نظرات مطالب
EF Code First #4
سلام
آیا امکان این وجود داره که Connection string و تنظیمات مربوط به اون مثل نام کاربری دیتابیس و رمز عبور و نام دیتابیس ،رو موقع نصب اولین بار برنامه از کاربر دریافت کنیم؟ مثل دات نت نیوک،که همه عملیات به صورت داینامیک انجام بشه؟
و اینکه این عملیات فقط یک بار در هنگام اولین نصب برنامه انجام بگیره و در ادامه دیگه این کار انجام نشه؟
اگر بله! مکان قرار دادن کد ایجاد دیتابیس از روی مدل رو کجای برنامه قرار بدیم بهتره؟ مثلا تو پروژه MVC
مطالب دوره‌ها
استفاده از RavenDB در ASP.NET MVC به همراه تزریق وابستگی‌ها
جهت تکمیل مباحث این دوره می‌توان به نحوه مدیریت سشن‌ها و document store بانک اطلاعاتی RavenDB با استفاده از یک IoC Container مانند StructureMap در ASP.NET MVC پرداخت. اصول کلی آن به تمام فناوری‌های دات نتی دیگر مانند وب فرم‌ها، WPF و غیره نیز قابل بسط است. تنها پیشنیاز آن مطالعه «کامل» دوره «بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن » می‌باشد.


هدف از بحث
ارائه راه حلی جهت تزریق یک وهله از واحد کار تشکیل شده (همان شیء سشن در RavenDB) به کلیه کلاس‌های لایه سرویس برنامه و همچنین زنده نگه داشتن شیء document store آن در طول عمر برنامه است. ایجاد شیء document store که کار اتصال به بانک اطلاعاتی را مدیریت می‌کند، بسیار پرهزینه است. به همین جهت این شیء تنها یکبار باید در طول عمر برنامه ایجاد شود.


ابزارها و پیشنیازهای لازم
ابتدا یک برنامه جدید ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس ارجاعات لازم را به کلاینت RavenDB، سرور درون پروسه‌ای آن (RavenDB.Embedded) و همچنین StructureMap با استفاده از نیوگت، اضافه نمائید:
 PM> Install-Package RavenDB.Client
PM> Install-Package RavenDB.Embedded -Pre
PM> Install-Package structuremap

دریافت کدهای کامل این مثال

این مثال، به همراه فایل‌های باینری ارجاعات یاد شده، نیست (جهت کاهش حجم 100 مگابایتی آن). برای بازیابی آن‌ها می‌توانید به مطلبی در اینباره در سایت مراجعه کنید.
این پروژه از چهار قسمت مطابق شکل زیر تشکیل شده است:


الف) لایه سرویس‌های برنامه
using RavenDB25Mvc4Sample.Models;
using System.Collections.Generic;

namespace RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts
{
    public interface IUsersService
    {
        User AddUser(User user);
        IList<User> GetUsers(int page, int count = 20);
    }
}

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Raven.Client;
using RavenDB25Mvc4Sample.Models;
using RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts;

namespace RavenDB25Mvc4Sample.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private readonly IDocumentStore _documentStore;
        private readonly IDocumentSession _documentSession;
        public UsersService(IDocumentStore documentStore, IDocumentSession documentSession)
        {
            _documentStore = documentStore;
            _documentSession = documentSession;
        }

        public User AddUser(User user)
        {
            _documentSession.Store(user);
            return user;
        }

        public IList<User> GetUsers(int page, int count = 20)
        {
            return _documentSession.Query<User>()
                                   .Skip(page * count)
                                   .Take(count)
                                   .ToList();
        }

        //todo: سایر متدهای مورد نیاز در اینجا

    }
}
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، استفاده از اینترفیس‌های خود RavenDB است. به عبارتی IDocumentSession، تشکیل دهنده الگوی واحد کار در RavenDB است و نیازی به تعاریف اضافه‌تری در اینجا وجود ندارد.
هر کلاس لایه سرویس با یک اینترفیس مشخص شده و اعمال آن‌ها از طریق این اینترفیس‌ها در اختیار کنترلرهای برنامه قرار می‌گیرند.

ب) لایه Infrastructure برنامه
در این لایه کدهای اتصالات IoC Container مورد استفاده قرار می‌گیرند. کدهایی که به برنامه جاری وابسته‌اند، اما حالت عمومی و مشترکی ندارند تا در سایر پروژه‌های مشابه استفاده شوند.
using Raven.Client;
using Raven.Client.Embedded;
using RavenDB25Mvc4Sample.Services;
using RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts;
using StructureMap;

namespace RavenDB25Mvc4Sample.Infrastructure
{
    public static class IoCConfig
    {
        public static void ApplicationStart()
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                // داکیومنت استور سینگلتون تعریف شده چون باید در طول عمر برنامه زنده نگه داشته شود
                x.ForSingletonOf<IDocumentStore>().Use(() =>
                       {
                           return new EmbeddableDocumentStore
                           {
                               DataDirectory = "App_Data"
                           }.Initialize();
                       });

                // سشن در برنامه وب هیبرید تعریف شده تا در طول عمر یک درخواست زنده نگه داشته شود
                // در برنامه‌های ویندوزی حالت هیبرید را حذف کنید
                x.For<IDocumentSession>().HybridHttpOrThreadLocalScoped().Use(context =>
                    {
                        return context.GetInstance<IDocumentStore>().OpenSession();
                    });

                // اتصالات لایه سرویس در اینجا
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
                // ...
            });
        }

        public static void ApplicationEndRequest()
        {
            ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();
        }
    }
}
تعاریف اتصالات StructureMap را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
IDocumentStore و IDocumentSession، دو اینترفیس تعریف شده در کلاینت RavenDB هستند. اولی کار اتصال به بانک اطلاعاتی را مدیریت خواهد کرد و دومی کار مدیریت الگوی واحد کار را انجام می‌دهد. IDocumentStore به صورت Singleton تعریف شده است؛ چون باید در طول عمر برنامه زنده نگه داشته شود. اما IDocumentStore در ابتدای هر درخواست رسیده، وهله سازی شده و سپس در پایان هر درخواست در متد ApplicationEndRequest به صورت خودکار Dispose خواهد شد.
اگر به فایل Global.asax.cs پروژه وب برنامه مراجعه کنید، نحوه استفاده از این کلاس را مشاهده خواهید کرد:
using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using RavenDB25Mvc4Sample.Infrastructure;
using StructureMap;

namespace RavenDB25Mvc4Sample
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            IoCConfig.ApplicationStart();

            AreaRegistration.RegisterAllAreas();

            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);

            //Set current Controller factory as StructureMapControllerFactory  
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory());
        }

        protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            IoCConfig.ApplicationEndRequest();
        }
    }

    public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory
    {
        protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType)
        {
            if (controllerType == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("Page not found: {0}", 
                    requestContext.HttpContext.Request.Url.AbsoluteUri.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)));
            return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller;
        }
    }
}
در ابتدای کار برنامه، متد IoCConfig.ApplicationStart جهت برقراری اتصالات، فراخوانی می‌شود. در پایان هر درخواست نیز شیء سشن جاری تخریب خواهد شد. همچنین کلاس StructureMapControllerFactory نیز جهت وهله سازی خودکار کنترلرهای برنامه به همراه تزریق وابستگی‌های مورد نیاز، تعریف گشته است.

ج) استفاده از کلاس‌های لایه سرویس در کنترلرهای برنامه

using System.Web.Mvc;
using Raven.Client;
using RavenDB25Mvc4Sample.Models;
using RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts;

namespace RavenDB25Mvc4Sample.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IDocumentSession _documentSession;
        private readonly IUsersService _usersService;
        public HomeController(IDocumentSession documentSession, IUsersService usersService)
        {
            _documentSession = documentSession;
            _usersService = usersService;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش صفحه ثبت
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(User user)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                _usersService.AddUser(user);
                _documentSession.SaveChanges();

                return RedirectToAction("Index");
            }
            return View(user);
        }
    }
}
پس از این مقدمات و طراحی اولیه، استفاده از کلاس‌های لایه سرویس در کنترل‌ها، ساده خواهند بود. تنها کافی است اینترفیس‌های مورد نیاز را از طریق روش تزریق در سازنده کلاس‌ها تعریف کنیم. سایر مسایل وهله سازی آن خودکار خواهند بود.
مطالب
خروجی گرفتن از برنامه‌های NET Core 3. بدون وابستگی به فریم‌ورک و در یک فایل Exe
دیشب نسخه 6 پیش‌نمایش دات نت کور 3، منتشر شد و ویژگی‌های بسیار خوبی را ارائه کرد و بهانه‌ای شد تا با برخی از ویژگی‌ها مخصوص خروجی گرفتن از برنامه در دات نت کور 3 آشنا بشویم.

PublishSingleFile
توسط این دستور میتوانید برنامه خودتان را همراه با تمام اسمبلی‌ها و فایل‌ها، در یک فایل Exe قرار دهید و اجرا کنید. برای بار اول اجرا ممکن است چند ثانیه طول بکشد ولی از دفعات بعد، تاخیری در اجرا نخواهیم داشت. در واقع این روش تمام فایل‌ها را فشرده کرده و با اجرا، در مسیر مشخصی آنپک می‌کند.
روش استفاده از آن به این صورت هست که پنجره CMD را در کنار فایل پروژه باز کنید و دستور زیر را اجرا کنید: 
 dotnet publish -r win10-x64 /p:PublishSingleFile=true

ReadyToRun 
 توسط این دستور میتوانید سرعت اجرای برنامه‌های دات نت کور را شدیدا بهبود بخشید. شما میتوانید با کامپایل کردن اسمبلی‌های برنامه به فرمت R2R، علاوه بر کاهش زمان اجرای برنامه، میزان استفاده از حافظه را هم کاهش دهید. البته حجم برنامه‌ی خروجی در این روش بیشتر است؛ چون هم شامل کدهای IL برنامه هست و هم شامل همان کدها بصورت Native تا بتواند اجرای برنامه را سرعت ببخشد.
نتایج زیر، بر روی پروژه‌ی ساده‌ی WPF اجرا شده 
 With ReadyToRun images  IL-only Application
 Startup time: 1.3 seconds   Startup time: 1.9 seconds 
 Memory usage: 55.7 MB   Memory usage: 69.1 MB 
 Application size: 156 MB   Application size: 150 MB 

برای فعالسازی آن، تگ زیر را به فایل پروژه اضافه کنید:
  <PublishReadyToRun>true</PublishReadyToRun>
و سپس با دستور زیر در cmd اقدام به گرفتن خروجی کنید:
 dotnet publish -r win-x64 -c Release
  در حال حاضر این روش فقط برای حالت Self-Contained کار می‌کند و در نسخه‌ی بعدی برای FramworkDependent هم فعال می‌شود.

Assembly linking
توسط این ابزار میتوانید حجم و سایز برنامه را کاهش دهید. روش کار به این صورت است که کدهای IL را اسکن می‌کند و فقط اسمبلی‌های استفاده شده در برنامه را در کنار برنامه قرار میدهد که باعث کاهش حجم برنامه می‌شود.
برای فعالسازی آن، تگ زیر را به فایل پروژه اضافه کنید
  <PublishTrimmed>true</PublishTrimmed>
و سپس با دستور زیر در cmd اقدام به گرفتن خروجی کنید:
 dotnet publish -r win-x64 -c Release
در یک پروژه‌ی ساده‌ی WPF، حجم برنامه از 68 مگابایت، به 28 مگابایت کاهش پیدا کرد.

نکته: شما میتوانید از ایمیج‌های ReadyToRun و Linker همزمان استفاده کنید. اولی حجم برنامه را افزایش میدهد و دومی کاهش! و این در حال حاضر باعث ایجاد مشکلاتی می‌شود که قرار هست در نسخه‌ی بعدی، یعنی پیش‌نمایش 7، رفع بشود. در حال حاضر بهتر است از هر دو دستور باهم استفاده نکنید.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی در فرم‌های ASP.NET MVC با Remote Validation
با بررسی فیلد مورد نظر در خروجی html تولید شده، می‌توانید صحت عملکرد برنامه را بررسی کنید.
مثال زیر در این زمینه می‌باشد که مدل آن در یک class library دیگر است (البته در اینجا به جای استفاده از نام اکشن و نام کنترلر از نام روت استفاده شده است)
حالت اول: مدل برنامه در حالتی که فقط فیلد مورد نظر باید بررسی شود (ایجاد کاربر):
namespace Project.Models
{
    public class EmployeeCreateModel
    {
        [Required]
        [Display(Name = "آدرس ایمیل")]
        [EmailAddress(ErrorMessage = "لطفاً {0} معتبر وارد کنید.")]
        [Remote("UserExistByEmailValidation",
            HttpMethod = "POST",
            ErrorMessage = "ایمیل وارد شده هم اکنون توسط یکی از کاربران مورد استفاده است.‏")]
        public string Email { get; set; }
    
     ...

     }
}
- حالت دوم: مدل برنامه در حالتی که به جز فیلد مورد نظر باید یک فیلد دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرد (ویرایش کاربر):
namespace Project.Models
{
    public class EmployeeEditModel
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [Display(Name = "آدرس ایمیل")]
        [EmailAddress(ErrorMessage = "لطفاً {0} معتبر وارد کنید.")]
        [Remote("EmailExistForOtherUserValidation",
            AdditionalFields = "Id",
            HttpMethod = "POST",
            ErrorMessage = "ایمیل وارد شده هم اکنون توسط یکی از کاربران مورد استفاده است.‏")]
        public string Email { get; set; }

        ....

    }
}

کنترلر چک کننده (partial بودن کلاس و virtual بودن اکشن‌ها به دلیل استفاده از T4MVC است):
namespace Project.Web.Controllers
{
    [RoutePrefix("UserValidation")]
    [Route("{Action}")]
    [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
    public partial class UserValidationController : Controller
    {
        readonly IUserService<User> _userService;
        readonly IUnitOfWork _uow;

        public UserValidationController(IUnitOfWork uow, IUserService<User> userService)
        {
            _userService = userService;
            _uow = uow;
        }

        [HttpPost]
        [Route("~/CheckEmail", Name = "UserExistByEmailValidation")]
        public virtual JsonResult CheckEmail(string email)
        {
            return Json(!_userService.UserExistsByEmail(email));
        }

        [HttpPost]
        [Route("~/CheckEmailForOtherUser", Name = "EmailExistForOtherUserValidation")]
        public virtual JsonResult CheckEmailForOtherUser(string email, int id)
        {
            return Json(!_userService.EmailExistForOtherUser(email, id));
        }
    }
}
 فیلد مورد نظر در خروجی Html  تولید شده، باید به صورت زیر باشد:
- حالت اول:

remote validation

- حالت دوم (فیلد Id هم ارسال می‌گردد):

remote validation + additional fields

 در صورتی که خروجی درست بود، باید script‌ها را مورد بررسی قرار دهید که یکی از متدوال‌ترین آن‌ها
@section Scripts {
    @Scripts.Render("~/bundles/jqueryval")
}
می‌باشد.
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت چهارم - تدارک مقدمات معماری بر اساس ویژگی‌ها
در معماری vertical slices با features سر و کار داریم؛ برای مثال برنامه‌ی ما دو ویژگی نویسنده‌ها و بلاگ‌ها را خواهد داشت و هر ویژگی، کاملا متکی به خود است. برای نمونه هر ویژگی می‌تواند به همراه یک ماژول باشد که به صورت مستقل، تمام سرویس‌ها، endpoints و میان‌افزارهای مورد نیاز خودش را ثبت می‌کند. در این معماری، تمام قسمت‌های مورد نیاز جهت کارکرد یک ویژگی، در کنار هم قرار می‌گیرند تا یافتن آن‌ها و درک ارتباطات بین آن‌ها ساده‌تر شود.


تعریف ساختار ماژول‌های ویژگی‌های معماری vertical slices

برای تعریف ساختار ماژولی که کار ثبت تمام نیازمندی‌های یک ویژگی را انجام می‌دهد، مانند ثبت سرویس‌ها، endpoints و میان‌افزارها، ابتدا پوشه‌ای به نام Contracts را به پروژه‌ی Api اضافه می‌کنیم؛ با این اینترفیس:
namespace MinimalBlog.Api.Contracts;

public interface IModule
{
    IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints);
}


ثبت خودکار ماژول‌های برنامه در ابتدای اجرای آن

پس از تعریف این قرارداد، اکنون می‌خواهیم هر ماژولی که در برنامه، اینترفیس فوق را پیاده سازی می‌کند، در ابتدای اجرای برنامه به صورت خودکار، یافت شده و اطلاعات آن به سیستم اضافه شود. برای این منظور متدهای الحاقی زیر را تعریف می‌کنیم:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        // ...

        builder.Services.AddAllModules(typeof(Program));

        return services;
    }

    private static void AddAllModules(this IServiceCollection services, params Type[] types)
    {
        // Using the `Scrutor` to add all of the application's modules at once.
        services.Scan(scan =>
            scan.FromAssembliesOf(types)
                .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<IModule>())
                .AsImplementedInterfaces()
                .WithSingletonLifetime());
    }
}
این کلاس ساختار ساده‌ای دارد؛ ابتدا در متد AddAllModules، اسمبلی جاری جهت یافتن کلاس‌های پیاده سازی کننده‌ی اینترفیس IModule، اسکن می‌شود؛ با استفاده از کتابخانه‌ی Scrutor.
سپس کلاس‌های ثبت شده که هم اکنون جزئی از سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه هستند، یافت شده و متد RegisterEndpoints آن‌ها فراخوانی می‌شوند تا دیگر نیازی نباشد به ازای هر ماژول، یکبار ثبت دستی این موارد در کلاس Program انجام شود.
using MinimalBlog.Api.Contracts;

namespace MinimalBlog.Api.Extensions;

public static class ModuleExtensions
{
    public static WebApplication RegisterEndpoints(this WebApplication app)
    {
        if (app == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(app));
        }

        var modules = app.Services.GetServices<IModule>();
        foreach (var module in modules)
        {
            module.RegisterEndpoints(app);
        }

        return app;
    }
}
بنابراین در ادامه به کلاس Program مراجعه کرد و متد عمومی کلاس فوق را در آن به صورت app.RegisterEndpoints فراخوانی می‌کنیم:
using MinimalBlog.Api.Extensions;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
builder.Services.AddApplicationServices(builder);

var app = builder.Build();
app.ConfigureApplication();
app.RegisterEndpoints();

app.Run();
این چند سطر، کل محتوای فایل Program.cs برنامه را تشکیل می‌دهند.


ایجاد اولین Feature برنامه؛ ویژگی نویسندگان

برای تعریف اولین ویژگی برنامه که مختص به نویسندگان است، پوشه‌های جدید Features\Authors را در برنامه‌ی Api ایجاد می‌کنیم.
- اولین کاری را که در ادامه انجام خواهیم داد، انتقال فایل AuthorDto.cs که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به درون این پوشه‌ی جدید است.
- سپس ماژول نویسندگان را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class AuthorModule : IModule
{
    public IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints)
    {
        endpoints.MapGet("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx) =>
        {
            var authors = await ctx.Authors.ToListAsync();
            return authors;
        });

        endpoints.MapPost("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx, AuthorDto authorDto) =>
        {
            var author = new Author();
            author.FirstName = authorDto.FirstName;
            author.LastName = authorDto.LastName;
            author.Bio = authorDto.Bio;
            author.DateOfBirth = authorDto.DateOfBirth;

            ctx.Authors.Add(author);
            await ctx.SaveChangesAsync();

            return author;
        });

        return endpoints;
    }
}
در اینجا ماژول نویسندگان را که با پیاده سازی قرارداد IModule تشکیل شده‌است، مشاهده می‌کنید. در متد RegisterEndpoints آن، دو endpoints تعریف شده‌ی در کلاس Program برنامه را در قسمت قبل، Cut کرده و به اینجا منتقل کرده‌ایم. بنابراین اکنون کلاس Program، دیگر به همراه تعریف مستقیم هیچ endpoint ای نیست و خلوت شده‌است. هدف از Features هم دقیقا همین است تا هر ویژگی برنامه، متکی به خود بوده و مستقل باشد؛ به همراه تمام تعاریف مورد نیاز جهت کار با آن در یک محل مشخص (مانند انتقال فایل Dto مربوط به آن، به درون همین پوشه). مزیت این روش، درک ساده‌تر اجزای مرتبط و یافتن سریعتر ارتباطات قسمت‌های یک ویژگی خاص است. در آینده اگر مشکلی رخ داد و باگی بروز پیدا کرد، دقیقا می‌دانیم که محدوده‌ای که باید مورد بررسی قرار گیرد، کجاست و این محدوده، کوچک و متکی به خود است و در بین چندین پروژه‌ی مختلف، پراکنده نشده‌است.
کار نمونه سازی و اجرای متدهای این ماژول‌ها نیز توسط متدهای الحاقی کلاس ModuleExtensions، در ابتدای اجرای برنامه به صورت خودکار انجام می‌شود و نیازی به شلوغ کردن کلاس Program برای ثبت دستی آن‌ها نیست.


افزودن AutoMapper و MediatR به پروژه‌ی Api

در ادامه برای ساده سازی کار نگاشت‌های Dtoهای برنامه به مدل‌های دومین آن، از AutoMapper استفاده خواهیم کرد؛ همچنین از MediatR نیز برای پیاده سازی الگوی CQRS که در قسمت بعدی پیگیری خواهد شد. بنابراین در ابتدا بسته‌های نیوگت این دو را به پروژه‌ی Api اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="11.0.0" />    
    <PackageReference Include="MediatR.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="10.0.1" />  
  </ItemGroup>
</Project>
سپس به کلاس ServiceCollectionExtensions مراجعه کرده و تعاریف ثبت سرویس‌های این دو را نیز اضافه می‌کنیم:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        // ...

        builder.Services.AddMediatR(typeof(Program));
        builder.Services.AddAutoMapper(typeof(Program));

        return services;
    }
}
اکنون می‌توان اولین Profile مربوط به AutoMapper را که کار نگاشت AuthorDto به Author و برعکس را انجام می‌دهد، به صورت زیر تهیه کنیم:
using AutoMapper;
using MinimalBlog.Domain.Model;

namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class AuthorProfile : Profile
{
    public AuthorProfile()
    {
        CreateMap<AuthorDto, Author>().ReverseMap();
    }
}
این فایل نیز درون پوشه‌ی Features\Authors قرار می‌گیرد.
مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش هشتم- راه اندازی Apache Kafka
در این بخش نحوه راه اندازی Apache Kafka را در Ubuntu مورد بررسی قرار می‌دهیم و می‌بینیم که هر یک از تعاریف و اصطلاحاتی که در بخش قبل معرفی شد، چگونه پیاده سازی می‌شوند (در صورتی که امکان استفاده از Ubuntu را ندارید و می‌خواهید مراحل این بخش را در windows انجام دهید می‌توانید از راهنمای راه اندازی Kafka در windows استفاده کنید تا بتوانید بخشهای بعدی این سری مقالات را پیگیری و اجرا کنید).

بروز رسانی Ubuntu:
قبل از هرچیزی باید مطمئن شوید که Ubuntu بصورت کامل بروز رسانی شده است. برای این کار یک ترمینال جدید را باز و دستورهای زیر را در آن وارد کنید:
sudo apt-get update -y
sudo apt-get upgrade -y
نصب java:
نکته:درصورتی که قبلا java را نصب کرده‌اید نیازی به انجام این مرحله نیست و برای اطمینان از نصب java می‌توانید دستور زیر را در خط فرمان terminal ایجاد شده وارد کنید:
sudo java -version
قبل از دانلود و نصب Apache Kafka، باید ابتدا java را نصب کنید. برای این کار دستور زیر را اجرا کنید:
sudo add-apt-repository -y ppa:webupd8team/java
باید خروجی زیر به شما نمایش داده شود:
gpg: keyring `/tmp/tmpkjrm4mnm/secring.gpg' created
gpg: keyring `/tmp/tmpkjrm4mnm/pubring.gpg' created
gpg: requesting key EEA14886 from hkp server keyserver.ubuntu.com
gpg: /tmp/tmpkjrm4mnm/trustdb.gpg: trustdb created
gpg: key EEA14886: public key "Launchpad VLC" imported
gpg: no ultimately trusted keys found
gpg: Total number processed: 1
gpg:               imported: 1  (RSA: 1)
OK
برای بروز رسانی metadata‌های repository جدید باید دستور زیر را وارد کنید:
sudo apt-get update
و در پایان دستور زیر را برای نصب java اجرا کنید:
sudo apt-get install oracle-java8-installer -y
برای اطمینان از نصب java دستور زیر را وارد کنید:
sudo java -version
در صورتیکه خروجی زیر به شما نمایش داده شود به این معنا است که عملیات نصب java با موفقیت انجام شده‌است:
java version "1.8.0_66"
Java(TM) SE Runtime Environment (build 1.8.0_66-b17)
Java HotSpot(TM) 64-Bit Server VM (build 25.66-b17, mixed mode)

                                            
دانلود Apache Kafka :
آخرین نگارش پایدار از Apache Kafka، نگارش 1.0.0 می‌باشد که می‌توانید آن را از طریق صفحه دریافت Apache Kafka ، دریافت کنید.

دانلود Apache Kafka


پس از دریافت Apache Kafka، از طریق یک terminal جدید وارد پوشه Downloads شوید. سپس فایل مورد نظر را از حالت فشرده خارج کنید و وارد پوشه اصلی آن شوید. برای این کار از دستورات زیر استفاده کنید:

tar -xzf kafka_2.11-1.0.0.tgz
cd kafka_2.11-1.0.0

 سپس با استفاده از دستور "ls " لیست تمامی فایلها و فولدر‌های موجود در فولدر kafka_2.11-1.0.0  و   را نمایش دهید:

در لیست نمایش داده شده دو فولد اصلی bin و config وجود دارند که به ترتیب فایلهای اجرایی و کانفیگهای پیشفرض و مورد نیاز، در آنها قرار دارند.


اجرای Apache ZooKeeper:

همانطور که در بخش قبل توضیح داده شد، Apache Kafka هیچ Stateی را در خود ذخیره و مدیریت نمی‌کند و اصطلاحا Stateless می‌باشد و مدیریت تمامی این Stateها را بر عهده  Apache ZooKeeper قرار می‌دهد. بنابراین قبل از اینکه بخواهیم Kafka را اجرا کنیم، ابتدا باید Apache ZooKeeper را اجرا کنیم. برای اجرای Apache ZooKeeper در terminalی که قبلا باز کرده‌اید، دستور زیر را اجرا کنید:

bin/zookeeper-server-start.sh config/zookeeper.properties

با اجرای فایل zookeeper-server-start.sh و ارسال کانفیگ پیشفرضش در فولدر config با نام  zookeeper.properties، قسمت مدیریت کننده Stateهای Kafka  اجرا می‌شود.


اجرای Apache Kafka:

پس از اجرای Apache ZooKeeper، باید یک terminal جدید را باز کنید و با استفاده از دستور زیر kafka-server را با استفاده از کانفیگ پیشفرضش اجرا کنید:

 bin/kafka-server-start.sh config/server.properties


به همین راحتی Kafka Server اجرا شده و آماده‌ی استفاده است. برای ادامه و نمایش دادن سایر قابلیت‌های Kafka باید یک Topic جدید را ایجاد کنیم.


ایجاد Topic:

همانطور که می‌دانید تمامی پیامهای شما در Partition‌های Topic ذخیره می‌شوند؛ پس قبل از اینکه بخواهیم توسط یک Producer پیامی را ارسال کنیم یا اینکه بخواهیم توسط Consumer پیامی را دریافت کنیم، ابتدا باید Topic مربوطه را ایجاد کنیم. بهترین و عمومی‌ترین مثال برای نمایش قابلیت‌های Publish-Subscribe در Kafka، مثال چت بین کاربران است که در آن یک کاربر به عنوان Producer عمل می‌کند و پیامهایی را برای سایر کاربران که نقش Consumer را دارند ارسال می‌کند. kafka-topics .sh در Kafka ابزاریست برای مدیریت Topic ها  که با استفاده از آن می‌توانید Topic‌های مورد نیاز را تعریف، ویرایش و یا حذف کنید.

یک terminal جدید را آغاز و با استفاده از دستور زیر یک Topic را با نام userChat ایجاد کنید:

bin/kafka-topics.sh --create --zookeeper localhost:2181 --replication-factor 1 --partitions 1 --topic userChat

با این دستور یک Topic در Kafka با نام userChat ایجاد می‌شود و مشخصات آن (منظور stateهای مرتبط با آن است)، در zookeeper نیز ثبت می‌شود.


توضیحات Optionها و  آرگومانهایی که در دستور ایجاد Topic استفاده شدند به شرح زیر است:

create-- :

مشخص کننده این است که شما می‌خواهید یک Topic جدید را ایجاد کنید.

zookeeper localhost:2181--:

مشخص کننده آدرس سرور zookeeper است (سرور zookeeper بصورت پیشفرض از پورت 2181 استفاده می‌کند).

replication-factor 1--:

مشخص کننده این است که تنها یک کپی از این Topic در سرور ایجاد شود. البته در این مثال به دلیل اینکه تنها یک سرور از Kafka را اجرا کرده‌ایم در صورتیکه این مقدار را بیش از عدد 1 در نظر بگیریم، با خطا مواجه می‌شویم. 

partitions 1--

تعداد Partition‌های این Topic را مشخص می‌کند. مقدار Partition در حالتیکه حتی یک سرور را نیز اجرا کرده‌ایم، می‌تواند بیش از 1 باشد؛ اما در این حالت Primary Broker برای تمام Partition‌های همین سرور در نظر گرفته می‌شود. 

topic userChat--

نام Topic را مشخص می‌کند.


پس از اینکه Topic مورد نظر ایجاد شد، با استفاده از دستور زیر می‌توانیم لیست Topic‌های ایجاد شده را مشاهده کنیم:

 bin/kafka-topics.sh --list --zookeeper localhost:2181


توضیحات Optionها و آرگومانهایی که در دستور نمایش لیست  Topicها استفاده شدند به شرح زیر است: 

list--:

شما می‌خواهید لیست topic‌ها را مشاهده کنید.

zookeeper localhost:2181--:

همانند دستور ایجاد، مشخص کننده سرور zookeeper می‌باشد.


تا اینجا برای ارسال و دریافت پیام در بین Application‌های مختلف همه چیز آماده‌است. البته همانطور که در بخش‌های بعدی این سری مقالات می‌بینیم، در عمل Producer‌ها و Consumer‌ها زیرسیستمهایی هستند که خود ما با استفاده از هر زبان برنامه نویسی پیاده سازی می‌کنیم. اما در این قسمت برای نمایش و تکمیل مثالمان، از ابزارهایی که خود Kafka در اختیار ما قرار داده استفاده می‌کنیم.


اجرای یک Producer و ارسال پیام به Kafka:

kafka-console-producer.sh ابزاریست که با استفاده از آن می‌توانید به راحتی یک Producer را ایجاد کنید. در terminalی که قبلا برای مدیریت Topicها باز کرده‌اید با استفاده از دستور زیر، Producer را اجرا می‌کنیم:

bin/kafka-console-producer.sh --broker-list localhost:9092 --topic userChat


توضیحات Optionها و آرگومانهایی که در دستور ایجاد Producer استفاده شدند به شرح زیر است:  

broker-list localhost:9092--:

نشان دهنده لیست Broker‌ها می‌باشد و در صورتیکه تعداد آنها بیش از یک باشد، می‌توان آنها را با "," از هم جدا کرد (پورت پیشفرض Kafka server برای دریافت دستورات، 9092 می‌باشد).

topic userChat--:

Topicی از Kafka server را مشخص می‌کند که این Producer می‌خواهد پیامهای خود را برایش ارسال کند.


پس از اجرای دستور فوق، با تایپ کردن و زدن کلید Enter، پیام مورد نظر به Broker موردنظر یعنی localhost:9092 ارسال و در تنها Partition تاپیک userChat ذخیره می‌شود.


اجرای یک Consumer و دریافت پیامهای موجود در Topic مورد نظر:

kafka-console-consumer.sh ابزاریست که خود Kafka در اختیار ما قرار داده است و با استفاده از آن می‌توانیم به راحتی یک Consumer برای  userChat ،Topic ایجاد کنیم.

در یک terminal جدید با استفاده از دستور زیر یک Consumer را ایجاد کنید که userChat  ،Topic را Subscribe می‌کند:

 bin/kafka-console-consumer.sh --bootstrap-server localhost:9092 --topic userChat --from-beginning


توضیحات Optionها و آرگومانهایی که در دستور ایجاد یک Consumer استفاده شدند به شرح زیر است:  

bootstrap-server localhost:9092-- :

مشخص کننده Kafka serverی است که می‌خواهیم از طریق آن به تمامی اعضای Cluster دسترسی داشته باشیم. در صورتیکه بیش از یک سرور را بخواهیم وارد کنیم، باید آنها را با  "," از هم جدا کنیم.

topic userChat --:

مشخص کننده Topicی است که این Consumer میخواهد روی آن Subscribe کند.

from-beginning--:

 مشخص کننده این است که Consumer ایجاد شده می‌خواهد تمامی پیامهای موجود در userChat ، Topic را از اولین offset تا آخرین offset دریافت کند.

پس از اجرای کد فوق مشاهده می‌کنید که پیامهایی که قبلا Producer در تاپیک userChat ثبت کرده‌است، برای این Consumer ارسال می‌شوند.


از اینجا به بعد هر لحظه که در terminal ارسال کننده یا Producer پیامی تایپ کنید و کلید Enter را بزنید، بلافاصله پیام مورد نظر برای Consumer ارسال می‌شود و در terminal آن نمایش داده می‌شود. حتی می‌توانیم چندین Consumer را در terminal ‌های مختلفی اجرا کنیم. در این صورت با ارسال هر پیام از طرف Producer، تمامی Consumer‌ها آن را نمایش می‌دهند.


با استفاده از سادگی راه اندازی و قابلیتهای بسیار زیادی که Apache Kafka در مدیریت  جریان داده‌ای بین سیستم‌هایمان به ما می‌دهد، می‌توانیم به سادگی در سیستم‌هایمان   قابلیتهای مقیاس پذیری افقی، تحمل در برابر خطا، در دسترس بودن، کارآیی بالا و سادگی مدیریت ارتباطات بخشهای مختلف را اضافه کنیم. در بخشهای بعدی به نحوه ایجاد یک Cluster و اینکه چگونه می‌توان از این بستر در Net. استفاده کرد، می‌پردازیم.

مطالب
افزونه نویسی برای مرورگرها : فایرفاکس : قسمت اول
در دو مقاله پیشین ^ ، ^ به بررسی نوشتن افزونه در مرورگر کروم پرداختیم و اینبار قصد داریم همان پروژه را برای فایرفاکس پیاده کنیم. پس در مورد کدهای تکراری توضیحی داده نخواهد شد و برای فهم آن می‌توانید به دو مقاله قبلی رجوع کنید. همه‌ی ما فایرفاکس را به خوبی می‌شناسیم. اولین باری که این مرورگر آمد سرو صدای زیادی به پا کرد و بازار وسیعی از مرورگر‌ها را که در چنگ IE بود، به دست آورد . این سر و صدا بیشتر به خاطر امنیت و کارآیی بالای این مرورگر، استفاده از آخرین فناوری‌های تحت وب و دوست داشتنی برای طراحان وب بود. همچنین یکی دیگر از مهمترین ویژگی‌های آن، امکان سفارشی سازی آن با افزونه‌ها extensions یا addon بود که این ویژگی در طول این سال‌ها تغییرات زیادی به خود دیده است. در مورد افزونه نویسی برای فایرفاکس در سطح نت مطالب زیادی وجود دارند که همین پیشرفت‌های اخیر در مورد افزونه‌ها باعث شده خیلی از این مطالب به روز نباشند. اگر در مقاله پیشین فکر می‌کنید که کروم چقدر در نوشتن افزونه جذابیت دارد و امکانات خوبی را در اختیار شما می‌گذارد، الان دیگر وقت آن است که نظر خودتان را عوض کنید و فایرفاکس را نه تنها یک سرو گردن بلکه بیشتر از این حرف‌ها بالاتر بدانید.
شرکت موزیالا برای قدرتمندی و راحتی کار طراحان یک sdk طراحی کرده است است و شما با استفاده از کدهای موجود در این sdk قادرید کارهای زیادی را انجام دهید. برای نصب این sdk باید پیش نیازهایی بر روی سیستم شما نصب باشد:
  • نصب پایتون  2.5 یا 2.6 یا 2.7 که فعلا در سایت آن، نسخه‌ی 2.7 در دسترس هست. توجه داشته باشید که هنوز برای نسخه‌ی 3 پایتون پشتیبانی صورت نگرفته است. 
  • آخرین نسخه‌ی sdk را هم می‌توانید از این آدرس  به صورت zip و یا از این آدرس به صورت tar دانلود کنید و در صورتیکه دوست دارید به سورس آن دسترسی داشته باشید یا اینکه از سورس‌های مشارکت شده یا غیر رسمی استفاده کنید، از این صفحه آن را دریافت کنید.
بعد از دانلود sdk به شاخه‌ی bin رفته و فایل activate.bat را اجرا کنید. موقعی که فایل activate اجرا شود، باید چنین چیزی دیده شود:
(C:\Users\aym\Downloads\addon-sdk-1.17) C:\Users\aym\Downloads\addon-sdk-1.17\bin>
برای سیستم‌های عامل Linux,FreeBSD,OS X دستورات زیر را وارد کنید:
اگر یک کاربر پوسته‌ی bash هستید کلمه زیر را در کنسول برای اجرای activate بزنید:
source bin/activate
اگر کاربر پوسته‌ی بش نیستید:
bash bin/activate
نهایتا باید کنسول به شکل زیر در آید یا شبیه آن:
(addon-sdk)~/mozilla/addon-sdk >
بعد از اینکه به کنسول آن وارد شدید، کلمه cfx را در آن تایپ کنید تا راهنمای دستورات و سوییچ‌های آن‌ها نمایش داده شوند. از این ابزار میتوان برای راه اندازی فایرفاکس و اجرای افزونه بر روی آن، پکیج کردن افزونه، دیدن مستندات و آزمون‌های واحد استفاده کرد.

آغاز به کار
برای شروع، فایل‌های زیادی باید ساخته شوند، ولی نگران نباشید cfx این کار را برای شما خواهد کرد. دستورات زیر را جهت ساخت یک پروژه خالی اجرا کنید:
mkdir fxaddon
cd fxaddon
cfx init
یک پوشه را در مسیری که کنسول بالا اشاره میکرد، ساختم و وارد آن شدم و با دستور cfx init دستور ساخت یک پروژه‌ی خالی را دادم و باید بعد از این دستور، یک خروجی مشابه زیر نشان بدهد:
* lib directory created
* data directory created
* test directory created
* doc directory created
* README.md written
* package.json written
* test/test-main.js written
* lib/main.js written
* doc/main.md written
Your sample add-on is now ready for testing:
try "cfx test" and then "cfx run". Have fun!"
در این پوشه یک فایل به اسم package.json هم وجود دارد که اطلاعات زیر داخلش هست:
{
  "name": "fxaddon",
  "title": "fxaddon",
  "id": "jid1-QfyqpNby9lTlcQ",
  "description": "a basic add-on",
  "author": "",
  "license": "MPL 2.0",
  "version": "0.1"
}
این اطلاعات شامل نام و عنوان افزونه، توضیحی کوتاه در مورد آن، نویسنده‌ی افزونه، ورژن افزونه و ... است. این فایل دقیقا معادل manifest.json در کروم است. در افزونه نویسی‌های قدیم این فایل install.rdf نام داشت و بر پایه‌ی فرمت rdf بود. ولی در حال حاضر با تغییرات زیادی که افزونه نویسی در فایرفاکس کرده‌است، الان این فایل بر پایه یا فرمت json است. اطلاعات package را به شرح زیر تغییر می‌دهیم:
{
  "name": "dotnettips",
  "title": ".net Tips Updater",
  "id": "jid1-QfyqpNby9lTlcQ",
  "description": "This extension keeps you updated on current activities on dotnettips.info",
  "author": "yeganehaym@gmail.com",
  "license": "MPL 2.0",
  "version": "0.1"
}

رابط‌های کاربری
Action Button و Toggle Button
فایل main.js را در دایرکتوری lib باز کنید:
موقعی که در کروم افزونه می‌نوشتیم امکانی به اسم browser action داشتیم که در اینجا با نام action button شناخته می‌شود. در اینجا باید کدها را require کرد، همان کاری در خیلی از زبان‌ها مثلا مثل سی برای صدا  زدن سرآیندها می‌کنید. مثلا برای action button اینگونه است:
var button= require('sdk/ui/button/action');
نحوه‌ی استفاده هم بدین صورت است:
buttons.ActionButton({...});
که در بین {} خصوصیات دکمه‌ی مورد نظر نوشته می‌شود. ولی من بیشتر دوست دارم از شیء دیگری استفاده کنم. به همین جهت ما از یک مدل دیگر button که به اسم toggle button شناخته می‌شود، استفاده می‌کنیم. از آن جا که این button دارای دو حالت انتخاب (حالت فشرده شده) و غیر انتخاب (معمولی و آماده فشرده شدن توسط کلیک کاربر) است، بهترین انتخاب هست.

کد زیر یک toggle button را برای فایرفاکس می‌سازد که با کلیک بر روی آن، صفحه‌ی popup.htm  به عنوان یک پنل روی آن رندر می‌شود:
var tgbutton = require('sdk/ui/button/toggle');
var panels = require("sdk/panel");
var self = require("sdk/self");

var button = tgbutton.ToggleButton({
  id: "updaterui",
  label: ".Net Updater",
  icon: {
    "16": "./icon-16.png",
    "32": "./icon-32.png",
    "64": "./icon-64.png"
  },
  onChange: handleChange
});

var panel = panels.Panel({
  contentURL: self.data.url("./popup.html"),
  onHide: handleHide
});

function handleChange(state) {
  if (state.checked) {
    panel.show({
      position: button
    });
  }
}

function handleHide() {
  button.state('window', {checked: false});
}
در سه خط اول، فایل‌هایی را که نیاز است Required شوند، می‌نویسیم و در یک متغیر ذخیره می‌کنیم. اگر در متغیر نریزیم مجبور هستیم همیشه هر کدی را به جای نوشتن عبارت زیر:
 tgbutton.ToggleButton
به صورت زیر بنویسیم:
require('sdk/ui/button/toggle').ToggleButton
که اصلا کار جالبی نیست. اگر مسیرهای نوشته شده را از مبدا فایل zip که اکسترکت کرده‌اید، در دایرکتوری sdk در شاخه lib بررسی کنید، با دیگر موجودیت‌های sdk آشنا خواهید شد.
در خط بعدی به تعریف یک شیء از نوع toggle button به اسم button میپردازیم و خصوصیاتی که به این دکمه داده ایم، مانند یک کد شناسایی، یک برچسب که به عنوان tooltip نمایش داده خواهد شد و آیکن‌هایی در اندازه‌های مختلف که در هرجایی کاربر آن دکمه را قرار داد، در اندازه‌ی مناسب باشد و نهایتا به تعریف یک رویداد می‌پردازیم. تابع handlechange زمانی صدا زده می‌شود که در وضعیت دکمه‌ی ایجاد شده تغییری حاصل شود. در خط بعدی شیء panel را به صورت global میسازیم. شیء self دسترسی ما را به اجزا یا فایل‌های افزونه خودمان فراهم می‌کند که در اینجا دسترسی ما به فایل html در شاخه‌ی data میسر شده است و مقدار مورد نظر را در contentURL قرار می‌دهد. نهایتا هم برای رویداد onhide تابعی را در نظر می‌گیریم تا موقعی که پنجره بسته شد بتوانیم وضعیت toggle button را به حالت قبلی بازگردانیم و حالت فشرده نباشد. چرا که این دکمه تنها با کلیک ماوس به حالت فشرده و حالت معمولی سوییچ میکند. پس اگر کاربر با کلیک بر روی صفحه‌ی مرورگر پنجره را ببندد، دکمه در همان وضعیت فشرده باقی می‌ماند.
همانطور که گفتیم تابع handlechnage موقعی رخ میدهد که در وضعیت دکمه، تغییری رخ دهد و نمیدانیم که این وضعیت فشرده شدن دکمه هست یا از حالت فشرده خارج شده است. پس با استفاده از ویژگی checked بررسی میکنم که آیا دکمه‌ای فشرده شده یا خیر؛ اگر برابر true بود یعنی کاربر روی دکمه، کلیک کرده و دکمه به حالت فشرده رفته، پس ما هم پنل را به آن نشان می‌دهیم و خصوصیات دلخواهی را برای مشخص کردن وضعیت پنل نمایشی به آن پاس می‌کنیم. خصوصیت یا پارامترهای زیادی را می‌توان در حین ساخت پنل برای آن ارسال کرد. با استفاده از خصوصیت position محل نمایش پنجره را مشخص می‌کنیم. در صورتی که ذکر نشود پنجره در وسط مرورگر ظاهر خواهد شد.
تابع onhide زمانی رخ میدهد که به هر دلیلی پنجره بسته شده باشد که در بالا یک نمونه‌ی آن را عرض کردیم. ولی اتفاقی که می‌افتد، وضعیت تابع را با متد state تغییر می‌دهیم و خصوصیت checked آن را false می‌کنیم. بجای پارامتر اولی، دو گزینه را میتوان نوشت؛ یکی window و دیگری tab است. اگر شما گزینه tab را جایگزین کنید، اگر در یک تب دکمه به حالت فشرده برود و به تب دیگر بروید و باعث بسته شدن پنجره بشوید، دکمه تنها در تبی که فعال است به حالت قبلی باز می‌گردد و تب اولی همچنان حالت خود را حفظ خواهد کرد پس می‌نویسیم window تا این عمل در کل پنجره اعمال شود.

Context Menus
برای ساخت منوی کانتکست از کد زیر استفاده می‌کنیم:
var contextMenu = require("sdk/context-menu");

var home = contextMenu.Item({
  label: "صفحه اصلی",
  data: "https://www.dntips.ir/"
});
var postsarchive = contextMenu.Item({
  label: "مطالب سایت",
  data: "https://www.dntips.ir/postsarchive"
});

var menuItem = contextMenu.Menu({
  label: "Open .Net Tips",
  context: contextMenu.PageContext(),
   items: [home, postsarchive],
  image: self.data.url("icon-16.png"),
  contentScript: 'self.on("click", function (node, data) {' +
                 '  window.location.href = data;' +
                 '});'
});
این منو هم مثل کروم دو زیر منو دارد که یکی برای باز کردن صفحه‌ی اصلی و دیگر‌ی برای باز کردن صفحه‌ی مطالب است. هر کدام یک برچسب برای نمایش متن دارند و یکی هم دیتا که برای نگهداری آدرس است. در خط بعدی منوی پدر یا والد ساخته می‌شود که با خصوصیت items، زیر منوهایش را اضافه می‌کنیم و با خصوصیت image، تصویری را در پوشه‌ی دیتا به آن معرفی می‌کنیم که اندازه‌ی آن 16 پیکسل است و دومی هم خصوصیت context است که مشخص می‌کند این گزینه در چه مواردی بر روی context menu نمایش داده شود. الان روی همه چیزی نمایش داده می‌شود. اگر گزینه، SelectionContext باشد، موقعی که متنی انتخاب شده باشد، نمایش می‌یابد. اگر SelectorContext باشد، خود شما مشخص می‌کنید بر روی چه مواردی نمایش یابد؛ مثلا عکس یا تگ p  یا هر چیز دیگری، کد زیر باعث می‌شود فقط روی عکس نمایش یابد:
SelectorContext("img")
کد زیر هم روی عکس و هم روی لینکی که href داشته باشد:
SelectorContext("img,a[href]")
موارد دیگری هم وجود دارند که میتوانید مطالب بیشتری را در مورد آن‌ها در اینجا مطالعه کنید. آخرین خصوصیت باقی مانده، content script است که می‌توانید با استفاده از جاوااسکریپت برای آن کد بنویسید.  موقعی که برای آن رویداد کلیک رخ داد، مشخص شود تابعی را صدا میزند با دو آرگومان؛ گره ای که انتخاب شده و داده‌ای که به همراه دارد که آدرس سایت است و آن را در نوار آدرس درج می‌کند.
آن منوهایی که با متد item ایجاد شده‌اند منوهایی هستند که با کلیک کاربر اجرا می‌شوند؛ ولی والدی که با متد menu ایجاد شده است، برای منویی است که زیر منو دارد و خودش لزومی به اجرای کد ندارد. پس اگر منویی میسازید که زیرمنو ندارد و خودش قرار است کاری را انجام دهد، به صورت همان item بنویسید که پایین‌تر نمونه‌ی آن را خواهید دید.
الان مشکلی که ایجاد می‌شود این است که موقعی که سایت را باز می‌کند، در همان تبی رخ می‌دهد که فعال است و اگر کاربر بر روی صفحه‌ی خاصی باشد، آن صفحه به سمت سایت مقصد رفته و سایت فعلی از دست میرود. روش صحیح‌تر اینست که تبی جدید بار شود و آدرس مقصد در آن نمایش یابد. پس باید از روشی استفاده کنیم که رویداد کلیک توسط کد خود افزونه مدیریت شود، تا با استفاده از شیء tab، یک تب جدید با آدرسی جدید ایجاد کنیم. پس کد را با کمی تغییر می‌نویسیم:
var tabs = require("sdk/tabs");
var menuItem = contextMenu.Menu({
  label: "Open .Net Tips",
  context: contextMenu.PageContext(),
   items: [home, postsarchive],
  image: self.data.url("icon-16.png"),
  contentScript: 'self.on("click", function (node, data) {' +
                 '  self.postMessage(data);' +
                 '});',
 onMessage: function (data) {
     tabs.open(data);
  }
});
با استفاده از postmessage، هر پارامتری را که بخواهیم ارسال می‌کنیم و بعد با استفاده از رویداد onMessage، داده‌ها را خوانده و کد خود را روی آن‌ها اجرا می‌کنیم.
بگذارید کد زیر را هم جهت سرچ مطالب بر روی سایت پیاده کنیم: 
var Url="https://www.dntips.ir/search?term=";
var searchMenu = contextMenu.Item({
  label: "search for",
  context: [contextMenu.PredicateContext(checkText),contextMenu.SelectionContext()],
    image: self.data.url("icon-16.png"),
  contentScript: 'self.on("click", function () {' +
  '  var text = window.getSelection().toString();' +
                 '  if (text.length > 20)' +
                 '   text = text.substr(0, 20);' +
                 '  self.postMessage(text);'+
                '})',
onMessage: function (data) {
     tabs.open(Url+data);
  }
 
});

function checkText(data) {

       if(data.selectionText === null)
           return false;

       console.log('selectionText: ' + data.selectionText);

       //handle showing or hiding of menu items based on the text content.
       menuItemToggle(data.selectionText);

       return true;
};

function menuItemToggle(text){
var searchText="جست و جو برای ";
    searchMenu.label=searchText+text;

};
در ساخت این منو، ما از ContextSelection استفاده کرده‌ایم. بدین معنی که موقعی که چیزی روی صفحه انتخاب شد، این منو ظاهر شود و گزینه‌ی دیگری که در کنارش هست، گزینه contextMenu.PredicateContext وظیفه دارد تابعی که به عنوان آرگومان به آن دادیم را موقعی که منو کانتکست ایجاد شد، صدا بزند و اینگونه میتوانیم بر حسب اطلاعات کانتکست، منوی خود را ویرایش کنیم. مثلا من دوست دارم موقعی که متنی انتخاب می‌شود و راست کلیک می‌کنم گزینه‌ی "جست و جو برای..." نمایش داده شود و به جای ... کلمه‌ی انتخاب شده نمایش یابد. به شکل زیر دقت کنید. این چیزی است که ما قرار است ایجاد کنیم:
در کل موقع ایجاد منو تابع checkText اجرا شده و متن انتخابی را خوانده به عنوان یک آرگومان برای تابع menuItemToggle ارسال می‌کند و به رشته "جست و جو برای" می‌چسباند. در خود پارامترهای آیتم اصلی، گزینه content scrip، با استفاده از جاوااسکریپت، متن انتخاب شده را دریافت کرده و با استفاده از متد postmessage برای تابع  onMessage ارسال کرده و با ساخت یک تب و چسباندن عبارت به آدرس جست و جو سایت، کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت کرده و عمل جست و جو در سایت انجام می‌گیرد.

در قسمت آینده موارد بیشتری را در مورد افزونه نویسی در فایرفاکس بررسی خواهیم کرد و افزونه را تکمیل خواهیم کرد
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- کاربر شناسایی نمی‌شود یعنی هنوز توکن قبلی منقضی شده را به سمت سرور ارسال می‌کنید. توکن جدید دریافت شده را با توکن قبلی جایگزین کنید.
- به مثال این مطلب نمایش محتویات توکن دریافتی از سرور هم اضافه شده‌است. یکبار اجرایش کنید تا ریز محتویات توکن دریافتی از سرور را به همراه تمام Claims سفارشی آن بتوانید بررسی کنید. در نهایت این جزئیات هستند که به سمت سرور ارسال می‌شوند و دسترسی‌ها را ایجاد می‌کنند.
مطالب دوره‌ها
آشنایی با AOP IL Weaving
IL Weaving در AOP به معنای اتصال Aspects تعریف شده، پس از کامپایل برنامه به فایل‌های باینری نهایی است. اینکار با ویرایش اسمبلی‌ها در سطح IL یا کد میانی صورت می‌گیرد. بنابراین در این حالت دیگر یک محصور کننده و پروکسی، در این بین جهت مزین سازی اشیاء، در زمان اجرای برنامه تشکیل نمی‌شود. بلکه فراخوانی Aspects به معنای فراخوانی واقعی قطعه کدهایی است که به اسمبلی‌های برنامه پس از کامپایل آن‌ها تزریق شده‌اند.
در دنیای دات نت، ابزارهای چندی امکان انجام IL Weaving را فراهم ساخته‌اند که تعدادی از آن‌ها به قرار ذیل هستند:
- PostSharp
- LOOM.NET
- Wicca
و ...

در بین این‌ها، PostSharp معروفترین فریم ورک AOP بوده و در ادامه از آن استفاده خواهیم کرد.


پیشنیاز ادامه بحث

ابتدا یک پروژه کنسول جدید را آغاز کرده و سپس در خط فرمان پاور شل نوگت در VS.NET دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package PostSharp
به این ترتیب ارجاعی به PostSharp به پروژه جاری اضافه خواهد شد. البته حجم آن نسبتا بالا است؛ نزدیک به 20 مگ به همراه ابزارهای تزریق کد همراه با آن. مجوز استفاده از آن نیز تجاری و مدت دار است.


مراحل ایجاد یک Aspect برای پروسه IL Code Weaving

ابتدا یک کلاس پایه مشتق شده از کلاسی ویژه موجود در یکی از فریم ورک‌های AOP باید تعریف شود. مرحله بعد، کار اتصال این Aspect می‌باشد که توسط پردازشگر ثانویه IL Code Weaving انجام می‌شود.
در ادامه قصد داریم همان مثال LoggingInterceptor قسمت دوم این سری را با استفاده از IL Code Weaving پیاده سازی کنیم.
using System;

namespace AOP03
{
    public class MyType
    {
        public void DoSomething(string data, int i)
        {
            Console.WriteLine("DoSomething({0}, {1});", data, i);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new MyType().DoSomething("Test", 1);
        }
    }
}
کدهای برنامه همانند قبل است. اما اینبار بجای استفاده از Interceptors، با ارث بری از کلاس OnMethodBoundaryAspect کتابخانه PostSharp شروع خواهیم کرد:
using System;
using PostSharp.Aspects;

namespace AOP03
{
    [Serializable]
    public class LoggingAspect : OnMethodBoundaryAspect
    {
        public override void OnEntry(MethodExecutionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("On Entry");
        }

        public override void OnExit(MethodExecutionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("On Exit");
        }

        public override void OnSuccess(MethodExecutionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("On Success");
        }

        public override void OnException(MethodExecutionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("On Exception");
        }
    }
}
نیاز است این کلاس توسط ویژگی Serializable مزین شود تا توسط PostSharp قابل استفاده گردد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، مراحل مختلف اجرای یک Aspcet در اینجا با override متدهای کلاس پایه OnMethodBoundaryAspect پیاده سازی شده‌اند. این مراحل را پیشتر در زمان استفاده از Interceptors توسط try/finally/catch بررسی کرده بودیم.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، اتفاق خاصی رخ نداده و همان خروجی معمول متد DoSomething در کنسول نمایش داده خواهد شد. بنابراین در مرحله بعد نیاز است تا این Aspect را به کدهای برنامه متصل کنیم.
کلاس OnMethodBoundaryAspect در کتابخانه PostSharp، از کلاس MulticastAttribute مشتق می‌شود. بنابراین LoggingAspect ایی را که ایجاد کرده‌ایم نیز می‌توان به صورت یک ویژگی به متد‌های مورد نظر خود افزود:
    public class MyType
    {
        [LoggingAspect]
        public void DoSomething(string data, int i)
        {
            Console.WriteLine("DoSomething({0}, {1});", data, i);
        }
    }
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، با خروجی زیر مواجه خواهیم شد:
 On Entry
DoSomething(Test, 1);
On Success
On Exit
برای اینکه بتوان عملیات رخ داده را بهتر توضیح داد می‌تواند از یک دی‌کامپایلر مانند برنامه معروف Reflector استفاده کرد:
public void DoSomething(string data, int i)
{
    <>z__Aspects.a0.OnEntry(null);
    try
    {
        Console.WriteLine("DoSomething({0}, {1});", data, i);
        <>z__Aspects.a0.OnSuccess(null);
    }
    catch (Exception)
    {
        <>z__Aspects.a0.OnException(null);
        throw;
    }
    finally
    {
        <>z__Aspects.a0.OnExit(null);
    }
}
این کدی است که به صورت پویا توسط PostSharp به اسمبلی نهایی فایل اجرایی برنامه تزریق شده است.

خوب! این یک روش اتصال Aspects به برنامه است. اما اگر همانند Interceptors بخواهیم Aspect تعریف شده را سراسری اعمال کنیم چکار باید کرد (بدون نیاز به قرار دادن ویژگی بر روی تک تک متدها)؟
برای اینکار ابتدا نیاز است میدان عملکرد Aspect تعریف شده را توسط ویژگی MulticastAttributeUsage محدود کنیم تا برای مثال به خواص اعمال نشوند:
 [Serializable]
[MulticastAttributeUsage(MulticastTargets.Method, TargetMemberAttributes = MulticastAttributes.Instance)]
public class LoggingAspect : OnMethodBoundaryAspect
سپس فایل AssemblyInfo.cs استاندارد پروژه را گشوده و سطر زیر را به آن اضافه کنید:
 [assembly: LoggingAspect(AttributeTargetTypes = "AOP03.*")]
توسط AttributeTargetTypes می‌توان اعمال این Aspect را به یک فضای نام خاص نیز محدود کرد.

مزیت روش IL Code Weaving نسبت به Interceptors، کارآیی و سرعت بالاتر است. از این جهت که کدهایی که قرار است اجرا شوند، پیشتر در اسمبلی برنامه قرار گرفته‌اند و نیازی نیست تا در زمان اجرا، کدی به برنامه به صورت پویا تزریق گردد.
نظرات مطالب
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
کمی بالاتر پاسخ دادم. جایی که فرم را تعریف می‌کنید، خاصیت OnSuccess = doUpload را هم مقدار دهی کنید. خروجی اکشن متد Index، اینبار Id رکورد ثبت شده را هم داشته باشد. به این Id در متد doUpload دسترسی خواهید داشت. در ادامه کدهای uploadForm').submit')$ کلا حذف می‌شوند و متد ajaxFileUpload آن به داخل متد doUpload که در حین OnSuccess فراخوانی شده، منتقل خواهد شد. در اینجا Id را به اکشن متد UploadFiles ارسال کنید (توسط خاصیت data که در مثال هست). بر مبنای این Id، رکورد را یافته و خاصیت نام فایل را به روز کنید. بنابراین به صورت خلاصه، یکبار ثبت معمولی رخ می‌دهد و Id نهایی را بازگشت خواهد داد و پس از آن در صورت OnSuccess، به صورت خودکار کار آپلود انجام خواهد شد؛ به همراه ارسال این Id به سرور.