نظرات مطالب
خودکار کردن تعاریف DbSetها در EF Code first
با سلام
چندوقتی هست که دارم از این روش برای برنامه هام استفاده میکنم و هیچ مشکلی نداشتم تا اینکه دیشب با یک مشکل عجیب برخورد کردم و مشکل این بود که زمان ساخت جداول به Property که به صورت NotMaped در کلاس Base تعریف کرده بودم ایراد گرفت.پس از بررسی که انجام دادم متوجه شدم که ترتیب Map کردن Entity‌ها باعث این مشکل میشه.
http://entityframework.codeplex.com/workitem/481 
این لینک مشکلی که گزارش شده، راه حلی که نوشه شده این که ترتیب Map کردن کلاس‌ها باید تغییر کند.این درحالی است که در این روش هیچ ترتیبی در نظر گرفته نمیشه و براساس خواندن کلاس‌ها از اسمبلی ساخته میشه.
برای رفع این مشکل اومدم و یک ویژگی ترتیب به کلاسهایی که میدونستم ترتیبشون مهم هست اضافه کردم و زمان خواندن کلاس‌ها از اسمبلی مورد نظر اونها مرتب کردم و مشکل حل شد.
آیا راه حل بهتری وجود داره یا نه ؟
var entityTypes = modelAssembly.GetTypes()
                                    .Where(type => type.Namespace != null
                                        && (type.Namespace.StartsWith(domainNamespace)
                                            && type.CustomAttributes.All(c => c.AttributeType != typeof(ComplexTypeAttribute))                                            
                                            && !type.IsAbstract && !type.IsEnum)
                                        )
                                    .OrderBy(c => c.CustomAttributes.Any(
                                        x => x.AttributeType == typeof (EntityOrderAttribute)) ? c.GetCustomAttribute<EntityOrderAttribute>().OrderNumber : 100).ToList();

مطالب
کار با اشیاء COM در NET Core.
COM، یک فناوری قدیمی و مختص به ویندوز است؛ هرچند NET Core. به صورت چندسکویی طراحی شده‌است، اما حداقل نگارش ویندوز آن، از کار با اشیاء COM پشتیبانی می‌کند. البته باید درنظر داشت که نگارش 1x آن اینچنین نیست و پشتیبانی از آن، از نگارش 2x شروع شده‌است.


محدودیت‌های کار با اشیاء COM در NET Core 2x.

پیاده سازی پشتیبانی از اشیاء COM در NET Core 2x. به همراه اینترفیس IDispatch نیست. به این معنا که از مفهوم «late binding» پشتیبانی نمی‌کند. حدود 10 سال قبل در زمان ارائه‌ی C# 4.0، واژه‌ی کلیدی dynamic نیز ارائه شد که یکی از مهم‌ترین اهداف آن، ساده سازی کار با اشیاء COM و پشتیبانی از Late binding بود:
dynamic excel = Activator.CreateInstance(Type.GetTypeFromProgID("Excel.Application", true));
excel.Visible = true;
Console.WriteLine("Press Enter to close Excel.");
Console.ReadLine();
excel.Quit();
این قطعه کد که در Full .NET Framework بدون مشکل اجرا می‌شود، در NET Core 2x. با خطای زیر متوقف خواهد شد:
 System.__ComObject does not contain a definition for 'Visible'
البته اگر به task manager ویندوز در این حالت مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد که Excel.exe واقعا اجرا شده‌است؛ اما چون پیاده سازی IDispatch در اینجا وجود ندارد، امکان کار با واژه‌ی کلیدی dynamic و late binding برای دسترسی به خاصیت Visible پشتیبانی نمی‌شود.

یک نکته: NET Core 3x. از Late binding پشتیبانی می‌کند.


روش کار با اشیاء COM در NET Core 2x.

چون NET Core 2x. از late binding اشیاء COM پشتیبانی نمی‌کند، می‌توان در اینجا از روش قدیمی‌تر کار با اشیاء COM که استفاده‌ی از «Interop assemblies» نام دارد، استفاده کرد. Interop assemblies در حقیقت محصور کننده‌های اشیاء COM هستند که امکان کار مستقیم با آن‌ها را از طریق early binding میسر می‌کنند. در یک چنین حالتی، کدهای فوق برای دسترسی به اشیاء COM کار با اکسل، به صورت زیر که early binding نام دارد، تغییر می‌کند:
using Excel = Microsoft.Office.Interop.Excel;
// ...
var excel = new Excel.Application();
excel.Visible = true;
Console.WriteLine("Press Enter to close Excel.");
Console.ReadLine();
excel.Quit();


روش تولید Interop assemblies

هنوز خود NET Core. روشی را برای تولید Interop assemblies ارائه نداده‌است و تولید آن‌ها یکی از معدود مواردی است که نیاز به نصب Visual Studio را دارد. برای این منظور یک پروژه‌ی خالی (از هر نوعی) را که بر اساس NET Framework 4x. تهیه می‌شود، در VS آغاز کنید و سپس در solution explorer بر روی پروژه‌ی ایجاد شده کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add > Reference را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی COM آن‌را باید انتخاب کنید. در اینجا است که می‌توانید با انتخاب یکی از موارد، ارجاعی را به آن شیء COM اضافه کنید.
پس از اینکار:
- ابتدا این ارجاع اضافه شده را در solution explorer انتخاب کرده و در پایین صفحه، در قسمت برگه‌ی خواص آن، گزینه‌ی «Embed Interop Types» آن‌را به false تنظیم کنید.
- سپس یکبار پروژه را نیز کامپایل کنید.
این مراحل سبب تولید یک فایل dll خواهند شد که Interop assembly نام دارد و هم در برنامه‌های NET. و هم NET Core.، قابل استفاده‌است.


روش استفاده از Interop assemblies در برنامه‌های NET Core.

اکنون که یک فایل dll را از شیء COM انتخابی، در یک پروژه‌ی مجزای مبتنی بر NET 4x. تولید کردیم، روش استفاده‌ی از آن در یک برنامه‌ی دیگر مبتنی بر NET Core. به صورت زیر است:
  <ItemGroup>
    <Reference Include="Interop.WIA">
      <HintPath>..\DNTScanner.Core.TypeLibrary\bin\Debug\Interop.WIA.dll</HintPath>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </Reference>
  </ItemGroup>
فایل csproj را گشوده و ابتدا نام اسمبلی را منهای dll آن در قسمت Reference Include ذکر کنید. سپس مسیر فایل dll تولید شده‌ی در قسمت قبل را به صورت HintPath مشخص کنید. اگر می‌خواهید این dll را به صورت جداگانه‌ای به همراه برنامه‌ی خود توزیع نکنید، خاصیت EmbedInteropTypes را در اینجا به true تنظیم کنید. در این حالت کامپایلر، قسمت‌هایی از Interop.WIA.dll را که در برنامه‌ی شما استفاده شده‌است، جزئی از خروجی نهایی آن می‌کند.

یک نکته: اگر EmbedInteropTypes را به true تنظیم کردید، نیاز به بسته‌ی Microsoft.CSharp را نیز خواهید داشت:
  <ItemGroup Condition=" '$(TargetFramework)' == 'net40' ">
    <Reference Include="Microsoft.CSharp" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'netstandard2.0'">
    <PackageReference Include="Microsoft.CSharp" Version="4.5.0" />
  </ItemGroup>


روش دیگر استفاده از Interop assemblies در برنامه‌های NET Core.

روش فوق، جهت کار با فایل‌های dll ای است که خودمان تولید کرده‌ایم. برای سایر حالاتی که این موارد در سیستم نصب شده‌اند (مانند Office Primary Interop Assemblies (PIA))، پس از افزودن ارجاعی به COM reference مدنظر، فایل csproj همان پروژه‌ی NET 4x. را باز کرده و قسمت COMReference آن‌را در اینجا (در فایل csproj پروژه‌ی NET Core.) کپی کنید:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
<PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  
  <!--
    The following 'COMReference' items were copied from a .NET Framework project.
    They were added by using the Visual Studio COM References window. 
    See https://docs.microsoft.com/en-us/visualstudio/ide/managing-references-in-a-project?view=vs-2017.
    Observe the 'EmbedInteropTypes' tag value.
    See https://docs.microsoft.com/en-us/visualstudio/msbuild/common-msbuild-project-items?view=vs-2017#comreference
  -->
  <ItemGroup>
    <COMReference Include="Microsoft.Office.Core">
      <Guid>{2DF8D04C-5BFA-101B-BDE5-00AA0044DE52}</Guid>
      <VersionMajor>2</VersionMajor>
      <VersionMinor>8</VersionMinor>
      <Lcid>0</Lcid>
      <WrapperTool>primary</WrapperTool>
      <Isolated>False</Isolated>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </COMReference>
    <COMReference Include="Microsoft.Office.Interop.Excel">
      <Guid>{00020813-0000-0000-C000-000000000046}</Guid>
      <VersionMajor>1</VersionMajor>
      <VersionMinor>9</VersionMinor>
      <Lcid>0</Lcid>
      <WrapperTool>primary</WrapperTool>
      <Isolated>False</Isolated>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </COMReference>
    <COMReference Include="VBIDE">
      <Guid>{0002E157-0000-0000-C000-000000000046}</Guid>
      <VersionMajor>5</VersionMajor>
      <VersionMinor>3</VersionMinor>
      <Lcid>0</Lcid>
      <WrapperTool>primary</WrapperTool>
      <Isolated>False</Isolated>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </COMReference>
  </ItemGroup>
</Project>
اطلاعات COMReference فوق از یک پروژه‌ی NET 4x. و فایل csproj آن پس از افزودن ارجاعی به اشیاء COM آفیس و اکسل، در اینجا کپی شده‌اند.
سپس یک نمونه از MS Office automation را توسط اشیاء COM آن به صورت زیر می‌توان پیاده سازی کرد:
using System;
using System.Reflection;
using Excel = Microsoft.Office.Interop.Excel;
namespace ExcelDemo
{
    class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            Excel.Application excel;
            Excel.Workbook workbook;
            Excel.Worksheet sheet;
            Excel.Range range;
try
            {
                // Start Excel and get Application object.
                excel = new Excel.Application();
                excel.Visible = true;
// Get a new workbook.
                workbook = excel.Workbooks.Add(Missing.Value);
                sheet = (Excel.Worksheet)workbook.ActiveSheet;
// Add table headers going cell by cell.
                sheet.Cells[1, 1] = "First Name";
                sheet.Cells[1, 2] = "Last Name";
                sheet.Cells[1, 3] = "Full Name";
                sheet.Cells[1, 4] = "Salary";
// Format A1:D1 as bold, vertical alignment = center.
                sheet.get_Range("A1", "D1").Font.Bold = true;
                sheet.get_Range("A1", "D1").VerticalAlignment =
                Excel.XlVAlign.xlVAlignCenter;
// Create an array to multiple values at once.
                string[,] saNames = new string[5, 2];
saNames[0, 0] = "John";
                saNames[0, 1] = "Smith";
                saNames[1, 0] = "Tom";
                saNames[1, 1] = "Brown";
                saNames[2, 0] = "Sue";
                saNames[2, 1] = "Thomas";
                saNames[3, 0] = "Jane";
                saNames[3, 1] = "Jones";
                saNames[4, 0] = "Adam";
                saNames[4, 1] = "Johnson";
// Fill A2:B6 with an array of values (First and Last Names).
                sheet.get_Range("A2", "B6").Value2 = saNames;
// Fill C2:C6 with a relative formula (=A2 & " " & B2).
                range = sheet.get_Range("C2", "C6");
                range.Formula = "=A2 & \" \" & B2";
// Fill D2:D6 with a formula(=RAND()*100000) and apply format.
                range = sheet.get_Range("D2", "D6");
                range.Formula = "=RAND()*100000";
                range.NumberFormat = "$0.00";
// AutoFit columns A:D.
                range = sheet.get_Range("A1", "D1");
                range.EntireColumn.AutoFit();
// Make sure Excel is visible and give the user control
                // of Microsoft Excel's lifetime.
                excel.Visible = true;
                excel.UserControl = true;
            }
            catch (Exception e)
            {
                Console.WriteLine($"Error: {e.Message} Line: {e.Source}");
            }
        }
    }
}
مثال فوق، معادل NET Core. این مثال قدیمی است:
How to automate Microsoft Excel from Microsoft Visual C#.NET
اشتراک‌ها
برگزاری مسابقات ارزیابی امنیتی توسط مرکز ماهر

مرکز ماهر در راستای ماموریت‌های خود به منظور ارتقای امنیت در سامانه‌های کشور، اقدام به برگزاری مسابقات ارزیابی امنیتی و کشف باگ (Bug bounty) در سطح وب‌سایت‌ها و سامانه‌های دولتی تحت شبکه‌ی اینترنت کرده است. در این راستا سامانه کلاه سفید مرکز ماهر ، آماده ارزیابی امنیتی سامانه‌ها از طریق برگزاری مسابقات عمومی و خصوصی است.

برگزاری مسابقات ارزیابی امنیتی توسط مرکز ماهر
نظرات مطالب
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
- کش سطح دوم نباید برای کش کردن اطلاعات خصوصی استفاده شود؛ یا کلا اطلاعاتی که نیاز به سطح دسترسی دارند. هدف آن کش کردن اطلاعات عمومی و پر مصرف است. اطلاعات خاص یک کاربر نباید کش شوند.
- در تمام سیستم‌ها، برای مواردی که به کوئری‌های آن دسترسی ندارید تا متد Cacheable را به آن‌ها اضافه کنید، نتیجه‌ی کوئری‌ها را باید خودتان از طریق روش‌های متداول کش کنید (مانند کلاس CacheManager مطلب یاد شده).
مطالب
اصلاح شیوه نامگذاری در ReSharper

یکی از روش‌های متداول نام گذاری متدها در سی شارپ به این صورت است که متدهای خصوصی با حروف کوچک شروع شوند یا lower camel case و متدهای عمومی با حرف بزرگ.
ReSharper 4.5 که جزو ابزارهای واجب کاری است، گزینه Naming style را نیز اضافه کرده و اگر شما از اصول نامگذاری متدها، کلاس‌ها ، متغیرها و غیره پیروی نکنید، علایم راهنمایی را به شما ارائه خواهد کرد. در این نگارش تمامی متدها به یک صورت در نظر گرفته می‌شوند: Upper camel case .



برای اصلاح آن می‌توان به برگه گزینه‌های آن مراجعه کرده و در قسمت naming style بر روی دکمه add مربوط به user defined naming rules کلیک و تغییر زیر را اعمال نمود:



پس از اعمال آن اگر یک متد خصوصی را با حرف بزرگ شروع کنید، تصویر زیر نمایش داده خواهد شد:





مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server

مقدمه

SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار می‌کند. در وضعیت‌های پیچیده ای که فعالیت‌ها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام می‌شود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.

1- تراکنش چیست؟

تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی می‌شود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده می‌شود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B می‌فروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل می‌شود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمی‌شود.


2- خواص تراکنش

هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر می‌باشند:


2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)

یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.
اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی می‌شود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.

2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)

سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار می‌شود.
در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام می‌گیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت می‌نماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین می‌کند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی می‌کند. خاصیت سازگاری تضمین می‌کند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنش‌های ناقص را نشان نمی‌دهد.

2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)

تفکیک موجب می‌شود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنش‌های دیگری که در سیستم انجام می‌گیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین می‌کند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنش‌های دیگری است که در سیستم به مبادله سهام می‌پردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی می‌کند، مفید است.

2-4- پایداری (Durability)

پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار می‌ماند. اغلب سیستم‌های مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیت‌های تغییر دهنده‌ی داده‌ها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین می‌کنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجه‌ی آن را منعکس سازد.

3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):

3-1- Dirty Read:

زمانی روی می‌دهد که تراکنشی رکوردی را می‌خواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.
 اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمی‌آید.

3-2- Non-Repeatable Read:

زمانی ایجاد می‌شود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش می‌خوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر داده‌ها را تغییر می‌دهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.

3-3- Phantoms:

با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانی‌های جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.

3-4- Lost Update:

زمانی روی می‌دهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته می‌شود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی می‌شود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که داده‌ها را می‌خوانید و زمانی که می‌خواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.

4- منابع قابل قفل شدن

6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آن‌ها سلسله مراتبی را تشکیل می‌دهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity  کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:
•  Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی می‌دهد.
•  Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
•  Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
•  Page: همه داده‌ها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
•  Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلید‌ها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
•  (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار می‌گیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل می‌کند.

5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد

اگر تعداد آیتم‌های قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتم‌های قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفل‌ها در واقع باعث کاهش عملکرد می‌شود، و می‌تواند باعث شود قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).
هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش می‌یابد و قفل‌های سطح پایین‌تر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.

6- حالات قفل (Lock Modes):

همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.

6-1- (Shared Locks (S:

زمانی استفاده می‌شود، که فقط باید داده‌ها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lock‌های دیگر سازگار است، البته قفل‌های دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام می‌دهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.

6-2- (Exclusive Locks (X:

این قفل‌ها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمی‌توان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمی‌دهند.
این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری می‌کند.

6-3- (Update Locks (U:

این قفل ‌ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.
برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را می‌خواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lock‌های دیگر را از تولید شدن باز می‌دارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lock‌ها سازگار هستند.

6-4- Intent Locks:

با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمی‌دانند چه قفلی را در سطح پایین‌تر داشته اید. این قفل‌ها کارایی را افزایش می‌دهند و 3 نوع هستند:

6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:

Shared Lock در نقطه پایین‌تری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال می‌شود.

6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:

همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایین‌تر است.

6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:

Shared Lock در پایین  سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح داده‌ها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock می‌شود.

6-5- Schema Locks:

به دو شکل هستند:

6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:

تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارت‌های Create، Alter و Drop نمی‌توانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.

6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:

بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارت‌های Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.

6-6- (Bulk Update Locks (BU:

این قفل‌ها بارگذاری موازی داده‌ها را امکان پذیر می‌کنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل می‌شود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را می‌توان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.

7- سطوح جداسازی (Isolation Level):

7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):

با Read Committed همه Shared Lock‌های ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد می‌شوند. به طور خلاصه قفل‌های مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد می‌شوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمی‌ماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام می‌دهد که داده‌ها را اصلاح می‌کند (Insert، Delete و Update) قفل‌ها برای مدت تراکنش نگه داشته می‌شوند.
با این سطح پیش فرض، می‌توانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read می‌تواند روی دهد.

7-2- Read Uncommitted:

خطرناک‌ترین گزینه از میان تمامی گزینه‌ها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام می‌کنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمی‌کنیم.
می‌توانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز  NOLOCK در پرس و جو‌ها بدست آورید.

7-3- Repeatable Read:

سطح جداسازی را تا حدودی افزایش می‌دهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم می‌کند.
پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش می‌تواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد می‌کند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.

7-4- Serializable:

این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری می‌کند به جز برای Lost Update.
این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده می‌شود، برای پایگاه داده فراهم می‌کند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل می‌کند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا می‌کردند، این گونه می‌شد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی می‌شود.

7-5- Snapshot:

جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده  باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)
Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمی‌کند. تفاوت اصلی آن‌ها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمان‌های متفاوت تشخیص می‌دهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا می‌کنند، دیده می‌شود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده می‌شود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی داده‌ها دقیقاً مشاهده می‌شوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفل‌ها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفل‌های خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار  و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم می‌کند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.


 
مطالب دوره‌ها
تولید پویای کد در زمان اجرا توسط Reflection.Emit
در ادامه قصد داریم توسط امکانات Reflection به همراه کدهای IL، اشیایی را در زمان اجرا ایجاد کنیم.


Reflection چیست؟

Reflection چیزهایی هستند که با نگاه در یک آینه قابل مشاهده‌اند. در این حالت شخص می‌تواند قسمت‌های مختلف ظاهر خود را برانداز کرده یا قسمتی را تغییر دهید. اما این مساله چه ربطی به دنیای دات نت دارد؟ در دات نت با استفاده از Reflection می‌توان به اطلاعات اشیاء یک برنامه‌ی در حال اجرا دسترسی یافت. برای مثال نام کلاس‌های مختلف آن چیست یا درون کلاسی خاص، چه متدهایی قرار دارند. همچنین با استفاده از Reflection می‌توان رفتارهای جدیدی را نیز به کلاس‌ها و اشیاء افزود یا آن‌ها را تغییر داد.
همواره عنوان می‌شود که از Reflection به دلیل سربار بالای آن پرهیز کنید و تنها از آن به عنوان آخرین راه حل موجود استفاده نمائید و این دقیقا موردی است که در مباحث جاری بیشتر از آن استفاده خواهد شد: ساخت اشیاء جدید در زمان اجرا به کمک کدهای IL و امکانات Reflection


نگاهی به امکانات متداول Reflection

در مثال بعد، نگاهی خواهیم داشت به امکانات متداول Reflection، مانند دسترسی به متدها و خواص یک کلاس و تعویض مقدار یا فراخوانی آن‌ها:
using System;

namespace FastReflectionTests
{
    class Person
    {
        public string Name { set; get; }

        public string Speak()
        {
            return string.Format("Hello, my name is {0}.", this.Name);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            var vahid = new Person { Name = "Vahid" };
            Console.WriteLine(vahid.Speak());

            var type = vahid.GetType();

            //نمایش متدهای یک کلاس
            var methods = type.GetMethods();
            foreach (var method in methods)
            {
                Console.WriteLine(method.Name);
            }

            //تغییر مقدار یک خاصیت
            var setNameMethod = type.GetMethod("set_Name");
            setNameMethod.Invoke(obj: vahid, parameters: new[] { "Ali" });

            //فراخوانی یک متد
            var speakMethod = type.GetMethod("Speak");
            var result = speakMethod.Invoke(obj: vahid, parameters: null);
            Console.WriteLine(result);
        }
    }
}
با خروجی ذیل
 Hello, my name is Vahid.
set_Name
get_Name
Speak
ToString
Equals
GetHashCode
GetType
Hello, my name is Ali.
توضیحات:
در اینجا یک کلاس شخص با خاصیت نام او تعریف شده است؛ به همراه متدی که رشته‌ای را نمایش خواهد داد.
در متد Main برنامه، ابتدا یک وهله جدید از این شخص ایجاد شده و سپس به روش متداول، متد Speak آن فراخوانی گردیده است. در ادامه کار از امکانات Reflection برای انجام همین امور کمک گرفته شده است.
کار با دریافت نوع یک وهله شروع می‌شود. برای نمونه در اینجا توسط vahid.GetType به نوع وهله ساخته شده دسترسی یافته‌ایم. سپس با داشتن این type، می‌توان به کلیه امکانات Reflection دسترسی یافت. برای مثال توسط GetMethods، لیست کلیه متدهای موجود در کلاس شخص بازگشت داده می‌شود.
اگر به خروجی فوق دقت کنید، پس از سطر اول، 7 سطر بعدی نمایانگر متدهای موجود در کلاس شخص هستند. شاید عنوان کنید که این کلاس به نظر یک متد بیشتر ندارد. اما در دات نت اشیاء از شیء Object مشتق می‌شوند و چهار متد ToString، Equals، GetHashCode و GetType متعلق به آن هستند. همچنین خواص تعریف شده نیز در اصل به دو متد set و get به صورت خودکار در کدهای IL برنامه ترجمه خواهند شد. از همین متد set_Name در ادامه برای مقدار دهی خاصیت نام وهله ایجاد شده استفاده شده است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید برای فراخوانی یک وهله از طریق Reflection، ابتدا توسط متد type.GetMethod می‌توان به آن دسترسی یافت و سپس با فراخوانی متد Invoke، می‌توان متد مدنظر را بر روی یک شیء مهیا با پارامترهایی که ذکر می‌کنیم، فراخوانی کرد. اگر این متد پارامتری ندارد، آن‌را نال قرار خواهیم داد.

تا اینجا مقدمه‌ای را ملاحظه نمودید که بیشتر جهت تکمیل بحث، حفظ روابط منطقی قسمت‌های مختلف آن و یادآوری مباحث مرتبط با Reflection ذکر شدند.


ایجاد اشیاء در زمان اجرای برنامه

یکی از کلاس‌های مهم Reflection که در منابع مختلف کمتر به آن پرداخته شده است، کلاس DynamicMethod آن است که از آن می‌توان برای ایجاد اشیاء و یا متدهایی پویا در زمان اجرا استفاده کرد. این کلاس قرار گرفته در فضای نام System.Reflection.Emit، دارای یک ILGenerator است که می‌توان به آن OpCodeهایی را اضافه کرد. زمانیکه کار ایجاد این متدپویا به پایان رسید، با استفاده از Delegates امکان دسترسی و اجرای این متد پویا وجود خواهد داشت.
یک مثال کامل را در این زمینه در ادامه ملاحظه می‌نمائید:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static double Divider(int a, int b)
        {
            return a / b;
        }

        delegate double DividerDelegate(int a, int b);
        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            Console.WriteLine(Divider(10, 2));

            //تعریف امضای متد
            var myMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "DividerMethod",
                                        returnType: typeof(double),
                                        parameterTypes: new[] { typeof(int), typeof(int) },
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var il = myMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_0); //بارگذاری پارامتر اول بر روی پشته ارزیابی
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_1); //بارگذاری پارامتر دوم بر روی پشته ارزیابی
            il.Emit(opcode: OpCodes.Div); // دو پارامتر از پشته ارزیابی دریافت و تقسیم خواهند شد
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ret); // دریافت نتیجه نهایی از پشته ارزیابی و بازگشت آن

            //فراخوانی متد پویا
            //روش اول
            var result = myMethod.Invoke(obj: null, parameters: new object[] { 10, 2 });
            Console.WriteLine(result);

            //روش دوم
            var method = (DividerDelegate)myMethod.CreateDelegate(delegateType: typeof(DividerDelegate));
            Console.WriteLine(method(10, 2));
        }
    }
}
توضیحات
در ابتدای این مثال جدید یک متد متداول تقسیم کننده دو عدد را ملاحظه می‌کنید. در ادامه قصد داریم overload دیگری از این متد را توسط کدهای MSIL در زمان اجرا ایجاد کنیم که دو پارامتر int را قبول می‌کند.
کار با وهله سازی کلاس DynamicMethod موجود در فضای نام System.Reflection.Emit شروع می‌شود. در اینجا کار تعریف امضای متد جدید باید صورت گیرد. برای مثال نام آن چیست، نوع خروجی آن کدام است. نوع پارامترهای آن چیست و نهایتا این متدی که قرار است به صورت پویا به برنامه اضافه شود، باید در کجا قرار گیرد. برای اینکار از Module خود کلاس Program برنامه استفاده شده است.
پس از تعریف امضای متد پویا، نوبت به تعریف بدنه‌ی آن می‌رسد. کار با دریافت یک ILGenerator که می‌توان در آن کدهای IL را وارد کرد شروع می‌شود. مابقی آن تعریف کدهای IL توسط متد Emit است و پیشتر با مقدمات اسمبلی دات نت در قسمت‌های قبلی مبحث جاری آشنا شده‌ایم. ابتدا دو Ldarg فراخوانی شده‌اند تا دو پارامتر ورودی متد را دریافت کنند. سپس Div بر روی آن‌ها صورت گرفته و نهایتا نتیجه بازگشت داده شده است.
خوب؛ تا اینجا موفق شدیم اولین متد پویای خود را ایجاد نمائیم. برای اجرا آن حداقل دو روش وجود دارد:
الف) فراخوانی متد Invoke بر روی آن. با توجه به اینکه قرار نیست این متد بر روی وهله‌ی خاصی اجرا شود، اولین پارامتر آن null وارد شده است و سپس پارامترهای این متد پویا توسط آرگومان دوم متد Invoke وارد شده‌اند.
ب) می‌توان این عملیات را اندکی شکیل‌تر کرد. برای اینکار پیش از متد Main برنامه یک delegate به نام DividerDelegate تعریف شده است. سپس با استفاده از متد CreateDelegate، خروجی این متد پویا را تبدیل به یک delegate کرده‌ایم. اینبار فراخوانی متد پویا بسیار شبیه به متدهای معمولی می‌شود.
مطالب
معرفی چند پروژه‌ی مهم Typescript
فلسفه‌ی بوجود آمدن زبان Typescript یکی از شنیدنی‌ترین‌ها در دنیای برنامه‌نویسی است. به یاد دارم روزهای اولی که با این زبان آشنا شدم (زمانی که حدوداً ورژن 0.6 منتشر شده بود)، افراد زیادی در مورد این زبان و اینکه آیا اصلاً به این زبان احتیاج داریم یا نه نظرات زیادی دادند. مثلاً Douglas Crockford در مورد این زبان بعد از تعریف و تمجیدهایی که از Anders Hejlsberg کرده گفته :
I think that JavaScript's loose typing is one of its best features and that type checking is way overrated. TypeScript adds sweetness, but at a price. It is not a price I am willing to pay. 

اما به مرور زمان این زبان توفیق بیشتری پیدا کرد تا اینکه امروز پروژه‌های بسیار جالبی با این زبان در حال توسعه هستند.

چرا باید در مورد Typescript بدانیم؟

زبان Typescript نقاط قوت بسیاری دارد، از جمله‌ی آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. این زبان یکی از مشکلات اصلی JavaScript را که نبودن Type Safety می‌باشد حل کرده‌است. اگر چه زبانی که type safe نباشد بسیاری اوقات مزیت است! زبان typescript در حقیقت یک زبان gradual typing است.
  2. از آنجایی که typescript یک super set از زبان JavaScript است، برنامه‌نویس در لحظه از مزایای زبان JavaScript هم بهره‌مند است. مهم‌تر از آن این است که در زبان typescript به اقیانوس کتابخانه‌های JavaScript دسترسی دارید. این امکان در بسیاری زبان‌های دیگر جایگزین JavaScript وجود ندارد. حتی بهتر از آن، می‌تواند با این کتابخانه‌ها به‌صورت type safe برنامه بنویسید. تصور کنید که وقتی با $ در JQuery کار می‌کنید بتوانید از امکان intellisense استفاده کنید.
  3. بازهم از آنجا که typescript یک super set از JavaScript است، typescript قرار نیست به اسمبلی کامپایل شود؛ بلکه به زبان شناخته شده‌ای به نام JavaScript تبدیل می‌شود. بنابراین حتی می‌توان از آن JavaScript نیز یاد گرفت.
  4. کار با زبان typescript برای کسانی که با java یا سی شارپ آشنا هستند، راحت است. امکاناتی مانند genericها نیز در typescript وجود دارد.
  5. نقشه‌ی راه typescript با EcmaScript هماهنگ است. بنابراین از یادگرفتن این زبان ضرر نمی‌کنید چون قابلیت‌های این زبان را به احتمال زیاد در نسخه‌ی بعدی EcmaScript خواهید دید.
  6. این زبان توسط شرکت مایکروسافت پشتیبانی می‌شود، اوپن سورس است و تجربه‌ی Anders Hejlsberg در زمینه‌ی طراحی زبان‌های برنامه‌نویسی پشتیبان آن!
  7. پروژه‌های جالبی که در ادامه به معرفی آنها می‌پردازیم، با این زبان در حال توسعه هستند.

در این مطلب تعدادی از این پروژه‌ها را که برای خودم جذاب هستند، به شما معرفی می‌کنم.

AngularJS 2

طبیعتاً مهم‌ترین اتفاقی که برای typescript در این روزهای اخیر افتاد این بود که تیم Angular اعلام کرد که نسخه‌ی ۲ این فریم‌ورک (که این روزها در حد JQuery در وب معروف شده و استفاده می‌شود) را با زبان Typescript توسعه می‌دهد و امکاناتی که قرار بود توسط زبان AtScript پیاده‌سازی شوند، به کمک Typescript توسعه پیدا می‌کنند. تیم Typescript هم بلافاصله اعلام کرد که در نسخه‌ی 1.5 که به‌زودی منتشر می‌شود بسیاری از امکانات AtScript قرار خواهد داشت. بنابراین می‌توانید منتظر قابلیتی شبیه به Attributeهای سی‌شارپ در typescript 1.5 باشید.
همانطور که می‌دانید AngularJS مهم‌ترین فریم‌ورک حال حاضر است که برای توسعه‌ی نرم‌افزارهای SPA وجود دارد. اعلام توسعه‌ی Angular 2 به‌وسیله‌ی Typescript مطمئناً خبر خوبی برای برنامه‌نویسان typescript خواهد بود، چون این اتفاق باعث بهبود سریع‌تر این زبان می‌شود.

Definitely Typed

اگرچه نمی‌توان این پروژه را در سطح دیگر پروژه‌هایی که در این مقاله معرفی می‌شود قرار داد، ولی اهمیت آن من را مجبور کرد که در این مقاله در موردش صحبت کنم. پروژه‌ی Definitely Typed در حقیقت استفاده از کتابخانه‌های دیگر JavaScript را در typescript ممکن می‌سازد. این پروژه برای پروژه‌های دیگری مانند JQuery، AngularJS، HighCharts، Underscore و هر چیزی که فکرش را بکنید Type Definition تعریف کرده. اگر هم کتابخانه‌ای که شما می‌خواستید در این پروژه نبود، دلیلش این است که اضافه کردن آن را به شما واگذار کرده‌اند! Type Definitionها در Typescript یکی از قابلیت‌های این زبان هستند برای اینکه بتوان با کتابخانه‌های JavaScript به‌صورت Type safe کار کرد.

shumway

حتماً از شنیدن اینکه این پروژه قرار است چه کاری انجام دهد شوکه خواهید شد! shumway که توسط موزیلا توسعه می‌یابد قرار است همان flash player باشد! البته این پروژه هنوز در مراحل اولیه‌ی توسعه است ولی اگر بخواهید می‌توانید دموی این پروژه را اینجا  ببینید.

Fayde

پروژه‌ی Fayde هم Silverlight را هدف گرفته است. البته مانند shumway موسسه‌ی معروفی از آن حمایت نمی‌کند.

Doppio

پروژه‌ی Doppio در حقیقت یک Java Virtual Machine است که روی Browser هم می‌تواند اجرا شود. از جمله کارهای جالبی که با این پروژه می‌توان کرد، کامپایل کردن کد جاوا، Disassemble کردن یک فایل class، اجرای یک فایل JAR و حتی ارتباط با JavaScript هستند.

TypeFramework

این پروژه برای افرادی خوب است که هم به NodeJS علاقمند هستند و هم به ASP.NET MVC. پروژه‌ی TypeFramework در حقیقت پیاده‌سازی مدل ASP.NET MVC در NodeJS است. Controllerها، Actionها، ActionResultها و حتی ActionFilterها با همان تعریف موجود در ASP.NET MVC در این فریم‌ورک وجود دارند.

MAYHEM

این پروژه یک فریم‌ورک کاملی برای طراحی و توسعه‌ی نرم‌افزارهای Enterprise است. در شرح این پروژه آمده است که بر خلاف اینکه همه‌ی فریم‌ورک‌ها روی حجم فایل، سرعت و... تمرکز دارند این پروژه بر درستی معماری تأکید دارد. احتمالاً استفاده از این فریم‌ورک برای پروژه‌های طولانی مدت و بزرگ مناسب است. اگرچه از طرف دیگر احتمالاً یاد گرفتن این فریم‌ورک هم کار سختی خواهد بود.

حرف آخر

حرف آخر اینکه به نظر می‌رسد Typescript زبانی است که ارزش وقت گذاشتن دارد و اگر خواستید Typescript را یاد بگیرید نگاه کردن به کدهای این پروژه‌ها حتماً کلاس درس پرباری خواهد بود. چه کسی می‌داند، شاید شما بخواهید در توسعه‌ی یکی از این پروژه‌ها مشارکت کنید!
نکته‌ی بعد از آخر هم اینکه اگر خواستید به‌طور جدی با این زبان برنامه‌نویسی کنید نگاهی به tslint و typedoc هم بیاندازید.
نظرات مطالب
MVVM و فراخوانی متدهای اشیاء View از طریق ViewModel
من امیدی به این جماعت ندارم! همین الان حداقل 2 دو شبکه مخصوص برنامه نویس‌ها در این دور و اطراف هست که ... دارند خاک می‌خورند. یک نمونه idevcenter.com است و نمونه دیگر pspcommunity.org . هر دو توسط تعدادی کمتر از 2 تا 3 نفر سرپا نگه داشته شدن. هر دو هم شاید هفته‌ای یک مطلب یا ماهی 4 تا 5 مطلب جدید داشته باشند. این جماعت خیر و برکت نداره! دست و باز و گشاده‌ای نداره.
اما ... تنها راهی رو که عده‌ای تجربه کردن و جواب داده فعالیت‌های محدود، بسته و غیرعمومی است. همین الان هم هست؛ شاید باور نکنید که لینک‌های referrer در کنترل پنل این وبلاگ به یک سری انجمن و سایت غیرعمومی برنامه نویسی ایرانی داره ختم میشه. حتی انجمن‌های عمومی که نمی‌خوام نام ببرم، قسمت‌های خصوصی دارند؛ و قسمت عمومی آن‌ها جهت بهره کشی از عموم کاربران است. مطالب به درد بخور، در قسمت‌های خصوصی و بسته مطرح می‌شود. آری! اینچنین است، بردار!
مطالب دوره‌ها
جلوگیری از deadlock در برنامه‌های async
توضیح مطلب جاری نیاز به یک مثال دارد. به همین جهت یک برنامه‌ی WinForms یا WPF را آغاز کنید (تفاوتی نمی‌کند). سپس یک دکمه و یک برچسب را در صفحه قرار دهید. در ادامه کدهای فرم را به نحو ذیل تغییر دهید.
using System;
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Forms;
using Newtonsoft.Json.Linq;

namespace Async13
{
    public static class JsonExt
    {
        public static async Task<JObject> GetJsonAsync(this Uri uri)
        {
            using (var client = new HttpClient())
            {
                var jsonString = await client.GetStringAsync(uri);
                return JObject.Parse(jsonString);
            }
        }
    }

    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void btnGo_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var url =
                "http://api.geonames.org/citiesJSON?north=44.1&south=-9.9&east=-22.4&west=55.2&lang=de&username=demo";
            txtResult.Text = new Uri(url).GetJsonAsync().Result.ToString();
        }
    }
}
این کدها برای کامپایل نیاز به نصب بسته‌ی
 PM> Install-Package Newtonsoft.Json
و همچنین افزودن ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Net.Http نیز دارند.
در اینجا قصد داریم اطلاعات JSON دریافتی را در یک TextBox نمایش دهیم. کاری که انجام شده، فراخوانی متد async ایی است به نام GetJsonAsync و سپس استفاده از خاصیت Result این Task برای صبر کردن تا پایان عملیات.
اگر برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه‌ی دریافت اطلاعات کلیک نمائید، برنامه قفل خواهد کرد. چرا؟
البته تفاوتی هم نمی‌کند که این یک برنامه‌ی دسکتاپ است یا یک برنامه‌ی وب. در هر دو حالت یک deadlock کامل را مشاهده خواهید کرد.


علت بروز deadlock در کدهای async چیست؟

همواره نتیجه‌ی await، در context فراخوان آن بازگشت داده می‌شود. اگر برنامه‌ی دسکتاپ است، این context همان ترد اصلی UI برنامه می‌باشد و اگر برنامه‌ی وب است، این context، زمینه‌ی درخواست در حال پردازش می‌باشد.
خاصیت Result و یا استفاده از متد Wait یک Task، به صورت همزمان عمل می‌کنند و نه غیرهمزمان. متد GetJsonAsync یک Task ناتمام را که فراخوان آن باید جهت پایان‌اش صبر کند، بازگشت می‌دهد. سپس در همینجا کد فراخوان، تردجاری را توسط فراخوانی خاصیت Result قفل می‌کند. متد GetJsonAsync منتظر خواهد ایستاد تا این ترد آزاد شده و بتواند به کارش که بازگردان نتیجه‌ی عملیات به context جاری است، ادامه دهد.
به عبارتی، کدهای async منتظر پایان کار Result هستند تا نتیجه را بازگردانند. در همین لحظه کدهای همزمان برنامه نیز منتظر کدهای async هستند تا خاتمه یابند. نتیجه‌ی کار یک deadlock است.


روش‌های جلوگیری از deadlock در کدهای async؟

الف) در مورد متد ConfigureAwait در قسمت‌های قبل بحث شد و به عنوان یک best practice مطرح است:
    public static class JsonExt
    {
        public static async Task<JObject> GetJsonAsync(this Uri uri)
        {
            using (var client = new HttpClient())
            {
                var jsonString = await client.GetStringAsync(uri).ConfigureAwait(continueOnCapturedContext: false);
                return JObject.Parse(jsonString);
            }
        }
    }
با استفاده از ConfigureAwait false سبب خواهیم شد تا نتیجه‌ی عملیات به context جاری بازگشت داده نشود و نتیجه بر روی thread pool thread ادامه یابد. با اعمال این تغییر، کدهای متد btnGo_Click بدون مشکل اجرا خواهند شد.

ب) راه حل دوم، عدم استفاده از خواص و متدهای همزمان با متدهای غیر همزمان است:
        private async void btnGo_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var url =
                "http://api.geonames.org/citiesJSON?north=44.1&south=-9.9&east=-22.4&west=55.2&lang=de&username=demo";
            var data = await new Uri(url).GetJsonAsync();
            txtResult.Text = data.ToString();
        }
ابتدا امضای متد رویدادگردان را اندکی تغییر داده و واژه‌ی کلیدی async را به آن اضافه می‌کنیم. سپس از await برای صبر کردن تا پایان عملیات متد GetJsonAsync استفاده خواهیم کرد. صبر کردنی که در اینجا انجام شده، یک asynchronous waits است؛ برخلاف روش همزمان استفاده از خاصیت Result یا متد Wait.


خلاصه‌ی بحث
Await را با متدهای همزمان Wait یا خاصیت Result بلاک نکنید. در غیراینصورت در ترد اجرا کننده‌ی دستورات، یک deadlock رخ‌خواهد داد؛ زیرا نتیجه‌ی await باید به context جاری بازگشت داده شود اما این context توسط خواص یا متدهای همزمان فراخوانی شده بعدی، قفل شده‌است.