مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت چهارم - تعیین نوع هوک‌های useState و useRef
پس از بررسی روش تعیین نوع‌های خواص props در قسمت‌های قبل، اکنون نوبت به بررسی روش تعیین نوع‌های انواع React Hooks است. در این قسمت دو هوک پرکاربرد useState و useRef را بررسی می‌کنیم.


روش تعیین نوع useState Hook

برای این منظور در ابتدا فایل جدید src\components\Input.tsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";

export const Input = () => {
  const [name, setName] = useState("");
  return <input value={name} onChange={(e) => setName(e.target.value)} />;
};
همچنین تعریف المان آن‌را نیز به فایل src\App.tsx جهت نمایش </ Input> با ذکر "import { Input } from "./components/Input، انجام می‌دهیم.

پس از این تعاریف ... برنامه بدون مشکل کار می‌کند و کامپایل می‌شود. اکنون سؤال اینجا است که آیا تایپ‌اسکریپت در ایجا اصلا کاری را هم انجام می‌دهد؟ برای درک این موضوع، سطر useState را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
const [name, setName] = useState(0);
بلافاصله خطای زیر ظاهر می‌شود:

عنوان می‌کند که مقدار رشته‌ای e.target.value، به مقدار عددی name قابل انتساب نیست. به عبارتی TypeScript از قابلیت Type Inference خود در اینجا استفاده می‌کند. درست است که به ظاهر نوعی را برای useState و خروجی منتسب به آن تعیین نکرده‌ایم، اما بر اساس نوع مقدار پیش‌فرض آن، نوع name و setName به صورت خودکار مشخص می‌شوند و نیازی به ذکر صریح این نوع، نیست. برای مثال در حالت اول چون مقدار پیش‌فرض useState را یک رشته‌ی خالی معرفی کرده بودیم، نوع name نیز string درنظر گرفته شده بود. در حالت دوم بر اساس مقدار پیش‌فرض عددی useState، اینبار نوع name نیز یک number خواهد بود و دیگر نمی‌توان یک مقدار رشته‌ای را مانند e.target.value به آن انتساب داد. مزیت کار کردن با TypeScript در اینجا، مشاهده‌ی آنی خطای یک چنین استفاده‌ها و انتساب‌های نادرستی است.

مفهوم Type Inference را در تصاویر زیر بهتر می‌توان مشاهده کرد. اشاره‌گر ماوس را به تعریف useState نزدیک کنید. در توضیحاتی که ظاهر می‌شود، بر اساس نوع مقدار پیش‌فرض آن، نوع آرگومان جنریک متد useState نیز به صورت خودکار تغییر می‌کند:



و نکته‌ی مهم اینجا است که نیازی به ذکر صریح این نوع جنریک، مانند مثال زیر نیست:
const [name, setName] = useState<string>("");
و سطر فوق با سطر زیر که بیانگر Type Inference است، دقیقا یکی است:
const [name, setName] = useState("");

سؤال: اگر مقدار اولیه‌ی useState را null تعیین کردیم و یا اصلا تعریف نکردیم و undefined بود، چطور؟
در یک چنین حالتی که نوع دقیق state، از طریق مقدار اولیه‌ی آن قابل استنتاج نیست، نیاز هست همانند تصاویر فوق، تعریف جنریک useState را به نحو صریحی ذکر کرده و آن‌را با union types تکمیل کنیم:
const [name, setName] = useState<string | null>(null);
به این ترتیب عنوان کرده‌ایم که نوع name در اینجا می‌تواند رشته‌ای و یا نال باشد.


روش تعیین نوع useRef Hook

در ادامه می‌خواهیم نحوه‌ی تعیین نوع DOM Elements را در React بررسی کنیم. با استفاده از useRef می‌توان به ارجاعی از یک DOM Element دسترسی یافت.
import React, { useRef, useState } from "react";

export const Input = () => {
  const [name, setName] = useState("");
  const inputRef = useRef(null);

  if (inputRef && inputRef.current) {
    console.log("ref", inputRef.current.value);
  }
  return (
    <input
      ref={inputRef}
      value={name}
      onChange={(e) => setName(e.target.value)}
    />
  );
};
برای اینکار ابتدا useRef را با یک مقدار اولیه‌ی null، توسط ویژگی ref، به یک DOM Element خاص متصل می‌کنیم. تا اینجا برنامه بدون مشکل کار می‌کند؛ اما زمانیکه خواستیم برای مثال به inputRef.current.value دسترسی پیدا کنیم، دیگر تعریف ساده‌ی useRef(null) پاسخگو نبوده و خطای زیر گزارش می‌شود:


عنوان می‌کند نوعی که inputRef.current دارد، نال است و نال به همراه خاصیت value نیست. برای اینکه نوع inputRef را بهتر بتوانیم بررسی کنیم، دقیقا بر روی آن کلیک راست کرده و گزینه‌ی Go to Type Definition را انتخاب کنید. بلافاصله به تعریف زیر هدایت خواهیم شد:
interface MutableRefObject<T> {
   current: T;
}
inputRef، از نوع MutableRefObject جنریک است که تنها دارای یک خاصیت current است. نوع T آن هم در اینجا با توجه به مقدار اولیه‌ی آن، null درنظر گرفته شده‌است. به همین جهت هرچند می‌دانیم inputRef.current به المان input صفحه اشاره می‌کند، اما نمی‌توانیم به خواص و متدهای آن دسترسی پیدا کنیم.
برای رفع این مشکل فقط کافی است نوع المان مدنظر را صریحا به عنوان آرگومان جنریک useRef معرفی کنیم:
const inputRef = useRef<HTMLInputElement>(null);
نحوه‌ی تشخیص این نوع هم ساده‌است. فقط کافی است اشاره‌گر ماوس را بر روی المانی خاص قرار دهید. بلافاصله نوع آن مشخص می‌شود:



فعال بودن Strict Null Checking در پروژه‌های TypeScript ای React

نکات مطلب «نوع‌های نال نپذیر در TypeScript» به صورت پیش‌فرض در پروژه‌های تایپ اسکریپتی React هم فعال هستند؛ چون پرچم strict واقع در فایل tsconfig.json پروژه، به صورت پیش‌فرض به true تنظیم شده‌است و این پرچم، Strict Null Checking را نیز شامل می‌شود. برای آزمایش فعال بودن آن، کدهای فوق را به صورت زیر تغییر دهید تا صرفا if آن حذف شود:
//if (inputRef && inputRef.current) {
  console.log("ref", inputRef.current.value);
//}
بلافاصله خطای امکان نال بودن inputRef.current در اولین بار رندر کامپوننت جاری را دریافت خواهید کرد:

که برای رفع آن، همانند قبل باید ذکر if بررسی نال بودن inputRef و خاصیت current آن‌را اضافه کرد؛ تا دیگر در زمان اجرای برنامه، با شانس نال بودن یکی از این‌دو مواجه نشویم و به کیفیت بالاتری در برنامه‌ی خود برسیم.
روش بررسی if (inputRef && inputRef.current) معادل ساده‌تری را نیز در TypeScript 3.7 به بعد دارد که به Optional Chaining معروف است؛ به صورت زیر:
console.log("ref", inputRef?.current?.value);
در این حالت دیگر نیازی به ذکر if یاد شده نیست و وجود .? به معنای ادامه‌ی این زنجیره، در صورت نال نبودن قطعه‌ی قبلی است.
مطالب
ایجاد «خواص الحاقی» با استفاده از امکانات TypeDescriptor و یک TypeDescriptionProvider سفارشی

برای ایجاد «خواص الحاقی» قبلا در سایت مطلب ایجاد «خواص الحاقی» تهیه شده‌است. در این مطلب قصد داریم راه حل ارائه شده‌ی در مطلب مذکور را با یک TypeDescriptionProvider سفارشی ترکیب کرده تا به صورت یکدست، از طریق TypeDescriptor بتوان به آن خواص نیز دسترسی داشته باشیم. 

فرض کنید در یک سیستم Modular Monolith، نیاز جدیدی به دست شما رسیده است که به شرح زیر می‌باشد:

نیاز داریم در گریدی از صفحه‌ی X مربوط به «مؤلفه 1»، ستونی جدید را اضافه کنید و دیتای مربوط به این ستون، توسط «مؤلفه 2» مهیا خواهد شد.

شرایط زیر می‌تواند در سیستم حاکم باشد:
  • قبلا «مؤلفه 2» ارجاعی را به «مؤلفه 1» داده است؛ لذا امکان ارجاع معکوس را در این حالت، نداریم.
  • «مؤلفه 1» باید بتواند مستقل از «مؤلفه 2» نیز توزیع شده و کار کند؛ لذا این نیاز برای زمانی است که «مؤلفه 2» برای توزیع در Component Model ما وجود داشته باشد.
  • نمی‌خواهیم در آینده برای نیازهای مشابه در همان صفحه‌ی X، تغییر جدیدی را در «مؤلفه 1» داشته باشیم (اضافه کردن خصوصیت مورد نظر به مدل نمایشی یا اصطلاحا ویو-مدل متناظر با گرید در در زمان طراحی، جواب مساله نمی‌باشد)
  • می‌‌خواهیم به یک طراحی با Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) دست پیدا کنیم.

راه حل چیست؟
با توجه به شرایط حاکم، بدون شک برای مهیا کردن دیتای ستون مذکور نمی‌توان به «مؤلفه 2» مستقیما ارجاع داده و «مؤلفه 1» را به «مؤلفه 2» وابسته کنیم. از طرفی چه بسا در نیاز‌های آتی نیز لازم باشد ستون جدید دیگری برای نمایش دیتای خاصی در گرید مذکور، اضافه شود. راه حل پیشنهادی، معکوس سازی این وابستگی می‌باشد. به عنوان مثال با استفاده از Expose کردن یک Interface توسط «مؤلفه 1» و پیاده سازی آن توسط سایر مؤلفه‌ها و استفاده از این پیاده سازی‌ها در زمان اجرا، می‌تواند راه حلی برای این معکوس سازی باشد. 

نمودار UML بالا، نشان دهنده‌ی راه حل پیشنهادی میباشد.

در این حالت «مؤلفه 1» بدون آگاهی از سایر مؤلفه‌ها، همه‌ی پیاده سازی‌های IExtraColumnConenvtion را در زمان اجرا یافته و از آنها برای ایجاد ستون‌های جدید، استفاده خواهد کرد.

واسط مذکور به شکل زیر می‌باشد: 

public interface IConvention
{
}

public interface IExtraColumnConvention<T> : IConvention
{
   string Name { get; }
 
   string Title { get; }
 
   void Populate(IEnumerable<T> list);
}

البته این واسط می‌تواند جزئیات بیشتری را هم شامل شود.


گام اول: طراحی TypeDescriptionProvider


در ‎.NET به دو طریق میتوان به متادیتا‌ی یک Type دسترسی داشت:

  • استفاده از API Reflection موجود در فضای نام System.Reflection 
  • کلاس TypeDescriptor 

به طور کلی هدف از این کلاس در دات نت، ارائه اطلاعاتی در خصوص یک وهله از جمله: Attributeها، Propertyها، Event‌های آن و غیره، می‌باشد. هنگام استفاده از Reflection، اطلاعات بدست آمده از Type، به دلیل اینکه بعد از کامپایل نمی‌توانند تغییر کنند، لذا قابلیت توسعه پذیری را هم ندارند. در مقابل، با استفاده از کلاس TypeDescriptor این توسعه پذیری را برای وهله‌های مختلف می‌توانید داشته باشید.

برای مهیا کردن متادیتای سفارشی (در اینجا اطلاعات مرتبط با خصوصیات الحاقی) برای TypeDescriptor، نیاز است یک TypeDescriptionProvider سفارشی را طراحی کنیم. 

/// <summary>
/// Use this provider when you need access ExtraProperties with TypeDescriptor.GetProperties(instance)
/// </summary>
public class ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<T> : TypeDescriptionProvider where T : class
{
    private static readonly TypeDescriptionProvider Default =
        TypeDescriptor.GetProvider(typeof(T));

    public ExtraPropertyTypeDescriptionProvider() : base(Default)
    {
    }

    public override ICustomTypeDescriptor GetTypeDescriptor(Type instanceType, object instance)
    {
        var descriptor = base.GetTypeDescriptor(instanceType, instance);
        return instance == null ? descriptor : new ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(descriptor, instance);
    }

    private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
    {
      //...
    }
}

  در تکه کد بالا، ابتدا تامین کننده‌ی پیش‌فرض مرتبط با نوع جنریک مورد نظر را یافته و به عنوان تامین کننده‌ی پایه معرفی کرده‌ایم. سپس برای معرفی CustomTypeDescritpr باید متد GetTypeDescriptor را بازنویسی کنیم. در اینجا لازم است برای معرفی متادیتا مرتبط با یک نوع، یک پیاده سازی از واسط ICustomTypeDescriptor را ارائه کنیم:
private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
{
    private readonly IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> _instanceExtraProperties;

    public ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(ICustomTypeDescriptor defaultDescriptor, object instance)
        : base(defaultDescriptor)
    {
        _instanceExtraProperties = instance.ExtraPropertyList<T>();
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties(Attribute[] attributes)
    {
        var properties = new PropertyDescriptorCollection(null);

        foreach (PropertyDescriptor property in base.GetProperties(attributes))
        {
            properties.Add(property);
        }

        foreach (var property in _instanceExtraProperties)
        {
            properties.Add(property);
        }

        return properties;
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties()
    {
        return GetProperties(null);
    }
}
در سازنده این کلاس، لیست خصوصیات الحاقی وهله جاری، در قالب لیستی از ExtraPropertyDescriptor‌ها دریافت شده و با بازنویسی دو متد GetProperties، لیست بدست آماده را به لیست خصوصیات فعلی آن وهله اضافه کرده‌ایم.
متد الحاقی ExtraPropertList به شکل زیر پیاده‌سازی شده‌است:
public static class ExtraProperties
{
    //...

    public static IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> ExtraPropertyList<T>(this object instance) where T : class
    {
        if (!PropertyCache.TryGetValue(instance, out var properties))
            throw new KeyNotFoundException($"key: {instance.GetType().Name} was not found in dictionary");

        return properties.Select(p =>
            new ExtraPropertyDescriptor<T>(p.PropertyName, p.PropertyValueFunc, p.SetPropertyValueFunc,
                p.PropertyType,
                p.Attributes));
    }
}

در اینجا از همان مکانیزم افزودن خواص الحاقی که در ابتدای مطلب اشاره شد، استفاده شده است. 
ExtraPropertyDescriptor به شکل زیر طراحی شده است:
public sealed class ExtraPropertyDescriptor<T> : PropertyDescriptor where T : class
{
    private readonly Func<object, object> _propertyValueFunc;
    private readonly Action<object, object> _setPropertyValueFunc;
    private readonly Type _propertyType;

    public ExtraPropertyDescriptor(
        string propertyName,
        Func<object, object> propertyValueFunc,
        Action<object, object> setPropertyValueFunc,
        Type propertyType,
        Attribute[] attributes) : base(propertyName, attributes)
    {
        _propertyValueFunc = propertyValueFunc;
        _setPropertyValueFunc = setPropertyValueFunc;
        _propertyType = propertyType;
    }

    public override void ResetValue(object component)
    {
    }

    public override bool CanResetValue(object component) => true;

    public override object GetValue(object component) => _propertyValueFunc(component);

    public override void SetValue(object component, object value) => _setPropertyValueFunc(component, value);

    public override bool ShouldSerializeValue(object component) => true;
    public override Type ComponentType => typeof(T);
    public override bool IsReadOnly => _setPropertyValueFunc == null;
    public override Type PropertyType => _propertyType;
}
در نهایت برای استفاده از تامین کننده‌ی طراحی شده، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
[TypeDescriptionProvider(typeof(ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<Person>))]
private class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
}
در اینصورت با آزمایش زیر مشخص است که امکان دسترسی به این خصوصیات الحاقی نیز از طریق TypeDescriptor مهیا می‌باشد:
[Test]
public void Should_TypeDescriptor_GetProperties_Returns_ExtraProperties_And_PredefinedProperties()
{
    //Arrange
    var rabbal = new Person {Name = "GholamReza", Family = "Rabbal"};
    const string propertyName = "Title";
    const string propertyValue = "Software Engineer";

    //Act
    rabbal.ExtraProperty(propertyName, propertyValue);
    var title = TypeDescriptor.GetProperties(rabbal).Find(propertyName, true);

    //Assert
    rabbal.ExtraProperty<string>(propertyName).ShouldBe(propertyValue);
    title.ShouldNotBeNull();
    title.GetValue(rabbal).ShouldBe(propertyValue);
}

گام دوم: استفاده از IExtraColumnConvention برای نمایش ستون‌های الحاقی


فرض کنیم 3 پیاده‌سازی از واسط IExtraColumnConvention را توسط مؤلفه‌های مختلف، به شکل داشته باشیم:
public class Column4Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column4";
 
   public string Title => "Column 4"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
      // item.ExtraProperty(Name,value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value, (obj,value)=>)
   }
}

public class Column2Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column2";
 
   public string Title => "Column 2"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

public class Column3Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column3";
 
   public string Title => "Column 3"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

سپس این پیاده‌سازی‌ها از طریق مکانیزمی مانند معرفی آنها به یک IoC Container، توسط میزبان (مؤلفه 1) قابل دسترسی خواهد بود. در نهایت میزبان، قبل از نمایش محصولات، به شکل زیر عمل خواهد کرد:
var products = _productService.PagedList(page:1, pageSize:10);
var columns = _provider.GetServices<IExtraColumnConvention<Product>>();
foreach(var column in columns)
{
  column.Populate(products);
}
از این پس خصوصیات الحاقی اضافه شده‌ی توسط مؤلفه‌های دیگر نیز جزئی از خصوصیات محصولات بوده و از طریق TypeDescriptor.GetProperties قابل دسترسی می‌باشد. البته مشخص است راهکاری که در اینجا مطرح شد، وابستگی خیلی زیادی را به مکانیزم استفاده شده در لایه Presentation برای نمایش اطلاعات دارد.
نکته: امکان تهیه ContractResolver سفارشی برای کتابخانه JSON.NET به منظور Serialize خواص الحاقی اضافه شده در زمان اجرا، نیز وجود دارد.

تامین کننده طراحی شده‌ی در این مطلب، به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.
مطالب
Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها
در این مطلب یکی از اهداف Defensive Programming تحت عنوان Predictability مرتبط با متدها را بررسی کرده و تمرکز اصلی، بر روی مقدار بازگشتی متدها خواهد بود. 
پیش نیازها
به طور کلی، نتیجه حاصل از اجرای یک متد می‌تواند یکی از حالت‌های زیر باشد:

متدی تحت عنوان ValidateEmail را تصور کنید. این متد از حیث بازگشت نتیجه به عنوان خروجی می‌تواند به اشکال مختلفی پیاده سازی شود که در ادامه مشاهده می‌کنیم:


متد ValidateEmail با خروجی Boolean

        public bool ValidateEmail(string email)
        {
            var valid = true;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                valid = false;
            }

            var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
            if (!isValidFormat)
            {
                valid = false;
            }

            var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
            if (!isRealDoamin)
            {
                valid = false;
            }

            return valid;
        }

همانطور که در تکه کد زیر مشخص می‌باشد، استفاده کننده از متد بالا، امکان بررسی خروجی آن را در قالب یک شرط خواهد داشت و علاوه بر اینکه پیاده سازی آن ساده می‌باشد، خوانایی کد را نیز بالا می‌برد؛ ولی با این حال نمی‌توان متوجه شد مشکل اصلی آدرس ایمیل ارسالی به عنوان آرگومان، دقیقا چیست.

var email = "email@example.com";
var isValid = ValidateEmail(email);
if(isValid)
{
    //do something
}


متد ValidateEmail با صدور استثناء

        public void ValidateEmail(string email)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email)) throw new ArgumentNullException(nameof(email));

            var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
            if (!isValidFormat) throw new ArgumentException("email is not in a correct format");

            var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
            if (!isRealDoamin) throw new ArgumentException("email does not include a valid domain.")
        }

روش بالا هم جواب می‌دهد ولی بهتر است کلاس Exception سفارشی به عنوان مثال ValidationException برای این قضیه در نظر گرفته شود تا بتوان وهله‌های صادر شده از این نوع را در لایه‌های بالاتر مدیریت کرد.


متد ValidateEmail با چندین خروجی


برای این منظور چندین راه حل پیش رو داریم.


با استفاده از پارامتر out:

        public bool ValidateEmail(string email, out string message)
        {
            var valid = true;
            message = string.Empty;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                valid = false;
                message = "email is null.";
            }

            if (valid)
            {
                var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
                if (!isValidFormat)
                {
                    valid = false;
                    message = "email is not in a correct format";
                }
            }

            if (valid)
            {
                var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
                if (!isRealDoamin)
                {
                    valid = false;
                    message = "email does not include a valid domain.";
                }
            }

            return valid;
        }
و نحوه استفاده از آن:
var email = "email@example.com";
var isValid = ValidateEmail(email, out string message);
if (isValid)
{
    //do something
}
خب کمی بهتر شد؛ ولی امکان دریافت لیست خطاهای اعتبارسنجی را به صورت یکجا نداریم و یک تک پیغام را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای بهبود آن می‌توان از یک Tuple به شکل زیر برای تولید خروجی متد بالا نیز استفاده کرد.
Tuple<bool, List<string>> result = Tuple.Create<bool, List<string>>(true, new List<string>());
یا بهتر است یک کلاس مشخصی برای این منظور در نظر گرفت؛ به عنوان مثال:
        public class OperationResult
        {
            public bool Success { get; set; }
            public IList<string> Messages { get; } = new List<string>();

            public void AddMessage(string message)
            {
                Messages.Add(message);
            }
        }
در این صورت بدنه متد ValidateEmail به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
        public OperationResult ValidateEmail(string email)
        {
            var result = new OperationResult();

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                result.Success = false;
                result.AddMessage("email is null.");
            }

            if (result.Success)
            {
                var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
                if (!isValidFormat)
                {
                    result.Success = false;
                    result.AddMessage("email is not in a correct format");
                }
            }

            if (result.Success)
            {
                var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
                if (!isRealDoamin)
                {
                    result.Success = false;
                    result.AddMessage("email does not include a valid domain.");
                }
            }

            return result;
        }

این بار خروجی متد مذکور از نوع OperationResult ای می‌باشد که هم موفقیت آمیز بودن یا عدم آن را مشخص می‌کند و همچنین امکان دسترسی به لیست پیغام‌های مرتبط با اعتبارسنجی‌های انجام شده، وجود دارد.


استفاده از Exception برای نمایش پیغام برای کاربر نهایی

با صدور یک استثناء و مدیریت سراسری آن در بالاترین (خارجی ترین) لایه و نمایش پیغام مرتبط با آن به کاربر نهایی، می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای ارسال هر نوع پیغامی به کاربر نهایی استفاده کرد. اگر قوانین تجاری با موفقیت برآورده نشده‌اند یا لازم است به هر دلیلی یک پیغام مرتبط با یک اعتبارسنجی تجاری را برای کاربر نمایش دهید، این روش بسیار کارساز می‌باشد و با یکبار وقت گذاشتن برای توسعه زیرساخت برای این موضوع به عنوان یک Cross Cutting Concern تحت عنوان Exception Management آزادی عمل زیادی در ادامه توسعه سیستم خود خواهید داشت.

به عنوان مثال داشتن یک کلاس Exception سفارشی تحت عنوان UserFriendlyException در این راستا یک الزام می‌باشد.

   [Serializable]
   public class UserFriendlyException : Exception
   {
       public string Details { get; private set; }
       public int Code { get; set; }

       public UserFriendlyException()
       {
       }

       public UserFriendlyException(SerializationInfo serializationInfo, StreamingContext context)
           : base(serializationInfo, context)
       {

       }

       public UserFriendlyException(string message)
           : base(message)
       {
       }

       public UserFriendlyException(int code, string message)
           : this(message)
       {
           Code = code;
       }

       public UserFriendlyException(string message, string details)
           : this(message)
       {
           Details = details;
       }

       public UserFriendlyException(int code, string message, string details)
           : this(message, details)
       {
           Code = code;
       }

       public UserFriendlyException(string message, Exception innerException)
           : base(message, innerException)
       {
       }

       public UserFriendlyException(string message, string details, Exception innerException)
           : this(message, innerException)
       {
           Details = details;
       }
   }

و همچنین لازم است در بالاترین لایه سیستم خود به عنوان مثال برای یک پروژه ASP.NET MVC یا ASP.NET Core MVC می‌توان یک ExceptionFilter سفارشی نیز تهیه کرد که هم به صورت سراسری استثنا‌ءهای سفارشی شما را مدیریت کند و همچنین خروجی مناسب Json برای استفاده در سمت کلاینت را نیز مهیا کند. به عنوان مثال برای درخواست‌های Ajax ای لازم است در سمت کلاینت نیز پاسخ‌های رسیده از سمت سرور به صورت سراسری مدیریت شوند و برای سایر درخواست‌ها همان نمایش صفحات خطای پیغام مرتبط با استثناء رخ داده شده کفایت می‌کند.


یک مدل پیشنهادی برای تهیه خروجی مناسب برای ارسال جزئیات استثنا رخ داده در درخواست‌های Ajax ای

    [Serializable]
    public class MvcAjaxResponse : MvcAjaxResponse<object>
    {
        public MvcAjaxResponse()
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(bool success)
            : base(success)
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(object result)
            : base(result)
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(ErrorInfo error, bool unAuthorizedRequest = false)
            : base(error, unAuthorizedRequest)
        {
        }
    }
   

    [Serializable]
    public class MvcAjaxResponse<TResult> : MvcAjaxResponseBase
    {
        public MvcAjaxResponse(TResult result)
        {
            Result = result;
            Success = true;
        }

        public MvcAjaxResponse()
        {
            Success = true;
        }

        public MvcAjaxResponse(bool success)
        {
            Success = success;
        }

        public MvcAjaxResponse(ErrorInfo error, bool unAuthorizedRequest = false)
        {
            Error = error;
            UnAuthorizedRequest = unAuthorizedRequest;
            Success = false;
        }

        /// <summary>
        ///     The actual result object of AJAX request.
        ///     It is set if <see cref="MvcAjaxResponseBase.Success" /> is true.
        /// </summary>
        public TResult Result { get; set; }
    }

    public class MvcAjaxResponseBase
    {
        public string TargetUrl { get; set; }

        public bool Success { get; set; }

        public ErrorInfo Error { get; set; }

        public bool UnAuthorizedRequest { get; set; }

        public bool __mvc { get; } = true;
    }

و کلاس  ErrorInfo:
    [Serializable]
    public class ErrorInfo
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Message { get; set; }
        public string Detail { get; set; }
        public Dictionary<string, string> ValidationErrors { get; set; }

        public ErrorInfo()
        {
        }
        public ErrorInfo(string message)
        {
            Message = message;
        }
        public ErrorInfo(int code)
        {
            Code = code;
        }

        public ErrorInfo(int code, string message)
            : this(message)
        {
            Code = code;
        }

        public ErrorInfo(string message, string details)
            : this(message)
        {
            Detail = details;
        }

        public ErrorInfo(int code, string message, string details)
            : this(message, details)
        {
            Code = code;
        }
    }

یک مثال واقعی
        public async Task CheckIsDeactiveAsync(long id)
        {
            if (await _organizationalUnits.AnyAsync(a => a.Id == id && !a.IsActive).ConfigureAwait(false))
                throw new UserFriendlyException("واحد سازمانی جاری غیرفعال می‌باشد.");
        }

روش نام گذاری متدهایی که امکان بازگشت خروجی Null را دارند

متد زیر را در نظر بگیرید:
public User GetById(long id);
وظیفه این متد یافت و بازگشت یک وهله از کلاس User می‌باشد و نباید خروجی Null تولید کند. در صورتیکه در پیاده سازی آن امکان یافت چنین کاربری نبود، بهتر است یک استثنای سفارشی دیگر شبیه به EntityNotFoundException زیر را صادر کنید:
    [Serializable]
    public class EntityNotFoundException : Exception
    {
        public Type EntityType { get; set; }
        public object Id { get; set; }
        public EntityNotFoundException()
        {
        }

        public EntityNotFoundException(string message)
            : base(message)
        {

        }

        public EntityNotFoundException(string message, Exception innerException)
            : base(message, innerException)
        {
        }

        public EntityNotFoundException(SerializationInfo serializationInfo, StreamingContext context)
            : base(serializationInfo, context)
        {

        }
        public EntityNotFoundException(Type entityType, object id)
            : this(entityType, id, null)
        {

        }
        public EntityNotFoundException(Type entityType, object id, Exception innerException)
            : base($"There is no such an entity. Entity type: {entityType.FullName}, id: {id}", innerException)
        {
            EntityType = entityType;
            Id = id;
        }

    }
یا اگر امکان بازگشت مقدار Null را داشته باشد، بهتر است نام آن به GetByIdOrNull تغییر یابد. در این صورت تکلیف استفاده کننده از این متد مشخص می‌باشد.

یک مثال واقعی 

        public async Task<UserOrganizationalUnitInfo> GetCurrentOrganizationalUnitInfoOrNullAsync(long userId)
        {
            return (await _setting.GetSettingValueForUserAsync(
                    UserSettingNames.CurrentOrganizationalUnitInfo, userId).ConfigureAwait(false))
                .FromJsonString<UserOrganizationalUnitInfo>();
        }

مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 6 - Fuctions
توابع یکی از اجزای اساسی برنامه نویسی Rust هستند. آنها به شما این امکان را می‌دهند که یک بلوک کد را کپسوله کنید که می‌تواند بارها و بارها با ورودی‌های مختلفی فراخوانی شود. در اینجا یک مثال از یک تابع در Rust آمده‌است:
fn main() {
    println!("The sum of 2 and 3 is {}", sum(2, 3));
}

fn sum(a: i32, b: i32) -> i32 {
    a + b
}
در این مثال، تابعی را به نام sum تعریف می‌کنیم که دو آرگومان i32 را می‌گیرد و مجموع آنها را برمی گرداند. سپس تابع sum را با آرگومان‌های 2 و 3 فراخوانی می‌کنیم و نتیجه را با استفاده از println در کنسول چاپ می‌کنیم.

Function Declaration

توابع در Rust با استفاده از کلمه‌ی کلیدی fn و به دنبال آن نام تابع، پارامترها و نوع بازگشت (در صورت وجود) اعلام می‌شوند. در اینجا دستور کلی برای اعلان یک تابع در Rust آمده‌است:
fn function_name(parameter1: type1, parameter2: type2) -> return_type {
    // بدنه تابع
    // استفاده از مقادیر یارگشتی در صورت لزوم
}
در مثال بالا، تابع sum دو پارامتر، هر دو از نوع i32 را می‌گیرد و مقدار i32 را برمی گرداند.
 
Function Parameters
توابع در Rust می‌توانند صفر یا چند پارامتر را داشته باشند. پارامترها در امضای تابع، داخل پرانتز قرار گرفته و با کاما از هم جدا می‌شوند. در اینجا یک مثال، از یک تابع، با دو پارامتر آورده شده‌است:
fn greet(name: &str, age: i32) {
    println!("Hello, {}! You are {} years old.", name, age);
}
در این مثال، تابع greet دو پارامتر دارد: a &str (اشاره به یک رشته) و i32 (یک عدد صحیح). در داخل بدنه تابع، از مقادیر پارامترها برای چاپ پیام تبریک استفاده می‌کنیم.

Function Return Values
توابع در Rust می‌توانند با استفاده از کلمه‌ی کلیدی return و سپس مقدار بازگشتی، مقداری را برگردانند. یک مثال:
fn square(x: i32) -> i32 {
    return x * x;
}
در این مثال، تابع square، آرگومان i32 را می‌گیرد و square آن آرگومان را برمی‌گرداند. برای برگرداندن نتیجه، از کلمه کلیدی بازگشت استفاده می‌کنیم.
با این حال، Rust یک سینتکس مختصر را نیز برای برگرداندن مقادیر، از توابع دارد که در آن می‌توانید کلمه‌ی کلیدی return را حذف کنید و به سادگی مقداری را که باید در انتهای بدنه‌ی تابع برگردانده شود، مشخص کنید. در اینجا همان مثال، با استفاده از سینتکس کوتاه آمده‌است:
fn square(x: i32) -> i32 {
    x * x
}
در این مثال، کلمه‌ی کلیدی return را حذف کرده‌ایم و به‌سادگی مقداری را که باید به عنوان آخرین خط بدنه تابع برگردانده شود، مشخص کرده‌ایم.

Functions with Multiple Return Values
Rust همچنین از توابعی با مقادیر بازگشتی چندگانه پشتیبانی می‌کند که به آنها 'tuples' نیز می‌گویند. یک مثال:
fn swap(a: i32, b: i32) -> (i32, i32) {
    (b, a)
}
این تابع دو پارامتر i32 را می‌گیرد و یک tuple  از همان نوع را برمی‌گرداند. tuple، شامل دو مقدار ورودی مبادله شده‌است.
برای استفاده از مقادیر بازگشتی یک تابع tuple، می‌توانید tuple  را destructure کنید یا از عملگر '.' برای دسترسی به عناصر آن استفاده کنید. در این مثال هر دو روش وجود دارند: 
let (b, a) = swap(1, 2);
println!("a is {} and b is {}", a, b);

let tuple = swap(1, 2);
println!("a is {} and b is {}", tuple.1, tuple.0);
روش اول تاپل را مستقیماً به متغیرهای a و b تجزیه می‌کند؛ در حالیکه روش دوم با استفاده از عملگر نقطه، به داده‌ها دسترسی پیدا میکند.
اشتراک‌ها
پروژه refit

REST API Client

ایجاد یک interface با متدهای معادل:

public interface IGitHubApi
{
    [Get("/users/{user}")]
    Task<User> GetUser(string user);
}

نمونه سازی اتوماتیک و فراخوانی سرویس:

var gitHubApi = RestService.For<IGitHubApi>("https://api.github.com");

var octocat = await gitHubApi.GetUser("octocat");


پروژه refit
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت سوم - نرمال سازها و اعتبارسنج‌ها
ارتقاء به ASP.NET Core Identity 3.0

امضای اینترفیس ILookupNormalizer، از حالت کلی زیر، که هم ایمیل و هم نام را شامل می‌شد:
    public interface ILookupNormalizer
    {
        string Normalize(string key);
    }
به حالت اختصاصی‌تر زیر تغییر کرده‌است:
    public interface ILookupNormalizer
    {
        string NormalizeEmail(string email);
        string NormalizeName(string name);
    }
نظرات مطالب
طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی سمت کلاینت
در راهنمای کدنویسی Angular  توصیه شده از اینترفیس‌ها برای تعریف نوع مدل‌ها استفاده شود:

Consider using a class instead of an interface for services and declarables (components, directives, and pipes)

Consider using an interface for data models

البته این مورد موافق‌ها و مخالف‌هایی هم دارد.
در کل سلیقه‌ای است و بهتر است یکنواختی و یک‌دستی کد مدنظر باشد.
مطالب
React 16x - قسمت 6 - کامپوننت‌ها - بخش 3 - یک تمرین
در این قسمت می‌خواهیم دانسته‌های 5 قسمت قبل را در طی یک تمرین کنار هم قرار داده و مرور کنیم.


برپایی ساختار ابتدایی پروژه‌ی تمرین

ابتدا یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-05
> cd sample-05
> npm start
سپس بسته‌های بوت استرپ و font-awesome را نیز در آن نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
> npm install --save font-awesome

در ادامه نیاز است فایل‌های CSS این کتابخانه‌ها و قلم‌های وب را import کنیم. به همین جهت ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
import "font-awesome/css/font-awesome.css";
در نهایت کار مدیریت این فایل‌ها و قرار دادن آن‌ها در بسته‌ی نهایی برنامه، توسط webpack به صورت خودکار انجام می‌شود.

همچنین به فایل index.css هم مراجعه کرده و یک padding را به بالای صفحه اضافه می‌کنیم؛ تا اطلاعات نمایش داده شده، با کمی فاصله از لبه‌ی مرورگر رندر شوند:
body {
  margin: 0;
  padding: 20px 0 0 0;
  font-family: sans-serif;
}

پس از نصب و import این کتابخانه‌های ثالث، به فایل App.js مراجعه کرده و کلاس container اصلی بوت استرپ را در آن تعریف می‌کنیم تا در برگیرنده‌ی محتوای برنامه شود:
  return (
    <main className="container">
      <h1>Hello world!</h1>
    </main>
  );
همانطور که در قسمت چهارم نیز بحث شد، برای ذکر classهای عناصر در React، از خاصیت className استفاده می‌شود.


معرفی سرویس‌های داده‌ی برنامه

کدهای نهایی این قسمت را از فایل پیوست شده‌ی در انتهای مطلب، می‌توانید دریافت کنید. در اینجا یک پوشه‌ی src\services تعریف شده‌است که داخل آن دو فایل fakeGenreService.js و fakeMovieService.js قرار دارند. این فایل‌ها، منبع داده‌ی درون حافظه‌ای مثال تمرین ما هستند.
سرویس fakeGenre چنین ساختاری را دارد و ژانرهای سینمایی، مانند اکشن، کمدی و غیره در آن لیست شده‌اند:
export const genres = [
  { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
  // ...
];
این سرویس دارای متد ()getGenres، برای بازگشت لیست کامل genres است. علت ذکر خاصیت id با یک _، روش نامگذاری خاصیت id در mongo-db است.

و سرویس fakeMovie که دارای ساختار کلی زیر است، لیست 9 فیلم سینمایی را به همراه دارد:
const movies = [
  {
    _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471815",
    title: "Terminator",
    genre: { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
    numberInStock: 6,
    dailyRentalRate: 2.5,
    publishDate: "2018-01-03T19:04:28.809Z"
  },

  //...
];
به علاوه این سرویس دارای متدهای ()getMovies برای دریافت لیست فیلم‌ها، getMovie(id) برای بازگشت یک فیلم خاص، saveMovie(movie) برای افزودن یک فیلم جدید به لیست و deleteMovie(id) برای حذف یک فیلم از لیست درون حافظه‌ای سرویس جاری است.


ایجاد کامپوننت Movies برای نمایش لیست فیلم‌ها در برنامه

اکنون می‌خواهیم یک کامپوننت جدید را به نام Movies در فایل جدید src\components\movies.jsx ایجاد کنیم، تا لیست فیلم‌های سرویس fakeMovieService را نمایش دهد. برای اینکار مراحل زیر را طی خواهیم کرد:
- نمایش ساده‌ی لیست فیلم‌ها توسط یک جدول. برای دریافت لیست اشیاء موجود در fakeMovieService، از متد ()getMovies آن می‌توان استفاده کرد.
- اضافه کردن یک دکمه‌ی حذف، به هر ردیف، به نحوی که با کلیک بر روی آن، آن ردیف حذف شود.
- نمایش یک پیام بالای جدول که تعداد فیلم‌های موجود در سرویس درون حافظه‌ای را نمایش می‌دهد. همچنین پس از حذف تمام ردیف‌ها، باید پیام «فیلمی موجود نیست» را نمایش دهد.

خروجی نهایی مثال ما به صورت زیر است:


و اگر تمام آیتم‌های آن‌را حذف کنیم، چنین پیامی نمایش داده می‌شود:


پس از ایجاد فایل خالی جدید movies.jsx در پوشه‌ی جدید components، با استفاده از «simple react snippets» نصب شده‌ی در VSCode، یکبار imrc را تایپ کرده (مخفف import react component است) و سپس دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم، در آخر اینکار را برای cc نیز تکرار می‌کنیم (مخفف create class است) تا importها و سپس ساختار ابتدایی کامپوننت React ما تشکیل شوند. نام این کامپوننت را هم Movies که با حرف بزرگ شروع می‌شود، وارد می‌کنیم.

اکنون مجددا به App.js مراجعه می‌کنیم و بجای Hello world ای که نمایش دادیم، کامپوننت Movies را اضافه می‌کنیم. برای این منظور ابتدا import آن‌را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import Movies from "./components/movies";
سپس متد return آن‌را جهت درج المان کامپوننت Movies اصلاح خواهیم کرد:
return (
    <main className="container">
      <Movies />
    </main>
  );


دریافت لیست اشیاء فیلم‌ها از سرویس fakeMovieService

برای دریافت لیست اشیاء فیلم‌ها، ابتدا تعریف سرویس آن‌را به ابتدای کامپوننت Movies اضافه می‌کنیم:
 import { getMovies } from "../services/fakeMovieService";
در اینجا از {} استفاده شده، چون یک named export را import کرده‌ایم.

سپس خاصیت state را جهت تعریف خاصیت movies که با متد ()getMovies سرویس fakeMovieService مقدار دهی می‌شود، به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
 state = {
    movies: getMovies()
  };
البته این روش مقدار دهی اولیه‌ی خاصیت state، برای دریافت اطلاعات سرویس‌ها، هرچند در اینجا بدون مشکل کار می‌کند، اما بهتر است توسط component life cycle hooks مدیریت شود که در قسمت‌های بعدی بیشتر به جزئیات آن‌ها خواهیم پرداخت.


نمایش لیست فیلم‌ها، به همراه مدیریت حذف هر ردیف

در ادامه، کدهای کامل و تکمیل شده‌ی این کامپوننت را ملاحظه می‌کنید:
import React, { Component } from "react";

import { getMovies } from "../services/fakeMovieService";

class Movies extends Component {
  state = {
    movies: getMovies()
  };

  handleDelete = movie => {
    const movies = this.state.movies.filter(m => m._id !== movie._id);
    this.setState({ movies });
  };

  render() {
    const { length: count } = this.state.movies;

    if (count === 0) return <p>There are no movies in the database.</p>;

    return (
      <React.Fragment>
        <p>Showing {count} movies in the database.</p>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Genre</th>
              <th>Stock</th>
              <th>Rate</th>
              <th />
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.movies.map(movie => (
              <tr key={movie._id}>
                <td>{movie.title}</td>
                <td>{movie.genre.name}</td>
                <td>{movie.numberInStock}</td>
                <td>{movie.dailyRentalRate}</td>
                <td>
                  <button
                    onClick={() => this.handleDelete(movie)}
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default Movies;
توضیحات:
همانطور که در ابتدای بحث نیز ذکر شد، هدف از این تمرین، مرور قسمت‌های قبل است و تمام نکات زیر را در قسمت‌های پیشین، با جزئیات بیشتری بررسی کرده‌ایم:

- ابتدا خاصیت state و سپس خاصیت movies شیء منتسب به آن، با لیست فیلم‌های موجود در سرویس مرتبط، مقدار دهی شده‌اند.
- سپس در ابتدای متد render، کار رندر شرطی انجام شده‌است. اگر تعداد فیلم‌های دریافتی صفر بود، پیام «فیلمی در بانک اطلاعاتی موجود نیست» نمایش داده می‌شود و در غیراینصورت، جدول اصلی بوت استرپی برنامه رندر خواهد شد.
در اینجا چون از خاصیت طول آرایه‌ی فیلم‌ها در چندین قسمت قرار است استفاده شود، آن‌را توسط Object Destructuring به یک متغیر نسبت داده‌ایم. همچنین توسط یک نام مستعار هم خاصیت length را با نام جدید count استفاده می‌کنیم.
- در ادامه بازگشت React.Fragment را مشاهده می‌کنید. علت اینجا است که نمی‌خواهیم div اضافه‌تری را در UI رندر کنیم. React.Fragment سبب می‌شود تا بتوانیم چندین فرزند را به المان جاری تبدیل شده‌ی به کدهای جاوا اسکریپتی اضافه کنیم، بدون اینکه خودش به المانی ترجمه شود.
- پس از return، یک () قابل مشاهده‌است. چون خروجی return ما چند سطری است، اگر در سطری که return قرار می‌گیرد، اطلاعاتی درج نشود، موتور جاوا اسکریپت آن‌را با یک سمی‌کالن خاتمه خواهد داد! و دیگر سطرهای بعدی دیده نمی‌شوند و پردازش نخواهند شد. به همین جهت از روش ذکر یک () پس از return در فایل‌های jsx زیاد استفاده می‌شود.
- در ابتدای return، همان خاصیت count را نمایش می‌دهیم.
- سپس کار رندر جدول اصلی برنامه که با کلاس‌های جداول بوت استرپ نیز مزین شده، انجام شده‌است. در React برای عدم تداخل ویژگی class با نام از پیش رزرو شده‌ی class، از خاصیت className برای ذکر کلاس‌های CSSای استفاده می‌شود.
- قسمت thead این جدول مشخص است و سرستو‌ن‌های جدول را مشخص می‌کند.
- پس از آن نیاز است ردیف‌های جدول را رندر کنیم. این‌کار را توسط متد Array.map، با نگاشت هر آیتم آرایه‌ی this.state.movies، به یک tr جدول انجام داده‌ایم.
- React برای اینکه بتواند DOM مجازی خودش را کنترل کند، نیاز دارد عناصر موجود در آن‌را به صورت منحصربفردی تشخص دهد. به همین جهت در اینجا ذکر key را بر روی المان tr که با movie._id مقدار دهی شده‌است، مشاهده می‌کنید.
- رندر مقادیر سلو‌ل‌های ردیف‌ها توسط درج {} و سپس ذکر مقداری از شیء movie دریافتی توسط متد Array.map انجام می‌شود.
- در اینجا ستون رندر دکمه‌ی Delete را نیز مشاهده می‌کنید. برای مدیریت this در آن و دسترسی به شیء movie جاری (ارسال پارامتر به رویداد گردان آن) و همچنین دسترسی به شیء this کلاس جاری برای کار با آرایه‌ی this.state.movies، از روش arrow functions برای تعریف رویدادگردان onClick استفاده کرده‌ایم.
- در متد handleDelete، یک آرایه‌ی جدید را که id ردیف‌های آن با id شیء ردیف انتخابی یکی نیست، بازگشت می‌دهیم. انتساب این آرایه‌ی جدید به آرایه‌ی this.state.movies، تغییری را در برنامه‌های React ایجاد نمی‌کند. در اینجا باید توسط متد this.setState که از کلاس پایه‌ی extends Component دریافت می‌شود، خاصیت movies را بازنویسی کرد تا React از تغییرات مطلع شده و DOM مجازی جدیدی را با مقایسه‌ی با نمونه جدید، محاسبه کرده و به DOM اصلی، جهت به روز رسانی UI اعمال کند.
- البته در اینجا this.setState({ movies }) را بجای this.setState({ movies: movies }) مشاهده می‌کنید. علت اینجا است که اگر عبارات key و value یکی باشند، می‌توان تنها همان عبارت key را جهت حذف تکرار واژه‌ها، ذکر کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-05.zip
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت اول - معرفی و ایجاد ساختار برنامه
پیشنیازها
- آشنایی با Angular CLI
- آشنایی با مسیریابی‌ها در Angular

همچنین اگر پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید، قسمت «به روز رسانی Angular CLI» ذکر شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت اول - نصب و راه اندازی» را نیز اعمال کنید. در این سری از angular/cli: 1.1.2@ استفاده شده‌است.


فناوری‌های مختلف کار با فرم‌ها در Angular

Angular (که خلاصه شده‌ی نام تمام نگارش‌های پس از Angular 2 است)، به همراه دو فناوری توکار کار با فرم‌ها است:
الف) فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها یا Template driven forms
در اینجا عمده‌ی کار تعاریف فرم‌ها، در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها به همراه data binding انجام می‌شود. کار با آن ساده‌تر است و به همراه حداقل کدنویسی در قسمت کامپوننت‌های برنامه است؛ چون two-way data binding بسیاری از مسایل را به صورت خودکار مدیریت می‌کند. همچنین این روش برای کسانیکه با Angular 1.x کار کرده باشند، آشناتر است.
ب) فرم‌های واکنشی یا Reactive forms
در اینجا نیز همانند حالت الف کار تعریف ابتدایی فرم در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها انجام می‌شود. اما در اینجا نیاز است مدل فرم را توسط کدهای TypeScript کامپوننت نیز ایجاد کرد و با قالب HTML ایی هماهنگ نمود (به همین جهت به آن model driven forms هم می‌گویند). مزیت این روش نسبت به حالت الف، سادگی Unit testing و همچنین امکان تعریف اعتبارسنجی‌های پیچیده‌است. به علاوه در این حالت می‌توان فرم‌های پویایی را نیز طراحی کرد.

ما در این سری حالت Template driven forms را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی مثال این سری

در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-template-driven-forms-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-template-driven-forms-lab --routing
به علاوه، قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید، تا بوت استرپ نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب، به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمدگویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد؛ به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا زمانیکه کاربر ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد.
همچنین مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت نیز با تعریف ** صورت گرفته‌است.

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:



افزودن ماژول فرم‌ها به برنامه

پس از ایجاد ساختار اولیه برنامه، اولین کاری را که در جهت استفاده‌ی از فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها باید انجام داد، افزودن ماژول فرم‌ها به ماژول اصلی برنامه است. برای این منظور فایل src\app\app.module.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { FormsModule } from '@angular/forms';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule
  ]
در اینجا ابتدا FormsModule، از ماژول Angular مرتبط با آن دریافت شده و سپس به لیست imports ماژول اصلی برنامه اضافه گردیده‌است.


ایجاد ماژول و کامپوننت فرم ثبت نام کارمندان

در ادامه می‌خواهیم فرم ثبت نام یک کارمند را تکمیل کنیم. بنابراین ماژول جدید کارمندان را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 >ng g m Employee -m app.module --routing
با این خروجی
 installing module
  create src\app\employee\employee-routing.module.ts
  create src\app\employee\employee.module.ts
  update src\app\app.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، فایل app.module.ts را نیز به صورت خودکار به روز رسانی کرده‌است:
import { EmployeeRoutingModule } from './employee/employee-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule,
    EmployeeRoutingModule
  ]
در اینجا EmployeeRoutingModule را به انتهای لیست imports افزوده‌است که نیاز به اندکی تغییر دارد و باید EmployeeRoutingModule را پیش از AppRoutingModule تعریف کرد. علت این است که AppRoutingModule، دارای تعریف مسیریابی ** یا catch all است که آن‌را جهت مدیریت مسیرهای یافت نشده به برنامه افزوده‌ایم. بنابراین اگر ابتدا AppRoutingModule تعریف شود و سپس EmployeeRoutingModule، هیچگاه فرصت به پردازش مسیریابی‌های ماژول کارمندان نمی‌رسد؛ چون مسیر ** پیشتر برنده شده‌است.
همچنین برای اینکه کامپوننت‌های این ماژول نیز در حین مسیریابی در دسترس باشند، نیاز است بجای EmployeeRoutingModule، خود EmployeeModule را ذکر کرد که حاوی تعاریف مسیریابی (ذکر EmployeeRoutingModule در قسمت imports آن) نیز می‌باشد. بنابراین فایل app.module.ts چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { EmployeeModule } from './employee/employee.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,    
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule 
  ]

در ادامه کامپوننت جدید ثبت یک کارمند را به این ماژول اضافه می‌کنیم:
 >ng g c employee/employee-register
با این خروجی
 installing component
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.css
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.spec.ts
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، کار به روز رسانی فایل ماژول کارمندان، جهت درج این کامپوننت جدید، در قسمت declarations فایل employee.module.ts نیز به صورت خودکار انجام شده‌است:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

@NgModule({
  declarations: [EmployeeRegisterComponent]

در ادامه می‌خواهیم قالب این کامپوننت را در منوی اصلی سایت قابل دسترسی کنیم. به همین جهت به فایل src\app\employee\employee-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی این کامپوننت را تعریف می‌کنیم:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

const routes: Routes = [
  { path: 'register', component: EmployeeRegisterComponent }
];
ابتدا کامپوننت ثبت کارمندان import شده و سپس آرایه‌ی Routes مسیری را به این کامپوننت تعریف کرده‌است.

سپس می‌خواهیم لینکی را به این مسیریابی جدید اضافه کنیم. به همین جهت به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و routerLink آن‌را اضافه می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/register']">Register</a>
      </li>
    </ul>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد (البته می‌توان پنجره‌ی کنسول ng serve را باز نگه داشت تا کار watch را به صورت خودکار انجام دهد؛ این روش سریعتر و به همراه build تدریجی است):



در قسمت بعد، ایجاد اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها را پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-01.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
ساختار داده‌های خطی Linear Data Structure قسمت دوم
در قسمت قبلی به مقدمات و ساخت لیست‌های ایستا و پویا به صورت دستی پرداختیم و در این قسمت (مبحث پایانی) لیست‌های آماده در دات نت را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

کلاس ArrayList
این کلاس همان پیاده سازی لیست‌های ایستایی را دارد که در مطلب پیشین در مورد آن صحبت کردیم و نحوه کدنویسی آن نیز بیان شد و امکاناتی بیشتر از آنچه که در جدول مطلب پیشین گفته بودیم در دسترس ما قرار می‌دهد. از این کلاس با اسم untyped dynamically-extendable array به معنی آرایه پویا قابل توسعه بدون نوع هم اسم می‌برند چرا که به هیچ نوع داده‌ای مقید نیست و می‌توانید یکبار به آن رشته بدهید، یکبار عدد صحیح، یکبار اعشاری و یکبار زمان و تاریخ، کد زیر به خوبی نشان دهنده‌ی این موضوع است و نحوه استفاده‌ی از این آرایه‌ها را نشان می‌دهد.
using System;
using System.Collections;
 
class ProgrArrayListExample
{
    static void Main()
    {
        ArrayList list = new ArrayList();
        list.Add("Hello");
        list.Add(5);
        list.Add(3.14159);
        list.Add(DateTime.Now);
 
        for (int i = 0; i < list.Count; i++)
        {
            object value = list[i];
            Console.WriteLine("Index={0}; Value={1}", i, value);
        }
    }
}
نتیجه کد بالا:
Index=0; Value=Hello
Index=1; Value=5
Index=2; Value=3.14159
Index=3; Value=29.02.2015 23:17:01
البته برای خواندن و قرار دادن متغیرها از آنجا که فقط نوع Object را برمی‌گرداند، باید یک تبدیل هم انجام داد یا اینکه از کلمه‌ی کلیدی dynamic استفاده کنید:
ArrayList list = new ArrayList();
list.Add(2);
list.Add(3.5f);
list.Add(25u);
list.Add(" ریال");
dynamic sum = 0;
for (int i = 0; i < list.Count; i++)
{
    dynamic value = list[i];
    sum = sum + value;
}
Console.WriteLine("Sum = " + sum);
// Output: Sum = 30.5ریال

مجموعه‌های جنریک Generic Collections
مشکل ما در حین کار با کلاس arrayList و همه کلاس‌های مشتق شده از system.collection.IList این است که نوع داده‌ی ما تبدیل به Object می‌شود و موقعی‌که آن را به ما بر می‌گرداند باید آن را به صورت دستی تبدیل کرده یا از کلمه‌ی کلیدی dynamic استفاده کنیم. در نتیجه در یک شرایط خاص، هیچ تضمینی برای ما وجود نخواهد داشت که بتوانیم کنترلی بر روی نوع داده‌های خود داشته باشیم و به علاوه عمل تبدیل یا casting هم یک عمل زمان بر هست.
برای حل این مشکل، از جنریک‌ها استفاده می‌کنیم. جنریک‌ها می‌توانند با هر نوع داده‌ای کار کنند. در حین تعریف یک کلاس جنریک نوع آن را مشخص می‌کنیم و مقادیری که از آن به بعد خواهد پذیرفت، از نوعی هستند که ابتدا تعریف کرده‌ایم.
یک ساختار جنریک به صورت زیر تعریف می‌شود:
GenericType<T> instance = new GenericType<T>();
نام کلاس و به جای T نوع داده از قبیل int,bool,string را می‌نویسیم. مثال‌های زیر را ببینید:
List<int> intList = new List<int>();
List<bool> boolList = new List<bool>();
List<double> realNumbersList = new List<double>();

کلاس جنریک <List<T
این کلاس مشابه همان کلاس ArrayList است و فقط به صورت جنریک پیاده سازی شده است.
List<int> intList = new List<int>();
تعریف بالا سبب ایجاد ArrayList ـی می‌باشد که تنها مقادیر int را دریافت می‌کند و دیگر نوع Object ـی در کار نیست. یک آرایه از نوع int ایجاد می‌کند و مقدار خانه‌های پیش فرضی را نیز در ابتدا، برای آن در نظر می‌گیرد و با افزودن هر مقدار جدید می‌بیند که آیا خانه‌ی خالی وجود دارد یا خیر. اگر وجود داشته باشد مقدار جدید، به خانه‌ی بعدی آخرین خانه‌ی پر شده انتقال می‌یابد و اگر هم نباشد، مقدار خانه از آن چه هست 2 برابر می‌شود. درست است عملیات resizing یا افزایش طول آرایه عملی زمان بر محسوب میشود ولی همیشه این اتفاق نمی‌افتد و با زیاد شدن مقادیر خانه‌ها این عمل کمتر هم می‌شود. هر چند با زیاد شدن خانه‌ها حافظه مصرفی ممکن است به خاطر زیاد شدن خانه‌های خالی بدتر هم بشود. فرض کنید بار اول خانه‌ها 16 تایی باشند که بعد می‌شوند 32 تایی و بعدا 64 تایی. حالا فرض کنید به خاطر یک عنصر، خانه‌ها یا ظرفیت بشود 128 تایی در حالی که طول آرایه (خانه‌های پر شده) 65 تاست و حال این وضعیت را برای موارد بزرگتر پیش بینی کنید. در این نوع داده اگر منظور زمان باشد نتجه خوبی را در بر دارد ولی اگر مراعات حافظه را هم در نظر بگیرید و داده‌ها زیاد باشند، باید تا حدامکان به روش‌های دیگر هم فکر کنید.

چه موقع از <List<T استفاده کنیم؟
استفاده از این روش مزایا و معایبی دارد که باید در توضیحات بالا متوجه شده باشید ولی به طور خلاصه:
  • استفاده از index برای دسترسی به یک مقدار، صرف نظر از اینکه چه میزان داده‌ای در آن وجود دارد، بسیار سریع انجام میگیرد.
  • جست و جوی یک عنصر بر اساس مقدار: جست و جو خطی است در نتیجه اگر مقدار مورد نظر در آخرین خانه‌ها باشد بدترین وضعیت ممکن رخ می‌دهد و بسیار کند عمل می‌کند. داده هر چی کمتر بهتر و هر چه بیشتر بدتر. البته اگر بخواهید مجموعه‌ای از مقدارهای برابر را برگردانید هم در بدترین وضعیت ممکن خواهد بود.
  • حذف و درج (منظور insert) المان‌ها به خصوص موقعی که انتهای آرایه نباشید، شیفت پیدا کردن در آرایه عملی کاملا کند و زمانبر است.
  • موقعی که عنصری را بخواهید اضافه کنید اگر ظرفیت آرایه تکمیل شده باشد، نیاز به عمل زمانبر افزایش ظرفیت خواهد بود که البته این عمل به ندرت رخ می‌دهد و عملیات افزودن Add هم هیچ وابستگی به تعداد المان‌ها ندارد و عملی سریع است.
با توجه به موارد خلاصه شده بالا، موقعی از لیست اضافه می‌کنیم که عملیات درج و حذف زیادی نداریم و بیشتر برای افزودن مقدار به انتها و دسترسی به المان‌ها بر اساس اندیس باشد.

<LinkedList<T
یک کلاس از پیش آماده در دات نت که لیست‌های پیوندی دو طرفه را پیاده سازی می‌کند. هر المان یا گره یک متغیر جهت ذخیره مقدار دارد و یک اشاره گر به گره قبل و بعد.
چه موقع باید از این ساختار استفاده کنیم؟
از مزایا و معایب آن :
  • افزودن به انتهای لیست به خاطر این که همیشه گره آخر در tail وجود دارد بسیار سریع است.
  • عملیات درج insert در هر موقعیتی که باشد اگر یک اشاره گر به آن محل باشد یک عملیات سریع است یا اینکه درج در ابتدا یاانتهای لیست باشد.
  • جست و جوی یک مقدار چه بر اساس اندیس باشد و چه مقدار، کار جست و جو کند خواهد بود. چرا که باید تمامی المان‌ها از اول به آخر اسکن بشن.
  • عملیات حذف هم به خاطر اینکه یک عمل جست و جو در ابتدای خود دارد، یک عمل کند است.
استفاده از این کلاس موقعی خوب است که عملیات‌های درج و حذف ما در یکی از دو طرف لیست باشد یا اشاره‌گری به گره مورد نظر وجود داشته باشد. از لحاظ مصرف حافظه به خاطر داشتن فیلدهای اشاره‌گر به جز مقدار، زیاد‌تر از نوع List می‌باشد. در صورتی که دسترسی سریع به داده‌ها برایتان مهم باشد استفاده از List باز هم به صرفه‌تر است.

پشته Stack
یک سری مکعب را تصور کنید که روی هم قرار گرفته اند و برای اینکه به یکی از مکعب‌های پایینی بخواهید دسترسی داشته باشید باید تعدادی از مکعب‌ها را از بالا بردارید تا به آن برسید. یعنی بر خلاف موقعی که آن‌ها روی هم می‌گذاشتید و آخرین مکعب روی همه قرار گرفته است. حالا همان مکعب‌ها به صورت مخالف و معکوس باید برداشته شوند.
یک مثال واقعی‌تر و ملموس‌تر، یک کمد لباس را تصور کنید که مجبورید برای آن که به لباس خاصی برسید، باید آخرین لباس‌هایی را که در داخل کمد قرار داده‌اید را اول از همه از کمد در بیاورید تا به آن لباس برسید.
در واقع  پشته چنین ساختاری را پیاده می‌کند که اولین عنصری که از پشته بیرون می‌آید، آخرین عنصری است که از آن درج شده است و به آن LIFO گویند که مخفف عبارت Last Input First Output آخرین ورودی اولین خروجی است. این ساختار از قدیمی‌ترین ساختارهای موجود است. حتی این ساختار در سیستم‌های داخل دات نت CLR هم به عنوان نگهدارنده متغیرها و پارامتر متدها استفاده می‌شود که به آن Program Execution Stack می‌گویند.
پشته سه عملیات اصلی را پیاده سازی می‌کند: Push جهت قرار دادن مقدار جدید در پشته، POP جهت بیرون کشیدن مقداری که آخرین بار در پشته اضافه شده و Peek جهت برگرداندن آخرین مقدار اضافه شده به پشته ولی آن مقدار از پشته حذف نمی‌شود.
این ساختار میتواند پیاده سازی‌های متفاوتی را داشته باشد ولی دو نوع اصلی که ما بررسی می‌کنیم، ایستا و پویا بودن آن است. ایستا بر اساس آرایه است و پویا بر اساس لیست‌های پیوندی. شکل زیر پشته‌ای را به صورت استفاده از پیاده‌سازی ایستا با آرایه‌ها نشان می‌دهد و کلمه Top به بالای پشته یعنی آخرین عنصر اضافه شده اشاره می‌کند.

استفاده از لیست پیوندی برای پیاده سازی پشته:

لیست پیوندی لازم نیست دو طرفه باشد و یک طرف برای کار با پشته مناسب است و دیگر لازم نیست که به انتهای لیست پیوندی عمل درج انجام شود؛ بلکه مقدار جدید به ابتدای آن اضافه شده و برای حذف گره هم اولین گره باید حذف شود و گره دوم به عنوان head شناخته می‌شود. همچنین لیست پیوندی نیازی به افزایش ظرفیت مانند آرایه‌ها ندارد.
ساختار پشته در دات نت توسط کلاس Stack از قبل آماده است:
Stack<string> stack = new Stack<string>();
stack.Push("A");
stack.Push("B");
stack.Push("C");
 while (stack.Count > 0)
    {
        string letter= stack.Pop();
        Console.WriteLine(letter);
    }
//خروجی
//C
//B
//A

صف Queue
ساختار صف هم از قدیمی‌ترین ساختارهاست و مثال آن در همه جا و در همه اطراف ما دیده می‌شود؛ مثل صف نانوایی، صف چاپ پرینتر، دسترسی به منابع مشترک توسط سیستمها. در این ساختار ما عنصر جدید را به انتهای صف اضافه می‌کنیم و برای دریافت مقدار، عنصر را از ابتدا حذف می‌کنیم. به این ساختار FIFO مخفف First Input First Output به معنی اولین ورودی و اولین خروجی هم می‌گویند.
ساختار ایستا که توسط آرایه‌ها پیاده سازی شده است:

ابتدای آرایه مکانی است که عنصر از آنجا برداشته می‌شود و Head به آن اشاره می‌کند و tail هم به انتهای آرایه که جهت درج عنصر جدید مفید است. با برداشتن هر خانه‌ای که head به آن اشاره می‌کند، head یک خانه به سمت جلو حرکت می‌کند و زمانی که Head از tail بیشتر شود، یعنی اینکه دیگر عنصری یا المانی در صف وجود ندارد و head و Tail به ابتدای صف حرکت می‌کنند. در این حالت موقعی که المان جدیدی قصد اضافه شدن داشته باشد، افزودن، مجددا از اول صف آغاز می‌شود و به این صف‌ها، صف حلقوی می‌گویند.

عملیات اصلی صف دو مورد هستند enqueue که المان جدید را در انتهای صف قرار می‌دهد و dequeue اولین المان صف را بیرون می‌کشد.


پیاده سازی صف به صورت پویا با لیست‌های پیوندی

برای پیاده سازی صف، لیست‌های پیوندی یک طرفه کافی هستند:

در این حالت عنصر جدید مثل سابق به انتهای لیست اضافه می‌شود و برای حذف هم که از اول لیست کمک می‌گیریم و با حذف عنصر اول، متغیر Head به عنصر یا المان دوم اشاره خواهد کرد.

کلاس از پیش آمده صف در دات نت <Queue<T است و نحوه‌ی استفاده آن بدین شکل است:

static void Main()
{
    Queue<string> queue = new Queue<string>();
    queue.Enqueue("Message One");
    queue.Enqueue("Message Two");
    queue.Enqueue("Message Three");
    queue.Enqueue("Message Four");
 
    while (queue.Count > 0)
    {
        string msg = queue.Dequeue();
        Console.WriteLine(msg);
    }
}
//خروجی
//Message One
//Message Two
//Message Thre
//Message Four