارد. بنابراین برای تنظیم مسیرپیش فرض سایت، خاصیت path، به یک رشته‌ی خالی همانند دومین شیء تنظیمات مسیریابی، تنظیم می‌شود:
   { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
در اینجا زمانیکه کاربر، ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد. در این تنظیم خاصیت pathMatch نحوه‌ی تطابق با خاصیت path را مشخص می‌کند. مقدار full نیز به این معنا است که اگر تمام URL segment دریافتی خالی بود، از این تنظیم استفاده کن.


مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت

تنظیم سومی را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید:
 { path: '**', component: PageNotFoundComponent },
** به این معنا است که اگر مسیریاب موفق به تطابق URL segment دریافتی، با هیچکدام از pathهای تعریف شده نبود، از این تنظیم استفاده کند (catch all). برای مثال اگر کاربر آدرس www.mysite.com/someAddr را درخواست کند، چون URL segment آن در آرایه‌ی تنظیمات، تعریف نشده‌است، می‌خواهیم یک صفحه‌ی یافت نشد را نمایش دهیم.

یک نکته: ترتیب مسیریابی‌ها در آرایه‌ی تعریف آن‌ها اهمیت دارد. در اینجا از استراتژی «اولین تطابق یافته‌، برنده خواهد بود» استفاده می‌شود. بنابراین تنظیم ** باید در انتهای لیست ذکر شود؛ در غیراینصورت هیچکدام از مسیریابی‌های تعریف شده‌ی پس از آن پردازش نخواهند شد.


مدیریت تغییرات آدرس‌های برنامه

در طول عمر برنامه ممکن است نیاز به تغییر آدرس‌های برنامه باشد. برای مثال بجای مسیر welcome مسیر home نمایش داده شود:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
در این تنظیمات جدید برنامه، مسیر home به WelcomeComponent اشاره می‌کند. اما جهت هدایت آدرس‌های قدیمی welcome، به این آدرس جدید home می‌توان از redirectTo، مانند دومین شیء مسیریابی اضافه شده‌ی به آرایه‌ی تنظیمات استفاده کرد. به این ترتیب هم تغییرات آرایه‌ی Routes به حداقل می‌رسد و هم آدرس‌های ذخیره شده‌ی توسط کاربران هنوز هم معتبر خواهند بود.

نکته: redirectToها قابلیت تعریف زنجیره‌ای را ندارند. به این معنا که اگر ریشه‌ی سایت درخواست شود، ابتدا به مسیر welcome هدایت خواهیم شد. مسیر welcome هم یک redirectTo دیگر به مسیر home را دارد. اما در اینجا کار به این redirectTo دوم نخواهد رسید و این پردازش، زنجیره‌ای نیست. بنابراین مسیریابی پیش‌فرض را نیز باید ویرایش کرد و به home تغییر داد:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
به این ترتیب دیگر درخواست زنجیره‌وار redirectToها رخ نخواهد داد.

نکته: redirectToها می‌توانند local و یا absolute باشند. تعریف محلی آن‌ها مانند ذکر home و welcome در اینجا است و تنها سبب تغییر یک URL segment می‌شود. اما اگر در ابتدای مقادیر redirectToها یک / قرار دهیم، به معنای تعریف یک مسیر مطلق است و کل URL را جایگزین می‌کند.


تعیین محل نمایش قالب‌های کامپوننت‌ها

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
در اینجا دایرکتیو router-outlet محلی است که قالب کامپوننت فعالسازی شده، نمایش داده می‌شود. برای مثال اگر کاربر بر روی لینک Home کلیک کند، کامپوننت متناظر با آن از طریق تنظیمات مسیریابی یافت شده و فعالسازی می‌شود و سپس قالب آن در محل router-outlet رندر خواهد شد.

یک نکته: چون کامپوننت welcome از طریق مسیریابی نمایش داده می‌شود و دیگر به صورت مستقیم با درج تگ selector آن در صفحه فعالسازی نخواهد شد، می‌توان به تعریف کامپوننت آن مراجعه کرده و selector آن‌را حذف کرد.
 @Component({
//selector: 'app-welcome',
templateUrl: './welcome.component.html',
styleUrls: ['./welcome.component.css']
})

تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:


اگر به آدرس تنظیم شده‌ی در مرورگر دقت کنید، http://localhost:4200/home آدرسی است که در ابتدای نمایش سایت نمایان خواهد شد. علت آن نیز به تنظیم مسیریابی پیش فرض سایت برمی‌گردد.
و اگر یک مسیر غیرموجود را درخواست دهیم، قالب کامپوننت PageNotFound ظاهر می‌شود:



هدایت کاربران به قسمت‌های مختلف برنامه

کاربران را می‌توان به روش‌های مختلفی به قسمت‌های گوناگون برنامه هدایت کرد؛ برای مثال با کلیک بر روی المان‌های قابل کلیک HTML و سپس اتصال آن‌ها به کامپوننت‌های برنامه. استفاده‌ی کاربر از bookmark مرورگر و یا ورود مستقیم و دستی آدرس قسمتی از برنامه و یا کلیک بر روی دکمه‌های forward و back مرورگر. تنها مورد اول است که نیاز به تنظیم دارد و سایر قسمت‌ها به صورت خودکار مدیریت خواهند شد. نمونه‌ی آن‌را نیز با تعریف لینک Home پیشتر مشاهده کردید:
  <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
- در اینجا با استفاده از یک دایرکتیو ویژه به نام routerLink، المان‌های قابل کلیک HTML را به خاصیت‌های path تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی برنامه متصل می‌کنیم. routerLink یک attribute directive است؛ بنابراین می‌توان آن‌را به یک المان قابل کلیک anchor tag، مانند مثال فوق نسبت داد.
- زمانیکه کاربر بر روی این لینک کلیک می‌کند، اولین path متناظر با routerLink یافت شده و فعالسازی خواهد شد.
- علت تعریف مقدار routerLink به صورت [] این است که آرایه‌ی پارامترهای لینک را مشخص می‌کند. بنابراین چون آرایه‌است، نیاز به [] دارد. اولین پارامتر این آرایه مفهوم root URL segment را دارد. در اینجا حتما نیاز است URL segment را با یک / شروع کرد. به علاوه باید دقت داشت که خاصیت path تنظیمات مسیریابی، حساس به حروف کوچک و بزرگ است. بنابراین این مورد را باید در اینجا نیز مدنظر داشت.
- پارامترهای دیگر routerLink می‌توانند مفهوم پارامترهای این segment و یا حتی segments دیگری باشند.

یک نکته: چون در مثال فوق، آرایه‌ی تعریف شده تنها دارای یک عضو است، آن‌را می‌توان به صورت ذیل نیز خلاصه نویسی کرد (one-time binding):
 <a routerLink="/home">Home</a>


تفاوت بین آدرس‌های HTML 5 و Hash-based

زمانیکه مسیریاب Angular کار پردازش آدرس‌های رسیده را انجام می‌دهد، اینکار در سمت کلاینت صورت می‌گیرد و تنها URL segment مدنظر را تغییر داده و این درخواست را به سمت سرور ارسال نمی‌کند. به همین جهت سبب reload صفحه نمی‌شود. دو روش در اینجا جهت مدیریت سمت کلاینت آدرس‌ها قابل استفاده است:
الف) HTML 5 Style
- آدرسی مانند http://localhost:4200/home، یک آدرس به شیوه‌ی HTML 5 است. در اینجا مسیریاب Angular با استفاده از HTML 5 history pushState سبب به روز رسانی History مرورگر شده و آدرس‌ها را بدون ارسال درخواستی به سمت سرور، در همان سمت کلاینت تغییر می‌دهد.
- این روش حالت پیش فرض Angular است و نحوه‌ی نمایش آن بسیار طبیعی به نظر می‌رسد.
- در اینجا URL rewriting سمت سرور نیز جهت هدایت آدرس‌ها، به برنامه‌ی Angular ضروری است. برای مثال زمانیکه کاربری آدرس http://localhost:4200/home را مستقیما در مرورگر وارد می‌کند، این درخواست ابتدا به سمت سرور ارسال خواهد شد و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، پیغام خطای 404 را دریافت می‌کند. اینجا است که URL rewriting سمت سرور به فایل index.html برنامه، جهت مدیریت یک چنین حالت‌هایی ضروری است.
برای نمونه اگر از وب سرور IIS استفاده می‌کنید، تنظیم ذیل را به فایل web.config در قسمت system.webServer اضافه کنید (کار کرد آن هم وابسته‌است به نصب و فعالسازی ماژول URL Rewrite بر روی IIS):
<rewrite>
    <rules>
        <rule name="Angular 2+ pushState routing" stopProcessing="true">
            <match url=".*" />
                <conditions logicalGrouping="MatchAll">
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsFile" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsDirectory" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" pattern=".*\.[\d\w]+$" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_URI}" pattern="^/(api)" negate="true" />
                </conditions>
                <action type="Rewrite" url="/index.html" />
        </rule>
    </rules>
</rewrite>

ب) Hash-based
- آدرسی مانند http://localhost:4200/#/home یک آدرس به شیوه‌ی Hash-based بوده و مخصوص مرورگرهایی است بسیار قدیمی که از HTML 5 پشتیبانی نمی‌کنند. اینبار قطعات قرار گرفته‌ی پس از علامت # دارای نام URL fragments بوده و قابلیت پردازش در سمت کلاینت را دارا می‌باشند.
- اگر علاقمند به استفاده‌ی از این روش هستید، نیاز است خاصیت useHash را به true تنظیم کنید:
@NgModule({
   imports: [RouterModule.forRoot(routes, { useHash: true })],
-  این روش نیازی به URL rewriting سمت سرور ندارد. از آنجائیکه سرور هرچیزی را که پس # باشد ندید خواهد گرفت و سعی در یافتن آن‌، در سمت سرور نخواهد کرد.
مطالب
SQL تولیدی در NHibernate از کدام متد صادر شده است؟

اگر مطلب "ذخیره سازی SQL تولیدی در NH3" را دنبال کرده باشید که یک مثال عملی از "NHibernate 3.0 و عدم وابستگی مستقیم به Log4Net" بود، خروجی حاصل از آن به صورت زیر است:
---+ 12/29/2010 05:35:59.75 +---
SQL ...

---+ 12/29/2010 05:35:59.75 +---
SQL ...
و پس از مدتی این فایل هیچ حسی را منتقل نمی‌کند! یک سری SQL که لاگ شده‌اند. مشخص نیست کدام متد در کدام کلاس و کدام فضای نام، سبب صدور این عبارت SQL ثبت شده‌، گردیده‌ است.
خوشبختانه در دات نت فریم ورک می‌توان با بررسی Stack trace ، رد کاملی را از فراخوان‌های متدها یافت:
StackTrace stackTrace = new StackTrace();
StackFrame stackFrame = stackTrace.GetFrame(1);
MethodBase methodBase = stackFrame.GetMethod();
Type callingType=methodBase.DeclaringType;
با بررسی StackFrame ها امکان یافتن نام متدها، فضاهای نام و غیره میسر است. مثلا یکی از کاربردهای مهم این روش، ثبت فراخوان‌های متدی است که استثنایی را ثبت کرده است.
بر این اساس سورس مثال قبل را جهت درج اطلاعات فراخوان‌های متدها تکمیل کرده‌ام، که از این آدرس قابل دریافت است.

اکنون اگر از این ماژول جدید استفاده کنیم، خروجی نمونه‌‌ی آن به صورت زیر خواهد بود:
---+ 01/02/2011 02:19:24.98 +---
-- Void ASP.feedback_aspx.ProcessRequest(System.Web.HttpContext) [File=App_Web_4nvdip40.5.cs, Line=0]
--- Void Prog.Web.UserCtrls.FeedbacksList.Page_Load(System.Object, System.EventArgs) [File=FeedbacksList.ascx.cs, Line=23]
---- Void Prog.Web.UserCtrls.FeedbacksList.BindTo() [File=FeedbacksList.ascx.cs, Line=43]
----- System.Collections.Generic.IList`1[Feedback] Prog.GetAllUserFeedbacks(Int32) [File=FeedbackWebRepository.cs, Line=66]

SELECT ...
@p0 = 3 [Type: Int32 (0)]
به این معنا که عبارت SQL ثبت شده، حاصل از پردازش صفحه‌ی feedback.aspx، سپس متد Page_Load آن که از یوزر کنترل FeedbacksList.ascx استفاده می‌کند، می‌باشد. در اینجا فراخوانی متد BindTo سبب فراخوانی متد GetAllUserFeedbacks در فایل FeedbackWebRepository.cs واقع در سطر 66 آن گردیده است.
اینطوری حداقل می‌توان دریافت که SQL تولیدی دقیقا به کجا بر می‌گردد و چه متدی سبب صدور آن شده است.

ملاحظات:
این ماژول تنها در صورت وجود فایل pdb معتبر کنار اسمبلی‌های شما این خروجی مفصل را تولید خواهد کرد. در غیر اینصورت از آن صرفنظر می‌کند. (برای مثال نام فایل سورس فراخوان، شماره‌ی سطر فراخوان، حتی محل قرارگیری آن فایل بر روی کامپیوتر شما در فایل‌های pdb ثبت می‌گردند؛ به همین جهت توصیه اکید حین ارائه‌ی نهایی برنامه، حذف این نوع فایل‌ها است)

مطالب دوره‌ها
متدهای توکار استفاده از نوع داده‌ای XML - قسمت دوم
امکان ترکیب داده‌های یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای و XML در SQL Server به کمک یک سری تابع کمکی خاص به نام‌های sql:variable و sql:column پیش بینی شده‌است. sql:variable امکان استفاده از یک متغیر T-SQL را داخل یک XQuery میسر می‌سازد و توسط sql:column می‌توان با یکی از ستون‌های ذکر شده در قسمت select، داخل XQuery کار کرد. در ادامه به مثال‌هایی در این مورد خواهیم پرداخت.

ابتدا جدول xmlTest را به همراه چند رکورد ثبت شده در آن، درنظر بگیرید:
 CREATE TABLE xmlTest
(
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 doc XML
)
GO
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Vahid" />')
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Farid" />')
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Mehdi" /><Person name="Hamid" />')
GO

استفاده از متد sql:column

در ادامه می‌خواهیم مقدار ویژگی name رکوردی را که نام آن Vahid است، به همراه id آن ردیف، توسط یک XQuery بازگشت دهیم:
 SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')
FROM xmlTest
یک sql:column حتما نیاز به یک نام ستون دو قسمتی دارد. قسمت اول آن نام جدول است و قسمت دوم، نام ستون مورد نظر.
در مورد متد data در قسمت قبل بیشتر بحث شد و از آن برای استخراج داده‌ی یک ویژگی در اینجا استفاده شده‌است. عبارات داخل {} نیز پویا بوده و به همراه سایر قسمت‌های ثابت return، ابتدا محاسبه و سپس بازگشت داده می‌شود.
اگر این کوئری را اجرا کنید، ردیف اول آن مساوی عبارت زیر خواهد بود
 <li>Vahid has id = 1</li>
به همراه دو ردیف خالی دیگر در ادامه. این ردیف‌های خالی به علت وجود دو رکورد دیگری است که با شرط where یاد شده تطابق ندارند.
یک روش برای حذف این ردیف‌های خالی استفاده از متد exist است به شکل زیر:
 SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')
FROM xmlTest
WHERE doc.exist('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')=1
در اینجا فقط ردیفی انتخاب خواهد شد که نام ویژگی آن Vahid است.
روش دوم استفاده از یک derived table و بازگشت ردیف‌های غیرخالی است:
 SELECT * FROM
(
 (SELECT doc.query('
 for $p in //Person
 where $p/@name="Vahid"
 return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
 ') AS col1
 FROM xmlTest)
) A
WHERE CONVERT(VARCHAR(8000), col1)<>''


استفاده از متد sql:variable

 DECLARE @number INT = 1
SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has number = {sql:variable("@number")}</li>
')
FROM xmlTest
در این مثال نحوه‌ی بکارگیری یک متغیر T-SQL را داخل یک XQuery توسط متد sql:variable ملاحظه می‌کنید.


استفاده از For XML برای دریافت یکباره‌ی تمام ردیف‌های XML

اگر کوئری معمولی ذیل را اجرا کنیم:
 SELECT doc.query('/Person') FROM xmlTest
سه ردیف خروجی را مطابق سه رکوردی که ثبت کردیم، بازگشت می‌دهد.
اما اگر بخواهیم این سه ردیف را با هم ترکیب کرده و تبدیل به یک نتیجه‌ی واحد کنیم، می‌توان از For XML به نحو ذیل استفاده کرد:
 DECLARE @doc XML
SET @doc = (SELECT * FROM xmlTest FOR XML AUTO, ELEMENTS)
SELECT @doc.query('/xmlTest/doc/Person')


بررسی متد xml.nodes

متد xml.nodes اندکی متفاوت است نسبت به تمام متدهایی که تاکنون بررسی کردیم. کار آن تجزیه‌ی محتوای XML ایی به ستون‌ها و سطرها می‌باشد. بسیار شبیه است به متد OpenXML اما کارآیی بهتری دارد.
 DECLARE @doc XML ='
<people>
  <person><name>Vahid</name></person>
  <person><name id="2">Farid</name></person>
  <person><name>Mehdi</name></person>
  <person><name>Hooshang</name><name id="1">Hooshi</name></person>
  <person></person>
</people>
'
در اینجا یک سند XML را درنظر بگیرید که از چندین نود شخص تشکیل شده‌است. اغلب آن‌ها دارای یک name هستند. چهارمین نود، دو نام دارد و آخری بدون نام است.
در ادامه قصد داریم این اطلاعات را تبدیل به ردیف‌هایی کنیم که هر ردیف حاوی یک نام است. اولین سعی احتمالا استفاده از متد value خواهد بود:
 SELECT @doc.value('/people/person/name', 'varchar(50)')
این روش کار نمی‌کند زیرا متد value، بیش از یک مقدار را نمی‌تواند بازگشت دهد. البته می‌توان از متد value به نحو زیر استفاده کرد:
 SELECT @doc.value('(/people/person/name)[1]', 'varchar(50)')
اما حاصل آن دقیقا چیزی نیست که دنبالش هستیم؛ ما دقیقا نیاز به تمام نام‌ها داریم و نه تنها یکی از آن‌ها را.
سعی بعدی استفاده از متد query است:
 SELECT @doc.query('/people/person/name')
در این حالت تمام نام‌ها را بدست می‌آوریم:
 <name>Vahid</name>
<name id="2">Farid</name>
<name>Mehdi</name>
<name>Hooshang</name>
<name id="1">Hooshi</name>
اما این حاصل دو مشکل را به همراه دارد:
الف) خروجی آن XML است.
ب) تمام این‌ها در طی یک ردیف و یک ستون بازگشت داده می‌شوند.

و این خروجی نیز چیزی نیست که برای ما مفید باشد. ما به ازای هر شخص نیاز به یک ردیف جداگانه داریم. اینجا است که متد xml.nodes مفید واقع می‌شود:
 SELECT
tab.col.value('text()[1]', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.query('.'),
tab.col.query('..')
from @doc.nodes('/people/person/name') AS tab(col)
خروجی متد xml.nodes یک table valued function است؛ یک جدول را باز می‌گرداند که دقیقا حاوی یک ستون می‌باشد. به همین جهت Alias آن‌را با tab col مشخص کرده‌ایم. tab متناظر است با جدول بازگشت داده شده و col متناظر است با تک ستون این جدول حاصل. این نام‌ها در اینجا مهم نیستند؛ اما ذکر آن‌ها اجباری است.
هر ردیف حاصل از این جدول بازگشت داده شده، یک اشاره‌گر است. به همین جهت نمی‌توان آن‌ها را مستقیما نمایش داد. هر سطر آن، به نودی که با آن مطابق XQuery وارد شده تطابق داشته است، اشاره می‌کند. در اینجا مطابق کوئری نوشته شده، هر ردیف به یک نود name اشاره می‌کند. در ادامه برای استخراج اطلاعات آن می‌توان از متد text استفاده کرد.
اگر قصد داشتید، اطلاعات کامل نود ردیف جاری را مشاهده کنید می‌توان از
 tab.col.query('.'),
استفاده کرد. دات در اینجا به معنای self است. دو دات (نقطه) پشت سرهم به معنای درخواست اطلاعات والد نود می‌باشد.
روش دیگر بدست آوردن مقدار یک نود را در کوئری ذیل مشاهده می‌کنید؛ value دات و data دات. خروجی  value مقدار آن نود است و خروجی data مقدار آن نود با فرمت XML.

 SELECT
tab.col.value('.', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.query('data(.)'),
tab.col.query('.'),
tab.col.query('..')
from @doc.nodes('/people/person/name') AS tab(col)

همچنین اگر بخواهیم اطلاعات تنها یک نود خاص را بدست بیاوریم، می‌توان مانند کوئری ذیل عمل کرد:
 SELECT
tab.col.value('name[.="Farid"][1]', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.value('name[.="Farid"][1]/@id', 'varchar(50)') AS id,
tab.col.query('.')
from @doc.nodes('/people/person[name="Farid"]') AS tab(col)

در مورد کار با جداول، بجای متغیرهای T-SQL نیز روال کار به همین نحو است:
 DECLARE @tblXML TABLE (
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 doc XML
 )

INSERT @tblXML VALUES('<person name="Vahid" />')
INSERT @tblXML VALUES('<person name="Farid" />')
INSERT @tblXML VALUES('<person />')
INSERT @tblXML VALUES(NULL)

SELECT
id,
doc.value('(/person/@name)[1]', 'varchar(50)') AS name
FROM @tblXML
در اینجا یک جدول حاوی ستون XML ایی ایجاد شده‌است. سپس چهار ردیف در آن ثبت شده‌اند. در آخر مقدار ویژگی نام این ردیف‌ها بازگشت داده شده‌است.


نکته : استفاده‌ی وسیع SQL Server از XML برای پردازش کارهای درونی آن

بسیاری از ابزارهایی که در نگارش‌های جدید SQL Server اضافه شده‌اند و یا مورد استفاده قرار می‌گیرند، استفاده‌ی وسیعی از امکانات توکار XML آن دارند. مانند:
Showplan، گراف‌های dead lock، گزارش پروسه‌های بلاک شده، اطلاعات رخدادها، SSIS Jobs، رخدادهای Trace و ...

مثال اول: کدام کوئری‌ها در Plan cache، کارآیی پایینی داشته و table scan را انجام می‌دهند؟

 CREATE PROCEDURE LookForPhysicalOps (@op VARCHAR(30))
AS
SELECT sql.text, qs.EXECUTION_COUNT, qs.*, p.*
FROM sys.dm_exec_query_stats AS qs
CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(sql_handle) sql
CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(plan_handle) p
WHERE query_plan.exist('
declare default element namespace "http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/07/showplan";
/ShowPlanXML/BatchSequence/Batch/Statements//RelOp/@PhysicalOp[. = sql:variable("@op")]
') = 1
GO

EXECUTE LookForPhysicalOps 'Table Scan'
EXECUTE LookForPhysicalOps 'Clustered Index Scan'
EXECUTE LookForPhysicalOps 'Hash Match'
اطلاعات Query Plan در SQL Server با فرمت XML ارائه می‌شود. در اینجا می‌خواهیم یک سری متغیر مانند Clustered Index Scan و امثال آن‌را از ویژگی PhysicalOp آن کوئری بگیریم. بنابراین از متد  sql:variable کمک گرفته شده‌است.
اگر علاقمند هستید که اصل این اطلاعات را با فرمت XML مشاهده کنید، کوئری نوشته شده را تا پیش از where آن یکبار مستقلا اجرا کنید. ستون آخر آن query_plan نام دارد و حاوی اطلاعات XML ایی است.

مثال دوم:   استخراج اپراتورهای رابطه‌ای (RelOp) از یک Query Plan ذخیره شده

 WITH XMLNAMESPACES(DEFAULT N'http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/07/showplan')
SELECT RelOp.op.value(N'../../@NodeId', N'int') AS ParentOperationID,
RelOp.op.value(N'@NodeId', N'int') AS OperationID,
RelOp.op.value(N'@PhysicalOp', N'varchar(50)') AS PhysicalOperator,
RelOp.op.value(N'@LogicalOp', N'varchar(50)') AS LogicalOperator,
RelOp.op.value(N'@EstimatedTotalSubtreeCost ', N'float') AS EstimatedCost,
RelOp.op.value(N'@EstimateIO', N'float') AS EstimatedIO,
RelOp.op.value(N'@EstimateCPU', N'float') AS EstimatedCPU,
RelOp.op.value(N'@EstimateRows', N'float') AS EstimatedRows,
cp.plan_handle AS PlanHandle,
st.TEXT AS QueryText,
qp.query_plan AS QueryPlan,
cp.cacheobjtype AS CacheObjectType,
cp.objtype AS ObjectType
FROM sys.dm_exec_cached_plans cp
CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(cp.plan_handle) st
CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(cp.plan_handle) qp
CROSS APPLY qp.query_plan.nodes(N'//RelOp') RelOp(op)
در اینجا کار کردن با WITH XMLNAMESPACES در حین استفاده از متد xml.nodes ساده‌تر است؛ بجای قرار دادن فضای نام در تمام کوئری‌های نوشته شده.


بررسی متد xml.modify

تا اینجا تمام کارهایی که صورت گرفت و نکاتی که بررسی شدند، به مباحث select اختصاص داشتند. اما insert، delete و یا update قسمتی از یک سند XML بررسی نشدند. برای این منظور باید از متد xml.modify استفاده کرد. از آن در عبارات update و یا set کمک گرفته شده و ورودی آن نباید نال باشد. در ادامه در طی مثال‌هایی این موارد را بررسی خواهیم کرد.
ابتدا فرض کنید که سند XML ما چنین شکلی را دارا است:
DECLARE @doc XML = '
<Invoice>
<InvoiceId>100</InvoiceId>
<CustomerName>Vahid</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem>
<Sku>134</Sku>
<Quantity>10</Quantity>
<Description>Item 1</Description>
<UnitPrice>9.5</UnitPrice>
</LineItem>
<LineItem>
<Sku>150</Sku>
<Quantity>5</Quantity>
<Description>Item 2</Description>
<UnitPrice>1.5</UnitPrice>
</LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
'
در ادامه قصد داریم یک نود جدید را پس از CustomerName اضافه کنیم.
 SET @doc.modify('
insert <InvoiceInfo><InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate></InvoiceInfo>
after /Invoice[1]/CustomerName[1]
')

SELECT @doc
اینکار را با استفاده از دستور insert، به نحو فوق می‌توان انجام داد. از عبارت Set و متغیر doc مقدار دهی شده، کار شروع شده و سپس نود جدیدی پس از (after) اولین نود CustomerName موجود insert می‌شود. Select بعدی نتیجه را نمایش خواهد داد.
<Invoice>
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Vahid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
        <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems>
...

در SQL Server 2008 به بعد، امکان استفاده از متغیرهای T-SQL نیز در اینجا مجاز شده‌است:
 SET @x.modify('insert sql:variable("@x") into /doc[1]')
بنابراین اگر نیاز به تعریف متغیری در اینجا داشتید از جمع زدن رشته‌ها استفاده نکنید. حتما نیاز است متغیر تعریف شود و گرنه باخطای ذیل متوقف خواهید شد:
 The argument 1 of the XML data type method "modify" must be a string literal.


افزودن ویژگی‌های جدید به یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر بخواهیم یک ویژگی (attribute) جدید را به نود خاصی اضافه کنیم می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SET @doc.modify('
insert attribute status{"backorder"}
into /Invoice[1]
')

SELECT @doc
که خروجی دو سطر ابتدایی آن پس از اضافه شدن ویژگی status با مقدار backorder به نحو ذیل است:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
....


حذف نودهای یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر بخواهیم تمام LineItemها را حذف کنیم می‌توان نوشت:
 SET @doc.modify('delete /Invoice/LineItems/LineItem')
SELECT @doc
با این خروجی:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Vahid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
      <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems />
</Invoice>


به روز رسانی نودهای یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر نیاز باشد تا مقدار یک نود را تغییر دهیم می‌توان از replace value of استفاده کرد:
 SET @doc.modify('replace value of
  /Invoice[1]/CustomerName[1]/text()[1]
  with "Farid"
')
SELECT @doc
با خروجی ذیل که در آن نام اولین مشتری با مقدار Farid جایگزین شده است:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Farid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
       <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems />
</Invoice>
replace value of فقط با یک نود کار می‌کند و همچنین، فقط مقدار آن نود را تغییر می‌دهد. به همین جهت از متد text استفاده شده‌است. اگر از text استفاده نشود با خطای ذیل متوقف خواهیم شد:
 The target of 'replace value of' must be a non-metadata attribute or an element with simple typed content.


به روز رسانی نودهای خالی توسط متد xml.modify

باید دقت داشت، نودهای خالی (بدون مقدار)، مانند LineItems پس از delete کلیه اعضای آن در مثال قبل، قابل replace نیستند و باید مقادیر جدید را در آن‌ها insert کرد. یک مثال:

 DECLARE @tblTest AS TABLE (xmlField XML)

INSERT INTO @tblTest(xmlField)
VALUES
 (
'<Sample>
   <Node1>Value1</Node1>
   <Node2>Value2</Node2>
   <Node3/>
</Sample>'
)
 
DECLARE @newValue VARCHAR(50) = 'NewValue'

UPDATE @tblTest
SET xmlField.modify(
'insert text{sql:variable("@newValue")} into
  (/Sample/Node3)[1] [not(text())]'
)

SELECT xmlField.value('(/Sample/Node3)[1]','varchar(50)') FROM @tblTest
در این مثال اگر از replace value of برای مقدار دهی نود سوم استفاده می‌شد:
 UPDATE @tblTest
SET xmlField.modify(
'replace value of (/Sample/Node3/text())[1]
  with sql:variable("@newValue")'
)
تغییری را پس از اعمال دستورات مشاهده نمی‌کردید؛ زیرا این المان ()text ایی را برای replace شدن ندارد.
مطالب
تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی، توسط EF Code first
نگارش کامل SQL Server امکان تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی را دارد. اما اگر بخواهیم از سایر بانک‌های اطلاعاتی که چنین توابع توکاری ندارند، استفاده کنیم چطور؟ برای تهیه خروجی XML توسط Entity framework و مستقل از نوع بانک اطلاعاتی در حال استفاده، حداقل دو روش وجود دارد:

الف) استفاده از امکانات Serialization توکار دات نت

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static string Serialize<T>(T type)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(type.GetType());
            using (var stream = new MemoryStream())
            {
                serializer.Serialize(stream, type);
                stream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
                using (var reader = new StreamReader(stream))
                {
                    return reader.ReadToEnd();
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا برای نمونه، لیستی از اشیاء مدنظر خود را تهیه کرده و به متد Serialize فوق ارسال کنید. نتیجه کار، تهیه معادل XML آن است.
امکانات سفارشی سازی محدودی نیز برای XmlSerializer درنظر گرفته شده است؛ برای نمونه قرار دادن ویژگی‌هایی مانند XmlIgnore بالای خواصی که نیازی به حضور آن‌ها در خروجی نهایی XML نمی‌باشد.


ب) استفاده از امکانات LINQ to XML دات نت

روش فوق بدون مشکل کار می‌کند، اما اگر بخواهیم قسمت Reflection خودکار ثانویه آن‌را (برای نمونه جهت استخراج مقادیر از لیست دریافتی) حذف کنیم، می‌توان از LINQ to XML استفاده کرد که قابلیت سفارشی سازی بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد (کاری که در سایت جاری برای تهیه خروجی XML از بانک اطلاعاتی آن انجام می‌شود).

        private string createXmlFile(string dir)
        {
            var xLinq = new XElement("ArrayOfPost",
                        _blogPosts
                            .AsNoTracking()
                            .Include(x => x.Comments)
                            .Include(x => x.User)
                            .Include(x => x.Tags)
                            .OrderBy(x => x.Id)
                            .ToList()
                            .Select(x => new XElement("Post", postXElement(x)))
                            );

            var xmlFile = Path.Combine(dir, "dot-net-tips-database.xml");
            xLinq.Save(xmlFile);
            return xmlFile;
        }

        private static XElement[] postXElement(BlogPost x)
        {
            return new XElement[]
            {
                new XElement("Id", x.Id),
                new XElement("Title", x.Title),
                new XElement("Body", x.Body),
                new XElement("CreatedOn", x.CreatedOn),
                tagElement(x),
                new XElement("User",
                                new XElement("Id", x.UserId.Value),
                                new XElement("FriendlyName", x.User.FriendlyName))
            }.Where(item => item != null).ToArray();
        }

        private static XElement tagElement(BlogPost x)
        {
            var tags = x.Tags.Any() ?
                            x.Tags.Select(y =>
                                        new XElement("Tag",
                                                new XElement("Id", y.Id),
                                                new XElement("Name", y.Name)))
                                  .ToArray() : null;
            if (tags == null)
                return null;

            return new XElement("Tags", tags);
        }
خلاصه‌ای از نحوه تبدیل اطلاعات لیستی از مطالب را به معادل XML آن در کدهای فوق مشاهده می‌کنید. یک سری نکات ریز نیز باید در اینجا رعایت شوند:
1) کار با یک new XElement که دارای متد Save با فرمت XML نیز هست، شروع می‌شود. مقدار آن‌را مساوی یک کوئری از بانک اطلاعاتی قرار می‌دهیم. این کوئری چون قرار است تنها اطلاعاتی را از بانک اطلاعاتی دریافت کند و نیازی به تغییر در آن‌ها نیست، با استفاده از متد AsNoTracking، حالت فقط خواندنی پیدا کرده است.
2) اطلاعاتی را که نیاز است در فایل نهایی XML وجود داشته باشند، تنها کافی است در قسمت Select این کوئری با فرمت new XElement‌های تو در تو قرار دهیم. به این ترتیب قسمت Relection خودکار XmlSerializer روش مطرح شده در ابتدای بحث دیگر وجود نداشته و عملیات نهایی بسیار سریعتر خواهد بود.
3) چون در این حالت، کار انجام شده دستی است، باید نام‌های گره‌های صحیحی را انتخاب کنیم تا اگر قرار است توسط همان XmlSerializer مجددا کار serializer.Deserialize صورت گیرد، عملیات با شکست مواجه نشود. بهترین کار برای کم شدن سعی و خطاها، تهیه یک لیست اطلاعات آزمایشی و سپس ارسال آن به روش ابتدای بحث است. سپس می‌توان با بررسی خروجی آن مثلا دریافت که روش serializer.Deserialize به صورت پیش فرض به دنبال ریشه‌ای به نام ArrayOfPost برای دریافت لیستی از مطالب می‌گردد و نه Posts یا هر نام دیگری.
4) در کوئری LINQ to Entites نوشته شده، پیش از Select، یک ToList قرار دارد. متاسفانه EF اجازه استفاده مستقیم از Select هایی از نوع XElement را نمی‌دهد و باید ابتدا اطلاعات را تبدیل به LINQ to Objects کرد.
5) در حین تهیه XElement‌ها اگر قرار است عنصری نال باشد، باید آن‌را در خروجی نهایی ذکر نکرد. به این ترتیب serializer.Deserialize بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری بدون مشکل کار خواهد کرد. در غیراینصورت باید وارد مباحثی مانند تعریف یک فضای نام جدید برای خروجی XML به نام XSI رفت و سپس به کمک ویژگی‌ها، xsi:nil را به true مقدار دهی کرد. اما همانطور که در متد postXElement ملاحظه می‌کنید، برای وارد نشدن به مبحث فضای نام xsi، مواردی که null بوده‌اند، اصلا در آرایه نهایی ظاهر نمی‌شوند و نهایتا در خروجی، حضور نخواهند داشت. به این ترتیب متد ذیل، بدون مشکل و بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری قادر است فایل XML نهایی را تبدیل به معادل اشیاء دات نتی آن کند.

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static T DeserializePath<T>(string xmlAddress)
        {
            using (var xmlReader = new XmlTextReader(xmlAddress))
                {
                    var serializer = new XmlSerializer(typeof(T));
                    return (T)serializer.Deserialize(xmlReader);
                }
        }
    }
}
نظرات مطالب
نوشتن Middleware سفارشی در ASP.NET Core

یک نکته‌ی تکمیلی: کار با اینترفیس IMiddleware جهت تعریف میان‌افزارهای سفارشی

اگر امروز قصد تعریف میان‌افزارهای سفارشی را دارید، بهتر است از روش باز public async Task Invoke(HttpContext context) که در این مطلب معرفی شد، دیگر استفاده نکنید؛ چون مهم‌ترین محدودیت‌های آن، داشتن طول عمر Singleton غیرقابل تغییر و همچنین عدم امکان پیاده سازی اینترفیس IDisposable در آن جهت پاکسازی خودکار منابع است. امروز روش توصیه شده‌، استفاده از اینترفیس IMiddleware است. در این حالت متد Task Invoke فوق، به متد مشخص و ثابت Task InvokeAsync(HttpContext context, RequestDelegate next) تغییر می‌کند. چون در این حالت دیگر نمی‌توان پارامترهای این متد مشخص را مانند قبل که اینترفیسی را پیاده سازی نمی‌کرد، به صورت پویا کم و زیاد کرد، می‌توان سرویس‌های مدنظر را به سازنده‌ی کلاس، تزریق کرد. به همین جهت نیاز است، آن‌را به نحو زیر به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرد:

builder.Services.AddTransient<MyNewMiddleware>();

این الزام به تعریف آن به صورت یک سرویس رسمی، مزیت‌های زیر را به همراه دارد:

الف) می‌توان طول عمری، غیر از Singleton را هم در صورت نیاز، تعریف کرد (و مشکل کار با سرویس‌هایی با طول عمرهای غیر از Singleton کمتر می‌شود).

ب) چون طول عمر این میان‌افزار اکنون توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها مدیریت می‌شود، اگر این میان‌افزار اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کند، کار پاکسازی منابع آن خودکار خواهد شد.

نکته 1: روش معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها، به صورت Concrete type است؛ یعنی اصل کلاس باید معرفی شود (مانند سطر فوق) و نه اینکه به صورت متداول زیر به همراه ذکر اینترفیس IMiddleware باشد:

builder.Services.AddTransient<IMiddleware, MyNewMiddleware>();

مابقی کار با آن، با میان‌افزارهای متداول، تفاوتی ندارد. یعنی قسمت UseMiddleware آن یکی است:

app.UseMiddleware<MyNewMiddleware>();

بنابراین این روش نسبت به روش متداول قبلی، دو تفاوت پیاده سازی اینترفیس مشخص IMiddleware و ثبت کلاس آن به صورت یک سرویس رسمی را دارد؛ مابقی نکات آن، مانند قبل است.

نکته 2: اگر از Scrutor برای ثبت خودکار سرویس‌های برنامه استفاده می‌کنید، روش ثبت خودکار اینگونه سرویس‌ها به صورت زیر و با استفاده از متد ()AsSelf است:

services.Scan(scan => scan.FromAssembliesOf(typeof(IDataSeedersRunner))
            .AddClasses(classes => classes.Where(type =>
            {
                var allInterfaces = type.GetInterfaces();

                return allInterfaces.Contains(typeof(IMiddleware)) && 
                       allInterfaces.Contains(typeof(ISingletonService));
            }))
            .AsSelf()
            .WithSingletonLifetime());

در این مثال، تمام IMiddleware هایی که با نشانگر ISingletonService هم مزین شده‌اند، یافت شده و به صورت Concrete type هایی، با طول عمر Singleton، به سیستم تزریق وابستگی‌ها اضافه می‌شوند.

مطالب
Blazor 5x - قسمت 26 - برنامه‌ی Blazor WASM - ایجاد و تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، پایه‌ی Web API و سرویس‌های سمت سرور برنامه‌ی کلاینت Blazor WASM این سری را آماده کردیم. این برنامه‌ی سمت کلاینت، قرار است توسط عموم کاربران آن جهت رزرو کردن اتاق‌های هتل فرضی مثال این سری، مورد استفاده قرار گیرد. پیش از این نیز یک برنامه‌ی Blazor Server را تهیه کردیم که کار آن صرفا محدود است به مسائل مدیریتی هتل؛ مانند تعریف اتاق‌ها و امکانات رفاهی آن.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای تکمیل پیاده سازی قسمت سمت کلاینت پروژه‌ی این سری، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm  در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد. کدهای این پروژه را می‌توانید در پوشه‌ی HotelManagement\BlazorWasm\BlazorWasm.Client فایل پیوستی انتهای بحث مشاهده کنید.


افزودن فایل‌های جاوااسکریپتی مورد نیاز

شبیه به کاری که در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» انجام دادیم، در اینجا هم قصد افزودن یکسری کتابخانه‌ی جاوااسکریپتی و CSS ای را داریم که توسط LibMan آن‌ها را مدیریت خواهیم کرد.
- بنابراین در ابتدا به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\css وارد شده و پوشه‌های پیش‌فرض bootstrap و open-iconic آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون تحت مدیریت هیچ package manager ای نیستند و در این حالت، مدیریت به روز رسانی و یا بازیابی آن‌ها به صورت خودکار میسر نیست.
- سپس فایل wwwroot\css\app.css را هم ویرایش کرده و سطر زیر را از ابتدای آن حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
- اکنون دستورات زیر را در ریشه‌ی پروژه‌ی WASM، اجرا می‌کنیم تا کتابخانه‌های مدنظر ما، تحت مدیریت libman، در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب شوند:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
این دستورات همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید می‌کند.

- بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، فایل wwwroot\index.html را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS و JS نصب شده، اشاره کند:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta
      name="viewport"
      content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no"
    />
    <title>BlazorWasm.Client</title>
    <base href="/" />

    <link href="lib/toastr/build/toastr.min.css" rel="stylesheet" />
    <link
      href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css"
      rel="stylesheet"
    />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorWasm.Client.styles.css" rel="stylesheet" />
  </head>

  <body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
      An unhandled error has occurred.
      <a href="" class="reload">Reload</a>
      <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
  </body>
</html>
مداخل فایل‌های css را در قسمت head و فایل‌های js را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

- محتویات فایل wwwroot\css\app.css را هم به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا یک spinner و شیوه نامه‌های نمایش تصاویر، به آن اضافه شوند:
.valid.modified:not([type="checkbox"]) {
  outline: 1px solid #26b050;
}

.invalid {
  outline: 1px solid red;
}

.validation-message {
  color: red;
}

#blazor-error-ui {
  background: lightyellow;
  bottom: 0;
  box-shadow: 0 -1px 2px rgba(0, 0, 0, 0.2);
  display: none;
  left: 0;
  padding: 0.6rem 1.25rem 0.7rem 1.25rem;
  position: fixed;
  width: 100%;
  z-index: 1000;
}

#blazor-error-ui .dismiss {
  cursor: pointer;
  position: absolute;
  right: 0.75rem;
  top: 0.5rem;
}

.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}

.room-image {
  display: block;
  width: 100%;
  height: 150px;
  background-size: cover !important;
  border: 3px solid green;
  position: relative;
}

.room-image-title {
  position: absolute;
  top: 0;
  right: 0;
  background-color: green;
  color: white;
  padding: 0px 6px;
  display: inline-block;
}
- همچنین فایل جدید wwwroot\js\common.js را که در قسمت 11 این سری ایجاد کردیم، به پروژه‌ی جاری نیز با محتوای زیر اضافه می‌کنیم تا سبب سهولت دسترسی به toastr شود:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 10000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 10000 });
  }
};

- در قسمت 11، در بخش «کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی» آن، کلاس JSRuntimeExtensions را تعریف کردیم که سبب کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr می‌شود. این فایل‌را در پروژه‌ی BlazorServer.App\Utils\JSRuntimeExtensions.cs این سری نیز استفاده کردیم. یا می‌توان مجددا آن‌را به پروژه‌ی جاری کپی کرد؛ یا آن‌را در یک پروژه‌ی اشتراکی قرار داد. برای مثال اگر آن‌را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\Utils کپی کردیم، نیاز است فضای نام آن‌را اصلاح کرده و سپس آن‌را به انتهای فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor نیز اضافه کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorWasm.Client.Utils


تغییر و ساده سازی منوی برنامه‌ی کلاینت

در برنامه‌ی کلاینت جاری دیگر نمی‌خواهیم منوی پیش‌فرض سمت چپ صفحه را شاهد باشیم. به همین جهت ابتدا فایل Shared\MainLayout.razor را به صورت زیر ساده می‌کنیم:
@inherits LayoutComponentBase

<NavMenu />
<div>
  @Body
</div>
سپس محتوای فایل Shared\NavMenu.razor را نیز حذف کرده و با تعاریف زیر جایگزین می‌کنیم:
<nav class="navbar navbar-expand-sm navbar-dark bg-dark p-0">
    <a class="navbar-brand mx-4" href="#">Navbar</a>
    <button class="navbar-toggler" type="button" data-toggle="collapse"
            data-target="#navbarSupportedContent"
            aria-controls="navbarSupportedContent"
            aria-expanded="false"
            aria-label="Toggle navigation">
        <span class="navbar-toggler-icon"></span>
    </button>
    <div class="collapse navbar-collapse pr-2" id="navbarSupportedContent">
        <ul class="navbar-nav mr-auto"></ul>
        <ul class="my-0 navbar-nav">
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="registration">
                    <span class="p-2">
                        Register
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="login">
                    <span class="p-2">
                        Login
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
        </ul>
    </div>
</nav>
تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را اجرا کنیم، شکل زیر را پیدا کرده که به همراه یک navbar افقی قرار گرفته‌ی در بالای صفحه است؛ به همراه دو لینک به قسمت‌های ثبت‌نام و لاگین:



تغییر محتوای صفحه‌ی آغازین برنامه


صفحه‌ی ابتدایی برنامه، یعنی کامپوننت Pages\Index.razor را نیز به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/"

<form>
    <div class="row p-0 mx-0 mt-4">
        <div class="col-12 col-md-5  offset-md-1 pl-2  pr-2 pr-md-0">
            <div class="form-group">
                <label>Check In Date</label>
                <input type="text" class="form-control" />
            </div>
        </div>
        <div class="col-8 col-md-3 pl-2 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>No. of nights</label>
                <select class="form-control">
                    @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                    {
                        <option value="@i">@i</option>
                    }
                </select>
            </div>
        </div>
        <div class="col-4 col-md-2 p-0 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>&nbsp;</label>
                <input type="submit" value="Go" class="btn btn-success btn-block" />
            </div>
        </div>
    </div>
</form>
در اینجا فرمی تعریف شده که تاریخ ورود و رزرو اتاقی را مشخص می‌کند؛ به همراه دراپ‌داونی برای انتخاب تعداد شب‌های اقامت مدنظر.


تعریف View Model رابط کاربری Pages\Index.razor

پس از تعریف محتوای ثابت برنامه، اکنون نوبت به پویا سازی آن است. به همین جهت نیاز است مدلی را برای صفحه‌ی آغازین برنامه تعریف کرد تا بتوان فرم آن‌را به این مدل متصل کرد. این مدل چون مختص به برنامه‌ی کلاینت است، آن‌را در پوشه‌ی جدید Models\ViewModels ایجاد می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
{
    public class HomeVM
    {
        public DateTime StartDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public DateTime EndDate { get; set; }

        public int NoOfNights { get; set; } = 1;
    }
}
در اینجا EndDate، یک خاصیت محاسباتی است که بر اساس تاریخ شروع و تعداد شب‌های انتخابی، قابل محاسبه‌است.
پس از این تعریف، بهتر است فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود، تا کار با آن در کامپوننت‌های برنامه، ساده‌تر شود:
using BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
اکنون می‌توان فرم Pages\Index.razor را به مدل فوق متصل کرد که شامل این تغییرات است:
- ابتدا فیلدی که ارائه کننده‌ی شیء ViewModel فرم است را تعریف می‌کنیم:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
}
- سپس بجای یک form ساده، از EditForm اشاره کننده‌ی به این فیلد، استفاده خواهیم کرد:
<EditForm Model="HomeModel">
 // ...
</EditForm>
- در آخر بجای input معمولی، از کامپوننت InputDate متصل به HomeModel.StartDate :
<InputDate min="@DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd")"
           @bind-Value="HomeModel.StartDate"
           type="text"
           class="form-control" />
و بجای select معمولی، از نمونه‌ی متصل شده‌ی به HomeModel.NoOfNights استفاده می‌کنیم:
<select @bind="HomeModel.NoOfNights">


تعریف Local Storage سمت کلاینت

در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری زمان شروع رزرو اتاقی را به همراه تعداد شب مدنظر، انتخاب کرد، با کلیک بر روی دکمه‌ی Go، به یک صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات منتقل شود. بنابراین نیاز داریم تا اطلاعات انتخابی کاربر را به نحوی ذخیره سازی کنیم. برای یک چنین سناریوی سمت کلاینتی، می‌توان از local storage استاندارد مرورگرها استفاده کرد که امکان کار آفلاین با برنامه را نیز فراهم می‌کند.
برای این منظور کتابخانه‌ای به نام Blazored.LocalStorage طراحی شده‌است که پس از نصب آن توسط دستور زیر:
dotnet add package Blazored.LocalStorage
نیاز است سرویس‌های آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه اضافه کرد. در برنامه‌های Blazor Server، اینکار را در فایل Startup برنامه انجام می‌دادیم؛ اما در اینجا، سرویس‌ها در فایل Program.cs تعریف می‌شوند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddBlazoredLocalStorage();
            // ...
        }
    }
}
پس از این تعاریف می‌توان از سرویس ILocalStorageService آن در کامپوننت‌های برنامه استفاده کرد. البته جهت سهولت استفاده‌ی از این سرویس بهتر است فضای نام آن‌را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود:
@using Blazored.LocalStorage
اکنون برای استفاده از آن به کامپوننت Pages\Index.razor مراجعه کرده و سرویس‌های ILocalStorageService و IJSRuntime را به کامپوننت تزریق می‌کنیم:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime

<EditForm Model="HomeModel" OnValidSubmit="SaveInitialData">
همچنین متدی را هم برای مدیریت رویداد OnValidSubmit تعریف خواهیم کرد:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync("InitialRoomBookingInfo", HomeModel);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از متد SetItemAsync و ذکر یک کلید دلخواه، اطلاعات مدل فرم را در local storage مرورگر ذخیره کرده‌ایم. همچنین اگر خطایی هم رخ دهد توسط ToastrError نمایش داده خواهد شد.
برای مثال اگر تاریخ و عددی را انتخاب کنیم، نتیجه‌ی حاصل از کلیک بر روی دکمه‌ی Go را می‌توان در قسمت Local storage مرورگر جاری مشاهده کرد:


البته با توجه به اینکه می‌خواهیم از کلید InitialRoomBookingInfo در سایر کامپوننت‌های برنامه نیز استفاده کنیم، بهتر است آن‌را به یک پروژه‌ی مشترک مانند BlazorServer.Common که پیشتر نام نقش‌هایی مانند Admin را در آن تعریف کردیم، منتقل کنیم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        public const string LocalInitialBooking = "InitialRoomBookingInfo";
    }
}
سپس باید ارجاعی به آن پروژه را افزوده:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Common\BlazorServer.Common.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
همچنین فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Common
اکنون می‌توان از کلید ثابت تعریف شده‌ی مشترک، استفاده کرد:
await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);

در آخر قصد داریم با کلیک بر روی Go، به یک صفحه‌ی جدید مانند نمایش لیست اتاق‌ها هدایت شویم. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\HotelRooms.razor را ایجاد می‌کنیم:
@page "/hotel/rooms"

<h3>HotelRooms</h3>

@code {

}
سپس در کامپوننت Pages\Index.razor با استفاده از سرویس NavigationManager، کار هدایت خودکار کاربر را به این کامپوننت جدید انجام خواهیم داد:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager


@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);
            NavigationManager.NavigateTo("hotel/rooms");
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-26.zip
مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت سوم - بهبود کیفیت جستجوهای FTS توسط یک غلط یاب املایی
فرض کنید کاربری برای جستجوی رکورد زیر:
context.Chapters.Add(new Chapter
{
    Title = "آزمایش متن فارسی",
    Text = "برای نمونه تهیه شده‌است",
    User = user1.Entity
});
بجای «فارسی»، واژه‌ی «فارشی» را وارد کند و یا بجای «آزمایش»، بنویسد «آزمایس». در هر دو حالت نتیجه‌ی جستجوی او خروجی را به همراه نخواهد داشت. برای بهبود تجربه‌ی کاربری جستجوی تمام متنی SQLite، افزونه‌ای به نام spell fix1 برای آن تهیه شده‌است که بر اساس توکن‌های ایندکس شده‌ی FTS، یک واژه‌نامه، تشکیل می‌شود و سپس بر اساس الگوریتم‌های غلط‌یابی املایی آن، از این توکن‌های از پیش موجود که واقعا در فیلدهای متنی بانک اطلاعاتی جاری وجود خارجی دارند، نزدیک‌ترین واژه‌های ممکن را پیشنهاد می‌کند تا بتوان بر اساس آن‌ها، جستجوی دقیق‌تری را ارائه کرد.


کامپایل افزونه‌ی spell fix1

افزونه‌ی spell fix، به همراه هیچکدام از توزیع‌های باینری SQLite ارائه نمی‌شود. ارائه‌ی آن فقط به صورت سورس کد است و باید خودتان آن‌را کامپایل کنید!


برای این منظور ابتدا به آدرس https://www.sqlite.org/src/dir?ci=99749d4fd4930ccf&name=ext/misc مراجعه کرده و فایل ext/misc/spellfix.c آن‌را دریافت کنید. اگر بر روی لینک spellfix.c کلیک کنید، در نوار ابزار بالای صفحه‌ی بعدی، لینک download آن هم وجود دارد.

سپس به صفحه‌ی دریافت اصلی SQLite یعنی https://www.sqlite.org/download.html مراجعه کرده و بسته‌ی amalgamation آن‌را دریافت کنید. این بسته به همراه کدهای اصلی SQLite است که باید در کنار افزونه‌های آن قرار گیرند تا بتوان این افزونه‌ها را کامپایل کرد. بنابراین پس از دریافت بسته‌ی amalgamation و گشودن آن، فایل spellfix.c را به داخل پوشه‌ی آن کپی کنید:


اکنون نوبت به کامپایل فایل spellfix.c و تبدیل آن به یک dll است تا بتوان آن‌را به صورت یک افزونه در برنامه بارگذاری کرد. برای این منظور از هر کامپایلر ++C ای می‌توانید استفاده کنید. برای نمونه به آدرس http://www.codeblocks.org/downloads/binaries مراجعه کرده و بسته‌ی codeblocks-20.03mingw-setup.exe را دریافت کنید (بسته‌ای که به همراه mingw است). پس از نصب آن، در مسیر C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin می‌توانید کامپایلر چندسکویی gcc را مشاهده کنید. توسط آن می‌توان با اجرای دستور زیر، سبب تولید فایل spellfix1.dll شد:
 "C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin\gcc.exe" -g -shared -fPIC -Wall D:\path\to\sqlite-amalgamation-3310100\spellfix.c -o spellfix1.dll


روش معرفی افزونه‌های SQLite به Microsoft.Data.Sqlite

EF Core، از بسته‌ی Microsoft.Data.Sqlite در پشت صحنه برای کار با SQLite استفاده می‌کند و در اینجا هم برای معرفی افزونه‌ی کامپایل شده، باید ابتدا آن‌را به اتصال برقرار شده، معرفی کرد. خود Sqlite در ویندوز، افزونه‌هایش را بر اساس معرفی مستقیم مسیر فایل dll آن‌ها بارگذاری نمی‌کند. بلکه path ویندوز را برای جستجوی آن‌ها بررسی کرده و در صورتیکه فایل dll ای را افزونه تشخیص داد، آن‌را بارگذاری می‌کند. بنابراین یا باید به صورت دستی مسیر فایل dll تولید شده را به متغیر محیطی path ویندوز اضافه کرد و یا می‌توان توسط قطعه کد زیر، آن‌را به صورت پویایی معرفی کرد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class LoadSqliteExtensions
    {
        public static void AddToSystemPath(string extensionsDirectory)
        {
            if (!RuntimeInformation.IsOSPlatform(OSPlatform.Windows))
            {
                throw new NotSupportedException("Modifying the path at runtime only works on Windows. On Linux and Mac, set LD_LIBRARY_PATH or DYLD_LIBRARY_PATH before running the app.");
            }

            var path = new HashSet<string>(Environment.GetEnvironmentVariable("PATH").Split(Path.PathSeparator));
            if (path.Add(extensionsDirectory))
            {
                Environment.SetEnvironmentVariable("PATH", string.Join(Path.PathSeparator, path));
            }
        }
    }
}
در این متد extensionsDirectory، همان پوشه‌ای است که فایل dll کامپایل شده، در آن قرار دارد. مابقی آن، معرفی این مسیر به صورت پویا به PATH سیستم عامل است.

در ادامه پیش از معرفی services.AddDbContext، باید مسیر پوشه‌ی افزونه‌ها را ثبت کرد و سپس UseSqlite را به همراه اتصالی استفاده کرد که توسط متد LoadExtension آن، افزونه‌ی spellfix1 به آن معرفی شده‌است:
LoadSqliteExtensions.AddToSystemPath("path to .dll file");
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) =>
    {
        var connection = new SqliteConnection(connectionString);
        connection.Open();

        connection.LoadExtension("spellfix1");
        // Passing in an already open connection will keep the connection open between requests.
        optionsBuilder.UseSqlite(connection);
    });
همانطور که عنوان شد، متد LoadExtension، مسیری را دریافت نمی‌کند. این متد فقط نام افزونه را دریافت می‌کند و مسیر آن‌را از PATH سیستم عامل می‌خواند.


ایجاد جداول ویژه‌ی spell fix در برنامه

در قسمت اول، با متد createFtsTables آشنا شدیم. اکنون این متد را برای ایجاد جداول کمکی مرتبط با افزونه‌ی spell fix به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
        private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
        {
            // For SQLite FTS
            // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
            context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
                                    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");

            // 'SQLite Error 1: 'no such module: spellfix1'.' --> must be loaded ...
            // EditCost for unicode support
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_Vocab USING fts5vocab('Chapters_FTS', 'row');");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix_EditCost(iLang INT, cFrom TEXT, cTo TEXT, iCost INT);");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix USING spellfix1(edit_cost_table=Chapters_FTS_SpellFix_EditCost);");
        }
- اگر در حین اجرای این دستورات خطای «no such module: spellfix1» را دریافت کردید، یعنی متد LoadExtension را به درستی فراخوانی نکرده‌اید.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، ابتدا بر اساس Chapters_FTS یا همان جدول مجازی FTS برنامه، یک جدول مجازی از نوع fts5vocab ایجاد می‌شود. کار آن استخراج توکن‌های FTS و آماده سازی آن‌ها برای استفاده در غلط یاب املایی هستند.
- سپس جدول ویژه‌ی EditCost را مشاهده می‌کنید. نام آن مهم نیست، اما ساختار آن باید دقیقا به همین صورت باشد. اگر این جدول اختیاری را تهیه کنیم، الگوریتم spellfix1 به utf8 سوئیچ خواهد کرد و برای پردازش متون یونیکد، بدون مشکل کار می‌کند. بدون آن، جستجوهای فارسی نتایج مطلوبی را به همراه نخواهند داشت.
- در آخر جدول مجازی مرتبط با spellfix1 که از جدول cost_table معرفی شده استفاده می‌کند، ایجاد شده‌است.

اجرای این دستورات، جداول زیر را ایجاد می‌کنند (که ساختار آن‌ها استاندارد است و باید مطابق فرمول‌های مستندات آن‌ها باشد):



به روز رسانی جدول واژه نامه‌ی غلط یابی برنامه

آخرین جدولی را که ایجاد کردیم، Chapters_FTS_SpellFix است که اطلاعات خودش را از Chapters_FTS_Vocab دریافت می‌کند:


  هر بار که بانک اطلاعاتی را به روز می‌کنیم، نیاز است اطلاعات این جدول را نیز توسط دستور زیر به روز کرد:
database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(word, rank)
    SELECT term, cnt FROM Chapters_FTS_Vocab
    WHERE term not in (SELECT word from Chapters_FTS_SpellFix_vocab)");
البته خود SQLite اطلاعات این جدول را فقط یکبار بارگذاری می‌کند. برای اجبار آن به بارگذاری مجدد، می‌توان دستور reset زیر را صادر کرد:
database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(command) VALUES(\"reset\");");


کوئری گرفتن از جدول مجازی Chapters_FTS_SpellFix

تا اینجا افزونه‌ی spellfix1 را کامپایل و به سیستم معرفی کردیم. سپس جداول واژه نامه‌ی آن‌را نیز تشکیل دادیم، اکنون نوبت به کوئری گرفتن از آن است. به همین جهت یک موجودیت بدون کلید دیگر را بر اساس ساختار خروجی کوئری‌های آن ایجاد کرده:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class SpellCheck
    {
        public string Word { get; set; }
        public decimal Rank { get; set; }
        public decimal Distance { get; set; }
        public decimal Score { get; set; }
        public decimal Matchlen { get; set; }
    }
}
و آن‌را توسط متد HasNoKey به EF Core معرفی می‌کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        //...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            base.OnModelCreating(builder);

            builder.Entity<SpellCheck>().HasNoKey().ToView(null);
        }

        //...
    }
}
در اینجا SpellCheck تهیه شده با متد HasNoKey علامتگذاری می‌شود تا آن‌را بتوان بدون مشکل در کوئری‌های EF استفاده کرد. همچنین فراخوانی ToView(null) سبب می‌شود تا EF Core جدولی را در حین Migration از روی این موجودیت ایجاد نکند و آن‌را به همین حال رها کند.

در آخر، کوئری گرفتن از این جدول، ساختار زیر را دارد:
foreach (var item in context.Set<SpellCheck>().FromSqlRaw(
          @"SELECT word, rank, distance, score, matchlen FROM Chapters_FTS_SpellFix
            WHERE word MATCH {0} and top=6", "فارشی"))
{
    Console.WriteLine($"Word: {item.Word}");
    Console.WriteLine($"Distance: {item.Distance}");
}
با این خروجی:


top=6 در این کوئری خاص یعنی 6 رکورد را بازگشت بده.

یک نکته: اگر می‌خواهید کوئری فوق را توسط برنامه‌ی «DB Browser for SQLite» اجرا کنید، باید از منوی tools آن، گزینه‌ی load extension را انتخاب کرده و فایل dll افزونه را به برنامه معرفی کنید.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
- خیر. یافتن یک کاربر بر اساس ID آن که کلید اصلی جدول را هم تشکیل می‌دهد و بر روی آن ایندکس وجود دارد، فوق العاده سریع است. یک چنین کوئری گرفتنی در ASP.NET Core Identity هم وجود دارد. البته ASP.NET Core Identity برای انجام اینکار، بیش از یک کوئری را صادر می‌کند.
- وجود ICookieValidatorService که سبب بروز این کوئری اضافه می‌شود، در جهت پیاده سازی logout آنی و بررسی به روز بودن محتوای کوکی دریافتی، ضروری هست. نیاز هست تا بتوان مقدار public string SerialNumber مطلب جاری را بین اطلاعات موجود در سرور و اطلاعات قبلی موجود در کوکی صادر شده‌ی در حین لاگین، مقایسه کرد. اگر این بررسی صورت نگیرد، تا زمانیکه طول عمر کوکی کاربر به پایان نرسیده، با موفقیت و بدون هیچ کوئری اضافه‌ای، اطلاعات موجود در آن، در سمت سرور اعتبارسنجی شده و استفاده می‌شود. از آن اطلاعات در جهت تامین خودکار user claims و roles کاربر جاری استفاده می‌شود (همان شیء this.User قابل دسترسی در اکشن متدها)؛ چون زیر ساخت ASP.NET Core در جهت بررسی اطلاعات کوکی رسیده، به همراه دریافت اطلاعات مجدد آن از بانک اطلاعاتی سمت سرور نیست. اگر کوکی را معتبر تشخیص دهد و هنوز طول عمر آن به پایان نرسیده باشد، از اطلاعات آن در جهت ساخت شیء this.User استفاده می‌کند. اینجا است که اهمیت وجودی ICookieValidatorService در جهت تامین یک لایه‌ی اضافی امنیتی بررسی محتوای کوکی دریافتی، مشخص می‌شود. برای مثال فرض کنید که کاربری را به دلیل خاصی غیرفعال یا ممنوع الورود کرده‌اید. اگر سرویس ICookieValidatorService را نداشته باشید، این کاربر تا زمانیکه طول عمر کوکی آن معتبر تشخیص داده شود، می‌تواند در سایت خراب کاری کند؛ چون اطلاعات کوکی او، شیء this.User معتبری را تولید می‌کند که وابسته‌ی به اطلاعات جدید بانک اطلاعاتی برنامه نیست. همچنین قرار دادن دستی بررسی دوباره‌ی اعتبار user claim حاصل از اطلاعات کوکی کاربر جاری در هر اکشن متد و مقایسه‌ی آن با اطلاعات جدید بانک اطلاعاتی، سبب شلوغ شدن و تکرار کدهای اضافه‌ای می‌شود که به صورت متمرکز و یکجا در ICookieValidatorService وجود دارد. نمونه‌ی دیگر کاربرد این سرویس، پیاده سازی خودکار مفهوم single sign out است؛ به این معنا که اگر کاربری logout کرد، بتوان با تغییر SerialNumber او در سمت سرور، سایر افرادی را که در همان لحظه از اکانت او (کوکی‌های معتبر او) در سیستم‌های دیگری استفاده می‌کنند، logout کرد.
- استفاده از کش، به همراه بحث invalidation دقیق آن هم در صورت بروز تغییرات در بانک اطلاعاتی هست. هستند کتابخانه‌هایی که این‌کارها را به صورت خودکار و بدون نیازی به تغییری در کدها برای شما انجام دهند.
مطالب
HTML5 Offline Web Applications
وب به سمتی پیش رفته که کاربران زیادی از تلفن همراه ، تبلت‌ها و دیگر عامل ها(Agent) جهت مرور صفحات وب استفاده می‌کنند. در نتیجه تعداد کاربرانی که مدام در حال حرکت به مرور صفحات وب و استفاده از سرویس‌های برخط می‌پردازند رو به افزایش است. برنامه‌های خارج از شبکه‌ی HTML 5 یا به عبارتی HTML5 Offline Web Applications توسعه دهنگان را قادر می‌سازد تا نرم افزار‌های تحت وبی ارائه دهند که در حالت قطع بودن اینترنت و یا شبکه همچنان به سرویس دادن به کاربران ادامه دهد. دیگر اینگونه نیست که وب تنها در حالت برخط بودن معنی پیدا کند. یک نرم افزار مدیریت هزینه‌ی تحت وب را بررسی کنید که روی تلفن همراه شما اجرا شده ، در محلی که دسترسی به اینترنت نیست قصد استفاده از آن را دارید. چه قدر خوب می‌شود که این نرم افزار به گونه ای پیاده سازی شده باشد که بتواند در حالت برون خطی (Offline) به سرویس دهی ادامه دهد به طور مثال قادر به ذخیره‌ی داده‌های شما به صورت برون خط و همزمان سازی آنها پس از اتصال به اینترنت باشد.
برنامه‌های تحت وب برون خط با کمک قابلیتی به نام نهانگاه برنامه (Application Cache) کار می‌کنند. این قابلیت می‌تواند تمامی بخش‌های سایت را به شکل برون خط و خارج از شبکه، ذخیره کند. با به کار گیری این ویژگی می‌توان تمامی فایل‌های ایستا (JavaScript , HTML , CSS , Image) بر روی ابزار کاربر ذخیره نمود.

 نهانگاه برنامه چه تفاوتی با نهانگاه مرورگر (Browser cache) دارد ؟

مرورگر‌ها برای افزایش سرعت بارگذاری سایت از نهانگاه مخصوص به خود استفاده می‌کنند. مرورگر اگر فایلی را در اختیار داشته باشد دیگر برای دفعات بعدی آن فایل را از سرور درخواست نمی‌کند. این قابلیت اگر دسترسی به شبکه قطع باشد کاربردی ندارد ، همچنین به عنوان توسعه دهنده کنترلی بر روی این قابلیت نداریم اما زمانی که از تکنولوژی برنامه‌های آفلاین استفاده می‌شود این توانایی در اختیار توسعه دهنده است که به مرورگر بگوید کدام فایل‌ها در نهانگاه نگهداری شود ، کدام فایل‌ها  در هر بار اتصال از سرور درخواست شود و حتی اگر دریافت فایل‌ها از مخزن با مشکل مواجه شد چه اقدامی صورت پذیرد.

برای استفاده از این ویژگی اولین باید فایلی به نام cache.manifest ایجاد کرد. این فایل باید با نوع محتوای (Mime type) مناسب برای کاربر ارسال شود. این فایل یک فایل متنی می‌باشد که لیست فایل‌های مورد نظر ما با قواعد خاصی در آن قرار می‌گیرد.
همیشه اولین خط این فایل عبارت CACHE MANIFEST قرار دارد ، پس از این خط عبارت CACHE: وارد می‌شود و فایل‌های مد نظر ما لیست می‌شود.
CACHE MANIFEST
 
#Cache Section
CACHE:
/Content/Images/icons-18-white.png
/Content/Images/icons-36-white.png
/Content/Images/ajax-loader.png
/Content/css
/Scripts/js
ذخیره‌ی برخی فایل‌ها روی سیستم کاربر ضرورتی ندارد ، برای مثال اسکریپتی که از یک وب سرویس برخط اطلاعات آب و هوا را دریافت می‌کند در حالت Offline کاربردی ندارد. برای مشخص کردن این فایل‌ها یک لیست سفید آماده می‌کنیم.
NETWORK
webService.Js
در بخش معرفی فایل‌های آفلاین بازید همه‌ی فایل‌های مد نظر ما معرفی شوند اما در لیست سفید با گذاشتن ستاره به مرورگر اعلام می‌کنیم که هر فایل و مسیری که در بخش قبلی (CACHE) نیامده را همواره از سرور درخواست کن. درج ستاره در بخش NETWORK ضروری است زیرا همه‌ی آدرس‌های سایت باید در یکی از بخش‌های cache.manifest قرار بگیرد ، اگر آدرسی در cache.manifest قرار نگیرد هیچگاه بارگذاری نخواهد شد.
در فایل cache.manifest می‌توان یادداشت هم اضافه کرد ، تمامی کاراکتر هایی که بعد از # قرار گیرند پردازش نمی‌شوند. یادداشت‌ها مفید هستند ، می‌تونید اطلاعات نسخه‌ی فعلی فایل cache.manifest را در آنها قرار دهید.
مثال :
CACHE MANIFEST
# 2010-06-18:v2

# Explicitly cached 'master entries'.
CACHE:
/favicon.ico
index.html
css
images/
stylesheet
.logo.png
scripts/main.js

# Resources that require the user to be online.
NETWORK:
login.php
/myapi
http://api.twitter.com
گفته شد فایل Cache.manifest باید با نوع محتوای مناسب ارسال شود ، برای تعیین نوع محتوا در وب سرور apache باید خط زیر به فایل .htaaccess اضافه شود :
AddType text/cache-manifest .appcache
در ASP.NET Web Forms می‌توان از یک Generic Handler برای ارسال فایل با نوع محتوای مناسب استفاده کرد : 
using System.Web;
 
namespace JavaScriptReference {
 
    public class Manifest : IHttpHandler {
 
        public void ProcessRequest(HttpContext context) {
            context.Response.ContentType = "text/cache-manifest";
            context.Response.WriteFile(context.Server.MapPath("Manifest.txt"));
        }
 
        public bool IsReusable {
            get {
                return false;
            }
        }
    }
}
یا می‌توان در یک فایل ASPX به صورتی دستی نوع محتوا را مشخص کرد : 
CACHE MANIFEST

# Version Jesus 3!

CACHE:

index.html
js/Custom.js
js/Utility.js
styles/index.css
styles/kendo.common.min.css
styles/BlueOpal/loading.gif
styles/BlueOpal/slider-h.gif
styles/BlueOpal/slider-v.gif

NETWORK:
*

<%@ Page Language="VB" ContentType="text/cache-manifest"  ResponseEncoding="utf-8" AutoEventWireup="true" CodeFile="manifest.aspx.vb" Inherits="Configuration_manifest" %>
در ASP.NET MVC علاوه بر اینکه می‌توان دستی نوع محتوای Response را مشخص کرد، می‌توان یک ActionResult منحصر به فرد ایجاد کرد. یک نمونه پیاده سازی شده را اینجا مشاهده کنید.
پس از انجام همه‌ی این پیش نیاز‌ها باید فایل cache manifest را به خصیصه‌ی manifest برچسب html ارجاع دهیم. 
<!DOCTYPE html>
<html manifest="/manifest.aspx">
اکنون قسمت‌های مد نظر سایت ما در حالت عدم دسترسی به شبکه نیز قابل استفاده می‌باشد. حتی این ویژگی در حالت برخط صفحات ما با سرعت بالاتری بارگذاری شوند.
خصیصه‌ی manifest تمامی فایل‌های HTML باید مقدار گیرد در غیر این صورت ممکن است صفحات درون نهانگاه قرار نگیرند.  
برای بررسی مرورگرهایی که این ویژگی را پشتیبانی می‌کنند این لینک  را مشاهده کنید.
نظرات اشتراک‌ها
بررسی آینده‌ی Blazor در دات نت 8
خلاصه‌ی این مفهوم «United» به این صورت است:
- blazor server از لحاظ عدم نیاز به دریافت چند صد فایل مرتبط با web assembly و همراه بودن با رندر سمت سرور، در ابتدای کار نمایش برنامه، سریعتر نمایش داده می‌شود و این نمایش اولیه تقریبا آنی است.
- Blazor WASM چون به طور کامل در مرورگر اجرا می‌شود و در جهت رندر صفحات نیازی به رفت و برگشت به سرور ندارد، سرعت اجرایی فوق العاده‌ای دارد؛ اما به همراه بارگذاری تعداد زیادی فایل در ابتدای کار نمایش آن است که ... کمی طول می‌کشد که البته می‌توان با استفاده از فعال سازی per-rendering کمی آن‌را سریعتر کرد که نیاز به تنظیمات قابل توجهی دارد که شاید همه از آن استفاده نکنند.
اکنون قرار است در دات نت 8 بتوان به صورت خودکار ابتدا یک صفحه را با استفاده از server side rendering موجود در Blazor Server، سریع نمایش داد (بدون نیاز به دریافت فایل‌های WASM و منتظر شدن برای آن‌ها) و بعد در همان حال در پشت صحنه و به صورت خودکار، همین برنامه با قالب Blazor web assembly هم دریافت می‌شود تا در بار بعدی که این صفحه قرار است نمایش داده شود، بتوان به حداکثر سرعت کار با Blazor، با استفاده از اجرای کامل آن در مرورگر توسط web assembly رسید. یعنی ترکیب همزمان blazor server و blazor web assembly، بدون نیاز به تنظیمات خاصی در جهت از پیش رندر کردن صفحات و یا منتظر ماندن اولیه و نمایش یک صفحه‌ی خالی در جهت بارگذاری تمام فایل‌های یک برنامه‌ی web assembly؛ هر دو با هم به صورت یکپارچه و یک‌دست. حتی می‌توان مشخص کرد که صفحه‌ای فقط بر اساس blazor server اجرا شود و صفحه‌ای دیگر فقط قسمتی از آن از blazor wasm استفاده کند.